دین و زندگی تایباد

اللهم صل علی محمدوآل محمد

دین و زندگی تایباد

اللهم صل علی محمدوآل محمد

آنچه از سواد رسانه ای باید بدانی

  آنچه از سواد رسانه ای باید بدانی

م

نویسنده: ناصر اسدی
سواد رسانه ای یعنی دانش و مهارت کافی جهت دسترسی، ارزیابی، ارزشیابی و استفاده مناسب از پیام های رسانه ای. این توانایی از چهار بعد شناختی، احساسی، اخلاقی و زیبایی شناسی قابل بررسی است.
دانشجوی دکترای ارتباطات دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات naserasady@yahoo.com  سواد رسانه ای ابزاری است که مخاطبان را در برابر هجوم پیام های مخرب رسانه ای مایه کوبی می کند. این سلاح آگاهی بخش، به مخاطبان بینش و قدرتی می دهد تا در همه ابعاد شناختی، احساسی، اخلاقی و زیبایی شناسی دست به گزینش مناسب از محتوای رسانه ها بزنند. این شناخت، به ویژه در عرصه فناوری های نوین رسانه ای از جایگاه مهم تری برخوردار شده است. گستردگی و ضریب نفوذ بالای رسانه های دیجیتال، خود گویای اهمیت بیش از پیش این موضوع است اما آنچه پس از شناخت باید مورد توجه قرار گیرد، ساز و کارها و روش های کاربردی در تمرین و اجرای سواد رسانه ای است. در این نوشتار به این موضوعات پرداخته می شود. زمانی که از سواد صحبت می شود، دانش و مهارت خواندن و نوشتن به ذهن می آید. این اندیشه، بیانگر سنت قدیمی در نگاه به توانایی استفاده از ابزار رسانه ای است که تقریباً تنها به رسانه های نوشتاری اختصاص می یابد. در گذشته اگر کسی به این دو مهارت (خواندن و نوشتن) دست می یافت، با سواد بود و از این جهت می-توانست از اطلاعات متفاوت در دسترس، به نحو مطلوب بهره مند شود.
اما امروزه چنین نیست. این دو مهارت، نقطه آغازین باسواد شدن هستند. در واقع توانایی خواندن و نوشتن تنها ابزاری هستند که شخص را آماده می کنند تا به سواد مطلوب در زمینه شناخت و بهره مندی از رسانه ها دست یابد. امروزه که فضای اطلاعاتی را درک می کنیم، مردم با حجم بسیار زیادی از اطلاعات با تنوع و کثرت بیشمار رو به رو هستند. علاوه بر این، فناوری های نوین رسانه ای، ابزار و امکاناتی را در اختیار کاربران قرار داده که با استفاده از آنها، به میزان و تنوع تولید اطلاعات شتاب و رشد بیشتری بخشیده اند. بنابراین شناخت و نحوه تعامل با رسانه ها، تولیدکنندگان محتوا و محصولات رسانه ای تولید شده از سوی آنان، به مراتب دشوارتر شده است. در چنین فضایی مخاطب رسانه ها باید بداند که چه رسانه ای محتوای مطلوب وی را ارائه می کند، اصولاً چه محتوایی را نیاز دارد و چگونه می تواند به آن دسترسی داشته باشد. از تهیه یک رادیو یا روزنامه گرفته تا راه اندازی یک تارنما و مدیریت آن، همگی از مباحث سواد رسانه ای است.
سواد رسانه ای را می توان در دو بخش مورد توجه قرار داد : نخست داشتن شناخت نسبت به همه ابعاد مرتبط با موضوع، و دوم چگونگی به کارگیری این شناخت در بهره مندی بهینه از رسانه ها. این مهارت کاربردی را می توان در حوزه های کلان، مانند فردی و خانوادگی تا حوزه های کلان، مانند نظام آموزش مدرسه و دانشگاه و سطح عموم جامعه اعمال کرد.
 
تعاریفی از سواد
جیمز پاتر در کتاب خود، نظریه سواد رسانه ای (رهیافتی شناختی)، به تعریف های متنوع فراوانی از منابع گوناگون اشاره می کند که برخی از مهم ترین آنها به شرح زیر است :
  • چارچوبی برای دسترسی، تحلیل، ارزشیابی و راه اندازی رسانه
  • تباط در همه انواع رسانه های چاپی و الکترونیک، همانند دسترسی، درک، تحلیل و ارزیابی تصاویر، واژه ها و آواهای پرنفوذی که فرهنگ همیشگی رسانه های جمعی مان را می سازند.
  • توانایی مصرف انتقادی و ایجاد رسانه؛ آموزش سواد رسانه ای در پی آن است که به مصرف کنندگان رسانه، آزادی بیشتری دهد تا به رسانه ها دسترسی یافته و آنها را تحلیل، ارزشیابی و ایجاد کنند.
  • سواد رسانه ای را به عنوان توانایی دسترسی، تحلیل، ارزش یابی و آفرینش پیام ها در رسانه های گوناگون تعریف می کنند.
  • توانایی ایجاد مفاهیم شخصی که از طریق نشانه های دیداری و کلامی هر روز از تلویزیون، آگهی، فیلم و رسانه های دیجیتال می گیریم. سواد رسانه ای چیزی بیش از دعوت دانش آموزان به کشف رمز ساده اطلاعات است.
  • مهارت بازخوانی رسانه ها، واکنش مؤثر و توانایی نوشتن و بازنویسی.

اگر به همه تعریف ها دقت شود، می توان به چند واژه کلیدی در این رابطه رسید؛ توانایی دسترسی، تولید، تحلیل و مصرف انتقادی. در واقع تقریباً همه تعریف ها دست کم یکی از این توانایی ها را شامل می شود. بنابراین به طور خلاصه می توان گفت : سواد رسانه ای یعنی دانش و مهارت کافی جهت دسترسی، ارزیابی، ارزشیابی و استفاده مناسب از پیام های رسانه ای. این توانایی (چنان که پاتر گفته) از چهار بعد شناختی، احساسی، اخلاقی و زیبایی شناسی قابل بررسی است.

 

اهمیت سواد رسانه ای
زمانی که برای خرید خوراک، پوشاک، لوازم زندگی و . . . به فروشگاههای مرتبط می رویم، بی گمان می-دانیم چه می خواهیم و نیز می دانیم که کجا به دنبال چیزی برویم. برای اینکه نیازهای خود را از فروشگاه ها تأمین کنیم، حتما نسبت به خود فروشگاه، خوب و بد بودن مارک های گوناگون از اجناس و تمایزات آنها کم یا بیش اطلاعاتی داریم یا دست کم به دست می آوریم. در غیر این صورت خرید مناسب و سودمندی نخواهیم داشت.
به همین شیوه در بازار رسانه ای نیازمند شناخت و اقدام عقلایی هستیم. باید از نیاز خود آگاه باشیم. رسانه مناسب را بشناسیم. محتوای مورد نظر را برگزینیم و در نهایت آن را با نگاهی منطقی و انتقادی مصرف کنیم. چنین روندی البته به سادگی امکان  پذیر نیست زیرا رسانه ها این توانایی را دارند که مخاطب را در کنترل خود گیرند. آنها با شیوه های گوناگون مخاطبان خود را به سوی اهداف خود هدایت می کنند. به ویژه امروزه که با تولید و انتشار بیشمار اطلاعات از رسانه های بسیار فراوان رویارو هستیم.
در گذشته که تعداد و تنوع رسانه ها زیاد نبود، مخاطبان بهتر و عقلایی تر می توانستند دست به گزینش زنند. اگر چه رسانه ها اغلب کنترل مخاطبان را در دست داشته اند اما در زمان پیش از عصر اطلاعات، برخورد انتقادی با رسانه ها به پیچیدگی امروز نبود. امروزه با رشد و گسترش رسانه های جمعی (به ویژه رسانه های نوین) به مشکل تولید محتوای بیش از حد تصور، برخورد کرده ایم. برای نمونه در سال 2004 تنها در ایالات متحده حدود 65 هزار کتاب چاپ شده و این در حالی است که کتاب تنها یکی از رسانه-های جمعی است. به آمارهای جدول زیر مربوط به تولیدات رسانه ای توجه کنید 
 
رسانه
در ایالات متحده
در جهان
کتاب (عنوان ها در سال)
64711
968735
ایستگاه های رادیویی
12600
43973
ایستگاه های بخش تلویزیونی
1884
33071
روزنامه
2386
2386
نشریات دوره ای
20000
80000
نشریات تخصصی
10500
40000
خبرنامه ها
10000
40000
صفحه های آرشیوی وب
9^10*3
9^10*5/7
 
 
نه تنها امروزه اطلاعات در دسترس هر کسی هست بلکه با نرخ فزاینده ای پیوسته تولید می شود. امروزه با حضور تار جهان گستر و صفحات وب، شتاب تولید اطلاعات به طور باور نکردنی رو به فزونی است. این شتاب، خود نیاز به روز بودن مخاطبان را در پی دارد، به گونه ای که اگر بخواهید تنها خواندن کتاب ها را به روز پی  بگیرید، با مطالعه 24 ساعته نیز هرگز به روز نخواهید بود.
این حجم و شتاب تولید اطلاعات تنها در ایالات متحده به عنوان یکی از کشورهای توسعه یافته است اما در کشورها توسعه نیافته که در پی تقویت سواد رسانه ای هستند، وضع به مراتب بحرانی تر خواهد بود چرا که این کشورها بیشتر مصرف کننده تولیدات جوامع توسعه یافته هستند. در راستای <<رقابت>>(تهاجم) فرهنگی، وظایف بیشتری بردوش دست اندرکاران آموزش رسانه در کشوری چون ایران قرار دارد.
رئیس سازمان فناوری اطلاعات کشور در مصاحبه خبری با خبرنگار جوان انقلاب می گوید: حجم کل اطلاعات روی اینترنت در دنیا 4زتا بایت (1024 اگزابایت، یعنی یک میلیارد میلیارد بایت) است که تا دو سال آینده دو برابر خواهد شد. این در حالی است که (( هنم اکنون بالغ بر 72 درصد از محتوای فضای مجازی دنیا توسط آمریکا تولید می شود)). بنابراین با توجه به اینکه بیشتر حجم اطلاعات تولید و منتشر شده، بومی نیست باید ساز و کارهای بیشتر و قوی تر برای بهره مندی مناسب از این فضا فراهم کرد. از انجا که اغلب منابع خارجی را با زبان انگلیسی می توان مشاهده کرد، بدیهی است دانستن این زبان دریچه ای برای ورود به شناخت مسیر درست است.
شاید توجهی به برخی از آمارهای مربوط به تولید و گردش اطلاعات در فضای تار جهان گستر، جایگاه سواد رسانه ای را بهتر نشان دهد. هم اکنون کاربران اینترنت 2 میلیارد و 930 میلیون و 354 هزار و 300 نفر نفر هستند. 25 درصد از کل تعداد تارنماها (230213725)، پیوسته در حال تولید اطلاعات هستند. 6689 توییت در هر ثانیه (50میلیون در هر روز) نشان گر سرعت خبررسانی است. همچنین بارگذاری 860 عکس و ارسال 885/134/2 هرزنامه در هر ثانیه تنها بخشی از تنوع و شتاب تولید و پخش اطلاعات در فضای تار جهان گستر است.
رشد کمی و کیفی تولیدکنندگان محتوا در فضای اینترنت از چنان عظمتی برخوردار است که تصور آن نیز تقریباً غیرممکن است. برای نمونه در حالی که 460/732/31 نفر عضو در پینترست، 900/867/257 نفر عضو فعال توییتر، 100/464/410 نفر عضو فعال گوگل پلاس و 890/678/224/1 نفر عضو فعال فیس بوک هستند،  در هر ثانیه حدود 60 مطلب از سوی بلاگ نویس ها در فضای اینترنت منتشر می شود. همه این مطالب قطعاً ارزش مند نیست و باید در فرآیند پردازش اطلاعات پالایش شوند.
این آمار تنها گوشه ای کوچک از فضای رسانه های نوین است. آنچه باید در این راستا مورد توجه قرار گیرد، محتوای تولید و منتشر شده از سوی رسانه های گوناگون خبری و خبررسانی است که هر یک دارای اهداف و ساز و کارهای خاص خود است. همچنین رسانه هایی که در پی بازاریابی و کسب سود بیشتر هستند، موضوعی است که باید در قالب سواد رسانه ای بررسی انتقادی شوند.
براساس همین گزارش در هر ثانیه 40 هزار جست و جو تنها از طریق گوگل انجام می شود. این رقم در هر روز بیش از 5/3 میلیارد برآورد شده است. با توجه به اینکه موتورهای جست و جوی دیگری نیز در فضای تار جهان گستر فعال هستند، این رقم را باید بسیار فراتر از این در نظر گرفت. همه اینها گویای نیاز و مصرف فراوان مخاطبان از فضای مجازی است.
در برابر این حجم عظیم از منابع اطلاعاتی که بی درنگ به تولید و انتشار محتوا مشغول هستند، ساده ترین واکنشی که مخاطبان ممکن است در پیش گیرند، رویارویی خودکار و عادت وار در برابر آنهاست. این خود باعث می  شود تا کنترل مخاطب در دست رسانه ها قرار گیرد. رسانه ها با نفوذ و فراگیری بیش از پیش و با ساز و کارها و شگردهای خاص هنری، توانایی شرطی کردن مخاطبان را دارند. برای پیشگیری از این مشکل باید به شناخت و مهارت هایی دست یافت تا تهدیدهای بالقوه در این زمینه را به فرصت تبدیل کرد. سواد رسانه ای به ما نشان می دهد که چه وقت، چه میزان و از چه رسانه ای استفاده کنیم.
از نکات قابل توجه دیگر در تقویت و رشد سواد رسانه ای، مسأله مشارکت شهروندان در حوزه های گوناگون و به نوعی تقویت دموکراسی است. به واسطه آموزش سواد رسانه ای و در پی آن، بهره مندی مناسب از محتواهای تولید و منتشر شده است که گردش شفاف اطلاعات و اثرگذاری بجا و مناسب آن مصداق می یابد. مسؤولیت-پذیری و کنش گری شهروندان در گرو دریافت اطلاعات درست و به موقع بوده که این خود نیازمند داشتن سواد رسانه ای کافی است تا با برخورداری از آن بتوانند ارتباطی افقی، برابر و مشارکت جویانه برقرار کنند.
به عبارتی دیگر ((هدف سواد رسانه ای کمک به گیرندگان ارتباطات جمعی است تا مشارکت کنندگانی آزاد و کنش گر در فرآیند پردازش اطلاعات باشند، نه اینکه کنش پذیر و پیرو تصاویر و ارزش های منتقل شده در یک جریان یک طرفه منابع رسانه ای باشند)). (پاتر، 1392).
 
سواد رسانه ای در فضای اینترنت
در شرایطی که زندگی نوجوانان و جوانان با اینترنت گره خورده، توجه به ابعاد مختلف این پدیده و آشنایی با فرصت ها و تهدیدهای آن امری ضروری است. به عبارت دیگر همان طور که استفاده از هر ابزاری مستلزم برخورداری از دانش مرتبط با آن است، لازمه استفاده درست از اینترنت نیز داشتن سواد رسانه ای و شناخت فرصت ها و تهدیدهای ناشی از مواجهه با فضا و محتوای موجود در آن است.
با مروری بر رسانه های برخط می توان دید که در کنار فرصت های ارائه شده به واسطه ابزار اینترنتی، تهدیدهایی نیز در کمین کاربران نشسته است. شاید مهم ترین این تهدیدها مربوط به کودکان و خطرات فضای مجازی باشد. ورود به صفحه هایی که دارای محتوای نامناسب و غیراخلاقی است، از جمله شایع ترین تهدیدهایی است که متوجه کودکان است. دریافت هرزنامه ها و احتمالاً تخریب نرم افزاری و سخت افزاری رایانه، از دیگر تهدیدهای موجود است. همچنین می توان به نفوذ به رایانه های شخصی، ویروس و بدافزارهای گوناگون اشاره کرد. دزدی و کلاهبرداری اینترنتی نیز چیزی است که بسیاری از کاربران ساده دل را دچار زیان های جدی مالی و گاهی جانی می کند. همچنین اعتیاد اینترنتی، زیان های فیزیکی و روانی ناشی از نشستن و استفاده پی در پی از اینترنت، موارد دیگری از کاربرد نادرست از این ابزار ارتباطی است.
براساس آمار منتشر شده (جدول زیر) از سوی گروه بازاریابی مینی وات در 30 ژوئن 2012، خاورمیانه 2/3 درصد جمعیت جهان را شامل می شود، در حالی که 7/3 درصد از کاربران اینترنت در جهان را تشکیل می-دهد. براساس همین آمار نرخ نفوذ اینترنت در ایران 3/53 درصد و نرخ استفاده از اینترنت 7/46 درصد اعلام شده است. به عبارتی می توان گفت حدود نیمی از جمعیت ایران کاربر اینترنت  هستند.
بنابراین بهره مندی مفید و مناسب از اینترنت، اهمیتی بیش از آنچه تصور می رود، دارد. بهره مندی از این ابزار ارتباطی و داشتن خیالی آسوده میسر نیست مگر در سایه داشتن اطلاعات و دانش کافی جهت دسترسی به منابع مورد نیاز و توانایی استفاده مناسب و بجا از مطالب منتشر شده در این فضای مجازی.
جدول زیر نرخ رشد جمعیت و تعداد کاربران اینترنت در ایران را از سال 2000 تا 2012 نشان می دهد :
 
 
سال
تعدادکاربران
جمعیت
درصدکاربران
منبع آمار
2000
000/250
905/442/69
8/3 %
ITU
2002
000/500/5
905/442/69
5/7 %
ITU
2005
000/500/7
905/442/69
8/10 %
ITU
2008
000/000/23
223/875/65
9/34 %
ITU
2009
000/200/32
284/429/66
5/48 %
IWS
2010
000/200/33
300/923/76
2/43 %
IWS
2012
00/000/42
711/868/78
3/53 %
IWS

 

آنچه در مطالعه سواد رسانه ای در فضای مجازی از اهمیت بیشتری برخوردار است، شناخت منابع انتشار اطلاعات است. از آنجا که سرعت تولید و انتشار محتوا در فضای سایبر بسیار چشمگیر است، بنابراین واکنش به روز و مناسب، عاملی حیاتی است. داشتن اطلاعات کافی نرم افزاری و سخت افزاری برای به کارگیری ابزار ارتباطی و شناخت کافی از منابع اطلاعاتی، نخستین مسأله ای است که باید مورد توجه قرار گیرد. باید کاربر از شناخت کافی در زمینه رایانه، سیستم عامل و کاوشگر مناسب برخوردار باشد. باید از منابع اطلاعاتی مورد نیاز شناخت داشته باشد. مسلماً تسلط به دست کم یک زبان خارجی (به ویژه انگلیسی)، بسیار مهم است. شناخت صفحات وب، بلاگرها، شبکه های اجتماعی، خبرگزاری ها، منابع اطلاعات غیر خبری و سنجش اعتبار منبع از جمله نکات قابل توجه برای کاربران اینترنت است.

سرعت روزافزونی که در ایجاد وبگاه ها و تارنماهای گوناگون شاهد هستیم، خود مهم ترین دلیل برای حساس بودن نسبت به خاستگاه این منابع اطلاعاتی است. هر یک از این منابع می تواند اطلاعات فراوانی را درست یا نادرست تولید و منتشر کند و از آنجا که ممیزی در فضای مجازی تقریباً ناممکن است، این وظیفه تنها برعهده مخاطب قرار می گیرد. این امر از سویی تهدید است و از سوی دیگر می تواند خود فرصتی باشد برای تقویت سواد رسانه ای.

امکانات و دسترسی هایی که محیط مجازی براس سواد رسانه ای فراهم می کند، توانایی و قدرت فراوانی به اشخاص و نهادها می دهد تا به امر آموزش و تقویت سواد رسانه ای بکوشند. مهارت استفاده از کامپیوتر و مهارت های استفاده از فضای مجازی می تواند هم به بهره وری مناسب تر از مباحث سواد رسانه ای در اینترنت منجر شود و هم به طور کلی خود جزو مهارت های سواد رسانه ای به شمار آید.

 

تمرین سواد رسانه ای

شاید مهم تر از شناخت رسانه ها و چگونگی کارکرد آنها، تمرین برای بهره مندی بجا و مناسب از رسانه ها باشد. در واقع آنچه این مهم را تحقق می بخشد، یافتن راهکارهای مناسب و اجرای آنها به گونه ای درخور است تا مخاطب در هر زمان و در برابر هر رسانه بتواند از آن به نحو مطلوب استفاده کند. این بهره مندی شایسته از منابع اطلاعاتی (به ویژه جهان گستر) همان رژیم مناسب رسانه ای است که نیازهای واقعی مخاطب را تأمین کرده و در کل جامعه موجبات رشد فکری و در نهایت عملی شهروندان را فراهم می آورد.
پاتر در کتاب خود با رویکرد آموزش به کودکان سه راهکار را ارائه می کند: وساطت سازنده، محدودسازی و همراهی در تماشا. طبیعی است که برای کودکان در مقایسه با بزرگسالان باید محدودیت های بیشتری در فضای مجازی قائل شد. اما مهم تر از آن برای تقویت سواد رسانه ای آنها، لازم است از آموزش در حین استفاده از رسانه بهره گرفت، یعنی همان همراهی در تماشا. زمانی که مخاطب مصرف کننده تلویزیون است، تماشای برنامه مورد نظر است اما زمانی که مخاطب در برابر تار جهان گستر قرار می گیرد، یادگیری نحوه راه اندازی رایانه و اتصال به شبکه ها ودر نهایت بهره مندی از محتوای مورد نیاز مطرح می شود. سواد رسانه ای در این فضا شامل همه آموزش های لازم از به کارگیری رایانه (یا تلفن های همراه یا هوشمند) تا استفاده از محتوای تارنماهاست. زیان های مالی، دزدی های اینترنتی، تأثیرات مخرب روانی، انحرافات اخلاقی، اعتیاد اینترنتی، خستگی و دلزدگی از اطلاعات، آسیب های فیزیکی ناشی از استفاده بیش از اندازه از رایانه، بدافزارها، ویروس ها و هجوم محتواهای بی ارزش و هرزنامه های پی در پی، از جمله زیان ها و تهدیدهای این فضای ارتباطی است. پیشگیری از هر یک از این زیان ها، می تواند در دایره بحث سواد رسانه ای دیده شود. طبیعی است که فراگیری رسانه های امروزی را نمی توان نادیأه گرفت. بنابراین محدودسازی صرف تنها راه چاره نیست. همراهی در تماشا در رسانه های سنتی (به ویژه تلویزیون) به آموزش رایانه و بهره برداری از ارتباطات اینترنتی در فضای مجازی چهره می نماید. بنابراین بهترین راه پرهیز از زیان های ارتباطات سیل آسای اینترنتی و بهره مندی از محتوای ارزشمند آن، آموختن و سپس آموزاندن استفاده از این ابزار سودمند است. این مهم باید در دو زمینه فردی و نهادی مورد توجه قرار گیرد. افراد می توانند با آموختن و تمرین بهره مندی مناسب از رسانه ها اهداف مطلوب سواد رسانه ای را پی بگیرند و نهادهای (عمدتاً) دولتی مسؤول نیز با برنامه ریزی های مناسب در سطوح گوناگون می توانند این نیاز را در جامعه تأمین کنند، به ویژه در برنامه های آموزشی مدارس.
به طور کلی در رسانه های سنتی می توان کودکان را در تماشای برنامه ها همراهی کرد و به آنان یاد داد که:

  • واقعیت و تخیل را از هم بازشناسد.
  • رفتار ناهنجار شخصیت های داستان، پیامدهای ناگوار خواهد داشت.
  • می توان از خشونت پرهیز کرد.
  • صحنه ها و روایت داستان نمایشی را به بحث و بررسی گذاشت.
  • از روحیه پرسش گری برخوردار باشند.

همچنین می توان کودکان را با مزایا و معایب فضای مجازی آشنا کرد. آموزش:

  • رسانه های دیجیتال و چگونگی راه اندازی مثلاً یک وبگاه
  • راه های تولید و انتشار محتوا در فضای مجاز
  • نرم افزارهای مختلف که در راستای انتقال پیام به کار می روند
  • راه های ایجاد جلوه ها
منبع اصلی مقاله:

مجله مدیریت ارتباطات / شماره 49 / صفحه 24 و 25 و 26


سواد فضای مجازی: عبارت است از دانش همراه با مهارت که به شناخت و اجتناب از آسیب های ناشی از تهدیدات فضای مجازی و استفاده حداکثری از فرصت های آن منجر می شود.

سواد رسانه ای: عبارت است از یک نوع درک متکی بر مهارت که  براساس آن می‌توان انواع رسانه‌ها و تولیدات آن‌ها را از منظر: مفید یا مضر بودن، قابلیت استفاده یا عدم استفاده و میزان صحیح استفاده، شناخت و از یکدیگر تفکیک کرد. سواد رسانه­ ای به افراد این توانایی را می­ دهد تا در مواجهه با رسانه­ ها هوشمندانه، فعالانه، تحلیل­گرانه و منتقدانه عمل کنند.

درآمدی بر سواد رسانه ای
در عصر ارتباطات و فناوری اطلاعات، رسانه ها یکی از ارکان اصلی جوامع بشری محسوب می شوند که مرزهای زمان و مکان را در هم شکسته و مخاطبان را در معرض بمباران اطلاعاتی قرار می دهند. و هر یک به نوعی سعی می کنند ایدئولوژی های خاص صاحبان خود و قدرت های سیاسی وابسته به آن را به مخاطبان تحمیل کنند. در این میان تاثیر تلویزیون به دلیل استفاده از تصویر به مراتب بیشتر از سایر رسانه هاست، به تعبیر دیگر در مسابقه بین چشم و گوش، چشم همیشه برنده است . 

