دین و زندگی تایباد

اللهم صل علی محمدوآل محمد

دین و زندگی تایباد

اللهم صل علی محمدوآل محمد

احکام ازدواج، طلاق و مهریه در بهائیت

احکام ازدواج، طلاق و مهریه در بهائیت

قانون زوجیت، قانونی عمومی و همه گیر است و از این رو، می توان ادعا نمود که این قانون از روزگاران قدیم با آفرینش انسان بوده و هر قوم و ملتی برای خود نکاحی داشتند، و قوانین و ضوابطی را در رابطة با آن، مورد توجه قرار می دهند. فرقه بهائیت نیز برای طر فداران خویش ضوابطی برای نکاح وضع کرده است.
۱. سید علی محمد باب در باب ۱۵ از یک ۸ بیان گفته است: بر هر شخصی واجب است، ازدواج کند، تا نسلی از او باقی بماند که موحد و خداپرست است، و باید در این راه جدیت نماید، و اگر ظاهر شود که در یک طرف مانعی از ظهور ثمره است، حلال می شود بر اینکه اذن بدهد بر دیگری تا به وسیلة دیگری ایجاد ثمره کند، و جایز نیست ازدواج کردن با کسی که در دین «بیان» نیست.[۱] از این عبارت استفاده می شود که ازدواج برای بقاء نسل واجب است و اگر این امر حاصل نشود، زن می تواند در صورت بچه دار نشدن از شوهرش، با مرد دیگر آمیزش کند تا بچه دار شود.
در کتاب «گنجینة احکام» (ص ۱۳۶) از قول بهاء الله نیز نقل می کند که: ازدواج عبارت است از این که بعد از رضایت مرد و زن و رضایت پدر و مادر آن دو، در محلی از اتقیاء حاضر شوند، و خطبة عقد را به کمال روح و ریحان تلاوت نمایند.[۲] و در کتاب «اقدس»، میرزا حسین علی نوری می گوید: ازدواج در کتاب «بیان» به رضایت طرفین محدود بوده، ولی ما می خواهیم دوستی و اتحاد برقرار باشد، لذا آن را بعد از رضایت طرفین مشروط به اذن پدر و مادر می دانیم تا کینه و عداوتی میان مردم حاصل نشود، ما مقاصد دیگری هم در این حکم داریم و این کار مطابق قضاء واقع شد.[۳] خطبة‌ عقد نکاح در مسلک بهائیت به صورت زیر است:
هنگامی که دختر و پسر به سن بلوغ شرعی (۱۵ سال) رسیدند، می توانند از همدیگر خواستگاری کنند ولی قبل از تمام شدن ۱۵ سال چه از ناحیة دختر و چه پسر خواستگاری جایز نیست. و در رابطة با مدت شرعی میان خواستگاری و اجرای عقد نکاح معتقدند که این مدت نباید بیش از ۹۵ روز باشد.[۴] و پس از وقوع خواستگاری زن و مرد در محلی برای اجرای عقد نکاح حاضر می شوند و مهریه را تعیین می کنند، چون بدون آن، دامادی تحقق نمی پذیرد، سپس عقد نکاح را که عبارت از «دو جمله» است می خوانند. مرد بگوید: همة ما برای خدا هستیم و از خدا راضی می باشیم (انّا کلّ للّه راضون.) و زن نیز بگوید: همة‌ ما برای خدا هستیم و از خدا راضی می باشیم. (انّا کلّ للّه راضیات.)
و یا طبق گفتة «بیان» در (باب ۷ از ۱/۶) هر دو بگویند: من پروردگار آسمان ها و زمین هستم. و پروردگار هر چیزی که دیده می شود و هر چیزی که دیده نمی شود و پروردگار عالمین هستم. (انا الله ربّ السموات و ربّ الارض ربّ کلّ شی ربّ ما یری و رب ما لا یری رب العالمین.) و بعد از آن قبالة نکاح را بنویسند و امضاء کنند تا میان آنها وثیقه باشد. و در ضمن نباید میان اجرای عقد و زفاف بیشتر از یک روز فاصله انداخته شود.
۲. مهریه در مسلک بهائیت از جایگاه مهمی برخوردار است، بگونه ای که بدون ذکر مهریه، عقد باطل است. به عقیدة بهائیان مهریه باید در مجلس عقد با حضور شهود از طرف زوج به زوجه به صورت نقد پرداخت گردد. و مقدار آن بنابر دستور «میرزا حسین علی نوری» چنان که در اقدس (ص ۱۹، سطر ۲) تصریح کرده است: برای شهری ها ۱۹ مثقال طلای خالص، و برای روستائیان ۱۹ مثقال نقره می باشد. و اگر بخواهند بیشتر از آن قرار دهند باید ۱۹ تا ۱۹ ترقی کنند تا ۹۵ مثقال و نمی توانند تجاوز کنند، اگر قیراطی از ۹۵ بالا رود و یا از ۱۹ مثقال کمتر شود جایز نیست.[۵]
۳. مسالة‌ طلاق در مسلک بهائیت، بهاء در اقدس (ص ۲۰، س ۲) می گوید: اگر میان زن و مرد کدورتی حادث شد، مرد نمی تواند زن خود را طلاق دهد و باید یک سال صبرکند و ممکن است در این مدت رائحة دوستی و مهربانی در میان آنها استشمام بشود و چون یک سال گذشت، مانعی ندارد طلاق بدهد.[۶] از عبارت مذکور استفاده می شود که اگر مرد عزم طلاق زنش را داشته باشد باید ۱۹ ماه کناره گیری نماید، اگر در خلال این مدت پشیمان گردید، و از عزم خود منصرف شد، به همان حال باقی خواهند ماند، و گرنه بعد از انقضاء ۱۹ ماه طلاق می دهد، و هنگامی که طلاق واقع شد، دیگر رجوع به زوجة‌ طلاق داده شده جایز نیست تا ۱۹ روز بگذرد و بعد از آن می تواند رجوع کند و هر زنی را می شود ۱۹ مرتبه طلاق داد و سپس حرام ابدی می شود. و چیزی که قابل توجه است آنست که، طلاق در نزد بهائیان به دست زن و مرد داده شده، و صیغة خاصی هم ندارد بلکه صیغه اش همان انقضای یکسال است. اگر انقضاء سال حاصل شود، جدائی میان زن و مرد به خودی خود حاصل می گردد بی آنکه حضور شهود عدلین هم لازم باشد.[۷]
۴. بهاء در کتاب اقدس گفته است: خداوند ازدواج موقت را حرام کرده است در این دورة‌ پاک، مردم از هوی پرستی منع شده اند تا متلبس به لباس پرهیزگاری باشند و هم چنین ازدواج با بیش از دو زن حرام کرده ولی خدمت گرفتن دختر باکره را حلال و بی عیب دانسته است. به همین دلیل، بهائیان ازدواج شرعی و قانونی با بیش از دو تن از زنان را مباح نمی دانند، اما ارتباط حرام را جایز می شمارند.[۸]
۵. از نظر اسلام ازدواج با ۹ گروه از زنان آنها حرام است، ولی در مسلک بهائیت فقط یک گروه حرام می باشند و آن گروه تنها زنان پدران است. بهاء الله (میرزا حسین علی نوری) در کتاب اقدس (ص ۳۰، سطر ۱۰) اظهار می دارد: من برای شما ازدواج با زنان پدرانتان را حرام کردم و از ذکر حکم پسران حیاء می کنم.[۹] و به همین دلیل، هیچ یک از بزرگان بهائیت چه شوقی افندی، چه عبدالبهاء و پسرش عباس، در کتابهایشان به غیر از حرام بودن نکاح زنان پدران، کسی را از نزدیکان، چه خواهران، و چه دختران آنها، و چه دختران برادران، و چه عمه ها و خاله ها، و چه مادرانی که انسان شیر آنها را خورده (مادران رضاعی) و خواهران رضاعی، مادر زن، جمع کردن میان دو خواهر در زوجیت و… متعرض نشده اند، تا جایی که عباس عبدالبهاء فتوی به حلال بودن ازدواج با نزدیکان می دهد و می گوید:
مادامی که بهائیون ضعیف و در قلت هستند نکاح نزدیکان از زنان حرام نمی باشد، تا اینکه بهائیت تقویت شود و تعدادشان فزونی پیدا بکند.[۱۰] و لذا محمد فاضل در کتاب «الحراب فی صدر البهاء و الباب» به نقل از محمد مهدی خان صاحب کتاب «مفتاح باب الابواب» تصریح می کند: حتی ازدواج با زنانی که در نزد یهودیان و مسیحیان حرام بوده، بهائیان تجویز کردند. و جلال الدین شمس در تعلیقی که بر قول بهاء در کتاب اقدس زده می گوید:
اکتفاء بهائیان به تحریم ازدواج با زنان پدران، و سکوت از ذکر سائر زنان اقارب، دلیل قاطعی بر جایز بودن ازدواج با آنان و حلال بودن آنها به مردان نزدیک می باشد. سپس تصریح می کند: ما نمی دانیم علت حیا «بهاء» از ذکر حکم پسران نوجوان چیست؟ که می گوید: «ما حیا می کنیم حکم پسران را ذکر کنیم.» بلی سکوت او از ذکر حکم پسران سبب شده است که عده ای از پیروان وی به این عمل زشت (لواط) مرتکب شوند، و ذکر نکردن بهاء را، دلیل عمل خود قرار دهند.[۱۱]

پانوشت:
۱ . محمدی اشتهاردی، محمد، بابی گری و بهایی گری، قم، کتاب آشنا، چاپ اول، ۱۳۷۹ ش، ص ۱۹۷؛ و .ح.م. ت، محاکمه و بررسی باب و بهاء، تهران، مرکز نشر کتاب سرای سعادت، چاپ دوم ۳۳۸ ش، ج ۲، ص ۱۴۷.
۲. همان، محاکمه و بررسی باب و بهاء، ج ۲، ص ۱۶۲.
۳. افراسیابی، بهرام، تاریخ جامع بهائیت، دهم، مهرفام، تهران، ۱۳۸۲ ش، ص ۲۵۳.
۴. سراج الدین، احمد ولید، البهائیة و النظام العالمی الجدید، ج ۲، ۲۷۹.
۵. تاریخ جامع بهائیت، ص ۳۷۴، و محاکمه و بررسی باب و بهاء، ج ۲، ص ۱۵۰، محمد محمدی اشتهاردی، بابی گری و بهایی گری، ص ۱۹۸.
۶. محاکمه و بررسی باب و بهاء، ج ۲، ص ۱۶۹.
۷. افراسیابی، بهرام، تاریخ جامع بهائیت، ص ۲۵۸.
۸. عامر النجار، البهائیة و جذورها البابیة، ص ۱۰۲.
۹. دکتر ـ ح ـ م ـ ت، محاکمه و بررسی باب و بهاء، دوم، کتاب سرای سعادت، تهران، ۱۳۳۸ ش، ج ۲، ص ۱۶۲، و به احمد ولید سراج الدین، البهائیة و النظام العالمی الجدید، اول، داودی، دمشق، ۱۹۹۴ میلادی، ج ۲، ص ۲۷۷.
۱۰. البهائیة و جذورها البابیة، اول، دارالمنتخب العربی، بیروت، لبنان، ۱۴۱۹ هـ، ۱۹۹۹ میلادی، ص ۱۰۱.
۱۱. البهائیة و جذورها البابیة، ص ۱۰۱.

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
۱. مرتضی مطهری، مجموعة‌ آثار، ج ۱۹.
۲. کشف الحیل، عبدالحسین آیتی.
۳. سید حسن کیائی، بهائی از کجا و چگونه پیدا شده؟

منبع: اندیشه قم


احکام عجیب تر از عجیب بهائی بهائیت

حال ببینیم جناب میرزا حسینعلی نوری که خود را پیغمبر جدید و مدعی دین مدرن و جدید برای بشر قرن بیست و یکم و قرون آتی می داند چه دستاوردهائی را به بشریت تشنه عدالت و آسایش به ارمغان آورده است و چگونه به تساوی حقوق زن و مرد و صلح و عدالت جهانی عمل می شود :

 

  1-    طاهر کردن نجاسات در صورتی که آب موجود نبود با گفتن 5 مرتبه " الله اطهر" به طرف شیء نجس، پاک و طاهر می گردد.( صفحه 5 کتاب اقدس)

 

2-    تحریم نماز جماعت ( در صفحه 5): کتب علیکم صلوه فردی قد رفع حکم الجماعه

 

3-    تقسیم عجیب ارث و تفاوت میان زن و مرد در سهمیه ارث ( در صفحات 7و 8 ) :

 

بهاالله وارث را به هفت طبقه و کل ارث را به 42 سهم به شرح زیر تقسیم کرده است:

 

  1-    اولاد پسر و دختر 18 سهم 2- شوهر یا زن 5/6 سهم 3- پدر 5/5 سهم 4- مادر 5/4 سهم 5- برادران 5/3 سهم 6- خواهران 5/2 سهم 7- آموزگار 5/1 سهم!!؟(تساوی میان زن و مرد را مشاهده کنید!!؟؟)

 

-        خانه مسکونی و لباسهای مخصوص متوفی فقط به فرزندان پسر می رسد و دختران در آنها حقی ندارند.

 

-        اگر کسی فوت کرد و فرزندی نداشت تمام ماترک او نصیب بیت العدل ( در حیفای اسرائیل ) می شود!!؟

 

4-    زنان شایسته بجا آوردن حج بهائی نیستند: قد حکم الله لمن استطاع منکم حج البیت دون النساء(صفحه 10)

 

خوانندگان محترم مطلع باشند که حج در نزد بهائیان، زیارت خانه میرزا علی محمد باب!!؟ در شهر شیراز و باغ رضوان در بغداد ( محل اقامت و ادعای نبوت میرزا حسینعلی) و قبله آنان، قبر میرزا حسینعلی در عکای اسرائیل است. یعنی بهائیان دارای دو کعبه هستند!!؟؟ و برای اولین بار قبر یک انسان، قبله بشریت مدرن شده است.

