دین و زندگی تایباد

اللهم صل علی محمدوآل محمد

دین و زندگی تایباد

اللهم صل علی محمدوآل محمد

شبکه های اجتماعی، مجازی و اینترنتی

شبکه های اجتماعی، مجازی و اینترنتی

Social-Networking,-Virtual-Internet1

شبکهٔ اجتماعی ساختاری اجتماعی است که از گره هایی(که عموماً فردی یا سازمانی هستند) تشکیل شده‌است که توسط یک یا چند نوع خاص از وابستگی به هم متصل اند، برای مثال: قیمت‌ها، الهامات، ایده‌ها و تبادلات مالی، دوست‌ها، خویشاوندی، تجارت، لینک‌های وب، سرایت بیماری‌ها (اپیدمولوژی) یا مسیرهای هواپیمایی. ساختارهای حاصل اغلب بسیار پیچیده هستند. تحلیل شبکه‌های اجتماعی روابط اجتماعی را با اصطلاحات رأس و یال می‌نگرد. رأس‌ها بازیگران فردی درون شبکه‌ها هستند و یال‌ها روابط میان این بازیگران هستند.انواع زیادی از یال‌ها می‌تواند میان رأس‌ها وجود داشته باشد. نتایج تحقیقات مختلف بیانگر آن است که می توان از ظرفیت شبکه‌های اجتماعی در بسیاری از سطوح فردی و اجتماعی به منظور شناسایی مسائل و تعیین راه حل آنها، برقراری روابط اجتماعی، اداره امور تشکیلاتی، سیاستگذاری و رهنمون سازی افراد در مسیر دستیابی به اهداف استفاده نمود. به عنوان مثال، نتایج مطالعات در حوزه سیاستگذاری گردشگری نشان می دهد شبکه‌های اجتماعی به واسطه تاثیرگذاری روی متغیرهای رفتاری بر جذب گردشگران خارجی به مقاصد گوناگون تاثیرگذار هستند و می توان از این شبکه ها به منظور شکل‌گیری اعتماد و کاهش ریسک تصمیم‌گیری کاربران در انتخاب یک مقصد خاص گردشگری بهره گرفت. 
در ساده‌ترین شکل یک شبکهٔ اجتماعی نگاشتی از تمام یال‌های مربوط، میان رأس‌های مورد مطالعه‌است. شبکهٔ اجتماعی هم چنین می‌تواند برای تشخیص موقعیت اجتماعی هر یک از بازیگران مورد استفاده قرار گیرد. این مفاهیم غالباً در یک نمودار شبکهٔ اجتماعی نشان داده می‌شوند که درآن، نقطه‌ها رأس‌ها هستند و خط‌ها نشانگر یال‌ها.
در ایران علی‌رغم اینکه عضویت در شبکه‌های اجتماعی جرم تلقی نمی‌شود، ولی به موجب فیلترینگ آنها از جانب حکومت، حضور در این وب‌گاه‌ها چون از طریق دور زدن فیلترینگ میسر است، مصداق عمل مجرمانه است.

Social-Networking,-Virtual-Internet6

آنالیز شبکه‌های اجتماعی

آنالیز شبکه‌های اجتماعی(مرتبط با نظریه شبکه‌ها) به عنوان یک تکنیک کلیدی در جامعه شناسی، انسان شناسی، جغرافیا، روانشناسی اجتماعی، جامعه شناسی زبان، علوم ارتباطات، علوم اطلاعات، مطالعات سازمانی، اقتصاد و زیست شناسی مدرن همانند یک موضوع محبوب در زمینهٔ تفکر ومطالعه پدیدار شده‌است.
بالغ بر یک قرن است که مردم، شبکهٔ اجتماعی مجازی را برای اشاره‌های ضمنی به مجموعه روابط پیچیده میان افراد درسیستم‌های اجتماعی در تمامی مقیاس‌ها از روابط بین فردی گرفته تا بین‌المللی مورد استفاده قرار می‌دهند. در سال ۱۹۴۵ J. A. Barnes برای نخستین بار از اصطلاح قاعده مند برای مشخص کردن الگوهایی از رشته‌ها استفاده کرد که مفاهیم را مشخص می‌کنند و به صورت رایج توسط عموم و دانشمندان علوم اجتماعی مورد استفاده قرار می‌گیرد : گروه‌های محدود (مانند: قبایل و خانواده‌ها) و طبقات اجتماعی(مانند: جنسیّت و قومیت). دانشورانی چون : S.D. Berkowitz, Stephen Borgatti, Ronald Burt, Linton Freeman, Mark Granovetter, Peter Marsden, Nicholas Mullins, Anatol Rapoport, Stanley Wasserman, Barry Wellman, and Harrison White کاربرد شبکه‌های اجتماعی را به تفصیل بیان کرده‌اند.
آنالیز شبکه‌های اجتماعی از طریق احکام نظری و روش‌ها و تحقیق‌های مربوط به آن از یک صنعت ضمنی به معبری تحلیلی برای پارادایم‌ها تغییر یافته‌است. برهان های تحلیلی از کل گرفته تا جزء؛ از ساختار گرفته تا روابط و افراد، از اخلاق گرفته تا رفتار همگی شبکه‌های سراسری را مورد بررسی قرار می‌دهند که در آن‌ها، همهٔ رشته‌ها شامل روابط ویژه‌ای در میان جمعیت ِ تعریف شده‌اند و یا شبکه‌های فردی را مورد بررسی قرار می‌دهند که شامل رشته‌ها یی است که افراد مشخصی آن‌ها را دارند از قبیل انجمن‌های خصوصی.
گرایش‌های تحلیلی متعددی آنالیز شبکه‌های اجتماعی را تمیز می‌دهند: هیچ فرضی وجود ندارد که گروه‌ها، بلوک‌های بنا کنندهٔ اجتماع هستند : این معبر برای مطالعهٔ سیستم‌های اجتماعی با محدودیت کمتر باز است از اجتماعات غیر محلی گرفته تا لینک‌های درون وب‌گاه‌ها.

Social-Networking,-Virtual-Internet2
آنالیز شبکه‌های اجتماعی علاوه بر سروکارداشتن با اشخاص (افراد، سازمان‌ها، ایالات) به عنوان واحدهای گسستهٔ تحلیل، برروی چگونگی ساختار رشته‌ها که اشخاص و روابط میان آن‌ها را تحت تاثیر قرار می‌دهد نیز تمرکز می‌کند.
برخلاف تحلیل‌هایی که بر این فرض استوارند که هنجارهای اجتماعی تعیین کنندهٔ رفتارها هستند، آنالیز شبکه‌های اجتماعی به بررسی وسعت تاثیرگذاری ساختار و ترکیب رشته‌ها بر هنجارها می‌پردازد.
شکل یک شبکهٔ اجتماعی به تعیین میزان سودمندی شبکه برای افراد آن شبکه کمک می‌کند. به طور جزئی شبکه‌های محکم برای اعضایشان نسبت به شبکه‌هایی که تعداد زیادی اتصالات ضعیف برای افراد خارج از شبکهٔ اصلی دارند، کمتر مفید واقع می‌شوند. بیشتر شبکه‌های باز با اتصالات اجتماعی و رشته‌های ضعیف، شانس بیشتری برای دسترسی به ایده‌ها و دست آوردهای جدید نسبت به شبکه‌های بسته با رشته‌های طویل فراهم می‌آورد. به بیان دیگر گروهی از دوستان که تنها دارای ارتباط با یکدیگر هستند، اطلاعات و دست آوردهای یکسانی را به اشتراک می‌گذارند. اما گروهی از افراد که دارای ارتباط با بخش‌های اجتماعی دیگر هستند شانس بیشتری برای دسترسی به محدودهٔ وسیعتری از اطلاعات دارند. افراد برای دستیابی به موفقیت بهتر است که با شبکه‌های گوناگونی ارتباط داشته باشند تا اینکه ارتباطات زیادی درون یک شبکه داشته باشند. به طور مشابه افراد می‌توانند تأثیرگذاری و ایفای نقش به عنوان واسطه در برقراری ارتباط بین دو شبکه که به هم متصل نیستند را تمرین کنند.(این کار پر کردن سوراخ‌های ساختاری نامیده می‌شود.)
آنالیز شبکه‌های اجتماعی چشم انداز متناوبی را ایجاد می‌کند که در آن خواص افراد نسبت به ارتباطات و رشته‌های میان آن‌ها در شبکه از اهمیت کمتری برخوردار است. این معبر ایجاد شده‌است تا برای توضیح بسیاری از پدیده‌های جهان واقعی مفید واقع شود، اما مجال کمتری برای نمایندگی‌های فردی باقی می‌گذارد تا توانمندی‌های فردیشان روی موفقیت تأثیرگذار باشد زیرا بخش زیادی از این توانمندی‌ها درون ساختار شبکه باقی می‌ماند.
شبکه‌های اجتماعی برای بررسی چگونگی تأثیرات متقابل میان تشکیلات، توصیف بسیاری از اتصالات غیررسمی که مجریان را به یکدیگر متصل می‌کند، نیز مورد استفاده قرار گرفته‌است و در این زمینه‌ها نیز به خوبی برقراری ارتباطات فردی میان کارمندان در سازمان‌های مختلف عمل می‌کند. شبکه‌های اجتماعی نقش کلیدی در موفقیت‌های تجاری و پیشرفت‌های کاری ایفا می‌کنند. شبکه‌ها راههایی را برای شرکت‌ها فراهم می‌کند که اطلاعات جمع آوری کنند، از رقابت بپرهیزند و حتی برای تنظیم قیمت‌ها و سیاست‌ها با هم تبانی کنند.

Social-Networking,-Virtual-Internet3
آشنایی با شبکه‌های اجتماعی اینترنتی

فضای مجازی مجال شکل‌گیری اجتماعات جدید از کاربران را فراهم می‌کند. از زمان تونیس (Tonnies) و تلاش او برای تعریف دو گونه تجمع انسانی یعنی «اجتماع» در مقابل «جامعه» (گزلشافت و گمنشافت) به بعد همه متفکران علوم اجتماعی و فرهنگی «رو در رو بودن»، «محدودیت تعداد»، و «ابتناء بر روابط عاطفی و نه روابط عقلانی را از خصائص بنیانی»اجتماع” عنوان کرده‌اند.
هر چند روابط کاربران فضای مجازی رابطه‌ای با واسطه‌است و نه رو در رو، بسیاری از مطالعه کنندگان اینترنت تمایل دارند از اصطلاح «اجتماع» برای اشاره به جمع کاربران استفاده کنند.
در این میان تلاش‌های متعددی در حال انجام است تا حوزه و دامنه معنایی کاربردهای جدید این اصطلاح را برای اشاره به تجمعات کاربران فضای مجازی، روشن سازد. ازجمله می‌توان به تلاش‌های خانم شلینی ونچرلی اشاره کرد.
نظرات ونچرلی در سایت USINFO ارائه شده‌است. او به شبکه‌ها و سازمان‌های رسمی که به سامان بخشیدن به روابط و مقررات ارتباطاتی در فضای مجازی اشتغال دارند می‌پردازد و در ادامه به موضوع اجتماعات کاربران و خصوصیت‌های آنها اشاره می‌کند.

Social-Networking,-Virtual-Internet4
شبکه‌های اجتماعی اینترنتی در دنیا
استفاده از خدمات شبکه‌های اجتماعی، روزبه‌روز محبوبیت بیشتری پیدا می‌کند. هم‌اکنون سایت‌های شبکه‌های اجتماعی، بعد از ام‌اس‌ان موتورهای جستجو مثل گوگل، تبدیل به پراستفاده‌ترین خدمت اینترنتی شده‌اند.
خیلی از نهادهای مختلف جهانی و اینترنتی با اهداف گوناگون که مهم‌ترین آنها تجاری و تبلیغاتی است، دست به‌راه‌اندازی شبکه‌های اجتماعی زده یا درصدد خرید سهام مهم‌ترین شبکه‌های اجتماعی دنیا هستند؛ 
ناسا هم برای جذب جوانان علاقه‌مند به موضوعات هوافضا، یک شبکه اجتماعی را بر پایه استانداردهای نسل آینده وب و تنظیمات سایت خود راه اندازی کرد.
این شبکه اجتماعی جدید که مای ناسا نام دارد، بخش‌های بسیار پیشرفته‌ای دارد که کاربران می‌توانند از طریق آنها تصاویر و تفکرات خود را درباره موضوعات فضایی با سایر کاربران به‌اشتراک بگذارند. مای ناسا یک نمونه بسیار اصلی از شبکه‌های اجتماعی است و یک محیط مجازی را می‌سازد که در آن کاربران می‌توانند تمام موضوعات و مقولات مورد نظر و شخصی خود را جمع‌آوری کنند.
کاربران می‌توانند در این شبکه اجتماعی جدید برای خود وبلاگ درست کنند و از وبلاگ‌هایی نظیر وبلاگ یکی از مدیران ناسا که روایت بسیار شگفت‌انگیزی را از ماموریت‌های فضایی خود نقل کرده‌است، استفاده کنند.
شبکه‌های اجتماعی، به‌خصوص آن‌هایی که کاربردهای معمولی و غیرتجاری دارند، مکان‌هایی در دنیای مجازی هستند که مردم خود را به‌طور خلاصه معرفی می‌کنند و امکان برقراری ارتباط بین خود و همفکرانشان را در زمینه‌های مختلف مورد علاقه فراهم می‌کنند. البته در بعضی از این موارد مثل مای‌ناسا سمت و سوی اصلی این علایق (فضا) مشخص است.
به نظر می‌رسد شبکه‌های اجتماعی در اینترنت، در آینده بیش از این هم اهمیت پیدا می‌کند. این شبکه‌ها هم‌اکنون هم روزبه‌روز محبوب‌تر می‌شوند. با شبکه‌های اجتماعی، دیگر افراد برای پیداکردن همفکران خود در موارد گوناگون تنها نیستند؛ یک دوست آرژانتینی برای تحلیل بازی‌های بوکاجونیورز، یک دوست سوئدی برای صحبت در مورد فناوری اطلاعات، یک دوست فرانسوی برای صحبت در مورد فیلم‌های سینمای مستقل یا یک دوست مصری برای بحث در مورد مسائل خاورمیانه.
مسلماً در دنیای حقیقی هیچ‌گاه افراد علاقه‌مند، موضوعات موردعلاقه خود را به این گستردگی نمی‌یافتند. این دلیل و شاید دلایل مشابه این، سرویس‌های شبکه‌های اجتماعی را به یکی از مهم‌ترین ارکان اینترنت در سالهای اخیر تبدیل کرده‌است.

 

گسترش شبکه‌های اجتماعی اینترنتی در ایران

مدتهاست وب سایت های که با نام شبکه اجتماعی در ایران فعالیت می کنن به طور روز افزونی در حال افزایش است ولی امروز وقتی کلمه شبکه اجتماعی را جستجو می کنی بالغ بر میلیونها نتایج جستجو نشان می دهد که نشانگر رشد بسیار چشمگیر آن در ایران است.

Social-Networking,-Virtual-Internet7

 

کانون شبکه‌های اجتماعی اینترنتی در ایران
سال ها پیش بود که مفهوم شبکه‌های اجتماعی به‌طور گسترده با حضور اورکات در میان کاربران ایرانی رواج پیدا کرد و در مدت کوتاهی آن‌قدر سریع رشد کرد که پس از برزیل و آمریکا، ایران سومین کشور حاضر در اورکات شد.
اما درهمان زمان شایعاتی هم رواج پیدا کرد که نسبت به عضویت در این انجمن هشدار دادند. می‌گفتند که گوگل (گرداننده اورکات) از این طریق به اطلاعات شخصی، علایق و نظرات و ارتباطات خصوصی افراد دست پیدا می‌کند و ممکن است این کار باعث ازبین‌رفتن امنیت شخصی افراد شود.
چندی پیش دادگاهی در برزیل، از گوگل تقاضای اجرای محدودیت‌هایی در سرویس اورکات کرد تا گروه‌های نژادپرستانه از اورکات حذف شوند. البته گوگل از اجرای این تقاضا سرباز زده‌است.
گوگل اعلام کرده چون سرورهای گوگل که مرتبط با اورکات هستند، در آمریکا قرار دارند، کلیه امور مربوط به آن مطابق قوانین آمریکا بوده و نمی‌توان قوانین برزیل یا سایر دولت‌ها را در آن دخیل کرد اما گروه‌های خاصی را که بر خلاف قوانین داخلی اورکات بوده‌اند، شناسایی و بسته‌است.
امروزه نیز شبکه های زیادی چه داخلی و چه خارجی بین ایرانیها استفاده میشود که معروفترین آنها فیسبوک و توییتر هستند



رتبه ایرانی ها در وایبر، تلگرام، لاین و واتس اپ چند است؟

فناوری اطلاعات > ارتباطات - کاربران ایرانی در شبکه های اجتماعی موبایلی رکورد دار هستند.

به گزارش خبرآنلاین اگر سرور اصلی سایت هایی مانند وایبر، تلگرام، لاین و واتس اپ را ملاک اصلی قرار دهیم و میزان ترافیک ورودی-خروجی به سرورهای این سایت ها را ملاک بازدید قرار دهیم می توانیم بر مبنای آمار تولید شده الکسا چنین قضاوت کنیم:


در وایبر: ایران اول، روسیه دوم، امریکا سوم، هند چهارم، برزیل پنجم؛ گفتنی است ایران 11.8 درصد از ترافیک را در اختیار دارد و روسیه با 10.4 دوم است.

 

در تلگرام امریکا با 84 درصد اول و با اختلاف زیادی ایران با 3.7 درصد دوم، هند با 3.2 درصد سوم ، انگلیس و اسپانیا نیز در رده های چهار و پنج ترافیک الکسا هستند.

 

در لاین: اندونزی با 15.1 درصد اول، امریکا با 11.2 درصد دوم و ایران با 9.2 درصد سوم است.

 

در واتس اپ: جالب اینجاست که نامی از ایران نیست ولی تعداد کاربران ایرانی واتس اپ باید در رده اول تا پنجم باشد اما خبری در این جدول نیست. در این لیست هند با 22.4 درصد، برزی با 14 درصد، ترکیه با 5.1 درصد، اسپانیا با 5 درصد و ایتالیا با 4.8 درصد مقام های پرترافیک اول تا پنجم را دارند.

 

نکته مهم این است که تا چه حد می توان به آمار ترافیک الکسا استناد کرد؟ این در حالی است که نامی از ایران در فهرست بالای واتس اپ نمی بینیم ولی واتس اپ با 43 زبان مختلف از جمله فارسی طرفداران زیادی دارد.


توصیه‌های «تقوا در فضای مجازی» به ایسنتاگرامی‌ها؛

 

کاریکاتورهایی دیدنی از چت‌های دختران و پسران در شبکه‌های اجتماعی

 یکی از شبکه های اجتماعی که این روزها خیلی از افراد را به دلیل قابلیت انتشار عکس علاقه مند کرده، اینستاگرام است؛ قابلیت اشتراک گذاری تصاویر و فیلم کوتاه این شبکه اجتماعی را به یکی از پرمخاطب ترین شبکه های اجتماعی کشور تبدیل کرده است.

به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ محبوبیت این شبکه اجتماعی و البته دیگر شبکه‌های اجتماعی رایج در فضای مجازی امروزی باعث شده است تا مطالب مورد اشتراک در این گروه‌ها بیش از پیش به زندگی شخصی افراد نزدیک شود و طبعا روابط بین اعا در گروه‌ها تحت تاثیر این صمیمیت قرار خواهد گرفت.

حضور طوئمان دختران و پسران، زن‌ها و مردهایی که حتی ممکن است یکبار هم یکدیدگر را ندیده باشند نیز آن‌ها را در این فضای صمیمی مشترک می‌کند؛ صفحه «تقوا در فضای مجازی» توصیه‌هایی در این باره در قالب مکالمات بین دختران و پسران را منتشر کرده است که نکگاهی هر چند کوتاه به آن خالی از لطف نیست.


امیر قدسی/ دکترای مطالعات فرهنگی، مدرس و پژوهشگر دانشگاه Email:amir.gh۲۳۵۰@gmail.com - چکیده: فضای مجازی، مانند شمشیری دو لبه، از یک سو ساختارهای فرهنگی، اجتماعی و امنیتی ملت‌ها را با تهدید متوجه ساخته و از سویی دیگر، فرصت‌های ارزشمندی را برای معرفی قابلیت‌های جوامع فراهم ساخته است. با این فرض و گمان، مقالۀ حاضر در پی شناخت تأثیر فضای مجازی بر امنیت ملی کشور است و با بررسی ابعاد اثرگذاری این فضا، یافته‌های تحقیق در قالب پرسشنامه در معرض قضاوت و ارزیابی بیست نفر از کارشناسان این حوزه قرار گرفت که ضمن تأیید گویه‌های تأثیرگذار، داده‌های آن با روش‌های آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و بر این اساس، آسیب‌پذیری امنیت ملی کشور در برابر کارکرد سیاسی فضای مجازی در اولویت نخست تهدید قرار گرفت. در ادامه نیز، راهکارها و راهبردهای مواجهه فعال مورد پرسش واقع شد که در میان راهبردهای ارائه شده، تأسیس مرکز سیاستگذاری به منظور مدیریت یکپارچه، بهره‌گیری از ظرفیت‌های جامعه و تقویت سرمایه اجتماعی در صدر راهبردهای منتخب قرار گرفت. واژگان کلیدی: فضای مجازی، فرصت، تهدید، جنگ نرم، امنیت ملی.

۱. کلیات

اولین وبگاه شبکۀ اجتماعی در سال ۱۹۹۷ آغاز به کار کرد و در حال حاضر صدها SNSs۱ در جهان وجود دارند که طیفی از فعالیت‌ها، علاقه‌مندی‌ها و کاربران را پشتیبانی می‌کنند (Boyd & Ellison, ۲۰۰۷: ۲۱۰-۲۳۰). امروزه فراگیری اینترنت و فناوری‌های جدید ارتباطی ـ اطلاعاتی، موجب ظهور فضای مجازی در کنار جهان واقعی شده و این امر، معادله‌ها و الگوهای ارتباط‌های سنتی تولید، انتقال و مصرف اطلاعات را بر هم زده و موجب تغییر در آن شده است.

چنین فضایی، به عنوان واقعیت مجازی یکپارچه، از ویژگی‌هایی مانند بی‌مکانی، فرازمانی، صنعتی محض بودن، محدود نبودن به قوانین دولت ـ ملت‌ها، معرفت‌شناسی تغییر شکل یافته فرانوگرا، قابلیت دسترسی همزمان به فضاهای فرهنگی، اعتقادی، اقتصادی، سیاسی و نیز آزادی از هویت جنسی برخوردار است. این وبگاه‌ها محیطی را فراهم آورده‌اند که کاربران، فارغ از ابعاد جغرافیایی، جمعیتی، جنسیت و ایدئولوژی‌های متفاوت، با دیگران، احساس خودی بودن، صمیمیت، امنیت و حفاظت می‌کنند و در قالب بارگذاری ویدئو، مرور ویدئوی دیگر کاربران، بار گذاشتن یادداشت و... به فعالیت می‌پردازند.

۱ـ۱. طرح مسئله

با خلق جهان مجازی، اکنون کشورهایی در فضای مجازی وجود دارند که هر کدام شامل چندین شهر، با شهروندانی فعال و مرتبط می‌باشند، با این تفاوت که اهالی این شهرها شاید هیچ‌وقت یکدیگر را ندیده، ولی ممکن است گاه در این فضا، تشکل‌های اجتماعی و یا صنفی منسجمی تشکیل داده باشند. اینترنت به عنوان رسانه نوظهور جهانی، در ابتدای ورود به کشور در سال ۱۳۷۰، از آن جهت که از بستر اجتماعی و فرهنگی آن نشئت نگرفته بود، با نوعی بیگانگی در محیط مواجه بود و حتی پس از ورود این فناوری، دانشگاه‌ها و دانشگاهیان، فاقد علم و تخصص کافی در این زمینه بودند. از این رو، تا سا‌ل‌ها برخورد با آن، از موضع انفعال بود و پیش‌فرض اصلی مسئولان نیز بر «تهدیدآمیز» بودن این پدیده قرار داشت. با گذشت زمان و آشکار شدن ابعاد مختلف و متنوع اثرگذاری فضای مجازی و وقوف بیشتر به ماهیت دوگانه (تهدید/فرصت) این رسانه، توجه به شناخت جنبه‌های فرصت‌زایی آن نیز بیشتر شد و افزون بر دانشگاه‌ها، مراکز دینی مانند حوزه‌های علمیه نیز وارد فعالیت در این عرصه گردیده و به تولید محصولاتی به نفع دین و فرهنگ پرداختند.

این رسانه‌ها، فضای مناسبی را برای معرفی داشته‌های فردی/جمعی فراهم ساخته و همچنین ابزار و امکان مقابله با جنگ نرم دشمن را نیز در خود جای داده است. بنابراین، با فراهم شدن فضای ارتباط اجتماعی مجازی، فرهنگ‌های سنتی، دینی و خُرده‌فرهنگ‌ها نیز مجال عرض‌اندام یافته و امکان تحقق سلطه فرهنگی مورد نظر غرب بیش از پیش در حال رنگ باختن است. با این حال، پیش‌نیاز اساسی برای حضور مؤثر در این دنیای جدید و تبدیل شدن به نقش‌آفرینی فعال، شناخت صحیح ماهیت و کارکردهای این فضاست که حصول این شناخت و تبدیل شدن تهدید به فرصت، انتظاری موجه و قابل دستیابی خواهد بود.

۲ـ۱. ضرورت و اهمیت موضوع

امروزه فضای مجازی به بخش تفکیک‌ناپذیری از زندگی انسان‌ها تبدیل شده و با سرعت شتابان، تمامی شئون و عرصه‌های زیست بشر را تحت تأثیر قرار داده است. از این رو، ماهیت‌شناسی این فضا و تشخیص شرایط و الزام‌های تبدیل شدن به بازیگری توانمند در این عرصه، نخستین گام است و هرگونه بی‌توجهی و غفلت نسبت به این پدیده، صدمه‌ها و آسیب‌های خطرناکی را متوجه جامعه خواهد نمود.

۳ـ۱. پرسش تحقیق

۱ـ۳ـ۱. فضای مجازی چه تأثیری بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران دارد؟

۲ـ۳ـ۱. راهبردهای ارتقای امنیت ملی در فضای مجازی کدام است؟

۴ـ۱. فرضیه تحقیق

۱ـ۴ـ۱. فضای مجازی دارای تأثیرهای مثبت و منفی بر امنیت ملی است و تاکنون بیشتر بر تأثیرهای منفی توجه شده است.

۲ـ۴ـ۱. به‌کارگیری راهبردهای فعال، تأثیر بیشتری بر افزایش امنیت ملی کشور دارد.

۵ـ۱. روش تحقیق

تحقیق حاضر با روش توصیفی ـ تحلیلی بر پایه مطالعه کتابخانه‌ای (فیش‌برداری) و پیمایش (پرسشنامه در طیف لیکرت) بوده است.

۶ـ۱. جامعه و نمونه آماری تحقیق

جامعه آماری انتخابی، شامل کارشناسان و پژوهشگران حوزه رسانه و فضای مجازی در دو مرکز دانشگاهی (دانشگاه تهران و دانشگاه امام حسین(ع) و مرکز تحقیقات راهبردی دفاعی به تعداد تقریبی پنجاه نفر بوده که مبتنی بر فرمول مورگان، حجم نمونه به تعداد بیست نفر انتخاب شده‌اند. تحصیلات پانزده نفر از این تعداد، دکتری و پنج نفر کارشناسی ارشد بوده است. به منظور بررسی و اندازه‌گیری پایایی سؤال‌های پرسشنامه از شاخص ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده و مقدار بزرگ‌تر آلفا (مقدار نزدیک به ۱) نشانگر پایایی بیشتر پرسشنامه است. محاسبه این ضریب به وسیله نرم‌افزار SPSS انجام شده که مقدار خروجی کارکردهای اجتماعی ـ فرهنگی، سیاسی، امنیتی و روانشناختی به ترتیب ۷۷۶/۰، ۸۴۵/۰، ۶۳۶/۰ و ۷۸۹/۰ بوده است.

۲. مبانی نظری تحقیق

قرآن می‌فرماید: فَمَنِ اعْتَدَی عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُواْ عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَی عَلَیْکُمْ. شاید یک تفسیر آیه این باشد که با همان ابزاری که به جنگ شما می‌آیند باید به جنگ دشمنان رفت، پس پاسخ تهدید نرم، مقابله نرم است. همچنین در قرآن آمده است: وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّهٍ. این آیه اشاره دارد که باید از تمامی ظرفیت‌های ممکن در مقابله با تهدیدهای بالقوه و بالفعل دشمن، از جمله در عرصه جنگ نرم بهره گرفت. به عبارتی، مبنای نظری این مقاله در چگونگی مواجهه با آسیب‌ها و مخاطره‌های فضای مجازی، این است که باید سلاح‌ها در این مصاف،  از جنس سلاح مهاجم باشد.

۳. ماهیت‌شناسی و کارکردهای فضای مجازی

تبارشناسی و گونه‌شناسی فضای مجازی، از الزام‌های اولیه و اساسی برای موفقیت تحقیق در این فضا می‌باشد و به واسطه ایجاد این درک، امکان مدیریت ادراک و ترسیم راهبرد امکان‌پذیر خواهد بود. روند تغییر و تحولات سریع عصر حاضر، نشانه‌ای قوام‌یافته از تغییرها در آینده است و امروزه هیچ کشوری از نفوذ پیشرفت‌های حیرت‌انگیز فناوری ارتباطات مصون نیست. با این مقدمه، در ادامه، کارویژه‌های فضای مجازی در ابعاد مختلف فرهنگی ـ اجتماعی، سیاسی، امنیتی و روان‌شناختی مورد واکاوی قرار می‌گیرد.

۱ـ۳. کارکردهای فرهنگی ـ اجتماعی

فضای مجازی به عنوان یک ابزار نوین برخاسته از جامعۀ آمریکا، ارزش‌های ایالات متحده را به خوبی در خود جای داده و به طور ظریفی آنها را به کاربران نیز انتقال می‌دهد. برای نمونه، «یوتیوب» به عنوان متنی توأم با دموکراسی و ارزش‌های زیرمجموعه آن (مانند آزادی بیان، آزادی مذهبی، تکثرگرایی و ارزش‌های نوین) توانسته است به شکل حرفه‌ای، کاربر را مجذوب فضای خود کند و روزانه توجه صدها میلیون نفر را به خود جلب نماید. در ادامه، مواردی از این اثرگذاری، بیان می‌گردد.

۱ـ۱ـ۳. انتقال ارزش‌ها

در مورد جنگ نرم غرب با کشورهایی مانند ج.ا.ایران، توجه به این نکته حائز اهمیت فراوان است که فرهنگ عامه آمریکا، یکی از قوی‌ترین و دوربردترین سلاح‌های قدرت نرم این کشور به شمار می‌آید. این ابزار، برخلاف سایر ابزارها (مانند آموزش عالی و سازمان‌های مردم‌نهاد که بیشتر، گروه محدود و خاصی را هدف قرار می‌دهد)، ظرفیت تحت تأثیر قرار دادن عامه مردم کشور هدف را داراست. «برای تأثیر پذیرفتن از فیلم‌های پُرهیجان آمریکایی و شیفته بازیگران این فیلم‌ها شدن، فرد نیازی به داشتن دانایی و سواد خاصی ندارد» (عاملی، ۱۳۸۹: ۵۶۲). به گفته فریزر۲ «از زمان تولد تصاویر متحرک، هالیوود، ابزار قدرتمندی برای سیاست خارجی آمریکا بوده است... و خیلی طول نکشید که سینما تبدیل به دنباله‌ای افسانه‌آفرین از جاه‌طلبی‌های جهانی آمریکا شد» (Fraser, ۲۰۰۵: ۳۵).

او همچنین می‌افزاید: «... ما تأکید داریم که قدرت نرم آمریکایی... سینما، تلویزیون، موسیقی مردمی (پاپ) و غذاهای آماده (فست فود)... ارزش‌ها و باورهایی را پیش می‌برند که با وجود متنازع بودن، در نهایت، برای جهان خوب هستند. تفریح‌ها و سرگرمی‌های آمریکایی ـ هالیوود، دیزنی‌لند، سی.ان.ان، ام.تی.وی، مدونا و... ـ ارزش‌هایی که آمریکا را به عظمت رسانده‌اند، انتقال می‌دهند؛ ارزش‌هایی مانند اعتقادی پایدار به دموکراسی، رقابت آزاد تجاری و آزادی‌های فردی» (Fraser, ۲۰۰۵: ۲۶۰). فریزر تأکید دارد که فرهنگ عامه آمریکا و ارزش‌های وابسته به آن، به ویژه با پیشرفت‌های فناوری اطلاعات در این امر، قدرت نفوذ به مقاوم‌ترین و لجوج‌ترین جوامع را داراست. وی معتقد است: «رژیم‌های مقاوم، دیگر قدرت ساختن دیوار برلین الکترونیکی برای مقابله با نفوذ خارجی را ندارند» (Fraser, ۲۰۰۵: ۲۶۱).

در مورد اقدام‌های فرهنگی غرب در شبکه‌های اجتماعی مجازی که مبتنی بر شیوه بازنمایی۳ به گونه‌ها و ابعاد متنوع دیگر است، می‌توان مصادیق و نمونه‌های فراوانی را در لابه‌لای صفحه‌های این وبگاه‌ها مشاهده نمود که به شکلی ظریف و نامحسوس، به نقش‌آفرینی مشغولند، از جمله حضور و معرفی چهره‌های به اصطلاح موفق در قالب افراد مشهود و بیشتر آمریکایی، مانند هنرپیشگان، ورزشکاران، رقاصان، نوازنده‌ها، خواننده‌ها و سیاستمداران که به شکلی قهرمان‌گونه و جذاب، بازنمایی می‌شوند. عکس‌های رنگی در نماهای روشن، لبخند بر لب، لباس‌های شبک بر تن و در صحنه‌های موفق کاری، شبهه‌ای در ذهن کاربر باقی نمی‌گذارد که در صورت همانندسازی خود با این افراد، به همان عرصۀ موفقیت پیوند خواهد خورد.

در بخش‌های بازی و سرگرمی، اگرچه به طور کلی این بازی‌ها می‌تواند افزون بر جنبه‌های آموزشی، نقش مثبتی در تثبیت شخصیت و تسریع یادگیری افراد ـ به‌ویژه کودکان و نوجوانان ـ داشته باشد (برای مثال بازی‌های معمایی و فکری و یا بازی‌های همزمان)، اما بازی‌های ارائه شده اغلب حس هیجان و مقابله با دشمن و موانع را در کاربر برمی‌انگیزاند و بیشتر دارای ویژگی خاص «فرهنگ در نوردیدن مرزهای جدید» هستند که ریشه در فرهنگ آنگلوساکسونی، به ویژه از نوع آمریکایی آن دارد». در برخی بازی‌ها، مرزهای فضایی شکسته می‌شوند و کاربران نوجوان و جوان، رخنه در مرزهای خارجی و به رگبار بستن «دیگران» ساکن در آن سرزمین‌ها را تجربه می‌کنند.

در واقع، پذیرفتن این واقعیت در فضای مجازی بازی که قدرت، ثروت، مالکیت فناوری و بخت، حرف اول را می‌زند و دیگران باید آن را بپذیرند، بخشی از واقعیت در فضای فیزیکی را شکل می‌دهد» (عاملی، ۱۳۸۹: ۱۹۲). در نهایت، تجربه بازی در این فضاها بر اساس فرهنگ غرب شکل گرفته است؛ به‌گونه‌ای که بازی‌هایی با برگ قمار یا روابط پسران و دختران معشوقه‌شان در فضای مجازی، بازیچه نوجوان و جوانانی قرار می‌گیرد که ممکن است حتی از کاربران سرزمین‌های اسلامی باشند و از آنجا که در فضای مجازی هیچ زشتی‌ای متوجه این‌گونه مسائل نیست، این امر پس از مدتی می‌تواند در محیط زندگی شخصی افراد نیز به عنوان یک هنجار قابل قبول اتفاق افتد. همچنین، ترویج روحیه خشونت و ستیزه‌جویی و از بین بردن احساس و عواطف در مصادیقی مانند بمب افکندن، جنگ، انفجار، کشتار و... به راحتی و به شکلی خوشایند و جذاب در این بازی‌ها تجربه می‌شود.

۲ـ۱ـ۳. دگرگونی‌های هویتی

اگر پیش‌تر این مثل معروف بود که: بگو رفقایت چه کسانی‌اند تا بگویم کیستی!، امروزه می‌توان گفت:‌ بگو پیوندهایت (لینک‌هایت) چیست؟، تا بگویم کیستی!. «کیستی» و «چیستی»، از مهم‌ترین پرسش‌ها در باب «هویت» است و از جمله نقش‌آفرینی‌های فضای مجازی در عرصه فرهنگ و اجتماع، دگرگونی در پیش‌فرض‌های مربوط به هویت است. برای مثال، شاید به زودی، روزی فرا رسد که به جوانان پیشنهاد شود نام خود را تغییر دهند تا بتوانند با گذشته خود در اینترنت وداع کنند؛ چرا که وابستگی زیاد جوانان به وبگاه‌های اجتماعی (مانند فیس‌بوک)، حتی رئیس گوگل را واداشته به آنان هشدار دهد، در افشای اسرار و اطلاعات شخصی خویش احتیاط بیشتری به خرج دهند. نوجوانان در دوره بلوغ، هویت شخصی خود را از طریق کشف و جست‌وجو بنا می‌کنند. بلوغ، مرحله‌ای بحرانی است که نوجوانان به دنبال کشف ارزش‌ها و درونی کردن آن می‌باشند و اینترنت، با حجم نامحدود اطلاعات و ابزارهای سریع ارتباطی، نوجوانان را با اشکال دیگر ایجاد هویت از طریق جست‌وجو آشنا می‌کند.

از طرفی، پنهان مانده هویت‌ها در شبکه، موجب کسب هویت‌های جدید و ایفای نقش‌های اجتماعی مجازی در شبکه به‌ وسیله افراد می‌شود. با وجود امکانات چند رسانه‌ای موجود در فضای مجازی، هنوز هم قسمت عمده‌ای از ارتباط‌ها در فضای مجازی را ارتباطات متنی در قالب رایانامه و گپ (چت) تشکیل می‌دهد. ارتباط‌های متنی می‌تواند شکل جدیدی از هویت مجازی را شکل دهد. افراد در فضای مجازی، به دلیل نبود راهنماهای چهره‌ای، می‌توانند بازنمایی‌های متفاوتی از خود ارائه دهند. در ارتباط‌های مجازی، فرد می‌تواند دیوارها را بشکند، به حوزه خصوصی دیگران وارد شود و حرف‌هایی را که حاضر نیستند در ارتباط چهره به چهره بگویند، بشنود.

«با ظهور فناوری‌های نوین اطلاعاتی و ارتباطی، نقش مکان در شکل‌دهی به هویت بسیار کمرنگ شد؛ چرا که رسانه‌ها و فناوری‌های ارتباطی قادرند فرد را از مکان خودش جدا کنند و به جهان پیوند بزنند، در نتیجه، افراد با منابع هویت‌یابی متکثری روبه‌رو هستند و هویت‌یابی، شکلی غیرمحلی و جهانی پیدا کرده است» (بوستانی، ۱۳۹۰).

گیدنز برای شرح تغییر نقش مکان در نوگرایی متأخر از اصطلاح «از جا کندگی» استفاده می‌کند. او معتقد است که جدایی زمان و مکان در دوره نوگرایی متأخر، شرط وقوع فرایند «از جا کندگی» است (گیدنز، ۱۳۸۴: ۲۵). به بیان کلی، وجوه منفی ناشی از اثرگذاری فضای مجازی بر هویت ملت‌ها را می‌توان در افزایش تعارض‌های ساختاری و دوگانگی هویت، یکسان‌سازی فرهنگی، تقویت گرایش‌های گریز از مرکز (فروملی و فراملی) و اخلال در روند وحدت ملی، ایجاد اختلاف و شکاف میان ملت‌ها به دلایلی مانند ملی‌گرایی افراطی، ایدئولوژی‌های متضاد و در نهایت، بروز شکاف فرهنگی دانست.

۳ـ۱ـ۳. حریم خصوصی

با اندکی جست‌وجو در وبگاه‌های اینترنتی و به‌ویژه شبکه‌های اجتماعی، می‌توان با تصاویر خانوادگی برخی افراد و کاربران اینترنتی مواجه شود که به‌راحتی در دسترس عموم کاربران قرار گرفته است. تعداد زیادی از کاربران شبکه اینترنتی فیس‌بوک تصاویر مجالس خصوصی، محافل خانوادگی و جشن‌های عروسی خود را با شکل‌های مختلف در این وبگاه به اشتراک گذاشته و این تصاویر به راحتی قابل دریافت و انتشار است! تصاویر شخصی و خانوادگی افراد به یکباره از درون آلبوم‌های سنتی و پوشۀ رایانه‌های خانگی وارد عرصه بی‌حد و مرز شبکه‌های اجتماعی شده است، اما  این بار، این خود افراد هستند که تصاویر خصوصی خود را منتشر می‌کنند! این قبیل تابوشکنی، به تدریج بحران و تنش‌های خانوادگی و اجتماعی را در بر خواهد گرفت و بر روحیه جوانان و زوال اخلاقی ایشان اثرهای مخرب بر جای خواهد گذاشت.

این تغییر ارزش‌ها و هنجارهای اجتماعی به نوبه خود بنیان‌های خانوادگی را در معرض تهدید قرار می‌دهد. اینترنت، همچنین موجب سهولت خیانت در روابط زناشویی و روابط نامشروع می‌شود. به بیان مختصر، متغیرهای موجود در این فضا «روابط نزدیک غیر اخلاقی، فقدان بازدارندگی، مسئولیت‌ناپذیری و فقدان محدودیت زمانی» هستند.

۴ـ۱ـ۳. ایجاد مطالبه‌های جدید اجتماعی

ایجاد سهولت در برقراری ارتباط با شهروندان سایر جوامع و آگاهی از وضعیت رفاه و معیشت آنان موجب مقایسه فرد با دیگری می‌گردد. این حقیقت، به‌ویژه در مورد جوانان و قشر فعال جامعه نمایان‌تر است؛ چرا که جوان، سرشار از انرژی و نشاط بوده و همواره درصدد ایجاد تغییر در فضای خصوصی و اجتماعی خود می‌باشد. از طرفی، مسائل احساسی و روانی، از جمله تعلق خاطر کمتر به داشته‌های فرهنگی و اجتماعی خود و اعتماد به نفس کمتر، در میان این قشر از جامعه بیشتر ملموس بوده و اندک مواجهه با مظاهر رفاه اجتماعی در سایر نقاط دنیا، درخواست آنان برای تغییر سطح طبقه‌ای را افزایش داده و همین امر به ایجاد مطالبه‌های جدید اجتماعی می‌انجامد. این درخواست برای ارتقای سطح رفاه، اگرچه به خودی خود مذموم نبوده و از ارزش‌های ماهوی نیز برخوردار است، اما بدون هدایت و راهبری صحیح و پیگیری مطالبه‌ها از مجاری منطقی، قادر است جوامع را دچار بحران‌های اجتماعی گرداند.

۵ـ۱ـ۳. گسست نسلی

اکنون به دلیل دسترسی کاربران به حجم انبوهی از اطلاعات در فضای مجازی و ارتقای سطح آگاهی‌ها، نه تنها شکاف میان نسل اول و دوم، بلکه شکاف میان نسل دوم و سوم نیز آشکار شده است و هیچ‌یک، زبان دیگری را به خوبی درک نمی‌کنند. تغییر ماهیت، کمیت و کیفیت گذران اوقات فراغت، یکی از مؤلفه‌های تعیین‌کنندۀ «سطح رفاه» و «نظام  ارزشی» هر جامعه است و امروزه با گسترش فضای مجازی، این عرصه اجتماعی و فرهنگی نیز دستخوش تحول گردیده است. اگر تا پیش از این، مفهوم گذران اوقات فراغت به حضور در بوستان‌ها، سرکشی به اقوام، رفتن به سینما و نظایر آن، که به طور کامل یا بخش عمده‌ای از آن مبتنی بر حضور فیزیکی و ارتباط چهره به چهره بود، امروزه بخش قابل توجهی از این‌گونه ارتباط، جای خود را به گفت‌وگو در فضای گپ‌سراها (چت‌روم‌ها) داده است و با گسترش روزافزون فضای مجازی، سهم این ارتباط افزوده خواهد شد.

۲ـ۳. کارکردهای سیاسی

در این بخش، نقش‌آفرینی‌های مهم فضای مجازی در ابعادی مانند تضعیف حکومت‌های سنتی، کاهش نقش مرزهای سیاسی و جغرافیایی سنتی، تحول در چگونگی مشارکت سیاسی افراد و گروه‌ها و اشاعه اطلاعات سیاسی مورد دقت قرار می‌گیرد.

۱ـ۲ـ۳. تسهیل در طرح جهانی‌سازی

ابتدا، تمایزبخشی میان اصطلاح «جهانی شدن۴» و «جهانی‌سازی۵» امری ضروری و لازم است. عموم صاحبنظران این عرصه، جهانی شدن را فرایندی قطعی و مفید به حال ملت‌ها دانسته و در عوض، جهانی‌سازی (از جمله جهانی‌سازی فرهنگ غرب و به‌ویژه فرهنگ آمریکایی) را طرحی با هدف تحمیل ارزش‌ها و در خدمت نظام سلطه جهانی می‌دانند (قدسی، ۱۳۸۹: ۳). برخی از کارشناسان معتقدند، روند مجازی‌سازی تمام دنیا، ادامه مسیر جهانی‌سازی است و کشورهای پیشرفته به نام هدف‌های بین‌المللی، به دنبال جهانی‌سازی از مجاری فضای مجازی هستند. آنها می‌خواهند با جذابیت فضای مجازی، روند جهانی‌سازی را به کشورهای توسعه‌یافته و در حال توسعه تحمیل کنند و به شکل طبیعی، اگر راهبرد مشخص و بلندمدت برای حفظ فرهنگ ملی و بومی ملل آماج در فضای مجازی وجود نداشته باشد، به راحتی عرصه برای تحقق هدف‌های آنها فراهم خواهد شد.

۲ـ۲ـ۳. واپایش (کنترل) اطلاعات

اطلاعات، منبع اصلی قدرت است. انسان به هر اندازه که از اطلاعات و آگاهی بهره‌مند باشند، به همان اندازه قادر است در عرصه‌های مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و نظایر آن، ایفای نقش کند. به بیان رابینسون۶، واپایش اطلاعات در عصر جدید، اهرم اصلی قدرت بازیگران جهانی، ملی و محلی است (جنگ نرم و شبکه‌های مجازی، ۱۳۹۰)؛ اهرمی که در انقلاب‌های رنگی در اختیار بنیاد سوروس و سازمان‌های غیر دولتی و جنبش‌های دانشجویی قرار گرفت و رهبران احزاب و جنبش‌ها، بیشترین بهره را از آن بردند. صاحبان فضای مجازی، با استفاده ماهرانه از فناوری ارتباطات، امکانات وسیع و اطلاعات پالایش شده گسترده‌ای را برای به چالش کشیدن حکومت‌های غیر همراه با سیاست‌های خویش در اختیار کاربران قرار می‌دهند.

۳ـ۲ـ۳. تحول در مفاهیم قدرت

«قدرت، توانایی نفوذ در رفتار دیگران برای گرفتن نتیجه مطلوب است» (محمدی، ۱۳۸۸: ۱۵). برخلاف قدرت سخت، قدرت نرم از عناصر آشکار نفوذ و قدرت، برخوردار نیست، بلکه پذیرفتنی است و در بسیاری از موارد، دلربا و برانگیزاننده است. قدرت نرم یا همان «قدرت جذاب»، مبتنی بر مزیت قدرت «نفوذ» آن است که با قانع کردن دیگران به «دوست داشتن آنچه ما دوست داریم»، هزینه‌های لازم برای قدرتمند باقی ماندن را کاهش می‌دهد (عاملی، ۱۳۸۹: ۲۸).

این قدرت، ناشی از جذابیت فرهنگ، آرمان‌های سیاسی و سیاست‌های یک کشور است. آلوین تافلر، از این تحول با عنوان «رخنه اساسی در نظریه قدرت» خبر می‌دهد که به بروز «جابه‌جایی در ماهیت قدرت» منجر خواهد شد: «اکنون یک ساختار قدرت متفاوت در حال شکل گرفتن است... رخنه‌ای... در قدرت نوع کهن در زندگی اجتماعی و روزمره پدید آمده است... تجدید ساختار گسترده روابط قدرت... یکی از نادرترین رویدادها در تاریخ بشر را به ارمغان می‌آورد: یک انقلاب در ماهیت قدرت، یک جابه‌جایی قدرت» (تافلر، ۱۳۷۰:‌ ۲۳). نای نیز، این تحول را در فرایند زیر محقق می‌داند:

نمودار شمارۀ ۱. طیف قدرت از منظر نای

متقاعد کردن ¢ جاذبه  ¢تنظیم اولویت‌ها ¢ مشوق‌های اقتصادی ¢ تهدید و اجبار ¢ صدور دستور

منبع: عاملی، ۱۳۸۹: ۲۶

به عبارتی، می‌توان این فرایند را در دو سر طیفی قرار داد که یک سوی آن، قدرت سخت و سوی دیگر آن، قدرت نرم باشد.

نمودار شمارۀ ۲. فرایند دو سر طیف قدرت (ترسیم از نگارنده)

قدرت نرم _ متقاعد کردن ـ جاذبه ـ تنظیم اولویت‌ها ـ مشوق‌های مادی ـ تهدید و اجبار ـ دستور ^ قدرت سخت

۴ـ۲ـ۳. هدایت و راهبری جنبش‌های جدید سیاسی ـ اجتماعی

جنبش‌های اجتماعی جدید، از مهم‌ترین جنبه‌های نرم‌افزاری تهدید امنیت ملی هر کشوری محسوب می‌گردند و حتی در خاستگاه اصلی آن یعنی ایالات متحده، جنبشی مانند «جنبش تسخیر وال استریت»۷ توانست هشدارهای جدی به نظام سرمایه‌داری غرب دهد. عموم حاضران در این جنبش از طریق شبکه‌های اجتماعی مجازی به هم مرتبط شده و سازمان‌یافته بودند. به اعتقاد امانوئل کاستلز۸، بازیگران سیاسی، از طریق رسانه‌های جدید، در بازی قدرت حضور دارند و از آنجا که اطلاعات و ارتباطات، بیشتر از طریق شبکه جهانی اینترنت، ماهواره‌ها و خبرگزاری‌ها انتشار می‌یابد، بازی سیاسی، به گونه فزاینده‌ای در فضای رسانه‌ها انجام می‌شود (کاستلز، ۱۳۸۰). بیمبر۹ می‌گوید: لازمه توفیق جنبش‌های یاد شده، توانمندی در سه عرصه «شکل دادن به هویت جمعی»، «متقاعد ساختن پیروان خود» و «بسیج» آنهاست و فناوری‌های جدید ارتباطی به راحتی قادرند امکانات مورد نیاز برای تحقق این سه هدف را در اختیار جنبش‌ها قرار دهند (Bimber, ۱۹۹۸). در جریان حوادث سال ۸۸ تهران نیز هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه وقت آمریکا حمایت رسمی کشورش از نقش توئیتر و فیس‌بوک در اغتشاش‌ها را اعلام نمود و کمک مالی قابل توجهی در اختیار گردانندگان این وبگاه‌ها قرار داد.

