دین و زندگی تایباد

اللهم صل علی محمدوآل محمد

دین و زندگی تایباد

اللهم صل علی محمدوآل محمد

مهمترین رسانه‌ها

مهمترین رسانه‌ها

مهمترین رسانه‌ها در عرصه‌های مختلف سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و در راستای فرهنگ‌سازی و هدایت افکار عمومی و جهت‌دهی رویکرد سایر رسانه‌ها عبارتند از:
۱- رسانه‌های شنیداری: رادیو، نوار شنیداری(حلقه‌ای، کاست، ‌سی‌دی)،‌ صفحه،‌ رادیو،‌ تلفن و کارت شنیداری. امروزه کمتر کسی است که به نقش رادیو در شکل‌دهی به افکار عمومی و تقابل رسانه‌ای میان کشورها و جمعیت‌های سیاسی واقف نباشد برخی صاحب نظران تا آنجا پیش رفته‌اند که یکی از دلایل فروپاشی بلوک شرق و شوروی سابق را فعالیت رادیو آزادی دانسته‌اند.
رادیو:

رادیو را می‌توان برحسب پخش و قدرت، طبقه‌بندی کرد. رادیو رسانه‌ای است صوتی که با استفاده از امواج به انتقال مطالب می‌پردازد. رادیو با تمام فایده‌هایش، که از جمله آن‌ها دسترسی همیشگی(حتی بدون برق) است، دارای نقایصی است، رادیو از نعمت تصویر بی‌بهره است و مسؤولان و مجریان رادیو باید تمام توان و نیروی هنری خود را صرف صدا کنند تا از این طریق فضا سازی مناسبی در ذهن شنونده ایجاد شود. شنونده اگر از موسیقی برنامه خوشش نیاید دیگر رادیو کارآیی خود را از دست می‌دهد. اما همین مسأله اگر در مورد تلویزیون به‌وجود آید با قطع صدا همه چیز را از دست نمی‌دهد، بلکه می‌توان کماکان از تصویر استفاده کرد و لذت برد.
۲- رسانه‌های دیداری: تلویزیون و ماهواره، انواع تصاویر، کتاب‌ها، مجله‌ها، راهنماهای مطالعه، نمودارها، نقشه‌ها، پوسترها، کاریکاتورها، روزنامه‌ها، سینما و فیلم، اینترنت، منبر.

اﻫﻤﯿﺖ رﺳﺎﻧﻪﻫﺎی دﯾﺪاری
در قسمت گذشته با تاریخچه رسانه در جهان و کاربردهای آن به اختصار اشنا شدیم. در این بخش قصد داریم به تفصیل کاربردی ترین رسانه ها را بررسی کنیم.
اﻫﻤﯿﺖ رﺳﺎﻧﻪ ﻫﺎ ی دﯾﺪاری
منظور از رسانه‌های دیداری فرآیند انتقال صدا و تصویر است که شامل رادیو و تلویزیون می باشد. مهم‌ترین تفاوت این نوع رسانه با رسانه چاپی در آن است که چاپ، یک رسانه فضایی است که به خواننده اجازه می دهد تا اطلاعات و تصاویر را با سرعت مختص به خود هضم کند درحالی که پخش یک رسانه زمانی است که بر احساسات بیننده برای چند ثانیه تأثیر می‌گذارد و سپس از بین می‌رود. ﺑﯿﻨﺎﯾﯽ در ﺑﺮﮔﯿﺮﻧﺪه ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ارﺗﺒﺎﻃﯽ ﺑﺮای ﻫﺮ ﻓﺮد اﺳﺖ، ﺑﺨﺼﻮص ﺑﺮای اﻓﺮاد ﻛﻢﺳﻮاد. ﻧﻘﺶ ﺑﯿﻨﺎﯾﯽ در رﺳﺎﻧﻪ‌ﻫﺎی دﯾﺪاری ﺑﺴﯿﺎر ﺑﯿﺸﺘﺮ اﺳﺖ. رﺳﺎﻧﻪ ﻫﺎی دﯾﺪاری ﺣﺪود ۴٣ % ﺑﯿﺸﺘﺮ از رﺳﺎﻧﻪ ﻫﺎی ﻏﯿﺮدﯾﺪاری ﻣﻮﺟﺐ ﺗﺮﻏﯿﺐ ﻣﺨﺎﻃﺒﯿﻦ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ. بخصوص ﻣﻔﺎﻫﯿﻢ ﭘﯿﭽﯿﺪه ﻣﯽ‌ﺗﻮاﻧﻨﺪ از ﻃﺮﯾﻖ اراﺋﻪ ﺑﺼﺮی، آﺳﺎنﺗﺮ ﻓﻬﻤﯿﺪه ﺷﻮﻧﺪ. همچنین اﺣﺴﺎﺳﺎت و ﻫﯿﺠﺎﻧﺎت ﻣﺎ ﺑﺮاﺣﺘﯽ از ﻃﺮﯾﻖ ﺣﺲ ﺑﯿﻨﺎﯾﯽ ﺑﺮاﻧﮕﯿﺨﺘﻪ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ.

روزنامه:
روزنامه رسانه‌ای است که به صورت روزانه جدیدترین اخبار و اطلاعات را در حوزه های مختلف فرهنگی، هنری، ورزشی، سیاسی و اقتصادی به اقشار مختلف جامعه ارائه می‌دهد. روزنامه ها زمانی رسانه منتخب بودند اما با ورود به دنیای دیجیتال با رقیبی جدی مواجه شدند و در مقابل سعی نمودند تا با متصل شدن به نظام‌های گردش اطلاعات، کتابخانه‌های الکترونیکی، انتشار پایگاه داده‌ها و تازه تر از همه، رایانه‌ای شدن مکاتبات از عرصه رقابت دور نمانند.

اینترنت:
در اواخر دهه۱۹۶۰ پدیده ای به نام اینترنت جهان را متحول کرد. تأسیس شبکه آرپانت در سال۱۹۶۹ به عنوان منشأ پیدایش اینترنت شناخته شد[۱] در حقیقت اینترنت مجموعه ای از میلیون ها کامپیوتری است که از طریق شبکه‌های مخابراتی به یکدیگر متصلند. به عبارتی دیگر مجموعه ای از هزاران شبکه ماهواره ای - رایانه ای است که تعداد زیادی از رایانه ها را در یک شبکه پیچیده بزرگ و قابل اطمینان به یکدیگر وصل می‌کند. اینترنت، هیچ سازمان مدیریتی یا سرپرست حقوقی ندارد و به خودی خود واقعیتی مستقل ندارد و تنها از تألیف تشکیلات مستقل دیگر حیات یافته است. از طریق این فناوری جدید می‌توان پست الکترونیکی(E-mail) ایجاد کرد و بدون صرف وقت و هزینه‌های پستی زیاد می توان عکس‌ها و نامه‌های متنی خود را برای یک یا چندین نفر به طور هم‌زمان ارسال کرد، هم‌چنین می توان سایت(site) های مختلفی ساخت و از این طریق به شبکه جهانی وب(Web) پیوست و از قابلیت های تصویری، صوتی و حتی فیلم در آن استفاده کرد.
فناوری چت(Chat) یا گفتگو یکی دیگر از راه‌های ارتباطی جدید در اینترنت است که در آن می توان علاوه بر مکالمه با چندین نفر به طور هم‌زمان تصاویر یکدیگر را نیز چک کرد. شبکه‌های خبری و موتورهای جستجو نیز از دیگر قابلیت های موجود در اینترنت است.

مجلات:
به اعتقاد برخی از صاحب‌نظران رسانه، امروزه عصر تورق مجلات است. عصری که ۸۰ درصدخوانندگان، اطلاعات خود را از عناوین آن بدست می‌آورند.
مجله نشریه‌ای است با عنوان مشخص که به صورت شماره‌ها یا جزوه‌های پیاپی با فاصله زمانی منظم برای مدت نا محدود منتشر میشود. مقاله‌های علمی موجود در آن‌ها می تواند منابع علمی خوبی برای مطالعه‌های اضافی یادگیرندگان باشد.
این رسانه مکتوب، دارای صفحاتی بیشتر از روزنامه، با اهداف خاص و از پیش تعیین شده است. از جمله مجلات می‌توانیم به نشریات زرد اشاره کنیم. مجلات زرد آن دسته از نشریات هستند که با جنجال و هیاهو سعی در جذب مخاطب دارند. هدف در این مجله ها جذب مخاطب (به هر وسیله‌ای) و به دنبال آن سود اقتصادی است. این نشریات در ارائه مسایل و مشکلات اقتصادی جامعه چند راه پیش می گیرند؛ ۱. بزرگ‌نمایی، اغراق و زیاده روی در بیان مشکلات اقتصادی و ... تا این که افکار عمومی مشوش شده و راه تفهیم و تفاهم منطقی و عاقلانه بسته شود. ۲. سطحی سازی و نادیده گرفتن مسایل عمقی و اخذ نتایج سریع و غیر منطقی[۲] ۳. رواج مصرف گرایی مثل تبلیغات زیبایی اندام، کالاها و لوازم آرایشی ۴. مطالب وحشتناک و حوادث تلخ همراه با تیترهای دلهره آور که باعث رواج و شکستن قبح و زشتی این اعمال می‎شود.

تلویزیون:
تلویزیون تعریف پیچیده ای یافته و حضور برنامه های ماهواره‌ای و پیدایش عصر تلویزیون جهانی نیز بر این پیچیدگی افزوده است تا جایی که تلویزیون را همراهی ناگزیر و عضوی از خانواده های جامعه مدرن می نامند. پرمخاطب ترین رسانه در جهان، تلویزیون است این تنوع و کثرت مخاطب به دلیل وجود صدا و تصویر به طور هم‌زمان است و در سال های اخیر پخش مستقیم و زنده نیز بر این جذابیت افزوده است. تلویزیون به علت قابلیت استفاده از تصویر در تمام حیطه ها جذابیت مخصوص به خود دارد. تلویزیون قابلیت تغییر فرهنگ جامعه را داراست همواره نقد و نظر درباره این رسانه بیشتر و پرجنجال تر از بقیه رسانه ها بوده است و حتی رسانه هایی چون روزنامه ها و مجلات برای جذب مخاطبان خود به تلویزیون و جذابیت های آن متوسل می شوند.

رایانه:
رایانه‌ها ماشین هایی هستند که می توانند اطلاعات را ذخیره کنند، آنها را بپردازند و هر وقت از آنها خواسته شد اطلاعات مورد نیاز را بازیابی کنند. این رسانه مخصوصاً برای آموزش مهارتهای ذهنی مفید است چون علاوه بر دادن بازخورد به یادگیرنده در مورد صحیح یا غلط بودن پاسخ او می توان موقعیتهایی جهت تمرین و تکرار مطالب فراهم آورد.

سینما:
سینما پس از مطبوعات و رادیو و تلویزیون یکی از وسایل ارتباط جمعی و از رسانه های همگانی نسبتاً جدید است که فرهنگ خاص خود را دارد. بشر پس از دو دوره فرهنگ گفتاری و نوشتاری اکنون به دروازه فرهنگ تصویری با گستردگی فراوانش وارد می شود. سینما یکی از پیشرفته‌ترین رسانه های همگانی است که انواع هنرها را با پیچیده ترین تاکتیک‌ها جمع آوری نموده است[۳].

ماهواره:
اولین ماهواره ها در سال۱۹۸۰ با ۱۲ هزار مدار تلفنی و تنها ۲ کانال تلویزیونی در مدار قرار گرفتند و نسل ششم آن‌ها با ۳ برابر ظرفیت نسل پنجم و با سیستم‌های دیجیتالی پیچیده و در سال۱۹۸۶ ساخته و بکار گرفته شد. ماهواره‌های تلویزیونی (DBS) ماهواره هایی هستند که در واقع به عنوان یک فرستنده پرقدرت تلویزیونی در فضا عمل می کنند. مهم ترین برتری یک ماهواره تلویزیونی آن است که می تواند تمامی نقاط کور یک کشور را که فرستنده های زمینی قادر به پوشش آن‌ها نیستند تحت پوشش در آورد[۴]امروزه شبکه‌های ماهواره ای فراوانی بوجود آمده اند؛ از شبکه‌های علمی و تحقیقاتی و ورزشی گرفته تا شبکه‌های مبتذل که رقص و پایکوبی در آن یافت می شود.
از دهه ۱۹۹۰ میلادی به بعد با گسترش ماهواره‌ها و خدمات دهی صوتی و تصویری، تحول شگرفی در رشد تلویزیون‌های ماهواره ای ایجاد شده است. هم اکنون در دنیا حدود ۲۱۵ ماهواره مخابراتی وجود دارد که بر روی ۸۰ ماهواره حدود ۱۵۰۰۰ شبکه تلویزیونی و رادیویی قرار دارد.

خبرگزاری ها:
اهمیت خبرگزاری‌ها زمانی آشکار می شود که بدانیم اکثر مطبوعات خبرگزاری‌های ملی و منطقه‌ای و شبکه‌های رادیو و تلویزیونی، اخبار و اطلاعات عمده خود را از این آژانس های خبری دریافت می کنند. که جایگاه و نقش ویژه و برجسته ای در جنگ رسانه‌ای در سطح دنیا دارند.
خبرگزاری ها و امپراطوری‌های خبری که از تعداد انگشتان دست تجاوز نمی کند عبارتند از:
خبرگزاری آسوشیتد پرس ، خبرگزاری یونایتد پرس ،خبرگزاری رویترز، خبرگزاری فرانس پرس ، خبرگزاری شین هوا ، خبرگزاری آلمان، خبرگزاری ایتارتاس.
طبق آخرین آمار تا اکتبر سال ۲۰۰۸ بیش از ۶۸۰۰۰ شبکه رادیویی و تلویزیونی در قالب مؤسسات بزرگ و برخی به عنوان شبکه در جهان به ثبت رسیده است.
مؤسسات رسانه ای (صرفاً شبکه های تلویزیونی) را می توان در پنج محور محوریت آمریکایی ، محوریت اروپایی، محوریت عربی و شبکه های اسلامی خلاصه نمود.
بحث پیرامون کاربرد رسانه ها را با بررسی عینی‌ترین استفاده ابزاری از رسانه به پایان می‌بریم.


کارکرد‌های رسانه‌ها

در دوره گذار از جامعه سنتی به جامعه جدید، آنچه بیش از همه حائز اهمیت است چگونگی رشد رسانه‌ها است.
ویژگی اصلی رسانه‌ها، همه جا بودن آن‌هاست. رسانه‌ها امری فراگیرند؛ آنها می‌توانند یک کلاس بی‌دیوار با میلیاردها مستمع تشکیل دهند. رسانه‌ها وظیفه حراست از محیط را به عهده دارند؛ آنها باید همبستگی کلی را بین اجزاء جامعه در پاسخ به نیازهای محیطی ایجاد کنند و مسئولیت انتقال میراث اجتماعی از نسلی به نسل دیگر را به عهده دارند.۱
« استوارت هال» جامعه را به صورت مدار بسته‌ای تعریف می‌کند که رسانه‌های جمعی به عنوان شاهراه در فرآیند هویت بخشی در جامعه نقش پیدا می‌کنند. رسانه‌ها، هم حرکت و پویائی و سر زندگی را تقویت و تولید می‌کنند و هم رخوت و تنبلی و سستی را.۲ از یک سو احساس‌های عاطفی، محبت و صداقت را برمی‌انگیزند و از سوی دیگر احساس زشتی، دشمنی، بی‌اعتمادی، دروغ و خشونت را زنده می‌کنند.۳ این کارکرد به طور طبیعی موجب پیدایش تضاد درونی-رفتاری در مقیاس فردی و اجتماعی می‌شود.
وظایف خبری و آموزشی نیز یکی دیگر از کارکردهای رسانه‌هاست. مثلاً با دیدن فیلم‌های مربوط به زندگی جوانان امروز عقیده شخصی فرد نسبت به اخلاق و شرایط زندگی جوانان دگرگون می‌شود و حتی ممکن است در خود، گرایش به زندگی آشفته آنها را احساس کند.
رسانه‌ها در شرایط کنونی یکی از مهم‌ترین دستاوردهای پیشرفت بشری و یکی از با ارزشترین وسیله آگاهی رسانی همگانی هستند که پیوسته و با سرعت سر سام‌آوری به دلیل جایگاه و اهمیت کلیدی و طبق نیازمندی متقاضیان در حال گسترش و فراگیری‌اند. در اهمیت رسانه‌ها این نکته کفایت می‌کند که در پرتو آگاهی‌دهی آنها، موانع جغرافیایی و تا حدودی سیاسی و فرهنگی از میان برداشته شده و زمین با وسعت زیاد و میلیاردها نفر به وسیله رسانه‌ها با هم مرتبط شده‌اند و بسیار ساده می‌توانند از مناطقی دور دست معلومات و اطلاعات مورد نیاز خود را دست بیاورند.
ﺗﻮان آﻣﻮزﺷﯽ رﺳﺎﻧﻪ‌ﻫﺎ:
ﻣﺮدم ﺑﻪ ﺻﻮرت ارادی ﯾﺎ ﺑﺪون ﻗﺼﺪ، از ﻫﺮ رﺳﺎﻧﻪای ﻓﺮاﮔﯿﺮی دارﻧﺪ؛ ﻣﺸﺮوط ﺑﺮ آﻧﻜﻪ ﻣﺤﺘﻮای آﻧﻬﺎ ﺗﻮﺟﻪ اﯾﺸﺎن را ﺟﻠﺐ ﻛﻨﺪ. ﺗﻮان آﻣﻮزﺷﯽ ﻫﺮ رﺳﺎﻧﻪ ﺗﺎ ﺣﺪی ﺑﻪ ﻛﺎﻧﺎل ارﺗﺒﺎﻃ آن و ﺗﺎ ﺣﺪی ﺑﻪ ﻣﻮﺿﻮع، ﺷﻜﻞ و اﻫﺪاف آﻣﻮزﺷﯽ ﻣﻮرد اﻧﺘﻈﺎر ﺑﺴﺘﮕﯽ دارد.



انگیزه‌های مردم برای گذراندن وقت با ابزارهای رسانه چیست؟
۱-سرگرمی و تفریح
۲-آگاهی و دانستن از جهان هستی
۳-ارتباط اجتماعی
۴-هویت شخصی و تعریف خود
برخی پژوهش‌ها نشان داده‌اند که تلویزیون گسترده‌ترین و کم تخصصی‌ترین رسانه است، که می‌تواند این نیازهای چهارگانه را ارضا کند. رادیو نیز دارای همین کارکرد است. در مقابل کتاب به عنوان امری که در اصل به نیازهای هویت شخصی پاسخ می‌دهد، روزنامه‌ها به عنوان وسیله ارضای نیازهای اطلاعاتی، و سینما به عنوان وسیله‌ای برای ارضای نیاز سرگرمی عمل می‌کنند.


رسانه های نوین چیست؟

در دوران معاصر رسانه‌های نوین (New media) شامل شبکه‌های اجتماعی مثل فیسبوک، توییتر و گوگل پلاس و شبکه‌های اجتماعی تخصصی نظیر Linkdin می باشد

رسانه‌های جدید ویژگی‌هایی دارند که بر خلاف رسانه‌های الکترونیک، مثل رادیو یا تلویزیون، رسانه‌هایی هستند که بر بستر اینترنت و در مواردی، ماهواره‌ها بار می‌شوند و در آن بستر، به کاربران خود خدمات‌دهی می‌کنند. برای استفاده از این رسانه‌های نوین، عملاً باید امکانات زیرساختی باشد؛ چه سخت‌افزاری و چه نرم‌افزاری که بتوان از ظرفیت‌های این رسانه‌ها به شکل مناسب استفاده کرد. اینترنت و نسل‌های بعدی آن، که امروزه از آن‌ها به عنوان وب 1، وب 2، وب 3 و حتی وب مفهومی یاد می‌شود، همگی بر بستر اینترنت هستند.

