دین و زندگی تایباد

اللهم صل علی محمدوآل محمد

دین و زندگی تایباد

اللهم صل علی محمدوآل محمد

جزوه درس سواد رسانه ای

جزوه درس سواد رسانه ای برگرفته از کتاب "سواد رسانه ای" تالیف محمدصادق افراسیابی و محسن میر بهرسی

جهت دانلود جزوه درس سواد رسانه ای اینجا کلیک کنید.


نداشتن سواد رسانه ای و استفاده از فضای مجازی در عصر جامعه ی شبکه ای، حرکت در جاده های خطرناک و پر پیچ و خمی است که قطعاً باعث ایجاد خسارت خواهد شد.
حسین عبدالعزیزی فعال حوزه ی رسانه خوزستان در یادداشتی به خطرات فضای مجازی بدون سواد رسانه ای اشاره کرد و نوشت: نداشتن سواد رسانه ای و استفاده از فضای مجازی در عصر جامعه ی شبکه ای، همانند نداشتن گواهینامه و در عین حال استفاده از خودروهای گران قیمت و پر سرعت در جاده های خطرناک و پر پیچ و خم است که قطعاً باعث ایجاد خسارت خواهد شد.
 
متن کامل یادداشت حسین عبدالعزیزی به شرح زیر است:
 
نداشتن سواد رسانه ای و استفاده از فضای مجازی در عصر جامعه ی شبکه ای، همانند نداشتن گواهینامه و در عین حال استفاده از خودروهای گران قیمت و پر سرعت در جاده های خطرناک و پر پیچ و خم است که قطعاً باعث ایجاد خسارت خواهد شد.
 
یکی از ابعاد سواد رسانه ای، برخورداری از مهارت های استفاده از رسانه های جمعی است و در این زمینه لازم می باشد که بدانیم کدام رسانه ها از فضای مجازی برای "مهندسی اطلاعات” و "تسلط غرب بر فرهنگ ملت ‌ها” استفاده می کنند، همین طور باید به این امر واقف باشیم که حتی در صورت شناخت رسانه ها باز هم باید مهارت های استفاده از فرصت های فضای مجازی و مصونیت از تهدیدهای آن را بشناسیم.
 
همچنین تا زمانی که مدیران دولتی نسبت به اهمیت فضای مجازی و شیوه ی استفاده از ظرفیت های علمی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و نحوه ی ترویج هنجارها، ‌ارزش‌ ها و سبک زندگی اسلامی ایرانی و ممانعت از رخنه‌ ها و آسیب‌ های فرهنگی و اجتماعی فضای مجازی آشنا نباشند، قطعاً در سایر لایه های جامعه با تهدیدات زیادی روبرو خواهیم بود.
سواد رسانه ای

ضرورت زندگی در دنیای امروز

در دنیای امروز، رسانه ها یکی از اجزای اصلی جوامع بشری به شمار می روند؛ و هر کدام از آن ها به گونه ا ی خاص بر دریافت ها، نتیجه گیری ها، انتقال واقعیت ها و حتی در دگرگونی آداب و سنن اجتماعی و اخلاقی ما مؤثرند. به همین جهت است که بعضی از جامعه شناسان برای مطبوعات، رادیو تلویزیون و سینما، نقش «آموزش موازی» یا «آموزش دائمی» قائل هستند. آنان معتقدند که وسایل ارتباطی با پخش اطلاعات و معلومات جدید در کنار آموزش های رسمی و مدرسه ای به کار تکمیل مهارت ها و دانستنی های علمی، فرهنگی و اجتماعی همه ی مردم به خصوص دانشجویان و دانش آموزان مشغولند.

به همین جهت، هنگامی که از نقش رسانه ها در جامعه سخن به میان می آید، آموزش را از محورهای اصلی آن به شمار می آورند. دو ویژگی مهم فراگیری و تأثیرگذاری از امتیازات خاص این نوع آموزش است که میزان آن به تناسب نوع رسانه ها متفاوت است.

مزیت آموزش رسانه ای

به طور کلی، آموزش های رسمی از جنبه های گوناگون دارای محدودیت های فراوانی هستند؛ مجبور بودن فراگیران به حضور در کلاس های درس در زمان ها و مکان های خاص، تعداد کم آن هادر هر کلاس، کم بود اساتید برجسته و سرانجام هزینه بر بودن کلاس ها، از جمله ی این محدودیت هاست. این در حالی است که رسانه ها از جهت زمان محدودیت ندارند و افراد، و بویژه کودکان و نوجوانان که آمادگی بیش تری برای آموزش پذیری دارند، در مجموع بیش از ساعاتی که در مدرسه می گذرانند، با رسانه ها همدم می شوند.

از جهت مکان نیز رسانه ها محدودیت کمتری دارند؛ در حالی که کم بود فضای آموزشی مناسب و دشواری رفت وآمد از موانع توسعه ی آموزش های رسمی است، گسترش رسانه ها در مکان های دور و نزدیک از خصوصیات عصر ماست.

از جهت مخاطب نیز نمی توان آموزش رسانه ای را با سایر شیوه ها مقایسه کرد. رسانه ها، به تناسب نوع و میزان نفوذ خود، تعداد بی شماری از مخاطبان با سن، جنس، فرهنگ و قومیت های متفاوت را جذب می کنند. علاوه بر این، تأثیرات بیشتر و ماندگارتر آموزش های غیررسمی و غیرمستقیم را نیز نباید فراموش کرد.

معلوماتی که انسان ها از طریق دیدن و شنیدن کسب می کنند، بی آن که خود بدانند، یا حتی بخواهند، در نهان خانه ی ذهن آنان جای گرفته و در فرصت مناسب خود را نشان می دهند و رسانه ها از این بابت امکانات وسیعی در اختیار دارند تا آموزه های مورد نظر خود را با استفاده از ظرافت های هنری و به کارگیری جلوه های خاص دیداری و شنیداری، به مخاطبان خود انتقال دهند.

گسترش فرهنگ غربی از طریق رسانه ها

 تولید و ارسال اطلاعات بی مصرف، آن هم به مقدار بسیار زیاد، ترویج خشونت، سکس و هرزه نگاری، حاصل یک تسلط فرهنگی بر جهان است که با تکیه بر همین ویژگی در رسانه ها صورت می گیرد. هر چند امروز در کشوری که ما زندگی می کنیم به جهت اعتقادهای دینی و مذهبی، این گونه موارد در برنامه های تلویزیون و رادیو تقریباً وجود ندارد؛ اما گسترش روزافزون اینترنت و شبکه های ماهواره ای و امکان دست رسی آسان به آن ها، نشان می دهد که یک فرهنگ جهانی و یا به عبارت بهتر، نوعی سلطه ی فرهنگی بر جهان در حال شکل گیری است و گروه های دارای نفوذ، در پی گسترش غلبه ی فرهنگی خود هستند.

در این میان نه تنها آمریکا، بلکه اکثر کشورهای سرمایه داری با ابزارهای مختلف به انتقال و گسترش فرهنگ خود در کشورهای جهان سوم می پردازند. از مد گرفته تا فیلم ها و سریال های تلویزیونی و ماهواره ای. آمریکا 150 هزار ساعت و فرانسه بیست هزار ساعت در سال برنامه ی تلویزیونی به کشورهای جهان سوم صادر می کنند، تا از این طریق به تغییر نظام ارزشی آن جوامع پرداخته و خود را به عنوان گروه مرجع معرفی کند و با ارایه ی برنامه های ماهواره ای بدتر از تلویزیون، مردم را از تفکر فعالانه به مصرف کنندگان فکری و ارزشی منفعل تبدیل کنند. در این میان کودکان را می توان مخاطبان ویژه ی رسانه ها نامید.

تحقیقات به طور مکرر نشان می دهند که در بسیاری از کشورها، کودکان وقت بیشتری را به تماشای تلویزیون اختصاص می دهند و تصورشان از جهان اطراف، طوری است که رسانه ها بازنمایی می کنند. امروزه رسانه ها مرز میان کودکی و بزرگسالی را محو کرده اند و جوانان زودتر به بلوغ جسمی رسیده و به سنین بزرگسالی و پیری می رسند.

«نیل پُستمن» منتقد آمریکایی معتقد است که رسانه ها مخرب کودکی اند. او اعتقاد دارد ما برای تفسیر تلویزیون نیاز به یادگیری نداریم و تلویزیون رسانه ی افشاگر محض است. کودکان از طریق تلویزیون (البته در مورد کشور ما برخی از برنامه های تلویزیونی و اکثر برنامه های ماهواره ای) به سرعت درباره ی اسرار زندگی بزرگسالان- روابط نادرست، مواد مخدر و خشونت که قبلاً به صورتی رمزی در رسانه های چاپی پنهان بود، قرار می گیرند.

سواد رسانه ای

دغدغه ی آسیب رسانی رسانه ها و آسیب پذیری مخاطبان و یافتن راهی برای کاهش اثرات مخرب رسانه ها بویژه برای مخاطبان جوان و نوجوان که بیش ترین مصرف کنندگان رسانه ها هستند، همواره مورد توجه اندیشمندان بوده است. بر این اساس، بیش از دو دهه است که صاحب نظران ارتباطات، به دیدگاهی روی آورده اند که به نظر می رسد با گسترش آن، می توان از تأثیرات منفی رسانه ها تا حدود زیادی پیشگیری کرد. این دیدگاه، به طور کلی راه هر گونه ارتباط صحیح با رسانه ها را برخورداری از مهارتی به نام «سواد رسانه ای» می داند. سواد رسانه ای عبارت است از پرورش مخاطبانی که توانایی گزینش داشته باشند و نسبت به شکل، قالب و محتوای برنامه ها در رسانه های جمعی حس انتقادی داشته باشند.

از نظر آنان، فرد واجد این مهارت قادر است به صورت منتقدانه، درباره ی آن چه در کتاب، روزنامه، مجله، تلویزیون، رادیو، فیلم، موسیقی، تبلیغات، بازی های دیجیتالی، اینترنت و. .. می بیند، می خواند و می شنود، فکر کند.

اهداف و مزایای سواد رسانه ای

هدف عمده ی آموزش سواد رسانه ای این است که گیرندگان ارتباطات جمعی در فرآیند انتقال و کسب اطلاعات به شرکت کنندگان فعال و آزاد تبدیل شوند؛ نه این که حالتی ایستا، منفعل و تابع نسبت به تصاویر و ارزش هایی داشته باشند که در یک جریان یک طرفه از منابع رسانه ای انتقال پیدا می کنند. بنابراین مخاطب با آموختن سواد رسانه ای توانایی شناسایی پیام های مخرب را کسب کرده و می تواند نوعی رژیم مصرف رسانه ای را برای خود تنظیم کند. این مهارت هم چون یک رژیم غذایی عمل می کند که هوشمندانه مراقب است چه موادی مناسب هستند و چه موادی مضر؛ چه چیزی را باید مصرف کرد و چه چیزی را نه؛ و یا این که میزان مصرف هر ماده بر چه مبنایی باید استوار باشد. سواد رسانه ای می تواند به مخاطبان رسانه ها بیاموزد که از حالت یک مصرف کننده ی محض خارج شده و به صورتی فعالانه به گونه ای در جریان انتقال اطلاعات قرار گیرند که در نهایت به نفع آنان باشد.

زمانی که قرار است از رسانه ای خاص نظیر اینترنت، تلویزیون، ماهواره و. .. استفاده شود، شخص کاربر باید احساس کند که در این رابطه ی متقابل به منفعتی دست خواهد یافت. به بیان دیگر، شخص باید محاسبه کند که در قبال وقت و هزینه ای که صرف استفاده از این رسانه ها کرده است، چه چیزهایی را به دست آورده و چه چیزهایی را از دست داده است. 

یکی دیگر از مزایای سواد رسانه ای این است که به افراد می آموزد در فضای موجود، رسانه ها اشباع از اطلاعاتی هستند که به برخی از آن ها به هیچ وجه نیازی نیست و شخص باید از پیام ها و اطلاعات اطراف، بر اساس نیازهایش استفاده کند تا دچار سردرگمی نشود. برای مثال، در صورتی که شخص از سواد رسانه ای مناسبی برخوردار باشد، می تواند با کم ترین هزینه و وقت به مطالب مورد نظر خود در اینترنت دست رسی پیدا کند؛ بدون این که به گشت زنی در سایت ها و پایگاه هایی مشغول شود که هیچ ربطی به موضوع مورد نظر وی ندارد. در جامعه ای که مردم از سواد رسانه ای بالایی برخوردارند، می دانند که به چه رسانه هایی مراجعه کنند و نیازهای خود را از کدام رسانه برطرف کنند و این خود باعث می شود که از سردرگمی و بی هدفی مخاطب جلوگیری شود.

مهارت های سواد رسانه ای    

برای آن که شخص بتواند به هنگام برخورداری از رسانه ها از مهارت سواد رسانه ای خویش بهره گیرد و پیام های دریافتی از آن ها را منتقدانه تحلیل کند، نخست باید توجه داشته باشد که رسانه ها صرفاً در چارچوب منافع اقتصادی و سیاسی خود گام برمی دارند؛ لذا ممکن است با توجه به این اهداف نه تنها بتوانند فقط بخشی از واقعیت ها را بیان کنند، بلکه در دگرگون ساختن و وارونه نشان دادن واقعیات نیز مؤثر باشند. هم چنین هر یک از رسانه ها از قواعد مخصوص به خود برای تولید پیام ها استفاده می کنند که ممکن است با یک دیگر متفاوت بوده و همین امر سبب شود تا یک پیام واحد را به صورت های مختلفی ارائه کنند. همان گونه که افراد مختلف نیز ممکن است از پیام های یکسان با توجه به پیش زمینه های ذهنی خویش معانی متفاوتی را دریافت کنند.

در مرحله ی بعد فرد مخاطب به هنگام برخورد با رسانه ها باید سؤالات زیر را در ذهن خویش مطرح کند و به دنبال یافتن پاسخی مناسب برای آن ها باشد: چه کسانی پیام های رسانه ای را می آفرینند؟ کدام یک از فنون رسانه ای برای جلب توجه مخاطبان استفاده شده است؟ چگونه افراد مختلف قضاوت ها و تفسیرهای گوناگونی از پیام های یکسان دارند؟ ارزش ها و سبک های زندگی که در رسانه ها ارائه می شوند، کدامند؟ و در نهایت، هدف سازندگان و آفرینندگان پیام چیست؟

 

سطوح سواد رسانه ای

 به طور کلی به هنگام برخورد با پیام های رسانه ای در دو سطح باید عمل کرد:

1.سطح مقدماتی و اولیه ی پیام ها

یک سطح مقدماتی و اولیه که طی آن مخاطب به موضوعات و پرسش هایی مانند چه کسی پیام های رسانه ای را می آفریند؟ از چه فنونی استفاده می کند؟ و با چه هدفی پیام را ارسال می کند؟ توجه دارد. در این سطح مخاطبی که دارای سواد رسانه ای است، این توانایی را دارد که پدیدآورندگان پیام ها (کارگردان، بازیگران تهیه کنندگان، سیاست گذاران و. .. ) را تشخیص دهد. چنین مخاطبی از نقش صدا، موسیقی و سایر جلوه های ویژه برای القای فضا و معنی در انتقال تصاویر تا حدودی با خبر است و قادر است تشخیص دهد که هر پیام برای چه گروهی از مخاطبان تهیه و پخش می شود، هدف پیام آفرینان (اعم از اهداف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی) را در نظر داشته، میزان تأثیرگذاری پیام ها را تعیین کند و پیامدهای آسیب زا یا اثرات مثبت (حفاظت کننده) آن ها را مشخص سازد.

2.سطح عمیق و پنهان پیام ها

 دومین سطح، ویژگی های پنهان تر و درونی تر هر پیام را در بر می گیرد و مخاطب به گونه ای

عمیق تر، ارزش ها و سبک های پنهان و مستتر در پیام را مدنظر قرار می دهد. هر پیام ارزش ها و سبک های زندگی متناسب با خود را به نمایش می گذارد؛ سبک زندگی ارزش ها و هنجارهایی است که در زندگی افراد از اولویت برخوردار است و عملاً به کارگرفته می شود و مخاطب بایستی قادر باشد سبک زندگی القا شده در پیام را شناسایی کند. به عبارت دیگر، مخاطب دارای سواد رسانه ای می تواند زندگی ای را که رسانه ها بر افکار و اعمال و زندگی او اعمال می کنند، تشخیص دهد و بداند رسانه ها قادرند آن چنان نامحسوس و به طور تدریجی سبک زندگی خانواده ها را به کلی تغییر دهند، که حتی خود افراد نیز متوجه نباشند.

مراحل کاربرد و بهره گیری از سواد رسانه ای

شخصی که دارای سواد بهره گیری از رسانه هاست، در نحوه ی استفاده از رسانه ها به برنامه ریزی شخصی می پردازد و به اهمیت این برنامه ریزی واقف است. بدین معنا که توجه بیشتری به انتخاب و تماشای انواع مختلف برنامه ها داشته، به صورت مشخصی به استفاده از تلویزیون، رایانه، بازی های الکترونیکی، فیلم ها و دیگر رسانه ها پرداخته و میزان مصرف را کاهش می دهد. به عبارت دیگر، خود را ملزم می کند در استفاده از رسانه، جیره ی مصرف داشته باشد.

 چنین فردی در گام بعد به جنبه های نامحسوس تر رسانه ها توجه می کند و به پرسش ها و موضوعات عمیقی مانند چه کسی پیام های رسانه ای را می سازد؟ با چه اهدافی فرستادن پیام دنبال می شود؟ چه کسی از ارسال پیام سود می برد و چه کسی ضرر می کند؟ و. .. می پردازد. به بیان دیگر، در این مرحله با توجه به ویژگی های پیام دهنده، به گزینش پیام ها پرداخته و برخی از پیام های مطلوب را برگزیده و بقیه ی پیام ها را نادیده می گیرد. سپس با کمک برخی مهارت های لازم برای تماشای انتقادی به تجزیه و تحلیل و پرسش درباره ی چارچوب ساخت پیام و جنبه های جا افتاده در آن می پردازد. آن چه در این مرحله اهمیت دارد، شناخت حقایق و جنبه هایی از پیام است که حذف شده است. در این مرحله همچنین به نقد پیام های رسانه ای پرداخته می شود.

 در نهایت می توان گفت مخاطب با داشتن سواد رسانه ای در مواجهه با پیام های مختلف از رسانه ها و برای دریافت معنای حقیقی آن ها، دو مرحله ی گزینش گری و پردازش گری را باید پشت سر بگذارد. بدین ترتیب، سواد رسانه ای همانند فیلتری عمل خواهد کرد تا جهان متراکم از پیام، از لایه های فیلتر سواد رسانه ای عبور کرده و شکل مواجهه با پیام معنادار شود.

منابع:

1-باکینگهام، دیوید، آموزش رسانه ای، یادگیری، سواد رسانه ای و فرهنگ معاصر، ترجمه: حسین سرفراز، تهران، دانشگاه امام صادق(ع)، 1389.

2-بصیریان، حسین، درآمدی به سواد رسانه ای و تفکر انتقادی، فصل نامه ی مطالعاتی و تحقیقاتی وسایل ارتباط جمعی، ش 68، 1385.

3-براون، جیمزی، روی کردهای سواد رسانه ای، ترجمه: پیروز ایزدی، فصل نامه ی مطالعاتی و تحقیقاتی وسایل ارتباط جمعی، ش 68، 1385.

4-پاتر، جیمز، تعریف سواد رسانه ای، ترجمه: لیدا کاووسی، فصل نامه ی مطالعاتی و تحقیقاتی وسایل ارتباط جمعی، ش 68، 1385.

5-سپاسگر، ملیحه، روی کردهای نظری به سواد رسانه ای، فصل نامه ی پژوهش و سنجش، سال دوازدهم، ش 44.

6-شکرخواه، یونس، سواد رسانه ای یک مقاله ی عقیده ای، فصل نامه ی مطالعاتی و تحقیقاتی وسایل ارتباط جمعی، ش 68، 1385.

7-قاسمی، طهمورث، روی کردی جدید به نظارت، فصل نامه ی مطالعاتی و تحقیقاتی وسایل ارتباط جمعی، ش 68، 1385.

8-نظری، مریم، سواد اطلاعاتی، تهران، اطلاعات و مدارک علمی ایران، 1384.

9-سایت دهکده ی جهانی . www.dehkadehegahani.cim

10-www.rasaneh.org دفتر مطالعات و برنامه ریزی رسانه ها.