 

5-    بشریت تا هزار سال بعد از نوشتن کتاب اقدس محکوم به پذیرش این احکام بوده و هر کس در طی این هزار سال مدعی دین جدیدی گردد دروغگوست( صفحه 11)

 

6-    حکم جالب مجازات دزد و سارق ( اگر زن باشد حکمی در مورد وی گفته نشده)

 

( قد کتب علی السارق النفی و الحبس و فی الثالث فاجعلوا فی جبینه علامه یعرف بها( صفحه14)

 

اگر مردی دزدی کرد اول او را تبعید کنید برای بار دوم او را به زندان اندازید و برای مرتبه سوم علامتی در پیشانی اش بگذارید. اگر برای بار چهارم دزدی کرد حکمش چیست؟ مدت زندان چقدر است؟ علامت روی پیشانی دارای چه مشخصاتی است و آیا نمی توان این علامت را پاک کرد و اگر دزدی توبه کرد و تصمیم گرفت دیگر دزدی نکند آیا با این علامت روی پیشانی جائی در میان جامعه مدعی وحدت عالم انسانی دارد.

 

7-    بیت العدل محل جمع آوری پول زنا و روابط نامشروع میان زن و مرد به طور نامحدود است.

 

" قد حکم الله لکل زان و زانیه دیه مسلمه الی بیت العدل و هی تسعه مثاقیل من ذهب و ان عادا مره الاخری عودوا بضعف الجزاء"(صفحه15)

 

اگر مرد و زنی مرتکب زنا شدند مقدار 9 مثقال طلا به بیت العدل می دهند و بخشیده می شوند و اگر هوس کردند برای بار دوم روابط نامشروع برقرار کنند مقدار دوبرابر ( 18 مثقال) طلا به بیت العدل هدیه می کنند و با همین فرمول به روابط نامشروع خود ادامه می دهند و صندوق بیت العدل را با مثقالهای طلا پر می کنند و حدی براین عمل حرام متصور نیست.( یعنی ناموس بهائی 9 مثقال طلا ارزش دارد؟؟)

 

8-    دستور سوزاندن و آتش زدن انسانها به جرم ایجاد حریق:

 

من احرق بیتا متعمدا فاحرقوه و من قتل نفسا فاقتلوه ( صفحه 18)

 

کسی که عمدا خانه ای را آتش زد پس او را با آتش بسوزانید و اگر کسی مرتکب قتل شد او را بی درنگ بکشید.

 

9-    اجازه ازدواج یک مرد با دو زن و استفاده از کنیز و به استخدام در آوردن دختران دوشیزه برای خدمت رسانی به مردان!!؟؟

 

قد کتب الله علیکم النکاح ایاکم ان تجاوزوا عن الاثنتین و الذی اقتنع بواحده من الاماء استراحت نفسه و نفسها و من اتخذ بکرا لاباس علیه

 

آیا اینست مفهوم تساوی زن و مرد در بهائیت؟ آیا به نظر بهاالله، زن همچنان کنیز و مستخدم مرد باید باشد؟ آیا اینست مفهوم وحدت عالم انسانی؟؟

 

10-اجسام و اشیاء نجس در نزد بهائیان طاهر و پاک هستند:

 

وکذلک رفع حکم دون الطهاره عن کل الاشیاء( صفحه 21)

 

11-نا مشخص بودن ازدواج با محارم و عدم وجود حکم شرعی محارم در بهائیت

 

قد حرمت علیکم ازواج آبائکم( صفحه 30)

 

جناب میرزا حسینعلی فقط ازدواج با زن پدر را حرام اعلام کرده و در مورد ازدواج با سایر محارم حکمی ذکر نکرده است. آیا عدم ذکر، دلیل بر جواز ازدواج با محارم نیست و اصولا محارم در بهائیت چه کسانی هستند.

 

12- عدم وجود حکم لواط با غلامان و پسر بچه ها:

 

انا نستحیی ان نذکر حکم الغلمان ( صفحه 30)

 

این پیامبر جدید می گوید من خجالت می کشم که حکم لواط را بیان کنم. بهر حال اگر یک بهائی مرتکب عمل زشت و نا پسند لواط و همجنس بازی گردید حکم مجازات وی در بهائیت چیست؟ جامعه نوین بشری که طالب عدالت و صلح است تکلیفش چیست؟ و با مفاسد اخلاقی ناشی از همجنس بازی چه باید بکند؟

 

13- دفن اموات در تابوت بلور و سنگهای قیمتی و چوبهای گرانقیمت:

 

قد حکم الله دفن الاموات فی البلور و الاحجار الممتنعه او الاخشاب الصلبه اللطیفه (صفحه 44)

 

تکلیف فقرای عالم انسانی و خانواده های ضعیف که قادر به تهیه این تابوتهای گرانقیمت نیستند چیست؟ آیا این نوع دفن اموات با اصول اولیه پزشکی و بهداشتی که موجب گسترش میکروبهای ناشی از تعفن اجساد می گردد مغایرت ندارد؟

 

14- حکم غیر عملی در مورد ناراحت و محزون کردن دیگران :

 

من یحزن احدا ان ینفق تسعه عشر مثقالا من الذهب (صفحه 39 )

 

اگر فردی را محزون و ناراحت کردید بایستی 19 مثقال طلا انفاق کنید

 

از همه حقوقدانان و دانشمندان علم قضاوت دعوت می شود نحوه اجرای این حکم را تبیین نموده و به بشریت عصر اتم و فضا و فنآوری اطلاعات هدیه کنند.

 

جالب اینجاست که حکم زنا و هتک ناموس یک دختر 9 مثقال طلا و حکم شکستن دل دیگران 19 مثقال طلا می باشد!!؟ حکم نقص عضو در بهائیت چیست؟

 

نتیجه عبرت آموز:

 

خوانندگان محترم با نمونه هائی از احکام تشریعی بهائیت در کتب بیان فارسی و عربی ( نوشته میرزا علی محمد باب) و کتاب تشریعی بهائیت یعنی کتاب "اقدس" ( نوشته میرزا حسینعلی بهاالله)آشنا شدید.

 

آیا این احکام مطابق با نیاز بشر امروزی است و آیا بهائیان از اینکه خود را حامی دین جدید که مدعی وحدت عالم انسانی است می دانند، شرمسار نمی باشند؟؟

 

بنابراین طرح شعارهائی امثال شعار" وحدت عالم انسانی" مغلطه ای برای " فریب دادن بهائیان" و "افراد نا آگاه" بوده و جرِیانات تاریخی و کتب احکام و دستورات بهائی همگی مغایرت بهائیت با امثال این شعارها را بصورت واضحی نشان می دهند.


عنوان : چگونگی ازدواج و طلاق و مهریة بهائیت

در کتاب "گنجینة احکام" (ص 136) از قول بهاء الله نیز نقل می کند که:

 ازدواج عبارت است از این که بعد از رضایت مرد و زن و رضایت پدر و مادر آن دو، در محلی از اتقیاء حاضر شوند، و خطبة عقد را به کمال روح و ریحان تلاوت نمایند.

همان، محاکمه و بررسی باب و بهاء، ج 2، ص 162

 و در کتاب "اقدس"، میرزا حسین علی نوری می گوید:

 ازدواج در کتاب "بیان" به رضایت طرفین محدود بوده ولی ما می خواهیم دوستی و اتحاد برقرار باشد، لذا آن را بعد از رضایت طرفین مشروط به اذن پدر و مادر می دانیم تا کینه و عداوتی میان مردم حاصل نشود، ما مقاصد دیگری هم در این حکم داریم و این کار مطابق قضاء واقع شد.

افراسیابی، بهرام، تاریخ جامع بهائیت، ص 253، دهم، مهرفام، تهران، 1382 ش

خطبة عقد نکاح در مسلک بهائیت:  

الف - عقد نکاح

1- هنگامی که دختر و پسر به سن بلوغ شرعی (15) سال) رسیدند، می توانند از همدیگر خواستگاری کنند .

2-  قبل از تمام شدن 15 سال چه از ناحیة دختر و چه پسر خواستگاری جایز نیست.

3-  مدت شرعی میان خواستگاری و اجرای عقد نکاح معتقدند که این مدت نباید بیش از 95 روز باشد. احمد ولید سراج الدین، البهائیة و النظام العالمی الجدید، ج 2، 279.

4-  پس از وقوع خواستگاری زن و مرد در محلی برای اجرای عقد نکاح حاضر می شوند و مهریه را تعیین می کنند، چون بدون آن، دامادی تحقق نمی پذیرد،

5-  عقد نکاح را که عبارت از "دو جمله" است می خوانند.

 مرد بگوید: همة ما برای خدا هستیم و از خدا راضی می باشیم (انّا کلّ للّه راضون.)

و زن نیز بگوید: همة ما برای خدا هستیم و از خدا راضی می باشیم. (انّا کلّ للّه راضیات) .و یا طبق گفتة "بیان" در (باب 7 از 1/6) هر دو بگویند: من پروردگار آسمان ها و زمین هستم. و پروردگار هر چیزی که دیده می شود و هر چیزی که دیده نمی شود و پروردگار عالمین هستم. (انا الله ربّ السموات و ربّ الارض ربّ کلّ شی ربّ ما یری و رب ما لا یری رب العالمین.)

6-  بعد از آن قبالة نکاح را بنویسند و امضاء کنند تا میان آنها وثیقه باشد.

7-  نباید میان اجرای عقد و زفاف بیشتر از یک روز فاصله انداخته شود. 

 

ب - مهریه

1-  مهریه در مسلک بهائیت از جایگاه مهمی برخوردار است بگونه ای که بدون ذکر مهریه، عقد باطل است.

2-  مهریه باید در مجلس عقد با حضور شهود از طرف زوج به زوجه به صورت نقد پرداخت گردد.

3-  مقدار آن بنابر دستور "میرزا حسین علی نوری" چنان که در اقدس (ص 19، سطر 2) تصریح کرده است: برای شهری ها 19 مثقال طلای خالص، و برای روستائیان 19 مثقال نقره می باشد. و اگر بخواهند بیشتر از آن قرار دهند باید 19 تا 19 ترقی کنند تا 95 مثقال و نمی توانند تجاوز کنند اگر قیراطی از 95 بالا رود و یا از 19 مثقال کمتر شود جایز نیست.

بهرام افراسیابی، تاریخ جامع بهائیت، ص 374، و محاکمه و بررسی باب و بهاء، ج 2، ص 150، محمد محمدی اشتهاردی، بابی گری و بهایی گری، ص 198.

 

ج - طلاق

 مسالة طلاق در مسلک بهائیت بدین قرار است که: بهاء در اقدس (ص 20، س 2) می گوید:

اگر میان زن و مرد کدورتی حادث شد مرد نمی تواند زن خود را طلاق دهد و باید یک سال صبرکند و ممکن است در این مدت رائحة دوستی و مهربانی در میان آنها استشمام بشود و چون یک سال گذشت مانعی ندارد طلاق بدهد.

محاکمه و بررسی باب و بهاء، ج 2، ص 169.

 نکات :

1-   اگر مرد عزم طلاق زنش را داشته باشد باید 19 ماه کناره گیری نماید، اگر در خلال این مدت پشیمان گردید، و از عزم خود منصرف شد، به همان حال باقی خواهند ماند، و گرنه بعد از انقضاء 19 ماه طلاق می دهد،

2-  هنگامی که طلاق واقع شد دیگر رجوع به زوجة طلاق داده شده جایز نیست تا 19 روز بگذرد و بعد از آن می تواند رجوع کند

3-  هر زنی را می شود 19 مرتبه طلاق داد و سپس حرام ابدی می شود.

4-  طلاق در نزد بهائیان به دست هر دو از زن و مرد داده شده، و صیغة خاصی هم ندارد بلکه صیغه اش همان انقضای یکسال است. اگر انقضاء سال حاصل شود جدائی میان زن و مرد به خودی خود حاصل می گردد بی آنکه حضور شهود عدلین هم لازم باشد.

تاریخ جامع بهائیت، بهرام افراسیابی، ص 258.


د - ازدواج موقت

بهاء در کتاب اقدس گفته است:

خداوند ازدواج موقت را حرام کرده است در این دورة پاک، مردم از هوی پرستی منع شده اند تا متلبس به لباس پرهیزگاری باشند .

 

 نکات  :

 1 - ازدواج با بیش از دو زن حرام کرده ولی خدمت گرفتن دختر باکره را حلال و بی عیب دانسته است.

 به همین دلیل، بهائیان ازدواج شرعی و قانونی با بیش از دو تن از زنان را مباح نمی دانند اما ارتباط حرام را جایز می شمارند.

عامر النجار، البهائیة و جذورها البابیة، ص 102.


2 -  از نظر اسلام ازدواج با 9 گروه از زنان آنها حرام است ولی در مسلک بهائیت فقط یک گروه حرام می باشند و آن گروه تنها زنان پدران است.

 بهاء الله (میرزا حسین علی نوری) در کتاب اقدس (ص 30، سطر 10) اظهار می دارد: من برای شما ازدواج با زنان پدرانتان را حرام کردم و از ذکر حکم پسران حیاء می کنم.

دکتر ـ ح ـ م ـ ت، محاکمه و بررسی باب و بهاء، ج 2، ص 162، دوم، کتاب سرای سعادت، تهران، 1338 ش، و به احمد ولید سراج الدین، البهائیة و النظام العالمی الجدید، ج 2، ص 277، اول، داودی، دمشق، 1994 میلادی

 و به همین دلیل، هیچ یک از بزرگان بهائیت چه شوقی افندی، چه عبدالبهاء و پسرش عباس، در کتابهایشان به غیر از حرام بودن نکاح زنان پدران، کسی را از نزدیکان، چه خواهران، و چه دختران آنها، و چه دختران برادران، و چه عمه ها و خاله ها، و چه مادرانی که انسان شیر آنها را خورده (مادران رضاعی) و خواهران رضاعی، مادر زن، جمع کردن میان دو خواهر در زوجیت و... متعرض نشده اند تا جایی که عباس عبدالبهاء فتوی به حلال بودن ازدواج با نزدیکان می دهد و می گوید: مادامی که بهائیون ضعیف و در قلت هستند نکاح نزدیکان از زنان حرام نمی باشد، تا اینکه بهائیت تقویت شود و تعدادشان فزونی پیدا بکند.

عامر النجار، البهائیة و جذورها البابیة، ص 101، اول، دارالمنتخب العربی، بیروت، لبنان، 1419 هـ، 1999 میلادی.

