پایگاه بصیرت؛ گروه سیاسی/ جهان در قرن بیستم، تحولات گسترده، متضاد، تأثیرگذار و در عین حال خیره کنندهای را شاهد بود. جنگهای جهانی، انقلابها، تعارضات و درگیریهای میان جوامع، بخش قابل توجهی از تحولات قرن گذشته را به خود اختصاص دادند. برخی از این رخدادها با تمام اهمیتشان دامنه اثر محدودی از خود به جای نهاده و برخی پویایی جریانات درونی خود را حفظ نموده و گستره کلانی از ساختارها و فرآیندهای نظام بینالمللی را تحت تاثیر قرار دادند. وقوع انقلاب اسلامی در کنار فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی از جمله حوادثی است که تاثیر فوق العاده و شگفتآوری در ورای مرزها و نظام بینالمللی برجای گذارده و علاوه بر پیامدهای داخلی خیرهکننده و غیرقابل انکار، عناصر درونی نظام بینالمللی را به شکل عمیقی تحت تاثیر قرار داده اند.
انقلاب اسلامی ایران آغاز بروز تحولاتی جدی و مهم نه تنها در داخل کشور بلکه در منطقه و جهان شد و بسیاری از معادلات سیاستمداران جهان را برهم زد و خواب ابرقدرتها را آشفته ساخت. از این رو تلاش برای از هم پاشی نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران از سوی دشمنان متعدد آن به سرعت آغاز شد، هرچند که همه این تلاشها ناکام ماند و ملت بزرگ و سلحشور ایران اسلامی با سلاح ایمان، وحدت و همدلی تحت رهبری مدبرانه رهبر کبیر انقلاب امام خمینی(ره) و خلف صالحش توانست موانع و مشکلات را از پیش روی بردارد و سرافراز و استوار به پیش رود. اکنون که در آستانه سی و پنجمین سالگرد پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی قرار داریم، در این نوشتار به بررسی اجمالی دستاوردها، فرصتها، چالشهای پیش رو پرداخته خواهد شد.
دستاوردهای انقلاب
نظام جمهوری اسلامی ایران پس از استقرار و طی حیات 35 ساله خود، به رغم محدودیتها، تحریمها، فشارهای خارجی و سیاست مشغولسازی ایران از طریق انواع توطئهها، توانست محکم و استوار برجای بماند و خدمات ارزشمندی به ملت ایران ارائه دهد. برکات انقلاب اسلامی برای آحاد جامعه و همه ملل آزاد جهان آشکار بوده و بیان کامل آن در این مقال نمیگنجد و به مجموعه کتابهای چندجلدی نیاز دارد. خدمات و فعالیتهای نظام جمهوری اسلامی در ابعاد داخلی از گستره بسیار وسیعی برخوردار است که میتوان در چند حوزه آنها را تقسیم بندی کرد:
الف- دستاوردهای سیاسی
از جمله مهمترین دستاوردهای سیاسی انقلاب اسلامی، سرنگونی حکومت استبدادی شاهنشاهی و برقراری نظام مردمی جمهوری اسلامی و همچنین رهایی از سلطة استعماری بیگانگان و کسب استقلال و تحول در اصول و رفتارهای سیاست خارجی کشور است. تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، حاکمیت کشور چه در داخل و چه خارج از آن، به معنای واقعی کلمه به رسمیت شناخته نمیشد؛ چرا که همه برنامههای کشور توسط اربابان خارجی رژیم ستم شاهی طراحی و تدوین شده و برای اجرا دراختیار رژیم قرار میگرفت، بدون آنکه رژیم پهلوی خود دخالتی در تشخیص و تبیین آنها بر اساس مصالح و منافع ملی داشته باشد. در حقیقت در آن دوران این حاکمیت بیگانگان بود که در ایران رسمیت داشت، نه حاکمیت ایرانی بر ایران. انقلاب اسلامی با پایان بخشیدن به حاکمیت بیگانگان در امور داخلی کشور، استقلال در تصمیمگیری و اجرا را در عرصههای مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و… به ارمغان آورده و دست اجانب و بیگانگان را برای همیشه از دخالت در امور داخلی ایران کوتاه کرد. مهمترین دستاوردهای سیاسی داخلی انقلاب اسلامی عبارتند از:
1- سرنگونی رژیم منحوس پهلوی به عنوان عامل دست نشانده آمریکا
۲- رهایی همه جانبه کشور از وابستگی به غرب
3- ایجاد حکومت جمهوری اسلامی و تدوین قانون اساسی بر پایه فقه شیعی
4- رجوع به آراء عمومی در تعیین سرنوشت کشور به میزان تقریبی سالانه یک انتخابات
5- مقابله علمی با تز جدایی دین از سیاست و مشروعیت بخشی به ولایت فقها در عصر غیبت
6- افزایش همبستگی ملی از طریق مقابله با تحرکات تفرقه افکنانه و تجزیه طلبانه
ب- دستاوردهای اقتصادی
انقلاب اسلامی در حوزه اقتصادی با وجود تمامی مشکلات و موانع زیادی که با آن مواجه بوده است، دستاوردهای قابل قبولی به همراه داشته است که میتوان شاخصه محوری آن را در گام نهادن در مسیر استقلال، قطع وابستگی و تکیه بر توانمندیهای خود و باور به ایجاد تحول و پیشرفت دانست. در شرایطی که اقتصاد کشور در رژیم ستمشاهی کاملاً وابسته به غرب و قدرتهای بزرگ بود و وابستگی شدیدی به نفت داشت، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، سیاست کشور به سوی استقلال و کاهش وابستگی به نفت و فروش ضابطه مند آن در چارچوب منافع کشور متمایل گردید. مهمترین دستاوردهای اقتصادی انقلاب اسلامی عبارتند از:
1- پایهریزی اقتصاد مبتنی بر احکام و قوانین اسلامی
2- مقابله با مفاسد اقتصادی و مالی
3- زمینه سازی برای استقلال اقتصادی کشور از طریق کاهش وابستگی ها
4- بسترسازی جهت توسعه و آبادانی کشور با رفع موانع در زیرساختهای اقتصادی
5- مقابله با فقر و بیکاری و تبعیض از طریق حمایت از محرومین
6- اولویت بخشی به توسعه مناطق محروم کشور
7- خودباوری و خوداتکایی در بخش تولیدات صنعتی و کشاورزی
8- مقابله با فرهنگ مصرف گرایی و اشرافی گری
در اینجا ما در صدد ارایه اعداد
و ارقام نیستیم و معتقدیم نگاهی به وضعیت اقتصادی کشور، پیش از انقلاب و
پس از آن به خوبی گویای پیشرفت و تحولات مثبت در این عرصه است البته این به
معنای نادیده گرفتن مشکلات و نارساییها در بخش اقتصادی نبوده و اقتصاد
کشور ما تا رسیدن به نقطه قابل قبول فاصله دارد اما در عین حال، اقدامات و
کارهای بزرگی که انجام گرفته، نباید در لابلای برخی از مشکلات نادیده گرفته
شود. متأسفانه شاهدیم که آشفتگی اقتصادی اخیر و گرانی و تورمها که بخشی
از آنها ناشی از تحریمها بوده و برخی ریشه در سوء مدیریتها دارد بر
اقتصاد کشور سایه افکنده است که با تدبیر و برنامهریزی منطقی و برخورد با
اخلال گران اقتصادی و ترسیم اقتصاد مقاومتی
و تکیه و حمایت از تولید داخلی، بر طرف شدن این مشکلات دور از دسترس نیست.
ج- دستاوردهای علمی و فناوری
از نمونههای بازر دستاوردهای انقلاب اسلامی ایران در طول تاریخ پربرکت انقلاب اسلامی، جایگاه بالای علمی است که هر روز بر اوج افتخارات آن افزوده می شود. علم و فناوری مقدمه اساسی و بنیادین توسعه پایدار و پیشنیاز ضروری پیشرفت و اعتلای کشورها است. امروزه اصلیترین مؤلفه توانمندی کشورها را میتوان علم و فناوری دانست که در مقایسه با سایر توانمندیها مانند اقتصاد، توانمندیهای سیاسی و نظامی، بهره مندی از مواهب طبیعی و غیره به مراتب بیشتر در کانون توجه دولتها قرار دارد.
از جمله شاخصهای پیشرفت یا عقبماندگی هر کشوری، وضعیت تولید علم در آن است که توسط پایگاههای معتبر علمی جهانی در بازههای زمانی خاصی منتشر میشود. انتشار نتایج این پایگاهها در چند سال اخیر، حاکی از پیشرفت و رشد شتابدار تولید علم در ایران است؛ طوری که سرعت رشد علم در ایران 11 برابر متوسط رشد جهانی برآورد شده است (نشریهی تخصصی «نیوساینتیست» انگلیس). از لحاظ علمی ایران بعد از انقلاب رشد چشمگیری در بسیاری از زمینهها داشته است به گونه ای که کشور ما در سالهای اخیر از نظر جایگاه تولید علم، همواره در بین 15 کشور برتر جهان بوده است.
بر اساس آمار سال 2013 میلادی، در بین 30 کشور نخست در نظام استنادی اسکوپوس، تنها کشور مالزی با رتبهی 24 از مجموع کشورهای اسلامی قرار دارد و در بین 30 کشور نخست در نظام استنادی ISI به جز ایران و ترکیه نامی از کشورهای اسلامی مشاهده نمیشود. بر اساس آمارهای ارائهشده در گزارش پایگاه اطلاعات علمی تامسون رویترز (ISI)، رتبهی علمی ایران در پانزده سال گذشته در سطح جهانی به سرعت افزایش یافته است. ایران در سال 1998 (پانزده سال پیش) در رتبهی 52 تولید علم جهان قرار داشت که در همین فاصله، با 33 رتبه رشد، تولید علم ایران به رتبهی 19 ارتقا یافته است.
دستیابی به فناوریهای نوین و استراتژیک «هستهای»، «نانو تکنولوژی»، «سلولهای بنیادی»، «هوافضا» و «پزشکی» نمونهای از این دستاوردهاست که این ارتقای سطح علمی و تلاش برآمده از توان داخلی کشور و تکیه بر نیروی جوان، خشم و کینه بسیاری از دولتهای غربی را بر انگیخته است و یکی از دلایل اعمال فشارها و تحریمها بر علیه کشور ما همین جایگاه علمی کشور و تلاش برای پیشرفت و توسعه است.
آنچه بر عیار دستاوردهای انقلاب اسلامی میافزاید و ارزش آن را دو چندان میکند، توجه به این نکته است که همه این دستاوردها و پیشرفتها با وجود همه دشمنیها و تحریمها و فشارهای قدرتهای بزرگ، بر علیه ایران اسلامی صورت گرفته است و حرکت رو به رشد انقلاب اسلامی نشان داد که این فشارها و تحریمها در عزم و اراده ملت و دولت ایران برای پیمودن راه پیشرفت و توسعه، هیچ گونه خللی ایجاد نخواهد کرد و آنها را برای رسیدن به قلههای پیشرفت مصممتر خواهد نمود.
د- دستاوردهای فرهنگی- اجتماعی
بدون تردید انقلاب اسلامی در درجة اول یک انقلاب فرهنگی بود که در مقابل فرهنگ وارداتی غرب ایستاد و چهرة نامأنوس این فرهنگ را که نتیجهای جز استثمار و عقبماندگی جهان سوم نداشته است آشکار ساخت. عمومی شدن آموزش در سطح جامعه و ارتقای سطح علمی دانش آموختگان در کشور، تنها بخشی از دستاوردهای انقلاب در بخش فرهنگی است. تا پیش از انقلاب بیش از 75% مردم ایران بی سواد بودند. اما پس از پیروزی انقلاب با تشکیل نهضت سوادآموزی و جهاد سازندگی و با تحت پوشش قرار گرفتن بسیاری از روستاها و مناطق محروم از امکانات آموزشی و علمی، این وضعیت با ارتقاء کمی و کیفی چشم گیری مواجه گردید. همچنین از دیگر دستاوردهای این بخش میتوان به بازیابی جایگاه و نقش واقعی زنان ایرانی اشاره کرد که رژیم گذشته با رواج ارزشهای غربی، زنان مسلمان ایران را در معرض خودباختگی فرهنگی و از دست دادن هویت مذهبی قرار داده بود. مهمترین دستاوردهای فرهنگی و اجتماعی انقلاب اسلامی عبارتند از:
1- مقابله با فرهنگ منحط ضد دینی و اسلامی شاهنشاهی
2- مقابله با موج فساد علنی و رواج بی بند و باری غربی
3- ترویج فرهنگ معنوی اسلامی و قرآنی
4- احیای شعائر الهی و احکام اسلامی نظیر امر به معروف و نهی از منکر
5- بازسازی نقش مساجد و رواج فرهنگ نماز، نماز جماعت و نماز جمعه
6- استقلال فرهنگی با تکیه بر خودباوری فرهنگی و هویت بومی اسلامی و ایرانی
7- احیای شان و منزلت معنوی زن در اجتماع
8- ارتقاء سطح سواد و علم در کشور با مبارزه با بی سوادی
9- تحول در نظام آموزشی و محتوای کتب درسی مدارس و دانشگاهها
10- رواج فرهنگ عمومی ایثار، شهادت و تحول روحی ملی
11- مقابله با فساد اجتماعی و اخلاقی اعم از مشروب خواری ها، فاحشه خانه ها، هنر مبتذل، موسیقی حرام، قمارخانهها و ...
12- مقابله با استفاده ابزاری از زنان در زمینههای مختلف
13- تلاش برای کاهش فاصله طبقاتی و مظاهر آن
14- مقابله با تبعیض و محرومیت با توزیع عادلانه امکانات و فرصتها
ه - دستاوردهای نظامی
قبل از انقلاب برنامههای نظامی شاه موجب شده بود هزینههای نظامی ایران به ناگاه سیر صعودی پیدا کند. بودجه نظامی کشور بسیار بالا رفته بود و پیش خریدههای شاه، فروشندگان را هم به تعجب وا میداشت. خرید تجهیزات توسط رژیم شاهنشاهی نیازمند آموزش فنی نیروها و آشنایی و بهره گیری بهینه از این تسلیحات بود، لذا شمار زیادی از متخصصان، تکنسینها، مستشاران نظامی و فروشندگان تسلیحاتی به ایران گسیل میشدند و افسرانی از ایران به کشورهای خارجی فرستاده میشد. در اواسط سال 1356 بالغ بر ۳۱ هزار مستشار آمریکایی در ایران به سر میبردند که این تعداد در سال 1357 به ۴۵ هزار نفر رسید. حضور این افراد باعث گردید که آمریکاییها حق هرگونه ابتکار و خلاقیت را از نیروهای داخلی سلب کرده و اداره امور ارتش را رأسا بر عهده گیرند، به طوری که به نیروی نظامی ایران حتی اجازه نمیدادند به قطعات دست بزند و کل سیستم در اختیار آمریکا بود.
بعد از پیروزی انقلاب شرایط متحول شد و تحولات چشمگیری خصوصا در مقطع دفاع مقدس پدید آمد، جنگ تحمیلی واقعیتهایی را تحمیل میکرد که نتیجه آن شکلگیری صنایع دفاعی بود. تولید بسیاری از سلاحهایی را که قبل از انقلاب نه تولید میشد و نه اجازه تولید آن را میدادند، از رهگذر جنگ و تحریم اقتصادی و با طراحی مهندسی معکوس در داخل شکل گرفت. هر قدر فشارها بیشتر شد، خودباوری صنعت دفاعی بیشتر متبلور گردید. هم اکنون جمهوری اسلامی از بزرگترین توان و قدرت بازدارندگی موشکی برخوردار است که از یک طرف تماما بومی است و از سوی دیگر تحت اختیار نیروهای داخلی قرار دارد و با هزینه اندک این همه امکان فراهم شده است.
شاید محسوسترین دستاوردهای نظامی پس از انقلاب، در عرصه صنایع موشکی باشد. از همان زمانی که موشکهایی از سوی رژیم مخلوع بعثی به سوی شهرهای کشورمان سرازیر شد و مردم ایران جواب دادند «موشک جواب موشک»؛ این حس در متخصصان صنایع دفاعی کشور پدید آمد که باید به این خواسته به حق مردم پاسخ گویند که با عنایات خداوند متعال این صنعت بسیار پیچیده به همت متخصصان داخلی شکل گرفت. نکته جالب اینکه متخصصین شاغل در صنایع موشکی، صنایع موشکی ایران را به علت کاملا بومی بودن “Made in SHIA” (ساخت شیعه) میگویند.
و- احیای هویت شیعی
وضعیت پیروان و مذهب اهلبیت(ع) در جهان، پیش و پس از انقلاب اسلامی قابل مقایسه نیست. این تفاوت فاحش در تمامی زمینهها به چشم میخورد؛ چه به لحاظ آمار و ارقام، چه به لحاظ افتخار هویت شیعی و چه از جهت پایبندی به اصول و احکام شیعی. با دقت در سرگذشت و انگیزههای کسانی که در سه دهۀ اخیر به مکتب اهلبیت(ع) گرویدهاند، درمییابیم که اکثر قریب به اتفاق آنان تحت تأثیر انقلاب اسلامی و بویژه شخصیت امام خمینی(ره) بودهاند. گذشته از مستبصران، انقلاب اسلامی باعث شد که شیعیان جهان – از تمامی فرقهها – هویت شیعی خود را باز یافته و به آن اعتزاز کنند. آنچه باعث شده است کشورهایی که تا حال، خود را نسبت به وجود مذهب تشیع و پیروان آن بیاعتنا نشان داده یا تجاهل میکردند، اکنون برای این گروه حسابی جداگانه باز کنند، بیشک انقلاب اسلامی مردم ایران و خون صدها هزار شهیدی است که در راه خدا اهدا گردید.
انتقال شیعیان از حاشیه به مرکز ثقل جهان اسلام، گرایش محققین و اسلام شناسان به شناخت بیشتر تشیع، گرایش غیر مسلمانان و حتی مسلمانان اهل سنت به مکتب تشیع، ایجاد روحیه انقلابی و در واقع الگوبرداری از انقلاب اسلامی در مقابله با استکبار جهانی و پیدایش امواجی از اسلام سیاسی در میان شیعیان که خواهان بخشی یا تمام قدرت و حکومت هستند، از جمله دیگر دستاوردهای انقلاب اسلامی میباشد.
ز- دستاوردهای خارجی
در بعد خارجی، انقلاب ایران به چند قرن خمودگی و انحطاط جامعه و تمدن اسلامی خاتمه داده و موجبات بیداری و احیاگری اسلامی را با محوریت بازگشت به ایدئولوژی و مکتب اسلام فراهم آورد، به گونه ای که بازار همه ایسمهای وارداتی را کساد نموده و نوعی شیفتگی بازگشت به افکار و اندیشههای اسلامی را به وجود آورد. چنانچه پس از این انقلاب، دولتهای کشورهای اسلامی به درجات متفاوت احساس کردهاند که برای بقاء خود نیازمند نوعی مشروعیت دینی و مردمی هستند و هر دولت به شکلی برای رفع این نیاز واکنش نشان داده است. بنابراین امروزه نهضتهای آزادیبخش غیر اسلامی در جهان اسلام رنگ باخته و در عوض نهضتهای اسلامی اصولگرا به سرعت رشد کرده، قدرت یافته و در واقع حرف اول را در تحولات سیاسی- اجتماعی معاصر منطقه میزنند.