سخت‌افزارهایی که جدیداً ما شاهد آن هستیم، مثل تلفن‌های همراه هوشمند یا تبلت‌ها و سایر ابزارهای همراه، تقریباً بدون اینترنت بی‌معنا هستند. اگرچه یک سری امکانات را بدون اتصال به اینترنت در اختیار صاحبان خود قرار می‌دهند، اما اساساً با اینترنت معنا پیدا می‌کنند. به هر حال، همه‌ی رسانه‌های نوین (New media) بر بستر اینترنت معنادار می‌شوند. اینترنت نسل‌های مختلفی را پشت سر گذاشته است؛ از سایت‌های اینترنتی و سرویس‌هایی مثل ایمیل و سایر خدمات الکترونیک تا نسل‌های بعدی آن‌ها که به وبلاگ‌ها رسیدیم و سپس نوبت به شبکه‌های اجتماعی مثل فیسبوک، توییتر و گوگل پلاس و شبکه‌های اجتماعی تخصصی نظیر Linkdin رسید.

شبکه اجتماعی فیس بوک با یک میلیارد کاربر اعلام کرد که برگزاری جام جهانی 2014 در برزیل به بزرگترین رویداد در شبکه‌های اجتماعی تبدیل شده است.

به گفته فیس بوک، بیش از 350 میلیون کاربر این شبکه اجتماعی در سراسر جهان در فعالیت‌های مرتبط با جام جهانی از جمله ارسال نظر، لایک، پست و غیره مشارکت داشته‌اند که تاکنون بی‌سابقه بوده است.

تاثیر تبلیغات انجام شده بر روی یوزپلنگ آسیایی در جام جهانی برزیل در راستای حساسیت سازی و آگاهی رسانی به صورت گسترده به ویژه در داخل کشور بوده است. یکی از آثار این اقدامات نیز در پیام رئیس جمهور به بازیکنان تیم ملی مشخص شد که ایشان بازیکنان تیم ملی را یوزپلنگان ایرانی خواندند.

محافظت از حیوانات از جمله موضوعاتی است که در دنیای مجازی بسیار بدان پرداخته شده است. وب سایت های خاصی طراحی و ایجاد شده و این امکان فراهم آمده که کسانی که مایل به داشتن حیوان خانگی یا اهدای کمک مالی برای نجات حیوانات هستند، از طریق اینترنت اقدام نمایند. در تصویر بالا لوگوی یکی از شبکه های اجتماعی نیز مشاهده می شود.

امروز مشارکت در اقدامات خیرخواهانه بسیار آسانتر شده است. چرا که افراد می توانند به کمک فناوری و تنها با یک کلیک در راهی که بدان علاقه و باور دارند، با دیگران سهیم باشند. این امر با توجه به اقبال گسترده نسل جدید از اینترنت، بسیار کارگشا بوده و به ویژه در موفقیت شکل نوین تبلیغات خدمات عمومی نقش مهمی ایفا می کند.

نکته مهم: 1-تبلیغات خدمات عمومی در فضای وب، دامنه خود را بسته و محدود نکرده و به موضوعاتی پرداخته است که در همه جوامع از اهمیت بسیاری برخوردارند. 2- فراگیر و ارزان بودن اینترنت این امکان را ایجاد می کند که این نوع تبلیغات نسبت به تلویزیون با سهولت بیشتری منتشر شده و در اختیار مخاطبان قرار گیرد.

اتفاقی که امروز شاهد وقوعش هستیم، نفوذ و گسترش فناوری و دستاوردهای آن در همه ابعاد زندگی است. حتی مقوله ای مانند تبلیغات خدمات عمومی نیز که موضوعی عام المنفعه است، نیز از این جریان شتابنده تاثیر پذیرفته و دچار تحول گشته است. در سایه وسعت دامنه و جذابیت فضای مجازی، مردم در سرتاسر جهان می توانند در مورد موضوعاتی که ارتباط مستقیم با جامعه و زندگی آنان پیدا می کند، با هم اطلاعات رد و بدل کنند، گفت‌وگو و چاره جویی کنند و یا مبلغی برای یک کار خیر اختصاص دهند. پیشرفت فناوری برای تبلیغات خدمات عمومی پدیده خجسته ایی است.

 


رسانه چیست؟

رسانه یا Media در لغت به معنی رساندن است و به آن دسته از وسایلی گفته می‌شود که انتقال‌دهنده فرهنگ‌ها و افکار عده‌ای باشد، رسانه از تمدن‌های جدید بوجود آمده‌ و مورد توجه است. اکنون آنچه که مصداق این تعریف است وسایلی همانند: روزنامه‌ها، مجلات، رادیو، تلویزیون، ماهواره، اینترنت، CDها، ویدئو و... می‌باشد.
رسانه در نوع آموزشی آن ﺑﻪ ﻛﻠﯿــﻪ اﻣﻜﺎﻧﺎﺗﯽ گفته ﻣﯽ‌ﺷــﻮد ﻛﻪ ﻣﯽ‌ﺗﻮاﻧﻨﺪ ﺷﺮاﯾﻄﯽ را در ﻣﺤﯿﻂ آﻣﻮزﺷﯽ ﺑﻮﺟﻮد آورﻧﺪ ﻛﻪ ﺗﺤﺖ آن ﺷﺮاﯾﻂ، ﻓﺮاﮔﯿﺮان، اﻃﻼﻋﺎت، رﻓﺘﺎر و مهارت‌های ﺟﺪﯾﺪی را ﺑﺎ درک ﻛﺎﻣﻞ ﺑﺪﺳﺖ آورند.


تاریخچه رسانه های عمومی

در حدود ۱۶۰ سال قبل با منتشر شدن کاغذ اخبار به مدیریت میرزای شیرازی، ایران وارد جهان رسانه‌ای شد و این در حالی است که در غرب این تاریخ به ۴۰۰ سال پیش برمی‌گردد.

ﺧﺼﻮﺻﯿﺎت ﯾﮏ رﺳﺎﻧﻪ

رسانه‌ها بستر و مجاری طبیعی تهیه و توزیع اطلاعات در جامعه برای شهروندان هستند و موجب می‌شوند که نیروهای اجتماعی ضمن وقوف و آگاهی به حقوق خویش، سهم خود را از قدرت طلب نمایند.
نگاهی اجمالی به تلاش‌های در حال انجام در حوزه رسانه‌های منطقه‌ای و جهانی، این واقعیت تلخ را آشکار می‌سازد که تقریباً تمامی رسانه‌های مسلط جهان اعم از مکتوب، صوتی و تصویری عملاً به ابزاری برای استکبار جهانی تبدیل گردیده اند؛ در جهت ترسیم سیاست‌های بین‌المللی و منطقه‌ای و ترویج فرهنگ غربی و لیبرالیسم سکولاریسم و نفی تنوع فرهنگی و تشویق به تمرد از اصول و ارزش‌های اسلامی و ملی.
پیدایش انواع رسانه‌های نوین، شیوه اطلاع رسانی را دگرگون کرده است. به طوری که رسانه در میان رویداد و مردم، مسیری مجازی ایجاد کرده و در مدل‌های رسمی، نیمه رسمی یا غیر رسمی که بر خبرگزاری‌ها و سایت‌های رسمی، وبلاگ‌ها و سایت‌های نسبتا معتبر دلالت دارد، ساز و کار خاصی برای امر اطلاع رسانی و اطلاع‌یابی تعریف کرده است. پیدایش و توسعه رسانه‌های غیر رسمی یا نیمه رسمی جهانی با عنوان وبلاگ نیز که روزانه بر تعداد آن ها افزوده می‌شود، تاثیر بسزایی بر امر اطلاع رسانی در مدل‌های جدید با محوریت کاربر دارد. این مسئله حجم محتوای تولید شده را در جهان تا حد زیادی افزایش می‌دهد، از سویی دیگر میزان مشارکت اجتماعی کاربران را بیشتر کرده و به موازات آن آگاهی روزآمد کاربران را نیز ارتقاء می‌بخشد. در نتیجه ورود به عصر جامعه اطلاعاتی و تولد و گسترش رسانه‌های الکترونیکی و اینترنتی، مرز میان رویداد و مردم را باریک‌تر از قبل معرفی کرده است.


اﻫﻤﯿﺖ ﮐﺎرﺑﺮد رﺳﺎﻧﻪ‌ﻫﺎ

١- ﺷﻜﻞ‌دﻫﯽ ﺗﺠﺎرب ﯾﺎدﮔﯿﺮی دﺳﺖ اول و ﯾﺎ ﻧﺰدﯾﻚ ﺑﻪ آن
٢- اﯾﺠﺎد اﻧﮕﯿﺰه ﯾﺎدﮔﯿﺮی و ﻛﻤﻚ ﺑﻪ ﺗﺪاوم آن
٣- ﺻﺮﻓﻪ ﺟﻮﯾﯽ در زﻣﺎن آﻣﻮزش
۴- ارﺗﺒﺎط آﺳﺎن‌ﺗﺮ و ﺗﻔﻬﯿﻢ ﺑﻬﺘﺮ
۵- ﺷﻜﻞ‌دﻫﯽ ﯾﺎدﮔﯿﺮی ﺳﺮﯾﻊ‌ﺗﺮ ، ﻋﻤﯿﻖ‌ﺗﺮ و ﭘﺎﯾﺪارﺗﺮ
۶- ﺷﻜﻞ‌دﻫﯽ ﺗﺠﺎرب ﯾﺎدﮔﯿﺮی ﻧﺎﻣﻤﻜﻦ


تعریف سواد رسانه ای

تعریف سواد رسانه ای : محققان و پژوهشگران عرصه ارتباطات سواد رسانه ای را شامل « تحقیق ، تحلیل ، اموزش و اگاهی از تاثیرات رسانه ها نظیر رادیو ،تلویزیون،فیلم،روزنامه ،مجله ، کتاب و اینترنت بر روی افراد و جوامع بشری می دانند»  (کمالی پور ،1385،آن لاین ) بر اساس این تعریف سواد رسانه ای به دنبال آن  است تا در فرد توانایی لازم  برای استفاده از رسانه ها  را  اموزش دهد  به طوری که فرد بتواند ضمن درک و تحلیل و ارزیابی پیام های رسانه های مختلف ، پیام ها و برنامه های  مثبت ، مفید و سازنده را از پیامهای منفی و بی محتوا تشخیص دهد. یعنی فرد اگاهانه در برابر رسانه ها قرار گیرد و توانایی دسترسی به پیام های مورد نظر خود از میان انبوه پیام  ،تجزیه وتحلیل انتفادی ،ارزیابی و ارسال پیام ها در انواع مختلف را پیدا کند .  تاریخچه پیدایش این تفکر که بر پایه یک نیاز  مبرم آموزشی بنا نهاده شده به  سال 1960 میلادی  و به دنبال عمومی شدن تلویزیون ، رادیو  و فیلمهای هالیوودی بر می گردد . دراین میان تلویزیون گوی سبقت را از رسانه های دیگر ربود به طوری که اکثر مردم ترجیح دادند که تماشا کنند تا اینکه مطالعه کنند.یکی از عواقب این تحول اجتماعی و آموزشی کمتر شدن تمایل دانش آموزان به مطالعه و کتاب بود که  محققان رکود تمرکز فکری دانش اموزان در کلاس درس را به عنوان عارضه این تحول اجتماعی بیان می کنند.اهمیت موضوع زمانی دو چندان شد که پژوهشها در امریکا نشان داد که یک کودک به طور میانگین روزانه شش ساعت از وقت خود را پای تلویزیون می گذراند.بنابراین با توجه به اثرات سوئی که استفاده بی رویه  از رسانه ها به ویژه تلویزیون ،اینترنت و ماهواره می تواند بر روی افراد به ویژه کودکان  برجای بگذارد لزوم کنترل و نحوه استفاده از رسانه ها در وهله اول مورد توجه محققان قرار گرفت.در این اثنا محققان اعلام کردند که افراد به خصوص کودکان در استفاده کردن از رسانه ها باید حساب شده و در مواجهه با پیام های بیشمار خود را واکسینه کنند یعنی نسبت به رژیم مصرف رسانه ای خود اگاهی یابند و قوه تشخیص و درک پیام های رسانه ها را تقویت نمایند. بنابراین موضوع سواد رسانه ای به عنوان یکی از دغدغه های علم ارتباطات مورد توجه دانشمندان این رشته قرار گرفت.

اهمیت و ضرورت سواد رسانه ای:

انسان به عنوان یک موجود اگاه و اجتماعی  در انجام کارها منافع مادی و معنوی خود  را در نظر گرفته و سپس به انجام ان کار مبادرت می کند. بعید است شما دست به کاری بزنید که حساب سود و زیان ان را از ابتدا محاسبه نکرده باشید.این موضوع در نحوه کار و استفاده از  رسانه ها نیز قابل پیگیری است .یعنی زمانی که قرار است از رسانه ای خاص نظیر اینترنت ، تلویزیون ، ماهواره و ... استفاده شود بایستی شخص کاربر احساس کند که در این رابطه متقابل به منفعتی دست خواهد یافت . زمانی که ما در بزرگراه های اطلاعاتی در حال حرکت هستیم این میزان سواد رسانه ای ماست که  به ما می گوید  چه مقدار از وقتمان را در چه سایت های و چه مقدار از ان را در چت روم ها بگذرانیم .بنابراین هدف سواد رسانه ای تنظیم یک رابطه منطقی و مبتنی بر هزینه – فایده است. یعنی بر این اساس پی می بریم که شخص در قبال وقت و هزینه ای که صرف استفاده از این رسانه ها کرده است چه چیزهای  را به دست آورده و چه چیز هایی را از دست داده است . همچنین سواد رسانه ای توانایی دسترسی به پیام رابرای مخاطبان فراهم می کند . این مهارت شامل توانایی در رمزگشایی پیام ها ، مکان یابی برای دسترسی به اطلاعات و توانایی استفاده از  تکنولوژی های نوین ارتباطی  نظیر کامپیوتر و اینترنت می باشد . ممکن است ما ساعتها وقت خود را در اینترنت صرف  و یک کارت اینترنتی ده ساعته را یک روزه تمام کنیم و در طی این مدت فقط از لینکی به لینک دیگر پریده و در نهایت چیزی چندان به دردبخوری عاید ما نشود و به تعمیق اگاهی ما منجر نمی شود.در اینجا ما فقط وقت و هزینه خود را تلف کرده ایم .حال در صورتی که شخص از سواد رسانه ای مناسبی برخوردار باشد می تواند با کمترین هزینه و وقت به مطالب مورد نظر خود در اینترنت دسترسی پیدا کند . نشان دادن اضافه بار اطلاعاتی در دنیای اشباع شده اطلاعات نیز یکی دیگر از مزایای سواد رسانه ای  است . درشرایط اشباع رسانه ای و در فضای موجود افراد درمعرض حجم بالایی از اطلاعات هستند که به برخی از این اطلاعات به هیچ وجه نیازی ندارند .به عنوان مثال امروزه بسیاری از نوجوانان مارک ها و علایم تجاری جهان را به خوبی می شناسند اما این اطلاعات در هیچ زمینه ای به کار انها نمی اید ، نه  قدرت خریدی که انها را خریداری کنند و نه قدرت مصرف ولی چون درمعرض اگهی های پیاپی قرار دارند در این زمینه اطلاعات دارند .پس باید از پیام ها و اطلاعات اطرافمان بر اساس نیازهایمان استفاده کنیم تا دچار سردرگمی نشویم و این امر محقق نمی شود مگر از طریق آموزش سواد رسانه ای.  پس در جامعه ای که مردمانشان سواد رسانه ای بالایی دارند می دانند که به چه رسانه هایی مراجعه کنند و نیازهای خود را از کدام رسانه بر طرف کنند وی این خود باعث می شود که از سردرگمی و بی هدفی مخاطب جلوگیری کند.

 جایگاه سواد رسانه ای در نظام آموزش کشور  :

همانطورکه اشاره شد  اهمیت سواد رسانه ای در دنیای امروز کمتر از سواد خواندن و نوشتن نیست. به همان اندازه که سواد خواندن و نوشتن از ضروریات زندگی اجتماعی افراد به حساب می آید سواد رسانه ای نیز در عصر پر تلاطم اطلاعات که هر روز خود را در مواجهه با رسانه های گوناگون شنیداری ، دیداری و نوشتاری می یابیم از اهمیت دو چندان برخوردار می باشد. چرا که بدون این سواد نمی توان گزینش های صحیح از پیام های رسانه ای داشت  و خود را در برابر پیام های رسانه ها بیمه  کرد  و این خود زمینه سازی برای  اموزش این نوع سواد را در کنارسواد خواندن و نوشتن  در نظام اموزشی کشور ایجاب می کند. در این بین نهادهای اجتماعی –  آموزشی همچون آموزش و پرورش ، دانشگاهها و مراکز اموزشی به عنوان متولیان امر اموزش و تربیت  انسان نقش  عمده ای بر عهده دارند. نهاد اموزش و پرورش به عنوان اولین نهاد اموزشی که فرد به عنوان عضوی از جامعه با ان اشنا می شود  نقش اصلی را بر عهده دارد . در این نهاد  می توان با گنجاندن واحدهای درسی در دوره های  تحصیلی زمینه را برای طرح موضوع سواد رسانه ای ایجاد کرد و در مقاطع تحصیلی بالاتر  به عنوان واحد درسی به طور جدی تری به ان پرداخته شود.حمایت نهادهای اکادمیک از طریق گنجاندن مفاهیم سواد رسانه ای در کتب درسی دانش اموزان و دروس دانشکد های ارتباطات نیز میتواند مفید باشد.از این دیدگاه اموزش سواد رسانه ای به دانش اموزان و دانشجویان اهداف متعددی را دنبال می کند که مهمترین انها عبارتند از: 1- ایجاد تفکر خلاقانه ، انتقادی و موشکافانه در دانش اموزان ودانشجویان نسبت به محتوا و عملکرد رسانه ها 2-شناخت اشکال بصری ارتباط با استفاده از ان در کنار سایر مهارت های خواندن ، نوشتن ،صحبت کردن و گوش دادن . حتی خود رسانه ها به خصوص روزنامه ها نیز با توجه به جغرافیای مخطبان خود می توانند مفاهیم مرتبط با سواد رسانه ای را منعکس کنند.متاسفانه امروزه نه تنها این موضوع در اموزش و پرورش و دانشگاهها مورد توجه قرار نمی گیرد بلکه حتی در رشته ارتباطات هم کم توجهی شده این در حالی است که کشورهای پیشرفته برای بالا بردن سوادرسانه ای در جامعه اهمیت ویژه ای برای نسل جوان قائل می شوند وانها را از سنین پایین اموزش می دهند . البته سواد رسانه ای اختصاص به گروه یا طبقه خاصی ندارد و همه افراد جامعه را در بر می گیرد اما به دلیل اینکه در سنین نوجوانی ظرفیت پذیرش بالاتری وجود دارد سوادرسانه ای بیشتر برای کودکان و نوجوانان مطرح است.در انگلیس سواد رسانه ای به عنوان دروس پایه در مدارس این کشور تدریس می شود .هدف از تدریس این درس استفاده درست از رسانه است . در کشورهای نظیر ژاپن و کانادا نیز موضوع سواد رسانه ای  به طور مشخص از حدود سه دهه قبل بررسی می شود.در این کشورها سواد رسانه ای انقدر اهمیت داشت که ان را به عنوان یک ماده درسی در میان مواد درسی دوره های تحصیلی راهنمایی یا مقطع دیپلم به رسمیت شناختند و حتی ان را برای سنین بزرگسال و مقاطع تحصیلی بالاتر نیز طراحی کردند .انها این هدف را دنبال می کردند که به افراد بیاموزند رسانه چیست و تفاوت ان با دنیای اطراف ان چگونه است. اما قدمت ادبیات سواد رسانه ای درکشور ما به بیش از 3یا 4 سال نمی رسد و همچنان از ان به مفهوم جدیدی یاد می شود. این در حالی است که باید در عرصه اموزش رسانه ای و سواد رسانه ای ادبیات تولید کنیم  تا در گام اول مشخص شود که دامنه و چارچوب سواد رسانه ای چیست.