 

 و لذا محمد فاضل در کتاب "الحراب فی صدر البهاء و الباب" به نقل از محمد مهدی خان صاحب کتاب "مفتاح باب الابواب" تصریح می کند: حتی ازدواج با زنانی که در نزد یهودیان و مسیحیان حرام بوده، بهائیان تجویز کردند.

عامر النجار، البهائیة و جذورها البابیة ص 279، چاپ دارالمدنی، جده، 1407 هـ. 1986 میلادی.

 

 و جلال الدین شمس در تعلیقی که بر قول بهاء در کتاب اقدس زده می گوید: اکتفاء بهائیان به تحریم ازدواج با زنان پدران، و سکوت از ذکر سائر زنان اقارب، دلیل قاطعی بر جایز بودن ازدواج با آنان و حلال بودن آنها به مردان نزدیک می باشد. سپس تصریح می کند: ما نمی دانیم علت حیا "بهاء" از ذکر حکم پسران نوجوان چیست؟ که می گوید: "ما حیا می کنیم حکم پسران را ذکر کنیم." بلی سکوت او از ذکر حکم پسران سبب شده است که عده ای از پیروان وی به این عمل زشت (لواط) مرتکب شوند، و ذکر نکردن بهاء را، دلیل عمل خود قرار دهند.

عامر النجار، البهائیة و جذورها البابیة، ص 101.

 

*********
منابع ذیل برای مطالعة بیشتر معرفی می گردد:
1-  مرتضی مطهری، مجموعة آثار، ج 19، انتشارات صدرا.
2-  کشف الحیل، عبدالحسین آیتی، (3 جلد در یک جلد)، چاپ 6، نقش جهان، تهران، 1336 ش.
3-  سید حسن کیائی، بهائی از کجا و چگونه پیدا شده؟، چاپ سوم، تهران، 2535 آذر ماه.
بهائیت چیست؟ و چه عقاید و احکامی دارند؟

وقتی در قرن 13 هجری قمری شخصی به نتم علی محمد شیرازی ادعای نیابت و باب امام زمان(عج) را کرد، با حمایت مستقیم کشورهای سلطه طلب توانست بین مردم ایران اختلاف اندازد و بر پایه همین حمایت ها بود که بعد ادعای مهدویت و سپس نبوت کرد و در آخر ادعا نمود که خداست و خداوند در او ظهور کرده و دوره دین اسلام به پایان رسیده است و در نهایت بر اثر واکنش علمای اسلام، در سال 1266 قمری در تبریز اعدام گردید و بعد از او میرزا حسینعلی ملقب به بهاءالله ادعای جانشینی او را کرد و گفت منم خدای عزیز که باب مژده آمدنم را داده بود و در کتاب هایی که نازل کرد تنها مقداری از احکام باب را نسخ کرد و پس از او پسرش عباس معروف به عبدالبها جانشین او شد. (ماجرای باب و بهاء، حسین طباطبایی،ص 45)

در این نوشته قبل از بیان عقاید و احکام بهائیت اشاره ای خیلی کوتاه به حمایت بیگانگان از این فرقه می کنیم:

1- حمایت روسیه: سفارت روسیه از اول فتنه بابیه و پیدا شدن فرقه بابیه و بهائیه از رهبران این فرقه حمایت می کرد. به عنوان مثال دالگورکی سفیر روسیه در تهران برای نجات بهاءالله از زندان پادرمیانی کرد و فرستاده خود را با وی همراه نمود تا به سلامت از ایران خارج شود.

2- دولت انگلیس: بعد از انتقال رهبری بابیت و بهائیت به عراق و سپس فلسطین، رهبران این فرقه خود را به تبعیت استعمار انگلیس در آوردند به طوری که پس از پایان جنگ جهانی اول به پاس خدماتی که عبدالبهاء برای استعمار انگلیس انجام داده بود طی مراسمی لقب سر (sir) و بزرگترین نشان خدمتگزاری، نایت هود (knight-hood) را دریافت کرد.

3- آمریکا: در اثر حمایت های آمریکا، بهائیگری به ستون پنجم و یکی از ابزارهای استکباری آمریکا بعد از جنگ جهانی اول مبذل شد.

4- پادشاه عثمانی: برای قدردانی از حمایت های عثمانی از بهائیت، عبدالبهاء، لوحی برای او نازل کرده و از او تشکر نمود.

5- دولت غاصب اسرائیل: بهائیت از اول پیداش خود با یهود همکاری داشت، به طوری که دکتر احمد شلبی عقاید این فرقه را در کتاب مقارنة الادیان الهیودیه می آورد که هیئت بین المللی حیفا در نامه ای به محفل روحانی ملی بهائیان ایرن در اول ژوئیه 1952 رابطه شرقی افندی را با حکومت اسرائیل اعلام داشت. (تاریخ جامع بهائیت،ص 271 و 298 و 323 و 563). با توجه به مطالب فوق معلوم می شود که فرقه بهائیت از اول تأسیس تا زمان حال همیشه وسیله ای برای خیانت به مسلمانان و حمایت از دولت های استعماری بوده است.

اما در مورد عقاید آنان باید گفت کتابهایی که البهاءالله یعنی میرزا حسینعلی به گمان خودش نازل کرده و عقاید و احکامش را گفته است به عنوان نمونه اشاره می کنیم:

1- الایقان 2- مجموعه الالواح 3- الشیخ 4- اقدس 5- نبذة من تعالیم حضرت البهاء.

عقاید بهائیت:

بیشتر عقاید بهائیت در محور بهاءالله است که در اینجا به چند نمونه اشاره می کنیم:

1- شناخت: اولین چیزی که بر بندگان واجب شده است شناخت محل تابش وحی و طلوع امرالله است، یعنی معرفت به میرزا


حسینعلی بهاءالله که در اثر این شناخت اعمال قبول می شود.

2- بهاءالله همان خداست و پس از او شوقی افندی خدا شد.

3- بهاء مژده انبیاء گذشته و باب است، یعنی سید علی محمد شیرازی باب فقط مژده رسان بهاء الله بود و با آمدن او قیامت نزدیک می شود.

4- اسماء، صفات و افعالی که برای خداوندتبارک و تعالی ذکر می شود (یعنی خدا در آنها ظهور کرده است) وگرنه خداوند، اسماء و صفات و افعال ندارد.

5- بهاءالله، احد و واحد است و شریکی در ملک برای او نیست، چرا که خداوند در او ظهور کرده است و این ظهور برای شناخت بیشتر خداوند است که در حجاب غیب از نظرها پوشیده است.

6- بهائیت از همه ادیان گذشته بهتر است، چرا که خداوند در بهاءالله ظهور کرده است و ادیان دیگر با ظهور بهاء تمام می شوند و به مرحله کمال می رسند.

7- دین اسلام تا آمدن بهاءالله معتبر بود و قرآن کریم هیچ گونه اعجازی ندارد و توسط باب نسخ شده است.

8- بهاءالله یک معجزه است، زیرا بدون اینکه به مدرسه برود توانسته الواح مقدس فارسی و عربی را املاء نماید.

9- شریعت بهائی فقط پس از هزار سال قابل تغییر است یعنی خداوند تبارک و تعالی می تواند بعد از هزار سال در شخص دیگری ظهور کند و دین بهائیت را نسخ کند، همچنان که با ظهور خود در بهاء دین اسلام را نسخ کرد. (مقارنة الادیان(الیهودیه)،ص 331)

احکام:

بهائیت برای خود احکامی را هم به گمان خویش نازل شده، دارند که به چند نمونه مهم اشاره می کنیم:

1- نماز: صبح و ظهر و شام 9 رکعت به صورت فرادی نماز می خوانند و قبله شان شهر عکا است که قبر میرزا حسینعلی بهاء (خدایشان) در آنجاست. در بهاءیت نماز آیات نسخ شده و کسی که اب ندارد به جای وضو، پنج بار می گوید: بسم الله الاطهر الاطهر.

2- روزه: بهائیت می گویند هر سال 19 ماه دارد و هر ماه نوزده روز پس روزه 19 روز در آخرین ماه سال واجب است که عید نوروز عید فطرشان می شود.

3- حج: زیارت محل تولد باب در شیراز و خانه حسینعلی میرزا در بغداد در همه ایام به جای زیارت کعبه قرار داده شده است.

4- ازدواج: بیش از یک زن جایز نیست، ازدواج با زن پدر حرام ولی با بقیه محارم مانند مادر و خواهر و ... حلال است.

5- طهارت: همه اشیاء روی دنیا پاک است مانند: بول، غائط، منی، سگ و ... و این موهبت بهاء به بندگان است.

6- مراکز اجتماع: «حظیرة القدس» در عشق آباد و «مشرق الاذکار» در نزدیک شیکاگوی آمریکا از مراکز اجتماع بهائیت به شمار می آیند.

7- تربیت اولاد: درس و یاد دادن احکام به فرزند بر عهده پدر است و اگر فقیر باشد هزینه آن از بیت العدل داده می شود.

8- یک سوم از دیه کسی که کشته شده است حق بیت العدل بهائیت است نه صاحب دم.

9- زنا: حد زنا در مرحله اول 9 مثقال طلا و در مرحله بعد 18 مثقال به بیت العدل ریخته می شود.

10- مهمانی: هر ماه یکبار مهمانی بر همه واجب است هر چند با دادن آب خالی.

11- بهداشت: هر هفته یکبار غسل و ناخن گرفتن واجب است.

12- عید: هر سال دو عید هست: که عبارتند از روز بعثت باب (ادعای بابیت) و روز ولادت میرزا حسینعلی بهاء.

13- دفن اموات: مرده ها باید در بلور، سنگ های قیمتی و چوب های محکم و لطیف و با انگشتر نقش دار به اسم بهاء دفن شوند.

14- آداب و معاشرت: با ادیان دیگر با محبت و مسالمت رفتار شود تا بوی خوش رحمان (بهاءالله) را بیایند.

15- ارث: سهم دختر و پسر مساوی است همچنان که بلوغ هر دو در 15 سالگی است.

16- اسباب منزل: هر نوزده سال یکبار، باید اثاثیه منزل تغییر یابد (فرق و مذاهب کلامی،ص 343).

با توجه به حمایت های علنی اسکبار و ادعاهای بی منطق بهائیت باید بگوئیم بهائیت دین نیست بلکه نقشه استعماری است برای ضربه زدن به امت اسلامی و غلبه بر کشورهای اسلامی. زیرا اگر مردم این مکتب را بپذیرند دیگر مبارزه با ظلم، جهاد، امر به معروف و نهی از منکر مفهوم خودش را از دست می دهد و باید اشیای قیمتی را به حساب بهائیت در بیت العدل که به جای بیت المال رایج در دین اسلام است بریزند تا استکبار با خیال راحت بر کشورهای بزرگ اسلامی تسلط یابد و هیچ رقیبی هم نداشته باشد.

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:

1- انشعاب در بهائیت پس از مرگ شوقی ربانی، اسماعیل رائین.

2- بهائیت در ایران، تهران، زاهد زاهدانی. (آیا می دانید؟ 3، رضا جاهد)

شادی ارواح طیبه شهدا و امام خمینی (ره) فاتحه مع الصلوات



در اسلام علما و فقهای دینی پیروان فرقه ضاله بهاییت را کافر حربی می‌دانند.
به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ بهائیت فرقه‌ای است که میرزا حسینعلی نوری ملقب به «بهاء‌الله» آن را در سال 1241 هجری شمسی آن را بنیان نهاد و ادعای پیامبری پس از فرستادگانی چون مسیح(ع) و حضرت محمد(ص) را کرد! برای نمایان شدن دروغین بودن این فرقه ضاله همین بس که مرکز اصلی بهائیان در شهر حیفا و فلسطین اشغالی واقع شده و صهیونیست‌ها بزرگترین حامیان آنان در جهان هستند. در اسلام علما و فقهای دینی پیروان فرقه ضاله بهاییت را کافر حربی می‌دانند، کافری که با مسلمانان پیمان ذمه نبسته و از احکام دولت اسلامی اطاعت نمی‌کند. اگرچه اقلیت‌های دینی بسیاری از جمله مسیحیان و یهودیان در ایران زندگی می‌کنند اما این پیروان اهل کتاب به اصول ذکر شده در قانون اساسی جمهوری اسلامی پایند هستند و خود را ملزم به پیروی از آن می‌دانند. این در حالی است که بهائیان نه تنها الزامی به اطاعت از قوانین کشور جمهوری اسلامی ندارند، بلکه همواره به صورت آشکار و پنهان به ایجاد دسیسه های سیاسی و تفرقه افکنی علیه نظام اسلامی مشغول بوده و هستند. در ادامه این گزارش فتاوا و استفتائات مراجع عظام تقلید در خصوص احکام شرعی معاشرت با بهائیان را می‌خوانید:

امام خمینی(ره):
سؤال: آیا خواندن کتب غیر اسلامی مانند بهائیت و کمونیستی و سایر مرام های الحادی حرام است؟
جواب: اگر خوف انحراف در بین باشد باید ترک کنند. 
سؤال: زدواج زن مسلمان با مرد بهایى چه صورت دارد؟
جواب :ازدواج با فرقه ضاله بهائیه باطل است.