انقلاب اسلامی بر کشورهای منطقه که عموماً پایگاه مردمی نداشته و وابستگی جدی به غرب و بویژه آمریکا داشتند، بطور کلی اثر و بازتابی منفی داشت. به عبارت دیگر هر دولتی که در اثر این تحول در ایران برای آینده خود احساس خطر بیشتری کرده است، بازتاب منفی انقلاب اسلامی بر آن دولت بیشتر بوده و عکسالعملهای فوری این دولتها را نیز میتوان بر همین اساس تعبیر کرد. جالب آنکه در هر کشوری که از اکثریت شیعیان برخوردار بوده و یا دارای اقلیت نسبتاً چشمگیری از شیعیان بوده است، به خاطر هراس از شورش و خیزش مردمی، عکسالعمل این دولتها تندتر بوده است، بطوریکه مثلاً رژیم بعثی عراق که بر ملتی عمدتاً شیعه حکومت میکرد، با خصومتی وصفناپذیر با انقلاب اسلامی برخورد کرد و نهایتاً جنگی بیرحمانه را بر این نظام نوپا تحمیل نمود که نه تنها طولانیترین جنگ قرن بیستم شناخته شد بلکه خسارات جانی و مالی هنگفتی هم برای هر دو ملت برجای گذارد. عمدهترین دستاوردهای انقلاب اسلامی در عرصه خارجی (منطقهای و فرامنطقهای) عبارتند از:
1- خروج ایران از سلطه ابرقدرتها و استکبار جهانی
2- تحقیر قدرتهای پوشالی به ویژه امریکا و شکست نظام دو قطبی
3- شکست سیاستهای امریکا با رهایی ایران از ژاندارمی منطقه
4- اثبات توانایی قدرت اسلام و شیعه در اداره جامعه
5- بیداری ملتهای ستمدیده جهان و احیای جنبشهای ضد استکباری
6- ارائه الگوی حکومتی مردم سالاری دینی و نفی ایدئولوژیهای سوسیالیستی و لیبرالیستی
7- احیای قدرت جهان اسلام و تلاش برای همگرایی در بین کشورهای اسلامی
8- خروج ایران از کشورهای حامی صهیونیزم و اشغالگران قدس
9- بیداری ملتهای منطقه علیه سیاستهای استکباری و مزدوران آنها
10- جهانیسازی مبارزه با رژیم اشغالگر قدس
11- افشاگری علیه سیاستهای اختلاف افکنانه میان شیعه و سنی و تلاش برای وحدت آن دو
12- احیای جنبشهای اسلامی و حرکتهای مردمی علیه سلطه جویی غرب
13- تبدیل به قدرت منطقهای موثر بجای جایگزینی در معادلات منطقهای قدرتهای جهانی
14- محو ذهنیت شکست ناپذیری رژیم صهیونیستی
فرصتهای پیش روی انقلاب
فرصتها به معنای وجود زمینه یا شانس مطلوب در محیط بیرونی برای فرد، سازمان و یا کشوری که از طریق بهرهبرداری آن، میتوان به نتایج یا عواید قابل توجهی دست یافت. همچنین فرصتها شرایطی میباشند که به کشورها این توانایی را میدهد که با بهرهگیری صحیح از آنها، اهداف ملی خود را کسب و تهدیدات را دفع نمایند.
با گذشت 35 سال از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، شاهد تداوم تاثیرپذیری ملتها از انقلاب اسلامی هستیم. رشد اسلامگرایی در خاورمیانه و رشد آزادیخواهی در دیگر نقاط جهان جملگی ارتباط مستقیمی با حیات پویای ایران اسلامی دارند. این در حالی است که ایالات متحده آمریکا و برخی کشورهای غربی در طول سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی سعی داشتند به هر نحو ممکن مانع از انتقال پیام پویایی آن به دیگر نقاط دنیا شوند. در حال حاضر، هر روز شاهد هستیم بر وزن فرصتهای موجود در اطراف ایران افزوده میشود. با پایداری موفق انقلاب اسلامی ایران، جریانها و جنبشهای اسلامگرایانه در سرتاسر خاورمیانه روح تازهای یافتهاند و عملا رخوت به وجود آمده پس از رشد جریان کمالیسم در ترکیه و ناصریسم در مصر جای خود را به تحرکی غیرقابل توقف داده است. مسلما نقطه گذار خاورمیانه از رخوت، انقلاب اسلامی ایران بوده است.
امروزه شاهد هستیم که سخت ترین مخالفان ایران در اروپا و آمریکا نسبت به قدرت تهران سر تعظیم فرود آوردهاند و علی رغم تهدیدات و فشار طیف افراطی سیاستمداران غربی، کلیت جریانهای سیاسی در این مناطق پذیرش ایران قدرتمند و زندگی موثر و تعامل آمیز با آن را تنهاترین راه ممکن در برابر خود میدانند. در یک جمعبندی از قوتهای جمهوری اسلامی میتوان گفت جمهوری اسلامی ایران یکی از کشورها و قدرتهای تأثیرگذار در منطقه خاورمیانه است. در بررسی کشورها از لحاظ تأثیرگذاری و تأثیرپذیری، ایران در ردیف کشورهایی که زیاد تأثیرگذار است ولی از نظام بینالملل کمتر تأثیر میپذیرد، قلمداد میگردد. مهمترین فرصتهای جمهوری اسلامی ایران در عرصه بینالمللی عبارتند از:
1- مردمی بودن و حمایت مردم از نظام و انقلاب و حاکمیت
2- پیشرفتهای ایرانیان در تمامی عرصههای علمی، فناوری، نظامی و اقتصادی
3- افول هژمونی آمریکا در منطقه و جهان در پی شکست راهبردهای آمریکا در منطقه و گسترش تنفر مردم
4- آینده جمعیت و جایگاه مسلمانان در جهان
5- بحرانهای اقتصادی جهانی و افزایش قیمت و تقاضای جهانی انرژی
6- ناکارآمدی سازمانهای بین المللی
7- پتانسیلهای قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران
8- بیداری اسلامی در کشورهای منطقه خاور میانه
9- ضعف و چالش در ارکان رژیم صهیونیستی
10- ارتقاء وجهه و جایگاه عزتمند بینالمللی جمهوری اسلامی ایران
11- توان ضربه متقابل و قدرت بازدارندگی در مواجهه با انواع تهدیدات
تهدیدها و چالشهای پیش روی انقلاب
بدون شک هر کشوری پس از هر انقلابی که در آن صورت میگیرد، با چالشهایی مواجه میشود و کشور ایران هم از این امر مستثنی نیست. انقلاب اسلامی را آسیبهایی از درون و بیرون تهدید میکنند که میتواند منجر به افول آن گردد. مشکلاتی که همراه و درون انقلاب میباشد، «آفت»های انقلاب، و مشکلاتی که از بیرون انقلاب و انقلابیون را تهدید میکند، «موانع» انقلاب شناخته میشود. آنچه در پی میآید مروری بر گوشههایی از آفتها و موانعی است که انقلاب اسلامی را تهدید میکند و توجه به آنها بر همه دلسوزان این نهال مقدس و حافظان آن لازم و ضروری است.
1- تشکیک در اصل ولایت مطلقه فقیه و تضعیف جایگاه رهبری: یکی از راهبردهای دشمن برای براندازی انقلاب، تضعیف رهبری و کم اهمیت جلوه دادن جایگاه آن است. مقابله با اصل نظریه ولایت فقیه نیز از شگردهای دشمنان انقلاب است. مادامی که خدشهای به این اصل وارد نیامده، براندازی انقلاب ناممکن خواهد بود. از این رو، دشمنان انقلاب نسبت به این اصل مترقی قانون اساسی، تشکیک و حملات خود را متوجه اساس ولایت فقیه کردند. گاهی نیز در راستای این هدف، حمله به نهادهای وابسته به رهبری را در دستور کار خود قرار میدهند.
2- تضعیف اندیشه و روحیه انقلابی: دشمنان انقلاب، انقلابیگری را به هرج و مرج معنا میکنند تا راهی برای شماتت انقلابیون داشته باشند. در حالی که، انقلابیگری یعنی حفظ روحیه عصیان نسبت به زشتیها و اخلاق ناپسندی که موجب سقوط انسان و اجتماع در ورطه خودخواهی و ابتذال و پشت پازدن به اصول میشود. دشمنان انقلاب خواستار آرامش و سکونند تا در غفلت ناشی از آن، هواپرستی را حاکم کنند.
3- بی تفاوتی مردم نسبت به سرنوشت اجتماعی خویش: از نقاط بسیار مهم و سرنوشتساز نظام اسلامی حضور گسترده و پرشور مردم در انتخابات مهم است که دشمنان و بلندگوهای آنان مترصدند تا کمرنگی حضور مردم وکاهش آمار شرکتکنندگان را به نامیدی مردم و برگشتن آنان از جمهوری اسلامی و مسئولین تعبیر و تفسیر کنند. علاوه بر آن دشمنان از وقوع چنین سستی بهرهگیری میکنند نااهلان و نامحرمان نیز سوء استفاده نموده و در مراکز قدرت جای گرفته و به استحاله نظام و تغییر بافت ارزشها و باورهای مردم خواهند پرداخت. شور و نشاط خود را همیشه حفظ نمایند.
4- وجود روحانیت متحجر و مقدسنما و روحانینمایان: در میان روحانیت هم افرادی یافت میشوند که یا به واسطة وابستگی و یا انحراف، تیشه به ریشة اسلام میزنند. خطر آنان برای اسلام و روحانیت، کمتر از دشمنان نیست، بلکه ضربات آنان مؤثرتر و خطرناکتر است. بایستی حوزههای علمیه با دقت و هوشیاری مراقب نفوذ و حضور این گروه از روحانیت - اگرچه اندک هستند - باشند. برخی با ادعای ولایت، با اساس ولایت مخالفت میکنند و مشی آنان بخصوص در مواقع خطر مانند تهاجم همهجانبه آمریکا و جنگ تحمیلی، عدم همراهی با ملت است.
5- ابتذال فرهنگی: از دیگر عوامل آسیبزا برای انقلاب اسلامی میتوان به استفاده از هنر، سینما و تئاتر اشاره نمود که از طریق تولید انواع فیلمها و سریالهای تلویزیونی و انتقال آن به کشور تأثیرات سویی را بر رفتارهای اجتماعی جوانان گذاشته است. مطبوعات و کتابها نیز برای ترویج فرهنگ غربی مورد استفاده قرار گرفتهاند. چاپ و نشر اشعار، مقالات و رمانهای مختلف برای ترویج پوچگرایی و نیز زیر سؤالبردن مبانی نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران و سیاستهای فرهنگی آن در سطح گستردهای مورد استفاده مخالفان نظام جمهوری اسلامی قرار گرفته است و نقش بسزایی در تهاجم فرهنگی غرب برای تضعیف باورهای اسلامی و انقلابی داشته است.
6- ترویج ملی گرایی در برابر اسلام خواهی: دشمنان انقلاب، از طرحها و برنامههایی حمایت میکنند که ایران منهای اسلام را بزرگ بنماید و به ویژه نسل جوان را به افتخارات پوچ شاهنشاهی ظالمانه علاقهمند کند و از عظمتی که اعتقاد به اسلام برای او به وجود آورد، بیگانه سازد. این که ایرانی خداجو و دین گرا باشد، خوشایند دشمنان ما نیست؛ چرا که همین مسیر به طور منطقی ایرانی را به اسلام و محبت اهل بیت و شیعه علی بودن و بالاخره، پیروزی انقلاب اسلامی میکشاند. از این رو، طراحی دشمن بدان سمت میرود که القا کند ایرانی فاقد هویت است: زمانی اسکندر بر آنها تجاوز کرد، دورانی اعراب مسلط شدند، ایامی چنگیز بر آنها تاخت، سالهایی تیمور بر آنها یورش برد و در همه این احوال، ایرانی سر تسلیم فرود آورد و در مقابل مهاجم خاضع شد و دورویی کرد و اعتقاد قلبی خود را بروز نداد و به چاپلوسی حکام پرداخت و همراه آنها شیوه اجحاف و ارتشا را پیش گرفت. بدین ترتیب دشمن میخواهد این گونه نتیجهگیری کند که توجه به اسلام و انقلاب اسلامی در میان ایرانیان از همان نوع اقدامات توأم با دورویی است که در طول تاریخ، ایرانیان از خود بروز دادهاند و گواه آن را نیز، بزرگ نمایی برخی از تخلفها و مفاسدی میگیرد که خواه ناخواه در هر جامعه ای به چشم میخورد و در روزگار ما نیز وجود دارد.
7- ترویج قومیتگرایی: دشمن، از جدا کردن فرد و جامعه ایرانی از هویت اسلامی مأیوس شده بود، حیله ای دیگر اندیشید و آن سوء استفاده از وجود قبایل و طوایف مختلف ایرانی، و ریشه دار قلمداد کردن و اصیل خواندن برخی اختلافات بین آنها بود. دشمن آن اختلافات را مایه امید خود قرار داد تا با تحریک و تشویق و تشدید آنها، درگیری عظیم و کشتاری خانمان سوز و بنیان برانداز را شکل دهد که در انتهای آن نه از انقلاب اثری، و نه از اسلام پیامی، و نه از ایران نشانی باقی بماند! چه شادمانیها که دشمن از بروز درگیریهای قومی و سیاسی در برخی استانها یا شهرستانها از خود بروز نداد و چه تفسیرها که بر جزئیات آن درگیریها ننهاد و چه عوامل و علل تصنعی که برای آن نتراشید و چه حمایتها که از گسترش آنها نکرد!
8- رخنه فرصت طلبان و افراد غیر صالح در مراکز قدرت: در هر انقلابی گروهی هستند که به انقلاب ایمان و اعتقاد ندارند، ولی حفظ و دستیابی به منافع شخصی یا گروهی، آنان را وا میدارد تا در تار و پود انقلاب و حتی، تا آنجا که زمینه به آنها اجازه دهد، در سطوح بالای انقلاب رخنه کنند. بدیهی است که پس از دستیابی به قدرت، در فرصتهای مناسب لطمات و ضربات کوبنده خود را بر پیکر انقلاب، نظام و رهبری وارد خواهند کرد. علاوه بر این، علاقههای خانوادگی، گروهی و رفاقتها گاه بر مصالح عمومی و مصالح نظام، غالب میشود.
9- ترکیب جمعیتی جوان: ایران اسلامی قریب به 20 میلیون نیروی جوان دارد. این جمعیت ظرفیت بالقوهای برای کشور محسوب میشود اما اگر نیازهای این قشر به ویژه اشتغال، مسکن و ازدواج رفع نگردد، میتواند چالشی برای هر کشوری محسوب گردد.
10- مهاجرت استعدادهای علمی و سرمایهداران به خارج از کشور: نداشتن برنامه ای همه جانبه برای جلوگیری از مهاجرت تحصیلکردگان و متخصصان، و نیز مشخص نبودن مرزهای «تعهد» و «تخصص» موجب ظهور پدیده فرار مغزها به کشورهای دیگر جهان میشود. این امر از یک سو، انقلاب را از تواناییهای افراد متخصص محروم میکند و ا�� سوی دیگر، به ابزاری در دست دشمنان برای جوسازی علیه انقلاب مبدّل خواهد شد.
11- اختلافافکنی بین شیعه و سنی: اختلافانگیزی، از جمله مواردی بود که در سالهای قبل از انقلاب اسلامی، همواره مورد نظر دشمنان قرار داشت و بعد از پیروزی انقلاب نیز در تلاشند تا از این رهگذر، وحدت امت اسلام را دستخوش تفرقه و شکاف نمایند. در سالهای اخیر با رشد جریانهای تکفیری در منطقه، دشمن در صدد است چنین رویکردهای افراطی را در ایران نیز گسترش دهد.
12- مخالفت با اسلام ناب تحت عنوان آزادی و دمکراسی: اسلام ناب، همواره سد راه استکبار جهانی در سلطه به کشورها و استعمار ملتها بوده است. سردمداران کفر جهانی با اطلاع دقیق از این امر، دو تلاش را همزمان به عمل آورده و میآورند. یک جهت تلاش آنان، مخالفت با اصل اسلام و کنار زدن آن از فکر و عمل فردی و اجتماعی مسلمانان است و جهت دیگر تلاش آنان، درست کردن صورتی از اسلام «اسلام اموی و آمریکایی» و جا زدن آن به عنوان «اسلام» است. در هر دو جهت تلاش استکبار، روشنفکران وابسته، یکی از حلقهها و ابزارهای اصلی این توطئه هستند.
13- خودرأیی و خارج از مقررات و قانون عمل کردن: قانون شکنی از سوی هر کسی باشد، قبیح و زشت است بویژه اگر از طرف کسانی باشد که برای عمل به قانون و گستردن آن در جامعه منصوب یا انتخاب شدهاند. قانون شکنی و قانون گریزی منتهی به خودرأیی و استبداد، رانتخواری و بیعدالتی و رابطهگرایی میشود و این خطری است برای انسجام و اعتماد جامعه و مدیران آن، آن هم در نظامی که محبت و اعتماد متقابل مردم و مسئولین مهمترین عامل پیشرفت و موفقیت است.
14- خروج از سادهزیستی و گرایش به اشرافیگری: مسئولین نظام و مدیران جمهوری اسلامی ایران، میبایستی با حفظ مشی سادهزیستی و پرهیز از اشرافیگری و تجملگرایی و تشریفاتزدگی، اعتبار و اعتماد مدیریتی نظام را در میان مردم حفظ کنند. مردم، مسئولان و مدیران نظام را خدمتگزار و تشنه خدمت میدانند و با حضور و شعور و رأی خود، همواره بر این مسأله تأکید داشتهاند. خطر بزرگی برای نظام مدعی عدالت است که مدیران آن بسوی تجمیع ثروت با استفاده از رانتها و امکانات مدیریتی بروند و از مردم فاصله طبقاتی بگیرند و از احساس دردها و مشکلات مردم، دور بمانند.
15- بیصبری در برابر کمبودها: تودة مردم، عموماً از لحاظ اقتصادی در برابر تغییرات آسیبپذیرند و بسیاری از آنان در تأمین مایحتاج ضروری دچار مشکلات و تنگناهایی میباشند. از یک سو بر مسئولین نظام اسلامی و ثروتمندان و کارخانهداران و بازاریان است که نسبت به رفع این تنگناها و مشکلات اقدام نمایند - چه به صورت درازمدت و حل معیشت مردم و چه در کوتاهمدت با رفع نیازهای ضروری آنان - و از سوی دیگر بر مردم انقلابی و مسلمان است که با صبر و تحمل سختیها و کاستیها، مسئولان را در سیاستگذاری و برنامهریزی و امکان خدمترسانی، یاری نمایند و با بیصبریهای احتمالی، راه را برای سوءاستفادهکنندگان هموار نسازند.
16- اختلاف و تضعیف دستگاهها و قوای دیگر کشور: تمامی نهادهای کشور که در قانون اساسی پیشبینی و برای انجام وظایفی مأمور شدهاند، بایستی با قوت بتوانند کارهای خود را انجام دهند. تضعیف هر یک از این نهادها به اخلال در روند پیشرفت کشور منتهی خواهد شد. این تضعیف به هر علت و بهانهای که باشد، اختلاف و تنازع بین دستگاههای متولی اداره کشور و مدیران را باعث خواهد شد و بایستی از آن جلوگیری شود. مدیران اولین کسانی هستند که میبایستی در برابر زمزمهها و نفوذیهای اختلافانداز، مقاومت نمایند و یکپارچگی و انسجام و وحدت مدیریت را در کشور حفظ نمایند.