۵ـ۲ـ۳. دگرگونی فضای سیاست در محیط مجازی

از دیگر کارکردهای فضای مجازی، رسانه‌ای شدن فضای سیاست می‌باشد. از دید امانوئل کاستلز، در جامعه کنونی، سیاست به معنای سیاست رسانه‌هاست. رسانه‌ها، پس‌زمینه همیشگی بازی سیاست و حوزه‌های عمومی هستند که در آن، قدرت به نمایش درمی‌آید و درباره آن داوری می‌شود (کاستلز، ۱۳۸۰). نمونه بارز تداخل فضای سیاست با دنیای مجازی را می‌توان در نوع ورود رئیس‌جمهور ایالات متحده به مبارزه‌های انتخاباتی از طریق شبکه‌های اجتماعی مجازی دانست. گروه انتخاباتی اوباما که با عنوان «اوباما برای آمریکا» برای تبلیغات انتخاباتی او در دور دوم انتخابات به فعالیت می‌پرداخت، مدیریت حضور رئیس‌جمهور در توئیتر و فیس‌بوک را برعهده گرفت و از این راه، کاربران را در جریان آخرین اخبار و رویدادهای انتخاباتی اوباما قرار داد.

گروه انتخاباتی اوباما اعلام کرد: ما نه تنها از دنیای بر خط، فعالیت‌ها و دستاوردهای انتخاباتی رئیس‌جمهور را پوشش می‌دهیم، بلکه با میلیون‌ها طرفدار خود که از این مبارزه انتخاباتی حمایت می‌کنند در ارتباط خواهیم بود. آنها می‌خواهند حرف‌های خود اوباما را بشنوند، نه آنکه فقط پیام‌های گروه انتخاباتی او را بخوانند. در حالی که دولت اوباما بیش از پیش به فیس‌بوک روی آورده، شبکه‌های اجتماعی هم به مکان مهم‌تری برای سیاستمداران آمریکایی تبدیل شده است (حضور اوباما در شبکه‌های اجتماعی مجازی برای پیروزی در انتخابات ۲۰۱۲، ۱۳۹۱). خارج کردن سیاست از فرایند عقلانی، دیگر آسیب جدی رسانه‌های نوین در این عرصه محسوب می‌گردد؛ زیرا عملکرد این رسانه‌ها، دگرگون کردن سیاست است. به عبارت دیگر، زندگی سیاسی به مقدار زیادی در محدوده این رسانه قرار گرفته و سیاست، منطق رسانه‌ها را پذیرفته و در این فرایند، دگرگون شده است.

۶ـ۲ـ۳. مردم‌فریبی سیاسی

حجم انبوه اطلاعات موجود در فضای مجازی، اگرچه می‌تواند عامل مهمی در ارتقای سطح دانش و آگاهی باشد، اما روی دیگر سکه بیانگر این حقیقت است که افراد حاضر در این فضا، به واسطه مواجهه با این حجم از اطلاعات، کمتر از تفکر و اندیشه خود بهره گرفته و گرفتار نوعی از تغافل و تجاهل (در عین بهره‌مندی ظاهری از آگاهی) می‌گردند و این موضوع از دیگر آسیب‌های جدی شبکه‌های اجتماعی مجازی است که بستر سیاسی آن، به میزان قابل توجهی امکان واپایش سیاسی و مردم‌فریبی را بالا می‌برد؛ زیرا پیشرفت فناوری، چنان از ارتقای بصیرت افراد پیشی می‌گیرد که افراد هنگام رویارویی با تکثیر سریع اطلاعات، منفعل و بی‌دفاع می‌مانند. از طرفی، پایش۱۰ اطلاعات در شبکه‌های اجتماعی، اگر بزرگ‌ترین کاربرد این شبکه‌ها نباشد، به طور قطع جزو بزرگ‌ترین خدمات آنهاست؛ پایشی که مبنای تصمیم‌گیری و مدیریت مسئولان می‌شود و نکته مهم این است که به دست آوردن یک تصویر مناسب از یک منطقه، کشور یا شهر، فقط با چند تیلیک (کلیک) قابل دسترسی است؛ تصویری که می‌تواند شامل علاقه‌مندی، نارضایتی و... باشد.

۳ـ۳. کارکردهای امنیتی

«زندگی امن»، نخستین و عالی‌ترین تمنّای بشر است؛ چرا که در سایه تحقق آن، سایر درخواست‌ها امکان محقق می‌شود. از این رو، «جامعه امن» در نگاه راهبردپردازان جدید، زیربنای توسعه پایدار تلقی می‌شود و در مقام اهمیت، همنشین قدرت و منافع ملّی است. از جمله کارکردهای فضای مجازی، ورود آگاهانه یا ناخودآگاه فرد یا افراد در این فضاست که تبعات آن به شرح زیر مورد تحلیل قرار گرفته است:

۱ـ۳ـ۳. احساس امنیت کاذب

یکی از جنبه‌های اینترنت، ورود بی‌هویت در آن است و مراجعان به وبگاه‌ها برای ایفای هر نقشی فرصت پیدا می‌کنند. در شکلی طبیعی، این خصیصه دارای کارکرد مثبتی است؛ چرا که فرصت و مجالی برای بروز و ظهور توانمندی‌های افراد ایجاد می‌کند. در عین حال، اینترنت، به‌ویژه برای نوجوانان و جوانان، فضای آزاد گلخانه‌ای را ایجاد می‌کند که در آن، این افراد احساس می‌کنند معلمان و مراجع قدرت، واپایشی بر آنان ندارند. امکان خصوصی بودن امور، نکته‌ای است که کاربران جوان اینترنت بر آن تأکید دارند. اینترنت، به نظر این جوانان، جانشین فضای عمومی است و در این فضا، درباره واپایش و کاربرد این رسانه جدید، اطلاعات کسب می‌کنند. این فضای جدید که به طور عمده از سوی کاربران ساخته می‌شود، احساس مشارکت بیشتری به نوجوانان می‌دهد، اما آسیب مهم، کم‌رنگ شدن و در نهایت، محو شدن رابطه میان نسل جوان و بزرگسال (والدین) در فضای مجازی است.

۲ـ۳ـ۳. جرایم اینترنتی

واگذاری اطلاعات خصوصی اشخاص به دولت‌ها و شرکت‌های تجاری و سوءاستفاده از این اطلاعات، همیشه یکی از موارد بحث‌برانگیز حوزه اینترنت و به‌ویژه شبکه‌های اجتماعی مجازی بوده است. شاید این دغدغه و پرسش همیشگی در ذهن کاربران اینترنتی به وجود آید که با وجود آثار و شواهد متعدد در امکان واگذاری اطلاعات شخصی افراد، چگونه ممکن است مدیران این شبکه‌ها به اسم امنیت ملی و تجارت، اطلاعات خصوصی افراد را در اختیار دولت‌ها قرار ندهند؟ و نباید از این جمله مارک زوکربرگ۱۱ (مالک شبکه فیس‌بوک) که می‌گوید: «خیلی‌ها می‌خواهند فیس‌بوک را بخرند و پول زیادی هم پیشنهاد می‌دهند، ولی هدف ما پول نیست» به راحتی گذر کرد. افزایش روز‌به‌روز نفوذگرها (هکرها) و سرقت‌های اطلاعاتی مالی، نشانگر آسیب‌پذیری بالای جامعه در قبال این پدیده مخرب است.

۴ـ۳. کارکردهای روان‌شناختی

رسانه‌های جدید مجازی قادرند آسیب‌های بسیار مهم روانی را برای مخاطبان ایجاد نمایند که از جمله آنها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

۱ـ۴ـ۳. اعتیاد اینترنتی

توان اعتیادآورنده مواد مخدر، براساس سرعت جذب مواد مزبور در بدن انسان است، اما در مورد اینترنت، این سرعت و در دسترس بودن آن است که ایجاد اعتیاد می‌کند. اگر این فرضیه درست باشد، باید با افزایش سرعت مودم‌ها و سهولت دسترسی، منتظر سطوح بالاتری از استفاده‌های اعتیادآمیز اینترنت بود. قدرت محتواها، به عنوان ظرفیت تحریک‌برانگیزی، از موارد قابل توجه در مطالعه‌های مربوط به اعتیاد اینترنتی است و برای کاربران این شبکه‌ها، تحریک‌برانگیزترین محتواها، محتواهای جنسی است که دارای بیشترین و بالاترین سطوح استفاده در اینترنت می‌باشد.

اعتیاد به اینترنت، مانند هر نوع اعتیاد دیگر، صرف‌نظر از اینکه می‌توان آن را یک بیماری روانی به شمار آورد یا یک معضل اجتماعی، پدیده‌ای است فراگیر که با صدمه‌های روانی اجتماعی، خانوادگی، جسمانی و حتی اقتصادی همراه است. معتادان به اینترنت مانند بیشتر معتادان، دچار اُفت در کارکردهای فردی و اجتماعی می‌شوند؛ با این فرق که معتادان اینترنت کمتر احساس گناه می‌کنند و بیشتر جزو افراد با فرهنگ جامعه هستند. ناتوانی در متوقف کردن افسردگی و بدخُلقی (در مواقعی که دسترسی به اینترنت وجود ندارد) و «علائم جسمانی» (سوزش چشم، سر درد، کمر درد، اضافه وزن و...)، همچنین بی‌نظمی در غذا خوردن، توجه نکردن به بهداشت و آراستگی فردی، اختلال در خواب و تغییر در الگوی خواب و مانند آن را می‌توان به عنوان عوارض ناشی از مصرف معتادگونه اینترنت برشمرد.

۲-۴-۳. بلوغ زودرس در نوجوانان

نوجوانان و جوانان، به عنوان فعال‌ترین کاربران فضای مجازی، با امکانات و گزینه‌های فراوانی که این رسانه‌ها در اختیارشان قرار می‌دهند، به طور دائم با محرک‌های جدید و انواع مختلف رفتار آشنا می‌شوند و این عوامل آنان را به سمت بلوغ زودرس سوق می‌دهد. از نخستین پیامدهای این آسیب (افزون بر اختلال‌های مطرح شده در بخش مربوط به اعتیاد اینترنتی)، تمایل شدید آنان در ورود به عرصۀ جراحی‌های زیبایی و استفاده از مواد آرایشی است.

۳-۴-۳. ارضای خود کم‌بینی و عرضۀ خود

از دلایل گرایش افراد به شبکه‌هایی مانند فیس‌بوک، کیفیت بالای عکس‌ها در این فضاست که باعث می‌شود کاربران، به ویژه دختران جوان، اشتیاق خاصی به اشتراک‌گذاری تصاویر خود داشته باشند، اما به طور طبیعی، زمانی که فرصت‌های لازم برای ابراز وجود اقشار مختلف در جامعه وجود نداشته باشد، ا��ن شبکه‌ها به محلی مناسب و جذاب برای ابراز وجود برخی از کاربران تبدیل می‌شود. از این رو، فراهم ساختن فرصت‌های لازم برای اقشار مختلف جامعه برای ابراز وجود، می‌تواند تا حد زیادی آسیب‌های ناشی از فعالیت شبکه‌های اجتماعی را کاهش دهد.

۴-۴-۳. کاهش احساس‌ها

با وجود قرار گرفتن امکانات ارتباطی متنوع در فضای مجازی، به دلیل آنکه بیشتر ارتباط‌های این فضا به شکل نوشتاری است، احساس‌های شکل گرفته در فضای واقعی (به شکل قدم زدن، سخن گفتن و نظایر آن)، در این فضاها حاصل نمی‌گردد و به همین دلیل، افراد، دیگر اهمیتی به کیفیت روابط نمی‌دهند و این مسئله به کاهش بیشتر احساس‌ها منجر می‌شود.

۴. تجزیه و تحلیل یافته‌ها

براساس موارد پیش گفته، جدول زیر تنظیم و در معرض قضاوت و داوری کارشناسان حوزۀ فضای مجازی قرار گرفت.

۱-۴. تجزیه و تحلیل کارکردهای فضای مجازی

۱-۱-۴. کارکردهای اجتماعی ـ فرهنگی: مهم‌ترنی تأثیر فضای مجازی در این بخش مربوط به محور آسیب‌های «حریم‌ خصوصی افراد» (با میانگین ۸۰/۸ درصد) می‌باشد و گزینۀ «سوءاستفاده از اطلاعات شخصی کاربران در فضای مجازی» (با ۸۷ درصد) و «ترویج ابتذال اخلاقی» (با ۸۴ امتیاز) از بالاترین امتیاز برخوردار بوده‌اند. میانگین داده‌های این بخش به شرح زیر می‌باشد:

۲-۱-۴. کارکردهای سیاسی: در مجموع، کارکردهای سیاسی در هفت حوزه مورد سنجش و بررسی قرار گرفت و نتایج یافته‌ها نشان می‌دهد که بیشترین میزان تأثیرگذاری در این حوزه مربوط به گزینۀ «بهره‌گیری نظام سلطه در هدایت جنبش‌های سیاسی ـ اجتماعی در محیط داخلی ایران» با ۸۸ امتیاز بوده است. کمترین حوزۀ تأثیرگذاری در کارکردهای سیاسی مربوط به گزینۀ «خلق قهرمانان و الگوهای سیاسی کاذب و خدشه‌دار نمودن الگوهای ملی مذهبی در فضای مجازی» بوده است.

۳-۱-۴. کارکردهای امنیتی: در مجموع، چهار حوزۀ کارکردی در این فضا مورد سنجش و ارزیابی قرار گرفت:

همان‌گونه که از نمودار مشخص است، مهم‌ترین کارکرد ضدامنیتی در فضای مجازی، «سوءاستفاده از اطلاعات شخصی کاربران در فضای اینترنت علیه امنیت ملی کشور» معرفی شده و دو گزینۀ همتراز نیز عبارت است از: «بی‌اعتمادسازی نسبت به مسئولان نظام» و «رشد و شیوع جرایم اینترنتی (سرقت، کلاهبرداری، جعل و...)» و گزینۀ «سوءاستفاده از اطلاعات موجود در رایانه سازمان‌ها علیه امننیت ملی کشور» از کمترین امتیاز برخوردار شده است.

۴-۱-۴. کارکردهای روانشناختی: در این بخش، کارکردهای روانشناختی در پنج حوزه مورد بررسی و سنجش قرار گرفت:

همانگونه که نمودار نشان می‌دهد، مهم‌ترین حوزۀ تأثیرگذاری اینترنت در کارکردهای روانشناختی به ترتیب امتیاز عبارت است از: «اعتیادآوری استفاده از اینترنت»، «ایجاد صدمه‌های روحی ـ روانی ناشی از استفاده بی‌رویه از اینترنت»، «شیوع ناهنجاری‌هایی مانند بلوغ زودرس نوجوانان» و «ارضای خود کم‌بینی در میان جوانان و نوجوانان در فضای مجازی» بوده است و گزینۀ «امکان واپایش جوانان و نوجوانان در بهره‌گیری سالم از اینترنت» از کمترین امتیاز برخوردار بوده و بیانگر آسیب و تهدید بیشتر در این ارتباط می‌باشد.

جدول شمارۀ ۳. تحلیل کارکردهای چهارگانه براساس ضریب و درجۀ تأثیرگذاری

 

کارکردهای اجتماعی ـ فرهنگی

کارکردهای سیاسی

کارکردهای امنیتی

کارکردهای روانشناختی

میانگین

شدت تأثیرگذاری بالا (۸۰ – ۱۰۰)

 

۸۰,۴۲

 

 

 

شدت تأثیرگذاری متوسط

(۶۰ – ۷۹)

۷۶,۵۹

 

۷۱

۶۹,۴

۷۴,۲۳

شدت تأثیرگذاری پایین

(۲۰ – ۵۹)

 

 

 

 

 

در این ماتریس، در مجموع به لحاظ شدت تأثیرگذاری براساس کارکردهای چهارگانه، بیشترین میزان تأثیرگذاری مربوط به «کارکردهای سیاسی» بوده است و این گونه به نظر می‌رسد که در تحلیل کارکرد اینترنت در ج.ا.ایران، این گزینه از کاربرد چشمگیرتری برخوردار بوده و غرب استفاده از فضای مجازی را به عنوان یک راهبرد علیه ج.ا.ایران مورد استفاده قرار می‌دهد. سایر کارکردها (اجتماعی ـ فرهنگی، امنیتی و روانشناختی) در طیف با شدت متوسط قرار گرفته‌اند.

به لحاظ میانگین کلی کارکردهای چهارگانه، کارکردهای سیاسی و اجتماعی ـ فرهنگی بالاتر از حد میانگین و کارکردهای امنیتی و روانشناختی پایین‌تر از حد میانگین را کسب نموده‌اند.

نتایج نشان می‌دهند که گسترش روزافزون استفاده از فضای مجازی، جامعۀ ایران را تحت تأثیر قرار داده و در ابعاد اجتماعی ـ فرهنگی، تأثیر فضای مجازی، جامعه را به سمت یک دوران گذار و جدید سوق داده است. در ابعاد سیاسی، می‌توان کارکردهای فضای مجازی را به عنوان یک مکمل در جهت فشار به نظام از سوی غرب قلمداد نمود. همچنین، فضای مجازی در بُعد امنیتی، بسیاری از عناصر امنیت، از جمله حریم‌های خصوصی جامعه را با چالش جدی روبه‌رو ساخته است. تحلیل کارکردهای روانشناختی این پدیده نیز نشان می‌دهد که تأثیرهای روانی بهره‌گیری نادرست از این فضا و لطمه‌های قابل توجه آن (به ویژه بر نسل جوان جامعه) غیرقابل انکار است.

۵. فضای مجازی در ایران: دلالت‌ها و راهبردها

تا این بخش از مقاله، فضای مجازی و پیامدهای آن بر شکل‌دهی کنش‌ها، رفتارهای اجتماعی و در نهایت، تحول در هنجارها و نظام ارزشی جوامع، مبتنی بر نگاه «تهدیدمحور» و «آسیب‌شناسانه» بررسی شد و هدف نگارنده، برجسته کردن نقاط منفی و کارکرد مذموم این رسانه‌ها بوده، اما این امر به معنای بی‌توجهی به سایر ابعاد کارکردی این شبکه‌ها نیست؛ چرا که این ابزار نیز به مانند تمامی ابزارها، دارای کارکرد دو سویه است. به عبارتی، فضای مجازی دارای چهرۀ ژانوسی۱۲ می‌باشد و اهمیت این رسانه‌ها که جوزف نای۱۳ از آن به «کلید قدرت در قرن ۲۱» (شبکه‌های مجازی، کلید قدرت در قرن ۲۱، ۸۹/۹/۲۸) یاد کرده به اندازه‌ای است که شاید بتوان مدعی شد، افراد و گروه‌های مرجع در فضای مجازی، بخشی از حکومتگران آینده در حوزۀ دانش، ثروت و قدرت هستند.

از این رو، در فضای مجازی، فرصت برای افراد آگاه‌تر، فراهم‌تر است و بر همین اساس، رقابت‌های جهانی در تقسیم منابع فضای مجازی شکل گرفته است؛ رقابتی که هرچه بگذرد، سخت‌تر و تعیین‌کننده‌تر خواهد شد و ورود به آن دشوارتر. اهمیت حیاتی درک این موضوع در آن است که در صورت عدم ورود قدرتمند در صحنۀ رقابت با سایر رقبا، مردم به طور قاطع به سمت استفاده از فرصت‌های ایجاد شده از سوی رقبا خواهند رفت.

۱-۵. راهبردهای مواجهۀ فعال در فضای مجازی

به طور طبیعی، هرگونه نقش‌آفرینی مؤثر و مواجهۀ فعال و هوشمند، در گرو شناخت ابعاد و زوایای تأثیرگذاری این پدیده بر امور جاری است و بدون درک و شناخت هرچه کامل‌تر، نتیجۀ مطلوب حاصل نخواهد شد. در ادامه، راهبردهای مواجهۀ فعال در فضای مجازی کشور مورد بررسی قرار می‌گیرد.

۱-۱-۵. ساماندهی و مدیریت یکپارچۀ فضای مجازی کشور

با توجه به تشکیل شورای عالی فضای مجازی کشور، ضروری‌ترین اقدام‌ها عبارتند از:

(۱) واگذاری وظایف شوراهای موازی (شورای عالی فناوری اطلاعات، شورای عالی انفورماتیک و نظایر آن) به ��ین شورا،

(۲) برخورداری تدابیر و راهبردهای این شورا از ضمانت اجرا برای قوای سه‌گانه،

(۳) رفع خلأ قانونگذاری در این حوزه؛ چرا که به واسطۀ نوپدید بودن این فضا، مشکل‌های زیادی در نوع مواجهه با تخلف‌ها و جرایم وجود دارد؛ به عبارتی، شکل‌گیری «قوای سه‌گانه» در فضای مجازی، امری اجتناب‌ناپذیر به نظر می‌آید؛ زیرا مسائل دنیای فیزیکی به داخل این فضا هدایت شده و هماهنگی کامل بین این دو فضا مورد نیاز است. از طرفی، موجودیت مقوله‌های جدید در فضای مجازی باید بازتعریف شده و متناسب با روندها، قوانین جزایی و حقوقی جدید وضع گردد،

(۴) همراه و هماهنگ شدن سایر قوا با این شورا و ایجاد ظرفیت‌ها و ساختارهای جدید در درون خود.

۲-۵-۱. اعتمادسازی و تقویت سرمایۀ اجتماعی

اگرچه تحقیق در مورد ارتباط میان سرمایۀ اجتماعی و شبکه‌های اجتماعی مجازی همچنان ادامه دارد، اما شواهد موجود حاکی از ارتباط مثبت میان سرمایۀ اجتماعی و اینترنت است. «سرمایۀ اجتماعی» که موضوعی «فرهنگ‌مدار» بوده و کلیدواژه‌های ادبیات آن بر اعتماد، آرمان و ارزش‌های اخلاقی استوار است، از جایگاه قابل توجهی در قدرت نرم برخوردار می‌باشد. قدرت نرم، یعنی توانایی تعیین اولویت‌ها، به گونه‌ای که با دارایی‌های نامریی، مانند جذابیت‌های فرهنگی، شخصیتی و ارزش‌ها، همسو بوده و اعتبار معنوی پدید آورد.

برای مثال، اگر یک رهبر، ارزش‌هایی را ارائه کند که دیگران، خود مایل به پیروی از آن باشند، هزینۀ اداره کردن آن جامعه به مراتب کمتر خواهد شد. این اعتبار معنوی باعث خواهد شد انسان‌ها با اراده و علاقۀ خود، کاری انجام دهند که اِعمال‌کنندگان قدرت نرم، آن را می‌خواهند» (قدسی، ۱۳۸۹: ۱۴۲). شاه‌کلیدهای مباحث سرمایۀ اجتماعی را می‌توان در مفاهیم «اعتماد»، «روابط»، «مشارکت» و «انسجام»، خلاصه نمود.

نمودار شمارۀ ۸. فرایند شکل‌گیری سرمایۀ اجتماعی (ترسیم از نگارنده)

سرمایۀ اجتماعی ¢ انسجام اجتماعی ¢ مشارکت اجتماعی ¢ ارتباط اجتماعی ¢ اعتماد اجتماعی

با دقت و تأمل در شاخص‌های نسجش سرمایۀ اجتماعی، به خوبی می‌توان دریافت که یکی از هدف‌های مهم جنگ نرم، مخدوش‌سازی و تزلزل در این مؤلفه‌ها می‌باشد. اگر در جامعه‌ای اعتماد بین افراد و حکومت مخدوش، «اعتبار» موجود تضعیف، وفاداری‌ها تقلیل و امیدها کم‌وزن شود و یا از بین رود، شالوده‌های امنیت‌آفرینی در آن جامعه سست شده و آن کشور در معرض ناامنی و فروپاشی قرار می‌گیرد. بر این اساس، لازمۀ توانمندی در مواجهۀ مقتدرانه با جنگ نرم، برخورداری از قدرت نرم بوده و یکی از لوازم اساسی برای برخورداری از این شایستگی، بازتولید هموارۀ سرمایۀ اجتماعی در لایه‌های مختلف افقی (مردم ـ مردم) و عمودی (حاکمیت ـ مردم) می‌باشد.

نمودار شمارۀ ۹. الگوی مفهومی رابطۀ سرمایۀ اجتماعی و جنگ نرم (ترسیم از نگارنده)

سرمایه اجتماعی ^ بازتولید قدرت نرم ^ توانمندی در مواجهه با جنگ نرم

براساس تحقیق انجام شده از بیست نفر دانشجوی دکتری دانشگاه تهران، در میان پاسخ هشت نفری که پس از مسدود شدن یوتیوب همچنان به این وبگاه مراجعه کرده‌اند، نکته‌های قابل توجهی وجود دارد، از جمله: «وقتی به یوتیوب مراجعه می‌کنم که در ایران پهنۀ ارائۀ خبر باریک می‌شود!». پنج دانشجو نیز دلیل مراجعه به این شبکه‌ها برای کسب اخبار سیاسی داخلی را «عدم اطمینان به منابع داخلی» و کسب «اخبار واقعی»، «درست» و «بدون تعصب» این شبکه‌ها عنوان کرده‌اند. پنج نفر نیز دلیل مراجعه به یوتیوب را «دولتی و غیرقابل اعتماد بودن منابع خبری داخلی» عنوان کرده‌اند. طبق این تحقیق، ۴۷% دانشجویان حتی در صورت مسدود شدن وبگاه یوتیوب، به استفاده از آن ادامه داده‌اند. بنابراین، سیاست پالایش (فیلترینگ) نه تنها منجر به عدم استفاده از این وبگاه‌ها نشده، که به ایجاد نهضتی در بخش شهروند (سیتی‌زن) یوتیوب انجامیده و در این وبگاه از عموم کاربران در سطح شهروندی دعوت شده است برای شهروندان ایرانی، فیتلرشکن ایجاد و ارسال کنند (عاملی، ۱۳۸۹: ۵۳۵).

۳-۱-۵. مشارکت‌آفرینی

شبکه‌های اجتماعی مجازی، بسترهای بسیار مناسب و مغتنمی را برای ایجاد مشارکت افراد و اقشار مختلف جامعه فراهم ساخته است و «مشارکت»، عاملی مؤثر در ایجاد و تقویت «قدرت ملی» و «قدرت نرم» می‌باشد. در یک نگاه، توجه به نقش مشارکت در کشور از سه جنبه برخوردار است:

(۱) ایرانیان داخل مرزهای جغرافیایی. این موضوع با توجه به برخورداری ایران از تنوع قومی بالا، بسیار حائز اهمیت است. ج.ا.ایران، جزو ده کشور اول دنیا به واسطۀ برخورداری از تنوع قومی است (قدسی، ۱۳۸۸: ۳۸) و در صورت عدم مدیریت صحیح، این ویژگی می‌تواند یکی از نقاط تهدیدزا برای امنیت ملی کشور محسوب گردد.

(۲) ایرانیان خارج از کشور. ایرانیان مقیم مهاجر، دانشجویان خارج از کشور، نیروی کار مهاجر و نظایر آن، از سرمایه‌های کشور محسوب می‌شوند و هرگونه سرمایه‌گذاری بر روی این اقشار، به تولید قدرت نرم کشور منجر خواهد شد. امروزه به برکت فراگیری فناوری ارتباطی ـ اجتماعی، مرزهای جغرافیایی بسیار کم‌رنگ شده و «فشردگی زمان و مکان» در یکی از بهترین اشکال آن متجلی شده است.

(۳) دوستداران و علاقه‌مندان ایران. یافته‌های یک تحقیق نشان می‌دهد «جمهوری اسلامی ایران بیشترین کاربرد مؤلفه‌های قدرت نرم را در میان کشورهای اوراسیای مرکزی (۲۸/۷۶ %) و کمترین میزان (۹۶/۳ %) را به نسبت در آمریکای لاتین داشته است. همچنین مشخص شد که بالاترین میزان اِعمال قدرت نرم ج.ا.ایران در مناطقی است که ساکنان آن بیشتر با زبان فارسی در ارتباط هستند. در ضمن، جمهوری اسلامی ایران بیشترین موفقیت را در کاربرد عوامل متغیر قدرت نرم، در زمینۀ بهره‌گیری از مؤسسه‌های ایران‌شناسی در سایر کشورها داشته است» (هرسیچ و همکاران، ۱۳۸۸: ۲۲۵).

۴-۲-۵. آگاه‌سازی

رسانه‌ها، همان‌گونه که می‌توانند با کاربرد راهکنش (تاکتیک‌)های مختلف به مقابلۀ نرم در برابر هدف مورد نظر خود بپردازند، با همان روش‌ها می‌توانند منابع قدرت نرم یک کشور، یعنی کارآمدی حکومت، سرمایۀ اجتماعی، اقتدار و جذابیت را تقویت کرده و با افزایش سطح رضایت، حساسیت و اعتماد سیاسی، میزان مشارکت نهادمند، مستمر و قانونی مردم را افزایش و مشروعیت دولت را افزایش دهند. نوع نگاه و دید راهبردی مسئولان در این زمینه می‌تواند بسیار تأثیرگذار باشد، بنابراین فضای مجازی را به عنوان یک واقعیت باید پذیرفت و به جای نگاه امنیتی به این پدیده و اجرا و تجویز اقدام‌های سلبی (مانند پالایش، در وسیع‌ترین شکل ممکن)، به اقدام‌های ایجابی، مانند اعتمادآفرینی در اشکالی مانند افزایش سعۀ صدر و انتقادپذیری در مسائل اجتماعی و فرهنگی مبادرت ورزید.

۵-۲-۵. اقدام‌های پژوهش‌محور

بسیار ساده‌لوحانه است که اقدام‌های دشمنان در عرصۀ جنگ نرم را اقدام‌هایی در سطح و فاقد عقبۀ علمی فرض کرد. بدون شک، موفقیت چشمگیر حاصل شده در این فضا، مرهون تلاش‌های مجدانۀ عناصر فکری و پشتیبانی‌های بی‌دریغ صاحبان قدرت و نظام سلطۀ نوین جهانی در قالب مؤسسه‌های قدرتمند علمی و پژوهشی بوده است. از این رو، مقابله و مواجهۀ مؤثر نیز تنها از این طریق امکان‌پذیر بوده و توسل به شیوه‌های غیرعلمی و منفعلانه، راه به جایی نخواهد بُرد. جمهوری اسلامی ایران به عنوان داعیه‌دار حضور در خط مقدم مبارزه با نظام سلطۀ جهانی و علاقمند به ظهور «جهانی انسانی» به عنوان یک آرمان مقدس الهی، نیازمند ورود مقتدرانه در عرصۀ پژوهش با ایجاد و تقویت مؤسسه‌های پژوهشی در حوزۀ فضای مجازی می‌باشد.

نتیجۀ تحقق این راهبرد آن است که به جای «غافلگیر» شدن، همواره در مواجهه با پدیده‌های نوظهور اجتماعی در این حوزه و توسل جستن به اقدا‌م‌های سلبی و منفعلانه، به بازیگری فعال، آینده‌پژوه و آینده‌ساز تبدیل گردید. در شرایط کنونی، جامعه نیازمند تولید و راه‌اندازی شبکه‌های اجتماعی بومی است تا افزون بر برخورداری از قابلیت‌های شبکه‌های اجتماعی جهانی، مرزهای ملی و مذهبی کشورمان نیز در آن لحاظ شده باشد.

۶-۲-۵. مدیریت هوشمند

نظریه‌پردازان در دهه‌های اخیر، قدرت را با توجه به شاخص‌ها و معیارهای متکثر مورد بررسی قرار داده تا بتوانند زوایای مختلف آن را مورد کنکاش قرار دهند. بارنس۱۴، در نظریه‌پردازی‌های خویش از واژه و اصطلاح «قدرت ترکیبی» استفاده کرد (Barness, ۱۹۹۸: ۳۷). سوزان ناسل معتقد است: توانایی‌ها و برتری‌های نظامی، اقتصادی، فرهنگی و ایدئولوژیک باید در یک جهت هماهنگ شوند تا برآیند آن، تداوم برتری یک کشور را تضمین کند (فرهادی و مرادیان، ۱۳۸۷: ۱۴۸). نظریه‌پردازان قدرت هوشمند بر این باورند که کشوری مانند ایالات متحده برای ایفای نقش جهانی نیازمند آن است که به اقدام‌های سازمان‌یافته برای دستی��بی به سیطره دست زند. این امر، ماهیت منحصر به فرد و چندبُعدی داشته و امکان پیوند ابزارهای دیپلماتیک، امنیتی و راهبردی را فراهم می‌سازد (متقی، ۱۳۸۷: ۶۴).

۳-۵. تجزیه و تحلیل راهبردهای پیشنهادی

در ادامه، برای اعتبارسنجی راهبردهای پیشنهادی، این راهبردها در معرض قضاوت و داوری کارشناسان حوزۀ فضای مجازی قرار گرفت که نتیجۀ حاصل شده به شرح زیر می‌باشد:

گزینه‌های مرتبط با راهبردهای پیشنهادی به ترتیب برخورداری از بالاترین امتیاز عبارتند از: «تأسیس مراکز سیاستگذاری (در سطوح کلان و خُرد جامعه) به منظور بهره‌گیری بهینه از ظرفیت‌های جامعه، هدایت صحیح کاربران و مدیریت یکپارچه این فضا»، «تقویت سرمایۀ ‌اجتماعی نظام و اعتمادآفرینی با انعکاس به موقع وقایع، اخبار و رویدادهای کشور به منظور کاهش نیاز به مراجعه به پایگاه‌های اینترنتی بیگانه»، «تغییر رویکرد از «تهدیدمحوری» به «فرصت‌محوری» در مسئولان مرتبط نظام در بهره‌گیری از فضای مجازی»، «مدیریت هوشمندانۀ فضای مجازی و اجتناب جدی از اقدام‌های سلیقه‌ای و مقطعی»،‌ »آگاهی‌بخشی به افراد جامعه نسبت به معایب و محاسن فضای مجازی و چگونگی بهره‌گیری مناسب از آن»، «اقدام‌های پژوهش‌محورانه و بهره‌گیری از عناصر فکری مولد برای تولید محتوا در فضای مجازی»، «ایجاد فضاهای اینترنتی بومی و ایجاد جذابیت برای کاربران برای عضویت در آن» و «افزایش سطح مشارکت‌های مردمی و توسعۀ نهادهای غیردولتی (سمن‌ها)» بوده است.

نتیجه‌گیری

رسانه‌های مجازی در حال تبدیل شدن به امپراطوری‌های بزرگ در عصر جدید می‌باشند و فضای مجازی، فضای قدرت‌های بزرگ است. منطق و محیط جنگ سنتی بر اساس منطق و محیط جنگ در فضای مجازی دگرگون شده است. اگر تا پیش از این، منطق پیروزی در جنگ سنتی، برخورداری بیشتر از نیروهای فیزیکی و ابزارآلات فیزیکی بود (گرچه این منطق همچنان با شدت و ضعف‌هایی پابرجاست)، اما بدون تردید، ظهور محیط مجازی، باعث دگرگونی و تشکیک اساسی در این منطق شده است. این فضا، قدرتی را به عنوان قدرت نرم‌افزارها و فناوری اطلاعات و ارتباطات به وجود آورده است و این فناوری، بسیاری از عرصه‌های تقابل را متفاوت از گذشته ساخته است. مؤلفه‌های «قدرت‌آفرین» نیز دچار تحول بنیادین شده و مفهوم جدیدی از قدرت در قالب «توانمندی برای تکثیر شدن» مطرح شده است.

بر این اساس، هر ملتی که «الگوها» و «ایده‌»های (فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی) او از بیشترین قابلیت برای «تقلید شدن» و «تکثیر شدن» برخوردار باشد، از قدرت بیشتری نیز برخوردار خواهد بود، به عبارتی امروز کسی را قدرتمند می‌دانند که بتواند ارادۀ خود را در سطح جهانی تکثیر کند و بتواند جامعۀ جهانی متکثر را تابع منطق قدرت و ارادۀ خود قرار دهد و این آرزو و یا هدف، جز در فضای مجازی امکان تحقق ندارد. اگر امروز یک میلیارد جمعیت دنیا در فیس‌بوک عضو می‌شوند، این، عضویت در یک نظام قدرت است. اگر امروز ۹۵ درصد جست‌وجوی اطلاعات در جست‌وجوگرهای آمریکا انجام می‌شود و این اطلاعات از مسیر آنها عبور می‌کند، این به معنای یک سلطۀ قدرت نرم در این محیط است.

در محیط مجازی، قدرت‌های کوچک جایگاهی ندارند، بنابراین تولید وبگاه‌ها و وب‌نوشت‌های انبوه و ضعیف، هیچ مشکلی را حل نمی‌کند. باید در طراحی فضای مجازی، ج.ا.ایران در پی ایجاد قدرت بزرگ مجازی در پرتو یکپارچه‌سازی فعالیت در فضای مجازی و طراحی نهادهای یکپارچۀ فرهنگی در این فضا، براساس نیازهای فرهنگی، سیاسی و اقتصادی بومی بود. این حقیقت غیرقابل انکار است که فضای مجازی ـ‌ با وجود تهدیدهای متصور ـ فرصت‌های مغتنمی را برای معرفی توان‌ها و قابلیت‌های فرهنگی، ایجاد و افزایش سرمایۀ اجتماعی از طریق بهبود و سلامت ارتباط‌های اجتماعی افراد، آگاه‌سازی و آموزش‌های اجتماعی و در نهایت، تولید قدرت نرم در اختیار ملت‌ها و دولت‌ها قرار داده است و ج.ا.ایران نیز می‌تواند با ظرفیت‌سازی و مدیریت هوشمند، به بازتولید قدرت نرم در این فضا اقدام نماید. با این نگاه، راهبردهای پیشنهادی نیز عبارت است از:

(۱) ساماندهی و مدیریت یکپارچۀ فضای مجازی کشور و پرهیز جدی از اعمال سیاست‌های مقطعی و سلیقه‌ای،

(۲) اعتمادسازی و تقویت عناصر و اجزای سرمایۀ اجتماعی با افزایش آستانۀ تحمل و ایجاد فرصت‌های بیشتر به کاربران داخل و خارج کشور برای ایفای نقش بیشتر و تقویت تعلق خاطر و وفاداری‌ها،

(۳) انجام اقدام‌های پژوهش‌محور و ساخت عقبه‌های علمی برای تولید ایده و انتشار محتوا در فضای مجازی و پرهیز از فعالیت‌های مقطعی و سطحی،

(۴) کاهش اقدام‌های تصدی‌گرایانۀ دولتی و افزایش سطح مشارکت‌های مردمی برای مدیریت شبکه‌های اجتماعی و بهره‌گیری بهینه از ظرفیت‌های جامعه.

نگاهی کوتاه به تفاوت های بهائیت و شیعه


این مطلب تحقیق بنده در درس تطبیق ادیان در زیر نظر استاد صالحی مقدم است .

به شما دوستان و خوانندگان عزیزتوصیه میکنم کتاب  ادیان در گذر زمان ایشان را حتماَ مطالعه بفرمائید زیرا بدون طرفداری تمامی ادیان را از ابتدای تاریخ مورد بررسی قرار داده اند و مطالبی را به خواننده می آموزند که بدور از ذهن و بعضاَ مخالف باورهای قبلی ماست .

استفاده از این مطلب با ذکر منبع بلامانع می باشد .

مقدّمه :

بهائی گری به عنوان یک جنبش اجتماعی در قرن سیزده هجری (نوزده میلادی) در ایران پا به عرصه وجود گذاشت و به عنوان حرکتی علیه سنتهای دینی و اجتماعی حاکم بر جامعه به حیات خویش ادامه داد . این جنبش در کنار حکومتهای استعماری و در مقابل فرهنگ اصیل ملی – اسلامی قرار گرفت و به عنوان ابزار استعمارگران به کار رفت . از نظر اجتماعی ، بروز این جنبش در ایران زمانی بود که پس از جنگهای ایران و روس به علت افزایش تماس با فرهنگ اروپایی ، نوگرایی افکار بسیاری از متفکرین و نیز عوام را به خود مشغول کرده بود و در نتیجه مخالفت با سنتهای غلطی نظیر استبداد شاهان ، زمینه برای ظهور حرکتهای اجتماعی فراهم شده بود . در چنین شرایطی جنبشهای اصلاحی چندی در ایران شکل گرفتند و در این فضا برخی به فکر تغییر فرهنگ ملی حاکم و ایجاد نوآوریهای مذهبی افتادند . در نتیجه این طرز تفکر بود که فرقه هایی چون شیخیه و بهائیت در کنار مکاتب سکولار در ایران ظاهر شدند و همواره در مقابل حرکتهای احیاگر سنتهای ملی – دینی ایستادند و حرکتهای سنت شکن را تائید کردند .

با این طرز فکر کلی این فرقه ها – حتی اگر به قول بعضی به وسیله همان استعمارگران به وجود نیامده باشند – آلت دست استعمارگران قرار گرفتند .


بوجود آمدن بهائیت :

این فرقه پس از بابیه به وجود آمد و بنیان گزار آن حسینعلی نوری بود . نام آن فرقه را از لقب خویش (بهاء ا...) گرفته است .

سید علی محمد باب پیش از مرگ دو نفر از مریدانش – یعنی صبح ازل و بهاء ا... – را به جانشینی خود برگزید. بعد از تبعید هر دو به بغداد بین این دو اختلاف بوجود آمد. صبح ازل معتقد بود که بابیه باید به همان صورت که صاحب اصلی آن را رها کرده باقی بماند ولی بهاء ا... ادعاهای سیدعلی محمد را به خود نسبت داده و حتی پارا فراتر نهاد و ادعا نمود که خدا در وجود او حلول کرده است .

بهاء ا... پس از تکمیل آئین خود در هفتاد و شش سالگی در شهر عکا از دنیا رفت .

نگاهی به احکام بهائیت و مقایسه آنها با احکام شیعه :

احکام اعلام شده از جانب حسینعلی بهاءا... بر اساس احکامی است که از جانب علی محمد باب در کتاب بیان آمده است اما در فلسفه و فروع تفاوتهایی بین این دو آیین مشاهده می شود .

ردیف

بهائیت

شیعه

  1. 1.      

ارتباط با خدا بصورت مستقیم را برای بندگان ممکن نمیدانند.

رابطه مستقیم با خدا وجود دارد و به صورت عملی در هنگام نماز دیده میشود .

  1. 2.      

پیامبر اکرم (ص) را پیامبر خاتم نمیدانند و معتقد به آمدن پیامبران دیگری هم هستند

حضرت رسول اکرم (ص) را پیامبر خاتم می دانند .

  1. 3.      

قیامت از دیدگاه آنها در همین دنیا اتفاق می افنتد و قیامت بعد از مرگ را جزء خداوند کسی نمی داند.

به قیامت در جهان پس از مرگ معتقدند با توجه به آنچه در قرآن و احادیث آمده است آن را می شناسند .

  1. 4.      

نماز و روزه از اول بلوغ واجب میشود

سن به تکلیف رسیدن برای دختران 9 و برای پسران 15 سالگی می باشد .

  1. 5.      

نماز 9 رکعتی و در سه نوبت هنگام مغرب ، صبح و ظهر

5 نماز به ترتیب 2 ، 4 ، 4 ، 3 و 4 رکعتی در صبح ، ظهر ، عصر ،‌مغرب و عشاء .

  1. 6.      

نماز میت 7 رکعتی

نماز میت 2 رکعتی

  1. 7.      

دستور به نماز فرادی بجز نماز میت .

دستور به نماز جماعت

  1. 8.      

قبله آنها محل دفن بهاء ا... در عکا (در زمان زنده بودن بهاء‌ا.. هر جا که او بود قبله بود .

قبله شیعیان خانه کعبه در مکه

  1. 9.      

حکم سرقت : مجازات سارق مرد برای بار اول تبعید، بار دوم زندان و دفعه سوم گذاشتن علامت کنار پیشانی است .

البته برای سارق زن و برای بیش از 3 بار سرقت مجازاتی در نظر گرفته نشده است. همچنین مجازات اشد یعنی نفی بلد را بر شدید یعنی حبس مقدم دانسته است .

در مورد سارق؛ با چند شرط اگر کسى دست به دزدى و سرقت زد باید چهار انگشت دست راستش را قطع کرد.  اول : مَتاعى که دزدیده شده باید حد اقل یک ربع دینار باشد ( دینار عبارت است از یکمثقال شرعى طلاىِ مسکوک و مثقال شرعى معادل 18 نخود است ). دوم : از جاى محفوظىمانند خانه و مغازه و جیب هاى داخلى سرقت شده باشد. سوم : در قحط سالى که مردمگرسنه اند و راه به جائى ندارند نباشد . چهارم : سارق عاقل و بالغ باشد . پنجم : درحال اختیار دست به سرقت زده باشد . ششم : مال مسروق متعلق به فرزندش نباشد . هفتم : سارق مال مولایش را نَدُزدیده باشد. در اینجا طبق دستور شرع مقدس اسلام تنها چهارانگشت دست راست سارق بعنوان مجازات و حد شرعى قطع میگردد

  1. 10. 

زنا : برای افراد زانی و زانیه دیه مشخصی در نظر گرفته شده که 9 مثقال طلاست و باید به بیت العدل داده شودو اگر  تکرار شد میزان جریمه دو برابر میشود و الی آخر . در این حکم فرقی بین زنای محصنه و غیر محصنه قرار داده نشده است.

حد زنا در اسلام، صد ضربه شلاق است. چنا‌چه زنا، از زنان و مردان همسردار سرزند، زنای محصن نامیده می‌شود و حد آن مجازات سنگسار است. در قرآن، به مجازات سنگسار اشاره‌ای نشده‌است؛ اما در احادیث به تواتر ذکر شده‌است. کیفر تنها در صورتی اعمال می‌شود که زنا با اقرار زناکننده یا با شهادت چهار شاهد مرد یا سه مرد و دو زن، اثبات شود. در فقه شیعه، اگر زن بی‌شوهری باردار شود مورد حد قرار نمی‌گیرد؛ اما در برخی مذاهب اهل‌سنت بارداری زن بی‌شوهر می‌تواند بینه زنا محسوب شود و زن مورد محاکمه قرار می‌گیرد. کیفر پیرمرد و پیرزن همسردار که مرتکب زنا شوند، ابتدا تازیانه خوردن و سپس سنگسار است.

  1. 11. 

ازدواج با محارم مگر با زن پدر حلال و آزاد است . ضمناً تعداد زوجین را یک نفر میدانست . البته بعضی از بهائیان آن را  حداکثر 2 تعیین نموده اند. طلاق را جزء‌در مورد خاص –ضرورت که یکی از زن و مرد نتواند با دیگری زندگی کند- حرام دانسته و برای زن بعد از طلاق عده را لازم نمیدانند.

ازدواج با محارم حرام است و تعداد زوجین دائمی حداکثر  می باشد . درخصوص طلاق با توجه به شرایطی مثل توافق طرفین ، مریضی لاعلاج مرد یا زن و ... آزاد است . ضمناً لازم است زن بعد از طلاق عده نگاه دارد .

  1. 12. 

اعیاد واجب روز ولادت میرزا و روز بعثت باب می باشند

برای شیعیان بجز دو عید بزرگ مسلمانان یعنی فطر و قربان ، اعیادی مانند غدیر ، نیمه شعبان ،
بعث رسول اکرم ، تولد معصومین نیز جزء اعیاد می باشد.

  1. 13. 

معاملات ربوی آزاد است

ربا و معاملات ربوی حرام است .

  1. 14. 

حجاب زنان برداشته شده است .

حجاب واجب است

  1. 15. 

زدن ریش از ته آزاد است

ترک تراشیدن ریش حرام است

  1. 16. 

دین و سیاست را از هم جدا دانسته اند.

دین و سیاست را جدا از نمیدانند.

  1. 17. 

به طهارت معنوی و ظاهری که در اسلام آمده است عقیده داشته و گرفتن وضو برای نماز و غسل جنابت را نیز رعایت میکنند .

 

 

نتیجه گیری :

با توجه به آنچه گفته شد جهت گیری کلی ایدئولوژی این فرق جداسازی ملت ایران از مراجع تقلید و مشغول کردن آنان به مکتبی ساخته بشر است . مکتبی که جنبه های غیر عقلانی آن به عقلانیتش می چربد و به تدریج از صحنه عملی زندگی اجتماعی و سیاسی خارج می گردد . در نهایت گرایش یه این ایدئولوژی موجب جداشدن مردم از دین و دینداری گردیده پیوستن به مکاتب غیردینی را تسهیل می نماید .

تفاوت بین این فرقه با اسلام و شیعیان آن مقدار زیاد است که توحید ، نبوت ، معاو امامت را به طریقی نفی نموده و ضمن ارائه آئین جدید اسلام و مذهب شیعه را انکار و منسوخ می داند .

 

منبع:

  • ·        ادیان در گذر زمان از آغاز تاکنون ؛ محمد اسماعیل صالحی مقدم ؛ اسفند 1389 ؛ انتشارات اندیشه و فرهنگ جاویدان .
  • ·        بهائیت در ایران ؛ سید سعید زاهد زاهدانی ، محمد علی سلامی؛ 1388 ؛ مرکز اسناد انقلاب اسلامی .
  • ·        سایت ویکی پدیا http://fa.wikipedia.org/
  • ·        مرکز اطلاع رسانی آل البیت http://www.al-shia.org/

 

محقق : حسین فرمان بر

زمستان 1390


 


پاره ای از احکام وقوانین ساختگی فرقه ضاله بهائیت

 1.پاک بودن تمام اشیاء (نظیر بول ،غائط، منی ،سگ ، خوک و...)/کتاب اقدس صفحه 300

2.پرهیز نکردن از فضولات حیوانات (سگ وخوک و...)یعنی پاک بودن آنها /کتاب بیان عربی صفحه 28

3.ازدواج با زن پدر و ازدواج با دیگر محارم و اقارب نظیر خاله،عمه ،عمو ،دایی ،دختر و خواهر و...حلال می باشد./کتاب اقدس ص 30

4.و لقد اذن الله بین الاخ و الاخته.یعنی اجازه ازدواج بین خواهر و برادر داده شده است ./کتاب شوون خمسهبهائیت و صهیونیسم

5.واجب بودن زیارت محل دفن بهاء و خانه باب در شیراز بر مرد در صورت استطاعت بعنوان حج /اقدس 10

6.بر هر کس از پیروان باب واجب است که برای طلب اولاد ازدواج کند ،اما اگر زنی از زنان بابی باردار نشد ،حلال است بر حامله شدن او از یکی از برادران بابی خود یاری بگیرد نه از غیر بابی /باب 15بیان

7.عدم تقید زنان به حجاب و مجاز بودن دست دادن و خلوت کردن با زن ومرد  نامحرم و مجاز بودن اختلاط کامل زنان ومردان در تمام مراسمات بدون حجاب .‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌}در این خصوص یاد آوری می گردد زنان و دختران بهائی تعمدا در ترویج بد حجابی،بی بند وباری و حضور در کوچه وبازار با پوشش های مد جدید غربی نقش مهمی را ایفا می کنند.{

8.نماز با جماعت حرام است .بیان فارسی

9.ربا حلال است .

10.فضله موش پاک است و دوری از آن واجب نیست ./بیان باب 17

11.ازدواج موقت حرام است ./باب7

12.بهائیت اسلام را نسخ شده می داند./اقدس-بهائیت در ایران

13.اگر چیزی در ازل حرام بود وحلال شد ویا بلعکس عکسی حق اعتراض ندارد ./بابیت وبهائیت در بستر تاریخ ص 80

14.پوشیدن لباس ابریشم برای مردان حلال است و محدود شدن در لباس و ریش برداشته شد./بابیت وبهائیت در بستر تاریخ ص 81

15.کسانی که به سید علی محمد باب معتقد نیستند نجس هستند./باب در بیان عربی ص 16 سطر 15

16.نماز روزی 9 رکعت به طرف شهر عکا در فلسطین که قبر بهاء در آنجاست.