دکتر افخمی عضو هیات علمی دانشکده ارتباطات دراین زمینه معتقد است که در جوامع امروزی سواد رسانه ای اهمیت بیشتری یافته است چرا که با پیشرفت جوامع و توسعه تکنولوژیهای نوین و روش های انتشار پیام ،یک نوع پیچیدگی زبانی در رسانه ها به وجود می اید که به تناسب ان باید شهروندان توانایی بهره گیری از ین رسانه ها را داشته باشند .از این رو اگر دولت ها نسبت به توانمند سازی در مقابل زبان رسانه ای جدید بی تفاوت باشند جامعه به دو گروه تقسیم می شود که یک گروه توانایی درک پیام ها را دارند و گروه دیگر از غافله عقب می مانند.این مدرس ارتباطات با اشاره به اینکه درکشورهای پیشرفته اموزش رسانه ای از دبیرستان اغاز می شود تصریح می کند در این جوامع سواد رسانه ای جزوی از اموزش های اجباری است تا شهروندان از جامعه جدید عقب نمانند. در سالهای گذشته از طرف مسولین کشورمان  صحبت های در این زمینه مطرح شد اما هیچ گاه جنبه عملی به خود نیافت و در حد شعار باقی ماند.مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در سال 85 در گزارشی ضمن انتقاد از وضعیت آموزش سواد رسانه ای در کشورمان  اعلام کرد که  ایران با وجود دارا بودن شرایط خاص درونی و بیرونی چون رشد شهرنشینی، گسترش تحصیلات عالیه، افزایش جمعیت جوان و فعالیت هدفمند گروههای برانداز، اقدام مؤثری در زمینه سواد رسانه ای انجام نداده است .دفتر مطالعات فرهنگی مرکز پژوهشهای مجلس در گزارش خود با عنوان «سواد رسانه ای، رویکردی نوین به نظارت رسانه ای»، پیشنهادهایی برای توسعه سواد رسانه ای در کشور در سه بخش راهکارهای سیاستی، تقنینی و اجرایی اعلام کرد . بر اساس اعلام مرکز پژوهشها، در بخش راهکارهای سیاسی، تحقیقات و مطالعات تطبیقی برای ارایه الگوی مطلوب ممکن، وارد کردن سواد رسانه ای در نظام آموزشی رسمی کشور، آموزش این که خشونت در دنیای حقیقی عواقب شدیدی به دنبال دارد، ایفای نقش دیدبانی و نظارت دایم بر توسعه سواد رسانه ای و ارزشیابی منسجم و همه جانبه برای فراهم کردن مستندات مربوط به اثر بخشی آموزش سواد رسانه ای در کشور ضرورت دارد.این مرکز در زمینه راهکارهای تقنینی نیز نگاه قانونگذارانه به سواد رسانه ای به عنوان یک ابزار نظارتی و دفاعی در برابر پروژه های ارتباطی هدفمند و اختصاص ردیفهای بودجه ای به آموزش سواد رسانه ای در قوانین بودجه سالهای آینده را توصیه کرد. اما هنوز اقدام موثری در این زمینه صورت نگرفته است.

در گزارش مرکز پژوهشها تصریح شده است که اکنون سواد رسانه ای به عنوان یکی از کارامدترین ابزارهای نظارتی مورد توجه کشورهای پیشرفته قرار گرفته است و با عملیاتی کردن آن دانش نه تنها فرهنگ ایرانی – اسلامی تقویت می شود بلکه بخشی از حقوق مخاطب نیز تامین خواهد شد.

در این بین تهیه و تنظیم کتابهای درسی مناسب و برنامه های دیداری - شنیداری قابل دسترسی، بکارگیری مشاوران خبره و متخصص در امور سواد رسانه ای توسط مدارس، تشکیل و راه اندازی تشکلهای غیردولتی سواد رسانه ای متشکل از معلمان مدارس، استادان و پژوهشگران دانشگاهی و نیز کارگزاران و دست اندرکاران صنعت رسانه ای کشور و هماهنگی و مشارکت میان نهادهای آموزشی رسمی و غیررسمی کشور نظیر رسانه، مدرسه و خانواده در این زمینه ،راه اندازی واحد درسی در خصوص سواد رسانه ای برای دانشجویان دانشگاهها به خصوص برای رشته های مرتبط با رسانه ها نظیر روزنامه نگاری، روابط عمومی ، مطالعات فرهنگی ؛ مطالعات انتقادی در دانشگاههای کشور می تواند مثمر ثمر واقع شود .

بنابراین با درک اهمیت و ضرورت این مهارت و کم توجهی مراکز اموزشی و دانشگاهی کشور در این زمینه  جا دارد تا مسولین و متولیان امر اموزش به خصوص دانشکده های مادر در زمینه رسانه نظیر دانشکده های ارتباطات ،خبر و صدا و سیما  توجه و  نگاهی ویژه به این موضوع داشته باشند.  

منابع و ماخذ:

1-  برای درک رسانه ها ،هربرت مک مارشال لوهان ،ترجمه :‌سعید اذری ،انتشارات مرکز تحقیقات ، مطالعات و سنجش برنامه های صدا و سیما – سال 1377.

2-  نظریه های ارتباطات ،ورنر سورن و جیمز تانکارات ،ترجمه : علی رضا دهقان ،انتشارات موسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران ،سال 1381 .

3-    «سواد رسانه ای ،علمی همراه با تفکر انتقادی» ،روزنامه کارگزاران ،27 آبان 1385

What is Media Literacy?

سواد رسانه­ای چیست؟

ترجمه مهدی شهبازی

 

ضرورت مطالعه رسانه به سبک انتقادی و منسجم در سال­های اخیر بدیهی شده است، زیرا  رسانه­ها موقعیت مرکزی زندگی فرهنگی و سیاسی ما را در بر گرفته­اند. در واقع ما درباره جهان فراتر از تجربیات مستقیم که از طریق رسانه دریافت می­کنیم می­دانیم. در حقیقت رسانه، بیرون از برنامه آموزشی مدرسه مانده است و گاهی اوقات رسانه­ها به بسیاری از ابعاد جامعه و آگاهی فردی ما غالب می­شود، همین امر موجب می­شود تا رسانه­ها با قدرتشان بر ابعاد ناآگاه زندگی ما تأثیر بگذارند. تعجب­آور نیست که ما می­خواهیم رسانه را مطالعه کنیم؛ بلکه این تعجب­آور است که گام بلندی برای شروع مطالعه برداشتیم.

سواد رسانه­ای به رویه­های درک رسانه­های جمعی و کاربرد آن می­پردازد. و همچنین به دانشجویان کمک می­کند تا درکی آگاهانه و انتقادی درباره ماهیت رسانه­های جمعی، فنون استفاده از آن و توسعه این فنون داشته باشند. به ویژه هدف آموزش سواد رسانه­ای افزایش درک دانشجویان از چگونگی کار رسانه، تولید معنا، ساماندهی و ساخت واقعیت از سوی رسانه است. اساساً آموزش سواد رسانه­ای باید با هدف آموزش دانشجویانی که درکی از رسانه نظیر دانش درباره نقاط قوت و ضعف رسانه، رسانه متعصب و ضروری، نبوغ هنری و حیله­گری درباره رسانه و دانش درباره تأثیرگذاری و تأثیرپذیری رسانه داشته باشد.

مفاهیم کلیدی در سواد رسانه­ای

برای شرح فرضیات انتقادی ورای آموزش رسانه در زیر مفاهیم کلیدی بسط داده شده است. در کانادا، سواد رسانه­ای بخشی از برنامه آموزش مهارت­های زبانی (مهارت­های دوازدهگانه آموزش زبان) می­باشد. این مفاهیم یک پایه نظری برای همه برنامه­های آموزش سواد رسانه­ای فراهم می­کند و همچنین به معلمان زبان رسانه ای و چارچوب آن را برای بحث و گفتگو ارائه می دهد.

1.     همه رسانه­ها ساختارمند هستند

رسانه با دقت ساختارهای زیرکانه­ای ارائه می­کند که بسیاری از تصمیم­گیری­ها و نتایج را از عوامل تعیین­کننده منعکس کنند. بیشتر دیدگاه ما نسبت به واقعیت بر مبنای پیام های رسانه­ای است که پیش­ساخته هستند و حاوی نگرش­ها، تفسیرها و نتایجی است که تقریباً شکل گرفته است. رسانه تا اندازه زیادی برداشت­هایی از واقعیت برای ما ارائه می­کند. زمان تحلیل یک متن رسانه­ای به این نکات توجه می­کنیم: این پیام چگونه شکل گرفته است؟و چگونه واقعیت را بازنمایی می­کند؟

2.     همه افراد پیام­ها را به سختی تفسیر می­کنند.

کسانی که برنامه تلویزیونی یا وب­سایت مشابهی می­بینند اغلب تجربه مشابه ندارند یا با برداشت­های مشابه مواجه نمی­شوند. هر کسی می­تواند یک پیام را با توجه به سن، فرهنگ، تجربیات زندگی، ارزش­ها و عقاید به صورت­های مختلف تفسیر یا قبول کند. زمان تحلیل یک متن رسانه­ای توجه می­کنیم به: چگونه دیگران پیام­ها را به صورت متفاوتی درک می­کنند؟

3.     رسانه منافع تجاری دارد.

بیشتر رسانه­ها برای سود ایجاد شده­اند. عموماً تبلیغات بزرگترین منبع درآمدی است. آگهی­های تجاری بدیهی­ترین ابزار تولید درآمد هستند، اگرچه پیام­های تبلیغاتی شکل­های زیادی دارد که شامل بر تبلیغ کالا (به طور مشخص کالایی را در برنامه­ها و فیلم­ها نشان می­دهند)، حمایت­کنندگان، جوایز، تبلیغات سه بعدی و پیمایش در اینترنت، حمایت­های اشخاص مهم یا نام­نویسی برای استادیوم یا تئاتر. در تحلیل این متن رسانه­ای توجه می­کنیم به: چه کسی و چرا متن رسانه­ای را تولید می­کند؟ اگر پیام اقبال عمومی یافت چه کسی سود و چه کسی ضرر می­کند؟

4.     رسانه پیام­های ایدئولوژیک و ارزشی دارد.

تولیدکنندگان پیام­های رسانه­ای عقاید، ارزش­ها، باورها و تعصب­هایی دارند. این عوامل می­توانند بر اینکه چه چیزی و چگونه گفته شود تأثیر ­گزارد. تولیدکنندگان باید چیزی که شامل متون رسانه­ای باشد یا نباشد انتخاب کنند، بنابراین هیچ پیام بی­طرف یا عاری از ارزش وجود ندارد. از آنجا که این پیام­ها اغلب از سوی بینندگان زیادی دیده می­شود، می­تواند تأثیر اجتماعی و سیاسی زیادی بر روی افراد داشته باشد. در تحلیل یک متن رسانه­ای به این نکات توجه می­کنیم: چه سبک زندگی، ارزش­ها ودیدگاه­هایی از این پیام بازنمایی یا چشم­پوشی شده است؟ لازم است که پیام­های رسانه­ای درباره موضوعاتی نظیر ماهیت سبک زندگی، واقعیت مصرف­گرایی، نقش زنان، پذیرش اقتدار و میهن پرستی محض رمزگشایی شود.

5.     هر رسانه­ای زبان، سبک، تکنیک، اخلاق، باور و اصول هنری خاص خود را دارد.

هر رسانه­ای معنایی خلق می­کنند که به صورت متفاوتی از واژگان، تکنیک­ها و سبک­ها یا اخلاقیات و باورهای خاصی استفاده می­کنند. در یک فیلم یا برنامه تلویزیونی، زمانی که تصویر محو می­شود، آن پیامی از زمان را نشان می­دهد. لینک­های داغ یا دکمه­های جهت­یابی نشان می­دهد که چیزی را که نیاز دارید را در وب سایت پیدا کنید. یک داستان نویس باید از کلمات خاصی برای خلق فضا و شخصیت­ها استفاده کند، در حالی که رسانه از تصویر، متن و صدا استفاده می­کند. در هر زمان، ما ابزار تکنیکی را درک می­کنیم. ما در درک زبان­ رسانه­های مختلف روان و سلیس شدیم و می­توانیم کیفیت هنری آنها را درک کنیم. هنگام تحلیل یک متن رسانه­ای توجه می­کنیم به: چه تکنیکی و چرا استفاده شده است؟ توسعه مهارت­های سواد رسانه­ای ما را قادر می­سازد نه تنها متون رسانه­ای را درک و رمزگشایی کنیم، بلکه از اصول هنری منحصربه فرد هریک از آنها متمتع شویم. تمتع ما از رسانه با آگاهی از چگونگی خلق اشکال و تأثیرات خوشایند افزایش می­یابد.

6.     رسانه معانی تجاری دارد.

سواد رسانه­ای بر آگاهی از پایه­های اقتصادی تولیدات رسانه­های جمعی مبتنی است. شبکه­ها دنبال مخاطبانی هستند که از آنها حمایت مالی کنند. دانش در این زمینه به دانشجویان اجازه می­دهد تا درک کنند که چگونه محتوای برنامه، مخاطبان را هدف تبلیغات خودشان کرده­اند و چگونه بینندگان را در گروه­های بازاری ساماندهی کرده­اند. موضوع مالکیت و کنترل اهمیت حیاتی دارد در زمانی که انتخاب­های زیادی در این زمینه وجود دارد ولی با این حال باورهای کمی وجود دارد (نود درصد از روزنامه­ها، مجلات، ایستگاه­های تلویزیونی و شرکت­های نرم­افزار کامپیوتری جهان در مالکیت هفت شرکت ادغام شده می­باشد).

7.     رسانه معانی اجتماعی و سیاسی دارد.

یک بعد مهم از سواد رسانه­ای آگاهی از گستره تأثیرات اجتماعی و سیاسی ناشی از رسانه می­باشد. تغییر ماهیت زندگی خانوادگی، استفاده از اوقات فراغت و نتایج مباحثات سیاسی تلویزیونی سه نمونه از این موارد هستند. رسانه­های جمعی تلاش می­کند تا ارزش­ها و نگرش­های اجتماعی را منطقی نشان دهند. رسانه همچنین نقش بزرگی در رسانه­ای کردن حوادث و مسائل جهانی از حقوق مدنی تا تروریسم دارد.

8.     در رسانه شکل و محتوا مرتبط با هم هستند

رابطه شکل و محتوا مرتبط با مقاله مارشال مک­لوهان با عنوان «رسانه پیام است» می­باشد. یعنی هر رسانه­ای برنامه و جهت­گیری­های تکنیکی خاص خود را دارد و واقعیت را در شیوه­های منحصربه فردی رمزگذاری می­کند. بنابراین رسانه­های مختلف ممکن است حادثه مشابهی گزارش کنند ولی برداشت­ها و پیام­های متفاوتی ایجاد کنند.

www.aml.ca

 

 

اصول سواد رسانه ای

سواد رسانه ای بر پایه اصولی استوار است که این اصول مورد التفات راهبردسازان و سیاست گذاران هرکشوری قرار می گیرد. برخی از مهمترین این اصول عبارتند از:
1 ( رسانه ها ساختگی و سازه ای هستند؛ رسانه ها دنیایی را به نمایش می گذارند که اگرچه حقیقی به نظر می رسد،اما از یک نگاه گزینش شده که معمولاً مابإزای خارجی ندارد، آنرا در معرض دید قرار می دهند؛ از این رو مرز میان واقعیت و مجاز در نمایش رسانه ای دشوار است.
2 ( رسانه ها واقعیت را بازسازی می کنند؛ میان شیوه ارائه وقایع عالم بوسیله رسانه ها و شیوه درک این عالم از سوی مصرؾ کنندگان رسانه، یک رابطه قطعی و معناداری وجود دارد. مثلاً در آمریکا میزان جنایت در تلویزیون چندین برابر دنیای واقعی است و مصرف کنندگان آمریکایی دنیای خود را به اندازه دنیای ساخته رسانه ها خشن و آکنده
از تهدید می پندارند. این امر؛ یعنی واسطه شدن رسانه ها برای درک واقعیت، همان چیزی است که "بودیار" معتقد است جامعه از رهگذر آن به مرحلۀ نمادین و وانمودگی می رسد و بر آن یک نظم نوین رسانه ای که ساخته و پرداخته نمودهای رسانه ای است، حاکم می شود.
3 ( مخاطبان مفهوم مورد نظر خود را از رسانه ها می گیرند؛ مخاطب انتخابی را که از میان رسانه ها و پیام های مختلف به عمل می آورد، براساس انگیزه انجام می دهد و محتوا و پیام های رسانه ای را از طریق یک شبکه پیچیده متشکل از ماهیت و نیازهای خودش، پالایش می کند. در واقع مطابق فاکتورهای فردی با رسانه تعامل دارد و دریافت کننده منفعل پیام های رسانه ای نیست.
4 ( محصولات رسانه ای اهداؾ تجاری دارند؛ هر نوع درک واقعی از محتوای رسانه ها را نمی توان از زمینه اقتصادی و ضرورت های مالی محرک صنعت رسانه ها جدا دانست.
5 ( رسانه ها دربردارنده پیام های ایدئولوژیکی و ارزشی هستند؛ پیام های رسانه ای تا اندازه زیادی تبلیؽاتی بوده و ارزشها و باورهای اساسی معینی را بصورت مداوم، ساخته و یا منتقل می کنند. روند کلی رسانه ها، تصریحاً یا تلویحاً پیامهای  ایدئولوژیکی؛ مثل روح مصرف گرایی، نقش زنان و وط نپرستی بی چون و چرا را منتقل می کند.
6 ( رسانه ها بار سیاسی و اجتماعی دارند؛ رسانه ها بر مسائل سیاسی و تؽییرات اجتماعی تأثیر زیادی دارند و در پس نقاب آزاد یگرایی، منافع سیاسی اجتماعی دولتهای صاحب سلطه را تأمین می نمایند.
7 ( هر رسانه شکل زیباشناختی خاصی دارد؛ اصل سواد رسانه ای ما را قادر به درک ویژگی ها و مشخصات منحصر به فرد هر رسانه می کند. به این ترتیب می توانیم نحوه ارتباط شکل و محتوا را جستجو و درک کرده و علاوه بر درک مفهومی پیام رسانه، نحوۀ گفتن و بیان رسانه را نیز دریابیم.


سواد رسانه ای و عدالت اجتماعی

سواد رسانه ای آمیزه ای از تکنیک های بهر هوری مؤثر از رسانه ها و کسب بینش و درک برای تشخیص رسانه ها ازیکدیگر است. من بر این باورم که هدف اصلی سواد رسانه ای به خصوص وقتی درباره ی رسانه های جمعی حرف می زنیم، می تواند سنجش نسبت هر محتوا با "عدالت اجتماعی" باشد .

بنابراین هدف اصلی سواد رسانه ای می تواند این باشد که بر اساس آن بتوان دید آیا بین محتوای یک رسانه به مثابه محصول نهایی با عدالت اجتماعی رابطه ای وجود دارد یا خیر. به عبارت بهتر، خواننده یا بیننده یا شنونده  یک مضمون رسانه ای بهتر است رابطه و نسبت محتوای یک رسانه با عدالت را در نظر گرفته و نزدیکی یا دوری محتوای یک رسانه از عدالت را مورد توجه قرار دهد تا همیشه در ارتباط با رسانه به جای تسلیم بودن و یا تسلیم شدن به رابطه ی یک سویه و انفعالی، رابطه ای فعال تر و تعاملی تر داشته باشد . باید به این گفته افزود که هر نظام رسانه ای دارای یک سلسله مراتب است که اجزای آن قابل تجزیه و تحلیل و شناسایی است؛ همچنین همین سلسله مراتب است که محصول نهایی رسانه یا همان محتوای رسانه را می سازد. رفتار و بافت این سلسله مراتب، شبیه یک کارخانه است.

در کارخانه هم تمام اجزا اعم از زیرساخت ها، نرم افزارها، نیروی انسانی و... دست به دست هم می دهند تا محصول نهایی خود را با توجه به اهداف از پیش تعریف شده، تحویل مصرف کننده بدهند .

