دین و زندگی تایباد

اللهم صل علی محمدوآل محمد

دین و زندگی تایباد

اللهم صل علی محمدوآل محمد

پیام و پیامد های عاشورا. این الطالب. عاشورا و انتظار(وارث پیامبران)


آثار و نتایج نهضت عاشورا

 شهادت مظلومانه سیدالشهداء (ع) و یارانش در کربلا، تأثیر بیدارگر و حرکت آفرین داشت و خونی تازه در رگ های جامعه اسلامی دواند، جو نامطلوب را شکست و امتداد آن حماسه، در طول تاریخ، جاودانه ماند

حتی در همان سفر اسارت اهل بیت علیهم السلام نیز تأثیرات سیاسی این حادثه در اندیشه‏ های مردم آشکار شد

گروهی از اسرا را که به شام می ‏بردند، چون به تکریت رسیدند، مسیحیان آنجا در کلیساها جمع شدند و به نشان اندوه بر کشته شدن حسین ع ، ناقوس نواختند و نگذاشتند آن سربازان وارد آنجا شوند

به شهر ینا نیز که رسیدند، مردم آنجا همگی گرد آمدند و بر حسین (ع) و دودمانش سلام و درود فرستادند، امویان را لعن کردند و سربازان را از آنجا بیرون کردند

چون خبر یافتند که مردم جهینه هم جمع شدند تا با سربازان بجنگند وارد آن نشدند

به قلعه کفر طاب رفتند، به آنجا نیز راهشان ندادند

به حمص که وارد شدند، مردم تظاهرات کردند و شعار دادند:

اکفرا بعد ایمان و ضلالا بعد هدی؟ و با آنان درگیر شدند و تعدادی را کشتند.

 برخی از تأثیرات حماسه عاشورا از این قرار است: قطع نفوذ دینی بنی امیه بر افکار مردم. احساس گناه و شرمساری در جامعه، به خاطر یاری نکردن حق و کوتاهی در ادای تکلیف‏. فرو ریختن ترس و رعب ها از اقدام و قیام بر ضد ستم‏. رسوایی یزیدیان و حزب حاکم اموی.

  5 ـ بیداری روح مبارزه در مردم‏. تقویت و رشد انگیزه‏ های مبارزاتی انقلابیون‏. پدید آمدن مکتب جدید اخلاقی و انسانی (ارزش های نوین عاشورایی و حسینی). الهام بخشی عاشورا به همه نهضت های رهایی بخش و حرکت های انقلابی تاریخ‏. تبدیل شدن کربلا به دانشگاه عشق، ایمان، جهاد و شهادت برای نسل های انقلابی شیعه‏. 10ـ به وجود آمدن پایگاهی نیرومند، عمیق و گسترده تبلیغی و سازندگی در طول تاریخ، بر محور شخصیت و شهادت سیدالشهداء علیه السلام. 11ـ پدید آمدن انقلاب های متعدد با الهام از حماسه کربلا

از نهضت های شیعی پس از عاشورا، می ‏توان انقلاب توابین، انقلاب مدینه، قیام حسین بن علی، شهید فخ انقلاب مطرف بن مغیره انقلاب ابن اشعث قیام مختار، قیام زید و حرکت های دیگر را نام برد

تأثیر حماسه عاشورا را در انقلاب های بزرگی که در طول تاریخ بر ضد ستم انجام گرفته، چه در ایران و چه در کشورهای دیگر، نباید از یاد برد

نتایج نهضت کربلا را عبارت می‏داند از: پیروزی مکتب اسلام و حفظ آن از نابودی‏

هزیمت امویان از عرصه فکری مسلمین‏. شناخت اهل بیت (ع) به عنوان نمونه‏ های پیشوایی امت‏

تمرکز شیعه از بُعد اعتقادی بر محور امامت‏.

   وحدت صفوف شیعه در جبهه مبارزه‏

ایجاد حس اجتماعی در مردم‏.

  شکوفایی موهبت های ادبی و پدید آمدن ادبیات عاشورایی. 8 ـ منابر وعظ و ارشاد، به عنوان وسیله آگاه کردن مردم‏. تداوم انقلاب به صورت زمینه سازی نهضت های پس از عاشورا

حادثه کربلا، گشاینده جبهه اعتراض علیه حکومت امویان و سپس عباسیان شد، چه به صورت فردی که روح های بزرگ را به عصیان و افشاگری واداشت و چه به شکل مبارزه‏ های گروهی و قیام های عمومی در شهری خاص یا منطقه‏ ای وسیع

خون او تفسیر این اسرار کرد ملت خوابیده را بیدار کرد

پیام جاوید قیام امام حسین(ع):

 پیام قیام با شکوه سیدالشهداء (ع) منحصر به آن زمان نیست, بلکه این پـیام پـیامى جاوید و ابـدى است

هرجا و در هر جامعه اى که به حق عمل نشود, و از بـاطل خوددارى نشود, بدعتها زنده, و سنتها نابود شود

هرجا که احکام خدا تغییر و تحریف یابد و حاکمان و زمامداران بـا زور و ستمگرى بـا مردم رفتـار کنند

در هر جـا معه اى که ویژگى هاى جـاهلیت را داشته باشد آن جامعه, جامعه اى یزیدى بوده

و مبـارزه و مخالفت بـا مفاسد و آلودگى ها و آمران و عاملان آنها, کارى حسینی خواهد بود

امام سال‌ها قبل از قیام عاشورا یکى از مسائلى که سخت بر آن تکیه و پافشارى نمود افشاگرى علیه چهره فاسد و نقاب‌دار معاویه و همین طور بیان رسوائى‏ها و مفاسد یزید ملعون بود

امام حسن ع هم توطئه‏اى شوم معاویه، باعث شهادتش شد

 الف. در هم شکستن چار چوب ساختگی دینی که امویان و یارانشان تسلط خود را بر آن استوار ساخته بودند و رسوا ساختن روح لا مذهبی جاهلیت که روش حکومت آن زمان بود

 ب. احساس گناه ناشی از شهادت جانسوز امام و یارانش در کربلا موجی شدید در وجدان هر مسلمانی برانگیخت و همواره بر افروخته بود و در هر فرصتی انگیزه ی انتقام از بنی امیه و قیام بر ضد ستمگران بود

  ج . قیام امام موجب زنده شدن اخلاق بلند نظرانه همچون ایثار و فداکاری در راه دین و اخلاق عالی شد .

 د . روح مبارزه جویی؛ قیام حسین (ع) پس از دیری خاموشی و تسلیم، از نو موجب برانگیختن روح مبارزه جویی در انسان‏های مسلمان گردید

امام سجاد و زینب(س) در بیداری مردم نیز نقش بسیار مهمی داشت

این قیام همه ی موانع را که مانع قیام و انقلاب می‏شد در هم فرو ریخت به نحوی که بعد از قیام حسین (ع)، در مکتب، روح انقلاب دمیده شد

 آثار و برکات اجتماعی نهضت سید الشهدا(ع:

-1 بقای شریعت اسلام:

  مقاومت و پایداری سید الشهدا(ع) بود که شریعت اسلام را بعد از اینکه در اثر طغیان معاویه و جور و بیداد او رو به اضمحلال گذارده بود و تغییر و تبدیلی که او و پسر ناخلفش یزید در این دین بنا گذاشته و اساس دیانت را متزلزل بلکه مشرف به انهدام نموده بودند نجات بخشید

نهضت این بزرگوار و قیام نیرومندانه‌اش، بقای دین را باعث گردیده و با خون خود و اصحاب و یارانش، گلستان دین را آبیاری و نهال گلستان شریعت را سرسبز و شاداب نمودند

اگر نهضت مقدس حسین نبود از اسلام به غیر از اسلام اموی و از دین جز دین یزیدی ودین تشریفاتی چیزی باقی نمانده بود.

 -2 احیای امر به معروف و نهی از منکر:

  آشکار ساختن اسلام صحیح و احیای امر به معروف و نهی از منکر نتیجه قیام بود تا بطلان اسلام انحرافی اموی که پس از رحلت نبی اکرم(ص) صورت گرفت، روشن شود

در زیارت وارث می‌خوانیم:" اشهد انک قد اقمت الصلوه و اتیت الزکوه امرت بالمعروف و نهیت عن المنکر

بنابراین نهضت و شهادت سید الشهدا(ع) دو معنی داشت :

الف- نفی آنچه به نام اسلام مطرح بود

ب- اثبات آنچه از اسلام فراموش گشته و انکار شده بود مانند امر به معروف ونهی از منکر و این هر دو با هم یعنی احیای اسلام محمدی.

 3-دمیدن روح استقامت و آزادیخواهی 

  یکی دیگر از آثار و برکات سیاسی اجتماعی سید الشهدا(ع) این بود که نه فقط با حرف که درعرصه عمل هم روح استقامت و پایداری و آزادیخواهی و حفظ کرامت و عزت نفس را در کالبد بی‌روح مسلمین در همه اعصار دمید

امام حسین(ع) با استقامت خود در برابر بنای شرک و اساس کفر و الحاد و بذل جان و تمام هستی خود در این را هم قدس باعث دمیده شدن روح پایداری و آزادگی در بین مردم گشت

به طوری که در قیام‌های بعد این امر به خوبی مشهود است

 4- قیام حسینی الگوی قیام‌های مقدس دیگر

  اثرات نهضت امام حسین(ع) از خود دستگاه اموی و دشمنان حضرت شروع شد

درست مثل آبی که با حرارت رو به جوشیدن می‌رود، پس از به جوش آمدن نخست حبابهایی از ته دیگ بالا آمده و در روی آب می‌ترکد، پس از آن کم کم جوشیدن آغاز می‌گردد

انقلاب یک جامعه علیه دستگاه ظلم نیز به همین شکل است

اول انتقادها و فریادهای عدالت خواهی و تظلم که به حکم حبابهای ته دیگ هستند از گوشه و کنار کشور برمی‌خیزند و رفته رفته جان گرفته و دیگ جامعه، جوشیدن آغاز می‌کند و دستگاه ستم را آن قدر بالا و پایین می‌برد که به صورت کف بی‌ارزشی بر روی زمین می‌ریزد

بعد از شهادت امام حسین (ع) بلافاصله این فریادها و انتقادها که مقدمه فرو ریختن ارکان حکومت منحوس بنی امیه بود بلند شد

عاشورا و انتظار؛ پیوندها، تحلیل ها و رهیافت ها

 مهدی عج ادامه حسین ع است و انتظار، ادامه عاشورا و بر آمده از آن

مهدی عج فرزند حسین ع است و فرهنگ انتظار برآمده از فرهنگ عاشورا و انتظار حسین دیگری را کشیدن

این دو پیوندی دیرین و مستحکم با هم دارند. یکی پشتوانه فرهنگی و زمینه ساز برای دیگری است. یکی رمز قیام و به پا خاستن شیعه است و دیگری، عامل حفظ و استمرار آن

عاشورا، دریچه ای به انتظار است و انتظار، تجلی آرزوها و آمال کربلا. انتظار، ثمره کربلاست

بدون کربلا، انتظار بی معناست. یاران مهدی، همه کربلایی اند و در فراز و فرود تاریخ، غربال شده و آب دیده اند

مگر می توان بی عاشورا، انتظار داشت؟ انتظار بی عاشورا، انتظار بی پشتوانه است

انتظار و عاشورا، دو بال پرواز شیعه است؛ اگر این دو نبود، چشمه غدیر هم می خشکید

پیوند فرهنگ عاشورا و انتظار، دلایل و شواهد متعددی دارد. بخش اول - پیوندها:

 نگاه به عاشورا و انتظار، می رساند که میان این دو، پیوندها و رابطه هایی است: حضرت مهدی عج فرزند حسین ع است و خونخواه امام حسین ع

اولین کلام امام عصر عج یاد جدشان حسین بن علی ع است. شعار یاوران قائم آل محمد عج یالثارات الحسین است

یاری اباعبدالله ع یاری حجت بن الحسن العسکری ع است. آن دو بزرگوار دارای لقب های مشترکی هستند

نظیر: ثارالله، غریب و... . زیارت عاشورا از خونخواهی امام حسین ع در رکاب مهدی خبر می دهد

مطابق روایات، در روز عاشورا و میلاد امام حسین ع باید به یاد حضرت مهدی عج بود و در روز میلاد امام زمان عج و شب قدر با زیارت امام حسین ع به یاد اباعبدالله ع

 روز ظهور قائم آل محمد(ص)، عاشوراست. به زیارت امام حسین ع و زیارت صاحب الامر ع در اعیاد اسلامی توصیه شده است

شهر کوفه، پایگاه مشترک این دو امام معصوم است. امام عصر عج به قرائت زیارت عاشورا و زنده نگه داشتن یاد عاشورا عنایت دارند

هر دو امام ع با بیعت نکردن با طاغوت به اصلاح گری می پردازند. بالاخره در روایات، آرزوی شهادت در رکاب این دو امام ع برای شیعیان، تحسین شده است. بخش دوم - تحلیل ها:

  از پیوندها، به تحلیل ها می رسیم. عاشورا، پشتوانه فرهنگی انتظار است و منتظران مهدی موعود عج پرورش یافته مکتب عاشورا هستند. نقش زنان در قیام امام حسین ع و امام مهدی عج بسیار پر رنگ است

اباعبدالله الحسین ع و امام زمان عج در اهداف، یاران و زمانه، اشتراک دارند. توجه به درگیری و نبرد بین حق و باطل، امری است ضروری و سنتی است الهی و جاری

در این مسیر سختی ها و مشکلات فراوانی بوده است؛ حفظ دین دشوار است. سازش ناپذیری این دو امام، تدبیر و مدیریت وتلاش جهت جذب و نیروسازی از تحلیل های دیگری است که از عاشورا و انتظار به دست می آید

عاشورا و انتظار با تکیه بر سنت های الهی، دولت های باطل را به زوال و نابودی می کشانند

عده ای پس از طلب یاری امام، از یاری او به خاطر مشکلات و... باز می مانند و با جدا شدن از سپاه حق به عذاب ابدی دچار می شوند و عده ای، پیروز میدان بوده و سعادتمند می گردند و... بخش سوم - رهیافت ها:

  همه کسانی که خود را از منتظران واقعی حضرت می دانند، بایستی ضمن تبیین دین، فرهنگ عاشورا و بسیج را تبیین کنند و با الگوسازی؛ اقدام به جذب نیرو و تبلیغ نمایند

باید با توجه به عامل تنش زدایی، جامعه را آماده حرکت به سمت شناخت و معرفت امام کرد. 1- تبیین فرهنگ عاشورا: اگر عاشورا پشتوانه فرهنگی «انتظار» است، پس باید در جهت تبیین حرکت عاشورا و نیز برگزاری هر چه با شکوه تر مراسم عاشورا و معرفی اسوه های جاویدان آن، تلاشی دو چندان کرد

خیلی فرق است بین اینکه به «عاشورا» به عنوان پشتوانه و عقبه فرهنگی و الهام پذیرِ انتظار نگاه شود؛ یا یک سنت برخاسته از عواطف و احساسات قومی

رسانه های عمومی، بخصوص صدا و سیما، حوزه های علمیه و مراکز فرهنگی، نقش حیاتی و اساسی درغنا بخشیدن به این فرهنگ دارند

کربلا، دانشگاه بزرگی است با کلاس ها و درس های بسیار که ابعاد و آموزه های این دانشگاه بزرگ، هنوز هم بر بسیاری پوشیده است

باید در این دریای عمیق، گسترده و پربار، غواصانی ماهر و زبردست، به صید بپردازند تا گوهرها و مرواریدهای گرانبهای آن را به چنگ آورده، در اختیار خواستاران و خریداران قرار دهند

هنوز هم این حرکت عظیم و منشور بی نهایت، زوایای پنهان و ابعاد گسترده ای دارد که تنها بر عاشقان طالب رخ مینماید .

 ۲- تبیین دین: عصر حسین ع عصر غربت دین بود و عصر انتظار نیز چنین است

قیام حسین ع و فرزندش مهدی (عج) برای احیای دین است

منتظر مهدی (عج)، باید از دین، ضرورت، قلمرو و زبان آن و... تحلیلی عمیق داشته باشد تا در این عصر، بتواند زمینه ساز حرکت مهدی عج باشد. 3- الگو سازی: حسین علیهما السلام و یارانش الگوی منتظرانند، از این رو باید در مبانی فکری و ویژگی های رفتاری و تربیتی آنان، درنگی شایسته کرد. 4- معرفت امام: کسانی می توانند شعار خود را یالثارات الحسین قرار دهند که به مقام ابوّت با امام (1) رسیده باشند تا بتوانند خونخواه او باشند. این ممکن نیست مگر با معرفت به حق امام ع

شعار یا لثارات الحسین فقط یک شعار برخاسته از عواطف و عصبیت های قومی و نژادی نیست، بلکه برخاسته از معرفت به حق ولایت امام است

این معرفت، شناخت حسب و نسب و فضایل آنان نیست، بلکه عرفان به حق ولایت آنان است. أَلَسْتُ أَوْلَی بِکُمْ مِنْکُمْ بِأَنْفُسِکُم(2) و النَّبِیُّ أَوْلی بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ(3)

آنان، از خودمان به ما آگاه تر و مهربان ترند و از همه هواهای نفسانی آزادند

این شعار، شعار کسانی است که با درک اضطرار به وحی و حجت، از همه تقلیدها، تلقین ها، هوس ها، غریزه ها و... جدا شدند و رسول و امام را به عنوان مربی خود انتخاب کردند که: «أَنَا وَ عَلِیٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّه»(4)

این درک از امام و این آگاهی از حق ولایت ایشان، ما را به مقام ابوّت و در نتیجه خونخواهی آنان می رساند؛ آن هم نه پدر جسمانی من که پدر روحانی، مربی، هادی و پیشوای من؛ آن هم پدری که «مصباح»، «سفینه»، «میزان»، «وارث»، «امین» و «اسوه» است و سبب سعادت و رستگاری، امنیت، حفظ، نجات، عزّت، قبولی اعمال و... است

قوام تشیع به « عاشورا» است آنچه که از منابع روایی حادثه کربلا به دست می آید حاوی مطالب بسیار است که طرح هر کدام می تواند یک جامعه را از بن بست خارج کند

مثلا روحیه شجاعت می تواند انسان را از وابستگی و استثمار برهاند و روحیه شهامت انسان را از جهل و شجاعت احمقانه نجات دهد

 عاشورا و عبرت ها

 «عاشورا به ما می آموزد که در ماجرای دفاع از دین، بصیرت بیش از چیزهای دیگر برای انسان لازم است، بی بصیرتها، بدون اینکه بدانند فریب می خورند عاشورا پیام ها و درسهایی دارد، عاشورا به ما درس می دهد که برای حفظ دین باید فداکاری کرد

درس می دهد که در راه قرآن باید از همه چیز گذشت و در میدان نبرد حق و باطل، همه افراد اعم از کوچک و بزرگ زن و مرد، پیر و جوان، امام و رعیت باهم در یک صف قرار گیرند

چرا که جبهه دشمن با همه توانایی های ظاهری بسیار آسیب پذیر است، همچنانکه جبهه بنی امیه به وسیله کاروان اسیران عاشورا در کوفه، شام و مدینه آسیب دید و بالاخره هم نهضت عاشورا به فنای جبهه سفیانی منتهی شد بصیرت و آگاهی یکی از جریانات مهم در بحث زمان شناسی می باشد

امام حسین«ع» در مسیر راه، در نامه ها و چند روزی که در محاصره بودند، بر بصیرت و آگاهی مردم تأکید می کردند و سعی می نمودند این مسئله را حتی به دشمنان خود هم تفهیم کنند*

ضمن اینکه بصیرت و آگاهی هم در آیات قرآن کریم در سوره توبه آمده که اگر کسی از مشرکان برای تحقیق درباره اسلام آمد، شما به او امنیت و آگاهی دهید تا سخن خدا را بشنود

باید با مخالفان خود طبق آیات قرآن، رفتار کنیم و به آنها آگاهی دهیم باید بصیرت خود را افزایش دهیم در شرایط فعلی مشکل ما نخبگان و خواص هستند که آنها هم باید بصیرت و آگاهی داشته باشند امام حسین«ع» نه به خاطر منافع شخصی، که برای ارزش های دینی و اسلامی قیام کردند

این مسئله باید برای همه سرمشق و الگو باشد، نباید به دنیا طلبی، تجملات و روزمرگی مبتلا شویم چون در این صورت به اصول اساسی اسلام خدشه وارد می شود و متأسفانه در حادثه کربلا دیدیم که چگونه عده ای به خاطر دنیا در برابر امام حسین«ع» ایستادند و عده ای از روی ناآگاهی و جهالت در صف کفار قرار گرفتند

حادثه کربلا، به ما یاد می دهد که

اگر دین اسلام را تحریف نکرده بودند، اگر اهل بیت«ع» را از قرآن جدا ننموده بودند و اگر احکام اسلام تغییر نیافته بود، و عده ای به جاهلیت برنگشته بودند، صحنه کربلا پیش نمی آمد

و لذا این تحریفات نشان می دهد، برای جلوگیری از تخریب باید، عوامل آن را شناسایی و با آنها برخورد نمود

باید فضای مناسبی برای تبادل آرا و اظهارنظرها به وجود آورد تا در لابه لای گفت و شنودها، حقیقت برای مردم نمایان شود و اگر در حادثه عاشورا آزادی و اندیشه بیان وجود داشت، امام و یاران باوفایش،می توانستند حقایق را برای مردم بازگو کنند

بنابراین اگر زمینه برای روشنگری و بصیرت فراهم شود، عوام فریبی در جامعه از بین می رود

برخی از دلایل وقوع حادثه کربلا، به تبلیغات منفی بنی امیه و عوام فریبی آنان و جو خفقانی که در جامعه وجود داشت، برمی گردد که حقیقت را برای مردم وارونه بازگو می کردند

و اگر به فردی مثل شمر اعتراض می شود که چطور او بعد از صحنه کربلا، نماز می خواند و دعا می کند و می گوید خدایا مرا ببخش، شمر در پاسخ می گوید، من به وظیفه عمل کردم و طبق آنچه حاکمان به من گفته بودند، رفتار نمودم

در اینجا تحریف آیات قرآن به روشنی مشخص می گردد

بطور کلی ناآگاهی در جامعه و وارونه جلوه دادن حقایق، باعث سست شدن اعتقادات می شود،

 ماندگاری درس های مکتب عاشورا قیام امام حسین«ع» جهان اسلام را چنان تکان داد و تحولی عظیم در مسلمانان بوجود آورد که علاوه بر ابعاد مهم و نتایج مثمرثمر باعث بیداری عمومی مسلمانان شد

مسائل فرهنگی عظمت و محتوای عاشورا، انگیزه ها، اهداف و دستاوردهای فرهنگی و غنی آن را همواره در متن زندگی شیعیان و عمق باورها، جریان دار است

مسلمانان مظلوم جهان نیز برای نجات از جور ستمگران، قیام اباعبدالله«ع» را سرمشق و الگوی خود قرار می دهند