17.مهریه دختران شهری 19 مثقال طلای خالص و مهریه دختران روستایی 19 مثقال نقره خالص./جامع 482

18.در 5 منطقه نباید به جز بابی فرد دیگری وجود داشته باشد:در فارس،خراسان،آذربایجان ،مازندران وعراق./باب4 از واحد 6 بیان

19.فلتمحون کل ما کتبتم و لتستدلن بالبیان.یعنی آنچه که تا کنوننوشته اید نابود کنید و حتما به کتاب بیان استدلال نمهئید./بیا عربی باب 6

20.در کتاب بیان نهی می شود که مالک زیادتر از 19کتاب شوید و اگر بیش از 19 کتاب داشتید بر شما برای هر کتاب 19 مثقال طلا بعنوان کفاره واجب می گردد./بیان عربی باب 7

21.تدریس در کتابهای غیر از کتاب بیان روا نیست و آنچه که به نام منطق و اصول و غیر آن دو برای احدی از مومنان اذن داده نمی شود./بیان عربی باب 10

22.ازدواج بابی با کسی که در دین بابیان نیست جایز نمی باشد ./بیان باب 15

23.ازدواج با دو زن جایز است و بیشتر جایز نیست./صحیفه احکام (البته بهاء 4 زن داشت)

24.ممنوع هستید از اینکه روی منبر بنشینید واگر آیات خدا را بخواند لازم است روی صندلی بنشیند./اقدس ص 41

25.برای گرفتن وضو فقط شستن دست و صورت کافیست./اقدس ص 1

26.حرمت بر گذاری نماز جماعت،غیر از نماز میت که در هفت رکعت برگزار می شود./اقدس5

27.در نماز آیات (فقط ذکر کفایت می کند)./اقدس 5

28.بلوغ دختر و پسر به طور مساوی در 15 سالگی است./گنجینه احکام ص 71

29.ذکر روزانه هر بهائی بعد از شستن دستها و رو به قبله(یعنی عکا)نشستن و95 مرتبه (الله ابهی)است./اقدس 47

30.اگر کسی آب برای وضو نداشته باشد ،به جای وضو 5بار می گوید ((بسم الله الاطهرالاطهر))./تاریخ جامع بهائیت

31.حرمت ایام نامزدی بیش از 95 روز /چگونه بهائیت پدید آمد نور الدین چهاردهی ص 260

32.طلاق از بعد از یکسال صبر کردن مجاز می باشد و حرمت طلاق سوم و زمان مراجعه بعد از یکماه از تاریخ طلاق می باشد./تاریخ بهائیت ص 482

33. مجازات و بهشت مخصوص روح است (نه جسم) /چگونه بهئیت به وجود آمد 276

34. حد نصاب خمس 19 مثقال است./اقدس 92

35.وجوب روزه بر افراد بالغ،سالی 19 روز است (که یک ماه بهائیان است)./ت ج بهائیت494

36.سال بهائیان 19 ماه 19 روز وجمعا 361روز است و آخرین روز ماه بهائیان مصادف با عید نوروز است./اقدس 34

37.دفن میت در تابوتهای بلور وسنگهای گرانبها مانند فیروزه ،برلیان ،والماس یا در چوبهای قیمتی و گذاشتن انگشتر نقش دار در انگشتان میت./اقدس 34

38.حج بر زنان واجب نیست./اقدس 10

39.دختر باکره را به خدمت کاری گرفتن تشویق شده است./اقدس18

40.هر چیزی بهترین آن به نقطه(یعنی خود باب)و متوسط آن به حروف حی (18تن یاران باب)بوده و پستترین آن برای بقیه مردم است./باب4 از واحد 8بیان

41علت تقدس عدد 19،14معصوم+4تن نواب خاص +علی محمد باب میباشد.

42.ادعای خدایی:ان علی قبل نبیل دات الله و کینونته (بدرستی که علی قبل از محمد ذات خدا و حقیقت آن است )تذکر:کلمه نبیل(بزرگ)هم عدد با محمد است که هر دو 92حرف دارند./تاریخ و نقش سیاسی رهبران بهائی ص 21

43.برای کسی روا نیست که در اطراف و خیابانها زبانش را حرکت دهد و ذکر خدا بگوید./بابیت و بهائیت در بستر تاریخ ص 81

44.واجب دانستن اشتغال به شغلهایی نظیر عینک سازی،چاپخانه،عکاسی،الکتریکی،صنعت،پوشاک،تلاش مضاعف برای خرید زمین ،املاک و ایجاد شرکتهای صنعتی وتجاری




آیین بهائیت که ساخته و پرداخته استعمار می باشد، روحی متضاد و ناسازگار با تعالیم دین مبین اسلام دارد، و در خیلی جاها برخلاف آموزه های دین اسلام احکام جعل کرده و با توجه به اینکه بهائیت هیچ ربطی به دین اسلام نداشته آنان هیچ اعتنایی به حلال و حرامی که در دین اسلام مطرح است ندارند.

آنان در امر ازدواج آموزه هایی کاملاً مغایر با آموزه های اسلام دارند، مانند: ازدواج اجباری زن و مرد پس از مرگ یکی از زوجین ظرف 90 تا 95 روز، تجویز زنای محصنه و سپردن ناموس به دیگری جهت باردار شدن (در صورتی که خود چنین استعدادی نداشته باشد)، ازدواج با محارم و... نمونه ای از این آموزه هاست. بسیاری از اموری که در مورد امور جنسی و اخلاقی در بهائیت تشریع شده، نه تنها مخالف با دین اسلام است بلکه مخالف با شأن انسانی می باشد.

ازدواج از نظر بهائیت:

در آیین بهائیت ازدواج امری واجب است، تا بدینوسیله نسل باقی بماند در آیین بهائیت ازدواج فقط باید با شخصی که بهائی است صورت گیرد و با غیر بهائی ازدواج نباید کرد.[1]

در مکتب بهائیت عقد ازدواج با حضور شهود صورت گرفته، و مبلغ مهریه که برای زن شهری، 95 مثقال طلا و برای زن روستایی 95 مثقال نقره است، باید در همان مجلس پرداخت شود.[2]

ازدواج در مکتب بابیه و بهائیه با رضایت زوجین است، و ولی و وکیل نقشی ندارند. و صیغة عقد آنان چنین است «اننی انا الله رب السموات و الارض رب کل شیء رب ما یری و ما لا یری رب العالمین.»[3]

حداقل مهریه در این آیین 19 مثقال طلا و حداکثر 95 مثقال است، و بالا و پایین تر از این مقدار نکاح را باطل می کند. در آیین بهائیت سن مخصوصی برای ازدواج جهت دختران وجود دارد، و آن این که، هر دختری که به سن یازده سال برسد او را مجبور به ازدواج می کنند و او اختیاری ندارد که از ازدواج امتناع ورزد.[4]

موارد ازدواج جایز:

در آیین بهائیت فقط ازدواج با زنان پدر حرام است، بهاء می گوید: «من همسران پدرانتان را بر شما حرام نمودم.»[5] و غیر این موارد مانند ازدواج با خواهر، عمه، خاله، برادرزاده، دختر خواهر، مادران رضاعی و خواهران رضاعی همگی حلال است.»[6] استدلال آنان این است که، تا مادامی که بهائیت در اقلیت اند، ازدواج با این گروه ها اشکالی ندارد.

یکی از عقوباتی که برای مرد در نظر می گیرند، عدم مقاربت با زن است، مانند مواردی که شخصی را زندانی کند، ولو به مدت یک ساعت، که در این صورت حق مقاربت با زن خویش را ندارد، و اگر برخلاف این عمل کرد، هر ماه 19 مثقال طلا باید بدهد، و اگر بچه ای نیز از این مقاربت بوجود آید، شهود باید از او نفی کنند.[7]

مرگ و طلاق زوجین:

در آیین بابیت اگر یکی از زوجین از دنیا برود، اگر متوفی زوج باشد بر زوجه واجب است که بعد از 95 روز حتماً ازدواج کند، و اگر زوجه باشد مرد باید ظرف مدت 90 روز ازدواج کند.[8]

در این مکتب اگر زوجه ببیند که شوهر او از بهائیت خارج شده، چنانچه قدرتی داشته باشد، می تواند شوهر خود را شبانه کشته و تمام دارائی او را تصاحب کند.[9]

طلاق در آیین بهائیت بدست مرد است، و اگر مردی بخواهد همسر خویش را طلاق دهد، یک سال زن را رها می کند و اگر به محبت او بازنگشت و پشیمان نشد، طلاق می دهد و اگر خواست برگرداند (بعد از مدت مذکور) قبل از نوزده روز جایز نیست، و اگر طلاق 19 بار بر یک زن واقع شود، دیگر حلال نمی گردد و مرد حق رجوع ندارد.[10]

امور اخلاقی:

در آیین بهائیت برخی از امور ضداخلاقی، که در تمام شرایع الهی حرام شمرده شده اند، حلال بوده و ارتکاب آن ها را جایز می دانند که به برخی از آن ها اشاره می کنیم.

1. زنای محصنه:

زنای محصنه در آیین اسلام حرام و حکم رجم دارد، در ادیان یهودیت و مسیحیت نیز چنین چیزی جایز نمی باشد. ولی از آنجایی که در مکتب بهائیت تأکید بر تکثیر نسل است، زنا را جایز می داند. آنان در صورتی که کسی بچه دار نشود، و مشکل از ناحیه مرد باشد، می تواند از برادر بهائی خویش در این امر کمک گرفته، و ناموس خویش را در اختیار او قرار دهد، بنابراین غیرت و ناموس برای آنان اهمیتی نداشته، و این مسأله زنا محسوب نمی شود.[11]

حتی تصریح دارند که اگر یکی از زوجین مانع از ظهور نسل گردد، طرف مقابل او از هر راهی می تواند صاحب نسل گردد.[12]

2. جواز استمناء:

در مکتب بهائیت، استمناء حلال شمرده شده است، و علی محمد می گوید: آنچه در رؤیا می بینید، موجب جنابت می شود از شما عفو شده است، و نیز عفو شده که شما خود از خویشتن منی بیرون آورید.[13]

3. عدم پرهیز از فضولات حیوانات.

علی محمد می گوید: هفدهم آن که از آنچه از حیوان (سگ و خوک و...) بیرون می آید پرهیز نکنید، مگر این که لطافت را دوست داشته باشید.

امور معاشرت:

در این آیین ارتباط با طبقات غیر بابی ممنوع شده و هر طبقه ای فقط با طبقه خود باید ارتباط داشته باشد. و اختلاط با غیر بهائی ها حرام است، و هیچ سلسله ای نباید هیچ نفسی از غیر جنس خود را ببیند.[14]

مسافرت زوجین بدون دیگری ممنوع است، و اگر یکی از آن دو بیشتر از یکسال به تنهایی مسافرت کند، باید به طرف مقابل کفاره بدهد.[15]

در آیین بهائیت اختلاط اجتماعی زنان با مردان جایز است، و می توان گفت که آنان در این زمینه به نوعی اباحی گری را قائل اند.[16]

چون در مورد لواط علی محمد سکوت کرده بعضی اطرافیان او استفاده جواز کرده اند، حتی با خدمتکار خود می تواند در آمیزد ولی با او ازدواج نکند.

نتیجه: بنابراین در امور زناشویی، جنسی و اخلاقی، اموری کاملاً مغایر با شئونات اسلامی، و انسانی دارند، و به هیچ نوع تقیّدی در امور جنسی پای بند نمی باشند.

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:

1. سیری در کتاب های بهائیان، ج 1، نوشته رضا سلطانزاده.

2. البهائیه و القادیانیه، دکتر محمد حسن الاعظمی.

3. ساخته های بهائیت، انود ودود.

--------------------------------------------------------------------------------

[1] . ح.م.ت، محاکمه و بررسی باب و بهاء، نشر مصطفوی تهران، سال 1346 ش، ج 1، ص 147.

[2] . همان.

[3] . شراج الدین، احمد ولی، البهائیه و النظام العالمی الجدید، نشر مطبعة الداودی دمشق، 1994 م، ج 1، ص 488.

[4] . همان، ص 489.

[5] . نجار، عامر، البهائیه و جذور البابیه، نشر مؤسسة الجامعه للدراسات النشر و التوزیع بیروت، چ اول 1999 م، 1419 هـ ، ص 101.

[6] . همان.

[7] . البهائیه و النظام العالمی الجدید، ج1، ص 489.

[8] . همان.

[9] . محاکمه و بررسی باب و بهاء، ج 2-1، ص 148.

[10] . البهائیه و النظام العالمی الجدید، ج 1، ص 489.

[11] . طباطبائی، مصطفی حسینی، ماجرای باب و بهاء، انتشارات روزنه، چاپ دوم، سال 1379 ش، ص 82.

[12] . محاکمه و بررسی باب و بهاء، ج 1 و 2، ص 148.

[13] . ماجرای باب و بهاء، ص 116.

[14] . ماجرای باب و بهاء، ص 120-121.

[15] . البهائیه و النظام العالمی الجدید، ج 1، ص 489.

[16] . البهائیه و النظام العالمی الجدید، ج 1، ص 489

 

پرسش :

 

بهائیت چگونه روزه را که در اسلام یک ماه بیان شده به نوزده روز تغییر داده اند؟

پاسخ :

 

یکی از اعتقادات بهائیان اعتقاد به تقدس عدد نوزده است و آن را در بعضی از مسائل دخالت می دهند از جمله: 1. شمار ماه های سال را 19 ماه می دانند.[1] 2. معتقدند پس از 19 سال باید تجدید اثاثیه کرد. 3. هر فرد باید کتاب بیان را بخواند و از نوزده آیه کمتر نخواند. 4. ماه رمضان را 19 روز می دانند.[2]

بهائیان تقویم شمسی خود را از نوروز آغاز می کنند و آن را به نوزده ماه و هر ماه را به نوزده روز تقسیم می کنند و بر این اساس روزه آنها به مدت 19 روز از طلوع تا غروب آفتاب بوده و آخرین ماه سال را ماه رمضان می دانند.[3]

در حالیکه دانشمندان، خورشید و ماه را وسیله حساب ساعات شب و روز و ماه و سال قرار داده اند و اگر چنانچه خورشید و ماه نمی بودند بشر در برنامه های روزمره خود دچار مشکل می شد.

حرکت وضعی زمین باعث بوجود آمدن شب و روز می شود و زمانی که خورشید از نیم کره زمین مخفی می ماند موجب آشکار شدن آن برای نیم دیگر بوجود می آید.

و نیز با وجود تناسب دقیق و متوازن در حرکت کره ماه، زمین و خورشید ماههای دوازده گانه قمری از هلال تا محاق بوجود می آید و مدت زمانی که ماه یک دوره کامل هلالی را طی می کند 5/29 روز است که به آن ماه قمری گفته می شود. و از مجموع دوازده ماه قمری یک سال قمری به وجود می آید.

یک سال شمسی مدت زمانی است که زمین یک دوره کامل به دور خورشید می چرخد که دوره کامل این حرکت 242/365 روز طول می کشد از آنجا که یک سال رقم صحیحی از روزها نیست بنابراین برای جلوگیری از جابجایی فصول از سال کبیسه استفاده شده است.

با توجه به مطالب فوق اعتقاد بهائیان که هر ماه را 19 روز و هر سال را 19 ماه می دانند هیچ نوع منشأ نه در تکوین زمان دارد و نه دارای منشأ عقلی و شرعی می باشد. بلکه مخالف با عرف تمام عقلاء عالم است.

اگر فرض این باشد که هر سالی 19 ماه باشد و هر ماه 19 روز دارای اشکالات زیر خواهد بود:

1. اگر ماههای بهائیان مبتنی بر سال خورشیدی است در این صورت 19 ماه که هر کدام مشتمل بر 19 روز باشد با سال خورشیدی منطبق نمی گردد زیرا سال خورشیدی 365 روز است و مجموع روزهای بهائیان در یکسال 361 روز می شود.

2. اگر مبنای بهائیان بر سال قمری است در این صورت نیز هیچ تطابقی با سال قمری نمی تواند داشته باشد چون ماههای قمری 29 یا 30 روز می باشند نه 19 روز.

بنابراین می توان گفت که نظر بهائیان در گردش ماه و خورشید در تناقض آشکار با مسائل پذیرفته شده عقلی و علمی و عرفی و دینی خواهد بود.

بهائیان به خاطر اینکه اعتقادات خود را به نام دین به جهانیان عرضه کنند، به مسائلی که در ادیان الهی مطرح شده تمسک جسته اند و یک نوع شبیه سازی نموده اند ولی چون هیچ مبنای الهی در اعتقادات خود ندارند دچار تناقضات آشکار علمی و عقلی و عرفی شده اند.

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:

1. تحقیق در بابیگری، یوسف فضایی.

2. تکمیل کتاب کشف الحیل و بیان الحقائق، عبدالحسین آیتی.

--------------------------------------------------------------------------------

[1] . کتاب اقدس بهائیان، ص 34.

[2] . مبلّغی آبادانی، تاریخ ادیان و مذاهب جهان، ناشر: حرّ قم، جلد3، ص1417.

[3] . فرهنگ جهان اسلام، زیر نظر حداد عادل، 1376 تهران، جلد 3، ص735.

 

 

پرسش :

 

چگونگی ازدواج و طلاق و مهریة بهائیت و خطبه های آن را بیان کنید و ازدواج با چه کسانی را جایز و با چه کسانی غیر مجاز می دانند؟

پاسخ :

 

قانون زوجیت، قانونی عمومی و همه گیر است و از این رو، می توان ادعا نمود که این قانون از روزگاران قدیم با آفرینش انسان بوده و هر قوم و ملتی برای خود نکاحی داشتند، و قوانین و ضوابطی را در رابطة با آن، مورد توجه قرار می دهند. فرقه بهائیت نیز برای طر فداران خویش ضوابطی برای نکاح وضع نموده است.

1. سید علی محمد باب در باب 15 از یک 8 بیان گفته است: بر هر شخصی واجب است، ازدواج کند، تا نسلی از او باقی بماند که موحد و خداپرست است، و باید در این راه جدیت نماید، و اگر ظاهر شود که در یک طرف مانعی از ظهور ثمره است، حلال می شود بر اینکه اذن بدهد بر دیگری تا به وسیلة دیگری ایجاد ثمره کند، و جایز نیست ازدواج کردن با کسی که در دین «بیان» نیست.[1] از این عبارت استفاده می شود که ازدواج برای بقاء نسل واجب است و اگر این امر حاصل نشود، زن می تواند در صورت بچه دار نشدن از شوهرش، با مرد دیگر آمیزش کند تا بچه دار شود.

در کتاب «گنجینة احکام» (ص 136) از قول بهاء الله نیز نقل می کند که: ازدواج عبارت است از این که بعد از رضایت مرد و زن و رضایت پدر و مادر آن دو، در محلی از اتقیاء حاضر شوند، و خطبة عقد را به کمال روح و ریحان تلاوت نمایند.[2] و در کتاب «اقدس»، میرزا حسین علی نوری می گوید: ازدواج در کتاب «بیان» به رضایت طرفین محدود بوده، ولی ما می خواهیم دوستی و اتحاد برقرار باشد، لذا آن را بعد از رضایت طرفین مشروط به اذن پدر و مادر می دانیم تا کینه و عداوتی میان مردم حاصل نشود، ما مقاصد دیگری هم در این حکم داریم و این کار مطابق قضاء واقع شد.[3] خطبة‌ عقد نکاح در مسلک بهائیت به صورت زیر است:

هنگامی که دختر و پسر به سن بلوغ شرعی (15 سال) رسیدند، می توانند از همدیگر خواستگاری کنند ولی قبل از تمام شدن 15 سال چه از ناحیة دختر و چه پسر خواستگاری جایز نیست. و در رابطة با مدت شرعی میان خواستگاری و اجرای عقد نکاح معتقدند که این مدت نباید بیش از 95 روز باشد.[4] و پس از وقوع خواستگاری زن و مرد در محلی برای اجرای عقد نکاح حاضر می شوند و مهریه را تعیین می کنند، چون بدون آن، دامادی تحقق نمی پذیرد، سپس عقد نکاح را که عبارت از «دو جمله» است می خوانند. مرد بگوید: همة ما برای خدا هستیم و از خدا راضی می باشیم (انّا کلّ للّه راضون.) و زن نیز بگوید: همة‌ ما برای خدا هستیم و از خدا راضی می باشیم. (انّا کلّ للّه راضیات.)

و یا طبق گفتة «بیان» در (باب 7 از 1/6) هر دو بگویند: من پروردگار آسمان ها و زمین هستم. و پروردگار هر چیزی که دیده می شود و هر چیزی که دیده نمی شود و پروردگار عالمین هستم. (انا الله ربّ السموات و ربّ الارض ربّ کلّ شی ربّ ما یری و رب ما لا یری رب العالمین.) و بعد از آن قبالة نکاح را بنویسند و امضاء کنند تا میان آنها وثیقه باشد. و در ضمن نباید میان اجرای عقد و زفاف بیشتر از یک روز فاصله انداخته شود.

2. مهریه در مسلک بهائیت از جایگاه مهمی برخوردار است، بگونه ای که بدون ذکر مهریه، عقد باطل است. به عقیدة بهائیان مهریه باید در مجلس عقد با حضور شهود از طرف زوج به زوجه به صورت نقد پرداخت گردد. و مقدار آن بنابر دستور «میرزا حسین علی نوری» چنان که در اقدس (ص 19، سطر 2) تصریح کرده است: برای شهری ها 19 مثقال طلای خالص، و برای روستائیان 19 مثقال نقره می باشد. و اگر بخواهند بیشتر از آن قرار دهند باید 19 تا 19 ترقی کنند تا 95 مثقال و نمی توانند تجاوز کنند، اگر قیراطی از 95 بالا رود و یا از 19 مثقال کمتر شود جایز نیست.[5]

3. مسالة‌ طلاق در مسلک بهائیت، بهاء در اقدس (ص 20، س 2) می گوید: اگر میان زن و مرد کدورتی حادث شد، مرد نمی تواند زن خود را طلاق دهد و باید یک سال صبرکند و ممکن است در این مدت رائحة دوستی و مهربانی در میان آنها استشمام بشود و چون یک سال گذشت، مانعی ندارد طلاق بدهد.[6] از عبارت مذکور استفاده می شود که اگر مرد عزم طلاق زنش را داشته باشد باید 19 ماه کناره گیری نماید، اگر در خلال این مدت پشیمان گردید، و از عزم خود منصرف شد، به همان حال باقی خواهند ماند، و گرنه بعد از انقضاء 19 ماه طلاق می دهد، و هنگامی که طلاق واقع شد، دیگر رجوع به زوجة‌ طلاق داده شده جایز نیست تا 19 روز بگذرد و بعد از آن می تواند رجوع کند و هر زنی را می شود 19 مرتبه طلاق داد و سپس حرام ابدی می شود. و چیزی که قابل توجه است آنست که، طلاق در نزد بهائیان به دست زن و مرد داده شده، و صیغة خاصی هم ندارد بلکه صیغه اش همان انقضای یکسال است. اگر انقضاء سال حاصل شود، جدائی میان زن و مرد به خودی خود حاصل می گردد بی آنکه حضور شهود عدلین هم لازم باشد.[7]

4. بهاء در کتاب اقدس گفته است: خداوند ازدواج موقت را حرام کرده است در این دورة‌ پاک، مردم از هوی پرستی منع شده اند تا متلبس به لباس پرهیزگاری باشند و هم چنین ازدواج با بیش از دو زن حرام کرده ولی خدمت گرفتن دختر باکره را حلال و بی عیب دانسته است. به همین دلیل، بهائیان ازدواج شرعی و قانونی با بیش از دو تن از زنان را مباح نمی دانند، اما ارتباط حرام را جایز می شمارند.[8]

5. از نظر اسلام ازدواج با 9 گروه از زنان آنها حرام است، ولی در مسلک بهائیت فقط یک گروه حرام می باشند و آن گروه تنها زنان پدران است. بهاء الله (میرزا حسین علی نوری) در کتاب اقدس (ص 30، سطر 10) اظهار می دارد: من برای شما ازدواج با زنان پدرانتان را حرام کردم و از ذکر حکم پسران حیاء می کنم.[9] و به همین دلیل، هیچ یک از بزرگان بهائیت چه شوقی افندی، چه عبدالبهاء و پسرش عباس، در کتابهایشان به غیر از حرام بودن نکاح زنان پدران، کسی را از نزدیکان، چه خواهران، و چه دختران آنها، و چه دختران برادران، و چه عمه ها و خاله ها، و چه مادرانی که انسان شیر آنها را خورده (مادران رضاعی) و خواهران رضاعی، مادر زن، جمع کردن میان دو خواهر در زوجیت و... متعرض نشده اند، تا جایی که عباس عبدالبهاء فتوی به حلال بودن ازدواج با نزدیکان می دهد و می گوید:

مادامی که بهائیون ضعیف و در قلت هستند نکاح نزدیکان از زنان حرام نمی باشد، تا اینکه بهائیت تقویت شود و تعدادشان فزونی پیدا بکند.[10] و لذا محمد فاضل در کتاب «الحراب فی صدر البهاء و الباب» به نقل از محمد مهدی خان صاحب کتاب «مفتاح باب الابواب» تصریح می کند: حتی ازدواج با زنانی که در نزد یهودیان و مسیحیان حرام بوده، بهائیان تجویز کردند. و جلال الدین شمس در تعلیقی که بر قول بهاء در کتاب اقدس زده می گوید:

اکتفاء بهائیان به تحریم ازدواج با زنان پدران، و سکوت از ذکر سائر زنان اقارب، دلیل قاطعی بر جایز بودن ازدواج با آنان و حلال بودن آنها به مردان نزدیک می باشد. سپس تصریح می کند: ما نمی دانیم علت حیا «بهاء» از ذکر حکم پسران نوجوان چیست؟ که می گوید: «ما حیا می کنیم حکم پسران را ذکر کنیم.» بلی سکوت او از ذکر حکم پسران سبب شده است که عده ای از پیروان وی به این عمل زشت (لواط) مرتکب شوند، و ذکر نکردن بهاء را، دلیل عمل خود قرار دهند.[11]

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:

1. مرتضی مطهری، مجموعة‌ آثار، ج 19.

2. کشف الحیل، عبدالحسین آیتی.

3. سید حسن کیائی، بهائی از کجا و چگونه پیدا شده؟

--------------------------------------------------------------------------------

[1] . محمدی اشتهاردی، محمد، بابی گری و بهایی گری، قم، کتاب آشنا، چاپ اول، 1379 ش، ص 197؛ و .ح.م. ت، محاکمه و بررسی باب و بهاء، تهران، مرکز نشر کتاب سرای سعادت، چاپ دوم 338 ش، ج 2، ص 147.

[2] . همان، محاکمه و بررسی باب و بهاء، ج 2، ص 162.

[3] . افراسیابی، بهرام، تاریخ جامع بهائیت، دهم، مهرفام، تهران، 1382 ش، ص 253.

[4] . سراج الدین، احمد ولید، البهائیة و النظام العالمی الجدید، ج 2، 279.

[5] . تاریخ جامع بهائیت، ص 374، و محاکمه و بررسی باب و بهاء، ج 2، ص 150، محمد محمدی اشتهاردی، بابی گری و بهایی گری، ص 198.

[6] . محاکمه و بررسی باب و بهاء، ج 2، ص 169.

[7] . افراسیابی، بهرام، تاریخ جامع بهائیت، ص 258.

[8] . عامر النجار، البهائیة و جذورها البابیة، ص 102.

[9] . دکتر ـ ح ـ م ـ ت، محاکمه و بررسی باب و بهاء، دوم، کتاب سرای سعادت، تهران، 1338 ش، ج 2، ص 162، و به احمد ولید سراج الدین، البهائیة و النظام العالمی الجدید، اول، داودی، دمشق، 1994 میلادی، ج 2، ص 277.

[10] . البهائیة و جذورها البابیة، اول، دارالمنتخب العربی، بیروت، لبنان، 1419 هـ، 1999 میلادی، ص 101.

[11] . البهائیة و جذورها البابیة، ص 101.



احکام عجیب و خنده دار فرقه ضاله بهائیت و بابیت

آیین بهائیت که ساخته و پرداخته استعمار می باشد، مسلک متضاد و ناسازگار با تعالیم دین مبین اسلام دارند. برخلاف آموزه های دین اسلام احکام جعل کرده و هیچ اعتنایی به حلال و حرامی که در دین اسلام مطرح است ندارند.


آنان در امر ازدواج آموزه هایی کاملاً مغایر با آموزه های اسلام دارند، مانند: ازدواج اجباری زن و مرد پس از مرگ یکی از زوجین ظرف 90 تا 95 روز، تجویز زنای محصنه و سپردن ناموس به دیگری جهت باردار شدن (در صورتی که خود چنین استعدادی نداشته باشد)، ازدواج با محارم و... نمونه ای از این آموزه هاست. بسیاری از اموری که در مورد امور جنسی و اخلاقی در بهائیت تشریع شده، نه تنها مخالف با دین اسلام است بلکه مخالف با شأن انسانی می باشد.



ازدواج از نظر بهائیت: در آیین بهائیت ازدواج امری واجب است، تا بدینوسیله نسل باقی بماند در آیین بهائیت ازدواج فقط باید با شخصی که بهائی است صورت گیرد و با غیر بهائی ازدواج نباید کرد.(1)
در مکتب بهائیت عقد ازدواج با حضور شهود صورت گرفته، و مبلغ مهریه که برای زن شهری، 95 مثقال طلا و برای زن روستایی 95 مثقال نقره است، باید در همان مجلس پرداخت شود.(2)


ازدواج در مکتب بابیه و بهائیه با رضایت زوجین است، و ولی و وکیل نقشی ندارند. و صیغة عقد آنان چنین است «اننی انا الله رب السموات و الارض رب کل شیء رب ما یری و ما لا یری رب العالمین.»(3)


حداقل مهریه در این آیین 19 مثقال طلا و حداکثر 95 مثقال است، و بالا و پایین تر از این مقدار نکاح را باطل می کند. در آیین بهائیت سن مخصوصی برای ازدواج در دخترها این که دختر به سن یازده سال برسدو او را مجبور به ازدواج می کنند و او اختیاری ندارد که از ازدواج امتناع ورزد.(4)

موارد ازدواج جایز:در آیین بهائیت فقط ازدواج با زنان پدر حرام است، بهاء می گوید: «من همسران پدرانتان را بر شما حرام نمودم.»(5) و غیر این موارد مانند ازدواج با خواهر، عمه، خاله، برادرزاده، دختر خواهر، مادران رضاعی و خواهران رضاعی همگی حلال است.»(6) استدلال آنان این است که، تا مادامی که بهائیت در اقلیت اند، ازدواج با این گروه ها اشکالی ندارد.


یکی از عقوباتی که برای مرد در نظر می گیرند، عدم مقاربت با زن است، مانند مواردی که شخصی را زندانی کند، ولو به مدت یک ساعت، که در این صورت حق مقاربت با زن خویش را ندارد، و اگر برخلاف این عمل کرد، هر ماه 19 مثقال طلا باید بدهد، و اگر بچه ای نیز از این مقاربت بوجود آید، شهود باید از او نفی کنند.(7)



مرگ و طلاق زوجین: در آیین بابیت اگر یکی از زوجین از دنیا برود، اگر متوفی زوج باشد بر زوجه واجب است که بعد از 95 روز حتماً ازدواج کند، و اگر زوجه باشد مرد باید ظرف مدت 90 روز ازدواج کند.(8)


طلاق در آیین بهائیت بدست مرد است، و اگر مردی بخواهد همسر خویش را طلاق دهد، یک سال زن را رها می کند و اگر به محبت او بازنگشت و پشیمان نشد، طلاق می دهد و اگر خواست برگرداند (بعد از مدت مذکور) قبل از نوزده روز جایز نیست، و اگر طلاق 19 بار بر یک زن واقع شود، دیگر حلال نمی گردد و مرد حق رجوع ندارد.(9)



امور اخلاقی: در آیین بهائیت برخی از امور ضداخلاقی، که در تمام شرایع الهی حرام شمرده شده اند، حلال بوده و ارتکاب آن ها را جایز می دانند که به برخی از آن ها اشاره می کنیم.



1. زنای محصنه: زنای محصنه در آیین اسلام حرام و حکم رجم دارد، در ادیان یهودیت و مسیحیت نیز چنین چیزی جایز نمی باشد. ولی از آنجایی که در مکتب بهائیت تأکید بر تکثیر نسل است، زنا را جایز می داند. آنان در صورتی که کسی بچه دار نشود، و مشکل از ناحیه مرد باشد، می تواند از برادر بهائی خویش در این امر کمک گرفته، و ناموس خویش را در اختیار او قرار دهد، بنابراین غیرت و ناموس برای آنان اهمیتی نداشته، و این مسأله زنا محسوب نمی شود.(10)


حتی تصریح دارند که اگر یکی از زوجین مانع از ظهور نسل گردد، طرف مقابل او از هر راهی می تواند صاحب نسل گردد.(11)



2. جواز استمناء: در مکتب بهائیت، استمناء حلال شمرده شده است، و علی محمد می گوید: آنچه در رؤیا می بینید، موجب جنابت می شود از شما عفو شده است، و نیز عفو شده که شما خود از خویشتن منی بیرون آورید.(12)
3. عدم پرهیز از فضولات حیوانات.
علی محمد می گوید: هفدهم آن که از آنچه از حیوان (سگ و خوک و...) بیرون می آید پرهیز نکنید، مگر این که لطافت را دوست داشته باشید.



امور معاشرت:در این آیین ارتباط با طبقات غیر بابی ممنوع شده و هر طبقه ای فقط با طبقه خود باید ارتباط داشته باشد. و اختلاط با غیر بهائی ها حرام است، و هیچ سلسله ای نباید هیچ نفسی از غیر جنس خود را ببیند.(13)
مسافرت زوجین بدون دیگری ممنوع است، و اگر یکی از آن دو بیشتر از یکسال به تنهایی مسافرت کند، باید به طرف مقابل کفاره بدهد.(14)


در آیین بهائیت اختلاط اجتماعی زنان با مردان جایز است، و می توان گفت که آنان در این زمینه به نوعی اباحی گری را قائل اند.(15)



چون در مورد لواط علی محمد سکوت کرده بعضی اطرافیان او استفاده جواز کرده اند، حتی با خدمتکار خود می تواند در آمیزد ولی با او ازدواج نکند.

نتیجه: بنابراین در امور زناشویی، جنسی و اخلاقی، کاملاً مغایر با شئونات اسلامی، و انسانی دارند، و به هیچ نوع تقیّدی در امور جنسی پای بند نمی باشند.




انحرافات جنسی در بهائیت با احکام جنسی

فرقه هایی که پشتوانه الهی ندارد، برای جذب پیرو و افزایش جمعیت، مجبورند برای هر گروهی از مخاطبان، جاذبه ای فراهم سازند. برخی را که در پی خدا و دین هستند، با ظاهری دینی و مذهبی جذب کنند و بعضی را که در پی آزادی و اباحه گری هستند با برداشتن قید و بندها و نمایش آزادی های کاذب.

 

131545

 

بهائیت نیز از این مقوله خارج نیست. ابتدا با تعالیم دوازده گانه خود جلو می آید تا برخورد مخاطب را ببیند، اگر در پی معارف الهی بود، از توحید  و نبوت دم می زند و اگر در پی آزادی از قید و بند احکام بود، آزادی های جنسی را نشان می دهد.

در این نوشته، به قسم دوم، یعنی ترویج اباحه گری در احکام بهائیت می پردازیم و به نمونه هایی اشاره می کنیم:

حسین علی نوری، درباره احکام همجنس گرایی، ازدواج با محارم و زنا می نویسد:
۱. لواط: «انا نستحیی ان نذکر حکم الغلمان اتقوا الرحمن یا ملا الامکان و لا ترتکبوا ما نهیتم عنه فی اللوح و لاتکونوا فی هیماء الشهوات من الهائمین؛ ما حیاء می کنیم که حکم پسرها را ذکر کنیم. از خدا ای جماعت ممکنات پرهیز کنبد و آنچه را که در لوح (اقدس) از آن نهی شده اید مرتکب نشوید و در بیابان شهوت رانی از جمله متحیرین نباشید.»[۱]

خدای بهائیان خجالت می کشد درباره همجنس بازی سخن بگوید. روشن نیست حکم لواط خجالت آورد است یا دور اندیشی بهاء الله؛ بعید نیست که حسین علی بهاء پیش بینی همجسگرایان را می کرد و می خواست آنان را هم جذب بهائیت کند.

۲. ازواج با محارم: «قد حرمت علیکم ازواج آبائکم؛ زن های پدرانتان بر شما حرام شده اند.»[۲]

بهاء در بحث ازدواج، تنها ازدواج با زن پدر را حرام می کند؛ پس ازدواج با دیگر محارم حرام نیست، همانگونه که برخی از بهائیان چنین می کنند؛ مانند بهائی ای که در مشهد با دختر خود ازواج کرده بود.

۳. زنا: «قَد حَکَم الله لِکُل زان و زانیه دیه المسلمه الی بیت العدل و حی تسعه مثاقیل من ذهب و ان عادا مره اخری ادوا بِضعف الجزاء هذا ما حَکَم بِهی مالک الاسما فی الولی و فی الخری قدر لهما عذاب مهیمن؛ خدا برای هر مرد و زن زنا کاری حکم کرده است که دیه أی به بیت العدل بپردازند و آن مقدار ۹ مثقال طلا است؛ جریمه او برای بار دوم دوبرابر می شود؛ این است آنچه که مالک اسماء در دنیا بدان حکم کرده است.»[۳]

جالب است که خدای بهائیان، تنها به زر اندوزی بیت العدل و تشکیلات بهائی چشم داشته است و هیچ اهمیتی به کانون خانواده و حرمت این نظام مقدس نداده است که می گوید: هر که زنا کرد ۹ مثقال طلا به بیت العدل بدهد و اگر تکرار کرد دو برابر می شود. این جمله یعنی هر که پولدارتر است، آزادیش بیشتر است و به هر کس بخواهد می تواند تجاوز کند. شاید به همین خاطر است که عبد البهاء مجبور شد از ترک تعصبات جنسی سخن بگوید، زیرا حکم زنا در بهائیت، با تعصبات جنسی سازگار نیست؛ اگر یک بهائی تعصب جنسی داشته باشد دیگر نمی تواند تحمل کند که کسی به خانواده اش تجاوز کند و او هیچ چیز نگوید…

هر انسان روشن فکری، با نگاه به این احکام متمدنانه، از الهی بودن یا نبودن یک فرقه و مسلک آگاه می شود، از این رو ما به خرد خوانندگان احترام می گذاریم تا خود تصمیم بگیرند.

 

پانوشت:

۱. اقدس، حسین علی نوری، ص ۶۴.

۲. پیشین

۳. پیشین، ص۲۱.

پایگاه جامع فرق و ادیان

برخی احکام عجیب تر از عجیب بهائی

برگرفته از نسخه اصلی حقیقت بهائیت

http://www.baharoom.com

سوء تفاهم نشه ولی اگه احکام را آوردم می خواستم پی ببرید این دین جدیدی که قراره باهاش آشنا بشید چه مقدار عجیب و غریب است  و آشنایی با این فرقه  بعد از کار بازبینی گروه به صورت طبقه بندی شده در اختیارتان قرار خواهد گرفت .



حال ببینیم جناب میرزا حسینعلی نوری که خود را پیغمبر جدید و مدعی دین مدرن و جدید برای بشر قرن بیست و یکم و قرون آتی می داند چه دستاوردهائی را به بشریت تشنه عدالت و آسایش به ارمغان آورده است و چگونه به تساوی حقوق زن و مرد و صلح و عدالت جهانی عمل می شود :




1-    طاهر کردن نجاسات در صورتی که آب موجود نبود با گفتن 5 مرتبه " الله اطهر" به طرف شیء نجس، پاک و طاهر می گردد.( صفحه 5 کتاب اقدس)



2-    تحریم نماز جماعت ( در صفحه 5): کتب علیکم صلوه فردی قد رفع حکم الجماعه



3-    تقسیم عجیب ارث و تفاوت میان زن و مرد در سهمیه ارث ( در صفحات 7و 8 ) :



بهاالله وارث را به هفت طبقه و کل ارث را به 42 سهم به شرح زیر تقسیم کرده است:



1-    اولاد پسر و دختر 18 سهم 2- شوهر یا زن 5/6 سهم 3- پدر 5/5 سهم 4- مادر 5/4 سهم 5- برادران 5/3 سهم 6- خواهران 5/2 سهم 7- آموزگار 5/1 سهم!!؟(تساوی میان زن و مرد را مشاهده کنید!!؟؟)



-        خانه مسکونی و لباسهای مخصوص متوفی فقط به فرزندان پسر می رسد و دختران در آنها حقی ندارند.



-        اگر کسی فوت کرد و فرزندی نداشت تمام ماترک او نصیب بیت العدل ( در حیفای اسرائیل ) می شود!!؟



4-    زنان شایسته بجا آوردن حج بهائی نیستند: قد حکم الله لمن استطاع منکم حج البیت دون النساء(صفحه 10)



خوانندگان محترم مطلع باشند که حج در نزد بهائیان، زیارت خانه میرزا علی محمد باب!!؟ در شهر شیراز و باغ رضوان در بغداد ( محل اقامت و ادعای نبوت میرزا حسینعلی) و قبله آنان، قبر میرزا حسینعلی در عکای اسرائیل است. یعنی بهائیان دارای دو کعبه هستند!!؟؟ و برای اولین بار قبر یک انسان، قبله بشریت مدرن شده است.



5-    بشریت تا هزار سال بعد از نوشتن کتاب اقدس محکوم به پذیرش این احکام بوده و هر کس در طی این هزار سال مدعی دین جدیدی گردد دروغگوست( صفحه 11)



6-    حکم جالب مجازات دزد و سارق ( اگر زن باشد حکمی در مورد وی گفته نشده)



( قد کتب علی السارق النفی و الحبس و فی الثالث فاجعلوا فی جبینه علامه یعرف بها( صفحه14)



اگر مردی دزدی کرد اول او را تبعید کنید برای بار دوم او را به زندان اندازید و برای مرتبه سوم علامتی در پیشانی اش بگذارید. اگر برای بار چهارم دزدی کرد حکمش چیست؟ مدت زندان چقدر است؟ علامت روی پیشانی دارای چه مشخصاتی است و آیا نمی توان این علامت را پاک کرد و اگر دزدی توبه کرد و تصمیم گرفت دیگر دزدی نکند آیا با این علامت روی پیشانی جائی در میان جامعه مدعی وحدت عالم انسانی دارد.



7-    بیت العدل محل جمع آوری پول زنا و روابط نامشروع میان زن و مرد به طور نامحدود است.



" قد حکم الله لکل زان و زانیه دیه مسلمه الی بیت العدل و هی تسعه مثاقیل من ذهب و ان عادا مره الاخری عودوا بضعف الجزاء"(صفحه15)



اگر مرد و زنی مرتکب زنا شدند مقدار 9 مثقال طلا به بیت العدل می دهند و بخشیده می شوند و اگر هوس کردند برای بار دوم روابط نامشروع برقرار کنند مقدار دوبرابر ( 18 مثقال) طلا به بیت العدل هدیه می کنند و با همین فرمول به روابط نامشروع خود ادامه می دهند و صندوق بیت العدل را با مثقالهای طلا پر می کنند و حدی براین عمل حرام متصور نیست.( یعنی ناموس بهائی 9 مثقال طلا ارزش دارد؟؟)



8-    دستور سوزاندن و آتش زدن انسانها به جرم ایجاد حریق:



من احرق بیتا متعمدا فاحرقوه و من قتل نفسا فاقتلوه ( صفحه 18)



کسی که عمدا خانه ای را آتش زد پس او را با آتش بسوزانید و اگر کسی مرتکب قتل شد او را بی درنگ بکشید.



9-    اجازه ازدواج یک مرد با دو زن و استفاده از کنیز و به استخدام در آوردن دختران دوشیزه برای خدمت رسانی به مردان!!؟؟



قد کتب الله علیکم النکاح ایاکم ان تجاوزوا عن الاثنتین و الذی اقتنع بواحده من الاماء استراحت نفسه و نفسها و من اتخذ بکرا لاباس علیه



آیا اینست مفهوم تساوی زن و مرد در بهائیت؟ آیا به نظر بهاالله، زن همچنان کنیز و مستخدم مرد باید باشد؟ آیا اینست مفهوم وحدت عالم انسانی؟؟



10-اجسام و اشیاء نجس در نزد بهائیان طاهر و پاک هستند:



وکذلک رفع حکم دون الطهاره عن کل الاشیاء( صفحه 21)



11-نا مشخص بودن ازدواج با محارم و عدم وجود حکم شرعی محارم در بهائیت



قد حرمت علیکم ازواج آبائکم( صفحه 30)



جناب میرزا حسینعلی فقط ازدواج با زن پدر را حرام اعلام کرده و در مورد ازدواج با سایر محارم حکمی ذکر نکرده است. آیا عدم ذکر، دلیل بر جواز ازدواج با محارم نیست و اصولا محارم در بهائیت چه کسانی هستند.



12- عدم وجود حکم لواط با غلامان و پسر بچه ها:



انا نستحیی ان نذکر حکم الغلمان ( صفحه 30)



این پیامبر جدید می گوید من خجالت می کشم که حکم لواط را بیان کنم. بهر حال اگر یک بهائی مرتکب عمل زشت و نا پسند لواط و همجنس بازی گردید حکم مجازات وی در بهائیت چیست؟ جامعه نوین بشری که طالب عدالت و صلح است تکلیفش چیست؟ و با مفاسد اخلاقی ناشی از همجنس بازی چه باید بکند؟



13- دفن اموات در تابوت بلور و سنگهای قیمتی و چوبهای گرانقیمت:



قد حکم الله دفن الاموات فی البلور و الاحجار الممتنعه او الاخشاب الصلبه اللطیفه (صفحه 44)



تکلیف فقرای عالم انسانی و خانواده های ضعیف که قادر به تهیه این تابوتهای گرانقیمت  نیستند چیست؟ آیا این نوع دفن اموات با اصول اولیه پزشکی و بهداشتی که موجب گسترش میکروبهای ناشی از تعفن اجساد می گردد مغایرت ندارد؟



14- حکم غیر عملی در مورد ناراحت و محزون کردن دیگران :



من یحزن احدا ان ینفق تسعه عشر مثقالا من الذهب (صفحه 39 )



اگر فردی را محزون و ناراحت کردید بایستی 19 مثقال طلا انفاق کنید



از همه حقوقدانان و دانشمندان علم قضاوت دعوت می شود نحوه اجرای این حکم را تبیین نموده و به بشریت عصر اتم و فضا و فنآوری اطلاعات هدیه کنند.



جالب اینجاست که حکم زنا و هتک ناموس یک دختر 9 مثقال طلا و حکم شکستن دل دیگران 19 مثقال طلا می باشد!!؟ حکم نقص عضو در بهائیت چیست؟



نتیجه عبرت آموز:



خوانندگان محترم با نمونه هائی از احکام تشریعی بهائیت در کتب بیان فارسی و عربی ( نوشته میرزا علی محمد باب) و کتاب تشریعی بهائیت یعنی کتاب "اقدس" ( نوشته میرزا حسینعلی بهاالله)آشنا شدید.



آیا این احکام مطابق با نیاز بشر امروزی است و آیا بهائیان از اینکه خود را حامی دین جدید که مدعی وحدت عالم انسانی است می دانند، شرمسار نمی باشند؟؟



بنابراین طرح شعارهائی امثال شعار" وحدت عالم انسانی" مغلطه ای برای " فریب دادن بهائیان" و "افراد نا آگاه" بوده و جرِیانات تاریخی و کتب احکام و دستورات بهائی همگی مغایرت بهائیت با امثال این شعارها را بصورت واضحی نشان می دهند.



قرار شد نظربدین!



جون داداش یادت نره .


بهائیت چگونه و از کجا آمده؟ نظریات آنها چیست؟ و علل مخالفت شیعه با آنها چیست؟
پاسخ اجمالی

مؤسس فرقه بهائیت، میرزا حسین على نورى بوده است که بعد از ظهور و غوغاى على محمد باب، به وسیله تبلیغ ملاحسین بشرویه‏اى به باب گروید و به ادعاهاى او ایمان آورد و بعد از مرگ باب و سرپیچى از اطاعت برادرش "یحیى صبح ازل" که به جانشینى باب برگزیده شده بود، مدعى گردید که او همان کسى است که باب وعده‏ى ظهورش را داده بود. (من یظهره اللَّه) این گونه ادعاها هر روز بیشتر می‌‏شد تا این که با ادعاى رسالت و حلول خدا در او (تجسد و تجسم خدا در او) پایان پذیرفت.
بعد از مرگ وى، فرزندش ملقب به "عبدالبهاء" به منظور ترویج بهاییت کوشش‏هایى نمود و توانست حمایت‏هاى دولت انگلستان را بیش از پیش به خود معطوف سازد. بعد از او، شوقى افندى فرزند دختر عبدالبهاء در سال 1921 م، زعامت بهاییان را بر عهده گرفت و در پرتو حمایت‏هاى اسراییل به فعالیتش ادامه داد.
بهاییت گرچه با نگاه خوش بینانه، همنواى با سیاست‏هاى استعمارى و برخوردار از حمایت‏هاى بى دریغ آنان می‌‏باشد، امّا از جنبه‏ى فکرى و خاستگاه تاریخی‌اش به فرقه‏ى "شیخیه" بر مى‏گردد؛ زیرا که بهاییه زاییده‏ى بابیه است و بابیه، زاییده کشفیه، و کشفیه زاییده شیخیه. شیخیه معتقد به "رکن رابع" بودند و همین عقیده و دیگر عقایدى که در سخنان "سید کاظم رشتى" ابراز می‌‏شد، زمینه شد تا على محمد باب ادعا کند که او "باب امام زمان" است و میرزا حسین على هم با قبول ادعاهاى باب، با اعلام "نسخ شریعت" به ادعاهاى تازه‏اى دست یازید.
ناگفته پیدا است که چنین مذهبی هیچ اشتراکی با مسلمانان و شیعیان ندارد و علت مخالفت شیعه با آنان همین انحرافات فکری و اعتقادی است.

پاسخ تفصیلی

بهاییت فرقه‌‏اى است که میرزا حسین على نورى م ؤ سس آن بوده است، او فرزند میرزا عباس نورى است و در سال 1233 هـ.ق در تهران متولد گشت، او بعد از تحصیلات مقدماتى همچون پدرش که در دستگاه "امام وردى میرزا" از قاجاریه، سمت منشى گرى داشت، به خدمت دیوان درآمد و چون شوهر خواهرش هم منشى ق نسول روس بود، با ساز و کارهاى ایجاد ارتباط با سفارت خانه‏ها هم آشنایى پیدا کرد. [1]

 

با ظهور و غوغاى "على محمد باب"، او و برادر ناتنی‌‏اش (یحیى صبح ازل) و تنى چند از خاندانش به باب پیوستند و آن گاه که باب به دستور میرزا تقى خان امیر کبیر در تبریز اعدام شد، یحیى صبح ازل که 13 سال از برادرش کوچک تر بود به جانشینى باب برگزیده شد. البته میرزا حسین على هم طبق مصالحى تسلیم وى گردید، اما پس از مدتى از اطاعتش سرپیچى نمود [2] . نخست ادعاى "مهدویت" کرد و مدعى شد که او همان کسى است که باب وعده ظهورش را داده است. [3] و با گذشت زمان بر ادعاهایش می‌‏افزود، از ادعاى "رجعت حسینى" و "رجعت مسیحى" گرفته تا ادعاى "رسالت و شارعیت" و در نهایت، ادعاى "حلول خدا در او" با تجسد و تجسم خداوند، و دعواى "انا الهیکل الاعلى"، که در ادامه به برخى از آن‏ها اشاره خواهد شد.

 

بعد از گذشت چند سالی بین دو برادر رقابت بر سر رهبرى بر "بابی‌‏ها" به اوج خود رسید و از این روى دولت عثمانى آن‏ها را به دادگاه کشانید دادگاه هم دستور داد که هر یک از برادران با گروه پیرو خود به نقطه‏اى که دور از هم باشد، فرستاده شوند و "یحیى صبح ازل" به همراه یارانش به "قبرس" و حسین على و پیروانش در "عکا" که در سرزمین فلسطین اشغالی است، اسکان داده شدند.

 

میرزا حسین على در عکا به زندگى خود ادامه داد و در سال 1310 هـ.ق در اثر مریضى از دنیا رفت و در همان جا به خاک سپرده شد، بعدها پسرش "عباس افندى" که "عبدالبهاء" لقب گرفت، براى ترویج بهاییت کوشش‏هاى فراوانى نمود و در سال 1911 م، به اروپا مسافرت نمود و توانست روابط ویژه‌‏اى با انگلستان و آمریکا برقرار نماید.

 

بعد از سقوط عثمانى در جنگ جهانى اوّل، عبدالبهاء که در حیفا زندگى مى‏کرد، مورد حمایت انگلستان قرار گرفت و به خاطر خدمات شایانش، بالاترین نشان خدمت گذارى به انگلستان را، بعد از جنگ دریافت کرد. [4] او خود در نوشته‏هایش سایه‏ى امپراطور اعظم انگلستان جرج پنجم را بر سر اقلیم عربى فلسطین مستدام مى‏طلبد. [5]

 

در سال 1921 م، شوقى افندى، نوه‏ى دخترى [6] میرزا حسین على پس از مرگ عبدالبهاء، زعامت و رهبرى بهاییان را بر عهده گرفت. او بعد از تشکیل دولت اسراییل با رییس آن، دیدار کرد و مراتب دوستى بهاییان را نسبت به کشور اسراییل و آمال و ادعیه آنان را براى ترقى و سعادت اسراییل اظهار داشت [7] . و در پیام نوروزى خود به بهاییان در سال 1329 هـ.ق ، تحقق دولت اسراییل را مصداق وعده الهى دانست.

 

بعد از مرگ شوقى افندى در سال 1957 م، در ظاهر یک گروه 9 نفرى، موسوم به بیت العدل، که مرکز آن در حیفاى فلسطین اشغالی است، مسئولیت اداره بهاییان را بر عهده گرفته است. [8]

 

رویکرد سیاسى بهاییت: از مطالب گذشته اجمالاً با رویکرد سیاسى عباس افندى و شوقى افندى، آشنا شدیم و آنچه در این جا لازم است بدان اشاره کنیم؛ این است که چنین رویکردى اختصاص به این دو شخص نداشته، بلکه ریشه در موضعگیرى مؤسس این فرقه دارد،

 

خاستگاه اعتقادى بهاییت: چنان که روشن گردید بهاییت زاییده‏ى بابیت بود، اما این که بابیت از چه فرقه‏اى نشأت گرفته است، باید گفت: بابیه زاییده‏ى "کشفیه" و کشفیه زاییده‏ى شیخیه بوده است. مؤسس شیخیه، شیخ "احمد احسائى"، بوده و به جهت اعتقاداتش، مورد تکفیر علما قرار گرفت. [9] او به حجاز رفت و با آن که حجاز در آن موقع تحت سیطره‏ى حکومت عثمانى قرار داشت، مورد حمایت و احترام حکّام آن جا قرار گرفت.

 

او به سال 1241 هـ.ق در سن حدود هشتاد سالگى از دنیا رفت و بعد از او سید کاظم رشتى به ترویج افکارش پرداخت، و فرقه‏ى "کشفیه" را تأسیس نمود.

 

سید کاظم رشتى در سال 1212 هـ.ق متولد شد و در سال 1259 هـ.ق از دنیا رفت و به مدت 20 سال در میان پیروان خود، به عنوان رکن رابع محسوب می‌‏گشت، و معتقد بود که حضرت مهدى (عج) در بین ماست و مبلغین خود را به اطراف می‌‏فرستد که مردم را آماده کنند و... .

 

و بر اساس همین اعتقاد بود که یکى از شاگردان بارزش به نام "على محمد باب" مدعى شد، من "باب امام زمان" هستم. البته بعدها به این مقدار اکتفا نکرد و ادعا نمود که او همان "مهدى موعود" است. [10]

 

او بهشت و دوزخ صراط و میزان و ساعت را تأویل می‌‏نماید و در تبیین اصل رجعت و مقام امامت و ظهور و تجسد خداوند در اولیاى خود، سخنانى دارد که ترکیبى از تعبیرات غلاة و قرامطه و شیخیه است. [11] او بعضى از مناسک، مانند نماز و روزه، و قبله را تغییر داد. از احکام اوست که:

 

1. اگر کسى از بابی‌‏ها، زنش حامله نشد، حلال است که براى حامله شدن زن خود، از یکى از برادران بابى کمک و یارى بگیرد، و نه از غیر بابى، [12]

 

2. استمناء مباح می‌‏باشد. [13] و... . [14]

 

نا گفته پیدا است که چنین مذهبی علاوه بر به دوش کشیدن ننگ وابستگی به استعمار و بیگانگان، هیچ اشتراکی با مسلمانان و شیعیان ندارد و علت مخالفت شیعه با آنان همین انحرافات فکری و اعتقادی است.

 

برای اطلاع بیشتر رجوع شود به:

سوال 182 (سایت: ۱۴۸۳) نمایه: تاریخ و خواستگاه فکری بهائیت.

 

 

[1] ر.ک: یحیى نورى، خاتمیت پیامبر اسلام، ص 62 - 63.

[2] ر.ک: دانشنامه ی جهان اسلام، ج 4، ص 734، مقاله ی آقاى محمود صدرى.

[3] از جمله تعلیمات باب که مورد سوء استفاده میرزا حسین على قرار گرفت، بشارت به ظهور موعودى بود با عنوان "من یظهره اللَّه" یعنى کسى که خدایش او را آشکار خواهد نمود. دانشنامه ی جهان اسلام، ج 4، ص 743).

[4] شوقى افندى، قرن بدیع، ج 3، ص 299.

[5] مکاتیب، ج 3، ص 347، به نقل از کتاب خاتمیت پیامبر اسلام (ص)، ص 68.

[6] او فرزند دختر عبدالبهاء بود.

[7] مجله ی اخبار امرى تیرماه 1333، به نقل از دانشنامه‏ى جهان اسلام، ج 4، ص 742.

[8] ر.ک: دانشنامه‏ى جهان اسلام، ج 4، ص 733 - 744؛ خاتمیت پیامبر اسلام (ص)، ص 62 - 69.

[9] مرحوم صاحب جواهر و شریف العلماى مازندرانى و... از جمله علمایى بودند که به تکفیر او رأى دادند. )خاتمیت پیامبر اسلام، ص 41).

[10] ر.ک: مجله ی انتظار، شماره اول، سال 1380، جعفر خوشنویس، ص 240 - 250؛ فرق و مذاهب کلامى، على ربانى گلپایگانى، ص 336 - 342؛ براى آشنایى بیشتر با فرقه ی شیخیه رجوع شود به: حیاة شیخ احمد احسائى، تألیف فرزند شیخ احمد؛ تاریخ نبیل، زرندى؛ ردّ شیخیه، محمد بن سید صالح قزوینى موسوى؛ اسرار پیدایش شیخیه، بابیه، بهاییه، محمد کاظم خالصى؛ کشف المراد (بررسى عقاید شیخیه)، الف حکیم ‏هاشمى.

[11] خاتمیت پیامبر اسلام، ص 58.

[12] بیان، باب خامس عشراز واحد هشتم.

[13] بیان، باب عاشر از واحد هشتم.

[14] سوال: 182 (سایت: ۱۴۸۳).


بررسی احکام بهائیت

1. منی ؛ خون و بول پاک هستند. [1]
2. مهریه دختران شهری، 95 مثقال طلا و دختران روستایی 95 مثقال نقره است!.[2]
3.زمان بلوغ شرعی دختر و پسر 15 سالگی است.[3]
4.حکم زانی و زانیه،پرداخت نه مثقال طلا به بیت العدل و در صورت تکرار، نوزده مثقال طلاست.[4]
5.هرکس اضافه بر مصرف خود داشته باشد ،باید نوزده مثقال زکات، سالیانه به بیت ا لعدل برای مصرف عمومی به حضرت ولی امر الله تقدیم کند.[5]
6. روی منبر نشستن ممنوع است. و باید روی صندلی بنشیند.[6]
7. سفر زیارتی ممنوع است.[7]
8. حکم جهاد، نسخ شده است.[8]
9. ربا جایز است.[9]
10. پوشیدن ابریشم برای مردان و تراشیدن ریش اشکال ندارد.[10]
11. مرده ها باید در بلور، سنگ های قیمتی و چوب های محکم و لطیف و با انگشتر منقش به اسم بهاء، دفن شوند.[11]
با یه نظر در این احکام میشه گفت احکامی که باعث قدرت سیاسی نظامی و اقتصادی اسلام بوده به نوعی در بهاییت نفی شدن.
نسخ حکم جهاد همزمان در بهاییت در فرقه قادیانیه در هندوستان هم اتفاق افتاد و احمد قادیانی حکم به حرمت جهاد با انگلستان داد!
نسخ حکم ربا به معنی به چالش کشیدن اقتصاد که شریان حیات یک ملته از همین باب است.
جالبه که بهاییت حکم به تساوی زن و مرد می ده ولی بین مهریه دختر روستایی و شهری تفاوت می ذاره و یک نطام فئودالی رو ترسیم می کنه.


[1] .اقدس ص 22 ؛س 2 -11.

[2]. بیان باب 7 از واحد سادس.

[3]. نظر اجمالی، ص 68.

[4] . اقدس،ص 15 س 12.

[5] . گنجینه احکام ،ص 72-80 ؛ نظر اجمالی، ص 34.

[6] . اقدس ،ص 41 س 8.

[7] . گنجینۀ احکام، ص 272.

[8] . اقدس ص 22 س 15 ؛ گنجینه احکام، ص 217.

[9] . گنجینۀ احکام، ص 161.

[10] . اقدس، ص 42 س 41.

[11]. اقدس، ص 44 س 4.

عبادت و احکام در مسلک بهائیه :

 

1- نماز در آیین بهایى نه رکعت است که به صورت انفرادى در صبح و ظهر و شام بر هر بالغى واجب است. و قبله آنها شهر عکاست که قبر میرزا حسینعلى بهاء در آن واقع شده است. براى نماز وضو نیز لازم است، ولى اگر کسى آب براى وضو نداشته باشد، به جاى وضو پنج‏بار مى‏گوید: «بسم الله الاطهر الاطهر» . و جز در نماز میت، نماز جماعت ندارند.

 

2- روزه آنان یک ماه به مقدار نوزده روز است، زیرا در اصطلاح آنان هر ماه نوزده روز و هر سال نوزده ماه دارد و مجموع ایام سال 361 روز است. آخرین روز ماه روزه آنها مصادف با عید نوروز است.

 

3- حج آنها زیارت خانه‏اى است که در شیراز که سید على محمد باب در آن متولد شده، یا خانه‏اى که میرزا حسین على بهاء الله در مدت اقامت‏خود در عراق در آن زندگى مى‏کرد، و براى آن وقت‏خاصى مقرر نشده است.

 

4- هر مرد فقط مى‏تواند یک زن داشته باشد، در کتاب اقدس ازدواج با دو زن با رعایت عدالت جایز دانسته شده است. ولى عبد البهاء در تفسیر آن گفته است چون شرط عدالت هیچ گاه تحقق نمى‏یابد، پس در واقع در ازدواج تعدد راه ندارد. و ازدواج با زن پدر حرام است و با دختر و خواهر و سایر اقربا جایز است.

 

5- تمام اشیا پاک است، حتى امثال بول و غائط و سگ و خوک و. . .

 

6- در آیین بهائیت‏سهم ارث پسر و دختر مساوى است، چنانکه سن بلوغ آنها هم یکسان است (یعنى پانزده سالگى) .

 

7- مراکز مهم اجتماعات رسمى آنها یکى «حظیرة القدس‏» (در عشق آباد) و دیگرى «مشرق الاذکار» در نزدیک شیکاگو (آمریکا) است.
در دستورات تشکیلات بهائیت، ازدواج واجب بوده و هدف عمده آن بقای نسل است که میرزا حسینعلی (موسس فرقه بهائیت) در کتاب اقدس به آن اشاره دارد ، و یا در یکی از دستورات تشکیلاتی که از سوی اسرائیل بر بهائیان وارد شده است چنین آمده است :« امر بهائی به اهمیت روابط جنسی واقف است و ازدواج های بی بند و بار بدون اولاد و نتیجه را محکوم می کند .» ( آهنگ بدیع مهر و آبان 1352ص 7)
کد خبر: ۱۱۳۳۵۶
تاریخ انتشار: ۱۹ مرداد ۱۳۸۹ - ۱۸:۰۷ - 10 August 2010
سید کاظم موسوی پژوهشگر فرق مذهبی با اشاره به شکایت اخیر یک دختر از پدر بهاییش پرده از حکم ازدواج با محارم در آیین بهاییت برداشته و می نویسد: در آموزه های بهائیت روحی متضاد و ناسازگار با تعالیم انسانی وجود دارد و سران تشکیلات علی رغم اینکه سعی دارند خلاف آن را ثابت کنند دیده می شود که احکامی از سوی تشکیلات به افراد القاء کرده و می کنند که ضدیت با روح انسانیت دارد.

به گزارش بولتن وی می نویسد: چندی پیش خبری در رسانه ها منعکس شد مبنی بر اینکه فردی بهائی با یکی از محارم خویش زنا نموده، برای اینکه مشخص شود شخص خاطی با چه انگیزه و زمینه هایی اقدام به چنین عمل شنیع نموده است لازم است که با مبانی آموزه های بهائیت در امر ازدواج آشنا گردیم .

در دستورات تشکیلات بهائیت، ازدواج واجب بوده و هدف عمده آن بقای نسل است که میرزا حسینعلی (موسس فرقه بهائیت) در کتاب اقدس به آن اشاره دارد ، و یا در یکی از دستورات تشکیلاتی که از سوی اسرائیل بر بهائیان وارد شده است چنین آمده است :« امر بهائی به اهمیت روابط جنسی واقف است و ازدواج های بی بند و بار بدون اولاد و نتیجه را محکوم می کند .» ( آهنگ بدیع مهر و آبان 1352ص 7)

از آنجایی که در این آموزه ها هدف اصلی ازدواج ازدیاد نفوس و گسترش جمعیت به هر شکل ممکن می باشد این گونه اقدامات در جامعه بهائی محال نمی باشد . از آنجایی که این فرقه یک فرقه تشکیلاتی است و در درون خود دارای محاکم حقوقی می باشد احتمال درز خبر آن در رسانه ها کمتر اتفاق می افتد. طبق دستور بیت العدل در مورخ 3 آپریل 2007 ارجاع اختلافات احباء به مراجع دولتی (قضائی) نهی و مخالف مصالح تشکیلات قلم داد شده است و حل اختلافات را بعهده تشکیلات گذارده است و آنها نیز اظهار امیدواری کرده اند که رسیدگی به اختلافات به گونه ای باشد که نیازی به مراجعه به محاکم دولتی پیش نیاید به هرحال این باعث نمی شود که اجرای قوانینی که حتی انسان های نخستین از آن روی گردان بوده اند و از سوی برخی ازبهائیان به مورد اجرا گزارده می شود هر از چند گاه به گوش جامعه نرسد .
در پیام 15 ژانویه 1981 بیت العدل چنین آمده است :" شما راجع به محدودیت های حاکم بر ازدواج با اقارب ، سوای موردی که ازدواج با زن پدر را ممنوع می سازد ، سوال کرده اید بیت العدل همچنین خواسته اند به اطلاع شما برسانیم که آن معهد اعلی، هنوز موقعیت را برای صدور قوانین تکمیلی راجع به ازدواج با اقارب ، مقتضی نمی داند بنابر این در حال حاضر تصمیم گیری در این مورد بعهده خود نفوس مومنه محول شده"

برای نمونه می توان به دستور ازدواج با اقارب را که در کتاب حدود و احکام به صراحت آمده اشاره نمود ؛ در آنجا است که این امر را تا رسیدن به نتیجه که همانا قوت گرفتن از نظر تعداد جمعیت بلا مانع دانسته است .
در آموزه های بهائیت تنها زن پدر است که محرم شناخته شده و بهائیان حق ازدواج با او را ندارند و مابقی مانند دختران، خواهران، خاله ها، عمه ها و ........ برای ازدواج و رابطه جنسی حلالند!

در رساله سوال و جواب ، سوال 50 در مورد حرمت ازدواج با اقارب سوال شده که میرزا حسینعلی در جوابش چنین گفته :" این امور به امنای بیت العدل راجع است ".

که در پی آن ، در پیام 15 ژانویه 1981 بیت العدل چنین آمده است :" شما راجع به محدودیت های حاکم بر ازدواج با اقارب ، سوای موردی که ازدواج با زن پدر را ممنوع می سازد ، سوال کرده اید بیت العدل همچنین خواسته اند به اطلاع شما برسانیم که آن معهد اعلی، هنوز موقعیت را برای صدور قوانین تکمیلی راجع به ازدواج با اقارب ، مقتضی نمی داند بنابر این در حال حاضر تصمیم گیری در این مورد بعهده خود نفوس مومنه محول شده" .

محول کردن این حکم به جامعه بهائی در واقع تائید ویک نوع مسکوت گذاشتن حکم است که نشان می دهد مفهوم حکم قطعی در آموزه های بهائی با اصول انسانی در تعارض است. در هیچ جامعه ای چنین مرسوم نبوده که امور به این مهمی به مردم تفویض شود .

متاسفانه شاهدیم که امروزه خانواده بهائی با چنین قوانینی در معرض آسیب ها و نا امنی های بسیارجدی قرار دارد بطوری که اشخاص بهائی در کانون خانواده به جای تجربه مفاهیم مثبتی چون محبت، همدلی، ایثار و... ، خشونت جنسی را توسط نزدیکان واعضای خانواده تجربه می کنند . حال این سوال در ذهن هر انسان آزاده ای متصور می شود که در آموزه های بهائیت حق انسانی زنی که مورد تجاوزخویشان نزدیک خود قرار گرفته و می گیرد چه می شود ؟ اگر هم به دستورات بیت العدل توجه نماید و به سران تشکیلات مراجعه کند حیثیت بر باد رفته را چگونه می تواند بدست آورد ؟ آیا به این حساب می توان به عدالت، حقیقت و یا انسانیت رسید ؟ آیا سران تشکیلات با توجه به ورود به قرن بیست ویکم وگسترش دانش بشر در حوزه پزشکی باز هم نیازمند گذر زمان است تا بتواند به یک نتیجه معقول برسد ؟

این دیگر بر می گردد به نتایجی که افراد بهائی که بدون تعصب ، به قوانین ساختگی سران تشکیلات توجه نمایند و خود به پوچ بودن این سازمان جهنمی و شیطانی برسند


بررسی عقاید و احکام فرقه ضاله بهاییت


مقدمه

بهاییت از زمان پیدایش تاکنون کمتراز ۱۷۰ سال سابقه دارد.این فرقه از زمان پیدایش تاکنون، بدون پشتیبانی خارجی هیچگاه زنده و فعال نبوده است و به ترتیب ، روسیه ،انگلیس، آمریکا و اسرائیل در این مدت از این فرقه حمایت کرده اند.ایجاد ادیان و فرق ساختگی، یکی از ترفندهای مرسوم دولت های استعمارگر برای به انحراف کشیدن جریان صحیح دینداری بوده است. در حقیقت هدف کلی این بوده که فرق دست ساز در نهایت جایگزین ادیان الهی شده یا حداقل چهرۀ ادیان الهی را مشوش سازند.زمینه های بهاییت را باید در فرقۀ شیخیه ، سپس بابیه بررسی کرد . در این مختصر گذری اجمالی به عقاید و احکام بهاییان می اندازیم.

گذری بر عقاید بهائیت
بیشتر عقاید بهائیت در محور بهاء الله است که در اینجا به چند نمونه زیر اشاره می کنیم:
۱٫ شناخت؛ اولین چیزی که بر بندگان واجب شده است، شناخت محل تابش وحی و طلوع امرالله است؛ یعنی معرفت به میرزا حسینعلی بهاء الله که بر اثر این شناخت، اعمال قبول می شوند.
۲٫میرزا بهاء الله  جایگاه خدایی دارد.
۳٫ بهاء، مژده انبیاء گذشته و باب است، یعنی سید علی محمد شیرازی( باب) فقط مژده رسان بهاء الله بود و او با عبارت « من یظهره الله» ، کسی که خدا او را در آینده ظاهر خواهد کرد، به آمدن او بشارت داده است و با آمدن او قیامت نزدیک می شود.
۴٫ اسماء، صفات و افعالی که برای خداوند تبارک و تعالی ذکر می شوند رموزی برای اشخاصی هستند که آنها مظهر الله هستند(یعنی خدا در آنها ظهور کرده است) و گرنه، خداوند، اسماء و صفات و افعال ندارد.
۵٫ بهاء الله، احد و واحد است و شریکی در ملک برای او نیست؛ چرا که خداوند در او ظهور کرده است و این ظهور، برای شناخت بیشتر خداوند است که در حجاب غیب ، از نظرها پوشیده است.
۶٫ بهاییت از همۀ ادیان گذشته بهتر است، چرا که خداوند در بهاء الله ظهور کرده است و ادیان دیگر با ظهور بهاء ، تمام می شوند و به مرحلۀ کمال می رسند.
۷٫ دین اسلام تا آمدن بهاء الله معتبر بود و توسط باب نسخ شده است.
۸٫حضرت بهاء الله، یک معجزه است، زیرا بدون اینکه به مدرسه برود، توانسته الواح مقدس فارسی و عربی را املا نماید.
۹٫ شریعت بهایی، فقط پس از هزار سال قابل تغییراست ؛ یعنی خداوند تبارک و تعالی می تواند بعد از هزار سال در شخص دیگری ظهور کند و دین بهائیت را نسخ کند، همچنانکه با ظهور خود در بهاء، دین اسلام را نسخ کرد.

 

[۱]

در پاسخ به عقاید فوق ، باید گفت :

اولا؛ امّی بودن  بهاء دروغ محض است ، زیرا خود بهاء در یکی از الواح خود، می‏نویسد:

«ان البیان أبعدنی و علم المعانی أنزلنی… و الصرف صرفنی عن الراحه و النحو محاعن القلب سروری و بهجتی».

یعنی: «همانا (یادگیری) علم بیان مرا (از مقصود) دور کرد و علم معانی مرا (از جایگاهم) پایین آورد… و علم صرف مرا از آسودگی بازداشت و علم نحو، شادی و خوشی را از دلم محو کرد»!  [۲]

ثانیا؛در ابتدا ، ادعای الوهیت توسط علی محمد باب شیرازی مطرح شد. سیّد علی‌ محمد در نامه‌ خود به‌ یحیی‌ (صبح‌ ازل) چنین‌نوشت:

«هذا کتاب‌ من‌ اللّه‌ الحیّ القیّوم‌ الی الله الحیّ القیوم قل‌ کلّ من‌اللّه‌ یبدون‌ قل‌ کلّ الی‌ اللّه‌ یعودون. »
این‌ نامه‌ای‌ است‌ از خدای‌ زنده‌و بر پادارندهِ‌ جهان‌ (باب) به‌ سوی‌ خدای‌ زنده‌ و بر پا دارندهِ‌ جهان‌ (صبح‌ازل) بگو همه‌ از خدا آغاز می‌شوند و همه‌ به‌ سوی‌ او باز می‌گردند»!

و بعدا میرزا حسین‌ علی‌ نیز در نوشته‌ای‌ به‌ هادی‌ دولت‌آبادی‌ خطاب‌ می‌کند:
«ظلم‌ تو و امثال‌ تو به‌ مقامی‌ رسید که‌ در قلم‌ اعلیبه‌ این‌ اذکار مشغول. خف‌ عن‌ الله، انّ المبشّر قال: انه‌ ینطق‌ فی‌ کلّ شأن‌انّنی‌ انا الله‌ لااله‌ الا الله‌ ا‌نا المهیمن‌ القیّوم».از خدا بترس، ومبشر (باب) گفته‌ که‌ او (من‌ یظهره‌ الله) همواره‌ و همه‌ وقت‌ چنین‌ سخن‌ می‌گویدکه‌ من‌ خدایم، جز من‌ مهیمن‌ قیوّم‌ خدایی‌ نیست».[۳]

میرزا حسین علی بهاء در این باره  می‏نویسد:  «بشنو آنچه که وحی می‏شود از محل بلا بر سرزمین رنج و سختی (زندان عکا)…  انه لا اله الا أنا المسجون الفرید به درستی که نیست خدایی، جز من زندانی تنها ».[۴]

عبدالبهاء، میرزا حسین علی بهاء را «هویت ذات واحدیت وجود»، یعنی حقیقت ذات یکتای پروردگار معرفی کرده و سپس اضافه می‏کند که این مطلب هیچ تفسیر و تأویل ندارد».[۵]

اشراق خاوری، مبلغ مشهور بهاییان پس از استدلال بر خاتمیت پیامبر اسلام، بیان می‏کند که مقام میرزا حسین علی «ظهور الله» است.[۶]

همین مبلغ بهائی در عظمت شب و روز تولد میرزا  حسین علی بهاء یعنی شب دوم محرم سال ۱۲۳۳ هجری قمری قلم فرسایی نموده و می‏نویسد:« فیه ولد من لم یلد و لم یولد». در آن (شب) زاییده شد کسی که هرگز نمی‏زاید و زاییده نمی‏شود»![۷]

مقام خدایی  داشتن بهاء در کلمات سایر مبلغین بهایی نیز منعکس شده است ، مثلا احمد یزدانی القاب کفرآمیزی را به میرزا حسین علی بهاء نسبت می‏دهد و می گوید:«جمال قدم، مالک الوجود!، مبعث الرسل، أب سماوی، ملک یوم الدین، مکلم الطور!.[۸]

مقام خدایی میرزا حسین علی بهاء از نظر بهاییان پذیرفته شده ، به صورتی که مبلّغ دیگر بهایی  محمد قاینی می گوید:« قبلۀ ما بهاییان، قبر میرزا حسینعلی  در شهر عکاست  که در وقت نماز خواندن، باید رو به قبراو  بایستیم و در قلب متوجه جمال قدم (میرزا حسینعلی) باشیم… زیرا مناجات و راز و نیاز ما با اوست و شنونده‏ای جز او نیست و اجابت کننده‏ای غیر او نیست!» .[۹]

و موارد بسیار دیگری که سراسر کفر و شرک است. باید توجه داشت که مبلغان بهایی در هنگام مناظره قادر به جواب‏گویی نسبت به این مطالب کفرآمیز نیستند، لذا به بیان اینکه او مقام مظهر الاهی است بسنده می کنند ، در حالی که از این کلمات معنای خدایی استنباط می شود.

البته در یک تناقض آشکار ، میرزا حسین بهاء، مقام نبوت یا الوهیت را برای خود محال می داند، و می گوید:«هرگز مظهری اکبر از انبیاء نبوده».[۱۰] و در ادامه اعتراف می کند که« قدری تفکر نما مع آنکه منتهی رتبه تکمیل هیاکل بشریه برتبه نبوت است و اکثر این رتبه بلند اعلی را محال دانسته‏اند».[۱۱]

اکنون به اعتراف‌ یکی‌ از مبلّغان‌ بهاییت‌ – که‌ پس‌ از بیست‌ سال‌ تبلیغ‌  برای این فرقه ، به‌ دین‌ اسلام‌ هدایت‌ شده‌ – می‌پردازیم‌ تا درس‌ عبرتی‌ برای‌ دیگران‌باشد.
عبدالحسین‌ آیتی‌ در کتاب‌ کشف‌ الحیل‌ پرسشی  را از‌ شخصی به نام آواره‌ _ که خود بیست سال بهایی بوده و سپس از این فرقه جدا شده است_ مطرح می کند:
“« آیتی: راستی‌ ذکر الوهیّت‌ بهاء چه‌ صورتی‌ دارد آیا  واقعا او دعوی‌ خدایی‌ کرده‌ است؟
آواره: کلمات‌ او را به‌ دست‌ آورید تا این‌ حقیقت‌بر شما معلوم‌ شود؛ هر چند چنان‌ که‌ گفتیم‌ به‌ ظاهر می‌گویند ادّعای‌ بهاء رجعت‌مسیح‌ و رجعت‌ حسین است، ولی‌ در حقیقت‌ ادّعای‌ او ادّعای‌ الوهیّت‌ است.
اگرکسی‌ سال‌ها در میانشان‌ بماند، به‌ جایی‌ می‌رسد که‌ صریحاً می‌گویند: بهاء خدای‌مطلق‌ است‌ و خالق‌ آسمان‌ و زمین‌ و مرسل‌ رسل‌ است‌ و او است‌ که‌ در طور باموسی‌ کلیم‌ تکلّم‌ کرده، حتی‌ این‌ را در نماز خود تصریح‌ نموده است.[۱۲]

اگر ادّعای‌ الوهیّت‌ را باید حجّت‌ دانست‌ که‌ بهاء،«اننّی‌اناالله(همانا من خدا هستم)»گفته‌ است، اوّلا باید فهمید که‌ (آیا) این‌ ادّعا مشروع‌ است؟ معقول‌است‌ یا نه؟ هر کسی‌ می‌داند که‌ یک‌ بشری‌ که‌ نتوانسته‌ است‌ از هیچ‌ شأ‌نی‌ ازشئون‌ بشریت‌ و از هیچ‌ قانونی‌ از قوانین‌ طبیعت‌ تجاوز کند، این‌ بشر خالق‌سماوات‌ و ارضین‌ نیست.
خالق‌ کل‌ هر چه‌ باشد و به‌ هر وصفی‌ در آیدخواه‌اله‌ باشد و یا طبیعت‌ یا ماده‌ واحده‌ یا جوهر الجواهر یا بسیط‌ الحقیقه‌ یامجهول‌ النعت‌ یا به‌ هر اسم‌ دیگر خوانده‌ شود مقدّس‌ از شئون‌ بشری‌ است.
امااین‌ که‌ بهائیان آیات‌ لقاء  قرآن کریم (مقصود آیاتی‌است‌ که‌ با اخذ به‌ ظاهر آن، می‌توان‌ گفت‌ خداوند قابل‌ دیدن‌ است. مثل‌”یاایّها الانسان‌ انّک کادح‌ الی‌ ربّ کدحاً فملاقیه” [۱۳]‌یا”الی‌ ربّهاناظره[۱۴]” و…) را دلیل‌ بر خدایی‌ بهاء گرفته‌اند، اوّلاً آیات‌ لقاء از‌ آیات‌ متشابه قرآن‌ است‌ که‌ کسی‌ هنوز مقصد اصلی‌ آن‌ را در نیافته است.
و به‌ صورتهای مختلف ، علمای‌ تفسیر در معنی‌ آن‌ سخن‌ گفته‌اند و لذا نمی‌توان‌ به‌چنین‌ آیات‌ قابل‌ تأ‌ویل‌ استدلال‌ کرد. ثانیاً بهاییان نخستین کسانی نیستند که‌خدایی‌ بهاء را به‌ آیات‌ لقاء استدلال‌ کرده‌ اند. قبل‌ از ایشان‌ هم، هرکس‌ دم‌از”انّنی‌ انا اللّه” می‌زده، به‌ همین‌ آیات‌ استدلال‌ کرده، پس‌ استدلال‌به‌ آن‌ آیات‌  متشابه ابداع بهاییان نبوده است .
ثالثاً با فرض‌ این‌ که‌ بگوییم‌آیات‌ لقاء دلیل‌ است‌ بر این‌ که‌ یک‌ روزی‌ خدا دیده‌ شود و مردم‌ او را ملاقات‌کنند، باز دلیل‌ خدایی‌ بهاء نمی‌شود؛ زیرا نه‌ در آیات‌ لقاء تعیین‌ روز شده‌ نه‌تعیین‌ اسم. در صورتی‌ استدلال‌ این‌ها به« بهاء» صحیح‌ بود که‌ خدا فرموده‌ باشد که‌ من‌ درفلان‌ سال‌ و فلان‌ روز در لباس‌ میرزا حسین‌ علی‌ بهاء جلوه‌ می‌کنم‌ و لقای‌ اولقای‌ من‌ است.»
آواره، در پایان‌ این‌ بخش‌ می‌افزاید:
”  خدا سلامت‌ بدارد یک‌ مبلّغی‌ را که‌ مثل‌ خودم‌ به‌ قدر ذرهّ ای‌ به‌ مذهب‌ بهایی‌عقیده‌ ندارد و به‌ اصطلاح‌ امروزه‌ فقط‌ برای‌ خرسواری‌ به‌ نشر این‌ امر مشغول‌است، ببین‌ چه‌ طور مردم‌ را احمق‌ فرض کرده‌اند که‌ یک‌ خدای‌ به‌ آن‌ عظمت‌را که‌ ما معتقد بودیم‌ که‌ حّی‌ و قدیر و سمیع‌ و بصیر است‌ و دارای‌اسماء‌ حسنی، او را در لباس‌ بشر محدودی‌ در آوردند که‌ دقیقه‌ای‌ قادر نبود که‌خود را از یک‌ عارضهِ‌ طبیعت‌ حفظ‌ کند؛ (یعنی‌میرزا حسین‌ علی‌ بهاء که در آخر عمر مریضی سختی داشت)واکنون‌ هم‌ به‌ آن‌ یکی‌ قناعت‌ نکرده، هر روزی‌ می‌خواهند یک‌ بچه‌ خدا و نیم‌ خدابرای‌ مردم‌ بسازند»”.[۱۵]

 

بهائیت با وجود این اعتقادات  و  با وجود قلم فرسایی های بسیار،هرگز نتوانست به این دو مساله پاسخ درستی دهد:

۱٫       معجزه پیامبر اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم) تنها قرآن نبوده که بهاییان معجزه را در کتاب خلاصه کرده اند ؛بلکه پیامبر اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم) معجزات دیگری، نظیر شق القمر و… داشته است. حال سئوال این است که معجزۀ بهاء الله به غیر از کتابش چیست؟

۲٫       قرآن کریم ،پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله و سلم) را آخرین پیامبر الهی معرفی کرده و روایات بسیاری از شیعه و سنی به این معنا دلالت می کند.[۱۶]

گذری بر احکام بهائیان

در اینجا برای نمونه به بعضی از احکام بهاییان اشاره می کنیم:
۱٫ نماز صبح و ظهر و شام نه رکعت هستند و  به صورت فرادی خوانده می شوند.[۱۷]

۲٫  قبله بهاییان، قبر میرزا حسینعلی بهاء در شهر عکا، در اسرائیل است .[۱۸]

۳٫کسی که آب ندارد، به جای وضو ، پنج بار می گوید: بسم الله الاطهر الاطهر.[۱۹]
۲٫ هر سال  نوزده  ماه دارد و هر ماه، نوزده روز ؛ پس روزۀ نوزده  روز در آخرین ماه سال(عداء)، واجب است  و عید نوروز، عید فطر است.[۲۰] ( با توجه به مقدس بودن عدد نوزده نزد باب و بهاییان ، تا جایی که تعداد یاران اصلی باب موسوم به گروه حی، به اضافه  خود باب، بر اساس حروف ابجد  نوزده  می شود یعنی: ح = ۸ ، ی = ۱۰، و با خود باب نوزده می شود.)
۳٫ مکان حج زیارت ، محل تولد باب در شیراز(نقطه اولی) یا خانۀ حسینعلی میرزا در بغداد(بیت اعظم) است؛ در همه ایام .[۲۱]
۴٫ ازدواج با بیش از دو زن ممنوع است.[۲۲]

۵٫اردواج موقت، حرام است.[۲۳]

۶٫ بین عقد و زفاف، بیش از یک شبانه روز نباید فاصله باشد.[۲۴]

۷٫ازدواج با زن پدر حرام است و حکم بقیه محارم بیان نشده است، در اقدس، چنین آمده است: ” قد حرمت علیکم ازواج آبائکم…”.[۲۵] اگر چه بهائیان حکمی را که بیان نشده به بیت العدل حواله می دهند، بیت العدل نیز تصمیم در این باره را به عهده خود افراد می داند:”تصمیم گیری در این مورد به عهده خود نفوس مومنه محول شد و در ادامه آمده است؛ آنمعهد اعلی هنوز موقعیت را برای صدور قوانین تکمیلیراجع به ازدواج با اقاربمقتضی نمی داند” .[۲۶]

ممکن است بهائیان بگویند بین اقارب و محارم تفاوت است اما نظر نهائی را در این باره عبدالبهاء، در کتاب مائده آسمانی  ارائه می کند و بیان می دارد هر آنچه حکمش بیان نشده حلال است،  وی  می گوید:

” عدم ذکر در الواح الهینفس جواز است زیرا منهی از نصوص استنباط میشود.”[۲۷]

۸٫ عدم ذکر حرمت همجنس گرایی( لواط) است. حسین علی بهاء در اقدس بعد از ذکر حرمت ازدواج با زن پدر که بیان شد، می گوید” اناّ نستحیی ان نذکر حکم الغلمان” یعنی ماحیا می کنیم که حکم پسران را بیان کنیم!.[۲۸]

برای چه در  بیان حکم همجنس گرایی  خجالت کشیده و حکم آن را بیان نمی کند؟ وی در ادامه می گوید:” لا ترتکبوا مانهیتم عنه فی هذا اللوح”و هر آنچه را در این کتاب، از آن ممنوع شده اید مرتکب نشوید .[۲۹] و طبیعی است که از این عمل در اقدس نهی نشده است.

اگر چه عبدالبهاء ، در گنجینه احکام، صفحه ۲۶۷، این عمل را حرام اعلام کرد، اما همانطور که گذشت  وی در کتاب مائده آسمانی، که بعد از گنجینه احکام نوشته شده است، هر آنچه حکمش بیان نشده را مباح می داند و می گوید: “عدم ذکر در الواح الهینفس جواز است، زیرا منهی از نصوص استنباط میشود.”[۳۰]

همچنین بنا به مشاهدات فضل الله مهتدی معروف به صبحی کاتب عبدالبهاء ، شوقی افندی جانشین عبدالبهاء، این عمل را انجام می داده است.[۳۱]و در توجیه کار خود بیان می داشته که حکم این عمل بیان نشده است!.

ناصر افندی، پسر خاله شوقی افندی می‏گوید:«از او پرسیدند چرا ترک این حرکات ننگین نمی‏کنی؟ جواب داد: جمال مبارک ( حضرت بهاء) نهی نفرمودند!».[۳۲]

۹ . منی ؛ خون و بول پاک هستند. [۳۳]

۱۰٫ مهریه دختران شهری، ۹۵ مثقال طلا و دختران روستایی ۹۵ مثقال نقره است!.[۳۴]

۱۱٫زمان بلوغ شرعی دختر و پسر ۱۵ سالگی است.[۳۵]

۱۲٫حکم زانی و زانیه،پرداخت نه مثقال طلا به بیت العدل و در صورت تکرار، نوزده مثقال طلاست.[۳۶]

۱۳٫ هرکس اضافه بر مصرف خود داشته باشد ،باید نوزده  مثقال زکات، سالیانه به بیت ا لعدل برای مصرف عمومی به حضرت ولی امر الله تقدیم کند.[۳۷]
۱۴٫ روی منبر نشستن ممنوع است. و باید روی صندلی بنشیند.[۳۸]

۱۵٫ سفر زیارتی ممنوع است.[۳۹]

۱۶٫ حکم جهاد، نسخ شده است.[۴۰]

۱۷٫ ربا جایز است.[۴۱]

۱۸٫ پوشیدن ابریشم برای مردان و تراشیدن ریش اشکال ندارد.[۴۲]

۱۹٫ مرده ها باید در بلور، سنگ های قیمتی و چوب های محکم و لطیف و با انگشتر منقش به اسم بهاء، دفن شوند.[۴۳]
با توجه به حمایت های علنی استکبار و ادعاهای  بهاییت، باید بگوئیم بهائیت، دین نیست، بلکه نقشۀ استعماری  برای ضربه زدن به امت اسلامی و برای غلبه بر کشورهای اسلامی است. زیرا دیگر مبارزه با ظلم، جهاد، امر به معروف و نهی از منکر و … مفهوم خود را از دست می دهد.

 

 


[۱].احمد شبلی، مقارنه الادیان الیهودیه ، قاهره ، مکتبه النهضه المصریه، چاپ سوم، ۱۹۷۳ م، ص ۳۳۱؛ر.ک. بهرام افراسیابی ،تاریخ جامع بهائیت، ص ۳۴۵٫

[۲]. مجموعۀ الواح مبارکه، اثر بهاءالله ، چاپ قاهره  ۱۳۳۸ق، ص ۵٫

[۳]. ر. ک. اشراقات( مجموعه الواح بهاء) چاپ سنگی، ص‌ ۱۵۸وصص‌ ۹۰، ۱۹۴، ۲۴۰ و ۲۶۵٫

[۴]. میرزا حسین علی نوری،ناشر مبین ص ۲۲۹، چاپ جدید.

[۵]. تاریخ صدرالصدور ص۲۰۷، از قول عبدالبهاء.

[۶]. رحیق مختوم ج ۱ ص ۷۸٫

[۷].عبدالحمید اشراق خاوری: ایام تسعه ص ۲۵٫

[۸]. احمد یزدانی، نظر اجمالی در دیانت بهائی،ص ۷۲٫

[۹]. محمد قاینی، دروس الدیانه ،ص ۱۹٫

[۱۰]. میرزا حسین علی نوری: ایقان ص۱۵۹٫

[۱۱]. میرزا حسین علی نوری، بدیع ،ص ۱۱۹٫

[۱۲].کشف‌ الحیل ، چاپ‌ ششم ،ج۱، ص   ۵۵ – ۵۶٫

[۱۳]. اىانسان،تودرراهپروردگارترنجفراوانمى‏کشىپسآنراخواهىدید، انشقاق  آیه۶٫

[۱۴].به سوىپروردگارشاننظرمى‏کنند.قیامه ،۲۳٫

[۱۵]. عبدالحسین آیتی، چاپ ششم ، ۱۳۲۶چاپخانه نقش جهان،ج۱ ،ص ۵۷ و ۵۸٫

[۱۶].ر.ک. جعفر سبحانی،خاتمیت،ناشر موسسه سیدالشهدا(ع)، قم،۱۳۶۹؛ محمد اسحاق عارفی، خاتمیت و پرسشهای نو،دانشگاه علوم اسلامی رضوی ،۱۳۸۶٫

[۱۷]. آیین باب ص ۹۳؛ اقدس ص ۳ ، س ۱۵

[۱۸]. دروس الدیانه ، درس نوزدهم.

[۱۹]. اقدس ص ۵ س ۲٫

[۲۰]. دروس الدیانه؛ درس ۲۳٫

[۲۱]. گنجینه احکام ص ۵۳٫

[۲۲]. آیین باب ص ۹۴٫

[۲۳]. گنجینه احکام ،ص۱۴۲٫

[۲۴]. احمد یزدانی ، نظر اجمالی در دیانت بهائی ،تهران ۱۳۵۰ ش، ص ۷۵٫

[۲۵]. اقدس ص ۳۰ س ۱۰٫

[۲۶].انوار هدایت صفحه ۴۸۷ حکم ۱۲۸۹ در موضوع ازدواج.

[۲۷]. عبدالحمید اشراق خاوری،مائده آسمانی ، موسسه چاپ مطبوعات امری،۱۲۹ بدیع ،ج ۲ ،ص ۴۲٫

[۲۸]. اقدس ص ۳۰ سطر ۱۰٫

[۲۹].همان.

[۳۰]. عبدالحمید اشراق خاوری، همان ، ج ۲، ص ۴۲٫

[۳۱]. فضل الله مهتدی صبحی کاتب عبدالبهاء ، خاطرات انحطاط و سقوط به اهتمام علی امیر مستوفیان ،چاپ اول ؛ ۱۳۸۴،نشر علم ،ص ۸۹٫

[۳۲]. فتح اله مفتون یزدی، باب وبهاء چه می گویند چاپ حیدرآباد ۱۳۷۰ . ق ،ص ۱۹۶٫

[۳۳].اقدس ص ۲۲ ؛س ۲ -۱۱٫

[۳۴]. بیان باب ۷ از واحد سادس.

[۳۵]. نظر اجمالی، ص ۶۸٫

[۳۶]. اقدس،ص ۱۵ س ۱۲٫

[۳۷]. گنجینه احکام ،ص ۷۲-۸۰ ؛ نظر اجمالی، ص ۳۴٫

[۳۸]. اقدس ،ص ۴۱ س ۸٫

[۳۹]. گنجینۀ احکام، ص ۲۷۲٫

[۴۰]. اقدس ص ۲۲ س ۱۵ ؛ گنجینه احکام، ص ۲۱۷٫

[۴۱]. گنجینۀ احکام، ص ۱۶۱٫

[۴۲]. اقدس، ص ۴۲ س ۴۱٫

[۴۳]. اقدس، ص ۴۴ س ۴٫

 

نویسنده: محمودرضا قاسمی

بررسی احکام بهائیت (1)

بررسی احکام بهائیت (1)

نویسندگان: حمید فلاحتی، مهدی فاطمی نیا




 
هدف از بعثت پیامبران، رشد انسان ها به وسیله احکام و قوانین دین و اصول زندگی است. انبیاء آمده اند تا شیوه تعهد و اطاعت بندگی را به مردم بیاموزند و سلسله ای از دستورهای الهی را در اختیار جامعه قرار دهند تا از این راه مشکلات دینی، علمی، فرهنگی و اقتصادی مردم حل شود و در امور زندگی با مانعی روبه رو نشوند و از مسیر حق منحرف نگردند.
مهم ترین وظیفه انبیاء ایجاد نظام عادلانه اجتماعی از طریق اجرای قوانین و احکام است که البته با بیان احکام و نشر تعالیم و عقاید الهی ملازمه دارد:
« لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط»؛(1) همانا ما پیامبران خود را با ادله و معجزات فرستادیم و با ایشان کتاب و میزان عدل نازل کردیم تا مردم به راستی و عدالت گرایند.
احکام و قوانین دین مقدس اسلام که به وسیله حضرت محمد (ص) در اختیار بشر قرار گرفته، احکامی آسمانی و الهی است که حامل آن از هوای نفس سخن نمی گوید و سخنانش همه وحی الهی است «و ما ینطق عن الهوی، ان هو الا وحی یوحی».(2)
احکام شریعت اسلام با توجه به علم جامع و احاطه کامل قانون گذار آن بر تمام جوانب حیات بشری، بر اساس مصالح و مفاسد و نیازمندی های همه جانبه او پایه ریزی شده است. امام رضا (ع) می فرماید:
انا وجدنا کل ما احل الله تبارک و تعالی فقیه صلاح العباد و بقائهم و لهم الیه الحاجه التی لایستعنون عنها و وجدنا المحرم من الاشیاء الاحاجه للعباد الیه و وجدنا مفسداً داعیاً الی الفناء و الهلاک؛(3) ما می بینیم که خدای متعال چیزهایی را حلال کرده است که مردم در زندگی و ادامه آن به آنها نیازمندند و برای آنان مصلحت و فایده ای دارد و چیزهایی را حرام کرده است که علاوه بر این که مورد نیاز بشر نیست، موجب فساد و فنا و نیستی اوست.
با این که احکام شرع، تابع مصالح و مفاسد است و هیچ حلالی بدون مصلحت و هیچ حرامی خالی از مفسده نیست، این مصالح و مفاسد محدود به امور دنیایی و جسمانی بشر نیست بلکه به سبب ابعاد مختلف وجود انسانی بسیاری از احکام برای مصالح اجتماعی، روحی و اخروی بشر وضع شده است، چرا که حکمت بالغه الهی ایجاب می کند احکامی را برای ابعاد روحانی و اجتماعی او با پشتوانه مصالح و مفاسد بفرستد. چه بسا این ابعاد اهمیت بیشتری داشته و احکامی که برای جسم انسانی وضع شده است در واقع برای تکامل و تقویت بعد روحی انسان ها باشد. فلسفه خلقت در روایتی این گونه بیان شده است:
خرج حسین بن علی (ع) اصحابه فقال ایها الناس ان الله جل ذکره ما خلق العباد الا لیعرفوه فاذا عرفوه عبدوه فاذا عبدوه استغنوا بعبادته عن عباده ما سواه؛(4) حسین بن علی (ع) به اصحاب خود فرمود: ای مردم همانا خداوند که ذکر و یادش جلیل است بندگان را نیافرید مگر این که او را بشناسند پس هنگامی که او را شناختند به عبادت می پردازند و هنگامی که او را پرستیدند به وسیله این عبادت از بندگی برای غیر او بی نیاز می شوند.
حال که هدف آفرینش در رسیدن به توحید ناب و رد هر گونه شرک و پرستش آلهه های دیگر خلاصه می شود. باید احکام الهی در مسیر رسیدن انسان به کمال حقیقی وضع شده باشد و گرنه نقض غرض الهی پیش می آید.
انسانی که خود را مکلف به انجام احکام الهی می داند روح تعبد و بندگی در او زنده شده و در کنار رسیدن به اوج کمال انسانی به اصلاح امور جسمانی و اجتماعی خود می پردازد.
میرزا حسینعلی بهاء که ادعای پیغمبری داشت و مدعی بود شریعت جدیدی آورده است برای الهی جلوه دادن تعالیم خود ناگزیر به وضع احکام برای بهائیان و جامعه بهائی بود. زمانی که واضع احکام، بشری باشد که هیچ ارتباطی با علم ملکوت ندارد و در سایه ی ذهن و پرتو خیال های هوس آلود و مغرضانه خود بخواهد احکامی را برقرار نماید مسلم است که این احکام نه تنها از جامعیت لازم برخوردار نیست بلکه به گونه ای تنظیم می شود که در بردارنده ی هواهای نفسانی و منافع شخصی صاحب آن باشد.
با بررسی مسائلی که با عنوان احکام در آیین بهائی مطرح شده است می توان به این موضوع پی برد که بهائیت به جای تکیه بر خدا محوری و دعوت مردم به یکتاپرستی در پی مطرح کردن یک شخص و سوق دادن مردم بر اساس امیال و خواسته های خود است.
در این مجال به بررسی احکام بهائیت و اثبات مدعای خود در ضمن بحث از ایدئولوژی بهائیان پرداخته می شود.

یک. بهائیان و بلوغ پسران و دختران

میرزا حسینعلی نوری که در وضع احکام ایین جدیدش توجهی به خصوصیات فیزیولوژی پسران و دختران نداشته و فقط در پی اثبات شعار تساوی حقوق زن و مرد در آیین ساختگی خود بوده است سن بلوغ دختران و پسران را به صورت مساوی در 15 سال اعلام کرده است:
بلوغ در سن 15 سال است، نساء و رجال در آن یکسان است.(5)

تحلیل و بررسی

اسلام و بلوغ دختران و پسران

چنان که بیان شد احکام اسلام با در نظر گرفتن مصالح و مفاسد جامعه و جنبه های جسمی و روحی انسان وضع شده است. در اسلام سن بلوغ دختران را چند سال قبل از پسران بیان کرده اند. شاید علت آن باشد که ساختار وجودی دختران به گونه ای است که پیش از پسران به مراحل رشد و کمال جسمی (فیزیولوژیک) و روحی و روانی (پسیکولوژیک) می رسند.
احکام شرعی متناسب با توانایی ها و قابلیت های انسان وضع شده است، چون دختران از نظر جسمی و عقلی رشد سریع تری دارند قابلیت تکلیف پذیری آنان نیز زودتر پدید می آید لذا تکلیف شرعی برای آنها قبل از پسران مقرر گردیده است.

دو. قبله

برخلاف آموزه های اسلامی که تمام توجه معطوف به خداوند متعال شده، میرزا حسینعلی نوری دل های بهائیان را در هنگام اعمال عبادیشان متوجه خود کرده و دستور می دهد که هنگام نماز متوجه او باشند نه خداوند یگانه:
و اذا اردتم الصلوه ولوا وجوهکم شطری الاقدس المقام المقدس الذی جعله الله مطاف الملا الاعلی؛(6) هنگامی که اراده خواندن نماز کردید صورت هایتان را به سوی مقام مقدس برگردان که خداوند آن را محل طواف ملا اعلی قرار داده است.
دستور بهاء بر این که در هنگام حیات و مرگش برای اعمال عبادی متوجه او باشند:
مادام که شمس، مشرق و لائح است توجه به او مقبول بوده و خواهد بود و از بعد هم قرار فرموده.(7)
بر خلاف روش انبیای الهی است که خود را بندگان درگاه الهی معرفی کرده و والایی مقام خود را در شدت بندگی دانسته اند. آن گونه که در تشهد نماز همه باید به بنده بودن آخرین فرستاده ی الهی اقرار کنند که: «اشهد ان محمدا عبده و رسوله؛ شهادت می دهم که محمد عبد و رسول خداست» یعنی چون عبد حقیقی درگاه الهای بودند به مقام رسالت نایل آمدند. خداوند برای آن که دل های انسان ها در مواجهه با کمالات روحانی انبیاء بیش از حد متوجه آنها نگردد و آنها را از حد خود بالاتر نبرند ندای «بگو ای پیامبر همانا من بشری مانند شما هستم»(8) و فریاد یگانگی خداوند بلند مرتبه را سر دادند و دل ها را فقط متوجه حقیقت اصلی عالم امکان نمودند.اما پیامبران بهائیان بر خلاف این سیره و روش همه را به سوی خود می خواند و گاهی ندای خدایی سر می دهد و خود را قبله اهل بهاء قرار می دهد نه خدا را یعنی دیانت بهائی بر پایه ی مرکزیت و محوریت توحید نیست بلکه محور و مرکز در این آیین بشر ساخته شخص میرزا حسینعلی است. بر این اساس کعبه آنان مزار میرزای نوری یا محل اقامتش در بغداد می شود.

تحلیل و بررسی

قبله مسلمانان

با این که خداوند متعال دارای جهت یا مکانی نیست: «ولله المشرق و المغرب فاینما تولوا فثم وجه الله»؛(9) مشرق و مغرب از آن خداست و به هر سو رو کنید خدا آن جاست.
اما به مقتضای جسمانی بودن، انسان هنگام نماز ناچار است به یک جهت متوجه باشد. برنامه های عبادی اسلام که در جهت تکامل روحی و رسیدن به اوج کمال است از این مسأله برای توجه انسان به سوی یگانه معبود حقیقی بهره جسته و خانه کعبه را که قدیمی ترین مرکز توحید بوده و خانه ای است که به دست قهرمان توحید، ابراهیم خلیل (ع) تجدید بنا شده و مورد توجه تمام راهنمایان توحید و پیامبران الهی بوده است به عنوان قبله مسلمین برگزیده شده است و توجه به این مرکز توحید در واقع توجه به خداوند متعال است.
علاوه بر آن، توجه تمام مسلمانان جهان در هر شبانه روز پنج مرتبه به این مرکز مقدس، روح وحدت و یگانگی را در دل و جان آنها پرورش می دهد و به وحدت اسلامی و هماهنگی مسلمین جهان کمک می کند و اجتماعات مختلف اسلامی را از شرق و غرب عالم به هم مرتبط می سازد و شوکت و عظمت آنها را ظاهر می نماید. و بالاخره جوهر تعلیمات جهانی اسلام را به صورت «وحدت هدف و عقیده» به دنیا نشان می دهد.
«قد نری تقلب وجهک فی السماء فلنولینک قبله ترضاها فوق وجهک شطر المسجد الحرام»؛(10) نگاه های انتظار آمیز تو را به سوی آسمان (برای تعیین قبله نهایی) می بینیم! اکنون تو را به سوی قبله ای که از آن خشنود باشی باز می گردانیم. پس روی خود را به سوی مسجد الحرام کن.

سه. وضو و تیمم

بهائیت بسیاری از احکام اسلامی را اقتباس کرده و تغییراتی در آن ایجاد کرده است. و آن را به عنوان احکام جدید آیین خود به مردم معرفی می کند؛ برای وضو به شستن دست و صورت اکتفا کرده در نحوه ی وضو می گویند:
قد کتب لمن دان بالله الدیان ان یغسل فی کل یوم یرید ثم وجهه... کذلک ترضاوا للصلوه؛(11) یعنی: واجب شده بر کسی که به خداوند دیان ایمان آورده است در هر روز دست و صورت خود را بشوید و به همین نحو برای نماز وضو بگیرد.
و در تیمم به خواندن ذکری بسنده می کنند و می گوید:
من لم یجد الماء یذکر خمس مرات بسم الله الاطهر الاطهر؛(12) یعنی: کسی که آب (برای وضو) نمی یابد پنج بار بگوید به نام خداوند پاکیزه ترین پاکیزگان.

تحلیل و بررسی

الف) وضو و تیمم در اسلام

خداوند متعال در شریعت جاودانه اسلام بندگان را امر فرموده تا برای اقامه نماز وضو بگیرند و شیوه خاصی برای انجام این عمل عبادی مقرر داشته است خداوند متعال می فرماید:
«یا ایها الذین آمنوا اذا قمتم الی الصلاه فاغسلوا وجوهکم و ایدیکم الی المرافق و امسحوا بروسکم و ارجلکم الی الکعبین»؛(13) ای کسانی که ایمان آورده اید! هنگامی که به نماز می ایستید، صورت و دست ها را تا آرنج بشویید و سر و پاها را تا مفصل (بر آمدگی پشت پا) مسح کنید.
بنا بر دستور قرآن مجید وضو شامل شستن صورت و دو دست از آرنج تا نوک انگشتان دست است و مسح کردن سر و روی پاها است. و شرط اساسی آن داشتن قصد تقرب الهی است. در صورت نبودن آب و یا ضرر داشتن آن دستور فرموده مکلفین بر روی خاک پاک یا آنچه در حکم آن است و در رساله های عملیه به صورت گسترده مطرح شده تیمم کنند:
«و ان کنتم جنبا فاطهروا و ان کنتم مرضی او علی سفر او جاء احد منکم من الغائط او لامستم النساء فلم تجدوا ماء فتیمموا صعیدا طیبا فامسحوا یوجوهکم و ایدیکم منه ما یرید الله لیجعل علیکم من خرج و لکن یرید لیطهرکم»؛(14) و اگر جنب باشید خود را بشویید و غسل کنید! و اگر بیمار یا مسافر باشید یا یکی از شما از محل پستی آمده (قضای حاجت کرده) یا با آنان تماس گرفته (و آمیزش جنسی کرده اید) و آب (برای غسل یا وضو) نیابید، با خاک پاک تیمم کنید و از آن بر صورت (پیشانی) و دست ها بکشید خداوند نمی خواهد برای شما مشکلی ایجاد کند بلکه می خواهد شما را پاک سازد.
اما دین سازان بهائی برای فریب مردم و نزدیک نشان دادن بافته های خود به احکام آسمانی اسلام، صورت وضو را به عملی که در شبانه روز هر انسانی برای رعایت بهداشت فردی خود باید بارها تکرار تنزل دادند.
تأکید اسلام، بر انجام تیمم، بر روی خاک به دلیل خواص ویژه ای است که در خاک وجود دارد.

ب) فواید تیمم بر خاک

یکی از فواید تیمم، فایده اخلاقی است. تیمم در زمره ی عبادت هاست و روح عبادت، که خضوع و تذلل در مقابل خداوند یگانه است، در این عمل عبادی منعکس می شود. چرا که انسان شریف ترین عضو بدن خود (پیشانی) را با دستی که بر خاک زده است لمس می کند تا تواضع و فروتنی خود را در پیشگاه احدیت آشکار سازد.(15)
تیمم برای جبران انجام ندادن وظیفه اصلی مکلف یعنی وضو یا غسل، صورت می گیرد.
فایده ی دیگر تیمم فایده ی بهداشتی است. امروزه ثابت شده خاک با وجود باکتری های فراوانی که در خود دارد می تواند آلودگی ها را از بین ببرد، این باکتری ها که تجزیه مواد آلی و از بین بردن انواع عفونت ها را انجام می دهند، معمولاً در سطح زمین و عمق های کم که از هوا و نور آفتاب بهتر می توانند استفاده کنند فراوانند به همین دلیل هنگامی که لاشه حیوانات و یا بدن انسان پس از مردن زیر خاک دفن می شود و در مدت نسبتاً کوتاهی تجزیه شده و بر اثر حمله باکتری ها کانون عفونت از هم متلاشی می گردد. اگر این خاصیت در خاک نبود کره ی زمین در مدت کوتاهی به کانون عفونت تبدیل می شد.(16)
لذا فرمان الهی در تیمم بر خاک های سطح زمین (صعید) که در معرض تابش اشعه خورشید است باعث برطرف شدن آلودگی است و مطابق با حکمت الهی است.

چهار. نماز

میرزا حسینعلی که در هر بخشی از احکام اسلام گوشه ای از آن را گرفته است برای آیین خود سه نماز به نام های صغیر، وسطا و کبیر قرار داده است و خواندن یکی از این نمازها را در شبانه روز کافی می دانند و در مورد زمان ادای این نمازها می نویسند:
هر شخصی باید در شبانه روز حداقل یکی از نمازهای سه گانه را ادا کند: نماز کوچک، باید بین ظهر و غروب تلاوت شود. نماز وسطی روزی سه بار تکرار می شود که زمان آن عبارت است از: هنگام طلوع آفتاب تا ظهر، از ظهر تا غروب آفتاب و بار سوم از غروب آفتاب تا دو ساعت پس از آن. نماز بزرگ را می توان در هر موقع از شبانه روز تلاوت کرد. روزی یک بار باید الله ابهی را 95 دفعه تکرار کرد. وضوی نماز را می توان برای گفتن الله ابهی محسوب کرد.(17)
بهائیان برای نماز صغیر خود گفتن یک عبارت عربی که مانند ذکر است را کافی دانسته و برای نماز وسطی می گویند: برای این نماز دست های خود را بشویید و همراه شستن دست ها ذکری را تلاوت کرده و بعد متوجه قبله خود عکا شوند و بگویند:
شهد الله انه لا اله الا هو اله الامر و له الخلق قد اظهر مشرق الظهور و مکلم الطورا الذی به... و مالک العرش و الثری.
سپس در حال رکوع ذکری را گفته و پس از نشستن ذکر دیگری می گوید. در آیین بهائی سجده بر همه چیز جایز است و همراه داشتن موی و استخوان حیوان حرام گوشت اشکالی ندارد.(18)

تحلیل و بررسی

الف) توجه به بهاء حقیقت عبادت بهائی

آن گونه که در بحث قبله مطرح شد احکامی که توسط میرزا حسینعلی نوری وضع شده است بیشتر برای معرفی خود و وادار کردن مردم به اطاعت بی چون و چرا از اوست. لذا دستور می دهد:
خلصوا انفسکم یا قوم ثم طهروها عن التوجه الی غیری و بذکری یطهر کل شی ان انتم من العارفین؛(19) یعنی: بدین معنا که؛ ای قوم خودتان را خالص کنید سپس خود را از توجه به غیر من پاک کرده و به واسطه ذکر من همه چیز طاهر می شود اگر از جمله عارفان هستید.
بهائیان برای توجیه پرستش میرزا حسینعلی می گویند: چون خدا قابل ادراک نیست باید در میرزا حسینعلی شمس الوهیت را مشاهده کنند:
اگر بخواهیم نماز کنیم باید به خدا توجه کنیم، اگر به خدا توجه خواهیم باید قلب را به یک نقطه ای متوجه سازیم. اگر شخصی بدون واسطه یعنی مظهر الهی بخواهد خدا را عبادت کند باید اول تصوری در فکر خود از حق متصور شود و آن تصور مخلوق فکر اوست.... پس خدا به این طریق ادراک نمی شود... آن خدایی که انسان برای خود تصور می کند اوهام است... اگر شخصی بخواهد خدا را بشناسد باید او را در مرآت کمال بیابد چه حضرت مسیح یا حضرت بهاء الله در هریک از این مرایا شمس الوهیت را متجلی مشاهده کند.(20)
بهائیان با این سخنان خدا را از تصور و دسترس خارج کرده و به این بهانه همه چیز را در بهاء خلاصه می کنند در حالی که خداوند متعال خود را از رگ گردن به بندگان نزدیک تر می داند و اجازه صحبت مستقیم و بدون واسطه را به بندگان داده است:
«وقال ربکم ادعونی استجب لکم»؛(21) و خدای شما فرمود (با خلوص دل) بخوانید تا دعای شما را مستجاب کنم.
یعنی انسان به طور مستقیم می تواند با خدای متعال ارتباط برقرار کند و با چشم دل شاهد او باشد چرا که «نحن اقرب الیه من حبل الورید»؛(22) از رگ گردن به او نزدیک تریم.
و همه ی تلاش انبیا برای توجه مردم به خداوند متعال بوده نه توجه به خود؛ به گونه ای که خدا به فراموشی سپرده شود.

ب) نماز در اسلام

از ارکان مهم دین اسلام که تأکید زیادی در مورد آن صورت گرفته و روایت بسیاری از معصومین در اهمیت آن بیان شده است نماز است.
نماز عامل دوری انسان از گناه و زشتی هاست «ان الصلاه تنهی عن الفحشائ و المنکر(23)» و باعث بزرگ داشت یاد و نام خداوند متعال است: «ولذکر الله اکبر».(24)
توجه ویژه خداوند متعال در مورد نماز بیان گر جایگاه خاص و والای روحی و روانی و اثرات تربیتی آن است. در روایتی امام رضا (ع) در سر وجوب نماز فرموده اند:
علت و سر واجب شدن نماز، اموری است: اقرار به ربوبیت حق عزوجل و دور کردن شریک ها و شبیه ها از او، ایستادن در مقابل جبار جل جلاله با حالتی خوار و نیازمندانه، خضوع و اعتراف به گناه و درخواست بخشیدن گناهان، گذاردن صورت در هر روز پنج مرتبه بر روی خاک به خاطر تعظیم و بزرگداشت حق عزوجل، به یاد خدا بودن و فراموش نکردن او، خاشع و خاضع بودن در مقابل حضرتش و راغب و طالب بودن در زیادی دین و دنیا و انزجار از غیر خدا، مداومت در شب و روز تا بدین ترتیب بنده سید و سرور و مدبر و خالق خود را فراموش نکند تا به طغیان منتهی گردد و در این که بنده به یاد پروردگار خود باشد فایده ای است که از معاصی منزجر گردیده و باعث می شود از انواع فساد کناره بگیرد.(25)
تمام مسلمانان بر این مطلب اعتقاد دارند که تعداد رکعات نماز واجب در شبانه روز 17 رکعت است که دو رکعت آن در صبح و هشت رکعت در ظهر و عصر و هفت رکعت در مغرب و عشاء است. ده رکعت همان نماز فریضه ای است که خداوند عزوجل در قرآن مجید به مومنین دستور داده است.
خداوند متعال مراسم و تشریفات نماز را به پیامبرش محمد (ص) واگذار فرمود و پیامبر هفت رکعت بر این ده رکعت افزود. لذا این هفت رکعت به عنوان سنت تلقی می شود، این هفت رکعت قرائت قرآن ندارد و فقط با سبحان الله، لا اله الا الله، الله اکبر و نیایش و استغفار به پایان می رسد و اگر سهو و اشتباهی در آن رخ دهد قابل جبران و ترمیم خواهد بود. شش رکعت آن مخصوص کسانی است که در حال سفر نباشند؛ یعنی دو رکعت ظهر و دو رکعت عصر و دو رکعت عشاء، یک رکعت آن همگانی است که در حال حضور و در حال سفر باید ادا شود.(26)

پنج. روزه

خداوند متعال تعداد ماه های سال را در قرآن مجید دوازده ماه بیان فرموده و از میان دوازده ماه رمضان را برای روزه برگزیده است. بهائیان برخلاف این قانون الهی و رسم جوامع بشری تعداد ماه های خود را 19 ماه قرار داده اند: «ان عده الشهور عندالله تسعه عشر شهرا فی کتاب الله»(27) اولین ماه از سال بهائیان به نام «بهاء» که لقب میرزا حسینعلی نوری است موسوم است و آخرین ماه سال بهائیان «علاء» نامیده می شود که ماه روزه بهائیان است:
به نص مبارک... شهر العلاء ماه روزه است و آن ماه نوزدهم از شهر بهائی است.(28)
بهائیان در این نوزده روز موظفند از طلوع خورشید تا غروب از خوردن و آشامیدن پرهیز کنند:
کفوا انفسکم عن الاکل و الشرب من الطلوع الی الافول؛(29) از خوردن و آشامیدن خودداری کنید از طلوع خورشید تا غروب آن.
در حالی که بر اساس دستور صریح قرآن، روزه مختص ماه رمضان است و اجمال مسلمین بر آن است که باید از اذان صبح تا مغرب روزه داشت. این بدعت های تازه در دین، به اسم آیین جدید مخالفتی است با صریح کلام الهی و مشمول خشم و سخط قادر متعال.

تحلیل و بررسی

روزه و ماه صیام در اسلام

در تقویم های رایج دنیا هر سال از دوازده ماه تشکیل شده است، خداوند متعال بر این تقسیم صحه گذارده و می فرماید:
«ان عده الشهور عند الله اثنا عشر شهوا فی کتاب الله یوم خلق السماوات و الارض...»؛(30)تعداد ماه ها نزد خداوند در کتاب الهی، از آن روز که آسمان ها و زمین را آفرید، دوازده ماه است.
خداوند متعال از بین ماه ها، رمضان را که ماه نزول قرآن است «شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن»؛(31) برای روز برگزید.
روزه از جمله عبادت هایی است که مختص به شریعت مقدس اسلام نبوده، بکله بر ادیان گذشته هم واجب بوده است« کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم»؛(32) روزه بر شما نوشته شده، همان گونه که بر کسانی که قبل از شما بودند نوشته شد» تا انسان ها در سایه این عبادت الهی و تمرین بزرگ روحانی تقوا پیشه کنند: «لعلکم تتقون»؛(34) تا پرهیزکار شوند.

شش. احکام مردگان

در گنیجنه حدود و احکام که احکام آیین بهائی را بیان می کند درباره غسل میت مطلبی بیان نشده است و در دیگر احکام میت نیز مطالبی بر خلاف اسلام بیان شده است:

بهائیان تعداد لباس هایی که به عنوان کفن می پوشانند پنج لباس است. میرزا حسینعلی نوری می گوید:

ان تکفنوه فی خمسه ی اثواب من الحریر او القطن؛(34) یعنی: در پنج لباس از حریر یا پنبه.
درحالی که اسلام تعداد لباس های کفن را سه عدد بیان کرده و کفن حریر را جایز نمی داند.(35)

نماز میت بهائیان دارای 6 تکبیر است؛

قد نزلت فی صلوه المیت سست تکبیرات، یعنی : در نماز میت شش تکبیر نازل شده است.(36)
ولی اسلام برای نماز میت پنج تکبیر را واجب کرده است.(37)

از مسائل عجیبی که بهائیان عنوان می کنند آن است که باید اجساد مردگان شان درون صندوقی از جنس بلور، سنگ یا چوب دفن شود:
باید جسد در صندوق بلور و یا سنگی یا چوبی گذاشته شود.(38)

دفن میت در صندوق بلوری یا چوبی نه تنها نفعی به حال میت ندارد، بلکه آن هایی که از نظر مالی در سطح پایین تری هستند از انجام این عمل درمانده می شوند.
و چون بدن مرده درون خاک تجزیه نمی شود از نظر بهداشتی نیز کار صحیحی به نظر نمی رسد.

تحلیل و بررسی

احکام اموات در اسلام

اسلام بر مسلمانان واجب کرده که برای میت اعمالی را انجام دهند:
1. غسل میت؛ غسل میت مسلمان واجب است. امام صادق (ع) می فرماید:
غسل المیت واجب؛ غسل میت واجب است.(39)
و امام رضا (ع) علت واجب شدن غسل میت را پاکیزه شدن مردگان هنگام ملاقات پروردگار دانسته و می فرمایند:
مردگان را غسل دهید تا از مریضی ها و علت ها پاک و پاکیزه شوند، چرا که ملائک را ملاقات خواهند کرد و با اهل آخرت همنشینی خواهند داشت. پس مستحب است هنگامی که بر خداوند متعال وارد می شوند و طاهران و پاکیزگان را ملاقات می کنند... و علت دیگر آن است که از شخصی که در حال مرگ قرار می گیرد منی خارج می شود چنان که از منی خلق شده است لذا باید به خاطر آن (خروج منی) او را غسل داد.(40)
در اسلام مرده را با سه آب سدر، کافور و آب خالص غسل می دهند چنان که در کلام امام صادق (ع) وارد شده است:
مرده سه غسل داده می شود: یک بار با سدر یک بار با آب کافور و یک بار با آب خالص و سپس کفن تازه پوشانده می شود.(41)
2. کفن پوشاندن به میت: مسلمانان مکلفند تا مردگان خود را با سه قطعه کفن بپوشانند.(42) امام رضا (ع) می فرماید:
همانا امر شده میت کفن پوشانده شود تا پروردگارش را با جسمی طاهر ملاقات کند و عورتش بر کسانی که او را حمل می کنند آشکار نگردد و مردم از بعضی حالت او و زشتی منظرش مطلع نشوند... .(43)
هم چنین بر اساس احکام اسلامی کفن پوشیدن میت در حریر خالص جایز نیست.(44)
3. نماز میت: نماز میت شامل پنج تکبیر است که بعد از تکبیر اول شهادتین تلاوت می شود و بعد از تکبیر دوم بر محمد (ص) و اهل بیت او درود می فرستند و بعد از تکبیر سوم برای زنان و مردان مسلمان طلب مغفرت و آمرزش می شود و بعد از تکبیر چهارم برای میت دعا می کنند و با تکبیر پنجم نماز را پایان می دهند.(45)

پی نوشت ها :

1. حدید / 25.
2. نجم /3.
3. شیخ صدوق، علل الشرایع، ج2، ص 592.
4. شیخ صدوق، علل الشرایع، ج1، ص 9.
5. گنجینه حدود و احکام، ص 14.
6. میرزا حسینعلی نوری، اقدس، ص 3.
7. عبدالحمید اشراق خاوری، همان، ص 20.
8. کهف /110.
9. بقره / 115.
10. بقره /144.
11. گنجینه حدود و احکام، ص 14.
12. میراز حسینعلی نوری، اقدس، ص 5.
13. مائده / 6.
14. همان.
15. آیت الله مکارم شیرازی، پرسش و پاسخ، ص 400.
16. همان، ص 40.
17. داریوش و گریس شاهرخ، اصول دیانت بهائی، ترجمه ی مینو ثابت، ص 34.
18. گنجینه حدود و احکام، ص 27 -24.
19. اسلمت، بهاء و عصر جدید، ترجمه ی بشیر الهی، ص 106.
20. همان.
21. غافر /60.
22. ق /16.
23. عنکبوت / 45.
24. همان.
25. شیخ صدوق، علل الشرایع، ج2، ص 48.
26. کلینی، الکافی، ح2، ص273.
27. گنیجینه حدود و احکام، ص 37.
28. همان، ص 36.
29. همان، ص 45.
30. توبه / 36.
31. بقره / 185.
32. بقره / 183.
33. همان.
34. گنجینه حدود و احکام، ص 135.
35. سید محمد کاظم طباطبایی یزدی، العروه الوثقی، ج2، ص 62.
36. همان، ص 137.
37. طباطبایی، همان، ص 69.
38. همان، ص 141.
39. شیخ محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعه، ج2، ص 477.
40. همان، ص 478.
41. همان، ص 481.
42. طباطبایی یزدی، همان، ص 62.
43. حرعاملی، همان، ج3، ص5.
44. همان، ص 46.
45. طباطبائی یزدی، همان، ج2، ص 96.

منبع: فلاحتی ـ فاطمی نیا، حمید ـ مهدی، (1390)، دیدار با تاریکی، تهران، عابد.


اصول اعتقادى و احکام فرقه بهائیت چگونه است؟

چهارشنبه, ۵ اسفند ۱۳۹۴، ۱۲:۲۶ ق.ظ

بهائیت فرقه اى انشعاب یافته از فرقه «بابیه» است که اصول، مبانى اعتقادى و احکام آن را در بر مى گیرد. بنیان گذار فرقه بابیه «على محمد شیرازى» از طریق آشنائى با فرقه «شیخیه» اطلاعات محدودى پیرامون مسائل عرفانى، تفسیر آیات و احادیث اسلامى کسب نمود.پس از مرگ سید کاظم رشتى، سید على محمد در ابتدا خود را «باب» و نایب خاص امام زمان (عج) ......




                                          
    

                  

و واسطه فیض رسانى و ارتباط آن حضرت با مردم معرفى مى نماید و پس از اندک زمانى در بالاى منبر به مردم اعلام مى دارد: «من خود امام زمان هستم[31].

به مرور زمان و پس از آن که گروهى از پیروانش با جسارت اساس اسلام را منسوخ دانستند، على محمد باب با حمایت علنى و تلویحى سفارت روس در تهران، پا را فراتر نهاده و از ادعاى مهدویت به ادعاى نبوت تغییر شکل مى دهد و سپس با نوشتن کتاب «بیان» به نسخ احکام شریعت اسلام مى پردازد.

سرانجام باب در آخرین نوشته اش به نام «لوح هیکل الدین» مدعى مقام الوهیت نیز مى شود.[32] هر چند نامبرده در مناظراتى که با علماى ایران در شیراز، اصفهان و تبریز انجام داد،[33] نتوانست از عهده اثبات مدعیات سنگین خویش برآید و این امر، به همراه وجود خطاهاى بسیار ادبى و علمى در آثار و الواح وى، و مهمتر از آن ظلم و جنایاتى که پیروان او در مناطق مختلف کشور مرتکب مى شدند، باعث گردید چندین بار توسط حکومت وقت دستگیر و هر دفعه از گذشته خود ابراز ندامت نماید؛[34] لکن هربار توبه را مى شکست و دوباره تبلیغ و آشوب را شروع مى نمود تا اینکه سرانجام در تبریز به جرم ارتداد (طبق فتواى علماى تبریز) به فرمان امیرکبیر تیرباران شد.

عقائد بهائیت :

پس از مرگ باب از آنجا که وى به ظهور فردى پس از خود با مقام «من یظهره اللّه » نوید داده بود افراد زیادى ادعاى چنین مقامى کردند که توسط حسینعلى و همکارى یحیى، یا کشته شدند یا از ادعاى خود دست برداشتند. سپس میرزا حسینعلى مقام پیامبرى را براى خود ادعا کرد و از اینجا نزاع اصلى در میان بابیان آغاز شد.

بابى هایى که ادعاى حسینعلى را نپذیرفتند و بر جانشینى یحیى باقى ماندند «ازلى» نام گرفتند و پیروان حسینعلى (بهاءاللّه ) «بهائى» خوانده شدند. او با ارسال نامه هایى به اطراف رسما آیین جدید را اعلام و عده اى از بابیان به او ایمان آوردند.

بهاءاللّه  مقامات زیادى براى خود ادعا کرد که مهمترین آنها مقام «الوهیت و ربوبیت» بود.[35] او همچنین ادعاى شریعت جدیدى نمود و با نگارش کتاب هایى نظیر «ایقان»، «اقدس»، «لوح اشراقات»، «بدیع»، «مجموعة الالواح» - که براساس تفکر، اعتقادات و تعالیم باب تنظیم یافته - عقاید و احکام فرقه خود را بیان مى نماید.[36]

منابع اعتقادى و احکام بهائیان، نوشته هاى سید على محمد باب، میرزا حسینعلى بهاءاللّه ، عبدالبهاء و تا حدى نیز شوقى افندى است که از نظر بهائیان مقدس بوده و در مجالس ایشان قرائت مى شود؛ هرچند کتب باب عموماً در دسترس بهائیان قرار نمى گیرد[37] و دو کتاب اقدس و ایقان میرزا حسینعلى نزد آنان از اهمیت خاصى برخوردار است.

بیشتر عقاید بهائیت در محور میرزا حسینعلى (بهاءاللّه ) است که در اینجا به چند نمونه اشاره مى شود:

1. نسخ اسلام؛ با ظهور سید على محمد باب اسلام پایان گرفته و اینک دین جدید ظهور کرده و مردم باید همگى بهائى شوند.[38]

2. شناخت بهاءاللّه ؛ اولین چیزى که بر بندگان واجب شده است شناخت محل تابش وحى و طلوع امراللّه  است، یعنى معرفت به میرزا حسینعلى بهاءاللّه  که در اثر این شناخت اعمال قبول مى شود.[39]

3. بهاءاللّهداراى مقام الوهیت و ربوبیت است.[40]

4. بهاء مژده انبیاء گذشته و باب است[41]، یعنى سید على محمد شیرازى باب هم پیامبر و هم مژده رسان بهاءاللّه  بود و با ظهور او قیامت برپا شده است.[42]

5. علاوه بر عقایدى از این قبیل، امروزه بهائیت به آموزه هاى دوازده گانه اى پرداخته و آنها را تبلیغ مى نماید. امورى از قبیل؛ تحرى حقیقت، ترک تقلید، تطابق دین با علم و عقل، وحدت اساس ادیان، وحدت عالم انسانى، ترک تعصبات، الفت و محبت میان افراد بشر، تعدیل معیشت عمومى، تساوى حقوق رجال و نساء، تعلیم و تربیت اجبارى، صلح عمومى و تحریم جنگ از جمله اصول دوازده گانه بهائیت به شمار مى رود.[43]

احکام بهائیت :

منبع اصلى احکام در میان بهائیان کتاب اقدس است.[44] احکام اعلام شده از جانب حسینعلى بهاء بر اساس احکامى است که على محمد باب در کتاب بیان آورده است هر چند در فلسفه و فروع تفاوت هایى بین این دو مى باشد. برخى از احکام این فرقه عبارتند از:

1. نماز: بهائیان موظف به نماز روزانه اند. این فریضه از اول بلوغ واجب شود و بر سه نوع (صغیر، وسطى و کبیر) است. و هر بهائى مخیر به انجام یکى باشد.[45] قبله شان قبر میرزا حسینعلى (بهاء) در شهر عکا است. و کسى که آب ندارد به جاى وضو، پنج بار مى گوید: «بسم اللّه  الاطهر الاطهر»[46].

2. روزه: به عقیده بهائیت، هر سال 19 ماه دارد و هر ماه نوزده روز. روزه 19 روز در آخرین ماه سال واجب است که عید نوروز، عید فطرشان مى شود.[47]

3. حج: زیارت محل تولد باب در شیراز و خانه حسینعلى میرزا در بغداد در همه ایام به جاى زیارت کعبه قرار داده شده است.[48]

4. ازدواج و زنا: ازدواج با بیش از دو زن حرام است.[49] - هر چند خود بهاء و بسیارى بهائیان بیش از دو زن گرفته اند! - همچنین ازدواج با محارم در این آیین مگر با زن پدر، منع نشده است[50] و مابقى مانند: دختران، خواهران، خاله ها، عمه ها و... براى ازدواج حلالند! حد زنا در مرحله اول 9 مثقال طلا و در مرحله بعد 18 مثقال به بیت العدل پرداخته مى شود.[51]

5. حجاب: حجاب زنان ملغى گردیده و بى حجابى آزاد مى باشد.[52]

6. مطهرات پنج چیز است؛ آتش، هوا، آب، خاک و کتاب بیان و در صورت تطهیر با هرکدام ازعناصراربعه، باید آیه تطهیر «اللّه  اطهر» خوانده شود.[53]

7. نجاسات: بهائیت چیزهائى را که در دین اسلام، نجس شمرده شده اند پاک و طاهر گردانیده است. مانند: بول، غائط، منى، فضله موش، سگ. و این موهبت بهاء به بندگان اوست[54].

8. ربا: معاملات ربوى آزاد و رباخوارى حلال است.[55]

9. سیاست: در کتاب هاى مذهبى بهائیان به شدت از دخالت در سیاست منع شده اند.[56]

بدین گونه عوامل استعمارى جریان انحرافى بهائیت به مرور و در مراحل مختلف، به منسوخ اعلام نمودن دین اسلام و نفى و انکار نبوت، امامت، معاد و تعالیم و قوانین و احکام مقدس و نورانى قرآن مى پردازند. سپس ابتدا ادعاى نیابت خاص حضرت حجت(عج) و در مرحله دوم ادعاى مهدویت و پس از آن ادعاى نبوت و مرحله آخر ادعاى الوهیت و خدایى مى نمایند! آنگاه به هدم و نابودى آثار اسلام یعنى کعبه و قبور انبیاء و امامان و مساجد فرمان مى دهند و سپس به ساختن کعبه جدید! در شیراز اهتمام مى ورزند و با آداب و ادعیه و ذکر و زیارتنامه هاى استعمار ساخته به طواف به گرد آن مى پردازند! احکام دین جدید را صادر و مطابق با خواست و اهداف استعمار، به رفع حجاب و پوشش زنان فرمان مى دهند و دخالت در سیاست را - که آرزوى دیرینه قدرت هاى سلطه جهانى در مناطق اسلامى ایست که همواره از اصل ورود و دخالت در سیاست به عنوان یک تکلیف و وظیفه اسلامى ضربه خورده اند - ممنوع اعلام مى نمایند!

بدین ترتیب همه زمینه ها آماده و مهیا مى شود تا مبانى و ارکان اعتقادى و ارزش هاى اخلاقى و پایبندى هاى معنوى جامعه اسلامى متزلزل شده، وحدت و یکپارچگى مسلمانان در ایران به تفرقه و تشتت تبدیل گردد و از قدرت بى نظیر مذهب تشیع و مراکز علم و فقاهت و مراجع و فقها و علماى بیدار و آگاه که مدافعان راستین اسلام و سنگرهاى مستحکم دفاع از هویت دینى و استقلال و شرف و اعتلا و اقتدار مسلمانان مى باشند، کاسته شود و راه هاى تاخت و تاز و سلطه استعمار خارجى همواره گردد.[57]




31. ایران در دوره سلطنت قاجار، على اصغر شمیم، تهران: انتشارات مدبر، 1375.

32. بحارالانوار، محمد باقر مجلسى، دارالاحیاء التراث العربى، 1403 ق.

33. بدیع، حسینعلى نورى، تهران: مطبعه آزادگان.

34. بررسى مناسبات ایران و امریکا (1851 تا 1925 میلادى)، انتشارات وزارت امور خارجه.

35. برگ هایى از تاریخ حوزه علمیه قم، رسول جعفریان، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامى، 1381.

36. بهائى از کجا و چگونه پیدا شده، سیدحسن کیائى، تهران: چاپ تهران، 1349.

37. بهائیان، محمد باقر نجفى، تهران: کتابخانه طهورى، 1357.

38. بهائیت در ایران، سید سعید زاهد زاهدانى، تهران: انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامى، 1380.

39. بهائیت دین نیست، ابوتراب هدایى، تهران: فراهانى، بى تا.

40. بهائى چه مى گوید، جواد تهرانى، مشهد: خراسان، 1341.

41. بهائى گرى، احمد کسروى، تهران: چاپخانه پیمان، 1322.

42. بیان عربى، على محمد باب.

43. بیان فارسى، على محمد شیرازى.

44. پژوهه صهیونیت، محمد احمدى، تهران: ضیاء اندیشه، 1376.

45. پنجاه نامه تاریخى دوران قاجاریه، ابراهیم صفایى، نشر بایک.

46. پیام پدر، فضل اللّه  مهتدى، تهران: مطبعه دانش، 1335.

47. تاریخ ادیان و مذاهب جهان، عبداللّه  مبلغى آبادانى، قم: سینا، 1373.

48. تاریخ جامع بهائیت، بهرام افراسیابى، انتشارات سخن، 1371.

49. تاریخ نبیل، محمد زرندى، بى جا، بى تا.

50. تاریخ و نقش سیاسى رهبران بهائى، احمد مرتضى، دارالکتب اسلام، 1346.

51. تا سیاهى در دام شاه، پروین غفارى، تهران: مرکز ترجمه و نشر کتاب، 1376.

52. تحف العقول عن آل الرسول (صلی الله علیه وآله) ، ابن شعیه حرّانى، قم: جامعه مدرسین ،1404ق.

53. تحقیق در تاریخ و عقاید شیخى گرى، بابى گرى، بهائى گرى و کسروى گرایى، یوسف فضایى، تهران: عطایى، 1363.

54. تذکره الوفاء، عباس افندى، حیفا، انتشارات عباسیه، 1924.

55. تقاریر عن المؤمرات الدولیه، محورالاول مع مؤمرات مجمع الفقه الاسلامى، محمدعلى تسخیرى، داراحیاء التراث العربى، الطبعه الاولى، 1424.

56. تکمیل کتاب کشف الحیل و بیان الحقایق، عبدالحسین آیتى، تهران: حافظ، بى تا.

57. تلخیص تاریخ نبیل زرندى، ترجمهِ اشراق خاورى، لجنهِ ملى نشر آثار امرى، تهران 1325.

احکام فریب در فرقه ضاله بهائیت

 

با فرا رسیدن ایام روزه در فرقه ضاله بهائیت، لازم دانستیم نکاتی را در این زمینه مورد بررسی قرار دهیم. در این مقاله کوتاه تنها به احکام روزه پرداخته و نکاتی را مورد اشاره قرار می دهیم، این احکام از سوی حسینعلی نوری ( بهاء) به پیروان ابلاغ که برگرفته شده از کتاب بیان علی محمد باب است.

 


واجب شدن روزه در این فرقه ضاله از ابتدای بلوغ است مانند اسلام. در نظر ابتدایی مشاهده می کنیم این حکم با اسلام یکی است و در دید ابتدایی چنین نتیجه می گیریم، فرقه تعالیم درستی دارد. در حالی که با اندکی دقت در می یابیم این کار آنان برای عوام فریبی است، و ایدئولوژی این فرقه؛ جداسازی ملت ایران از مراجع تقلید و مشغول نمودن آنان به مکتبی ساختگی که توسط بشری عادی و منحرف بوجود آمده است؛ می باشد. مکتبی که جنبه های غیر عقلانی و باطل آن به اندک موارد عقلانی آن می چربد و به تدریج از صحنه عملی زندگی اجتماعی و سیاسی خارج می گردد و به هیچ کار نمی آید.

 

ftgj

 


رهبران این فرقه ضاله بدنبال این مطلب هستند، با مطرح نمودن احکامی در ظاهر شبیه به آنچه در دین مبین اسلام آمده است، جدا شدن مردم از دین و دینداری و پیوستن به فرقه های شیطانی و غیر دینی را تسهیل نمایند تا در غالب تعریفی جدید از دین افکار خصمانه خود را دیکته کنند. از نگاهی دیگر اگر بخواهیم در مورد این قبیل احکام نظری داشته باشیم خواهیم گفت، مطرح نمودن این قبیل احکام به این خاطر است تا اربابان این فرقه خود و فرقه ساختگی شان را موجه جلوه داده تا به این وسیله در دید عوام نوعی تقلید از ادیان الهی را به همراه داشته باشند، و بدین وسیله افراد ساده لوح را با خود همراه نمایند. اما از دیگر موارد می توان به نداشتن مشکلی برای دیدن نا محرم اشاره کرد که نه تنها از ثواب روزه کم نخواهد کرد بلکه مشکلی نخواهد داشت از نظر این فرقه ضاله، زیرا این آیین ساختگی همه را با یکدیگر محرم می داند و ازدواج به غیر از همسر پدر را جایز می داند، در این فرقه ضاله دروغ بستن مانند مورد قبل مشکلی برای روزه بوجود نمی آورد حتی اگر دروغ نسبت به خدا و رسولش باشد بر خلاف آنچه در دین اسلام آمده است که موجب بطلان روزه خواهد بود، همینطور رفتار جنسی روزه را باطل نخواهد کرد، دقیقا عکس آنچه در دین اسلام وارد شده است که رابطه جنسی به عنوان یکی از مبطلات روزه می باشد زیرا فلسفه روزه این است که از امیال نفسانی دست بر داریم تا خود را به خدا نزدیک کنیم و انجام این قبیل رفتارها بر خلاف این هدف است و روزه تنها به نخوردن و نیاشامیدن نیست بلکه باید همه اعضاء و جوارح ما روزه باشد. از این قبیل موارد بسیار وجود دارد و در این سخن کوتاه مجال پرداختن به آن نمی باشد، و آنان تنها بصورت اسمی و ظاهری به این موارد می پردازند تا رنگ و لعابی دینی به تشکیلات جاسوسی خود بدهند.


سخن آخر
در فرقه هایی چون بهائیت که بصورت واقعی و عینی باطل و ساختگی بودن آنها ملموس می باشد، بر آن شدند تا با پوششی مناسب از طریق دین و با ظاهری دینی و اعتقادی مردم ساده لوح و گمراه را به سمت خود جذب کنند، در راستای این نقشه شوم احکام تقلیدی از ادیان الهی بهترین سرپوش برای آنان بشمار می رود تا اربابان این فرقه با نقابی دینی بتوانند اهداف کثیف خود را به اجرا در آورند. اما در این بین افراد زیادی اعم از بهائی زاده و کسانی که در این دام گرفتار شده اند و توانسته اند حقیقت را درک کنند، به واقعیت رسیدند و خود را از منجلاب تاریکی نجات دادند. فرقه ای که در آن ازدواج با محرم آزاد است و اگر مردی نتواند بچه دار شود(عقیم باشد) همسرش می تواند در اختیار مرد دیگری قرار گیرد و بچه دار شود، بچه ای که بدنیا می آید برای مرد اول خواهد بود و مرد دوم هیچ حقی نخواهد داشت، با همه آنچه بیان شد چگونه میتوان با احکام من در آوردی و ناقص روزه گرفت؟!!

 

ktgyktyktykt

 


این فرقه قبله خود را محل دفن انسانی پلید قرار می دهد که خود را در مرحله اول نایب امام عصر و در مرحله بعد پیامبر وتا جایی پیش رفت که نعوذ بالله خود را خدا خواند. یک سؤال مطرح است چگونه میتوان نماز رو به قبر چنین فردی درست باشد، و همچنین روزه ای که طبق احکام وی گرفته می شود نیز درست باشد؟!! در پایان روی سخن با افرادی است که این حقایق را نمی دانند وتلاشی هم در این رابطه انجام نمی دهند تا به واقعیت برسند؛ و گروهی دیگر برای رسیدن به امیال نفسانی پلید خود از آنان سوء استفاده کرده و آنان را در ظلمت نگه داشته تا به این وسیله به اهداف خود دست پیدا کنند و آنان را مدافع و هماهنگ با خود نگه دارند.


نماز و روزه و دیگراحکام موجود در این فرقه جاسوسی و شیطانی طبق فتوای همه مراجع تقلید باطل است، زیرا بنیان این فرقه بر مبنای جهل و خرافات انسانی و در راستای اهداف استعماری کشورهای بیگانه بنا شده است، هدف آنان این است از این طریق ریشه های اعتقادی مردم را درتمامی ادیان الهی در سراسر دنیا نابود نمایند و مردم را از راه درست دورکنند تا بتوانند تفکرات شیطانی و باطل خود را به آنان القاء کنند. پس به جاست جوانان با چشمی باز فریب ظاهر این قبیل گروه ها را نخورند و خود را در مهلکه آنان نیاندازند و ناخواسته آب در آسیاب دشمن نریزند.


در بخش دوم از نقد بهائیت به احکامی اشاره خواهیم کرد که با خواندن این احکام هر عقل سلیمی به مضحک بودن وپوشالی بودن این فرقه وآموزه های آن پی خواهید برد...

ادیان نیوز: در بخش دوم ازنقد بهائیت به احکامی اشاره خواهیم کرد که با خواندن این احکام هر عقل سلیمی به مضحک بودن وپوشالی بودن این فرقه وآموزه های آن پی خواهید برد: cover.987.200x200 1-میرزا بهاء تحت تاثیر محیط تمدن جدید واقع شده و بدون اینکه در پیرامون این موضوع دقیقا تدبر و تفکر نماید، بطور مطلق سوال نیازمندان را تحریم و اعطای در مقابل سوال را نیز ممنوع کرده است. در اقدس می گوید: لایحل السوال و من سئل حرم علیه العطاء قد کتب علی الکل ان یکسب و الذی عجز فللو کلاء و الاغنیاء ان یعینوا له ما یکفیه اعملوا حدود الله و سننه ثم احفظوها کما تحفظون اعینکم و لاتکونن من الخاسرین- سوال کردن حلال نیست و چون کسی سوال کند حرام است بر او چیزی دادن و نوشته شده است بر همه مردم اینکه کسب کنند و کسی که عاجز از کسب باشد لازمست وکلاء و اغنیای ملت به اندازه معاش او حقوقی معین کرده و بپردازد شما باید به حدود خدا عمل کرده و سنن او را حفظ کنید چنان که چشم های خودتان را حفظ می کنید و نباشید از جمله اشخاصی که در خسارت هستند. اسلام می گوید: سوال کردن حرام است مگر در موقع ضرورت و بیچارگی و چون ضرورت به حد لزوم برسد، سوال کردن واجب می شود تا خود او و عائله اش از گرسنگی تلف نشوند و اما عطاء کردن به هر صورت نیکو و مستحسن می باشد و در موقع شدت نیازمندی سائل و تمکن شخص مسئول عنه اجابت کردن و عطاء واجب می شود، ولی در اینجا می گوید: سوال و همچنین اجابت کردن سوال هر دو حرام است. چیزی که در این حکم موجب حیرت است، این است که: اگر شخصی محتاج و بی چاره و مضطر شد، پیش از این که اظهار حاجت کرده و برای درد و بیچارگی و اضطرار و پریشانی خود چاره جوئی کند، چگونه تا زمان در آمدن از بحران خود و خانواده ی خود را تامین کند؟ چرا اغنیاء که توانایی کمک کردن را دارند، حرام است که به فقیر کمک کنند؟ جناب بهاء اجابت را از لحاظ اعانت کردن به برآوردن سوال (که حرام است) اعانت به حرام دانسته و تحریم نموده است، ولی باید متوجه باشد که بسا در اجابت سوال، اعانت کردن به احیای سائل و حفظ آبروی او و حفظ جان و ناموس سائل و عائله او می باشد. و شخص با وجدان و با احساسات چگونه می تواند در این مورد با کمال بی شرمی و خشونت و قساوت قلب در خواست او را اجابت نکند، آیا اینست معنای- عاشروا مع الادیان بالروح و الریحان! 2-جایز نیست مهریه زنی زیادتر از نود و پنج مثقال طلا برای دختر شهری و نقره برای دختر روستایی قرار دادن، و باید کمتر از نوزده مثقال نیز در هر دو صورت نباشد، و اگر خواستید حد وسط را بگیرید باید نوزده نوزده ترقی کنید(یعنی 38، 57، 76). و سپس می گوید: که به بالاتر از آن اگر به اندازه قیراطی باشد باطل می گردد و این قسم امر شده تا آنکه کلّ مکلّفین در فضل و سعه رحمت حق باشند. فرق گذاشتن در میان شهر نشین و اهل روستا بر خلاف تساوی حقوق زنان و حرّیّت است و بسا می بینیم که یک روستایی از هر جهت (ثروت، علم، ایمان) بر شهر نشین برتری دارد. 3-همانطور که گفته شد در بهائیت فقط ازدواج با مادر ( زن پدر ) حرام اعلام شده است و هیچ حکمی در منابع بهائی که به طور صریح حرمت ازدواج با دیگر محارم را عنوان کرده باشد وجود ندارد و این را با قطع یقین می گویم . . اما این دینی که بنا بوده بیاید و اسلام را کامل کند در موارد زیادی احکام ناقص و بعضا مخالف با هر عقل سلیمی دارد که بعد از مرگ بهاء( حسین علی نوری ) جانشین او یعنی عبدالبهاء فقط اجازه تبیین را داشت و حق تاویل و تفسیر احکام را نداشت که این مطلب در وصیت نامه بهاء موجود می باشد . شوقی هم اوضاعش بهتر از پدربزرگش نبود لذا بعد از مرگ مشکوک شوقی افندی در لندن اوضاع بهائیان در جنبه های مختلف به طور وحشتناکی به هم ریخت و یک سردرگمی بین بهائیان مشاهده گردید که البته در پی آن تعدادی از سرشناسان بهائی نیز از این فرقه روی گردان و به آغوش اسلام بازگشتند. در فلسفه این حرمت(زن پدر) از افواه منقول است که روزی عبدالبها(فرزند بهاء) عاشق زن پدر خود میشود وبا توجه به حکمی که ازسوی او صادر شده بود عبدالبهاء میتوانست با زن پدر خود ازدواج کند ولی به اصطلاح عوامانه گوشه این موضوع خیلی باز بوده لذا فتوا به حرمت ازسوی بهاء صادر شده است. حکایت همچنان باقی است منبع: فرقه نیوز    



فلسفه احکام جنسی بابیت و بهائیت

بسیاری از روابط جنسی‌ای که ادیان الهی نامشروعند، در بابیت و بهائیت آزاد است، چون استفاده از آزادی جنسی یکی از راه‌های جذب این فرقه‌هاست

جامعه مطالعاتی تحلیلی فرق و جریان های انحرافی:

با مطالعه تاریخ هر یک از دو فرقه بابیت و بهائیت به آسانی می‌توان از فلسفه تشریع بسیاری از احکام آنان آگاه شد که در این مقاله به فلسفه احکام جنسی بهائیت می‌پردازیم:

۱. کشف و طرد حجاب در بابیت و سپس بهائیت؛ 

نخستین زن ایرانی که کشف حجاب کرد، طاهره قره العین است که کمتر کسی است که او را نشناسد. او همسر یکی از دانشمندان و عارف مسلکان عصر خود بود؛ لیکن یکباره از شوهر و فرزندان خود برید و به عراق رفت. گزارشات سیره زندگی او در عراق و ایران پس از بازگشت از عراقش گواه آن است که او زنی هوسران و آزادی‌خواهی بوده که در محیط خانه و خانواده‌اش نمی‌توانسته خود را ارضاء کند، از این‌رو پس از ترک خانه، خود را از قیود آزاده کرده و پیوسته در پی خودنمایی و عرض اندام برای مردان نامحرم بود. او پس از جدایی از همسر، ابتدا با بد حجابی و سپس با بی حجابی با مردان اجنبی بسیاری در ارتباط بود تا جایی که برخی از سران بابیان همچون قدوس نیز از اباحه‌گری‌های او خشمگین شده بوده‌اند. [۱]

۲. آزادی جنسی:

الف) در بابیت رابطه جنسی آزاد نیز برای زن و مرد متأهل در نظر گرفته شده است، یعنی زن و مرد متأهل می‌توانستند با مرد یا زن دیگری ارتباط جنسی داشته باشند و از این طریق فرزنددار شوند، چون باب فردی کوتاه‌بین بود و تنها در پی افزایش جمعیت پیروان خود بود، نه انسجام کانون خانواده و … [۱]

ب) بسیاری از روابط جنسی‌ای که ادیان الهی نامشروعند، در بابیت و بهائیت آزاد است، چون استفاده از آزادی جنسی یکی از راه‌های جذب این فرقه‌هاست، از این رو این فرق را اباحه گرا می‌خوانند؛ از جمله این آزادی‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

– همباشی سیاه: زندگی بدون ازدواج که امروزه توسط رسانه‌های بهائی نیز تبلیغ می‌شود، برای نابود کردن کانون خانواده و تسلط بر آن‌ها.

– همجنسگرایی: بهائیت از لواط و همجنسگرایی بازنداشته است [۲] تا جایی که بهائیت انشعابی با عنوان بهائیان همجنس‌گرا نیز دارد و این شیوه نیز نوعی از آزادی وعده شده در بهائیت است که طرفداران خود را به سوی بهائیت جذب می‌کند.

ج) در بهائیت ازدواج با زن پدر حرام است، [۳] زیرا بهاء ترسید که فرزندانش به همسرانش تجاوز کنند؛ ولی در مقابل هیچ حکمی درباره ازدواج با دیگر محارم بیان نشده است، [۴] زیرا هنگامی که بهاء زیر دست برادر کوچک خود، یعنی صبح ازل بود، ابایی نداشت که محارم خود را در اختیار صبح ازل قرار دهد.

۳. سران بابیت و بهائیت در مورد خودارضایی نیز سکوت کرده‌اند. [۴] (البته این فرقه کاری به فرجام مرتکبین این کردار مستهجن ندارد، زیرا هدفش از این آزادی‌ها تنها جذب نیرو است، ولی ادیان الهی این افعالی حیوانی را حرام کرده‌اند، زیرا آثار مخربی بر روح و جسم انسان دارد که آثار روحی و جسمی آن‌ها از لحاظ علم روز نیز به اثبات رسیده و کتاب‌ها و مقالاتی در باره آن نوشته شده است که به آسانی برای مطالعه در دسترس است.)

۴. احکام زنا نیز بازدارنده نیست؛ یعنی بهائیت برای زنا احکامی را در نظر گرفته است که صندوق تشکیلات خود را پر کند، یعنی مجرمان با پرداخت جزای نقدی به تشکیلات بیت العدل، جیب تشکیلات بهائیت را پر می‌کند و تشکیلات به آنان اجازه می‌دهد از در خانه هر کس خواستند داخل شده و با ناموس هر کس خواستند زنا کنند؛ البته تشکیلات نیز بی‌کار ننشسته و برای هر بار تکرار مجازات نقدی متجاوز را بیشتر می‌کند تا جیب تشکیلات پرتر شود. [۵]

علت آزادی مطلق جنسی در بهائیت، ترویج اباحه گری و فساد برای ریشه کن کردن ادیان الهی، تولید نسل برای افزایش جمعیت فرقه بهائیت و جذب پیروان خاص است، زیرا سران بهائیت می‌دانند که برخی در پی این آزادی‌ها هستند و می‌خواهند زیر پرچم دین و مذهب به اباحه‌گری و هوسرانی بپردازند و اسماً دیندار باشند، آنان نیز این درخواست آنان را پاسخ می‌گویند تا به اهداف خود برسند.

پانوشت:

 

[۱]. نک: عبد الحسین آیتی، کواکب الدریه، ج ۱، ص ۶۰ – ۶۱.

[۲]. نک: حسین علی نوری، اقدس، ص ۶۴.

[۳]. نک: پیشین، ص ۳۰.

داریوش و گریس شاهرخ، انوار هدایت، ص ۴۸۷، حکم ۱۲۸۹.

[۴]. نک: علی محمد باب، بیان عربی، باب عاشر از واحد هشتم.

[۵]. نک: پیشین، ص ۲۱.

 

برای مطالعه بیشتر مراجعه شود به مقالات:

۱. قره العین در عراق چه کرد؟

۲. سوء استفاده بهائیت از احکام جنسی.

۳. حکم زنا و ازدواج با محارم در بهائیت.

۴. جواز استمنا و خودارضایی در بهائیت

منبع: پایگاه جامع بهائیت

 

بهائیت

بهائیت
شناسنامه
نام معمول بهائیت
نوع فرقه فرق ضاله
تأسیس ۱۲۸۲ق، ایران
مؤسس میرزا حسینعلی نوری
شخصیت‌های برجسته میرزا حسینعلی نوری
عبدالبهاء
شوقی افندی

بهائیت، فرقه‌ای منشعب از آیین بابی. بهائیان این آیین را دین می‌خوانند، ولی مسلمانان عموماً آن را به رسمیت نشناخته‌اند و آن را فرقه‌ای منحرف می‌شمارند و معمولاً تعبیر «‌فرقه ضاله‌» را برای آن به کار می‌برند.

بنیانگذار آیین بهائی، میرزا حسینعلی نوری معروف به بهاءاللّه است، و این آیین نیز نام خود را از همین لقب برگرفته است. مهم‌ترین برهان او بر حقانیت ادعایش، مانند سید باب، سرعت نگارش و زیبایی خط بود. نقل شده که در هر شبانه روز یک جلد کتاب می‌نوشت. بسیاری از این نوشته‌ها بعدها به دستور میرزا حسینعلی نابود شد. نوشته‌های باقیمانده او نیز مملو از اغلاط املایی، انشایی، نحوی و غیر آن بود. مهمترین کتاب بهاء الله، ایقان بود که در اثبات قائمیت سید علی محمد باب در آخرین سال‌های اقامت در بغداد نگاشت.


بنیانگذار

نوشتار اصلی: میرزا حسینعلی نوری
میرزا حسینعلی نوری.jpg

بنیانگذار آیین بهائی، میرزا حسینعلی نوری معروف به بهاءاللّه است، و این آیین نیز نام خود را از همین لقب برگرفته است. پدرش، میرزاعباس نوری معروف به میرزابزرگ، از مستوفیان و منشیان عهد محمدشاه قاجار و بویژه موردتوجه خاص قائم مقام فراهانی بود و بعد از قتل قائم مقام از مناصب خود برکنار شد و به نور رفت.[۱] میرزاحسینعلی در ۱۲۳۳، در تهران به دنیا آمد و مانند برادرانش آموزش‌های مقدماتی ادب فارسی و عربی را زیرنظر پدر و معلمان و مربیان گذراند. در زمان ادعای بابیت سید علی محمد شیرازی، در جمادی الاولی ۱۲۶۰، او جوانی ۲۸ ساله و ساکن تهران بود که در پی تبلیغ نخستین پیرو باب، ملاّ حسین بشرویه‌ای معروف به «باب الباب»، در شمار نخستین گروندگان به باب درآمد و از آن پس یکی از فعال‌ترین افراد بابی شد و به ترویج بابی‌گری، بویژه در نور و مازندران، پرداخت. برخی از برادرانش، از جمله میرزایحیی معروف به «صبح ازل»، نیز براثر تبلیغ او به این مرام پیوستند. میرزایحیی سیزده سال از حسینعلی کوچکتر بود.[۲]

از مشهورترین اقدامات میرزاحسینعلی در آن زمان، به نوشتۀ منابع بهائی،[۳] طراحی نقشۀ آزادی قرة العین ـ که در قزوین به اتهام همکاری در به شهادت رساندن ملا محمدتقی برغانی زندانی بود ـ و نقش جدّی و مؤثرش در اجتماع شماری از بابیان در واقعه بدشت بود. این اجتماع بعد از دستگیری و تبعید باب به قلعه چهریق در ماکو و به انگیزۀ تلاش برای رهایی وی از زندان برپا شد. میرزاحسینعلی با توجه به توانایی مالی و فراهم کردن امکانات اقامت طرفداران باب در بدشت،[۴] جایگاهی معتبر نزد اجتماع کنندگان یافت. در همین اجتماع بود که سخن از نسخ شریعت اسلام رفت و قرة العین «بدون حجاب، با آرایش و زینت» به مجلس وارد شد و حاضران را مخاطب ساخت که امروز «روزی است که قیود تقالید سابقه شکسته شد».[۵]

آغاز بهائیت

در سال ۱۲۸۲ق واقعه‌ای که در منابع بهائی به «بزرگ‌ترین جدایی» مشهور است، توسط بهاءالله به راه‌انداخته شد و در نتیجه کسانی که به صبح ازل وفادار ماندند، از کسانی که پیرو بهاءالله بودند، جدا شدند. در این هنگام بود که بهاءالله به صورت عام و بدون ابهام ادعا کرد که «من یظهره الله» است؛ چهره‌ای که چندین جا در نوشته‌های باب و به ویژه کتاب فارسی بیان ذکرش به میان آمده است و بابیان آن را به عنوان کانون فرجام‌شناسی باب تفسیر می‌کنند. در این هنگام بود که بهاءالله مدعی کهنگی بابیگری شد و مذهب تازه‌ای را رسماً اعلام کرد.[۶]

تعالیم بنیادین

وحی تدریجی

سرآغاز بحث در مود اعتقادهای بهائی، نظریۀ «وحی تدریجی» است. مطابق این نظریه، خداوند - وجود لایزال و تغییرناپذیری که در ورای عالم مادّی جای دارد – از روز ازل و از طریق موجودات برگزیده‌ای در هیئت آدمی – که در تاریخ به نام انبیاء و رسل معروف بوده‌اند – ارادۀ خویش را به مخلوقات خود نمایانده است. در حقیقت این چهره‌ها، از آنجا که از احکام و حقایق الاهی پرده برگرفته‌اند و تا جایی که حیات و شخص آنان به طور کیفی متفاوت از سایر مردمان، به عبارت دیگر مقدّس، بوده‌اند، می‌توان ایشان را مظهر تجلّی ارادۀ آسمانی دانست.

دورۀ اجرا

به عقیدۀ بهائیان، زنجیرۀ پیامبران که به حضرت آدم آغاز و به حضرت محمد ختم شد، دورۀ تکمیل‌شده‌ای از پیامبری را به نمایش می‌گذارد. با اعلام برانگیختگی باب در ۱۲۶۰ق دورۀ جدیدی معروف به «دورۀ اجرا» آغاز گشت.

مظهر الاهی

آنان به جای آن که از تعابیر قرآنی «نبی» یا «رسول» استفاده کنند، بیشتر «مظهر الاهی» را به کار می‌برند. مظهر الاهی را می‌توان «جایی که ذات پروردگار جلوه می‌کند» ترجمه کرد.

از دیدگاه بهائیان، تمامی پیامبران و رسولان پیشین، جلوه‌های الاهی و آسمانی بودند. استمرار این رابطۀ آسمانی با بشریت، نشانۀ تحقق میثاق یا عهد بزرگ خداوند است که هیچ گاه مخلوقات خویش را تنها و بدون هدایت آسمانی رها نمی‌کند.

شریعت تازه

تبلیغ باب در مورد «شریعت تازه» و سرانجام جانشین کردن آن با مجموعۀ جدیدی از احکام مقدّس، همراه با این ادّعا که هم باب و هم بهاءالله علیرغم تفاوت در واژگان، عملاً در همان مقام و موقعیت حضرت محمد قرار دارند، سبب شده است که این جنبش به چشم بدعت نگریسته شده، در نهایت غیراسلامی شناخته شود.[۷]

اعتقادات

از آغاز سدۀ بیستم، در پاسخ به این پرسش که بهائیان به چه چیزی اعتقاد دارند، چندید اصل مطرح شده است، از جمله:

  • یگانگی خداوند
  • یگانگی بشریت
  • یگانگی مذهب
  • بازجُست مستقل حقیقت
  • رها کردن تعصب و خرافه
  • هماهنگی علم و مذهب
  • برابری مردان و زنان ...[۸]

تلاش برای حفظ آئین

بهاءالله کوشید تا با انتصاب علنی جانشین خود و مشخص نمودن اجزای اصلی نهادهای بهائی، بقای این آئین را تضمین کند.

اصل میثاق

نظریه یا اصل «میثاق» جایگاه مهمی در این تلاش دارد و دو بخش عمده را در برمی‌گیرد:

  • نخستینِ آن میثاق عظیم است که بیانگر وعدۀ خداوند است که هیچ گاه انسان را تنها و بدون هدایت برای پیشبرد «تمدنِ همواره رو به ترقی» رها نمی‌کند.
  • دومین میثاق، یک رشته میثاق‌های کوچک‌تر است که در همین چارچوب عمل می‌کند و مستقیماً به قوانین و تعالیم هر یک از رسولان آسمانی و الزام پیروانشان به تأیید اقتدار الاهی آنان و پیروی از احکام ایشان مربوط می‌شود.

در آئین بهائی، میثاق به نهاد مذهبی متمایزی تبدیل شد و اجرای میثاق موجب می‌شود که انتقال قدرت به عبدالبهاء، سپس شوقی افندی و سرانجام به بیت‌العدل اعظم مورد تأیید قرار بگیرد.[۹]

دستگاه اداری بهائیان و میثاق

وحدت آئین بهائی – با صرف نظر از چند استثنا – از طریق میثاق، که عبدالبهاء «مرکز» شناخته شدۀ آن است، به طور مؤثری حفظ گردیده است. اکثریت عظیمی از بهائیان، صلاحیت مصون از خطای «بیت العدل اعظم» را به رسمیت می‌شناسند، که ارگان حاکم جامعۀ جهانی بهائیان است و در سال ۱۳۴۲ش تأسیس شده و ادارۀ مرکزی آن در حَیفا – واقع در فلسطین اشغالی – است.

این نهاد در کتاب اقدسِ بهاءالله، و به گونه‌ای مشخص‌تر در کتاب عبدالبهاء به نام الواح و وصایا، پیش‌بینی شده است. در اصل، قرار بود که این نهاد پس از مرگ وی به عنوان ارگان عالی ضمن تلفیق با نهاد دیگر – ولایت امر – انجام وظیفه بکند.

عبدالبهاء در سال ۱۳۰۰ش درگذشت و بر خلاف پیش‌بینی خودش فرزند ذکوری نداشن و به همین سبب طرح او تحقق نیافت. شوقی افندی فراخوان انتخابات برای بیت العدل اعظم را به تعویق انداخت تا نخست بنیاد گسترده‌تری از محافل محلی و ملی ایجاد کند.

بین سال‌های ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۲ شمسی، دو ارگان جهانی با هدایت مستقیم شوقی افندی تأسیس شد:

  • هیئت بین المللی بهائی: این هیئت از سال ۱۳۰۴ تا ۱۳۳۶ شمسی در ژنو مستقر بود
  • شورای بین المللی بهائی: این شورا هشت عضو داشت که در سال ۱۳۲۹ شوقی افندی آنها را منصوب کرد و همچون سرآغازی برای تأسیس نهایی بیت العدل اعظم به شمار می‌آمد. در فاصلۀ آذر ۱۳۳۰ تا مهر ۱۳۳۶ بیست و هفت «ایادی امرالله» منصوب شدند که در ادامه بیشتر مورد بررسی قرار می‌گیرد.

تقویم بهائی

یک عامل اصلی در ایجاد هویت بهائی، پذیرش تقویم جدیدی است که از سوی باب در کتاب فارسی بیان پیشنهاد شده بود. این گاه‌شمار شمسی از ۱۹ ماهِ ۱۹ روزه تشکیل شده است. در نخستین روز هر یک از این ماه‌ها، بهائیان جشن‌هایشان را برگزار می‌کنند که طی آن اعضای جامعه گرد هم می‌آیند تا کلام مقدّس بخوانند و یا به آن گوش فرا دهند، درمورد طرح‌ها و فعالیت‌های محلی به مشورت بپردازند، یا با یکدیگر با محبت و اخوت نشست و برخاست کنند.

افزون بر این، چند روز مقدّس در طول سال وجود دارد که معمولاً با تشکیل جلسات یادبود و یا مراسمِ موردِ توجه جامعه برگزار می‌شود. در ضیافت روزهای مقدّس غیر بهائیان نیز اجازه دارند در کنار بهائیان شرکت کنند (البته، حضور غیربهائیان در جشن ۱۹ روزه ممنوع است).

نوروز باستانی ایران با نخستین روز از نخستین ماه بهائی همزمان است.

عصر بهائی با اعلام دعوی باب آغاز شد که دقیقاً ۲ ساعت و ۱۱ دقیقه پس از غروب آفتاب ۵ جمادی الاولی ۱۲۶۰ روی داده است.

۹ روز مقدس که در آنها کار تعطیل می‌شود عبارتند از:

  1. جشن نوروز (سال جدید بهائی)، ۱ فروردین؛
  2. جشن رضوان (اعلام دعوی بهاءالله)، ۱۱ – ۱۲ اردیبهشت؛
  3. اعلام دعوی باب، ۳ خرداد؛
  4. درگذشت بهاءالله، ۸ خرداد؛
  5. درگذشت باب، ۱۹ خرداد؛
  6. تولد باب، ۲۸ مهر؛
  7. تولد بهاءالله، ۲۱ آبان؛
  8. روز میثاق، ۵ آذر؛
  9. درگذشت عبدالبهاء، ۷ آذر.[۱۱]

برخی احکام

گرچه بهائیان محدودیت‌های غذایی ندارند، در ماه علاء (نوزدهمین ماه بهائی) روزه می‌گیرند. در این ۱۹ روز، بهائیانی که به سن بلوغ (۱۵ سالگی) رسیده‌اند، لازم است از سحرگاه تا غروب آفتاب از خوردن و آشامیدن خودداری کنند.

سایر احکام و ممنوعیت‌ها برای بهائیان عبارتند از نماز واجب، اجتناب از مصرف غیرطبی مواد مخدر و الکل و منع غیبت. این احکام و سایر آنها در کتاب اقدس مطرح شده‌اند.[۱۲]

وضع کنونی

بر اساس آخرین آمارها، جامعۀ جهانی بهائیان نزدیک به ۶میلیون تن جمعیت دارد. در سرتاسر جهان ۱۶۵ محفل روحانی ملی و تقریباً ۲۰هزار محفل روحانی محلی در جهان وجود دارد.

ادبیات بهائی به ۸۰۲ زبان مختلف ترجمه شده و به ۲۱۱۲ گروه قومی و اقلیت متفاوت عرضه گردیده است.

در سراسر جهان ۷ مشرق الاذکار وجود دارد و ۱۲۵۶ محل دیگر نیز برای همین منظور به مالکیت بهائیان درآمده است. آنها حدود ۹۵۰ مدرسه یا برنامه‌های آموزشی دیگر، ۷ ایستگاه رادیویی و ۶۷۰ طرح توسعۀ اجتماعی و اقتصادی در سرتاسر جهان دارند. در ایالات متحده آمریکا، تقریباً ۷۰۰۰ محل مسکونی و ۵ مدرسه و مؤسسه برای جمعیتی در حدود ۱۲۰۰۰۰ نفر وجود دارد. (ارقام برگرفته از دفتر روابط عمومی بهائیان در کانادا، اسفند ۱۳۷۳)[۱۳]

جستارهای وابسته

پانویس


  • قائم مقام، ۱۳۵۶ش، ص۱۹ـ۲۵؛ همو، ۱۳۵۷ش، بخش ۱، ص۳۷۶؛ نبیل زرندی، ص۸۸ ـ ۸۹؛ همگی به نقل از http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=2206

  • نبیل زرندی، ص۸۵، ۸۸، ۹۱؛ حاجی میرزاجانی کاشانی، مقدمة براون، صلج؛ همگی به نقل از http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=2206</ref

  • از جمله رجوع کنید به نبیل زرندی، ص۲۵۹ـ۲۶۰؛ به نقل از http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=2206</ref

  • حاجی میرزاجانی کاشانی، ص۲۴۰ـ ۲۴۱؛ به نقل از http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=2206</ref

  • نبیل زرندی، ص۲۷۱ـ۲۷۳؛ به نقل از http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=2206</ref

  • دائرة المعارف جهان نوین اسلام، ج۱، ص۷۳۰

  • دائرة المعارف جهان نوین اسلام، ص۷۳۲ - ۷۳۴

  • دائرة المعارف جهان نوین اسلام، ص۷۳۴

  • دائرة المعارف جهان نوین اسلام، ص۷۳۵

  • دائرة المعارف جهان نوین اسلام، ص۷۳۵ - ۷۳۶

  • دائرة المعارف جهان نوین اسلام، ص۷۳۶ - ۷۳۷

  • دائرة المعارف جهان نوین اسلام، ص۷۳۷

    1. دائرة المعارف جهان نوین اسلام، ص۷۳۷

    منابع

    • جان ل. اسپوزیتو، دایرةالمعارف جهان نوین اسلام، ترجمه و تحقیق زیر نظر حسن طارمی راد، محمد دشتی، مهدی دشتی، تهران: نشر کتاب مرجع؛ نشر کنگره، ۱۳۸۸.
    • دانشنامه جهان اسلام، ج۴



    احکام ازدواج، طلاق و مهریه در بهائیت

    احکام ازدواج، طلاق و مهریه در بهائیت

    قانون زوجیت، قانونی عمومی و همه گیر است و از این رو، می توان ادعا نمود که این قانون از روزگاران قدیم با آفرینش انسان بوده و هر قوم و ملتی برای خود نکاحی داشتند، و قوانین و ضوابطی را در رابطة با آن، مورد توجه قرار می دهند. فرقه بهائیت نیز برای طر فداران خویش ضوابطی برای نکاح وضع کرده است.
    ۱. سید علی محمد باب در باب ۱۵ از یک ۸ بیان گفته است: بر هر شخصی واجب است، ازدواج کند، تا نسلی از او باقی بماند که موحد و خداپرست است، و باید در این راه جدیت نماید، و اگر ظاهر شود که در یک طرف مانعی از ظهور ثمره است، حلال می شود بر اینکه اذن بدهد بر دیگری تا به وسیلة دیگری ایجاد ثمره کند، و جایز نیست ازدواج کردن با کسی که در دین «بیان» نیست.[۱] از این عبارت استفاده می شود که ازدواج برای بقاء نسل واجب است و اگر این امر حاصل نشود، زن می تواند در صورت بچه دار نشدن از شوهرش، با مرد دیگر آمیزش کند تا بچه دار شود.
    در کتاب «گنجینة احکام» (ص ۱۳۶) از قول بهاء الله نیز نقل می کند که: ازدواج عبارت است از این که بعد از رضایت مرد و زن و رضایت پدر و مادر آن دو، در محلی از اتقیاء حاضر شوند، و خطبة عقد را به کمال روح و ریحان تلاوت نمایند.[۲] و در کتاب «اقدس»، میرزا حسین علی نوری می گوید: ازدواج در کتاب «بیان» به رضایت طرفین محدود بوده، ولی ما می خواهیم دوستی و اتحاد برقرار باشد، لذا آن را بعد از رضایت طرفین مشروط به اذن پدر و مادر می دانیم تا کینه و عداوتی میان مردم حاصل نشود، ما مقاصد دیگری هم در این حکم داریم و این کار مطابق قضاء واقع شد.[۳] خطبة‌ عقد نکاح در مسلک بهائیت به صورت زیر است:
    هنگامی که دختر و پسر به سن بلوغ شرعی (۱۵ سال) رسیدند، می توانند از همدیگر خواستگاری کنند ولی قبل از تمام شدن ۱۵ سال چه از ناحیة دختر و چه پسر خواستگاری جایز نیست. و در رابطة با مدت شرعی میان خواستگاری و اجرای عقد نکاح معتقدند که این مدت نباید بیش از ۹۵ روز باشد.[۴] و پس از وقوع خواستگاری زن و مرد در محلی برای اجرای عقد نکاح حاضر می شوند و مهریه را تعیین می کنند، چون بدون آن، دامادی تحقق نمی پذیرد، سپس عقد نکاح را که عبارت از «دو جمله» است می خوانند. مرد بگوید: همة ما برای خدا هستیم و از خدا راضی می باشیم (انّا کلّ للّه راضون.) و زن نیز بگوید: همة‌ ما برای خدا هستیم و از خدا راضی می باشیم. (انّا کلّ للّه راضیات.)
    و یا طبق گفتة «بیان» در (باب ۷ از ۱/۶) هر دو بگویند: من پروردگار آسمان ها و زمین هستم. و پروردگار هر چیزی که دیده می شود و هر چیزی که دیده نمی شود و پروردگار عالمین هستم. (انا الله ربّ السموات و ربّ الارض ربّ کلّ شی ربّ ما یری و رب ما لا یری رب العالمین.) و بعد از آن قبالة نکاح را بنویسند و امضاء کنند تا میان آنها وثیقه باشد. و در ضمن نباید میان اجرای عقد و زفاف بیشتر از یک روز فاصله انداخته شود.
    ۲. مهریه در مسلک بهائیت از جایگاه مهمی برخوردار است، بگونه ای که بدون ذکر مهریه، عقد باطل است. به عقیدة بهائیان مهریه باید در مجلس عقد با حضور شهود از طرف زوج به زوجه به صورت نقد پرداخت گردد. و مقدار آن بنابر دستور «میرزا حسین علی نوری» چنان که در اقدس (ص ۱۹، سطر ۲) تصریح کرده است: برای شهری ها ۱۹ مثقال طلای خالص، و برای روستائیان ۱۹ مثقال نقره می باشد. و اگر بخواهند بیشتر از آن قرار دهند باید ۱۹ تا ۱۹ ترقی کنند تا ۹۵ مثقال و نمی توانند تجاوز کنند، اگر قیراطی از ۹۵ بالا رود و یا از ۱۹ مثقال کمتر شود جایز نیست.[۵]
    ۳. مسالة‌ طلاق در مسلک بهائیت، بهاء در اقدس (ص ۲۰، س ۲) می گوید: اگر میان زن و مرد کدورتی حادث شد، مرد نمی تواند زن خود را طلاق دهد و باید یک سال صبرکند و ممکن است در این مدت رائحة دوستی و مهربانی در میان آنها استشمام بشود و چون یک سال گذشت، مانعی ندارد طلاق بدهد.[۶] از عبارت مذکور استفاده می شود که اگر مرد عزم طلاق زنش را داشته باشد باید ۱۹ ماه کناره گیری نماید، اگر در خلال این مدت پشیمان گردید، و از عزم خود منصرف شد، به همان حال باقی خواهند ماند، و گرنه بعد از انقضاء ۱۹ ماه طلاق می دهد، و هنگامی که طلاق واقع شد، دیگر رجوع به زوجة‌ طلاق داده شده جایز نیست تا ۱۹ روز بگذرد و بعد از آن می تواند رجوع کند و هر زنی را می شود ۱۹ مرتبه طلاق داد و سپس حرام ابدی می شود. و چیزی که قابل توجه است آنست که، طلاق در نزد بهائیان به دست زن و مرد داده شده، و صیغة خاصی هم ندارد بلکه صیغه اش همان انقضای یکسال است. اگر انقضاء سال حاصل شود، جدائی میان زن و مرد به خودی خود حاصل می گردد بی آنکه حضور شهود عدلین هم لازم باشد.[۷]
    ۴. بهاء در کتاب اقدس گفته است: خداوند ازدواج موقت را حرام کرده است در این دورة‌ پاک، مردم از هوی پرستی منع شده اند تا متلبس به لباس پرهیزگاری باشند و هم چنین ازدواج با بیش از دو زن حرام کرده ولی خدمت گرفتن دختر باکره را حلال و بی عیب دانسته است. به همین دلیل، بهائیان ازدواج شرعی و قانونی با بیش از دو تن از زنان را مباح نمی دانند، اما ارتباط حرام را جایز می شمارند.[۸]
    ۵. از نظر اسلام ازدواج با ۹ گروه از زنان آنها حرام است، ولی در مسلک بهائیت فقط یک گروه حرام می باشند و آن گروه تنها زنان پدران است. بهاء الله (میرزا حسین علی نوری) در کتاب اقدس (ص ۳۰، سطر ۱۰) اظهار می دارد: من برای شما ازدواج با زنان پدرانتان را حرام کردم و از ذکر حکم پسران حیاء می کنم.[۹] و به همین دلیل، هیچ یک از بزرگان بهائیت چه شوقی افندی، چه عبدالبهاء و پسرش عباس، در کتابهایشان به غیر از حرام بودن نکاح زنان پدران، کسی را از نزدیکان، چه خواهران، و چه دختران آنها، و چه دختران برادران، و چه عمه ها و خاله ها، و چه مادرانی که انسان شیر آنها را خورده (مادران رضاعی) و خواهران رضاعی، مادر زن، جمع کردن میان دو خواهر در زوجیت و… متعرض نشده اند، تا جایی که عباس عبدالبهاء فتوی به حلال بودن ازدواج با نزدیکان می دهد و می گوید:
    مادامی که بهائیون ضعیف و در قلت هستند نکاح نزدیکان از زنان حرام نمی باشد، تا اینکه بهائیت تقویت شود و تعدادشان فزونی پیدا بکند.[۱۰] و لذا محمد فاضل در کتاب «الحراب فی صدر البهاء و الباب» به نقل از محمد مهدی خان صاحب کتاب «مفتاح باب الابواب» تصریح می کند: حتی ازدواج با زنانی که در نزد یهودیان و مسیحیان حرام بوده، بهائیان تجویز کردند. و جلال الدین شمس در تعلیقی که بر قول بهاء در کتاب اقدس زده می گوید:
    اکتفاء بهائیان به تحریم ازدواج با زنان پدران، و سکوت از ذکر سائر زنان اقارب، دلیل قاطعی بر جایز بودن ازدواج با آنان و حلال بودن آنها به مردان نزدیک می باشد. سپس تصریح می کند: ما نمی دانیم علت حیا «بهاء» از ذکر حکم پسران نوجوان چیست؟ که می گوید: «ما حیا می کنیم حکم پسران را ذکر کنیم.» بلی سکوت او از ذکر حکم پسران سبب شده است که عده ای از پیروان وی به این عمل زشت (لواط) مرتکب شوند، و ذکر نکردن بهاء را، دلیل عمل خود قرار دهند.[۱۱]

    پانوشت:
    ۱ . محمدی اشتهاردی، محمد، بابی گری و بهایی گری، قم، کتاب آشنا، چاپ اول، ۱۳۷۹ ش، ص ۱۹۷؛ و .ح.م. ت، محاکمه و بررسی باب و بهاء، تهران، مرکز نشر کتاب سرای سعادت، چاپ دوم ۳۳۸ ش، ج ۲، ص ۱۴۷.
    ۲. همان، محاکمه و بررسی باب و بهاء، ج ۲، ص ۱۶۲.
    ۳. افراسیابی، بهرام، تاریخ جامع بهائیت، دهم، مهرفام، تهران، ۱۳۸۲ ش، ص ۲۵۳.
    ۴. سراج الدین، احمد ولید، البهائیة و النظام العالمی الجدید، ج ۲، ۲۷۹.
    ۵. تاریخ جامع بهائیت، ص ۳۷۴، و محاکمه و بررسی باب و بهاء، ج ۲، ص ۱۵۰، محمد محمدی اشتهاردی، بابی گری و بهایی گری، ص ۱۹۸.
    ۶. محاکمه و بررسی باب و بهاء، ج ۲، ص ۱۶۹.
    ۷. افراسیابی، بهرام، تاریخ جامع بهائیت، ص ۲۵۸.
    ۸. عامر النجار، البهائیة و جذورها البابیة، ص ۱۰۲.
    ۹. دکتر ـ ح ـ م ـ ت، محاکمه و بررسی باب و بهاء، دوم، کتاب سرای سعادت، تهران، ۱۳۳۸ ش، ج ۲، ص ۱۶۲، و به احمد ولید سراج الدین، البهائیة و النظام العالمی الجدید، اول، داودی، دمشق، ۱۹۹۴ میلادی، ج ۲، ص ۲۷۷.
    ۱۰. البهائیة و جذورها البابیة، اول، دارالمنتخب العربی، بیروت، لبنان، ۱۴۱۹ هـ، ۱۹۹۹ میلادی، ص ۱۰۱.
    ۱۱. البهائیة و جذورها البابیة، ص ۱۰۱.

    معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
    ۱. مرتضی مطهری، مجموعة‌ آثار، ج ۱۹.
    ۲. کشف الحیل، عبدالحسین آیتی.
    ۳. سید حسن کیائی، بهائی از کجا و چگونه پیدا شده؟

    منبع: اندیشه قم


    احکام عجیب تر از عجیب بهائی بهائیت

    حال ببینیم جناب میرزا حسینعلی نوری که خود را پیغمبر جدید و مدعی دین مدرن و جدید برای بشر قرن بیست و یکم و قرون آتی می داند چه دستاوردهائی را به بشریت تشنه عدالت و آسایش به ارمغان آورده است و چگونه به تساوی حقوق زن و مرد و صلح و عدالت جهانی عمل می شود :

     

      1-    طاهر کردن نجاسات در صورتی که آب موجود نبود با گفتن 5 مرتبه " الله اطهر" به طرف شیء نجس، پاک و طاهر می گردد.( صفحه 5 کتاب اقدس)

     

    2-    تحریم نماز جماعت ( در صفحه 5): کتب علیکم صلوه فردی قد رفع حکم الجماعه

     

    3-    تقسیم عجیب ارث و تفاوت میان زن و مرد در سهمیه ارث ( در صفحات 7و 8 ) :

     

    بهاالله وارث را به هفت طبقه و کل ارث را به 42 سهم به شرح زیر تقسیم کرده است:

     

      1-    اولاد پسر و دختر 18 سهم 2- شوهر یا زن 5/6 سهم 3- پدر 5/5 سهم 4- مادر 5/4 سهم 5- برادران 5/3 سهم 6- خواهران 5/2 سهم 7- آموزگار 5/1 سهم!!؟(تساوی میان زن و مرد را مشاهده کنید!!؟؟)

     

    -        خانه مسکونی و لباسهای مخصوص متوفی فقط به فرزندان پسر می رسد و دختران در آنها حقی ندارند.

     

    -        اگر کسی فوت کرد و فرزندی نداشت تمام ماترک او نصیب بیت العدل ( در حیفای اسرائیل ) می شود!!؟

     

    4-    زنان شایسته بجا آوردن حج بهائی نیستند: قد حکم الله لمن استطاع منکم حج البیت دون النساء(صفحه 10)

     

    خوانندگان محترم مطلع باشند که حج در نزد بهائیان، زیارت خانه میرزا علی محمد باب!!؟ در شهر شیراز و باغ رضوان در بغداد ( محل اقامت و ادعای نبوت میرزا حسینعلی) و قبله آنان، قبر میرزا حسینعلی در عکای اسرائیل است. یعنی بهائیان دارای دو کعبه هستند!!؟؟ و برای اولین بار قبر یک انسان، قبله بشریت مدرن شده است.

     

    5-    بشریت تا هزار سال بعد از نوشتن کتاب اقدس محکوم به پذیرش این احکام بوده و هر کس در طی این هزار سال مدعی دین جدیدی گردد دروغگوست( صفحه 11)

     

    6-    حکم جالب مجازات دزد و سارق ( اگر زن باشد حکمی در مورد وی گفته نشده)

     

    ( قد کتب علی السارق النفی و الحبس و فی الثالث فاجعلوا فی جبینه علامه یعرف بها( صفحه14)

     

    اگر مردی دزدی کرد اول او را تبعید کنید برای بار دوم او را به زندان اندازید و برای مرتبه سوم علامتی در پیشانی اش بگذارید. اگر برای بار چهارم دزدی کرد حکمش چیست؟ مدت زندان چقدر است؟ علامت روی پیشانی دارای چه مشخصاتی است و آیا نمی توان این علامت را پاک کرد و اگر دزدی توبه کرد و تصمیم گرفت دیگر دزدی نکند آیا با این علامت روی پیشانی جائی در میان جامعه مدعی وحدت عالم انسانی دارد.

     

    7-    بیت العدل محل جمع آوری پول زنا و روابط نامشروع میان زن و مرد به طور نامحدود است.

     

    " قد حکم الله لکل زان و زانیه دیه مسلمه الی بیت العدل و هی تسعه مثاقیل من ذهب و ان عادا مره الاخری عودوا بضعف الجزاء"(صفحه15)

     

    اگر مرد و زنی مرتکب زنا شدند مقدار 9 مثقال طلا به بیت العدل می دهند و بخشیده می شوند و اگر هوس کردند برای بار دوم روابط نامشروع برقرار کنند مقدار دوبرابر ( 18 مثقال) طلا به بیت العدل هدیه می کنند و با همین فرمول به روابط نامشروع خود ادامه می دهند و صندوق بیت العدل را با مثقالهای طلا پر می کنند و حدی براین عمل حرام متصور نیست.( یعنی ناموس بهائی 9 مثقال طلا ارزش دارد؟؟)

     

    8-    دستور سوزاندن و آتش زدن انسانها به جرم ایجاد حریق:

     

    من احرق بیتا متعمدا فاحرقوه و من قتل نفسا فاقتلوه ( صفحه 18)

     

    کسی که عمدا خانه ای را آتش زد پس او را با آتش بسوزانید و اگر کسی مرتکب قتل شد او را بی درنگ بکشید.

     

    9-    اجازه ازدواج یک مرد با دو زن و استفاده از کنیز و به استخدام در آوردن دختران دوشیزه برای خدمت رسانی به مردان!!؟؟

     

    قد کتب الله علیکم النکاح ایاکم ان تجاوزوا عن الاثنتین و الذی اقتنع بواحده من الاماء استراحت نفسه و نفسها و من اتخذ بکرا لاباس علیه

     

    آیا اینست مفهوم تساوی زن و مرد در بهائیت؟ آیا به نظر بهاالله، زن همچنان کنیز و مستخدم مرد باید باشد؟ آیا اینست مفهوم وحدت عالم انسانی؟؟

     

    10-اجسام و اشیاء نجس در نزد بهائیان طاهر و پاک هستند:

     

    وکذلک رفع حکم دون الطهاره عن کل الاشیاء( صفحه 21)

     

    11-نا مشخص بودن ازدواج با محارم و عدم وجود حکم شرعی محارم در بهائیت

     

    قد حرمت علیکم ازواج آبائکم( صفحه 30)

     

    جناب میرزا حسینعلی فقط ازدواج با زن پدر را حرام اعلام کرده و در مورد ازدواج با سایر محارم حکمی ذکر نکرده است. آیا عدم ذکر، دلیل بر جواز ازدواج با محارم نیست و اصولا محارم در بهائیت چه کسانی هستند.

     

    12- عدم وجود حکم لواط با غلامان و پسر بچه ها:

     

    انا نستحیی ان نذکر حکم الغلمان ( صفحه 30)

     

    این پیامبر جدید می گوید من خجالت می کشم که حکم لواط را بیان کنم. بهر حال اگر یک بهائی مرتکب عمل زشت و نا پسند لواط و همجنس بازی گردید حکم مجازات وی در بهائیت چیست؟ جامعه نوین بشری که طالب عدالت و صلح است تکلیفش چیست؟ و با مفاسد اخلاقی ناشی از همجنس بازی چه باید بکند؟

     

    13- دفن اموات در تابوت بلور و سنگهای قیمتی و چوبهای گرانقیمت:

     

    قد حکم الله دفن الاموات فی البلور و الاحجار الممتنعه او الاخشاب الصلبه اللطیفه (صفحه 44)

     

    تکلیف فقرای عالم انسانی و خانواده های ضعیف که قادر به تهیه این تابوتهای گرانقیمت نیستند چیست؟ آیا این نوع دفن اموات با اصول اولیه پزشکی و بهداشتی که موجب گسترش میکروبهای ناشی از تعفن اجساد می گردد مغایرت ندارد؟

     

    14- حکم غیر عملی در مورد ناراحت و محزون کردن دیگران :

     

    من یحزن احدا ان ینفق تسعه عشر مثقالا من الذهب (صفحه 39 )

     

    اگر فردی را محزون و ناراحت کردید بایستی 19 مثقال طلا انفاق کنید

     

    از همه حقوقدانان و دانشمندان علم قضاوت دعوت می شود نحوه اجرای این حکم را تبیین نموده و به بشریت عصر اتم و فضا و فنآوری اطلاعات هدیه کنند.

     

    جالب اینجاست که حکم زنا و هتک ناموس یک دختر 9 مثقال طلا و حکم شکستن دل دیگران 19 مثقال طلا می باشد!!؟ حکم نقص عضو در بهائیت چیست؟

     

    نتیجه عبرت آموز:

     

    خوانندگان محترم با نمونه هائی از احکام تشریعی بهائیت در کتب بیان فارسی و عربی ( نوشته میرزا علی محمد باب) و کتاب تشریعی بهائیت یعنی کتاب "اقدس" ( نوشته میرزا حسینعلی بهاالله)آشنا شدید.

     

    آیا این احکام مطابق با نیاز بشر امروزی است و آیا بهائیان از اینکه خود را حامی دین جدید که مدعی وحدت عالم انسانی است می دانند، شرمسار نمی باشند؟؟

     

    بنابراین طرح شعارهائی امثال شعار" وحدت عالم انسانی" مغلطه ای برای " فریب دادن بهائیان" و "افراد نا آگاه" بوده و جرِیانات تاریخی و کتب احکام و دستورات بهائی همگی مغایرت بهائیت با امثال این شعارها را بصورت واضحی نشان می دهند.


    عنوان : چگونگی ازدواج و طلاق و مهریة بهائیت

    در کتاب "گنجینة احکام" (ص 136) از قول بهاء الله نیز نقل می کند که:

     ازدواج عبارت است از این که بعد از رضایت مرد و زن و رضایت پدر و مادر آن دو، در محلی از اتقیاء حاضر شوند، و خطبة عقد را به کمال روح و ریحان تلاوت نمایند.

    همان، محاکمه و بررسی باب و بهاء، ج 2، ص 162

     و در کتاب "اقدس"، میرزا حسین علی نوری می گوید:

     ازدواج در کتاب "بیان" به رضایت طرفین محدود بوده ولی ما می خواهیم دوستی و اتحاد برقرار باشد، لذا آن را بعد از رضایت طرفین مشروط به اذن پدر و مادر می دانیم تا کینه و عداوتی میان مردم حاصل نشود، ما مقاصد دیگری هم در این حکم داریم و این کار مطابق قضاء واقع شد.

    افراسیابی، بهرام، تاریخ جامع بهائیت، ص 253، دهم، مهرفام، تهران، 1382 ش

    خطبة عقد نکاح در مسلک بهائیت:  

    الف - عقد نکاح

    1- هنگامی که دختر و پسر به سن بلوغ شرعی (15) سال) رسیدند، می توانند از همدیگر خواستگاری کنند .

    2-  قبل از تمام شدن 15 سال چه از ناحیة دختر و چه پسر خواستگاری جایز نیست.

    3-  مدت شرعی میان خواستگاری و اجرای عقد نکاح معتقدند که این مدت نباید بیش از 95 روز باشد. احمد ولید سراج الدین، البهائیة و النظام العالمی الجدید، ج 2، 279.

    4-  پس از وقوع خواستگاری زن و مرد در محلی برای اجرای عقد نکاح حاضر می شوند و مهریه را تعیین می کنند، چون بدون آن، دامادی تحقق نمی پذیرد،

    5-  عقد نکاح را که عبارت از "دو جمله" است می خوانند.

     مرد بگوید: همة ما برای خدا هستیم و از خدا راضی می باشیم (انّا کلّ للّه راضون.)

    و زن نیز بگوید: همة ما برای خدا هستیم و از خدا راضی می باشیم. (انّا کلّ للّه راضیات) .و یا طبق گفتة "بیان" در (باب 7 از 1/6) هر دو بگویند: من پروردگار آسمان ها و زمین هستم. و پروردگار هر چیزی که دیده می شود و هر چیزی که دیده نمی شود و پروردگار عالمین هستم. (انا الله ربّ السموات و ربّ الارض ربّ کلّ شی ربّ ما یری و رب ما لا یری رب العالمین.)

    6-  بعد از آن قبالة نکاح را بنویسند و امضاء کنند تا میان آنها وثیقه باشد.

    7-  نباید میان اجرای عقد و زفاف بیشتر از یک روز فاصله انداخته شود. 

     

    ب - مهریه

    1-  مهریه در مسلک بهائیت از جایگاه مهمی برخوردار است بگونه ای که بدون ذکر مهریه، عقد باطل است.

    2-  مهریه باید در مجلس عقد با حضور شهود از طرف زوج به زوجه به صورت نقد پرداخت گردد.

    3-  مقدار آن بنابر دستور "میرزا حسین علی نوری" چنان که در اقدس (ص 19، سطر 2) تصریح کرده است: برای شهری ها 19 مثقال طلای خالص، و برای روستائیان 19 مثقال نقره می باشد. و اگر بخواهند بیشتر از آن قرار دهند باید 19 تا 19 ترقی کنند تا 95 مثقال و نمی توانند تجاوز کنند اگر قیراطی از 95 بالا رود و یا از 19 مثقال کمتر شود جایز نیست.

    بهرام افراسیابی، تاریخ جامع بهائیت، ص 374، و محاکمه و بررسی باب و بهاء، ج 2، ص 150، محمد محمدی اشتهاردی، بابی گری و بهایی گری، ص 198.

     

    ج - طلاق

     مسالة طلاق در مسلک بهائیت بدین قرار است که: بهاء در اقدس (ص 20، س 2) می گوید:

    اگر میان زن و مرد کدورتی حادث شد مرد نمی تواند زن خود را طلاق دهد و باید یک سال صبرکند و ممکن است در این مدت رائحة دوستی و مهربانی در میان آنها استشمام بشود و چون یک سال گذشت مانعی ندارد طلاق بدهد.

    محاکمه و بررسی باب و بهاء، ج 2، ص 169.

     نکات :

    1-   اگر مرد عزم طلاق زنش را داشته باشد باید 19 ماه کناره گیری نماید، اگر در خلال این مدت پشیمان گردید، و از عزم خود منصرف شد، به همان حال باقی خواهند ماند، و گرنه بعد از انقضاء 19 ماه طلاق می دهد،

    2-  هنگامی که طلاق واقع شد دیگر رجوع به زوجة طلاق داده شده جایز نیست تا 19 روز بگذرد و بعد از آن می تواند رجوع کند

    3-  هر زنی را می شود 19 مرتبه طلاق داد و سپس حرام ابدی می شود.

    4-  طلاق در نزد بهائیان به دست هر دو از زن و مرد داده شده، و صیغة خاصی هم ندارد بلکه صیغه اش همان انقضای یکسال است. اگر انقضاء سال حاصل شود جدائی میان زن و مرد به خودی خود حاصل می گردد بی آنکه حضور شهود عدلین هم لازم باشد.

    تاریخ جامع بهائیت، بهرام افراسیابی، ص 258.


    د - ازدواج موقت

    بهاء در کتاب اقدس گفته است:

    خداوند ازدواج موقت را حرام کرده است در این دورة پاک، مردم از هوی پرستی منع شده اند تا متلبس به لباس پرهیزگاری باشند .

     

     نکات  :

     1 - ازدواج با بیش از دو زن حرام کرده ولی خدمت گرفتن دختر باکره را حلال و بی عیب دانسته است.

     به همین دلیل، بهائیان ازدواج شرعی و قانونی با بیش از دو تن از زنان را مباح نمی دانند اما ارتباط حرام را جایز می شمارند.

    عامر النجار، البهائیة و جذورها البابیة، ص 102.


    2 -  از نظر اسلام ازدواج با 9 گروه از زنان آنها حرام است ولی در مسلک بهائیت فقط یک گروه حرام می باشند و آن گروه تنها زنان پدران است.

     بهاء الله (میرزا حسین علی نوری) در کتاب اقدس (ص 30، سطر 10) اظهار می دارد: من برای شما ازدواج با زنان پدرانتان را حرام کردم و از ذکر حکم پسران حیاء می کنم.

    دکتر ـ ح ـ م ـ ت، محاکمه و بررسی باب و بهاء، ج 2، ص 162، دوم، کتاب سرای سعادت، تهران، 1338 ش، و به احمد ولید سراج الدین، البهائیة و النظام العالمی الجدید، ج 2، ص 277، اول، داودی، دمشق، 1994 میلادی

     و به همین دلیل، هیچ یک از بزرگان بهائیت چه شوقی افندی، چه عبدالبهاء و پسرش عباس، در کتابهایشان به غیر از حرام بودن نکاح زنان پدران، کسی را از نزدیکان، چه خواهران، و چه دختران آنها، و چه دختران برادران، و چه عمه ها و خاله ها، و چه مادرانی که انسان شیر آنها را خورده (مادران رضاعی) و خواهران رضاعی، مادر زن، جمع کردن میان دو خواهر در زوجیت و... متعرض نشده اند تا جایی که عباس عبدالبهاء فتوی به حلال بودن ازدواج با نزدیکان می دهد و می گوید: مادامی که بهائیون ضعیف و در قلت هستند نکاح نزدیکان از زنان حرام نمی باشد، تا اینکه بهائیت تقویت شود و تعدادشان فزونی پیدا بکند.

    عامر النجار، البهائیة و جذورها البابیة، ص 101، اول، دارالمنتخب العربی، بیروت، لبنان، 1419 هـ، 1999 میلادی.

     

     و لذا محمد فاضل در کتاب "الحراب فی صدر البهاء و الباب" به نقل از محمد مهدی خان صاحب کتاب "مفتاح باب الابواب" تصریح می کند: حتی ازدواج با زنانی که در نزد یهودیان و مسیحیان حرام بوده، بهائیان تجویز کردند.

    عامر النجار، البهائیة و جذورها البابیة ص 279، چاپ دارالمدنی، جده، 1407 هـ. 1986 میلادی.

     

     و جلال الدین شمس در تعلیقی که بر قول بهاء در کتاب اقدس زده می گوید: اکتفاء بهائیان به تحریم ازدواج با زنان پدران، و سکوت از ذکر سائر زنان اقارب، دلیل قاطعی بر جایز بودن ازدواج با آنان و حلال بودن آنها به مردان نزدیک می باشد. سپس تصریح می کند: ما نمی دانیم علت حیا "بهاء" از ذکر حکم پسران نوجوان چیست؟ که می گوید: "ما حیا می کنیم حکم پسران را ذکر کنیم." بلی سکوت او از ذکر حکم پسران سبب شده است که عده ای از پیروان وی به این عمل زشت (لواط) مرتکب شوند، و ذکر نکردن بهاء را، دلیل عمل خود قرار دهند.

    عامر النجار، البهائیة و جذورها البابیة، ص 101.

     

    *********
    منابع ذیل برای مطالعة بیشتر معرفی می گردد:
    1-  مرتضی مطهری، مجموعة آثار، ج 19، انتشارات صدرا.
    2-  کشف الحیل، عبدالحسین آیتی، (3 جلد در یک جلد)، چاپ 6، نقش جهان، تهران، 1336 ش.
    3-  سید حسن کیائی، بهائی از کجا و چگونه پیدا شده؟، چاپ سوم، تهران، 2535 آذر ماه.
    بهائیت چیست؟ و چه عقاید و احکامی دارند؟

    وقتی در قرن 13 هجری قمری شخصی به نتم علی محمد شیرازی ادعای نیابت و باب امام زمان(عج) را کرد، با حمایت مستقیم کشورهای سلطه طلب توانست بین مردم ایران اختلاف اندازد و بر پایه همین حمایت ها بود که بعد ادعای مهدویت و سپس نبوت کرد و در آخر ادعا نمود که خداست و خداوند در او ظهور کرده و دوره دین اسلام به پایان رسیده است و در نهایت بر اثر واکنش علمای اسلام، در سال 1266 قمری در تبریز اعدام گردید و بعد از او میرزا حسینعلی ملقب به بهاءالله ادعای جانشینی او را کرد و گفت منم خدای عزیز که باب مژده آمدنم را داده بود و در کتاب هایی که نازل کرد تنها مقداری از احکام باب را نسخ کرد و پس از او پسرش عباس معروف به عبدالبها جانشین او شد. (ماجرای باب و بهاء، حسین طباطبایی،ص 45)

    در این نوشته قبل از بیان عقاید و احکام بهائیت اشاره ای خیلی کوتاه به حمایت بیگانگان از این فرقه می کنیم:

    1- حمایت روسیه: سفارت روسیه از اول فتنه بابیه و پیدا شدن فرقه بابیه و بهائیه از رهبران این فرقه حمایت می کرد. به عنوان مثال دالگورکی سفیر روسیه در تهران برای نجات بهاءالله از زندان پادرمیانی کرد و فرستاده خود را با وی همراه نمود تا به سلامت از ایران خارج شود.

    2- دولت انگلیس: بعد از انتقال رهبری بابیت و بهائیت به عراق و سپس فلسطین، رهبران این فرقه خود را به تبعیت استعمار انگلیس در آوردند به طوری که پس از پایان جنگ جهانی اول به پاس خدماتی که عبدالبهاء برای استعمار انگلیس انجام داده بود طی مراسمی لقب سر (sir) و بزرگترین نشان خدمتگزاری، نایت هود (knight-hood) را دریافت کرد.

    3- آمریکا: در اثر حمایت های آمریکا، بهائیگری به ستون پنجم و یکی از ابزارهای استکباری آمریکا بعد از جنگ جهانی اول مبذل شد.

    4- پادشاه عثمانی: برای قدردانی از حمایت های عثمانی از بهائیت، عبدالبهاء، لوحی برای او نازل کرده و از او تشکر نمود.

    5- دولت غاصب اسرائیل: بهائیت از اول پیداش خود با یهود همکاری داشت، به طوری که دکتر احمد شلبی عقاید این فرقه را در کتاب مقارنة الادیان الهیودیه می آورد که هیئت بین المللی حیفا در نامه ای به محفل روحانی ملی بهائیان ایرن در اول ژوئیه 1952 رابطه شرقی افندی را با حکومت اسرائیل اعلام داشت. (تاریخ جامع بهائیت،ص 271 و 298 و 323 و 563). با توجه به مطالب فوق معلوم می شود که فرقه بهائیت از اول تأسیس تا زمان حال همیشه وسیله ای برای خیانت به مسلمانان و حمایت از دولت های استعماری بوده است.

    اما در مورد عقاید آنان باید گفت کتابهایی که البهاءالله یعنی میرزا حسینعلی به گمان خودش نازل کرده و عقاید و احکامش را گفته است به عنوان نمونه اشاره می کنیم:

    1- الایقان 2- مجموعه الالواح 3- الشیخ 4- اقدس 5- نبذة من تعالیم حضرت البهاء.

    عقاید بهائیت:

    بیشتر عقاید بهائیت در محور بهاءالله است که در اینجا به چند نمونه اشاره می کنیم:

    1- شناخت: اولین چیزی که بر بندگان واجب شده است شناخت محل تابش وحی و طلوع امرالله است، یعنی معرفت به میرزا


    حسینعلی بهاءالله که در اثر این شناخت اعمال قبول می شود.

    2- بهاءالله همان خداست و پس از او شوقی افندی خدا شد.

    3- بهاء مژده انبیاء گذشته و باب است، یعنی سید علی محمد شیرازی باب فقط مژده رسان بهاء الله بود و با آمدن او قیامت نزدیک می شود.

    4- اسماء، صفات و افعالی که برای خداوندتبارک و تعالی ذکر می شود (یعنی خدا در آنها ظهور کرده است) وگرنه خداوند، اسماء و صفات و افعال ندارد.

    5- بهاءالله، احد و واحد است و شریکی در ملک برای او نیست، چرا که خداوند در او ظهور کرده است و این ظهور برای شناخت بیشتر خداوند است که در حجاب غیب از نظرها پوشیده است.

    6- بهائیت از همه ادیان گذشته بهتر است، چرا که خداوند در بهاءالله ظهور کرده است و ادیان دیگر با ظهور بهاء تمام می شوند و به مرحله کمال می رسند.

    7- دین اسلام تا آمدن بهاءالله معتبر بود و قرآن کریم هیچ گونه اعجازی ندارد و توسط باب نسخ شده است.

    8- بهاءالله یک معجزه است، زیرا بدون اینکه به مدرسه برود توانسته الواح مقدس فارسی و عربی را املاء نماید.

    9- شریعت بهائی فقط پس از هزار سال قابل تغییر است یعنی خداوند تبارک و تعالی می تواند بعد از هزار سال در شخص دیگری ظهور کند و دین بهائیت را نسخ کند، همچنان که با ظهور خود در بهاء دین اسلام را نسخ کرد. (مقارنة الادیان(الیهودیه)،ص 331)

    احکام:

    بهائیت برای خود احکامی را هم به گمان خویش نازل شده، دارند که به چند نمونه مهم اشاره می کنیم:

    1- نماز: صبح و ظهر و شام 9 رکعت به صورت فرادی نماز می خوانند و قبله شان شهر عکا است که قبر میرزا حسینعلی بهاء (خدایشان) در آنجاست. در بهاءیت نماز آیات نسخ شده و کسی که اب ندارد به جای وضو، پنج بار می گوید: بسم الله الاطهر الاطهر.

    2- روزه: بهائیت می گویند هر سال 19 ماه دارد و هر ماه نوزده روز پس روزه 19 روز در آخرین ماه سال واجب است که عید نوروز عید فطرشان می شود.

    3- حج: زیارت محل تولد باب در شیراز و خانه حسینعلی میرزا در بغداد در همه ایام به جای زیارت کعبه قرار داده شده است.

    4- ازدواج: بیش از یک زن جایز نیست، ازدواج با زن پدر حرام ولی با بقیه محارم مانند مادر و خواهر و ... حلال است.

    5- طهارت: همه اشیاء روی دنیا پاک است مانند: بول، غائط، منی، سگ و ... و این موهبت بهاء به بندگان است.

    6- مراکز اجتماع: «حظیرة القدس» در عشق آباد و «مشرق الاذکار» در نزدیک شیکاگوی آمریکا از مراکز اجتماع بهائیت به شمار می آیند.

    7- تربیت اولاد: درس و یاد دادن احکام به فرزند بر عهده پدر است و اگر فقیر باشد هزینه آن از بیت العدل داده می شود.

    8- یک سوم از دیه کسی که کشته شده است حق بیت العدل بهائیت است نه صاحب دم.

    9- زنا: حد زنا در مرحله اول 9 مثقال طلا و در مرحله بعد 18 مثقال به بیت العدل ریخته می شود.

    10- مهمانی: هر ماه یکبار مهمانی بر همه واجب است هر چند با دادن آب خالی.

    11- بهداشت: هر هفته یکبار غسل و ناخن گرفتن واجب است.

    12- عید: هر سال دو عید هست: که عبارتند از روز بعثت باب (ادعای بابیت) و روز ولادت میرزا حسینعلی بهاء.

    13- دفن اموات: مرده ها باید در بلور، سنگ های قیمتی و چوب های محکم و لطیف و با انگشتر نقش دار به اسم بهاء دفن شوند.

    14- آداب و معاشرت: با ادیان دیگر با محبت و مسالمت رفتار شود تا بوی خوش رحمان (بهاءالله) را بیایند.

    15- ارث: سهم دختر و پسر مساوی است همچنان که بلوغ هر دو در 15 سالگی است.

    16- اسباب منزل: هر نوزده سال یکبار، باید اثاثیه منزل تغییر یابد (فرق و مذاهب کلامی،ص 343).

    با توجه به حمایت های علنی اسکبار و ادعاهای بی منطق بهائیت باید بگوئیم بهائیت دین نیست بلکه نقشه استعماری است برای ضربه زدن به امت اسلامی و غلبه بر کشورهای اسلامی. زیرا اگر مردم این مکتب را بپذیرند دیگر مبارزه با ظلم، جهاد، امر به معروف و نهی از منکر مفهوم خودش را از دست می دهد و باید اشیای قیمتی را به حساب بهائیت در بیت العدل که به جای بیت المال رایج در دین اسلام است بریزند تا استکبار با خیال راحت بر کشورهای بزرگ اسلامی تسلط یابد و هیچ رقیبی هم نداشته باشد.

    معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:

    1- انشعاب در بهائیت پس از مرگ شوقی ربانی، اسماعیل رائین.

    2- بهائیت در ایران، تهران، زاهد زاهدانی. (آیا می دانید؟ 3، رضا جاهد)

    شادی ارواح طیبه شهدا و امام خمینی (ره) فاتحه مع الصلوات



    در اسلام علما و فقهای دینی پیروان فرقه ضاله بهاییت را کافر حربی می‌دانند.
    به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ بهائیت فرقه‌ای است که میرزا حسینعلی نوری ملقب به «بهاء‌الله» آن را در سال 1241 هجری شمسی آن را بنیان نهاد و ادعای پیامبری پس از فرستادگانی چون مسیح(ع) و حضرت محمد(ص) را کرد! برای نمایان شدن دروغین بودن این فرقه ضاله همین بس که مرکز اصلی بهائیان در شهر حیفا و فلسطین اشغالی واقع شده و صهیونیست‌ها بزرگترین حامیان آنان در جهان هستند. در اسلام علما و فقهای دینی پیروان فرقه ضاله بهاییت را کافر حربی می‌دانند، کافری که با مسلمانان پیمان ذمه نبسته و از احکام دولت اسلامی اطاعت نمی‌کند. اگرچه اقلیت‌های دینی بسیاری از جمله مسیحیان و یهودیان در ایران زندگی می‌کنند اما این پیروان اهل کتاب به اصول ذکر شده در قانون اساسی جمهوری اسلامی پایند هستند و خود را ملزم به پیروی از آن می‌دانند. این در حالی است که بهائیان نه تنها الزامی به اطاعت از قوانین کشور جمهوری اسلامی ندارند، بلکه همواره به صورت آشکار و پنهان به ایجاد دسیسه های سیاسی و تفرقه افکنی علیه نظام اسلامی مشغول بوده و هستند. در ادامه این گزارش فتاوا و استفتائات مراجع عظام تقلید در خصوص احکام شرعی معاشرت با بهائیان را می‌خوانید:

    امام خمینی(ره):
    سؤال: آیا خواندن کتب غیر اسلامی مانند بهائیت و کمونیستی و سایر مرام های الحادی حرام است؟
    جواب: اگر خوف انحراف در بین باشد باید ترک کنند. 
    سؤال: زدواج زن مسلمان با مرد بهایى چه صورت دارد؟
    جواب :ازدواج با فرقه ضاله بهائیه باطل است.

    آیت‌الله خامنه‌ای:
    سؤال: لطفاً به سؤالات زیر پاسخ فرمایید: 1. معاشرت و همنشینی و دست دادن دانش‏آموزان مسلمان با دانش آموزان پیرو فرقه گمراه بهائیت، اعم از این که دختر باشند یا پسر، مکلّف باشند یا غیر مکلّف، در داخل مدرسه یا خارج از آن، در دوران ابتدایی، متوسطه و پیش دانشگاهی، چه حکمی دارد؟ 2. رفتار استادان و مربیان با دانش ‏آموزانی که بهایی بودن خود را آشکار می‏کنند و یا یقین داریم که بهایی هستند، چگونه باید باشد؟ 3. استفاده از وسایلی که همه دانش ‏آموزان از آنها استفاده می‌‏کنند مانند شیر آب آشامیدنی، شیر توالت و آفتابه آن، صابون و مانند آن، با این که علم به مرطوب بودن دست و بدن داریم، چه حکمی دارد؟
    جواب: همه پیروان فرقه گمراه بهائیت محکوم به نجاست هستند و در صورت تماس آنها با چیزى، مراعات مسائل طهارت در رابطه با آنها، نسبت به امورى که مشروط به طهارت است، واجب است. ولى رفتار مدیران و معلمان و مربیان با دانش‏ آموزان بهایى باید بر اساس مقررات قانونى و اخلاق اسلامى باشد.
    سؤال: خواهشمندیم تکلیف مؤمنین را در برخورد با فرقه گمراه بهائیت و آثار حضور پیروان آن در میان جامعه اسلامی، بیان فرمایید.
    جواب: همه مؤمنین باید با حیله‏ها و مفاسد فرقه گمراه بهائیت مقابله نموده و از انحراف و پیوستن دیگران به آن جلوگیرى کنند.
    سؤال: گاهی بعضی از پیروان فرقه گمراه بهائیت برای ما غذا یا چیز دیگری می‏آورند، آیا استفاده از آنها برای ما جایز است؟
    جواب: از هرگونه معاشرت با این فرقه ضالّه مضلّه، اجتناب نمایید.
    سؤال: بهائیان بسیاری در اینجا کنار ما زندگی می‏کنند که رفت و آمد زیادی در خانه‏های ما دارند. عده‏ای می‏گویند که بهایی‏ها نجس هستند و عده‏ای هم آنها را پاک می‏دانند. این گروه از بهایی‏ها اخلاق خوبی از خود آشکار می‏کنند، آیا آنها نجس هستند یا پاک؟
    جواب: آنها نجس و دشمن دین و ایمانِ شما هستند، پس فرزندان عزیزم جدا از آنها بپرهیزید.

    آیت‌الله مکارم شیرازی:
    فتوا: اعضای فرقه ضاله از زمره مسلمین خارجند و هر گونه رابطه ای با آنها حرام است مگر در مواردی که امید ارشاد و هدایت آنها باشد.
    سؤال: نماز خواندن درخانه بهایی چه حکمی دارد؟
    جواب: جایز نیست.
    سؤال: معاشرت با بهایی و آموزش و پرورش آنها چه حکمی دارد؟
    جواب: بهایی کافر حربی است زیرا از هرگونه تلاش و کوشش ضد مسلمانان ابا ندارند. آموزش و پرورش آنها جایز نیست. مصادره اموال آنان مانعی ندارد مگر اینکه فعالیتی نداشته باشند.
    سؤال: آیا می توان از فرد بهایی هدیه ( اعم از مواد گوشتی و غیرآن ) دریافت نمود؟
    جواب: اشکالی ندارد ولی رفت و آمد و دوستی با اعضای فرقه ضاله جایز نیست مگر اینکه امید هدایت آنها برود.
    سؤال: بسیارى از بهائی هاى مقیم جمهورى اسلامى ایران اظهار مى دارند که ما تابع قوانین عمومى ایران بوده و هیچ تخلّفى را مرتکب نشده ایم لیکن متحمّل تضییع حقوق هستیم، آیا اصولا بهائی ها، به خصوص بهائی هاى مقیم ایران اهل ذمّه محسوب مى شوند؟
    جواب: مى دانیم مسأله بهائیگرى در شرایط کنونى تنها یک مسأله مذهبى نیست بلکه بیشتر جنبه سیاسى دارد و قرائن فراوانى در دست است که آنها به نفع بیگانگان فعالیّت مى کنند و دفاع شدید مجالس قانونگذارى بعضى از کشورهاى غربى از آنها از جمله این قرائن است. بنابراین در چنین شرایطى نمى توان با آنها به عنوان گروهى که مى خواهند در این مملکت زندگى مسالمت آمیز داشته باشند نگاه کرد و آنها در واقع محارب هستند.
    سؤال: اگر بهایی مسلمان شود، اثاثیه و وسایل او پاک است یا نجس؟
    جواب: با مسلمان شدن او، وسایلش پاک می شود.

    آیت‌الله نوری همدانی:
    سؤال: پیروان فرقه ضاله بهائیت از نظر طهارت و نجاست چگونه اند و آیا اجتناب از تماس با آنان لازم است ؟
    جواب : نجس هسنتد .
    سؤال: معامله با آنان در صورتی که ضرورتی هم برای ما ندارد و می توانیم با مسلمانان معامله کنیم چگونه است ؟
    جواب: براساس مقررات حکومت اسلامی عمل شود .
    سؤال: آیا ازدواج با افراد این فرقه منحرف جایز است؟
    جواب : خیر جایز نیست .
    سؤال: اگر فرد جاهلی با یکی از اعضای این کیش باطل ازدواج کرده، اکنون حکم آن ازدواج و ادامه زندگی مشترکش چیست ؟
    جواب: در فرض سوال عقد باطل است و باید ازاو جدا شود .
    سؤال: آیا اگر ازدواج آنان علاوه بر شرع مقدس اسلام ، طبق آئین فرقه ضاله هم جاری شده باشد تفاوتی در مسئله ایجاد می نماید ؟
    جواب : خیر تفاوتی ندارد و از دواج باطل است .
    سؤال: آیا اگر فرد منحرف توبه نموده و واقعاً ازاین فرقه ضاله خارج شده و مسلمان گردد، می تواند زندگی مشترک با همسرش را ادامه دهد ؟
    جواب : در فرض سوال اگر مسلمان شده باید دوباره عقد ازدواج خوانده شود .
    سؤال: اگر فرد منحرف مدعی ندامت و عدول از فرقه ضاله باشد اما حاضر به ابطال تسجیل و شماره مخصوصش نباشد ، آیا می توان صرف این ادعارا پذیرفت و به ادامه این زندگی مشترک حکم نمود؟
    جواب : اگر معلوم شود که واقعا مسلمان شده اشکال نداره .
    سؤال: حکم اولاد که احیاناً در چنین ازدواجی متولد شده اند چیست؟
    جواب : اگر حکم شرعی را نمی دانسته فرزندان حلال زاده هستند. 
     
    آیت‌الله سیستانی:
    سؤال: معامله با بهائی‌ها اگر موجب تقویت آنها از نظر اقتصادی شود چه صورت دارد؟
    جواب : در این فرض جایز نیست.


    احکام بهائیت : آشنایی با فتاوای فرقه های بابی و بهایی

    احکام بهائیت

     

     

     

     

    احکام بهائیت

    احکام بهائیت

     

    عبدالبهاء رهبر دوم بهائیت در اعترافات خود به این احکام غیر انسانی علی محمد باب چنین می نویسد : ” در یوم ظهور حضرت اعلی ( میرزا علی محمد باب ) منطوق بیان ( عبارت بود از ) ضرب اعناق ( گردن زدن غیر بابیها) حرق کتب ( سوزاندن کتابها) و اوراق و هدم بقاء ( متبرکه) و قتل عام الا من آمن و صدق ( غیر بابیان) بود” ( مکاتیب جلد۱ ص ۲۶۶ نوشته عبدالبهاء)

    فتنه انگیزی ها و هراس افکنی های بابیان که برنامه های خود را از دسیسه های رهبران این گروه علی الخصوص میرزا حسینعلی نوری و برادرش صبح ازل که از جمله گروندگان به باب بودند می گرفتند نقش اساسی در قتل عام مسلمانان در شهرهای مختلف کشورمان داشت. با اینکه بعد از مدتی کذب ادعاهای باب برای همگان روشن گردید و باب به دستور حاج میرزا آقاسی صدر اعظم وقت به زندان افتاد، بابیان به سرکردگی میرزا حسینعلی نوری و برادرش صبح ازل در گوشه و کنار کشور با تحریک دست های خارجی که چشم طمع به سرزمین اسلامی ایران داشتند شروع به اغتشاش کردند. تعداد زیادی از هموطنان بیگناه توسط این فرقه به قتل رسیدند و اموالشان غارت شد. واقعه قتل و غارت روستاهای مازندران، قتل و غارت مردم زنجان و نیریز و یزد از جمله وقایع دردناک تاریخ ایران بود.

    در این هنگام امیرکبیر درصدد برمی آید که علی محمد باب را بعنوان عامل این فتنه از میان بردارد و در ملاء عام مجازات کند و از این راه شورش های بابیان را سرکوب نماید. ولی بعضی از علما به علت شبهه جنون و خبط دماغ باب، بر کشتن علی محمد رای ندادند. باید دانست که شبهه جنون باب، بی مورد نبود و از دشمنی با او سر نزده است بلکه مورخان بهائی نوشته اند که علی محمد باب چندی در فصل تابستان در هوای داغ بوشهر بالای بام خانه اش می رفت و در برابر آفتاب سوزان از صبح تا شام به قصد تسخیر خورشید!! اورادی را می خواند این مبلغان بهائی گفته اند مقصود وی از این کار عجیب آن بود که خورشید را واسطه قرار دهد تا پیام وی را به محبوبش ( بهاالله )برساند!!!! ( مطالع الانوار اثر اشراق خاوری مبلغ معروف بهائی ص۶۶ و ۶۷ و کتاب مفتاح باب الابواب ترجمه فرید گلپایگانی ص ۸۹ و ۹۰)

    این کار وی مایه پریشانی فکر و معیوب شدن مغز وی را فراهم آورد چنانکه از آثار او نکاتی یافت می شود که این احتمال را در ذهن هر خواننده ای قوت می بخشد از جمله شاهکارهای علمی( تناقضات آشکار) او در کتبش چنین است :

    –          علی محمد باب معتقد است حضرت داوود قبل از حضرت موسی میزیسته مدرک: اسرارالآثار حرف ر-قص۱۰۹ که در قرآن حضرت داوود از انبیای بنی اسرائیل است که ذکر آن بعد از حضرت موسی آمده است.

    –          غرق شدن قوم عاد و ثمود در خلیج مدرک: احسن القصص ص۳۴چاپ سنگی . در قرآن آمده که قوم عاد در اثر تبدبادهای پیاپی و قوم ثمود در اثر صاعقه آسمانی هلاک شدند.

    –          نجات ابراهیم از رودخانه !!؟؟

    –          عمر این عالم دوازده هزار و دویست و ده سال است مدرک: بیان فارسی ص۹۵

    –          همانا خدا، اسب را از مرکز باء(حرف ب) مقدر فرموده و قاطر را در صورت “واو” آفریده و خر را به شکل زمین قرار داده تا در سفرهای خود بر آنها سوار شوید مدرک: احسن القصص ص۱۹۷

    –          اگر از سوی یکی از زوجین (زن یا شوهر) مانعی برای تولید فرزند ظاهر شد ( مانند عقیم بودن و غیره) حلال است برای هر کدام به اجازه دیگری که از او ثمره ( فرزند) ظاهر شود ولی وصال جایز نیست مگر با کسی که در آئین بابیگری داخل گردد!!! مدرک بیان فارسی ص۲۹۸ و بیان عربی ص۳۷ یعنی اگر مردی بابی، از همسر خود فرزند نیاورد می تواند زنش را دراختیار بابی دیگری قرار دهد و از این راه تولید ثمره کند. با این تفاوت که در کتاب بیان عربی شرط اجازه زن و شوهر به یکدیگر برای این عمل غیر اخلاقی را حذف کرده است.

    –          جواز استمناء

    –          طاهر شمردن منی

    –          پرهیز نکردن از فضولات حیوان ! در بیان عربی ص ۲۸ آمده است:ترجمه :            ” هفدهم آنکه از آنچه از حیوان ( موش و سگ و خوک و …) بیرون میآید پرهیز نکنید مگر این که لطافت را دوست داشته باشید”!!!

    با این همه برخی از علمای شیعه که احتمال دیوانگی درباره علی محمد را نپذیرفته و او را مردی دروغگو و ریاست طلب و وابسته به استعمار می شمردند، به قتل وی فتوا دادند و علی محمد باب به همراه یکی از پیروانش در ۲۷ شعبان ۱۲۶۶ ه.ق در تبریز اعدام شد.

    امروزه با توجه به تناقضات آشکار علی محمد باب در کتب و ادعاهایش و اینکه ادعاهای باب در واقع شالوده بهائیت است، تشکیلات بهائیت به بهانه های مختلف کتب او را در اختیار بهائیان قرار نمی دهد تا مبادا حقیقت برای آنان آشکار شود و مانند بسیاری از مبلغان معروف و بزرگ بهائی که از این فرقه به دامن پاک اسلام بازگشتند از بهائیت برگردند. در برخی موارد که این مطالب افشا می شود قلم توجیه برداشته و به توجیهاتی غیر منطقی و به دور از عقل می پردازند اما باید توجه داشت که انسانهائی که طالب حقیقت اند با تلاش و کوشش و دوری از تعصب به حقیقت دست خواهند یافت و از هدایت پروردگار بهره مند خواهند گشت.

     

     

    علی محمد باب هنگام  اعدام به خاطر خیانتهایش به بشریت(با دستور امیر کبیر اعدام شد.)

     

    نمونه هائی از احکام باب

    ۱- در کیش باب درس خواندن و درس دادن در هر رشته و علمی تحریم گردیده، مگر آنچه خود باب نوشته یا در ترویج امر بابیت بنویسند.

    « لا یجوز التدریس فی کتب غیر البیان »

    «  بیان فارسی صفحه ی ۱۳۰»

     

    احکام بهائیت

    ۲- باب در ردیف تحریم مسکرات و افیون، استعمال دارو را نیز حرام کرده است.

    « الباب الثامن من الواحد التاسع فی حرمة التریاق (۱) »

    « والمسکرات و الدواء مطلقاً ملخص اینباب آنکه کل شئون دون »

    « حب ازدون حق بوده و هست و کل شئون حب از حق بوده و هست »

    « و نهی شده از مسکرات و آنچه حکم دواء بر او ذکر شده » (۲)

    و این حکم را در بیان عربی به این صورت آورده :

    « انتم الدواء ثم المسکرات و نوعها لا تملکون »

    « بیان عربی صفحه ی۴۲ »

    ۳- خرید و فروش صادرات خراسان حرام است.

    « و نهی شده از تنباکو و اشباه آن و آنچه که »

    « از سمت خراسان حمل میشود. »

    « بیان فارسی صفحه ی ۳۲۲ »

    ۴- باب تجویز میکند که اگر کسی نتوانست همسر خود را باردار کند اذن دهد که از دیگری باردار شود ، مشروط به آنکه شخص ثالث ایمان به باب داشته باشد !!!

    « الباب الخامس والعشر من الواحد الثامن »

    « فی ان فرض لکل احد »

    « ان یتاهل لیبقی عنها من نفس یوحد الله ربها ولابد »

    « ان یجتهد فی ذلک و ان یظهر من احد هما ما یمنعهما عن »

    « ذلک حل علی کل واحد باذن دونه لان یظهر عند الثمرﺓ »

    « و لا یجوز الاقتران لمن لایدخل فی الدین »

    « بیان فارسی صفحه ی ۲۹۸ »

     

    احکام بهائیت

    ۵- باید بدستور باب کلیه ی کتب علمی جهان در هر رشته بکلی از بین برده شود ، جز کتبی که در ترویج امر او بنویسند .

    « الباب السادس من واحد السادس فی حکم محو کل الکتب الا »

    « ماانشئت او تنشی فی ذلک الامر »

    « بیان فارسی صفحه ی ۱۹۸ »

    ۶- باب دستور میدهد که هرگاه از پیروان او کسی بسلطنت رسید ، احدی را غیر از مؤمنین به او روی زمین نگذارند .

    « الباب السادس و العشر من الواحد السابع فی ان الله قد فرض »

    « علی کل ملک یبعث فی دین البیان ان لایجعل احد (۳) »

    « علی ارضه ممن لم یدن بذلک الدین و کذلک فرض علی الناس »

    « کلهم اجمعون »

    « بیان فارسی صفحه ی ۲۶۲ »

    احکام بهائیت

    ۷- سوار گاو نشوید و شیر خر نخورید !!!!

    « و انما الخامس من بعد العشر لاترکبن البقر و لاتحملن علیه »

    « من شیئی ان انتم بالله و آیاته مومنون ، و لاتشربن لبن »

    « الحمیر … الخ »

    « بیان عربی صفحه ی ۴۹ »

    ۸- بدون رکاب و لگام بر حیوانات سوار نشوید !!!

    « و لا ترکبن الحیوان الا و انتم باللجام و الرکاب لترکبون »

    « بیان عربی صفحه ی ۴۹ »

    ۹- تخم مرغ را قبل از پختن بجائی نزنید می شکند و ضایع میشوید . !!!!

    « و لاتضربن البیضه علی شیئی یضیع مافیه قبل ان یطبخ »

    ما تخم مرغ را رزق نقطه ی اولی ( علی محمد باب ) قرار دادیم ، شاید شما شکرگزاری کنید !!!!

    « هذا ما قد جعل الله رزق نقطه الاولی فی ایام القیامه »

    « من عنده لعلکم تشکرون »

    ۱۰- استمناء در شریعت باب جایز است .

    « و قد عفی عنکم ما تشهدون فی الرویا او انتم بانفسکم »

    « عن انفسکم تستمنیون »

    « بیان عربی صفحه ی ۳۵ »

    عفو شد از شما آنچه که در خواب می بینید و همچنین عفو شد که شما بوسیله خودتان از خودتان منی بگیرید .

    ۱۱- کودکان را روی صندلی یا کرسی یا تخت بنشانید که از عمرشان حساب نشود و بهر چه خوشنود شوند آزادشان گذارید و به آنها خط شکسته بیاموزید .

    « و لتستقرن الصبایا علی سریر اوعرش او کرسی فان »

    « ذلک لم یحسب من عمر هم و لتاذنن لهم بما هم یفرحون »

    « و لتعلمن خط الشکسته (۴) »

     

    احکام بهائیت

    « بیان عربی صفحه ی ۲۶ »

    ۱۲- بدستور باب هر شخص بابی حق ندارد بیش از ۱۹ جلد کتاب داشته باشد ، و اگر تخلف ورزید ۱۹ مثقال طلا جریمه باید بدهد .

    « نهی عنکم فی البیان ان لا تملکن فوق عدد الواحد من کتاب »

    « و ان تملکتم فلیلزمنکم تسعه عشر مثقالا من ذهب حداً فی »

    « کتاب الله لعلکم تتقون »

    ۱۳- باب دستور میدهد تمام آثار او را مالک شوند ولواینکه چاپی باشد .

    « ثم العاشر اذا استطعتم کل آثار النقطه تملکون و لو کان چاپا »(۵)

    « بیان عربی صفحه ی ۴۲ »

     

    احکام بهائیت

    ۱۴- باب خرید و فروش عناصر اربعه و بتعبیر خودش « عناصر الرباع » را تحریم کرده است !!!!

    « ثم الحادی من بعد العشر لا تبیعون عناصر الرباع و لا تشترون »

    « بیان عربی صفحه ی ۴۳ »

    ۱۵- باب دستور میدهد اموال و هرچه را که منسوب بغیر مومنین به اوست ، در هر کجا قدرت دارند مصادره کنند .

    « ثم الخامس فلتاخذن من لم یدخل فی البیان ما ینسب الیهم »

    « ثم ان آمنو التردون الا فی الارض التی انتم علیها لا تقدرون »

     

    « بیان عربی صفحه ی ۱۸ »

    احکام بهائیت

    ۱۶- باب دستور میدهد که از مدفوع حیوانات پرهیز نکنید .

    « ثم السابع من بعد العشر ما یخرج من الحیوان فلاتحذرن »

    « بیان عربی صفحه ی ۲۸ »

    ۱۷- باب دستور میدهد از سگ و غیر آن پرهیز نکنید .

    « قل الاول فلا تحترزن عن الکلب و غیره »

    « بیان عربی صفحه ی ۴۴ »

    ۱۸- در شریعت باب واجب است که هر نفسی برای وارثان خود نوزده ورق کاغذ سفید لطیف ارث باقی گذارد !!!

    « الباب الثانی من الواحد الثامن یجب علی کل نفس ان یورث »

    « لوارثه تسعه عشر اوراقا من القرطاس اللطیفه »

    « بیان فارسی صفحه ی ۲۷۴ »

     

    احکام بهائیت

    ۱۹- باب دستور میدهد که بندگان خدا در هر آبادی « بیت حر » بسازند . اگر توضیح خود او در سطور بعد نباشد (در کتاب بیان ) بهیچوجه فهمیده نمیشود منظور از « بیت حر » ( خانه گرم ) حمام است .

    « الباب الثالث من الواحد السادس فی ان الله قد حکم »

    « بان ینبو اعباده فی کل قریه من بیت حر »

    ۲۰- در آئین باب تزویج دو خواهر در یک زمان و ازدواج خواهر و برادر جایز است و در کتاب « هشت بهشت » که در آئین باب و تاریخ بابیه نوشته شده در صفحه ۱۸۹ سطر دوم و سوم مینویسد :

    « ششم – ( از احکام نکاح ) اینکه جمع مابین اختین در شریعت بیان جائز است .»

    « هفتم – نکاح اخت ( خواهر ) مادام که برادر او از هنگام ولادت رویت نکرده باشد جائز است .»

    ۱- کذا فی الاصل

    ۲- مانند اینکه طبیعت میوه را بعنوان دارو برای مریض تجویز کند خوردن آن حرام میشود .

    ۳- کذا فی الاصل

    ۴- کلمه ی شکسته فارسی است که باب با الف ولام عربی استعمال کرده وغلط است ، مثل اینکه ما کلمه ی دوچرخه را که فارسی است با الف و لام عربی ترکیب کنیم و بگوئیم الدوچرخه کانت دوادا .

    ۵- همه می دانند که الفبای عربی (چ) و (پ) ندارد و استعمال کلمه چاپ که با تنوین هم آورده شده است در عربی غلط رسوائی است.

    احکام بهائیت

    نمونه هائی از احکام بهاء

    ۱- سارق باید اول تبعید نمود وسپس محبوس ساخت و با رسوم علامتی بر پیشانی او بنهند و برای دفعات بعد در بهائیت حکمی نیست .

    « قد کتب علی السارق النفی و البحس و فی الثالث فاجعلوا »

    « فی جبینه علامته یعرف بها »

    « کتاب اقدس آیه ی ۱۰۹ »

    توضیح – در بهائیت زن بهائی اگر دزدی کرد حکمی ندارد .

    ۲- هر مرد و زن بهائی که مرتکب زنا شوند باید ۹ مثقال طلا به بیت العدل بپردازند و در مرتبه دوم ۲ برابر اول ،یعنی ۱۸ مثقال .

    « قد حکم الله لکل زان و زانیه دیه مسلمه الی بیت العدل »

    « و هی تسعه مثاقیل من الذهب و ان عادامره اخری عودوا »

    « بضعف الجزاء »

    « کتاب اقدس آیه ی ۱۱۷ »

     

    احکام بهائیت

    ۳- در قانون ارث بهائیت خانه ی مسکونی و لباس مخصوص متوفی اختصاص به ارشد اولاد دارد و سایر وراث از آنها محرومند .

    « و جعلنا الدار المسکونه و الالبسه المخصوصه للذریه »

    « من الذکران دون الاناث و الوارث »

    « کتاب اقدس آیه ی ۵۷ »

    ۴- کسیکه عمداً خانه ی کسی را بسوزاند ( ولو خانه های پوشالی و حصیری ) باید خود او را بسوزانند !!!

    « من احرق بیتاً متعمد افا حرقوه »

    « کتاب اقدس آیه ی ۱۴۰ »

    ۵- بهاءالله همه چیز را پاک میداند از روزی که خودش بر جهان تجلی کرده است.

    « قد تغمست الاشیاء فی بحر الطهاره فی اول الرضوان »

    « اذتجلینا علی من فی الامکان »

    « کتاب اقدس آیه ی ۲۴۶ »

     

    احکام بهائیت

    ۶- بهاءالله دستور میدهد که بهائیان هفته ای یکبار ناخن های خودشان را بگیرند و در آبی که تمام بدن را فرا گیرد فرو روند .

    « قد کتب علیکم تقلیم الاظفار و الدخول فی ماء یحیط »

    « هیاکلکم فی کل اسبوع »

    « کتاب اقدس آیه ی ۲۴۶ »

    ۷- در بهائیت حکمی برای منع ازدواج با محارم جز حرمت ازدواج با زن پدر وجود ندارد .

    « قد حرم علیکم ازواج آبائکم »

    « کتاب اقدس آیه ی ۲۵۳ »

    ۸- و همچنین منعی از عمل شنیع لواط نشده ، زیرا بنص کتاب اقدس بهاءالله خجالت کشیده اند حکم آن را بیان کنند .

    « انا نستحی ان نذکر حکم الغلمان »

    « کتاب اقدس آیه ی ۲۵۳ »

    ۹- بهاءالله آزادی را حماقت میداند و کسانیرا که در راه آزادی مبارزه میکنند جاهل و نادان میشمارد .

    « انا نری بعض الناس ارادو الحریه و یفتخرون بها اولئک »

    « فی جهل مبین »

    « کتاب اقدس آیه ی ۲۸۱ »



    اصول اعتقادی و احکام فرقه بهائیت چگونه است؟

    بهائیت فرقه‏اى انشعاب یافته از فرقه «بابیه» است که اصول، مبانى اعتقادى و احکام آن را در بر مى‏گیرد. بنیان‏گذار فرقه بابیه «على‏محمد شیرازى» از طریق آشنائى با فرقه «شیخیه» اطلاعات محدودى پیرامون مسائل عرفانى، تفسیر آیات و احادیث اسلامى کسب نمود.
    پس از مرگ سید کاظم رشتى، سید على‏محمد در ابتدا خود را «باب» و نایب خاص امام زمان (عج) و واسطه فیض رسانى و ارتباط آن حضرت با مردم معرفى مى‏نماید و پس از اندک زمانى در بالاى منبر به مردم اعلام مى‏دارد: «من خود امام زمان هستم!» تاریخ جامع بهائیت، بهرام افراسیابى، تهران: نشر سخن، 1371، ص 51..
    به مرور زمان و پس از آن که گروهى از پیروانش با جسارت اساس اسلام را منسوخ دانستند، على‏محمد باب با حمایت علنى و تلویحى سفارت روس در تهران، پا را فراتر نهاده و از ادعاى مهدویت به ادعاى نبوت تغییر شکل مى‏دهد و سپس با نوشتن کتاب «بیان» به نسخ احکام شریعت اسلام مى‏پردازد.
    سرانجام باب در آخرین نوشته‏اش به نام «لوح هیکل الدین» مدعى مقام الوهیت نیز مى‏شود. در بخش مربوط به نقد عقاید بهائیت، به بررسى این ادعاها و مستندات آنها پرداخته شود. به عنوان نمونه على‏محمد باب در وصیتنامه خود به یحیى (صبح ازل) چنین مى‏نویسد (ترجمه): «این نامه‏اى از طرف خداى مهیمن و قیوم به سوى خداى مهیمن و قیوم است،...» (ر.ک: نقطة الکاف، میرزا جانى کاشانى، ضمیمه کتاب، به همّت ادوارد براون). هر چند نامبرده در مناظراتى که با علماى ایران در شیراز، اصفهان و تبریز انجام داد، در بخش مربوط به نقد عقاید بهائیت نمونه‏اى از این مناظرات ارائه گردیده است. نتوانست از عهده اثبات مدعیات سنگین خویش برآید و این امر، به همراه وجود خطاهاى بسیار ادبى و علمى در آثار و الواح وى، و مهمتر از آن ظلم و جنایاتى که پیروان او در مناطق مختلف کشور مرتکب مى‏شدند، باعث گردید چندین‏بار توسط حکومت وقت دستگیر و هر دفعه از گذشته خود ابراز ندامت نماید؛ متن توبه‏نامه باب در بخش مربوط به نقد عقاید بهائیت ارائه گردیده است. لکن هربار توبه را مى‏شکست و دوباره تبلیغ و آشوب را شروع مى‏نمود تا اینکه سرانجام در تبریز به جرم ارتداد (طبق فتواى علماى تبریز) به فرمان امیرکبیر تیرباران شد.
    عقائد بهائیت‏
    پس از مرگ باب از آنجا که وى به ظهور فردى پس از خود با مقام «من یظهره اللَّه» نوید داده بود افراد زیادى ادعاى چنین مقامى کردند که توسط حسینعلى و همکارى یحیى، یا کشته شدند یا از ادعاى خود دست برداشتند. سپس میرزا حسینعلى مقام پیامبرى را براى خود ادعا کرد و از اینجا نزاع اصلى در میان بابیان آغاز شد.
    بابى‏هایى که ادعاى حسینعلى را نپذیرفتند و بر جانشینى یحیى باقى ماندند «ازلى» نام گرفتند و پیروان حسینعلى (بهاءاللَّه) «بهائى» خوانده شدند. او با ارسال نامه‏هایى به اطراف رسماً آیین جدید را اعلام و عده‏اى از بابیان به او ایمان آوردند.
    بهاءاللَّه مقامات زیادى براى خود ادعا کرد که مهمترین آنها مقام «الوهیت و ربوبیت» بود. نکته‏اى که خوانندگان گرامى در زمینه عقاید و احکام بهائیت لازم است توجه داشته باشند این است که مقامات بهائى به دلیل وجود مشکلات متعددى که در بسیارى از این آموزه‏ها وجود داردهمواره اقدام به کتمان، تحریف یا توجیه آن براى پیروان خویش نموده‏اند. و حال آنکه - همانگونه در ادامه و بخش نقد عقاید بهائیت ملاحظه مى‏نمائید - کاملاً مستند و غیر قابل انکار مى‏باشد. او همچنین ادعاى شریعت جدیدى نمود و با نگارش کتاب‏هایى نظیر «ایقان»، «اقدس»، «لوح اشراقات»، «بدیع»، «مجموعة الالواح» - که براساس تفکر، اعتقادات و تعالیم باب تنظیم یافته - عقاید و احکام فرقه خود را بیان مى‏نماید. تاریخ جامع بهائیت، ص 271 و 298 و 323 و 563. ر.ک: فرق و مذاهب کلامى، على ربانى گلپایگانى، قم: امیر، 1377 شمسى، ص 341؛ شلبى، احمد، مقارنة الادیان الیهودیه، قاهره، مکتبة النهضة المصریه، سوم، 1973 میلادى، ص 336. لازم به ذکر است «الواح» که در نزد بابیان و بهائیان بسیار «مقدس»! و حکم وحى! را دارد، همان مجموعه «اصول» و «احکام» نوشته شده در دو کتاب مقدس! بهائیان است. کتاب اول «بیان» نام دارد که توسط سیدعلى‏محمدباب تنظیم شده است، و کتاب دوم را «کتاب اقدس» مى‏گویند که به وسیله میرزا حسینعلى (بهاءاللَّه) رهبر بهائیت تنظیم و آماده شده است.
    منابع اعتقادى و احکام بهائیان، نوشته‏هاى سید على‏محمد باب، میرزا حسینعلى بهاءاللَّه، عبدالبهاء و تا حدى نیز شوقى افندى است که از نظر بهائیان مقدس بوده و در مجالس ایشان قرائت مى‏شود؛ هرچند کتب باب عموماً در دسترس بهائیان قرار نمى‏گیرد دلیل آن این است که بهائیان از حقایق اعتقادات خود آگاه نگردندبه همین دلیل بیت‏العدل مانع چاپ وانشار کتب باب مى‏گردد. و دو کتاب اقدس و ایقان میرزا حسینعلى نزد آنان از اهمیت خاصى برخوردار است.
    بیشتر عقاید بهائیت در محور میرزا حسینعلى (بهاءاللَّه) است که در اینجا به چند نمونه اشاره مى‏شود:
    1. نسخ اسلام؛ با ظهور سید على‏محمد باب اسلام پایان گرفته و اینک دین جدید ظهور کرده و مردم باید همگى بهائى شوند. بیان، على‏محمد باب، واحد اول، باب 15؛ واحد دوم، باب اول؛ واحد سوم، باب 14؛ همچنین ر.ک: شخصیت و اندیشه‏هاى کاشف الغطاء، کتاب «الایات البینات»، به کوشش: احمد بهشتى، کانون نشر اندیشه اسلامى، ص 109.
    2. شناخت بهاءاللَّه؛ اولین چیزى که بر بندگان واجب شده است شناخت محل تابش وحى و طلوع امراللَّه است، یعنى معرفت به میرزا حسینعلى بهاءاللَّه که در اثر این شناخت اعمال قبول مى‏شود. کتاب اقدس، میرزا حسینعلى نورى، ص 1؛ مجموعه الواح، میرزا حسینعلى نورى، قاهره: مطبعه سعادت، 1338، ص 36؛ مفتاح باب الابواب، محمدمهدى خان زعیم‏الدوله تبریزى، ترجمه حسن فرید گلپایگانى، تهران: کتابخانه شمس، 1349.
    3. بهاءاللَّه داراى مقام الوهیت و ربوبیت است. کتاب اقدس، میرزا حسینعلى نورى، ص 77؛ کتاب مبین، میرزا حسینعلى نورى، چاپ 1308 قمرى، ص 286؛ جامعه جعفریه، خندق آبادى، کتابفروشى و چاپخانه پامنار، 1335ه.، ص 28 و 36.
    4. بهاء مژده انبیاء گذشته و باب است‏ بیان فارسى، على‏محمد باب، ص 163 و باب نوزدهم، واحد 2.، یعنى سید على‏محمد شیرازى باب هم پیامبر و هم مژده رسان بهاءاللَّه بود و با ظهور او قیامت برپا شده است. بیان، واحد ششم، باب سیزدهم؛ واحد دوم، باب اول، دوم و چهارم و یازدهم، سیزدهم‏شانزدهم.
    5. علاوه بر عقایدى از این قبیل، امروزه بهائیت به آموزه‏هاى دوازده‏گانه‏اى پرداخته و آنها را تبلیغ مى‏نماید. امورى از قبیل؛ تحرى حقیقت، ترک تقلید، تطابق دین با علم و عقل، وحدت اساس ادیان، وحدت عالم انسانى، ترک تعصبات، الفت و محبت میان افراد بشر، تعدیل معیشت عمومى، تساوى حقوق رجال و نساء، تعلیم و تربیت اجبارى، صلح عمومى و تحریم جنگ از جمله اصول دوازده‏گانه بهائیت به شمار مى‏رود. در صفحات آینده نقد و بررسى اصول اعتقادى و ادعاهاى فرقه بهائیت ارائه مى‏گردد.
    احکام بهائیت‏
    منبع اصلى احکام در میان بهائیان کتاب اقدس است. این کتاب، متممى نیز دارد که به رسالة سؤال و جواب معروف است. احکام اعلام شده از جانب حسینعلى بهاء بر اساس احکامى است که على‏محمد باب در کتاب بیان آورده است هر چند در فلسفه و فروع تفاوت‏هایى بین این دو مى‏باشد. برخى از احکام این فرقه عبارتند از:
    1. نماز: بهائیان موظف به نماز روزانه‏اند. این فریضه از اول بلوغ واجب شود و بر سه نوع (صغیر، وسطى و کبیر) است. و هر بهائى مخیر به انجام یکى باشد. ادعیه محبوب، میرزا حسینعلى نورى، ص 46؛ لازم به ذکر است از نماز دیگرى که 9 رکعت است نیز در منابع بهائیت نام برده مى‏شود که بنا به اعاى بهائیان، به دلیل اختلافات ناشى از جانشینى بهاء، این نماز نه رکعتى بهائیت به همراه احکام متمم کتاب اقدس تا کنون مفقود مى‏باشد. (عبدالحمید اشراق خاورى، گنجینة حدود و احکام، ص 31). قبله‏شان قبر میرزا حسینعلى (بهاء) در شهر عکا است. و کسى که آب ندارد به جاى وضو، پنج بار مى‏گوید: «بسم اللَّه الاطهر الاطهر» گنجینه حدود و احکام، گردآورى: عبدالحمید اشراق خاورى، تهران: مؤسسه لجنه ملى نشر آثار، 1327، ص 45 ج 11..
    2. روزه: به عقیده بهائیت، هر سال 19 ماه دارد و هر ماه نوزده روز. روزه 19 روز در آخرین ماه سال واجب است که عید نوروز، عید فطرشان مى‏شود. همان.
    3. حج: زیارت محل تولد باب در شیراز و خانه حسینعلى میرزا در بغداد در همه ایام به جاى زیارت کعبه قرار داده شده است. ریاض قدیمى، گلزار تعالیم بهائى، به نقل از رساله سؤال و جواب، ص 147.
    4. ازدواج و زنا: ازدواج با بیش از دو زن حرام است. اقدس، میرزا حسینعلى، ص 38. - هر چند خود بهاء و بسیارى بهائیان بیش از دو زن گرفته‏اند! - همچنین ازدواج با محارم در این آیین مگر با زن پدر، منع نشده است‏ اقدس، میرزا حسینعلى، ص 74؛ لازم به ذکر است در رساله سؤال و جواب، نیز بهاء در پاسخ به سؤالى درباره حرمت ازدواج با اقارب چنین مى‏گوید: «این امور به امناى بیت‏العدل راجع است.» (حسینعلى نورى، رسالة سؤال و جواب، سؤال 50) و در پیام 15 ژانویه 1981بیت‏العدل چنین آمده است: «شما راجع به محدودیت‏هاى حاکم بر ازدواج با اقارب، سواى موردى که ازدواج با زن پدر را ممنوع مى‏سازد، سؤال کرده‏اید بیت‏العدل همچنین خواسته‏اند به اطلاع شما برسانیم که آن معهد اعلى!، هنوز موقعیت را براى صدور قوانین تکمیلى راجع به ازدواج با اقارب، مقتضى نمى‏داند بنابر این در حال حاضر تصمیم‏گیرى در این مورد بعهده خود نفوس مومنه محول شده». (به نقل از: انوار هدایت، ص‏487، حکم 1289 در موضوع ازدواج بین فامیلى.) که در حقیقت محول کردن آن به جامعه بهائى خود به منزله تأیید چنین موضوعى است که با اصول انسانى در تعارض است. و مابقى مانند: دختران، خواهران، خاله‏ها، عمه‏ها و... براى ازدواج حلالند! حد زنا در مرحله اول 9 مثقال طلا و در مرحله بعد 18 مثقال به بیت‏العدل پرداخته مى‏شود. همان، ص 31.
    5. حجاب: حجاب زنان ملغى گردیده و بى‏حجابى آزاد مى‏باشد. همان، ص 94.
    6. مطهرات پنج چیز است؛ آتش، هوا، آب، خاک و کتاب بیان و در صورت تطهیر با هرکدام ازعناصراربعه، باید آیه تطهیر «اللَّه اطهر» خوانده شود. همان، ص 5.
    7. نجاسات: بهائیت چیزهائى را که در دین اسلام، نجس شمرده شده‏اند پاک و طاهر گردانیده است. مانند: بول، غائط، منى، فضله موش، سگ. و این موهبت بهاء به بندگان اوست‏ همان، ص 73..
    8. ربا: معاملات ربوى آزاد و رباخوارى حلال است. بیان، باب 18؛ مجموعه الواح، 78.
    9. سیاست: در کتاب‏هاى مذهبى بهائیان به شدت از دخالت در سیاست منع شده‏اند. گنجینه احکام، حسینعلى میرزا؛ عبدالبهاء، رساله السیاسیه؛ نظر اجمالى در دیانت بهائى، صص‏50-49؛ جهت آگاهى بیشتر با احکام و عقاید بهائیت ر.ک: فرق و مذاهب کلامى، پیشین، ص 343؛ بهائیت در ایران، پیشین، صص 110 -114.
    بدین‏گونه عوامل استعمارى جریان انحرافى بهائیت به مرور و در مراحل مختلف، به منسوخ اعلام نمودن دین اسلام و نفى و انکار نبوت، امامت، معاد و تعالیم و قوانین و احکام مقدس و نورانى قرآن مى‏پردازند. سپس ابتدا ادعاى نیابت خاص حضرت حجت(عج) و در مرحله دوم ادعاى مهدویت و پس از آن ادعاى نبوت و مرحله آخر ادعاى الوهیت و خدایى مى‏نمایند! آنگاه به هدم و نابودى آثار اسلام یعنى کعبه و قبور انبیاء و امامان و مساجد فرمان مى‏دهند و سپس به ساختن کعبه جدید! در شیراز اهتمام مى‏ورزند و با آداب و ادعیه و ذکر و زیارتنامه‏هاى استعمار ساخته به طواف به گرد آن مى‏پردازند! احکام دین جدید را صادر و مطابق با خواست و اهداف استعمار، به رفع حجاب و پوشش زنان فرمان مى‏دهند و دخالت در سیاست را - که آرزوى دیرینه قدرت‏هاى سلطه جهانى در مناطق اسلامى‏ایست که همواره از اصل ورود و دخالت در سیاست به عنوان یک تکلیف و وظیفه اسلامى ضربه خورده‏اند - ممنوع اعلام مى‏نمایند!
    بدین ترتیب همه زمینه‏ها آماده و مهیا مى‏شود تا مبانى و ارکان اعتقادى و ارزش‏هاى اخلاقى و پایبندى‏هاى معنوى جامعه اسلامى متزلزل شده، وحدت و یکپارچگى مسلمانان در ایران به تفرقه و تشتت تبدیل گردد و از قدرت بى‏نظیر مذهب تشیع و مراکز علم و فقاهت و مراجع و فقها و علماى بیدار و آگاه که مدافعان راستین اسلام و سنگرهاى مستحکم دفاع از هویت دینى و استقلال و شرف و اعتلا و اقتدار مسلمانان مى‏باشند، کاسته شود و راه‏هاى تاخت و تاز و سلطه استعمار خارجى همواره گردد. بهائیت، مذهب استعمار ساخته براى مقابله با اسلام -4، روزنامه جمهورى اسلامى 26/11/1382، صفحه عقیدتى.


    احکام بهائی

    از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

    آئین بهائی
    Bahai star.svg

    شخصیت‌های اصلی

    بهاءالله
    باب · عبدالبهاء
    میرزا محمدعلی
    شوقی افندی

    نوشته‌ها
    کتاب اقدس · کتاب ایقان

    کلمات مبارکه مکنونه
    رساله سوال و جواب
    کتاب بیان · هفت وادی
    کتاب عهدی · الواح وصایا

    مؤسسات

    نظم اداری
    ولی امرالله
    بیت‌العدل اعظم
    محافل روحانی

    تاریخچه

    تاریخچه دیانت بهائی
    بابیان · شیخ احمد احسائی

    شخصیت‌های بارز

    مارثاروت · ایادیان امرالله
    بدیع · حروف حی

    بیش‌تر

    نشانه‌ها · احکام
    آموزه‌ها · ادبیات
    گاهشماری
    · نقد بهائیت· نقد بابیه·بهائی‌ستیزی
    فهرست مقالات بهائی

    به اعتقاد بهائی، احکام شامل دو بعد مکمّل هستند. یک بُعد، شامل احکام اخلاقی می‌شود که در گذر زمان تغییرناپذیرند و در ادیان مختلف مشترک هستند؛ مانند دعوت به صداقت و درستکاری. بُعد دیگر شامل احکامی است که هدف نظم‌بخشی به زندگی اجتماعی را دارند و که بعضی از آنها در بستر زمان قابلیت تغییر دارد، مانند بعضی احکام مربوط به ازدواج.[۱][۲] بسیاری از احکام مربوط به زندگی معنوی و اجتماعی فرد در آئین بهائی در «کتاب اقدس» از آثار بهاءالله ذکر شده‌اند. اگر چه بسیاری از قوانین موجود در کتاب اقدس در جامعه امروزی قابل استفاده هستند، بهاءالله امکان استفاده از قوانین جدید با توجه به مقتضیات جامعه بهائی را فراهم آورده و این قوانین اندک اندک دراین آئین ظهور و یا تغییر می‌کنند.[نیازمند منبع][۳] رعایت احکام فردی مانند روزه و نماز در عین حالی که وظیفه‌ای همگانی هستند از وظایف شخصی فرد محسوب می‌شوند.[نیازمند منبع][۴][۵] بهاءالله احکام را به عنوان یک چارچوب کیفری به هدف اجرای حکم و یا مجازات در نظر نمی‌گیرد، بلکه احکام را عامل ترقّی روحانی انسان‌ها می‌داند.[۶][۳] بهاءالله در کتاب اقدس از پیروان خود می‌خواهد که احکام را با نیت و عشق به بهاءالله عمل نمایند.[۷][۶]

    در احکام بهاءالله سه جنبه می‌توان مشاهده کرد: یک احکامی که به رابطهٔ افراد با خدا می‌پردازد، جنبهٔ دوم به مربوط به آن دسته امور جسمانی و روحانی است که نفعشان به طور مستقیم به افراد می‌رسد و جنبه سوّم احکامی که در ارتباط با رابطهٔ بین افراد با یکدیگر و بین افراد و جامعه می‌باشد. احکام کتاب اقدس را به طور کلّی می‌توان تحت عناوین زیر طبقه‌بندی کرد: احکام مربوط به نماز و روزه، مسائل شخصی از جمله موارد مربوط به ازدواج، طلاق، ارث، دسته‌ای از احکام که شامل اوامر، نواهی و نصایح و بالاخره دسته‌ای که بعضی از احکام و شرایع ادیان قبل را نسخ می‌نماید.[۳]

    محتویات

    مفهوم احکام در آئین بهائی

    در آئین بهائی، احکام به صورت مجموعه‌ای از باید و نباید که ترس از مجازات ضامن اجرایی آن باشد، مطرح نمی‌شود.[۸] بهاءالله احکام را بخش جدایی‌ناپذیر ترقّی معنوی انسان می‌داند.[۸] بهائیان معتقدند همان‌طور که اگر فردی از بام ساختمان بلندی به پایین بپرد به دلیل نادیده گرفتن قوانین فیزیکی عالم دچار صدمه می‌شود، زیرپا گذاشتن قوانین معنوی که بر عالم وجود حکمفرماست نیز به انسان از نظر معنوی لطمه وارد می‌سازد.[۸] در این دیدگاه، احکام دینی به انسان کمک می‌کند که خود را با قوانین معنوی که بر عالم حکمفرماست وفق دهند.[۸]

    در آئین بهائی احکام غالباً نه به دستوالعمل‌های جزئی برای موقعیت‌های متفاوت بلکه به به شکل اصول کلی ارائه شده است که در بسیاری موارد هر فرد به شکلی که در زندگی خود و در هر موقعیت مناسب می‌بیند این اصول را به کار می‌گیرد.[۹] تعالیم بهائی دربارهٔ بسیاری از جنبه‌های زندگی اظهارنظری نمی‌کنند.[۹] در برخی موارد، به صراحت ذکر شده که یک موضوع خاص مسئلهٔ انتخاب فردی است و نه حکم الهی همچنین در مورد برخی از احکام اجتماعی آئین بهائی که هم اکنون به اجرا گذاشته می‌شوند نیز تأکید کلّی شدیدی بر آگاهی، درک و عقلانیت فرد است.[۹] بر طبق بیانات بهاءالله، بهائیان احکام بهائی را باید با سرور و از روی عشق اجرا نمایند.[۸] در آئین بهائی هیچ فردی مسئول این نیست که بر دیگران نظارت کند که آیا احکام را رعایت می‌کنند یا خیر.[۹] در نظر بهائیان فرد فقط پاسخگوی خداست و هر شخص مسئولیت بهبود و به انضباط درآوردن رفتار و اعمال خود را دارد.[۹] در دیانت بهائی طبقهٔ روحانیون و علمای دینی که بتوانند احکام الهی را وضع یا تفسیر کنند وجود ندارد.[۱۰] محافل روحانی محلّی و ملّی وظیفهٔ به‌کاربندی احکام اجتماعی بهائی را بر عهده دارند.[۱۰]

    مبنای احکام بهائی آثار مکتوب و رسمی بهاءالله مانند کتاب اقدس و ضمائم آن به همراه تبیینات و توضیحات عبدالبهاء و شوقی افندی و قوانین وضع شده توسط بیت العدل اعظم است.[۹] حکایت‌های شخصی و روایت‌های شفاهی از زندگی بهاءالله یا دیگر بزرگان این آئین، نمی‌توانند به هیچ وجه مبنایی برای تعیین احکام باشند.[۹]

    برخی از احکام

    بهاءالله تعدادی فرایض معنوی برای پیروانش تعیین کرده است که می‌توان از میان آنها به نماز و مطالعهٔ آثار بهائی به صورت روزانه و روزه اشاره کرد.[۱۱] این اعمال به عنوان وسیله‌ای برای نزدیکی بیشتر فرد به خدا و پرورش صفات معنوی در او در نظر گرفته می‌شود.[۱۱]

    نماز

    نوشتار اصلی: نماز بهائی

    دعا و نیایش جایگاهی اساسی در آئین بهائی دارد.[۱۱] بر طبق احکام بهائی، نماز روزانه عبادتی است که هر روز باید توسط فرد به جا آورده شود. سه نماز روزانه وجود دارد که فرد حق انتخاب از میان آنها را دارد. نماز صغیر (کوچک) و نماز کبیر (بزرگ) یک مرتبه در روز و نماز وسطی (متوسط) سه مرتبه در روز باید ادا شوند.[۱۱]

    خواندن آثار الهی و دعا و نیایش

    علاوه بر نماز روزانه، بهائیان تشویق شده‌اند که به طور مرتب چه در زندگی فردی و چه در مواقعی که دور هم جمع می‌شوند به دعا و نیایش پردازند.[۱۲]تعداد بسیاری مناجات و دعا از بهاءاالله و عبدالبهاء به اصل فارسی و عربی و یا به صورت ترجمه به سایر زبان‌ها موجود است که برای این منظور استفاده می‌شود.[۱۲] بسیاری از دعاهای بهائی طلب یاری از خدا برای رشد صفات و خصائل معنوی می‌کند و یا تقاضای حفظ، بخشش، یاری، هدایت، کمک در انتشار آئین بهائی و برقراری اتّحاد و وحدت با دیگران دارد.[۱۲] همچنین دعاهایی برای کودکان، والدین و همسران وجود دارد.[۱۲]دعاهای مخصوصی نیز هست که در هنگام سفر، مراسم ازدواج یا خاکسپاری، ماه روزه و ... می‌تواند مورد استفاده قرار بگیرد.[۱۲]

    معمولاً شکل تعیین شده‌ای برای خواندن چنین دعاهایی وجود ندارد، امّا توصیه شده است که افراد در خلوت به دعا و مناجات پردازند.[۱۳] حالت و روحیّه‌ای که با آن دعا خوانده می‌شود بسیار مورد تأکید قرار می‌گیرد: هر چه شخص منقطع تر شود، دعاهای او خلوص و تأثیر بیشتری خواهد داشت.[۱۳] بهائیان خواندن دعا و مناجات را جهت ابراز محبت به خدا می‌دانند و نه از جهت ترس از خداوند و یا ترس از آتش جهنم و نه به امید بهشت. بهائیان دعا خواندن و مناجات با خدا را مانند زمانی می‌دانند که انسان مفتون محبت دیگری می‌شود و هیچ‌گاه از ذکر و یاد معشوقش سکوت نمی‌کند. پس چقدر سخت است برای انسانی که مفتون محبت خداوند باشد و از ذکر او دم فرو بندد. فرد روحانی در دیانت بهائی کسی است که از هیچ چیز مسرت نیابد مگر به ذکرالهی.[۱۴]

    بهائیان معتقدند؛ تنها تلاوت و تعمق در آیات خداوند است که می‌تواند باعث ایجاد سرور حقیقی در انسان شود. آیات الهی از نظر بهائیان آیاتی است که فرستادگان خداوند هم چون موسی، عیسی، کریشنا، بودا، ابراهیم، محمد، باب و بهاءالله با استفاده از قدرت وحی خداوندی نازل فرموده‌اند آورده‌اند.[۱۵] از دیگر فرائض دینی برای بهائیان، مطالعهٔ قسمت‌هایی از آثار بهاءالله در هر صبح و شب و تفکّر بر معنای آنها و همچنین تکرار ذکرالله‌ابهی ۹۵ مرتبه در شبانه روز است.[۱۲]

    روزه

    نوشتار اصلی: روزه بهائی

    به حکم بهاءالله، بهائیان ۱۵ تا ۷۰ ساله، هر سال در آخرین ماه از تقویم بهائی (معمولاً مطابق ۲–۲۱ ماه مارس)، روزه می‌گیرند.[۱۳] در زمان روزه بهائیان از طلوع تا غروب خورشید از خوردن، آشامیدن و استعمال دخانیات پرهیز می‌کنند.[۱۳] برای افراد بیمار، زنان در دوران قاعدگی، بارداری و شیردهی، افرادی که در مشاغل دشوار مشغول به کار هستند و یا مسافران معاقیت‌هایی وجود دارد.[۱۳]

    دوران روزه، دورانی برای دعا، نیایش و توجه و تفکر در نظر گرفته شده است که در آن فرد از امیال خودمحورانه پرهیز می‌کند و تلاش می‌کند تا زندگی خود را به سمتی سوق دهد که نیروهای معنوی درونی روحش جانی دوباره یابند.[۱۳] روزه یک وظیفه و مسئولیّت معنوی فردی است و مؤسسات بهائی حق ندارند بر رعایت و اجرای آن نظارتی داشته باشند.[۱۳]

    ازدواج

    نوشتار اصلی: ازدواج بهائی

    تعالیم بهائی اهمّیّت ازدواج و زنگی خانوادگی را هم برای فرد و هم برای کل اجتماع مورد تأکید قرار می‌دهد.[۱۶] بهائیان به ازدواج تشویق شده‌اند، امّا ازدواج حکمی اجباری نیست.[۱۶] این ازدواج علاوه بر ارتباط جسمانی باید روحانی نیز باشد. ازدواج در آئین بهائی اتحاد زن و مرد است هدف اصلی پرورش روح و ایجاد هماهنگی و وحدت بین دو شریک زندگی است.[۱۷] ازدواج حقیقی رابطه‌ای جسمی و معنوی است که در تمام عوالم الهی ادامه می‌یابد.[۱۶]

    از شرایط ازدواج بهائی این است که هر دو نفر به سن بلوغ (۱۵ سال) رسیده باشند و قبل از این سن، نامزدی نیز نمی‌تواند صورت گیرد.[۱۶] ازدواج بهائی منوط به رضایت دو فردی که قصد ازدواج دارند و والدین آنها است.[۱۶] رضایت والدین برای حفظ پیوندهای خانوادگی و جلوگیری از هرگونه اختلاف در خانواده لازم در نظر گرفته شده است.[۱۶] احکام بهائی تنها ازدواج با یک همسر را در آن واحد اجازه می‌دهد.[۱۸] بهاءالله در کتاب اقدس تعداد همسران برای یک مرد را به دو زن محدود کرده است و ذکر کرده که تک همسری بهتر است و موجب آسایش و آرامش برای هر دو طرف است.[۱۸] عبدالبهاء بعدها در توضیح این حکم اضافه کرد که به دلیل آنکه داشتن دو همسر منوط به برقراری عدالت و برابری کامل بین هر دو است، در عمل چند همسری منوط به شرط محال است و بنابراین در ازدواج بهائی فقط تک همسری مجاز است.[۱۸] احکام بهائی همچنین ازدواج موقت (صیغه) را مجاز نمی‌داند.[۱۸]

    بهاءالله می‌گوید هنگام مسافرت برای آن وقتی معین کرد و اگر در موعد مقرر باز نگشت همسر او یکسال صبر نماید و در این هنگام می‌تواند باز هم صبر کند یا ازدواج دیگری نماید.[۱۹]

    طلاق

    طلاق طبق احکام بهائی مجاز است ولی بسیار نکوهش شده و ناپسند در نظر گرفته می‌شود.[۱۸] بهائیان ازدواج را پیوند مقدّسی می‌دانند که فقط در شرایط حاد و هنگامی که چارهٔ دیگری نیست باید به آن پایان داد.[۱۸]

    بعد از تصمیم به جدایی، زن و شوهر باید به مدّت یکسال صبر نمایند تا طلاق نهایی شود. این دوره در اصطلاح بهائی، سال تربص نامیده می‌شود. در طول دورهٔ تربص زن و شوهر جدا از یکدیگر زندگی می‌کنند. اگر در هر زمان در طول این یک سال بین زن و شوهر محبّت و آشتی برقرار شد و تصمیم بر زندگی با یکدیگر نمودند، طلاق منتقی است و می‌توانند به زندگی مشترک با هم برگردند. در غیر این صورت، در پایان یک سال، طلاق نهایی می‌شود و بعد از آن هر یک از زن و مرد می‌توانند در صورت تمایل با فرد دیگری ازدواج کنند. محفل روحانی محلّی تلاش می‌کند تا بین زن و شوهر توافقی دو طرفه در زمینهٔ ترتیبات مالی در دوران تربص و طلاق برقرار سازد.[۲۰]

    مشرق‌الاذکار

    مشرق‌الاذکار نیلوفر آبی، دهلی - هند. هفتمین مشرق‌الاذکاری که جامعه بهائی در جهان ساخته است.
    نوشتار اصلی: مشرق‌الاذکار

    بهاءالله بنیانگذار دین بهائی به پیروانش دستور می‌دهد که در هر شهری ساختمانی به بهترین صورت ممکن به نام خداوند ساخته شود و در آن به ذکر پروردگار پردازند به این بناها مشرق‌الاذکار گفته می‌شود. همچنین بهاءالله گذاشتن تصاویر را در مشرق‌الاذکار نهی کرده‌است. مشرق‌الاذکارها در دین بهائی مختص بهائیان نمی‌باشد و هر کس با هر دین و اعتقادی می‌تواند در آن به هر نوعی که علاقه و اعتقاد دارد، به دعا با خالق خویش بپردازد.[۲۱]

    نظافت و بهداشت

    بهاءالله، در مورد پاکیزگی اشیاء و اجسام این‌چنین می‌گوید:

    هر چیز کثیفی را می‌توانید با آب شستشو بدهید و پاکیزه کنید، اما آبی که حالات ثلاثه آن یعنی رنگ و بو و مزه‌اش تغییر نکرده باشد[۲۲]

    بدین طریق است که حکم نجاست از جمیع اشیاء برداشته شده‌است.[۲۳][۲۴]

    خداوند برداشته‌است در این ظهور مبارک حکم نجاست را از جمیع اشیاء و از ملل دیگر.[۲۵]

    در شریعت‌های سابقه و به شهادت کتب قرآن و انجیل و تورات بسیاری از چیزها و بسیاری از قبائل و طوائف در نزد پیروان ادیان نجس بودند و پیروان آن دین باید از آن اشیاء و یا از آن اشخاص دوری کنند. از نظر یهودی و نصاری که اسلام را قبول ندارند، مسلمین نجسند. مسلمین نیز مشرکین و کسانی که خدا را قبول ندارند، نجس می‌دانند.[۲۶]

    بر هر فرد بهائی واجب است که احکام نظافت را که در زیر شرح داده می‌شود اجرا نماید، لازم است ذکر شود که احکام بهائی مربوط به ۱۵۰ سال پیش است و در ان زمان مردم ایران همگی در خزینه حمامهای عمومی خود را می‌شستند و چون اب آنها مدت زیادی عوض نمی‌شد، بر اثر کثرت استعمال رنگ ان تغییر می‌کرد، متعفن می‌شد و سبب اشمئزاز می‌گردید و مخالف بهداشت بود.[۲۷]

    1. لااقل هفته‌ای یکبار به حمام برود و خود را بشوید
    2. ورود به خزینه را منع کرده‌اند و دستور است که از آب تمیز استفاده شود
    3. در تابستان هر روز و در زمستان هر سه روز یکبار پاهای خود را بشوید
    4. هفته‌ای یکبار ناخن‌های خود را بگیرد
    5. سعی کند که از گلاب و عطر استفاده نماید تا بوی خوش بدهد.
    6. [نیازمند منبع]

    یکی از موارد دیگر طهارت، طهارت ماء نطفه‌است تا دیگر اطلاق نجاست ماء نطفه بر کسی نشود و کسی را به این نسبت ناهنجار نیازارند[۲۲][۲۸]

    معاشرت با همه اهل عالم

    در امر بهائی به معاشرت با جمیع ملل عالم و همه مردم در نهایت صدق و صفا تأکید شده‌است. در این آئین، حکم جهاد منع شده و به جای آن معاشرت با جمیع ادیان به روح و ریحان امر شده‌است،[۲۹] بر لزوم همزیستی مسالمت‌آمیز و بردباری دینی تأکید شده و نفرت و افراطی‌گری دینی مورد نکوهش قرار گرفته است.[۳۰]

    تدفین

    در دیانت بهائی، اجساد مردگان به خاک سپرده می‌شود.[۳۱] نماز مخصوصی برای هنگام خاکسپاری وجود دارد که علاوه بر آن بهائیان می‌توانند هر دعا و یا متن دینی دیگر تمایل داشتند در مراسم بخوانند.[۳۱] احکام بهائی بیان می‌دارند که محل دفن میت نباید بیشتر از یک ساعت از محل فوت او فاصله داشته باشد.[۳۱] از سایر آداب دفن بهائی این است که: باید میت را شست و در کفنی از جنس کتان یا ابریشم پیچید، در انگشت او انگشتری قرار داد که روی آن آیه‌ای به این مضمون نوشته شده است که از خدا به وجود آمد و سوی خداوند برمی‌گردم، از غیر او بریده و به اسم بخشنده و مهربان او متمسکم.[۳۲] برای ادای احترام به بدن که جایگاه قبلی روح بوده است، میت را در تابوتی از جنس چوب، بلور و یا سنگ قرار می‌دهند.[۳۱] تابوت را به نحوی در خاک قرار می‌دهند که پایش به طرف قبله (آرامگاه بهاءالله) باشد.[۳۱]

    بهره پول

    ربا یا ربح نقود یا بهره پول در دین بهائی اگر به شرط انصاف و اعتدال باشد، بلامانع است.[۳۳]

    با توجه به این که مردم در ان زمان، با اسم‌ها و روش‌های مختلف به انجام ربا مشغول بودند و ظاهر حلال برای آن ایجاد کرده بودند، در دین بهائی بهره پول حلال است ولی به شروط خاص.[۳۴]

    جنبه‌هایی از زندگی شخصی

    بهائیان از نوشیدن مشروبات الکلی و استفاده داروهای روانگردان نهی شده‌اند (مگر آنکه دکتر استفاده از آنها را تجویز نماید)[۳۵][۳۶][۳][۳۷] به دلیل اینکه این مواد عملکرد ذهن را مختل کرده و به بدن آسیب وارد می‌آورد و در حالت مستی قوهٔ عقلی که خدا به انسان داده است، از میان می‌رود.[۳۷] همچنین، استفاده از مواد مخدر مانند تریاک به شدت نهی شده و حرام است.[۳۸][۳۹][۴۰][۳] زیرا آنها نیز به ذهن و بدن آسیب می‌زنند و فرد هنگامی که تحت تأثیر آنهاست نمی‌تواند تصمیم‌گیری اخلاقی و صحیح داشته باشد.[۳۷] استعمال دخانیات ممنوع نیست ولی تقبیح شده است.[۳۷]

    دیانت بهائی رابطهٔ جنسی را بخشی طبیعی از زندگی انسان در نظر می‌گیرد و غریزه و میل جنسی را سرکوب نمی‌کند ولی راه مشروع و صحیح ابراز آن را فقط در ازدواج می‌بیند.[۳۷] بدین ترتیب هرگونه رابطهٔ جنسی قبل از ازدواج و خارج از ازدواج نهی شده است.[۳۷] > همجنس‌گرایی نیز در دیانت بهائی نهی شده است.[۴۱][۴۲][۳]

    در متون بهائی، داشتن عفت و عصمت، بهتر از صدها هزار سال عبادت ذکر شده است.[۴۳] بیت العدل اعظم مرجع حاضر دیانت بهائی، عفت و عصمت را یکی از خطیرترین و برجسته‌ترین مفاهیمی ذکر می‌کنند که در این دورانِ انحطاط و بی بندوباری نامحدود، با آن مواجه هستیم و به بهائیان عالم دستور می‌دهند که بایستی نهایت سعی و جهد خود را، در جهت ارتفاع و ارتقاء موازین و معیارهای دیانت بهائی، مبذول کنند.[۴۴]

    در مورد نحوهٔ لباس پوشیدن، نوعی خاصی از لباس تحت عنوان «پوشش بهائی» وجود ندارد و بهائیان تنها توصیه شده‌اند که در لباس پوشیدن اعتدال، میانه روی و پاکیزگی را رعایت نمایند.[۴۵] همچنین لازم نیست زنان چادر بپوشند و موی خود را بپوشانند یا اینکه مردان ریش بگذارند.[۴۵]

    احکام جزایی

    بهاءالله برای بعضی از جرایم مجازات‌هایی تعیین کرده است از جمله حبس ابد یا اعدام برای قتل یا ایجاد حریق، پرداخت دیه برای قتل غیرعمد و یا تبعید، حبس و علامت گذاشتن بر پیشانی برای دزدی. این احکام در حال حاضر کاملاً جنبۀ نظری و تئوری دارند و اجرای آنها موکول به آینده شده و بر اساس جزئیاتی خواهد بود که بیت العدل اعظم در آینده تصمیم خواهند گرفت.[۴۶]

    سایر احکام

    1. نهی از سرقت
    2. نهی از دروغ- در دین بهائی دروغ مصلحتی وجود ندارد و دروغ در هر نوعی مذموم شمرده شده‌است.
    3. نهی از غیبت و افتراء
    4. نهی از تکدی‌گری
    5. نهی از دخالت در امور سیاسیه
    6. نهی از نزاع و جدال- بهاءالله در این مورد می‌گوید: «نزاع و جدال ممنوع و هر متعدی محروم»
    7. نهی از بالارفتن از منبر
    8. لزوم تربیت فرزندان [۴۷]
    9. لزوم پرداختن به کار
    10. لزوم رعایت نظافت
    11. لزوم حفظ تندرستی
    12. لزوم پرداخت حقوق الله [۱۳]


    پانویس


  • Smith، Peter. An Introduction to the Baha'i Faith. Cambridge University Press، 2008. شابک ‎۹۷۸۰۵۲۱۶۸۱۰۷۰.

  • وب سایت رسمی جامعهٔ بهائی. «احکام الهی». بازبینی‌شده در ۱۰ ژانویه ۲۰۱۵.

  • Universal House of Justice. «مقذمه». در کتاب اقدس. Wilmette, Illinois, USA: Bahá'í Publishing Trust. ۵. ISBN ۰۸۵۳۹۸۹۹۹۰.پیوند به کتاب

  • شوقی افندی. انوار هدایت. چاپ Hornby, Helen (Ed.). Bahá'í Publishing Trust, New Delhi, India، ۱۹۸۳. ۲۳۳. ISBN ۸۱۸۵۰۹۱۴۶۳.پیوند به کتاب

  • Walbridge, John. «دعا و نیایش». وب‌گاه bahai-library.org، ۲۰۰۶–۰۳–۲۳. بازبینی‌شده در ۲۰۰۶–۰۷–۱۱.

  • مؤمن، موژان. The Baha'i Faith: A Short Introduction. Oneworld Publications، ۱۹۹۷. شابک ‎۱۸۵۱۶۸۲۰۹۰.

  • فتح اعظم، هوشمند. در شناسایی آیین بهائی. بنیاد فرهنگی نحل، ۲۰۰۸. شابک ‎۹۷۸–۸۴-۶۱۲–۶۵۴۵-۹.

  • Momen، The Baha'i Faith: A Short Introduction، ص ۸۴.

  • Smith، An Introduction to the Baha'i Faith، ص ۱۵۹.

  • Smith، An Introduction to the Baha'i Faith، ص ۱۶۰.

  • Smith، An Introduction to the Baha'i Faith، ص ۱۶۱.

  • Smith، An Introduction to the Baha'i Faith، ص ۱۶۲.

  • Smith، An Introduction to the Baha'i Faith، ص ۱۶۳.

  • کتاب بهاءالله و عصر جدید، صفحهٔ ۱۰۷

  • کتاب گنجینه حدود و احکام دین بهائی

  • Smith، An Introduction to the Baha'i Faith، ص ۱۶۴.

  • Local Spiritual Assembly of the Baha'is of Warwick. «ازدواج در آئین بهائی». Bahá'ís of Warwick، ۲۰۰۳–۱۰–۱۲. بازبینی‌شده در ۲۰۰۶–۰۶–۱۴.

  • Smith، An Introduction to the Baha'i Faith، ص ۱۶۵.

  • کتاب اقدس صفحه 172 و 173

  • Moojan Momen. دائرةالمعارف ایرانیکا، انتشار اولیّه: ۱۵ دسامبر ۱۹۹۵، بازبینی ۱۸ نوامبر ۲۰۱۱. http://www.iranicaonline.org/articles/divorce#pt6. بازبینی‌شده در ۲۰ ژانویه ۲۰۱۶.

  • کتاب اقدس آیه ۶۷

  • کتاب اقدس صفحهٔ ۷۱

  • کتاب اقدس آیه ۷۵ صفحه ۷۳ متن کتاب اقدس

  • تقریرات کتاب اقدس، اشراق خاوری، صفحهٔ ۱۸۰

  • کتاب اقدس صفحات۷۲و۷۳

  • تقریرات کتاب اقدس، اشراق خاوری، صفحهٔ ۱۸۲

  • بهاءالله. «یادداشت‌ها». در کتاب اقدس. ویلمت، Illinois، آمریکا: مرکز جهانی بهائی، ۱۹۹۲. م۱۹۳. ISBN 0-85398-999-0. پیوند به کتاب

  • تقریرات کتاب اقدس، اشراق خاوری، صفحهٔ ۱۷۹

  • لوح اقتدارات صفحهٔ ۲۸

  • Smith، An Introduction to the Baha'i Faith، ص ۱۳۱.

  • Smith، An Introduction to the Baha'i Faith، ص ۱۶۹.

  • Smith، An Introduction to the Baha'i Faith، ص ۱۷۰.

  • بهاءالله و عصر جدید، صفحه ۱۶۲ پیوند به کتاب

  • مجموعه الواح بعد از کتاب اقدس، صفحه ۷۸ پیوند به کتاب

  • ج. ای. اسلمنت. بهاءالله وعصر جدید. برزیل: دار النشر البهائیة فی البرازیل. ۱۲۱. پیوند به کتاب

  • ویلیام هاچر و دوگلاس مارتین. دین بهائی آئین فراگیر جهانی. مؤسسه معارف بهائی. ۲۰۵. پیوند به کتاب

  • Smith، An Introduction to the Baha'i Faith، ص ۱۶۸.

  • عبدالبهاء. مائده آسمانی - جلد ۵. موسسه ملی مطبوعات امری - ایران، ۱۲۹ بدیع. ۱۵۸. پیوند به کتاب

  • ریاض قدیمی. گلزار تعالیم بهائی. مؤسسه مطبوعات ملی بهائیان پاکستان. ۳۴۷. پیوند به کتاب

  • عبد الحمید اشراق خاوری. تقریرات دربارهٔ کتاب مستطاب اقدس. مؤسسه مطبوعات امری آلمان. ۳۳۰ 2. پیوند به کتاب

  • داریوش و گریس شاهرخ. اصول دین بهائی. انتشارات ایمجز اینترنشنال. ۳۷.متن کتاب

  • مجموعه آثار. پیام آسمانی جلد ۱. مؤسسه معارف بهائی. ۱۲۱. پیوند به کتاب

  • گلزار تعالیم بهائی، ریاض قدیمی، ناشر:موسس مطبوعات ملی بهائیان پاکستان، صفحه 219 پیوند به کتاب

  • پیام ۱۴ ژانویه ۱۹۸۵ خطاب به بهائیان عالم

  • Smith، An Introduction to the Baha'i Faith، ص ۱۷۱.

  • Smith، An Introduction to the Baha'i Faith، ص ۱۷۲.

  • منابع

    تاریخچه فرقه ضاله بهائیت

    تاریخچه فرقه ضاله بهائیت

    فرقه ضاله  بهائیه منشعب از فرقه بابیه است. بنیان گذار آیین بهائیت، میرزا حسینعلی نوری معروف به بهاءالله است و این آیین نیز نام خود را از همین لقب برگرفته است.

    پدرش از منشیان عهد محمد شاه قاجار و مورد توجه قائم مقام فراهانی بود و بعد از قتل قائم مقام از مناصب خود برکنار شد و به شهر نور رفت. میرزا حسینعلی در ۱۲۳۳ در تهران به دنیا آمد و آموزشهای مقدماتی ادب فارسی و عربی را زیر نظر پدر و معلمان و مربیان گذراند.

    پس‍ از ادعای بابیت توسط سید علی محمد شیرازی در شمار نخستین گروندگان به باب درآمد و از فعال ترین افراد بابی شد و به ترویج بابیگری، بویژه در نور و مازندارن پرداخت. برخی از برادرانش از جمله برادر کوچکترش میرزا یحیی معروف به «صبح ازل» نیز بر اثر تبلیغ او به این مرام پیوستند.

    پس از اعدام علی محمد باب به دستور امیر کبیر، میرزا یحیی ادعای جانشینی باب را کرد. ظاهرا یحیی نامه هایی برای علی محمد باب نوشت و فعالیتهای پیروان باب را توضیح داد. علی محمد باب در پاسخ به این نامه ها وصیت نامه ای برای یحیی فرستاد و او را وصی و جانشین خود اعلام کرد.

    برخی گفته اند این نامه ها توسط میرزا حسینعلی و به امضای میرزا یحیی بوده است و حسینعلی این کار و نیز معرفی یحیی به عنوان جانشینی باب را برای محفوظ ماندن خود از تعرض مردم انجام داده است و علی محمد در پاسخ به نامه ها میرزا یحیی را وصی خود ندانسته بلکه به او توصیه کرده که در سایه برادر بزرگتر خویش حسینعلی قرار گیرد. در هر حال، پس از باب عموم بابیه به جانشینی میرزا یحیی معروف به صبح ازل معتقد شدند و چون در آن زمان یحیی بیش از نوزده سال نداشت، میرزا حسینعلی زمام کارها را در دست گرفت.

    امیر کبیر برای فرونشاندن فتنه بابیان از میرزا حسینعلی خواست تا ایران را به قصد کربلا ترک کند و او در شعبان ۱۲۶۷ به کربلا رفت؛ اما چند ماه بعد، پس از برکناری و قتل امیرکبیر در ربیع الاول ۱۲۶۸ و صدارت یافتن میرزا آقاخان نوری، به دعوت و توصیه شخص اخیر به تهران بازگشت.

    در همین سال تیراندازی بابیان به ناصرالدین شاه پیش آمد و بار دیگر به دستگیری و اعدام بابیها انجامید و چون شواهدی برای نقش حسینعلی در طراحی این سوء قصد وجود داشت، او را دستگیر کردند. حسینعلی به سفارت روس ‍ پناه برد و شخص سفیر از او حمایت کرد. سرانجام با توافق دولت ایران و سفیر روس، میرزا حسینعلی به بغداد منتقل شد و بدین ترتیب بهاء الله با حمایت دولت روس از مرگ نجات یافت.

    او پس از رسیدن به بغداد نامه ای به سفیر روس نگاشت و از وی و دولت روس برای این حمایت قدردانی کرد. در بغداد کنسول دولت انگلستان و نیز نماینده دولت فرانسه با بهاء الله ملاقات کردند و حمایت دولتهای خویش را به او ابلاغ کردند و حتی تابعیت انگلستان و فرانسه را نیز پیشنهاد نمودند. والی بغداد نیز با حسینعلی با احترام رفتار کرد و حتی برای ایشان مقرری نیز تعیین شد.

    میرزا یحیی که عموم بابیان او را جانشین بلامنازع باب می دانستند، با لباس درویشی مخفیانه به بغداد رفت و چهار ماه زودتر از بهاء الله به بغداد رسید. در این هنگام بغداد و کربلا نجف مرکز اصلی فعالیتهای بابیان شد و روز به روز بر جمعیت ایشان افزوده می شد. در این زمان برخی از بابیان ادعای مقام «من یظهر اللهی» را ساز کردند.

    می دانیم که علی محمد باب به ظهور فرد دیگری پس از خود بشارت داده بود و او را «من یظهر الله» نامیده بود و از بابیان خواسته بود به او ایمان بیاورند. البته از تعبیرات وی برمی آید که زمان تقریبی ظهور فرد بعدی را دو هزار سال بعد می دانسته است، بویژه آنکه ظهور آن موعود را به منزله فسخ کتاب بیان خویش ‍می دانسته است. اما شماری از سران بابیه به این موضوع اهمیت ندادند و خود را «من یظهره الله» یا «موعود بیان» دانستند.

    گفته شده که فقط در بغداد بیست و پنج نفر این مقام را ادعا کردند که بیشتر این مدعیان با طراحی حسینعلی و همکاری یحیی یا کشته شدند یا از ادعای خود دست برداشتند.

    آدمکشی هایی که در میان بابیان رواج داشت و همچنین دزدیدن اموال زائران اماکن مقدسه در عراق و نیز منازعات میان بابیان و مسلمانان باعث شکایت مردم عراق و بویژه زائران ایرانی گردید و دولت ایران از دولت عثمانی خواست تا بابیها را از بغداد و عراق اخراج کند. بدین ترتیب در اوایل سال ۱۲۸۰ ق . فرقه بابیه از بغداد به استانبول و بعد از چهار ماه به ادرنه منتقل شدند در این زمان میرزا حسینعلی مقام «من یظهر اللهی» را برای خود ادعا کرد و از همین جا نزاع اصلی و جدایی و افتراق در میان بابیان آغاز شد.

    بابیهایی که ادعای او را نپذیرفتند و بر جانشینی میرزا یحیی صبح ازل باقی ماندند، ازلی نام گرفتند و پذیرندگان ادعای میرزا حسینعلی بهاءالله، بهائی خوانده شدند. میرزا حسینعلی با ارسال نوشته های خود به اطراف و اکناف رسما بابیان را به پذیرش آیین جدید فرا خواند و دیری نگذشت که بیشتر آنان به آیین جدید ایمان آوردند.

    منازعات ازلیه و بهائیه در ادرنه شدت گرفت و اهانت و تهمت و افترا و کشتار رواج یافت و هر یک از دو طرف بسیاری از اسرار یکدیگر را باز گفتند. بهاء الله در کتابی به نام بدیع، وصایت و جانشینی صبح ازل را انکار کرد و به افشاگری اعمال و رفتار او و ناسزاگویی به او و پیروانش پرداخت. در برابر، عزیه خواهر آن دو در کتاب تنبیه النائمین کارهای بهاء الله را افشا کرد و یک بار نیز او را به مباهله فرا خواند. نقل شده است که در این میان صبح ازل برادرش بهاء الله را مسموم کرد و بر اثر همین مسمومیت بهاء الله تا پایان عمر به رعشه دست مبتلا بود.

    سرانجام حکومت عثمانی برای پایان دادن به این درگیریها، بهاء الله و پیروانش را به عکا در فلسطین و صبح ازل را به قبرس تبعید کرد، اما دشمنی میان دو گروه ادامه یافت. بهاء الله مدت نه سال در قلعه ای در عکا تحت نظر بود و پانزده سال بقیه عمر خویش را نیز در همان شهر گذراند و در هفتاد و پنج سالگی در ۱۳۰۸ قمری در شهر حیفا از دنیا رفت.

    میرزا حسینعلی پس از اعلام «من یظهره اللهی» خویش، به فرستادن نامه (الواح) برای سلاطین و رهبران دینی و سیاسی جهان اقدام کرد و ادعاهای گوناگون خود را مطرح ساخت. بارزترین مقام ادعایی او ربوبیت و الوهیت بود. او خود را خدای خدایان، آفریدگار جهان، کسی که «لم یلد و لم یولد» است، خدای تنهای زندانی، معبود حقیقی، رب ما یری و ما لا یری نامید. پیروانش نیز پس از مرگ او همین ادعاها را درباره اش ‍ ترویج کردند و در نتیجه پیروانش نیز خدایی او را باور کردند و قبر او را قبله خویش گرفتند.

    گذشته از ادعای ربوبیت، او شریعت جدید آورد و کتاب اقدس را نگاشت که بهائیان آن را «ناسخ جمیع صحائف» و مرجع تمام احکام و اوامر و نواهی می شمارند. بابیهایی که از قبول ادعای او امتناع کردند، یکی از انتقاداتشان همین شریعت آوری او بود، از این رو که به اعتقاد آنان، نسخ کتاب بیان نمی توانست در فاصله بسیار کوتاهی روی دهد. بویژه آنکه احکام بیان و اقدس هیچ مشابهتی با یکدیگر ندارند؛ اساس بابیت، از بین بردن همه کتابهای غیر بابی و قتل عام مخالفان بود، در حالی که اساس ‍ بهائیت، «راءفت کبری و رحمت عظمی و الفت با جمیع ملل» بود. با این حال میرزا حسینعلی در برخی جاها منکر نسخ بیان شد.

    مهم ترین برهان او بر حقانیت ادعایش، مانند سید باب، سرعت نگارش و زیبایی خط بود. نقل شده که در هر شبانه روز یک جلد کتاب می نوشت. بسیاری از این نوشته ها بعدها به دستور میرزا حسینعلی نابود شد. نوشته های باقیمانده او نیز مملو از اغلاط املایی، انشایی، نحوی و غیر آن بود. مهمترین کتاب بهاء الله «ایقان» بود که در اثبات قائمیت سید علی محمد باب در آخرین سالهای اقامت در بغداد نگاشت.

    اغلاط فراوان و نیز اظهار خضوع بهاءالله نسبت به برادرش صبح ازل در این کتاب سبب شد که از همان سالهای پایانی زندگی میرزا حسینعلی پیوسته در معرض تصحیح و تجدید نظر قرار گیرد.

    بهائیه پس از بهاءالله
    پس از مرگ میرزا حسینعلی، پسر ارشد او عباس افندی (۱۲۶۰-۱۳۴۰ هـ.ق) ملقب به عبد البهاء جانشین وی گردید.

    البته میان او و برادرش محمد علی بر سر جانشینی پدر مناقشاتی رخ داد که منشاء آن صدور «لوح عهدی» از سوی میرزا حسینعلی بود که در آن جانشین خود را عباس‍ افندی و بعد از او محمد علی افندی معین کرده بود. در ابتدای کار اکثر بهائیان از محمد علی پیروی کردند، اما در نهایت عباس افندی غالب شد.

    عبد البهاء ادعایی جز پیروی از پدر و نشر تعالیم او نداشت و به منظور جلب رضایت مقامات عثمانی، رسما و با التزام تمام در مراسم دینی از جمله نماز جمعه شرکت می کرد و به بهائیان نیز سفارش کرده بود که در آن دیار به کلی از سخن گفتن درباره آیین جدید بپرهیزند.

    در اواخر جنگ جهانی اول، در شرایطی که عثمانیها درگیر جنگ با انگلیسیها بودند و آرتور جیمز بالفور، وزیر خارجه انگلیس در صفر ۱۳۳۶/ نوامبر ۱۹۱۷ اعلامیه مشهور خود مبنی بر تشکیل وطن ملی یهود در فلسطین را صادر کرده بود، مسائلی روی داد که جمال پاشا، فرمانده کل قوای عثمانی، عزم قطعی بر اعدام عبدالبهاء و هدم مراکز بهائی در عکا و حیفا گرفت. برخی مورخان منشاء این تصمیم را روابط پنهان عبدالبهاء با قشون انگلیس که تازه در فلسطین مستقر شده بود، می دانند.

    لرد بالفور بلافاصله به سالار سپاه انگلیس در فلسطین دستور داد تا با تمام قوا در حفظ عبد البهاء و بهائیان بکوشد. پس از تسلط سپاه انگلیس بر حیفا، عبد البهاء برای امپراتور انگلیس – ژرژ پنجم – دعا کرد و از اینکه سراپرده عدل در سراسر سرزمین فلسطین گسترده شده به درگاه خدا شکر گزارد.

    پس از استقرار انگلیسی ها در فلسطین، عبد البهاء در سال ۱۳۴۰ هـ.ق درگذشت و در حیفا به خاک سپرده شد. در مراسم خاکسپاری او نمایندگانی از دولت انگلیس حضور داشتند و چرچیل، وزیر مستعمرات بریتانیا، با ارسال پیامی مراتب تسلیت پادشاه انگلیس را به جامعه بهائی ابلاغ کرد.

    از مهمترین رویدادهای زندگی عبدالبهاء، سفر او به اروپا و امریکا بود. این سفر نقطه عطفی در ماهیت آیین بهایی محسوب می گردد. پیش از این مرحله، آیین بهایی بیشتر به عنوان یک انشعاب از اسلام یا تشیع و یا شاخه ای از متصوفه شناخته می شد و رهبران بهائیه برای اثبات حقانیت خود از قرآن و حدیث به جستجوی دلیل می پرداختند و این دلایل را برای حقانیت خویش به مسلمانان و بویژه شیعیان ارائه می کردند. مهمترین متن احکام آنان نیز از حیث صورت با متون فقهی اسلامی تشابه داشت. اما فاصله گرفتن رهبران بهائی از ایران و مهاجرات به استانبول و بغداد و فلسطین و در نهایت ارتباط با غرب، عملا سمت و سوی این آیین را تغییر داد و آن را از صورت آشنای دینهای شناخته شده، بویژه اسلام دور کرد.

    عبد البهاء در سفرهای خود تعالیم باب و بهاء را با آنچه در قرن نوزدهم در غرب، خصوصا تحت عناوین روشنگری و مدرنیسم و اومانیسم متداول بود، آشتی داد. البته باید توجه داشت که خود بهاء الله نیز در مدت اقامتش‍ در بغداد با برخی از غربزده های عصر قاچار مثل میرزا ملکم خان که به بغداد رفته بودند، آشنا شد.

    همچنین در مدت اقامتش در استانبول با میرزا فتحعلی آخوند زاده که سفری به آن دیار کرده بود آشنا گردید. افکار این روشنفکران غربزده در تحولات فکری میرزا حسینعلی بی تأثیر نبود. نمونه ای از متأثر شدن عبد البهاء از فرهنگ غربی مسأله وحدت زبان و خط بود که یکی از تعالیم دوازده گانه او بود. این تعلیم برگرفته از پیشنهاد زبان اختراعی اسپرانتو است که در اوایل قرن بیستم طرفدارانی یافته بود، ولی بزودی غیر عملی بودن آن آشکار شد و در بوته فراموشی افتاد.

    موارد دیگر تعالیم دوازده گانه عبارت است از: ترک تقلید (تحری حقیقت)، تطابق دین با علم و عقل، وحدت اساس ادیان، بیت العدل، وحدت عالم انسانی، ترک تعصبات، الفت و محبت میان افراد بشر، تعدیل معیشت عمومی، تساوی حقوق زنان و مردان، تعلیم و تربیت اجباری، صلح عمومی و تحریم جنگ. عبد البهاء این تعالیم را از ابتکارات پدرش قلمداد می کرد و معتقد بود پیش از او چنین تعالیمی وجود نداشت.

    پس از عبد البهاء شوقی افندی ملقب به شوقی ربانی فرزند ارشد دختر عبد البهاء، بنا به وصیت عبد البهاء جانشین وی گردید. این جانشینی نیز با منازعات همراه بود، زیرا بر طبق وصیت بهاء الله پس از عبد البهاء باید برادرش محمد علی افندی به ریاست بهائیه می رسید. اما عبد البهاء او را کنار زد و شوقی افندی را به جانشینی او نصب کرد و مقرر نمود که ریاست بهائیان پس از شوقی در فرزندان ذکور او ادامه یابد.

    برخی از بهائیان ریاست شوقی را نپذیرفتند و شوقی به رسم معهود اسلاف خود به بدگویی و ناسزا نسبت به مخالفان پرداخت. شوقی بر خلاف نیای خود تحصیلات رسمی داشت و در دانشگاه آمریکایی بیروت و سپس در آکسفورد تحصیل کرده بود.

    نقش اساسی او در تاریخ بهائیه، توسعه تشکیلات اداری و جهانی این آیین بود و این فرایند بویژه در دهه شصت میلادی در اروپا و امریکا سرعت بیشتری گرفت و ساختمان معبدهای قاره ای بهائی موسوم به مشرق الاذکار به اتمام رسید. تشکیلات بهائیان که شوقی افندی به آن «نظم اداری امر الله» نام داد، زیر نظر مرکز اداری و روحانی بهائیان واقع در شهر حیفا در کشور اسرائیل که به «بیت العدل اعظم الهی» موسوم است، اداره می گردد.

    در زمان حیات، شوقی از تأسیس این دولت حمایت کرد و مراتب دوستی بهائیان را نسبت به کشور اسرائیل به رئیس جمهور اسرائیل ابلاغ کرد.

    بنابر تصریح عبد البهاء پس از وی بیست و چهار تن از فرزندان ذکورش، نسل بعد از نسل با لقب ولی امرالله باید رهبری بهاییان را بر عهده می گرفتند و هر یک باید جانشین خود را تعیین می کرد. اما شوقی افندی عقیم بود و طبعا پس از وفاتش دوران دیگری از دو دستگی و انشعاب و سرگشتگی در میان بهائیان ظاهر شد.

    سرانجام همسر شوقی افندی، «روحیه ماکسول» و تعدادی از گروه ۲۷ نفری منتخب شوقی ملقب به «ایادیان امرالله» اکثریت بهائیان را به خود جلب و مخالفان خویش را طرد و بیت العدل را در ۱۹۶۳ تأسیس کردند. گروه ایادیان امرالله با کمک افراد منتخب بیت العدل که به «مشاورین قاره ای» معروف اند رهبری اکثر بهائیان را بر عهده دارند.

    به موازات رهبری روحیه ماکسول، چارلز میس ریمی نیز ادعای جانشینی شوقی افندی را کرد و گروه «بهائیان ارتدکس» را پدید آورد که امروزه در آمریکا، هندوستان و استرالیا و چند کشور دیگر پراکنده اند.

    عده ای دیگر از بهائیان به رهبری جوانی از بهائیان خراسان، به نام جمشید معانی که خود را «سماء الله» می خواند، گروه دیگری از بهائیان را تشکیل دادند که در اندونزی، هند، پاکستان و آمریکا پراکنده اند. بر طبق آمارهای بهائیان جمعیت آنان در سال ۲۰۰۲، پنج میلیون نفر تخمین زده می شود که البته این آمار اغراق آمیز است.

    آیینها و باورهای بهائیان
    نوشته های سید علی محمد باب، میرزا حسینعلی بهاء الله و عبد البهاء، تا حدی نیز شوقی افندی ربانی، از نظر بهائیان مقدس است، اما کتب باب عموما در دسترس بهائیان قرار نمی گیرد و دو کتاب اقدس و ایفان میرزا حسینعلی نوری در نزد آنان از اهمیت خاصی برخوردار است.

    تقویم شمسی بهائی از نوروز آغاز گشته به نوزده ماه، در هر ماه به نوزده روز تقسیم می شود و چهار روز (در سالهای کبیسه پنج روز) باقیمانده ایام شکرگزاری و جشن تعیین شده است. بهائیان موظف به نماز روزانه و روزه به مدت نوزده روز در آخرین ماه سال و زیارت یکی از اماکن مقدسه ایشان، شامل منزل سید علی محمد باب در شیراز و منزل میرزا حسینعلی نوری در بغدادند.

    بهائیان همچنین به حضور در ضیافات موظف اند که هر نوزده روز یک بار تشکیل می گردد. در آیین بهایی نوشیدن مشروبات الکلی و مواد مضر به سلامت منع شده و رضایت والدین عروس و داماد در ازدواج ضروری شمرده شده است.

    آیین بهایی از ابتدای پیدایش در میان مسلمانان به عنوان یک انحراف اعتقادی (فرقه ضاله) شناخته شد. ادعای بابیت و سپس قائمیت و مهدویت توسط سید علی محمد باب با توجه به احادیث قطعی پذیزفته نبود. ویژگیهای مهدی در احادیث اسلامی به گونه ای تبیین شده که راه هرگونه ادعای بیجا را بسته است.

    در احادیث ادعای بابیت امام غایت به شدت محکوم شده است. ادعای دین جدید توسط باب و بهاء الله با اعتقاد به خاتمیت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله که توسط همه مسلمانان پذیرفته شده است، سازگار نبود. از این رو علی رغم تبلیغات گسترده، بهائیان در میان مسلمانان و شیعیان جایگاهی نیافتند.

    تاریخ پر حادثه رهبران بهائی، نادرست درآمدن پیشگویی های آنان و منازعات دور از ادب از یکسو و حمایتهای دولتهای استعماری در مواضع مختلف از سران بهایی و بویژه همراهی آنان با دولت اسرائیل از سوی دیگر، زمینه فعالیت در کشورهای اسلامی، خصوصا ایران را از بهائیان گرفت.

    مؤلفان بسیاری در نقد این آیین کتاب نوشتند. علمای حوزه های علمیه شیعه و دانشگاه الازهر و مفتیان بلاد اسلامی جدا بودن این فرقه از امت اسلامی را اعلام داشتند و آنان را مخالفان ضروریات اسلام معرفی کردند. بازگشت برخی مقامات و مبلغان بهائی از این آیین و افشای مسائل درونی این فرقه نیز عامل مهم فاصله گرفتن مسمانان از این آیین بوده است.