دین و زندگی تایباد

اللهم صل علی محمدوآل محمد

دین و زندگی تایباد

اللهم صل علی محمدوآل محمد

نگاهی به وضعیت طلاق در کشور

نگاهی به وضعیت طلاق در کشور

افزایش طلاق در کشور به معضلی بزرگ تبدیل شده است. این مساله در حدی است که مقام معظم رهبری در 20 سوال خود از سبک زندگی سوال در باره افزایش طلاق را نیز بیان فرمودند. متن و اینفوگرافی زیر به بررسی آرام و روند افزایش طلاق در کشور می پردازد.

دیدبان: مساله طلاق و افزایش روند آن نگرانی های زیادی را از آینده فرهنگی و نسلی کشور به وجود آورده است. اعتیاد؛ افزایش اشتغال زنان؛ رواج سبک زندگی غربی؛ کاهش سطح دینداری و ایمان فردی و... از آثاری است که مساله طلاق به همراه خواهد داشت. از همین رو بررسی مساله طلاق ضروری و مهم به نظر می رسد. خصوصا آنکه مقام معظم رهبری افزایش طلاق را به عنوان یک معضل برای سبک زندگی امروز ما بیان نمودند.





برای مشاهده اینفوگرافی در سایز اصلی بر روی عکس کلیک کنید.

 

 

 

1390

1389

1388

1387

1386

تعداد

142841

137200

125747

110510

99852

رشد نسبت به سال قبل

4%

9%

13%

11%

16%

 

* طلاق در طول این 5 سال 37 %رشد داشته است.

 

 

نسبت ازدواج به طلاق در کل کشور

1390

1389

1388

1387

1386

1385

1384

1383

6.1

6.5

7.1

8

8.4

8.3

9.4

9.8

 

* نسبت ازدواج به طلاق بیانگر تعداد ازدواج ثبت شده در برابر هر یک طلاق ثبت شده است

* این شاخص در مدت 7 سال 38% کاهش داشته است. این نشان می دهد که رشد طلاق بسیار بیشتر از رشد ازدواج بوده است.

* در مقابل تقریبا هر شش ازدواج ثبت شده در سال 90 یک طلاق هم به ثبت رسیده است.

 

طول مدت زندگی قبل از طلاق(آمار سال 90)

 

0 تا 4 سال

4 تا 8 سال

8 تا 12 سال

12 تا 16 سال

16 تا 20 سال

20 تا 24 سال

25 تا 29 سال

بیش از 29

تعداد

62345

30839

18766

11333

7182

6094

3967

3589

درصد

44%

21%

13%

8%

5%

4%

3%

2%

 

* حدود 65 درصد افراد طلاق گرفته زوج‌های جوانی هستند که کمتر از 8 سال از زندگی مشترک آنها می‌گذرد

* حدود 14 درصد از طلاق های ثبت شده مربوط به زوجینی است که طول مدت ازدواج آنها کمتر از یکسال می باشد.[1]

 

 

اختلاف سنی

بیشتر طلاقها مربوط به زوجهایی است که با یکدیگر اختلاف سنی نیستند(زوجهای هم سن) مثلا در سال 90 حدود 11% طلاق ها مربوط به این زوج ها می باشد

 

 

 

 

سن طلاق

بیشتر طلاق‌ها در 5 سال اخیر مربوط به زوجهای با سن زیر 30 سال است (مردان با سن 25 تا 29 و زنان با سن 20 تا 24 سال) [2]

 

 

 

 

استان های اول در طلاق(بیشترین طلاق)

1. تهران

2. البرز

3. خراسان رضوی

* در این ۲ استان(تهران و البرز) به ازای هر 2/3 ازدواج یک طلاق به ثبت رسیده است

 

 

 

استان های آخر در طلاق(کمترین طلاق)

1) سیستان و بلوچستان(20.3 ازدواج به ازای 1 طلاق)

2) ایلام(13.9 ازدواج به ازای 1 طلاق)

3) چهار‌محال ‌بختیاری(12.5 ازدواج به ازای 1 طلاق)

 

 

وضعیت فعلی طلاق در استان تهران

* افزایش 6 درصدی طلاق‌های ثبت شده در 8 ماه اول سال جاری

* کاهش 1.7 درصدی ازدواج‌های ثبت شده در 8 ماه اول سال جاری

* از هر 3 ازدواج 1 ازدواج منجر به طلاق می شود[3]

 

 

 

ریشه ها و عوامل بروز طلاق

1) معضلات اقتصادی از قبیل بیکاری، سطح پایین درآمد، مشکل مسکن

2) اعتیاد

3) عدم توافق و نارضایتی جنسی

4) رواج سبک زندگی غربی

5) عدم تناسب زن و شوهر در زمینه های اخلاقی، فرهنگی، اقتصادی، تحصیلی، خانوادگی و ... .

6) اختلاف سن نامناسب

7) ازدواج های اجباری

8) دخالت های بی مورد خانواده ها

9) عدم آموزش کافی در مسائل زناشویی

10) عدم تربیت صحیح خانوادگی

11) کاهش سطح دینداری و ایمان فردی

12) کم شدن روحیه ایثار و از خودگذشتگی

13) از بین رفتن قبح(مذموم بودن) طلاق

14) افزایش اشتغال زنان

15) از بی رفتن روحیه ساده زیستی و رواج تجمل

 

 

 

 

راهکارهای کاهش طلاق

1) بهبود شرایط اقتصادی کشور(افزایش اشتغال، کاهش قیمت مسکن و..)

2) تحقق عدالت اجتماعی

3) آموزش مهارت های زندگی به جوانان قبل از ازدواج

4) آموزش مسائل زناشویی قبل از ازدواج

5) افزایش مراکز مشاوره برای خانواده ها

6) کاهش انتظارات و توقعات نابجای زوجین

 

 

آثار و نتایج طلاق

1) کاهش رشد جمعیت

2) افزایش فساد اخلاقی در جامعه

3) افزایش جرم و بزهکاری

4) مشکلات معیشتی زنان مطلقه

5) افزایش مشکلات روحی روانی در جامعه

6) انحراف اخلاقی افراد مطلقه

7) افزایش فرزندان تک سرپرست

8) نگاه منفی جامعه به فرد مطلقه



[1] سایت سازمان ثبت احوال کشور

[2] سایت سازمان ثبت احوال کشور

[3] مدیر کل ثبت احوال استان تهران



علیرضا جعفرزاده کوچکی

مبنای قرآنی الزام زوج به طلاق

این مقاله، ضمن تحلیل ابعاد مختلف الزام زوج به طلاق، درصدد پاسخ به این پرسش اساسی است که در شرایط دشوار و غیرقابل تحمل زندگى خانوادگى براى زن، چه راهى در رهایى او وجود دارد و راه مزبور بر چه اصل قرآنی استوار است؟

پای طلاق توافقی از کی به ایران باز شد؟

طلاق توافقی که این روزها درباره آن زیاد می‌شنویم از چه زمانی در ایران به صورت رسمی و قانونی شکل گرفت؟ ظهور طلاق توافقی با تصویب قانون حمایت خانواده همراه بود.

ایجاد «خانه‌های امن» برای زنان خیابانی

مدیر کل دفتر امور آسیب دیدگان بهزیستی کشور از احداث خانه های امن در ۱۸استان کشور خبر داد.

آمار های متناقض از آسیب های اجتماعی

در حالی وزیر کشور در صحن علنی مجلس آمار هایی از طلاق، اعتیاد، بیکاری و حاشیه نشینی در کشور داده که این آمار با آنچه که در گذشته عنوان می شده است، تفاوت آشکار دارد.

عامل نیمی از طلاق‌ های ایران مشخص شد

وزیر کشور با اشاره به برگزاری ۳ جلسه مفصل در شش ماه گذشته با مقام معظم رهبری در خصوص آسیب های اجتماعی، توضیح داد: اعتیاد، عامل ۵۰درصد طلاق‌ها و ۶۰درصد تعداد زندانی‌های موجود در کشور است.

50 درصد طلاق‌ ها دوران عقد اتفاق می‌افتد

یک مدرس دانشگاه گفت: به دلیل مشکل در ایجاد ارتباط بین همسران، حدود 50 درصد طلاق‌ها دوران عقد اتفاق می‌افتد که هرکدام، طرف دیگر را متهم می‌کند.

ایراد بزرگ کلینیک‌های تخصصی ازدواج + توصیه‌ها

یک روانشناس، با تشریح ایراد عمده کلینیک‌های تخصصی ازدواج گفت: امروز فرآیند طلاق به مرحله ای رسیده است که از هر چهار ازدواج یکی به جدایی می‌انجامد.

ازدواج و طلاق به سبک دهه هفتاد

خوب یا بد، جوانانی که این روزها با تئوری سوختن و ساختن برای حفظ زندگی مشترک موافق هستند، بسیار کمیابند، ضمن اینکه آستانه تحمل جوانان دهه هفتادی هم به دلایل متنوعی پایین است.

هر سه دقیقه یک طلاق!

به طور میانگین درهرساعت، ۸۲.۶مورد ازدواج و۱۸.۶مورد طلاق درکشور ثبت می‌شود. یعنی در هر سه دقیقه یک خانواده ایرانی از هم فرومی‌پاشد. این آمار درکنار آمار پنهان اختلافات زوجین زنگ خطری جدی است.

افزایش شش درصدی طلاق در تهران

مدیرکل ثبت احوال استان تهران، از افزایش ۶ درصدی طلاق طی ۷ ماهه امسال خبر داد.

برگزاری جشن طلاق در کشور

معاون اطلاع‌رسانی و خدمات علمی کرسی حقوق بشر با اشاره به شکستن قبح طلاق در کشور، گفت: در حالی این اتفاق افتاده است که شاهد برگزاری جشن طلاق در شهرها هستیم.

نسخه چاپیارسال به دوستان مجید ابهری مطرح کرد

طلاق، روابط غیرمنطقی و فرازناشویی؛ ماحصل شبکه‌های اجتماعی!

کارشناس مسائل اجتماعی اظهارداشت: قبل از ورود هر فناوری ابتدا باید بستر فکری و فرهنگی برای آن فراهم شود، در غیر اینصورت عوارض و ناهنجاری‌های کاربرد غیرمنطقی دامن‌گیر جامعه و بخش قابل توجهی از افراد خواهد شد.

برگزاری‌ جشن طلاق؛ این‌بار در‌ آنتالیا!

اخیرا خبرهایی مبنی بر مفصل‌تر شدن مراسم جشن طلاق و حتی برگزاری آن در آنتالیا به گوش می‌رسد!؛ فاجعه‌ای که مجید ابهری، آسیب شناس و متخصص علوم رفتاری، ضمن تایید وقوع آن نسبت به عوارضش هشدار می‌دهد.

شبکه‌های اجتماعی آتش بیار اختلافات خانوادگی

هر چقدر تب حضور کاربران در دنیای مجازی داغ تر شد، تعداد بیشتری از خانواده ها هم به نحوی درگیر استفاده از یک یا چند شبکه اجتماعی و نرم افزارهای ارتباطی شدند.

حکم طلاق توافقی بدون مشاوره ممنوع شد

رئیس اداره مددکاری و خدمات مشاوره ای معاونت فرهنگی قوه قضائیه با اشاره به اینکه طلاق توافقی بدون مراجعه به مشاوره دیگر امکان ثبتش وجود ندارد، گفت: در سال ۹۵ مشاوران واقعی بعد از برگزاری آزمون در دادگاه‌های خانواده مستقر می‌شوند.

افزایش آمار طلاق و اعتیاد در کشور

رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران ضمن اشاره به اینکه وضعیت اجتماعی در کشور، گفت: آمار اعتیاد،طلاق،زنان سرپرست خانوار و افراد مبتلا به اچ.آی.وی و ایدز به شدت افزایش یافته است.

رقابت تجمل بین خانواده‌ های ایرانی

افزایش رویکرد تجمل در زندگی عامه مردم

استفاده از خانه‌های مستقل و خودروهای لوکس وارداتی گران قیمت برای افراد یک خانواده، آنقدر خطرناک است که روی آوردن به مواد مخدر صنعتی و غیر صنعتی خطرناک است. همانطور که مواد مخدر باعث فروپاشی پایه‌های یک زندگی شیرین و نهاد مقدسی به نام خانواده را سهل می‌کند، روی آوردن به استفاده از وسائل و موارد تزئینی و تجملاتی لوکس و رقابت بر سر این موارد نیز زیان بار است.

نشر شایعه دروغ طلاق طلاب در سایت جماران و العربیه

مدیر سابق موسسه فرق و مذاهب ایران، شایعه طلاق 100 طلبه به خاطر حرام دانستن تماشای تلویزیون را تکذیب کرد.

ثبت احوال: در هر ساعت 19 طلاق ثبت می شود

مدیرکل دفتر آمار و اطلاعات جمعیتی و مهاجرت سازمان ثبت احوال کشور با بیان اینکه آمار طلاق در کشور همچنان رو به افزایش است، گفت: در سال گذشته(1393) هر ساعت 19 طلاق به ثبت رسیده است.

اعلام آخرین آمار ازدواج و طلاق

مرکز آمار ایران آخرین آمار ازدواج و طلاق را اعلام کرد که بر اساس آن، در سال ۱۳۹۰، ۳۷.۸ درصد از مردان مناطق شهری و ۳۸.۶ درصد از مردان نقاط روستایی کل کشور هرگز ازدواج نکرده بوده‌اند. این نسبت در مورد زنان مناطق شهری و روستایی به ترتیب ۳۰ و ۳۰.۵ درصد بوده است.
1 2 3

فرهنگی که ازدواج رابه حاشیه برده است

ترویج ازدواج در برنامه‌ریزی‌های مسئولان استان همدان جایگاه قابل اعتنایی ندارد و فرهنگهای بیگانه نیز به این موضوع دامن زده بطوریکه هم اکنون ۴۵۰۰ کارمند مجرد در استان همدان شناسایی شده است.

سونامی طلاق در مناطق کردنشین ایران

روزی که پای سفره عقد می‌نشستند و زیر لب ترانه پیمان پیوند زندگی را زمزمه و مزمزه می‌کردند، هرگز به دالان‌های باریک، تنگ با بو و طعم جدایی «دادگاه خانواده» و کوفتن صدای چکش قضاوت برای کات‌کردن سکانس زندگی نمی‌اندیشیدند.

کاهش ۵۰ درصدی آمار طلاق با انجام مشاوره

رئیس مرکز توسعه پیشگیری سازمان بهزیستی با اشاره به اینکه مشاوره های قبل از طلاق باعث کاهش ۵۰ درصدی آمار طلاق در برخی از استانها شده است، گفت: بزودی در تمامی استانهای کشور مراکز مشاوره قبل از طلاق راه اندازی می شود.

کدام پایه زندگی لرزید؛ قبح طلاق ریخت؟

این روزها آمار مذموم‌ترین حلال خدا در جامعه هر روز بیشتر می‌شود و طلاق به آفتی تبدیل شده است که بی‌صدا پایه‌های آرامش خانواده‌ها را می‌خورد و آنها را در مسیر سقوط قرار می‌دهد، اما چرا قبح طلاق در جامعه از بین رفته است؟

گره طلاق با دندان باز نمی‌شود

معضل پیری جمعیت و کمبود نیروی جوان از مهم‌ترین آسیب‌هایی است که جوامع امروزی به آن دچار شده‌اند، ولی با توجه به منویات مقام معظم رهبری مبنی بر ازدیاد جمعیت کشور و سیاست‌های ترغیبی نظام در امر ازدواج و تشکیل خانواده، توجه به معیارها و پایه‌های استحکام نهاد خانواده و تقویت عوامل مربوط به آن امری ضروری به شمار می‌رود.

چرا طلاق خانواده های نوپا را تهدید می کند؟

برای زن محبت بر همه‌چیز مقدم است و مرد نقطه اتکای اوست. درعین‌حال عاطفه و احساس زن او را متمایز از مرد ساخته است، زن لطیف و رقیق‌القلب است.

آمار ازدواج و طلاق در کشور

رئیس سازمان ثبت اسناد و املاک کشور با تشریح آخرین وضعیت آمار ازدواج و طلاق در کشور گفت: استانهای تهران و البرز رکورددار بیشترین طلاق و کمترین ازدواج در کشور هستند.

دستور عجیب ملکه انگلستان به ولیعهد انگلیس

گفته می‌شود که ولیعهد انگلیس و همسرش کامیلا پارکر بولز که اخیرا نهمین سالگرد ازدواجشان را جشن گرفته‌اند، به دستور ملکه الیزابت دوم طلاق خواهند گرفت.

کاریکاتور/جشن طلاق

مراسمی که متاسفانه مدتی است بین برخی از خانواده ها رواج پیدا کرده. این مراسم مانند خیلی چیزهایی که مد می شود و هیچ ریشه ای ندارد، دارد مثل یک بختک رشد می کند و زیاد و زیادتر می شود .این روزها برخی از زوج ها برای جدایی از هم جشنی برپا می کنند و دوستان و اقوامشان را دعوت می کنند تا جدایی شان را به دیگران اعلام کنند .

تشکیل کارگروه‌های آسیب‌شناسی طلاق در سقز

فرماندار سقز با اشاره به برنامه‌ریزی‌ها و کارهای انجام شده برای کاهش آمار طلاق در شهرستان سقز گفت: تشکیل کارگروه‌های آسیب شناسی طلاق در سقز از جمله این اقدامات است.

در سال 92 صورت گرفت

کاهش ۴.۴ درصدی ثبت ازدواج/ افزایش ۴.۶ درصدی طلاق‌

رئیس سازمان ثبت اسناد و املاک کشور از کاهش ۴.۴ درصدی ازدواج در سال ۹۲ و افزایش ۴.۶ درصدی طلاق در این سال نسبت به سال ۹۱ خبر داد.

طلاق «میشل» از «باراک اوباما»؛ شایعه یا واقعیت؟

یک منبع نزدیک به خانواده رئیس جمهور آمریکا اعلام کرد که «باراک اوباما» و «میشل» در حال آماده شدن برای طلاق از یکدیگرند.

کاهش 5 درصدی ازدواج در کشور/ اعلام دلایل 90 هزار طلاق در سال جاری

معاون قوه قضائیه از کاهش 5 درصدی ازدواج و افزایش 6 درصدی طلاق در کشور خبرداد.

این ازدواج ها بیشتر منجر به طلاق می شوند

یک آسیب‌شناس گفت: از دیدگاه رفتارشناسی، 90 درصد از ازدواج‌هایی که دختر بیش از 4 سال از پسر بزرگتر است، در پنج سال اول زندگی مشترک منجر به اختلافات و تنش‌های رفتاری می‌شود و همسران از هم جدا می‌شوند.

هشداری اجتماعی فراروی مسئولین فرهنگی

فیسبوک، WeChat و... مهمترین دلایل طلاق های اخیر

آمارها نشان می دهد استفاده از تکنولوژی های جدید باعث تغییر فرهنگ و تعارض در زندگی و سردی روابط همسران و طلاق های بیشماری شده است.

نگاهی تحلیلی به پیشی گرفتن تعداد پسران مجرد از دختران

از سال ۹۳به بعد تعداد پسران مجرد بیشتر از دختران خواهد بود، به این معنا که پسرانی که در سن ازدواج قرار دارند تعدادشان بیش از دخترانی خواهد بود که در این سن قرار خواهند گرفت.

انتقاد آیت الله مکارم از افزایش طلاق/

علت آمار بالای طلاق در ازدواج های دانشجویی بررسی شود

یکی از مراجع تقلید شیعیان، با بیان اینکه بر اساس آمار ها بیشترین طلاق ها در میان ازدواج های دانشجویی است، گفت: جامعه شناسان باید در این مسئله کالبد شکافی و بررسی کنند.

ملکه ای که از دربار پهلوی فرار کرد/عکس

مرگ فوزیه، اولین همسر محمدرضا پهلوی، ماجرای طلاق خبرساز او از همسرش را دوباره داغ کرده است.

نگاهی به وضعیت طلاق در کشور

افزایش طلاق در کشور به معضلی بزرگ تبدیل شده است. این مساله در حدی است که مقام معظم رهبری در 20 سوال خود از سبک زندگی سوال در باره افزایش طلاق را نیز بیان فرمودند. متن و اینفوگرافی زیر به بررسی آرام و روند افزایش طلاق در کشور می پردازد.

افزایش 7 درصدی طلاق در کشور/ هر 5 ازدواج یک طلاق

رئیس سازمان ثبت اسناد و املاک کشور با اعلام اینکه در سال گذشته 151 هزار و 763 مورد واقعه طلاق در کشور ثبت شد، گفت: متاسفانه از هر 5 ازدواج یک مورد به طلاق منتهی می شود. این در حالی است که براساس آمار سال گذشته حدود 7 درصد افزایش طلاق داشته ایم.

افزایش چندبرابری قیمت ها در سال 91؛ طلاق در دوران عقد را افزایش داده

از هر سه طلاق تهرانی ها، یکی در دوران عقد است!

تحقیقات انجام شده نشان می دهد که 27 درصد از طلاقهای تهرانیها در دوران عقد زوجها رخ می دهد.

جنبه‌های مختلف طلاق

طلاق


 
دانشنامه
(

دید کلی

روز به روز ازدواجهای ناشاد بیشتری به طلاق ختم می‌شوند. حدس و گمانهایی راجع به خاستگاه افزایش نرخ طلاق وجود دارند که عبارتند از: افت اخلاقی ، خودخواهی فزاینده نسل من ، جستجو برای تجارب جدید و ناتوانی آدمیان در ایجاد روابط عمیق. امروزه تحریم‌های اجتماعی در برابر طلاق از بین رفته است. شاید شگفتی واقعی در آن نباشد که نرخ طلاق این چنین افزایش یافته است. شگفتی حقیقی آن است که در دوره‌ای که هزینه‌های متارکه که تا چنین حد کافی کاهش یافته ، تا بدین‌اندازه دیرپا و مقاوم است.

جنبه‌های مختلف طلاق

محققی به نام بوآن اظهار می‌دارد که وقتی ازدواج از هم می‌پاشد، در اثر آن چندین نوع طلاق ایجاد می‌شود:

  • طلاق عاطفی زمانی رخ می‌دهد که ازدواج دستخوشی تباهی می‌شود (اما ممکن است تا بعد از حکم طلاق ادامه یابد.)
  • طلاق قانونی
  • طلاق اقتصادی ، که در رابطه با پول و توافقهای مالی (مانند مهریه) است.
  • طلاق هم والدی ، که در ارتباط با نگهداری و سرپرستی از فرزند ، خانواده‌های تک والدی ، یا حق ملاقات یا فرزندان است.
  • طلاق اجتماعی ، که در زمینه تغییر روابط با جمع دوستان همسر رخ می‌دهد.
  • طلاق روانی ، که در حضور مسائل مربوط به بازیابی خود پیروی فردی و مشکلات مربوط به فکر کردن براساس ضمیر «من» و نه «ما» است.

اثرات طلاق

پس از طلاق ، به دلایل مختلف ممکن است عزت نفس دچار آسیب شود. بسیاری از افرادی که متارکه کرده‌اند خود را شخصی ناپسنده و فاقد توان کافی برای ازدواج مجدد می‌دانند. مردان و زنان از لحاظ واکنشی که در برابر طلاق از خود نشان می‌دهند، با یکدیگر فرق دارند. مردان گرایش به آن دارند که طلاق را به عنوان چیزی به ناگهان رخ کرده است، ادراک کنند. زنان بیشتر احتمال می‌رود که آن را به عنوان نقطه پایانی بر یک فرآیند طولانی قلمداد کنند. به همین خاطر است که زنها کمتر احساسهای منفی را درباره طلاقشان گزارش می‌کنند. طلاق برای زنان تنش‌زاتر و گسلنده‌تر است تا مردان. ممکن است این زنی باشد که تردید کمتری درباره نفس طلاق داشته باشد. اما هم اوست که در برقراری زندگی جدید مشکلات بیشتری خواهد داشت.

آدمیان از لحاظ واکنشی که در برابر طلاق از خود نشان می‌دهند، بسیار متفاوت‌اند، بسیاری از هم می‌پاشند، اما برخی دیگر ، نوعی تعالی عاطفی را تجربه می‌کنند. اگر طلاق را نقطه مقابل ازدواج موفق و خوب تلقی کنیم، در این صورت ، پدیده‌ای غمبار قلمداد خواهند شد. اما برای بسیاری از کسانی که طلاق گرفته‌اند، انتخاب‌هایی که در اختیار واداشته‌اند یا طلاق بوده است و یا یک ازدواج ناموفق و بد. با در دست داشتن این انتخابها برخی شواهد حاکی از آن است که طلاق می‌تواند شخصا مفید و سودمند باشد. محققین به این نتیجه رسیده‌اند که ممکن است بار آمدن در خانه از هم نپاشیده‌ای که ویژگی آن نزاع و جنجال است، آسیب رسانتر و مضرتر از بزرگ شدن در خانه‌ای باشد که در اثر طلاق فروپاشیده است.

کنار آمدن با طلاق

سازگاری با طلاق به عوامل بسیاری وابسته است: نگرش در مورد ازدواج ناموفق ، شخصیت فرد و محیط اجتماعی. برای کنار آمدن با طلاق ، کمکهای بیرونی از سوی متخصصان بهداشت روانی و گروههای خود یاری متشکل از افراد مطلقه (مانند والدین بی همسر) در دسترس هستند. همچنین حتی هنگامی که طرفین عزم خود را برای طلاق جزم کرده‌اند مشاوره با زوجها می‌تواند مفید واقع شود. برخی از فنون مسئله گشایی و مهارتهای حل تعرضی هم که برای بهبود ازدواجها بکار میروند می‌تواند برای کمک به حل آسیبهای ناشی از جدایی موثر باشد.

مباحث مرتبط با عنوان

متأسفانه با بالا رفتن آمار طلاق یکی از مسائل مهمی که بسیاری از زن و شوهر ها پس از طلاق با آن روبرو می شوند، مسأله حضانت کودک است.
امتیاز خبر: 96 از 100 تعداد رای دهندگان 1954
وب سایت وکالت: متأسفانه با بالا رفتن آمار طلاق یکی از مسائل مهمی که بسیاری از زن و شوهر ها پس از طلاق با آن روبرو می شوند ، مسأله حضانت کودک است . هر یک از طرفین می خواهند این یادگار مشترک زندگی شکست خورده را پیش خود نگه دارند تا شاید با مهر و علاقه این کودک بتوانند دردها و رنجهای جدایی را زودتر فراموش کنند.

حضانت کودک، بعد از طلاق با چه کسی است؟

 برای آنها جدایی همزمان از همسر و فرزند دردناک ترین خاطره زندگی است که هرگز نمی توانند با آن کنار بیایند و برای همین تلاش می کنند پس از جدایی از جدایی از فرزند جلوگیری کنند و حضانت را به عهده گیرند . با توجه به اهمیت موضوع ، در مقاله زیر به بررسی این موضوع می پردازیم. 

حضانت یعنی نگاهداری و مراقبت جسمی ، روحی ، مادی و معنوی اطفال و تعلیم و تربیت آنها که به موجب ماده 1168 قانون مدنی ایران هم حق و هم تکلیف والدین است . یعنی این که والدین حق دارند حضانت و سرپرستی کودک خود را به عهده گیرند و قانون جز در موارد استثنایی نمی تواند آنها را از این حق محروم کند و از سوی دیگر آنها مکلف هستند تا زمانی که زنده هستند و توانایی دارند ، نگهداری و تربیت فرزند خویش را به عهده گیرند.

در حضانت آنچه از همه مهمتر است مصلحت کودک است و به این ترتیب قانون ابتدا مصالح او را در نظر می گیرد و سپس حق پدر و مادر برای نگهداری کودکشان را. در این صورت حتی اگر مصلحت طفل ایجاب کند که پیش هیچکدام از پدر و مادرش نباشد ، دادگاه رأی می دهد که کودک به شخص ثالثی سپرده شود. 


حضانت با کسی ؟ 

اگر چه قانون مدنی مصوب 1314 ماده 1169 بیان می کرد حضانت فرزند پسر تا 2 سالگی و دختر تا 7 سالگی به مادر سپرده شده و پس از انقضای این مدت حضانت با پدر است ؛ اما با اصلاحیه مصوب سال 82 که به تصویب مجمع تشخیص مصلحت رسید ، برای حضانت و نگهداری طفل که پدر و مادر او از یکدیگر جدا شده اند ، مادر تا 7 سالگی ( پسر یا دختر فرقی ندارد ) اولویت دارد و پس از آن با پدر است البته این تبصره هم به اصلاحیه افزوده شده است که پس از 7 سالگی هم در صورتی که میان پدر و مادر درباره حضانت اختلاف باشد ، حضانت طفل با رعایت مصلحت کودک و به تشخیص دادگاه است. 


مسافرت تا اطلاع ثانوی با اطلاع پدر است 

طلاق ، تنها رابطه زن و شوهری را از میان می برد ؛ اما رابطه پدر و فرزندی یا مادر و فرزندی را از بین نمی برد . این ارتباطی دایمی و ابدی است و بنابراین هیچ کس نمی تواند پدر یا مادر را از ملاقات با فرزندش منع کند . به این جهت است که طبق قانون نمی توان بدون اجازه طرف مقابل ، فرزند را از کشور خارج کرد و حتی از شهری به شهر دیگر برد ، مگر این که مصلحت طفل ایجاب کند و دادگاه اجازه بدهد . البته برای سفرهای زیارتی ، هرچند پدر ناراضی باشد ، دادگاه اجازه خواهد داد . طبق قانون ، محل نگهداری طفل آخرین محل اقامت پیش از طلاق است. 

طبق تبصره 1 ماده 14 قانون حمایت خانواده 1353 ، « پدر یا مادر یا کسانی که حضانت طفل به آنها واگذار شده ، نمی توانند طفل را به شهرستانی غیر از محل اقامت مقرر بین طرفین یا غیر از محل اقامت قبل از وقوع طلاق یا به خارج از کشور بدون رضایت والدین بفرستند ؛ مگر در صورت ضرورت با کسب اجازه از دادگاه ». 


تکلیفی برای پدر و مادر 

به موجب ماده 1172 قانون مدنی ، پدر و مادر مجبورند در مدتی که حضانت طفل به عهده آنهاست ، حق ندارند از نگاهداری او امتناع کنند اما در صورت امتناع ، قاضی دادگاه به تقاضای قیم یا آشنایان طفل و حتی اشخاص دیگر با تقاضای دادستان والدین طفل را مجبور به نگاهداری او می کند ؛ اما در صورتی که اجبار آنها به این کار ممکن یا مؤثر نباشد ، حضانت را به خرج پدر و هرگاه پدر فوت شده باشد ، به خرج مادر تأمین کند. 


زمان ملاقات 

طبق ماده 1174 قانون مدنی ، « هر یک از ابوین که طفل تحت حضانت او نیست ، حق ملاقات طفل خود را دارد . تعیین زمان و مکان ملاقات و سیر جزئیات مربوط به آن در صورت اختلاف بین ابوین با محکمه است » . 

بنا به این ماده ، هرکدام از والدین این حق را دارند که در فواصل معین با کودک خود ملاقات کنند و حتی فاسد بودن مادر یا پدر هم باعث نمی شود از ملاقات وی با فرزندش جلوگیری شود . در صورتی که میان پدر و مادر درباره مدت ملاقات و نحوه آن توافق شده باشد ، طبق همان توافق عمل می شود . اما در هر صورت توافق نشدن ، دادگاه در حکم خود مدت ملاقات و نحوه آن را برای کسی که حق حضانت ندارد ، معین می کند . معمولاً دادگاه ها یک روز یا دو روز از آخر هفته را به این امر اختصاص می دهند و گفته می شود ملاقات بیش از این با شخصی که حضانت را به عهده ندارد ، موجب اختلال در حضانت و دوگانگی در تربیت کودک می شود.

اما سلب کلی حق ملاقات از پدر یا مادری که حضانت به عهده او نیست برخلاف صراحت ماده قانون مدنی است و دادگاه نمی تواند حکم به آن بدهد. با این حال اگر ملاقات با پدر یا مادری که حضانت به عهده او نیست واقعاً برای مصالح کودک مضر باشد ، دادگاه می تواند مواعد ملاقات را طولانی تر کند و مثلاً به جای هفته ای یک بار ، ماهی یک بار یا هر شش ماه یک بار تعیین کند یا ملاقات با حضور اشخاص ثالث باشد. 

البته زمانی که ملاقات خوف جانی برای فرزند داشته باشد و پدر یا مادر حالت خطرناک روانی داشته باشند ، برای جلوگیری از صدمه به فرزند ، می توان با حکم دادگاه مانع از دیدار یکی از والدین که دچار چنین مشکلی هستند، شد.


اگر برای ملاقات مخالفت شد 

در صورتی که پدر یا مادری که دارای حق حضانت است ، از ملاقات طرف دیگر (که طبق دستور دادگاه دارای حق ملاقات است ) ممانعت کرد ، برای اجرای دستور دادگاه به نیروی انتظامی سپرده می شود و عنداللزوم می توان از ضمانت اجرایی ماده 632 قانون مجازات اسلامی اسلامی استفاده کرد که به موجب آن ، « اگر کسی از دادن طفلی که به او سپرده شده است ، در موقع مطالبه اشخاصی که قانوناً حق مطالبه دارند ، امتناع کند ، به مجازات از 3 تا 6 ماه حبس یا به جزای نقدی از یک میلیون ریال و 500 هزار تا 3 میلیون ریال محکوم خواهد شد ». 


حضانت تا کی ؟ 

از نظر قانون مدنی ایران زمان بلوغ برای دختر 9 سال و برای پسر 15 سال تمام قمری است . با رسیدن طفل به سن بلوغ ، او از حضانت خارج می شود و خودشان می توانند انتخاب کنند به این ترتیب ، دختران پس از 9 سالگی و پسران پس از 15 سالگی می توانند خودشان زندگی با هر کدام از والدین را انتخاب کنند. اما پس از رسیدن به سن بلوغ ، حتی اگر فرزندان نزد مادرشان باشند و نتوانند استقلال مالی داشته باشند ، پدر موظف به پرداخت نفقه آنها است. 


نفقه کودک به عهده چه کسی است ؟ 

طبق ماده 1190 قانون مدنی ، نفقه اولاد به عهده پدر است و چه این پدر حضانت را به عهده داشته باشد یا این که حضانت بر عهده مادر یا شخص دیگری باشد ، پرداخت نفقه فرزند که به طور عمده شامل مسکن ، لباس ، خوراک و نیازهای درمانی است به عهده پدر است که در صورت خودداری از پرداخت ( با وجود داشتن استطاعت مالی ) طبق ماده 642 قانون مجازات اسلامی جرم بوده و در صورت شکایت ذی نفع دادگاه او را به حبس از 3 ماه و یک روز تا 5 ماه محکوم می کند.

طبق همین ماده ( 1199 ) در صورت فوت پدر یا عدم توانایی او در پرداخت مخارج زندگی فرزندش ، این تکلیف به عهده پدر بزرگ و جد یا دیگر اجداد پدری است . در صورت نبودن پدر و اجداد پدری و یا عدم توانایی آنها به پرداخت مخارج زندگی فرزند ، تکلیف پرداخت نفقه به عهده مادر قرار می گیرد . هرگاه مادر هم فوت یا قادر به پرداخت مخارج مذکور برای فرزندش نباشد . این تکلیف به عهده اجداد و جدات مادری و جدات پدری فرزند قرار می گیرد. 

پرداخت نفقه فرزند فقط تا رسیدن به سن رشد نیست ، بلکه پس از آن هم طبق ماده 1197 قانون مدنی ، اگر فرزند منبع مالی نداشت و نتوانست معیشت خود را فراهم کند ، پدر و نیز دیگر اشخاص یاد شده ( در صورت داشتن توانایی مالی ) ملزم به تأمین مخارج فرزند کبیر هستند.

چنانچه پدر و مادر در مورد حضانت طفل توافق داشته باشند، قانون دخالتی در تصمیم آنان ندارد و آن ها می توانند به ترتیب اطمینان بخشی از طفل نگهداری کنند.
امتیاز خبر: 96 از 100 تعداد رای دهندگان 2327
چندی پیش خانمی به من مراجعه کرد که پزشک متخصص بیماری های زنان و زایمان بود. او پس از بیان اختلافات و مشکلات زندگی زناشویی خود سؤالاتی مطرح کرد که من آن ها را به این صورت خلاصه کرده ام.

آیا برای تعیین تکلیف حضانت یگانه فرزندم، باید تا زمان صدور حکم طلاق صبر کنم؟
آیا شوهرم می تواند فرزند چهار ساله ام را از من جدا کند؟
حضانت فرزند با کدام یک از پدر و مادر است؟
ملاقات با طفل چگونه خواهد بود؟

در مطلب پیش درباره حضانت و نحوه ملاقات طفل صحبت شد،  در ادامه توضیحاتی دیگر آمده است:

همه چیز درباره حق حضانت فرزند(2)
حضانت طفل با کدام یک از پدر و مادر است؟
قانونگذار برای نگاهداری طفل، در مواردی که والدین با حکم دادگاه متارکه کرده اند و یا زمانی که پدر و مادر به هر علتی جدا از یکدیگر زندگی می کنند تعیین تکلیف کرده است. این علت ممکن است اختلافات شدید زن و شوهر باشد به حدی که ادامه زندگی مشترک را برای آنان غیر ممکن کند. مواردی در قانون پیش بینی شده که زن می تواند زندگی خانوادگی را ترک  و مسکن جداگانه اختیار کند؛(2) برای مثال سوء رفتار مرد به حدی باشد که منجر به درگیری فیزیکی شده و زن مورد ضرب و شتم قرار گیرد؛ یا این که شرافت و حیثیت زن در این زندگی مشترک در مخاطره باشد.

البته اثبات این امر شرایط و مراحلی دارد که خارج از بحث فعلی است. یا این که خارج از این موارد دادخواست طلاق از جانب زن یا مرد به دادگاه تقدیم شده باشد و تا زمان صدور حکم که ممکن است مدتی به طول انجامد زوجین جدا از یکدیگر به سر برند. در این موارد اگر پدر و مادر در نگهداری طفل توافق داشته باشند، قانون دخالتی در اراده و اختیار آنان ندارد و آن ها می توانند به نحوی که صلاح طفل باشد از وی نگهداری کنند؛ مانند این که توافق کنند نگهداری طفل به عهده مادر باشد و هزینه توسط پدر پرداخت شود.

اما زمانی که والدین برای نگاهداری طفل موافق نبوده و قادر به حل مسالمت آمیز موضوع نباشند و به دادگاه مراجعه کنند در این صورت قاعده کلی و اصل بر این است که مادر اولویت دارد فرزند پسر را تا دو سال نگهداری کند و این مدت برای فرزند دختر تا هفت سال افزایش می یابد. در این مدت تأمین هزینه به عهده پدر است. مگر این که طرفین به طریق دیگری توافق داشته باشند؛ مانند این که مقرر شود نگهداری و هزینه به عهده مادر باشد. در هر حال به موجب قانون، پس از رسیدن طفل پسر به دو سال تمام و دختر به هفت سال تمام حضانت با پدر است. در این جا نکاتی به طور خلاصه و به زبان ساده یادآوری می شود:

همان طور که اشاره شد چنانچه پدر و مادر در مورد حضانت طفل توافق داشته باشند، قانون دخالتی در تصمیم آنان ندارد و آن ها می توانند به ترتیب اطمینان بخشی از طفل نگهداری کنند. بنابراین اگر پس از رسیدن طفل به سن مقرر قانونی که برای حضانت مادر پیش بینی شده، والدین ادامه حضانت را به مصلحت بدانند می توانند مطابق میل و خواسته خود عمل کنند. به این ترتیب اگر پدر و مادر پس از رسیدن دختر به سن هفت سالگی مصلحت بدانند که وی همچنان در حضانت مادر باقی باشد، قانون نیز به توافق ایشان احترام می گذارد و آن را معتبر می شناسد.

در مواردی که دادگاه با رعایت مصلحت طفل، حضانت را به پدر یا مادر محول می کند پس از قطعی شدن آن طرفین باید حکم دادگاه را محترم شمارند و مفاد آن را به موقع اجرا کنند؛ کسی که فرزند را در اختیار دارد باید مطابق دستور دادگاه رفتار کند و طفل را در اختیار فردی قرار دهد که دادگاه تعیین کرده است.

ماده 632 قانون مجازات اسلامی مقرر کرده است: اگر کسی از دادن طفلی که به او سپرده شده در موقع مطالبه اشخاصی که قانوناً حق مطالبه دارند، امتناع کند به مجازات از سه تا شش ماه حبس یا به جزای نقدی از یک میلیون و پانصد هزار تا سه میلیون ریال محکوم خواهد شد.

هیچ یک از پدر و مادر نمی توانند از حضانت و نگاهداری طفل خودداری کنند؛ زیرا حضانت حق و تکلیف آنان است و اگر هر یک از ابوین که نگاهداری به عهده اوست از انجام این تکلیف امتناع کند و طرف مقابل یا هر یک از خویشان به مقام قضایی اطلاع دهد دادگاه پدر و مادری که را عهده دار حضانت است ملزم می کند تا در این مورد اقدام کند؛ و اگر الزام ممکن نباشد به خرج پدر و اگر پدر فوت شده باشد به خرج مادر حضانت طفل را تأمین می کند.

هیچ طفلی را نمی توان از پدر و مادر جدا کرد مگر به حکم قانون؛ همان طور که والدین نمی توانند فرزند خود را رها نموده و از نگهداری او خودداری کنند. هرگز نمی توان فرزندی را از والدین جدا کرد؛ مگر این که درقانون پیش بینی شده و دادگاه در این باره رأی صادر کند؛ برای مثال پس از طلاق، حضانت فرزندی به مادرش سپرده شده است ، با توجه به این که به موجب قانون اگر مادر در مدتی که حضانت با اوست، مبتلا به جنون شود، یا به دیگری شوهر کند، حق حضانت با پدر است.

چنانچه پدر مراتب فوق را به دادگاه اطلاع داده و خواستار حضانت شود، پس از این که صحت موضوع برای دادگاه احراز شد و پدر نیز صلاحیت نگاهداری فرزند را داشت، حضانت از مادر سلب، و به پدر واگذار می شود. مثال دیگر این که پدر و مادر هر دو دارای انحرافات اخلاقی (برای مثال معتاد به مواد مخدر) باشند که در این صورت نیز دادگاه به حکم قانون و رعایت مصلحت می تواند طفل را از والدین جدا کند و به فرد صالحی بسپارد.

نکته دیگری که بیانش ضروری به نظر می رسد این است که، طرحی به منظور ارتقای سن حضانت پسر از دو سال به هفت سال از طرف نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی مطرح گردید که پس از تصویب به علت مخالفت شورای نگهبان، در مجمع تشخیص مصلحت نظام مطرح شده و در دست بررسی است.

نی‌نی‌بان جدیدترین و بهترین مطالب خود را در تلگرام و از طریق سه کانال «راهنمای بارداری»، «کودک‌یاری» و «سلامت جنسی» در اختیار شما قرار می‌دهد.
منبع:سروش بانوان

ممکن است در یک زمان حضانت کودک بر عهده مادر و قیمومت او بر عهده شخص دیگری باشد. حضانت با ولایت بر فرزند هم متفاوت است.
امتیاز خبر: 96 از 100 تعداد رای دهندگان 1207
تبیان: پرسش: با اینکه طبق قانون حضانت بچه تا 7 سالگی با مادر است، اما اگر خانمی بدون دلیل منطقی خانه را ترک کرده باشد و شوهر هم حاضر به طلاق نباشد، در این صورت حضانت بچه با چه کسی است؟
 
پاسخ: قانونگذار برای نگاهداری طفل، در مواردی که والدین با حکم دادگاه متارکه کرده اند و یا زمانی که پدر و مادر به هر علتی جدا از یکدیگر زندگی می کنند تعیین تکلیف کرده است. این علت ممکن است اختلافات شدید زن و شوهر باشد به حضانت پدر حدی که ادامه زندگی مشترک را برای آنان غیر ممکن کند.

مواردی در قانون پیش بینی شده که زن می تواند زندگی خانوادگی را ترک و مسکن جداگانه اختیار کند؛ برای مثال سوء رفتار مرد به حدی باشد که منجر به درگیری فیزیکی شده و زن مورد ضرب و شتم قرار گیرد؛ یا این که شرافت و حیثیت زن در این زندگی مشترک در مخاطره باشد.

البته اثبات این امر شرایط و مراحلی دارد که خارج از بحث فعلی است. یا این که خارج از این موارد دادخواست طلاق از جانب زن یا مرد به دادگاه تقدیم شده باشد و تا زمان صدور حکم که ممکن است مدتی به طول انجامد زوجین جدا از یکدیگر به سر برند.

در این موارد اگر پدر و مادر در نگهداری طفل توافق داشته باشند، قانون دخالتی در اراده و اختیار آنان ندارد و آن ها می توانند به نحوی که صلاح طفل باشد از وی نگهداری کنند؛ مانند این که توافق کنند نگهداری طفل به عهده مادر باشد و هزینه توسط پدر پرداخت شود.

اما زمانی که والدین برای نگاهداری طفل موافق نبوده و قادر به حل مسالمت آمیز موضوع نباشند در این صورت قاعده کلی و اصل بر این است که مادر تا 7 سال تمام طفل اولویت دارد و پس از آن حضانت با پدر است.

معمولا بحث حضانت کودکان، در زمان طلاق از حساسیت خاصی برخوردار است.
 

حق ملاقات

در فرضی که پدر و مادر طفل جدا از یکدیگر زندگی می کنند، هر یک از والدین که طفل تحت حضانت او نیست حق ملاقات با فرزند مشترک را دارد. تعیین زمان و مکان ملاقات و سایر مسائل مربوط به آن بر مبنای توافق پدر و مادر است اما در صورت اختلاف دادگاه تعیین تکلیف خواهد کرد.

 اگر کسی از دادن طفلی که به او سپرده شده است، در موقع مطالبه اشخاصی که قانوناً حق مطالبه دارند خودداری کرد، به مجازات از سه ماه تا 6 ماه حبس یا به جزای نقدی از یک میلیون و پانصد هزار ریال تا سه میلیون ریال محکوم خواهد شد.
 

خودداری از نگهداری

والدین یا هر یک از آن دو که حضانت بر عهده او قرار می گیرد نمی تواند از این وظیفه خود شانه خالی کند. در غیر این صورت، دادگاه به تقاضای دیگری یا هر ذینفع، کسی را که حضانت برعهده اوست، اجبار به انجام وظیفه خود می کند. در صورتی که اجبار او به انجام وظیفه قانونی خود ممکن نباشد، حضانت را به خرج پدر و هر گاه پدر فوت شده باشد، به خرج مادر تأمین می کند.
 

حضانت و اصطلاحات مشابه

حضانت به معنی نگهداری و تربیت است و با تکلیف پرداخت نفقه ارتباطی ندارد؛ حضانت قیمومت هم متفاوت است. ممکن است در یک زمان حضانت کودک بر عهده مادر و قیمومت او بر عهده شخص دیگری باشد. حضانت با ولایت بر فرزند هم متفاوت است.
 

استثناهای حضانت

طلاق

حق حضانت با والدین است و در فرضی که آن ها جدا از یکدیگر زندگی کنند، حق حضانت با یکی از آن ها خواهد بود اما در مواردی استثنایی، حضانت از کسی که مطابق قانون این حق را در اختیار دارد گرفته می شود:

- اگر مادری که حضانت فرزند خود را بر عهده دارد، دیوانه شود، حضانت با پدر خواهد بود.

- اگر مادری که حضانت فرزند خود را بر عهده دارد، ازدواج کند، حضانت با پدر خواهد بود. البته اگر حضانت فرزند، با توافق زوجین به زن سپرده شده باشد، با ازدواج مجدد او، حضانت از او گرفته نمی شود.

- هر یک از پدر و مادر که حضانت طفل بر عهده اوست، اگر فوت کند، حضانت طفل بر عهده دیگری خواهد بود. مگر اینکه دادگاه به عدم صلاحیت آن ها در نگهداری از کودک رای دهد.

- اگر انحطاط اخلاقی یا کوتاهی در مواظبت پدر و مادر به گونه ای باشد که سلامت روانی و جسمی طفل به خطر بیفتد، در این صورت دادگاه تکلیف حضانت و نگهداری طفل را مشخص خواهد کرد. بیماری روانی، فساد اخلاقی، ضرب و جرح کودک به گونه ای که خارج از عرف باشد و ... می تواند مصادیق انحطاط اخلاقی باشد.

- اگر پدر و مادری که حضانت طفل بر عهده او قرار گرفته، به یک بیماری لاعلاج و واگیردار مانند سل، حصبه و... دچار شود که بیم سرایت آن به طفل وجود داشته باشد، حق حضانت او از بین می رود. مگر اینکه شخص بتواند به وسیله پرستار تکالیف حضانت را انجام دهد.
 
هزینه های حضانت

نگهداری و حضانت از کودکان هم حق و هم تکلیف والدین است بنابراین هیچ کدام از آن ها نمی تواند برای حضانت از آن ها مطالبه اجرت کند.
 
دعاوی راجع به حضانت

دادگاه هر گاه که اقدام به صدور گواهی عدم امکان سازش کند، باید ترتیب اطمینان بخشی را در خصوص نگهداری و میزان نفقه اطفال با توجه به وضعیت مالی و اخلاقی زوجین و با در نظر گرفتن مصلحت کودکان در نظر گیرد. در صورتی که اختلافی در خصوص حضانت و ملاقات اطفال به وجود آید، دادگاه خانواده مسئول رسیدگی خواهد بود.

بسیاری از الگوهای شناختی در مورد خواستگاری و تحقیقات، سنتی می‌باشند و امروز دیگر، تاریخ‌مصرف آن‌ها گذشته است و از سوی دیگر مدل‌های شناختی نوین نیز، دچار عیوبی هستند که خروجی آن‌ها لزوماً مطلوب نیست و حتی از مطلوبیت بسیار کمی برخوردار است.
گروه اجتماعی مشرق - در سال‌های اخیر روند رو به افزایش پدیده ناخوشایند طلاق، صاحب‌نظران عرصه فرهنگ را به کنکاش جهت علل این معضل واداشته است و آن‌ها را بر آن داشته که نسخه مناسبی جهت پیشگیری از این معضل پیدا کنند. ناگفته هویداست که پدیده طلاق، چه آثار نامطلوبی برای زوجین، فرزندان، اطرافیان و حتی جامعه ایجاد می‌کند و ازاین‌رو لزوم پیشگیری از طلاق به مطالعات و پژوهش‌های همه‌جانبه نیازمند است.

در راستای بررسی علل و عوامل طلاق در جامعه امروزی ایران، یکی از مسائلی که به نظر می‌رسد نقش مهمی در تولید ناسازگاری بین زوجین داشته باشد، عدم لحاظ کردن مسئله کفویت در امر ازدواج است. کفویت زوجین در ازدواج بدین معناست که زوجین در شاخص‌های مختلف همچون عقاید، اخلاق، مسائل اقتصادی و مالی، امور جسمی و ظاهری، تیپ شخصیتی و ... با هم تناسب کافی داشته باشند که این امر در کنار سازگاری ورزیدن طرفین، تضمین کننده یک زندگی آرام و موفق هست چراکه شباهت‌های متعدد طرفین، از جهت روان‌شناسی احساس محبت طرفین به همدیگر را در پی دارد و همچنین شباهت‌های متعدد از میزان اختلاف‌نظرها و اختلاف رفتارها می‌کاهد.

در مورد چرایی عدم لحاظ کفویت در ازدواج‌های کنونی باید گفت که دخترها و پسرها نسبت به‌ضرورت کفویت در ازدواج درک کافی ندارند و نیز الگوهای شناختی در مقوله ازدواج، تأمین‌کننده یک شناخت مناسب نمی‌باشند. چراکه بسیاری از الگوهای شناختی در مورد خواستگاری و تحقیقات، سنتی می‌باشند و امروز دیگر، تاریخ‌مصرف آن‌ها گذشته است و از سوی دیگر مدل‌های شناختی نوین نیز، دچار عیوبی هستند که خروجی آن‌ها لزوماً مطلوب نیست و حتی از مطلوبیت بسیار کمی برخوردار است.

در توضیح بیشتر این مطلب باید گفت که فرهنگ جامعه امروز ایرانی نسبت به جامعه سی - چهل سال پیش دستخوش تغییرات بسیاری شده است که درنتیجه نسخه‌های مربوط به ازدواج در آن زمان، برای امروز کارایی مناسب ندارد.

در سال‌های گذشته طلاق یک امر به‌شدت مذموم برای جامعه محسوب می‌شد و به‌ندرت طرفین حاضر می‌شدند که سرنوشت زندگی مشترک خود را با طلاق خاتمه دهند و ازاین‌رو سازگاری شاخصه اصلی ازدواج طرفین به حساب می‌آمد اما کم‌کم سبک زندگی در ایران تحت تأثیر عوامل متعددی چون افزایش رفاه، رشد تحصیلات عالی، برنامه‌های رسانه‌های داخلی، رسانه‌های خارجی و ... دگرگون شد که در راستای آن تغییرات، شاهد آن هستیم که سازگاری در ازدواج نیز همچون گذشته پررنگ نیست و لذا لازم می‌نماید همراه با مانور دادن بر روی مسئله سازگاری برای کاهش اختلافات زندگی زناشویی، الگوهای شناختی ازدواج نیز متناسب با امروز دگرگون‌شده و بر اهمیت کفویت تأکید شود.

درگذشته حتی در موارد متعددی بدون رضایت دختر و پسر و توسط بزرگ‌ترها عقد ازدواج منعقد می‌شد و این پیوند نهایتاً با مرگ طرفین پایان می‌یافت و همچنین در بهترین حالت بعد از دو سه جلسه خواستگاری اصطلاحاً دختر به پسر جواب بله یا نه می‌داد اما امروز شایسته می‌نماید جلسات خواستگاری به‌صورت پرتعداد و در یک دوره زمانی معقول برگزار شود تا در لابه‌لای این جلسات و تحقیقات، طرفین و نیز خانواده‌ها شناخت مناسبی نسبت به هم پیدا کنند و امکان مخفی ماندن موضوعات مضر به ازدواج کم بشود. در همین رابطه و برای کارآمد بودن این الگو شایسته است طرفین نکاتی را رعایت بکنند؛ که در ادامه بعضی نکات ذکرشده است.

شناخت دیگران و لحاظ تناسب شخصیتی آن‌ها با خویشتن، موقوف به شناخت خویش هست. سعی کنید ابعاد مختلف وجودی خود را مورد شناسایی قرار دهید و در این راه از خانواده و دوستان خود کمک بجویید؛ و حتی‌المقدور نتایج کار خود را مکتوب نمایید که در زمان خواستگاری در کمترین زمان بتوانید آن را ازنظر بگذرانید.

بر اساس خودشناسی‌ای که از خود حاصل نموده‌اید برای ملاک‌های خود ضریب در نظر بگیرید این نکته در تصمیم‌گیری بسیار حائز اهمیت هست

قبل از اقدام به خواستگاری بامطالعه کتاب‌های معتبر درزمینه ازدواج، آگاهی‌های لازم را کسب کنید.

آقایان با یک شناخت مناسب از خانم‌ها به خواستگاری بروند و نسبت به عقاید، اخلاق، مسائل اقتصادی، امور ظاهری، تیپ شخصیتی و ... گزینه مورد نظر خود یک تناسب کلی را مدنظر قرار دهند و لذا شناخت پیش از خواستگاری باید یک تصویر کلی و درعین‌حال مطلوب برای پسر ایجاد کند.

تمام مراحل آشنایی با اطلاع و همراهی خانواده‌ها باشد. بی‌شک شناختی که با حضور خانواده‌ها به دست می‌آید با شناختی که یک دختر و پسر جوان نسبت به هم‌کسب می‌کنند قابل‌مقایسه نیست و همچنین حضور خانواده‌ها، امور مربوطه را در یک چارچوب موجه و مقبول پیش می‌برد و نیز از حرف‌وحدیث‌های احتمالی جلوگیری می‌کند.

پروژه آشنایی بالخصوص زمانی که این پروژه بخواهد زمان‌بر نیز بشود احساسی و عاطفی شدن روابط طرفین را در پی دارد که در این حالت حصول یک تصمیم منطقی دشوار می‌گردد لذا در جلسات آشنایی شایسته است طرفین با رفتار رسمی به گفتگو بپردازند.

اشکال مهمی که در آشنایی‌های دوطرفه که معمولاً در فضای دانشگاه‌ها پیش می‌آید این است که طرفین قبل از یک شناخت منطقی، معمولاً یک رفتار عاطفی و احساسی را نسبت به هم ابراز می‌دارند و نوعی وابستگی شدید بین آن‌ها به وجود می‌آید که درنتیجه پس‌ازاین نوع تعامل، در صورت کشف هرگونه نکته ناخوشایند در مورد طرف مقابل آن را نادیده می‌گیرند. حالت خطرناک‌تر این مسئله زمانی است که تماس‌های فیزیکی از قبیل دست دادن، روبوسی و ... نیز جزو تعاملات دو طرف شود.

کتمان حقایقی که احتمال داده می‌شود که در تصمیم‌گیری طرف مقابل مؤثر باشد به‌هیچ‌وجه منطقی و معقول نیست. بی‌شک صداقت تضمین کننده انتخاب طرفین هست

نکات جزئی دیگری نیز در مراحل مختلف آشنایی باید لحاظ شود که مطالعه و تحقیق در منابع معتبر مربوط به ازدواج برای تأمین این مقصود بسیار راهگشا به نظر می‌رسد.


نحوه گرفتن طلاق توافقی،مراحل و شرایط + مدارک لازم در طلاق توافقی و ثبت آن توسط وکیل

طلاق توافقی یا درخواست گواهی عدم امکان سازش است که در آن زوجین بر روی اصل طلاق ، مهریه و در صورت داشتن فرزند بر روی حضانت فرزند توافق کرده و درخواست گواهی عدم سازش را می دهند . مدارک لازم جهت گواهی عدم امکان سازش(طلاق توافقی) فقط و فقط امضای وکالت نامه از طرف زوجین و کپی شناسنامه و سند ازدواج است و هم چنین برای خانم برگه تست عدم بارداری


نحوه گرفتن طلاق توافق زن از مرد و شرایط ان:

 برای گرفتن طلاق توافقی زن و شوهر باید به همراه شناسنامه و عقد‌نامه به دادگاه بروند و فرم درخواست را پر و همه موارد و مسائل مانند  حضانت فرزند، ملاقات او و امورمالی مانند مهریه، جهیزیه، نفقه و غیره را مشخص کنند و پس از تقدیم دادخواست طبق روال معمول، دادگاه به آنها تکلیف می‌کند هریک از زوجین داوری از میان بستگانشان معرفی کنند که باید با زوجین مذاکره و سعی در مصالحه کنند. اگر داوران به نتیجه نرسیدند گزارش خود را به دادگاه می‌دهند و دادگاه نیز براساس توافق زوجین گواهی عدم امکان سازش صادر می‌کند و آنها می‌توانند با ارائه گواهی به دفترخانه طلاق، صیغه طلاق را جاری و ثبت کنند.
گواهی عدم امکان سازش به مدت ۳ ماه اعتبار دارد، یعنی اگر زوجین ظرف ۳ ماه آن را اجرا نکردند دیگر اعتباری ندارد. گفتنی است شوراهای حل اختلاف درخصوص اختلافات خانوادگی با توجه به تقاضای طرفین می‌توانند برای اصلاح ذات‌البین دخالت کنند، در حالی‌که در  طلاق توافقی افراد معمولا پیش از درخواست طلاق صحبت کرده و به توافق رسیده‌اند و اگر باز هم علاقه داشته باشند که جلساتی برای سازش و مذاکره بگذارند بالطبع به شورای حل اختلاف که فرصت دوباره‌ای برای سازش فراهم می‌کنند ارجاع می‌شوند. و باید اشاره نمود که برای گرفتن طلاق توافقی زوجین از هم نیاز به شرایط و دلایل محکمه پسندی نیاز نمیباشد.

در طلاق توافقی زن و شوهر باتوجه به شرایط و وضعیت خانوادگی خود به این نتیجه می‌رسند که دیگر نمی‌توانند با هم زندگی کنند و در مورد جدایی به توافق می‌رسند. بنابراین به طور مشترک در دادگاه خانواده حاضر می‌شوند و درخواست صدور گواهی عدم امکان سازش برای اجرای صیغه‌ی طلاق توافقی را می‌نمایند. تمام شرایط مالی و غیرمالی مربوط به عقد نیز با توجه به توافق زوجین منظور می‌گردد که حدود 30 درصد از کل پرونده‌های طلاق در محاکم را شامل می‌شود.

زمانی که حکم طلاق با درخواست توافقی زوجین صادر می‌شود اشکال مختلفی دارد که در ادامه می‌آید:

اگر زوجین هنگام صدور حکم طلاق توافقی، حق تجدیدنظر را از خود سلب کرده باشند، با توجه به لزوم اجرای احکام قانونی به درخواست محکوم‌له، در نتیجه اجرای حکم مانند احکام درخواست یک‌طرفه زوجین قابل اجرا است. اما اگر در رأی صادره طلاق توافقی این حق پابرجا باشد، هر یک از طرفین می‌تواند به آن اعتراض نموده و از ادامه‌ی کار انصراف دهد. با این کار پرونده مختومه و غیرقابل اجرا می‌شود. زیرا اثر توافق تا زمانی است که تواق زوجین مطرح باشد.

اما بعضی افراد به این نظریه معتقدند که اگر فرض خود را بر قطعی بودن رأی بگذاریم، چنانچه زوجه از اجرا منصرف شود، با توجه به این امر که اجرای طلاق حق شرعی و قانونی مرد است، این حکم به صورت یک طرفه نیز قابل اجرا است. بنابراین با انصراف زن، زوج می‌تواند صیغه‌ی طلاق را اجرا کند. حتی اگر زن در دفتر ثبت طلاق حضور نیابد، دادگاه به جای او در محضر حاضر و دفتر را امضا می‌کند.

باید این نکته را مدنظر داشته باشیم که اگر زن به هنگام توافق در زمان طلاق و تنظیم صورتجلسه، مالی را به مرد بخشیده باشد و طلاق نیز از نوع خلع همراه با بخشش باشد، در ایام عده می‌تواند به مال بخشیده شده رجوع و تمام حقوق مالی خود را بخواهد. اما اگر طلاق او عده نداشته باشد، با همان شرایطی که توافق کرده است، حکم اجرا می‌شود. چنانچه مرد از اجرای حکم قطعی توافقی انصراف دهد، به دلیل این‌که حق طلاق با مرد و به صورت یک‌طرف است، در نتیجه زوجه بدون اثبات دلایل موجه که شامل عسر و حرج، تحقق شروط ضمن عقد می‌شود، نمی‌تواند طلاق بگیرد.

 مشکلات طلاق توافقی: 

معمولا پس از صدور حکم طلاق توافقی، شوهر هیچ اجباری برای آمدن به محضر ندارد و چون این طلاق با توافق طرفین صورت می‌گیرد به لحاظ قانونی رفتن به محضر هم باید با توافق طرفین باشد و نمی‌شود توافق طرفین را با الزام همراه کرد، بنابراین برای حل این مشکل شاید بهترین راهکار این باشد که طرفین الزام رفتن به محضر را هم جزیی از تعهدات خود در دادخواست ذکرکنند تا در نهایت در حکم دادگاه منعکس شود. در این صورت می‌شود الزام شوهر را به آنچه خود تعهد داده است از دادگاه درخواست کرد.

 مزایای طلاق توافقی :

ــ عدم تشکیل پرونده‌های متعدد در دادگستری

 ـ جلوگیری از رجوع مکرر زوجین به محل دادگستری

ــ دخالت طرفین در طلاق و صدور گواهی‌ عدم سازش

ــ کوتاه بودن زمان صدور گواهی مربوط برای جواز اجرای طلاق

ــ مدت‌دار بودن این گواهی در عرض 3 ماه که سبب حفظ دوام عقد نکاح است در حالی‌که در حکم طلاق، که بدون مدت اجرایی است هر لحظه دوام زندگی تهدید می‌شود.

ــ درگیری کمتر و کاهش تنش بینابین خانواده‌های زوجین

ــ احتمال رجوع بیشتر زوجین در آینده به یکدیگر و تشکیل مجدد زندگی مشترک به دلیل مورد ششم

ــ کاهش استرس فرزندان

 رویه دادگاه خانواده در مورد طلاق توافقی

در طلاق توافقی زوجین هر دو متقاضی طلاق بوده و در کلیه امور با یکدیگر توافق نموده اند که باید با مراجعه شخصی به دادگاه خانواده یا توسط وکیل خانواده خود، اعلام توافق خود را در اموری همچون وصول یا بذل مهریه، نفقه ایام عده، حضانت فرزند بعد از طلاق، ملاقات فرزند، شیوه استرداد جهیزیه و سایر حقوق دوران زوجیت را کتبا نوشته و به دادگاه جهت ضبط در پرونده تقدیم دارند. برای اجرا شدن طلاق، اخذ گواهی عدم امکان سازش الزامی است، ضمن اینکه

دادگاه پس از بررسی موضوع، مساله را به داوری ارجاع می دهد و پس از کسب نظر داوران مبادرت به صدور حکم می‌کند.

دادگاه به زوجین اعلام می دارد که داورانی از بین بستگان یا آشنایان مورد اعتماد خویش تعیین و به دادگاه معرفی نمایند. چنانچه زوجین نخواهند یا نتوانند داوری معرفی کنند،دادگاه راسا مبادرت به انتخاب داور می کند. داوران منتخب یا منصوب از ناحیه دادگاه باید مسلمان، متاهل، معتمد، دارای حسن شهرت و حداقل دارای 40 سال تمام بوده و تا حدودی به وضعیت روحی زوجین آشنا باشند ( یا بعد از نصب در جریان زندگی و اختلاف آنان قرار گیرند .(داوران سعی در ایجاد سازش میان زوجین می نمایند و چنانچه موفق به این کار نشوند با اعلام مراتب به دادگاه خانواده، دادگاه مذکور درخواست گواهی عدم امکان سازش صادر می کند تا با مراجعه به یکی از دفاتر ثبت طلاق، حکم صادره اجرا و صیغه طلاق جاری شود و وارد شناسنامه زوجین شود.

دادگاه هنگام صدور گواهی عدم امکان سازش باید اطمینان حاصل کند که زوجه باردار نیست و رویه قضایی در این مورد آن است که زوجه برای معاینه و صدور گواهی به پزشک مورد اعتماد ( معمولا پزشکی قانونی) معرفی می شود و یا آن که دادگاه بر مبنای اقرار زوجه به باردار نبودن مراتب را گواهی می کند. مدت اعتبار گواهی عدم امکان سازش سه ماه از تاریخ صدور است، و اگر تا پایان آن مدت، طرفین یا یکی از آن ها جهت ثبت به دفترخانه مراجعه نکند، گواهی مذکور از درجه اعتبار ساقط است.

ماده 1129 قانون مدنی : در صورت استنکاف شوهر از پرداخت نفقه و عدم امکان اجرای حکم محکمه و الزام او به دادن نفقه، زن می تواند برای طلاق به حاکم رجوع کند و حاکم شوهر را اجبار به طلاق می نماید. همچنین است در صورت عجز شوهر از دادن نفقه

منظور قانونگذار از اجبار طرفین به مراجعه دادگاه، تعیین داور و سرانجام تعیین مدت معین برای حل و فصل اختلافات، به ظاهر آن بوده که شاید طی این دوران زن و شوهر پشیمان شده و به سر خانه و زندگی مشترک خود بازگردند. از سوی دیگر، گفته می شود که به این ترتیب از اختیارات مرد برای استفاده از حق یک طرفه طلاق کاسته می شود.

حال اگر مردی با وجود صدور حکم عدم امکان سازش به دفترخانه مراجعه نکند، زن حق دارد به دفترخانه برود و دفترخانه موظف است احضاریه ای برای شوهر بفرستند و اگر شوهر حضور پیدا نکرد، زن باید برای گرفتن وکالت در توکیل (وکالت در توکیل در این جا بدین معناست که قاضی با انتقال این وکالت به زن به او حق می دهد که به جای شوهر نسبت به طلاق خود اقدام کند. چون در قانون طلاق دهنده مرد است، زن بدین ترتیب می تواند به وکالت از شوهر این کار را انجام بدهد) به دادگاه مراجعه کند. با درخواست زن دادگاه می تواند همان موقع حکم عدم امکان سازش را صادر کند و به او وکالت در توکیل بدهد تا با مراجعه به دفترخانه و ارائه حکم عدم امکان سازش و وکالت نامه فوق الذکر خود را طلاق دهد. حال اگر زن از رفتن به دفترخانه خودداری کند، مرد شخصا با مراجعه به آنجا و ارائه گواهی عدم امکان سازش می تواند صیغه طلاق را جاری کند و دفترخانه به زن موضوع را ابلاغ خواهد کرد.

 مدارک لازم برای طلاق توافقی:

مدارک لازم برای طلاق توافقی– برای انجام و ثبت هر گونه طلاق در دفاتر رسمی طلاق باید از طریق دادگاه نسبت به دریافت گواهی عدم امکان سازش اقدام کرد و سپس گواهی را به دفاتر طلاق برای ثبت رسمی و صدور طلاقنامه ارائه نمود.

مدارک ذیل به پیوست دادخواست طلاق توافقی توسط خود فرد یا وکیل وی تقدیم میشود:

1. سند ازدواج

2.شناسنامه یا کارت ملی زوج

3. شناسنامه یا کارت ملی زوجه

4. وکالت نامه محضری طلاق( الزامی نیست، فقط در صورت اعطای وکالت در طلاق)

5. توافق مبنی بر نحوه پرداخت یا بذل مهریه، نفقه، تعیین تکلیف حضانت فرزند مشترک.

6. نظر واحد مشاوره خانواده در دادگاه

7. گواهی عدم بارداری زوجه.

 

 نکات مهم در طلاق توافقی:

در صورت مراجعه به وکیل باید این نکته را مد نظر داشت که یک وکیل نمی تواند از طرف زوج و زوجه هردو وکالت در طلاق را داشته باشد. اگر زوجه از زوج وکالت در طلاق را داشته باشد وکیل دادگستری، در واقع وکیل با واسطه ی زوج خواهد بود. بنابراین حضور زوجه در دادگاه و امضای دادخواست و سایر مدارک از سوی او الزامی است. مگر اینکه زوج و زوجه هر کدام به دو نفر وکیل دادگستری برای انجام امور وکالت بدهند که در این صورت نیاز به حضور هیچ یک از زوجین در دادگاه نمی باشد و کلیه اقدامات حتی ثبت و انجام تشریفات طلاق بدون حضور آنها انجام می شود.

در طلاق توافقی نیازی به مراجعه به دادگاه هست؟
بله نیاز است. بر اساس قانون حضار جهت طلاق توافقی باید اقدام به اخذ حکم گواهی عدم امکان سازش از دادگاه نمود وسپس بر اساس این حکم نسبت به اجرای صیغه ی طلاق در دفترخانه اقدام نمود.

در طلاق توافقی باید نسبت به چه چیزهایی توافق کرد؟
در طلاق توافقی باید نسبت به مسائل مالی زوجه ( مهریه , نفقه , اجرت المثل , نحله و حق تصنیف دارایی) توافق نمود. همچنین نسبت به جهزیه ,  حضانت فرزندان , نفقه فرزندان , نحوه ملاقات فرزندان و وضعیت بارداری و باکره بودن زوجه توافق نمود.

حکم طلاق توافقی ( گواهی عدم امکان سازش ) چه مدت زمانی اعتبار دارد؟
سه ماه

اگر شوهرم برای جاری شدن حکم طلاق در مهلت سه ماه  به دفترخانه نیاید چه اتفاقی میفتد؟
مدت اعتبار حکم عدم سازش سه ماه هست و بعد از گذشت سه ماه حکم صادر شده معتبر نیست و در صورت تمایل مجدد به طلاق توافقی باید کلیه مراحل برای صدور حکم عدم امکان سازش دوباره انجام شود.

فرق طلاق توافقی با طلاق خلع و مبارات چیست؟
چنانچه زوجین هر دو در مورد طلاق توافق داشته و در مورد نحوه جدایی و پرداخت حقوق زن و فرزندان به تفاهم برسند طلاق توافقی می باشد. این طلاق برای سرعت بخشیدن به کار کسانی است که با توافق مصّر به طلاق هستند. طلاق خلع و مبارات نیز دو صورت طلاق توافقی است البته اجرای این طلاق نیز چون دیگر طلاق هایی که به درخواست زن و مرد است منوط به انجام تشریفات در مراجع قضایی و صدور گواهی عدم امکان سازش است. طلاق خلع و مبارات از نوع طلاق بائن است که امکان رجوع در آن نیست.
براساس ماده 1146 قانون مدنی طلاق خلع آن است که زن به واسطه کراهتی که از شوهر دارد در مقابل مالی که به او می دهد طلاق می گیرد اعم از اینکه مال مزبور عین مهر، معادل آن، یا بیشتر یا کمتر از مهریه باشد.
براساس ماده 1147 قانون مدنی طلاق مبارات آن است که کراهت از طرفین باشد ولی در این صورت عوض باید زاید بر میزان مهر نباشد. در واقع در این طلاق هر دو طرف از هم کراهت و تمایل به طلاق دارند اما میزان بخششی که زن به مرد می دهد بیش از مهریه نیست.
از لحاظ ماهیت در طلاق خلع و مبارات مادام که زن رجوع به عرض نکرده باشد بائن است یعنی اگر زن پس از طلاق خواهان مبلغی نباشد که برای گرفتن اجازه طلاق به مرد داده است طلاق بائن و رجوع ممکن نیست. زن در این نوع طلاق حق گرفتن نفقه ندارد و از شوهرش ارث نمی برد. اما اگر زن خواهان مهریه اش باشد و بخواهد مالش را پس بگیرد ماهیت طلاق تغییر و تبدیل به طلاق رجعی می گردد لذا امکان رجوع مرد ایجاد شده و زن حق ارث و نفقه را دارد.

اگر مردی وکالت بلا عذل طلاق به زنش بدهد و ان زن وکیل اختیار کند واز وکالت بلا عذل طلاق.طلاق توافقی ازقاضی بخواهد ایا قاضی میتواند بدون شاهد و داور و موکل طلاق یک طرفه صادرکند وحکم قطعی بدهد وحق تجدید نظرخواهی را ازموکل بگیرد؟
بدون تعیین داور و اعلام نظر وی صدور رای طلاق غیر قانونی است اما حضور موکل و شاهد ضرورتی نداشته و بقیه موارد مورد سوال با توجه به وکالت اعطائی کاملا قانونی است.

با سلام بنده به همراه خانمم دادخواست طلاق توافقی کردیم و پس از دو جلسه در شورای حل اختلاف پرونده به دادگاه ارجاع شد وحالا از طلاق توافقی پشیمان شدم و از مراجعه به دادگاه خوداری میکنم ایا زوجه میتواند بدون زوج به دادگاه مراجعه وبه استناد همان دادخواست طلاق توافقی حکم طلاق را گرفته وسپس به دفتر طلاق مراجعه و خود را مطعلقه نماید؟
خیر

در طلاق توافقی در دوران عقد وضعیت مهریه چگونه است ؟
آیا دختر میتواند طلب مهریه کند اگر متقاضی طلاق باشد ( چه توافقی چه یک طرفه به درخواست دختر )؟
در طلاق توافقی وضعیت مهر بستگی به توافق طرفین دارد هر توافقی کنند دادگاه محترم می شمارد چنانچه دلیل موجهی برای طلاق داشته باشد منعی برای مطالبه مهریه ندارد

هر یک از زوجین پس از درخواست طلاق توافقی می توانند از درخواست خود عدول کنند؟ـ پاسخ این است که بله. زوج یا زوجه یا هر دو می توانند تا قبل از آخرین جلسه دادگاه که منجر به صدور حکم می گردد از نظر خود عدول نمایند؛ یعنی پشیمان شده و دادخواست خود را پس بگیرند و در واقع از دادگاه بخواهند که آن را نادیده تلقی نماید.

10آیا زوج می تواند پس ازانجام طلاق توافقی خلع رجوع کند؟- با توجه به مواد 1143 الی 1149 قانون مدنی در طلاق خلع تا زمانی که زن به مال البذل (مالی را که زن بذل کرده) رجوع نکرده، شوهر نیز نمی تواند به طلاق رجوع کند. توضیح اینکه: زن بعد از اجرای صیغه طلاق تا عدّه طلاق باقی است می تواند از آنچه که بذل کرده پشیمان شود و آن را از شوهر مطالبه نماید و شوهر در مقابل، این حق را پیدا می کند که به

طلاق رجوع کند. و برای اینکه این رجوع صورت گیرد شوهر با قصد و اراده باید لفظی بگوید یا عملی انجام دهد که دلالت بر رجوع داشته باشد مثلاً بگوید از طلاق رجوع کردم و یا … در این صورت بدون اینکه به عقد نکاح مجدد نیاز باشد، طلاقی که انجام گرفته نادیده تلقی می شود و تمام اوضاع و احوال به حال قبل از طلاق برمی گردد.

11-ـ آیا زن تا چه مدتیمی تواند به بذل رجوع کند و همچنین مرد در مقابل تا چه مدتی می تواند به طلاق رجوع کند؟

ـ مدتی که زن در طلاق خلع می تواند به بذل رجوع کند در زمان عده است و همچنین در مقابل، مرد نیز می تواند فقط در مدت عده رجوع کند. یعنی هر دوی زوجین فقط تا پایان عده چنین فرصتی دارند و پس از آن، دیگر برای هیچ یک از آنها چنین حقی نیست. البته همان طور که گفته شد در این طلاق، ایجاد حق رجوع برای مرد منوط به رجوع زن به مال البذل است.

12ـ آیا چنانچه رجوع فوق صورت گیرد و در نتیجه آثار طلاقی که واقع شده از بین برود، مجددا زن می تواند به استناد همان حکم دادگاه مجددا به محضر مراجعه و صیغه طلاق جاری گردد؟

ـ خیر. زیرا همان طور که گفته شد پس از رجوع زن به مال البذل و سپس در صورت رجوع مرد به طلاق، همه چیز به اوضاع و احوال سابق برگشته و دیگر حکم صادره برای اجرای صیغه طلاق اعتباری ندارد.

13ـ آیا اگر هر یک از زوجین در طلاق توافقی حق حضانت فرزندان را به دیگری واگذار کند، بعدها می تواند از این امر عدول نماید و مجددا تقاضای حضانت آنها را بنماید؟

ـ بله. چون حضانت، هم حق و هم تکلیف والدین است. چنانچه ماده 1168 قانون مدنی صراحت دارد: «نگاهداری اطفال، هم حق و هم تکلیف ابوین است.» پس همان طور که پدر یا مادر حق حضانت یعنی نگاهداری اطفال را در سنینی از زندگی آنها دارند، نسبت به آنها تکلیف هم دارند و تکلیف را نمی توان از خود ساقط کرد. به عبارت دیگر پدر یا مادر نمی تواند حق فرزند را ساقط کند. مثلاً می دانیم که حضانت دختر تا 7 سالگی با مادر است. حال اگر در طلاق توافقی زوجه دختر 5 ساله را به پدر بدهد و حضانت را از خود سلب کند، چنین سلب اختیاری، اعتبار ندارد. و در صورت پشیمانی در چنین حالتی می تواند حتی بعد از طلاق مجددا به دادگاه مراجعه نموده و طی دادخواستی حضانت فرزندان را درخواست نماید.

14ـ آیا چنانچه در طلاق توافقی هر یک از زوجین حق ملاقات فرزندان را از خود سلب نماید، مجددا می تواند تقاضای ملاقات فرزندان را بنماید؟

ـ حق ملاقات هم بمانند حق حضانت قابل اسقاط (از بین رفتنی) نیست و چنانچه زوج یا زوجه این حق را از خود سلب نماید به همان دلیلی که در مورد حضانت ذکر شد چنین سلب اختیاری فاقد اعتبار است و کسی که این حق را از خود سلب کرده می تواند حتی بعد از طلاق با مراجعه به دادگاه و تسلیم دادخواستی تقاضای ملاقات فرزندان را بنماید.

15ـ آیا اگر زن در طلاق توافقی، قبول نماید که نفقه طفل را به عهده بگیرد، بعدا می تواند از دادگاه تقاضا نماید که مرد یعنی پدر طفل نفقه را بدهد؟

ـ بله. زیرا طبق ماده 1199 قانون مدنی که می گوید: «نفقه اولاد بر عهده پدر است …»، در صورتی که پدر طفل در حیات باشد، مادر مکلف به پرداخت نفقه نمی باشد. لذا چنانچه در طلاق توافقی، مادر تقبل نفقه فرزندان تحت حضانت خود را نموده باشد، بعدها می تواند به دادگاه مراجعه و درخواست نفقه آنها را بنماید.

16ـ آیا پس از صدور گواهی عدم امکان سازش (که با توجه به درخواست طلاق توافقی زوجین صورت گرفته و مجوز طلاق خلع همراه با وکالت بلاعزل از سوی زوج به زوجه داده شده است)، اگر شوهر حق و حقوق مندرج در حکم را به زن ندهد؛ در صورتی که زن با مراجعه به دفتر طلاق و اجرای صیغه طلاق، خود را مطلقه نماید، آیا بعدا می تواند حق و حقوق مربوطه را درخواست نماید؟

ـ بله. زیرا وقتی اصل حکم که اجرای صیغه طلاق است، اجرا می گردد، متفرعات و جزئیات مندرج در آن نیز لازم الاجرا می شود.


طلاق سوم
(و آنچه عمر بعد از آن پدید آورد)

طلاق سومى که زن مطلقه براى طلاق دهنده جز با محلل شرعى، حلال نمى‌شود، سومین طلاقى است که قبل از آن مرد دو بار به زن طلاق دادۀ خود رجوع کرده باشد.

به این معنا که یک بار طلاق داده و رجوع نموده بار دوم طلاق داده و رجوع کرده است، سپس براى سومین بار که طلاق دهد، دیگر براى او حلال نخواهد شد مگر اینکه شخصى به عنوان «محلّل» با زن مطلقه هم‌بستر شود. این همان « سه‌طلاقۀ» معروف است که زن براى شوهر حلال نمى‌شود مگر اینکه شوهر دیگرى با وى تماس بگیرد. چنانکه در قرآن مجید آمده است:

«اَلطَّلاٰقُ مَرَّتٰانِ فَإِمْسٰاکٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِیحٌ بِإِحْسٰانٍ» 1 .


1) 1-سورۀ بقره، آیۀ 229.

318یعنى: «طلاقى که شوهر مى‌تواند رجوع کند، دو مرتبه است پس آنگاه که طلاق داد یا رجوع و نگهدارى زن نماید به خوشى و سازگارى، یا رها کند و خیراندیشى کند» .

تا آنجا که مى‌فرماید: «فَإِنْ طَلَّقَهٰا فَلاٰ تَحِلُّ لَهُ مِنْ بَعْدُ حَتّٰى تَنْکِحَ زَوْجاً غَیْرَهُ» 1.

یعنى: «اگر زن خود را طلاق سوم داد دیگر براى او حلال نیست تا شویى دیگر او را بگیرد» .

اینک ببینیم پیشوایان ادبیات عرب دربارۀ الفاظ این آیات شریفه چه گفته‌اند: زمخشرى در تفسیر کشاف، مى‌گوید: «طلاق» به معناى «رها کردن» است، مانند «سلام» که به معناى «تسلیم» است.

«مرتان» یعنى این طلاق باید دو بار و با فاصله باشد، نه بدون فاصله از اینکه فرمود: طلاق باید دو بار باشد، منظور آوردن تثنیه نبوده است بلکه مى‌خواسته تکرار آن را بازگو کند؛ مانند «ثُمَّ اِرْجِعِ اَلْبَصَرَ کَرَّتَیْنِ ؛ یعنى: دو بار نگاه کرد، یکى بعد از دیگرى» .

«فَإِمْسٰاکٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِیحٌ بِإِحْسٰانٍ ؛ یعنى: به شایستگى زنها را نگاه دارید یا به نیکى رها کنید» یعنى: مردان مخیر هستند اگر مى‌خواهند با زنان خود زندگى کنند، پس به خوبى آنها را نگاه دارند وگرنه به نحو شایسته‌اى ایشان را رها کنند تا سرنوشت خود را از سر گیرند.

برخى از فقهاء گفته‌اند: منظور از «مرّتان» این است که طلاق رجعى دو بار است؛ یکى بعد از دیگرى؛ زیرا بعد از طلاق سوم دیگر رجوعى نیست، ولى «فَإِنْ طَلَّقَهٰا» ؛ یعنى: اگر براى بار سوم بعد از دو بار طلاق رجعى، زن را طلاق داد، دیگر بدون محلّل و شوى دیگر، بر وى حلال نخواهد شد. . .


1) 1-سورۀ بقرۀ، آیۀ 230.

319مؤلّف: معناى آیه شریفه که به اذهان مى‌رسد همین است که زمخشرى دانشمند و مفسر بزرگ سنّى تشریح کرده است و تمام مفسران شیعه و سنّى نیز گفته‌اند. ممکن نیست گفتار خداوند که مى‌فرماید: «فَإِنْ طَلَّقَهٰا فَلاٰ تَحِلُّ لَهُ مِنْ بَعْدُ» شامل گفتۀ کسى شود که به همسرش مى‌گوید: «انت طالق ثلاثا» . مگر اینکه پیش از آن، دو بار با فاصله زنش را طلاق داده و بعد از هر کدام هم رجوع کرده باشد.

چنانکه پوشیده نیست.

ولى عمر بن خطاب در ایام خلافتش دید که مردان پى‌درپى زنان خود را به لفظ واحد طلاق مى‌گویند، او هم خواست آنها را به عملشان مجازات کند تا مبتلا شوند به آنچه خود کرده‌اند. و از این راه تنبیه و ادب شوند! روایات اهل تسنن در نسبت دادن این بدعت به عمر صریح هستند.

از جمله طاووس یمانى مى‌گوید: ابو الصهباء به ابن عباس گفت: مگر طلاق سوم در عصر پیغمبر-صلّى اللّه علیه و آله-و ابو بکر یکسان نبود؟

ابن عباس گفت: آرى، چنین بود، ولى در زمان عمر، مردان همسرانشان را پى‌درپى (بدون فاصله) طلاق مى‌دادند. عمر نیز اجازه داد که آنها بدین گونه طلاق دهند 1!

و نیز از ابن عباس به طرق متعدد-که همگى صحیح است-روایت شده


1) 1-صحیح مسلم، ج 1، کتاب الطلاق، باب: الطلاق الثالث، ص 575. سنن بیهقى، ج 7، ص 336. سنن ابو داوود، کتاب الطلاق. این حدیث اخیرى را در آن مأخذ از باب نسخ مراجعه نمودن به زن سه‌طلاقه، ملاحظه کنید. شاید این حدیث دلالت داشته باشد که سه طلاق، اصلا باطل است؛ چون کار لغوى است. به همین جهت است که سعید بن مسیّب و جماعتى از تابعین، چنین عقیده داشته‌اند. ولى راه صواب آن است که کار لغو و بازى در گفتن «ثلاثا» است که در این صورت ملغى مى‌شود. ولى جمله «انت طالق» اثر خود را مى‌بخشد؛ زیرا جدى است و بازى در آن راه ندارد.

320که گفت: طلاق سوم در عصر پیغمبر-صلّى اللّه علیه و آله-و ابو بکر و دو سال اول زمان خلافت عمر، یکسان بود، ولى عمر گفت: مردم دربارۀ امرى که شوق زیادى به آن دارند، عجله مى‌کنند، خوب است ما هم آن را امضا کنیم و براى ایشان جایز بدانیم! و بدین گونه (سه) طلاق با یک لفظ (و بدون فاصله) را براى آنها تجویز کرد 1!

حاکم نیشابورى این حدیث را در مستدرک نقل کرده و گفته: به شرط شیخین صحیح است.

ذهبى نیز در تلخیص مستدرک، با اعتراف به صحت آن، با شرط شیخین آورده است 2.

احمد حنبل نیز در مسند خود آن را آورده است 3. سایرین هم در منابع معتبر خود نقل کرده‌اند 4.

سید رشید رضا نیز در صفحۀ 210، جلد چهارم مجلۀ «المنار» آن را از ابو داوود، نسائى، حاکم و بیهقى نقل کرده. و سپس مى‌گوید: پیغمبر اکرم-صلّى اللّه علیه و آله-بر خلاف آن قضاوت کرد؛ زیرا ابن عباس «رکانه» همسر خود را در یک مجلس سه‌طلاقه کرد و بعد سخت غمگین شد. سپس موضوع را از پیغمبر اکرم-صلّى اللّه علیه و آله-پرسید. حضرت فرمود: چگونه او را طلاق دادى؟ گفت: سه‌طلاقه کردم، فرمود: در یک مجلس؟ گفت: آرى. فرمود: «این یک طلاق است، اگر مى‌خواهى رجوع کن» 5.


1) 1-صحیح مسلم، ج 1، کتاب الطلاق، باب الطلاق الثالث، ص 575.
2) 2-مستدرک و تلخیص آن، ج 2، ص 196.
3) 3-تلخیص مستدرک، ج 1، ص 314.
4) 4-سنن بیهقى، ج 7، ص 336. تفسیر قرطبى، ج 3، ص 130 و. . .
5) 5-سیرۀ محمد بن اسحاق، ج 2، ص 191.

321نسائى از مخرمة بن بکیر از پدرش از محمود لبید روایت کرده است که به پیغمبر-صلّى اللّه علیه و آله-خبر دادند مردى زنش را یکجا سه‌طلاقه کرده است، حضرت برخاست و در حالى که غضبناک بود فرمود: با بودن من با کتاب خدا بازى مى‌شود؟ در این وقت مردى برخاست و گفت: یا رسول اللّه! او را به قتل نرسانیم. . . ؟ 1.

و سایر روایات معتبر و صریحى که در این خصوص رسیده است. به همین جهت مى‌بینید علماى اسلام آن را به طور ارسال مسلم نقل مى‌کنند. از جمله استاد بزرگ «خالد محمد خالد مصرى» معاصر، در کتاب: «الدیمقراطیه» (یعنى دمکراسى) مى‌نویسد: عمر خطاب هر جا مصلحت مى‌دید، نصوص مقدس دینى قرآن و سنت نبوى را ترک مى‌گفت!

مثلا با اینکه قرآن سهمى از زکات را براى تألیف دلهاى افراد ضعیف الایمان (المؤلفة قلوبهم) قرار داده است و پیغمبر-صلّى اللّه علیه و آله-و ابو بکر آن را مى‌پرداختند، ولى عمر گفت: ما از طرف اسلام چیزى به کسى نمى‌دهیم! !

و با اینکه پیغمبر-صلّى اللّه علیه و آله-و ابو بکر، فروختن کنیزان صاحب فرزند را مجاز مى‌دانند، ولى عمر آن را حرام مى‌کند! و با اینکه سه طلاق در یک مجلس-به حکم سنّت پیغمبر (صلّى اللّه علیه و آله) -یک طلاق به حساب مى‌آید، عمر سنت را ترک مى‌گوید و اجماع را از میان مى‌برد 2.


1) 1-قاسم بک امین مصرى، در کتاب: تحریر المرأة، ص 172 از نسائى، قرطبى و زیلعى نقل کرده، ولى استناد به ابن عباس است. چه بسا که این حدیث به علت اینکه لعب و بیهوده است، به طور کلى دلالت کند بر فساد طلاق سوم. سعید بن مسیّب و جماعتى از تابعین هم این نظر را دارند، ولى قول درست این است که: «لعب» در قول سوم است که ملغى مى‌شود، اما هرگاه گفت «انت طالق» ؛ اثر خود را مى‌بخشد، زیرا جدى است و لعبى در آن نیست.
2) 2-الدیمقراطیة، ص 150.

322استاد «دکتر معروف دوالیبى» در کتاب «اصول الفقه» 1آنجا که از سه طلاق عمر با یک لفظ سخن مى‌گوید مى‌نویسد: از جمله چیزهایى که عمر -رضى اللّه عنه! -به عنوان تغییرپذیر بودن احکام به واسطه تغییر زمان، پدید آورد! جارى ساختن طلاق با لفظ واحد است. با اینکه در زمان پیغمبر-صلّى اللّه علیه و آله-و ابو بکر و مدتى از زمان خود عمر، اگر زنى را به یک لفظ سه‌طلاقه مى‌کردند، یک طلاق حساب مى‌شد-چنانکه در خبر صحیح از ابن عباس رسیده است-عمر نیز گفت: مردم دربارۀ چیزى که سخت دوست مى‌دارند، شتاب مى‌کنند، من هم آن را براى آنان امضا مى‌کنم، سپس آن را تثبیت کرد! !

سپس مى‌گوید: ابن قیم گفته است: ولى امیر المؤمنین عمر (رض) دید که مردم امر طلاق را کوچک مى‌شمارند و زیاد اتفاق مى‌افتاد که با لفظ واحد، زنان خود را سه‌طلاقه مى‌کردند، عمر هم دید باید آنها را به آنچه خود کرده‌اند، کیفر دهد، لذا آن را تثبیت نمود، تا وقتى آن را ملاحظه کردند، از طلاق دادن خوددارى کنند. عمر دید این کار در آن عصر به صلاح آنهاست. ولى آنچه در زمان پیغمبر-صلّى اللّه علیه و آله-و ابو بکر و اوایل خلافت خودش بود، براى آن ایام مناسب‌تر بود؛ چون در آن اوقات، آن قدر طلاق نمى‌دادند! ! و مردم از خداوند خوف داشتند.

تا آنجا که مى‌گوید: این از آن مواردى است که با تغییر زمان، فتوا نیز عوض مى‌شود 2. صحابه نیز که متوجه حسن سیاست عمر و تأدیب رعیت


1) 1-ص 246 و بعد از آن.
2) 2-سبحان اللّه! وقتى جایز باشد که مجتهدین در آن مدت کم به واسطۀ تغییر زمان میان دو خلیفه، فتوا را تغییر بدهند. پس باید فاتحۀ نصوص احکام کتاب و سنت را خواند! ! واى، واى! اگر مجتهدین بخواهند از این راه-که متکى به هیچ دلیلى نیست-وارد شوند و با تغییر زمان، فتوا بدهند! .

323توسط وى شدند، آن را پذیرفتند 1و به رأى کسانى که از آنها استفتا مى‌کردند، تصریح نمودند 2.

سپس دوالیبى مى‌گوید: ابن قیم ملاحظۀ زمان خود را نموده و بازگشت به همان حکمى نموده که در عصر پیغمبر-صلّى اللّه علیه و آله-بوده است؛ زیرا زمان او تغییر کرده بود! و سه‌طلاقه کردن با لفظ واحد، فتح بابى گردید براى حلال شمردن چیزى که در عهد صحابه ممنوع و مسدود بود. و گفته است: اگر عقوبت، بیش از عملى باشد که شخص معاقب مرتکب شده است، ترک آن، نزد خدا و پیغمبر، بهتر است 3.

و مى‌گوید: ابن تیمیه گفته است: اگر عمر (رض) مى‌دید که مسلمانان متوجه شده‌اند طلاقهایى که مى‌دهند کار بیهوده‌اى است، نظرش به همان وضع سه‌طلاقۀ زمان پیغمبر-صلّى اللّه علیه و آله-بر مى‌گشت و مى‌افزاید: آنچه ابن قیم و ابن تیمیه به نظرشان رسیده است، همان است که امروز محاکم شرعى مصر انجام مى‌دهند. و بازگشت به همان وضعى نموده‌اند که در عصر پیغمبر-صلّى اللّه علیه و آله-بوده است، تا بر وفق: «قاعدۀ تغییر احکام به تغییر زمان» عمل شده باشد 4! !


1) 1-این هم از آن حرفهاست که دلیلى بر آن نیست بلکه ادله بر خلاف آن قائم است.
2) 2-به چه دلیل؟ ! .
3) 3-در زمان ابن قیم، تغییرى حاصل نشده بود که موجب شود حکم شرعى که در قرآن و سنت منصوص بود، تغییر کند. ابن قیم، فقط به عنوان اینکه آنچه در زمان پیغمبر و صحابه بوده است، حکم خداست به آن عمل کرده است.
4) 4-بلکه براى اینکه به نص کتاب (قرآن) و صریح سنت پیغمبر خاتم-صلّى اللّه علیه و آله-عمل کرده باشند. (مؤلّف) ولى به نظر ما محاکم مصر متوجه شده‌اند که تاکنون به اشتباه رفته‌اند، نتیجه فقه مقارن و آشنایى به فقه شیعه این حسن را داشته است که اهل تسنن، کم کم متوجه شده‌اند که «شیعه» در پیروى و اطاعت از پیغمبر اکرم-صلّى اللّه علیه و آله-بهتر رفتار- -نموده است. و از جمله همین قانون سه طلاق است که به همان وضع، مطابق کتاب و سنت، میان شیعه معمول است (مترجم) .



دیگر امکان ماندن نیست، زن و مرد به این نتیجه رسیده اند که باید از هم جدا شوند. تکلیف مهریه، نفقه و حضانت فرزندان هم حدودا معلوم شده است.

به گزارش افکارنیوز، روزگار عوض شده است. انگار نه انگار این زوجی که کنار یکدیگر روی صندلی‌های دادگاه خانواده نشسته‌اند، چند سالی از عمرشان را زیر یک سقف با یکدیگر هدر داده‌اند. آن‌ها می‌گویند: "هم اون خوب بود و هم من ولی با هم تفاهم نداشتیم."

 

طلاق یکی از چالش های جدی اجتماعی کشور محسوب می شود که با عنوان "طلاق با کلاس ها" در سال های اخیر با نرخی تامل برانگیز در جامعه جولان می دهد.

 

آنچنان که رئیس کل دادگاه های انقلاب تهران عنوان کرده،در سال 1394 دادخواست قریب به 29 هزار طلاق توافقی مطرح شده که از این میزان تنها 10 درصد آن به سازش و صلح ختم شده است.

 

بر اساس آمار منتشر شده در رسانه ها ازهر 4/4 ازدواج در کشور،یک مورد به طلاق منتهی می شود و این آمار در کلانشهری همچون تهران از 8/2 ازدواج به یک طلاق منجر می شود.

 

نسترن امیدی روانشناس و کارشناس مسائل خانوادگی با اشاره به افزایش طلاق های توافقی اظهار داشت: تغییر شیوه‌های همسریابی در سال‌های اخیر، توقعات و خواسته‌های زوجین وتفاوت دیدگاه‌های آنها، شناخت کافی و مناسب نداشتن از اوضاع و احوال فرهنگی و شخصیتی یکدیگر از مهم‌ترین عوامل درخواست طلاق از سوی زوجین است.

 

ریخته شدن قبح طلاق!
 امیدی بیان کرد: امروزه زندگی اجتماعی همه اتفاقاتش نسبت به گذشته متفاوت و گاه عجیب و غریب است؛ تولد، بزرگ شدن، تحصیل، ازدواج و طلاق به کلی با قدیم فرق دارد. تا چند سال پیش طلاق پدیده ای ناپسند به شمار می رفت و افراد در شرایط بسیار سخت به آن فکر می کردند یا گاه آنقدر در پیچ و خم مراحل قانونی دادگاه ها سردرگم می شدند که از طلاق گرفتن منصرف می شدند اما این روزها عده ای جدایی و طلاق توافقی را نوعی به روز بودن و با کلاسی قلمداد می کنند.

 

 این روان شناس درخصوص افزایش طلاق های توافقی گفت:  طلاق توافقی یکی از بحران های تازه خانواده های ایرانی و از آسیب های اجتماعی رو به گسترش است. در حالی که در گذشته حساسیت های زیادی نسبت به طلاق وجود داشت و باعث می شد حکم طلاق صادر نشود اما امروز به راحتی حکم طلاق توافقی صادر می شود.

 

امیدی ادامه داد: با نگاهی گذرا به ارقام موجود درباره طلاق توافقی می توان دریافت نهاد خانواده به ویژه در میان جوانان از قداست پیشین برخوردار نیست. بر خلاف معیارهای گذشته در فرهنگ ایرانی که زندگی زیر یک سقف تحت هر شرایطی را تجویز می کرد، بسیاری از کسانی که در گیرودار مسائل و اختلافات زندگی مشترک قادر به ادامه زندگی نیستند با استفاده از شیوه طلاق توافقی به فسخ این قرارداد اقدام می کنند.

 

وی ابراز داشت: بسیاری از طلاق ها ریشه در اختلالات شخصیتی دارد که می توان با درمان این مشکل را حل کرداما متاسفانه  دیگر زوجین مثل گذشته صبر ندارند و حاضر به توافق نیستند لذا فکر می کنند با طلاق توافقی از خیلی از مشکلات رها شده غافل از اینکه این تازه آغاز بسیاری از مشکلات جدید در زندگی است.

 

چرا طلاق توافقی؟
امیدی تاکید کرد: طلاق توافقی نوعی از طلاق است که در آن زن و مرد درباره تمام مسایل زندگی مشترک مانند نفقه، حضانت فرزندان، مهریه و نحوه تقسیم اموال به توافق می‌رسند و با مراجعه به دادگاه و انجام امور مربوطه پس از مدتی از یکدیگر طلاق می‌گیرند.

 

وی افزود: متأسفانه در این نوع طلاق، روند انجام کارها سریع است به طوری طی مدت یک یا دو هفته طلاق صورت می‌گیرد و به دلیل تمایل هر دو طرف برای پایان دادن به  زندگی مشترک بر اساس تصمیم‌گیری قبلی بدون تنش صورت می گیرد.

 

امیدی در خصوص نبود چنین طلاقی در زمان قدیم ، تصریح کرد: در گذشته زنان با توجه به شرایط، وابستگی بیشتری به همسر خود نسبت به امروزه داشتند‌ چون اکثراً خانه‌دار بودند و ترجیح می‌دادند مشکلات را تحمل کنند و طلاق نگیرند و از پیامد‌های طلاق مانند وضعیت اقتصادی نابسامان‌، عدم وجود جایگاه در جامعه و فشارهای اجتماعی و ... دور بمانند.

 

زندگی تان را دوباره مرور کنید
طلاق توافقی علل مختلفی می‌تواند داشته باشد از جمله می‌توان به کم شدن آستانه تحمل زن و مرد نسبت به یکدیگر، وجود طلاق عاطفی بین مرد و زن، عدم مراجعه به مشاور قبل و بعد از ازدواج، تغییر شرایط اجتماعی زنان جامعه، شکسته شدن قبح طلاق در جامعه، تغییر نیازهای افراد از اقتصادی، مادی و سلامت به نیاز به توجه، علاقه، محبت اشاره کرد.

 

این روان شناس درادامه اظهار کرد: دین اسلام، طلاق را یک حلال مکروه می‌داند و توصیه می‌شود معمولاً این امر زود اجرایی نشود و زوجین به یکدیگر فرصت دهند تا یک‌ بار دیگر به مشکلات به وجود آمده توجه بیشتری کرده و راه‌های حل مشکل را بررسی و انتخاب کنند.

 

فقط صورت مسئله را پاک می کنید!
وی ادامه داد: مسئله شناخت واقعی نسبت به انتخاب همسر در جوانان با توجه به آزادی‌های امروزی وجود ندارد و آنها به تمام زوایای پیچیده یکدیگر به صورت سطحی پی می برند و عمق و ژرفای مسئله نهفته باقی می‌ماند.

 

این روان شناس ذکر کرد: شناخت نادرست زوجین به هنگام ازدواج سطحی و پرابهام  است و به همین دلیل آستانه تحمل جوانان در هنگام بروز مشکل و به خاطر حاکمیت فرزندسالاری در زندگی‌های امروزی سریعا به جای حل مسئله به سراغ پاک کردن ‌آن یعنی طلاق می‌روند.

 

پای تجمل گرایی به طلاق توافقی هم باز شد!
حجت الاسلام تقوایی کارشناس مذهبی و خانواده گفت: به دلیل دور شدن از روایات قرآنی متاسفانه مسائل تجمل گرایی و چشم و هم چشمی در بین افراد زیاد می شود و این مسئله سبب کم شدن طاقت و حوصله همسران می شود.

 

وی بیان کرد : متاسفانه زمانی که فرزندان و جوانان از حیطه والدین جداشده و دست به انتخاب همسر برای خود می کنند به دلیل غلبه احساس و عشق کاذب برعقل در اکثر موارد گزینش آنها با مشکل رو به رو شده و با کوچکترین اختلافی به دلیل عدم تناسب زن و شوهر سریعا به جای حل مسئله صورت مسئله را پاک می کنند.

 

معجزه "دین" شما را نجات می دهد!
این کارشناس مذهبی ادامه داد: به خاطر تمسک نجستن به فرمایشات معصومین ع با کوچکترین مشکلی زوجین برای شانه خالی کردن از بار مسوئلیت ازدواج و حتی بچه داری به گزینه طلاق توافقی روی می آورند.

 

وی در پایان خاطر نشان کرد: باید فرزندان را از همان کودکی طوری تربیت کرد تا با کوچکترین مشکلی تسلیم نشوند و با استعانت از پروردگار متعال اختلاف نظر ها را با مشورت با والدین  برطرف و همیشه سراغ آخرین گزینه نروند.

 

طلاق فقط و فقط یک راه حل است برای زندگی ها و رابطه هایی که به کلی به بن بست رسیده است. شاید اگر به مفهوم طلاق و مزمت آن در نزد خداوند بیشتر پرداخته می شد این روز ها شاید افزایش آمار طلاق های غیر ضروری نبودیم.

 


طلاق چه جایگاهی در نزد خداوند دارد؟

طلاق چه جایگاهی در نزد خداوند دارد؟

رسولُ اللّه صلى‏ الله ‏علیه و ‏آله و سلّم :

ما أحَلَّ اللّه‏ُ شیئا أبغَضَ إلَیهِ مِن الطَّلاقِ .

پیامبر خدا صلى‏ الله ‏علیه و ‏آله و سلّم :

خداوند چیزى را که نزد او منفورتر از طلاق باشد ، حلال نکرده‏است .

------------------------------------------------------

عنه علیه‏السلام :

إنَّ اللّه‏َ عز و جل یُحِبُّ البیتَ الذی فیهِ العُرسُ ، ویُبغِضُ البیتَ الذی فیهِ الطلاقُ ، وما مِن شَیءٍ أبغَضَ إلى اللّه عز و جل مِن الطلاقِ .

امام صادق علیه‏السلام :

خداوند عز و جل خانه‏اى را که در آن عروسى باشد دوست دارد و خانه‏اى را که در آن طلاق باشد ، دشمن دارد و نزد خداوند عز و جل چیزى منفورتر از طلاق نیست .

الکافی : 6 / 54 / 3 منتخب میزان الحکمة : 344

کسی که زن، زیاد طلاق می دهد چه جایگاهی در نزد خداوند دارد؟

الإمامُ الباقرُ علیه‏السلام :

إنّ اللّه‏َ عز و جل یُبغِضُ کُلَّ مِطلاقٍ ذَوّاقٍ .

امام باقر علیه‏السلام :

خداوند عز و جل از مردانى که زن زیاد طلاق مى‏دهند و هر زمانى زنى را تجربه مى‏کنند ، نفرت دارد .

الکافی : 6 / 55 / 4 منتخب میزان الحکمة : 342


امروزه راهی برای رفع بی دردسر کشمکش ها بوجود آمده :طلاق توافقی...یا خلع، اما آیا این نوع جدایی واقعا بی دردسر و ساده است ، مزایا و معایب آن چیست؟و چگونه صورت میگیرد؟

سهیلا تمام توهین‌ها و کتک‌های شوهر را تحمل کرد تا این‌که شوهرش در سانحه رانندگی دچار آسیب جدی از ناحیه پا شد، یک‌سال در خانه بستری بود. در طول این یک‌سال سهیلا با کارگری در بیمارستان خرج خانه و خانواده را تامین می‌کرد تا این‌که پی به رابطه پنهانی شوهرش با زنی که در جلسات فیزیوتراپی با او آشنا شده بود، برد. سهیلا تصمیم به جدایی گرفت و در جلسات مشاوره فهمید طلاق توافقی ساده‌ترین راه برای جدایی است، ولی هر بار که شوهر را راضی می‌کرد با سنگ‌اندازی‌های او در مراحل مختلف مواجه می‌شد، ضمن این‌که فرهنگ بیمار مردسالاری و تعصبات بی‌حدی مانند دختر با لباس عروس می‌رود و با کفن برمی‌گردد مانع همدردی و حمایت خانواده سهیلا از او شد تا این‌که شوهر سهیلا تصمیم به ازدواج با آن زن گرفت و این بهانه خوبی بود تا یک بار دیگر تقاضای طلاق مطرح شود و در واقع تقاضای طلاق فقط زمانی از سوی شوهرش پذیرفته شد که قصد ازدواج مجدد داشت.
زندگی در دنیای صنعتی همه مسائلش متفاوت است و گاه عجیب و غریب؛ تولد، بزرگ شدن، ازدواج و طلاق.تا چند سال پیش طلاق پدیده‌ای مذموم و قبیح در جامعه به‌شمار می‌رفت و افراد در شرایط بسیار سخت به فکر طلاق می‌افتادند یا گاه آنقدر در پیچ و خم‌های مراحل قانونی سردرگم می‌شدند که از طلاق گرفتن انصراف می‌دادند؛ اما امروزه با گسترش نوعی از طلاق، دیگر نیاز نیست کفش آهنین برای جداشدن از هم بپوشند. آنها می‌توانند با چاشنی گذشت (بخشش مهریه)‌ براحتی به دادگاه مراجعه و پس از مدت کوتاهی از دادگاه خارج شوند، یک نفس عمیق بکشند و بگویند آزاد شدم.
 
تعریف طلاق توافقی :به موجب قانون، دادگاه خانواده، دادگاهی است که صلاحیت رسیدگی به 14مورد از دعاوی از جمله نکاح موقت و دائم، طلاق، فسخ نکاح، بذل مدت و انقضای مدت، مهریه، جهیزیه، اجرت‌المثل و نحله ایام زوجیت، نفقه معوقه و جاریه زوجه و اقربای واجب نفقه، حضانت و ملاقات اطفال، نسب، نشوز و تمکین، نصب قیم و ناظر قیم امین و عزل آنها، حکم رشد، ازدواج مجدد، اهدای جنین داراست؛ بنابراین طلاق توافقی نیز از مواردی است که دادگاه خانواده صلاحیت رسیدگی به آن را دارد.
نبود طلاق توافقی در قانون :
ما در قانون چیزی به نام طلاق توافقی نداریم. در واقع طلاق توافقی محصول ابتکار زنانی است که در برخورد با نواقص قانون مردسالار آن را به وجود آورده‌اند ما در قانون طلاقی داریم به نام خلع. در طلاق خلع زن به واسطه کراهتی که از مرد دارد باید مالی کمتر، معادل یا بیشتر از مهریه خود را به مرد بدهد تا او را راضی به طلاق کند. قضات دادگاه‌ها طلاق توافقی را به لحاظ قانونی با مواد مربوط به خلع توجیه می‌کنند. در طلاق توافقی زن و مرد توافق می‌کنند از یکدیگر جدا شوند و این توافق حکم دادگاه ثبت می‌شود و ضمانت اجرای قانونی پیدا می‌کند، ولی از آنجا که زنان هیچ حربه‌ای برای راضی کردن همسر خود برای جدایی ندارند و مطابق با ماده 1133 قانون مدنی حق طلاق با مرد است و مرد هر وقت که بخواهد می‌تواند زن خود را طلاق دهد معمولا همه حقوق مالی خود را می‌بخشند تا همسرشان را برای جدایی راضی کنند.

علل رواج طلاق توافقی :
تغییر شیوه‌های همسریابی در سال‌های اخیر، توقعات و خواسته‌های زوجین وتفاوت دیدگاه‌های آنها، شناخت کافی و مناسب نداشتن از اوضاع و احوال فرهنگی و شخصیتی یکدیگر از مهم‌ترین عوامل درخواست طلاق از سوی زوجین است، از سوی دیگر اعتیاد که از عوامل اضمحلال و انهدام خانواده است و همچنین بیکاری و ترک انفاق. در حالی که زنان و خانواده‌های ایرانی اغلب بسیار سازگار و حاضر به سازش به شرط تامین حداقل امکانات و نیازهای مادیشان هستند، اما وقتی در تامین همان حداقل با مشکل مواجه می‌شوند و به هر سازمانی مراجعه می‌کنند نتیجه‌ای نمی‌گیرند، چاره‌ای جز طلاق ندارد.

مراحل طلاق توافقی :

برای گرفتن طلاق توافقی زن و شوهر باید به همراه شناسنامه و عقد‌نامه به دادگاه بروند و فرم درخواست را پر و همه موارد و مسائل مانند حضانت فرزند، ملاقات او و امورمالی مانند مهریه، جهیزیه، نفقه و غیره را مشخص کنند و پس از تقدیم دادخواست طبق روال معمول، دادگاه به آنها تکلیف می‌کند هریک از زوجین داوری از میان بستگانشان معرفی کنند که باید با زوجین مذاکره و سعی در مصالحه کنند. اگر داوران به نتیجه نرسیدند گزارش خود را به دادگاه می‌دهند و دادگاه نیز براساس توافق زوجین گواهی عدم امکان سازش صادر می‌کند و آنها می‌توانند با ارائه گواهی به دفترخانه طلاق، صیغه طلاق را جاری و ثبت کنند. گواهی عدم امکان سازش به مدت 3 ماه اعتبار دارد، یعنی اگر زوجین ظرف 3 ماه آن را اجرا نکردند دیگر اعتباری ندارد. گفتنی است شوراهای حل اختلاف درخصوص اختلافات خانوادگی با توجه به تقاضای طرفین می‌توانند برای اصلاح ذات‌البین دخالت کنند، در حالی‌که در طلاق توافقی افراد معمولا پیش از درخواست طلاق صحبت کرده و به توافق رسیده‌اند و اگر باز هم علاقه داشته باشند که جلساتی برای سازش و مذاکره بگذارند بالطبع به شورای حل اختلاف که فرصت دوباره‌ای برای سازش فراهم می‌کنند ارجاع می‌شوند.

مشکلات طلاق توافقی:
 
معمولا پس از صدور حکم طلاق توافقی، شوهر هیچ اجباری برای آمدن به محضر ندارد و چون این طلاق با توافق طرفین صورت می‌گیرد به لحاظ قانونی رفتن به محضر هم باید با توافق طرفین باشد و نمی‌شود توافق طرفین را با الزام همراه کرد، بنابراین برای حل این مشکل شاید بهترین راهکار این باشد که طرفین الزام رفتن به محضر را هم جزیی از تعهدات خود در دادخواست ذکرکنند تا در نهایت در حکم دادگاه منعکس شود. در این صورت می‌شود الزام شوهر را به آنچه خود تعهد داده است از دادگاه درخواست کرد.
 
مزایای طلاق توافقی :
ــ عدم تشکیل پرونده‌های متعدد در دادگستری
 
ـ جلوگیری از رجوع مکرر زوجین به محل دادگستری

ــ دخالت طرفین در طلاق و صدور گواهی‌ عدم سازش

ــ کوتاه بودن زمان صدور گواهی مربوط برای جواز اجرای طلاق

ــ مدت‌دار بودن این گواهی در عرض 3 ماه که سبب حفظ دوام عقد نکاح است در حالی‌که در حکم طلاق، که بدون مدت اجرایی است هر لحظه دوام زندگی تهدید می‌شود.

ــ درگیری کمتر و کاهش تنش بینابین خانواده‌های زوجین

ــ احتمال رجوع بیشتر زوجین در آینده به یکدیگر و تشکیل مجدد زندگی مشترک به دلیل مورد ششم

ــ کاهش استرس فرزندان

آمارها سخن می‌گویند:
با نگاهی گذرا به ارقام موجود طلاق توافقی می‌توان دریافت نهاد خانواده بویژه در میان جوانان از قداست پیشین برخوردار نیست. بر خلاف معیارهای گذشته در فرهنگ ایرانی که زندگی زیر یک سقف تحت هر شرایطی را تجویز می‌کرد، بسیاری از کسانی که در گیرودار مسائل و اختلافات زندگی مشترک قادر به ادامه زندگی نیستند با استفاده از شیوه طلاق توافقی به فسخ این قرارداد اقدام می‌کنند، به نظر می‌آید قداست زندگی مشترک و کراهت طلاق میان جوانان به مسائلی نه چندان پیچیده بدل شده‌اند.به گزارش برنا، افزایش طلاق در زندگی هزاره سوم در ایران در حالی مرز هشدار را رد کرده است که بنا به گفته معاون قضایی رئیس کل دادگستری تهران، 82 درصد طلاق‌های کشور در سال‌85 توافقی بوده است.براساس آمارهای به دست آمده تا سال 79 رشد طلاق در ایران سیری آرام و تقریبا ثابتی را طی می‌کرده است، اما از سال 80 طلاق با سیر صعودی چشمگیری در ایران مواجه شده است.بنابر گزارش‌های منتشر شده 80 درصد طلاق‌هایی که در مجتمع قضایی خانواده انجام می‌شود به درخواست زنان و حدود 40 درصد مربوط به درخواست طلاق زنانی است که تازه ازدواج کرده‌اند یا در دوره عقد هستند یا سابقه 3 سال زندگی مشترک را با زوج دارند، همچنین براساس گزارش منتشر شده از سوی نماینده قوه‌قضاییه، در سال 85 بیشترین مراجعه دعاوی خانوادگی در کل کشور، دعوی طلاق توافقی با 93075 مورد بوده است، در چنین شرایطی با ادامه روند صعودی بحران انفجار آمار طلاق، اضمحلال نهاد خانواده چندان دور از انتظار نیست.

برگه دادخواست: در
برگه دادخواست صدور گواهی عدم امکان سازش (طلاق توافقی)‌ مواردی که باید درج شود عبارتند از:
مشخصات طرفین: نام، نام‌خانوادگی،‌ نام پدر، شغل، محل اقامت خواهان و خوانده    
مشخصات وکیل یا نماینده قانونی (در صورت وجود)‌  
تعیین خواسته و بهای آن: تقاضای صدور گواهی عدم امکان سازش (طلاق توافقی)‌ دلایل و منظمات دادخواست
فتوکپی مصدق عقدنامه ازدواج
 
 
شرح تقاضا:

ریاست محترم دادگاه عمومی...

سلام علیکم

احتراما، با تقدیم این دادخواست به استحضار عالی می‌رساند نظر به این که اینجانبان... و... (زن و شوهر)‌ از هر جهت برای جدایی به توافق رسیده‌ایم، لذا با عنایت به ماده واحده مصوب مجمع تشخیص مصلحت نظام هر زمان که دادگاه محترم مقرر بدارد، داوران خود را معرفی نموده و تقاضای صدور گواهی عدم امکان سازش (طلاق توافقی)‌ را داریم.

با تشکر و تجدید احترام

نام و نام‌خانوادگی (زوج)‌

نام‌ و نام‌خانوادگی (زوجه)‌

امضاء
 

احکامی که زنان باید پس از طلاق رعایت کنند

حکم عده نگه داشتن برگرفته از آیات قرآن است و ازدواج با یک زن در ایام عده باعث می‌شود زن و شوهر به یکدیگر حرام ابدی شوند.

به گزارش فرهنگ نیوز؛ عده یک اصطلاح فقهی و به معنای مدت زمانی است که زن بعد از جدایی از همسرش نباید ازدواج مجدد کند. دوره زمانی عده بر اساس قانون مدنی سه ماه و ده روز است و انواع گوناگونی دارد از جمله عده وفات، عده طلاق، عده فسخ ازدواج و عده بذل مدت یا به اتمام رسیدن زمان ازدواج موقت. حکم عده نگه داشتن برگرفته از آیات قرآن است و ازدواج با یک زن در ایام عده باعث می‌شود زن و شوهر به یکدیگر حرام ابدی شوند و ازدواج آن ها برای همیشه باطل شود.
نگهداری عده پس از پایان ازدواج امری مهم در احکام شرعی است که رعایت آن بر زن و مردی که با او ازدواج می کند، واجب بوده و بی توجهی به این حکم و قانون می تواند مشکلات بسیاری را برای افراد ایجاد کند. از این رو برخی از احکام مهم شرعی در خصوص نگه داشتن عده را از منظر مراجع عظام تقلید با هم مرور می کنیم.

امام خمینی(ره):
- زنی که نه سالش تمام نشده و نیز زن یائسه عدّه ندارد، یعنی اگر چه شوهرش با او نزدیکی کرده باشد، بعد از طلاق می‎تواند فوراً شوهر کند.
- زنی که نه سالش تمام شده و یائسه نیست، و شوهرش با او نزدیکی کند اگر طلاقش دهد، بعد از طلاق باید عدّه نگهدارد، یعنی بعد از آن که در پاکی طلاقش داد، و مقداری هر چند کم باشد بعد از طلاق پاک بود، به قدری صبر کند که دو بار حیض ببیند و پاک شود، و همین که حیض سوم را دید عدّه او تمام می‎شود و می‎تواند شوهر کند، ولی اگر بعد از عقد با او نزدیکی نکرده باشد و طلاقش بدهد عدّه ندارد، یعنی می‎تواند بعد از طلاق فوراً شوهر کند.

- زنی که حیض نمی‎بیند، اگر در سن زنانی باشد که حیض می‎بینند، چنان‌چه شوهرش او را طلاق دهد، باید بعد از طلاق سه ماه عدّه نگهدارد.

- زنی که عدّه او سه ماه است، اگر اول ماه طلاقش بدهند، باید سه ماه هلالی، یعنی از موقعی که ماه دیده می‎شود تا سه ماه عده نگهدارد، و اگر در بین ماه طلاقش بدهند، باید باقی ماه را با دو ماه بعد از آن، و نیز کسری ماه اول را از ماه چهارم عدّه نگهدارد تا سه ماه تمام شود، مثلاً اگر غروب روز بیستم ماه طلاقش بدهند، و آن ماه بیست و نه روز باشد، باید نه روز باقی ماه را با دو ماه بعد از آن و بیست روز از ماه چهارم عده نگهدارد، و احتیاط مستحب آن است که از ماه چهارم بیست و یک روز عده نگهدارد، تا با مقداری که از ماه اول عدّه نگهداشته سی روز شود.

- اگر زن آبستن را که حملش از شوهرش است طلاق دهند، عدّه‎اش تا دنیا آمدن، یا سقط‌شدن بچه او است. بنابراین اگر مثلاً یک ساعت بعد از طلاق بچه او به دنیا بیاید، عدّه‎اش تمام می‎شود، و اگر حمل از شوهرش نباشد؛ خواه از زنا باشد یا از شبهه، به وضع حمل عدّه طلاق تمام نمی‎شود. بلی، عدّه وطی به شبهه به وضع حمل تمام می‎شود، و زنا عدّه ندارد.

- زنی که نه سالش تمام شده و یائسه نیست، اگر متعه شود مثلاً یک ماهه یا یک ساله شوهر کند، چنان‌چه شوهرش با او نزدیکی نماید، و مدت آن زن تمام شود، یا شوهر مدت را به او ببخشد، باید عدّه نگهدارد. پس اگر حیض می‎بیند، واجب است به مقدار دو حیض عدّه نگهدارد، و اگر حیض نمی‎بیند، باید چهل و پنج روز از شوهرکردن خودداری نماید.

- ابدای عدّه طلاق از موقعی است که خواندن صیغه طلاق تمام می‎شود؛ چه زن بداند طلاقش داده‎اند یا نداند. پس اگر بعد از تمام‌شدن عدّه بفهمد که او را طلاق داده‎اند، لازم نیست دوباره عدّه نگهدارد.

- زنی که شوهرش مرده اگر آبستن نباشد، باید چهار ماه و ده روز عدّه نگهدارد، یعنی از شوهر کردن خودداری نماید، اگر چه یائسه یا متعه باشد، یا شوهرش با او نزدیکی نکرده باشد؛ و اگر آبستن باشد، باید تا موقع وضع حمل عدّه نگهدارد، ولی اگر پیش از گذشتن چهار ماه و ده روز، بچه‎اش به دنیا بیاید، باید تا چهار ماه و ده روز پس از مرگ شوهرش صبر کند، و این عدّه را عدّه وفات می‎گویند.

- زنی که در عدّه وفات می‎باشد، حرام است لباس الوان بپوشد و سرمه بکشد، و هم‌چنین کارهای دیگری که زینت حساب شود، بر او حرام می‎باشد.

- اگر زن یقین کند که شوهرش مرده، و بعد از تمام‌شدن عده وفات شوهر کند، چنان‌چه معلوم شود شوهر او بعداً مرده است، باید از شوهر دوم جدا شود، و در صورتی که آبستن باشد به مقداری که در عدّه طلاق گفته شد، یعنی تا موقع زاییدن برای شوهر دوم عدّه طلاق، و بعد برای شوهر اول عدّه وفات نگهدارد، و اگر آبستن نباشد، برای شوهر اول عدّه وفات و بعد برای شوهر دوم عدّه طلاق نگهدارد، و ابتدای عدّه وفات را از موقعی که خبر صحیح وفات شوهر به او رسیده قرار دهد.

- ابتدای عدّه وفات از موقعی است، که زن از مرگ شوهر مطلع شود.

- اگر زن بگوید عدّه‎ام تمام شده، با دو شرط از او قبول می‎شود:
اول ـ آن که مورد تهمت نباشد. دوم ـ آن که از طلاق یا مردن شوهر به قدری گذشته باشد که در آن مدت تمام‌شدن عدّه ممکن باشد.

آیت‌الله مکارم شیرازی:

- ابتداى شروع عدّه طلاق از آن موقعى است که صیغه طلاق خوانده مى شود، خواه زن بداند یا نداند، حتّى اگر بعد از تمام شدن مدّت عدّه بفهمد او را طلاق داده اند لازم نیست دوباره عدّه نگه دارد.

- زنى که از شوهرش طلاق گرفته باید عدّه نگه دارد، مگر این که شوهر با او اصلاً نزدیکى نکرده باشد، یا زن یائسه باشد، در این دو صورت بعد از طلاق مى تواند بلافاصله شوهر کند.

- مقدار عدّه در مورد زنانى که عادت مى شوند احتیاط آن است که بقدرى صبر کند که دوبار حیض ببیند و پاک شود هنگامى که حیض سوم را دید عدّه او تمام است.

-  زنى که عادت ماهانه نمى بیند اگر در سنّ زنانى باشد که عادت مى بینند چنانچه شوهرش بعد از نزدیکى کردن او را طلاق دهد باید بعد از طلاق سه ماه عدّه نگه دارد و منظور از سه ماه آن است که اگر اوّل ماه است سه ماه تمام هلالى و اگر روز دیگرى از ماه است مانند پنجم یا دهم هنگامى که پنجم یا دهم ماه چهارم شود عدّه او تمام است، مثلاً اگر پنجم ماه رجب او را طلاق گفته، پنجم ماه شوّال عدّه او تمام است.

- پایان عدّه زن باردار، متولّد شدن فرزند یا ساقط شدن آن است، حتّى اگر یک ساعت بعد از طلاق بچّه به دنیا آید، عدّه او تمام مى شود و مى تواند شوهر کند.

- عدّه ازدواج موقّت بعد از تمام شدن مدّت، در صورتى که عادت ماهانه مى بیند، به مقدار دوحیض کامل است و اگر عادت نمى بیند چهل وپنج روز تمام است.

آیت‌الله سبحانی:
پرسش: زنى به جهت جلوگیرى از حاملگى از آمپول استفاده کرده و دیگر حیض نمى بیند و به عقد موقت درآمده، شوهر پس از دو ماه مابقى مدت عقد را بخشیده، عده این خانم چه مقدار است؟
پاسخ: باید از آمپول استفاده نکند و مقدار عده مورد نظر چهل و پنج روز است.
پرسش: بر فرض صحت تغییر جنسیّت زن و مرد در صورت طلاق یا فسخ یا فوت همسر عده چه مقدار است؟
پاسخ: هرگاه تغییر جنسیت قبل از طلاق باشد عقد باطل مى شود و اگر بعد از طلاق باشد عده باطل مى شود.
پرسش: اگر به زن شوهردارى تجاوز به عنف شود آیا این زن باید نسبت به شوهر خودش عده نگه دارد؟
پاسخ: باید آن قدر از هم دور شوند که معلوم شود که رحم پاک و نطفه اى در آن نیست.
پرسش: زوجه با بذل مهریه اش خواستار طلاق شده است و زوج نیز قبول بذل نموده و وى را طلاق داده از آنجا که نزدیکى صورت نگرفته طلاق خلع و غیر مدخوله و بدون عده اعلام شده است ولى پس از دو ماه از اجراى طلاق، زن اعلام داشته که حمل 6 ماهه دارد که ممکن است در اثر ملاعبه باردار شده باشد آیا عده لازم است و آیا مرد مى تواند به زن رجوع کند؟
پاسخ: در فرض سؤال چون زن حامله است و ولد هم از نظر حکم شرعى متعلق به شوهر است باید تا وضع حمل عده نگه دارد ولى مرد حق رجوع به زن را ندارد .
پرسش: اگر خانمى از قرص تأخیر عادت ماهانه استفاده کند آیا در نگه داشتن زمان عده شبیه زنانى است که عادت ماهانه نمى بینند؟
پاسخ: جزو زنانى نیست که در حد حیض اند ولى حیض نمى بینند و باید در عقد موقت دو حیض و در عقد دائم سه حیض عدّه نگه دارد و در نتیجه باید از خوردن قرص خود دارى کند.

آیت‌الله سیستانی:
پرسش: آیا بدون نردیکی کردن باز هم باید زن عده نگه دارد؟
پاسخ: لازم نیست .
پرسش: زمان نگه داشتن عده در ازدواج موقت چقدر است؟
پاسخ: دو حیض است و به احتیاط واجب یک حیض کفایت نمی‌کند .
پرسش: اگر مرد و زنی مدت زیادی از هم جدا زندگی کنند و بعد از سه سال طلاق صورت بگیرد عده لازم است؟
پاسخ: باید عده نگه دارد .
پرسش:  آیا مردی که خانمی را به صیغه خود درآورده و مدت تمام شده باید مراقب او باشد که در مدت عده با مرد دیگر ازدواج نکند یا خیر؟
پاسخ: لازم نیست .
 پرسش: عده وفات چقدر است و آیا می توا ن با مرد نامحرم صحبت کند و حکم خروج او از منزل چیست و مخارج آن بعهده کیست ؟
پاسخ: چهار ماه و ده روز یعنی ازدواج نکند و خود را آرایش ننماید و ارتباط با نامحرم در حدی که همیشه مجاز بوده است مانند صحبتهای معمولی اشکال ندارد. مانعی ندارد از منزل خارج شود ولی مکروه است در دوران عده شب جای دیگری بخوابد یا برای غیر ضرورت یا کاری یا انجام وظیفه ای یا اداء حقی خارج شود و رعایت این امور بهتر است ولی واجب نیست و مخارج او با خودش می باشد .
پرسش: آیا به زنان بدکاره و فاحشه عده تعلق می‌گیرد؟
پاسخ:  زنا عده ندارد .
پرسش: آیا نگه داشتن عده برای زنان اهل کتاب واجب است ؟ اگر مطمئن باشید که عده نگه نمی دارد چطور؟
پاسخ:  در مواردی که ازدواج با اهل کتاب جایز است ، عده لازم نیست .
پرسش: آیا نگاه داشتن عده بر زنی که لوله های رحم او بسته شده لازم است ؟
پاسخ: لازم است .
پرسش: اگر مردی با زنی صیغه عقد موقت جاری ساخته باشند و مجامعت نیز واقع شده باشد چنانچه به منظور تبدیل عقد مؤقت به دائم (میان همان مرد و زن) صیغه موقت را فسخ نمایند آیا قبل از جاری ساختن عقد دائم زن می بایستی عده نگه دارد؟ به بیان دیگر آیا برای تبدیل عقد موقت به دائم میان یک زن و مرد واحد نیز می بایستی توسط زن مدت عده رعایت شود؟
پاسخ: عده لازم نیست ولی عقد را نمی توان فسخ کرد بلکه اگر وقت باقی است باید مرد باقیمانده را ببخشد.
 

طلاق

نظام خانواده در اسلام به گونه اى طراحى شده که اگر به خوبى اجرا شود کمتر خانواده اى در چنبره مشکلات جدى گرفتار خواهد شد و یا به بن بست خواهد رسید. با وجود این چون خواه ناخواه برخى خانواده ها به چنین بن بستى گرفتار خواهند شد. اسلام، «طلاق» را مجاز شمرده است. طلاق در لغت به معناى ترک کردن، آزاد و رهاشدن و جدایى است و در اصطلاح شرعى «گسستن پیوند ازدواج با صیغه مخصوص» است.[۱]

در روایات معصومین علیهم السلام به همان اندازه که از ازدواج تمجید و بدان سفارش شده است، از طلاق نکوهش و نهى شده است و رسول خدا صلى الله علیه و آله فرموده است: «ما مِنْ شَىْ ءٍ ابْغَضُ الَى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ مِنْ بَیْتٍ یَخْرَبُ فِى الاسْلامِ بِالْفُرْقَةِ؛[۲] چیزى نزد خداوند بزرگ نکوهیده تر از این نیست که خانه اى در اسلام به سبب جدایى (طلاق) ویران گردد».

بدین سبب در اسلام تدبیرى اندیشیده شده و تمهیداتى پیش بینى شده تا این «بدترین حلال» به وقوع نپیوندد و آوار جدایى، احساسات و عواطف و آرزوهاى اعضاى خانواده به ویژه کودکان را قربانى بى رحمى خود نسازد و عشق و محبت را به کینه و نفرت تبدیل نکند؛ امساک به معروف، جدایى به معروف، عدم زیان و ضرر و تضییق و سخت گیرى نسبت به زنان، تبادل نظر درباره سرنوشت کودکان از جمله تمهیداتى است که بخشى از سوره طلاق را به خود اختصاص داده که اگر به مرحله اجرا درآید. راه بازگشت بسیارى از زن و شوهرها را به زندگى اولیه هموار مى سازد، چنان که اصطلاح «سه طلاقه» و شرایط تقریباً سخت طلاق، نیز چنین تدبیرى را با خود دارد.

انواع طلاق

طلاق به دو نوع بائن و رجعى تقسیم مى شود:

الف) بائن:

طلاق بائن آن است که شوهر بعد از آن حق رجوع[۳] به زن را ندارد، خواه زن عده داشته باشد یا نداشته باشد. طلاق بائن، خود به شش گونه زیر ممکن است رخ دهد:

  • 1- طلاق خُلع؛ اگر زن نسبت به شوهرش متنفر باشد و مهریه یا مال دیگرى را، گرچه بیشتر از مهر باشد به شوهر ببخشد تا طلاقش دهد، چنین طلاقى را خلع گویند.[۴]
  • 2- طلاق مبارات؛ این نوع طلاق هنگامى رخ مى دهد که زن و شوهر، یکدیگر را دوست نداشته باشند و زن مالى به شوهرش ببخشد - که بیشتر از مقدار مهر نباشد و احتیاط این است که کمتر باشد - تا شوهرش او را طلاق دهد.[۵]
  • 3- طلاق همسرى که به سن بلوغ (9 سال قمرى) نرسیده است.
  • 4 و 5- طلاق زن یائسه و زنى که با او آمیزش نشده است.
  • 6- طلاق سومى که پیش از آن - بین طلاق اول و دوم و دوم و سوم - رجوع کرده باشد، گرچه این رجوع با عقد جدید و پس از خروج زن از عده باشد.[۶]

ب) طلاق رجعى

طلاق رجعى آن است که مرد پیش از اتمام عده زن مطلقه، او را به همسرى سابق برمى گرداند. چنین کارى در طلاق بائن و پس از اتمام عده ممنوع است.[۷] رجوع و بازگشت مرد مى تواند زبانى باشد و به همسرش بگوید تو را به ازدواج خویش بازگرداندم. و مى تواند عملى باشد و با او کارى را انجام دهد که معمولًا مرد نسبت به همسرش انجام مى دهد. [۸]

زنى که طلاق رجعى گرفته، در احکام همانند همسر مرد است و استحقاق نفقه و مسکن و لباس را دارد... ارث میان او و شوهر برقرار است، عقد خواهر او بر مرد حرام است و کفن و زکات فطره او نیز بر عهده شوهرش مى باشد. مرد حق ندارد زنش را که طلاق رجعى گرفته از منزل اخراج کند تا عده اش تمام شود... چنان که زن حق ندارد بدون اجازه شوهر از منزل خارج شود مگر براى کارى ضرورى یا واجبى که وقتش تنگ است.[۹]

شرایط طلاق

براى صحت طلاق، سه دسته شرط لازم است که مربوط به اصل طلاق، طلاق دهنده و طلاق گیرنده مى شود.

الف) شرایط طلاق

  • 1- خواندن صیغه مخصوص که عبارت است از «انْتِ طالِقٌ؛ تو رها هستى» و مانند آن که طلاق گیرنده را دقیقاً معین کند. همچنین طلاق باید به صیغه عربى صحیح خوانده شود.[۱۰]
  • 2- صیغه طلاق باید منجز و بدون قید و شرط باشد؛ پس اگر صیغه را مشروط به شرطى بکند باطل است، خواه وقوع شرط احتمالى یا یقینى باشد مثل این که بگوید: «انْتِ طالِقٌ انْ جاءَ زَیْدٌ؛ اگر زید بیاید تو رها هستى» یا «انْتِ طالِقٌ انْ طَلَعَتِ الشَّمْسُ؛ اگر خورشید، طلوع کند تو رها هستى».[۱۱]
  • 3- حضور دو شاهد عادل؛ شاهدان باید مرد باشند و خواندن صیغه را بشنوند؛ چه طلاق دهنده به آنان بگوید شاهد باشید یا نگوید. همین طور هر دو باید به اتفاق شاهد صیغه باشند و صیغه به طور انفرادى و جداگانه نزد هر یک از شهود کافى نیست؛ چنان که شهادت زنان، چه تنها باشند و چه همراه مرد اعتبار ندارد.[۱۲]

اگر مرد براى طلاق، کسى را وکیل کند، وکیل نمى تواند شاهد هم باشد، چنان که خود مرد نیز نمى تواند شاهد قرار گیرد.[۱۳] یادآورى؛ طلاق، مخصوص همسر دائمى است و همسر غیردائمى با اتمام مدت یا بخشیدن آن از سوى شوهر، از مرد جدا مى شود و نیازى به صیغه طلاق نیست.

شرایط طلاق دهنده

  • 1- بلوغ (بنابر احتیاط واجب)؛ پس بنابر احتیاط واجب، طلاق نابالغ، صحیح نیست؛ چه بى واسطه چه باواسطه وکیل، اگر چه ممیز و ده ساله باشد.[۱۴]
  • 2- عقل؛ بنابراین طلاق شخص دیوانه صحیح نیست؛ چه دیوانگى اش دائمى باشد چه دوره اى. شخص مست و هر کس که به طریقى عقلش را از دست داده نیز مانند دیوانه است.[۱۵]
  • 3- قصد؛ یعنى شوهر به طور جدى تصمیم به طلاق داشته باشد. بنابراین طلاق غیرمصمم مثل کسى که خواب است یا به طور سهوى و اشتباهى و شوخى صیغه طلاق را بخواند صحیح نیست.[۱۶]
  • 4- اختیار؛ به این معنا که اکراه و اجبارى در کار نباشد. پس اگر کسى را به ضرر مالى، جانى و آبرویى تهدید کنند که زنش را طلاق دهد، چنین طلاقى صحیح نیست.[۱۷]

اگر طلاق اجبارى جارى شود و در پى آن، مرد به طلاق راضى شود. این رضایت، موجب صحت طلاق نمى شود.[۱۸] یادآورى؛ مرد مى تواند هر وقت که بخواهد زن خود را طلاق دهد.[۱۹] ولى زن چنین حقى را ندارد مگر این که در عقد ازدواج با شوهر شرط کند که در مواردى وکیل طلاق دادن خود باشد.

به یک استفتا از محضر امام خمینى توجه کنید؛ آیا زوجه مى تواند در هنگام عقد ازدواج با شوهر شرط کند که در مواردى خاص، طلاق به دست او باشد؟ ج- اگر در ضمن عقد شرط کنند که زن از طرف شوهر وکیل باشد که در موارد خاصى خود را طلاق دهد، صحیح است.[۲۰]

شرایط طلاق گیرنده

  • 1- زن باید در وقت طلاق، از خون حیض و نفاس پاک باشد و شوهرش در آن پاکى یا در حال نفاس یا حیض که پیش از این پاکى بوده با او نزدیکى نکرده باشد.[۲۱]

این شرط در سه صورت لازم الاجرا نیست؛ اول: آن که شوهرش بعد از ازدواج با او نزدیکى نکرده باشد. دوم: آبستن باشد. سوم: مرد به واسطه غایب بودن نتواند یا برایش مشکل باشد که پاک بودن زن را بفهمد.[۲۲]

  • 2- همسر دائمى مرد باشد؛ بنابراین، طلاق همسر موقت، بى معنا و باطل است.[۲۳]
  • 3- معین باشد؛ اگر مرد داراى یک همسر است، همین قدر که بگوید: «زَوْجَتى طالِقٌ؛ همسر من رهاست» کافى است ولى اگر بیش از یک همسر دارد باید آن را که مى خواهد طلاق دهد با نام یا اشاره معین نماید.[۲۴][۲۵]

پانویس

  1. المنجد، واژه طلق و جواهرالکلام، نجفى، ج 32، ص 2.
  2. وسائل الشیعه، ج 22، ص 7.
  3. اگر مرد، حق رجوع داشته باشد بدون اجراى صیغه عقد، زندگى مشترک را شروع مى کنند و اگر حق رجوع نداشته باشد باید با شرایط خاصى دوباره صیغه عقد جارى کنند.
  4. تحریرالوسیله، ج 2، ص 352، مسأله 13 و توضیح المسائل، مسأله 2528.
  5. همان، ص 353، مسأله 19.
  6. تحریرالوسیله، ج 2، ص 332، پیش از مسأله 1.
  7. همان، ص 347، پیش از مسأله 1.
  8. همان، مسأله 1.
  9. همان، ص 346، مسأله 12.
  10. توضیح المسائل، مسأله 2508.
  11. تحریرالوسیله، ج 2، ص 330، مسأله 6.
  12. همان، ص 331، مسأله 9.
  13. همان، مسأله 10.
  14. همان، ص 325، مسأله 1.
  15. تحریرالوسیله، ج 2، ص 325، مسأله 1.
  16. همان، ص 326، مسأله 3.
  17. همان، مسأله 3 و 4.
  18. همان، ص 327، مسأله 8.
  19. قانون مدنى، ماده 1133.
  20. سیماى زن در کلام امام خمینى، وزارت ارشاد اسلامى، ص 174، 1364.
  21. توضیح المسائل، مسأله 2499.
  22. توضیح المسائل، مسأله 2500.
  23. تحریرالوسیله، ج 2، ص 327، مسأله 10.
  24. همان، ص 329، مسأله 17.
  25. فقه خانواده، على‌اصغر الهامى نیا، ص 143.

طــــلاق عاطفی چگونه شکل می‌گیرد؟


طلاق عاطفی به سردی رابطه میان زن و شوهر گفته می‌شود درواقع در این رابطه ضعف ارتباط عاطفی زن و شوهر منجر می‌شود به سردی تمامی روابطی که یک زوج می‌توانند با هم داشته باشند مانند رابطه روحی، جسمی، عاطفی و حتی گفتاری. وجود این مشکل در یک رابطه باعث بی‌مهری و کم شدن انرژی مثبت در خانواده می‌شود زوج‌ها در بیگانگی دنیای یکدیگر گم شده‌اند و فقط برای هم حکم یک هم‌خانه یا یک مصاحب که به او عادت کرده‌اند را دارند. این افراد با فاصله‌ای که از لحاظ روحی و جسمی با یکدیگر دارند خط قرمزهایی را برای همدیگر مشخص کرده‌اند و هرکدام در خلوت خود دیگری را متهم می‌کند. درک نکردن صحیح از رفتار و گفتار یکدیگر، نداشتن شناخت کافی از روحیات طرف مقابل و عاقبت بی‌علاقگی و سردی نسبت به شریک زندگی خود همه و همه ‌دست به دست هم می‌دهد تا یک طلاق عاطفی را در زندگی زوج‌ها به‌وجود بیاورد.هیچ آمار دقیقی از میزان وجود طلاق عاطفی در دست نیست ولی می‌توان به جرات گفت آمار طلاق عاطفی در کشورما از طلاق قانونی بیشتر است در این مطلب شما را با علل و عوامل به وجود آمدن طلاق عاطفی، نشانه‌های آن و راهکارهایی برای رهایی از آن آشنا می‌کنیم


 

خانه‌ای که همه را فراری می‌دهد


در این خانواده‌ها افراد نسبت به خانه خود حسی که باید داشته باشند را ندارند. همه افراد خانواده به هر نحوی می‌خواهند زمان کمتری را در خانه سپری کنند. جو سرد، بی‌روح و سکوت خالی از شور و نشاط در خانه حاکم است و این جو همه را فراری می‌دهد. بچه‌ها در این خانه هیچ حس امنیت و آرامشی دریافت نمی‌کنند و بیشتر تمایل دارند وقت خود را بیرون از خانه و با دوستان خود بگذرانند؛ جامعه ناامن آماده پذیرش این افراد است و متاسفانه این بچه‌ها تمایل به استفاده از موادمخدر، ارتباط‌های ناسالم و نامشروع و انجام کارهای خلاف و غیرعرف نشان می‌دهند و هم به خود و هم به جامعه آسیب وارد می‌کنند و برخی نیز دچار افسردگی و در خود فرورفتن می‌شوند و مسلما چنین بچه‌هایی برای آینده خود و تشکیل یک زندگی جدید هیچ الگوی مناسبی پیش‌رو نداشته‌ و شاید آن‌ها نیز در آینده دچار مشکل پدرومادرهای خود شوند


 

از گله تا توهین


طلاق عاطفی معمولا از شکایت و گله‌گذاری زوج‌ها نسبت به هم شروع می‌شود. انتظاراتی که گفته می‌شود ولی برآورده نمی‌شود درواقع نیازهای 2طرف از یکدیگر تامین نمی‌شود. به نیازها و خواسته‌های دیگری اهمیت داده نمی‌شود طوری که انگار زن و شوهر یکدیگر را می‌بینند ولی صدای هم را نمی‌شنوند و این مرحله آغازین شروع طلاق عاطفی است.در مرحله بعد نزاع زناشویی رخ می‌دهد انتظاراتی که قبلا به آرامی مطرح می‌شد حالا با صدای بلند و داد و بیداد بیان می‌شود و آرامش نسبی جای خود را به خشم می‌دهد؛ خشمی که خود را به شکل‌های گوناگون نشان می‌دهد. خشم درونی تبدیل می‌شود به صدای بلند، پرتاب کردن وسایل و برخورد فیزیکی‌ با توهین و تحقیر. پس از این مرحله اختلاف‌ها بیشتر شده و دیوار سکوت مابین زن و شوهر قرار می‌گیرد و این به معنای نشنیده شدن و ندیده گرفتن است یعنی هر 2 در مقابل یکدیگر ناتوان شده‌اند و هرکس به دنیای درونی خود فرو می‌رود و دیگر اهمیتی به طرف مقابل نمی‌دهد که  کار به جایی می‌رسد که برای یکدیگر تنها و تنها حکم یک هم‌خانه را بازی می‌کنند و حتی جای خواب خود را از یکدیگر جدا می‌کنند.


 

یا اول ازدواج یا سال‌ها بعد


در هرسنی و با هرشرایطی می‌توان انتظار به وجود آمدن طلاق عاطفی را داشت؛ نمی‌توان گفت که علت به وجود آمدن طلاق عاطفی خانواده‌ها به هم شباهت دارد؛ این مشکل می‌تواند در رابطه یک زوج جوان که سن ازدواج آن‌ها 2تا 3 سال است رخ دهد یا می‌تواند در یک خانواده‌ای که چند بچه کوچک و بزرگ دارند باشد یا حتی در خانواده‌ای که بچه‌های‌شان به حدی رسیده‌اند که هرکدام به دنبال زندگی خود رفته‌اند رخ دهد که به اصطلاح به این مرحله سندرم آشیانه خالی نیز گفته می‌شود

اما بیشترین میزان طلاق عاطفی در سال‌های اول ازدواج رخ می‌دهد، وقتی کم‌کم بچه‌ها به جمع خانواده‌ اضافه می‌شوند و زوج سرگرمی بیشتری نسبت به قبل دارند این مسئله کمتر احتمال دارد ولی با بزرگ‌تر شدن بچه‌ها باز هم احتمال طلاق عاطفی پررنگ می‌شود. در یک زندگی زناشویی زوج‌ها در طول مسیر هدف‌هایی دارند و وقتی این هدف‌ها به حداقل می‌رسد می‌توان انتظار طلاق عاطفی را داشت


 

بیماری جسم و روح


فردی که دچار طلاق عاطفی شده است به خود و سلامت فردی خود بی‌توجه می‌شود و حتی به سلامت دیگر افراد خانواده نیز اهمیت کمتری می‌دهد؛ وظایف خود را به درستی انجام نمی‌دهد و مسئولیت‌های خود را در مقابل دیگر افراد خانواده به‌سردی و بی‌هیچ میل و رغبتی انجام می‌دهد

اگر این فرد یک خانم باشد نسبت به نظافت منزل و دیگر امور مربوط کندتر از قبل عمل می‌کند و اکثرا همیشه کارهای عقب‌مانده یا نیمه‌کاره دارد ولی حوصله و رغبتی برای انجام دادن آن‌ها ندارد اگر یک مرد باشد نسبت به کار کردن و وظایف خود سردتر از قبل می‌شود و این مشکل موجود را 2برابر می‌کند، آشفتگی روحی و ذهنی به آشفتگی ظاهری گره می‌خورد و وضع را بدتر از قبل می‌کند. شخص از لحاظ روحی در شرایطی قرار دارد که هیچ رغبتی برای شاد بودن یا حضور در جمع‌های شاد ندارد و عموما تنهایی را ترجیح می‌دهد تا کم‌کم به افسردگی دچار می‌شود و به جز سلامت روحی که بیمار شده است سلامت جسم نیز به خطر می‌افتد.


 

سن هم مهم است


برای ازدواج در اکثر موارد باید سن مرد از زن بیشتر باشد ولی این اختلاف سن نباید از 7 تا 10 سال بیشتر  باشد زیرا در این شرایط 2 انسان با 2 دنیای مختلف و در 2 مرحله زندگی از هم قرار دارند و مسلما درک صحیحی از دنیای هم ندارند به‌طور مثال به احتمال زیاد مردی که 35 سال دارد با خانمی که 22 سال دارد ازدواج ‌کند، این 2 بعد از چندسال که از زندگی بگذرد تازه متوجه می‌شوند هرکدام نیازها و خواسته‌های متفاوتی با یکدیگر دارند، زن تازه می‌خواهد شوروهیجان جوانی را تجربه کند ولی مرد این دوره را سپری کرده و می‌خواهد در آرامش بیشتری زندگی کند و اینجاست که از هم فاصله می‌گیرند و هرکدام غرق در دنیای خود می‌شوند. اگر سن زن از مرد بیشتر باشد هم در اکثر موارد مشکل دیگری را به وجود می‌آورد زیرا زن‌ها زودتر از مردها به سن بلوغ می‌رسند، زودتر می‌فهمند و زودتر از لحاظ بدنی آماده می‌شوند در این شرایط یک زن که از شوهر خود بزرگ‌تر است دائم در فکر خود شوهرش را از دست می‌دهد و همیشه به زن‌هایی که از او کوچک‌تر و زیباتر هستند حسادت می‌کند و همیشه آن‌ها را جلوی خود در کنار شوهرش قرار می‌دهد و بعد مقایسه می‌کند و به این ترتیب هم روحیه خود را از دست می‌دهد و هم به خاطر شک و سوء‌ظن خود ساخته نسبت به همسرش بدگمان می‌شود و مرد هم بعد از چندسال تازه متوجه می‌شود که نباید با زنی که از خودش بزرگ‌تر بوده ازدواج می‌کرده و این موضوع را دائم به همسرش گوشزد می‌کند در این‌جا از یکدیگر فاصله می‌گیرند و هرکدام در رویاهای خویش نیمه گمشده خود را می‌یابد و از انتخابی که داشته احساس ندامت و پشیمانی می‌کند، در این مورد زوج‌ها به سرعت از لحاظ روحی از یکدیگر فاصله می‌گیرند و طلاق عاطفی شکل می‌گیرد

پرسش و پاسخ » طلاق

پرسش و پاسخ » طلاق

۱ پرسش: زنی شوهردار با مردی رابطه داشته شوهرش او را طلاق می دهد آیا اکنون می تواند به عقد آن مردی که با او رابطه داشته در آید؟
پاسخ: زن شوهردار اگر زنا کند، بر مرد زنا کننده – بنابر احتیاط واجب – حرام ابدی می شود، ولی بر شوهر خود حرام نمی شود، و چنانچه توبه نکند و بر عمل خود باقی باشد، بهتر است که شوهر او را طلاق دهد ولی باید مهرش را بدهد.
۲ پرسش: چه زمانی، زن می تواند از حاکم شرع، در خواست طلاق کند؟
آیا زنی که شوهر دائمش با او بدرفتاری می کند و یا نیاز جنسی اورا ارضاء نمی کند به طوری که بیم آن می رود که به او نگاه افتد، می تواند پیشنهاد طلاق دهد و آیا در چنین صورت، طلاق داده می شود؟
پاسخ: اگر شوهری از انجام حقوق همسرش خود‌داری کند وپس از اجبار حاکم شرع به رعایت یکی از دو امر (طلاق و یا حسن معاشرت) نتیجه گرفته نشود زن می تواند از حاکم شرع درخواست طلاق کند و مواردی که زن می تواند از حاکم شرع در خواست طلاق کند به قرار ذیل است:
۱ـ موقعی که شوهر نفقه و هزینه زندگی همسرش را نپردازد وحاضر به طلاق دادن هم نشود و همچنین اگر شوهری قادر به پرداخت هزینه نباشد و ازسوی دیگر، طلاق هم ندهد.
۲ـ اگر شوهری همسرش را بیآزارد و برابر دستور خدا با وی رفتار نیکو نکند.
۳ـ هرگاه مردی همسرش را رها کرده و او بلا تکلیف گذارد طوری که گویا شوهر ندارد.
و اما درصورتی که مرد فقط نیاز جنسی همسرش را نمی تواند بطور کامل برآورده سازد و بیم آن رود که زن به گناه افتد هرچند که بنابر احتیاط واجب شوهر هرطور که شده از نظر مسائل جنسی همسرش را باید ارضاء کند و یا او را طلاق دهد با این وجود اگر چنین نکرد بهتر ان است که زن شیوه صبر و انتظار پیشه کند.
۳ پرسش: چنانچه مردی به مدت طولانی بدون عذر شرعی با همسرش نزدیکی نکند آیازن می تواند به این دلیل طلاق بگیرد؟
پاسخ: جایز نیست ترک نزدیکی با همسر جوان بیش از چهار ماه مگر بخاطر عذری مانند مشقت یا ضرر یا اینکه همسر به آن راضی باشد یا اینکه ناشزه باشد یا اینکه شرط کرده باشد که در مدت عقد دخول نکند و به احتیاط لازم این حکم شامل همسر موقت هم میگردد. پس شوهر حق ندارد بدون عذر شرعی سفر را طولانی کند در صورتی که حق زوجه از بین برود.
واگر زن نتواند که تا چهار ماه صبر کند به طوری که شوهر بترسد چنانچه با همسرش نزدیکی نکند در حرام بیافتد پس بنابر احتیاط واجب باید با همسر قبل از این مدت همبستر شود یا اینکه او را طلاق دهد.
۴ پرسش: اگر در طلاق رجعی زوج به جای رجوع در زمان عده زوجه را متعه سه ماهه کند و در این مدت به او رجوع نکند آیا بعد از انقضاء عده و در ضمن آن سه ماه مدت صیغه هم بگذرد آیا زوجه می تواند با مرد دیگری ازدواج کند آیا نیاز به عده دیگر دارد ؟ با اینکه در مدت صیغه مدخوله نشده ؟
پاسخ: عقد او باطل است پس اگر کاری که موجب رجوع باشد مانندجماع هرچند با قصد عدم رجوع یا در آغوش گرفتن حتی بدون قصد رجوع یا لمس و بوسیدن به قصد رجوع انجام نداده باشد پس از پایان عدّه می تواند ازدواج کند .
۵ پرسش: آیا اگر در عده طلاق بائن زن رجوع در مهرش نکند زوج می تواند با دادن یک مهری که رضایت زوجه را جلب کند اورا به عقد موقت یا دائم خود در آورد ؟
پاسخ: می تواند .
۶ پرسش: من حدود ۱۸ سال است یکبار از شوهرم جدا شدم و پس از ۴۸ ساعت رجوع کردیم آیا خواندن صیغه واجب بوده؟ من باید چکار کنم ؟
پاسخ: اگر طلاق شما رجعی بوده رجوع شوهر درست بوده و نیازی به صیغه مجدد نبوده است .
۷ پرسش: زن و شوهری به قصد متارکه از هم جدا شده و مدتی را بدین منوال گذرانده اند حال پس از مدتی زن به همین جهت که متارکه را که به نیت طلاق انجام شده طلاق شرعی حساب نموده با مرد دیگری ازدواج کرده سؤال این جاست که اولا: طلاق با صرف متارکه و رضایت طرفین بر جدایی محقق می شود؟
ثانیا: در صورت منفی بودن پاسخ حکم ازدواج دوم چیست ؟
پاسخ: اولا ـ محقق نمی‌شود .
ثانیا ـ ازدواج دوم باطل است و در صورت علم مرد به شوهر داشتن زن، بر او حرام ابدی میشود و در صورت جهل مرد به احتیاط واجب حرمت ابدی است .
۸ پرسش: مردی شیعه زن شیعه خود رابه طریق سنی طلاق داده پس از عده زن با مردی سنی ازدواج کرده اکنون تکلیف زن چیست ؟
پاسخ: عقد دوم باطل است و او همسر مرد اول است .
۹ پرسش: توضیح دهید آیا طلاق عسر و حرج نیازی به دادن مهریه دارد یا نه و نحوه تلاوت طلاق عسر و حرج به چه شکلی است (رجعی، بائن، خلع، مبارات) و نحوه تلاوت آن را به صورت کامل عربی برای اینجانب بنویسید؟
پاسخ: طلاق به دلیل عسر و حرج شرعیت ندارد بلکه فقط در موارد خاصی حاکم شرع یا وکیل خاص او می توانند طلاق دهند.
۱۰ پرسش: طلاقی که به درخواست زوجه و بدون موافقت زوج واقع می شود چه نوع طلاقی است ؟ آیا قاضی می تواند بدون رضایت زوج قبول بذل نماید و رای به طلاق خلع دهد ؟
پاسخ: مواردیکه حاکم شرع می تواند زن را بدون رضایت زوج طلاق بدهد در جلد ۳ منهاج الصالحین از مساله ۳۵۶ تا ۳۶۰ با ذکر نوع طلاق در آنها ، بیان شده مراجعه شود ، و اما طلاق زوجه بنحو خلع بدون وکالت از طرف شوهر صورت شرعی ندارد .

برای ارسال سوال جدید اینجا را کلیک کنید

پرسش: اگر دختر از شوهر متنفر شد و حقوق خودش را بذل نمود آیا مرد حق سرپیچی دارد ، وآیا حقی برای زن برای طلاق خود دارد ؟

پاسخ: طلاق به دست شوهر است ، مگر اینکه حقوق همسری را رعایت نکند که در این صورت به حاکم شرع باید مراجعه شود که در شرائط خاصی که در رساله ذکر شده است می تواند مطالبه طلاق نماید .
۱۲ پرسش: اگر مردی زن خود را طلاق بدهد و نتواند خبر را به او بدهد آیا می توان بعد از عده به او رجوع کند ؟
پاسخ: اگر طلاق رجعی باشد تا در عده است می تواند رجوع کند و بعد از آن نمی شود و همچنین در طلاق بائن نمی شود رجوع کرد .
۱۳ پرسش: اگر شک در صحت طلاق بکنم یا اینکه فرضا طلاق صحیح نباشد آیا لازم است به خانم خبر بدهم و بگوئیم که طلاق صحیح واقع نشده و شوهر فعلی بر تو حرام است یا خیر ؟
پاسخ: اگر طلاق صحیح نبود به احتیاط واجب باید به او خبر می دادید ولی طلاق (با شک در صحت آن) صحیح است .
۱۴ پرسش: اگر طلاق را با تهدید انشاء کنند آیا صحیح واقع می وشد یا خیر ؟ و اگر زن با مهر خود مبلغی را بعنوان خلع به شوهر خود ببخشد و سپس فقط به مهر خود رجوع کند و شوهر بگوید اگر به مهر خود رجوع کنی من هم رجوع می کنم آیا این رجوع صحیح است یا خیر ؟
پاسخ: اگر طلاق بخاطر ترس از تهدید او واقع شده و دفع خطر تهدید بدون طلاق ممکن نبوده است طلاق باطل است . ولی اگر رفع خطر ممکن و میسور باشد هر چند باشکایت و مانند آن طلاق صحیح است . و اما رجوع در صورتی است که زن آنچه را پرداخته است مطالبه کند .
۱۵ پرسش: اگر فردی صیغه طلاق را بغیر عربی بگوید و بعد همسرش را رها کند حکمش چیست و چه کار باید کرد ؟
پاسخ: اگر می توانسته است طلاق را به عربی بگوید یا وکیل بگیرد ولی عمدا طلاق را به زبان دیگر بگوید صحیح نیست . و باید از راههای قانونی یا شرعی او را ملزم کنید یا نفقه بدهد وسایر حقوق زوجیت را رعایت نماید یا طلاق صحیح شرعی بدهد .
۱۶ پرسش: حکم زنانی که درگیر طلاق می باشند که قطع یقین به طلاق است در این مدت جهت رفع مسائل جنسی چه حکمی دارند ؟
پاسخ: تا طلاق داده نشده است متأهل هستند و ازدواج صحیح نیست و عدّه نیز باید پس از طلاق شروع شود .
۱۷ پرسش: من یک ایرانی هستم که در خارج از کشور زندگی می کنم آیا می شود با زنی با مشخصاتی مانند زنی مسیحی که حدود یک سال از شوهرش جدا شده ولی از نظر قانون آن کشور هنوز منتظر طلاق می باشد ولی از نظر مذهبی خودشان جدا شده اند می شود ازدواج متعه کرد ؟
پاسخ: اگر از نظر شرع آنها و عرف مطلقه می باشد مانعی ندارد .
۱۸ پرسش: خانمی از شوهر خود در دادگاه طلاق می گیرد آیا او می تواند طبق قوانین این کشور یعنی آمریکا نصف اموال مرد را بگیرد و در صورت گرفتن آیا می تواند تقاضای مهر هم بکند؟
پاسخ: نمی تواند نصف اموال را مطالبه کند مگر مطالبه شرط شده باشد و اگر شرطی که شده مبنی بر طلاق باشد باز هم نمی تواند زیرا طلاق دادگاه شرعیت ندارد و باطل است، و اما مهر با خود عقد واجب می شود و ربطی به طلاق ندارد.
۱۹ پرسش: مردی کسی را وکیل کرده که همسرش را طلاق دهد. همسر برای اینکه زوج دیگر حق رجوع نداشته باشد، مهرش را بذل نموده تا طلاق مبارات صورت پذیرد. وکیل با کسب رضایت موکل، صیغه طلاق مبارات جاری می کند. آیا حق رجوع برای زوج باقی است؟ نیز در صورتی که زوجه از بذل خود در زمان عده رجوع کند، آیا حق رجوع برای زوج باقی است؟
پاسخ: مبارات در صورتی صحیح است که هر دو از یکدیگر کراهت داشته باشند و اگر فقط از طرف زوجه باشد خلع است و به هر حال اگر با شرایط طلاق خلع یا مبارات انجام بگیرد زوج حق رجوع ندارد مگر اینکه زوجه در عده از بذل خود رجوع کند.
۲۰ پرسش: چرا یک زن پس از طلاق گرفتن از همسرش به پدر شوهر سابق خود محرم می ماند؟
پاسخ: حکم شرع است.
پرسش: می دانیم در شرع مقدس اسلام حق طلاق با شوهر است و مرجع یا حاکم شرع در موارد خاص می تواند زن را مطلقه نماید . این موارد کدامند ؟
پاسخ: یکی در مورد عدم نفقه است و دیگری در مورد کسی که شوهرش مفقود است و هر کدام شرایطی دارد که می توانید به رساله عملیه مراجعه کنید .
۲۲ پرسش: اگر زن و شوهری طلاق بگیرند و شوهر معتاد باشد آیا زن اجازه دارد فرزندان را تحت مراقبت خود قرار دهد ؟
پاسخ: چنانچه مرد فاقد صلاحیت برای سرپرستی اطفال باشد حق سرپرستی و مراقبت با ما در آنها است .
۲۳ پرسش: اگر محل سکونت زوجین ، کشتی یا اتومبیل مخصوص باشد آیا زوجه مطلقه باید در همان جا عده نگه دارد ؟
پاسخ: فرق نمی کند .
۲۴ پرسش: زوجه ای با اذن زوج به منزل غیر مسکونی خود منتقل می شود و سپس زوج وی را طلاق می دهد . آیا بعد عده را در منزل دوم بگیرد ؟
پاسخ: هر جا که زوج اذن دهد باید بماند .
۲۵ پرسش: زنی که به شبهه با کسی نزدیکی کند ، حکمش این است که باید عده طلاق نگه دارد . اکنون حکم فوق شامل کدام یک از حالتهای زیر می شود ؟
۱ - جایی که اشتباه تنها از ناحیه زن باشد ، نه مرد ؟
۲ - جایی که اشتباه از ناحیه هر دو (زن و مرد ) باشد ؟
۳ - اگر زوجه منقطعه به شبهه با کسی نزدیکی کند ، از نظر عده تکلیف عده او چیست ( زیرا در نکاح موقت طلاق جاری نیست ) ؟
پاسخ: ۱ - احتیاط واجب این است که عده نگه بدارد .
۲ - باید عده نگه بدارد و عده آن مثل عده طلاق است .
۳ - حتی در نکاح موقت باطل است .
۲۶ پرسش: اگر زن طبق وکالت مرد دارای حق طلاق بوده و هم اکنون مرد به دلیل عدم تمکین زن با اجازه دادگاه تجدید فراش نماید آیا حق طلاق از زن ساقط می شود یا نه ؟
پاسخ: اگر وکالت در طلاق عام بوده و شامل این فرض هم می شود زن می تواند خود را وکالتا از طرف شوهر طلاق بدهد .
۲۷ پرسش: برخی خانم‌ها در اثر بستن لوله‌ رحم دیگر خون حیض نمی بینند ، مسأله طهر غیر مواقعه و عده چنین زن‌هایی را بیان نمایید؟
پاسخ: طلاق باید سه ماه پس از آخرین نزدیکی باشد وعده آنها سه ماه است.
۲۸ پرسش: زنم پس از ترک منزل حجابش را کنار گذاشته وبه اعمال خلاف شرع مشغول شده، اکنون می خواهم او را طلاق بدهم اما او از من مهریه اش را (۵۰۰ دلار) می طلبد فکر می کنم از آنجا که او تقاضای طلاق نموده و با رفتارهایش در ازدواج عهد شکنی نموده است مستحق آن نیست لطفا ً مرا راهنمائی کنید؟
پاسخ: شما مهریه را مدیون هستید و چنانچه او نبخشد باید پرداخت نمائید و می توانید طلاق اورا منوط به بخشیدن مهر نمائید.
برای ارسال سوال جدید اینجا را کلیک کنید
طلاق ، طرد شدن بعداز طلاق
طلاق یکی از موقعیت های سخت و تجربه بد زندگیست وطرد شدن تجربه ی دردناک تریست وبرای دو طرف درد دارد .کسی که از همسرش جدا میشوددر روزهای بعد از طلاق شرایط دشواری دارد.که برای کنار آمدن با آن باید این موضوع را پذیرفت
بازدید : 5,164 نفر

زندگی پس از طلاق

طلاق وطرد شدن بخشی از زندگی وقسمتی از فرآیند جدایی است که در آن شخص طلاق گرفته خود را مورد سرزنش قرار میدهد که چرا نتوانسته به زندگی خود ادامه دهد وطلاق گرفته وحال چگونه بعد از طلاق به زندگی خود ادامه دهد؟

غصه خوردن

همان طور که گفته شد طلاق یکی از موقعیت های سخت تجربه احساس طرد است. معمولا کسی که خواستار طلاق نیست، احساس طردشدگی بیشتری تجربه می کند، اما معنایش این نیست که طرف پیشنهاددهنده طلاق احساس طرد را تجربه نمی کند. توجه داشته باشید که برخی از افراد پیشنهاد طلاق را به امید مخالفت کردن طرف مقابل مطرح می کنند، بنابراین قبول پیشنهاد طلاق از سوی همسر نیز می تواند احساس طرد را برای طرف مقابل به دنبال داشته باشد. ضمن این که مطرح شدن پیشنهاد طلاق ممکن است به دلیل احساس طردی باشد که افراد در زندگی زناشویی خود تجربه کرده اند
یادتان باشد سرزنش کردن خودمان یا حمله به حس خودارزشمندی مان تنها باعث می شود آن درد هیجانی که احساس می کنیم شدیدتر شود و بهبود یافتن آن را برایمان سخت تر کند؛ بنابراین قبل از اینکه به سرعت خودتان را برای سرزنش کردن آماده کنید، به این نکته توجه کنید که شما هر کاری از دستتان بر می آمد انجام دادید. می توانید به سود و زیان این گونه اندیشیدن هم فکر کنید. آیا سرزنش خودتان و یادآوری مدام اشتباه هایتان حتی اگر درست باشد می تواند دردی از شما دوا کند یا بیشتر به دردهای شما اضافه می کند؟

چه گونه با احساس طرد کنار بیاییم؟

معمولا بعد از تجربه احساس طرد، در خودمان فرو می رویم، گذشته را کند و کاو می کنیم تا بفهمیم چه اتفاقی افتاده است. در ادامه در مورد احساس طردشدگی و راهکارهای مدیریت آن بیشتر می گوییم.


1- احساس طرد شدن را بپذیرید

احساس طرد شدن بخشی از زندگی و قسمتی از فرآیند جدایی است. گرچه تجربه این احساس لذت بخش نیست، اما برای کنارآمدن با آن، قبل از هر چیز باید آن را بپذیریم و با درد ناشی از آن کنار بیاییم. یادتان باشد انکار این احساس کمکی به بهتر شدن حال و تغییر شرایط نمی کند.

افسردگی پس از طلاق


2- دست و پا نزنید

هنگامی که طرد می شویم همان بخش هایی در مغزمان فعال می شوند که وقتی یک درد جسمانی را تجربه می کنیم. گریز از این درد جان کاه شاید بیشترین چیزی باشد که در هنگام تجربه آن می خواهیم، اما توجه داشته باشید که این احساس یک شبه به وجود نیامده و ریشه در تجربیات کودکی ما دارد. انتظار این که احساس طردشدگی به سرعت ناپدید گردد، غیرمنطقی است. ضمن این که طردشدن احساسی نیست که با حرف زدن و دلیل و منطق آوردن از بین برود، بنابراین برای آرام شدن و کنار آمدن با این احساس صبور باشید. دست و پا زدن برای پایان این احساس راه به جایی نمی برد.


3- خودتان را سرزنش نکنید

مرور گذشته برای شناخت اشتباه ها و بررسی فرایند رسیدن قطار زندگی تان به ایستگاه طلاق می تواند مفید باشد، البته اگر به وسواس ذهن شما تبدیل نشود؛ اما اگر هر لحظه از خود می پرسید «چه خطایی از من سر زد؟»؛ «چه گونه می توانستم مانع طلاق شوم؟» و سپس برای کمبودهایتان تاسف می خورید و به خود سرکوفت می زنید، مطمئن باشید که نتیجه ای عایدتان نمی شود.

یادتان باشد سرزنش کردن خودمان یا حمله به حس خودارزشمندی مان تنها باعث می شود آن درد هیجانی که احساس می کنیم شدیدتر شود و بهبود یافتن آن را برایمان سخت تر کند؛ بنابراین قبل از اینکه به سرعت خودتان را برای سرزنش کردن آماده کنید، به این نکته توجه کنید که شما هر کاری از دستتان بر می آمد انجام دادید. می توانید به سود و زیان این گونه اندیشیدن هم فکر کنید. آیا سرزنش خودتان و یادآوری مدام اشتباه هایتان حتی اگر درست باشد می تواند دردی از شما دوا کند یا بیشتر به دردهای شما اضافه می کند؟ معمولا همه ما به این نتیجه می رسیم که زیان سرزنش کردن خود از سودش بیشتر است.


4- شما تنها نیستید؛ همسرتان هم احساسات تلخ دارد

احساس طردشدگی و رنج ناشی از آن، وقتی بیشتر می شود که با خودتان فکر کنید در حالی که شما این همه رنج می کشید و طرد شده اید، همسرتان دارد زندگی اش را می کند و به اصطلاح برای خودش، خوش است. واقعیت این است که معمولا این طور نیست و طلاق برای همسرتان هم بدون درد و رنج تمام نمی شود. فقط گاهی افراد پس از جدایی با زدن ماسک بی تفاوتی یا خوشحالی ترجیح می دهند احساسات واقعی شان را از دیگران مخفی کنند. یادتان باشد همسرتان هم با طلاق به اندازه شما آسیب دیده است. البته گفتن این جمله راحت است، اما رسیدن به این احساس احتیاج به زمان طولانی و تمرین دارد.

طلاق

 

5- با کسانی که دوستتان دارند، وقت بگذرانید

همه ما نیازمندیم احساس کنیم که دیگران دوستمان دارند. وقتی طرد می شویم این نیاز ناپایدار شده و درواقع درد دیگری به درد جدایی از فردی که دوستش داشته ایم، افزوده می شود. در این شرایط تنها نماندن و ارتباط با افرادی که وابستگی زیادی به آن ها داریم و آن ها نیز ارزش زیادی برای ما قائل هستند و ما را می پذیرند، درد هیجانی پس از طرد شدن را تسکین می دهد. درواقع یکی از راه های کنار آمدن با هر هیجان منفی از جمله احساس طردشدن استفاده از این گونه حمایت های اجتماعی است.

6- تعمیم دادن افراطی ممنوع

اگر همسرتان به هر دلیلی نخواسته زندگی اش را با شما ادامه دهد، به معنای آن نیست که شما دوست داشتنی و جذاب نیستید. بدترین تعبیر می تواند این باشد که شما جذابیت خود را برای همسر سابقتان از دست دادید، اما قرار نیست این تجربه با سایر افراد نیز تکرار شود و روابط آینده شما نیز به تجربه احساس طردشدگی منجر شود. قاطعانه تصمیم بگیرید و فکرهای نادرست و آزاردهنده را از خوددور کنید. این نکته را به خاطر داشته باشید که در هر طلاقی چندین و چند عامل با هم باعث جدایی می شوند و همسر شما نیز در رسیدن قطار زندگی تان به ایستگاه طلاق سهم بسزایی داشته است.

7- قبل از التیام زخم طرد، رابطه جدیدی را آغاز نکنید

گاهی آن قدر تجربه احساس طردشدگی برای شما غیرقابل تحمل است و یا آن قدر به احساس ارزشمندی شما صدمه می زند که تصمیم می گیرید با ورود به یک رابطه جدید، از احساس جذابیت و دوست داشتنی بودنتان مراقبت کنید و یا نسبت به وجود آن مطمئن شوید. توجه داشته باشید که وقتی هنوز زخم های نشای از تجربه احساس طردشدگی در شما التیام نیافته، نباید یک رابطه دیگر را آغاز کرده و ادامه دهید؛ به خاطر داشته باشید هرچه روابط نامناسب بیشتری را شروع کنید، بیشتر شکست می خورید و بیشتر طرد می شوید. کنار آمدن با احساس طرد وقتی تجربه طردشدگی زیادی نداریم، بسیار آسان تر است که در روابط مختلف طرد می شویم.

نکته های مهم زندگی پس از طلاق گرفتن


در طلاق توافقی زوجین هر دو متقاضی طلاق بوده و در همه امور با یکدیگر توافق کرده اند که با مراجعه به دادگاه خانواده، اعلام توافق خود را در اموری از قبیل حضانت فرزند بعد از طلاق، ملاقات فرزند، نفقه ایام عده، شیوه استرداد جهیزیه، وصول مهریه و... را به طور کتبی نوشته و به دادگاه تقدیم می کنند. سپس دادگاه به زوجین اعلام می دارد داورانی از بین بستگان یا آشنایان مورد اعتماد خویش تعیین و به دادگاه معرفی کنند.

به نقل از پایگاه آموزشی مهداد، آیا به راستی مشکلات زناشویی غیر قابل حل است و راهی جز طلاق ندارد؟ چگونه محبت ها کم سو و بی حلاوت می شود و زندگی را تا آنجا پیش می برد که برخی ها به چیزی غیر از جدایی و طلاق نمی اندیشند. طلاق مسلما یکی از راه های انحلال و فروپاشی زندگی زناشویی است و اقسامی دارد.
 
طلاق از این جهت که مورد درخواست زن باشد یا مرد و یا هر دو، سه حالت دارد: 

1- طلاق به درخواست یا به خواسته مرد. 2- طلاق به درخواست زن. 3- طلاق  به درخواست زن و شوهر.

زمانی که طلاق به خواسته مرد باشد، به آن طلاق رجعی گفته می شود زیرا مرد تا مدت سه ماه حق رجوع( یعنی پشیمانی از طلاق) را دارد که به این مدت سه ماه عده گفته می شود. درصورتی که زن متقاضی طلاق باشد، باید مقداری از مهر یا همه یا بیش از آن را به شوهر ببخشد تا رضایت او را برای طلاق کسب کند که به این مقدار فدیه گفته می شود و این نوع طلاق را طلاق خلع می نامند.
 
نوع سوم، طلاق توافقی است که به طور توام به درخواست زن و شوهر صورت می گیرد. در طلاق توافقی زوجین هر دو متقاضی طلاق بوده و در همه امور با یکدیگر توافق کرده اند که با مراجعه به دادگاه خانواده، اعلام توافق خود را در اموری از قبیل حضانت فرزند بعد از طلاق، ملاقات فرزند، نفقه ایام عده، شیوه استرداد جهیزیه، وصول مهریه و... را به طور کتبی نوشته و به دادگاه تقدیم می کنند. سپس دادگاه به زوجین اعلام می دارد داورانی از بین بستگان یا آشنایان مورد اعتماد خویش تعیین و به دادگاه معرفی کنند.
 
چنانچه زوجین نخواهند یا نتوانند داوری معرفی کنند، دادگاه راسا مبادرت به انتخاب داور می کند. داوران منتخب یا منصوب از ناحیه دادگاه باید مسلمان، متاهل، معتمد، دارای حسن شهرت و حداقل 40 سال تمام بوده و تا حدودی به وضعیت روحی زوجین آشنا باشند (یا بعد از نصب در جریان زندگی و اختلاف آنان قرار گیرند). داوران باید سعی در اصلاح بین زوجین کنند و چنانچه موفق به این کار نشوند، با اعلام مراتب به دادگاه، سرانجام درخواست گواهی عدم امکان سازش صادر می شود تا با مراجعه زن و شوهر به یکی از دفاتر ثبت طلاق و براساس حکم صادره، صیغه طلاق جاری شود و وارد شناسنامه زوجین شود.
 
البته دادگاه هنگام صدور گواهی عدم امکان سازش باید اطمینان حاصل کند که زن حامله نیست و رویه قضایی در این مورد آن است که زن برای معاینه و صدور گواهی به پزشک مورد اعتماد معرفی می شود یا اینکه دادگاه برمبنای اقرار زن به حامله نبودن، مراتب را گواهی می کند. مدت اعتبار گواهی عدم امکان سازش، سه ماه از تاریخ صدور است و اگر تا پایان آن مدت طرفین یا یکی از آنها برای ثبت به دفترخانه مراجعه نکند، گواهی مذکور از درجه اعتبار  ساقط است.
 
منظور قانونگذار از اجبار طرفین به مراجعه دادگاه، تعیین داور و سرانجام تعیین مدت معین برای حل و فصل اختلاف هاست تا شاید طی این دوران زن و شوهر پشیمان شوند و به خانه و زندگی مشترک بازگردند. از سوی دیگر، گفته می شود که به این ترتیب از اختیارات مرد برای استفاده از حق یک طرفه طلاق نیز کاسته می شود.
 
گفتنی است، اگر مردی با وجود صدور حکم عدم امکان سازش به دفترخانه مراجعه نکند، زن حق دارد به دفترخانه برود و دفترخانه موظف است احضاریه ای برای مرد بفرستد و اگر از شوهر خبری نبود، زن باید برای گرفتن وکالت در توکیل به دادگاه مراجعه کند. با درخواست زن، دادگاه می تواند همان موقع حکم عدم امکان سازش را صادر کند و به او وکالت در تو کیل بدهد تا با مراجعه به دفترخانه و ارایه حکم عدم امکان سازش و وکالت نامه مزبور، خود را طلاق دهد. حال اگر زن از رفتن به دفترخانه خودداری کند، مرد با مراجعه به آنجا و ارایه گواهی عدم امکان سازش می تواند صیغه طلاق را جاری کند و دفترخانه به زن موضوع را ابلاغ خواهد کرد.
 
نکته آخر این که توافق طرفین به عنوان مبنای طلاق و اجرای آن مورد استفاده قرار می گیرد و هیچ گاه در ماهیت عمل حقوقی طلاق ( که به صورت ایقاع و در اراده مرد است) دخالت ندارد؛ بنابراین نباید چنین پنداشت که طلاق توافقی در زمره عقود است. در طلاق توافقی در برگ دادخواست فرقی ندارد که زوج و زوجه کدامشان به عنوان خواهان یا خوانده قرار گیرند. اگر در یک جا زندگی می کنند محل اقامتشان به یک نشانی درج می شود یا مثلا اگر زوجه به دلیل اختلافات در منزل پدر یا اقوام دیگرش به سر می برد محل اقامت فعلی خود را در دادخواست می نویسد. ضمنا این دادخواست باید به دستگاه قضایی محل اقامت خوانده ارایه شود؛ اما در صورتی که خواهان، وکیل داشته باشد ردیف مربوط به مشخصات وکیل پر می شود و در غیر این صورت این ردیف خالی می ماند.
 
در قسمت مربوط به تعیین خواسته، با توجه به ماده واحده قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق مصوب 1371/08/28 مجمع تشخیص مصلحت نظام، جمله صدور گواهی عدم امکان سازش را ذکر می کنند و در قسمت دلایل و منضمات، جمله فتوکپی مُصَدِ'ق سند نکاحیه را می نویسند. توضیح اینکه زوجین از عقدنامه شان فتوکپی تهیه می کنند و توسط واحد مربوطه در دادگاه قضایی پس از مطابقت اصل با فتوکپی مهر فتوکپی برابر با اصل است بر روی فتوکپی زده و تأیید می شود و سپس آن را ضمیمه دادخواستشان می کنند، که این فتوکپی را «مصدِق» می گویند؛ یعنی اینکه مطابقت فتوکپی با اصل عقدنامه صورت گرفته و تصدیق و تایید شده است.
طلاق آخرین راه چاره‌ای است که برای پایان دادن به زندگی‌های بدون عاطفه و مشقت بار در نظر گرفته شده است. وقوع طلاق از سه راه امکان‌پذیر است. ساده‌ترین شکل آن زمانی است که زن و شوهر بر سر مسئله طلاق توافق داشته باشند و دیگر مایل به ادامه زندگی نباشند.
نوع دیگر آن به خواست و اراده مرد است. در این حالت مرد موظف به پرداخت تمامی حقوق زن است. زن نیز در مواردی می‌تواند به دادگاه مراجعه و تقاضای طلاق کند. در صورتی که برای دادگاه ثابت شود که ادامه زندگی موجب سختی و مشقت زن است، برای جلوگیری از سختی و ضرر، مرد را اجبار به طلاق کند و در صورت فراهم نشدن این امر،‌به اذن دادگاه طلاق داده می‌شود.

مواردی که دادگاه در صورت سختی و مشقت زن، مرد را وادار به طلاق می‌کند؛ عبارتند از: 1- ترک زندگی خانوادگی توسط مرد حداقل به مدت شش ماه متوالی و یا 9 ماه متناوب در مدت یک سال بدون عذر موجه. 2- اعتیاد مرد به یکی از انواع موادمخدر یا ابتلای او به مشروبات الکلی که به زندگی خانوادگی ضربه وارد کند و خودداری او به ترک اعتیاد. همچنین در صورتی که مرد به تعهد خود عمل نکند یا پس از ترک مجدداً به مصرف مواد روی آورد، به درخواست زن طلاق انجام می‌شود. 3- محکومیت قطعی مرد به حبس پنج سال یا بیشتر. 4- ضرب و شتم یا هر گونه سوء استفاده مستمر مرد که عرفاً با توجه به وضعیت زن قابل تحمل نباشد.
 
ادامه مطلب ...

شش دلیلی که می‌توان به خاطر آن طلاق گرفت!

شش دلیلی که می‌توان به خاطر آن طلاق گرفت!

قبل از هر چیز باید توجه داشت که «طلاق» را نباید آسان گرفت. خسارات مالی و احساسی ناشی از اتمام ازدواج می‌تواند برای هر دو طرف و احیانا فرزندان خانواده، بسیار بزرگ و چه بسا جبران ناپذیر باشد.
 
به گزارش فرادید به نقل از پریونشن،
دکتر اریس هومر وینانس، مشاور ازدواج و نویسنده، می‌گوید: «طلاق باید آخرین راه‌حل باشد.» البته منظور این نیست که به کل باید طلاق را فراموش کرد زیرا در برخی موارد طلاق تنها راه‌حل ممکن برای زوجین است، به ویژه زمانی که قرار است بعدها فرزندانی در آن خانواده رشد کنند.
 
قوانین مربوط به طلاق چندان خطوط پررنگ و مستحکمی ندارد که بتوان آن‌ها را برای همه اعمال کرد. با این وجود اگر احساس می‌کنید در یکی از دسته‌های زیر قرار می‌گیرد، بهتر است با یک مشاور ازدواج پیرامون مسئله طلاق صحبت کنید.
 
همسر شما اعتیاد دارد

اعتیاد به مواد مخدر، قمار و مشروبات الکلی می‌توانند به بدنه ازدواج آسیب فراوانی بزند. چنانچه همسر شما کاملا مصمم شده تا اعتیاد خود را برای همیشه ترک کند، شما می‌توانید به بازگشت فکر کنید. هومر وینانس هشدار می‌دهد که ادامه زندگی با یک فرد معتاد می‌تواند منجر به خسارات مالی فراوانی شود و امکان سو استفاده‌های احساسی را نیز فراهم آورد.
 
علاوه بر این مسئله، رشد و ترتیب فرزندان در خانه‌ای که یکی از والدین اعتیاد دارد، می‌تواند کاملا مضر باشد. زنی که شوهرش پنج سال پیش به مشروبات الکلی اعتیاد داشته می‌گوید: «او همیشه مرا متهم می‌کرد. من فهمیدم که شوهرم عاشق یک چیز است و آن یک چیز من نیستم، حتی سگ و زندگی‌مان هم نبود. تنها چیزی که شوهرم دوست داشت انجام بدهد، نوشیدن مشروبات الکلی بود.» آن زن تصمیم گرفت طلاق بگیرد. او می‌گوید که گرچه دوران پر از اندوهی را به تنهایی سپری کرد، اما حالا حال کاملا بهتری نسبت به قبل دارد.
 
سو استفاده فیزیکی و کلامی

بحثی در این مورد نیست. دکتر وینانس می‌گوید: «روابط سو استفاده جویانه توقفی نخواهند داشت چرا که چرخه خشونت مدام تکرار خواهد شد.» ممکن است هیچ نوع خطر فیزیکی شما را تهدید نکند، اما سو استفاده‌های کلامی نیز به روح و روان انسان آسیب می‌رسانند. دلیلش نیز واضح است: احترام، عزت نفس و آرامش روانیِ فرد توسط حملات کلامی آسیب می‌بینند.

شش دلیلی که می‌توان به خاطر آن طلاق گرفت!
از سوی دیگر هنگامی که در خانه انواع حملات و سو استفاده‌های کلامی وجود داشته شود، دود آن بیش از هر کس به چشم فرزندان خانواده خواهد رفت. دکتر وینانس می‌گوید: «وقتی فرزندی در چنین شرایطی بزرگ شود، هنگام بلوغ خود را موجودی بی‌ارزش و بی‌اعتبار می‌داند. بزرگ شدن در چنین محیطی می‌تواند کاملا آسیب زننده باشد.»
 
یکی بچه می‌خواهد و دیگری خیر!

دکتر هومر وینانس می‌گوید: «اگر شما فرزند بخواهید و همسرتان مخالف باشد، بنابراین زندگی شادی کنار هم نخواهید داشت. تنها راهی ازدواج از این لحاظ باعث خوشحالی شما خواهد شد این است که هر دوی شما افق مشترکی از زندگی مشترکتان داشته باشید.»
 
این مسئله شاید در نگاه اول کاملا سطحی و گذرا به نظر برسد، اما زمان به شما خلاف آن را ثابت خواهد کرد. چنین اختلافاتی در دراز مدت شکافی عمیق به بدنه ازدواجتان وارد خواهد کرد.
 
خیانتِ بدون پشیمانی

دکتر ریچل ساسمن، روانشناس آمریکایی و مولف کتاب راهنمای طلاق، می‌گوید که خیانت نباید به خودی خود منجر به طلاق شود. در خیانت مسئله مهم این است که آیا آن اتفاقی گذرا بوده یا بر اساس رابطه‌ای پنهان شکل گرفته است؟ آیا خیانت تنها به مسائل فیزیکی آن محدود شده و یا اینکه فرد خیانت‌کار به دنبال رابطه‌ای احساسی بوده است؟
 
مهمتر این سوالات یک نکته دیگر وجود دارد: فرد خیانتکار چه رویه‌ای را پس از خیانت در پیش می‌گیرد؟ دکتر وینانس در مورد خیانت می‌گوید که به چند مورد باید توجه کرد: «فرد خیانتکار باید عمیقا ابراز پشیمانی کرده، مسئولیت آن را به عهده گرفته و با شخص سوم قطع رابطه کند. علاوه بر آن وی باید به همسر خود اطمینان دهد که چنین چیزی دوباره اتفاق نخواهد افتاد و درصدد تعمیر رابطه خود برآید.» اگر این اتفاقات صورت نگرفت، سپس فرد می‌تواند به طلاق فکر کند.
 
از هم دور شده‌اید

این مورد اصلا خوشایند نیست. گاهی اوقات پیش می‌آید که آثار یک ازدواج به تدریج و البته با آهستگی در طول سال‌ها کمرنگ شده تا کاملا محو شود. به عبارت بهتر کار به جایی می‌رسد که بازگشت عملا غیرممکن باشد. این اتفاق خصوصا در بین افرادی رخ می‌دهد که رد سنین خیلی پایین ازدواج کرده‌اند.

شش دلیلی که می‌توان به خاطر آن طلاق گرفت!
ساسمن می‌گوید: «شخصیت افراد در گذر زمان تغییر می‌کند و اگر زمانی که قالب شخصیتی محکمی نگرفته باشیم، این احتمال تغییر دوچندان می‌شود. مثلا تیم و همسر سابقش در دوران کالج با هم دوست و در مدتی کوتاه با هم ازدواج کردند. آن‌ها در ابتدای مسیر کامل در کنار هم بودند، اما پس از چند سال به این نتیجه رسیدند که مسیر زندگی هر یک با دیگری فرق دارد. تیم می‌گوید که در ابتدا کاملا غرق در ناراحتی شده بود، اما پس از مدتی به این نتیجه رسید که طلاق تنها راه ممکن برای آن‌ها است.
 
تمام راه‌های ممکن را امتحان کرده‌اید

اگر نزد مشاور رفته‌اید، از افراد خانواده برای مشاوره و گفتگو کمک خواسته‌اید و همچنین از دوستان و افراد مذهبیِ خبره در امر ازدواج نیز کمک گرفته‌‎اید اما شرایط ازدواجتان همچنان نامساعد است، پس بهتر است تنها به زندگی خود ادامه دهید. به عبارت دیگر، شما تمام کارهای ممکن برای نجات ازدواجتان را انجام داده‌اید!
 
دکتر هومر وینانس می‌گوید: «هنگامی که تصمیم به طلاق گرفتید، باید از اهمیت برقراری رابطه حداقلی با شریکتان آگاه باشید و همزمان بر روی خودتان نیز کار کنید. دلیل این مسئله این است که در آینده دوباره با چنین فردی آشنا نشوید.»
 
طلاق امری نیست که بتوان به سادگی آن را انتخاب کرد و قاعدتا عواقب منفی بسیار زیادی دارد. اما اگر طلاقی کاملا آگاهانه و درست انجام شود، در نهایت منجر به افزایش اعتماد به نفس و آگاهیِ شخصی فرد شود. از طرف دیگر، هر دو نفر می‌توانند زندگی بهتری را نسبت به قبل پیش گیرند. اما فراموش نکنید که «آثار مثبت طلاق بلافاصله پس از امضای طلاق پدید نمی‌آید؛ آن‌ها وقتی پدید می‌آیند که شما بر روی خودتان کار کرده باشید.»
 
منبع: Prevention

ترجمه: وبسایت فرادید


زن در 12 شرطی که در ضمن عقد در دفترچه ازدواج ثبت شده است می‌تواند راساً تقاضای طلاق از دادگاه را بکند؟

   دفترچه‌های ازدواج که در دفاتر ازدواج ثبت می‌شوند دارای بند‌هایی هستند که در صورت امضاء از سوی شوهر، زن این اختیار را خواهد داشت که پس از حصول این  شرایط راسا در دادگاه‌های خانواده حاضر شده و تقاضای طلاق نماید.

 در بند «الف» این عقد نامه‌ها آمده است: ضمن عقد نکاح خارج لازم زوج شرط کرد هرگاه طلاق بنا به درخواست زوجه نباشد و طبق تشخیص دادگاه تقاضای طلاق ناشی از تخلف زن از وظایف همسری یا سوء اخلاق و رفتار وی نبود، زوج موظف است تا نصف دارایی موجود خود را که در ایام زناشویی با او به دست آورده است طبق نظر دادگاه بلاعوض به زوجه منتقل کند.

  در بند «ب» آن نیز ضمن عقد نکاح خارج لازم زوج به زوجه وکالت بلاعزل با حق توکیل غیر می‌دهد که زن در صورت تحقق شرایطی، از ناحیه مرد وکیل است خودش  شخصاً یا با انتخاب فرد دیگری به عنوان وکیل به دادگاه مراجعه کند و پس از اثبات ادعا، درخواست طلاق کند.

شروط ضمن عقد نکاح شامل 12 شرط است که به آن شروط دوازده گانه عقد نکاح می‌گویند. این شروط عبارتند از :

  1.   زن می‌تواند از دادگاه تقاضای صدور طلاق کند، در صورت خودداری شوهر از دادن خرجی زن و انجام سایر حقوق واجب زن به مدت 6 ماه.
  2.   دومین شرط ذکر شده در عقدنامه که به زن اجازه طلاق می‌دهد، بدرفتاری زوج است به حدی که ادامه زندگی را برای زوجه غیر قابل تحمل کند.
  3.   سومین شرطی که با وجود آن زن اختیار طلاق دارد، بیماری خطرناک غیر قابل درمان مرد است در حدی که سلامت زن را به خطر اندازد.
  4.   شرط چهارم دیوانه بودن مرد است در زمانی که امکان فسخ وجود ندارد.
  5.   پنجمین شرط مندرج در عقدنامه، اشتغال مرد به کاری است که به حیثیت و آبروی زن و مصالح خانوادگی او لطمه بزند در این صورت زن می‌تواند تقاضای طلاق کند.
  6.   محکومیت شوهر به مجازات 5 سال حبس یا بیشتر، یا به جزای نقدی که بر اثر ناتوانی از پرداخت، منجر به 5 سال بازداشت شود یا به حبس و جزای نقدی که مجموعاً منتهی به 5 سال بازداشت یا بیشتر شود و حکم مجازات در حال اجرا باشد نیز یکی دیگر از شروط ضمن عقد نکاح است که به زن امکان مطلقه شدن را می‌دهد.
  7.  ابتلاء زوج به هر گونه اعتیاد مضری که به تشخیص دادگاه به اساس زندگی خانوادگی خللی وارد آورد و ادامه زندگی را برای زوجه دشوار کند مانند اعتیادی که منجر به بیکاری مرد، فروش اثاثیه منزل و وارد نمودن ضرر به سلامت جسمی و روحی زن و فرزند شود.
  8.  هشتمین شرطی است که به استناد آن زن حق طلاق می‌یابد. چنانچه زوج زندگی خانوادگی را بدون عذر موجه ترک کند یا اینکه 6 ماه متوالی بدون عذر موجه غیبت کند، زن می‌تواند با مراجعه به دادگاه و بدون حضور شوهر طلاق خود را ثبت کند.
  9.  از جمله مواردی که دادگاه تقاضای زن را برای طلاق می‌پذیرد و در عقدنامه نیز ذکر شده، محکومیت قطعی زوج بر اثر ارتکاب به جرم و اجرای هر گونه مجازات اعم از حد و تعزیر است که مغایر با حیثیت و شئون خانوادگی زن باشد تشخیص این امر نیز با توجه به وضع و موقیعت زن و عرف و موازین دیگر با دادگاه است.
  10.  دهمین شرط از شروط دوازده گانه عقد نکاح، بچه‌دار نشدن مرد پس از گذشت 5 سال از زندگی مشترک به جهت عقیم بودن یا عوارض جسمی دیگر است که در این صورت زن می‌تواند تقاضای طلاق کند.
  11.  همچنین چنانچه زوج مفقودالاثر شود و ظرف 6 ماه پس از مراجعه زوجه به دادگاه پیدا نشود نیز دادگاه حکم طلاق را صادر می‌کند.
  12.  آخرین شرطی که زوج در عقدنامه آن را امضا می کند و اختیار طلاق را به همسرش می‌دهد، ازدواج مجدد مرد بدون اجازه همسر است که در صورت وقوع این مورد، زن  حق طلاق را از مرد می‌گیرد. زن علاوه بر شرایط مندرج در قباله ازدواج می‌تواند حق سکونت که اختیار تعیین محل سکونت را به زن واگذار می کند، حق تحصیل و حق اشتغال یا هر شرطی که مخالف اقتضای عقد نکاح نباشد را در سند ازدواج خود با توافق شوهر درج کند.
    با تحقق یکی از شرایط دوازده گانه و اثبات آن در دادگاه، زن می‌تواند با استفاده از وکالت ضمن عقد با مراجعه به دادگاه خانواده و طی تشریفات قانونی نسبت به اجرای طلاق اقدام کند.
    در مواردی هم اتفاق می‌افتد که مرد و زن بر سر داشتن حق طلاق زن بدون هیچ پیش‌شرطی رضایت دارند یا زنانی در پی دریافت این حق هستند که این مورد خارج ار این دوازده شرط در صورتی محقق می‌شود که مرد در دفاتر اسناد رسمی «وکالت در طلاق» را به زن بدهد که در این صورت زن هر زمانی و فارغ از هر پیش‌شرطی می‌تواند از دادگاه تقاضای طلاق کند.  

طلاق در قانون مدنی ایران (مواد 1143 تا 1148) بر دو قسم است: بائن و رجعی. در طلاق رجعی مرد می‌تواند در ایام عده رجوع کند و دیگر نیازی به صیغه‌ جدا نیست، اما در طلاق بائن دیگر مرد حق رجوع ندارد.  *در موارد زیر طلاق بائن است 1. طلاقی که قبل از نزدیکی واقع شود 
2. طلاق یائسه
3 . طلاق خلع و مبارات، مادام که زن به عوض رجوع نکرده باشد. منظور از طلاق خلع آن است که زن به واسطه‌ کراهتی که از شوهر خود دارد، در مقابل مالی که به شوهر می‌دهد، طلاق بگیرد و طلاق مبارات نیز آن است که کراهت از جانب طرفین باشد، ولی در این صورت عوض نباید زائد بر میزان مهر باشد 4. سومین طلاق که بعد از سه وصلت متوالی به عمل آید اعم از اینکه وصلت در نتیجه‌ رجوع باشد یا در نتیجه‌ نکاح جدید. 

 

بر همین اساس نه در قانون مدنی و نه در سایر قوانین هیچ نشانی از مفهوم طلاق توافقی وجود ندارد با این وجود آمار نشان می‌دهد چیزی بیش از30  تا 40% طلاق‌ها طلاق توافقی است. دلیل این امر را می‌توان از سویی در تمایل زوجین بر دوری از دعوا، جنجال، برخوردها، عکس‏‌العمل‌های نامعقول و اتلاف وقت بیشتر در دادگاه‌ها دانست و از سوی دیگر به نظر می‌رسد زنانی است که با نواقص قانونی ایران و مشکلات فراوان در راه طرح خواسته طلاق مواجه شده‌اند دست به ابتکاری زده‌اند که طلاق توافقی محصول آن است. در این شیوه جدید طلاق، در خصوص حقوق مالی زن مانند مهریه، جهیزیه و... مسأله حضانت و ملاقات فرزندان با توافق و تفاهم طرفین تصمیم‌گیری می‌شود و این توافق در حکم دادگاه ثبت می‌شود و ضمانت اجرای قانونی پیدا می‌کند.  در خصوص مبنای قانونی این نوع طلاق لازم به توضیح است که از آنجا که در طلاق توافقی خواهان می‌تواند زوج یا زوجه باشد، باید میان دو حالت تفاوت قائل شد: در صورتی که خواهان طلاق زوج باشد مبنای قانونی آن را می‌توان ماده 1133 قانون مدنی دانست که بیان می‌کند «مرد می‌تواند هر وقت که بخواهد زن خود را طلاق دهد». و اگر خواهان زوجه باشد قضات دادگاه‌ها طلاق توافقی را به لحاظ قانونی با ماده 1146 که مبین طلاق خلعی است تطبیق می‌دهند: «طلاق خلع آن است که زن به واسطه کراهتی که از شوهر خود دارد در مقابل مالی که به شوهر می‌دهد طلاق بگیرد اعم از این که مال مزبور عین مهر یا معادل آن و یا بیشتر و یا کمتر از مهر باشد».  اما در خصوص فرآیند حقوقی که در خصوص طلاق توافقی باید طی شود لازم به توضیح است که طلاق توافقی نیز مانند هر دعوای حقوقی دیگری با تنظیم و تسلیم دادخواست در مرجع قضایی صالح (دادگاه خانواده) آغاز می‌شود.  مدارکی که زوجین در این خصوص نیاز دارند فتوکپی برابر با اصل از سند ازدواج و شناسنامه زوجین است که باید ضمیمه دادخواست شود.. البته در روز جلسه رسیدگی در دادگاه اصول اسناد باید همراه زوجین باشد. در شرح خواسته زوجین باید توفقات خود را در تمام موارد اعم از مهریه، نفقه، جهیزیه، حضانت فرزندان و غیره ذکر نمایند.  چنانچه در جلسه رسیدگی دادگاه، زوجین متفقاً درخواست طلاق خُلع را بنمایند و زوج حاضر باشد برای اجرای صیغه طلاق به زوجه وکالت بلاعزل بدهد، دادگاه نیز در متن حکم گواهی عدم امکان سازش، ضمن عقد خارج لازم از سوی زوج به زوجه وکالت بلاعزل می‏دهد که برای اجرای صیغه طلاق به یکی از دفاتر طلاق مراجعه و خود را به طلاق خلعی مطلقه نماید. و این امر مانع از پشیمانی زوج خواهد بود و در غیر این صورت طرفین در هنگام اجرای صیغه طلاق باید هر دو در دفتر ازدواج و طلاق حضور داشته باشند.  اما نکته‌ای که باید مورد توجه قرار گیرد آن است که درصورتی که زوجه بخواهد طلاق از نوع خلعی باشد می‌‏بایست با توافقی که با زوج نموده مبلغی ولو اندک مثلاً پنج هزار تومان به شوهر بدهد . در نهایت دادگاه طبق آیین‏نامه اجرایی تبصره یک ماده واحده قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق»، هر یک از طرفین را مکلف می‏نماید که ظرف 20 روز یک داور را از میان اقارب خود معرفی نمایند. البته در صورت موافقت ریاست محترم دادگاه هر دوی آنها می‏توانند یک شخص را به عنوان داور انتخاب و معرفی نمایند و در صورت امتناع یا عدم توانایی هر یک از زوجین نسبت به معرفی داور، دادگاه رأسا از بین افراد دیگر که واجد شرایط مربوطه باشند، داور را تعیین خواهد کرد.  داوران می‌‏بایست زن و شوهر را دعوت و حداقل در دو جلسه با مذاکره و نصیحت آنها را به رفع اختلاف و سازش و ادامه زندگی مشترک تشویق نمایند و در مدتی که دادگاه تعیین کرده نظر خود را نسبت به امکان یا عدم امکان سازش به دادگاه تسلیم نمایند و سپس ریاست محترم دادگاه با توجه به نظر داوران و صحبت‌هایی که خود با زوجین نموده و صورت‏جلسات تنظیمی و دیگر شواهد و قرائن و امارات تصمیم به صدور حکم طلاق خواهد گرفت. حکم مربوط به درخواست طلاق توافقی معمولاً سریعتر صادر می‏شود. و از آنجا که محاکم با الهام از ماده 21 قانون حمایت خانواده، مدت اعتبار گواهی عدم امکان سازش را سه ماه از تاریخ صدور حکم، تعیین می‏نمایند. و اگر زوجین در مدت این 3 ماه برای اجرای حکم طلاق اقدام ننماید مهلت اجرای رای منقضی می‌شود. نکاتی که در خصوص طلاق توافقی اگر هر یک از زوجین در طلاق توافقی حق حضانت فرزندان را به دیگری واگذار کند، بعدها می‌‏تواند از این امر عدول نماید زیرا حضانت، هم حق و هم تکلیف والدین است.  پس همان طور که پدر یا مادر حق حضانت یعنی نگاهداری اطفال را در سنینی از زندگی آنها دارند، نسبت به آنها تکلیف هم دارند و تکلیف را نمی‌‏توان از خود ساقط کرد. به عبارت دیگر پدر یا مادر نمی‌‏تواند حق فرزند را ساقط کند. و در صورت پشیمانی حتی بعد از طلاق می‌توانند مجدداً به دادگاه مراجعه نموده و طی دادخواستی حضانت فرزندان را درخواست نماید.
 
در مجموع به نظر می‌رسد که طلاق توافقی با توجه نواقص قانونی و اجرایی سیستم قضایی در حال حاضر بهترین گزینه و راه حل برای زوجینی است که قصد جدایی و خاتمه دادن به رابطه زوجیت را دارند.


قوانین طلاق

طلاق حقی نیست که به مرد عطا شده باشد و از زن بازداشته شده باشد بلکه طلاق آخرین راه چاره ایست که برای پایان دادن به زندگیهای بدون عاطفه و مشقت بار در نظر گرفته شده است به همین لحاظ مسولیت فردی که اختیار بیشتری در این موضوع دارد بیشتر است لذا باید توجه داشت افرادی که از روی هوا و هوس به این امر اقدام میکنند و با بروز کمترین اختلافات آنرا چاره کار خود میدانند روزی باید در مقابل خداوند متعال پاسخگو باشند که آیا واقعا امکان ادامه زندگی به هیچ وجه وجود نداشته و آیا آنها همه سعی خود را برای ادامه زندگی کرده اند؟ و باید پاسخ دهند چرا چیزی را که خداوند امر به محکم و استوار کردن آن کرده براحتی از هم گسسته اند .

بر اساس قوانین و موازین کشور وقوع امر طلاق از سه راه امکانپذیر است

ساده ترین شکل وقوع طلاق زمانیست که زن و شوهر بر مساله طلاق توافق داشته باشند و دیگر مایل به ادامه زندگی با هم نباشند

این نوع طلاق به طلاق توافقی معروف است که از اختیار مرد در طلاق ناشی میشود .

نوع دیگر طلاق که اساس تمام قوانین طلاق میباشد طلاق به خواست و اراده مرد است

((

ماده 1133 قانون مدنی- مرد می تواند با رعایت شرایط مقرر در این قانون با مراجعه به دادگاه تقاضای طلاق همسرش را بنماید .
تبصره - زن نیز می تواند با وجود شرایط مقرر در مواد (1119) ، (1129) و (1130) این قانون ، از دادگاه تقاضای طلاق نماید .

))

در این حالت مرد موظف به پرداخت کلیه حقوق زن میباشد .

اما نوع دیگر طلاق که  همچنان ریشه در اختیار مرد دارد طلاق بخواسته زن است ، در این حالت زن با اثبات شرایط عسر و حرج خود (در این شرایط دادگاه مرد را مجبور به طلاق میکند ) و یا با توجه به وکالتی که از ابتدای عقد در شرایط ضمن عقد از مرد گرفته میتواند خود را مطلقه نماید .

((

بر اساس ماده 1130 قانون مدنی- در مورد زیر زن می تواند به حاکم شرع مراجعه و تقاضای طلاق نماید در صورتی که برای محکمه ثابت شودکه دوام زوجیت موجب عسر و حرج است می تواند برای جلوگیری از ضرر و حرج زوج را اجبار به طلاق نماید و در صورت میسر نشدن به اذن حاکم شرع طلاق داده می شود.
تبصره - عسر و حرج موضوع این ماده عبارت است از به وجود آمدن وضعیتی که ادامه زندگی را برای زوجه با مشقت همراه ساخته و تحمل آن مشکل باشد و موارد ذیل در صورت احراز توسط دادگاه صالح از مصادیق عسر وحرج محسوب می گردد :
1- ترک زندگی خانوادگی توسط زوج حداقل به مدت شش ماه متوالی و یا نه ماه متناوب در مدت یک سال بدون عذر موجه .
2- اعتیاد زوج به یکی از انواع مواد مخدر و یا ابتلاء وی به مشروبات الکلی که به اساس زندگی خانوادگی خلل وارد آورد و امتناع یا عدم امکان الزام وی به ترک آن در مدتی که به تشخیص پزشک برای ترک اعتیاد لازم بوده است .
در صورتی که زوج به تعهد خود عمل ننماید و یا پس از ترک ، مجددا" به مصرف موارد مذکور روی آورده ، بنا به درخواست زوجه ، طلاق انجام خواهد شد .
3- محکومیت قطعی زوج به حبس پنج سال یا بیشتر .
4- ضرب و شتم یا هرگونه سوء استفاده مستمر زوج که عرفا" با توجه به وضعیت زوجه قابل تحمل نباشد .
5- ابتلاء زوح به بیماری های صعب العلاج روانی یا ساری یا هر عارضه صعب العلاج دیگری که زندگی مشترک را مختل نماید .
موارد مندرج در این ماده مانع از آن نیست که دادگاه در سایر مواردی که عسر و حرج زن در دادگاه احراز شود ، حکم طلاق صادرنماید .

))

همچنین اگر در ضمن عقد شروطی واقع شود که در موارد قانونی حق طلاق بصورت وکالت بلا عزل به زن تنفیذ شود این شرایط در درخواست زن برای طلاق نافذ خواهد بود

باید توجه داشت طلاق به خواسته مرد و طلاق توافقی قابل رجوع است یعنی مرد دوباره میتواند بر ادامه زندگی با زن اراده کرده و بدون ازدواج در مدت مقرر زن دوباره به همسری مرد در می آید .اما در طلاق عسر و حرجی یا قضائی امکان رجوع برای مرد وجود ندارد و صرفا با توافق طرفین امکان آن بوجود می آید.

 

اما اجرای صیغه طلاق بدون صدور گواهی عدم امکان سازش غیر قانونی میباشد

((

ماده 10 قانون حمایت  خانواده:
 اجرای صیغه طلاق و ثبت آن پس از رسیدگی دادگاه و صدور گواهی عدم امکان سازش صورت خواهد گرفت .

متقاضی گواهی عدم امکان سازش باید تقاضانامه ای به دادگاه تسلیم نماید که در آن علل تقاضا به طور موجه قید گردد. پس از وصول تقاضانامه دادگاه راسا یا به وسیله داور یا داوران سعی در اصلاح بین زن و شوهر و جلوگیری از وقوع طلاق خواهد کرد. هرگاه مساعی دادگاه برای حصول سازش نتیجه نرسد با توجه به ماده 8 این قانون گواهی عدم امکان سازش صادر خواهد کرد. دفتر طلاق پس از دریافت گواهی مذکور به اجرای صیغه طلاق و ثبت آن اقدام خواهد نمود.

هر یک از طرفین عقد بدون تحصیل گواهی عدم امکان سازش مبادرت به طلاق نماید به حبس جنحه ای از شش ماه تا یک سال محکوم خواهد شد. همین مجازات مقرر است برای سردفتری که طلاق را ثبت نماید.

 ))

و در همین قانون و ماده 8 آمده :

 در موارد زیر زن یا شوهر حسب مورد می تواند از دادگاه تقاضای صدور گواهی عدم امکان سازش نماید و دادگاه در صورت احراز آن موارد گواهی عدم امکان سازش صادر خواهد کرد.

1 - توافق زوجین برای طلاق .

2 - استنکاف شوهر از دادن نفقه زن و عدم امکان الزام او به تادیه نفقه همچنین در موردی که شوهر سایر حقوق واجبه زن را وفا نکند و اجبار او به ایفا هم ممکن نباشد.

3 - عدم تمکین زن از شوهر.

4 - سو رفتار و یا سو معاشرت هر یک از زوجین به حدی که ادامه زندگی را برای طرف دیگر غیر قابل تحمل نماید.

5 - ابتلا هر یک از زوجین به امراض صعب العلاج به نحوی که دوام زناشویی برای طرف دیگر در مخاطره باشد.

6 - جنون هر یک از زوجین در مواردی که فسخ نکاح ممکن نباشد.

7 - عدم رعایت دستور دادگاه در مورد منع اشتغال به کار یا حرفه ای که منافی با مصالح خانوادگی یا حیثیات شوهر یا زن باشد.

8 - محکومیت زن یا شوهر به حکم قطعی به مجازات پنج سال حبس یا بیشتر یا به جزای نقدی که بر اثر عجز از پرداخت منجر به پنج سال بازداشت شود یا به حبس و جزای نقدی که مجموعا منتهی به پنج سال یا بیشتر و بازداشت شود و حکم مجازات در حال اجرا باشد.

 9 - ابتلا به هر گونه اعتیاد مضری که به تشخیص دادگاه به اساس زندگی خانوادگی خلل وارد آورد و ادامه زندگی زناشویی را غیر ممکن سازد.

10 - هرگاه زوج همسر دیگری اختیار کند یا تشخیص دادگاه نسبت به همسران خود اجرای عدالت ننماید.

11 - هر یک از زوجین زندگی خانوادگی را ترک کند. تشخیص ترک زندگی با دادگاه است .

12 - محکومیت قطعی هر یک از زوجین در اثر ارتکاب جرمی که مغایر با حیثیت خانوادگی و شئون طرف دیگر باشد.

تشخیص این که جرمی مغایر با حیثیت و شئون خانوادگی است با توجه به وضع و موقع طرفین و عرف و موازین دیگر با دادگاه است .

13 - در صورت عقیم بودن یکی از زوجین به تقاضای طرف دیگر همچنین در صورتی که زوجین از جهت عوارض و خصوصیات جسمی نتوانند از یکدیگر صاحب اولاد شوند.

14 - در مورد غایب مفقودالاثر با رعایت مقررات ماده 1029 قانون مدنی .

تبصره : طلاقی که به موجب این قانون و بر اساس گواهی عدم امکان سازش واقع می شود فقط در صورت توافق کتبی طرفین در زمان عده قابل رجوع است .

))

 

با بوجود آمدن موانع مختلف قانونی و مسائلی مثل مهریه های امروزی کمتر پیش میاید مرد مستقیما قصد طلاق زن را داشته باشد و حتی بعضاً با وجود انحرافات مشخص در همسر بعضی از مردها بخاطر بار مالی سنگین طلاق از آن دوری میکنند و زندگی بی روحی را در پیش میگیرند و گاهی سعی در ایجاد ناراحتی برای زن میکنند تا او خود پیش قدم شود در کنار این مساله مراجعات مکرر زنها برای طلاق و ادعاهای مکرر عسر و حرج قضات دادگاه را برای صدور حکم طلاق دچار تردید میکند و این امکان هم در صورت ارائه نکردن دلایل محکم از طرف زن غیر ممکن است .

بنابر این بهترین راه خاتمه دادن به زندگیهای مشقت بار و بدون عاطفه توافق طرفین بر روی طلاق میباشد که در ضمن این توافق دو طرف بر روی مسائل مالی و حقوق مشخصه توافق کرده و با دادن دادخواست مشترک امکان طلاق را فراهم میکنند و چون این درخواست مشترک و با توافق طرفین است حکم صادر شده در مورد آن قطعی بوده و قابل تجدید نظر خواهی نیز نمیباشد که از نظر زمان رسیدگی سریعتر از موارد دیگر طلاق خواهد بود

طلاق، آثار طلاق، ازدواج و طلاق،طلاق و کودکان، شرایط طلاق

1393/11/14

طلاق به معنی پایان قانونی ازدواج href="http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B2%D8%AF%D9%88%D8%A7%D8%AC">ازدواج و جدا شدن همسران از یکدیگر است و در پی آن حقوق و تکالیف متقابلی که بین زوجین در هنگام ازدواج وجود داشته از میان می‌رود. طلاق معمولاً وقتی اتفاق می‌افتد که استحکام رابطه زناشویی class=mw-redirect href="http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B2%D9%86%D8%A7%D8%B4%D9%88%DB%8C%DB%8C">زناشویی از بین می‌رود و میان زوجین ناسازگاری و تنش وجود دارد. طلاق اجتماعی، تغییرات در دوستی‌ها و سایر روابط اجتماعی است که مرد یا زن طلاق گرفته با آن‌ها سر و کار دارد. طلاق روانی، موقعیتی است که از طریق آن فرد پیوندهای وابستگی عاطفی به همسرش را قطع کند و به تنها زیستن تن دردهد.

میان طلاق با فسخ ازدواج متفاوت است. فسخ ازدواج به معنای این است که ازدواج صورت گرفته از ابتدا باطل و بی‌اعتبار بوده‌است. شیوهٔ انجام طلاق در قوانین کشورهای مختلف بسیار متفاوت است اما در اغلب کشورها نیاز به تایید یک دادگاه یا مرجع رسمی حقوقی وجود دارد. مذاهب مختلف نیز رویکردهای متفاوتی به طلاق دارند. طلاق در اسلام به اختیار شوهر انجام می‌شود اما زن نیز در شرایط خاصی ممکن است حق طلاق را به دست بیاورد.

واژه طلاق از ریشه عربی و به معنی «گشودن گره» و «رها کردن» است و در فقه اسلامی «زائل کردن قید ازدواج با لفظ مخصوص» تعریف می‌شود.

آثار طلاق

نبود ناگهانی همسر ممکن است احساس اضطراب یا هراس ایجاد کند؛ هر چند برخی نیز ممکن است پس از طلاق احساس خوشحالی داشته باشند. معمولاً زنان از طلاق بیش از مردان از نظر اقتصادی زیان می‌بینند، اما فرایندهای سازگاری روانی و اجتماعی برای مردان و زنان تفاوت چندانی ندارد. بعضی از مردان و زنان ممکن است پس از طلاق به ازدواج مجدد تن در دهند.

طلاق و کودکان

کودکانی که والدینشان از ازدواج خود راضی نیستند اما با هم زندگی می‌کنند، ممکن است تحت‌تأثیر تنش ناشی از روابط آن‌ها به اضطراب یا افسردگی مبتلا شوند. کودکان پس از جدایی پدر و مادرشان نیز به اضطراب عاطفی دچار می‌شوند. کودکان بزرگ‌تر بهتر می‌توانند انگیزه‌های پدر و مادرشان را برای طلاق درک کنند. این کودکان ممکن است به خاطر اثراث طلاق بر آینده خود نگران باشند یا این که احساس تنهایی داشته باشند. کودکان هنگامی که پس از جدایی هم با پدر و هم با مادر رابطه مداوم دارند، در وضع بهتری به سر می‌برند تا هنگامی که فقط یکی از آن‌ها را به طور منظم می‌بینند. طلاق هماهنگی میان والدین، مسائل نگه‌داری کودک و حق ملاقات را در برمی‌گیرد. به تازگی به فرزندی پذیرفتن کودکان بی‌سرپرست از سوی افراد مجرد شیوع بیشتری پیدا کرده است. این موضوع موافقان و مخالفانی دارد. مخالفان بر این باورند که این کودکان با ورود به یک خانواده تک سرپرست با مشکلات عاطفی رو به رو خواهند شد.

شواهد حاکی از آن است که نوجوانانی که در خانواده‌های تک والدی بزرگ شده‌اند بیش از همسالان خود که در خانواده‌های دو والدی تربیت شده اند،به سمت رفتارهای پرخطر تمایل دارند، شامل مصرف دخانیات، نوشیدن الکل، خشونت، روابط جنسی ناامن و اقدام به خودکشی.

از زبان وکیل طلاق بدانید

فرایند چگونگی گرفتن طلاق، مدارک لازم، زمان، هزینه ها و آخرین قوانین مربوط به طلاق

طلاق بمعنای مفارقت و جدایی و بریدن میباشد اما برای درک بهتر مفهوم طلاق شرعی لازم است به نکاتی چند توجه داشته باشیم.

اول اینکه در مفهوم واقعی ازدواج در دین و شریعت ما وظایف زن و شوهر بگونه ای متفاوت و خاص تعریف میشود این شرایط شاید بخاطر پیشینه تاریخی و فرهنگی حاکم بر فرهنگ و اداب بنیادینی بوده که اسلام در آن ظهور کرده است. بر اساس این قواعد مرد مکلف به تامین معاش و متضمن شرایط رفاهی خانواده بوده و نقش خارجی و واسطه برای محیا کردن لوازم آرامش خانواده را بر عهده داشته در حالی که زن در نقش سنتی خود واسطه داخلی ایجاد آرامش برای خانواده بوده و از جهت تامین معاش خانواده مسولیت کمتری را بر عهده داشته است. هرچند در سالهای گذشته تغییرات ایجاد شده این شرایط را تغییر داده اما همچنان نقش زن و مرد در خانواده با مقداری تغییر همچنان بقوت خود باقیست.

با توجه به نگرشهای مذکور میتوان انتظار داشت که قوانینی مثل طلاق چگونه طرح ریزی شده باشند.
در نگرشی مستقیم به مفهوم حقوقی و شرعی طلاق باید بدانیم براساس روابطی که از جهت ایجاد پیوند بوجود آمده جوانب مختلفی را شامل میشود از یک طرف پیوند عاطفی ایجاد شده اغنا کننده روح تشنه دو انسان تنها میتواند باشد و از جهات دیگر نیازهای مسلم و طبیعی انسان به مسیر سالم و امن هدایت میشود.

اما قاعده کلی که بر روابط زن و مرد حاکم میشود حقوق خاصی را برای طرفین بهمراه میاورد .شاید قواعد و قوانینی که در اسلام رابطه بین زن و مرد را مشخص میکند در نگاهی سطحی غریب بنظر برسد مثلا زن میتواند برای شیر دادن به فرزند خود از شوهرش تقاضای اجرت کند و این موضوع به عهده او گذاشته نشده و یا اینکه مرد در هر زمانی میتواند از همسر خود تقاضای روابط زناشوئی بکند و زن باید در انجام خواسته مرد مطیع باشد و . . . .

اما چیزی که عملا به روح زندگی مشترک کمک میکند و چرخ زندگی مشترک را به جلو میبرد این حقوق نیست بلکه تفاهم و گذشت است که به روح زندگی مشترک طراوت میبخشد. و عملا اینطور نیست که مرد به زن خود با دید وسیله نگاه کند و یا زن فکر کند باید از هر وسیله ای برای کسب در آمد و پس انداز نگاه کند.

اما پیکره ازدواج در زمان شکل گیری با قواعدی شکل میگیرد که به مرد اجازه میدهد با قبول مسولیتهای خارجی بیشتر نقش عمده ای در شکل گیری زندگی مشترک داشته باشد که این مسولیتها از زمان خواستگاری آغاز میشود اما زمانی که به هر دلیل امکان ادامه زندگی وجود نداشته باشد چون قواعد گذشته حاکم بر اساس این زندگی مشترک شرایط یاد شده را داشته طبعاً با شرایط خاصی روبرو خواهد شد .
طبق نظر شرع طلاق یا بخواسته مرد یا زن و یا هر دوی آنها میباشد . اما در صورتی که زن نخواهد با مرد زندگی کند به این ترتیب عمل میکند که پیشنهاد میدهد تا مرد از حقوقی که بر گردن زن دارد بگذرد چون به محض عقد دائم زن متعهد شده تا آخر عمر عهده دار نیازهای مرد باشد و مرد هم همین تعهد را قبول کرده است.

و در این مرحله پذیرفتن یا رد این مساله که زن را از عهده مسولیتهایش رها کند به عهده مرد میباشد و معمولا در کنار این تقاضای زن نوعی بخشش هم همراه میشود ، که مثلا زن میگوید حاضرم فلانمقدار از مهریه خود را هم به مرد ببخشم تا رها شوم . اما در کل اگر شرایط خاصی نباشد و وکالتی داده نشده باشد پذیرفتن این مساله بعهده مرد میباشد .
شکل دیگر مساله به این صورت است که مرد پیشنهاد دهنده است اما در این حال قضیه فرق میکند .

مرد پیشنهاد خود را به این شکل بیان میکند :
من تمام حقوق زن خود را میدهم و در مقابل حقوقی که به گردن زن خود دارم را میبخشم .طبیعیست در این شرایط که مرد حقوق زن را میپردازد و و از حقوق خود میگذرد دیگر جای چون و چرا باقی نمیماند و طبق موازین مفارقت میتواند از طرف مرد یکطرفه ایجاد شود .
اگر بخواهیم در یک دید جدید به ازدواج نگاه کنیم و قواعد اساسی را عوض کنیم شاید بتوانیم قوانینی که از آن قوانین بنیادین سر چشمه گرفته است را تغییر دهیم .
برای اینکه زن بتواند مثل مرد بیاید و شوهر خود را طلاق دهد باید بتواند شرایطی مثل شرایطی که مرد موقع طلاق فراهم میکند ایجاد نماید یعنی حقوق مرد را بپردازد و از حقوق خود بگذرد اما سوال اینجاست که چگونه زن میخواهد هم حقوق مرد رابپردازد و هم از او تمکین نکند .
بنابراین در تعریف حقوق مرد و زن دچار دگرگونی خواهیم شد مثلا باید عنوان شود تمکین زن از مرد سلیقه ای بوده و الزامی به آن نیست یعنی زن خواست شب نزد شوهرش خواهد بود و نخواست خانه پدرش میرود و زندگی را ادامه میدهد و متعاقباً مرد مسولیتی از جهت معاش خانواده ندارد هر وقت خواست خرج خانواده خود را میدهد و هر وقت نخواست نمیدهد .
مهریه هم از اصل برداشته میشود و یا متقابل میشود مرد 100 سکه میدهد و زن جهیزیه ده میلیون تومانی به شوهر میدهد و در مورد آن دیگر حقی ندارد و به ملکیت شوهر در میاید یعنی یک تعویض نابجا و بی ارزش چون مرد از اول میتواند همان هزینه را برای خرید لوازم زندگی بکند .
در مورد خواستگاری زنها هم اقدام به خواستگاری می کنند مثلا سال 2020 میشنویم دختری ده جا خواستگاری رفته ولی به او شوهر نداده اند.

اقرارزوج به عدم استطاعت جهت پرداخت نفقه از مصادیق عسروحرج است
رای شعبه 30 دیوان عالی کشور

(( با توجه به اقرار زوج به این که قدرت مالی نداردکه بتواند مخارجه زوجه ومسکن برای او تهیه کند مورد از مصادیق ماده 1129 قانون مدنی می باشد، مضافا" براین که در مورد پرونده بند 1 و 9 از شرایط ضمن عقد که به امضای زوجین رسیده تحقق پیدا کرده و با استعلام از مدت محکومیت زوج احیانا" بند 6 نیز تحقق پیدا می کند  بنابراین دادنامه تجدید نظر خواسته که مراعات جهات فوق نشده نقض و به شعبه همعرض ارسال می شود0)) (71/1075/30)

مرجع : کتاب علل نقض آراءمحاکم درموضوعات احوال شخصیه ومدنی دردیوان عالی کشور
تالیف : یداله بازگیر،ازانتشارات ققنوس ،چاپ اول ، 1376
 سابقه : در این پرونده زوجه به طرفیت همسرش به خواسته تعیین و تکلیف طلاق دادخواستی به دادگاه تقدیم داشته است  زوجه توضیح داده ((همسرم طبق دادنامه های ذکر شده به جزای نقدی و زندان محکوم شده و فعلا" در زندان به سر می برد و قدرت پرداخت نفقه و ]تهیه [ مسکن برای من ندارد0 چطور می توانم با چنین مردی زندگی کنم و تقاضای طلاق نموده ام.
در جلسه دادرسی زوجه اظهار داشت (( همسرم به شش سال زندان محکوم شده و دارای زن دیگری با بچه می باشد و تا به حال مخارج مرا نپرداخته و فعلا" در خانه پدرم می باشم 0 خانه استیجاری داشتم ، وقتی شوهرم به زندان رفت صاحبخانه مرا بیرون کرد و تقاضای طلاق دارم.

خوانده اظهار داشت (( احکامی که صادر شده تعزیری است و آنچه ابلاغ شده یک سال حبس است و بیست و چهار فقره چک بوده که مقداری از آن را پرداخته ام و نسبت به بقیه محکوم شده ام و الان نمی توانم منزل مسکونی برایش اجاره کنم  مالی هم ندارم که خرجی او را بپردازم و از این تاریخ در صورت دستور مقامات می تواتم مبلغ سه هزار تومان نفقه برایش پرداخت کنم ولی تا زندان هستم خانه نمی توانم بگیرم
دادگاه ختم رسیدگی را اعلام و بشرح متن دادنامه شماره 667 مورد را منطبق با مواد 1129 و1130 قانون مدنی ندانسته و دعوی خواهان را مردود اعلام می دارد که مورد اعتراض زوجه قرار می گیرد

رای وحدت رویه زیر نیز قابل توجه میباشد :
رای شماره : 593 - 1/9/1373

رای وحدت رویه هیئت عمومی دیوان عالی کشور

بند3 ماده 9 قانون تجدیدنظرآراءدادگاهها که از تاریخ 27/6/1372 لازم الاجراءگردیده ،آراء قابل تجدیدنظر دادگاه مدنی خاص را احصاء و ذکری ازنفقه وحضانت وتمکین و....ننموده است وچون طبق ماده 18 قانون مزبور کلیه قوانین و مقررات مغایر با آن قانون لغوگردیده لذا آراء صادر ، نسبت به دعاوی مذکورقابل تجدیدنظرنبوده ، رای شعبه 30 دیوان عالی کشورکه با این نظرمطابقت دارد صحیح تشخیص می شود. این رای برطبق ماده واحده قانون وحدت رویه قضائی مصوب 1328برای دادگاههاوشعب دیوان عالی کشوردرمواردمشابه لازم الاتباع است.
قوانین طلاق

طلاق حقی نیست که به مرد عطا شده باشد و از زن بازداشته شده باشد بلکه طلاق آخرین راه چاره ایست که برای پایان دادن به زندگیهای بدون عاطفه و مشقت بار در نظر گرفته شده است به همین لحاظ مسولیت فردی که اختیار بیشتری در این موضوع دارد بیشتر است لذا باید توجه داشت افرادی که از روی هوا و هوس به این امر اقدام میکنند و با بروز کمترین اختلافات آنرا چاره کار خود میدانند روزی باید در مقابل خداوند متعال پاسخگو باشند که آیا واقعا امکان ادامه زندگی به هیچ وجه وجود نداشته و آیا آنها همه سعی خود را برای ادامه زندگی کرده اند؟ و باید پاسخ دهند چرا چیزی را که خداوند امر به محکم و استوار کردن آن کرده براحتی از هم گسسته اند .
بر اساس قوانین و موازین کشور وقوع امر طلاق از سه راه امکانپذیر است

    ساده ترین شکل وقوع طلاق زمانیست که زن و شوهر بر مساله طلاق توافق داشته باشند و دیگر مایل به ادامه زندگی با هم نباشند
    این نوع طلاق به طلاق توافقی معروف است که از اختیار مرد در طلاق ناشی میشود .
    نوع دیگر طلاق که اساس تمام قوانین طلاق میباشد طلاق به خواست و اراده مرد است
    ماده 1133 قانون مدنی- مرد می تواند با رعایت شرایط مقرر در این قانون با مراجعه به دادگاه تقاضای طلاق همسرش را بنماید .
    تبصره - زن نیز می تواند با وجود شرایط مقرر در مواد (1119) ، (1129) و (1130) این قانون ، از دادگاه تقاضای طلاق نماید .
    در این حالت مرد موظف به پرداخت کلیه حقوق زن میباشد.
    اما نوع دیگر طلاق که همچنان ریشه در اختیار مرد دارد طلاق بخواسته زن است ، در این حالت زن با اثبات شرایط عسر و حرج خود (در این شرایط دادگاه مرد را مجبور به طلاق میکند ) و یا با توجه به وکالتی که از ابتدای عقد در شرایط ضمن عقد از مرد گرفته میتواند خود را مطلقه نماید.
    بر اساس ماده 1130 قانون مدنی- در مورد زیر زن می تواند به حاکم شرع مراجعه و تقاضای طلاق نماید در صورتی که برای محکمه ثابت شودکه دوام زوجیت موجب عسر و حرج است می تواند برای جلوگیری از ضرر و حرج زوج را اجبار به طلاق نماید و در صورت میسر نشدن به اذن حاکم شرع طلاق داده می شود.
    تبصره - عسر و حرج موضوع این ماده عبارت است از به وجود آمدن وضعیتی که ادامه زندگی را برای زوجه با مشقت همراه ساخته و تحمل آن مشکل باشد و موارد ذیل در صورت احراز توسط دادگاه صالح از مصادیق عسر وحرج محسوب می گردد.

    ترک زندگی خانوادگی توسط زوج حداقل به مدت شش ماه متوالی و یا نه ماه متناوب در مدت یک سال بدون عذر موجه .
    اعتیاد زوج به یکی از انواع مواد مخدر و یا ابتلاء وی به مشروبات الکلی که به اساس زندگی خانوادگی خلل وارد آورد و امتناع یا عدم امکان الزام وی به ترک آن در مدتی که به تشخیص پزشک برای ترک اعتیاد لازم بوده است.
    در صورتی که زوج به تعهد خود عمل ننماید و یا پس از ترک ، مجددا" به مصرف موارد مذکور روی آورده ، بنا به درخواست زوجه ، طلاق انجام خواهد شد .
    محکومیت قطعی زوج به حبس پنج سال یا بیشتر
    ضرب و شتم یا هرگونه سوء استفاده مستمر زوج که عرفا" با توجه به وضعیت زوجه قابل تحمل نباشد .
    ابتلاء زوح به بیماری های صعب العلاج روانی یا ساری یا هر عارضه صعب العلاج دیگری که زندگی مشترک را مختل نماید .

موارد مندرج در این ماده مانع از آن نیست که دادگاه در سایر مواردی که عسر و حرج زن در دادگاه احراز شود ، حکم طلاق صادرنماید .

همچنین اگر در ضمن عقد شروطی واقع شود که در موارد قانونی حق طلاق بصورت وکالت بلا عزل به زن تنفیذ شود این شرایط در درخواست زن برای طلاق نافذ خواهد بود
باید توجه داشت طلاق به خواسته مرد و طلاق توافقی قابل رجوع است یعنی مرد دوباره میتواند بر ادامه زندگی با زن اراده کرده و بدون ازدواج در مدت مقرر زن دوباره به همسری مرد در می آید .اما در طلاق عسر و حرجی یا قضائی امکان رجوع برای مرد وجود ندارد و صرفا با توافق طرفین امکان آن بوجود می آید.

اما اجرای صیغه طلاق بدون صدور گواهی عدم امکان سازش غیر قانونی میباشد
ماده 10 قانون حمایت خانواده

اجرای صیغه طلاق و ثبت آن پس از رسیدگی دادگاه و صدور گواهی عدم امکان سازش صورت خواهد گرفت .
متقاضی گواهی عدم امکان سازش باید تقاضانامه ای به دادگاه تسلیم نماید که در آن علل تقاضا به طور موجه قید گردد. پس از وصول تقاضانامه دادگاه راسا یا به وسیله داور یا داوران سعی در اصلاح بین زن و شوهر و جلوگیری از وقوع طلاق خواهد کرد. هرگاه مساعی دادگاه برای حصول سازش نتیجه نرسد با توجه به ماده 8 این قانون گواهی عدم امکان سازش صادر خواهد کرد. دفتر طلاق  پس از دریافت گواهی مذکور به اجرای صیغه طلاق و ثبت آن اقدام خواهد نمود.
هر یک از طرفین عقد بدون تحصیل گواهی عدم امکان سازش مبادرت به طلاق نماید به حبس جنحه ای از شش ماه تا یک سال محکوم خواهد شد. همین مجازات مقرر است برای سردفتری که طلاق را ثبت نماید.
و در همین قانون و ماده 8 آمده :

در موارد زیر زن یا شوهر حسب مورد می تواند از دادگاه تقاضای صدور گواهی عدم امکان سازش نماید و دادگاه در صورت احراز آن موارد گواهی عدم امکان سازش صادر خواهد کرد.



اولین علت اصلی طلاق در جامعه‌ ایران، نداشتن شناخت مناسب زن و شوهر نسبت به یکدیگر پیش از ازدواج است. به بیان دیگر خانواده و خود فرد نسبت به خصوصیات و ویژگی‌های شخصیتی و رفتاری شریک آینده زندگی‌اش آگاهی ندارد.

دلیل دیگر طلاق در جامعه‌ ایران‌ نداشتن تفاهم و عدم توانایی زن و شوهر در گفتگو کردن است. متاسفانه از هر 10 زوج، کمتر از 3 زوج توانایی گفت‌ وگو کردن به شیوه مناسب را دارند. باید به این مسئله توجه داشت که وقتی نتوان با گفت‌ وگو به حل مسئله‌ای پرداخت، مشکلات زیادی ایجاد خواهد شد.

دلیل دیگر طلاق دخالت هایی است که بیشتر از طرف خانواده ها بوجود میاید. متاسفانه بسیاری از زن و شوهرها این اجازه را به خانواده‌هایشان می‌دهند که از همان روزهای اول ازدواج در زندگی‌شان مداخله کنند. علت این دخالت به وابستگی فرد به خانواده اش برمیگردد.

طلاق به دو نوع رجعی و بائن تقسیم خواهد شد و طلاق بائن نیز به طلاق خلع و مبارات تقسیم میشود.

طلاق از چه روش هایی امکان پذیر است؟

  1. ساده ترین شکل وقوع طلاق زمانیست که زن و شوهر بر مساله طلاق توافق داشته باشند و دیگر مایل به ادامه زندگی با هم نباشند. این نوع طلاق به طلاق توافقی معروف است که از اختیار مرد در طلاق ناشی میشود.
  2. نوع دیگر طلاق که اساس تمام قوانین طلاق میباشد طلاق به خواست و اراده مرد است.
  3. طلاق از طرف زوجه که این نوع طلاق تنها در صورتی است که زوجه یکی از شروط ضمن عقد را داشته باشد.

طلاق توافقی به چه صورتی میباشد؟

زمانه عوض شده است. این فقط انتخاب همسر و ازدواج نیست که دور از همه رسوم سنتی و حرف و حدیث‌های فامیل انجام می‌شود؛ حتی طلاقی که دعوا و تهدید و قشون‌کشی خانوادگی با خود داشت، حالا به اتفاقی آرام و بی‌سر و صدا تبدیل شده است به نام طلاق توافقی! انگار نه انگار این زوجی که کنار یکدیگر روی صندلی‌های دادگاه خانواده نشسته‌اند، چند سالی از عمرشان را زیر یک سقف با یکدیگر هدر داده‌اند. آن‌ها همین که از آن چند سال حرف می‌زنند، می‌گویند: هم اون خوب بود و هم من؛ ولی با هم تفاهم نداشتیم.

طلاق توافقی بدین شکل است که مرد و زن پس از اینکه ادامه زندگی مشترک را به صلاح تشخیص ندادند میتوانند با توافق در خصوص مهریه و نفقه و اجرت المثل و حضانت فرزند برای طلاق توافقی اقدام کنند.

برای اطلاعات بیشتر و همچنین گرفتن وکیل میتوانید به قسمت طلاق توافقی مراجعه کنید.

طلاق از طرف مرد به چه صورتی میباشد؟

مرد حق طلاق دارد و میتواند در هر زمانی برای طلاق همسرش اقدام کند ولی این به آن معنی نمیباشد که حق و حقوق زن ضایع شود بلکه مرد زمانی میتواند زن را طلاق دهد که تکلیف حق و حقوق زن را مشخص و پرداخت کند که این حق و حقوق عبارتند از: مهریه، نفقه، اجرت المثل، شرط تنصیف دارایی.

یکی از نکات حائز اهمیت در زمانی که طلاق از سوی مرد صورت میگیرد اگر درخواست طلاق مربوط به بد رفتاری زن نباشد در این صورت زوج نصف اموالی که بعد از عقد نکاح حاصل شده است را باید طبق دستور دادگاه به زن پرداخت کند.

برای اطلاعات بیشتر و همچنین گرفتن وکیل میتوانید به قسمت طلاق از طرف زوج (مرد) مراجعه کنید.

طلاق از طرف زن به چه صورتی میباشد؟

در حالت کلی زن حق طلاق ندارد و حق طلاق به مرد داده شده است مگر در صورتیکه زن یکی از موارد زیر را داشته باشد:

  1. در مواردی که قانون به زن حق تقاضای طلاق داده است که همان شروط 12 گانه ضمن عقد ازدواج میباشد.

  2. در مواردی که زن به صورت شرط ضمن عقد ازدواج یا عقد لازم دیگر وکالت بلاعزل برای اجرای صیغه طلاق گرفته باشد.

برای اطلاعات بیشتر و همچنین گرفتن وکیل میتوانید به قسمت طلاق از طرف زوجه (زن) مراجعه کنید.

در صورتیکه فرایند طلاق توسط وکیل انجام شود چه مزایایی دارد؟

  1. در کمترین زمان ممکن با توجه به نوع طلاق انجام خواهد شد.
  2. نیازی به حضور زن و مرد در دادگاه نمیباشد.
  3. نیازی به حضور زن و مرد در جلسات مشاوره و یا داوری نمیباشد و وکیل به جای آنها در جلسات مشاوره و داوری شرکت خواهد کرد.
  4. اگر طلاق توافقی باشد توافقات زن و مرد توسط وکیل صورت جلسه و مطابق آن حکم صادر میشود.
  5. اجرای صیغه طلاق هم بدون حضور زن و مرد و توسط وکیل میباشد.

سوالات مربوط به طلاق (گلچین پرسش‌های مردمی در طی ۸ سال)

  1. من یک شوهر 32 ساله هستم. اگر بخواهم همسرم را طلاق بدهم چیکار باید انجام دهم؟
    مرد حق طلاق خواهد داشت و میتوانید بعد از پرداخت حقوق همسر خود، برای طلاق ایشان اقدام کنید.
  2. من زنی 27 ساله هستم. به دلیل اینکه همسرم مرا کتک میزند و معتاد است قصد طلاق دارم. چه کاری باید انجام دهم؟
    شما میتوانید با استناد به شروط ضمن عقد و تماس با دفتر و گرفتن وکیل برای طلاق اقدام کنید.
  3. زن و شوهری که به دلیل عدم تفاهم قصد طلاق توافقی را دارند چه کاری باید انجام دهند؟
    ابتدا زن و شوهر باید در خصوص تمامی مهریه و نفقه و اجرت المثل و حقوق دیگر توافق کنند سپس میتوانند ضمن تماس با دفتر وکیل بگیرند.
  4. آیا بعد از طلاق توافقی زن میتواند به مهریه خود رجوع کند؟
    اگر طلاق توافقی در قبال بذل مهریه باشد دیگر زن نمیتواند به مهریه خود رجوع کند.
  5. اگر زن وکالت در طلاق داشته باشد میتواند مهریه خود را هم مطالبه کند؟
    بله اگر زن وکالت در طلاق داشته باشد میتواند تمامی حقوق خود را از مرد مطالبه کند.
  6. اگر مرد قصد طلاق همسرش را داشته باشد، زن میتواند با طلاق مخالفت کند؟
    خیر به دلیل اینکه مرد به تنهایی حق طلاق دارد و زن نمیتواند با طلاق از طرف مرد امتناع کند و فقط میتواند حق و حقوق خود را مطالبه کند.
  7. در صورتیکه مرد قصد طلاق همسرش را داشته باشد میتواند برای پرداخت مهریه ایشان دادخواست اعسار بدهد؟
    بله منافاتی نخواهد داشت و مرد میتواند ضمن دادخواست طلاق دادخواست اعسار خود را هم تنظیم و ارائه کند.
  8. در صورتیکه زن وکالت در طلاق داشته باشد آیا میتواند از شرط تنصیف دارایی هم بهره مند شود؟
    خیر شرط تنصیف دارایی در صورتی اجرا خواهد شد که طلاق از طرف مرد باشد.
  9. اگر طلاق از طرف مرد باشد آیا حتما باید در جلسات داوری شرکت کند؟
    در صورتیکه مرد وکیل داشته باشد دیگر نیازی به حضور ایشان در دادگاه و جلسات داوری نخواهد بود.
  10. آیا در طلاق توافقی مرد میتواند مبلغی را از زن در ازای طلاق دریافت کند؟
    در طلاق توافقی همه چیز به توافق میان زن و مرد بستگی دارد و این شرط نیز صحیح و قابل اجرا میباشد.

مراحل اعطای وکالت به وکیل در خصوص طلاق 

  1. زن یا مرد مصمم برای انجام طلاق هستند.
  2. خوب اکنون شما نیاز به وقت حضوری دارید تا مدارک خود را تحویل وکیل متخصص امور خانواده و طلاق دهید. (برای دریافت وقت با دفتر تماس حاصل فرمائید)
  3. پس از گرفتن وقت حضوری با وکیل مدارک خود را تکمیل و به همراه داشته باشید.
  4. زن و مرد در حضور وکیل خود تمامی دلایلی که او را مجبور به اقدام برای جدایی کرده است شرح می دهد تا وکیل بنا به شرایط ایشان برای طلاق اقدام نماید.
  5. تنها در این مرحله هر یک از زوجین برای تحویل مدارک به وکیل مربوطه به دفتر مراجعه می کند و از اینجا به بعد کلیه مراحل توسط وکیل انجام می شود.
  6. سپس صیغه طلاق جاری می شود (صرفا با حضور وکیل زن یا مرد) در شناسنامه ثبت می شود و مدارک تحویل زوجین می شود.
  7. طلاق انجام شد و تمامی مراحل به پایان رسید.

مدارک لازم برای اعطای وکالت به وکیل در خصوص طلاق

  1. اصل سند ازدواج
  2. اصل شناسنامه
  3. کپی کارت ملی

در صورت نبود اصل سند ازدواج باید رونوشت آن را از دفترخانه محل انعقاد عقد نکاح دریافت کنید.