آیت‌الله خامنه‌ای:
سؤال: لطفاً به سؤالات زیر پاسخ فرمایید: 1. معاشرت و همنشینی و دست دادن دانش‏آموزان مسلمان با دانش آموزان پیرو فرقه گمراه بهائیت، اعم از این که دختر باشند یا پسر، مکلّف باشند یا غیر مکلّف، در داخل مدرسه یا خارج از آن، در دوران ابتدایی، متوسطه و پیش دانشگاهی، چه حکمی دارد؟ 2. رفتار استادان و مربیان با دانش ‏آموزانی که بهایی بودن خود را آشکار می‏کنند و یا یقین داریم که بهایی هستند، چگونه باید باشد؟ 3. استفاده از وسایلی که همه دانش ‏آموزان از آنها استفاده می‌‏کنند مانند شیر آب آشامیدنی، شیر توالت و آفتابه آن، صابون و مانند آن، با این که علم به مرطوب بودن دست و بدن داریم، چه حکمی دارد؟
جواب: همه پیروان فرقه گمراه بهائیت محکوم به نجاست هستند و در صورت تماس آنها با چیزى، مراعات مسائل طهارت در رابطه با آنها، نسبت به امورى که مشروط به طهارت است، واجب است. ولى رفتار مدیران و معلمان و مربیان با دانش‏ آموزان بهایى باید بر اساس مقررات قانونى و اخلاق اسلامى باشد.
سؤال: خواهشمندیم تکلیف مؤمنین را در برخورد با فرقه گمراه بهائیت و آثار حضور پیروان آن در میان جامعه اسلامی، بیان فرمایید.
جواب: همه مؤمنین باید با حیله‏ها و مفاسد فرقه گمراه بهائیت مقابله نموده و از انحراف و پیوستن دیگران به آن جلوگیرى کنند.
سؤال: گاهی بعضی از پیروان فرقه گمراه بهائیت برای ما غذا یا چیز دیگری می‏آورند، آیا استفاده از آنها برای ما جایز است؟
جواب: از هرگونه معاشرت با این فرقه ضالّه مضلّه، اجتناب نمایید.
سؤال: بهائیان بسیاری در اینجا کنار ما زندگی می‏کنند که رفت و آمد زیادی در خانه‏های ما دارند. عده‏ای می‏گویند که بهایی‏ها نجس هستند و عده‏ای هم آنها را پاک می‏دانند. این گروه از بهایی‏ها اخلاق خوبی از خود آشکار می‏کنند، آیا آنها نجس هستند یا پاک؟
جواب: آنها نجس و دشمن دین و ایمانِ شما هستند، پس فرزندان عزیزم جدا از آنها بپرهیزید.

آیت‌الله مکارم شیرازی:
فتوا: اعضای فرقه ضاله از زمره مسلمین خارجند و هر گونه رابطه ای با آنها حرام است مگر در مواردی که امید ارشاد و هدایت آنها باشد.
سؤال: نماز خواندن درخانه بهایی چه حکمی دارد؟
جواب: جایز نیست.
سؤال: معاشرت با بهایی و آموزش و پرورش آنها چه حکمی دارد؟
جواب: بهایی کافر حربی است زیرا از هرگونه تلاش و کوشش ضد مسلمانان ابا ندارند. آموزش و پرورش آنها جایز نیست. مصادره اموال آنان مانعی ندارد مگر اینکه فعالیتی نداشته باشند.
سؤال: آیا می توان از فرد بهایی هدیه ( اعم از مواد گوشتی و غیرآن ) دریافت نمود؟
جواب: اشکالی ندارد ولی رفت و آمد و دوستی با اعضای فرقه ضاله جایز نیست مگر اینکه امید هدایت آنها برود.
سؤال: بسیارى از بهائی هاى مقیم جمهورى اسلامى ایران اظهار مى دارند که ما تابع قوانین عمومى ایران بوده و هیچ تخلّفى را مرتکب نشده ایم لیکن متحمّل تضییع حقوق هستیم، آیا اصولا بهائی ها، به خصوص بهائی هاى مقیم ایران اهل ذمّه محسوب مى شوند؟
جواب: مى دانیم مسأله بهائیگرى در شرایط کنونى تنها یک مسأله مذهبى نیست بلکه بیشتر جنبه سیاسى دارد و قرائن فراوانى در دست است که آنها به نفع بیگانگان فعالیّت مى کنند و دفاع شدید مجالس قانونگذارى بعضى از کشورهاى غربى از آنها از جمله این قرائن است. بنابراین در چنین شرایطى نمى توان با آنها به عنوان گروهى که مى خواهند در این مملکت زندگى مسالمت آمیز داشته باشند نگاه کرد و آنها در واقع محارب هستند.
سؤال: اگر بهایی مسلمان شود، اثاثیه و وسایل او پاک است یا نجس؟
جواب: با مسلمان شدن او، وسایلش پاک می شود.

آیت‌الله نوری همدانی:
سؤال: پیروان فرقه ضاله بهائیت از نظر طهارت و نجاست چگونه اند و آیا اجتناب از تماس با آنان لازم است ؟
جواب : نجس هسنتد .
سؤال: معامله با آنان در صورتی که ضرورتی هم برای ما ندارد و می توانیم با مسلمانان معامله کنیم چگونه است ؟
جواب: براساس مقررات حکومت اسلامی عمل شود .
سؤال: آیا ازدواج با افراد این فرقه منحرف جایز است؟
جواب : خیر جایز نیست .
سؤال: اگر فرد جاهلی با یکی از اعضای این کیش باطل ازدواج کرده، اکنون حکم آن ازدواج و ادامه زندگی مشترکش چیست ؟
جواب: در فرض سوال عقد باطل است و باید ازاو جدا شود .
سؤال: آیا اگر ازدواج آنان علاوه بر شرع مقدس اسلام ، طبق آئین فرقه ضاله هم جاری شده باشد تفاوتی در مسئله ایجاد می نماید ؟
جواب : خیر تفاوتی ندارد و از دواج باطل است .
سؤال: آیا اگر فرد منحرف توبه نموده و واقعاً ازاین فرقه ضاله خارج شده و مسلمان گردد، می تواند زندگی مشترک با همسرش را ادامه دهد ؟
جواب : در فرض سوال اگر مسلمان شده باید دوباره عقد ازدواج خوانده شود .
سؤال: اگر فرد منحرف مدعی ندامت و عدول از فرقه ضاله باشد اما حاضر به ابطال تسجیل و شماره مخصوصش نباشد ، آیا می توان صرف این ادعارا پذیرفت و به ادامه این زندگی مشترک حکم نمود؟
جواب : اگر معلوم شود که واقعا مسلمان شده اشکال نداره .
سؤال: حکم اولاد که احیاناً در چنین ازدواجی متولد شده اند چیست؟
جواب : اگر حکم شرعی را نمی دانسته فرزندان حلال زاده هستند. 
 
آیت‌الله سیستانی:
سؤال: معامله با بهائی‌ها اگر موجب تقویت آنها از نظر اقتصادی شود چه صورت دارد؟
جواب : در این فرض جایز نیست.


احکام بهائیت : آشنایی با فتاوای فرقه های بابی و بهایی

احکام بهائیت

 

 

 

 

احکام بهائیت

احکام بهائیت

 

عبدالبهاء رهبر دوم بهائیت در اعترافات خود به این احکام غیر انسانی علی محمد باب چنین می نویسد : ” در یوم ظهور حضرت اعلی ( میرزا علی محمد باب ) منطوق بیان ( عبارت بود از ) ضرب اعناق ( گردن زدن غیر بابیها) حرق کتب ( سوزاندن کتابها) و اوراق و هدم بقاء ( متبرکه) و قتل عام الا من آمن و صدق ( غیر بابیان) بود” ( مکاتیب جلد۱ ص ۲۶۶ نوشته عبدالبهاء)

فتنه انگیزی ها و هراس افکنی های بابیان که برنامه های خود را از دسیسه های رهبران این گروه علی الخصوص میرزا حسینعلی نوری و برادرش صبح ازل که از جمله گروندگان به باب بودند می گرفتند نقش اساسی در قتل عام مسلمانان در شهرهای مختلف کشورمان داشت. با اینکه بعد از مدتی کذب ادعاهای باب برای همگان روشن گردید و باب به دستور حاج میرزا آقاسی صدر اعظم وقت به زندان افتاد، بابیان به سرکردگی میرزا حسینعلی نوری و برادرش صبح ازل در گوشه و کنار کشور با تحریک دست های خارجی که چشم طمع به سرزمین اسلامی ایران داشتند شروع به اغتشاش کردند. تعداد زیادی از هموطنان بیگناه توسط این فرقه به قتل رسیدند و اموالشان غارت شد. واقعه قتل و غارت روستاهای مازندران، قتل و غارت مردم زنجان و نیریز و یزد از جمله وقایع دردناک تاریخ ایران بود.

در این هنگام امیرکبیر درصدد برمی آید که علی محمد باب را بعنوان عامل این فتنه از میان بردارد و در ملاء عام مجازات کند و از این راه شورش های بابیان را سرکوب نماید. ولی بعضی از علما به علت شبهه جنون و خبط دماغ باب، بر کشتن علی محمد رای ندادند. باید دانست که شبهه جنون باب، بی مورد نبود و از دشمنی با او سر نزده است بلکه مورخان بهائی نوشته اند که علی محمد باب چندی در فصل تابستان در هوای داغ بوشهر بالای بام خانه اش می رفت و در برابر آفتاب سوزان از صبح تا شام به قصد تسخیر خورشید!! اورادی را می خواند این مبلغان بهائی گفته اند مقصود وی از این کار عجیب آن بود که خورشید را واسطه قرار دهد تا پیام وی را به محبوبش ( بهاالله )برساند!!!! ( مطالع الانوار اثر اشراق خاوری مبلغ معروف بهائی ص۶۶ و ۶۷ و کتاب مفتاح باب الابواب ترجمه فرید گلپایگانی ص ۸۹ و ۹۰)

این کار وی مایه پریشانی فکر و معیوب شدن مغز وی را فراهم آورد چنانکه از آثار او نکاتی یافت می شود که این احتمال را در ذهن هر خواننده ای قوت می بخشد از جمله شاهکارهای علمی( تناقضات آشکار) او در کتبش چنین است :

–          علی محمد باب معتقد است حضرت داوود قبل از حضرت موسی میزیسته مدرک: اسرارالآثار حرف ر-قص۱۰۹ که در قرآن حضرت داوود از انبیای بنی اسرائیل است که ذکر آن بعد از حضرت موسی آمده است.

–          غرق شدن قوم عاد و ثمود در خلیج مدرک: احسن القصص ص۳۴چاپ سنگی . در قرآن آمده که قوم عاد در اثر تبدبادهای پیاپی و قوم ثمود در اثر صاعقه آسمانی هلاک شدند.

–          نجات ابراهیم از رودخانه !!؟؟

–          عمر این عالم دوازده هزار و دویست و ده سال است مدرک: بیان فارسی ص۹۵

–          همانا خدا، اسب را از مرکز باء(حرف ب) مقدر فرموده و قاطر را در صورت “واو” آفریده و خر را به شکل زمین قرار داده تا در سفرهای خود بر آنها سوار شوید مدرک: احسن القصص ص۱۹۷

–          اگر از سوی یکی از زوجین (زن یا شوهر) مانعی برای تولید فرزند ظاهر شد ( مانند عقیم بودن و غیره) حلال است برای هر کدام به اجازه دیگری که از او ثمره ( فرزند) ظاهر شود ولی وصال جایز نیست مگر با کسی که در آئین بابیگری داخل گردد!!! مدرک بیان فارسی ص۲۹۸ و بیان عربی ص۳۷ یعنی اگر مردی بابی، از همسر خود فرزند نیاورد می تواند زنش را دراختیار بابی دیگری قرار دهد و از این راه تولید ثمره کند. با این تفاوت که در کتاب بیان عربی شرط اجازه زن و شوهر به یکدیگر برای این عمل غیر اخلاقی را حذف کرده است.

–          جواز استمناء

–          طاهر شمردن منی

–          پرهیز نکردن از فضولات حیوان ! در بیان عربی ص ۲۸ آمده است:ترجمه :            ” هفدهم آنکه از آنچه از حیوان ( موش و سگ و خوک و …) بیرون میآید پرهیز نکنید مگر این که لطافت را دوست داشته باشید”!!!

با این همه برخی از علمای شیعه که احتمال دیوانگی درباره علی محمد را نپذیرفته و او را مردی دروغگو و ریاست طلب و وابسته به استعمار می شمردند، به قتل وی فتوا دادند و علی محمد باب به همراه یکی از پیروانش در ۲۷ شعبان ۱۲۶۶ ه.ق در تبریز اعدام شد.

امروزه با توجه به تناقضات آشکار علی محمد باب در کتب و ادعاهایش و اینکه ادعاهای باب در واقع شالوده بهائیت است، تشکیلات بهائیت به بهانه های مختلف کتب او را در اختیار بهائیان قرار نمی دهد تا مبادا حقیقت برای آنان آشکار شود و مانند بسیاری از مبلغان معروف و بزرگ بهائی که از این فرقه به دامن پاک اسلام بازگشتند از بهائیت برگردند. در برخی موارد که این مطالب افشا می شود قلم توجیه برداشته و به توجیهاتی غیر منطقی و به دور از عقل می پردازند اما باید توجه داشت که انسانهائی که طالب حقیقت اند با تلاش و کوشش و دوری از تعصب به حقیقت دست خواهند یافت و از هدایت پروردگار بهره مند خواهند گشت.

 

 

علی محمد باب هنگام  اعدام به خاطر خیانتهایش به بشریت(با دستور امیر کبیر اعدام شد.)

 

نمونه هائی از احکام باب

۱- در کیش باب درس خواندن و درس دادن در هر رشته و علمی تحریم گردیده، مگر آنچه خود باب نوشته یا در ترویج امر بابیت بنویسند.

« لا یجوز التدریس فی کتب غیر البیان »

«  بیان فارسی صفحه ی ۱۳۰»

 

احکام بهائیت

۲- باب در ردیف تحریم مسکرات و افیون، استعمال دارو را نیز حرام کرده است.

« الباب الثامن من الواحد التاسع فی حرمة التریاق (۱) »

« والمسکرات و الدواء مطلقاً ملخص اینباب آنکه کل شئون دون »

« حب ازدون حق بوده و هست و کل شئون حب از حق بوده و هست »

« و نهی شده از مسکرات و آنچه حکم دواء بر او ذکر شده » (۲)

و این حکم را در بیان عربی به این صورت آورده :

« انتم الدواء ثم المسکرات و نوعها لا تملکون »

« بیان عربی صفحه ی۴۲ »

۳- خرید و فروش صادرات خراسان حرام است.

« و نهی شده از تنباکو و اشباه آن و آنچه که »

« از سمت خراسان حمل میشود. »

« بیان فارسی صفحه ی ۳۲۲ »

۴- باب تجویز میکند که اگر کسی نتوانست همسر خود را باردار کند اذن دهد که از دیگری باردار شود ، مشروط به آنکه شخص ثالث ایمان به باب داشته باشد !!!

« الباب الخامس والعشر من الواحد الثامن »

« فی ان فرض لکل احد »

« ان یتاهل لیبقی عنها من نفس یوحد الله ربها ولابد »

« ان یجتهد فی ذلک و ان یظهر من احد هما ما یمنعهما عن »

« ذلک حل علی کل واحد باذن دونه لان یظهر عند الثمرﺓ »

« و لا یجوز الاقتران لمن لایدخل فی الدین »

« بیان فارسی صفحه ی ۲۹۸ »

 

احکام بهائیت

۵- باید بدستور باب کلیه ی کتب علمی جهان در هر رشته بکلی از بین برده شود ، جز کتبی که در ترویج امر او بنویسند .