شاید یک تفاوت مهم در مقایسه  رسانه ها و کارخانه ها این باشد که در رسانه ها کار به گونه ای صورت می گیرد که مصرف کننده گمان کند یک حقیقت محض را دریافت کرده که عاری از پیش داوری یا القاء گری است.

البته شاید بعضی از کارخانه ها هم مُهر استاندارد را به همین منظور بر کالای نامرغوب بزنند تا مصرف کننده گمان کند یک جنس مرغوب دریافت کرده است . به این ترتیب می توان گفت محصول نهایی یک رسانه الزاماً آینه ی دنیایی که آن را پوشش می دهد نیست؛ محصول نهایی یک رسانه ممکن است بخشی از جهان یا شکل تحریف شده ای از آن باشد و یا حداقل در بازتاب دادن جهان ناموفق مانده باشد. محتوای رسانه می تواند در خدمت تثبیت یک جریان، گروه یا طبقه و یا در خدمت قدرت حاکمه باشد و آن طبقه و قدرت الزاماً عدالت جو، رهایی بخش و آزادی گرا نباشد .

چنین محصول رسانه ایی نمی تواند در خدمت عدالت اجتماعی عمل کند، بلکه در خدمت نیروهایی است که درصدد عدم تأمین عدالت و یا سلب عدالت اجتماعی هستند . بنابراین می توان این نکته را در نظر داشت که آگاهی و اطلاعاتی که از رسانه ها به دست می آید، ممکن است لزوماً به صلاح اجتماع و یا عامه  مردم نباشد. به عنوان مثال در نظر بگیرید بازتاب تهاجم اسرائیل به ؼزه را در رسانه های گوناگون جهان که هر کدام از زاویه ای به بازتاب آن پرداختند ... در این جا لازم است دوباره به این نکته اشاره کنم که سواد رسانه ای یک نوع درک متکی بر مهارت است و اگر قرار است از سفره ی رسانه ها انتخاب های دقیق و درستی داشته باشیم، آنگاه می توانیم بر نقش و جایگاه چنین مهارت هایی به طور خاص تأکید کنیم.

مفاهیم کلیدی در سواد رسانه ای


1. همه رسانه ها ساختارمند هستند.
رسانه با دقت ساختارهای زیرکانه ای ارائه می کند که بسیاری از تصمیم گیری ها و نتایج را از عوامل تعیین کننده منعکس کنند. بیشتر دیدگاه ما نسبت به واقعیت بر مبنای پیام های رسانه ای است که پیش ساخته هستند و حاوی نگرش ها، تفسیرها و نتایجی است که تقریباً شکل گرفته است. رسانه تا اندازه زیادی برداشت هایی از واقعیت برای ما ارائه می کند. زمان تحلیل یک متن رسانه ای به این نکات توجه می کنیم: این پیام چگونه شکل گرفته است؟و چگونه واقعیت را بازنمایی میکند؟
2. همه افراد پیامها را به سختی تفسیر می کنند.
کسانی که برنامه تلویزیونی یا وب سایت مشابهی می بینند اغلب تجربه مشابه ندارند یا با برداشتهای مشابه مواجه نمی شوند. هر کسی می تواند یک پیام را با توجه به سن، فرهنگ، تجربیات زندگی، ارزشها و عقاید به صورتهای مختلف تفسیر یا قبول کند. زمان تحلیل یک متن رسانه ای توجه می کنیم به: چگونه دیگران پیامها را به صورت متفاوتی درک می کنند؟
3. رسانه منافع تجاری دارد.
بیشتر رسانه ها برای سود ایجاد شده اند. عموماً تبلیغات بزرگترین منبع درآمدی است. آگهی های تجاری بدیهی ترین ابزار تولید درآمد هستند، اگرچه پیام های تبلیغاتی شکل های زیادی دارد که شامل بر تبلیغ کالا به طور مشخص کالایی را در برنامه ها و فیلم ها نشان می دهند(، حمایت کنندگان، جوایز، تبلیغات سه بعدی و پیمایش در اینترنت،حمایتهای اشخاص مهم یا نام نویسی برای استادیوم یا تئاتر. در تحلیل این متن رسانه ای توجه می کنیم به: چه کسی و چرا متن رسانه ای را تولید می کند؟ اگر پیام اقبال عمومی یافت چه کسی سود و چه کسی ضرر می کند؟
4. رسانه پیام های ایدئولوژیک و ارزشی دارد.
تولیدکنندگان پیامهای رسانه ای عقاید، ارزشها، باورها و تعصب هایی دارند. این عوامل می توانند بر اینکه چه چیزی و چگونه گفته شود تأثیر گزارد. تولیدکنندگان باید چیزی که شامل متون رسانهای باشد یا نباشد انتخاب کنند، بنابراین هیچ پیام بیطرف یا عاری از ارزش وجود ندارد. از آنجا که این پیامها اغلب از سوی بینندگان زیادی دیده می شود،
می تواند تأثیر اجتماعی و سیاسی زیادی بر روی افراد داشته باشد. در تحلیل یک متن رسانه ای به این نکات توجه می کنیم: چه سبک زندگی، ارزشها ودیدگاه هایی از این پیام بازنمایی یا چشم پوشی شده است؟ لازم است که پیامهای رسانه ای درباره موضوعاتی نظیر ماهیت سبک زندگی، واقعیت مصرف گرایی، نقش زنان، پذیرش اقتدار و میهن پرستی محض رمزگشایی شود.
5. هر رسانه ای زبان، سبک، تکنیک، اخلاق، باور و اصول هنری خاص خود را دارد.
هر رسانهای معنایی خلق میکنند که به صورت متفاوتی از واژگان، تکنیک ها و سبک ها یا اخلاقیات و باورهای خاصی استفاده می کنند. در یک فیلم یا برنامه تلویزیونی، زمانی که تصویر محو می شود، آن پیامی از زمان را نشان می دهد. لینکهای داغ یا دکمه های جهت یابی نشان می دهد که چیزی را که نیاز دارید را در وب سایت پیدا کنید. یک داستان نویس باید از کلمات خاصی برای خلق فضا و شخصیت ها استفاده کند، در حالی که رسانه از تصویر، متن و صدا استفاده می کند. در هر زمان، ما ابزار تکنیکی را درک می کنیم. ما در درک زبان رسانه های مختلف روان و سلیس شدیم و می توانیم کیفیت هنری آنها را درک کنیم. هنگام تحلیل یک متن رسانه ای توجه می کنیم به: چه تکنیکی و چرا استفاده شده است؟ توسعه مهارتهای سواد رسانه ای ما را قادر می سازد نه تنها متون رسانهای را درک و رمزگشایی کنیم، بلکه از اصول هنری منحصربه فرد هریک از آنها متمتع شویم. تمتع ما از رسانه با آگاهی از چگونگی خلق اشکال و تأثیرات خوشایند افزایش مییابد.
6. رسانه معانی تجاری دارد.
سواد رسانه ای بر آگاهی از پایه های اقتصادی تولیدات رسانه های جمعی مبتنی است. شبکه ها دنبال مخاطبانی هستند که از آنها حمایت مالی کنند. دانش در این زمینه به دانشجویان اجازه میدهد تا درک کنند که چگونه محتوای برنامه، مخاطبان را هدف تبلیغات خودشان کرده اند و چگونه بینندگان را در گروه های بازاری ساماندهی کرده اند. موضوع مالکیت و کنترل اهمیت حیاتی دارد در زمانی که انتخابهای زیادی در این زمینه وجود دارد ولی با این حال باورهای کمی وجود دارد نود درصد از روزنامهها، مجلات، ایستگاه های تلویزیونی و شرکتهای نرمافزار کامپیوتری جهان در مالکیت هفت شرکت ادغام شده می باشد.
7. رسانه معانی اجتماعی و سیاسی دارد.
یک بعد مهم از سواد رسانه ای آگاهی از گستره تأثیرات اجتماعی و سیاسی ناشی از رسانه می باشد. تغییر ماهیت زندگی خانوادگی، استفاده از اوقات فراغت و نتایج مباحثات سیاسی تلویزیونی سه نمونه از این موارد هستند. رسانه های جمعی تلاش می کند تا ارزش ها و نگرش های اجتماعی را منطقی نشان دهند. رسانه همچنین نقش بزرگی در رسانه ای کردن حوادث و مسائل جهانی از حقوق مدنی تا تروریسم دارد.
8. در رسانه شکل و محتوا مرتبط با هم هستند
رابطه شکل و محتوا مرتبط با مقاله مارشال مکلوهان با عنوان رسانه پیام می باشد
یعنی هر رسانه ای برنامه و جهت گیری های تکنیکی خاص خود را دارد و واقعیت را در شیوه های منحصر به فردی رمزگذاری می کند.
بنابراین رسانه های مختلف ممکن است حادثه مشابهی گزارش کنند ولی برداشت ها و پیام های متفاوتی ایجاد کنند.


مولفه های آموزش سواد رسانه ای

در آموزش سواد رسانه ای می توان به چهار مولفه توجه کرد: این چهار مولفه بعد شناختی، احساسی، زیبایی شناسی واخلاقی است. هر کدام از این چهار بعد، بر دامنه متفاوتی از درک و فهم ما متمرکز است. بعد شناختی فرد را ملزم می کند.

ساختار دانش خویش را گسترش دهد. کسب دانش لازم درباره یک موضوع از طریق منابع متعدد رسانه ای و دنیای واقعی باید صورت می گیرد. در بعد احساسی کنترل عواطف و احساسات در برابر پیام های رسانه ای اهمیت ویژه ای دارد .

بعد زیبایی شناختی کمک به داوری و قضاوت درباره پیام و نحوه تدوین، ویراستاری، نورپردازی،بازیگردانی، صفحه آرایی و. . . است، و همچنین در این بعد افراد به نحوه دستکاری ها و ترفندهای هنری آگاهی می یابند. بعد اخلاقی سواد رسانه ای قضاوت درباره ارزش هاست. امروزه رسانه ها گاهی مرزهای اخلاقی را زایل و الگوهای جدیدی از کنش و رفتار ارائه می دهند. بعد اخلاقی تمیز میان درستی ها و نادرستی هاست. از چنین منظری می توان گفت سواد رسانه ای مدیریت و کاهش اثرات سود رسانه هاست.


هدف سواد رسانه ای چیست؟

سواد رسانه ای فن و تکنیکی است که ما از طریق آن قادر می شویم به عنوان مخاطبی فعال و پویا با پیام های رسانه ای مواجه شویم و در برابر پیام های رسانه ای قدرت تمییز داشته باشیم. هدؾ سواد رسانه ای ایجاد توانایی در افراد برای کنترل برنامه ریزی رسانه ای است.

رسانه ها ما را به گونه ای تربیت می کنند تا زندگی خود را براساس زمان پخش برنامه های آنها تنظیم کنیم. کسانی که مهارت سواد رسانه ای خود را توسعه ندهند، گرفتار جزر و مد پیام های رسانه ای م یشوند. بنابراین هدؾ از سواد رسانه ای این است که به افراد نشان دهیم چگونه اوضاع را از رسانه ها گرفته و به خود بازگردانند . اولین گام در انتقال کنترل از رسانه به مخاطب این است که بدانیم رسانه ها چگونه ذهنیت ما را برنامه ریزی می کنند. این برنامه ریزی توسط رسانه ها و به طور مداوم در دو مرحله چرخشی رخ می دهد و بارها و بارها تکرار می شود . یکی از این مراحل، محدود کردن انتخاب ها و مرحله بعدی، تقویت و تحکیم تجربه است. از طرفی دیگر مرز بین دنیای واقعی ما و جهان رسانه و تمایز این دو از هم به طور فزاینده ای سخت می شود.
رسانه ها برای ورود ما به دنیایشان منتظر نمی مانند، در عوض پیام های خود را به دنیای ما تحمیل می کنند. از آنجا که بخش اعظمی از مواجهه ما با پیام های رسانه توسط خودمان برنامه ریزی نمی شود، متوجه نمی شویم تا چه حد در معرض پیام های رسانه ای قرار می گیریم. هدؾ سواد رسانه ای آگاهانه در معرض رسانه ها قرار گرفتن است.


سواد رسانه ای چیست؟

سواد رسانه ای (Literacy Media") در یک تعریف بسیار کلی عبارت است از یک نوع درک متکی بر مهارت که براساس آن می توان انواع رسانه ها و انواع تولیدات آن ها را شناخت و از یکدیگر تفکیک و شناسایی کرد. این درک به چه کاری می آید؟ به زبان ساده، سواد رسانه ای مثل یک رژیم غذایی است که هوشمندانه مراقب است که چه موادی مناسب هستند و چه موادی مضر؛ چه چیزی را باید مصرف کرد و چه چیزی را نه و یا این که میزان مصرف هر ماده بر چه مبنایی باید استوار باشد. سواد رسانه ای می تواند به مخاطبان رسانه ها بیاموزد که از حالت انفعالی و مصرفی خارج شده و به معادله متقابل و فعالانه ای وارد شوند که در نهایت به نفع خود آنان باشد. به دیگر سخن، سواد رسانه ای کمک می کند تا از سفره ی رسانه ها به گونه ای هوشمندانه و مفید بهره مند شویم.


آشنایی با نظریات ارتباط جمعی

1ـ نظریه جامعه توده :

نظریه جامعه توده را می توان از آثار سی رایت میلز ، دانیل بل و بعضی آثار اعضای مکتب فرانکفورت استخراج کرد. براساس این نظریه ، محتوای رسانه ها با منافع سیاسی و اقتصادی گروه صاحب قدرت منطبق است و از رسانه ها انتظار نمی رود که در برابر آنچه که در جامعه اتفاق می افتد شیوه انتقادی در پیش گیرند و تمایل اساسی رسانه ها این است که افکار عمومی را با شرایط موجود همراه کنند . نظریه توده ؛ رسانه ها را علت و عامل اصلی تداوم جامعه توده دانسته و معتقد است که رسانه ها دنیای خیالی و غیر واقعی را جایگزین دنیای واقعی می سازند و از این طریق زندگی و شرایط سخت آن را برای مردم قابل تحمل می سازند . این نظریه شدیداً بر مسائل کنترل و نقش صافی رسانه ها تأکید ورزیده و جهت اثرگذاری رسانه ها را از بالا به پائین می داند .

۲ـ نظریه مارکسیسم کلاسیک و رسانه ها :

از دیدگاه مارکس ، رسانه ها ابزار تولید هستند و به طور انحصاری در مالکیت طبقه سرمایه دار ملی و بین المللی و در نتیجه برای همین طبقه هم فعالیت می کنند . وی می گوید رسانه ها از نظر مادی کارگران فرهنگی را استثمار می کنند و همچنین مصرف کنندگان کالای فرهنگی را مورد سوء استفاده مادی قرار می دهند ( براساس سود بیش از اندازه ) از این دیدگاه رسانه ها ایده ها و اندیشه ها و جهان بینی طبقه حاکم را منتشر می کنند و از انتشار ایده های مخالف که به آگاهی طبقه کارگر منجر شود جلوگیری می کنند .

۳ـ نظریه سیاسی ـ اقتصادی رسانه ها :

نظریه سیاسی ـ اقتصادی رسانه ها بیشتر بر ساختارهای اقتصادی رسانه ها تأکید می کند و نه بر محتوای ایدئولوژیک آنها . براساس این نظریه بیشتر دانش و اطلاعاتی که از سوی رسانه ها منتشر می شود درباره بازار و منافع اقتصادی مالکین است که بطور غیر مستقیم ارائه می شوند.

۴ـ مکتب فرانکفورت :

مکتب فرانکفورت دومین جریان مارکسیستی است و نظریه پردازانی که در حال حاضر منتقد هستند و از رویکرد فرهنگی پیروی می کنند از این مکتب تأثیر پذیرفته اند . نظریه پردازان فرانکفورت در آلمان فعالیت خود را آغاز کردند ولی با قدرت یافتن نازی ها به آمریکا مهاجرت کردند . اعضای این مکتب به عدم تحقق پیش بینی مارکس پی بردند . از نظر آنها طبقه مسلط موفق شد شرایط اقتصادی را از طریق بعضی دگرگونی ها و جذب طبقه کارگر تغییر دهد و مانع از تحقق نظریات مارکس شود . به نظر آنها در نظام سرمایه داری حتی فرهنگ منتقد و مخالف

می تواند بصورت کالا و با هدف سود بردن روانه بازار شود . مکتب فرانکفورت بر رسانه های همگانی به عنوان یک مکانیسم قدرتمند برای مهار تغییر و تحول تأکید می کند .

۵ـ نظریه سلطه جویی رسانه ها :

توسط آنتونیو گرامشی متفکر ایتالیایی مطرح شد و سومین جریان مارکسیستی در تحلیل رسانه ها است . نظریه سلطه بر عوامل اقتصادی تأکید چندانی نمی گذارد و تأکید آن بیشتر بر خود ایدئولوژی ، نحوه بیان آن و روشهایی که ایدئولوژی به آن وسیله به حیات خود ادامه می دهد ( نقش رسانه ها ) می پردازد . از دیدگاه نظریه سلطه ، ایدئولوژی حاکم تصویر مخدوشی از واقعیت و روابط طبقاتی در نظام سرمایه داری به دست می دهد .

۶ـ نظریه ساختاری ـ کارکردی :

این نظریه همه رخدادهای اجتماعی را براساس نیازهای جامعه توجیه می کند ، نیازهایی از قبیل تداوم ، نظم ، یکپارچگی ، انگیزه ، هدایت و سازگاری، رسانه های همگانی یکی از عناصر زیر مجموعه نظام محسوب می شوند که هر عنصری کارکرد ویژه ای دارد . رسانه های همگانی بخش های مختلف نظام را به هم مرتبط می سازند و نظم آن را در بحران ها افزایش می دهد . رسانه ها نیازهای شهروندان را پاسخ می دهند .

۷ـ نظریه تغییر در ارزش های فردی :

طبق این نظریه رسانه های همگانی به انتشار ارزش هایی در جامعه می پردازند که در فرد سبب نوآوری ، تحرک اجتماعی ، روانی و ذهنی نموده ، وجدان کار را تقویت کرده و بالاخره موجب افزایش در مصرف می شوند و زمینه پیشرفت های فردی و اجتماعی را فراهم می کنند .

۸ـ نظریه رسانه ها به عنوان موتور تغییر :

براساس این نظریه از رسانه های همگانی می توان برای پروژه های عظیم توسعه که قبلاً طراحی شده اند به منظور ایجاد تغییرات مطلوب استفاده کرد . برای نمونه رسانه ها می توانند در توسعه آموزش عمومی ، ترویج نو آوری ها در کشاورزی ، توسعه نظام بهداشت ، کنترل جمعیت و ... نقش زیادی ایفا کنند .

۹ـ نظریه کاشت :

طبق این نظریه رسانه ها الگوهای مسلط ذهنی ( افکار و تحلیل ها ) را در ذهن مخاطبین خود می کارند و به ارائه دیدگاه های هم شکل از حقایق اجتماعی می پردازند . گربنر و گراس مبدعین این نظریه هستند .      ادامه مطلب در صفحه بعد .....



ادامه مطلب

سیطره صهیونیسم بر رسانه های جهان

صهیونیست ها پیوسته برای دستیابی به اهداف مورد نظر خود، که تسلط مادی و معنوی بر ملتها و دولتهای جهان است، تلاش می‌کنند. آنها با نفوذ در رسانه های جهان، شاه‌راه اطلاع رسانی بین المللی را در اختیار خویش گرفته اند و با تسلط بر رسانه های خبری، خبرگزاریها، مطبوعات جهان و سیطره بر صنعت سینما و تلویزیون جهانی، صنعت چاپ و نشر و تولیدات تبلیغات تجاری در سطح دنیا تلاش می کنند تا دقت و حساسیت جوانان و نیروهای فعال و کارآمد جوامع مختلف به‌ویژه مسلمانان را نسبت به مسائل سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اعتقادی جامعه خویش از بین ببرند و آنان را به افرادی بی تفاوت و سطحی نگر مبدل سازند.

