محمد هادی مهدی یار دانشجو دوره چهارم ارتباطات دانشکده صدا و سیما قم در مقاله " چیستی سواد رسانه ای" به بررسی سواد رسانه ای Media Literacy پرداخته است
تعریف سواد رسانه ای
در دوره ای که رسانههای مکتوب مهمترین فرمت رسانهای محسوب میشدند
توانایی افراد در خواندن و نوشتن، درک آنچه که نوشته شده است و توانایی
ایجاد ارتباط از طریق نوشتار، مرز بین باسوادی و بیسوادی را تعریف میکرد.
اما تکنولوژیهای جدید، اقتصاد جهانی و اینترنت تعریف ما را از باسوادی
متحول ساختهاند. رسانههای مکتوب بر خلاف سابق دیگر فرمت رسانهای مسلط
محسوب نمیشوند. این نقش در حال حاضر در اختیار رسانههای الکترونیک است.
در دوران معاصر که عصر جامعه اطلاعاتی نامیده میشود، رسانههای دیجیتال و
اینترنت موجب ایجاد سواد دیجیتالی و رسانهای شدهاند. سواد رسانهای را
میتوان در امتداد مفهوم تاریخی سواد دانست . دکتر حسینعلی افخمی
سواد خواندن، سواد بصری و سواد کامپیوتری معادل سواد رسانه ای نیستند. در
مقابل صرفا اجزای سازنده آن اند. سواد رسانه ای شامل تمام این توانایی های
ویژه و نیز چیزهای دیگر است. اگر در درک آداب بصری و روایی مشکل داشته
باشیم ، نمی توانیم از تلوزیون یا فیلم چیز زیادی بفهمیم. اگر نتوانیم از
کامپیوتر استفاده کنیم، از آنچه به مرور زمان در مهم ترین رسانه رخ می دهد
بی خبر می مانیم . سواد رسانه ای فراتر از این توانایی های ویژه است. چیزی
است عمومی تر. تعریف سواد رسانه ای چنین است :
«سواد رسانه ای» مجموعه ای از چشم انداز ها است که ما به طور فعالانه برای
قرار گرفتن در معرض رسانه از آنها بهره برداری می کنیم تا معنای پیام هایی
را که با آنها مواچه می شویم تفسیر کنیم. جیمز پاتر
"سواد رسانهای" (Media Literacy) در یک تعریف بسیار کلی عبارت است از یک
نوع درک متکی بر مهارت که براساس آن میتوان انواع رسانهها و انواع
تولیدات آنها را شناخت و از یکدیگر تفکیک و شناسایی کرد.
این درک به چه کاری میآید؟ به زبان ساده، سواد رسانهای مثل یک رژیم
غذایی است که هوشمندانه مراقب است که چه موادی مناسب هستند و چه موادی
مضر؛ چه چیزی را باید مصرف کرد و چه چیزی را نه و یا اینکه میزان مصرف هر
ماده بر چه مبنایی باید استوار باشد. سواد رسانهای میتواند به مخاطبان
رسانهها بیاموزد که از حالت انفعالی و مصرفی خارج شده و به معادله متقابل و
فعالانهای وارد شوند که در نهایت به نفع خود آنان باشد. به دیگر سخن،
سواد رسانهای کمک میکند تا از سفرهی رسانهها به گونهای هوشمندانه و
مفید بهرهمند شویم. دکتر یونس شکرخواه
به عبارت
دیگر «توانایی و قدرت دسترسی، تحلیل، ارزیابی و انتقال اطلاعات و پیامهای
رسانهای که میتوان در چارچوبهای مختلف چاپی و غیر چاپی عرضه نمود» را
سواد رسانهای میگویند. کانسیداین
دو شیوه اداره شدن مخاطبان توسط رسانه ها
محدود کردن انتخاب ها: رسانه ها چنان برای ما برنامه ریزی کرده اند که
باور کنیم انتخاب های زیادی پیش رو داریم. اما می دانیم که گستره این
انتخاب ها بسیار محدود است. با آن که ظاهرا تفاوت هایی میان انتهاب های
پیام ها وجود دارد، این تفاوت ها در مقایسه با شباهت ها بی اهمیت است .
برای مثال هر یک از سریالهای کمدی تلوزیون گروهی متفاوت از شخصیت ها و
زمان و مان متفاوت دارند اما همه سریال های کمدی از نظری بسیاری از ویژگی
ها شبیه به هم هستند. مثلا : 30 دقیقه ای اند. بین آنها تبلیغات پخش می
شود. در همه آنها هر از چند بار باید شوخی پخش شود. در همه آنها تضادی است
که پس از 30 دقیقه حل می شود. در همه شان صدای ضبط شده خنده پخش می شود.
نوع شخصیت ها در تمام آنها ثابت است و کمتر دچار تحول می شوند.
یا مثلا با آنکه 10000 مجله در آمریکا منتشر می شود، احتمالا کتاب فروشی
ها 300 جلد مجله در قفسه خود دارند. برای محدود کردن انتخاب های خود به
حدود ده -دوازده مجله ای که قبلا توجه تان را جلب کرده اند ، نگاه می
کنید-یعنی به فیلتر سازی خودکارتان اتکا می کنید- در واقع رسانه شما را به
دوست داشتن این مجلات شرطی کرده است. نهایتا یک یا دو مجله از آن دوازده
مجله را خریداری می کنید. به عبارت دیگر تصمیمی که اتخاذ کرده اید تا 99
درصد حاصل عواملی به غیر از خود شما است. رسانه شما را چنان برنامه ریزی
کرده است که فر کنید حق انتخاب دارد، حال آنکه در واقع دایره انتخاب شما به
شدت محدود است. جیمز پاتر
تحکیم تجربه: الگوهایی که انسان بر اساس آنها در معرض راسنه قرار می گیرد
به تدریج در جریان تجارب گذشته وی با رسانه برنامه ریزی می شود. تا وقتی که
تجارب مذکور رضایت بخش وعاری از احساسات منفی شکست یا نفرت بوده باشند،
قرارگیری در معرض رسانه ها تقویت می شود.
آدمی دائم به همان نوع پیام ها رجوع می کند و مطمئن است که باز هم تجارب
رضایت بخشی مشابه تجار گذشته اش خواهد داشت. به راحتی می شود به وضعیت غیر
ارادی لغزید و به این اطمینان رسید که انتخاب های از پیش تعیین شده انتخاب
هایی قابل قبول هستند. با گذشت زمان عادات قوی تر و آزمودن چیزهای تازه
بسیار دشوار تر می شود. جیمز پارتر
مخاطبی که به سریال های تلویزیونی نازل عادت داده شده است ذهن خود را
درگیر رمزگشایی فیلم های فلسفی نمی کند و برعکس مخاطبی که به آثار برگزیده
ای توجه می کند از متن رسانه ای نازل روی می گرداند.
