دین و زندگی تایباد

اللهم صل علی محمدوآل محمد

دین و زندگی تایباد

اللهم صل علی محمدوآل محمد

مهارت های سواد رسانه ای

مهارت های سواد رسانه ای

خبرآموز : سواد رسانه ای هم به مهارتهای خاصی نیاز دارد. با این فرق که در مورد درک و نقد سینما و هواپیما زودتر به نقش مهارت های خاص پی می بریم. فقدان مهارت، به عدم درک فیلم و به سقوط و مرگ منجر خواهد شد.

در مورد استفاده از رسانه ها ممکن است بر این گمان باشیم که از مهارت کافی برخوردار هستیم، در حالی که اینجا موضوع به مهارت های یک ملوان ماهر و یک ملوان تازه کار شبیه است. هر چه در دریای توفانی ماهرتر و آگاه تر باشیم، می دانیم تا چه عمقی باید جلو رفت و چگونه از زیر امواج عبور کرد و به ساحل رسید.

ضرورت و فایده سواد رسانه ای

امروز در دنیایی زندگی می کنیم که خواه ناخواه در شرایط اشباع رسانه ای قرار دارد. فضای پیرامون ما سرشار از اطلاعات است.

وقتی تلفن همراه ما به صدا درمی آید، در اطلاعات موجود در فضا پل این ارتباط شده است؛ یا زمانی که یک مودم ما را به جهان بی انتهای اینترنت می کشاند نشانه ای است بر حاکمیت اشباع رسانه ای و این که ما نیاز داریم تا در برابر چنین فضایی، یک رژیم مصرف رسانه ای اتخاذ کنیم و در انتخاب هایمان دقت کنیم.

دقیق مثل غذایی که مراقب کلسترول، ویتامین و مواد دیگر موجود در آنها هستیم، در فضای رسانه ای هم باید دانست چه مقدار باید در معرض رسانه های مختلف اعم از دیداری، شنیداری و نوشتاری بود و چه چیزهایی از آنها را برگرفت.

برای مثال زمانی که در بزرگراه های اطلاعاتی حرکت می کنیم، سواد رسانه ای می تواند به ما بگوید چه مقدار از وقتمان را در چه سایت هایی ـ اعم از شناخته شده و ناشناخته ـ و چه مقدار از آن را فرضاً در چت روم ها بگذرانیم.

بنابراین می توان گفت که هدف سواد رسانه ای تنظیم یک رابطه منطقی و مبتنی بر هزینه ـ فایده است: در برابر رسانه ها چه چیزهایی را از دست می دهیم و چه چیزهایی را به دست می آوریم و به عبارت بهتر؛ در مقابل زمان و هزینه ای که صرف می کنیم چه منافعی در نهایت به دست می آوریم.

شاید بتوان گفت اصلی ترین هدف سواد رسانه ای این است که یک نوع استفاده مبتنی بر آگاهی و فایده مند از سپهر اطلاعاتی اطراف داشته باشیم.

سطوح سواد رسانه ای

سواد رسانه ای قدرت درک نحوه کارکرد رسانه ها و معنی سازی در آنهاست.

سواد رسانه ای را می توان دسترسی، تجزیه و تحلیل و تولید ارتباط در شکل های گوناگون رسانه ای و مصرف انتقادی محتوا دانست .

سه جنبه سواد رسانه ای عبارتند از :

الف) ارتقای آگاهی نسبت به رژیم مصرف رسانه ای و یا به عبارت بهتر تعیین مقدار و نحوه مصرف غذای رسانه ای از منابع رسانه ای گوناگون

ب) آموزش مهارت های مطالعه یا تماشای انتقادی

ج) تجزیه و تحلیل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی رسانه ها که در نگاه اول قابل مشاهده نیست.

در واقع سواد رسانه ای امروزی تر، به دنبال مقابله با کارکردهای رسانه های بزرگ غالب است که هدف آنها تأمین هژمونی فرهنگی، تعمیم فلسفه سیاسی و حفظ قدرت هایی است که خود این رسانه ها محصول آنها می باشند.

به نظر می رسد که سواد رسانه ای به عنوان دافعه این فضا و در ستیز با گفتمان غالب رسانه های بزرگ در شرایط اشباع رسانه ای، در اینترنت نسبت به سایر رسانه ها سریع تر رشد کرده است و به نوعی می توان آن را نوه دیجیتال نقد رسانه ای کلاسیک به حساب آورد.

البته تسلط به یک زبان خارجی، مهارت استفاده از کامپیوتر و مهارت های استفاده از فضای سایبرنتیک می توانند هم به بهره وری مناسب تر از مباحث سواد رسانه ای در اینترنت منجر شوند و هم به طور کلی خودشان جزو مهارت های سواد رسانه ای به شمار آیند.

از آن جا که بدون سواد رسانه ای، نمی توان گزینش های صحیح از پیام های رسانه ای داشت، به گمان من نهادهای آموزشی، مدنی و انتشاراتی باید به این امر کمک کنند.

نهادهای آموزشی مثل آموزش و پرورش، دانشکده ها و آموزشگاه های مختلف می توانند مفهوم سواد رسانه ای را در کتب درسی ارائه کنند و نهادهای انتشاراتی هم می توانند مفاهیم ساده شده ای از این بحثها را در دستور کار خود قرار دهند.

نهادهای مدنی و صنفی که هر یک جمعی تخصصی را نمایندگی می کنند نیز می توانند اعضای خود را تحت آموزش مستمر در زمینه سواد رسانه ای قرار دهند.

به عنوان مثال روزنامه نگاری که از راه تجربی این حرفه را آموخته با روزنامه نگاری که آموزش آکادمیک را نیز به این تجربه اضافه کرده، از جنبه سواد رسانه ای و مقهور سازی مخاطب، تفاوت های عمده ای با یکدیگر دارند. پس بین فردی که مسلح به مطالعات سواد رسانه ای است با فردی که بهره ای از سواد رسانه ای نبرده، تفاوت زیادی وجود دارد.

سواد رسانه ای همچنین کمک می کند تا قضاوتهای صحیح تری از محیط پیرامون خود داشته باشیم.

پارامترهایی که سواد رسانه ای در اختیار می گذارد باعث می شود تا درک عمیق تری از آنچه می بینیم، می شنویم و می خوانیم داشته باشیم. به طوری که افراد بی بهره از سوادرسانه ای را می توان طعمه های اصلی در فضاهای رسانه ای به شمار آورد.

یکی دیگر از اهداف سواد رسانه ای نشان دادن اضافه بار اطلاعاتی است. در شرایط اشباع رسانه ای و در فضای موجود افراد در معرض حجم بالایی از اطلاعاتی هستند که به هیچ وجه به برخی از آنها نیازی ندارند.

به عنوان مثال امروزه بسیاری از نوجوانان مارک ها و علائم تجاری جهان را به خوبی می شناسند، اما این اطلاعات در هیچ زمینه ای به کار آنها نمی آید؛ نه قدرت خرید دارند و نه قدرت مصرف ولی چون در معرض آگهی های پیاپی قرار دارند، در این زمینه اطلاعات دارند.

پس باید از پیام ها و اطلاعات اطرافمان براساس نیازهایمان استفاده کنیم تا دچار سردرگمی نشویم. سوادرسانه ای این امکان را هم در اختیار می گذارد.

نیاز به خلق ادبیات

باید در عرصه آموزش رسانه ای و سواد رسانه ای، ادبیات تولید کنیم. بر آموزش رسانه ای هجده اصل حاکم است .

مطالعه آرای لن مسترمن می تواند در این زمینه مفید باشد. او که از برجسته ترین متفکران حوزه بین المللی آموزش های رسانه ای است، پیش از این کتابی منتشر کرده بود که به سرعت به کتابی درسی در عرصه آموزش رسانه ای تبدیل شد.

این کتاب که Teaching the Media نام داشت، در سال ۱۹۸۵ به علاقه مندان مباحث مربوط به آموزش رسانه ای عرضه شد. حالا او کتاب دیگری دارد که انتشارات شورای اروپا آن را منتشر کرده است.

نام این اثر آموزش رسانه ای در اروپای دهه ۱۹۹۰ (Media Education in ۱۹۹۰"s Europe) است. نویسنده این مقاله از جمله کسانی است که ترجیح می دهد از عبارت آموزش رسانه ای (Media Education) به جای اصطلاح سواد رسانه ای (Media Literacy) استفاده کند.

تکرار می کنم باید در عرصه آموزش رسانه ای و سوادرسانه ای تولید ادبیات کنیم تا در گام اول مشخص شود دامنه و چارچوب سواد رسانه ای چیست. باید ترجمه کنیم تا بتوانیم زمینه یک مطالعه تطبیقی را فراهم کنیم و به معیارهایی برای تعقیب اهداف سواد رسانه ای دست یابیم.

وضعیت سوادرسانه ای در غرب به دلیل آن که تکنولوژی های مدرن تمرکز و غلظت بیشتری دارند، باعث شده تا تئوریسین ها و مخاطبان زودتر خطر مسلح نبودن به سواد رسانه ای را درک کنند.

بنابراین مطالعات و تجارب بسیار خوبی هم در این زمینه دارند که می شود از آنها استفاده کرد.

همچنین حمایت نهادهای آکادمیک از طریق گنجاندن مفاهیم سواد رسانه ای در کتب درسی دانش آموزان، و دروس دانشکده های ارتباطات می تواند مفید باشد.

حتی خود رسانه ها به خصوص روزنامه ها نیز با توجه به جغرافیای مخاطبان خود، می توانند مفاهیم مرتبط با سواد رسانه ای را منعکس کنند. منتقدان نیز می توانند به ادبیات سوادرسانه ای از طریق نقد سینمایی و نقد ادبی دامن بزنند و حتی فصلنامه تخصصی رسانه نیز می تواند با همین گونه حرکت ها در این زمینه مفید واقع شود

سواد رسانه به چه کار می آیدٍ؟

بررسی سواد رسانه ای خبرنگاران  مطبوعات اردبیل  موضوع پایان نامه ام در کارشناسی ارشد است همیشه به این فکر بودم که چرا مخاطبان همواره در برابر پیامهای رسانه ای منفعل هستند  وچگونه می توان در برابر تبلیغات  انبوه  رسانه  ها که ممکن است افکار عمومی را به چالش بکشانند دیدگاههای انتقادی را در ارزیابی وتحلیل بکار برد

وازه سواد رسانه ای در بین مردم حتی در بین روزنامه نگاران یک وازه ناشناخته در کشور ما است هنوز گام موثری در این راستا برای بالا بردن  سطح سواد رسانه ای شهروندان ویا روزنامه نگاران برداشته نشده جز چندین مورد تحقیق وپزوهش وچندین مقاله در نشریات، کار خاصی در این مورد صورت نگرفته است در کانادا وزاپن سواد رسانه ای به عنوان مواد درسی در مدارس این کشورها تدریس می شود حال انکه در کشور ما فقط یک جلد کتاب آنهم بصورت ترجمه به چاپ رسیده است  بنابراین ما در مقایسه با شهروندان کانادایی وزاپنی از سطح سواد رسانه ای پایینی برخوردارهستیم ودلیل آن هم نبود آموزش سواد رسانه ای در مدارس ودانشگا هها  است در کانادا ،زاپن واسترالیا شهروندان  بدلیل بالا بودن سطح سواد رسانه ای  نسبت به اطلاعات ارایه شده توسط رسانه ها تحلیل دارند وپیامهای رسانه ای را به دیده نقادانه می نگرند آنها خوب میدانند که به سراغ کدام رسانه بروند کدام رسانه را انتخاب وکدام را کنا ر بگذارند

اگر سطح سواد رسانه ای ما به اندازه مطلوبی باشد هیچ وقت دربرابررسانه ها منفعل نخواهیم بود کمتر کسی در کشور ما وجود دارد که  نسبت به پیامهای رسانه ای به دیدنقادانه داشته باشد

 

 

با بالا رفتن سطح سواد رسانه ای مردم خود تفسیر گر وتحلیل گر اخبار خواهند شد وتشخیص واقعی وغیر واقعی پیامهای رسانه ای هم از یکدیگر وشناخت انواع رسانه ها وتولید رسانه ها آسانتر خواهد بود

سواد رسانه ای درک وشناخت متکی بر مهارت است که براساس آن می توان انواع رسانه ها را شناخت وآنها را از یکدیگر تفکیک کرد سواد رسانه ای یعنی تفکر انتقادی داشتن نسبت به پیامهای رسانه ای وعناصر اصلی آن هم دسترسی ،تحلیل وارزیابی وایجا د محتوا است  سواد رسانه ای به ما کمک می کند که واقعیت اصلی را از تصویر مجازی دگرگون شده آن در رسانه بازشناسیم  کسانی که در سطح پایین سواد رسانه ای هستند چشم اندازضعیف ومحدودی به رسانه ها دارند ساختا ردانش آنها کوچک وسطحی وبی نظم تر است وچشم انداز کافی برای استفاده ودرک معنای پیامهای رسانه را ندارند  اما کسانی که در سطح بالای سواد رسانه ای هستند دید انتقادی نسبت به رسانه ها دارند  پیامهای رسانه ای را بهتر تحلیل می کنند وهیچ وقت تحت تاثیر تیلیغات یک جانبه رسانه که می خواهد اهداف  یک جناح یا یک نظام  را در جامعه حاکم کند نمی شود  چنین افرادی خوب تشخیص خواهند داد که چرا وبه چه دلیل برخی مدام در رسانه مطرح می شوند وچرا فقط معدود افرادی در رسانه  به تصویر کشیده می شوند

بالا بودن سطح سواد رسانه ای مخاطبین مانع مانور رسانه ای بر روری افکار عمومی وخنثی نمودن تاکتیکهای رسانه ای در راستای پیشبرد اهداف  افراد خاص  می شود

ما شاهد هستیم که در بحرانهای سیاسی جهان هرکدام از رسانه ها تحلیلهای مختلفی دارند مثلا دربحران سوریه بی.بی.سی یک نوع تحلیل وirbiتلویزیون ایران یک تحلیل دیگردارد حال تشخیص واقعی وغیر واقعی این تحلیلها برعهده مخاطب است که نباید دربرابر تهاجمات رسانه ها منفعل شده

 

وتفسیرها وتحلیل ها ی این رسانه ها را ملاک عمل خود قرار دهد چون برخی رسانه ها در کار حرفه ای خود بحث واقعیت را درنظر نمی گیرند بلکه خودشان اهدافی را درپیش گرفته اند که می خواهند با تحلیلهای خود آن اهداف را به سرانجام برسانند بنابراین ما باید با استفاده از سواد رسانه ای خود ماهیت این رسانه ها را بشناسیم و تحلیلهای انان را نقد کنیم یا 20:30 که بیشتر اخبار وگزارشها آن افشاگری است را در نظر بگیریم آیا تا به حال در مورد افشاگریهای آن تحلیل داشته ایم اینکه چرا علی اکبر ولایتی در تلویزیون بیشتر ظاهر شده ویا چرا سید محمد خاتمی حتی در زمان حضور در راهپیمایی ها هم ظاهر نمی شود نیازمند سطح سواد رسانه ای بالایی است اما تشخیص این مسئله که چرا کمال الدین پیرموذن از فیلترینگ شورای نگهبان گذشت ولی نورالدین پیرموذن بازماند دیگر ربطی به سواد رسانه ندارد

در کشور ما اکثریت مخاطبان روزنامه مورد نظر خود را از طریق عکسها وتیترها ی ان روزنامه انتخاب می کنند غافل از اینکه موضعگیریها وسمت وسوی تیترهای این روزنامه چیست البته دنبال کردن اخبار انواع  رسانه ها ایرادی ندارد اما باید دانست جهت گیریهای این رسانه ها آیا منافع مردم را بدنیال دارد یا منافع دولت را

در انتخابات ریاست جمهوری یا مجلس شورای اسلامی همه ما متاثر از تبلیغات گسترده رسانه ها هستیم با ایجاد موج فراگیر رسانه ها وتبلیغات وسیع آنها کاندیدای خود را انتخاب می کنیم اما بعد از اتمام انتخابات وبعد از سپری شدن 2یا 3سال از انتخابات از انتخاب خود پشیمان می شویم همه این اشتباهات ناشی از این است که ما هیچ وقت رسانه های مستقل ووابسته را ازهم تشخیص ندادیم وهیچ وقت با رسانه ها ارتباط دو سویه نداشتیم وهمواره دربرابرآنها منفعل شدیم

 

 

 

 

سواد رسانه مخاطب را از انفعال خارج می کند وباعث می شود مخاطب از تعامل وارتباط دوسویه برخوردار بوده ونسبت به پیامهای رسانه ای تحلیل وارزیابی همراه با نگاه نقادانه داشته باشد

سواد رسانه ای شناخت دقیق رسانه ها تحلیل ،تحقیق ،آموزش واگاهی از تاثیرات رسانه  ها برروی افراد وجامعه ،درک ساختار وزبان رسانه ها است

کلام اخر اینکه برای اینکه زیر بمباران تبلیغاتی رسانه ها له نشویم باید سطح سواد رسانه ای را بالا ببریم ودر تحلیل وارزیابی پیامهای رسانه ای نگاه نقادانه داشته باشیم بهترین راه برای بالا بردن

سطح سواد رسانه ای اقشار مختلف جامعه آموزش آن در مدارس ودانشگا هها ،تحقیق وپ‍‍زوهش  سواد رسانه ای می باشد

                                  یعقوب شاددل دانشجوی کارشناسی ارشدعلوم ارتباطات اجتماعی

سواد رسانه ای چیست؟

رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش بر تأمین زیر ساخت های فناوری های نوین متناسب با برنامه های درسی در مدارس تاکید کرد.

به گزارش عیارآنلاین، علیرضا جدایی در کارگروه «فرصت ها و تهدیدهای توسعه فضای مجازی و سواد رسانه ای و دیجیتال در نظام تعلیم و تربیت » در سی و دومین اجلاس مدیران و رؤسای آموزش وپرورش سراسر کشور که در سالن همایش های بین المللی برج میلاد برگزار می شود،با اشاره به تعریف سواد رسانه ای اظهار کرد : سواد رسانه ای برخورد هدفمند با رسانه هاست که موجب بالا رفتن سطح آگاهی افراد جامعه به عنوان مخاطبان رسانه ها می شود.سواد رسانه ای به ارتباطی دو سویه و مشارکت جویانه با رسانه ها از یک سو، و تقویت ساختار دموکراتیک جامعه در راستای مباحث مشارکت فعال در حوزه رسانه از سوی دیگر می انجامد.

وی ادامه داد : این گونه سواد در کانادا، به عنوان اولین کشور ، به صورت رسمی از طرف نظام آموزش و پرورش پذیرفته شده و از سال ۱۹۸۸ در برنامه های درسی مدارس گنجانده شده است .
جدایی اضافه کرد: آفریننده پیام رسانه ای ، فنون رسانه ای برای جلب توجه مخاطبان، چگونگی تفسیر پیام و قضاوت درباره آن توسط مخاطبان، ارزش گذاری بر سبک های مختلف زندگی در رسانه ها، هدف غایی سازندگان پیام در ذهن مخاطبان، پنج اصل اساسی سواد رسانه ای هستند.
رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش با بیان اینکه سواد رسانه ای مانند یک رژیم غذایی بر سلامت ذهن مخاطب تأثیر می گذارد، خاطر نشان کرد : سواد رسانه ای می تواند به مخاطبان رسانه ها این امکان را بدهد که از حالت انفعالی و مصرفی صرف خارج و به معادله متقابل و فعالانه ای وارد شوند ، بگونه ای که در نهایت به نفع خود آنان باشد . به معنای دیگر، سواد رسانه ای کمک می کند تا از سفره رسانه ها به گونه ای هوشمندانه و مفید بهره مند شویم.
وی توانایی بخشیدن به مخاطبان برای دفاع از خود در مقابل رسانه ها را از اهداف« سواد رسانه ای »عنوان کرد و افزود: شناخت عواطف احساسی، شناختی ، اخلاقی و زیبایی شناختی، ابعاد سواد رسانه ای را تشکیل می دهد.
جدایی « رسانه اجتماعی» را پرکاربردترین بخش رسانه خواند و ادامه داد: این رسانه که در دنیای کنونی بیشتر از طریق « فضای مجاز ی» در اختیار مخاطبان قرار دارد، به قدری جذابیت دارد که هر فردی حتی با پایین ترین سطح سواد وارد آن می شود و می تواند از آن استفاده کند .
رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش وپرورش تصریح کرد : رسانه اجتماعی به ابزارهای نرم افزاری تحت وبی می گویند که به کاربران اجازه به اشتراک گذاری ، ایجاد یا استفاده از محتوای تولید شده را می دهد .
وی با بیان اینکه «فضای مجازی » نوعی اجتماع و هم زیستی بزرگ است که میلیون ها رایانه کاربران آن را در سراسر جهان به هم پیوند می زنند، اظهار داشت : طبق مطالعات انجام شده در کشور ما، قریب به ۲۵ میلیون نفر عضو شبکه های اجتماعی هستندکه ۶۹ درصد آن ها بین یک تا سه ساعت در روز وقت خود را در فضای مجازی سپری می کنند.
جدایی درخصوص شیوه و زمینه استفاده جوانان از قابلیت های اینترنت گفت: از مجموعه ۲۵ میلیون کاربر اینترنت، ۳۱ درصد در جست و جوی اطلاعات ، ۲۱ درصد در پی دانلود موزیک و فیلم ، ۱۲ درصد درصددخواندن اخبار ، ۹ درصد به دنبال خرید و انجام امور بانکی و ۲۷ درصد در شبکه های اجتماعی هستند.
رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش «جهانی و فرامرزی بودن » را ویژگی منحصر به فرد فضای مجازی خواند و ادامه داد : دستیابی آسان به آخرین اطلاعات ، جذابیت و تنوع، آزادی اطلاعات و ارتباطات، کاهش هزینه های اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی، گسترش عدالت رسانه ای و گسترش تعاملات و تبادل نظر با سرعت بسیار بالا، از دیگر ویژگی های استفاده از فضای مجازی و اینترنت به شمار می روند.
جدایی با بیان این که «سواد دیجیتال» از هم زیستی «فضای مجازی» و « سواد رسانه ای » به وجود آمده است، خاطر نشان کرد: خلاقیت ، همکاری، ایمنی، مهارت های کاربردی، ارتباط مؤثر، توانایی جست جو و انتخاب اطلاعات ، درک فرهنگی و اجتماعی، و تفکر انتقادی، از عوامل مؤثر در کسب مهارت های «سواد دیجیتال» محسوب می شوند.
وی با اشاره به آشنایی کاربران با «سواد دیجیتالی» تصریح کرد: آخرین آمارها تا پایان سال ۲۰۱۳ نشان می دهد، ۴۵ میلیون نفر در ایران کاربر اینترنت هستند. این میزان با اختصاص بیش از ۵۶ درصد از جمیعت کشور، رتبه سیزدهم را بین کشورهای جهان در خصوص تعداد کاربران اینترنت به خود اختصاص می دهد.
رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش با اشاره به تأثیر سند تحول بنیادین در عملکرد آموزش و پرورش گفت: این سند ۸ هدف کلان و ۱۳۱ راهکار عملیاتی برای ایجاد تحول بنیادین در آموزش و پرورش دارد که در برخی از راهکارها «سواد رسانه ای« اهمیت ویژه ای پیدا می کند.
جدایی اضافه کرد: کمک به ترویج و تعمیق سواد رسانه ای در میان والدین ، تعمیم سواد رایانه ای مربیان و توسعه بهره برداری از فناوری های آموزشی نوین، توسعه ضریب نفوذ اینترنت و اینترانت با اولویت پرکردن شکاف دیجیتالی، تأمین زیر ساخت های فناوری های نوین متناسب با برنامه های درسی، تولید و به کارگیری محتوای الکترونیکی متناسب با نیاز متربیان، حاکمیت روش های فعال در یادگیری با اتکا به کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات در مدرسه و بهبود نگرش و تقویت مهارت متربیان برای استفاده بهینه از فناوری های اطلاعاتی، مواردی هستند که نشان می دهند، فراگیری «سواد رسانه ای» به تحقق راهکارهای سند تحول بنیادین کمک شایانی می کند.
وی به نقش « سواد رسانه ای » در فرآیند یادگیری- یاددهی اشاره کرد و گفت : تفریح و سرگرمی ، جامعه پذیری، آموزش و یادگیری و تقویت روابط اجتماعی از کارهای مثبت رسانه ها برای دانش آموزان هستند.
رئیس مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش با اشاره به نقش «رسانه» در نظام تعلیم و تربیت ، خاطر نشان کرد : « برابری فرصت ها، عدالت اجتماعی و کاهش نابرابری» ، «افزایش مشارکت و قدرت تصمیم گیری در ساکنان مناطق محروم» و «تمرکز زدایی» از جمله فرصت های ایجاد شده به دلیل استفاده از رسانه و « سواد دیجیتال» در نظام تعلیم و تربیت به شمار می روند.
وی در خصوص استفاده نادرست از رسانه ها گفت: « تمرکز گرایی» ، «تقسیم کار نابرابر بین مناطق شهری و روستایی»، « افزایش شکاف دیجیتالی» ، « افزایش احساس نابرابری نسبی و مهاجرت به مرکز» و « افزایش اشتغال تخصصی و بی کاری عمومی» از جمله تهدیداتی هستند که استفاده نکردن یا استفاده نادرست از رسانه در نظام تعلیم و تربیت بر دوش جامعه خواهد گذاشت.
منبع: وزارت آموزش و پرورش

سوادرسانه ای

نشریه، علمی، فرهنگی، اجتماعی مرکز بزرگ اسلامیَ غرب کشور ـ تبیان شماره ۸۷ – مرداد ۱۳۹۱

hatamiدکتر عباس حاتمی

زمانی که شما برای خرید به سوپرمارکت می روید، چند تصمیم می گیرید؟ مسأله ی عجیبی است که اگر بگویید ۲۵ تصمیم، اما درباره ی تمامی اقلامی که تصمیم گرفتید نخرید، چطور؟ امروزه میانگین اقلامی که در قفسه های سوپرماکت ها وجود دارد، حدود ۳۰۰۰ کالاست. بنابراین، در واقع شما در زمان نسبتاً کمی که در سوپرمارکت هستید، ۳۰۰۰ تصمیم می گیرید؛ ۲۵ تصمیم برای این که چه کالاهایی بخرید و ۲۹۷۵ تصمیم درباره ی چیزهایی که نخرید.
فرهنگ نیز مانند یک سوپرمارکت بزرگ از پیام های رسانه ای تشکیل شده است،امروزتاثیررسانه برفرهنگ جامعه بیش ازتاثیرخانواده،دانشگاه ومدرسه است. آن پیام ها را چه درک کنیم وچه نکنیم، در همه جا هستند و از طریق انتشار و تکثیر پیام ها توسط رسانه های جمعی(تلویزیون،اینترنت،رادیو،کتاب،موسیقی،مطبوعات،تلفن و…) به ما می رسند. به طور مثال در سال ۲۰۰۳ در جهان حدود ۹۷۰۰۰۰ عنوان کتاب منتشر شد، یا این که هر ساله در دنیا ایستگاه های رادیویی حدود ۶۵٫۵ میلیون ساعت و تلویزیون ها حدود ۴۸ میلیون ساعت برنامه ی اصلی و بدون تکرار پخش می کنند،همچنین مابارایانه های شخصی وقتی به اینترنت وصل می شویم، تقریباً به ۳۰۰۰ روزنامه دسترسی داریم و در تارنمای جهان گستر(اینترنت) قابلیت دسترسی به حدود ۲٫۵ بیلیون مستندات را پیدا می کنیم.
در دنیای امروز چالش اطلاعاتی درباره ی چگونگی دسترسی به آن نیست، بلکه مشکل بسیار ضروری، چگونگی پا به پا رفتن و حفظ رابطه ی آگاهانه با اطلاعات است. به طور مثال، اگر شما برای خواندن تنها کتاب های جدید منتشر شده در شهرکوچک خود درطول سال تلاش کنید، بایستی در هر هشت دقیقه از ۲۴ ساعت شبانه روز، بدون هیچ گونه استراحت در طول سال، یک کتاب بخوانید. تمام این تلاش ها تنها برای پا به پا پیش رفتن با یک پانزدهم از عنوان های جدید منتشر شده در طول یک سال است ! همچنین اگر خواهان این باشید که تمامی برنامه های تلویزیونی پخش شده ی یک سال را تماشا کنید، شما باید حدود ۵۵ قرن را بدون استراحت به تماشای این برنامه ها اختصاص دهید!
ما در محیطی زندگی می کنیم که بسیار متفاوت از دیگر محیط ها و شرایطی است که اجدادمان طی کرده اند. محیطی که با هر قدم، تغییرات بسیاری می کند و بنا بر نسل شتابنده ی اطلاعات و تقسیم آن اطلاعات از طریق افزایش تعداد کانال ها و تردد سنگین ابزارهای رسانه ای، پیام ها توسط همه کس، همه جا به طور مداوم منتقل و همه با اطلاعات اشباع می شوند. این واقعیت ها نشان دهنده ی فراگیر بودن و نقش بسیار مهم رسانه های جمعی در جوامع بشری امروز است که در اشکال مختلف بر دیدگاه های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی مردم تاثیر می گذارند و نحوه ی برداشت آن ها را از دنیای امروز شکل می دهند.
حال چطور ما می توانیم خودمان را در مقابل تاثیرات منفی و یا ناخواسته ی رسانه ها حفظ کنیم؟ آیا می توانیم خریدن، خواندن، تماشا کردن، گوش دادن انواع رسانه ها را متوقف کنیم؟! یا این که باید آنچه رسانه ها به جامعه و اجزای آن تزریق می کنند را با بالا بردن توانایی و آگاهی شهروندان، بهتر و درست تر دریافت،تفسیرو درک کنیم.
یکی از مهمترین مولفه ها در سیاست گذاری های رسانه ای و ارتباطی که در نیم قرن اخیر توسط کشورهای مختلف، جهت تحقیق، تحلیل، آموزش و آگاهی از تاثیرات رسانه ها بر روی اقشار مختلف جامعه به کار رفته،«سواد رسانه ای» است.
سواد رسانه ای در واقع یک نوع درک متکی بر مهارت است که می توان بر اساس آن انواع رسانه ها را از یکدیگر تمیز داد، انواع تولیدات رسانه ای را از یکدیگر تفکیک و شناسایی کرد و نحوه ی کارکرد رسانه ها و معنی سازی در آن ها را درک نمود. در واقع، سواد رسانه ای بینندگانی را پرورش می دهد که توانایی گزینش دارند و شکل، قالب و محتوا در رسانه های جمعی را با نگاهی انتقادی می نگرند.
تاریخچه:آموزش سوادرسانه ای ازسال۱۹۹۲درانگلیس آغازشدودولت ازمعلمان خواست تامهارت خاص تحلیل وارزش گذاری فیلم هارابه دانش آموزان بیاموزند،درژاپن ازسال۱۹۹۲ ودرآمریکاوکاناداازسال۱۹۹۰به معلمان آموزش رسانه ای داده می شودتابه دانش آموزان منتقل کنند.
انجمن ملی آموزش سواد رسانه ای آمریکا (AMLA) هدف آموزش سواد رسانه ای را کمک به اشخاص در تمامی گروه های سنی جهت توسعه ی وضعیت های تحقیق و مهارت های مواجه با رسانه ها می داند و معتقد است افراد نیاز دارند در دنیای امروز، متفکرانی منتقد،ارتباط گرانی موثر و شهروندانی فعال باشند.
سواد رسانه ای در دنیای امروز به دنبال نقد کارکردهای رسانه هاست که هدف آن ها تامین هژمونی فرهنگی، تعمیم فلسفه ی سیاسی و حفظ قدرت هایی است که خود این رسانه ها، محصول آن ها هستند.
درواقع سوادرسانه ای مرتبط بافعالیت های اجتماعی،فرهنگی وبین المللی است که مشخص می کند این پیام ها چرا،چگونه،وازکجاارسال شده است.
مزیت سوادرسانه ای:سوادرسانه ای پوپولیسم رانفی می کند،دستکاری رسانه ای راکاهش می دهد،چندفرهنگی راترویج می کندوباعث تربیت نسل پرسشگروکنجکاومی گردد.
شهرونداگرآموزش نبیندبه دریافت کنندگان اطلاعات وتقلیدبسنده می کندودرمقابل رسانه هامنفعل می شود ورکوددرتمرکزفکری براوغلبه می نماید.
راهکارافزایش سواد رسانه ای درجامعه

۲- درس سوادرسانه ای درکتاب های درسی مدارس گنجانده شودودردانشگاه هانیزبه عنوان۱واحددروس عمومی تدریس گردد.

۲- فارغ التحصیلان مدیریت رسانه وروزنامه نگاران باتشکیل”انجمن سوادرسانه ای”به آموزش وتعمیق این حرفه درجامعه کمک کنند.

۳- فعالان اجتماعی وصاحبنظران، باارائه ی نظرات کارشناسی ازطریق مصاحبه وگفتگوبه انتشاردانش این حرفه کمک نمایند.

۴- برگزاری سمینارهاوگنگره های دوره ای باعث تحکیم باورها به این مقوله می شود.

۵- امکان تاسیس تلویزیون خصوصی فراهم گردد.

۶- مسوولان ارشددستگاه های فرهنگی دولتی ازفارغ التحصیلان این رشته انتخاب شوند.

 

سواد رسانه‌ای برای همه

سواد رسانه‌ای برای همه

زهره جوادیه

عصر جدید ، عصری است که در آن به سمت مخاطب فعال ، انتخاب گر می رویم و برای آنکه انسان بتواند در یک جامعه رسانه ای شده ، عملکرد و ارتباطات اجتماعی سالم و مطلوبی با رسانه ها داشته باشد ، باید بتواند اشکال مختلف رسانه ها را از یکدیگر تشخیص دهد و بداند در ارتباط با رسانه ها سئوال های اساسی و مفاهیم اصولی را چگونه طرح کند تا به مخاطبین بی سواد ، بی هویت ، منفعل ، نا توان ، مصرف کننده صرف و فاقد جسارت تبدیل نشود. بهترین راه آگاه سازی بالا بردن سطح سواد رسانه ای است زیرا سواد رسانه ای به ما گوشزد می کند تا از اندیشه های سطحی و محدود نگر فاصله گرفته و به سمت اندیشه های عمیق و گسترده تر حرکت کنیم.
download زهره جوادیه

سواد رسانه ای شامل تحقیق ، تحلیل ،آموزش و آگاهی از تأثیرات رسانه ها ( رادیو ، تلویزیون ، فیلم ، موسیقی ، روزنامه ، مجله ، کتاب و اینترنت) بر روی افراد و جوامع می باشد . به طور کلی سواد رسانه ای به صورتی است که یک بیننده بتواند کدهایی که از طریق تصویر، صدا و نوشته توسط  رسانه ها به او منتقل می شود ، بفهمد و درک کند.  هدف سواد رسانه ای  هوشیار کردن ، اختیار بخشی و آزاد سازی مخاطب است. یکی از پیامدهای تحلیل و درک صحیح پیام های رسانه ای  ، بالا رفتن سطح آگاهی است که می تواند منجر به ایجاد ارتباط اجتماعی سالم تر با رسانه ها و تقویت ساختارهای دموکراتیک جامعه شود .


این نوشته، ابتدا به مفهوم رسانه، انواع آن و سواد رسانه ای پرداخته و سعی می‌شود تا فضای مفهومی آن مشخص شود؛ سپس به آرای برخی از اندیشمندانی که در زمینه سواد رسانه ای نظریه پردازی کردند؛ پرداخته می شود.


رسانه و انواع آن


رسانه ها موقعیت یا عرصه ای فراهم می آورند که روز به روز بیشتر مسایل زندگی عموم در آن عرصه متجلی می شود چه در سطح ملی و چه در سطح بین المللی. رسانه ها اغلب جایگاه بروز تحول در فرهنگ اند، چه به معنی هنر و اشکال نمادین و چه در معنای مدها، خلق و خوها، شیوه های زندگی و هنجارها. هم چنین به منبع غالب تعاریف و تصاویر واقعیت اجتماعی در نزد افراد و هم چنین گروه ها و جوامع، بصورت دسته جمعی تبدیل شده اند. آن ها داوری های ارزشی و هنجاری خود را به صورتی غیر قابل تفکیک و مخلوط با اخبار و برنامه های سرگرم کننده بیان می کنند(مک کوییل ،1388: 22).


رسانه ها ابزارهای تکنولوژیکی برای انتشار پیام هستندو معمولاً هم به رسانه های چاپی(روزنامه ها، کتب، مجلات) یا الکترونیکی(رادیو، سی دی ها، فیلم، تلویزیون، اینترنت) تقسیم می شوند. دو نوع رسانه وجود دارد: رسانه های جمعی و رسانه های غیر جمعی. این تفاوت ربط چندانی به تعداد مخاطبان ندارد. اگرچه اغلب مردم جمع را به این شیوه تعریف می کنند. علاوه بر این با نوع تجربه مخاطبان در هنگام دریافت پیام هم ربطی ندارد. اگرچه از مدت ها پیش این ملاک اصلی برای تعریف مخاطبان جمعی بوده است. در مقابل جمع با انگیزه های فرستنده مرتبط است. رسانه ای رسانه جمعی است که قصد اصلی فرستنده اش عادت دادن مخاطبان به روشی ثابت برای عرضه محتوا باشد؛ یعنی رسانه های جمعی چندان تمایل ندارند که مردم را به قرار گرفتن در معرض پیام هایشان ترغیب کنند بلکه بیشتر مایلند آن ها را در موقعیتی قرار دهند که بطور معمول در معرض پیام ها باشند(پاتر، 2005: 8). رسانه های جمعی یک صنعت رو به رشد و در حال تحول اند که تأمین کننده اشتغال، تولید کننده کالا و خدمات و تغذیه کننده سایر صنایع مرتبط هستند. این رسانه ها در عین حال خود به نهادی تبدیل شده اند با قواعد و هنجارهای خاص خود که این نهاد را به جامعه و سایر نهاد های اجتماعی پیوند می دهد. پس این نهاد نیز به نوبه خود توسط جامعه تنظیم می شود.

هم چنین یکی از منابع       قدرت اند؛ یعنی ابزاری هستند برای کنترل، مدیریت و نوآوری در جامعه که می توانند جانشینی برای زور یا سایر منابع باشند(مک کوییل ، 1388: 2ا). رسانه های جمعی با آسان کردن درک پیام هایشان برای مخاطبان و در عین حال، با بازده بالایی که عرضه می کنند، آن ها را شرطی می کنند. وقتی هزینه اندک و ارزش زیاد باشد، مخاطبان قرار گرفتن در معرض رسانه را استفاده کارآمد از زمان تلقی می کنند واین تلقی باعث می شود که افراد بخواهند هم چنان در معرض رسانه قرار گیرند. رسانه های جمعی ابزارهایی را به وجود می اورند تا پیام خود را از طریق رسانه به مخاطبان مورد نظرشان منتقل کنند. برای مثال روزنامه رسانه است اما نیویورک تایمز، ایران، ایونینگ نیوز و کیهان ابزارند. همه این ها ابزارهایی  موفق هستند زیرا هرکدام به طور معمول به گروه خاصی از مخاطبان دسترسی دارند و مخاطبان خود را چنان شرطی کرده اند که همواره درصدد آنند که خود را در معرض پیام های ارسالی آن ابزارها قرار دهند(پاتر، 2005: 9). رسانه های غیر جمعی نیز از کانال های مشابه رسانه های جمعی استفاده  می کنند.


- مفهوم سواد رسانه ای


در اذهان بسیاری از افراد، واژه «سواد» با رسانه های چاپی بیشترین ارتباط را دارد. عده ای دیگر در مورد رسانه هایی مانند فیلم و تلویزیون از اصطلاح «سواد بصری» استفاده می کنند. نویسندگان دیگری هم از اصطلاح «سواد کامپیوتری» استفاده کرده اند(کاووسی، ا385: ا6). اما هیچکدام از این ها معادل «سواد رسانه ای» نیستند و صرفاً اجزای سازنده آنند.


به عقیده مساریس ، سواد رسانه ای را می توان دانش پیرامون چگونگی عملکرد رسانه های جمعی در جامعه تعریف کرد. در شرایط آرمانی، این دانش باید دربرگیرنده همه ابعاد کاری رسانه ها باشد: بنیادهای اقتصادی آن ها و مهمتر از همه، «زبان» آن ها، یعنی قواعد بازنمایی و راهبردهای بلاغی تبلیغات، برنامه های تلویزیونی، فیلم و دیگر صورت های محتوایی رسانه های جمعی(مساریس،1988: 7ا). سواد رسانه‌ای یک فهرست از معیارهایی است که مردم را قادر به تحلیل، ارزیابی و ایجاد پیام در برابر پهنای متغیر اشکال، انواع و سبک های رسانه ها می سازد. آموزش سواد رسانه ای( اغلب در مدلی وابسته به آموزش و پرورش تحقیقی_ پایه ای ) مردم را تشویق می‌کند تا سوال هایی درباره ی آنچه تماشا می‌کنند، می شنوند و می خوانند، بپرسند. همچنین ابزارها را برای اینکه مردم به طور انتقادی پیام ها را تحلیل کنند، بهبود می بخشد و مهارت های خلاقانه ی خوانندگان در ساختن پیام های رسانه شان و انتشار تجربه شان را توسعه می دهد. به عبارت دیگر سواد رسانه ای «یک فهم آگاهانه و انتقادی از رسانه جمعی است که شامل تکنیک ها، تکنولوژی ها و نهادهای درگیر در تولید رسانه ها می شود و قادر به تجزیه و تحلیل انتقادی پیام های رسانه ای و تشخیص و شناخت نقش مخاطبان در ساختن معانی از این پیام هاست»(شفرد ، 1993).


به نظر کارشناسان ارتباطات، سواد رسانه ای «توانایی دستیابی، تجزیه و تحلیل، نقد، ارزیابی و ایجاد ارتباط به گونه های مختلف است»( سپاسگر،1385: ا22). به نظر آنان فرد واجد این مهارت می تواند درباره آنچه در کتاب، روزنامه، مجله، تلویزیون، رادیو، فیلم، موسیقی، تبلیغات، بازی های ویدئویی، اینترنت و... می بیند، می خواند و می شنود، فکر کند.


محسنیان راد، استاد علوم ارتباطات، معتقد است، آی سی تی   موجب پیدایش سواد رسانه ای شده است. وی می گوید: «در حقیقت ورود به عصر ارتباطات و اطلاعات و پیدایش ابزار نوین ICT، سوادی، آن هم با عنوان سواد رقومی متولد ساخته است». وی اولین مخاطبان سواد رسانه ای را میانسالان دهه ا990 می داند که می بایست تحت تعلیم استفاده از فناوری های نوین برای رویارویی با خروجی رسانه ها و اصلاً کارکرد آن ها قرار می گرفتند(افراسیابی، 1387: 4).


 سواد رسانه ای مقوله ایست که سعی می کند درکی عمیق و منتقدانه از پیام های وسایل ارتباط جمعی ایجاد کند و هدف از آن افزایش و تقویت اندیشه انتقادی با استفاده از رسانه هاست(علوی،ا1388: ا6).


سواد رسانه ای، توانایی وارسی و تحلیل از میان پیام هایی است که روزانه به ما اطلاع می دهند، سرگرم می کنند و می فروشند. یک نوع توانایی است که موجب می شود مهارت های تفکر انتقادی، همه ی رسانه ها را در بر بگیرد. همچنین سواد رسانه ای درباره ی پرسیدن سوال هایی مربوط به آنچه که وجود دارد و توجه به آنچه که نیست، می باشد. به عبارتی نوعی غریزه است؛ اینکه بپرسیم چه دروغی پشت تولیدات رسانه ها نهفته است (انگیزه، پول، ارزش ها و مالکیت) و آگاه شویم چطور این عوامل تاثیرگذارند( تالیم ، 1995). از نظر بعضی کارشناسان، سواد رسانه ای به معنای فراگیری چگونگی تولید پیام با استفاده از رسانه های چاپی، سمعی و بصری و... است(سپاسگر، 1385: 225). عده ای دیگر  سواد رسانه ای را مفهومی می دانند که در پنج پرسش زیر مطرح می شود:


-    چه کسی پیام های رسانه ای را می آفریند؟
-    کدام یک از فنون رسانه ای برای جلب توجه مخاطبان استفاده شده است؟
-    چگونه افراد مختلف قضاوت ها و تفسیرهای گوناگونی از پیام های یکسان دارند؟
-    ارزش ها و سبک های زندگی که در رسانه ها ارائه می شوند کدامند؟
-    هدف سازندگان و آفرینندگان پیام چیست؟(هابز، 2005: ا)
«سواد رسانه ای»، یک نگرش کاوشی را نسبت به جهان رسانه تشویق می کند، این که:
چه کسی پیام را درک می کند؟ چه کسی می خواهد به این شواهد برسد و چرا؟ در این داستان از دیدگاه چه کسی سخن گفته می شود؟ صدای چه کسانی شنیده می شود و چه کسانی غایب هستند؟  پیام چه اهدافی را دنبال می کند تا توجه و احساس من را بدست بیاورد(تالیم، ا995).


ورسناپ  در تعریفی از سواد رسانه ای می گوید: « سواد رسانه ای یک خروجی (برآمده) مورد انتظار از کار در آموزش و پرورش رسانه ای و یا مطالعه رسانه است. با داشتن سواد رسانه ای، ما بیشتر در مورد رسانه یاد می گیریم و می دانیم. هم چنین سواد رسانه ای یک مهارت تجربه، تفسیر، تحلیل و ساخت محصولات رسانه ای است(ورسناپ1994،). مورین ، مدیر چندرسانه ای انجمن دانشکده مونترال انگلیس، می گوید: تعریف سنتی از سواد، زمانی که چاپ، عالی ترین شکل رسانه بود، توانایی رمزگشایی، فهم و ارتباط در چاپ بود. اما با توسعه جهان، دیگر چاپ برای مدت مدیدی، بعنوان رسانه مسلط نبود و این نقش توسط رسانه های الکترونیکی ربوده شد. امروزه سواد به دو معناست:


ا- رمزگشایی، درک و ارزیابی از طریق نوشتنِ همه رسانه ها.


2- خواندن، ارزیابی و ایجاد متن، تصاویر و صداها یا هر ترکیبی از این عناصر.


به عبارتی دیگر، افراد باسواد باید دارای سواد  چاپ، سواد بر اساس اعداد و سواد تکنولوژیک باشند(مورین، 1995).


باون  در تعریف سواد رسانه ای می گوید:«سواد رسانه ای به دنبال توانمند سازی شهروندان و تبدیل رابطه غیر فعالشان در برابر رسانه به رابطه ای فعال، تعاملی انتقادی با توانایی به چالش کشیدن سنت ها و ساختارهای خصوصی، فرهنگ رسانه های تجاری و یافتن راه های جدید بیان و گفتمان شهروند، است(باون،1996). به نظر اندرسن ، «سواد رسانه ای» یک کیفیت است، مانند قهوه ای مایل به زرد که می تواند به دست آید. اما «آموزش رسانه ای» یک جریان ادامه دار است که می تواند توسعه و تکامل یابد(اندرسنا1996). کمال پور، رئیس دپارتمان ارتباطات و هنرهای خلاق در دانشگاه پوردو آمریکا، سواد رسانه ای را شامل تحقیق، تحلیل، آموزش و آگاهی از تأثیرات رسانه ها(رادیو، تلویزیون، روزنامه و...) در روی افراد و جوامع می داند(سایت اینترنتی مجله علوم اجتماعی،1386).


اصول و مفاهیم سواد رسانه ای


سواد رسانه ای بر پایه و مفاهیمی استوار است که فهم آنها را اجتناب ناپذیر می کند. این اصول عبارتند از:


ا- رسانه ها سازه ای هستند.
این مفهوم نشان می دهد رسانه ها با دقت ماهرانه ای به ارائه ی برداشت هایی می پردازند که عوامل معینی را انعکاس دهند. همه ی رسانه ها با دقت، گردآوری، تدوین، انتخاب و طراحی می شوند. آن ها دنیایی را به ما نشان می دهند که اگر چه حقیقی به نظر می رسد، اما از یک نگاه گزینش شده است.  در واقع در روزگار واقعیت مجازی و شبیه سازی کامپیوتری، دیدن عین باور کردن نیست.

2- رسانه ها واقعیت را بازسازی می کنند.
یعنی میان شیوه ی ارائه ی وقایع به وسیله ی رسانه ها با شیوه ی درک مخاطبان رسانه ها رابطه ی معناداری وجود دارد. هنگامی که ما درک مستقیم و عینی از فرد، مؤسسه، موضوع، شخص یا مکان ارائه شده در رسانه نداشته باشیم، واسطه این درک، رسانه ها خواهند بود(کان سی داین، 1379: 10به نقل از قاسمی،1385: 90).


3- مخاطبان مفهوم مورد نظر خودشان را از رسانه ها می گیرند.
 اغلب مخاطبان مطابق با نیازها، خوشی ها، سختی های روزمره،  نگرش های نژادی و جنسیتی، پیشینه خانوادگی و فرهنگی و بسیاری از چیزهای دیگربا دیگران تعامل برقرار می کنند. به همین علت است  که گروه های قومی متفاوت پس از مواجهه با محتوای رسانه ای یکسان، اجزای متفاوتی از آن را انتخاب، رد، حفظ و درک می کنند.

4- محصولات رسانه ای اهداف تجاری دارند.
امروزه هر نوع درک واقعیت از محتوای رسانه ها را نمی توان از زمینه اقتصادی و ضرورت های مالی محرک صنعت جدا کرد. تا جایی که عده ای (بنیانگذاران مکتب فرانکفورت، مارکوزه، هابرماس) معتقدند رسانه به عنوان ابزاری در انحصار نظام سود و سرمایه در امده است. قاسمی معتقد است که در اینجاست که بحث مالکیت و کنترل از مهمترین موضوعات اساسی است که مورد توجه سواد رسانه ای قرار می گیرد تا از آن رهگذر میزان و چگونگی نفوذ ملاحظات تجاری بر محتوا، روش و پخش پیام ها نزد مخاطبان روشن شود.


5- رسانه ها پیام های ایدئولوژیکی و ارزشی را در بردارند.
تمام تولیدات رسانه ای تا اندازه زیادی تبلیغاتی هستند زیرا آن ها ارزش ها و روش های زندگی را نشان می دهند. به عقیده سایزر تلویزیون بزرگترین نظام آموزشی و شکل دهنده اصلی فرهنگی تبدیل شده است و درک آنچه این رسانه آموزش می دهد، نکته محوری در سواد رسانه ای است(امیرانتخابی و رجبی،1387: 62). روند کلی رسانه ها، مستقیم یا غیر مستقیم پیام های ایدئولوژیکی، از قبیل؛ نحوه درست زندگی کردن، مصرف گرایی، نقش های جنسیتی، مسئولیت پذیری و... است.


6- رسانه ها بار سیاسی و اجتماعی دارند.
رسانه ها بر مسائل سیاسی و تغییرات اجتماعی تأثیر زیادی دارند. این اصل به بررسی رابطه میان تصویر و تأثیر، محتوا و پیامدها می پردازد و این که در عصر مصرف و مادی گری، تربیت معنوی فرزندان را چگونه بر عهده بگیریم. هم چنین این اصل مربوط به نحوه نمایش و شکل دادن، بازتاب و تقویت واقعیت توسط رسانه ها و یا مربوط به درک این که چه کسی یا چه چیزی تصویر شده است و این که کدام گروه ها و افراد در جامعه ما در این تصویر جایی ندارند و به آن ها نپرداخته ایم، می باشد(امیر انتخابی و رجبی، 1387: 63). ایجاد تعادل در کار ویژه‌های دولت که منجر به ثبات سیاسی بیشتر  می شود، همچنین تأمین منافع دولت های صاحب سلطه، کارکرد ابزاری رسانه ها در جلب عقاید عمومی، دستکاری ذهنی و هشیاری بسته بندی شده، تقویت و تحکیم وضع موجود، صنعت نظر سنجی، سنجش و ساخت عقاید، از کارکردهای رسانه ای است(شیلر، 1377: ا8 به نقل از قاسمی).


7- هر رسانه شکل زیبایی شناختی منحصر به فردی دارد.
این اصل ما را قادر به درک ویژگی ها و مشخصات منحصر به فرد هر رسانه می سازد تا بتوانیم نحوه ارتباط شکل و محتوا را جستجو و درک کنیم(بلیغ، 1379: 90). از سوی دیگرتکثر رسانه ای موجب افزایش توانایی شهروندان جامعه برای مشارکت در زندگی سیاسی شده است. به علاوه می توانند در انتخاب یک رهبر ملی نیز تأثیر قابل توجهی داشته باشند.


اهداف سواد رسانه ای


کارشناسان ، مهم ترین اهداف سواد رسانه ای را رشد و گسترش تفکر انتقادی و دادن قدرت کنترل به افراد در استفاده از برنامه های رسانه می دانند و فهم و تفسیر صحیح پیام های رسانه ای و تجزیه و تحلیل آن ها و آماده سازی افراد برای زندگی در جوامع دموکراتیک در اولویت های بعدی (دوم و سوم) می دانند و کمترین توجه به سواد رسانه ای را یادگیری درباره تاریخ رسانه می دانند(فدورو ، 2003: 7). هدف سواد رسانه ای را هوشیار کردن، اختیار بخشی و آزاد سازی مخاطب نیز ذکر کرده اند. یکی از پیامدهای تحلیل و درک صحیح پیام های رسانه ای، بالا رفتن سطح آگاهی است که می تواند منجر به ایجاد ارتباطات اجتماعی سالم تر با رسانه ها و تقویت ساختارهای دموکراتیک جامعه گردد و شهروندان می توانند از این طریق به مشروع سازی گزینه های سالم تر در رسانه کمک نمایند؛ چرا که یک شهروند فعال و باسواد می تواند در ایجاد تغییرات اجتماعی مثبت فعالیت کند و عکس العمل خود را در برابر رسانه ها اعلام نماید و تنها بیننده صرف نباشد(صالحی امیری و رجبی، 1387: ا4).


بطور کلی هدف از سواد رسانه ای این است که به مردم کمک کند تا به جای آن که مصرف کنندگانی فرهیخته باشند، شهروندانی فرهیخته شوند. بنابراین به دنبال راهی در جهت گسترش مردم سالاری در جامعه ایست که مفهوم مردم سالاری در آن جامعه بطور مبسوط، تعریف و نوشته شده باشد. در واقع کانال های ارتباط جمعی، دو جنبه متفاوت دارند. آن ها یک ورودی متغیر دارند که بدین وسیله حتی فرآیند تصمیم گیری سیاست خارجی را تحت نفوذ قرار می دهند و همزمان به محیط رسانه به مثابه یک خروجی، خدمت رسانی می کنند. یک «وسیله پخش» از این نظر سخنگوی کار دولت هاست که رهبران را وادار می کند تا تصمیماتشان را در آن بازگو کنند. به همین خاطر سواد رسانه ای، در تحلیل نقش های رسانه، اهمیتی دوچندان می یابد؛ زیرا این تأثیرات دوگانه و همزمان عمدتا از برجسته سازی و شکل گیری دیدگاه های سیاسی در رسانه ها ناشی می شوند که درک آن برای مخاطبی که به سواد رسانه ای مجهز نیست، ناممکن می نماید(بصیریان جهرمی،1385: 36 و 37).


پاتر، هدف سواد رسانه ای را، دادنِ قدرت کنترل برنامه های رسانه به افراد می داند. به نظر وی تک تک افراد نمی توانند به خودی خود تأثیر زیادی بر تغییر روش رسانه های جمعی در ساخت پیام هایشان داشته باشند. آن ها هرگز نمی توانند بر آنچه به علوم عرضه می شود کنترل زیادی داشته باشند، اما می توانند اِعمال کنترل بر روش برنامه ریزی ذهن خود را بیاموزند بنابراین پاتر معتقد است هدف سواد رسانه ای این است که به مردم نشان دهد چگونه کنترل را از رسانه ها به خود معطوف کنند. اولین گام در تغییر کنترل از رسانه به شخص این است که افراد دریابند چگونه رسانه ها آنان را برنامه ریزی  می‌کنند. برنامه سازی رسانه ای در قالب چرخه ای دو مرحله ای که مدام تکرار می شود انجام می گیرد:


1-    محدود کردن انتخاب ها: رسانه ها چنان برای ما برنامه ریزی کرده اند که باور کنیم انتخاب های زیادی پیش رو داریم اما در واقع گستره این انتخاب ها محدود است. با آن که ظاهراً تفاوت هایی میان انتخاب های پیام ها وجود دارد، این تفاوت ها در مقایسه با شباهت ها بی اهمیت است.


2-    تحکیم تجربه: الگوهایی که انسان بر اساس آن ها در معرض رسانه قرار می گیرد به تدریج، در جریان تجارب گذشته وی با رسانه، برنامه ریزی می شود. تا وقتی که تجارب مذکور رضایت بخش و عاری از احساسات منفی شکست یا نفرت بوده باشند، قرارگیری در معرض رسانه ها تقویت  می شود. انسا دائماً به همان نوع پیام ها رجوع می کند و مطمئن است که باز هم تجارب رضایت بخشی، مشابه تجارب گذشته اش، خواهد داشت. به راحتی می شود به وضعیت غیر ارادی لغزید و به این اطمینان رسید که انتخاب های از پیش تعیین شده، انتخاب هایی قابل قبول هستند. با گذشت زمان، عادات قوی تر و آزمودن چیزهای تازه بسیار دشوارتر می شود(پاتر، 1385 : 2ا-24). جدول زیر عناصر کلیدی در سواد رسانه ای را نشان می دهد:

تاریخچه و لزوم آموزش سواد رسانه ای


از اواسط دهه 1970 میلادی، موضوع سواد رسانه ای در برخی از کشورها مانند آمریکای لاتین و کشورهای اروپایی مانند ایتالیا و اسپانیا، مورد توجه قرار گرفت. اصلی ترین هدف آموزش رسانه ای در این کشورها، برطرف کردن نابرابری های اطلاعاتی بین کشورهای پیشرفته و عقب افتاده بوده است. در آفریقای جنوبی، آموزش رسانه ای به منظور ارتقای سطح آموزش عمومی مورد استفاده قرار گرفت، در حالیکه در برخی از کشورهای انگلیسی زبان مانند اسکاتلند و استرالیا، آموزش رسانه ای به مثابه بخشی از آموزش مهارتهای زبانی محسوب می شد(هابز،2005: 2 به نقل از سپاسگر، 1384: 43).


آموزش سواد رسانه ای در کانادا در سال 1978 با تشکیل « انجمن سواد رسانه ای» آغاز شد. اعضای این انجمن متشکل از آموزگاران، محققان دانشگاه ها و سازندگان محصولات رسانه ای همگانی بودند و مهمترین دستاورد آنان وارد کردن بحث سواد رسانه ای به نظام آموزش عمومی مدارس « استان انتاریو» کانادا و انتشار کتاب سواد رسانه ای، در این کشور بود. پس از سال 1987، مباحث سواد رسانه ای به صورت موضوعی درسی، در برنامه های درس انگلیسی مدارس انتاریو گنجانده شد. در ژاپن نیز سواد رسانه ای تا سالا980 به صورت مختصر و محدود پیگیری می شد و از سال 1992، پس از ترجمه ی کتاب سواد رسانه ای در ژاپن، این مفهوم به صورت تازه تری وارد مطالعات رسانه ای این کشور شد. در سال 1999 انجمن ملی «سازمان های رادیویی و تلویزیونی» و «شورای تحقیقات درباره ی سواد رسانه ای» آغاز به فعالیت کردند. در سال های اخیر نیز به آموزش سواد رسانه ای پیرامون رسانه های جدید مانند اینترنت، ماهواره و ... پرداخته اند( تاکونیومی1378 به نقل از سپاسگر، 1384: 43 ). در ایالت متحده آمریکا سواد رسانه ای با روند کندتری آغاز شد. در این کشور  اصطلاحات سواد رسانه ای و آموزش رسانه ای به صورت مترداف به کار برده می شدند. البته در سال های اخیر تفاوت بین این دو اصطلاح بواسطه کنفرانس های همکاری های سواد رسانه ای که در دهها990 مورد بررسی قرار گرفت. در این کنفرانس سواد رسانه ای به توانایی دسترسی و ارزیابی پیام های رسانه ای در اشکال مختلف تعریف شده است( همان، ص44 ). باری دونکان، عضو انجمن سواد رسانه ای کانادا، سواد رسانه ای را پاسخی به حل مشکلات ناشی از رسانه ها معرفی  می کند چرا که:


ا- رسانه ها برحیات فرهنگی و سیاسی، سلطه دارند؛
2- تقریباً همه اطلاعات جز مواردی که آن ها را بطور مستقیم تجربه می کنیم، رسانه ای شده هستند؛
3- رسانه ها قادرند مدل های ارزشی و رفتاری پرقدرتی خلق کنند؛
4- رسانه ها بدون آن که خودآگاه را فعال کنند، بر ما تأثیر می گذارند؛
5- سواد رسانه ای می تواندمصرف رسانه ای ما را لذت بخش تر کند و یک رابطه انفعالی را به یک رابطه فعال تبدیل کند(شکرخواه، 1385: 26).علاوه بر ویژگی های مذکور، به دو جنبه کلیدی دیگر که مسترمن برشمرده اشاره می کنیم:


ا- شکل و محتوا در رسانه ها رابطه نزدیک دارند: همانگونه که مارشال مک لوهان گفته است، هر رسانه ای گرامر خاص خودش را دارد و واقعیت را به شیوه خاص خود رمزگذاری می کند. رسانه های گوناگون، یک رویداد مشترک را با برداشت ها و پیام های متفاوت ارائه می دهند.


2- هر رسانه ای فرم زیبا شناختی خاص خود را دارد: همان گونه که نظم و آهنگ موجود در شعر و نثر را می شناسیم، لازم است تأثیرات و اشکال جذاب ارائه شده را نیز در بین رسانه های مختلف تشخیص دهیم(مسترمن،1382: 20ا). اما این که چرا رسانه ها مطالعه می شوند، می تواند بیانگر اهمیت و ضرورت آموزش سواد رسانه ای باشد. در برخی از پاسخ های این سؤال به عنوان ادله اثبات این ضرورت به شرح زیر است:
ا- اشباع رسانه ای
2- نفوذ رسانه ها
3- مدیریت و دستکاری اطلاعات
4- رشد خصوصی سازی اطلاعات
5- نفوذ رسانه ها و تأثیر آن بر آینده(قاسمی1385: 95).


بنابراین اولین گام برای آموزش سواد رسانه ای شناخت ویژگی ها و یا همان ظرفیت های نهفته موجود در رسانه ها و فن آوری های نوین است. دومین گام این است که مخاطب برای مواجهه با رسانه ها، از ابزارهای دوگانه مهارت و شایستگی استفاده کند(بابایی راد، ا387: ا46). این مهارت ها امکان ارتقاء بخشی نیز دارند. این مهارت ها به شرح زیر است:


ا- تحلیل؛ به معنی شکستن پیام به عناصر معنادار
2- ارزشیابی؛ داوری درباره ارزش پیام یا امکان مقایسه عناصر پیام
3- گروه بندی؛ به معنی تعیین اجزای مشابه و متفاوت پیام
4- استقرار؛ به معنی نتیجه گیری از برخی اجزای پیام و تعمیم آن به بقیه اجزا
5- قیاس؛ به معنی استفاده از اصولی فراگیر برای تبیین موارد خاص
6- ترکیب؛ به معنی جمع بندی پیام های مختلف در ساختاری جدید
7- خلاصه سازی؛ به معنی ارائه توصیفی روشن، درست و فشرده از پیام(سپاسگر، 1384: ا3ا).


یادگیری مهارت های فوق به همراه تسلط به یک زبان خارجی، مهارت استفاده از کامپیوتر و مهارت استفاده از فضای سایبرنتیک و... از طریق نهادهای آموزشی، مدنی و انتشاراتی صورت می گیرد. بنابراین آموزش سواد رسانه ای مختص به یک دوره و زمان خاص نیست و همواره با توجه به تغییرات اجتماعی یک ضرورت برای همه افراد جامعه محسوب می شود.

رویکردهای نظری مرتبط با سواد رسانه ای


ا-4-ا-2- الگوی ترکیبی هابز و لاسول


از نظر هابز، سواد رسانه ای، توان ارزیابی پیام های رسانه ای است که در دو سطح عمل می کند. از یک سو، در سطح نخستین و مقدماتی، مخاطب به موضوعات و پرسش هایی مانند چه کسی پیام های  رسانه ای را می آفریند؟ از چه فنونی استفاده می کند؟ با چه هدفی پیام را ارسال می کند؟ توجه دارد و از سوی دیگر، در سطحی عمیق تر، مخاطب ارزش ها و سبک های زندگی پنهان و مستتر در پیام را مدنظر قرار می دهد(سپاسگر، 1385: ا24). به نظر می رسد پرسش های سطح نخستین و مقدماتی، بخشی از پرسش های هارولد لاسول در تعریف ارتباطات باشد. چراکه از نظر لاسول، در هر ارتباط شش پرسش «که می گوید؟چه می گوید؟ برای چه کسی می گوید؟چگونه می گوید؟ برای چه  می گوید؟ با چه تأثیری می گوید؟» مطرح می شود. لذا سپاسگر معتقد است که می توان بین رویکرد لاسول در زمینه ارتباطات و رویکرد هابز در زمینه سواد رسانه ای تلفیقی صورت داد و بدین ترتیب در این الگوی ترکیبی دو لایه به شرح زیر تشکیل می شود:


ا- لایه درونی و مرکزی: در این لایه ارزش ها و سبک های زندگی ارائه شده در پیام مورد بررسی قرار می گیرد. این لایه ویژگی های پنهان تر پیام را در برمی گیرد و فهم سواد رسانه ای مبتنی بر آن، پیچیده تر از لایه بیرونی است. مخاطبی که از دانش بیشتر و عمیق تری برخوردار باشد می تواند ارزش ها و سبک های زندگی پیام های آشکار و پنهان را تشخیص دهد. منظور از سبک زندگی «اعمال و کارهایی است که به شیوه ای خاص طبقه بندی شده اند و حاصل ادراکاتی خاص هستند. شامل آن دسته از اولویت های افراد است که بصورت عملی قابل مشاهده اند(فاضلی1382: 67).


مخاطب دارای سواد رسانه ای قادر است که زندگی ای را که رسانه ها بر افکار و اعمال و زندگی او اعمال می کنند، تشخیص دهد.


2- لایه بیرونی و پیرامونی: در این لایه مؤلفه های اصلی ارتباطات رسانه ای لاسول، یعنی « که                     می گوید؟ برای چه کسی می گوید؟ چه می گوید؟ چگونه می گوید؟برای چه می گوید؟ با چه تأثیری می گوید؟» مطرح می شود. بدین ترتیب که مخاطب با سواد رسانه ای، می تواند پدید آورندگان پیام(کارگردانان، بازیگران، تهیه کنندگان، سیاستگذاران، نویسندگان و...) را تشخیص دهد(چه کسی می گوید). این مخاطب می تواند ابعاد فنی تولید و ارائه پیام(نحوه تدوین، نورپردازی، مونتاژ و...)، یعنی همان بعد زیبایی شناختی مورد نظر پاتر را درک کند( چگونه می گوید). همچنین مخاطب دارای سواد رسانه ای قادر به فهم هدف پیام آفرینان(سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی) می باشد( چه می گوید و برای چه می گوید) و  تشخیص این امر است که پیام برای چه گروهی از مخاطبان تهیه و پخش شده است( برای چه کسی می گوید). علاوه بر این، داشتن سواد رسانه ای به مخاطب این قدرت را می دهد تا میزان تأثیرگذاری پیام را تعیین کند و پیامدهای آسیب زا یا اثرات مثبت آنرا تشخیص دهد(با چه تأثیری می گوید؟)(سپاسگر، 1385: ا24- ا26).


2-4-ا-2- سواد رسانه ای از نظر تامن


به نظر الیزابت تامن و همکارانش، سواد رسانه ای همانند فیلتری داوری کننده عمل می کند؛ چنانکه جهان متراکم از پیام، از لایه های فیلتر سواد رسانه ای عبور می کند؛ شکل مواجهه با پیام معنادار شود. از دید تامن پیام رسانه ای در  سه لایه عمل می کند:


لایه اول: اهمیت برنامه ریزی شخصی در نحوه استفاده از رسانه ها به این معنا که مخاطب توجه بیشتری به انتخاب و تماشای انواع مختلف برنامه ها دارد و بصورت مشخصی به استفاده از تلویزیون، ویدئو، بازی های الکترونیکی، فیلم ها و دیگر رسانه ها می پردازد و میزان مصرف را کاهش می دهد.


لایه دوم: در این سطح، مخاطب به جنبه های نامحسوس تر رسانه ای توجه می کند و به پرسش ها و موضوع‌های عمیقی مانند چه کسی پیام های رسانه ای را می سازد؟ چه هدفی با فرستادن پیام دنبال می شود؟ چه کسی از ارسال پیام سود می برد و چه کسی ضرر می کند؟و... می پردازد.


لایه سوم: این لایه مهارت های لازم برای تماشای انتقادی رسانه هاست. با این مهارت ها، مخاطب به تجزیه و پرسش درباره چارچوب ساخت پیام و جنبه های جا افتاده در آن می پردازد(تامن، ا995: 2). بنابراین تعریف با عمیق تر شدن لایه ها، میزان سواد رسانه ای مخاطبان بیشتر می شود؛ به این ترتیب که در لایه اول، مخاطب خود را ملزم می کند در استفاده از رسانه، جیره مصرف داشته باشد و در لایه دوم، باتوجه به ویژگی های پیام دهنده برخی از پیام ها که مطلوب مخاطب است، برگزیده و بقیه پیام ها نادیده گرفته می شود. در لایه سوم نیز به نقد پیام های رسانه ای پرداخته می شود. بنابراین سواد رسانه ای با دادن توانمندی خاصی به مخاطب، وی را در برابر هر متن نوشتاری یا دیداری و شنیداری از حالت انفعال به وضعیتی فعال تبدیل می کند(درک بولز، 2002: 3 به نقل از سپاسگر، 1385: ا28).


3-4-ا-2- سواد رسانه ای از نظر جیمز پاتر


از نظر جیمز پاتر، سواد رسانه ای الگویی چند عاملی است و «ساختارهای دانش »، «منبع شخصی »، «وظایف پردازش اطلاعات » و «مهارت ها و توانایی ها » عامل های مدل سواد رسانه ای وی هستند.              براساس دیدگاه پاتر، ارتباط این عوامل، فضایی و حلزونی(نه سطحی) است؛ در هر برش عرضی، یکی از عوامل سواد رسانه ای قرار دارند و از اینرو هر یک از عوامل، عامل دیگر را پشتیبانی می کنند( سپاسگر، 1384: ا29 ). در ادامه به هر یک از این عوامل اشاره می شود:


الف- ساختارهای دانش


ساختارهای دانش منظومه به هم پیچیده ای از دانسته های مخاطبان است که ویژگی های خاصی دارد. نخست آن که این منظومه، توده ای بی شکل و درهم و برهم از اطلاعات نیست و مخاطبان در شکل دهی به آن، وضعیت فعال د ارند. دوم آن که دانسته ها در این بافت به هم پیچیده، ارزش برابر و یکسان ندارند. برخی از اطلاعات مهم‌تر هستند و برخی ارزش کمتری در وضعیت ساختارهای دانشی دارند. برای مثال دانستن عنوان های تلویزیون و هنرپیشه های آن ها و بطور کلی، اطلاعاتی که در پاسخ به عنصر «چه» ارائه می شوند، اطلاعات کم اهمیتی در «ساختارهای دانش» هستند. اطلاعات ارزشمندتر، دانسته هایی هستند که در پاسخ به پرسش های «چرا» و «چگونه» مطرح می شوند. پاتر همچنین یادآوری می کند که ساختارهای دانش رسانه ای افراد پنج حوزه را در بر می گیرد:


ا- محتوای رسانه ای 2- تأثیر رسانه ای 3- صنایع رسانه ای 4- جهان واقعی 5- خود . منظومه دانش این پنج حوزه، پشتیبانی کننده منبع شخصی در برابر رسانه است.


ب- منبع شخصی


این عامل اهداف و سایق انگیزشی مخاطبان از رسانه ها، پیوستاری از کنش فعالانه تا منفعل را در بر می گیرد؛ به این ترتیب که جایگاه قوی و ضعیف مخاطبان در برابر رسانه مطرح می شود؛ جایگاه ضعیف یعنی مخاطبان، از اهداف رسانه ای خود آگاه نیستند و کنترل کمی بر روش استفاده از آن دارند. بنابراین استفاده هدفمند مخاطبان از رسانه های گوناگون و تجزیه و تحلیل پیام رسانه ای، به قوی شدن جایگاه آنان منجر می شود.


ج- وظایف پردازش پیام اطلاعات


به نطر پاتر، سواد رسانه ای مخاطب، در عالی ترین شکل به وظیفه «پردازش کنندگی» اطلاعات می پردازد که در سه نظام مندی «گزینشگری»، «همتاسازی معنایی» و «سازه های معنایی» متبلور می شود.


در گزینشگری، مخاطب تصمیم می گیرد که با پیام مواجه شود یا آن را نادیده بگیرد. این تصمیم گیری، جنبه ای کاملاً ارادی دارد و در صورتی که مخاطب تصمیم به برخورداری از پیام بگیرد، پیام برای او حامل معنا می شود. به عبارت دیگر، مخاطب معنای هر پیام را با منظور معنایی خود همتا می سازد و در نتیجه در این سطح، نمادهای مستتر و آشکار اطلاعات را کشف و شناسایی می کند. از سوی دیگر، در مرحله گزینشگری، تمرکز مخاطب بر بررسی پیام های دریافتی از رسانه ها در محیط است. در دیدگاه پاتر منظور از محیط، هم جهان واقعی و هم منابع رسانه‌ای دیگر است. در مرحله دوم، مخاطب بر منظومه انسجام یافته نمادها در پیام متمرکز می شود یعنی به پیام‌هایی می پردازد که با معناهای آموخته او در گذشته هماهنگ باشد. در مرحله سوم، مخاطب بار دیگر به مرحله اول، یعنی ساختارهای دانش برمی گردد و سعی دارد این ساختارها را گسترش دهد( سپاسگر، 1384: ا34-ا29 ).


بنابراین از منظر پاتر «سواد رسانه ای» از عوامل گوناگون «ساختارهای دانش»، «جایگاه مخاطب» و «پردازش پیام» تشکیل شده است که یکدیگر را پشتیبانی می کنند. این الگو نسبت به الگوهای دیگر، بیشتر می تواند حدود دانش مخاطب نسبت به رسانه ها، مهارت های لازم برای استفاده از رسانه ها و مهم تر از همه نظام معنایی پیام را مورد بررسی قرار دهد. همچنین جیمز پاتر سواد رسانه ای را دارای چهار بعد شناختی، احساسی، اخلاقی و زیباشناختی می داند که در بخش ابعاد سواد رسانه ای تحقیق به آن پرداخته می شود. 


نتیجه گیری:


عصر جدید ، عصری است که در آن به سمت مخاطب فعال ، انتخاب گر می رویم و برای آنکه انسان بتواند در یک جامعه رسانه ای شده ، عملکرد و ارتباطات اجتماعی سالم و مطلوبی با رسانه ها داشته باشد ، باید بتواند اشکال مختلف رسانه ها را از یکدیگر تشخیص دهد و بداند در ارتباط با رسانه ها سئوال های اساسی و مفاهیم اصولی را چگونه طرح کند تا به مخاطبین بی سواد ، بی هویت ، منفعل ، نا توان ، مصرف کننده صرف و فاقد جسارت تبدیل نشود. بهترین راه آگاه سازی بالا بردن سطح سواد رسانه ای است زیرا سواد رسانه ای به ما گوشزد می کند تا از اندیشه های سطحی و محدود نگر فاصله گرفته و به سمت اندیشه های عمیق و گسترده تر حرکت کنیم. سواد رسانه ای مربوط به گروه یا سن خاصی نمی شود، بلکه باید با توجه به تغییرات و تحولات اجتماعی و تکنولوژیکی در همه دوره ها دنبال شود.

 

کارشناس ارشد تحقیق در علوم ارتباطات اجتماعی


برای مطالعه رسانه الکترونیک سواد رسانه ای لطفا goo.gl/6vwDOL کلیک کنید.

سواد رسانه ای

آنچه از سواد رسانه ای باید بدانی

  آنچه از سواد رسانه ای باید بدانی

م

نویسنده: ناصر اسدی
سواد رسانه ای یعنی دانش و مهارت کافی جهت دسترسی، ارزیابی، ارزشیابی و استفاده مناسب از پیام های رسانه ای. این توانایی از چهار بعد شناختی، احساسی، اخلاقی و زیبایی شناسی قابل بررسی است.
دانشجوی دکترای ارتباطات دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات naserasady@yahoo.com  سواد رسانه ای ابزاری است که مخاطبان را در برابر هجوم پیام های مخرب رسانه ای مایه کوبی می کند. این سلاح آگاهی بخش، به مخاطبان بینش و قدرتی می دهد تا در همه ابعاد شناختی، احساسی، اخلاقی و زیبایی شناسی دست به گزینش مناسب از محتوای رسانه ها بزنند. این شناخت، به ویژه در عرصه فناوری های نوین رسانه ای از جایگاه مهم تری برخوردار شده است. گستردگی و ضریب نفوذ بالای رسانه های دیجیتال، خود گویای اهمیت بیش از پیش این موضوع است اما آنچه پس از شناخت باید مورد توجه قرار گیرد، ساز و کارها و روش های کاربردی در تمرین و اجرای سواد رسانه ای است. در این نوشتار به این موضوعات پرداخته می شود. زمانی که از سواد صحبت می شود، دانش و مهارت خواندن و نوشتن به ذهن می آید. این اندیشه، بیانگر سنت قدیمی در نگاه به توانایی استفاده از ابزار رسانه ای است که تقریباً تنها به رسانه های نوشتاری اختصاص می یابد. در گذشته اگر کسی به این دو مهارت (خواندن و نوشتن) دست می یافت، با سواد بود و از این جهت می-توانست از اطلاعات متفاوت در دسترس، به نحو مطلوب بهره مند شود.
اما امروزه چنین نیست. این دو مهارت، نقطه آغازین باسواد شدن هستند. در واقع توانایی خواندن و نوشتن تنها ابزاری هستند که شخص را آماده می کنند تا به سواد مطلوب در زمینه شناخت و بهره مندی از رسانه ها دست یابد. امروزه که فضای اطلاعاتی را درک می کنیم، مردم با حجم بسیار زیادی از اطلاعات با تنوع و کثرت بیشمار رو به رو هستند. علاوه بر این، فناوری های نوین رسانه ای، ابزار و امکاناتی را در اختیار کاربران قرار داده که با استفاده از آنها، به میزان و تنوع تولید اطلاعات شتاب و رشد بیشتری بخشیده اند. بنابراین شناخت و نحوه تعامل با رسانه ها، تولیدکنندگان محتوا و محصولات رسانه ای تولید شده از سوی آنان، به مراتب دشوارتر شده است. در چنین فضایی مخاطب رسانه ها باید بداند که چه رسانه ای محتوای مطلوب وی را ارائه می کند، اصولاً چه محتوایی را نیاز دارد و چگونه می تواند به آن دسترسی داشته باشد. از تهیه یک رادیو یا روزنامه گرفته تا راه اندازی یک تارنما و مدیریت آن، همگی از مباحث سواد رسانه ای است.
سواد رسانه ای را می توان در دو بخش مورد توجه قرار داد : نخست داشتن شناخت نسبت به همه ابعاد مرتبط با موضوع، و دوم چگونگی به کارگیری این شناخت در بهره مندی بهینه از رسانه ها. این مهارت کاربردی را می توان در حوزه های کلان، مانند فردی و خانوادگی تا حوزه های کلان، مانند نظام آموزش مدرسه و دانشگاه و سطح عموم جامعه اعمال کرد.
 
تعاریفی از سواد
جیمز پاتر در کتاب خود، نظریه سواد رسانه ای (رهیافتی شناختی)، به تعریف های متنوع فراوانی از منابع گوناگون اشاره می کند که برخی از مهم ترین آنها به شرح زیر است :
  • چارچوبی برای دسترسی، تحلیل، ارزشیابی و راه اندازی رسانه
  • تباط در همه انواع رسانه های چاپی و الکترونیک، همانند دسترسی، درک، تحلیل و ارزیابی تصاویر، واژه ها و آواهای پرنفوذی که فرهنگ همیشگی رسانه های جمعی مان را می سازند.
  • توانایی مصرف انتقادی و ایجاد رسانه؛ آموزش سواد رسانه ای در پی آن است که به مصرف کنندگان رسانه، آزادی بیشتری دهد تا به رسانه ها دسترسی یافته و آنها را تحلیل، ارزشیابی و ایجاد کنند.
  • سواد رسانه ای را به عنوان توانایی دسترسی، تحلیل، ارزش یابی و آفرینش پیام ها در رسانه های گوناگون تعریف می کنند.
  • توانایی ایجاد مفاهیم شخصی که از طریق نشانه های دیداری و کلامی هر روز از تلویزیون، آگهی، فیلم و رسانه های دیجیتال می گیریم. سواد رسانه ای چیزی بیش از دعوت دانش آموزان به کشف رمز ساده اطلاعات است.
  • مهارت بازخوانی رسانه ها، واکنش مؤثر و توانایی نوشتن و بازنویسی.

اگر به همه تعریف ها دقت شود، می توان به چند واژه کلیدی در این رابطه رسید؛ توانایی دسترسی، تولید، تحلیل و مصرف انتقادی. در واقع تقریباً همه تعریف ها دست کم یکی از این توانایی ها را شامل می شود. بنابراین به طور خلاصه می توان گفت : سواد رسانه ای یعنی دانش و مهارت کافی جهت دسترسی، ارزیابی، ارزشیابی و استفاده مناسب از پیام های رسانه ای. این توانایی (چنان که پاتر گفته) از چهار بعد شناختی، احساسی، اخلاقی و زیبایی شناسی قابل بررسی است.

 

اهمیت سواد رسانه ای
زمانی که برای خرید خوراک، پوشاک، لوازم زندگی و . . . به فروشگاههای مرتبط می رویم، بی گمان می-دانیم چه می خواهیم و نیز می دانیم که کجا به دنبال چیزی برویم. برای اینکه نیازهای خود را از فروشگاه ها تأمین کنیم، حتما نسبت به خود فروشگاه، خوب و بد بودن مارک های گوناگون از اجناس و تمایزات آنها کم یا بیش اطلاعاتی داریم یا دست کم به دست می آوریم. در غیر این صورت خرید مناسب و سودمندی نخواهیم داشت.
به همین شیوه در بازار رسانه ای نیازمند شناخت و اقدام عقلایی هستیم. باید از نیاز خود آگاه باشیم. رسانه مناسب را بشناسیم. محتوای مورد نظر را برگزینیم و در نهایت آن را با نگاهی منطقی و انتقادی مصرف کنیم. چنین روندی البته به سادگی امکان  پذیر نیست زیرا رسانه ها این توانایی را دارند که مخاطب را در کنترل خود گیرند. آنها با شیوه های گوناگون مخاطبان خود را به سوی اهداف خود هدایت می کنند. به ویژه امروزه که با تولید و انتشار بیشمار اطلاعات از رسانه های بسیار فراوان رویارو هستیم.
در گذشته که تعداد و تنوع رسانه ها زیاد نبود، مخاطبان بهتر و عقلایی تر می توانستند دست به گزینش زنند. اگر چه رسانه ها اغلب کنترل مخاطبان را در دست داشته اند اما در زمان پیش از عصر اطلاعات، برخورد انتقادی با رسانه ها به پیچیدگی امروز نبود. امروزه با رشد و گسترش رسانه های جمعی (به ویژه رسانه های نوین) به مشکل تولید محتوای بیش از حد تصور، برخورد کرده ایم. برای نمونه در سال 2004 تنها در ایالات متحده حدود 65 هزار کتاب چاپ شده و این در حالی است که کتاب تنها یکی از رسانه-های جمعی است. به آمارهای جدول زیر مربوط به تولیدات رسانه ای توجه کنید 
 
رسانه
در ایالات متحده
در جهان
کتاب (عنوان ها در سال)
64711
968735
ایستگاه های رادیویی
12600
43973
ایستگاه های بخش تلویزیونی
1884
33071
روزنامه
2386
2386
نشریات دوره ای
20000
80000
نشریات تخصصی
10500
40000
خبرنامه ها
10000
40000
صفحه های آرشیوی وب
9^10*3
9^10*5/7
 
 
نه تنها امروزه اطلاعات در دسترس هر کسی هست بلکه با نرخ فزاینده ای پیوسته تولید می شود. امروزه با حضور تار جهان گستر و صفحات وب، شتاب تولید اطلاعات به طور باور نکردنی رو به فزونی است. این شتاب، خود نیاز به روز بودن مخاطبان را در پی دارد، به گونه ای که اگر بخواهید تنها خواندن کتاب ها را به روز پی  بگیرید، با مطالعه 24 ساعته نیز هرگز به روز نخواهید بود.
این حجم و شتاب تولید اطلاعات تنها در ایالات متحده به عنوان یکی از کشورهای توسعه یافته است اما در کشورها توسعه نیافته که در پی تقویت سواد رسانه ای هستند، وضع به مراتب بحرانی تر خواهد بود چرا که این کشورها بیشتر مصرف کننده تولیدات جوامع توسعه یافته هستند. در راستای <<رقابت>>(تهاجم) فرهنگی، وظایف بیشتری بردوش دست اندرکاران آموزش رسانه در کشوری چون ایران قرار دارد.
رئیس سازمان فناوری اطلاعات کشور در مصاحبه خبری با خبرنگار جوان انقلاب می گوید: حجم کل اطلاعات روی اینترنت در دنیا 4زتا بایت (1024 اگزابایت، یعنی یک میلیارد میلیارد بایت) است که تا دو سال آینده دو برابر خواهد شد. این در حالی است که (( هنم اکنون بالغ بر 72 درصد از محتوای فضای مجازی دنیا توسط آمریکا تولید می شود)). بنابراین با توجه به اینکه بیشتر حجم اطلاعات تولید و منتشر شده، بومی نیست باید ساز و کارهای بیشتر و قوی تر برای بهره مندی مناسب از این فضا فراهم کرد. از انجا که اغلب منابع خارجی را با زبان انگلیسی می توان مشاهده کرد، بدیهی است دانستن این زبان دریچه ای برای ورود به شناخت مسیر درست است.
شاید توجهی به برخی از آمارهای مربوط به تولید و گردش اطلاعات در فضای تار جهان گستر، جایگاه سواد رسانه ای را بهتر نشان دهد. هم اکنون کاربران اینترنت 2 میلیارد و 930 میلیون و 354 هزار و 300 نفر نفر هستند. 25 درصد از کل تعداد تارنماها (230213725)، پیوسته در حال تولید اطلاعات هستند. 6689 توییت در هر ثانیه (50میلیون در هر روز) نشان گر سرعت خبررسانی است. همچنین بارگذاری 860 عکس و ارسال 885/134/2 هرزنامه در هر ثانیه تنها بخشی از تنوع و شتاب تولید و پخش اطلاعات در فضای تار جهان گستر است.
رشد کمی و کیفی تولیدکنندگان محتوا در فضای اینترنت از چنان عظمتی برخوردار است که تصور آن نیز تقریباً غیرممکن است. برای نمونه در حالی که 460/732/31 نفر عضو در پینترست، 900/867/257 نفر عضو فعال توییتر، 100/464/410 نفر عضو فعال گوگل پلاس و 890/678/224/1 نفر عضو فعال فیس بوک هستند،  در هر ثانیه حدود 60 مطلب از سوی بلاگ نویس ها در فضای اینترنت منتشر می شود. همه این مطالب قطعاً ارزش مند نیست و باید در فرآیند پردازش اطلاعات پالایش شوند.
این آمار تنها گوشه ای کوچک از فضای رسانه های نوین است. آنچه باید در این راستا مورد توجه قرار گیرد، محتوای تولید و منتشر شده از سوی رسانه های گوناگون خبری و خبررسانی است که هر یک دارای اهداف و ساز و کارهای خاص خود است. همچنین رسانه هایی که در پی بازاریابی و کسب سود بیشتر هستند، موضوعی است که باید در قالب سواد رسانه ای بررسی انتقادی شوند.
براساس همین گزارش در هر ثانیه 40 هزار جست و جو تنها از طریق گوگل انجام می شود. این رقم در هر روز بیش از 5/3 میلیارد برآورد شده است. با توجه به اینکه موتورهای جست و جوی دیگری نیز در فضای تار جهان گستر فعال هستند، این رقم را باید بسیار فراتر از این در نظر گرفت. همه اینها گویای نیاز و مصرف فراوان مخاطبان از فضای مجازی است.
در برابر این حجم عظیم از منابع اطلاعاتی که بی درنگ به تولید و انتشار محتوا مشغول هستند، ساده ترین واکنشی که مخاطبان ممکن است در پیش گیرند، رویارویی خودکار و عادت وار در برابر آنهاست. این خود باعث می  شود تا کنترل مخاطب در دست رسانه ها قرار گیرد. رسانه ها با نفوذ و فراگیری بیش از پیش و با ساز و کارها و شگردهای خاص هنری، توانایی شرطی کردن مخاطبان را دارند. برای پیشگیری از این مشکل باید به شناخت و مهارت هایی دست یافت تا تهدیدهای بالقوه در این زمینه را به فرصت تبدیل کرد. سواد رسانه ای به ما نشان می دهد که چه وقت، چه میزان و از چه رسانه ای استفاده کنیم.
از نکات قابل توجه دیگر در تقویت و رشد سواد رسانه ای، مسأله مشارکت شهروندان در حوزه های گوناگون و به نوعی تقویت دموکراسی است. به واسطه آموزش سواد رسانه ای و در پی آن، بهره مندی مناسب از محتواهای تولید و منتشر شده است که گردش شفاف اطلاعات و اثرگذاری بجا و مناسب آن مصداق می یابد. مسؤولیت-پذیری و کنش گری شهروندان در گرو دریافت اطلاعات درست و به موقع بوده که این خود نیازمند داشتن سواد رسانه ای کافی است تا با برخورداری از آن بتوانند ارتباطی افقی، برابر و مشارکت جویانه برقرار کنند.
به عبارتی دیگر ((هدف سواد رسانه ای کمک به گیرندگان ارتباطات جمعی است تا مشارکت کنندگانی آزاد و کنش گر در فرآیند پردازش اطلاعات باشند، نه اینکه کنش پذیر و پیرو تصاویر و ارزش های منتقل شده در یک جریان یک طرفه منابع رسانه ای باشند)). (پاتر، 1392).
 
سواد رسانه ای در فضای اینترنت
در شرایطی که زندگی نوجوانان و جوانان با اینترنت گره خورده، توجه به ابعاد مختلف این پدیده و آشنایی با فرصت ها و تهدیدهای آن امری ضروری است. به عبارت دیگر همان طور که استفاده از هر ابزاری مستلزم برخورداری از دانش مرتبط با آن است، لازمه استفاده درست از اینترنت نیز داشتن سواد رسانه ای و شناخت فرصت ها و تهدیدهای ناشی از مواجهه با فضا و محتوای موجود در آن است.
با مروری بر رسانه های برخط می توان دید که در کنار فرصت های ارائه شده به واسطه ابزار اینترنتی، تهدیدهایی نیز در کمین کاربران نشسته است. شاید مهم ترین این تهدیدها مربوط به کودکان و خطرات فضای مجازی باشد. ورود به صفحه هایی که دارای محتوای نامناسب و غیراخلاقی است، از جمله شایع ترین تهدیدهایی است که متوجه کودکان است. دریافت هرزنامه ها و احتمالاً تخریب نرم افزاری و سخت افزاری رایانه، از دیگر تهدیدهای موجود است. همچنین می توان به نفوذ به رایانه های شخصی، ویروس و بدافزارهای گوناگون اشاره کرد. دزدی و کلاهبرداری اینترنتی نیز چیزی است که بسیاری از کاربران ساده دل را دچار زیان های جدی مالی و گاهی جانی می کند. همچنین اعتیاد اینترنتی، زیان های فیزیکی و روانی ناشی از نشستن و استفاده پی در پی از اینترنت، موارد دیگری از کاربرد نادرست از این ابزار ارتباطی است.
براساس آمار منتشر شده (جدول زیر) از سوی گروه بازاریابی مینی وات در 30 ژوئن 2012، خاورمیانه 2/3 درصد جمعیت جهان را شامل می شود، در حالی که 7/3 درصد از کاربران اینترنت در جهان را تشکیل می-دهد. براساس همین آمار نرخ نفوذ اینترنت در ایران 3/53 درصد و نرخ استفاده از اینترنت 7/46 درصد اعلام شده است. به عبارتی می توان گفت حدود نیمی از جمعیت ایران کاربر اینترنت  هستند.
بنابراین بهره مندی مفید و مناسب از اینترنت، اهمیتی بیش از آنچه تصور می رود، دارد. بهره مندی از این ابزار ارتباطی و داشتن خیالی آسوده میسر نیست مگر در سایه داشتن اطلاعات و دانش کافی جهت دسترسی به منابع مورد نیاز و توانایی استفاده مناسب و بجا از مطالب منتشر شده در این فضای مجازی.
جدول زیر نرخ رشد جمعیت و تعداد کاربران اینترنت در ایران را از سال 2000 تا 2012 نشان می دهد :
 
 
سال
تعدادکاربران
جمعیت
درصدکاربران
منبع آمار
2000
000/250
905/442/69
8/3 %
ITU
2002
000/500/5
905/442/69
5/7 %
ITU
2005
000/500/7
905/442/69
8/10 %
ITU
2008
000/000/23
223/875/65
9/34 %
ITU
2009
000/200/32
284/429/66
5/48 %
IWS
2010
000/200/33
300/923/76
2/43 %
IWS
2012
00/000/42
711/868/78
3/53 %
IWS

 

آنچه در مطالعه سواد رسانه ای در فضای مجازی از اهمیت بیشتری برخوردار است، شناخت منابع انتشار اطلاعات است. از آنجا که سرعت تولید و انتشار محتوا در فضای سایبر بسیار چشمگیر است، بنابراین واکنش به روز و مناسب، عاملی حیاتی است. داشتن اطلاعات کافی نرم افزاری و سخت افزاری برای به کارگیری ابزار ارتباطی و شناخت کافی از منابع اطلاعاتی، نخستین مسأله ای است که باید مورد توجه قرار گیرد. باید کاربر از شناخت کافی در زمینه رایانه، سیستم عامل و کاوشگر مناسب برخوردار باشد. باید از منابع اطلاعاتی مورد نیاز شناخت داشته باشد. مسلماً تسلط به دست کم یک زبان خارجی (به ویژه انگلیسی)، بسیار مهم است. شناخت صفحات وب، بلاگرها، شبکه های اجتماعی، خبرگزاری ها، منابع اطلاعات غیر خبری و سنجش اعتبار منبع از جمله نکات قابل توجه برای کاربران اینترنت است.

سرعت روزافزونی که در ایجاد وبگاه ها و تارنماهای گوناگون شاهد هستیم، خود مهم ترین دلیل برای حساس بودن نسبت به خاستگاه این منابع اطلاعاتی است. هر یک از این منابع می تواند اطلاعات فراوانی را درست یا نادرست تولید و منتشر کند و از آنجا که ممیزی در فضای مجازی تقریباً ناممکن است، این وظیفه تنها برعهده مخاطب قرار می گیرد. این امر از سویی تهدید است و از سوی دیگر می تواند خود فرصتی باشد برای تقویت سواد رسانه ای.

امکانات و دسترسی هایی که محیط مجازی براس سواد رسانه ای فراهم می کند، توانایی و قدرت فراوانی به اشخاص و نهادها می دهد تا به امر آموزش و تقویت سواد رسانه ای بکوشند. مهارت استفاده از کامپیوتر و مهارت های استفاده از فضای مجازی می تواند هم به بهره وری مناسب تر از مباحث سواد رسانه ای در اینترنت منجر شود و هم به طور کلی خود جزو مهارت های سواد رسانه ای به شمار آید.

 

تمرین سواد رسانه ای

شاید مهم تر از شناخت رسانه ها و چگونگی کارکرد آنها، تمرین برای بهره مندی بجا و مناسب از رسانه ها باشد. در واقع آنچه این مهم را تحقق می بخشد، یافتن راهکارهای مناسب و اجرای آنها به گونه ای درخور است تا مخاطب در هر زمان و در برابر هر رسانه بتواند از آن به نحو مطلوب استفاده کند. این بهره مندی شایسته از منابع اطلاعاتی (به ویژه جهان گستر) همان رژیم مناسب رسانه ای است که نیازهای واقعی مخاطب را تأمین کرده و در کل جامعه موجبات رشد فکری و در نهایت عملی شهروندان را فراهم می آورد.
پاتر در کتاب خود با رویکرد آموزش به کودکان سه راهکار را ارائه می کند: وساطت سازنده، محدودسازی و همراهی در تماشا. طبیعی است که برای کودکان در مقایسه با بزرگسالان باید محدودیت های بیشتری در فضای مجازی قائل شد. اما مهم تر از آن برای تقویت سواد رسانه ای آنها، لازم است از آموزش در حین استفاده از رسانه بهره گرفت، یعنی همان همراهی در تماشا. زمانی که مخاطب مصرف کننده تلویزیون است، تماشای برنامه مورد نظر است اما زمانی که مخاطب در برابر تار جهان گستر قرار می گیرد، یادگیری نحوه راه اندازی رایانه و اتصال به شبکه ها ودر نهایت بهره مندی از محتوای مورد نیاز مطرح می شود. سواد رسانه ای در این فضا شامل همه آموزش های لازم از به کارگیری رایانه (یا تلفن های همراه یا هوشمند) تا استفاده از محتوای تارنماهاست. زیان های مالی، دزدی های اینترنتی، تأثیرات مخرب روانی، انحرافات اخلاقی، اعتیاد اینترنتی، خستگی و دلزدگی از اطلاعات، آسیب های فیزیکی ناشی از استفاده بیش از اندازه از رایانه، بدافزارها، ویروس ها و هجوم محتواهای بی ارزش و هرزنامه های پی در پی، از جمله زیان ها و تهدیدهای این فضای ارتباطی است. پیشگیری از هر یک از این زیان ها، می تواند در دایره بحث سواد رسانه ای دیده شود. طبیعی است که فراگیری رسانه های امروزی را نمی توان نادیأه گرفت. بنابراین محدودسازی صرف تنها راه چاره نیست. همراهی در تماشا در رسانه های سنتی (به ویژه تلویزیون) به آموزش رایانه و بهره برداری از ارتباطات اینترنتی در فضای مجازی چهره می نماید. بنابراین بهترین راه پرهیز از زیان های ارتباطات سیل آسای اینترنتی و بهره مندی از محتوای ارزشمند آن، آموختن و سپس آموزاندن استفاده از این ابزار سودمند است. این مهم باید در دو زمینه فردی و نهادی مورد توجه قرار گیرد. افراد می توانند با آموختن و تمرین بهره مندی مناسب از رسانه ها اهداف مطلوب سواد رسانه ای را پی بگیرند و نهادهای (عمدتاً) دولتی مسؤول نیز با برنامه ریزی های مناسب در سطوح گوناگون می توانند این نیاز را در جامعه تأمین کنند، به ویژه در برنامه های آموزشی مدارس.
به طور کلی در رسانه های سنتی می توان کودکان را در تماشای برنامه ها همراهی کرد و به آنان یاد داد که:

  • واقعیت و تخیل را از هم بازشناسد.
  • رفتار ناهنجار شخصیت های داستان، پیامدهای ناگوار خواهد داشت.
  • می توان از خشونت پرهیز کرد.
  • صحنه ها و روایت داستان نمایشی را به بحث و بررسی گذاشت.
  • از روحیه پرسش گری برخوردار باشند.

همچنین می توان کودکان را با مزایا و معایب فضای مجازی آشنا کرد. آموزش:

  • رسانه های دیجیتال و چگونگی راه اندازی مثلاً یک وبگاه
  • راه های تولید و انتشار محتوا در فضای مجاز
  • نرم افزارهای مختلف که در راستای انتقال پیام به کار می روند
  • راه های ایجاد جلوه ها
منبع اصلی مقاله:

مجله مدیریت ارتباطات / شماره 49 / صفحه 24 و 25 و 26


سواد فضای مجازی: عبارت است از دانش همراه با مهارت که به شناخت و اجتناب از آسیب های ناشی از تهدیدات فضای مجازی و استفاده حداکثری از فرصت های آن منجر می شود.

سواد رسانه ای: عبارت است از یک نوع درک متکی بر مهارت که  براساس آن می‌توان انواع رسانه‌ها و تولیدات آن‌ها را از منظر: مفید یا مضر بودن، قابلیت استفاده یا عدم استفاده و میزان صحیح استفاده، شناخت و از یکدیگر تفکیک کرد. سواد رسانه­ ای به افراد این توانایی را می­ دهد تا در مواجهه با رسانه­ ها هوشمندانه، فعالانه، تحلیل­گرانه و منتقدانه عمل کنند.

درآمدی بر سواد رسانه ای
در عصر ارتباطات و فناوری اطلاعات، رسانه ها یکی از ارکان اصلی جوامع بشری محسوب می شوند که مرزهای زمان و مکان را در هم شکسته و مخاطبان را در معرض بمباران اطلاعاتی قرار می دهند. و هر یک به نوعی سعی می کنند ایدئولوژی های خاص صاحبان خود و قدرت های سیاسی وابسته به آن را به مخاطبان تحمیل کنند. در این میان تاثیر تلویزیون به دلیل استفاده از تصویر به مراتب بیشتر از سایر رسانه هاست، به تعبیر دیگر در مسابقه بین چشم و گوش، چشم همیشه برنده است . 

از سوی دیگر مخاطبان به میزان زیادی به اطلاعات برای زندگی روزمره خود نیازمندند، این مسئله باعث وابستگی هرچه بیشتر آنها به رسانه ها و فراورده های رسانه ای می شود. بنابراین داشتن توانایی و قدرت تجزیه و تحلیل، تشخیص، درک و انتخاب پیام رسانه ای و همچنین مقاوم سازی مخاطبان در برابر نفوذهای ناشی از قدرت رسانه ها ضرورت پیدا می کند. تبدیل شدن مخاطبان منفعل به مخاطبانی منتقد، تیزبین و تحلیل گر مورد توجه قرار می گیرد تا مسائل مطرح شده توسط رسانه ها را چشم بسته قبول نکرده، بلکه با اتکا به دانش و بینش خود پیام ها را تجزیه و تحلیل کرده و تفکر انتقادی( تصمیم گیری عاقلانه مبنی بر این که چه کاری انجام دهیم یا چه باوری داشته باشیم) پیدا کنند .
تاریخچه پیدایش سواد رسانه ای به سال ۱۹۶۵ باز می گرد، زمانی که "مارشال مک لوهان" در کتاب خود تحت عنوان " درک رسانه، گسترش ابعاد وجودی انسان" این واژه را برای اولین بار به کار برد. وی معتقد بود: زمانی که دهکده جهانی تحقق یابد لازم است انسان ها به سواد جدیدی به نام سواد رسانه ای دست یابند.

بیان مسئله : همزمان با پیشرفت تکنولوژی، سیستم های اطلاعاتی و ارتباطی دچار پیچیدگی می شوند. این پیچیدگی سبب می شود تا پیام های تولید شده توسط رسانه ها، مخاطبان را دچار سردرگمی در انتخاب پیام ها کند. از سوی دیگر مخاطبان به اطلاعات نیازمندند، بنابراین آگاهی یافتن در مورد مزایا و مشکلاتی که رسانه ها می توانند برای مخاطبان خود ایجاد کنند در تاثیر پیام های رسانه ای حائز اهمیت است. در بحث پیرامون سواد رسانه ای می توان به پنج عنصر کلیدی اشاره کرد که عبارتند از: ۱- چه کسانی پیام های رسانه ای را می آفرینند؟ ۲- چه تکنیک هایی برای جذب مخاطب به کار می رود. ۳- افراد مختلف، چگونه پیام های رسانه ای را می فهمند. ۴- چه دیدگاهها، ارزش هایی در یک پیام رسانه ای نشان داده می شود. ۵- چرا یک پیام ارسال می شود؟ 

در پاسخ به سوال اول می توان ادعا کرد که رسانه ها واقعی نیستند اما به شیوه های واقعی بر مردم اثر می گذارند، تمام پیام ها توسط دست اندرکاران رسانه بدون خواست و اراده ما تولید می شوند. پرسش دوم این نکته را بیان می کند که پیام های تولید شده در رسانه ها با استفاده از زبان خلاقانه همراه با قواعد خاص اشاعه می یابند. پرسش سوم حامل این پیام است که افراد مختلفف یک پیام رسانه ای مشابه را به صورتی متفاوت از دیگری تجربه می کنند. مفهوم پرسش چهارم اینست که رسانه ها، ارزشها و نقطه نظرهای نهادینه شده ای دارند و سرانجام پرسش پنجم این نکته را بیان می کند که اغلب پیام های رسانه ای برای به دست آوردن قدرت و منفعت سازماندهی می شوند. 

بنابراین افراد دارای سواد رسانه ای، در برابر اطلاعات رسانه ای، آسیب پذیری کمتری دارند زیرا پیام هایی که به منظور تاثیرگذاری برآنها طراحی و ارسال شده ، در سطوح مختلف مورد شناسایی قرار می گیرند. با آگاهی یافتن نسبت به چگونگی ایجاد اطلاعات توسط رسانه ها، حتی کودکان نیز قادر خواهند بود خود مختاری بیشتری داشته باشند.

کلیدواژه ها:
سواد:
سواد در قرن ۲۱ دیگر همان معنی کلاسیک یعنی توانایی خواندن و نوشتن را ندارد، بلکه مفهوم سواد شامل توانایی استفاده از رسانه ها ست.
سواد رسانه ای:
سواد رسانه ای را می توان تقویت تجارب رسانه ای دانست. از سوی دیگر برخی سواد رسانه ای را چنین تعریف کرده اند: " توانایی دسترسی، تحلیل، ارزیابی و برقراری ارتباط با پیام های رسانه ای در اشکال مختلف". به بیان دیگر سواد رسانه ای مجموعه ای از چشم اندازهاست که ما به طور فعالانه برای قرارگرفتن در معرض رسانه از آن ها بهره برداری می کنیم تا معنای پیام هایی که با آنها مواجه می شویم را تفسیر کنیم.

حیطه موضوعی:
سواد رسانه ای از چهار حیطه شناختی، حسی، اخلاقی و زیبایی شناختی تشکیل شده است. که با هم در یک پیوستار تعاملی قرار دارند. حیطه شناختی حیطه ای است که به فرایندهای ذهنی و فکری مربوط می شود. و مجموعه ای از شناخت ساده نشانه ها تا درک پیچیده ترین پیام ها و کشف علل و نحوه ارائه خاص آنها به وسیله یک رسانه را در بر می گیرد. حیطه حسی بعد دیگری است که لایه بیرونی ادراک را شکل می بخشد، جایی که مخاطب از طریق یکی از حواس پنج گانه در معرض پیام های رسانه ای قرار می گیرد. و تداعی کننده این نظریه "مارشال مک لوهان" است که می گوید " هر رسانه در امتداد یکی از حواس پنج گانه انسان قرار دارد".
 
از این رو سواد رسانه ای تلاشی در کشف ابعاد حسی نهفته در پیام های رسانه ای به حساب می آید. سومین حیطه، بعد زیبایی شناختی است که به توانایی درک و شناخت مفاهیم رسانه ای از دیدگاه هنری اشاره دارد. و به میزان هنر و مهارت در تولید پیام توسط رسانه های گوناگون بستگی دارد. مانند سبک هنری منحصر به فرد یک نویسنده. و آخرین حیطه بعد اخلاقی است که به توانایی درک و دریافت ارزشهای نهفته در پیام ها اشاره دارد.

اصول و مفاهیم:
سواد رسانه ای بر پایه مفاهیمی قرار دارد که عبارتند از:
۱- رسانه ها واقعیت را بازسازی می کنند. به این معنا که میان شیوه ارائه وقایع به وسیله رسانه ها با شیوه درک مخاطبان رسانه رابطه معناداری وجود دارد. هنگامی که ما درک مستقیمی از مسائل را نداشته باشیم درنتیجه رسانه ها واسطه درک ما خواهند بود این همان چیزی است که "بودریار" معتقد است جامعه به مرحله نمادین یا وانمودگی رسیده است، بدین مفهوم که رسانه ها واقعیت را آن گونه که می خواهند بازسازی می کنند. 

۲- رسانه ها سازه ای هستند. رسانه ها به بازنمایی پیچیده ای از حقایق بیرونی می پردازند، به گونه ای که تشخیص مرز میان واقعیت و مجاز غیر ممکن و دشوار است. رسانه ها دنیایی را به ما نشان می دهند که اگرچه حقیقی به نظر می رسد اما از یک نگاه گزینشی سرچشمه می گیرد. یادگیری تشخیص واقعیت از غیر واقعیت حائز اهمیت است. 

۳- مخاطبان مفهوم مورد نظر خودشان را از رسانه ها می گیرند. معانی در ذهن انسانهاست. ذهنی که محتوا و پیام های رسانه ای را از طریق شبکه پیچیده ای متشکل از ماهیت و نیازهای خود پالایش می کند، از این روست که "گروه های قومی متفاوت پس از رویارویی با محتوای رسانه ای یکسان، اجزای کاملا متفاوتی از همان محتوا را انتخاب، رد و حفظ و درک می کنند. 

۴- محصولات رسانه ای اهداف تجاری دارند. رسانه ها به مخاطبان خود آن چیزی را می دهند که می خواهند، امروزه هر نوع درک واقعیت از محتوای رسانه ها را نمی توان از زمینه اقتصادی و مالی رسانه ها جدا دانست. از این روست که "هربرت مارکوزه" انسان تک ساحتی، "آنتونیو گرامشی" بحث هژمونی و "هابرماس" از بین رفتن عرصه عمومی را پیامد صنایع فرهنگی خاصه پیام های رسانه ای دانستند. چرا که معتقدند رسانه ها به عنوان ابزاری در انحصار نظام سود و سرمایه درآمدند. 

۵- رسانه ها پیام های ایدئولوژیکی و ارزشی را در بردارند. تولیدات رسانه ای تا اندازه زیادی تبلیغاتی هستند زیرا ارزش های ساختگی و روشهای زندگی مصرفی را نشان می دهند و ترویج می کنند. 

۶- رسانه ها بار سیاسی و اجتماعی دارند. رسانه ها در پس نقاب آزادی گرایی منافع سیاسی و اجتماعی دولت های خویش را تامین می کنند. "هربرت شیلر" در کتاب "گردانندگان افکار" معتقد است: کارکرد ابزاری رسانه ها، جلب عقاید عمومی است.

ضرورت آموزش سواد رسانه ای:
"باری دونکان" عضو انجمن سواد رسانه ای کانادا، سواد رسانه ای را پاسخی به حل مشکلات ناشی از رسانه ها معرفی می کند. و دلایل ذیل را در ضرورت این آموزش بیان می کند:
۱- رسانه ها بر حیات فرهنگی و سیاسی ما سلطه دارند.
۲- تقریبا همه اطلاعات جز مواردی که به صورت مستقیم تجربه می کنیم رسانه ای شده اند.
۳- رسانه ها قادرند مدل های ارزشی و رفتاری پرقدرتی خلق کنند.
۴- رسانه ها بدون آن که خود آگاه را فعال کنند بر ما تاثیر می گذارند.
۵- سواد رسانه ای می تواند مصرف رسانه ای ما را لذت بخش تر کند و یک رابطه انفعالی را به یک رابطه فعال تبدیل کند.
علاوه بر دلایل گفته شده که هر یک متناسب با رویکرد خاصی می باشند، دلایل دیگری نیز وجود دارند که تنها در کنار سایر دلایل می توانندتصویر کاملتری از ضرورت آموزش سواد رسانه ای را به تصویر کشند، که عبارتند از:
 
۱- اشباع رسانه ای
امروزه جهان شاهد تنوع و تکثر رسانه ای است به گونه ای که بر خلاف سابق مدل یک به یک پارادایم رسانه ای است. به زبان دیگر رسانه ها به تعداد مخاطبان تکثر یافته اند. هر روز و هر ساعت مخاطبان را بمباران اطلاعاتی می کنند به همین جهت بهترین شیوه حفظ استقلال بهره مندی از تفکر انتقادی که از طریق اشاعه سواد رسانه ای میسر می باشد.
۲- نفوذ رسانه ها :
میزان تاثیرگذاری رسانه ها از کم تا خیلی زیاد در نوسان است. هرچه مخاطبان از دانش و سواد رسانه ای بیشتری بهره مند باشند تاثیرات منفی کمتری را می پذیرند و بالعکس. 

۳- مدیریت و دستکاری اطلاعات:
بسیاری از مفسران عقیده دارند اطلاعات به صورت بسته بندی شده برای ترغیب مردم در جهت منافع، مواضع و به نفع اهداف خاص می باشد به همین جهت نمی توان انتظار داشت که انتخابی فکورانه، دقیق و آگاه تحقق یابد.
۴- رشد خصوصی سازی اطلاعات:
شکاف فناوری و شکاف آگاهی باعث پیدایش دو طبقه غنی اطلاعاتی و فقیر اطلاعاتی شده است. شکافی که بخشی از آن تابع متغیرهای سواد رسانه ای و اطلاعاتی می باشد. 

۵- نفوذ رسانه ها و تاثیر بر آینده:
جهان فردا به صورت فزاینده ای در قلمرو رسانه های جمعی و ارتباطی قرار می گیرد، مسلما آن کسی که توانایی دسترسی، ارزیابی و تحلیل انتقادی پیام های ارتباطی را داشته باشد بهتر می تواند به این درک برسد، درکی که تنها از رهگذر سوادرسانه ای تحقق می یابد.

آموزش سوادرسانه ای:
کانادا به عنوان اولین کشوری است که در سال ۱۹۸۷ به صورت رسمی آموزش سوادرسانه ای را در برنامه های درسی مدارس خود گنجانده است. این اقدام توسط انجمن سوادرسانه ای کانادا صورت گرفته است. هدف اصلی این انجمن انتقاد از فرهنگ امریکایی است. به بیان دیگر کمک به ایجاد فرهنگ کانادایی از رهگذر انتقاد به فرهنگ امریکایی است. جنبه انتفادی سوادرسانه ای همان نقش ناسیونالیسم را ایفا می کند. آموزش سوادرسانه ای در کشور ژاپن با مقتضیات بومی بازسازی و اجرا شده است. برنامه آموزش سواد رسانه ای در کشور ژاپن بر خلاف کانادا که به وسیله نهاد غیردولتی انجام می پذیرد بر عهده وزارت مدیریت عمومی، امورداخله، پست و مخابرات است. 

الگوی آموزش سوادرسانه ای شامل سه رویکرد می باشد. رویکرد اول تعیین میزان مصرف غذای رسانه ای است یعنی مدت زمان استفاده از رسانه های گوناگون است. رویکرد دوم آموزش مهارت های انتقادی است. سومین رویکرد تجزیه و تحلیل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است. مالک رسانه کیست؟ برنامه های رسانه ای چه تاثیری بر فرهنگ ما دارند؟ و ... باید در عرصه آموزش رسانه ای و سواد رسانه ای، ادبیات تولید کنیم. کشورهایی که در آن ها نظام های آموزشی متمرکز حاکم است، قادرند برنامه های درسی را اجباری سازند و بر آنها نظارت کنند. یک برنامه درسی اموزش سوادرسانه ای برای اینکه موفق شود باید بر اساس مشارکت آموزگاران، مدیران، متخصصان و والدینی تدوین شود که لازم است همراه با یکدیگر آن را در یک فرایند آموزش نظام مند بگنجاند.

سطوح سوادرسانه ای:
در فضای رسانه ای باید دانست چه مقدار در معرض رسانه های مختلف اعم از دیداری، شنیداری و نوشتاری بود و چه چیزهایی از آن ها را برگرفت.بنابراین می توان گفت که هدف سواد رسانه ای تنظیم یک رابطه منطقی و مبتنی برهزینه- فایده است. در برابر رسانه چه چیزهایی را از دست می دهیم و چه چیزهایی را به دست می آوریم، به بیانی دیگر در مقابل زمان و هزینه ای که صرف می کنیم چه منافعی را در نهایت بدست می آوریم. سه جنبه سواد رسانه ای عبارتست از: 

۱- ارتقای آگاهی نسبت به رژیم مصرف رسانه ای و یا به عبارت دیگر تعیین میزان و نحوه مصرف غذای رسانه ای ار منابع رسانه ای گوناگون.
۲- آموزش مهارت های مطالعه یا تماشای انتقادی.
۳- تجزیه و تحلیل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی رسانه ها که در نگاه اول قابل مشاهده نیست.

اهداف سوادرسانه ای:
در واقع سوادرسانه ای به دنبال مقابله با کارکردهای رسانه های بزرگ غالب است که هددف آن ها تامین هژمونی فرهنگی، تعمیم فلسفه سیاسی و حفظ قدرتهایی است که خود این رسانه ها محصول آنها هستند. سوادرسانه ای کمک می کند تا قضاوتهای صحیح تری از محیط پیرامون خود داشته باشیم. پارامترهایی که سوادرسانه ای در اختیار می گذارد باعث می شود تا درک عمیق تری از انچه می بینیم، می شنویم و می خوانیم داشته باشیم. 

یکی دیگر از اهداف سوادرسانه ای نشان دادن اضافه بار اطلاعاتی است. در شرایط اشباع رسانه ای و در فضای موجود افراد در معرض حجم بالایی از اطلاعاتی هستند که به هیچ وجه به برخی از آن ها نیازی ندارند. در نتیجه باید از پیام ها و اطلاعات اطرافمان بر اساس نیازهایمان استفاده کنیم تا دچارسردرگمی نشویم، سوادرسانه ای این امکان را در اختیار ما می گذارد. سوادرسانه ای به مردم کمک می کند تا به جای آن که مصرف کنندگانی فرهیخته باشند، شهروندانی فرهیخته شوند. باید فلسفه تولید هر پیام، شرایط و محدودیت های حاکم برآنها و حتی سازنده هر کدام از پیام ها را بشناسیم.

سواد رسانه ای در ایران: سوادرسانه ای در ایران با موانعه ای مواجه است، برخی از این موانع عبارتند از:
- نبود انعطاف حقوقی در وضع رقابتی و نظارت ایجابی در حوزه رسان ای ایران.
- عدم زیرساخت های لازم ارتباطی با تاکید بر سه شناسه دسترسی، رقابت و اتصال.
- پایین بودن سواد رسانه ای در میان والدین، کارگزاران رسانه ای و …
- فقردانش اطلاعاتی و ارتباطی والدین نسبت به فرزندان.
- بی توجهی برنامه ریزان و سیاستگذاران در اختصاص بودجه ای به آموزش رسانه ای. 

ارائه راهکار: - واردکردن سوادرسانه ای در نظام آموزش رسمی کشور
- نظارت دائم بر توسعه سواد رسانه ای
- اثبات این مطلب که خشونت در دنیای حقیقی عواقبی شدید به همراه خواهد داشت
- اختصاص بودجه به آموزش سوادرسانه ای
- تهیه و تنظیم کتب درسی مناسب
- نظارت والدین بر برنامه هایی که کودکان به تماشای آن می نشینند.
-هماهنگی و مشارکت میان نهادهای اموزش رسمی و غیررسمی کشور نظیر رسانه، مدرسه و خانواده

نتیجه گیری:
با توجه به نقش و ضرورت سوادرسانه ای در عصر ارتباطات و فناوری اطلاعات، امید است که جزئی از برنامه های درسی در مدارس کشور در مقاطع گوناگون تحصیلی شود. آموزگاران، مدیران، دانش آموزان و حتی والدین باید بتوانند شیوه های انتخاب، درک، ارزشیابی برنامه های گوناگون رسانه های دیداری و شنیداری را در طول زمان درک کنند و از طریق پردازش رسانه ها بتوانند محیط زندگی خود را مورد پردازش قرار دهند. 

همچنین آموزش سوادرسانه ای باعث افزایش تفکر انتقادی افراد جامعه، که از نیازها و مهارتهای لازم و ضروری برای شهروندان در یک جامعه دموکراتیک محسوب می شود، به شمار می آید. ارتباط میان سوادرسانه ای و تفکر انتقادی بر هیچ کس پوشیده نیست. به همین دلیل، شاید بتوان گفت که فراهم آوردن ابزارهای مناسب در مقوله سوادرسانه ای، به افزایش مهارتهای تفکر انتقادی منجر خواهد شد.
اکنون سوادرسانه ای به عنوان یکی از کارآمدترین ابزارهای نظارتی طرف توجه کشورهای پیشرفته قرار گرفته است. 

در حالی که در ایران تاکنون اقدام موثری انجام نشده است. بنابراین با توجه به بحرانهای ناشی از پیام های غیراخلاقی و غیرقانونی ضرورت توجه به مقوله سوادرسانه ای امری اجتناب ناپذیر است. و با عملیاتی کردن این دانش می توان هویت و فرهنگ ایرانی- اسلامی را تقویت نمود و در برابر تهاجم فرهنگی از آن محافظت نمود.
منابع :
۱- جیمز پاتر، تعریف سوادرسانه ای، ترجمه لیدا کاووسی،رسانه، زمستان ۱۳۸۵، ش ۴.
۲-دیوید کان سی داین، درآمدی بر سوادرسانه ای، ترجمه ناصربلیغ، صداو سیمای جمهوری اسلامی ایران، ۱۳۷۹.
۳- یونس شکرخواه، سوادرسانه ای، رسانه، زمستان ۱۳۸۵، ش ۴ .
۴- حسین بصریان جهرمی، رضا بصیریان جهرمی، درآمدی بر سوادرسانه ای و تفکر انتقادی، رسانه، زمستان ۱۳۸۵، ش۴.
۵-گزارش راهبردی رسانه، دفترمطالعات و برنامه ریزی رسانه ها، ۱۳۸۹ .
۶- جیمزی بارون، رویکرد های سوادرسانه ای، ترجمه پیروز ایزدی، رسانه، زمستان ۱۳۸۵، ش۴.
۷-طهمورث قاسمی، سوادرسانه ای رویکردی جدید به نظارت، رسانه، زمستان ۱۳۸۵، ش۴.
www.medialit.org
www.aftab.ir
نگاشته: فرزانه عباسی، کارشناس ارشد ارتباطات

اهمیت ،تاریخچه ، تعریف و هدف سواد رسانه ای

خودشناسی در کسب سواد رسانه ای 


مردم برای داشتن سواد رسانه‌ای باید خود را خوب بشناسند.

آنان اهداف خود در زندگی، نقاط ضعف و قوت، و چند و چون دانش خود را نخواهند شناخت مگر آنکه شناخت خوبی از خود داشته باشند.

آنان بدون چنین شناختی، نمی‌توانند موقعیت شخصی توانمندی داشته باشند تا معناسازی را کنترل کنند. 

 مردم پیوسته در حال بهبود ویژگی‌های شخصی خود هستند تا به گفته روان‌شناسان دریابند که چه کسی هستند.

 آنان در این خودشناسی از اطلاعاتی بهره می‌گیرند که از رسانه‌ها دریافت می‌کنند (گرودین و لیندلف، 1996؛ مک دونالد و کیم، 2001).

 آنان داستان‌هایی را پی می‌گیرند که بازیگرانشان، الگوهایی برای زندگی هستند.

 کایی (1986) گله‌مندی را تا آنجا پیش می‌برد که سروکار داشتن با رسانه‌ها، گونه‌ای واکنش اجتماعی است و در این واکنش‌ها، هویت خود را در بازیگران یافته و می‌کوشند تا برخی چیزها را از آنان تقلید کنند. مردم در نهایت می‌کوشند همان بازیگرانی باشند که آنان را به عنوان الگوهای رسانه‌ای خود می‌شناسند.

  کسانی هستند که خود را در رسانه‌ها می‌جویند، و اگر رسانه‌ها الگوهایی را ارائه دهند که بتواند با وضع زندگی و حرفه آنان همانند باشد، این امر می‌تواند مثبت باشد. آنان برای جدا کردن خود از جهان رسانه‌ای و داشتن دیدگاهی منحصر به فرد درباره آنها، می‌توانند به جای آن که در دست رسانه‌ها بچرخند، خود از رسانه‌ها بهره گیرند. مردم باید دو بعد از ویژگی‌های شخصی‌شان را بشناسند: دانش و اهداف فردی؛ این شناخت برای جایگاه فردی بایسته است. 

 

 از همین کتاب :" سواد رسانه سبب می شود تا فرد تنها به دیدن ابرو اکتفا نکند و به قول معروف پیچش مو و اشارت های ابرو را هم درک و دریافت کند. این که مردم و یا مخاطبان یک رسانه ، حتی زمانی که یک آگهی تبلیغاتی می بینند ، نسبت به همه شئون این آگهی نوعی نگاه کنجکاوانه ، انتقادی و زیبایی شناسانه داشته باشند، از جمله کارکردها و هدف­های مهم سواد رسانه ای است."


 صفحات 122 و 123 / نظریه سواد رسانه‌ای رهیافتی شناختی/ دبلیو جیمز پاتر/ ترجمه ناصر اسدی، دکتر محمد سلطانی‌فر و دکتر شهناز هاشمی/ انتشارات سیمای شرق/ چاپ اول/ سال 1391/ 348 صفحه/ 10000 تومان

 

برگرفته از سایت خبرگزاری کتاب ایران : 

http://www.ibna.ir/vdcdnn0fnyt0oo6.2a2y.html


اهمیت ،تاریخچه ، تعریف و هدف سواد رسانه ای


اهمیت سواد رسانه ای
در عصر ارتباطات و اطلاعات هجوم انواع برنامه ها و پیام ها به سمت خانواده ها این ضرورت را ایجاد کرده تا آنها به دانشی برای انتخاب پیام ها و برنامه های مناسب مجهز باشند تا از حالت انفعال و مصرف کننده صرف خارج شده و بر اساس نیازهای اطلاعاتی اشان دست به انتخاب زده و خود را در معرض هرگونه پیامی قرار ندهند..
با توجه به تعدد و تکثر کانال های تلویزیونی و تردد سنگین ابزار های رسانه ای، پیام ها دائما در حال انتقال هستند و خانواده ها را با اشباع رسانه ای و بمباران اطلاعاتی مواجه کرده اند.  این سوالات مطرح است که چگونه جامعه می تواند خانواده ها را در مقابل تاثیرات منفی و ناخواسته رسانه ها حفظ کند؟ آیا می توان خریدن، خواندن، تماشا کردن و گوش دادن به انواع رسانه ها را متوقف کرد ؟ یاآنکه جلوی امواج رسانه ای به کانون خانواده ها را گرفت ؟  یا آنکه  باید به ارتقای سطح سواد رسانه ای خانواده ها، توانمند کردن و آگاهی بخشی  به شهروندان پرداخت تا آنان درک بهتر و مناسب تری  از پیام های دریافتی داشته باشند.
تاریخچه پیدایش سواد رسانه ای
تاریخچه پیدایش سواد رسانه ای به سال 1965 باز می گردد.
مارشال مک لوهان، اولین بار در کتاب خود تحت عنوان“درک رسانه“ این واژه را به کار برده است. وی معتقد بود: زمانی که دهکده جهانی تحقق یابد، لازم است انسان ها به سواد جدیدی به نام سواد رسانه ای دست یابند.
اکنون به عنوان یک واحد درسی در نظام آموزشی بسیاری از کشورهای دنیا در حال تدریس است.(کانادا، ژاپن، آلمان، انگلیس، استرالیا و آفریقای جنوبی)

سواد رسانه ای چیست ؟
"سواد رسانه‌ای" (Media Literacy) 
کسب دانش و بینش لازم  در برخورد با محتوای پیام هایی که با آنها مواجه می شویم.
قدرت تحلیل، تفسیر و ارزیابی پیام ها.
توانمندی  قرائت و رمزگشایی متون رسانه ای.
دعوت به اندیشیدن عمیق و دقیق پیرامون پیام های دریافتی.
آگاهی از تاثیرات رسانه ای.
علم تنظیم کننده روابط میان مخاطب و رسانه.

هدف سواد رسانه ای :

کمک به مخاطبان برای آن که بتوانند تولیدات رسانه ای را کنترل کنند
ارائه دانش و بینش لازم به مخاطبان در خصوص تولیدات رسانه ای
قصد  هوشیارسازی، توانمند سازی و اختیار بخشی به مخاطب را دارد
برقراری ارتباطی دوسویه، تعاملی و مشارکتی با پیام ها
آموزش مهارت های مطالعه و تماشای انتقادی


    سواد رسانه ای در ایران صفر است   



با توجه به این امرکه گفته می شود سواد رسانه ای در کلیه کشورها به خصوص کشورمان ایران علاوه بر ارتقاء سطح علمی ، کمی و کیفی جامعه و بطور کلی استفاده کنندگان از رسانه ها می تواند باعث ایجاد حس انتخاب و نگرش افراد نیز شود در این خصوص به دفتر خانم شهناز هاشمی مدیر گروه پژوهش و برنامه ریزی آموزشی مراجعه کردیم .
شهناز هاشمی متولد 1345 در تهران در دوران متوسطه رشته فیزیک را دنبال کرد وسپس بعد از اخذ مدرک کارشناسی رشته فیزیک ، مدرک کارشناسی ارشد و دکترای خود را در رشته ارتباطات اخذ نمود .
وی در حال حاضر استاد و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی است و 25 سال سابقه فعالیت در آموزش وپرورش را تجربه کرده است او در حال حاضر رشته روابط عمومی و ارتباطات را در دانشگاه های آزاد اسلامی ودانشگاه جامع علمی کاربردی تدریس می کند. شهناز هاشمی تاکنون در 31مقاله ، 6 طرح پژوهشی و 5کتاب فعالیت داشته است.

تعریف کلی سواد رسانه ای چیست؟ در جامعه ما آنچه که ازاصطلاح سواد رسانه ای استنباط می شود آموزش رسانه ای است آیا به عقیده شما ارتباطی بین سواد رسانه ای و آموزش رسانه ای وجود دارد؟
متاسفانه اصطلاح سواد رسانه ای در دانشگاه ها و حوزه های کاری مختلف بسیار باب شده این در شرایطی است که کسانی که از این اصطلاح استفاده می کنند حتی با حوزه کاری سواد رسانه ای هم آشنایی ندارند و این امر از ناآگاهی افراد نشان می گیرد. در حال حاضر آنچه که دیده می شود این مساله که سواد رسانه ای با آموزش رسانه ای همچنین سواد اطلاعاتی به طور کامل متفاوت است و باید مرزبندی های دقیقی بین این مقوله ها ایجاد شود اما آنچه که نشان دهنده سواد رسانه ای و تعریف آن می تواند باشد این مطلب است که سواد رسانه ای ریشه ای از علم ارتباطات است که هم نیازمند شناخت و هم هنر است و بطور کلی با توجه به پیچیده بودن مجموعه سواد رسانه ای باید این علم از کودکی یعنی زیربنای رشد افراد بصورت یک مهارت شکل بگیرد و به مرور این مساله با تجربه تکمیل شود بطور کلی می توان گفت که سواد رسانه ای تجزیه و تحلیل مسایل توامان با شناخت و مخلوط شدن آن با هنر و در نهایت رسیدن به یک بینش و نگرش و انتخاب درست است . از آنجا که هر فردی از کودکی در معرض هجوم اطلاعات رسانه ای قرار می گیرد باید تغییر نگرش در افراد پرورانده شود. وی معتقد است که سواد نوعی مهارت است به نحوی که در جامعه سنتی گذشته سواد یک مهارت و قابلیت خاص بود که کد گشایی شد و به شکل عادی در جامعه در آمد .
 سواد رسانه ای نیز در حال حاضر یک مهارت است که با توجه به رشد و تعالی فرهنگ و علم ارتباطات در کشور و هجوم رسانه ها به مردم باید به مرور رشد سواد رسانه ای نیز رخ دهد.
با توجه به ضرورت رشد سواد رسانه ای در کشور به عقیده شما مجهز شدن سواد رسانه ای چه فوایدی را در بر خواهد داشت؟ سواد رسانه ای یکی از مهارت های ارتباطی است که طی آن پردازش ها خود به خود صورت می گیرد و باعث کدگشایی از پیام های رسانه ای و ارتباط با دیگران می شود با تسلط به سواد رسانه ای اقشار مختلف می توانند بهتر به محتویات واقعی پیام ها دست یابند و با پیام های مناسب تری پاسخگوی پیام اولیه باشند و از آنجا که سواد رسانه ای آموزش و رشد معنایابی و معنا گذاریست توجه ویژه به این امر می تواند باعث رشد رشد جامعه شود.
آیا سواد رسانه ای فقط نیازمند شناخت و هنر است؟
سواد رسانه ای به طور کلی شامل 4 بعد اساسی است . بعد نخست همان شناخت است که از طریق آن می توان به محتوای پیام های اصلی دست یافت بعد دوم بعد احساسی است و از آنجا که گاهی بعد احساسی بر عقلی در افراد می چربد باید به بعد احساسی سواد رسانه ای نیز توجه کرد به عنوان مثال یک پزشک با اطلاع از عوارض دخانیات به استفاده می پردازد و دلیل آن تمایل احساسی و نه عقلانی به دخانیات است که به همین جهت باید به بعد احساسی و نگرش به احساس جامعه نیز توجه کرد و اما بعد سوم شناخت هنری است که خود به سه زیر شاخه بصری. شنوایی و لامسه تقسیم می شود که متاسفانه در بحث بصری که همان موسیقی و صداست در کشور پرداخته نمی شود زیرا موسیقی به طور کامل تبدیل به سلیقه شده و به دید هنری آن که تشخیص موسیقی مناسب و آشنایی با نت هاست پرداخته نمی شود این در شرایطی است که در سایر کشورها قدرت تشخیص موسیقی خوب و واقعی آموزش داده می شود. اما در بحث ارتباطات بصری در حال حاضر فعالیت هایی در دانشگاه ها صورت می گیرد که در پی آن تدریس واحد های درسی دانشگاهی تا حدودی وضعیت را مناسب تر می کند اما در نهایت در بعد چهارم یا بعد نهایی که همان بعد اخلاقی است بیانگر این مطلب است که تمامی رسانه ها و پیام های آن در بر گیرنده ارزش و فرهنگ آن جامعه است .فرد باید در موجهای رسانه ای مختلف قرار گیرد تا با نگرش درست تری بتواند خود را با جوامع وفق دهد به همین دلیل است که برای دستیابی به سواد رسانه ای در بدو امر باید ابزارهای سنجش رسانه ای با استانداردهای علمی تطبیق یابد.
به عقیده شما وضعیت کشور ما در راستای دستیابی به سوادرسانه ای چگونه است و در بین کشورهای موفق در این عرصه ما در چه جایگاهی قرار داریم؟
طی آخرین تحقیقات دو کشور کانادا و ژاپن از فعالان رشد و تعالی سوادرسانه ای هستند به نحوی که کانادا به دلیل نزدیکی به امریکا و استفاده از رسانه های آمریکایی در گذشته ترویج دهنده فرهنگ امریکایی در خود بود به همین دلیل برای جدایی از این شرایط شروع و به ترویج و تویع فرهنگ خود در کنار فرهنگ امریکایی شد تا افراد جامعه با نگرش صحیح تری فرهنگ خود را بپزیرند در این جوامع به افراد آموزش داده می شود تا این امر را درک کنند که یک پیام از کجا آمده و چه هدفی را در بر دارد در این صورت افراد خود وبا اختیار کامل خود حق انتخاب دارند و جوانانی هوشیار تر خواهند داشت اما متاسفانه در کشورما سواد رسانه ای بر اساس نیاز بسیار اندک است و حتی در حد نیاز نیست . در حال حاضر تعدادی متولی برای آموزش سواد رسانه ای وجود دارد اما آنقدر پیشرفتی در کشور دیده نمی شود و می توان گفت که کشور ما در عرصه سواد رسانه ای در نقطه صفر قرار دارد.
به نظر شما نقش روابط عمومی ها در رشد و توسعه سواد رسانه ای می تواند چه میزان باشد؟
از آنجا که رواط عمومی تاثیر فراوانی را در آگاهی بخشی به مردم جامعه دارد به نظر می رسد اگر فعالان این عرصه آگاهی بیشتری از سواد رسانه ای داشته باشند به عنوان سنسور جامعه می توانند نقش اساسی را در انتقال و ترویج پیام های صحیح به مردم داشته باشند و با استنباط صحیح نقاط ضعف و قدرت را شناسایی و نقش کلیدی را در رشد فرصت ها ایفا کنند.
در چنین شرایطی به نظر میرسد با توجه به رتبه پایین کشورمان در راستای سواد رسانه ای اگر زیربناهای رشد این عنصر اساسی در علم ارتباطات و جامعه از کودکی در مراکز آموزشی و مدارس ساخته شود و قدرت تشخیص و انتخاب موقعیت ها به افراد داده شود و در هر نهاد سازمانی به آموزش سواد رسانه ای پرداخته شود به طور قطع کشورمان به کشوری پویا تر و خلاق تر مبدل خواهد شد.

                                       منبع :نویسنده : گفتگو با شهناز هاشمی .گزارشگر: نیکقدم منش                  

هدف سواد رسانه‌ای چیست؟

سواد رسانه‌ای فن و تکنیکی است که ما از طریق آن قادر می‌شویم به عنوان مخاطبی فعال و پویا با پیام های رسانه‌ای مواجه شویم و در برابر پیام های رسانه‌ای قدرت تمییز داشته باشیم. هدف سواد رسانه‌ای ایجاد توانایی در افراد برای کنترل برنامه ریزی رسانه‌ای است. رسانه‌ها ما را به گونه‌ای تربیت می‌کنند تا زندگی خود را براساس زمان پخش برنامه های آنها تنظیم کنیم. کسانی که مهارت سواد رسانه‌ای خود را توسعه ندهند، گرفتار جزر و مد پیام های رسانه‌ای می‌شوند. بنابراین هدف از سواد رسانه‌ای این است که به افراد نشان دهیم چگونه اوضاع را از رسانه‌ها گرفته و به خود بازگردانند. اولین گام در انتقال کنترل از رسانه  به مخاطب این است که بدانیم رسانه‌ها چگونه ذهنیت ما را برنامه ریزی می‌کنند. این  برنامه ریزی توسط رسانه‌ها و به طور مداوم در دو مرحله چرخشی رخ می‌دهد و بارها و بارها تکرار می‌شود. یکی از این مراحل، محدود کردن انتخاب ها و مرحله بعدی، تقویت و تحکیم تجربه است. از طرفی دیگر مرز بین دنیای واقعی ما و جهان رسانه و تمایز این دو از هم به طور فزاینده‌ای سخت می‌شود. رسانه‌ها برای ورود ما به دنیایشان منتظر نمی مانند، در عوض پیام های خود را به دنیای ما تحمیل می‌کنند. از آنجا که بخش اعظمی از  مواجهه ما با پیام های رسانه توسط خودمان برنامه ریزی نمی شود، متوجه نمی شویم تا چه حد در معرض پیام های رسانه‌ای قرار می‌گیریم. هدف سواد رسانه‌ای آگاهانه در معرض رسانه‌ها قرار گرفتن است. منبع :دانش ارتباطات - دکتر صدیقه ببران

چیستی سواد رسانه ای


چیستی سواد رسانه ای

محمد هادی مهدی یار دانشجو دوره چهارم ارتباطات دانشکده صدا و سیما قم در مقاله "چیستی سواد رسانه ای" به بررسی سواد رسانه ای Media Literacy پرداخته است

محمد هادی مهدی یار دانشجو دوره چهارم ارتباطات دانشکده صدا و سیما قم در مقاله " چیستی سواد رسانه ای" به بررسی سواد رسانه ای Media Literacy پرداخته است

تعریف سواد رسانه ای   
در دوره ای که رسانه‌های مکتوب مهمترین فرمت رسانه‌ای محسوب می‌شدند توانایی افراد در خواندن و نوشتن، درک آنچه که نوشته شده است و توانایی ایجاد ارتباط از طریق نوشتار، مرز بین باسوادی و بی‌سوادی را تعریف می‌کرد. اما تکنولوژی‌های جدید، اقتصاد جهانی و اینترنت تعریف ما را از باسوادی متحول ساخته‌اند. رسانه‌های مکتوب بر خلاف سابق دیگر فرمت رسانه‌ای مسلط محسوب نمی‌شوند. این نقش در حال حاضر در اختیار رسانه‌های الکترونیک است.
در دوران معاصر که عصر جامعه اطلاعاتی نامیده می‌شود، رسانه‌های دیجیتال و اینترنت موجب ایجاد سواد دیجیتالی و رسانه‌ای شده‌اند. سواد رسانه‌ای را می‌توان در امتداد مفهوم تاریخی سواد دانست . دکتر حسین‌علی افخمی
سواد خواندن، سواد بصری و سواد کامپیوتری معادل سواد رسانه ای نیستند. در مقابل صرفا اجزای سازنده آن اند. سواد رسانه ای شامل تمام این توانایی های ویژه و نیز چیزهای دیگر است. اگر در درک آداب بصری و روایی مشکل داشته باشیم ، نمی توانیم از تلوزیون یا فیلم چیز زیادی بفهمیم. اگر نتوانیم از کامپیوتر استفاده کنیم، از آنچه به مرور زمان در مهم ترین رسانه رخ می دهد بی خبر می مانیم . سواد رسانه ای فراتر از این توانایی های ویژه است. چیزی است عمومی تر. تعریف سواد رسانه ای چنین است :
«سواد رسانه ای» مجموعه ای از چشم انداز ها است که ما به طور فعالانه برای قرار گرفتن در معرض رسانه از آنها بهره برداری می کنیم تا معنای پیام هایی را که با آنها مواچه می شویم تفسیر کنیم. جیمز پاتر
"سواد رسانه‌ای" (Media Literacy) در یک تعریف بسیار کلی عبارت است از یک نوع درک متکی بر مهارت که  براساس آن می‌توان انواع رسانه‌ها و انواع تولیدات آن‌ها را شناخت و از یکدیگر تفکیک و شناسایی کرد.
این درک به چه کاری می‌آید؟ به زبان  ساده، سواد رسانه‌ای مثل یک رژیم غذایی است که  هوشمندانه مراقب است که چه موادی مناسب هستند و چه موادی مضر؛ چه چیزی را باید مصرف کرد و چه چیزی را نه و یا این‌که میزان مصرف هر ماده بر چه مبنایی باید استوار باشد. سواد رسانه‌ای می‌تواند به مخاطبان رسانه‌ها بیاموزد که از حالت انفعالی و مصرفی خارج شده و به معادله متقابل و فعالانه‌ای وارد شوند که در نهایت به نفع خود آنان باشد. به دیگر سخن، سواد رسانه‌ای کمک می‌کند تا از سفره‌ی رسانه‌ها به گونه‌ای هوشمندانه و مفید بهره‌مند شویم. دکتر یونس شکرخواه

به عبارت دیگر «توانایی و قدرت دسترسی، تحلیل، ارزیابی و انتقال اطلاعات و پیام‌های رسانه‌ای که می‌توان در چارچوب‌های مختلف چاپی و غیر چاپی عرضه نمود» را سواد رسانه‌ای می‌گویند. کانسیداین
دو شیوه اداره شدن مخاطبان توسط رسانه ها
محدود کردن انتخاب ها: رسانه ها چنان برای ما برنامه ریزی کرده اند که باور کنیم انتخاب های زیادی پیش رو داریم. اما می دانیم که گستره این انتخاب ها بسیار محدود است. با آن که ظاهرا تفاوت هایی میان انتهاب های پیام ها وجود دارد، این تفاوت ها در مقایسه با شباهت ها بی اهمیت است .
برای مثال هر یک از سریالهای کمدی تلوزیون گروهی متفاوت از شخصیت ها و زمان و مان متفاوت دارند اما همه سریال های کمدی از نظری بسیاری از ویژگی ها شبیه به هم هستند. مثلا : 30 دقیقه ای اند. بین آنها تبلیغات پخش می شود. در همه آنها هر از چند بار باید شوخی پخش شود. در همه آنها تضادی است که پس از 30 دقیقه حل می شود. در همه شان صدای ضبط شده خنده پخش می شود. نوع شخصیت ها در تمام آنها ثابت است و کمتر دچار تحول می شوند.
یا  مثلا با آنکه 10000 مجله در آمریکا منتشر می شود، احتمالا کتاب فروشی ها 300 جلد مجله در قفسه خود دارند. برای محدود کردن انتخاب های خود به حدود ده -دوازده مجله ای که قبلا توجه تان را جلب کرده اند ، نگاه می کنید-یعنی به فیلتر سازی خودکارتان اتکا می کنید- در واقع رسانه شما را به دوست داشتن این مجلات شرطی کرده است. نهایتا یک یا دو مجله از آن دوازده مجله را خریداری می کنید. به عبارت دیگر تصمیمی که اتخاذ کرده اید تا 99 درصد حاصل عواملی به غیر از خود شما است. رسانه شما را چنان برنامه ریزی کرده است که فر کنید حق انتخاب دارد، حال آنکه در واقع دایره انتخاب شما به شدت محدود است. جیمز پاتر
تحکیم تجربه: الگوهایی که انسان بر اساس آنها در معرض راسنه قرار می گیرد به تدریج در جریان تجارب گذشته وی با رسانه برنامه ریزی می شود. تا وقتی که تجارب مذکور رضایت بخش وعاری از احساسات منفی شکست یا نفرت بوده باشند، قرارگیری در معرض رسانه ها تقویت می شود.
آدمی دائم به همان نوع پیام ها رجوع می کند و مطمئن است که باز هم تجارب رضایت بخشی مشابه تجار گذشته اش خواهد داشت. به راحتی می شود به وضعیت غیر ارادی لغزید و به این اطمینان رسید که انتخاب های از پیش تعیین شده انتخاب هایی قابل قبول هستند. با گذشت زمان عادات قوی تر و آزمودن چیزهای تازه بسیار دشوار تر می شود. جیمز پارتر
مخاطبی که به سریال های تلویزیونی نازل عادت داده شده است ذهن خود را درگیر رمزگشایی فیلم های فلسفی نمی کند و برعکس مخاطبی که به آثار برگزیده ای توجه می کند از متن رسانه ای نازل روی می گرداند.
در شرایط اشباع رسانه‌ای و در فضای موجود افراد در معرض حجم بالایی از اطلاعاتی هستند که هرگز به برخی از آن‌ها نیازی ندارند. به عنوان مثال امروزه بسیاری از نوجوانان در جهان، مارک‌ها و علائم تجاری بین‌المللی را به‌ خوبی می‌شناسند اما این اطلاعات در هیچ زمینه‌ای به کار آن‌ها نمی‌آید؛ نه قدرت خرید دارند و نه قدرت مصرف، ولی چون در معرض آگهی‌های پیاپی قرار دارند، در این زمینه اطلاعات دارند. پس باید از پیام‌ها و اطلاعات اطرا‌‌ف‌مان براساس نیازهای‌مان استفاده کنیم تا دچار سردرگمی نشویم. سواد رسانه‌ای این امکان را هم در اختیار می‌گذارد. دکتر یونس شکر خواه
«سواد رسانه ‏ای»،به بیان کلی، تأکیدی است بر این مطلب‏ که برخلاف تصور رایج،درک پیام‏ های رسانه ‏ای واساسا شیوه ‏ی‏ رفتار با رسانه، به دانش و مهارت خاصی نیاز دارد و در بیانی‏ دقیق‏تر،عبارت است از مهارت تفکر استدلالی و نقاد به نحوی که‏ مخاطب بتواند،درباره‏ی محتوای رسانه قضاوتی مستقل داشته‏ باشد. به این ترتیب، سواد رسانه ‏ای قبل از هر چیز دلالت دارد بر شیوه‏ های خردمندانه بهره‏وری از رسانه و در لایه‏ های عمیق‏تر عبارت‏ است از،مهارت در تفکر انتقادی درباره‏ی منبعی که از آن اطلاعات‏ دریافت می‏کنیم.
سواد رسانه ‏ای بینندگان را قادر می‏سازد،روابط شان را با رسانه‏ ها ارزیابی‏ کنند از تجربه های شکل گرفته پیرامون تلویزیون اطلاع یابند و خود به تعریف ارزش ‏ها در چارچوب این دانش جدید بپردازند. دکتر غلامرضا ارجمندی
در رابطه با سواد رسانه ای تعاریف بسیاری مطرح شده به عنوان مثال سواد رسانه‌ای آمیزه‌ای از تکنیک های بهره‌وری مؤثر از رسانه‌ها و کسب بینش و درک برای تشخیص رسانه‌ها از یکدیگر است یا سواد رسانه‌ای قدرت درک نحوه کارکرد رسانه‌ها و معنی سازی در آنهاست ونیز سواد رسانه‌ای را می‌توان دسترسی، تجزیه و تحلیل و تولید ارتباط درشکل های گوناگون رسانه‌ای و مصرف انتقادی محتوا دانست. ...سوادرسانه ای (MEDIA LITERACY ) شامل تحقیق ، تحلیل ، آموزش و آگاهی ازتاثیرات رسانه ها ( رادیو ، تلویزیون، فیلم ، موسیقی ، روزنامه مجله ،کتاب و اینترنت ) بر روی افراد و جوامع می باشد.عدالتیحال سواد رسانه ای از دو بعد 1) قرار گیری در دایره اشتراکی مطالب و رشد و ارتقای دانش (فکری-نظری) 2) آگاهی از مسائل و مشکلاتی که این رسانه ها برای ما به همراه خواهند آورد.
مسله اول که مشخص هست سواد رسانه ای به افراد توانایی می بخشد تا ضمن اینکه متفکرانی منتقد باشند خود نیز به مولدان خلاق پیام ها تبدیل شوند و مزایای آن بارز می باشد و بیان شد ولی مسله دوم که اصل صحبت ماست معایب این رسانه ها است.
سواد رسانه ای به زبان ساده عبارت است از مجموعه‏ مهارت هایی که شهروندان برای مواجهه با رسانه های جدید لازم است بیاموزند
آیا گریزی از این آسیب های ناشی از رسانه ها و تکنولوژی های جدید وجود ندارد؟ نمی توان حداقل تعداد قربانیان این رسانه های نوین را کاهش داد؟
بیشتر این قربانیان و آسیب دیدگان کسانی هستند که آگاهی کافی از امکانات و قابلیت های تکنولوژی های جدید را ندارند. حتی می توان مدعی شد اغلب کاربران اینترنت، تلفن همراه و سایر رسانه های جدید در ایران – حتی آن‎هایی که هنوز گرفتار آسیب ها نشده اند – اطلاعات کافی درباره نحوه به کارگیری این تکنولوژی ها ندارند و تنها به دلیل جذابیت های این رسانه های جدید و رفع برخی نیازهای شان، کاربر این ابزارهای جدید شده اند.

تاریخچه بحث سواد رسانه ای
تاریخچه پیدایش سواد رسانه‌ای، به سال 1965 باز می‌گردد. مارشال مک‌لوهان اولین بار در کتاب خود تحت عنوان "درک رسانه: گسترش ابعاد وجودی انسان"، این واژه را بکار برد و نوشت: «زمانی که دهکدۀ جهانی تحقیق یابد، لازم است انسان‌ها به سواد جدیدی بنام سواد رسانه‌ای دست یابند».
اما "تئوری سواد رسانه‌ای شناختی" توسط جیمز پاتر (متولد 1958 در انگلستان)  مطرح شده است.
بصیریان جهرمی، حسین و بصیریان جهرمی، رضا
با این حال اصل این گونه مباحث به دو- سه  دهه اول قرن نوزده بر می گردد.
دهه‌های 1920 و 1930 را باید دهه‌های پیوند و ارتباط این حوزه؛ یعنی حوزه سواد رسانه‌ای با تفکرات انتقادی دانست. در این سالها، دپارتمان‌های دانشگاهی تحلیل فیلم در سراسر ایالات متحده و انگلستان، کار خود را آغاز کرده و فیلم‌های روز را مورد تحلیل قرار دادند. جهرمی و جهرمی؛ ص43.

اینگونه از سواد، در کانادا به عنوان اولین کشور، به صورت رسمی از طرف نظام آموزش و پرورش پذیرفته و جزء برنامه‌های درسی مدارس گنجانده شد .
قاسمی، طهمورث
برای اولین بار در سال 1929 گروه آموزشی لندن از معلمان خواست تا مهارت های خاص تحلیل و ارزش‌گذاری فیلم را به دانش‌آموزان بیاموزانند که این مسئله پس از سال 1990 نیز در آمریکا به طور جدی مورد توجه قرار گرفت.
کانادا یکی از قویترین جنبش های سواد رسانه‌ای را در دنیا دارد و سازمان "شبکه آگاهی رسانه‌ای" به عنوان سازمانی برجسته در این کشور مستقر است. دکتر حسین‌علی افخمی
انگلستان و استرالیا در زمره‏ی پیشگامان و سرامدان آموزش سواد رسانه ‏ای هستند.این رشد تا حدودی مدیون NGO ها یا انجمن ‏ها و مؤسسات سواد رسانه ‏ای و سازمان‏ هایی بوده است که از اعضای‏ آموزشگر تشکیل شده‏اند.همچنین،کانادا در مرحله‏ی بسیار پیشرفت ه‏ای از آموزش سواد رسانه‏ای است.برای مثال،در ایالت‏ اونتاریو از سال 1987 به این‏سو،گذراندن درس‏هایی در این رشته‏ در کلاس ‏های مقاطع تحصیلی گوناگون ضروری است.کشورهای‏ دیگر هم در این زمینه از قافله عقب نمانده و رشد خوبی داشته‏اند; از جمله زلاندنو،شیلی،هند،اسکاتلند،آفریقای جنوبی،ژاپن، فرانسه، ایتالیا، اسپانیا و اردن.جلب است،ایالات متحده که در این زمینه از دیگران دیرتر وارد گود شده بود،هم‏اکنون در زمره‏ی‏ کشورهایی است که سرمایه ‏گذاری هنگفتی در این رشته کرده است.
دکتر غلامرضا ارجمندی
پیشگامان عرصه آموزش سواد رسانه ژاپی و کانادا می باشند که برای حفظ فرهنگ خود از کشورهای همسانه و جلوگیری از تحریف و تغییر در آنها اقدام به این کار کردند. در کشور کانادا از زمان کودکی در ککتابهای درسی به آنها آموزش می دهند که این آموزش ها برای حفظ هویت ملی خود در برابر کشور همسایه آمریکا است.
در کشور ژاپن برای اینکه که فرهنگ و تمدن خود را از نفوذ بازدارد ابزارها و منابع زیادی را در اختیار مردم و نخبگان خود قرار داده است تا به هر صورتی در دو سطح اول به مردم خود نشان دهند که چطور می توان یک واقعیت رو وارونه نمایش داد که باور پذیر باشد و با گوشه ای از آن را به نفع خود تحریف کرد و با این آموزش ها قدرت استدلال و تجزیه و تحلیل مردمشان را ببرند و دوم اینکه فرهنگ خود را در قالب های مختلف رسانه ای فیلم و کارتون - صدا - بازی های رایانه ای و ... هم به مردم خود و هم جهانیان نمایش دهند.
پروژه‏های سواد رسانه ‏ای در کشورهای گوناگون به لحاظی چند با هم تفاوت دارند; ازجمله تفاوت در بستر سیاسی، اجتماعی و فرهنگی موجود در بین کشورهای جهان اول و سوم.بسیاری از کارگاه‏ها و برنامه‏های سواد رسانه ‏ای آمریکا حمایت گرانه و تدافعی‏ هستند.آن‏ها تلاش دارند، مصرف ‏کننده را در برابر پیام‏ها و تصویرهای اغواگران ه‏ی برنامه‏ های تفریحی، خبری و تبلیغی رسانه ‏ها واکسینه کنند.در استرالیا بر جنبه‏ های زیبایی شناسانه و معنی ‏شناسی‏ تأکید دارند. در بریتانیا و کشورهای آمریکای لاتین با زیر ذره‏بین‏ بردن صنعت رسانه ‏ای، سلطه ‏ی کشورها و دولت را برای نیل به‏ تواناسازی مصرف‏ کنندگان رسانه، برجسته می‏ سازند...
اهمیت آموزش رسانه‏ای موجب تأسیس بنیادهای معظمی مانند «بنیاد برتلزمن»شد تا برای پروژه‏ های چندین میلیون ‏دلاری در آلمان‏ و آمریکا پذیره ‏نویسی کنند.این بنیاد کار آموزش سواد رسانه ‏ای در هریک از دو کشور آلمان و آمریکا را پیوسته بررسی و ارزیابی می‏کند. بنیاد علاقه‏ مند است،سطح کنجکاوی روشنفکرانه و هشیاری‏ شخصی دانشجویان را در ارتباط با رسانه‏ ها ارتقا دهد.به همین‏ ترتیب، امروزه در بسیاری از کشورهای جهان حتی مکان ‏ها و فروشگاه ‏هایی برای عرضه و فروش محصولات کمک ‏آموزشی برای‏ آموزش سواد رسانه ‏ای ایجاد شده است. از جمله، مرکز معتبری با نام«مرکز سواد رسانه‏ ای لس‏ آنجلس»در لس ‏آنجلس برپاست که‏ چنین خدماتی را ارائه می‏دهد.مؤسسات و سازمان‏هایی هم به دنبال‏ برگزاری کنفرانس ‏های سالیانه هستند تا به رونق آموزش سواد رسانه ‏ای‏ کمک کنند;مانند کنفرانس ملی سواد رسانه ‏ای لس‏آنجلس‏1در اکتبر 1996 و کنفرانس رهبری ملی درباره‏ی سواد رسانه ‏ای موسسه آسپن‏2 در 1993.همچنین، ائتلاف ماساچوست برای سواد رسانه‏ای‏3در سال 1995 پاگرفت و شورای ملی رسانه راه دور مدیسون، وینسکانسن و پروژه سواد رسانه‏ای نیومکزیکو،امروزه در آمریکا به‏ شدت فعال هستند. دکتر غلامرضا ارجمندی
از میان پیشگامان این رشته نیل اندرسون/کانادایی، فرانک دابلیو بکر/امریکایی، جین بادریلارد/ فرانسوی، دیوید باکینگهام/انگلیسی، نوام چامسکی/امریکایی، استوارت هال/انگلیسی، مارشال مک لوهان/امریکایی، میدوری سوزوکی/ژاپنی، بریژیت تافت/دانمارکی و گریم ترنر/استرالیایی و... را می توان نام برد.
ایران با وجود اینکه قدمت سواد رسانه ای در جهان به بیش از سه دهه می رسد اما زمان اندکی از ورود آن به ایران می گذرد. به همین خاطر، در کشور ما مبحث فوق العاده جوانی محسوب می شود که عمر آن تنها به ‌3 الی ‌4 سال می‌رسد. مطالعه در زمینه سواد رسانه ای در کشور ما به نگارش چند مقالات و انجام مصاحبه با اساتید رشته ارتباطات و ترجمه تعداد محدودی جلد کتاب و انجام تحقیقات معدودی، محدود می باشد. ندا تهرانی

ضرورت و اهمیت بحث سواد رسانه ای
امروزه جامعه شناسان اهمیت زیادی برای سواد رسانه‏ای و آموزش آن قائلند.برخی معتقدند،آموزش سواد رسانه‏ ای‏ می‏تواند بسیاری از مشکلات،از جمله مشکل خشونت در تلویزیون‏ و وسایل ارتباط جمعی را به میزان زیادی حل کند...
آن‏جا که قرار گرفتن در معرض رسانه خاصه تلویزیون،یک‏ریسک است،سواد رسانه‏ای مؤثرترین عامل محافظت‏ کننده به حساب می‏آید و این‏ نکته‏ای است که به ویژه سیاستگذاران رسانه‏ای ما نباید از آن غافل‏ بمانند. دکتر غلامرضا ارجمندی
در حال حاضر حدود370 ماهواره در جهان فعالیت می کنند که این تعداد ماهواره امواج حدود12000 شبکه تلویزیونی را پشتیبانی می کنند. از بین این تعداد ماهواره امواج حدود30 تا35 ماهواره آسمان کشورمان را پوشش می دهد و حدودا3000 شبکه قابل دریافتند. در کنار ماهواره طی سال های اخیر اصولا رسانه به معنی عام خود پیچیده تر، گسترده تر و البته سهل الوصول تر شده است. اینترنت بستری مهیا برای تبادل اطلاعات و تسهیل ارتباطات فراهم آورده که در خوان گسترده آن شبکه های اجتماعی و همه گونه فعالیت رسانه ای معنا پیدا می کند. در کشور ما در چند سال گذشته رسانه هم از بعد سخت افزار فناوری های نوین و هم از بعد میزان استفاده کنندگان و مخاطبان گسترش چشمگیری داشته و علاقه مندی شهروندان ایرانی به رسانه و مظاهر فناوری های جدید ارتباطاتی (ماهواره، اینترنت، موبایل، سینما و ...) در دنیا زبانزد خاص و عام شده اما متاسفانه در کنار این بستر ارائه شده سواد رسانه ای شهروندان ارتقا نیافته است... محمدمهدی انصاری
رسانه های نوین از دو دیدگاه متهم به ایجاد چالشهای نوین در زندگی هستند. رسانه ها از یک سو رقیب فعالیت های آموزشی در امر آموزش هستند و از سوی دیگر زمینه ساز اغلب چالش های نوین به حساب می آیند. عدالتی
از سوی دیگر نظارت متمرکز برای کنترل برون‌ده رسانه‌ها، روز به روز سخت‌تر شده و به این مشکل می افزاید.
پژوهشی به منظور بررسی وضعیت سواد رسانه ای دانشجویان در عصر جهانی شدن انجام شده است. روش تحقیق از نظر شیوه گردآوری اطلاعات توصیفی (پیمایشی) و از نظر هدف کاربردی بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان سال آخر دانشکده روانشناسی و علوم اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی به تعداد (N=4144) نفر بوده است. حجم نمونه مطابق با جدول «گرجسی و مورگان» (n=352) نفر برآورد گردید که این تعداد به شیوه تصادفی ساده از جامعه آماری انتخاب شده است.
نتایج بدست آمده نشان داد که وضعیت سواد رسانه¬ای دانشجویان در سطح ضعیفی قرار دارد. به طوری که آموزش های دانشگاهی نیز تاثیری در ایجاد سواد رسانه ای در بین دانشجویان نداشته است. همچنین بین نظرات نمونه های مورد مطالعه در مورد میزان آگاهی از سواد رسانه ای از نظر جنسیت، وضعیت شغلی، وضعیت تاهل و سن تفاوت معناداری مشاهده نشده است.  مجموعه مقالات همایش ملی مدیریت و اقتصاد رسانه
"باری دونکان" عضو انجمن سواد رسانه‌ای کانادا، در ضرورت این آموزش این دلایل را ذکر می‌کند:
1. رسانه‌ها بر حیات فرهنگی و سیاسی ما سلطه دارند؛
2. تقریباً همه اطلاعات، جز مواردی که آنها را بطور مستقیم تجربه می‌کنند، رسانه‌ای شده‌اند؛
3. رسانه‌ها قادرند مدل‌های ارزشی و رفتاری پرقدرتی خلق کنند؛
4. سواد رسانه‌ای می‌تواند مصرف رسانه‌ای ما را لذت‌بخش‌تر کند و یک رابطه انفعالی را به یک رابطه فعال تبدیل نماید؛
5. رسانه‌ها بدون آن که فعال کردن خودآگاه، بر ما اثر می‌گذارند.
قاسمی، طهمورث
پاتر در مقاله "سواد رسانه‌ای در آینده" می گوید سواد رسانه‌ای باید به طور مداوم در جوامع ارتقا پیدا کند چراکه این موضوع از آنجایی که رسانه‌ها و دنیای واقعی پیوسته در حال تغییرند، فرآیندی است که هرگز پایان نمی‌یابد. دکتر حسین‌علی افخمی

اهداف سواد رسانه ای
هدف سواد رسانه ‏ای که خود ناظر بر اهمیت آن هم هست این است که به مردم کمک کند تا به شهروندانی پیچیده،یعنی شهروندانی‏ آگاه و با ظرفیت‏ های مورد نیاز جامعه ‏ی امروزتبدیل شوند،نه به‏ مصرف‏ کنندگانی پیچیده...
در گامی فراتر می‏توان چنین اظهار داشت که هدف‏ سواد رسانه‏ ای ارتقای خود رهبری از طریق فرایندهای استدلال، تحلیل،مفاهمه و مهارت‏ های ابزار وجود است. دکتر غلامرضا ارجمندی
هدف سواد رسانه ای دادن قدرت کنترل برنامه های رسانه به افراد است . جیمز پاتر
من بر این باورم که هدف اصلی سواد رسانه‌ای به‌خصوص وقتی درباره‌ی رسانه‌های جمعی حرف می‌زنیم، می‌تواند سنجش نسبت هر محتوا با "عدالت اجتماعی" باشد.
بنابراین هدف اصلی سواد رسانه‌ای می‌تواند این باشد که بر اساس آن بتوان دید آیا بین محتوای یک رسانه- به مثابه محصول نهایی- با عدالت اجتماعی رابطه‌ای وجود دارد یا خیر. به عبارت بهتر، خواننده یا بیننده یا شنونده‌ی یک مضمون رسانه‌ای بهتر است رابطه و نسبت محتوای یک رسانه با عدالت را در نظر گرفته و نزدیکی یا دوری محتوای یک رسانه‌ از عدالت را مورد توجه قرار دهد تا همیشه در ارتباط با رسانه‌ به جای تسلیم بودن و یا تسلیم شدن به رابطه‌ی یک‌سویه و انفعالی، رابطه‌‌ای فعال‌تر و تعاملی‌تر داشته باشد.
محصول نهایی یک رسانه ممکن است بخشی از جهان یا شکل تحریف شده‌ای از آن باشد و یا حداقل در بازتاب دادن جهان ناموفق مانده باشد. محتوای رسانه می‌تواند در خدمت تثبیت یک جریان، گروه یا طبقه و یا در خدمت قدرت حاکمه باشد و آن طبقه و قدرت الزاماً عدالت‌جو، رهایی‌بخش و آزادی‌گرا نباشد. یونس شکر خواه
هدف‏های سواد رسانه ‏ای عموما تابعی هستند از شرایط زمانی و مکانی که معمولا به شکل پلکانی تعقیب می‏شوند; یعنی ممکن‏ است در مراحل اولیه‏ی آموزش ساماندهی استفاده‏ی روزانه از رسانه ها هدف باشد،ولی بلافاصله و به محض ظهور اولیه نشانه‏ی‏ توفیق در این مراحل هدف بالاتر عرض اندام می‏کنند.بنابر این،یکی از هدف‏های آموزش رسانه‏ای آن است که به‏ دریافت‏ کنندگان پیام‏ های رسانه ‏های جمعی کمک شود،به‏ مشارکت‏ کنندگانی آزاد در این فرایند تبدیل شوند تا این که منفعل، ساکن و مطیع در مقابل تصاویر و ارزش‏ها بنشینند که در یک‏ جریان یک‏طرفه از منابع رسانه‏ ای ارسال می‏شوند...هدف عملی سواد رسانه ‏ای آن است که تماشاچیان و یا مخاطبانی بپرورد که به دنبال برنامه‏های باکیفیت باشند و حس‏ منتقدانه‏ای از فرم،فرمت و محتوای رسانه ‏های جمعی در آن‏ها شکوفا شود دکتر غلامرضا ارجمندی

ثمرات سواد رسانه ای
-داشتن سواد رسانه ای - از سوی شهروندان در سطح کلان از سویی به شکل‌گیری گروههای فشار برای تحت تأثیر قرار دادن سیاست های عمومی منجر می‌شود و از سوی دیگر، سرمایه‌گذاری بر جهل انسان‌ها را به گزینه‌ای عبث و بی‌اثر تبدیل خواهد کرد. در سطح خرد نیز سواد رسانه‌ای به تقویت مهارتهای حل مسأله و شکوفایی خلاقیت انسان‌ها کمک می‌کند و از افراد جامعه سوژه‌هایی فعال، مشارکت جو، منتقد، دیرباور، پرسشگر و مقاوم در برابر انواع پیشداوری‌ها، کلیشه‌ها و سایر تلقینات رسانه‌ای می‌سازد.  دانش ارتباطات - محمود شهابی

بنا براین می توان گفت که سواد رسانه ای سبب می شود تا جهت یابی فرد با دور اندیشی و درایت و نیز درک موقعیت ها همراه شود . از همین رو همواره تحقیقات نشان داده است که افراد موفق تر انتخابهای برگزیده تری از رسانه ها دارند، زیرا آنها به گونه ای هدفمند تر و گزیده تر از رسانه ها در جهت تثبیت و ارتقا موقعیت خود بهر ه می گیرند.
به عنوان نمونه، یک تحقیق بر روی مدیران پانزده شرکت موفق در آمریکا نشان داد که این مدیران بیشتر از مدیران سایر شرکت ها مجلات تخصصی مربوط به حرفه خود را مطالعه می کنند، از سطح معلومات عمومی بالاتری برخوردارند و از نظردرک مفاهیم رسانه ها عملکرد بهتری دارند.
به عبارت دیگر می توان گفت دو تفاوت عمده در چگونگی بهره مندی باسوادان رسانه ای (Media Literate) و عامه مردم وجود دارد ، در حالی که مردم عادی بیش از شصت درصد اوقات بیداری خود را به استفاده از رسانه های نازل (مثلا فیلم فارسی ، برنامه های مبنذل وبی مایه تلویزیونهای فارسی زبان ، سایتهای اینتر نتی سرگرم کننده ، چت ، وبلاگهای حاوی موضوعات زناشویی و سکسی ،ترانه های بی معنی ، و...) می پردازند ، با سوادان رسانه ای بیشتر وقت خود را به رسانه های فرهنگ بالا (High Culture Media) می پردازند. امید حبیبی نیا
آموزش رسانه‏ای باید به فراگیران بیاموزد، نه تنها خو را با متن رسانه‏ای درگیر کنند بلکه نهادهای رسانه‏ای را نیز فراموش نکنند و دامنه‏ی این چالش را تا قضاوت درباره‏ی این‏ نهادها امتداد دهند.همان‏گونه که آموزش سیاسی به شهروندان اجازه‏ می‏دهد تا با سیاست به نحوی نقادانه و سازنده برخورد کنند،سواد رسانه‏ای نیز می‏تواند مردم را برای تفکر درباره‏ی محدودیت‏ها و امکانات نظام رسانه‏ای مجهز و آماده کند.دکتر غلامرضا ارجمندی

اصولاً سواد رسانه‌ای در جهت برخورد هدف‌مند با رسانه مطرح می‌شود. از این منظر به اعتقاد اکثر تحلیل‌گران و کارشناسان حوزه رسانه، برخورد هدف‌مند با رسانه از جمله دلایل بالا رفتن سطح آگاهی در تمامی اقشار جامعه به عنوان مخاطبین رسانه می‌باشد که می‌تواند منجر به ایجاد ارتباطات دوسویه و مشارکت‌جویانه با رسانه‌ها از یک‌سو و تقویت ساختارهای دموکراتیک جامعه در راستای مباحث نقد، مشارکت فعالانه در حوزه رسانه در بین شهروندان باشد.سواد رسانه ای (شماره 22)
یکی از پیامدهای تحلیل و درک صحیح پیام‌های رسانه‌ای، بالا رفتن سطح آگاهی است که می‌تواند منجر به ایجاد ارتباطات اجتماعی سالم‌تر با رسانه‌ها و تقویت ساختارهای دموکراتیک جامعه گردد و شهروندان می‌توانند از این طریق به مشروع‌سازی گزینه‌های سالم‌تر در رسانه کمک نمایند، چرا که یک شهروند فعال و باسواد می‌تواند در ایجاد تغییر اجتماعی مثبت فعالیت کند و عکس‌العمل خود را در برابر رسانه‌ها اعلام نماید و تنها بیننده صرف نباشد.دکتر سید رضا صالحی امیری

اصول و مفاهیم کلیدی سواد  رسانه ای
برای شرح فرضیات انتقادی ورای آموزش رسانه در زیر مفاهیم کلیدی بسط داده شده است. در کانادا، سواد رسانه ای بخشی از برنامه آموزش مهارت های زبانی (مهارت های دوازده گانه آموزش زبان) می باشد. این مفاهیم یک پایه نظری برای همه برنامه های آموزش سواد رسانه ای فراهم می کند و همچنین به معلمان زبان رسانه ای و چارچوب آن را برای بحث و گفتگو ارائه می دهد.
همه رسانه ها ساختارمند هستند
رسانه با دقت ساختارهای زیرکانه ای ارائه می کند که بسیاری از تصمیم گیری ها و نتایج را از عوامل تعیین-کننده منعکس کنند. بیشتر دیدگاه ما نسبت به واقعیت بر مبنای پیام های رسانه ای است که پیش¬ساخته هستند و حاوی نگرش ها، تفسیرها و نتایجی است که تقریباً شکل گرفته است. رسانه تا اندازه زیادی برداشت هایی از واقعیت برای ما ارائه می کند. زمان تحلیل یک متن رسانه ای به این نکات توجه می کنیم: این پیام چگونه شکل گرفته است؟و چگونه واقعیت را بازنمایی می کند؟
همه افراد پیام ها را به سختی تفسیر می کنند.
کسانی که برنامه تلویزیونی یا وب سایت مشابه ی می بینند اغلب تجربه مشابه ندارند یا با برداشت های مشابه مواجه نمی شوند. هر کسی می تواند یک پیام را با توجه به سن، فرهنگ، تجربیات زندگی، ارزش ها و عقاید به صورت های مختلف تفسیر یا قبول کند. زمان تحلیل یک متن رسانه ای توجه می کنیم به: چگونه دیگران پیام ها را به صورت متفاوتی درک می کنند؟
رسانه منافع تجاری دارد.
بیشتر رسانه ها برای سود ایجاد شده اند. عموماً تبلیغات بزرگترین منبع درآمدی است. آگهی های تجاری بدیهی ترین ابزار تولید درآمد هستند، اگرچه پیام های تبلیغاتی شکل های زیادی دارد که شامل بر تبلیغ کالا (به طور مشخص کالایی را در برنامه ها و فیلم ها نشان می دهند)، حمایت کنندگان، جوایز، تبلیغات سه بعدی و پیمایش در اینترنت، حمایت های اشخاص مهم یا نام نویسی برای استادیوم یا تئاتر. در تحلیل این متن رسانه ای توجه می کنیم به: چه کسی و چرا متن رسانه ای را تولید می کند؟ اگر پیام اقبال عمومی یافت چه کسی سود و چه کسی ضرر می کند؟
رسانه پیام های ایدئولوژیک و ارزشی دارد.
تولیدکنندگان پیام های رسانه ای عقاید، ارزش ها، باورها و تعصب هایی دارند. این عوامل می توانند بر اینکه چه چیزی و چگونه گفته شود تأثیر  گزارد. تولیدکنندگان باید چیزی که شامل متون رسانه ای باشد یا نباشد انتخاب کنند، بنابراین هیچ پیام بی طرف یا عاری از ارزش وجود ندارد. از آنجا که این پیام ها اغلب از سوی بینندگان زیادی دیده می شود، می تواند تأثیر اجتماعی و سیاسی زیادی بر روی افراد داشته باشد. در تحلیل یک متن رسانه ای به این نکات توجه می کنیم: چه سبک زندگی، ارزش ها ودیدگاه هایی از این پیام بازنمایی یا چشم پوشی شده است؟ لازم است که پیام های رسانه ای درباره موضوعاتی نظیر ماهیت سبک زندگی، واقعیت مصرف گرایی، نقش زنان، پذیرش اقتدار و میهن پرستی محض رمزگشایی شود.
هر رسانه ای زبان، سبک، تکنیک، اخلاق، باور و اصول هنری خاص خود را دارد.
هر رسانه ای معنایی خلق می کنند که به صورت متفاوتی از واژگان، تکنیک ها و سبک ها یا اخلاقیات و باورهای خاصی استفاده می کنند. در یک فیلم یا برنامه تلویزیونی، زمانی که تصویر محو می شود، آن پیامی از زمان را نشان می دهد. لینک های داغ یا دکمه های جهت یابی نشان می دهد که چیزی را که نیاز دارید را در وب سایت پیدا کنید. یک داستان نویس باید از کلمات خاصی برای خلق فضا و شخصیت ها استفاده کند، در حالی که رسانه از تصویر، متن و صدا استفاده می کند. در هر زمان، ما ابزار تکنیکی را درک می کنیم. ما در درک زبان رسانه های مختلف روان و سلیس شدیم و می توانیم کیفیت هنری آنها را درک کنیم. هنگام تحلیل یک متن رسانه ی توجه می کنیم به: چه تکنیکی و چرا استفاده شده است؟ توسعه مهارت های سواد رسانه ای ما را قادر می سازد نه تنها متون رسانه ای را درک و رمزگشایی کنیم، بلکه از اصول هنری منحصربه فرد هریک از آنها متمتع شویم. تمتع ما از رسانه با آگاهی از چگونگی خلق اشکال و تأثیرات خوشایند افزایش می یابد.
رسانه معانی تجاری دارد.
سواد رسانه ای بر آگاهی از پایه های اقتصادی تولیدات رسانه های جمعی مبتنی است. شبکه ها دنبال مخاطبانی هستند که از آنها حمایت مالی کنند. دانش در این زمینه به دانشجویان اجازه میدهد تا درک کنند که چگونه محتوای برنامه، مخاطبان را هدف تبلیغات خودشان کرده اند و چگونه بینندگان را در گروه های بازاری ساماندهی کرده اند. موضوع مالکیت و کنترل اهمیت حیاتی دارد در زمانی که انتخاب های زیادی در این زمینه وجود دارد ولی با این حال باورهای کمی وجود دارد (نود درصد از روزنامه ها، مجلات، ایستگاه های تلویزیونی و شرکت های نرم افزار کامپیوتری جهان در مالکیت هفت شرکت ادغام شده می باشد).
رسانه معانی اجتماعی و سیاسی دارد.
یک بعد مهم از سواد رسانه ای آگاهی از گستره تأثیرات اجتماعی و سیاسی ناشی از رسانه می باشد. تغییر ماهیت زندگی خانوادگی، استفاده از اوقات فراغت و نتایج مباحثات سیاسی تلویزیونی سه نمونه از این موارد هستند. رسانه ای جمعی تلاش می کند تا ارزش ها و نگرش های اجتماعی را منطقی نشان دهند. رسانه همچنین نقش بزرگی در رسانه ای کردن حوادث و مسائل جهانی از حقوق مدنی تا تروریسم دارد.
در رسانه شکل و محتوا مرتبط با هم هستند
رابطه شکل و محتوا مرتبط با مقاله مارشال مک لوهان با عنوان «رسانه پیام است» می باشد. یعنی هر رسانه ای برنامه و جهت گیری های تکنیکی خاص خود را دارد و واقعیت را در شیوه های منحصربه فردی رمزگذاری می کند. بنابراین رسانه های مختلف ممکن است حادثه مشابهی گزارش کنند ولی برداشت ها و پیام های متفاوتی ایجاد کنند.  مقاله What is Media Literacy؟ ترجمه مهدی شهبازی

توانایی های مرتبط با سواد رسانه ای    
برخی از توانایی‌هایی که می‌توان در سایۀ سواد رسانه‌ای کسب کرد از این قرارند:
1. توانایی استفاده از تکنولوژی روز از جمله کامپیوتر، برای پردازش و تولید اطلاعات؛
2. توانایی نتیجه‌گیری در مورد روابط علّی و معلولی، میان گزارش‌های رسانه‌ها و واکنش عمومی؛
3. توانایی تشخیص تأثیر تحریف، کلیشه‌سازی، تبلیغات و خشنونت در رسانه‌های دیداری؛
4. توانایی تشخیص تفسیر و بوجود آوردن تصویرهای بصری؛ کانسیداین
5. فهم و نقد آثار و پیامدهای اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی محتوای رسانه‌ها؛
6. فهم و نقد شرایط و مناسبات مادی تولید محتوای رسانه‌ای مثل آگهی‌های تجاری که در جهت تأمین منافع اقتصادی و کسب سود مادی صاحبان سرمایه است.
سه جنبه‌ سواد رسانه‌ای از نظر دکتر یونس شکر خواه عبارتند از:
الف: ارتقاء آگاهی نسبت به رژیم مصرف رسانه‌ای؛ و یا به عبارت بهتر تعیین میزان و نحوه‌ی مصرف غذای رسانه‌ای از منابع رسانه‌ای گوناگون که در یک کلام همان محتوای رسانه‌هاست.
ب: آموزش مهارت‌های مطالعه یا تماشای انتقادی
ج: تجزیه و تحلیل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی رسانه‌ها که در نگاه اول قابل مشاهده نیست.
مفهوم سواد رسانه‌ای دربرگیرنده سه مرحله است که تحقق این سه مرحله به توانمندسازی رسانه‌ای شهروندان منجر می‌شود: مرحله اول زمانی تحقق می‌یابد که افراد نسبت به اهمیت مدیریت رژیم رسانه‌ای خود (همانند رژیم غذایی) آگاه و حساس شوند یعنی بتوانند تصمیم بگیرند که چه مقدار از وقت خود را صرف توجه به انواع رسانه‌ها بکنند، به نحوی که قربانی اعتیاد و تخدیر رسانه‌ای نشوند.
مرحله دوم زمانی تحقق می‌یابد که فرد مهارتهای خاص توجه انتقادی به انواع محتواهای رسانه‌ای را فرا بگیرد. به عبارت دیگر یاد بگیرد که چگونه یک متن رسانه‌ای را تجزیه و تحلیل کند، پیام نهفته در یک محتوای رسانه‌ای را مورد نقد و پرسش قرار دهد و درک کند که چه چیزی در آن متن حاضر است و چه چیز غایب. در این مرحله افراد یاد می‌گیرند که چگونه بین خطوط را بخوانند و چگونه پرسشگری و تفکر انتقادی را پیشه خود سازند.
مرحله سوم، زمانی تحقق می‌یابد که افراد به مسایل عمیق تر فکر کنند. مثلاً اینکه تولیدکنندگان رسانه‌ای چه کسانی هستند؟ چه اهدافی دارند؟ چه کسی از تولیدات آنها و نحوه بازنمایی واقعیت‌های اجتماعی از سوی آنها سود می‌برد؟ و چه کسی ضرر می‌کند؟ در این مرحله افراد در تجزیه و تحلیل‌های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی خود بر شناخت معانی تجربیات رسانه‌ای خود و دیگران متمرکز می‌شوند و به این می‌اندیشند که تا چه حد رسانه‌های ارتباطی به تولید هژمونی فرهنگی، خلق شعور عامه و خلع سلاح گفتمان‌های رقیب کمک می‌کنند.
دانش ارتباطات - محمود شهابی

ویژگی‌های اصلی سواد رسانه‌ای
1. پیوستار و نه مقوله؛ سواد رسانه‌ای، موضوعی دارای درجات گوناگون است. در واقع از نظر منطقی، مقول به تشکیک بشمار می‌رود و مانند یک جعبه‌، مقوله‌ای نیست که یا باید در آن جای گرفت و یا جای نگرفت. بعبارت دیگر موضوعی نیست که دائر بین نفی و اثبات بوده و افراد در مقایسه با آن به دو دستۀ حائز سواد رسانه‌ای و فاقد آن تقسیم شوند؛ بلکه افراد در مقایسه با آن هریک درجات مختلفی از سواد رسانه‌ای را دارا هستند و در این پیوستاری که شبیه دماسنج می‌باشد، جایگاهی را اشغال می‌کند. کسانی که در سطح‌های پائین این پیوستار قرار دارند چشم‌اندازهای ضعیف و محدودی به رسانه‌ها داشته و دانش آنها چشم‌اندازهای کافی را برای استفاده در تفسیر معنای پیام‌های رسانه‌ای، فراهم نمی‌کند.
2. چند بُعدی؛ سواد رسانه‌ای مستلزم آن است که در ابعاد گوناگون، اطلاعات کسب کنیم. این ابعاد عبارتند از: بُعد شناختی، احساسی، زیبائی‌شناختی و اخلاقی.
حوزۀ شناختی به اطلاعات واقع‌بنیاد دلالت دارد؛ مانند تاریخ‌ها، اسامی، تعاریف و ... این‌گونه از اطلاعات، در مغز مستقر هستند. اطلاعات حوزۀ احساسی که حاوی اطلاعاتی درباره احساساتی مثل عشق، نفرت، خشم و ... می‌باشد، در قلب مستقر است و جایگاه اطلاعات حوزه زیبائی‌شناختی که حاوی اطلاعاتی دربارۀ روش تولید پیام است را باید در چشم‌ها و گوشها دانست. هرقدر چشم و گوش قوی‌تر و دقیق‌تری برای شنیدن و دیدن وجود داشته باشد، اطلاعات زیبایی‌شناختی بهتر و بیشتری نصیب دارنده خواهد بود. جایگاه اطلاعات عرصۀ اخلاقی هم که شامل اطلاعاتی دربارۀ ارزشها است، در ضمیر و روح انسانی مستقر است. اطلاعات اخلاقی، ملاک و معیاری برای قضاوت راجع به "درست و غلط" را فراهم می‌کند. هرقدر اطلاعات اخلاقی دقیق‌تر باشند، ارزشهای نهفته در پیام‌های رسانه‌ای با عمق بیشتری درک شده و قضاوت‌ها دربارۀ آن ارزها، دقیق‌تر و منطقی‌تر خواهد شد.
ساختار قدرتمند دانشی، باید حاوی اطلاعاتی از هر چهار حوزۀ مذکور باشد و اگر یک نوع اطلاعات موجود نباشد، ساختار دانش، ضعیف می‌شود؛ که در نتیجۀ آن، سواد رسانه‌ای که از همین ساختارها تشکیل شده، ضعیف خواهد شد و نمی‌توان به درستی، نارسایی‌های پیام رسانه‌ای را تشخیص داد. جیمز.

نتیجه گیری
شما می توانید برای کاهش تاثیر برنامه سازی رسانه ها بر خودتان کارهای زیادی انجام دهید. در این مقطع کافی است بگوییم که قدرتمندترین استراتژی ها برای کاهش تاثیر برنامه سازی رسانه، افزایش آگاهی درباره اهدافتان، افزایش مهارت های پردازش اطلاعات، و ساخت دقیق ساختارهای دانشتان به جای پذیرش معنای سطحی ای است که رسانه ها مدام عرضه می کنند. وقتی از این استراتژی ها تبعیت کنید، در برنامه ریزی آنچه شما را برمی انگیزد و نیز در کسب لذت بیشتراز قرارگرفتن آگاهانه در معرض رسانه- به قیمت از دست دادن ویژگی ناخود آگاهی- بیش از پیش قدرتمند خواهید شد. جیمز پاتر

فهرست برخی از منابع :
1 .  کانسیداین، دیوید؛ درآمدی بر سواد رسانه‌ای، ناصر بلیغ، تهران، اداره کل تحقیق و توسعه صدا، 1379، ص3و2.
محمدمهدی مولایی، هفته نامه پنجره
2 .  بصیریان جهرمی، حسین و بصیریان جهرمی، رضا؛ در آمدی به سواد رسانه‌ای و تفکر انتقادی، فصلنامۀ رسانه، 1368، ص33.
3 .  جهرمی و جهرمی؛ ص43.
4 . قاسمی، طهمورث؛ سواد رسانه‌ای رویکردی جدید به نظارت، فصلنامه رسانه، 1368، ص97.
5 . مصاحبه با  دکتر غلامرضا ارجمندی
6 .  مجموعه مقالات همایش ملی مدیریت و اقتصاد رسانه، آبان 1388.
7 .  قاسمی، طهمورث؛ سواد رسانه‌ای رویکردی جدید به نظارت، فصلنامه رسانه، 1368، ص95.
8 . تهرانی . ندا . سواد رسانه ای در روابط عمومی
9 . ارجمندی . غلامرضا . مجله رشد آموزش علوم اجتماعی » تابستان 1384
10 . شکر خواه . یونس . سواد رسانه ای چیست.
11 . پاتر، 1998؛ نقل از دیویس، 1992: 8)
12 . شهابی . محمود . دانش ارتباطات
13 . حبیبی نیا . امید . سواد رسانه ای ورسانه های آلترناتیو
14 . سید رضا صالحی امیری. ضرورت سواد رسانه ای . سواد رسانه ای شماره 22
15 . قاسمی؛ ص93- 90 و کانسیداین ص13- 10.
16 .  کانسیداین؛ ص4 و شکرخواه؛ ص30-29.

سواد رسانه ای در معنای؛ یک نوع درک متکی بر مهارت که بر اساس آن بتوان انواع رسانه ها و تولیدات آنها را شناخت و از یکدیگر تفکیک و شناسایی کرد، یک نیاز ضروری برای عموم کاربران رسانه ها و شبکه های اجتماعی در دنیای امروزه محسوب می شود.

فراتاب‌ـ سرویس فرهنگی:

این روزها گسترش و تاثیر پذیری از شبکه های اجتماعی در زندگی روزمره  برای همه تبدیل به امری مبرهن شده است. به گونه ای که امروز بخش اعظمی از محتواها در حوزه هایی چون بازاریابی، مسایل فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در این فضاها رد و بدل می شود. بنابراین باید پذیرفت که شبکه های اجتماعی ( تلگرام ، فیس بوک ، اینستاگرام و.....) با مسایل مختلف اجتماعی و فرهنگی ما ارتباط تنگاتنگ پیدا کرده است، و اگر نگوییم این شبکه ها سبک زندگی ما را تغییر داده اند، اما شاید بتوان گفت در آینده ای نزدیک باید شاهد چنین رویدادی بود. پرواضح است وقتی در طول شبانه روز،  این شبکه ها میانگین حدود 4 ساعت از وقت ما را می گیرند،  پس ناخواسته سبک زندگی ما را به سمت تغییر سوق می دهند.

بر این اساس، اگر بخواهیم در تلاطم و امواج شبکه ها  (محتویات شبکه ها)  غرق نشویم و دچار آسیب و مشکلات نگردیم  لازم است آگاهی لازم درجهت شناخت و استفاده از این شبکه ها  را داشته باشیم. در واقع، امروزه برای همه ما از دانش آموز مقطع ابتدایی تا مسن ترین افرادی که از این شبکه ها استفاده می کنند (یعنی از کارگران  و رانندگان ، معلمان ،  دانش آموزان گرفته  تا آن کارمندی که  در طول ساعات کاری خود نصفی از ساعات را در شبکه های اجتماعی سیر می کند  و یا  حتی آن خانم خانه داری که عمده وقت خود را بجای راهنمایی و آموزش بچه ها، صرف گذاشتن محتوا در شبکه های اجتماعی می کند و.....) لازم است که همه سواد رسانه ای داشته باشند؛ به این معنی که  یک نوع درک متکی بر مهارت  که بر اساس آن بتوان انواع رسانه ها را و انواع تولیدات  آنها را شناخت  و از یکدیگر تفکیک و شناسایی کرد.

 البته باید توجه داشت لازمه این کار در درجه اول داشتن مطالعه و آگاهی  برای فهم و نقد محتویات این شبکه هاست، که براساس آن بتوان پیام های رسانه ای را شناخت و تحلیل کرد و بیهوده ساعت های با ارزش عمر را پای اطلاعات و آگاهی کاذب انتشار یافته در این شبکه ها نکرد. چرا که ناخواسته خیلی از ما ها با انبوهی از اطلاعات و خبرها در طول شبانه روز از طریق همین شبکه ها مواجه می شویم، و چنانچه سواد رسانه ای لازم را نداشته باشیم قطعا دچار مشکل خواهیم شد.

تصور کنید  یک دانش آموز  مقطع ابتدایی که از این شبکه ها اجتماعی استفاده می کند (آخرین آمار از سازمان فناوری اطلاعات  این است که الان نیمی از مردم  ایران گوشی هوشمند دارند) و هر روز با حجم زیادی از خبر و تصویر و پیام در این شبکه ها  مواجه می شود، وقتی این دانش آموز قدرت تحلیل این پیام ها را ندارد  و سن و درک تحلیلی وی نیز در این حد نیست که بتواند این اطلاعات را بررسی کند لاجرم سردرگم خواهد شد و بالطبع ای مسئله در روند سلامت و آموزش و تربیت آن تاثیر گذار خواهد بود.

بنابراین سواد رسانه ای در دنیای امروز کمتر از سواد خواندن و نوشتن نیست، و به همان اندازه که سواد خواندن و نوشتن از ضروریات زندگی اجتماعی افراد به حساب می آید سواد رسانه ای نیز در عصر پرتلاطم اطلاعات که هر روز خود را در مواجهه با رسانه های گوناگون شنیداری ، دیداری و نوشتاری می یابیم از اهمیت والایی برخوردار می باشد. در واقع، زمانی که ما در بزرگراه های اطلاعاتی در حال حرکت هستیم، این میزان سواد رسانه ای ماست که  به ما می گوید چه مقدار از وقتمان را در چه شبکه های بگذرانیم. بنابراین هدف سواد رسانه ای تنظیم یک رابطه منطقی و مبتنی بر هزینه – فایده است. یعنی بر این اساس پی می بریم که شخص در قبال وقت و هزینه ای که صرف استفاده از این شبکه ها کرده است چه چیزهای  را به دست آورده و چه چیز هایی را از دست داده است؟!

همچنین از طریق سواد رسانه ای است که متوجه خواهیم شد که تولیدکنندگان محتوای این شبکه ها چه کسانی هستند؟ چه اهدافی دارند؟ چه کسی از تولیدات آنها و نحوه بازنمایی واقعیت های اجتماعی از سوی آنها سود می برد؟ چه کسی ضرر می کند؟ و اینکه من کاربر اگر سواد رسانه ای نداشته باشم قادر به تشخیص نتیجه گیری از پیام ها و واکنش های عمومی نخواهم بود.

امروزه حضور کاربران در فضای شلوغ  مجازی با حجم گسترده ای از صفحه ها، گروه ها و کانال های مختلف، نیازمند آنست که در برابر چنین فضایی چتری بر سر گیرند و یک رژیم مصرف اتخاذ کنند؛ همه نیاز دارند در انتخاب هایشان بیشتر دقت کنند درست مثل اینکه حالا مردم در مورد تغذیه خودشان عمل می کنند چون مردم امروز باسوادتر شده اند، مراقب هستند که در غذایی که مصرف می کنند چقدر کلسترول ، ویتامین یا مواد دیگر باشد، در فضای مجازی هم باید دانست چه مقدار باید در معرض این شبکه ها بود و چه چیزی از آنها برداشت.

همچنین ضروری است که نهادهای تاثیرگزار از جمله نهاد خانواده ، آموزش و پرورش و... همه در روشنگری و آگاهی بخشی مردم در حوزه سواد رسانه ای نقش ایفا کنند و در این زمینه رهنمودهای  لازم را ارائه کنند، تا این شبکه های  اجتماعی  در  دنیای مجازی، شبکه اصلی زندگی در دنیای واقعی از هم جدا نکند، بلکه مکمل و تسهیل گر آن باشد.

علی امینی مدیر داخلی مجله مطالعات رسانه و امت