در سال ۱۸۶۹ میلادی خاخام یهودی« راشورون» در سخنرانی خود که در شهر پراگ و در اهتمام یهود به تبلیغات ایراد کرد چنین گفت:
«اگر طلا نخستین ابزار ما در سیطره و حکومت بر جهان است بی تردید مطبوعات و روزنامه نگاری (موثرترین رسانه آن عصر) دومین ابزار کار ما خواهد بود.»

در اولین کنگره صهیونیسم که به ریاست تئودور هرتزل در سال ۱۸۹۷ میلادی در شهر بال سوئیس تشکیل شد، بر نفوذ و سیطره صهیونیست ها بر رسانه های دنیا تأکید شده است و شرکت کنندگان در این کنگره بر این نظر اتفاق داشتند که نقشه برپایی دولت اسرائیل جز با تسلط بر سازمانهای خبری جهان بویژه مطبوعات و روزنامه نگاری (موثرترین رسانه آن عصر) میسر نخواهد شد. لذا در پروتکل ۱۲ صهیونیسم آمده است:
«ما جریان مطبوعات و روزنامه نگاری را بدین صورت در خدمت خویش در می آوریم: آرام آرام به سمت صهیونی کردن مطبوعات حرکت می کنیم و افسار و عنان آن‌را به دست گرفته و به سمت خود منعطف می سازیم. ما نباید بگذاریم که دشمنان‌مان به روزنامه ها و رسانه های خبری که بیانگر آراء و نظرات آنان باشد، دست یابند، هیچ خبری نباید بدون کنترل و نظارت ما برای مردم بیان شود.»
سیطره صهیونیسم بر رسانه های فراگیر و غیر فرااگیر جهان، اکنون بیش از پیش نمایان شده است و مهمترین خبرگزاریهای دنیا (رویترز، فرانس پرس، اسوشیتد پرس) توسط افراد یهودی راه اندازی شده و در حال حاضر توسط یهودیان اداره می شود.

پایه های صهیونیسم در کنفرانس بال سوئیس در سال 1897 بنا نهاده شد، شامل مراحل نفوذ، تسخیر و کنترل میباشد.

 

آغاز موج تسلط صهیونیسم بر رسانه های خبری جهان مقارن با پایان جنگ جهانی دوم و تأسیس رژیم اسرائیل در سرزمین های اشغالی فلسطین بود و این موج در دهه پایانی قرن بیستم شدت گرفت و با گسترش تکنولوژی ماهواره ها، حیطه نفوذ آن نیز بسرعت گسترش یافت.

رسانه‌های خبری در رژیم صهیونیستی به مانند سایر نهادهای صهیونیستی یک هدف عمده را دنبال می‌کنند و آن دفاع از موجودیت حکومت یهودی (موردنظر صهیونیست ها) و تقویت پایه‌های آن است. این رسانه‌ها ابزار تحقق حاکمیت مطلق عبری‌ها بر فلسطین هستند و برای رهبران رژیم صهیونیستی از اهمیت زیادی برخوردارند.

از آغاز پیدایش این رژیم پنج جنگ میان اعراب و اسرائیل در گرفته است. در تمام این جنگ ها اسرائیل کوشید خود را از لحاظ امنیتی، نظامی و روانی موفق و پیروز نشان دهد. لذا از همان زمان سانسور بسیار شدیدی بر مطبوعات، رادیو، تلویزیون و سایر رسانه‌های ارتباطی اعمال شد تا اخبار جنگ فقط به نفع مصالح این رژیم منتشر شده، حقایق به شکلی وارونه به افکار عمومی عرضه گردد.

ریشه این سانسور را می‌توان در قوانین دوران قیمومیت انگلیس در فلسطین به ویژه قانون مطبوعات در سال 1933 و قانون دفاع در شرایط فوق العاده در سال 1946 بخوبی یافت.

بطورکلی، این قوانین بر سه اصل استواراست:1- لزوم تایید وزیر کشور برای صدور نشریات2- نظارت وزارت کشور بر رسانه های خبری و اختیارات ویژه این وزارتخانه برای بستن یک روزنامه یا نشریه3- لزوم جلب موافقت بخش سانسور، توسط هر نشریه، پیش از انتشار آن نشریه

بنابراین قانون سیستم دفاع در شرایط فوق العاده مصوب سال 1945، می گوید: بر سانسورچی فرض است که از انتشار هر گونه مطلبی که مخل امنیت عمومی و سلامت جامعه باشد، جلوگیری کرده، صادرات و واردات تمام نشریات را کنترل و در صورت احساس خطر از آن جلوگیری نماید!

این در حالی است که در رژیم صهیونیستی تفاوت فاحشی میان روزنامه‌های عربی یا محل صدور آن، که در قدس یا سرزمین‌های اشغالی می‌باشد، وجود دارد و هر روزنامه یا نشریه بنابر ملیت و نژاد صاحبانش از امتیازات خاصی برخوردار است.

قوانین اسرائیل که ریشه در قوانین انگلیس دارد برای مطبوعات عبری آن طور که باید و شاید اجرا نمی‌شود، اما با این وجود نظامیان در امر سانسور رسانه ها آشکارا دخالت می‌کنند.

اما جالب اینکه، سانسور فقط از جانب نظامیان نیست بلکه سازمان های امنیتی نیز در این امر دخیل هستند.

مرکز اصلی سانسور نظامی در اسرائیل در تل آویو و قدس قراردارد که 24 ساعته فعال هستند.

قانون سانسور نظامی طی سال‌های گذشته بارها تغییر کرده است و بندهای آن از 16 ماده در سال 48 به 68 ماده در سال 1966 افزایش یافت .

در سال 1980 ارتش اسرائیل شیوه جدیدی را برای کنترل دقیق اطلاعات نظامی و امنیتی و طبقه بندی شده ابداع کرد. در این شیوه که پس از پیمان (کمپ دیوید) به مرحله اجرا درآمد، نماینده ارتش می‌تواند به روزنامه نگاران لقب خبرنگار نظامی اعطا کند یا مانع از ادامه کار یک خبرنگار شود!

به همین دلیل در اسرائیل نوعی تناقض و دوگانگی در امر تبلیغات و اطلاع رسانی وجود دارد یعنی از یک سو به خبرنگاران و روزنامه‌نگاران آزادی داده می‌شود و از سوی دیگر اعمال آنان به شدت تحت کنترل قرار می گیرد و قانون سانسور بر مطبوعات و رسانه‌های گروهی بر آنها اعمال می گردد؛ امری که باعث شده خبرنگاران و روزنامه نگاران به آلت دست سران تل آویو تبدیل شوند.

در رژیم صهیونیستی دهها رسانه خبری از قبیل: روزنامه، هفته‌نامه و ماهنامه به زبان های عبری، روسی، عربی، انگلیسی، فرانسوی و ... چاپ و منتشر می‌شود.

اما مهم‌ترین روزنامه‌های عبری زبان عبارتند از: (یدیعوت آحرونوت)، (معاریو) و (هاآرتس).

در کنار آن روزنامه هایی چون (یتدنئمان)، (همودیع) و (هاتسوفیه) وجود دارد که به جریان‌ها و جناح‌های سیاسی مختلف وابسته هستند.

1- هاآرتص (کشور):از قدیمی ترین رسانه های خبری اسرائیل (هاآرتص) یا کشور را می توان نام برد، که تاریخ انتشار آن به سال 1918 بازمی گردد.

این روزنامه از موقعیت تبلیغاتی بالایی در میان مردم به ویژه کارمندان ارشد دولت، بازرگانان، فرهنگیان، دانشگاهیان، سیاستمداران و نظامیان برخوردار است و از لحاظ جناحی گرایش‌های چپ گرایانه لیبرالی دارد. به همین دلیل همواره خواهان خصوصی سازی اقتصادی و جدایی دین از سیاست می‌باشد.

2- روزنامه یدیعوت آحرونوت (آخرین اخبار):این روزنامه در سال 1939 توسط (کوماروف) از سرمایه داران مشهور یهود تاسیس شد. یدیعوت اولین روزنامه عصر در فلسطین اشغالی به شمار می رود.

3- روزنامه معاریو (بعدازظهر ـ عصر به خیر):این روزنامه در ژوئیه سال 1948 و به همت تعداد زیادی از نویسندگان و مفسران مستعفی روزنامه یدیعوت آحرونوت که بیش از مساله سود مادی، حرفه روزنامه نگاری برایشان مهم بود، تاسیس شد!

شایان ذکر است، رژیم صهیونیستی همواره اهمیت زیادی برای رسانه‌های گروهی اسرائیلی بوده و هست، چرا که همانطور که در ابتدا ذکر شد، این رسانه‌ها نقشی کلیدی و حساسی در سیطره بر افکار عمومی و پردازش آن و همچنین جنگ روانی بر ضد اعراب و مسلمانان ایفا می‌کنند. لذا رژیم صهیونیستی (به ویژه نخست وزیر)، هر هفته با سردبیران بخش‌های مختلف خبری در شبکه‌های تلویزیونی اسرائیل و خبرنگاران و مفسران بخش‌های نظامی این شبکه‌ها با تشکیل جلسات هفتگی، درباره ارائه بهترین راهکارها به منظور تحقق اهداف رژیم صهیونیستی به بحث و تبادل نظر می پردازد.

جالب آنکه، رسانه های عربی در اراضی سال 1948 تحت نظارت کمیته روزنامه نگاران و ستاد مشترک ارتش اسرائیل قرار دارند، اما از نظر عملی تحت نظارت کامل مقامات نظامی و غیرنظامی رژیم صهیونیستی هستند و سیاست‌های مورد نظر دولت تل آویو در مورد آنها اجرا می‌شود.

بنابراین سانسور گسترده ای بر رسانه های فلسطینی، از سوی هیات حاکمه یهودی اسرائیل بر اعمال می‌شود.

امروزه آثار این تسلط به خوبی نمایان است و شواهد متعددی نشان می‌دهد اخباری که از طریق رسانه های خبری بزرگ جهان منتشر می‌شود از فیلتر خبری صهیونیست‌ها عبور می‌کند و به دلیل همین نفوذ است که این بنگاه‌های خبری به نفع صهیونیست‌ها به انگاره‌سازی و جعل واقعیات می‌پردازند.

این موضوع را «رابرت فیسک» روزنامه‌نگار انگلیسی بیان کرده و در یک اظهارنظر کارشناسانه به بررسی تأثیران این شگرد بر افکار عمومی جهان پرداخته است. وی در گزارشی که چندی پیش در این رابطه منتشر کرد، نوشت:

"به عنوان نمونه لفظ «تروریست» ازسوی صهیونیست‌ها و رسانه‌های گروهی تحت نفوذ آنها تنها به مسلمانانی که علیه رژیم صهیونیستی مبارزه می‌کنند، نسبت داده می‌شود، اما فجایعی که صهیونیست‌ها به وجود می آورند، هرگز برچسب رخداد تروریستی به خود نمی‌گیرد."

«نیویورک تایمز» و «واشنگتن پست» دو روزنامه‌ای که جزو معتبرترین و بانفوذترین روزنامه‌های آمریکا به شمار می‌آیند، توسط صهیونیست‌ها کنترل واداره می‌شوند.

صهیونیسم جهانی، علاوه بر این دو روزنامه پرتیراژ، بر مطبوعات تخصصی و هنری ایالات متحده آمریکا نیز سیطره پیدا کرده است. این تسلط به وضوح در صفحات مجله هنری- سینمایی "فاریتی" مشهور است. به عنوان مثال در بخشی از یک مقاله آمده بود:

"بهترین راه برای دفاع ازمصالح آمریکا در خاورمیانه، انتخاب اعضای کنگره از بین افرادی است که معتقدند بقای اسرائیل، بهترین تضمین برای منافع آمریکا در آنجاست."

یکی از مهمترین اهداف صهیونیست‌ها از نفوذ در رسانه های خبری آمریکایی، تلاش برای به کارگیری شیوه‌های حمایت از صهیونیسم، تلاش جهت به کارگیری شیوه‌های گمراه کننده به منظور معرفی اسلام به عنوان یک جنبش انعطاف‌ناپذیر و مخالف تمدن است و اینکه اسلام خطری جدی برای جهان است!



ادامه مطلب


«سواد رسانه‌ ای» چیست و چه کسانی در فضای مجازی «بی‌ سواد» هستند؟!

«سواد رسانه‌ ای» چیست و چه کسانی در فضای مجازی «بی‌ سواد» هستند؟!

به گزارش گروه فضای مجازی ضیاءالصالحین به نقل از خبرگزاری فارس، سخن درباره ظهور و گسترش رسانه ها و تغییرات چشمگیری که این رسانه ها در زندگی های فردی و اجتماعی به وجود آورده است، آنقدر بدیهی و تکراری است که ذهن خواننده را خسته و او را وادار به بستن صفحه پیش روی خود می کند. اهمیت و نقش رسانه ها در عصر حاضر بر کسی پوشیده نیست تا جاییکه هر کسی می تواند صفحه ها مطلب درباره آن بنویسد.

در این بین آنچه در جوامع امروزی و به طور خاص در جامعه ایران حائز اهمیت است، بحث درباره نحوه استفاده صحیح از این رسانه هاست. بنابر تشبیه رایج، رسانه نظیر چاقوست که هم فوایدی را به همراه دارد و هم ممکن است آسیب هایی را برای مصرف کنندگان بر جای بگذارد. مخاطبان رسانه باید تا حد توان از آسیب ها روی گردانند و از مزایای آن بهره کافی را ببرند. چنین بحث هایی ضرورت های تازه ای را برای جوامع علمی و فضای اجتماعی به وجود آورده است و آن ضرورت پرداختن به «سواد رسانه ای» است.

سواد رسانه ای در سطح جهان بحث تازه ای نیست. این بحث برای اولین بار در دهه 1960 در اروپا مورد توجه قرار گرفت. به همان اندازه که این مفهوم در بین جوامع غربی آشنا و مأنوس است، در ایران مفهومی جدید و دست نخورده به حساب می آید و به جز چند مقاله محدود و چند کتاب معدود در این زمینه که تاریخ آنها به دهه هشتاد شمسی می رسد، اثر تألیفی دیگری را نمی توان یافت. در عصر اطلاعات مفهوم سواد، بسیار فراتر از خواندن و نوشتن شده و اگر کسی نحوه دسترسی سریع و استفاده صحیح از تمامی انواع رسانه ها را نداشته باشد بی سواد تلقی می شود.

رسانه وسیله ای است که فرستنده به کمک آن پیام خود را به گیرنده منتقل می کند. رفته رفته ابزارهای ارتباطی گسترش پیدا کرد و در عصر حاضر با ظهور رسانه های چاپی و الکترونیکی، رسانه های جمعی شکل گرفتند. مهم ترین تفاوت رسانه های امروزی آن است که می توانند پیام های خود را با سرعت زیاد به طیف وسیعی از مخاطبان برسانند.

همانطور که سواد خواندن و نوشتن به ما کمک می کند تا بتوانیم انواع جملات ساده و پیچیده را بفهمیم و معناهای متفاوتی از آن ها برداشت کنیم، سواد رسانه ای هم مهارتی است که با یادگیری آن می توانیم انواع رسانه ها و تولیدات رسانه ای را درک، تفسیر و تحلیل کنیم. هر رسانه مجموعه ای از نشانه های خاص خود را دارد که شناخت این نشانه ها در با سواد شدن ما نقش مهمی را ایفا می کند.

سواد رسانه‌ ای یعنی چه؟!

روشن شدن هر مفهوم، قبل از هر چیزی برای درک صحیح آن مفهوم می تواند کمک کند. سواد رسانه ای مشتکل از دو عبارت است: «سواد» و «رسانه».

برگردیم به دوران کودکی و روزهای اول مدرسه، زمانی که به مدرسه می رفتیم تا «خواندن و نوشتن» را یاد بگیریم و دیگر «بی سواد» نباشیم. در مدرسه ابتدا حروف الفبا را یاد می گرفتیم؛ یعنی نسبت به شکل حروف، صدای آنها و نحوه نوشتن آنها «دانش» پیدا می کردیم. سپس «مهارت» کنار هم گذاشتن حروف و خواندن و هجّی کردن کلمات را یاد می گرفتیم و بعد از مدتی «کاربرد» کلمات در ساختن جمله ها و خواندن و نوشتن متون مختلف را آموختیم و بدین ترتیب «باسواد شدیم»! مجموعه ای از دانش ها در کنار مهارت ها به اضافه کاربردها در کنار هم، ما را با سواد کرد. 

 

رسانه وسیله ای است که فرستنده به کمک آن پیام خود را به گیرنده منتقل می کند. رفته رفته ابزارهای ارتباطی گسترش پیدا کرد و در عصر حاضر با ظهور رسانه های چاپی و الکترونیکی، رسانه های جمعی شکل گرفتند. مهم ترین تفاوت رسانه های امروزی آن است که می توانند پیام های خود را با سرعت زیاد به طیف وسیعی از مخاطبان برسانند.

همانطور که سواد خواندن و نوشتن به ما کمک می کند تا بتوانیم انواع جملات ساده و پیچیده را بفهمیم و معناهای متفاوتی از آن ها برداشت کنیم، سواد رسانه ای هم مهارتی است که با یادگیری آن می توانیم انواع رسانه ها و تولیدات رسانه ای را درک، تفسیر و تحلیل کنیم. هر رسانه مجموعه ای از نشانه های خاص خود را دارد که شناخت این نشانه ها در با سواد شدن ما نقش مهمی را ایفا می کند.

رویکردها به رسانه

برای مواجهه فعال و خلاق در عصر ارتباطات، تنها سه راه کار پیش رو داریم: بدبین باشیم، یا خوش بین، و یا واقع بین باشیم. در نگاه اول، که ما آن را رویکرد خوش بینانه می نامیم، فرد برداشتی جز فرصت و مزیت از رسانه ندارد و استفاده ای بی محدودیت از آن می کند. فرد در چنین شرایطی فرد کاملا وضعیتی منفعل دارد و رسانه او را شکل می دهد. نقطه مقابل این نگاه را رویکرد بدبین می دانیم که در آن تصور فرد از رسانه تهدید محور است و با سیاست هراسان سازی دیگران را نیز از استفاده از رسانه منع می کنند. راه کار سوم و منظور اصلی سواد رسانه ای را در رویکر واقع بین می دانیم که فرد با آگاهی نسبت به مزایا و تهدیدات رسانه، با سیاست برنامه ریزانه به استفاده محدود و مشرو از رسانه روی می آورد.

تنها راه درست و عاقلانه و عالمانه این  است که واقع بین باشیم تا توانمند شویم و فرزند زمان خویش باشیم و با قوت (نه ضعف) و خوش بینی (نه خوش خیالی) و استحکام (نه تردید) به فکر برنامه ریزی و رشد باشیم تا بتوانیم از مزایای رسانه ها بهترین بهره را برده تا از شر رسانه ها به خیرشان پناه برده و در یک کلام سواد رسانه ای خود را بالا ببریم.

سواد رسانه ای در فضای مجازی

اگر بخواهیم به دنبال مقصری برای وضعیت کنونی جهان بگردیم، آن مقصر چیزی نیست چون اینترنت و فضای مجازی! قابلیت های جدیدی که اینترنت و فضای مجازی برای ما به وجود آورده است، به نحوی رسانه های دیگر را مغلوب و در نگاهی ملایم تر تحت الشعاع قرار داده است. فضای مجازی قابلیت Brodcasting دارد. یعنی همه جا حضور دارد و تنها ابزاری لازم است تا ما را به این فضا وصل کند. این دستگاه امروزه قابل حمل است و همه آن را دارند؛ تلفن همراه. فضای مجازی همه قالب های دیداری و شنیداری را جدا جدا و ترکیبی با هم داراست. به نحوی می توانیم بگوییم ترکیب شده همه رسانه ها را می توان در فضای مجازی و اینترنت مشاهده کرد.