در شرایط اشباع رسانهای و در فضای موجود افراد در معرض حجم بالایی از
اطلاعاتی هستند که هرگز به برخی از آنها نیازی ندارند. به عنوان مثال
امروزه بسیاری از نوجوانان در جهان، مارکها و علائم تجاری بینالمللی را
به خوبی میشناسند اما این اطلاعات در هیچ زمینهای به کار آنها نمیآید؛
نه قدرت خرید دارند و نه قدرت مصرف، ولی چون در معرض آگهیهای پیاپی قرار
دارند، در این زمینه اطلاعات دارند. پس باید از پیامها و اطلاعات
اطرافمان براساس نیازهایمان استفاده کنیم تا دچار سردرگمی نشویم. سواد
رسانهای این امکان را هم در اختیار میگذارد. دکتر یونس شکر خواه
«سواد رسانه ای»،به بیان کلی، تأکیدی است بر این مطلب که برخلاف تصور
رایج،درک پیام های رسانه ای واساسا شیوه ی رفتار با رسانه، به دانش و
مهارت خاصی نیاز دارد و در بیانی دقیقتر،عبارت است از مهارت تفکر
استدلالی و نقاد به نحوی که مخاطب بتواند،دربارهی محتوای رسانه قضاوتی
مستقل داشته باشد. به این ترتیب، سواد رسانه ای قبل از هر چیز دلالت دارد
بر شیوه های خردمندانه بهرهوری از رسانه و در لایه های عمیقتر عبارت
است از،مهارت در تفکر انتقادی دربارهی منبعی که از آن اطلاعات دریافت
میکنیم.
سواد رسانه ای
بینندگان را قادر میسازد،روابط شان را با رسانه ها ارزیابی کنند از
تجربه های شکل گرفته پیرامون تلویزیون اطلاع یابند و خود به تعریف ارزش ها
در چارچوب این دانش جدید بپردازند. دکتر غلامرضا ارجمندی
در رابطه با سواد رسانه ای تعاریف بسیاری مطرح شده به عنوان مثال سواد
رسانهای آمیزهای از تکنیک های بهرهوری مؤثر از رسانهها و کسب بینش و
درک برای تشخیص رسانهها از یکدیگر است یا سواد رسانهای قدرت درک نحوه
کارکرد رسانهها و معنی سازی در آنهاست ونیز سواد رسانهای را میتوان
دسترسی، تجزیه و تحلیل و تولید ارتباط درشکل های گوناگون رسانهای و مصرف
انتقادی محتوا دانست. ...سوادرسانه ای (MEDIA LITERACY ) شامل تحقیق ،
تحلیل ، آموزش و آگاهی ازتاثیرات رسانه ها ( رادیو ، تلویزیون، فیلم ،
موسیقی ، روزنامه مجله ،کتاب و اینترنت ) بر روی افراد و جوامع می
باشد.عدالتیحال سواد رسانه ای از
دو بعد 1) قرار گیری در دایره اشتراکی مطالب و رشد و ارتقای دانش
(فکری-نظری) 2) آگاهی از مسائل و مشکلاتی که این رسانه ها برای ما به همراه
خواهند آورد.
مسله اول که
مشخص هست سواد رسانه ای به افراد توانایی می بخشد تا ضمن اینکه متفکرانی
منتقد باشند خود نیز به مولدان خلاق پیام ها تبدیل شوند و مزایای آن بارز
می باشد و بیان شد ولی مسله دوم که اصل صحبت ماست معایب این رسانه ها است.
سواد رسانه ای به زبان ساده عبارت است از مجموعه مهارت هایی که شهروندان برای مواجهه با رسانه های جدید لازم است بیاموزند
آیا گریزی از این آسیب های ناشی از رسانه ها و تکنولوژی های جدید وجود
ندارد؟ نمی توان حداقل تعداد قربانیان این رسانه های نوین را کاهش داد؟
بیشتر این قربانیان و آسیب دیدگان کسانی هستند که آگاهی کافی از امکانات و
قابلیت های تکنولوژی های جدید را ندارند. حتی می توان مدعی شد اغلب
کاربران اینترنت، تلفن همراه و سایر رسانه های جدید در ایران – حتی آنهایی
که هنوز گرفتار آسیب ها نشده اند – اطلاعات کافی درباره نحوه به کارگیری
این تکنولوژی ها ندارند و تنها به دلیل جذابیت های این رسانه های جدید و
رفع برخی نیازهای شان، کاربر این ابزارهای جدید شده اند.
تاریخچه بحث سواد رسانه ای
تاریخچه پیدایش سواد رسانهای، به سال 1965 باز میگردد. مارشال مکلوهان
اولین بار در کتاب خود تحت عنوان "درک رسانه: گسترش ابعاد وجودی انسان"،
این واژه را بکار برد و نوشت: «زمانی که دهکدۀ جهانی تحقیق یابد، لازم است
انسانها به سواد جدیدی بنام سواد رسانهای دست یابند».
اما "تئوری سواد رسانهای شناختی" توسط جیمز پاتر (متولد 1958 در انگلستان) مطرح شده است.
بصیریان جهرمی، حسین و بصیریان جهرمی، رضا
با این حال اصل این گونه مباحث به دو- سه دهه اول قرن نوزده بر می گردد.
دهههای 1920 و 1930 را باید دهههای پیوند و ارتباط این حوزه؛ یعنی حوزه
سواد رسانهای با تفکرات انتقادی دانست. در این سالها، دپارتمانهای
دانشگاهی تحلیل فیلم در سراسر ایالات متحده و انگلستان، کار خود را آغاز
کرده و فیلمهای روز را مورد تحلیل قرار دادند. جهرمی و جهرمی؛ ص43.
اینگونه از سواد، در کانادا به عنوان اولین کشور، به صورت رسمی از طرف
نظام آموزش و پرورش پذیرفته و جزء برنامههای درسی مدارس گنجانده شد .
قاسمی، طهمورث
برای اولین بار در سال 1929 گروه آموزشی لندن از معلمان خواست تا مهارت
های خاص تحلیل و ارزشگذاری فیلم را به دانشآموزان بیاموزانند که این
مسئله پس از سال 1990 نیز در آمریکا به طور جدی مورد توجه قرار گرفت.
کانادا یکی از قویترین جنبش های سواد رسانهای را در دنیا دارد و سازمان
"شبکه آگاهی رسانهای" به عنوان سازمانی برجسته در این کشور مستقر است.
