آمار شهدا و جانبازان
نگارش در تاریخ سه شنبه 15 مرداد 1392 توسط حسن اسدی تابش
این آمار با استناد به <کتابک مقاومت> به کوشش محمد حسین قاسمی و همکاری اداره ی کل حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس استان قم نوشته شده است:
ــ تعداد کل شهدای جنگ ایران و عراق طی آخرین آمار ۱۸۸ هزارو ۱۵ نفر اعلام شده است .
ــ در جنگ تحمیلی ۱۷۲۰۵۶ نفر در درگیری با دشمن و ۱۵۹۵۹ نفر در بمباران شهر ها به شهادت رسیدند.
ــ در بین شهدای دفاع مقدس :
شهدای معلم :۳ هزار و ۷۲۸ نفر
شهدای دانش آموز :۳۶ هزار و ۱۶۷ نفر
شهدای روحانی : ۲ هزارو ۷۵۷نفر بوده اند.
ــ در دوران دفاع مقدس ۴۸۰۰۰ نفر از ارتشیان غیور ایران به شهادت رسیدند.
ــ شهدای اقلیت های مذهبی :
۸۸ نفر مسیحی ۹ نفر زرتشتی و ۱۶ نفر کلیمی بودند.
ــ در دوران دفاع مقدس ۸۵ هزارو ۲۲۲ نفر بسیجی از توده ی مردم به درجه ی رفیع شهادت نائل شدند.
ــ میانگین سن شهدا ۲۲ سال بوده است.
ــ سن ۴۴ درصد شهدا ۱۶ تا ۲۰ سال بوده است.
ــ۷۱ درصد از شهدا مجرد بوده اند.
ــ بر اساس آمار اعلام شده از سوی بنیاد شهید تقریبا ۲۰ هزار تن از شهیدان از اسماء <الله> ۴۵ هزار تن <محمد> ۳۰ هزار تن <علی> ۲۰ هزار تن <رضا> ۱۳ هزار تن <حسین> ۵۴۰۰ تن <اکبر> و ۳۵۰۰ تن <اصغر> بوده اند.
زنان:
ــ بر اساس آمار تهیه شده از فهرست شهدای جنگ تحمیلی زنان قهرمان ایران ۴ هزار و ۳۶۳ نفر شهیده در طول سالهای دفاع مقدس تقدیم اسلام کردند که بیشتر آنها در بمباران و موشک باران شهر ها به شهادت رسیدند.
ــ در طول ۸ سال دفاع مقدس ۲۲۸۰۸ نفر امدادگر و ۲۲۷۶ نفر پزشک زن به جبهه ها اعزام شدند.
ــ در حال حاضر در کشور بیش از ۵ هزار زن جانباز وجود دارد که از این میان ۳ هزار نفر بالای ۲۵ درصد جانبازی دارند.
جانبازان:
ــ در طول ۸ سال دفاع مقدس ۳۲۰ هزار نفر از قهرمانان رزمنده با در صد بالایی جانباز شدند.
ــ در حال حاضر ۱۰۰ هزار جانباز شیمیایی در کشور وجود دارد .حدود ۸ هزار جانباز نیز در شرایط بحرانی هستند .
آزادگان:
در طول ۸ سال دفاع مقدس حدود 43000 هزار نفر از رزمندگان اسلام به اسارت نیروهای عراقی در آمدند که مردم به آنها لقب آزادگان دادند .
مفقودالاثر:
در طول۸ سال دفاع مقدس حدود ۲۵ هزار نفر مفقودالاثر شدند که تا کنون پیکر مطهر نزدیک به ۲۰ هزار تن از آنها با عملیات تفحص پیدا شده است.
دفاع مقدس در آینه آمار
یکسال مانده به پیروزی انقلاب اسلامی با شدت گرفتن اعتراض های مردم و تظاهرات میلیونی آنها، شاه فرصت خرید و وارد کردن سلاح های سنگین را نداشت و تنها سلاح هایی که در این مدت وارد کشور می شد ابزار شکنجه و سلاح های سبکی بود که بر علیه مردم به کار گرفته می شد. ایران تا دو سال و هفت ماه پس از انقلاب نیز، امکان ارتقاء نیروهای مسلح و تسلیحات خود را نداشت و درگیر جنگ های داخلی بود ولی عراق با کمک 36 کشور با سرعت و بدون هیچ محدودیتی ارتشی قدرتمند آماده کرده بود.
گذشته از برتری عراق در تعداد سلاح های موجود، آنها از نظر کیفیت سلاح ها نیز از ایران برتر بودند؛ به عنوان مثال علاوه بر آمریکا، فرانسه هواپیماهای فوق مدرن سوبراتاندارد خود را به عراقی ها اجاره داده بود؛ یا روسیه انواع هواپیماهای ساخت روز خود مثل میگ و سوخو را بدون کمترین محدودیت در اختیار عراق قرار می داد. اما ایران چون در محاصره نظامی دنیا بود، امکان خرید هواپیماهای جدید و مدرن را نداشت.
در مورد نیروی انسانی هم با توجه به اینکه جمعیت کشور عراق کمتر از نصف جمعیت ایران بود در طول جنگ این کشور همواره از نیروی انسانی بیشتری برخوردار بود. این برتری عراق دو دلیل داشت: یکی اینکه صرف نظر از سربازان عراقی، سربازان کشورهای دیگر عربی هم در کنار ارتش عراق علیه ایران می جنگیدند. از طرف دیگر حضور در جبهه های جنگ در ایران داوطلبانه بود، یعنی اجباری در اینکه حتماً همه جوانان در جبهه ها حاضر شوند، نبود؛ غیر از سال آخر جنگ که اعزام به دوره سربازی و حضور 20% از کارکنان واجد شرایط جسمانی ادارات دولتی در جنگ اجباری شد.
آمار تسلیحاتی و نیروی نظامی دو کشور در آخر جنگ بیانگر بخشی از این نابرابری تسلیحاتی و نیروی نظامی دو کشور است.
هواپیمای جنگی: موجودی ایران: 200 فروند؛ موجودی عراق: 610 فروند + 90 فروند هواپیمای آمریکایی و اروپایی که در ناوهای این کشورها در خلیج فارس بودند.
هلی کوپتر (بالگرد): موجودی ایران: 300 فروند؛ موجودی عراق: 325 فروند+تعدادی بالگرد که درناوهای کشورهای غربی درخلیج فارس بود.
تانک و خودروی زرهی: موجودی ایران: 1050 دستگاه؛ موجودی عراق: 6230 دستگاه.
توپخانه دور برد: موجودی ایران: 600 دستگاه؛ موجودی عراق: 3900 دستگاه.
نیروی نظامی: موجودی ایران: 655000 نفر؛ موجودی عراق: 800000 نفر.
خسارت عراق
1. هواپیما: 238 فروند 2. هلی کوپتر (بالگرد) 91 فروند 3. زرهی 7360 دستگاه 4. توپخانه 965 قبضه 5. نیروی انسانی 410000 نفر.1
تعداد کل شهدای رزمندگان اسلام در جنگ تحمیلی عراق بر ایران، طی آخرین آمار 188015 (صد و هشتاد و هشت هزار و پانزده) نفر اعلام شده است.2
در جنگ تحمیلی ۱۷۲۰۵۶ نفر در جبهه ها و ۱۵۹۵۹ نفر در بمباران شهر ها به شهادت رسیدند.
در بین شهدای دفاع مقدس: شهدای معلم سه هزار و هفتصد و بیست و هشت نفر؛ شهدای دانش آموز سی و شش هزار و صد و شصت و هفت نفر؛ شهدای روحانی دو هزارو هفتصد و پنجاه و هفت نفر؛ شهدای ارتش چهل و هشت هزار نفر؛ شهدای بسیجی هشتاد و پنج هزار و دویست و بیست و دو نفر بوده اند.
شهدای اقلیت های دینی: هشتاد و هشت نفر مسیحی؛ شانزده نفر کلیمی؛ و نه نفر زرتشتی بودند.
میانگین سن شهدا، ۲۲ سال بوده است.
۴۴% از شهدا دارای میانگین سنی بین ۱۶ تا ۲۰ سال بوده اند.
۷۱% از شهدا مجرد بوده اند.
تقریبا بیست هزار تن از شهدا از اسماء "الله"، چهل و پنج هزار تن "محمد"، سی هزار تن "علی"، بیست هزار تن "رضا"، سیزده هزار تن "حسین"، پنج هزار و چهارصد تن "اکبر"، و سه هزار و پانصد تن "اصغر" برخوردار بوده اند.
در طول ۸ سال دفاع مقدس ۲۲۸۰۸ نفر امدادگر و ۲۲۷۶ نفر پزشک زن به جبهه ها اعزام شدند. در فهرست شهدای جنگ تحمیلی، نام چهار هزار و سیصد و شصت و سه نفر شهیده زن به چشم می خورد که بیشتر آنها در بمباران و موشک باران شهرها به شهادت رسیدند.
در طول هشت سال دفاع مقدس، سیصد و بیست هزار نفر از رزمندگان اسلام جانباز شدند.
در حال حاضر صد هزار جانباز شیمیایی در کشور وجود دارد. حدود هشت هزار جانباز نیز در شرایط بحرانی می باشند.
در حال حاضر در کشور بیش از پنج هزار زن جانباز وجود دارد که از این میان سه هزار نفر بالای ۲۵ % جانبازی دارند.
در طول هشت سال دفاع مقدس حدود چهل و پنج هزار نفر از رزمندگان اسلام به اسارت نیروهای عراقی در آمدند که مردم به آنها لقب آزادگان دادند.
در طول هشت سال دفاع مقدس حدود بیست و پنج هزار نفر مفقودالاثر شدند که تا کنون پیکر مطهر نزدیک به بیست هزار تن از آنها در عملیات های متعدد تفحص پیدا شده است.
رزمندگان اسلام در طول هشت سال دفاع مقدس، بیش از 200 عملیات بزرگ و کوچک انجام دادند؛ یعنی هر دو هفته یک عملیات. بخشی از این عملیات برای بیرون راندن متجاوزان از خاک ایران بود و تا بهار سال 1361 به طول انجامید و در خرداد ماه سال 1361 با بازپس گیری خرمشهر قسمت عمده مناطق اشغال شده ایران آزاد شد و فقط چند منطقه در مرزهای غربی در اختیار ارتش عراق ماند.
پس از این، نیروهای ایران وارد خاک عراق شدند و به دلایل زیر به تعقیب متجاوزین پرداختند:
1. عراقی ها از این مناطق با موشک و سلاح های دوربرد شهرهای مرزی ایران را مورد هدف قرار می دادند و روزانه تعداد زیادی از هموطنان ما را به شهادت می رساندند.
2. هنوز چند شهر ایران در قسمت غربی مثل نفت شهر، مهران و... در اشغال عراق بود.
3. تجربه نشان می داد صدام وقتی ضعیف است و توان حمله و اشغال شهرهای ایران را ندارد صلح دوست می شود و ادعای صلح و آشتی می کند اما وقتی قدرتمند می شود تنها فکری که دارد حمله، ویرانی و کشتار است. به همین جهت برای باز داشتن صدام از حمله دوباره و اشغال شهرهای ایران، رزمندگان اسلام بخش هایی از خاک عراق را از سلطه صدام آزاد کردند که مردم آن شهرها با نقل و شیرینی از آنها استقبال نمودند.
4. دلیل دیگر، میلیاردها تومان خساراتی بود که عراق به مردم و اقتصاد کشورمان وارد کرده بود و باید حاکمان عراق این خسارات را پرداخت می کردند.
5. مهمتر از همه اگر رزمندگان ایران از مرزهای بین المللی گذر نمی کردند و در آنجا از کشور دفاع می کردند، علاوه بر مشکلات ذکر شده، زورمندان جهان که سازمان ملل متحد درسلطه آنهاست، هیچگاه اجازه نمی دادند قطعنامه ای تصویب شود که متجاوز بودن عراق را اعلام و با این کار زمینه ادعای خسارت از سوی ایران فراهم شود.
پس رزمندگان ما با ورود به خاک عراق هم فرصت سازماندهی و حمله را از عراقی ها گرفتند، هم شرایط را برای رسیدن کشورمان به حقوق خود مساعد کردند.
1. حمله شیمیایی؛ عراق در طول جنگ ۳۵۰۰ بار به ایران حمله شیمیایی کرد که ۳۰مورد از آنها در مناطق مسکونی بوده است. نخستین نقطه جغرافیایی ایران که قربانی سلاح های شیمیایی عراق شد منطقه ای بین هلاله و نی خزر در ۵۰کیلومتری غرب ایلام بوده است. با بیش از صدهزار قربانی ناشی از جنگ شیمیایی عراق بر ضد ایران در طول هشت سال جنگ تحمیلی، ایران یکی از بزرگ ترین قربانیان سلاح های کشتار جمعی می باشد. بر اساس گزارش های بنیاد شهید ایران، تخمین رسمی شهروندان غیرنظامی که به سلاح های شیمیایی آلوده شده اند و کودکانی که بر اثر آن آلوده شده اند را در بر ندارد. بسیاری از آنان به بیماریهای خونی، ریه و پوستی مبتلا شده اند.
بمباران شیمیایی شهر سردشت توسط عراق در ۷ تیر ۱۳۶۶ فجیع ترین تهاجم از این نوع بود که سبب کشته و مجروح شدن عدهٔ بسیاری از مردم غیرنظامی شد. جمهوری اسلامی ایران شهر سردشت را نخستین شهر قربانی جنگ افزارهای شیمیایی در جهان بعد از بمباران هسته ای هیروشیما نامید. وحشیانه ترین مورد استفاده در اسفند ۱۳۶۶، در حلبچه بوده است که وسیع ترین مورد استفاده از جنگ افزارهای شیمیایی از زمان جنگ جهانی اول تاکنون به شمار می رود؛ که حداقل ۵۰۰۰ تن از مردم کُرد و مسلمان این شهر را کشته و ۷۰۰۰ تَن دیگر را مجروح کرد.
طارق عزیز معاون نخست وزیر و وزیر امور خارجه عراق درسال۱۹۸۶ درجریان سفر رسمی سه روزه خود به برزیل اعتراف کرده بود که عراق درجنگ علیه ایران بارها و در موارد مختلف از سلاح های شیمیایی استفاده کرده است.
2. حمله به مناطق مسکونی و کشتار غیر نظامیان؛ حمله عراق به مناطق مسکونی و غیر نظامی از روز سوم جنگ شروع شد. مردم اهواز در ۲ مهر ۱۳۵۹ شاهد بمباران خانه هایشان توسط میگ های عراقی بودند. اهالی دزفول نیز که در طول جنگ بارها شاهد بمباران و موشک باران شهرشان بودند، اولین بار در تاریخ ۱۶ مهر ۱۳۵۹ مورد هجوم ۴ فروند میگ عراقی واقع شدند. در این حمله ۷۰ نفر ساکنان شهر شهید و ۳۰۰ نفر زخمی و خسارات فراوانی به تاسیسات شهری وارد شد.
در کنار بمباران هوایی، حملات موشکی نیز آغاز شد. موشک های زمین به زمین (SCUDB)و (FRAG) تلفات جانی سنگینی برجای گذاشت. نیروهای نظامی ایران تا تاریخ ۱۳۶۳/۳/۱۰ از بمباران مناطق مسکونی عراق خودداری کردند؛ ولی متعاقب صدور اعلامیه ارتش عراق در تاریخ مذکور مبنی بر تهدید رسمی ساکنان شهرهای مرکزی ایران به بمباران، ارتش ایران نیز در سطح محدود شروع به اقدام متقابل کرد. بلافاصله بعد از اقدام ارتش ایران، سازمان ملل متحد طی پیامی از طرفین خواست تا از حمله به مناطق مسکونی جبهه مقابل خودداری کنند! به این ترتیب توافق ۱۲ ژوئن ۱۹۸۴(22/3/1363) بین دول درگیر جنگ شکل گرفت. به دنبال این توافق بنابر تقاضای دبیرکل از شورای امنیت، هیاتهای ناظر آن سازمان جهت نظارت بر اجرای مفاد این توافق در تهران و بغداد مستقر شدند. رژیم عراق چند روز بعد در اعلامیه ای بیان کرد: "عراق در صورتی از حمله به شهرها و مناطق مسکونی خودداری خواهد کرد که مناطق مزبور مرکز تجمع نیروهای نظامی نباشد"! به این ترتیب عراق با نقض آتش بس به بهانه های واهی، مجدداً شروع به نقض توافقنامه ۱۲ ژوئن کرد.
3. حمله به هواپیماهای مسافربری؛ در طول جنگ، عراق چندین مرتبه به هواپیماهای مسافربری ایران و کشورهای دارای روابط دیپلماتیک با این کشور حمله کرد، از جمله:
۴ می ۱۹۸۲، حمله جت نیروی هوایی عراق به هواپیمای بن یحیی، وزیر وقت امور خارجه الجزایر، بعد از ورود هواپیمایش به داخل مرزهای ایران. این حمله به انهدام هواپیمای حامل وزیر امور خارجه الجزایر و کشته شدن او و هیئت همراه انجامید.
۲۰ فوریه ۱۹۸۶، انهدام یک فروند هواپیمای مسافربری تهران به اهواز در حال پرواز. در این حمله همه مسافران کشته شدند.
۱۵ اکتبر ۱۹۸۶، در حمله هوایی به فرودگاه شیراز، یک هواپیمای مسافربری در روی باند هدف بمباران قرار گرفت. در این حمله ۳۰ مسافر هواپیما جان خود را از دست دادند.
۳ ژوئیه ۱۹۸۸، ناو یواس اس وینسنس آمریکا هواپیمای ایرباس آ۳۰۰ مسافربری ایران را مورد اصابت دو فروند موشک قرار داد و منهدم کرد. در این حادثه ۲۹۰ نفر مسافر جان خود را از دست دادند.3
ما مدعی هستیم که به دلایل مختلف، متقن و محکمه پسند، در سطح راهبردی و راهبری پیروز مطلق جنگ بوده ایم:
اول اینکه اجازه ندادیم که دشمن به اهدافش دست یابد. آیا نام این را نمی توان پیروزی گذاشت؟
دوم این که در سازمان ملل متحد عراق به عنوان متجاوز و آغاز گر جنگ شناخته شد. اهمیت این موضوع یعنی متجاوز بودن عراق چنان مهم است که یکی از شروط اساسی ایران جهت رسیدن به صلحی پایدار در منطقه از همان اوائل جنگ بوده است. در ملاقاتی که حبیب شطی با امام(ره) داشت و از ایشان می خواهند که جنگ را تمام کند، امام می فرمایند شما از این در که بیرون رفتید اعلام کنید که عراق متجاوز است، ما جنگ را تمام می کنیم؛ اما آنها حاضر نبودند که عراق را به عنوان متجاوز معرفی کنند.
سومین دلیل پیروزی ایران، نامه هایی است که صدام حسین برای آقای هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور وقت نوشت و در آن قید کرد "اکنون همان چیزی که شما خواستید" محقق شده و در حقیقت این سه دلیل کافی است که ما در سطح راهبردی و راهبری جنگ پیروز مطلق در دفاع مقدس باشیم.
چهارمین دلیل در سطح عملیات نیز با توجه به منطق جنگ که ارائه شد باید اذعان کرد که درصد قابل قبولی از پیروزی را نصیب خود کرده ایم و اگر بخواهیم گروه بندی کنیم 70% عملیات های ما با پیروزی توأم بوده و به اهداف خود رسیده است و 20% عملیات های ما پیروزی نسبی کسب کرده که کمتر از حد انتظار بوده است و 10% عملیات های ما همانند والفجر مقدماتی و کربلای 4 و همچنین قادر، با شکست مواجه شده است.
پنجم: در سطح تاکتیک نیز موفقیت های فراوان داشته و همچنین اشتباهاتی نیز داشته ایم که با وضعیت هر مقطع از دفاع مقدس و شرایط حاکم بر ایران و عراق توأماً همراه بوده است. اگر چه در مسائل تاکتیکی اشتباهاتی داشته ایم، اما ما در شرایط انقلاب بوده ایم و آمادگی لازم جنگی نداشته ایم. ما جوان و کم تجربه بودیم و دانشگاه و دانشکده جنگ ندیده بودیم. و حتی موجودیت ارتش نیز، یعنی حزب اللهی های ارتش همانند شهید والا مقام صیاد شیرازی و امیران حسنی سعدی، لطفی، سلیمانجاه، قویدل، مفید. در دوران شاهنشاهی کمترین نقشی در ارتش نداشتند؛ سپاه نیز به همین وضعیت و شاید هم نامناسب تر دچار بود. شهید باقری، بقایی، دقایقی، همت و همچنین رضایی، صفوی، جعفری، علایی، غلامپور، با چه تجربه ای وارد دفاع مقدس شده اند؟!
با این همه مسائل در یک منظومة کل نگر، توانستیم حزب بعث را کاملاً مرعوب نماییم و الان با افزایش قدرت بازدارندگی چتر امنیتی را درست کنیم که احدی امروز نمی تواند خیال حمله به کشور ما را در سر بپروراند. آیا می توان تصور کرد که استکبار جهانی از تجهیزات ما می ترسد؟! یا ارتش و سپاه از نظر تجهیزات و نیروی انسانی بیشتر از عراق توان داشت و دارد؟! این طور نیست؛ آمار و ارقام می گویند که ارتش عراق در تمام مراحل و مقاطع جنگ، برتری بالایی از نظر تجهیزات و امکانات و نیروی انسانی برخوردار بوده است؛ و حمایت های سیاسی و اقتصادی و نظامی از ارتش حزب بعث عراق، هیچ گونه محدودیتی نداشت.
سالی که آمریکا به عراق حمله کرد. ارتش بعث عراق در سال آخر تجاوز و در تجاوز مجدد به ایران، نزدیک به 3، 4 برابر جمهوری اسلامی تجهیزات داشت. الان هم استکبار جهانی از توانایی ها و تجهیزات ما با خبر است، ولی علت این که به ما تعرض نمی کند تنها به این دلیل است که در مورد ما نمی تواند پیش بینی کند که عاقبت جنگ چه خواهد شد؛ و این درسی بوده است که آنها از دفاع مقدس گرفته اند.4
1. منبع: کتاب زنگ تاریخ تألیف علی اکبر رئیسی.
2. آمار شهدا، جانبازان، آزادگان و مفقودالاثرها در این نوشته، به استناد "کتابک مقاومت" می باشد که به کوشش محمد حسین قاسمی و همکاری اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس استان قم نوشته شده است.
3. منبع: ویکی پدیا.
4. پژوهشگاه علوم ومعارف دفاع مقدس.
تحلیل و گزارشی از آمار و ارقام و علل وقوع جنگ
یک عمر نقش خیالی، از این و آن کشیدم
بر صورتکهای سنگی، تصویر انسان کشیدم
روزی که از آتش و خون، پروانهها پر کشیدند
پرواز از یادمان رفت، از عشق دامان کشیدیم
ما راهمان را جدا آن سمت خیابان کشیدیم
کوچید ایل پرستو، ما پای در بند بودیم
ماندیم در عصر سرما، جور زمستان کشیدیم
بر چشمهایی که خشکید در خشکسال حقیقت
با آب رنگی مجازی تصویر باران کشیدیم
رفتند تا زندگی را در کوچه فریاد کردند
این بود ما بار خود را تا خط پایان کشیدیم
حالا چه خندان و سرمست از آن زمستان گذشتیم
سی و یکم شهریورماه سالگرد آغاز جنگ تحمیلی و هفته دفاع مقدس:
در آغاز هفته دفاع مقدس، یاد و خاطره شهیدان هشت سال دفاع مقدس را گرامی میداریم.
۳۱ شهریور سالروز شروع جنگ تحمیلی از سوی رژیم بعث عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، به عنوان آغاز هفته دفاع مقدس نامگذاری شده است. دوران هشت ساله دفاع مشروع امت سلحشور ایران در حفظ و اعتلای نظام مقدس اسلامی و حراست از مرزهای عزت و شرف این رمز و بوم، به مثابه یکی از حساس ترین و بارزترین برهه های حیات راستین این ملت، همچون نگینی تابناک، تا همیشه زمان، بر تارک تاریخ حماسه و ایثار و پایداری آزادگان جهان می درخشد. دفاع امت اسلامی ایران در برابر تجاوز همه جانبه دشمنان اسلام، در تاریخ افتخار آفرینی مبارزات حق طلبانه، یک ملت سترگ، فروزان خواهد بود. پایداری ایران اسلامی که برخاسته از روح وحدت و ایمان بود، در سایه هدایت های رهبر انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی (ره) شکل گرفت و باعث احیای یک مکتب سازنده و نهضت های آرمانگرا و ایدئولوژی جهانگیر شد…
دفاع مقدس ما در زمینه های مختلف سیاسی، نظامی، اجتماعی، فرهنگی و … توانست معادلات جهانی معمول را بر هم زند و تحلیل های مادی دنیاپرستان را نقش بر آب سازد. این حادثه عظیم، بی شک در یاد ملت ایران خواهد ماند و غرور و سرافرازی و حماسه آفرینی را در نسل های بعد بر جای خواهد گذاشت.
جنگ تحمیلی عراق علیه ایران ۲۸۸۷ روز به طول انجامید که طی آن هزار روز نبرد فعال صورت گرفت که ۷۹۳ روز حمله از سوی رزمندگان اسلام بود و ۲۰۷ روز از سوی ارتش متجاوز بعثی در طول جنگ شمار ۳۸۱ هزار و ۶۸۰ نفر از نیروهای دشمن کشته و یا زخمی شدند و ۷۲ هزار نفر به اسارت نیروهای اسلام در آمدند. در این هشت سال ۳۷۱ فروند هواپیما و ۸۲ فروند بالگرد دشمن منهدم شد. ۱۷۰۰ دستگاه تانک و نفربر، ۴۸۰ قبضه توپ و سه هزار و ۳۶۳ دستگاه خودرو نظامی به غنیمت ایران در آمد و و پنج هزار و ۷۵۸ دستگاه تانک و نفربر، ۵۳۲ قبضه توپ و پنج هزار و ۱۵۲ دستگاه و خودرو نظامی دشمن منهدم گردید. مقاومت رزمندگان اسلام سبب شد تا ذخایر ارزی عراق که در ابتدای جنگ، حدود سی میلیارد دلار بود، پس از شکست در عملیات بیت المقدس و فتح خرمشهر به صفر برسد و پس از پایان جنگ، این کشور بیش از هفتاد میلیارد دلار بدهی داشته باشد…
روز 31 شهریور 1359 با حمله هوایی عراق به چند فرودگاه ایران و تعرض
زمینی همزمان ارتش بعث به شهرهای غرب و جنوب ایران، جنگ 8 ساله حکومت صدام
حسین علیه ایران آغاز شد. این جنگ 19 ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی و
چند روز پس از آن اتفاق افتاد که صدام پیمان الجزایر را در برابر
دوربینهای تلویزیون بغداد پاره کرد. صدام در نطقی با تأکید بر مالکیت مطلق
کشورش بر اروند رود (که وی آن را شطالعرب نامید) و ادعای تعلق جزایر
ایران به «اعراب» جنگ را در زمین، هوا و دریا علیه ایران آغاز کرد.
این جنگ در حالی شروع شد که مردم ایران دوران نقاهت پس از انقلاب را میگذراندند و طبعاً به بازسازی کشور و آرامش و سازندگی میاندیشیدند. نیروهای مسلح نیز به دلیل آن که انتظار جنگ را نداشتند، از آمادگی چندانی برای رویارویی در یک نبرد بزرگ برخوردار نبودند. به همین دلایل، نظامیان عراق در ماههای اول پس از شروع حمله، موفق شدند چند شهر مرزی را در غرب و جنوب ایران تصرف کنند.
گرچه
صدام حسین در ساعات میانی 31 شهریور و پیش از صدور فرمان حمله به ایران،
موضوع اختلافات مرزی را دلیل وقوع جنگ عنوان کرد، اما حتی خود او نیز
میدانست این جنگ مرحله اجرایی نقشه برنامهریزی شده، هدفمند و فرامنطقهای
است و دولت بغداد به دلیل اختلافات زمینی و دریایی خود با ایران، تنها
داوطلب اجرای این نقشه شده است.
واقعیت این است که انقلاب اسلامی تنها سبب از بین بردن «جزیره ثبات غرب» در منطقه نشده بود، بلکه تمامی الگوها و هنجارهای مورد نظر غرب در خاورمیانه و خلیج فارس را بر هم زده بود. انقلاب اسلامی در برابر نظامهای لائیکی مورد نظر غرب در منطقه، با صراحت، احیاء مذهب را صلا میداد. علاوه بر آن قدرتهای بزرگ از این نگران بودند که ثبات مورد نظر آنان در خاورمیانه و همچنین جریان آرام و مطلوب نفت از خلیج فارس، با تثبیت انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران به خطر افتد. به همین دلیل امریکا و اتحاد جماهیر شوروی ـ علیرغم اختلافات برخاسته از فضای جنگ سرد ـ در نارضایی از انقلاب اسلامی ایران موضع یکسانی داشتند.
جمهوری اسلامی ایران در طول یک سال و چند ماه قبل از وقوع جنگ تحمیلی، با فشارهای برون مرزی متعددی روبرو شد:
جنگ
تبلیغاتی، سیاسی روانی؛ محاصره اقتصادی؛ بلوکه کردن داراییهای ایران؛
تهدیدات نظامی (مداخله نظامی در طبس و …)؛ تحریف ماهیت انقلاب اسلامی در
عرصه بینالمللی؛ دامن زدن به تروریسم و ناامنی داخلی و حمایت از آن.
هدف از این اعمال، بدبین ساختن افکار عمومی جهان نسبت به انقلاب اسلامی، جلوگیری از شناسایی سیاسی جمهوری اسلامی و فراهم ساختن زمینه های جنگ علیه ایران بود. هدف این بودکه هرگونه برخورد با ایران، در عرصه بینالمللی، اقدامی در جهت بازگرداندن ثبات و آرامش به منطقه ومطابق خواست جامعه جهانی جلوه کرده و توجیه پذیر باشد. هدف این بود که نگذارند نهضت امام خمینی (ره) به عامل تأثیرگذار در تعیین نظم استراتژیک جهان تبدیل شود.
این گونه اهداف و دیدگاهها نیز نمیتوانست در چهارچوب اختلافات مرزی و جاهطلبیهای صدام تعریف شود. صدام در حقیقت فریب توطئه خارجی را خورد و جاهطلبیاش محرکی برای انتخاب عراق در اجرای این توطئه بود. البته در کنار این جاهطلبی، صدام انگیزههای جداگانهای نیز برای جنگ داشت: صدام از تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر جمعیت 60 درصدی شیعیان عراق نگران بود؛ صدام همانگونه که خود و دولتمردانش به دفعات اعلام کردند از پیمان الجزیره ناراضی بوده و در پی فرصتی برای لغو آن و حل یکسره اختلافات مرزی دو کشور مطابق میل خود بود؛ صدام ـ بعدها از زبان سیاستمداران عراقی و غیر عراقی منتشر شد ـ مایل بود در برنامه نابودی انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران و از بین بردن خطرتفکر اسلامی برای استعمارگران، در منطقه پیشقدم شود تا بتواند حمایت دولتهایی را که با پیروزی انقلاب اسلامی منافعشان خطر افتاده، جلب کند و خود رهبری جهان عرب را به دست گیرد.
به همین دلیل بسیاری از تحلیلگران سیاسی، جنگ تحمیلی عراق علیه ایران را تهاجمی فرا منطقهای و برخاسته از اراده برون مرزی میشمارند. البته حوادث بعد نشان داد که امریکا و یارانش در تبیین واقعیتها، اشتباه کرده و دچار خوشبینی شده بودند که ناشی از ماهیت رخدادهای سیاسیـ اجتماعی و اطلاعات نادرست امریکا بود. امریکا به رغم نظام و سیستم اطلاعاتیاش، همچنین حضور طولانی مدت در جامعه ایران، فاقد اطلاعات واقعی بود و توان تبیین صحیح این اطلاعات را نیز نداشت.
مجموعه این مسایل، امریکا و هم پیمانانش را به چالشی با جامعه ایران کشاند که هنوز بعد از گذشت نزدیک به سه دهه به پایان نرسیده است. گرچه در این مدت تحولات زیادی رخ داده، اما به طور قطع آن چه امریکاییها از آن هراس داشتند اتفاق افتاد؛ انقلاب اسلامی ایران در برگرفتن غبار از چهره اسلام و خارج ساختن آن از کنج راکد عبادتگاهها به صحنه سیاسی جوامع بشری موفق بود.
صدام که اساساً با نیت مبارزه با جمهوری اسلامی ایران در 25 تیر 1358 با کودتا در عراق به قدرت رسیده بود، از ابتدا از تمامی راههای ممکن برای به زانو درآوردن انقلاب اسلامی بهره گرفت.
اخراج هزاران ایرانی از عراق در نیمه دوم 1358ش.؛ توزیع اسلحه بین عوامل ضد انقلاب حمایت از بمبگذاران و طراحی انفجارهای مکرر در خطوط راهآهن و تأسیسات نفتی؛ پناه دادن به ژنرالهای فراری حکومت پهلوی؛ انتخاب اسامی مجعول برای شهرهای ایران در نقشهها و کتابهای درسی (عراق اهواز را «الاحواز»، خرمشهر را «محمره»، آبادان را «عبادان»، سوسنگرد را «خفاجیه» و بالاخره خوزستان را «عربستان» نامید.1) و الحاق خیالی این شهرها به قلمرو جغرافیائی عراق؛ تحریکات و تجاوزات مکرر مرزی (دهها مورد یادداشت رسمی اعتراض از سوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران به سفارت رژیم عراق در تهران ارسال شده است2)؛ انعقاد قراردادهای خرید هواپیماهای میراژ، میگ وتوپولف (این قراردادها پس از پیروزی انقلاب و قبل از جنگ منعقد شده است)؛ تقویت بدون دلیل نیروهای عراقی در مرز مشترک دو کشور و ایجاد موانع از قبیل سنگرهای بتونی، سیمهای خاردار و … صدها نمونه دیگر از اقدامات مقدماتی صدام برای فراهم آوردن زمینه یک تهاجم گسترده نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران است.
از این رو هجوم نظامیان عراق به ایران در 31 شهریور 1359، تعجب هیچ یک از محافل سیاسی مطلع جهان را برنیانگیخت، چرا که از تمامی اقدامات یکساله صدام، بوی جنگ به مشام میرسید.دولتمردان عراقی از همان ابتدای تجاوزشان تمامی توان سیاسی، نظامی و تبلیغی خود را برای به زانو درآوردن انقلاب اسلامی ایران به کار بستند. در جبهه سیاسی هیأتهای بسیاری را روانه کشورهای اروپایی، آفریقایی و آسیایی کردند و در این مأموریتها تلاش داشتند تا اهداف و مقاصد خود در تحمیل جنگ به جمهوری اسلامی ایران را، نزد جهانیان توجیه نمایند.
در
نیمه اول دهه 1360 ش. روزنامهها و رسانههای ارتباط جمعی امریکا و اروپا
مملو از مقالات و گزارشهایی بود که در آنها، به اهداف و نقشههای مقامات
عراقی در به راه انداختن جنگ و علت حمایت کشورهای غرب و شرق از آنها اشاره
شده بود. در این مقالات در توصیف اهداف جنگ به سرکوب بنیادگرایی در منطقه،
توقف صدور انقلاب اسلامی، کاستن از خطر بالقوه برای حکومت صهیونیستی، رفع
نگرانی دولتهای عرب خلیج فارس از قدرت ایران و … اشاره شده بود.
عراقیها در خلال جنگ، تمام قوانین ومقررات بینالمللی را زیر پا گذاشتند: پیمان الجزایر، پیمان منع کاربرد سلاحهای شیمیایی، پیمان منع حمله به اماکن مسکونی، پیمان مربوط به ضرورت رفتار انسانی با اسیران جنگی، پیمان مربوط به ضرورت امنیت هوانوردی، پیمان مربوط به امنیت دریاها، و دهها و صدها نمونه دیگر از پیمانها، مقررات و قوانین معتبر بینالمللی در خلال جنگ تحمیلی از سوی عراقیها به زیر پا گذارده شد.
بغداد
در خلال جنگ تحمیلی، از شبکههای بمب گذار درداخل کشورو در رأس آنها از
سازمان مجاهدین خلق (منافقین) حمایت کرد. منافقین که در فرانسه و بعد در
عراق مستقر شدند با سکوت یا حمایت دولتهای میزبان، بسیاری از اقدامات
تروریستی علیه مسئولان و افراد عادی کوچه و بازار ایران را در خلال جنگ
تحمیلی هدایت کردند. ترور مردم عامی و مسئولان نظام، در پاریس و بغداد
طراحی و برنامهریزی میشد و در شهرهای مختلف ایران به اجرا در میآمد.
هفتم تیر و شهادت آیتالله بهشتی و 72 نفر از مسؤولان ایران، هشتم شهریور
وشهادت رئیس جمهور رجایی و نخستوزیر باهنر، شهادت امامان جمعه، ترور مستمر
مردم عادی از قبیل کاسب، دانشآموز، روحانی و غیره از جمله اقدامات
تروریستهای داخلی تحت الحمایه دولت عراق در خلال 8 سال جنگ تحمیلی بود.
علاوه بر این، ابعاد جنگ فقط در مرزها و یا در داخل شهرها به صورت ترورهای روزمره خلاصه نمیشد، بلکه خانههای مسکونی مردم و مدارس کودکان بیدفاع در بسیاری از شهرهای ایران آماج حملات موشکی عراقیها بود و هزاران نفر از تلفات مردمی جنگ ناشی از همین گونه حملات بود. کشتیهای باری و نفتی که عازم بنادر ایران بودند، در بخش عمده این 8 سال هدف حملات هوایی عراق در خلیج فارس بودند و هواپیماهای جاسوسی ـ آواکس ـ که در عربستان مستقر بودند، جنگندههای عراقی را در هدفگیری این کشتیها یاری میدادند.
در
خلال جنگ تحمیلی، عراق از حمایت بیدریغ تسلیحاتی، مالی و سیاسی
بینالمللی برخوردار بود. فرانسه، شوروی، انگلستان و چین درصدر صادر
کنندگان اسلحه مورد نیاز عراق قرار داشتند، آلمان تأمین کننده عمده جنگ
افزارهای شیمیایی عراق بود و دولتهای عرب حوزه خلیج فارس تأمین کننده عمده
نیازهای نفتی، مالی و ترابری عراق بودند.
دولت عراق در 1358ش. حدود 12 میلیارد دلار صرف خرید تسلیحات کرد، امّا در 1361 توانست در خرید جنگافزار از عربستان سعودی سبقت گیرد و در 1363 ش. بودجه نظامی بغداد از مجموع بودجه نظامی کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس بیشتر شد. در این سال عراق 40 درصد درآمدهای داخلی خود را صرف خرید جنگافزار از امریکا، انگلیس، فرانسه و روسیه کرد. هزینهای که عراق در دهه 1360ش. صرف خرید سلاح از امریکا و اروپا کرد، از هزینه تسلیحاتی کشورهای صنعتی اروپای غربی در همین دهه بیشتر بود. در این دهه عراق، دو برابر آلمان غربی بودجه نظامی داشت.3
نه
در امریکا، نه در اروپا، نه در روسیه و نه در سازمان ملل، هیچ منعی برای
تسلیح مداوم عراق به انواع جنگافزارهای کشتار جمعی در دهه 1360 ش. وجود
نداشت. بسیاری از این سلاحها در شرایطی به عراق سرازیر میشد که این کشور
پولی برای خرید آنها نداشته و خود را همه ساله به فروشندگان خود مقروض
میساخت. بسیاری از واردات نظامی نیز با صادرات نفتی پاسخ داده میشد.
آمارهای رسمی نشان میدهد که شوروی، فرانسه و چین ـ سه عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل ـ به ترتیب درصدر کشورهای صادرکننده سلاح به عراق در دهه 1360 ش. بودهاند. در طول این دهه، 53 % واردات نظامی عراق به ارزش تقریبی 13 میلیارد و 400 میلیون دلار از شوروی تأمین میشد. فرانسویها نیز با فروش بیش از 5 میلیارد دلار سلاح به عراق در دهه 1360ش. مجموعاً 20 % واردات نظامی عراق را به خود اختصاص دادهاند. این رقم در مورد چین نیز به 7% یعنی به بیش از یک میلیارد و ششصد میلیون دلار بالغ میشد. 4
در
کنار فعالیت مستقیم کارخانجات جنگ افزار سازی وابسته به دولتها، مؤسسات
خصوصی مختلف نیز در این راستا صرفاً جهت کسب درآمد هرچه بیشتر وارد معرکه
شده و بدون توجه به قوانین داخلی هر کشور در مورد منع صدور ساز و برگ نظامی
به کشورهای درگیر جنگ و حتی قوانین و کنوانسیونهای بینالمللی ناظر بر
جلوگیری از تولید و فروش سلاحهای غیر متعارف، عراق را به صورت یک زراد خانه
عظیم درآوردند.
این
روند باعث شد که حکومت بعث نه تنها به پیشرفتهترین تجهیزات نظامی در
زمینههای جنگ هوایی و زمینی دست یابد، بلکه کارخانجات جنگ افزار سازی
متعددی با همکاری کشورهای مختلف به صورت آشکار و نهان برپا ساخت، به طوری
که طبق گزارش مؤسسات بینالمللی، در پایان جنگ، عراق پنجمین قدرت نظامی
جهان شد.5
در
این جنگ امریکاییها نیز سهم خود را در یاری رساندن به ماشین جنگی صدام و
دشمنی با جمهوری اسلامی ایران ایفا کردند: در اسفند 1360، نام عراق از
فهرست کشورهایی که واشنگتن از آنها به عنوان «طرفداران تروریسم» یاد میکرد
خارج شد و در آذر 1363، امریکا به تحریم سیاسی عراق خاتمه داد و روابط
سیاسی با این کشور را برقرار کرد. امریکاییها در موارد متعددی هماهنگ با
صدام و به طور مستقیم وارد جنگ علیه جمهوری اسلامی ایران شدند. حمله به
پایانهها و چاههای نفتی ایران در خلیج فارس و ساقط کردن هواپیمای مسافری
ایرباس ایران بر فراز این منطقه و کشتار 300 مسافر و خدمه آن، دو نمونه از
این حملات بود. این حوادث در حالی رخ میداد که ایران مورد تحریم تسلیحاتی
قرار داشت و این تحریم با شدت اعمال میشد. «کاسپارواین برگر» ـ وزیر دفاع
وقت امریکا ـ راجع به تصویب قطعنامه تحریم تسلیحاتی ایران با صراحت گفته
بود:
«… در صورتی که قطعنامه تحریم تسلیحاتی اجرا شود، ریشه توانایی ایران برای ادامه جنگ به سرعت خشک میشود و در واقع ریشه موجودیت ایران نیز به صورت یک ملت به خشکی میگراید… 6»
شورای همکاری خلیج فارس که در 1359 ش. به بهانه همکاریهای اقتصادی، سیاسی و نظامی 6 کشور عضو ـ امارات متحده عربی، بحرین، قطر، کویت، عربستان سعودی و عمان ـ به وجود آمد، عملاً کانونی برای گردآوری دلارهای نفتی منطقه و انتقال آن به بغداد برای تقویت بنیه نظامی عراق شده بود. هنگامی که جنگ به پایان رسید، تنها مطالبات نقدی 6 کشور عضو این شورا از عراق، از مرز 80 میلیارد دلار گذشته بود. این غیر از میلیاردها دلار نفتی بود که دولتهای منطقه به ویژه کویت و عربستان از پالایشگاهها و پایانههای خود به حساب عراق به شرکتها و کمپانیهای نفتی غرب فروخته بودند.
شیخ نشینهای عرب منطقه به مدت یک دهه به مثابه دولتهای دست نشانده بغداد عمل میکردند. عراقیها دائماً از آنها متوقع بودند و برای جنگ و اقدامات نظامی خود بر سر آنان منت میگذاشتند و رژیمهای عرب نیز سپاسگزار بعثیها، دلارهای نفتیشان را برای حاکمان بغداد ارسال میکردند؛ همان حاکمانی که دو سال بعد از پایان جنگ تحمیلیشان بر ایران، در حمله جدید خود به کویت و عربستان تلافی حمایتهایشان را کردند!. به همین دلیل، هنگامی که در تابستان 1369 ش.، صدام، طرح حمله گسترده به کویت را آماده میکرد، کمترین بهایی برای واکنش احتمالی عربستان و سایر شیوخ شورای همکاری قائل نبود. دولتهای عرب حوزه خلیج فارس در آن سال، در حقیقت پاداش سیاست ده ساله خود را در دفاع یکجانبه از صدام دریافت کردند.
ناکامی صدام در دستیابی به اهدافش
ایمان
و اعتقاد راسخ رزمندگان ایران به حقانیت انقلاب اسلامی و موج عظیم مردمی
که در قالب «بسیج» برای دفاع از کیان نظام جمهوری اسلامی ایران طی 8 سال
دایماً حضور خود را در جبهه حفظ کردند، بزرگترین سرمایه انقلاب و نظام بود و
مهمترین نقش را در توقف ماشین جنگی عراق بر عهده داشت.
در
بررسی عوامل شکست عراق در دستیابی به اهداف اعلام شدهاش، علاوه بر ایمان
و اعتقاد رزمندگان ایرانی، عوامل دیگر از قبیل ناامیدی حامیان صدام از
سقوط جمهوری اسلامی ، مردمی شدن جنگ و سرانجام پذیرش قطعنامه 598 از جانب
ایران نیز بی تأثیر نبود. نتیجه آن شد که عراقیها 8 سال پس از شروع جنگ در
همان نقطه اولیه آغاز قرار داشتند.
«خاویر
پرزدکوئهیار» ـ دبیر کل وقت سازمان ملل ـ نیز در خاتمه جنگ، با انتشار
بیانیهای رسماً از عراق به عنوان «شروع کننده جنگ» نام برد. این بیانیه
نیز سندی از مجموعه اسناد حقانیت جمهوری اسلامی ایران درجنگ بود. در خلال
این جنگ هیأتهای متعدد صلح از سوی سازمان ملل، سازمان کنفرانس اسلامی،
اتحادیه عرب و جنبش عدم تعهد برای میانجیگیری به تهران و بغداد سفر کردند
که غالباً داوری آنها به دلیل آن که فاقد اصل بیطرفی و گاهی عاری از عدالت و
صداقت بود، به نتیجهای نرسید. قطعنامههای منتشره از سوی شورای امنیت
سازمان ملل نیز به استثنای قطعنامه هفتم ـ قطعنامه598ـ که در تیر 1366 به
تصویب رسید، غالباً جانب انصاف و عدالت را رعایت نکرده بود.
قطعنامه 598 نیز عاری از اشکال نبود اما نسبت به سایر قطعنامههای منتشره، مواضع بیطرفانهتری داشت و جمهوری اسلامی ایران علیرغم بیمیلی اولیه سرانجام در تیر 1367 آن را رسماً پذیرفت. روز 29 مرداد 1367 از سوی سازمان ملل آتش بس اعلام شد و به تدریج آتش جنگ در جبههها خاموش گردید. با این همه هنوز اکثر بندهای قطعنامه 598 اجرا نشده است.
قسمتی از پیام امام خمینی (ره) راجع به قطعنامه 598 و شرایط سیاسی آن روز چنین است:
… من با توجه به نظر تمام کارشناسان سیاسی و نظامی سطح بالای کشور که به تعهد و دلسوزی و صداقت آنان اعتماد دارم، با قبول قطعنامه و آتش بس موافقت نمودم و در مقطع کنونی آن را به مصلحت انقلاب و نظام میدانم و خدا میداند که اگر نبود انگیزهای که همهما و عزت و اعتبار ما باید در مسیر مصلحت اسلام و مسلمین قربانی شود، هرگز راضی به این عمل نمیبودم و مرگ و شهادت برایم گواراتر بود…
… خوشا به حال شما ملت، خوشا به حال شما زنان و مردان، خوشا به حال جانبازان و اسرا و مفقودین و خانوادههای معظم شهدا و بدا به حال من که هنوز ماندهام و جام زهر آلود قبول قطعنامه را سرکشیدهام و در برابر عظمت و فداکاری این ملت بزرگ احساس شرمساری میکنم، و بدا به حال آنان که در این قافله نبودند، بدا به حال آنهائی که از کنار این معرکه بزرگ جنگ و شهادت و امتحان عظیم الهی تا به حال ساکت، بی تفاوت و یا انتقاد کننده و پرخاشگر گذشتند.7 به این ترتیب جنگی که در 31 شهریور 1359 توسط همه ظالمان جهان و به دست صدام بعثی به جمهوری اسلامی ایران تحمیل شد، بدون دستیابی آنان به اهدافشان، در تابستان 1367 با پیروزی ایران به پایان رسید.
1 ـ تحلیلی بر جنگ تحمیلی عراق علیه ایران؛ انتشارات وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران.
2 ـ همان.
3 ـ روزنامه جمهوری اسلامی؛ 31 شهریور، دوم و سوم مهر 1370ش؛ «صادر کنندگان مرگ».
4 ـ همان.
5 ـ گزارش آماری مؤسسه بینالمللی صلح استکهلم ؛ 1989 م.
6 ـ فرآیند جنگ تحمیلی؛ اداره کل پژوهش معاونت سیاسی صدا و سیما.
7ـ صحیفه نور؛ جلد 20 ؛ ص 239.
به گزارش خبرگزاری ایرنا، وی ترکیب نیروهای نظامی ایران در دوران جنگ تحمیلی را اینگونه برشمرد: «در این جنگ ۲۱۷ هزار ارتشی، ۲ میلیون و ۱۳۰ هزار نیروی بسیجی به همراه ۲۰۰ هزار نیروی سپاه، شهربانی و ژاندارمری در مقابل تجاوز دشمن ایستادند.»
از میان ۱۹۰ هزار شهید جنگ تحمیلی، به گفته سرهنگ جعفری، ۱۶ هزار نفر در جریان بمباران مناطق مسکونی به شهادت رسیدند و بقیه در جبهههای نبرد شهید شدند. تعداد شهدای بسیجی ۸۵ هزار و ارتشی ۴۸ هزار نفر بودند. بیش از ۳۳ هزار دانشآموز و بیش از ۳۵۰۰ دانشجو هم طی این هشت سال به شهادت رسیدند. روحانیت نیز با ۳۳۱۷ شهید «به نسبت تعداد جمعیت خود ۱۲ برابر اقشار دیگر در این جنگ شهید داده است.» در این دوران ۸۸ مسیحی، ۱۸ کلیمی و ۹ زرتشتی در دفاع از خاک میهن شهید شدند و ۲ هزار تبعه غیرایرانی نیز با حضور در جبههها به شهادت رسیدند.
وی با اشاره به ۶۷۲ هزار جانباز و ۴۲ هزار آزاده به عنوان یادگاران دوران دفاع مقدس افزود: «در این جنگ طبق برآوردهای اولیه بیش از یک هزار میلیارد دلار به ایران خسارت زده شد. سازمان ملل میزان خسارت وارده به ایران را حدود ۲۰۰ میلیارد دلار برآورد کرده است. عراق با این رقم خسارت موافقت نکرد و در نهایت با کارشناسیهای انجام شده میزان نهایی خسارت وارده به ایران ۹۷ میلیارد دلار تعیین شد.» جعفری با بیان اینکه این خسارت باید از عراق گرفته شود، افزود: «اکنون آمریکا نفت عراق را میفروشد، لذا باید بدون هیچ ملاحظهای خسارت وارده به ایران را از عراق دریافت کرد.»
از دیگر آماری که جانشین بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس ارتش به آنها اشاره کرد مربوط به تجهیزات و امکانات نظامی ایران بود: در آغاز جنگ ایران ۱۷۴۰ تانک داشت، در حالی که عراق از ۲۷۰۰ تانک برخوردار بود. در پایان جنگ تعداد تانکهای ایران به ۱۰۰۰ عدد کاهش یافته اما تانکهای عراقی به ۴۵۰۰ تانک رسیده بود. در آغاز جنگ تعداد هواپیماهای ایران ۴۴۵ فروند و برای عراق ۳۳۲ فروند بود. در پایان جنگ، این آمار برای ایران به ۶۵ فروند کاهش و برای عراق به بیش از ۵۰۰ فروند هواپیما افزایش پیدا کرد. تعداد هلیکوپترهای ایران در سالهای نخستین جنگ ۵۰۰ فروند و برای ارتش عراق ۴۰ فروند بود که این آمار در پایان جنگ برای ایران ۶۵ فروند و برای عراق ۱۵۰ فروند بود.
تعداد نیروهای ایرانی در اوایل جنگ بیش از ۳۶۵ هزار نفر و نیروهای عراقی ۲۰۰ هزار نفر بودند. در پایان جنگ، شمار نیروهای ایران به حدود ۴۰۰ هزار و تعداد نیروهای عراق به بیش از یک میلیون نفر رسیده بود. در طی جنگ ۲۴۷ نیروی نظامی از کشورهای مصر، سودان، تونس، مراکش، اردن، فلسطین، هند، امارات، لیبی، موریتانی، سومالی، نیجریه و الجزایر توسط نیروهای ایرانی به اسارت گرفته شدند. در دوران دفاع مقدس ۴۰ کشور عضو غیردائم شورای امنیت شدند و در مجموع ۳۲۰ رای در مورد جنگ از سوی آنان داده شد که حتی یک رای هم به نفع ایران نبود.
آمار قبلی: حدود ۲۲۰ هزار شهید
تعداد شهدای جنگ هشت ساله ایران و عراق پیش از این در برخی آمار رسمی منتشر شده، بیش از ۲۰۰ هزار نفر برآورد شده بود. سردار محمد سوداگر، رئیس پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس در سوم مهر ۱۳۹۰ گفته بود «کل شهدای ما در جنگ ۸ ساله ۲۱۸ هزار نفر بود.» امیر سرتیپ رسول بختیاری، رئیس سابق دفتر مطالعات و تحقیقات جنگ ارتش هم در مهرماه ۱۳۹۰ مجموع شهدای جنگ با عراق را «۲۱۹ هزار نفر» اعلام کرده بود که ۱۷۳ هزار نفر در مناطق عملیاتی و ۱۶ هزار نفر در بمبارانهای شهری شهید شده بودند. آمار ۱۶ هزار شهید بمباران مناطق مسکونی، با آماری که سرهنگ جعفری ارائه داده، مطابقت دارد، هر چند در رقم کل شهدا تفاوت آشکاری دیده میشود. علاوه بر آن سرتیپ بختیاری «بر اساس آمارهای دقیق تهیه شده توسط بنیاد شهید کشور» گفته بود استان اصفهان با ۲۲۶۲۶ نفر رتبه اول را در زمینه تقدیم شهید دارد که با توجه به جمعیت آن زمان استان از هر ۱۴۶ نفر اصفهانی یک نفر در جنگ شهید شدهاند.
اما آماری که رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران در بهمن ماه سال قبل درباره تعداد شهدای جنگ ارائه کرد کمتر از رقم اعلام شده توسط سرتیپ بختیاری بود که آمارش را مستند به تحقیقات این نهاد کرده بود. به گفته محمدعلی شهیدی: «۲۲۲ هزار و ۸۵ شهید تا ابتدای سال ۹۲ به ثبت رسیده است و بیشترین شهدا شامل شهیدان در جنگ تحمیلی و ترور توسط کوردلان هستند که ۱۸ هزار نفر را شامل میشوند.» با کسر آمار شهدای ترور که ۱۸ هزار نفر برآورد شده، آمار شهدای جنگ طبق گفته رئیس بنیاد شهید، حدود ۲۰۴ هزار نفر ارزیابی میشود. شهیدی تعداد خانوادههای شهیدان را بالغ بر ۵۰۰ هزار نفر خواند و گفت حدود ۵۰۵ هزار جانباز از دوران جنگ تحمیلی در کشور وجود دارد که خانوادههای این جانبازان حدود دو میلیون نفر هستند، تعداد آزادگان هم ۴۲ هزار نفر است و در مجموع سه میلیون و ۲۰۰ هزار نفر خانواده شهید و ایثارگر وجود دارد. اما آماری که مسوول نمایندگی ولیفقیه در سپاه محمد رسولالله(ص) تهران در مهر ۹۰ اعلام کرد، شباهتی به آمارهای بنیاد شهید نداشت. طبق اعلام حجتالاسلام عبدالعلی گواهی، تعداد شهدای جنگ تحمیلی ۲۲۰ هزار نفر بود؛ آمار جانبازان ۴۰۰ هزار نفر که ۱۰۰ هزار نفر آن جانبازان شیمیایی بودند. بر اساس این آمار، تعداد شهدای معلم ۳۷۰۰ نفر بود، شهدای روحانی ۴۵۰۰ نفر، پزشکان و پرستاران شهید ۲۷۰۰ نفر و شهدای دانشآموز هم ۳۶ هزار نفر.
آمار محسن رفیقدوست، وزیر سپاه پاسداران در دوره جنگ، با این ارقام تفاوت دارد. به گفته او «ما نزدیک به ۲۲۰ هزار شهید داشتهایم که از این میان شهدای ما در ۶ سال بعد از فتح خرمشهر شاید رقمی نزدیک به ۶۰، ۷۰ هزار نفر باشد. از این ۲۲۰ هزار شهید، ۷۰ هزار نفر شهدای انقلاب هستند، که من معتقدم کمتر هم هستند. تعداد زیادی از این شهدا، شهدای کردستان بودند، ما در کردستان شهدای زیادی دادیم. شهدای جنگ در طول ۸ سال شاید ۱۲۰ هزار نفر باشند که ۵۰، ۶۰ هزار نفر آنها مربوط به همان حمله اولی عراق و دفاع ما بود.» (گفتوگو با خبرآنلاین، ۸ مهر ۱۳۹۱)
آمار میلیونی شهدا؟!
پیش از این آماری درباره شهدای میلیونی جنگ تحمیلی اعلام و منتشر شده بود. سرلشکر سید یحیی رحیم صفوی، دستیار و مشاور عالی نظامی فرمانده معظم کل قوا، ۲۹ شهریور سال گذشته در سخنان پیش از خطبههای نماز جمعه تهران گفته بود: «بر اساس منابع خارجی نزدیک بر یک میلیون کشته و شهید از کشتههای عراقی تا شهدای ایرانی وجود دارد.» در اول مهر ۱۳۹۱ هم خبرگزاری مهر به نقل از رئیس جمعیت هلالاحمر عراق نوشت جنگ عراق علیه ایران بیش از دو میلیون کشته و زخمی برای دولت بعث به همراه داشت. پیش از این، امیر سرتیپ بختیاری، رئیس سابق دفتر مطالعات و تحقیقات جنگ ارتش آمار یک میلیونی شهدای جنگ هشت ساله را «غیرواقعی» خوانده بود.
آیتالله هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز در خرداد ۱۳۹۰ با اشاره به آمار ارائه شده در مورد شهدا گفته بود: «شنیده میشود که از تعداد شهدا ارقام نجومی بیان میشود که این موضوع صحت ندارد. مجموع شهدا از ابتدای قیام در سال ۴۰ به بعد تا دوران جنگ و بعد از آن و بمباران و همه حواشی آن به ۲۰۰ هزار نفر شهید نمیرسد که بیشتر آنها در بمباران و قبل از انقلاب شهید شدند. بنابراین صحبت از میلیونها شهید در این دوران درست نیست.» آنچه هاشمی رفسنجانی بیان کرده، کمترین آمار شهدای جنگ است؛ چرا که اشارهاش به کمتر از ۲۰۰ هزار شهید، کل شهدای انقلاب، جنگ، ترور، بمباران مناطق مسکونی و... را در بر میگیرد.
اختلاف آمار تفکیک شده شهدا
در آمار تفکیک شده شهدای جنگ نیز اختلافات بارزی میان تعداد کل شهدا، اقشار شهید و جنسیت آنها دیده میشود. نگاهی به آمار تفکیک شده شهدا که «ساجد» (سایت جامع دفاع مقدس) اعلام کرده، با آماری که «آجا» (پایگاهاطلاع رسانی ارتش جمهوری اسلامی) منتشر کرده، گویای این اختلاف است:
آمار ساجد (سایت جامع دفاع مقدس)
آمار کلی شهدای جنگ تحمیلی: ۲۱۳۲۵۵ نفر
آمار تفکیک شده شهدا:
درگیری مستقیم با دشمن: ۱۵۵۰۸۱ نفر
حملات دشمن به شهرها: ۱۶۱۵۴ نفر
حوادث متفرقه: ۱۱۸۱۴
سایر موارد: ۹۸۸۹ نفر
مجرد: ۱۵۵۲۵۹ نفر
متأهل: ۵۵۹۹۶ نفر
۱۴ ساله و کمتر: ۷۰۵۴ نفر
۱۵ تا ۱۹ ساله: ۶۵۵۷۵ نفر
۲۰ تا ۲۳ ساله: ۸۷۱۰۶ نفر
۲۴ تا ۲۹ ساله: ۲۲۷۰۳ نفر
۳۰ ساله و بالاتر: ۳۰۸۱۷ نفر
آمار شهدا به تفکیک نوع شغل:
۱- سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
کادر (پاسدار): ۲۳۱۹۹ نفر
سرباز: ۱۶۷۳۸ نفر
۲- ارتش جمهوری اسلامی
کادر (ارتش): ۹۰۸۹ نفر
سرباز: ۳۶۹۶۵ نفر
۳- نیروی انتظامی جمهوری اسلامی
کادر (نیروی انتظامی): ۲۹۲۶ نفر
سرباز: ۵۶۷۲ نفر
۴- شغل آزاد: ۳۱۶۷۴ نفر
۵- دانشآموز: ۳۲۲۷۵ نفر
۶- دانشجو: ۲۶۰۸ نفر
۷- روحانی: ۲۷۴۲ نفر
۸- بیکار: ۶۱۲۸ نفر
۹- دولتی: ۲۶۲۹۳ نفر
۱۰- بسیج ویژه: ۲۳۲۹ نفر
۱۱- خانهدار: ۳۱۳۶ نفر
۱۲- کودک: ۲۹۰۶ نفر
۱۳- غیرایرانی: ۴۵۶۵ نفر
آمار آجا (پایگاه اطلاعرسانی ارتش جمهوری اسلامی ایران)
آمار کلی شهدای جنگ تحمیلی: ۱۸۸۰۱۵ نفر
آمار تفکیک شده شهدا:
جبهههای جنگ: ۱۷۲۰۵۶ نفر
حملات هوایی و موشکی: ۱۵۹۵۹ نفر
مجرد: ۱۳۳۷۷۰ نفر (۷۱ درصد) و بقیه متاهل
زن: ۶۴۳۷ نفر
۱۶ تا ۲۰ ساله: ۴۴ درصد
۲۱ تا ۲۵ ساله: ۳۰ درصد
۲۶ تا ۳۰ ساله: ۸ درصد
میانگین سن شهدا: ۲۳ سال
مسیحی: ۷۲ نفر
کلیمی: ۱۱ نفر
زرتشتی: ۶ نفر
آمار شهدا به تفکیک نوع شغل:
بسیج: ۴۳ درصد
ارتش: ۲۶ درصد (۴۸۰۰۰ نفر)
سپاه: ۲۱ درصد
شغل آزاد: ۱۸.۱ درصد آزاد
ناجا: ۳ درصد
روحانی: ۳.۱ درصد
جهاد سازندگی: ۲.۱ درصد
آمار کلی شهدای جنگ تحمیلی تعداد ۲۱۳۲۵۵ نفر بوده که شامل۱۵۵۰۸۱نفر در درگیری مستقیم با دشمن ، ۱۶۱۵۴نفر در حملات دشمن به شهرها ، ۱۱۸۱۴نفر درحوادث متفرقه و سایر موارد ۹۸۸۹ نفر بوده است از این آمار تعداد ۱۵۵۲۵۹ نفر مجرد ، تعداد ۵۵۹۹۶ نفر متأهل ، تعداد ۷۰۵۴ نفر ۱۴ ساله و کمتر ، تعداد ۶۵۵۷۵ نفر بین ۱۵ تا ۱۹ ساله ، تعداد ۸۷۱۰۶ نفر بین ۲۰ تا ۲۳ ساله ، تعداد ۲۲۷۰۳ نفر بین ۲۴ تا ۲۹ ساله ، تعداد ۳۰۸۱۷ نفر ۳۰ ساله و بالاتربوده است
ردیف |
نوع شغل |
تعداد |
|
1 |
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی |
کادر |
23199 |
سرباز |
16738 |
||
2 |
ارتش جمهوری اسلامی |
کادر |
9089 |
سرباز |
36965 |
||
3 |
نیروی انتظامی جمهوری اسلامی |
کادر |
2926 |
سرباز |
5672 |
||
4 |
شغل آزاد |
31674 |
|
5 |
دانش آموز |
32275 |
|
6 |
دانشجو |
2608 |
|
7 |
روحانی |
2742 |
|
8 |
بیکار |
6128 |
|
9 |
دولتی |
26293 |
|
10 |
بسیج ویژه |
2329 |
|
11 |
خانه دار |
3136 |
|
12 |
کودک |
2906 |
|
13 |
غیر ایرانی |
4565 |
|
جمع کل |
213255 |
آیا میدانید: شروع جنگ ایران و عراق ازتاریخ 31/6/59 بوده است
آیا میدانید: عراق با 12 لشگر زرهی ، مکانیزه ، پیاده و 36 تیپ مستقل از 3 محور ( جنوبی ؛ میانی ؛ شمالی) به ایران حمله کرده است.
آیا میدانید: عراق با ماشین جنگی (5400 دستگاه تانگ ، 400 قبضه توپ ضدهوائی ، 366 فروند هواپیما ، 400 فروند هلی کوپتر ) به سرزمین اسلامی ایران حمله کرده است.
آیا میدانید : جنگ تحمیلی عراق بر ایران طولانی ترین و پرهزینه ترین و وسیع ترین جنگ بوده است ( 5/1 برابر جنگ جهانی اول ، 2 برابر جنگ جهانی دوم بوده است(
آیا میدانید: در طول8 سال دفاع مقدس 19 عملیات بزرگ ، 19 عملیات متوسط ، 125 عملیات کوچک توسط رزمندگان اسلام انجام شد.
آیا میدانید: جنگ تحمیلی عراق بر ایران 2887 روز (96 ماه ) و 8 سال طول کشیده است.
آیامیدانید : درطول نبرد 8 سال دفاع مقدس 1000 روز نبرد فعال بوده است.
آیامیدانید: در طول 8 سال دفاع مقدس :
213 هزار شهید ، 140 هزار جانباز ،
32۰ هزار مجروح ،40 هزار نفرآزاده
آیا میدانید : درطول جنگ تحمیلی عراق بر ایران تعداد 72363 نفر عراقی اسیر و تعداد 395148 کشته و تعداد366فروندهواپیما و90هلیکوپتر سرنگون شده است.
آیا میدانید: درطول 8 سال دفاع مقدس: 7 عملیات بارمز یا الله ، 13 عملیات بارمزمحمد رسول الله ، 7 عملیات بانام علی ، 13 عملیات با نام زهرا ، 11 عملیات با نام حسین و 8 عملیات با رمز یا صاحب الزمان بوده است.
آیا میدانید: درطول 8 سال دفاع مقدس:
45000 شهید نام محمد
20000 شهید درنامشان کلمه الله داشته اند
30000 شهید نام علی
2000 شهید نام رضا
13000شهید نام حسین
5400 شهید نام عباس
4500 شهید نام اکبر
3500 شهید نام اصغر
2300 شهید نام قاسم داشته اند
وبقیه نامهای مطهر دیگری داشته اند
آیا میدانید : از 213 هزار شهید 171235 هزار شهید درخط مقدم ، 16870 نفر براثر حملات هوائی و توپخانه وبقیه در مکانهای دیگر از جبهه به شهادت رسیده اند
آیا میدانید:
۴۴ درصد شهدا سن آنها از16 تا20 سال
۳۰ درصد از21 تا 26 سال
۸ درصد 26 تا 30 سال
۱۸ درصد بالای 30 سال بوده اند
عزیزان ممکن است این آمارها کمی با دگر آمارها متفاوت باشد اما نفس کار مهم است که همیشه به یاد شهدا باشیم
دفاع مقدس در آینه آمار
وضعیت ادوات و نیروی نظامییکسال
مانده به پیروزی انقلاب اسلامی با شدت گرفتن اعتراضهای مردم و تظاهرات
میلیونی آنها، شاه فرصت خرید و وارد کردن سلاحهای سنگین را نداشت و تنها
سلاحهایی که در این مدت وارد کشور میشد ابزار شکنجه و سلاحهای سبکی بود
که بر علیه مردم به کار گرفته میشد. ایران تا دو سال و هفت ماه پس از
انقلاب نیز، امکان ارتقاء نیروهای مسلح و تسلیحات خود را نداشت و درگیر
جنگهای داخلی بود ولی عراق با کمک 36 کشور با سرعت و بدون هیچ محدودیتی
ارتشی قدرتمند آماده کرده بود. عملیات جنایات جنگی عراق 1. منبع: کتاب زنگ تاریخ تألیف علی اکبر رئیسی.
گذشته از برتری عراق در تعداد سلاحهای
موجود، آنها از نظر کیفیت سلاحها نیز از ایران برتر بودند؛ به عنوان مثال
علاوه بر آمریکا، فرانسه هواپیماهای فوق مدرن سوبراتاندارد خود را به
عراقیها اجاره داده بود؛ یا روسیه انواع هواپیماهای ساخت روز خود مثل میگ و
سوخو را بدون کمترین محدودیت در اختیار عراق قرار میداد. اما ایران چون
در محاصره نظامی دنیا بود، امکان خرید هواپیماهای جدید و مدرن را نداشت.
در
مورد نیروی انسانی هم با توجه به اینکه جمعیت کشور عراق کمتر از نصف جمعیت
ایران بود در طول جنگ این کشور همواره از نیروی انسانی بیشتری برخوردار
بود. این برتری عراق دو دلیل داشت: یکی اینکه صرف نظر از سربازان عراقی،
سربازان کشورهای دیگر عربی هم در کنار ارتش عراق علیه ایران میجنگیدند. از
طرف دیگر حضور در جبهههای جنگ در ایران داوطلبانه بود، یعنی اجباری در
اینکه حتماً همه جوانان در جبههها حاضر شوند، نبود؛ غیر از سال آخر جنگ که
اعزام به دوره سربازی و حضور 20% از کارکنان واجد شرایط جسمانی ادارات
دولتی در جنگ اجباری شد.
آمار ادوات و نیروی نظامی
آمار تسلیحاتی و نیروی نظامی دو کشور در آخر جنگ بیانگر بخشی از این نابرابری تسلیحاتی و نیروی نظامی دو کشور است.
هواپیمای
جنگی:موجودی ایران: 200 فروند؛ موجودی عراق: 610 فروند + 90 فروند
هواپیمای آمریکایی و اروپایی که در ناوهای این کشورها در خلیج فارس بودند.
هلی کوپتر (بالگرد): موجودی ایران: 300 فروند؛ موجودی عراق: 325 فروند+تعدادی بالگرد که درناوهای کشورهای غربی درخلیج فارس بود.
تانک و خودروی زرهی: موجودی ایران: 1050 دستگاه؛ موجودی عراق: 6230 دستگاه.
توپخانه دور برد: موجودی ایران: 600 دستگاه؛ موجودی عراق: 3900 دستگاه.
نیروی نظامی: موجودی ایران: 655000 نفر؛ موجودی عراق: 800000 نفر.
خسارت عراق1. هواپیما: 238 فروند
2. هلیکوپتر (بالگرد) 91 فروند
3. زرهی 7360 دستگاه
4. توپخانه 965 قبضه
5. نیروی انسانی 410000 نفر.1
شهدا
تعداد
کل شهدای رزمندگان اسلام در جنگ تحمیلی عراق بر ایران، طی آخرین آمار
188015 (صد و هشتاد و هشت هزار و پانزده) نفر اعلام شده است.2
در جنگ تحمیلی ۱۷۲۰۵۶ نفر در جبههها و ۱۵۹۵۹ نفر در بمباران شهرها به شهادت رسیدند.
در
بین شهدای دفاع مقدس: شهدای معلم سه هزار و هفتصد و بیست و هشت نفر؛ شهدای
دانش آموز سی و شش هزار و صد و شصت و هفت نفر؛ شهدای روحانی دو هزارو
هفتصد و پنجاه و هفت نفر؛ شهدای ارتش چهل و هشت هزار نفر؛ شهدای بسیجی
هشتاد و پنج هزار و دویست و بیست و دو نفر بودهاند.
شهدای اقلیت های دینی: هشتاد و هشت نفر مسیحی؛ شانزده نفر کلیمی؛ و نه نفر زرتشتی بودند.
میانگین سن شهدا، ۲۲ سال بوده است.
۴۴% از شهدا دارای میانگین سنی بین ۱۶ تا ۲۰ سال بودهاند.
۷۱% از شهدا مجرد بودهاند.
تقریبا
بیست هزار تن از شهدا از اسماء الله ، چهل و پنج هزار تن محمد ، سی هزار
تن علی ، بیست هزار تن رضا ، سیزده هزار تن حسین ، پنج هزار و چهارصد
تن اکبر ، و سه هزار و پانصد تن اصغر برخوردار بودهاند.
در طول ۸
سال دفاع مقدس ۲۲۸۰۸ نفر امدادگر و ۲۲۷۶ نفر پزشک زن به جبههها اعزام
شدند. در فهرست شهدای جنگ تحمیلی، نام چهار هزار و سیصد و شصت و سه نفر
شهیده زن به چشم میخورد که بیشتر آنها در بمباران و موشک باران شهرها به
شهادت رسیدند.
جانبازاندر طول هشت سال دفاع مقدس، سیصد و بیست هزار نفر از رزمندگان اسلام جانباز شدند.
در حال حاضر صد هزار جانباز شیمیایی در کشور وجود دارد. حدود هشت هزار جانباز نیز در شرایط بحرانی میباشند.
در حال حاضر در کشور بیش از پنج هزار زن جانباز وجود دارد که از این میان سه هزار نفر بالای ۲۵% جانبازی دارند.
آزادگان
در
طول هشت سال دفاع مقدس حدود چهل و پنج هزار نفر از رزمندگان اسلام به
اسارت نیروهای عراقی در آمدند که مردم به آنها لقب آزادگان دادند.
مفقودالاثردر
طول هشت سال دفاع مقدس حدود بیست و پنج هزار نفر مفقودالاثر شدند که
تاکنون پیکر مطهر نزدیک به بیست هزار تن از آنها در عملیاتهای متعدد تفحص
پیدا شده است.
رزمندگان
اسلام در طول هشت سال دفاع مقدس، بیش از 200 عملیات بزرگ و کوچک انجام
دادند؛ یعنی هر دو هفته یک عملیات. بخشی از این عملیات برای بیرون راندن
متجاوزان از خاک ایران بود و تا بهار سال 1361 به طول انجامید و در خرداد
ماه سال 1361 با بازپسگیری خرمشهر قسمت عمده مناطق اشغال شده ایران آزاد
شد و فقط چند منطقه در مرزهای غربی در اختیار ارتش عراق ماند.
پس از این، نیروهای ایران وارد خاک عراق شدند و به دلایل زیر به تعقیب متجاوزین پرداختند:
1.
عراقیها از این مناطق با موشک و سلاحهای دوربرد شهرهای مرزی ایران را
مورد هدف قرار می دادند و روزانه تعداد زیادی از هموطنان ما را به شهادت
میرساندند.
2. هنوز چند شهر ایران در قسمت غربی مثل نفت شهر، مهران و... در اشغال عراق بود.
3.
تجربه نشان میداد صدام وقتی ضعیف است و توان حمله و اشغال شهرهای ایران
را ندارد صلح دوست میشود و ادعای صلح و آشتی میکند اما وقتی قدرتمند
میشود تنها فکری که دارد حمله، ویرانی و کشتار است. به همین جهت برای باز
داشتن صدام از حمله دوباره و اشغال شهرهای ایران، رزمندگان اسلام بخشهایی
از خاک عراق را از سلطه صدام آزاد کردند که مردم آن شهرها با نقل و شیرینی
از آنها استقبال نمودند.
4. دلیل دیگر، میلیاردها
تومان خساراتی بود که عراق به مردم و اقتصاد کشورمان وارد کرده بود و باید
حاکمان عراق این خسارات را پرداخت میکردند.
5. مهمتر
از همه اگر رزمندگان ایران از مرزهای بین المللی گذر نمیکردند و در آنجا
از کشور دفاع میکردند، علاوه بر مشکلات ذکر شده، زورمندان جهان که سازمان
ملل متحد درسلطه آنهاست، هیچگاه اجازه نمیدادند قطعنامهای تصویب شود که
متجاوز بودن عراق را اعلام و با این کار زمینه ادعای خسارت از سوی ایران
فراهم شود.
پس رزمندگان ما با ورود به خاک عراق هم فرصت سازماندهی و
حمله را از عراقیها گرفتند، هم شرایط را برای رسیدن کشورمان به حقوق خود
مساعد کردند.
1 . حمله شیمیایی؛
عراق در طول جنگ ۳۵۰۰ بار به ایران حمله شیمیایی کرد که ۳۰مورد از
آنها در مناطق مسکونی بودهاست. نخستین نقطه جغرافیایی ایران که قربانی
سلاحهای شیمیایی عراق شد منطقهای بین هلاله و نیخزر در ۵۰کیلومتری
غرب ایلام بودهاست. با بیش از صدهزار قربانی ناشی از جنگ شیمیایی عراق بر
ضد ایران در طول هشت سال جنگ تحمیلی، ایران یکی از بزرگترین قربانیان
سلاحهای کشتار جمعی میباشد. بر اساس گزارشهای بنیاد شهید ایران، تخمین
رسمی شهروندان غیرنظامی که به سلاحهای شیمیایی آلوده شدهاند و کودکانی که
بر اثر آن آلوده شدهاند را در بر ندارد. بسیاری از آنان به بیماریهای
خونی، ریه و پوستی مبتلا شدهاند.
بمباران شیمیایی شهر سردشت توسط عراق
در ۷ تیر ۱۳۶۶ فجیعترین تهاجم از این نوع بود که سبب کشته و مجروح شدن
عدهٔ بسیاری از مردم غیرنظامی شد. جمهوری اسلامی ایران شهر سردشت را نخستین
شهر قربانی جنگ افزارهای شیمیایی در جهان بعد از بمباران هستهای هیروشیما
نامید. وحشیانهترین مورد استفاده در اسفند ۱۳۶۶، در حلبچه بودهاست که
وسیعترین مورد استفاده از جنگ افزارهای شیمیایی از زمان جنگ جهانی اول
تاکنون به شمار میرود؛ که حداقل ۵۰۰۰ تن از مردم کُرد و مسلمان این شهر را
کشته و ۷۰۰۰ تَن دیگر را مجروح کرد.
طارق عزیز معاون نخست وزیر و وزیر
امور خارجه عراق درسال۱۹۸۶ درجریان سفر رسمی سه روزه خود به برزیل اعتراف
کرده بود که عراق درجنگ علیه ایران بارها و در موارد مختلف از سلاحهای
شیمیایی استفاده کردهاست.
2. حمله به مناطق مسکونی و کشتار غیر نظامیان؛
حمله عراق به مناطق مسکونی و غیر نظامی از روز سوم جنگ شروع شد. مردم
اهواز در ۲ مهر ۱۳۵۹ شاهد بمباران خانههایشان توسط میگهای عراقی بودند.
اهالی دزفول نیز که در طول جنگ بارها شاهد بمباران و موشک باران شهرشان
بودند، اولین بار در تاریخ ۱۶ مهر ۱۳۵۹ مورد هجوم ۴ فروند میگ عراقی واقع
شدند. در این حمله ۷۰ نفر ساکنان شهر شهید و ۳۰۰ نفر زخمی و خسارات فراوانی
به تاسیسات شهری وارد شد.
در کنار بمباران هوایی، حملات موشکی نیز آغاز
شد. موشکهای زمین به زمین (SCUDB)و (FRAG) تلفات جانی سنگینی برجای
گذاشت. نیروهای نظامی ایران تا تاریخ ۱۳۶۳/۳/۱۰ از بمباران مناطق مسکونی
عراق خودداری کردند؛ ولی متعاقب صدور اعلامیه ارتش عراق در تاریخ مذکور
مبنی بر تهدید رسمی ساکنان شهرهای مرکزی ایران به بمباران، ارتش ایران نیز
در سطح محدود شروع به اقدام متقابل کرد. بلافاصله بعد از اقدام ارتش ایران،
سازمان ملل متحد طی پیامی از طرفین خواست تا از حمله به مناطق مسکونی جبهه
مقابل خودداری کنند! بهاین ترتیب توافق ۱۲ ژوئن ۱۹۸۴(22/3/1363) بین دول
درگیر جنگ شکل گرفت. به دنبال این توافق بنابر تقاضای دبیرکل از شورای
امنیت، هیاتهای ناظر آن سازمان جهت نظارت بر اجرای مفاد این توافق در تهران
و بغداد مستقر شدند. رژیم عراق چند روز بعد در اعلامیهای بیان کرد: عراق
در صورتی از حمله به شهرها و مناطق مسکونی خودداری خواهد کرد که مناطق
مزبور مرکز تجمع نیروهای نظامی نباشد ! بهاین ترتیب عراق با نقض آتشبس به
بهانههای واهی، مجدداً شروع به نقض توافقنامه ۱۲ ژوئن کرد.
3. حمله به هواپیماهای مسافربری؛
در طول جنگ، عراق چندین مرتبه به هواپیماهای مسافربری ایران و کشورهای دارای روابط دیپلماتیک با این کشور حمله کرد، از جمله:
۴
می ۱۹۸۲، حمله جت نیروی هوایی عراق به هواپیمای بنیحیی، وزیر وقت امور
خارجه الجزایر، بعد از ورود هواپیمایش به داخل مرزهای ایران. این حمله به
انهدام هواپیمای حامل وزیر امور خارجه الجزایر و کشته شدن او و هیئت همراه
انجامید.
۲۰ فوریه ۱۹۸۶، انهدام یک فروند هواپیمای مسافربری تهران به اهواز در حال پرواز. در این حمله همه مسافران کشته شدند.
۱۵
اکتبر ۱۹۸۶، در حمله هوایی به فرودگاه شیراز، یک هواپیمای مسافربری در روی
باند هدف بمباران قرار گرفت. در این حمله ۳۰ مسافر هواپیما جان خود را از
دست دادند.
۳ ژوئیه ۱۹۸۸، ناو یواساس وینسنس آمریکا هواپیمای ایرباس
آ۳۰۰ مسافربری ایران را مورد اصابت دو فروند موشک قرار داد و منهدم کرد. در
این حادثه ۲۹۰ نفر مسافر جان خود را از دست دادند.3
دلایل پیروزی ایران
ما مدعی هستیم که به دلایل مختلف، متقن و محکمهپسند، در سطح راهبردی و راهبری پیروز مطلق جنگ بودهایم:
اول اینکه اجازه ندادیم که دشمن به اهدافش دست یابد. آیا نام این را نمیتوان پیروزی گذاشت؟
دوم
اینکه در سازمان ملل متحد عراق به عنوان متجاوز و آغازگر جنگ شناخته شد.
اهمیت این موضوع یعنی متجاوز بودن عراق چنان مهم است که یکی از شروط اساسی
ایران جهت رسیدن به صلحی پایدار در منطقه از همان اوائل جنگ بوده است. در
ملاقاتی که حبیب شطی با امام(ره) داشت و از ایشان میخواهند که جنگ را تمام
کند، امام میفرمایند شما از این در که بیرون رفتید اعلام کنید که عراق
متجاوز است، ما جنگ را تمام میکنیم؛ اما آنها حاضر نبودند که عراق را به
عنوان متجاوز معرفی کنند.
سومین دلیل پیروزی ایران، نامههایی است که
صدام حسین برای آقای هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور وقت نوشت و در آن قید کرد
اکنون همان چیزی که شما خواستید محقق شده و در حقیقت این سه دلیل کافی است
که ما در سطح راهبردی و راهبری جنگ پیروز مطلق در دفاع مقدس باشیم.
چهارمین
دلیل در سطح عملیات نیز با توجه به منطق جنگ که ارائه شد باید اذعان کرد
که درصد قابل قبولی از پیروزی را نصیب خود کردهایم و اگر بخواهیم گروه
بندی کنیم 70% عملیاتهای ما با پیروزی توأم بوده و به اهداف خود رسیده است
و 20% عملیاتهای ما پیروزی نسبی کسب کرده که کمتر از حد انتظار بوده است و
10% عملیاتهای ما همانند والفجر مقدماتی و کربلای 4 و همچنین قادر، با
شکست مواجه شده است.
پنجم: در سطح تاکتیک نیز موفقیتهای فراوان داشته و
همچنین اشتباهاتی نیز داشتهایم که با وضعیت هر مقطع از دفاع مقدس و شرایط
حاکم بر ایران و عراق توأماً همراه بوده است. اگر چه در مسائل تاکتیکی
اشتباهاتی داشتهایم، اما ما در شرایط انقلاب بودهایم و آمادگی لازم جنگی
نداشتهایم. ما جوان و کمتجربه بودیم و دانشگاه و دانشکده جنگ ندیده
بودیم. و حتی موجودیت ارتش نیز، یعنی حزباللهیهای ارتش همانند شهید والا
مقام صیاد شیرازی و امیران حسنی سعدی، لطفی، سلیمانجاه، قویدل، مفید. در
دوران شاهنشاهی کمترین نقشی در ارتش نداشتند؛ سپاه نیز به همین وضعیت و
شاید هم نامناسبتر دچار بود. شهید باقری، بقایی، دقایقی، همت و همچنین
رضایی، صفوی، جعفری، علایی، غلامپور، با چه تجربهای وارد دفاع مقدس
شدهاند؟!
با این همه مسائل در یک منظومة کلنگر، توانستیم حزب بعث را
کاملاً مرعوب نماییم و الان با افزایش قدرت بازدارندگی چتر امنیتی را درست
کنیم که احدی امروز نمیتواند خیال حمله به کشور ما را در سر بپروراند. آیا
میتوان تصور کرد که استکبار جهانی از تجهیزات ما میترسد؟! یا ارتش و
سپاه از نظر تجهیزات و نیروی انسانی بیشتر از عراق توان داشت و دارد؟! این
طور نیست؛ آمار و ارقام میگویند که ارتش عراق در تمام مراحل و مقاطع جنگ،
برتری بالایی از نظر تجهیزات و امکانات و نیروی انسانی برخوردار بوده است؛ و
حمایتهای سیاسی و اقتصادی و نظامی از ارتش حزب بعث عراق، هیچگونه
محدودیتی نداشت.
سالی که آمریکا به عراق حمله کرد. ارتش بعث عراق در سال
آخر تجاوز و در تجاوز مجدد به ایران، نزدیک به 3 ، 4 برابر جمهوری اسلامی
تجهیزات داشت. الان هم استکبار جهانی از تواناییها و تجهیزات ما با خبر
است، ولی علت این که به ما تعرض نمیکند تنها به این دلیل است که در مورد
ما نمیتواند پیش بینی کند که عاقبت جنگ چه خواهد شد؛ و این درسی بوده است
که آنها از دفاع مقدس گرفتهاند.4
2.
آمار شهدا، جانبازان، آزادگان و مفقودالاثرها در این نوشته، به استناد
کتابک مقاومت میباشد که به کوشش محمد حسین قاسمی و همکاری اداره کل حفظ
آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان قم نوشته شده است.
3. منبع: ویکی پدیا.
4. پژوهشگاه علوم ومعارف دفاع مقدس.