البته حادثه عاشورا، چنان شکوهمند است که حتی بر اندیشه غیرمسلمانان نیز اثر گذاشته و سبب برانگیخته شدن عشق و علاقه و احترام آنان به امام حسین«ع» شده است

عظمت قیام، اوج فداکاری و ویژگی های دیگر امام حسین«ع» و یارانش سبب شده که نویسندگان و اندیشمندان بزرگ جهان، درباره این نهضت و حماسه آفرینان عاشورا اظهار نظرهای بسیاری داشته باشند و حتی برخی از نویسندگان غیر مسلمان درباره این واقعه عظیم کتب متعددی تألیف و تدوین کنند* «جرج جرداق دانشمند و ادیب مسیحی می گوید: «وقتی یزید مردم را تشویق به قتل امام حسین«ع» و مأمور به خونریزی می کرد، آنها می گفتند: چه مبلغی به ما می دهی؟ اما انصار حسین«ع» به او گفتند: ما با تو هستیم و اگر هفتاد بار کشته شویم، باز می خواهیم در رکابت جنگ کنیم و کشته شویم

چارلز دیکنز نویسنده انگلیسی هم می گوید: «اگر منظور حسین، جنگ در راه خواسته های دنیایی بود، من نمی فهمم چرا خواهران و زنان و اطفالش به همراه او بودند؟ پس عقل چنین حکم می کند که او فقط به خاطر اسلام اینچنین فداکاری کرد*

اقبال لاهوری استقلال و نجات پاکستان را مرهون قیام عاشورا دانسته و گاندی نیز نهضت عاشورا را الهام بخش خود و رهایی هندوستان می داند

در یک کلمه می توان گفت اگر نهضت بزرگ عاشورا را الگو و اسوه همه حرکت های حق طلبانه و عدالت خواهانه بدانیم سخنی به گزاف نگفته ایم

و درواقع همان گونه که نویسنده شهیر مصری عباس محمود عقاد، تصریح کرده :

نه تنها مسلمانان که غیرمسلمانان از این حادثه درس جوانمردی، ایثار و مقاومت در برابر ستمگران گرفتند، از سفیر مسیحی که در همان مجلس یزید به او اعتراض کرد بگیریم تا برسیم به زمان های بعد وسپس روزگار خودمان.

نگاهی به درس های مکتب عاشورا درس ولایتمداری در مکتب حسینی

 درس های عاشورا همواره زنده، حیات بخش و حرکت آفرین است

هر چند واقعه کربلا در مکان و زمان خاصی رخ داده است، اما درس های آن به زمان و مکان محدود نمی شود و همواره الهام بخش و شورآفرین است

این نکته ای است که حضرت امام خمینی(ره) نیز با این بیان که عاشورا باید به عنوان رویدادی تلقی شود که در طول تاریخ می تواند درس آموز بوده و پایه های ستم و استبداد را از بیخ و بن براندازد، از آن یاد کرده اند:

واقعه عظیم عاشورا از سال 61 هجری تا خرداد 42 و از آن زمان تا قیام حضرت بقیه الله... در هر مقطعی انقلاب ساز است

از این رو است که بسیاری از نهضت های سیاسی نظیر حرکت توابین ، مردم مدینه، قیام مختار، نهضت زیدبن علی، قیام محمد نفس زکیه و... تا قیام و نهضت مقدس ملت ایران به رهبری امام خمینی(ره) و در حال حاضر با الهام از منویات رهبر معظم انقلاب همه و همه با الگوپذیری از عاشورا سازماندهی می شوند*

درس های مهم عاشورا عاشورا درس های زیادی از قبیل فداکاری و ایثار، شهادت و شجاعت، تعهد و مسئولیت، صداقت و فداکاری، قاطعیت در راه هدف، دفاع از امامت و ولایت، افشای چهره دشمنان اسلام، توجه به معنویات حتی در جبهه جنگ، نفی نژادپرستی، توبه، دعا، استغفار و تسلیم در برابر خدا و قیام برای خدا و بسیاری درس های نگفته دیگر به ما می دهد

که اگر همه آنها را در برنامه های زندگی خود بگنجانیم و سرلوحه امور روزمره مان قرار دهیم، دنیا گلستان می شود و دیگر هرگز شاهد این همه بی عدالتی در روی زمین نخواهیم بود در فرهنگ اسلامی مسلمان نباید هرگز تن به ذلت و خواری بدهد چون ذلت و خواری با مسلمانی قابل جمع نیست

بنابراین مسلمانی که ذلت را پذیرفته مسلمانی اش کامل نیست

بر این اساس دو نوع زندگی خواهیم داشت

زندگی عزتمندانه در پرتو پذیرش ولایت خدا و اولیای خدا

و زندگی ذلیلانه در پرتو پذیرش ولایت کفر و شرک و دشمنان خداست

و در این راستا هرگونه پندار و رفتاری که مسلمانان را ذلیل، ناکارآمد و ناتوان جلوه دهد از نظر امام حسین(ع) محکوم است

بر همین اساس قرآن کریم می فرماید: ای مؤمنان دشمن من و دشمن خود را به ولایت برنگیرید*

عزت در سخن و عمل امام حسین(ع) به نحو بارزی تجلی دارد

او مرگ باعزت را زندگی و زندگی باذلت را عین مرگ می دانست

و از همین رو یکی از شعارهای امام حسین(ع) در روز عاشورا این بود که مرگ از پذیرش ننگ بهتر و ننگ از ورود در آتش سزاوارتر است

سخنان و رفتار امام حسین(ع)، برای همه شیعیان به ویژه کارگزاران نظام اسلامی این درس را با خود دارد که آنان باید تمامی هم و غم خود را مصروف این مهم کنند

که امت اسلامی هم در عرصه ملی و هم در عرصه بین المللی به عزت شهره آفاق شوند و هم در مسیر زندگی دنیوی و در مسیر زندگی اخروی به عزت نفس، اتصاف یابند.

 درسهاى عاشورا

حضرت ابى‏عبداللَّه(ع) از آن روزى که از مدینه خارج شد و به طرف مکه آمد تا آن روزى که در کربلا، شربت گواراى شهادت را نوشید شاید بشود گفت که انسان مى‏تواند در این حرکت چندماهه، بیش از صد عنوان و سرفصل به دست آورد که هر کدام براى یک امت، براى یک تاریخ و یک کشور، براى تربیت خود و اداره جامعه و قرب به خدا، درس است به خاطر این است که حسین‏بن‏على(ع) در دنیا مثل خورشیدى در میان مقدسین عالم، این‏گونه مى‏درخشد

درس عاشورا، درس فداکارى و دیندارى و شجاعت و مواسات و درس قیام للَّه و درس محبت و عشق است یکى از درسهاى عاشورا، همین انقلاب عظیم و کبیرى است که پشت سر حسین زمان و فرزند ابى ‏عبداللَّه ‏الحسین(ع) انجام دادید که یک بحث زنده و جاودانه و همیشگى است، مخصوص زمان معینى نیست*

این درس است (که حضرت) چرا قیام کرد؟

به امام حسین(ع) مى‏گفتند که شما در مدینه و مکه، محترم هستید و در یمن، آن همه شیعه هست، یک گوشه بروید که با یزید هم کارى نداشته باشید، یزید هم با شما کارى نداشته باشد!

امام حسین(ع) قیام کرد تا آن واجب بزرگى را که عبارت از تجدید بناى نظام و جامعه اسلامى یا قیام در مقابل انحرافات بزرگ در جامعه اسلامى است، انجام بدهد این از طریق قیام و از طریق امر به معروف و نهى از منکر است، خودش یک مصداق بزرگ امر به معروف و نهى از منکر است

من مى‏خواهم بدعت را از بین ببرم و سنت را احیا کنم، زیرا سنت را میرانده‏اند و بدعت را زنده کرده‏اند! اگر دنبال من آمدید، راه راست با من است، یعنى مى‏خواهم همان تکلیف بزرگ را انجام بدهم که احیاى اسلام و احیاى سنت پیغمبر(ص) و نظام اسلامى است*

امام و پیشوا و رئیس جامعه اسلامى نمى‏تواند کسى باشد که اهل فسق و فجور و خیانت و فساد و دورى از خدا و این‏ها است

باید کسى باشد که به کتاب خدا عمل کند، نه این‏که خودش در اتاق خلوت، فقط نماز بخواند، بلکه عمل به کتاب را در جامعه زنده کند، اخذ به قسط و عدل کند و حق را قانون جامعه قرار بدهد

اگر کسى ببیند حاکمى در جامعه بر سر کار است که ظلم مى‏کند، حرام خدا را حلال مى‏شمارد، حلال خدا را حرام مى‏شمارد

حکم الهى را کنار مى‏زند -عمل نمى‏کند- و دیگران را به عمل وادار نمى‏کند

یعنى در میان مردم، با گناه، با دشمنى و با ظلم عمل مى‏کند و با زبان و عمل، علیه او اقدام نکند

خداى متعال در قیامت، این ساکتِ بى‏تفاوتِ بى‏عمل را هم به همان سرنوشتى دچار مى‏کند که آن ظالم را دچار کرده است، یعنى با او در یک صف و در یک جناح قرار مى‏گیرد

من از همه مسلمانها شایسته‏ترم به این‏که این قیام و این اقدام را (انجام دهم)، چون من پسر پیغمبرم

اگر پیغمبر(ص) ، این تغییر، یعنى همین اقدام را بر تک‏تک مسلمانها واجب کرده است

بدیهى است حسین‏بن‏على(ع)، پسر پیغمبر(ص)، وار علم و حکمت پیغمبر(ص)، از دیگران واجب‏تر و مناسب‏تر است که اقدام کند، من به خاطر این است که اقدام کردم.

عبرتهاى عاشورا

عاشورا غیر از درسها، عبرتهایى هم دارد

بحث عبرتهاى عاشورا مخصوص زمانى است که اسلام حاکمیت داشته باشد

حداقل این است که بگوییم عمده این بحث، مخصوص به این زمان است یعنى زمان ما و کشور ما که عبرت بگیریم

درس شجاعت، درس ایثار و امثال آن

کار به جایى برسد که جلوى چشم مردم، حرم پیغمبر(ص) را در کوچه و بازار بیاورند و به این‏ها تهمت خارجى بزنند!

خارجى یعنى جزو خوارج، یعنى خروج‏کننده

در اسلام یک فرهنگى است که اگر کسى علیه امام عادل، خروج و قیام بکند، لعنت خدا و رسول(ص) و مؤمنین، علیه چنین کسى است

در اسلام کسى که قیام کند علیه یک امام عادل، خون او هدر است

این‏ها آمدند پسر پیغمبر(ص)، پسر فاطمه زهرا(س) پسر امیرالمومنین (ع) را به عنوان خروج‏کننده بر امام عادل -که آن امام عادل، یزیدبن‏معاویه است- معرفى کردند و کارشان گرفت!

آن‏ها که دستگاه حکومت ظالمند، دلشان هر چه مى‏خواهد مى‏گویند

چرا مردم باور کنند! چرا مردم ساکت بمانند!