دکتر حسینعلی افخمی
انگلستان و
استرالیا در زمرهی پیشگامان و سرامدان آموزش سواد رسانه ای هستند.این
رشد تا حدودی مدیون NGO ها یا انجمن ها و مؤسسات سواد رسانه ای و سازمان
هایی بوده است که از اعضای آموزشگر تشکیل شدهاند.همچنین،کانادا در
مرحلهی بسیار پیشرفت های از آموزش سواد رسانهای است.برای مثال،در ایالت
اونتاریو از سال 1987 به اینسو،گذراندن درسهایی در این رشته در کلاس
های مقاطع تحصیلی گوناگون ضروری است.کشورهای دیگر هم در این زمینه از
قافله عقب نمانده و رشد خوبی داشتهاند; از جمله
زلاندنو،شیلی،هند،اسکاتلند،آفریقای جنوبی،ژاپن، فرانسه، ایتالیا، اسپانیا و
اردن.جلب است،ایالات متحده که در این زمینه از دیگران دیرتر وارد گود شده
بود،هماکنون در زمرهی کشورهایی است که سرمایه گذاری هنگفتی در این رشته
کرده است.
دکتر غلامرضا ارجمندی
پیشگامان عرصه آموزش سواد رسانه ژاپی و کانادا می باشند که برای حفظ فرهنگ
خود از کشورهای همسانه و جلوگیری از تحریف و تغییر در آنها اقدام به این
کار کردند. در کشور کانادا از زمان کودکی در ککتابهای درسی به آنها آموزش
می دهند که این آموزش ها برای حفظ هویت ملی خود در برابر کشور همسایه
آمریکا است.
در کشور ژاپن برای
اینکه که فرهنگ و تمدن خود را از نفوذ بازدارد ابزارها و منابع زیادی را
در اختیار مردم و نخبگان خود قرار داده است تا به هر صورتی در دو سطح اول
به مردم خود نشان دهند که چطور می توان یک واقعیت رو وارونه نمایش داد که
باور پذیر باشد و با گوشه ای از آن را به نفع خود تحریف کرد و با این آموزش
ها قدرت استدلال و تجزیه و تحلیل مردمشان را ببرند و دوم اینکه فرهنگ خود
را در قالب های مختلف رسانه ای فیلم و کارتون - صدا - بازی های رایانه ای و
... هم به مردم خود و هم جهانیان نمایش دهند.
پروژههای سواد رسانه ای در کشورهای گوناگون به لحاظی چند با هم تفاوت
دارند; ازجمله تفاوت در بستر سیاسی، اجتماعی و فرهنگی موجود در بین کشورهای
جهان اول و سوم.بسیاری از کارگاهها و برنامههای سواد رسانه ای آمریکا
حمایت گرانه و تدافعی هستند.آنها تلاش دارند، مصرف کننده را در برابر
پیامها و تصویرهای اغواگران هی برنامه های تفریحی، خبری و تبلیغی رسانه
ها واکسینه کنند.در استرالیا بر جنبه های زیبایی شناسانه و معنی شناسی
تأکید دارند. در بریتانیا و کشورهای آمریکای لاتین با زیر ذرهبین بردن
صنعت رسانه ای، سلطه ی کشورها و دولت را برای نیل به تواناسازی مصرف
کنندگان رسانه، برجسته می سازند...
اهمیت آموزش رسانهای موجب تأسیس بنیادهای معظمی مانند «بنیاد برتلزمن»شد
تا برای پروژه های چندین میلیون دلاری در آلمان و آمریکا پذیره نویسی
کنند.این بنیاد کار آموزش سواد رسانه ای در هریک از دو کشور آلمان و
آمریکا را پیوسته بررسی و ارزیابی میکند. بنیاد علاقه مند است،سطح
کنجکاوی روشنفکرانه و هشیاری شخصی دانشجویان را در ارتباط با رسانه ها
ارتقا دهد.به همین ترتیب، امروزه در بسیاری از کشورهای جهان حتی مکان ها و
فروشگاه هایی برای عرضه و فروش محصولات کمک آموزشی برای آموزش سواد
رسانه ای ایجاد شده است. از جمله، مرکز معتبری با نام«مرکز سواد رسانه ای
لس آنجلس»در لس آنجلس برپاست که چنین خدماتی را ارائه میدهد.مؤسسات و
سازمانهایی هم به دنبال برگزاری کنفرانس های سالیانه هستند تا به رونق
آموزش سواد رسانه ای کمک کنند;مانند کنفرانس ملی سواد رسانه ای
لسآنجلس1در اکتبر 1996 و کنفرانس رهبری ملی دربارهی سواد رسانه ای
موسسه آسپن2 در 1993.همچنین، ائتلاف ماساچوست برای سواد رسانهای3در سال
1995 پاگرفت و شورای ملی رسانه راه دور مدیسون، وینسکانسن و پروژه سواد
رسانهای نیومکزیکو،امروزه در آمریکا به شدت فعال هستند. دکتر غلامرضا
ارجمندی
از میان پیشگامان این
رشته نیل اندرسون/کانادایی، فرانک دابلیو بکر/امریکایی، جین بادریلارد/
فرانسوی، دیوید باکینگهام/انگلیسی، نوام چامسکی/امریکایی، استوارت
هال/انگلیسی، مارشال مک لوهان/امریکایی، میدوری سوزوکی/ژاپنی، بریژیت
تافت/دانمارکی و گریم ترنر/استرالیایی و... را می توان نام برد.
ایران با وجود اینکه قدمت سواد رسانه ای در جهان به بیش از سه دهه می رسد
اما زمان اندکی از ورود آن به ایران می گذرد. به همین خاطر، در کشور ما
مبحث فوق العاده جوانی محسوب می شود که عمر آن تنها به 3 الی 4 سال
میرسد. مطالعه در زمینه سواد رسانه ای در کشور ما به نگارش چند مقالات و
انجام مصاحبه با اساتید رشته ارتباطات و ترجمه تعداد محدودی جلد کتاب و
انجام تحقیقات معدودی، محدود می باشد. ندا تهرانی
ضرورت و اهمیت بحث سواد رسانه ای
امروزه جامعه شناسان اهمیت زیادی برای سواد رسانهای و آموزش آن
قائلند.برخی معتقدند،آموزش سواد رسانه ای میتواند بسیاری از مشکلات،از
جمله مشکل خشونت در تلویزیون و وسایل ارتباط جمعی را به میزان زیادی حل
کند...
آنجا که قرار گرفتن در
معرض رسانه خاصه تلویزیون،یکریسک است،سواد رسانهای مؤثرترین عامل
محافظت کننده به حساب میآید و این نکتهای است که به ویژه سیاستگذاران
رسانهای ما نباید از آن غافل بمانند. دکتر غلامرضا ارجمندی
در حال حاضر حدود370 ماهواره در جهان فعالیت می کنند که این تعداد ماهواره
امواج حدود12000 شبکه تلویزیونی را پشتیبانی می کنند. از بین این تعداد
ماهواره امواج حدود30 تا35 ماهواره آسمان کشورمان را پوشش می دهد و
حدودا3000 شبکه قابل دریافتند. در کنار ماهواره طی سال های اخیر اصولا
رسانه به معنی عام خود پیچیده تر، گسترده تر و البته سهل الوصول تر شده
است. اینترنت بستری مهیا برای تبادل اطلاعات و تسهیل ارتباطات فراهم آورده
که در خوان گسترده آن شبکه های اجتماعی و همه گونه فعالیت رسانه ای معنا
پیدا می کند. در کشور ما در چند سال گذشته رسانه هم از بعد سخت افزار
فناوری های نوین و هم از بعد میزان استفاده کنندگان و مخاطبان گسترش
چشمگیری داشته و علاقه مندی شهروندان ایرانی به رسانه و مظاهر فناوری های
جدید ارتباطاتی (ماهواره، اینترنت، موبایل، سینما و ...) در دنیا زبانزد
خاص و عام شده اما متاسفانه در کنار این بستر ارائه شده سواد رسانه ای
شهروندان ارتقا نیافته است... محمدمهدی انصاری
رسانه های نوین از دو دیدگاه متهم به ایجاد چالشهای نوین در زندگی هستند.