تعطیلی شبکه های اجتماعی یا فراگیری سواد رسانه ای؟
در دنیای امروز رسانه ها دنیای جدیدی را به وجود آورده اند، رسانه ها حد و مرزها را بهم زده و روز به روز تکنولوژی جدید بستر مساعدتری را برای فعالیت آنها فراهم می سازد. تکنولوژی های جدید رسانه ای مانند تلویزیون، ماهواره، اینترنت انسان جدیدی را تربیت کرده اند که یکی از اساتید علوم ارتباطات یعنی دکتر باقر ساروخانی آن را انسان رسانه راهبر نامگذاری کرده است. بسیاری از محققان تعلیم و تربیت در رسانه معتقد هستند که حتی در برخی از خانواده ها رسانه ها توانسته اند جای پدر و مادر (والدین) را برای فرزندان بگیرند. بدون اغراق بگوئیم در دنیای امروز هیچ فردی را یارای گریز از اثرات رسانه نمی توان یافت.
 
بر اساس یک آمار رسمی در کشور ایران تا پایان سال 2014 میلادی تعداد نفرات استفاده کننده از اینترنت افزون بر 45 میلیون نفر اعلام شده است و به زبان دیگر حدود 56 درصد مردم از اینترنت بهره مند هستند و جالب این است که این آمار در ده سال قبل یعنی سال 2004 حدود 5 میلیون نفر بوده است. در سال 1392 سایت تبیان و روزگار نو اعلام کردند که تعداد استفاده کنندگان از شبکه های اجتماعی در ایران رو به افزایش است. به طور مثال استفاده کنندگان از فیس بود علیرغم فیلتر شدن آن بین 12 تا 18 میلیون نفر هستند.
 
با این اوصاف لازم است درباره آنچه که ما ناچار به استفاده از آن هستیم اطلاعات کافی داشته و به بیان امروزی ها ما باید سواد رسانه ای را داشته باشیم. کسب آگاهی و اطلاعات درباره رسانه ها را به اصطلاح سواد رسانه ای می گویند. زمانی که یک فرد سواد رسانه ای داشته باشد مثل اینکه از یک رژیم غذایی سالم مطلع است و سعی می کند که هوشمندانه مراقب باشد که چه غذایی خوب و چه غذائی بد است. و در دنیای رسانه نیز فرد باسواد می تواند درباره آنچه در کتاب، روزنامه، مجله، تلویزیون، رادیو، فیلم، موسیقی، تبلیغات، بازی های ویدئوئی، اینترنت و شبکه های اجتماعی می بیند، می خواند، می شنود، تفکر و تعمق کند. بنابراین به جای تعطیلی یا جلوگیری از شبکه های جدید اجتماعی باید در ترویج سواد رسانه ای کوشا بود. چون جلوگیری از فعالیت تکنولوژی های جدید رسانه ای یا بازداشتن مردم از استفاده از این رسانه ها و حتی تصویب قانون، تجربه تلخی است که در کشورهای مختلف اجرا شده و جواب مطلوب حاصل نشده است.
 
در پایان باید گفت هدف از نگارش این مطلب درک اهمیت رسانه های جدید در حیات بشری و اتخاذ راه کارهای مدرن برای توانمندسازی افراد به ویژه جوانان در استفاده مناسب از رسانه هاست. و باز تاکید می شود سواد رسانه ای می تواند به مخاطبان رسانه ها یاد بدهد که از حالت مصرفی صرف خارج شده و به معادله متقابل و فعالانه وارد شوند. البته برای ایجاد فرهنگ سواد رسانه ای باید متحمل زحمات زیادی شد. چون در ایران حتی در مراکز دانشگاهی نیز سواد رسانه ای جدی گرفته نمی شود. بنابراین نقش وزارت علوم، آموزش و پرورش، صدا و سیما در اشاعه سواد رسانه ای و از همه مهمتر خانه ملت در تصویب قانون بسیار مهم است.

سواد رسانه ای، راهی برای بهره مندی هوشمندانه از سفره رسانه‌ها

سواد رسانه ای، راهی برای بهره مندی هوشمندانه از سفره رسانه‌ها

photo_2016-09-18_10-45-33

سواد رسانه ای پاسخی است به یک نیاز همگانی در زمینه ی استفاده بهینه از رسانه ها، پاسخ به پرسش هایی مانند این که چقدر و چگونه از رسانه ها استفاده کنیم؟ چه شرایط و محدودیت های معقولی در بهره برداری از رسانه ها مدنظر است؟ چه کنیم که از مزایای همه ی رسانه ها بهره مندشویم ولی دچار آسیب ها و مشکلاتشان نشویم؟

چشم برخوار، سعید محمدی*/ شاید در تلویزیون، سخنرانی ها و مجلات و کتاب ها با مفهوم سواد رسانه ای برخورد داشته اید؟ آیا به دنبال آن رفته اید که ببینید بیانگر چه محتوا و مضامینی است؟ آیا به دنبال باسواد شدن در فضای رسانه هستید؟
ما در دهه ای زندگی می کنیم که اتحادیه اروپا، آن را دهه سواد رسانه ای نامیده است، امروزه ۱۰ سال پیش نیست که رسانه ها بخشی از دنیای ما باشد، بلکه زندگی ما بخشی از دنیای رسانه ها شده است و به همین دلیل است که باید ببینیم ما مالک رسانه ها هستیم یا رسانه ها مالک ما؟! آن ها ابزار ما هستند یا ما ابزار آن ها؟! رسانه ها در خدمت دین و دنیای ما هستند یا ما در خدمت منافع صاحبان و مالکان آن ها هستیم؟!
طبق گفته های دکتر متین فر رئیس مرکز سلامت ذهن فضای مجازی ایران، امروزه رسانه ها به گونه ای در زندگی ما نفوذ کرده اند که تمام حالات، رفتار و افکار ما را تحت کنترل خود قرار داده است، یعنی در بروز بسیاری از مسائل از جمله طلاق و بیماری ها و….می توان رد پای رسانه ها را به وضوح و آشکارا حس کرد؛ چرا که بیشتر آمار طلاق ها به خاطر تضادی است که افراد در فضای حقیقی و مجازی دارند.
در اوایل انقلاب اسلامی حدود سال های ۱۳۵۸ بود که نهادی به فرمان حضرت امام خمینی (ره) تحت عنوان نهضت سوادآموزی برای باسواد کردن افراد تأسیس شد و در عصر حاضر که آن را به عنوان عصر اطلاعات می شناسند، مفهوم سواد بسیار فراتر از خواندن و نوشتن است و اگر کسی نحوه دسترسی سریع و استفاده صحیح از تمامی انواع رسانه ها را نداشته باشد، بی سواد تلقی می شود!
از این رو از سال ۱۹۶۵ اصطلاح سواد رسانه ای در سراسر دنیا به عنوان یک ضرورت برای زنده ماندن خیلی جدی گرفته شد.
مارشال مک لوهان (استاد مرکز مطالعات رسانه ای تورنتو) معتقد بود در آینده ی پیش رو آدم های بی سواد کسانی نیستند که خواندن و نوشتن ندانند، بلکه کسانی هستند که سواد رسانه ای را نیاموخته اند و حال در ایران اواسط دهه ی هشتاد سواد رسانه ای جای خود را در میان کتب دانشگاهی باز کرد و اساتید ارتباطات و رسانه مقالات متعددی را ترجمه و تألیف کردند.

تأکید نخبگان دانشگاهی و رسانه ای بر ضرورت سواد رسانه ای به اقشار مختلف جامعه منجر شد تا در سال های اخیر نهادی تحت عنوان نهضت سواد رسانه ای تأسیس شود و عمده ی فعالیت آن ها در تشکیل سمینارها، همایش ها، کارگاه های آموزشی و کتب با مضامین رسانه برای مخاطبین خود از جمله قشر فرهنگی، اولیاء و مربیان مدارس بوده و هست.

همانطور که سواد خواندن و نوشتن به ما کمک می کند تا بتوانیم انواع جملات ساده و پیچیده را بفهمیم و معنای متفاوتی را از آن ها برداشت کنیم، سواد رسانه ای هم مهارتی است که با یادگیری آن می توانیم انواع رسانه ها و تولیدات رسانه ای را درک و تفسیر و تحلیل کنیم.
سواد رسانه ای پاسخی است به یک نیاز همگانی در زمینه ی استفاده بهینه از رسانه ها، پاسخ به پرسش هایی مانند این که چقدر و چگونه از رسانه ها استفاده کنیم؟ چه شرایط و محدودیت های معقولی در بهره برداری از رسانه ها مدنظر است؟ چه کنیم که از مزایای همه ی رسانه ها بهره مندشویم ولی دچار آسیب ها و مشکلاتشان نشویم؟

این پرسش هایی است که سواد رسانه ای به آن ها پاسخ می دهد که در مقالات بعدی سواد رسانه ای به اختصار به توضیح آن ها خواهیم پرداخت.

اما در یک تعریف کلی می توان گفت سواد رسانه‌ای می‌تواند به مخاطبان رسانه‌ها بیاموزد که از حالت انفعالی و مصرفی خارج شده و به معادله متقابل و فعالانه‌ای وارد شوند که در نهایت به نفع خود آنان باشد. به دیگر سخن، سواد رسانه‌ای کمک می‌کند تا از سفره رسانه‌ها به گونه‌ای هوشمندانه و مفید بهره‌مند شد، هدف اصلی سواد رسانه‌ای می‌تواند این باشد که بر اساس آن بتوان دید که آیا بین محتوای یک رسانه – به مثابه محصول نهایی – با عدالت اجتماعی رابطه‌ای وجود دارد یا خیر.

به عبارت بهتر، خواننده یا بیننده یا شنونده یک مضمون رسانه‌ای بهتر است رابطه و نسبت محتوای یک رسانه با عدالت را در نظر گرفته و نزدیکی یا دوری محتوای یک رسانه‌ از عدالت را طرف توجه قرار دهد تا همیشه در ارتباط با رسانه‌ به جای تسلیم بودن و یا تسلیم شدن به رابطه یکسویه و انفعالی، رابطه‌‌ای فعال‌تر  و تعاملی‌تر داشته باشد.

*کارشناس سواد رسانه ای


http://yasinasr.ir/%D8%B3%D9%88%D8%A7%D8%AF-%D8%B1%D8%B3%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D9%84%D9%88%D8%AF/


ضرورت مطالعه رسانه به سبک انتقادی و منسجم در سال­های اخیر بدیهی شده است، زیرا رسانه­ها موقعیت مرکزی زندگی فرهنگی و سیاسی ما را در بر گرفته­اند. در واقع ما درباره جهان فراتر از تجربیات مستقیم که از طریق رسانه دریافت می­کنیم می­دانیم.
فرامرز کاشمری: در حقیقت رسانه، بیرون از برنامه آموزشی مدرسه مانده است و گاهی اوقات رسانه­ها به بسیاری از ابعاد جامعه و آگاهی فردی ما غالب می­شود، همین امر موجب می­شود تا رسانه­ها با قدرتشان بر ابعاد ناآگاه زندگی ما تأثیر بگذارند. تعجب­آور نیست که ما می­خواهیم رسانه را مطالعه کنیم؛ بلکه این تعجب­آور است که گام بلندی برای شروع مطالعه برداشتیم.

سواد رسانه­ای به رویه­های درک رسانه­های جمعی و کاربرد آن می­پردازد. و همچنین به دانشجویان کمک می­کند تا درکی آگاهانه و انتقادی درباره ماهیت رسانه­های جمعی، فنون استفاده از آن و توسعه این فنون داشته باشند. به ویژه هدف آموزش سواد رسانه­ای افزایش درک دانشجویان از چگونگی کار رسانه، تولید معنا، ساماندهی و ساخت واقعیت از سوی رسانه است. اساساً آموزش سواد رسانه­ای باید با هدف آموزش دانشجویانی که درکی از رسانه نظیر دانش درباره نقاط قوت و ضعف رسانه، رسانه متعصب و ضروری، نبوغ هنری و حیله­گری درباره رسانه و دانش درباره تأثیرگذاری و تأثیرپذیری رسانه داشته باشد.

مفاهیم کلیدی در سواد رسانه­ای

برای شرح فرضیات انتقادی ورای آموزش رسانه در زیر مفاهیم کلیدی بسط داده شده است. در کانادا، سواد رسانه­ای بخشی از برنامه آموزش مهارت­های زبانی (مهارت­های دوازدهگانه آموزش زبان) می­باشد. این مفاهیم یک پایه نظری برای همه برنامه­های آموزش سواد رسانه­ای فراهم می­کند و همچنین به معلمان زبان رسانه ای و چارچوب آن را برای بحث و گفتگو ارائه می دهد.

1.     همه رسانه­ها ساختارمند هستند

رسانه با دقت ساختارهای زیرکانه­ای ارائه می­کند که بسیاری از تصمیم­گیری­ها و نتایج را از عوامل تعیین­کننده منعکس کنند. بیشتر دیدگاه ما نسبت به واقعیت بر مبنای پیام های رسانه­ای است که پیش­ساخته هستند و حاوی نگرش­ها، تفسیرها و نتایجی است که تقریباً شکل گرفته است. رسانه تا اندازه زیادی برداشت­هایی از واقعیت برای ما ارائه می­کند. زمان تحلیل یک متن رسانه­ای به این نکات توجه می­کنیم: این پیام چگونه شکل گرفته است؟و چگونه واقعیت را بازنمایی می­کند؟

2.     همه افراد پیام­ها را به سختی تفسیر می­کنند.

کسانی که برنامه تلویزیونی یا وب­سایت مشابهی می­بینند اغلب تجربه مشابه ندارند یا با برداشت­های مشابه مواجه نمی­شوند. هر کسی می­تواند یک پیام را با توجه به سن، فرهنگ، تجربیات زندگی، ارزش­ها و عقاید به صورت­های مختلف تفسیر یا قبول کند. زمان تحلیل یک متن رسانه­ای توجه می­کنیم به: چگونه دیگران پیام­ها را به صورت متفاوتی درک می­کنند؟

3.     رسانه منافع تجاری دارد.

بیشتر رسانه­ها برای سود ایجاد شده­اند. عموماً تبلیغات بزرگترین منبع درآمدی است. آگهی­های تجاری بدیهی­ترین ابزار تولید درآمد هستند، اگرچه پیام­های تبلیغاتی شکل­های زیادی دارد که شامل بر تبلیغ کالا (به طور مشخص کالایی را در برنامه­ها و فیلم­ها نشان می­دهند)، حمایت­کنندگان، جوایز، تبلیغات سه بعدی و پیمایش در اینترنت، حمایت­های اشخاص مهم یا نام­نویسی برای استادیوم یا تئاتر. در تحلیل این متن رسانه­ای توجه می­کنیم به: چه کسی و چرا متن رسانه­ای را تولید می­کند؟ اگر پیام اقبال عمومی یافت چه کسی سود و چه کسی ضرر می­کند؟

4.     رسانه پیام­های ایدئولوژیک و ارزشی دارد.

تولیدکنندگان پیام­های رسانه­ای عقاید، ارزش­ها، باورها و تعصب­هایی دارند. این عوامل می­توانند بر اینکه چه چیزی و چگونه گفته شود تأثیر ­گزارد. تولیدکنندگان باید چیزی که شامل متون رسانه­ای باشد یا نباشد انتخاب کنند، بنابراین هیچ پیام بی­طرف یا عاری از ارزش وجود ندارد. از آنجا که این پیام­ها اغلب از سوی بینندگان زیادی دیده می­شود، می­تواند تأثیر اجتماعی و سیاسی زیادی بر روی افراد داشته باشد. در تحلیل یک متن رسانه­ای به این نکات توجه می­کنیم: چه سبک زندگی، ارزش­ها ودیدگاه­هایی از این پیام بازنمایی یا چشم­پوشی شده است؟ لازم است که پیام­های رسانه­ای درباره موضوعاتی نظیر ماهیت سبک زندگی، واقعیت مصرف­گرایی، نقش زنان، پذیرش اقتدار و میهن پرستی محض رمزگشایی شود.

5.     هر رسانه­ای زبان، سبک، تکنیک، اخلاق، باور و اصول هنری خاص خود را دارد.

هر رسانه­ای معنایی خلق می­کنند که به صورت متفاوتی از واژگان، تکنیک­ها و سبک­ها یا اخلاقیات و باورهای خاصی استفاده می­کنند. در یک فیلم یا برنامه تلویزیونی، زمانی که تصویر محو می­شود، آن پیامی از زمان را نشان می­دهد. لینک­های داغ یا دکمه­های جهت­یابی نشان می­دهد که چیزی را که نیاز دارید را در وب سایت پیدا کنید. یک داستان نویس باید از کلمات خاصی برای خلق فضا و شخصیت­ها استفاده کند، در حالی که رسانه از تصویر، متن و صدا استفاده می­کند. در هر زمان، ما ابزار تکنیکی را درک می­کنیم. ما در درک زبان­ رسانه­های مختلف روان و سلیس شدیم و می­توانیم کیفیت هنری آنها را درک کنیم. هنگام تحلیل یک متن رسانه­ای توجه می­کنیم به: چه تکنیکی و چرا استفاده شده است؟ توسعه مهارت­های سواد رسانه­ای ما را قادر می­سازد نه تنها متون رسانه­ای را درک و رمزگشایی کنیم، بلکه از اصول هنری منحصربه فرد هریک از آنها متمتع شویم. تمتع ما از رسانه با آگاهی از چگونگی خلق اشکال و تأثیرات خوشایند افزایش می­یابد.

6.     رسانه معانی تجاری دارد.

سواد رسانه­ای بر آگاهی از پایه­های اقتصادی تولیدات رسانه­های جمعی مبتنی است. شبکه­ها دنبال مخاطبانی هستند که از آنها حمایت مالی کنند. دانش در این زمینه به دانشجویان اجازه می­دهد تا درک کنند که چگونه محتوای برنامه، مخاطبان را هدف تبلیغات خودشان کرده­اند و چگونه بینندگان را در گروه­های بازاری ساماندهی کرده­اند. موضوع مالکیت و کنترل اهمیت حیاتی دارد در زمانی که انتخاب­های زیادی در این زمینه وجود دارد ولی با این حال باورهای کمی وجود دارد (نود درصد از روزنامه­ها، مجلات، ایستگاه­های تلویزیونی و شرکت­های نرم­افزار کامپیوتری جهان در مالکیت هفت شرکت ادغام شده می­باشد).

7.     رسانه معانی اجتماعی و سیاسی دارد.

یک بعد مهم از سواد رسانه­ای آگاهی از گستره تأثیرات اجتماعی و سیاسی ناشی از رسانه می­باشد. تغییر ماهیت زندگی خانوادگی، استفاده از اوقات فراغت و نتایج مباحثات سیاسی تلویزیونی سه نمونه از این موارد هستند. رسانه­های جمعی تلاش می­کند تا ارزش­ها و نگرش­های اجتماعی را منطقی نشان دهند. رسانه همچنین نقش بزرگی در رسانه­ای کردن حوادث و مسائل جهانی از حقوق مدنی تا تروریسم دارد.

8.     در رسانه شکل و محتوا مرتبط با هم هستند

رابطه شکل و محتوا مرتبط با مقاله مارشال مک­لوهان با عنوان «رسانه پیام است» می­باشد. یعنی هر رسانه­ای برنامه و جهت­گیری­های تکنیکی خاص خود را دارد و واقعیت را در شیوه­های منحصربه فردی رمزگذاری می­کند. بنابراین رسانه­های مختلف ممکن است حادثه مشابهی گزارش کنند ولی برداشت­ها و پیام­های متفاوتی ایجاد کنند.

