عصر حاضر را « عصر رسانه ها » گویند و از این منظر مهمترین ویژگی این عصر معطوف به مهمترین ویژگی « رسانه » یعنی « پردازش » ، « تولید » و « تبادل اطلاعات » است . آموزش « سواد رسانه ای » کمک می کند تا شهروندان بتوانند به درستی از ابزارهای رسانه ای موجود برای نیل به اهداف سه گانه فوق بهره ببرند . متاسفانه در حال حاضر اکثر کاربران رسانه های مختلف ، تنها « مصرف کننده پیام » هستند و از این ابزار نه تنها برای « تولید پیام » هیچگونه استفاده ای نمی برند بلکه اساسا قابلیت آن را هم در خود احساس نمی کنند . گروه عظیم دیگر هم از ابزارهای رسانه ای تنها برای تبادل پیام و اطلاعات استفاده می برند حال آنکه کوچکترین اطلاعی از الزامات امنیتی این کار ندارند و در این مسیر ، « اطلاعات » یا گرانبهاترین کالای عصر حاضر را با خطر مواجه می سازند . در حوزه پردازش اطلاعات، وضعیت از این هم بدتر است . بطوریکه امروزه می بینیم بیشتر مردم بدون توانایی پردازش اطلاعات دریافت شده به مریدان چشم و گوش بسته رسانه ها تبدیل شده اند . این خطر بزرگی است که آینده بسیاری از کشورها از جمله ایران را مورد تهدید قرار می دهد زیرا رسانه از این منظر ابزارکارآمدی در جهت « سلطه » محسوب می شود .
« سواد رسانه ای » به ما کمک می کند تا به محصولات رسانه ای که در اختیار ما قرار می گیرند نگاهی انتقادی ، پرسشگر و تحلیلی داشته باشیم . این نگاه باعث می شود تا بتوانیم درک درستی از اطلاعات بدست آمده پیدا کنیم . به عبارت دیگر هیچیک از ما به عنوان مخاطب ، بدون در اختیار داشتن دانش رسانه و سواد نقد آن ، هرگز نمی توانید رسانه خود را به شکل درستی ارزیابی نموده و به تحلیل و نقد درست آن بپردازید . اینگونه ، چه بسا کم کم به مخاطبینی منفعل و واداده ! در مقابل فرمان های مغزی رسانه ها بدل شویم . از اینرو امروزه مساله نقد رسانه از اهمیت فراوانی برخوردار است چراکه انسان قرن بیست و یکم با ورود به هزاره سوم و مواجهه با مفاهیمی همچون « جامعه اطلاعاتی » ، متاثر از روابط چند جانبه تقابلی ، به ناچار باید از امکانات رسانه ها برای پوشاندن خلاء بی اطلاعی خود استفاده کند . لذا بیم آن می رود که اطلاعات دریافت شده ، اطلاعات اساسی و یا صحیح نباشند . ناگفته پیداست امروزه « اطلاعات » و صحت آن اهمیت زیادی دارد و یافتن اطلاعات صحیح در این دریای بیکران اطلاعاتی ممکن نخواهد بود مگر با تحصیل دانش مناسب و متناسب با ویژگی های رسانه و قابلیت نقد تمام آنچه در جهان می گذرد. این قابلیت را با کمی پشت کار و تمرین ، آموزش « سواد رسانه ای » در اختیار مخاطبین قرار می دهد .