رسالت کنونی ما
دشمنان انقلاب اسلامی که از رویارویی مستقیم با این انقلاب ناامید گشتهاند، در جهت ایجاد و تقویت آفات و تشدید آسیبهای وارده به انقلاب از هیچ اقدامی دریغ نخواهند کرد و به این ترتیب این وظیفه دوستداران و مسئولین نظام است که هر چه دقیق تر نسبت به شناخت این آسیبها اقدام نموده، و با بهرهگیری از فرصتها در صدد مقابله و علاج آنها باشند و حساسیت ویژهای در این زمینه به خرج دهند و بدانند و آگاه باشند که هیچ انقلابی بدون مبارزه مستمر و دائم با آفات و آسیبهای آن نمیتواند همیشه از جایگاه مقتدری برخوردار بوده، موفقیتها و دستاوردهای آن تضمین گردد.
ماهیت انقلاب اسلامی صرفا «دفع کننده تهدیدات» نیست بلکه تهدیدات را به فرصت تبدیل میکند. حتی در مرتبه ای بالاتر شاهد «فرصت سازی» دست اندرکاران انقلاب در فضای خاورمیانه و جهان هستیم. تهدیدات موجود در اطراف ایران به اندازهای سبک و کم وزن هستند که به هیچ عنوان قدرت رقابت با فرصتها را ندارند. سازماندهی و مدیریت بهینه این فرصتها نیازمند حفظ «نگرش انقلابی» و «رویکرد دینی» نسبت به مسائل جاری داخلی، منطقهای و بینالمللی است. نگرشی که رمز اصلی بقای انقلاب اسلامی در جهان امروز محسوب میشود. نکته دیگری که باید در این راستا نسبت به آن توجه کرد، آمادگی ایران جهت عکسالعمل همه جانبه نسبت به هرگونه تعرضی علیه نظام جمهوری اسلامی است.
با توجه به تحولات داخلی و تلاشهای صورت گرفته در کشور در سایه رهبری حکیمانه مقام معظم رهبری، نظام اسلامی در مرحله نوینی از تثبیت اقتدار و موقعیت خود در دهه چهارم از عمر خود در عرصه داخلی و بینالمللی قرار گرفته است، لذا توجه به مؤلفههای زیر در حصول به این موفقیت ضروری است:
1- توجه به ارزشهای نظام اسلامی به ویژه تبعیت از ولیفقیه و توجه به هشدارها و توصیههای مقام معظم رهبری
2- تمهید توانها و ظرفیتهای درونی جهت رفع آسیب دشمنان داخلی
3- پرهیز دولتمردان از حاشیهسازیها وایجاد چالشها و اختلافات داخلی
4- همراهی و مساعدت ملی با مسئولان نظام در قوای سه گانه و سایر نهادها و سازمانها
5- تحکیم و تأمین زیرساختهای لازم برای مقابله با جنگ نرم دشمنان در عرصههای مختلف
6- توجه به آسیبهای اجتماعی و برنامهریزی هدفمند برای مقابله رفع آنها
7- پیگیری تحقق اهداف متعالی انقلاب در عرصههای تحقق عدالت اجتماعی و مبارزه با فساد و تبعیض
8- توجه به برنامههای دشمن برای دامنزدن بر اختلافات قومی، مذهبی و سیاسی داخلی
9- برنامهریزی هوشمندان برای مقابله و حذف عوامل و گردانندگان داخلی جنگ نرم دشمن
منابع:
1- مرتضی منطقی، «جنگ جهانی سوم»، فصلنامه نامه پژوهش، سال اول، ش ۲ و ۳، پاییز و زمستان ۱۳۷۵.
2- احمد مقتدری، «انقلاب اسلامی، پیامدها و بازتاب ها»، ماهنامه بصائر، سال اول، ش ۴ و ۵، دی و بهمن ۱۳۷۳.
3- سیدمصطفی تقوی مقدم، تحلیلی بر اسلامی کردن دانشگاهها، تهران، دارالحدیث، ۱۳۷۵.
4- مرتضی مطهری، بررسی اجمالی نهضتهای اسلامی در صد ساله اخیر، قم: مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی.
5- منوچهر محمدی، انقلاب اسلامی در مقایسه با انقلابهای فرانسه و روسیه، قم: نشر معارف، 1388.
6- محمد پزشکیان و دیگران، انقلاب اسلامی و چرایی و چگونگی رخداد آن، دفتر نشر معارف، چ هجدهم، تابستان ۱۳۸۱.
7- اسماعیل شفیعی سروستانی، تهاجم فرهنگی و نقش تاریخی و روشنفکران، تهران، کیهان،۱۳۷۲.
8- سایتهای نوید شاهد، فارس، باشگاه اندیشه، جهان نیوز.
یکی از ویژگی های این تحولات و دستاوردها این است که در اکثر زمینه ها اعم از سیاسی ، فرهنگی ، اقتصادی ، اجتماعی ، علمی و ... حاصل شده است به گونه ای که شاهد یک تحول عظیم و فراگیر در کل ساختارهای کشور بوده ایم . البته قصد ما در این مقاله این نیست که کلیه این دستاوردها را به صورت مفصل و یا حتی اجمالی به رشته تحریر در آوریم ، چرا که با توجه به حجم عظیم تحولاتی که در اثر انقلاب اسلامی رخ داده است پرداختن به کل آن در یک مقاله که اقتضایش اختصار گویی است امکان پذیر نمی باشد، با این حال هدف اصلی ما در این مقاله این است که برخی از مهم ترین دستاوردها را مورد تحلیل و ارزیابی قرار دهیم، بر این اساس راهکاری که برای این منظور مناسب تر است تقسیم بندی این دستاوردها به چند بخش می باشد که ما در اینجا آن را به دستاوردهای سیاسی ، فرهنگی ، اجتماعی ، اقتصادی و علمی تقسیم بندی می کنیم ، هر چند می توان با توجه به پیشرفت هایی که در عرصه های دیگر وجود دارد تقسیم بندی های دیگری را هم به این تقسیمات اضافه نمود که با توجه به همپوشانی برخی از این موضوعات نسبت به برخی از آن دستاوردها و بنای این مقاله برای مختصر گویی و نه ذکر همه دستاوردها ، ضرورتی به ذکر این سرفصل ها وجود ندارد .
مهم ترین دستاوردهای انقلاب اسلامی بر اساس تقسیم بندی پنجگانه سابق عبارتند از :
الف – دستاوردهای سیاسی
1. سرنگونی نظام نامشروع و استبدادی شاهنشاهی که 2500 سال بساط سلطه خویش را بر سر ملت گسترده بود ، این دستاورد را باید راهگشاترین دستاورد انقلاب اسلامی دانست چرا که به برکت آن کلیه تغییرات و تحولات دیگر رقم خورد ، در واقع رژیم شاهنشاهی بزرگترین مانع هر گونه تحولی در کشور بود و به دلیل ذات استبدادی آن هر گونه اصلاحی در آن فاقد اثر بود ، چنانکه در جریان نهضت مشروطه ، تجربه مهم تلاش برای اصلاح نظام استبدادی شاهنشاهی از طریق تبدیل کردن آن به نظام مشروطه با روی کار آمدن رضا شاه و پس از وی محمد رضا پهلوی و بسط استبداد در قبای موجه تری به نام مشروطه سلطنتی به شکست انجامید، در این مقطع زمانی حتی علمای نامداری همچون میرزای نائینی تلاش کردند تا با توجه به عدم امکان برقراری حکومت اسلامی به زعامت رهبر دینی ، از نظام مشروطه سلطنتی به عنوان نظامی که شرّ کمتری از نظام سلطنتی استبدادی دارد دفاع کرده و به تئوریزه کردن آن بپردازند ، اما امام خمینی (ره) با مشاهده این تجربیات ، نخستین هدفی را که برای مبارزه انتخاب کردند شاه و نظام سلطنتی بود تا جایی که در سخنرانی های سال های نخستین مبارزه نیز رسماً به شاه حمله کرده و حتی شاه دوستی را معادل «غارتگرى، هتک اسلام، تجاوز به حقوق مسلمین، و تجاوز به مراکز علم و دانش»[1] معرفی کردند و به این ترتیب با توجه به اینکه چنین نظامی بزرگترین مانع رشد و پیشرفت همه جانبه ملت ایران بود هیچ گونه مماشاتی را با این نظام نپذیرفتند تا جایی که شرط ملاقات خود با عواملی از رژیم که خواهان ملاقات با ایشان بودند را استعفای آنها از مناصب خود در رژیم سلطنت اعلام کردند و حتی برخی از آنها همچون شهردار تهران را پس از استعفا مجدداً در سمت خود ابقا نمودند تا نشان دهند که حتی یک چهره ثابت در دو نظام شاهنشاهی و نظام مبتنی بر ولایت فقیه تفاوت دارد و آنچه اولویت اصلی اوست کنار رفتن نظام شاهنشاهی می باشد و لو اینکه در نظام غیر شاهنشاهی ، برخی ازهمان چهره ها به قدرت برسند .
2. استقرار نظام مردمسالار دینی جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر ولایت فقیه
همانطور که می دانیم اکثر مردم کشور ما پیرو مکتب شیعه هستند که یکی از غیر قابل خدشه ترین اصول آن عبارت است از لزوم کسب مشروعیت حکومت از جانب معصوم (ع) و طاغوت بودن هر حکومتی که مشروعیتش منتسب به معصوم نباشد که بر این اساس با مراجعه ای به منابع دینی در می یابیم که تنها فقها هستند که این حق را از جانب امام معصوم (ع) دارا هستند و به عنوان نواب عام امام زمان(عج) حق حکومت را دارا هستند که از آنها به عنوان ولی فقیه یاد می کنیم ، لذا لزوم مشروعیت الهی حکومت و بحث ولایت فقیه ، مهمترین محور اندیشه سیاسی شیعه در طول تاریخ بوده است و از زمانی که نخستین کتاب های فقهی – استدلالی شیعه به رشته تحریر در آمده است یعنی از زمان شیخ مفید این بحث به تعابیر گوناگون همچون سلطان عادل ، امام المسلمین و ... در کتاب های فقهی مورد بررسی قرار گرفته است ، هر چند به دلیل عدم امکان اعمال حاکمیت فقها در اکثر مقاطع تاریخی ، این بحث به صورت حاشیه ای و در ضمن مباحث دیگر مطرح شده است اما اصل آن به عنوان یک اصل خدشه ناپذیر همواره در میان فقها مطرح بوده است . با تمام این احوال، امکان اعمال ولایت فقیه به صورت کامل ، تا زمان انقلاب اسلامی ایران هرگز فراهم نشده بود ، از این روی امام خمینی (ره) که کوله باری از تجربیات هزار و چهارصد ساله تاریخ تشیع را بر دوش می کشید ، تصمیم گرفتند تا پس از نابودی نظام منحط گذشته ، تئوری ولایت فقیه را به صورت عملی در قالب یک نظام منسجم و نهادمند که امکان اعمال بسیاری از اختیارات ولی فقیه وجود داشته باشد ، به مرحله اجرا بگذارند و با توجه به لزوم نقش آفرینی مردم در تحقق عینی حکومت بر مبنای اندیشه سیاسی امام خمینی (ره) ، نظریه ولایت فقیه را در درون ساختار نظامی دینی و در عین حال مردمسالار تحت عنوان جمهوری اسلامی ایران عملی نمودند که ویژگی آن این بود که علاوه بر مشروعیت الهی حکومت ، مردم نیز با پذیرش خود به آن جنبه مقبولیت بخشیدند و در نتیجه برای نخستین بار در طول تاریخ شیعه و پس از دوران صدر اسلام ، حکومتی مبتنی بر اندیشه سیاسی شیعه جعفری توانست به صورت مستقیم نظامی سیاسی خود را پی ریزی نماید که مردم نیز آن را با جان و دل پذیرا شدند .
3. تحقق حاکمیت مردم بر سرنوشت سیاسی خویش که وقوع انقلاب اسلامی ایران نخستین گام در این راستا بود ، در واقع یکی از ویژگی های مهم این انقلاب این بود که در کنار نیروهای فعال انقلابی همچون رهبران و عناصر سیاسی انقلاب ، مردم نیز با آگاهی های حاصل شده ، خواستار انقلاب بودند و به همین دلیل این انقلاب با حضور پرشور و یکپارچه ملت ، به پیروزی رسید و پس از آن نیز برای استقرار نظام جدید از مردم نظر خواهی شد و به همین ترتیب تمام ارکان نظام جدید با خواست و اراده مردم شکل گرفت ، در واقع اراده مردم در جهت تغییرات در سرنوشت سیاسی خود بر این قرار گرفت که با انقلاب خود نظام منحط و پوسیده استبدادی را ریشه کن و به جای آن نظامی جدید مبتنی بر الگوی مردمسالاری دینی پی ریزی نمایند که حضور و اراده مردم در ساختارها و ارکان آن کاملاً نمایان باشد و این یعنی حاکمیت مردم بر سرنوشت سیاسی خویش ، در این زمینه مقام معظم رهبری معتقدند : «در طول تاریخ ما، هیچ حادثهای مثل حادثهی پیروزی انقلاب اسلامی و حوادث بعد از آن نبوده است که مردم در آن، نقش مستقیم داشته باشند. در انقلاب اسلامی مردم آمدند؛ ... با اینکه متکی به قدرت و زور هم نبودند، سلاح هم نداشتند، اگر هم داشتند، به کار نمیبردند، اما در عین حال توانستند یک رژیمِ تا دندانمسلحِ متکی به قدرتهای استکباری را بکلی از پا در بیاورند و انقلاب را پیروز کنند. منتها نکتهی اساسی در انقلاب ما این بود که نقش مردم با پیروزی انقلاب تمام نشد؛ ... در گذشته همیشه می گفتند کشور صاحب دارد؛ منظورشان این بود که فلان امیر و فلان حاکم و فلان سلطان صاحب کشور است! مردم نقشی نداشتند، کارهای نبودند. امروز به برکت انقلاب اسلامی، مردم میدانند کشور صاحب دارد؛ صاحب کشور هم خود مردمند.»[2]
یکی دیگر از شواهد این دستاورد ، عبارت است از نقش مردم در انتخاب مسئولان نظام تا جایی که به قول مقام معظم رهبری «امروز در جمهوری اسلامی همهی مقاماتی که به نحوی در کار مردم دخالت دارند، مستقیم یا غیرمستقیم منتخب خود مردمند؛ حتّی رهبری.»[3]
4. تحقق آزادی های مشروع منطبق با ارزش ها و بنیان های بومی ، این در حالی است که تا پیش از انقلاب اسلامی تنها آزادی که وجود داشت ، آزادی در مسیر هر چه نزدیک تر شدن به غرب از نظر وضعیت فرهنگی بود و فراتر از آن چیزی به نام آزادی به ویژه از نظر سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی حتی با معنای غربی آن وجود نداشت و تنها روزنه های به وجود آمده در مقاطعی از تاریخ همچون مشروطه و یا تحولات شهریور 20 ، برای آزادی های سیاسی نیز بلافاصله با روی کار آمدن دیکتاتوری جدید بسته می شد و به این ترتیب آزادی تبدیل به آرزوی دست نایافتنی ملت ایران شده بود و به هیمن دلیل بود که یکی از شعارهای اصلی مردم در راهپیمایی های پیش از انقلاب اسلامی عبارت بود از «استقلال ، آزادی ، جمهوری اسلامی» ؛ شعاری که آن را عصاره خواست های ملت در جریان انقلاب اسلامی دانسته اند و عنصر آزادی خواهی در آن نقش برجسته ای دارد ، به همین دلیل است که دادن آزادی های مشروع و منطبق با ارزش های بومی که آزادی توام با مسئولیت در برابر خدا[4] ، پس از پیروزی انقلاب اسلامی به یکی از دستاوردهای مهم انقلاب اسلامی تبدیل شد و دولت جمهوری اسلامی ایران موظف به «تأمین آزادیهای سیاسی و اجتماعی در حدود قانون»[5] گردید . بر همین اساس آزادی های متعدد در عرصه های سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی ، فرهنگی و ... در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به رسمیت شناخته شده است که محدوده آن ها را ارزش های بنیادین و مصالح ملی تعیین می کند .
5. تغییر در سیاست خارجی کشور ، استقلال در تصمیم سازی های دیپلماتیک و نزدیک شدن به ملت های مظلوم و مستضعف ، این در حالی است که تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ، سیاست خارجی کشورمان تابعی از سیاست های قدرتهای سلطه گر جهانی بود و رژیم شاه به گونه ای به تدوین و اجرای سیاست خارجی خود می پرداخت که گویی مسئولیت وی نه حفظ وتامین منافع ملی بلکه حفظ منافع غربی هاست و حتی از تصریح به این مساله نیز ابایی نداشت ، چنانکه شاه در پاسخ در زمینه مطرح شدن ایران به عنوان ژاندارم منطقه صریحا این ماموریت خود را به منظور حفاظت از منافع غرب عنوان کرده و می گوید : « ارتش ما در واقع قادر بود در این ناحیه که برای غرب اهمیت استراتژیک فوق العادهای دارد، هرگونه ناآرامی محلی را متوقف یا در نطفه خفه کند.»[6] ، نتیجه چنین سیاست هایی این بود که علاوه بر خدشه دار شدن حیثیت بزرگترین کشور شیعه جهان بابت ارتباطات پیدا و پنهان آن با رژیم صهیونیستی و عدم استقلال در تصمیم گیری های سیاست خارجه ، ملت ایران نیز هزینه های هنگفتی را در اثر این سیاست ها مجبور بودند تحمل کنند همچون دخالت های بی دلیل ایران در ظفار .
6. پیوند میان مردم و مسئولان نظام و احساس همدلی و همراهی مردم با مسئولان که چنین مساله ای برای نخستین بار در طول تاریخ کشورما رخ می داد چرا که نظام های سلطنتی همواره خود را فراتر از مردم می دانستند و به همین جهت کلیه اعضای سلطنتی به همراه مسئولین کشور سعی می کردند تا با پناه بردن به کاخ های مجلل خود ، به هر میزان که می توانند از مردم فاصله بگیرند ، همچنین همین اعتقاد ، مهم ترین منشا این تصور غلط در نظام شاهنشاهی بود که اساسا مردم حق دخالت در سیاست و حکومت ندارند ، با تمام این احوال با پیروزی انقلاب اسلامی ایران که مردم نقش اصلی و اساسی در پیروزی آن داشتند رهبران انقلاب نه تنها خود را از مردم متمایز نکردند بلکه همچنان همدلی و پیوستگی میان مردم و مسئولان برقرار ماند به ویژه همدلی میان مردم و رهبران ارشد نظام که تجلی این همدلی را می توان در استقبال از مسئولان عالی نظام به ویژه مقام معظم رهبری در سفرهای استانی ، مشارکت در مراسم سالگرد بنیانگذار انقلاب اسلامی ، مشارکت میلیونی مردم در نماز جمعه های برگزار شده توسط رهبر انقلاب و ... به راحتی می توان مشاهده کرد که یکی از دلایل آن تداوم ساده زیستی رهبران نظام و نیز تداوم ارتباط با مردم می باشد که هر چند به دلیل مسائل ومشکلات امنیتی این ارتباطات به صورت محدود می باشد اما آنچه مهم است اصل این ارتباط و ارادت متقابل مردم و رهبران نظام می باشد که علیرغم گذشت بیش از سی و پنج سال از پیروزی انقلاب اسلامی همچنان ادامه دارد .
7. تبدیل ایران به یک کشور مهم ، تاثیر گذار و تعیین کننده در عرصه تحولات بین المللی که این اهمیت و تاثیر گذاری نه تنها ادعای طرفداران نظام جمهوری اسلامی است بلکه در اعترافات گفتاری وعملی قدرتهای تاثیر گذار جهانی نیز مشهود می باشد ، به عنوان مثال درخواست های مکرر آمریکا برای مذاکره پیرامون حل مشکلاتی که با آن در کشورهایی همچون عراق مواجه شده است و یا ترس از تحرکات ایران در قبال تهدید های آمریکایی ها بر علیه کشورهای متحد ایران همچون سوریه که باعث عملی نشدن حمله به این کشور شد و نیز تلاش های مضاعف برای جلوگیری از قدرت یافتن هر چه بیشتر ایران ، همه وهمه حاکی از اعتراف عملی کشورهای غربی به قدرت مهم وتاثیر گذار در منطقه و جهان می باشد ، علاوه بر این در اکثر تحولات منطقه ای شاهد نقش آفرینی جمهوری اسلامی ایران هستیم به گونه ای که هر تحرکی بدون در نظر گرفتن نقش کشورمان به نتیجه نمی رسد چنانکه در سوریه غربی ها ومتحدان منطقه ای آنها بارها اعلام کردند که حاضر نیستند نقشی برای ایران قائل شوند و نخستین پیشنهادی که که برای حل بحران سوریه اعلام می کردند برکناری بشار اسد بود اما باگذشت زمان ، شکست این طرح ها و پیشنهاد ها مشخص شد و امروزه با اذعان غربی ها به این شکست ، زمزمه هایی مبنی بر حل بحران با پذیرش بشار اسد در این کشور شنیده می شد . در مجموع می توان گفت هر تحول و بحرانی که در منطقه بدون در نظر گرفتن ایران بخواهد مورد چاره اندیشی قرار گیرد بدون نتیجه می ماند و این یعنی تاثیر و قدرت ایران در سطح جهان .
8. چرخش ایران از کشور حامی رژیم صهیونیستی به کشور مدافع آرمان فلسطین و تبدیل شدن آن به محور اصلی مقاومت ضد صهیونیستی ، در همین زمینه لازم است اشاره نماییم پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ، شاه ، دولت جعلی رژیم صهیونیستی را به صورت دوفاکتو به رسمیت شناخته بود[7]، هر چند در مقام عمل ، این روابط حتی فراتر از روابط با کشورهایی بود که آن ها را به صورت کامل به رسمیت می شناخت و این مساله تا جایی پیش رفته بود که یکی از سه مساله ای که رژیم شاه امام خمینی را در سال 1342 از صحبت در باره آنها ممنوع کرده بود سخن گفتن در باره رژیم صهیونیستی بود[8] ، همین مواضع در کنار اتهامات تاریخی که در جهان اسلام همواره توسط عناصر تفرقه افکن بر علیه شیعیان مطرح می شد همچون اتهام همراهی شیعیان با یهود ، باعث شده بود که تصویری غلط از ایران و ایرانیان و به ویژه شیعیان در جهان اسلام نقش بندد ، اما موضع گیری های امام خمینی (ره) بر علیه این رژیم و اعلام خط مشی ضد صهیونیستی انقلاب اسلامی و اقداماتی که بلافاصله پس از پیروزی انقلاب اسلامی در تقابل با رژیم صهیونیستی صورت گرفت همچون تعطیلی سفارت رژیم صهیونیستی و تبدیل آن به سفارت فلسطین ، خط بطلانی بر این تصورات غلط کشید و حتی ایران را تبدیل به محور مقاومت نمود به گونه ای که همان سال ها عده زیادی از نیروهای انقلابی به صورت داوطلب خواستار اعزام به فلسطین بودند که متاسفانه به دلیل درگیر شدن بخش عظیمی از نیروهای انقلاب در جریان توطئه تجزیه طلبان و نیز تهاجم صدام به خاک کشورمان ، عملا امکان پشتیبانی وسیع تر همچون اعزام نیرو برای آزادی قدس از بین رفت ، هر چند اصل دفاع از آرمان قدس همچنان یکی از اصول مهم انقلاب اسلامی ایران باقی ماند که نشانه آن نیز برگزاری هر ساله راهپیمایی در حمایت از آرمان آزادی قدس عزیز در آخرین جمعه ماه مبارک رمضان و حمایت عملی و معنوی از گروه های مقاومت ضد صهیونیستی در فلسطین و لبنان و سوریه می باشد .
9. علاوه بر آنچه گذشت انقلاب اسلامی دستاوردهای دیگری هم داشت که به صورت مختصر به آنها اشاره می کنیم از جمله حفظ تمامیت ارضی کشور برای نخستین بار پس از 200 سال که در هر منازعه ای بخشی از خاک کشور جدا می شد، اجرای برخی اصول مهم بر زمین مانده در دوران مشروطه یعنی انطباق قوانین با شرع مقدس اسلام از طریق تشکیل شورای نگهبان قانون اساسی به منظور نظارت بر قوانین مصوب مجلس شورای اسلامی ، استقلال سیاسی به معنای واقعی کلمه ، تبدیل شدن انقلاب اسلامی ایران به عنوان الگوی ملت های آزاده جهان و زنده شدن روح امید در دل ملت های مظلوم و مستضعف جهان ، برجسته شدن موضوع وحدت اسلامی و برداشتن گام های عملی در راستای تحقق وحدت اسلامی و ... .
ب – دستاوردهای فرهنگی
1. چرخش در رویکردهای فرهنگی نظام و حرکت به سوی بازیابی فرهنگ ناب اسلامی به جای اسیر شدن در گرداب فرهنگ منحط غربی قبل از انقلاب که این دستاورد را نه تنها باید یکی از عظیم ترین دستاوردهای انقلاب اسلامی ایران دانست بلکه شاید بتوان آن را کلیدی ترین دستاورد انقلاب که با تغییر در آن ، سایر دستاوردها نیز مسیر درست خویش را پیدا می کنند دانست ، چرا که نوع فرهنگ هر جامعه اساس و موتور محرک تحولات آن جامعه و تعیین کننده مسیر حرکت آن است و از آنجایی که رژیم شاه با درک این واقعیت ، تلاش داشت تا با تبدیل فرهنگ غنی اسلامی و ایرانی به فرهنگ منحط غربی، اهداف ومنافع غرب را در ایران پیاده نماید، امام خمینی نیز با درک همین موضوع ، تلاش کرد تا با بهره گیری از زیر ساخت های فرهنگی موجود به تقابل با این توطئه بپردازد ، بر این اساس هم انقلاب اسلامی ناشی از زیر ساخت های فرهنگی موجود در میان جامعه ایرانی همچون فرهنگ جهاد و شهادت و ذلت ناپذیری و ... بود و هم انقلاب اسلامی آغازی بر تحولات عظیم فرهنگی دیگر بود ، تحولاتی که به شکل آرمان در دیدگاه های برخاسته از تفکر اسلام ناب محمدی امام خمینی (ره) متجلی بود و با پیروزی انقلاب اسلامی به عنوان آرمان فرهنگی انقلاب مطرح شد ؛ امام راحل (ره) بر این آرمان محوری همواره پافشاری داشت که هدف اصلی انقلاب ، زنده کردن احکام اسلام و تحقق آن در جامعه است [9]. بر همین اساس در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز برخی اهداف فرهنگی نظام که دولت موظف به تحقق آن شده است به این صورت ذکر شده است :
ایجاد محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی بر اساس ایمان و تقوا و مبارزه با کلیه مظاهر فساد و تباهی؛
بالا بردن سطح آگاهی های عمومی در همه زمینه ها با استفاده صحیح از مطبوعات و رسانه های گروهی و وسایل دیگر ؛
تقویت روح تحقیق و ابتکار ، تامین آزادی های سیاسی و اجتماعی ، توسعه وتحکیم برادری اسلامی و تعاون عمومی بین مردم .[10]
در این میان لازم به تذکر است اگر چه مهم ترین رسالت انقلاب اسلامی ایران ، رسالت فرهنگی است و در این راستا گام های خوبی هم برداشته است اما با توجه به وضعیت موجود و مقایسه آن با آرمان های مطلوب ، مسلماً نمی توان وضعیت موجود را وضعیت مطلوب دانست و در این مسیر قطعا گام های مهمی باقی مانده است که باید برداشته شود ، هر چند در همین مسیر نیز موانع فراوانی همچون تهاجم فرهنگی دشمنان ، ضعف مدیریت فرهنگی ، غافل شدن از فرهنگ در پاره ای مواقع و ... وجود دارد که باید در ارزیابی توفیقات و یا عدم توفیقات فرهنگی انقلاب اسلامی این موانع را هم در نظر گرفت . بنابراین، در مجموع، روند و حرکت کلی نظام جمهوری اسلامی با توجه به قرار گرفتن ولی فقیه در رأس نظام که وظیفه حفظ جهت گیری کلی نظام و مهندسی نظام را برعهده دارد به سمت تحقق اهداف اسلامی و بر پایی احکام و ارزش های اسلامی می باشد هر چند تا رسیدن به نقطه آرمانی و تحقق نظام اسلامی کامل فاصله زیادی وجود دارد و همانگونه که امام راحل در وصیت نامه الهی سیاسی خودشان خاطر نشان نمودند «اینجانب هیچگاه نگفته و نمی گویم که امروز در این جمهوری به اسلام بزرگ با همه ابعادش عمل می شود و اشخاصی از روی جهالت و عقده و بی انضباطی بر خلاف مقررات اسلام عمل نمی کنند لکن عرض می کنم که قوه مقننه و قضائیه و اجرائیه با زحمات جان فرسا کوشش در اسلامی کردن این کشور می کنند و ملت ده ها میلیونی نیز طرفدار و مدد کار آنان هستند».[11]
مقام معظم رهبری نیز در این باره فرمودند «ما هنوز تا یک جامعه کاملاً اسلامی که نیکبختی دنیا و آخرت مردم را به طور کامل تأمین کند و تباهی و کجروی و ظلم و انحطاط را ریشه کن سازد فاصله زیادی داریم، این فاصله باید با همت مردم و تلاش مسئولان طی شود».[12]
2. توجه به فرهنگ دینی در کشور در سطح عموم مردم جامعه که هر چند نمی توان آمار دقیقی از این موضوع ارائه کرد اما می توان با مشاهده عینی و میدانی به راحتی این تغییر رویکرد در فرهنگ مردم به سمت فرهنگ دینی را لمس کرد ؛ به عنوان مثال در این مقطع شاهد پیدایش هزاران هیات مذهبی و حضور گسترده مردم و به ویژه جوانان در برنامه های مذهبی از جمله اعتکاف هستیم ، سفر به اماکن مقدس همچون مکه ، عتبات عالیات عراق و سوریه ، مشهد مقدس و سایر اماکن زیارتی ، رشد غیر قابل مقایسه ای نسبت به گذشته داشته است و دهها مثال و نمونه دیگر که همگی شاهدی بر توجه هر چه بیشتر مردم به فرهنگ دینی پس از پیروزی انقلاب اسلامی می باشد . در این میان نقشی که انقلاب اسلامی ایران در این گرایش به دین و مذهب داشته است این است که نظام جمهوری اسلامی برآمده از این انقلاب کوشش نموده تا با فراهم نمودن فضای مناسب جهت گرایش به ارزش ها و دینداری با ترویج و تبلیغ معارف اسلامی از راههای مختلف و با شیوه های گوناگون از جمله رسانه ملی و آموزش و پرورش و آموزش عالی و در کنار آن فعالیت مساجد و پایگاهها و کانون های فرهنگی و حضور روحانیت در سراسر کشور به منظور تبلیغ فرهنگ اسلامی و برنامه هایی همچون دوره های تربیت مربی ، دوره های آموزشی سفیران هدایت و تربیت راهنما ، اجرای طرح اوقات فراغت ، طرح روحانی مستقر، طرح هجرت ، طرح بلاغ ، آینده سازان و تشکیل گروه های تبلیغی جهادی و... زمینه تقویت باورهای دینی را در میان مردم به ویژه نسل جوان فراهم نماید و حضور پرشور مردم به ویژه جوانان در مراسمات مذهبی، هیئت های مذهبی، عزاداری ها و مراسم اعتکاف و احیاء شبهای قدر و... بیانگر روحیه دینداری و دین گرایی جوانان و تأثیرات نظام جمهوری اسلامی در این بخش است و هر چند در جامعه شاهد ریزش هایی در زمینه مسائل دینی و فرهنگی هستیم که عوامل مختلفی موجب آن شده است که به برخی از آنها اشاره شد امّا در کنار این ریزش ها، رویش های قابل توجهی را نیز دراین عرصه به ویژه در میان جوانان شاهد هستیم که قابل مقایسه با قبل از انقلاب اسلامی نیست .
3. دستاوردهای دیگری را هم می توان به این دستاوردها اضافه کرد که به صورت مختصر به پاره ای از آنها اشاره می کنیم : توجه به فرهنگ عفاف و حجاب در جامعه در مقابل تلاش ها برای اشاعه فرهنگ برهنگی قبل از انقلاب ، اشاعه و ترویج فرهنگ ایثار و جهاد و شهادت ، ترویج ارزش ها از طریق سینما و تلویزیون به جای ترویج ابتذال فرهنگی قبل از انقلاب ، ساخت آثار فاخر سینمایی با قدرت رقابت جهانی ، گسترش فرهنگ کتاب و کتابخوانی در کشور ، تقویت روحیه و فرهنگ خودباوری ، فراهم آمدن زمینه برای تعالی فرهنگ دینی و اشاعه آن به تمام جهان از طریق محوریت ظرفیت عظمیی به نام حوزه علمیه قم و صدها مدرسه ، پژوهشگاه و موسسه علمی فرهنگی دیگر در نقاط مختلف کشور ، گسترش سطح سواد آموزی و حتی انواع ابداعات در شیوه های سواد آموزی (رشد شاخص های سواد آموزی) ، جلوگیری از تاراج آثار تمدنی کشور توسط بیگانگان و حتی بازگرداندن آثار تاریخی به یغما رفته و ... .
ج - دستاوردهای علمی
1. کسب رتبه های برتر در تولید و رشد علم ، به عنوان مثال در زمینه رشد علمی کشور که معمولا در جهان آن را بر اساس افزایش یا کاهش مقالات علمی منتشره هر کشوری در مجلات بین المللی ISI می سنجند لازم است گفته شود که ایران قبل از انقلاب فاقد مقالات علمی منشره در مجلات ISI بود . پس از پیروزی انقلاب اسلامی و اتمام جنگ تحمیلی رشد علمی ایران آغاز شد و با گذر زمان به اوج خود رسید . طبق یافته های مراکز علم سنجی بین المللی رشد علمی ایران با معیار جهانی تعداد مقالات منتشره ی در مجلات معتبر در فاصله ی بین سال های 1375 تا 1387 از 736 مورد به 13238 مورد ارتقا یافته است و طی مدت 12 سال به 18برابر رسیده است . یعنی نرخ رشد تولید علم در ایران 11 برابر از میانگین جهانی بالاتر است و ایران سریعترین رشد علمی را در بین کشورهای جهان دارد .
2. بخش دیگری از دستاوردهای علمی نیز به صورت مختصر عبارتند از : پیشرفت در فناوری های هوافضا ، پیشرفت در فناوری لیزر ، ساخت انواع داروهای ضد سرطان ، سلول درمانی ، صنایع نفت ، گاز ، پتروشیمی و صنایع وابسته ، نانوتکنولوژی ، شبیه سازی ، پیشرفت های روباتیک ، پزشکی هسته ای ، فناوری هسته ای و صنایع مرتبط ، پیشرفت در درمان ناباروری ، فناوری های مرتبط با ماهواره و نیز فناوریهای مرتبط با گیرنده ها و فرستنده های تلویزیونی ، صنعت خودرو ، توسعه کمی و کیفی دانشگاه ها و مجامع علمی به ویژه در زمینه تحصیلات تکمیلی ، پیشرفت در زمینه ساخت دستگاه های مخابراتی ، خودکفایی در تولید انواع سرم ، انجام جراحی های مهم و پیچیده ، کسب رتبه های برتر المپیادهای علمی توسط دانش آموزان و دانشجویان ایرانی ، فراهم شدن زمینه برای فعالیت هزاران پژوهشکده و مرکز علمی دیگر با هدف ارتقای رشد علمی کشور و ... .
شایان ذکر است ویژگی مهم این پیشرفت ها این است که در سایه تحریم و انواع فشار از جانب دشمنان و با همت جوانانی که اکثر آنها سنینی بین 25 تا 35 سال دارند یعنی نسل سوم انقلاب حاصل شده است که ارزش این پیشرفت ها را مضاعف می سازد .
د – دستاوردهای اجتماعی
1. تلاش برای تحقق عدالت واقعی به جای عدالت ادعایی بر مبنای نگرش اسلامی به مقوله عدالت ، بر این اساس در نظام جمهوری اسلامی عدالت نه همچون دیدگاه های لیبرال ، نادیده گرفته می شود و نه همچون دیدگاه های چپ گرایانه و ماکسیستی به صورت غلط مورد استفاده قرار می گیرد بلکه عدالتی که در این جامعه مطرح می شود با در نظر گرفتن مبانی دینی و به دور از هر گونه التقاطی می باشد ، همچنین بر اساس نگرش دینی به عدالت همگان حتی رهبری به لحاظ شهروندی و حقوق اجتماعی با سایر افراد جامعه در برابر قانون مساوی هستند[13] و هیچ گونه تبعیضی پذیرفتنی نیست .
2. تلاش برای مبارزه با مفاسد و اجرای عدالت اجتماعی و عدالت قضایی ، در این زمینه لازم است بگوییم اصل وقوع تخلف حتی در نظام اسلامی به دلیل غیر معصوم بودن کارگزاران طبیعی است ، بااین حال نکته مهمی که وجود دارد این است که خوشبختانه در این نظام تمام مسئولان ارشد نظام و اکثر مسئولان میانی ، افراد پاکدستی هستند که از بسیاری از اتهاماتی که گفته می شود مبرا هستند و اگر خلاف این بود قطعا دشمنان نظام ، بیشترین سوء استفاده را در انتساب مفاسد به این نظام می کردند . از طرفی دیگر در صورتی که فساد و لغزشی از سوی یکی از مسئولان و منتسبان به نظام اسلامی رخ دهد ، خود نظام جمهوری اسلامی به عنوان مدعی پرونده وارد شده و با آن مقابله می کند کما اینکه در جریان دستگیری یکی از جنجالی ترین مفسدان اقتصادی که تلاش می کرد تا با دادن انواع رشوه ها ، مسئولان نظام را با برنامه های خود همراه کند چنین اتفاقی افتاد و وی با هوشیاری دفتر رهبری به دام افتاد و یا در مورد سایر مسئولان میانی و حتی صاحب نامی که دچار مفاسدی شده بودند نیز شاهد قاطعیت نظام و اجرای محاکمه عادلانه بوده ایم ، البته ممکن است در مواردی نیز کم کاری ها و یا حتی کوتاهی هایی صورت گرفته باشد اما چنین کوتاهی هایی را نباید به عنوان روند جاری نظام در مقابله با مفاسد دانست .
دراین میان نکته جالب توجه اینجاست که این موضوع در مورد نظام شاهنشاهی کاملا بالعکس است و در آن نظام ، هر کسی که به نوعی در ردیف مدیر یا مسئول مملکتی بود و یا به نوعی با خاندان پهلوی ارتباط داشت ، وارد جریان فساد اقتصادی و چپاول و غارت بیت المال می شد .
یکی ازمحققان در این زمینه چنین می نویسد [14]:
محمدرضا پهلوی از همان روزی که به حکومت رسید به فکر ثروتاندوزی افتاد. پس از آن که قیمت نفت به شکل سرسامآوری بالا رفت، شاه به بهانههای مختلف هر روز بر ثروت ، املاک و کاخ های خود و اطرافیانش در داخل و خارج می افزود. او در سال 1337 برای عادی جلوه دادن فعالیتهای اقتصادی به پیشنهاد علم، سازمانی اقتصادی را تحت عنوان «بنیاد پهلوی» تأسیس کرد. این بنیاد با استفاده از موقعیت و اقدامات غیرقانونی خود نظیر کازینوهای قماربازی و کابارهها، رانتخواری و استفادههای انحصاری از امکانات، معاملات، صنایع و وامها ، مواد مخدر ، قاچاق عتیقه و... منابع مالی سرشاری را عاید خانواده پهلوی نمود.[15] مطبوعات آمریکایی اموال و دارایی شاه را تا 35 میلیارد دلار برآورد کردهاند.اشرف پهلوی نیز توانست از راههای غیرقانونی و سوء استفاده از موقعیتش یکی از «ثروتمندترین افراد خاندان پهلوی و از سرمایهداران بزرگ جهان» شود و اکنون نیز در نیویورک، پاریس، رم، مونتکارلو و چند نقطه مصفای دیگر جهان هم اقامتگاههای مجلل و باشکوه دارد.»[16] از سوی دیگر شاه و دربارش با مسافرتهای پرخرج به داخل و خارج از کشور هزینههای سرسامآوری را به بودجه کشور تحمیل میکردند. در سال 1348 که درآمد عمومی ایران حدود یک میلیارد دلار بوده است شاه دویست هزار دلار خرج یک مسافرت به آمریکا نمود . و با گران شدن نفت در دهه پنجاه، هزینه این مسافرتها به دهها برابر افزایش یافت. به عنوان نمونه در یک سفر اشرف پهلوی به آمریکا در سال 1356 ، نیم میلیون دلار هزینه به بیتالمال تحمیل شد.[17] افزون بر این شاه و درباریان او با دست و دلبازی بیحد حصر خود بیتالمال را به کسانی میبخشیدند که هرگز سزاوار نبودند. از پادشاهان سرنگون شده افغانستان، یونان، آلبانی و بلغارستان وهمسرانشان گرفته[18] تا مقامات آمریکایی و اروپایی و بالآخره ندیمه ها ، معشوقه های شاه و درباریان و این دست و دلبازیها زمانی است که اکثر روستاهای ایران از آب آشامیدنی بهداشتی و برق و راه محروم بودند و در حاشیه تهران حلبیآباد روئیده بود. جشن های 2500ساله شاهنشاهی که بیش از سیصد میلیون دلار هزینه دربر داشت و با ولخرجیها و اتلاف بی حد و حصر سرمایههای ملی کشورمان انجام شد ، درحالی بود که متجاوز از نیمی از جمعیت کشور در روستاها و حومه شهرهای بزرگ در فقر و فلاکت و تنگدستی به سر میبردند و در اکثر شهرها و روستاهای کشور، اثری از وسایل اولیه و مقدماتی رفاه عمومی و حداقل امتیازات زندگی ساده برای عامه مردم وجود نداشت.[19]
3. تلاش برای رفع معضلاتی همچون پدیده زشت حلبی آباد ها و نیز اقدامات فراوان برای ارائه امکانات اجتماعی و خدماتی به تمام مردم ایران به صورت یکسان و البته به تناسب خدمات و امکانات که در این زمینه هر چند با توجه به محدودیت منابع و امکانات هنوز نمی توان همه مردم را به صورت یکسان برخوردار دید ، اما در عین حال گام های خوبی در این زمینه برداشته شده است به گونه ای که امروزه دیگر اینگونه نیست که تنها مناطق خاص شهرهای بزرگ از امکانات اجتماعی و رفاهی برخوردارشده و سایر بخش های کشور ، حتی در شهرهای بزرگ از این امکانات محروم بمانند و حتی اگر در این مسیر محرومیت هایی وجود داشته باشد به برکت نهادهای انقلابی همچون جهاد سازندگی (که چند سالی است به نام جهاد کشاورزی مشهور شده است) ، بنیاد مسکن ، کمیته امداد امام خمینی ره ، بنیاد برکت ، قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء و ... این محرومیت ها در حال رفع شدن است و انشاء الله روزی برسد که همه کشور ، از دور افتاده ترین روستاها تا مرفه نشین ترین مناطق شهرهای بزرگ از امکاناتی یکسان برخوردار باشند ، در این میان یکی دیگر از دغدغه های نظام اسلامی و به ویژه رهبران انقلاب در یکسان سازی بهره مندی مردم و حل بسیاری از مشکلات آنان ، عبارت بود از موضوع مهم مسکن که می توان گفت بار اصلی هزینه های خانوار را به خود اختصاص داده و نبود آن ، خود زمینه ساز دهها مشکل و معضل دیگر می گردد که برای حل چنین معضلی از همان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی ، با طرح هایی همچون اعلام حساب 100 امام و ایجاد بنیاد مسکن ، گام های خوبی برای خانه دار شدن محرومینن در مرحله اول و سپس تمام ایرانیان برداشته شد ، با تمام این احوال به دلیل نیاز به اقدامات اساسی تر در این زمینه که بتواند علاوه بر محرومین و مستضعفین مشکل مسکن همه مردم را حل نماید طرح های خوبی اجرا شد که موفق ترین آنها بی شک اجرای مسکن مهر بود که طی آن ، دولت با قرار دادن زمین رایگان در اختیار مردم در کنار تسهیلات بانکی ارزان ، راه خانه دار شدن مردم را آسان کرده است .
4. برخی از دستاوردهای دیگر این بخش به صورت خلاصه عبارتند از محرومیت زدایی ازجامعه در کنار امداد رسانی به محرومان و مستضعفان ، پیشرفت درجایگاه زنان در جامعه و به ویژه تحول در نگاه ابزاری نسبت به نقش زن در جامعه و پیدا کردن جایگاه ممتاز ، سازنده ، فعال و اثر گذار با حفظ کرامت و شخصیت انسانی ، ارتقای سطح امنیت اجتماعی شهروندان و ... .
ه – دستاوردهای اقتصادی
1. تحول در ساختارهای اقتصادی کشور و تلاش برای حرکت به سمت اقتصادی پیشرفته و در عین حال اسلامی در کنار تحول در نظام بانکی و آغاز حرکت ها در مسیر تحقق بانکداری اسلامی که در این مسیر قوانین مختلفی تحت عنوان بانکداری اسلامی به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده است که هر چند گاه در مقام قانونگذاری نواقصی در آن دیده می شود وگاه در مقام اجرا به خوبی عملیاتی نشده و همچنان شاهد مشکلاتی در این حوزه ها هستیم ، اما اصل آغاز حرکت ، گامی مقدس و قابل تقدیر است که با پیگیری های مقام معظم رهبری و از جمله تدوین سیاست های کلان در این بخش ها و اهتمام مسئولان عالیرتبه نظام ، می توان افق های خوبی را ترسیم نموده و در نهایت به یک الگو برای جایگزینی به جای اقتصاد های رو به زوال آلوده به ربای جهانی ارائه دهد.
2. فراهم کردن بسترهای توسعه اقتصادی همچون توسعه غیر قابل مقایسه در بخش راه و حمل و نقل جاده ای و ریلی و موضوعات مرتبط مثل تونل سازی و ... و پیشرفت های شگرف در این زمینه و نیز سد سازی و مهار آب های سطحی و دهها بستر سازی دیگر که زمینه رشد اقتصادی مردم و کل کشور را فراهم می سازد.
3. افزایش نسبی سطح اقتصادی و معیشتی مردم که چنین مساله ای ، هم از طریق مشاهدات عینی در سطح جامعه قابل اثبات است و هم آمارهای جهانی آن را تایید می کند به عنوان مثال بر اساس آمار بانک جهانی، 46 درصد مردم ایران در سال 1356 زیر خط فقر بودند؛ اما این رقم در سال 1378 به 16 درصد کاهش یافته یعنی بیش از 8/2 برابر وضعیت رفاه جامعه بهتر شده است[20] و در 15 سال اخیر نیز قطعا این وضعیت بهبودی بیشتری داشته است ، چنانکه در یکی از آخرین گزارش های بانک مرکزی این رقم به 0.7 درصد کاهش یافته است[21] ، هر چند در زمینه شاخص های رفاه لازم است این نکته نیز تذکر داده شود که هر چند وضعیت اقتصادی مردم افزایش چشمگیری نموده است اما به دلایل متعدد از جمله افزایش سطح انتظارات ، تغییرات در سبک زندگی ، نوسانات منفی در اوضاع اقتصادی کشور به ویژه در سال های اخیر و ... ممکن است سطح رضایتمندی عمومی از اوضاع اقتصادی به اندازه ارتقای شاخص آمارهای رفاهی نباشد ، با این حال چنین مسائلی هرگز به معنای پایین بودن سطح معیشت مردم به ویژه در مقایسه با دوران پیش از انقلاب اسلامی نمی باشد .
4. تحولات عمده در منابع در آمدی کشور که آن را از یک کشور تک محصولی متکی به منابع نفتی به کشوری تبدیل کرده است که توانسته است منابع مالی متعددی برای درآمدهای خویش فراهم نماید و به این ترتیب به تدریج از شر وابستگی هر چه بیشتر به منابع نفتی که تبعات فراوان سیاسی و اقتصادی به همراه دارد بکاهد ، به گونه ای که در بودجه سال 94 اعلام شده است که اتکاء بودجه به نفت کمتر از 30 درصد خواهد بود[22].
5. و ... .
در پایان بار دیگر متذکر می شویم که آنچه گفته شد تنها اندکی از دستاوردهای عظیم انقلاب اسلامی در حوزه های سیاسی ، فرهنگی ، اجتماعی و اقتصادی بوده و علاوه بر این دستاوردهای فراوانی در همین حوزه ها و نیز حوزه های دیگر همچون حوزه های نظامی ، اطلاعاتی- امنیتی ، ورزشی و ... وجود دارد که تحقیق پیرامون همه آنها مستلزم تدوین چندین جلد کتاب می باشد .
سیدروح الله لطیفی/مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات حوزه علمیه قم
[1] صحیفه امام ، جلد 1 ، ص 178
[2] بیانات در اجتماع بزرگ مردم کرمانشاه ، 20/7/1390
[3] بیانات در دیدار با کارگزاران نظام ، 13/11/1370
[4] رک : بند 6 اصل 2 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران .
[5] اصل 3 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران .
[6] پهلوی، محمدرضا؛ پاسخ به تاریخ، ترجمهی حسین ترابیان، تهران، بینا، 1371، چاپ اول، ص 266 ، نقل از محمدعلی زندی ، ایران ژاندارم منطقه ، سایت پژوهشکده باقر العلوم ع .
[7] غلامرضا علی بابایی، تاریخ سیاست خارجی ایران، تهران، انتشارات دوسا، 1375، ص 155
[8] سید جلال الدین مدنی ، تاریخ سیاسی معاصر ایران ، انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ، ج 2 ، ص 50
[9] روح الله موسوی خمینی ، آئین انقلاب اسلامی ، سخنان برگزیده ، ص 432 ، نقل از فرهنگ ، جامعه ، انقلاب ، مجموعه مقالات ، کانون اندیشه جوان ، ص 141
[10] اصل سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران .
[11] امام خمینی، وصیت نامه الهی ـ سیاسی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، 1380ش، ص22.
[12] حدیث ولایت، ج4، ص252 و 253.
[13] رک : اصل 107 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
[14] وضعیت سیاسی کشور قبل از انقلاب ، علیرضا محمدی ، نشریه الکترونیکی پرسمان ، ش 16
[15] برای آگاهی بیشتر از اموال بنیاد پهلوی مراجعه کنید به گراهام، رابرت؛ ایران سراب قدرت، ترجمه فیروزه فیروزنیا، کتاب تهران 1358، صص 208-204.
[16] رک:روحالله حسینیان ، فساد دربار ، سقوط
[17] همان
[18] امیراسدالله علم، گفت و گوهای من با شاه، خاطرات محرمانه امیراسدالله علم، تهران : طرح نو، 1371، ص 770
[19] ر. ک : جشن های 2500 ساله شاهنشاهی ، موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی
[20] درآمدی بر کارنامه انقلاب ، ماهنامه زمانه ، محمد رضا مرندی ، شماره 17 ، بهمن 1382 ، به نقل از سایت باشگاه اندیشه ، http://www.bashgah.net/fa/content/show/6188
[21] روزنامه دنیای اقتصاد ، 21/11/1392 ، نقل از سایت روزنامه ، http://www.donya-e-eqtesad.com/news/784545/
[22] رک : خبرگزاری فارس ، http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13931103000606
چکیده
آنچه در این نوشتار تقدیم مى گردد، اشاراتى به دستاوردهای انقلاب اسلامی اسـت کـه بـه صورت مختصر ارائه خواهدشد.
کـلیـد واژه هـا: انقلاب اسلامى ، دستاوردهاى انقلاب اسلامى
مقدمه
انقلاباسلامی ، درخشش نور معنویت، عدالت، آزادی، استقلال و بازگشت به اسلام بود که در حاکمیت مطلق مادهگرائی و حاکمیت سرمایهداری غربی و سوسیالیسم شرقی به وقوع پیوست. معجزه انقلاب اسلامی در حالی که استبداد وابسته و فاسد داخلی و نظام دوقطبیبینالمللی، مجال هیچ حرکت مردمی اصیل و آزادیخواهانه را باقی نگذاشته بود، رخ داد.
به طور کلی، انقلاب اسلامی ایران بر اساس اصل «نه شرقی، نه غربی»، الگوی فرهنگی اجتماعی جدیدی برای مسلمانان و مستضعفان جهان به ارمغان آورد، رژیم شاهنشاهی را ساقط کرد و نظام سیاسی نوینی برپا نمود.
انقلاب شکوهمند اسلامی ایران که با وقوعش، جهان را در حیرت و سرگردانی فرو برد، مورد مطالعه بسیاری از اندیشمندان و متفکران بنام جهان قرار گرفته است. انقلاب اسلامی ایران، پایان دوره انقلابهای کلاسیک را نوید داد. انقلاب اسلامی ، انقلابها را دچار انقلاب کرد،تحولی ژرف درنظریه های انقلاب به وجودآورد و کمتر شباهتی به انقلابهای گذشته داشت.
تا پیش از انقلاب اسلامی نظریههای انقلاب برای سرنگونی نظام حکومتی بیشتر بر روشهای خشونتآمیز تاکید میکرد، درحالیکه انقلاب اسلامی، انقلابی متکی بر وحدت و حضور ملت براساس دین و اسلام بود.
انقلاب اسلامی که بر فرهنگ غنی اسلامی تاکید میکرد، احیا و بازسازی اندیشه و تمدن اسلامی را مد نظر قرار داد. از این رو انقلاب اسلامی تاثیر عمیقی بر نظریههای غربی گذاشت که بعضی از نظریهپردازان با بیان «انقلابی بهنام خدا»بر جنبههای معنویتگرایانه و حقطلبانه انقلاب اسلامی تاکید کردند.
بهصورت کلی، ایرانیان از لحاظ فکری تحتتأثیر نیروهای متعددی هستند. اولین آنها هویت ملی آنان است. دوم عنصر اسلامی و سوم مذهب و یا مکتب تشیع است و چهارم تحولات تاریخی کشور است که به نوعی به حافظه تاریخی مردم تدریجا اضافه شده است؛ هنر انقلاب ایران تلفیق عناصر اسلامی و ملی با یکدیگر بوده است.
انقلاب اسلامی انقلابی بود که ریشه در باورها و اعتقاد مردم مسلمان ایران داشت و براساس بسترها و بافتهای بومی شکل گرفته بود. چون مردم با اسلام خو گرفته بودند، با همان باورها و ساختارهای ذهنی به مقابله با رژیمی پرداختند که درصدد اسلامزدایی برآمده بود.
ولی درعین حال خصوصیت عمده انقلاب اسلامی این بود که یک نهضت نرمافزاری بود؛ به این معنا که هم میتوانست در جهت احیا و بازسازی تفکر دینی عمل کند و هم درجهت ارائه یک شیوه جدیدی برای حکومت و حاکمیت که از آن به مردمسالاری دینی تعبیر میشود. توان نظری انقلاب اسلامی در تلفیق سنت و مدرنیته، جمهوریت و اسلامیت، دین و سیاست، پیوند معنویت و حکومت و بهطور کلی ایجاد یک نظام مردمسالار دینی که بر پایههای روشنفکری دینی، جامعه مدنی دینی و خاستگاههای نواندیشانه اسلامی استوار بود، حکایت از این دارد که این انقلاب توانست یک تحول فکری ایجاد کند و این تحول فکری در جهت بازسازی تمدن اسلامی بود.
انقلاب اسلامی ایران، به مثابه آخرین انقلاب اجتماعی بزرگ واقع شده در جهان در چارچوب انقلاب های کبیر است. این رویداد تنها در ایران دگرگونی حاصل نکرد، بلکه دارای پیامدهای متعدد در جهان اسلام و بازتابهای متنوع در سراسر جهان بود.
نتایج و دستاوردهای انقلاب اسلامی طی 36 سال گذشته را میتوان به اختصار در چند حوزه فرهنگی،سیاسی،اجتماعی، اقتصادی، علمی فناوری و دفاعی نظامی بررسی کرد که به اهم دستاوردها اشاره میشود.
الف)مهمترین دستاوردهای فرهنگی انقلاب اسلامی:
اعتلای فرهنگ اسلامی، کرامت انسانی، احیای هویت دینی و ملی ایرانیان و ارزشهای اخلاقی و معنوی مانند ایثار و گذشت، صداقت در گفتار و رفتار از جمله دستاوردهای فرهنگی انقلاب اسلامی است که فهرستی از آن ارائه می شود:
ب)مهمترین دستاوردهای سیاسی انقلاب اسلامی:
با پیروزی انقلاب اسلامی پرونده رژیم دست نشانده امریکا پس از 37 سال حکومت خودکامه بسته شد و در واقع به حضور 200 ساله غربیها در ایران پایان بخشید. استقلال سیاسی مردم ایران در سبب گردید مراکز تصمیم سازی کشور از فشار مستشاران آمریکا خارج گردیدند . ایران از نقش آفرینی ژاندارم منطقه به عنوان عامل آمریکا رها شد وسفارت آمریکا به عنوان مرکز جاسوسی آمریکا در ایران تسخیر گردید. همچنین کشور ایران از زمره پایگاههای امریکا و پیمانهای تحمیلی منطقه آزاد شد و با قطع دست استعمارگران شرق و غرب از چپاول منابع کشور، مردم در تعیین سرنوشت جامعه دارای نقش گردیدند.