سواد رسانه ای و خانواده

نویسنده: عدالتی

یکی از عواملی که امروزه باعث تحکیم ارتباط خانوادگی و پایداری کانون خانواده می شود رسانه ها است و از طرفی همین رسانه ها می توانند عاملی برای سست کردن بنیان خانواده ها باشند.افراد خانواده می توانند با استفاده صحیح از رسانه ها آگاهی های خود را افزایش می دهند ، پیرامون مسائلی که شاید در فضای حقیقی یا غیر رسانه ای قابل تجربه نباشند تجربه کنند و نیازی به پرداخت هزینه در قبال تجربه کردن نیز نداشته باشند به عنوان مثال سفر به اعماق دریاها و اقیانوس ها برای همه افراد ممکن نیست اما از طریق رسانه ها این تجربه ممکن می شود .
همچنین خانواده ها با استفاده درست از رسانه ها می توانند مهارت های خود در زندگی راافزایش دهند. به عنوان مثال حضور شما در اینترنت واستفاده شما از مطالب قرار داده شده در این سایت می تواند باعث افزایش اطلاعات ،آگاهی ها و مهارت های شما در زندگی اجتماعی و خانوادگی تان شوداما از طرف دیگر استفاده نادرست از رسانه ها نه تنها کمکی به ارتقاء سطح فکری ، فرهنگی و مهارتی خانواده ها نمی کند، بلکه باعث به وجود آمدن معضلات و مشکلات عدیده ای میشود که شاید خیلی از آنها قابل جبران نباشد.
در اطراف خود با افراد و خانواده هایی برخورد می کنیم که از افت تحصیلی کودک خود ابراز نا رضایتی میکنند یا خانواده هایی را می بینیم که مدت زمان بسیاری را صرف استفاده افراطی از رسانه ها می کنند اما مدت زمان کوتاهی را به برقراری ارتباط با خانواده خود اختصاص می دهند و کمتر بااهل خانه خود هم کلام می شوند.این اختلاف و تفاوت در استفاده صحیح و استفاده نادرست از رسانه ها ضرورت یاد گیری فن و مهارت استفاده بهینه از رسانه ها یا "سواد رسانه ای" رابسیار ضروری و حیاتی می کند.در رابطه با سواد رسانه ای تعاریف بسیاری مطرح شده به عنوان مثال سواد رسانه‌ای آمیزه‌ای از تکنیک های بهره‌وری مؤثر از رسانه‌ها و کسب بینش و درک برای تشخیص رسانه‌ها از یکدیگر است یا سواد رسانه‌ای قدرت درک نحوه کارکرد رسانه‌ها و معنی سازی در آنهاست ونیز سواد رسانه‌ای را می‌توان دسترسی، تجزیه و تحلیل و تولید ارتباط درشکل های گوناگون رسانه‌ای و مصرف انتقادی محتوا دانست در دنیای امروز رسانه ها یکی از اجزای اساسی جوامع بشری هستند لذا سوادرسانه ای (MEDIA LITERACY ) شامل تحقیق ، تحلیل ، آموزش و آگاهی ازتاثیرات رسانه ها ( رادیو ، تلویزیون، فیلم ، موسیقی ، روزنامه مجله ،کتاب و اینترنت ) بر روی افراد و جوامع می باشددر این میان تلویزیون گوی سبقت را از رسانه های دیگر ربوده ، بطوریکه اکثر مردم ترجیح می دهند که تماشا کنند تا اینکه مطالعه کنند.یکی از عواقب این تحول اجتماعی و آموزشی ، کمتر شدن تمایل دانش آموزان به مطالعه وکتاب بود.در شرایط اشباع رسانه‌ای و در فضای موجود افراد در معرض حجم بالایی ازاطلاعاتی هستند که به هیچ وجه به برخی از آنها نیازی ندارند. به عنوان مثال امروزه بسیاری از نوجوانان مارک ها و علائم تجاری جهان را به خوبی می‌شناسند، اما این اطلاعات در هیچ زمینه‌ای به کار آنها نمی‌آید؛ نه قدرت خرید دارند و نه قدرت مصرف ولی چون در معرض آگهی های پیاپی قراردارند، در این زمینه اطلاعات دارند. پس باید از پیام ها و اطلاعاتاطرافمان براساس نیازهایمان استفاده کنیم تا دچار سردرگمی نشویم.سوادرسانه‌ای این امکان را هم در اختیار می‌گذارد.رسانه های نوین از دو دیدگاه متهم به ایجاد چالشهای نوین در زندگی هستند.رسانه ها از یک سو رقیب فعالیتهای آموزشی در امر آموزش هستند و از سوی دیگر زمینه ساز اغلب چالشهای نوین به حساب می آیند.کودک، تکامل نیافته و تعلیم پذیر متولد می‌شود. او نیاز به جامعه بشری دارد تا ان چنان ساخته شود که بتواند به مقتضیات زندگی پاسخ دهد ولی جامعه نیز برای بقای خود به کودکان احتیاج دارد.
ارکان شخصیت کودک زمانی پایه‌گذاری خواهد شد که او ناخواسته روح وفضای جامعه‌ای را که به آن تعلق دارد در خود جذب کند. در این صورت رفتاراو در حد وسیعی با شرایطی که در محیط وجود دارد، انطباق پیدا می‌کند.در هر عصری تعلیم و تربیت وابسته به انسانهایی است که مسئولیت آن را برعهده دارند و نیز تابع کیفیت فرهنگی است که در چارچوب آن این فعالیت صورت می‌گیرد.توانائیها و ضعف های جوانان بازتابی است از توانائیها‌ و ضعفهای بزرگسالان، زیرا نسل جوان از سالهای اول زندگی خانوادگی گرفته تا دوران مدرسه ابتدایی و متوسطه و بالاخره آموزش حرفه‌ای راهی که از طرف نسلهای گذشته ترسیم شده است، در پیش می‌گیرند. حال اگر چنانچه در پایان این راه زنان و مردان جوان به قولی که در دوران بچگی داده بودند، عمل نکنند و به آنچه قرار بود برسند، نائل نشوند و اگر چنانچه روح آنها خالی و بی محتوا باشد نتیجه تماس آنها با انسانهایی است که هیچ نوع مفهوم و هدف عمیقی برای زندگی خود ندارند و شکل ثابتی برای شخصیت خود به دست نیاورده‌اند.اهمیت آموزش رسانه ای به کودکان و نوجوانان درجه نفوذ رسانه در جوامع وتاثیرات آنها به حدی است که آموزش رسانه را به امری اجتناب ناپذیر تبدیل کرده است. باید تاکید کرد که کودکان و نوجوانان که رسانه در جامعه پذیرکردن آنها نقش به سزایی دارد، از نظر نحوه استفاده از رسانه و اکتساب آن با والدین خود تفاوت کامل دارند. آنان بین « جهان » و « جهان رسانه ای »
فرق نمی گذارند و در به کارگیری رسانه بسیار راحت تر از والدین خود عمل می کنند.هدف اصلی آموزش رسانه، هشیار کردن و اختیار بخشی در مواجهه با رسانه وبرنامه ها و محتوای آن است. آموزش رسانه به افراد می آموزد پیام را تفسیرو تولید کنند، مناسب ترین رسانه را انتخاب کنند و نقش بیشتری درتاثیرپذیری از آنها به عهده گیرند.به طور کلی سه جنبه سواد رسانه ای عبارتند از: - ارتقای آگاهی نسبت به رژیم مصرف رسانه ای و یا به عبارت بهتر تعیین میزان و نحوه مصرف غذای رسانه ای از منابع رسانه ای گوناگون-آموزش هارت های مطالعه یا تماشای انتقادی- تجزیه و تحلیل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی رسانه ها که در نگاه اول قابل مشاهده نیست.- تلویزیون می‌تواند چهار نقش را در زندگی کودکان و نوجوانان بازی کند.اولین آن کار وقت کشی است ـ این عمل پاداشی آرامش بخش و یا جذاب است که باعث می‌شود بخشی از زمان لازم برای تکالیف مدرسه، کارهای خانه و یا بازی در خارج از خانه را به خود معطوف کند.دومین نقش تلویزیون تلقی آن همچون رویدادی اجتماعی (یا غیر اجتماعی) است.یعنی فرصتی است برای بودن در کنار والدین و یا بلعکس فرار از خواهران وبرادران لجوج- . سومین نقش آن کار پردازش اطلاعات است.- نقش چهارم و نهایی آن تجزیه فراهم سازی اطلاعات است ـ یعنی این وسیله منبعی است برای شناخت و یا پیشداوری و معلمی است برای آموختن اینکه چه بخریم، چگونه بازی کنیم، مبارزه کنیم و یا عشق بورزیم به منظور آگاهی بیشتر نسبت به تاثیراتی که رسانه ها برای کودکان ونوجوانان به ارمغان می آورند، بهتر آنست تا مروری بر نقشها و کارکردهایی که بر آنها مترتب است، داشته باشیم.- الف - تفریح و سرگرمی- وسایل ارتباط جمعی به طور معمول با زمان فراغت انسانها برخورد می‌نماید.از این رو در مواردی چند باید موجبات جدائی موقت از واقعیت، فراموشی لحظات دشوار زندگی، تمدد اعصاب و سرگرمی انسانها را فراهم سازد.بسیاری از مردمان بر این باورند که تلویزیون وسیله تفریحی بی ضرری است اگر چه شاید خود بیننده آگاه نباشد که هنگام تماشای تلویزیون در مسیریادگیری است. نقش سرگرم کننده و تفریحی تلویزیون بیش از پیش مورد توجه گردانندگان وسایل ارتباطات جمعی غربی است که با وجود همه جذابیتهای ظاهری آن با غیرسیاسی کردن جوامع و بی اعتنا ساختن مردم به امور عمومی بیشترین آثار منفی را پدید می‌آورد.- از نظر دانشمندان غربی، تلویزیونهای آمریکا وظیفه خود را به طور تمام وکمال در این خلاصه کرده است که تنها به تولید برنامه‌های سرگرم کننده بپردازد- ب - جامعه پذیری - جامعه‌پذیری همنوایی فرد است با هنجارهای گروهی و هر یک از اعضای جدید گروه به حکم جامعه‌پذیری رفتار خود را موافق مقتضیات گروه در می‌آورد ودانسته و یا نادانسته راه و رسم زندگی گروهی را می‌پذیرد. این جریان ازطریق کنش متقابل اجتماعی (Socialalinteraction) صورت می‌پذیرد و مردم به وسیله آن شخصیت خود را به دست اورده و شیوه زندگی جامعه خود رامی‌آموزند. جامعه پذیری فرد را به آموختن هنجارها، ارزشها، زبانها،مهارتها، عقاید و الگوهای فکر و عمل که همگی برای زندگی اجتماعی ضروری می‌باشد، قادر می‌سازد.به برکت اجتماعی شدن، هنجارهای اجتماعی درونی می‌شوند، جذب می‌شوند و باشخصیت روانی یکی شده و جزئی از آن می‌شوند که این فرایند توسط آموزش ازطریق منابع گوناگون صورت می‌گیرد.با افزایش هر چه بیشتر تفکیک حوزه خانه از محل کار و رسمی شدن آموزش،نظارت اولیاء بر جوانان محدودتر شده و رسانه این جای خالی اولیاء را هرچه بیشتر پر کرده و ارزشمندتر می‌شود. گرچه شاید بیننده خود اگاه نباشداما اطلاعات و دانشها به درون ضمیر ناخودآگاه او جاری شده، بی آنکه خودبداند این ارزشهای تلقینی درآنها دیده می‌شود. این دانشها که به صورت تصاویر و به حالت متمرکز تولید می‌شوند، به وسیله رسانه‌های همگانی به داخل (ذهن توده‌ای، تزریق شده و به همسان کردن رفتار که مورد نیاز نظام تولید صنعتی است کمک می‌کند.در همان حال برنامه‌های رسانه‌ها، گرایشهای جوانان به موقعیت های شغلی، سیاسی، عشق و زندگی خانوادگی را شکل می‌دهد و از این راه می تواندبر کنترل غیر مستقیم بینندگان خود نقش داشته باشد.در جریان جامعه پذیری افراد توسط تلویزیون، هنجارهای گروهی زیر به افرادآموخته می‌شود:

1ـ آداب اجتماعی:

شامل غذا خوردن، نشستن، تعاریف کردن.

2ـ شعائر اجتماعی:

مناسک دینی: آداب و تشریفات یک آئین خاص که دارای قدمت و اهمیت فراوان باشد.

3ـ اخلاق اجتماعی:

رسوم اجتماعی مهمی که جامعه نقض آنها را سخت ناپسند بشمارد.
4ـ مقررات اجتماعی: رسم‌هایی که جامعه با خواست و آگاهی به وجود می‌آوردمثل مقررات راهنمائی و رانندگی.در نتیجه یادگیری این آموزشها که جملگی بر اثر امکان یادگیری اجتماعی حاصل از تماشای تلویزیون است، شخص با جامعه پیام فرست همنوا و همرنگ شده،
ارزشها و هنجارهای مذکور را درونی کرده و به نظم جامعه مورد نظر کمک می‌کند.
ج - ارضاء نیازها (تقویت روابط اجتماعی)به دلیل نیاز فطری انسان به روابط اجتماعی به عنوان یکی از نیازهای اساسی از یک سو و هر چه پیچیده‌تر شدن این روابط درعصر حاضر به دلیل گستردگی نهادها، تلویزیون وظیفه دارد که برای تسهیل نیازهای افراد هر چه بیشتر
(رسوم اجتماعی) را به بینندگان خود بیاموزد تا نیازهای افراد هر چه بهترو سریعتر ارضا شود.
د - آموزش و یادگیری برخلاف اعصار پیشین تنها مدرسه یا به طور کلی سازمانهای آموزشی انحصارآموختن را در دست ندارند، بلکه آموزش در همه جای جامعه به چشم می‌خورد.آموزشی که توسط رسانه‌ها عرضه می شود، آموزشی غیر تجریدی، چند بعدی است و
افراد می‌تواند ضمن گذراندن زمانی خوش با تلویزیون به آموزشی که جنبه فرهنگی هم دارد، بپردازد.وسایل ارتباط جمعی، چنانچه به درستی به کار آیند، همچون مدرسه‌ای بزرگ برتمام حیات انسانی پرتو می‌افکنند و حتی نقشی بالاتر از مدرسه دارند زیرا چون مدرسه محدودیت زمانی ندارند، برای تمام سنین و تمامی انسانها هستند،تمام مشخصات مورد آموزش را به خانه آموزش گیرنده می‌آورند.
گرچه تلویزیون نمی‌تواند جایگزین معلم شود زیرا از جریان پیامی یکسویه برخوردار است و از طرفی امکان تصحیح تکالیف در محل ، کنترل کلاس درس و… هم ندارد.
اما بسیاری از پدرها و مادرها ، چه تحصیل کرده یا کم سواد ، فقیر یا غنی و … ازتلویزیون به عنوان یک دایة الکترونیک استفاده می‌کنند. تلویزیون می‌تواند دانش افراد را افزایش بدهد به طوری که میلیونها کودک در دنیا ازتلویزیون درباره زندگی مسور زادگاه خود و کشورهای دیگر نکته‌ها می‌آموزند و هر روز که تلویزیون می‌بینند ، چیز تازه‌ای یاد می‌گیرند.در این میان ما باید خود را از اینکه به صورت منفعلانه با رسانه ها برخورد کنیم برهانیم و با تقویت و یادگیری مهارت تفکر نقاد و با افزایش آگاهی خود نسبت به رسانه های ایجاد کننده پیام در اطراف خود به انتخاب رسانه های سودمند بپردازیم و میزان استفاده خود از این رسانه ها را معین کنیم و همیشه آگاه باشیم که رسانه ها بر خود آگاه و نا خود آگاه ما اثرمی گذارند.

منبع: ماهنامه خانواده


ویژگی‌های "فرهنگ فضای مجازی" چیست؟

فضای مجازی متاثر از فضای حقیقی؛
فضای مجازی، به عنوان فضای دومی از زندگی واقعی است که مانند فضای واقعی، نیازمند فرهنگ است. این فرهنگ از عوامل متعددی مانند عرف، شرع، وضعیت اقتصادی و معیشتی، سطح تحصیلات و غیره ناشی می‌شود.
تاریخ انتشار: ۰۷ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۱۵:۵۲
کد خبر: ۲۰۳۷۱
گروه فرهنگ و جامعه گرداب؛ «با ظهور و گسترش صنعت هم‌زمان ارتباطات و در امتداد آن اینترنت به عنوان شبکه ارتباطی و اطلاعاتی جهانی، فضای جدیدی در عرصه‌ی زندگی به وجود آمد که می‌توان با عناوینی هم‌چون «فضای دوم» و «فضای مجازی» از آن یاد کرد.» (عاملی، 1390)

فضای مجازی، به عنوان فضای دومی از زندگی واقعی است که مانند فضای واقعی، نیازمند فرهنگ است. این فرهنگ، همان‌گونه که در فضای واقعی، از عوامل متعددی مانند عرف، شرع، وضعیت اقتصادی و معیشتی، سطح تحصیلات و غیره ناشی می‌شود، در فضای مجازی نیز از همین عوامل تاثیر پذیرفته و بر همین عوامل نیز تاثیر می‌گذارد. منظور از فرهنگ فضای مجازی، فرهنگی است که از سوی شبکه‌های اجتماعی تحمیل می‌شود و نه بخش‌های جدی فضای مجازی مانند سایت‌های خبری.


ویژگی‌های فرهنگ فضای مجازی

در زیر، ویژگی‌های فرهنگی که فضای مجازی تحمیل می‌کند را با هم می‌بینیم:

1. بازنمایی از خود، در فضای مجازی ناقص است: به این معنی که این فرهنگ، تمامی ویژگی‌هایی که در فضای واقعی بر اساس آن طبقه‌ی فرهنگی استنباط می‌شود را ندارد. به عبارتی مخاطب، از خلال فرهنگی که در فضای مجازی حاکم است، امکان دریافت تصویری صحیح از سطح اقتصادی، درجه‌ی پای‌بندی به احکام دینی و مواردی از این دست ممکن نیست.


2. فرهنگ فضای مجازی، زبان خاص خود را تحمیل می‌کند: به این معنی که در فضای مجازی، رفتارهایی به صورت قاعده در می‌آیند که سایر ویژگی‌های فرهنگی فرد را نادیده می‌گیرند. همه‌ی افرادی که در فضای مجازی حضوری فعال دارند، به نوعی در استفاده از آن، دارای زبان یک‌سانی می‌شوند که ممکن است با فرهنگ آن‌ها در فضای حقیقی خوانایی نداشته باشد. برای مثال، حضور در فضای اینستاگرام، فرد را مجاب می کنند تا بیشتر از فضاهایی که حالتی تفریحی دارند، عکس بگیرد.


3. فرهنگ فضای مجازی، قواعد فرهنگ واقعی را کم‌رنگ می‌کند: در فضای واقعی، در جامعه‌ی ایران، قواعد عرفی و قانونی مشخصی برای مثال در خصوص رعایت حجاب وجود دارد. این قواعد در فضای مجازی یا به صورت اندکی به نمایش گذاشته می‌شوند و یا اصلا به نمایش گذاشته نمی‌شوند. تا جایی که، انتشار و تماشای عکس بی‌حجاب، برای بسیاری از کاربران، امری طبیعی و نرمال در فضای مجازی به حساب می‌آید. این ویژگی را شاید بتوان مهم‌ترین ویژگی فضای مجازی به حساب آورد.


4. فرهنگ فضای مجازی، فرهنگی سریالی است: این ویژگی را به خوبی می‌توان در شکل‌گیری "چالش‌ها" مشاهده کرد. بسیاری از این کمپین‌ها، نه خاصیت اخلاقی داشته و نه خاصیت نمایش دینی و تنها برای نوعی فعالیت سریالی در فضای مجازی مورد استفاده قرار می‌گیرند. چالش آب یخ، چالش لوازم داخل کیف، چالش عکس‌های کودکی، چالش انتشار بدون آرایش عکس بازیگران و غیره، همگی از این دست چالش‌هاست که بخصوص در یک سال اخیر در فضای مجازی گسترش یافت.


5. فرهنگ فضای مجازی، فرهنگی انتخاب‌گر است: فضای مجازی، این امکان انتخاب را به افراد می‌دهد که بر اساس آن ویژگی‌هایی از زیست اجتماعی و شخصی خود را انتخاب کرده و باقی را مسکوت بگذارند. در حالی که ارتباطات در دنیای واقعی، لاجرم بخش اعظمی از ویژگی‌های زیستی و اجتماعی افراد را در بر می‌گیرد. در فضای مجازی، فرد این امکان را دارد که به انتخاب خود، بخشی از ویژگی‌هایی را به نمایش بگذارد که در "نمایش خودِ آرمانی" وی موثر است. از این رو، می‌توان فرهنگ فضای مجازی را به نوعی فرهنگ انتخاب‌گر دانست.


6. فرهنگ فضای مجازی، فرهنگی پرده‌در و هتّاک است: این ویژگی ناشی از محدودیت‌های عرفی و قانونی برای انتشار برخی محتواهای خاص، در فضای حقیقی است و فضای مجازی عملا امکان استفاده از این محتواها را برای افراد فراهم می‌کند. کثرت مشاهده و استفاده از این محتواهای غیراخلاقی، منجر به این می‌شود که فرهنگی که در فضای مجازی، شکل غالب به خود گرفته است، فرهنگی هتاک و پرده‌در باشد. به این معنی که هنگام نمایش چنین محتواهایی، صحبت در خصوص آن‌ها امری بدیهی در نظر گرفته شده و همین باعث می‌شود قیودی که یک فرد به صورت طبیعی باید در جامعه دارا باشد، در نظر نیاورد.