از سوی دیگر مخاطبان به میزان زیادی به اطلاعات برای زندگی روزمره خود نیازمندند، این مسئله باعث وابستگی هرچه بیشتر آنها به رسانه ها و فراورده های رسانه ای می شود. بنابراین داشتن توانایی و قدرت تجزیه و تحلیل، تشخیص، درک و انتخاب پیام رسانه ای و همچنین مقاوم سازی مخاطبان در برابر نفوذهای ناشی از قدرت رسانه ها ضرورت پیدا می کند. تبدیل شدن مخاطبان منفعل به مخاطبانی منتقد، تیزبین و تحلیل گر مورد توجه قرار می گیرد تا مسائل مطرح شده توسط رسانه ها را چشم بسته قبول نکرده، بلکه با اتکا به دانش و بینش خود پیام ها را تجزیه و تحلیل کرده و تفکر انتقادی( تصمیم گیری عاقلانه مبنی بر این که چه کاری انجام دهیم یا چه باوری داشته باشیم) پیدا کنند .
تاریخچه پیدایش سواد رسانه ای به سال ۱۹۶۵ باز می گرد، زمانی که "مارشال مک لوهان" در کتاب خود تحت عنوان " درک رسانه، گسترش ابعاد وجودی انسان" این واژه را برای اولین بار به کار برد. وی معتقد بود: زمانی که دهکده جهانی تحقق یابد لازم است انسان ها به سواد جدیدی به نام سواد رسانه ای دست یابند.

بیان مسئله : همزمان با پیشرفت تکنولوژی، سیستم های اطلاعاتی و ارتباطی دچار پیچیدگی می شوند. این پیچیدگی سبب می شود تا پیام های تولید شده توسط رسانه ها، مخاطبان را دچار سردرگمی در انتخاب پیام ها کند. از سوی دیگر مخاطبان به اطلاعات نیازمندند، بنابراین آگاهی یافتن در مورد مزایا و مشکلاتی که رسانه ها می توانند برای مخاطبان خود ایجاد کنند در تاثیر پیام های رسانه ای حائز اهمیت است. در بحث پیرامون سواد رسانه ای می توان به پنج عنصر کلیدی اشاره کرد که عبارتند از: ۱- چه کسانی پیام های رسانه ای را می آفرینند؟ ۲- چه تکنیک هایی برای جذب مخاطب به کار می رود. ۳- افراد مختلف، چگونه پیام های رسانه ای را می فهمند. ۴- چه دیدگاهها، ارزش هایی در یک پیام رسانه ای نشان داده می شود. ۵- چرا یک پیام ارسال می شود؟ 

در پاسخ به سوال اول می توان ادعا کرد که رسانه ها واقعی نیستند اما به شیوه های واقعی بر مردم اثر می گذارند، تمام پیام ها توسط دست اندرکاران رسانه بدون خواست و اراده ما تولید می شوند. پرسش دوم این نکته را بیان می کند که پیام های تولید شده در رسانه ها با استفاده از زبان خلاقانه همراه با قواعد خاص اشاعه می یابند. پرسش سوم حامل این پیام است که افراد مختلفف یک پیام رسانه ای مشابه را به صورتی متفاوت از دیگری تجربه می کنند. مفهوم پرسش چهارم اینست که رسانه ها، ارزشها و نقطه نظرهای نهادینه شده ای دارند و سرانجام پرسش پنجم این نکته را بیان می کند که اغلب پیام های رسانه ای برای به دست آوردن قدرت و منفعت سازماندهی می شوند. 

بنابراین افراد دارای سواد رسانه ای، در برابر اطلاعات رسانه ای، آسیب پذیری کمتری دارند زیرا پیام هایی که به منظور تاثیرگذاری برآنها طراحی و ارسال شده ، در سطوح مختلف مورد شناسایی قرار می گیرند. با آگاهی یافتن نسبت به چگونگی ایجاد اطلاعات توسط رسانه ها، حتی کودکان نیز قادر خواهند بود خود مختاری بیشتری داشته باشند.

کلیدواژه ها:
سواد:
سواد در قرن ۲۱ دیگر همان معنی کلاسیک یعنی توانایی خواندن و نوشتن را ندارد، بلکه مفهوم سواد شامل توانایی استفاده از رسانه ها ست.
سواد رسانه ای:
سواد رسانه ای را می توان تقویت تجارب رسانه ای دانست. از سوی دیگر برخی سواد رسانه ای را چنین تعریف کرده اند: " توانایی دسترسی، تحلیل، ارزیابی و برقراری ارتباط با پیام های رسانه ای در اشکال مختلف". به بیان دیگر سواد رسانه ای مجموعه ای از چشم اندازهاست که ما به طور فعالانه برای قرارگرفتن در معرض رسانه از آن ها بهره برداری می کنیم تا معنای پیام هایی که با آنها مواجه می شویم را تفسیر کنیم.

حیطه موضوعی:
سواد رسانه ای از چهار حیطه شناختی، حسی، اخلاقی و زیبایی شناختی تشکیل شده است. که با هم در یک پیوستار تعاملی قرار دارند. حیطه شناختی حیطه ای است که به فرایندهای ذهنی و فکری مربوط می شود. و مجموعه ای از شناخت ساده نشانه ها تا درک پیچیده ترین پیام ها و کشف علل و نحوه ارائه خاص آنها به وسیله یک رسانه را در بر می گیرد. حیطه حسی بعد دیگری است که لایه بیرونی ادراک را شکل می بخشد، جایی که مخاطب از طریق یکی از حواس پنج گانه در معرض پیام های رسانه ای قرار می گیرد. و تداعی کننده این نظریه "مارشال مک لوهان" است که می گوید " هر رسانه در امتداد یکی از حواس پنج گانه انسان قرار دارد".
 
از این رو سواد رسانه ای تلاشی در کشف ابعاد حسی نهفته در پیام های رسانه ای به حساب می آید. سومین حیطه، بعد زیبایی شناختی است که به توانایی درک و شناخت مفاهیم رسانه ای از دیدگاه هنری اشاره دارد. و به میزان هنر و مهارت در تولید پیام توسط رسانه های گوناگون بستگی دارد. مانند سبک هنری منحصر به فرد یک نویسنده. و آخرین حیطه بعد اخلاقی است که به توانایی درک و دریافت ارزشهای نهفته در پیام ها اشاره دارد.

اصول و مفاهیم:
سواد رسانه ای بر پایه مفاهیمی قرار دارد که عبارتند از:
۱- رسانه ها واقعیت را بازسازی می کنند. به این معنا که میان شیوه ارائه وقایع به وسیله رسانه ها با شیوه درک مخاطبان رسانه رابطه معناداری وجود دارد. هنگامی که ما درک مستقیمی از مسائل را نداشته باشیم درنتیجه رسانه ها واسطه درک ما خواهند بود این همان چیزی است که "بودریار" معتقد است جامعه به مرحله نمادین یا وانمودگی رسیده است، بدین مفهوم که رسانه ها واقعیت را آن گونه که می خواهند بازسازی می کنند. 

۲- رسانه ها سازه ای هستند. رسانه ها به بازنمایی پیچیده ای از حقایق بیرونی می پردازند، به گونه ای که تشخیص مرز میان واقعیت و مجاز غیر ممکن و دشوار است. رسانه ها دنیایی را به ما نشان می دهند که اگرچه حقیقی به نظر می رسد اما از یک نگاه گزینشی سرچشمه می گیرد. یادگیری تشخیص واقعیت از غیر واقعیت حائز اهمیت است. 

۳- مخاطبان مفهوم مورد نظر خودشان را از رسانه ها می گیرند. معانی در ذهن انسانهاست. ذهنی که محتوا و پیام های رسانه ای را از طریق شبکه پیچیده ای متشکل از ماهیت و نیازهای خود پالایش می کند، از این روست که "گروه های قومی متفاوت پس از رویارویی با محتوای رسانه ای یکسان، اجزای کاملا متفاوتی از همان محتوا را انتخاب، رد و حفظ و درک می کنند. 

۴- محصولات رسانه ای اهداف تجاری دارند. رسانه ها به مخاطبان خود آن چیزی را می دهند که می خواهند، امروزه هر نوع درک واقعیت از محتوای رسانه ها را نمی توان از زمینه اقتصادی و مالی رسانه ها جدا دانست. از این روست که "هربرت مارکوزه" انسان تک ساحتی، "آنتونیو گرامشی" بحث هژمونی و "هابرماس" از بین رفتن عرصه عمومی را پیامد صنایع فرهنگی خاصه پیام های رسانه ای دانستند. چرا که معتقدند رسانه ها به عنوان ابزاری در انحصار نظام سود و سرمایه درآمدند. 

۵- رسانه ها پیام های ایدئولوژیکی و ارزشی را در بردارند. تولیدات رسانه ای تا اندازه زیادی تبلیغاتی هستند زیرا ارزش های ساختگی و روشهای زندگی مصرفی را نشان می دهند و ترویج می کنند. 

۶- رسانه ها بار سیاسی و اجتماعی دارند. رسانه ها در پس نقاب آزادی گرایی منافع سیاسی و اجتماعی دولت های خویش را تامین می کنند. "هربرت شیلر" در کتاب "گردانندگان افکار" معتقد است: کارکرد ابزاری رسانه ها، جلب عقاید عمومی است.

ضرورت آموزش سواد رسانه ای:
"باری دونکان" عضو انجمن سواد رسانه ای کانادا، سواد رسانه ای را پاسخی به حل مشکلات ناشی از رسانه ها معرفی می کند. و دلایل ذیل را در ضرورت این آموزش بیان می کند:
۱- رسانه ها بر حیات فرهنگی و سیاسی ما سلطه دارند.
۲- تقریبا همه اطلاعات جز مواردی که به صورت مستقیم تجربه می کنیم رسانه ای شده اند.
۳- رسانه ها قادرند مدل های ارزشی و رفتاری پرقدرتی خلق کنند.
۴- رسانه ها بدون آن که خود آگاه را فعال کنند بر ما تاثیر می گذارند.
۵- سواد رسانه ای می تواند مصرف رسانه ای ما را لذت بخش تر کند و یک رابطه انفعالی را به یک رابطه فعال تبدیل کند.
علاوه بر دلایل گفته شده که هر یک متناسب با رویکرد خاصی می باشند، دلایل دیگری نیز وجود دارند که تنها در کنار سایر دلایل می توانندتصویر کاملتری از ضرورت آموزش سواد رسانه ای را به تصویر کشند، که عبارتند از:
 
۱- اشباع رسانه ای
امروزه جهان شاهد تنوع و تکثر رسانه ای است به گونه ای که بر خلاف سابق مدل یک به یک پارادایم رسانه ای است. به زبان دیگر رسانه ها به تعداد مخاطبان تکثر یافته اند. هر روز و هر ساعت مخاطبان را بمباران اطلاعاتی می کنند به همین جهت بهترین شیوه حفظ استقلال بهره مندی از تفکر انتقادی که از طریق اشاعه سواد رسانه ای میسر می باشد.
۲- نفوذ رسانه ها :
میزان تاثیرگذاری رسانه ها از کم تا خیلی زیاد در نوسان است. هرچه مخاطبان از دانش و سواد رسانه ای بیشتری بهره مند باشند تاثیرات منفی کمتری را می پذیرند و بالعکس. 

۳- مدیریت و دستکاری اطلاعات:
بسیاری از مفسران عقیده دارند اطلاعات به صورت بسته بندی شده برای ترغیب مردم در جهت منافع، مواضع و به نفع اهداف خاص می باشد به همین جهت نمی توان انتظار داشت که انتخابی فکورانه، دقیق و آگاه تحقق یابد.
۴- رشد خصوصی سازی اطلاعات:
شکاف فناوری و شکاف آگاهی باعث پیدایش دو طبقه غنی اطلاعاتی و فقیر اطلاعاتی شده است. شکافی که بخشی از آن تابع متغیرهای سواد رسانه ای و اطلاعاتی می باشد. 

۵- نفوذ رسانه ها و تاثیر بر آینده:
جهان فردا به صورت فزاینده ای در قلمرو رسانه های جمعی و ارتباطی قرار می گیرد، مسلما آن کسی که توانایی دسترسی، ارزیابی و تحلیل انتقادی پیام های ارتباطی را داشته باشد بهتر می تواند به این درک برسد، درکی که تنها از رهگذر سوادرسانه ای تحقق می یابد.

آموزش سوادرسانه ای:
کانادا به عنوان اولین کشوری است که در سال ۱۹۸۷ به صورت رسمی آموزش سوادرسانه ای را در برنامه های درسی مدارس خود گنجانده است. این اقدام توسط انجمن سوادرسانه ای کانادا صورت گرفته است. هدف اصلی این انجمن انتقاد از فرهنگ امریکایی است. به بیان دیگر کمک به ایجاد فرهنگ کانادایی از رهگذر انتقاد به فرهنگ امریکایی است. جنبه انتفادی سوادرسانه ای همان نقش ناسیونالیسم را ایفا می کند. آموزش سوادرسانه ای در کشور ژاپن با مقتضیات بومی بازسازی و اجرا شده است. برنامه آموزش سواد رسانه ای در کشور ژاپن بر خلاف کانادا که به وسیله نهاد غیردولتی انجام می پذیرد بر عهده وزارت مدیریت عمومی، امورداخله، پست و مخابرات است. 

الگوی آموزش سوادرسانه ای شامل سه رویکرد می باشد. رویکرد اول تعیین میزان مصرف غذای رسانه ای است یعنی مدت زمان استفاده از رسانه های گوناگون است. رویکرد دوم آموزش مهارت های انتقادی است. سومین رویکرد تجزیه و تحلیل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است. مالک رسانه کیست؟ برنامه های رسانه ای چه تاثیری بر فرهنگ ما دارند؟ و ... باید در عرصه آموزش رسانه ای و سواد رسانه ای، ادبیات تولید کنیم. کشورهایی که در آن ها نظام های آموزشی متمرکز حاکم است، قادرند برنامه های درسی را اجباری سازند و بر آنها نظارت کنند. یک برنامه درسی اموزش سوادرسانه ای برای اینکه موفق شود باید بر اساس مشارکت آموزگاران، مدیران، متخصصان و والدینی تدوین شود که لازم است همراه با یکدیگر آن را در یک فرایند آموزش نظام مند بگنجاند.

سطوح سوادرسانه ای:
در فضای رسانه ای باید دانست چه مقدار در معرض رسانه های مختلف اعم از دیداری، شنیداری و نوشتاری بود و چه چیزهایی از آن ها را برگرفت.بنابراین می توان گفت که هدف سواد رسانه ای تنظیم یک رابطه منطقی و مبتنی برهزینه- فایده است. در برابر رسانه چه چیزهایی را از دست می دهیم و چه چیزهایی را به دست می آوریم، به بیانی دیگر در مقابل زمان و هزینه ای که صرف می کنیم چه منافعی را در نهایت بدست می آوریم. سه جنبه سواد رسانه ای عبارتست از: 

۱- ارتقای آگاهی نسبت به رژیم مصرف رسانه ای و یا به عبارت دیگر تعیین میزان و نحوه مصرف غذای رسانه ای ار منابع رسانه ای گوناگون.
۲- آموزش مهارت های مطالعه یا تماشای انتقادی.
۳- تجزیه و تحلیل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی رسانه ها که در نگاه اول قابل مشاهده نیست.

اهداف سوادرسانه ای:
در واقع سوادرسانه ای به دنبال مقابله با کارکردهای رسانه های بزرگ غالب است که هددف آن ها تامین هژمونی فرهنگی، تعمیم فلسفه سیاسی و حفظ قدرتهایی است که خود این رسانه ها محصول آنها هستند. سوادرسانه ای کمک می کند تا قضاوتهای صحیح تری از محیط پیرامون خود داشته باشیم. پارامترهایی که سوادرسانه ای در اختیار می گذارد باعث می شود تا درک عمیق تری از انچه می بینیم، می شنویم و می خوانیم داشته باشیم. 

یکی دیگر از اهداف سوادرسانه ای نشان دادن اضافه بار اطلاعاتی است. در شرایط اشباع رسانه ای و در فضای موجود افراد در معرض حجم بالایی از اطلاعاتی هستند که به هیچ وجه به برخی از آن ها نیازی ندارند. در نتیجه باید از پیام ها و اطلاعات اطرافمان بر اساس نیازهایمان استفاده کنیم تا دچارسردرگمی نشویم، سوادرسانه ای این امکان را در اختیار ما می گذارد. سوادرسانه ای به مردم کمک می کند تا به جای آن که مصرف کنندگانی فرهیخته باشند، شهروندانی فرهیخته شوند. باید فلسفه تولید هر پیام، شرایط و محدودیت های حاکم برآنها و حتی سازنده هر کدام از پیام ها را بشناسیم.

سواد رسانه ای در ایران: سوادرسانه ای در ایران با موانعه ای مواجه است، برخی از این موانع عبارتند از:
- نبود انعطاف حقوقی در وضع رقابتی و نظارت ایجابی در حوزه رسان ای ایران.
- عدم زیرساخت های لازم ارتباطی با تاکید بر سه شناسه دسترسی، رقابت و اتصال.
- پایین بودن سواد رسانه ای در میان والدین، کارگزاران رسانه ای و …
- فقردانش اطلاعاتی و ارتباطی والدین نسبت به فرزندان.
- بی توجهی برنامه ریزان و سیاستگذاران در اختصاص بودجه ای به آموزش رسانه ای. 

ارائه راهکار: - واردکردن سوادرسانه ای در نظام آموزش رسمی کشور
- نظارت دائم بر توسعه سواد رسانه ای
- اثبات این مطلب که خشونت در دنیای حقیقی عواقبی شدید به همراه خواهد داشت
- اختصاص بودجه به آموزش سوادرسانه ای
- تهیه و تنظیم کتب درسی مناسب
- نظارت والدین بر برنامه هایی که کودکان به تماشای آن می نشینند.
-هماهنگی و مشارکت میان نهادهای اموزش رسمی و غیررسمی کشور نظیر رسانه، مدرسه و خانواده

نتیجه گیری:
با توجه به نقش و ضرورت سوادرسانه ای در عصر ارتباطات و فناوری اطلاعات، امید است که جزئی از برنامه های درسی در مدارس کشور در مقاطع گوناگون تحصیلی شود. آموزگاران، مدیران، دانش آموزان و حتی والدین باید بتوانند شیوه های انتخاب، درک، ارزشیابی برنامه های گوناگون رسانه های دیداری و شنیداری را در طول زمان درک کنند و از طریق پردازش رسانه ها بتوانند محیط زندگی خود را مورد پردازش قرار دهند. 

همچنین آموزش سوادرسانه ای باعث افزایش تفکر انتقادی افراد جامعه، که از نیازها و مهارتهای لازم و ضروری برای شهروندان در یک جامعه دموکراتیک محسوب می شود، به شمار می آید. ارتباط میان سوادرسانه ای و تفکر انتقادی بر هیچ کس پوشیده نیست. به همین دلیل، شاید بتوان گفت که فراهم آوردن ابزارهای مناسب در مقوله سوادرسانه ای، به افزایش مهارتهای تفکر انتقادی منجر خواهد شد.
اکنون سوادرسانه ای به عنوان یکی از کارآمدترین ابزارهای نظارتی طرف توجه کشورهای پیشرفته قرار گرفته است. 

در حالی که در ایران تاکنون اقدام موثری انجام نشده است. بنابراین با توجه به بحرانهای ناشی از پیام های غیراخلاقی و غیرقانونی ضرورت توجه به مقوله سوادرسانه ای امری اجتناب ناپذیر است. و با عملیاتی کردن این دانش می توان هویت و فرهنگ ایرانی- اسلامی را تقویت نمود و در برابر تهاجم فرهنگی از آن محافظت نمود.
منابع :
۱- جیمز پاتر، تعریف سوادرسانه ای، ترجمه لیدا کاووسی،رسانه، زمستان ۱۳۸۵، ش ۴.
۲-دیوید کان سی داین، درآمدی بر سوادرسانه ای، ترجمه ناصربلیغ، صداو سیمای جمهوری اسلامی ایران، ۱۳۷۹.
۳- یونس شکرخواه، سوادرسانه ای، رسانه، زمستان ۱۳۸۵، ش ۴ .
۴- حسین بصریان جهرمی، رضا بصیریان جهرمی، درآمدی بر سوادرسانه ای و تفکر انتقادی، رسانه، زمستان ۱۳۸۵، ش۴.
۵-گزارش راهبردی رسانه، دفترمطالعات و برنامه ریزی رسانه ها، ۱۳۸۹ .
۶- جیمزی بارون، رویکرد های سوادرسانه ای، ترجمه پیروز ایزدی، رسانه، زمستان ۱۳۸۵، ش۴.
۷-طهمورث قاسمی، سوادرسانه ای رویکردی جدید به نظارت، رسانه، زمستان ۱۳۸۵، ش۴.
www.medialit.org
www.aftab.ir
نگاشته: فرزانه عباسی، کارشناس ارشد ارتباطات

اهمیت ،تاریخچه ، تعریف و هدف سواد رسانه ای

خودشناسی در کسب سواد رسانه ای 


مردم برای داشتن سواد رسانه‌ای باید خود را خوب بشناسند.

آنان اهداف خود در زندگی، نقاط ضعف و قوت، و چند و چون دانش خود را نخواهند شناخت مگر آنکه شناخت خوبی از خود داشته باشند.

آنان بدون چنین شناختی، نمی‌توانند موقعیت شخصی توانمندی داشته باشند تا معناسازی را کنترل کنند. 

 مردم پیوسته در حال بهبود ویژگی‌های شخصی خود هستند تا به گفته روان‌شناسان دریابند که چه کسی هستند.

 آنان در این خودشناسی از اطلاعاتی بهره می‌گیرند که از رسانه‌ها دریافت می‌کنند (گرودین و لیندلف، 1996؛ مک دونالد و کیم، 2001).

 آنان داستان‌هایی را پی می‌گیرند که بازیگرانشان، الگوهایی برای زندگی هستند.

 کایی (1986) گله‌مندی را تا آنجا پیش می‌برد که سروکار داشتن با رسانه‌ها، گونه‌ای واکنش اجتماعی است و در این واکنش‌ها، هویت خود را در بازیگران یافته و می‌کوشند تا برخی چیزها را از آنان تقلید کنند. مردم در نهایت می‌کوشند همان بازیگرانی باشند که آنان را به عنوان الگوهای رسانه‌ای خود می‌شناسند.

  کسانی هستند که خود را در رسانه‌ها می‌جویند، و اگر رسانه‌ها الگوهایی را ارائه دهند که بتواند با وضع زندگی و حرفه آنان همانند باشد، این امر می‌تواند مثبت باشد. آنان برای جدا کردن خود از جهان رسانه‌ای و داشتن دیدگاهی منحصر به فرد درباره آنها، می‌توانند به جای آن که در دست رسانه‌ها بچرخند، خود از رسانه‌ها بهره گیرند. مردم باید دو بعد از ویژگی‌های شخصی‌شان را بشناسند: دانش و اهداف فردی؛ این شناخت برای جایگاه فردی بایسته است. 

 

 از همین کتاب :" سواد رسانه سبب می شود تا فرد تنها به دیدن ابرو اکتفا نکند و به قول معروف پیچش مو و اشارت های ابرو را هم درک و دریافت کند. این که مردم و یا مخاطبان یک رسانه ، حتی زمانی که یک آگهی تبلیغاتی می بینند ، نسبت به همه شئون این آگهی نوعی نگاه کنجکاوانه ، انتقادی و زیبایی شناسانه داشته باشند، از جمله کارکردها و هدف­های مهم سواد رسانه ای است."


 صفحات 122 و 123 / نظریه سواد رسانه‌ای رهیافتی شناختی/ دبلیو جیمز پاتر/ ترجمه ناصر اسدی، دکتر محمد سلطانی‌فر و دکتر شهناز هاشمی/ انتشارات سیمای شرق/ چاپ اول/ سال 1391/ 348 صفحه/ 10000 تومان

 

برگرفته از سایت خبرگزاری کتاب ایران : 

http://www.ibna.ir/vdcdnn0fnyt0oo6.2a2y.html


اهمیت ،تاریخچه ، تعریف و هدف سواد رسانه ای


اهمیت سواد رسانه ای
در عصر ارتباطات و اطلاعات هجوم انواع برنامه ها و پیام ها به سمت خانواده ها این ضرورت را ایجاد کرده تا آنها به دانشی برای انتخاب پیام ها و برنامه های مناسب مجهز باشند تا از حالت انفعال و مصرف کننده صرف خارج شده و بر اساس نیازهای اطلاعاتی اشان دست به انتخاب زده و خود را در معرض هرگونه پیامی قرار ندهند..
با توجه به تعدد و تکثر کانال های تلویزیونی و تردد سنگین ابزار های رسانه ای، پیام ها دائما در حال انتقال هستند و خانواده ها را با اشباع رسانه ای و بمباران اطلاعاتی مواجه کرده اند.  این سوالات مطرح است که چگونه جامعه می تواند خانواده ها را در مقابل تاثیرات منفی و ناخواسته رسانه ها حفظ کند؟ آیا می توان خریدن، خواندن، تماشا کردن و گوش دادن به انواع رسانه ها را متوقف کرد ؟ یاآنکه جلوی امواج رسانه ای به کانون خانواده ها را گرفت ؟  یا آنکه  باید به ارتقای سطح سواد رسانه ای خانواده ها، توانمند کردن و آگاهی بخشی  به شهروندان پرداخت تا آنان درک بهتر و مناسب تری  از پیام های دریافتی داشته باشند.
تاریخچه پیدایش سواد رسانه ای
تاریخچه پیدایش سواد رسانه ای به سال 1965 باز می گردد.
مارشال مک لوهان، اولین بار در کتاب خود تحت عنوان“درک رسانه“ این واژه را به کار برده است. وی معتقد بود: زمانی که دهکده جهانی تحقق یابد، لازم است انسان ها به سواد جدیدی به نام سواد رسانه ای دست یابند.
اکنون به عنوان یک واحد درسی در نظام آموزشی بسیاری از کشورهای دنیا در حال تدریس است.(کانادا، ژاپن، آلمان، انگلیس، استرالیا و آفریقای جنوبی)

سواد رسانه ای چیست ؟
"سواد رسانه‌ای" (Media Literacy) 
کسب دانش و بینش لازم  در برخورد با محتوای پیام هایی که با آنها مواجه می شویم.
قدرت تحلیل، تفسیر و ارزیابی پیام ها.
توانمندی  قرائت و رمزگشایی متون رسانه ای.
دعوت به اندیشیدن عمیق و دقیق پیرامون پیام های دریافتی.
آگاهی از تاثیرات رسانه ای.
علم تنظیم کننده روابط میان مخاطب و رسانه.

هدف سواد رسانه ای :

کمک به مخاطبان برای آن که بتوانند تولیدات رسانه ای را کنترل کنند
ارائه دانش و بینش لازم به مخاطبان در خصوص تولیدات رسانه ای
قصد  هوشیارسازی، توانمند سازی و اختیار بخشی به مخاطب را دارد
برقراری ارتباطی دوسویه، تعاملی و مشارکتی با پیام ها
آموزش مهارت های مطالعه و تماشای انتقادی


    سواد رسانه ای در ایران صفر است   



با توجه به این امرکه گفته می شود سواد رسانه ای در کلیه کشورها به خصوص کشورمان ایران علاوه بر ارتقاء سطح علمی ، کمی و کیفی جامعه و بطور کلی استفاده کنندگان از رسانه ها می تواند باعث ایجاد حس انتخاب و نگرش افراد نیز شود در این خصوص به دفتر خانم شهناز هاشمی مدیر گروه پژوهش و برنامه ریزی آموزشی مراجعه کردیم .
شهناز هاشمی متولد 1345 در تهران در دوران متوسطه رشته فیزیک را دنبال کرد وسپس بعد از اخذ مدرک کارشناسی رشته فیزیک ، مدرک کارشناسی ارشد و دکترای خود را در رشته ارتباطات اخذ نمود .
وی در حال حاضر استاد و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی است و 25 سال سابقه فعالیت در آموزش وپرورش را تجربه کرده است او در حال حاضر رشته روابط عمومی و ارتباطات را در دانشگاه های آزاد اسلامی ودانشگاه جامع علمی کاربردی تدریس می کند. شهناز هاشمی تاکنون در 31مقاله ، 6 طرح پژوهشی و 5کتاب فعالیت داشته است.

تعریف کلی سواد رسانه ای چیست؟ در جامعه ما آنچه که ازاصطلاح سواد رسانه ای استنباط می شود آموزش رسانه ای است آیا به عقیده شما ارتباطی بین سواد رسانه ای و آموزش رسانه ای وجود دارد؟
متاسفانه اصطلاح سواد رسانه ای در دانشگاه ها و حوزه های کاری مختلف بسیار باب شده این در شرایطی است که کسانی که از این اصطلاح استفاده می کنند حتی با حوزه کاری سواد رسانه ای هم آشنایی ندارند و این امر از ناآگاهی افراد نشان می گیرد. در حال حاضر آنچه که دیده می شود این مساله که سواد رسانه ای با آموزش رسانه ای همچنین سواد اطلاعاتی به طور کامل متفاوت است و باید مرزبندی های دقیقی بین این مقوله ها ایجاد شود اما آنچه که نشان دهنده سواد رسانه ای و تعریف آن می تواند باشد این مطلب است که سواد رسانه ای ریشه ای از علم ارتباطات است که هم نیازمند شناخت و هم هنر است و بطور کلی با توجه به پیچیده بودن مجموعه سواد رسانه ای باید این علم از کودکی یعنی زیربنای رشد افراد بصورت یک مهارت شکل بگیرد و به مرور این مساله با تجربه تکمیل شود بطور کلی می توان گفت که سواد رسانه ای تجزیه و تحلیل مسایل توامان با شناخت و مخلوط شدن آن با هنر و در نهایت رسیدن به یک بینش و نگرش و انتخاب درست است . از آنجا که هر فردی از کودکی در معرض هجوم اطلاعات رسانه ای قرار می گیرد باید تغییر نگرش در افراد پرورانده شود. وی معتقد است که سواد نوعی مهارت است به نحوی که در جامعه سنتی گذشته سواد یک مهارت و قابلیت خاص بود که کد گشایی شد و به شکل عادی در جامعه در آمد .
 سواد رسانه ای نیز در حال حاضر یک مهارت است که با توجه به رشد و تعالی فرهنگ و علم ارتباطات در کشور و هجوم رسانه ها به مردم باید به مرور رشد سواد رسانه ای نیز رخ دهد.
با توجه به ضرورت رشد سواد رسانه ای در کشور به عقیده شما مجهز شدن سواد رسانه ای چه فوایدی را در بر خواهد داشت؟ سواد رسانه ای یکی از مهارت های ارتباطی است که طی آن پردازش ها خود به خود صورت می گیرد و باعث کدگشایی از پیام های رسانه ای و ارتباط با دیگران می شود با تسلط به سواد رسانه ای اقشار مختلف می توانند بهتر به محتویات واقعی پیام ها دست یابند و با پیام های مناسب تری پاسخگوی پیام اولیه باشند و از آنجا که سواد رسانه ای آموزش و رشد معنایابی و معنا گذاریست توجه ویژه به این امر می تواند باعث رشد رشد جامعه شود.
آیا سواد رسانه ای فقط نیازمند شناخت و هنر است؟
سواد رسانه ای به طور کلی شامل 4 بعد اساسی است . بعد نخست همان شناخت است که از طریق آن می توان به محتوای پیام های اصلی دست یافت بعد دوم بعد احساسی است و از آنجا که گاهی بعد احساسی بر عقلی در افراد می چربد باید به بعد احساسی سواد رسانه ای نیز توجه کرد به عنوان مثال یک پزشک با اطلاع از عوارض دخانیات به استفاده می پردازد و دلیل آن تمایل احساسی و نه عقلانی به دخانیات است که به همین جهت باید به بعد احساسی و نگرش به احساس جامعه نیز توجه کرد و اما بعد سوم شناخت هنری است که خود به سه زیر شاخه بصری. شنوایی و لامسه تقسیم می شود که متاسفانه در بحث بصری که همان موسیقی و صداست در کشور پرداخته نمی شود زیرا موسیقی به طور کامل تبدیل به سلیقه شده و به دید هنری آن که تشخیص موسیقی مناسب و آشنایی با نت هاست پرداخته نمی شود این در شرایطی است که در سایر کشورها قدرت تشخیص موسیقی خوب و واقعی آموزش داده می شود. اما در بحث ارتباطات بصری در حال حاضر فعالیت هایی در دانشگاه ها صورت می گیرد که در پی آن تدریس واحد های درسی دانشگاهی تا حدودی وضعیت را مناسب تر می کند اما در نهایت در بعد چهارم یا بعد نهایی که همان بعد اخلاقی است بیانگر این مطلب است که تمامی رسانه ها و پیام های آن در بر گیرنده ارزش و فرهنگ آن جامعه است .فرد باید در موجهای رسانه ای مختلف قرار گیرد تا با نگرش درست تری بتواند خود را با جوامع وفق دهد به همین دلیل است که برای دستیابی به سواد رسانه ای در بدو امر باید ابزارهای سنجش رسانه ای با استانداردهای علمی تطبیق یابد.
به عقیده شما وضعیت کشور ما در راستای دستیابی به سوادرسانه ای چگونه است و در بین کشورهای موفق در این عرصه ما در چه جایگاهی قرار داریم؟
طی آخرین تحقیقات دو کشور کانادا و ژاپن از فعالان رشد و تعالی سوادرسانه ای هستند به نحوی که کانادا به دلیل نزدیکی به امریکا و استفاده از رسانه های آمریکایی در گذشته ترویج دهنده فرهنگ امریکایی در خود بود به همین دلیل برای جدایی از این شرایط شروع و به ترویج و تویع فرهنگ خود در کنار فرهنگ امریکایی شد تا افراد جامعه با نگرش صحیح تری فرهنگ خود را بپزیرند در این جوامع به افراد آموزش داده می شود تا این امر را درک کنند که یک پیام از کجا آمده و چه هدفی را در بر دارد در این صورت افراد خود وبا اختیار کامل خود حق انتخاب دارند و جوانانی هوشیار تر خواهند داشت اما متاسفانه در کشورما سواد رسانه ای بر اساس نیاز بسیار اندک است و حتی در حد نیاز نیست . در حال حاضر تعدادی متولی برای آموزش سواد رسانه ای وجود دارد اما آنقدر پیشرفتی در کشور دیده نمی شود و می توان گفت که کشور ما در عرصه سواد رسانه ای در نقطه صفر قرار دارد.
به نظر شما نقش روابط عمومی ها در رشد و توسعه سواد رسانه ای می تواند چه میزان باشد؟
از آنجا که رواط عمومی تاثیر فراوانی را در آگاهی بخشی به مردم جامعه دارد به نظر می رسد اگر فعالان این عرصه آگاهی بیشتری از سواد رسانه ای داشته باشند به عنوان سنسور جامعه می توانند نقش اساسی را در انتقال و ترویج پیام های صحیح به مردم داشته باشند و با استنباط صحیح نقاط ضعف و قدرت را شناسایی و نقش کلیدی را در رشد فرصت ها ایفا کنند.
در چنین شرایطی به نظر میرسد با توجه به رتبه پایین کشورمان در راستای سواد رسانه ای اگر زیربناهای رشد این عنصر اساسی در علم ارتباطات و جامعه از کودکی در مراکز آموزشی و مدارس ساخته شود و قدرت تشخیص و انتخاب موقعیت ها به افراد داده شود و در هر نهاد سازمانی به آموزش سواد رسانه ای پرداخته شود به طور قطع کشورمان به کشوری پویا تر و خلاق تر مبدل خواهد شد.

                                       منبع :نویسنده : گفتگو با شهناز هاشمی .گزارشگر: نیکقدم منش                  

هدف سواد رسانه‌ای چیست؟

سواد رسانه‌ای فن و تکنیکی است که ما از طریق آن قادر می‌شویم به عنوان مخاطبی فعال و پویا با پیام های رسانه‌ای مواجه شویم و در برابر پیام های رسانه‌ای قدرت تمییز داشته باشیم. هدف سواد رسانه‌ای ایجاد توانایی در افراد برای کنترل برنامه ریزی رسانه‌ای است. رسانه‌ها ما را به گونه‌ای تربیت می‌کنند تا زندگی خود را براساس زمان پخش برنامه های آنها تنظیم کنیم. کسانی که مهارت سواد رسانه‌ای خود را توسعه ندهند، گرفتار جزر و مد پیام های رسانه‌ای می‌شوند. بنابراین هدف از سواد رسانه‌ای این است که به افراد نشان دهیم چگونه اوضاع را از رسانه‌ها گرفته و به خود بازگردانند. اولین گام در انتقال کنترل از رسانه  به مخاطب این است که بدانیم رسانه‌ها چگونه ذهنیت ما را برنامه ریزی می‌کنند. این  برنامه ریزی توسط رسانه‌ها و به طور مداوم در دو مرحله چرخشی رخ می‌دهد و بارها و بارها تکرار می‌شود. یکی از این مراحل، محدود کردن انتخاب ها و مرحله بعدی، تقویت و تحکیم تجربه است. از طرفی دیگر مرز بین دنیای واقعی ما و جهان رسانه و تمایز این دو از هم به طور فزاینده‌ای سخت می‌شود. رسانه‌ها برای ورود ما به دنیایشان منتظر نمی مانند، در عوض پیام های خود را به دنیای ما تحمیل می‌کنند. از آنجا که بخش اعظمی از  مواجهه ما با پیام های رسانه توسط خودمان برنامه ریزی نمی شود، متوجه نمی شویم تا چه حد در معرض پیام های رسانه‌ای قرار می‌گیریم. هدف سواد رسانه‌ای آگاهانه در معرض رسانه‌ها قرار گرفتن است. منبع :دانش ارتباطات - دکتر صدیقه ببران

چیستی سواد رسانه ای


چیستی سواد رسانه ای

محمد هادی مهدی یار دانشجو دوره چهارم ارتباطات دانشکده صدا و سیما قم در مقاله "چیستی سواد رسانه ای" به بررسی سواد رسانه ای Media Literacy پرداخته است

محمد هادی مهدی یار دانشجو دوره چهارم ارتباطات دانشکده صدا و سیما قم در مقاله " چیستی سواد رسانه ای" به بررسی سواد رسانه ای Media Literacy پرداخته است

تعریف سواد رسانه ای   
در دوره ای که رسانه‌های مکتوب مهمترین فرمت رسانه‌ای محسوب می‌شدند توانایی افراد در خواندن و نوشتن، درک آنچه که نوشته شده است و توانایی ایجاد ارتباط از طریق نوشتار، مرز بین باسوادی و بی‌سوادی را تعریف می‌کرد. اما تکنولوژی‌های جدید، اقتصاد جهانی و اینترنت تعریف ما را از باسوادی متحول ساخته‌اند. رسانه‌های مکتوب بر خلاف سابق دیگر فرمت رسانه‌ای مسلط محسوب نمی‌شوند. این نقش در حال حاضر در اختیار رسانه‌های الکترونیک است.
در دوران معاصر که عصر جامعه اطلاعاتی نامیده می‌شود، رسانه‌های دیجیتال و اینترنت موجب ایجاد سواد دیجیتالی و رسانه‌ای شده‌اند. سواد رسانه‌ای را می‌توان در امتداد مفهوم تاریخی سواد دانست . دکتر حسین‌علی افخمی
سواد خواندن، سواد بصری و سواد کامپیوتری معادل سواد رسانه ای نیستند. در مقابل صرفا اجزای سازنده آن اند. سواد رسانه ای شامل تمام این توانایی های ویژه و نیز چیزهای دیگر است. اگر در درک آداب بصری و روایی مشکل داشته باشیم ، نمی توانیم از تلوزیون یا فیلم چیز زیادی بفهمیم. اگر نتوانیم از کامپیوتر استفاده کنیم، از آنچه به مرور زمان در مهم ترین رسانه رخ می دهد بی خبر می مانیم . سواد رسانه ای فراتر از این توانایی های ویژه است. چیزی است عمومی تر. تعریف سواد رسانه ای چنین است :
«سواد رسانه ای» مجموعه ای از چشم انداز ها است که ما به طور فعالانه برای قرار گرفتن در معرض رسانه از آنها بهره برداری می کنیم تا معنای پیام هایی را که با آنها مواچه می شویم تفسیر کنیم. جیمز پاتر
"سواد رسانه‌ای" (Media Literacy) در یک تعریف بسیار کلی عبارت است از یک نوع درک متکی بر مهارت که  براساس آن می‌توان انواع رسانه‌ها و انواع تولیدات آن‌ها را شناخت و از یکدیگر تفکیک و شناسایی کرد.
این درک به چه کاری می‌آید؟ به زبان  ساده، سواد رسانه‌ای مثل یک رژیم غذایی است که  هوشمندانه مراقب است که چه موادی مناسب هستند و چه موادی مضر؛ چه چیزی را باید مصرف کرد و چه چیزی را نه و یا این‌که میزان مصرف هر ماده بر چه مبنایی باید استوار باشد. سواد رسانه‌ای می‌تواند به مخاطبان رسانه‌ها بیاموزد که از حالت انفعالی و مصرفی خارج شده و به معادله متقابل و فعالانه‌ای وارد شوند که در نهایت به نفع خود آنان باشد. به دیگر سخن، سواد رسانه‌ای کمک می‌کند تا از سفره‌ی رسانه‌ها به گونه‌ای هوشمندانه و مفید بهره‌مند شویم. دکتر یونس شکرخواه

به عبارت دیگر «توانایی و قدرت دسترسی، تحلیل، ارزیابی و انتقال اطلاعات و پیام‌های رسانه‌ای که می‌توان در چارچوب‌های مختلف چاپی و غیر چاپی عرضه نمود» را سواد رسانه‌ای می‌گویند. کانسیداین
دو شیوه اداره شدن مخاطبان توسط رسانه ها
محدود کردن انتخاب ها: رسانه ها چنان برای ما برنامه ریزی کرده اند که باور کنیم انتخاب های زیادی پیش رو داریم. اما می دانیم که گستره این انتخاب ها بسیار محدود است. با آن که ظاهرا تفاوت هایی میان انتهاب های پیام ها وجود دارد، این تفاوت ها در مقایسه با شباهت ها بی اهمیت است .
برای مثال هر یک از سریالهای کمدی تلوزیون گروهی متفاوت از شخصیت ها و زمان و مان متفاوت دارند اما همه سریال های کمدی از نظری بسیاری از ویژگی ها شبیه به هم هستند. مثلا : 30 دقیقه ای اند. بین آنها تبلیغات پخش می شود. در همه آنها هر از چند بار باید شوخی پخش شود. در همه آنها تضادی است که پس از 30 دقیقه حل می شود. در همه شان صدای ضبط شده خنده پخش می شود. نوع شخصیت ها در تمام آنها ثابت است و کمتر دچار تحول می شوند.
یا  مثلا با آنکه 10000 مجله در آمریکا منتشر می شود، احتمالا کتاب فروشی ها 300 جلد مجله در قفسه خود دارند. برای محدود کردن انتخاب های خود به حدود ده -دوازده مجله ای که قبلا توجه تان را جلب کرده اند ، نگاه می کنید-یعنی به فیلتر سازی خودکارتان اتکا می کنید- در واقع رسانه شما را به دوست داشتن این مجلات شرطی کرده است. نهایتا یک یا دو مجله از آن دوازده مجله را خریداری می کنید. به عبارت دیگر تصمیمی که اتخاذ کرده اید تا 99 درصد حاصل عواملی به غیر از خود شما است. رسانه شما را چنان برنامه ریزی کرده است که فر کنید حق انتخاب دارد، حال آنکه در واقع دایره انتخاب شما به شدت محدود است. جیمز پاتر
تحکیم تجربه: الگوهایی که انسان بر اساس آنها در معرض راسنه قرار می گیرد به تدریج در جریان تجارب گذشته وی با رسانه برنامه ریزی می شود. تا وقتی که تجارب مذکور رضایت بخش وعاری از احساسات منفی شکست یا نفرت بوده باشند، قرارگیری در معرض رسانه ها تقویت می شود.
آدمی دائم به همان نوع پیام ها رجوع می کند و مطمئن است که باز هم تجارب رضایت بخشی مشابه تجار گذشته اش خواهد داشت. به راحتی می شود به وضعیت غیر ارادی لغزید و به این اطمینان رسید که انتخاب های از پیش تعیین شده انتخاب هایی قابل قبول هستند. با گذشت زمان عادات قوی تر و آزمودن چیزهای تازه بسیار دشوار تر می شود. جیمز پارتر
مخاطبی که به سریال های تلویزیونی نازل عادت داده شده است ذهن خود را درگیر رمزگشایی فیلم های فلسفی نمی کند و برعکس مخاطبی که به آثار برگزیده ای توجه می کند از متن رسانه ای نازل روی می گرداند.
در شرایط اشباع رسانه‌ای و در فضای موجود افراد در معرض حجم بالایی از اطلاعاتی هستند که هرگز به برخی از آن‌ها نیازی ندارند. به عنوان مثال امروزه بسیاری از نوجوانان در جهان، مارک‌ها و علائم تجاری بین‌المللی را به‌ خوبی می‌شناسند اما این اطلاعات در هیچ زمینه‌ای به کار آن‌ها نمی‌آید؛ نه قدرت خرید دارند و نه قدرت مصرف، ولی چون در معرض آگهی‌های پیاپی قرار دارند، در این زمینه اطلاعات دارند. پس باید از پیام‌ها و اطلاعات اطرا‌‌ف‌مان براساس نیازهای‌مان استفاده کنیم تا دچار سردرگمی نشویم. سواد رسانه‌ای این امکان را هم در اختیار می‌گذارد. دکتر یونس شکر خواه
«سواد رسانه ‏ای»،به بیان کلی، تأکیدی است بر این مطلب‏ که برخلاف تصور رایج،درک پیام‏ های رسانه ‏ای واساسا شیوه ‏ی‏ رفتار با رسانه، به دانش و مهارت خاصی نیاز دارد و در بیانی‏ دقیق‏تر،عبارت است از مهارت تفکر استدلالی و نقاد به نحوی که‏ مخاطب بتواند،درباره‏ی محتوای رسانه قضاوتی مستقل داشته‏ باشد. به این ترتیب، سواد رسانه ‏ای قبل از هر چیز دلالت دارد بر شیوه‏ های خردمندانه بهره‏وری از رسانه و در لایه‏ های عمیق‏تر عبارت‏ است از،مهارت در تفکر انتقادی درباره‏ی منبعی که از آن اطلاعات‏ دریافت می‏کنیم.
سواد رسانه ‏ای بینندگان را قادر می‏سازد،روابط شان را با رسانه‏ ها ارزیابی‏ کنند از تجربه های شکل گرفته پیرامون تلویزیون اطلاع یابند و خود به تعریف ارزش ‏ها در چارچوب این دانش جدید بپردازند. دکتر غلامرضا ارجمندی
در رابطه با سواد رسانه ای تعاریف بسیاری مطرح شده به عنوان مثال سواد رسانه‌ای آمیزه‌ای از تکنیک های بهره‌وری مؤثر از رسانه‌ها و کسب بینش و درک برای تشخیص رسانه‌ها از یکدیگر است یا سواد رسانه‌ای قدرت درک نحوه کارکرد رسانه‌ها و معنی سازی در آنهاست ونیز سواد رسانه‌ای را می‌توان دسترسی، تجزیه و تحلیل و تولید ارتباط درشکل های گوناگون رسانه‌ای و مصرف انتقادی محتوا دانست. ...سوادرسانه ای (MEDIA LITERACY ) شامل تحقیق ، تحلیل ، آموزش و آگاهی ازتاثیرات رسانه ها ( رادیو ، تلویزیون، فیلم ، موسیقی ، روزنامه مجله ،کتاب و اینترنت ) بر روی افراد و جوامع می باشد.عدالتیحال سواد رسانه ای از دو بعد 1) قرار گیری در دایره اشتراکی مطالب و رشد و ارتقای دانش (فکری-نظری) 2) آگاهی از مسائل و مشکلاتی که این رسانه ها برای ما به همراه خواهند آورد.
مسله اول که مشخص هست سواد رسانه ای به افراد توانایی می بخشد تا ضمن اینکه متفکرانی منتقد باشند خود نیز به مولدان خلاق پیام ها تبدیل شوند و مزایای آن بارز می باشد و بیان شد ولی مسله دوم که اصل صحبت ماست معایب این رسانه ها است.
سواد رسانه ای به زبان ساده عبارت است از مجموعه‏ مهارت هایی که شهروندان برای مواجهه با رسانه های جدید لازم است بیاموزند
آیا گریزی از این آسیب های ناشی از رسانه ها و تکنولوژی های جدید وجود ندارد؟ نمی توان حداقل تعداد قربانیان این رسانه های نوین را کاهش داد؟
بیشتر این قربانیان و آسیب دیدگان کسانی هستند که آگاهی کافی از امکانات و قابلیت های تکنولوژی های جدید را ندارند. حتی می توان مدعی شد اغلب کاربران اینترنت، تلفن همراه و سایر رسانه های جدید در ایران – حتی آن‎هایی که هنوز گرفتار آسیب ها نشده اند – اطلاعات کافی درباره نحوه به کارگیری این تکنولوژی ها ندارند و تنها به دلیل جذابیت های این رسانه های جدید و رفع برخی نیازهای شان، کاربر این ابزارهای جدید شده اند.

تاریخچه بحث سواد رسانه ای
تاریخچه پیدایش سواد رسانه‌ای، به سال 1965 باز می‌گردد. مارشال مک‌لوهان اولین بار در کتاب خود تحت عنوان "درک رسانه: گسترش ابعاد وجودی انسان"، این واژه را بکار برد و نوشت: «زمانی که دهکدۀ جهانی تحقیق یابد، لازم است انسان‌ها به سواد جدیدی بنام سواد رسانه‌ای دست یابند».
اما "تئوری سواد رسانه‌ای شناختی" توسط جیمز پاتر (متولد 1958 در انگلستان)  مطرح شده است.
بصیریان جهرمی، حسین و بصیریان جهرمی، رضا
با این حال اصل این گونه مباحث به دو- سه  دهه اول قرن نوزده بر می گردد.
دهه‌های 1920 و 1930 را باید دهه‌های پیوند و ارتباط این حوزه؛ یعنی حوزه سواد رسانه‌ای با تفکرات انتقادی دانست. در این سالها، دپارتمان‌های دانشگاهی تحلیل فیلم در سراسر ایالات متحده و انگلستان، کار خود را آغاز کرده و فیلم‌های روز را مورد تحلیل قرار دادند. جهرمی و جهرمی؛ ص43.

اینگونه از سواد، در کانادا به عنوان اولین کشور، به صورت رسمی از طرف نظام آموزش و پرورش پذیرفته و جزء برنامه‌های درسی مدارس گنجانده شد .
قاسمی، طهمورث
برای اولین بار در سال 1929 گروه آموزشی لندن از معلمان خواست تا مهارت های خاص تحلیل و ارزش‌گذاری فیلم را به دانش‌آموزان بیاموزانند که این مسئله پس از سال 1990 نیز در آمریکا به طور جدی مورد توجه قرار گرفت.
کانادا یکی از قویترین جنبش های سواد رسانه‌ای را در دنیا دارد و سازمان "شبکه آگاهی رسانه‌ای" به عنوان سازمانی برجسته در این کشور مستقر است. دکتر حسین‌علی افخمی
انگلستان و استرالیا در زمره‏ی پیشگامان و سرامدان آموزش سواد رسانه ‏ای هستند.این رشد تا حدودی مدیون NGO ها یا انجمن ‏ها و مؤسسات سواد رسانه ‏ای و سازمان‏ هایی بوده است که از اعضای‏ آموزشگر تشکیل شده‏اند.همچنین،کانادا در مرحله‏ی بسیار پیشرفت ه‏ای از آموزش سواد رسانه‏ای است.برای مثال،در ایالت‏ اونتاریو از سال 1987 به این‏سو،گذراندن درس‏هایی در این رشته‏ در کلاس ‏های مقاطع تحصیلی گوناگون ضروری است.کشورهای‏ دیگر هم در این زمینه از قافله عقب نمانده و رشد خوبی داشته‏اند; از جمله زلاندنو،شیلی،هند،اسکاتلند،آفریقای جنوبی،ژاپن، فرانسه، ایتالیا، اسپانیا و اردن.جلب است،ایالات متحده که در این زمینه از دیگران دیرتر وارد گود شده بود،هم‏اکنون در زمره‏ی‏ کشورهایی است که سرمایه ‏گذاری هنگفتی در این رشته کرده است.
دکتر غلامرضا ارجمندی
پیشگامان عرصه آموزش سواد رسانه ژاپی و کانادا می باشند که برای حفظ فرهنگ خود از کشورهای همسانه و جلوگیری از تحریف و تغییر در آنها اقدام به این کار کردند. در کشور کانادا از زمان کودکی در ککتابهای درسی به آنها آموزش می دهند که این آموزش ها برای حفظ هویت ملی خود در برابر کشور همسایه آمریکا است.
در کشور ژاپن برای اینکه که فرهنگ و تمدن خود را از نفوذ بازدارد ابزارها و منابع زیادی را در اختیار مردم و نخبگان خود قرار داده است تا به هر صورتی در دو سطح اول به مردم خود نشان دهند که چطور می توان یک واقعیت رو وارونه نمایش داد که باور پذیر باشد و با گوشه ای از آن را به نفع خود تحریف کرد و با این آموزش ها قدرت استدلال و تجزیه و تحلیل مردمشان را ببرند و دوم اینکه فرهنگ خود را در قالب های مختلف رسانه ای فیلم و کارتون - صدا - بازی های رایانه ای و ... هم به مردم خود و هم جهانیان نمایش دهند.
پروژه‏های سواد رسانه ‏ای در کشورهای گوناگون به لحاظی چند با هم تفاوت دارند; ازجمله تفاوت در بستر سیاسی، اجتماعی و فرهنگی موجود در بین کشورهای جهان اول و سوم.بسیاری از کارگاه‏ها و برنامه‏های سواد رسانه ‏ای آمریکا حمایت گرانه و تدافعی‏ هستند.آن‏ها تلاش دارند، مصرف ‏کننده را در برابر پیام‏ها و تصویرهای اغواگران ه‏ی برنامه‏ های تفریحی، خبری و تبلیغی رسانه ‏ها واکسینه کنند.در استرالیا بر جنبه‏ های زیبایی شناسانه و معنی ‏شناسی‏ تأکید دارند. در بریتانیا و کشورهای آمریکای لاتین با زیر ذره‏بین‏ بردن صنعت رسانه ‏ای، سلطه ‏ی کشورها و دولت را برای نیل به‏ تواناسازی مصرف‏ کنندگان رسانه، برجسته می‏ سازند...
اهمیت آموزش رسانه‏ای موجب تأسیس بنیادهای معظمی مانند «بنیاد برتلزمن»شد تا برای پروژه‏ های چندین میلیون ‏دلاری در آلمان‏ و آمریکا پذیره ‏نویسی کنند.این بنیاد کار آموزش سواد رسانه ‏ای در هریک از دو کشور آلمان و آمریکا را پیوسته بررسی و ارزیابی می‏کند. بنیاد علاقه‏ مند است،سطح کنجکاوی روشنفکرانه و هشیاری‏ شخصی دانشجویان را در ارتباط با رسانه‏ ها ارتقا دهد.به همین‏ ترتیب، امروزه در بسیاری از کشورهای جهان حتی مکان ‏ها و فروشگاه ‏هایی برای عرضه و فروش محصولات کمک ‏آموزشی برای‏ آموزش سواد رسانه ‏ای ایجاد شده است. از جمله، مرکز معتبری با نام«مرکز سواد رسانه‏ ای لس‏ آنجلس»در لس ‏آنجلس برپاست که‏ چنین خدماتی را ارائه می‏دهد.مؤسسات و سازمان‏هایی هم به دنبال‏ برگزاری کنفرانس ‏های سالیانه هستند تا به رونق آموزش سواد رسانه ‏ای‏ کمک کنند;مانند کنفرانس ملی سواد رسانه ‏ای لس‏آنجلس‏1در اکتبر 1996 و کنفرانس رهبری ملی درباره‏ی سواد رسانه ‏ای موسسه آسپن‏2 در 1993.همچنین، ائتلاف ماساچوست برای سواد رسانه‏ای‏3در سال 1995 پاگرفت و شورای ملی رسانه راه دور مدیسون، وینسکانسن و پروژه سواد رسانه‏ای نیومکزیکو،امروزه در آمریکا به‏ شدت فعال هستند. دکتر غلامرضا ارجمندی
از میان پیشگامان این رشته نیل اندرسون/کانادایی، فرانک دابلیو بکر/امریکایی، جین بادریلارد/ فرانسوی، دیوید باکینگهام/انگلیسی، نوام چامسکی/امریکایی، استوارت هال/انگلیسی، مارشال مک لوهان/امریکایی، میدوری سوزوکی/ژاپنی، بریژیت تافت/دانمارکی و گریم ترنر/استرالیایی و... را می توان نام برد.
ایران با وجود اینکه قدمت سواد رسانه ای در جهان به بیش از سه دهه می رسد اما زمان اندکی از ورود آن به ایران می گذرد. به همین خاطر، در کشور ما مبحث فوق العاده جوانی محسوب می شود که عمر آن تنها به ‌3 الی ‌4 سال می‌رسد. مطالعه در زمینه سواد رسانه ای در کشور ما به نگارش چند مقالات و انجام مصاحبه با اساتید رشته ارتباطات و ترجمه تعداد محدودی جلد کتاب و انجام تحقیقات معدودی، محدود می باشد. ندا تهرانی

ضرورت و اهمیت بحث سواد رسانه ای
امروزه جامعه شناسان اهمیت زیادی برای سواد رسانه‏ای و آموزش آن قائلند.برخی معتقدند،آموزش سواد رسانه‏ ای‏ می‏تواند بسیاری از مشکلات،از جمله مشکل خشونت در تلویزیون‏ و وسایل ارتباط جمعی را به میزان زیادی حل کند...
آن‏جا که قرار گرفتن در معرض رسانه خاصه تلویزیون،یک‏ریسک است،سواد رسانه‏ای مؤثرترین عامل محافظت‏ کننده به حساب می‏آید و این‏ نکته‏ای است که به ویژه سیاستگذاران رسانه‏ای ما نباید از آن غافل‏ بمانند. دکتر غلامرضا ارجمندی
در حال حاضر حدود370 ماهواره در جهان فعالیت می کنند که این تعداد ماهواره امواج حدود12000 شبکه تلویزیونی را پشتیبانی می کنند. از بین این تعداد ماهواره امواج حدود30 تا35 ماهواره آسمان کشورمان را پوشش می دهد و حدودا3000 شبکه قابل دریافتند. در کنار ماهواره طی سال های اخیر اصولا رسانه به معنی عام خود پیچیده تر، گسترده تر و البته سهل الوصول تر شده است. اینترنت بستری مهیا برای تبادل اطلاعات و تسهیل ارتباطات فراهم آورده که در خوان گسترده آن شبکه های اجتماعی و همه گونه فعالیت رسانه ای معنا پیدا می کند. در کشور ما در چند سال گذشته رسانه هم از بعد سخت افزار فناوری های نوین و هم از بعد میزان استفاده کنندگان و مخاطبان گسترش چشمگیری داشته و علاقه مندی شهروندان ایرانی به رسانه و مظاهر فناوری های جدید ارتباطاتی (ماهواره، اینترنت، موبایل، سینما و ...) در دنیا زبانزد خاص و عام شده اما متاسفانه در کنار این بستر ارائه شده سواد رسانه ای شهروندان ارتقا نیافته است... محمدمهدی انصاری
رسانه های نوین از دو دیدگاه متهم به ایجاد چالشهای نوین در زندگی هستند. رسانه ها از یک سو رقیب فعالیت های آموزشی در امر آموزش هستند و از سوی دیگر زمینه ساز اغلب چالش های نوین به حساب می آیند. عدالتی
از سوی دیگر نظارت متمرکز برای کنترل برون‌ده رسانه‌ها، روز به روز سخت‌تر شده و به این مشکل می افزاید.
پژوهشی به منظور بررسی وضعیت سواد رسانه ای دانشجویان در عصر جهانی شدن انجام شده است. روش تحقیق از نظر شیوه گردآوری اطلاعات توصیفی (پیمایشی) و از نظر هدف کاربردی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان سال آخر دانشکده روانشناسی و علوم اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی به تعداد (N=4144) نفر بوده است. حجم نمونه مطابق با جدول «گرجسی و مورگان» (n=352) نفر برآورد گردید که این تعداد به شیوه تصادفی ساده از جامعه آماری انتخاب شده است.
نتایج بدست آمده نشان داد که وضعیت سواد رسانه¬ای دانشجویان در سطح ضعیفی قرار دارد. به طوری که آموزش های دانشگاهی نیز تاثیری در ایجاد سواد رسانه ای در بین دانشجویان نداشته است. همچنین بین نظرات نمونه های مورد مطالعه در مورد میزان آگاهی از سواد رسانه ای از نظر جنسیت، وضعیت شغلی، وضعیت تاهل و سن تفاوت معناداری مشاهده نشده است.  مجموعه مقالات همایش ملی مدیریت و اقتصاد رسانه
"باری دونکان" عضو انجمن سواد رسانه‌ای کانادا، در ضرورت این آموزش این دلایل را ذکر می‌کند:
1. رسانه‌ها بر حیات فرهنگی و سیاسی ما سلطه دارند؛
2. تقریباً همه اطلاعات، جز مواردی که آنها را بطور مستقیم تجربه می‌کنند، رسانه‌ای شده‌اند؛
3. رسانه‌ها قادرند مدل‌های ارزشی و رفتاری پرقدرتی خلق کنند؛
4. سواد رسانه‌ای می‌تواند مصرف رسانه‌ای ما را لذت‌بخش‌تر کند و یک رابطه انفعالی را به یک رابطه فعال تبدیل نماید؛
5. رسانه‌ها بدون آن که فعال کردن خودآگاه، بر ما اثر می‌گذارند.
قاسمی، طهمورث
پاتر در مقاله "سواد رسانه‌ای در آینده" می گوید سواد رسانه‌ای باید به طور مداوم در جوامع ارتقا پیدا کند چراکه این موضوع از آنجایی که رسانه‌ها و دنیای واقعی پیوسته در حال تغییرند، فرآیندی است که هرگز پایان نمی‌یابد. دکتر حسین‌علی افخمی

اهداف سواد رسانه ای
هدف سواد رسانه ‏ای که خود ناظر بر اهمیت آن هم هست این است که به مردم کمک کند تا به شهروندانی پیچیده،یعنی شهروندانی‏ آگاه و با ظرفیت‏ های مورد نیاز جامعه ‏ی امروزتبدیل شوند،نه به‏ مصرف‏ کنندگانی پیچیده...
در گامی فراتر می‏توان چنین اظهار داشت که هدف‏ سواد رسانه‏ ای ارتقای خود رهبری از طریق فرایندهای استدلال، تحلیل،مفاهمه و مهارت‏ های ابزار وجود است. دکتر غلامرضا ارجمندی
هدف سواد رسانه ای دادن قدرت کنترل برنامه های رسانه به افراد است . جیمز پاتر
من بر این باورم که هدف اصلی سواد رسانه‌ای به‌خصوص وقتی درباره‌ی رسانه‌های جمعی حرف می‌زنیم، می‌تواند سنجش نسبت هر محتوا با "عدالت اجتماعی" باشد.
بنابراین هدف اصلی سواد رسانه‌ای می‌تواند این باشد که بر اساس آن بتوان دید آیا بین محتوای یک رسانه- به مثابه محصول نهایی- با عدالت اجتماعی رابطه‌ای وجود دارد یا خیر. به عبارت بهتر، خواننده یا بیننده یا شنونده‌ی یک مضمون رسانه‌ای بهتر است رابطه و نسبت محتوای یک رسانه با عدالت را در نظر گرفته و نزدیکی یا دوری محتوای یک رسانه‌ از عدالت را مورد توجه قرار دهد تا همیشه در ارتباط با رسانه‌ به جای تسلیم بودن و یا تسلیم شدن به رابطه‌ی یک‌سویه و انفعالی، رابطه‌‌ای فعال‌تر و تعاملی‌تر داشته باشد.
محصول نهایی یک رسانه ممکن است بخشی از جهان یا شکل تحریف شده‌ای از آن باشد و یا حداقل در بازتاب دادن جهان ناموفق مانده باشد. محتوای رسانه می‌تواند در خدمت تثبیت یک جریان، گروه یا طبقه و یا در خدمت قدرت حاکمه باشد و آن طبقه و قدرت الزاماً عدالت‌جو، رهایی‌بخش و آزادی‌گرا نباشد. یونس شکر خواه
هدف‏های سواد رسانه ‏ای عموما تابعی هستند از شرایط زمانی و مکانی که معمولا به شکل پلکانی تعقیب می‏شوند; یعنی ممکن‏ است در مراحل اولیه‏ی آموزش ساماندهی استفاده‏ی روزانه از رسانه ها هدف باشد،ولی بلافاصله و به محض ظهور اولیه نشانه‏ی‏ توفیق در این مراحل هدف بالاتر عرض اندام می‏کنند.بنابر این،یکی از هدف‏های آموزش رسانه‏ای آن است که به‏ دریافت‏ کنندگان پیام‏ های رسانه ‏های جمعی کمک شود،به‏ مشارکت‏ کنندگانی آزاد در این فرایند تبدیل شوند تا این که منفعل، ساکن و مطیع در مقابل تصاویر و ارزش‏ها بنشینند که در یک‏ جریان یک‏طرفه از منابع رسانه‏ ای ارسال می‏شوند...هدف عملی سواد رسانه ‏ای آن است که تماشاچیان و یا مخاطبانی بپرورد که به دنبال برنامه‏های باکیفیت باشند و حس‏ منتقدانه‏ای از فرم،فرمت و محتوای رسانه ‏های جمعی در آن‏ها شکوفا شود دکتر غلامرضا ارجمندی

ثمرات سواد رسانه ای
-داشتن سواد رسانه ای - از سوی شهروندان در سطح کلان از سویی به شکل‌گیری گروههای فشار برای تحت تأثیر قرار دادن سیاست های عمومی منجر می‌شود و از سوی دیگر، سرمایه‌گذاری بر جهل انسان‌ها را به گزینه‌ای عبث و بی‌اثر تبدیل خواهد کرد. در سطح خرد نیز سواد رسانه‌ای به تقویت مهارتهای حل مسأله و شکوفایی خلاقیت انسان‌ها کمک می‌کند و از افراد جامعه سوژه‌هایی فعال، مشارکت جو، منتقد، دیرباور، پرسشگر و مقاوم در برابر انواع پیشداوری‌ها، کلیشه‌ها و سایر تلقینات رسانه‌ای می‌سازد.  دانش ارتباطات - محمود شهابی

بنا براین می توان گفت که سواد رسانه ای سبب می شود تا جهت یابی فرد با دور اندیشی و درایت و نیز درک موقعیت ها همراه شود . از همین رو همواره تحقیقات نشان داده است که افراد موفق تر انتخابهای برگزیده تری از رسانه ها دارند، زیرا آنها به گونه ای هدفمند تر و گزیده تر از رسانه ها در جهت تثبیت و ارتقا موقعیت خود بهر ه می گیرند.
به عنوان نمونه، یک تحقیق بر روی مدیران پانزده شرکت موفق در آمریکا نشان داد که این مدیران بیشتر از مدیران سایر شرکت ها مجلات تخصصی مربوط به حرفه خود را مطالعه می کنند، از سطح معلومات عمومی بالاتری برخوردارند و از نظردرک مفاهیم رسانه ها عملکرد بهتری دارند.
به عبارت دیگر می توان گفت دو تفاوت عمده در چگونگی بهره مندی باسوادان رسانه ای (Media Literate) و عامه مردم وجود دارد ، در حالی که مردم عادی بیش از شصت درصد اوقات بیداری خود را به استفاده از رسانه های نازل (مثلا فیلم فارسی ، برنامه های مبنذل وبی مایه تلویزیونهای فارسی زبان ، سایتهای اینتر نتی سرگرم کننده ، چت ، وبلاگهای حاوی موضوعات زناشویی و سکسی ،ترانه های بی معنی ، و...) می پردازند ، با سوادان رسانه ای بیشتر وقت خود را به رسانه های فرهنگ بالا (High Culture Media) می پردازند. امید حبیبی نیا
آموزش رسانه‏ای باید به فراگیران بیاموزد، نه تنها خو را با متن رسانه‏ای درگیر کنند بلکه نهادهای رسانه‏ای را نیز فراموش نکنند و دامنه‏ی این چالش را تا قضاوت درباره‏ی این‏ نهادها امتداد دهند.همان‏گونه که آموزش سیاسی به شهروندان اجازه‏ می‏دهد تا با سیاست به نحوی نقادانه و سازنده برخورد کنند،سواد رسانه‏ای نیز می‏تواند مردم را برای تفکر درباره‏ی محدودیت‏ها و امکانات نظام رسانه‏ای مجهز و آماده کند.دکتر غلامرضا ارجمندی

اصولاً سواد رسانه‌ای در جهت برخورد هدف‌مند با رسانه مطرح می‌شود. از این منظر به اعتقاد اکثر تحلیل‌گران و کارشناسان حوزه رسانه، برخورد هدف‌مند با رسانه از جمله دلایل بالا رفتن سطح آگاهی در تمامی اقشار جامعه به عنوان مخاطبین رسانه می‌باشد که می‌تواند منجر به ایجاد ارتباطات دوسویه و مشارکت‌جویانه با رسانه‌ها از یک‌سو و تقویت ساختارهای دموکراتیک جامعه در راستای مباحث نقد، مشارکت فعالانه در حوزه رسانه در بین شهروندان باشد.سواد رسانه ای (شماره 22)
یکی از پیامدهای تحلیل و درک صحیح پیام‌های رسانه‌ای، بالا رفتن سطح آگاهی است که می‌تواند منجر به ایجاد ارتباطات اجتماعی سالم‌تر با رسانه‌ها و تقویت ساختارهای دموکراتیک جامعه گردد و شهروندان می‌توانند از این طریق به مشروع‌سازی گزینه‌های سالم‌تر در رسانه کمک نمایند، چرا که یک شهروند فعال و باسواد می‌تواند در ایجاد تغییر اجتماعی مثبت فعالیت کند و عکس‌العمل خود را در برابر رسانه‌ها اعلام نماید و تنها بیننده صرف نباشد.دکتر سید رضا صالحی امیری

اصول و مفاهیم کلیدی سواد  رسانه ای
برای شرح فرضیات انتقادی ورای آموزش رسانه در زیر مفاهیم کلیدی بسط داده شده است. در کانادا، سواد رسانه ای بخشی از برنامه آموزش مهارت های زبانی (مهارت های دوازده گانه آموزش زبان) می باشد. این مفاهیم یک پایه نظری برای همه برنامه های آموزش سواد رسانه ای فراهم می کند و همچنین به معلمان زبان رسانه ای و چارچوب آن را برای بحث و گفتگو ارائه می دهد.
همه رسانه ها ساختارمند هستند
رسانه با دقت ساختارهای زیرکانه ای ارائه می کند که بسیاری از تصمیم گیری ها و نتایج را از عوامل تعیین-کننده منعکس کنند. بیشتر دیدگاه ما نسبت به واقعیت بر مبنای پیام های رسانه ای است که پیش¬ساخته هستند و حاوی نگرش ها، تفسیرها و نتایجی است که تقریباً شکل گرفته است. رسانه تا اندازه زیادی برداشت هایی از واقعیت برای ما ارائه می کند. زمان تحلیل یک متن رسانه ای به این نکات توجه می کنیم: این پیام چگونه شکل گرفته است؟و چگونه واقعیت را بازنمایی می کند؟
همه افراد پیام ها را به سختی تفسیر می کنند.
کسانی که برنامه تلویزیونی یا وب سایت مشابه ی می بینند اغلب تجربه مشابه ندارند یا با برداشت های مشابه مواجه نمی شوند. هر کسی می تواند یک پیام را با توجه به سن، فرهنگ، تجربیات زندگی، ارزش ها و عقاید به صورت های مختلف تفسیر یا قبول کند. زمان تحلیل یک متن رسانه ای توجه می کنیم به: چگونه دیگران پیام ها را به صورت متفاوتی درک می کنند؟
رسانه منافع تجاری دارد.
بیشتر رسانه ها برای سود ایجاد شده اند. عموماً تبلیغات بزرگترین منبع درآمدی است. آگهی های تجاری بدیهی ترین ابزار تولید درآمد هستند، اگرچه پیام های تبلیغاتی شکل های زیادی دارد که شامل بر تبلیغ کالا (به طور مشخص کالایی را در برنامه ها و فیلم ها نشان می دهند)، حمایت کنندگان، جوایز، تبلیغات سه بعدی و پیمایش در اینترنت، حمایت های اشخاص مهم یا نام نویسی برای استادیوم یا تئاتر. در تحلیل این متن رسانه ای توجه می کنیم به: چه کسی و چرا متن رسانه ای را تولید می کند؟ اگر پیام اقبال عمومی یافت چه کسی سود و چه کسی ضرر می کند؟
رسانه پیام های ایدئولوژیک و ارزشی دارد.
تولیدکنندگان پیام های رسانه ای عقاید، ارزش ها، باورها و تعصب هایی دارند. این عوامل می توانند بر اینکه چه چیزی و چگونه گفته شود تأثیر  گزارد. تولیدکنندگان باید چیزی که شامل متون رسانه ای باشد یا نباشد انتخاب کنند، بنابراین هیچ پیام بی طرف یا عاری از ارزش وجود ندارد. از آنجا که این پیام ها اغلب از سوی بینندگان زیادی دیده می شود، می تواند تأثیر اجتماعی و سیاسی زیادی بر روی افراد داشته باشد. در تحلیل یک متن رسانه ای به این نکات توجه می کنیم: چه سبک زندگی، ارزش ها ودیدگاه هایی از این پیام بازنمایی یا چشم پوشی شده است؟ لازم است که پیام های رسانه ای درباره موضوعاتی نظیر ماهیت سبک زندگی، واقعیت مصرف گرایی، نقش زنان، پذیرش اقتدار و میهن پرستی محض رمزگشایی شود.
هر رسانه ای زبان، سبک، تکنیک، اخلاق، باور و اصول هنری خاص خود را دارد.
هر رسانه ای معنایی خلق می کنند که به صورت متفاوتی از واژگان، تکنیک ها و سبک ها یا اخلاقیات و باورهای خاصی استفاده می کنند. در یک فیلم یا برنامه تلویزیونی، زمانی که تصویر محو می شود، آن پیامی از زمان را نشان می دهد. لینک های داغ یا دکمه های جهت یابی نشان می دهد که چیزی را که نیاز دارید را در وب سایت پیدا کنید. یک داستان نویس باید از کلمات خاصی برای خلق فضا و شخصیت ها استفاده کند، در حالی که رسانه از تصویر، متن و صدا استفاده می کند. در هر زمان، ما ابزار تکنیکی را درک می کنیم. ما در درک زبان رسانه های مختلف روان و سلیس شدیم و می توانیم کیفیت هنری آنها را درک کنیم. هنگام تحلیل یک متن رسانه ی توجه می کنیم به: چه تکنیکی و چرا استفاده شده است؟ توسعه مهارت های سواد رسانه ای ما را قادر می سازد نه تنها متون رسانه ای را درک و رمزگشایی کنیم، بلکه از اصول هنری منحصربه فرد هریک از آنها متمتع شویم. تمتع ما از رسانه با آگاهی از چگونگی خلق اشکال و تأثیرات خوشایند افزایش می یابد.
رسانه معانی تجاری دارد.
سواد رسانه ای بر آگاهی از پایه های اقتصادی تولیدات رسانه های جمعی مبتنی است. شبکه ها دنبال مخاطبانی هستند که از آنها حمایت مالی کنند. دانش در این زمینه به دانشجویان اجازه میدهد تا درک کنند که چگونه محتوای برنامه، مخاطبان را هدف تبلیغات خودشان کرده اند و چگونه بینندگان را در گروه های بازاری ساماندهی کرده اند. موضوع مالکیت و کنترل اهمیت حیاتی دارد در زمانی که انتخاب های زیادی در این زمینه وجود دارد ولی با این حال باورهای کمی وجود دارد (نود درصد از روزنامه ها، مجلات، ایستگاه های تلویزیونی و شرکت های نرم افزار کامپیوتری جهان در مالکیت هفت شرکت ادغام شده می باشد).
رسانه معانی اجتماعی و سیاسی دارد.
یک بعد مهم از سواد رسانه ای آگاهی از گستره تأثیرات اجتماعی و سیاسی ناشی از رسانه می باشد. تغییر ماهیت زندگی خانوادگی، استفاده از اوقات فراغت و نتایج مباحثات سیاسی تلویزیونی سه نمونه از این موارد هستند. رسانه ای جمعی تلاش می کند تا ارزش ها و نگرش های اجتماعی را منطقی نشان دهند. رسانه همچنین نقش بزرگی در رسانه ای کردن حوادث و مسائل جهانی از حقوق مدنی تا تروریسم دارد.
در رسانه شکل و محتوا مرتبط با هم هستند
رابطه شکل و محتوا مرتبط با مقاله مارشال مک لوهان با عنوان «رسانه پیام است» می باشد. یعنی هر رسانه ای برنامه و جهت گیری های تکنیکی خاص خود را دارد و واقعیت را در شیوه های منحصربه فردی رمزگذاری می کند. بنابراین رسانه های مختلف ممکن است حادثه مشابهی گزارش کنند ولی برداشت ها و پیام های متفاوتی ایجاد کنند.  مقاله What is Media Literacy؟ ترجمه مهدی شهبازی

توانایی های مرتبط با سواد رسانه ای    
برخی از توانایی‌هایی که می‌توان در سایۀ سواد رسانه‌ای کسب کرد از این قرارند:
1. توانایی استفاده از تکنولوژی روز از جمله کامپیوتر، برای پردازش و تولید اطلاعات؛
2. توانایی نتیجه‌گیری در مورد روابط علّی و معلولی، میان گزارش‌های رسانه‌ها و واکنش عمومی؛
3. توانایی تشخیص تأثیر تحریف، کلیشه‌سازی، تبلیغات و خشنونت در رسانه‌های دیداری؛
4. توانایی تشخیص تفسیر و بوجود آوردن تصویرهای بصری؛ کانسیداین
5. فهم و نقد آثار و پیامدهای اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی محتوای رسانه‌ها؛
6. فهم و نقد شرایط و مناسبات مادی تولید محتوای رسانه‌ای مثل آگهی‌های تجاری که در جهت تأمین منافع اقتصادی و کسب سود مادی صاحبان سرمایه است.
سه جنبه‌ سواد رسانه‌ای از نظر دکتر یونس شکر خواه عبارتند از:
الف: ارتقاء آگاهی نسبت به رژیم مصرف رسانه‌ای؛ و یا به عبارت بهتر تعیین میزان و نحوه‌ی مصرف غذای رسانه‌ای از منابع رسانه‌ای گوناگون که در یک کلام همان محتوای رسانه‌هاست.
ب: آموزش مهارت‌های مطالعه یا تماشای انتقادی
ج: تجزیه و تحلیل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی رسانه‌ها که در نگاه اول قابل مشاهده نیست.
مفهوم سواد رسانه‌ای دربرگیرنده سه مرحله است که تحقق این سه مرحله به توانمندسازی رسانه‌ای شهروندان منجر می‌شود: مرحله اول زمانی تحقق می‌یابد که افراد نسبت به اهمیت مدیریت رژیم رسانه‌ای خود (همانند رژیم غذایی) آگاه و حساس شوند یعنی بتوانند تصمیم بگیرند که چه مقدار از وقت خود را صرف توجه به انواع رسانه‌ها بکنند، به نحوی که قربانی اعتیاد و تخدیر رسانه‌ای نشوند.
مرحله دوم زمانی تحقق می‌یابد که فرد مهارتهای خاص توجه انتقادی به انواع محتواهای رسانه‌ای را فرا بگیرد. به عبارت دیگر یاد بگیرد که چگونه یک متن رسانه‌ای را تجزیه و تحلیل کند، پیام نهفته در یک محتوای رسانه‌ای را مورد نقد و پرسش قرار دهد و درک کند که چه چیزی در آن متن حاضر است و چه چیز غایب. در این مرحله افراد یاد می‌گیرند که چگونه بین خطوط را بخوانند و چگونه پرسشگری و تفکر انتقادی را پیشه خود سازند.
مرحله سوم، زمانی تحقق می‌یابد که افراد به مسایل عمیق تر فکر کنند. مثلاً اینکه تولیدکنندگان رسانه‌ای چه کسانی هستند؟ چه اهدافی دارند؟ چه کسی از تولیدات آنها و نحوه بازنمایی واقعیت‌های اجتماعی از سوی آنها سود می‌برد؟ و چه کسی ضرر می‌کند؟ در این مرحله افراد در تجزیه و تحلیل‌های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی خود بر شناخت معانی تجربیات رسانه‌ای خود و دیگران متمرکز می‌شوند و به این می‌اندیشند که تا چه حد رسانه‌های ارتباطی به تولید هژمونی فرهنگی، خلق شعور عامه و خلع سلاح گفتمان‌های رقیب کمک می‌کنند.
دانش ارتباطات - محمود شهابی

ویژگی‌های اصلی سواد رسانه‌ای
1. پیوستار و نه مقوله؛ سواد رسانه‌ای، موضوعی دارای درجات گوناگون است. در واقع از نظر منطقی، مقول به تشکیک بشمار می‌رود و مانند یک جعبه‌، مقوله‌ای نیست که یا باید در آن جای گرفت و یا جای نگرفت. بعبارت دیگر موضوعی نیست که دائر بین نفی و اثبات بوده و افراد در مقایسه با آن به دو دستۀ حائز سواد رسانه‌ای و فاقد آن تقسیم شوند؛ بلکه افراد در مقایسه با آن هریک درجات مختلفی از سواد رسانه‌ای را دارا هستند و در این پیوستاری که شبیه دماسنج می‌باشد، جایگاهی را اشغال می‌کند. کسانی که در سطح‌های پائین این پیوستار قرار دارند چشم‌اندازهای ضعیف و محدودی به رسانه‌ها داشته و دانش آنها چشم‌اندازهای کافی را برای استفاده در تفسیر معنای پیام‌های رسانه‌ای، فراهم نمی‌کند.
2. چند بُعدی؛ سواد رسانه‌ای مستلزم آن است که در ابعاد گوناگون، اطلاعات کسب کنیم. این ابعاد عبارتند از: بُعد شناختی، احساسی، زیبائی‌شناختی و اخلاقی.
حوزۀ شناختی به اطلاعات واقع‌بنیاد دلالت دارد؛ مانند تاریخ‌ها، اسامی، تعاریف و ... این‌گونه از اطلاعات، در مغز مستقر هستند. اطلاعات حوزۀ احساسی که حاوی اطلاعاتی درباره احساساتی مثل عشق، نفرت، خشم و ... می‌باشد، در قلب مستقر است و جایگاه اطلاعات حوزه زیبائی‌شناختی که حاوی اطلاعاتی دربارۀ روش تولید پیام است را باید در چشم‌ها و گوشها دانست. هرقدر چشم و گوش قوی‌تر و دقیق‌تری برای شنیدن و دیدن وجود داشته باشد، اطلاعات زیبایی‌شناختی بهتر و بیشتری نصیب دارنده خواهد بود. جایگاه اطلاعات عرصۀ اخلاقی هم که شامل اطلاعاتی دربارۀ ارزشها است، در ضمیر و روح انسانی مستقر است. اطلاعات اخلاقی، ملاک و معیاری برای قضاوت راجع به "درست و غلط" را فراهم می‌کند. هرقدر اطلاعات اخلاقی دقیق‌تر باشند، ارزشهای نهفته در پیام‌های رسانه‌ای با عمق بیشتری درک شده و قضاوت‌ها دربارۀ آن ارزها، دقیق‌تر و منطقی‌تر خواهد شد.
ساختار قدرتمند دانشی، باید حاوی اطلاعاتی از هر چهار حوزۀ مذکور باشد و اگر یک نوع اطلاعات موجود نباشد، ساختار دانش، ضعیف می‌شود؛ که در نتیجۀ آن، سواد رسانه‌ای که از همین ساختارها تشکیل شده، ضعیف خواهد شد و نمی‌توان به درستی، نارسایی‌های پیام رسانه‌ای را تشخیص داد. جیمز.

نتیجه گیری
شما می توانید برای کاهش تاثیر برنامه سازی رسانه ها بر خودتان کارهای زیادی انجام دهید. در این مقطع کافی است بگوییم که قدرتمندترین استراتژی ها برای کاهش تاثیر برنامه سازی رسانه، افزایش آگاهی درباره اهدافتان، افزایش مهارت های پردازش اطلاعات، و ساخت دقیق ساختارهای دانشتان به جای پذیرش معنای سطحی ای است که رسانه ها مدام عرضه می کنند. وقتی از این استراتژی ها تبعیت کنید، در برنامه ریزی آنچه شما را برمی انگیزد و نیز در کسب لذت بیشتراز قرارگرفتن آگاهانه در معرض رسانه- به قیمت از دست دادن ویژگی ناخود آگاهی- بیش از پیش قدرتمند خواهید شد. جیمز پاتر

فهرست برخی از منابع :
1 .  کانسیداین، دیوید؛ درآمدی بر سواد رسانه‌ای، ناصر بلیغ، تهران، اداره کل تحقیق و توسعه صدا، 1379، ص3و2.
محمدمهدی مولایی، هفته نامه پنجره
2 .  بصیریان جهرمی، حسین و بصیریان جهرمی، رضا؛ در آمدی به سواد رسانه‌ای و تفکر انتقادی، فصلنامۀ رسانه، 1368، ص33.
3 .  جهرمی و جهرمی؛ ص43.
4 . قاسمی، طهمورث؛ سواد رسانه‌ای رویکردی جدید به نظارت، فصلنامه رسانه، 1368، ص97.
5 . مصاحبه با  دکتر غلامرضا ارجمندی
6 .  مجموعه مقالات همایش ملی مدیریت و اقتصاد رسانه، آبان 1388.
7 .  قاسمی، طهمورث؛ سواد رسانه‌ای رویکردی جدید به نظارت، فصلنامه رسانه، 1368، ص95.
8 . تهرانی . ندا . سواد رسانه ای در روابط عمومی
9 . ارجمندی . غلامرضا . مجله رشد آموزش علوم اجتماعی » تابستان 1384
10 . شکر خواه . یونس . سواد رسانه ای چیست.
11 . پاتر، 1998؛ نقل از دیویس، 1992: 8)
12 . شهابی . محمود . دانش ارتباطات
13 . حبیبی نیا . امید . سواد رسانه ای ورسانه های آلترناتیو
14 . سید رضا صالحی امیری. ضرورت سواد رسانه ای . سواد رسانه ای شماره 22
15 . قاسمی؛ ص93- 90 و کانسیداین ص13- 10.
16 .  کانسیداین؛ ص4 و شکرخواه؛ ص30-29.

سواد رسانه ای در معنای؛ یک نوع درک متکی بر مهارت که بر اساس آن بتوان انواع رسانه ها و تولیدات آنها را شناخت و از یکدیگر تفکیک و شناسایی کرد، یک نیاز ضروری برای عموم کاربران رسانه ها و شبکه های اجتماعی در دنیای امروزه محسوب می شود.

فراتاب‌ـ سرویس فرهنگی:

این روزها گسترش و تاثیر پذیری از شبکه های اجتماعی در زندگی روزمره  برای همه تبدیل به امری مبرهن شده است. به گونه ای که امروز بخش اعظمی از محتواها در حوزه هایی چون بازاریابی، مسایل فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در این فضاها رد و بدل می شود. بنابراین باید پذیرفت که شبکه های اجتماعی ( تلگرام ، فیس بوک ، اینستاگرام و.....) با مسایل مختلف اجتماعی و فرهنگی ما ارتباط تنگاتنگ پیدا کرده است، و اگر نگوییم این شبکه ها سبک زندگی ما را تغییر داده اند، اما شاید بتوان گفت در آینده ای نزدیک باید شاهد چنین رویدادی بود. پرواضح است وقتی در طول شبانه روز،  این شبکه ها میانگین حدود 4 ساعت از وقت ما را می گیرند،  پس ناخواسته سبک زندگی ما را به سمت تغییر سوق می دهند.

بر این اساس، اگر بخواهیم در تلاطم و امواج شبکه ها  (محتویات شبکه ها)  غرق نشویم و دچار آسیب و مشکلات نگردیم  لازم است آگاهی لازم درجهت شناخت و استفاده از این شبکه ها  را داشته باشیم. در واقع، امروزه برای همه ما از دانش آموز مقطع ابتدایی تا مسن ترین افرادی که از این شبکه ها استفاده می کنند (یعنی از کارگران  و رانندگان ، معلمان ،  دانش آموزان گرفته  تا آن کارمندی که  در طول ساعات کاری خود نصفی از ساعات را در شبکه های اجتماعی سیر می کند  و یا  حتی آن خانم خانه داری که عمده وقت خود را بجای راهنمایی و آموزش بچه ها، صرف گذاشتن محتوا در شبکه های اجتماعی می کند و.....) لازم است که همه سواد رسانه ای داشته باشند؛ به این معنی که  یک نوع درک متکی بر مهارت  که بر اساس آن بتوان انواع رسانه ها را و انواع تولیدات  آنها را شناخت  و از یکدیگر تفکیک و شناسایی کرد.

 البته باید توجه داشت لازمه این کار در درجه اول داشتن مطالعه و آگاهی  برای فهم و نقد محتویات این شبکه هاست، که براساس آن بتوان پیام های رسانه ای را شناخت و تحلیل کرد و بیهوده ساعت های با ارزش عمر را پای اطلاعات و آگاهی کاذب انتشار یافته در این شبکه ها نکرد. چرا که ناخواسته خیلی از ما ها با انبوهی از اطلاعات و خبرها در طول شبانه روز از طریق همین شبکه ها مواجه می شویم، و چنانچه سواد رسانه ای لازم را نداشته باشیم قطعا دچار مشکل خواهیم شد.

تصور کنید  یک دانش آموز  مقطع ابتدایی که از این شبکه ها اجتماعی استفاده می کند (آخرین آمار از سازمان فناوری اطلاعات  این است که الان نیمی از مردم  ایران گوشی هوشمند دارند) و هر روز با حجم زیادی از خبر و تصویر و پیام در این شبکه ها  مواجه می شود، وقتی این دانش آموز قدرت تحلیل این پیام ها را ندارد  و سن و درک تحلیلی وی نیز در این حد نیست که بتواند این اطلاعات را بررسی کند لاجرم سردرگم خواهد شد و بالطبع ای مسئله در روند سلامت و آموزش و تربیت آن تاثیر گذار خواهد بود.

بنابراین سواد رسانه ای در دنیای امروز کمتر از سواد خواندن و نوشتن نیست، و به همان اندازه که سواد خواندن و نوشتن از ضروریات زندگی اجتماعی افراد به حساب می آید سواد رسانه ای نیز در عصر پرتلاطم اطلاعات که هر روز خود را در مواجهه با رسانه های گوناگون شنیداری ، دیداری و نوشتاری می یابیم از اهمیت والایی برخوردار می باشد. در واقع، زمانی که ما در بزرگراه های اطلاعاتی در حال حرکت هستیم، این میزان سواد رسانه ای ماست که  به ما می گوید چه مقدار از وقتمان را در چه شبکه های بگذرانیم. بنابراین هدف سواد رسانه ای تنظیم یک رابطه منطقی و مبتنی بر هزینه – فایده است. یعنی بر این اساس پی می بریم که شخص در قبال وقت و هزینه ای که صرف استفاده از این شبکه ها کرده است چه چیزهای  را به دست آورده و چه چیز هایی را از دست داده است؟!

همچنین از طریق سواد رسانه ای است که متوجه خواهیم شد که تولیدکنندگان محتوای این شبکه ها چه کسانی هستند؟ چه اهدافی دارند؟ چه کسی از تولیدات آنها و نحوه بازنمایی واقعیت های اجتماعی از سوی آنها سود می برد؟ چه کسی ضرر می کند؟ و اینکه من کاربر اگر سواد رسانه ای نداشته باشم قادر به تشخیص نتیجه گیری از پیام ها و واکنش های عمومی نخواهم بود.

امروزه حضور کاربران در فضای شلوغ  مجازی با حجم گسترده ای از صفحه ها، گروه ها و کانال های مختلف، نیازمند آنست که در برابر چنین فضایی چتری بر سر گیرند و یک رژیم مصرف اتخاذ کنند؛ همه نیاز دارند در انتخاب هایشان بیشتر دقت کنند درست مثل اینکه حالا مردم در مورد تغذیه خودشان عمل می کنند چون مردم امروز باسوادتر شده اند، مراقب هستند که در غذایی که مصرف می کنند چقدر کلسترول ، ویتامین یا مواد دیگر باشد، در فضای مجازی هم باید دانست چه مقدار باید در معرض این شبکه ها بود و چه چیزی از آنها برداشت.

همچنین ضروری است که نهادهای تاثیرگزار از جمله نهاد خانواده ، آموزش و پرورش و... همه در روشنگری و آگاهی بخشی مردم در حوزه سواد رسانه ای نقش ایفا کنند و در این زمینه رهنمودهای  لازم را ارائه کنند، تا این شبکه های  اجتماعی  در  دنیای مجازی، شبکه اصلی زندگی در دنیای واقعی از هم جدا نکند، بلکه مکمل و تسهیل گر آن باشد.

علی امینی مدیر داخلی مجله مطالعات رسانه و امت

آموزش سواد رسانه ای

آموزش سواد رسانه ای/ جنگ واژه ها در رسانه های خبری

به جرات می توان گفت که عنوان گذاری برای عناصر خبری، پر کاربرد ترین تکنیک در میان تمام تکنیک های مورد استفاده است. چنانچه یک رسانه با عنوان گذاری برای عناصر خبری، به صورت هدفمند مفهومِ مورد نظر را جاری ساخته و ذهن مخاطب را جهت می بخشد.

دیدبان: به گزارش گروه رصد دیدبان، امروزه رسانه ها نقش مهمی در ساخت و  جهت دهی افکار عمومی  دارند. داشتن  "سواد رسانه ای" به شناخت و تحلیل افراد از اهداف پشت پرده و استفاده هوشمندانه ی رسانه ها کمک می کند. در زیر مقاله ی تحلیلی آقای  احمد قدیری ابیانه را تحت عنوان  "جنگ واژه ها در رسانه های خبری" می خوانیم.


* عنوان گذاری برای عناصر خبری: به جرأت می توان گفت که این ترفند، پر کاربرد ترین تکنیک در میان تمام تکنیک های مورد استفاده است. چنانچه یک رسانه با عنوان گذاری برای عناصر خبری، به صورت هدفمند مفهومِ مورد نظر را جاری ساخته و ذهن مخاطب را جهت می بخشد.


[در این سه خبر به ترتیب عبارات "هدایت کردن"، "نیروها"، "وارد شدن" و "متوقف کردن" جایگزین "بردن"، "کماندوها"، "حمله کردن" و "توقیف کردن" شده است]

 

 

 

[تمهیدات دولت در خصوص ورود بیشتر گردشگران چین به کشور با استفاده از عبارت "وارد کردن گردشگر" تخطئه شده]


[در حالی که فاطمه امیرانی (همسر سابق شهید باکری) به عنوان همسر دوم در زوجیت علی یونسی، وزیر دولت خاتمی است، سایت کلمه و دیگر رسانه های همسو و همچنین شخص خانم امیرایی به استعمال عنوان "همسر شهید باکری" اصرار دارند.]

 

* واژه های همسنخ: کلماتی با مفاهیم نزدیک به هم اما متفاوت در معنا، و یا هم معنا اما با بار معنایی متفاوت که در "عنوان گذاری برای عناصر خبری" و القای مطلب مؤثر و پر کاربرد است.

بدین توضیح پرکاربرد ترین واژه های همسنخ و شرح تفاوتشان به قرار زیر است:

«رزمنده/جنگجو»، «مبارز/ تروریست»، «کودتا/ انقلاب»، «کاهش/ کاهش رشد»، «بسیجی/لباس شخصی»، «افزایش اشتغال/ کاهش بیکاری»، «دولت/ هیأت دولت»، «حکومت/حاکمیت»، «کشور/ رژیم»، «دولت/ نظام»، «رژیم/ حکومت/ نظام»، «مردم/ ملت»،«خواهش/ خواسته»، «راه اندازی/ بهره برداری/ افتتاح»، «صبر/ تحمل»،«واکنش، تلافی و دفاع/ اقدام، حمله و جنگ»، «تأسیس/ استقلال»، «طالبان/القاعده»، «عربستان/ شبه جزیره ی عربستان»، «آمریکای لاتین/ آمریکای جنوبی»، «فلسطین/ فلسطین اشغالی»، «شهر غزه/ نوار غزه»، «شورشی/ انقلابی»،«روحانی/ آخوند»، «سلاح نامتعارف/ سلاح کشتار جمعی»، «رئیس دولت/ رئیس جمهور»، «طرح/ لایحه»، «کمیسیون/ فراکسیون»، «متهم/ مجرم»، «دادگاه/دادسرا»، «قرار/ حکم/ رأی»، «اصل/ ماده/ بند/ تبصره»، «جایز/ واجب»،«تصویب/ تنفیذ»، «تأیید/ تأکید»، «عدم احراز صلاحیت/ رد صلاحیت»، «اجبار/اکراه»، «فرار/ عقب نشینی»، «تاکتیک/ تکنیک»، «ترغیب/ تطمیع»، «آتش بس/صلح»، «اجرایی شده/ اجرا شده»، «مرجع/ مجتهد»، «پایداری/ پافشاری»، «تلاش/تقلا»، «سایت خبری/ خبرگزاری»، «مردمی/ عوام گرا/ عوام فریب»، «تبانی/همکاری»، «رشد/ توسعه»، «خارجی/ بین المللی»، «نقش/ تکلیف»، «شهر/شهرستان»، «آیین نامه/ تصویب نامه/ بخش نامه»، «غیر دولتی/ خصوصی»،«خصوصی/ محرمانه»، «سهم/ سهام»، «تشبیه/ مقایسه»، «توبیخ/ تنبیه»،«سانسور/ تحریف»، «تبعه/ مقیم»، «آراء سفید/ آراء باطله»، «مثال/ مصداق»،«اجماع/ اکثریت»، «دفع خطر/ رفع خطر»، «سکولار/ لائیک»، «تغییر/ اصلاح»،«استشهادی/ انتحاری»، «تکذیب کردن/ تأیید نکردن»، «کشف/ اشغال/ تصرف/فتح»، «نیروی نظامی/ نیروی انتظامی»، «نظامی/ شبه نظامی»، «مظلوم/ بی گناه»، «اعتصاب/ تحصن/ تجمع/ راهپیمایی/ تظاهرات»، «تقلب/ تخلف»، «مباشر/شریک/ معاون»، «چند درصد چنین است (ناظر به کمیت و یا کیفیت)/ چند درصدش چنین است (ناظر به ماهیت)»، «تسلیم/ دستگیر»، «احضار/ بازداشت»، «اشتباه/خطا»، «تعریف (شناساندن)/ تعریف (مدح گویی)»، «مذاکره/ مناظره»، «حتماً ممکن است/ حتماً هست»، «اخراج/ استعفا/ بازنشستگی»، «تذکر/ اخطار»، «تضاد/تناقض»، «نمی دانم که هست/ می دانم که نیست»، «دادسرا/ دادگاه»، «حذف یارانه/ هدفمند کردن یارانه»، «احتیاط/ ترس»، «دروغ/ توریه»، «حجت الاسلام/ حجت الاسلام و المسلمین»، «معترض/ آشوبگر»، «قاصر/ مقصر»، «ابراز همدردی/ ابراز تأسف/ عذر خواهی»، «اکثریت مطلق/ اکثریت نسبی»، «هلاکت/مرگ/ وفات/ شهادت»، «بازجو/ بازپرس»، «سِمت/ شغل»، «ادعا/ اعلام/ افشا/اذعان/ اعتراف»، «حزب/ جبهه»، «گرفتن/ پس گرفتن»، «علت/ دلیل»، «نقد/اعتراض/ تخریب/ حمله توهین/ فحاشی»، «مذهب/ فرقه»، «حرف ها/ اظهارت/سخنان/ بیانات/ فرمایشات»، «خرد جمعی/ دموکراسی/ دیکتاتوری عوام»،«استقلال خواهی/ تجزیه طلبی»، «عدالت/ مساوات»، «عموم/ عوام»، «مقید/متعصب»، «توجیه/ دلیل»، «تورم/ گرانی»، «اسیر/ گروگان»، «چالش/ تهدید»،«نظام مندی/ بروکراسی»، «فضای امن/ فضای امنیتی».