بطور ذاتی رسانه ها برای القای مطمئن پیام به مخاطبین خود از تکنیک های مختلفی استفاده می کنند همچون ؛ تحریف، کلیشهسازی، تبلیغات و …. . شاید کمتر کسی باور کند ؛ میلیونها واژه ای که روزانه از سوی دستگاه های رسانه ای و تبلیغاتی غربی به سوی ما شلیک می شود، از پشتوانه نظری و علمی دقیق در حوزه های روان شناسی، جامعه شناسی و علوم ارتباطات برخوردار است. بدیهی است ، برای ایفای نقش یک مخاطب آگاه و کنشگر و نه مخاطبی منفعل و از پیش باخته ، باید با دانش ، تئوری و تکنیک های رسانه ای روز آشنا شد. اکنون رسانه ها آنقدر قدرتمندند که می توانند مطابق سیاستگذاری های مدیران رسانه و با بهره گیری از تکنیک های پیشرفته از یک اتفاق یکسان اخبار کاملاً متناقضی را تولید و سپس به بازار و مخاطب عرضه نمایند . اکنون این تکنیک ها آنقدر اثرگذارشده اندکه در مواردی مدیران رسانه ای ، قدرتمندانه می گویند؛ پیامتان را در اختیار ما قرار دهید تا ما با تکنیک مناسب پیام را بر تکنیک بار کنیم و در نهایت تإثیر آن را بر مخاطب تضمین نماییم . این یعنی تسلط « تکنیک » بر « پیام » . به همین خاطر داشتن یکسری مهارت های اولیه در مواجهه با رسانه ها کاملا ضروری به نظر می رسد . این مهارت ها در مجموع تحت عنوان « سواد رسانه ای » در کشورهای مختلف و در مقاطع مختلف تحصیلی به فرزندان تا بزرگسالان آموزش داده می شود . متخصصان « سوادرسانه ای » سعی می کنند تا به مخاطبین بیاموزند ؛ هر رسانه ای معنایی خاص خلق می کند که در آن به صورت متفاوت از واژگان، تکنیک ها ، سبک ها یا اخلاقیات و باورهایی خاص استفاده شده است . آنها به ما می آموزند چه تکنیکی و چرا استفاده شده است؟ به این ترتیب توسعه مهارت های « سواد رسانه ای » ما را قادر می سازد نه تنها متون رسانه ای را درک و رمزگشایی کنیم، بلکه از اصول هنری منحصربه فرد هریک از آنها متمتع شویم.
اگر بتوانیم نگاهی انتقادی به رسانه ها داشته باشیم ، به آن معنی است که توانسته ایم به تدریج به این توانایی دست یابیم که پیام های مختلف رسانه ای را از زوایای مختلف اجتماعی، سیاسی و حتی اقتصادی تجزیه تحلیل کنیم و این توانایی مهم ، پس از تسلط بر « سواد رسانه ای» در اختیار ما قرار می گیرد . توانایی و قدرت دسترسی درست به پیام و سپس ، تحلیل و ارزیابی منطقی آن و در نهایت تلاش برای انتقال اطلاعات و پیامهای رسانهای حاصل که میتوانند در چارچوبهای مختلف چاپی ، صوتی ، تصویری و …. عرضه شود قابلیت مهمی است که از طریق ارتقای سطح « سواد رسانهای » بدست می آید . « سواد رسانهای » باعث می شود تا در کنار آموختن نحوه درست خواندن و مواجهه با ظاهر پیامهای رسانهای ، خواندن سطرهای نانوشتۀ رسانههای نوشتاری، تماشای پلانهای به نمایش درنیامده رسانه های دیداری و یا شنیدن صداهای پخشنشده از رسانههای شنیداری را نیز یاد بگیریم . به عنوان مثال ؛ مخاطبی که برخوردار از دانش « سواد رسانهای » است ، از اهداف و میثاقهای رسانهها خبر داشته ، از آنها به طرزی آگاهانه استفاده میکند و می تواند با کنار هم قرار دادن پیام های مختلف به تحلیل درست و منحصر به فرد خود دست می یابد نه تحلیلی خاص که رسانه مبداء در تلاش است تا آن را به مخاطب خود القاء نماید . چنین مخاطبی با آموختن نقش مولفه های انتقال پیام ازجمله متن ، تصویر و صدا و نیز سایر جلوههای ویژه در کنار آگاهی از وضعیت موجود سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی دنیای پیرامون در مکاشفه ای لذت بخش پس پرده هر متن ، تصویر یا صوت را درمی یابد و این توانایی لذت بخش دیگری است که در سایه آموزش « سواد رسانه ای » حاصل می شود . این توانایی جذاب باعث کسب توانایی نتیجهگیری در مورد روابط علّی و معلولی میان گزارشهای مختلف رسانهها و مناسبات اجتماعی نیز می شود .
در سایه برخورداری از « سواد رسانهای » میتوانیم به درستی تصمیم
بگیریم که چه مقدار و چگونه از غذاهای رسانه ای که در احتیارمان قرار
گرفته است استفاده کنیم . به عبارت دیگر افـرادی کـه از آموزش های درست «
سواد رسانه ای » برخوردار شده اند ، از بینش و قدرت تشخیص بالاتری نسبت به
دیگران در حوزه رسانه های گوناگون برخوردارند . آنها از آنجا که توانایی و
مهارت های بسیار پیشرفته تعبیر و تفسیر انواع پیام ها در ابعاد مختلف را
یاد گرفته اند می توانند به نحو مطلوب تری نوع رسانه و میزان بهره مندی از
هر رسانه را برای خود و اطرافیانشان سازماندهی کنند. این مهارت بـه آنها
قدرت گزینشگری بیشتری می بخشد تا بتوانند طراحی درستی از میزان حضور رسانه
در زندگیشان داشته باشند . بدین مفهوم کـه افراد واجد « سواد رسانه ای »
میدانند چطور مفیدترین پیام ها را از حیث ادراکی، احساسی، اخلاقی و زیبا
شناختی ، انتخاب کنند . چنین مخاطبانی بیشترین میزان کنترل را بر پیام های
رسانه ای و در عین حال بر اعتقادات و رفتار خود و اطرافیانشان دارا هستند .
به این توانایی مهم اتخاذ « رژیم رسانه ای » مناسب اطلاق می شود .
عدم برخورداری از این مهارت ، شبیهبه این است که ما دردنیای محصور و بسته
ای گرفتار شویم که رسانه ها برای ما ایجاد کرده اند و ناگزیز باشیم بدون
هیچ مقاومتی مضامین، ارزشها، اعتقادات و تفاسیری را که رسانه ها برای ما
عرضـه میکنند دریافت کرده و بپذیریم . حال آنکه از قضا کلید رهایی از این
زندان هم می تواند در اختیار خودمان باشد و آن کلید دانش « سواد رسانه ای »
است .
*********
بدیهی است این توانایی های پنجگانه به خودی خود توانایی های باورنکردنی و
اعجاب آوری هستند که برخورداری از آنها در دنیار رسانه ای شده امروز بسیار
ضروری به نظر می رسد . جادارد نظام آموزش رسمی مان شامل آموزش و پرورش و
دانشگاه ها به خود بیایند و با درک این مهم « سواد رسانه ای » را در سر
لوحه برنامه های آموزشی خود قرار دهند ./
مقدمه: شبکه های اجتماعی مجازی(Social network) ، نسل
جدیدی از وبسایتها هستند که این روزها در کانون توجه کاربران به ویژه
ایران قرار گرفتهاند. آمارهای مربوط به استقبال از شبکههایاجتماعی
همچنان رو به رشد است. این گونه سایتها بر مبنای تشکیل اجتماعات آنلاین
فعالیت میکنند و هر کدام دستهای از کاربران اینترنتی با ویژگی خاصی را
گرد هم میآورند.این در حالی است که سوالات اساسی در کاربرد و نحوه و
میزان استفاده و سواد رسانه ای مورد نیاز، مطرح است که در این نوشته در صدد
پاسخ به آن است.
شبکههایاجتماعی را گونهای از رسانههایاجتماعی میدانند که امکان
دستیابی به نحوه جدیدی از برقراری ارتباط و به اشتراکگذاری محتوا در
اینترنت را فراهم آوردهاند. تقریباً میتوان گفت که بیشتر
شبکههایاجتماعی مطرح در دنیا، از سوی مؤسسات مطرح و وابسته به ایالات
متحده تأسیس و حمایت شدهاند و سهم دیگر کشورها در ایجاد و توسعهی جهانی
شبکههای اینترنتی بسیار کم بوده است. میلیاردها نفر از کاربران اینترنت
عضو صدها شبکهاجتماعی مختلف هستند و بخشی از فعالیت آنلاین روزانهشان در
این سایتها میگذرد. از سایت سیکسدگری بهعنوان نخستین شبکهی اجتماعی
یاد کردهاند. این وبسایت در سال ۱۹۹۷ راهاندازی شد که بهکاربرانش اجازه
میداد پروفایل (صفحهای شخصی شامل مشخصات و تصاویر فردی) بسازند و لیستی
از دوستانشان ایجاد کنند. متفاوت با نسل «وب ۱» یعنی اینترنت در قرن
گذشته که کاربران نقشی کمرنگ و یکسویه در دنیای مجازی داشتند.این بار در
پایگاههای «وب ۲» تعامل اهمیت بیشتری پیدا کرد و نقش کاربران برجستهتر
شد.بطوریکه با گسترش فضای وب ۲یی کمکم سروکلهی شبکه های اجتماعی جدیتر
پیدا شد که در سالهای بعد هر کدام به غولهای اینترنتی تبدیل شدند. حتی
دربارهی سگها و گربهها نیز شبکه های اجتماعی راه اندازی شده است مانند
داگزتر (Dogster) و کتزتر (Catster) !
اورکات (Orkut)، هایفایو (Hi5)، مایاسپیس (MySpace) و توییتر(Twitter) و
فیسبوک (Facebook) لست اف.ام (Last.fm) با محور موسیقی ،گودریدز
(GoodReads) با محور کتاب کیو،زون (Qzone)مورد علاقه چینیها فلیکر
(Flickr) با محور عکاسی، لینکدین(LinkedIn) با کاربری تجاری و یوتیوب
(YouTube) با محور اشتراک فیلم از مهمترین این شبکه ها هستند که همگی از
سالهای ۲۰۰۳ به این سو شروع به فعالیت کردند.
شبکههای اجتماعی و سواد رسانهای
در سیاست گذاریهای رسانهای و اجتماعی در دنیا سال هاست که مسئله ای
باعنوان “سواد رسانه ای”، «سواد دیجیتالی» و «سواد اینترنتی» مطرح شده
اند. سواد رسانهای به زبان ساده عبارت است از: «مجموعه مهارت هایی که
شهروندان برای مواجهه با رسانه های جدید لازم است بیاموزند.» در اغلب
کشورهای دنیا با حمایت های مستقیم و غیرمستقیم دولتی، آموزش های لازم از
طریق رسانه ها و برقراری دوره های آموزشی به شهروندان ارائه می شود تا نحوه
مواجهه با رسانه ها را فرابگیرند. در برخی کشورها این سطح آموزش حتی به
کتاب های درسی مدارس نیز رسیده است و شهروندان از همان سنین کودکی و
نوجوانی به سلاح سواد رسانه ای مجهز می شوند. در ایران اما سواد رسانهای
هنوز از سطح یک شوخی آکادمیک فراتر نرفته و مشخص نیست چه زمانی آموزش آن در
سطح گسترده و عمومی مورد توجه قرار خواهد گرفت! تنها اطلاع درست از این
امکانات و فرصت هاست که امکان مقابله با تهدیدها و آسیب ها را محدود کرده و
خطر سوءاستفاده های احتمالی را کاهش می دهد سواد رسانه ای شامل اطلاعات
اولیه درباره قابلیت ها، فرصت ها و نحوه به کارگیری تکنولوژی های جدید و
آسیب های احتمالی و نحوه مقابله با آنهاست. لزوم فراگیری آن در استفاده از
وبسایتهای شبکه اجتماعی اهمیتی دوچندان پیدا می کند.
شبکه های اجتماعی در ایران
کاربران اینترنتی ایرانی در استفاده از شبکه های اجتماعی همپای کاربران
سراسر جهان حرکت کردهاند.در ایران هرچند مراجعه به شبکه های اجتماعی جرم
نیست اما استفاده از فیلترشکن ها که لازمه رسیدن به اکثر این شبکههای
اجتماعی خارجی است جرم محسوب میشود. از میان تجربههای ایرانی راهاندازی
وبسایتهای شبکهی اجتماعی، تنها نمونهی موفق و قابل توجه کلوب (Cloob)
است که همچنان مورد اقبال کاربران داخل کشور قرار دارد و در سالهای اخیر
همواره از پایگاههای اینترنتی برتر ایران بوده است.
تفاوتهای شبکههایاجتماعی:
تفاوتهایی که وبسایتهای شبکه اجتماعی در اهداف اولیهشان تعریف
کردهاند و امکانات متفاوتی که در اختیار کاربران قرار میدهند، باعث شده
افرادی با ویژگیهای متفاوت به عضویت آنها درآیند. البته بین استفاده از
این سایتها همپوشانی هم دیده می شود و اغلب کاربران اینترنتی عضو بیشتر
از یک شبکه اجتماعی هستند.
بدین ترتیب میتوان گفت هر وبسایت شبکه اجتماعی که یک اجتماع آنلاین محسوب میشود، پاتوق گروهی از کاربران با ویژگیهای خاصی است.
سخن آخر اینکه: ابزارهای ارتباطی مانند بسیاری از ابزارها می توانند جنبه
مثبت و منفی داشته باشند. بجای حذف آن باید روش درست استفاده از آن را
آموزش داد. در این بیان بالا بردن سواد رسانه ای کاربران بسیار مهم است و
باعث کم شدن آسیب ها و تهدید های این عرصه می شود.
* علی رحمانپرست – فعال فرهنگی- دانشگاهی
منابع:
– رحمانزاده(۱۳۹۳) سید علی، کارکرد شبکههای اجتماعی در عصر جهانی شدن،
– محمودی(۱۳۹۳)علیرضا، و دیگران، شبکههای اجنماعی؛ ابعاد و مفاهیم
– wikipedia.org
– www.hamshahrionline.ir
– www.tebyan-babol.ir
حجم فایل : 1.1MB