از عبرتها، عبرت بگیرید

چرا امت اسلامى که آن‏قدر نسبت به جزئیات احکام اسلامى و آیات قرآنى دقت داشت

در یک چنین قضیه واضحى، این‏قدر دچار غفلت و سستى و سهل‏انگارى بشود که یک چنین فاجعه‏اى به وجود بیاید! این مسأله، انسان را نگران مى‏کند

مگر ما از جامعه زمان پیغمبر(ص) و امیرالمومنین(ع) قرصتر و محکمتریم؟

چه کار کنیم که آن طورى نشود؟

در آن عهد، کار به جایى رسید که پسر و نوه کسانى که در جنگ بدر، به دست امیرالمومنین(ع) و حمزه و بقیه سرداران اسلام، به درک رفته بودند

پسر همان افراد، نوه همان افراد، جاى پیغمبر(ص) نشست و سر جگر گوشه پیغمبر(ص) را جلوى خود گذاشت و با چوب خیزران به لب و دندان او زد و گفت:

«لیت اشیاخى ببدر شهدوا جزع الخزرج من وقع الاسل» کشته‏هاى ما در جنگ بدر بلند شوند، ببینند که ما با کشنده‏هاشان چه کار کردیم

این‏جا است که قرآن مى‏گوید عبرت بگیرید

«قل سیروا فى الارض»؛ در سرزمینِ تاریخ سیر کنید، ببینید چه اتفاقى افتاده خودتان را بر حذر بدارید

آیا هر جامعه اسلامى، همان عاقبت را دارد؟ اگر عبرت بگیرند، نه

اگر عبرت نگیرند، بله

عبرتهاى عاشورا این‏جا است

اگر دقت نکنید، اگر مواظب نباشیم، اگر خودمان را آن‏چنان که باید و شاید، در این راه نگه نداریم، ممکن است آن سرنوشت پیش بیاید

عبرت عاشورا این‏جا است.

قیام بر ضد طاغوت

در جامعه توحیدی و اسلامی بر همه مسلمانان واجب است تا آنجا که می توانند زمینه‌های رشد و هدایت دیگران را در جهت بندگی بهتر خداوند و هدایت و حرکت در مسیر فطرت فراهم سازند

و با هر گونه موقعیت و شرایطی که زمینه ساز ناهنجاری های توحیدی و انسانی است مبارزه کنند

بنابراین هر گونه مبارزه علیه قوانین و حاکمیت‌های ضد دینی یا حاکمان طاغوتی، هم مبارزه با زمینه‌های فساد و انحراف اجتماع است و هم خود زمینه ساز بروز فضایل و کرامتهای انسانی و هدایت و حرکت در مسیر فطرت

نهی از منکر از جمله آموزه‌های دینی و قرآنی است که مبنای حرکت و نهضت مصلحانه مردم ایران به رهبری حضرت امام خمینی (ره) و با اقتداء به قیام و نهضت سیدالشهداء (ع) بود*

امام راحل در این خصوص چنین بیان فرمودند:

خدای تبارک و تعالی می‌فرماید فقط یک موعظه من دارم

انما اعظم بواحه ان تقوموا لله،

اینکه برای خدا قیام کنید وقتی که دیدید که دین خدا در معرض خطر است برای خدا قیام کنید، سید الشهداء هم همین طور برای خدا قیام کرد

این یک مطلبی است که برای یک وقت نیست، موعظه خدا همیشگی است هر وقت دیدید که بر ضد اسلام، بر ضد رژیم انسانی اسلامی الهی خواستند که قیام کنند، خواستند وارونه کنند مسائل اسلام را، به اسم اسلام، اسلام را بکوبند باید قیام کرد

همین است سیره انبیاء همین بوده است که اگر چنانچه یک سلطان جائر بر مردم حکومت میخواهد بکند بایستید در مقابلش و او به هر جا می خواهد منتهی بشود باید برویم سراغش و نهی از منکرش و امر به معروفش کنیم و بکشیم او را پایین از آن تخت باطل (صحیفه نور، ج7، ص37 و ج20، ج2، ص208)

جایگاه شور و شعور در نهضت عاشورا

حدوث عینی حماسه عاشورا، و روند تکوینی آن گرچه عاشورای حسین (ع) از ابعاد گوناگون، به تمامی امت مسلمان و سایر ملل و جوامع، درسهای زیادی از جمله (عاشقانه زیستن) و (ایستادگی در برابر ظلم) و (مقاومت) و (صبر) را تعلیم نموده است

اما چگونگی و کیفیت تبیین این حماسه بی نظیر، و راز شکوفایی و (ماندگار بودن) آن نقش بسیار مهمی را در راستای تعریف واقعی از حماسه حسینی(ع) و ترکیب عینی و عملی بین شور و شعور برعهده داشته که این خود می تواند در حیطه مربوط به آن، به صورتی انکارناپذیر و غیرقابل تردید، اساسی، جلوه نماید

بنابراین بررسی و تبیین و تطبیق و تأمل در شیوه ها و روشهایی که اعمال آنها سبب ارتقاء سطح جمع بین شور و شعور و یا بالعکس باعث کاهش این جمع باشد، ضروری و حتمی و به نوعی جدی خواهد بود*

شور چه جایگاه و نقشی را در راستای تحقق اهداف عاشورای حسینی(ع) برعهده دارد؟

حادثه قیام عاشورا نه تنها مظهر حدوث یک فداکاری عظیم و بی مانند بوده بلکه از نقطه نظر توجیه علل روحی قضیه نیز، بسیار جالب و در نوع خود بی نظیر جلوه می نماید در بدو امر آنچه بسیار بدیع و غریبانه و در عین حال کاملا ملموس تلقی می گردد حوادثی است که بعد از رحلت رسول اکرم(ص) به وقوع پیوست

بر ضمیر و ذهن و وجدانهای بیدار مسلمانان همیشه این سؤال مطرح بوده که چگونه می توان تصور نمود فرزندان پیامبر(ص) و اهل البیت وی که ولایت و امامت و جانشین رسول خدا، حق الهی آنان است، با توطئه ها و خدعه ها و نیرنگهای ابوسفیان و معاویه در حاشیه قرار گرفته و سپس به صورتی غیرقابل تصور، به شهادت برسند

این قضایا، حتی در اولین روزهای بعد از شهادت حماسه سازان عاشورا، همچون ابری پربار و باران زا، آسمان شفاف «دید» و «منطق» و «وجدان» مسلمانان را بخود جلب نمود و سپس این تفکر به یک «شعور» و همزمان و موازی با آن، به دنیایی از عاطفه و هیجان و احساس «شور» انقلابی مبدل گشت به طوری که از آن زمان و تا هنگامی که جامعه عدل اسلامی در جهان گسترده نگردیده*

 

جمع بین (شور) و (شعور)، در چارچوب و ساختار کلیدی حماسه عاشورا، نقشی بارز و اساسی دانسته اند و یکی از مهم ترین این ابزارها، شخصیت شاخص و الهی و بی نظیر و مرتبط با نبوت و امامت محور عاشورا یعنی سیدالشهدا(ع) می باشد

(شعور) واقعی، همواره در ذات انسانها نهفته شده و با یک منطق قوی که بالطبع در سرشت وجودی تمامی انبیا و اوصیاء و ائمه اطهار و صالحین تعبیه گردیده

این شعور به حد تعالی ارتقاء خواهد یافت و این خود، به تنهایی می تواند سرشت منطقی بودن شناخت علت جمع (شور) و (شعور) و ارتباط آن با قیام عدالت خواهانه و فرهنگی و معرفت گرایانه امام حسین(ع) را به خوبی مشخص نماید اصولا قیامهای مردان بزرگ و مقدس دارای چنین ویژگی هستند که به این حرکت های عظیم و (آگاهانه) یکنوع ارتقاء سطح کیفی بسیار والایی می دهد

 

از جمله این خصوصیات مقدس می توان به چند مورد عمده اشاره نمود:

الف- تقدس، یعنی پاک بودن از جنبه های سطحی از قبیل حسدها و کینه های شخصی و خودخواهی ها

ب- عمومیت یافتن یا قطعیت داشتن زمینه های انقلاب، بطوری که برای رهبر این انقلاب، حدوث و تحقق انقلاب برای حال و آینده مردم و یا امت حیاتی و تعیین کننده و الزامی جلوه می نماید

ولو اینکه هواداران یا (آگاهان) به این انقلاب از نظر کمیت ظاهراً در اقلیت، باشند

پ- تمامی انقلابهای حقیقی و مردمی و خدایی، یکنوع مرجعیت یا پیشوایان رهبری را در مرکز ثقل تصمیم گیریها دارند که جریان انقلاب را هدایت می کند

و چون این انقلاب و رهبریت آن، منافع آحاد مختلف مردم را در راستای طیف جامعه و حق و حقیقت لحاظ می نماید

لذا در هر حال پیروزی واقعی، نصیب این نهضت خواهد شد

ولو اینکه ممکن است در نگاه اول، موفقیت نهایی و مشخص و معینی را کسب ننموده باشد

ت- ویژگیهای منحصر به فرد انقلاب به طور کلی جایگاه انقلابهای حقیقی و مذهبی و دینی که خالص ترین نوع انقلاب ها می باشند

امام نیز با امعان به وظیفه خطیر و الهی خود که نشأت گرفته از «امر به معروف و نهی از منکر» است حماسه جاودانی آزادی و آزادگی را در دوران خفقان حاکمان وقت فریاد کشید.

امام، که خود، پیامبر اکرم(ص) را عمیقاً درک کرده و خصوصیات یک انسان کامل خدایی و ربانی را به طور مستقیم و بواسطه رسالت جدش و امامت پدر معصومش در خود احساس نموده بود

با عزمی عمیق و حقانیتی پرشکوه، برای اعاده حقوق حقه مردم مظلوم که با نیرنگ ها و دسیسه های بدخواهان و منافقان، از آنان سلب کرده بودند، به پا خاست و با خلق حماسه ای بی مانند تعریف کامل و جامع و قاطعی از (شرافت) انسانی را، برای تمامی جهانیان همه ازمنه و اعصار، معنی فرمود

البته کیفیت تبیین حماسه کربلا، به فاکتورها و اهرمها و ادلأ ارزشمندی نیاز داشت که این ویژگی ها نیز در اجتماع و ترکیب و تلفیق دو عامل اصلی (شور) و (شعور) مفهوم عینی به خود گرفته است

چرا که شعور، باعث تجزیه و تحلیل و فراهم سازی بیان حماسه و انقلاب مقدس شده و زمینه ایجاد (شور) را در رهروان و پیروان حقیقی عدالت و جهاد مهیا می سازد

 

 

 

 اسلام اموی و نبوی

 

 

 نهضت عاشورای امام حسین«ع» و تأثیر آن در بیداری مسلمانان جای انکار نیست

تا جایی که می توان عاشورا را نقطه عطف بزرگی در تاریخ جهان اسلام خواند

این تأثیر از آن جا آغاز شد که پس از حادثه عاشورا مسلمانان توانستند بفهمند که دو نوع اسلام مطرح است

اول اسلام بنی امیه که فقط به درد زورگویان و زورمداران می خورد و دوم اسلام نبوی که پیامبر گرامی اسلام(ص) آورده بود

این مسئله تا قبل از واقعه عاشورا بر مردم روشن نشده بود و اکثر مسلمانان بین این دو تفکیکی قائل نبودند مگر تعداد انگشت شماری که صدای آنها هم به گوش مردم نمی رسید

اما پس از عاشورا، به ویژه در پی سخنرانی های حضرت زینب کبری(س) و امام سجاد«ع» و دیگر پیام آوران شهادت امام حسین (ع)، این تفکیک روز به روز تشخص یافت تا اینکه در زمان امام صادق«ع» به صورت مدون درآمد و به تاریخ سپرده شد

این تأثیر عقیدتی، علمی و فرهنگی گسترده ای بود که شامل همه ملل در تمام دوران می شود و این بینش، تفکیکی نسبت به دو اسلام اموی و نبوی به وجود آورد که تا امروز، هنوز هم به بیدارگری خود ادامه می دهد تا مسلمانان هیچ ستمی را در ساحت و سایه اسلام به رسمیت نشناسند

 

 

پیامدهای فرهنگی قیام عاشورا

 

 

 قیام عاشورا و پیامدهای آن، مؤثرترین و ماندگارترین رخدادی است که منشأ تحولاتی بنیادین در تاریخ اسلام شده است

آثار و نتایج این قیام منحصر به زمان وقوع حادثه و سالهای نزدیک به آن نیست

ریخته شدن خون پاک حضرت اباعبدالله الحسین(ع) و اصحاب باوفایش در روز دهم محرم سال 61 هجری در یکی از بی نظیرترین صحنه های دردناک تاریخ بشریت، چنان جریانی نیرومند در مسیر تحولات تاریخ جهان اسلام پدید آورد که آثار عمیق،گسترده و ماندگار و تحول زای آن از «روز واقعه» تاکنون که بیش از 13 قرن می گذرد

همچنان پابرجاست و نه تنها گذر زمان بر ابعاد و پیامدهای آن سایه فراموشی نیفکنده، بلکه تأثیر واقعه عاشورا بر حیات بخشی مهم و تعیین کننده از امت اسلام و آزاداندیشان اقصی نقاط جهان دامنه ای بسیار گسترده تر از گذشته نیز یافته است. قیام عاشورا ، حافظ اسلام راستین

 

 

 حفظ اسلام انقلابی و راستین و حفظ ارزشهای دینی و استمرار نهضت های اصلاح طلبانه در تاریخ اسلام، و همچنین حیات ملت انقلابی شیعه مرهون قیام عاشورا و فرهنگ متعالی این حادثه انسانی است

پس از واقعه عاشورا، خلفا و حکومتهای ستمگر در بلاد اسلامی، هراسان از تاثیر گسترده اهداف و پیامدهای فرهنگی نهضت عاشورا، با بکار گرفتن دین فروشان دنیاطلب به تحریف ابعاد این واقعه تاریخساز پرداختند

و از زمانی که استعمار نوین موفق به تجزیه بلاد اسلامی گردید و بر حکومتها و سرنوشت ممالک مسلمین استیلا یافت، دامنه تحریفها و بدعتها و جایگزینی خرافه ها به جای روح ظلم ستیز و قیام خیز واقعه عاشورا نیز وسعت بیشتری یافت

و نتیجه آن شد که روح عاشورا و مکتب و پیام عاشورا در زندگی مسلمانان به کمرنگی گرایید و جای خویش را به حفظ نمادهایی ظاهری و تشریفاتی و بی روح، و سوءاستفاده از این مناسبت حماسی داد*

 

 

با دست اندازی دشمنان و تحریفهای دین فروشان راحت طلب، نگاه به عاشورا از یک مکتب ارزشی و معنوی و انقلابی به یک واقعه سوزناک شخصی اتفاق افتاده در قرن اول هجرت، فاقد هر نوع پیام و منطق و دست آوردی تنزل کرد

و این حادثه به گونه ای ترسیم شد که تنها باید بر مصائب آن اشک ریخت و در تعزیت آن فقط به نوحه سرایی و سخنرانی های بی اساس و بی بهره از حقیقت پرداخت

آنهم غالبا موهن که نمونه هایی از آن در زمان طاغوت در ایران ترویج می شد و دلسوزان و مصلحانی همچون معلم شهید استاد مطهری به مقابله با این کج روی ها و تحریف ها پرداختند

دوام عزت و استقلال و افتخاراتی که به دست آورده ایم در گرو بازیابی فرهنگ عاشورا و نگرش اصلاحگرانه و آزادمنشانه به حقیقت عاشورا است

 

 

قیامی برای آیندگان

 

 

قیام عاشورا و حماسه کربلا از آن طیف رویدادهای تاریخی است که محدود به زمان و مکان خاصی نیست و هر جا که ظلم و بی عدالتی و حق ستیزی باشد، همان جا می تواند صحنه کربلا و ظهر عاشورا نیز باشد

عاشورا نماد و تبلور جاودانه حق طلبی، ظلم ستیزی و آزادیخواهی است

قیام امام حسین (ع) و یاران وفادار ایشان صرفا برای نه گفتن به طاغوت زمان صورت نمی گرفت؛

در واقع قیام عاشورا، طلایه دار یک نهضت جهانی و به الگویی برای همه آدمیان در تمامی دوران تبدیل شده است

در طول تاریخ اسلام پس از حماسه عاشورا، هر گاه مسلمانان با تاسی به آن حماسه همیشگی، دربرابر ظلم و بی عدالتی قد علم کرده و پایمردانه ایستاده اند، توانسته اند بزرگترین نیروهای مادی جهان را مقهور خود سازند

از این گونه جنبش های عاشورایی در تاریخ اسلام و بویژه ایران نمونه های بسیاری وجود دارد؛ نهضت های آزادیخواهانه و استقلال طلبانه ایران معاصر بهترین مثال از این گونه جنبش های عاشورایی به شمار می آیند*

انقلاب شکوهمند اسلامی را می توان مظهر و نقطه اوج تعالی نهضت های عاشورایی برشمرد

این قیام مردمی با آموزه های اسلامی و عاشورایی و به رهبری امام بت شکن و امتی حق طلب توانست بزرگ ترین جباران روزگار را از سریر غرور و نخوت طاغوتی به خاک مذلت فرو بنشاند

در واقع مهم ترین عامل پیروزی انقلاب اسلامی را می توان موج زدن روح قیام عاشورا در همه ارکان آن نام برد. البته تاثیر قیام عاشورا در نهضت اسلامی مردم ایران صرفا منحصر به دوران مبارزه با رژیم پیشین نبوده است

بلکه این فقط آغاز راه بود؛ مطمئنا نهضتی که با پیام عاشورا شروع شده بود، در ادامه راه خود نیاز بیشتری به عاشورایی ماندن پیدا می کند

چرا که تمامی طواغیت زمان و جباران و مستکبران روزگار با همه نیروهای اهریمنی خود دربرابر آن می ایستادند و البته این گونه نیز شد

در ادامه مسیر انقلاب، اوج تعالی و جلوه گری روح عاشورایی را در دفاع جانانه رزمندگان اسلام و در کربلاهای ایران شاهد بودیم*

آری "کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا" در این دوران، بارها شاهد خلق حماسه عاشورا به گونه ای دیگر بودیم

در جنگی نابرابر که در یکسوی آن رزمندگان اسلام به رهبری حسین زمان خمینی کبیر حضور داشتند، در سوی دیگر تمامی قوای کفر و الحاد با همه نیروهای دنیوی خود، به جنگ فرهنگ عاشورا آمدند و با آن همه اسباب دنیوی خود، تنها مقهور یک چیز شدند: روح حماسه جاوید کربلا

از این روست که کربلا قیامی برای همه دوران و همه تاریخ است

پیام عدالت طلبی،حق گویی و آزادیخواهی کربلا عرصه تاریخ را درنوردیده و هم اینک در جای جای این کره خاکی شاهد برافراشته شدن پرچم عدالت خواهی و ظلم ستیزی هستیم.

 

 

این نیست مگر جهانگیر شدن پیام حماسه مظلومانه حسین ع

آری حسین (ع) با قیام خود راهی را پیش روی بشریت نهاد که تا ابد ضامن سربلندی انسان خواهد بود:

آزادگی، حق طلبی و عدالتخواهی*

نهضت عاشورا پایان کار نبود

بلکه در واقع آغاز راهی بود به وسعت تاریخ؛ ابلاغ پیامی بود برای همگان در همه اعصار و دوران و در همه نقاط این کره خاکی

در واقع امام حسین(ع) با نهضت جاودان خود به آیندگان این پیام را داد که هیچ گاه در برابر ظلم و بی عدالتی ساکت ننشینند و اگر شده با فدا کردن همه داشته های خود، عدالت و آزادگی و حق را پیروز سازند

این همان رمز جهانگیر شدن قیام عاشوراست که در رگ های تاریخ جریان داشته و بخشی جدا ناشدنی از حافظه تاریخی بشریت بوده و همواره و در همه جا، ضامن پیروزی حق بر باطل خواهد بود.‏

 

 

قیام امام حسین(ع) برای برپایی نماز و روزه و زکات و امر به معروف و نهی از منکر بوده است

حضرت قیام کرد تا اسلامِ ساخته و پرداخته امویان را به مردم معرفی کرده و بدعت های آنان را برای مردم نمایان سازد و مردم با این کشتی نجات بخش، به سوی سنت واقعی و سیره و روش پیامبر(ص) حرکت کنند، نه برای آنکه بدعتی نو دوباره ایجاد شود و شریعت رسول خدا(ص) منسوخ شده و به بوته فراموشی سپرده شود

حضرت قیام کرد تا دین زنده بماند و با عمل به احکام الهی، بساط گناه و منکرات از جامعه برچیده شده و روحیه تقوا و دین محوری در بین امت اسلامی زنده شود

او قیام کرد تا مردم از نافرمانی خدا بیشتر بترسند واز آثار گناه که در دنیا وآخرت دامنگیر گنهکاران می شود، برحذر باشند*

از این رو گریه و عزاداری برای سالار شهیدان برای نگه داشتن اساس اسلام است تا مردم با تأسی به آن امام همام، به یاد خداوند باشند و به برپایی فرایض و حدود الهی، هر چه بیشتر اهتمام ورزند

گریستن ها و گریاندن ها در عزای حسین(ع) خود هدف نهضت عاشورا قلمداد شده و هدف اصلی فراموش شود

و مردم برای آنکه بهتر و بیشتر گریه کنند و دامن خود را از هرگونه گناه و پلیدی شستشو دهند، به این ترتیب شور و حرکتی که در این حادثه وجود دارد، به خمودی و سکوت می گراید و نهضتی که می خواهد برای جباران تاریخ خطرساز باشد

عاملی برای تخدیر جوامع شده و ستمگران یزیدی در طول تاریخ از خطر عاشورا وخاطره جان فشانی امام حسین (ع) مصون می مانند

این دیدگاه یکی از بدترین نوع تحریف ها در زمینه هدف نهضت عاشوراست.

 تاثیر پذیری انقلاب از محرم

 انقلاب اسلامی ایران برآمده از دین است و در بسیاری از مقاطع نیز این محرم و عزاداری برای امام حسین (ع) بوده است که به حرکت مردمی شور دیگری داده است

محرم به مردم می آموخت که حتی با تعداد اندک نیز نباید اجازه داد تا حق و حقیقت پایمال شود و طاغوت حرف خود را بر کرسی بنشاند

محرم به ما فرهنگ شهادت را ودیعه داد و همین شهادت طلبی بود که رژیم پهلوی را سرنگون ساخت

ملت ایران در تمامی تحرکات سیاسی و فرهنگی خود به نحوی تحت تاثیر پیام عاشورا است و این طبیعی‌ترین بستر تحولات انقلابی در ایران اسلامی به شمار می آید

قیام حضرت ماهیتی ضدظلم و استکبار‌ستیز داشت و بر همین نمط، شیعه و شیعیان نیز در گذر زمان همواره در برابر ظالمان قرار داشته و حکومت های جور را برنتابیده اند

در واقع می ‌توان گفت تحولات، تظاهرات و درگیری‌های ماه محرم بود که سرنوشت شاه،رژیم سلطنتی و انقلاب را مشخص نمود

چرا امام زمان(عج) را منتقم امام حسین(ع) می‌نامند؟

1- سوگند به خدا که خون امام حسین(ع) از حرکت و جوشش نمی‌ایستد تا اینکه خداوند مهدی(عج) را برانگیزد امام زمان(عج) به انتقام خون امام حسین(ع) از منافقان، فاسقان، کافران انتقام می‌گیرد

امام زمان(عج) عهده دار تمام خون‌هایی است که به ناحق در طول تاریخ ریخته شده است و با ایجاد عدالت و پایان دادن به جریان ظلم سبب می‌شود انتقام مظلومان جهان را بگیرد

مظلوم‌ترین فردی که در عالم کشته شده است، حضرت سیدالشهدا(ع) است از این رو امام مهدی(عج) خونخواه و منتقم خون امام حسین(ع) است از امام رضا(ع) سؤال کردند آن افرادی که امام حسین(ع) را کشتند. نیستند که از آنها انتقام بگیرند

در قرآن می‌خوانیم نباید گناه دیگری را به گردن فرد دیگری انداخت؛ امام رضا(ع) می‌فرمایند که هرکسی در عصر ظهور راضی باشد به کاری که یزید و یزیدیان با امام حسین(ع) انجام دادند، امام مهدی(عج) از آنها انتقام می‌گیرد

 2- در قرآن می‌خوانیم نباید گناه دیگری را به گردن فرد دیگری انداخت؛

امام رضا(ع) می‌فرمایند که هرکسی در عصر ظهور راضی باشد به کاری که یزید و یزیدیان با امام حسین(ع) انجام دادند، امام مهدی(عج) از آنها انتقام می‌گیرد. حال که ما به امام مهدی(عج) چنین لقبی می‌دهیم معنایش این نیست که ما می‌گوییم امام زمان(عج) منتقم است

امام سجاد(ع) فرمودند: سوگند به خدا که خون امام حسین(ع) از حرکت و جوشش نمی‌ایستد تا اینکه خداوند مهدی(عج) را برانگیزد

امام زمان(عج) به انتقام خون امام حسین(ع) از منافقان، فاسقان، کافران انتقام می‌گیرد و در روایات این چنین آمده است و لقب منتقم را ائمه اطهار(ع) در روایات به امام زمان(عج) نسبت دادند ابوحمزه ثمالی به امام باقر(ع) عرض می‌کند: آیا شما قائم نیستید؟ حق را به پا نمی دارید؟ پس چرا تنها ولی عصر امام زمان(عج) را قائم می‌خوانند

 3- امام محمد باقر(ع) می‌فرمایند: چون جدم امام حسین(ع) کشته شد، فرشتگان صدا به گریه و ناله بلند و عرض کردند پروردگارا! آیا قاتلان بهترین بندگانت و برترین اشرف برگزیدگانت را رها می‌کنید

و خداوند فرمود: ای فرشتگان من ناراحت نباشید، به عزت و جلالم سوگند از آنها انتقام خواهم گرفت هر چند بعد از گذشت زمان‌ها باشد

آن لحظه خداوند حجاب را از مقابل دیدگان فرشتگان برداشت و امامان از فرزندان امام حسین(ع) را یکی پس از دیگری به آنها نشان داد فرشتگان وقتی دیدند، جریان ولایت و امامت امام حسین(ع) بعد از شهادتشان ادامه دارد شاد شدند دیدند یکی از فرزندان امام حسین(ع) ایستاده مشغول نماز است

خداوند فرمود با این قائم یعنی همین شخص ایستاده، از قاتلان امام حسین(ع) انتقام خواهیم گرفت، بحارالانوار، دلایل الامامه

 4- این الطالب بدم المقتول بکربلا

نبرد حق و باطل را پایانی نیست، تا حق، حاکمییت مطلقه یابد کربلا، حلقه‏ ای از حلقات زنجیره مبارزه حق و باطل بود و خون شهیدان‏ کربلا، هنوز بدون انتقال مانده است، تا آنکه مهدی علیه ‏السلام قیام کند

و در رکابش یارانی جان برکف و شهادت‏ طلب‏ و قویدل و آهنین اراده و مومن و صبور و بصیر، به خوانخواهی آن مظلومان برخیزند چه توفیقی است جهاد در این راه، و در رکاب امام منتظر

تعالیم زیارتنامه‏ ها، تداوم این راه‏ را می‏آموزد، و اوج پرشکوه این خط را عصر آن موعد نشان میدهد زائر، هم ‏آرزومند است و هم خواستار، که آن روزگار درخشان را دریابد و خوانخواه شهیدان کربلا باشد

 5- در (زیارت ‏عاشورا) زائر چنین می‏گوید: خطاب به حسین و یاران شهیدش (و ان یرزقنی طلب ثارکم مع امام هدی...) از خدا می‏خواهم که خونخواهی شما را، در رکاب امام هدایتگر و آشکار و حقگویی از شما خاندان، روزی‏ام کند

و در جای دیگر می‏طلبد اللهم اجعلنا من‏الطالبین بثاره ... خدایا ما را از خونخواهان حسین علیه ‏السلام قرار بده، در رکاب پیشوای دادگری که عزت‏بخش اسلام و مسلمین باشد و ان یوفقنی ‏للطلب بثارکم مع الامام .... این خونخواهی ‏از کارهای مهم آن حضرت است

در (دعای ندبه) که نوعی نیایش‏ عاشقانه و پرسوز و گدار و گفتگوی پر اشتیاق با مهدی علیه‏ السلام است، خطاب به آن امام می‏خوانیم: این الطالب بذحول‏الانبیاء و ابناء الانبیاء، این الطالب بدم المقتول کجاست، خونخواه پیامبران و پیامبرزادگان؟ کجاست خونخواه کشته دشت کربلا؟

او نه تنها خونخواه ‏شهدای کربلا، بلکه همه خونهای به ناحق ریخته حق پویان و حق جویان تاریخ است و پیروانش نیز راهی این راهند و سربازان امام زمان (عج)

 6- به فرموده حضرت صادق ع ، خدا ترس و شهادت طلبند و شعارشان: (یالثارات الحسین) است؛ بیائید به طلب خون حسین (بحارالانوار، ج52، ص308 این شعار شور آور، از ظهر عاشورا، از درون خاک خونین کربلا برخاست و در جام خورشید ریخت و به همه چیز رنگ خون زد، شفق خونبار را بیاراست و فجر بیدار را بیاکند

و در کوههای و هامونها و دشتها و جنگلها و نهرها و دریاها و در آبادیها و شهرها و روستاها و دهها، در همه جا و همه چیز بگسترد و همه جا و همه وقت، خونها را به جوش آورد و نهضتها را شکل داد

این شعار است که همه جا را کربلا کرده است و همه ماه را محرم و همه روز را عاشورا و همین شعار است که بر پرچم شورشیان دوران شورش بزرگ، شورش مهدی عج نیز نقش خواهد بست..

پس دوستداران ‏او هم که در مقام زیارت می‏ایستند و او را به این صفت می‏ستایند و آرزومند جهاد در رکاب او برای خونخواهی سیدالشهدا و همه شهیدان‏ مظلومند، باید در موضع و تعهد اجتماعی چنین باشند یعنی خون آشنا و دشمن ستیز و حق ‏طلب و پا در رکاب و سلاح برکف!...

 7- در رکاب مهدی عج حکومت عدل‏ گستر زیباست درک آن دوران گرانقدر، سعادت است و آرزوی دیدار آن ایام، ارزشی والاست و... انتظار برای ‏آن دوره، عبادت است، البته انتظاری تعهد آفرین و عمل زا و زمینه‏ ساز

در (زیارت جامعه) می‏خوانیم: معترف‏بکم، مصدق برجعتکم، ... من شما را به امامت می‏شناسم، به بازگشت شما را باور دارم، منتظر حکومت شما و چشم به راه دولت شمایم.

چشم انتظار بودن، از تلاش و جهاد برای زمینه ‏سازی آن حکومت، جدا نیست باید زمینه ‏چینی‏ و تمهید مقدمات برای آن روزگار کرد هم در عصر امام، باید در دولت او خدمت و فعالیت داشت و هم در رکابش، حتی برای بذل جان آماده بود انتظار ظهور آن حضرت، باید همراه با فراهم کردن اسباب و زمینه ‏های لازم و یاری ها و امکانات شایسته و بایسته است

زائر، خطاب به امام ‏زمان عج می‏گوید: ( نصرتی معده لکم ....) (آداب سرداب مطهر) یاری ‏ام، آماده برای شما و دوستی‏ ام، خالص برای شماست

 8- و اجعلنی‏ اللهم من انصاره و اعوانه و اتباعه و شیعته خدایا مرا از یاران و پیروان گوش به فرمان آن حضرت قرار بده

در زیارت دیگری از آموزشهای حضرت رضا ع در باب زیارت امام غایب می‏گوئیم: خدایا! ما را در حزب آن حضرت قرار بده، از آنانکه فرمان او را می‏کنند، همراه او مقاومت دارند، با خیرخواهی برای وی، رضایت تو را می‏جویند تا آنکه در قیامت، ما را در زمره یاران و پیروان و تقویت کنندگان حکومتش برانگیزی باز

در زیارتی دیگر، خطاب به آن امید دلها و منجی انسانها می‏گوییم ای مولای ‏من!اگر پیش از ظهورت مرگم فرا رسد، تو و پدران پاک و بزرگوارت را در پیشگاه خداوند وسیله و واسطه قرار می‏دهم تا هنگام ظهورت و تشکیل دولتت، مرا بار دیگر به دنیا برگرداند تا به خواسته و آرمان خودم از راه طاعت تو برسم

آرزوی بازگشت به‏ دنیا در روزگار ظهور او، باید همراه با آماده ‏سازی روح و اراده برای آن دوران باشد و زمینه‏ سازی اجتماعی برای آمدن آن عدل‏ گستر و حجت غایب پروردگار

 9- به اینگونه است که‏ می‏بینم انتظار، با تنبلی و بی ‏حوصلگی و بی‏ تفاوتی و بیعاری سازگار نیست انتظار، یک بسیج عمومی است،..

همیشه آماده، از نظر قدرت‏های ایمانی و روحی، نیروهای بدنی و سلاحی، تمرینهای عملی و نظامی، پرورشهای‏ اخلاقی و اجتماعی، سازماندهی های سیاسی و مرامی....

و همواره در سنگر، سنگر مبارزه با تمایلات نفسانی، با سستیهای تکلیفی، سنگر مبارزه با ذلت پذیری و استعمار زدگی، مبارزه با تطاول و ستم و انحراف، مبارزه با زیر بار کفر رفتن و برده دیگران شدن و سلطه یهود و نصاری و ملحدان را پذیرفتن و قدرتهای ناحق را تحمل کردن

این آمادگی عمومی و همیشگی، جوهر اصلی انتظار است... زائری که ‏مشتاق حضور و جهاد در رکاب مهدی عج است، باید لیاقتهای‏ مورد نیاز را از هم اکنون در خود فراهم آورد، وگرنه این شوق، به تنهایی او را به جایی نمی‏رساند

 10- زائر شهادت طلب شهادت، حد اعلای کمال انسان است و چه زیبا که در رکاب (مهدی موعود) باشد، و در راه احقاق حق و گسترش عدل بر گسترده زمین!

در زیارتها، روی عنصر (شهادت‏ طلبی) و آرزوی جهاد و شهادت، پیش روی امام زمان و در رکاب آن عزیز، تاءکید فراوان شده است

باگذشت زمانها و عمرها، یقین من در باره تو بیشتر و عشقم افزونتر می‏شود و منتظر و چشم به راهم تا در پیش رویت جهاد کنم و جان و مال و ف رزندان و خانواده و هر چه را دارم، در اطاعت فرمانت فدا کنم

متوقعا و منتظرا و لجهادی بین یدیک مترقبا زیارت آن حضرت در سرداب مقدس فان ادرکت ایامک ‏الزاهره.. و در ادامه، آرزو شهادت در رکابش به این صورت بیان شده است

اگر دوران درخشان‏ حکومت و فرمانروایی تو را درک کردم، در آن هنگام، من بنده‏ گوش به فرمان تو، به امر و نهی تو فعالیت می‏کنم و امید شهادت در رکاب تو و کامیابی نزد تو را دارم

خدایا! مرا از یاران و پیروان و مدافعان او قرار بده، خدایا توفیق شهادت مشتاقانه در پیش روی او را به من ارزانی دار، در صف و جمعی که در قرائت آنان را ستوده و گفته‏ ای:صفی همچون بنیانی استوار..

 11- و اجعلنی‏ من انصاره و اشیاعه و الذابین عنه و اجعلنی من المستشهدین بین‏یدیه .... بنیان مرصوص در زیارت آن حضرت در روز جمعه آمده است: می‏خواهم که‏ خداوند مرا از یاری کنندگان تو بر ضد دشمنانت قرار دهد و در زمره هوادارنت، مرا از شهیدان در برابرت قرار دهد ان یجعلنی من الناصرین ‏لک علی اعدائک و المستشهدین بین یدیک فی جمله اولیائک

در دعای عهد، می‏خوانیم:

خدایا، به هنگام ‏ظهورش، مرا از قبر، برون آر، در حالی که کفن پوشیده و شمشیر آخته و نیزه برگرفته باشم و ندای آن دعوت‏گر در شهر و بیابان را لبیک گفته باشم

در فرازی دیگر،عاشقانه و شهادت طلبانه، در زیارت آن موعود امتها و ذخیره الهی برای نجات بشریت، می‏ گوییم: خدایا... همچنانکه دلم‏ را به یاد مهدی آباد کردی و مرا زنده دل ساختی، سلاح مرا نیز در راه یاری او آخته ساز

آری... این‏ است حماسه و روح (شهادت‏ طلبی)، که ائمه ما، در متن زیارتنامه‏ ها، به ما آموخته‏ اند ... آیا با تخریب قبر، می‏توان الهام معنوی و روحی را از تربت سیدالشهدا گرفت؟ آیا با حمله و هجوم به مزارات معصومین، می‏توان عقیده و ایمان به آنان را از مردم سلب کرد

وارث پیامبران

12- حضرت در آغوش پیامبر بزرگ اسلام (ص) به مدت 7 سال تربیت یافت و درباره امام حسین(ع) پیامبر مکرر فرموده: خدایا من حسین را دوست می دارم پس دوست بدار کسی که او را دوست می دارد

و در جای دیگر مقام آن حضرت را به قدری بالا برده: حسین منی و انا من حسین (ا لاصابه ج11)

پیامبر امام حسین را احیاء کننده شریعت خود و نگه دارنده‌ی قرآن و مکتب خود می داند و این مقام را بدست نیاورد جزء با پاسداری خالصانه‌ی حضرتش از اسلام و قرآن و نثار خون پاک و مقدسش در احیای دین جدش رسول الله (ص)

امام حسین (ع) جلوه اوصاف پیامبران است وجود مبارک امام حسین (ع) که در آیینه‌ی قرآن و در عرصه گاه وجود پیامبر اسلام و در صفحه‌ی روشن بصیرت و بینش خود، همه پیامبران را با ارزش های وجودی آنان می دید سرا پا عاشق آنان شد و در دنیای باطنش همراه و همراز آنان گشت و از ارزشهای وجود آنان به شدت رنگ گرفت تا جایی که وارث آنان شد

13- هنگامی که می گوییم حسین وارث پیامبران

به این معنا نیست که آن حضرت از آن بزرگواران ارث مادی برده است بلکه به این معنا است که آن جلوه‌گاه حقیقت، همه‌ی ارزشهای الهی و معنوی آنان را به ارث برده است پربارترین و سنگین ترین ارثی که از پیامبران برای پس از خودشان باقی ماند ارزش های الهی و انسانی و فرهنگ ثمر بخش و پاکشان بود

امام حسین (ع) از حضرت آدم (ع)، مقام خلافت، مقام علم همه‌ی اسماء، مقام هدایت و مقام کرامت را به ارث برد

و از حضرت نوح، مقام تبلیغ و صبر و استقامت و دلسوزی و مهرورزی به بندگان خدا

و از حضرت ابراهیم، مقام دوستی و دعا و تسلیم و امامت

و از حضرت موسی، مقام پایداری و مبارزه سخت بر ضد ستمگران

و از حضرت عیسی، مقام معنوی و باطنی

و از پیامبر اسلام، همه‌ی ارزش های الهی

و از علی (ع)، همه‌ی حقایق را به‌میراث برد و از طریق این ارث بری و همنشینی باطنی به جایی رسید که در زیارت وارث به آن حضرت خطاب می شود

14- حسین(ع) وارث پیامبران

اشهد انک الامام البر... الهادی المهدی گواهی می دهم که تو یقینا پیشوا، نیکوکار، اهل رضایت از حق، و پاک و پاکیزه، هدایت کننده، هدایت شده ای

ابوهریره از مزدوران: رسول اکرم را دیدم در حالیکه حسن و حسین بر روی شانه های او بودند، فرمود : هر کس این دو فرزندم را دوست بدارد مرا دوست داشته, و هر که با آنان دشمنى ورزد با من دشمنى نموده است

امام حسین(ع) عصاره همه آموزه های الهی و تجسم و عینیت همه کمالات خداوندی است که پیامبران(ع) از آدم(ع) تا خاتم(ص) بدان دعوت کرده اند

از این رو در زیارت وارث از مقام وراثت آن حضرت(ع) نسبت به همه پیامبران به ویژه پیامبران اولوالعزم که شاخص همه پیامبران الهی هستند، سخن به میان آمده است

15- اگر بخواهیم امام حسین(ع) را در یک کلمه کامل بیان کنیم

همان وارث پیامبران بودن ایشان است وارث کسی است که همه چیز را از گذشتگان خویش به ارث می برد امام حسین(ع) همه صفات، مأموریت ها و مقامات پیامبران پیشین را به ارث برده

و به عنوان عصاره و تمام کمال آنان معرفی شده است بنابراین، هر آنچه در پیامبران دیگر به عنوان کمال می توان یافت، در ایشان به تمامیت یافت می شود

و هرآنچه که پیامبران پیشین به عنوان مأموریت الهی خود انجام داده اند، ایشان آین را انجام داده و هرآنچه در پیامبران دیگر از سوی خداوند به عنوان مقام و منزلتی بیان شده است، در آن حضرت موجود می باشد

16- چرا به امام حسین(ع) «ثار الله» می‌‌‌گویند؟

«ثارالله» لقبی است که در زیارت معتبر عاشورا آمده است «ثار» در لغت هم به معنی خون آمده است، و هم به معنی طلب و انتقام گرفتن از خون کسی که به دست دیگران کشته شده است. (مقابیس اللغه، ج1)

ثار الله از دو واژه«ثار» و «الله» تشکیل یافته و یکی از القاب امام حسین ع است که در زیارت عاشورا آن حضرت را با این لقب مورد خطاب قرارمی‌دهیم

ثارالله: یعنی (طلب دمه الله) کسی که طالب خون او خداست و انتقام از قاتلین او را خداوند خواهد گرفت. (ابن المنظور، لسان العرب، ج4)

ثارالله به کسی که خود و خویشانش در راه خدا کشته شوند نیز گفته می‌شود

17- "ثار الله" . "وتر اموتور"

مرحوم مجلسی نوشته است: وتر الله ای الفرد المتفرد فی الکمال من نوع البشر فی عصره الشریف او المراد ثار الله ای الذی الله تعالی طالبُ دَمِه و الموتور قتیلُ له، قتیلُ فلم یدرک بدمهِ یعنی فردی که از لحاظ رسیدن به کمال در دوران خویش یگانه و بی همتاست و یا مراد از آن همان ثار الله است که به معنی کسی است که طالب خون او خداوند است و موتور به معنای کشته شدن در راه خداوند و کشته‌ شده‌‌ای است که انتقام خونش را نگرفته باشند ( بحارالانوار)

و احتمال دارد معنای ثارالله چنین باشد، خونی که صاحب آن خداوند است و ولیّ دم او خداوند است

چون خون حسین (ع) در راه خدا و برای حفظ قرآن و تمامیت اسلام ریخته شده این خون و این شهیدان، خدائی هستند بنابراین انتقام آن نیز باید از طرف خداوند باشد‌

18- انتقام خون حسین ع باید از طرف خداوند باشد

چون امام حسین علیه‌السّلام حجت خداوند بر زمین و ولی مطلق حق بود و مردم او را کشتند

بنا بر این خداوند انتقام حجتش را از قاتلین او خواهد گرفت

و احتمال دارد به این معنا باشد که جان و خون امام حسین(ع) چنان متعالی و حقانی است که به خداوند استناد دارد و از شرافت ویژه‌ای برخوردار است

مثل: بیت الله، یوم الله، ید الله، و ...

19- لقب ثار الله را چه کسی به امام حسین ع داده؟

این لقب در زیارت معتبر عاشورا آمده و چون سند زیارت عاشورا قدسی است و زیارت عاشورا که زیارت امام حسین ع است از طرف خداوند به ائمه رسیده

و‌ آنرا پیامبر اکرم از جبرئیل گرفته و جبرئیل آن را از خداوند یاد گرفته است

و از طریق معصومین به ما آموخته‌‌اند تا آن حضرت را زیارت کنیم(مفاتیح الجنان، و سید بن طاووس، اقبال) بر این اساس این لقب را خداوند به امام حسین علیه‌السّلام داده است

20- یاد امام حسین ع نخستین کلام مهدی (عج)

در کتاب های شیعه، در روایاتی چند به نخستین سخنان امام مهدی(عج) پس از ظهور اشاره شده از جمله محدث بزرگوار شیخ علی یزدی حائری(ره) روایتی را نقل می کند: زمانی که حضرت مهدی(عج) ظهور می کند، ما بین رکن و مقام می ایستد و پنج ندا می دهد و در این پنج ندا، خود را به جهانیان معرفی می کند

حضرت ندا می دهد: آگاه باشید ای اهل عالم که منم شمشیر انتقام گیرنده، بیدار باشید ای اهل عالم که جد من حسین ع را تشنه کام کشتند، بیدار باشید که جد من حسین ع را عریان روی خاک افکندند آگاه باشید ای اهل عالم که جد من حسین را از روی کینه توزی پایمال کردند

حضرت در این سخنان، از امام حسین ع سخن گفته و یکی از دلایل قیام خود را گرفتن انتقام خون امام حسین ع می داند

21- شب قدر و یاد امام حسین ع:

 شب قدر، شب امام زمان(عج) است و ملائکه و روح بر آن حضرت نازل شده تقدیر امور را در اختیار آن حضرت می گذارند پیشوایان معصوم ع در تفسیر سوره قدر فرموده اند: در این شب فرشتگان، مقدّرات یک سال را نزد ولیّ مطلق زمان آورده، بر او عرضه و تسلیم می کنند

در چنین شبی یاد امام حسین ع در دل ها زنده می شود چرا که یکی از اعمال مستحبی شب قدر، زیارت امام حسین ع است برای زائران امام حسین ع در ماه مبارک رمضان، بویژه در شب قدر، پاداش‌های بزرگی وعده داده شده است

22- دعای ندبه و یاد امام حسین ع:

یکی از دعاهای بسیار مهم و با ارزش، دعای ندبه است که با خواندن آن، با حضرت تجدید عهد و پیمان می کنند بخش عمده و چشمگیر این دعا، پناه بردن به حضرت مهدی(عج) و تأسف از غیبت و دردمندی، از فراق آن بزرگوار است بخش هایی از این دعا هم به جد بزرگوار امام زمان(عج) سالار شهیدان مربوط می شود

