سرویس گزارش ویژه - اعلام خبر مرگ ملاعمر، رهبر اسرارآمیز طالبان که زمانی نامش مترادف خشونت و تروریسم بود، بار دیگر گروه طالبان را در سرخط اخبار رسانههای جهان قرار داد. نکته قابل تأمل این که اعلام رسمی مرگ او بعد از دوسال و درست در آستانه دور دوم مذاکرات صلح دولت افغانستان و طالبان، به میزبانی دولت پاکستان، انجام گرفت. مذاکراتی که بیش از پیش ورود این گروه را ساختار سیاسی رسمی افغانستان محقق میسازد و به واقع مهر تأییدی بر حذفناپذیری طالبان از عرصه سیاسی این کشور به حساب میآید. با تأیید رسمی مرگ(یا قتل؟!) او توسط طالبان، بلافاصله فردی به نام ملا اختر منصور به عنوان جانشین او معرفی شد تا جلوی هرگونه انشعاب و انشقاق عمده در ساختار طالبان گرفته شود. در سطور پیش رو ضمن معرفی ملاعمر، رهبر شبحواره و شبه اسطورهای طالبان، گریزی هم به معرفی رهبر جدید و معادلات کنونی درون طالبان خواهیم زد.
بیتصویرترین رهبر دنیا
ملامحمدعمر، متولد 1960 در روستای چاه همت در ولسوالی خاکریز ولایت قندهار (زادگاه و مرکزیت اصلی گروه طالبان) در جنوب افغانستان، و از طایفه تومزی از قبیله هوتک از قبایل اصلی قوم پشتون بود.
پدرش مولوی «غلام نبی» از شخصیتهای مورد احترام و فاضل منطقه بود که حدودا 5 سال پس از تولد ملاعمر از دنیا رفت. خانواده او بعد از مرگش به ولایت اوروزگان نقل مکان کردند. بنا به گزارشهای متعدد، او در مدرسه «دارالعلوم حقانی» در حومه شهر پیشاور پاکستان درس خواند، همان جایی که بسیاری از شخصیتهای مهم جهادی افغانستان در آن جا تحصیل کردهاند. ظاهرا ملاعمر، بعد از اتمام درس در پیشاور، در اوایل دهه 20 زندگی، به منطقه سنگسار در ولسوالی قندهار بازگشت و در آن جا یک مدرسه دینی کوچک ایجاد کرد و خود ملای آن شد. بعد از مدتی، او به حزب اسلامی گلبدین حکمتیار پیوست که یکی از هفت گروه مجاهدین مستقر در مرز پاکستان بود.
گلبدین حکمتیار
هدف این گروهها در وهله نخست، جنگیدن با اشغالگران اتحاد شوروی بود که به حمایت از حکومت حزب کمونیستی دموکراتیک خلق افغانستان، در 1979 این کشور را اشغال کرده بود. گویی ملاعمر به طور جدی از 1983 وارد جنگ با اتحاد شوروی و حکومت دستنشانده شوروی به ریاست دکتر محمد نجیب الله شد. او در این جنگ چهار بار مجروح شد و یکی از چشمان خود را بر اثر ترکش از دست داد. در شرح حال ملاعمر که اخیرا توسط طالبان منتشر شده، سلاح مورد علاقه او «آرپی جی7» ذکر شده است. بر اساس این منبع، او استاد به کارگیری آرپیجی7 بود و تعداد زیادی تانک ارتش شوروی توسط او منهدم شد.
با سقوط حکومت محمد نجیب الله در آوریل 1992، افغانستان عملا میان فرماندهان جهادی دوران مبارزه با شوروی، موسوم به «جنگ سالاران» تقسیم شد. مردم افغانستان ظلمها و آزارهای فراوانی از ضعف قدرت مرکزی و دست باز جنگ سالاران در حوزههای نفوذ ایشان دیدند. به واقع بعد از حدود 9 سال اشغال نظامی این کشور و جنگ با قدرت خارجی، جنگ داخلی میان گروههای مجاهدین، عملا افغانستان را به ویرانه تبدیل کرده و روح و جسم ملت افغانستان را فرسوده ساخته بود. در اواخر سال 1993، شماری از مجاهدین ولایت اورزگان به هم پیوستند تا علیه ظلم و آزار جنگ سالاران قیام کنند. گروههای دیگری نیز به این هسته اولیه پیوستند و گروه «تحریک طالبان» شکل گرفت. تقریبا همه اعضای این گروه، از طلبههای افغان مدارس دینی پیشاور بودند. برخی داستانهای محلی هم حول به وجود آمدن گروه وجود دارد، از جمله این که در بهار 1994، ملاعمر که شنید دو دختر نوجوان از یکی از روستاهای اطراف شهر قندهار دزدیده شده و به اردوی یکی از جنگسالاران محلی برده شدهاند، خونش به جوش آمد و به همراه شماری از مجاهدین همفکر خود، به آن اردو حمله کرده و ضمن نجات آن دو دختر نوجوان، جنگ سالار مزبور را از لوله تانک دار زدند. البته گزارشهای قابل تأملتری هم وجود دارد که نشان میدهد اطلاعات ارتش پاکستان - آی اس آی که پیشتر در گزارش مشرق معرفی شده است (اینجا) - به فرمان نخست وزیر وقت، بینظیر بوتو، از خلأ قدرت مرکزی در افغانستان استفاده کرد تا با تشکیل یک گروه قدرتمند از طلاب افغان مدارس دینی پاکستان، نفوذ پاکستان را در افغانستان تثبیت کند. گویی اولین اعلام وجود تحریک طالبان، در همان اوایل سال 94، در عملیات آزادسازی کاروانی از کامیونهای ارسالی از پاکستان به ترکمنستان، انجام گرفت که این کاروان توسط یکی از جنگ سالاران محلی توقیف شده بود. داستان دار زدن از لوله تانک درباره همین جنگ سالار هم وجود دارد.
به هر حال، در اکتبر 1994، ملاعمر و گروهی 200 نفره از افراد تحت امرش، یک پست مرزبانی، به همراه یک انبار اسلحه، را به تصرف درآوردند. در دسامبر 1994، گروهی حدودا 12هزار نفره از طلاب افغان مدارس پاکستان، به همراه شماری از داوطلبان پاکستانی به گروه ملاعمر پیوستند که به ناگهان معادلات قوا را به نفع این گروه به هم زد (بسیج نیرویی که باز نقش پاکستان را در قضیه پررنگ میکند). طالبان در همان ماه، بدون تقریبا هیچ مزاحمتی، ولایت قندهار را به تصرف خود در آورد. این گروه بر هر منطقهای که تسلط مییافت، قوانین خاص خود از شریعت را به کار میگرفت: از جمله بستن مدارس دخترانه، منع کار زنان در بیرون از خانه، نابود کردن تلویزیونها و اجباری کردن محاسن بلند برای مردان. لازم به ذکر است که بخش عمده مردم افغانستان که به شدت از آشفتگیها و بیسامانیهای جنگ داخلی خسته و پژمرده بودند، در برابر تسلط طالبان مقاومتی نکردند و حتی بعضا به آنها یاری رساندند.
ظرف سه ماه، آنان بر 12 ولایت از 31 ولایت کشور سلطه یافتند. در اوایل 1995، برای اولین بار گروه قصد حمله به کابل کرد. این حمله اما توسط نیروهای رییس جمهور برهان الدین ربانی، به فرماندهی فرمانده مشهور ازبک، احمدشاه مسعود، دفع شد. این شکست باعث شد که که تعداد ولایات تحت کنترل طالبان به 8 برسد. این جا بود که سیلی از حدود 20هزار طلبه افغان (و تعداد کمتری پاکستانی) از ایالات شمالی پاکستان (وزیرستان) به سوی قندهار جاری شد. خیلی زود، با سازماندهی دوباره و تجدید و تقویت نیروها، طالبان در ماه می کنترل شهر مهم هرات را به دست گرفت.
در بهار 1996، با فراخوان ملاعمر، یک شورا از حدود 1200 ملای پشتون تشکیل شد که بعد از حدود دو هفته بحث شبانه روزی، او را به عنوان امیرالمؤمنین انتخاب کرد. در نهایت، در 16 سپتامبر 1996، بعد از چند بار حمله به کابل، طالبان موفق به ورود به کابل شدند. در حالی که هنوز نیروهای در حال عقب نشینی ربانی-مسعود در شمال کابل میجنگیدند، طالبان در اقدامی وحشیانه، دکتر محمد نجیب الله رییس جمهور سابق این کشور و برادرش را که در مقر سازمان ملل در کابل پناه گرفته بودند، کشتند و جنازه آن دو را از پلی در نزدیکی ارگ ریاست جمهوری آویختند. آنها دو سال بعد، چنین جنایتی را در شهر مزارشریف و در برابر دیپلماتهای ایرانی تکرار کردند که تفصیل آن در این جا نمیگنجد (البته بعدها شواهدی آشکار شد که کشتن دیپلماتها و خبرنگار جمهوری اسلامی یک برنامه پیچیده اطلاعاتی-امنیتی برای درگیر کردن ایران در باتلاق افغانستان بود که توسط اطلاعات ارتش پاکستان و بدون اطلاع مقامات اصلی طالبان انجام گرفت).
به هر روی، تقریبا بلافاصله بعد از تسلط بر کابل، ملاعمر یک شورای موقت 6 نفره برای اداره امور و اِعمال قوانین شریعت تشکیل داد. طولی نکشید که استادیوم فوتبال کابل برای اعدامهای عمومی توسط طالبان مورد استفاده قرار گرفت. عمدتا زنان و مردانی که از سوی حکومت «امارت اسلامی افغانستان» به عنوان زناکار شناخته میشدند، در این استادیوم و با شلیک کلاشینکف از پشت سر اعدام میشدند و البته در موارد زیادی سنگسار هم توسط این گروه انجام گرفت. نکته قابل تأمل این که، بعدها گزارشها موثق بسیاری از تجارت و بردهگی جنسی توسط فرماندهان طالبان منتشر شد. یعنی از یک سو زنان به جرم زنا سنگسار، از سوی دیگر به عنوان پاداش جهاد و عملیاتهای مورد نظر، در اختیار اعضا قرار داده میشدند!
ساختار سازمانی این گروه چندان پیچیده نبوده و نیست و بنا به گزارشها از یک شورای رهبری، قوه قضاییه و 9 کمیسیون اجرایی، و یک شورای فرماندهان نظامی، تشکیل شده است. در زمانی امارت ملاعمر بر افغانستان، قندهار مرکز اصلی حکومت طالبان بود. با این حال این به اصطلاح امیرالمؤمنین، حتی در زمان اوج قدرت خود هم چندان از سایه بیرون نیامد، و هیچ گاه سوژه عکسها و فیلم های خبری نشد. در دوره حکومت طالبان (2001-1996)، چهره رسانهای و فرد جلوی صحنه گروه، «وکیل احمد متوکل» مسؤول امور خارجی و دیپلماتیک و به واقع وزیر خارجه طالبان بود.
در کل زندگی ملاعمر، تنها 3 عکس از او منتشر شد که تأیید 100 درصدی اصالت این عکسها هم هیچ گاه میسر نشد. یکی از دلایل این بیتصویری را حرمت شدیدی میدانند که طالبان برای تصویربرداری قایلند. محمد حسین جعفریان، یکی از معدود (شاید دو سه نفر) خبرنگاران در کل جهان است که ملاعمر را به چشم دیده است. این خبرنگار و مستندساز برجسته جنگ، به همراه همکارش رضا برجی، در زمان سلطه طالبان، به این کشور سفر کرده بود و به طور اتفاقی ملاعمر، رهبر اسرارآمیز و مخوف طالبان، را در جاده دید. به گفته جعفریان او مردی بسیار بلندقد (حدودا دو متری) را با یک چشم و یک پای آسیب دیده، دید که به تنهایی در یک لندکروز دوکابینه تردد میکرد، بدون حتی یک محافظ.
منابع نزدیک به طالبان که او را از نزدیک دیده بودند، او را رهبری به شدت کاریزماتیک و خونسرد معرفی میکردند. کسی که با احترام بسیار به سخن افراد تحت فرمانش گوش میداد و تقریبا هیچ گاه از کوره در نمیرفت. به علاوه او را در زمینه نظامی یک تاکتیکپرداز ماهر میدانستند که به امور نظامی و اطلاعاتی تسلط بالایی داشت. البته همین که حدود 15 سال در کمال ناشناسی و در سایه تشکیلاتی به گستردگی طالبان را (که تقریبا به طور کامل از جنگ سالاران و جنگجویان بدوی و محلی تشکیل شده است) اداره کرده بود، این تسلط را به خوبی نشان میداد.
در سپتامبر 1997، وقتی کمیسونر اروپا «اِما بونینو» و 19 خبرنگار - از جمله کریستین امانپور خبرنگار معروف سیانان- و امدادگران غربی توسط طالبان بازداشت شدند، موج انتقادات رسانههای غربی علیه طالبان به پاخاست. حتی دولت کلینتون که در اوایل روی کار آمدن طالبان، نسبت به ایجاد ثبات توسط آن بیمیل نبود، ناچار به اعتراض شد. در سال 1998، سفارتخانههای آمریکا در کنیا و تانزانیا توسط القاعده منفجر شد که حدود 330 کشته و 4000 مجروح در پی داشت. آمریکا با موشکهای کروز اردوگاههای القاعده در افغانستان را هدف قرار داد. اما ملاعمر با بیان این که اسامه بن لادن مهمان افغانهاست، از تحویل دادن او خودداری کرد.
در مجموع، در این برهه رسانههای جهانی سه ایراد عمده را به عملکرد ملاعمر در رهبری طالبان وارد میکردند: 1. پناه دادن به اسامه بن لادن و سایر گروههای تروریستی 2. پلیس مخوف امر به معروف و نهی از منکر طالبان که بر اساس تفاسیر افراطی وهابی بسیار خشن عمل میکرد 3.دستورگیری مستقیم از پاکستان (در واقع اطلاعات ارتش پاکستان)
در پی واقع 11 سپتامبر 2001، و حمله نیروهای ائتلاف به رهبری ایالات متحده، خانه ملاعمر در قندهار هدف حملات هوایی قرار گرفت که طی آن پسر 13 ساله و ناپدری ملاعمر کشته شدند. از آن زمان، به ارتفاعات صعب العبور مرز پاکستان-افغانستان گریخت و دوره دوم رهبری او بر طالبان به عنوان بزرگترین گروه شورشی مخالف دولت مرکزی آغاز شد.
محمودشاه، از افسران سابق آی اس آی پاکستان در مناطق قبیلهنشین شمال غربی این کشور، درباره نفوذ طالبان چنین میگوید:
" طالبان بدوا توسط مردم افغانستان مورد استقبال قرار گرفتند، چرا که جنگ داخلی 4 ساله را پایان دادند. ولی وقتی آن ها شروع به اعمال قوانین سخت گیرانه شریعت کردند مردم از آنها رویگردان شدند....مردم به آمریکاییها خوشامد گفتند چرا که آنها را رهاییبخش خود میدیدند. در آینده نزدیک جایی برای طالبان در صحنه سیاست افغانستان نخواهد بود."
با وجود این، در سالهای پس از سقوط امارت اسلامی افغانستان، در پی جنایات جنگی آمریکاییها و ناکارآمدی دولت مرکزی و همچنین وجود بسترهای فرهنگی، طالبان توانستند نفوذ خود را دوباره در ولایاتی چون زابل و هلمند برقرار سازند. آنها حتی در سال 2008 به مناطق اطراف کابل هم نفوذ کردند. یکی دیگر از عوامل این نفوذ را، تمرکز آمریکایی ها بر سرکوب نظامی طالبان و کندی در روند ایجاد ثبات و توسعه در این کشور دانستهاند. مضاف بر این که، بعد از حمله امریکا به عراق، تمرکز نظامی آنها از افغانستان به عراق متنتقل شد. کندی بازسازی آثار سالهای طولانی جنگ و فساد شدید و آزاردهنده مقامات دولتی افغان و همزمان بازگشت دهها هزار آواره و پناهنده افغان از ایران و پاکستان هم پتانسیل شورش را به شدت بالا برد. در این میان نقش پاکستان هم در این سالها بیشتر مخرب بود تا سازنده. اصولا بسیاری از تحلیلگران، ریشه شورشهای امروز افغانستان را در منطقه وزیرستان شمالی پاکستان میدانند.
در همه این سالها، علی رغم حضور پررنگ نظامیان ائتلاف به رهبری آمریکا و عملیات شناسایی پهپادهای آمریکایی، ملاعمر به صورت روتین به رهبری تشکیلات خود ادامه میداد. حتی جایزه 10 میلیون دلاری دولت آمریکا برای اطلاعات منجر به دستگیری این رهبر اسرارآمیز، نتوانست اطلاعات بیشتری را از مکان استقرار و شیوههای عملیاتی او آشکار کند. البته این مسأله، به گمانهزنیها درباره چتر حمایتی اطلاعات ارتش پاکستان به دور ملاعمر مهر تأیید میزد.
روزنامه آمریکایی واشنگتن پست، در گزارشی در سال 2011، خبر داد که رییس وقت سیا، لئون پانتا، در دیدار با آصف علی زرداری، رییس جمهور وقت پاکستان، به او گفت که آمریکا از حضور ملاعمر در شهر کراچی پاکستان آگاه است. گویی زرداری هم در گفتگو با پانتا تایید کرد که ملاعمر در بیمارستان دانشگاه آغاخان کراچی بستری بوده است. در همین سال، روزنامه آمریکایی «اکسپرس تریبیون» گزارش داد که ایالات متحده ارتباطاتی را با ملاعمر برقرار کرده و کانال این ارتباط فردی به نام دکتر محمد حنیف، از سخنگویان سابق طالبان بوده است.
در اواخر 2011، برخی روزنامههای غربی گزارش دادند که ژنرال حمید گل، رییس سابق آی اس آی، پیام دولت پاکستان را به ملاعمر رسانده است که از کویته خارج شود. دلیل این تقاضا، فشار فزاینده آمریکا و جامعه جهانی خوانده شد و گویی ژنرال گل به ملاعمر گفت که بعد از چند ماه میتواند به کویته بازگردد و از این بابت از دست دولت پاکستان دلخور نباشد.
به نظر «وحید مژده»، یکی از برجستهترین کارشناسان امور طالبان، ملاعمر در سالهای پایانی زندگی تحت حفاظت یک گروه خاص از محافظان به سرپرستی "قوماندان - فرمانده- جبار" بوده است.
امرالله صالح، رییس پیشین اداره اطلاعات افغانستان، نظری جالب در این زمینه دارد. به باور او ملاعمر پس از سقوط حکومت طالبان در 2001، عملا نقش موثری در رهبری طالبان نداشت. پس از 11 سپتامبر از همان لایه مبهم و تخیلی به دور ملاعمر استفاده شد، ولی خود او به عنوان یک استراتژیست و فرمانده عملیاتی هیچ گاه نقش نداشت، بلکه تنها از نام او استفاده میشد، ولی امروز با مرگش همان لایه ابهام هم از بین رفت. به گفته مژده، برای مردم افغانستان معلوم شد که طرف آنها نه ملاعمر که همان ارتش پاکستان است.
عمر داوود زی، وزیر کشور سابق افغانستان (2014-2013) معتقد است که اگر از سال 2001 به این سو هیچ توفیقی در دستگیری یا اطلاع موثق از کمینگاه ملاعمر به دست نیاورده به این علت است که آمریکاییها اصلا اراده ای برای این کار نداشتند:
«این احساس را داشتم که آمریکاییها خیلی به ردههای بالای رهبری طالبان علاقهمند نیستند. آنها بیشتر به دنبال فرماندهان میدانی هستند، چرا که در میدان نبرد، سر و کار آن ها با فرماندهان میدانی است."
به هر حال، از سال 2001 به این سو، مرد اسرارآمیز طالبان، حتی بیشتر از قبل به سایه رفت و هیچ عکس، ویدئو یا صوتی، کمافی السابق، از او منتشر نشد. حتی خبرهای مرتبط با او هم بسیار کم تر شد. در این 5 سال اخیر تنها یک نفر، یعنی «ملا اختر محمد منصور» در ارتباط نزدیک با او قرار داشت و تنها کانال ارتباطی با او محسوب میشد.
خبر مرگش!
بعد از این که خبر مرگ ملاعمر در شبکههای اجتماعی پیچید، بلاخره دفتر ریاست جمهوری افغانستان در تاریخ 7 مرداد، خبر مرگ او را تأیید کرد. بنا به اطلاعیه دفتر اشرف غنی، منابع موثق نشان میدهند که ملا محمد عمر، رهبر طالبان، حدود دو سال قبل، در سال 2013 درگذشته است. به فاصله اندکی، خبر مرگ او توسط کاخ سفید هم مورد تأیید قرار گرفت. حسیب صدیقی، سخنگوی اداره امنیت ملی افغانستان در مصاحبه با خبرگزای فرانسه، گفت که ملاعمر در شرایطی مرموز، در بیمارستانی در شهر کراچی پاکستان در گذشت. در نهایت، با بیانیهای که گروه طالبان در وبسایتهای نزدیک به خود از قبیل «ژمن» و «طالب نیوز» منتشر کرد، قطعیت مرگ او معلوم شد، گرچه در بیانیه این گروه مرگ ملاعمر مربوط به دو سه هفته اخیر اعلام شده شده است. در همین بیانیه خبر انتخاب «ملا اختر منصور»، معاون ملاعمر و نفر شماره دو طالبان به عنوان جانشین او نیز اعلام شد. بنا به خبری به نقل از خانواده ملاعمر، او وصیت کرده بود که «ملا عبدالحکیم»، رییس دارالافتای طالبان بر جنازهاش نماز بخواند (فردی که در بازداشت آی اس آی است).
با مرگ ملاعمر، رهبر کاریزماتیک و مقتدر طالبان، احتمال بروز اختلاف و انشعاب، به ویژه در لایههای میانی و پایین این گروه افزایش یافت. در یکی از اولین نشانههای این اختلاف، برخی جناحهای درون طالبان، از اعلام انتخاب ملااختر منصور ابراز نارضایتی کردند که شاخصترین این اعتراضات توسط ملایعقوب، پسر ملاعمر، و ملا عبدالمنان، برادر او، صورت گرفته است. حتی شاخهای از طالبان به نام «محاذ فدایی»، که از تندروترین زیرمجموعههای طالبان است، در بیانیهای که توسط سخنگوی آن قاری حمزه، منتشر شد، ملااختر منصور را متهم کرده است که به فرمان آمریکا و پاکستان، از طریق زهری که به جای دارو برای ملاعمر تهیه میکرد، او را به کشتن داد. جدای از این فرضیه که محل تردید است، گزارشهایی از اختلافات میان ملاعمر و ملامنصور وجود دارد که از جمله آنها مخالفت ملاعمر با طرح ملامنصور برای بازگشایی دفتر سیاسی طالبان در قطر بود.
با این حال اظهارنظرهای منابع نزدیک به طالبان، بر حسب این که به کدام جناح درون طالبان نزدیک باشند، متفاوت است. برخی معتقدند که بیشتر اعضای رده بالای شورای کویته (شورای رهبری طالبان) با ملا اختر مخالفند. مثلا مولوی حسن رحمانی، از اعضای شاخص شورای کویته معتقد است که شایستگی جانشینی از آن پسر ملاعمر، یعنی ملایعقوب است و ملااختر در برنامههای اخیر طالبان نقش ویژهای نداشته است. به گفته او بیشتر اعضای شورای کویته با نصب ملااختر به عنوان رهبر طالبان مخالفند. همفکران او در میان گروههای تندروتر طالبان که مخالف مصالحه با دولت هستند، دست کم به دو دلیل ملا اختر منصور را زیر سوال میبرند: یک، مخفی نگاه داشتن خبر مرگ ملاعمر به مدت دو سال و دو، احتمال دست داشتن او در مرگ ملاعمر.
برخی دیگر بر این نظرند که اتفاقا رهبران بالای طالبان با انتخاب اختر منصور موافق هستند و این فرماندهان میانی و محلی طالبان هستند که از این انتخاب ناراضیاند. به نظر میرسد که دست کم سه مدعی اصلی بالقوه برای رهبری طالبان وجود دارد: 1.ملا اختر منصور 2.ملایعقوب 3.دفتر سیاسی مستقر در قطر به ریاست طیب آغا
از سوی دیگر، دولت پاکستان هم در اطلاعیهای، دور دوم مذاکرات صلح میان دولت افغانستان و طالبان را با توجه به اعلام خبر مرگ ملاعمر به تأخیر انداخته است. «عطا الله لودین» (معاون شورای صلح افغانستان) بر این نظر است که:
«این یک برنامهای بود که اعلان مرگ ملاعمر در تاریخی انجام بگیرد که فردای آن مذاکرات است. این اصلا هدف دولت پاکستان بود تا دور دوم مذاکرات اصلا صورت نگیرد.»
کارشناسان افغانِ مخالف نفوذ پاکستان عمدتا بر این نظرند که پاکستان برای تثبیت هر چه بیشتر نفوذ خود در رهبری جدید طالبان از هیچ اقدامی فروگذار نخواهد کرد. به باور این دسته از کارشناسان، پاکستان با وجود داشتن سلاح هستهای، کشوری فقیر و عقب مانده است، و از یک سو با در اختیار گذاشتن آسمان خود برای مبارزه با تروریسم از آمریکا پول میگیرد، و از سوی دیگر با نقش آفرینی و مداخله در روند صلح، قصد باجگیری از دولتهای ذینفع در مذاکرات را دارد.
گرچه اعلام سریع خبر انتخاب ملا اختر منصور به رهبری طالبان، نشان از تلاش این گروه برای جلوگیری از انشقاق و اختلاف دارد، اما سربازکردن چنین اختلافاتی، بعد از نزدیک به دست کم دو دهه رهبری واقعی و اسمی ملاعمر بر طالبان قابل انتظار و طبیعی به نظر میرسد. خبرگزاری جمهور افغانستان از دست کم هشت گروه اصلی در درون طالبان خبر میدهد که عبارتند از:
-گروه محاذ فدایی به رهبری نجیب الله وردک.
-شورای جهادی مجاهدین برای اتحاد و تفاهم.
-گروه معتصم آغاجان.
-شورای کویته.
-دسته کُنر شامل عبدالوهاب، عبدالستار، علیشاه و آقای احمدی.
گروه اکبرآغا.
-شبکه حقانی.
-گروهی مخالف موروثی شدن رهبری به ریاست ملا ذاکر.
لازم به ذکر است که طالبان ساختار متمرکزی چون یک دولت یا ارتش ندارد و به شدت متکی به نفوذ فرماندهان محلی خود است. نبود یک تشکیلات سازمانی مدرن و سرباز کردن اختلافات راهبردی و تاکتیکی رهبران طالبان (که ارشدیت سازمانی مشخصی برهم ندارند)، در غیاب یک رهبر مقتدر پس از دو دهه، میتواند به طرز قابل توجهی این گروه را متأثر سازد. مضاف بر این که گروه تروریستی دولت اسلامی عراق و شام (داعش)، به شدت بر فعالیتهای خود در افغانستان افزوده است و حتما با اعلام خبر مرگ رهبر طالبان، این فعالیتها بیش از پیش هم خواهد شد. در میان واحدهای جنگجوی محلی طالبان، هدف اصلی جهاد با نیروهای خارجی و دولت مرکزی است و هر گروهی که این جهاد را به لحاظ مالی تأمین و به تحقق این هدف یاری برساند، میتواند روی جذب بخش زیادی از اعضای طالبان حساب کند. همچنین، در صورتی که طبق گزارشها، ملا اختر و حلقه او، علاقهمند به ادامه مذاکرات صلح باشند، آن گاه باید منتظر یک پوست اندازی ایدئولوژیک در طالبان بود، چرا که آن گاه طالبان نه یک گروه شورشی مسلح ضدحکومت، که بخشی از ساختار آن خواهد بود. این مساله قطعا بخش بزرگی از جنگجویان قبیلهای و بدویتر گروه را که از سواد و بینش ضعیفتری برخوردارند، دچار بحران هویت خواهد کرد. این امری است که در صورت عدم مدیریت از جانب رهبری طالبان، به نفع داعش تمام خواهد شد.
ملا اخترکیست؟
طبق معمول، آن چه که درباره فرماندهان و رهبران گروه های تروریستی و تکفیری وجود دارد عمدتا مجموعهای از واقعیات، حدسیات، گزارشهای غیرقابل تأیید و شایعات است. رهبر جدید طالبان هم از این قاعده مستثنی نیست (طبیعی است که معاون شخصیت مرموزی چون ملاعمر دست کم تا حدی شبیه به او از کار در بیاید). با این حال تقریبا همه آن چه که تاکنون درباره او انتشار یافته، به شرح زیر است.
ملااختر محمد منصور، متولد سالهای آغازین دهه 1960 میلادی و اهل روستایی در ولسوالی قندهار است. او از طایفه «درّانی» قوم پشتون و مانند ملاعمر تحصیل کرده مدرسه «دارالعلوم حقانی» در پیشاور پاکستان است. ملا اختر سالها معاون و قائم مقام مرد گریزپای طالبان، ملاعمر، بود میتوان گفت که دست کم از 2010 به این سو، دسترسی به ملاعمر تنها از طریق او صورت میگرفت. از همین رو، اعلام بلافاصله جانشینی او، موجب غافلگیری کسی نشد. گرچه انتخاب او از هم اکنون مخالفان سرسختی هم دارد. برخی فرماندهان طالبان که در جلسه هیات انتخاب شورای کویته حضور داشتند، به رویترز گفتند که ملایعقوب و ملا عبدالمنان، پسر و برادر رهبر قبلی طالبان، به اعتراض جلسه انتخاب را ترک کردند. خود ملا اختر اما در اولین بیانیه خود به عنوان رهبر جدید گفت که "دشمن نمی تواند ما را شکست دهد، اگر که دست اتحاد بدهیم. من همه توان خود را به کار خواهم گرفت تا ماموریت ملاعمر فقیدمان را دنبال کنم. ما باید صبور باشیم." او در ادامه انشقاق در صفوف طالبان را تنها پروپاگاندای غربی ها خواند و قسم خورد که جنگیدن برای حصول به حکومت شریعت و راه ملاعمر را ادامه خواهد داد.
درباره او بیشتر دو خصلت «صبوری» و «عملگرایی» را به کار میبرند. او یکی از مهمترین مدافعان ادامه مذاکرات صلح در میان چهرههای برجسته طالبان است. ملااختر را میانهروترین فرمانده حال حاضر طالبان هم دانستهاند. گویی یکی از مهمترین اقدامات او در زمان معاونت ملاعمر، تشکیل دفتر سیاسی گروه در قطر است که نشان از تمایل او به گشودن باب روابط طالبان با کشورهای دیگر دارد. یکی از مقامات طالبان در گفتگو با شبکه «ان بی سی» ملااختر منصور را چنین معرفی میکند:
«او به طرز فوق العادهای صبور است .....به دقت به حرف هر کسی گوش میدهد بدون آن که نشانی از خشم در چهرهاش ظاهر شود.»
منصور در سال 2010، در پی دستگیری «عبدالغنی برادر»، فرمانده ارشد و نفر دوم طالبان در شهر کراچی توسط آی اس آی، به عنوان نفر دوم گروه ارتقاء یافت. تاکنون نام سراج الدین حقانی و هیبت الله آخوندی به عنوان معاونان او اعلام شده است. انتخاب سراج الدین حقانی، رهبر شبکه حقانی، خطرناکترین و خشنترین گروه زیر پرچم طالبان، نشان از برجا بودن اتحاد میان این دو گروه دارد.
ملا اختر یکی از اولین اعضای هسته نخستین طالبان بود و در سال 1997، در جریان حمله طالبان به مزار شریف، یکی دو ماهی در اسارت نیروهای احمدشاه مسعود به سر برد تا این که توسط نیروهای ملاعمر آزاد شد. در زمان امارت اسلامی افغانستان، او مسؤول فرودگاه قندهار و در واقع وزیر هوانوردی طالبان بود. در یکی دو سال آخر حکومت طالبان فرمانداری قندهار را هم به عهده داشت. در سال 2001، با حمله نیروهای ائتلاف، او به قصد گرفتن اماننامه، خود را تسلیم حامد کرزی میکند. او توسط رییس جمهور بخشیده شد و به ولایت خود بازگشت، اما نیروهای آمریکایی که تسلیمشدن او و سایر رهبران طالبان را باور نداشتند در چند نوبت محل استقرار او را مورد حمله هوایی قرار دادند. او در پی این حملات به ارتفاعات مرزی با پاکستان گریخت و در کنار ملاعمر، مسؤولیت سازماندهی مجدد طالبان را به عهده گرفت.
وحید مژده، کارشناس زبده طالبان، در مصاحبه با دویچه وله، او را نسبت به سلف خود عملگراتر میداند. به گفته مژده، او بود که ملاعمر را را به بازگشایی دفتر سیاسی در قطر قانع کرد. همچنین او را سازماندهنده اصلی سفر اعضای طالبان به کشورهای مختلف، از جمله به ایران، میدانند.
زیگفرید وولف، محقق مرکز پژوهشی«مجمع جنوب آسیا» درباره او چنین مینویسد:
«او با استراتژی دوگانه جا به جایی افراد وفادار به خود در صفوف طالبان و همچنین از بین بردن فرماندهان رقیب، محیلانه شبکه و قدرت خود را گستراند.»
محمد سعیدی، تحلیلگر مسایل افغانستان معتقد است که ملااختر هرگز نمیتواند خلاء ایجاد شده مرگ ملاعمر را برای گروه پر کند: «ملاعمر یک چهره اسطورهای برای طالبان در 12 سال گذشته بود و توسط بیش از هزار تن از علمای دینی به عنوان امیرالمؤمنین شناخته شد. چیزی که ملامنصور ندارد.»
زیگفرید وولف هم در تحلیل خود بر این نظر است که برخی گروههای قوی در درون طالبان هستند که زیر نفوذ مستقیم پاکستان عمل میکنند و قصد دارند از طریق مذاکرات صلح بخشی از قدرت را در افغانستان شکل دهند. "اینها رقبای اصلی منصورند و از این رو احتمال انشعاب در طالبان میرود."
در نقطه مقابل «یحیی غانم»، خبرنگاری که سالهاست اخبار طالبان را پوشش میدهد، به الجزیره گفت:
«او عملیات اطلاعاتی بسیاری را رهبری کرده است، عملیات بسیار مهم و اساسی، که در آنها توانست بزرگترین دستگاههای اطلاعاتی جهان را مغلوب کند.»
غانم سابقه امنیتی و همچنین فرمانداری او در قندهار را مهمترین برگ برنده ملااختر منصور میداند. یکی از مهمترین معضلاتی که او به عنوان رهبر جدید طالبان با آن رو به روست، موضعی است که باید در برابر نفوذ داعش اتخاذ کند. گروهی که منابع مالی خوبی در اختیار دارد و با ایدئولوژی بسیار خشن و افراطی خود به خوبی میل جنگجویی اعضای جوانتر طالبان را ارضا میکند. اتخاذ موضعی مناسب در برابر داعش، نه تنها بر روابط طالبان با دولت افغانستان تاثیر عمدهای دارد، که به واسطه تاثیری که بر امنیت همسایگان افغانستان، به ویژه ایران، میگذارد، روابط این گروه با دولتهای منطقه را هم متأثر خواهد ساخت. باید دید که آیا رهبر جدید طالبان، راهبردی را که با فرستادن هیأت نمایندگی به ایران در پیش گرفته بود، ادامه خواهد داد، یا معادلات پشت پرده و اعمال نفوذ پاکستان و حتی عربستان سعودی، مسیر دیگری را رقم خواهد زد.
منابع:
http://www.thestar.com/news/world/2015/07/29/taliban-leader-mullah-omar-is-dead.html
http://darzab.blogfa.com/post/95
http://edition.cnn.com/2012/12/30/world/meast/mullah-mohammed-omar---fast-facts
http://www.mashreghnews.ir/fa/news/446651
http://www.khaama.com/persian/archives/28964
http://www.tolonews.com/fa/afghanistan/20683-senior-taliban-members-oppose-mansour-as-new-leader
http://www.roushd.com/newsIn.php?id=26232
http://jomhornews.com/doc/news/fa/68938
http://jomhornews.com/doc/article/fa/68986
http://www.aljazeera.com/indepth/opinion/2015/07/dead-alive-mullah-omar-matter-150731112725448.html
http://www.roushd.com/newsIn.php?id=26225
http://www.tabnak.ir/fa/news/520895
http://www.presstv.ir/DetailFa/2015/07/30/422563/Afghanistan-Taliban-Mullah-Omar
http://www.telegraph.co.uk/news/worldnews/1560492/How-to-be-a-jihadi-Talibans-training-secrets.html
http://www.rferl.org/content/afghanistan-taliban-reveals-secret-life-mullah-omar/26943516.html
http://www.mlive.com/news/us-world/index.ssf/2015/07/taliban_leader_who_is_mullah_m.html
طراح و گرافیست: سمیه ظهرابی
تهیه و تنظیم: عطاالله باباپور- بخش ارتباطات
طراحی و ساخت : فرحناز قمصری
تهیه و تنظیم: بخش جامعه و سیاست
اینترنت خوب یا بد ... منع مطلق چاره ساز نیست
اینترنت با اهدافی بسیار خوب و مفید شروع بهکار کرده و منابع و اطلاعات بسیار مفیدی را نیز در اختیار کاربران قرار میدهد، اما متاسفانه نحوه استفاده از این سرویس جهانی روزبهروز دچار انحراف بیشتری شده و آسیبهای بسیار زیادی را به کودکان و نوجوانان وارد میکند. این روزها کودکان و نوجوانان با برخورداری از سطح علمی بالا و آشنایی با رایانه و اینترنت، در دنیای مجازی برای خود به کارهایی مشغولند که والدین آنها نمیتوانند نظارت و کنترل کافی نسبت به فرزندان خود داشته باشند. رها کردن کودکان و نوجوانان در این دنیای مجازی و پرفریب نیز کار بسیار خطرناکی است. بهنظر شما چگونه میتوان بر نحوه استفاده کودکان از این تکنولوژی نظارت داشت و نهفقط کودکان را از آن محروم نکرد، بلکه آنها را با استفاده صحیح و منطقی از آن نیز آشنا ساخت؟
کنترل هوشمندانه و غیر محسوس فرزندان بهترین شیوه است
شیوه های ساده ای نیز برای کنترل وجود دارد (بدون نصب هیچ برنامه مکمل )که البته قدرتمند نیستند و اگر فرزندتان کمی حرفه ای باشد می تواند آن را مسدود کند یا آن ها را دور بزند مانند :
استفاده از تنظیمات ویندوز:
1.ساخت کاربر محدود شده که قابلیت های administrator را در نصب برنامه ها و بازی ها و ...ندارد
2.استفاده از My Recent Documents برای بررسی آخرین برنامه ها و فایل هایی که مورد استفاده فرزندتان قرار گرفته
3.قفل گذاری بر روی فایل های شخصی که فرزندان نباید آن ها را ببینند
4. ...
استفاده از تنظیمات مرورگر :
1.تنظیم قفل برای مرورگر با content advisor که نوعی فیلتر محتوایی برای سایت ها است
2.History جایی است که تمام سایت هایی که کاربران دیده باشند را تا یک هفته وحتی تا یک ماه در خود نگه می دارد
3.Auto complete تمامی اسامی سایت ها و کلمات مورد جست و جو را می توان ضبط نمود
4.در صورت از کار انداختن دو بخش بالا می توان مستقیما از Temporary Internet Filesاستفاده نمود
5. ...
برنامه های بسیاری برای کنترل فرزندان در خانه و کارمندان در محل کار به شکل نامحسوس وجود دارد که من دو تا از انها زا معرفی می کنم:
.Family Cyber Alert:
ویژگی های نرم افزار Family Cyber Alert v4.34:
- email ها
- گفتگو های اینترنتی ( Chat )
- وب سایت های بازدید شده
- برنامه های اجرا شده
- کلید های استفاده شده بر روی صفحه کلید
- عکس برداری از صفحه نمایش
- درج تاریخ و زمان کارهای انجام شده
- فرستادن Email های خودکار
- بستن و جلوگیری از گفتگوهای اینترنتی ( Chat )
- جلوگیری از اجرای برنامه ها ، بازی ها و فایل های تعیین شده
- ذخیره سازی فایل های ضبط شده به صورت مخفی و دور از دسترس دیگران
- استفاده آسان
- سازگار با ویندوزهای ??/ME/2000/XP/Vista
و … .
پسور فایل: www.downloadha.com
لینک دانلود – ??? مگابایت | لینک کمکی
البته برنامه های زیادی در این خصوص وجود دارد مانند برنامه iNet Protector ...این برنامه حتی در شرکت ها برای کنترل کارمندان نیز قابل استفاده است...البته فکر نکنم تحت شبکه کار کند
2. iNet Protector :
جهت دانلود این برنامه از این لینک استفاده کنید:
http://www.shareup.com/iNet_Protector-download-24127.html
امیدوارم مفید بوده باشد
آماری از 175 میلیون استفاده کننده اینترنت را در جهان می بینیم در سال 1999:
1- آمریکا و کاناد 58%
2-آمریکای لاتین3%
3-آفریقا 1%
4-آسیا و اقیانوسیه14%
5-اروپا23%
6-خاورمیانه1%
هیچ کشوری به اندازه آمریکا در زمینه اینترنت تلاش نکرده است. با توجه به
اینکه 60% کاربران اینترنت جهان در آمریکای شمالی زندگی می کنند آن کشور
سعی دارد در شبکه جهانی نقشی محوری ایفا کند و از اینترنت در راستای افزایش
سلطه بر جهان در ابعد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی استفاده کند. از این
رو هیچ کشور دیگری همچون آمریکا شبکه بندی نشده و برای عملکردهای اقتصادی و
اجتماعی به سیستمهای اطلاعات وابسته نیست. آنها در نظر دارند خطوط الیاف
نوری پر ظرفیت در سراسر قاره آمریکا و در طول کرانه ها کار گذاشته و از این
طریق خانه های بیشتری را به یکدیگر پیوند دهند و اطلاعات فراوانتری با
هزینه های کمتر در اختیار بگذارند.
اینترنت مانند هزاران ابزار مدرن
دیگر می تواند در جهت مثبت و یا منفی به کار گرفته شود. برای مثال از
اینترنت می توان در جهت فعالیت های فرهنگی و تبلیغات دینی و یا اشاعه فساد و
فحشاء و امور خلاف اخلاق استفاده نمود، کما اینکه سایت های مذهبی زیادی در
اینترنت اقدام به تبلیغ دین می کنند و به موازات آنها سایت های بیشماری در
تلاش اشاعه فساد و فحشاء هستند. اینترنت در حال حاضر سرشار از اطلاعاتی
است که لزوماً دانش نیستند و تماماً بدون کنترل منتشر می شوند. برای کسانی
که فاقد زمینه آموزشی اساسی و کامل هستند تشخیص اطلاعات درست از نادرست و
عقاید جدی از ناپخته یا پیشنهادهای علمی از پیشنهادهای نشدنی، دشوار است.
روی هم رفته حتی یک کودک می تواند از طریق اینترنت از گروهای نفرت دیدن کند
یا بر حسب اتفاق تحت تأثیر تصاویر گوناگون زیانبار یا تبلیغات غیر عادی از
چهار گوشه جهان قرار گیرد. عقاید بزرگ در هر کجای جهان که مطرح شود،
بسیارسریعتر از قبل در سراسر این کره خاکی منتشر می شود. از سوی دیگر،
امکان رشد مردم باوری در چارچوب حزب بین المللی know nothing نیز قابل
انکار نیست زیرا شبکه اینترنت هماهنگی میان گروههایی را که برای صلح و حقوق
بشر فعال هستند تسهیل خواهد کرد.
از طرفی با عنایت به امکانات مناسب
ارتباطی اینترنت، این شبکه مورد توجه سازمانهای اطلاعاتی نیز می باشد و این
قبیل سازمانها با بهرگیری از امکانات وسیع مبادرت به نشان و استخدام عوامل
خبری می نمایند. سوء استفاده های مالی و تجاری و کلاهبرداریهای اینترنتی
گونه ای دیگر سوء استفاده از اینترنت می باشد که در سالهای اخیر مورد توجه
بزهکاران قرار گرفته است. احساس رو به رشد و قدرت در افراد بسیاری که
ادراکات آنان به خاطر استفاده از فناوری گسترش یافته است می تواند توازن
اخلاقی را از بین ببرد. اگر این امر در سطح گسترده ای روی دهد حتی می تواند
بسیاری از منابع همان نظام فرهنگی که چنین آزادی عملی را بوجود آورده است
از میان بردارد. چنین پدیده ای توازن روشهای مدنی برپا دارندة جوامع
دمکراتیک را تهدید خواهد کرد. مرزهای عقاید بین المللی نیز نفوذ ناپذیرتر
خواهند بود. دولت ها برای جلوگیری از رخنه عقاید و کالاهای اقتصادی و
تهدیدات به درون مرزهای خود به گونه ای فزاینده با مشکل رو به رو می شوند
در سطحی میان دولت ها فناوری نشان دهنده تاثیر یکسان سازی شدید در توانایی
آسیب رساندن به دیگران از طریق مرزهای کشور است. دیگر برای کشورهای کوچک و
حتی گروها و افراد پولدار چه به صورت باندهای جنایتکار و چه به صورت
تروریست دست یافتن به فناوری های بسیار خطرناک مستلزم سرمایه گذاری اساسی
در زیر ساختها علمی و صنعتی نخواهد بود.
خلاصه کلام اینکه اینترنت
بازاری است که در سطح جهان گسترده است و در آن همه چیز یافت می شود و هر کس
به فراخور حال خود خوشه ای از آن بر می گیرد. کاربران زیادی روزانه به
اینترنت سر می زنند و از امکانات آن بهره می گیرند و در همین حال افراد
سودجو با ایجاد سایت های خاص خود سعی می کنند تا این مشتریان را به سمت خود
جلب نموده و به مقاصد خود نایل آیند، از طرفی بسیاری از مراکز علمی،
تجاری، فرهنگی، خبری و... نیز به دنبال استفاده صحیح از این شاهراه
اطلاعاتی هستند و بدین لحاظ با ایجاد سایت های مناسب مترصد انجام امور مثبت
هستند. اما عده ای سود جو یا مغرض به اشکال گوناگون به سایت های آنان حمله
کرده و مبادرت به خرابکاری می نمایند و این بدان معناست که در اینترنت
هیچکس مصون از تهدید نیست. گاه سایت های اینترنتی به عنوان تهدیدی برای
کاربران مطرح می شود و گاه برعکس کاربران سودجو تهدیدی برای سایت های
اینترنتی پدیدار می گردند. بنابراین فناوری جدید بر خلاف اینکه انسانها را
به یکدیگر نزدیکتر می سازد، در جهان شکاف ایجاد کرده است. در این مختصر ما
سعی داریم تا گوشه ای از این جنجال اینترنتی را برای شما بازگو کنیم تا با
شناخت بهتر بتوانیم از این شاهراه اطلاعاتی در جهت مناسب استفاده نماییم.
این آسیب ها به شرح زیر است:
اشاعه فساد و فحشاء :
کامپیوتر و به دنبال آن اینترنت هم نیاز به نوعی خاص از سواد و مهارت
دارد و همالگوهای فرهنگی و رفتاری ویژه ای را به دنبال می آورد. مهمترین
مسائل اینترنت ازلحاظ فرهنگی عدم تطابق محتوای ارائه شده با الگوهای فرهنگی
و هنجارهای رفتاری جوامعمختلف است. تکنولوژی اینترنت برای بیشترین سرعت و
کمترین کنترل طراحی شده است، لذااعمال کنترلهای اخلاقی در آن دشوار است.
حجم بالای محتوای مستهجن تجاری و مجانی دراینترنت یکی از معضلات اخلاقی و
خانوادگی است. وبیشترین تأثیر را بر روی بنیانهای خانواده گذاشته است و در
این بین نیز کودکان و نوجوانان را بسیار تهدید می کند.
آنچه به عنوان
فساد وفحشاء مطرح می شود بستگی مستقیم به نگرش انسانها و نظام ارزشی و
اخلاقی دارد، برای مثال در کشورهای اروپایی و صنعتی جهان که نظام ارزشی
آنها مبتنی براصالت انسان «اومانیسم» استوار است، محور اصلی امور انسان و
رفاه و لذت طلبی اوست. بنابراین موضوع ارتباطات جنسی از آن قبح و زشتی که
در نظر یک مسلمان معتقد دارد، برخوردار نیست و به همین دلیل این موضوع در
تمام شئون زندگی مردم غرب به صورت کاملاً عادی در آمده است و هیچگونه قبح و
زشتی برای آن متصور نمی باشند و حتی با این کار تجارت سود آوری نیز دارند.
بنابراین در بسیاری از کشورهای غربی ایجاد و راه اندازی سایت های جنسی و
شبکه های تلویزیونی خاص این موضوع هیچگونه منع قانونی ندارد. آنچه جرائم
اینترنتی مرتبط با اشاعه مفاسد اخلاقی است، عموماٌ مشتمل بر در اختیار قرار
دادن متون، تصاویر و فیلمهای مستهجن به کودکان و نوجوانان و یا درگیر
ساختن آنها در سوء استفاده های جنسی از کانال ارتباطی شبکه های اینترنتی و
انعکاسی، ارجاعات ناخواسته، به دام انداختن کودکان و طرح ریزی آشنایی با
آنان برای اغفال و سوء استفاده جنسی در مراحل بعدی است.
جرم دیگر
استفاده کارمندان از این سایت ها در ساعات اداری و تلف کردن وقت برای اینها
است. خطرناکترین وجوه جرائم رایانه ای مرتبط با مفاسد اخلاقی، شکل گیری
باندهای تبهکاری بین المللی سوء استفاده جنسی از کودکان، تهیه منابع قابل
عرضه بر روی شبکه های رایانه ای و نقل و انتقال این منابع می باشد که آثار
نامطلوب بسیاری در جهان گذاشته و باعث تحریک افکار عمومی شده است و اغلب
دامنگیر کشورهای جهان سوم بویژه کشورهای فقیرنشین آسیای جنوب شرقی شده است.
وجود گروههای منحرف که به تبادل پیام و منابع غیر اخلاقی می پردازند نیز
اشاعه فحشاء در سیستمهای رایانه ای را افزایش قابل توجهی داده است. از
آنطرف حجم مراجعات به این سایت ها نیز بسیار زیاد است.
در زیر توجه شما را به آمارها رسیده درباره اینترنت و مسائل آن جلب می نمایم :
تحلیل مطالب اینترنت:
10%تا 20%مطالب فاقد ارزش یا مضر
طی حدود هشت ماه 770 نفر در گروه سکس (یکی از گروهای غیر مجاز اینترنتی که از این طریق عضو می پذیرند) ثبت نام کرده اند.
در آمریکا 40 تا 70 درصد فیلترینگ اعمال می شود که بستگی به محل استفاده دارد.
از هر 100 عکس(فایل jpeg) 35%عکسهای sex و porno است.
به طور متوسط روزی 500 سایت سکس در کل دنیا متولد می شود، حال آنکه آمار
حذف این سایت ها بسیار کمتر است و محدود به فیلترینگ موردی است.
آمار متوسط استفاده دنیا در مورد مطالب غیر اخلاقی :
نام کشور |
استفاده در روز |
استفاده در شب و نیمه شب |
ایران |
35% |
55% - 50% |
حاشیه خلیج فارس |
30% |
37% |
اوکراین،روسیه،اروپای شرق |
50% |
70% |
هند،پاکستان،بنگلادش |
41% |
60% |
ترکیه |
38% |
57% |
اروپای غربی |
11% |
35% |
لبنان و سوریه |
33% |
47% |
آفریقای غربی |
33% |
44% |
ایران(مراکز دولتی،دانشگاه) |
39% |
|
استفاده از yahoo messenger |
54% |
76% |
با مراجعه به سایت های آماری چون net sterو site metes می توان مشاهده
کرد که مراجعه به سایت های غیر اخلاقی به صورت عمومی کاهش پیدا کرده است.
البته هر کشوری با توجه به نظام اخلاقی حاکم می تواند کنترلها و محدودیت
های لازم را درباره اینترنت اعمال نماید اما باید به این نکته توجه نمود که
این اقدامات هیچگاه به صورت 100% نبوده و نیست واین بدان معناست که با
وجود کنترلهای شدید باز دسترسی به سایت های جنسی منتفی نخواهد بود. در حال
حاضر دهها هزار سایت جنسی در اینترنت وجود دارد که شمار آنها هر روز نیز
بیشتر می شود و این تنها مربوط به سایت هایی است که ایجاد آنها در کشور
مزبور منع قانونی ندارد که با احتساب فعالیتهای جنسی خلاف قانون مانند
ترویج و پخش امور جنسی مربوط به کودکان و... آمار سایت ها خلاف اخلاق
وحشتناک می گردد.
اما باید دانست که تهدیدات خلاف اخلاق اینترنت صرفاً
به دسترسی به سایت های جنسی محدود نمی شود، بلکه امکانات متنوع اینترنت در
دنیایی رایانه ای، امکان برقراری هر نوع ارتباط فی مابین کاربران فراهم می
آید و در بسیاری از موارد این ارتباطات می تواند ارتباطات نا مشروع باشد.
مسلماً بهره گیری بیشتر و متنوع تر از امکانات موجود ‹ ارسال صوت، تصویر،
ویدئو و... › می تواند در گسترش ابعاد این ارتباطات نا مشروع مؤثر واقع
گردد.
کلاهبرداری و جرایم اقتصادی در اینترنت :
زمانی برای حفاظت از اموال صرفاً از ابزارهای مکانیکی استفاده می شد و
سارقان برای انجام سرقت می بایست تجهیزات مزبور را کنار زده و به اهداف خود
نائل آیند، اما امروزه برای حفاظت از اموال امکانات مکانیکی با ابزار و
تجهیزات الکتریکی تقویت شده و در بسیاری از موارد حفاظتها صرفاً حفاظتهای
الکتریکی است. سارقین عادی برای سرقت از یک بانک به طور مسلحانه وارد عمل
شده و تعدادی را می کشند و یا کشته می شوند در حالیکه یک سارق متخصص در
امور کامپیوتر از طریق نفوذ به شبکه کامپیوتری بانک اقدام به هولناک ترین
سرقتها می کنند بدون اینکه هیچ اتفاق خاصی رخ دهد و یا اینکه با شکستن حریم
امنیتی سیستمهای کامپیوتری بانکها معتبر از آنان اخاذی می کنند، برای مثال
به دنبال اعلام شرکت نت اسکیپ مبنی بر اینکه برای ارائه هر اشکال در سیستم
امنیتی شبکه خود مبلغی را به عنوان تشویق به نفوذ کننده خود می پردازد،
یکی از متخصصان کامپیوتر ضمن نفوذ در سیستم کامپیوتری شرکت مزبور آنها را
تهدید کرد که اگر مبلغ مورد درخواست وی را نپردازند، اطلاعات خود را درباره
چگونگی نفوذ به شرکت مزبور منتشر خواهد کرد.
قطعاً ثروت، سطوح گوناگون
آموزشی، پایگاه تکنولوژی اطلاعات و زیرساخت ارتباطات راه دور از عوامل مهم
توسعه استفاده از اینترنت در هریک از مناطق و یا کشورمفروض است . علاوه
براین، پیشرفت تجارت الکترونیک به اشاعه اینترنت، مقررات، خدمات بانکی و
سطوح امنیتی وابسته است .
همانگونه که می بینیم گرایش بزهکاری به سمت
کامپیوتر می باشد و این امر اغلب با نفوذ به شبکه های کامپیوتری بانکها،
شرکتهای تجاری و... رخ می دهد. اما شبکه جهانی اینترنت نیز دست اندازی و
سوء استفاده متخصصان سود جو و سارقین فنی مصون نبوده و اینگونه افراد با
اشکال و صور مختلف از طریق اینترنت مبادرت به سودجویی و کلاهبرداری می
نمایند.
برای مثال یک گروه زیر زمینی آلمان در سال 1997 ادعا کرد که می
تواند در نرم افزار اینترنت مایکروسافت، نرم افزار مدیریت مالی کویکن نفوذ
و به نقل و انتقال غیر مجاز میان حساب مشتریان و بانکها مبادرت کند بدون
آنکه مقامات مسئول متوجه این نقل و انتقالات غیرقانونی شوند، و یا اقدام
متقابلانه شرکت فورچوناآلاینس آمریکا درباره درخواست سرمایه گذاری، بطوریکه
این شرکت از طریق تبلیغ بر روی اینترنت به افرادی که به میزان 500 دلار
سرمایه گذاری اولیه می کردند قول داده بود در صورت معرفی آشنایان و سرمایه
گذاری آنها، مبلغی برابر 5000 دلار در ماه و یا حتی بیشتر به آنها
بپردازند.
یکی دیگر از روشهای کلاهبرداری در اینترنت ایجاد یک پایگاه
وب بر روی شبکه و بهره گیری از شیوه های بازاریابی تقلبی است مانند تقاضای
سرمایه گذاری و... .
روش دیگر اینکه تبهکاران در ازای دریافت مبلغی
پول، قول صدور و تحویل کارتهای اعتباری را می دهند و از این طریق اطلاعات
مناسب و کاملی را از قربانیان خود به دست آورده و برای آنها کارتهای اعتبار
تقلبی صادر کرده و یا مستقیماً حسابهای بانکی آنها را مورد حمله قرار می
دهند.
درحال حاضر عمده ترین روش عرضه اطلاعات در شبکه اینترنت توسط
شرکتهای صنعتی و بازرگانی، استفاده از سایت های وب است. بنابراین یکی دیگر
از روش های کلاهبرداری اقتصادی در اینترنت این است که یک برنامه نویس در
قبال دریافت 30 تا 40 هزار دلار با طراحی یک وب سایت دروغین و عرضه یک سری
محصولات در آن، اقدام به ایجاد یک فروشگاه مجازی می کند. در این حالت
قربانی می خواهد که آنها را خریداری کند و برای این کار شماره حساب کارت
اعتباری خود را در اختیار او قرار می دهد و بی خبر از همه جا پول و سرمایه
خود را به جیب شخص دیگر می فرستد. این روش آنقدرها جدید نیست ولی بسیار
متداول است و موارد کثیری از این نوع کلاهبرداریها در جهان صورت می گیرد و
عمده دلیل آن می تواند این باشد که هنوز نظم در ستی به این نوع تجارت داده
نشده است و دست کلاهبرداران در این زمینه کاملاً باز است. زیرا هیچ راهی
برای پس گرفتن پولها نیز وجود ندارد. عمده قربانیان این تجارت را تازه
واردها تشکیل می دهند زیرا مقهور شگفتی اینترنت می شوند و بدون هیچ ملاحظه
ای تمام فرمهای خواسته شده را دقیق تکمیل می کنند و یا قرادادها را بدون
خواندن جواب می دهند و به آنها کاملاً اعتماد می کنند و در آخر دست خود را
بسته می بینند و جیب را خالی.
در بعضی از موارد نفوذ رقبا به صفحات وب
یکدیگر و کاهش قیمت محصولات و خدمات آنها است که در نتیجه صدمات و زیانهای
زیادی را به بار می آورد و یا اینکه شماره تلفن خود را به جای شماره تلفن
رقیب در صفحه وب آنها وارد می کنند و از این طریق خود سفارشها را دریافت می
کنند. بهتر است بدانید که صرفاً طی یک روز در سال 1997 با جست و جوی صفحات
وب اینترنت در آمریکا 215 مورد بازاریابی توأم با تقلب و کلاهبرداری کشف
شده است. که این جرائم به نوبه خود بسیار حائز اهمیت هستند و باید فکری به
حال آن کرد.
جاسوسی :
از آنجائیکه نرم افزار سیستمی مورد استفاده در کشور تماماً خارجی است،
بنابراین درک و اطمینان از اعمالی که اینگونه نرم افزارها در خفی انجام می
دهند، مشکلی است و بدین لحاظ نمی توان به آنها چندان اطمینان نمود. کما
اینکه در کپس پریموس این واقعه در سطح بسیاری از کشورهای جهان رخ داد و
آمریکا با همکاری متحدانش و تجهیز سخت افزارها و تولید و فروش نرم افرار
مناسب در سطح وسیعی مبادرت به جاسوسی نمود. حتماً شنیده اید که نرم افزار
ویندوز به محض برقراری ارتباط با اینترنت مبادرت به ارسال فهرست اطلاعات و
مشخصات رایانه شما به مایکروسافت می نماید. به نظر میرسد که اخیراً از
نرمافزارهای معروف به جاسوسی در اینترنت استفادههای جدید و خاصی میشود.
نرمافزارهای جاسوسی در حقیقت برنامههایی هستند که بدون اطلاع کاربران روی
کامپیوتر آنها نصب شده، کلیه رفتارهای آنها را زیر نظر گرفته و به این
ترتیب زمینه علاقهمندی آنها را شناسایی میکنند. به اعتقاد کارشناسان،
هماکنون تعداد نرمافزارهای جاسوسی به طرز نگرانکنندهای در اینترنت
افزایش یافته است. اما این کارشناسان میگویند از این نرمافزارها اخیراً
برای دستیابی به اهداف خاصی نیز استفاده میشود. به این ترتیب رایانة
کاربری که توسط یک نرمافزار جاسوسی مورد کنترل قرار میگیرد به محض ورود
به سایت هایی خاص با انبوهی از آگهیهای جهنده (POP-UP) مواجه خواهند شد.
این روش به آگهیدهندگان نیز امکان میدهد مخاطبان خود را در اینترنت به
سرعت شناسایی کنند و آگهی خود را در معرض دید این افراد قرار دهند. بسیاری
از کارشناسان این موضوع را مشکل جدید کاربران اینترنت میدانند. بدون تردید
این عمل و احتمالاً این عمل و بسیاری از این اعمال جاسوسی ناگفته در نرم
افزارهای سیستمی شبکه ها، توسط طراحان و تولید کنندگان تعبیه شده که صرفاً
جهت جاسوسی و یا حتی خرابکاری مورد استفاده قرار می گیرد. از دیگر اقداماتی
که کار جاسوسان را بسیار آسان کرده است اینست که از طریق ایمیل تمامی
اطلاعات جمع آوری شده را مخابره می کنند و کسی هم قادر به ردیابی آنها
نیست.
بالطبع ما چه در قالب یک کاربر و چه در قالب عضوی از اینترنت
وقتی به شبکه جهانی وارد می شویم باید بدون هیچ شک و شبهه ای بپذیریم که
تمانی اطلاعات موجود در کامپیوتر خود را تقدیم این شبکه جهانی کرده ایم.
اما باید توجه داشت که فعالیت های جاسوسی در اینترنت به صرف سرقت اطلاعات
به شرح گفته شده محدود نمی شود بلکه در خالتهای خاص سازمانهای اطلاعاتی با
بهره گیری از امکانات نرم افزارهای مناسب خود در سرورهای اصلی اینترنت
مبادرت به نشان و استخدام جاسوس نمایند.
فرایند جاسوسی در اینترنت از
کنترل کاربر خارج و پی بردن به علایق و از طریق مراجعاتش به سایت های مورد
علاقه تحصیل می گردد، در این حالت سازمانهای اطلاعاتی بزرگ دنیا با بهره
گیری از امکانات موجود کاربر را کنترل می کنند و سپس به طریق گوناگون به وی
تقرب جسته و او را به استخدام سازمان اطلاعاتی درآورده و با بهره گیری از
امکانات ارتباطی وسیع اینترنت نیازمندیهای اطلاعاتی خود را از طریق او
برآورده می سازند و از همان طریق نیز به وی دستمزد پرداخت می نمایند. از
اشکال دیگر جاسوسی در اینترنت، جمع آوری آشکار است که در قالب طرح
نیازمندیهای اطلاعاتی از طریق سایت های رسمی سازمانهای اطلاعاتی در اینترنت
انجام می پذیرد. به هر حال با ورود کاربر به اینترنت احتمال انحراف اخلاقی
و گرفتاری در دامهای سازمانهای اطلاعاتی از اهم تهدیدات می باشد.
خرابکاری :
همزمان با رشد انفجارگونه اینترنت در سنوات فعلی، میزان خرابکاری در
کامپیوترهای شخصی موجود در اینترنت نیز فزونی یافته است.در
سال1998تنها132مورد خرابکاری توسط Emergency Response)cart(computerکه یک
گروه کاری در زمینه خرابکاریهای شبکه های کامپیوتری است، گزارش شده اما در
سال 1994 این تعداد به 2241 مورد فزونی یافت و حدوداً چهل هزار کامپیوتر
مورد حمله قرار گرفت. با افزایش اهمیت اقتصادی اینترنت، فعالیتهای خرابکاری
در اینترنت با شتاب بیشتری رو به فزونی رفته ولی اقدامات امنیتی که از
طریق شرکتها و واحدهای تجاری و... در مقابله با این خرابکاریها در نظر
گرفته شده بقدری ساده و ابتدایی بوده است که خرابکاران به راحتی و با صرف
کمی وقت از آنها گذر کرده و به سیستمهای مزبور نفوذ می نماید.
یکی از
دلایل عمده ای که باعث شده مشکلات امنیتی متعددی در شبکه اینترنت وجود
داشته باشد مربوط ساختار قراردادهای TCP/IPو UDPاست زیرا هیچ یک از آنها از
ابتدا با در نظر گرفتن کامل مسایل امنیتی طراحی نشده اند. به عنوان مثال
وقتی از طریق شبکه اینترنت با استفاده از قرارداد TCP/IP شروع به ارسال
اطلاعات می کنیم، هیچ راهی برای اینکه بدانیم اطلاعات از چه مسیرهایی منتقل
می شود وجود ندارد. خرابکاران اینترنتی هر کدام به شیوه ای برای نیل اهداف
خرابکارانه خود عمل می کنند که از آنجمله : تولید و نشر ویروسها، نفوذ و
تغییر اطلاعات، نفوذ و حذف اطلاعات، ارسال و ذخیره سازی عکسهای مستهجن،
سابوتاژ رایانه ای،بکثیر غیر مجاز توپوگرافی، و... را می توان نام برد.
هدف اصلی خرابکاران در شبکه اینترنت اغلب به سرورهای اینترنت مربوط می شد و
آنان کمتر به یوزرها حمله می نمودند. روشهای خرابکاران جهت حمله به سرورها
به صورت حملات شنودی، آدرسهای ساختگی، حملاتSEND MAIL و... انجام می
پذیرد. همانگونه که قبلاً بیان گردید یکی از عمده ترین علل نفوذ در اینترنت
ضعفهای امنیتی قراردادهای ارتباطی است که باید به آن ضعف مدیریت دسترسیها
(سیستمهای شناسایی) و ضعفهای امنیتی سرویسگرهای اینترنتی و فقدان
فایروالهای مناسب را نیز افزود. یکی از دلایلی که باعث می شود خرابکاران
بتوانند در عملیات خرابکارانه خود در اینترنت موفق شوند وجود خطا در سیستم
کنترل دسترسی یا همان هویت شناسی و تعیین اعتبار است. روش متداول در
اینترنت استفاده از یک شناسه و یک کلمه عبور است که در روال ورود هر دو
وارد می شوند، در سیستم عامل UNIXکه بطور گسترده بر روی سرورها نصب شده اند
از الگوریتم رمزنگاری DES برای رمز کردن کلمات عبور استفاده شده و نتایج
در فایلی به نام Passwordذخیره می شوند و خرابکاران برای دور زدن و یا
برداشتن آن از روشهای حدس زدن سیستماتیک، تحلیل قراردادها و پالا یش کلمات
عبور (شنود)، استفاده از برنامه های TSR استفاده می کنند.
حملات دیگر
خرابکاران اینترنتی متوجه قرارداد ارتباطی این شبکه جهانی است که مشتمل بر
حملات از طریق آدرسهای اینترنت ساختگی،حملات قطعه بندی، حملات شمارنده های
ترتیب و... می باشد. همچنین هجوم به کاربران اینترنتی (برنامه هایی که از
امکانات اتصال قراردادهای ارتباطی اینترنت استفاده کرده و سرویسهای
اینترنتی را ارائه می دهند مانند الکترونیک، اخبار اینترنت و...) از دیگر
روشهای متداول خرابکاران جهت خرابکاری در اینترنت می باشد از جمله این
حملات می توان به خرابکاری از طریق ورود از راه دور اشاره نمود.
جدای
از اینکه ضعفهای امنیتی شبکه جهانی اینترنت چیست و خرابکاران از چه شیوه
هایی برای نفوذ به سرورهای اینترنتی یا هجوم به کاربرها استفاده می کنند،
موضوع مهم اینست که این شبکه گسترده جهانی با تمام امکانات مثبت خود از نظر
امنیتی به هیچ وجه قابل اعتماد نیست و چنانچه ما به عنوان یک سرور اینترنت
در این دنیای ارتباطی گسترده وارد شویم، باید بدانیم اقدانات امنیتی که
برای حفاظت از سیستم سرور خود نصب کرده و بکار می بریم چندان مورد اعتماد و
اطمینان نیست و براحتی مورد حمله خرابکاران واقع می شود. البته باید توجه
داشت که همیشه خرابکاری و هجوم به سرورها در قالب یک هجوم فعال خرابکاری
نیست بلکه در بسیاری از موارد به صورت هجوم غیر فعال (جاسوسی) نمود پیدا می
کند و تفاوت این دو در این است که فعالیتهای خرابکارانه فی حدذاته به
سادگی قابلیت کشف شدن را دارند در حالیکه در هجوم غیر فعال کشف نفوذ و
دسترسی به اطلاعات بسیار پیچیده و سخت است.
خلاصه کلام اینکه استفاده
از اینترنت چه در قالب سازمانی و چه به صورت شخصی و فردی تبعات مثبت و منفی
دارد که در فوق به طور خلاصه به طور دقیق به آن اشاره شد، بنابراین چنانچه
ما در نظر داریم به صورت سازمانی از خدمات مثبت استفاده کنیم باید قبل از
هرگونه اقدام به موضوع امنیت آن بیندیشیم، اول باید تمهیداتی را بیندیشیم
که خود را در برابر مسائل سوء اخلاقی و اطلاعاتی اینترنت صیانت کنیم و از
سقوط در دامهای گسترده شده فساد اخلاقی، جاسوسی و... جلوگیری نماییم و در
دوم باید اطلاعات و خدمات خود را در برابر حملات خرابکارانه حفاظت نماییم.
در زیر خبری را از روزنامه شرق می خوانید که نشان دهنده سرقتهای اینترنتی
است:
”گروه اجتماعی-محمد غمخوار: دو سارق اینترنتی در شهرهای تهران و
مشهد دستگیر شدند. در نخستین پرونده، مدیر عامل یک شرکت رایانه ای با ورود
غیر مجاز به شبکه دیتای شرکتی در مشهد موجب بروز اختلال در آن و همچنین
سرقت اطلاعات شده بود. در دومینی پرونده هم یک سارق و جاعل بزرگ اینترنتی
در تهران شناسایی و دستگیر شد.“
نوشته شده نوسط : محمد صفار کپی برداری با نیت آشنایی با آسیب های اینترنت و ذکر منبع مجاز و مانعی ندارد . پیروز باشید
اکنون در سایه تغییرات ناشی از فناوری های ارتباطی تازه مانند اینترنت، معادلات بین کشورها متاثر از بە کارگیری قدرت نظامی و ابزارهای سخت نیست، بلکه استفاده از ابزارهای مختلف، از جمله رسانه ها و شبکه ارتباطات جهانی است.
قدرت در مفهوم تازه و تحت عنوان «قدرت نرم» بە ویژه از نوعی کە در عرصه سیاست و روابط ظالمانه قدرت های سلطه گر و استکباری با دیگر کشورها سامان می یابد، غالباً محصول و برآیند تصویرسازی مثبت از خود، قدرت تاثیرگذاری غیرمستقیم توام با رضایت دیگران و اراده دیگران را تابع اراده خویش ساختن و مؤلفه هایی از این سنخ است و از سوی دیگر اینترنت بستر مهمی برائ سامان دادن جنگ های رسانه ای است.
ظرفیت های فراوانی کە این رسانه ایجاد کرده است، سطوح مختلفی از اعمال قدرت نرم دشمن را نشان می دهدسیطره قدرت های استکباری و صهیونیسم جهانی در عرصه اطلاع رسانی بە خصوص اعمال فشار رسانه ای یک طرفه در اینترنت و سیاست های چندجانبه ای کە از این طریق پیگیری می شوند، حداقل در کشور ما کە مردم آن از الگوهای دینی و اخلاقی پیروی می کنند بە بروز چالش هایی انجامیده است:
ابعاد فرهنگی:
- انتقال و انتشار یافتن هنجارها و نرم های ارزشی غربی
- بسترسازی برائ تهاجم فرهنگی
- طرح مباحث انتقادی و ستیزه جویانه پیرامون موضوعات اعتقادی و اخلاقی
- ایجاد محرک های قومی برائ تبادلات فرهنگی غیرقابل کنترل
▪ ابعاد اجتماعی
- شکل گیری ارتباطات نامتعارف بین نوجوانان و جوانان
- تغییر نقش های اجتماعی
-گسست بین نسلی
- فرو افتادن جوانان در باتلاق انحرافات اخلاقی
- پنهان سازی هویت
- ایجاد مطالبات اجتماعی و در نتیجه آن، افزایش تقاضا برائ تغییر سطح طبقه ای
- تهدید بنیان خانواده از طریق اشاعه فساد در فضای مجازی
- تسهیل در ایجاد روابط دوستانه و عاشقانه و گسترش روابط نامشروع مجازی
وجه برجسته ای از انحرافاتی کە منشااینترنتی دارند از سیاست هایی ناشی می شوند کە بە طور سازمان یافته توسط سازمان ها و محافل مختلف آمریکایی- صهیونیستی طراحی و اجرا می شوند.
برخی شاید گمان کنند شکل گیری ناتوی فرهنگی تنها بە تحلیل و نظر ورزی های خام استوار است؛ اما واقعیت چنین نیست مستندات غیرقابل انکاری وجود دارد کە نشان می دهد استکبار جهانی در کشورهای اسلامی، همزمان با دنبال کردن دو خط مشی کلان اسلام ستیزی و گسترش فساد و فحشا، مشروعیت بخشیدن بە روابط ناسالم جنسی را بە عنوان یک برنامه جدی تخریب کننده تعقیب می کنند.
شکل گیری خرده فرهنگ های اینترنتی از گذر گفت وگوهای اینترنتی- با زمینه ها و علایق متنوع- تعارض و کشمکش با فرهنگ رسمی و هنجارهای پذیرفته شده را دامن زده و اغتشاشات تازهی را بە نظام اجتماعی تحمیل می کند.
بخشی از آسیب های اینترنتی بە طور اعم و مفاسد اینترنتی بە طور اخص، در کشور ما علاوه برائنکه از حمایت مالی و فنی دشمن برخوردار است، متاسفانه با ناآگاهی بخش عمده ای از کاربران نیز مرتبط است و این دو عامل در کنار فقدان یک درک مشترک بین مدیران و مسؤولان شرایط پیچیده ای را برائ امر مقابله با مفاسد اینترنتی رقم زده است.
بنابراین در کنار تدوین یک برنامه فرهنگی منسجم در حوزه اینترنت، استمرار اقدامات اطلاعاتی- امنیتی برائ کشف شبکه های سازمان یافته جرائم بە ویژه جرائم ضداخلاقی، جلوگیری از دسترس نامناسب بە اینترنت، ممانعت از راه اندازی یا ادامه فعالیت پایگاه های غیراخلاقی و غیرقانونی، محدود کردن عملکرد جست وجو در وب برائ بعضی کلمات یا عبارات و. . . و حتی در اختیار قرار دادن نرم افزارهای امنیتی برائ خانواده ها تا حدود بسیاری دامنه مفاسد اخلاقی و فعالیت های ضد دینی را در عرصه اینترنت کاهش خواهد داد.
اگرچه این مساله با افزایش آگاهی و درک صحیح کاربران و کاهش آسیب پذیری شدید آنها در محیط بیکران وب قطعاً تاثیری بیش از قطع دسترسی، انسداد صفحات و نظارت و کنترل ما بر اطلاعات رد و بدل شده دارد؛ اما تا تحقق آن بسیار فاصله داریم.
منبع:معاونت اجتماعی فرماندهی انتظامی – اداره برآورد اجتماعی
خطر امواج هنگام صحبت کردن از هر زمان دیگر بیشتر است . زیرا این امواج همواره در حال کم و زیاد شدن هستند.
خانم های باردار باید حداقل 2 متر با موبایل فاصله داشته باشند.
هنگام ارسال MMS یا پیام تصویری ، خطر امواج 1000 برابر بیشتر است .
استفاده از هندزفری ( Hands Free ) نمی تواند درصد امواج را کاهش دهد. زیرا مانند یک آنتن عمل می کند.
پاره شدن رشته های DNA و احتمال ابتلا به سرطان ، ناراحتی قلبی ، فشار خون ، رشد تومرهای مغزی ، سر درد ، آلزایمر ، پارکینسون و ...
چه آزمایش هایی جهت اثبات خطر جدی امواج موبایل انجام گرفته است؟
در
سوئد روی یک خرگوش آزمایش جالبی انجام دادند. یک خرگوش را کنار یک موبایل
گذاشتند که آن موبایل همواره روشن بود. در این مدت هم تغذیه کاملی به آن
میدادند.
پس از 2 ماه خون و سلولهای خرگوش را برای آزمایش به
آزمایشگاه بردند و نتیجه جالب توجهی را اعلام کردند؛ آن خرگوش با ادامه این
وضعیت بیشتر از یک سال زنده نمیماند. حال باید ببینیم اگر روی یک انسان
چنین آزمایشی انجام دهند نتیجه چه میشود! اگرچه فکر نکنم کسی داوطلب این
آزمایش پیدا شود.
نمونه نسبی آزمایش شده این کار برای انسان را
میتوانید در افرادی ببینید که شغلشان مرتبط با رادارهای نظامی است. آنها
طول عمر بسیار کمی دارند و یا بسیاری از آنها در زمان سالخوردگی به
بیماریهایی مبتلا میشوند که در جمعیت عادی کمتر دیده میشود.
پرفسور
برن گروپر در آزمایشی نشان داد که اگر شخصی 2 دقیقه با موبایل صحبت کند،
ساختار آنزیمی بزاق دهانش کلاً تغییر میکند. علاوه بر این، تأثیرات منفی
بر روی خون و ادرار دارد.
پرفسور برن گروپر در مقاله خود نوشته
میدانهای الکترومغناطیسی به ویژه آنهایی که در گستره فرکانس بدن هستند،
باعث تغییر عملکرد جذب مواد معدنی در بدن میشوند و سرعت گسترش تومورها را
افزایش میدهند.
پژوهشگران اعلام کردند کودکانی که از گوشیهای تلفن
همراه استفاده میکنند 5 برابر بیشتر در خطر ابتلا به انواع تومورهای مغزی
قرار دارند.به گزارش سلامت نیوز به نقل از دیلی تلگراف،تحقیقات دانشمندان
سوئدی نشان داد که کودکان زیر 16 سال به علت اینکه سیستم عصبی و مغز آنها
هنوز در حال رشد و توسعه است آسیب بیشتری را از تشعشعات تلفن های همراه
میپذیرند.
دانشمندان معتقدند که کوچکتر بودن سر و نازک تر بودن
جمجمه آنها باعث نفوذ بیشتر تشعشعات به درون مغز میشود. این دسته از
محققان پس از ارائه نتایج تحقیقات بر این باورند که کودکان زیر 12 سال باید
تنها در مواقع اضطراری از تلفن همراه استفاده کنند.
دانشمندان همچنین افزودند که نوجوانان باید از "هندزفری" استفاده کرده و تا جای ممکن سعی کنند از پیام کوتاه استفاده کنند.
عدهای
از محققان با ایراد سئوالاتی به این نتایج اعلام کردهاند که تلفنهای
همراه به اندازه کافی در بازار نبودهاند تا بشود چنین نتایج دقیقی را از
تحقیق بر آنها گرفت.
حدود 90 درصد نوجوانان زیر 16 سال و 40 درصد دانشآموزان مدارس در بریتانیا تلفن همراه دارند.
نتایج پژوهشهای محققان سوئدی در کنفرانسی در مورد تلفن همراه و سلامت در لندن ارائه شده است.
یکی
از یافتههای این تحقیق نشان میدهد که یک شخص هر چه زودتر و در سن
پایینتری به استفاده از موبایل روی بیاورد احتمال ابتلا به تومور مغزی در
وی افزایش مییابد.
پروفسور لنارت هاردل از دانشگاه هاسپیتال شهر
اروبرو سوئد میگوید:"افرادی که قبل از 20 سالگی به استفاده از تلفنهمراه
میپردازند 5 برابر بیشتر با خطر ابتلا به تومور مغزی روبرو هستند.
عوارض ناشی از تششعات تلفن همراه بر روی کلیه!
تشعشعات گوشی های تلفن همراه باعث ایجاد سنگ کلیه میشوند!!!
پیش از این درخصوص تأثیرات سوء تشعشعات تلفن همراه ، مانند سرطان زایی ، عقب ماندگی ذهنی و غیره مباحثی مطرح شده بود.
مطالعات اخیر حاکی از این امر است که تشعشعات ناشی ازگوشیهای تلفن همراه سبب آسیب جدی کلیهها میگردد.
محققان
پس از بررسیهای انجام شده به این نتیجه رسیدهاند که حتی تشعشعات سطح
پایین ناشی از گوشیهای تلفن همراه ، باعث تراوش هموگلوبین سلولهای خونی
به درون جریان خون می شود.
در نتیجه طبق اظهارات محققان ، انباشته شدن تدریجی هموگلوبین ممکن است منجر به ناراحتیهای قلبی و سنگ کلیه گردد.
مکالمه طولانی با تلفن همراه به حافظه آسیب می رساند!
پژوهشگران
در مطالعات اخیر دریافتهاند که صحبت کردن به مدت طولانی با تلفن همراه
میتواند تاثیرات مخرب و جدی روی حافظه کاربران بر جای بگذارد.
در این تحقیق پژوهشگران، اثرات تلفن همراه را روی موشهای صحرایی آزمایشگاهی بررسی کردند.
محققان
بخش جراحی اعصاب در دانشگاه لوند در کشور سوئد با بررسی آزمایشات دریافتند
که پرتوها و تشعشعات میکرو امواج که از تلفنهای همراه ساطع میشوند
میتوانند روی مغز تاثیر منفی بگذارند.
محققان میگویند؛ این امواج روی ناحیه خاصی از مغز موسوم به «مانع خونی - مغزی» تاثیر نامطلوب دارند.
این
مانع نقش حفاظت از مغز را برعهده دارد. در واقع مانع خونی - مغزی از ورود
مواد مخربی که در خون جریان دارند به داخل بافتهای مغزی جلوگیری میکند.
اگر این مواد به درون مغز وارد شوند میتوانند به سلولهای عصبی موسوم به
نورونها آسیب برسانند که ادامه این وضعیت عملکرد مغز را دچار اختلال
میکند.
هنریتا نیتبی، سرپرست این گروه تحقیقاتی دریافته است که
وقتی موشهای صحرایی آزمایشگاهی در معرض تشعشعات تلفن همراه قرار میگیرند،
نتایج تستهای حافظه آنها بسیار ضعیفتر میشود.
به گزارش ایسنا، بر
اساس این تحقیق موشهایی که به مدت دو ساعت در هر هفته و در طول یکسال در
تماس با این امواج قرار داشتند، عملکرد حافظهشان به مراتب ضعیفتر میشده
است.
این آزمون حافظه شامل رها کردن موشهای صحرایی در داخل یک جعبه
بود که اشیاء مختلفی در آن قرار داشت، موشها باید میتوانستند جای این
اشیاء را که هر چند وقت یکبار عوض میشد، پیدا میکردند.
موشهایی که در معرض امواج تلفنی قرار گرفته بودند مدت بیشتری طول میکشید تا میتوانستند محل اشیاء جا به جا شده را شناسایی کنند.
این
تیم تحقیقاتی هم چنین دریافتند که این امواج آسیبهای خاص به اعصاب از جمله
سلولهای کورتکس پیشانی و در هیپوکامپ که مرکز حافظه در مغز است وارد
میکنند.
منبع : www.doostmoshaver.com/news.php?extend.4
وبلاگ آسیب شناسی ما را با فرمت های مختلف از لینک زیر دانلود کنید
دانلود نشریه الکترونیکی آسیب شناسی ما برای رایانه (نسخه 0.1)
حجم 50 MB لینک دانلود
دانلود نشریه الکترونیکی آسیب شناسی ما برای مویایل اندروید (نسخه آزمایشی)
حجم 5 MB لینک دانلود
دانلود نشریه الکترونیکی آسیب شناسی ما به صورت PDF
(به زودی)
کارکردهای ارتباطی تلفن همراه
1- جنبه گفتاری و آسیب های آن
ابتدایی ترین و اصلی ترین هدف کاربرد تلفن همراه، امکان برقراری کلامی و
صوتی از طریق این رسانه است. ارتباط کلامی از طریق تلفن همراه این امر را
ممکن ساخته است که با هر کس و در هر کجا و در هر زمان بتوان به سهولت
ارتباط برقرار کرد. هر چند این سهولت در ارتباط، موجب بروز مشکلات و
ناهنجاری در سایر مسائل اجتماعی شده است که برخی از آنها چنین است.
الف) سهولت؛ معیاری برای ارتباط
از
عواقب مضر این آسانی در ارتباط، کاهش قدرت حافظه جمعی و کاسته شدن از
ارتباطات واقعی در سطح جامعه است. به دلیل سهولت در ارتباط، افراد برای
تماس با هم تنها کلیدی را فشار می دهند و شماره در حافظه گرفته می شود.
بنابراین، افراد دیگر این زحمت یا این واقعیت را به مغز خود نمی دهند که
شماره ای را حفظ کنند. از این رو، اگر زمانی، از تلفن همراه خود دور باشند،
قادر به برقراری تماس نخواهند بود. با فراوانی ارتباط آسان آنها را نسبت
به ارتباط های دیگری که مستلزم صرف هزینه و زمان است، بی رغبت می کند.
یک فرد حاضر است در هر شرایطی با برداشتن گوشی و آوردن شماره فرد مورد نظر
این ارتباط را برقرار کند، ولی حاضر نیست با زحمت دادن به خود و طی مسیر به
ارتباط حضوری با خویشاوندان و دوستان مبادرت وزرد. یک نوجوان نیز با همین
روش ارتباط، خود را از ارتباطات حقیقی بی نیاز می پندارد که به رشد اجتماعی
وی آسیب می رساند.
ب) عمومی کردن دنیای خصوصی
از دیگر معضلات مرتبط
با جنبه کلامی تلفن همراه، شناور شدن حوزه خصوصی و عمومی است. امروزه در
مکان های عمومی مختلف از قبیل ایستگاه اتوبوس، فروشگاهها و حتی دانشگاهها و
مدارس، شاهد افراد بی شماری هستیم که با تلفن های همراه خود در حضور
دیگران مشغول صحبت هستند. بنابراین، دیگر افراد حاضر در این مکان های
عمومی، ناخواسته به مکالمه آنها گوش می دهند. بعضی وقت ها آنقدر صدای صحبت
این افراد بلند است که گویی می خواهند برای جمعی سخنرانی کنند. برخی افراد
آن قدر در مورد خود جزئیات می دهند که می توانید بیوگرافی شان را بنویسید.
در گذشته اگر می خواستید مکالمه کسی را گوش دهید، باید تلاش بسیاری می
کردید و اساساً عمل خوبی محسوب نمی شد. اما اینک ما به راحتی، کارهای
روزانه مان، برنامه هایمان برای پایان هفته و خلاصه همه موارد شخصی مان را
با دیگران در معابر عمومی شریک می شویم. به عبارت دیگر، بخشی از جهان شخصی
مان را خیلی عمومی کرده ایم.
فراهم سازی گسست و درگیری بین نسلی
تاثیر برنامه های ماهواره ای بر روی فرزندان خانواده ها یا همین نوجوانان و جوانان بیشتر است، به طوری که این گروه زمان بیشتری را صرف تماشای برنامه های ماهواره ای می کنند. این برنامه ها ارزش ها، باورها، تصورات، انتظارات و جهت گیری های ارزشی متفاوتی را تبلیغ و عرضه می کنند که باعث می شود به مرور زمان فاصله روانی بین والدین و فرزندان بیشتر و بیشتر شود و به انقطاع یا گسست نسلی بینجامد. البته در پرونده شماره ۶۸ سپیده دانایی گفته شد بروز شکاف بین نسلی در بستر رشد، پیشرفت و تجارب متفاوت، اجتناب ناپذیر است و حتی زمینه ترقی و تعالی را فراهم می کند اما گسست و درگیری بین نسلی شدیدتر خواهد بوده و می توان آن را تا حدودی منفی ارزیابی کرد؛ زیرا در این وضعیت غالبا نوجوانان و جوانان می کوشند آخرین پیوندهای وابستگی خود را از والدین یا نسل بالغ بگسلند و اغلب در این راه به گردنکشی و طغیانگری می پردازند. خلاصه آن که در یک گسست نسلی به جای تعامل بر سر ارزش ها جنگی تمام عیار شکل می گیرد. اختلافات و درگیری های شدید بین فرزندان و والدین، ترک منزل بدون اطلاع، حرمت شکنی ها و … نتیجه این فرایند است.
ایجاد زمینه های اختلاف و تنش بین همسران
تماشای صرف و غیرنقادانه ای برنامه های متنوع ماهواره ای و مقایسه منفی خود با شخصیت ها و داستان های این برنامه ها، می تواند خوراک لازم، برای ایجاد یک درگیری حسابی بین زن و شوهر را فراهم کند. در واقع باید بپذیریم برنامه های ماهواره ای در فضا و جامعه دیگر ساخته شده و منطبق با هنجارها و ارزش های آن جامعه است که به طبع، برخی از این هنجارها و ارزش ها، با جامعه ما تداخل دارد و حتی متضاد است؛ حال اگر بخواهیم زندگی خود و همسرمان را با توجه به مشاهدات برنامه های ماهواره ای مقایسه، تفسیر و ارزیابی کنیم، خوب معلوم است که به در بسته می خوریم.
این در بسته می تواند منبع ناکامی، سرخوردگی و خشم ما را فراهم کند و در نتیجه باعث بروز تنش و درگیری در محیط خانواده شود. مقایسه های ذهنی نادرست، انتظارات نامعقول، توجیهات اشتباه، نارضایتی بی مورد، حسادت، روابط پنهانی و … در روابط همسران، همگی می تواند ناشی از تاثیر همین برنامه های ماهواره ای باشد.
کاهش تعاملات واقعی
شاید بارها پیش بیاید در خانه مشغول تماشای برنامه های ماهواره ای هستیدو عملا ورود، خروج یا صحبت های سایر اعضای خانواده خود را متوجه نمی شوید. این مسئله یکی از آسیب زاترین پیادهای استفاده مفرط از برنامه های تلویزیونی و ماهواره ای است که باعث می شود، ارتباط برقرار کردن و تعاملات بین خانوادگی و حتی دوستان خودرا در اولویت دوم قرار دهیم و زمان بیشتری را به تماشای برنامه های مختلف بپردازیم. این مسئله خود به مرور باعث ایجاد فاصله روانی بین همسران، فرزندان، والدین و دوستان می شود.
وابستگی و اتلاف وقت
برنامه های ماهواره ای چنان با جذابیت و تنوع همراه می شوند که همه سعی خود را بر میخکوب کردن و یکجا نشاندن بیننده خود می کنند. این تنوع، سرگرمی و جذابیت باعث می شود برخی افراد تا ساعت ها، زمان خود را برای تماشای برنامه های مختلف ماهواره ای اختصاص بدهند که نتیجه ای جز اتلاف وقت ندارد و حتی گاهی باعث ایجاد وابستگی می شود؛ به طوری که اگر زمانی فرد نتواند یک برنامه را به هر دلیلی مشاهده کند، دچار احساسات منفی می شود و دائما در پی رفع آن دلیل خواهد بود، انگار نبض زندگی او با نبض ماهواره، گره خورده است.
افت عملکردهای تحصیلی و شغلی
تماشای مفرط برنامه های ماهواره ای آن هم تا پاسی از نیمه شب، باعث کاهش عملکردهای آموزشی و تحصیلی دانش آموزان و دانشجویان می شود؛ بطوری که در کلاس درس دائما چرت می زنند و وقت کمی را نیز برای انجام تکالیف درسی و آموزشی خود می پردازند. همچنین افراد بزرگسال نیز در محیط کار با مواردی چون تاخیر،غیبت و اهمالکاری روبرو می شوند که باعث افت عملکرد شغلی آنان می شود.
افزایش مصرف گرایی
زمان زیادی از برنامه های ماهواره ای به تبلیغات کالاهای مختلف اختصاص یافته است. بیشتر این تبلیغات بر محور کالاهای بهداشتی – آرایشی و مُد است. این تبلیغات آنچنان با جذابیت و پرتکرار ارئه می شوند که مخاطب خود را به خرید آن ترغیب و وسوسه می کند.
در چند سال اخیر بسیاری از رسانه های داخلی مانند تلویزیون و روزنامه سعی کرده اند مردم را نسبت به نادرست بودن و زیان آور بودن این تبلیغات و محصولات آگاه کنند اما این روند گویا همچنان ادامه دارد و نتیجه ای جز افزایش مصرف گرایی ندارد.
تهدید سلامت جسمانی
تماشای مفرط برنامه های ماهواره ای باعث ایجاد سکون و بی حرکتی در بینندگان آن می شود که این خود می تواند زمینه های سردرد شدید، گردن درد، اختلالات خواب، خشک شدن چشم ها و دشواری در دید، اضافه وزن و … را فراهم کند. با این توصیف می توان گفت گرچه ماهواره می تواند در هشیار کردن، اطلاع رسانی و پیشرفت نقش مهمی داشته باشد، اثرات و پیامدهای منفی نیز به جای می گذارد؛ تا جایی که کشورهای مختلف برای این موضوع در حال چاره اندیشی هستندو هزینه های هنگفتی را صرف کاهش آسیب های ماهواره می کنند. شما می توانید با مطالعه مقاله «راهکارهای کاهش آسیب های ماهواره»، در همین شماره، با برخی از شیوه های پیشگیرانه و مقابله ای کاهش و کنترل پیامدهای منفی ماهواره آشنا شوید.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر، دکترعفت السادات مرقاتی
خوئی ضمن اعلام این خبر اظهار داشت: عوارض تماشای فیلم های مستهجن یا
پورنوگرافی چه به صورت تصادفی و چه عادتی به عنوان مواد مصنوعی محرک جنسی
بسیار زیاد و جدی است.
تأثیر در حافظه
وی با
اشاره به نتایج مطالعات و تحقیقات صورت گرفته ، اولین عارضه ناشی از
تماشای فیلم های مستهجن را تأثیرگذاری در حافظه دانست و خاطرنشان کرد:
درواقع با تماشای این فیلم ها حافظه فرد به علت تغییرات زیستی- عصبی با
اشکال مواجه می شود.
احساس شرم و گناه
وی
عارضه دیگر را احساس شرم و گناه برشمرد وگفت: برخی از این که بر خلاف ارزش
ها مانند ارزش های خانوادگی و دینی عمل کرده اند و برخی دیگر به دلیل این
که فکر می کنند با تماشای این گونه فیلم ها به حریم خصوصی فردی تجاوز کرده
اند؛ دچار شرمساری می شوند.این عارضه آنان را به سمت افسردگی و سایر عوارض
روحی- روانی می کشاند.
نشان دادن رفتارهای جنسی غیر اجتماعی از خود
مدیرگروه سلامت جنسی ضایعات نخاعی بیمارستان امام (ره) تصریح کرد: هدایت
تماشاگران این گونه فیلم ها به نشان دادن رفتارهای جنسی غیراجتماعی از خود
به یکی از معضلات اجتماعی در سطح دنیا و حتی در ایران تبدیل شده است.
مجتبی گلچین کارشناس ارشد مدیریت فرهنگی و مدرس گروه (فرهنگ و رسانه) دانشگاه در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری شبستان در قم، گفت: فن آوری اطلاعات و ارتباطی در عصر حاضر همه فضای اجتماعی، سازمانی، و فرهنگی ما را اشغال کرده و شیوه های زندگی و کاری ما و حتی معرفت ما نسبت به زندگی روزمره تغییر داده است.
وی افزود: در تعریف شبکه های اجتماعی باید به دو مفهوم تعامل و اشتراک گذاری توجه و مباحث مورد نیاز در حوزه تکنولوژی را مورد بررسی قرار دهیم چرا که هر تکنولوژی از دو زوایه قابل نظر است که ممکن است کارکردها و کژکارکردهای آشکار و پنهان داشته باشد.
مدرس گروه (فرهنگ و رسانه) دانشگاه ادامه داد: درزمینه ارتباط در شبکه های اجتماعی با گونه های مختنلفی مواجه هستیم که مذاکره چهره به چهره و همزبانی از گونه های تعاملی این ارتباط است که بین افراد وجود دار که سبب می شود کاربران محتوایی متناسب با فرهنگ و اجتماع تولید کنند.
گلچین تصریح کرد: وقتی به رسانه های قدیمی نگاه می کنیم متوجه می شویم که نحوه ارتباط در آن دوران از طریق تلویزیون، رادیو، مطبوعات یکسویه بوده و کنش و واکنش در این اتباطات غیر همزمان بوده اما شبکه های اجتماعی علاوه بر این ارتباطات یک تعاملات گروهی مثل برقراری ویدئو کنفرانسها و ...داشته اند که سبب برقراری ارتباطات گروهی می شوند.
وی اظهار داشت: شبکه های اجتماعی کارکردهای مختلفی دارند مثل شبکه و یا فضاهای گفتگوی واتس اپ، وایبر، تانگو، وی چت و...که می توانند اشتراک گذاری دانش، انتقال اطلاعات ، گفتمان سازی ، تعامل سازنده و ایجاد همبستگی را بر عهده داشته باشد که به تناسب این کارکردها ممکن است هنجارها و ناهنجاری هایی در فضای مجازی مربوط به فرهنگ و جامعه اجتماعی ما بوجود آورند.
کارشناس ارشد مدیریت فرهنگی یادآور شد: علاوه بر همه این مزیت ها بالطبع با یکسری تهدیدها مواجه هستیم که مرتبط با کاربرد انها در زندگی فردی و اجتماعی ماست که می تواند برخواسته از کنش و واکنش ما نسبت به تعاملات رفتاری و گفتاری باشد.
بومی سازی شبکه های اجتماعی نیازمند ارائه راهکارمناسب وآسیب شناسی است
مدرس گروه (فرهنگ و رسانه) دانشگاه عنوان کرد: بحث بومی سازی بیشتر مربوط به این می شود که سرور و نرم افزارش ایرانی باشد البته می توان اگر کاربری محتوای نامناسب را ایجاد نمود ان محتوا حذف یا کاربر بلاک شود که بیشتر مربوط به حوزه شبکه های اجتماعی کامپیوتری می باشد مثل کلوب یا لاین یعنی نرم افزار هایی که تایم لاین دارند نه موبایل.
گلچین خاطر نشان ساخت: شبکه های اجتماعی را می توان به مثابه یک ابزار تلقی نمود، در نتیجه افرادی که دارای تمایلات کژ کارکردی می باشند می توانند به راحتی از این ابزارها برای تمایلات و خواسته های غیر فرهنگی خود استفاده کنند. پس تولید و بازنشر اطلاعات در شبکه های اجتماعی و مجازی علاوه بر همه این کارکردها یکسری کژ کارکرد هم دارند که باعث می شوند مشکلات فرهنگی درمقابل بروز برخی پدیده های فرهنگی پیش آید که جامعه ما با آن نا آشنا باشد و آثار جبران ناپذیری بر جای گذارد. از این رو است که ضرورت آموزش کاربران و افزایش آگاهی آنان در خصوص آسیب هایی که از ارتباطات موجود در این شبکه ها نشأت می گیرد بیش از پیش احساس می گردد.
وی ابراز داشت: تکنولوژی به همراه خود فرهنگی را ضمیمه دارد و با خود به همراه می آورد و در حوزه فرهنگ نیز باید مراقب باشیم با ورود تکنولوژی جدید درعرصه شبکه های ارتباطی ، مشکلات و معایب و مزیت های ورود این تکنولوژی شناسایی و راهکاری ارائه شود که بتوان برای کاربران فرهنگ سازی کرد و کاربران طوری آموزش داده شوند که محتوایی متناسب با فرهنگ و اجنماع را تولید کنندف که در این راستا میتوان فرهنگ، عقاید و باورهای مذهبی که مربوط به حوزه رفتاری و ارنباطی ما با دیگران است بررسی و مورد توجه قرار گیرد.
نقش تاثیر گذار نخبگان و صاحبنظران در شبکه های اجتماعی
کارشناس ارشد مدیریت فرهنگی افزود: حضور نخبگان و صاحب نظران در شبکه های اجتماعی می تواند بسیار تاثیر گذار باشد که اگر بتوانند با یک سازماندهی جامع فضایی را ایجاد کنند که اطلاع رسانی رویدادهای مهم اجتماعی ، فرهنگی و هنری در این شبکه ها به اشتراک گذاشته شود و افراد در یک زمان و مکان مشخص ایجاد فرصت کنند قطعا این تبادل اطلاعات و تعامل ارتباطی از آسبیهای کمتری برخوردار خواهد بود.
وی گفت: شبکه های اجتماعی توانسته اند در کوتاه مدت در قالب ارتباطات چند رسانه از جمله فیلم، عکس، مطالب حاشیه ساز، تبیلغات و ... پیشرفت و حرکت قابل انکاری داشته باشند که در عصرو جامعه امروز نمی توان ان را نادیده گرفت چرا که می تواند در آینده نقش مهمی در مسیر تبادلات فرهنگی و اجتماعی ایفا کند،برای مثال در این روزها کمپین عشاق حضرت محمد (ص) در واکنش به اهانت نشریات اروپایی به ساحت پیامبر مکرم اسلام (ص) شکل گرفته که می تواند مصداقی برای این موضوع باشد.
گلچین ادامه داد: رسانه ملی ، مجلات و مطبوعات باید در بعد فرهنگی و اجتماعی این شبکه ها و نحوه اطلاع رسانی آنها با دیدی کارشناسانه فعالیت کند و در همه زمینه های ارتباطی، تصویری و نوشتاری این شبکه برنامه سازی کند چرا که جامعه نیازمند اطلاع رسانی است و نمی توان با توجه به حرکت سریع پیشرفت تکنولوزی در عصر ارتباطات آهسته گام برداشت.
مدرس گروه (فرهنگ و رسانه) دانشگاه با بیان اینکه نظام خانواده متاثر از وجود شبکه های مجازی است اظهار داشت: وجود و بروز این شبکه و پدیده فرهنگی و اجتماعی آن توانسته نظام خانواده را تحت تاثیر قرار دهد و خانواده ه نیز باید با توجه به این پیامد ارتباطی در فضای مجازی برنامه ریزی درست و منسجمی داشته و نحوه استفاده از این شبکه ها در بین اعضای خانواده بررسی کنند.
پایداری نظام خانواده در بهره مندی از فضای مجازی نیازمند برنامه ریزی و تببین قانون است
وی یاد آور شد: نظام تشکیلاتی خانواده به عنوان یکی از عناصر مهم فرهنگی و تربیتی در جامعه باید یک قانون منطقی و کلی را برای اعضای خانواده در راستای استفاده از شبکه های مجازی تببین و برنامه ریزی کند تا افراد خانواده در یک فرصت زمانی خاص بتوانند از فضای ارتباطی و اطلاعاتی این شبکه بهره مندی مناسب را داشته و نظام خانواده از یک پایداری منسجم برخوردار باشد.
گلچین افزود: در همین راستا به عنوان یک راهکار می توان برای خانواده سبد رسانه ای تعریف نمود مانند سبد غذایی که هر خانواده باید هر روز از هر 5 طبقه غذایی مصرف نماید (نان-گوشت- لبنیات ...) خانواده هم باید سبد رسانه ای تعریف کند که هر روز چه مقدار از رسانه هایی از قبیل تلویزیون،موبایل و کتاب استفاده و ان را مدیریت نماید. همچنین برای دانش آموزان نیز می توان راهکارهایی همچون استفاده مشروط یعنی به شرط انجام وظایف و مسؤولیتهای خانوادگی مثلا مرتب نمودن اتاق، به شرط انجام مطالعات وتکالیف تحصیلی و استفاده محدود یعنی محدود به مکان که مثلا در مهمانی ها استفاده نکنند و محدود به زمان مثلا سقف دوازده ساعت در هفته های تحصیلی استفاده نمود.
کارشناس ارشد مدیریت فرهنگی خاطر نشان ساخت: شبکه های اجتماعی به جهت داشتن سطح وسیع ارتباطی و هیجان بالا سبب جذب بیشتر جوانان می شود که خوشبختانه یا متاسفانه دسترسی به شبکه های مختلف مجازی در حوزه ارتباطی با تلفن همراه در جامعه امروز ما به صورت یک اپیدمی درآمده است و اغلب کودکان نیز بدون نظارت خانواده در این شبکه ها حضور دارند.
وی عنوان کرد: در گذشته حوزه ارتباطی در شبکه مجازی از طرق چت و به صورت نوشتاری و صدا بود که طرف مقابل با ساخت یک تصویر ذهنی از طرف دیگر ارتباط برقرار می کرد اما امروزه این حوزه ارتباطی بسیار سهل وصول بوده و می توان درهر زمان و مکانی زمینه ارتباطی خود با طرف مقابل را در اشکال مختلف فراهم سازد.
کارشناس ارشد مدیریت فرهنگی و مدرس گروه (فرهنگ و رسانه) دانشگاه گفت: شبکه های اجتماعی باید مانند فیس بوک پروفایل محوری شود و مخاطب بتواند بدون هیچ حاشیه ای دراین فضا تمام مشخصات خود از قبیل عکس، علاقه مندیها، موضوعات مورد علاقه برای بحث و گفتگو و ...را به اشتراک گذارد در واقع باید بازنشر اطلاعات در شبکه های اجتماعی متناسب با محتوای فرهنگی و اجتماعی جامعه همخوانی داشته و در این زمینه نقش پژوهش، برنامه ریزی و آموزش بیش از پیش پررنگ خواهد بود.
از بین بردن یا کمرنگ کردن ارزش های معنوی و مذهبی، تزلزل ارزشها یا مخدوش شدن ارزش های اخلاقی بر اثر کاربرد مخرب بلوتوث، پیامک های مستهجن و. ..
به اعتقاد بسیاری در حال حاضر فضای مجازی بیشتر از هر مسئله ای زندگی خصوصی و یا همان حریم خصوصی انسان ها را مورد تهدید قرار داده است. گرفتن تصویر بدون اطلاع افراد توسط تلفن همراه در حوزه خصوصی و انتشار این تصاویر در حوزه های عمومی و یا تهدید به انتشار این تصاویر و باج گیری از طریق آن، انتشار تصاویر مربوط به جشن های خصوصی، انتشار آسان تصاویر ناهماهنگ با عرف جامعه و مواردی از این قبیل، نمونه ای از تخریب حریم خصوصی توسط این رسانه دیجیتال است.
همچنین از زمانی که تلفن همراه وارد زندگی انسان شده، ما شاهد آنیم که مرز میان حوزه عمومی و خصوصی به میزان معینی شناور شده و هر کس خواسته یا ناخواسته در معرض شنود گفتگوهایی است که افراد با تلفن همراه انجام می دهند و در آن به بیان مسائل شخصی، حرفه ای و یا خانوادگی خود می پردازند.
3. به مخاطره افتادن سلامت اجتماعی، فرهنگی و روانی جامعه
امروز وقتی در اماکن عمومی شهر، بلوتوث گوشی خود را روشن کنید، متوجه می شوید که جمع کثیری از افراد در حال مبادله انواع پیام هایی هستند که در بیشترین موارد برای سلامت اجتماعی و فرهنگی و روانی جامعه ما خطرناک است.
با بررسی های انجام شده مشخص شده که تاکنون لطمات جبران ناپذیری به خاطر استفاده از این تکنولوژی به خانواده ها وارد شده است. وقتی افرادی به طراحی برنامه هایی می پردازند که از طریق آن با روشن شدن بلوتوث افراد می توانند به سرقت تمامی حافظه تلفن همراه بپردازند و سپس این حافظه را تبدیل به سی دی هایی برای فروش کنند، این نکته به ذهن می رسد که حریم فردی به چه سادگی در هم شکسته می شود، بدون آنکه لطمه روانی آن به افراد مورد توجه قرار گیرد. به همین سادگی عکس ها و فیلم های شخصی افرادی آبرومند و موجه، در دسترس تمامی اقشار جامعه قرار می گیرد و ضربات سنگینی را بر روح و روان افراد قربانی می گذارد.
متأسفانه به جای کاربردهای مفید از بلوتوث، استفاده از این فناوری در کشورها بیشتر به منظور ارسال و دریافت محتوای غیر اخلاقی و ضد فرهنگی از طریق گوشی تلفن همراه است به طوری که تا اسم بلوتوث به میان می آید، نوعی احساس خطر، اضطراب و تجاوز به حریم خصوصی افراد در ذهن مخاطب تداعی می شود. متأسفانه افراد سودجویی هستند که بیماری های روحی روانی دارند و به تهیه و انتشار فیلم و عکس های غیر اخلاقی روی می آورند، این کار نه تنها عمل ضد اخلاقی است و در تمامی قوانین و شرع اسلام به شدت نهی شده بلکه در قوانین موضوعه مدنی و قضایی نیز مجازات های سنگینی برای عاملان آن در نظر گرفته شده است.
در حوزه های پیامک و بلوتوث مبحث توهین به مقدسات به طور جدی در دستور کار مخالفان اسلام و نظام اسلامی قرار گرفته است.
کارشناسان آسیب شناسی اجتماعی معتقدند: بلوتوث برخی اختلافات خانوادگی را افزایش می دهد به طوری که استفاده از آن احساس نبود امنیت را در جامعه بیشتر می کند و تهاجم فرهنگی را به دنبال دارد.
بخشی از مشکلات خانوادگی و اختلافات زوج ها در برخی موارد آثار سوء انتشار بلوتوث های غیراخلاقی می باشد، همچنین بروز بعضی اختلافات خانوادگی که باعث تعارض، شک و بدبینی در افراد خانواده می شود، به علت استفاده نادرست از بلوتوث است.
امروز اگر در شهر بزرگی فیلمی غیراخلاقی در گوشی همراه یک فرد پدید آید ساعتی بعد در سطح شهر و یکی دو روز بعد در گستره وسیعی از شهرها و روستاهای کشور دست به دست می شود.
پیامک ها و بلوتوث ها از طریق حریم شکنی گسترده در حوزه های مختلف اجتماعی، سیاسی، اعتقادی و... که برای مثال تا مرزهای اهانت به قومیت ها پیش می رود، اصول هویت ملی را به مخاطره می افکند و زمینه های جدایی و افتراق میان گروه ها و اقشار جامعه را فراهم می آورد.
پخش شایعه مهم ترین این آسیب هاست که در سال های اخیر نمونه های عینی بسیاری می توان برای آن ذکر کرد.
شایعات اغلب به افزایش اضطراب و کاهش امنیت روانی جامعه منجر می شود و با توجه به حساسیت موضوع و محتوای اطلاعاتی که به نادرستی منعکس می کند کنش و واکنش های نامربوطی را به وجود می آورد که به سود هیچ کس نیست.
کاربران نیز از این کارکرد رسانه ای پیامک ها آگاهند و در صورت انعکاس یک خبر حساسیت برانگیز و تهییج کننده به محض دریافت، آن را برای گروه دوستان و دیگر آشنایان ارسال می کنند تا در این زنجیره رسانه ای سهمی ایفا کنند. دریافت پیامکی از این گونه به صورت مکرر به وسیله یک کاربر دلیلی بر صحت این مدعاست که از موج عمومی پیامک ها و اراده جمعی کاربران برای انتقال آنها حکایت می کند.
در حوزه سخن پراکنی دسترسی سریع و دائمی، فراگیری مخاطبان، خصوصی بودن و امنیت نسبی شبکه و فیلتر نشدن، پیامک را به رسانه ای دلخواه تبدیل کرده است.
ارتباطات مخابراتی و بی سیمی، یکی از اصلی ترین اهدافی است که مورد توجه هکرها قرار می گیرد. آنها مکالمات هر کسی را که بخواهند تحت کنترل خود می گیرند و به این ترتیب می توانند به فایل های متنی، اطلاعات شخصی و حتی عکس های گرفته شده توسط تلفن همراه دست یابند.
هکرها در برخی از موارد به جای دفترچه تلفن همراه، به دنبال عکس ها و حتی فیلم های شخصی شما هستند. متاسفانه به سبب وجود برخی نابسامانی های قانونی در حوزه الکترونیک و ارتباطات مجازی نرم افزارهای هک نیز به فراوانی در بازار و سایت های اینترنتی یافت می شود و چنین وضعیتی هر کاربری را برای استفاده از آنها با هر قصد و انگیزه ای وسوسه می کند.
بنابراین زمان فعال کردن بلوتوث، گوشی های دارای قابلیت اجرای نرم افزاری، با ارسال ویروس های مخرب همراه با یک تصویر می توانند نظیر تروجان در(اسبهای تروا یا همان Trojan در حقیقت یک برنامه مخرب است که خود را به شکل یک برنامه بی خطر و معمولی نمایش می دهد که قابلیت تکثیر ندارند. اما می توانند فایلهای سیستم را پاک کنند، در نحوه کار نرم افزار اخلال بوجود آورند و یا سیستم را از کار بیاندازند)
اینترنت عمل کنند و در نهایت باعث اختلالات و تخلیه تلفن همراه شوند.
افزون بر هشدار فوق باید توجه داشت که حافظه وسایل الکترونیکی از رایانه گرفته تا دوربین عکاسی، گوشی تلفن همراه، MP4 و... حتی پس از شکسته و(سر واژه عبارت Moving Picture Experts Group Layer-4 Audio است که یک نوع فایل صوتی با فناوری بالاتر از MP3 می باشد)
تخریب شدن قابل بازیابی است و این حافظه های کوچک پس از مصرف و به پایان رسیدن عمرشان در هر شرایطی جزو وسایل خصوصی محسوب می شوند و به همین سبب راه برای سوءاستفاده متخلفان و افراد کنجکاو باز می ماند.
یکی از مشخصه های تلفن همراه شماره تلفنی است که بر روی سیم کارت قرار دارد. متاسفانه دستگاه های کپی سیم کارت در بازار یافت می شود که با قرار گرفتن سیم کارت داخل آن و اتصال به کامپیوتر کپی صورت می گیرد. از طریق نرم افزار کامپیوتر، امکان کپی سیم کارت بر روی چند سیم کارت دیگر که به صورت خام یافت می شود، وجود دارد.
در این مورد می توان به برقراری ارتباطات غیرمجاز از طریق سیم کارت کپی شده، اشاره کرد.
استفاده از تلفن همراه حین رانندگی یکی از دلایل پرشمار تصادفات رانندگی و حوادث ناشی از آن و ایجاد گره های ترافیکی در معابر شهری محسوب می شود.
ارسال بیش از اندازه پیام کوتاه نوعی وسواس و اختلال ذهنی به دنبال دارد که متاسفانه نزد کاربران نوجوان ایرانی بسیار رایج است.
استفاده بیش از اندازه و غیر ضروری از تلفن همراه برای کاربر استرس و پریشانی ذهنی پدید می آورد.
این اختلالات به حدی است که نوعی بیماری روانی و عصبی براساس آن تعریف شده است و فرد مبتلا در طول روز چندین بار احساس می کند گوشی تلفن همراهش زنگ می خورد.
بسیاری از محققان معتقدند استفاده بیش از اندازه از تلفن همراه در ذهن و اعصاب کاربران نوعی اعتیاد پدید می آورد که درست مانند اعتیاد به مواد مخدر، بازی های رایانه ای، اینترنت و. .. مخرب است. معتادان به استفاده از تلفن همراه از دوستان و خانواده فاصله می گیرند، انزواطلب می شوند، اولویت های سنی و اجتماعی نظیر تحصیل و اشتغال را پس می زنند، هنگامی که تلفن همراه در دسترس شان نیست به آن فکر می کنند و از دوری اش رنج می برند.
خاموش بودن تلفن همراه در این گونه افراد تحمل ناپذیر است و موجب می شود حتی هنگام خواب یا در مواقع خاصی که گوشی تلفن همراه را خاموش می کنند یا در حالت سکوت قرار می دهند به استرس و دلشوره دچار شوند. فرد معتاد نمی تواند از گوشی تلفن همراه خود دور بماند و از هر ترفندی برای استفاده دائمی از آن بهره می جوید. این نوع اعتیاد از علاقه و وابستگی فراتر می رود و به نوعی جنون در دسترس بودن تبدیل می شود.
جایگزینی این تکنولوژی بجای ارتباطات حضوری (بخصوص با استفاده از امکان ارسال پیامهای کوتاه) تا حدود زیادی ارتباطات انسانها را به حداقل رسانیده است.
افزایش این گونه ارتباطات به کاهش روابط چهره به چهره و زنده صوتی منجر می شود. ارتباطات ناقصی که در قالب متون خشک و بی روح جان می گیرد، مرز شوخی و جدی را درهم می آمیزد و مسیر اغراق آمیز و نادرستی را می پیماید که هرگز جایگزین مناسبی برای ارتباط کلامی و عاطفی میان گروه دوستان و آشنایان نیست و شناخت مجازی و غیرواقعی حاصل از آن نمی تواند معیار خوبی برای آگاهی درباره طرفین رابطه باشد.
این ارتباط مجازی فرصت یادگیری آداب زندگی را به طور عملی و از طریق ارتباط موثر با اقشار مختلف اجتماعی از فرد سلب و او را در محیطی بسته و محدود محصور می کند. این آسیب در حوزه روانشناسی نسل ها بویژه نوجوان قابل بحث و بررسی است و نتایجی نظیر شکاف نسل ها، نداشتن درک متقابل، ناتوانی در برقراری ارتباط سالم در میان جمع را در پی دارد.
پیامک، گونه ای ادبیات ویژه را در ایران گسترش داده، قواعد کلامی را شکسته و وارد حوزه دیگری از کلام شده است که در مواردی هم، تنشها و تعارضات فرهنگی پدید می آورد و آن هم زمانی است که تابوهای جامعه به سخره کشیده می شود یا پیامهای زشت و جدایی افکنانه قومی، نژادی، زبانی و جنسیتی مبادله می شود.
ادبیاتی که در سیستم پیام کوتاه استفاده می شود - بخصوص در بین گروههای سنی پایین-، ادبیات خاص، غیررسمی و قابل تأمل است و در مبادلات متن های پیامک، ادبیات متناقض، به فراوانی دیده می شود.
تاکنون نتایج اغلب تحقیقات نادیده گرفته یا رد شده اند با این حال مضرات پزشکی تلفن همراه برای کودکان و افراد زیر 12 سال و رابطه امواج الکترومغناطیس ناشی از گوشی ها با بروز تومور مغزی تقریبا اثبات شده است. بر این اساس در کشورهایی نظیر فرانسه که در این زمینه پیشگام محسوب می شود زمزمه هایی مبنی بر ممنوعیت استفاده از تلفن همراه برای کودکان و تبلیغات رسانه ای در این حوزه به گوش می رسد.
نتیجه برخی تحقیقات نیز استفاده از تلفن همراه را برای افراد زیر 20 سال یکی از دلایل بروز آسیب های جدی در بخش های مربوط به شنوایی و بینایی مغز معرفی می کند.
طبق نظر کارشناسان، تاثیر امواج مایکروویو یا اشعه فرکانس رادیویی بر پارامترهای مهم بیولوژیکی شاید بیش از یک اثر گرمایشی ساده باشد. قرار گرفتن در معرض سیگنالهای فرکانس رادیویی تولید شده از طریق استفاده از تلفن همراه بطور چشمگیری افزایش یافته است که این امر موجب تغییرات فیزیکی، عصبی، ادراکی، رفتاری و نیز رشد و تولید سلول های سرطانی می شود.
چندی پیش، بی بی سی گزارشی از آزمایش یک تخم مرغ در کنار یک تلفن همراه را منتشر کرده بود که آن تخم مرغ بعد از گذشت زمانی سفت شده بود.
همچنین یکی از بدترین چیزها برای جنینی که در شکم مادر است، امواج الکترومغناطیسی تلفن همراه است. بدن جنین هنوز بافت خوب و کاملی را به خود نگرفته و بسیار حساس است. امواج تلفن همراه منجر به کاهش عکس العمل مولکولی در بدن جنین می شود.
این مسأله باعث ضعیف شدن سیستم های مختلف بدن می شود که شاید هنگامی که فرزند به دنیا آمد در آن دیده نشود، ولی پس از سال ها بیماری های مختلف خود را نشان دهد.
اینترنت در کنار هزاران هزار فایده و اثر
مثبت متاسفانه مواردی نیز نکات منفی دارد که باید آنها را نیز دید و برای
جلوگیری از مضرات و آسیبها خطرناکش برنامه ریزی کرد. و آگاهی لازم در زمینه
آسیب های اجتماعی اینترنت را به کاربران اینترنت که عملا تمام فشر پویا و فعال جامعه را به عنوان مخاطب دارد داد.
در زیر به مواردی از مضرات اینترنت می پردازیم:
انواع آسیبهای فردی و روانشناختی
بحران هویت جوانان
سوء استفاده جنسی
شیطان پرستی
ایجاد فرقه های نوظهور
تروریسم اینترنتی
پخش ویروس
فیلم و عکس پورنو ( محتواهای غیر اخلافی و شهوت انگیز)
هتک حرمت و افشای اسرار دیگران
سست کردن بنیان خانواده
جرایم مالی مانند :سوء استفاده از کارت های اعتباری ،خرید غیر قانونی سهام در اینترنت ، شرکت های مضاربه ای ، ایجاد بانک با بهره های بالا در اینترنت ،کلاهبرداری ایننترنتی
2.وایبر(Viber) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ برای دانلود کلیک کنید
3.لاین(Line) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ برای دانلود کلیک کنید
4.واتس اپ(Whats app)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ برای دانلود کلیک کنید
5.ویچت(We chat)ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ برای دانلود کلیک کنید
6.تانگو(Tango)ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ برای دانلود کلیک کنید
7.نیمباز(Nim buzz)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ برای دانلود کلیک کنید
8.تانگو(Tango)ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــ برای دانلود کلیک کنید
محاسن بازی ها ی رایانه ای
1.یادگیری را آسان و توجه بچه ها را جلب می کند.
2.با رایانه هرچند بار که بخواهند، می توانند موضوعی را ببینند و مرور کنند.
3.برنامه های بسیار متنوعی هستند که به کودکان امکان می دهد تا نقاشی ها یا داستانهایی را خلق کنند ، ویا بازی هایی هستند که کودکان را به تاریخ یا جغرافیا علاقه مند می کند.
4.برنامه آموزشی به کودکان کمک می کند تا مهارت هایی را تمرین کنند.
5.کودک بدون کثیف کردن لباسها و اطراف می تواند به راحتی نقاشی بکشد و رنگها را عوض کند. مثلا اگر از رنگ سبز لباس نقاشی اش خوشش نیامد به رایانه می گوید رنگ قرمز کن ، رنگ قرمز رضایت او را فراهم نکرد رنگ آبی و....
مفاهیم و مبانی ریاضیات را با کمک شکلهای کودکانه به کودک آموزش می دهد..6
7.به عقیده بعضی از پزشکان ، بازی های رایانه ای به کودکان کمک می کند که به داروهای مسکن کمتر احتیاج پیدا کنند.
باعث هماهنگی چشم و دست وپرورش عضلات ظریف کودک می شود..8
وسیله کمک آموزشی برای معلولین و پرکردن اوقات فراغت آنان است..9
معایب بازی های رایانه
الف ) آسیبهای جسمانی
چشمان فرد به دلیل خیره شدن مداوم به صفحه نمایش رایانه به شدت تحت فشار نور قرار می گیرد و دچارعوارض می گردد.مشاهدات نشان داده است که نوجوانان چنان غرق بازی می شوند که توجه نمی کنند تا چه حد از لحاظ بینایی و ذهنی برخود فشار می آورند.
به دلیل این که کودک در یک وضعیت ثابت تا ساعتها می نشیند ، ستون فقرات و استخوان بندی او دچارمشکل می شود. همچنین احساس سوزش و سفت شدن گردن ، کتف ها و مچ دست از دیگر عوارض کار نسبتاً ثابت و طولانی مدت با رایانه است.
پوست فرد در معرض مداوم اشعه هایی قرار می گیرد که از صفحه رایانه پخش می شود.
ایجاد تهوع و سرگیجه خصوصاً درکودکان و نوجوانانی که زمینه صرع دارند، از دیگر عوارض بازی ها ی رایانه ای است.
ب ) آسیبهای روانی – تربیتی
تقویت حس پرخاشگری
مهمترین مشخصه بازی های رایانه ای حالت جنگی اکثر آنهاست و این که فرد باید برای رسیدن به مرحله بعدی بازی با نیروهای به اصطلاح دشمن بجنگد ، استمرار چنین بازی هایی کودک را پرخاشگر و ستیزه جو بار می آورد.
" خشونت " مهمترین محرکه ای است که در طراحی جدیدترین و جذابترین بازی های کامپیوتری به حد افراط از آن استفاده می شود، چهره های معروف هالیوود که در فرهنگ ما انسانهای ضد ارزش و غیراخلاقی هستند، در این بازی ها به صورت قهرمانهای شکست ناپذیر جلوه نمایی می کنند.
انزواطلبی
کودکانی که به طور مداوم با این بازی ها درگیرند درونگرا می شوند، در جامعه ، منزوی و در برقراری ارتباط اجتماعی با دیگران ناتوان می گردند. روحیه انزواطلبی باعث می شود که کودک از گروه همسالان جدا شود که این خود سرآغازی برای بروز ناهنجاری های دیگر است.
تنبل شدن ذهن
دراین بازی ها به دلیل این که کودک و نوجوان با ساختنی ها و برنامه های دیگران به بازی می پردازد و کمتر قدرت دخل و تصرف در آنها پیدا می کند اعتماد به نفس او در برابر ساختنی ها و پیشرفت دیگران متزلزل می شود.
تصور بیشتر خانواده ها این است که در بازی های رایانه ای فرد در بازی مداخله فکری مداوم دارد. اما این مداخله، فکری نیست بلکه این بازی ها سلولهای مغزی را گول می زنند و از نظر حرکتی نیز فقط چند انگشت کودک را حرکت می دهند . ماهر چه دراین مسیر حرکت کنیم و بازی ها را گسترش دهیم، انسانهایی را تحویل جامعه خواهیم داد که سر خورده ، افسرده، غیر متحرک وغیرسازنده هستند و خود اتکایی آنها بسیار کم خواهد بود و ابتکار عمل نخواهند داشت. درحالی که برای جامعه ، نیاز به انسانهایی خلاق ، مبتکر و متفکر داریم.
تاثیر منفی در روابط خانوادگی
با توجه به این که زندگی درکشور ما نیز به طرف ماشینی شدن پیش می رود و در بعضی خانواده ها زن و مرد شاغل هستند و یا بعضی ازمردان بیش از یک شغل دارند خود به خود روابط عاطفی و درکنار هم بودن خانواده کمتر شده وعده زیادی ازاین وضع و وجود تلویزیون به عنوان جعبه جادویی که باعث سرد شدن روابط خانوادگی شده ناراضی هستند وحالا نیز جعبه جادویی دیگری یا جاذبه ی سحر آمیزتری به نام رایانه اضافه براین وضعیت شده و مشکلات را دوچندان کرده است.
و) افت تحصیلی
به دلیل جاذبه مسحور کننده ای که این بازی ها دارد، بچه ها وقت و انرژی زیادی را صرف بازی با آن می کنند، حتی بعضی از کودکان صبح، زودتر از وقت معمول بیدار می شوند تا قبل از مدرسه کمی بازی کنند و وقتهای تلف شده را هم بدین صورت جبران می کنند. یکی از والدین اظهار می دارد که در سال گذشته پسرم بهترین نمرات را داشت اما از وقتی که رایانه برایش خریده ایم روزی 2 الی 3 ساعت وقت خود را صرف بازی می کند و از لحاظ تحصیلی افت پیدا کرده است.
1)کلش آو کلنز چیست؟
کلش آو کلنز به معنی برخورد قبایل یک بازی رایگان تلفن همراه و تبلت به صورت آنلاین به سبک استراتژیک است که توسط شرکت سوپرسل طراحی شده است.این شرکت در شهر هلسینکی پایتخت کشور فنلاند قرار دارد.
2)انتشار بازی کلش آو کلنز
کلش آو کلنز در 2اوت2012برای سیستم عامل آی او اس منتشر شد.این بازی همچنین برای اندروید در 30سپتامبر2013 در کانادا و فنلاند و نهایتا در 7 اکتبر 2013 (15 مهر 1392) در گوگل پلی به صورت بین المللی برای این سیستم عامل ها منتشر شد.
3)آمار بازی
بازی کلش آو کلنز در آوریل 2013 توانست درآمد خالصی به مبلغ 279 میلیون دلار کسب کند.درآمد روزانه این بازی 4/2 میلیون دلار است که از 5/8 میلیون کاربر این درآمد را کسب کرده است.این بازی از دسامبر2012 (آذر1391) تا می 2013(اردیبهشت 1392) جزو 5 اپلیکیشن برتر از نظر دانلود بوده است.
4)معایب این بازی
1)اهمیت نداشتن کشته شدن سربازان
برای یک فرمانده حفظ جان سربازان در کنار رسیدن به هدف اهمیت دارد اما برای شما در این بازی مثل یک پادشاه ستمگر فقط رسیدن به منابع دیگران و پیشرفت و کسب امتیاز اهمیت دارد و سربازان بردگان شما برای رساندن شما به اهدافتان هستند. اصل اساسی این بازی مبتنی بر توسعه طلبی و کشورگشایی و طمع داشتن به اموال دیگران و پیشرفت از طریق غارت دیگران بنا نهاده شده است0
2)ترویج خشونت
این بازی تخم خشونت را در وجود ما و مخصوصا کودکان می کارد.
3)اتلاف وقت
این بازی طبق اعتراف بازیکنان حرفه ای آن به شدت وقت را تلف می کند و اعتیاد آور است.
در این بازی شما در یک دور باطل هستید.به ظاهر دارید پیشرفت میکنید ولی چه پیشرفتی؟پیشرفت برای رسیدن به چی؟آپگرید می کنید.(به روز کردن).غارت می کنید که بزرگ شوید تا دوباره آپگرید کنید تا سرزمین های بزرگتری را غارت کنید و ...
ترویج خشونت در بازی کلش آو کلنز
پاورپوینت آسیب بازی های رایانه ای برای دانلود کلیک کنید
پاورپوینت شیطان پرستی برای دانلود کلیک کنید
محاسن بازی ها ی رایانه ای
1.یادگیری را آسان و توجه بچه ها را جلب می کند.
2.با رایانه هرچند بار که بخواهند، می توانند موضوعی را ببینند و مرور کنند.
3.برنامه های بسیار متنوعی هستند که به کودکان امکان می دهد تا نقاشی ها یا داستانهایی را خلق کنند ، ویا بازی هایی هستند که کودکان را به تاریخ یا جغرافیا علاقه مند می کند.
4.برنامه آموزشی به کودکان کمک می کند تا مهارت هایی را تمرین کنند.
5.کودک بدون کثیف کردن لباسها و اطراف می تواند به راحتی نقاشی بکشد و رنگها را عوض کند. مثلا اگر از رنگ سبز لباس نقاشی اش خوشش نیامد به رایانه می گوید رنگ قرمز کن ، رنگ قرمز رضایت او را فراهم نکرد رنگ آبی و....
مفاهیم و مبانی ریاضیات را با کمک شکلهای کودکانه به کودک آموزش می دهد..6
7.به عقیده بعضی از پزشکان ، بازی های رایانه ای به کودکان کمک می کند که به داروهای مسکن کمتر احتیاج پیدا کنند.
باعث هماهنگی چشم و دست وپرورش عضلات ظریف کودک می شود..8
وسیله کمک آموزشی برای معلولین و پرکردن اوقات فراغت آنان است..9
معایب بازی های رایانه
الف ) آسیبهای جسمانی
چشمان فرد به دلیل خیره شدن مداوم به صفحه نمایش رایانه به شدت تحت فشار نور قرار می گیرد و دچارعوارض می گردد.مشاهدات نشان داده است که نوجوانان چنان غرق بازی می شوند که توجه نمی کنند تا چه حد از لحاظ بینایی و ذهنی برخود فشار می آورند.
به دلیل این که کودک در یک وضعیت ثابت تا ساعتها می نشیند ، ستون فقرات و استخوان بندی او دچارمشکل می شود. همچنین احساس سوزش و سفت شدن گردن ، کتف ها و مچ دست از دیگر عوارض کار نسبتاً ثابت و طولانی مدت با رایانه است.
پوست فرد در معرض مداوم اشعه هایی قرار می گیرد که از صفحه رایانه پخش می شود.
ایجاد تهوع و سرگیجه خصوصاً درکودکان و نوجوانانی که زمینه صرع دارند، از دیگر عوارض بازی ها ی رایانه ای است.
ب ) آسیبهای روانی – تربیتی
تقویت حس پرخاشگری
مهمترین مشخصه بازی های رایانه ای حالت جنگی اکثر آنهاست و این که فرد باید برای رسیدن به مرحله بعدی بازی با نیروهای به اصطلاح دشمن بجنگد ، استمرار چنین بازی هایی کودک را پرخاشگر و ستیزه جو بار می آورد.
" خشونت " مهمترین محرکه ای است که در طراحی جدیدترین و جذابترین بازی های کامپیوتری به حد افراط از آن استفاده می شود، چهره های معروف هالیوود که در فرهنگ ما انسانهای ضد ارزش و غیراخلاقی هستند، در این بازی ها به صورت قهرمانهای شکست ناپذیر جلوه نمایی می کنند.
انزواطلبی
کودکانی که به طور مداوم با این بازی ها درگیرند درونگرا می شوند، در جامعه ، منزوی و در برقراری ارتباط اجتماعی با دیگران ناتوان می گردند. روحیه انزواطلبی باعث می شود که کودک از گروه همسالان جدا شود که این خود سرآغازی برای بروز ناهنجاری های دیگر است.
تنبل شدن ذهن
دراین بازی ها به دلیل این که کودک و نوجوان با ساختنی ها و برنامه های دیگران به بازی می پردازد و کمتر قدرت دخل و تصرف در آنها پیدا می کند اعتماد به نفس او در برابر ساختنی ها و پیشرفت دیگران متزلزل می شود.
تصور بیشتر خانواده ها این است که در بازی های رایانه ای فرد در بازی مداخله فکری مداوم دارد. اما این مداخله، فکری نیست بلکه این بازی ها سلولهای مغزی را گول می زنند و از نظر حرکتی نیز فقط چند انگشت کودک را حرکت می دهند . ماهر چه دراین مسیر حرکت کنیم و بازی ها را گسترش دهیم، انسانهایی را تحویل جامعه خواهیم داد که سر خورده ، افسرده، غیر متحرک وغیرسازنده هستند و خود اتکایی آنها بسیار کم خواهد بود و ابتکار عمل نخواهند داشت. درحالی که برای جامعه ، نیاز به انسانهایی خلاق ، مبتکر و متفکر داریم.
تاثیر منفی در روابط خانوادگی
با توجه به این که زندگی درکشور ما نیز به طرف ماشینی شدن پیش می رود و در بعضی خانواده ها زن و مرد شاغل هستند و یا بعضی ازمردان بیش از یک شغل دارند خود به خود روابط عاطفی و درکنار هم بودن خانواده کمتر شده وعده زیادی ازاین وضع و وجود تلویزیون به عنوان جعبه جادویی که باعث سرد شدن روابط خانوادگی شده ناراضی هستند وحالا نیز جعبه جادویی دیگری یا جاذبه ی سحر آمیزتری به نام رایانه اضافه براین وضعیت شده و مشکلات را دوچندان کرده است.
و) افت تحصیلی
به دلیل جاذبه مسحور کننده ای که این بازی ها دارد، بچه ها وقت و انرژی زیادی را صرف بازی با آن می کنند، حتی بعضی از کودکان صبح، زودتر از وقت معمول بیدار می شوند تا قبل از مدرسه کمی بازی کنند و وقتهای تلف شده را هم بدین صورت جبران می کنند. یکی از والدین اظهار می دارد که در سال گذشته پسرم بهترین نمرات را داشت اما از وقتی که رایانه برایش خریده ایم روزی 2 الی 3 ساعت وقت خود را صرف بازی می کند و از لحاظ تحصیلی افت پیدا کرده است.
جذب مخاطب ایرانی با هر قیمتی
ماهواره امروز به عنوان مدرنترین وسیله ارتباط جمعی در عصر رسانه و ارتباطات، پیشتاز همه ابزارهای مهم در تهاجم فرهنگی علیه کشورهای جهان سوم شناخته میشود.
استکبار جهانی مدتهاست که برای نابودی فرهنگهای اسلامی و جلوگیری از رشد و گسترش آن در سراسر جهان درصدد تهیه خوراک فکری و فرهنگی افتاده تا به مخاطب مسلمان خود القا کند، تفکرات او دیگر در دنیای مدرن امروزی پاسخگوی نیازهای بشری نیست و بسیاری از این باورها را باید در زبالهدان تاریخ انداخت.
در این میان جمهوری اسلامی ایران در تیررس برنامه شبکههای ماهوارهای قرار دارد. چرا که دشمن سال هاست به خطر وجود کشوری مستقل به نام ایران اسلامی پی برده است.
گسترش شبکههای فارسیزبان و هدایت و حمایت آنها از کشورهای اروپایی و آمریکایی، بیست و چهارساعته شدن این برنامه ها و پخش فیلم و سریالهای متعدد که در آن به شیوهای لطیف اعتقادات دینی و اسلامی ما را نشانه رفته، تا پخش برنامههای مبتذل و مستهجن و غیراخلاقی و استفاده از انواع رنگآمیزیهای مختلف برای جذب مخاطب ایرانی با هر نوع سلیقهای، همه و همه از برنامههای دقیق و حساب شده دشمنان ایران اسلامی در تقابل با کشورمان حکایت دارند.
امروز حامیان پشت پرده شبکههای ماهوارهای فارسی زبان به خوبی پیبردهاند که نیاز فکری و تفریحی یک جوان ایرانی چیست و خانوادههای ایرانی در میان شبکههای داخلی و خارجی به دنبال چه چیزی میگردند.
اما با نگاهی گذرا به برنامههای مسئولان فرهنگی در کشورمان درمییابیم که اگرچه کشورمان به فرموده مقام معظم رهبری در برابر فتنههای سیاسی واکسینه شده و دشمنان توان رویارویی نظامی و سیاسی با ما را ندارند، اما متاسفانه باید بپذیریم که در ابعاد فرهنگی واجتماعی تاکنون موفقیت چشمگیر و قابلقبولی نداشتهایم و تمام برنامههای مفید مثلا رسانه ملی به یکی دو برنامه پرمخاطب مثل مختارنامه و… خلاصه میشود.
این در حالی است که شبکه فارسیوان با توجه به این که مدت کوتاهی است راهاندازی شده است چندی پیش اعلام کرده که حدود ۱۵ میلیون مخاطب در ایران دارد.
پایگاه اینترنتی اخبار روز وابسته به گروهک ضدانقلاب رجوی مقیم کشور آلمان نیز چندی پیش اعلام کرد: وزارت خارجه انگلیس و آمریکا، هدایتکننده اصلی تلویزیونهای ماهواره ای فارسی زبان هستند و بودجه کلان این شبکهها را تأمین میکنند.
این پایگاه اینترنتی با اشاره به بیرونقی شبکههای فارسی زبان که برنامههای سیاسی علیه جمهوری اسلامی دارند، نوشت: امروز حتی تلویزیونهای سیاسی مانند صدای آمریکا هم دریافتهاند که مخاطب برای اخبار و تحلیلهای سیاسی پای برنامه آنان نمینشیند بنابراین شبکههای “فارسی وان” و “من و تو” برای جلب مخاطب دلزده از فضای سیاسی راهاندازی شدهاند.
دشمن هم برنامه دارد و هم بودجه
یکی از مشخصههای شبکههای فارسی زبان ماهوارهای گستردگی و تنوع برنامههای آن است، به گونهای که برای هر نوع اندیشه و نگاهی برنامه دارند؛ از فیلم و سریال و موسیقی تا شبکه اهل بیت و غیره. از همین روست که لاله افتخاری، نماینده مردم تهران و عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی، معتقد است که دشمن در جنگ نرم هم برنامهریزیهای منسجم و حساب شدهای دارد و هم از بودجه کافی برای ساخت و تولید برنامهها برخوردار است.
لاله افتخاری میگوید: «یکی از مهمترین و راهبردی ترین برنامه های دشمن در جنگ نرم استحاله فرهنگی است.»
وی تصریح میکند: «در استحاله فرهنگی دشمن می خواهد ارزش ها را ضد ارزش و ضد ارزش ها را ارزش نشان دهد و بسیاری از مسائلی که در شرع و عرف قابل قبول و پسندیده نیست را عادی و طبیعی نشان دهد و در عین حال به جنگ عقاید مورد تاکید اسلامی مثل حجاب برود.»
عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس ادامه می دهد: «همه این موارد در برنامه شبکه های ماهواره ای دیده میشود، نتیجه برنامه های آنان را نیز در کف خیابان ها شاهدیم که مثلا معیار ارزشمندی به نام حجاب از سوی برخی افراد نادیده گرفته میشود. اینها نتیجه گسترش برنامههای ماهوارهای و از طرفی بیبرنامگی مسئولان ما است.»
هژمونی فرهنگی
رویکرد اخیر شبکههای ماهوارهای فارسیزبان به مسائل اجتماعی و پرهیز از سیاسیکاری به نوعی حکایت از این دارد که استکبار جهانی این بار به دنبال ورود به خانههای ایرانیان آن هم به شیوهای نرم و بی سرو صداست.
کارشناسان امور فرهنگی معتقدند که ورود ماهواره به خانههای ایرانیان نوعی هژمونی محسوب میشود.
طبق تعاریف موجود هژمونی به معنای پذیرش سلطه بیگانه و تحت فرمان آنها درآمدن، آن هم با رضایت و آگاهی کامل طرف مقابل است.
این روزها در شبکههای ماهوارهای همه نوع گرایشی وجود دارد با این تفاوت که گرایشها طبق تعریف غرب است!
نمونه بارز آن را در راه اندازی شبکه اهل بیت علیهالسلام شاهدیم که به نام دین و مذهب تشیع شبکهای راه اندازی شده و در پس پرده آن دامن زدن به اختلاف میان شیعه و سنی و از هم گسستگی مسلمانان در دستور کار قرار دارد.
دکتر لاله افتخاری، عضو فراکسیون قرآن و عترت مجلس شورای اسلامی، در این باره میگوید: «دشمنان اسلام و قرآن برای انحراف افکار عمومی و برای جلوگیری از اتحاد مسلمانان شبکه ای به نام اهل بیت راه اندازی کرده اند که متاسفانه میبینیم درست برخلاف فرهنگ و منش اهل بیت علیه السلام عمل می کند و هدفش ایجاد شکاف میان صفوف مسلمانان است.»
این عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس معتقد است: «دشمن همه نیروهای خود را بسیج کرده و با تمام توان و از همه ابزارهای لازم استفاده میکند و با برنامه و بودجه کافی حرکت خود را آغاز کرده و در حال شکستن حریمهای شرعی و اسلامی است و متاسفانه باید اذعان داشت که مسئولان ما هنوز هم در خواب غفلت به سر می برند و بیدار نشدهاند.»
این نماینده مردم تهران در پاسخ به این سوال که در میان این هجمه وسیع رسانهای دشمن چه راهکاری را پیشنهاد میکنید، میگوید: «باید در وهله اول برای جوانان برنامه های تفریحی و سرگرم کننده داشته باشیم و برای خانوادهها نیز از رسانه ملی برنامهها و سریال های جذاب تولید و پخش شود و شبکه های فیلم خانگی را گسترش دهیم و هنرمند متعهد ایرانی را به ساخت و تولید هرچه بیشتر آثار فاخر و ارزشمند که مخاطب را به خوبی جذب کند تشویق کنیم. از طرف دیگر هم به فرهنگسازی بپردازیم و ارزش هایی مثل عفاف و حجاب را در جامعه به یک خواست ملی و مطالبه دینی مبدل کنیم که در این راه نیازمند نیروهای توانمند و مدیران مدبر و بودجه کافی هستیم. در آن صورت است که قطعا دشمن نخواهد توانست به اهداف ضد فرهنگی خود برسد.»
نقش مستقیم آمریکا و انگلیس در هدایت شبکههای ماهوارهای
گفته میشود بخش عمدهای از بودجه شبکه های ماهواره ای فارسی زبان “من و تو” را وزارت امور خارجه انگلیس تقبل میکند.
رابط این افراد نیز فردی به نام “مک وولین” است که به عنوان مدیر و یکی از مشاورین ارشد این گروه فعالیت می کند و با همکاری وی، وزارت امور خارجه انگلیس بودجه راه اندازی این شبکه را تامین کرده است.
اما بر اساس اخبار و اطلاعات موثق دریافتی، مدیران شبکه “من و تو” برای سال ۲۰۱۱ با همکاری عباسی پدر، یک بودجه هنگفت ۴۰ میلیون دلاری را از محل بودجه امنیتی و هجوم رسانه ای آمریکا برای ایران در پنتاگون دریافت میکنند.
بر اساس گزارشها بودجه۴۰ میلیون دلاری این شبکه در حقیقت ۴۰ برابر بیشتر از بودجه شبکه فارسی وان است، چرا که گردانندگان پشت پرده این شبکه ها دریافتهاند، شبکه من و تو موفق تر از فارسی وان عمل کرده است.
شبکه فارسی وان با پخش فیلم و سریال های خارجی به صورت دوبله شده آن هم با بدترین کیفیت دوبله مخاطبانی را جذب کرد، اما به دلیل نازل بودن کیفیت برنامهها، کم کم دچار یک فرودستی و افت در جذب مخاطب شد.
شبکه “من و تو” تجربه موفقتری بود که در مدت زمان کوتاهی توانسته مخاطبین بیشتری در مقایسه با فارسی وان پیدا کند که علت آن را باید در تنوع برنامههایش جستجو کرد. آن هم تنوعی بسیار کم هزینه و کم خرج اما هوشمندانه!
گفته می شود این شبکه در تملک دو ایرانی به نام “کیوان عباسی” و “مرجان عباسی” است و دفتر مرکزی و استودیوی آن در شهر لندن است.
کمتر از ۵ درصد استفاده علمی از ماهواره
برخی از خانوادهها برای توجیه چرایی ورود ماهواره به منزلشان فورا این سخن را پیش میکشند که ای بابا! ماهواره همهاش که بد نیست! مطالب علمی و آموزنده هم دارد و ما فقط به همین جهت ماهواره خریدیم که استفاده علمی ببریم!
اما در پاسخ به این توجیه فرار از واقعیت آن دسته افرادی که مدعیاند از ماهواره میتوان استفاده علمی برد باید گفت که برابر آمارهای اعلام شده تماشای برنامههای علمی شبکههای ماهوارهای زیر۵ درصد است!
این در حالی است که تماشای فیلم و سریالهای مختلف در شبکه های ماهواره ای بیش از ۵۰ درصد بیننده دارد و در میان شبکه های فارسی زبان، شبکه “فارسی وان” ۵۰ درصد بیننده، ” PMC” نزدیک به ۴۰ درصد و سایر موارد ۱۰ درصد است و شبکه خبری “BBC” فارسی نیز بین شبکه های سیاسی بیشترین بیننده را دارد.
شبهای عملیات جنگ نرم
با تمام این تفاسیر دشمن امروزه از جبهه های مختلفی جنگ نرم را آغاز کرده و ما مانده ایم و رگبار بی امان مسلسل دشمن و سیل موشکها و خمپارههایی که همگی هدفمند پرتاب میشوند و موج انفجاری که هر روز نقطه ای از ارزش های میهن اسلامیمان را تحت الشعاع قرار میدهد.
سید جواد زمانی، سخنگوی کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی، میگوید: «جنگ نرم دشمن از چند جبهه آغاز شده که پیشتاز آن حربه اجتماعی علیه باورهای دینی و اسلامی مردم است که این مسئله ایجاب می کند مسئولان برنامه های کارشناسیتر و راهکارهای بهتری را ترسیم کنند.»
سخنگوی کمیسیون اجتماعی مجلس در نقل خاطره ای از حوزه انتخابیه اش در استان کرمانشاه میگوید: «به بازدید روستایی در شهرستان صحنه از توابع استان کرمانشاه رفتیم، با کمال تعجب مشاهده کردیم که تقریبا در پشت بام تمامی خانهها دیشهای ماهواره نصب بود، وقتی علت را جویا شدیم در پاسخ گفتند که اینجا هنوز شبکه های رادیویی و تلویزیونی ایران قابل دریافت نیست! به همین دلیل مردم هم به تماشای ماهواره روی آورده اند. خب حالا وقتی که ما نه تنها برنامه خاصی برای آن روستایی نداریم، بلکه حتی از تماشای برنامه شبکههای صداوسیمای خودمان محروم است چگونه انتظار داریم که آن مردم ماهواره تماشا نکنند!؟»
سخنگوی کمیسیون اجتماعی مجلس در عین حال خاطر نشان می کند: «مردم ما مردمی با سابقه های کهن فرهنگی و مذهبی هستند و اگر از داشته های فرهنگی خودشان به خوبی آگاه باشند و شبکه های داخلی خودمان را تقویت کنیم، قطعا داشته های اجتماعی، فرهنگی و مذهبی خود را بر شبکه های مبتذل و غیر اخلاقی غربی ترجیح می دهند. به عنوان مثال همین سریال مختارنامه را ببینید چقدر مخاطب داشت؟ گفته می شود هنگامی که پخش این سریال شروع می شد مخاطب برنامه های ماهواره در ایران به حداقل خود می رسد. این موضوع می تواند ما را به این راهکار مهم برساند که اگر رسانه ملی را تقویت کنیم تا بتواند برنامه های مخاطب پسند تولید و پخش کند بدون شک از مخاطب برنامه های شبکه های ماهواره ای نه تنها کاسته می شود بلکه می توانیم مخاطبان خارجی را هم جذب برنامه های خود کنیم.»
ناامیدی دشمن از برنامه های سیاسی
امروز دشمنان ایران اسلامی به خوبی دریافته اند که با پخش برنامه های سیاسی علیه نظام جمهوری اسلامی نمی توانند به اهداف براندازانه خود برسند، لذا به سمت موضوعات اجتماعی و فرهنگی حرکت کرده اند.
نمونه بارز این مدعا نیز کاهش قابل محسوس بینندگان شبکه تلویزیونی صدای آمریکاست.
سیدجواد زمانی، سخنگوی کمیسیون اجتماعی مجلس ضمن بیان این سخنان می گوید: «اینک برای دشمن این یقین حاصل شده که جنگ سیاسی و ایجاد فتنه و تقویت گروه های مخالف نظام در خارج و طراحی اهداف سیاسی در داخل جواب نمی دهد، به همین علت جنگ نرم را با راه اندازی شبکه های فارسی زبان آغاز کرده است.»
زهره الهیان، نماینده مردم تهران و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، نیز در این باره میگوید: «از آنجایی که استکبار جهانی پروژه های خود در عرصه سیاسی برای براندازی نظام جمهوری اسلامی را شکست خورده دید، چارهای جز ورود به استحاله فرهنگی و جنگ نرم نداشت، خصوصا شکست آنان در فتنه ۸۸ سیلی محکمی برای دشمنان ایران اسلامی محسوب میشد. از همین رو فروپاشی بنیان خانواده ها و مقابله با شئونات اسلامی و هنجارها و ارزش ها را در دستور کار خود قرار داد، یعنی به بیان دیگر باید گفت آنچه که محور هدف شبکه های ماهواره ای قرار گرفته بنیان و کیان خانواده به عنوان هسته اصلی و مرکزی جامعه ایران اسلامی است.»
این عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس می گوید: «مسئولان در حوزه های فرهنگ و هنر و ساخت برنامههای علمی، آموزشی و سرگرم کننده باید حرفی برای گفتن داشته باشند، چرا که معتقدم در راستای ساخت برنامه های ایجابی و در مقابله با شبکه هامی ماهواره ای باید تلاش مضاعفی داشته باشیم.»
خانم دکتر الهیان تصریح می کند: «دشمن امروز اقتدار و نفوذ جمهوری اسلامی و تاثیر گذاری انقلاب اسلامی در میان کشورهای اسلامی و خصوصا در منطقه خاورمیانه و در بیداری امت اسلامی به خوبی مشاهده می کند و از این روست که تمام توان خود را به کار گرفته تا بتواند به کشورمان ضربه بزند، لذا بنا بر تجربه ای که در این سال ها به دست آورده و خصوصا در فتنه سال ۸۸ هم به خوبی دریافت که نمی توان با فتنه و کودتا به جنگ جمهوری اسلامی برود جنگ نرم را برگزیده که در این زمینه لازم است تا ما هم با تمام توان در میدان جنگ نرم قوی و مقتدارانه عمل کنیم.»
کارکردهای ارتباطی تلفن همراه
1- جنبه گفتاری و آسیب های آن
ابتدایی ترین و اصلی ترین هدف کاربرد تلفن همراه، امکان برقراری کلامی و
صوتی از طریق این رسانه است. ارتباط کلامی از طریق تلفن همراه این امر را
ممکن ساخته است که با هر کس و در هر کجا و در هر زمان بتوان به سهولت
ارتباط برقرار کرد. هر چند این سهولت در ارتباط، موجب بروز مشکلات و
ناهنجاری در سایر مسائل اجتماعی شده است که برخی از آنها چنین است.
الف) سهولت؛ معیاری برای ارتباط
از
عواقب مضر این آسانی در ارتباط، کاهش قدرت حافظه جمعی و کاسته شدن از
ارتباطات واقعی در سطح جامعه است. به دلیل سهولت در ارتباط، افراد برای
تماس با هم تنها کلیدی را فشار می دهند و شماره در حافظه گرفته می شود.
بنابراین، افراد دیگر این زحمت یا این واقعیت را به مغز خود نمی دهند که
شماره ای را حفظ کنند. از این رو، اگر زمانی، از تلفن همراه خود دور باشند،
قادر به برقراری تماس نخواهند بود. با فراوانی ارتباط آسان آنها را نسبت
به ارتباط های دیگری که مستلزم صرف هزینه و زمان است، بی رغبت می کند.
یک فرد حاضر است در هر شرایطی با برداشتن گوشی و آوردن شماره فرد مورد نظر
این ارتباط را برقرار کند، ولی حاضر نیست با زحمت دادن به خود و طی مسیر به
ارتباط حضوری با خویشاوندان و دوستان مبادرت وزرد. یک نوجوان نیز با همین
روش ارتباط، خود را از ارتباطات حقیقی بی نیاز می پندارد که به رشد اجتماعی
وی آسیب می رساند.
ب) عمومی کردن دنیای خصوصی
از دیگر معضلات مرتبط
با جنبه کلامی تلفن همراه، شناور شدن حوزه خصوصی و عمومی است. امروزه در
مکان های عمومی مختلف از قبیل ایستگاه اتوبوس، فروشگاهها و حتی دانشگاهها و
مدارس، شاهد افراد بی شماری هستیم که با تلفن های همراه خود در حضور
دیگران مشغول صحبت هستند. بنابراین، دیگر افراد حاضر در این مکان های
عمومی، ناخواسته به مکالمه آنها گوش می دهند. بعضی وقت ها آنقدر صدای صحبت
این افراد بلند است که گویی می خواهند برای جمعی سخنرانی کنند. برخی افراد
آن قدر در مورد خود جزئیات می دهند که می توانید بیوگرافی شان را بنویسید.
در گذشته اگر می خواستید مکالمه کسی را گوش دهید، باید تلاش بسیاری می
کردید و اساساً عمل خوبی محسوب نمی شد. اما اینک ما به راحتی، کارهای
روزانه مان، برنامه هایمان برای پایان هفته و خلاصه همه موارد شخصی مان را
با دیگران در معابر عمومی شریک می شویم. به عبارت دیگر، بخشی از جهان شخصی
مان را خیلی عمومی کرده ایم.
- فیسبوک با تغییرات مدام تنظیمات حریم شخصی، هر بیش از پیش مخفی نگه داشتن پستها و عکسها از دیگران را با مشکل مواجه میکند. اگر کاربر بخواهد از دید آشنایان سابق و فعلی خود در امان بماند، تقریبا مجبور است مطمئنترین راه ممکن یعنی "بلاک کردن" آنها را پیشه کند. تا پیش از این امکان داشت که کاربر طوری تنظیمات خود را قرار دهد که دیگران نتوانند نام وی را جستجو کنند٬ اما فیسبوک این امکان را منتفی کرد.
چه اعتماد به نفس افراد به علت میزان لایکها یا کامنتهای مثبت زیاد شود،
چه اعتماد به نفس او به علت مشاهده زندگی خوشبختتر دیگران دچار خدشه شود٬
آنچه اهمیت دارد این است که فیسبوک پایش را تا نزدیکترین حد ممکن به
مغز و شخصیت افراد باز کرده است.
ictna.ir