رسانه ها از یک سو رقیب فعالیت های آموزشی در امر آموزش هستند و از سوی
دیگر زمینه ساز اغلب چالش های نوین به حساب می آیند. عدالتی
از سوی دیگر نظارت متمرکز برای کنترل برونده رسانهها، روز به روز سختتر شده و به این مشکل می افزاید.
پژوهشی به منظور بررسی وضعیت سواد رسانه ای دانشجویان در عصر جهانی شدن
انجام شده است. روش تحقیق از نظر شیوه گردآوری اطلاعات توصیفی (پیمایشی) و
از نظر هدف کاربردی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان سال
آخر دانشکده روانشناسی و علوم اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران
مرکزی به تعداد (N=4144) نفر بوده است. حجم نمونه مطابق با جدول «گرجسی و
مورگان» (n=352) نفر برآورد گردید که این تعداد به شیوه تصادفی ساده از
جامعه آماری انتخاب شده است.
نتایج بدست آمده نشان داد که وضعیت سواد رسانه¬ای دانشجویان در سطح ضعیفی
قرار دارد. به طوری که آموزش های دانشگاهی نیز تاثیری در ایجاد سواد رسانه
ای در بین دانشجویان نداشته است. همچنین بین نظرات نمونه های مورد مطالعه
در مورد میزان آگاهی از سواد رسانه ای از نظر جنسیت، وضعیت شغلی، وضعیت
تاهل و سن تفاوت معناداری مشاهده نشده است. مجموعه مقالات همایش ملی
مدیریت و اقتصاد رسانه
"باری دونکان" عضو انجمن سواد رسانهای کانادا، در ضرورت این آموزش این دلایل را ذکر میکند:
1. رسانهها بر حیات فرهنگی و سیاسی ما سلطه دارند؛
2. تقریباً همه اطلاعات، جز مواردی که آنها را بطور مستقیم تجربه میکنند، رسانهای شدهاند؛
3. رسانهها قادرند مدلهای ارزشی و رفتاری پرقدرتی خلق کنند؛
4. سواد رسانهای میتواند مصرف رسانهای ما را لذتبخشتر کند و یک رابطه انفعالی را به یک رابطه فعال تبدیل نماید؛
5. رسانهها بدون آن که فعال کردن خودآگاه، بر ما اثر میگذارند.
قاسمی، طهمورث
پاتر در مقاله "سواد رسانهای در آینده" می گوید سواد رسانهای باید به
طور مداوم در جوامع ارتقا پیدا کند چراکه این موضوع از آنجایی که رسانهها و
دنیای واقعی پیوسته در حال تغییرند، فرآیندی است که هرگز پایان نمییابد.
دکتر حسینعلی افخمی
اهداف سواد رسانه ای
هدف سواد رسانه ای که خود ناظر بر اهمیت آن هم هست این است که به مردم
کمک کند تا به شهروندانی پیچیده،یعنی شهروندانی آگاه و با ظرفیت های مورد
نیاز جامعه ی امروزتبدیل شوند،نه به مصرف کنندگانی پیچیده...
در گامی فراتر میتوان چنین اظهار داشت که هدف سواد رسانه ای ارتقای خود
رهبری از طریق فرایندهای استدلال، تحلیل،مفاهمه و مهارت های ابزار وجود
است. دکتر غلامرضا ارجمندی
هدف سواد رسانه ای دادن قدرت کنترل برنامه های رسانه به افراد است . جیمز پاتر
من
بر این باورم که هدف اصلی سواد رسانهای بهخصوص وقتی دربارهی رسانههای
جمعی حرف میزنیم، میتواند سنجش نسبت هر محتوا با "عدالت اجتماعی" باشد.
بنابراین هدف اصلی سواد رسانهای میتواند این باشد که بر اساس آن بتوان
دید آیا بین محتوای یک رسانه- به مثابه محصول نهایی- با عدالت اجتماعی
رابطهای وجود دارد یا خیر. به عبارت بهتر، خواننده یا بیننده یا شنوندهی
یک مضمون رسانهای بهتر است رابطه و نسبت محتوای یک رسانه با عدالت را در
نظر گرفته و نزدیکی یا دوری محتوای یک رسانه از عدالت را مورد توجه قرار
دهد تا همیشه در ارتباط با رسانه به جای تسلیم بودن و یا تسلیم شدن به
رابطهی یکسویه و انفعالی، رابطهای فعالتر و تعاملیتر داشته باشد.
محصول نهایی یک رسانه ممکن است بخشی از جهان یا شکل تحریف شدهای از آن
باشد و یا حداقل در بازتاب دادن جهان ناموفق مانده باشد. محتوای رسانه
میتواند در خدمت تثبیت یک جریان، گروه یا طبقه و یا در خدمت قدرت حاکمه
باشد و آن طبقه و قدرت الزاماً عدالتجو، رهاییبخش و آزادیگرا نباشد.
یونس شکر خواه
هدفهای سواد
رسانه ای عموما تابعی هستند از شرایط زمانی و مکانی که معمولا به شکل
پلکانی تعقیب میشوند; یعنی ممکن است در مراحل اولیهی آموزش ساماندهی
استفادهی روزانه از رسانه ها هدف باشد،ولی بلافاصله و به محض ظهور اولیه
نشانهی توفیق در این مراحل هدف بالاتر عرض اندام میکنند.بنابر این،یکی
از هدفهای آموزش رسانهای آن است که به دریافت کنندگان پیام های رسانه
های جمعی کمک شود،به مشارکت کنندگانی آزاد در این فرایند تبدیل شوند تا
این که منفعل، ساکن و مطیع در مقابل تصاویر و ارزشها بنشینند که در یک
جریان یکطرفه از منابع رسانه ای ارسال میشوند...هدف عملی سواد رسانه ای
آن است که تماشاچیان و یا مخاطبانی بپرورد که به دنبال برنامههای باکیفیت
باشند و حس منتقدانهای از فرم،فرمت و محتوای رسانه های جمعی در آنها
شکوفا شود دکتر غلامرضا ارجمندی
ثمرات سواد رسانه ای
-داشتن سواد رسانه ای - از سوی شهروندان در سطح کلان از سویی به شکلگیری
گروههای فشار برای تحت تأثیر قرار دادن سیاست های عمومی منجر میشود و از
سوی دیگر، سرمایهگذاری بر جهل انسانها را به گزینهای عبث و بیاثر تبدیل
خواهد کرد. در سطح خرد نیز سواد رسانهای به تقویت مهارتهای حل مسأله و
شکوفایی خلاقیت انسانها کمک میکند و از افراد جامعه سوژههایی فعال،
مشارکت جو، منتقد، دیرباور، پرسشگر و مقاوم در برابر انواع پیشداوریها،
کلیشهها و سایر تلقینات رسانهای میسازد. دانش ارتباطات - محمود شهابی
بنا براین می توان گفت که سواد رسانه ای سبب می شود تا جهت یابی فرد با
دور اندیشی و درایت و نیز درک موقعیت ها همراه شود . از همین رو همواره
تحقیقات نشان داده است که افراد موفق تر انتخابهای برگزیده تری از رسانه ها
دارند، زیرا آنها به گونه ای هدفمند تر و گزیده تر از رسانه ها در جهت
تثبیت و ارتقا موقعیت خود بهر ه می گیرند.