ندبه کنندگان مهدی(عج)، منتظران منتقم آل محمدند تا تقاص خون به ناحق ریخته شده فرزند فاطمه س را بگیرد و موجب شادی رسول خدا ص شود صبح جمعه و دعای سوزان ندبه، در فراق امام زمان(عج) و یاد سید الشهدا ع است و چه بسا همین یاد امام حسین ع، اثری ژرف در صدق و صفای دعاکننده بر جای نهد

 تاثیر نهضت عاشورا بر بیداری اسلامی

 در طول تاریخ افرادی بوده اند که برای مبارزه با بی عدالتی جانفشانی کرده و گاه حتی موفق هم بوده اند اما فقط نام و نشانی از آنان در تاریخ باقی مانده و به مرور زمان خاطره رشادت های آنان از اذهان مردم پاک شده است ولی به راستی چه اتفاقی می تواند سبب شود تا قیام عاشورای امام حسین(ع) پس از این همه سال زنده و جاوید بماند و بهترین و مناسب ترین الگوی عملی و اخلاقی دیگرقیام ها در طول تاریخ تا به امروز علیه ظلم و ستم و بیدادگری باشد؟ ما برای اینکه چنین درختی را خواستند قطع کنند و بریدند، اشک می ریزیم و ناله می کنیم... در جریان سیدالشهدا، در حقیقت انسان برای مظلومیّت عدل و عقل اشک می ریزد. با این حال باید اذعان کرد بیداری اسلامی که اینک اغلب کشورهای اسلامی را در برگرفته است نشأت یافته از انقلاب اسلامی ایران است که سرچشمه حقیقی خود را از نهضت عاشورای امام حسین(ع) اخذ کرده است. این اعتقاد اگرچه در بدو آغاز تظاهرات های مردمی منطقه دور از ذهن بسیاری از دولتمردان آن بود اما بسیاری از کارشناسان سیاسی و افرادی اعم از نخست وزیر رژیم صهیونیستی به این مساله اشاره و اعتراف کردند که احتمال وقوع انقلاب اسلامی و مردمی، مشابه انقلاب ایران محتمل است.

 بستر تحرکات اسلام گرایانه در روز عاشورا و توسط امام حسین (ع) پایه ریزی شده است. پیروزی انقلاب اسلامی ایران و تظاهرات های مردمی نشان دهنده این بود که مردم چقدر به اعتقاداتشان پایبندند مخصوصا نهضت امام حسین(ع) نه تنها در ایران بلکه در کشورهای شیعی و مسلمانی که به ائمه معصومین اقتدا می کنند به عنوان الگو پیش روی مردم قرار دارد و به همین علت حزب الله لبنان و گروه های جهادی دیگر شکل گرفته است. فداکاری و از خودگذشتگی که امام حسین و یاران وفادارایشان داشتند الگوی خوبی بود و این که همه موجودی خود را به صحنه نبرد بردند و تا از ارزش های اسلامی و الهی که پیامبر اعظم(ص) مبنای آن را در جامعه گذاشته بودند محافظت کنند که مهم ترین آن امر به معروف و نهی از منکر بود، باید مورد احترام و اقتدا قرار گیرد.

 این روزها با تحولات خاورمیانه شاهدیم که چه جوامع شیعه و چه اهل تسنن در منطقه خاورمیانه ایثار و فدارکاری و از خود گذشتگی که نشأت گرفته از نهضت عاشورا بود را الگو قرار داده اند و با نثار جانشان به دنبال کوتاه کردن دست استکبار و ظلم و جور حاکمان در کشورشان هستند. الگو گرفتن از نهضت عاشورا را برای جاری کردن خواست خدا و آیین اسلام در جوامع مختص مسلمانان نمی داند. انقلاب امام حسین (ع) و یاران وفادار ایشان پیامی فراگیر و بسیار شفاف و روشن برای همه ملت های مسلمان و همچنین ملت های آزادیخواه و تحت ستم جهان داشت. الگوپذیری قیام عاشورای حسینی فقط به کشورهای اسلامی اختصاص ندارد بسیاری از ملت های آزادیخواه و غیر مسلمان جهان نیز از قیام حسینی الگو گرفته اند.

 پیام جاوید قیام امام حسین(ع):

 پیام قیام با شکوه سیدالشهداء (ع) منحصر به آن زمان نیست, بلکه این پـیام پـیامى جاوید و ابـدى است, هرجا و در هر جامعه اى که به حق عمل نشود, و از بـاطل خوددارى نشود, بدعتها زنده, و سنتها نابود شود, هرجا که احکام خدا تغییر و تحریف یابد و حاکمان و زمامداران بـا زور و ستمگرى بـا مردم رفتـار کنند, در هر جـامعه اى که ویژگى هاى جـاهلیت را داشته باشد آن جامعه, جامعه اى یزیدى بوده , و مبـارزه و مخالفت بـا مفاسد و آلودگى ها و آمران و عاملان آنها, کارى حسینی خواهد بود. امام سال‌ها قبل از قیام عاشورا یکى از مسائلى که سخت بر آن تکیه و پافشارى نمود افشاگرى علیه چهره فاسد و نقاب‌دار معاویه و همین طور بیان رسوائى‏ها و مفاسد یزید ملعون بود، امام حسن ع هم توطئه‏اى شوم معاویه، باعث شهادتش شد. .

 سیاست به سبک عاشورا

 عاشورا گرچه در ظاهر خود، احساسی‌ترین اتفاقی است که دل را درگیر مظلومیت خویش می‌کند و به عزای خویش، شوری در دل برمی انگیزد که تا همیشه تاریخ خاموش نمی‌شود اما واقعیت آن است که در بطن این واقعه و در اوج شور احساسی و عاطفی کربلا، سیاسی‌ترین اتفاق عالم، با همه مختصات یک قیام اسلامی، رقم می‌خورد؛ اتفاقی که یک سوی آن، پلیدی سیاست، با همه دنیازدگی دیانت یزید، تمام قد ایستاده و خودنمایی می‌کند و یک سو پاکی سیاست، سیاست انقلابی برخاسته از معصومیت دیانت حسین بن علی ع، به مقابله برخاسته تا در میانه کارزار نبردی خونین، برای همه آنانی که قرار است دل به سیاست اسلامی بسپارند، الی الابد، پندها و پیام‌هایی را مخابره کند. برای اهل سیاست، چه آنان که قرار است در پست و منصبی باشند، چه توده مردم که به هر روی نمی‌توانند جدای از سیاست و حواشی آن باشند، عاشورا خزانه پیام‌هایی است که راه درست بودن را پیش پایشان می‌گذارد.

نپذیرفتن ولایت طاغوت

 اولین پیام عاشورا، نپذیرفتن ولایت طاغوت است. برای یک مسلمان حقیقی، ذلتی بالاتر از این نیست که دل به حکومت طاغوت بسپارد و در برابر ظلم حاکم جور، در سستی و رخوت و ذلت، تن به سکوت سپارد. این دل نسپردن به حکومت طاغوت، فراتر از آن است که فقط در قلمرو جغرافیای ذهنی و اعتقادی باشد؛ یعنی صرف قبول نداشتن قلبی، کفایت نمی‌کند، بلکه لازم است که با آماده شدن حتی اندک تجهیزات و نفرات، قیام عملی علیه حاکم جور صورت پذیرد. سرسپردن به حکومت طاغوت، کم کم انسان را از راه اسلام دور می‌کند؛ چه آنکه حاکم طاغوت توجهی به اجرای احکام اسلامی در جامعه نداشته و چه بسا به مخالفت با اجرای آن هم برخیزد.

  خدامحوری در سایه امر به معروف پیامهای تربیتی نهضت حسینی (ع

 هضت پرافتخار حسینى، منبع لایزال معارف الهى و معنوى است که در پرتو مصباح هدایت وجود مقدس سید الشهداء ع و در سایة سفینة نجات حضرت، تشنگان حقیقت و پویندگان طریقت را به ساحل سعادت رهنمون است. نهضت امام حسین ع قضیه‌ای شخصی نیست و هیچ گاه در محدودة زمان و مکان خاصی محصور نمانده است، بلکه همانند سایر اولیای بزرگ الهی، جریانی تاریخی است که سنت الهی محسوب می‌شود، از این رو یقیناً دارای پیام است؛ زیرا سنت‌های الهی بر همگان و در همه عصر‌ها و نسل‌ها جاری است و محدود به زمان و مکان مخصوص و افرادی خاص، نیست. کلام خود آن حضرت به صراحت بیانگر "فراگیر بودن پیام نهضت عاشورا" است؛ آنجا که می‌ فرماید: "مثلی لا یبایع مثله؛ کسی که مانند من فکر می‌کند با کسی که مانند یزید فکر می‌کند، بیعت نمی‌کند". این سخن حضرت نشان می‌دهد که نهضت عاشورا، یک سنت الهی بوده است نه جریان شخصی؛ چراکه آن حضرت سخن از "مثل خود" و "مثل یزید" دارد نه از "شخص خود" و "شخص یزید". * نهضت امام حسین (ع) نیز در راستای اهداف انبیاء الهی و به منظور احیای دین خدا بوده است، همان گونه که خود آن حضرت در وصیت‌نامة رسمی‌اش به محمد بن حنفیه، پس از آنکه انگیزه‌هایی چون هوی و هوس و کسب مقام را از قیام خود دور دانست، راز نهضت خود را ادامة راه رسول اکرم (ص)و امیرالمؤمنین علی (ع) بیان داشتند: "من تنها به انگیزة اصلاح در امت جدّم بپا خاستم، می‌خواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم و به روش جدّم و پدرم علی ع رفتار نمایم".

 و فریضه‌ای که قرآن، هلاکت و انقراض اقوام پیشین را به سبب فراموش کردن آن معرفی کرده است(هود: 116). همچنین دربارة آن گروه از بنی اسرائیل که مورد لعن پیامبرانی چون حضرت داوود و عیسی (ع) قرار گرفتند، می‌فرماید: "کانوا لا یَتَناهَوْنَ عنْ منکَرٍ فَعَلوه لَبِئْسَ ما کانوا یَفْعَلون؛ آنان از اعمال زشتی که انجام می‌دادند یکدیگر را نهی نمی‌کردند، چه بد کاری انجام می‌دادند"(مائده: 79). در آیه‌ای دیگر خداوند اجرای این اصل را به صورت گسترده از ویژگی‌های امت اسلامی به عنوان "امت برتر" دانسته، می‌فرماید: "کنتُم خَیرَ أمَةٍ اُخْرِجَت للنّاس تأمُرونَ بالمَعروفِ و تَنْهَوْنَ عنِ المُنْکَر و تُؤمِنونَ بالله؛ شما بهترین امتی بودید که برای مردم پدید آمدید. (چه اینکه) امر به معروف می‌کنید و نهی از منکر و به خدا ایمان دارید"(آل‌عمران: 110). مطابق آیة شریفة فوق، دعوت به خدا محوری، پرستش خدا و اطاعت از او که در سرلوحة برنامة انبیای الهی بوده، در سایة امر به معروف و نهی از منکر حاصل می‌شود. از این روست که امام حسین (ع) نیز که همانند پیامبران الهی هدفی جز دعوت مردم به پرستش خدا و احیای سنت رسول اکرم نداشت، امر به معروف و نهی از منکر را مهمترین انگیزة قیام خود جهت احیای دین خدا بیان می‌فرماید. بنابراین خدامحوری، امر به معروف و نهی از منکر و تلاش جهت احیای دین خدا و مبارزه با بدعت‌ها، از مهمترین پیامهای تربیتی نهضت حسینی به شمار می‌رود.

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد