دین و زندگی تایباد

اللهم صل علی محمدوآل محمد

دین و زندگی تایباد

اللهم صل علی محمدوآل محمد

4 مرحله تاثیر سایت ‌های مستهجن برروی سلامت روانی !!

4 مرحله تاثیر سایت ‌های مستهجن برروی سلامت روانی !!


(بسم الله الرحمن الرحیم)

سایت‌های مستهجن وجود دارند. چه به ما بربخورد و چه بر نخورد این سایت‌ها به زبان فارسی هم وجود دارند و آمارهای غیر رسمی نشان می‌دهد که مشتری هم دارند. با پاک کردن صورت مسأله چیزی عوض نمی‌شود. همشهری مثبت درپرونده‌ای به بررسی سایتهای مستهجن، اعتیاد به آنها و راه‌های مقابله با این آسیب روانی می‌پردازد این نشریه در بخشی از مطلب خود با عنوان "شاید برای شما هم اتفاق بیافتد" آورده است.

هرزه‌نگاری اینترنتی مقدمه یک بیماری فراگیر روان‌شناختی به نام اعتیاد جنسی است. برای همین چندین محقق روان‌شناس ته و توی این مشکل را درآورده‌اند و مراحل مختلف هرزه‌نگاری را شرح داده‌اند. در این دو صفحه می‌خواهیم این مراحل پیش رونده را شرح دهیم تا هم شما پیشاپیش از عوارض آن آگاه شوید و انگیزه بیشتری برای پیشگیری داشته باشید و هم با راه‌های درمان آن آشنا شوید.

4 مرحله تاثیر سایت ‌های مستهجن برروی سلامت روانی !!

مرحله اول: اعتیاد
وابستگی آن‌لاین

اولش این جوری است که شما برای کنجکاوی به یکی از سایت‌های مستهجن که لینک‌هایشان این طرف و آن طرف زیاد ریخته‌اند، مراجعه می‌کنید. اما این پایان ماجرا نیست. این تصاویر و متن‌ها آن قدر قدرت تخیل شما را به کار می‌اندازند که شما بار‌ها و بارها، دوباره و دوباره به آن سایت‌ها مراجعه می‌کنید. فرد در ذهن خودش این تصویرها و داستان متن‌ها را بارها و بارها در ذهن خود تصور می‌کند و تحریک می‌شود.

 
جالب اینجاست که افراد تحصیل‌کرده و با هوش، شاید به خاطر قدرت تصور بالاترشان در مقابل این سایت‌ها آسیب‌پذیرترند. خلاصه اینکه یک دفعه فرد به خودش می‌آید و می‌بیند که واقعا به این سایت‌ها معتاد شده است. دقیقا مانند مصرف‌کننده‌های مواد، معتادان به این سایت‌ها هم دیگر با دیدن مثلا یک عکس یا فیلم در شبانه روز راضی نمی‌شوند و وقت بیشتر و بیشتری را صرف تصاویر مستهجن و مستهجن‌تر می‌کنند و البته کم‌کم عوارض این اعتیاد گریبان خانواده و شغل فرد را هم می‌گیرد.

مرحله دوم: تشدید
هر چه مستهجن‌تر بهتر

همان‌طور که در مرحله قبل هم توضیح داده‌شد، معتادان به این سایت‌ها کم‌کم وقت بیشتر و بیشتر و تصاویر مستهجن‌تر و مستهجن‌تری را طلب می‌کنند. اما این فقط در فضای مجازی اینترنت نیست. آنها کم‌کم توقعات عجیب و غریب جنسی که در نتیجه دیدن این سایت‌ها برایشان ایجاد شده‌است را از همسر خودشان هم دارند.
 
معلوم است که این توقعات عجیب و غریب که فقط منحرفان جنسی از پس آنها برمی‌آیند در زندگی طبیعی برآورده نمی‌شود. اینجاست که فرد ممکن است حتی بخواهد تنوع طلبی جنسی خود را با یافتن شریک‌های متعدد‌تر ارضا کند. ضمن اینکه این نوع برخورد باعث می‌شود که همسر فرد کم‌کم از او آزرده شود و کناره‌گیر‌تر شود. این دور باطل همچنان ادامه پیدا می‌کند و زندگی طبیعی فرد را کاملا مختل می‌کند.

مرحله سوم: حساسیت‌زدایی
هیچ چیز زشت نیست

هر چه که فرد بیشتر پیش می‌رود و بیشتر در سایت‌های مستهجن غرق می‌شود، تشخیص فضای مجازی از فضای واقعی و التزامات اخلاقی‌اش برایش مشکل‌تر می‌شود. در درجه اول دیگر هیچ محتوای مستهجنی برای او شوک‌برانگیز نیست. او دیگر میخکوب نمی‌شود. هیچ چیزی برایش کریه نیست. در فضای واقعی هم بسیاری از انحرافات جنسی در دیگران برای او طبیعی به حساب می‌آید. قاتی شدن فضای مجازی و واقعی برای او این توهم را به وجود می‌آورد که «این کاریست که همه آن را انجام می‌دهند».
 
فرد دیگر قادر به درک این نکته نیست که فضای مجازی مستهجنی که او در آن سیر می‌کند را فقط یک اقلیت بسیار کوچک از جامعه واقعی آن هم با هدف‌های بیشتر اقتصادی به وجود آورده‌اند و این گروه کوچک به هیچ عنوان نماینده جامعه واقعی نیستند. در جامعه واقعی برای اکثریت هنوز هم آن تصاویر وقیح و میخکوب‌کننده هستند و این افراد معتاد به سایت‌های مستهجن هستند که مشکل دارند و نه جامعه.

مرحله چهارم: انحراف جنسی
بدل شدن به تصاویر

در سایت‌های مستهجن فقط به تمایلات طبیعی جنسی پرداخته نمی‌شود. بخش عظیمی از این تصاویر و متن‌ها مربوط به کسانی است که از انحرافات جنسی رنج می‌برند. در آخرین مرحله و شدید‌ترین مرحله از اعتیاد به سایت‌های مستهجن، خود فرد هم ممکن است این رفتارهای انحرافی را انجام دهد.
 
لاقیدی جنسی و انجام رفتارهای پرخاشگرانه جنسی دو نمونه از رفتارهایی است که در نتیجه مشاهده این سایت‌های مستهجن انجام می‌شود. یکی از بدترین عواقب این مشکل روان‌شناختی این است که نگرش‌ فرد به اطرافیانش کاملا جسمی می‌شود. در واقع بخش عاطفی و انسانی که به طور طبیعی در روابط آدم‌ها با یکدیگر وجود دارد کم کم از ذهن این افراد محو می‌شود و او به همه فقط با دیدگاه جنسی نگاه می‌کند.

 

اثرات شوم دیدن عکس و فیلم مستهجن

(بسم الله الرحمن الرحیم)

یکی از قدرتمندترین نیازها و غرایزی که در انسان وجود دارد غریزه جنسی است. نیاز جنسی مانند نیاز به آب و غذا از نیازهایی است که بایستی از روش صحیح ارضاء گردد.

اثرات شوم دیدن عکس و فیلم مستهجن

فحشا
از نظر علم و تجربه ثابت شده است که یکی از عوامل اصلی و ناخودآگاه تحریک و ترشح غدد و هورمونهای جنسی، نگاه است. نگاه به نامحرم هر چند اگر بدون قصد تلذّذ باشد عمل طبیعی و غریزی خود را انجام می دهد و زمینه تحریک شهوت انسان را در زمان نگاه یا بعد از آن ایجاد می کند. تحریک غریزه جنسی به گونه نامشروع نیز آثار شوم و نکبت بار فراوانی بر ابعاد مختلف انسان و جامعه بشری ایجاد می نماید. اسراف، انحراف و هدر رفتن نیروهای فکری ، اجتماعی و معنوی انسان، زمینه سازی سردی روابط خانوادگی (شخصی که نگاه خود را کنترل نمی کند با یک همسر ارضا نمی شود)، حالت حسرت و ناکامی، از دست دادن آرامش روانی، میل به گناه (لواط، زنا ، استمناء و….) و بالاخره گرایش به گناهان مختلف از جمله آثار سوء نگاه حرام است که در عرصه زندگی فردی، خانوادگی و اجتماع ظاهر می گردد. امام علی علیه السلام می فرماید چشم، پیش قراول دل، جلودار فتنه، دام شیطان و نگاه حرام سبب کاشتن بذر شهوت و نهال گناه (زنا و لواط و استمناء و …) است.[۱] نگاه به نامحرم باعث سختی زندگی و زیادی حسرت و افسوس است. قران کریم در این مورد می فرماید: « قُلْ لِلْمُۆْمِنینَ یغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِک أَزْکى‏ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبیرٌ بِما یصْنَعُونَ [۲] به مۆمنان بگو چشمهاى خود را (از نگاه به نامحرمان) فرو گیرند، و عفاف خود را حفظ کنند این براى آنان پاکیزه‏تر است خداوند از آنچه انجام مى‏دهید آگاه است! »

برخی آثار فاجعه آمیز نگاه کردن به فیلم های غیراخلاقی را می‌‌توان اینگونه برشمرد :

۱٫ کاهش شدید عشق:

چنین افرادی از توان عاطفی کمتری برخوردارند و در روابط عاشقانه توفیق کمتری کسب می‌کنند.

۲٫ تاثیرات فیزیولوژیک:

سلامت جنسی انسان که تأثیر عمیقی در سلامت جسمی‌ و روانی او دارد، حاصل ارضاء معقولی است که در پی تحریک واقعی و نیاز حقیقی فیزیولوژی بدن اتفاق افتاده باشد. عدم حفظ این عدم تعادل، از عقلانیت انسان می‌کاهد و او را وادار به گناه می‌کند.

۳٫ تضعیف انسانیت:

جنبه جنسی بسیاری این افراد، عاری از ویژگی‌های انسانی می‌‌شود. آنها یک حالت «من غریبه» (جنبه تاریک) را توسعه می‌‌دهند که محور آن، شهوت جامعه ستیز و عاری از اکثر ارزش‌ها است.

مشاهده مکرر و زیاد آن و در دسترس همه بودن این نوع فیلم‏ها (حتی به عنوان آموزش) باعث شکستن قبح و زشتی اموری است که اسلام، عقلاء و عرف جامعه آنها را زشت و قبیح می‌‏شمارند. حتی انسان‏های مۆدب و با نزاکت از بیان و ذکر برخی الفاظ که مستقیما اشاره به یکی از اعضاء بدن انسان می‌‏کند، اکراه دارند و آن را زشت و ناپسند و قبیح می‌‏دانند چه رسد به این که به مشاهده و تجزیه و تحلیل آن بپردازند

۴٫ از بین رفتن عفت عمومی‌ و اجتماعی در درازمدت:

کسانی که اینگونه فیلم ها را تماشا می کنند در برخورد با افراد دیگر در اجتماع نگاه جنسی دارند و شیطان همیشه برای گمراه کردن آنها امید دارد. زیرا آنها برای گمراهی و انحراف از مسیر الهی آمادگی لازم را دارند.

۵٫ نقش بستن تصاویر جنسی در مغز:

در این جا بهتر است که به تجربه دکتر روان شناس، «مک گاف» در دانشگاه کالیفرنیا بپردازیم. یافته‌های او (که بسیار ساده شده اند) نشان می‌‌دهند که خاطرات تجربه‌هایی که به هنگام تحریکات احساسی (مثل تحریک جنسی) رخ می‌‌دهند، توسط هورمون غده آدرنال در مغز می‌‌نشینند و پاک کردن آنها دشوار است. این فرض می‌‌تواند تا حدودی اثر اعتیاد به هرزه‌نگاری و هرزه‌بینی را توصیف کند. خاطرات نیرومند تحریکات جنسی از تجربه‌های گذشته، خودشان را در صحنه مغز حفظ می‌‌کنند و مرتباً به ذهن خطور می‌‌کنند و فرد را از لحاظ شهوانی تحریک می‌‌کنند. اگر او به هنگام این تخیلات، استمنا کند، باعث تقویت پیوند بین تحریک جنسی و اوج لذت جنسی می‌‌شود که همراه با منظره ویژه یا تکرار پی‌درپی آن صحنه در ذهن خواهد بود.

۶٫ تأثیر بر رفتار جنسی:

برخی از جامعه‌شناسان آلمانی ادعا می‌‌کنند که «عادت بیمارگونه‌ دیدن عکس‌ یا فیلم‌های پورنو (سکسی)» بر رفتارها و برخوردهای جنسی «معتادان پورنو» تأثیر منفی دارد. تا ‌جایی که این بیماران، از انجام سکس عادی و عشق‌ورزی لذتی نمی‌‌برند. کاربرانی که داوطلبانه برای ترک اعتیاد خود به روانکاو مراجعه کرده‌اند، اعتراف می‌‌کنند که «دیدن پورنو، به بخش جدایی‌ناپذیر ارضای جنسی آنان تبدیل شده است» و آنان نمی‌‌توانند بر «وسوسه و نیاز» دیدن این تصاویر غلبه کنند.

۷٫ انزوا و کاهش روابط اجتماعی:

پژوهشگران آلمانی معتقدند که اعتیاد به دیدن فیلم ها و تصاویر پورنو‌، هم‌چنین سبب انزوا و دوری فرد از اجتماع و کاهش روابط اجتماعی او می‌‌شود.
نگاه

۸٫ تحلیل توان عقل:

هر قدر که اطلاعات موجود در ذهن، منظم‌تر و دارای عناوین کمتری باشد،‌ دسترسی عقل به آنها برای پردازش‌های جدید، مهیاتر خواهد بود. اما وجود داده‌های فراوان و متعدد که فضای ذهن را بی جهت پر کرده باشند و با تکرار درگیری ذهنی و رفتار بیرونی، تقویت شده باشند، باعث می‌شود توان عقل را به مقدار چشمگیری کاهش دهند، چه رسد جایی که این داده‌ها، دارای تاثیر بر هورمونهای مختلف نیز باشد که تأثیرات ارگانیک را نیز درپی داشته باشد.

۹٫ سقوط شخصیت زن و مرد و تبدیل شدن به وسیله‌ای برای اشباع هوس‌های سرکش:


با پرداختن افراطی فرد به مسائل جنسی، شخصیت او به شخصیتی شهوانی تبدیل خواهد شد که تداعی‌ها و برداشت‌های وی با کوچکترین ارتباطی (حتی توهمی) رنگ جنسی به خود می‌گیرد. کارکرد افراد برای چنین فردی تنها ارضاء غریزه جنسی است و اهتمام خود او نیز صرفا بر ارضاء همین بعد وجودی خویش است.

۱۰٫ آسیب جسمی‌:

علم پزشکی هنوز تا مرز شناخت بسیاری از بیماری‌ها فاصله ای طولانی دارد و چه بسا اموری که در زندگی روزمره ما وجود داشته باشد و ما به عنوان امور مفید از آنها استفاده کنیم، در آینده ای نزدیک ضرر آنها از نظر پزشکی ثابت شود. بنابراین اگرچه تاکنون برای هرزه‌بینی، اثر جسمانی مستقیم تشخیص داده نشده است (و احتمال این وجود دارد که با پیشرفت علم مشخص گردد) ولی قطعا اثر غیرمستقیم دارد. یعنی نگاه به عکس و فیلم‌های مبتذل غالبا موجب تحریک سیستم عصبی خودکار (سمپاتیک و پاراسمپاتیک) و تحریک شهوت می‌گردد؛ هم زمان ضربان قلب و تعداد تنفس افزایش پیدا می‌کند؛ ترشح برخی از هورمون‌ها در خون بالا رفته و تعادل هورمونی و روانی شخص برای دقایقی و گاه ساعت ها و گاه روزها به مخاطره می‌افتد. اگر این رفتار به مدت طولانی ادامه یابد آثار آن همه عمر فرد را در بر خواهد گرفت.

۱۱٫ پرخاشگری:

هرزه‌بینی نه تنها بر ذهن فرد تاثیر مخرب می‌گذارد بلکه افراد را تشویق می‌کند تا از نظر جنسی بیشتر حالت سلطه جو و پرخاشگر داشته باشند.

با پرداختن افراطی فرد به مسائل جنسی، شخصیت او به شخصیتی شهوانی تبدیل خواهد شد که تداعی‌ها و برداشت‌های وی با کوچکترین ارتباطی (حتی توهمی) رنگ جنسی به خود می‌گیرد. کارکرد افراد برای چنین فردی تنها ارضاء غریزه جنسی است و اهتمام خود او نیز صرفا بر ارضاء همین بعد وجودی خویش است

۱۲٫ مقایسه:

به دنبال مشاهده این‏گونه فیلم‏ها، افراد مجرد در آینده به مقایسه آنچه در فیلم دیده‏اند و آنچه از همسر خود سراغ دارند می‌‏پردازند و در نتیجه نقایص و کمبودها و ضعفهای احتمالی خود و همسر خویش در ذهن فرد برجسته شده و چه بسا باعث کاهش تمایل و علاقه به همسر انتخاب شده خود می‌‏شود و به تدریج کانون خانواده را دچار اختلال و فروپاشی می‌‏کند.

۱۳٫ دیدن عکس‌ها و فیلم‌های مبتذل،

به ویژه جوانان را، در یک حال تحریک دائم قرار می‌دهد، تحریکی که سبب کوبیدن اعصاب آنان و ایجاد هیجان‌ های بیمارگونه عصبی و گاه سرچشمه امراض روانی می‌گردد.

۱۴٫ سستی ایمان:

این گناه، پیوند انسان با خدا را سست و در صورت استمرار، این پیوند را قطع و ایمان او را زایل می‌‌گرداند؛ غریزه جنسی انسان را به طور افراطی تحریک کرده؛ او را از فعالیت‌های مثبت انسانی بازداشته؛ به سمت ارتکاب فحشا و منکرات سوق می‌دهد. بدین وسیله انسانیت انسان که سرمایه وجودی انسان است را از او سلب می‌کند.

۱۵٫ محروم شدن از شیرینی و لذت انس با خدا:

هشیار بودن این تصاویر در ذهن و مرور دائمی و ناخودآگاه آن، حضور قلب را در عبادات به خطر می‌اندازد و تکرار نافرمانی خدا، بهره رابطه با او را از لذت می‌اندازد.

۱۶٫ مردن دل‌ها و افسردگی:

همانگونه که روایات نیز بر این امر تصریح دارند، ولنگاری جنسی و ارتباطی، باعث بروز قساوت قلب می‌شود و مرگ معنوی و روانی قلب را درپی دارد.

۱۷٫ تاثیرات منفی در زندگی زناشویی:


مشاهده مکرر و زیاد آن و در دسترس همه بودن این نوع فیلم‏ها (حتی به عنوان آموزش) باعث شکستن قبح و زشتی اموری است که اسلام، عقلاء و عرف جامعه آنها را زشت و قبیح می‌‏شمارند. حتی انسان‏های مۆدب و با نزاکت از بیان و ذکر برخی الفاظ که مستقیما اشاره به یکی از اعضاء بدن انسان می‌‏کند، اکراه دارند و آن را زشت و ناپسند و قبیح می‌‏دانند چه رسد به این که به مشاهده و تجزیه و تحلیل آن بپردازند.

  • منبع: پرسمان

عواقب شوم یک پدیده اجتماعی؛ ازدواج با تصاویر مستهجن!

(بسم الله الرحمن الرحیم)


به نقل از سایت دیلی میل؛ بعد از اخبار فراوانی که در خصوص اعتیاد کودکان انگلیسی منتشر شد طی تحقیقی که برای اولین بار در استرالیا به انجام رسیده است محققان تاثیر شدید اعتیاد به تصاویر پورنو را بر روی افراد و خانواده‌هایشان بررسی کردند.



بر همین اساس در استرلیا معتادان به تصاویر مستهجن، ترجیح می‌دهند به جای برقراری روابط زناشویی، تصاویر مستهجن که به صورت آنلاین پخش می شود را به تماشا بنشینند.
در این گزارش که بر اساس یک نظرسنجی اینترنتی تنظیم شده است مشخص گردید: «20 درصد از 800 شرکت‌کننده ترجیح می‌دهند که به جای برقراری رابطه جنسی با همسران خود، تصاویر مستهجن تماشا نمایند.»
همچنین 43 درصد شرکت‌کنندگان در نظر سنجی گفته اند که تماشای این گونه فیلم‌ها و عکس ها را از سنین 11 تا 13 سالگی شروع کرده اند.
همین نتایج نشان داد که 47 درصد شرکت‌کنندگان 30 دقیقه تا 3 ساعت از وقت خود را، صرف تماشای فیلم‌های پورنو می‌کنند.
30 درصد از این افراد نیز تائید کرده اند که عملکرد شغلی آنان، تحت تاثیر تماشای زیادی این فیلم‌ها قرار گرفته است.
پرفسور سیترسان، مدیر این تحقیق با اشاره به شیوع اعتیاد به تماشای فیلم ها و عکس های مستهجن در بین استرالیایی ها می‌گوید: «من در کلینیک خود، طیف وسیعی از رفتارهای مرتبط با اعتیاد به فیلم‌های پورنو را مشاهده کرده ام. به طور نمونه کودکی از رفتن به مدرسه امتناع ورزیده بود و تا صبح، فیلم پورنو تماشا می‌کرد.»
محققان معتقدند که دسترسی آسان به تصاویر مستهجن از طریق اینترنت، حاوی این پیام مهم است که خطری جدی به ویژه کودکان ما را تهدد می کند، خطری که منجر به اعتیاد آنها خواهد شد.
گفتنی است طی روزهای اخیر اخبار فراوانی مبنی بر اعتیاد کودکان و نوجوانان انگلیسی به تماشای تصاویر و فیلم های مستهجن در فضای رسانه ای منتشر می شود که حاوی نکات عبرت آموزی است و نشان می دهد دنیای غرب به چه ورطه هولناکی از لحاظ فساد و سقوط اخلاقی کشانده شده است.




  • منبع: جام نیوز

سایت های مستهجن ; گردابی برای کودکان!

(بسم الله الرحمن الرحیم)


به نقل از روزنامه دیلی میل؛ کودکان انگلیسی و آمریکایی 8 ساله تصدیق می کنند که به برنامه های پورنو آنلاین از طریق اینترنت معتاد شده اند. اعتیاد به فیلم های پورنو در میان بچه های مدرسه ابتدایی به طور فزاینده ای رو به افزایش است.



متخصصین اعتقاد بر این دارند که این روند در حال رشد بوده و حالتی فراگیر در سطح کشور داشته و نتیجه آن برای آینده جوامع اروپایی و آمریکایی بسیار نگران کننده است.
متخصصان با مطالعات گسترده و علمی به رابطه بین نگاه بچه ها به فیلم های پورنو در اینترنت و مشکلاتی همچون انزواطلبی، افت عملکرد درسی و ایجاد مشکلات رفتاری همچون پرخاشگری و اعتیاد، دست یافتند.
از میان ده نوجوان، هفت نفر با افراد بزرگتر از خودشان به تماشای برنامه های پورنو در اینترنت می پردازند که در این میان نسبت پسرها کمی بیشتر از دختران است.
تحقیقات دیگر حاکی از این است که 15 درصد نوجوانان به والدین خود در رابطه با دسترسی خود به وب سایت های غیر اخلاقی دروغ می گویند.
اقدام دولت انگلستان مبنی بر فیلتر کردن سایت های غیر اخلاقی و اختیار استفاده از آنها به دست والدین، باعث ایجاد مشکلات زیادی بر دولت آمریکا شده و فشارهای زیادی را بر آن کشور وارد کرده است.
بر اساس یافته های مرکز پژوهش های اعتیاد استرالیا، افزایش دسترسی کودکان به تلفن های هوشمند و لب تاب ها باعث اعتیاد شمار زیادی از نوجوانان به برنامه های مبتذل شده است.
در ادامه رئیس مرکز مبارزه با اعتیاد گفت: "اعتیاد به برنامه های مبتذل به جایی رسیده که نوجوانان به راحتی و بدون هیچ گونه تنبیه انضباطی از سوی مدرسه، این فیلم ها را در کلاس درس نگاه کرده و حتی به هم کلاسی های خود ارسال می کنند.
"ناسان هاگ" دختر17 ساله که به فرقه "مورمون ها" پیوست به شبکه خبری "ای بی سی" می گوید: "من از سن 12 سالگی به برنامه های پورنو اعتیاد پیدا کردم و این برنامه ها در حقیقت تبدیل به یک بخش مهمی از زندگی من شده که بدون آن نمی توانم زندگی کنم.
این دختر در نهایت تحت کمک والدین و برنامه های مذهبی کلیسا قرار گرفته تا بتواند از این مشکل بزرگ رهایی یابد.
تحقیقات، حاکی از این است که بچه ها ده برابر بزرگترها در معرض اعتیاد به این برنامه ها قرار دارند و این اعتیاد آنها را به سمت کارهای جنایتکارانه سوق می دهد.
دیده شده برخی از کودکان معتاد به این برنامه ها کارت های اعتباری خانواده و دیگران را دزدیده و محصولات مبتذل از سایتهای غیر اخلاقی خریداری کرده اند.
تحقیقات نشان داد مرور مکرر تصورات جنسی در فرد باعث ایجاد روابط جنسی نامشروع خشن او با دیگران می شود.
بیشتر از دو سوم پسرها و دختران اولین برنامه مبتذل را در سنین کمتر از 18 سالگی تجربه کردند. آنها می گویند ما با دیدن این تصاویر متعجب و کاملا شوکه شدیم ولی با ادامه این روند، این برنامه ها برای ما لذت بخش شده و در نهایت به جایی رسیده که احساس می کنیم بدون آنها توان ادامه زندگی را نداریم.
در حدود نیمی از پسرها و یک سوم دختران اعتراف کرده اند که بعد از دیدن این برنامه ها احساس گناه و شرمندگی شدید کرده اند.
وزارت بهداشت آمریکا و انگلستان در صدد تهیه دارویی برای معالجه بیماران معتاد به برنامه های پورنو هستند.




  • منبع: جام نیوز

نگاهی به پدیده "هرزه پردازی" در دنیای غرب +عکس

(بسم الله الرحمن الرحیم)


«خانواده هسته ای باید متلاشی شود و مردم باید راه های بهتری برای زندگی با هم پیدا کنند. از هم پاشیدگی خانواده ها هم اکنون یک فرایند انقلابی است. خانواده ها که پشتیبان ستمی مانند قرار دادن مردم در واحدهای کوچک جدا از هم بوده اند دیگر قادر به اتحاد برای مقابله با منافع همگانی نیستند». کارکردهای خانواده، لیندا گوردون، ژورنال وومن، پاییز 1969


«ما نمی توانیم بی عدالتی موجود بین مرد و زن را بدون نابود کردن ازدواج از بین ببریم». روبین مورگان، 1970.


«در سال 2000 آرزومندم که کودکانمان را به جای افراد باورمند به خدا معتقد به پتانسیل های انسانی بار بیاوریم». گلوریا استینم، ویراستار مجله MS



هرزه نگاری یا پورنوگرافی: تحقیر طبیعت انسان و ارزش خانواده


دست یابی به اهدافی که به صورت نمونه هایی در جملات بالا نشان داده شد از آرزوهای دیرینه زمینه سازان و برپاکنندگان نظم نوین جهانی است. برنامه ریزان این نظم شیطانی به خوبی می دانند که مهمترین چالش پیشروی آنها در پیشبرد بعد اجتماعی این نظم، «خانواده» و پیوستگی عاطفی انسان ها در درون آن به هم دیگر در زیر چتری از معیارهای اخلاقی- انسانی در جوامع مختلف است. از این رو طراحان دنیای جدید ابزراهای مختلفی را برای از بین بردن این سد بزرگ پیش بینی کرده و با تمامی قوای مالی، فکری و ایده پردازی سیاسی- اجتماعی و روانشناختی خود جنگ عظیمی را علیه «خانواده» به راه انداخته اند که از جبهه های مختلفی همچون فمینیسم، تحرکات ضد اجتماعی، تبلیغ انزوا و زندگی مجردانه، تبلیغ همجنس بازی، حیا زدایی، عادی نشان دادن عدم پایبندی به موازین اخلاقی، تبلیغ بی بندوباری و نیز هرزه پردازی هدایت می شود. در این گزارش به طور ویژه به این جنگ هرزه پردازانه علیه انسان، خانواده و جامعه می پردازیم.


 


هرزه پردازی یکی از ابزارهای قدرتمند جنگ علیه خانواده است که قلب، روح و وجدان زنان و مردان جوامع مختلف از غرب گرفته تا شرق را هدف قرار داده است. در دنیای ارتباطات دست یابی به محتواهای جنسی به راحتی از طریق تلوزیون، فیلم ها، کانال ها و سایت های اینترنتی مقدور شده است. به بیان دیگر با ظهور اینترنت و تلوزیون های ماهواره ای تمامی جوامع جهان هدف یک تهاجم هرزه پردازانه قرار گرفته که نتایج این هجمه روانشناختی و جامعه شناختی با توجه به آمارهای مربوط به «خانواده» در کشورهای مختلف با گذر زمان بیش از پیش آشکار می شود.


اصرار بر دم غنیمت شماری خودخواهانه برای لذت جویی به هر قیمتی، شاکله درونی و ذات پورنوگرافی را تشکیل می دهد. هرزه پردازی افکار معتقدین به نجابت و عفت و پاکی و مسئولیت اخلاقی در برابر خداوند را به مسخره می گیرد و زنان و مردان و کودکان را استثمار کرده جایگاه انسانی آنها را فروکاهیده و شرافت و حقوق آنها را چپاول می کند. هرزه پردازی تحقیر و تنزل احساسات و کنش های طبیعی جنسی انسان به یک پدیده شدیدا اعتیادآور، مخرب، اخلاق زدا، فساد آور و مهلک است که با فرصت طلبی عوامل فعال در پیاده سازی بخش اجتماعی نظم نوین شیطانی سامان داده شده تا راه زندگی اخلاقی و نجیبانه بر انسان عصر ارتباطات و رسانه بسته شود.



هرزه پردازی جسم، روح و ذهن را به آلودگی می کشاند.


هرزه پردازی نگاه و تصور طبیعی فرد نسبت به واقعیت و هدف روابط جنسی را تغییر داده و بذر گرایش های انحرافی جنسی را در روان بیننده می پراکند. بر اساس مطالعات محققین بنیاد ملی تحقیقات خانواده کانادا، تصورات غیر واقعی خطرناکی در ذهن فرد استفاده کننده از آثار هرزه پردازانه شکل می گیرد که موجب دست زدن به برخی رفتارهای زننده و ضد اخلاقی از جانب او می شود. برای مثال نتایج مطالعات نشان می دهد که در میان مردان معتاد به هرزه پردازی که اقدام به تجاوز به عنف به زنان کرده اند؛ باوری شایع بوده مبنی بر این که "زنان خود باعث و بانی مورد تجاوز قرار گرفتن می شوند زیرا که آنها از رابطه ای که شکل تجاوز داشته باشد لذت می برند و فرد متجاوز یک انسان عادی بوده و بدون مشکل است!" ریشه این تصور خطرناک که دروازه ورود به حریم جسمی افراد دیگر و ارتکاب کثیف ترین جنایات است در تصویر غیرواقعی ارائه شده از روابط جنسی در هرزه پردازی است که ذهن فرد را به صورت حق به جانبی برای ارتکاب جرایم جنسی قانع می سازد.


 


 


اعتیاد به هرزه پردازی خطرناک تر از اعتیاد به مواد مخدر


بر اساس مطالعات دکتر ویکتور کلاین که متخصص درمان اعتیاد به سکس است، استفاده مکرر از محنویان هرزه پردازی قابلیت احساس لذت در زندگی عادی زناشویی را از بین می برد و به تدریج منجر به کشیده شدن فرد به سوی محصولات حاوی اعمال خشونت آمیز و غیر انسانی جنسی می شود که در نهایت به انحراف جنسی و ارتکاب جرایم سکسی همچون تجاوز به عنف و تجاوز به کودکان می انجامد. با رسیدن فرد به این درجه احتمال گرایش به هرگونه انحراف جنسی وجود دارد و دیگر برگشتن از این گرایش ها گاهی حتی با به وجود آمدن "احساس گناه سنگین" در فرد نیز غیر ممکن می شود.


کارشناسان اذعان دارند که درمان اعتیاد به پورنوگرافی می تواند بسیار سخت تر از درمان اعتیاد به مواد مخدر باشد. درمان اعتیاد به مواد مخدر اکثرا با سم زدایی شروع می شود تا مواد از بدن خارج شوند. اما در اعتیاد به هرزه پردازی بنا به گفته دکتر لیدن، از اساتید دانشگاه پنسیلوانیا "تصورات ذهنی ایجاد می شود که به طور دائمی در ذهن کاربر جاگیری می کند و با سیستم شیمیایی مغز درگیر می شود." به همین دلیل است که معتادان به تولیدات مستهجن می توانند به طور واضح همه جوانب فیلم های مشاهده شده در مدت ها قبل را توضیح دهند. سم زدایی روانی این نوع اعتیاد بسیار سخت بوده و گاهی در حد غیر ممکن است که در این حالت دیگر فرد از شان انسانی خارج شده و در حالات مهلک روانی-جنسی قرار می گیرد.


مهمترین موضوع در این رابطه این است که افتادن در این مسیر به تدریج و در یک حالت غیر قابل تشخیص روی می دهد. به عقیده دکتر کلاین: «مانند سرطان رشد کرده و پخش می شود و بسیار به ندرت به خودی خود جمع شده و از بین می رود و درمان آن سخت است. مردان مبتلا به اعتیاد به هرزه پردازی اکثرا آن را انکار می کنند و درنتیجه قابل پیش بینی است که از مواجهه با آن خودداری می کنند که منجر به ناهماهنگی های زناشویی بین زوجین می شود و گاهی به طلاق منجر می گردد و گاهی نیز موجب از هم پاشیدن روابط عاطفی موجود بین افراد دیگر می شود».



هرزه پردازی به همه آسیب می رساند:


نهادهای مدافع اخلاق در اروپا و آمریکا در دفاع از خانواده با هرزه پردازی مبارزه تبلیغاتی انجام می دهند.


طبق مطالعات ارتباط اثبات شده ای بین اعتیاد به محصولات هرزه پردازی و تجاوز به عنف و دیگر خشونت ها نسبت به زنان و کودکان وجود دارد. بخش زیادی از افراد دستگیر شده در مورد خشونت های جنسی از تمایل شدید به استفاده از محصولات حاوی پورنوگرافی خشونت آمیز اعتراف می کنند. در اوایل مشاهده صحنه های خشونت آمیز جنسی فرد متوجه تاثیر آن بر کارکرد روانی خود نیست اما رفته رفته گرایش به خشونت جنسی و تخیلات مربوط به آن در فرد ایجاد شده و با تداوم استفاده از این محصولات این گرایش در مسیری کاملا تدریجی برای او عادی و لذت بخش می شود. پورنوگرافی سطح و اهمیت رابطه جنسی بین زوجین که به عنوان وجهی از عشق و ابراز عواطف محبت آمیز به صورتی کاملا اخلاق مدارانه بین زن و مرد روی می دهد را به عملی کاملا حیوانی تنزل می دهد که می تواند هرگونه گرایش حتی خشونت آمیز و ضد انسانی را شامل باشد. در واقع پورنوگرافی یک تفسیر و تعبیر ضد انسانی از یک واقعیت زیبا و مهم وجود انسان است که در آن روابط انحرافی هیجان انگیز و مطلوب جلوه داده می شود و بر کامجویی شخصی بدون در نظر گرفتن حرمت افراد دیگر تاکید شده و زن و مرد و کودک به صورت اشیایی برای لذت جنسی معرفی می شود.



طبق یافته های روانشناختی، هرزه پردازی زمینه ساز تجاوز به عنف و اقدامات ضد اخلاقی فراوانی است.


 


 


هرزه پردازی و نوجوانان


به عقیده برخی محققین، هرزه پردازی بر تکوین طبیعی مغز کودکان تاثیر منفی دارد. آمارهای جهانی نشان می دهد که پسربچه های 12 تا 17 ساله از گروه های عمده مراجعه کننده به محصولات حاوی هرزه پردازی هستند. در واقع برای اکثر آنها این محصولات اولین و ساده ترین مسیر برای کنجکاوی ها و آموزش های جنسی محسوب می شود در حالی که این سایت ها و فیلم ها از هرگونه آموزش و بیان واقعیت ها و مسائل بهداشتی خالی بوده و نوجوانان را در معرض بیماری های جنسی و روانی مختلف قرار می دهند.



تاثیر ناگوار هرزه پردازی بر کودکان همواره مورد توجه مدافعان کیان خانواده در سراسر جهان بوده است.


 


تصویری که هرزه پردازی در ذهن نوجوانان مذکر از جنس مونث می آفریند بسیار تحقیرآمیز است به طوری که تمامی وجود انسانی و تن دختران و زنان را در اذهان نوجوانان پسر در حد یک شئ که نسبتی با احترام و عواطف ندارد پایین می آورد. در نتیجه امکان ایجاد رابطه طبیعی حاوی نگاه انسانی و محترمانه بین دو جنس از بین رفته و زمینه ارتکاب به تجاوز و تعدی جنسی فراهم می شود. بدیهی است قربانیان جنایات جنسی تا مدت های مدید و گاه تا آخر عمر با یک رنج پنهان درونی دست به گریبان بوده و در نگاه طبیعی آنها به روابط اجتماعی و به خصوص روابط زناشویی و زندگی خانوادگی اخلال های بزرگی ایجاد خواهد شد.


دکتر جودیت رایسمن (Dr.Judith Reisman) مدیر انستیتو آموزش رسانه ای و یکی از مخالفان هرزه پردازی می گوید: «مشاهدات عصب شناختی در مورد پاسخ غریزی مغز به تصاویر و صداهای مستهجن نشان می دهد که تماشای این تولیدات یک رویداد بیولوژیک مهم است که آگاهی فردی برای تصمیم گیری را مختل می کند که این اتفاق برای مغز منعطف و تحت تاثیر قرار گیرنده کودکان مضر است زیرا که قدرت دریافت واقعیت از سوی آنها را از بین برده و در نتیجه تاثیرات نامناسبی بر سلامتی جسمی و روحی، آسایش و شادی آنها می گذارد».



فعالان فراوانی در سراسر جهان با تشکیل تجمع های اعتراضی نسبت به هرزه پردازی معترضند.


 


از هم پاشیدن خانواده


هرزه پردازی بر رفتار تاثیر گذاشته و گرایش ها را هدایت می کند. پیام های آن در ابتدا اغوا کننده هستند زیرا خیالی بوده و بنابراین بسیار هیجان آورتر از واقعیت نمایش داده می شوند. در اشخاصی که از هرزه پردازی استفاده می کنند انتظارات غیرواقعی اعجاب آوری در مورد روابط جنسی شکل می گیرد که منجر به آسیب دیدن روابط بین فردی و اجتماعی و خانوادگی آنها می شود. در واقع هدف اصلی اشاعه هرزه پردازی همین است که اعتماد و صداقت که دو رکن اصلی یک ازدواج است را از بین ببرد. از آنجا که ارتباط به سایت ها و تولیدات هرزه عمدتا به صورت مخفیانه انجام می گیرد؛ این مخفی کاری اکثرا منجر به رفتارهای فریب آمیز و دروغگویی می شود که در نتیجه در زوج ها احساس مورد خیانت واقع شدن و حس شک به وجود می آید. آنها نمی توانند بفهمند که چرا دیگر برای همسرشان خوشایند نیستند و یا چرا همسرشان برایشان جذابیت قبلی را ندارد. همانطور که در بالا تاکید شد هدف هرزه پردازی از هم پاشیدن خانواده است و دست یابی به این هدف بدون این که اعضای خانواده متوجه باشند به تدریج روی می دهد.



 


معرفی نماد روبان سفید و هفته مبارزه با هرزه پردازی از اقدامات جهانی علیه این پدیده ضد انسانی


اینترنت و هرزه نگاری


در همایش سال 2003 وکلای خانواده در آمریکا، دو سوم وکلای شرکت کننده از نقش تاثیرگذار اینترنت در طلاق صحبت کردند. هزره پردازی آنلاین بیشترین تاثیر مثبت را در میان هرزه پردازی های اینترنتی بر رشد طلاق داشته است. این در حالیست که در نیمه نخست دهه نود که هنوز اینترنت توسعه و گسترش نیافته بود، تاثیر فیلم ها و مجلات هرزه بر طلاق چیز قابل توجهی نبود.


بیش از 75 درصد محصولات هرزه اینترنتی در آمریکا تولید می شود. نزدیک به 15 درصد در اروپا و مابقی در سایر مناطق. بیش از 70 میلیون نفر در طول هفته به سایت های هرزه سر می زنند که حدود 20 میلیون آنها از آمریکای شمالی هستند. آلمان، انگلستان، فرانسه، ایتالیا و اسپانیا از بزرگرترین مشتریان هرزه پردازی آنلاین در اروپا هستند. در آلمان کاربران اینترنتی سایت های هرزه به طور میانگین در هر ماه 70 دقیقه صرف این سایت ها می کنند. در میان اروپاییان مراجعه کننده به این سایت ها افراد بالای 50 سال بیش ترین زمان را در این سایت ها می گذرانند. حدود 70 درصد از ترافیک سایت های مستهجن در طول روز روی می دهد. در میان محتویات حدود 100 هزار سایت، تصاویر و فیلم های مستهجن در مرود کودکان مشاهده می شود.



اینترنت و شبکه های اجتماعی نقش پر رنگی در گسترش و نفوذ هرزه پردازی در جوامع داشته است.


 


یکی از اساتید گروه انسان شناسی دانشگاه تهران در سال 87 در مورد ایران می گوید: "انفجار بزرگی است که در گسترش سایت‌های پورنوگرافی در ایران رخ داده است. روابط مبهم و متناقض بین جنسیتی، افزایش شدید ایدز، گسترش شدید سایت‌های پورنوگرافیک و پورنوگرافی زیر زمینی و محتوای آنها، خشونت علیه زنان و کودکان و سوء استفاده از آنان‌، از موارد آسیبی روابط بین جنسیتی محسوب می‌شوند. این قبیل سایت‌ها از پر بینده ‌ترین سایت‌ها در بین مخاطبان ایرانی می‌باشد." این گفته نشان می دهد که ایران یکی از اهداف اصلی جنگ بزرگ و ویرانگر هرزه پردازانه است و برنامه ریزان امنیت اجتماعی ایران نیز متوجه این موضوع می باشند.


سردار کمال هادیان‌فر، رئیس پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات ناجا در مردادماه سال جاری در گفتگو با ایسنا بر پاکسازی فضای مجازی از محتویات غیراخلاقی تاکید کرده است و از وجود برنامه هایی برای مقابله با رشد و توسعه خطرناک استفاده از محتویات هرزه اینترنتی خبر داده است؛ که به دنبال آن سایت خبری هافینگتون پست در تیتر خود "ایران با کمک غول شبکه‌های اجتماعی به جنگ پورنوگرافی می‌رود" آشکارا به واژه جنگ اشاره کرده است.


 


اشاعه دهندگان اصلی هرزه پردازی در جهان


در این جا نیز همچون اکثر رویدادها و پدیده های ضد بشری و ضد انسانی در جهان رد پای یهود و صهیونیسم آشکار است. یهودیان در قالب تولیدکنندگان و فروشندگان محصولات هرزه پردازانه و نیز بازیگری در فیلم های هرزه مدیریت این کار کثیف را در جهان به عهده دارند. در تاریخ آمریکا بین سالهای 1890-1940 با یهودیان مهاجری مواجه می شویم که  در انتشار ادبیات، ترانه، لطیفه ها و رمان، مجله ها و نوشته های هرزه پردازانه فعالیت داشته اند.


معروف ترین تولید کننده و فروشنده محصولات هرزه در دوران پس از جنگ جهانی دوم، روبی استورمن یهودی بوده است که در دهه 70 میلادی کنترل بازار هرزه نگاری در آمریکا را در دست داشته است. او در پایان دهه 60 بزرگ ترین پخش کننده نشریات مستهجن در آمریکا بوده و با گسترش تجارت خود بیش از 200 فروشگاه کتاب مستهجن در سراسر آمریکا دایر نمود. او سینماهای مخصوص هرزه پردازی را در آمریکا برپا ساخت و پس از مرگش در اواخر دهه 90 پسرش دیوید به عنوان جانشین او کسب و کار خانوادگی را ادامه داد. اکنون یهودی 43دیگری به نام استیون هیرچ جای استورمن در این کار را گرفته است به گونه ای که او شرکت مایکروسافت هرزه پردازی جهان نامیده می شود که تولید کننده بیشترین فیلم های هرزه در آمریکا محسوب می شود.




  • منبع: مشرق

------------------------------------------------------------------------------------------------------

  • منابع و مآخذ:


  • http://www.guardian.co.uk/lifeandstyle/2010/jul/02/gail-dines-pornography

 













عواقب شوم یک پدیده اجتماعی؛ ازدواج با تصاویر مستهجن!

(بسم الله الرحمن الرحیم)


به نقل از سایت دیلی میل؛ بعد از اخبار فراوانی که در خصوص اعتیاد کودکان انگلیسی منتشر شد طی تحقیقی که برای اولین بار در استرالیا به انجام رسیده است محققان تاثیر شدید اعتیاد به تصاویر پورنو را بر روی افراد و خانواده‌هایشان بررسی کردند.



بر همین اساس در استرلیا معتادان به تصاویر مستهجن، ترجیح می‌دهند به جای برقراری روابط زناشویی، تصاویر مستهجن که به صورت آنلاین پخش می شود را به تماشا بنشینند.
در این گزارش که بر اساس یک نظرسنجی اینترنتی تنظیم شده است مشخص گردید: «20 درصد از 800 شرکت‌کننده ترجیح می‌دهند که به جای برقراری رابطه جنسی با همسران خود، تصاویر مستهجن تماشا نمایند.»
همچنین 43 درصد شرکت‌کنندگان در نظر سنجی گفته اند که تماشای این گونه فیلم‌ها و عکس ها را از سنین 11 تا 13 سالگی شروع کرده اند.
همین نتایج نشان داد که 47 درصد شرکت‌کنندگان 30 دقیقه تا 3 ساعت از وقت خود را، صرف تماشای فیلم‌های پورنو می‌کنند.
30 درصد از این افراد نیز تائید کرده اند که عملکرد شغلی آنان، تحت تاثیر تماشای زیادی این فیلم‌ها قرار گرفته است.
پرفسور سیترسان، مدیر این تحقیق با اشاره به شیوع اعتیاد به تماشای فیلم ها و عکس های مستهجن در بین استرالیایی ها می‌گوید: «من در کلینیک خود، طیف وسیعی از رفتارهای مرتبط با اعتیاد به فیلم‌های پورنو را مشاهده کرده ام. به طور نمونه کودکی از رفتن به مدرسه امتناع ورزیده بود و تا صبح، فیلم پورنو تماشا می‌کرد.»
محققان معتقدند که دسترسی آسان به تصاویر مستهجن از طریق اینترنت، حاوی این پیام مهم است که خطری جدی به ویژه کودکان ما را تهدد می کند، خطری که منجر به اعتیاد آنها خواهد شد.
گفتنی است طی روزهای اخیر اخبار فراوانی مبنی بر اعتیاد کودکان و نوجوانان انگلیسی به تماشای تصاویر و فیلم های مستهجن در فضای رسانه ای منتشر می شود که حاوی نکات عبرت آموزی است و نشان می دهد دنیای غرب به چه ورطه هولناکی از لحاظ فساد و سقوط اخلاقی کشانده شده است.




  • منبع: جام نیوز

تاثیر بازی‌های کامپیوتری بر کودکان؛ از بی‌احساسی تا کوچکی مغز

(بسم الله الرحمن الرحیم)


امروزه بازی‌های کامپیوتری در سطح بسیار گسترده در دسترس کودکان قرار دارد، در حالی که برخی از والدین از تاثیرات این بازی‌ها چندان آگاه نیستند.



 

به گفته کارشناسان بازی‌های کامپیوتری برای کودکان بالاخص در سنین پایین در افزایش برخی مهارت‌های شناختی چون هماهنگی دست و چشم، تصمیم‌گیری و داشتن استراتژی خاص بسیار مفید است ولی تاثیر همین بازی‌ها بر رفتارهای اجتماعی کودکان چه خواهد بود؟


در این گزارش به اختصار به تاثیر بازی‌های کامپیوتری بر رفتارهای اجتماعی کودکان پرداخته‌ایم:


به گفته کارشناسان بازی‌های کامپیوتری، تاثیر این بازی‌ها بالاخص در کودکانی که زمان زیادی را صرف آن می‌کنند، چندان مثبت نیست.


_کوچک‌ شدن قسمتی از مغز که وظیفه کنترل رفتارهای اجتماعی را به عهده دارد


چنین کودکان همچون هم سن‌سالانشان که تلویزیون زیاد تماشا می‌کنند، از احساسات خشونت‌آمیز اشباع می‌شوند.



 

مطالعات دانشگاهی کودکانی که اصطلاحا از کامپیوترهایشان آویزان هستند، از طریق ام‌.آر.آی و اسکن مغزی تایید‌کننده این مطلب بود که آن قسمت از مغز که وظیفه رفتارهای اجتماعی و همچنین مهارت‌های شناختی را دارد، نسبت به حالت طبیعی کوچک‌تر شده است.



 
 

_جابجایی نقش والدین و فرزندان؛ فرزند هوشمند احترامی برای والدین ناآگاه خود قائل نیست


بر اساس مقاله علمی که در ژورنال «آینده کودکان» منتشر شد، علاقه کودکان برای آموزش کامپیوتر به والدین‌شان خیلی بیشتر از علاقه والدین برای آموزش به کودکان‌شان است.



 

براساس این تئوری، این جابجایی نقش در کودکان و والدین در ارتباط با کامپیوتر ممکن است باعث تضعیف اقتدار والدین شده و بی‌احترامی کودکان به والدین ناآگاه‌شان (والدینی که علم کامپیوترشان کمتر از فرزندان‌شان است) شود.


البته در مواردی نیز این موضوع ممکن است که باعث ارتباط بیشتر کودکان و والدین در تبادل تجربیات و استحکام روابط کودکان و والدین شود.


_نداشتن مهارت در کنترل و مدیریت زندگی شخصی


 مهارت‌های اجتماعی در کاربران بازی‌های کامپیوتری که در حد بسیار کم و یا متوسطی از این بازی‌های استفاده می‌کنند، تقریبا به اندازه‌ کسانی است که از این بازی‌های استفاده نمی‌کنند.


البته این مورد درباره کسانی که زمان زیادی را به بازی‌های کامپیوتری اختصاص می‌دهند، صدق نمی‌کند.


براساس تحقیقات به عمل آمده، میزان کنترل کودکانی معتاد به بازی‌های کامپیوتری بر شرایط مختلف زندگی‌شان به مراتب کمتر از دیگر هم‌سن‌ و سالان‌شان است، اکثر این افراد در زمینه روابط اجتماعی و مشارکت در فعالیت‌های اجتماعی تنبل هستند.



 

_کاهش رفتارهای مسالمت‌آمیز و افزایش رفتارهای خشن و تنش‌زا


پس از قتل و عام دانش‌آموزان دبیرستان کلمباین آمریکا در سال 1999 به دست دو دانش‌آموز دیگر، محققان و آموزگاران توجه بیشتری به بازی‌های ویدیویی و کامپیوتری چون Doom نشان دادند، این بازی یکی از سرگرمی‌های هرروزه یکی از دو دانش‌آموز قاتل این حادثه بود.



 

بسیاری از مطالعات نشان دهنده این مطلب است که بازی‌های خشونت‌آمیز و برنامه‌های تلویزیونی خشن، میزان خشونت و پرخاشگری و تجاوز به حقوق دیگران نه تنها در کودکان که در بزرگسالان نیز افزایش می‌دهد و هرچه میزان زمانی که افراد صرف چنین برنامه‌هایی می‌کنند افزایش یابد، این رفتار ضد اجتماعی نیز در آنها افزایش می‌یابد.



 

البته برخی بازی‌های چون «کامبت فانی» Mortal Kombat حتی برای مدتی کوتاه می‌تواند میزان خشونت و ناسازگاری را در کودکان افزایش دهد.



 

 

بر اساس تحقیقات مجله «آینده کودکان»، کودکان این‌چنینی در مواجهه با شرایط مختلف زندگی نیز از خود احساسات کمتری بروز می‌دهند و تمایل کمک به دیگران نیز در آن به شدت کاهش می‌یابد.


_کوچک شدن مغز و ایجاد ناهنجاری در قسمت سفید آن


بر اساس مطالعات محدودی که 18 دانشجوی چینی انجام دادند و نتیجه آن نیز در ژورنال «PLos ONE» منتشر شد و همچنین بر اساس مقاله‌ای علمی که در روزنامه «میل آنلاین» منتشر شد، کودکانی که حداقل 8 ساعت در روز و 6 روز در هفته با کامپیوتر بازی می‌کنند، مغزشان به طور کلی و یا در قسمت‌هایی به طرز نگران‌کننده کوچک می‌شود، این موضوع از طریق اسکن و ام.‌آر.آی مشاهده و به اثبات رسیده است.


همچنین در اسکن‌های انجام شده ناهنجاری‌هایی در قسمت سفید مغز که وظیفه همانگی میان مناطق مختلف مغز را به عهده دارد، مشاهده شده است.


دکتر «اریک سیگمن» در مقاله روزنامه «میل آنلاین» متذکر می‌شود که بازی‌های کامپیوتری و همچنین استفاده زیاد از اینترنت می‌تواند علاوه آسیب‌های شناختی، در مهارت بروز احساسات و همچنین قدرت تصمیم‌گیری کودکان تاثیرات منفی غیرقابل جبرانی بگذارد.


اکثر این کودکان به مرور در برقراری ارتباط با اعضاء خانواده، دوستان و همچنین افرادی که در مراحل مختلف زندگی وارد زندگی‌شان می‌شوند، به شدت دچار مشکل می‌شوند.




  • گزارش: نرگس محمدی-فارس

کشور رکوردار تماشای فیلم‌ مستهجن

(بسم الله الرحمن الرحیم)
آیا تا به حال حس کرده اید که فرزند پسرتان با فرزند دخترتان فرق دارند؟ آیا حس کرده اید ، دختران آمریکایی که زنان آینده اند بیشتر از پسران ( مردان آینده ) اجتماعی هستند؟ آیا متوجه شده اید میلیونها مرد جوان آمریکائی رفتاری مثل زامبی ها دارند و کلاً پلکان اخلاقیات و رفتارهای انسانی را سر و ته طی می کنند؟

کشور رکوردار تماشای فیلم‌ مستهجن

 

بله این ها هیچکدام اتفاقی نیست. محققان دو دامی را که نابودکننده نسل آینده مردان آمریکائی هستند را همیشه گوشزد می کنند. یکی از این دو تله ، بازی های رایانه ای است و دیگری مرگ اخلاقیات.

در گذشته پارک ها و زمین های بازی پر بود از پسربچه هایی که پس از مدرسه برای بازی به آنجا می رفتند . اما هم اکنون خلوت ترین جایی که در هر شهر سراغ دارید همین زمین های بازی است . پس این همه بچه بعد از مدرسه کجا می روند ؟ بله همگی به خانه رفته و جلوی تلویزیون و رایانه اشان می نشینند . درست است که این نوع اعتیاد در میان زنان و دختران نیز وجود دارد ، اما باید قبول کرد که وضع پسران به مراتب بدتر است . متاسفانه برآوردی از میزان تخریب این نوع اعتیاد در نسل بعدی مردان آمریکائی وجود ندارد . تخریبی که انتظار می رود بسیار وحشتناک باشد .

هم اکنون والدین ، اعتیاد به بازی های رایانه ای را بحرانی جدی تلقی نمی کنند . تازه از اینکه فرزندشان ساکت در گوشه ای نشسته خوشحال هم هستند.

نکته مهم اینجاست که بازی های رایانه ای فوق العاده خطرناک اند . یک تحقیق نشان می دهد 88 درصد آمریکائی های بین 8 تا 18 سال درگیر بازی های رایانه ای است .

پسران نیز 4 برابر دختران گرفتار این بازی ها هستند. شما اگر پسربچه دارید خوب می دانید این سخن یعنی چه . چاقی حاصل از این بازی ها که گریبانگیر پسران آمریکائی است بسیار جدی و خطرناک است. این بازی ها می توانند بسیار جالب باشند ، تا اینجای کار مشکلی نیست . ولی اعتیاد به آنهاست که صدمات زیادی به فرد می زند. درحال حاضر هر پسربچه آمریکائی، 13 ساعت در روز مشغول این بازی هاست. این رقم واقعاً حیرت انگیز است.

دومین دامی که برای کودکان و نوجوانان آمریکائی گسترده شده است و بطور فزاینده ای از اولی هم بدتر است، دیدن فیلمهای مستهجن است.

اینترنت راههای بسیار خوبی را برای انسان ها باز کرده است که تا الان بر روی او بسته بود. اما یکی از نکات بسیار منفی اینترنت باز کردن راه پر از لجن و کثافت به خانه های مردم است.

جوانان ما به نسبت گذشته به راحتی به مطالب غیر اخلاقی در اینترنت دسترسی دارند که این امر نتایج وحشت آوری به دنبال خواهد داشت .

دیل میل می نویسد : یک پسربچه 12 سالۀ آمریکایی که پس از دیدن یک فیلم مستهجن به یک دختر 9 ساله تجاوز کرده بود، بازداشت شد . وکیل این پسربچه به شدت نسبت به "دید باز و وقیحانه نسل آمریکا" هشدار داد. این پسربچه می گوید بعد از دیدن فیلم احساس کرده دیگر بزرگ شده است .

نکته بسیار مهم و درعین حال منفی در آمریکای امروز ، دسترسی بی حدو حصر و آزادانه کودکان ونوجوانان به محتویات غیراخلاقی از طریق اینترنت است .
متاسفانه آمریکا هم اکنون پایتخت فساد، فحشا و بی اخلاقی جهان است . حدود 30 درصد از ترافیک فعلی اینترنت در آمریکا برای دیدن محتویات مستهجن است . ایالات متحده آمریکا بیش از هر کشور دیگری در جهان فیلم های غیر اخلاقی تولید می کند .

بسیاری از آمریکائی ها آنچنان معتاد به این مسائل هستند که برای دیدن آنها منتظر به خانه رفتن نمی مانند. یک تحقیق نشان می دهد 25 درصد کارمندان در اداره فیلم و تصاویر مستهجن نگاه می کنند.

در مقاله ای که اخیراً دکتر فیلپ زیمباردو که یک روانشناس است در CNN منتشر کرده است ، به عواقب وخیمی که اعتیاد به بازی های رایانه ای  و مسائل جنسی در نسل فعلی و بعدی آمریکا می گذارد اشاره کرده است . وی می گوید : "عواقب این دو اعتیاد بسیار وخیم خواهد بود . بازی های رایانه ای و مسائل جنسی ، باعث خواهند شد که نسل فعلی آمریکا ، نسلی باشد که از روبروشدن با مشکلات و مصائب گریزان باشد. آنها دوست ندارند از فضای خیالی اینترنت به فضای زندگی واقعی و مواجهه با مشکلات و خطرهای آن باز گردند. به همین منظور مشکلات زیادی در زمینه ارتباط اجتماعی، مدرسه و کار برای آنها پیش خواهد آمد".

داستان های واقعی از این "رویگردانی نسلی" بسیار است . در سال 2005 جوانی به نام سئوب لی که دانشجوی کره ای بود پس از 50 ساعت مداوم بازی رایانه ای دچار حمله قلبی شد و مرد . در سال 2009 به نقل از تلویزیون MTV ، یک زن ، شوهرش را به بیرون از خانه پرتاب کرد چون او نمی توانست با داشتن چهارفرزند ، از دیدن فیلم های مستهجن صرف نظر کند .

در یک نمونه اخیر ، قاتل نروژی که 77 فرد بی گناه را کشت در دادگاه گفت هر روز 16 ساعت مشغول بازی world of war craft و call of duty بوده است .
درسال 2011 بود که نتایج بد آزمون های مختلف دانش آموزی و دانشجویی در سرتاسر آمریکا که در چهل سال گذشته بی سابقه بوده است همه را شوکه کرد .
هالیوود نیز دراین قضیه مقصری تمام عیار است . یکی از عوامل اصلی بی هویت کردن جوانان آمریکائی فیلم های هالیوودی است.

تحقیقات نشان می دهد که پسران آمریکائی دوست ندارند شوهر ، پدر ویا سرپرست یک خانواده باشند.

برطبق اطلاعات و تحقیقات مرکز ملی آمارآموزشی آمریکا، پسران چهار تا پنج برابر دختران به بیش فعالی دچارند و دو سوم دانش آموزانی که نیاز به کلاس جبرانی و فوق العاده دارند پسر هستند .
به طور متوسط هر پسربچه آمریکائی هر هفته 13 ساعت صرف بازی های رایانه ای می کند. دختران هم 5 ساعت. یک جوان آمریکائی تا به 21 سالگی برسد 10 هزار ساعت بازی رایانه انجام داده است . یعنی 2 برابر زمانی که صرف گرفتن لیسانس می کند.

به طور متوسط هر پسر آمریکائی (دبیرستانی) در هفته 2 ساعت فیلم مستهجن نگاه می کند . مردان آمریکایی که اصلاً نمی توانند از این دست فیلم ها دل بکنند . فقط درسال 2011 در آمریکا 500/13 فیلم بد، تولید و پخش شده است.

با این اوضاع پیش بینی می شود که درصد اخذ درجه لیسانس تا سال 2016 به نسبت 60 درصد دختران و 40 درصد پسران برسد.

تا الان باید متوجه شده باشید که حتماً یک جای کار می لنگد. این مردان در آینده به چه درد آمریکا خواهند خورد؟
ABC می گوید یک مقام ارشد قضایی در دادستانی آمریکا در واشنگتن هر روز 8 ساعت صرف دیدن محتویات بد در اینترنت می کرده است . وقتی فضای حافظه رایانه اش در اداره دیگر جا نداشت ، اقدام به کپی کردن آنها روی DVD می کرده است که کل اتاق وی را پرکرده بود .

تا حالا فکر کرده اید چه کسانی در دوایر جنایی آمریکا کار می کنند ؟ کسانی که جزء بهترین زنان و مردان این سرزمین هستند . این تنها نمونه ای از فضای فعلی آمریکاست ، جاهای دیگر آمریکا یقیناً بهتر از این جا نیست .
حالا سری بزنید به سرویس امنیتی آمریکا . همین چند وقت پیش بود که عده ای از محافظان رئیس جمهور آمریکا با بدکاران کلمبیایی دستگیر شدند . آیا ما به عنوان یک ملت گند کار را بالا نیاورده ایم ؟

ملت آمریکا به یک ملت بی عار تبدیل شده است که حتی وظایف انسانی و مسئولیت های مربوط به دوره بزرگسالی خود رانیز رعایت نمی کند . آنوقت از جوانانش چه انتظاری می توان داشت ؟

مردان آمریکائی ، هنوز بچه اند و به سن بلوغ نرسیده اند . باید شرمنده شد وقتی شنید که مردان 25 تا 34 ساله آمریکائی دو برابر بیشتر از زنان با والدین خود زندگی می کنند .

حقایق جامعه آمریکائی بسیار تلخ و گزنده است. آیا می توان به آینده این کشور امیدوار بود؟
  • منبع: باشگاه خبرنگاران


سازمان اطلاعاتی پاکستان؛ خانه تزویر در بهشت تروریست‌‌ها +تصاویر


گزارش ویژه؛
سرویس اطلاعاتی پاکستان موسوم به ISI را چقدر می‌شناسید؟ آیا می‌دانید بسیاری از مناقشات منطقه از سوی این سازمان طرح‌ریزی می‌شود؟ آیا می‌دانید که نظامی‌ترین سازمان اطلاعاتی جهان ISI‌ است؟ برای شناخت سرویس اطلاعاتی پاکستان - بهترین سرویس اطلاعاتی سال 2013 - با گزارش ویژه مشرق همراه شوید.
گروه گزارش ویژه مشرق - سازمان اطلاعات و امنیت پاکستان موسوم به ISI در حال حاضر نقش بسیار تعیین‌کننده‌ای در معادلات فعلی آسیای میانه دارد. این سازمان، که تصمیم‌سازان آن از مقامات ارشد ارتش این کشور هستند، تمامی تمرکز خود را بر سیطره بر نقاط هدف خود قرار داده است و در این رهگذر بر اساس سه استراتژی پیش می‌رود: جاسوسی و خرابکاری و ایجاد تفرقه در کشورهای همسایه، جلب نظر همتایان غربی جهت جذب حمایت آنها، و حمایت از اعراب مخالف ایران جهت جلب همکاری آنها برای مبارزه با هند.  قطع یقین، در این مسیر، بارزترین خصیصه‌ این سازمان را می‌توان "تزویر" دانست که به سبب آن تا به امروز بازی مزورانه خویش با دیگر کشورها را پیش برده است.

تاریخچه
پس از استقلال پاکستان در سال 1947، دو سازمان جدید اطلاعات در این کشور ایجاد شد: اداره اطلاعات (IB) و اطلاعات نظامی (MI). اما عملکرد ضعیف اداره اطلاعات در هماهنگی اطلاعاتی بین ارتش، نیروی دریایی و هوایی در زمان جنگ هند-پاکستان در سال 1947 موجب تاسیس سازمان اطلاعات داخلی موسوم به "آی اس آی" (I.S.I / Inter-Services Intelligence ) در سال 1948 شد.
سازمان اطلاعاتی پاکستان: خانه تزویر در بهشت تروریست‌‌ها ///در حال انجام///

طراحی این سازمان به گونه‌ای است که نیروهایش از بین افراد سه گانه نیروهای ارتش انتخاب و مامور جمع آوری، آنالیز و ارزیابی اطلاعات خارجی اعم از نظامی یا غیرنظامی می‌شوند.
ISI زاییده افکار یک افسر استرالیایی الاصل ارتش انگلیس به نام سرلشکر "رابرت کاتهوم" (Robert Cawthome) و رئیس امور کارکنان ارتش پاکستان است. این سازمان، در ابتدا هیچ گونه نقشی در جمع آوری اطلاعات داخلی، جز منطقه مرزی شمال-غرب و کشمیر آزاد، نداشت.

سازمان اطلاعاتی پاکستان: خانه تزویر در بهشت تروریست‌‌ها ///در حال انجام///
سرلشکر کاتهوم (سمت راست)
در اواخر 1950 که "ایوب خان" رئیس جمهور پاکستان شد، نقش ISI را در حفاظت از منافع پاکستان و تحت نظر گرفتن سیاست‌های اپوزیسیون و حفظ نقش ارتش در پاکستان افزایش و توسعه داد.
جنگ بین هند و پاکستان در سال 1965، عملا نتیجه خوبی برای ISI در بر نداشت. لذا، این سازمان در سال 1966 سازمان‌دهی شد. در این دوره، ISI مسئول جمع آوری اطلاعات سیاسی داخلی در شرق پاکستان گردید. بعدا، در زمان انقلاب ملی‌گرایانه بلوچ‌ها در بلوچستان در اواسط 1970، این سازمان ماموریت پوشش‌دهی قلمرو بلوچستان را بر عهده گرفت.

در زمان زمامداری "ذوالفقار علی بوتو" (Zulfikar Ali Bhutto) که انتقاد محکمی بر نقش ISI در انتخابات 1970 داشت، و همین مسئله هم موجب تجزیه پاکستان و شکل‌گیری بنگلادش شد، آی اس آی اهمیت خود را از دست داد.

سازمان اطلاعاتی پاکستان: خانه تزویر در بهشت تروریست‌‌ها ///در حال انجام///
ذوالفقار علی بوتو

پس از به قدرت رسیدن "ضیاالحق" در ژوئن 1977،  ISI توسعه یافت و جمع آوری اطلاعات در مورد گروه‌های کمونیستی "سند" و گروه‌های مختلف دیگر نظیر حزب مردم پاکستان در دستور کار قرار گرفت. در زمان جنگ افغانستان-شوروی در دهه 1980، همکاری محرمانه بین ISI و CIA افزایش یافت.

نیروی ویژه افغان‌ها زیر نظر و فرمان کلنل "محمد یوسف"، آموزش‌های لازم را در آمریکا دیدند و تعداد زیادی از کارشناسان علمیات پنهانی سیا به ISI ملحق شدند تا در کنار مجاهدین افغان در عملیات ضد شوروی شرکت کنند.

دوره‌های ISI از بدو تشکیل تاکنون را می‌توان به سه دوره تقسیم کرد. دوره اول، به سال‌های 1950 تا 1970 مربوط می‌شود که در آن پاکستان سه مرتبه با هند جنگید و بخشهای زیادی از خاک خود را از دست داد. در آن سال‌ها، فقط چند دولت غیرنظامی‌ بر سر کار آمدند که عمر کوتاهی داشتند و در تمامی ‌مدت، حکومت در اختیار نظامیان بود و فعالیتهای ISI نیز در جهت منافع سیاسی و کسب قدرت نظامیان متمرکز گردیده بود. تا قبل از روی کار آمدنن ذوالفقار بوتو، پاکستان قانون اساسی نداشت و دولت هم تحت سلطه نظامیان قرار داشت. اما شروع زمامداری او، پاکستان برای نخستین بار در سال 1973 دارای قانون اساسی شد. بین سالهای 1971 تا 1977 بوتو تلاش کرد تا رنسانسی در ISI ایجاد کند، اما نظامیان آنچنان در ISI رخنه کرده بودند که تلاشهای بوتو برای هم گامی ‌ISI با دولت نتیجه‌ نداد و با کودتای ارتش و نقش آفرینی ISI در تظاهراتهای خیابانی پس از انتخابات که دولت بوتو در آن به تقلب متهم شده بود، دولت بوتو سرنگون شده و ISI با به روی کار آمدن دوباره نظامیان و ژنرال ضیاء الحق، وارد سومین دوره حیات خود گردید. ضیاء الحق، پایه‌ریزی بنیادگرایی افراطی اسلامی ‌را برای پاکستان به یادگار گذاشت؛ او که صراحتا اعلام کرده بود پاکستان با اجرای قوانین شریعت اسلامی ‌باید به یک رژیم اسلامی ‌تبدیل گردد، بلادرنگ حمایت عالمان دینی را جلب کرده و از آنجا که برای استحکام‌بخشی به پایه‌های کودتای خود نیاز به ارتش و سازمان اطلاعاتی یک دست و قوی داشت، ارتشیان میانه رو را عزل کرد و ژنرالهای بنیادگرا را در راس ارتش قرار داد و نفوذ ارتش بر ISI را به بالاترین درجه ممکن رسانید، تا آنجا که ISI عملا با نظارت ارتش و تحت فرماندهی طبقه خاص از تندرویان و افراطیون بنیادگرا بازسازی و به ابزاری برای بسط و گسترش تفکرات بنیادگرایی در کشور و همسایگانش تبدیل گردید.
سازمان اطلاعاتی پاکستان: خانه تزویر در بهشت تروریست‌‌ها ///در حال انجام///
 ژنرال ضیاء الحق

سرانجام ضیاءالحق در سانحه سقوط هواپیما کشته می‌شود و دولت غیرنظامی ‌خانم "بی‌نظیر بوتو" بر سر کار می‌آید. اما دیگر ISI به نقش فرا دولتی خود رسیده و تغییرات در سطوح دولتها نمی‌تواند موجب تغییرات عملکردی و یا تغییر دکترین ISI شود. در واقع، دوره سوم ISI دوره تثبیت و کمال است که از سالهای 1977 تاکنون ادامه دارد.
سازمان اطلاعاتی پاکستان: خانه تزویر در بهشت تروریست‌‌ها ///در حال انجام///
بی‌نظیر بوتو
پاکستان دارای شش سازمان اطلاعاتی و امنیتی به شرح زیر است که نقش آی. اس. آی به واسطه استقلال آن، بیش از دیگران است و در واقع آنها کاملا تحت نظر و مدیریت این سازمان هستند: آف. آی. ای، ان/ دی. سی/ آی. بی/ آی. اس آ/ دی. ای. اس/ پی. آر / ام. ای. 

ریاست سازمان
هم اکنون ژنرال "رضوان اختر" که اخیرا جایگزین ژنرال "ظهیر الاسلام" شده، ریاست ISI را بر عهده دارد. اختر، نقش مهمی در پاکسازی شبه نظامیان مناطق قبایلی به ویژه منطقه "فاتا" و "وزیرستان" داشته است. وی، یک ارتشی متعهد است که نظارت سیاسی بر نیروهای نظامی را نمی‌پذیرد زیرا معتقد است سیاستمداران از پلیس و تکاوران ارتش برای رسیدن به اهداف سیاسی سوء استفاده می‌کنند.

اختر زمانی که به عنوان فرمانده تکاوران کراچی برقراری امنیت در این شهر را به عهده داشت ثابت کرد که تحت فشارهای سیاسی قرار نمی‌گیرد و در مبارزه با تروریسم قاطع است.

سازمان اطلاعاتی پاکستان: خانه تزویر در بهشت تروریست‌‌ها ///در حال انجام///
ژنرال رضوان اختر (سمت چپ)

اهداف
اهداف آی اس آی به شرح زیر است:
1- حفاظت از منابع پاکستان و امنیت ملی داخل و خارج کشور.
2-تحت نظر گرفتن گسترش نظامی و سیاسی کشورهای همسایه که نسبت مستقیم با امنیت ملی پاکستان دارند و در نتیجه، فرمول‌بندی کردن ساختار سیاست خارجی و نحوه جمع آوری اطلاعات داخلی و خارجی.
3- هماهنگی وظایف اطلاعاتی بین نیروهای سه‌گانه ارتش.
4-نظارت دقیق بر اتباع خارجی‌، رسانه‌ها و فعالان سیاسی پاکستان.
5- نظارت بر دیپلمات‌های سایر کشورها که در پاکستان اقامت دارند و دیپلمات های پاکستان که خارج از این کشور فعالیت می‌کنند.

ساختار
در حال حاضر مرکز سازماندهی در اسلام‌آباد مستقر است و رئیس آن یا همان "مدیر کل" باید حتما دارای درجه سپهبدی باشد. سه معاون به صورت مستقیم به وی گزارش می‌دهند و هرکدام در سه شاخه جداگانه ISI فعالیت می‌کنند.

وظیفه شاخه داخلی، ضد اطلاعات و مدیریت مسائل سیاسی داخلی پاکستان است؛ شاخه خارجی، هدایت عملیاتهای خارجی را بر عهده دارد و شاخه سوم روابط خارجی را آنالیز می‌کند.

اکثریت کارمندان ISI را نیروهای پلیس و ارتش و برخی واحدهای ویژه ارتش پاکستان همچون "کماندوهای SSG" شامل می‌شوند. طبق اعلام محافل غیر رسمی پاکستان، شمار کارمندان ISI (نظامی و غیرنظامی) در حدود 25 هزار نفر است که این تعداد جدای از 30 هزار نفری است که برای این سازمان خبررسانی و ارزیابی می‌کنند.

این تعداد در 6 بخش پشتیبانی، اطلاعات داخلی، اطلاعات خارجی، بخش جامو و کشمیر، عملیات مسلحانه و فنی فعالیت دارند.
تشکیلات ISI
1- کمیته اطلاعات مشترک: این کمیته سایر دپارتمان‌ها را هماهنگ می‌کند. تمام اطلاعات و اخبار از سایر دپارتمان ها به دپارتمان JIX فرستاده و در آنجا بعد از تحلیل و تجزیه اطلاعات، گزارش‌های مربوط آماده می‌شود.
2-اداره اطلاعات مشترک: مسئول جمع آوری اطلاعات سیاسی است و از سه زیرمجموعه تشکیل می‌شود که یکی از آنها مختص عملیات علیه هند است.
3- اداره ضد اطلاعات مشترک: مسئول نظارت بر دیپلمات‌های پاکستانی شاغل در خارج از کشور و علاوه بر آن، عهده دار مسئولیت عملیات اطلاعاتی در خاورمیانه، آسیای جنوبی، چین، افغانستان و جوامع مسلمان مربوط به اتحاد جماهیر شوروی است.
4- اطلاعات مشترک شمال: به صورت ویژه مسئول مناطق جامو و کشمیر است.
5- اطلاعات مشترک متفرقه: مسئول عملیات جاسوسی شامل تهاجمی در سایر کشورهاست.
6. مرکز اطلاعات سیگنال مشترک: مسئول جمع آوری اطلاعات در طول مرز پاکستان و هند.
7- اطلاعات فنی مشترک و علاوه بر موارد یاد شده، بخش‌های مربوط به عملیات انتحاری و جنگ شیمیایی وجود دارد.

روش انتخاب رئیس سازمان اطلاعاتی
انتصاب مدیر کل ISI بر عهده رئیس جمهور این کشور بوده و بر اساس مشورت با نخست‌وزیر انجام می‌پذیرد.

رئیس ستاد کل ارتش از طریق وزارت دفاع اسامی 3 تن را از میان ژنرال‌ها به نخست‌وزیر پیشنهاد می‌کند و نخست وزیر این اختیار را دارد که یکی از این 3 نفر را انتخاب کرده یا هر 3 را رد کند و خواستار اسامی جدیدی شود و یا اینکه براساس نظر خود فردی را برای این پست انتخاب کند.
ISI و نهاد دولت در پاکستان
از زمان استقلال کشور مسلمان پاکستان از هند بریتانیایی، همچنان دو کانون قدرت و تصمیم‌گیری در کشور پاکستان وجود داشته است که یکی دولت و دیگری ارتش پاکستان است.

ارتش پاکستان و به تبع آن ISI، مهم‌ترین نهاد تصمیم‌ساز در عرصه سیاست‌های داخلی و خارجی این کشور هستند. از این‌رو، در برخی برهه‌ها میان دولت و نظامیان همگرایی وجود داشته و در برخی مواقع نیز واگرایی‌های منجر به تنش، بر این رابطه حکمفرما بوده است.
دولت‌های نظامی مانند دولت ژنرال "پرویز مشرف" بهترین گزینه برای ارتش هستند. چرا که ارتش نیز با خیالی راحت نسبت به حفظ منافع خود در داخل و خارج از پاکستان با آرامش کامل در سیاست‌گذاری عمل می‌کند.

سازمان اطلاعاتی پاکستان: خانه تزویر در بهشت تروریست‌‌ها ///در حال انجام///
پرویز مشرف
اما حکومت‌های شبه‌دموکرات همچون دولت "آصف علی زرداری" که در سال 2006 سکان هدایت کشور پاکستان را به دست گرفت، ارتش و سازمان اطلاعات را ترسانده و رویکردی تقابلی در برابر تصمیم‌های آنها اتخاذ می‌کنند.

سازمان اطلاعاتی پاکستان: خانه تزویر در بهشت تروریست‌‌ها ///در حال انجام///
آصف علی زرداری
اوضاع بدتر از این هم شد و با پایان دوره حکومت زرداری و روی کارآمدن شریف در سمت نخست‌وزیر، رویکرد تقابلی میان دولت و ارتش شدت گرفته است.
نواز شریف که اصلا دل خوشی از دوران مشرف ندارد، از ابتدای کار سعی کرده که ارتش و به دنبال آن ISI را به حاشیه براند؛ البته این کار کاملا بی‌فایده است. چرا که ارتش در تمامی نهادهای رسمی و غیررسمی پاکستان ریشه دوانده و اجازه کار بدون هماهنگی به دولت‌های غیرهمسو به خود را نخواهد داد.
سازمان اطلاعاتی پاکستان: خانه تزویر در بهشت تروریست‌‌ها ///در حال انجام///

یکی از معضلات دولت‌های ادوار مختلف در پاکستان مربوط به حضور و فعالیت گروه‌های متعدد شبه‌نظامی در مناطق قبایلی این کشور است. دولت‌ها تاکنون یا راه مبارزه با آنها را در پیش گرفته‌اند و یا مذاکره؛ که هر دو روش موفقیتی در بر نداشته است.

دولت نواز شریف اخیرا تصمیم گرفت که بدون مشورت با و مشارکت ISI، اقدام به مذاکره با "جنبش طالبان پاکستان" کرده و اوضاع در مناطق قبایلی را در دست گیرد. اما ارتش مانع بزرگی بر سر راه این موضوع ایجاد کرده و مجوز تصمیم‌گیری در مذاکرات را صادر نکرده است.

موسسه "گیت استون" به نقل از تحلیلگر خود "کریستین ویلیامز" (Christine Williams) در تاریخ 7 آوریل 2014 در مقاله‌ای به سخنان "کریس الکساندر" (Chris Alexander) -وزیر امور شهروندی و مهاجرت کانادا- اشاره کرد که دولت پاکستان را فاقد قدرت برای کنترل تصمیمات سیاسی ارتش و ISI خوانده بود.
 
ISI؛ نهاد برتر در پاکستان
به جرات می‌توان گفت که هیچ سازمان اطلاعاتی در جهان به اندازه ISI در اختیار ارتش کشور خود نیست. این سازمان، سازمان اطلاعاتی ارتشی‌هاست. پیشینه تاریخی میان هند و پاکستان و استمرار مناقشه کشمیر، ترس و نگرانی از هند و تهدید خارجی ناشی از آن، همواره ارتش پاکستان را به عنوان اصلی‌ترین نهاد حافظ پاکستان در مقابل این کشور، دارای محبوبیت کرده است. بر این اساس آرزوی هر جوان پاکستانی است که در ارتش خدمت کرده و از این طریق ضمن کسب مقبولیت مردمی، از رفاه و امنیت شغلی نیز برخوردار گردد.

جمع این عوامل، اقتداری را به ارتش داده که قابل قیاس با دیگر ارکان قدرت در این کشور نیست. در واقع تعریف ارزش اجتماعی نهادها و مراکز غیرنظامی پاکستان بر اساس میزان دوری و نزدیکی به ارتش تعریف می‌شود. عباراتی همچون "ارتشی که کشور دارد"، "ارتش؛ دولتی در دولت"، "حکومت نامریی" و "پدر خوانده‌ های مرموز" نیز گاهی در جراید این کشور و در توصیف جایگاه ارتش پاکستان درج می‌شود.
سازمان اطلاعاتی پاکستان: خانه تزویر در بهشت تروریست‌‌ها ///در حال انجام///
نواز شریف (نخست وزیر کنونی پاکستان) همراه با چند تن از مقامات ارشد امنیتی

سازمان ISI قدرت خود را از ارتش گرفته و به عنوان واحد برتر امنیتی پاکستان، نقش کلیدی را در تحولات سیاست ملی ایفا کرده است که نقش آن را در روی کار آوردن و برکناری حکومت‌ها در 3 دهه اخیر به وضوح می‌توان دریافت.

بی‌نظیر بوتو -نخست وزیر فقید پاکستان- روزگاری این سازمان را "دولتی در دولت دیگر" خواند و آن را سازمانی سرخود خواند که سیاست‌های خارجی خود را دنبال می‌کند.، اما "شجاع نواز" نظر وی را رد کرده و معتقد است که این سازمان تحت سیطره مرکز قدرت و ارتش پاکستان است و سرخود عمل نمی‌کند.
فرصت طلایی
 تغییرات عمده خلاء قدرت در منطقه ناشی از انقلاب اسلامی ‌در دهه 80 میلادی، جنگ ایران و عراق و توجه سازمان‌های اطلاعاتی منطقه برای جلوگیری از تکرار انقلاب مشابه ایران در کشورهای متبوعشان، سبب یکه تازی ISI در نقش آفرینی اطلاعاتی در منطقه گردید. در واقع از همان هنگام اولویت شماره یک ISI از برنامه‌ریزی در برابر تنشهای داخلی و یا تجاوزات هند به در اختیار گرفتن نبض تحولات افغانستان تبدیل گردید و به کارگزار سرویسهای اطلاعاتی غرب و کشورهای عربی در افغانستان تبدیل شد. در همان هنگام، توجه اسرائیل و آمریکا به ISI از جهت تامین نرم‌افزار و سخت‌افزار اطلاعاتی به دو دلیل حضور شوروی در افغانستان و امکان کنترل مجاهدین افغان توسط ISI برای ضربه زدن به روس‌ها و همچنین هم جواری پاکستان با ایران و انجام عملیاتهای ضد جاسوسی و جمع آوری اطلاعات برای غرب در مقابل ایران، سبب ارتقای سطح کیفی و کمی‌ ISI گردید. از طرفی واسطه بودن ISI برای ارسال کمکهای مالی عرب و حتی سکونت بنیادگرایان اسلامی‌ عرب و تبدیل شهرهای مرزی افغانستان به پایگاهی برای مجاهدین عرب–افغان که پایه‌های فکری و رهبری امروزی القاعده را تشکیل می‌دهند، روز به روز موجب افزایش اعتبار و ارتباط ISI شد.

ISI حامی بزرگ تروریست‌ها
اصلی‌ترین اتهامی که گریبانگیر این سازمان است، همواره همکاری با و حمایت کامل از گروههای تروریستی و جهادی علیه کشورهای همسایه و مواضع آمریکا و انگلیس است. در گزارش افشا شده مربوط به جولای 2006 وزارت دفاع انگلیس، ISI‌ به عنوان حامی کامل گروهکهای تندروی اسلامی شناخته شده بود. در ژوئن 2008، مقامات افغانستان خبر از طرح ترور نافرجام علیه حامد کرزای -رییس جمهور وقت- توسط ISI دادند. در جولای همین سال، مقامات هندی، سازمان ISI‌ را طراح اصلی بمبگذاری سفارت هند در این کشور دانستند.

در می 2009، رابرت گیتس (Robert Gates) -وزیر دفاع وقت- با حضور در برنامه 60 دقیقه شبکه CBS، خبر از ارتباط قوی سازمان اطلاعاتی پاکستان با طالبان جهت نفوذ کامل این کشور در افغانستان پس از ترک آن از سوی آمریکا داد. 

در جولای 2010، ویکی لیکس اسنادی از آمریکا را فاش کرد که طی آن ISI حامی اصلی گروهکهای تروریستی علیه آمریکا و نیروهای بین‌المللی در افغانستان شناخته شده بود. همچنین در آوریل 2011، مایکل مولن (Michael Mullen) -رییس وقت ستاد مشترک ارتش آمریکا- به ارتباط سازمان اطلاعاتی پاکستان با فرقه‌ای تندور با نام "حقانی" اشاره کرد.
سازمان اطلاعاتی پاکستان: خانه تزویر در بهشت تروریست‌‌ها ///در حال انجام///
ژنرال مایکل مولن

با انجام عملیات ترور بن لادن در می 2011، عملا انگ رسوایی بر پیشانی ISI‌ نشست. جامعه بین‌الملل این سازمان را به همکاری با بن لادن و پنهانکاری متهم کرد. این سازمان نیز در پاسخ، اعلام کرد که تا بحال در مسیر همکاری با آمریکا تلفات و ضررهای بسیاری را دیده است و این ناسپاسی را برنمی‌تابد.

"ویلیام میلام" (William Milam) -سفیر اسبق آمریکا در پاکستان- معتقد است که ISI فعالیتهای خود تاکنون را تروریستی نمی‌داند و برخلاف باور عمومی، اتفاقا این سازمان، سازمان قدرتمند و سرسختی نیست.

سازمان اطلاعاتی پاکستان: خانه تزویر در بهشت تروریست‌‌ها ///در حال انجام///
ویلیام میلام

"شجاع نواز" (Shuja Nawaz) نویسنده کتاب "شمشیرهای مماس: پاکستان، ارتش آن، و نبرد درون" در کتاب خود به این نکته اشاره دارد که به باور بسیاری از تحلیلگران، ISI‌ تسلط خود بر شبه‌نظامیان منطقه کشمیر را از دست داده، چرا که بسیاری از آنها طی بمباران آن منطقه طی کشکمش با دولت هند از سوی ارتش پاکستان کشته شدند.
سازمان اطلاعاتی پاکستان: خانه تزویر در بهشت تروریست‌‌ها ///در حال انجام///
شجاع نواز

طی درگیری مجاهدین افغانی در دهه 1970 و 1980 با شوروی، سازمان اطلاعاتی پاکستان در کنار آمریکا، مجاهدین را از حیث امکانات تسلیحاتی و اطلاعات مورد نیاز تامین کرد. ژس از عقب نشینی شوروی از افغانستان نیز همچنان به حمایت از جبهه مقاومت ادامه داد. اما این بار، این جبهه طالبان را شامل می‌شد که علیه آزادی ملت افغانستان مقاومت می‌کرد.

کتی گانون (Kathy Gannon) -خبرنگار خبرگزاری آسوشیتد پرس- پاکستان را به بهشت تروریست‌‌ها و بالاخص طالبان افغانستان تشبیه کرده که برای سلطه بر نقاط هدف، حکم تفرجگاه و اندیشکده را دارد.
سازمان اطلاعاتی پاکستان: خانه تزویر در بهشت تروریست‌‌ها ///در حال انجام///
کتی گانون

علاوه بر این، سخنان تحلیلگران برجسته‌ای چون "حسن عباس" -مدرس دانشگاه هاروارد- که معتقد است ISI مزورانه‌ترین رویکرد نسبت به تروریسم را دارد، مصداق عینی خود را نشان داده است. چرا که خود گروهکهای تروریستی را تحت حمایت مالی و تسلیحاتی قرار می‌دهد و از سوی دیگر اقدام به بازداشت و نابودی آنها می‌کند. از این دست، می‌توان به دستگیری خالد شیخ محمد-مغز متفکر حمله یازده سپتامبر- و همکاری با آمریکا جهت پیگرد و بازداشت مقامات ارشد القاعده و گماردن 8 هزار نیرو در استان "وزیرستان" -مرز بین پاکستان و افغانستان- جهت مبارزه با شبه نظامیان القاعده اشاره کرد. جالب اینکه پرویز مشرف در سپتامبر 2006 اعلام می‌کند که "بسیاری از آن 8 هزار نفر در درگیریها کشته شده‌اند اما بالاخره کمر طالبان پاکستان شکسته شد". این البته برآمده از رویکرد خاص سیاسی ارتش پاکستان است. بازگشت به مقاله سال 2008 "اشلی جی تلیس" (Ashley J. Tellis) از "موسسه صلح بین‌الملل کارنگی" که در آن می‌آورد "هر کجا که ارتش پاکستان احساس کند که شبه نظامیان تروریست در مسیر اهداف ملی آن گام بر نمی‌دارند، گوش آنها را می‌پیچاند"، شکل واضح‌تری از این حقیقت به ما می‌نمایاند.
سازمان اطلاعاتی پاکستان: خانه تزویر در بهشت تروریست‌‌ها ///در حال انجام///
اشلی تلیس

حمایت ISI از تروریسم و طالبان، بزرگترین مانع بر سر راه تحقق صلح دوستی بین پاکستان و افغانستان است. دولت اوباما طی چند سال اخیر تلاش بسیاری برای  شکل‌گیری همکاری و صلح سه جانبه تحت عنوان "محور تعاون آمریکا-پاکستان-افغانستان" بکار گرفته است، اما افغانستان پیوسته عدم رضایت خود از پاکستان به علت حمایت از حضور تروریسم در این کشور را اعلام کرده است. در نقطه مقابل، مشرف در سال 2006 منکر این حمایت شد و "آصف علی زرداری" -همسر بی‌نظیر بوتو- در مصاحبه خود با شبکه سی ان ان در می 2009، انکار این حمایت را اینگونه ابراز داشت: ببینید، اینکه می‌گویند ما از تروریسم حمایت می‌‌کنیم حرف بی‌جایی است. هر سازمان اطلاعاتی منابع خود را دارد. مثلا اگر بگوییم سازمان سیا با القاعده همکاری می‌کند، شما می‌پذیرید؟ اینکه ما منابع خاص خود را داریم، به این معنا نیست که با تروریست‌‌ها همکاری می‌کنیم".

"اشلی تلیس" در فوریه 2008 در گفتگوی خود با وبسایت CFR.org  قویا بر این تاکید کرد که ISI القاعده را بعنوان یک "سرمایه استراتژیک" می‌بیند که با استفاده از آن می‌تواند همیشه یک افغانستان ناآرام با بستر نامناسب برای حضور نیروهای ناتو را داشته باشد و از این رهگذر به سیطره خود بر همسایه قدیمی ادامه داده و توقعات سیاسی‌اش حصول گردد.

البته کارشناسانی چون "ماروین جی. وینبام" (Marvin G. Weinbaum) -کارشناس موسسه خاورمیانه آمریکا- با این نظریه موافق نیستند. او معتقد است که پاکستان 2 استراتژی را پیش گرفته است: اول، سیاست رسمی افزایش ثبات در افغانستان؛ دوم، سیاست غیررسمی حمایت از گروههای جهادی برای فریب دادن و آرام کردن مخالفین سیاسی در داخل کشور؛ که البته دومین مورد موجب تضعیف اولی می‌شود. "شجاع نواز" هم معتقد است که نوعی دوگانگی در ISI برای حمایت یا عدم حمایت از القاعده وجود دارد؛ اما در هر صورت، مقامات ارشد ارتش ترجیح می‌دهند که طالبان افغانستان را به چشم دشمن نبینند.

سازمان اطلاعاتی پاکستان: خانه تزویر در بهشت تروریست‌‌ها ///در حال انجام///  
ماروین وینبام

یکی دیگر از نقاط تنازع پاکستان با هند، مربوط به حادثه بمبگذاری نوامبر 2008 بمبئی است. مقامات هندی به شدت از این قضیه خشمگین بوده و ISI‌ را حامی "لشکر طیبه" که مسئول آن حادثه بود، می‌دانند. پاکستان نیز در ابتدا انکار کرد اما در فوریه 2009 اعلام کرد که طرح حادثه در خاک این کشور صورت گرفته و برای دلخوشی هند، چند تن از مقامات مذهبی داخل کشور را بازداشت کرد. از طرفی، "کتی گانون" -خبرنگار آسوشیتد پرس- معتقد است که حمایت ISI‌ از بمبگذاری بمبئی خیلی بعید به نظر می‌رسد، چرا که این سازمان ارتباطات خود با تروریست‌ها را بسیار محدود کرده است. تشدد تیرگی روابط فقط محدود به این قضیه نیست، چرا که بسیاری از موارد ایچنینی از سوی مقامات هندی به ISI‌ منتسب است، و این تشدد از مجموع آنها نشات می‌گیرد.

گانون در ادامه می‌افزاید که حمایت ISI‌از شبه نظامیان تروریست در نقاط مختلف اعم، این حدس که بمبگذاری سیستم حمل و نقل لندن در 7 جولای 2005 به این سازمان مربوط است را قوی‌تر می‌کند.

به نقل از موسسه "گیت استون"، "کریس الکساندر" (Chris Alexander) -وزیر امور شهروندی و مهاجریت کانادا- که پیش از این سفیر کانادا در افغانستان و نویسنده کتاب مشهور "مسیر دراز: افغانستان تشنه صلح" بوده است، پاکستان را "حامی دولتی تروریسم" نامیده است. همچنین، "الکسیس پاولیچ" (Alexis Pavlich) -نماینده مطبوعاتی وی- تروریست‌ها و بالاخص القاعده را همچون بازیچه‌‌هایی در دست ISI‌خوانده که هر زمان مقامات ارشد این سازمان بخواهند به آنها تشویقی می‌دهند و در زمان خشم گرفتن بر آنها، سهمشان تنبیه است.

سازمان اطلاعاتی پاکستان: خانه تزویر در بهشت تروریست‌‌ها ///در حال انجام///
کریس الکساندر در پوشش نظامی (نفر وسط با موی طلایی) در قندهار

"پیتر تامسن" (Peter Tomsen) -دیپلمات اسبق آمریکایی- درگزارشی با عنوان "پاکستان: با دوستان اینچنینی" به ذکر نقل قولی از احمد شاه مسعود -رهبر فقید مجاهدین افغان- در مورد حمایت ISI از طالبان اشاره می‌کند. احمد شاه، که جاسوس‌هایی در پاکستان داشت، حمله 10 روزه طالبان به مرز تاجیکستان را اقدامی کاملا برنامه‌ریزی شده از سوی ارتش پاکستان و ISI می‌دانست. در این عملیات، 25 هزار نیروی ارتش و دانشجویان مذهبی پاکستان در کنار دو بریگارد عربی متعلق به اسامه بن لادن و 3 هزار نیروی شبه نظامی ازبک جنگیدند.
سازمان اطلاعاتی پاکستان: خانه تزویر در بهشت تروریست‌‌ها ///در حال انجام///
پیتر تامسن

برخی از ترورها و بمبگذاری‌های مهم بین‌المللی
روزنامه هافینگتون پست در مقاله‌ آگوست 2013 خود به 10 مورد از مهمترین اقدامات بین‌المللی تروریستی ISI اشاره کرده که در اینجا به آنها می‌پردازیم:
1. سپتامبر 1986: اقدام به ربودن هواپیمای جت Pan Am که طی آن 12 نفر که 5 تن آنها از فلسطینیان عضو گروه "ابونضال" و 7 نفر دیگر پاکستانی بودند، دستگیر شدند.

2. ژانویه 1993: مراکز سازمان "سیا" در لانگلی ویرجینیا مورد حمله قرار گرفته و طی آن 2 مامور سیا کشته و 3 تن دیگر زخمی شدند. "اف بی آی" که طراح این حمله را یک تروریست پاکستانی به نام "ایمال قنصی" (Aimal Kansi) می‌دانست، 4 سال بعد در 1997 وی را دستگیر کرده و پس از دادگاهی، در سال 2002 با تزریق آمپول اعدام شد و جسدش به پاکستان تحویل داده شد.البته اعدام وی، اعتراضات بسیاری را در پاکستان علیه دولت آمریکا بوجود آورد.
سازمان اطلاعاتی پاکستان: خانه تزویر در بهشت تروریست‌‌ها ///در حال انجام///

3. فوریه 1993: انفجار در مرکز تجارت جهانی توسط خودروی بمبگذاری شده. مغز متفکر این عملیات -رمزی یوسف-( Ramzi Yousef) در سال 1995 در اسلام آباد پاکستان دستگیر شد.

4. آگوست 1998: سفارت آمریکا در کنیا و تانزانیا بمبگذاری شد و طی آن 223 تن کشته و 4 هزار تن دیگر مجروح شدند. یکی از طراحان اصلی این عملیات "احمد خلفان الغیلانی"  (Ahmad Khalfan Ghayilani) بود که در سال 2004 در گجرات پاکستان دستگیر شد.
سازمان اطلاعاتی پاکستان: خانه تزویر در بهشت تروریست‌‌ها ///در حال انجام///

5. اکتبر 2000: حمله به ناوگان ضد موشکی آمریکا در ساحل عدن یمن. طی این عملیات، 17 ملوان آمریکایی کشته و 39 نفر دیگر مجروح شدند. طراح اصلی این حمله، "ولید بن عطاش" (Walid Bin Attash) سعودی بود در آوریل 2003 در کراچی دستگیر شد.
سازمان اطلاعاتی پاکستان: خانه تزویر در بهشت تروریست‌‌ها ///در حال انجام///

6. می 2002: بمبگذاری انتحاری در مقابل درب هتل "شرایتون" کراچی موجب مرگ 11 مهندس نیروی دریایی فرانسه شد. 3 سال بعد، "مفتی محمد صابر" -طراح بمب- در کراچی دستگیر شد.
7. اکتبر 2002: حمله تروریستی به جزیره بالی اندونزی که منجر به مرگ 202 نفر و مجروح شدن 240 تن دیگر شد. 9 سال بعد، "عمر پتک" (Omar Patek) -متهم دریف اول این عملیات- که از گروه جماعت اسلامی بود، در سال 2011 در ابوت آباد پاکستان دستگیر شد.
سازمان اطلاعاتی پاکستان: خانه تزویر در بهشت تروریست‌‌ها ///در حال انجام///

8. جولای 2005: بمبگذاری انتحاری معروف 7 جولای در لندن که موجب مرگ 52 نفر و زخمی شدن 700 نفر دیگر شد. سه نفر از تیم 4 نفره این عملیات، اصلیتی پاکستانی داشتند. در ژانویه 2009، "ذبیح اوک طائفی" (Zabi uk-Taifi) سعودی -یکی از طراحان این عملیات- در روستایی در حومه پیشاور دستگیر شد.
9. دسامبر 2008: حمله انتحاری به بمبئی هند موجب مرگ 166 نفر شد و 308 زخمی بر جای گذاشت. مغز متفکر این عملیات، یک پاکستانی-آمریکایی به نام "داود سید گیلانی" ملقب به "دیوید کلمن هدلی" از اعضای برجسته "لشکر طیبه" پاکستان بود.

سازمان اطلاعاتی پاکستان: خانه تزویر در بهشت تروریست‌‌ها ///در حال انجام///

10. می 2010: در این روز، فروشندگان میدان تایمز نیویورک متوجه پراکندگی دود از یک خودرو پارک شده گردیدند. لذا، بلافاصله با پلیس تماس گرفتند و پیش از وقوع انفجار، بمب مورد نظر خنثی شد. 2 روز بعد، فردی آمریکایی-پاکستانی با نام "فیصل شهزاد" (Faisal Shahzad) در حالیکه قصد پرواز به سمت امارات متحده عربی را داشت، در فرودگاه بین‌المللی جان اف کندی دستگیر شد.

سازمان اطلاعاتی پاکستان: خانه تزویر در بهشت تروریست‌‌ها ///در حال انجام///

بازی مزورانه
ISI‌ بزرگترین حامی "شبکه تروریستی حقانی" است و طبق اسناد موجود، شائبه‌ای نسبت به آن وجود ندارد. بسیاری از بمبگذاری‌های افغانستان، ایجاد وحشت در اتباع خارجی، حمله به سفارت هند و سفارت آمریکا (2011) در کابل، از جمله فعالیت‌های این شبکه است.
پس از حادثه یازده سپتامبر 2001، پاکستان برای مبارزه با تروریسم به امریکا پیوست و این رویکرد از سوی تحلیلگران به "بازی مزورانه" با آمریکا معروف شد. شاهد دیگر این مدعا اینکه در همان بحبوحه این ISI‌ بود که به شدت از شبه نظامیان درگیر با نیروهای ناتو در افغانستان حمایت می‌کرد. 
سازمان اطلاعاتی پاکستان: خانه تزویر در بهشت تروریست‌‌ها ///در حال انجام///
تصویری از سران شبکه حقانی 

موسسه گیت استون، در گزارش خود به تاریخ 7 اوریل 2014، عنوان کرد که گروههای جهادی و سلفی در سال 2002 از افغانستان به آغوش "بهشت خود(!)" بازگشتند و با تشکیل "جنبش طالبان پاکستان" به رهبری "بیت اله محسود" (Baitullah Mehsud) در جنوب "استان وزیرستان" سکنی گزیدند. عوامل ISI در تاریخ 7 دسامبر 2007، بی‌نظیر بوتو -نخست وزیر فقید پاکستان- را ترور کردند و این سازمان بلافاصله از طریق مقامات ارشد پاکستان نوک پیکان را به سمت این جنبش گرفت و با پخش صوت ضبط شده مسعود که در آن انجام این ترور را به گردن می‌گیرد، جنبش وی را مسئول مرگ بوتو می‌خواند.

سازمان اطلاعاتی پاکستان: خانه تزویر در بهشت تروریست‌‌ها ///در حال انجام///
بیت اله محسود

تحلیلگران بین‌المللی قویا بر این باورند که ارتش پاکستان طی حملات صوری، به شبه نظامیان تندور حمله می‌کند در حالی که از این گروهها و بخصوص شبکه حقانی بعنوان ابزار خود علیه هند و تضعیف نفوذ آن در افغانستان بهره می‌گیرد. 

ژنرال "مایک مولن" (Mike Mullen)-رییس ستاد مشترک ارتش آمریکا- در سپتامبر 2011 در جلسه سنا پاکستان را "شریک خائن" در طول یک دهه مبارزه با تروریسم در افغانستان خواند.

"پیتر گالبرید" (Peter Galbraith) در مقاله خود به تاریخ 26 جولای 2010 در روزنامه "گاردین" انگلیس، به افشاء مجموعه اسناد 90 هزار صفحه‌ای در مورد حمایت پاکستان از گروههای تروریستی و خیانت در شراکت با آمریکا اشاره کرد و ضمن تشکر از تکنولوژی قرن بیست و یکم -که موجبات انتشار چند هزار فقره سند را در یک فضای الکترونیک میسر کرده است- آمریکایی‌های را به دلیل میل به هزینه‌کرد 50 میلیارد دلار برای یک چنین اسنادی، عجیب و دیوانه خواند.
سازمان اطلاعاتی پاکستان: خانه تزویر در بهشت تروریست‌‌ها ///در حال انجام///
پیتر گالبرید

طبق اسناد ویکی لیکس، فتح کابل به دست طالبان در سال 1996، بدون حمایت قدرتمندانه ISI‌ عملا غیرممکن بود. دولت بوش دوم با اتکا بر دروغهای پرویز مشرف -رییس جمهور اسبق و دیکتاتور نظامی پاکستان- قول وی مبنی بر عدم ارتباط با تروریستها را باور کرد و هیچ اقدام در خوری در این مورد صورت نداد.
 
سازمان اطلاعاتی پاکستان: خانه تزویر در بهشت تروریست‌‌ها ///در حال انجام///

اما آصف علی زرداری رویه و رویکردی دموکراتیک اتخاذ کرد. او به جنگ با تروریسم رفت و در این مسیر ISI‌ در همکاری با گروههای تروریستی و با هماهنگی پرویز مشرف، همسرش -بی‌نظیر بوتو- را از به قصد انتقام‌گیری از وی گرفت. اوباما نیز با در همکاری خود با زرداری مشکلی احساس نمی‌کرد. نتیجه همکاری دو طرف موجب همراهی مجلس نمایندگان پاکستان با طرح آنها و فشار بر ارتش و ISI‌ جهت برخورد با تروریست‌ها شد. لذا، ISI‌ با بازداشت "ملا عبدالغنی برادر" و چند تن دیگر از سران القاعده سعی در آرام کردن جو بوجود آمده کرد و البته پس از مدتی که آبها از آسیاب افتاد، آنها را آزاد کرد و همچنان رویکرد "بازی مزورانه" ادامه یافت.
سازمان اطلاعاتی پاکستان: خانه تزویر در بهشت تروریست‌‌ها ///در حال انجام///
ملا عبدالغنی برادر پس از دستگیری

روزنامه گاردین در مقاله 25 آوریل 2011 خود به قلم "جیسون برک" (Jason Burke) به گزارش بسیط بازجویان زندان گوآنتانامو اشاره می‌کند که طی آن در مراحل بازجویی از تروریست‌ها نقش بسیار عمیق ISI در نفاق‌گری مشخص می‌شود. نویسنده مطلب، به نقل از بازجویان اینگونه ابراز می‌دارد که هم اکنون روابط سازمان سیا و ISI به دلیل حمایت بی‌شائبه همتای پاکستانی از گروههای تندوری تروریستی به وخامت گراییده است.

سازمان اطلاعاتی پاکستان: خانه تزویر در بهشت تروریست‌‌ها ///در حال انجام///
                                                                                       جیسون برک

هند و نخست وزیر پاکستان هدف ISI
"بروس ریدل" در مقاله خود به تاریخ 4 سپتامبر 2014 در روزنامه "دیلی بیست" نوشت: "ISI تمام تلاش خود را برای استفاده از ظرفیت تروریسم جهت ترساندن هند و تضعیف قدرت نواز شریف به کار بسته است". 

او با اشاره به حمله اخیر به سفارت هند در افغانستان که قرار بود در آستانه جلوس "نارندرا مودی" -نخست وزیر جدید هند- بر تخت وزارت، جهت تخریب وی دیپلمات‌های هندی به گروگان گرفته شده و کشته شوند -و اما به دلیل مقاومت نیروهای امنیتی سفارت محقق نشد-، مهر تایید به گفته خود می‌زند.

وی در ادامه افزود: "وزارت خارجه امریکا بارها سازمان اطلاعات و امنیت پاکستان را به همکاری تنگاتنگ با و حمایت از "لشکر طیبه" متهم کرده است. هم اکنون، حافظ سعید (Hafeez Saeed)-رهبر این گروه- آزادانه در خاک پاکستان زندگی می‌کند و هر از چند گاهی در تلویزیون ظاهر شده و آمریکا را به انتقاد می‌گیرد".

سازمان اطلاعاتی پاکستان: خانه تزویر در بهشت تروریست‌‌ها ///در حال انجام///
حافظ سعید

پایگاه اینترنتی niticentral در مورخ 11 سپتامبر 2014، خبر از دستگیری یک جاسوس سریلانکایی به نام "آرون سلواراجان" Arun Selvarajan که از عوامل ISI‌ با ماموریت نفوذ در تاسیسات حساس امنیتی ایالت "چنای" بوده، داد.

به ادعای این وب سایت، وی در طی بازجویی اعتراف کرده که از دو نرم افزار "وایبر" و "اسکایپ" برای انتقال اطلاعات به مامورین ISI استفاده می‌نموده و دستمزد خود را از طریق دستگاه خودپرداز دریافت می‌کرده است.

سازمان اطلاعاتی پاکستان: خانه تزویر در بهشت تروریست‌‌ها ///در حال انجام///
سلواراجان پس از دستگیری توسط مامورین اطلاعاتی هند

"اخیرا ایمن الظواهری -رهبر القاعده- فیلمی تقریبا 55 دقیقه‌ای را منتشر ساخت که در آن به لزوم تقویت قدرت این سازمان و تشکیل القاعده هند اشاره کرد. این فیلم در پاکستان ضبط شده بود و وی، از دوستان نزدیک حافظ سعید بوده و هر دو به شدت توسط ISI‌ مراقبت می‌شوند".

سازمان اطلاعاتی پاکستان: خانه تزویر در بهشت تروریست‌‌ها ///در حال انجام///
ایمن الظواهری رهبر فعلی القاعده
"اما در قبال رویکرد نواز شریف به مدیریت فعلی پاکستان باید شفاف گفت که این رویکرد اصلا به ذائقه ارتش خوش نمی‌آید. طرح گفتگو با طالبان، بازی برد-برد با هند بخصوص بر سر کشمیر (که از سال 1947 مورد منازعه هر دو کشور است)، اتخاذ سیاست نرمتر در قبال افغانستان، و بالاخص به زیر کشاندن پرویز مشرف از قدرت، موجب قهر و خشم ارتش بر شریف شده است".
"اخیرا تنش‌ها و اعتراضاتی علیه نواز شریف در پاکستان شکل گرفته است. رهبر این اعتراضات عمران خان -قهرمان ملی بازی کریکت و سیاستمدار فعلی- است. البته به نسبت جمعیت پاکستان حمایت بسیار کمی از حرکت وی صورت گرفته است. تحلیلگران معتقدند که عمران خان مهره دست نشانده ISI برای تضعیف شریف است.

سازمان اطلاعاتی پاکستان: خانه تزویر در بهشت تروریست‌‌ها ///در حال انجام///
عمران خان

هم اکنون این سازمان و ارتش پاکستان به شدت به دنبال تضعیف وی همچون قضیه آصف علی زرداری هستند؛ حال چه با شورشهای داخلی و چه با بمبگذاری در یکی از کشورهای همسایه. اگر مورد دوم محقق شود، و این بار بمبگذاری صورت گیرد جای هیچ شکی باقی نمی‌ماند که هند یا افغانستان واکنش نشان داده و احتمال ورود آمریکا به قضیه بالا رفته و در نتیجه بسیاری از معادلات ISI دچار خدشه شده و برای خود آن مشکل‌ساز می‌شود. بعید است که این سازمان به سراغ این گزینه برود".

سازمان اطلاعاتی پاکستان: خانه تزویر در بهشت تروریست‌‌ها ///در حال انجام///
اعدام به سبک لشکر طیبه

"هم اکنون آمریکا پیمان اتحاد علیه تروریسم را با هند به امضاء رسانده و تضمین داده که در صورت وقوع حمله تروریستی به شدت با بانی آن برخورد می‌کند. علاوه بر این، پاکستان را تهدید کرده که در صورت ادامه تحرکات خود، نام این کشور را در فهرست کشورهای تروریست قرار خواهد داد. البته این نکته حائز توجه است که هر دو طرف -آمریکا و پاکستان- جهت حفظ منافع مشترک به شدت از خشمگین ساختن یکدیگر احتراز می‌کنند".
آمریکا می‌تواند در صورت وقوع یک حمله تروریستی دیگر، از پاکستان یک کره شمالی منزوی بسازد. یا راه دیگر و محدودتر اینکه اشخاص پرنفوذ ISI‌ که عموما در شاخه موسوم به "S" در این سازمان فعالیت دارند را تحریم کند. افسران این شاخه، مستقیما با گروههای تروریستی همچون القاعده، لشکر طیبه، و شبکه حقانی در ارتباط‌اند". 
 هر حال ائتلاف آمریکا-هند باید دیر یا زود به راه حلی برای کنترل تنازعات میان پاکستان و این کشور بیاندیشد.

آمریکا و اسراییل هدف ISI
اخیرا روزنامه تایمز هند در مقاله‌ای به تاریخ 4 می 2014، خبر از دستگیری یک جاسوس سریلانکایی تحت نام "شاکر حسین" Sakir Hussain) توسط سازمان امنیتی این کشور در 29 آوریل داد.
به گفته این روزنامه، فرد دستگیر شده طی مراحل بازجویی به این اعتراف کرده که از سوی ISI‌ به عنوان مامور نفوذی برای شناخت کنسولگری‌های آمریکا در کلان شهر "چنای" و اسراییل در "بنگالورو" منصوب شده است. وی در توضیحات بیشتر، وظیفه خود را رصد اخبار از دو کنسولگری و آماده‌سازی شرایط برای اقامت دو عامل مالدیوی ISI و انجام عملیات توسط آنها اعلام کرد.
سازمان اطلاعات هند اعلام کرد که وی طی بازجویی از شخصی با نام "امیر زبیر صدیق" (Amir Zubair Siddiq) نام برد و وی را مشاور کمیسیون عالی پاکستان در "کلمبو" سریلانکا خواند که در امر قاچاق انسان، ساخت پاسپورت تقلبی، و قاچاق ارز تقلبی هند ید طولایی دارد. شاکر حسین، صدیق را بعنوان کارفرمای خود جهت انجام این ماموریت معرفی کرد. به گفته وی، تصاویر کامل از راههای نفوذ به هر دو کنسولگری در اختیار صدیق قرار گرفته و او نیز آنها را به حسین واگذار می‌کند. مامورین اطلاعاتی هند، ژس از نفوذ سایبری به رایانه‌های کمیسیون عالی پاکستان در سریلانکا، متوجه می‌شوند که تصاویر در این رایانه‌‌ها دانلود شده و عده‌ای از مقامات سریلانکایی هم خبر داشته‌اند و ادعای حسین حقیقت دارد.

سازمان اطلاعاتی پاکستان: خانه تزویر در بهشت تروریست‌‌ها ///در حال انجام///
امیر زبیر صدیق در تصویر مشخص شده است
امیر زبیر صدیق، نامی شناخته‌شده برای سرویس‌های اطلاعاتی جهان است و سابقه درازی در امر قاچاق و خرابکاری و فساد مالی دارد. پیش از این، پس از اینکه "تمیم انصاری" (از عوامل ISI) که 6 ماه تحت نظر قرار داشت، در پرواز خود از "تیروچیراپالی" به "کلمبو" به دام نیروهای اطلاعاتی هند افتاد و اطلاعات بسیاری را از وی افشا کرد، برای سرویس‌های اطلاعاتی بیشتر شناخته شد.
حال، این تمیم انصاری که تاجر سابقا موفق و اکنون شکست‌خورده‌ای بوده، از طریق شخصی به نام "حاجی" به صدیق معرفی می‌شود. صدیق نیز با وعده حمایت از فعالیت تجاری بین‌المرزی وی، مغز او را شستشو داده و از وی می‌خواهد که  طی سفر تجاری خود به هند، از بندر "ناکاپاتینام" و کشتی‌های لنگر انداخته عکسبرداری کند؛ و بدینوسیله او را وسیله جاسوسی خود قرار می‌دهد.

سازمان اطلاعاتی پاکستان: خانه تزویر در بهشت تروریست‌‌ها ///در حال انجام///
تمیم انصاری
ISI، در طی عملیات بمبگذاری دو کنسولگری تمرکز خود را بر این نهاده بود که قضیه را به شکلی پیش ببرد که تمامی اتهامات به سوی مسلمانان سریلانکا معطوف شود. 
روزنامه "هافینگتون پست" در مقاله خود به تاریخ 28 جولای 2013 به نقل از پروفسور "پرویز هودبوی" (Pervez Hoodbhoy) -تحلیلگر و فعال ضد اتمی- پاکستان را به دلیل نگاه ایدئولوژیک افراطی اسلامی، تهدیدی همتراز با ایران برای آمریکا و اسراییل خواند. هودبوی، با تاکید بر اینکه اعراب نیز به همان اندازه از قدرت گرفتن ارتش پاکستان در هراسند، تضعیف سازمان اطلاعاتی این کشور و ارتش آن را از مهمترین اولویت‌های حلقه اتحاد آمریکا، اسراییل، و اعراب خواند. وی در ادامه دوستی پاکستان با اسراییل و اعراب را با توجه به روحیه کاملا مزورانه آن- به عنوان پایگاه پرورش بزرگترین گروههای تروریستی جهان، عملا مضحک خوانده و خطر بزرگ حمله اتمی از سوی این کشور در آینده را به حلقه ائتلاف یادآور شده است.

سازمان اطلاعاتی پاکستان: خانه تزویر در بهشت تروریست‌‌ها ///در حال انجام///
پرویز هودبوی
هودبوی، پاکستان را که روزگاری به عنوان ابزار عدم ارتباط بیشتر میان "شوروی پس از جنگ جهانی دوم و هند" از سوی انگلیس و امریکا مورد بهره‌برداری قرار گرفته بود را کشوری می‌داند که حالا به سرعت در حال افزایش تسلیحات و بمب‌های هسته‌ای خود است و با توجه به اینکه نفرتش نسبت به اسراییل بیشتر از نفرتش نسبت به هند است و "هنود" و "یهود" را نجس ‌می‌داند، هر آینه می‌تواند با استفاده از نیروی عظیم جهادی‌اش به دهشتی عظیم برای اسراییل بدل شود. به گفته این کارشناس، نفرت اهل سنت پاکستان از شیعیان این کشور به این دلیل است که آنها را دوستدار اسراییل می‌دانند. 

ISI و افغانستان
 مشکلات مرزی بین پاکستان و افغانستان با ادعای افغانستان از بدو تشکیل دولت پاکستان شکل گرفت. تا آنجا که در هنگام به عضویت درآمدن پاکستان در سازمان ملل، نماینده افغانستان به دلیل مسئله پشتونستان به عضویت پاکستان در سازمان ملل رای مخالف داد و نواحی پشتون نشین پاکستان را «افغانستان غصب شده» نامید و با اعلام کشور پشتونستان توسط پشتون نشینان این نواحی که شامل شمال غربی و سایر نواحی مرزهای غربی با افغانستان می‌شد، پشتونستان و مرزهای با افغانستان به موضوع دارای اهمیت استراتژیک برای پاکستان تبدیل گردید. مسئله "پشتونستان" و "دیورند لاین" ریشه در معاعده بین امیر "عبدالرحمن خان"، پادشاه افغانستان و سر "هنری مورتیمر دیورند" (Henry Mortimer Durand) به نمایندگی از هند بریتانیا دارد که در آن بخشهایی از خاک افغانستان به هند بریتانیا واگذار گردید. تفکر آن زمان بریتانیا برای ایجاد خط دفاعی بیرون از مرزهای هند بریتانیا برای جلوگیری از حمله روسیه بود که این سد با ضمیمه شدن بخش‌های پشتونستان افغانستان به هند ایجاد گردید که با استقلال پاکستان و هند افغانها خواستار بازگشت این بخش‌ها به کشورشان شدند. در هنگام حکمرانی ضیاء الحق، ISI بطور جدی به «رویکرد بیرونی» پرداخت و ابتدا با ورود به حمایت از گروه‌های مبارز افغان که بر ضد حکومت‌های مارکسیست –کمونیسم مبارزه می‌کردند، شعله‌های جنگ داخلی در افغانستان را افروخت و پس از تجاوز شوروی به افغانستان در سال 1980 و حمایت گسترده این سازمان از مجاهدین افغان، به بازیگری اصلی صحنه افغانستان تبدیل شد.

سازمان اطلاعاتی پاکستان: خانه تزویر در بهشت تروریست‌‌ها ///در حال انجام///
هنری دیور و عبدالرحمن خان

طبق اخبار "طلوع نیوز" افغانستان به تاریخ 13 شهریور 1393، اخیرا "بکتاش سیاووش" -نماینده مجلس افغانستان- در اعتراض به پرتاب موشک از سوی دولت پاکستان به ایالتهای شرقی این کشور و بالاخص "کنر" شکایتی بلند بالا با 2 هزار امضاء تهیه کرده و به سازمان ملل متحد ارائه داده است.
سازمان اطلاعاتی پاکستان: خانه تزویر در بهشت تروریست‌‌ها ///در حال انجام///
بکتاش سیاووش
همچنین طی خبر روزنامه "8 صبح" افغانستان به تاریخ 28 خرداد 93، به نقل از حامد کرزای -رییس جمهور اسبق افغانستان- آمده که سازمان‌ جاسوسی و دستگاه‌های نظامی پاکستان خواستار تشکیل حکومت دست نشانده خود در افغانستان هستند. وی، اظهار داشته که اقدامات سازمان جاسوسی پاکستان مصیبت و ویرانی به بار آورده و اگر مقام‌های پاکستانی انتظار دارند که افغانستان خط دیورند را به رسمیت بشناسد و از این طریق افغاستان را به عمق استراتژیک خود بدل کنند، به این هدف نخواهند رسید.
حفظ شرایط ناپایدار افغانستان که ضامن عدم تمرکز دولت مرکزی افغانستان برروی اختلافات مرزی است را می‌توان اصلی‌ترین هدف این سرویس اطلاعاتی برشمرد. با توجه به این امر که حضور نیروهای آمریکایی، ناتو و متحدین آنان در افغانستان علاوه بر پررنگ کردن نیاز این نیروها به مسیرهای تدارکاتی پاکستان موجب درآمد و گردش اقتصادی بالای پاکستان می‌گردد. ضمن اینکه با حمایت چند لایه (ISI از طالبان و القاعده و اتخاذ سیاست چندوجهی، به بهانه مبارزه با تروریسم از کمکهای نقدی غرب نیز بی‌نصیب نمی‌ماند.
چند ماهی است که دولت قطر به تحریک پاکستان که از حامیان اصلی اعراب علیه ایران است، اقدام به میزبانی طالبان با ایجاد یک دفتر رسمی برای آن در دوحه کرده است. این دفتر، دارای نام رسمی و پرچم مشخص با قید نام "امارت اسلامی افغانستان" است و همین امر خشم دولت حامد کرزای را بشدت برانگیخت.

سازمان اطلاعاتی پاکستان: خانه تزویر در بهشت تروریست‌‌ها ///در حال انجام///
دفتر طالبان در قطر

ISI‌ و ایران
پاکستان،به دلیل وجود تنش‌های بین ایران و اعراب، به یار مورد اعتماد آنان در خصوص تبادلات اطلاعاتی تبدیل شده و گاهی موجبات ارسال حمایت‌های مادی و تسلیحاتی از گروه‌های تروریستی مخالف ایران را نیز برای آنان فراهم می‌سازد و از این رهگذر از مواضع آنان در حمایت از پاکستان در برابر هند نیز استفاده می‌برد.
سازمان اطلاعاتی پاکستان: خانه تزویر در بهشت تروریست‌‌ها ///در حال انجام///

اما در باب مسئله ضعف امنیت مرزهای مشترک بین دو کشور که می‌توان آن را ناشی از شیطنت‌های ISI دانست، پیش از این کشور ما از پاکستان خواسته بود که به دلیل عدم توفیق و توانایی این کشور در تامین امنیت این مرزها، مسئولیت پاسداری از آنها را به جمهوری اسلامی ایران بسپارد؛ و آنطور که توقع می‌رفت، دولت پاکستان پاسخی به این درخواست نداده و لذا دولت ایران اقدام به تامین امنیت بیشتر از سوی مرز خود کرده و به نقل از سردار "اسماعیل احمدی مقدم" -فرمانده نیروی انتظامی- کار ایجاد 120 پایگاه نگهبانی و کنترل را در مرزهای 300 کیلومتری خود با پاکستان به کمک سپاه پاسداران آغاز کرده است.

جمع‌بندی
1- با توجه به مطالبی که عنوان شد مشخص می‌شود که دولت‌ها در پاکستان چاره‌ای جز کنار آمدن با ارتش و ISI ندارند که در غیر این صورت در پیشبرد اهداف و سیاست‌های خود با مانعی بزرگ به نام نظامیان ارتش روبرو خواهند بود.

2- سبک و سیاق اطلاعاتی ISI برگرفته از سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا و انگلیس و اسرائیل بوده که در واقع با بومی‌سازی هوشمندانه‌ای به نقش‌آفرینی در سطوح بین‌المللی می‌پردازد. انحصار سالیان متمادی سازمان اطلاعاتی پاکستان در حمایت و هدایت بنیادگرایان اسلامی‌ و سپس پرورش و رشد طالبان که اکنون به پاشنه آشیل غرب تبدیل شده‌اند، امروزه اجازه مانورهای مستقل اطلاعاتی و تعیین خط مشی منحصرانه را به ISI می‌دهد و این مجموعه امروز با استفاده از خطرات القاعده برای غرب، با نقش‌آفرینی دوگانه و شاید چندگانه و روش‌های پیچیده اطلاعاتی، ضمن راضی نگه داشتن سازمانهای اطلاعاتی فرامنطقه‌ای ‌در چندین جبهه اطلاعاتی عملیاتی با در اختیار گرفتن ابتکار عمل مبارزه می‌کند. لذاٰ اتصاف لقب "قویترین سازمان اطلاعاتی جهان در سال 2013" به این سازمان از سوی سازمان سیا، مصداق می‌یابد. البته باید متذکر شد که کشف محل اختفای اسامه بن لادن و ترور وی توسط امریکا، ظن قدیمی نسبت به حمایت سازمان اطلاعاتی پاکستان از تروریسم را به یقین تبدیل نموده و در پی آن اعتبار صداقت این سازمان نسبت به دوستان غربی خود را به شدت زیرسوال برد. هم اکنون، غرب که نیاز پیوسته‌ای به مساعدت ISI برای سیطره بر منطقه دارد، سیاست "یک بام و دو هوا" را در قبال این "شریک دزد و رفیق قافله" در پیش گرفته است.
3- این موضوع غیر قابل انکار است که دامن زدن به ناامنی در افغانستان و تبدیل پاکستان به منطقه امن طالبان و القاعده امروزه به برنامه اصلی ISI تبدیل شده، اما این شمشیر دو لبه همواره تهدیدی بالقوه برای پاکستان است که می‌تواند با کمی ‌اشتباه توسط برنامه‌ریزان امنیتی و اطلاعاتی این کشور موجبات ورود ضربات جبران ناپذیری را به امنیت داخلی پاکستان فراهم سازد و همان اتفاقی را که در دهه 90 برای غرب در خصوص پایه‌ریزی القاعده و طالبان به وجود آورد، تبدیل به چالش آینده پاکستان کند.

رویکرد مزورانه ISI، در عدم توفیق ائتلاف نظامی غرب در افغانستان هم بسیار تاثیر داشته است. این رویکرد، از پاکستان "بز طلیعه" آینده را خواهد ساخت که شاهد پیامدهای بازی با کارت تروریسم خواهد بود.


منابع و مآخذ:

http://southasia.blogfa.com/post-205.aspx
http://farda.af/articles-for-read/3631-
http://www.tolonews.com/fa/afghanistan/16241-un-to-discuss-pakistani-shelling-on-afghan-soil
http://8am.af/1392/03/28/karzai-pakistan-inteligence-agency/
http://www.irdiplomacy.ir/fa/page/1930790/
http://www.cfr.org/pakistan/isi-terrorism-behind-accusations/p11644
http://www.thedailybeast.com/articles/2014/09/04/nuclear-pakistan-s-spies-target-india-and-their-own-prime-minister.html
http://timesofindia.indiatimes.com/india/Pakistans-ISI-planned-terror-attacks-on-US-and-Israeli-consulates-in-India/articleshow/34632606.cms
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930203000257
http://www.gatestoneinstitute.org/4250/pakistan-sponsor-terrorism
http://www.khaama.com/pakistan-may-release-senior-taliban-leader-mullah-baradar-8914
http://www.theguardian.com/commentisfree/2010/jul/26/wikileaks-isi-taliban-nexus
http://www.brookings.edu/research/opinions/2013/08/26-pakistan-influence-over-afghan-taliban-riedel
http://news.bbc.co.uk/2/hi/south_asia/2479213.stm
http://www.theguardian.com/world/2011/apr/25/guantanamo-files-isi-inter-services-intelligence
http://www.payam-aftab.com/fa/news/818/
http://asrahwaz.ir/fa/news/62257/
http://www.theguardian.com/world/2014/apr/30/isi-accused-of-targeting-journalists-pakistan-amnesty-international
http://www.theguardian.com/world/2011/may/12/isi-bin-laden-death-pakistan-alqaida
http://www.nytimes.com/2014/03/23/magazine/what-pakistan-knew-about-bin-laden.html?_r=0
http://www.bbc.com/news/world-asia-29340680
http://topics.nytimes.com/top/reference/timestopics/organizations/i/interservices_intelligence/index.html

قارچ سمی داعش چگونه رشد کرد؟

جولان ریش قرمزها در داعش؛
تروریست‌های داعش توسط کشورهای عربی، به ویژه عربستان، مصر، اردن و تونس پرورش یافته‌اند و طی سال‌ها حضور در پاکستان، افغانستان و سایر نقاط درگیر جنگ، به‌خوبی از سوی آمریکا و متحدانش حمایت و پشتیبانی شده و تجربه‌ای چندین ساله اندوخته‌اند.
به گزارش مشرق، با توجه به حدود دو دهه درگیری با روسیه و برخورداری از تاکتیک جنگ‌های پارتیزانی، تروریست‌های چچنی، گزینه خوبی برای به خدمت گرفته شدن از سوی کشورهای حامی داعش بوده‌اند.
ترور و جنایت؛ زبان مشترک جریان‌های تکفیری

بهره‌گیری از آموزه‌های فرقه وهابیت، سبب شد تا آ‌ن‌ها نیز همزمان با ایجاد ائتلاف عربستان-ترکیه-قطر (به سرکردگی آمریکا و اسرائیل)، به میدان قتل‌عام ملت سوریه و اکنون عراق بپیوندند. در واقع، کینه‌ای که از زمان نبرد با روسیه در آن‌ها مانده بود، زیر سایه عقاید غیرانسانی تکیفر، باعث شد تا تروریست‌های چچنی نیز، خود را در خدمت ائتلاف مذکور قرار بدهند. به خصوص این‌که، در کنار علاقه به دلارهای آل‌‌سعود، از نظر تکفیری‌های چچنی‌، کشتار مرد‌م سوریه و سرنگونی دولت بشار اسد به نوعی مبارزه و جنگ غیر‌مستقیم علیه روسیه پوتین به‌شمار می‌آید. شامیل باسایف، ابن الخطّاب، ابوالولید، ابوحفص الاردنی، رپانی خلیلف، شیخ عبدالحلیم، دوکو عمروف، از جمله رهبران تروریست چچن هستند که تاکنون در جریان درگیری با نیروهای ویژه روسیه به هلاکت رسیده‌اند.

قارچ سمی داعش چگونه رشد کرد؟/ راهی که ریش قرمزهای چچنی برای رسیدن به عراق و سوریه طی کردند

رییس جمهوری خودمختار چچن، شخصی به نام رمضان قدیروف است که برخلاف جدایی‌طلبان چچنی و قفقازی، هم‌پیمان روسیه محسوب می‌شود. او در حالی که اصراری بر هم‌گام بودن با سیاست‌های آمریکا و عربستان ندارد، ترجیح می‌دهد همسو با سیاست‌های حفظ یکپارچگی فدراسیون روسیه حرکت کند.

تکفیری‌های چچنی، اکنون دیگر، چندان قادر به اجرای عملیات بزرگ نظامی در منطقه قفقاز نیستند، اما از امتیاز آشنایی و تسلط به شرایط محیطی و جغرافیایی آن منطقه و حمایت‌های عربستان و آمریکا از جریان‌های تکفیری برخوردارند، و همچنان در حال ارتقاء مهارت‌های خود برای حملات ترروریستی در آینده هستند. حضور در کنار تروریست‌های غربی-عربی داعش هم البته فرصتی است برای سرمایه‌گذاری بیشتر در خطوط مختلف جدایی‌طلبان چچن، تا شاید زمانی بتوان آن‌ها را یک‌بار دیگر برای به چالش کشیدن روسیه به میدان فرستاد. در عین حال، وجود نیروهای ویژه روسیه موسوم به Spetsnaz، یکی از موانع بزرگ تکفیری‌های چچنی برای پیشروی در قفقاز است.

Spetsnaz
حداقل 30 هزار تروریست به صورت مستقیم و غیرمستقیم، توسط دولت‌های غربی و عربی به سوریه و عراق اعزام شده‌اند که از این تعداد حداقل 2 هزار نفر سهم اروپا هستند و عربستان و ترکیه، تکمیل کننده تلاش‌های آمریکا و اروپا در حلقه آخر ارسال تکفیری‌ها نقش مهمی را ایفا می‌کنند.

الکسى مالاشنکو، در مورد تروریست‌های چچن می‌گوید: "من مطمئنم که ما در آینده، نه فقط رهبران جدیدی از چچن را خواهیم دید، بلکه شاهد ظهور نسل جدیدی از آن‌ها نیز خواهیم بود." وى معتقد است که در آینده، جنگجویان خارجى بیشترى به سرزمین چچن جذب می‌شوند. "من فکر می‌کنم که چچن، گام‌به‌گام در حال تبدیل‌شدن به بخشى از شبکه جهاد! بین‌المللى است. این پدیده، بسیار خطرناک است و خطر آن فقط متوجه روسیه نخواهد بود."

بر اساس گزارش روزنامه واشنگتن پست، اکنون چچن با 14 هزار و عربستان با 12 هزار نفر، در صدر کشورهای صادر کننده تروریست به ائتلاف تروریستی داعش قرار دارند. روزنامه انگلیسی گاردین، گزارش می‌دهد که در میان تروریست‌های مستقر در سوریه، بهترین‌ جنگ‌افزار در اختیار چچنی‌هاست و آن‌ها از تجربه بیشتری در مقایسه با دیگران برخوردارند.

ابو‌عمر الشیشانی، معروف به عمر چچنی، یکی از این تروریست‌هاست که اکنون به کمک مهارت‌هایی که در ارتش گرجستان به‌دست آورده، در حال پیاده‌کردن تفکرات و عقاید تکیفری خود در کنار تروریست‌های غربی-عربی داعش است.

خبرگزاری "فرانس پرس" در 22 ژوئیه 2012 (1 مرداد 1391)، در گزارشی که از شبکه یورونیوز پخش شد، اولین اخبار از حضور تروریست‌های چچنی را به جهان مخابره کرد که خود دلیلی بر پیوند تشکیلات "امارت خودخوانده اسلامی قفقاز" با گروه‌های تکفیری بود.

گزارش روزنامه انگلیسی گاردین در 3 اوت 2012، تکمیل‌کننده اخبار حضور جدایی‌طلبان چچن در کنار جنایتکاران تکفیری محسوب می‌شد و دیگر جای تردیدی در این خصوص باقی نگذاشت. این گزارش به نقل از جان‌کانتلی، عکاس خبری انگلیسی بود که به همراه خبرنگار آلمانی، ژروئن اورلمانس، به مدت یک هفته (ظاهراً) در اسارت تروریست‌های مستقر در سوریه به‌سر‌می‌بردند.

محافل سیاسی-رسانه‌ای متعددی، با تکیه بر 1500 منبع مختلف، تخمین زده‌اند که تاکنون حداقل 30 هزار تروریست به صورت مستقیم و غیرمستقیم، توسط دولت‌های غربی و عربی به سوریه و عراق اعزام شده‌اند. به گزارش مرکز بین‌المللی بررسی افراط گرایی و خشونت سیاسی(ICSR)، "حد‌اقل 2 هزار نفر از اتباع اروپایی تاکنون به تروریست‌ها پیوسته‌اند."

بنابراین، فقط امثال ابو‌عمر‌ الشیشانی نیستند که برای جنایت و توحش، عازم شهر و دیار مسلمانان شده‌اند. به عنوان مثال، آندره پولین نیز که تصویر او در زیر آمده است، به گزارش روزنامه کانادایی "نشنال پست"، یک تبعه کانادایی است و از سال 2012 به داعش پیوسته.

همچنین، طبق گزارش مرکز مبارزه با تروریسم نیویورک(CTC)، تصویر زیر، مربوط به ابو‌کمال‌ السوئدی، عضو گروه تروریستی "مجاهدین! سوئدی شام" است که البته او نیز مانند آندره پولین در سال 2013 به هلاکت رسید. بنا بر اطلاعات حاصله از SÄPO (سرویس اطلاعات کشور سوئد)، تعداد قابل توجهی از اتباع این کشور تاکنون به نیروهای تروریستی پیوسته‌اند.    

به‌گزارش نشریه Local سوئد، کنت سورنسن (ملقب به ابوعایشه الدانمارکی) نیز، در حالی‌ که در کنار تروریست‌های گروه JAMWA می‌جنگید، در سال 2013 در سوریه به هلاکت رسید. به گزارش Long War Journal، سورنسن، بعد از 3 سال اقامت در مصر، همزمان با سقوط معمر قذافی راهی لیبی می‌شود.

ابوعمر الشیشانی از دیگر سرکردگان چچنی داعش است. وی پیش از آن‌که به همراه دیگر تروریست‌های چچنی، برای داعش به‌خدمت گرفته‌شود، گروهبان ارتش گرجستان بود و در جنگ پنج روزه گرجستان و روسیه که به استقلال اوستیای جنوبی و آبخازیا منجر شد شرکت داشت. این جنگ، بعدها به جنگ آگوست معروف شد. تارخان باتیراشویلی، نام اصلی اوست و ابوعمر‌ الشیشانی، به اصطلاح، نام جهادی! اش محسوب می‌شود.

آن‌چه در رسانه‌ها انتشار یافته، حاکی از آن است که عمر بعد از ترک دبیرستان در سال 2006، برای گذراندن دوره خدمت اجباری، عازم ارتش گرجستان شد. بعد از اتمام این دوره، در سال 2008، با ارتش قرارداد بست اما به‌دلیل ابتلا به سل در سال 2010 از ارتش بیرون آمد. او در سپتامبر 2010، به جرم خرید و نگهداری غیرقانونی سلاح در گرجستان به زندان می‌افتد، اما گویا به دلیل وخامت بیماری‌اش، قبل از طی دوره محکومیت، از زندان آزاد می‌شود. تارخان‌ تیمورازویچ‌ باتیراشویلی، در سال 2012 به داعش در سوریه ملحق می‌شود.

یک منبع بسیار نزدیک به عمر چچنی در مصاحبه با روزنامه الاخبار، می‌گوید: فاصله 2 ساله بین انفصال از ارتش گرجستان و زندانی شدنش، نقش مهمی در تشکیل عقاید تکفیری عمر داشت. او در این مدت با چند فرد مرتبط با عضویت در گروه‌های تکفیری از جمله تبعه‌ای عربستانی به نام محمد آشنا شد که برای او مطالبی درباره عقاید تکفیری و اقدامات مسلحانه عربستانی‌ها خصوصاً سابقه فعالیت‌های "ابن خطّاب" (ثامر صالح عبد الله السویلم، متولد عربستان و یکی از معروف‌ترین سرکردگان تکفیری چچن) بیان می‌کرد. خطّاب که در سال 2002 به هلاکت رسید، سابقه طولانی فرماندهی در چچن را داشت.

براساس گزارش‌های موجود، ابوعمر چچنی( شیشانی) اخیرا به هلاکت رسیده است، به‌طوری که رئیس جمهوری چچن نیز مرگ تروریست ریش قرمز داعش را تایید و تبریک گفته است.

همچنین تیموراز باتیراشویلی، پدر عمر، گفته است: عمر در جریان جنگ دوم چچن، امکان انتقال چچنی‌ها به روسیه از طریق دره پانکیسی گرجستان را فراهم می‌کرد. حدود 15 هزار چچنی در دره پانکیسی، که به سیاه چاله قفقاز معروف است، ساکن هستند.

سفر مصر

به گزارش شبکه العالم، قرار شد که عمر بعد از آزادی، با یکی از سرکردگان محمد در مصر دیدار کند. او حدوداً در فوریه 2011 به مصر رفت و در مقاطع مختلفی با چند نفر از جمله یک مبلّغ عربستانی، یک تاجر قطری، یک عضو برجسته اخوان‌المسلمین و یک جوان به نام "منصور‌ الترکی" آشنا شد. عمر تصور می‌کرد که مستقیم از مصر راهی قفقاز خواهد شد و در آنجا با روس‌ها خواهد جنگید. عمر در مصر، تحت تأثیر عقاید تکفیری قرار گرفت و به عنوان سرکرده چچنی‌های فعال در سوریه انتخاب شد. در تمام مدت حضور در مصر، منصور‌ الترکی، مدام در کنار او بود.

ترکیه؛ حلقه اتصال

شیشانی دیگر آن‌قدر به لحاظ فکری، آماده‌ شده بود که باور کند قرار است به جهاد با یک نظام کافر برود! او در اواخر سال 2011 به ترکیه سفر کرد تا از آنجا به سوریه اعزام شود.

به گزارش روزنامه لبنانی الاخبار، همکاری ترکیه با گروه‌های مسلح چچنی به دوران عثمانی خصوصاً دوره "سلطان عبدالحمید اوّل" باز می‌گردد. سلطان عبدالحمید اول در جنگ خود با "کاترین" امپراتور روسیه در سال 1787، از شیخ منصور چچنی کمک گرفته بود. سازمان اطلاعات ترکیه(میت)، با سرکردگان چند گروه‌ چچنی در ارتباط بوده و این افراد سرانجام با هماهنگی‌های لازم به سوریه منتقل شدند. ترکیه، گذرگاه اصلی انتقال چچنی‌‌ها به سوریه و اکنون عراق محسوب می‌شود.

به اعتقاد برخی کارشناسان، از جمله "سهیب انجرینی" در روزنامه الاخبار، گرچه عربستان، وظیفه تربیت اعتقادی تروریست‌ها را برعهده دارد و ترکیه هم نقش پشتیبانی و لجستیک آن‌ها را تأمین می‌کند، اما در عین حال نباید از نقش تأثیرگذار قطر غافل بود.

گفته می‌شود عمر چچنی 28 ساله، از یک پدر مسیحی ارتودوکس و مادر مسلمان اهل پانکیسی متولد شده. او ابتدا فرماندهی گروه‌ تکفیری کتائب المهاجرین در سوریه را به‌عهده داشته که البته بعداً به جیش‌المهاجرین‌و‌‌‌‌‌الانصار(JAMWA) تغییر نام داده است. پایگاه خبری Long War Journal، گزارش می‌دهد که این گروه جدید، از ادغام دو گروه تروریستی موسوم به کتائب خطّاب و جیش محمد، در مارس 2013 تشکیل شده است.

در همین سال، ویدئویی در فضای مجازی منتشر می‌شود که تروریست‌ها را در حال، به‌اصطلاح، بیعت با عمرچچنی نشان می‌دهد. سیف‌الله چچنی نیز در این ویدئو ادعا می‌کند که: ما به اینجا آمده‌ایم تا شریعت اسلامی را پیاده کنیم! برای ما هیچ تفاوتی میان سوریه، عراق، مصر، افغانستان، چچن، و قفقاز وجود ندارد.

اکنون، جانشین عمر چچنی در این گروه، صلاح‌الدین چچنی است. تا اسفند 1391، حداقل هزار نفر عضو این گروه تروریستی بودند. گفتنی‌ست که تروریست‌های چچنی، از پایگاه اینترنتی "قفقاز سنتر" به عنوان خبرگزاری خود استفاده می‌کنند. این پایگاه خبری، در سال 1999 توسط مولادی اودوگوف تأسیس شد و سرور میزبان این وبسایت خبری ابتدا در لیتوانی بود و پس از آن به سوئد و در نهایت به کشور استونی نقل‌مکان کرد.

گروه‌های تکفیری جبهه النصرة، جبهه اسلامی، جیش المجاهدین، کتیبة صقور‌العز، حرکة شام‌الاسلام، جبهه انقلابیون سوریه، و امارت اسلامی قفقاز، از جمله تروریست‌هایی هستند که در ارتباط و همکاری نزدیک با ابوعمر چچنی و جانشین او هستند.

قارچ سمی داعش چگونه رشد کرد؟/ راهی که ریش قرمزهای چچنی برای رسیدن به عراق و سوریه طی کردند  

بعد از این‌که عمر چچنی در سال 2013، بیعت خود با ابوبکر البغدادی و داعش را اعلام می‌کند، تروریست‌های قفقازی مستقر در سوریه، که تمایل به استقلال از داعش در جنگ با سوریه داشتند یا به این دلیل که قبلاً وفاداری خود به دکو عمروف را اعلام کرده بودند، این حرکت عمر را نوعی جدایی از گروه جیش‌المهاجرین‌والانصار و ایجاد شکاف و تفرقه در صف هم‌پیمانان خود تلقی می‌کنند.

عمر، در یک پیام ویدئویی، این مسئله را رد می‌کند. بنابر اعلام یکی از 8 وبسایت خبری مرتبط با تروریست‌های چچن، ابوجهاد چچنی، شخصی که در کنار عمر ایستاده، (به اصطلاح) امیر داعش در شهر الدّانا در استان ادلب سوریه است.

بررسی وب‌سایت‌های فعال در زمینه پوشش رسانه‌ای فعالیت تروریست‌های وهابی چچن، این حقیقت را افشا می‌کند که مدیریت و پشتیبانی اکثر آن‌ها عمدتاً در شهر Sollefteå سوئد، شهر Scottsdale در ایالت آریزونای آمریکا، شهر Kirkland در بخش King County ایالت واشنگتن، شهر استانبول ترکیه، شهر Provo در ایالت یوتای آمریکا، شهر پاناما سیتی در کشور پانامای آمریکای مرکزی، شهر فالکنشتاین در ایالت زاکسن(Sachsen) آلمان، شهر سانفرانسیسکو در ایالت کالیفرنیا، و شهر برلینگتون در ایالت Vermont انجام می‌شود.

گفته می‌شود که قبل از دوری عمر از سرکردگی تروریست‌های جیش‌المهاجرین‌والانصار(JAMWA) و فعالیت‌ نزدیک‌تر با داعش، دستور اخراج سیف‌الله چچنی از JAMWA توسط عمر صادر می‌شود. البته سیف‌الله که از مهم‌ترین فرماندهان عمر و نفر دوم گروه است، علت جدایی خود از عمر را دلایل ایدئولوژیک! اعلام می‌کند.


گزارش‌های پراکنده حاکی از آن است که سیف، بعد از این جدایی، گروه خود را تشکیل می‌دهد و حملاتش را بیشتر در حلب و در نزدیکی مرزهای ترکیه متمرکز می‌کند. سیف، پس از آن، به گروه تروریستی جبهه النصره (شاخه القاعده در سوریه) اعلام وفاداری می‌کند و با جنایت‌های این گروه همراه می‌شود. در نهایت، در فوریه 2014، ارتش سوریه او را در حلب به هلاکت می‌رساند.  محمد الجولانی، فرمانده النصرة، بعد از هلاکت سیف، بیانیه‌ای صادر می‌کند و در آن از سیف به‌عنوان قهرمان! یاد می‌کند.


گفتنی است که سیف، پیش از رفتن به سوریه سال‌ها در ترکیه سکونت داشته است.

جانشین سیف‌الله، فردی به نام محمد‌ چچنی بود که او نیز در مارس 2014 به هلاکت می‌رسد. به گزارش Long War Journal، حدود 400 نفر از قفقاز و سایر کشورها، تحت امر محمد چچنی بودند.

با شروع مأموریت عمر چچنی در عراق، کسی که جایگزین فرماندهی JAMWA می‌شود، صلاح‌الدین چچنی نام دارد. صلاح‌الدین در یک پیام ویدئویی، ضمن معرفی نفرات راست و چپ خود با نام‌های عبدالکریم اوکراینی و معتصم به‌عنوان معاونین اول ودوم خود، اعلام می‌کند که اجباری به بیعت با بغدادی نیست اما تروریست‌های تحت امرش، هرکجا که لازم باشد به داعش نیز کمک می‌کنند.

صلاح‌الدین ادامه می‌دهد که جهاد! در سوریه، بنا به خواست و اراده الهی(!) در حال گسترش است و مجاهدین از کشورها، نژادها و قبیله‌های مختلف در حال ورود به شام هستند. تنوع جماعت‌ها و گروه‌ها در سوریه بسیار است، بعضی کوچک و بعضی بزرگ، اما ما در کنار هم علیه کفّار می‌جنگیم و پیروز می‌شویم. این اراده الهی است!!!

JAMWA، بعداً بخشی از جبهه انصارالدّین می‌شود. این جبهه، دارای رهبری واحد نیست و صرفاً یک ائتلاف متشکل از چهار فرمانده تروریست است. گروه عربستانی کتیبة الخضراء، یکی دیگر از اعضای این ائتلاف است که البته در سال 2014، بیعت و ادغام خود با گروه صلاح‌الدین را اعلام می‌کند.


در مارس 2014 اعلام شد که گروه سیف‌الله، به همراه گروه نورالدین الزّینکی، و گروه انصارالاسلام به خاک روستای کفر حمرة در شهر حلب حمله کرده‌اند. همزمان، تجاوز گروه صلاح‌الدین به همراه تروریست‌های جبهه النصره و گروه لواء التوحید به روستای بلرمون حلب نیز منتشر شد.

دولت‌های حمایت‌کننده از جریان‌های تکفیر، علاوه بر استفاده از زنان در قالب گروه تروریستی عایشه، تروریست‌های سایر مناطق حوزه قفقاز از جمله داغستان و ازبکستان را به کمک فراخواندند. در این میان دستور مفتی‌های تکفیری در حمله به اماکن مقدس شیعیان، گام دیگری برای تفرقه افکنی میان شیعه و سنی بود که البته این توطئه‌ نیز خنثی شد.

در اوایل امسال، ارتش سوریه تاحدودی موفق شد تا از ورود تروریست‌های چچن از مرزهای ترکیه به سمت لاذقیه بکاهد. در همین زمان، ارتش توانست در عملیات متعددی، مناطق مختلف استقرار تروریست‌ها در منطقه کسب را به تصرف خود درآورد. در میان انبوه تروریست‌هایی که در این عملیات به هلاکت رسیدند، جسد ابو‌سرحان‌اللّیبی، سرکرده گروه تروریستی "عایشه" نیز به چشم می‌خورد.

گروه تروریستی عایشه، متشکل از دختران نوجوان و جوانی است که در شهر حلب، توسط گروه تروریستی التوحید آموزش تیراندازی می‌بینند. برخی منابع گزارش داده‌اند که یکی از سرکردگان این گروه، همسر یکی از فرماندهان گروه تروریستی ارتش آزاد سوریه(FSA) بوده است.



شبکه العالم نیز در مهرماه گزارش داد که شماری از زنان اوکراینی در عراق به داعش پیوسته‌اند. "زهیر الجلبی"، رئیس شورای پشتیبانی منطقه ام‌الرّبیعین در استان نینوا در مصاحبه با شبکه السومریه‌نیوز فاش کرد که داعش وظایف خاصی را برعهده این دسته از اعضای جدید خود گذاشته است- ترور برخی مخالفان داعش در موصل، یکی از مأموریت‌های این زنان اوکراینی است.

در میان گروه‌های تروریستی چچنی مستقر در عراق و سوریه، (ظاهراً) گروه جندالشّام تمایل داشته استقلال اعمال تروریستی خود را حفظ کند و مستقل از داعش یا جبهه النصرة عمل کند. فرماندهی جندالشّام برعهده مسلم چچنی یا همان مراد مارگوشویلی گذاشته شد.

ابو مسلم، یکی از قدیمی‌ترین و باتجربه‌ترین تروریست‌های چچنی است. او در جنگ‌های چچن، همراه ابن‌خطّاب بوده است و البته در سال 2008 نیز یک گروه تروریستی را در داغستان پایه‌گذاری می‌کند.


مارگوشویلی در زمان شوروی سابق در ارتش مولداوی خدمت می‌کرد و بعد از فروپاشی شوروی به چچن می‌رود. این تروریست که گفته می‌شود یکی از خشن‌ترین‌ افراد در میان چچنی‌هاست و تاکنون حدود 300 نفر را در سوریه سر بریده، بیشتر در نواحی نزدیک به ترکیه مانند لاذقیه فعالیت داشته است.

حمله به روستاها و مناطق علوی نشین نیز از جنایات مراد مارگوشویلی بوده است. از جمله جنایات سایر تروریست‌های تکفیری، که با هدف اولیه ایجاد تفرقه در میان شیعه و سنّی، انجام شده است، تخریب کامل حرم "ججربن‌عدی" از یاران باوفای نبی مکرم اسلام(ص) و حضرت علی علیه السلام در سال 1392 بود.

در همین سال، حرمین شریفین حضرت زینب(س) در دمشق و حضرت سکینه(س) در داریا مورد اصابت حملات خمپاره‌ای تروریست‌های تکفیری قرار گرفتند که البته بعداً با پاسخ کوبنده‌ای از جانب ارتش، مردم و نیروهای مدافع حرم مواجه شدند. تروریست‌های عرب و غیرعرب تکفیری، همچنین بارها تهدید به حمله به حرم حضرت رقیه(س) کرده‌اند که تاکنون با دفاع جانانه نیروهای مدافع حرم و نیروهای مردمی، هیچ‌گونه آسیبی به این مکان مقدس صورت نگرفته است. تصویر زیر، که در صفحات شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است، بخشی از نیروهای مدافع حرم حضرت رقیه(س) را نشان می‌دهد.

در حالی که تروریست‌های تکفیری مستقر در سوریه و عراق، بنابر فتوای مفتی‌های وهابی عربستان، به تلاش برای تخریب اماکن مقدس و زیارتی این دو کشور (به‌منظور تضعیف روحیه مبارزان جبهه مقاومت، و از بین بردن وحدت میان شیعیان و اهل تسنن) روی آورده‌اند، در کمال تعجب، قبر سلیمان پاشا که به‌عنوان جد عثمانی‌ها شناخته می‌شود و در مناطق تحت کنترل داعش در سوریه بوده، تاکنون در امنیت کامل قرار داشته است! 

در ادامه اقدامات تروریست تکفیری جندالشّام، باید اشاره کرد که مسلم چچنی، یک کمپ آموزشی هم در مرز سوریه با ترکیه برپا کرد که محل آموزش تکفیری‌های تازه‌وارد به سوریه و عراق است. گروه مسلم، در عملیات‌ تروریستی گروه‌های جبهه النصرة، احرارالشام، و جبهه اسلامی نیز دیده شده است.

از میان دیگر تروریست‌های قفقازی مستقر در سوریه و عراق، می‌توان به گروه دیگری به نام جماعت امام بخاری ازبکستان اشاره کرد که حملات تروریستی خود را در مشارکت با JAMWA، جبهه النصرة، و احرارالشام انجام می‌دهد.

پیش‌تر، گروه دیگری با نام جماعت سیف‌الدین ازبکستان در میان تروریست‌های منطقه اعلام موجودیت کرده بود.

گفته می‌شود که گروه‌های وهابی منسوب به ازبکستان توسط شاخه القاعده در ازبکستان(IMU) حمایت می‌شوند و سپس برای انجام عملیات تروریستی عازم سوریه و عراق خواهند شد.

گروه تروریستی دیگری که در همکاری نزدیک با گروه صلاح‌الدین چچنی و جبهه النصرة است، گروه حرکة شام‌الاسلام است. این گروه که متشکل از تکفیری‌های کشور مراکش است، در حمله به فرودگاه منغ سوریه نیز شرکت داشت. این گروه توسط 3 تبعه مراکشی به نام‌های ابراهیم بن شکران، احمد میزوز، و محمد عَلَمی ایجاد شد که البته هر سه آنها توسط آمریکا در افغانستان بازداشت شده بودند و در گوانتانامو به‌سر می‌بردند اما در نهایت به طرز مشکوک و سؤال برانگیزی آزاد شدند. این در حالی بود که خود آمریکایی‌ها در آن زمان اذعان داشتند که بن شکران، دارای عقاید تکفیری خطرناکی است.

بن‌شکران که با اسامی دیگری از جمله ابواحمدالمغربی، ابواحمدالمهاجر، و ابراهیم بن‌شقرون شناخته می‌شد، در عملیات مشترک جبهه النصرة، احرارالشام، و JAMWA در یکی از حملات به لاذقیه به هلاکت رسید.

تروریست‌های چچنی، علاوه بر این‌که بر جنایات خود به‌عنوان بخشی از جبهه تکفیری‌ها در سوریه و عراق افزوده‌اند، توانسته‌اند همکاری و تمجید سایر گروه‌های تروریستی مورد حمایت آمریکا-ترکیه-عربستان را نیز جلب کنند.

به گزارش Long War Journal، یکی از مبلغان وهابی عربستان که در فضای مجازی بارها به ستایش و تمجید تروریست‌های چچنی پرداخته، عبدالله محمد المحیسنی است که خود نیز بالاخره شخصاً در سال 2013 وارد سوریه شد.



ویدئویی که بعد از حمله تکفیری‌های قفقازی به منطقه شیخ نجّار حلب، توسط وبسایت اختصاصی گروه JAMWA منتشر شد، این وهابی عربستانی را در حال تمجید از فعالیت‌های تروریست‌های قفقازی نشان می‌دهد. به گزارش بنیاد دفاع از دموکراسی، او در این ویدئو می‌گوید: شما به ندای الهی پاسخ دادید و این‌ها نشانه‌های فتح و پیروزی است. شما، مردان و شیران امارت قفقاز هستید که تحت رهبری شیخ صلاح‌الدین و شیخ عبدالله پشتون مبارزه می‌کنید. شما اینجا هستید تا حقّ مردان و زنان و کودکان را بستانید و حامی آن‌ها باشید. این تروریست تکفیری عربستان، در ادامه می‌گوید، زمانی، عربستانی‌هایی مثل ابن‌خطّاب در کنار شما در چچن می‌جنگیدند و اکنون شما با حضور خود در صفّ مبارزین، زحمات و تلاش‌های آن‌ها را گرامی داشته‌اید. این مبلّغ تروریست، قبلاً نیز در ویدئویی، نیروهای داعش را به پیوستن به جبهه النصرة و القاعده فراخوانده بود.

همچنین در ویدئویی دیگر در مارس 2014، بعد از تجاوز تروریست‌ها به مناطق کوهستانی لاذقیه، المحیسنی در حال در آغوش‌گرفتن و تبریک گفتن به ابوالحسن (فرمانده احرارالشام)، مسلم چچنی، و ابوتراب چچنی (معاون مسلم) نشان داده شده است.


گروه تروریستی "جماعت صابری" هم در آوریل 2014 در قالب یک پیام ویدئویی، بیعت خود با داعش را اعلام می‌کند. این گروه که گفته می‌شود ظاهراً متشکل از اتباع ازبک، تاجیک، چچن، و داغستان است، تحت فرماندهی خالد الداغستانی اداره می‌شود که پس از دیدار با عمر چچنی، با داعش بیعت می‌کند.

فرمانده قبلی این گروه تروریستی، عبدالله تاشکندی نام داشت که همین امسال به هلاکت رسید.


بعد از ناکامی آمریکا، اسرائیل و متحدان منطقه‌ای آن‌ها در سوریه، تروریست‌های غربی و عربی به عراق فرستاده شدند تا در جبهه شکست‌خورده تکفیری‌ها علیه مردم سنی و شیعه این کشور وارد عمل بشوند و بخش دیگری از اهداف دشمنان اسلام و انسانیت را به مرحله اجرا بگذارند.

عمرچچنی، در تابستان 2013، به سرکردگی نیروهای شمال سوریه انتخاب شد. کشتار حلب، حمله به بندر لاذقیه و اشغال فرودگاه منغ، تنها گوشه‌ای از جنایات گروه تکفیری جیش‌المهاجرین‌و‌الانصار در سوریه است. عمر، بعد از به هلاکت رسیدن ابوعبدالرحمان‌ الانباری در موصل در ژوئن 2014، به عنوان یکی از رهبران داعش در عراق به شمار می‌آید.
الانباری

الکسی مالاشنکو، تحلیلگر مرکز کارنگى مسکو، در مصاحبه با آسوشیتدپرس گفته است: قومیت در جریان‌های تکفیری چندان اهمیت ندارد و انگیزه اصلی، تمایل افسارگسیخته آنان به کشتن است. مالاشنکو می‌گوید: عمرچچنی، تجربه فراوانی در جنگ دارد و در مقایسه با سایرین، توان بیشتری از خود نشان داده است‌. ابوعمر، پس از ورود به عراق در پیامی ویدئویی اعلام کرد: "هدف ما روشن است و همه می‌دانند که ما برای چه می‌جنگیم. مسیر ما مسیر خلافت است. ما خلافت را برمی‌گردانیم و اگر خدا این را نخواهد، شهادت! را به ما عطا خواهد کرد."

سرانجام، تروریست‌های قفقازی هم بعد از ناکامی داعش در سوریه در اجرای اهداف غرب و متحدانش، به‌همراه داعش وارد عراق شدند تا در جبهه شکست‌خورده تکفیری‌ها علیه مردم سنی و شیعه این کشور وارد عمل بشوند. نیروهای نظامی عراق، به دلیل اشرافی که سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا-عربستان-ترکیه در اختیار داعش قرار داده بودند، نتوانستند در ابتدا مانع از پیشروی تروریست‌های داعش بشوند.

گوردون داف می‌گوید: آمریکا، در طول ده سالی که عراق را در اشغال خود داشت، به صورت تعمّدی و از پیش‌برنامه‌ریزی شده، هیچ کاری برای بازسازی و تقویت نیروی نظامی عراق انجام نداد. به عقیده وی، ضعف نظامی کنونی در ارتش عراق در مواجهه با ائتلاف غربی-عربی داعش، ناشی از 10 سال حضور منفعلانه ایالات‌متحده در عراق است. این در حالی است که صدور دموکراسی، مقابله با تروریسم، و امثال آن، از جمله شعارهای آمریکا در عراق بوده و میلیاردها دلار نیز در زمان حضورش از خزانه آمریکا هزینه کرده است.

گوردون داف، تفنگدار دریایی آمریکا در تجاوز به خاک ویتنام بوده، و در حال حاضر، یکی از کارشناسان و مشاوران شناخته‌شده بین‌المللی در مباحث امنیتی و اطلاعاتی است. به عقیده او، عراق، بدون داشتن نیروی هوایی کارامد، و توانمندی‌های چندلایه، متعدد و منسجم نظامی، ناتوان خواهد بود و آمریکا نیز به‌خوبی این را می‌دانست.

به گزارش شبکه المنار، در مدت حضور تروریست‌های داعش در عراق، اقدامات وحشیانه آن‌ها در مناطق مختلف از جمله موصل، صلاح‌الدین، کرکوک و همچنین جنایت علیه کردها، ترکمن‌ها، و ایزدی‌ها مدام در حال افزایش بوده است. داعش، پس از اشغال مناطقی در شمال و غرب عراق، جنایات هولناکی را علیه مردم مرتکب شد. این تروریست‌ها در جریان کشتار در استان صلاح الدین، حدود1700  نفر را به گلوله بست و تهدید کرد که به جنایات خود تا تسلط کامل بر عراق ادامه خواهد داد.

در خرداد 93، شهر موصل در استان شمالی نینوا، به تصرف ائتلاف تروریستی داعش درآمد. آن‌ها بر دفاتر دولتی، ایستگاه‌های پلیس و فرودگاه بین‌المللی موصل تسلط یافته بودند. خبرگزاری آلمان در آن تاریخ، از حضور بیش از 2 هزار نفر از تروریست‌های داعش در شهر موصل خبر داد. همچنین به گزارش این خبرگزاری، آن‌ها بعد از تصرف زندان "بادوش"، بیش از 1400 زندانی را آزاد کردند- این زندان، دومین زندان بزرگ در سراسر عراق است. به نقل از صوت العراق، مرکز حقوق بشر در استان بصره، تروریست‌های تکفیری، 480 نفر از زندانیان این زندان را به دلیل شیعه بودن اعدام کردند.

به گزارش شبکه العالم، "فاضل الغراوی"، عضو کمیسیون عالی حقوق‌بشر در عراق، در مرداد امسال در بیانیه‌ای فاش کرد که گروه تروریستی داعش، صدها کودک و جوان را در گورهای جمعی در موصل زنده‌به‌گور کرده است.

به گزارش شبکه پرس‌تی‌وی، سمیرا صالح النعیمی، از فعالان حقوق بشر، در 17 سپتامبر صرفاً به‌دلیل انتشار پیام‌هایی در فیسبوک مبنی بر محکومیت اقدام داعش در تخریب اماکن مذهبی، از منزلش ربوده شد. داعش، سمیرا صالح‌ النعیمی را روز چهارشنبه از داخل منزلش ربود و پنج روز کامل مورد شکنجه قرار داد. النعیمی، در 22 سپتامبر 2014 توسط داعش به شهادت رسید. شهادت این زن 36 ساله اهل تسنّن و مادر سه کودک، و همچنین قتل دسته جمعی روحانیون، تنها گوشه‌ای از جنایات داعش در این شهر بوده است.

همه این فجایع، البته، در حالی بود که شبکه ماهواره‌ای و وبسایت خبری گروهک تروریستی منافقین در زمانی که موصل به‌دست داعش افتاده بود، خبرهای آن را با ذوق و هیجان پوشش می‌داد و داعش را نیروی انقلابی می‌خواند! تاکنون گزارش‌های متددی حاکی از همکاری پشت پرده گروهک منافقین با داعش منتشر شده است و مسئولان و کارشناسان امنیتی نیز به آن اذعان داشته‌اند.

پس از اشغال موصل، تصویری در فضای مجازی منتشر شد، که به گزارش نشریه International Business Times، عمر باتیراشویلی را سوار بر یک خودروی زرهی Humvee آمریکایی نشان می‌دهد. برخی رسانه‌های مطرح غربی از جمله رویترز، لقب ستاره! در حال‌ظهور داعش را به او داده‌ بودند.

 

داعش توانست با غنیمت‌گرفتن بخش عمده‌ای از سلاح و تجهیزات ارتش در الانبار در ژوئن(خرداد) امسال، بر قدرت خود بیافزاید. استان الانبار، دروازه ورود به بغداد است. تصرف شهر هیت در شمال الرمادی، و همچنین شهر فلوجه در 48 کیلومتری بغداد، از دیگر پیشروی‌های داعش بود.

چارلز لیستر در مصاحبه با خبرگزاری آسوشیتدپرس تأکید می‌کند که: داعش، به شدت به افراد مستقل خود متکی است. این ارتباطات و روابط پیچیده متکی به فرد، سبب می‌شود که هر کس بتواند با ورود به این نیرو، به یکباره با یک خلاقیت نظامی یا پیروزی در جبهه‌ای کوچک یا بزرگ، به فرمانده نظامی یک منطقه و یا بعداً به فرمانده نظامی کل تبدیل شود.

صلاح‌الدین چچنی، در سال 2013 در تجمع تکفیری‌ها گفته بود که: هر یک از مجاهدین! حق انتخاب دارند که تحت رهبری چه کسی باشند. اما ما باهم برادریم و زمانی که لازم باشد علیه دشمن بجنگیم، همگی متحد و یکپارچه خواهیم شد.

هم‌مرز بودن ترکیه و سوریه و هم‌پیمان بودن چندین ساله دولت اردوغان با آمریکا و اسرائیل سبب شد تا وی از هیچ جنایتی برای کمک به جریان حمایت‌شده تکفیری دریغ نکند. همکاری با تکفیری‌های ثروتمند سعودی، کمک به فروش نفت داعش، مداوای تروریست‌های داعش و ترور خبرنگاران همگی با چراغ سبز آمریکا و سکوت نهادهای بین‌المللی حامی حقوق بشر انجام شده‌اند.

شبکه المنار در گزارشی به نحوه اعزام تروریست‌های چچنی به سوریه و شرح‌ حال برخی از سران آن‌ها پرداخت و اعلام کرد: چچنی‌های مسلح، نقش مهمی در جنگ سوریه ایفا میکنند و هر چند که از سال 2012 به صورت انفرادی به سوریه می‌رفتند، ولی رفتن آن‌ها برنامه‌ریزی شده بود و با حمایت غیرمستقیم سرویس‌های اطلاعاتی و نقش مؤثر مبلّغان وهابی، عازم سوریه می‌شدند. می توان گفت که سرویس‌های اطلاعاتی برخی کشورهای خاص مثل قطر، عربستان و ترکیه برای تکمیل اقدامات آمریکا، زمینه ورود چچنی‌ها به سوریه و عراق را تضمین کرده‌اند.

سازمان اطلاعات ترکیه(میت)، با دادن وعده‌های مختلف، تروریست‌های قفقازی را وادار به رفتن به سوریه می‌کرد. بسیاری بر این باورند که بدون کمک‌های نظامی و اطلاعاتی ترکیه، چچنی‌ها قادر به فعالیت در سوریه و اکنون عراق نمی‌شدند.

MİT یا سازمان اطلاعات ملی ترکیه(Milli İstihbarat Teşkilatı)، که در سال 1965 جایگزین سرویس امنیت ملی ترکیه (MEH)شد، دارای بخش‌های سازمانی متعددی مانند اداره تحلیل استرتژیک، اداره ضدجاسوسی، مدیریت عملیات برون‌مرزی، بخش امنیت اطلاعات، و اداره فنی-الکترونیکی است.

از آنجایی که عمده گردان‌های چچنی، در مناطق هم‌مرز با ترکیه در حلب و لاذقیه قرار دارند‌، می‌توان نتیجه گرفت که این مسئله به دلیل سهولت نقل و انتقال افراد و کمک‌های لجستیکی و تسلیحاتی سازمان اطلاعات ترکیه است. شواهدی نیز وجود دارد که جلسات مشترکی بین افسران ارشد اطلاعاتی ترکیه و فرماندهان چچنی در ترکیه برگزار شده است. لذا می‌بینیم که گردان‌های محمدالفاتح، سلطان‌مراد، منتصربالله و گروه‌های جبهه‌اسلامی، جیش‌المجاهدین، جنود‌الشام و جبهه‌النصره، برای اولین بار، همگی در یک عملیات در حلب در کنار هم جمع شده بوده‌اند. حمایت ترکیه از تروریست‌های چچنی، تنها محدود به بعد نظامی نمی‌شود؛ گفته شده که اعطای مصونیت قضایی به برخی رهبران آن‌ها نیز از جمله خدمات اردوغان به جریان‌های تکفیری است. در این زمینه، برخی منابع معتقدند که "ابو بنات"، فرمانده یکی از گردان‌های چچنی در حومه حلب، که به جرم ربودن و سر‌بریدن دو کشیش مسیحی در منطقه حلب تحت تعقیب بود، بعد از فرار به ترکیه مصونیت قضایی دریافت کرده است.

در این بین، طبیعتاً نمی‌توان تلاش‌ها و خدمات ریاست فعلی سامان اطلاعات ترکیه(میت) را به جریان تکفیری تروریستی منطقه نادیده گرفت که در این زمینه، دوشادوش اردوغان، به کمک سازمان‌های اطلاعاتی-تروریستی دیگر شتافته است.

هاکان فیدان، رییس سازمان اطلاعات ترکیه

یاسین القاضی، تبعه عربستانی و سرمایه دار معروفی است که به‌عنوان حامی مالی گروه‌های تروریستی شناخته می‌شود و حتی گفته می‌شود که بعد از حوادث (مشکوک) 11 سپتامبر 2001 نیز در فهرست تروریست‌های بین‌المللی قرار گرفته است.

چند ماه قبل، برخی رسانه‌های ترکیه، اخباری را به‌همراه تصاویر فاش کردند که حاکی از برگزاری جلسات مشترک میان القاضی و بلال اردوغان بود. بلال، فرزند رجب اردوغان است. کمی بعد از انتشار این اخبار و تصاویر، که در راستای افشای بخشی از فساد دولت اردوغان در دوران نخست‌وزیری‌اش بود، عده‌ای از نیروهای امنیتی به اتهام کودتا علیه دولت بازداشت شدند.

بنابر تحقیقات "تیری میسان"، روزنامه‌نگار مشهور فرانسوی، یاسین القاضی دوست مشترک دیک چنی و رجب اردوغان است.

تیری میسان 58 ساله که کتاب جنجالی L'Effroyable imposture (دروغ بزرگ) را در سال 2002 به رشته تحریر درآورده است، اکنون در هفته‌نامه روسی Odnako (Однако) مشغول به‌کار است. اثر مشهور او در مورد حوادث 11 سپتامبر، به این واقعه به‌عنوان توطئه‌ای در راستای اهداف استراتژیک چندگانه غرب می‌پردازد.

رجب اردوغان که در 60 سالگی به ریاست‌جمهوری ترکیه منصوب شد، بعد از تصدی شهرداری استانبول از سال 1994 تا 1998، به‌مدت 11 سال نخست‌وزیر ترکیه بود- یعنی از سال 2003 تا 2014. اردوغان در سال 2012 چهار بار در فرودگاه استانبول به استقبال یاسین القاضی آمد که البته این استقبال‌ها با قطع برق دوربین‌های مداربسته فرودگاه همزمان شده بودند!

به گزارش روزنامه جمهوریت ترکیه، اردوغان در پاسخ به افشای رسوایی این دیدارها، القاضی را یک سرمایه‌دار معرفی کرد که برای انعقاد قراردادهای سرمایه‌گذاری در کشور ترکیه سفر کرده است. "من به همان اندازه که به خودم اطمینان دارم، از آقای القاضی نیز مطمئن هستم؛ او مرد نیکوکاری است."

روزنامه جمهوریت، ضمن ابراز شگفتی از این‌که چه‌طور می‌شود پلیس یک کشور دستور بازداشت یک تروریست رادریافت کند اما نخست وزیر همان کشور با آن شخص قرار ملاقات سرمایه‌گذاری داشته باشد، اقدام به انتشار تصاویری کرد که حاکی از برگزاری جلسات مشترک اردوغان، القاضی و هاکان فیدان بودند.

گفتنی است که دیدار این افراد، گاهی با حضور یک سرمایه‌دار مصری به نام اسامه قطب صورت می‌گرفته است. اسامه، برادرزاده "سید قطب" از سران اخوان‌المسلمین است. محل انجام این نشست‌ها نیز، گهگاه در منزل یک سرمایه‌دار ترکیه‌ای به نام مصطفی‌لطیف‌توباس و با حضور بلال اردوغان و معاذ القاضی (فرزند یاسین) انجام می‌شده است.

برخی اصحاب رسانه در کشور ترکیه، معتقدند اردوغان و به‌خصوص پسر او از پوشش هیئت نجات و کمک‌های انسانی(IHH) برای حمایت و پشتیبانی از گروه‌های تکفیری استفاده می‌کنند.

بلال اردوغان

"دیو اموری"، روزنامه‌نگار آمریکایی، در صفحه فیس‌بوک خود گفته است: "القاضی" حامی مالی سازمان ترکیه‌ای IHH است و این سازمان نیز یکی از شاخه‌های جمعیت "ائتلاف الخیر" است که یوسف قرضاوی بر آن نظارت دارد. فعالیت جمعیت ائتلاف‌الخیر در آلمان در سال 2010 به دلیل ارتباط با گروه‌های تروریستی ممنوع شد و وزارت خارجه آمریکا هم ظاهراً آن را در فهرست سازمان‌های تروریستی قرار داده.

تیری میسان که خود در دمشق، صاحب یک خانه است، بارها اخباری دالّ بر انتقال محموله‌های سلاح از مرز ترکیه به سوریه را منتشر کرده است.

لازم به ذکر است که به نظر کارشناسان، یکی از دلایل عدم پیوستن ترکیه به ائتلاف (نمایشی) ضد داعش این است که ترکیه در فروش نفت دزدیده شده توسط تروریست‌ها از مناطق رقه، دیرالزّور و موصل، از منافع بسیاری بهره‌مند می‌شود و البته آمریکا نیز از این موضوع کاملاً آگاه است. 

در همین زمینه، تئودور کاراسیک، مدیر مؤسسه "تحلیل نظامی خاور نزدیک و خلیج‌فارس" اعلام کرده است که داعش با کمک ترکیه، روزانه 3 میلیون دلار از فروش نفت به‌دست می‌آورد.

چندی پیش نیز، یک شبکه آلمانی، گزارشی از وجود 4 اردوگاه در ترکیه منتشر کرد که وظایف گوناگونی از جمله آموزش، تجهیز و آماده‌سازی تروریست‌های بین‌المللی داعش را برعهده دارند. اردوگاه شهر غازی‌عنتاب، اردوگاه اوروفا در جنوب شرقی ترکیه، اردوگاه العثمانیه در اضنه در جنوب ترکیه، و اردوگاه کرمان در اضنه به‌عنوان نام این اردوگاه‌ها ذکر شده‌اند.

یکی دیگر از افشاگری‌های تیری میسان درباره ترکیه، مربوط به قضیه انتقال مجموعاً 4 هزار تروریست القاعده از طریق خاک ترکیه می‌شود که در لیبی آموزش دیده بودند.

"اورهان کما چنگیز" و "قدیر گرسل" هم از جمله خبرنگارانی هستند که از تبدیل ترکیه به گذرگاه امن تروریست‌ها پرده برداشته‌اند. آن‌ها نیز بر نقش بی‌نظیر دستگاه اطلاعاتی ترکیه در این امر تأکید کرده‌اند.

"محرم انجه"، نماینده پارلمان ترکیه نیز فاش کرده که یکی از تروریست‌های مطرح داعش به نام "مازن ابو محمد" در آوریل 2014 در یکی از بیمارستان‌های دولتی ترکیه بستری شده است که البته تصاویر مربوط به این خبر بعداً توسط خود این نماینده منتشر شد.



در روز یکشنبه 27 مهرماه 93، خبری در رسانه‌های جمهوری اسلامی ایران، لبنان و سوریه منتشر شد که بهت و حیرت همگان را برانگیخت و بار دیگر نفرت و انزجار مردم را نسبت به حکومت ترکیه افزایش داد؛ ترور خبرنگار شبکه پرس‌تی‌وی...


"سرنا شیم"، 29 سال داشت و مادر دو فرزند بود. او که یک شهروند آمریکایی محسوب می‌شد و دارای اصلیت لبنانی بود، گزارش‌های متعددی از اوضاع مردم کوبانی و نقل و انتقال تروریست‌‌های وهابی بین‌المللی از خاک ترکیه به سوریه و عراق تهیه می‌کرد.

 گزارش‌های "سرنا شیم" در شبکه پرس‌تی‌وی، به‌شدت مورد توجه محافل سیاسی-رسانه‌ای و افکار عمومی منطقه و جهان قرار گرفته بود. سازمان اطلاعات ترکیه، که به‌همراه مقامات دولتی این کشور، به‌تدریج شاهد برملا شدن حقیقت تروریست‌پروری دولت 12 ساله اردوغان شده بود، تنها راه ممکن برای نجات حکومت ترکیه از این رسوایی عظیم را در قتل این خبرنگار بی‌گناه می‌دید.
سرنا شیم، که در روز حادثه برای تهیه گزارش به شهر کردنشین سوروچ ترکیه در استان اورفه رفته بود، در مسیر بازگشت به هتل محل اقامت خود، در اثر یک تصادف ساختگی با خودروی سنگین مخصوص حمل سیمان به قتل رسید.

دور روز قبل از این حادثه، مأموران امنیتی ترکیه وی را تهدید کردند و از او خواستند که به روند فعالیت‌های خبرنگاری خود پایان دهد؛ اطلاعات و گزارش‌های این خبرنگار از تحرکات و اقدامات خصمانه دولت اردوغان در حمایت از جریان تکفیری وهابیت، بیش از این قابل تحمل نبود.


متن پاسخ سرنا شیم به اتهامات سازمان اطلاعات ترکیه، در مصاحبه با شبکه پرس‌تی‌وی: "دولت ترکیه مرا به جاسوسی متهم می‌کند و می‌گوید من با مخالفان ترکیه همکاری می‌کنم، اما منطق حکم می‌کند همان‌گونه که با دیگر احزاب صحبت می‌کنم با مخالفان ترکیه نیز صحبت کنم چرا که این شغل من است". شیم اتهامات وارده به خود را به صراحت رد کرد و گفت: از این اتهامات "شگفت‌زده" شده‌ام، زیرا چیزی برای پنهان کردن ندارم و غیر از وظایف شغلی خود کار دیگری انجام نداده‌ام.

به گزارش شبکه پرس‌تی‌وی، سرنا شیم، از معدود خبرنگارانی بود که راجع به نفوذ وهابیون تکفیری به سوریه از طریق مرز ترکیه گزارش تهیه کرده بود. وی همچنین عکس‌هایی به‌دست آورده بود که نشان می‌داد تروریست‌ها با استفاده از کامیون‌های سازمان جهانی غذا و دیگر نهادهای غیردولتی ترکیه از مرز عبور می‌کنند. 

به گزارش این شبکه، شیم، جمعه قبل از این حادثه تروریستی، به پرس تی‌وی گفته بود که سازمان اطلاعات ترکیه وی را به جاسوسی متهم کرده‌اند که احتمالا دلیلش پوشش اخبار مربوط به موضع آنکارا در قبال تروریست‌های داعش در کوبانی و مناطق اطراف آن بوده است. او همچنین اظهار داشت بیم آن می‌رود که وی را دستگیر کنند. سرانجام، دو روز پس از بیان این اظهارات، این خبرنگار پس از تهیه گزارشی در شهر سوروچ، واقع در استان شانلی‌اورفه در حال بازگشت به هتل محل اقامت خود بود که خودروی وی با یک ماشین سنگین تصادف کرد. هویت و موقعیت راننده کامیون تاکنون مشخص نشده است.

مردم لبنان روز چهارشنبه (۳۰ مهر) مقابل منزل سرنا شیم در بیروت، پایتخت لبنان جمع شدند تا در مراسم خاکسپاری این خبرنگار شرکت کنند. پس از ورود تابوت به قبرستان "برج البراجنه"، در حومه جنوبی بیروت، چند گلوله هوایی به نشانه احترام به وی و قدردانی از فعالیت‌های حرفه‌ای او در بیان حقایق شلیک شد. پیکر شیم در حضور صدها تن از مردم از جمله مقامات و چهره‌های مذهبی لبنان به خاک سپرده شد. اعضای خانواده شیم و ساکنان اردوگاه برج البراجنه در مصاحبه با خبرنگار پرس‌تی‌وی تصریح کردند: "او ما را سربلند کرد؛ او به واقع کسی بود که مایه افتخار و عزّت ما شد."

به گزارش نشریه Global Reserach، مرگ مشکوک این خبرنگار متولد آمریکا، همراه با حاکمیت سکوت و برقراری خاموشی بی‌سابقه در افکار عمومی آمریکا، نشانه‌ای دیگر از وجود معیارهای دوگانه در سیاست‌های رسانه‌های خبری ایالات متحده است.

به گزارش شبکه العالم، تحلیلگران مسائل سیاسی، عقیده دارند که کشورهای دشمن سوریه، با برنامه‌ریزی اعزام تروریست‌ها در قالب پوشش‌های گوناگون، نقش مهمی در دامن زدن به کشتار مردم بی‌دفاع و گسترش دامنه خونریزی‌ها در هر دو کشور سوریه و عراق بر‌عهده دارند.

آمریکا و اسرائیل؛ مدیریت لژیونرهای داعش
اسرائیل، سالانه 3 میلیارد دلار تسلیحات از آمریکا دریافت می‌کند و در نهایت، این غدّه صهیون توانسته در طول 60 سال اخیر مجموعاً معادل 250 میلیارد دلار هواپیما و تسلیحات پیشرفته آمریکایی را از آن خود کند. اما جالب اینجاست که اشغالگران صهیون و دولتمردان آمریکایی لابی AIPAC، تمایلی برای جنگ علیه داعش ندارند آنهم در حالی که سال‌ها شعار War on Terror (مبارزه با تروریسم) را سر می‌داده‌اند.

در خصوص نقش ترورریست‌پروری آمریکا و هدایت وهابیون تربیت‌شده عربستان‌سعودی و اعراب حامی آن‌ها، تاکنون، تحلیل‌های مستدلی از سوی کارشناسان سیاسی-رسانه‌ای دنیا مطرح شده است.

"وین مدسن"، معتقد است که: آمریکا، در دل صدها نمونه از برنامه‌های جامعه مدنی خود موسوم به Civil Society، سعی در تأمین مالی گروه‌های مستقر در جمهوری خودمختار چچن و فراتر از آن داشته است. قسمت اعظمی از این کمک‌ها البته با هدف توانمند کردن تروریست‌های جدایی‌طلب چچن انجام شده است. نهادهای مختلف آمریکا اعم از وزارت خارجه و آژانس‌های اطلاعاتی، تاکنون از اطلاق واژه تروریست به آن‌ها خودداری کرده‌ و همچنان اصرار دارند که آن‌ها را با الفاظی از قبیل ملی‌گرایان، شورشیان، چریک‌های جدایی‌طلب و امثال آن خطاب کنند.

مدسن، روزنامه‌نگار و محقق مشهور آمریکایی، مفسّر شبکه‌هایی چون CNN، NBC، و PBS و افسر سابق نیروی دریایی آمریکا است و بیش از 20 سال در زمینه مسائل امنیتی فعالیت کرده.

مدسن می‌گوید: تصور کنید که روزی آمریکا بخواهد نیروهای القاعده را به جای تروریست، به عنوان چریک‌های اسلامگرا معرفی کند! بله، این دقیقاً همان تعجبی است که به من دست می‌دهد وقتی که می‌بینم سازمان سیا و آژانس امنیت ملی آمریکا(NSA)، کسانی که تاکنون فرودگاه‌ها، قطارها، ایستگاه‌های مترو، مدارس، و همچنین سینماهای کشور روسیه را هدف وحشیانه‌ترین اعمال خود قرار داده‌اند، به عنوان ملی‌گرا! قلمداد می‌کند.

کمک‌های بشردوستانه آمریکا به گروه‌های افراطگرا در طول سه دهه اخیر، در قالب برنامه‌های "جامعه مدنی"، مستقیم به خزانه تروریست‌هایی سرازیر می‌شد که در دولت‌ها و رسانه‌های ایالات متحده، با نام "مبارزان آزادی" خوانده می‌شدند. نشریه Global Research می‌نویسد: این همان پرونده‌ای است که در خصوص حمایت آمریکا و عربستان از گروه "مجاهدین" افغان شاهد آن بوده‌ایم. کمک‌های آمریکا به گروه مجاهدین در قالب کمک به گروه‌هایی نظیر "کمیته افغانستان آزاد" انجام می‌شد. القاعده، بعدها با همان پول‌ها و منابع و تجهیزات آمریکا، اعلام موجودیت کرد و تا جایی ریشه دواند که اکنون الگوی همه گروه‌های تکفیری در سراسر جهان شده است.

دیدار ریگان، چهلمین رییس جمهور آمریکا، با اعضای مجاهدین افغانستان در سال 1985 در کاخ سفید
(در این تصویر، ویلیام وبستر، رییس سازمان سیا در سال‌های 1991-1987، در کنار ریگان نشسته است)

به‌گزارش این نشریه، بعد از آن‌‌که فاش شد نهاد موسوم به "صندوق قفقاز"، با بنیاد جیمز تاون واشنگتن (وابسته به سیا) در ارتباط است، دولت گرجستان فوراً این صندوق را منحل کرد تا رسوایی بیشتری به‌بار نیاید. این نهاد، همایش‌هایی را از ژانویه تا ژوئیه 2012 در پایتخت گرجستان با موضوع شمال قفقاز برگزار کرد. جالب این‌جاست که، بمبگذار رقابت‌های ماراتن بوستون در سال 2013، به دفعات در جلسات و همایش‌های بنیاد جیمز تاون دیده شده بود. این فرد که از پدر و مادری اهل داغستان روسیه متولد شده بود، تامرلان سارنایف نام داشت و تبعه قرقیزستان بود. به عقیده کارشناسان سیاسی-رسانه‌ای، وقایع بوستون، ترفند نخ‌نما‌شده دیگری از سوی غرب برای تولید "دشمن ملّت" و ایجاد "حکومت پلیسی" بوده است.

به عقیده دکتر "وبستر تارپلی"، جنگ‌های چچن، کوششی از جانب آمریکا و انگلیس و با کمک ناتو بود تا از طریق قفقاز بتوانند موج ناامنی و بی‌ثباتی را در روسیه به‌راه بیاندازند.

کتاب "اوباما: کودتای پست مدرن"، از جمله آثار دکتر تارپلی، تاریخ‌دان و روزنامه‌نگار مشهور آمریکایی است.

وی در مصاحبه با خبرگزاری ریانووستی گفته است: عمر باتیراشویلی، به همراه سایر تروریست‌های چچنی‌، از دیرباز به‌صورت مستقیم یا غیرمستقیم با آژانس‌های جاسوسی غرب در ارتباط بوده‌اند و اکنون طعمه خوبی برای تأمین منافع آمریکا و متحدانش در خاورمیانه هستند. تارپلی معتقد است که گروه‌های وهابی حاضر در سوریه و عراق، با موافقت و تأیید ضمنی ایالات‌متحده، توسط آل‌سعود و دیگر شیخ‌نشین‌های نفت‌خیز حوزه خلیج‌فارس، حمایت می‌شوند.

"سارا فلاندرز"، یکی از مؤسسان مرکز اقدام بین‌الملل، در مصاحبه با ریانووستی تأکید می‌کند که: مهم نیست که ما داریم درباره سوریه صحبت می‌کنیم یا سودان، سومالی، عراق و یا هرجای دیگر؛ سیاست آمریکا همواره این بوده که در هرجایی که پا می‌گذارد، تمایل به تجزیه‌طلبی در آن‌جا بیدار می‌شود! واشنگتن همواره این‌گونه عمل کرده که یک گروه را بر دیگری ترجیح دهد، یا این‌که مدام میان طرف‌های درگیر در رفت‌وآمد بوده است. این یک سیاست هوشیارانه و آگاهانه است؛ در این‌گونه رفتار، قصد و غرضی نهفته است؛ این سیاست، سیاست امپراطوری است و واژه‌هایی مثل دموکراسی، انتخابات، دولت منتخب، و امثال آن، برایش فاقد ارزش‌اند.

به عقیده دکتر وبستر تارپلی، کسانی مثل عمرباتیراشویلی، افراطیونی هستند که با محوریت دلارهای سعودی و هدایت سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا، بدون این‌که هیچ آینده روشنی را برای خود متصور باشند، در معرض رگبار عقاید عوام‌‌فریبانه و آخرالزّمانی مبلّغان وهابی عرب قرار گرفته‌اند. این مبلّغان و آموزه‌های تکفیری آن‌ها، بخشی از سازمان‌های بزرگی هستند که با حمایت مالی و لجستیکی آل‌سعود و دیگر اعراب حوزه خلیج‌فارس تأمین می‌شوند.

"اگر شما به‌دنبال توقف تروریست‌های تکفیری هستید، اول باید کشورهای حامی این جریان را متوقف کنید!"   

وزیر دفاع کشورمان، در مهرماه در دیدار با سمیرمقبل، وزیر دفاع لبنان در تهران تأکید کرد که داعش و اسرائیل، دو روی یک سکه‌اند و به‌دنبال تضعیف جبهه مقاومت سوریه-لبنان-عراق هستند.

تاکنون گزارشات و تصاویر متعددی حاکی از مداوای مجروحین تروریست‌های داعش در بیمارستان‌های رژیم صهیونیستی منتشر شده است.

نیروهای پیشمرگه کرد نیز بارها در شهرهای موصل و کرکوک، بعد از هلاکت تروریست‌های غربی-عربی داعش، شاهد وجود اسلحه و مهمات ساخت رژیم صهیونیستی در میان غنائم بوده‌اند.

به گزارش وبسایت Infowars و به نقل از وبسایت Global Research، آن‌چه که در این تصویر می‌بینیم، خود گویای عمق مطلب است؛ شما در این تصویر که در 18 فوریه 2014 گرفته‌شده است، نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی و موشه یعلون وزیر‌دفاع این رژیم را در حال عیادت یکی از تروریست‌های سوریه مشاهده می‌کنید که در بیمارستان صحرایی ارتفاعات جولان در حال دریافت خدمات پزشکی اسرائیل است!

به گزارش این پایگاه خبری، گروه تروریستی ارتش آزاد سوریه(FSA) در مناطق اشغالی جولان مستقر شده‌اند و با حمایت موساد، عملیات خود علیه ارتش سوریه را انجام می‌دهند.

گروه تروریستی جبهه النصرة و داعش توانستند گذرگاه قنیطره در نزدیکی جولان را به تصرف درآورند. به اعتراف DEBKAfile، این تصرف با همکاری اسرائیل، اردن و آمریکا انجام شده است. این پایگاه همچنین ادامه می‌دهد که اقدامات النصرة و داعش با هماهنگی‌های صورت‌گرفته در یک اتاق فرماندهی عملیات محقق می‌شود که در سال گذشته توسط پنتاگون در امّان راه‌اندازی شد.

گروه تروریسی جبهه النصرة در تصرف گذرگاه قنیطره و درعا، از سلاح‌های پیشرفته‌ ساخت رژیم صهیونیستی استفاده کرده. گفته می‌شود که یک سامانه اطلاع‌رسانی نیز توسط اسرائیل برای تروریست‌های النصرة ایجاد شده است.

ارتش سوریه هم گزارش داده بود که در یک عملیات در اطراف گذرگاه قنیطره، گروهی به فرماندهی یک افسر اسرائیلی در منطقه داعل در حومه درعا به دام افتاده است. در این عملیات، ابوبراء و ابوعمر، از فرماندهان ارشد جبهه النصره در عملیات گذرگاه قنیطره که به طور مستقیم با رژیم اسرائیل ارتباط داشتند کشته شدند.

سال گذشته، the National گزارش داد که یک مرکز فرماندهی سری، با حضور افسران عالی‌رتبه عربی و غربی، در اردن تأسیس شده است که تروریست‌های تکفیری را در جبهه جنوب سوریه با ارسال اسلحه تک‌تیرانداز، خمپاره، تیربارهای پیشرفته، انواع خودرو و سایر مهمات حمایت و پشتیبانی می‌کنند.

ابو اسلام از گروه تروریستی التّّوحید وابسته به ارتش آزاد سوریه در حلب، در ماه می 2013 با روزنامه انگلیسی گاردین مصاحبه کرده و گفته است که بسیاری از تروریست‌های ارتش آزاد، به‌دلیل برخورداری جبهه النصرة (شاخه القاعده در سوریه) به منابع مالی بیشتر و همچنین داشتن سلاح‌های پیشرفته، به این گروه پیوسته‌اند.

در همین ماه، "آرون کلین" از پایگاه خبری WND (WorldNetDaily) فاش کرد که افسران ارشد آمریکا نیز در آموزش فرماندهان داعش در شهر صفاوی در شمال اردن حضور فعال دارند.

هنری ماکو، نویسنده و اندیشمند 65 ساله کانادایی در 12 سپتامبر 2014 می‌گوید: "اسرائیل، سالانه 3 میلیارد دلار تسلیحات از آمریکا دریافت می‌کند و در نهایت، این غّده صهیون توانسته در طول 60 سال اخیر مجموعاً معادل 250 میلیارد دلار هواپیما و تسلیحات پیشرفته را از آن خود کند."

ماکو می‌گوید: "اکنون سؤال اینجاست که چرا وقتی اوباما کشورهای جهان را به پیوستن به ائتلاف ضد داعش دعوت می‌کند، خبری از دعوت از اسرائیل نیست!!! به گفته کارشناسان غربی، اسرائیل از حیث دارایی تسلیحات، یکی از قوی‌ترین نیروهای منطقه است."

"حال به نمایش نتانیاهو دقت کنید؛ نتانیاهو، کمتر از 24 ساعت از دعوت اوباما اعلام می‌کند که اسرائیل به‌طور کامل از این فراخوان اوباما برای حمله به داعش حمایت می‌کند. او می‌گوید که گروه‌های تروریستی، یک تهدید واضح و آشکار برای صلح و امنیت جهان و تمدن مشترک ما هستند. آن‌ها بد هستند و ما خوب؛ آن‌ها شر هستند و ما خیر هستیم(!)"

"همین فرد، بعد از حمله داعش به موصل در اندیشکده INSS دانشگاه تل‌آویو اعلام می‌کند که آمریکا نباید وارد معرکه عراق شود، چرا که آن‌چه اکنون در جریان است در نهایت منجر به کاهش تأثیر جمهوری اسلامی ایران در منطقه و نیروهای مقاومت خواهد شد."

مجله تایمز نیز در ژوئن 2014 می‌نویسد: "واشنگتن قصد دارد در نهایت، کشور عراق را به سه قسمت ضعیف‌ تجزیه کند تا بتواند تضمین محکمی برای کاهش تهدیدها علیه موجودیت رژیم صهیونیستی ایجاد کند. یک قسمت، شامل کردهای طرفدار اسرائیل می‌شود که متشکل از کردهای سوریه و ترکیه هم  خواهد شد. تجزیه دوم، برای شیعیان حومه بغداد، و در نهایت جداسازی سوم نیز دربردارنده‌ طرفداران عربستان سعودی در سوریه و عراق خواهد بود.

ایاد علاوی، نخست‌وزیر اسبق عراق، امسال در اظهارنظری گفته بود: "مناطق اطراف بغداد در حال سقوط هستند و احتمال این‌که ما در مسیر تجزیه عراق قرار بگیریم بسیار زیاد است."

مسعود بارزانی، رییس اقلیم کردستان عراق نیز در تیرماه در مصاحبه‌ با کریستین امانپور (مجری شبکه CNN و همسر سخنگوی وزارت خارجه دولت بیل کلینتون) گفت: "مالکی، عامل بحران کنونی است و باید کنار برود. اکنون زمانی است که مردم کردستان باید برای آینده خود تصمیم بگیرند و سرنوشت خود را رقم بزنند. ما اکنون در دوره متفاوتی قرار داریم."

امانپور در ادامه، از بارزانی می‌پرسد‌‌: آیا عراق می‌تواند مانند یک ملت واحد (با اقلیت های مختلف) بماند‌؟ بارزانی با لبخند پاسخ می‌دهد: "من فکر نمی‌کنم".

آویگدور لیبرمن، پس از ملاقات با جان کری در پاریس، خطاب به مطبوعات می‌گوید: "عراق در حال شکستن و تجزیه شدن است و به نظر می‌رسد که ایجاد یک دولت مستقل کردی از قبل معلوم بوده است. کردها، عملاً دولت خود را ایجاد کرده‌اند‌؛ یک دولت دموکراتیک که یکی از نشانه‌های دموکراسی آن‌، اعطای حقوق برابر به زنان است."

ردّپای عربستان و آمریکا در تحولات موصل

همزمان با تأکید مقامات عراقی مبنی بر هماهنگی داعش و سفارت آمریکا در حمله به موصل و اشغال این شهر مهم ، مفتی‌های وهابی نیز به فتوای مراجع در راستای اتّحاد شیعه و سنی و نشان‌دادن عزّت جهان اسلام اعتراض کردند.

هیأت علمای وهابی عراق، به ریاست شیخ حارث الضاری، از اشغال شهرهای این کشور به‌دست تروریست‌های داعش، ابراز خرسندی کرد و توصیه‌های رسانه‌ای خود را به حامیان تروریسم ارائه داد.

هیأت تروریستی علمای وهابی عراق در بیانیه‌ای اعلام کرد: از همه رسانه‌های سمعی و بصری می‌خواهیم که به جنگ شایعه روی بیاورند و روحیه شکست و هراس را علیه دشمن گسترش دهند و در این راستا به انتشار اخبار غیرواقعی علیه ارتش عراق مبنی بر شکست و انهدام نیروهای آن بپردازند. گفتنی است که این هیأت، وابسته به حزب بعث بوده و به‌شدت از تروریسم در این کشور دفاع می‌کند.

به گزارش پایگاه خبری "المسئله": 150 مأمور اطلاعاتی عربستان از طریق مرز عراق با استان الحسکه سوریه وارد شهر موصل شده‌اند. این نیروها، بامداد 25 خردادماه از مناطق مرزی سوریه و عراق که در کنترل داعش است وارد شده‌اند. خبرنگار روزنامه الوطن نیز به همراه تیم اطلاعاتی سعودی به موصل رفته است.

به گزارش شبکه خبری المیادین در خردادماه: منابع عالی‌رتبه عراق، براساس اطلاعات محرمانه‌ای که به دست آورده‌اند، اطمینان دارند که سفارت آمریکا در بغداد، پیش از حرکت داعش و نیروهای حزب بعث منحله عراق به شهر موصل، از قصد آن‌ها مطلع بوده است. منابع عراقی در این‌باره تاکید کردند که: این یک واقعیت بسیار خطرناک است و نشان می‌دهد که داعش برای حمله به موصل از کجا پشتیبانی می‌شود.

شیخ یوسف القرضاوی، رئیس اتحادیه جهانی علماء مسلمین نیز، به فتوای مراجع شیعه در عراق برای مقابله با تروریست‌ها اعتراض کرد و اقدامات داعش در عراق را یک انقلاب مردمی دانست!

قرضاوی، که یکی از فتوادهندگان جنگ در سوریه بوده است، در فتوایی تأکید کرده بود که جهاد علیه اسرائیل برای آزادی فاسطین ضروری نیست و در حال حاضر جنگ علیه بشار اسد واجب است! 

اتّحاد مسلمین در برابر تروریست‌های غربی-عربی داعش

به گزارش پایگاه خبری "سومریه نیوز"، در پی فتوای مراجع و علمای مذهبی عراق مبنی بر جهاد علیه تروریست‌های داعش، علاوه بر شیعیان، سایر اقشار اهل تسنن این کشور نیز با اعلام آمادگی برای جهاد به صفوف نیروهای مسلح عراق پیوستند.

یک روز پس از صادر شدن فتوای جهاد کفایی، "جمعیت علمای عراق" به عنوان بزرگترین تشکل دینی اهل سنت عراق، فتوای جهاد علیه گروه تروریستی داعش را صادر کرد.

"شیخ خالد الملا"، رئیس این جمعیت، با اعلام فتوای جهاد علیه تروریست‌های داعش و عوامل مزدور در عراق تأکید کرد: جمعیت علمای عراق، با صدور فتوای جهاد علیه داعش از تمامی هموطنان می‌خواهد که علیه این گروه تروریستی سلاح به دست بگیرند. وی افزود: جمعیت علمای عراق از همه مردم این کشور می‌خواهد که از هویت ملی خود دفاع کنند.

"شیخ بشیر نجفی" یکی دیگر از مراجع تقلید عراق نیز، خواستار پیوستن مردم به نیروهای نظامی شد و تأکید کرد که عراق در مرحله‌ای به سر می‌برد که باید از آن دفاع کرد و هرکس به این وظیفه عمل کند مجاهد فی سبیل الله است و اگر کشته شود شهید است.

"حاتم فارس"، شیخ قبیله الربیع، در شهر ذی‌قار، اعلام کرد که 14 عشیره از این قبیله برای مبارزه با داعش داوطلب شده‌اند.

یک مسئول در دفتر آیت‌الله سیستانی در عراق، اعلام کرد که ایشان بر دوری از هر اقدامی که مخلّ وحدت ملی عراق باشد تأکید کرده و همگان را به اتّحاد و همبستگی در مقابل دشمن فرا خوانده‌اند. محمد المهری، نماینده آیت الله سیستانی در کویت نیز گفت: فتوای آیت الله سیستانی درباره ضرورت جهاد و حمل سلاح به شکل کفایی بر ضدّ داعش، کمر داعش و دیگر توطئه کنندگان ضد عراق، از جمله گروه عزت‌ابراهیم‌الدوری و همه بعثی‌ها را شکست. وی افزود: با این فتوای جهادی بزرگ، آیت الله سیستانی، به‌عنوان فرمانده انقلاب اسلامی عراق و تاجی بر سر همه عراقی‌ها لقب گرفت. این فتوا، ملت عراق را از شرّ داعش نجات داد، روحیه ارتش را بالا برد و توطئه علیه اسلام اصیل را خنثی کرد.

فتوای آیت الله مکارم شیرازی، در خصوص وجوب جهاد علیه تروریست‌ها: "بنده با صراحت عرض مى‌کنم که دفاع از تمامیت عراق مخصوصاً عتبات عالیات بر همه علاقه‌مندان به اسلام و اهل‌بیت(علیهم السلام) به عنوان جهاد فى سبیل الله واجب است و شهیدان این راه به شهداى کربلا مى‌پیوندند و به نظر من این حوادث فرصت خوبى بود براى مردم عراق که یک لشکر مردمى جان‌برکف در کنار ارتش رسمى خود به وجود آورند، که البته آثار آن در آینده بیشتر نمایان خواهد شد."

"همه مى‌دانیم بعد از آن‌که تروریست‌هاى تکفیرى و حامیان آنها از کشورهاى عربى و آمریکا و اسراییل، گرفتار شکست خفّت‌بارى در سوریه شدند، تصمیم گرفتند آن را در عراق جبران کنند. اما چیزى نگذشت که دیدیم کور خوانده‌اند و ملت عراق اعم از شیعه و اهل سنت به پا خاستند و به یارى ارتش شتافتند و به نداى مراجع محترم حوزه علمیه نجف لبیک گفتند و حدود دو میلیون نفر براى این جهاد فى سبیل الله نام‌نویسى کردند و آنها که آموزش ندیده‌اند به سرعت آموزش مى‌بینند و إن‌شاءالله همه قومیت‌ها و مذاهب عراقى با هم متّحد خواهند شد."

انهدام تروریست‌های تکفیری

بعد از ظهور مجدد نقش بی‌بدیل مرجعیت و قدرت بی چون‌و‌چرای مسلمانان متحد سنی و شیعه در مقابل جریان‌های تروریست‌پرور تکفیری، امت اسلام هر روز شاهد پیروزی‌های پی در پی سپاه اسلام در عراق و سوریه بودند. بی‌شک طعم این اتحاد و همبستگی تا مدت‌ها از خاطره ملت‌های منطقه بیرون نخواهد رفت.

منابع امنیتی عراق، از کشته شدن 70 نفر از تروریست‌های داعش در غرب موصل به دست نیروهای ارتش خبر دادند. لازم به ذکر است که با وحدت روزافزون ملّت عراق و پیوستن مردم از کلیه اقشار و گروه‌ها به نیروهای نظامی و امنیتی این کشور، روز به روز بر قدرت و توان تهاجمی نیروهای عراق علیه تروریست‌های غربی-عربی داعش افزوده شده است.

نیروهای امنیتی استان الانبار، روز چهارشنبه، 14 خرداد 1393 (4 ژوئن 2014)، در عملیاتی گسترده در منطقه البوشجل از توابع منطقه صقلاویه در شمال فلوجه، ناجی الزوبعی، ملقب به ابوکحله، مفتی گروه داعش را دستگیر کردند. ابوکحله، مسئول صدور فتوای قتل اعضای نهادهای نظامی عراق و انفجار منازل‌شان است.

گزارش‌ها از تحولات تیرماه نیز حاکی از آن بود که فردی محمد الشیشانی در استان نینوا کشته شده است. به گزارش العالم، این تروریست چچنی توسط نیروهای ویژه ارتش عراق در استان نینوا به هلاکت رسیده است.

نیروهای پیشمرگه در مردادماه، با پشتیبانی حملات هوایی ارتش عراق، با حمله به پناهگاه‌های داعش در محله‌های الجماهیر و السوق در مرکز منطقه جلولا، حداقل 14 نفر را به هلاکت رساندند و 11 نفر را زخمی کردند.

به گزارش وزارت دفاع عراق، فاضل‌احمدعبد‌الله، ملقب به ابومسلم الترکمانی، معاون سرکرده داعش، در حمله جنگنده‌های عراقی به فرودگاه تلعفر در استان نینوا به هلاکت رسید. این تروریست، یکی از افسران رژیم بعث بود که با گروه تروریستی داعش همکاری می‌کرد. وزارت دفاع عراق، پیش‌تر نیز اعلام کرده بود فردی به نام ابو‌حجار السوری، که به‌عنوان یکی از سرکردگان این گروه تکفیری شناسایی شده بود، در حمله‌ هوایی ارتش در موصل کشته شده است.

شبکه المیادین: "ارتش عراق با کمک نیروهای مردمی، عملیات گسترده‌ای را علیه تروریست‌های داعش در شرق موصل آغاز کرده تا بتواند مناطق شرقی این شهر را که چندین ماه در کنترل تکفیری‌ها بوده آزاد کند."

پایگاه خبری روزنامه Guardian نیز گزارش داده بود که در درگیری میان نیروهای پیشمرگه کرد با تکفیری‌ها، 27 نفر از عناصر داعش کشته شدند و تروریست‌ها از بخش‌هایی از این منطقه عقب نشینی کرده‌اند.

به گزارش این روزنامه: سردار سلیمانی و همرزمانش در نبرد علیه داعش در شهرهای دیالی، آمرلی و نیز در منطقه کردستان این کشور حضور دارند.

نیروهای عراقی، در شهریورماه توانستند با کمک نیروهای پیشمرگه کرد و نیروهای مردمی، به محاصره 70 روزه آمرلی پایان بدهند. به گزارش پایگاه خبری Business Insider: "آنچه در آمرلی رخ داد، یک دستاورد بزرگ و یک پیروزی گران‌بها بود."

مردم این شهر، با شجاعتی آموزنده، هفتاد روز در برابر وهابیون داعش ایستادگی کردند و اجازه تصرف شهر و دیار مسلمین را به اراذل و اوباش چچنی، قفقازی، آلمانی، انگلیسی، آمریکایی و سعودی ندادند.

پس از شکسته شدن محاصره این شهر، نیروهای مردمی و سربازان ارتش با صدها جسد در میان کشته شدگان داعش مواجه شدند که سرهای آنها بریده شده بود. به گفته کارشناسان نظامی-امنیتی عراق، این اجساد، متعلق به چهره‌های شناخته‌شده داعش و بقایای ارتش صدام و حزب بعث هستند.

به گفته فرماندهان عراقی، این افسران ارشد و باتجربه بعثی در زمان حضور اشغالگران آمریکایی در عراق، از دسترس کمیته مجازات دولت جدید و بازماندگان قربانیان جنایات حزب بعث دور نگه‌داشته شدند. بعدها این افسران، برای تشکیل گروه‌های تروریستی و ضربه زدن به دولت عراق، پشتیبانی و سازماندهی شدند و اکنون نقش اساسی در تشکیلات اطلاعاتی و عملیاتی داعش، و همچنین سازماندهی، طراحی و فرماندهی یگان‌ها در سوریه و عراق بر عهده آن‌ها گذاشته شده است.

به گفته رزمندگان سازمان بدر، افسران بعثی، این روش را از گروهک منافقین آموخته‌اند. گروهک منافقین، در عملیات تروریستی علیه مرزبانان ایرانی و نیز در زمان کشتار کردها و سرکوب شیعیان عراق، دستور داشتند در زمان عقب‌نشینی، با بریدن سر یا منفجر کردن نارنجک در مقابل صورت اجساد و حتی مجروحان، آنها را غیرقابل شناسایی کنند.

در مهرماه، نیروهای کرد عراق از سیطره خود بر شهر ربیعه در غرب موصل و آزاد سازی آن از دست عناصر داعش خبر دادند. نیروهای ارتش عراق هم در حملات توپخانه‌ای و موشکی به مواضع داعش در استان‌های صلاح‌الدین، الانبار و دیالی، شمار زیادی از آنان را به هلاکت رساندند.

در سوریه نیز گزارش‌های میدانی از استان ریف دمشق، حاکی از شکست‌های پی‌‌درپی گروه‌های تروریستی در منطقه راهبردی الملیحه در غوطه شرقی حکایت داشتند. ارتش سوریه گزارش داد که به زودی، محاصره حلب را تکمیل و راه‌های کمک‌رسانی به تروریست‌ها را قطع می‌کند.

به گزارش شبکه العالم نیز، حدود 800 نفر از نیروهای گروه تروریستی جبهه اسلامی به هلاکت رسیدند و منطقه راهبردی الملیحه نیز در این عملیات آزاد شد.

گزارش‌ها از تحولات سوریه در مهرماه امسال حاکی از آن بود که ارتش درحال پیشروی در محور جوبر- زملکا- عین‌ترما است و سلطه خود را بر منطقه عدرا العمالیة و عدرا البلد در استان ریف دمشق گسترش داده و مخفیگاه زهران‌علوش در دوما نیز در معرض تهدید نیروهای امنیتی سوریه قرار دارد.
آنچه وضع را برای تروریست‌ها فاجعه‌بار می‌کند، شکست نیروهای آنان در مناطق شمالی غوطه در اثر بازپس‌گیری مناطق عدرا العمالیة و عدرا البلد توسط ارتش سوریه است. این پیشروی، نیروهای ارتش را در تماس مستقیم با روستاهای غوطه شمالی و مخفیگاه تروریست‌ها در دوما قرار می‌دهد.
مسئله دیگر، پیشروی ارتش سوریه و به دست گرفتن تل صوران و مزارع الریحان در مجاورت تل الکردی است که ارتش فقط13  کیلومتر با این مخفیگاه فاصله دارد.

فرح نورالدین، گزارشگر شبکه المیادین، در گزارشی همراه با پخش تصاویری از درگیری‌های ارتش سوریه با تروریست‌ها گفت: ارتش، حندرات و سیفات، از روستاهای حومه شمالی حلب را به تصرف خود در آورد. این مناطق، در نتیجه عملیات دقیق و غافلگیرکننده ارتش به تصرف در آمد.

به گفته منابع نظامی، تسلط ارتش بر این مناطق، باعث سیطره آتش بر اردوگاه حندرات و جبیله و اسارت شماری از تروریست‌های قفقازی شد. به این ترتیب، ارتش سوریه در آستانه تکمیل محاصره خود بر حلب و قطع ارتباط آن با حومه و قطع کمک رسانی به تروریست‌ها در مناطق شرقی است.
ارتش سوریه همچنین یک اتاق عملیات مشترک را که مملو از تجهیزات پیشرفته و فرستنده‌های ماهواره‌ای بود در روستای سیفات کشف کرد.

در تاریخ 19 مهرماه نیز اعلام شد که نیروهای سوری، ده‌ها تروریست را در کوه‌های قلمون در مرز لبنان به هلاکت رسانده‌اند. تروریست‌ها قصد داشتند با نفوذ به مناطق مختلف قلمون، مسیرهای ارتباطی و امدادی جدیدی را ایجاد کنند تا جایگزین مسیرهای از دست داده عرسال بشود.

یک هفته پس از این‌که چند محموله تسلیحاتی توسط هواپیماهای آمریکایی در اختیار داعش در کوبانی قرار گرفت، یکی از نمایندگان مجلس عراق اعلام کرد که یک هواپیمای ترابری دیگر نیز، چند محموله تسلیحاتی را برای داعش در شهر جلولا در استان دیالی پرتاب کرده است.

به گزارش شبکه العالم، ستّار غانم، نماینده مجلس عراق در این‌باره گفت: این هواپیمای نظامی از نوع 341 بوده و سه محموله برای داعش پرتاب کرده است. این نوع هواپیما در اختیار آمریکا، ترکیه و نیروهای ناتو قرار دارد.

پیشروی مسلمین در عملیات عاشورا

همزمان با آغاز طرح امنیتی وزارت کشور عراق در ماه محرم، نیروهای نظامی این کشور، عملیات گسترده‌ای با نام "عملیات عاشورا" را برای پاکسازی منطقه راهبردی جرف‌ الصخر در جنوب بغداد آغاز کردند. در مراحل ابتدایی این عملیات، بیش از 200 نفر از تروریست‌ها به هلاکت رسیدند.

این عملیات نظامی که با پشتیبانی داوطلبان مردمی همراه بود، 200 کیلومتر مربع را شامل می‌شد. جرف الصخر در منطقه میان بغداد، بابل، الانبار و کربلا واقع است.

به گفته مقامات عراقی، جرف الصخر، برای جلوگیری از پیشروی تروریست‌ها از صحرای الانبار به سوی بغداد، از اهمیت زیادی برخوردار است. سخنگوی فرماندهی عملیات بابل نیز با اعلام پایان مرحله نخست عملیات تاکید کرد که مرحله دوم این عملیات، که از سوم‌آبان شروع خواهد شد، شامل خنثی‌سازی بمب‌ها و مین‌های باقیمانده می‌شود.

پیش‌تر، ارتش و داوطلبان مردمی به مرجعیت دینی نجف اشرف وعده داده بودند که قبل از دهم محرم، منطقه جرف الصخر را از وجود تروریست‌ها پاک خواهند کرد. جرف الصخر، یکی از مسیرهای مهم حرکت زوّار حسینی از بغداد و استان‌های جنوبی به سمت کربلاست.

جنبش افسران آزاد در عراق (شاخه ای از نیروهای مردمی) نیز از به هلاکت رسیدن فردی معروف به قصاب موصل خبر داد. واحدی از افسران آزاد موفق شدند ابولقاء الزرقاوی معروف به قصاب موصل را به هلاکت برسانند. همراه با این تروریست وهابی که دارای تابعیت اردنی  بوده، 18 داعشی دیگر نیز کشته شدند.

گفتنی است سردار قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران، که این‌ روزها در خطوط مقدم جبهه قرار دارد در شهر جرف الصخر نیز دیده شده است.

کاربران شبکه‌های اجتماعی که از نقش اساسی سردار سلیمانی در آزادسازی شهر آمرلی تمجید کرده بودند، اعلام کردند که سردار سلیمانی و نیروهای تحت امر او در آزادسازی جرف الصخر هم نقش داشته اند. پس از این پیروزی بزرگ، تصویری در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد که سردار سلیمانی را در مسیر بین‌الحرمین نشان می‌داد.

در تصاویر متعدد و جداگانه‌ای که در فضای مجازی منتشر شده است، هادی العامری رئیس سازمان بدر عراق، حجت‌الاسلام سید‌محمد طباطبائی جانشین دبیرکل گروه عصائب‌ اهل‌الحق و شیخ عدنان الشحمانی فرمانده کتائب تیار الرسالی، در کنار سردار سلیمانی دیده می‌شوند.

صدر‌الدین قپانچی، امام جمعه نجف اشرف، با اشاره به اینکه تروریست‌های داعش در جرف الصخر، با حقارت تسلیم نیروهای امنیتی عراق شده‌اند، سستی آنان را به تار عنکبوت تشبیه کرد. وی افزود: "ائتلاف بین المللی علیه داعش در جرف الصخر حضور نداشته و آنان هیچ اقدامی در میدان نبرد انجام نداده‌اند، چرا که اصلاً طرح آنان یک طرح ساختگی است."

در پی شکست‌های مکرر تکفیری‌ها، مراجع دینی عراق نیز از پیروزی‌های ارتش و نیروهای مردمی عراق علیه داعش تجلیل کردند. شیخ عبدالمهدی الکربلائی، نماینده آیت الله سیستانی‌، در خطبه‌های نماز جمعه شهر کربلاء گفت: پیروزی‌ها در جرف الصخر و منطقه العظیم و شمال تکریت نشان داد که پیروزی نهایی نزدیک است و این پیروزی‌ها، ادعاها و دروغ پردازی‌های جهانی درباره بزرگ‌نمایی داعش را از بین برد.

لازم به ذکر است در "عملیات عاشورا" که منجر به آزادسازی دروازه بغداد، نجف و کربلا شد، 40 نیروی زبده و آموزش‌دیده داعش و بیش از 200 عنصر میدانی این گروهک تکفیری تروریستی به هلاکت رسیدند، 230 کارت نیروهای نفوذی آنها کشف و لیست رابط‌های داعش برای 136 بمب‌گذاری نیز افشا شد. به گفته فرماندهان، برای این عملیات، 4 ماه کار شناسایی و اطلاعاتی انجام شده بود. نیروهای نظامی محوری شرکت‌کننده در این عملیات، نیروهایی از قبیل گردان‌های عصائب اهل‌الحق، حزب‌الله عراق، سازمان بدر و... بودند.

ارمغان اتّحاد...

سیر پیشروی‌های ارتش و داوطلبان مردمی عراق تا به امروز همچنان ادامه داشته است. همه اقشار و گروه‌ها، ضمن اذعان به دروغ‌پردازی‌های هدفمند رسانه‌های غربی-عربی در مورد توان داعش، به این باور رسیده‌اند که با اتّحاد و همدلی و الهام از فرهنگ عاشورایی قادر به شکست دشمن خواهند بود.

اسامه النجیفی، معاون رئیس جمهور عراق، در بیانیه‌ای که در روز عاشورا منتشر کرد، از مردم کشورش خواست زیر سایه پرچم امام حسین(ع) برای مبارزه با تروریسم و حاکمیت قانون با یکدیگر متّحد باشند. "ما راه حسین علیه السّلام را ادامه می‌دهیم و برای مواجهه با شرّ و تمام اشکال تروریسم و فرقه گرایی، عزم خود را جزم کرده‌ایم و در این راه، همه مفاهیم و ارزش‌های والای انسانی را از قیام امام درک می‌کنیم."

در حالی که مقام‌های آمریکا و اروپا صحبت از طولانی بودن جنگ علیه داعش در عراق و سوریه می‌کردند، افکار عمومی مردم منطقه و بلکه همه دنیا، شاهد آن بودند که چگونه مردم عراق با یکپارچگی و انسجام بی‌سابقه‌شان توانستند کاری را انجام دهند که معلوم نبود در صورت اعتماد دوباره به وعده‌های آمریکا و کنفرانس‌های نخ‌نما‌شده‌اش، این بار، دیگر چه جنایاتی بر مردم عراق روا می‌داشتند.

رسول راضی ابوحسنه، رئیس کمیسیون عشایر در مجلس نمایندگان عراق گفت: "اظهار نظر غربی‌ها مبنی بر طولانی بودن نابودی داعش، نشان می‌دهد که آن‌ها محاسباتی راهبردی در راستای منافع خود دارند. آن‌ها می‌خواهند با طولانی کردن جنگ، عراق را نابود کرده و به حضور خود در این کشور دوام ببخشند، اما نیروهای نظامی و بسیج مردمی عراق نشان دادند که چگونه می‌شود پیروزی‌های بزرگ را در آمرلی، جرف الصخر، بیجی، تکریت و دیگر مناطق محقق کرد."

وی افزود: گردان‌های السلام، سازمان بدر، گروه‌های اهل الحق و جنبش حزب‌الله عراق، همگی درس خوبی به غربی‌ها دادند، چرا که کسانی که از همین خاک هستند و از مردم همین سرزمین، می‌توانند از این کشور دفاع کنند و دیدیم که چگونه آمریکا را در وضعیتی شرم‌آور قرار دادند. آمریکا می‌گوید سرکوب داعش سال‌ها به طول می‌انجامد، در حالی که چند ماه یا شاید چند روز برای فرزندان این مرز و بوم کافی باشد تا نبرد با داعش را به نتیجه برسانند.

ابوحسنه با تمجید از کمک‌ نیروهای داوطلب در یاری رساندن به ارتش برای نابودی تروریست‌های وهابی گفت: "تکیه به حملات هوایی برای نابودی داعش کافی نیست، زیرا این عملیات زمینی است که سرکوب تروریست‌ها را قطعی می‌کند. وی همچنین اضافه کرد که رشادت‌ها و شجاعت نیروهای بسیج مردمی و همه گروه‌های مقاومت، فراموش‌شدنی نیست."

اخبار پیشروی‌های نیروهای نظامی و داوطلبان مردمی، هم‌چنان از طریق رسانه‌های منطقه و جهان مخابره می‌شود و اوضاع حاکم، خبر از پیروزی گفتمان مقاومت با محوریت ایران-سوریه-لبنان-عراق دارند. مردم منطقه، در سوریه و عراق، بار دیگر شاهد نقش بی‌بدیل اتّحاد و یکپارچگی در پیشبرد اهداف اسلام اصیل هستند.

به گزارش پایگاه خبری سی‌ان‌ان عربی، به نقل از رامی خوری: تروریست‌های داعش توسط کشورهای عربی، به ویژه عربستان، مصر، اردن و تونس پرورش یافته‌اند و طی سال‌ها حضور در پاکستان، افغانستان و سایر نقاط درگیر جنگ، به‌خوبی از سوی آمریکا و متحدانش حمایت و پشتیبانی شده و تجربه‌ای چندین ساله اندوخته‌اند. 

وی تاکید کرد: متوقف کردن تروریست‌های تکفیری، بدون تغییر دادن دیکتاتوری پوسیده کشورهای عربی هم‌پیمان با آمریکا غیر‌ممکن است. مبارزه با تکفیری‌ها، باوجود حکومت‌هایی مثل عربستان، به علت مشترکات فکری تروریست‌ها با وهابیت، کار آسانی نیست.

این مدیر مؤسسه امور بین‌الملل دانشگاه آمریکایی لبنان گفت: به یاد داشته باشید که چه کسانی این گروه‌ها را پایه‌گذاری کردند. آن‌ها برای تقویت و گسترش تروریسم، از هیچ کوششی دریغ نکردند. از همان زمانی که آن‌ها را از عربستان، مصر، تونس و سایر کشورهای عربی راهی پاکستان و افغانستان کردند، ضمن پشتیبانی‌های بی‌دریغ نظامی، این باور را در آن‌ها ایجاد کردند که شما مدافع مردم مسلمان در برابر هجوم بیگانگان و ظالمان هستید.

وی در ادامه گفت: برای همین است که دولت‌های عربی هیچ تلاش جدی و رسمی امنیتی برای مقابله با این گروه‌ها نمی‌کنند. چالش اصلی این است که نزدیک‌ترین متحدان ایالات متحده در منطقه، از جمله عربستان سعودی، باورها و ساختاری همسان با داعش دارند و اعتقادات تکفیری‌ها، بخشی از دارایی فکری سعودی‌ها، یعنی وهابیت است. شما با کشورهایی طرف هستید که سه دهه بستر رشد و تقویت این گروه‌ها را فراهم کرده‌اند. بنابراین، توقع مقابله جدی آمریکا و متحدانش را با دست‌پروردگان خودشان نداشته باشید.

به گزارش شبکه العالم، دبیر کل حزب‌الله لبنان در آستانه محرم امسال گفت: "ما در حال حاضر، بیش از هر زمان به وحدت نیاز داریم و باید بر خلاف اسلام داعش و امثال آن، اسلامی متمدن و مترقی و درخشان را ارائه کنیم".

دبیرکل حزب الله لبنان تصریح کرد: هر روزی که می‌گذرد، اطمینان و یقین ما نسبت به اینکه مبارزه‌ ما در سوریه برای حمایت از لبنان بوده افزوده می شود. ما امروز در محور مقاومت در موضع پیروزی قرار داریم. وقتی که طرح‌های دشمن تو شکست خورد، این به معنای پیروزی توست. البته، معرکه تا زمان پیروزی نهایی طولانی خواهد بود. ما فرصتی طلایی داریم تا پروژه تکفیری را شکست بدهیم. پروژه موجود، تنها بر سر سوریه یا براندازی بشار اسد رئیس جمهور این کشور نیست، بلکه آن‌ها به دنبال ترسیم نقشه‌ای جدید برای منطقه هستند؛ ابقای داعش بر اساس منافع آمریکا و ترکیه است.

نصرالله گفت که آمریکا از برگ‌برنده داعش برای ترساندن دولت‌های منطقه و باج‌گیری از آن‌ها و به فرسایش کشاندن آن‌ها استفاده می‌کند تا بتواند بر آن‌ها مسلط شود. این پروژه به‌ویژه در عراق و سوریه، دنبال می‌شود. ترکیه نیز هرگز وارد نخواهد شد و به شرط‌های آمریکا، جز در صورت رسیدن به منافع واقعی جغرافیایی و استراتژیک، پاسخ مثبت نخواهد داد. منافعی که احتمالاً باعث نفوذ این کشور بر منطقه حلب می‌شود؛ به همین علت هرگز کمکی به کردهای کوبانی نمی‌کند و اقدامی نخواهد کرد که داعش را با تهدید انقراض روبرو کند.

"تصمیم ما مبارزه با تکفیری‌ها و تروریست‌هاست، هر چقدر هم که رویارویی شدید باشد و فشارها افزایش یابد، جایی برای تسلیم شدن نیست."

وی با بیان اینکه راهی برای تسلیم شدن در برابر این دشمن تکفیری وجود ندارد، تاکید کرد: "جانفشانی‌های شهدا و دردهای مجروحان، پیروزی بزرگی را به ارمغان خواهند آورد، زیرا فرصت‌ها و موفقیت‌ها از دل فشارها و دشواری‌ها حاصل می‌شوند. این همان چیزی است که باعث پیروزی انقلاب اسلامی ایران و بیرون راندن اشغالگران از جنوب لبنان شد."

روز چهارشنبه 21 آبان 1393، روزنامه السفیر لبنان، مطلبی را به نقل از کتاب "حزب‌الله و دولت لبنان" نوشته دکتر حسن فضل‌الله از نمایندگان پارلمان لبنان،‌ منتشر می‌کند: "پیام رهبر انقلاب ایران، آیت‌الله خامنه‌ای، در روزهای نخست جنگ 33 روزه به صورت شفاهی توسط سردار قاسم سلیمانی به سید حسن نصرالله منتقل شد؛ ]بخشی از پیام[ از خداوند متعال می‌خواهم که شما را حفظ و موفق بدارد، و دست شما را بگیرد و ان‌شاءالله شما را پیروز گرداند. بر خداوند متعال توکل کنید و ان‌شاءالله در دنیا هم پیروزی و هم رضایت ذات مقدس الهی را خواهید چشید. من همیشه برای پیروزی شما دعا می کنم... ما با شما هستیم و در همه حال از شما حمایت خواهیم کرد، نگران نباشید، مهم این است که صبر کنید و در برابر این دشمن بایستید. توجه زیادی به مردم داشته باشید، چرا که آنها می‌خواهند مردم را از شما دور کنند. اگر خداوند، شما را پیروز گرداند به قدرتی تبدیل خواهید شد که هیچ نیرویی نمی‌تواند در برابر آن بایستد."

رهبر معظم انقلاب در تاریخ 24 شهریور 93 در خصوص ماهیت داعش و نیز ماهیت ائتلاف به اصطلاح ضد داعش، نکات حائز اهمیتی را ایراد فرمودند که البته این سخنان بلافاصله با بازتاب رسانه‌های خبری و اندیشکده‌های سیاسی-رسانه‌ای دنیا مواجه شد.

رهبر انقلاب اسلامی، اظهارات آمریکایی‌ها در خصوص مبارزه با داعش را پوچ، توخالی و جهت‌دار خواندند و با اشاره به سخنان وزیر امور خارجه و سخنگوی آن، که صراحتاً اعلام کردند از ایران برای مبارزه با داعش دعوت نخواهند کرد، افزودند: "اینکه آمریکا از ایران برای حضور در یک کار خلاف و غلط دسته جمعی مأیوس می‌شود، مایه‌ افتخار ما است و افتخاری بالاتر از این برای خود نمی‌دانیم."

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، سپس به منظور نشان‌دادن دروغ‌گویی آمریکایی‌ها برای مبارزه با داعش، جزئیاتی را از پشت پرده این ماجرا بیان کردند. ایشان گفتند: "در همان روزهای سخت حمله داعش به عراق، سفیر آمریکا در عراق، طی درخواستی از سفیر ما می‌خواهد که ایران و آمریکا جلسه‌ای برای مذاکره و هماهنگی در خصوص داعش داشته باشند." رهبر انقلاب اسلامی در ادامه گفتند: "سفیر ما در عراق، این موضوع را به داخل کشور منعکس کرد که برخی مسئولان هم با این جلسه مخالفتی نداشتند اما من مخالفت کردم و گفتم: در این قضیه ما با آمریکایی‌ها همراهی نمی‌کنیم، زیرا آنها نیت و دست آلوده‌ای دارند و چگونه امکان دارد که در چنین شرایطی ما با آمریکایی‌ها همکاری کنیم."

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای تأکید کردند: "آمریکایی‌ها قبلاً نیز با سر و صدای فراوان و با حضور چندین کشور، یک ائتلاف بر ضد سوریه تشکیل دادند اما هیچ غلطی نتوانستند بکنند و در مورد عراق نیز وضعیت به همین‌گونه خواهد بود."

ایشان با تصریح بر اینکه آمریکایی‌ها قصد اقدام جدی بر ضد داعش را ندارند، افزودند: "خود آمریکایی‌ها و حتی خود داعشی‌ها به خوبی می‌دانند حرکتی که در عراق، کمر داعش را شکست، اقدام آمریکا نبود، بلکه اقدام نیروهای مردمی و ارتش عراق بود که مبارزه با داعش را به خوبی فرا گرفته بودند و ضربات جدّی به آن وارد کردند." رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر این‌که ضربات نیروهای مردمی و ارتش عراق به داعش ادامه خواهد داشت، خاطرنشان کردند: واقعیت این است که آمریکایی‌ها به دنبال بهانه‌ای هستند تا همان کاری را که در پاکستان انجام می‌دهند و با وجود دولت مستقر و ارتش قوی، بدون اجازه وارد خاک پاکستان می‌شوند و نقاط مختلف را بمباران می‌کنند، در عراق و سوریه نیز انجام بدهند."

لغات ۵۰۴ در اسلاید پاورپوینت


پاورپوینت های آموزشی بیماری سرطان

برای استفاده از این پاورپوینت های  آموزشی روی فایل های زیر کلیک نمایید.

  
 

کلیاتی درباره سرطان

 

سرطان وراههای پیشگیری از آن

 

بیماری سرطان

 

راههای پیشگیری از انواع سرطان ها

 

نقش تغذیه در پیشگیری از سرطان سینه

 

نقش تغذیه در پیشگیری از سرطان




پاور پوینت آموزشی نماز ،وضوء و اذان


دانلود


منبع : http://sharif55.blogfa.com/

درس اول

download 

 

 

 

درس دوم

 

 download

 

 

درس سوم

دریافت فایل 

درس چهارم  

دریافت فایل

 

 

 

 

download

 

 

 درس ۵  

نوع فونت(AdobeArabic)

 

 

 

درس ششم

 

 

الدرسُ العاشِر

 

 

لغات ۵۰۴ در اسلاید پاورپوینت

این فایل شامل لغات پرکاربرد ۵۰۴ است که هر اسلاید شامل یک کلمه به همراه معنی انگلیسی و فارسی می باشد.



سیمای کربلا در آینه آمار


نقش آمار در ارایه سیمای روشن‏تر از هر موضوع و حادثه، غیرقابل انکار است؛ لیکن در حادثه کربلا و مسایل قبل و بعد از آن، با توجه به اختلاف نقل‌ها و منابع،
نمی‏توان در بسیاری از جهات، آمار دقیق و مورد اتفاق ذکر کرد و آن‏چه نقل شده، گاهی تفاوت‌های بسیاری با هم دارد. در عین حال بعضی از مطالب آماری، حادثه کربلا را گویاتر می‏سازد.

به همین دلیل به ذکر نمونه‏هایی از ارقام و آمار این واقعه جاویدان می‏پردازیم:

مدت قیام امام حسین(علیه السلام)از روز امتناع از بیعت با یزید تا روز عاشورا 175 روز طول کشید: 12 روز در مدینه، 4 ماه و 10 روز در مکه،

23
روز بین راه مکه تا کربلا و 8 روز در کربلا (2 تا 10 محرم).

منزلهایی که بین مکه تا کوفه بود و امام حسین(علیه السلام)آنها را پیمود تا به کربلا رسید 18 منزل بود (معجم‏البلدان).
فاصله منزلها با هم سه فرسخ و گاهی پنج فرسخ بود.

منزلهای میان کوفه تا شام 14 منزل بود که اهل‏بیت را در حال اسارت از آنها عبور دادند.

نامه‏هایی که از کوفه به امام حسین(علیه السلام)در مکه رسیده و او را دعوت به آمدن کرده بودند 12000 نامه بود (طبق نقل شیخ مفید).

بیعت‏کنندگان با مسلم بن عقیل در کوفه 18000 نفر یا 25000 نفر و یا 40000 نفر گفته شده است.

شهدای کربلا از اولاد ابی‏طالب که نامشان در زیارت «ناحیه مقدسه» آمده است 17 نفر، شهدای کربلا از اولاد ابی‏طالب که نامشان در زیارت ناحیه

نیامده است 13 نفر، سه نفر هم کودک از بنی‏هاشم شهید شدند، جمعاً 33 نفر. این افراد به شرح ذیل‏اند:

امام حسین(علیه السلام))، اولاد امام حسین(علیه السلام)3 نفر، اولاد علی(علیه السلام) 9نفر،اولاد امام حسن(علیه السلام)4 نفر،

اولاد عقیل 12 نفر، اولاد جعفر 4 نفر.

غیر از امام حسین(علیه السلام)و بنی‏هاشم، شهدایی که نامشان در زیارت ناحیه مقدسه و برخی منابع دیگر آمده 82 نفرند.

غیر از آنان، نام 29 نفر دیگر در منابع متأخر آمده است.

جمع شهدای کوفه از یاران امام 138 نفر هستند. تعداد 14 نفر از جمع این جناح حسینی، غلام بوده‏اند.

شهدایی که سرهایشان بین قبایل تقسیم شده و از کربلا به کوفه برده شدند 78 نفر بودند. تقسیم سرها به این صورت بود:

قیس بن اشعث، رئیس بنی‏ کنده 13 سر، شمر رئیس هوازن 12 سر، قبیله بنی‏تمیم 17 سر، قبیله بنی‏اسد 16سر، قبیله مذحج 6 سر،

افراد متفرقه از قبایل دیگر 13 سر.

پس از شهادت امام حسین(علیه السلام)33 زخم نیزه و 34 ضربه شمشیر، غیر از زخمهای تیر بر بدن آن حضرت بود.

شرکت کنندگان در اسب تاختن بر بدن امام حسین 10 نفر حرام زاده بودند.

سپاهیان کوفه 33 هزار نفر بودند که به جنگ امام حسین(علیه السلام)آمدند. تعداد آن سپاهیان در ابتدا 22 هزار بودند که به این صورت آمدند:

عمرسعد با 6000 نفر، سنان با 4000 نفر، عروه بن قیس با 4000 نفر، شمر با 4000 نفر، شیث بن ربعی با 4000 نفر، آن‏چه بعداً اضافه شدند:

یزید بن رکاب کلبی با 2000 نفر، حصین بن نمیر با 4000 نفر، مازنی با 3000 و نصر مازنی با 2000 نفر.

سیدالشهداء روز عاشورا برای 10 نفر مرثیه خواند و در شهادتشان سخنانی فرمود و آنان را دعا، یا دشمنان آنان را نفرین کرد. اینان عبارتند از: علی‏اکبر، عباس،
قاسم، عبدالله بن حسن، عبدالله طفل شیرخوار، مسلم بن عوسجه، حبیب بن مظاهر، حربن یزید ریاحی، زهیر بن قین و جون. و در شهادت دو نفر بر آنان درود و رحمت فرستاد: مسلم و هانی.

امام حسین(علیه السلام)بر بالین 7 نفر از شهدا پیاده رفت: مسلم بن عوسجه، حر، واضح رومی، جون، عباس، علی‏اکبر، قاسم.
سر سه شهید را روز عاشورا به جانب امام حسین(علیه السلام)انداختند: عبدالله بن عمیر کلبی، عمرو بن جناده، ابن ابی شبیب شاکری.

سه نفر را روز عاشورا قطعه قطعه کردند: علی‏اکبر، عباس، عبدالرحمن بن عمیر.

5 کودک نابالغ در کربلا شهید شدند: عبدالله طفل شیرخوار امام حسین، عبدالله بن حسن، محمد بن ابی سعید بن عقیل، قاسم بن حسن، عمرو بن جناده انصاری.

5
نفر از شهدای کربلا از اصحاب رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)بودند: انس بن حرث کاهلی، مسلم بن عوسجه، هانی بن عروه، حبیب بن مظاهر،
عبدالله بن بقطر عمیری.

در رکاب سیدالشهداء تعداد 15 غلام شهید شدند: نصر و سعد (از غلامان علی(علیه السلام)) ، منحج (غلام امام مجتبی(علیه السلام)))، اسلم و قارب (غلامان امام حسین(علیه السلام))) حرث غلام حمزه، جون غلام ابوذر، رافع غلام مسلم ازدی، سعد غلام عمر صیداوی، سالم غلام بنی‏المدینه، سالم غلام عبدی، شوذب غلام شاکر، شیب غلام حرث جابری، واضح غلام حرث سلمانی. این 14 نفر در کربلا شهید شدند. سلمان غلام امام حسین(علیه السلام)را نیز آن حضرت به بصره فرستاد و آنجا شهیدشد.

2
نفر از یاران امام حسین(علیه السلام)روز عاشورا اسیر و شهید شدند: سوار بن منعم و موقع بن ثمامه صیداوی.

4
نفر از یاران امام در کربلا پس از شهادت آن حضرت به شهادت رسیدند: سعد بن حرث و برادرش ابوالحتوف، سوید بن ابی مطاع که مجروح بوده و محمد بن ابی سعید بن عقیل.

7 نفر در حضور پدرشان شهید شدند: علی‏اکبر، عبدالله بن حسین، عمرو بن جناده، عبدالله بن یزید، مجمع بن عائذ، عبدالرحمن بن مسعود.

5 نفر زن از خیام حسینی به طرف دشمن بیرون آمده و حمله یا اعتراض کردند:

کنیز مسلم بن عوسجه، ام وهب زن عبدالله کلبی، مادر عبدالله کلبی، زینب کبری، مادر عمرو بن جناده.زنی که در کربلا شهید شد

مادر وهب (همسر عبدالله بن عمیر کلبی) بود.زنانی که در کربلا بودند: زینب، ام‏کلثوم، فاطمه، صفیه، رقیه، ام‏هانی.