• «رزمنده/ جنگجو»: "رزمنده" عبارتی مثبت و حداقل خنثی است؛ در حالیکه "جنگجو" (جویای جنگ) بار منفی دارد.
• «مبارز/ تروریست»: بار معنایی "مبارز" مثبت، و "تروریست" منفی است.
• «کودتا/ انقلاب»: ابتدا در تفاوت این دو باید گفت که "کودتا" عبارت است از دگرگونی و سرنگونی رأس یک حکومت توسط بخش دیگری از سران، در حالی که"انقلاب" معطوف به سرنگونی حکومت توسط اکثریت مردم می باشد. از این روی نام کودتا همواره با قانون شکنی و خیانت آمیخته بوده در حالی که در انقلاب، عقبه ی مردمی، پشتوانه ی مشروعیت آن است.
• «کاهش/ کاهش رشد»: "کاهش" یعنی قرار گیری "شاخص" در سیر نزولی، در حالیکه "کاهش رشد" یعنی کند شدن شیب "صعود".
• «بسیجی/ لباس شخصی»: در یک کشور مواجهه ی با ناآرامی ها به سه شکل می تواند صورت گیرد که عبارت است از: مقابله ی "نظامی، انتظامی و مردمی".طبیعی است که حالت اول بدترین نوع برخورد و حالت سوم برترین آن است. با این توضیح باید گفت اصرار برخی رسانه ها بر استفاده از واژه ی "لباس شخصی" (نیروی نظامی با لباس مبدل) به جای "بسیجی" (نیروی مردمی)، معطوف به تخطئه ی پشتوانه ی مردمی یک حکومت و "حقوق بگیر" خواندن آنان می باشد. چرا که مواجهه ی نیروهای مردمی با ناآرامی ها الزاماً و صرفاً ایدئولوژیک است اما حضور نیروهای نظامی و انتظامی می تواند چنین نباشد.
• «افزایش اشتغال/ کاهش بیکاری»: از آنجایی که با افزایش جمعیت، همواره بر متقاضیان بازار کار در کشور افزوده می شود، میزان افزایش اشتغال برابر با کاهش بیکاری نیست. چنانچه با ۱۰% افزایش اشتغال، ۱۰% از میزان بیکاری کاسته نمی شود.
• «دولت/ هیأت دولت»: "دولت" می تواند دلالت بر معنای عام (قوه ی مجریه) یا خاص خود (هیأت دولت) داشته باشد.
• «حکومت/ حاکمیت»: در قرار گیری این دو واژه در کنار هم، "حکومت" به "افراد" و "حاکمیت" به "روند" اطلاق می شود.
• «کشور/ رژیم»: یک کشور برای کشور شدن نیازمند سه رکنِ "سرزمین، تبعه و حاکمیت" است و چنانچه کشوری فاقد یکی از این ارکان باشد، در عرف سیاسی آن را "رژیم" می نامند. چنانچه ایران، دولت اسرائیل را به دلیل غصب سرزمین فلسطین، رژیم خطاب می کند و دشمن نیز با هدف غیر مردمی نشان دادن حکومت(فقدان عنصر تابعان)، متقابلاً از این لفظ استفاده می کند.
• «دولت/نظام»: "نظام" به سان ظرف و "دولت" مظروف آن است. از این روی استعمال عبارت "دولت جمهوری اسلامی ایران" نادرست می باشد و صحیح آن است که بگوییم"دولت احمدی نژاد" و "نظام جمهوری اسلامی ایران".
• «رژیم/ حکومت/ نظام»: در یک مفهوم، این سه واژه مترادف اما با بار معنایی متفاوت است.
• «مردم/ ملت»: "مردم" دلالت بر افراد یک جامعه دارد و "ملت" دلالت بر تابعان یک کشور.
• «خواهش/ خواسته»: در "خواهش" مفهوم تضرع نهان است، در حالیکه خواسته فاقد چنین مفهومی است.
• «راه اندازی/ بهره برداری/ افتتاح»: در مثال یک کارخانه، "راه اندازی" به معنای به مرحله ی شروع رساندن کارخانه، "بهره برداری" به معنای به تولید رسیدن کارخانه و "افتتاح" ناظر به مراسمی نمادین در بازدید از راه اندازی یا بهره برداری کارخانه است.
• «صبر/ تحمل»: "تحمل" ناظر به صبرِ تحت فشار است.
• «واکنش، تلافی و دفاع/ اقدام، حمله و جنگ»: مفهوم "واکنش، تلافی و دفاع"، مسبوق به سابقه ی آغاز درگیری از جانب طرف مقابل است. در حالیکه در"اقدام، حمله و جنگ" چنین مفهومی وجود ندارد.
• «تأسیس/ استقلال»: "تأسیس" کشور به وجود آمدن آن است. به عکس "استقلال" که وجود کشور، مسبوق به سابقه بوده اما تحت سلطه ی کشوری دیگر.
• «طالبان/ القاعده»: "طالبان" اسلام گرایان تندرو و میهنی افغانستان به سردمداری ملا عمر است؛ در حالیکه "القاعده" جریانی فرا مرزی به سردستگی سابق بن لادن و کنونی ایمن الظواهری می باشد.
• «عربستان/ شبه جزیره ی عربستان»: "عربستان" به کشور عربستان سعودی اطلاق می شود؛ در حالیکه "شبه جزیره ی عربستان" محدوده ای جغرافیایی در محدوده ی دریای سرخ، دریای عرب و خلیج فارس و شامل کشور های عربستان سعودی، یمن، عمان، قطر، امارات و بحرین است.
• «آمریکای لاتین/ آمریکای جنوبی»: تمام کشور های آمریکای جنوبی، لاتین نیز هستند اما به دلیل موقعیت کشور لاتین زبان مکزیک و قرار داشتن آن در نیمه ی شمالی قاره ی آمریکا، آمریکای لاتین اعم از جنوبی بوده و مکزیک را نیز شامل می شود.
• «فلسطین/ فلسطین اشغالی»: در عرف و ادبیات سیاسی کنونی، منظور از فلسطین، بخش های فلسطینی نشین خارج از حاکمیت صهیونیست ها(کرانه ی باختری رود اردن و نوار غزه)، و منظور از فلسطین اشغالی، سرزمین تحت سیطره ی دولت اسرائیل است.
• «شهر غزه/ نوار غزه»: شهر غزه درون نوار غزه قرار داد.
• «شورشی/ انقلابی»: "شورشی" دارای بار منفی و "انقلابی" دارای بار مثبت است.
• «روحانی/ آخوند»: "روحانی" لفظی محترمانه و "آخوند" غیر محترمانه است.
• «سلاح نامتعارف/ سلاح کشتار جمعی»: هر سلاح کشتار جمعی ای نامتعارف هست اما هر سلاح نامتعارفی الزاماً کشتار جمعی نیست؛ مانند تسلیحات شیمیایی.
• «رئیس دولت/ رئیس جمهور»: در کشور های دارای دو رکن اجرایی (رئیس جمهور و نخست وزیر)، رئیس جمهور رئیس کشور، و نخست وزیر رئیس دولت است.
• «طرح/ لایحه»: آنچه از جانب نمایندگان برای تصویب به مجلس ارائه می شود طرح، و آنچه توسط وزرا یا رئیس جمهور تحویل داده می شود لایحه نام دارد.
• «کمیسیون/ فراکسیون»: تقسیم کمیسیون بر اساس وظایف، و تقسیم فراکسیون بر اساس جهت گیری های سیاسی است.
• «متهم/ مجرم»: فرد تا قبل از مرحله ی نهایی شدن حکم دادگاه "متهم"، و پس از آن "مجرم" شناخته می شود.
• «دادگاه/ دادسرا»: وظیفه ی دادسرا تشکیل پرونده های کیفری و تحقیق در مورد آن است، در حالیکه وظیفه ی دادگاه صدور احکام قضایی است.
• «قرار/ حکم/ رأی»: "قرار" اختصاص به دادسرا، و "حکم" اختصاص به دادگاه دارد. "رأی" نیز شامل هر دو می باشد.
• «اصل/ ماده/ بند/ تبصره»: هر بخش از متن قوانین که با عددی شماره گذاری شده "ماده" نام دارد و مواد قانون اساسی "اصل" نامیده می شود. "بند" نیز بخش های تفکیک و شماره گذاری شده ی ذیل هر اصل یا ماده است. به قیودی که معمولاً با هدف کاستن از دایره ی شمول موضوع یک ماده در انتهای آن آورده می شود "تبصره" می گویند.
• «جایز/ واجب»: "جواز" به معنای حرام نبودن است و از این رو واجبات نیز مشمول آن می شود.
• «تصویب/ تنفیذ»: تعیین امری "تصویب"، و صدور جواز آن "تنفیذ" نام دارد.
• «تأیید/ تأکید»: "تأیید" موافقت بر موضوعی است و "تأکید" اصرار بر آن.
• «عدم احراز صلاحیت/ رد صلاحیت»: در "عدم احراز"، وجود صلاحیت محرز نمی شود در حالیکه در "رد صلاحیت"، ناصالح بودن احراز می گردد.
• «اجبار/ اکراه»: در اکراه، تنها "رضایت" وجود ندارد در حالیکه در اجبار علاوه بر رضایت، "اراده و اختیار" هم نیست.
• «فرار/ عقب نشینی»: در "فرار" مفهوم شکست نهفته است در حالیکه عقب نشینی می تواند تاتکتیکی باشد.
• «تاکتیک/ تکنیک»: "تاکتیک" ناظر به راه رسیدن به هدف، و "تکنیک" ناظر به روش آن است.
• «ترغیب/ تطمیع»: ترغیب ناظر بر امری درونی و معنوی، و تطمیع معطوف به مسائل بیرونی و مادی است.
• «آتش بس/ صلح»: "صلح" مرتبه ای فراتر از "آتش بس" است همانطور که آنچه پس از جنگ، میان ایران و عراق جریان داشت، تنها آتش بس بود، نه صلح.
• «اجرایی شده/ اجرا شده»: "اجرایی شده" ناظر به آغاز یک پروژه، و "اجرا شده" ناظر به اتمام آن است.
• «مرجع/ مجتهد»: "مجتهد" فرد دارای قوه ی استنباط فقهی، و "مرجع" مجتهد دارای مقلد است. خلاف تصور رایج، این دو مفهوم الزاماً دلالتی بر برتری علمی ندارد.
• «پایداری/ پافشاری»: بار معنایی "پایداری" مثبت، و "پافشاری" منفی است.
• «تلاش/ تقلا»: تلاش مزبوحانه و از سر ضعف را تقلا گویند.
• «سایت خبری/ خبرگزاری»: هر چند مفهوم "سایت خبری" فراگیر و عام است، اما مطابق آنچه میان اهالی رسانه مطرح می باشد اینکه سایت های خبری را که محوریت شان بر تولید خبر نبوده و تحلیل و گلچین اخبار جاری، غالب فعالیت آنان را شامل می شود، "سایت خبری" گویند؛ در حالیکه رویکرد خبرگزاری ها، معطوف به تولید خبر است.
• «مردمی/ عوام گرا/ عوام فریب»: سه وصف با بار معنایی متفاوت از یک رویکرد است.
• «تبانی/ همکاری»: بار معنایی "تبانی" منفی، و "همکاری" مثبت و حداقل خنثی است.
• «رشد/ توسعه»: "رشد" ناظر به افزایش کمی، و "توسعه" ناظر به افزایش کمی و کیفی است.
• «خارجی/ بین المللی»: خارجی بودن یک نهاد یا مؤسسه تنها ناظر به داخلی نبودن آن است، در حالیکه بین المللی بودن دلالت بر ارتباط میان چند کشور دارد.
• «نقش/ تکلیف»: نقش حاصل جمع اختیار و تکلیف است.
• «شهر/ شهرستان»: معمولا هر شهرستان، چند شهر و روستا را در بر می گیرد.
• «آیین نامه/ تصویب نامه/ بخش نامه»: آیین نامه دولتی در حکم قانون و برای عملیاتی کردن قوانین است. تصویب نامه، مصوبات اجرایی هیأت دولت برای ساماندهی امور می باشد. بخش نامه نیز دستور العمل های اداری مقام مافوق به نهاد تحت امر است برای تعیین ساز و کار های اجرای مسئولیت.
• «غیر دولتی/ خصوصی»: غیر دولتی بودن الزاماً به معنای خصوصی بودن نیست و چه بسا یک کارخانه، نهاد یا مؤسسه ی غیر دولتی، نیمه دولتی باشد.
• «خصوصی/محرمانه»: نسبت "عموم و خصوص من وجه" میان مصادیق این دو مفهوم برقرار است و چه بسا نامه هایی خصوصی که در رده ی محرمانه قرار نمی گیرد؛ و از آن طرف نیز نامه های محرمانه ای که برای جمعی از افراد ارسال می شود.
• «سهم/ سهام»: هر سهامی سهم است اما هر سهمی سهام نیست.
• «تشبیه/ مقایسه»: در تشبیه به بیان وجوه شباهت میان چند چیز می پردازیم در حالیکه در مقایسه، تشابه یا تفارق می تواند مورد بررسی قرار گیرد.
• «توبیخ/ تنبیه»: "توبیخ" به معنای بازخواست است و "تنبیه" مجازات.
• «سانسور/ تحریف»: "سانسور" عدم پوشش تمام یا بخشی از یک واقعه است و "تحریف" افزودن غیر واقعی بر آن.
• «تبعه/ مقیم»: "اقامت" بر حضور در یک کشور دلالت دارد و "تابعیت" بر نسبت شهروندی میان فرد و کشور. نسبت "عموم و خصوص من وجه" میان مصادیق این دو مفهوم برقرار است یعنی چه بسا تابعانی که در خارج از یک کشور زندگی می کنند، و از آن طرف مقیمانی که شهروند یک کشور نیستند.
• «آراء سفید/آراء باطله»: هر رأیی که سفید (فاقد نوشته) باشد، باطل است اما آراء باطله اعم است از رأی سفید، مخدوش یا بی ارتباط به موضوع انتخابات.
• «مثال/ مصداق»: مثال نمونه ای ذهنی و فرضی است، و مصداق نمونه ای عینی و واقعی.
• «اجماع/ اکثریت»: در اجماع، تمام اعضای انتخاب کننده هم نظر هستند در حالی که در اکثریت یکدستی در آراء وجود ندارد.
• «دفع خطر/ رفع خطر»: در اصطلاح نظامی، "دفع خطر" ناظر به دور شدن یک تهدید است در حالیکه "رفع خطر" ناظر به از بین رفتن آن.
• «سکولار/ لائیک»: سکولاریسم اعتقاد به تحدید دین در عرصه ی اجتماع دارد و لائیسم اعتقاد به حذف آن.
• «تغییر/ اصلاح»: به تغییر رو به صلاح و تعالی "اصلاح" می گویند؛ در حالیکه "تغییر" می تواند رو به افول و فساد نیز باشد که در این صورت"افساد" است.
• «استشهادی/ انتحاری»: "استشهادی" مفهومی مثبت، و "انتحاری" مفهومی منفی دارد.
• «تکذیب کردن/ تأیید نکردن»: "تکذیب کردن"، رد مطلب است و "تأیید نکردن"صرفاً عدم پذیرش آن. از این روی هر آنچه تکذیب شود، عدم تأیید آن نیز محرز است؛ اما هر آنچه تأیید نشود الزاماً ناظر بر تکذیب نیست (نسبت عموم و خصوص مطلق).
• «کشف/ اشغال/ تصرف/ فتح»: "کشف" ناظر به ورود به منطقه ای خالی از سکنه است. "اشغال، تصرف و فتح" نیز به ترتیب دارای بار منفی، خنثی و مثبت در ورود به قلمرو دیگران می باشد.
• «استعمار/ استثمار»: استعمار به معنای آباد سازی، و استثمار به معنای بهره کشی است.
• «نیروی نظامی/ نیروی انتظامی»: نیروی نظامی شامل ارتش و سپاه است و نیروی انتظامی مترادف پلیس.
• «نظامی/ شبه نظامی»: نیروهای مسلح رسمی (ارتش) یک کشور را نیروهای نظامی و نیروهای مسلح غیر رسمی را شبه نظامی می نامند؛ فارغ از اینکه فعالیت شان قانونی یا غیر قانونی باشد.
• «مظلوم/ بی گناه»: نسبت "عموم و خصوص من وجه" میان مصادیق این دو مفهوم برقرار است؛ چنانکه افراد بی گناهی هستند که مورد ظلم واقع نشده اند و از آن طرف نیز افراد مظلومی که خود بدون قصور و تقصیر نیستند.
• «اعتصاب/ تحصن/ تجمع/ راهپیمایی/تظاهرات»: "اعتصاب" از عملی دست کشیدن، "تحصن" در جایی بست نشستن، "تجمع"در جایی حضور یافتن، "راهپیمایی" مسیری را پیمودن، و "تظاهرات" اظهار مواضع است به صورت تجمع یا راهپیمایی.
• «تقلب/ تخلف»: "تقلب"یعنی دست بردن در آراء؛ در حالیکه "تخلف" یعنی عدم پایبندی به اخلاق و قوانین انتخاباتی نظیر شایعه سازی علیه رقیب. در حقیقت تخلف مربوط به پیش از انتخابات، و تقلب حین یا بعد از آن است.
• «مباشر/ شریک/ معاون»:در اصطلاح حقوقی، "مباشر" فاعل جرم، "شریک" همیاری مجرم در عمل مجرمانه و"معاون" همکار او در ایجاد شرایط تحقق جرم است.
• «چند درصد چنین است (ناظر به کمیت و یا کیفیت)/ چند درصدش چنین است (ناظر به ماهیت)»:گاهی درصدی که بیان می شود، ناظر به کمیت و یا کیفیت چیزی است مانند وقتی که گفته می شود «فلانی [به احتمالِ] ۵۰% بدهکار است»؛ و گاهی نیز درصد ذکر شده ناظر به ماهیت یک چیز است همچون زمانی که گفته می شود «فلانی ۵۰% [اموالش را] بدهکار است».
• «تسلیم/ دستگیر»: دستگیری ای که به اختیار فرد باشد، تسلیم شدن است.
• «احضار/ بازداشت»: درخواست از متهم به حضور در دادسرا را احضار می گویند، حال چه منجر به بازداشت باشد یا خیر.
• «اشتباه/ خطا»: در خطا "تعمد"، و در اشتباه "عدم عمد" مفروض است.
• «تعریف (شناساندن)/ تعریف (مدح گویی)»: تعریف می تواند در معنای "شناساندن" یا "مدح گویی" به کار رود.
• «مذاکره/ مناظره»: هدف مذاکره رسیدن به تفاهم، و هدف مناظره از میدان به در کردن حریف است.
• «حتماً ممکن است/ حتماً هست»: "حتماً ممکن است" ناظر به نفی محال بودن یک چیز است؛ در حالیکه "حتماً هست" ناظر به وجود حتمی چیزی می باشد.
• «اخراج/ استعفا/ بازنشستگی»: "اخراج" به معنای بر کنار شدن از کار،"استعفا" به معنای کنار کشیدن از کار و "بازنشستگی" به معنای به پایان رسیدن دوره ی کار است.
• «تذکر/ اخطار»: تذکری که جنبه ی تهدید داشته باشد، اخطار نام دارد.
• «تضاد/ تناقض»: هر تضادی تناقض هست اما هر تناقضی الزاماً تضاد نیست.
• «نمی دانم که هست/ می دانم که نیست»: "نمی دانم که هست" ناظر به بی اطلاعی از وجود چیزی، و "می دانم که نیست" ناظر به اطلاع از عدم آن چیز است.
• «دادسرا/ دادگاه»: دادسرا محل تشکیل پرونده و صدور کیفر خواست است؛ در حالیکه دادگاه محل صدور حکم.
• «حذف یارانه/ هدفمند کردن یارانه»: در "هدفمندی"، سخن از حذف یارانه از یک بخش و اختصاص آن به بخش مهم تر است.
• «احتیاط/ ترس»: ترس معقول را احتیاط گویند.
• «دروغ/ توریه»: توریه سخن چند پهلویی است که گوینده یک وجه، و شنونده وجه دیگر آن را مد نظر دارد.
• «حجت الاسلام/ حجت الاسلام و المسلمین»: در عرف حوزه های علمیه، "حجت الاسلام و المسلمین" از نظر علمی ناظر به مرتبه ای بالا تر از "حجت الاسلام" است.
• «معترض/ آشوبگر»: "اعتراض" جنبه ی مدنی، و "آشوب" جنبه ی غیر مدنی دارد.
• «قاصر/ مقصر»: عنصر "عمد" وجه تمایز این دو مفهوم است؛ چنانکه "قاصر"عمدی در کوتاهی نداشته در حالیکه "مقصر" واجد عمد و اراده بوده.
• «ابراز همدردی/ ابراز تأسف/ عذر خواهی»: در عرف بین المللی "عذر خواهی"مرحله ای فراتر از "ابراز تأسف" است و در جایی کاربرد دارد که یک فرد یا دولت، مسئول حادثه ی ناگواری باشد. به عبارت دیگر هر چند هر دو مفهوم دلالت بر وقوع حادثه ای ناگوار دارد اما در ابراز تأسف، فرد یا کشوری تنها به این جهت که در محدوده ی نظارت او حادثه ای به وقوع پیوسته در شرایطی که مرتکب قصور و تقصیری نشده باشد، ابراز تأسف می کند (بر اساس نزاکت بین المللی) اما اگر در همان حادثه، قصور و تقصیری نیز متوجه آن باشد، قاصر یا مقصر می بایست از اتفاق پیش آمده عذر خواهی نماید (بر اساس مسئولیت بین المللی). ابراز همدری نیز صرفاً محدود به جایی است که حادثه ی ناگواری خارج از محدوده ی اختیار و نظارت فرد یا کشوری به وقوع می پیوندد؛ مانند بلایای طبیعی.
• «اکثریت مطلق/ اکثریت نسبی»: "اکثریت مطلق" به معنای نصف+یک است؛ در حالیکه "اکثریت نسبی" ناظر به اکثریتی است که دارای نسبت معینی به اقلیتِ ممتنع و مخالف _مثلاً ۲ به ۳ و یا ۳ به ۵_ داشته باشد.
• «هلاکت/ مرگ/ وفات/ شهادت»: واژه هایی هم معنا اما با بار معنایی بسیار متفاوت است.
• «بازجو/ بازپرس»: پرسشگران دستگاه های امنیتی را "بازجو"، و قاضی تحقیق در دادسرا را "بازپرس" می نامند.
• «سِمت/ شغل»: در قانون، تعدد شغل ممنوع، و تعدد سمت مجاز است. "سمت"مسئولیت فرد است و در صورت تعدد، فرد چند حقوق دریافت نمی کند.
• «ادعا/ اعلام/ افشا/ اذعان/ اعتراف»: کلماتی است نزدیک به هم که توضیح آن در خود نام، مستتر است.
• «حزب/ جبهه»: "حزب" تشکیلاتی رسمی است که ثبت آن در وزات کشور الزامی می باشد؛ در حالیکه "جبهه" مجموعه ای از افراد یا احزاب همسو است.
• «گرفتن/ پس گرفتن»: واژه ی "پس" در عبارت "پس گرفتن" دلالت بر مالکیت سابق دارد؛ در حالیکه "گرفتن" می تواند مسبوق به مالکیت باشد یا خیر.
• «علت/ دلیل»: "علت" وجودی عینی دارد؛ در حالیکه "دلیل" ذهنیت عامل است نسبت به رخداد بلقوه.
• «نقد/ اعتراض/ تخریب/ حمله توهین/ فحاشی»: کلماتی ماهیتاً متفاوت است که در عمل به وفور به جای یکدیگر به کار برده می شود.
• «مذهب/ فرقه»: در حال حاضر "فرقه" باری منفی به خود گرفته؛ در حالیکه "مذهب" چنین نیست.
• «حرف ها/ اظهارت/ سخنان/ بیانات/ فرمایشات»: کلماتی هم معنا اما با بار معنایی متفاوت است که به ترتیب از حالت غیر محترمانه به محترمانه در کنار هم قرار گرفته است.
• «خرد جمعی/ دموکراسی/ دیکتاتوری عوام»: برداشت های متفاوت (مثبت، خنثی و منفی) از یک رویکرد است.
• «استقلال خواهی/ تجزیه طلبی»: "استقلال خواهی" دارای باری مثبت، و "تجزیه طلبی" دارای باری منفی است.
• «عدالت/ مساوات»: "عدالت" به معنای بهره مندی متناسب، و "مساوات" به معنای بهره مندی برابر است. نسبت مصادیق این دو مفهوم با هم، "عموم و خصوص من وجه" است.
• «عموم/ عوام»: "عموم" مفهومی کمی (دال بر اکثر عددی)، و "عوام" مفهومی کیفی (دال بر قوه ی فهم و درک) است. هر چند مصادیق این دو مفهوم با یکدیگر عموم و خصوص من وجه هستند اما در عالم واقع، همواره در همه ی جوامع، عموم مردم عوام بوده اند.
• «مقید/ متعصب»: "مقید" باری مثبت، و "متعصب" باری منفی دارد.
• «توجیه/ دلیل»: در عرف از "توجیه" به عنوان "دلیل ساختگی" یاد می شود.
• «تورم/ گرانی»: هر تورمی منجر به گرانی هست اما هر گرانی ای ناشی از تورم نیست.
• «اسیر/ گروگان»: از آنجایی که "گروگان گیری" باری منفی به خود گرفته، به تبع آن "گروگان" بودن دلالت بر رذالت دشمن دارد.
• «چالش/ تهدید»: "چالش" جایگاه تهدید و فرصت بلقوه است.
• «نظام مندی/ بروکراسی»: نظام مندی دلالت بر نظم، و مفهومی مثبت دارد؛ در حالیکه بروکراسی معنای "کاغذ بازی"، و باری منفی به خود گرفته.
• «فضای امن/ فضای امنیتی»: بار معنایی "فضای امن" مثبت، و "فضای امنیتی" منفی است.

 

["آشوبگران" لندن و "معترضان" تهران – سایت بی بی سی فارسی]


[استفاده از واژه ی "لباس شخصی" در تعبیر اعتراض مردم به سخنان ناطق نوری]


 

منبع: سامانه ی آموزش مجازی

سواد رسانه ای راهکار مقابله با تاثیرپذیری بی حیایی ماهواره

سواد رسانه ای راهکار مقابله با تاثیرپذیری بی حیایی ماهواره
مطلع الفجر:از بین بردن غیرت و حیا، شکستن قبح گناهان، عادی سازی روابط حرام و نابودی بنیان مقدس خانواده با به فساد کشیدن زن به عنوان محور این کانون و سپس فساد اجتماع هدف شبکه های ماهواره ای است .
333121

مطلع الفجر/درقران کریم آمده است به غذایی که می خورید نگاه کنید .این توصیه ای است که شاید بیشتر والدین ازهمان ابتدای تولد فرزندانشان به آن دقت می کنند وسعی براین دارند که غذایی سالم ومغذی برای آنان فراهم آورندولی درکنار غذای جسم ودقت برروی آن ،غذای روح نیزازاهمیت زیادی برخورداراست که متاسفانه برخی از والدین به این نکته مهم توجه نمی کنند وبا دادن گزاره های تصویری وشنیداری که از طریق برنامه های ماهواره ای به کودکشان می دهند باعث آلوده شدن ومسمومیت روح فرزندانشان می شوند .

درخانواده هایی که این روح مسموم بوجود می آید دیگرنمی توان اعتماد،عشق،یکدلی وازهمه مهمتر حیا وحرمت را مشاهده کرد. دشمنان این سرزمین به خوبی می دانند که در جنگ نظامی کاری از پیش نخواهند برد زیرا با دفاع و مقاومت روبرو می شود به همین علت برروی جنگ فرهنگی کارمی کنند.