« الباب السادس من واحد السادس فی حکم محو کل الکتب الا »

« ماانشئت او تنشی فی ذلک الامر »

« بیان فارسی صفحه ی ۱۹۸ »

۶- باب دستور میدهد که هرگاه از پیروان او کسی بسلطنت رسید ، احدی را غیر از مؤمنین به او روی زمین نگذارند .

« الباب السادس و العشر من الواحد السابع فی ان الله قد فرض »

« علی کل ملک یبعث فی دین البیان ان لایجعل احد (۳) »

« علی ارضه ممن لم یدن بذلک الدین و کذلک فرض علی الناس »

« کلهم اجمعون »

« بیان فارسی صفحه ی ۲۶۲ »

احکام بهائیت

۷- سوار گاو نشوید و شیر خر نخورید !!!!

« و انما الخامس من بعد العشر لاترکبن البقر و لاتحملن علیه »

« من شیئی ان انتم بالله و آیاته مومنون ، و لاتشربن لبن »

« الحمیر … الخ »

« بیان عربی صفحه ی ۴۹ »

۸- بدون رکاب و لگام بر حیوانات سوار نشوید !!!

« و لا ترکبن الحیوان الا و انتم باللجام و الرکاب لترکبون »

« بیان عربی صفحه ی ۴۹ »

۹- تخم مرغ را قبل از پختن بجائی نزنید می شکند و ضایع میشوید . !!!!

« و لاتضربن البیضه علی شیئی یضیع مافیه قبل ان یطبخ »

ما تخم مرغ را رزق نقطه ی اولی ( علی محمد باب ) قرار دادیم ، شاید شما شکرگزاری کنید !!!!

« هذا ما قد جعل الله رزق نقطه الاولی فی ایام القیامه »

« من عنده لعلکم تشکرون »

۱۰- استمناء در شریعت باب جایز است .

« و قد عفی عنکم ما تشهدون فی الرویا او انتم بانفسکم »

« عن انفسکم تستمنیون »

« بیان عربی صفحه ی ۳۵ »

عفو شد از شما آنچه که در خواب می بینید و همچنین عفو شد که شما بوسیله خودتان از خودتان منی بگیرید .

۱۱- کودکان را روی صندلی یا کرسی یا تخت بنشانید که از عمرشان حساب نشود و بهر چه خوشنود شوند آزادشان گذارید و به آنها خط شکسته بیاموزید .

« و لتستقرن الصبایا علی سریر اوعرش او کرسی فان »

« ذلک لم یحسب من عمر هم و لتاذنن لهم بما هم یفرحون »

« و لتعلمن خط الشکسته (۴) »

 

احکام بهائیت

« بیان عربی صفحه ی ۲۶ »

۱۲- بدستور باب هر شخص بابی حق ندارد بیش از ۱۹ جلد کتاب داشته باشد ، و اگر تخلف ورزید ۱۹ مثقال طلا جریمه باید بدهد .

« نهی عنکم فی البیان ان لا تملکن فوق عدد الواحد من کتاب »

« و ان تملکتم فلیلزمنکم تسعه عشر مثقالا من ذهب حداً فی »

« کتاب الله لعلکم تتقون »

۱۳- باب دستور میدهد تمام آثار او را مالک شوند ولواینکه چاپی باشد .

« ثم العاشر اذا استطعتم کل آثار النقطه تملکون و لو کان چاپا »(۵)

« بیان عربی صفحه ی ۴۲ »

 

احکام بهائیت

۱۴- باب خرید و فروش عناصر اربعه و بتعبیر خودش « عناصر الرباع » را تحریم کرده است !!!!

« ثم الحادی من بعد العشر لا تبیعون عناصر الرباع و لا تشترون »

« بیان عربی صفحه ی ۴۳ »

۱۵- باب دستور میدهد اموال و هرچه را که منسوب بغیر مومنین به اوست ، در هر کجا قدرت دارند مصادره کنند .

« ثم الخامس فلتاخذن من لم یدخل فی البیان ما ینسب الیهم »

« ثم ان آمنو التردون الا فی الارض التی انتم علیها لا تقدرون »

 

« بیان عربی صفحه ی ۱۸ »

احکام بهائیت

۱۶- باب دستور میدهد که از مدفوع حیوانات پرهیز نکنید .

« ثم السابع من بعد العشر ما یخرج من الحیوان فلاتحذرن »

« بیان عربی صفحه ی ۲۸ »

۱۷- باب دستور میدهد از سگ و غیر آن پرهیز نکنید .

« قل الاول فلا تحترزن عن الکلب و غیره »

« بیان عربی صفحه ی ۴۴ »

۱۸- در شریعت باب واجب است که هر نفسی برای وارثان خود نوزده ورق کاغذ سفید لطیف ارث باقی گذارد !!!

« الباب الثانی من الواحد الثامن یجب علی کل نفس ان یورث »

« لوارثه تسعه عشر اوراقا من القرطاس اللطیفه »

« بیان فارسی صفحه ی ۲۷۴ »

 

احکام بهائیت

۱۹- باب دستور میدهد که بندگان خدا در هر آبادی « بیت حر » بسازند . اگر توضیح خود او در سطور بعد نباشد (در کتاب بیان ) بهیچوجه فهمیده نمیشود منظور از « بیت حر » ( خانه گرم ) حمام است .

« الباب الثالث من الواحد السادس فی ان الله قد حکم »

« بان ینبو اعباده فی کل قریه من بیت حر »

۲۰- در آئین باب تزویج دو خواهر در یک زمان و ازدواج خواهر و برادر جایز است و در کتاب « هشت بهشت » که در آئین باب و تاریخ بابیه نوشته شده در صفحه ۱۸۹ سطر دوم و سوم مینویسد :

« ششم – ( از احکام نکاح ) اینکه جمع مابین اختین در شریعت بیان جائز است .»

« هفتم – نکاح اخت ( خواهر ) مادام که برادر او از هنگام ولادت رویت نکرده باشد جائز است .»

۱- کذا فی الاصل

۲- مانند اینکه طبیعت میوه را بعنوان دارو برای مریض تجویز کند خوردن آن حرام میشود .

۳- کذا فی الاصل

۴- کلمه ی شکسته فارسی است که باب با الف ولام عربی استعمال کرده وغلط است ، مثل اینکه ما کلمه ی دوچرخه را که فارسی است با الف و لام عربی ترکیب کنیم و بگوئیم الدوچرخه کانت دوادا .

۵- همه می دانند که الفبای عربی (چ) و (پ) ندارد و استعمال کلمه چاپ که با تنوین هم آورده شده است در عربی غلط رسوائی است.

احکام بهائیت

نمونه هائی از احکام بهاء

۱- سارق باید اول تبعید نمود وسپس محبوس ساخت و با رسوم علامتی بر پیشانی او بنهند و برای دفعات بعد در بهائیت حکمی نیست .

« قد کتب علی السارق النفی و البحس و فی الثالث فاجعلوا »

« فی جبینه علامته یعرف بها »

« کتاب اقدس آیه ی ۱۰۹ »

توضیح – در بهائیت زن بهائی اگر دزدی کرد حکمی ندارد .

۲- هر مرد و زن بهائی که مرتکب زنا شوند باید ۹ مثقال طلا به بیت العدل بپردازند و در مرتبه دوم ۲ برابر اول ،یعنی ۱۸ مثقال .

« قد حکم الله لکل زان و زانیه دیه مسلمه الی بیت العدل »

« و هی تسعه مثاقیل من الذهب و ان عادامره اخری عودوا »

« بضعف الجزاء »

« کتاب اقدس آیه ی ۱۱۷ »

 

احکام بهائیت

۳- در قانون ارث بهائیت خانه ی مسکونی و لباس مخصوص متوفی اختصاص به ارشد اولاد دارد و سایر وراث از آنها محرومند .

« و جعلنا الدار المسکونه و الالبسه المخصوصه للذریه »

« من الذکران دون الاناث و الوارث »

« کتاب اقدس آیه ی ۵۷ »

۴- کسیکه عمداً خانه ی کسی را بسوزاند ( ولو خانه های پوشالی و حصیری ) باید خود او را بسوزانند !!!

« من احرق بیتاً متعمد افا حرقوه »

« کتاب اقدس آیه ی ۱۴۰ »

۵- بهاءالله همه چیز را پاک میداند از روزی که خودش بر جهان تجلی کرده است.

« قد تغمست الاشیاء فی بحر الطهاره فی اول الرضوان »

« اذتجلینا علی من فی الامکان »

« کتاب اقدس آیه ی ۲۴۶ »

 

احکام بهائیت

۶- بهاءالله دستور میدهد که بهائیان هفته ای یکبار ناخن های خودشان را بگیرند و در آبی که تمام بدن را فرا گیرد فرو روند .

« قد کتب علیکم تقلیم الاظفار و الدخول فی ماء یحیط »

« هیاکلکم فی کل اسبوع »

« کتاب اقدس آیه ی ۲۴۶ »

۷- در بهائیت حکمی برای منع ازدواج با محارم جز حرمت ازدواج با زن پدر وجود ندارد .

« قد حرم علیکم ازواج آبائکم »

« کتاب اقدس آیه ی ۲۵۳ »

۸- و همچنین منعی از عمل شنیع لواط نشده ، زیرا بنص کتاب اقدس بهاءالله خجالت کشیده اند حکم آن را بیان کنند .

« انا نستحی ان نذکر حکم الغلمان »

« کتاب اقدس آیه ی ۲۵۳ »

۹- بهاءالله آزادی را حماقت میداند و کسانیرا که در راه آزادی مبارزه میکنند جاهل و نادان میشمارد .

« انا نری بعض الناس ارادو الحریه و یفتخرون بها اولئک »

« فی جهل مبین »

« کتاب اقدس آیه ی ۲۸۱ »