این شرایط آسیب های بیشتری را با خود به همراه دارد. در این فضا برخلاف ارتباط رودررو ممکن است برخی شیادان گنجشک های رنگ شده در برابر دید مخاطب قرار دهند. به وجود آمدن نهادی تحت عنوان نهاد رسیدگی به تخلفات رایانه ای، نشان از آفت هایی دارد که این فضا برای مردم به وجود آورده است. عدم تصور صحیح از این فضا، ممکن است افراد را با خطراتی نظیر سرقت اطلاعات مواجه کند. به علاوه باید توجه داشت، جذابیت ها و همه جایی بودن این رسانه، ممکن است ابعاد دیگر زندگی را مختل سازد.

مادری را تصور کنید که جذابیت فضای مجازی برای او به قدری است که به کودک خود کمترین توجهی نمی کند. سوال اساسی اینجاست که این رفتار در روند تربیتی کودک چه نقش مخربی دارد؟ آیا باید رفتار ما با فضای مجازی رفتاری باشد که در فضایی مانند شهربازی انجام می دهیم؟ محدودیت های ما در استفاده از این فضا چیست؟ نداشتن پاسخ صحیح به این پرسش ها آفت هایی را به همراه دارد که شاید سربرآوردن آنها ما را به تعجب وادارد. آسیب های فضای مجازی بلند مدت است و شاید روزی خود را عیان کند که دیگر کار از کار گذشته باشد. برای نرسیدن به چنین وضعیتی آیا راهی جز برنامه ریزی عاقلانه و صحیح در استفاده از این فضا وجود دارد! این ها ما را به ضرورت نخستین بحث می رساند و آن اینکه با برنامه ریزی صحیح خود را به سمت باسواد شدن در زمینه رسانه ها هدایت کنیم.

 

منبع: گرداب

انتهای پیام/

اشتراک گذاری:
کلمات کلیدی:
بی شک رسانه ها توانسته‌اند فضای نوینی برای زندگی ایجاد کنند در این فضاهای جدید تقریبا 70 درصد از فعالیت روزانه افراد، به نوعی، استفاده از رسانه‌های مختلف است.

به گزارش خبرگزاری بسیج از اردبیل، در 70 سال اخیر، رسانه‌ها و وسایل ارتباطات و اطلاعات تغییرات گسترده‌ای را در جهان بوجود آورده‌اند. تکنولوژی‌های نوظهور سریع‌ترین، کامل‌ترین و جامع‌ترین تجربه در طول تاریخ زندگی بشر بوده‌اند که پیامدهایی در زندگی ما داشته‌اند. بی شک رسانه ها توانسته‌اند فضای نوینی برای زندگی ایجاد کنند در این فضاهای جدید تقریبا 70 درصد از فعالیت روزانه افراد، به نوعی، استفاده از رسانه‌های مختلف است.رسانه‌های همگانی مانند تلویزیون و ماهواره در سطح جامعه جایگاهی را اشغال کرده‌اند که از آن جایگاه بطور فزاینده چه در سطح ملی و چه بین المللی مطرح شده‌اند. از آنجا که فرهنگ از طریق رسانه‌های جمعی جریان می‌یابد، اشکال متفاوت زندگی نیز توسعه پیدا می‌کنند. در این رابطه می‌توان گفت رسانه‌ها بر شیوه‌های زندگی و سلیقه‌های عمومی در جامعه تاثیر می گذارند(خوشنویس، 1389)در شرایط کنونی، صاحبان قدرت در سرتاسردنیا در پی آن هستند که با توسل به هر ابزاری، بر نفوذ خود در کشور‌های جهان سوم و در حال توسعه بیأفزایند. در این میان رسانه به عنوان اثر گذارترین ابزار در عرصه بین المللی شناخته می‌شود. ایران به دلیل رویارویی با کشورهای سلطه‌طلب و داشتن یک ایدئولوژی مستحکم در مقابله با آنان هدف سنگین‌ترین بمباران رسانه‌ای قرار گرفته است. در واقع کشورهای غربی برای نفوذ در ایران و اثرگذاری بر فرهنگ غنی ایرانی اسلامی، رسانه را بهترین وسیله برای رسیدن به این امر می‌دانند (حسینی، صلواتیان و معتضدی، 1393). هدف و سرمایه دشمنان برای هجمه فرهنگی و عقیدتی، مخاطبین رسانه‌هاست که با تولید برنامه‌های مختلف و متنوع و همچنین با جذب مخاطبان بر آنان تأثیر بگذارد که در میان انواع مخاطبان رسانه‌ها، کودکان و نوجوانان هستند که بیشتر از همه تحت تأثیر رسانه‌ها قرار دارند. برای آنها جهانی واقعی و روزمره با جهان رسانه‌ای فرقی نمی‌کند و از این جهت با دیگر مخاطبان رسانه‌ها متفاوت و تأثیر پذیرترند (عیدی زاده، 1392). باید این واقعیت را قبول کرد که کودکان و نوجوانان دهه حاضر نسبت به دهه های قبل فراغت بیشتری یافته اند و برای گذران اوقات فراغت آنها هم، عصر حاضر تکنولوژی های نوینی را تدارک دیده است که از این جمله می توان به گوشی بازیهای رایانه ای، تبلت و گوشی های هوشمند ( همه احاد مردم را شامل می شود) و .... اشاره کرد. در این وضعیت اولیا با علم به تأثیر غیر مستقیم بازیهای رایانه ای و شبکه های اجتماعی باز در قالب هدیه و تشویق، این ابزار و تکنولوژی را در اختیار فرزندان قرار می دهند. در این وضعیت که دسترسی احاد مردم بخصوص قشر نوجوان و کودکان به رسانه های اجتماعی راحت تر می شود و عملاً نمی شود مانع دسترسی آنان شد با این وجود و همچنینبا توجه به هجمه‌های رسانه‌ای متعددی که علیه کشورمان وجود دارد، لزوم پرداختن به آموزش سواد رسانه‌ای و تدوین الگویی جهت ارتقاء سطح سواد رسانه‌ای در برنامه‌های سازمان های متولی امر تربیت بیش از پیش احساس می‌شود. مسلماً بهره‌مندی از سواد رسانه‌ای، مهارتی حیاتی برای قرن بیست و یکم به حساب می‌آید بطوری که با ارتقاء سواد رسانه ای می توان در مقابل این هجمه ها ایستاد. سواد رسانه‌ای شامل توانایی دسترسی، تحلیل، ارزیابی و پردازش فعال اطلاعات در اشکال مختلف پیامهای مکتوب، دیداری و شنیداری است. به عبارتی، سواد رسانه‌ای پاسخی ضروری، غیرقابل اجتناب و واقع‌نگر به محیط الکترونیکی پیچیده و دائم در حال تغییر و تحول اطراف ما است. سواد رسانه ای می تواند به مخاطبان بیاموزد که از حالت انفعالی و مصرفی خارج شده و به معادله متقابل و فعالانه‌ای وارد شوند که در نهایت به نفع خود آنها باشد. هدف سواد رسانه ای در نخستین گام های خود تنظیم یک رابطه منطقی و مبتنی بر هزینه-فایده با رسانه ها است. بنابراین یکی از اهداف اصلی سواد رسانه ای این است که استفاده مبتنی بر آگاهی و با فایده از سپهر اطلاعات را تأمین نماید (شکر خواه، 1388).با بررسی وضعیت سواد رسانه ای کشور مشاهده می شود کهپژوهش های مختلفی در این خصوص صورت گرفته است که برخی با الگو گرفتن از سبک سواد رسانه ای چین و کانادا، الگویی برای ارتقاء سواد رسانه ای کودکان، در برنامه درسی آموزش و پرورش طراحی کردند و برخی به ضرورت پرداخت آن در برنامه های رسانه ملی متمرکز شده اند که دلیل بر با اهمیت شمردن موضوع سواد رسانه ای در کشور ماست. با این وجود باز هم توجه همه جانبه به موضوع فوق کمتر احساس می شود که لازم است علاوه بر سازمان های متولی امر تربیت، در دیگر سازمانها برنامه هایی در جهت آشنایی و به کارگیری صحیح تکنولوژی های نوین صورت بپذیرد تا بر آن اساس مخاطبان بتوانند خود را در مقابل تأثیرات غیر منتظره رسانه ای مقاوم سازند.

نویسنده: یوسف نوروز

منابع

1.شکر خواه، یونس. سواد رسانه ای چیست؟ روزنامه همشهری. 25 خرداد. 1388

2.عیدی زاده، طاهره. سواد رسانه ای و انتخاب بازیهای رسانه ای. کتاب ماه علوم اجتماعی(69)، 88-83. 1392

3.حسینی، سید بشیر. صلواتیان، سیاوش. معتضدی، سینا. الگوی بومی ارتقاء سطح سواد رسانه ای نوجوانان در ایران. اولین کنفرانس بین المللی سواد رسانه ای در ایران 1393

سواد رسانه ای/ توانایی های حاصل از سواد رسانه ای

سواد رسانه ای/ توانایی های حاصل از سواد رسانه ای

در قسمت های پیشین با هم درباره « سواد رسانه ای » و الزامات آن مباحثی را مرور کردیم و حتی مقایسه نه چندان امیدوار کننده ای هم داشتیم بین وضعیت « سواد رسانه ای » در ایران و کشورهای دیگر و گفتیم که متاسفانه لزوم پرداختن به این نوع از سواد هنوز در کشورما احساس نشده و این درحالی است که ایران چه بسا بیشتر از سایر کشورها مورد هجوم رسانه ای فرهنگ ها و دیدگاه های مختلف ، بخصوص از سوی غرب است .
صبح رانکوه / رضا سیف پور:
در ادامه نیز به این مهم پرداختیم که آموزش این دانش جدید در دنیای معاصر تا چه حد برای ما و بخصوص فرزندان مان مفید است و از اینرو باید هر چه زودتر در نظام آموزش رسمی کشور گنجانده شود اما ممکن است این سوال پیش آید که در پی آشنایی و تسلط هر یک از افراد جامعه  بر « سواد رسانه ای » چه توانایی هایی برای فرد حاصل می شود؟ و این توانایی ها به چه کارمان می آید؟ این موضوع مهمی است که می خواهیم در این بخش به آن بپردازیم . لذا به نظر می رسد بهتر است از همین ابتدای امر به پنج توانایی بسیار مهم حاصل از تسلط بر « سوادرسانه ای » اشاره کنیم :
  1. توانایی استفاده صحیح از تکنولوژی رسانه

عصر حاضر را « عصر رسانه ها » گویند و از این منظر مهمترین ویژگی این عصر معطوف به مهمترین ویژگی « رسانه »  یعنی « پردازش » ، « تولید » و « تبادل اطلاعات » است . آموزش « سواد رسانه ای » کمک می کند تا شهروندان بتوانند به درستی از ابزارهای رسانه ای موجود برای نیل به اهداف سه گانه فوق بهره ببرند .  متاسفانه در حال حاضر اکثر کاربران رسانه های مختلف ، تنها « مصرف کننده پیام » هستند و از این ابزار نه تنها برای « تولید پیام » هیچگونه استفاده ای نمی برند بلکه اساسا قابلیت آن را هم در خود احساس نمی کنند . گروه عظیم دیگر هم از ابزارهای رسانه ای تنها برای تبادل پیام و اطلاعات استفاده می برند حال آنکه کوچکترین اطلاعی از الزامات امنیتی این کار ندارند و در این مسیر ، « اطلاعات » یا گرانبهاترین کالای عصر حاضر را با خطر مواجه می سازند . در حوزه پردازش اطلاعات، وضعیت از این هم بدتر است . بطوریکه امروزه می بینیم بیشتر مردم بدون توانایی پردازش اطلاعات دریافت شده به مریدان چشم و گوش بسته رسانه ها تبدیل شده اند . این خطر بزرگی است که آینده بسیاری از کشورها از جمله ایران را مورد تهدید قرار می دهد زیرا رسانه از این منظر ابزارکارآمدی در جهت « سلطه » محسوب می شود .

  1. توانایی کسب نگاه انتقادی و نه منفعلانه

« سواد رسانه ای » به ما کمک می کند تا به محصولات رسانه ای که در اختیار ما قرار می گیرند نگاهی انتقادی ، پرسشگر و تحلیلی داشته باشیم . این نگاه باعث می شود تا بتوانیم درک درستی از اطلاعات بدست آمده پیدا کنیم . به عبارت دیگر هیچیک از ما به عنوان مخاطب ، بدون در اختیار داشتن دانش رسانه و سواد نقد آن ، هرگز نمی توانید رسانه خود را به شکل درستی ارزیابی نموده و به تحلیل و نقد درست آن بپردازید . اینگونه ، چه بسا کم کم به مخاطبینی منفعل و واداده ! در مقابل فرمان های مغزی رسانه ها بدل شویم . از اینرو امروزه مساله نقد رسانه از اهمیت فراوانی برخوردار است چراکه انسان قرن بیست و یکم با ورود به هزاره سوم و مواجهه با مفاهیمی همچون « جامعه اطلاعاتی » ، متاثر از روابط چند جانبه تقابلی ، به ناچار باید از امکانات رسانه ها برای پوشاندن خلاء بی اطلاعی خود استفاده کند . لذا بیم آن می رود که اطلاعات دریافت شده ، اطلاعات اساسی و یا صحیح نباشند . ناگفته پیداست امروزه « اطلاعات » و صحت آن اهمیت زیادی دارد و یافتن اطلاعات صحیح در این دریای بیکران اطلاعاتی ممکن نخواهد بود مگر با تحصیل دانش مناسب و متناسب با ویژگی های رسانه و قابلیت نقد تمام آنچه در جهان می گذرد.  این قابلیت را با کمی پشت کار و تمرین ، آموزش « سواد رسانه ای » در اختیار مخاطبین قرار می دهد .

http://emrooznameh.com/images/docs/files/000005/nf00005437-1.png
  1. توانایی مقابله با  تأثیرات ناشی از تکنیک های رسانه ای

بطور ذاتی رسانه ها برای القای مطمئن پیام به مخاطبین خود از تکنیک های مختلفی استفاده می کنند همچون ؛ تحریف، کلیشه‌سازی، تبلیغات و …. . شاید کمتر کسی باور کند ؛ میلیونها واژه ای که روزانه از سوی دستگاه های رسانه ای و تبلیغاتی غربی به سوی ما شلیک می شود، از پشتوانه نظری و علمی دقیق در حوزه های روان شناسی، جامعه شناسی و علوم ارتباطات برخوردار است.  بدیهی است ، برای ایفای نقش یک مخاطب آگاه و کنشگر و نه مخاطبی منفعل و از پیش باخته ، باید با دانش ، تئوری و تکنیک های رسانه ای روز آشنا شد.  اکنون رسانه ها آنقدر قدرتمندند که می توانند مطابق سیاستگذاری های مدیران رسانه و با بهره گیری از تکنیک های پیشرفته از یک اتفاق یکسان اخبار کاملاً متناقضی را تولید و سپس به بازار و مخاطب عرضه نمایند . اکنون این تکنیک ها آنقدر اثرگذارشده اندکه در مواردی مدیران رسانه ای ، قدرتمندانه می گویند؛  پیامتان را در اختیار ما قرار دهید تا ما با تکنیک مناسب پیام را بر تکنیک بار کنیم و در نهایت تإثیر آن را بر مخاطب تضمین نماییم . این یعنی تسلط « تکنیک » بر « پیام » . به همین خاطر داشتن یکسری مهارت های اولیه در مواجهه با رسانه ها کاملا ضروری به نظر می رسد . این مهارت ها در مجموع تحت عنوان « سواد رسانه ای » در کشورهای مختلف و در مقاطع مختلف تحصیلی به فرزندان تا بزرگسالان آموزش داده می شود . متخصصان « سوادرسانه ای » سعی می کنند تا به مخاطبین بیاموزند ؛ هر رسانه ای معنایی خاص خلق می کند که در آن به صورت متفاوت از واژگان، تکنیک ها ، سبک ها یا اخلاقیات و باورهایی خاص استفاده شده است . آنها به ما می آموزند چه تکنیکی و چرا استفاده شده است؟ به این ترتیب توسعه مهارت های « سواد رسانه ای » ما را قادر می سازد نه تنها متون رسانه ای را درک و رمزگشایی کنیم، بلکه از اصول هنری منحصربه فرد هریک از آنها متمتع شویم.

  1. توانایی تجزیه و تحلیل پیام های رسانه ای

اگر بتوانیم نگاهی انتقادی به رسانه ها داشته باشیم ، به آن معنی است که توانسته ایم به تدریج به این توانایی دست یابیم که پیام های مختلف رسانه ای را از زوایای مختلف اجتماعی، سیاسی و حتی اقتصادی تجزیه تحلیل کنیم و این توانایی مهم ، پس از تسلط بر « سواد رسانه ای» در اختیار ما قرار می گیرد . توانایی و قدرت دسترسی درست به پیام و سپس ، تحلیل و ارزیابی منطقی آن و در نهایت تلاش برای  انتقال اطلاعات و پیام‌های رسانه‌ای حاصل که می‌توانند در چارچوب‌های مختلف چاپی ، صوتی ، تصویری و …. عرضه شود قابلیت مهمی است که از طریق ارتقای سطح « سواد رسانه‌ای » بدست می آید . « سواد رسانه‌ای » باعث می شود تا در کنار آموختن نحوه درست خواندن و مواجهه با ظاهر پیام‌های رسانه‌ای ، خواندن سطرهای نانوشتۀ رسانه‌های نوشتاری، تماشای پلان‌های به نمایش درنیامده رسانه های دیداری و یا شنیدن صداهای پخش‌نشده از رسانه‌های شنیداری را نیز یاد بگیریم . به عنوان مثال ؛ مخاطبی که برخوردار از دانش «  سواد رسانه‌ای » است ، از اهداف و میثاق‌های رسانه‌ها خبر داشته ، از آنها به طرزی آگاهانه استفاده می‌کند و می تواند با کنار هم قرار دادن پیام های مختلف به تحلیل درست و منحصر به فرد خود دست می یابد نه تحلیلی خاص که رسانه مبداء در تلاش است تا آن را به مخاطب خود القاء نماید . چنین مخاطبی با آموختن نقش مولفه های انتقال پیام ازجمله متن ، تصویر و صدا و نیز سایر جلوه‌های ویژه در کنار آگاهی از وضعیت موجود سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی دنیای پیرامون در مکاشفه ای لذت بخش پس پرده هر متن ، تصویر یا صوت را درمی یابد و این توانایی لذت بخش دیگری است که در سایه آموزش « سواد رسانه ای » حاصل می شود . این توانایی جذاب باعث کسب توانایی نتیجه‌گیری در مورد روابط علّی و معلولی میان گزارش‌های مختلف رسانه‌ها و مناسبات اجتماعی نیز می شود .

  1. توانایی اتخاذ رژیم مصرف رسانه‌‌ای مناسب

در سایه برخورداری از « سواد رسانه‌ای » می‌توانیم به درستی تصمیم بگیریم که چه مقدار و چگونه از غذاهای رسانه‌ ای که در احتیارمان قرار گرفته است استفاده کنیم . به عبارت دیگر افـرادی کـه از آموزش های درست « سواد رسانه ای » برخوردار شده اند ، از بینش و قدرت تشخیص بالاتری نسبت به دیگران در حوزه رسانه های گوناگون برخوردارند . آنها از آنجا که توانایی و مهارت های بسیار پیشرفته تعبیر و تفسیر انواع پیام ها در ابعاد مختلف را یاد گرفته اند می توانند به نحو مطلوب تری نوع رسانه و میزان بهره مندی از هر رسانه را برای خود و اطرافیانشان سازماندهی کنند. این مهارت بـه آنها قدرت گزینشگری بیشتری می بخشد تا بتوانند طراحی درستی از میزان حضور رسانه در زندگیشان داشته باشند . بدین مفهوم کـه افراد واجد « سواد رسانه ای » میدانند چطور مفیدترین پیام ها را از حیث ادراکی، احساسی، اخلاقی و زیبا شناختی ، انتخاب کنند . چنین مخاطبانی بیشترین میزان کنترل را بر پیام های رسانه ای و در عین حال بر اعتقادات و رفتار خود و اطرافیانشان دارا هستند . به این توانایی مهم اتخاذ « رژیم رسانه ای » مناسب اطلاق می شود .
عدم برخورداری از این مهارت ، شبیهبه این است که ما دردنیای محصور و بسته ای گرفتار شویم که رسانه ها برای ما ایجاد کرده اند و ناگزیز باشیم بدون هیچ مقاومتی مضامین، ارزشها، اعتقادات و تفاسیری را که رسانه ها برای ما عرضـه میکنند دریافت کرده و بپذیریم . حال آنکه از قضا کلید رهایی از این زندان هم می تواند در اختیار خودمان باشد و آن کلید دانش « سواد رسانه ای » است .
*********
بدیهی است این توانایی های پنجگانه به خودی خود توانایی های باورنکردنی و اعجاب آوری هستند که برخورداری از آنها در دنیار رسانه ای شده امروز بسیار ضروری به نظر می رسد . جادارد نظام آموزش رسمی مان شامل آموزش و پرورش و دانشگاه ها به خود بیایند و با درک این مهم « سواد رسانه ای » را در سر لوحه برنامه های آموزشی خود قرار دهند ./

منبع: امروز نامه

شبکه‌ های اجتماعی مجازی و اهمیت سواد رسانه ای/رحمانپرست

مقدمه: شبکه‌ های اجتماعی مجازی(Social network) ، نسل جدیدی از وب‌سایت‌ها هستند که این ‌روزها در کانون توجه کاربران به ویژه ایران قرار گرفته‌اند. آمارهای مربوط به استقبال از شبکه‌‌های‌اجتماعی هم‌چنان رو به رشد است. این گونه سایت‌ها بر مبنای تشکیل اجتماعات آنلاین فعالیت می‌کنند و هر کدام دسته‌ای از کاربران اینترنتی با ویژگی خاصی را گرد‌ هم می‌آورند.این در حالی است که سوالات اساسی در کاربرد و نحوه و میزان استفاده و سواد رسانه ای مورد نیاز، مطرح است که در این نوشته در صدد پاسخ به آن است.
شبکه‌‌های‌اجتماعی را گونه‌ای از رسانه‌های‌اجتماعی می‌دانند که امکان دستیابی به نحوه جدیدی از برقراری ارتباط و به اشتراک‌گذاری محتوا در اینترنت را فراهم آورده‌اند. تقریباً می‌توان گفت که بیشتر شبکه‌‌های‌اجتماعی مطرح در دنیا، از سوی مؤسسات مطرح و وابسته به ایالات متحده تأسیس و حمایت شده‌اند و سهم دیگر کشورها در ایجاد و توسعه‌ی جهانی شبکه‌های اینترنتی بسیار کم بوده است. میلیاردها نفر از کاربران اینترنت عضو صدها شبکه‌اجتماعی مختلف هستند و بخشی از فعالیت آنلاین روزانه‌شان در این سایت‌ها می‌گذرد. از سایت سیکس‌دگری به‌عنوان نخستین شبکه‌ی اجتماعی یاد کرده‌اند. این وب‌سایت در سال ۱۹۹۷ راه‌اندازی شد که به‌کاربرانش اجازه می‌داد پروفایل (صفحه‌‌ای شخصی شامل مشخصات و تصاویر فردی) بسازند و لیستی از دوستان‌شان ایجاد کنند. متفاوت با نسل «وب ۱» یعنی اینترنت در قرن گذشته که کاربران نقشی کمرنگ و یک‌‌سویه در دنیای مجازی داشتند.این بار در پایگاه‌‏های «وب ۲» تعامل اهمیت بیشتری پیدا کرد و نقش کاربران برجسته‌تر شد.بطوریکه با گسترش فضای وب ۲یی کم‏کم سروکله‌ی شبکه‌ های اجتماعی جدی‌تر پیدا شد که در سال‌های بعد هر کدام به غول‌های اینترنتی تبدیل شدند. حتی درباره‌ی سگ‌ها و گربه‌ها نیز شبکه‌ های اجتماعی راه ‏اندازی شده است مانند داگزتر (Dogster) و کتز‌تر (Catster) !
اورکات (Orkut)، های‌فایو (Hi5)، مای‌اسپیس (MySpace) و توییتر(Twitter) و فیس‌بوک (Facebook) لست اف.ام (Last.fm) با محور موسیقی ،گودریدز (GoodReads) با محور کتاب کیو،زون (Qzone)مورد علاقه چینی‌ها فلیکر (Flickr) با محور عکاسی، لینکدین(LinkedIn) با کاربری تجاری و یوتیوب (YouTube) با محور اشتراک فیلم از مهم‌ترین این شبکه ها هستند که همگی از سال‌های ۲۰۰۳ به این سو شروع به فعالیت کردند.
شبکه‌‌های اجتماعی و سواد رسانه‏ای
در سیاست گذاری‌های رسانه‌ای و اجتماعی در دنیا سال هاست که مسئله ای با‎عنوان “سواد رسانه ای”، «سواد دیجیتالی» و «سواد اینترنتی» مطرح شده اند. سواد رسانه‌ای به زبان ساده عبارت است از: «مجموعه‏ مهارت هایی که شهروندان برای مواجهه با رسانه های جدید لازم است بیاموزند.» در اغلب کشورهای دنیا با حمایت های مستقیم و غیرمستقیم دولتی، آموزش های لازم از طریق رسانه ها و برقراری دوره های آموزشی به شهروندان ارائه می شود تا نحوه مواجهه با رسانه ها را فرابگیرند. در برخی کشورها این سطح آموزش حتی به کتاب های درسی مدارس نیز رسیده است و شهروندان از همان سنین کودکی و نوجوانی به سلاح سواد رسانه ای مجهز می شوند. در ایران اما سواد رسانه‌ای هنوز از سطح یک شوخی آکادمیک فراتر نرفته و مشخص نیست چه زمانی آموزش آن در سطح گسترده و عمومی مورد توجه قرار خواهد گرفت‌! تنها اطلاع درست از این امکانات و فرصت هاست که امکان مقابله با تهدیدها و آسیب ها را محدود کرده و خطر سوءاستفاده های احتمالی را کاهش می دهد سواد رسانه ای شامل اطلاعات اولیه درباره قابلیت ها، فرصت ها و نحوه به کارگیری تکنولوژی های جدید و آسیب های احتمالی و نحوه مقابله با آن‎هاست. لزوم فراگیری آن در استفاده از وب‏سایت‏های شبکه‏ اجتماعی اهمیتی دوچندان پیدا می کند.
شبکه‌ های اجتماعی در ایران
کاربران اینترنتی ایرانی در استفاده از شبکه‌ های اجتماعی همپای کاربران سراسر جهان حرکت کرده‌اند.در ایران هرچند مراجعه به شبکه های اجتماعی جرم نیست اما استفاده از فیلترشکن ها که لازمه رسیدن به اکثر این شبکه‌های اجتماعی خارجی است جرم محسوب می‌شود. از میان تجربه‌های ایرانی راه‌اندازی وب‌سایت‌های شبکه‌ی اجتماعی، تنها نمونه‌ی موفق و قابل توجه کلوب (Cloob) است که همچنان مورد اقبال کاربران داخل کشور قرار دارد و در سال‌های اخیر همواره از پایگاه‌های اینترنتی برتر ایران بوده است.
تفاوت‌های شبکه‌های‌اجتماعی:

تفاوت‌هایی که وب‌سایت‌های شبکه اجتماعی در اهداف اولیه‌شان تعریف کرده‌اند و امکانات متفاوتی که در اختیار کاربران قرار می‌دهند، باعث شده افرادی با ویژگی‌های متفاوت به عضویت آنها درآیند. البته بین استفاده از این سایت‌ها هم‌پوشانی هم دیده می شود و اغلب کاربران اینترنتی عضو بیشتر از یک شبکه اجتماعی هستند.
بدین ترتیب می‌توان گفت هر وب‌سایت شبکه اجتماعی که یک اجتماع آنلاین محسوب می‌شود، پاتوق گروهی از کاربران با ویژگی‌های خاصی است.
سخن آخر اینکه: ابزارهای ارتباطی مانند بسیاری از ابزارها می توانند جنبه مثبت و منفی داشته باشند. بجای حذف آن باید روش درست استفاده از آن را آموزش داد. در این بیان بالا بردن سواد رسانه ای کاربران بسیار مهم است و باعث کم شدن آسیب ها و تهدید های این عرصه می شود.
* علی رحمان‌پرست – فعال فرهنگی- دانشگاهی
منابع:
– رحمان‌زاده(۱۳۹۳) سید علی، کارکرد شبکه‌های اجتماعی در عصر جهانی شدن،
– محمودی(۱۳۹۳)علیرضا، و دیگران، شبکه‌های اجنماعی؛ ابعاد و مفاهیم
– wikipedia.org
– www.hamshahrionline.ir
– www.tebyan-babol.ir


رویکردهایی به سواد رسانه ای
مشخصات کتاب:
سرشناسه: سیلوربلات، آرت، 1949 - م.
.Silverblatt, Art
عنوان و نام پدیدآور: رویکردهایی به سواد رسانه ای/ آرت سیلور بلات، جین فری، باربارا فینان ؛ مترجم امیر یزدیان.رویکرد تحلیلی در سواد رسانه ای / یزدیان.
مشخصات نشر: قم: صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران، مرکز پژوهش های اسلامی، 1393
مشخصات ظاهری: 415 ص.
ISBN: 978–964–514–340–2 150000 ریال؛.
وضعیت فهرست نویسی: فیپا
یادداشت: کتابنامه: ص.
یادداشت: عنوان اصلی: .Approaches to media literacy : a handbook 2nd ed
موضوع: سواد رسانه ای -- دستنامه ها
شناسه افزوده: فری، جین، 1941 - م.
شناسه افزوده: Ferry, Jane
شناسه افزوده: فینان، باربارا، 1937 - م.
شناسه افزوده: Finan, Barbara
شناسه افزوده: یزدیان، امیر، 1363 - ، مترجم
شناسه افزوده: صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران، مرکز پژوهش های اسلامی
رده بندی کنگره: 1393 93 س 9 س / 96 P
رده بندی دیویی: 23 / 302
شماره کتابشناسی ملی: 3478542
ص: 1
عناوین اصلی کتاب شامل:
اشاره؛ پیش گفتار؛ تحلیل ایدئولوژیک؛ تحلیل حسب حال گونه؛ تحلیل ارتباطات غیر کلامی؛ تحلیل اسطوره شناختی؛ تحلیل عناصر تولید؛ پی نوشت ها

مطالعه آنلاین کتاب در سایت

فرمت apk برای موبایل و تبلت اندروید (جدید)
apk :دانلود کتاب به فرمت apk برای موبایل و تبلت اندروید نسخه 2 به بالا

حجم فایل : 5.3MB

راهنمای استفاده از این نرم افزار را می توانید در این قسمت مشاهده نمایید.

در صورت مشاهده مشکل و خطا در این نرم افزار و یا خرابی لینک در این قسمت به ما اطلاع رسانی نمایید.

فرمت apk برای موبایل و تبلت اندروید
apk :دانلود کتاب به فرمت apk برای موبایل و تبلت اندروید تا نسخه 2

حجم فایل : 837KB

راهنمای استفاده از این نرم افزار را می توانید در این قسمت مشاهده نمایید.

در صورت مشاهده مشکل و خطا در این نرم افزار و یا خرابی لینک در این قسمت به ما اطلاع رسانی نمایید.

فرمت ghm برای درج در بازار موبایل های اندروید، آی او اس و ویندوز فون
ghm :دانلود کتاب به فرمت ghm برای درج در بازار موبایل های اندروید، آی او اس و ویندوز فون

حجم فایل : 1.1MB

راهنمای استفاده از این نرم افزار را می توانید در این قسمت مشاهده نمایید.

در صورت مشاهده مشکل و خطا در این نرم افزار و یا خرابی لینک در این قسمت به ما اطلاع رسانی نمایید.

فرمت jar برای موبایل های قدیمی مانند جاوا و سیمبین
jar :دانلود کتاب به فرمت jar برای موبایل های قدیمی مانند جاوا و سیمبین

حجم فایل : 769KB

راهنمای استفاده از این نرم افزار را می توانید در این قسمت مشاهده نمایید.

در صورت مشاهده مشکل و خطا در این نرم افزار و یا خرابی لینک در این قسمت به ما اطلاع رسانی نمایید.

فرمت gh برای درج در بازار کتاب نسخه ویندوز و لپ تاپ
gh :دانلود کتاب به فرمت gh برای درج در بازار کتاب نسخه ویندوز و لپ تاپ

حجم فایل : 4.5MB

راهنمای استفاده از این نرم افزار را می توانید در این قسمت مشاهده نمایید.

در صورت مشاهده مشکل و خطا در این نرم افزار و یا خرابی لینک در این قسمت به ما اطلاع رسانی نمایید.

فرمت epub برای استفاده در سیستم های مختلف  با نمایش ساختار اصلی کتاب
epub :دانلود کتاب به فرمت epub برای استفاده در سیستم های مختلف

حجم فایل : 823KB

راهنمای استفاده از این نرم افزار را می توانید در این قسمت مشاهده نمایید.

در صورت مشاهده مشکل و خطا در این نرم افزار و یا خرابی لینک در این قسمت به ما اطلاع رسانی نمایید.

فرمت pdf برای استفاده در سیستم های مختلف  با نمایش ساختار اصلی کتاب
pdf :دانلود کتاب به فرمت pdf برای استفاده در سیستم های مختلف با کیفیت بالا

حجم فایل : 3.9MB

راهنمای استفاده از این نرم افزار را می توانید در این قسمت مشاهده نمایید.

در صورت مشاهده مشکل و خطا در این نرم افزار و یا خرابی لینک در این قسمت به ما اطلاع رسانی نمایید.

فرمت html برای استفاده در سیستم های مختلف
html :دانلود کتاب به فرمت html برای استفاده در سیستم های مختلف

حجم فایل : 1.5MB

راهنمای استفاده از این نرم افزار را می توانید در این قسمت مشاهده نمایید.

در صورت مشاهده مشکل و خطا در این نرم افزار و یا خرابی لینک در این قسمت به ما اطلاع رسانی نمایید.


آثار یافت شده بر اساس نام نویسنده (262اثر )
نمایش کتابخوان در سایت و وبلاگ شما


ضرورت سواد رسانه ای درفضای مجازی

درقرن اخیر از سواد رسانه ای ، به عنوان سواد جدید یاد می شود.همچنین با افزایش دسترسی به رسانه های تعاملی، آسیب های اجتماعی جدیدی در جامعه بروزکرده است که میزان سواد رسانه ای کاربران، در آن نقش دارد.

چکیده :
درقرن اخیر از سواد رسانه ای ، به عنوان سواد جدید یاد می شود.همچنین با افزایش دسترسی به رسانه های تعاملی، آسیب های اجتماعی جدیدی در جامعه بروزکرده است که میزان سواد رسانه ای کاربران، در آن نقش دارد.مهمترین مساله این است که میزان سوادرسانه ای دانش آموزان درچه سطحی است و ارتباط بین سوادرسانه ای و آسیب های اجتماعی

نوپدید فضای مجازی چگونه است؟
با توجه به زندگی درعصر اینترنت و استفاده روزافزون دانش آموزان ازاین رسانه تعاملی، و ازسویی افزایش آسیب های اجتماعی نوپدید فضای مجازی، ارتقای سواد رسانه ای می تواند نقش موثری درکاهش این نوع آسیب ها واستفاده نقادانه وهوشمندانه ازاینترنت داشته باشد. موثرترین راه برای کاهش آسیب های اجتماعی نوپدیدناشی از فضای مجازی و رسانه ها،علاوه بر تصویب قوانین،کسب آموزش های تخصصی و امنیتی استفاده از اینترنت و در مجموع،ارتقای سطح سوادرسانه ای است.

مقدمه:
فضای مجازی نوعی اجتماع و همزیستی بزرگی است که میلیون ها رایانه و کاربران آن در سراسر جهان به هم می پیوندند.امروزه در یک جهان رسانه ای شده زندگی می کنیم و زندگی ما به رسانه ها وابسته است به گونه ای که ،رسانه ها و به طور ویژه، رسانه های تعاملی(اینترنت)، جایگاه مهمی رابه خود اختصاص داده اند.این رسانه ها دربین دانش آموزان( نوجوانان و جوانان)، جذابیت خاصی دارند آنگونه که زندگی بسیاری از این گروه سنی به رسانه ها و بویژه رسانه های تعاملی پیوند خورده است.فناوری های جدید اطلاعاتی و ارتباطی،جنبش جهانی در حوزه ارتباطات و انتقال محتواهاو پیام های ارتباطی در سریع ترین زمان ممکن، به وجود آورده اند.از سویی دیگرهمین فناوری های جدید باعث تسهیل انجام خلاف قانون و رشد جرایم با استفاده از شیوه های جدید شده اند.دراین مقاله اشاره کوتاهی به جنبه های مختلف سوادرسانه ای وضرورت ارتقای آن شده است.

تعریف وتوضیح سوادرسانه ای :
سوادرسانه ای، مهارتی است که لازم است دانش آموزان درکناراستفاده ازرسانه ها و به خصوص اینترنت به عنوان یک رسانه تعاملی،به آن مجهز شوند.استفاده از رسانه هابدون داشتن سوادرسانه ای، می تواند با اثرات نا مطلوبی همراه باشد.به ویژه آنکه با فاصله اطلاعاتی و مهارتی بین جوانان با والدین از یکسو وتنوع وتخصصی شدن رسانه های جدید، لزوم ارتقای مهارت های سوادرسانه ای دو چندان می شود.
سوادرسانه ای می تواند همچون یک ناظر هوشمند و درونی شده، رژیم مصرف رسانه ای جوانان راتنظیم کند.معمولا وقتی تاثیرات نامناسب انواع رسانه ها مانند برنامه های رسانه ای غیرمجاز،بازی های رایانه ای،شبکه های ماهواره ای برون مرزی ، استفاده نابجا ازاینترنت و...بر جوانان به صورت افت تحصیلی، مشکلات اخلاقی و رفتاری و آسیب های اجتماعی آشکارمی شود، به راه های درمانی اندیشیده می شود.درحالی که بهتر است این گروه را به ابزارنیرومندتری به نام سوادرسانه ای مجهز سازیم تاخود به کمک والدین و سایر منابع مفید،فعالانه دست به گزینشگری وپالایش بزنند و رژیم مصرف رسانه ای خود را تنظیم و کنترل کنند.
سهم سواد رسانه ای در فرهنگ ما بسیار اندک است و این امر موجب نگرانی شده است؛ زیرا ما در یک محیط رسانه ای زندگی می کنیم و بایدتمامی اطلاعات عملکردی جامعه را بدانیم.

تاریخچه بحث سواد رسانه ای :
تاریخچه پیدایش سواد رسانه ای، به سال ۱۹۶۵ باز می گردد. مارشال مک لوهان اولین بار در کتاب خود تحت عنوان "درک رسانه: گسترش ابعاد وجودی انسان"، این واژه را بکار برد و نوشت: زمانی که دهکدۀ جهانی تحقیق یابد، لازم است انسان ها به سواد جدیدی بنام سواد رسانه ای دست یابند ، اما "تئوری سواد رسانه ای شناختی" توسط جیمز پاتر (متولد ۱۹۵۸ در انگلستان) مطرح شده است.
دهه های ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ را باید دهه های پیوند و ارتباط این حوزه؛ یعنی حوزه سواد رسانه ای با تفکرات انتقادی دانست. در این سالها، دپارتمان های دانشگاهی تحلیل فیلم در سراسر ایالات متحده و انگلستان، کار خود را آغاز کرده و فیلم های روز را مورد تحلیل قرار دادند.
اینگونه از سواد، در کانادا به عنوان اولین کشور، به صورت رسمی از طرف نظام آموزش و پرورش پذیرفته و جزء برنامه های درسی مدارس گنجانده شد .
برای اولین بار در سال ۱۹۲۹ گروه آموزشی لندن از معلمان خواست تا مهارت های خاص تحلیل و ارزش گذاری فیلم را به دانش آموزان بیاموزانند که این مسئله پس از سال ۱۹۹۰ نیز در آمریکا به طور جدی مورد توجه قرار گرفت.
کانادا یکی از قویترین جنبش های سواد رسانه ای را در دنیا دارد و سازمان "شبکه آگاهی رسانه ای" به عنوان سازمانی برجسته در این کشور مستقر است.
انگلستان و استرالیا در زمره ی پیشگامان و سرامدان آموزش سواد رسانه ای هستند.این رشد تا حدودی مدیون NGO ها یا انجمن ها و مؤسسات سواد رسانه ای و سازمان هایی بوده است که از اعضای آموزشگر تشکیل شده اند.همچنین،کانادا در مرحله ی بسیار پیشرفت ه ای از آموزش سواد رسانه ای است.برای مثال،در ایالت اونتاریو از سال ۱۹۸۷ به این سو،گذراندن درس هایی در این رشته در کلاس های مقاطع تحصیلی گوناگون ضروری است.کشورهای دیگر هم در این زمینه از قافله عقب نمانده و رشد خوبی داشته اند; از جمله زلاندنو،شیلی،هند،اسکاتلند،آفریقای جنوبی،ژاپن، فرانسه، ایتالیا، اسپانیا و اردن.جلب است،ایالات متحده که در این زمینه از دیگران دیرتر وارد گود شده بود،هم اکنون در زمره ی کشورهایی است که سرمایه گذاری هنگفتی در این رشته کرده است.
پیشگامان عرصه آموزش سواد رسانه ژاپن و کانادا می باشند که برای حفظ فرهنگ خود از کشورهای همسانه و جلوگیری از تحریف و تغییر در آنها اقدام به این کار کردند. در کشور کانادا از زمان کودکی در کتابهای درسی به آنها آموزش می دهند که این آموزش ها برای حفظ هویت ملی خود در برابر کشور همسایه آمریکا است.
در کشور ژاپن برای اینکه که فرهنگ و تمدن خود را از نفوذ بازدارد ابزارها و منابع زیادی را در اختیار مردم و نخبگان خود قرار داده است تا به هر صورتی در دو سطح اول به مردم خود نشان دهند که چطور می توان یک واقعیت رو وارونه نمایش داد که باور پذیر باشد و با گوشه ای از آن را به نفع خود تحریف کرد و با این آموزش ها قدرت استدلال و تجزیه و تحلیل مردمشان را ببرند و دوم اینکه فرهنگ خود را در قالب های مختلف رسانه ای فیلم و کارتون صدا بازی های رایانه ای و ... هم به مردم خود و هم جهانیان نمایش دهند.
پروژه های سواد رسانه ای در کشورهای گوناگون به لحاظی چند با هم تفاوت دارند; ازجمله تفاوت در بستر سیاسی، اجتماعی و فرهنگی موجود در بین کشورهای جهان اول و سوم.بسیاری از کارگاه ها و برنامه های سواد رسانه ای آمریکا حمایت گرانه و تدافعی هستند.آن ها تلاش دارند، مصرف کننده را در برابر پیام ها و تصویرهای اغواگران و برنامه های تفریحی، خبری و تبلیغی رسانه ها واکسینه کنند.در استرالیا بر جنبه های زیبایی شناسانه و معنی شناسی تأکید دارند. در بریتانیا و کشورهای آمریکای لاتین با زیر ذره بین بردن صنعت رسانه ای، سلطه ی کشورها و دولت را برای نیل به تواناسازی مصرف کنندگان رسانه، برجسته می سازند...
اهمیت آموزش رسانه ای موجب تأسیس بنیادهای معظمی مانند «بنیاد برتلزمن»شد تا برای پروژه های چندین میلیون دلاری در آلمان و آمریکا پذیره نویسی کنند.این بنیاد کار آموزش سواد رسانه ای در هریک از دو کشور آلمان و آمریکا را پیوسته بررسی و ارزیابی می کند. بنیاد علاقه مند است،سطح کنجکاوی روشنفکرانه و هشیاری شخصی دانشجویان را در ارتباط با رسانه ها ارتقا دهد.به همین ترتیب، امروزه در بسیاری از کشورهای جهان حتی مکان ها و فروشگاه هایی برای عرضه و فروش محصولات کمک آموزشی برای آموزش سواد رسانه ای ایجاد شده است. از جمله، مرکز معتبری با نام«مرکز سواد رسانه ای لس آنجلس»در لس آنجلس برپاست که چنین خدماتی را ارائه می دهد.مؤسسات و سازمان هایی هم به دنبال برگزاری کنفرانس های سالیانه هستند تا به رونق آموزش سواد رسانه ای کمک کنند;مانند کنفرانس ملی سواد رسانه ای لس آنجلس ۱در اکتبر ۱۹۹۶ و کنفرانس رهبری ملی درباره ی سواد رسانه ای موسسه آسپن ۲ در ۱۹۹۳.همچنین، ائتلاف ماساچوست برای سواد رسانه ای ۳در سال ۱۹۹۵ پاگرفت و شورای ملی رسانه راه دور مدیسون، وینسکانسن و پروژه سواد رسانه ای نیومکزیکو،امروزه در آمریکا به شدت فعال هستند.
ایران با وجود اینکه قدمت سواد رسانه ای در جهان به بیش از سه دهه می رسد اما زمان اندکی از ورود آن به ایران می گذرد. به همین خاطر، در کشور ما مبحث فوق العاده جوانی محسوب می شود که عمر آن تنها به ۳ الی ۴ سال می رسد.

آسیب های اجتماعی نوپدید فضای مجازی و رسانه ای:
رسانه ها درکنار کارکرد های مثبت ،کارکردمنفی نیز دارند و آسیب هایی از سوی آنها متصور است اما این آسیب ها راه حل های فردی و جمعی دارد.رسانه های نوین در خانواده، قدرت، مشارکت و مشروعیت سیاسی اثر دارند.یکی از راه های مقابله با آسیب های اجتماعی ناشی زا استفاده نامطلوب از رسانه ها،آموزش سوادرسانه ای است تا مخاطبان ، استفاده هوشمندانه ای از آنها داشته باشند..
نیاز به سواد رسانه ای در فضای رسانه ای امروززندگی هر روز رو به پیچیدگی می رودبخشی از این پیچیدگی ناشی از پیشرفتهای دنیای ارتباطات اس تاز این رو هر چه فناوریهای ارتباطات و اطلاعات بیشتر متحول می شوند، نیازما به یادگیری و آموزش برای درک دنیای جدید و استفاده ازابزارها و امکانات آن نیز افزایش می یابد،چراکه ضعف آموزش و آگاهی نسبت به دنیای ارتباطات و مقتضیات آن چیزی جزعقب ماندگی و تشدید آسیبها به همراه نمی آورد؛اولین چیزی که باید به آن بپردازیم بحث رسانه و سواد رسانه ای است ؛امروزه سواد تنها به معنای خواندن و نوشتن و توانایی درک مطلب نیست؛در دنیای امروز لزوما این مسئله را نمی توانیم سواد بدانیم وموضوع خیلی پیچیده تر از اینها است امروزه یادگیری دانش الکترونیک و فناوریهای جدید هم می توانند در این تعریف جای بگیرند.سیستم آموزش و پرورش امروز به نسبت گذشته خیلی تغییر کرده و با سواد به کسی گفته میشود که بتواند سیستم را تحلیل کندمفهوم سواد هر روز در حال پیچیده تر شدن است و همین پیچیدگی باعث می شودسیرآگاهی اجتماعی و حتی خود سواد بالاتر برودهمه این موارد پیچیدگی اجتماعی را در دنیای امروز به وجود می آوردزمانی که اجتماع رو به سمت پیچیدگی میرود، افراد باید با فرهنگ تر و با سوادترشوندکسی هم که در چنین شرایطی نتواند سیستم موجود را تحلیل کند کارش به سمت تنش و آسیب می رود .
در دوران معاصر که عصر جامعه اطلاعاتی نامیده می شود، رسانه های دیجیتال و اینترنت موجب ایجاد سواد دیجیتالی و رسانه ای شده اند. سواد رسانه ای را می توان در امتداد مفهوم تاریخی سواد دانست . سواد خواندن، سواد بصری و سواد کامپیوتری معادل سواد رسانه ای نیستند. در مقابل صرفا اجزای سازنده آن اند. سواد رسانه ای شامل تمام این توانایی های ویژه و نیز چیزهای دیگر است. اگر در درک آداب بصری و روایی مشکل داشته باشیم ، نمی توانیم از تلوزیون یا فیلم چیز زیادی بفهمیم. اگر نتوانیم از کامپیوتر استفاده کنیم، از آنچه به مرور زمان در مهم ترین رسانه رخ می دهد بی خبر می مانیم . سواد رسانه ای فراتر از این توانایی های ویژه است. چیزی است عمومی تر. تعریف سواد رسانه ای چنین است :
جیمز پاتر : "سواد رسانه ای" مجموعه ای از چشم انداز ها است که ما به طور فعالانه برای قرار گرفتن در معرض رسانه از آنها بهره برداری می کنیم تا معنای پیام هایی را که با آنها مواچه می شویم تفسیر کنیم.

"سواد رسانه ای" (Media Literacy) در یک تعریف بسیار کلی عبارت است از یک نوع درک متکی بر مهارت که براساس آن می توان انواع رسانه ها و انواع تولیدات آن ها را شناخت و از یکدیگر تفکیک و شناسایی کرد.
این درک به چه کاری می آید؟ به زبان ساده، سواد رسانه ای مثل یک رژیم غذایی است که هوشمندانه مراقب است که چه موادی مناسب هستند و چه موادی مضر؛ چه چیزی را باید مصرف کرد و چه چیزی را نه و یا این که میزان مصرف هر ماده بر چه مبنایی باید استوار باشد. سواد رسانه ای می تواند به مخاطبان رسانه ها بیاموزد که از حالت انفعالی و مصرفی خارج شده و به معادله متقابل و فعالانه ای وارد شوند که در نهایت به نفع خود آنان باشد. به دیگر سخن، سواد رسانه ای کمک می کند تا از سفره ی رسانه ها به گونه ای هوشمندانه و مفید بهره مند شویم.
در شرایط اشباع رسانه ای و در فضای موجود افراد در معرض حجم بالایی از اطلاعاتی هستند که هرگز به برخی از آن ها نیازی ندارند. به عنوان مثال امروزه بسیاری از نوجوانان در جهان، مارک ها و علائم تجاری بین المللی را به خوبی می شناسند اما این اطلاعات در هیچ زمینه ای به کار آن ها نمی آید؛ نه قدرت خرید دارند و نه قدرت مصرف، ولی چون در معرض آگهی های پیاپی قرار دارند، در این زمینه اطلاعات دارند. پس باید از پیام ها و اطلاعات اطرا ف مان براساس نیازهای مان استفاده کنیم تا دچار سردرگمی نشویم. سواد رسانه ای این امکان را هم در اختیار می گذارد.
سواد رسانه ای،به بیان کلی، تأکیدی است بر این مطلب که برخلاف تصور رایج،درک پیام های رسانه ای واساسا شیوه ی رفتار با رسانه، به دانش و مهارت خاصی نیاز دارد و در بیانی دقیق تر،عبارت است از مهارت تفکر استدلالی و نقاد به نحوی که مخاطب بتواند،درباره ی محتوای رسانه قضاوتی مستقل داشته باشد. به این ترتیب، سواد رسانه ای قبل از هر چیز دلالت دارد بر شیوه های خردمندانه بهره وری از رسانه و در لایه های عمیق تر عبارت است از،مهارت در تفکر انتقادی درباره ی منبعی که از آن اطلاعات دریافت می کنیم.
سواد رسانه ای بینندگان را قادر می سازد،روابط شان را با رسانه ها ارزیابی کنند از تجربه های شکل گرفته پیرامون تلویزیون اطلاع یابند و خود به تعریف ارزش ها در چارچوب این دانش جدید بپردازند.
سواد رسانه ای به زبان ساده عبارت است از مجموعه مهارت هایی که شهروندان برای مواجهه با رسانه های جدید لازم است بیاموزند.
آیا گریزی از این آسیب های ناشی از رسانه ها و تکنولوژی های جدید وجود ندارد؟ نمی توان حداقل تعداد قربانیان این رسانه های نوین را کاهش داد؟
بیشتر این قربانیان و آسیب دیدگان کسانی هستند که آگاهی کافی از امکانات و قابلیت های تکنولوژی های جدید را ندارند. حتی می توان مدعی شد اغلب کاربران اینترنت، تلفن همراه و سایر رسانه های جدید در ایران – حتی آن هایی که هنوز گرفتار آسیب ها نشده اند ، اطلاعات کافی درباره نحوه به کارگیری این تکنولوژی ها ندارند و تنها به دلیل جذابیت های این رسانه های جدید و رفع برخی نیازهای شان، کاربر این ابزارهای جدید شده اند.

اهداف سواد رسانه ای :
هدف سواد رسانه ای که خود ناظر بر اهمیت آن هم هست این است که به مردم کمک کند تا به شهروندانی پیچیده،یعنی شهروندانی آگاه و با ظرفیت های مورد نیاز جامعه ی امروزتبدیل شوند،نه به مصرف کنندگانی پیچیده...
در گامی فراتر می توان چنین اظهار داشت که هدف سواد رسانه ای ارتقای خود رهبری از طریق فرایندهای استدلال، تحلیل،مفاهمه و مهارت های ابزار وجود است.
بنابراین هدف اصلی سواد رسانه ای می تواند این باشد که بر اساس آن بتوان دید آیا بین محتوای یک رسانه به مثابه محصول نهایی با عدالت اجتماعی رابطه ای وجود دارد یا خیر. به عبارت بهتر، خواننده یا بیننده یا شنونده ی یک مضمون رسانه ای بهتر است رابطه و نسبت محتوای یک رسانه با عدالت را در نظر گرفته و نزدیکی یا دوری محتوای یک رسانه از عدالت را مورد توجه قرار دهد تا همیشه در ارتباط با رسانه به جای تسلیم بودن و یا تسلیم شدن به رابطه ی یک سویه و انفعالی، رابطه ای فعال تر و تعاملی تر داشته باشد.
محصول نهایی یک رسانه ممکن است بخشی از جهان یا شکل تحریف شده ای از آن باشد و یا حداقل در بازتاب دادن جهان ناموفق مانده باشد. محتوای رسانه می تواند در خدمت تثبیت یک جریان، گروه یا طبقه و یا در خدمت قدرت حاکمه باشد و آن طبقه و قدرت الزاماً عدالت جو، رهایی بخش و آزادی گرا نباشد.
هدف های سواد رسانه ای عموما تابعی هستند از شرایط زمانی و مکانی که معمولا به شکل پلکانی تعقیب می شوند; یعنی ممکن است در مراحل اولیه ی آموزش ساماندهی استفاده ی روزانه از رسانه ها هدف باشد،ولی بلافاصله و به محض ظهور اولیه نشانه ی توفیق در این مراحل هدف بالاتر عرض اندام می کنند.بنابر این،یکی از هدف های آموزش رسانه ای آن است که به دریافت کنندگان پیام های رسانه های جمعی کمک شود،به مشارکت کنندگانی آزاد در این فرایند تبدیل شوند تا این که منفعل، ساکن و مطیع در مقابل تصاویر و ارزش ها بنشینند که در یک جریان یک طرفه از منابع رسانه ای ارسال می شوند...هدف عملی سواد رسانه ای آن است که تماشاچیان و یا مخاطبانی بپرورد که به دنبال برنامه های باکیفیت باشند و حس منتقدانه ای از فرم،فرمت و محتوای رسانه های جمعی در آن ها شکوفا شود .

توانایی های مرتبط با سواد رسانه ای :
برخی از توانایی هایی که می توان در سایۀ سواد رسانه ای کسب کرد از این قرارند:

۱.توانایی استفاده از تکنولوژی روز از جمله کامپیوتر، برای پردازش و تولید اطلاعات؛
۲.توانایی نتیجه گیری در مورد روابط علّی و معلولی، میان گزارش های رسانه ها و واکنش عمومی؛
۳.توانایی تشخیص تأثیر تحریف، کلیشه سازی، تبلیغات و خشنونت در رسانه های دیداری؛
۴. توانایی تشخیص تفسیر و بوجود آوردن تصویرهای بصری؛
۵. فهم و نقد آثار و پیامدهای اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی محتوای رسانه ها؛
۶. فهم و نقد شرایط و مناسبات مادی تولید محتوای رسانه ای مثل آگهی های تجاری که در جهت تأمین منافع اقتصادی و کسب سود مادی صاحبان سرمایه است.

جنبه های سه گانه سواد رسانه ای عبارتند از:
الف: ارتقاء آگاهی نسبت به رژیم مصرف رسانه ای؛ و یا به عبارت بهتر تعیین میزان و نحوه ی مصرف غذای رسانه ای از منابع رسانه ای گوناگون که در یک کلام همان محتوای رسانه هاست.
ب: آموزش مهارت های مطالعه یا تماشای انتقادی
ج: تجزیه و تحلیل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی رسانه ها که در نگاه اول قابل مشاهده نیست.

مفهوم سواد رسانه ای دربرگیرنده سه مرحله است که تحقق این سه مرحله به توانمندسازی رسانه ای شهروندان منجر می شود: مرحله اول زمانی تحقق می یابد که افراد نسبت به اهمیت مدیریت رژیم رسانه ای خود (همانند رژیم غذایی) آگاه و حساس شوند یعنی بتوانند تصمیم بگیرند که چه مقدار از وقت خود را صرف توجه به انواع رسانه ها بکنند، به نحوی که قربانی اعتیاد و تخدیر رسانه ای نشوند.
مرحله دوم زمانی تحقق می یابد که فرد مهارتهای خاص توجه انتقادی به انواع محتواهای رسانه ای را فرا بگیرد. به عبارت دیگر یاد بگیرد که چگونه یک متن رسانه ای را تجزیه و تحلیل کند، پیام نهفته در یک محتوای رسانه ای را مورد نقد و پرسش قرار دهد و درک کند که چه چیزی در آن متن حاضر است و چه چیز غایب. در این مرحله افراد یاد می گیرند که چگونه بین خطوط را بخوانند و چگونه پرسشگری و تفکر انتقادی را پیشه خود سازند.
مرحله سوم، زمانی تحقق می یابد که افراد به مسایل عمیق تر فکر کنند. مثلاً اینکه تولیدکنندگان رسانه ای چه کسانی هستند؟ چه اهدافی دارند؟ چه کسی از تولیدات آنها و نحوه بازنمایی واقعیت های اجتماعی از سوی آنها سود می برد؟ و چه کسی ضرر می کند؟ در این مرحله افراد در تجزیه و تحلیل های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی خود بر شناخت معانی تجربیات رسانه ای خود و دیگران متمرکز می شوند و به این می اندیشند که تا چه حد رسانه های ارتباطی به تولید هژمونی فرهنگی، خلق شعور عامه و خلع سلاح گفتمان های رقیب کمک می کنند.

نتیجه گیری:
شما می توانید برای کاهش تاثیر برنامه سازی رسانه ها بر خودتان کارهای زیادی انجام دهید. در این مقطع کافی است بگوییم که قدرتمندترین استراتژی ها برای کاهش تاثیر برنامه سازی رسانه، افزایش آگاهی درباره اهدافتان، افزایش مهارت های پردازش اطلاعات، و ساخت دقیق ساختارهای دانشتان به جای پذیرش معنای سطحی ای است که رسانه ها مدام عرضه می کنند. وقتی از این استراتژی ها تبعیت کنید، در برنامه ریزی آنچه شما را برمی انگیزد و نیز در کسب لذت بیشتراز قرارگرفتن آگاهانه در معرض رسانه به قیمت از دست دادن ویژگی ناخود آگاهی بیش از پیش قدرتمند خواهید شد.