*حیا مرکز سیبل ماهواره

از بین بردن غیرت و حیا، شکستن قبح گناهان، عادی سازی روابط حرام و نابودی بنیان مقدس خانواده با به فساد کشیدن زن به عنوان محور این کانون و سپس فساد اجتماع هدف شبکه های ماهواره ای است .

رسانه های غربی بر حس و نیاز انسان تأثیر گذاشته و موج‌سازی می‌کنند و به نحوی ویترین‌سازی کرده و نحوه انتقال پیام را تغییر می‌دهند.
فناوری‌‌های جدید دیدگاه‌های سلطه فرهنگی را افزایش می‌دهد و با مظاهر فریبنده خود جوامع تحت سلطه را جذب فرهنگ مبتذل خود می‌کند. وسایل ارتباط جمعی در ذهن و فکر مردم عقاید، ارزش‌ها و هنجارهای خاصی را توسعه داده یا تثبیت می‌کنند.یکی ازمهمترین این ارزش ها که توسط برنامه های غربی نشانه رفته است حیامی باشد.

* حیا پوششی نگهدارنده ازبدیهاست

ازلحاظ لغوی واصطلاحی میان حجاب وحیا تفاوت هایی وجوددارد دشمنان اسلام نه تنها بدحجابی وبی حجابی را تبلیغ می کنند بلکه به دنبال بی حیایی نیز هستند.

حیااز دید بزرگان علم اخلاق، خصلتی اخلاقی است که می تواند انسان را در انجام دادن عمل نیک و یا ترک کار ناپسند برانگیزاند و با این وصف حوزه عملکرد حیا صرفاً ترک گناه و معصیت نیست، بلکه هم عامل بازدارنده است و هم وادارنده(پسندیده ، عباس، پژوهشی در فرهنگ حیاء ،ج۶،صص۳۰-۲۹) از حضرت علی(ع) است که فرمودند:«الحیاء لباس سابع و حجاب مانع و ستر عن المساوی واق؛ حیا لباسی بلند و حجابی منع کننده و پوششی نگهدارنده از بدی هاست.» ( ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه،ج۲۰،ص۲۷۲) البته این نکته حایز اهمیت است که حیا با خجالت کشیدن متفاوت بوده وانسان تنها دربرابر خداوند باید خجالت بکشد در روایتی از امیرالمومنین علی(ع) نقل شده است: «اَفضَلُ الحَیاء اِستِحیاؤکَ مِنَ الله: با فضیلت ‏ترین و ارزشمند‏ترین حیا این است که انسان از خدا خجالت بکشد.» با تعاریف ذکر شده کاملاً تفاوت حیا که ستایش شده است و بحث رودربایستی(خجالت) که رفتاری نکوهیده است و نوعی عدم توانایی و ضعف در مهارت جرأت مندی است، آشکار می شود.این درحالی است که شبکه های غربی وماهواره ای حیا رانشانه گرفته اند وگستاخی وگسستن بندهای حیا را ترویج می دهند

*کسی که حیانداردایمان ندارد

امام علی(ع) فرموده اند :« مؤمن هرگاه عملی بر خلاف ایمانش از او سر بزند ، شرم می کند.»(غررالحکم،ح۳۴۶۲) امام صادق(ع) نیز می فرمایند: حیا از ایمان است و ایمان در بهشت.(کافی،ج۲،ص۱۰۶) وکسى که ‏فاقد حیا باشد، از داشتن نعمت ایمان بى‏نصیب است: لا ایمان لمن لا حیاء له.( وسائل الشیعه، ج ۱۲، ص ۱۶۶) و همچنین از امیرالمومنین(ع) روایتست که فرمودند: الحیاء و العفاف و العی اعنی عی اللسان لاعی القلب من الایمان: حیا و پاکدامنی و کندی زبانی از ایمان هستند و کاملاً همدوش و در یک ردیفند و چون یکی از آن دو برود، دیگری هم در پی آن برود: الحیاء و الایمان مقرونان فی قرن فاذا ذهب احدهما تبعه صاحبه.( غررالحکم، ج۲، ص۱۰۷) و ایمان هم تنها لقلقه زبان نیست، بلکه ایمان زمانی صدق خواهد کرد و فرد مؤمن خوانده می شود که عمل هم داشته باشد و عمل غیر از احکام دین و عقاید فرد نخواهد بود، پس فرد باحیا حتما عمل کننده به تمامی دستورات دینی و ایمانی از جمله رعایت عفاف و حد پوشش نیز خواهد بود.پیامبراکرم(ص)نیز بسیار به ضرورت وجودحیا درزنان ومردان تاکید می ورزند ومی فرمایند:”خداوند وقتی بخواهدبنده ای راهلاک سازد حیاراازاوبگیردوقتی حیاازاوگرفته شود متنفرومنفور شود.وقتی متنفر ومنفورشدامانت ازاوگرفته شود وهمینکه امانت ازاوگرفته شدراه خیانت پیش گیرد وکسان نیز به اوخیانت کنندووقتی چنین شدرحم ازاوبرخیزدوقتی رحم ازاوبرخیزدمطرود وملعون شودوطوق اسلام رااز گردن اوبردارند.”همچنین ایشان حیاراشعبه ای ازایمان می دانندوآن راتمام دین برمی شمرند.(نهج الفصاحه،باب حیا)

*القای بی حیایی بوسیله برنامه های ماهواره

اغلب فیلم ها وسریال های غربی وماهواره ای دارای مضامین زیر است که با دقت وتوجه درآنها به راحتی می توان به یک نتیجه وجمع بندی رسید که مضمون تمامی آنها بی حیایی را ترویج می دهد.ازآن جمله اند:
۱-تشابه حقوق زن ومرد به جای تساوی آنها.به راحتی می توان دید که با پروبال دادن بی حدبه زنان ودخالت آنان درتمامی حیطه ها این دیدگاه به مخاطب القا می شود که زن ومرد هیچ تفاوتی با یکدیگر ندارندودرجامعه وروابط اجتماعی می توانندبه کارهای مشابه بپردازند واین یعنی شکستن مرز حیا برای یک زن
۲- ترغیب به داشتن روابط متهورانه عاشقانه
۳- متقاعد کردن زنان به رسیدگی بیشتر به تن و ظاهر خود برای جلب توجه مردان، برجسته کردن جذابیت و لذت جویی .این یعنی القای خود رانشان دادن ودیده شدن به هرقیمتی یعنی حیا رابشکن.
۴- زیر سؤال بردن ازدواج و ایجاد تردید درباره اهمیت و ارزش آن، تئوری‌پردازی، طرح سؤال و ایجاد شبهه و تردید مکرر درباره دیدگاه‌های افرادی که به بی‌بند وباری روی نیاورده‌اند یا به زندگی مشترک خود پایبندند و در مقابل ارائه دیدگاه‌ها و پاسخ به سؤال‌های شبهه‌افکنانه برای اقناع مخاطب در خصوص تغییر زمانه و این تفکر که افراد نباید پایبند به زندگی‌های سنتی باشند.این یعنی القای این نکته که مسائلی مانند حیا دست وپاگیر وسنتی است.
۵- نمایش مکرر مشروب‌خواری و مزخرف‌گویی‌ها هنگام مستی.
۶- بیان راه‌های دوستی با جنس مخالف و ظرافت‌ها و مسائل مربوط به دوستی با جنس مخالف
۷-متشابه شدن زنان به مردان درگویش وحرکات .وقتی زن یادبگیرد مانند یک مرد صحبت کند وسعی کند شخصیتش رامانندیک مرد جسور وبی باک نشان دهد دیگر نخواهدتوانست ریحانه ای درحجاب حیا باشد.
۸- نمایش روابط خارج از چارچوب‌های اخلاقی، ابراز علاقه‌های شهوانی و اغواکننده
۹-شکستن وزیرپاگذاشتن مرزها وخط قرمزهای دین با القای عدم وفاداری زنان و مردان متأهل به همسران خود که گاه با نیت انتقام از همسر به علت عدم وفاداری او صورت می‌گیرد، دیالوگ‌های جنسی و توصیه به خیانت و عدم وفاداری
۱۰- شبکه ها ی ماهواره ای وغربی گاهی اوقات تیتراژ بسیار کوتاهی با یاد‌آوری عناوینی مانند “چهارشنبه سوری”و… را در کنار عناصر مورد علاقه و توجه مخاطب ایرانی قرار می‌دهند و در نتیجه به تدریج نوعی همگرایی و ترویج مسائل و شئونات مورد نظر را که تصاویری جذاب هم برای آنها انتخاب کرده‌اند انجام می دهند.سپس مسائلی مانند زن ومردمنهای حیا را القا می کنند.
۱۱-عادی جلوه دادن بی احترامی به والدین وبزرگترها که این یعنی بروز بی حیایی از اولین محل شکل گیری شخصیت واولین کانون تربیتی که همان خانواده است.
۱۲-عادی جلوه دادن روابط زن ومرد وروابط دختروپسر که ترویج بی حیایی در جامعه می باشد.

*بدپوششی زنان ومردان به علت کم شدن حیا

برنامه های ماهواره ای ابتدا قبح اعمال منفی دین را می ریزند وسپس بارواج بی حیایی ،زنان ومردان وبه خصوص نسل جوان را به عروسک های خیمه شب بازی تبدیل می کنند تا وسیله ای برای بروز ونشان دادن مدهاوپوشش های مد نظرآنها باشند .

برنامه سازان بیگانه سعی در القای پوشش و مدهایی دارند که مردم عادی کشورهای خودشان در کوچه و خیابان هیچ گاه از چنین ظواهری استفاده نمی‌کنند و چنین پوشش و آرایش‌هایی تنها مربوط به سالن‌های مد و خوانندگان و هنرپیشگان شان است وقتی حیا کم شد انسان راضی می شوداز هر مد،لباس وپوششی استفاده کند.

برخی از بینندگان داخلی ماهواره در کشور ما نیز با تماشای این برنامه‌ها، ارزش خود را بر اساس نوع پوشش تلقی می‌کنند و این باعث رواج بد حجابی و استفاده مردم از لباس‌های نامناسب برای جلب توجه می‌شودونبودحیا نیز مجوزی برای این پوشش ها خواهد شد.

*سوادرسانه ای راهکار مقابله با تاثیرپذیری ازبی حیایی ماهواره

از جمله راهکارهایی که می تواند تاثیرپذیری افرادرا ازماهواره کمتر کند ومانع بروز مواردی همچون بی حیایی درجامعه گردد بالابردن سوادرسانه ای می باشد .که درمطالب بعدی به آن اشاره خواهدشد. وقتی حیا کم شد انسان راضی می شوداز هر مد،لباس وپوششی استفاده کند.
شناخت بهتر رسانه ها، آموزش مهارت های زندگی، ترویج گفتگوی کلامی در خانواده های ایرانی، تقویت اعتماد به نفس، استقلال فرهنگی، تقویت باورهای دینی و اعتقادی و دشمن شناسی از مهم ترین راهکارهای مقابله با تهدیدات ماهواره است. ...../منیره فهامی /

 


 دانش بر 2 نوع است :

1- ما خود یک موضوع را می دانیم  یا

2- می دانیم که در کجا می توانیم به اطلاعاتی در خصوص آن موضوع دست پیدا کنیم .

و امروز می بینیم  که بیش از هر زمانی دیگر باید بر دانش دوم تسلط داشته باشیم و بتوانیم اطلاعات مورد نیاز خود را از میان انبوهی از منابع ، درست انتخاب کنیم ، چرا که دسترسی بسیار زیادی به دارائیهای احتمالی ذهنمان به سهولت وجود دارد .

 تعاریف و مدل های سواد رسانه ای

 براساس  تعریفی که کارشناسان حوزه ارتباطات ارائه داده اند : سواد رسانه ای « توانایی دستیابی ، تجزیه و تحلیل ، نقد ، ارزیابی و ایجاد ارتباط به گونه های مختلف است » . از نظر آنان   فرد واجد این مهارت قادر است به صورت منتقدانه ، درباره آنچه در کتاب ، روزنامه ، مجله ، تلویزیون ، رادیو ، فیلم ، موسیقی ، تبلیغات ، بازی های ویدئوئی ، اینترنت و ... می بیند ، می خواند و می شنود ، فکر کند . همچنین سواد رسانه ای از نظر برخی  کارشناسان ، به معنای فراگیری چگونگی تولید پیام با استفاده از رسانه های چاپی ، سمعی و بصری و .... است .

 تعاریف دیگراز سواد رسانهای :

1-      سواد رسانه ای عبارست است از توانایی دستیابی، تجزیه، تحلیل، نقد و ارزیابی و ایجاد ارتباط به گونه های مختلف است.

2-      سواد رسانه ای عبارت است از استفاده از رسانه ها با توجه به هدف پیام، درک صحیح پیام و اینکه پیام ارائه شده چه رسالتی برای مخاطب خود دارد و انگیزه آن پیام چه بوده است.

3-      سواد رسانه ای عبارت است از  هوشیاری مخاطب در ارتباط با رسانه ها و آگاهی وی از اینکه چه پیامی با چه هدفی و با چه موقعیتی به وی ارائه می¬شود تا او بتواند تفسیری درست از برنامه های مختلف رسانه ها ارائه نماید.

4-      توانایی و قدرت دسترسی، تحلیل، ارزیابی و انتقال اطلاعات و پیام‌های رسانه‌ای که می‌توان در چارچوب‌های مختلف چاپی و غیر چاپی عرضه نمود را سواد رسانه‌ای می‌گویند.

  سواد رسانه‌ای به طور کلی عبارت است از: استفاده از رسانه‌ها با توجه به هدف پیام، و درک صحیح پیام و این‌که پیام ارائه شده چه رسالتی برای مخاطب خود دارد و انگیزه آن پیام چه بوده است. به عبارت دیگر سواد رسانه‌ای یعنی: هوشیاری مخاطب در ارتباط با رسانه و آگاهی وی از این‌که چه پیامی با چه هدفی و با چه موقعیتی به وی ارائه می‌شود. تا وی بتواند تفسیری درست از برنامه‌های مختلف رسانه‌ها ارائه کند

 کارشناسان حوزه سواد رسانه ای از 5 اصل اساسی برای تحلیل منتقدانه پیام های رسانه ای یاد می کنند که عبارتند از :

1. پیام های رسانه ای را دست اندر کاران رسانه ها می سازند .

2. پیام های رسانه ای تنها بخشی از واقعیت را بیان می کنند .

3. هر رسانه مجموعه ای از قواعد منحصر به فرد برای تولید پیام دارد .

4. مخاطبان پیام های رسانه ای را معنا می کنند . رسانه ها در چارچوب منافع اقتصادی و سیاسی خود قدم برمی دارند.

5. از سوی دیگر بعضی از صاحبنظران علم ارتباطات ، سواد رسانه ای را مفهومی می دانند که در پنج پرسش زیر مطرح میشود .

 

        چه کسی پیام های رسانه ای را می آفریند ؟

        کدام یک از فنون رسانه ای برای جلب توجه مخاطبان استفاده شده است ؟

        چگونه افراد مختلف قضاوتها و تفسیر های گوناگونی از پیام های یکسان دارند ؟

        ارزش ها و سبک ها ی زندگی که در رسانه ها ارائه می شوند کدامند ؟

        هدف سازندگان و آفرینندگان پیام چیست ؟

 از نظر هابز سواد رسانه ای توان ارزیابی پیام های رسانه ای است که در دو سطح عمل می کند از یک سو ، در سطح نخستین و مقدماتی ، مخاطب به موضوعات و پرسشهایی مانند چه کسی پیام های رسانه ای را می آفریند ؟‌از چه فنونی استفاده می کند ؟ و با چه هدفی پیام را ارسال می کند ؟ توجه دارد و از سوی دیگر ، در سطحی عمیق تر ، مخاطب ارزش ها و سبک های پنهان و مستتر در پیام را مدنظر قرار می دهد .

 

 سبک های زندگی و ارزش های  مشترک در پیام

به نظر می رسد پرسش های سطح نخستین و مقدماتی ، بخشی از پرسشهای هارولد لاسول در تعریف ارتباطات باشد . از نظر لاسول ، در هر ارتباط 6 پرسش « که می گوید؟ چه می گوید ؟ کجا می گوید ؟ چگونه می گوید ؟ برای چه می گوید ؟ با چه تاثیری می گوید ؟ » مطرح میشود . این امکان وجود دارد که بین نظر لاسول در حوزه ارتباطات و هابز در زمینه سواد رسانه ای تلفیق صورت گیرد و بر این اساس ، مدل جدیدی آفریده شود ، به این ترتیب که سواد رسانه ای به مثابه مفهوم اصلی ، از 2 لایه تشکیل شده است . یکی لایه « مرکزی یا درونی » و دیگری « لایه پیرامونی ، بیرونی » . در لایه بیرونی ، مولفه های اصلی ارتباطات رسانه ای مورد نظر لاسول ، شامل : « چه کسی می گوید ؟ چگونه می گوید ؟ با چه تاثیری می گوید ؟ » مطرح میشود و در لایه درونی ، ارزشها و سبک های زندگی ارائه شده در پیام مورد بررسی قرار می گیرد .

 

ارزشها و سبکهای زندگی مستتر در پیام

 ویژگی اصلی لایه درونی ( بر خلاف لایه بیرونی ) این است که ویژگی های پنهان تر پیام را در بر می گیرد و به همین دلیل ، فهم سواد رسانه ای مبتنی بر آن ، پیچیده تر از لایه بیرونی است ؛ مخاطبی که از چنین سطحی از سواد رسانه ای برخوردار باشد و بتواند ارزشها و سبک های زندگی پیام های آشکار و پنهان را تشخیص دهد ، از دانش بیشتر و عمیق تری برخوردار خواهد بود .

 

 سواد رسانهای چیست؟

ضرورت مطالعه رسانه به سبک انتقادی و منسجم در سال های اخیر بدیهی شده است، زیرا  رسانه ها موقعیت مرکزی زندگی فرهنگی و سیاسی ما را در بر گرفته اند. در واقع ما درباره جهان فراتر از تجربیات مستقیم که از طریق رسانه دریافت می کنیم می دانیم. در حقیقت رسانه، بیرون از برنامه آموزشی مدرسه مانده است و گاهی اوقات رسانه ها به بسیاری از ابعاد جامعه و آگاهی فردی ما غالب می شود، همین امر موجب می شود تا رسانه ها با قدرتشان بر ابعاد ناآگاه زندگی ما تأثیر بگذارند. تعجب آور نیست که ما می خواهیم رسانه را مطالعه کنیم؛ بلکه این تعجب آور است که گام بلندی برای شروع مطالعه برداشتیم. سواد رسانه ای به رویه های درک رسانه های جمعی و کاربرد آن می  پردازد. و همچنین به دانشجویان کمک می کند تا درکی آگاهانه و انتقادی درباره ماهیت رسانه های جمعی، فنون استفاده از آن و توسعه این فنون داشته باشند. به ویژه هدف آموزش سواد رسانه ای افزایش درک دانشجویان از چگونگی کار رسانه، تولید معنا، ساماندهی و ساخت واقعیت از سوی رسانه است. اساساً آموزش سواد رسانه ای باید با هدف آموزش دانشجویانی که درکی از رسانه نظیر دانش درباره نقاط قوت و ضعف رسانه، رسانه متعصب و ضروری، نبوغ هنری و حیله گری درباره رسانه و دانش درباره تأثیرگذاری و تأثیرپذیری رسانه داشته باشد. مفاهیم کلیدی در سواد رسانه ای برای شرح فرضیات انتقادی ورای آموزش رسانه در زیر مفاهیم کلیدی بسط داده شده است. در کانادا، سواد رسانه ای بخشی از برنامه آموزش مهارت های زبانی (مهارت های دوازده گانه آموزش زبان) می باشد. این مفاهیم یک پایه نظری برای همه برنامه  های آموزش سواد رسانه ای فراهم می کند و همچنین به معلمان زبان رسانه ای و چارچوب آن را برای بحث و گفتگو ارائه می دهد.

1-    همه رسانهها ساختارمند هستند

رسانه با دقت ساختارهای زیرکانه ای ارائه می کند که بسیاری از تصمیم گیری ها و نتایج را از عوامل تعیین کننده منعکس کنند. بیشتر دیدگاه ما نسبت به واقعیت بر مبنای پیام های رسانه ای است که پیش  ساخته هستند و حاوی نگرش ها، تفسیرها و نتایجی است که تقریباً شکل گرفته است. رسانه تا اندازه زیادی برداشت هایی از واقعیت برای ما ارائه می­کند. زمان تحلیل یک متن رسانه ای به این نکات توجه می کنیم:

 - این پیام چگونه شکل گرفته است؟و چگونه واقعیت را بازنمایی می کند؟

2-همه افراد پیام  ها را به سختی تفسیر می­کنند.

کسانی که برنامه تلویزیونی یا وب­سایت مشابهی می­بینند اغلب تجربه مشابه ندارند یا با برداشت های مشابه مواجه نمی شوند. هر کسی می تواند یک پیام را با توجه به سن، فرهنگ، تجربیات زندگی، ارزش ها و عقاید به صورت های مختلف تفسیر یا قبول کند. زمان تحلیل یک متن رسانه ای توجه می کنیم به: چگونه دیگران پیام ها را به صورت متفاوتی درک می کنند؟

 3.رسانه منافع تجاری دارد.

بیشتر رسانه ها برای سود ایجاد شده اند. عموماً تبلیغات بزرگترین منبع درآمدی است. آگهی های تجاری بدیهی ترین ابزار تولید درآمد هستند، اگرچه پیام های تبلیغاتی شکل های زیادی دارد که شامل بر تبلیغ کالا (به طور مشخص کالایی را در برنامه ها و فیلم ها نشان می دهند)، حمایت کنندگان، جوایز، تبلیغات سه بعدی و پیمایش در اینترنت، حمایت های اشخاص مهم یا نام نویسی برای استادیوم یا تئاتر. در تحلیل این متن رسانه ای توجه می کنیم به: چه کسی و چرا متن رسانه ای را تولید می­کند؟ اگر پیام اقبال عمومی یافت چه کسی سود و چه کسی ضرر می کند؟

 4.رسانه پیامهای ایدئولوژیک و ارزشی دارد.

تولیدکنندگان پیام های رسانه ای عقاید، ارزش ها، باورها و تعصب هایی دارند. این عوامل می توانند بر اینکه چه چیزی و چگونه گفته شود تأثیر  گزارد. تولیدکنندگان باید چیزی که شامل متون رسانه ای باشد یا نباشد انتخاب کنند، بنابراین هیچ پیام بی طرف یا عاری از ارزش وجود ندارد. از آنجا که این پیام ها اغلب از سوی بینندگان زیادی دیده می شود، می تواند تأثیر اجتماعی و سیاسی زیادی بر روی افراد داشته باشد. در تحلیل یک متن رسانه ای به این نکات توجه می کنیم: چه سبک زندگی، ارزش ها ودیدگاه هایی از این پیام بازنمایی یا چشم پوشی شده است؟ لازم است که پیام های رسانه ای درباره موضوعاتی نظیر ماهیت سبک زندگی، واقعیت مصرف گرایی، نقش زنان، پذیرش اقتدار و میهن پرستی محض رمزگشایی شود.

 5.  هر رسانهای زبان، سبک، تکنیک، اخلاق، باور و اصول هنری خاص خود را دارد.

هر رسانه ای معنایی خلق می کنند که به صورت متفاوتی از واژگان، تکنیک ها و سبک ها یا اخلاقیات و باورهای خاصی استفاده می کنند. در یک فیلم یا برنامه تلویزیونی، زمانی که تصویر محو می شود، آن پیامی از زمان را نشان می دهد. لینک های داغ یا دکمه های جهت یابی نشان می دهد که چیزی را که نیاز دارید را در وب سایت پیدا کنید. یک داستان نویس باید از کلمات خاصی برای خلق فضا و شخصیت ها استفاده کند، در حالی که رسانه از تصویر، متن و صدا استفاده می کند. در هر زمان، ما ابزار تکنیکی را درک می کنیم. ما در درک زبان  رسانه های مختلف روان و سلیس شدیم و می توانیم کیفیت هنری آنها را درک کنیم. هنگام تحلیل یک متن رسانه ای توجه می کنیم به: چه تکنیکی و چرا استفاده شده است؟ توسعه مهارت های سواد رسانه ای ما را قادر می سازد نه تنها متون رسانه ای را درک و رمزگشایی کنیم، بلکه از اصول هنری منحصربه فرد هریک از آنها متمتع شویم. تمتع ما از رسانه با آگاهی از چگونگی خلق اشکال و تأثیرات خوشایند

افزایش می یابد

 6.رسانه معانی تجاری دارد.

سواد رسانه ای بر آگاهی از پایه های اقتصادی تولیدات رسانه های جمعی مبتنی است. شبکه ها دنبال مخاطبانی هستند که از آنها حمایت مالی کنند. دانش در این زمینه به دانشجویان اجازه می دهد تا درک کنند که چگونه محتوای برنامه، مخاطبان را هدف تبلیغات خودشان کرده اند و چگونه بینندگان را در گروه های بازاری ساماندهی کرده اند. موضوع مالکیت و کنترل اهمیت حیاتی دارد در زمانی که انتخاب های زیادی در این زمینه وجود دارد ولی با این حال باورهای کمی وجود دارد (نود درصد از روزنامه ها، مجلات، ایستگاه های تلویزیونی و شرکت های نرم افزار کامپیوتری جهان در مالکیت هفت شرکت ادغام شده می باشد).

7. رسانه معانی اجتماعی و سیاسی دارد.

یک بعد مهم از سواد رسانه ای آگاهی از گستره تأثیرات اجتماعی و سیاسی ناشی از رسانه می باشد. تغییر ماهیت زندگی خانوادگی، استفاده از اوقات فراغت و نتایج مباحثات سیاسی تلویزیونی سه نمونه از این موارد هستند. رسانه های جمعی تلاش می کند تا ارزش ها و نگرش های اجتماعی را منطقی نشان دهند. رسانه همچنین نقش بزرگی در رسانه ای کردن حوادث و مسائل جهانی از حقوق مدنی تا تروریسم دارد.

8.در رسانه شکل و محتوا مرتبط با هم هستند

رابطه شکل و محتوا مرتبط با مقاله مارشال مک لوهان با عنوان «رسانه پیام است» می باشد. یعنی هر رسانه ای برنامه و جهت گیری های تکنیکی خاص خود را دارد و واقعیت را در شیوه های منحصربه فردی رمزگذاری می کند. بنابراین رسانه های مختلف ممکن است حادثه مشابهی گزارش کنند ولی برداشت ها و پیام های متفاوتی ایجاد کنند.

 1. چه کسی پیام را میرساند ؟

   مخاطب با سواد رسانه ای ، این توانایی را دارد که پدید آورندگان پیام                                   کارگردان ، بازیگران ، تهیه کنندگان ، سیاستگذاران و ... ) را تشخیص  دهد .

 2.چگونه پیام ساخته و ارائه میشود ؟

   مخاطب با سواد رسانه ای ، این توانایی را دارد که ابعاد فنی تولید و ارائه پیام ( دکوپاژ ، مونتاژ ، نورپردازی ، زاویه دوربین ، نحو تدوین تصاویر و ... ) را تشخیص دهد .

3. پیام برای چه کسی ساخته و ارائه شده است ؟

   مخاطب با سواد رسانه ای ، این توانایی را دارد تا تشخیص دهد که پیام برای چه گروهی از مخاطبان تهیه و پخش شده است .

 4. برای چه هدفی پیام ارائه می شود ؟

   مخاطب با سواد رسانه ای این توانایی را دارد تا هدف پیام آفرینان ( اعم از اهداف سیاسی – اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی ) را تشخیص دهد .   

 5. تاثیر گذاری پیام تا چه حد است و چه جهت گیری دارد ؟

   مخاطب با سواد رسانه ای این توانایی را دارد تا میزان تاثیر گذاری پیام را تعیین کند ، همچنین پیامدهای آسیب زا یا اثرات مثبت ( حفاظت کننده ) پیام را تشخیص دهد .

 پاسخ به این پرسش که پیام رسانه ای برای چه کسی ، چگونه و توسط چه کسی شناخته شده است و پدید آورندگان آن با چه هدفی  با انتظار چه نوع تاثیر گذاری بر مخاطب آن را طراحی کرده اند « وضعیت زمینه ای پیام » را برای مخاطب روشن میکند . همچنان که پاسخ به مهمترین پرسش در حوزه ارتباطات رسانه ای یعنی انکه پیام چیست ؟ وضعیت ساختار متن پیام را به مخاطب نشان می دهد . این ساختارها شامل « انواع ژانرها » و قالب های پیام رسانه ای است .

ویژگی لایه درونی

هر پیام ارزش ها و سبک های زندگی متناسب با خود را به نمایش می گذارد ؛ منظور از سبک زندگی « اعمال و کارهایی است که به شیوه ای خاص طبقه بندی شده اند و حاصل ادراکاتی خاص هستند . سبک زندگی شامل آن دسته ار اولویت های افراد است که به صورت عمل قابل مشاهده اند .

 ساختار های دانش

ساختارهای دانش، منظمه به هم پیچیده ای از دانسته های مخاطبان است که ویژگی خاصی دارد . نخست آنکه این منظومه ، مجموعه   ای بی شکل و در هم و برهم از اطلاعات نیست و مخاطبان در شکل دهی به آن ، وضعیت فعال دارند . دوم آنکه دانسته ها در این بافت به هم پیچیده ، ارزش برابر و یکسان ندارند . برخی اطلاعات مهمتر هستند و برخی ارزش کمتری در وضعیت ساختارهای دانشی دارند. برای مثال دانستن عنووان های برنامه های تلویزیون و هنر پیشه ها و بطور کلی ، اطلاعاتی که در پاسخ به عنصر « چه » ارائه می شوند ، اطلاعات کم اهمیتی « در ساختار های دانش » هستند . اطلاعات ارزشمندتر ، دانسته هایی هستند که در پاسخ به پرسشهای « چرا » و « چگونه » مطرح میشوند .

پاتر همچنین یاد آوری میکند ساختارهای دانش رسانه ای  افراد، پنج حوزه را در بر میگیرد :

1. محتوای رسانه ای (media content)

2.تاثیر رسانه ای (media effect)

3. صنایع رسانه ای (media industries)

4.جهان واقعی (realworld)

5.خود (self)

منظومه دانش این پنج حوزه پشتیبانی کننده منبع شخصی در برابر رسانه است .

جالب توجه آن است که در سه جزء محتوای رسانه ای ، تاثیر رسانه ای و صنایع رسانه ای ، به طور مستقیم « رسانه » مورد توجه قرار میگیرد . به این ترتیب که در مولفه صنایع رسانه ای ، به ظرف رساننده پیام و ویژگیهای فناورانه آن ، در جزئ محتوای رسانه ای ، به درون مایه رسانه و در خبر و در تاثیر رسانه ای به پیامد های رسانه ای ( شامل : جنبه های آسیب رسانه ای و سلامت رسانه ای ) توجه می شود .در حالیکه دو بعد دیگر ، به بنیادهای منظومه دانش فرد مربوط می شود ، چنانکه در یک سو ، جهان واقعی قرار دارد ؛ جهانی که پیام نسبتی نسبت(Constructivism) دارد هر چند از منظر نظریه سازه گرایی این ارتباط آئینه وار نیست به این معنا که رسانه ، تصویر آئینه واری از واقعیت ایجاد نمیکند و پیام رسانه ای ، ما به ازای یک به یک ، با جهان واقعی ندارد . در سو دیگر ، مخاطب قرار گرفته است . مخاطبی که تنها بخشی ار جهان واقعی به تور فهم او در می آید و هر کدام از مخاطبان ، واقعیتی از جهان واقعی را تجربه میکنند . به همین دلیل ، هرچند جهان واقعی ، جهانی یکپارچه است ، واقعیت پیوند خورده با جهان واقعی ، چند گانه است . بر این مبنا ، « خود – گزارش دهی (self report) » انسان ها از جهان واقعی برابر نیست و نکته جالب تر آنست که رسانه ها ، واقعیت جهان واقعی را برای انسان پیچیده تر میکنند ، به این ترتیب که ، در نسبت بین واقعیت و جهان (mediation) در نقش میانجیگری واقعی ابهام بیشتری ایجاد میکنند .

 منبع شخصی

مخاطبان از  این عامل اهداف و سایق انگیزشی رسانه ها را توضیح پذیر میکنند چنانچه برخورداری مخاطبان از رسانه ها (active and passive) پیوستاری از کنش فعالانه تا منفعل می گیرد ؛ به این ترتیب که جایگاه قوی و ضعیف یعنی مخاطبان از اهداف رسانه ای خود آگاه نیستند و کنترل کمی بر روش استفاده از آن دارند . بنابراین استفاده هدفمند مخاطبان از رسانه های گوناگون و تجزیه و تحلیل پیام رسانه ای به قوی شدن جایگاه آنان منجر میشود.

 

شایستگی و مهارت های استفاده از رسانه

 نیروی عملکردی (plan) فرایند سواد رسانه ای ، حامل طرح مخاطب است ؛ طرح عمل ، مهارت های مخاطبان در فرایند   استفاده و به کارگیری مخاطبان است و نیروی عملکردی مخاطبان ، به معنای شایستگی های آنان در استفاده از رسانه ها ، به ویژه رسانه های جدید .

بر اساس الگوی پاتر ، مخاطب برای مواجهه با رسانه ها ، از ابزارهای دو گانه « مهارت و شایستگی ها » استفادده میکند .منظور از شایستگی ، ویژگی ای از مخاطب است که به او امکان میدهد در تماس با رسانه قرار بگیرد . برای مثال ، فردی که شایستگی یا توانایی خواندن ندارد ، نمیتواند از رسانه های چاپی استفاده کند . شایستگی ، ویژگی ای است که به طور معمول ، مخاطب در سالهای نخستین زندگی ، کسب میکند . شایستگی استفاده از رسانه جنبه ای دو قطبی دارد چنان که فرد میتواند یا به سوی استفاده از رسانه برود و یا از به کار بردن ان رویگردان شود . از انجا که ویژگی شایستگی مخاطب ، در نخستین سالهای زندگی شکل می یابد ، امکان ارتقا بخشی آن اندک است در حالی که مهارتهای استفاده از رسانه ، امکان ارتقا بخشی بیشتری دارد . از نظر پاتر ، برخورداری مخاطبان از مهارتهای رسانه ای ، صورتی پیوستاری دارد ، به نظر وی میزان اهمیت مهارتهای رسانه ای به یک اندازه نیست .

 فهرستی از مهارتهای کنشی در سواد رسانه ای عبارتند از :

 تحلیل (analysis)  : شکستن پیام به عناصر معنا دار

ارزشیابی (evaluation) : داوری درباره ارزش پیام یا امکان مقایسه عناصر پیام

گروه بندی (grouping) :تعیین اجزای مشابه و متفاوت پیام

استقرا(reduction) :نتیجه گیری از برخی اجزای پیام و تعمیم آن به بقیه اجزا

قیاس(deduction) : استفاده از اصولی فراگیر برای تبیین موارد خاص

ترکیب(senthesisجمع بندی پیام های مختلف در ساختاری جدید

خلاصه سازی (abstracting) : ارائه توصیفی روشن ، درست و فشرده از پیام

 

وظایف پردازش پیام اطلاعات (meesage-processing tasks)

 

از منظر پاتر ، در عالی ترین شکل ، سواد رسانه ای مخاطب به وظیفه «پردازش کنندگی » اطلاعات می پردازد که در سه نظام مندی 1-  « همتا سازی معنایی »  2- «گزینش گری»  و   3- «سازه های معنایی»   متبلور میشود .

در گزینشگری ، مخاطب تصمیم میگیرد که با پیام مواجه شود یا آن را نادیده بگیرد ، این تصمیم گیری ، جنبه ای کاملا ارادی دارد و در صورتی که مخاطب تصمیم به برخورداری از پیام بگیرد ، پیام برای او حامل معنا میشود . به عبارت دیگر ، مخاطب معنای هر پیام را با منظور معنایی خود همتا میسارد و در نتیجه در این سطح ، نمادهای مستتر و آشکار اطلاعات را کشف و شناسایی میکند .

از سوی  دیگر ، در مراحل گزینشگری تمرکز مخاطب بر بررسی دریافتی از رسانه ها در محیط است. در دیدگاه  پاتر منظور از محیط همه جهان واقعی و منابع رسانه های دیگر است به عبارتی پذیرفتن و یا حتی نپذیرفتن پیام از سوی مخاطب به میزان انطباق آن با منابع رسانه ای دیگر و جهان واقعی بستگی دارد . در مراحل دوم مخاطب بر منظومه انسجام یافته نمادها در پیام متمرکز می شود یعنی به پیام هایی میپردازد که با معناهای آموخته او در گذشته هماهنگ باشد . در مرحله سوم ، مخاطب بار دیگر به اولین بخش مدل پاتر یعنی ساختارهای دانش بر میگردد و سعی میکند ساختار دانش خود را گسترش دهد.

 مراحل پردازش اطلاعات از منظر پاتر

1.گزینشگری پیام

وظیفه : تصمیم در باره نادیده گرفتن پیام یا پرداختن به آن

هدف : توجه به سودمند ترین جنبه پیام و نادیده گرفتن بقیه جوانب آن

تمرکز : بررسی پیام دریافتی در محیط

2. همتا سازی معنایی

وظیفه : استفاده از توانایی ها و شایستگیها ی اساسی به منظور شناسایی نمادها و معناهای پنهان در پیام.

هدف : استفاده از نمادهای معنایی قبلی

تمرکز: بررسی نمادها در پیام

3 . معنا سازی

وظیفه: استفاده از مهارتهایی که مخاطب با کمک آن ها میتواند معنای فراتر از آنچه را مورد نظر فرستنده بوده است را کشف کند و معنای کاملا شخصی و فردی از پیام بسازد .

هدف : تفسیر پیام ها با بیش از یک رویکرد

تمرکز : گسترش ساختارهای دانش

در مجموع ، از منظر الگوهای نظری و هابز و تایمن ، سواد رسانه ای دامنه ای از گسترش یافتگی های فهم مخاطب از رسانه است چنانکه مخاطب ، در می یابد چگونه رسانه ها معنا تولید میکنند  چگونه معنای رسانه ای در لا به لای فنون مختلف بسته بندی میشود و چگونگی رسانه ها ، جهان واقعی را به شکل خاص مورد نظر خود واقعیت میبخشد.

همچنین بر اساس الگوی پاتر  « سواد رسانه ای » از عوامل گوناگون « ساختار دانش » ، « جایگاه مخاطب » و « پردازش پیام » تشکیل شده است که یکدیگر را پشتیبانی میکند و در منظومه منسجم قرار دارند . به نظر میرسد ، این الگو ، نسبت به دو الگوی دیگر ، از شبکه سازی گسترده تری برخوردار است و می تواند حدود دانش مخاطب نسبت به رسانه ها ، مهارت لازمی برای استفاده از رسانه ها و مهمتر از همه نظام معنا جویانه ای و معنا ساز پیام را مورد بررسی قرار دهند.

بنابراین می توان سواد رسانه ای را بصورت های زیر تعریف کرد :

.اگر چه در سواد رسانه ای از رسانه ها انتقاد میشود ، این به معنای استفاده نکردن از رسانه نیست .

. سواد رسانه ای ، به معنای محدود کردن تماشای تلویزیون نیست ، بلکه به معنای تماشای با دقت آن است .. سواد رسانه ای ، کشف ساده اهداف سیاسی ، کلیشه ها و باز نمایی های انحرافی نیست ، بلکه فهم نکاتی است که در رسانه ها ، هنجار تلقی میشوند

 

 

  سطوح و اصول سواد رسانه‌ای

 استادان و کارشناسان سواد رسانه‌ای درباره مجموعه‌ای از اصول که به عنوان بخشی از سواد رسانه‌ای مورد بحث قرار می‌گیرند به توافق نسبی دست یافته‌اند که عبارت‌اند از:

1- اصل اول مبتنی بر این است که رسانه‌ها ساختگی هستند و همه اموری که آن‌ها به نمایش می‌گذارند، منطبق با واقعیت نیستند و در واقع در روزگار واقعیت مجازی و شبیه‌سازی کامپیوتری، دیدن عین  باور کردن نیست.

2- اصل دوم آن است که نمایش‌های رسانه‌ای، بازسازی واقعیت هستند، این اصل به معنای درک این نکته است که میان شیوة ارائه وقایع به وسیله رسانه‌ها و شیوه درک این وقایع از سوی ما به عنوان مصرف کنندگان رسانه‌ها، یک رابطه قطعی وجود دارد.

3- اصل سوم آن‌که گروه‌های متفاوت  پس از رویارویی با محتوای رسانه‌های یکسان، اجزای کاملاً متفاوتی از همان محتوا را انتخاب، رد، حفظ و درک می‌کنند.

4- اصل چهارم به تجاری بودن محصولات رسانه‌ای اشاره می‌کند، یعنی اصل موضوع فقط جنبة مالی است و هر نوع درک واقعی از محتوای رسانه‌ها را نمی‌توان از زمینة اقتصادی و ضرورت‌های مالی محرک صنعت رسانه‌ها جدا کرد.

5- اصل پنجم ایدئولوژیک بودن پیام‌های رسانه‌ای   است.  درک ارزش‌ها و باورهای اساسی که تلویزیون و رسانه‌ها تعلیم می‌دهند، نکته محوری در زمینه سواد رسانه‌ای است.»

6-اصل ششم به پیامدهای سیاسی و اجتماعی پیام‌های رسانه‌ای اشاره دارد. این اصل به بررسی رابطه میان تصویر و تأثیر، محتوا  و پیامدها می‌پردازد و این‌که در عصر مصرف و مادی‌گری، تربیت معنوی فرزندان را چگونه برعهده بگیریم. 

 به طور کلی با توجه به اصل سوادرسانه‌ای می‌توان اذعان کرد که با فرا گرفتن سوادرسانه‌ای می‌توان فهمید که چگونه اطلاعات و آگاهی هایی که از رسانه‌ها فرا می‌گیریم، طبقه‌بندی کنیم و هر کدام را در جای مناسب خود در ذهن قرار دهیم که به موقع بتوانیم از آن بهره بگیریم. در غیر این صورت قادر نخواهیم بود ارتباط مناسبی برای رسانه‌ها که ما را تحت بمباران اطلاعات خود قرار داده و حتی محیط اطرافمان برقرار کنیم.

هدف سواد رسانه‌ای

هدف اصلی سواد رسانه‌ای این است که به ما قدرت کنترل بیش‌تری نسبت به تعابیر پیام‌ها می‌بخشد واقعیت این است که همه پیام‌های رسانه‌ای دارای تعابیر و تفاسیر مختلف هستند. مثلاً روزنامه‌نگاران به ما تعابیر خودشان را از این‌که چه چیزی و چه کسی مهم است، ارائه می‌دهند، برنامه‌سازان برنامه‌های سرگرمی نیز تعابیر خودر ا از مفاهیمی چون انسانیت، آشتی، جنگ و خوشبختی نشان می‌دهند، صاحبان آگهی نیز سعی می‌کنند ما را متقاعد سازند مشکلاتی داریم و کالای آن‌ها که می‌تواند ما را در غلبه بر این مشکل یاری کند. هم‌چنین ما نیز به عنوان مخاطب می‌توانیم تعابیر خودمان را از این پیام‌ها داشته باشیم. چه ما آگاهی لازم در برخورد با رسانه را کسب کنیم یا نه، فرایند تأثیر رسانه ادامه دارد. زمانی که بتوانیم کنترل بیش‌تری نسبت به رسانه‌ها و تعابیر آن‌ها داشته باشیم، می‌توانیم به تأثیرات مثبت ناشی از آن‌ها قوت بخشیده و از تأثیرات منفی آن‌ها هم بکاهیم. سوادرسانه‌ای به افراد توانایی می‌بخشد تا ضمن این‌که متفکرانی باشند، خود نیز به مولدین خلاق پیام‌ها بدل بشوند.

 

 

توانایی‌های مرتبط با سواد رسانه‌ای

 

برخی از توانایی‌هایی که می‌توان در سایۀ سواد رسانه‌ای کسب کرد از این قرارند:

1.       توانایی استفاده از تکنولوژی روز از جمله کامپیوتر، برای پردازش و تولید اطلاعات؛

2.       توانایی نتیجه‌گیری در مورد روابط علّی و معلولی، میان گزارش‌های رسانه‌ها و واکنش عمومی؛

3.       توانایی تشخیص تأثیر تحریف، کلیشه‌سازی، تبلیغات و خشنونت در رسانه‌های دیداری؛

4.       توانایی تشخیص تفسیر و بوجود آوردن تصویرهای بصری؛

5.       توانایی مصرف انتقادی و نه منفعلانه از رسانه‌ها؛

6.       توانایی اتخاذ رژیم مصرف رسانه‌‌ای؛ کسی که از سواد رسانه‌ای برخوردار است می‌تواند به درستی تصمیم بگیرد؛ که چه مقدار و چگونه از غذاهای رسانه‌ای استفاده کرده و در معرض چه بخش‌هائی از رسانه قرار بگیرد؛

7.       توانایی تجزیه و تحلیل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی رسانه‌ها.

 

ویژگی‌های اصلی سواد رسانه‌ای

  1. پیوستار و نه مقوله؛

سواد رسانه‌ای، موضوعی دارای درجات گوناگون است. در واقع از نظر منطقی، مقول به تشکیک بشمار می‌رود و مانند یک جعبه‌، مقوله‌ای نیست که یا باید در آن جای گرفت و یا جای نگرفت. بعبارت دیگر موضوعی نیست که دائر بین نفی و اثبات بوده و افراد در مقایسه با آن به دو دستۀ حائز سواد رسانه‌ای و فاقد آن تقسیم شوند؛ بلکه افراد در مقایسه با آن هریک درجات مختلفی از سواد رسانه‌ای را دارا هستند و در این پیوستاری که شبیه دماسنج می‌باشد، جایگاهی را اشغال می‌کند. کسانی که در سطح‌های پائین این پیوستار قرار دارند چشم‌اندازهای ضعیف و محدودی به رسانه‌ها داشته و دانش آنها چشم‌اندازهای کافی را برای استفاده در تفسیر معنای پیام‌های رسانه‌ای، فراهم نمی‌کند.

2-    چند بُعدی؛

سواد رسانه‌ای مستلزم آن است که در ابعاد گوناگون، اطلاعات کسب کنیم. این ابعاد عبارتند از: بُعد شناختی، احساسی، زیبائی‌شناختی و اخلاقی.

حوزۀ شناختی به اطلاعات واقع‌بنیاد دلالت دارد؛ مانند تاریخ‌ها، اسامی، تعاریف و ... این‌گونه از اطلاعات، در مغز مستقر هستند. اطلاعات حوزۀ احساسی که حاوی اطلاعاتی درباره احساساتی مثل عشق، نفرت، خشم و ... می‌باشد، در قلب مستقر است و جایگاه اطلاعات حوزه زیبائی‌شناختی که حاوی اطلاعاتی دربارۀ روش تولید پیام است را باید در چشم‌ها و گوشها دانست. هرقدر چشم و گوش قوی‌تر و دقیق‌تری برای شنیدن و دیدن وجود داشته باشد، اطلاعات زیبایی‌شناختی بهتر و بیشتری نصیب دارنده خواهد بود. جایگاه اطلاعات عرصۀ اخلاقی هم که شامل اطلاعاتی دربارۀ ارزشها است، در ضمیر و روح انسانی مستقر است. اطلاعات اخلاقی، ملاک و معیاری برای قضاوت راجع به "درست و غلط" را فراهم می‌کند. هرقدر اطلاعات اخلاقی دقیق‌تر باشند، ارزشهای نهفته در پیام‌های رسانه‌ای با عمق بیشتری درک شده و قضاوت‌ها دربارۀ آن ارزشها، دقیق‌تر و منطقی‌تر خواهد شد.

3-    ساختار قدرتمند دانشی،

 باید حاوی اطلاعاتی از هر چهار حوزۀ مذکور باشد و اگر یک نوع اطلاعات موجود نباشد، ساختار دانش، ضعیف می‌شود؛ که در نتیجۀ آن، سواد رسانه‌ای که از همین ساختارها تشکیل شده، ضعیف خواهد شد و نمی‌توان به درستی، نارسایی‌های پیام رسانه‌ای را تشخیص داد.

 

فرایندهای شناختی موجود در آموزش سواد رسانه‌ای

آموزش سواد رسانه‌ای که عبارتست از شناخت اطلاعاتی و انتقاد از رسانه، تکنیک‌ها و تأثیرات آن، در برگیرندۀ آن دسته از فرایند‌های شناختی است که در اندیشه‌های انتقادی مورد استفاده قرار می‌گیرند. برخی از این فرایندها عبارتند از:

1.       فهم و نقد سبک‌های زندگی مصرفی که در رسانه‌ها اشاعه می‌یابد؛

2.       فهم و نقد اختلاف و اغراض سیاسی و ایدئولوژیک پنهان در محتوای رسانه‌ها؛

3.       فهم و نقد آثار و پیامدهای اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی محتوای رسانه‌ها؛

4.       فهم و نقد شرایط و مناسبات مادی تولید محتوای رسانه‌ای مثل آگهی‌های تجاری که در جهت تأمین منافع اقتصادی و کسب سود مادی صاحبان سرمایه است.

5.       فهم و نقد بازنمایی‌ها و کلیشه‌سازی‌های منفی اقلیت‌های فرهنگی، قومی، جنسیتی و نژادی در رسانه‌ها.

 

 لزوم آموزش سواد رسانه‌ای

"باری دونکان "   Barry Duncan  عضو انجمن سوادرسانه‌ای کانادا، سوادرسانه‌ای را پاسخی به حل مشکلات ناشی از رسانه‌ها معرفی می‌کند، دونکان در ضرورت این آموزش، دلائل زیر را برمی‌شمرد:

1- رسانه‌ها بر حیات فرهنگی و سیاسی ما سلطه دارند.

2- تقریباً همه اطلاعات جز مواردی که آن‌ها را به طور مستقیم تجربه می‌کنیم، رسانه‌ای شده هستند.

3- رسانه‌ها بدون آن‌که خود آگاهی را فعال کنند بر ما تأثیر می‌گذارند.

4- سوادرسانه‌ای می‌تواند مصرف رسانه‌ای ما را لذت بخش‌تر کند و یک رابطه انفعالی   را به یک رابطه فعال تبدیل کند.

5-رسانه‌ها قادرند مدل‌های ارزشی و رفتاری قدرتمند خلق کنند.

 علاوه‌بر این دلایل، "دن بلیک" یکی دیگر از پژوهشگران عرصه سواد رسانه‌ای، دلایل زیر را در ضرورت سواد رسانه‌ای بیان کرده است:

 الف) ما در یک محیط میانجی و با واسطه زندگی می‌کنیم؛

ب) سواد رسانه‌ای بر تفکر انتقادی تأکید می‌کند؛

ج) وجود سواد رسانه‌ای، بخشی از حیات یک شهروند فرهیخته و تحصیل‌کرده است؛

د) سواد رسانه‌ای، مشارکت فعال را در یک محیط اشباع‌شده رسانه‌ای ترویج می‌دهد؛

هـ) آموزش رسانه‌ای به ما کمک می‌کند تا فن‌آوری‌های ارتباطی را درک و فهم کنیم.