به عنوان نمونه، یک تحقیق بر روی مدیران پانزده شرکت موفق در آمریکا نشان
داد که این مدیران بیشتر از مدیران سایر شرکت ها مجلات تخصصی مربوط به حرفه
خود را مطالعه می کنند، از سطح معلومات عمومی بالاتری برخوردارند و از
نظردرک مفاهیم رسانه ها عملکرد بهتری دارند.
به عبارت دیگر می توان گفت دو تفاوت عمده در چگونگی بهره مندی باسوادان
رسانه ای (Media Literate) و عامه مردم وجود دارد ، در حالی که مردم عادی
بیش از شصت درصد اوقات بیداری خود را به استفاده از رسانه های نازل (مثلا
فیلم فارسی ، برنامه های مبنذل وبی مایه تلویزیونهای فارسی زبان ، سایتهای
اینتر نتی سرگرم کننده ، چت ، وبلاگهای حاوی موضوعات زناشویی و سکسی ،ترانه
های بی معنی ، و...) می پردازند ، با سوادان رسانه ای بیشتر وقت خود را به
رسانه های فرهنگ بالا (High Culture Media) می پردازند. امید حبیبی نیا
آموزش رسانهای باید به فراگیران بیاموزد، نه تنها خو را با متن رسانهای
درگیر کنند بلکه نهادهای رسانهای را نیز فراموش نکنند و دامنهی این چالش
را تا قضاوت دربارهی این نهادها امتداد دهند.همانگونه که آموزش سیاسی به
شهروندان اجازه میدهد تا با سیاست به نحوی نقادانه و سازنده برخورد
کنند،سواد رسانهای نیز میتواند مردم را برای تفکر دربارهی محدودیتها و
امکانات نظام رسانهای مجهز و آماده کند.دکتر غلامرضا ارجمندی
اصولاً سواد رسانهای در جهت برخورد هدفمند با رسانه مطرح میشود. از این
منظر به اعتقاد اکثر تحلیلگران و کارشناسان حوزه رسانه، برخورد هدفمند
با رسانه از جمله دلایل بالا رفتن سطح آگاهی در تمامی اقشار جامعه به عنوان
مخاطبین رسانه میباشد که میتواند منجر به ایجاد ارتباطات دوسویه و
مشارکتجویانه با رسانهها از یکسو و تقویت ساختارهای دموکراتیک جامعه در
راستای مباحث نقد، مشارکت فعالانه در حوزه رسانه در بین شهروندان باشد.سواد
رسانه ای (شماره 22)
یکی از
پیامدهای تحلیل و درک صحیح پیامهای رسانهای، بالا رفتن سطح آگاهی است که
میتواند منجر به ایجاد ارتباطات اجتماعی سالمتر با رسانهها و تقویت
ساختارهای دموکراتیک جامعه گردد و شهروندان میتوانند از این طریق به
مشروعسازی گزینههای سالمتر در رسانه کمک نمایند، چرا که یک شهروند فعال و
باسواد میتواند در ایجاد تغییر اجتماعی مثبت فعالیت کند و عکسالعمل خود
را در برابر رسانهها اعلام نماید و تنها بیننده صرف نباشد.دکتر سید رضا
صالحی امیری
اصول و مفاهیم کلیدی سواد رسانه ای
برای شرح فرضیات انتقادی ورای آموزش رسانه در زیر مفاهیم کلیدی بسط داده
شده است. در کانادا، سواد رسانه ای بخشی از برنامه آموزش مهارت های زبانی
(مهارت های دوازده گانه آموزش زبان) می باشد. این مفاهیم یک پایه نظری برای
همه برنامه های آموزش سواد رسانه ای فراهم می کند و همچنین به معلمان زبان
رسانه ای و چارچوب آن را برای بحث و گفتگو ارائه می دهد.
همه رسانه ها ساختارمند هستند
رسانه با دقت ساختارهای زیرکانه ای ارائه می کند که بسیاری از تصمیم گیری
ها و نتایج را از عوامل تعیین-کننده منعکس کنند. بیشتر دیدگاه ما نسبت به
واقعیت بر مبنای پیام های رسانه ای است که پیش¬ساخته هستند و حاوی نگرش ها،
تفسیرها و نتایجی است که تقریباً شکل گرفته است. رسانه تا اندازه زیادی
برداشت هایی از واقعیت برای ما ارائه می کند. زمان تحلیل یک متن رسانه ای
به این نکات توجه می کنیم: این پیام چگونه شکل گرفته است؟و چگونه واقعیت را
بازنمایی می کند؟
همه افراد پیام ها را به سختی تفسیر می کنند.
کسانی که برنامه تلویزیونی یا وب سایت مشابه ی می بینند اغلب تجربه مشابه
ندارند یا با برداشت های مشابه مواجه نمی شوند. هر کسی می تواند یک پیام را
با توجه به سن، فرهنگ، تجربیات زندگی، ارزش ها و عقاید به صورت های مختلف
تفسیر یا قبول کند. زمان تحلیل یک متن رسانه ای توجه می کنیم به: چگونه
دیگران پیام ها را به صورت متفاوتی درک می کنند؟
رسانه منافع تجاری دارد.
بیشتر رسانه ها برای سود ایجاد شده اند. عموماً تبلیغات بزرگترین منبع
درآمدی است. آگهی های تجاری بدیهی ترین ابزار تولید درآمد هستند، اگرچه
پیام های تبلیغاتی شکل های زیادی دارد که شامل بر تبلیغ کالا (به طور مشخص
کالایی را در برنامه ها و فیلم ها نشان می دهند)، حمایت کنندگان، جوایز،
تبلیغات سه بعدی و پیمایش در اینترنت، حمایت های اشخاص مهم یا نام نویسی
برای استادیوم یا تئاتر. در تحلیل این متن رسانه ای توجه می کنیم به: چه
کسی و چرا متن رسانه ای را تولید می کند؟ اگر پیام اقبال عمومی یافت چه کسی
سود و چه کسی ضرر می کند؟
رسانه پیام های ایدئولوژیک و ارزشی دارد.
تولیدکنندگان پیام های رسانه ای عقاید، ارزش ها، باورها و تعصب هایی
دارند. این عوامل می توانند بر اینکه چه چیزی و چگونه گفته شود تأثیر
گزارد. تولیدکنندگان باید چیزی که شامل متون رسانه ای باشد یا نباشد انتخاب
کنند، بنابراین هیچ پیام بی طرف یا عاری از ارزش وجود ندارد. از آنجا که
این پیام ها اغلب از سوی بینندگان زیادی دیده می شود، می تواند تأثیر
اجتماعی و سیاسی زیادی بر روی افراد داشته باشد. در تحلیل یک متن رسانه ای
به این نکات توجه می کنیم: چه سبک زندگی، ارزش ها ودیدگاه هایی از این پیام
بازنمایی یا چشم پوشی شده است؟ لازم است که پیام های رسانه ای درباره
موضوعاتی نظیر ماهیت سبک زندگی، واقعیت مصرف گرایی، نقش زنان، پذیرش اقتدار
و میهن پرستی محض رمزگشایی شود.
هر رسانه ای زبان، سبک، تکنیک، اخلاق، باور و اصول هنری خاص خود را دارد.
هر رسانه ای معنایی خلق می کنند که به صورت متفاوتی از واژگان، تکنیک ها و
سبک ها یا اخلاقیات و باورهای خاصی استفاده می کنند. در یک فیلم یا برنامه
تلویزیونی، زمانی که تصویر محو می شود، آن پیامی از زمان را نشان می دهد.
لینک های داغ یا دکمه های جهت یابی نشان می دهد که چیزی را که نیاز دارید
را در وب سایت پیدا کنید. یک داستان نویس باید از کلمات خاصی برای خلق فضا و
شخصیت ها استفاده کند، در حالی که رسانه از تصویر، متن و صدا استفاده می
کند. در هر زمان، ما ابزار تکنیکی را درک می کنیم. ما در درک زبان رسانه
های مختلف روان و سلیس شدیم و می توانیم کیفیت هنری آنها را درک کنیم.
هنگام تحلیل یک متن رسانه ی توجه می کنیم به: چه تکنیکی و چرا استفاده شده
است؟ توسعه مهارت های سواد رسانه ای ما را قادر می سازد نه تنها متون رسانه
ای را درک و رمزگشایی کنیم، بلکه از اصول هنری منحصربه فرد هریک از آنها
متمتع شویم. تمتع ما از رسانه با آگاهی از چگونگی خلق اشکال و تأثیرات
خوشایند افزایش می یابد.
رسانه معانی تجاری دارد.
سواد رسانه ای بر آگاهی از پایه های اقتصادی تولیدات رسانه های جمعی مبتنی
است. شبکه ها دنبال مخاطبانی هستند که از آنها حمایت مالی کنند. دانش در
این زمینه به دانشجویان اجازه میدهد تا درک کنند که چگونه محتوای برنامه،
مخاطبان را هدف تبلیغات خودشان کرده اند و چگونه بینندگان را در گروه های
بازاری ساماندهی کرده اند. موضوع مالکیت و کنترل اهمیت حیاتی دارد در زمانی
که انتخاب های زیادی در این زمینه وجود دارد ولی با این حال باورهای کمی
وجود دارد (نود درصد از روزنامه ها، مجلات، ایستگاه های تلویزیونی و شرکت
های نرم افزار کامپیوتری جهان در مالکیت هفت شرکت ادغام شده می باشد).
رسانه معانی اجتماعی و سیاسی دارد.
یک بعد مهم از سواد رسانه ای آگاهی از گستره تأثیرات اجتماعی و سیاسی ناشی
از رسانه می باشد. تغییر ماهیت زندگی خانوادگی، استفاده از اوقات فراغت و
نتایج مباحثات سیاسی تلویزیونی سه نمونه از این موارد هستند. رسانه ای جمعی
تلاش می کند تا ارزش ها و نگرش های اجتماعی را منطقی نشان دهند. رسانه
همچنین نقش بزرگی در رسانه ای کردن حوادث و مسائل جهانی از حقوق مدنی تا
تروریسم دارد.
در رسانه شکل و محتوا مرتبط با هم هستند
رابطه شکل و محتوا مرتبط با مقاله مارشال مک لوهان با عنوان «رسانه پیام
است» می باشد. یعنی هر رسانه ای برنامه و جهت گیری های تکنیکی خاص خود را
دارد و واقعیت را در شیوه های منحصربه فردی رمزگذاری می کند. بنابراین
رسانه های مختلف ممکن است حادثه مشابهی گزارش کنند ولی برداشت ها و پیام
های متفاوتی ایجاد کنند. مقاله What is Media Literacy؟ ترجمه مهدی شهبازی
توانایی های مرتبط با سواد رسانه ای
برخی از تواناییهایی که میتوان در سایۀ سواد رسانهای کسب کرد از این قرارند:
1. توانایی استفاده از تکنولوژی روز از جمله کامپیوتر، برای پردازش و تولید اطلاعات؛
2. توانایی نتیجهگیری در مورد روابط علّی و معلولی، میان گزارشهای رسانهها و واکنش عمومی؛
3. توانایی تشخیص تأثیر تحریف، کلیشهسازی، تبلیغات و خشنونت در رسانههای دیداری؛
4. توانایی تشخیص تفسیر و بوجود آوردن تصویرهای بصری؛ کانسیداین
5. فهم و نقد آثار و پیامدهای اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی محتوای رسانهها؛
6. فهم و نقد شرایط و مناسبات مادی تولید محتوای رسانهای مثل آگهیهای
تجاری که در جهت تأمین منافع اقتصادی و کسب سود مادی صاحبان سرمایه است.
سه جنبه سواد رسانهای از نظر دکتر یونس شکر خواه عبارتند از:
الف: ارتقاء آگاهی نسبت به رژیم مصرف رسانهای؛ و یا به عبارت بهتر تعیین
میزان و نحوهی مصرف غذای رسانهای از منابع رسانهای گوناگون که در یک
کلام همان محتوای رسانههاست.
ب: آموزش مهارتهای مطالعه یا تماشای انتقادی
ج: تجزیه و تحلیل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی رسانهها که در نگاه اول قابل مشاهده نیست.
مفهوم سواد رسانهای دربرگیرنده سه مرحله است که تحقق این سه مرحله به
توانمندسازی رسانهای شهروندان منجر میشود: مرحله اول زمانی تحقق مییابد
که افراد نسبت به اهمیت مدیریت رژیم رسانهای خود (همانند رژیم غذایی) آگاه
و حساس شوند یعنی بتوانند تصمیم بگیرند که چه مقدار از وقت خود را صرف
توجه به انواع رسانهها بکنند، به نحوی که قربانی اعتیاد و تخدیر رسانهای
نشوند.
مرحله دوم زمانی تحقق
مییابد که فرد مهارتهای خاص توجه انتقادی به انواع محتواهای رسانهای را
فرا بگیرد. به عبارت دیگر یاد بگیرد که چگونه یک متن رسانهای را تجزیه و
تحلیل کند، پیام نهفته در یک محتوای رسانهای را مورد نقد و پرسش قرار دهد و
درک کند که چه چیزی در آن متن حاضر است و چه چیز غایب. در این مرحله افراد
یاد میگیرند که چگونه بین خطوط را بخوانند و چگونه پرسشگری و تفکر
انتقادی را پیشه خود سازند.
مرحله سوم، زمانی تحقق مییابد که افراد به مسایل عمیق تر فکر کنند. مثلاً
اینکه تولیدکنندگان رسانهای چه کسانی هستند؟ چه اهدافی دارند؟ چه کسی از
تولیدات آنها و نحوه بازنمایی واقعیتهای اجتماعی از سوی آنها سود میبرد؟ و
چه کسی ضرر میکند؟ در این مرحله افراد در تجزیه و تحلیلهای اجتماعی،
سیاسی و اقتصادی خود بر شناخت معانی تجربیات رسانهای خود و دیگران متمرکز
میشوند و به این میاندیشند که تا چه حد رسانههای ارتباطی به تولید
هژمونی فرهنگی، خلق شعور عامه و خلع سلاح گفتمانهای رقیب کمک میکنند.
دانش ارتباطات - محمود شهابی
ویژگیهای اصلی سواد رسانهای
1. پیوستار و نه مقوله؛ سواد رسانهای، موضوعی دارای درجات گوناگون است.
در واقع از نظر منطقی، مقول به تشکیک بشمار میرود و مانند یک جعبه،
مقولهای نیست که یا باید در آن جای گرفت و یا جای نگرفت. بعبارت دیگر
موضوعی نیست که دائر بین نفی و اثبات بوده و افراد در مقایسه با آن به دو
دستۀ حائز سواد رسانهای و فاقد آن تقسیم شوند؛ بلکه افراد در مقایسه با آن
هریک درجات مختلفی از سواد رسانهای را دارا هستند و در این پیوستاری که
شبیه دماسنج میباشد، جایگاهی را اشغال میکند. کسانی که در سطحهای پائین
این پیوستار قرار دارند چشماندازهای ضعیف و محدودی به رسانهها داشته و
دانش آنها چشماندازهای کافی را برای استفاده در تفسیر معنای پیامهای
رسانهای، فراهم نمیکند.
2.
چند بُعدی؛ سواد رسانهای مستلزم آن است که در ابعاد گوناگون، اطلاعات کسب
کنیم. این ابعاد عبارتند از: بُعد شناختی، احساسی، زیبائیشناختی و اخلاقی.
حوزۀ شناختی به اطلاعات واقعبنیاد دلالت دارد؛ مانند تاریخها، اسامی،
تعاریف و ... اینگونه از اطلاعات، در مغز مستقر هستند. اطلاعات حوزۀ
احساسی که حاوی اطلاعاتی درباره احساساتی مثل عشق، نفرت، خشم و ...
میباشد، در قلب مستقر است و جایگاه اطلاعات حوزه زیبائیشناختی که حاوی
اطلاعاتی دربارۀ روش تولید پیام است را باید در چشمها و گوشها دانست.
هرقدر چشم و گوش قویتر و دقیقتری برای شنیدن و دیدن وجود داشته باشد،
اطلاعات زیباییشناختی بهتر و بیشتری نصیب دارنده خواهد بود. جایگاه
اطلاعات عرصۀ اخلاقی هم که شامل اطلاعاتی دربارۀ ارزشها است، در ضمیر و روح
انسانی مستقر است. اطلاعات اخلاقی، ملاک و معیاری برای قضاوت راجع به
"درست و غلط" را فراهم میکند. هرقدر اطلاعات اخلاقی دقیقتر باشند،
ارزشهای نهفته در پیامهای رسانهای با عمق بیشتری درک شده و قضاوتها
دربارۀ آن ارزها، دقیقتر و منطقیتر خواهد شد.
ساختار قدرتمند دانشی، باید حاوی اطلاعاتی از هر چهار حوزۀ مذکور باشد و
اگر یک نوع اطلاعات موجود نباشد، ساختار دانش، ضعیف میشود؛ که در نتیجۀ
آن، سواد رسانهای که از همین ساختارها تشکیل شده، ضعیف خواهد شد و
نمیتوان به درستی، نارساییهای پیام رسانهای را تشخیص داد. جیمز.
نتیجه گیری
شما می توانید برای کاهش تاثیر برنامه سازی رسانه ها بر خودتان کارهای
زیادی انجام دهید. در این مقطع کافی است بگوییم که قدرتمندترین استراتژی ها
برای کاهش تاثیر برنامه سازی رسانه، افزایش آگاهی درباره اهدافتان، افزایش
مهارت های پردازش اطلاعات، و ساخت دقیق ساختارهای دانشتان به جای پذیرش
معنای سطحی ای است که رسانه ها مدام عرضه می کنند. وقتی از این استراتژی ها
تبعیت کنید، در برنامه ریزی آنچه شما را برمی انگیزد و نیز در کسب لذت
بیشتراز قرارگرفتن آگاهانه در معرض رسانه- به قیمت از دست دادن ویژگی ناخود
آگاهی- بیش از پیش قدرتمند خواهید شد. جیمز پاتر
فهرست برخی از منابع :
1 . کانسیداین، دیوید؛ درآمدی بر سواد رسانهای، ناصر بلیغ، تهران، اداره کل تحقیق و توسعه صدا، 1379، ص3و2.
محمدمهدی مولایی، هفته نامه پنجره
2 . بصیریان جهرمی، حسین و بصیریان جهرمی، رضا؛ در آمدی به سواد رسانهای و تفکر انتقادی، فصلنامۀ رسانه، 1368، ص33.
3 . جهرمی و جهرمی؛ ص43.
4 . قاسمی، طهمورث؛ سواد رسانهای رویکردی جدید به نظارت، فصلنامه رسانه، 1368، ص97.
5 . مصاحبه با دکتر غلامرضا ارجمندی
6 . مجموعه مقالات همایش ملی مدیریت و اقتصاد رسانه، آبان 1388.
7 . قاسمی، طهمورث؛ سواد رسانهای رویکردی جدید به نظارت، فصلنامه رسانه، 1368، ص95.
8 . تهرانی . ندا . سواد رسانه ای در روابط عمومی
9 . ارجمندی . غلامرضا . مجله رشد آموزش علوم اجتماعی » تابستان 1384
10 . شکر خواه . یونس . سواد رسانه ای چیست.
11 . پاتر، 1998؛ نقل از دیویس، 1992: 8)
12 . شهابی . محمود . دانش ارتباطات
13 . حبیبی نیا . امید . سواد رسانه ای ورسانه های آلترناتیو
14 . سید رضا صالحی امیری. ضرورت سواد رسانه ای . سواد رسانه ای شماره 22
15 . قاسمی؛ ص93- 90 و کانسیداین ص13- 10.
16 . کانسیداین؛ ص4 و شکرخواه؛ ص30-29.
فراتابـ سرویس فرهنگی:
این روزها گسترش و تاثیر پذیری از شبکه های اجتماعی در زندگی روزمره برای همه تبدیل به امری مبرهن شده است. به گونه ای که امروز بخش اعظمی از محتواها در حوزه هایی چون بازاریابی، مسایل فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در این فضاها رد و بدل می شود. بنابراین باید پذیرفت که شبکه های اجتماعی ( تلگرام ، فیس بوک ، اینستاگرام و.....) با مسایل مختلف اجتماعی و فرهنگی ما ارتباط تنگاتنگ پیدا کرده است، و اگر نگوییم این شبکه ها سبک زندگی ما را تغییر داده اند، اما شاید بتوان گفت در آینده ای نزدیک باید شاهد چنین رویدادی بود. پرواضح است وقتی در طول شبانه روز، این شبکه ها میانگین حدود 4 ساعت از وقت ما را می گیرند، پس ناخواسته سبک زندگی ما را به سمت تغییر سوق می دهند.
بر این اساس، اگر بخواهیم در تلاطم و امواج شبکه ها (محتویات شبکه ها) غرق نشویم و دچار آسیب و مشکلات نگردیم لازم است آگاهی لازم درجهت شناخت و استفاده از این شبکه ها را داشته باشیم. در واقع، امروزه برای همه ما از دانش آموز مقطع ابتدایی تا مسن ترین افرادی که از این شبکه ها استفاده می کنند (یعنی از کارگران و رانندگان ، معلمان ، دانش آموزان گرفته تا آن کارمندی که در طول ساعات کاری خود نصفی از ساعات را در شبکه های اجتماعی سیر می کند و یا حتی آن خانم خانه داری که عمده وقت خود را بجای راهنمایی و آموزش بچه ها، صرف گذاشتن محتوا در شبکه های اجتماعی می کند و.....) لازم است که همه سواد رسانه ای داشته باشند؛ به این معنی که یک نوع درک متکی بر مهارت که بر اساس آن بتوان انواع رسانه ها را و انواع تولیدات آنها را شناخت و از یکدیگر تفکیک و شناسایی کرد.
البته باید توجه داشت لازمه این کار در درجه اول داشتن مطالعه و آگاهی برای فهم و نقد محتویات این شبکه هاست، که براساس آن بتوان پیام های رسانه ای را شناخت و تحلیل کرد و بیهوده ساعت های با ارزش عمر را پای اطلاعات و آگاهی کاذب انتشار یافته در این شبکه ها نکرد. چرا که ناخواسته خیلی از ما ها با انبوهی از اطلاعات و خبرها در طول شبانه روز از طریق همین شبکه ها مواجه می شویم، و چنانچه سواد رسانه ای لازم را نداشته باشیم قطعا دچار مشکل خواهیم شد.
تصور کنید یک دانش آموز مقطع ابتدایی که از این شبکه ها اجتماعی استفاده می کند (آخرین آمار از سازمان فناوری اطلاعات این است که الان نیمی از مردم ایران گوشی هوشمند دارند) و هر روز با حجم زیادی از خبر و تصویر و پیام در این شبکه ها مواجه می شود، وقتی این دانش آموز قدرت تحلیل این پیام ها را ندارد و سن و درک تحلیلی وی نیز در این حد نیست که بتواند این اطلاعات را بررسی کند لاجرم سردرگم خواهد شد و بالطبع ای مسئله در روند سلامت و آموزش و تربیت آن تاثیر گذار خواهد بود.
بنابراین سواد رسانه ای در دنیای امروز کمتر از سواد خواندن و نوشتن نیست، و به همان اندازه که سواد خواندن و نوشتن از ضروریات زندگی اجتماعی افراد به حساب می آید سواد رسانه ای نیز در عصر پرتلاطم اطلاعات که هر روز خود را در مواجهه با رسانه های گوناگون شنیداری ، دیداری و نوشتاری می یابیم از اهمیت والایی برخوردار می باشد. در واقع، زمانی که ما در بزرگراه های اطلاعاتی در حال حرکت هستیم، این میزان سواد رسانه ای ماست که به ما می گوید چه مقدار از وقتمان را در چه شبکه های بگذرانیم. بنابراین هدف سواد رسانه ای تنظیم یک رابطه منطقی و مبتنی بر هزینه – فایده است. یعنی بر این اساس پی می بریم که شخص در قبال وقت و هزینه ای که صرف استفاده از این شبکه ها کرده است چه چیزهای را به دست آورده و چه چیز هایی را از دست داده است؟!
همچنین از طریق سواد رسانه ای است که متوجه خواهیم شد که تولیدکنندگان محتوای این شبکه ها چه کسانی هستند؟ چه اهدافی دارند؟ چه کسی از تولیدات آنها و نحوه بازنمایی واقعیت های اجتماعی از سوی آنها سود می برد؟ چه کسی ضرر می کند؟ و اینکه من کاربر اگر سواد رسانه ای نداشته باشم قادر به تشخیص نتیجه گیری از پیام ها و واکنش های عمومی نخواهم بود.
امروزه حضور کاربران در فضای شلوغ مجازی با حجم گسترده ای از صفحه ها، گروه ها و کانال های مختلف، نیازمند آنست که در برابر چنین فضایی چتری بر سر گیرند و یک رژیم مصرف اتخاذ کنند؛ همه نیاز دارند در انتخاب هایشان بیشتر دقت کنند درست مثل اینکه حالا مردم در مورد تغذیه خودشان عمل می کنند چون مردم امروز باسوادتر شده اند، مراقب هستند که در غذایی که مصرف می کنند چقدر کلسترول ، ویتامین یا مواد دیگر باشد، در فضای مجازی هم باید دانست چه مقدار باید در معرض این شبکه ها بود و چه چیزی از آنها برداشت.
همچنین ضروری است که نهادهای تاثیرگزار از جمله نهاد خانواده ، آموزش و پرورش و... همه در روشنگری و آگاهی بخشی مردم در حوزه سواد رسانه ای نقش ایفا کنند و در این زمینه رهنمودهای لازم را ارائه کنند، تا این شبکه های اجتماعی در دنیای مجازی، شبکه اصلی زندگی در دنیای واقعی از هم جدا نکند، بلکه مکمل و تسهیل گر آن باشد.
علی امینی مدیر داخلی مجله مطالعات رسانه و امت