دین و زندگی تایباد

اللهم صل علی محمدوآل محمد

دین و زندگی تایباد

اللهم صل علی محمدوآل محمد

پاورپوینت : سواد رسانه ای نوجوانان در دنیای جنگ نرم



http://s5.picofile.com/file/8125352068/%D8%B3%D9%88%D8%A7%D8%AF_%D8%B1%D8%B3%D8%A7%D9%86%D9%87_%D8%A7%DB%8C_%D8%A7%D8%B5%D9%84%DB%8C.ppt.html


سواد رسانه ای اصلی

وبلاگ "علم بر دوش" نوشت:

دانلود پاورپوینت : سواد رسانه ای نوجوانان در دنیای جنگ نرم

وبلاگ "علم بر دوش" نوشت:

دنیای رسانه ای و دنیای ارتباطی پیش فرض غالب همه انسان هاست در اینکه قبول کنند فرزندانشان با همه این اسباب الکترونیک آشنا شوند. اما این آشنایی همیشه همراه با یک دانایی نخواهد بود، بلکه اتفاقا با توجه به انگیزه های ابتدایی انسان ها در بهره برداری از رسانه های جدید فردی و همچنین جذابیت خیره کننده این رسانه ها، می تواند با نادانی عمیقی در عدم شکل گیری قوای تفکر نیز همراه باشد.

خصوصا اینکه اگر فرآیند سلطه فرهنگ آمریکایی در سراسر جهان را قبول کنیم آنوقت حتی به تهدید نرم این فضای رسانه ای در تغییر سلایق و اندیشه ها انسان ها نیز توجه نخواهیم داشت.

این مسئله، آغازی بر گفتگو با مدیران مدارس استان البرز بود که در مورد فضای مواجهه با رسانه های جدید در بین دانش آموزان به همفکری بپردازیم.

 

پاورپوینت : سواد رسانه ای نوجوانان در دنیای جنگ نرم

دریافت

عنوان: تهدید نرم نوجوان کودک
حجم: 193 کیلوبایت

 

ضرورت سواد رسانه ای درفضای مجازی

ضرورت سواد رسانه ای درفضای مجازی


درقرن اخیر از سواد رسانه ای ، به عنوان سواد جدید یاد می شود.همچنین با افزایش دسترسی به رسانه های تعاملی، آسیب های اجتماعی جدیدی در جامعه بروزکرده است که میزان سواد رسانه ای کاربران، در آن نقش دارد.مهمترین مساله این است که میزان سوادرسانه ای دانش آموزان درچه سطحی است و ارتباط بین سوادرسانه ای و آسیب های اجتماعی نوپدید فضای مجازی چگونه است؟
با توجه به زندگی درعصر اینترنت و استفاده روزافزون دانش آموزان ازاین رسانه تعاملی، و ازسویی افزایش
آسیب های اجتماعی نوپدید فضای مجازی، ارتقای سواد رسانه ای می تواند نقش موثری درکاهش این نوع آسیب ها واستفاده نقادانه وهوشمندانه ازاینترنت داشته باشد. موثرترین راه برای کاهش آسیب های اجتماعی نوپدیدناشی از فضای مجازی و رسانه ها،علاوه بر تصویب قوانین،کسب آموزش های تخصصی و امنیتی استفاده از اینترنت و در مجموع،ارتقای سطح سوادرسانه ای است.
مقدمه:
فضای مجازی نوعی اجتماع و همزیستی بزرگی است که میلیون ها رایانه و کاربران آن در سراسر جهان به هم می پیوندند.امروزه در یک جهان رسانه ای شده زندگی می کنیم و زندگی ما به رسانه ها وابسته است به گونه ای که ،رسانه ها و به طور ویژه، رسانه های تعاملی(اینترنت)، جایگاه مهمی رابه خود اختصاص داده اند.این رسانه ها دربین دانش آموزان( نوجوانان و جوانان)، جذابیت خاصی دارند آنگونه که زندگی بسیاری از این گروه سنی به رسانه ها و بویژه رسانه های تعاملی پیوند خورده است.فناوری های جدید اطلاعاتی و ارتباطی،جنبش جهانی در حوزه ارتباطات و انتقال محتواهاو پیام های ارتباطی در سریع ترین زمان ممکن، به وجود آورده اند.از سویی دیگرهمین فناوری های جدید باعث تسهیل انجام خلاف قانون و رشد جرایم با استفاده از شیوه های جدید شده اند.دراین مقاله اشاره کوتاهی به جنبه های مختلف سوادرسانه ای وضرورت ارتقای آن شده است.
تعریف وتوضیح سوادرسانه ای
سوادرسانه ای، مهارتی است که لازم است دانش آموزان درکناراستفاده ازرسانه ها و به خصوص اینترنت به عنوان یک رسانه تعاملی،به آن مجهز شوند.استفاده از رسانه هابدون داشتن سوادرسانه ای، می تواند با اثرات نا مطلوبی همراه باشد.به ویژه آنکه با فاصله اطلاعاتی و مهارتی بین جوانان با والدین از یکسو وتنوع وتخصصی شدن رسانه های جدید، لزوم ارتقای مهارت های سوادرسانه ای دو چندان می شود.
سوادرسانه ای می تواند همچون یک ناظر هوشمند و درونی شده، رژیم مصرف رسانه ای جوانان راتنظیم کند.معمولا وقتی تاثیرات نامناسب انواع رسانه ها مانند برنامه های رسانه ای غیرمجاز،بازی های رایانه ای،شبکه های ماهواره ای برون مرزی ، استفاده نابجا ازاینترنت و...بر جوانان به صورت افت تحصیلی، مشکلات اخلاقی و رفتاری و آسیب های اجتماعی آشکارمی شود، به راه های درمانی اندیشیده می شود.درحالی که بهتر است این گروه را به ابزارنیرومندتری به نام سوادرسانه ای مجهز سازیم تاخود به کمک والدین و سایر منابع مفید،فعالانه دست به گزینشگری وپالایش بزنند و رژیم مصرف رسانه ای خود را تنظیم و کنترل کنند.
سهم سواد رسانه ای در فرهنگ ما بسیار اندک است و این امر موجب نگرانی شده است؛ زیرا ما در یک محیط رسانه ای زندگی می کنیم و بایدتمامی اطلاعات عملکردی جامعه را بدانیم .
تاریخچه بحث سواد رسانه ای
تاریخچه پیدایش سواد رسانه ای، به سال ۱۹۶۵ باز می گردد. مارشال مک لوهان اولین بار در کتاب خود تحت عنوان "درک رسانه: گسترش ابعاد وجودی انسان"، این واژه را بکار برد و نوشت: زمانی که دهکدۀ جهانی تحقیق یابد، لازم است انسان ها به سواد جدیدی بنام سواد رسانه ای دست یابند.
اما "تئوری سواد رسانه ای شناختی" توسط جیمز پاتر (متولد ۱۹۵۸ در انگلستان) مطرح شده است.
دهه های ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ را باید دهه های پیوند و ارتباط این حوزه؛ یعنی حوزه سواد رسانه ای با تفکرات انتقادی دانست. در این سالها، دپارتمان های دانشگاهی تحلیل فیلم در سراسر ایالات متحده و انگلستان، کار خود را آغاز کرده و فیلم های روز را مورد تحلیل قرار دادند.
اینگونه از سواد، در کانادا به عنوان اولین کشور، به صورت رسمی از طرف نظام آموزش و پرورش پذیرفته و جزء برنامه های درسی مدارس گنجانده شد .
برای اولین بار در سال ۱۹۲۹ گروه آموزشی لندن از معلمان خواست تا مهارت های خاص تحلیل و ارزش گذاری فیلم را به دانش آموزان بیاموزانند که این مسئله پس از سال ۱۹۹۰ نیز در آمریکا به طور جدی مورد توجه قرار گرفت.
کانادا یکی از قویترین جنبش های سواد رسانه ای را در دنیا دارد و سازمان "شبکه آگاهی رسانه ای" به عنوان سازمانی برجسته در این کشور مستقر است.
انگلستان و استرالیا در زمره ی پیشگامان و سرامدان آموزش سواد رسانه ای هستند.این رشد تا حدودی مدیون NGO ها یا انجمن ها و مؤسسات سواد رسانه ای و سازمان هایی بوده است که از اعضای آموزشگر تشکیل شده اند.همچنین،کانادا در مرحله ی بسیار پیشرفت ه ای از آموزش سواد رسانه ای است.برای مثال،در ایالت اونتاریو از سال ۱۹۸۷ به این سو،گذراندن درس هایی در این رشته در کلاس های مقاطع تحصیلی گوناگون ضروری است.کشورهای دیگر هم در این زمینه از قافله عقب نمانده و رشد خوبی داشته اند; از جمله زلاندنو،شیلی،هند،اسکاتلند،آفریقای جنوبی،ژاپن، فرانسه، ایتالیا، اسپانیا و اردن.جلب است،ایالات متحده که در این زمینه از دیگران دیرتر وارد گود شده بود،هم اکنون در زمره ی کشورهایی است که سرمایه گذاری هنگفتی در این رشته کرده است.
پیشگامان عرصه آموزش سواد رسانه ژاپن و کانادا می باشند که برای حفظ فرهنگ خود از کشورهای همسانه و جلوگیری از تحریف و تغییر در آنها اقدام به این کار کردند. در کشور کانادا از زمان کودکی در کتابهای درسی به آنها آموزش می دهند که این آموزش ها برای حفظ هویت ملی خود در برابر کشور همسایه آمریکا است.
در کشور ژاپن برای اینکه که فرهنگ و تمدن خود را از نفوذ بازدارد ابزارها و منابع زیادی را در اختیار مردم و نخبگان خود قرار داده است تا به هر صورتی در دو سطح اول به مردم خود نشان دهند که چطور می توان یک واقعیت رو وارونه نمایش داد که باور پذیر باشد و با گوشه ای از آن را به نفع خود تحریف کرد و با این آموزش ها قدرت استدلال و تجزیه و تحلیل مردمشان را ببرند و دوم اینکه فرهنگ خود را در قالب های مختلف رسانه ای فیلم و کارتون صدا بازی های رایانه ای و ... هم به مردم خود و هم جهانیان نمایش دهند.
پروژه های سواد رسانه ای در کشورهای گوناگون به لحاظی چند با هم تفاوت دارند; ازجمله تفاوت در بستر سیاسی، اجتماعی و فرهنگی موجود در بین کشورهای جهان اول و سوم.بسیاری از کارگاه ها و برنامه های سواد رسانه ای آمریکا حمایت گرانه و تدافعی هستند.آن ها تلاش دارند، مصرف کننده را در برابر پیام ها و تصویرهای اغواگران و برنامه های تفریحی، خبری و تبلیغی رسانه ها واکسینه کنند.در استرالیا بر جنبه های زیبایی شناسانه و معنی شناسی تأکید دارند. در بریتانیا و کشورهای آمریکای لاتین با زیر ذره بین بردن صنعت رسانه ای، سلطه ی کشورها و دولت را برای نیل به تواناسازی مصرف کنندگان رسانه، برجسته می سازند...
اهمیت آموزش رسانه ای موجب تأسیس بنیادهای معظمی مانند «بنیاد برتلزمن»شد تا برای پروژه های چندین میلیون دلاری در آلمان و آمریکا پذیره نویسی کنند.این بنیاد کار آموزش سواد رسانه ای در هریک از دو کشور آلمان و آمریکا را پیوسته بررسی و ارزیابی می کند. بنیاد علاقه مند است،سطح کنجکاوی روشنفکرانه و هشیاری شخصی دانشجویان را در ارتباط با رسانه ها ارتقا دهد.به همین ترتیب، امروزه در بسیاری از کشورهای جهان حتی مکان ها و فروشگاه هایی برای عرضه و فروش محصولات کمک آموزشی برای آموزش سواد رسانه ای ایجاد شده است. از جمله، مرکز معتبری با نام«مرکز سواد رسانه ای لس آنجلس»در لس آنجلس برپاست که چنین خدماتی را ارائه می دهد.مؤسسات و سازمان هایی هم به دنبال برگزاری کنفرانس های سالیانه هستند تا به رونق آموزش سواد رسانه ای کمک کنند;مانند کنفرانس ملی سواد رسانه ای لس آنجلس ۱در اکتبر ۱۹۹۶ و کنفرانس رهبری ملی درباره ی سواد رسانه ای موسسه آسپن ۲ در ۱۹۹۳.همچنین، ائتلاف ماساچوست برای سواد رسانه ای ۳در سال ۱۹۹۵ پاگرفت و شورای ملی رسانه راه دور مدیسون، وینسکانسن و پروژه سواد رسانه ای نیومکزیکو،امروزه در آمریکا به شدت فعال هستند.
ایران با وجود اینکه قدمت سواد رسانه ای در جهان به بیش از سه دهه می رسد اما زمان اندکی از ورود آن به ایران می گذرد. به همین خاطر، در کشور ما مبحث فوق العاده جوانی محسوب می شود که عمر آن تنها به ۳ الی ۴ سال می رسد.
آسیب های اجتماعی نوپدید فضای مجازی و رسانه ای:
رسانه ها درکنار کارکرد های مثبت ،کارکردمنفی نیز دارند و آسیب هایی از سوی آنها متصور است اما این آسیب ها راه حل های فردی و جمعی دارد.رسانه های نوین در خانواده، قدرت، مشارکت و مشروعیت سیاسی اثر دارند.یکی از راه های مقابله با آسیب های اجتماعی ناشی زا استفاده نامطلوب از رسانه ها،آموزش سوادرسانه ای است تا مخاطبان ، استفاده هوشمندانه ای از آنها داشته باشند..
نیاز به سواد رسانه ای در فضای رسانه ای امروززندگی هر روز رو به پیچیدگی می رودبخشی از این پیچیدگی ناشی از پیشرفتهای دنیای ارتباطات اس تاز این رو هر چه فناوریهای ارتباطات و اطلاعات بیشتر متحول می شوند، نیازما به یادگیری و آموزش برای درک دنیای جدید و استفاده ازابزارها و امکانات آن نیز افزایش می یابد،چراکه ضعف آموزش و آگاهی نسبت به دنیای ارتباطات و مقتضیات آن چیزی جزعقب ماندگی و تشدید آسیبها به همراه نمی آورد؛اولین چیزی که باید به آن بپردازیم بحث رسانه و سواد رسانه ای است ؛امروزه سواد تنها به معنای خواندن و نوشتن و توانایی درک مطلب نیست؛در دنیای امروز لزوما این مسئله را نمی توانیم سواد بدانیم وموضوع خیلی پیچیده تر از اینها است امروزه یادگیری دانش الکترونیک و فناوریهای جدید هم می توانند در این تعریف جای بگیرند.سیستم آموزش و پرورش امروز به نسبت گذشته خیلی تغییر کرده و با سواد به کسی گفته میشود که بتواند سیستم را تحلیل کندمفهوم سواد هر روز در حال پیچیده تر شدن است و همین پیچیدگی باعث می شودسیرآگاهی اجتماعی و حتی خود سواد بالاتر برودهمه این موارد پیچیدگی اجتماعی را در دنیای امروز به وجود می آوردزمانی که اجتماع رو به سمت پیچیدگی میرود، افراد باید با فرهنگ تر و با سوادترشوندکسی هم که در چنین شرایطی نتواند سیستم موجود را تحلیل کند کارش به سمت تنش و آسیب می رود .
در دوران معاصر که عصر جامعه اطلاعاتی نامیده می شود، رسانه های دیجیتال و اینترنت موجب ایجاد سواد دیجیتالی و رسانه ای شده اند. سواد رسانه ای را می توان در امتداد مفهوم تاریخی سواد دانست . سواد خواندن، سواد بصری و سواد کامپیوتری معادل سواد رسانه ای نیستند. در مقابل صرفا اجزای سازنده آن اند. سواد رسانه ای شامل تمام این توانایی های ویژه و نیز چیزهای دیگر است. اگر در درک آداب بصری و روایی مشکل داشته باشیم ، نمی توانیم از تلوزیون یا فیلم چیز زیادی بفهمیم. اگر نتوانیم از کامپیوتر استفاده کنیم، از آنچه به مرور زمان در مهم ترین رسانه رخ می دهد بی خبر می مانیم . سواد رسانه ای فراتر از این توانایی های ویژه است. چیزی است عمومی تر. تعریف سواد رسانه ای چنین است :
«سواد رسانه ای» مجموعه ای از چشم انداز ها است که ما به طور فعالانه برای قرار گرفتن در معرض رسانه از آنها بهره برداری می کنیم تا معنای پیام هایی را که با آنها مواچه می شویم تفسیر کنیم. جیمز پاتر
"سواد رسانه ای" (Media Literacy) در یک تعریف بسیار کلی عبارت است از یک نوع درک متکی بر مهارت که براساس آن می توان انواع رسانه ها و انواع تولیدات آن ها را شناخت و از یکدیگر تفکیک و شناسایی کرد.
این درک به چه کاری می آید؟ به زبان ساده، سواد رسانه ای مثل یک رژیم غذایی است که هوشمندانه مراقب است که چه موادی مناسب هستند و چه موادی مضر؛ چه چیزی را باید مصرف کرد و چه چیزی را نه و یا این که میزان مصرف هر ماده بر چه مبنایی باید استوار باشد. سواد رسانه ای می تواند به مخاطبان رسانه ها بیاموزد که از حالت انفعالی و مصرفی خارج شده و به معادله متقابل و فعالانه ای وارد شوند که در نهایت به نفع خود آنان باشد. به دیگر سخن، سواد رسانه ای کمک می کند تا از سفره ی رسانه ها به گونه ای هوشمندانه و مفید بهره مند شویم.
در شرایط اشباع رسانه ای و در فضای موجود افراد در معرض حجم بالایی از اطلاعاتی هستند که هرگز به برخی از آن ها نیازی ندارند. به عنوان مثال امروزه بسیاری از نوجوانان در جهان، مارک ها و علائم تجاری بین المللی را به خوبی می شناسند اما این اطلاعات در هیچ زمینه ای به کار آن ها نمی آید؛ نه قدرت خرید دارند و نه قدرت مصرف، ولی چون در معرض آگهی های پیاپی قرار دارند، در این زمینه اطلاعات دارند. پس باید از پیام ها و اطلاعات اطرا ف مان براساس نیازهای مان استفاده کنیم تا دچار سردرگمی نشویم. سواد رسانه ای این امکان را هم در اختیار می گذارد.
سواد رسانه ای،به بیان کلی، تأکیدی است بر این مطلب که برخلاف تصور رایج،درک پیام های رسانه ای واساسا شیوه ی رفتار با رسانه، به دانش و مهارت خاصی نیاز دارد و در بیانی دقیق تر،عبارت است از مهارت تفکر استدلالی و نقاد به نحوی که مخاطب بتواند،درباره ی محتوای رسانه قضاوتی مستقل داشته باشد. به این ترتیب، سواد رسانه ای قبل از هر چیز دلالت دارد بر شیوه های خردمندانه بهره وری از رسانه و در لایه های عمیق تر عبارت است از،مهارت در تفکر انتقادی درباره ی منبعی که از آن اطلاعات دریافت می کنیم.
سواد رسانه ای بینندگان را قادر می سازد،روابط شان را با رسانه ها ارزیابی کنند از تجربه های شکل گرفته پیرامون تلویزیون اطلاع یابند و خود به تعریف ارزش ها در چارچوب این دانش جدید بپردازند.
سواد رسانه ای به زبان ساده عبارت است از مجموعه مهارت هایی که شهروندان برای مواجهه با رسانه های جدید لازم است بیاموزند.
آیا گریزی از این آسیب های ناشی از رسانه ها و تکنولوژی های جدید وجود ندارد؟ نمی توان حداقل تعداد قربانیان این رسانه های نوین را کاهش داد؟
بیشتر این قربانیان و آسیب دیدگان کسانی هستند که آگاهی کافی از امکانات و قابلیت های تکنولوژی های جدید را ندارند. حتی می توان مدعی شد اغلب کاربران اینترنت، تلفن همراه و سایر رسانه های جدید در ایران – حتی آن هایی که هنوز گرفتار آسیب ها نشده اند – اطلاعات کافی درباره نحوه به کارگیری این تکنولوژی ها ندارند و تنها به دلیل جذابیت های این رسانه های جدید و رفع برخی نیازهای شان، کاربر این ابزارهای جدید شده اند.
اهداف سواد رسانه ای
هدف سواد رسانه ای که خود ناظر بر اهمیت آن هم هست این است که به مردم کمک کند تا به شهروندانی پیچیده،یعنی شهروندانی آگاه و با ظرفیت های مورد نیاز جامعه ی امروزتبدیل شوند،نه به مصرف کنندگانی پیچیده...
در گامی فراتر می توان چنین اظهار داشت که هدف سواد رسانه ای ارتقای خود رهبری از طریق فرایندهای استدلال، تحلیل،مفاهمه و مهارت های ابزار وجود است.
بنابراین هدف اصلی سواد رسانه ای می تواند این باشد که بر اساس آن بتوان دید آیا بین محتوای یک رسانه به مثابه محصول نهایی با عدالت اجتماعی رابطه ای وجود دارد یا خیر. به عبارت بهتر، خواننده یا بیننده یا شنونده ی یک مضمون رسانه ای بهتر است رابطه و نسبت محتوای یک رسانه با عدالت را در نظر گرفته و نزدیکی یا دوری محتوای یک رسانه از عدالت را مورد توجه قرار دهد تا همیشه در ارتباط با رسانه به جای تسلیم بودن و یا تسلیم شدن به رابطه ی یک سویه و انفعالی، رابطه ای فعال تر و تعاملی تر داشته باشد.
محصول نهایی یک رسانه ممکن است بخشی از جهان یا شکل تحریف شده ای از آن باشد و یا حداقل در بازتاب دادن جهان ناموفق مانده باشد. محتوای رسانه می تواند در خدمت تثبیت یک جریان، گروه یا طبقه و یا در خدمت قدرت حاکمه باشد و آن طبقه و قدرت الزاماً عدالت جو، رهایی بخش و آزادی گرا نباشد.
هدف های سواد رسانه ای عموما تابعی هستند از شرایط زمانی و مکانی که معمولا به شکل پلکانی تعقیب می شوند; یعنی ممکن است در مراحل اولیه ی آموزش ساماندهی استفاده ی روزانه از رسانه ها هدف باشد،ولی بلافاصله و به محض ظهور اولیه نشانه ی توفیق در این مراحل هدف بالاتر عرض اندام می کنند.بنابر این،یکی از هدف های آموزش رسانه ای آن است که به دریافت کنندگان پیام های رسانه های جمعی کمک شود،به مشارکت کنندگانی آزاد در این فرایند تبدیل شوند تا این که منفعل، ساکن و مطیع در مقابل تصاویر و ارزش ها بنشینند که در یک جریان یک طرفه از منابع رسانه ای ارسال می شوند...هدف عملی سواد رسانه ای آن است که تماشاچیان و یا مخاطبانی بپرورد که به دنبال برنامه های باکیفیت باشند و حس منتقدانه ای از فرم،فرمت و محتوای رسانه های جمعی در آن ها شکوفا شود .
توانایی های مرتبط با سواد رسانه ای
برخی از توانایی هایی که می توان در سایۀ سواد رسانه ای کسب کرد از این قرارند:
۱.توانایی استفاده از تکنولوژی روز از جمله کامپیوتر، برای پردازش و تولید اطلاعات؛
۲.توانایی نتیجه گیری در مورد روابط علّی و معلولی، میان گزارش های رسانه ها و واکنش عمومی؛
۳.توانایی تشخیص تأثیر تحریف، کلیشه سازی، تبلیغات و خشنونت در رسانه های دیداری؛
۴. توانایی تشخیص تفسیر و بوجود آوردن تصویرهای بصری؛
۵. فهم و نقد آثار و پیامدهای اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی محتوای رسانه ها؛
۶. فهم و نقد شرایط و مناسبات مادی تولید محتوای رسانه ای مثل آگهی های تجاری که در جهت تأمین منافع اقتصادی و کسب سود مادی صاحبان سرمایه است.
جنبه های سه گانه سواد رسانه ای عبارتند از:
الف: ارتقاء آگاهی نسبت به رژیم مصرف رسانه ای؛ و یا به عبارت بهتر تعیین میزان و نحوه ی مصرف غذای رسانه ای از منابع رسانه ای گوناگون که در یک کلام همان محتوای رسانه هاست.
ب: آموزش مهارت های مطالعه یا تماشای انتقادی
ج: تجزیه و تحلیل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی رسانه ها که در نگاه اول قابل مشاهده نیست.
مفهوم سواد رسانه ای دربرگیرنده سه مرحله است که تحقق این سه مرحله به توانمندسازی رسانه ای شهروندان منجر می شود: مرحله اول زمانی تحقق می یابد که افراد نسبت به اهمیت مدیریت رژیم رسانه ای خود (همانند رژیم غذایی) آگاه و حساس شوند یعنی بتوانند تصمیم بگیرند که چه مقدار از وقت خود را صرف توجه به انواع رسانه ها بکنند، به نحوی که قربانی اعتیاد و تخدیر رسانه ای نشوند.
مرحله دوم زمانی تحقق می یابد که فرد مهارتهای خاص توجه انتقادی به انواع محتواهای رسانه ای را فرا بگیرد. به عبارت دیگر یاد بگیرد که چگونه یک متن رسانه ای را تجزیه و تحلیل کند، پیام نهفته در یک محتوای رسانه ای را مورد نقد و پرسش قرار دهد و درک کند که چه چیزی در آن متن حاضر است و چه چیز غایب. در این مرحله افراد یاد می گیرند که چگونه بین خطوط را بخوانند و چگونه پرسشگری و تفکر انتقادی را پیشه خود سازند.
مرحله سوم، زمانی تحقق می یابد که افراد به مسایل عمیق تر فکر کنند. مثلاً اینکه تولیدکنندگان رسانه ای چه کسانی هستند؟ چه اهدافی دارند؟ چه کسی از تولیدات آنها و نحوه بازنمایی واقعیت های اجتماعی از سوی آنها سود می برد؟ و چه کسی ضرر می کند؟ در این مرحله افراد در تجزیه و تحلیل های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی خود بر شناخت معانی تجربیات رسانه ای خود و دیگران متمرکز می شوند و به این می اندیشند که تا چه حد رسانه های ارتباطی به تولید هژمونی فرهنگی، خلق شعور عامه و خلع سلاح گفتمان های رقیب کمک می کنند.
نتیجه گیری:
شما می توانید برای کاهش تاثیر برنامه سازی رسانه ها بر خودتان کارهای زیادی انجام دهید. در این مقطع کافی است بگوییم که قدرتمندترین استراتژی ها برای کاهش تاثیر برنامه سازی رسانه، افزایش آگاهی درباره اهدافتان، افزایش مهارت های پردازش اطلاعات، و ساخت دقیق ساختارهای دانشتان به جای پذیرش معنای سطحی ای است که رسانه ها مدام عرضه می کنند. وقتی از این استراتژی ها تبعیت کنید، در برنامه ریزی آنچه شما را برمی انگیزد و نیز در کسب لذت بیشتراز قرارگرفتن آگاهانه در معرض رسانه به قیمت از دست دادن ویژگی ناخود آگاهی بیش از پیش قدرتمند خواهید شد.
منابع ومآخذ:
۱. ارجمندی . غلامرضا . مجله رشد آموزش علوم اجتماعی » تابستان ۱۳۸۴
۲. بصیریان جهرمی، حسین و بصیریان جهرمی، رضا؛ در آمدی به سواد رسانه‌ای و تفکر انتقادی، فصلنامۀ رسانه، ۱۳۶۸، ص۳۳.
۳. حبیبی نیا . امید . سواد رسانه ای ورسانه های آلترناتیو
۴. سید رضا صالحی امیری. ضرورت سواد رسانه ای . سواد رسانه ای شماره ۲۲
۵. قاسمی، طهمورث؛ سواد رسانه‌ای رویکردی جدید به نظارت، فصلنامه رسانه، ۱۳۶۸،
۶. کانسیداین، دیوید؛ درآمدی بر سواد رسانه‌ای، ناصر بلیغ، تهران، اداره کل تحقیق و توسعه صدا، ۱۳۷۹، ص۳و۲.
شاپورجهانجونیا
شناسنامه:
ضرورت سواد رسانه‌ای درفضای مجازی
تهیه کننده : شاپور جهانجونیا

دروس سواد هنری و رسانه ای برای رشته های مختلف امور فرهنگی، روابط عمومی ، علوم ارتباطات و ... در دانشگاه ها تدریس می گردد به دلیل اهمیت این دروس و کمبود منابع علمی و پژوهشی در این حوزه ها فایل پاور پوینت این واحدها ارائه می گردد:

فایل پاور پوینت سواد هنری ـ مدرس فاطمه بدوی

فایل پاور پوینت سواد رسانه ای _ مدرس دکتر بهاره نصیری

نشست «سواد رسانه‌ای؛ ضرورت دنیای امروز» روز سه‌شنبه، ۱۴ دی‌ماه ۱۳۸۹، برگزار شد. در این نشست دکتر حسین‌علی افخمی، پیام آزادی و امیر یزدیان سخنرانی کردند.


+ فایل صوتی سخنرانی ابتدایی دکتر حسین‌علی افخمی
(حجم فایل: پنج مگابایت، زمان فایل: ۱۵ دقیقه)


+ فایل صوتی سخنرانی پیام آزادی
(حجم فایل: ۱۱ مگابایت، زمان فایل: ۳۵ دقیقه)

+ فایل اسلاید‌های ارائه شده‌ی پیام آزادی


+ فایل صوتی سخنرانی امیر یزدیان
(حجم فایل: پنج مگابایت، زمان فایل: ۱۴ دقیقه)

+ فایل اسلاید‌های ارائه شده‌ی امیر یزدیان


+ فایل صوتی پرسش و پاسخ و صحبت‌های پایانی
(حجم فایل: ۲۴ مگابایت، زمان فایل: یک‌ساعت و ۱۳ دقیقه)


+ گزاش خبرگزاری مهر از این نشست

+ گزارش روزنامه‌ی همشهری از این نشست



دکتر حسین‌علی افخمی، عضو هیئت علمی گروه ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی است.

پیام آزادی فارغ‌التحصیل کارشناسی ارشد رشته علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی است که پایان‌نامه خود را با موضوع سواد رسانه‌ای در روابط عمومی‌ها به‌تازگی دفاع کرده است.

امیر یزدیان دانشجوی دانشکده صداوسیماست که مشغول نگارش پایان‌نامه خود با موضوع سواد رسانه‌ای در دانشجویان است.

این برنامه، دومین جلسه از سلسله نشست‌هایی بود که در آن پایان‌نامه‌های علوم ارتباطات ارائه، نقد و بررسی می‌شوند. این نشست‌ها در انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات برگزار می‌شود. نشست اول به موضوع «روزنامه‌نگاری شهروندی» اختصاص یافته بود.


سواد رسانه ای

سواد رسانه ای(شاپور جهانجونیا)

مقاله سواد رسانه ای ازشاپور جهانجونیا

بسم الله الرحمن الرحیم چکیده : درقرن اخیر از سواد رسانه ای ، به عنوان سواد جدید یاد می شود.همچنین با افزایش دسترسی به رسانه های تعاملی، آسیب های اجتماعی جدیدی در جامعه بروزکرده است که میزان سواد رسانه ای کاربران، در آن نقش دارد.مهمترین مساله این است که میزان سوادرسانه ای دانش آموزان درچه سطحی است و ارتباط بین سوادرسانه ای و آسیب های اجتماعی نوپدید فضای مجازی چگونه است؟ با توجه به زندگی درعصر اینترنت و استفاده روزافزون دانش آموزان ازاین رسانه تعاملی، و ازسویی افزایش آسیب های اجتماعی نوپدید فضای مجازی، ارتقای سواد رسانه ای می تواند نقش موثری درکاهش این نوع آسیب ها واستفاده نقادانه وهوشمندانه ازاینترنت داشته باشد. موثرترین راه برای کاهش آسیب های اجتماعی نوپدیدناشی از فضای مجازی و رسانه ها،علاوه بر تصویب قوانین،کسب آموزش های تخصصی و امنیتی استفاده از اینترنت و در مجموع،ارتقای سطح سوادرسانه ای است. کلید واژه: سواد رسانه ای-رسانه های تعاملی-آسیب های اجتماعی-نوپدید-فضای مجازی-اینترنت مقدمه: فضای مجازی نوعی اجتماع و همزیستی بزرگی است که میلیون ها رایانه و کاربران آن در سراسر جهان به هم می پیوندند.امروزه در یک جهان رسانه ای شده زندگی می کنیم و زندگی ما به رسانه ها وابسته است به گونه ای که ،رسانه ها و به طور ویژه، رسانه های تعاملی(اینترنت)، جایگاه مهمی رابه خود اختصاص داده اند.این رسانه ها دربین دانش آموزان( نوجوانان و جوانان)، جذابیت خاصی دارند آنگونه که زندگی بسیاری از این گروه سنی به رسانه ها و بویژه رسانه های تعاملی پیوند خورده است.فناوری های جدید اطلاعاتی و ارتباطی،جنبش جهانی در حوزه ارتباطات و انتقال محتواهاو پیام های ارتباطی در سریع ترین زمان ممکن، به وجود آورده اند.از سویی دیگرهمین فناوری های جدید باعث تسهیل انجام خلاف قانون و رشد جرایم با استفاده از شیوه های جدید شده اند.دراین مقاله اشاره کوتاهی به جنبه های مختلف سوادرسانه ای وضرورت ارتقای آن شده است. تعریف وتوضیح سوادرسانه ای سوادرسانه ای، مهارتی است که لازم است دانش آموزان درکناراستفاده ازرسانه ها و به خصوص اینترنت به عنوان یک رسانه تعاملی،به آن مجهز شوند.استفاده از رسانه هابدون داشتن سوادرسانه ای، می تواند با اثرات نا مطلوبی همراه باشد.به ویژه آنکه با فاصله اطلاعاتی و مهارتی بین جوانان با والدین از یکسو وتنوع وتخصصی شدن رسانه های جدید، لزوم ارتقای مهارت های سوادرسانه ای دو چندان می شود. سوادرسانه ای می تواند همچون یک ناظر هوشمند و درونی شده، رژیم مصرف رسانه ای جوانان راتنظیم کند.معمولا وقتی تاثیرات نامناسب انواع رسانه ها مانند برنامه های رسانه ای غیرمجاز،بازی های رایانه ای،شبکه های ماهواره ای برون مرزی ، استفاده نابجا ازاینترنت و...بر جوانان به صورت افت تحصیلی، مشکلات اخلاقی و رفتاری و آسیب های اجتماعی آشکارمی شود، به راه های درمانی اندیشیده می شود.درحالی که بهتر است این گروه را به ابزارنیرومندتری به نام سوادرسانه ای مجهز سازیم تاخود به کمک والدین و سایر منابع مفید،فعالانه دست به گزینشگری وپالایش بزنند و رژیم مصرف رسانه ای خود را تنظیم و کنترل کنند. سهم سواد رسانه ای در فرهنگ ما بسیار اندک است و این امر موجب نگرانی شده است؛ زیرا ما در یک محیط رسانه ای زندگی می کنیم و بایدتمامی اطلاعات عملکردی جامعه را بدانیم . تاریخچه بحث سواد رسانه ای تاریخچه پیدایش سواد رسانه‌ای، به سال 1965 باز می‌گردد. مارشال مک‌لوهان اولین بار در کتاب خود تحت عنوان "درک رسانه: گسترش ابعاد وجودی انسان"، این واژه را بکار برد و نوشت: زمانی که دهکدۀ جهانی تحقیق یابد، لازم است انسان‌ها به سواد جدیدی بنام سواد رسانه‌ای دست یابند. اما "تئوری سواد رسانه‌ای شناختی" توسط جیمز پاتر (متولد 1958 در انگلستان) مطرح شده است. دهه‌های 1920 و 1930 را باید دهه‌های پیوند و ارتباط این حوزه؛ یعنی حوزه سواد رسانه‌ای با تفکرات انتقادی دانست. در این سالها، دپارتمان‌های دانشگاهی تحلیل فیلم در سراسر ایالات متحده و انگلستان، کار خود را آغاز کرده و فیلم‌های روز را مورد تحلیل قرار دادند. اینگونه از سواد، در کانادا به عنوان اولین کشور، به صورت رسمی از طرف نظام آموزش و پرورش پذیرفته و جزء برنامه‌های درسی مدارس گنجانده شد . برای اولین بار در سال 1929 گروه آموزشی لندن از معلمان خواست تا مهارت های خاص تحلیل و ارزش‌گذاری فیلم را به دانش‌آموزان بیاموزانند که این مسئله پس از سال 1990 نیز در آمریکا به طور جدی مورد توجه قرار گرفت. کانادا یکی از قویترین جنبش های سواد رسانه‌ای را در دنیا دارد و سازمان "شبکه آگاهی رسانه‌ای" به عنوان سازمانی برجسته در این کشور مستقر است. انگلستان و استرالیا در زمره‏ی پیشگامان و سرامدان آموزش سواد رسانه ‏ای هستند.این رشد تا حدودی مدیون NGO ها یا انجمن ‏ها و مؤسسات سواد رسانه ‏ای و سازمان‏ هایی بوده است که از اعضای‏ آموزشگر تشکیل شده‏اند.همچنین،کانادا در مرحله‏ی بسیار پیشرفت ه‏ای از آموزش سواد رسانه‏ای است.برای مثال،در ایالت‏ اونتاریو از سال 1987 به این‏سو،گذراندن درس‏هایی در این رشته‏ در کلاس ‏های مقاطع تحصیلی گوناگون ضروری است.کشورهای‏ دیگر هم در این زمینه از قافله عقب نمانده و رشد خوبی داشته‏اند; از جمله زلاندنو،شیلی،هند،اسکاتلند،آفریقای جنوبی،ژاپن، فرانسه، ایتالیا، اسپانیا و اردن.جلب است،ایالات متحده که در این زمینه از دیگران دیرتر وارد گود شده بود،هم‏اکنون در زمره‏ی‏ کشورهایی است که سرمایه ‏گذاری هنگفتی در این رشته کرده است. پیشگامان عرصه آموزش سواد رسانه ژاپن و کانادا می باشند که برای حفظ فرهنگ خود از کشورهای همسانه و جلوگیری از تحریف و تغییر در آنها اقدام به این کار کردند. در کشور کانادا از زمان کودکی در کتابهای درسی به آنها آموزش می دهند که این آموزش ها برای حفظ هویت ملی خود در برابر کشور همسایه آمریکا است. در کشور ژاپن برای اینکه که فرهنگ و تمدن خود را از نفوذ بازدارد ابزارها و منابع زیادی را در اختیار مردم و نخبگان خود قرار داده است تا به هر صورتی در دو سطح اول به مردم خود نشان دهند که چطور می توان یک واقعیت رو وارونه نمایش داد که باور پذیر باشد و با گوشه ای از آن را به نفع خود تحریف کرد و با این آموزش ها قدرت استدلال و تجزیه و تحلیل مردمشان را ببرند و دوم اینکه فرهنگ خود را در قالب های مختلف رسانه ای فیلم و کارتون - صدا - بازی های رایانه ای و ... هم به مردم خود و هم جهانیان نمایش دهند. پروژه‏های سواد رسانه ‏ای در کشورهای گوناگون به لحاظی چند با هم تفاوت دارند; ازجمله تفاوت در بستر سیاسی، اجتماعی و فرهنگی موجود در بین کشورهای جهان اول و سوم.بسیاری از کارگاه‏ها و برنامه‏های سواد رسانه ‏ای آمریکا حمایت گرانه و تدافعی‏ هستند.آن‏ها تلاش دارند، مصرف ‏کننده را در برابر پیام‏ها و تصویرهای اغواگران و برنامه‏ های تفریحی، خبری و تبلیغی رسانه ‏ها واکسینه کنند.در استرالیا بر جنبه‏ های زیبایی شناسانه و معنی ‏شناسی‏ تأکید دارند. در بریتانیا و کشورهای آمریکای لاتین با زیر ذره‏بین‏ بردن صنعت رسانه ‏ای، سلطه ‏ی کشورها و دولت را برای نیل به‏ تواناسازی مصرف‏ کنندگان رسانه، برجسته می‏ سازند... اهمیت آموزش رسانه‏ای موجب تأسیس بنیادهای معظمی مانند «بنیاد برتلزمن»شد تا برای پروژه‏ های چندین میلیون ‏دلاری در آلمان‏ و آمریکا پذیره ‏نویسی کنند.این بنیاد کار آموزش سواد رسانه ‏ای در هریک از دو کشور آلمان و آمریکا را پیوسته بررسی و ارزیابی می‏کند. بنیاد علاقه‏ مند است،سطح کنجکاوی روشنفکرانه و هشیاری‏ شخصی دانشجویان را در ارتباط با رسانه‏ ها ارتقا دهد.به همین‏ ترتیب، امروزه در بسیاری از کشورهای جهان حتی مکان ‏ها و فروشگاه ‏هایی برای عرضه و فروش محصولات کمک ‏آموزشی برای‏ آموزش سواد رسانه ‏ای ایجاد شده است. از جمله، مرکز معتبری با نام«مرکز سواد رسانه‏ ای لس‏ آنجلس»در لس ‏آنجلس برپاست که‏ چنین خدماتی را ارائه می‏دهد.مؤسسات و سازمان‏هایی هم به دنبال‏ برگزاری کنفرانس ‏های سالیانه هستند تا به رونق آموزش سواد رسانه ‏ای‏ کمک کنند;مانند کنفرانس ملی سواد رسانه ‏ای لس‏آنجلس‏1در اکتبر 1996 و کنفرانس رهبری ملی درباره‏ی سواد رسانه ‏ای موسسه آسپن‏2 در 1993.همچنین، ائتلاف ماساچوست برای سواد رسانه‏ای‏3در سال 1995 پاگرفت و شورای ملی رسانه راه دور مدیسون، وینسکانسن و پروژه سواد رسانه‏ای نیومکزیکو،امروزه در آمریکا به‏ شدت فعال هستند. ایران با وجود اینکه قدمت سواد رسانه ای در جهان به بیش از سه دهه می رسد اما زمان اندکی از ورود آن به ایران می گذرد. به همین خاطر، در کشور ما مبحث فوق العاده جوانی محسوب می شود که عمر آن تنها به ‌3 الی ‌4 سال می‌رسد. آسیب های اجتماعی نوپدید فضای مجازی و رسانه ای: رسانه ها درکنار کارکرد های مثبت ،کارکردمنفی نیز دارند و آسیب هایی از سوی آنها متصور است اما این آسیب ها راه حل های فردی و جمعی دارد.رسانه های نوین در خانواده، قدرت، مشارکت و مشروعیت سیاسی اثر دارند.یکی از راه های مقابله با آسیب های اجتماعی ناشی زا استفاده نامطلوب از رسانه ها،آموزش سوادرسانه ای است تا مخاطبان ، استفاده هوشمندانه ای از آنها داشته باشند.. نیاز به سواد رسانه ای در فضای رسانه ای امروززندگی هر روز رو به پیچیدگی می رودبخشی از این پیچیدگی ناشی از پیشرفتهای دنیای ارتباطات اس تاز این رو هر چه فناوریهای ارتباطات و اطلاعات بیشتر متحول می شوند، نیازما به یادگیری و آموزش برای درک دنیای جدید و استفاده ازابزارها و امکانات آن نیز افزایش می یابد،چراکه ضعف آموزش و آگاهی نسبت به دنیای ارتباطات و مقتضیات آن چیزی جزعقب ماندگی و تشدید آسیبها به همراه نمی آورد؛اولین چیزی که باید به آن بپردازیم بحث رسانه و سواد رسانه ای است ؛امروزه سواد تنها به معنای خواندن و نوشتن و توانایی درک مطلب نیست؛در دنیای امروز لزوما این مسئله را نمی توانیم سواد بدانیم وموضوع خیلی پیچیده تر از اینها است امروزه یادگیری دانش الکترونیک و فناوریهای جدید هم می توانند در این تعریف جای بگیرند.سیستم آموزش و پرورش امروز به نسبت گذشته خیلی تغییر کرده و با سواد به کسی گفته میشود که بتواند سیستم را تحلیل کندمفهوم سواد هر روز در حال پیچیده تر شدن است و همین پیچیدگی باعث می شودسیرآگاهی اجتماعی و حتی خود سواد بالاتر برودهمه این موارد پیچیدگی اجتماعی را در دنیای امروز به وجود می آوردزمانی که اجتماع رو به سمت پیچیدگی میرود، افراد باید با فرهنگ تر و با سوادترشوندکسی هم که در چنین شرایطی نتواند سیستم موجود را تحلیل کند کارش به سمت تنش و آسیب می رود . در دوران معاصر که عصر جامعه اطلاعاتی نامیده می‌شود، رسانه‌های دیجیتال و اینترنت موجب ایجاد سواد دیجیتالی و رسانه‌ای شده‌اند. سواد رسانه‌ای را می‌توان در امتداد مفهوم تاریخی سواد دانست . سواد خواندن، سواد بصری و سواد کامپیوتری معادل سواد رسانه ای نیستند. در مقابل صرفا اجزای سازنده آن اند. سواد رسانه ای شامل تمام این توانایی های ویژه و نیز چیزهای دیگر است. اگر در درک آداب بصری و روایی مشکل داشته باشیم ، نمی توانیم از تلوزیون یا فیلم چیز زیادی بفهمیم. اگر نتوانیم از کامپیوتر استفاده کنیم، از آنچه به مرور زمان در مهم ترین رسانه رخ می دهد بی خبر می مانیم . سواد رسانه ای فراتر از این توانایی های ویژه است. چیزی است عمومی تر. تعریف سواد رسانه ای چنین است : «سواد رسانه ای» مجموعه ای از چشم انداز ها است که ما به طور فعالانه برای قرار گرفتن در معرض رسانه از آنها بهره برداری می کنیم تا معنای پیام هایی را که با آنها مواچه می شویم تفسیر کنیم. جیمز پاتر "سواد رسانه‌ای" (Media Literacy) در یک تعریف بسیار کلی عبارت است از یک نوع درک متکی بر مهارت که براساس آن می‌توان انواع رسانه‌ها و انواع تولیدات آن‌ها را شناخت و از یکدیگر تفکیک و شناسایی کرد. این درک به چه کاری می‌آید؟ به زبان ساده، سواد رسانه‌ای مثل یک رژیم غذایی است که هوشمندانه مراقب است که چه موادی مناسب هستند و چه موادی مضر؛ چه چیزی را باید مصرف کرد و چه چیزی را نه و یا این‌که میزان مصرف هر ماده بر چه مبنایی باید استوار باشد. سواد رسانه‌ای می‌تواند به مخاطبان رسانه‌ها بیاموزد که از حالت انفعالی و مصرفی خارج شده و به معادله متقابل و فعالانه‌ای وارد شوند که در نهایت به نفع خود آنان باشد. به دیگر سخن، سواد رسانه‌ای کمک می‌کند تا از سفره‌ی رسانه‌ها به گونه‌ای هوشمندانه و مفید بهره‌مند شویم. در شرایط اشباع رسانه‌ای و در فضای موجود افراد در معرض حجم بالایی از اطلاعاتی هستند که هرگز به برخی از آن‌ها نیازی ندارند. به عنوان مثال امروزه بسیاری از نوجوانان در جهان، مارک‌ها و علائم تجاری بین‌المللی را به‌ خوبی می‌شناسند اما این اطلاعات در هیچ زمینه‌ای به کار آن‌ها نمی‌آید؛ نه قدرت خرید دارند و نه قدرت مصرف، ولی چون در معرض آگهی‌های پیاپی قرار دارند، در این زمینه اطلاعات دارند. پس باید از پیام‌ها و اطلاعات اطرا‌‌ف‌مان براساس نیازهای‌مان استفاده کنیم تا دچار سردرگمی نشویم. سواد رسانه‌ای این امکان را هم در اختیار می‌گذارد. سواد رسانه ‏ای،به بیان کلی، تأکیدی است بر این مطلب‏ که برخلاف تصور رایج،درک پیام‏ های رسانه ‏ای واساسا شیوه ‏ی‏ رفتار با رسانه، به دانش و مهارت خاصی نیاز دارد و در بیانی‏ دقیق‏تر،عبارت است از مهارت تفکر استدلالی و نقاد به نحوی که‏ مخاطب بتواند،درباره‏ی محتوای رسانه قضاوتی مستقل داشته‏ باشد. به این ترتیب، سواد رسانه ‏ای قبل از هر چیز دلالت دارد بر شیوه‏ های خردمندانه بهره‏وری از رسانه و در لایه‏ های عمیق‏تر عبارت‏ است از،مهارت در تفکر انتقادی درباره‏ی منبعی که از آن اطلاعات‏ دریافت می‏کنیم. سواد رسانه ‏ای بینندگان را قادر می‏سازد،روابط شان را با رسانه‏ ها ارزیابی‏ کنند از تجربه های شکل گرفته پیرامون تلویزیون اطلاع یابند و خود به تعریف ارزش ‏ها در چارچوب این دانش جدید بپردازند. سواد رسانه ای به زبان ساده عبارت است از مجموعه‏ مهارت هایی که شهروندان برای مواجهه با رسانه های جدید لازم است بیاموزند. آیا گریزی از این آسیب های ناشی از رسانه ها و تکنولوژی های جدید وجود ندارد؟ نمی توان حداقل تعداد قربانیان این رسانه های نوین را کاهش داد؟ بیشتر این قربانیان و آسیب دیدگان کسانی هستند که آگاهی کافی از امکانات و قابلیت های تکنولوژی های جدید را ندارند. حتی می توان مدعی شد اغلب کاربران اینترنت، تلفن همراه و سایر رسانه های جدید در ایران – حتی آن‎هایی که هنوز گرفتار آسیب ها نشده اند – اطلاعات کافی درباره نحوه به کارگیری این تکنولوژی ها ندارند و تنها به دلیل جذابیت های این رسانه های جدید و رفع برخی نیازهای شان، کاربر این ابزارهای جدید شده اند. اهداف سواد رسانه ای هدف سواد رسانه ‏ای که خود ناظر بر اهمیت آن هم هست این است که به مردم کمک کند تا به شهروندانی پیچیده،یعنی شهروندانی‏ آگاه و با ظرفیت‏ های مورد نیاز جامعه ‏ی امروزتبدیل شوند،نه به‏ مصرف‏ کنندگانی پیچیده... در گامی فراتر می‏توان چنین اظهار داشت که هدف‏ سواد رسانه‏ ای ارتقای خود رهبری از طریق فرایندهای استدلال، تحلیل،مفاهمه و مهارت‏ های ابزار وجود است. بنابراین هدف اصلی سواد رسانه‌ای می‌تواند این باشد که بر اساس آن بتوان دید آیا بین محتوای یک رسانه- به مثابه محصول نهایی- با عدالت اجتماعی رابطه‌ای وجود دارد یا خیر. به عبارت بهتر، خواننده یا بیننده یا شنونده‌ی یک مضمون رسانه‌ای بهتر است رابطه و نسبت محتوای یک رسانه با عدالت را در نظر گرفته و نزدیکی یا دوری محتوای یک رسانه‌ از عدالت را مورد توجه قرار دهد تا همیشه در ارتباط با رسانه‌ به جای تسلیم بودن و یا تسلیم شدن به رابطه‌ی یک‌سویه و انفعالی، رابطه‌‌ای فعال‌تر و تعاملی‌تر داشته باشد. محصول نهایی یک رسانه ممکن است بخشی از جهان یا شکل تحریف شده‌ای از آن باشد و یا حداقل در بازتاب دادن جهان ناموفق مانده باشد. محتوای رسانه می‌تواند در خدمت تثبیت یک جریان، گروه یا طبقه و یا در خدمت قدرت حاکمه باشد و آن طبقه و قدرت الزاماً عدالت‌جو، رهایی‌بخش و آزادی‌گرا نباشد. هدف‏های سواد رسانه ‏ای عموما تابعی هستند از شرایط زمانی و مکانی که معمولا به شکل پلکانی تعقیب می‏شوند; یعنی ممکن‏ است در مراحل اولیه‏ی آموزش ساماندهی استفاده‏ی روزانه از رسانه ها هدف باشد،ولی بلافاصله و به محض ظهور اولیه نشانه‏ی‏ توفیق در این مراحل هدف بالاتر عرض اندام می‏کنند.بنابر این،یکی از هدف‏های آموزش رسانه‏ای آن است که به‏ دریافت‏ کنندگان پیام‏ های رسانه ‏های جمعی کمک شود،به‏ مشارکت‏ کنندگانی آزاد در این فرایند تبدیل شوند تا این که منفعل، ساکن و مطیع در مقابل تصاویر و ارزش‏ها بنشینند که در یک‏ جریان یک‏طرفه از منابع رسانه‏ ای ارسال می‏شوند...هدف عملی سواد رسانه ‏ای آن است که تماشاچیان و یا مخاطبانی بپرورد که به دنبال برنامه‏های باکیفیت باشند و حس‏ منتقدانه‏ای از فرم،فرمت و محتوای رسانه ‏های جمعی در آن‏ها شکوفا شود . توانایی های مرتبط با سواد رسانه ای برخی از توانایی‌هایی که می‌توان در سایۀ سواد رسانه‌ای کسب کرد از این قرارند: 1.توانایی استفاده از تکنولوژی روز از جمله کامپیوتر، برای پردازش و تولید اطلاعات؛ 2.توانایی نتیجه‌گیری در مورد روابط علّی و معلولی، میان گزارش‌های رسانه‌ها و واکنش عمومی؛ 3.توانایی تشخیص تأثیر تحریف، کلیشه‌سازی، تبلیغات و خشنونت در رسانه‌های دیداری؛ 4. توانایی تشخیص تفسیر و بوجود آوردن تصویرهای بصری؛ 5. فهم و نقد آثار و پیامدهای اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی محتوای رسانه‌ها؛ 6. فهم و نقد شرایط و مناسبات مادی تولید محتوای رسانه‌ای مثل آگهی‌های تجاری که در جهت تأمین منافع اقتصادی و کسب سود مادی صاحبان سرمایه است. جنهب های سه گانه سواد رسانه‌ای عبارتند از: الف: ارتقاء آگاهی نسبت به رژیم مصرف رسانه‌ای؛ و یا به عبارت بهتر تعیین میزان و نحوه‌ی مصرف غذای رسانه‌ای از منابع رسانه‌ای گوناگون که در یک کلام همان محتوای رسانه‌هاست. ب: آموزش مهارت‌های مطالعه یا تماشای انتقادی ج: تجزیه و تحلیل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی رسانه‌ها که در نگاه اول قابل مشاهده نیست. مفهوم سواد رسانه‌ای دربرگیرنده سه مرحله است که تحقق این سه مرحله به توانمندسازی رسانه‌ای شهروندان منجر می‌شود: مرحله اول زمانی تحقق می‌یابد که افراد نسبت به اهمیت مدیریت رژیم رسانه‌ای خود (همانند رژیم غذایی) آگاه و حساس شوند یعنی بتوانند تصمیم بگیرند که چه مقدار از وقت خود را صرف توجه به انواع رسانه‌ها بکنند، به نحوی که قربانی اعتیاد و تخدیر رسانه‌ای نشوند. مرحله دوم زمانی تحقق می‌یابد که فرد مهارتهای خاص توجه انتقادی به انواع محتواهای رسانه‌ای را فرا بگیرد. به عبارت دیگر یاد بگیرد که چگونه یک متن رسانه‌ای را تجزیه و تحلیل کند، پیام نهفته در یک محتوای رسانه‌ای را مورد نقد و پرسش قرار دهد و درک کند که چه چیزی در آن متن حاضر است و چه چیز غایب. در این مرحله افراد یاد می‌گیرند که چگونه بین خطوط را بخوانند و چگونه پرسشگری و تفکر انتقادی را پیشه خود سازند. مرحله سوم، زمانی تحقق می‌یابد که افراد به مسایل عمیق تر فکر کنند. مثلاً اینکه تولیدکنندگان رسانه‌ای چه کسانی هستند؟ چه اهدافی دارند؟ چه کسی از تولیدات آنها و نحوه بازنمایی واقعیت‌های اجتماعی از سوی آنها سود می‌برد؟ و چه کسی ضرر می‌کند؟ در این مرحله افراد در تجزیه و تحلیل‌های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی خود بر شناخت معانی تجربیات رسانه‌ای خود و دیگران متمرکز می‌شوند و به این می‌اندیشند که تا چه حد رسانه‌های ارتباطی به تولید هژمونی فرهنگی، خلق شعور عامه و خلع سلاح گفتمان‌های رقیب کمک می‌کنند. نتیجه گیری: شما می توانید برای کاهش تاثیر برنامه سازی رسانه ها بر خودتان کارهای زیادی انجام دهید. در این مقطع کافی است بگوییم که قدرتمندترین استراتژی ها برای کاهش تاثیر برنامه سازی رسانه، افزایش آگاهی درباره اهدافتان، افزایش مهارت های پردازش اطلاعات، و ساخت دقیق ساختارهای دانشتان به جای پذیرش معنای سطحی ای است که رسانه ها مدام عرضه می کنند. وقتی از این استراتژی ها تبعیت کنید، در برنامه ریزی آنچه شما را برمی انگیزد و نیز در کسب لذت بیشتراز قرارگرفتن آگاهانه در معرض رسانه- به قیمت از دست دادن ویژگی ناخود آگاهی- بیش از پیش قدرتمند خواهید شد. تهیه وتنظیم:شاپور جهانجونیا منابع ومآخذ: 1. ارجمندی . غلامرضا . مجله رشد آموزش علوم اجتماعی » تابستان 1384 2. بصیریان جهرمی، حسین و بصیریان جهرمی، رضا؛ در آمدی به سواد رسانه‌ای و تفکر انتقادی، فصلنامۀ رسانه، 1368، ص33. 3. حبیبی نیا . امید . سواد رسانه ای ورسانه های آلترناتیو 4. سید رضا صالحی امیری. ضرورت سواد رسانه ای . سواد رسانه ای شماره 22 5. قاسمی، طهمورث؛ سواد رسانه‌ای رویکردی جدید به نظارت، فصلنامه رسانه، 1368، 6. کانسیداین، دیوید؛ درآمدی بر سواد رسانه‌ای، ناصر بلیغ، تهران، اداره کل تحقیق و توسعه صدا، 1379، ص3و2.


 
فیلم درس اول کتاب تفکر و سوادرسانه ای دهم متوسطه(آینده تلفن همراه) (29/06/95) 7.16 MB
فیلم درس اول کتاب تفکر و سوادرسانه ای دهم متوسطه(خویش انداز"سلفی"آینده) (29/06/95) 12.22 MB
فیلم درس اول کتاب تفکر و سوادرسانه ای دهم متوسطه(رسانه چیست؟) (29/06/95) 7.42 MB
فیلم درس اول کتاب تفکر و سوادرسانه ای دهم متوسطه(روز شیشه ای - فناورانه) (29/06/95) 38.5 MB
فیلم درس اول کتاب تفکر و سوادرسانه ای دهم متوسطه(فناوری سامسونگ) (29/06/95) 18.7 MB

فرآیند تولید بسته آموزشی تفکر و سواد رسانه ای پایه دهم در یک نگاه
 
سیستم آموزشی کشور ژاپن (13/06/95) 6.69 MB
دکتر هوان پارک از روش تدریس، جایگاه اجتماعی و حقوق معلمان کره‌ای می‌گوید (17/05/95) 6.40 MB
مولفان کتاب تفکر و سوادرسانه‌ای در حال ارائه محتوا در پروژه برفراز آسمان (16/05/95) 1.09 MB
گروه عربی در حال ارائه محتوای آموزش معلمان عربی پایه دهم در پروژه برفراز آسمان (11/05/95)  1.53 MB
شبیه سازی دنیای دوم (مجازی) در دنیای واقعی 15.03 MB
مهیا شدن گروه زبان‌های خارجی جهت ارائه محتوای آموزش معلمان زبان انگلیسی پایه دهم در پروژه برفراز آسمان 13.07 MB
دکتر دانشور در حال ارائه محتوای آموزش معلمان تفکر و پژوهش پایه ششم در پروژه برفراز آسمان 12.86 MB
نحوه انتخاب محتوای برنامه‌درسی در برخی کشورهای جهان     19.8 MB
نقش تاثیرگذار اینفوگرافیک ها در آموزش 31.8 MB
سواد رسانه ای چیست؟ 40.80 MB

مهارت های سواد رسانه ای

مهارت های سواد رسانه ای

خبرآموز : سواد رسانه ای هم به مهارتهای خاصی نیاز دارد. با این فرق که در مورد درک و نقد سینما و هواپیما زودتر به نقش مهارت های خاص پی می بریم. فقدان مهارت، به عدم درک فیلم و به سقوط و مرگ منجر خواهد شد.

در مورد استفاده از رسانه ها ممکن است بر این گمان باشیم که از مهارت کافی برخوردار هستیم، در حالی که اینجا موضوع به مهارت های یک ملوان ماهر و یک ملوان تازه کار شبیه است. هر چه در دریای توفانی ماهرتر و آگاه تر باشیم، می دانیم تا چه عمقی باید جلو رفت و چگونه از زیر امواج عبور کرد و به ساحل رسید.

ضرورت و فایده سواد رسانه ای

امروز در دنیایی زندگی می کنیم که خواه ناخواه در شرایط اشباع رسانه ای قرار دارد. فضای پیرامون ما سرشار از اطلاعات است.

وقتی تلفن همراه ما به صدا درمی آید، در اطلاعات موجود در فضا پل این ارتباط شده است؛ یا زمانی که یک مودم ما را به جهان بی انتهای اینترنت می کشاند نشانه ای است بر حاکمیت اشباع رسانه ای و این که ما نیاز داریم تا در برابر چنین فضایی، یک رژیم مصرف رسانه ای اتخاذ کنیم و در انتخاب هایمان دقت کنیم.

دقیق مثل غذایی که مراقب کلسترول، ویتامین و مواد دیگر موجود در آنها هستیم، در فضای رسانه ای هم باید دانست چه مقدار باید در معرض رسانه های مختلف اعم از دیداری، شنیداری و نوشتاری بود و چه چیزهایی از آنها را برگرفت.

برای مثال زمانی که در بزرگراه های اطلاعاتی حرکت می کنیم، سواد رسانه ای می تواند به ما بگوید چه مقدار از وقتمان را در چه سایت هایی ـ اعم از شناخته شده و ناشناخته ـ و چه مقدار از آن را فرضاً در چت روم ها بگذرانیم.

بنابراین می توان گفت که هدف سواد رسانه ای تنظیم یک رابطه منطقی و مبتنی بر هزینه ـ فایده است: در برابر رسانه ها چه چیزهایی را از دست می دهیم و چه چیزهایی را به دست می آوریم و به عبارت بهتر؛ در مقابل زمان و هزینه ای که صرف می کنیم چه منافعی در نهایت به دست می آوریم.

شاید بتوان گفت اصلی ترین هدف سواد رسانه ای این است که یک نوع استفاده مبتنی بر آگاهی و فایده مند از سپهر اطلاعاتی اطراف داشته باشیم.

سطوح سواد رسانه ای

سواد رسانه ای قدرت درک نحوه کارکرد رسانه ها و معنی سازی در آنهاست.

سواد رسانه ای را می توان دسترسی، تجزیه و تحلیل و تولید ارتباط در شکل های گوناگون رسانه ای و مصرف انتقادی محتوا دانست .

سه جنبه سواد رسانه ای عبارتند از :

الف) ارتقای آگاهی نسبت به رژیم مصرف رسانه ای و یا به عبارت بهتر تعیین مقدار و نحوه مصرف غذای رسانه ای از منابع رسانه ای گوناگون

ب) آموزش مهارت های مطالعه یا تماشای انتقادی

ج) تجزیه و تحلیل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی رسانه ها که در نگاه اول قابل مشاهده نیست.

در واقع سواد رسانه ای امروزی تر، به دنبال مقابله با کارکردهای رسانه های بزرگ غالب است که هدف آنها تأمین هژمونی فرهنگی، تعمیم فلسفه سیاسی و حفظ قدرت هایی است که خود این رسانه ها محصول آنها می باشند.

به نظر می رسد که سواد رسانه ای به عنوان دافعه این فضا و در ستیز با گفتمان غالب رسانه های بزرگ در شرایط اشباع رسانه ای، در اینترنت نسبت به سایر رسانه ها سریع تر رشد کرده است و به نوعی می توان آن را نوه دیجیتال نقد رسانه ای کلاسیک به حساب آورد.

البته تسلط به یک زبان خارجی، مهارت استفاده از کامپیوتر و مهارت های استفاده از فضای سایبرنتیک می توانند هم به بهره وری مناسب تر از مباحث سواد رسانه ای در اینترنت منجر شوند و هم به طور کلی خودشان جزو مهارت های سواد رسانه ای به شمار آیند.

از آن جا که بدون سواد رسانه ای، نمی توان گزینش های صحیح از پیام های رسانه ای داشت، به گمان من نهادهای آموزشی، مدنی و انتشاراتی باید به این امر کمک کنند.

نهادهای آموزشی مثل آموزش و پرورش، دانشکده ها و آموزشگاه های مختلف می توانند مفهوم سواد رسانه ای را در کتب درسی ارائه کنند و نهادهای انتشاراتی هم می توانند مفاهیم ساده شده ای از این بحثها را در دستور کار خود قرار دهند.

نهادهای مدنی و صنفی که هر یک جمعی تخصصی را نمایندگی می کنند نیز می توانند اعضای خود را تحت آموزش مستمر در زمینه سواد رسانه ای قرار دهند.

به عنوان مثال روزنامه نگاری که از راه تجربی این حرفه را آموخته با روزنامه نگاری که آموزش آکادمیک را نیز به این تجربه اضافه کرده، از جنبه سواد رسانه ای و مقهور سازی مخاطب، تفاوت های عمده ای با یکدیگر دارند. پس بین فردی که مسلح به مطالعات سواد رسانه ای است با فردی که بهره ای از سواد رسانه ای نبرده، تفاوت زیادی وجود دارد.

سواد رسانه ای همچنین کمک می کند تا قضاوتهای صحیح تری از محیط پیرامون خود داشته باشیم.

پارامترهایی که سواد رسانه ای در اختیار می گذارد باعث می شود تا درک عمیق تری از آنچه می بینیم، می شنویم و می خوانیم داشته باشیم. به طوری که افراد بی بهره از سوادرسانه ای را می توان طعمه های اصلی در فضاهای رسانه ای به شمار آورد.

یکی دیگر از اهداف سواد رسانه ای نشان دادن اضافه بار اطلاعاتی است. در شرایط اشباع رسانه ای و در فضای موجود افراد در معرض حجم بالایی از اطلاعاتی هستند که به هیچ وجه به برخی از آنها نیازی ندارند.

به عنوان مثال امروزه بسیاری از نوجوانان مارک ها و علائم تجاری جهان را به خوبی می شناسند، اما این اطلاعات در هیچ زمینه ای به کار آنها نمی آید؛ نه قدرت خرید دارند و نه قدرت مصرف ولی چون در معرض آگهی های پیاپی قرار دارند، در این زمینه اطلاعات دارند.

پس باید از پیام ها و اطلاعات اطرافمان براساس نیازهایمان استفاده کنیم تا دچار سردرگمی نشویم. سوادرسانه ای این امکان را هم در اختیار می گذارد.

نیاز به خلق ادبیات

باید در عرصه آموزش رسانه ای و سواد رسانه ای، ادبیات تولید کنیم. بر آموزش رسانه ای هجده اصل حاکم است .

مطالعه آرای لن مسترمن می تواند در این زمینه مفید باشد. او که از برجسته ترین متفکران حوزه بین المللی آموزش های رسانه ای است، پیش از این کتابی منتشر کرده بود که به سرعت به کتابی درسی در عرصه آموزش رسانه ای تبدیل شد.

این کتاب که Teaching the Media نام داشت، در سال ۱۹۸۵ به علاقه مندان مباحث مربوط به آموزش رسانه ای عرضه شد. حالا او کتاب دیگری دارد که انتشارات شورای اروپا آن را منتشر کرده است.

نام این اثر آموزش رسانه ای در اروپای دهه ۱۹۹۰ (Media Education in ۱۹۹۰"s Europe) است. نویسنده این مقاله از جمله کسانی است که ترجیح می دهد از عبارت آموزش رسانه ای (Media Education) به جای اصطلاح سواد رسانه ای (Media Literacy) استفاده کند.

تکرار می کنم باید در عرصه آموزش رسانه ای و سوادرسانه ای تولید ادبیات کنیم تا در گام اول مشخص شود دامنه و چارچوب سواد رسانه ای چیست. باید ترجمه کنیم تا بتوانیم زمینه یک مطالعه تطبیقی را فراهم کنیم و به معیارهایی برای تعقیب اهداف سواد رسانه ای دست یابیم.

وضعیت سوادرسانه ای در غرب به دلیل آن که تکنولوژی های مدرن تمرکز و غلظت بیشتری دارند، باعث شده تا تئوریسین ها و مخاطبان زودتر خطر مسلح نبودن به سواد رسانه ای را درک کنند.

بنابراین مطالعات و تجارب بسیار خوبی هم در این زمینه دارند که می شود از آنها استفاده کرد.

همچنین حمایت نهادهای آکادمیک از طریق گنجاندن مفاهیم سواد رسانه ای در کتب درسی دانش آموزان، و دروس دانشکده های ارتباطات می تواند مفید باشد.

حتی خود رسانه ها به خصوص روزنامه ها نیز با توجه به جغرافیای مخاطبان خود، می توانند مفاهیم مرتبط با سواد رسانه ای را منعکس کنند. منتقدان نیز می توانند به ادبیات سوادرسانه ای از طریق نقد سینمایی و نقد ادبی دامن بزنند و حتی فصلنامه تخصصی رسانه نیز می تواند با همین گونه حرکت ها در این زمینه مفید واقع شود

سواد رسانه به چه کار می آیدٍ؟

بررسی سواد رسانه ای خبرنگاران  مطبوعات اردبیل  موضوع پایان نامه ام در کارشناسی ارشد است همیشه به این فکر بودم که چرا مخاطبان همواره در برابر پیامهای رسانه ای منفعل هستند  وچگونه می توان در برابر تبلیغات  انبوه  رسانه  ها که ممکن است افکار عمومی را به چالش بکشانند دیدگاههای انتقادی را در ارزیابی وتحلیل بکار برد

وازه سواد رسانه ای در بین مردم حتی در بین روزنامه نگاران یک وازه ناشناخته در کشور ما است هنوز گام موثری در این راستا برای بالا بردن  سطح سواد رسانه ای شهروندان ویا روزنامه نگاران برداشته نشده جز چندین مورد تحقیق وپزوهش وچندین مقاله در نشریات، کار خاصی در این مورد صورت نگرفته است در کانادا وزاپن سواد رسانه ای به عنوان مواد درسی در مدارس این کشورها تدریس می شود حال انکه در کشور ما فقط یک جلد کتاب آنهم بصورت ترجمه به چاپ رسیده است  بنابراین ما در مقایسه با شهروندان کانادایی وزاپنی از سطح سواد رسانه ای پایینی برخوردارهستیم ودلیل آن هم نبود آموزش سواد رسانه ای در مدارس ودانشگا هها  است در کانادا ،زاپن واسترالیا شهروندان  بدلیل بالا بودن سطح سواد رسانه ای  نسبت به اطلاعات ارایه شده توسط رسانه ها تحلیل دارند وپیامهای رسانه ای را به دیده نقادانه می نگرند آنها خوب میدانند که به سراغ کدام رسانه بروند کدام رسانه را انتخاب وکدام را کنا ر بگذارند

اگر سطح سواد رسانه ای ما به اندازه مطلوبی باشد هیچ وقت دربرابررسانه ها منفعل نخواهیم بود کمتر کسی در کشور ما وجود دارد که  نسبت به پیامهای رسانه ای به دیدنقادانه داشته باشد

 

 

با بالا رفتن سطح سواد رسانه ای مردم خود تفسیر گر وتحلیل گر اخبار خواهند شد وتشخیص واقعی وغیر واقعی پیامهای رسانه ای هم از یکدیگر وشناخت انواع رسانه ها وتولید رسانه ها آسانتر خواهد بود

سواد رسانه ای درک وشناخت متکی بر مهارت است که براساس آن می توان انواع رسانه ها را شناخت وآنها را از یکدیگر تفکیک کرد سواد رسانه ای یعنی تفکر انتقادی داشتن نسبت به پیامهای رسانه ای وعناصر اصلی آن هم دسترسی ،تحلیل وارزیابی وایجا د محتوا است  سواد رسانه ای به ما کمک می کند که واقعیت اصلی را از تصویر مجازی دگرگون شده آن در رسانه بازشناسیم  کسانی که در سطح پایین سواد رسانه ای هستند چشم اندازضعیف ومحدودی به رسانه ها دارند ساختا ردانش آنها کوچک وسطحی وبی نظم تر است وچشم انداز کافی برای استفاده ودرک معنای پیامهای رسانه را ندارند  اما کسانی که در سطح بالای سواد رسانه ای هستند دید انتقادی نسبت به رسانه ها دارند  پیامهای رسانه ای را بهتر تحلیل می کنند وهیچ وقت تحت تاثیر تیلیغات یک جانبه رسانه که می خواهد اهداف  یک جناح یا یک نظام  را در جامعه حاکم کند نمی شود  چنین افرادی خوب تشخیص خواهند داد که چرا وبه چه دلیل برخی مدام در رسانه مطرح می شوند وچرا فقط معدود افرادی در رسانه  به تصویر کشیده می شوند

بالا بودن سطح سواد رسانه ای مخاطبین مانع مانور رسانه ای بر روری افکار عمومی وخنثی نمودن تاکتیکهای رسانه ای در راستای پیشبرد اهداف  افراد خاص  می شود

ما شاهد هستیم که در بحرانهای سیاسی جهان هرکدام از رسانه ها تحلیلهای مختلفی دارند مثلا دربحران سوریه بی.بی.سی یک نوع تحلیل وirbiتلویزیون ایران یک تحلیل دیگردارد حال تشخیص واقعی وغیر واقعی این تحلیلها برعهده مخاطب است که نباید دربرابر تهاجمات رسانه ها منفعل شده

 

وتفسیرها وتحلیل ها ی این رسانه ها را ملاک عمل خود قرار دهد چون برخی رسانه ها در کار حرفه ای خود بحث واقعیت را درنظر نمی گیرند بلکه خودشان اهدافی را درپیش گرفته اند که می خواهند با تحلیلهای خود آن اهداف را به سرانجام برسانند بنابراین ما باید با استفاده از سواد رسانه ای خود ماهیت این رسانه ها را بشناسیم و تحلیلهای انان را نقد کنیم یا 20:30 که بیشتر اخبار وگزارشها آن افشاگری است را در نظر بگیریم آیا تا به حال در مورد افشاگریهای آن تحلیل داشته ایم اینکه چرا علی اکبر ولایتی در تلویزیون بیشتر ظاهر شده ویا چرا سید محمد خاتمی حتی در زمان حضور در راهپیمایی ها هم ظاهر نمی شود نیازمند سطح سواد رسانه ای بالایی است اما تشخیص این مسئله که چرا کمال الدین پیرموذن از فیلترینگ شورای نگهبان گذشت ولی نورالدین پیرموذن بازماند دیگر ربطی به سواد رسانه ندارد

در کشور ما اکثریت مخاطبان روزنامه مورد نظر خود را از طریق عکسها وتیترها ی ان روزنامه انتخاب می کنند غافل از اینکه موضعگیریها وسمت وسوی تیترهای این روزنامه چیست البته دنبال کردن اخبار انواع  رسانه ها ایرادی ندارد اما باید دانست جهت گیریهای این رسانه ها آیا منافع مردم را بدنیال دارد یا منافع دولت را

در انتخابات ریاست جمهوری یا مجلس شورای اسلامی همه ما متاثر از تبلیغات گسترده رسانه ها هستیم با ایجاد موج فراگیر رسانه ها وتبلیغات وسیع آنها کاندیدای خود را انتخاب می کنیم اما بعد از اتمام انتخابات وبعد از سپری شدن 2یا 3سال از انتخابات از انتخاب خود پشیمان می شویم همه این اشتباهات ناشی از این است که ما هیچ وقت رسانه های مستقل ووابسته را ازهم تشخیص ندادیم وهیچ وقت با رسانه ها ارتباط دو سویه نداشتیم وهمواره دربرابرآنها منفعل شدیم

 

 

 

 

سواد رسانه مخاطب را از انفعال خارج می کند وباعث می شود مخاطب از تعامل وارتباط دوسویه برخوردار بوده ونسبت به پیامهای رسانه ای تحلیل وارزیابی همراه با نگاه نقادانه داشته باشد

سواد رسانه ای شناخت دقیق رسانه ها تحلیل ،تحقیق ،آموزش واگاهی از تاثیرات رسانه  ها برروی افراد وجامعه ،درک ساختار وزبان رسانه ها است

کلام اخر اینکه برای اینکه زیر بمباران تبلیغاتی رسانه ها له نشویم باید سطح سواد رسانه ای را بالا ببریم ودر تحلیل وارزیابی پیامهای رسانه ای نگاه نقادانه داشته باشیم بهترین راه برای بالا بردن

سطح سواد رسانه ای اقشار مختلف جامعه آموزش آن در مدارس ودانشگا هها ،تحقیق وپ‍‍زوهش  سواد رسانه ای می باشد

                                  یعقوب شاددل دانشجوی کارشناسی ارشدعلوم ارتباطات اجتماعی

سواد رسانه ای چیست؟

رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش بر تأمین زیر ساخت های فناوری های نوین متناسب با برنامه های درسی در مدارس تاکید کرد.

به گزارش عیارآنلاین، علیرضا جدایی در کارگروه «فرصت ها و تهدیدهای توسعه فضای مجازی و سواد رسانه ای و دیجیتال در نظام تعلیم و تربیت » در سی و دومین اجلاس مدیران و رؤسای آموزش وپرورش سراسر کشور که در سالن همایش های بین المللی برج میلاد برگزار می شود،با اشاره به تعریف سواد رسانه ای اظهار کرد : سواد رسانه ای برخورد هدفمند با رسانه هاست که موجب بالا رفتن سطح آگاهی افراد جامعه به عنوان مخاطبان رسانه ها می شود.سواد رسانه ای به ارتباطی دو سویه و مشارکت جویانه با رسانه ها از یک سو، و تقویت ساختار دموکراتیک جامعه در راستای مباحث مشارکت فعال در حوزه رسانه از سوی دیگر می انجامد.

وی ادامه داد : این گونه سواد در کانادا، به عنوان اولین کشور ، به صورت رسمی از طرف نظام آموزش و پرورش پذیرفته شده و از سال ۱۹۸۸ در برنامه های درسی مدارس گنجانده شده است .
جدایی اضافه کرد: آفریننده پیام رسانه ای ، فنون رسانه ای برای جلب توجه مخاطبان، چگونگی تفسیر پیام و قضاوت درباره آن توسط مخاطبان، ارزش گذاری بر سبک های مختلف زندگی در رسانه ها، هدف غایی سازندگان پیام در ذهن مخاطبان، پنج اصل اساسی سواد رسانه ای هستند.
رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش با بیان اینکه سواد رسانه ای مانند یک رژیم غذایی بر سلامت ذهن مخاطب تأثیر می گذارد، خاطر نشان کرد : سواد رسانه ای می تواند به مخاطبان رسانه ها این امکان را بدهد که از حالت انفعالی و مصرفی صرف خارج و به معادله متقابل و فعالانه ای وارد شوند ، بگونه ای که در نهایت به نفع خود آنان باشد . به معنای دیگر، سواد رسانه ای کمک می کند تا از سفره رسانه ها به گونه ای هوشمندانه و مفید بهره مند شویم.
وی توانایی بخشیدن به مخاطبان برای دفاع از خود در مقابل رسانه ها را از اهداف« سواد رسانه ای »عنوان کرد و افزود: شناخت عواطف احساسی، شناختی ، اخلاقی و زیبایی شناختی، ابعاد سواد رسانه ای را تشکیل می دهد.
جدایی « رسانه اجتماعی» را پرکاربردترین بخش رسانه خواند و ادامه داد: این رسانه که در دنیای کنونی بیشتر از طریق « فضای مجاز ی» در اختیار مخاطبان قرار دارد، به قدری جذابیت دارد که هر فردی حتی با پایین ترین سطح سواد وارد آن می شود و می تواند از آن استفاده کند .
رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش وپرورش تصریح کرد : رسانه اجتماعی به ابزارهای نرم افزاری تحت وبی می گویند که به کاربران اجازه به اشتراک گذاری ، ایجاد یا استفاده از محتوای تولید شده را می دهد .
وی با بیان اینکه «فضای مجازی » نوعی اجتماع و هم زیستی بزرگ است که میلیون ها رایانه کاربران آن را در سراسر جهان به هم پیوند می زنند، اظهار داشت : طبق مطالعات انجام شده در کشور ما، قریب به ۲۵ میلیون نفر عضو شبکه های اجتماعی هستندکه ۶۹ درصد آن ها بین یک تا سه ساعت در روز وقت خود را در فضای مجازی سپری می کنند.
جدایی درخصوص شیوه و زمینه استفاده جوانان از قابلیت های اینترنت گفت: از مجموعه ۲۵ میلیون کاربر اینترنت، ۳۱ درصد در جست و جوی اطلاعات ، ۲۱ درصد در پی دانلود موزیک و فیلم ، ۱۲ درصد درصددخواندن اخبار ، ۹ درصد به دنبال خرید و انجام امور بانکی و ۲۷ درصد در شبکه های اجتماعی هستند.
رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش «جهانی و فرامرزی بودن » را ویژگی منحصر به فرد فضای مجازی خواند و ادامه داد : دستیابی آسان به آخرین اطلاعات ، جذابیت و تنوع، آزادی اطلاعات و ارتباطات، کاهش هزینه های اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی، گسترش عدالت رسانه ای و گسترش تعاملات و تبادل نظر با سرعت بسیار بالا، از دیگر ویژگی های استفاده از فضای مجازی و اینترنت به شمار می روند.
جدایی با بیان این که «سواد دیجیتال» از هم زیستی «فضای مجازی» و « سواد رسانه ای » به وجود آمده است، خاطر نشان کرد: خلاقیت ، همکاری، ایمنی، مهارت های کاربردی، ارتباط مؤثر، توانایی جست جو و انتخاب اطلاعات ، درک فرهنگی و اجتماعی، و تفکر انتقادی، از عوامل مؤثر در کسب مهارت های «سواد دیجیتال» محسوب می شوند.
وی با اشاره به آشنایی کاربران با «سواد دیجیتالی» تصریح کرد: آخرین آمارها تا پایان سال ۲۰۱۳ نشان می دهد، ۴۵ میلیون نفر در ایران کاربر اینترنت هستند. این میزان با اختصاص بیش از ۵۶ درصد از جمیعت کشور، رتبه سیزدهم را بین کشورهای جهان در خصوص تعداد کاربران اینترنت به خود اختصاص می دهد.
رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش با اشاره به تأثیر سند تحول بنیادین در عملکرد آموزش و پرورش گفت: این سند ۸ هدف کلان و ۱۳۱ راهکار عملیاتی برای ایجاد تحول بنیادین در آموزش و پرورش دارد که در برخی از راهکارها «سواد رسانه ای« اهمیت ویژه ای پیدا می کند.
جدایی اضافه کرد: کمک به ترویج و تعمیق سواد رسانه ای در میان والدین ، تعمیم سواد رایانه ای مربیان و توسعه بهره برداری از فناوری های آموزشی نوین، توسعه ضریب نفوذ اینترنت و اینترانت با اولویت پرکردن شکاف دیجیتالی، تأمین زیر ساخت های فناوری های نوین متناسب با برنامه های درسی، تولید و به کارگیری محتوای الکترونیکی متناسب با نیاز متربیان، حاکمیت روش های فعال در یادگیری با اتکا به کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات در مدرسه و بهبود نگرش و تقویت مهارت متربیان برای استفاده بهینه از فناوری های اطلاعاتی، مواردی هستند که نشان می دهند، فراگیری «سواد رسانه ای» به تحقق راهکارهای سند تحول بنیادین کمک شایانی می کند.
وی به نقش « سواد رسانه ای » در فرآیند یادگیری- یاددهی اشاره کرد و گفت : تفریح و سرگرمی ، جامعه پذیری، آموزش و یادگیری و تقویت روابط اجتماعی از کارهای مثبت رسانه ها برای دانش آموزان هستند.
رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش با اشاره به نقش «رسانه» در نظام تعلیم و تربیت ، خاطر نشان کرد : « برابری فرصت ها، عدالت اجتماعی و کاهش نابرابری» ، «افزایش مشارکت و قدرت تصمیم گیری در ساکنان مناطق محروم» و «تمرکز زدایی» از جمله فرصت های ایجاد شده به دلیل استفاده از رسانه و « سواد دیجیتال» در نظام تعلیم و تربیت به شمار می روند.
وی در خصوص استفاده نادرست از رسانه ها گفت: « تمرکز گرایی» ، «تقسیم کار نابرابر بین مناطق شهری و روستایی»، « افزایش شکاف دیجیتالی» ، « افزایش احساس نابرابری نسبی و مهاجرت به مرکز» و « افزایش اشتغال تخصصی و بی کاری عمومی» از جمله تهدیداتی هستند که استفاده نکردن یا استفاده نادرست از رسانه در نظام تعلیم و تربیت بر دوش جامعه خواهد گذاشت.
منبع: وزارت آموزش و پرورش

سوادرسانه ای

نشریه، علمی، فرهنگی، اجتماعی مرکز بزرگ اسلامیَ غرب کشور ـ تبیان شماره ۸۷ – مرداد ۱۳۹۱

hatamiدکتر عباس حاتمی

زمانی که شما برای خرید به سوپرمارکت می روید، چند تصمیم می گیرید؟ مسأله ی عجیبی است که اگر بگویید ۲۵ تصمیم، اما درباره ی تمامی اقلامی که تصمیم گرفتید نخرید، چطور؟ امروزه میانگین اقلامی که در قفسه های سوپرماکت ها وجود دارد، حدود ۳۰۰۰ کالاست. بنابراین، در واقع شما در زمان نسبتاً کمی که در سوپرمارکت هستید، ۳۰۰۰ تصمیم می گیرید؛ ۲۵ تصمیم برای این که چه کالاهایی بخرید و ۲۹۷۵ تصمیم درباره ی چیزهایی که نخرید.
فرهنگ نیز مانند یک سوپرمارکت بزرگ از پیام های رسانه ای تشکیل شده است،امروزتاثیررسانه برفرهنگ جامعه بیش ازتاثیرخانواده،دانشگاه ومدرسه است. آن پیام ها را چه درک کنیم وچه نکنیم، در همه جا هستند و از طریق انتشار و تکثیر پیام ها توسط رسانه های جمعی(تلویزیون،اینترنت،رادیو،کتاب،موسیقی،مطبوعات،تلفن و…) به ما می رسند. به طور مثال در سال ۲۰۰۳ در جهان حدود ۹۷۰۰۰۰ عنوان کتاب منتشر شد، یا این که هر ساله در دنیا ایستگاه های رادیویی حدود ۶۵٫۵ میلیون ساعت و تلویزیون ها حدود ۴۸ میلیون ساعت برنامه ی اصلی و بدون تکرار پخش می کنند،همچنین مابارایانه های شخصی وقتی به اینترنت وصل می شویم، تقریباً به ۳۰۰۰ روزنامه دسترسی داریم و در تارنمای جهان گستر(اینترنت) قابلیت دسترسی به حدود ۲٫۵ بیلیون مستندات را پیدا می کنیم.
در دنیای امروز چالش اطلاعاتی درباره ی چگونگی دسترسی به آن نیست، بلکه مشکل بسیار ضروری، چگونگی پا به پا رفتن و حفظ رابطه ی آگاهانه با اطلاعات است. به طور مثال، اگر شما برای خواندن تنها کتاب های جدید منتشر شده در شهرکوچک خود درطول سال تلاش کنید، بایستی در هر هشت دقیقه از ۲۴ ساعت شبانه روز، بدون هیچ گونه استراحت در طول سال، یک کتاب بخوانید. تمام این تلاش ها تنها برای پا به پا پیش رفتن با یک پانزدهم از عنوان های جدید منتشر شده در طول یک سال است ! همچنین اگر خواهان این باشید که تمامی برنامه های تلویزیونی پخش شده ی یک سال را تماشا کنید، شما باید حدود ۵۵ قرن را بدون استراحت به تماشای این برنامه ها اختصاص دهید!
ما در محیطی زندگی می کنیم که بسیار متفاوت از دیگر محیط ها و شرایطی است که اجدادمان طی کرده اند. محیطی که با هر قدم، تغییرات بسیاری می کند و بنا بر نسل شتابنده ی اطلاعات و تقسیم آن اطلاعات از طریق افزایش تعداد کانال ها و تردد سنگین ابزارهای رسانه ای، پیام ها توسط همه کس، همه جا به طور مداوم منتقل و همه با اطلاعات اشباع می شوند. این واقعیت ها نشان دهنده ی فراگیر بودن و نقش بسیار مهم رسانه های جمعی در جوامع بشری امروز است که در اشکال مختلف بر دیدگاه های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی مردم تاثیر می گذارند و نحوه ی برداشت آن ها را از دنیای امروز شکل می دهند.
حال چطور ما می توانیم خودمان را در مقابل تاثیرات منفی و یا ناخواسته ی رسانه ها حفظ کنیم؟ آیا می توانیم خریدن، خواندن، تماشا کردن، گوش دادن انواع رسانه ها را متوقف کنیم؟! یا این که باید آنچه رسانه ها به جامعه و اجزای آن تزریق می کنند را با بالا بردن توانایی و آگاهی شهروندان، بهتر و درست تر دریافت،تفسیرو درک کنیم.
یکی از مهمترین مولفه ها در سیاست گذاری های رسانه ای و ارتباطی که در نیم قرن اخیر توسط کشورهای مختلف، جهت تحقیق، تحلیل، آموزش و آگاهی از تاثیرات رسانه ها بر روی اقشار مختلف جامعه به کار رفته،«سواد رسانه ای» است.
سواد رسانه ای در واقع یک نوع درک متکی بر مهارت است که می توان بر اساس آن انواع رسانه ها را از یکدیگر تمیز داد، انواع تولیدات رسانه ای را از یکدیگر تفکیک و شناسایی کرد و نحوه ی کارکرد رسانه ها و معنی سازی در آن ها را درک نمود. در واقع، سواد رسانه ای بینندگانی را پرورش می دهد که توانایی گزینش دارند و شکل، قالب و محتوا در رسانه های جمعی را با نگاهی انتقادی می نگرند.
تاریخچه:آموزش سوادرسانه ای ازسال۱۹۹۲درانگلیس آغازشدودولت ازمعلمان خواست تامهارت خاص تحلیل وارزش گذاری فیلم هارابه دانش آموزان بیاموزند،درژاپن ازسال۱۹۹۲ ودرآمریکاوکاناداازسال۱۹۹۰به معلمان آموزش رسانه ای داده می شودتابه دانش آموزان منتقل کنند.
انجمن ملی آموزش سواد رسانه ای آمریکا (AMLA) هدف آموزش سواد رسانه ای را کمک به اشخاص در تمامی گروه های سنی جهت توسعه ی وضعیت های تحقیق و مهارت های مواجه با رسانه ها می داند و معتقد است افراد نیاز دارند در دنیای امروز، متفکرانی منتقد،ارتباط گرانی موثر و شهروندانی فعال باشند.
سواد رسانه ای در دنیای امروز به دنبال نقد کارکردهای رسانه هاست که هدف آن ها تامین هژمونی فرهنگی، تعمیم فلسفه ی سیاسی و حفظ قدرت هایی است که خود این رسانه ها، محصول آن ها هستند.
درواقع سوادرسانه ای مرتبط بافعالیت های اجتماعی،فرهنگی وبین المللی است که مشخص می کند این پیام ها چرا،چگونه،وازکجاارسال شده است.
مزیت سوادرسانه ای:سوادرسانه ای پوپولیسم رانفی می کند،دستکاری رسانه ای راکاهش می دهد،چندفرهنگی راترویج می کندوباعث تربیت نسل پرسشگروکنجکاومی گردد.
شهرونداگرآموزش نبیندبه دریافت کنندگان اطلاعات وتقلیدبسنده می کندودرمقابل رسانه هامنفعل می شود ورکوددرتمرکزفکری براوغلبه می نماید.
راهکارافزایش سواد رسانه ای درجامعه

۲- درس سوادرسانه ای درکتاب های درسی مدارس گنجانده شودودردانشگاه هانیزبه عنوان۱واحددروس عمومی تدریس گردد.

۲- فارغ التحصیلان مدیریت رسانه وروزنامه نگاران باتشکیل”انجمن سوادرسانه ای”به آموزش وتعمیق این حرفه درجامعه کمک کنند.

۳- فعالان اجتماعی وصاحبنظران، باارائه ی نظرات کارشناسی ازطریق مصاحبه وگفتگوبه انتشاردانش این حرفه کمک نمایند.

۴- برگزاری سمینارهاوگنگره های دوره ای باعث تحکیم باورها به این مقوله می شود.

۵- امکان تاسیس تلویزیون خصوصی فراهم گردد.

۶- مسوولان ارشددستگاه های فرهنگی دولتی ازفارغ التحصیلان این رشته انتخاب شوند.

 

سواد رسانه‌ای برای همه

سواد رسانه‌ای برای همه

زهره جوادیه

عصر جدید ، عصری است که در آن به سمت مخاطب فعال ، انتخاب گر می رویم و برای آنکه انسان بتواند در یک جامعه رسانه ای شده ، عملکرد و ارتباطات اجتماعی سالم و مطلوبی با رسانه ها داشته باشد ، باید بتواند اشکال مختلف رسانه ها را از یکدیگر تشخیص دهد و بداند در ارتباط با رسانه ها سئوال های اساسی و مفاهیم اصولی را چگونه طرح کند تا به مخاطبین بی سواد ، بی هویت ، منفعل ، نا توان ، مصرف کننده صرف و فاقد جسارت تبدیل نشود. بهترین راه آگاه سازی بالا بردن سطح سواد رسانه ای است زیرا سواد رسانه ای به ما گوشزد می کند تا از اندیشه های سطحی و محدود نگر فاصله گرفته و به سمت اندیشه های عمیق و گسترده تر حرکت کنیم.
download زهره جوادیه

سواد رسانه ای شامل تحقیق ، تحلیل ،آموزش و آگاهی از تأثیرات رسانه ها ( رادیو ، تلویزیون ، فیلم ، موسیقی ، روزنامه ، مجله ، کتاب و اینترنت) بر روی افراد و جوامع می باشد . به طور کلی سواد رسانه ای به صورتی است که یک بیننده بتواند کدهایی که از طریق تصویر، صدا و نوشته توسط  رسانه ها به او منتقل می شود ، بفهمد و درک کند.  هدف سواد رسانه ای  هوشیار کردن ، اختیار بخشی و آزاد سازی مخاطب است. یکی از پیامدهای تحلیل و درک صحیح پیام های رسانه ای  ، بالا رفتن سطح آگاهی است که می تواند منجر به ایجاد ارتباط اجتماعی سالم تر با رسانه ها و تقویت ساختارهای دموکراتیک جامعه شود .


این نوشته، ابتدا به مفهوم رسانه، انواع آن و سواد رسانه ای پرداخته و سعی می‌شود تا فضای مفهومی آن مشخص شود؛ سپس به آرای برخی از اندیشمندانی که در زمینه سواد رسانه ای نظریه پردازی کردند؛ پرداخته می شود.


رسانه و انواع آن


رسانه ها موقعیت یا عرصه ای فراهم می آورند که روز به روز بیشتر مسایل زندگی عموم در آن عرصه متجلی می شود چه در سطح ملی و چه در سطح بین المللی. رسانه ها اغلب جایگاه بروز تحول در فرهنگ اند، چه به معنی هنر و اشکال نمادین و چه در معنای مدها، خلق و خوها، شیوه های زندگی و هنجارها. هم چنین به منبع غالب تعاریف و تصاویر واقعیت اجتماعی در نزد افراد و هم چنین گروه ها و جوامع، بصورت دسته جمعی تبدیل شده اند. آن ها داوری های ارزشی و هنجاری خود را به صورتی غیر قابل تفکیک و مخلوط با اخبار و برنامه های سرگرم کننده بیان می کنند(مک کوییل ،1388: 22).


رسانه ها ابزارهای تکنولوژیکی برای انتشار پیام هستندو معمولاً هم به رسانه های چاپی(روزنامه ها، کتب، مجلات) یا الکترونیکی(رادیو، سی دی ها، فیلم، تلویزیون، اینترنت) تقسیم می شوند. دو نوع رسانه وجود دارد: رسانه های جمعی و رسانه های غیر جمعی. این تفاوت ربط چندانی به تعداد مخاطبان ندارد. اگرچه اغلب مردم جمع را به این شیوه تعریف می کنند. علاوه بر این با نوع تجربه مخاطبان در هنگام دریافت پیام هم ربطی ندارد. اگرچه از مدت ها پیش این ملاک اصلی برای تعریف مخاطبان جمعی بوده است. در مقابل جمع با انگیزه های فرستنده مرتبط است. رسانه ای رسانه جمعی است که قصد اصلی فرستنده اش عادت دادن مخاطبان به روشی ثابت برای عرضه محتوا باشد؛ یعنی رسانه های جمعی چندان تمایل ندارند که مردم را به قرار گرفتن در معرض پیام هایشان ترغیب کنند بلکه بیشتر مایلند آن ها را در موقعیتی قرار دهند که بطور معمول در معرض پیام ها باشند(پاتر، 2005: 8). رسانه های جمعی یک صنعت رو به رشد و در حال تحول اند که تأمین کننده اشتغال، تولید کننده کالا و خدمات و تغذیه کننده سایر صنایع مرتبط هستند. این رسانه ها در عین حال خود به نهادی تبدیل شده اند با قواعد و هنجارهای خاص خود که این نهاد را به جامعه و سایر نهاد های اجتماعی پیوند می دهد. پس این نهاد نیز به نوبه خود توسط جامعه تنظیم می شود.

هم چنین یکی از منابع       قدرت اند؛ یعنی ابزاری هستند برای کنترل، مدیریت و نوآوری در جامعه که می توانند جانشینی برای زور یا سایر منابع باشند(مک کوییل ، 1388: 2ا). رسانه های جمعی با آسان کردن درک پیام هایشان برای مخاطبان و در عین حال، با بازده بالایی که عرضه می کنند، آن ها را شرطی می کنند. وقتی هزینه اندک و ارزش زیاد باشد، مخاطبان قرار گرفتن در معرض رسانه را استفاده کارآمد از زمان تلقی می کنند واین تلقی باعث می شود که افراد بخواهند هم چنان در معرض رسانه قرار گیرند. رسانه های جمعی ابزارهایی را به وجود می اورند تا پیام خود را از طریق رسانه به مخاطبان مورد نظرشان منتقل کنند. برای مثال روزنامه رسانه است اما نیویورک تایمز، ایران، ایونینگ نیوز و کیهان ابزارند. همه این ها ابزارهایی  موفق هستند زیرا هرکدام به طور معمول به گروه خاصی از مخاطبان دسترسی دارند و مخاطبان خود را چنان شرطی کرده اند که همواره درصدد آنند که خود را در معرض پیام های ارسالی آن ابزارها قرار دهند(پاتر، 2005: 9). رسانه های غیر جمعی نیز از کانال های مشابه رسانه های جمعی استفاده  می کنند.


- مفهوم سواد رسانه ای


در اذهان بسیاری از افراد، واژه «سواد» با رسانه های چاپی بیشترین ارتباط را دارد. عده ای دیگر در مورد رسانه هایی مانند فیلم و تلویزیون از اصطلاح «سواد بصری» استفاده می کنند. نویسندگان دیگری هم از اصطلاح «سواد کامپیوتری» استفاده کرده اند(کاووسی، ا385: ا6). اما هیچکدام از این ها معادل «سواد رسانه ای» نیستند و صرفاً اجزای سازنده آنند.


به عقیده مساریس ، سواد رسانه ای را می توان دانش پیرامون چگونگی عملکرد رسانه های جمعی در جامعه تعریف کرد. در شرایط آرمانی، این دانش باید دربرگیرنده همه ابعاد کاری رسانه ها باشد: بنیادهای اقتصادی آن ها و مهمتر از همه، «زبان» آن ها، یعنی قواعد بازنمایی و راهبردهای بلاغی تبلیغات، برنامه های تلویزیونی، فیلم و دیگر صورت های محتوایی رسانه های جمعی(مساریس،1988: 7ا). سواد رسانه‌ای یک فهرست از معیارهایی است که مردم را قادر به تحلیل، ارزیابی و ایجاد پیام در برابر پهنای متغیر اشکال، انواع و سبک های رسانه ها می سازد. آموزش سواد رسانه ای( اغلب در مدلی وابسته به آموزش و پرورش تحقیقی_ پایه ای ) مردم را تشویق می‌کند تا سوال هایی درباره ی آنچه تماشا می‌کنند، می شنوند و می خوانند، بپرسند. همچنین ابزارها را برای اینکه مردم به طور انتقادی پیام ها را تحلیل کنند، بهبود می بخشد و مهارت های خلاقانه ی خوانندگان در ساختن پیام های رسانه شان و انتشار تجربه شان را توسعه می دهد. به عبارت دیگر سواد رسانه ای «یک فهم آگاهانه و انتقادی از رسانه جمعی است که شامل تکنیک ها، تکنولوژی ها و نهادهای درگیر در تولید رسانه ها می شود و قادر به تجزیه و تحلیل انتقادی پیام های رسانه ای و تشخیص و شناخت نقش مخاطبان در ساختن معانی از این پیام هاست»(شفرد ، 1993).


به نظر کارشناسان ارتباطات، سواد رسانه ای «توانایی دستیابی، تجزیه و تحلیل، نقد، ارزیابی و ایجاد ارتباط به گونه های مختلف است»( سپاسگر،1385: ا22). به نظر آنان فرد واجد این مهارت می تواند درباره آنچه در کتاب، روزنامه، مجله، تلویزیون، رادیو، فیلم، موسیقی، تبلیغات، بازی های ویدئویی، اینترنت و... می بیند، می خواند و می شنود، فکر کند.


محسنیان راد، استاد علوم ارتباطات، معتقد است، آی سی تی   موجب پیدایش سواد رسانه ای شده است. وی می گوید: «در حقیقت ورود به عصر ارتباطات و اطلاعات و پیدایش ابزار نوین ICT، سوادی، آن هم با عنوان سواد رقومی متولد ساخته است». وی اولین مخاطبان سواد رسانه ای را میانسالان دهه ا990 می داند که می بایست تحت تعلیم استفاده از فناوری های نوین برای رویارویی با خروجی رسانه ها و اصلاً کارکرد آن ها قرار می گرفتند(افراسیابی، 1387: 4).


 سواد رسانه ای مقوله ایست که سعی می کند درکی عمیق و منتقدانه از پیام های وسایل ارتباط جمعی ایجاد کند و هدف از آن افزایش و تقویت اندیشه انتقادی با استفاده از رسانه هاست(علوی،ا1388: ا6).


سواد رسانه ای، توانایی وارسی و تحلیل از میان پیام هایی است که روزانه به ما اطلاع می دهند، سرگرم می کنند و می فروشند. یک نوع توانایی است که موجب می شود مهارت های تفکر انتقادی، همه ی رسانه ها را در بر بگیرد. همچنین سواد رسانه ای درباره ی پرسیدن سوال هایی مربوط به آنچه که وجود دارد و توجه به آنچه که نیست، می باشد. به عبارتی نوعی غریزه است؛ اینکه بپرسیم چه دروغی پشت تولیدات رسانه ها نهفته است (انگیزه، پول، ارزش ها و مالکیت) و آگاه شویم چطور این عوامل تاثیرگذارند( تالیم ، 1995). از نظر بعضی کارشناسان، سواد رسانه ای به معنای فراگیری چگونگی تولید پیام با استفاده از رسانه های چاپی، سمعی و بصری و... است(سپاسگر، 1385: 225). عده ای دیگر  سواد رسانه ای را مفهومی می دانند که در پنج پرسش زیر مطرح می شود:


-    چه کسی پیام های رسانه ای را می آفریند؟
-    کدام یک از فنون رسانه ای برای جلب توجه مخاطبان استفاده شده است؟
-    چگونه افراد مختلف قضاوت ها و تفسیرهای گوناگونی از پیام های یکسان دارند؟
-    ارزش ها و سبک های زندگی که در رسانه ها ارائه می شوند کدامند؟
-    هدف سازندگان و آفرینندگان پیام چیست؟(هابز، 2005: ا)
«سواد رسانه ای»، یک نگرش کاوشی را نسبت به جهان رسانه تشویق می کند، این که:
چه کسی پیام را درک می کند؟ چه کسی می خواهد به این شواهد برسد و چرا؟ در این داستان از دیدگاه چه کسی سخن گفته می شود؟ صدای چه کسانی شنیده می شود و چه کسانی غایب هستند؟  پیام چه اهدافی را دنبال می کند تا توجه و احساس من را بدست بیاورد(تالیم، ا995).


ورسناپ  در تعریفی از سواد رسانه ای می گوید: « سواد رسانه ای یک خروجی (برآمده) مورد انتظار از کار در آموزش و پرورش رسانه ای و یا مطالعه رسانه است. با داشتن سواد رسانه ای، ما بیشتر در مورد رسانه یاد می گیریم و می دانیم. هم چنین سواد رسانه ای یک مهارت تجربه، تفسیر، تحلیل و ساخت محصولات رسانه ای است(ورسناپ1994،). مورین ، مدیر چندرسانه ای انجمن دانشکده مونترال انگلیس، می گوید: تعریف سنتی از سواد، زمانی که چاپ، عالی ترین شکل رسانه بود، توانایی رمزگشایی، فهم و ارتباط در چاپ بود. اما با توسعه جهان، دیگر چاپ برای مدت مدیدی، بعنوان رسانه مسلط نبود و این نقش توسط رسانه های الکترونیکی ربوده شد. امروزه سواد به دو معناست:


ا- رمزگشایی، درک و ارزیابی از طریق نوشتنِ همه رسانه ها.


2- خواندن، ارزیابی و ایجاد متن، تصاویر و صداها یا هر ترکیبی از این عناصر.


به عبارتی دیگر، افراد باسواد باید دارای سواد  چاپ، سواد بر اساس اعداد و سواد تکنولوژیک باشند(مورین، 1995).


باون  در تعریف سواد رسانه ای می گوید:«سواد رسانه ای به دنبال توانمند سازی شهروندان و تبدیل رابطه غیر فعالشان در برابر رسانه به رابطه ای فعال، تعاملی انتقادی با توانایی به چالش کشیدن سنت ها و ساختارهای خصوصی، فرهنگ رسانه های تجاری و یافتن راه های جدید بیان و گفتمان شهروند، است(باون،1996). به نظر اندرسن ، «سواد رسانه ای» یک کیفیت است، مانند قهوه ای مایل به زرد که می تواند به دست آید. اما «آموزش رسانه ای» یک جریان ادامه دار است که می تواند توسعه و تکامل یابد(اندرسنا1996). کمال پور، رئیس دپارتمان ارتباطات و هنرهای خلاق در دانشگاه پوردو آمریکا، سواد رسانه ای را شامل تحقیق، تحلیل، آموزش و آگاهی از تأثیرات رسانه ها(رادیو، تلویزیون، روزنامه و...) در روی افراد و جوامع می داند(سایت اینترنتی مجله علوم اجتماعی،1386).


اصول و مفاهیم سواد رسانه ای


سواد رسانه ای بر پایه و مفاهیمی استوار است که فهم آنها را اجتناب ناپذیر می کند. این اصول عبارتند از:


ا- رسانه ها سازه ای هستند.
این مفهوم نشان می دهد رسانه ها با دقت ماهرانه ای به ارائه ی برداشت هایی می پردازند که عوامل معینی را انعکاس دهند. همه ی رسانه ها با دقت، گردآوری، تدوین، انتخاب و طراحی می شوند. آن ها دنیایی را به ما نشان می دهند که اگر چه حقیقی به نظر می رسد، اما از یک نگاه گزینش شده است.  در واقع در روزگار واقعیت مجازی و شبیه سازی کامپیوتری، دیدن عین باور کردن نیست.

2- رسانه ها واقعیت را بازسازی می کنند.
یعنی میان شیوه ی ارائه ی وقایع به وسیله ی رسانه ها با شیوه ی درک مخاطبان رسانه ها رابطه ی معناداری وجود دارد. هنگامی که ما درک مستقیم و عینی از فرد، مؤسسه، موضوع، شخص یا مکان ارائه شده در رسانه نداشته باشیم، واسطه این درک، رسانه ها خواهند بود(کان سی داین، 1379: 10به نقل از قاسمی،1385: 90).


3- مخاطبان مفهوم مورد نظر خودشان را از رسانه ها می گیرند.
 اغلب مخاطبان مطابق با نیازها، خوشی ها، سختی های روزمره،  نگرش های نژادی و جنسیتی، پیشینه خانوادگی و فرهنگی و بسیاری از چیزهای دیگربا دیگران تعامل برقرار می کنند. به همین علت است  که گروه های قومی متفاوت پس از مواجهه با محتوای رسانه ای یکسان، اجزای متفاوتی از آن را انتخاب، رد، حفظ و درک می کنند.

4- محصولات رسانه ای اهداف تجاری دارند.
امروزه هر نوع درک واقعیت از محتوای رسانه ها را نمی توان از زمینه اقتصادی و ضرورت های مالی محرک صنعت جدا کرد. تا جایی که عده ای (بنیانگذاران مکتب فرانکفورت، مارکوزه، هابرماس) معتقدند رسانه به عنوان ابزاری در انحصار نظام سود و سرمایه در امده است. قاسمی معتقد است که در اینجاست که بحث مالکیت و کنترل از مهمترین موضوعات اساسی است که مورد توجه سواد رسانه ای قرار می گیرد تا از آن رهگذر میزان و چگونگی نفوذ ملاحظات تجاری بر محتوا، روش و پخش پیام ها نزد مخاطبان روشن شود.


5- رسانه ها پیام های ایدئولوژیکی و ارزشی را در بردارند.
تمام تولیدات رسانه ای تا اندازه زیادی تبلیغاتی هستند زیرا آن ها ارزش ها و روش های زندگی را نشان می دهند. به عقیده سایزر تلویزیون بزرگترین نظام آموزشی و شکل دهنده اصلی فرهنگی تبدیل شده است و درک آنچه این رسانه آموزش می دهد، نکته محوری در سواد رسانه ای است(امیرانتخابی و رجبی،1387: 62). روند کلی رسانه ها، مستقیم یا غیر مستقیم پیام های ایدئولوژیکی، از قبیل؛ نحوه درست زندگی کردن، مصرف گرایی، نقش های جنسیتی، مسئولیت پذیری و... است.


6- رسانه ها بار سیاسی و اجتماعی دارند.
رسانه ها بر مسائل سیاسی و تغییرات اجتماعی تأثیر زیادی دارند. این اصل به بررسی رابطه میان تصویر و تأثیر، محتوا و پیامدها می پردازد و این که در عصر مصرف و مادی گری، تربیت معنوی فرزندان را چگونه بر عهده بگیریم. هم چنین این اصل مربوط به نحوه نمایش و شکل دادن، بازتاب و تقویت واقعیت توسط رسانه ها و یا مربوط به درک این که چه کسی یا چه چیزی تصویر شده است و این که کدام گروه ها و افراد در جامعه ما در این تصویر جایی ندارند و به آن ها نپرداخته ایم، می باشد(امیر انتخابی و رجبی، 1387: 63). ایجاد تعادل در کار ویژه‌های دولت که منجر به ثبات سیاسی بیشتر  می شود، همچنین تأمین منافع دولت های صاحب سلطه، کارکرد ابزاری رسانه ها در جلب عقاید عمومی، دستکاری ذهنی و هشیاری بسته بندی شده، تقویت و تحکیم وضع موجود، صنعت نظر سنجی، سنجش و ساخت عقاید، از کارکردهای رسانه ای است(شیلر، 1377: ا8 به نقل از قاسمی).


7- هر رسانه شکل زیبایی شناختی منحصر به فردی دارد.
این اصل ما را قادر به درک ویژگی ها و مشخصات منحصر به فرد هر رسانه می سازد تا بتوانیم نحوه ارتباط شکل و محتوا را جستجو و درک کنیم(بلیغ، 1379: 90). از سوی دیگرتکثر رسانه ای موجب افزایش توانایی شهروندان جامعه برای مشارکت در زندگی سیاسی شده است. به علاوه می توانند در انتخاب یک رهبر ملی نیز تأثیر قابل توجهی داشته باشند.


اهداف سواد رسانه ای


کارشناسان ، مهم ترین اهداف سواد رسانه ای را رشد و گسترش تفکر انتقادی و دادن قدرت کنترل به افراد در استفاده از برنامه های رسانه می دانند و فهم و تفسیر صحیح پیام های رسانه ای و تجزیه و تحلیل آن ها و آماده سازی افراد برای زندگی در جوامع دموکراتیک در اولویت های بعدی (دوم و سوم) می دانند و کمترین توجه به سواد رسانه ای را یادگیری درباره تاریخ رسانه می دانند(فدورو ، 2003: 7). هدف سواد رسانه ای را هوشیار کردن، اختیار بخشی و آزاد سازی مخاطب نیز ذکر کرده اند. یکی از پیامدهای تحلیل و درک صحیح پیام های رسانه ای، بالا رفتن سطح آگاهی است که می تواند منجر به ایجاد ارتباطات اجتماعی سالم تر با رسانه ها و تقویت ساختارهای دموکراتیک جامعه گردد و شهروندان می توانند از این طریق به مشروع سازی گزینه های سالم تر در رسانه کمک نمایند؛ چرا که یک شهروند فعال و باسواد می تواند در ایجاد تغییرات اجتماعی مثبت فعالیت کند و عکس العمل خود را در برابر رسانه ها اعلام نماید و تنها بیننده صرف نباشد(صالحی امیری و رجبی، 1387: ا4).


بطور کلی هدف از سواد رسانه ای این است که به مردم کمک کند تا به جای آن که مصرف کنندگانی فرهیخته باشند، شهروندانی فرهیخته شوند. بنابراین به دنبال راهی در جهت گسترش مردم سالاری در جامعه ایست که مفهوم مردم سالاری در آن جامعه بطور مبسوط، تعریف و نوشته شده باشد. در واقع کانال های ارتباط جمعی، دو جنبه متفاوت دارند. آن ها یک ورودی متغیر دارند که بدین وسیله حتی فرآیند تصمیم گیری سیاست خارجی را تحت نفوذ قرار می دهند و همزمان به محیط رسانه به مثابه یک خروجی، خدمت رسانی می کنند. یک «وسیله پخش» از این نظر سخنگوی کار دولت هاست که رهبران را وادار می کند تا تصمیماتشان را در آن بازگو کنند. به همین خاطر سواد رسانه ای، در تحلیل نقش های رسانه، اهمیتی دوچندان می یابد؛ زیرا این تأثیرات دوگانه و همزمان عمدتا از برجسته سازی و شکل گیری دیدگاه های سیاسی در رسانه ها ناشی می شوند که درک آن برای مخاطبی که به سواد رسانه ای مجهز نیست، ناممکن می نماید(بصیریان جهرمی،1385: 36 و 37).


پاتر، هدف سواد رسانه ای را، دادنِ قدرت کنترل برنامه های رسانه به افراد می داند. به نظر وی تک تک افراد نمی توانند به خودی خود تأثیر زیادی بر تغییر روش رسانه های جمعی در ساخت پیام هایشان داشته باشند. آن ها هرگز نمی توانند بر آنچه به علوم عرضه می شود کنترل زیادی داشته باشند، اما می توانند اِعمال کنترل بر روش برنامه ریزی ذهن خود را بیاموزند بنابراین پاتر معتقد است هدف سواد رسانه ای این است که به مردم نشان دهد چگونه کنترل را از رسانه ها به خود معطوف کنند. اولین گام در تغییر کنترل از رسانه به شخص این است که افراد دریابند چگونه رسانه ها آنان را برنامه ریزی  می‌کنند. برنامه سازی رسانه ای در قالب چرخه ای دو مرحله ای که مدام تکرار می شود انجام می گیرد:


1-    محدود کردن انتخاب ها: رسانه ها چنان برای ما برنامه ریزی کرده اند که باور کنیم انتخاب های زیادی پیش رو داریم اما در واقع گستره این انتخاب ها محدود است. با آن که ظاهراً تفاوت هایی میان انتخاب های پیام ها وجود دارد، این تفاوت ها در مقایسه با شباهت ها بی اهمیت است.


2-    تحکیم تجربه: الگوهایی که انسان بر اساس آن ها در معرض رسانه قرار می گیرد به تدریج، در جریان تجارب گذشته وی با رسانه، برنامه ریزی می شود. تا وقتی که تجارب مذکور رضایت بخش و عاری از احساسات منفی شکست یا نفرت بوده باشند، قرارگیری در معرض رسانه ها تقویت  می شود. انسا دائماً به همان نوع پیام ها رجوع می کند و مطمئن است که باز هم تجارب رضایت بخشی، مشابه تجارب گذشته اش، خواهد داشت. به راحتی می شود به وضعیت غیر ارادی لغزید و به این اطمینان رسید که انتخاب های از پیش تعیین شده، انتخاب هایی قابل قبول هستند. با گذشت زمان، عادات قوی تر و آزمودن چیزهای تازه بسیار دشوارتر می شود(پاتر، 1385 : 2ا-24). جدول زیر عناصر کلیدی در سواد رسانه ای را نشان می دهد:

تاریخچه و لزوم آموزش سواد رسانه ای


از اواسط دهه 1970 میلادی، موضوع سواد رسانه ای در برخی از کشورها مانند آمریکای لاتین و کشورهای اروپایی مانند ایتالیا و اسپانیا، مورد توجه قرار گرفت. اصلی ترین هدف آموزش رسانه ای در این کشورها، برطرف کردن نابرابری های اطلاعاتی بین کشورهای پیشرفته و عقب افتاده بوده است. در آفریقای جنوبی، آموزش رسانه ای به منظور ارتقای سطح آموزش عمومی مورد استفاده قرار گرفت، در حالیکه در برخی از کشورهای انگلیسی زبان مانند اسکاتلند و استرالیا، آموزش رسانه ای به مثابه بخشی از آموزش مهارتهای زبانی محسوب می شد(هابز،2005: 2 به نقل از سپاسگر، 1384: 43).


آموزش سواد رسانه ای در کانادا در سال 1978 با تشکیل « انجمن سواد رسانه ای» آغاز شد. اعضای این انجمن متشکل از آموزگاران، محققان دانشگاه ها و سازندگان محصولات رسانه ای همگانی بودند و مهمترین دستاورد آنان وارد کردن بحث سواد رسانه ای به نظام آموزش عمومی مدارس « استان انتاریو» کانادا و انتشار کتاب سواد رسانه ای، در این کشور بود. پس از سال 1987، مباحث سواد رسانه ای به صورت موضوعی درسی، در برنامه های درس انگلیسی مدارس انتاریو گنجانده شد. در ژاپن نیز سواد رسانه ای تا سالا980 به صورت مختصر و محدود پیگیری می شد و از سال 1992، پس از ترجمه ی کتاب سواد رسانه ای در ژاپن، این مفهوم به صورت تازه تری وارد مطالعات رسانه ای این کشور شد. در سال 1999 انجمن ملی «سازمان های رادیویی و تلویزیونی» و «شورای تحقیقات درباره ی سواد رسانه ای» آغاز به فعالیت کردند. در سال های اخیر نیز به آموزش سواد رسانه ای پیرامون رسانه های جدید مانند اینترنت، ماهواره و ... پرداخته اند( تاکونیومی1378 به نقل از سپاسگر، 1384: 43 ). در ایالت متحده آمریکا سواد رسانه ای با روند کندتری آغاز شد. در این کشور  اصطلاحات سواد رسانه ای و آموزش رسانه ای به صورت مترداف به کار برده می شدند. البته در سال های اخیر تفاوت بین این دو اصطلاح بواسطه کنفرانس های همکاری های سواد رسانه ای که در دهها990 مورد بررسی قرار گرفت. در این کنفرانس سواد رسانه ای به توانایی دسترسی و ارزیابی پیام های رسانه ای در اشکال مختلف تعریف شده است( همان، ص44 ). باری دونکان، عضو انجمن سواد رسانه ای کانادا، سواد رسانه ای را پاسخی به حل مشکلات ناشی از رسانه ها معرفی  می کند چرا که:


ا- رسانه ها برحیات فرهنگی و سیاسی، سلطه دارند؛
2- تقریباً همه اطلاعات جز مواردی که آن ها را بطور مستقیم تجربه می کنیم، رسانه ای شده هستند؛
3- رسانه ها قادرند مدل های ارزشی و رفتاری پرقدرتی خلق کنند؛
4- رسانه ها بدون آن که خودآگاه را فعال کنند، بر ما تأثیر می گذارند؛
5- سواد رسانه ای می تواندمصرف رسانه ای ما را لذت بخش تر کند و یک رابطه انفعالی را به یک رابطه فعال تبدیل کند(شکرخواه، 1385: 26).علاوه بر ویژگی های مذکور، به دو جنبه کلیدی دیگر که مسترمن برشمرده اشاره می کنیم:


ا- شکل و محتوا در رسانه ها رابطه نزدیک دارند: همانگونه که مارشال مک لوهان گفته است، هر رسانه ای گرامر خاص خودش را دارد و واقعیت را به شیوه خاص خود رمزگذاری می کند. رسانه های گوناگون، یک رویداد مشترک را با برداشت ها و پیام های متفاوت ارائه می دهند.


2- هر رسانه ای فرم زیبا شناختی خاص خود را دارد: همان گونه که نظم و آهنگ موجود در شعر و نثر را می شناسیم، لازم است تأثیرات و اشکال جذاب ارائه شده را نیز در بین رسانه های مختلف تشخیص دهیم(مسترمن،1382: 20ا). اما این که چرا رسانه ها مطالعه می شوند، می تواند بیانگر اهمیت و ضرورت آموزش سواد رسانه ای باشد. در برخی از پاسخ های این سؤال به عنوان ادله اثبات این ضرورت به شرح زیر است:
ا- اشباع رسانه ای
2- نفوذ رسانه ها
3- مدیریت و دستکاری اطلاعات
4- رشد خصوصی سازی اطلاعات
5- نفوذ رسانه ها و تأثیر آن بر آینده(قاسمی1385: 95).


بنابراین اولین گام برای آموزش سواد رسانه ای شناخت ویژگی ها و یا همان ظرفیت های نهفته موجود در رسانه ها و فن آوری های نوین است. دومین گام این است که مخاطب برای مواجهه با رسانه ها، از ابزارهای دوگانه مهارت و شایستگی استفاده کند(بابایی راد، ا387: ا46). این مهارت ها امکان ارتقاء بخشی نیز دارند. این مهارت ها به شرح زیر است:


ا- تحلیل؛ به معنی شکستن پیام به عناصر معنادار
2- ارزشیابی؛ داوری درباره ارزش پیام یا امکان مقایسه عناصر پیام
3- گروه بندی؛ به معنی تعیین اجزای مشابه و متفاوت پیام
4- استقرار؛ به معنی نتیجه گیری از برخی اجزای پیام و تعمیم آن به بقیه اجزا
5- قیاس؛ به معنی استفاده از اصولی فراگیر برای تبیین موارد خاص
6- ترکیب؛ به معنی جمع بندی پیام های مختلف در ساختاری جدید
7- خلاصه سازی؛ به معنی ارائه توصیفی روشن، درست و فشرده از پیام(سپاسگر، 1384: ا3ا).


یادگیری مهارت های فوق به همراه تسلط به یک زبان خارجی، مهارت استفاده از کامپیوتر و مهارت استفاده از فضای سایبرنتیک و... از طریق نهادهای آموزشی، مدنی و انتشاراتی صورت می گیرد. بنابراین آموزش سواد رسانه ای مختص به یک دوره و زمان خاص نیست و همواره با توجه به تغییرات اجتماعی یک ضرورت برای همه افراد جامعه محسوب می شود.

رویکردهای نظری مرتبط با سواد رسانه ای


ا-4-ا-2- الگوی ترکیبی هابز و لاسول


از نظر هابز، سواد رسانه ای، توان ارزیابی پیام های رسانه ای است که در دو سطح عمل می کند. از یک سو، در سطح نخستین و مقدماتی، مخاطب به موضوعات و پرسش هایی مانند چه کسی پیام های  رسانه ای را می آفریند؟ از چه فنونی استفاده می کند؟ با چه هدفی پیام را ارسال می کند؟ توجه دارد و از سوی دیگر، در سطحی عمیق تر، مخاطب ارزش ها و سبک های زندگی پنهان و مستتر در پیام را مدنظر قرار می دهد(سپاسگر، 1385: ا24). به نظر می رسد پرسش های سطح نخستین و مقدماتی، بخشی از پرسش های هارولد لاسول در تعریف ارتباطات باشد. چراکه از نظر لاسول، در هر ارتباط شش پرسش «که می گوید؟چه می گوید؟ برای چه کسی می گوید؟چگونه می گوید؟ برای چه  می گوید؟ با چه تأثیری می گوید؟» مطرح می شود. لذا سپاسگر معتقد است که می توان بین رویکرد لاسول در زمینه ارتباطات و رویکرد هابز در زمینه سواد رسانه ای تلفیقی صورت داد و بدین ترتیب در این الگوی ترکیبی دو لایه به شرح زیر تشکیل می شود:


ا- لایه درونی و مرکزی: در این لایه ارزش ها و سبک های زندگی ارائه شده در پیام مورد بررسی قرار می گیرد. این لایه ویژگی های پنهان تر پیام را در برمی گیرد و فهم سواد رسانه ای مبتنی بر آن، پیچیده تر از لایه بیرونی است. مخاطبی که از دانش بیشتر و عمیق تری برخوردار باشد می تواند ارزش ها و سبک های زندگی پیام های آشکار و پنهان را تشخیص دهد. منظور از سبک زندگی «اعمال و کارهایی است که به شیوه ای خاص طبقه بندی شده اند و حاصل ادراکاتی خاص هستند. شامل آن دسته از اولویت های افراد است که بصورت عملی قابل مشاهده اند(فاضلی1382: 67).


مخاطب دارای سواد رسانه ای قادر است که زندگی ای را که رسانه ها بر افکار و اعمال و زندگی او اعمال می کنند، تشخیص دهد.


2- لایه بیرونی و پیرامونی: در این لایه مؤلفه های اصلی ارتباطات رسانه ای لاسول، یعنی « که                     می گوید؟ برای چه کسی می گوید؟ چه می گوید؟ چگونه می گوید؟برای چه می گوید؟ با چه تأثیری می گوید؟» مطرح می شود. بدین ترتیب که مخاطب با سواد رسانه ای، می تواند پدید آورندگان پیام(کارگردانان، بازیگران، تهیه کنندگان، سیاستگذاران، نویسندگان و...) را تشخیص دهد(چه کسی می گوید). این مخاطب می تواند ابعاد فنی تولید و ارائه پیام(نحوه تدوین، نورپردازی، مونتاژ و...)، یعنی همان بعد زیبایی شناختی مورد نظر پاتر را درک کند( چگونه می گوید). همچنین مخاطب دارای سواد رسانه ای قادر به فهم هدف پیام آفرینان(سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی) می باشد( چه می گوید و برای چه می گوید) و  تشخیص این امر است که پیام برای چه گروهی از مخاطبان تهیه و پخش شده است( برای چه کسی می گوید). علاوه بر این، داشتن سواد رسانه ای به مخاطب این قدرت را می دهد تا میزان تأثیرگذاری پیام را تعیین کند و پیامدهای آسیب زا یا اثرات مثبت آنرا تشخیص دهد(با چه تأثیری می گوید؟)(سپاسگر، 1385: ا24- ا26).


2-4-ا-2- سواد رسانه ای از نظر تامن


به نظر الیزابت تامن و همکارانش، سواد رسانه ای همانند فیلتری داوری کننده عمل می کند؛ چنانکه جهان متراکم از پیام، از لایه های فیلتر سواد رسانه ای عبور می کند؛ شکل مواجهه با پیام معنادار شود. از دید تامن پیام رسانه ای در  سه لایه عمل می کند:


لایه اول: اهمیت برنامه ریزی شخصی در نحوه استفاده از رسانه ها به این معنا که مخاطب توجه بیشتری به انتخاب و تماشای انواع مختلف برنامه ها دارد و بصورت مشخصی به استفاده از تلویزیون، ویدئو، بازی های الکترونیکی، فیلم ها و دیگر رسانه ها می پردازد و میزان مصرف را کاهش می دهد.


لایه دوم: در این سطح، مخاطب به جنبه های نامحسوس تر رسانه ای توجه می کند و به پرسش ها و موضوع‌های عمیقی مانند چه کسی پیام های رسانه ای را می سازد؟ چه هدفی با فرستادن پیام دنبال می شود؟ چه کسی از ارسال پیام سود می برد و چه کسی ضرر می کند؟و... می پردازد.


لایه سوم: این لایه مهارت های لازم برای تماشای انتقادی رسانه هاست. با این مهارت ها، مخاطب به تجزیه و پرسش درباره چارچوب ساخت پیام و جنبه های جا افتاده در آن می پردازد(تامن، ا995: 2). بنابراین تعریف با عمیق تر شدن لایه ها، میزان سواد رسانه ای مخاطبان بیشتر می شود؛ به این ترتیب که در لایه اول، مخاطب خود را ملزم می کند در استفاده از رسانه، جیره مصرف داشته باشد و در لایه دوم، باتوجه به ویژگی های پیام دهنده برخی از پیام ها که مطلوب مخاطب است، برگزیده و بقیه پیام ها نادیده گرفته می شود. در لایه سوم نیز به نقد پیام های رسانه ای پرداخته می شود. بنابراین سواد رسانه ای با دادن توانمندی خاصی به مخاطب، وی را در برابر هر متن نوشتاری یا دیداری و شنیداری از حالت انفعال به وضعیتی فعال تبدیل می کند(درک بولز، 2002: 3 به نقل از سپاسگر، 1385: ا28).


3-4-ا-2- سواد رسانه ای از نظر جیمز پاتر


از نظر جیمز پاتر، سواد رسانه ای الگویی چند عاملی است و «ساختارهای دانش »، «منبع شخصی »، «وظایف پردازش اطلاعات » و «مهارت ها و توانایی ها » عامل های مدل سواد رسانه ای وی هستند.              براساس دیدگاه پاتر، ارتباط این عوامل، فضایی و حلزونی(نه سطحی) است؛ در هر برش عرضی، یکی از عوامل سواد رسانه ای قرار دارند و از اینرو هر یک از عوامل، عامل دیگر را پشتیبانی می کنند( سپاسگر، 1384: ا29 ). در ادامه به هر یک از این عوامل اشاره می شود:


الف- ساختارهای دانش


ساختارهای دانش منظومه به هم پیچیده ای از دانسته های مخاطبان است که ویژگی های خاصی دارد. نخست آن که این منظومه، توده ای بی شکل و درهم و برهم از اطلاعات نیست و مخاطبان در شکل دهی به آن، وضعیت فعال د ارند. دوم آن که دانسته ها در این بافت به هم پیچیده، ارزش برابر و یکسان ندارند. برخی از اطلاعات مهم‌تر هستند و برخی ارزش کمتری در وضعیت ساختارهای دانشی دارند. برای مثال دانستن عنوان های تلویزیون و هنرپیشه های آن ها و بطور کلی، اطلاعاتی که در پاسخ به عنصر «چه» ارائه می شوند، اطلاعات کم اهمیتی در «ساختارهای دانش» هستند. اطلاعات ارزشمندتر، دانسته هایی هستند که در پاسخ به پرسش های «چرا» و «چگونه» مطرح می شوند. پاتر همچنین یادآوری می کند که ساختارهای دانش رسانه ای افراد پنج حوزه را در بر می گیرد:


ا- محتوای رسانه ای 2- تأثیر رسانه ای 3- صنایع رسانه ای 4- جهان واقعی 5- خود . منظومه دانش این پنج حوزه، پشتیبانی کننده منبع شخصی در برابر رسانه است.


ب- منبع شخصی


این عامل اهداف و سایق انگیزشی مخاطبان از رسانه ها، پیوستاری از کنش فعالانه تا منفعل را در بر می گیرد؛ به این ترتیب که جایگاه قوی و ضعیف مخاطبان در برابر رسانه مطرح می شود؛ جایگاه ضعیف یعنی مخاطبان، از اهداف رسانه ای خود آگاه نیستند و کنترل کمی بر روش استفاده از آن دارند. بنابراین استفاده هدفمند مخاطبان از رسانه های گوناگون و تجزیه و تحلیل پیام رسانه ای، به قوی شدن جایگاه آنان منجر می شود.


ج- وظایف پردازش پیام اطلاعات


به نطر پاتر، سواد رسانه ای مخاطب، در عالی ترین شکل به وظیفه «پردازش کنندگی» اطلاعات می پردازد که در سه نظام مندی «گزینشگری»، «همتاسازی معنایی» و «سازه های معنایی» متبلور می شود.


در گزینشگری، مخاطب تصمیم می گیرد که با پیام مواجه شود یا آن را نادیده بگیرد. این تصمیم گیری، جنبه ای کاملاً ارادی دارد و در صورتی که مخاطب تصمیم به برخورداری از پیام بگیرد، پیام برای او حامل معنا می شود. به عبارت دیگر، مخاطب معنای هر پیام را با منظور معنایی خود همتا می سازد و در نتیجه در این سطح، نمادهای مستتر و آشکار اطلاعات را کشف و شناسایی می کند. از سوی دیگر، در مرحله گزینشگری، تمرکز مخاطب بر بررسی پیام های دریافتی از رسانه ها در محیط است. در دیدگاه پاتر منظور از محیط، هم جهان واقعی و هم منابع رسانه‌ای دیگر است. در مرحله دوم، مخاطب بر منظومه انسجام یافته نمادها در پیام متمرکز می شود یعنی به پیام‌هایی می پردازد که با معناهای آموخته او در گذشته هماهنگ باشد. در مرحله سوم، مخاطب بار دیگر به مرحله اول، یعنی ساختارهای دانش برمی گردد و سعی دارد این ساختارها را گسترش دهد( سپاسگر، 1384: ا34-ا29 ).


بنابراین از منظر پاتر «سواد رسانه ای» از عوامل گوناگون «ساختارهای دانش»، «جایگاه مخاطب» و «پردازش پیام» تشکیل شده است که یکدیگر را پشتیبانی می کنند. این الگو نسبت به الگوهای دیگر، بیشتر می تواند حدود دانش مخاطب نسبت به رسانه ها، مهارت های لازم برای استفاده از رسانه ها و مهم تر از همه نظام معنایی پیام را مورد بررسی قرار دهد. همچنین جیمز پاتر سواد رسانه ای را دارای چهار بعد شناختی، احساسی، اخلاقی و زیباشناختی می داند که در بخش ابعاد سواد رسانه ای تحقیق به آن پرداخته می شود. 


نتیجه گیری:


عصر جدید ، عصری است که در آن به سمت مخاطب فعال ، انتخاب گر می رویم و برای آنکه انسان بتواند در یک جامعه رسانه ای شده ، عملکرد و ارتباطات اجتماعی سالم و مطلوبی با رسانه ها داشته باشد ، باید بتواند اشکال مختلف رسانه ها را از یکدیگر تشخیص دهد و بداند در ارتباط با رسانه ها سئوال های اساسی و مفاهیم اصولی را چگونه طرح کند تا به مخاطبین بی سواد ، بی هویت ، منفعل ، نا توان ، مصرف کننده صرف و فاقد جسارت تبدیل نشود. بهترین راه آگاه سازی بالا بردن سطح سواد رسانه ای است زیرا سواد رسانه ای به ما گوشزد می کند تا از اندیشه های سطحی و محدود نگر فاصله گرفته و به سمت اندیشه های عمیق و گسترده تر حرکت کنیم. سواد رسانه ای مربوط به گروه یا سن خاصی نمی شود، بلکه باید با توجه به تغییرات و تحولات اجتماعی و تکنولوژیکی در همه دوره ها دنبال شود.

 

کارشناس ارشد تحقیق در علوم ارتباطات اجتماعی


برای مطالعه رسانه الکترونیک سواد رسانه ای لطفا goo.gl/6vwDOL کلیک کنید.

سواد رسانه ای