اصول اعتقادی و احکام فرقه بهائیت چگونه است؟

بهائیت فرقه‏اى انشعاب یافته از فرقه «بابیه» است که اصول، مبانى اعتقادى و احکام آن را در بر مى‏گیرد. بنیان‏گذار فرقه بابیه «على‏محمد شیرازى» از طریق آشنائى با فرقه «شیخیه» اطلاعات محدودى پیرامون مسائل عرفانى، تفسیر آیات و احادیث اسلامى کسب نمود.
پس از مرگ سید کاظم رشتى، سید على‏محمد در ابتدا خود را «باب» و نایب خاص امام زمان (عج) و واسطه فیض رسانى و ارتباط آن حضرت با مردم معرفى مى‏نماید و پس از اندک زمانى در بالاى منبر به مردم اعلام مى‏دارد: «من خود امام زمان هستم!» تاریخ جامع بهائیت، بهرام افراسیابى، تهران: نشر سخن، 1371، ص 51..
به مرور زمان و پس از آن که گروهى از پیروانش با جسارت اساس اسلام را منسوخ دانستند، على‏محمد باب با حمایت علنى و تلویحى سفارت روس در تهران، پا را فراتر نهاده و از ادعاى مهدویت به ادعاى نبوت تغییر شکل مى‏دهد و سپس با نوشتن کتاب «بیان» به نسخ احکام شریعت اسلام مى‏پردازد.
سرانجام باب در آخرین نوشته‏اش به نام «لوح هیکل الدین» مدعى مقام الوهیت نیز مى‏شود. در بخش مربوط به نقد عقاید بهائیت، به بررسى این ادعاها و مستندات آنها پرداخته شود. به عنوان نمونه على‏محمد باب در وصیتنامه خود به یحیى (صبح ازل) چنین مى‏نویسد (ترجمه): «این نامه‏اى از طرف خداى مهیمن و قیوم به سوى خداى مهیمن و قیوم است،...» (ر.ک: نقطة الکاف، میرزا جانى کاشانى، ضمیمه کتاب، به همّت ادوارد براون). هر چند نامبرده در مناظراتى که با علماى ایران در شیراز، اصفهان و تبریز انجام داد، در بخش مربوط به نقد عقاید بهائیت نمونه‏اى از این مناظرات ارائه گردیده است. نتوانست از عهده اثبات مدعیات سنگین خویش برآید و این امر، به همراه وجود خطاهاى بسیار ادبى و علمى در آثار و الواح وى، و مهمتر از آن ظلم و جنایاتى که پیروان او در مناطق مختلف کشور مرتکب مى‏شدند، باعث گردید چندین‏بار توسط حکومت وقت دستگیر و هر دفعه از گذشته خود ابراز ندامت نماید؛ متن توبه‏نامه باب در بخش مربوط به نقد عقاید بهائیت ارائه گردیده است. لکن هربار توبه را مى‏شکست و دوباره تبلیغ و آشوب را شروع مى‏نمود تا اینکه سرانجام در تبریز به جرم ارتداد (طبق فتواى علماى تبریز) به فرمان امیرکبیر تیرباران شد.
عقائد بهائیت‏
پس از مرگ باب از آنجا که وى به ظهور فردى پس از خود با مقام «من یظهره اللَّه» نوید داده بود افراد زیادى ادعاى چنین مقامى کردند که توسط حسینعلى و همکارى یحیى، یا کشته شدند یا از ادعاى خود دست برداشتند. سپس میرزا حسینعلى مقام پیامبرى را براى خود ادعا کرد و از اینجا نزاع اصلى در میان بابیان آغاز شد.
بابى‏هایى که ادعاى حسینعلى را نپذیرفتند و بر جانشینى یحیى باقى ماندند «ازلى» نام گرفتند و پیروان حسینعلى (بهاءاللَّه) «بهائى» خوانده شدند. او با ارسال نامه‏هایى به اطراف رسماً آیین جدید را اعلام و عده‏اى از بابیان به او ایمان آوردند.
بهاءاللَّه مقامات زیادى براى خود ادعا کرد که مهمترین آنها مقام «الوهیت و ربوبیت» بود. نکته‏اى که خوانندگان گرامى در زمینه عقاید و احکام بهائیت لازم است توجه داشته باشند این است که مقامات بهائى به دلیل وجود مشکلات متعددى که در بسیارى از این آموزه‏ها وجود داردهمواره اقدام به کتمان، تحریف یا توجیه آن براى پیروان خویش نموده‏اند. و حال آنکه - همانگونه در ادامه و بخش نقد عقاید بهائیت ملاحظه مى‏نمائید - کاملاً مستند و غیر قابل انکار مى‏باشد. او همچنین ادعاى شریعت جدیدى نمود و با نگارش کتاب‏هایى نظیر «ایقان»، «اقدس»، «لوح اشراقات»، «بدیع»، «مجموعة الالواح» - که براساس تفکر، اعتقادات و تعالیم باب تنظیم یافته - عقاید و احکام فرقه خود را بیان مى‏نماید. تاریخ جامع بهائیت، ص 271 و 298 و 323 و 563. ر.ک: فرق و مذاهب کلامى، على ربانى گلپایگانى، قم: امیر، 1377 شمسى، ص 341؛ شلبى، احمد، مقارنة الادیان الیهودیه، قاهره، مکتبة النهضة المصریه، سوم، 1973 میلادى، ص 336. لازم به ذکر است «الواح» که در نزد بابیان و بهائیان بسیار «مقدس»! و حکم وحى! را دارد، همان مجموعه «اصول» و «احکام» نوشته شده در دو کتاب مقدس! بهائیان است. کتاب اول «بیان» نام دارد که توسط سیدعلى‏محمدباب تنظیم شده است، و کتاب دوم را «کتاب اقدس» مى‏گویند که به وسیله میرزا حسینعلى (بهاءاللَّه) رهبر بهائیت تنظیم و آماده شده است.
منابع اعتقادى و احکام بهائیان، نوشته‏هاى سید على‏محمد باب، میرزا حسینعلى بهاءاللَّه، عبدالبهاء و تا حدى نیز شوقى افندى است که از نظر بهائیان مقدس بوده و در مجالس ایشان قرائت مى‏شود؛ هرچند کتب باب عموماً در دسترس بهائیان قرار نمى‏گیرد دلیل آن این است که بهائیان از حقایق اعتقادات خود آگاه نگردندبه همین دلیل بیت‏العدل مانع چاپ وانشار کتب باب مى‏گردد. و دو کتاب اقدس و ایقان میرزا حسینعلى نزد آنان از اهمیت خاصى برخوردار است.
بیشتر عقاید بهائیت در محور میرزا حسینعلى (بهاءاللَّه) است که در اینجا به چند نمونه اشاره مى‏شود:
1. نسخ اسلام؛ با ظهور سید على‏محمد باب اسلام پایان گرفته و اینک دین جدید ظهور کرده و مردم باید همگى بهائى شوند. بیان، على‏محمد باب، واحد اول، باب 15؛ واحد دوم، باب اول؛ واحد سوم، باب 14؛ همچنین ر.ک: شخصیت و اندیشه‏هاى کاشف الغطاء، کتاب «الایات البینات»، به کوشش: احمد بهشتى، کانون نشر اندیشه اسلامى، ص 109.
2. شناخت بهاءاللَّه؛ اولین چیزى که بر بندگان واجب شده است شناخت محل تابش وحى و طلوع امراللَّه است، یعنى معرفت به میرزا حسینعلى بهاءاللَّه که در اثر این شناخت اعمال قبول مى‏شود. کتاب اقدس، میرزا حسینعلى نورى، ص 1؛ مجموعه الواح، میرزا حسینعلى نورى، قاهره: مطبعه سعادت، 1338، ص 36؛ مفتاح باب الابواب، محمدمهدى خان زعیم‏الدوله تبریزى، ترجمه حسن فرید گلپایگانى، تهران: کتابخانه شمس، 1349.
3. بهاءاللَّه داراى مقام الوهیت و ربوبیت است. کتاب اقدس، میرزا حسینعلى نورى، ص 77؛ کتاب مبین، میرزا حسینعلى نورى، چاپ 1308 قمرى، ص 286؛ جامعه جعفریه، خندق آبادى، کتابفروشى و چاپخانه پامنار، 1335ه.، ص 28 و 36.
4. بهاء مژده انبیاء گذشته و باب است‏ بیان فارسى، على‏محمد باب، ص 163 و باب نوزدهم، واحد 2.، یعنى سید على‏محمد شیرازى باب هم پیامبر و هم مژده رسان بهاءاللَّه بود و با ظهور او قیامت برپا شده است. بیان، واحد ششم، باب سیزدهم؛ واحد دوم، باب اول، دوم و چهارم و یازدهم، سیزدهم‏شانزدهم.
5. علاوه بر عقایدى از این قبیل، امروزه بهائیت به آموزه‏هاى دوازده‏گانه‏اى پرداخته و آنها را تبلیغ مى‏نماید. امورى از قبیل؛ تحرى حقیقت، ترک تقلید، تطابق دین با علم و عقل، وحدت اساس ادیان، وحدت عالم انسانى، ترک تعصبات، الفت و محبت میان افراد بشر، تعدیل معیشت عمومى، تساوى حقوق رجال و نساء، تعلیم و تربیت اجبارى، صلح عمومى و تحریم جنگ از جمله اصول دوازده‏گانه بهائیت به شمار مى‏رود. در صفحات آینده نقد و بررسى اصول اعتقادى و ادعاهاى فرقه بهائیت ارائه مى‏گردد.
احکام بهائیت‏
منبع اصلى احکام در میان بهائیان کتاب اقدس است. این کتاب، متممى نیز دارد که به رسالة سؤال و جواب معروف است. احکام اعلام شده از جانب حسینعلى بهاء بر اساس احکامى است که على‏محمد باب در کتاب بیان آورده است هر چند در فلسفه و فروع تفاوت‏هایى بین این دو مى‏باشد. برخى از احکام این فرقه عبارتند از:
1. نماز: بهائیان موظف به نماز روزانه‏اند. این فریضه از اول بلوغ واجب شود و بر سه نوع (صغیر، وسطى و کبیر) است. و هر بهائى مخیر به انجام یکى باشد. ادعیه محبوب، میرزا حسینعلى نورى، ص 46؛ لازم به ذکر است از نماز دیگرى که 9 رکعت است نیز در منابع بهائیت نام برده مى‏شود که بنا به اعاى بهائیان، به دلیل اختلافات ناشى از جانشینى بهاء، این نماز نه رکعتى بهائیت به همراه احکام متمم کتاب اقدس تا کنون مفقود مى‏باشد. (عبدالحمید اشراق خاورى، گنجینة حدود و احکام، ص 31). قبله‏شان قبر میرزا حسینعلى (بهاء) در شهر عکا است. و کسى که آب ندارد به جاى وضو، پنج بار مى‏گوید: «بسم اللَّه الاطهر الاطهر» گنجینه حدود و احکام، گردآورى: عبدالحمید اشراق خاورى، تهران: مؤسسه لجنه ملى نشر آثار، 1327، ص 45 ج 11..
2. روزه: به عقیده بهائیت، هر سال 19 ماه دارد و هر ماه نوزده روز. روزه 19 روز در آخرین ماه سال واجب است که عید نوروز، عید فطرشان مى‏شود. همان.
3. حج: زیارت محل تولد باب در شیراز و خانه حسینعلى میرزا در بغداد در همه ایام به جاى زیارت کعبه قرار داده شده است. ریاض قدیمى، گلزار تعالیم بهائى، به نقل از رساله سؤال و جواب، ص 147.
4. ازدواج و زنا: ازدواج با بیش از دو زن حرام است. اقدس، میرزا حسینعلى، ص 38. - هر چند خود بهاء و بسیارى بهائیان بیش از دو زن گرفته‏اند! - همچنین ازدواج با محارم در این آیین مگر با زن پدر، منع نشده است‏ اقدس، میرزا حسینعلى، ص 74؛ لازم به ذکر است در رساله سؤال و جواب، نیز بهاء در پاسخ به سؤالى درباره حرمت ازدواج با اقارب چنین مى‏گوید: «این امور به امناى بیت‏العدل راجع است.» (حسینعلى نورى، رسالة سؤال و جواب، سؤال 50) و در پیام 15 ژانویه 1981بیت‏العدل چنین آمده است: «شما راجع به محدودیت‏هاى حاکم بر ازدواج با اقارب، سواى موردى که ازدواج با زن پدر را ممنوع مى‏سازد، سؤال کرده‏اید بیت‏العدل همچنین خواسته‏اند به اطلاع شما برسانیم که آن معهد اعلى!، هنوز موقعیت را براى صدور قوانین تکمیلى راجع به ازدواج با اقارب، مقتضى نمى‏داند بنابر این در حال حاضر تصمیم‏گیرى در این مورد بعهده خود نفوس مومنه محول شده». (به نقل از: انوار هدایت، ص‏487، حکم 1289 در موضوع ازدواج بین فامیلى.) که در حقیقت محول کردن آن به جامعه بهائى خود به منزله تأیید چنین موضوعى است که با اصول انسانى در تعارض است. و مابقى مانند: دختران، خواهران، خاله‏ها، عمه‏ها و... براى ازدواج حلالند! حد زنا در مرحله اول 9 مثقال طلا و در مرحله بعد 18 مثقال به بیت‏العدل پرداخته مى‏شود. همان، ص 31.
5. حجاب: حجاب زنان ملغى گردیده و بى‏حجابى آزاد مى‏باشد. همان، ص 94.
6. مطهرات پنج چیز است؛ آتش، هوا، آب، خاک و کتاب بیان و در صورت تطهیر با هرکدام ازعناصراربعه، باید آیه تطهیر «اللَّه اطهر» خوانده شود. همان، ص 5.
7. نجاسات: بهائیت چیزهائى را که در دین اسلام، نجس شمرده شده‏اند پاک و طاهر گردانیده است. مانند: بول، غائط، منى، فضله موش، سگ. و این موهبت بهاء به بندگان اوست‏ همان، ص 73..
8. ربا: معاملات ربوى آزاد و رباخوارى حلال است. بیان، باب 18؛ مجموعه الواح، 78.
9. سیاست: در کتاب‏هاى مذهبى بهائیان به شدت از دخالت در سیاست منع شده‏اند. گنجینه احکام، حسینعلى میرزا؛ عبدالبهاء، رساله السیاسیه؛ نظر اجمالى در دیانت بهائى، صص‏50-49؛ جهت آگاهى بیشتر با احکام و عقاید بهائیت ر.ک: فرق و مذاهب کلامى، پیشین، ص 343؛ بهائیت در ایران، پیشین، صص 110 -114.
بدین‏گونه عوامل استعمارى جریان انحرافى بهائیت به مرور و در مراحل مختلف، به منسوخ اعلام نمودن دین اسلام و نفى و انکار نبوت، امامت، معاد و تعالیم و قوانین و احکام مقدس و نورانى قرآن مى‏پردازند. سپس ابتدا ادعاى نیابت خاص حضرت حجت(عج) و در مرحله دوم ادعاى مهدویت و پس از آن ادعاى نبوت و مرحله آخر ادعاى الوهیت و خدایى مى‏نمایند! آنگاه به هدم و نابودى آثار اسلام یعنى کعبه و قبور انبیاء و امامان و مساجد فرمان مى‏دهند و سپس به ساختن کعبه جدید! در شیراز اهتمام مى‏ورزند و با آداب و ادعیه و ذکر و زیارتنامه‏هاى استعمار ساخته به طواف به گرد آن مى‏پردازند! احکام دین جدید را صادر و مطابق با خواست و اهداف استعمار، به رفع حجاب و پوشش زنان فرمان مى‏دهند و دخالت در سیاست را - که آرزوى دیرینه قدرت‏هاى سلطه جهانى در مناطق اسلامى‏ایست که همواره از اصل ورود و دخالت در سیاست به عنوان یک تکلیف و وظیفه اسلامى ضربه خورده‏اند - ممنوع اعلام مى‏نمایند!
بدین ترتیب همه زمینه‏ها آماده و مهیا مى‏شود تا مبانى و ارکان اعتقادى و ارزش‏هاى اخلاقى و پایبندى‏هاى معنوى جامعه اسلامى متزلزل شده، وحدت و یکپارچگى مسلمانان در ایران به تفرقه و تشتت تبدیل گردد و از قدرت بى‏نظیر مذهب تشیع و مراکز علم و فقاهت و مراجع و فقها و علماى بیدار و آگاه که مدافعان راستین اسلام و سنگرهاى مستحکم دفاع از هویت دینى و استقلال و شرف و اعتلا و اقتدار مسلمانان مى‏باشند، کاسته شود و راه‏هاى تاخت و تاز و سلطه استعمار خارجى همواره گردد. بهائیت، مذهب استعمار ساخته براى مقابله با اسلام -4، روزنامه جمهورى اسلامى 26/11/1382، صفحه عقیدتى.


احکام بهائی

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

آئین بهائی
Bahai star.svg

شخصیت‌های اصلی

بهاءالله
باب · عبدالبهاء
میرزا محمدعلی
شوقی افندی

نوشته‌ها
کتاب اقدس · کتاب ایقان

کلمات مبارکه مکنونه
رساله سوال و جواب
کتاب بیان · هفت وادی
کتاب عهدی · الواح وصایا

مؤسسات

نظم اداری
ولی امرالله
بیت‌العدل اعظم
محافل روحانی

تاریخچه

تاریخچه دیانت بهائی
بابیان · شیخ احمد احسائی

شخصیت‌های بارز

مارثاروت · ایادیان امرالله
بدیع · حروف حی

بیش‌تر

نشانه‌ها · احکام
آموزه‌ها · ادبیات
گاهشماری
· نقد بهائیت· نقد بابیه·بهائی‌ستیزی
فهرست مقالات بهائی

به اعتقاد بهائی، احکام شامل دو بعد مکمّل هستند. یک بُعد، شامل احکام اخلاقی می‌شود که در گذر زمان تغییرناپذیرند و در ادیان مختلف مشترک هستند؛ مانند دعوت به صداقت و درستکاری. بُعد دیگر شامل احکامی است که هدف نظم‌بخشی به زندگی اجتماعی را دارند و که بعضی از آنها در بستر زمان قابلیت تغییر دارد، مانند بعضی احکام مربوط به ازدواج.[۱][۲] بسیاری از احکام مربوط به زندگی معنوی و اجتماعی فرد در آئین بهائی در «کتاب اقدس» از آثار بهاءالله ذکر شده‌اند. اگر چه بسیاری از قوانین موجود در کتاب اقدس در جامعه امروزی قابل استفاده هستند، بهاءالله امکان استفاده از قوانین جدید با توجه به مقتضیات جامعه بهائی را فراهم آورده و این قوانین اندک اندک دراین آئین ظهور و یا تغییر می‌کنند.[نیازمند منبع][۳] رعایت احکام فردی مانند روزه و نماز در عین حالی که وظیفه‌ای همگانی هستند از وظایف شخصی فرد محسوب می‌شوند.[نیازمند منبع][۴][۵] بهاءالله احکام را به عنوان یک چارچوب کیفری به هدف اجرای حکم و یا مجازات در نظر نمی‌گیرد، بلکه احکام را عامل ترقّی روحانی انسان‌ها می‌داند.[۶][۳] بهاءالله در کتاب اقدس از پیروان خود می‌خواهد که احکام را با نیت و عشق به بهاءالله عمل نمایند.[۷][۶]

در احکام بهاءالله سه جنبه می‌توان مشاهده کرد: یک احکامی که به رابطهٔ افراد با خدا می‌پردازد، جنبهٔ دوم به مربوط به آن دسته امور جسمانی و روحانی است که نفعشان به طور مستقیم به افراد می‌رسد و جنبه سوّم احکامی که در ارتباط با رابطهٔ بین افراد با یکدیگر و بین افراد و جامعه می‌باشد. احکام کتاب اقدس را به طور کلّی می‌توان تحت عناوین زیر طبقه‌بندی کرد: احکام مربوط به نماز و روزه، مسائل شخصی از جمله موارد مربوط به ازدواج، طلاق، ارث، دسته‌ای از احکام که شامل اوامر، نواهی و نصایح و بالاخره دسته‌ای که بعضی از احکام و شرایع ادیان قبل را نسخ می‌نماید.[۳]

محتویات

مفهوم احکام در آئین بهائی

در آئین بهائی، احکام به صورت مجموعه‌ای از باید و نباید که ترس از مجازات ضامن اجرایی آن باشد، مطرح نمی‌شود.[۸] بهاءالله احکام را بخش جدایی‌ناپذیر ترقّی معنوی انسان می‌داند.[۸] بهائیان معتقدند همان‌طور که اگر فردی از بام ساختمان بلندی به پایین بپرد به دلیل نادیده گرفتن قوانین فیزیکی عالم دچار صدمه می‌شود، زیرپا گذاشتن قوانین معنوی که بر عالم وجود حکمفرماست نیز به انسان از نظر معنوی لطمه وارد می‌سازد.[۸] در این دیدگاه، احکام دینی به انسان کمک می‌کند که خود را با قوانین معنوی که بر عالم حکمفرماست وفق دهند.[۸]

در آئین بهائی احکام غالباً نه به دستوالعمل‌های جزئی برای موقعیت‌های متفاوت بلکه به به شکل اصول کلی ارائه شده است که در بسیاری موارد هر فرد به شکلی که در زندگی خود و در هر موقعیت مناسب می‌بیند این اصول را به کار می‌گیرد.[۹] تعالیم بهائی دربارهٔ بسیاری از جنبه‌های زندگی اظهارنظری نمی‌کنند.[۹] در برخی موارد، به صراحت ذکر شده که یک موضوع خاص مسئلهٔ انتخاب فردی است و نه حکم الهی همچنین در مورد برخی از احکام اجتماعی آئین بهائی که هم اکنون به اجرا گذاشته می‌شوند نیز تأکید کلّی شدیدی بر آگاهی، درک و عقلانیت فرد است.[۹] بر طبق بیانات بهاءالله، بهائیان احکام بهائی را باید با سرور و از روی عشق اجرا نمایند.[۸] در آئین بهائی هیچ فردی مسئول این نیست که بر دیگران نظارت کند که آیا احکام را رعایت می‌کنند یا خیر.[۹] در نظر بهائیان فرد فقط پاسخگوی خداست و هر شخص مسئولیت بهبود و به انضباط درآوردن رفتار و اعمال خود را دارد.[۹] در دیانت بهائی طبقهٔ روحانیون و علمای دینی که بتوانند احکام الهی را وضع یا تفسیر کنند وجود ندارد.[۱۰] محافل روحانی محلّی و ملّی وظیفهٔ به‌کاربندی احکام اجتماعی بهائی را بر عهده دارند.[۱۰]

مبنای احکام بهائی آثار مکتوب و رسمی بهاءالله مانند کتاب اقدس و ضمائم آن به همراه تبیینات و توضیحات عبدالبهاء و شوقی افندی و قوانین وضع شده توسط بیت العدل اعظم است.[۹] حکایت‌های شخصی و روایت‌های شفاهی از زندگی بهاءالله یا دیگر بزرگان این آئین، نمی‌توانند به هیچ وجه مبنایی برای تعیین احکام باشند.[۹]

برخی از احکام

بهاءالله تعدادی فرایض معنوی برای پیروانش تعیین کرده است که می‌توان از میان آنها به نماز و مطالعهٔ آثار بهائی به صورت روزانه و روزه اشاره کرد.[۱۱] این اعمال به عنوان وسیله‌ای برای نزدیکی بیشتر فرد به خدا و پرورش صفات معنوی در او در نظر گرفته می‌شود.[۱۱]

نماز

نوشتار اصلی: نماز بهائی

دعا و نیایش جایگاهی اساسی در آئین بهائی دارد.[۱۱] بر طبق احکام بهائی، نماز روزانه عبادتی است که هر روز باید توسط فرد به جا آورده شود. سه نماز روزانه وجود دارد که فرد حق انتخاب از میان آنها را دارد. نماز صغیر (کوچک) و نماز کبیر (بزرگ) یک مرتبه در روز و نماز وسطی (متوسط) سه مرتبه در روز باید ادا شوند.[۱۱]

خواندن آثار الهی و دعا و نیایش

علاوه بر نماز روزانه، بهائیان تشویق شده‌اند که به طور مرتب چه در زندگی فردی و چه در مواقعی که دور هم جمع می‌شوند به دعا و نیایش پردازند.[۱۲]تعداد بسیاری مناجات و دعا از بهاءاالله و عبدالبهاء به اصل فارسی و عربی و یا به صورت ترجمه به سایر زبان‌ها موجود است که برای این منظور استفاده می‌شود.[۱۲] بسیاری از دعاهای بهائی طلب یاری از خدا برای رشد صفات و خصائل معنوی می‌کند و یا تقاضای حفظ، بخشش، یاری، هدایت، کمک در انتشار آئین بهائی و برقراری اتّحاد و وحدت با دیگران دارد.[۱۲] همچنین دعاهایی برای کودکان، والدین و همسران وجود دارد.[۱۲]دعاهای مخصوصی نیز هست که در هنگام سفر، مراسم ازدواج یا خاکسپاری، ماه روزه و ... می‌تواند مورد استفاده قرار بگیرد.[۱۲]

معمولاً شکل تعیین شده‌ای برای خواندن چنین دعاهایی وجود ندارد، امّا توصیه شده است که افراد در خلوت به دعا و مناجات پردازند.[۱۳] حالت و روحیّه‌ای که با آن دعا خوانده می‌شود بسیار مورد تأکید قرار می‌گیرد: هر چه شخص منقطع تر شود، دعاهای او خلوص و تأثیر بیشتری خواهد داشت.[۱۳] بهائیان خواندن دعا و مناجات را جهت ابراز محبت به خدا می‌دانند و نه از جهت ترس از خداوند و یا ترس از آتش جهنم و نه به امید بهشت. بهائیان دعا خواندن و مناجات با خدا را مانند زمانی می‌دانند که انسان مفتون محبت دیگری می‌شود و هیچ‌گاه از ذکر و یاد معشوقش سکوت نمی‌کند. پس چقدر سخت است برای انسانی که مفتون محبت خداوند باشد و از ذکر او دم فرو بندد. فرد روحانی در دیانت بهائی کسی است که از هیچ چیز مسرت نیابد مگر به ذکرالهی.[۱۴]

بهائیان معتقدند؛ تنها تلاوت و تعمق در آیات خداوند است که می‌تواند باعث ایجاد سرور حقیقی در انسان شود. آیات الهی از نظر بهائیان آیاتی است که فرستادگان خداوند هم چون موسی، عیسی، کریشنا، بودا، ابراهیم، محمد، باب و بهاءالله با استفاده از قدرت وحی خداوندی نازل فرموده‌اند آورده‌اند.[۱۵] از دیگر فرائض دینی برای بهائیان، مطالعهٔ قسمت‌هایی از آثار بهاءالله در هر صبح و شب و تفکّر بر معنای آنها و همچنین تکرار ذکرالله‌ابهی ۹۵ مرتبه در شبانه روز است.[۱۲]

روزه

نوشتار اصلی: روزه بهائی

به حکم بهاءالله، بهائیان ۱۵ تا ۷۰ ساله، هر سال در آخرین ماه از تقویم بهائی (معمولاً مطابق ۲–۲۱ ماه مارس)، روزه می‌گیرند.[۱۳] در زمان روزه بهائیان از طلوع تا غروب خورشید از خوردن، آشامیدن و استعمال دخانیات پرهیز می‌کنند.[۱۳] برای افراد بیمار، زنان در دوران قاعدگی، بارداری و شیردهی، افرادی که در مشاغل دشوار مشغول به کار هستند و یا مسافران معاقیت‌هایی وجود دارد.[۱۳]

دوران روزه، دورانی برای دعا، نیایش و توجه و تفکر در نظر گرفته شده است که در آن فرد از امیال خودمحورانه پرهیز می‌کند و تلاش می‌کند تا زندگی خود را به سمتی سوق دهد که نیروهای معنوی درونی روحش جانی دوباره یابند.[۱۳] روزه یک وظیفه و مسئولیّت معنوی فردی است و مؤسسات بهائی حق ندارند بر رعایت و اجرای آن نظارتی داشته باشند.[۱۳]

ازدواج

نوشتار اصلی: ازدواج بهائی

تعالیم بهائی اهمّیّت ازدواج و زنگی خانوادگی را هم برای فرد و هم برای کل اجتماع مورد تأکید قرار می‌دهد.[۱۶] بهائیان به ازدواج تشویق شده‌اند، امّا ازدواج حکمی اجباری نیست.[۱۶] این ازدواج علاوه بر ارتباط جسمانی باید روحانی نیز باشد. ازدواج در آئین بهائی اتحاد زن و مرد است هدف اصلی پرورش روح و ایجاد هماهنگی و وحدت بین دو شریک زندگی است.[۱۷] ازدواج حقیقی رابطه‌ای جسمی و معنوی است که در تمام عوالم الهی ادامه می‌یابد.[۱۶]

از شرایط ازدواج بهائی این است که هر دو نفر به سن بلوغ (۱۵ سال) رسیده باشند و قبل از این سن، نامزدی نیز نمی‌تواند صورت گیرد.[۱۶] ازدواج بهائی منوط به رضایت دو فردی که قصد ازدواج دارند و والدین آنها است.[۱۶] رضایت والدین برای حفظ پیوندهای خانوادگی و جلوگیری از هرگونه اختلاف در خانواده لازم در نظر گرفته شده است.[۱۶] احکام بهائی تنها ازدواج با یک همسر را در آن واحد اجازه می‌دهد.[۱۸] بهاءالله در کتاب اقدس تعداد همسران برای یک مرد را به دو زن محدود کرده است و ذکر کرده که تک همسری بهتر است و موجب آسایش و آرامش برای هر دو طرف است.[۱۸] عبدالبهاء بعدها در توضیح این حکم اضافه کرد که به دلیل آنکه داشتن دو همسر منوط به برقراری عدالت و برابری کامل بین هر دو است، در عمل چند همسری منوط به شرط محال است و بنابراین در ازدواج بهائی فقط تک همسری مجاز است.[۱۸] احکام بهائی همچنین ازدواج موقت (صیغه) را مجاز نمی‌داند.[۱۸]

بهاءالله می‌گوید هنگام مسافرت برای آن وقتی معین کرد و اگر در موعد مقرر باز نگشت همسر او یکسال صبر نماید و در این هنگام می‌تواند باز هم صبر کند یا ازدواج دیگری نماید.[۱۹]

طلاق

طلاق طبق احکام بهائی مجاز است ولی بسیار نکوهش شده و ناپسند در نظر گرفته می‌شود.[۱۸] بهائیان ازدواج را پیوند مقدّسی می‌دانند که فقط در شرایط حاد و هنگامی که چارهٔ دیگری نیست باید به آن پایان داد.[۱۸]

بعد از تصمیم به جدایی، زن و شوهر باید به مدّت یکسال صبر نمایند تا طلاق نهایی شود. این دوره در اصطلاح بهائی، سال تربص نامیده می‌شود. در طول دورهٔ تربص زن و شوهر جدا از یکدیگر زندگی می‌کنند. اگر در هر زمان در طول این یک سال بین زن و شوهر محبّت و آشتی برقرار شد و تصمیم بر زندگی با یکدیگر نمودند، طلاق منتقی است و می‌توانند به زندگی مشترک با هم برگردند. در غیر این صورت، در پایان یک سال، طلاق نهایی می‌شود و بعد از آن هر یک از زن و مرد می‌توانند در صورت تمایل با فرد دیگری ازدواج کنند. محفل روحانی محلّی تلاش می‌کند تا بین زن و شوهر توافقی دو طرفه در زمینهٔ ترتیبات مالی در دوران تربص و طلاق برقرار سازد.[۲۰]

مشرق‌الاذکار

مشرق‌الاذکار نیلوفر آبی، دهلی - هند. هفتمین مشرق‌الاذکاری که جامعه بهائی در جهان ساخته است.
نوشتار اصلی: مشرق‌الاذکار

بهاءالله بنیانگذار دین بهائی به پیروانش دستور می‌دهد که در هر شهری ساختمانی به بهترین صورت ممکن به نام خداوند ساخته شود و در آن به ذکر پروردگار پردازند به این بناها مشرق‌الاذکار گفته می‌شود. همچنین بهاءالله گذاشتن تصاویر را در مشرق‌الاذکار نهی کرده‌است. مشرق‌الاذکارها در دین بهائی مختص بهائیان نمی‌باشد و هر کس با هر دین و اعتقادی می‌تواند در آن به هر نوعی که علاقه و اعتقاد دارد، به دعا با خالق خویش بپردازد.[۲۱]

نظافت و بهداشت

بهاءالله، در مورد پاکیزگی اشیاء و اجسام این‌چنین می‌گوید:

هر چیز کثیفی را می‌توانید با آب شستشو بدهید و پاکیزه کنید، اما آبی که حالات ثلاثه آن یعنی رنگ و بو و مزه‌اش تغییر نکرده باشد[۲۲]

بدین طریق است که حکم نجاست از جمیع اشیاء برداشته شده‌است.[۲۳][۲۴]

خداوند برداشته‌است در این ظهور مبارک حکم نجاست را از جمیع اشیاء و از ملل دیگر.[۲۵]

در شریعت‌های سابقه و به شهادت کتب قرآن و انجیل و تورات بسیاری از چیزها و بسیاری از قبائل و طوائف در نزد پیروان ادیان نجس بودند و پیروان آن دین باید از آن اشیاء و یا از آن اشخاص دوری کنند. از نظر یهودی و نصاری که اسلام را قبول ندارند، مسلمین نجسند. مسلمین نیز مشرکین و کسانی که خدا را قبول ندارند، نجس می‌دانند.[۲۶]

بر هر فرد بهائی واجب است که احکام نظافت را که در زیر شرح داده می‌شود اجرا نماید، لازم است ذکر شود که احکام بهائی مربوط به ۱۵۰ سال پیش است و در ان زمان مردم ایران همگی در خزینه حمامهای عمومی خود را می‌شستند و چون اب آنها مدت زیادی عوض نمی‌شد، بر اثر کثرت استعمال رنگ ان تغییر می‌کرد، متعفن می‌شد و سبب اشمئزاز می‌گردید و مخالف بهداشت بود.[۲۷]

  1. لااقل هفته‌ای یکبار به حمام برود و خود را بشوید
  2. ورود به خزینه را منع کرده‌اند و دستور است که از آب تمیز استفاده شود
  3. در تابستان هر روز و در زمستان هر سه روز یکبار پاهای خود را بشوید
  4. هفته‌ای یکبار ناخن‌های خود را بگیرد
  5. سعی کند که از گلاب و عطر استفاده نماید تا بوی خوش بدهد.
  6. [نیازمند منبع]

یکی از موارد دیگر طهارت، طهارت ماء نطفه‌است تا دیگر اطلاق نجاست ماء نطفه بر کسی نشود و کسی را به این نسبت ناهنجار نیازارند[۲۲][۲۸]

معاشرت با همه اهل عالم

در امر بهائی به معاشرت با جمیع ملل عالم و همه مردم در نهایت صدق و صفا تأکید شده‌است. در این آئین، حکم جهاد منع شده و به جای آن معاشرت با جمیع ادیان به روح و ریحان امر شده‌است،[۲۹] بر لزوم همزیستی مسالمت‌آمیز و بردباری دینی تأکید شده و نفرت و افراطی‌گری دینی مورد نکوهش قرار گرفته است.[۳۰]

تدفین

در دیانت بهائی، اجساد مردگان به خاک سپرده می‌شود.[۳۱] نماز مخصوصی برای هنگام خاکسپاری وجود دارد که علاوه بر آن بهائیان می‌توانند هر دعا و یا متن دینی دیگر تمایل داشتند در مراسم بخوانند.[۳۱] احکام بهائی بیان می‌دارند که محل دفن میت نباید بیشتر از یک ساعت از محل فوت او فاصله داشته باشد.[۳۱] از سایر آداب دفن بهائی این است که: باید میت را شست و در کفنی از جنس کتان یا ابریشم پیچید، در انگشت او انگشتری قرار داد که روی آن آیه‌ای به این مضمون نوشته شده است که از خدا به وجود آمد و سوی خداوند برمی‌گردم، از غیر او بریده و به اسم بخشنده و مهربان او متمسکم.[۳۲] برای ادای احترام به بدن که جایگاه قبلی روح بوده است، میت را در تابوتی از جنس چوب، بلور و یا سنگ قرار می‌دهند.[۳۱] تابوت را به نحوی در خاک قرار می‌دهند که پایش به طرف قبله (آرامگاه بهاءالله) باشد.[۳۱]

بهره پول

ربا یا ربح نقود یا بهره پول در دین بهائی اگر به شرط انصاف و اعتدال باشد، بلامانع است.[۳۳]

با توجه به این که مردم در ان زمان، با اسم‌ها و روش‌های مختلف به انجام ربا مشغول بودند و ظاهر حلال برای آن ایجاد کرده بودند، در دین بهائی بهره پول حلال است ولی به شروط خاص.[۳۴]

جنبه‌هایی از زندگی شخصی

بهائیان از نوشیدن مشروبات الکلی و استفاده داروهای روانگردان نهی شده‌اند (مگر آنکه دکتر استفاده از آنها را تجویز نماید)[۳۵][۳۶][۳][۳۷] به دلیل اینکه این مواد عملکرد ذهن را مختل کرده و به بدن آسیب وارد می‌آورد و در حالت مستی قوهٔ عقلی که خدا به انسان داده است، از میان می‌رود.[۳۷] همچنین، استفاده از مواد مخدر مانند تریاک به شدت نهی شده و حرام است.[۳۸][۳۹][۴۰][۳] زیرا آنها نیز به ذهن و بدن آسیب می‌زنند و فرد هنگامی که تحت تأثیر آنهاست نمی‌تواند تصمیم‌گیری اخلاقی و صحیح داشته باشد.[۳۷] استعمال دخانیات ممنوع نیست ولی تقبیح شده است.[۳۷]

دیانت بهائی رابطهٔ جنسی را بخشی طبیعی از زندگی انسان در نظر می‌گیرد و غریزه و میل جنسی را سرکوب نمی‌کند ولی راه مشروع و صحیح ابراز آن را فقط در ازدواج می‌بیند.[۳۷] بدین ترتیب هرگونه رابطهٔ جنسی قبل از ازدواج و خارج از ازدواج نهی شده است.[۳۷] > همجنس‌گرایی نیز در دیانت بهائی نهی شده است.[۴۱][۴۲][۳]

در متون بهائی، داشتن عفت و عصمت، بهتر از صدها هزار سال عبادت ذکر شده است.[۴۳] بیت العدل اعظم مرجع حاضر دیانت بهائی، عفت و عصمت را یکی از خطیرترین و برجسته‌ترین مفاهیمی ذکر می‌کنند که در این دورانِ انحطاط و بی بندوباری نامحدود، با آن مواجه هستیم و به بهائیان عالم دستور می‌دهند که بایستی نهایت سعی و جهد خود را، در جهت ارتفاع و ارتقاء موازین و معیارهای دیانت بهائی، مبذول کنند.[۴۴]

در مورد نحوهٔ لباس پوشیدن، نوعی خاصی از لباس تحت عنوان «پوشش بهائی» وجود ندارد و بهائیان تنها توصیه شده‌اند که در لباس پوشیدن اعتدال، میانه روی و پاکیزگی را رعایت نمایند.[۴۵] همچنین لازم نیست زنان چادر بپوشند و موی خود را بپوشانند یا اینکه مردان ریش بگذارند.[۴۵]

احکام جزایی

بهاءالله برای بعضی از جرایم مجازات‌هایی تعیین کرده است از جمله حبس ابد یا اعدام برای قتل یا ایجاد حریق، پرداخت دیه برای قتل غیرعمد و یا تبعید، حبس و علامت گذاشتن بر پیشانی برای دزدی. این احکام در حال حاضر کاملاً جنبۀ نظری و تئوری دارند و اجرای آنها موکول به آینده شده و بر اساس جزئیاتی خواهد بود که بیت العدل اعظم در آینده تصمیم خواهند گرفت.[۴۶]

سایر احکام

  1. نهی از سرقت
  2. نهی از دروغ- در دین بهائی دروغ مصلحتی وجود ندارد و دروغ در هر نوعی مذموم شمرده شده‌است.
  3. نهی از غیبت و افتراء
  4. نهی از تکدی‌گری
  5. نهی از دخالت در امور سیاسیه
  6. نهی از نزاع و جدال- بهاءالله در این مورد می‌گوید: «نزاع و جدال ممنوع و هر متعدی محروم»
  7. نهی از بالارفتن از منبر
  8. لزوم تربیت فرزندان [۴۷]
  9. لزوم پرداختن به کار
  10. لزوم رعایت نظافت
  11. لزوم حفظ تندرستی
  12. لزوم پرداخت حقوق الله [۱۳]


پانویس


  • Smith، Peter. An Introduction to the Baha'i Faith. Cambridge University Press، 2008. شابک ‎۹۷۸۰۵۲۱۶۸۱۰۷۰.

  • وب سایت رسمی جامعهٔ بهائی. «احکام الهی». بازبینی‌شده در ۱۰ ژانویه ۲۰۱۵.

  • Universal House of Justice. «مقذمه». در کتاب اقدس. Wilmette, Illinois, USA: Bahá'í Publishing Trust. ۵. ISBN ۰۸۵۳۹۸۹۹۹۰.پیوند به کتاب

  • شوقی افندی. انوار هدایت. چاپ Hornby, Helen (Ed.). Bahá'í Publishing Trust, New Delhi, India، ۱۹۸۳. ۲۳۳. ISBN ۸۱۸۵۰۹۱۴۶۳.پیوند به کتاب

  • Walbridge, John. «دعا و نیایش». وب‌گاه bahai-library.org، ۲۰۰۶–۰۳–۲۳. بازبینی‌شده در ۲۰۰۶–۰۷–۱۱.

  • مؤمن، موژان. The Baha'i Faith: A Short Introduction. Oneworld Publications، ۱۹۹۷. شابک ‎۱۸۵۱۶۸۲۰۹۰.

  • فتح اعظم، هوشمند. در شناسایی آیین بهائی. بنیاد فرهنگی نحل، ۲۰۰۸. شابک ‎۹۷۸–۸۴-۶۱۲–۶۵۴۵-۹.

  • Momen، The Baha'i Faith: A Short Introduction، ص ۸۴.

  • Smith، An Introduction to the Baha'i Faith، ص ۱۵۹.

  • Smith، An Introduction to the Baha'i Faith، ص ۱۶۰.

  • Smith، An Introduction to the Baha'i Faith، ص ۱۶۱.

  • Smith، An Introduction to the Baha'i Faith، ص ۱۶۲.

  • Smith، An Introduction to the Baha'i Faith، ص ۱۶۳.

  • کتاب بهاءالله و عصر جدید، صفحهٔ ۱۰۷

  • کتاب گنجینه حدود و احکام دین بهائی

  • Smith، An Introduction to the Baha'i Faith، ص ۱۶۴.

  • Local Spiritual Assembly of the Baha'is of Warwick. «ازدواج در آئین بهائی». Bahá'ís of Warwick، ۲۰۰۳–۱۰–۱۲. بازبینی‌شده در ۲۰۰۶–۰۶–۱۴.

  • Smith، An Introduction to the Baha'i Faith، ص ۱۶۵.

  • کتاب اقدس صفحه 172 و 173

  • Moojan Momen. دائرةالمعارف ایرانیکا، انتشار اولیّه: ۱۵ دسامبر ۱۹۹۵، بازبینی ۱۸ نوامبر ۲۰۱۱. http://www.iranicaonline.org/articles/divorce#pt6. بازبینی‌شده در ۲۰ ژانویه ۲۰۱۶.

  • کتاب اقدس آیه ۶۷

  • کتاب اقدس صفحهٔ ۷۱

  • کتاب اقدس آیه ۷۵ صفحه ۷۳ متن کتاب اقدس

  • تقریرات کتاب اقدس، اشراق خاوری، صفحهٔ ۱۸۰

  • کتاب اقدس صفحات۷۲و۷۳

  • تقریرات کتاب اقدس، اشراق خاوری، صفحهٔ ۱۸۲

  • بهاءالله. «یادداشت‌ها». در کتاب اقدس. ویلمت، Illinois، آمریکا: مرکز جهانی بهائی، ۱۹۹۲. م۱۹۳. ISBN 0-85398-999-0. پیوند به کتاب

  • تقریرات کتاب اقدس، اشراق خاوری، صفحهٔ ۱۷۹

  • لوح اقتدارات صفحهٔ ۲۸

  • Smith، An Introduction to the Baha'i Faith، ص ۱۳۱.

  • Smith، An Introduction to the Baha'i Faith، ص ۱۶۹.

  • Smith، An Introduction to the Baha'i Faith، ص ۱۷۰.

  • بهاءالله و عصر جدید، صفحه ۱۶۲ پیوند به کتاب

  • مجموعه الواح بعد از کتاب اقدس، صفحه ۷۸ پیوند به کتاب

  • ج. ای. اسلمنت. بهاءالله وعصر جدید. برزیل: دار النشر البهائیة فی البرازیل. ۱۲۱. پیوند به کتاب

  • ویلیام هاچر و دوگلاس مارتین. دین بهائی آئین فراگیر جهانی. مؤسسه معارف بهائی. ۲۰۵. پیوند به کتاب

  • Smith، An Introduction to the Baha'i Faith، ص ۱۶۸.

  • عبدالبهاء. مائده آسمانی - جلد ۵. موسسه ملی مطبوعات امری - ایران، ۱۲۹ بدیع. ۱۵۸. پیوند به کتاب

  • ریاض قدیمی. گلزار تعالیم بهائی. مؤسسه مطبوعات ملی بهائیان پاکستان. ۳۴۷. پیوند به کتاب

  • عبد الحمید اشراق خاوری. تقریرات دربارهٔ کتاب مستطاب اقدس. مؤسسه مطبوعات امری آلمان. ۳۳۰ 2. پیوند به کتاب

  • داریوش و گریس شاهرخ. اصول دین بهائی. انتشارات ایمجز اینترنشنال. ۳۷.متن کتاب

  • مجموعه آثار. پیام آسمانی جلد ۱. مؤسسه معارف بهائی. ۱۲۱. پیوند به کتاب

  • گلزار تعالیم بهائی، ریاض قدیمی، ناشر:موسس مطبوعات ملی بهائیان پاکستان، صفحه 219 پیوند به کتاب

  • پیام ۱۴ ژانویه ۱۹۸۵ خطاب به بهائیان عالم

  • Smith، An Introduction to the Baha'i Faith، ص ۱۷۱.

  • Smith، An Introduction to the Baha'i Faith، ص ۱۷۲.

  • منابع

    نظرات 0 + ارسال نظر
    برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
    ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد