ویژگیهای جنگ نرم در ایران کدامند؟
بعد
از مطرح شدن جنگ نرم و ترفندهای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، دینی و اقتصادی
آن و در تداوم رهنمودهای مقام معظم رهبری از سال ۱۳۶۸ در بیان شبیخون
فرهنگی و ضرورت مهندسی فرهنگی دو دیدگاه در میان صاحبنظران در جامعه به
وجود آمد. دیدگاه اول جنگ نرم را یک واقعیت قطعی به خاطر مقابله با قدرت
نرم موجود در انقلاب اسلامی ایران شناخته و به پژوهش در ابعاد مختلف آن و
بیان چارچوبها و ساختار آن پرداخته و میپردازند. گروه دوم این واقعیت
واضح را ناشی از ضدیت با امپریالیزم قلمداد کرده و بعضا بیان می کنند که ما
میخواهیم خرابیها و نقاط ضعف را به گردن دیگران بیندازیم.
جنگ نرم، ایران
در پاسخ به این گروه و در تایید نظریات گروه اول طی یک پژوهش در سه سال گذشته، محورهای زیر تدوین شده اند:
یک: جنگ
نرم آرام، تدریجی و زیرسطحی است. این جنگ شتابان و پرتحرک در یک مقطع
نیست. به صورت آرام شروع شده و به صورت تدریجی به سمت جلو حرکت میکند. آرام
و تدریجی بودن این تهاجم به صورتی است که بسیاری آن را تشخیص نمیدهند و
از آنجا که جنگ نرم غیر آشکار و زیر سطحی است نامحسوس است.
دو: پایدار
و بادوام است. نتایج جنگ نرم در صورت موفق بودن پایدار و بادوام خواهد بود
چرا که هدف اصلی در آن تغییر باورها و اعتقادات است. چنانچه این تغییر
حاصل شود به راحتی تغییر مجدد و بازگشت به شرایط اولیه میسر نخواهد شد. در
جنگ گرم و نظامی سرزمینهای تصرف شده را میتوان با حمله متقابل ظرف چند
ساعت دوباره پس گرفت اما در جنگ نرم اگر دشمنان موفق به تصرف افکار، باورها
و دلهای جامعه هدف شوند به راحتی نمیتوان آنها را باز پس گرفت و تغییر
مجدد در صورت امکان زمانبر و هزینهبر خواهد بود.
سه: جنگ
نرم نمادساز است. بهرهگیری از نمادهای تاریخی برای ارائه و نمایش تصویری
مطلوب از خود یک ویژگی برجسته از جنگ نرم است. در این هجوم تلاش میشود
تصویری شکستخورده، ناامید، مایوس و فقیر از جامعه هدف ارائه شود (همانند
بعضی از فیلمها که از جامعه ایران در بعضی از جشنوارههای خارجی ارائه
میشوند) اما در مقابل، مهاجم با تصویرسازی کاذب و نمادسازی خود را پیروز و
موفق نشان میدهد. در این ویژگی عملیات روانی در درجه عالی انجام میشود.
چهار: جنگ
نرم آسیبمحور است. آسیبهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی ابزار
مانور جنگ نرم است. دشمن در جنگ نرم با شناسایی نقاط آسیب جامعه هدف در
حوزههای گفته شده فعالیتهای خود را سامان داده و با خلق آسیبهای جدید بر
دامنه تحرکات خود میافزاید. عرضه مواد مخدر جدید، عرفانهای نوظهور،
فیلمهای تحریک کننده جنسی و خشونت آفرین از این مقوله هستند. سیاهنمایی
از آسیبهای اجتماعی و بزرگنمایی آن نیز مشمول همین محور است.
پنج: جنگ
نرم چندوجهی است. پردامنه بودن و برخورداری از وجوه مختلف از دیگر
ویژگیهای جنگ نرم است. در این تهاجم از تمامی علوم، فنون، روشهای شناخته
شده و ارزشهای موجود استفاده میشود.
شش: جنگ
نرم از ابزار روز استفاده میکند. در جنگ نرم از پیشرفتهترین تکنیکهای
روز بهره گرفته میشود. فضای مجازی و سایبری محیط اصلی جنگ نرم است. در این
فضا با ایجاد جاذبههای گوناگون و خلق بسترهای لازم برای سوار شدن بر امواج
احساسات به خوبی فضا برای مهاجم فراهم میشود.
هفت: جنگ
نرم تردیدآفرین است. در جنگ نرم ایجاد تردید و بدبینی نسبت به بسیاری از
مسائل داخلی یک اصل و قاعده است. در این جنگ که با ایجاد ناامیدی و یاس
شروع میشود، در باورها و اعتقادات اساسی جامعه هدف تردید ایجاد میشود و به
مرور بر دامنه این تردیدها اضافه میشود تا در نهایت به تغییرات اساسی در
باورها و ارزشها دست یابد. در جنگ نرم با ایجاد شایعه و ترویج دروغ و اتهام
افکنی نسبت به مسوولین نظام و سلامت آنها تردیدآفرینی میشود. اعتمادسوزی و
بیاعتمادسازی از ویژگیهای قابل توجه جنگ نرم است. ایجاد بدبینی بین
مسوولان و مدیران ارشد جامعه از یک طرف و میان مردم و مسوولان از طرف دیگر
از ویژگیهای جنگ نرم است. بی اعتمادیها و بدبینی ها در یک جامعه پایه های
نظام سیاسی را متزلزل ساخته و پیوندهای قلبی مردم (سرمایه اصلی یک نظام) با
دولتمردان از ارکان اهداف تهاجمی جنگ نرم است.
اهداف پنهانی شبکههای ماهوارهای
مدیر
شهریور ۲۱, ۱۳۹۴
شبکه تلویزیونی “من و تو” که از سال
۱۳۸۹ آغاز به کار کرده، یکی از شبکههای ماهوارهای فارسی زبان است که این
روزها کانون گرم خانوادهها و چهارچوب اعتقادی مردم ایران را نشانه رفته
است.
این شبکه ماهوارهای پا را تا آنجا از مرزهای اصول اخلاقی جاری و ساری
در فرهنگ نجیب ایرانی فراتر میگذارد که از سوی شبکههای ماهوارهای فارسی
زبان آن سوی آب که خود همواره مورد انتقاد بودهاند، نیز محکوم میشود.
اخیرا نیز شبکه “من و تو”، به عنوان تنها شبکه تلویزیونی در انگلستان که
جشنواره سالانه “زن شایسته سال” را به صورت زنده پوشش داد، مورد انتقاد
جوانان و متفکران این کشور قرار گرفته است.
این شبکه با پافشاری تمام بر مواضع و اهداف خود، حتی برای ظاهرسازی نیز
حاضر نشد با جمع معترضان به سوءاستفاده ابزاری از زنان در این جشنواره
همراه شود و به دور از زیرکی اولیهاش در انتخاب نام “من و تو” برای خود که
در راستای جذب هرچه بیشتر مخاطبان ایرانی انجام شد، به نظر میرسد اینبار
همچون بسیاری موارد دیگر ناخواسته چهره پلید خود را از زیر نقاب زیبایش
بیرون انداخته و در معرض دید مخاطبان فهیم قرار داده است.
این شبکه با برنامههای پر زرق و برق خود چون “ماهی انگلر” با شاخکهای نورانیاش طعمه را به کام مرگ می کشد.
در زیر به بررسی برخی از برنامههای این شبکه و اهداف پنهانی آن میپردازیم:
برنامه چرا که نه؟؛ معرفی شغلهایی بر خلاف فطرت زنان
مجری این برنامه که دختر جوانی است هر بار به سراغ یک شغل میرود تا تجربیات خود از این مشاغل را در اختیار مخاطب قرار دهد.
نکته جالب در این برنامه این است که علیرغم صدها و هزاران شغل مناسب
زنان، با شعار “چرا که نه؟” به سراغ مشاغلی میرود که هیچ سنخیتی با جنس
لطیف زن ندارد و بهگونهای به دنبال آن است که به مخاطب مونث خود القاء
کند که آنچه که در جامعه ایرانی برای حمایت از روحیات لطیف زن وجود دارد
ممنوعیت و محدودیت است، اگرچه ورود به چنین مشاغلی در بسیاری از کشورهای
غربی نیز ممکن نیست.
آکادمی موسیقی؛ روابط غیراصولی افراد
این برنامه که با مجریگری “رها اعتمادی”، از عوامل آشوبهای خیابانی بعد
از انتخابات۸۸ و حضور کارشناسی خواننده بدسابقه دوران طاغوت از جمله:
“فائقه آتشین”، “بابک سعیدی” و “هومن خلعتبری” برگزار میشود در هر دوره
عدهای از دختران و پسران ایرانی علاقهمند به خوانندگی را ضمن آموزش در
معرض انتخاب بینندگان این برنامه قرار میدهد.
در خلال برنامه نیز کلیپهایی از اجرای موسیقی و خوانندگی دختران و
پسرانی که از ایران به این برنامه فرستاده شده، به نمایش درآمده و در پایان
هر برنامه یک نفر از این افراد به عنوان برنده اعلام میشوند.
جالب است که در پایان بسیاری از کلیپها که از سوی دختران اجرا میشود،
این خواننده زن که به صورت افراطی مورد تقدس شرکتکنندگان در این برنامه
نیز قرار میگیرد با اشک و آه و فغان به حال این جوانان حسرت میخورد و جای
آنان را در برنامه آکادمی خالی میداند؛ این در حالی است که امروزه نه
تنها بستر فراگیری فنون خوانندگی و نوازندگی برای تمام جوانان ایرانی فراهم
است و شاهد برگزاری کنسرتهای اختصاصی بانوان در چهارچوب شئونات اسلامی
هستیم، بلکه رشته موسیقی به طور رسمی در دانشگاههای ایران تدریس میشود.
همچنین ارتباط بهاصطلاح صمیمانه (خارج از چهارچوبهای اخلاقی و عرفی)
شرکتکنندگان این آکادمی با یکدیگر، آن هم در برابر دیدگان همسران و
خانوادههایشان که در آنجا حضور دارند، به شدت ترویج کننده روابط غیر اصولی
و خارج از شرع است، آنچنان که اخیرا در خبری که از سوی یکی از خبرگزاری
های داخلی منتشر شد، شاهد آن بودیم که زنی به شوق شرکت در این برنامه و
تامین هزینه مسافرت خود به انگلستان، مهریه خود را به اجرا گذاشته و
خواستار جدایی از همسر خود میشود.
برنامه بفرمائید شام؛ ترویج سبک زندگی غربی و دور از شئون ایرانی
“بفرمائید شام”، یک برنامه مسابقه آشپزی است که در هر هفته چهار شرکتکننده
جدید که غالبا ترکیبی از دو مرد و دو زن است، هر کدام هر شب با آشپزی و
پذیرایی از سه تن دیگر در خانهاش، برای ربودن جایزه ده هزار پوندی با
یکدیگر به رقابت میپردازند.
شروع اکثر این برنامهها به دور از قبح استعمال مشروبات الکلی در فرهنگ و
چهارچوب اعتقادی ایرانیان، با سرو نوشیدنیهایی از این دست آغاز شده و
نازیباتر از آن اینکه شبنشینی و خوشنشینیهای زنان و مردان را خارج از
بستر خانواده به تصویر میکشد.
شرکتکنندگان این برنامهها یکدیگر را از قبل نمیشناسند و تنها وجه
مشترکشان با یکدیگر ایرانی بودنشان است و اکثر آنها در بازگو کردن
خاطراتشان از ایران، به اوضاع غیر قابل تحمل و خفقانآوری که در ایران تحمل
میکرده و آزادی و خوشبختی که اکنون در غرب (غربت!) تجربه میکنند، اشاره
دارد.
برنامه اتاق خبر؛ شکستن غالبای خبری برای هجمه به ایران!
این برنامه که با شکستن قالبها رایج در عرصه روایت خبر بالاخص اخبار
سیاسی، مدعی است مخاطبانی را به خود جلب کرده با جهت گیری کاملا آشکار در
راستای اهداف حامیان غربی و غربگرای خود، به تجزیه و تحلیل اتفاقاتی که در
ایران به وقوع میپیوندد، میپردازد.
البته سازندگان این برنامه در انتقاداتی که به جهتگیریهای مغرضانه
برنامهشان شده، مدعی هستند که آنها به صورتی کاملا بیطرفانه تنها
روایتگر حقایق هستند و بس!
البته کاملا منطقی است که در شبکهای که در آن، در برنامهای کاملا
اختصاصی تحت عنوان “دکتر کپی”، که اتفاقات سیاسی ایران نه به طنز که به
هجو کشیده میشود، باید به چنین ادعایی به دیده شک و تردید نگریست.
به نظر میرسد که این شبکه با شناخت ذائقه خارج از عرف مخاطب، تنوع
برنامهها و استفاده از نسل جوان در بدنه برنامههای خود توانسته
-متاسفانه- تا حدودی جای خود را در میان خانوادههای ایرانی باز کند و
اهداف شوم خود را دنبال کند که این مسئله باید باعث شود تا مسئولان کشور با
جدیدیت و همیت بیشتری در عرصه فرهنگ و هنر کشور کار کنند.
بازیهای رایانهای و اهداف دشمن
مدیر
تیر ۲۲, ۱۳۹۴
بازىهاى رایانهاى برخلاف
فیلمهاى سینمایى به مخاطب این امکان را مىدهد که بجاى تماشاچى بودن،
خود به ایفاى نقش بپردازند، رانندگى کنند، با اسلحه شلیک کنند و تعقیب و
گریز انجام دهند. تولید و پیدایش بازیهاى رایانه اى به سال ۱۳۴۱ هجرى
شمسى (۱۹۶۲٫م) باز مىگردد طبق آمار، روزانه دو بازى رایانهاى به بازار
مىآید و تخمین زده مىشود که چرخش مالى این بازىها فقط در آمریکا، تا
پایان این دهه، به بیش از صدها میلیارد دلار در سال برسد. آمارها نشان
میدهد بیش از ۳۰ میلیون نفر در سراسر جهان، بخشى از اوقات فراغت خود را با
بازىهاى رایانهاى پر مىکنند که بالغ بر ۱۰% آنها بین ۴ تا ۷ ساعت
از زندگى روزمرهشان را به این کار اختصاص دادهاند؛ این آمار علاوه بر
آنکه گستردگى بازىهاى رایانهاى را نشان مىدهد، از وابستگى روانى به
این بازىها حکایت دارد.
نتایج تحقیقى نشان مىدهد که ۵۶% جوانان ایرانى علاقه بسیار زیادى به
بازىهاى رایانهاى و استفاده از اینترنت در اوقات فراغت دارند؛ به
گونهاى که از میان شصت و چهار درصد جوانانى که در زمان اوقات فراغت خود
مشغول بازى مىشوند، حدود سی و نه درصد آنان بازىهاى رایانهاى را
انتخاب مىکنند. از جمله مقاصدى که در جنگنرم بازىهاى رایانهاى
پیگیرى مىشوند، عبارتند از:
۱- معرفی کردن دین اسلام به عنوان منشا تروریست در جهان
۲- حمله به کلیه ادیان الهی
۳- انتقال فرهنگ یا از بین بردن فرهنگ ها
۴- انتقال هرزهنگاری از فضای حقیقی به فضای سایبری
۵- پیگیری اهداف و مقاصد سیاسى کشور سازنده بازی
۶- برانگیختن افکار عمومى به طرفدارى از یک عملیات نظامى
۷- ترساندن کشور هدف به عنوان استفاده از گزینه نظامی
۸- پشتیبانى از تحریمهاى اقتصادى و دیگر اعمال فشار علیه کشور هدف
بچه ها، کامپیوتر و اینترنت و ماهواره
نمی توان تصور کرد که فرزندان ما بزرگ
شوند، رشد کنند، به دانشگاه بروند، وارد حوزه های مختلف شوند اما با
کامپیوتر سروکار نداشته باشند و شبکه جهانی (اینترنت) را نشناسند.
دنیای امروز دنیای تلویزیون، ماهواره، کامپیوتر، اینترنت و تلفن همراه است.
این تکنولوژی های جدید چنان با سرعت وارد زندگی بشر شده و راه نفوذ خود را
ادامه می دهند که نمی توان از کنار آنها با بی تفاوتی گذشت؛ بلکه باید با
آنها به روش صحیح برخورد نمود تا بیشترین سود و استفاده حاصل آید. همچنان
که اثرات مثبت تکنولوژی های نوین در کیفیت زندگی ما قابل انکار نیست؛ در
صورت عدم مدیریت صحیح نیز ممکن است تأثیرات مضر آن بر زندگی کودکان و
نوجوانان ما غیرقابل جبران باشد. کامپیوتر به عنوان یک منبع صحیح و قابل
اعتماد برای بچه ها و بزرگسالان مطرح است ولی مسائلی در مورد استفاده از آن
وجود دارد که والدین را نگران می کند.
یکی از مهم ترین عوامل برای تعیین اثر مثبت یا منفی کامپیوتر مدت زمانی است
که کودک یا نوجوان از آن استفاده می کند و مسئله دیگر نوع فعالیت هایی است
که با آنها درگیر است. وقتی بچه برای مدت طولانی از روز پای کامپیوتر می
نشیند در سایر فعالیت های تحصیلی، ارتباطی و اجتماعی دچار عقب ماندگی می
شود. استفاده زیاد و کنترل نشده از کامپیوتر موجب افزایش وزن، رکود عملکرد
اجتماعی- ارتباطی، گوشه گیری، انزوا و غمگینی می شود.
بازی های خشن کامپیوتری کودکان و نوجوانان را مستعد مشکلات رفتاری و
پرخاشگری می کند ولی اگر از برنامه های صحیح آموزشی استفاده شود خلاقیت
افزایش می یابد و فرصتی برای اکتشاف و جست وجوگری در اختیار او قرار می
گیرد. این در صورتی است که نرم افزارهایی متناسب با سطح رشدی کودک در
اختیارش قرار گیرد تا قدرت تفکر و خلاقیت او شکوفا شود و توانایی حل مسئله
در او تقویت گردد. مثلا نرم افزارهای گرافیکی می تواند برای کودکان جالب
باشد چون انگیزه خلق تصاویر سمبولیک را در آنها بیدار می کند. محتویات
چیزهایی که کودک در کامپیوتر استفاده می کند باید معنادار و متناسب با
تجربیات خانه، جانعه و مدرسه باشد. بهتر است کودک درگیر فعالیت هایی شود که
به وی اجازه کنترل دهد. از کامپیوتر در کودکان و نوجوانانی که ناتوانی
یادگیری یا نیازهای خاص آموزشی دارند می توان بهره زیادی برد. به خصوص بچه
هایی که ناتوانی در زمینه آموزش سنتی دارند مانند کودکان دچار مشکلات
یادگیری، توجه و تمرکز، مشکلات شنوایی، تکلمی و رفتاری از این روش های خاص
بهره زیادی می برند.
به نکات زیر درمورد استفاده از کامپیوتر توجه کنید:
– استفاده از کامپیوتر برای کودکان زیر ۳سال توصیه نمی شود. بهتر است تا
این سن کودک درگیر ارتباط نزدیک تر با والدین، جست وجوی محیط، شکوفا شدن
استعدادها و بازی های مختلف باشد.
– فعالیت های کامپیوتری به شکلی تهیه شود که باعث خلاقیت و انگیزه کودک
شود، به او فرصتی برای کشف کردن و تجربه محیط دهد، قدرت انتخاب دهد و
توانایی تخیل، تصور، تفکر، تصمیم و حل مسئله را افزایش دهد.
– در مدرسه بهتر است استفاده از کامپیوتر به صورت کار گروهی درآید. در این
صورت احتمال مشارکت، همکاری و برقراری ارتباط بین بچه ها بیشتر می شود.
– بهتر است والدین زمان هایی را اختصاص دهند تا همراه بچه ها به یک فعالیت
مشترک کامپیوتری مشغول باشند. این کار باعث می شود زمانی که کودک یا نوجوان
در برنامه ای احساس شکست کرد از طرف والدین کمک شود و از طرفی نیز بر
کارهای او نظارت می گردد. همچنین می توانند روی بازی ها و برنامه های مختلف
بحث و تبادل نظر داشته باشند و امکان یک آموزش دوطرفه به وجود آید.
– زمان استفاده از کامپیوتر محدود باشد. اگر کودک زمان های طولانی سرگرم
بازی با کامپیوتر و پلی استیشن یا تماشای تلویزیون است، زمانی را برای بازی
های گروهی نخواهد داشت و فرصت رشد مهارت اجتماعی و ارتباطی از او گرفته می
شود.
– حتی الامکان سعی شود کامپیوتر با علائق و فعالیت های کودک ادغام شود تا اینکه فقط فعالیت و علاقه اصلی او شود.
– بهتر است کامپیوتر در اتاق او نباشد چون والدین نمی توانند روی آن کنترل و
نظارت داشته باشند. درمورد بچه هایی که علاقه زیادی به استفاده از
کامپیوتر دارند می توان از آن به عنوان یک وسیله تشویقی برای افزایش دیگر
رفتارهای مثبت آنها استفاده کرد.
کودکان و اینترنت
رشد سریع تکنولوژی در زمینه اینترنت حوزه جدیدی از توجه را به وجود آورده
است. اینترنت یک منبع بی پایان اطلاعات است و فرصتی برای تعامل ولی با وجود
آن می تواند یک خطر واقعی برای بچه هایی باشد که استفاده صحیح از آن را
نیاموخته اند.
توصیه های زیر را درمورد استفاده فرزندانتان از اینترنت به کار بندید:
– زمان استفاده از اینترنت را محدود کنید.
– به نوجوان بیاموزید هرچیزی که در اینترنت می بیند یا می خواند حتماً درست و واقعی نیست.
– روی سایت هایی که مراجعه می کند حتماً نظارت داشته باشید.
– با اطلاعات و تکنولوژی های جدید آشنا شوید. دور ماندن والدین از پیشرفت
های جدید باعث ایجاد شکاف نسلی بین آنها با فرزندانشان می شود.
– زمان هایی را اختصاص دهید تا همراه فرزندتان از سایت های مختلف دیدن
کنید، راجع به محتوای آنها صحبت کنید و بازی و فعالیت هایی داشته باشید. در
این صورت امکان نظارت شما بر فرزندتان فراهم می شود.
– به فرزند خود بیاموزید که ارتباط برقرار کردن در اتاق گفت وگو درست مانند
صحبت کردن با یک غریبه است و باید همان احتیاط هایی که در این زمینه به
کار می رود باز هم رعایت شود.
– به او بگویید که هیچ گاه نباید اطلاعات شخصی و خانوادگی را در اینترنت در اختیار دیگران قرار دهد.
– هرگز با کسی که در اتاق گفت وگو آشنا شده ملاقات واقعی ترتیب ندهد.
– به بچه ها آموزش دهید که همان قوانینی که در ارتباطات واقعی رعایت می
کنیم مانند فحش ندادن، استفاده نکردن از کلمات رکیک و طنزها و مطالب مبتذل
و… باید در اینترنت نیز به کار گرفته شود.
– فقط زمانی اجازه ترتیب پست الکترونیکی را بدهید که بدانید در این زمینه
به بلوغ کافی رسیده است و به طور دوره ای بر پست الکترونیکی و فعالیت های
اینترنتی او نظارت داشته باشید.
راهکارهای مقابله با جنگ نرم از دیدگاه مقام معظم رهبری
مدیر
اردیبهشت ۲۸, ۱۳۹۴
۱-تشکیل اتاق های فکر برای اتخاذ بهترین راه مقابله
شما افسران جوان مقابله با جنگ
نرمید.اینکه چه کار باید بکنید،چه جوری باید عمل بکنید،چه جوری باید تبیین
کنید،این ها چیزهایی نیست که من بیایم فهرست کنم… خود شماها باید در مجامع
اصلی تان،فکری تان،در اتاق های فکرتان بیندیشید و راه کارها را پیدا کنید.
۲- امید دادن به نسل جوان
به این ها و جوانان قدرت تحلیل بدهید به
این ها توان کار و نشاط کار بدهید.چه جور؟با امید دادن،امید بخشیدن به فضای
کلاس عزیزان من شرط اصلی فعالیت درست شما در این جبهه جنگ نرم یکی اش نگاه
خوش بینانه و امیدوارانه است… اگر نگاه نومیدانه شد،نگاه چه فایده ای شد… و
مطلقاً دیگر حرکتی وجود نخواهد داشت،همانی است که دشمن می خواهد.
۳-تبیین حقایق به عموم مردم توسط نخبگان
یکی از کارهای نخبگان و خواص،تبیین
است.حقایق را بدون تعصب روشن کنند جناح و این ها را باید کنار گذاشت باید
حقیقت را فهمید.در جنگ صفین یکی از کارهای مهم جناب«عمار یاسر»تبیین حقیقت
بود.
۴-پر کردن سنگرهای فرهنگی
زمانی امام خمینی فرمود:مساجد سنگر است….
متاسفانه وزیران نظام به این امر توجه کافی ننمودند.امروز نیز مقام معظم
رهبری فرموده اند در هر انجمن اسلامی یک سنگر فرهنگی است.
لازم است در میان ادبا و روشنفکران و
نویسندگان و شعرا و هنرمندان و سینماگران و دانشمندان و اساتید، یک بسیج
عمومی برای مقابله با جریان تهاجم فرهنگی که دشمن هدایت می کند انجام گیرد.
در این جنگ نرم وظیفه مجموعه ی فرهنگی این است که هنر را تمام عیار با قالبی مناسب به میدان آورد تا اثر گذار شود.
۵-ایجاد احاطه ذهنی و تسلط بر کارزار نبرد
الان یک کارزار فکری و فرهنگی و سیاسی در
جریان است. هر کس بتواند بر این صحنه کارزار و نبرد تسلط پیدا کند، خبرها
را بفهمد، احاطه ذهنی داشته باشد و یک نگاه به صحنه بیندازد، برایش مسلم
خواهد شد که الان دشمن از طریق فرهنگی، بیشترین فشار خود را وارد میآورد.
دشمن را نباید کوچکتر از آنی که هست گمان
کرد، چون انسان آن وقت ضربه خواهد خورد. اما نباید دشمن را بزرگتر از آن
که هست جلوه داد. یعنی همان کاری که امروز دستگاه تبلیغاتی صهیونیستها و
مستکبرین، خودشان انجام میدهند: از امریکا و از قدرتها غولی درست
کردهاند که اگر کسی تجربه نداشته باشد، خیال میکند به یک اشاره این ها،
همه جا دود خواهد شد و از بین خواهد رفت.
۶- شناخت و آگاهی ملت ایران به ویژه عناصر فرهنگی
ملت ایران به همان نسبت که دشمن، روشهای
خود را در توطئه علیه ایران اسلامی پیچیدهتر میکند، باید بر هوشیاری و
آگاهی خود بیفرایند و با آمادگی معنوی، فکری و سیاسی و حفظ وحدت و اتصال و
ارتباط با یکدیگر، چهره دشمن را در هر لباسی که هست، شناسایی کند.
امروز آرایش تهاجمی فرهنگی بسیار خطرناکی
علیه انقلاب به وضوح مشاهده میشود، زیرا جهان اسلام بیدار و هوشیار شده
است. از این رو تهاجم فرهنگی دشمن با گذشته تفاوت بسیار دارد و شکل جدیدی
پیدا کرده است و برای مقابله با آن باید با شناخت و آگاهی کامل عمل کنیم.
۷- بهرهگیری از روش و ابزارهای فرهنگی – هنری
نبرد فرهنگی را با مقابله به مثل میشود پاسخ داد. کار فرهنگی و هجوم فرهنگی را با تفنگ نمیشود جواب داد. تفنگ او، قلم است.
دشمنان جمهوری اسلامی ایران باورهای سیاسی
و دینی و نیز عادات حسنه ملت ما را با تکیه بر ابزارهای فرهنگی هدفگیری
کردهاند و این کار را بسیار دقیق انجام میدهند و اکنون فرهنگ اسلام ناب
که انقلاب اسلامی بر اساس آن بنیان نهاده شده است، دقیقاً هدف تهاجم دشمنان
اسلام قرار دارد؛ بنابراین برای مقابله اصولی و برنامهریزی شده با این
تهاجم دشمن، لازم است مدیریت متمرکز و هدایتکنندهای در امور فرهنگی به
وجود آید و با توسل به ابزار و نیروی فرهنگی، تهاجم دشمن را علاج و تأثیر
آن را خنثی کنند.
جایگزین کردن فرهنگ بیگانه به جای فرهنگ
عمومی مردم و نیز حمله به ارزشهای نظام جمهوری اسلامی و باورها و اعتقادات
ملت مسلمان ایران دو محور اساسی و مهم در تهاجم فرهنگی دشمن محسوب میشود و
برای مقابله با آن ایجاد سنگرهای فرهنگی و نیز بهره گرفتن از توان تمامی
افراد مستعد این کشور اقدامی ضروری است.
۸-منفعل نشدن در مقابل دشمن
این خیلی مهم است که انسان در مقابل
دشمن، دچار انفعال نشود. تمام سعی امروز دنیای مادی مستکبر-یعنی همین
دولتهای استکباری که زمام مسائل اقتصاد و تسلیحات و حتی در موارد بسیاری،
فرهنگ خیلی از کشورها را هم در دست دارند- این است که هر جا مقاومتی هست،
آن را از طریق منفعل کردن خُرد کنند. انفعال در مقابل دشمن، غلطترین کار و
بزرگترین اشتباه است.
۹-تأکید بر نقش زبدگان و نخبگان
جنگ فرهنگی کار آسانی نیست؛ کار زبدگان
است. لذا زبدگان مینشینند فکر میکنند و نسخه مینویسند و متأسفانه عدهای
هم در داخل همانها را رله میکنند؛ آنها حرفهایی را میزنند، عدهای هم
فارسی آن را میگویند و شکل بومی به آن حرفها میدهند! باید مراقب اینها
بود.
۱۰-بهرهگیری از سرمایههای اجتماعی
دشمنان ما بیش از آن که به منابع طبیعی ما
چشم طمع داشته باشند، به منابع انسانی- که منابع قدرت ما هستند- چشم طمع
دارند. آن ها میدانند اگر این سرمایههای اجتماعی از دست یک ملت گرفته
شود، اگر یک ملت غیرت ملی و وحدت و همبستگی خود را از دست بدهد، اگر نشاط
کار و ابتکار را از دست بدهد، اگر حرکت علمی رو به پیشرفت خود را از دست
بدهد، کاملاً در دسترس دشمنان قرار خواهد گرفت؛ میتوانند راحت به او زور
بگویند، میتوانند بر او سلطه پیدا کنند، میتوانند منابع طبیعی و مادی او
را هم غارت کنند.
۱۱-رشد اعتماد به نفس ملی در کشور
دشمن در پی ناکامیهای گسترده خود در
مقابل ملت ایران، به دنبال شیوهها و حیلههای جدید است و مردم و به ویژه
نخبگان باید با هوشیاری کامل، این عوامل تضعیف کننده را نفی و روند رشد
اعتماد به نفس ملی را دنبال کنند.
امروز یکی از شگردهای مهم دشمن، تزریق و
القاء احساس عقبماندگی و ناتوانی است… ما به هیچ وجه نباید این احساس را
داشته باشیم، و جوان ما نباید احساس کند که عقبمانده است؛ باید احساس کند
که دارد حرکت میکند، میتازد و جلو میرود؛ عملاً به این کار، به این
پیشرفت، به این تازش و به این رو به جلو حرکت کردن تشویق شود.
۱۲-ایجاد امید به آینده و روشنبینی نزد ملت
عزیزان من! شرط اصلی فعالیت درست شما در
این جبهه جنگ نرم، یکیاش نگاه خوشبینانه و امیدوارانه است. نگاهتان
خوشبینانه باشد. ببینید، من در مورد بعضیتان به جای پدربزرگ شما هستم. من
نگاهم به آینده، خوشبینانه است؛ نه از روی توهم، بلکه از روی بصیرت. شما
جوانید- مرکز خوشبینی- مواظب باشید نگاهتان به آینده نگاه بدبینانه نباشد؛
نگاه امیدوارانه باشد، نه نگاه نومیدانه. اگر نگاه نومیدانه شد، نگاه
بدبینانه شد، نگاه «چه فایده ای دارد» شد، به دنبالش بیعملی، به دنبالش
بیتحرکی، به دنبالش انزواء است؛ مطلقاً دیگر حرکتی وجود نخواهد داشت؛
همانی است که دشمن میخواهد.
۱۳-بصیرت؛ قطبنمای جنگ نرم
ملتی که بصیرت دارد، مجموعه جوانان یک
کشور وقتی بصیرت دارند، آگاهانه حرکت میکنند و قدم برمیدارند، همه
تیغهای دشمن در مقابل آنها کند میشود. بصیرت این است. بصیرت وقتی بود،
غبارآلود فتنه نمیتواند آنها را گمراه کند. آنها را به اشتباه بیندازد.
اگر بصیرت نبود، انسان ولو با نیت خوب، گاهی در راه بد قدم میگذارد. شما
در جبهه جنگ اگر راه را بلد نباشید، اگر نقشهخوانی بلد نباشید، اگر
قطبنما در اختیار نداشته باشید، یک وقت نگاه میکنید میبینید در محاصره
دشمن قرار گرفتهاید؛ راه را عوضی آمدهاید، دشمن بر شما مسلط میشود. این
قطبنما همان بصیرت است.
۱۴-دقت و گزینش در پذیرش کالاها و امواج فرهنگی دشمن
نمیشود بی قید و شرط، هر چه را که از آن
سوی مرزها میفرستند، پذیرفت- اعم از کالا، کالای فرهنگی و همچنین امواج
تبلیغی و فرهنگی. دشمن در کمین است. به خصوص در کمین جوانها. شما در این
تبلیغاتی که میکنند، نگاه کنید یک کلمه در جهت رشد و ترقی اندیشه مردم
اقدامی و حرفی زده نمیشود. تبلیغات دشمن درجهت ویرانگری و فاسد کردن است.
در جهت معطّل کردن نیروی کار و فکر و جسم جوانان است. باید با احتیاط با آن
برخورد کرد.
۱۵-احیاء امر به معروف و نهی از منکر در جامعه
امر به معروف و نهی از منکر که یکی از
ارکان اساسی اسلام و ضامن برپاداشتن همه فرایض اسلامی است، باید در جامعه
ما احیا شود و هر فردی از آحاد مردم، خود را در گسترش نیکی و صلاح و برچیده
شدن زشتی و گمراهی و فساد، مسئول احساس کند.