بیان امام خامنه ای در این زمینه بسیار گویاست:
« در وقت انتخابات، چند تا صندوق میگذاشتند یکجا، خودهاشان هم گفتگو و هیاهوی مختصری میکردند و همان کاری که میخواستند، انجام میدادند و تمام میشد میرفت. مردم نقشی نداشتند. انقلاب اسلامی ورق را بکلی برگرداند؛ مردم نقش پیدا کردند؛ نه فقط در انتخاب نمایندهی مجلس، در انتخاب رئیسجمهور، در انتخاب خبرگانی که رهبر را بناست انتخاب کنند، در انتخاب شوراهای شهر که شهردارها را باید انتخاب کنند. در همهی این مراحل حساس، نظر مردم شد تعیینکننده. قانون اساسی بر این اساس تدوین شد.» بیانات در ۱۳۸۸/۰۲/۰۹
« در دوران طاغوت، امریکائیها و رژیم امریکا بر کشور ما سلطه داشتند و ملت هم هیچکاره بود؛ یک مستبدی را بر سر کار گذاشته بودند و با فرمان او و پشت سر او این ملت را تحت سلطه قرار داده بودند و در امور داخلی این ملت دخالت میکردند: نصب میکردند، عزل میکردند، خط مشی برای دولت تنظیم و تعیین میکردند، نخستوزیر میآوردند، نخستوزیر میبردند، حتی در تعیین وزراء و در تعیین فرماندهان ارتش دخالت میکردند. از لحاظ اقتصادی هم سلطهگری یعنی غارت منابع یک کشور یا معطل گذاشتن منابع یک کشور. این نتائج سلطهگری است. انقلاب اسلامی آمد و خط بطلانی بر همهی اینها کشید. » بیانات در ۱۳۸۷/۰۱/۰۱
دستاوردهای سیاسی انقلاب اسلامی را میتوان به دو بخش سیاسی داخلی و بینالمللی تقسیم نمود.
دستاوردهای سیاسی داخلی
دستاوردهای سیاسی بینالمللی
ج) مهمترین دستاوردهای اجتماعی انقلاب اسلامی:
محرومیت از امکانات، خدمات بهداشتی و درمانی، راه مناسب، برق و ... زندگی را برای بسیاری از مردم ایران قبل از انقلاب اسلامی با مشکلات فراوان همراه کرده بود. به عنوان نمونه قبل از انقلاب اسلامی، نزدیک به 70 درصد بزرگسالان کشور بیسواد بودند و کمتر از 40 درصد کودکان میتوانستند به مدرسه بروند. همچنین در تعدادی از استان های کشور حتی یک دبیرستان هم وجود نداشت.
نظام جمهوری اسلامی با محوریت ولایت فقیه برگرفته از آموزههای دینی و شرع مقدس اسلام است که استقلال، آزادی، عدالت و پیشرفت در تمام ابعاد اجتماعی از اصول اساسی آن بوده و رویکرد آرمانی این نظام، ایجاد تمدن نوین اسلامی میباشد.نمونه ای از دستاوردهای انقلاب اسلامی در این عرصه به شرح زیر است:
د)مهمترین دستاوردهای علمی و فناوری انقلاب اسلامی:
عقبماندگی علمی و فناوری کشور ایران در دوران قبل از انقلاب، برای ایرانیان با سابقه فرهنگی و تمدنی بسیار آزاردهنده بود. غلبه بر این عقبماندگی، عبور از مرزهای دانش و دستیابی به پیشرفتهترین فناوریها با هدف ایجاد تمدن نوین اسلامی، از آرمانهای انقلاب اسلامی است.
امام خامنه ای طی بیاناتی در تاریخ ۱۳۸۹/۱۱/۱۵ فرموده اند:
« قبل از انقلاب، تکیهی علم و فناوری کشور به طور کامل به غرب بود. بارها گفتهام؛ بعضی از قطعات هواپیماهای نظامی ما را که خراب شده بود، سائیده شده بود، بنا بود اصلاح شود، اجازه نمیدادند مهندسین داخلی نیروی هوائی این قطعه را باز کنند، ببینند چی هست، چه برسد به اینکه به فکر درست کردنش بیفتند. قطعه را میگذاشتند توی هواپیما، میبردند آمریکا، یکی به جایش میآوردند؛ یا اگر بنا بود اصلاحش کنند، اصلاحش میکردند. صنعتی که وجود داشت، صنعت مونتاژ محض بود، بدون هیچ ابتکاری. بعد از انقلاب، خودباوری علمی و اعتماد به نفس ملی به وجود آمد؛ حضور این همه دانشمند، دانشمندان برجسته و بزرگ، در رشتههای مختلف، مشاهده شد. امروز ما دانشمندانی در داخل کشور داریم که در سطح جهان، شبیه آنها و نظیر آنها قابل شمارشند؛ تعداد معدودی هستند. دانشمندان ما پیش رفتند؛ غالباً هم جوان.»
در سالهای گذشته رهبر فرزانه انقلاب اسلامی، با تمرکز بر روی تولید علم در ایران و مطرح نمودن موضعاتی چون جنبش نرمافزاری و جهاد علمی، زمینههای خوبی را برای پیشرفت در عرصه علوم وفنون نوین در کشور فراهم ساختند. پیشرفتهای علمی و دستیابی جمهوری اسلامی به برخی از فناوریهای نوین در سالهای اخیر، بهگونهای حیرتانگیز است که غربیها به شدت نگران شده و با تشدید فشارها بر ایران به بهانههایی از جمله موضوع هستهای، تلاش میکنند تا جلو پیشرفتهای ایران را بگیرند. شاخصهای زیر میتواند تا حدودی نمایشگر این پیشرفتها باشد.
ه)مهمترین دستاوردهای اقتصادی انقلاب اسلامی:
اقتصاد ایران و وضعیت اقتصادی مردم با انقلاب اسلامی بهطور کلی متحول گردید. هرچند هم اکنون نیز کشور به دلایلی از جمله ساختارهای غلط و تحریمها و فشارهای خارجی با مشکلات اقتصادی دست و پنجه نرم میکند، ولی وضیعت اقتصادی ایران و میزان برخورداری مردم در حوزههای گوناگون با دوران قبل از انقلاب بسیار متفاوت است.
پس از انقلاب اسلامی مجموعهای از نهادهای انقلابی با هدف رفع فقر و محرومیت بهویژه از مناطق روستایی و شهرهای کوچک تشکیل گردید و هر یک از نهادها در ایجاد تحول در وضعیت اقتصادی مردم وکشور نقش مؤثری ایفا کردند. جهاد سازندگی، بنیاد مسکن، کمیته امداد حضرت امام خمینی (ره) نمونههایی از این نهادها میباشند. با انقلاب اسلامی، بسیاری از شاخصهای زندگی در ایران به دلیل دستاوردهای اقتصادی و خدماترسانی جمهوری اسلامی تغییر کرد.
بر اساس آمار در رژیم گذشته، کشور تنها قادر بود غذای 33 روز را در داخل تهیه کند. اکنون با توجه به 2 برابر شدن جمعیت، کشور میتواند غذای بیش از 300 روز را در داخل تهیه نماید.
شاخصهای زیر بیانگر دستاوردهای اقتصادی می باشد:
و)مهمترین دستاوردهای دفاعی - نظامی انقلاب اسلامی:
قدرت دفاعی – نظامی ایران، نه تنها از عوامل بسیار مهم در تأمین امنیت ملی کشور میباشد، بلکه دستاوردهای این حوزه معادله قدرت در منطقه را به نفع جمهوری اسلامی تغییر داده است. تأثیر دستاوردهای این حوزه را میتوان در جنگهای اخیر بر ضد مسلمانان بویژه شکست رژیم صهیونیستی از حزب ا... لبنان ملاحظه کرد.
ارتش ایران در دوران قبل از انقلاب وابسته و تحت نفوذ آمریکاییها بود. قدرت دفاعی – نظامی کشور نه در راستای تأمین منافع غرب تعریف شده بود. عمده تجهیزات نظامی ارتش از کشورهای غربی وارد میشد و هزاران مستشار نظامی در ارتش ایران حضور داشتند. پیشرفتهای نظامی در کشور بهویژه در صنایع دفاعی، به گونهای است که علاوه بر تأمین تمامی نیازمندیهای نیروهای مسلح در حوزههای گوناگون، ایران به یکی از صادرگنندگان تجیهزات نظامی تبدیل شده است.
قدرت دفاعی – نظامی جمهوری اسلامی، تهدیدات نظامی علیه ایران را از اعتبار ساقط کرده و همگان میدانند که هیچ کشوری جرأت تجاوز نظامی به ایران ندارد.
نمونههای از دستاوردهای نظامی از بعد تجهیزات را میتوان در موارد زیر ملاحظه نمود:
نتیجهگیری
با وجود همه توطئه ها بر ضد انقلاب اسلامی که حجم موانع ومشکلات ایجاد شده توسط دشمنان در طول تاریخ علیه یک کشور به اندازه توطئه ها برضد ایران اسلامی سابقه نداشته است نکات زیر در جمع بندی این نوشتار قابل برشماری است:
1. انقلاب اسلامی، در ابـعـاد فـرهـنـگـى ، سـیـاسـى ، اجـتـمـاعـى ، اقـتـصـادى، علمی و فناوری، دفاعی و... دستاوردهای فراوانی را به همراه داشته است که شناخت آنها میتواند حقایق پیش و پس از انقلاب را بهتر نمایان سازد.
2. در عرصهٔ داخلی، انقلاب اسلامی موجب تحقق آرمانهای اسلامی گردید و اختناق را از سر مردم کشور برطرف ساخت.
3. در عرصهٔ بینالملل ، انقلاب اسلامی عزّت مسلمانان را همراه داشت و سبب خارج شدن مسلمین از انزوا گردید و باعث تحرک دینداران و آزادگان در جهان گردید. همچنین توسعه قدرت اسلام، بیداری اسلامی، افت قدرت نظام سلطه از واقعیتهایی است که در پی انقلاب اسلامی به وقوع پیوسته و جهان بر سر یک پیچ تاریخی قرار دارد و هندسه سیاسی جهان در حال تغییر میباشد.
4. مهمترین دستاورد انقلاب اسلامی، دستاوردهای فرهنگی بوده است، از اینرو در ارزیابی پیشرفت انقلاب باید به عوامل فرهنگی و فکری توجه بیشتری داشت و رشد انسانها را در سایهٔ رشد فرهنگی و پایبندی به باورها و ارزشهای اسلامی، مورد تحلیل و ارزشیابی قرار داد.
بهزاد کاظمی
منابع:
پایگاه اینترنتی مقام معظم رهبری
مصباح یزدی، محمدتقی، انقلاب اسلامی، جهشی در تحولات سیاسی تاریخ، مرکز انتشارات مؤسسهٔ آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره).
فصلنامه حصون، شماره 7
خبرگزاری تسنیم
پایگاه اینترنتی هیئت رزمندگان اسلام
از دستاوردهای مهم آموزش عالی کشور نیز در دوران پس از انقلاب اسلامی، تاسیس صدها دانشگاه و موسسه آموزش عالی است که توانسته است سطح کیفی آموزش را ارتقا داده و با تاسیس دوره های مختلف تحصیلات تکمیلی بویژه دکترای تخصصی، مشکل اعزام دانشجو به خارج از کشور جهت کسب مهارتهای علمی را رفع نماید.
مهم ترین دستاوردهای انقلاب اسلامی
انقلاب اسلامی شاید از معدود انقلاب هایی است که هم روشنفکران، چه مذهبی و چه غیرمذهبی و هم توده های مردم در آن نقش داشتند و وجه مشخصه آن با انقلاب های دیگر این بود که متکی بر احیای ارزش های دینی و احیای ارزش های اسلامی بود.
مهم ترین دستاورد انقلاب اسلامی چه چیزی بوده است؟
هم اکنون برای ایران در تهران تصمیم گرفته می شود نه در واشنگتن یا مسکو:
به جای این که از خودم در این زمینه چیزی بگویم به نقل از امام(ره) می گویم ایشان در پاسخ فرمانده نیروهای مسلح پاکستان فرمود مهم ترین دستاورد انقلاب اسلامی این است که «الان برای ایران در تهران تصمیم گرفته می شود نه در واشنگتن یا مسکو»
امروز با مقاومت مردم ایران و با رهبری مقام معظم رهبری در مسیر امام خمینی(ره) ما به دستاورد دیگری رسیدیم و آن این که تصمیم هایی که در ایران اسلامی گرفته می شود در دنیا تعیین کننده است و موج بیداری اسلامی را پدید آورده است.
مقاومت ملت ایران الگوی ملت های آزاده شده است
یکی از مهم ترین دستاوردهای انقلاب اسلامی «اسلامی بودن» آن است نظام اسلامی که مستقل و در مسیر آرمان های ملت ایران و آرمان های حکومت اسلامی حرکت می کند.
آن چه در نتیجه انقلاب اسلامی واقع شده خودکفایی ملی و جهاد علمی به معنای واقعی است که نشان از استقامت کشور و ملت دارد. ملتی که یک تنه در مقابل تمام هجمه ها ایستاده است مقاومتی که امروز الگوی ملت های آزاده شده است.
یکی از دستاوردهای مهم انقلاب اسلامی دین گرایی است.
یکی از ویژگی ها و دستاوردهای مهم انقلاب اسلامی دین گرایی است. در حالی که سال ها، جریان های خاص فکری تلاش می کردند نظام سیاسی دینی و ولایی در دنیا به حاکمیت نرسد یکی از معجزات این انقلاب حاکمیت نظام اسلامی بود. این ویژگی نه فقط در ایران بلکه در کشورهای اسلامی و فراتر از آن در کشورهای دینی و مذهبی تحول ایجاد کرد و می رود تا همه جهان را دربر گیرد.
افزون بر این تغییر زیرساخت های جهان از دستاوردهای دیگر انقلاب اسلامی است.
ایجاد اعتماد به نفس در مردم بزرگ ترین دستاورد انقلاب اسلامی است
بزرگ ترین دستاورد انقلاب اسلامی ایجاد اعتماد به نفس در مردم ما است.
به عبارتی مردم ایران که نه تنها سال ها بلکه قرن ها با اراده قدرت های دیکتاتور یا قدرت های خارجی تحقیر شده بودند با انقلاب اسلامی اعتماد به نفسی به دست آوردند که اکنون به ایفای نقش برتر در منطقه و جهان می پردازند.
در موضوع دانش هم هیچ نقطه ای از علم نیست که ایرانیان دست خود را کوتاه ببینند یا در خود این توان را نبینند این ها همه نشانه اعتماد به نفسی است که انقلاب اسلامی برای مردم ما به ارمغان آورده است.
فراموش نمی کنیم که پیش از آن این سخن رزم آرا معروف بود که می گفت ایرانی ها از ساخت آفتابه عاجزند یا سران حکومت پهلوی افتخار می کردند چون پول داریم هرچه را که می خواهیم وارد می کنیم بنابراین نیازی به فکر کردن و اختراع نداریم.
در حالی که امروز ایران را به عنوان یکی از قطب های علمی مطرح در جهان می شناسند و همه این ها نیست مگر به علت اعتماد به نفسی که انقلاب اسلامی به مردم داده است.
بازگرداندن هویت ایرانی یکی از دستاوردهای انقلاب است
انتخاب یک دستاورد از میان همه دستاوردهای انقلاب بسیار سخت است.
نهضت امام(ره) یکبار دیگر اسلام را احیا کرد. امام(ره) اسلام را یک الگوی حکومتی به جهان معرفی کرد و در واقعیت نیز به آن جامه عمل پوشاند. بازگرداندن دوباره هویت ایرانی یکی دیگر از دستاوردهای مهم انقلاب اسلامی است. امام(ره) بار دیگر این هویت را زنده کردند. امروز شاهد هستیم با رهبری داهیانه مقام معظم رهبری و فعالیت شبانه روزی دولت توانسته ایم به بسیاری از جایگاه های علمی دست پیدا کنیم جایگاه هایی که اگر از پنجره چند سال گذشته نگاه کنیم در حد رویا بود.
اسلامیت بزرگ ترین دستاورد انقلاب است
عمده ترین دستاورد انقلاب اسلامی این است که ما می توانیم با افتخار و سربلندی بگوییم در نظام جمهوری اسلامی ایران زندگی می کنیم و این اسلامیت بزرگ ترین دستاورد انقلاب اسلامی است.
امام سرمایه ای به نام «مردم» را به جهانیان معرفی کرد
هنر حضرت امام(ره) این بود که برخلاف سرمایه هایی که از نظر مبنای تجربی و تئوریک به عنوان سرمایه های تحول زا مطرح بود به سرمایه های دیگر فکر می کرد که مردم بودند. اگرچه بعدها نظرهای دیگر اضافه شد و به جای سرمایه مادی سرمایه انسانی یعنی نیروی تحصیل کرده ماهر و دانشگاهی را به عنوان سرمایه اصلی تحول و تحرک نام بردند و در سال های اخیر به عنوان سرمایه علمی نام برده می شود اما امام(ره) سرمایه ای را مطرح کردند که دنیا به آن اعتراف کرد. امام(ره) سرمایه ای به نام «مردم» را به جهان معرفی کرد. البته در ادبیات غربی برخی از این سرمایه با عنوان سرمایه اجتماعی نام می بردند اما سرمایه مردم بالاتر از سرمایه اجتماعی است.
البته امروز خیلی ها قبول دارند که سرمایه اجتماعی حرف اول را می تواند بزند و حتی بحران های اقتصادی جهانی را ناشی از بی اعتمادی سرمایه اجتماعی می دانند. امام(ره) سرمایه ای به نام مردم را ایجاد کرد که تجلی آن مشارکت و حضور مردم در عرصه های مختلف بود و نظام سیاسی قبل از انقلاب را با دست خالی به کمک مردم سرنگون کرد. در طول انقلاب به ویژه دوران دفاع مقدس با حضور و مشارکت مردم از مشکلات عبور کردیم.
استقلال مهم ترین دستاورد انقلاب اسلامی بود
انقلاب اسلامی در سال ۵۷ بزرگترین انقلابی بود که در دهه های پایانی قرن بیستم شکل گرفت و در تاریخ انقلاب های پایدار جهان ثبت شد و در عین حال ویژگی منحصر به فردی در مقایسه با سایر انقلاب ها داشت چرا که با محور دین و با حضور گسترده اکثریت جامعه و توده های مردم و نخبگان شکل گرفت.
انقلاب اسلامی شاید از معدود انقلاب هایی است که هم روشنفکران، چه مذهبی و چه غیرمذهبی و هم توده های مردم در آن نقش داشتند و وجه مشخصه آن با انقلاب های دیگر این بود که متکی بر احیای ارزش های دینی و احیای ارزش های اسلامی بود.
در دستاوردهای انقلاب اگر بخواهیم تاملی داشته باشیم می توان گفت انقلاب بر شعار نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی متکی بود و شاید در آن مقطع جهان به جهان دو قطبی تقسیم شده بود.
انقلاب بدون حمایت هیچ یک از آن قدرت ها توانست به پیروزی برسد و این عنصر برجسته ترین و مهم ترین دستاورد انقلابی بود و در بعد داخلی انقلاب اعتماد به نفس در مردم ایجاد کرد مردم با اتکا به این توانایی روی پای خودشان ایستادند و با وجود فشارهای متعدد در اوایل انقلاب در دوران دفاع مقدس و پس از آن در عرصه های مختلف به موقعیت های ممتاز و ویژه رسیدند.
روشنگری اسلامی مهم ترین دستاورد انقلاب است
جمهوری اسلامی که امروز بر ایران حاکم است از انقلاب اسلامی نشأت گرفته است و از سی و چند سال اخیر به عنوان عصر روشنگری انقلاب اسلامی یاد می شود. از انقلاب تونس به بعد بیداری اسلامی را شاهدیم و نتایج انتخابات تونس، مراکش و مصر تحقق بیانات مقام معظم رهبری است که فرمودند در هر کشور اسلامی اگر انتخابات آزاد برگزار شود بدون شک اسلام گرایان پیروز خواهند شد. بنابراین بدون تردید این بیداری اسلامی ناشی از روشنگری اسلامی است و عصر روشنگری اسلامی با قیام حضرت امام(ره) و انقلاب اسلامی به وجود آمد.
خوداتکایی و خودکفایی از دستاوردهای مهم انقلاب است
اگر بخواهیم به دستاوردهای انقلاب اسلامی اشاره کنیم در حوزه های مختلف تنها به یک یا دو دستاورد نمی توان اشاره کرد از بنیاد و تاریخ نیروی هوایی در ایران چیزی حدود ۹۰ سال می گذرد. در ابتدا خلبانان ما در کشورهای غربی ازجمله روسیه، فرانسه، انگلیس، آلمان یا آمریکا آموزش می دیدند اما به برکت انقلاب اسلامی در این حوزه خودکفا شده ایم. خوداتکایی، خودکفایی و برنامه ریزی برای آموزش تخصص بالای خلبانی یکی از مهم ترین دستاوردهای انقلاب اسلامی است.
هم چنین صنعت نگهداری هواپیما از جمله دستاوردهای انقلاب اسلامی است صنعت نگهداری به عنوان یک فناوری در دنیا از آن یاد می شود.
انقلاب اسلامی اعتماد به نفسی در کشور ایجاد کرد که نیروی هوایی توانست در این صنعت به خوداتکایی و خودکفایی برسد.
موضوع جهاد خوداتکایی، خودکفایی و جهاد صنعتی را نیروی هوایی در کشور بنیان نهاد و از نیروی هوایی به سایر نیروها منتقل شد.
فرهنگ و آموزش عالی از دستاوردهای مهم انقلاب اسلامی است
انقلاب اسلامی دستاوردهای مهمی داشته است اما به نظر من در بعد فرهنگ و آموزش عالی یکی از مهم ترین دستاوردهای انقلاب اسلامی ایجاد دانشگاه آزاد اسلامی که یادگار امام(ره) است.
دانشگاه آزاد در راستای فرمایشات امام راحل در سال ۶۴ زمانی که خدمت شان رسیدیم شکل گرفت ایشان ۳ جمله فرمودند نخست کاری کنید که جوانان مجبور نباشند برای تحصیل به خارج سفر کنند دوم کاری کنید که از خارج برای ادامه تحصیل به ایران سفر کنند و سوم ایران را دانشگاه کنید.
هم اکنون از دانشگاه آزاد ۴ میلیون نفر فارغ التحصیل شده اند و یک میلیون و ۷۰۰ هزار دانشجو و ۲۱ میلیون مترمربع فضای آموزشی در اقصی نقاط کشور دارد.
اعتماد به نفس، خودباوری و استقلال مهم ترین دستاورد انقلاب است
مهم ترین دستاورد انقلاب اسلامی اعتماد به نفس، خودباوری و استقلال است این دستاوردها بسیار مهم است از آن رو که یک مثال بزنم اگر یک زمانی به ایرانی ها می گفتید فلان کالا را بسازیم می گفتند مگر می توانیم اما امروز به حدی توانمند هستیم که از این مرز عبور کرده ایم و به دنبال این هستیم که بهترین های دنیا را بسازیم.
این اعتماد به نفس از خودباوری و استقلال نشأت گرفته چیزی که در دنیا مثال زدنی است و دوست و دشمن به آن اذعان می کنند این امتیاز مدیون انقلاب اسلامی، خون شهدا و مدیریت قاطعانه حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری است عاملی که در سایه آن شاهد رشد و شکوفایی در عرصه های مختلف هستیم.البته کاستی هایی هم وجود دارد که به سوءمدیریت ها بازمی گردد.
خودکفایی و استقلال مهم ترین دستاورد انقلاب اسلامی است
انقلاب اسلامی دستاوردهای فراوانی داشته و دارد اما مهم ترین آن ها خودکفایی کشور در زمینه های علمی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است. هم چنین استقلال ازجمله دستاوردهای انقلاب اسلامی است.
جمهوری اسلامی اقتباسی نیست بلکه نمونه مبتنی بر حکومت مردم سالاری دینی ولایت فقیه است و این تز جدید در الگوی جدید از دستاوردهای مهم انقلاب اسلامی است.
استقلال، اعتماد به نفس ملی و استکبارستیزی مهم ترین دستاوردهای انقلاب است
استقلال کشور، سرافرازی، اعتماد به نفس ملی، استکبارستیزی، همدردی با ملت های مستضعف، اسلام خواهی یعنی اسلام ناب محمدی که در آن تمام اهداف فردی و اجتماعی و داخلی و بین المللی یافت می شد از مهم ترین دستاوردهای انقلاب اسلامی است.
پیوند دادن عقل و دین مهم ترین دستاورد انقلاب اسلامی است
پیروزی انقلاب اسلامی در حقیقت تحقق وعده الهی بود. انقلاب اسلامی ایران دستاوردهای زیادی در ابعاد مختلف برای جامعه بشری داشته است آن هم نه فقط برای عصر حاضر بلکه برای همه اعصار و تاریخ موضع ضداستکباری انقلاب و حمایت و دفاع از محرومان و مسئله عدالت ازجمله دستاوردهای انقلاب اسلامی است.
یکی دیگر از دستاوردهای انقلاب اسلامی پیوند دادن و دخالت دین و عقل، معنویت و مادیت در جامعه بشری بود. به عبارت دیگر هدایت جامعه بشری در چارچوب قواعد دین و عقل از دستاوردهای مهم انقلاب اسلامی است در حالی که در چند قرن گذشته در غرب تلاش این بود که بشر را از خدا و معنویت دور و اومانیسم را جایگزین کند.
این انقلاب اسلامی بود که نشان داد که اداره جامعه و حیات اجتماعی بشر در چارچوب معنویت و دین امکان پذیر است. به عبارت دیگر پیوند دادن عقل و دین مهم ترین دستاورد انقلاب است. انقلاب اسلامی نشان داد که جامعه اگر بخواهد به سمت سعادت و خوشبختی برود باید این دو بال را با یکدیگر داشته باشد.
چیزی که امروز غرب از آن در رنج است مسئله بحران اقتصادی نیست بلکه خالی شدن از معنویت و اخلاق است که امروز به صورت بحران اقتصادی آشکار شده است.
مهم ترین دستاورد انقلاب خودباوری و اتکا به مردم است
مهم ترین دستاورد انقلاب در کنار همه دستاوردهایش خودباوری و اتکا به مردم است این که مردم باور کردند که در تعیین سرنوشت شان نقش مهمی داشته و دارند.
مهم ترین دستاورد انقلاب، مردم سالاری دینی است
انقلاب اسلامی دستاوردهای بسیاری برای کشور داشت اما مهم ترین آن ها به نظر من این است که مردم براساس اعتقادات دینی در صحنه حضور یابند و رای خود را در اداره امور کشور اعمال کنند. به عبارت دیگر مردم با اعتماد به دینی که مشروعیت نظام از آن گرفته شده است در صحنه ها حضور یافتند و رای خود را اعمال کردند یعنی اعمال مردم سالاری دینی.
مهم ترین رکن انقلاب اسلامی سپردن اداره جامعه به مردم بود
با توجه به این که انقلاب اسلامی صبغه نظامی نداشته و صبغه فرهنگی دارد لذا یکی از مهم ترین دستاوردهای آن خودآگاهی و خودباوری و اعتماد به نفس ملت ایران است. امروز نیز با اتکا به این دستاورد روی پای خود ایستاده ایم و سرنوشت خود را تعیین می کنیم. به علاوه با این توانایی هرگونه وابستگی خود را قطع کرده ایم. به عبارت دیگر مهم ترین رکن انقلاب اسلامی این بود که حکومت و اداره جامعه را به عموم مردم سپرد آن گونه که همه نهادهای قانون اساسی بر مبنای رای و نظر مردم استوار است وقتی مردم به صورت مستقیم یا غیرمستقیم اداره امور را در دست داشته باشند بهترین دستاورد برای ملت است. این دستاورد که به معنی مردمی بودن و مردم سالاری بودن انقلاب اسلامی است کشور را از هرگونه خطر محفوظ خواهد داشت.
مهم ترین دستاورد جمهوری اسلامی، مردم سالاری است
بهترین دستاورد نظام جمهوری اسلامی حاکمیت مردم از طریق انتخابات و مردم سالاری است. این دستاورد جامعه را از بسیاری قید و بندها رها کرد و آزادی و حق انتخاب را به مردم داد.وی افزود: سرنوشت انقلاب با برگزاری انتخابات رقم خورده است که از جمله می توان به سه رکن استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی اشاره کرد شعاری که از ابتدای انقلاب شعار ما بوده و امروز محقق شده است. در استقلال تنها کشوری هستیم که توانستیم در فضای بین المللی بر مبنای آزادی عمل حرکت کنیم اگرچه هزینه هایی نیز داده ایم افزون بر این ها حفظ ارزش های اسلامی از دیگر دستاوردهای انقلاب است.
«باور ملی» مهم ترین دستاورد انقلاب است
مهم ترین دستاوردی که انقلاب اسلامی داشته «باور ملی» است. سالیان سال القا شده بود که ایرانی «نمی تواند» اما با پیروزی انقلاب اسلامی این عبارت به «می توانیم» تبدیل شد. آن گونه که امروز دستاوردهای بزرگی را در حوزه های مختلف در کشور شاهدیم. نکته دیگر در باور دینی و غیرت دینی است ملت ما با فرهنگ عاشورا زندگی شان ممزوج شده است. سال های سال در ایام محرم جمله «هیهات منا الذله» را تکرار می کرد در ۳۳ سال گذشته زیر بار زور نرفتن را به پیروزی از سرور و سالار شهیدان برای خودش تمرین کرده و امروز به همین دلیل سربلند است. امروز شکست سیاست های تحریم گونه دشمن در سایه باور دینی مردم ایران و فرهنگ عاشورایی رقم خورده است./مهمترین دستاوردهای انقلاب اسلامی در روستاها
الف: تغییر نگاه و تفکر هویت بخشی به روستائیان از دستاوردهای بزرگ انقلاب است که مردم روستا به این امر می بالند، ده به معنی آبادی و جایی که روستائیان در آن زندگی می کنند اطلاق می شد و دهاتی به افرادی می گفتند بی سواد، عقبافتاده، بیفرهنگ، ژولیده و امی و اینگونه دهات و دهاتی را به مردم می شناساندند.
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، در این گزارش خواهیم کوشید داشتههای ملت ایران پس از گذشت چهل سال از پیروزی انقلاب اسلامی در حوزههای مختلف از جمله «استقلال کشور»، «مردمسالاری و حاکمیت مردم»، «تولید علم و فناوری»، «پیشرفتهای اقتصادی»، «آزادی» و «رشد معنویت» را با دوره پهلوی مقایسه کنیم تا مشخص شود کجا بودهایم و امروز کجا ایستادهایم.
«استقلال» یکی از اصلیترین شعارهای انقلاب اسلامی ملت ایران بود، مداخله گسترده کشورهای غربی در امور ایران تا به جایی در دوره پهلوی گسترش یافته بود که دیگر کسی منکر آن نبود.
پهلوی خود در جلسات خصوصی از مداخلات گسترده غربیها در امور ایران گلایه میکرد ولی در عیان دستورالعملهای رسیده از اربابان را جامه عمل میپوشاند، مروری بر خاطرات شخصیتها و رجال عصر پهلوی خود موید این واقعیت است.
اسدالله علم نخست وزیر و وزیر دربار که خاطرات روزانه او چهرهای بدون روتوش از پهلوی ارائه میدهد مینویسد:
«از مدتها پیش شکایت داشتهام عمال بیگانه در دولت، بانک مرکزی، سازمان برنامه و بسیاری از وزارتخانهها نفوذ کردهاند. شاه با این همه گزارشهای اطلاعاتی که دریافت میکند، این حقیقت را نادیده میگیرد. این ما هستیم که تحت فشار قرار داریم نه طرف مقابل. وقتی خزانه خالی است چگونه میتوانیم وارد جنگ اقتصادی شویم؟»
این بخش از خاطرات اسدالله علم به عیان نشان میدهد که خود رژیم پهلوی معتقد و اطلاع داشته است که عمال بیگانه در تمامی شئون کشور از دولت گرفته تا بانک مرکزی و سازمان برنامه نفوذ کرده و استقلال کشور در خطر جدی قرار گرفته است ولی به اطلاعاتی که دست او در این زمینه میرسید وقعی نمیگذاشت و از کنار آن به سادگی عبور میکرد.
خاطرات رجال پهلوی به عیان عمق وابستگی ایران به غرب در این دوره از تاریخ کشور را نشان میدهد، وابستگی در این دوره تا بدان حد طبیعی و عادی بود که روزنامهها و مجلات نزدیک به حکومت در پاسخ به اعتراضات مردمی آن را توجیه میکردند، به عنوان نمونه مجله خواندنیها در شماره ۱۳ تیر ۱۳۴۰ مینویسد:
«میگویند آمریکاییها در تمام شئون سیاسی و اقتصادی و مالی ما مداخله میکنند، من کار ندارم به اینکه بیچاره آمریکاییها بعد از هزار میلیون دلار وام و کمک به تصدیق خودمان، آیا باید حق این را داشته باشند که به اندازه یک دهم هم پیمان خشک و نم پس نده انگلیسیمان در کارها و یا لااقل در طرز خرج نظارت و به قول [منتقدان] مداخله داشته باشند یا نه؟»
اینکه آمریکا در امور ایران مداخله میکرده است حرف امروز و پس از گذشت نزدیک به چهار دهه نیست، مقامات رژیم پهلوی نیز به این مهم معتقد بوده و هرگاه فرصتی به دست میآوردند از آن سخن میگفتند و گلایه میکردند، به عنوان نمونه احمد آرامش که مدتی وزیر مشاور و رئیس سازمان برنامه ایران در دولت شریف امامی و پیش از روی کار آمدن علی امینی شخصیت وابسته به آمریکا در تیرماه ۱۳۴۰ طی سخنانی میگوید: «مخالفت من فقط با سیاست جانکاه ده ساله گذشته آمریکا است... سالها است که دولت آمریکا با تمام قوا ولی با عناوین به ظاهر فریبنده در تمام شئون زندگی ما دخالت کرده و انگشت دارد و هر زمان به طریقی برای ما حادثه آفریده و تعیین سرنوشت میکند، تمام وزارتخانهها و بنگاههای تجاری و اقتصادی و عمرانی وابسته به دولت ایران زیر نظر ماموران و نمایندگان مختلف آمریکایی قرار گرفته و آنان در غالب جاها نه تنها به عنوان مشاور و مستشار بلکه به صورت دستوردهنده و کارفرما در زندگی ما مداخله میکنند.
اقتصاد کشور به وسیله عوامل و ایادی داخلی و خارجی دولت آمریکا به کلی درهم ریخته و اکنون وضع به شکلی درآمده که طبق اظهار آقای نخستوزیر هم دستگاه اقتصادی دولت در آستانه ورشکستگی است و هم ملت و ما هر روز ناگزیر هستیم که دست تکدی به سوی آمریکا و آمریکائیان دراز کنیم و برای گرداندن چرخ زندگی خود از آنان قرضه و اعتبار بگیریم».
امروز نزدیک به چهار دهه از سقوط رژیمی که همه مقدرات ایران اسلامی را تحت حاکمیت و نظارت غرب و به ویژه آمریکا قرار داده بود میگذرد، استقلال و عزت ایران در دوره پس از انقلاب اسلامی زبانزد خاص و عام است، در جنگ تحمیلی و در حالی که ابرقدرتهای شرق و غرب از رژیم بعث صدام حمایت میکردند ایران اسلامی تنهای تنهای تنها و استقلال هر چه تمام در برابر تهاجم بیگانه ایستاد، اقتصاد و سیاست داخلی و خارجی خود را به خواست بیگانه گره نزد و امروز هر چه در کشور میگذرد محصول خواست و تصمیم ملت ایران است و یکی از شعارهای اساسی ملت ایران در دوره انقلاب یعنی «استقلال» تحقق پیدا کرده است.
قدرت نظامی و پیروزیهای منطقهای
در حالی که ارتش ایران که رضاشاه بدان میبالید و به اتکای آن یک
دیکتاتوری تمامعیار در کشور حاکم کرده بود شهریور ۱۳۲۰ و به دنبال حمله
متفقین بدون هیچگونه مقاومتی سلاح بر زمین گذاشت و عقب نشست، نیروهای
نظامی ایران امروز حافظ استقلال و تمامیت ارضی ایران هستند.
در دوره
پهلوی رژیم که به قدرت نظامی خود اطمینان نداشت در برابر زیادهخواهیهای
غرب استقلال و تمامیت ارضی کشور را وجهالمصالحه قرار میداد، از جایی
عقبنشینی میکرد تا جای دیگری را به دست آورد و یا بیشتر از آن از کف ندهد
ولی امروز نیروهای نظامی ایران آمریکا را در خاورمیانه زمین گیر کرده است.
بیشتربخوانید : امام خمینی(ره)، رهبرى براى تمامى نهضتهاى آزادیبخش جهان
در حالی که آمریکا با فتنه به وجود آمده در سوریه گمان میکرد این کشور را از محور مقاومت جدا کرده بود حضور مدافعان حرم این اجازه را به او نداد و امروز «ایرانیها» هزاران کیلومتر آن سوتر از مرزهای ایران مقابل تروریستها که سربازی آمریکا را بر عهده دارند ایستاده و آنان را متواری ساختهاند.
نیروهای نظامی ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی حافظ استقلال و تمامیت ارضی کشور بودهاند تا جایی که امروز قدرت موشکی ایران آمریکا را به هراس انداخته و نگران ساخته است.
حضور در ظفار با دستور انگلیس!
ارتش ایران در دوره پهلوی و با دستور مستقیم شاه و به درخواست پادشاه عمان در ظفار برای مقابله با چریکهای جداییطلب چپگرا در این منطقه مداخله نظامی کرد. حضور نظامی ایران در تغییر وضعیت به سود پادشاهی عمان و سرکوب شورش ظفار نقش داشت.
نظامیان ایرانی به استعداد زیر وارد عمان شدند:
۳۲ فروند بالگرد بل ۲۰۵ و ۲۰۶
۱۴۷۰۰ تفنگدار دریایی ایران
۱۰ فروند اف ۴
۳ فروند سی ۱۳۰
تعداد نامعلومی بالگرد آ اچ ۱ کبری
نیروهای ایرانی در درگیری مستقیم با شورشیان حضور داشتند و در سرکوب آنها نقش بسزائی ایفا کردند اما آن روی سکه این جنگ فاجعهای تکاندهنده برای ایران بود:
- تعداد تلفات ارتش عمان در جنگ: ۱۸۷ کشته و ۵۶۰ زخمی
- تعداد تلفات انگلستان: ۲۴ کشته و ۵۵ زخمی
- تعداد تلفات ایران: ۷۲۰ کشته و ۱۴۰۴ زخمی
تلفات ایران نسبت به نیروهای انگلیس و حتی خود ارتش عمان تاملبرانگیز
است . در زمان شاه پرداختن به تلفات نیروهای ایرانی در روزنامهها ممنوع
بود و در یک مورد هم که نویسندهای در روزنامه کیهان به تلفات بالای
نظامیان ایرانی اشاره کرد بازداشت و به زندان محکوم شد!
با گذشت زمان
ناگفتهها و خیانتهای این جنگ بیشتر آشکار شد و مشخص شد که انگلیس نقش
اساسی در کشیدن پای ایران به میدان نبرد عمان را داشته است.
طبق گزارش خبرنگار روزنامه که به ظفار رفته بود نیروهای ایرانی که جلوتر از ارتشهای انگلیس و عمان در نبردها حضور داشتند با نبرد سخت در کوهستانها و دره منطقه را پاکسازی میکردند و آنگاه ارتش عمان و انگلیس منطقه پاکسازی شده را تحویل میگرفتند و در آن اردوگاه ایجاد میکردند!
این خود نشان میدهد که ارتش و نیروهای نظامی ایران در دوره پهلوی نه حافظ امنیت ملی و تمامیت ارضی کشور که پیشمرگ سلاطین منطقه و نیروهای انگلیسی بوده است!
نکته دیگر آنکه جمهوری اسلامی تنها حکومتی است که در دوران معاصر در حفظ تمامیت ارضی ایران موفق بوده است. در دوران قاجار و پهلوی بخشهای مختلف و مهمی از ایران جدا شد؛ گرجستان، ارمنستان، هرات و افغانستان، بخشهایی از بلوچستان، ترکمنستان، ازبکستان، تاجیکستان و بحرین بخشی از این سرزمینها هستند. حال آنکه در جنگ تحمیلی و نابرابر ۸ ساله، یک وجب از خاک ایران هم به چنگ دشمن نیامد.
از دورهای که خبری از انتخابات نبود تا چهل سال مردمسالاری دینی
در رابطه با انتخابات و «مردمسالاری» میتوان فصل مجزایی نگاشت و آنچه که در دوره پهلوی ملت ایران شاهد آن بودهاند را با امروز مقایسه کرد ولی به اختصار بایستی به این نکته تاکید کرد که در دوره پهلوی اصولا و به معنای واقعی آن انتخاباتی برگزار نمیشد.
اسدالله علم نخستوزیر و وزیر دربار پهلوی در خاطرات روز ۱۵ فروردین ۱۳۵۴ با صراحت به تقلب در انتخابات دوره پهلوی اذعان کرده و می نویسد: «مطلبی نخستوزیر در کیش به من میگفت که خیلی جالب بود و فهمیدم عنوان رشوه را دارد. آن این بود که گفت هر کسی را از هر جا تو بخواهی من وکیل خواهم کرد. هر کس باشد، هیچ فکر نکن، به من بگو تمام میکنم.»
علاوه بر اسدالله علم هندرسن، سفیر آمریکا در ایران نیز در گزارشی به وزارت امور خارجه این کشور پیرامون انتخابات مجلس هجدهم، به تعیین نمایندگان مجلس از بالا اشاره میکند، وی در این گزارش مینویسد: «علاء وزیر دربار اظهار داشت چند هفته پیش، اسدالله علم، رئیس املاک سلطنتی، به او گفته است به دستور شاه صورت اسامی عدهای را برای نامزدی نمایندگی مجلس تهیه کرده، شاه لیست مزبور را با اسامی نامزدهای نمایندگی از سوی زاهدی تطبیق داده و پس از یکدست کردن اسامی نامزدها، چند تن از نامزدها را جابهجا کرده است.»
حسین فردوست از نزدیکترین دوستان شاه نیز در کتاب خاطرات خود بر این نکته اذعان دارد. وی میگوید «یک کمیسیون سهنفره برای انتخابات مجلس در منزل اسدالله علم تشکیل میشد. منصور اسامی نامزدها را میآورد و با نظر علم مهر نمایندگی آنها تأیید میشد. پس از بررسی صلاحیت امنیتی و مطالعاتی این افراد، ترتیب انتخاب این اسامی داده میشد و به صورتی ظاهری، نام آنها از صندوق آرا بیرون میآمد.»
در جزوهای که تحت عنوان «نخبگان و تقسیم قدرت در ایران» توسط سیا و برای آشنایی مقدماتی افرادی که به منظور ماموریتهای مختلف سیاسی و جاسوسی از طرف آمریکا به ایران میآمدند تهیه شده است و در واقع یک مجموعه فشرده و نسبتا جامع از ساخت جامعه ایران و نیروهای سیاسی و اجتماعی موجود در آن از دیدگاه ماموران و جاسوسان درجه اول میباشد آمده است: «در طول ۱۲ سال گذشته مجلس آلت دست شاه بوده است و مقاصد شاه را برآورده میکرده است و تمام نمایندگان که با دقت به وسیله شاه انتخاب میشوند حامی برنامههای شاه میباشند.»
امروز و با گذشت نزدیک به چهل سال از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی سالی نبوده است که در ایران انتخابات برگزار نشود، در اولین ماههای پیروزی انقلاب اسلامی نوع نظام سیاسی کشور به رای عمومی گذاشته شد، پس از رای مردم به «جمهوری اسلامی»، مردم بار دیگر پای صندوقهای رای رفته «نمایندگان مجلس خبرگان قانون اساسی» را انتخاب کردند، پس از تدوین قانون اساسی در یک رفراندوم دیگر به آن رای آری دادند و در ادامه و در حالی که هنوز بهار ۱۳۵۹ نرسیده بود در دو انتخابات دیگر نخستین رئیسجمهور و نمایندگان مجلس اول را نیز انتخاب کردند.
ملت ایران در چهار دهه گذشته همواره برای تعیین سرنوشت کشور پای صندوقهای رای رفتهاند و همه مسئولین جمهوری اسلامی مستقیم و یا غیرمستقیم منتخب همین ملت هستند و کسی در این شک و شبههای ندارد.
از بیسوادی اکثریت مردم تا شکوفایی در علم و فناوری
در دوره پهلوی اکثریت ملت ایران بیسواد بوده اند و رژیم جز مبارزه شعاری با بیسوادی که نتیجه اندکی داشته و قابل ملاحظه نبود کاری از پیش نمیبرد، امروز و با گذشت نزدیک به چهار دهه از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ملت ایران مرزهای علم و دانش را درنوردیده و به پیشرفتهای عظیمی نائل شدهاند.
بیسوادی اکثریت ملت ایران در دوره پهلوی به آن حدی بود که امام خمینی(ره) در ۷ دی ۱۳۵۸ طی پیامی جهت «مبارزه عمومی با بیسوادی» تاکید کردند: «از جمله حوایج اولیه برای هر ملت که در ردیف بهداشت و مسکن بلکه مهمتر از آنهاست آموزش برای همگان است. معالأسف کشور ما وارث ملتی است که از این نعمت بزرگ در رژیم سابق محروم؛ و اکثر افراد کشور ما از نوشتن و خواندن برخوردار نیستند، چه رسد به آموزش عالی.
مایه بسی خجلت است که در کشوری که مهد علم و ادب بوده و در سایه اسلام زندگی میکند که طلب علم را فریضه دانسته است، از نوشتن و خواندن محروم باشد.» (صحیفه امام ، جلد ۱۱ ، صفحه ۴۴۶» در حالی که نرخ باسوادی در سال ۱۳۵۵ ، ۴۷/۲ درصد بوده است این میزان در سال ۱۳۹۰، به ۹۳/۲ درصد رسیده است، در سال ۱۳۵۵ ، ۴۷ هزار و ۴۷ مدرسه دانشآموز میپذیرفت و در سال ۱۳۹۰، ۹۱ هزار و ۸۳۰ مدرسه مشغول فعالیت بودند.
در سال ۵۵ ، ۷۰۰ مرکز آموزشی فنی و حرفهای در کشور فعالیت میکرد و این میزان در سال ۱۳۹۰ به ۶ هزار و ۹۸۳ واحد رسیده است.
پیش از انقلاب و در سال ۱۳۵۰ دو مرکز آموزش استعدادهای درخشان در کشور فعالیت میکرد و این تعداد در سال ۱۳۹۰ به ۶۷۰ مرکز رسیده است.
در حالی که سال ۱۳۵۵، ۱۷۰ هزار دانشجو، در ۲۲۳ واحد دانشگاهی تحصیل میکردند این میزان در سال ۱۳۹۰، به ۴ میلیون دانشجو و ۲۵۴۰ واحد دانشگاهی رسیده است.
تعداد رشتههای کارشناسی ارشد در دانشگاههای موجود کشور در سال ۱۳۵۵ ، ۱۸۲ رشته و در سال ۱۳۹۰، ۱۰۳۳ رشته بوده است.
بر اساس گزارش موسسه بینالمللی اطلاعات علمی (ISI)، تعداد مقالات علمی چاپ شده از محققان ایرانی در مجلات معتبر بین المللی در سال ۱۳۵۷، ۴۵۰ مقاله و در سال ۲۰۱۲، ۳۴/۱۵۵ مقاله بوده است که نشاندهنده رشد ۳ برابری متوسط جهانی در این حوزه است.
هم اکنون ما شاهد این هستیم که ایران در بسیاری از فناوریها نه تنها خودکفا شده بلکه به کشور صادر کننده خدمات فنی مهندسی در حوزههای صنعت نفت، کشاورزی، بهداشت، سدسازی، تراکتورسازی، هستهای، خودروسازی، سلولهای بنیادین و ... تبدیل شده است.
در عرصه علوم نوین، دانشمندان ایرانی توانستهاند تا مرزهای جدید دانش بشری پیش روند و در مواردی از این مرزها نیز عبور کنند. موفقیتهای دانشمندان ایرانی در زمینههای سلولهای بنیادین، نانو تکنولوژی، مهندسی ژنتیک، علوم هستهای، علوم فضایی و ... از این موارد است.
این آمار در بسیاری از حوزههای دیگر نیز قابل استخراج و بر اساس آن مقایسه پیش و پس از انقلاب است و آنچه ذکر شد نشان میدهد که ایران اسلامی با اکثریت شهروندان بیسواد در سالی که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید امروز به اکثریت قریب به اتفاق با سواد رسیده است.
آمارها از اقتصاد میگویند
درباره اقتصاد دوره پهلوی و مقایسه آن با امروز، در فضای مجازی مطالب زیادی از سوی عاشقان سلطنت نوشته میشود که اکثر این نوشتهها یا ناشی از بیاطلاعی است یا به دلیل جاهل مفروض دانستن مخاطبانی که یا خود دوره پهلوی را ندیدهاند و یا به منابع دست اول دسترسی ندارند.
در اکثر این نوشتهها با اشاره به قیمت ارزان اجناس در دوره پهلوی و مقایسه آن با امروز گفته میشود که در آن دوره ارزانی بوده و با انقلاب همه چیز گران شده است ولی گفته نمیشود آن برهه حقوق مردم و میزان اشتغال تا چه اندازه بوده است؟!
درباره ارزانی در دوره پهلوی نیز باید به قدرت خرید مردم و حقوق کارمندان نیز اشارهای گذرا داشت، در این برهه قیمتها پایین بوده ولی قدرت خرید مردم بسیار پایینتر از آن بوده است. به طور مثال درآمد کارمند عادی ماهانه ۵۰۰ تا ۱۲۰۰ تومان بود (البته حقوق ۱۰۰۰ تومانی در سالهای حدود ۱۳۴۸ به افراد بسیار محدودی اختصاص داشت) و قیمت پیکان در همین برهه ۲۸ هزار تومان بود یعنی ۲۸ برابر حقوق حداکثری یک کارمند!
بهتر است به حقوق مستشاران خارجی و آمریکایی رژیم شاه در این برهه نیز توجهی داشته باشیم تا بدانیم در حالی که متخصصین و کارمندان ایرانی نهایتا در سال ۱۳۴۸ هزار تومان حقوق میگرفتند در این برهه این مستشاران از بودجه دولت ایران چقدر به خود اختصاص داده بودند؛ عبدالله آذربرزین جانشین فرماندهی نیروی هوایی ایران در دوره پهلوی در خلال چندین جلسه مصاحبه در سال ۱۳۸۸ میگوید: «بعضی از مستشارهایی که در این مرحله میآمدند، از نقطه نظر[کیفیت] و آگاهی به تخصصشان، زیاد جلوتر از شاگردان و متخصصان خودمان، که از خارج آمده بودند، نبودند. آن روزها چیزی در حدود شش، هفت هزار تومان به افسرهای مستشاری میدادند.»
درآمدهای نفتی و میزان جمعیت
درآمد نفتی ایران از سه میلیارد دلار در سال ۱۳۳۲ به ۵۳ میلیارد دلار در سال ۱۳۵۶ رسید و درآمد سرانه نیز در این مدت به ۱۱ هزار و ۵۱۴ دلار افزایش پیدا کرد با این وجود در بخشهای فقیر جامعه، فقر هر روز بیشتر و شکاف طبقاتی عمیقتر میشد.
تنها ده درصد از درآمد سرشار نفت و کمتر از ۱۵ درصد از کل واردات به امر توسعه اختصاص مییافت، شرکت ملی نفت به صورت محرمانه ولی دائمی مبلغ کلانی به حساب شخصی شاه واریز میکرد. به گونهای که سرمایه شخصی شاه به یک میلیارد دلار رسیده بود. با این سرمایهها نهادهایی اداره میشد که آنها نیز هدفی جز سلطه بیشتر حکومت بر تمامی ابعاد زندگی مردم نداشتند.
بر اساس آمار بانک جهانی، ۴۶ درصد مردم ایران در سال ۱۳۵۶ زیر خط فقر بودند و ضریب جینی در ایران قبل از انقلاب بیش از ۴۵ بوده است.
امروز نزدیک چهل سال از آن روزها میگذرد و با وجود مشکلات اقتصادی که مسئولین بایستی برای حل این مشکلات کمر همت ببندند وضعیت اقتصادی و رفاه مردم بسیار بهتر از دوره پهلوی است.
آزادی دستاوردی که انقلاب نصیب ملت ایران کرد
در حالی که در دوره پهلوی حتی مقامات و مسئولین کشور جرات این را نداشتند که سخنی بگویند مبادا «اعلیحضرت خوشش نیاید» و در نتیجه همیشه مراقب سخن گفتن خود بودهاند امروز روزنامهها و رسانههای دیگر هر چه میخواهند میگویند و مینویسند.
کافی است به کنترل رسانههای مکتوب اعم از روزنامهها و کتابها توسط ساواک بپردازیم تا مشخص شود که در این برهه زبانها برای گفتن و قلمها برای نوشتن تا چه اندازه محدود بودهاند.
با آغاز ریاست نصیری بر ساواک، سانسور مطبوعات گسترش یافت، در دهههای ۵۰-۱۳۴۰، مطبوعات و روزنامهها از محتوی عاری شدند؛ در همان حال روزنامهنگاران و ارباب مطبوعات، تحت مراقبتهای دائمی ساواک قرار گرفتند. دوران نخستوزیری امیرعباس هویدا (۱۳۵۶-۱۳۴۳) سختترین برهه سانسور و کنترل سازمان یافته مطبوعات و روزنامهها را تجربه کرد و ارباب مطبوعات و نویسندگان جرائد، تنها در چهارچوب تعیین شده از سوی ساواک و مجموعه حاکمیت قلمفرسایی میکردند. مطبوعات همواره سایه سنگین ساواک را بر فعالیتهای خود احساس می کردند. آن چه در نشریات منعکس میشد، در درجه اول ارائه تصویری غیرواقعی، تحسینآمیز و ستایشگرانه از شخص شاه و دربار بود. چنین القا میشد که کشور تحت هدایتهای شاه به سرعت در مسیر توسعه و تعالی قرار گرفته و مخالفان حکومت جز جلوگیری از این حرکت قصدی نداشته و بنابراین محکوم به شکستند. به عبارت دیگر مطبوعات تنها مواردی را منعکس میکردند که خوشایند ساواک، دربار، شاه و مجموعه حاکمیت بود.
امروز و با گذشت چهل سال از پیروزی انقلاب اسلامی نگاهی به پیشخوان روزنامهفروشیها نشان میدهد که صدها روزنامه ، مجله و نشریه مشغول فعالیت هستند و هر چه میخواهند مینویسند و حتی برخی روزنامههای زنجیرهای در نبود نظارت کافی جرات به خود راه داده به مقدسات حملهور شده و امنیت ملی کشور را مورد تهاجم نیش زبان و قلم خود قرار میدهند.
رشد دینی و معنوی
در دوره پهلوی رژیم عامدانه فساد را در بین جوانان و نسلی که آینده ایران به دستان آنان چشم دوخته بود رواج می داد، کافی است به سخنان رجال عصر پهلوی نگاهی بیندازیم تا واقعیت برای همگان عیان شود.
علی امینی نخستوزیر وقت ۸ شهریور ۱۳۴۰ طی سخنانی گفته بود: «با نهایت تاسف باید گفت که ایمان و اعتقاد ما سست شده، اگر در ملتی ایمان مذهبی یا ملی قوی باشد هیچ بیگانهای نمیتواند به آن ملت راه یابد.»
امینی در جمع مردم گفته بود: «متاسفانه باید گفت که فساد محیط ما از همان خانوادهها شروع میشود و رکود اخلاقی و اختلاط تمدنهای داخلی و خارجی تمام اصول زندگی ما را به هم زده است فیلمهای فاسد و خراب و مناظر مستهجن پاک اخلاق اطفال و جوانان ما را فاسد کرده باید با فساد اخلاق که از مجلات خراب نیز ناشی میشود مبارزه کرد.»
وی همچنین گفته بود: «مایه ننگ است که در مملکت اسلامی دولتها برای افزایش درآمد خود مصرف تریاک و یا الکل را تجویز کنند. در حال حاضر اکثر جوانهای ما مشروبخوار شدهاند و این قسمتی از مشکلات جامعه ما است.»
شهریور ۱۳۴۰ علی امینی نخستوزیر وقت از انتشار فیلمها و مجلات مستهجن انتقاد کرده و میگوید این روند باعث فساد اخلاقی جوانان این کشور شده است، کافی است بدانیم که از این سالها روند انتشار فیلمها و مجلات مستهجن و به صورت عمومی گسترش بیسابقهای یافت.
در حالی که نشریات از انتشار خبرهای روز کشور خودداری میکردند و یا ساواک مانع آنان میشد روزی نبود که نشریاتی مانند «خواندنیها»، «تهران مصور»، «سپید و سیاه» و دهها نشریه دیگر با صفحات روی جلد مبتذل و مستهجن منتشر نشوند و جوانان را به فساد سوق ندهند.
امروز چهل سال از آن روزها میگذرد، پیشرفت معنوی امروز قابل مقایسه با دوره پهلوی که فساد سازمان یافته از سوی رژیم بر مردم تحمیل میشد نیست، جوانان این مرز و بوم در دهه شصت غسل شهادت میکردند و برای دفاع از وطن به جبههها میرفتند، زمانی که این جوانان با امام دیدار میکردند از ایشان تقاضا مینمودند دعا کند تا به شهادت برسند، امروز و در دهه نود شمسی همین مردم آرزو میکنند که به آنان اجازه داده شود به سوریه رفته و از حرم اهل بیت دفاع کنند.
مقایسه امروز با دوره پهلوی در همه عرصهها نشاندهنده پیشرفت شگفتانگیزی است که به برکت اسلام نصیب ملت ایران شده است، بیشک در این زمینه گفتنیهای فراوانی هست که در گنجایش این نوشتار نیست و امروز بایستی داشتههایمان را قدر بدانیم و برای حل مشکلات موجود کشور کمر همت ببندیم و مسلم است که هیچ مشکلی جز با دستان توانمند ایرانی و بدون اتکا به بیگانگان قابل حل نیست.
منبع:روزنامه کیهان