7. فرهنگ فضای مجازی، فرهنگی ایده‌آل‌گرا است: به این معنی که در فضای مجازی، عده زیادی از افراد هستند که آرزوها، ایده‌ها و آرمان‌های خود را بیان می‌کنند و در موارد بسیاری، واقعیت یا در آن حضور کم‌رنگی دارد و یا اصلا حضوری ندارد. بنابراین، فرهنگ تحمیلی از سوی فضای مجازی، فرهنگی فانتزی و ایده‌آل‌گراست که افراد در قالب واقعیت، آرمان‌هایی را درباره‌ی خود، فضایی که در آن زندگی می‌کنند و موقعیتی که در آن به سر می‌برند، ارائه می‌کنند.


دلایل

علل گرایش فرهنگ فضای مجازی به شش ویژگی بالا، به عقیده‌ی نگارنده، ناشی از دو مورد است. نخست اینکه در دنیای واقعی، محدودیت‌هایی به فرد فرد حاضر در جامعه اعمال می‌شود. این محدودیت‌ها، در هر جامعه‌ای طبیعی قلمداد می‌شود ولی اعضای یک جامعه ممکن است آن را خلاف آزادی عمل و اختیار خود بدانند. این محدودیت‌ها می‌تواند در خصوص اظهار نظر درباره‌ی مسائل مختلف نیز باشد؛ به این معنی که در کشوری که احساس آزادی بیان وجود ندارد –ولو خود آن وجود داشته باشد- افراد به فضاهایی غیررسمی که در آن معمولا ویژگی‌های هویتی آن‌ها کامل نیست و کمتر قابل شناسایی است، روی آورده و در آن به ابراز نظر در خصوص مسائل مختلف به ویژه فعالیت‌های حکومت می‌پردازند. بدیهی و طبیعی است که در این شرایط، خروج از محدودیت‌ها، حالتی اغراق‌آمیز و دور از واقعیت داشته و با پرخاش‌هایی در رفتارها و اظهار نظرها همراه باشد.


علت دوم گرایش به چنین فضا و فرهنگی، امکاناتی است که فضای مجازی در اختیار فرد قرار می‌دهد. در دنیای واقعی، هرکس با نام، نام خانوادگی، مشخصات ظاهری، ویژگی‌های اقتصادی و اجتماعی خاصی تعریف می‌شود. امّا تمامی این الزامات در دنیای مجازی از بین رفته و افراد صرف داشتن یک حساب کاربری[1] می‌توانند به فعالیت بپردازند. در این‌جاست که انتخاب‌گری در فضای مجازی اهمیّت پیدا می‌کند. فرد، در گام نخست انتخاب می‌کند هویت واقعی خود را به نمایش بگذارد یا خیر. سپس، انتخاب‌های بعدی مانند انتخاب تصویر خود، ارائه‌ی اطلاعات صحیح در خصوص خود و غیره به وجود آمده و فرد ناگزیر یکی از این موارد را انتخاب می‌کند. این انتخاب‌ها در دنیای واقعی، وجود ندارد و فرد امکان انتخاب در هر بعدی از ابعاد زندگی واقعی را ندارد. یکی دیگر از امکاناتی که فضای مجازی در اختیار کاربران خود قرار می‌دهد، فضایی گسترده و بدون وجود هرگونه محدودیت‌های جغرافیایی است. این امکان، به افراد اجازه می‌دهد تا اخبار جدید را دریافت کنند. مانند سایر امکانات فضای مجازی، این امکان باعث می‌شود که بسیاری از اخبار غلط یا شبه خبرها به عنوان خبر صحیح به اطلاع آن‌ها برسد و مانند چرخه‌ای، به سبب آن انتظارات از زندگی واقعی بالا رفته، سپس احساس محدودیت‌ها به افراد غلبه کند، فعالیت در فضای مجازی شدیدتر شده و وارد فضایی فانتزی‌تر می‌شود.

بنابراین، می‌توان نتیجه گرفت که فضای مجازی، فرهنگ خاص خود را دارد و کاربران، بسته به ویژگی‌های فردی و فرهنگی خود، باید بخشی از این ویژگی‌ها را بپذیرند و در چهارچوب آن‌ها عمل کنند.



[1] account


انسان بی هویت نیز ناخواسته راهی جز اطاعت از رهبران فکری خود در نظام فکری سرمایه داری ندارد. می توان این فرآیند را در غالبی کلی تر با عنوان «ریشه کن کردن اصالت هویت فردی و جمعی» مطرح نمود.
تاریخ انتشار: ۰۱ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۴:۵۹
کد خبر: ۱۹۲۷۷
به گزارش گرداب؛ هویت و موضوعات پیرامونی آن از مهمترین مباحثی است که از دیرباز تا امروز در حوزه جامعه شناسی مورد بحث قرار گرفته است و افراد بسیاری درباره آن ابراز نظر کرده و عوامل گوناگونی را در شکل گیری و تغییر هویت فردی و اجتماعی بیان کرده اند.

مانوئل کاستلز که از یکی از مشهور ترین اساتید دانشگاه و از کارشناسان متاخر حوزه جامعه شناسی و ارتباطات محسوب می شود، هویت را سرچشمه معنا و تجربه انسان ها می داند. به عبارتی، طبق این تعریف انسان بی هویت، خالی از معنا است و قادر به درک بسیاری از ارزش ها و هنجار های اجتماعی نخواهد بود و به نوعی هیچ درکی از زندگی اجتماعی ندارد.
 
هویت‌های پوچ؛ خواسته دستان پشت پرده گفتمان جهانی‌شدن

در قرن بیست و یکم به واسطه ظهور انواع گوناگون تکنولوژی و تاثیرگذاری بالای رسانه های اجتماعی که برآمده از این فضای هستند، در فرآیند هویت پذیری و جامعه پذیری افراد تغییرات بسیاری بوجود آمد. بسیاری از کارشناسان حوزه جامعه شناسی، روان شناسی و ارتباطات معتقدند استفاده از رسانه ها، به خصوص فضای مجازی که یکی از مهمترین انواع رسانه های جمعی عصر حاضر محسوب می شود، موجب استحاله هویتی افراد جامعه شده است.
یکسان سازی عقاید، دغدغه ها، ایده های مردم و از بین بردن هویت های قومی، یکی از مهمترین اهداف غرب برای مدیریت بر جامعه جهانی بود که در غالب گفتمان «جهانی شدن» مطرح شد. پروژه جهانی شدن که توسط نظام اقتصادی سرمایه داری مطرح شد، تمامی ابعاد تکنولوژی از جمله رسانه های جمعی برای نیل به اهداف خود به خدمت می گیرد.

سیاست یکسان سازی سبک زندگی در جامعه جهانی و تغییر در ساختار سیاست، اقتصاد و فرهنگ تمامی جوامع با هدف نزدیک شدن به ساختار مورد نظر غرب اجرایی شد. این سیاست به تدریج به محدودیت و سطحی شدن حوزه تفکری بشر و در نهایت محدود شدن دایره تصمیم گیری افراد منتج خواهد شد. باید پذیرفت در این فرآیند و با استحاله فرهنگی جوامع سنتی اصیل و از بین رفتن بسیاری از مناسبات اجتماعی، بسیاری از ارزش های اجتماعی و عرفی تغییر کرده و بی هویتی خاصی در جوامع حاکم می شود. انسان بی هویت نیز ناخواسته راهی جز اطاعت از رهبران فکری خود در نظام سرمایه داری ندارد. می توان این فرآیند را در غالبی کلی تر با عنوان «ریشه کن کردن اصالت هویت فردی و جمعی» مطرح نمود.
 
 
فضای مجازی چگونه بی هویتی را به ما تزریق می کند؟

فضای مجازی به عنوان آخرین، تاثیرگذارترین و مهمترین رسانه عصر حاضر، نقش بسزایی در پروژه «بی هویت سازی» ایفا می کند.

امکان ایجاد هویت های چندگانه، یکی از مهمترین دستاوردهای فضای مجازی برای بشر روزگار ما است. هر فردی می تواند با استفاده از هویت های جعلی پایه گذار ناهنجاری های بسیاری در جامعه باشد. ادامه این حرکت های خارج از عرف و هنجارگریز و در عین حال مجهول بودن هویت فرد عامل، وی را به انجام حرکت های مشابه با هویت های جعلی ترغیب می کند. این مساله علاوه بر ایجاد ناهنجاری های اجتماعی برای هویت فردی و جمعی نیز تبعات ویرانگری را در پی خواهد داشت.

ارتباط با جمعیت بیشتری از آنچه که در جامعه پیرامونی فرد حضور دارند و از بین رفتن مفهوم مکان و زمان از جمله دیگر ویژگی های اینترنت است که فرد را به استفاده بیشتر از آن مجاب می کند. با از بین رفتن بعد زمان و مکان به تدریج از اهمیت بعد جسمانی انسان نیز کاسته شد. امکان حضور همزمان در موقعیت های مختلف، تجریه احساسات متفاوت و بعضا متناقض در زمان واحد و قابلیت حضور در اماکن مختلف با کمترین هزینه، برای بسیاری از کاربران بسیار هیجان انگیز است. اما واقعیت این است که لذت تجربه کردن، متعهد بودن، درمیان گذاشتن احساسات بدون بعد جسمانی برای افراد یک "واقعیت دروغین" به حساب می آید. با این وجود ویژگی ها و قابلیت های هیجان انگیزی که فضای مجازی دارد، مانع از پی بردن افراد به این واقعیت تلخ شده است.

میل به دیده شدن همیشه افراد را به افعال خاصی وا می دارد تا مورد پسند دیگری قرار بگیرند. حال در نظر بگیرید در اینترنت افراد بدون محدودیت های دنیای حقیقی می توانند هویت دلخواه و در بسیاری از مواقع دروغین خود را برای دیگری به نمایش بگذارند. قدرت و نقش کاربر فضای مجازی در بازنمایی هویت خود برای سایرین از تاثیری که وی در نمایش هویت خود برای دیگران در فضای حقیقی دارد، بیشتر است. حال اگر افراد در بازنمایی هویتی خود موفق باشند، حس رضایتمندی کاذبی نسبت به افعال خود دارند و در صورتی که نسبت به بازنمایی هویت مورد نظرشان موفق نباشند به نوعی احساس ناکامی کرده و دچار یکی از رایج ترین انواع افسردگی در عصر حاضر می شوند.

فرد می تواند هویت مورد نظر خود را برای افرادی که در فضای مجازی با وی در ارتباط هستند به نمایش بگذارد. این ویژگی فضای مجازی موجب شده است تا افراد معمولا به هویت ذهنی و ایده آل خود تظاهر کند. این مساله به خصوص در شبکه های اجتماعی بیشتر رایج است؛ در شبکه های اجتماعی فرد آثار عینی اعمال خود را در کوتاه مدت و بلند مدت مشاهده می کند و با حضور و انتشار مطالب خود در شبکه های اجتماعی، خود را بصورت مداوم در معرض بازخوردهای مخاطبین می بیند و از این مساله لذت می برد.

مساله مهم دیگری که در این زمینه می توان مطرح کرد تفاوت هویتی هر فرد در فضای حقیقی و مجازی است. این مساله ناشی از دروغین بودن هویت مجازی افراد و تقابل آن با هویت حقیقی آنهاست که در فضای زندگی روزانه با آن شناخته شده اند. این مساله می تواند در بلند مدت و کوتاه مدت آثار مخربی برای فرد و جامعه در پی داشته باشد. از جمله این آثار می توان به ترویج دورویی در جامعه، از بین رفتن صداقت و از بین رفتن اعتماد عمومی اشاره کرد. به نوعی می توان گفت تلاش افراد برای تغییر  هویتی و بازنمایی هویت مورد نظرشان که در فضای مجازی آن را به نمایش گذاشته اند و تسری آن به جامعه حقیقی یک ناکامی بزرگ برای هرفردی است.
 
پیشگیری بهتر از درمان است!

برای کاهش آثار مخربی که اینترنت برای افراد جامعه در پی خواهد داشت و همچنین استفاده موثر از آن، روشها و متدهایی به افراد (حتی از سنین خردسالی) آموزش داده می شود که به عنوان «سواد رسانه ای» مشهور شده است.

سواد رسانه ای ضمن اشاره به آثار مضر و مخرب رسانه ها و تاکید بر کارکردهای مفیدی که هرکدام از آنها می توانند در زندگی روزمره داشته باشند، راهکارهایی را ارائه می دهد تا فرد بدون نیاز به کنار گذاشتن رسانه ها، کمترین ضرر را از آنها متحمل شده و در مقابل استفاده بیشتری از آن رسانه ها ببرند.

همانطور که پیش تر اشاره شد، این روزها گذر از بحران هویت (چه در بعد فردی و چه در بعد اجتماعی) به یکی از مهمترین دغدغه های جوامع و کارشناسان حوزه آسیب شناسی اجتماعی تبدیل شده است. در مقابل، سواد رسانه ای نیز به عنوان یکی از کارآمدترین ابزارهای مقابله در حوزه بحران هویتی شناخته شده است. سواد رسانه ای با آموزش تفکر انتقادی نسبت به تولیدات رسانه ای، سعی کرده است با بالابردن آگاهی مردم، آنها را از مخاطبی منفعل به مخاطبی فعال تبدیل کنند. در این پروژه فرد نسبت به آسیب هایی که استفاده از رسانه ها بصورت بالقوه دارند، آگاهی پیدا کرده و با آموزش هایی که دیده است، تلاش می کند با در نظر گرفتن ویژگی های هویت خود، در بازی های رسانه ای به عنوان فردی منفعل و آسیب پذیر شناخته نشود.

منبع: جهان نیوز
نوجوان بلوغ‌های متفاوتی را تجربه می‌کند؛ بلوغ جسمی، بلوغ عاطفی، بلوغ اجتماعی، و ... چه بسا افرادی که سالها از نوجوانی شان گذشته اما هنوز به بلوغ اجتماعی درست و درمانی دست نیافته اند.
تاریخ انتشار: ۰۹ شهریور ۱۳۹۴ - ۱۲:۰۷
کد خبر: ۱۵۱۵۰
گروه جامعه گرداب:   نوجوانی برهه‌ای طوفانی است. فردی که نه کودک است و نه بزرگسال درگیر دست و پنجه نرم کردن با هویت خویش است. تصویر روشنی از خود و جنسیتش ندارد. هویت‌یابی یکی از مراحلی است که نوجوان باید از آن گذر کند. مرحله‌ای که فرد باید رشته‌های عاطفه و عقل خود را از کودکی بگسلد و همین انقطاع سبب نخستین تکانشهای روانی در فرد می‌شود. علاوه بر مسئله هویت‌یابی که خود دارای مراحل مختلف است و در این مقال نمی‌گنجد؛ طوفان‌های و انقلاب‌های دیگری نیز در زندگی نوجوان در حال وقوع است؛ «انقلاب هورمونی و تحول زیست شناختی، انقلاب عقلانی و یا پدیدآیی تفکر انتزاعی، انقلاب عاطفی و یا ظهور عواطف و هیجانات متنوع (به ویژه پدیده عشق) انقلاب ارزشی ـ اخلاقی و دست یافتن به استقلال اخلاقی و یا خود پیروی اخلاقی (بلوغ اخلاقی)» (کریمی؛1386)

واضح است فردی که درگیر این طوفان‌ها و بحران‌هاست در حالت تعادل به سر نمی‌برد، گاه خشمگین است و پرخاشگر، گاه گوشه‌گیر و منزوی، گاه عاشق پیشه است و گاه خبیث و بی تفاوت و ... این فرد غالبا در روابط اجتماعی خود دارای زاویه دید روشنی نیست. یا به اصطلاح بزگترها به درستی «راه را از چاه» باز نمی شناسد.

نوجوان بلوغ‌های متفاوتی را تجربه می‌کند؛ بلوغ جسمی، بلوغ عاطفی، بلوغ اجتماعی، و ... چه بسا افرادی که سال‌ها از نوجوانی شان گذشته اما هنوز به بلوغ اجتماعی درست و درمانی دست نیافته‌اند.

طبق نظر کارشناسان «اغلب انحراف‌های اخلاقی و اجتماعی و ظهور آسیب‌های عاطفی و رفتاری به واسطه نارسایی در بلوغ عاطفی است و بلوغ واقعی در نوجوانی زمانی رخ می‌دهد که او بتواند ضمن کسب مهارت‌های اجتماعی و عاطفی، نیازهای واقعی را از نیازهای کاذب تشخیص دهد، این تشخیص متضمن عبور از مراحل پیچیده رشد عاطفی است که با ارضای نیازهای سطح پایین و راه یافتن به نیازهای سطح بالاتر رخ می‌دهد» (کریمی؛1386)


رونمایی از رفیق ناباب این روزهای کودکان و نوجوانان/ شبکه‌های اجتماعی چگونه ما را فریب می‌دهند؟!


نوجوان و ارتباط


با مقدمه مختصری که در باب نوجوانی و بلوغ گفته شد، بهتر می‌‌توان درباره ارتباطات نوجوانی فکر و صحبت کرد. نوجوان نیاز به ارتباط دارد؛ بلوغ اجتماعی او از رهگذر همین روابط اتفاق می‌افتد. البته که او به واسطه شرایط و سن و سالی که در آن به سر می‌برد به ارتباط با دوستان و همسالان علاقه بیشتری نشان می‌دهد و به دلیل میل به کسب استقلال سعی می‌کند که رشته‌های ارتباطی خود با والدین را یکی یکی بگسلد. این آغاز استقلال یابی است. در این میان وسایل ارتباطی چه نقشی در ارتباطات نوجوان بازی خواهند کرد. به واسطه حضور تکنولوژی در زندگی بشر مدرن، ارتباط شکل و گستره‌ی متفاوتی نسبت به گذشته دارد. دو دهه قبل، کمتر نوجوانی بود که در کشور خود، در شهر و خانه و پشت رایانه شخصی اش نشسته باشد و بتواند با یک نفر در آن سر دنیا ارتباط برقرار کند. این روزها که ارتباط از این هم ساده تر شده، کافی است یک گوشی موبایل داشته باشید و یک خط نه چندان پرسرعت اینترنت و یک اپلیکیشن ارتباطی تا بتوانید با هر کسی در هر جای جهان به سادگی ارتباط برقرار کنید.

آسیب‌های شبکه‌های اجتماعی برای نوجوانان

نوجوان ما در حالی درگیر استفاده از شبکه‌های اجتماعی است که هنوز فرهنگ و بسترسازی مناسبی در کشور ما جهت استفاده از این شبکه‌ها اتفاق نیفتاده است و مثل هر تکنولوژی دیگری قبل از فرهنگ استفاده، فنآوری آن به زندگی‌ها وارد شده است. در حالی که این شبکه‌ها این روزها وسیله‌ای شده‌اند برای ایجاد شبهه، شایعه پراکنی و ارتباطات ناسالم؛ والدین نگرانی‌های عمیقی از باب در اختیار قرار دادن یا ندادن این تکنولوژی به نوجوانان خود دارند.

در همین راستا دکتر مجیدابهری؛ آسیب شناس اجتماعی می‌گوید: 95 درصد از کاربران شبکه‌های اجتماعی و نرم افزارهای تلفن همراه استفاده غیرمنطقی و غیراصولی از آن دارند.

الف: ارتباطات خارج از چارچوب و بی نظارت

تا پیش از این، یعنی قبل از ورود تکنولوژی به زندگی، امکان نظارت و کنترل دوستی‌ها و ارتباطات فرزندان توسط والدین، بیشتر بود. اما با امکاناتی که اپلیکیشن‌های ارتباطی همانند واتساپ، وایبر، لاین، تلگرام و ... در اختیار کاربران خود قرار می‌­دهند و مختصاتی که این تکنولوژی‌ها با خود دارند، امکان کنترل ارتباطات بسیار کاهش یافته است. نوجوان فناوری‌ای با خود به همراه دارد که در هر زمان از شبانه روز، در اتاقش، توی تخت، توی کلاس و ... می‌تواند با هر کسی در هر موردی به گفتگو بنشیند. و به دلیل همان انقلاب‌های هورمونی و روحی که در ابتدای بحث از آن یاد شد، و کنجکاوی ای که خاص این برهه ی سنی است، اغلب این روابط، روابط با جنس مخالف است که نوجوان در آن بسیار نابلد است و خیلی زود به دام مسائل و مشکلات جدی می‌افتد. ارتباط با افرادی که هویت نامعلومی‌دارند و نوجوان هیچ شناختی از آنها ندارد، سبب بروز گاه فجایع گسترده ای می‌شود.

علاوه بر این، دلبستگی‌ها و وابستگی‌های عاطفی کاذب که نوجوان، خاصه دختران نوجوان به آن دچار می‌شوند، آنها را در بحرانهای بلوغ دچار پسرفت و مشکل می‌کند. بلوغ به خودی خود، حدی از انزوا، گوشه گیری، پرخاشگری و بی قراری را با خود به همراه دارد، حال اگر با روابط خارج از محدوده و دلبستگی‌های عاطفی بی سرانجام و زودهنگام همراه شود، اغلب مشکل افسردگی را به دنبال خواهد داشت. افسردگی ِ نوجوانان یکی از اتفاقات دوره نوجوانی است که حل این بحران گاه نیاز به حضور مشاور و پزشک دارد.



رونمایی از رفیق ناباب این روزهای کودکان و نوجوانان/ شبکه‌های اجتماعی چگونه ما را فریب می‌دهند؟!


ب: کودک‌ربایی و سوءاستفاده جنسی


بسیاری از کارشناسان استفاده از تکنولوژی خاصه شبکه اجتماعی را برای افراد زیر 18 سال مضر می‌دانند، این کارشناسان معتقدند که چون کودک و نوجوان به مهارتهای عاطفی و ارتباطی آشنا نیستند و معیارهای اخلاقی و شخصیتی هنوز به خوبی در آنها شکل نگرفته، ممکن است که آنها را در معرض سوءاستفاده‌های مجرمان خطرناک قرار دهد. کودک ربایی یکی از اتفاقاتی است که به دلیل در اختیار قرار دادن اطلاعات شخصی و در نظر نگرفتن حریم خصوصی توسط کودک و نوجوان در شبکه‌های اجتماعی، به راحتی اتفاق می‌افتد. مجرمان می‌‌توانند به سادگی به اطلاعات شخصی افراد به واسطه عدم رعایت نکات امنیتی، دسترسی پیدا کنند و کودک و نوجوان آسیب پذیرترین کاربران این شبکه‌ها هستند.

بنابراین سوءاستفاده سایبری و سوءاستفاده جنسی (به صورت، کلام یا تصویر) از جمله آسیب‌های شبکه‌های اجتماعی برای کودک و نوجوان است.

ج: حجم گسترده اطلاعات بی‌سانسور

مشخصه ی اینترنت این است که همه ی امکانات دیگر تکنولوژی‌ها را در خود یکجا دارد؛ صوت، تصویر، فیلم، تکست و همه اینها به صورت یکجا در اختیار کاربران قرار می‌گیرند. یک شبهه اعتقادی، یک موضوع علمی مربوط به روابط زناشویی، یک کلیپ اروتیک و هزاران هزار اطلاعات دیگر بدون شناخت از فردی که پشت این حساب کاربری نشسته است برای او ارسال می‌شود و نوجوان را تصور کنید که در معرض سیل گسترده ای از اطلاعات راست و دروغ و بی نظارت قرار خواهد گرفت.

شبکه‌های اجتماعی همانند فیسبوک، اینستاگرام، توییتر و ... کاربران بسیار زیادی از سراسر دنیا دارد که روزانه اطلاعات زیادی در مورد خود به اشتراک می‌گذارند، هیچ کدام به این فکر نمی‌کنند که مخاطب آنها ممکن است یک کودک یا نوجوان باشد، بنابراین خطر قرار گرفتن در معرض اطلاعات بدون نظارت و کنترل بسیار زیاد است.

د: علم سطحی

این خطر کودک و نوجوان و بزرگسال نمی‌شناسند؛ همه در معرض آن هستند. حجم بسیار زیاد اطلاعاتی که در فضای مجازی جا به جا می‌شود، اخبار، مطالب مثلا علمی و اعتقادی و ... که گاه بسیاری از آنها ریشه در واقعیت ندارد، به فرد نوعی حس عالمیت کاذب می‌دهد. در حالی که علمی که از این طریق به دست می‌آید بسیار سطحی است. افراد به سادگی خطوط نه چندان مستند یادداشتهای وبلاگی را به خواندن کتاب ترجیح می‌دهند و دارای اطلاعاتی سطحی و گاه نادرست می‌شوند.

بلوغ زود رس ناشی از تماشای محتوای غیر اخلاقی، اثرات منفی مشاهده محتوای خشونت آمیز که این روزها نیز زیاد در اینترنت یافت می‌شود، شکل گرفتن هویت دوم در اثر زندگی در فضای مجازی برای کودک و نوجوان، آسیب‌های جسمی بر اثر استفاده زیاد از موبایل و تبلت، افزایش اضطراب، از بین رفتن تمرکز، اختلال در خواب، روابط با جنس مخالف و مواردی از این دست از جمله آسیب‌های جدی است که فضای مجازی به دنبال خود دارد.

در این میان اما شکل گیری هویت دوم خطری مهم است. کودک و نوجوان در فضای مجازی فعالیت نمی‌کنند بلکه زندگی می‌کنند، دوستانی از نقاط مختلف با فرهنگ و عقاید مختلف پیدا می‌کنند، هیچ مرزی در دسترسی اطلاعات و محتوا برای آن‌ها وجود ندارد، آن‌ها همانند بسیاری از کاربران دیگر این فضا، به دلیل این ویژگی فضای مجازی که حیات افراد مساوی با فعالیت کردن شان است، باید شب و روز وقت بگذارند و طبیعتا خیلی‌ها آنق سمیت از خودشان را در این فضا به اشراک می‌گذارند که بقیه علاقه دارند ببینند و به بیانی دیگر هیچ کس از عیب و نقص‌های خود چیزی نمی‌گوید و به این ترتیب هویت دومی ساخته می‌شود که مطلوب سایرین نیز هست و کم کم بر خود نوجوان القا می‌شود که خیلی فرد بی عیب و نقصی هست و به این ترتیب نیمی از زندگی اش در اوهام و توهم پیش می‌رود، از جمع‌های بیرونی و ارتباطات بیرون باز می‌ماندف مهارت‌های اجتماعی اش رشد نمی‌کند، در همان فضای مجازی دلبسته می‌شود و ممکن است انتخاب همسرش را نیز به همان فضا بسپارد! انتخاب فردی که او نیز یقینا آن قسمتی از خود را به اشتراک گذاشته است که مورد پسند بقیه ست و در نتیجه بسیاری از عیوب و نواقص از چشم هم پنان می‌کنند و سرانجام در مقطعی ناچارند با واقعیت رو به رو شوند و هزینه رو به رو شدن با این حقیقت ممکن است طلاق و جدایی یا ضربه‌های عاطفی باشد.

اضطراب و تشویش نیز از پیامدهای شبکه‌های اجتماعی و محتوا و رابطی است که در این فضا دیده می‌شود. حتی بازی‌های آنلاین نیز در تزریق این اضطراب در فکر و روح کودک موثر است. هیجان منفی و اضطراب سبب بروز مشکلات روحی و رفتاری در کودک و نوجوان می‌شود. محتوای پورن و خشونت آمیز در این فضا، ارتباط با جنس مخالف، بازی‌های آنلاین و تلاش برای دیده شدن از جمله عوامل تشدید اضطراب است که فضای مجازی پدید آورنده آن محسوب می‌شود.
در کنار همه خوبی‌های دسترسی به اینترنت شما به عنوان یک والد باید معایب آن را هم در نظر بگیرید. اگرچه کنترل و نظارت همه جانبه بر فعالیت‌های مجازی فرزندتان عملاً غیرممکن و حتی نادرست است اما این ایده‌ها می‌توانند به شما کمک کنند.
تاریخ انتشار: ۱۸ شهریور ۱۳۹۵ - ۱۴:۰۹
کد خبر: ۲۳۱۰۹
در کنار همه خوبی‌های دسترسی به اینترنت شما به عنوان یک والد باید معایب آن را هم در نظر بگیرید. اگرچه کنترل و نظارت همه جانبه بر فعالیت‌های مجازی فرزندتان عملاً غیرممکن و حتی نادرست است اما این ایده‌ها می‌توانند به شما کمک کنند تا فرزندتان را از جنبه‌های ترسناک و خطرناک آن دور نگه دارید.‏


آنچه والدین باید درباره‌های آزارهای مجازی بدانند

تهدید و اذیت و آزار فقط محدود به درهای بسته یک اتاق نیست. قلدری هم فقط در مدرسه اتفاق نمی‌افتد خشونت و آزارهای سایبری نوع دیگری از آزارها و خشونت‌های رایجی هستند که کودکان و نوجوانان در فضای اینترنت تجربه می‌کنند. آمارهای خودکشی ناشی از آزار و تهدیدهای سایبری کودکان و نوجوانان زنگ خطری برای همه والدینی است که فرزندانشان به راحتی به اینترنت دسترسی دارند.

آزار و خشونت سایبری چیست؟

آزار و خشونت سایبری هر نوع ایجاد ترس، تهدید و آزاری است که می‌تواند به شکل‌های مختلف در شبکه‌های اجتماعی اتفاق بیفتد. دسترسی به اینترنت می‌تواند این امکان ناخوشایند را برای فرزندتان ایجاد کند که مثل هزاران هزار فرد دیگر در جهان در معرض مفاهیم و محتوای خطرناک در فضای مجازی قرار بگیرد. یک عکس، پیام یا یک فیلم می‌تواند عمدی یا غیر عمدی دستکاری شود و یا اصلاً به همان ترتیبی که هست اما با هدف خاصی در یک صفحه مجازی منتشر شود و هزاران نفر به آن دسترسی پیدا کنند.

گاهی افراد خودشان این کار را می‌کنند و گاهی دیگران از آن به عنوان یک ابزار تهدید استفاده می‌کنند.‏
انتشار و دست‌به دست شدن یک تصویر، ویدئو و یا پیام اغلب به دلایلی فکر نشده اتفاق می‌افتد. یک نفر فکر می‌کند یک فیلم یا تصویر خنده‌دار است و بی‌توجه به عواقب و نتایج، به راحتی آن را در اختیار دیگران قرار می‌دهد. در موارد دیگر اما دقیقاً با قصد تخریب و تهدید یک فرد آن را منتشر می‌کنند.‏

از شما چه کاری برمی‌آید؟

اولین نکته‌ای که به عنوان یک والد باید بدانید این است که همیشه این احتمال را بدهید که فرزندتان در معرض چنین آزارهایی قرار بگیرد. شما نمی‌توانید پیش‌فرض‌تان را بر این بگذارید که «این از آن بچه‌ها نیست». در اینجا باید از خودتان بپرسید منظورتان از «این بچه‌ها» چیست؟ هر کودک یا نوجوانی می‌تواند اشتباه کند و یا در معرض یک خطر جدی ناخواسته قرار بگیرد. فرزند شما هم می‌تواند یک تصویر نامناسب از خودش در یک شبکه اجتماعی قرار بدهد یا هزاران فیلم و تصویر و محتوای نامناسب را بخواند.

در شبکه‌های اجتماعی همه می‌توانند گروه خودشان را پیدا کنند و به آنها نزدیک شوند اما این افراد واقعاً دست‌چین شده نیستند. اهداف و انگیزه‌های آدم‌ها با هم متفاوت است و همین باعث می‌شود که خشونت در این محیط شدیدتر اتفاق بیفتد.‏

برای حفظ فرزندتان در برابر خشونت‌های سایبری شما نیاز به یک ارتباط صمیمی با او دارید. در مورد این موضوع با فرزندتان گفتگو کنید و او را با جنبه‌های خطرناک دسترسی آزاد به هر محتوایی آشنا کنید. فرزند شما هم می‌تواند خودش سوژه آزار سایبری باشد و هم می‌تواند دیگران را به دلایل مختلف سوژه این کار کند.

کودکان درک درستی از تهدید، خشونت و حتی چیزهای خنده‌دار ندارند. آنها ممکن است با هدف خندیدن یک نفر دیگران را مورد آزار قرار بدهند. این وظیفه شماست که او را متوجه تأثیرات مخرب رفتارش بکنید.‏ انتظارات‌تان را واضح و مشخص بیان کنید مثلاً: «من از تو انتظار دارم که اگر دوستانت دیگران را تحقیر کردند، اگر یک نفر را در یک شبکه اجتماعی دست انداختند، اگر به کسی فحش دادند، اگر فیلم خصوصی دیگران را پخش کردند و یا هر کار آزاردهنده دیگری انجام دادند تو به آن بی‌توجه باشی و شریک جرم آنها نباشی. من از تو انتظار دارم که اگر چیزی به دیگران می‌گویی در انتخاب کلماتت بیشتر دقت کنی، هر چیزی را در مورد خودت نگویی، هر کاری را نکنی، هر عکسی را منتشر نکنی تا در معرض آسیب‌های دیگران قرار نگیری. آنها مسلماً با تو هم به همان اندازه بد رفتار خواهند کرد بنابراین تو خودت را در این موقعیت‌ها قرار نده.»

متأسفانه خشونت‌های سایبری فقط مخصوص کودکان نیستند. هر فرد بزرگسالی می‌تواند هدف یک حمله خشونت‌بار سایبری قرار بگیرد یا دیگران را مورد هدف قرار بدهد. اگر نمی‌خواهید فرزندتان در چنین موقعیتی قرار بگیرید نباید یک ترویج‌دهنده باشید. این به معنای آن است که شما هم فیلم‌های خصوصی دیگران را که در اینترنت فاش شده است را تماشا نکنید و یا تلاش نکنید به پیام‌های دیگران دسترسی پیدا کنید. شما هم باید یاد بگیرید که آزار،تهدید و شوخی با هویت دیگران خنده‌دار نیست.‏

تکنولوژی را نادیده نگیرید

کمتر پدر و مادری است که امروزه به اهمیت تکنولوژی پی نبرده باشد با این حال ممکن است شما به عنوان یک نسل قبلی، کارایی همه چیز را آن طور که فرزندتان می‌فهمد، درک نکنید. اینکه شما چیزی را بلد نیستید یا نمی‌فهمید توجیهی برای نادیده گرفتن یا انکار آن نیست. شما ممکن است کار با اسنپ چت را بلد نباشید اما نباید از آن غافل شوید. واقعاً لازم است که بخاطر درک بهتری از شرایط زندگی در دنیای اینترنت، تلاش کنید آن را بفهمید و چیزهای بیشتری بیاموزید. خودتان را دور نگه ندارید و نسبت به این موارد بی‌علاقه و بی‌انگیزه نباشید. سعی کنید از چیزهای بیشتری سردربیاورید و به این ترتیب ارتباط بهتری با فرزندتان ایجاد کنید.

اگر یک آزار سایبری اتفاق افتاده است

اگر فرزندتان یک خشونت و آزار سایبری را تجربه کرده است شما باید فوراً دست به کار شوید. در این شرایط او بسیار وحشت‌زده، نگران و افسرده است. چه راه‌حلی برای دفع این نوع آزار وجود داشته باشد یا نه این وظیفه شماست که از فرزندتان در برابر عوارض آن حمایت کنید.‏ البته بسیاری از کودکان درباره تجربه خشونت خود با والدین حرفی نمی‌زنند زیرا آنها همیشه نگران واکنش‌های شدید والدین هستند. همه چیز بستگی به نوع ارتباط شما با او دارد. در هر صورت، شما باید در برابر هر اتفاقی که افتاده ‌است خونسرد و آرام باشید.

تهدید دیگران، تهدید بیشتر فرزندتان و تلاش برای پیدا کردن مقصر در این شرایط کمکی به بهبود وضعیت نمی‌کند و بسیار آسیب زننده است. بدون قضاوت فقط سعی کنید به فرزندتان اطمینان خاطر بدهید که او در سایه امنیت شما قرار دارد و این شرایط تغییر خواهد کرد. شاید لازم باشد کودک را برای مدتی از دیگران دور نگه دارید، مدرسه را عوض کنید و یا روابط‌ش را تغییر بدهید.

اگر آزار سایبری یک خشونت جدی بوده است که همه زندگی کودک را در معرض تهدید قرار داده است و اگر کودک شما دچار ترس و اضطراب شدید و غیر قابل کنترل شده است برای عملکرد و واکنش مناسب شما نیاز به دریافت مشاوره و کمک‌های تخصصی‌تری دارید. در شرایطی که کودک وحشت زده، افسرده و مضطرب است حتماً به روانپزشک مراجعه کنید.‏

شما هرگز نمی‌توانید نظارت همه جانبه‌ای بر زندگی فرزندتان داشته باشید، اما سعی کنید همیشه در دسترس باشید، فرصت گفتگو فراهم کنید و خودتان را درگیر زندگی فرزندتان کنید. او را با افکار و عقایدتان نترسانید و فرصتی فراهم کنید تا او در هر شرایطی راه ارتباط با شما را باز ببیند. هیچ چیز مضرتر از این نیست که فرزندتان این راه را بسته بداند و شما را تجربه‌های دردناکش بی‌خبر بگذارد.‏
منبع: روزنامه اطلاعات
شرکت آمریکایی سیمنتک، پیش‌بینی می‌کند که حملات سایبری در حال افزایش هستند و در این میان، شرکت‌های تجاری بیشتر هدف این حملات قرار خواهند گرفت.
تاریخ انتشار: ۱۴ شهریور ۱۳۹۵ - ۱۵:۱۱
کد خبر: ۲۳۰۷۶
گروه ترجمه گرداب؛ پایگاه رسانه ای گرداب جهت اطلاع و افزایش دانش و سواد فضای مجازی مخاطبان خود و به ویژه دانشجویان، پژوهشگران و تصمیم گیران این عرصه، مطالب مهم رسانه های خارجی را ترجمه و منتشر می نماید. بدیهی است انتشار این مطالب، لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست. هدف از انتشار متن زیر، آگاهی بخشی نسبت به آسیب پذیری شبکه های اجتماعی است.

پنج راهکار برای جلوگیری از حملات سایبری به رایانه‌ها

شرکت آمریکایی سیمنتک (Symantec)، بزرگ‌ترین تولیدکننده نرم‌افزارهای امنیتی برای رایانه‌های شخصی در دنیا پیش‌بینی می‌کند که حملات سایبری در حال افزایش هستند و در این میان، شرکت‌های تجاری بیشتر هدف این حملات قرار خواهند گرفت.

این شرکت معروف آمریکایی در اولین نشست برگزار شده با موضوع امنیت سایبری در نیوزیلند اعلام داشت: نوع تجارت و کاری که انجام می‌دهید اهمیت ندارد؛ باید امنیت فناوری اطلاعات رایانه‌ها را در محل کار حفظ نمایید تا از هرگونه سرقت اطلاعات توسط هکرها جلوگیری شود.

سیمنتک همچنین با ارائه گزارشی بیان کرد که مجرمان اینترنتی، شرکت‌های تجاری را هدف قرار می‌دهند و پس از بدست آوردن اطلاعات سری از این شرکت‌ها، از آن‌ها باج‌گیری می‌کنند.

از همین رو، در میان شرکت‌های تجاری نیوزیلند دستور کاری منتشر شده است تا از حمله سایبری قریب‌الوقوع به آن‌ها جلوگیری شود.

راهکارهای ارائه شده در این دستور کاری برای حفاظت از رایانه‌ها در برابر حملات سایبری عبارتند از:

1) از Administrator استفاده نکنید؛

2) نرم‌افزارها، پچ‌ها و آپدیت‌ها را به محض منتشر شدن به روز رسانی کنید؛

3) نرم‌افزارهایی که نیاز ندارید از رایانه پاک کنید؛

4) یک آنتی‌ویروس معروف نصب نمایید و آن را در حالت پیشرفته تنظیم کنید؛

5) بک‌آپ گرفتن.


پنج راهکار برای جلوگیری از حملات سایبری به رایانه‌ها

از Administrator استفاده نکنید: اولین دلیل برای اینکه از Administrator استفاده نکنید، کم کردن احتمال قرار گرفتن در معرض بدافزار و ویروس است. اگر با حالت Administrator یک برنامه را اجرا نمایید، این برنامه دسترسی کامل و نامحدود به رایانه شما خواهد داشت. در نتیجه، اگر یکی از این برنامه‌ها حاوی یک بدافزار باشد، تمام بخش‌های رایانه، از جمله شبکه رایانه‌ای در معرض این ویروس قرار خواهد گرفت.

نرم‌افزارها، پچ‌ها و آپدیت‌ها را به محض منتشر شدن به روز رسانی کنید: نه تنها ویندوز، بلکه تمام نرم‌افزارهای دیگر هم باید به روز شوند. دقت داشته باشید، به محض اینکه یک پچ جدید برای نرم‌افزارها و ویندوز منتشر می‌شود، هکرها با استفاده از روش مهندسی معکوس نقاط ضعف پچ قدیمی را پیدا کرده و از طریق آن‌ها می‌توانند به رایانه‌هایی که به روز نشده‌اند آسیب وارد کنند.

هر چه زودتر پچ‌های منتشر شده را نصب کنید، احتمال در معرض حمله هکرها قرار گرفتن نیز کمتر می‌شود. همچنین در نظر داشته باشید که تنها پچ‌های مایکروسافت نیست که باید نصب شوند، بلکه پچ تمام نرم‌افزارها را باید روی رایانه نصب نمایید.

نرم‌افزارهایی که نیاز ندارید از رایانه پاک کنید: تجربه نشان می‌دهد که اگر به چیزی نیاز ندارید، نباید آن را نصب نمایید. هر چه برنامه‌های بیشتری از رایانه شخصی‌تان پاک کنید، ردپای کمتری برای هکرها باقی گذاشته‌اید. همان‌طور که در بالا قید شد، تمام برنامه‌های غیرضروری در رایانه نیز باید به روز رسانی شوند تا امنیت رایانه حفظ شود، اما اگر نیازی به این نرم‌افزارها ندارید، آن‌ها را پاک کنید.

یک آنتی‌ویروس معروف نصب نمایید و آن را در حالت پیشرفته تنظیم کنید: ما معمولاً افرادی را می‌بینیم که هزینه بالایی برای خرید نرم‌افزار آنتی‌ویروس می‌پردازند، اما پس از نصب برای حفاظت کامل از رایانه آن را تنظیم نمی‌کنند. بنابراین، آنتی‌ویروسی خریداری کنید که در بازار شناخته شده و معروف باشد و مطمئن شوید که به درستی نصب و تنظیمات آن انجام شده باشد تا بهترین حفاظت ممکن را در مقابل بدافزارهای جدید به شما ارائه دهد.

بک‌آپ گرفتن: آخرین مرحله محافظت رایانه در برابر بدافزارها بک‌آپ گرفتن از اطلاعات و بازیابی آن‌ها در مواقع لزوم است. تجربه نشان می‌دهد تا زمانی که شما سه نسخه از اطلاعاتتان را کپی نکرده باشید، نمی‌شود آن را بک‌آپ نامید؛ دو نسخه از اطلاعات در رایانه نگه‌داری می‌شود و نسخه سوم باید خارج از رایانه ذخیره شود.

پس هم اکنون تهدید حملات سایبری را از رایانه‌هایتان دور نمایید.


منبع:

http://www.scoop.co.nz/stories/BU1607/S00730/top-tips-to-avoiding-imminent-cyber-attacks.htm


تاریخ انتشار: ۱۳ شهریور ۱۳۹۵ - ۱۶:۱۳
کد خبر: ۲۳۰۶۹
اینفوگرافیک / شبکه های اجتماعی

جهت مشاهده اینفوگرافیک در اندازه اصلی اینجا کلیک کنید
فضای مجازی و تکنولوژی‌های ارتباطاتی و اطلاعاتی در کنار تمام ویژگی‌های مثبتی که داشته است، تبدیل به بستری شده که در برخی موارد موجب استرس و آشفتگی کاربران می‌شود.
تاریخ انتشار: ۰۶ شهریور ۱۳۹۵ - ۱۳:۱۸
کد خبر: ۲۲۹۷۹
گروه فرهنگ و جامعه؛ اختراع اینترنت و ابزارهای اطلاعاتی و ارتباطاتی مشابه، باعث شد تا قرن بیست‌ویکم به عنوان «عصر اطلاعات و ارتباطات» نام‌گذاری شود. این نام‌گذاری بیش از هر چیزی به این خاطر بود که انتقال اطلاعات و داده‌ها با سرعت بسیاری در سراسر جهان ممکن شد.
بسیاری از محققان و دانشمندان عرصه‌ ارتباطات بر این عقیده هستند که اینترنت، باعث از بین رفتن مرزهای جغرافیایی و محدودیت‌های زمانی شده و افراد در هر زمان و مکانی می‌توانند به راحتی با هم در ارتباط باشند. وقتی ارتباطات با سهولت بیش‌تری انجام شود، مخاطبان به راحتی می‌توانند اطلاعات مورد نظر خود را ارسال و دریافت کنند و در نتیجه حجم اطلاعات وارده به ذهن کاربران به میزان بسیار زیادی افزایش می‌یابد.

عوامل افزایش استرس کاربران فضای مجازی چیست؟

در این یادداشت تلاش می‌شود تا عوامل و ابعاد آشفتگی و استرس کاربران در فضای مجازی معرفی شود.


عوامل ایجاد اضطراب در کاربران

فضای مجازی در کنار تمام مزایایی که برای مخاطبان به همراه داشته است، به دلایل مختلفی می‌تواند باعث ایجاد استرس در آنها شود. در ادامه به چهارعامل اصلی این اتفاق اشاره شده است:


۱. ورود بیش از اندازه‌ی اطلاعات به ذهن کاربران: کاربران برای به دست آوردن اطلاعات مورد نظر، معمولا با حجم بالای داده‌ها در فضای مجازی روبرو می‌شوند؛ داده‌هایی که بصورت خودآگاه و ناخودآگاه به ذهن آن‌ها وارد می‌شود. این حجم بالا می‌تواند تمرکز کاربران را بر یک خبر یا داده خاص کم کند و قدرت تحلیلی آنها را کاهش دهد. ناتوانی کاربران در این زمینه به مرور آنها را به افرادی منفعل در برابر داده‌ها تبدیل می‌کند. این مسئله می‌تواند به آشفتگی ذهنی و استرس کاربران منجر شود.


عوامل افزایش استرس کاربران فضای مجازی چیست؟


۲. ناتوانی در تشخیص خبر از شبه‌خبر و شایعات: اندیشمندان عرصه‌ ارتباطات و روزنامه‌نگاری میان خبرها و شبه‌خبرها تمایز قائل می‌شوند. شبه خبرها، به اخباری گفته می‌شود که ظاهری شبیه به خبرها دارند اما اطلاعات غلطی را به مخاطب ارائه می‌دهند. همچنین باید توجه داشت که میان شایعات و شبه خبرها، تفاوت‌هایی وجود دارد. شایعات علاوه بر این‌که مبنایی غیرواقعی دارند، منشا متفاوتی با خبرها دارند. فضای مجازی بستری مناسب برای انتشار انواع اخبار، شبه خبرها و شایعات است تا جایی که در برخی موارد امکان تشخیص خبر از شبه‌خبر و شایعات ممکن نیست. شبکه‌های اجتماعی در انتشار انواع شبه خبرها و شایعات تاثیر بسزایی دارند. مشاهده انواع اطلاعات، اخبار و داده‌های بعضا متناقض با یکدیگر، باعث آشفتگی کاربران می‌شود. یکی از راه‌های تشخیص خبر از شبه خبر و شایعات رجوع به سایت‌های خبری‌-تحلیلی، اخبار تلویزیونی و رسانه‌های مکتوب است.


عوامل افزایش استرس کاربران فضای مجازی چیست؟


۳. افزایش احتمال ورود به حریم خصوصی: با افزایش استفاده از نرم‌افزارهای پیام‌رسان و شبکه‌‌های اجتماعی همراه، یکی از مسائلی که برای بسیاری از کاربران مطرح شده، افزایش احتمال نقض حریم خصوصی و ورود به آن است. به این معنی که افراد با انتشار اطلاعات خود در این نرم‌افزارها، امکان نقض حریم خصوصی خود را افزایش می‌دهند. آگاهی سایر افراد (چه اطرافیان نزدیک و چه افراد متفرقه و ناشناس) از اطلاعات شخصی کاربران و ورود افراد ناشناس به حریم خصوصی زندگی حقیقی آنها موجب شده است که در بسیاری از موارد، افراد دچار استرس و آشفتگی شوند.


۴. احساس امنیت در انجام فعالیت‌های اقتصادی: با توسعه‌ بانک‌داری الکترونیکی، یکی از نگرانی‌هایی که در این زمینه به وجود آمده، انتشار اطلاعات مالی افراد و سوءاستفاده از آن‌هاست. به علاوه، افراد می‌توانند با هویت‌های جعلی با ادعای ارائه‌ خدماتی خاص، اقدام به دریافت پول از افراد کرده اما خدمت مورد نظر را ارائه ندهند. در کنار این موارد، باید توجه داشت که هک اطلاعات شخصی کاربران در فضای مجازی، امکان کلاه‌برداری را در قبال حفظ اطلاعات شخصی افزایش می‌دهد. از همین رو می‌توان ادعا داشت که امکان کلاهبرداری‌های اینترنتی باعث ایجاد تشویش و آشفتگی در کاربران فضای مجازی می‌شود. در این زمینه پیشنهاد می‌شود تا راهکارهایی(+) که گرداب پیش تر برای کاهش میزان آسیب‌پذیری مقابل هکرها و کلاهبرداری‌های اینترنتی پیشنهاد داده بود، مطالعه و استفاده شوند.


عوامل افزایش استرس کاربران فضای مجازی چیست؟


نتیجه‌گیری

همانطور که در ابتدای این یادداشت گفته شد، شیوع استفاده از فضای مجازی و تکنولوژی‌های ارتباطاتی و اطلاعاتی، باعث شده است که قرن حاضر به عنوان قرن اطلاعات و ارتباطات نام‌گذاری شود. در کنار تمام کارکردهای مثبتی که استفاده از فضای مجازی داشته است، در مواردی به واسطه آن اتفاقاتی در زندگی فردی و جمعی کاربران رخ می‌دهد که استرس و آشفتگی آنها را به همراه داشت. ورود بیش از حد اطلاعات به ذهن کاربران، ناتوانی در تشخیص خبر از شبهخبر و شایعات، افزایش احتمال نقض حریم خصوصی، احساس امنیت در انجام فعالیتهای اقتصادی و افزایش احتمال کلاهبرداریهای اینترنتی از جمله دلایلی بود که برای افزایش اضطراب در کاربران در این یادداشت برشمرده شد. به نظر می‌رسد عدم اعتماد و افزایش روحیه انتقادی در برابر اخباری که منتشر می‌شود، عدم انتشار اطلاعات شخصی در فضای مجازی و رعایت اصول امنیتی در استفاده از اطلاعات اقتصادی و بانکی راه حل‌هایی هستند که می‌توان جهت جلوگیری از ایجاد تشویش و اضطراب در کاربران به کار برد.


تاثیر شبکه‌های اجتماعی مجازی در زندگی افراد بر هیچ‌کس پوشیده نیست که همین موضوع لزوم بررسی این تاثیر را آشکار می‌کند. اینکه سن، جنس، تحصیلات، شغل و سایر ویژگی‌های فردی تا چه اندازه بر استفاده افراد در شبکه‌های اجتماعی موثر است.
تاریخ انتشار: ۰۲ شهریور ۱۳۹۵ - ۱۱:۳۲
کد خبر: ۲۲۹۵۱
اینفوگرافیک / شکست مجردها از متاهل‌ها !!!

جهت مشاهده اینفوگرافیک در اندازه اصلی اینجا کلیک کنید

سواد رسانه ای چیست؟

سواد رسانه ای چیست؟


سواد رسانه ای

"مارشال مک لوهان " اولین بار درسال 1965 اصطلاح سواد رسانه ای را به کاربرد. او معتقد بود در دوره دهکده جهانی باید انسان ها به سواد جدیدی به نام سواد رسانه ای دست یابند. سواد رسانه ای مجموعه ای ازچشم اندازهاست که مابه طور فعالانه برای قرارگرفتن در معرض رسانه از آنها بهره برداری می کنیم تا معنای پیام هایی را که با آنها مواجه می شویم ،درک و تفسیر کنیم.

ما چشم اندازهای خود را با استفاده از ساختار دانش خود می سازیم ، برای ساختن ساختارهای دانش به ابزار و مواد اولیه نیازداریم. این ابزارها ،مهارت های ماست و ماده اولیه آن هم اطلاعات به دست آمده از رسانه ها و دنیای واقعی است. استفاده فعالانه بدان معنی است که ما از پیام ها آگاهیم و به طور آگاهانه با آنها در تعامل هستیم.

در بعضی از کشورها سواد رسانه ای به صورت رسمی از سوی نظام آموزش و پرورش نه فقط برای آگاهی و درک بهتر ، بلکه برای آزادی عمل انتقادی در برنامه مدارس گنجانده شده است. "پاتریشیا افدرهید"از اعضای موسسه آسپن در مقاله ای در سال 1989سواد رسانه ای را این طور تعریف می کند: توانایی  دست یابی ،تجزیه و تحلیل، ارزیابی و انتقال اطلاعات در اشکال مختلف اعم از مکتوب و غیر مکتوب.

با پیدایش و گسترش انقلاب تکنولوژیک در دهه 1980، جهان به مرحله ای گام نهاد که پهنه سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی جوامع مختلف دستخوش تغییرات اساسی و دامنه داری شد. این تغییرات بیشتر در امتداد حواس پنج گانه انسان و غلبه آنها بر عناصر زمان و مکان حادث شده و فرصت های مثال زدنی را فراروی توسعه ملت ها قرار داد. اما به موازات این فرصت ها وجود چالش ها و پیامد های ویران کننده حال و آینده زندگی افراد را تهدید می کند.

به راستی چه باید کرد؟

آیا با ابزارهای نظارت سنتی و وضع قوانین تنبیهی صرف یا ممنوع کردن ارتباطات موهن می توان از مردم (به طور عام) و کودکان و نوجوانان (به طور خاص) دفاع کرد، یا اینکه به کمک نرم افزار های الکترونیکی می توان به حذف یا ممانعت از انتشار پیام های زیان بخش همت گمارد؟ این جاست که سواد رسانه ای نقش خود را نشان می دهد .

" الیزابت تومان" در توصیف این موضوع می نویسد : سواد رسانه ای شم و استعدادی است که به بازشناسی اوضاع و احوالی منجر می شود که در پس تولیدات رسانه ای قرار دارند. موضوعاتی از جمله انگیزه ها ، ارزش ها، مالکیت و ثروت و همچنین آگاهی از چگونگی تاثیر این موضوعات در محتوای رسانه ها .

"مائورین بارون" مدیر بخش چند رسانه ای و عضو هیئت مدیره آموزش زبان انگلیسی مونترال ، سواد رسانه ای را جزء ، مولفه های با سوادی می پندارد و می نویسد :امروز افراد با سواد باید : 1-  توانایی رمز گشایی ، درک ، ارزیابی و کار با اشکال مختلف رساته را داشته باشند. 2- بخوانند ، ارزیابی کنند و متن، تصویر و صدا ویا ترکیبی از این عناصر را بیافرینند.

اندیشمندان ژاپنی نیز با الگو برداری از کشور کانادا ، تعاریف مختلفی ارائه کرده اند." میدوری سوزوکی" سواد رسانه ای را چنین تعریف می کند: سواد رسانه ای ابزاری برای توانمند ساختن شهروندان در دسترسی به رسانه ها  و انجام تحلیل انتقادی و ارزیابی رسانه ها در بافت اجتماعی، ، برقراری اشکال متعدد ارتباط به شکل های مختلف و ایجاد موضعی انتقادی است.

" سین میزوسوکی" از کارشناسان برجسته: سواد رسانه ای را توانمندی های چند گانه ای توصیف می کند که به کمک آن مردم ، اطلاعات را از طریق رسانه ها دریافت و به طور انتقادی تفسیرکرده و افکار، عقاید و توانمندی خویش برای طراحی ذهنی رسانه ها باز تولید می کنند.

اما براساس تعریفی که از سواد رسانه ای در ایران ارائه شده است: "سواد رسانه ای سوادی است که مخاطب به مدد آن ، می آموزد که در شرایط انبوه شدن پیام ،چگونه پیام های مورد نیاز را جست و جو کند و اهداف پیام را تشخیص دهد.

دکتر محسنیان راد می گوید: سواد رسانه ای سوادی است که در حالت انبوه شدن پیام ها در سپهر ارتباطی مخاطب قرار می گیرد؛ اینکه مخاطب چگونه به آسانی پیام های مورد نیاز خود را پیدا کند، به عبارتی توانایی تشخیص پیام هاست  و این که مخاطب بداند رسانه های مورد نظر، کدام پیام را با هدف خبررسانی منتشرمی کنند یا قصد پروپاگاندا (تبلیغات سیاسی) دارند.

دکتر معتمد نژاد هم سواد رسانه ای را نوعی درک متکی بر مهارت می داند که می توان بر اساس آن انواع رسانه ها را از یکدیگر تمیز داد و انواع تولیدات رسانه ای را از یکدیگر تفکیک و شناسایی کرد . یعنی محصول نهایی یک رسانه را تشخیص داد و این که آیا محتوا، رابطه ای با عدالت اجتماعی دارد یا خیر؟

یونس شکر خواه سواد رسانه ای را قدرت درک نحوه کار رسانه ها و معنا سازی در آنها بیان می کند.

از مجموع آنچه گفته شده می توان نتیجه گرفت که سواد رسانه ای : مجموعه مهارت هایی است که به مخاطب امکان می دهد تا علاوه بر تشخیص درستی و خلق انواع پیام های ارتباطی به بازشناسی مالکیت ،ثروت ،انگیزه ها و ارزش های نهفته در پیام ها دست یابد و با رویکردی انتقادی به تنظیم رژیم مصرف انواع پیام های ارتباطی بپردازد.

سواد رسانه ای از چهار حیطه شناختی ، حسی، اخلاقی و زیبایی شناسی تکوین یافته است – این حیطه چهارگانه در پیوستاری تعاملی به هم وابسته اند.

اصول سواد رسانه ای همان مفاهیم کلیدی هستند که مورد توجه راهبرد سازان ،سیاست گذاران و برنامه ریزان هر کشورقرار می گیرند.حتی آموزش دهندگان رسانه ای، آموزش خود را بر اساس مفاهیم سواد رسانه ای بنا می کنند که به چند مورد اشاره   می کنیم. 

سازه ای بودن رسانه ها: این مفهوم بیانگر این است که رسانه ها با دقت ماهرانه ای به ارائه برداشت هایی می پردازند تا عوامل معینی را انعکاس دهند. سخن قدیمی که می گوید  " دوربین هرگز دروغ نمی گوید" حاکی از شیوه شرطی شدن ما برای پذیرش رابطه میان واقعیت و نمایش واقعیت به وسیله رسانه هاست . در روزگار واقعیت مجازی و شبیه سازی های کامپیوتری،دیدن، عین باور کردن نیست. رسانه ها دنیایی را به ما نشان می دهندکه هر چند حقیقی به نظر می رسد ، اما معمولاً ما به ازای خارجی ندارد. یادگیری تشخیص واقعیت از بازتاب واقعیت در این مفهوم مستتر است.

بازسازی واقعیت به وسیله رسانه ها: میان شیوه ارائه وقایع به وسیله رسانه ها با شیوه درک مخاطبان رسانه ها رابطه معنا داری وجود دارد. هنگامی که ما از فرد، موسسه ،موضوع ،شخص یا مکان ارائه شده در رسانه درک مستقیم و عینی نداشته باشیم،رسانه ها ، واسطه این درک خواهند بود. این یعنی رسانه ها با بهره گیری از نداشتن سواد رسانه ای ما ،واقعیت را آن گونه که می خواهند باز سازی می کنند از این رو حجم زیادی از ادراک ما را به وجود می آورند.

مخاطبان مفهوم مورد نظر خود را از طریق رسانه ها دریافت می کنند: تعامل اغلب مخاطبان بر اساس فاکتورهای فردی است. این فاکتورها عبارتند از: نیازها و اشتیاق های شخصی، خوشی ها و سختی های روزمره ،نگرش های نژادی و جنسیتی ،پیشینه ی خانوادگی و فرهنگی و.... یعنی مخاطب بر اساس انگیزه و ریشه های روان شناختی و اجتماعی از میان رسانه ها و پیام های مختلف،  انتخاب خود را انجام می دهد.این ریشه ها زاویه ی دید مخاطب را ترسیم می کند. درک آنچه تلوزیون و رسانه های دیگر تعلیم میدهند، نکته محوری در سواد رسانه ای است.

 ضرورت آموزش سواد رسانه ای:

"باری دونکان" عضو انجمن سواد رسانه ای کانادا ، سواد رسانه ای را پاسخی به حل مشکلات ناشی از رسانه ها معرفی  می کند. به عقیده وی این پروژه باید به عنوان بخشی از واکنش های آموزش مدارس در برابر خشونت و سایر آسیب های رسانه ای در نظر گرفته شود."دونکان "در ضرورت این آموزش ، دلایل زیر را بر می شمرد:

1-  رسانه ها در حیات فرهنگی و سیاسی ما تسلط دارند.

2- تقریباً همه اطلاعات،به جز مواردی که آنها را به طور مستقیم تجزیه می کنیم ،رسانه ای شده هستند.

3- رسانه ها قادر به خلق مدل های ارزشی و رفتاری پر قدرتی هستند.

4- رسانه ها بدون فعال کردن "خود آگاه" بر ذهن ماتاثیر می گذارند.

5- سواد رسانه ای می تواند مصرف رسانه ای را برای ما لذت بخش کند و رابطه انفعالی را به رابطه فعال تبدیل کنند.

" دن بلیک" هنگامی که در کارگاه آموزشی خود درباره سواد رسانه ای فعالیت می کرد، دلایل زیر را در ضرورت سواد رسانه ای بیان کرده است:

1-  ما در یک محیط میانجی شده و با واسطه زندگی می کنیم.

2-  سواد رسانه ای بر تفکر انتقادی تاکید می ورزد.

3-  سواد رسانه ای بخشی از حیات یک شهروند فرهیخته و تحصیل کرده است.

4- سواد رسانه ای مشارکت فعال را در یک محیط اشباع شده رسانه ای ترویج می دهد.

5-  ما به کمک آموزش رسانه ای فعالیت های ارتباطی را درک می کنیم.

 دلایل دیگری نیز وجود دارند که فقط همراه با سایر دلایل می توانند از ضرورت آموزش سواد رسانه ای تصویر به نسبت کامل تری را ارائه دهند. این دلایل می توانند بر مبنای دیدگاه های زیبایی شناسی،شهروندی و نیز حمایتی ارائه شوند. اما علت مطالعه رسانه ها خود بیانگر ضرورت آموزش سوادرسانه ای است.

برنامه ریزی آموزشی سواد رسانه ای در ژاپن بر خلاف کانادا (که به وسیله یک نهاد غیر دولتی انجام می پذیرد) به عهده  وزارت مدیریت عمومی ، امور داخله،پست و مخابرات است. در ژاپن نیز به امید یافتن جایگاهی مناسب برای سواد رسانه ای در نظام آموزش و پرورش تلاش هایی انجام شده است.

الگوهای آموزش سواد رسانه ای – چه الگوی کانادایی وچه الگوهای دیگر- دنیای رسانه ها را به یک رویکرد تحقیقی تشویق می کند. رویکردی که استفاده از آن در هر الگوی آموزشی دیگر اجتناب ناپذیر بوده و شامل سه پایه است:

پایه اول: افزایش آگاهی نسبت به رژیم مصرف رسانه ای (یا به عبارت دیگر ،تعیین دقیق و بهداشتی میزان مصرف مخاطب از تلویزیون،ویدئو،بازی های الکترونیکی ،فیلم ها واشکال مختلف رسانه های چاپی.)

پایه دوم: آموزش مهارت های تماشای انتقادی است .یعنی آنچه می بینیم یا می خوانیم در چه کادری قرار داده شده است؟ چگونه رسانه ها به مفهوم عینیت بخشیده اند؟ و چه موردی احتمالاًبیرون کادر قرار گرفته اند؟

پایه سوم: فرا سوی ( دوردست) چارچوب برنامه رسانه ها است و پیام ها را به طور عمیق بررسی می کند.این پایه به تجزیه و تحلیل اجتماعی ،سیاسی و اقتصادی معطوف است (مسائلی فراتر از کادر مورد تماشا را شامل می شود) 

این مدل در انگلستان به وسیله " ادی دیک" و بر اساس چارچوب انتقادی ، طراحی و توسعه یافته و بعدها عده ای دیگر آن را اصلاح کرده اند.این مدل می تواند الگوی خوبی برای آموزش در ایران به شمار آید.

این مدل سه حوزه گسترده دارد که به کمک آنها می توان پرسش هایی راطرح کرد که در فهم انتقادی دانش آموزان موثر باشند.

1- متن : متن یک تولید رسانه ای است .از این رو متن یک برنامه تلوزیونی ،کتاب،پوستر،و غیره می تواند تولید رسانه ای محسوب شود.

2- مخاطب:کسی که متن رسانه را دریافت می کند خواه آن متن،خواندن یک کتاب باشد یا دیدن فیلمی در سینما،مخاطب محسوب می شود.

3- تولید : هر آنچه در ساخت یک متن رسانه ای به کار می رود،تولید نام دارد.

موانع سواد رسانه ای :

1-  نبود زیر ساخت های لازم ارتباطی والدین نسبت به فرزندان

2-  نبود انعطاف حقوقی در وضع قوانین رقابتی و نظارت ایجابی در حوزه رسانه ای ایران

3-  بی توجهی سیاست گذاران و برنانه ریزان در اختصاص ردیف بودجه ای به آموزش سواد رسانه ای

4-  فقر دانش اطلاعاتی و ارتباطی والدین نسبت به فرزندان

 راهکارها:

 1- انجام تحقیقات و مطالعات تطبیقی برای ارائه الگوی مطلوب و ممکن

2- وارد کردن سواد رسانه ای در نظام آموزشی کشور

3- ایفای نقش دیده بانی و نظارت دائمی بر توسعه سواد رسانه ای

4- اختصاص ردیف های بودجه ای به آموزش سواد رسانه ای در قوانین بودجه

5- تهیه و تنظیم کتب درسی مناسب و برنامه های دیداری- شنیداری قابل دسترس

6- به کار گیری مشاورین خبره و متخصص در امور سواد رسانه ای

7- تشکیل ،راه اندازی و تشکل غیر دولتی سواد رسانه ای متشکل از معلمان مدارس، اساتید و پژوهشگران دانشگاهی و همچنین کارگزاران و دست اندر کاران صنعت رسانه ای کشور

8- نظارت والدین بر برنامه های تلویزیونی مورد توجه کودکان ( مثال: محدود کردن تماشای برنامه های خشونت بار و غیره)

روابط عمومی و سواد رسانه ای - با تلخیص و ویرایش

خبر از خبرگزاری صدای معلم - اجتماعی - ۳ ماه پیش
مشاهده‌ی این خبر در خبرگزاری صدای معلم
درمجموع باید گفت، اینترنت و فضای مجازی، جمعی از همه رسانه‌هاست و در آن هم پیام کتبی و صوتی و شفاهی تولید می‌شود و هم محتوای تبلیغی و ایدئولوژیک در آن وجود خواهد داشت.
تاریخ انتشار: ۰۳ مهر ۱۳۹۵ - ۱۳:۱۵
کد خبر: ۲۳۱۵۱
به گزارش گرداب ما جهان را از طریق حواسی که داریم می‌شناسیم. درواقع، حواس ما ابزاری برای شناخت جهان هستند و بدون آنها هیچ علم و شناختی از دنیای پیرامون ما حاصل نمی‌شود. به‌علاوه انسان موجودی است که یکی از ویژگی‌هایش ابزارسازی است. انسان‌ها ابزار را می‌سازند تا با آن سختی‌های زندگی را آسان کنند. می توان گفت یکی از تفاوت‌های اصلی بشر با سایر موجودات و یکی از عوامل مهم پیشرفت انسان، توانایی او در ساخت ابزار است. توجه کنید که ساخت ابزار نیز بدون شناخت طبیعت ممکن نیست. ابزار در طول تاریخ نقش مهمی در پیدایش تمدن‌ها و اعتلای انسان‌ها داشته‌اند. برای نمونه اختراع چرخ، نقش مهمی در حمل‌ونقل داشت و جابجایی اجرام سنگین را آسان کرد؛ یا پارو درنوردیدن دریا را برای انسان‌ها فراهم ساخت. با همین مثال‌های کوچک متوجه می‌شوید ساخت ابزارها چه نقش اساسی و مهمی داشته‌اند.

مثال جالبی وجود دارد که اهمیت ابزار را برای ما روشن می‌سازد. اختراعی به ظاهر ساده که نقش مهمی در تحولات تاریخی داشته‌ است: قطب‌نما. این وسیله کمک کرد تا انسان‌ها مسیرها را راحت پیدا کنند که تحولات سیاسی گسترده‌ای را دامن زد. بنابراین، هر ابزار کارکرد مشخصی دارد و برای کار خاصی مناسب است. 



ویژگی های خاص معماری فضای مجازیمعماری فضای مجازی چگونه است؟/ نگاهی به معماری و ویژگی های خاص فضای مجازی


رسانه‌ها در امتداد حواس

مارشال مک‌لوهان، وسایل ارتباطی را در امتداد حواس انسان می‌داند. یعنی اگر قرار بود حس شنوایی در انسان گسترش پیدا کند و خارج از وجود انسان نیز ادامه داشته باشد، رادیو اختراع می‌شد که البته این اتفاق نیز افتاد! همه رسانه‌ها و ابزار ارتباطی که به وجود آمد، یکی از حواس انسان را درگیر خود می‌کند. برخی از این رسانه‌ها تک‌حسی است و با یک حس انسان سروکار دارد مانند کتاب و مطبوعات؛ برخی دیگر از ابزار ارتباطی چندحسی هستند و با چند حس ما سروکار دارند مانند تلویزیون و سینما.

ویژگی های خاص معماری فضای مجازیمعماری فضای مجازی چگونه است؟/ نگاهی به معماری و ویژگی های خاص فضای مجازی

اینکه هر کدام از این ابزارها با کدام حواس ما درگیر است اقتضائات خاصی را برای هر رسانه به دنبال می‌آورد. به عبارت بهتر، هر کدام از انواع رسانه معماری خاص خود را دارد که هم رسانه‌چی‌ها و هم مردم باید با آن آشنا باشند.


اینترنت؛ تجمیع مزایای رقبا

همانگونه که گفته شد، برخی از ابزار ارتباطی با چند حس انسان سروکار دارد. اما اینترنت و فضای مجازی، تقریبا همه حواس انسان را درگیر خود می‌کند و هر چیزی از صوت، متن، تصویر ثابت و تصویر متحرک در آن وجود دارد. مخاطب می‌تواند با یک جستجوی ساده محتوای خود را در هر قالبی پیدا کند. از این رو اینترنت و فضای مجازی ماهیتی چند رسانه‌ای دارد. این محیط جدید، به‌دلیل دارابودن این شرایط، مثل همه رسانه‌های دیگر معماری خاص خود را دارد. درواقع، جهان واقعی تحت شرایطی خاص در جهان مجازی بازتعریف و معماری می‌شود.


ویژگی های خاص معماری فضای مجازیمعماری فضای مجازی چگونه است؟/ نگاهی به معماری و ویژگی های خاص فضای مجازی


معماری خاص فضای مجازی

در ادامه برخی از ویژگی‌های خاص فضای مجازی و اینترنت (که ناشی از معماری خاص این فضای چندرسانه‌ای است) را بر می‌شمریم:

1. تبدیل مکان به فضا: فضای مجازی، مفهوم مکان را دگرگون ساخته است. مکان، محیطی است محدود و فیزیکی. امروز با وجود اینترنت دیگر مکان فیزیکی وجود ندارد. برای مثال اگر ما برای انجام امور مالیاتی به ساختمانی مشخص می‌رویم، در دنیای مجازی می‌توانیم همان کار را از طریق اتصال به اینترنت انجام دهیم.

2. ارتباط فرامحلی: تا قبل از اینترنت ارتباط افراد محدود به محله و منطقه خود می‌شد. حتی تلویزیون تنها بعدی از جهان را برای انسان پدیدار می‌ساخت. اما اینترنت و فضای مجازی توانایی سیر و گذار انسان را از محلی به محل دیگر ممکن ساخته است به‌نحوی که انسان می‌تواند در لحظه‌ چند محل متفاوت را زیر نظر داشته باشد. درحقیقت، فضای مجازی مکان و زمان را درنوردیده است.

3. مخاطب گزینشگر و کنشگر: برخلاف سایر مدیوم‌های ارتباطی، در فضای مجازی انسان می‌تواند خود دست به تولید محتوا بزند. این امکان در مدیومی مانند تلویزیون ممکن نیست؛ عموم برنامه‌ها از پیش ضبط‌شده هستند و مخاطب برابر آنها صرفا یک تماشاگر منفعل به شمار می آیند. همچنین فضای مجازی، دنیای اطلاعات است و همه رقم اطلاعات در همه سطحی در آن یافت می‌شود. مخاطب در این فضا می‌تواند خود به عنوان گزینشگر اطلاعات عمل کند و اطلاعاتی را که به آنها نیاز دارد انتخاب کند.

4. تغییر در مفهوم قدرت: قدرت اجتماعی چیست؟ قدرت اجتماعی توانایی مردمی است که از طریق آن خواست جمعی به مسئولان تحمیل می‌شود. در گذشته اگر برای اثرگذاری در دنیای سیاست لازم بود تا راهپیمایی‌های خیابانی صورت گیرد، امروزه این راهپیمایی‌ها در اینترنت صورت می‌گیرد. ملموس‌ترین حالت این ویژگی در کمپین‌هاست؛ نمونه نزدیک آن طراحی لباس کاروان المپیک ایران در ریو! حجم انتقادات و طنزهایی که به وجود آمد خواست عمومی را به مسئولان برای طراحی بهتر و دقیق‌تر گوشزد کرد.

5. ماهیت شبکه‌ای: شبکه مجموعه‌ای از افراد است که با هم در ارتباطند. تا قبل از اینترنت، شبکه افراد، محدود به فضای مشترک بود اما اینترنت ماهیت شبکه‌ای متفاوتی را در اختیار کاربران قرار داد به‌نحوی که بدون نیاز به هیچ فضای مشترکی حتی انسان می‌تواند با اقوام و ملیت‌های مختلف ارتباط بگیرد.


ویژگی های خاص معماری فضای مجازیمعماری فضای مجازی چگونه است؟/ نگاهی به معماری و ویژگی های خاص فضای مجازی

درمجموع باید گفت، اینترنت و فضای مجازی، جمعی از همه رسانه‌هاست و در آن هم پیام کتبی و صوتی و شفاهی تولید می‌شود و هم محتوای تبلیغی و ایدئولوژیک در آن وجود خواهد داشت. بی‌تردید در دنیایی که با محدودیت منابع روبه‌روست ایجاد دنیایی موازی دنیای واقعی به نام فضای مجازی می‌تواند در صرفه‌جویی در منابع طبیعی یاری‌دهنده باشد؛ اما به همین میزان، افرادی که در این دنیا هستند نیز ماهیت مجازی دارند و این به خودی‌خود می‌تواند برای کاربران خطراتی را داشته باشد هم در زندگی واقعی و هم در زندگی مجازی. شناخت معماری خاص اینترنت از این رو مهم است که به ما کمک می‌کند تا با شناخت دقیق از محیطی که در آن کنشگری می‌کنیم استفاده از این فضا را بهینه کنیم و آسیب‌های آن را کاهش دهیم.


فضای مجازی با ایجاد امکان دسترسی به منابع، تسهیل ارتباطات، خارج کردن بعد فضا و زمان از محدودیت ها توانسته است شرایط متفاوتی و راحت تری را برای اجرای ایده ها نسبت به جهان فیزیکی و حقیقی فراهم کند.
تاریخ انتشار: ۳۱ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۱:۴۹
کد خبر: ۲۱۴۴۵
گروه فرهنگ و جامعه گرداب؛ امکانات گسترده ای که بواسطه فضای مجازی فراهم آمده موجب تسهیل ارتباطات و دسترسی های افراد به منابع مختلف مادی و معنوی شده است. از این رو کارشناسان، فضای مجازی را عاملی برای کاهش فقر و نابرابری های موجود در مناسبات جهان می دانند. امروزه امکانات موجود در فضای مجازی به حدی است که کارشناسان علم ارتباطات از آن به عنوان جهان دومی یاد می کنند که به موازات جهان حقیقی شکل گرفته است و بسیاری از امکانات موجود در فضای حقیقی را با هزینه های پایین تر و سهولت دسترسی بالاتر فراهم آورده است.

فضای مجازی چه ویژگی هایی دارد و رابطه بین ذهنیت و عمل در آن چگونه است؟

فضای مجازی چه مشخصه هایی دارد که توانسته این امکانات وسیع را فراهم آورد؟

متفکرین حوزه ارتباطات برای پاسخ به این پرسش، به چند مشخصه عمده جهان مجازی اشاره می کنند:

اولین مشخصه مهم جهان مجازی "بی مکانی" در فضای مجازی است؛ به این معنی که هر فردی در هر جایی که باشد، با دسترسی به فضای مجازی می تواند از امکانات گسترده آن استفاده کند. فضای مجازی موجب ادغام فرآیندهای مربوط به جوامع جهانی و محلی شده است. این مسئله باعث شده است تا کاربران بتوانند از فضای مجازی چه در سطح جهانی و چه در سطح محلی برای ایجاد ارتباط و انتشار خلاقیت استفاده کنند. با لحاظ کردن این ویژگی ها، در ادامه تلاش می شود به فرآیند ایده پردازی تا عمل در فضای مجازی و همچنین تفاوت آن با جهان فیزیکی اشاره گردد.

دومین مشخصه فضای مجازی از بین رفتن مفهوم زمان است. زمان منعکس کننده طول مدت انجام یک کار است که امکان سنجش را برای انجام "یک واحد کار" به ما می دهد. زمان کمیتی است که همه امور و حتی همه کیفیت ها با آن سنجیده می شود و به عنوان بعد چهارم جهان فیزیکی از آن یاد می شود.

در طول تاریخ بشریت ترکیب زمان و مکان همیشه ایجاد کننده ظرفیت ها و محدودیت هایی برای بشر بوده است. مسئله ای که منجر به جبر جغرافیایی برای متفکرین، دانشمندان و مخترعین شده است و تاثیر بسزایی در به ثمر نشستن ایده ها و اجرای آنها داشته است.

تفکر یک امر فرازمان و فرامکان است که محدود به جغرافیا نیست. از طرفی در بستر فضای مجازی با گذشتن از دیوار مکان، به امکاناتی دورتر از نظر فیزیکی دسترسی پیدا شود. به این ویژگی فضای مجازی، غیر مرکزی بودن می گویند که می تواند منجر به ایجاد انعطاف در فضای جغرافیایی شود و امکان ایجاد بهره وری در فضاهای دور افتاده را فراهم آورد.

به بیان دیگر باید گفت که به هر میزان افراد در معرض جریان های اطلاعاتی قرار گیرند امکان بروز ظرفیت های خود را بیشتر می یابند.

در فضای مجازی جریان گذشته، حال و آینده در یک زمان قابل دسترسی است. در مجموع به این پدیده اصطلاحاً جریان رهیده از استبداد زمان و مکان می گوید.


فضای مجازی چه ویژگی هایی دارد و رابطه بین ذهنیت و عمل در آن چگونه است؟

فرآیند ایده پردازی تا عمل در فضای مجازی و تفاوت آن با جهان فیزیکی

تخیل، فرآیندی است که ارتباطی مستقیم با ایده پردازی دارد. به عبارتی، هر قدر که قدرت تخیل بیشتر باشد، پتانسیل ایده پردازی افراد نیز بالاتر می رود.

مسئله ای که در فرآیند ایده پردازی به عنوان عامل محدود کننده تلقی می شود، پیدا کردن راهکاری برای انطباق تصویر ذهنی ایده پرداز با واقعیات فیزیکی و موانع مادی است. بنابراین رساندن ایده به واقعیت در جهان حقیقی به عواملی چون تمکن مالی، شرایط محیطی، دسترسی به امکانات، شرایط زمانی و ... وابستگی شدید دارد و عوامل مختلف و متعددی می بایست در یک تقاطع به هم افزایی برسند تا امکان تبدیل ایده به واقعیت فراهم گردد.

فضای مجازی ادامه جهان ذهن و در واقع محصول تبدیل امر ذهنی به امر مجازی و امر تخیلی به امر واقعی است.

یعنی فاصله ذهنیت تا عمل در فضای مجازی، صرفاً به توانایی های فرد و قدرت درک او از چگونگی اجرای ایده در بستر فضای مجازی بستگی دارد و تأثیر عوامل محدود کننده فیزیکی در حداقل میزان ممکن اعمال می شود. فضای مجازی به علت دیجیتال بودن و به دلیل اینکه بر خلاف فضای حقیقی که آنالوگ و محدود به قواعد طبیعت است، تابع جهان محاسبات است و قواعد ریاضی در آن حکم فرماست. این مسئله موجب می شود که قابلیت اجرای ایده ها، در یک فضای نامتناهی بوجود آید.


فضای مجازی چه ویژگی هایی دارد و رابطه بین ذهنیت و عمل در آن چگونه است؟


برای فهم این مسئله نیاز است تا به یک مورد در زمینه تبدیل ایده پردازی به عمل در بستر فضای مجازی توجه کنیم.

در فرآیند اجرای ایده در فضای مجازی، همکاران یک ایده بدون هیچ گونه هزینه اضافه ای، و فارغ از مفهوم فیزیکی مکان، می توانند در فضای مجازی اجتماع کنند و هماهنگی های لازم را برای اجرای ایده به انجام برسانند. به عبارت دیگر همان مسئله بی مکان بودن فضای مجازی منجر به تشکیل گعده ها و جمع های مجازی برای اجرای ایده می شود.

از طرفی نیز بی زمان بودن فضای مجازی موجب می شود که بررسی سابقه ایده و اقدامات و تجربیات مشابه آن در گذشته، جایگاه و اجرای آن در زمان حال و روند های موثر بر ایده در آینده به راحتی و سهولت انجام گیرد.

به علاوه فضای مجازی قابلیت "هوشمند بودن" دارد؛ یعنی ایده پرداز برای اجرای ایده خود می تواند بخشی از انجام فرآیند را بر عهده نرم افزارها و ربات های موجود در فضای مجازی بگذارد و به عبارتی در آن، بخشی از فعالیت های انسانی بر عهده ماشین ها و ربات ها گذاشته می شود. این مسئله نه تنها موجب کاهش هزینه اجرای ایده می گردد بلکه منجر به دقیق تر شدن فرآیند آن و همچنین جلوگیری از خطای انسانی می شود.

بر این اساس فضای مجازی با ایجاد امکان دسترسی به منابع، تسهیل ارتباطات، خارج کردن بعد فضا و زمان از محدودیت ها توانسته است شرایط متفاوتی را برای اجرای ایده ها نسبت به جهان فیزیکی و حقیقی فراهم کند.

سواد رسانه ای چیست

سواد رسانه ای چیست؛
جام جم آنلاین: جیمز پاتر در پاسخ به سوال سواد رسانه ای چیست می گوید: در ذهن بسیاری از افراد، واژه سواد رسانه ای بیش از همه رسانه های چاپی را تداعی می کند و به معنای توانایی خواندن متن است.

برخی کسان نیز، هنگامی که درباره رسانه های دیگر همچون سینما و تلویزیون می اندیشند، این واژه را به سواد بصری تعمیم می دهند. نویسندگانی هم هستند که سواد رایانه ای را به کار برده اند. این در حالی است که سواد خواندن ، سواد بصری و سواد رایانه ای معادل و مترادف سواد رسانه ای نیستند، بلکه صرفا عناصری از سواد رسانه ای اند. سواد رسانه ای تمامی این توانایی های اختصاصی را در برمی گیرد و در عین حال چیزی فراتر از مجموعه آنهاست.
اگر ندانیم که چگونه بخوانیم ، طبعا چیز زیادی از رسانه های چاپی درنخواهیم یافت . اگر قادر به درک اصول بصری و روایی نباشیم ، نمی توانیم چندان از تلویزیون سر در بیاوریم و اگر نتوانیم از یک رایانه استفاده کنیم ، از فهم آنچه در مهمترین رسانه می گذرد غافل خواهیم ماند. سواد رسانه ای بیش از توانایی های تخصصی و موضوعی عمومی تر است.
می توان گفت سواد رسانه ای مجموعه ای از چشم اندازهاست . این چشم اندازها را، هنگامی که در معرض رسانه ها قرار می گیریم ، فعالانه به کار می بندیم تا به تفسیر معنای پیامهای آنها بپردازیم. ایجاد ساختارهای دانش ، نیازمند ابزار و مواد خام است. مهارت ها ابزارهای ما هستند.
مواد خام نیز اطلاعاتی هستند که از طریق رسانه ها و جهان واقع به دست می آوریم. مقصود از کنش فعالانه نیز آگاهی از پیامها و تعامل آگاهانه با آنهاست . اما چشم اندازها چیستند؛ می کوشم مقصودم را با یک مثال توضیح دهم. فرض کنیم که می خواهیم درباره کره زمین بدانیم. می توانیم برجی 30 متری برپا کنیم ، به بالای آن برویم و از آن به عنوان یک چشم انداز برای مطالعه زمین بهره بگیریم.
چنین برجی چشم اندازی خوب در برابر ما می گشاید و درختان نمی توانند مانع دیدمان شوند. اگر برج را در جنگل بنا می کردیم زمین را پوشیده از درختان می یافتیم. اما اگر برج را در حومه شهر می ساختیم آن گاه زمینی پوشیده از خانه در برابرمان قرار می گرفت. اگر هم بر فراز یک استادیوم ورزشی قرار می گرفتیم ، آن گاه چیز یکسره متفاوتی را نظاره می کردیم. هر یک از این چشم اندازها مجموعه ای کاملا متفاوت از ادراک ها را درباره آنچه بر سطح زمین است در ما ایجاد می کردند. البته هیچ یک از این چشم اندازها بر دیگری برتری ندارد.
در واقع کلید فهم زمین ، به پا کردن برجهای بسیار است تا چشم اندازهای گونه گون در برابر دیدگانمان قرار گیرد و شناخت ما را از زمین افزون تر کند. لازم هم نیست تمام این برجها 30 متری باشند. برخی از آنها باید کوتاه تر باشند تا بتوان آنچه را در میان تیغه های یک چمن زن رخ می دهد، دید. برخی هم باید چند صد کیلومتر فراتر از زمین قرار بگیرند تا بتوان به کروی بودن زمین پی برد و شکل گیری های مدام و دستخوش تغییر آب و هوا را در زمین مشاهده کرد. سواد رسانه ای مفهومی چند بعدی است و بسیار وجوه جالب دارد. از همین رو نیز هست که باید آن را از جنبه های گوناگون بررسی کرد و آنچه را به ما عرضه می دارد دریافت.


منبع: وبلاگ دکتر نمکدوست


دانلود کتاب درسی تفکر و سواد رسانه ای پایه دهم درس انتخابی همه رشته ها | چاپ 1395 1395/6/16

این فایل در تاریخ 1395/6/16 بروزرسانی شد.
مباحث :


سواد رسانه ای چیست؟
    سواد رسانه ای درک متکی بر دانش در حوزه رسانه است به طوریکه از یک انسان منفعل در برابر رسانه به انسانی منتقد ،دارای قدرت تجزیه و تحلیل ،دارای شناخت نسبت به کارکرد و محتوای رسانه تبدیل شویم و بتوانیم به درستی رژیم مصرف رسانه ای خود را تعیین و مدیریت کنیم .
    این  درک به چه کاری می‌آید؟ بقول دکتر شکرخواه " به زبان  ساده، سواد رسانه‌ای مثل یک رژیم غذایی است که  هوشمندانه مراقب است که چه موادی مناسب هستند و چه موادی مضر؛ چه چیزی را باید مصرف کرد و چه چیزی را نه و یا اینکه میزان مصرف هر ماده بر چه مبنایی باید استوار باشد".
    در حال حاضر کمتر کسی در کشور است که با یکی از اشکال رسانه در زندگی خود سرو کار نداشته باشد. روزنامه، تلوزیون، سایت، شبکه اجتماعی و.... نقش پر رنگی را در زندگی ما بازی می کنند و ما با انباشتی از اطلاعات درست و یا نادرست مواجه هستیم که اگر قدرت تمیز و تشخیص نداشته باشیم ممکن است با استفاده از اطلاعات نادرست تصمیمات نادرستی را اتخاذ کنیم.
بطور مثال تلگرام را در نظر بگیرید .تاکنون چند بار با خبری نادرست و کذب  مواجه شدیم .هر روز با حجم انبوهی از شایعات در خصوص مرگ فلان هنرمند یا شخصیت ،بیماری فلان فرد و... روبرو می شویم که بعد متوجه می شویم خبر از اساس دروغ بوده است . قطعا در دراز مدت این فضای عدم اطمینان می تواند ضربات جبران ناپذیری به سرمایه اچتماعی وارد کند.
   با توجه به مطالب قبلی به نظر می رسد آموزش سواد رسانه ای باید در دستور کار موسسات آموزشی و حتی در سطح عموم بایداز جمله آموزش های عمومی شهروندی نیز مورد توجه جدی  قرار گیرد.
  سخن پایان اینکه ما همیشه در کشور در قبال تکنولوژی های نوین با یک خلا مواجه بودیم و آن اینکه همیشه تکنولوژی با تمام زرق و برق وارد کشور می شود و بعد از چندسال همه شکایت می کنیم که ما فرهنگ استفاده از این تکنولوژی را نداریم .غافل از اینکه همیشه بایدمکانیسم فرهنگی یک گام جلوتر از تکنولوژی در دستور کارمتولیان امر قرار گیرد .از طریق آموزش سواد رسانه ای است که می توان فرهنگ استفاده از رسانه را در جامعه نهادینه کرد .

سواد رسانه‌ای چیست؟
سواد رسانه‌ای به فرایندی گفته می‌شود که از دریافت پیام تا پذیرش و ذخیره سازی در ذهن را در بر می‌گیرد. هر دریافتی از جهان پیرامون ما به باورها و دانشی که داریم، وابسته است. گاهی اوقات یک کالا یا یک خبر را می‌بینیم اما ذهن ما واکنشی نسبت به آن نشان نمی‌دهد زیرا در تقسیم بندی ذهنی و باورهای درونی ما جای نمی‌گیرد اما همین مسئله اگر تکرار شود و دائم در تیررس ذهنی و رفتاری ما قرار بگیرد، ناخودآگاه تاثیراتی بر ذهن خواهد گذاشت.
تاریخ انتشار: ۱۷ فروردین ۱۳۹۵ - ۱۴:۲۲
کد خبر: ۱۹۹۴۹

گروه فرهنگ و جامعه گرداب؛ عصر جدید ارتباط، هر روز افراد را در معرض اخبار و اطلاعات جدید می‌گذارد که سوای از صحت و سقم آن، ذهن افراد را درگیر کرده و تغییرات محسوس و نامحسوسی در زندگی وی بر جای خواهد گذاشت. «مک‌لوهان» معتقد است که رسـانه‌هـا بـا داده‌هـا بـه ماسـاژ مخاطبـان می‌پردازند و پیام‌های رسانه‌ای بی‌آنکه آستانه حسی مخاطبان را تحریـک کنند، وارد ذهن آنهـا مـی‌شـوند. مـک‌لوهـان[1] ایـن رونـد را بـه‌گونـه‌ای صریح‌تر چنین بیان می‌کند: «پیام‌های رسانه‌ها، شبیه گوشت آبداری است که دزدها برای پرت کردن حواس سگ‌های نگهبان به کار مـی‌گیرنـد»؛ او مخاطبــان را امتــداد تکنولــوژی ارتبــاطی و حتــی عناصــری در درون تکنولوژی توصیف می‌کند. (شکرخواه، 1391: 181)


چرا باید در فضای رسانه‌ای


فی‌الواقع با پیشرفت روزافزون فناوری‌های نوین ارتباطی و پیدایش اینترنت، رشد و تکامل سایت‌ها و خبرگزاری‌های خبررسانی، به وجود آمدن شبکه‌های اجتماعی، تحولی شگرف در شیوه جستجو، کسب خبر، مطالعه و نحوه آگاهی مردم از رویدادها و اطلاعات مختلف از سراسر جهان به وجودآمده است.

فضای مجازی پدیده «جهانی سازی» فرهنگ و ارتباطات را به مثابه مهم‌ترین ویژگی عصر حاضر با خود همراه آورده و مرزهای رسانه‌های مکتوب، دیداری و شنیداری دیگر را نیز بهم پیوند داده است. امکان دسترسی به اطلاعات به راحتی میسر است و باز بودن درهای اطلاعاتی، در کنار سودمندی، خطراتی نیز به همراه دارد که باید ساماندهی و تعدیل شود.

فیلترینگ و کنترل به هر اندازه‌ای هم که باشد، باز اطلاعات نامناسب و خطرزا به مخاطب عام خواهد رسید و تنها راه مبارزه برای گزینش و استفاده صحیح از اطلاعات رها شده در فضای مجازی، کنترل درونی و انتخاب آگاهانه است؛ به طور کلی استفاده مفید و هدفمند از رسانه‌های نوین ارتباطی، سواد رسانه‌ای نامیده می‌شود.


سواد رسانه‌ای چیست؟

سواد رسانه‌ای به فرایندی گفته می‌شود که از دریافت پیام تا پذیرش و ذخیره سازی در ذهن را در بر می‌گیرد. هر دریافتی از جهان پیرامون ما به باورها و دانشی که داریم، وابسته است. گاهی اوقات یک کالا یا یک خبر را می‌بینیم اما ذهن ما واکنشی نسبت به آن نشان نمی‌دهد زیرا در تقسیم بندی ذهنی و باورهای درونی ما جای نمی‌گیرد اما همین مسئله اگر تکرار شود و دائم در تیررس ذهنی و رفتاری ما قرار بگیرد، ناخودآگاه تاثیراتی بر ذهن خواهد گذاشت.

در اینجا ما به فیلترهای ذهنی نیاز داریم تا هر اطلاعاتی را باور نکرده و در جهت اطمینان از صحت آن، منبع نشر دهنده و فهم اهداف آن بکوشیم. منابع مختلف در فضای مجازی وجود دارد که به تولید محتوای جذاب و هیجان انگیز می‌پردازند. قطعا تمام این محتواها بصورت رایگان و صرفا در جهت آگاهی بخشی تولید نشده است.


چرا باید در فضای رسانه‌ای

به عبارت دیگر، بخش بزرگی از محتوای موجود در اینترنت در جهت شکل‌دهی و تربیت نیروی تحت امر نظام سرمایه‌داری در جهان حقیقی تولید شده‌اند. سربازان مخفی که هر چه نظام سرمایه‌داری از کانال‌های مختلف مد، علم، سیاست، فرهنگ و مذهب گفته را باور کرده و سرلوحه زندگی خویش قرار می‌دهد.

در تمام رسانه‌های قدرت‌های بزرگ از قدرت رسانه‌ای خود برای جذب مخاطب و جهت‌دهی به جریانات فکری مخالف استفاده می‌شود تا مخالفان را در جهت نیات و نگرش‌های خود تجمیع کنند. کنترل و ترغیب افکار عمومی مخاطبان با اتخاذ روش‌ها و دیدگاه‌های مورد نظر توسط رسانه‌ها سابقه طولانی دارد.

تولیدکنندگان محتوا با برجسته کردن برخی موضوعات در فضای مجازی، به موضع‌گیری‌های مخاطبان در فضای حقیقی و مجازی جهت می‌دهند.

عصر ارتباطات، نیازمند مدیریت اطلاعات و بازخورد آن است. در دریای گسترده سایبر، هر اطلاعات و داده‌ای را می‌توان یافت اما آنچه برخی را برجسته و برخی را بی‌اهمیت جلوه می‌دهد، نحوه انتشار و هدف تولیدکنندگان آن است؛ به همین دلیل آموزشِ نحوه تعامل، پذیرش و استفاده از پیام‌ها و محتواهای ارائه شده یک امر ضروری در فضای رسانه‌ای و مجازی محسوب می‌شود.


ضرورت آموزش سواد رسانه‌ای

تولیدکنندگان محتوا با برجسته کردن برخی موضوعات در فضای مجازی، به موضع‌گیری‌های مخاطبان در فضای حقیقی و مجازی جهت می‌دهند. اما در مقابل برخی مخاطب را منفعل ندانسته و واکنش مخاطب را در برابر محتوایی که به وی می‌رسد، فعال تلقی می‌کنند. این دیدگاه در نهایت منجر به آموزش سواد رسانه‌ای و واکنش معقولانه در برابر رسانه‌های جدید شد.


چرا باید در فضای رسانه‌ای


بنابراین اگر سواد رسانه‌ای را به معنای استفاده درست از تکنولوژی و فناوری‌های جدید بدانیم، بی‌شک آموزش و لزوم برنامه‌ریزی در این حوزه ضرورت دو چندان می‌یابد. در گذشته نه چندان دور، تنوع اطلاعات و سهولت دسترسی به این اندازه نبود و سیستم آموزش به صورت کنترل شده‌تر و با شتاب بسیار کمتر در حال حرکت بود.

در حالی که امروز، حجم اطلاعات و منابع آن به صورت روزافزون و با شتاب بسیار بالا بین افراد در حال گردش است و فناوری‌های نوین و البته فرد محور، فرصت نظارت و کنترل از نظام آموزشی و تربیتی کلان را نیز گرفته است.

سواد رسانه‌ای بر تفکر انتقادی تاکید دارد و به فرد آموزش می‌دهد که با شناخت ابزارهای پیام رسان، هویت و سیاست‌های آن، پیام‌های منتقل شده را با دقت مورد حلاجی قرار دهند و در صورت مفید و کاربردی بودن، مورد استفاده و یا پذیرش قرار دهند. پذیرش بی چون و چرا به صرف نشر گسترده مطلب یا از سوی فردی مقبول در فضای مجازی، به منزله درست و مفید بودن آن نیست و فرد باید مهارت تفکر انتقادی و حل معما در فضای رسانه‌ای را بیاموزد و به کار بندد.

 
چرا باید در فضای رسانه‌ای


راهکار سواد رسانه‌ای

سواد رسانه‌ای از طرق مختلف قابلیت گسترش و به روز رسانی دارد. همگام با تغییر ابزارهای رسانه‌ای و کارکرد آنان، سواد رسانه‌ای نیز باید تغییر کند و به پیش رود. اما سواد رسانه‌ای جدای از ماهیت انتقادی خود درباره رسانه، در هر بافت اجتماعی و جامعه به گونه‌ای خاص و منحصر به فرد تعریف و پیاده می‌شود؛ همان‌طور که تمام جوامع یکسان نیستند و نمی‌توان الگوی رفتاری یکسان برای همه پیچید.

سواد رسانه‌ای بر اساس نوع نگرش و باورهای بنیادین هر کشور ساماندهی شود تا کاربردی بوده و در راستای توسعه تکنولوژی و اخلاق رسانه‌ای قرار گیرد. سواد رسانه‌ای بر خلاف روش‌های سلبی کنترل(فیلترینگ)، روشی نرم و ایجابی بوده و فرد با فهم مزایا و معایب پیام یا محتوای منتقل شده، نسبت به برخورد و استفاده از ان واکنش نشان می‌دهد. به طور مثال، در عرف و فرهنگ جاری کشور ایران، مسائل جنسی هرگز در فضای عمومی بیان نمی‌شود و آموزش بر اساس گروه‌های سنی و در نهادهای ذی‌ربط صورت می‌گیرد. در مقابل آموزش مسائل جنسی در فضای مجازی و با انتقال سریع و آسان روی تلفن‌های همراه، به صورت نادرست در حال انجام است. اغراق در بیان و برجسته سازی اهمیت این مسائل در زندگی فردی، پیامدهای منفی و گاه غیرقابل جبرانی را بر زندگی فرد خواهند گذاشت که ممکن است دامنه آن بسیار گسترده‌تر از فرد بوده و خانواده و اقوام را نیز درگیر سازد.

برای برنامه‌ریزی در حوزه آموزش سواد رسانه ضرورت دارد بر اساس حد مرزها و اولویت‌های اخلاقی، شرعی، سیاسی، فرهنگی و عرفی تصمیم گیری شود تا کمترین آسیب به پیکرده جامعه وارد شود.


منابع

بصیریان، حسین و بصیریان، رضا. (1385). درآمدی به سواد رسانه ای و تفکر انتقادی. فصلنامه رسانه، سال چهارم، شماره 17.

شکرخواه، یونس.(1385).سواد رسانه ای یک مقاله عقیده ای. فصلنامه رسانه، سال چهارم، شماره 17.

شکرخواه، یونس (1391)، خبر، تهران: انتشارات مرکز مطالعات و پژوهش های رسانه‌ها.

براون، جیمز.(2004).رویکردهای سواد رسانه ای. (ترجمه پیروز ایزدی،1385). فصلنامه رسانه، 51-70، سال چهارم، شماره 17.



[1] McLuhan