دین و زندگی تایباد

اللهم صل علی محمدوآل محمد

دین و زندگی تایباد

اللهم صل علی محمدوآل محمد

ضررهای و فوائد ماهواره از نظر دین چیست؟

ضررهای و فوائد ماهواره از نظر دین چیست؟

ضررهای و فوائد ماهواره از نظر دین چیست؟

به دلیل تسلط منحرفان بر این شبکه‏ ها و تبلیغات شیطانی و زهر آگین آنها برای کشورهای جهان سوم، یک نوع شبیخون فرهنگی بر این جوامع صورت گرفته است که اگر حد و مرزی برای استفاده ازاین امکانات وجود نداشته باشد، مسلما عوارض نامطلوب آن، بر فوایدش غلبه خواهد کرد...

به دلیل تسلط منحرفان بر این شبکه‏ ها و تبلیغات شیطانی و زهر آگین آنها برای کشورهای جهان سوم، یک نوع شبیخون فرهنگی بر این جوامع صورت گرفته است که اگر حد و مرزی برای استفاده ازاین امکانات وجود نداشته باشد، مسلما عوارض نامطلوب آن، بر فوایدش غلبه خواهد کرد.
تجربه نشان داده است که استفاده‏ های ناسالم از امکانات ماهواره بیش از بهره‏ های مفید آن است.

از این رو تا زمانیکه فرهنگ صحیح استفاده از ماهواره شکل نگیرد و نیز برنامه‏ های داخل، جواب گوی نیازها نباشد، محدودیت دراستفاده از این ابزارها به نفع فرهنگ جامعه و استقلال فکری، سیاسی و اجتماعی آن است.
علاوه بر این روشن است که هر ابزاری‌، در صورت مضرّ بودن در هر زمانی و مکانی‌، خلاف عقل و شرع است‌.

ماهواره که یکی از مصادیق بارز این ابزارهاست‌، به نوبة خود می‌تواند از جنبه‌های مختلف به انسان آسیب برساند.

بعضی از این آسیب‌ها به شرح ذیل است‌:

خود فراموشی‌: سؤال جدّی‌ای که پیش روی هر انسانی است این است که آیا عالم بر او می‌گذرد یا او بر عالم می‌گذرد؟ به عبارت دیگر این حوادث است که بر انسان‌، تأثیر می‌گذارد یا انسان بر آن‌ها تأثیر می‌کند؟ پاسخ واقعی این است که انسان‌، بایستی بر عالم تأثیر گذار باشد.

و این اشرف مخلوقات است که می‌باید، عالم را تکامل ببخشد ولی متأسفانه‌، ماهواره این حقیقت را منقلب می‌کند، و انسان را طفیل عالم و خود می‌کند و این موجب می‌گردد که انسان‌، برای شناختن حقیقت و ماهیت خود گامی پیش نگذارد.
خداوند می‌فرماید:

وَ لاَ تَکُونُواْ کَالَّذِین‌َ نَسُواْ اللَّه‌َ فَأَنسَغ‌هُم‌ْ أَنفُسَهُم‌ْ أُوْلَغکَ هُم‌ُ الْفَـَسِقُون

حشر،19

 و همچون کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند و خدا نیز آنها را به خود فراموشی‌ گرفتار کرد، آنها فاسقانند.


 
خدافراموشی‌: از آن جا که انسان بالفطره خداجوست‌; شیطان از طریق هواخواه و شیطان‌پرست‌، بسترهای مختلفی را برای انحراف این سرشت به کار می‌گیرند که ماهواره یکی از آنهاست‌.

 بنابراین ماهواره با برنامه نامناسب نیز باعث خدافراموشی در انسان می‌شود.

 خداوند درباره کارهای منافقان می‌گوید: مردان منافق و زنان منافق‌، همه از یک گروهند، آنها امر به منکر، و نهی از معروف می‌کنند، و دستهایشان را از انفاق و بخشش می‌بندند، خدا را فراموش کردند، و خدا نیز آنها را فراموش کرد.

توبه‌،67
افسردگی : یکی دیگر از بیماریهاست که می‌تواند دامنگیر روح بشر در اثر مشاهده ماهواره باشد به علت این که ماهواره‌، هرگونه تحرّک و فعالیت را از انسان گرفته و روح را ازهرگونه فعالیت و تحرک بازمی‌دارد و در واقع به جای این که روح بشر را فعال و رسیدن به کارهای مثبت بکند او را منفعل و بی‌تحرک می‌کند که روح در اثر آن پس از مدتی افسرده می‌گردد.

 خداوند با اشاره به مواهب بزرگی که در انتظار مؤمنان راستین‌، و بی‌توفیقی‌هایی که دامنگیر افراد لجوج می‌شود، شرح داده و می‌فرماید:

 آن کس را که خدا بخواهد هدایت کند، سینه‌اش را برای پذیرش‌ اسلام‌، گشاده می‌سازد و آن کس را که بخاطر اعمال خلافش بخواهد گمراه سازد، سینه‌اش را آن‌چنان تنگ می‌کند که گویا می‌خواهد به آسمان بالا برود.
آلودگی روح: واضح است که روح انسان از رهگذر اعضأ و جوارح صیقل شده یا کدر می‌شود.

 چشم در این راستا، از جایگاه مهمی برخوردار است و می‌تواند نقشی مهم در صافی یا تیرگی روح بازی بکند، زیرا هرگاه انسان به اشیأ خوب و مطهر چشم افکند روحش نیز مقدس می‌شود و بالعکس با مشاهده اشیأ ناپسندیده‌، در اثر ارتباط روح با اعضأ، روح نیز تاریکی پیدا کرده و نمی‌تواند خود را از رذایل پیرایش کند و حتی خود نیز به انواع ناپسندیها آلوده می‌شود; چرا که آیة ذیل‌، ارتباط میان اعضأ و روح انسان را ثابت می‌کند.

خداوند می‌فرماید:

قُل لِّلْمُؤْمِنِین‌َ یَغُضُّواْ مِن‌ْ أَبْصَـَرِهِم‌ْ وَ یَحْفَظُواْ فُرُوجَهُم‌ْ ذَ َلِکَ أَزْکَی‌َ لَهُم‌ْ إِن‌َّ اللَّه‌َ خَبِیرُ بِمَا یَصْنَعُون‌.

نور،30.

 به مؤمنان بگو چشم‌های خود را از نگاه به نامحرمان فرو گیرند، و عفاف خود را حفظ کنند این برای آنان پاکیزه‌تر است‌ خداوند از آنچه انجام می‌دهند آگاه است‌.

 به همین سبب‌، افرادی که ماهواره را مشاهده می‌کنند روحشان غضبناک یا شهوت ران می‌شودچرا که بیش‌تر برنامه‌های ماهواره‌، یا قوه غضب انسان را هدف می‌گیرد و یا قوّة شهوت او را دنبال می‌کند. البته به استثنای برنامه‌های علمی و سازنده که سخنی در آن‌ها نیست‌.
انزوا و گوشه نشینی : ماهواره به لحاظ تنوع در کمیت و کیفیت‌، انسان را از متن جامعه بیرون کشیده و در خود محصور می‌کند تا آن جا که هیچ واکنشی در قبال سیاستهای خارجی تنظیم شده از سوی حاکمان خود نشان ندهد. از این‌رو، روح انسان را منزوی کرده و انسان‌، ایثار و محبّت به هم نوع و احساس مسئولیت در قبال جامعه و دیگران را به طور کلی برای خود بی‌معنا می‌بیند.
با تو جه به توضیحاتی که عرض شد ماهواره دارای ضرر است و کمتر کسی پیدا می شود که ماهواره برایش مفید باشد.

ورود ماهواره به ایران ودر محاصره قرار گرفتن زبان وفرهنگ وبینش خانواده ها:

از زمانی که ماهواره وارد خانه های ایرانیان شد، طیف گسترده ای از شبکه های ماهواره ای مورد توجه و استقبال مخاطبان قرار گرفت.

در ابتدا به دلیل محدود بودن شبکه های فارسی زبان، شبکه های خارجی مورد توجه بییندگان برنامه های ماهواره ای قرارداشت اما پس از مدتی با گسترش شبکه های فارسی زبان و کاهش سخت

گیری ها نسبت به استفاده از ماهواره، این پدیده به صورت گسترده ای به خانه های ایرانیان راه یافت.

هم اینک تخمین زده می شود که تعداد قابل ملاحظه ای گیرنده و دیش ماهواره ای در کشور وجود داشته باشد.

تعداد شبکه های ماهواره ای فعال در جهان 17000 و666 شبکه است که از این تعداد حدود 3000 شبکه در داخل ایران با همین دیش ها و آنتن های معمولی قابل دریافت هستند.

از این تعداد شبکه حدود380 شبکه موسیقی و 273شبکه تبلیغ ادیان ساختگی و235 شبکه مبتذل و74شبکه مخصوص تبلیغات مد لباس و لوازم آرایش است که هر سال بر شمار این شبکه ها اضافه میشود.

با توجه به جوان بودن جمعیت کشور، علاوه بر تاثیر شبکه های ماهواره ای بر نحوه نگرش جوانان به مسایل سیاسی، ما شاهد تغییر در الگوهای فرهنگی جوانان کشور نسبت به بسیاری مسائل از جمله مدل لباس و آرایش نیزهستیم.

نکته قابل توجه در زمینه تغییر دیدگاه جوانان نسبت به نوع پوشش و آرایش آنها این است که الگوهای جمعی در جامعه بشدت درحال تضعیف و فردگرایی و توجه به خود، در حال رشد است.

آراستگی و زیبایی ظاهرجوان امروز که مورد پسند اوست، بگونه ای متفاوت از الگوهای جمعی است که فرهنگ سنتی جامعه برای او ترسیم می کند.

در جامعه به دلیل بهبود اوضاع اقتصادی مردم، ابراز وجود دربین جوانان به مثابه یک ارزش اجتماعی به سرعت درحال رشد است.

یکی از دلایل پررنگ شدن این موضوع علاوه بر رفاه اقتصادی، گسترش روز افزون استفاده از ماهواره در خانواده ها می باشد.

از این نکته نیز نباید غافل شد که جامعه ما یک جامعه در حال گذار است و در این میان موجی که برطبقه بالا و متوسط تاثیر می گذارد، طبقات پایین جامعه را هم متاثر می کند.

مثلا ما در جوانان طبقات پایین جامعه هم میل به تغییر در نوع لباس و آرایش را مشاهده می کنیم، هر چند مسائل مالی، آنها را در ابراز این نوع کنش اجتماعی دچار محدودیت می کند.

در جامعه جوانی مثل ایران، انتخاب نوع پوشش و سبک آرایش، بی تاثیر از برنامه های ماهواره نیست.

با نگاهی کوتاه به این مساله متوجه می شویم که نفوذ فرهنگ غرب آرام آرام وارد کلیه اندامهای درخت کهنسال فرهنگ ایران می شود وخود را به سرعت ناباورانه ای به عنوان بخشی از فرهنگ جامعه به جوانان عرضه می کند.

در چنین شرایطی، مدیران فرهنگی جامعه باید حرکت خلاقانه و آگاهانه ای را برای کاهش اثرات منفی برنامه های شبکههای ماهواره آغاز کنند.

از نظر کارشناسان، در عصر جهش ارتباطات، ما نمی توانیم جلوی ارسال امواج ماهواره و رسوخ آموزه ها و هنجارهای غیرخودی را در درون کانون خانواده هایمان سد کنیم اما می توانیم درپرتو ارائه مبانی هنجاری خود در رسانه های خاص مقابله با شبیخون فرهنگی بیگانه بپردازیم به عنوان مثال می توانیم با ایجاد شبکه هایی مخصوص نمایش لباس و مد و ارائه الگوهای ایرانی اسلامی و با نظارت اهل فن، بخش عمده ای از تاثیر منفی (صرف نظر از آثار و برنامه های مثبت این فناوری) برخی از شبکههای ماهواره ای را تعدیل کنیم.

وقتی جوانان بدانند برنامه های مورد علاقه خود را با کیفیت عالی و متنوع می توانند در شبکههای تلویزیون ملی تماشا کنند یقینا عده بینندگان شبکه های ماهواره ای غیرخودی به حداقل ممکن خواهد رسید و جوانان ایرانی به جای آنکه مصرف کننده قهار برنامه های ماهواره ای بیگانه باشند، به شهروندان فرهیخته و با سواد رسانه ای بالا در چارچوب مرزهای ملی کشورمان تبدیل می شوند.

مادر عصر تکنولوژی  به سر می بریم  .

 که در آن ماهواره نقشی  پر رنگی در انتقال  اطلاعات و پیام ها دارد  هر چند ماهواره را می توان دجال گمراهی نام نهاد زیرا رویکردی که در این شبکه های ماهواره ای به چشم می خورد  نشان از تلاش آن ها برای هویت زایی  فرهنگی و ایجاد سستی در باورهای دینی دارد.

شبکه های ماهواره ای علمدار جنگ نرم علیه نظام جمهوری اسلامی ایران  است هر چند به طور دقیق نمی توان حجم استفاده از ماهواره را در ایران به طور دقیق مشخص کرد ولی می توان با توجه به قراین و شواهد  موجود می توان حدس زد که میزان استفاده از شبکه های ماهوارهای در ایران افزایش قابل توجه ای پیدا کرده است .

در حالیکه علاوه بر این شبکه های اختصاصی موزیکال، حدود 1200 شبکه هم در خلال برنامه های خود کلیپ ها و شوهای موزیکال پخش می کنند.در حوزه کودک و نوجوان بیش از 250 کانال ماهواره ای قابل دریافت در ایران است؛ ضمن آنکه بخش مهمی از برنامه های کانال های عمومی نیز ، به پخش برنامه های کودک و نوجوان اختصاص دارد. این شبکه ها علاوه بر پخش کارتون هایی که عموماً در تضاد با مبانی اخلاقی ماست، به فرهنگ سازی ارزش های لیبرالی و امانیستی غرب در ذهنیت اطفال ایرانی  می کند و آنان را شیفته زندگی آمریکایی و غربی می نماید.

حمله به دین به بهانه مبارزه با بدعت و خرافات:

تمدن عصر جدید که شکوفایی آن را پیوسته ناشی از حذف دین از صحنه زندگی فرد و اجتماع می شمارند و عامل عقب افتادگی جوامع وامانده یا عقب نگه داشته شده را پای بندی به دین و ضوابط مذهبی قلمداد می کنند، حربه خطرناکی است که بر روح حساس و پرشور جوان اثر نامطلوبی بر جای می گذارد.

 یکی از روش های دیرین دشمن برای گسترش سلطه خویش، استفاده از باورهای انحرافی در برابر عقاید و ارزش های اسلام اصیل است.

 آنان می کوشند مذهب را که عامل بیداری، پویایی، ستم ستیزی، عدالت گستری و فراهم آورنده سعادت دنیا و آخرت است، به عامل تخد یر، انزواطلبی، واپس گرایی، رهبانیت و امری شخصی تبدیل کنند و با این شگرد، بیشترین سعی شان در درست کردن عقاید نسل جوان بر طبق خواسته ها و اهداف خودشان است.

به تعبیر امام خمینی رحمه الله :

می خواهند اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله و سلم را به اسلام امریکایی مبدل سازند.

 تأکید بر اختلاف های مذهبی، تکیه کردن افراطی بر تفاوت های شیعه و سنی، ترویج خرافه گرایی، ترویج مذهب های دروغین، تحریف مفاهیم والایی همچون: انتظار، توکل، دعا، قضا و قدر و تعبد و نیز ارائه نظریه های ویرانگر گوناگون علیه مذهب، همه برای رسیدن به این هدف شوم سازمان دهی و اجرا می شود.

در واقع این شبکه های ماهواره ای با روش های به ظاهر علمی، دینی و حتی طنز، در سست کردن عقاید مردم می کوشند و این برنامه ها نسل جوان را به ابتذال می کشاند.

اشاعه فحشا و بی بند و باری با ماهواره:

یکی از کارکردهای رسانه های جمعی به ویژه ماهواره، مفهوم سازی و به تبع آن، شکل دادن به هنجارهای مناسب با آن مفهوم است.

بر این اساس، ارائه تصویرهای مستهجن و مبتذل و خلاف عفت عمومی از طریق ماهواره و نمایش آنها، یکی از عوامل گسترش بی بند و باری و به فحشا کشاندن جوانان از نوع جرایم جنسی است.

دشمن که همواره اشاعه فرهنگ دینی و اعتقاد به خداوند و معنویات را مانع اصلی هدف های خود می بیند، برای کم رنگ کردن این اعتقادات، با ایجاد خلل در اعتقادات قشر جوان، در به انحراف کشاندن و بی هویت کردن آنان می کوشد.

در واقع از دیدگاه و منطق قرآن، بازگو کردن زشتی ها و ارائه و ترویج آنها، نهی شده است؛ زیرا موجب آشکارسازی زشتی ها و برملا شدن آنها می شود.

 امام رضا علیه السلام می فرماید:

آن کسی که گناه را نشر دهد، رانده است و آن کس که گناه را پنهان می دارد، مشمول آمرزش الهی است.

شبکه های ماهواره ای در قالب میان برنامه ها و آگهی ها، مظاهر ضداخلاقی را تبلیغ می کنند و این رسانه، همچون دیگر ابزار بشری می تواند به آرمان های تعالی بخش انسان ها و جوامع خدمت یا خیانت کند که در حال حاضر، بیشترین خدمت ماهواره در ایجاد و رواج فسا د و فحشا در میان جوانان است.

تأثیر ماهواره بر جوانان:

 الف) اعتقادی

از آن جا که هر انسان به لحاظ ایدئولوژیک دارای یک سری مبانی واعتقاداتی می باشد ورفتار او نیز مطابق با نوع تفکر او به جهان وخداوند هست پس باید از این مرزهای اعتقادی دفاع کرده وآن ها را به نحو احسن بشناسد ومهمترین دشمن درعرصه ی اعتقادات، شبهات وتلقین های نا درست بوده ودر زمان فعلی این شبهات با رنگ ولعاب زیباتر خود را بروز می دهند .

متاسفانه ماهواره در شمار ابزارهایی قرار گرفته که به مرزهای عقیدتی انسان ها خصوصا اسلام وبه ویژه مکتب تشیع حمله ور شده و قصد دارد اساس این مکتب را در هم بریزد البته نا گفته نماند اغراض سیاسی در این مساله بی تاثیر نیست.

ب) فرهنگی واخلاقی

همان طور که می دانید هویت انسانی به فرهنگ وتمدن او بر می گردد وانسانی که دارای فرهنگ و تمدن نباشد دچار بحران هویت گشته واز او یک شخصیت کاملا وابسته ومتکی به دیگران می سازد ودائما چشمش به دیگران بوده تا خود را مو به مو همانند آن ها قرار دهد واین مطلب به ویژه در مورد ملت ایران که دارای فرهنگ کهن واصیل می باشد بسیار خطرناک بوده و تهدیدی بسیاری جدی به شمار می آید واز طرفی قوام جامعه به اخلاق ورعایت اخلاقیت افراد جامعه می باشد و زمانی که انسانیت، حریم های شخصی ،خانواده و...  از بین برود چنین جامعه ای از درون خالی شده و با تلنگری در هم می ریزد و این مساله در مورد جوانان ونوجوانان مهم تر است ماهواره از طریق پخش فیلم های سکس وغیر اخلاقی که نتیجه ای جز بی بند وباری، بی حیایی، مشوش شدن ذهن جوان و... ندارد به این مقصد پلید دست پیدا می کند.

وبر همین اساس استفاده از برنامه های ماهواره در نظر مراجع حرام اعلام شده است.

ج)سیاسی

از آن جا که دشمنان ما با مساله ی نظامی موفق به پیشبرد اهداف خود مبنی بر تصرف وتسخیر ایران نشدند بر همین اساس از ابزارهایی مانند ماهواره، اینترنت و... کمک گرفته اند ومردم یک کشور را از طریق القا ی شبهات وحرف های غیر واقعی نسبت به نظام دلسرد کرده وانها رابه نوعی به دشمنی با نظام دعوت می کنند واین اقدام از طریق راه های مختلف و در ظاهری بسیار زیبا با اظهار کمک به مردم یک کشور صورت می پذیرد.

مضرّات ماهواره:

ماهواره، موجب از بین رفتن حجاب‌های اخلاقی و دینی از بسیاری مسائل، بویژه در زمینه های جنسی و خشونت می شود.

 در گذشته، دنیای ناشناخته و اسرارآمیز زندگی بزرگسالان، آن‌ها را از کودکان و نوجوانان متمایز می‌ساخت. و به عبارت ساده تر، این تفکیک، بر پایه شرم استوار بود.

 کودکان و نوجوانان، درباره مسائل جنسی، پول، خشونت، بیماری، مرگ ونظایر آن، لب فرو می بستند؛ اما به‌ تدریج و با کسب آگاهی های جدید از راه ماهواره، همه آن نوع رازداری ها به فراموشی سپرده می‌شود.

 نقش ماهواره در تغییر ماهیت افکار عمومی پیرامون مسائل سیاسی و اقتصادی، قابل توجه است. تصمیم گیری و اظهار نظر افراد در این زمینه ها، برخاسته از احساسات ناشی از تبلیغات است؛ زیرا تماشای تصاویر، قدرت تفکر و تعمق آنها را تحت تاثیر قرار می دهد.

 ماهواره، واقعیت‌ها را آن‌طور که باید و شاید به تصویر نمی کشاند.

 گاهی، بنگاه‌های استعماری و....هستند که مسائل را بزرگ و کوچک می نمایند و به افراد، مجال تامل و تفکر و آزادی بیان جزئیات را نمی دهند؛ زیرا رابطه میان ماهواره و مخاطب، رابطه‌ای یک سویه است و در این فرآیند پیام رسانی، تعیین نوع پیام‌ها و آگاهی ها، در اختیار فرستنده است و گیرنده پیام، به گونه ای خنثی و منفعل آن‌را دریافت می کند.

 همانگونه که اعتیاد به مواد مخدر، ویرانگر بنیادهای اخلاقی و خانوادگی و اجتماعی است، استفاده و اعتیاد به برنامه‌های مخرب ماهواره‌ای نیز ارزش‌های اخلاقی و خانوادگی و اجتماعی را به شدت تهدید می‌کند و بسیاری از افرادی که زمان زیادی از شبانه روز را به تماشای برنامه‌های ضد اخلاقی ماهواره و اینترنت اختصاص می‌دهند، به یقین، از همین راه، به انحراف‌های گوناگون، آلوده می‌شوند.

آشنایی با اثرات پارازیت ماهواره بر بدن انسان

شاید برای بسیاری افراد مفهوم موج کمی مبهم و پیچیده به نظر آید یا شاید بهتر است بگوییم این پدیده برایشان قابل لمس و درک نیست.

 اگر بخواهیم آن را علمی تعریف کنیم، باید گفت هر پدیده فیزیکی را که به صورت همزمان تابعی از مکان و زمان باشد، موج می گوییم.

فرمول ریاضی تابع موج به وضوح ارتباط این پدیده را با زمان و مکان نشان می دهد.

موج یعنی انرژی گسترده شده با فرکانس و طول موج، یا به عبارتی به هر آشفتگی در محیط که در فضا یا فضازمان منتشر شود و اغلب حامل انرژی است، موج گفته می شود.

 اگر این آشفتگی در میدان های الکترومغناطیسی باشد، آن را موج الکترومغناطیسی می نامند.

 در امواج الکترومغناطیسی میدان های الکتریکی و مغناطیسی به طور عمود بر یکدیگر نوسان می کنند و با سرعت نور انتشار پیدا می کنند.

 جالب است بدانید که امواج با هم برخورد نمی کنند بلکه تداخل می کنند.

 امواج الکترومغناطیسی که طیف وسیعی از موج ها را دربرمی گیرد، برای انتشار به محیط مادی نیاز ندارد، یعنی می تواند هم در محیط مادی و هم خلأ منتشر شود ولی امواج مکانیکی که امواجی ساده تر هستند مانند صوت، امواج زلزله و امواج آب برای انتشار به محیط مادی نیاز دارند.
به طور کلی امواج به دو دسته امواج طولی و عرضی تقسیم می شوند.

در موج طولی امتداد انتشار و نوسان بر هم منطبق است در حالی که در موج عرضی جهت امتداد نوسان بر امتداد انتشار عمود است.

 امواج الکترومغناطیسی جزء امواج عرضی هستند.
امواج صوتی جزء امواج طولی هستند.

 امواج صوتی می توانند در جامدات، مایعات و گازها منتشر شوند.

 امواج صوتی در محدوده یی قرار گرفته اند که می توانند گوش و مغز انسان را برای شنیدن تحریک کنند.

این محدوده بین 20 تا 20 هزار هرتر (Hz) قرار دارد.

 امواج الکترومغناطیسی پهنه وسیعی از فرکانس ها را دربرمی گیرد مانند امواج مرئی، رادیویی،X و گاما، بنفش، فرابنفش، قرمز، مادون قرمز و... که در این تقسیم بندی جا می گیرند.
اما نویز یعنی سیگنال ناخواسته که به سه دسته اصلی تقسیم می شوند؛ نویز زمینه، نویز نوسانی و نویز مزاحم که بیشترین بحث ما درباره مورد سوم است که همانند یک سیگنال این امواج منتشر می شوند و سیگنال های دریافتی را پوشش می دهند به نحوی که باعث به هم ریختن سیگنال اصلی می شوند.

 البته اگر بخواهیم دقیق تر نویزها را بررسی کنیم، موارد ذیل را باید در نظر گرفت؛

الف- تاثیرات داخلی سیستم ( نویز زمینه)

ب- تاثیرات حرارتی یا گرمایی زمین بر ماهواره

ج-از دست دادن سیگنال توسط فضا و جو

د- تاثیرات باران روی ماهواره

ه- امواج رادیویی یا میکروویو مزاحم

ت-تاثیرات خورشید روی ماهواره

بحث اصلی این مقاله امواج رادیویی یا میکروویو مزاحم است.

 این امواج زمینی رادیویی یا میکروویو همانند سیگنال از برج رادیویی فرستاده می شوند و روی سیگنال های اصلی ماهواره سوار می شوند و باعث می شوند تصاویر به صورت شطرنجی دیده شوند. معمولاً این برج ها در مکان های بلند شهر نصب می شوند.

این امواج برای اولین بار در سال 1965 در امریکا برای فرستادن امواج رادیویی به کار گرفته شد.

 آنها می خواستند یک دهم هزینه اصلی فرستادن یک باند رادیویی را بپردازند ولی با پیشرفت تکنولوژی از سال 1980 این سیستم منسوخ شد.

این امواج در همان برج رادیویی توسط دستگاهی مخصوص تولید و منتشر می شود.

 امواج پارازیتی علاوه بر کانال های تلویزیونی، تلفن همراه، اینترنت، سیستم های الکترونیکی کلیه دستگاه های ایمنی، مراکز تحقیقاتی، علمی، سنجش دما و هوا و ... اختلال ایجاد می کند.
جهت دریافت فرکانس های میکروویو در محدوده سه مگاهرتز تا 300 گیگاهرتز باید آنتنی به طور صحیح مقابل ماهواره قرار گیرد تا امواج به طور موازی با آن برخورد کند و در کانون جمع شود. دستگاه های پارازیت انداز با توجه به فرکانس های ارسال شده روی فرستنده های مختلف، روی آنها اختلال ایجاد می کنند.

مشخصاً توان این پارازیت اندازها باید بیشتر از امواج ارسال شده باشد.

نکته مهم این است که به خاطر اثر زمین، برد امواج میکروویو دو کیلومتر است و برای آنکه یک نقطه را پوشش دهند، نیاز به تعداد زیادی دکل در مکان های مختلف دارند.

لازم به ذکر است که دستگاه های تولیدکننده امواج میکروویو، بسیار گران هستند.

امواج میکروویو با فرکانسی بالاتر از 300 مگاهرتز بیشترین اثر را روی بدن دارد.

 طبق مطالعات انجام شده از بین رفتن تعادل دمای بدن، به طوری که بیش از پنج درجه سلیسوس باشد خطر مرگ را برای انسان دارد.

هنگامی که امواج میکروویو با بدن برخورد می کند، مقداری از آن جذب بدن می شود و مقداری هم عبور می کند.

 عضلات بدن انسان قدرت جذب بیشتر این امواج را دارد.

 این امواج پس از جذب در بدن تولید گرما می کند.

 این گرما جریان های القایی در بدن به وجود می آورد که این جریان های یونی القا شده، باعث بالا رفتن دمای بدن می شود و اثر سوء خود را بر بدن می گذارد.

به طور کلی ضررهایی که این امواج هنگام ارسال ایجاد می کنند، عبارتند از:

 تداخل در سیستم هدایت هواپیما، تداخل در سیستم گیرندگی و فرستندگی کلیه دستگاه های ماهواره یی، تاثیرات سوء روی مغز و اعصاب و...

به طور کلی امواج پارازیتی بدون ضرر وجود ندارد و مادام که پخش می شوند روی هر رسانایی، از جمله بدن انسان، آب و موجودات می نشینند و عکس العمل نشان می دهند.

 امواج در مسافت معینی نمی مانند و در برخورد با کوه ها، آب ها، ساختمان ها، شیروانی ها، آینه ها و... می توانند چند بار تکرار و تا مسافت های طولانی بازپخش شوند.
با توجه به توضیحات فوق، امواج نقشی انکارناپذیر در پهنه تکنولوژی بازی می کنند و در تبادل اطلاعات نقشی اساسی ایفا می کنند.

این امواج بیشترین استفاده را در علوم نظامی و فضایی دارد به طوری که هر روز اخباری از آن در پهنه صنعت و فناوری شنیده می شود ولی جهت جلوگیری از ضررهای احتمالی آن باید قوانین مدون و استانداردی با ضمانت های اجرایی تدوین شود تا استفاده از این پدیده فیزیکی مشکلی برای این کره خاکی به وجود نیاورد.

بلوغ زودرس و دسترسی سریع به اطلاعات جنسی

اکثر سریال ها و برنامه های ماهواره ای به راحتی و بدون هیچ سانسوری ، مسائل جنسی را مطرح می کنند و نمایش می دهند.

 این شیوه ارائه اطلاعات حتی در آگهی های بازرگانی ماهواره ای نیز به وفور دیده می شود .

متاسفانه بارها مشاهده شده فرزندان کوچک خانواده نیز بدون هیچ محدودیتی و در کنار والدین خود به تماشای این صحنه ها پرداخته اند و این در حالی است که هیچگونه ظرفیتی برای پذیرش اینگونه اطلاعات ندارند در نتیجه تحت تاثیر آن قرار می گیرند.

بلوغ زودرس یکی از نتایج منفی این مسئله است.

الگوگیری و تکرار اعمال مشاهده شده با فرزندان کوچکتر نیز، بارها به علت همین مسئله گزارش شده است.

باورهای غلط درباره مسائل عاطفی و جنسی

تبلیغات غلط و غلو شده در شبکه های ماهواره ای که دائما بر توانایی های جنسی افراد مجرد و متاهل تاکید می کنند ، می تواند زمینه ساز شکل گیری باورهای غلط و کسب اطلاعات نادرست در زمینه مسائل جنسی افراد شود.

این برنامه ها و تبلیغات که هدفی جز فروش محصولات خود ندارند، باعث شده اند بسیاری درباره چگونگی و توانمندی های جنسی خود شک کنند و در پی درمان های نادرست بروند.

از سویی اطلاعاتی که برنامه های ماهواره ای درباره چگونگی روابط عاطفی در سریال ها و فیلم های خود نشان می دهند، باعث شکل گیری سبک های نادرست ارتباطی بین جوانان می شود.

فراهم سازی گسست و درگیری بین نسلی

تاثیر برنامه های ماهواره ای بر روی فرزندان خانواده ها یا همین نوجوانان و جوانان بیشتر است، به طوری که این گروه زمان بیشتری را صرف تماشای برنامه های ماهواره ای می کنند.

این برنامه ها ارزش ها، باورها، تصورات، انتظارات و جهت گیری های ارزشی متفاوتی را تبلیغ و عرضه می کنند که باعث می شود به مرور زمان فاصله روانی بین والدین و فرزندان بیشتر و بیشتر شود و به انقطاع یا گسست نسلی بینجامد.

البته بروز شکاف بین نسلی در بستر رشد، پیشرفت و تجارب متفاوت، اجتناب ناپذیر است و حتی زمینه ترقی و تعالی را فراهم می کند اما گسست و درگیری بین نسلی شدیدتر خواهد بوده و می توان آن را تا حدودی منفی ارزیابی کرد، زیرا در این وضعیت غالبا نوجوانان و جوانان می کوشند آخرین پیوندهای وابستگی خود را از والدین یا نسل بالغ بگسلند و اغلب در این راه به گردنکشی و طغیانگری می پردازند.

خلاصه آن که در یک گسست نسلی به جای تعامل بر سر ارزش ها جنگی تمام عیار شکل می گیرد. اختلافات و درگیری های شدید بین فرزندان و والدین، ترک منزل بدون اطلاع، حرمت شکنی ها و ... نتیجه این فرایند است .

ایجاد زمینه های اختلاف و تنش بین همسران

تماشای صرف و غیرنقادانه ای برنامه های متنوع ماهواره ای و مقایسه منفی خود با شخصیت ها و داستان های این برنامه ها، می تواند خوراک لازم، برای ایجاد یک درگیری حسابی بین زن و شوهر را فراهم کند.

در واقع باید بپذیریم برنامه های ماهواره ای در فضا و جامعه دیگر ساخته شده و منطبق با هنجارها و ارزش های آن جامعه است که به طبع ، برخی از این هنجارها و ارزش ها، با جامعه ما تداخل دارد و حتی متضاد است، حال اگر بخواهیم زندگی خود و همسرمان را با توجه به مشاهدات برنامه های ماهواره ای مقایسه، تفسیر و ارزیابی کنیم، خوب معلوم است که به در بسته می خوریم.

این در بسته می تواند منبع ناکامی، سرخوردگی و خشم ما را فراهم کند و در نتیجه باعث بروز تنش و درگیری در محیط خانواده شود .

مقایسه های ذهنی نادرست، انتظارات نامعقول، توجیهات اشتباه، نارضایتی بی مورد، حسادت، روابط پنهانی و ...

 در روابط همسران ، همگی می تواند ناشی از تاثیر همین برنامه های ماهواره ای باشد.

کاهش تعاملات واقعی

شاید بارها پیش بیاید در خانه مشغول تماشای برنامه های ماهواره ای هستید و عملا ورود ، خروج یا صحبت های سایر اعضای خانواده خود را متوجه نمی شوید.

این مسئله یکی از آسیب زاترین پیادهای استفاده مفرط از برنامه های تلویزیونی و ماهواره ای است که باعث می شود ، ارتباط برقرار کردن و تعاملات بین خانوادگی و حتی دوستان خودرا در اولویت دوم قرار دهیم و زمان بیشتری را به تماشای برنامه های مختلف بپردازیم.

این مسئله خود به مرور باعث ایجاد فاصله روانی بین همسران ، فرزندان ، والدین و دوستان می شود .

وابستگی و اتلاف وقت

برنامه های ماهواره ای چنان با جذابیت و تنوع همراه می شوند که همه سعی خود را بر میخ کوب کردن و یکجا نشاندن بیننده خود می کنند.

 این تنوع ، سرگرمی و جذابیت باعث می شود برخی افراد تا ساعت ها ، زمان خود را برای تماشای برنامه های مختلف ماهواره ای اختصاص بدهند که نتیجه ای جز اتلاف وقت ندارد و حتی گاهی باعث ایجاد وابستگی می شود، به طوری که اگر زمانی فرد نتواند یک برنامه را به هر دلیلی مشاهده کند، دچار احساسات منفی می شود و دائما در پی رفع آن دلیل خواهد بود، انگار نبض زندگی او با نبض ماهواره، گره خورده است.

افت عملکردهای تحصیلی و شغلی

تماشای مفرط برنامه های ماهواره ای آن هم تا پاسی از نیمه شب، باعث کاهش عملکردهای آموزشی و تحصیلی دانش آموزان و دانشجویان می شود، بطوری که در کلاس درس دائما چرت می زنند و وقت کمی را نیز برای انجام تکالیف درسی و آموزشی خود می پردازند.

 همچنین افراد بزرگسال نیز در محیط کار با مواردی چون تاخیر، غیبت و اهمال کاری روبرو می شوند که باعث افت عملکرد شغلی آنان می شود.

افزایش مصرف گرایی

زمان زیادی از برنامه های ماهواره ای به تبلیغات کالاهای مختلف اختصاص یافته است.

بیشتر این تبلیغات بر محور کالاهای بهداشتی - آرایشی و مُد است .

 این تبلیغات آنچنان با جذابیت و پرتکرار ارئه می شوند که مخاطب خود را به خرید آن ترغیب و وسوسه می کند.

 در چند سال اخیر بسیاری از رسانه های داخلی مانند تلویزیون و روزنامه سعی کرده اند مردم را نسبت به نادرست بودن و زیان آور بودن این تبلیغات و محصولات آگاه کنند اما این روند گویا همچنان ادامه دارد و نتیجه ای جز افزایش مصرف گرایی ندارد .

تهدید سلامت جسمانی

تماشای مفرط برنامه های ماهواره ای باعث ایجاد سکون و بی حرکتی در بینندگان آن می شود که این خود می تواند زمینه های سردرد شدید، گردن درد ، اختلالات خواب ، خشک شدن چشم ها و دشواری در دید ، اضافه وزن و ... را فراهم کند.

اهداف ماهواره

دعوت به نفاق و فسق

قال رسول الله صلی الله علیه و آ له و اما علامه الفاسق فاربعه الهو ولغو والعدوان والبهتان

 رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: علامت فاسق چهار چیز است:

لهو گرایی، بیهوده گرایی، دشمنی، تهمت زدن.

دعوت به کارهای پست

عن الصادق علیه‌السلام انه سئل عن السفله فقال من یشرب الخمر و یضرب الطنبور

 از امام صادق علیه‌ السلام از کار پست سؤال شد، حضرت فرمود:

کسی که مشروبات مست کننده بخورد و کسی که طنبور بزند . 

دعوت به فساد قلب و نفاق

قال رسول الله صلی الله علیه وآله اربعه یفسدن القلب و ینبتن النفاق فی القلب کما ینبتن الماء الشجر: استماع الهو والبذاء واتیان باب السلطان وطلب الصید

 رسول خدا صلی الله علیه و آ له فرمود:

چهار چیز قلب را فاسد می‌کند و نفاق را در دل به وجود می‌آورد همچنان که آب درخت را رشد می‌دهد گوش دادن موسیقی، قمار کردن، توجه به حکمرانان ظالم، شکار بی جهت.

دعوت به بدی و فحشا و سخنان بی دلیل

ا نَّما یَأْمُرُکُمْ بِالسُّوءِ وَ الْفَحْشاءِ وَ أَنْ تَقُولُوا عَلَی اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ

او تنها شما را به بدی و فحشاء و گفتن سخنان بی دلیل و نسبت دادن آن به خدا وا می‌دارد.

 دعوت به نگاه آلوده و خیانت

ابی جَعْفَرٍ ع قَالَ لَعَنَ رَسُولُ اللَّهِ ص رَجُلًا یَنْظُرُ إِلَی فَرْجِ امْرَأَةٍ لَا تَحِلُّ لَهُ وَ رَجُلًا خَانَ أَخَاهُ فِی امْرَأَتِهِ وَ رَجُلًا یَحْتَاجُ النَّاسُ إِلَی نَفْعِهِ فَسَأَلَهُمُ الرِّشْوَة.

امام باقر علیه‌السلام فرمود: رسول خدا صلی الله علیه و آ له لعن کرد مردی را که نگاه کند به فرج زنی که حلال او نمی‌باشد و مردی که خیانت کند به زن برادرش و مردی که مردم به او محتاج شوند و در مقابل از مردم رشوه بخواهد.

امام صادق علیه‌السلام فرمود: هرکس قلبش به دنیا تعلق پیدا کند قلبش به سه خصلت تعلق پیدا کند. گرفتاری که تمام نمی‌شود، و آرزوی که درک نمی‌کند و امیدی که به آن نمی‌رسد.

آسیب‌های ماهواره

عوارض روحی و روانی متأثر از فیلم‌های مبتذل و خشن

الف – احساس گناه:

أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ النَّظَرُ سَهْمٌ مِنْ سِهَامِ إِبْلِیسَ مَسْمُومٌ وَ کَمْ مِنْ نَظْرَةٍ أَوْرَثَتْ حَسْرَةً طَوِیلَةً.

 امام صادق علیه‌السلام فرمود: نگاه حرام تیری از تیرهای مسموم شیطان می‌باشد؛ و چه بسا نگاه حرامی که حسرت و پشیمانی (روانی) طولانی را به جای می‌گذارد.

ب- روان پریشی:

مردی که همواره در ماهواره نامحرم را با آن بدن نیمه عریان و آرایش شده ببیند و نتواند به آرزوی خود برسد. به صورت عقده در خود ریخته و دچار بیماری روان پریشی خواهد شد.

عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع أَنَّهُ کَانَ جَالِساً فِی أَصْحَابِهِ إِذْ مَرَّتْ بِهِمُ امْرَأَةٌ جَمِیلَةٌ فَرَمَقَهَا الْقَوْمُ بِأَبْصَارِهِمْ فَقَالَ ع إِنَّ عُیُونَ هَذِهِ الْفُحُولِ طَوَامِحُ وَ إِنَّ ذَلِکَ سَبَبُ هِبَابِهَا فَإِذَا نَظَرَ أَحَدُکُمْ إِلَی امْرَأَةٍ تُعْجِبُهُ فَلْیُلَامِسْ أَهْلَهُ فَإِنَّمَا هِیَ امْرَأَةٌ کَامْرَأَة.

روایت شده از امام علی علیه‌السلام در میان یارانش نشسته بود که زنی زیبا از کنار آن‌ها عبور نمود و عده ای از آن‌ها به او خیره شدند پس امام علیه‌السلام فرمود:

 همانا دیدگان این بزرگان طمع کار است و این نگاه‌های خیره سبب ایجاد تصور ذهنی می‌شود بنابراین، هنگامی که یکی از شما به زنی نگاه کند که از او خوشش بیاید باید با همسر خود آمیزش کند، (و بداند) آن زن، زنی است همچو زن خودش.

أَبَا عَبْدِاللَّهِ علیه السلام یَقُولُ مَنْ تَعَلَّقَ قَلْبُهُ بِالدُّنْیَا تَعَلَّقَ قَلْبُهُ به ثلاثِ خِصَالٍ هَمٍّ لَا یَفْنَی وَ أَمَلٍ لَا یُدْرَکُ وَ رَجَاءٍ لَا یُنَالُ.

امام صادق علیه‌السلام فرمود: هر کس قلبش به دنیا تعلق پیدا کند قلبش به سه خصلت تعلق پیدا کند. گرفتاری که تمام نمی‌شود، و آرزوی که درک نمی‌کند و امیدی که به آن نمی‌رسد.

وَ قَالَ ع مَنْ أَمَّلَ فَاجِراً کَانَ أَدْنَی عُقُوبَتِهِ الْحِرْمَانَ.

هر کس آرزوی گناه داشته باشد کمترین عقوبتش پشیمانی است.

ج- پایین آمدن سطح رضایتمندی همسران:

مرد و یا زنی که همواره صحنه های مستهجن به واسطه فیلم‌های ماهواره برای او عادی شده باشد دیگر به واسطه همسر راضی نمی‌گردد. و این اولین قدم فساد زن و مرد در خانواده می‌باشد.

عَنْ عَلِیٍّ ع فِی حَدِیثِ الْأَرْبَعِمِائَةِ قَالَ إِذَا رَأَی أَحَدُکُمُ امْرَأَةً تُعْجِبُهُ فَلْیَأْتِ أَهْلَهُ فَإِنَّ عِنْدَ أَهْلِهِ مِثْلَ مَا رَأَی فَلَا یَجْعَلَنَّ لِلشَّیْطَانِ عَلَی قَلْبِهِ سَبِیلًا لِیَصْرِفْ بَصَرَهُ عَنْهَا.

علی علیه‌السلامفرمود: هرگاه از زنی خوشتان آمد نزد همسر خود بروید (وبا او رابطه زناشویی برقرار کنید). زیرا همسر شما هم مثل اوست و برای شیطان در قلب خود راهی قرار ندهید، تا اینکه آن زن از خاطر شما برود.

د- خود ارضایی:

دیدن صحنه های محرک و شهوت انگیز در فیلم‌های ماهواره مخصوصاً برای جوانانی که توان اطفاء شهوت از راه شرعی را ندارند، موجب روی آوردن به دفع شهوت از راه استمناء می‌گردد.

هر چند ماهواره شبکه های علمی و مورد استفاده دارد اما نباید غافل بود که اکثر شبکه های ماهواره ای اهدافی جز تسخیر و تخریب و تباهی انسان‌ها و به انحطاط و انحراف کشاندن آن‌ها وفرهنگها و آداب و رسوم‌ها و تبدیل به دهکده جهانی عاری از معنویت ندارد

ه- هم جنس گرایی:

سیر شدن از جنس مخالف (به خاطر دیدن صحنه های مستهجن) و رو آوردن به هم جنس که خود یک نوع بیماری می‌باشد.

عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ کَانَ عَلِیٌّ ع إِذَا وَجَدَ رَجُلَیْنِ فِی لِحَافٍ وَاحِدٍ مُجَرَّدَیْنِ جَلَدَهُمَا حَدَّ الزَّانِی مِائَةَ جَلْدَةٍ کُلَّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا وَ کَذَا الْمَرْأَتَانِ إِذَا وُجِدَتَا فِی لِحَافٍ وَاحِدٍ مُجَرَّدَتَیْنِ جَلَدَ کُلَّ وَاحِدَةٍ مِنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَة.

امام باقر علیه‌السلام فرمود: امام علی علیه‌السلام اگر می‌یافت دو مرد مجرد را در زیر یک لحاف، حد زانی که صد ضربه شلاق بود به هر کدام از آن‌ها می‌زد.

 و اگر دو زن مجرد را در زیر یک لحاف می‌یافت به هر کدام صد ضربه شلاق حد زنا می‌زد.

ی- دعوت به آرامش کاذب با اعتیاد به انواع قرص‌ها:

برای آرامش و دور کردن اضطراب و افسردگی ناشی از دیدن فیلم‌های خشن و مستهجن موجبات رو آوردن به انواع اعتیاد را فراهم می‌کنند.

ن- افسردگی شدید و گاه همراه با خودکشی

انحطاط و دور افتادگی از اصل خود با دیدن انواع و اقسام فیلم‌ها و به وجود آمدن احساس پوچی و بی هویتی و دور شدن از یاد خدا و هجوم تاریکی‌ها و بیماری‌های روانی انسان را به سمت خود کشی سوق می‌دهد.

 هار راهکار مهم مبارزه با مفاسد ماهواره:

آشنایی خانواده‌ها با احکام شرعی در باره ماهواره احکام نگاه

آگاهی دادن مردم به آسیب‌های ماهواره و اهداف آن

جایگزین کردن برنامه های متنوع

دعوت به تقوا و معنویات

 نتیجه گیری:

هر چند ماهواره شبکه های علمی و مورد استفاده دارد اما نباید غافل بود که اکثر شبکه های ماهواره ای اهدافی جز تسخیر و تخریب و تباهی انسان‌ ها و به انحطاط و انحراف کشاندن آن‌ها و فرهنگها و آداب و رسوم‌ ها و تبدیل به دهکده جهانی عاری از معنویت ندارد.


شبیخون فرهنگی ، تهاجم فرهنگی

شبیخون فرهنگی ، تهاجم فرهنگی

                                       جنگ نرم

( پس از پایان جنگ تحمیلی [ هشت سال جنگ ایران و عراق ] و اثبات ناکارآمدی عملیات سخت افزاری علیه انقلاب اسلامی ، دشمنان نظام اسلامی اعم از ایالات متحده ، برخی کشورهای اروپایی و گروههای ضد انقلاب خارج نشین ، خط مشی نرمی را برای فروپاشی نام جمهوری اسلامی از درون در پیش گرفتند که با مشخص شدن ابعاد آن « تهاجم فرهنگی » و یا « شبیخون فرهنگی » نام گرفت .

رهبر فرزانه انقلاب [ حضرت آیت الله خامنه ای ] ، تهاجم فرهنگی را به معنایی می داند که یک مجموعه سیاسی یا اقتصادی برای اجرای مقاصد خاص خود و اسیر کردن یک ملت به بنیان فرهنگی آن ملت هجوم می برد ( روزنامه جمهوری اسلامی ، ۲۱/۷/۱۳۷۸ ) . از نگاه ایشان ، اشاعه فرهنگ غلط ، فساد و فحشا برای انحراف جوانان از سوی دشمن نه تنها یک تهاجم فرهنگی بلکه یک شبیخون فرهنگی ، یک غارت فرهنگی و یک قتل عام فرهنگی است ( سخنان مقام معظم رهبری در دیدار فرماندهان نیروی مقاومت بسیج ، ۲۲/۴/۱۳۷۷ ) .

تمامی ملت های جهان در کنش ، واکنش و تعامل با یکدیگر هستند ، هیچ یک از جوامع بشری را نمی توان از داشتن رابطه با سایر جوامع باز داشت . در این صورت ، در مقابل تهاجم فرهنگی که در صدد وارد ساختن ضربات مهلک و زیان بار بر فرهنگ ملت دیگر است ، تبادل فرهنگی وجود دارد ، که عبارت است از یک جریان مداوم طبیعی و مستمری که هدف آن کامل کردن فرهنگ خودی از طریق استفاده و بهره مندی از خصوصیات برتر سایر فرهنگهاست .

هدف مهاجمان به فرهنگ ایران اسلامی ، براندازی نظام جمهوری اسلامی و تهی کردن ارزش های آن و مسخ جوانان کشور است . دیوید کیو یکی از مهره های سازمان سیا در ارتباط با هدف نهایی تهاجم فرهنگی امریکا علیه ایران چنین می گوید :

« مهمترین حرکت در بر اندازی جمهوری اسلامی ایران ، تغییر فرهنگ فعلی ایران است و ما مصمم به آن هستیم » ( ماهنامه پاسدار اسلام ، شماره ۲۴۶ ) .

نخست وزیر وقت اسرائیل در تابستان سال ۱۳۸۱ ، از کنگره امریکا خواست تا امریکا از طریق تهاجم تبلیغات ماهواره ای نظام جمهوری اسلامی را تغییر دهد ( روزنامه کیهان ، ۱۶/۷/۱۳۸۲ ) .

دشمن در تهاجم فرهنگی علیه فرهنگ کشور ایران از ابزراها و شیوه های نوین ارتباطی زیر بهره می گیرد :

۱ ـ مستهجن نگاری و دروغ پردازی در اینترنت ( دین چانبر « مستهجن نگاری در اینترنت و تأثیر آن بر نوجوانان » ، مجله سیاحت غرب ، شماره ۱۲ ، ص ۳۶ ؛ زندرا هاقس ، اینترنت ، دروغ پردازی و روابط عاشقانه ، همان ، ص ۴۳ )

۲ ـ تهیه و ارسال برنامه های نرم افزاری ( علیرضا سربخش ، « شبیخون فرهنگی از اینجا آغاز می شود » ، روزنامه کیهان ۱۶/۷/۱۳۸۲ )

۳ ـ تولید و پخش برنامه های رادیویی و تلویزیونی ( عبدالله شهبازی ، جنگ سرد فرهنگی ، روزنامه کیهان ، ۳/۴/۱۳۸۲

۴ ـ چاپ و انتشار کتب و نشریات

۵ ـ حمایت و پشتیبانی از نویسندگان و فیلم سازان دگر اندیش )۱ .

 


 

ارجاعات


 

1 ـ کتاب : تهدیدات فرهنگی ( دوره تربیت پاسداری ) / نویسنده : پژوهشکده تحقیقات اسلامی / ناشر : اداره آموزش عقیدتی سیاسی نمایندگی ولی فقیه در سپاه / چاپ سوم ۱۳۸۷ / ص ۳۵ و ۳۶


از شبیخون تا نفوذ فرهنگی/ سیاست امروز، آندلسی کردن ایران است!
رهبر معظم انقلاب تهدیدات فرهنگی را در چند مرحله بیان کرده‌اند. ایشان این روند را با تغییرات مختلف "تهاجم فرهنگی"، "شبیخون فرهنگی" و "ناتوی فرهنگی" و در سال گذشته نیز پس از مذاکرات ایران و غرب و در راس آن امریکا، "نفوذ فرهنگی" نامیده اند.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از بلاغ، در بخش اول این نوشتار به بررسی علت از دست دادن اندلس و شکست تمدن اسلامی پرداختیم و بیان کردیم که مهم‌ترین علت سقوط تمدن 800 ساله اسلامی، نفوذ و تهاجم فرهنگی و آلوده کردن جوانان مسلمان به فساد و فحشا بود.


در بخش دوم این نوشتار نیز تلاش داریم تا به تبیین اهمیت نفوذ فرهنگی و همچنین شبیخون فرهنگی که رهبر معظم انقلاب از سال‌های ابتدایی دهه 70 متوجه آن شدند و بارها نسبت عواقب آن به مسئولان هشدار دادند، بپردازیم و در بخش سوم نیز مصداق‌هایی از اقدامات دشمنان برای اندلسی کردن جامعه، خصوصا در دولت یازدهم را ارائه می‌کنیم.

سیاست امروز آندلسی کردن ایران است!

طی سالیان متمادی در کشورهای اسلامی ترویج فحشا و فساد عامل بزرگی در عقب ماندگی آنان را رقم زد، این همان سیاستی است که غربیان در آندلس مسلمان شده پیاده کردند و در نهایت آندلس را از دست آنها خارج کردند، امروز نیز استکبار با تجربه پروژه آندلسی خود در اندیشه سیطره بر جهان اسلام است، چیزی که مقام معظم رهبری در سال‌های گذشته به آن اشاره داشتند: «سیاست امروز، سیاست آندلسی کردن ایران است! موضوعی که من با شما در میان می گذارم، شکل موعظه ندارد؛ بلکه موضوعی اساسی است که با بهترین عناصر یک ملت - که شما جوانان باشید - در میان گذاشته می‌شود، فقط شما مخاطب من نیستید؛ این سخن را جوانان سراسر کشور هم خواهند شنید، نسل جوان کشور که بیش از نیمی از ملت و جمعیت کشور است، باید بداند در مقابل آرزوهای بزرگ، آرمان‌های بلند و هدف‌های مقدس و قابل قبول و موجه او چه موانعی وجود دارد.

جریان استحاله فرهنگی نظام جمهوری اسلامی ایران، از شبیخون تا نفوذ فرهنگی

رهبر معظم انقلاب از سال‌های ابتدایی دهه 70 تا به امروز همواره نسبت به جریانی که به دنبال استحاله فرهنگی نظام جمهوری اسلامی است، هشدار دادند و در هر دوره‌ای با توجه به امکانات و شرایط آن دوره این جریان را تشریح و تبیین کردند.

در این راستا رهبری معظم انقلاب نیز با درایت به این تهدید اساسی، پی برده و در سالیان متمادی و به مناسبت‌های مختلف، این مهم را گوشزده کرده‌اند. ایشان تهدیدات فرهنگی را در چند مرحله بیان کرده‌اند. ایشان این روند را با تغییرات مختلف "تهاجم فرهنگی"، "شبیخون فرهنگی" و "ناتوی فرهنگی" و در سال گذشته نیز پس از مذاکرات ایران و غرب و در راس آن امریکا، "نفوذ فرهنگی" بیان داشته است.

 ما در تهاجم فرهنگی، یک حرکت آرام را مشاهده می‌کردیم و در ناتوی فرهنگی یک حرکت برنامه‌دار و هدف‌دار و در حجم گسترده را شاهد هستیم و در نفوذ فرهنگی نیز با استفاده از عوامل درونی به تغییر باورها و جا به جایی باورها می پردازد.

تهاجم فرهنگی

ایشان سال 1370 در دیدار اعضای شورای انقلاب فرهنگی، بحث تهاجم فرهنگی را گوشزد می‌نماید: "امروز آرایش تهاجم فرهنگی بسیار خطرناکی علیه انقلاب به وضوح مشاهده می‌شود زیرا جهان اسلام بیدار و هوشیار شده است. از این رو تهاجم فرهنگی دشمن با گذشته تفاوت بسیار دارد و شکل جدیدی پیدا کرده است و برای مقابله با آن با شناخت و آگاهی کامل عمل کنیم."

هدف تهاجم فرهنگی

در تهاجم فرهنگى، هدف، ریشه‏ کن کردن فرهنگ ملى و از بین بردن آن است. در تهاجم فرهنگى، ملتى را که تحت تهاجم قرار گرفته است، باید به بیمارى که افتاده و خودش کارى نمى‌تواند بکند، تشبیه کنیم. آن وقت دشمن، آمپولى به او تزریق مى‌کند و معلوم است آمپولى که دشمن تزریق کند، چیست! این فرق دارد با آن دارو و درمانى که خود شما بروید و آن را با میل، انتخاب و وارد بدنتان کنید. این تهاجم فرهنگى است.

هدفِ تهاجم فرهنگى دشمن این است که ذهن مردم را عوض کند؛ از راه اسلام منصرف نماید و از مبارزه ناامید سازد. دشمن در تهاجم فرهنگی خود سعی می‌کند مقاومت را در میان مردم ما از حیثیت و اعتبار بیندازد؛ در واقع مقاومت‌شکنی کند و سنگرها را از بین ببرد. مهمترین سنگر یک انسان، ایمان و انگیزه و عشق اوست. نباید اجازه دهید این سنگر را در دل‌ها فرو بریزند و از بین ببرند.

شبیخون فرهنگی

من یک وقت گفتم دشمنان «شبیخون فرهنگی» می‌زنند. این ادّعا راست است و خدا می‌داند که راست است. بعضی نمی‌فهمند؛ یعنی صحنه را نمی‌بینند. کسی که صحنه را می‌بیند، ملتفت است که دشمن چه‌کار می‌کند و می‌فهمد که شبیخون است، و چه شبیخونی هم هست!

دشمن از راه اشاعه‌ی فرهنگ غلط فرهنگ فساد و فحشاسعی می‌کند جوانهای ما را از ما بگیرد. کاری که دشمن از لحاظ فرهنگی می‌کند، یک تهاجم فرهنگی بلکه باید گفت یک «شبیخون فرهنگی» یک «غارت فرهنگی» و یک «قتل عام فرهنگی» است.

وظیفه اصلی مبارزه با این تهاجم و شبیخون عمدتاً بر دوش علما و دانشمندان و فرهنگیان جامعه است. اینان وظیفه دارند اولاً شبیخون را رصد کنند، زوایای مختلف و پنهان آن را بشناسند، آغاز و انجام شبیخون از سوی دشمن را به مردم اعلام کنند و هم‌چنین برای مقابله با این حملات، فراخوان بدهند.

ناتوی فرهنگی

رهبر معظم انقلاب در ادامه تشریح روند استحاله فرهنگی نظام جمهوری اسلامی به ناتوی فرهنگی می‌رسند و در این خصوص می‌فرمایند: من پریروز در روزنامه – البته سه ، چهار ماه قبل از این ، من مقاله‌اش را دیده بودم – گزارشی از تشکیل " ناتوی فرهنگی " را خواندم . یعنی در مقابل پیمان ناتو که آمریکایی‌ها در اروپا به عنوان مقابله  با شوروی سابق یک مجموعه  مقتدر نظامی به وجود آوردند؛ اما برای سرکوب هر صدای معارض با خودشان در منطقه خاورمیانه و آسیا و غیره از آن استفاده می‌کردند ، حالا یک ناتوی فرهنگی هم به وجود آورده‌اند. این، بسیار چیز خطرناکی است. البته حالا هم نیست ؛ سال‌هاست که این اتفاق افتاده است .

مجموعه‌ی زنجیره‌ی به هم پیوسته  رسانه‌های گوناگون – که حالا اینترنت هم داخلش شده است و ماهواره‌ها و تلویزیون‌ها و رادیوها – در جهت مشخصی حرکت می‌کنند تا سررشته‌ی تحولات جوامع را به عهده بگیرند ؛ حالا که دیگر خیلی هم آسان و رو راست شده است .

رویکرد اصلی ناتوی فرهنگی ، جنگ نرم و هدف اصلی آن نابودی فرهنگ و هویت ملی جوامع به ویژه مقابله با ایمان انسان‌هایی است که مصرند از هویت ملی و دینی خود شرافت‌مندانه دفاع کنند .

اعضای ناتوی فرهنگی با بهره گیری از 57 سال تجربه کار مشترک در مقابله با رقیب ، تأسیسات پایه‌ای هماهنگی را در حوزه‌های مختلف به ویژه در حوزه رسانه‌ای شکل داده‌اند تا تحولات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ملت‌ها را در مسیر خواست و منافع خود هدایت کنند .

در این بین رسانه‌ها ابزارهای مهمی هستند که در ناتوی فرهنگی به کار گرفته می‌شود تا هویت واحد انسان مدرن غربی را جایگزین هویت‌های ملی – دینی کنند. رادیو ، تلویزیون، اینترنت، ماهواره، بازیهای رایانه‌ای که اسطوره‌ها و الگوهای جدیدی را مطرح می‌کنند و از طریق ایجاد خودباختگی فرهنگی و ترویج روحیه بی‌تفاوتی سبب می‌شود که اسطوره‌های ملت‌ها تضعیف ، تخریب و نابود شوند و یا آنچنان بر قومیت‌ها تأکید می‌کنند و با ایجاد فرقه‌های جدید و دست ساخته تلاش می‌کنند تا درگیری‌های داخلی و خونریزی‌های قومی را مقدمه سستی و اضمحلال فرهنگی ملت‌ها قرار دهند.

نفوذ فرهنگی

« نفوذ فرهنگی» از واژه هایی کلیدی است که رهبر معظم انقلاب، به ویژه به تازگی، به دفعات بر اهمیت آن تأکید و مسئولان و مردم را به اهداف صریح و پشت پرده دشمن در این باره رهنمون کرده‌اند.

از دیدگاه مقام معظم رهبری نفوذ فرهنگی نسبت به تهاجم و شبیخون، روند خطرناک‌تری به خود گرفته است و به همان میزان هدف آن نیز پیچیده‌تر است. موضوعی که مدت‌هاست به شکلی روشن و شفاف مورد تأکید رهبر معظم انقلاب قرار گرفته است:

«تمرکز دشمنان بر روی فرهنگ بیشتر از همه جا است. چرا؟ به‌خاطر همین تأثیر زیادی که فرهنگ دارد. هدف و آماج تحرّک دشمنان در زمینه‌ی فرهنگ، عبارت است از ایمان مردم و باورهای مردم. مسئولان فرهنگی، باید مراقب رخنه‌ی فرهنگی باشند؛ رخنه‌های فرهنگی بسیار خطرناک است؛ باید حسّاس باشند، باید هشیار باشند. ... باورهای قلبی مردم را مورد تهاجم قرار می‌دهند؛ این را نمی‌شود انسان ندیده بگیرد.

امروز نفوذ دشمن یکی از تهدیدهای بزرگ است برای این کشور؛ دنبال نفوذند. نفوذ یعنی چه؟ نفوذ اقتصادی ممکن است، که البتّه کم‌اهمّیّت‌ترین آن نفوذ اقتصادی است؛ و ممکن است که جزو کم‌اهمّیّت‌ترین [هم‌] نفوذ امنیّتی باشد. نفوذ امنیّتی چیز کوچکی نیست، امّا در مقابل نفوذ فکری و فرهنگی و سیاسی، کم‌اهمّیّت است. ... از همه مهم‌تر، نفوذ سیاسی و نفوذ فرهنگی است. ... دشمن سعی می‌کند در زمینه‌ی فرهنگی، باورهای جامعه را دگرگون کند؛ و آن باورهایی را که توانسته این جامعه را سرِپا نگه دارد جابه‌جا کند، خدشه در آنها وارد کند، اختلال و رخنه در آنها به‌وجود بیاورد. خرج‌ها می‌کنند؛ میلیاردها خرج می‌کنند برای این مقصود؛ این رخنه و نفوذ فرهنگی است.

آنهایی که بیشتر با تفکرات و دل گفته های بهاره رهنما آشنا باشند شاید با دیدن تئاتر "این تابستان فراموشت کردم"، چندان هم تعجب نکنند. بهاره رهنما در عید سال امسال و در یکی از تریبون هایی که تلویزیون و برنامه "خانومی که تو باشی" در اختیار او گذاشت از تقریر کتابی توسط خودش سخن گفت که قصد دارد در آن از احساسات زنانه و احساساتی که فقط خانم ها می توانند آنها را درک کنند، بنویسد.
مشرق: تئاتر "این تابستان فراموشت کردم" دو اپیزود از داستان های بهاره رهنما، بازیگر 39 ساله ایرانی است که با کمک "حمید پاک سرشت" و "سجاد افشاریان" نوشته شده اند.

بهاره رهنما در اولین تجربه کارگردانی اش در تئاتر، اعترافات دو زن را که یکی به خارج از کشور رفته و دیگری در ایران مانده است را پیرامون عشق هایی که به آن گرفتار بوده اند را به پرده بازی می کشد.

هر دوی این زن ها، همانند عصاره های تفکر فمینیسم به شدت پاک و بی آلایش اند و البته قربانی دو عشق ظالمانه!. دو عشق از سوی دو مرد که هر دو در مقاطعی و به دلایلی نامهم در عمق روایی داستان، آن دو را ترک کرده و رفته اند.


در واقع، رهنما در "این تابستان فراموشت کردم"، آن اندازه که به انتقال مفاهیم زنانه تئاترش توجه دارد برای روایت گری و چیستی داستانش اهمیتی قائل نیست.

در این تئاتر، مخاطب نباید منتظر هیچ رخداد تازه و یا پرده آخری بماند. بلکه قرار است که در چرخش های شبنم فرشادجو در لحظه های رقصیدنش و اعترافات نسیم ادبی در مقابل بازجوی به اصطلاح ساواکی اش! و صحبت های او درباره مفهومی به نام "آقاشاه"! غرق شود.

این در حالی است که استفاده به جای خانم رهنما از افکت، موسیقی، صدای هدیه تهرانی به عنوان راوی و پخش ملودی خارجی "با من برقص، تا آخر عشق"، جلوه ای آوانگارد نیز به نحوه بیان تفکرات فمینیستی تئاتر "این تابستان فراموشت کردم" بخشیده و فضای آن را برای بیان این مفاهیم هایلایت کرده است.

خانم رهنما در جمله ابتدای کاتالوگ این تئاتر به خط خودش نوشته است: پشت پنجره های این شهر زنان قرن هاست چشم انتظار ایستاده اند. زنان سرزمین من چشم انتظار می میرند...

پس ناگفته پیداست که دو بازیگر این تئاتر چه دیالوگ هایی را بر زبان رانده اند.

تئاتر خانم رهنما در ازدحام روایت هایی از لحظه های آغوش ها، تختخواب ها، رقصیدن ها و اشارت های مبهم اما قابل تشخیص به مقولاتی مثل سکس، غرق است و حتی در این ازدحام ها شاید به سختی هم نفس می کشد. آنجا که شخصیت باران با بازی شبنم فرشادجو، از لحظه های  هم آغوشی روی تخت و در کنار پنجره ای رو به باران سخن می گوید و لحظاتی را به یاد می آورد که بر روی تخت! رگ های آبی دستان مردش را می شمرده است.

نه!، عشق هایی که رهنما به بازی کشانده است تماماً زن و شوهری و حلال هستند گویا، اما گام خطرناک او استفاده از نسخه شبکه من و تو برای محرم زدایی و برانداختن پرده ها و در ادامه کشاندن ماجرا به ظلم هایی است که فمینیست ها معتقدند همواره در طول تاریخ در حق زنان رفته است.

رخدادی که البته چند ماه و سالی است با اکران تئاترهایی همچون "نورا"، "هداگابلر" و یا تئاتر ایرانی نویس "ورود آقایان ممنوع" با هدف ترویج موهوم پدیده فمینیسم به شدت توسط عده ای دنبال می شود.

البته آنهایی که بیشتر با تفکرات و دل گفته های بهاره رهنما آشنا باشند شاید با دیدن تئاتر "این تابستان فراموشت کردم"، چندان هم تعجب نکنند. بهاره رهنما در عید سال امسال و در یکی از تریبون هایی که تلویزیون و برنامه "خانومی که تو باشی" در اختیار او گذاشت از تقریر کتابی توسط خودش سخن گفت که قصد دارد در آن از احساسات زنانه و احساساتی که فقط خانم ها می توانند آنها را درک کنند، بنویسد.

و البته به این مفهوم، خوب است که رفتارهای اخیر خانم رهنما در سفرهای مکرر به خارج از کشور، دیالوگ هایش در برخی فیلمها با محتوای مخالفت با مفهومی به نام "زن سنتی"، تکلمه های سیاسی اش در عضویت در جنبش سبز، بیان وجود مشکل در ایران در گفتگو با یکی از رسانه های ضد انقلاب و ... را نیز افزود.


دیالوگ های این تابستان فراموشت کردم سمت و سوی خاصی را نشان می دهند.

در جایی "شیرین" با بازی نسیم ادبی به ناگاه از این همه بازجویی و روایت اینکه چطور با "وحید" آشنا شده است، خسته می شود و با عصیانی ناگهانی، خطاب به بازجویش می گوید: پس ما کی باید سوالاتمان را از شما بپرسیم؟

او چند بار نیز از اسمی به نام "آقاشاه"! نام می برد که گویا اشاره به شاه خائن و مجسمه او دارد اما جستار ما اینطور می گوید که چنین نامی در تاریخ رژیم گذشته وجود نداشته است.

و یا بازیگر اول تئاتر خانم رهنما، یعنی باران که با رفتن به بارسلون زندگی به مراتب بهتری از شیرین نصیبش شده است و از همانجا به روایتگری عشقش در گفتگو با یک واکمن می پردازد؛ به راحتی می رقصد و از عضویت در یک گروه موسیقی سخن می گوید و از مادرشدن و غیره... و مخاطبان خانم رهنما ناگهان احساس می کنند که باران به هیچ عنوان نمی توانست با ماندن در ایران به احساس "خوب" دست پیدا کند.

همان رگه ای مفهومی که البته در فیلم جدایی نادر از سیمین و یا نارنجی پوش هم به راحتی می توان آن را با بیان مفهوم "زندگی بهتر فقط در خارج از ایران ممکن است"، مشاهده کرد.

"این تابستان فراموشت کردم" بعنوان یکی از هزاران؛ سمت و سوی رویکردهای خاص برخی چهره های بازیگر ایرانی و در واقع اهداف اپوزسیون فرهنگی را با وضوح بیشتری نشان می دهد.

وضوحی که اگر زنگ های خطر را در جبهه جنگ نرم و مبارزه با شبیخون فرهنگی دشمن به صدا درنیاورد، آنگاه است که باید ترسید و منتظر آینده ای سرشار از وجود تلخ دشمن و لهیب های او بود.


نظر علما درمورد تهاجم فرهنگی

نظر علما درمورد تهاجم فرهنگی

علما، نسل جوان و تهاجم فرهنگی

علما، نسل جوان و تهاجم فرهنگی

مقدمه و طرح مسأله:
هنوز این زادگاه ما اسیر دیو خویان است = هنوز این شهرها در خون نشسته، سرد و ویران است
پس درهای بسته طرح ذلت بار نو ریزند = کزان پیداست طرح غارت و تسخیر شیران است
شیاطین زمان اندر کمین توست از رزمت = بخود پیچیده و در فکر فریب و محو قرآن است(۱)
با نگاهی به تاریخ پر بار اسلام مشاهده می گرددکه دین مبین اسلام ومسلمانان هیجگاه از هجوم وتبلیغات سوءکفار و دشمنان اسلا م بدور نبوده وراه های مختلفی وجود داشته است تا اسلام از جامعه حذف گرددوهنوز هم این شیوه ها ادامه دارد.
استعمار گران اعم از سوسیالیسم و کاپیتالیسم برای غارت یک کشور امروز به چهار رکن حساس آن حمله ور میشوند:
۱) نیروی نظامی: از نظر افزار آلات جنگی، نظام دفاعی کشور را به خود وابسته می کنند یا اینکه جاسوسان خود را در مراکز حساس آن می گمارند و برای خود نوکرانی نیز در داخل ارتش خریداری می نمایند .
۲) سیاست: امروز مشاهده می گردد که اکثر تصمیمات و روابط کشور ها بر اساس خواست غرب است اما توسط مهره ها و عروسکهای بی اراده حاکم در آن کشورها اجرا می گردد.
۳) اقتصاد: استعمار گران با انواع دسایس، اقتصاد کشورها را ورشکسته می کند و آنها را به بند وام و کمکهای به اصطلاح” بلا عوض” می کشانند، سپس توسط عوامل نفوذی و اجیران داخلی دولت حاکم را تحت فشار قرار می دهند.
۴) فرهنگ: این هدف از مهمترین اهداف استعمارگران است. اگر استعمار توانست فرهنگ جامعه را از بین ببرد و فرهنگ خود را جایگزین آن بنماید کاری را کرده که با هزاران سرباز و تانک و هواپیما عملی نبوده و در حقیقت کل آن جامعه را سرباز خویش ساخته است. استعمار میکوشد ملت ها را از محتوای فرهنگی، تار یخی و ملی دور ساخته و تاریخ و مذهب و سنن ملی و مذهبی اش را مسخ و یا نفی نماید.(۲)
افغانستان با توجه به سابقه دیرینه ی فرهنگی و دینی از تیررس هجوم و حمله نظامی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی استعمارگران کمونیسم و امپریالیسم بدور نبوده و امروز شاهد آثار زیانبار هجوم فرهنگی غربیان خصوصًا بر روی جوانان هستیم. شبکه های مختلف رادیویی، تلویزیونی، مطبوعات و مزدوران آموزش دیده اهداف شوم استعمار گران را دنبال می کنند.
استعمارگران به بهانه های مختلف از جمله حقوق بشر، جلوگیری از خشونت و برپایی دموکراسی حضور خود در افغانستان را توجیه می کنند. این در حالی است که فرهنگ برهنگی غرب به نظر می رسد که موجب افزایش خشونت و تجاوز جنسی گشته است.کمیسیون حقوق بشر در افغانستان در چند ماه اخیر ۴۵ مورد تجاوز جنسی را ثبت نموده است و چه بسا موارد دیگری دارد که گزارش نشده است. به نظر می رسد یکی از عوامل این مسئله هرزه نگاری یا چاپ و پخش عکسها و فیلمهای مبتذل که سوغات فرهنگ برهنگی غرب است، باشد.
تحقیقات نشان میدهدکه پخش تصاویر مبتذل باعث ایجاد بر انگیختگی شده و زمینه ساز خشونت خصوصا خشونت علیه زنان و تجاوز جنسی خواهد شد.
باتوجه به این مسائل لازم است که ابعاد مختلف هجوم استعمارگران در افغانستان خصوصا تهاجم فرهنگی و آثار آن برروی جوانان مورد بحث و بررسی قرار گیرد و دانشمندان و علماء نسبت به خنثی سازی آن اقدام نمایند. بر این اساس این نوشتار سعی دارد که به سؤالات ذیل پاسخ گوید:
۱) فرهنگ و تهاجم فرهنگی چه تعاریفی دارند؟
۲) ویژگیهای نسل جوان چیست؟
۳) راهها و شیوه های تهاجم فرهنگی چیست؟
۴) راههای مقابله با تهاجم فرهنگی و نقش علماء چیست؟

تعاریف مفاهیم و اصطلاحات
فرهنگ:
کلمه «فرهنگ» نیز همچون سایر کلمات در ادبیات کشورها دارای معنی خاص خود است. فرهنگ در ادبیات فارسی به معنای ادب، تربیت، دانش، علم، معرفت، مجموعه آداب و رسوم، مجموعه علوم و معارف و هنرهای یک قوم است.(۳) فرهنگ واژه ای فارسی و مرکب از دو جزء «فر» و «هنگ» است که در معانی گوناگونی مانند دانش، دانایی ، خرد، معرفت حرفه، هنر وادب و… به کار رفته است.(۴)
فرهنگ مقوله ای بسیار گسترده است. از این جهت جامعه شناسان و مردم شناسان درباره تعریف جامع و کامل آن اتفاق نظر ندارند و هر یک تعریف خاصی از آن ارائه داده است. ادوارد تیلور مردم شناس انگلیسی فرهنگ را اینگونه تعریف کرده است: « فرهنگ، عبارت از مجموعه علوم، دانش ها، هنر ها، افکار و عقاید، اخلاقیات، مقررات و قوانین، آداب و رسوم و سایر آموخته ها و عاداتی است که انسان به عنوان عضوی از جامعه کسب می کند.»(۵)
دکتر حداد عادل فرهنگ را چنین تعریف می کند: «فرهنگ عبارت است از کلی ترین بینش و نگرش که یک جامعه نسبت به جهان دارد و معنایی که برای هستی و انسان قایل است .»(۶)
حضرت امام خمینی (ره) از فرهنگ به عنوان اساس هویت و موجودیت جامعه یاد کرده اند، چه اینکه اگر فرهنگ جامعه ای وابسته و مرتزق از فرهنگ مخالف باشد ناچار دیگر ابعاد آن جامعه نیز به آن سو گرایش پیدا می کند و در آن مستهلک می شود و موجودیت خود را در تمام ابعاد آن از دست می دهد و استقلال و موجودیت هر جامعه از استقلال فرهنگ آن نشأت می گیرد.(۷)
ابوالقاسم فردوسی می گوید:
تو داری مرا فر و فرهنگ و رای تو باشی به هر نیک و بد رهنمای

تهاجم فرهنگی:
تهاجم را یورش، حمله، ناگاه آمدن بر چیزی و حمله به یکدیگر معنی کرده اند. در قرآن کریم این لغت به کار نرفته و در نهج البلا غه حدود هفت بار از ماده هجوم استفاده شده که بیشتر در حملات و وارد شدن امور فرهنگی و غیر فیزیکی به کار رفته است. (۸)
منظور از هجوم یا تهاجم فرهنگی آن است که جامعه ای تلاش کند که فرهنگ خودش را بر جامعه دیگری که طبعاً دارای فرهنگی خاص است تحمیل کند یا دست کم نوعی دگرگونی در فرهنگ آن جامعه بوجود آورد. به تعبیر دیگر تهاجم فرهنگی دشمن بدین معنی است که یک مجموعه سیاسی یا اقتصادی برای اجرای مقاصد خاص خود جهت به اسارت کشاندن یک ملت، به بنیان های فرهنگی آن هجوم برده و باورهای تازه ای را به زور و با سلطه رسانه ای به قصد جایگزینی با فرهنگ و هویت و باور های ملی آن ملت وارد کشور می کند(۹)
مقام معظم رهبری (مد ظله العالی) از تهاجم فرهنگی تعبیر شبیخون فرهنگی دارند و می فرمایند: «تهاجم فرهنگی دو شاخه قابل توجه دارد: ۱- جایگزین کردن فرهنگ بیگانه به جای فرهنگ بومی ۲- حمله به کشورهای اسلامی و ارزشهای آن از طریق فرهنگی با نوشتن، تهیه فیلم و نمایشنامه، کتب، مطبوعات و جشنواره ها.(۱۰)

دوره جوانی:
به سالهای بیست تا سی سالگی عمر انسان معمولادوره جوانی اطلاق می شود. دوره جوانی دوره انسجام هویت و مدخل زندگی بزرگسالی است. سنین بیست سالگی و بعد دوره ای است که فرد به کمال رشد بدنی خود رسیده، توانایی های شناختی و زبانی و رشد اجتماعی او از کیفیت بالایی برخوردار است و تغییرات روانی مربوط به انسجام هویت وی نیز بر جسته و شوق آفرین است. ورود به زندگی اجتماعی– ااقتصادی و سازگاری و نقش آفرینی فرهنگی نیز در این سالها رخ می دهد. فراغت از تحصیلات دبیرستان، ورود به بازار کار یا دانشگاه، ازدواج و آغاز زندگی زناشویی و تحولات دیگر اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی به تمامی از ویژگیهای رشد دوره جوانی است .
از آنجا که دوره جوانی زمان تصمیم گیریهای اساسی است و این تصمیمات عموما تأثیر بسیار بزرگی برتمام زندگی فرد می گذارد دوره جوانی را باید به عنوان یک دوره جداگانه و پر اهمیت در زندگی انسان به حساب آورد.(۱۱)

روشهای تهاجم فرهنگی
تهاجم فرهنگی در قرن حاضر به طور عمده از راههای زیر به کار خود ادامه می دهند :

الف) تبشیر صلیبی:
تبشیر صلیبی، تقریبا همراه با استعمار غرب و پس از جنگهای صلیبی و پیروزی مسیحیان صلیبی بر مسلمانان در اندلس شدت گرفت و برای خود روشهایی به صورت ذیل دارد:
۱) ترویج غرب گرایی به این گونه که با شستشوی مغزی مسلمانان و پیروان دیگر ادیان، به آنان القاء میکنند که بهترین شیوه زندگی شیوه غرب است و باید دین، فلسفه، اندیشه، زبان، اخلاق، رفتار و حتی نسبت به وقت غذا خوردن و لباس پوشیدن از آنها پیروی کرد.
۲) تربیت گروهی از فرزندان کشورهای شرقی بر پایه افکار غربی و بازگردان آنها به کشورهایشان و شخصیت دادن به آنها تا در مناصب عالیه برسند و آنگاه به وسیله آنها افکار غربی را ترویج نمایند .
۳) ترویج آموزش زبانهای غربی در کشورهای اسلامی و چیره ساختن آن بر زبانهای بومی .
۴) تأسیس دانشگاههای غربی و مدارس تبشیری در کشورهای اسلامی، خانه های ایتام، کودکستانها، بیمارستانها و درمانگاهها برای اهداف خود .
۵) کوشش برای دست انداختن بر شیوه های آموزشی و برنامه های درسی، آموزش و پرورش و اخلاق .
۶) تأسیس بخش اسلام شناسی و ترویج تفکر جدایی دین از سیاست، مطالعه و تحقیق بسیاری از یهودیان و مسیحیان در مطالعات اسلامی، زبان عربی و زبانهای شرقی. چنین روندی باعث شده است که اسلام شناسان غربی و متخصصین ادیان، اسلام را به فرزندان مسلمان آموزش دهند و هنگام بحث پیرامون مسایل تاریخی و فکری، نظریات خود را القاء کنند و برخی از تألیفات آنها در این زمینه برای محققین دیگر به عنوان دایره المعارف و کتاب مرجع به شمار می آید.
۷) فرستادن گروههای تبشیری برای تبلیغ مسیحیت به روستاهای دور دست آفریقا و شرق آسیا .
۸) تبلیغ و ترویج فساد در جامعه اسلامی و دور نگه داشتن زن از وظیفه ای که خدا برای او مقرر داشته و دعوت به بی حجابی و اختلاط دختر و پسر، زن و مرد در محیطهای کار و آموزش و در یک سخن تلاش برای فساد زنان تحت عنوان دفاع و حمایت از حقوق آنان.
۹) تأسیس کلیساها و معابد در کشورهای اسلامی و صرف هزینه های گزاف برای آراستن و بر پایی آنها در بهترین میدانهای شهرهای بزرگ .
۱۰) تأسیس رادیوهای ویژه برای تبلیغ مسیحیت و مارکسیسم و منحرف ساختن فرزندان اسلام بویژه در آفریقا و چاپ و توزیع کتب مقدس و نشریات تبشیری در کشورهای شرقی بویژه اسلامی .

ب) تهاجم فرهنگی صهیونیسم:
برخی از روشهای صهیو نیستها برای رسیدن به اهداف خویش به قرار ذیل است:
۱) بستن پیمانهای صلح ذلت بار و مذاکرات سازشکارانه برای تحمیل اراده خود از راه سیاسی .
۲) تاسیس رادیوهایی به زبان مسلمانان و تبلیغ پیشرفتهای اسرائیل.
۳) ایجاد مؤسسات وابسته به صهیونیسم و سازمانهایی مانند فراماسونری، باشگاههای روتاری، لینز و مذاهبی مانند قادیانی، بهایی و… برای تضعیف اعتقادات مسلمانان و وابسته کردن آنان به خود.
۴) ترویج زبان عبری در کشورهای عربی و پخش نشریات مختلف به این زبان .
۵) دست انداختن به خبر گزاریها و وسایل تبلیغاتی جهان مانند: فیلم، ویدیو، هنر و وسایل سرگمی گوناگون .

ج) تهاجم فرهنگی مارکسیسم:
این مکتب بر پایه ترویج مادیگری، انکار دین، آموزش ایدئولوژی مارکسیسم، لینینیسم، مائوئیسم استوار است و با تشکیل احزاب و سازمانهای مسلح و یا مبارزات پارلمانی قدرت را در دست میگیرند و به تغییر فرهنگ و مفاهیم جامعه می پردازند .

د) تهاجم فرهنگی – اخلاقی غرب:
اکنون وقتی اصطلاح تهاجم فرهنگی به کار می رود، معنای بالا در ذهن تداعی می شود. بنابر یک اصل روانشناسی و اجتماعی ملتهای مغلوب از رفتار وکردار ملل غالب پیروی می نمایند.

روشهای تهاجم فرهنگی – اجتماعی غرب
۱) ایجاد انحراف اخلاقی – جنسی:
سالانه هزاران حلقه نوار و میلیونها قطعه عکس مستهجن از خارج کشور برای انحراف و آلوده ساختن جوانان به افغانستان سرازیر می شود .
۲) ترویج دادن اندیشه جدایی دین از سیاست:
مکتب سکولاریزم که معادل «دنیا گرایی» در فارسی و معلول «علمانیت» در عربی است معتقد است دین نباید در امور سیاست، تربیت و اخلاق جامعه دخالت داشته باشد و باید داخل معابد و روابط فردی برخی افراد با خدا محدود شود.
۳) حرکت در پوشش تفکر علمی:
آنها برای اینکه به فرهنگ خود اعتبار و ارزش ببخشند آن را به عنوان تفکر علمی و علم گرایی معرفی میکنند.
۴) ترویج آزادیخواهی به شکل غربی:
منادیان تهاجم فرهنگی ـ اخلاقی غرب، با بهره برداری از کمبودها و نارسائیها و عقده ها بویژه در میان نسل جوان آنان را وادار میکنند که خواستار آزادی به معنای بی بند و باری شوند .ولی همچون «ژاندارک» باید گفت : «ای آزادی چه جنایتها که زیر نام تو انجام نمی شود».
۵) پوشش نیرومند رسانه ای بر کشور های شرقی:
در این راستا صرف هزینه های گزاف، برای ساختن و ارسال ماهواره های نیرومند مخابراتی برای پوشش قوی رادیو تلویزیونی بر نیمکره شرقی جلب توجه می کند .
۶) تهاجم بر مقدسات بوسیله خود فروختگان:
استعمار غربی می کوشد، افراد بی ریشه ای را از میان خود شرقیان خریداری کند و در دامان خود پرورش دهد. آنگاه توسط همین افراد و از زبان آنها بر فرهنگ، دین و تمدن شرق بتازد و خود در پس پرده از آنها حمایت کند. سلمان رشدی نمونه ای از این شیوه است .
۷) استفاده از صنعت توریسم:
برخی از افراد با مسافرت به کشورهای غربی، از خود غربیان در بی بند و باری و فساد از خود غربیها سبقت می گیرند.
۸) تهاجم فرهنگی به نام نوگرایی و تجدد:
یکی دیگر از روشهایی که مهاجمان فرهنگی برای نفوذ به افکار مسلمانان بر گزیده اند مساله تجدد و نوگرایی است. جنبش نوگرایی بر پایه اعطای حداقل علوم و تکنولوژی به جهان اسلام و حداکثر بهره برداری در جهت نشر فلسفه ها و مظاهر فرهنگ غربی و مکتب های ویرانگر مانند نسبیت اخلاقی و ناسیونالیسم و… بنا نهاده شده است(۱۲)

نسل جوان و تهاجم فرهنگی
برای هیچ کس پوشیده نیست که یکی از روشهای خطرناک تهاجم فرهنگی برای نابودی فرهنگ جامعه و جایگزینی فرهنگ خویش، تدوین نظام آموزشی بر اساس فرهنگ استعماری است. آنها در کنار آموزش، مسائل تربیتی را هم دنبال می کنند. با این روش نسل جوان را که ستون فقرات هر جامعه است در جهت منافع خویش تربیت می کنند. استعمار به این دلایل در این جهت از خود حساسیت زیاد نشان می دهد: اولا اگر نسل جوان صحیح تربیت شوند و از فرهنگ سالم اسلامی برخوردار گردند برای دشمنان اسلام خطرناک است. زیرا جوانان هستند که طرح می ریزند و مبارزه میکنند و با جدیت تمام نقشه های استعمار را برملا می کنند. ثانیا اگر جوانان منحرف و فاسد شوند به نفع استعمار خواهد بود و از آنها برای نابودی اسلام بهره خواهند برد. به همین دلیل است که قدرتهای استعماری هزینه های هنگفتی را صرف تحریف جوانان و نوجوانان می کنند. شاهد عینی این مسأله برنامه ای است که آمریکا در کشور اسلامی افغانستان پیاده نموده و در حال حاضر با برنامه های رایویی و تلویزیونی و…. این اهداف را در افغانستان دنبال می کنند .(۱۳)

راههای مقابله با تهاجم فرهنگی و نقش و مسئولیت علما در قبال آن
به نظر می رسد در مقابل با تهاجم فرهنگی غرب باید دو گروه تلاش بیشتری نمایند:۱- روحانیون ۲ – مسئولان نظام.
موارد ذیل نقش آنها را بیشتر مشخص منماید:
۱) ارائه الگوی مناسب دینی:
می دانیم یکی از عوامل سازنده جامعه ـ بخصوص نسل جوان ـ الگوها هستند و تربیت الگویی در نظام پرورشی اسلام به صورت یک اصل مثبت پذیرفته شده است. ضروری است هدایتگران و عالمان دینی در تمام ابعاد زندگی سعی کنند از مصادیق «لم تقولون ما لا تفعلون» نباشند. و رفتار و کردار و زندگی خانوادگی شان برای توده مردم الگویی رهگشا و به سوی فرهنگ قرآن و اسلام باشد.
۲) آگاهی دادن به جامعه و احیای امر به معروف و نهی از منکر:
بی گمان هیچ کس خواهان ضرر و زیان برای خود و جامعه خود نیست و دزد همیشه از غفلت صاحب خانه استفاده کرده و به خانه وارد می شود. پس اگر والدین و جوانان را آگاه کنیم و وظیفه امر به معروف و نهی از منکر را اجرا نماییم تا حدودی جلوی فسادها و انحرافات را می توانیم بگیریم. در این امر نقش علما بسیار مهم و سازنده است .
۳) تهیه خوراک فرهنگی سالم:
در اغلب موارد علت جذب جوانان به خوراکهای فرهنگی ناسالم، نبود خوراک سالم است. اگر امکانات فکری و فرهنگی و تفریحات لازم به صورت سالم برای آنان فراهم شود، تا حدود زیادی از انحراف و سقوط آنان جلوگیری خواهد شد.
۴) استفاده از تکنیک و دانش ارتباطات و تبلیغات:
درحالی که دانش ارتباطات اجتماعی در این دو دهه با شتاب، گامهای بلندی برداشته است، متأسفانه روشها و تکنیکهای ما در امر تبلیغات ضعیف و عقب مانده است. خوب است که علما با روانشناسی ارتباطات آشنایی پیدا کنند و با استفاده از شیوه های مناسب نفوذ کلام به تبلیغ بپردازند.
۵) احیای امور تربیتی در آموزش و پرورش:
لازم است با استفاده از کارشناسان مسایل تربیتی اسلام، بخش تربیتی نیرومندی در مدارس و مراکز آموزشی کشور ایجاد شود تا باپیشرفته ترین شیوه ها تربیت اسلامی را در مراکز آموزشی و پرورشی پیاده کند. نباید مراکز آموزشی فقط دانشمند تحویل دهد بلکه باید دانشمند متعهد و وفادار به کشور و دین و ملت تربیت نماید تا بیگانگان آنان را مورد بهره برداری قرار ندهند .
خوشبختانه بخش ریاست تربیتی در وزارت معارف افغانستان ایجاد شده است ولی این بخش از عدم و کمبود نیروی متخصص رنج میبرد. در حال حاضر حدود نه هزار نفر معلم راهنما یا مربی تربیتی برای مکاتب افغانستان نیاز است که حتی کمتر از یک درصد این نیروها وجود ندارد.
به مرکز جهانی علوم اسلامی و حوزه های علمیه پیشنهاد می گردد در جهت تربیت نیروی متخصص تربیتی قدم بردارند .چرا که بهترین نیروها برای تربیت دانش آموزان و دیگر اقشار، طلاب علوم دینی هستند که با مسائل دینی آشنایی دارند و بابهره گیری از تخصص علوم تربیتی نقش مهمی در جهت سالمسازی جامعه و جلوگیری از تهاجم فرهنگی ایفا نمایند.
۶) به کارگیری و استفاده از کارشناسان مسلمان در زمینه مسایل اجتماعی، روانشناسی، تربیتی و تبلیغی:
تهاجم فرهنگی و عملیات مقابله با آن درست به مثابه جنگ است، همانگونه که نداشتن تخصص نظامی و وجود افراد بی هدف یا مغرض جنگ را به شکست می تواند بکشاند، مقابله امت اسلامی نیز در صورت آلوده بودن به این آفتها ممکن است چندان موفقیت آمیز نباشد.
۷) فعال کردن مساجد ازطریق نصب ائمه جماعات صالح و نیرومند در امر تبلیغ:
مردم افغانستان با تمام مشکلاتی دارند و با وجود تبلیغات ضد دین غربیان هنوز پایبند و معتقد به دین و مذهب هستند. و این در حالی است که بسیاری از مساجد از وجود روحانی محروم هستند. و گاهگاهی تعدادی از مساجد از نوارهای سخنرانی و روضه برای رفع این کمبود استفاده می کنند.
لازم است که علما در این امر نقش فعالی داشته باشند و دلهای تشنه معنوی مردم را سیراب گردانند. تجربه ثابت کرده است که هر محله و مردمی که علما و روحانیون آنها نقش فعالی داشته اند مردم آنها از نظر دینی و اعتقادات و مسایل تربیتی سالم تر بوده اند .
۸) ایجاد یک شبکه تلویزیونی و تهیه و پخش فیلمهای متناسب با فرهنگ و ارزشهای دینی:
در افغانستان در حال حاضر نزدیک به ۵۰ شبکه تلویزیونی در جهت تبلیغ فرهنگ غرب فعال است و با توجه به تأثیر تصویر و فیلم و ایجاد الگوگیری لازم است حداقل یک شبکه تلویزیونی در جهت ترویج فرهنگ و ارزشهای اسلامی فعالیت نماید و خطرات و مضرات و نتایج خسارتبار فرهنگهای مهاجم غربی تبیین گردد.
منابع:
۱) مجله پیام مستضعفین، شماره ۵۵ و ۵۶ سال۱۳۶۵
۲) مصباح یزدی، محمد تقی( ). تهاجم فرهنگی
۳) فرهنگ فارسی معین. ج۲
۴) طهماسبی، حشمت الله ( ) .مبنای جامعه شناسی و مردم شناسی ایلات و عشایر
۵) محسنی، منوچهر ( ) .جامعه شناسی عمومی.
۶)عادل، حداد( ) . فرهنگ برهنگی وبرهنگی فرهنگی.
۷) خود باختگی و خود باوری از دیدگاه امام خمینی(ره)
۸) صادقی، نبی (۱۳۷۷). مقاله ارائه شده در دومین همایش علمی ـ تحقیقی وحدت) زاهدان ۱۳۷۲( سیستان وبلوچستان : انتشارات اسوه.
۹) مصباح یزدی ، محمد تقی( ).تهاجم فرهنگی
۱۰)شرفی، حمید رضا ( ) .فرایند انقلاب اسلامی.
۱۱) لطف آبادی،حسین(۱۳۷۸) روانشناسی رشد(۲(تهران: انتشارات سمت .
۱۲) براتی، عباسعلی (۱۳۷۷ (مقاله ارائه شده در دومین همایش علمی ـ تحقیقی وحدت (زاهدان۱۳۷۲ (سیستان و بلوچستان : انتشارات اسوه.
۱۳)مجله پیام مستضعفین، شماره ۴۵ و۴۶

نویسندگان: دکتر سیدجعفر احمدی و سیدعلی بابا احمدی

ناتوی فرهنگی و راهکارهای مقابله با آن از منظر قرآن کریم

ناتوی فرهنگی و راهکارهای مقابله با آن از منظر قرآن کریم

ناتوی فرهنگی و راهکارهای مقابله با آن از منظر قرآن کریم
ناتوی فرهنگی و راهکارهای مقابله با آن از منظر قرآن کریم
یکی از مسائل مهم و قابل تأمل در مهندسی فرهنگی و نظام آموزش و پرورش جامعه اسلامی مسئله ناتوی فرهنگی است. استکبارجهانی که برای تسلط بر منافع ملت ها، سازمان نظامی ناتو را تشکیل داده است، تا از طریق آن به نابودی ...
نویسنده : اکرم السادات هاشمی نژاد
یکی از مسائل مهم و قابل تأمل در مهندسی فرهنگی و نظام آموزش و پرورش جامعه اسلامی مسئله ناتوی فرهنگی است. استکبارجهانی که برای تسلط بر منافع ملت ها، سازمان نظامی ناتو را تشکیل داده است، تا از طریق آن به نابودی هویت ملی جوامع بشری و تحقق بیشتر اهداف استعماری بپردازند. و با استفاده از امکانات زنجیره ای، متنوع و بسیار گسترده رسانه ای؛ سر رشته ی تحولات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشورها و ملت ها را در دست گیرند. ناتوی نظامی که تا دیروز برای کنترل کمونیسم و قدرت نظامی شرق، با مدرن ترین تجهیزات نظامی و تسلیحات کشتار جمعی ایجاد شده بود، در حال حاضر برای مقابله با قطب قدرتمند اسلامی و تأثیرات شگرف انقلاب اسلامی بر ملت های مسلمان و غیر مسلمان فاقد کارایی و توانمندی لازم است و لذا در کنار آن یک سازمان عریض و طویل فرهنگی شکل گرفت که تحت فرماندهی صهیونیست بین الملل، با استفاده از تمامی ظرفیت های تبلیغاتی و فرهنگی و ساماندهی مناسب آنها مبارزه برنامه ریزی شده با اسلام و قرآن تلاش کرد. این سازمان عریض و طویل و در عین حال مخفی را مقام معظم رهبری «ناتوی فرهنگی» نامیده اند. استراتژی ناتو با رویکرد نظامی، تصرف زمین و کسب منابع و مراکز مهم اقتصادی است لکن استراتژی ورهیافت ناتوی فرهنگی قبضه کردن باورها، ایدئولوژی و جهان بینی ملتها و فرهنگ هاست. ناتوی فرهنگی (استعمار نو) در جدیدترین نوع تهاجم خود با انواع فیلم ها، بازی های تخیلی، نقاشی متحرک، هنرهای تجسمی، کتاب، روزنامه، سایت های اینترنتی، شبکه های ماهواره ای و... اقدام به جنگ نرم در دامنه ای گسترده بر علیه دین و ایدئولوژیک اسلامی، انسانی نموده است؛ به گونه ای که از راه نفوذ فرهنگی و از طریق «تخدیر فرهنگی» جوامع تحت سلطه قرار می گیرند. در این مقاله در پی آن هستیم که در حد توان و امکان با بیان اهداف، ابزارها و مصادیق ناتوی فرهنگی و راهکارهای مناسب قرآنی، در راستای افزایش توانمندی در برابر تهدیدات فرهنگی و مقابله با ناهنجارهای اجتماعی حرکت کنیم.
 
مقدمه
در ابتدای دهه 1370 بحث فراگیر عمومی در جامعه ایرانی، مسأله “تهاجم فرهنگی» بود. تهاجم فرهنگی، هجوم فرهنگی، شبیخون فرهنگی و... مفاهیمی بود که در بین مردم گسترش یافت و در برابر آن، بحث از ضرورت دفاع فرهنگی، امنیت فرهنگی، بقاء فرهنگی و... مطرح شد. اکنون 18 سال از آن زمان می گذرد و تهاجم فرهنگی کیفی تر و کمی تر شده است و جامعه با ابعاد گسترده تری از تهاجم فرهنگی با عنوان “ناتوی فرهنگی» روبرو است؛ در مقابل دفاع فرهنگی نیز باید آرایش مقبولتری بیابد و این تهاجم و دفاع، حکایت از یک “جنگ فرهنگی» تمام عیار دارد. حال آنچه ضرورت می یابد این است که اساساً ناتوی فرهنگی چیست؟ ابعاد و ابزار و روش و اهداف و مصادیق آن کدام است؟ چگونه باید به دفاع فرهنگی پرداخت؟
از مباحث اصلی در بررسی و تحلیل هر پدیده، دانستن مبانی و ریشه های فکری آن پدیده بعنوان چهارچوب ساختاری است که با شناختن آن ترسیم و تعیین راههای تقابل با آن پدیده آسانتر و جهت دارتر می شود. بطور کلی می توان گفت ناتوی فرهنگی در انسان مداری غرب ریشه دارد. اصل اساسی آن مبتنی بر اصالت لذت و اینکه انسان در هر کاری که می خواهد انجام دهد و لذت ببرد و لو ضد ارزشی، آزاد باشد و این اصلی است که با آموزه های اسلام ناب محمدی (صلی الله علیه وآله)منافات دارد.
با یک جمع بندی چنین می توان گفت که مروجین اصول ناتوی فرهنگی، خواستار ایجاد یک بحران هویتی و پوچی در میان جوامع اسلامی- انسانی هستند تا از این طریق بتوانند در خلاء ایجاد شده در سطح افکار عمومی جامعه بخصوص جوانان، هویتی که متناسب و تأمین کننده منافع آنان است جایگزین هویت اصلی جوامع کنند مانند آنچه از ترویج فرهنگ مصرف گرایی و آزادی مطلق زنان در غرب و برخی جوامع اسلامی بعنوان اهرم های پیشرفت در راستای تأمین منافع اقتصادی بنگاههای بزرگ غربی با یک نگاه ابزارگونه به جنس زن و جامعه انسانی، شاهد هستیم.
ناتوی فرهنگی را می توان وسیله و روشی در دست استعمارگران در امپریالیسم نوین دانست. در گذشته و در امپریالیسم کهن برای ابر قدرتها در تسلط منافع دیگر کشورها این گونه مرسوم بوده که به دیگر نقاط لشگرکشی می کردند و از طریق تحکیم نظامی، مبادرت به اعمال سلطه خویش می کردند ولی امروزه به جای صرف وقت و هزینه های گزاف، در امپریالیسم نوین برای رسیدن به اهداف از طریق کنترل اهرمهای کلیدی اقدام می کنند و یکی از کلیدی ترین اهرمها که همواره مورد توجه استعمارگران در میان همه ملتها و بخصوص ملل اسلامی است، مقوله فرهنگ است. تهاجم فرهنگی که شاید بتوان آن را به تعبیر مقام معظم رهبری بی صداترین و مخرب ترین ابزار حمله دشمنان دانست و به جاست که بار دیگر سخن امام خمینی (رحمةالله علیه)درباره نقش فرهنگ را یادآور شویم که فرمودند: “مایه خوشبختی و بدبختی همه جوامع، در فرهنگ آنهاست».
در این مقاله نگارنده را سعی بر آن است که با تعریف کلید واژه های ناتو، فرهنگ، ناتوی فرهنگی، جنگ نرم، استعمارنو و بیان اهداف ناتوی فرهنگی حرکتی آگاهانه در میان نخبگان علمی و فرهنگی جامعه اسلامی را برای رجعت حقیقی به قرآن و بهره گیری از راهکارهای قرآنی جهت مقابله حدی با ناتوی فرهنگی برانگیزد تا بعثتی محمدی (صلی الله علیه وآله)برای تشکیل و تشکل آموزش و پرورش قرآنی نمایند.
 
تعریف کلید واژه ها
ناتو: از نظر لغوی ناسازگار و ناموافق معنا می دهد، اما در ادبیات نظامی نام سازمانی نظامی متشکل از کشورهای استعمارگر، به سردمداری آمریکا است. که یکدیگر را در مقابل تعهدات در مواجهه با خطر حملات سایر کشورها پشتیبانی و حمایت می نمایند.
فرهنگ: علم، دانش، ادب، تعلیم و تربیت، آثار علمی و ادبی یک قوم یا ملت. در لغت نامه دهخدا معنای فرهنگ عبارتست از ادب، تربیت، پرورش، عقل و خرد، فضل و فضیلت، بزرگی، بزرگواری، دانش، وقار، شکوهمندی، حکمت، معرفت، فقه، علم، شریعت، صنعت، هنر، هوش و فراست.
واژه فرهنگ از دو بخش «فر» و «هنگ» تشکیل شده است.
«فر» به معنای: شأن، شکوه و شوکت، برازندگی، زیبایی و پیرایش، نور و پرتو، تابش، آواز و آهنگ عدالت و امامت، استقلال و سیاست و عقوبت، فوقانی، توانایی، سرافرازی و...
«هنگ» به معنای: سنگین، تمکین، وقار، قصد و اراده و آهنگ جایی و سویی، زور، فراوان، زیرک، دریافت، فهم، قوم و قبیله، لشکر، سپاه و نگهداری است.
ناتوی فرهنگی: یعنی ابر قدرتها با کمک وسائل، فناوری و اطلاعات حتی امواج به راحتی در خانه های ما وارد شده و به صوت و تصویر، نوشتار، هنر، ورزش و حتی علم، ما و فرزندانمان را تحت تأثیر قرار دهند و با اهداف سیاسی، فرهنگی و تبلیغی در صدد متزلزل کردن فرهنگ سنتی کشورهای جهان سوم به خصوص کشورهای مسلمان بر آیند. آنها به راحتی کالاهای خود را تبلیغ می کنند، پیام های روانی خود را می فرستند، روابط نامشروع بین زن و مرد را ترویج می نمایند، عکس های مستهجن زنان و مردان را به نمایش می گذارند، خبرهای دروغ برای جوامع می فرستند، زمینه های «آشفتگی هویت» را برای جوانان فراهم می کنند، ابهت فرهنگی و دینی خانواده ها را می شکنند، و برای اهداف خود از هیچ تلاشی دریغ نمی کنند و با کمک فناوری اطلاعات به ویژه اینترنت مرزهای زمانی و جغرافیایی جوامع مختلف را در هم شکسته و وارد تمام جوامع بشری می شوند.
 
جنگ نرم: جنگ اطلاعاتی، جنگ روانی تبلیغاتی، جنگ سایبری
جنگ نرم با شروع دوره انقلاب علوم و فناوریها، خصوصاً فناوریهای اطلاعات، ارتباطات، الکترونیک و رایانه در سالهای اخیر طراحی شد و در حال حاضر سیر تکاملی خود را طی می نماید.
استعمار نو: در این نوع از استعمار راه نفوذ و سلطه و بهره برداری راه فرهنگی است و از طریق “تخدیر فرهنگی» جوامع تحت سلطه قرار می گیرند و مهمترین ابزار نفوذ در این نوع استعمار ابزار رسانه ای است.
 
ناتوی فرهنگی
اصطلاحی است تازه وارد در ادبیات سیاسی ایران، و مفهومی است که برای اولین بار مقام معظم رهبری در سال 1385 در جمع اساتید و دانشجویان مطرح نمودند، اما در ادبیات سیاسی جهان مسأله جدیدی نیست.
ایالات متحده آمریکا در دوران جنگ سرد که از سالهای بعد از جنگ دوم جهانی آغاز و با فروپاشی شوروی سابق پایان یافت برای مبارزه فرهنگی و اطلاعاتی با شوروی سابق دست به تشکیل سازمان هایی به ظاهر فرهنگی و دانشگاهی زده بود که محققان از آنها با نام ناتوی فرهنگی یاد می کنند، ناتوی فرهنگی در زمان جنگ سرد مستقیماًَ توسط سازمان سیا اداره می شد و در حیطه های مختلف به فعالیتهای فرهنگی مشغول بود که از جمله این حیطه ها می توان به چاپ و نشر کتب مجلات و فصلنامه ها اشاره کرد، از دیگر فعالیت های این ناتوی فرهنگی کنترل محتوا و حتی جهت دهی به هنرهایی مانند موسیقی، نقاشی و فیلم سازی و.. بوده است.
رویکرد اصلی ناتوی فرهنگی، جنگ نرم و هدف اصلی آن نابودی هویت ملی جوامع بشری بویژه مقابله با ایمان انسان هایی است که مصمم هستند از هویت دینی و ملی خود شرافتمندانه دفاع کنند.
اعضای ناتوی فرهنگی با بهره مندی از 57 سال تجربه نظامی گری، تأسیسات پایه ای هماهنگی را در حوزه رسانه ها شکل داده اند. خبرگزاری های بین المللی، شبکه های خبری غالب مانند بی. بی. سی و سی. ان. ان، تأسیسات ماهواره ای که ارسال امواج صدها شبکه ماهواره ای را بر عهده دارند، صدها روزنامه و هزاران پایگاه خبری و تبلیغاتی از جمله این تأسیسات هستند که همگی ارزشهای مشترک غربی را منتشر و تلاش می کنند ارزشهای مقاوم در برابر خود را در هم کوبند.
کاری که مدتهاست آمریکا و بعضی از کشورهای اروپایی در تهاجم فرهنگی بر علیه جمهوری اسلامی ایران، شروع کرده اند به کارگیری مجدد برخی از روشهای زمان جنگ سرد است، و یکی از این روشها به تعبیر مقام معظم رهبری، ناتوی فرهنگی است.
اگر غرب در جنگ سرد برای مقابله با اردوگاه کمونیسم پیمان نظامی ناتو را تدارک دیده، در آغاز قرن 21 از هراس موج بیداری اسلامی در جهان اسلام در پی تشکیل «ناتوی فرهنگی» است، تا به استفاده از امکانات فرهنگی مانع استمرار و رشد بیداری ملتها شود و بدین وسیله سررشته تحولات سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی کشورها و ملتها را به دست گیرد.
ایجاد «ناتوی فرهنگی» نشانگر تجمیع ظرفیت های فرهنگی دشمنان و کسانی است که اسلام را مانع جدی اهداف خود می دانند.
 
اصول ناتوی فرهنگی
اصولی که در ناتوی فرهنگی تبلیغ و ترویج می شوند عبارتند از:
اصالت لذت
دنیا گرایی
بی اخلاقی گری اجتماعی
فردیت فرد
فمنیسم (هر چیز را از نگاه جنسیت دیدن و در یک کلام تبلیغ برای رفع حیاء از سطح اجتماع)
سوداگری اقتصادی
توده گرایی
ترویج بی بند و باری
 
اهداف ناتوی فرهنگی
ناتوی فرهنگی در کمین هویت دینی، ملی و منطقه ای است. جبهه ناتوی فرهنگی هم مانند دیگر جبهه های طراحی شده از سوی دشمنان ملت ایران و امت اسلام دارای اهداف
خاص خویش است که بطور خلاصه می توان این اهداف را در ساختار شکنی و جایگزین ساختار مطلوب در راستای تثبیت منافع غرب، نام برد.
از این رو، حوزه اصلی فعالیت دشمنان در جبهه فرهنگی، شکستن ساختارهایی است که ادیان و مذاهب اصیل بدنبال تثبیت آن هستند.
ترویج و القاء این تفکر که حکومت یک پدیده و ایده غیر دینی و حتی مخالف با آموزه های دینی و الهی است و در این راستا از تبلیغ و حمایت از فرق و نحله هایی همچون صوفیه، وهابیت، حجتیه، بهائیت حمایت می کنند که همگی آنان در اندیشه سیاسی غرب، امر حکومت را مانع سعادت اخروی و یا خارج از وظایف انسانهای عادی می دانند.
ایجاد اختلاف و شکاف در جوامع اسلامی، چند دسته گی و تقابل و نهایتاً درگیری بین اقوام و مذاهب گوناگون، هم در بعد ملی و هم در سطح جهان اسلام.
تخریب بنیان های فکری و اعتقادی، اعضای ناتوی فرهنگی سعی دارند چهره تابناک دین مبین اسلام و چهره مبارک پیامبر اعظم (صلی الله علیه وآله)را از طریق رمان، فیلم و کاریکاتور مخدوش و دین اسلام را طرفدار خشونت که با زور و شمشیر گسترش پیدا کرده است؛ معرفی کنند و در واقع سعی دارند با استفاده از برتری های سیاسی، اقتصادی و رسانه ای به مبانی افکار و ارزش های مسلمانان هجوم بیاورند و با نفی و رد ارزش های دینی و ملی، حاکمیت خود را تثبیت و ارزش های نامطلوب خود را تحمیل کنند.
ایجاد گسست و اختلاف بین دولت و ملت.
هدایت افکار عمومی، ایجاد ابهام و تردید در اذهان مردم، تأمین منافع سیاسی، به دست گرفتن تحولات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی کشورها و ملت ها، تشکیل سازمان فرهنگی برای نابودی هویت ملی جوامع بشری و... از دیگر اهداف ناتوی فرهنگی است.
 
ابزارهای ناتوی فرهنگی
دشمنان و اعضاء ناتوی فرهنگی با استفاده از ابزارهای مختلف در پی ایجاد گسست در میان شالوده مستحکم دینی، ملی و منطقه ای است و متأسفانه جوانان و نوجوانان به دلیل حس کنجکاوی، علاقمندی به شناخت چیزهای جدید، عشق، جذابیت، کمی تجربه، اقتضای سنی و آسیب پذیری مهمترین ابزار در دست اهداف ناتوی فرهنگی هستند و آنچه که موجب تخریب جوانان و نوجوانان می شود در محور فعالیت اعضاء ناتوی فرهنگی قرار دارد.
 
سایت ها، رسانه های نوظهور، باندهای فساد اینترنتی
از ابزارهای مهم و قوی به شمار می روند و یکی از مهم ترین و جدی ترین حوزه های فعالیت کشورهای دشمن در جنگ نرم علیه جمهوری اسلامی استفاده از رسانه در جهت ایجاد جو منفی در ایران می باشد؛ در واقع راه اندازی رسانه های فارسی گوناگون مانند شبکه های تلویزیونی، رادیویی، ماهواره ای فارسی زبان خارج از کشور و راه اندازی سایت های مستهجن که از 10 سال پیش آغاز شده و در 5 سال اخیر گسترش پیدا کرده فقط در مسیر نابودی فرهنگ ایرانی، اسلامی چندین هزارساله ملت بزرگ ایران فعالیت می کنند و در پی آن هستند که فرهنگ ایرانیان را فرهنگی مستهجن معرفی نمایند و مبارزه ای همه جانبه را با نظام جمهوری اسلامی ایران برپا نمایند.
 
بازی های رایانه ای: با قابلیت ها و ویژگی
های خاص خود که به شکل های مختلف تأثیر می گذارند: این گونه بازی ها بسیاری از اصول یادگیری مانند هم ذات پنداری (الگو سازی)، تمرین، تکرار، پاداش و تقویت را بکار می گیرند. در بازی های رایانه ای گرافیک، صدا و تعامل، ابتکار سیر داستان، کنجکاوی، پیچیدگی و تخیل، منطق، حافظه، بازتاب ها، مهارت های ریاضی، چالش حل مسأله و تجسم از جمله جنبه های فنی، روانی و فردی است که بازیگران را جذب این بازی ها می کند. کار مستقل، مداومت در بازی، مشارکت فعال، تعامل مشارکتی، ساختار گروهی، یادگیری، رقابت یا همکاری گروهی و فرصت های برابر در بازی از جمله عواملی هستند که در فرد برای ادامه بازی ایجاد انگیزه می کند. و دقیقاً به دلیل همین خصوصیات است که به یکی از ابزار تأثیرگذاری غرب در راستای ناتوی فرهنگی علیه دنیای اسلام و خصوصاً انقلاب اسلامی ایران تبدیل شده است.
 
وزارتخانه های خارجی
از جمله «وزارتخانه هلند» که با هماهنگی انگلیس و هدایت دیپلمات های هلندی و بودجه بندی پنهان آمریکا در پی ناتوی فرهنگی و تلاش برای براندازی نرم با راه انداختن انقلاب های مخملی علیه جمهوری اسلامی ایران هستند.
 
رادیوهای بیگانه و شبکه های مهم خبری
جعل واقعیت و سانسور خبر حربه ای مهم در دست اعضاء ناتوی فرهنگی است که به وسیله آن می توانند افکار عمومی را شکل دهند. (ماجرای کوی دانشگاه تهران)
دانشگاه، روشنفکران، مخالفان، دوستان نادان: در حال حاضر دشمن بیشترین توجه خود را به مراکز آموزشی عالی معطوف کرده است، به طوری که جریانهای انحرافی با تمرکز دین ستیزی، فرقه گرایی و... در دانشگاهها فعال شده اند.
سینما، کتاب، و... همه ابزارهای در دست اعضاء ناتوی فرهنگی هستند.
این ابزارها مهمترین پشتیبان عملیات روانی، استحاله فرهنگی، تخریب، تخدیر و تحقیر فرهنگی و شستشوی مغزی ملتها به حساب می آیند. به عنوان مثال کشور آمریکا همکاری نزدیکی با 50 دانشگاه علوم ارتباطات جهان دارد و با در اختیار داشتن 140 روزنامه، 44 رادیو، 17 شبکه تلویزیونی و 25000 مرکز انتشار نسخ خبری ابزارهای زیادی در اختیار دارد.
 
نحوه تأثیرگذاری ابزارهای ناتوی فرهنگی
خشونت و پرخاشگری: صحنه هایی مثل خفه کردن همراه با صدای شکستن مهره های گردن، استفاده از ضربات مشت و پا، استفاده از سلاح های سرد مانند چاقو، خنجر، همراه با افکت هایی مثل صدای ناله.
تبلیغ فرهنگ برهنگی و نمایش صحنه های غیر مجاز
تبلیغ فرهنگ غرب
اصرار بر انجام خطا و گناه
از بین بردن قبح گناهان
ارائه نمادهای غیراخلاقی یا ضد اخلاقی
اسوه سازی از شخصیت های غیر اخلاقی
 
مصادیق ناتوی فرهنگی
با توجه به تعاریف و اهداف ناتوی فرهنگی و جنگ نرم می توان دریافت که دشمن از هر راهی به دنبال تخدیر، تخریب واستحاله فرهنگی است. بنابراین به هر شکلی و به هر قیمتی برای رسیدن به اهدافش ظاهر می شود. لذا به چند مورد اندک از هزاران مصادیق ناتوی فرهنگی در جامعه اسلامی ایران اشاره شود.
 
1- ناتوی فرهنگی و تأسیس انجمن «پرخواران گمنام»
در حالی که هنوز کسانی در جامعه وجود دارند که در فقر معیشتی هستند بعضی در ایران به دنبال این هستند که “انجمن پرخوران گمنام» را تشکیل دهند و شکی نیست که این اقدام در جهت ناتوی فرهنگی دشمن و سرنخ چنین فضایابی بدست دشمن است که از افرادی غافل نیز در جامعه استفاده می کند.
 
2- ناتوی فرهنگی و جنگ نرم افزاری
جنگ نرم افزاری که دامنه ای گسترده تر از محدوده سیاسی و جغرافیایی پیدا کرده است و به کمک جنگ های دینی و ایدئولوژی شتافته است؛ بازی های رایانه ای یکی از کارآمدترین روش ها برای تأثیرگذاری و فرهنگ سازی در جهت اهداف ناتوی فرهنگی و مطرح نمودن نظام سلطه به طور عام می باشد.
در همه این بازی ها مبارزه آمریکایی ها با اسلام و کشورهای اسلامی به بخصوص شیعه و کشور ایران مطرح است. در غالب این بازی ها بازیگر رایانه در حکم یک قهرمان آمریکایی با تروریست هایی درگیر می شود که قیافه اسلامی و واضح تر بگوییم قیافه بسیجی و سپاهی ایرانی دارند. نمادهایی هم که در این بازی ها به عنوان پایگاه های دشمن استفاده می شود مساجد و اماکن مذهبی مسلمانان با رنگ های سبز و آبی است که کاشی ها و معرق کاری های اسلامی به صورت بسیار واضح و روشن در آن نمایان است. ماهیت این بازی ها معمولاً بر مبارزه با تروریسم متمرکز شده است. سری بازی های «دلتا فورث» بخصوص نسخه های جدید آن که کاملاً ماهیت ضد اسلامی دارد، از این قبیل هستند.
 
3- هالیوود، فیلم های مستهجن. قاچاق هنرپیشگان ایرانی به هالیوود
هالیوود که از مظاهر هنر و تکنولوژی غرب به شمار می رود در قبضه صهیونیست ها می باشد. هالیوود به جای ترویج فرهنگ و اندیشه درست برای زندگی سعی در ایجاد زیر بناهایی دارد که تنها تیشه بر ریشه جهان و بشریت می زند که از جمله اقدامات آن ساخت فیلم 300 است که تمهیدات بی شماری در آن صورت گرفته تا پارسیان را جانورانی از ایل و تبار آسیایی (مثل مغول ها) نشان دهد.
بنابر اسناد و اخبار، پروژه ای دیگر از شبکه جهانی ناتوی فرهنگی جهت سربازگیری از جبهه مقابل برای سازماندهی تهاجم جدید به ارزش های اسلامی و فرهنگ ایرانی در حال شکل گیری است.
ابتدا از طریق جذب هنرپیشگان ورشکسته و فراری و در حال حاضر هنرپیشه ای که با سرمایه مادی و معنوی این سرزمین به موقعیت رسیده است را با وعده و وعید به خود جلب کرده تا پروژه جدیدی را کلید بزنند.
حضور 10 دقیقه ای هنرپیشه ایرانی... در یک فیلم 130 دقیقه ای به نام “مجموع دروغ ها» ساخته کارگردان شبه دولتی آمریکایی یعنی رایدلی اسکات در نقش زن فریبکار نه به خاطر هنر هنرپیشه ایرانی و جهانی شدن او است بلکه به خاطر میل اربابان صهیونیستی که نوک حمله شان متوجه مسلمانان و کتاب آسمانی شان است. در واقع اگر پیش از اینها با عناصرخودشان به اسلام و مسلمین و... حمله می نمودند متأسفانه در قالب ناتوی فرهنگی با جذب نیرو از بین خودی، تهاجم خویش را سازمان می دهند.
 
4- برنامه شبکه ماهواره ای، اینترنتی
ناتوی فرهنگی که ماهیت آن تهاجمی و در قالب فرهنگی و شبه هنری است. قصد دارد از طریق ابزارهای ماهواره ای هویت ملی و مذهبی مسلمانان علی الخصوص شیعیان را تضعیف کند. گسترش فساد و فحشاء از طریق کانال های ماهواره ای و ایجاد جنگ روانی از تکنیک های خاص ناتوی فرهنگی است.
4-1- گسترش ابتذال و بی بندباری:
مشاور مرکز مطالعات استراتژیک ریاست جمهوری در دانشگاه شهرکرد گفت: 37 شبکه ماهواره ای، تخریب فرهنگ اسلامی را در دستور کارخود قرار داده اند. وظیفه این شبکه ها گسترش ابتذال، تبلیغ مصرف گرایی، تبلیغ سکولاریسم و ترویج و گسترش بی بند و باری و فساد در بین کشورهای اسلامی است. ناتوی فرهنگی از زمان چاپ کاریکاتور موهن رسول الله (ص)، نوشتن کتاب آیات شیطانی، و اهانت به ساحت پیامبراعظم (صلی الله علیه وآله)در مسجد خلیل آغاز شده است و پشت پرده این ناتوی فرهنگی صهیونیسم قرار دارد.
4-2-  مواد مخدر و مشروبات الکلی
معضل مواد مخدر در جامعه از مصادیق ناتوی فرهنگی است و امروزه تنوع مواد مخدر قابل مقایسه با گذشته نیست و تجارت مواد مخدر در کنار تجارت نفت و اسلحه رتبه اول را به خود اختصاص داده است و این برگرفته از سیاست سردمداران و برنامه ریزان ناتوی فرهنگی است که مبارزه با آن نیز مشکل و پیچیده است و باید سازمان یافته با این بلای خانمان سوز جنگید.
استعمال مواد مخدر چه در قالب سنتی آن و چه در قالب مخدرهای شیمیایی جدید و قرص های روانگردان و مدپرستی و تقلید سهم مهمی در تخریب اندیشه و ارزش های مبتنی بر معنویت و ملیت دارد.
4-3- فرقه های ضاله
وجود فرقه های ضاله مانند بهائیت، وهابیت، شیطان پرستی و فرقه های دراویش منحرف از مصادیق ناتوی فرهنگی و شبیخون فرهنگی است که همه این فرقه ها ساخته دست سرویس های جاسوسی انگلستان صهیونیست بین الملل است.
 
آموزش و پرورش اسلامی و ناتوی فرهنگی:
در قدیم الایام انسانها در مقابل تهاجم دشمنان دژهای مستحکمی بنا می کردند و آسوده در پناه آن زندگی می کردند. اما امروزه که ابزار تهاجم از ادوات نظامی به ابزارهای فرهنگی تعبیر کرده است؛ چه باید کرد؟ باید جوانان و نوجوانان و کودکان بتوانند دژهای مستحکمی از ارزش های تو در تو در مقابل مهاجمان فرهنگی بنا کنند. این امر در کجا میسر خواهد شد؟
عرصه آموزش و پرورش از مهمترین حوزه های فرهنگ یک کشور است که در تیررس نخست مهاجمان فرهنگی در جنگ فرهنگی می باشد و در دوران معاصر سیاستمداران آمریکایی، برای نفوذ به عرصه های اجتماعی و سیاسی ملت های دیگر از معبر آموزش و پرورش عبور می نمایند. مهاجمان فرهنگی که می کوشند با استفاده از ابزارهای مختلف در حوزه های متعدد از جمله آموزش، هویت و فرهنگ یک ملت را تغییر دهند، جنگ نرم را برای تأثیرگذاری بیشتر در دستور کار خود قرار داده اند. دولت آمریکا نیز همگام با نظام سرمایه داری، تلاش می کند تا با تلاشی مضاعف فرهنگ مردم جهان را به سمت فرهنگ و اخلاق تصنعی و آمریکایی منحرف سازد. آموزش در یک جامعه، از قوی ترین وجوه فرهنگی به شمار می رود که کاربرد وسیعی در تمامی فعالیت یک جامعه دارد. امروزه کاربرد این مقوله مهم فرهنگی از نظر هیچ دولتی از جمله ایالات متحده آمریکا پوشیده نمانده است و کاخ سفید به شیوه های متفاوت می کوشد تا از این ابزار فرهنگی برای استیلای اهداف و آرمانهای خود در سراسر جهان بهره ببرد. آموزش از معدود پدیده های فرهنگی است که امروزه بیش از هر زمان دیگر برای ایجاد روابط دیپلماتیک و پل ارتباطات فرهنگی میان دولت ها به کار گرفته می شود. تردیدی نیست که مسئولان فرهنگی و سیاسی هر کشوری می کوشند تا ابعاد مختلف این پدیده فرهنگی را بررسی کرده و با استفاده از فرصت های موجود و قابلیت های آن ضمن خنثی کردن تهاجمات و شبیخون های فرهنگی به بهترین نحو ساخت های اجتماعی - سیاسی خود را بر مبنای آموزش های صحیح و علمی استوار سازند. به همین بهانه و برای نمونه می توان به موضوع فرار مغزها که یکی از معضلات کشورهای جنوب به سمت شمال است، اشاره کرد. فرار مغزها یا مهاجرت صاحبان فکر، سرمایه و هنر، از سمت کشورهای جنوب به سمت کشورهای شمال تنها یک روی سکه است، که در صورت بازگشت این مغزها به کشور مبدا، آنان خواسته یا ناخواسته حامل مجموعه ای از بارهای فرهنگی جامعه میزبان خواهند بود که اثرات ثانویه انتقال آن به جامعه هرگز به درستی مورد بررسی قرار نگرفته است.
و درست به همان دلیل که در تجربه 8 سال دفاع مقدس و 33 روز مقاومت حزب الله لبنان ثابت شد، قدرت نظامی غرب بلا منازع نیست و می توان با تکیه بر ایمان و بهره گرفتن از توانمندی ها در برابر آن ایستادگی کرد و حتی آن را شکست داد، در حوزه فرهنگ نیز پایداری، مقابله فکری با فرهنگ ضد، تحقیق و پژوهش و تولید اطلاعات و دانش بهترین راه دفاع فرهنگی است و بهترین پاسخی است که مبتنی بر عزت و غیرت است.
 
راه های قرآن کریم برای مقابله با ناتوی فرهنگی:
در راه مقابله با ناتوی فرهنگی اصلی ترین وظایف مسلمانان در ابتدا رجعت واقعی به قرآن کریم، انس با قرآن و فراگیری عمل به احکام و قوانین قرآن است و آنگاه کنار زدن حجاب ها از اسلام ناب محمدی (صلی الله علیه وآله)و شناساندن آن به دنیای غرب آنهم با زبان علم و کردار که مؤثرترین روش است می باشد.
در حوزه رفتار اجتماعی برخی فعالیت های هنری می توانند بالقوه یا بالفعل برای ما تهدید محسوب شوند. که راه مقابله با آنها “تولید فرهنگ و هنر قرآنی» است؛
رهبر معظم انقلاب اسلامی در تبیین مهندسی فرهنگی فرموده اند: “یکی از مهمترین تکالیف ما در درجه اول مهندسی فرهنگ کشور است، یعنی مشخص کنیم که فرهنگ دینی، فرهنگ عمومی و حرکت عظیم درون زا و کیفیت بخش که اسمش فرهنگ است و در درون انسانها و جامعه بوجود می آید چگونه باید باشد؟ اشکالات و نواقصش چیست و چگونه باید رفع شود؟ کندی ها و معارضاتش چیست؟ مجموعه ای لازم است که این ها را تصویر کند و بعد مثل دست محافظی هوای این فرهنگ را داشته باشد.”
حوزه ملی و جهان اسلام دو حوزه مهم برای برنامه ریزی دفاعی و تهاجمی در برابر حرکت سازمان یافته غرب است و رسانه مهمترین ابزار برای به اجرا درآوردن این برنامه محسوب می شود. در هر دو حوزه باید ارزشهای مشترک را بازشناخت و برای تحکیم و گسترش آنها اقدام کرد. استفاده از همه ظرفیت ها، بهره مندی از فناوری روز و بکارگیری جدیدترین تکنیک هادرانتقال پیام از دیگر راهکارهای ورود به این عرصه است. تقویت رسانه های ملی، تأسیس رسانه های فراملی و ایجاد رسانه ها یا پیمان های رسانه ای مشترک اسلامی از دیگر الزامات حضور فعال و خلاقانه در این ساحت به شمار می رود.
در خصوص بازی های رایانه ای که استفاده از بازی های رایانه ای مخرب در غرب که سازنده آنها هستند ممنوع یا محدود است و دشمن با ساخت و توزیع بازی های رایانه ای ضد اخلاقی و مروج فحشاء، خرافه پرستی، خشونت، مواد مخدر و... ناتوی فرهنگی علیه مسلمانان ایرانی را آغاز کرده و سعی دارد تا آنان را از اهداف آرمانی و ارزشی اسلام منحرف کند، پس لازم است در حوزه فرهنگی آثاری تولید شود که از کیفیت گرافیکی بسیار بالایی برخوردار باشد و بتواند با حجم گسترده آثار غربی رقابت کند و اثرگذاری مفید در پی داشته باشد و آگاه سازی جامعه، ایجاد رده بندی بازی های رایانه ای، فرهنگ سازی و استفاده بهینه و مفید از این بازی ها و همچنین تولید و عرصه بازی های مروج فرهنگ و هنر اصیل اسلامی - ایرانی را از جمله راهکارهای مقابله با شبیخون فرهنگی و کاهش صدمات مخرب ناشی از بازی های رایانه ای می باشد.
از مهمترین اموری که بایستی سریعاً سامان داده شود تشکیل اتاق فکری برای تولید مبانی نظری و مقابله با هجمه های موجود است. این کار ابتدا باید در دانشگاه و حوزه انجام شود و از آنجا مبانی نظری تعریف شده، به سیاست گذاری، پروژه و اجرا ختم شود.
با جمع بندی آنچه که مطرح شد، راهکارهایی که به نظر می رسد عبارتند از:
- تولید فن آوری و بازی های رایانه ای.
- حضور فعال جامعه اسلامی در فضای اینترنتی و پاکسازی سایت های فارسی زبان از انحرافات و ایجاد فضای مجازی بدون دغدغه برای گسترش و نشر قوانین و معارف اسلام و قرآن.
-  آموزش فرهنگ استفاده از تکنولوژی در بین رده های مختلف سنی افراد به همراه ترویج آموزه های دینی و قرآنی.
-  ایجاد بسترهای مناسب در خصوص ابزارها و امکانات فرهنگی و غنی سازی اوقات فراغت جوانان و نوجوانان.
-  بالا بردن سطح معارف قرآنی مردم و عمق بخشیدن به آن.
-  تبیین اهداف و مواضع عقیدتی و سیاسی انقلاب اسلامی و تحکیم مبانی آن.
-  اصلاح ساختارها و بازنگری در آنها و به روز کردن آنها.
-  انسجام، سازماندهی و هماهنگ ساختن فعالیت های تبلیغاتی دینی در سطح جامعه اسلامی
-  مقابله فکری با فرهنگ ضد اسلامی و ضد انقلابی.
-  حرکت رویکردهای فرهنگی انقلاب از مسیر انفعالی به سوی دفاع و سپس تهاجم متقابل با تکیه بر راهبردهای قرآنی.
-  زمینه سازی برای محو عوامل فساد فرهنگی و اخلاقی و ارائه خوبی ها. (جدی گرفتن امر به معروف و نهی از منکر فرهنگی و سیاسی
- حرکت به طرف یک انقلاب علمی و داشتن الگوی رسانه ای اسلامی.
-  ریسک پذیری رسانه های دیداری و شنیداری در خصوص وظیفه آگاه سازی رسانه ملی خصوصاً در مورد هشدار به خطرات آسیب های مختلف اجتماعی.
- عمق بخشیدن به فعالیت های تبلیغی و فرهنگی و ساماندهی مقوله هنر، فیلم، سینما و... و تشویق و توجه به هنرمندان متعهد جهت تولید آثار هنری مصون ساز.
- جلوگیری از معرفی الگوهای کاذب هنری، ورزشی، فرهنگی با وضعیت ظاهری آنچنانی، طرز بیان و حالات آنها و افکار ناسالم از طریق برنامه های تلویزیونی، سریال ها و حتی مطبوعات.
- توجه به کیفیت و تأثیرگذاری در ارائه آثار هنری نه توجه به کمیت و آمار و ارقام.
- انجام مطالعات و تحقیقات اصولی به منظور شناخت و شناساندن فرهنگ و معارف اسلامی.
- چاپ و انتشار کتب، مجلات و جزوات عقیدتی- سیاسی، تحقیق و پژوهش و تولید اطلاعات و دانش.
- تربیت و اعزام معلم و مدرس به مناطق مورد نیاز.
- فراهم آوردن موجبات اجرای برنامه آموزش عامه (مردمی) به منظور افزایش آگاهی های عمومی نسبت به وظایف و مسئولیت های ارگان های مختلف دولتی و مقررات مورد اعمال این دستگاهها و مقدورات و امکانات آن ها.
- واقع نگری و پذیرش واقعیات موجود در جامعه توسط مسئولان.
- تلاش در جهت عمران و رفاه عمومی و مبارزه با فقر و بی سوادی.
- بررسی و مطالعه در زمینه نیازمندی های آموزشی کارمندان دولت در سطوح مختلف شغلی و تهیه و تنظیم برنامه های - آموزشی قبل و ضمن خدمت وزارتخانه ها و موسسات دولتی در اداره امور مربوط به بورس های کارمندان دولت.
 
راهکارهای قرآنی مقابله با ناتوی فرهنگی خاص آموزش و پرورش
1-فضا سازی تربیتی و تزکیه نفوس و تقید به آموزش و پرورش قرآنی
2-تبلیغ و ترویج معارف الهی و آشنا سازی فطرت پاک دانش آموزان با معارف قرآنی به صورت هنرمندانه
3-توجه با اصل کرامت انسانی و تکریم شخصیت دانش آموزان و گرایش آنها به آزادی معنوی و استقلال
4-توسعه فعالیت های معاونت پرورشی و برگزاری اردوهای علمی، فرهنگی، تفریحی و ورزشی؛ تقویت تشکل های قرآنی.
5-گسترش برنامه های مناسب تحصیلی، تشویق جوانان به ورزش و فرهنگ سازی در زمینه های متعدد ورزشی، هنری و فرهنگی.
6-تقویت باورهای دینی و ملی در قالب تشکل های دینی و مذهبی.
7-توسعه تشکل های فرهنگی و قرآنی و برگزاری مسابقات متنوع قرآنی.
8-نظارت بیشتر بر برنامه های اجرایی دستگاه ها و سازمان های ذیربط، تقویت کانونهای علمی و کانونهای نخبگان و المپیادها و برگزاری نشست های علمی برای دانش آموزان.
 
منابعی که الهام بخش نگارنده در تدوین و تنظیم مطالب بوده است:
1-علمداری، شهرام، ناتوی فرهنگی و روش مقابله با آن، نشر رضویه، خرداد 1387.
2-ناتوی فرهنگی و راهبردهای مقابله با آن، سازمان بسیج دانش آموزی و فرهنگیان، بهار 1388
3- بیانات رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله العظمی خامنه ای، 1368/9/7، در جمع مسئولان دولت پنجم
4- بیانات رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله العظمی خامنه ای، 1385/8/18، در استان سمنان.
 
برگرفته از : نشریه کوثر، شماره 32
منبع : bashgah.net

چیستی فرهنگ و تهاجم فرهنگی در فرمایشات رهبر معظم انقلاب

چیستی فرهنگ و تهاجم فرهنگی در فرمایشات رهبر معظم انقلاب 
مقدمه
امروزه دشمن در حوزه و جبهه فرهنگی فعالیت گسترده ای می کند. لذا مسأله فرهنگ مسأله مهمی است و دشمنان برای رسیدن به اهدافشان این حوزه را مورد تهاجم قرار داده اند و هر روز با ابزاری این حوزه را مورد توجه قرار می دهند. رهبر معظم انقلاب به این مسأله مهم اذعان داشته اند. از این رو در این نوشته سعی شده است مسأله فرهنگ و تهاجم فرهنگی دشمنان در فرمایشات مقام معظم رهبری تبیین شود. 
تعریف فرهنگ
فرهنگ مجموعه ای پیچیده از باورها، عقاید، ارزش ها، دانش ها، آداب و رسوم و هر چیزی که فرد به عنوان عضو از جامعه خویش فرامی گیرد.
امام خمینی (ره) فرهنگ را اینگونه تعریف می کند: «فرهنگ مبدأ همه خوشبختی ‌ها و بدبختی ‌های ملت است ... آن چیزى که ملت ‌ها را می ‏سازد فرهنگ صحیح است ... اگر فرهنگ درست ‏بشود یک مملکت اصلاح می ‏شود».1  
مقام معظم رهبری می فرمایند: «فرهنگ یعنی باورهای مردم، ایمان مردم، عادات مردم، آن چیزهایی که مردم در زندگی روزمره با آن سر و کار دائمی دارند و الهام‌ بخش مردم در حرکات و اعمال آنها است». 2
«فرهنگ، مثل آب و هواست. فرهنگ، یعنی همین رسوم و آدابی که بر زندگی من و شما حاکم است. فرهنگ، یعنی باورها و اعتقادات ما و چیزهایی که زندگی شخصی و اجتماعی و داخل خانه و محیط کسب یک جامعه با آنها روبه‌روست».3 
فرهنگ در اندیشه رهبری
الف- فرهنگ ستون فقرات حیات یک ملت و هویت یک ملت 
فرهنگ نقش مهمی در پیشرفت و توانایی یک ملت دارد. اگر فرهنگ یک کشور دچار سستی شود، آن کشور نمی تواند منافع یک ملت را حفظ کند. از این رو فرهنگ در یک کشور نفش ستون فقرات حیات یک ملت و هویت یک ملت را دارد.
«فرهنگ مایه‌ اصلی هویت ملتهاست. فرهنگ یک ملت است که می ‌تواند آن ملت را پیشرفته، عزیز، توانا، عالم، فناور، نوآور و دارای آبروی جهانی کند. اگر فرهنگ در کشوری دچار انحطاط شد و یک کشور هویت فرهنگی خودش را از دست داد، حتی پیشرفتهایی که دیگران به آن کشور تزریق کنند، نخواهد توانست آن کشور را از جایگاه شایسته ‌ای در مجموعه‌ بشریت برخوردار کند و منافع آن ملت را حفظ کند. من به حوادث دوران استعمار که نگاه می ‌کردم -دوران استعمار تقریباً از اواخر قرن هجدهم میلادی شروع شد، در قرن نوزدهم به اوج رسید و تا اواسط قرن بیستم هم ادامه پیدا کرد. حرکت استعمار یعنی حضور قدرتهای مسلط نظامی و سیاسیِ دنیا در کشورهایی که می ‌توانستند با استفاده از زور در آنها حضور پیدا کنند و منافع خودشان را از آن‌جاها تأمین کنند و در واقع از موجودیِ مادی و معنوی آن کشور سرمایه ای برای خودشان بسازند، همان چیزی که آنها اسمش را استعمار گذاشتند و امروز هم اطلاق می ‌شود – می ‌دیدم هرجا که اینها وارد شده‌اند، اگر این توانایی را پیدا کرده‌ اند که فرهنگ آن ملت را مضمحل کنند و تحت تأثیر قرار دهند و تضعیف کنند، پایه ‌های قدرتشان در آن‌جا مستحکم شده و اگر در جایی فرهنگ ملی و بومی به‌ خاطر کهنسال بودن، ریشه‌ دار بودن و برجسته بودن مضمحل نشده و از بین نرفته، استعمارگرها و اشغالگرها نتوانسته‌اند مدت زیادی از آن‌جا منافع خودشان را تأمین کنند و ناچار شدند که آن منطقه را رها کنند. این در مورد همه‌ جهانگشایی ها و کشورگشایی های دورانهای گذشته‌ تاریخ هم -که ما در تاریخ می‌ خوانیم - صادق است. آن کشورگشاهایی توانسته‌ اند در سرزمینهای گشوده شده‌ با شمشیر، با زور پایدار بمانند و مقاصد و سلطه‌ خودشان را در آن سرزمینها اعمال کنند، که توانسته باشند فرهنگ آن کشور را در مشت و در اختیار بگیرند. حالا گاهی یک فرهنگ را ریشه‌ کن می ‌کنند؛ مثل اینکه زبان یک کشور را بکل از بین می ‌برند. شما الان ملاحظه کنید که آفریقا، آمریکای لاتین و بسیاری از کشورها، زبان بومی اصلاً ندارند. پرتغالی ‌ها و اسپانیول ‌ها آنجا آمدند و زبانها را عوض کردند؛ زبانهای بومی و بسیاری از نشانه‌ های فرهنگ را از بین بردند؛ البته یک جاهایی هم نتوانستند. فرهنگ ستون فقرات حیات یک ملت و هویت یک ملت است».4
ب- فرهنگ تقویت کننده یک کشور 
جوامع برای اینکه بتوانند بر روی باورها و عقاید مردم (فرهنگ) یک کشور تأثیر بگذارند؛ سرمایه گذاری عظیمی می کنند. از این رو فرهنگ یکی از عواملی است که نقش عظیمی در تقویت یک کشور دارد.
«سه موضوع هم در تقویت کشور بسیار نقش دارد: یکى مسئله‌ علم و فناورى است، یکى مسئله‌ اقتصاد است، یکى مسئله‌ فرهنگ است. در این سه بخش ما باید سرمایه‌ گذارى کنیم؛ اینها عناصر کلیدى‌ اند. دولتهاى ما، مسئولین ما، مؤثرین و متنفذین ما، در هر سه قسمت بایستى فعال بشوند و کار بکنند. مسئله‌ جمعیت هم البته بسیار مهم است -همان‌طور که اشاره کردند که بعضى از آقایان هم روى این تکیه کردند - کاملاً بجا است، مسئله‌ جمعیت تأثیر زیادى دارد در اقتدار ملى؛ و افزایش نسل جوان و بزرگ بودن کشور از لحاظ جمعیت، خیلى تأثیر دارد در ایجاد اقتدار. البته از همه‌ اینها مهمتر، مسئله‌ فرهنگ است؛ بخصوص در سطح باورها و عقاید مردم. مى‌ بینید چقدر دارند سرمایه گذارى می کنند. اشاره شد که بسیارى از سرمایه‌ هاى گوناگون بین‌المللى صرف ایجاد رسانه‌ هاى اثرگذار می شود، از قبیل ماهواره و اینترنت و موبایل و امثال اینها؛ دارند سرمایه‌ هاى زیادى را صرف می کنند براى اینکه بر روى عقاید مردم و باورهاى مردم اثر بگذارند و اینها را درواقع از حیطه‌ نفوذ نظام اسلامى و ارزشهاى اسلامى خارج کنند».5 
ج- فرهنگ مسأله اصیل و حیاتی 
هدف دشمنان در زمینه‌ فرهنگ، ایمان و باورهای مردم است. لذا می بایست فرهنگ به عنوان یک مسأله اصیل و حیاتی، در همه سطوح مورد توجه همگان قرار گیرد.
«نکته‌‌ دیگرى که در بیانات بود و نکته‌‌ درستى است و می خواهم روى آن تأکید کنم، ارتباط بین شیوه‌‌ هاى مدیریت اقتصادى و فرهنگ جامعه است. اینکه «در دهه‌‌ ۷۰ ما مسئله‌‌ تهاجم فرهنگى را مطرح کردیم در حالى‌‌که تهاجمْ تهاجم اقتصادى بود» این حرف درستى است؛ ما این را رد نمی کنیم؛ لکن نگاه به فرهنگ به‌‌ عنوان یک مسئله‌‌ اصیل و مسئله‌‌ حیاتى، حتماً بایستى مورد توجه همه در همه‌‌ سطوح باشد. همان‌‌ وقت اعتراضهایى به شیوه‌‌هاى مدیریت اقتصادى هم می شد؛ اما آنچه اهمیت داشت و امروز هم حائز اهمیت است، نگاه به جهت‌‌گیرى‌‌ هاى فرهنگى است. البته ما قبول داریم که شیوه‌‌ مدیریت اقتصادى تأثیراتى بر روى فرهنگ می گذارد، همچنان‌‌ که عکس قضیه هم صادق است».6 
«مرکز دشمنان بر روی فرهنگ بیشتر از همه جا است. چرا؟ به ‌خاطر همین تأثیر زیادی که فرهنگ دارد. هدف و آماج تحرک دشمنان در زمینه‌ فرهنگ، عبارت است از ایمان مردم و باورهای مردم. مسئولان فرهنگی، باید مراقب رخنه‌ فرهنگی باشند؛ رخنه‌ های فرهنگی بسیار خطرناک است؛ باید حساس باشند، باید هشیار باشند. نمی خواهیم بگوییم همه‌ آسیب‌ های فرهنگی کار بیگانگان است؛ نه، خود ما هم مقصریم؛ مسئولان مختلف، مسئولان فرهنگی، مسئولان غیر فرهنگی، کم‌کاری‌ ها، غلط‌کاری‌ ها، اینها تأثیر داشته؛ ما همه را به گردن دشمن نمی‌ اندازیم؛ اما حضور دشمن را هم در زمینه‌ مسائل فرهنگی نمی توانیم فراموش کنیم. امروز و از روزهای اول انقلاب، دستگاه‌ های تبلیغات، همه‌ توش‌ و‌ توان خود را گذاشته‌اند برای اینکه مردم را نسبت به پایه‌ های این انقلاب بی‌ اعتقاد کنند. این کارِ فرهنگی است؟ ایمان مردم را مورد تهاجم قرار دادند، باورهای قلبی مردم را مورد تهاجم قرار می دهند؛ این را نمی شود انسان ندیده بگیرد».7
تهاجم فرهنگی در اندیشه رهبری
الف-تهاجم فرهنگی واقعیت بسیار مهم و خطرناک
«من هفت، هشت سال پیش، مسأله‌ تهاجم فرهنگی را مطرح کردم؛ اما خیلی ها با این قضیه برخورد تندی کردند و گفتند تهاجم فرهنگی چیست؛ در حالی که یک واقعیت بسیار مهم، حساس و خطرناک است. غربیها سعی می‌ کنند عرفهای فرهنگی خودشان را بر کشورهای مختلف تحمیل کنند. یک مدیر اگر در مقابل اینها حالت وادادگی پیدا کرد، همین چیزهایی که پیش آمده، پیش می ‌آید. وادادگی مدیران، یکی از مهمترین و مؤثرترین و مضرترین عواملی است که دستگاههای فرهنگی را به انحراف می ‌کشاند. وقتی که دستگاه فرهنگی منحرف شد، نتیجه‌اش در بیرون معلوم می ‌شود».8
«قبل از انقلاب، در زمینه ‌های فرهنگی، ما مقلد محض بودیم؛ اما بعد از انقلاب، تهاجم فرهنگی به عنوان یک خطر شناخته شد».9 
ب-تهاجم فرهنگی حقیقت اثرگذار بر ذهن و رفتار ملت ها
«تهاجم فرهنگی یک حقیقتی است که وجود دارد؛ می خواهند بر روی ذهن ملت ما و بر روی رفتار ملت ما -جوان، نوجوان، حتی کودک - اثرگذاری کنند».10 
«تهاجم فرهنگی یک حقیقتی است که وجود دارد؛ می خواهند بر روی ذهن ملت ما و بر روی رفتار ملت ما -جوان، نوجوان، حتی کودک - اثرگذاری کنند. این بازیهای اینترنتی از جمله‌ همین است؛ این اسباب‌ بازی ‌هایی که وارد کشور می شود از جمله‌ همین است که من چقدر سر قضیه‌ تولید اسباب ‌بازی داخلیِ معنی ‌دار و جذاب حرص خوردم با بعضی از مسئولین این کار که این کار را دنبال بکنند؛ البته بحمدالله ظاهراً اینجا یک تصمیمی در این زمینه گرفته شد، حالا ان‌شاءالله همان تصمیم را هم دنبال کنید که اجرایی بشود. خب، دوستان ما آمدند در یکی از دستگاه ‌های فعال و مسئول، عروسکهای خوبی درست کردند؛ خوب هم بود؛ اول هم حساسیت طرف مقابل را -یعنی مخالفین را، خارجی‌ ها را - برانگیخت که اینها آمدند در مقابل باربی و مانند اینها، این [عروسکها] را درست کردند؛ ولی نگرفت. من به اینها گفتم که اشکال کار شما این است که شما آمدید به فلان نام، یک پسری را، یک دختری را آوردید در بازار، این عروسک شما را بچه‌ ما اصلاً نمی ‌شناسد - ببینید، پیوست فرهنگی که می گوییم اینها است - خب، یک عروسک است فقط، در حالی که مرد عنکبوتی را بچه‌ ما می شناسد، بتمن را بچه‌ ما می شناسد. ده بیست فیلم درست کرده‌اند، این فیلم را آنجا دیده، بعد که می بیند همان عروسکی که در فیلم داشت کار می کرد، در مغازه هست، به پدر و مادرش می گوید این را برای من بخرید؛ عروسک را می‌ شناسد؛ این پیوست فرهنگی [است‌]. شما بایستی این عروسک را که ساختید، در کنار ساخت عروسک، ده بیست فیلم کودک درست می کردید برای اینکه این عروسک معرفی بشود پیش بچه‌ها؛ بعد که معرفی شد، آن‌وقت خودشان می خرند، [ولی‌] وقتی معرفی نشد، بازار ندارد و ورشکست می شود؛ و ورشکست شد. یعنی یک چنین دقتهایی را بایست کرد. به‌ هرحال این تهاجم فرهنگی به این شکل یک واقعیتی است».11 
پ-تهاجم فرهنگی ابزار دشمن علیه اسلام
«امروز تهاجم فرهنگی عظیمی علیه اسلام هست که ارتباط مستقیمی با انقلاب ندارد. این تهاجم، وسیعتر از انقلاب و علیه اسلام است. چیز عجیب و فوق ‌العاده‌ای است که با تمام ابعاد فرهنگی و اجتماعی و سیاسی، علیه اسلام -و حتی اسلامی که در توده‌ مردم الجزایر نفوذ دارد - وارد کارزار شده است. فقط یک استثنا دارد و آن اسلام وابسته به دستگاههای استعماری و فهدگونه است؛ والا حتی اسلامهای به معنای اعتقاد عوامانه‌ مردم هم مورد تهاجم است؛ چه برسد به اسلام ناب و انقلابی -و به تعبیر آنها اسلام ایران - که دیگر وضعش روشن است».12 
ج-تهاجم فرهنگی شبیخون و غارت فرهنگی در جهت انصراف جوانان از پای بندی های متعصبانه
«دشمن از راه اشاعه‌ فرهنگ غلط -فرهنگ فساد و فحشا - سعی می ‌کند جوانهای ما را از ما بگیرد. کاری که دشمن از لحاظ فرهنگی می ‌کند، یک تهاجم فرهنگی بلکه باید گفت یک «شبیخون فرهنگی» یک «غارت فرهنگی» و یک «قتل عام فرهنگی» است. امروز دشمن این کار را با ما می ‌کند. چه کسی می ‌تواند از این فضیلتها دفاع کند؟ آن جوان مؤمنی که دل به دنیا نبسته، دل به منافع شخصی نبسته و می‌ تواند بایستد و از فضیلتها دفاع کند. کسی که خودش آلوده و گرفتار است که نمی ‌تواند از فضیلتها دفاع کند! این جوان بااخلاص می ‌تواند دفاع کند. این جوان، از انقلاب، از اسلام، از فضایل و ارزشهای اسلامی می ‌تواند دفاع کند».13
«تهاجم فرهنگی، مثل خودِ کار فرهنگی، اقدامِ آرام و بی سر و صدایی است. یکی از راههای تهاجم فرهنگی، این بوده است که سعی کنند جوانان مؤمن را از پایبندی های متعصبانه به ایمان، که همان عواملی است که یک تمدن را نگه می ‏دارد، منصرف کنند. همان کاری را که در اندلس، در قرنهای گذشته کردند. یعنی جوانان را در عالم، به فساد و شهوترانی و میگساری و این چیزها مشغول کردند. این کار، حالا هم انجام می‏ گیرد. من بارها گفته‏ ام: عده ‏ای وقتی در خیابان نگاه می‏ کنند و زنانی را می‏ بینند که حجابشان قدری ناجور است، دلشان خون می ‏شود. بله؛ این کارِ بدی است. اما کارِ بد اصلی، این نیست. کارِ بد اصلی آن است که شما در کوچه و خیابان نمی‏ بینید! کسی به کسی گفت: «چه کار می‏ کنی؟» گفت: «دهل می ‏زنم». گفت: «چرا صدای دهلت درنمی ‏آید؟» گفت: «فردا صدای دهل من درمی ‏آید!» صدای فروریختن ایمان و اعتقاد ناشی از تهاجم پنهانی و زیرزیرکی دشمن -اگر شما ملت و عناصر فرهنگی بیدار نباشید - خدای نخواسته، آن وقتی درمی ‏آید که دیگر قابل علاج نیست! جوان جبهه رفته ما را اگر محاصره کردند؛ اگر اول یک ویدئو در اختیارش گذاشتند و بعد او را به تماشای فیلمهای جنسیِ وقیح وادار کردند؛ شهوت او را تحریک کردند و بعد او را به چند مجلس کشاندند، چه خواهد شد؟! وقتی تشکیلاتی وجود داشته باشد، جوان را در اوج نیروی جوانی، فاسد می ‏کنند. و حالا دشمن این کار را می ‏کند».14
د-تهاجم فرهنگی کوشش همه جانبه دشمن برای دست یابی به اهداف
«خطر درونی که دشمن قدیمی امت اسلامی است همان کج فهمی و جمود و تحجر، یا خودباختگی و التقاط، یا نومیدی و ضعف نفس، یا تردید و وسوسه‌ فکری، و یا مجموعه‌ ای از اینها و امثال آن است. ملت رشید و پیشرو ایران به رهبری امام خمینی عظیم راحل، دشمن درونی را شکست داد و بر آن فائق آمد تا توانست در جبهه‌ های سیاسی و نظامی پیروز شود و نظام جمهوری اسلامی را در کشور خود مستقر و در مدت بیست سال در راه آن مجاهدت کند. تا دشمن بیرونی در مقابله با اسلام و جمهوری اسلامی فعال است، خطر سر برآوردن آن دشمن درونی نیز همواره هست و مسؤولان نظام اسلامی در ایران، این را خطری بالقوه بزرگ و جدی می شمارند. آنچه ما آن را تهاجم فرهنگی دشمن می‌ نامیم و پیوسته مردم هوشیار خود و بیش از همه جوانان را به مجاهدت در برابر آن فرامی خوانیم، همانا کوشش همه جانبه‌ دشمنان ما با استفاده از همه‌ ابزارهای تبلیغی و خبری و سیاسی و امنیتی برای برانگیختن همین دشمن درونی است».15
ن-تهاجم فرهنگی تهاجم نرم و نامحسوس دشمن
«در تهاجم نظامی شما طرفتان را می شناسید، دشمنتان را می ‌بینید؛ اما در تهاجم معنوی، تهاجم فرهنگی، تهاجم نرم، شما دشمن را در مقابل چشمتان نمی ‌بینید. هوشیاری لازم است. من از همه‌ ملت ایران بخصوص از خانواده‌ های شهیدان و از همه‌ شما عزیزان، بخصوص از جوانها خواهش می کنم با هوشیاری کامل مرزهای فکری و روحی را حراست کنید. نگذارید دشمن مثل موریانه‌ ای به جان پایه‌ های فکری و اعتقادی و ایمانی مردم بیفتد و آنها را دچار رخنه کند؛ این مهم است. همه وظیفه داریم مرزهای ایمانی و مرزهای روحی خودمان را حفظ کنیم».16 
و-تهاجم فرهنگی از بین برنده مقاومت مردم
«دشمن در تهاجم فرهنگی خود سعی می ‌کند مقاومت را در میان مردم ما از حیثیت و اعتبار بیندازد؛ درواقع مقاومت‌ شکنی کند و سنگرها را از بین ببرد. مهمترین سنگر یک انسان، ایمان و انگیزه و عشق اوست. نباید اجازه دهید این سنگر را در دلها فرو بریزند و از بین ببرند».17 
ه-تهاجم فرهنگی از بین برنده قدرت انتخاب و اختیار
«تفاوت بین تهاجم و تعامل فرهنگی در این است که تعامل فرهنگی مثل این است که شما بر سر بساط میوه یا غذا و سبزی ‌فروشی می ‌روید و آنچه را که میلتان می ‌کشد، چشم شما و کامتان می ‌پسندد و با مزاجتان مساعد است، انتخاب می‌ کنید و می ‌خورید. در عالم فرهنگ هم همین است که آنچه دیدید و پسندیدید و مناسب خود دانستید و در آن ایرادی مشاهده نکردید، از مجموعه و ملت دیگر می ‌گیرید؛ هیچ اشکالی هم نداد. «اطلبوا العلم ولو بالصین»؛ این را هزار و چهارصد سال پیش به ما یاد دادند. در تهاجم فرهنگی به شما نمی‌ گویند انتخاب کن، بلکه شما را می‌ خوابانند، دست و پایتان را می ‌گیرند و ماده ‌ای را که نمی‌ دانید چیست و نمی ‌دانید برای شما مفید است یا نه، با آمپول به شما تزریق می ‌کنند. البته دنیای غرب نگذاشت ما حس کنیم که دست و پایمان را گرفته‌ اند و به ما تزریق می ‌کنند؛ صورت قضیه را طوری قرار داد که ما خیال کردیم انتخاب می ‌کنیم، در حالی ‌که انتخاب نمی ‌کردیم؛ بر ما تحمیل کردند».18 
ی-تهاجم فرهنگی از بین برنده فرهنگ اصیل مردم
«در این تهاجم خطرناک، نه فقط ارزشهای اسلامی، بلکه فرهنگ اصیل ملی مردم، و بیشتر باورهای راهگشا و مبارک آنان، آماج تیرهای زهرآگین دشمنان قرار گرفته است و صدها رسانه‌ گفتاری و تصویری و نوشتاری و انبوهی از نویسندگان و پژوهشگران و گویندگان و هنرمندان و پشت سر آنان، سیاست‌ بازان و سرمایه‌ داران و مزدورانشان از چهار گوشه‌ جبهه‌ استکبار، ایران اسلامی و ملت سرافراز آن و به ویژه نسل جوان نام آور و شجاع آن را هدف گرفته‌اند».19 
«تهاجم فرهنگی این است که یک مجموعه -سیاسی یا اقتصادی - برای مقاصد سیاسی خود و برای اسیرکردن یک ملت، به بنیانهای فرهنگی آن ملت هجوم می ‏برد. چنین مجموعه‏ ای هم چیزهای تازه ‏ای را وارد آن کشور و آن ملت می ‏کند؛ اما به زور؛ اما به قصد جایگزین کردن آنها با فرهنگ و باورهای ملی. این، اسمش تهاجم است. در تبادل فرهنگی، هدف، بارورکردن فرهنگ ملی و کامل کردن آن است. اما در تهاجم فرهنگی، هدف، ریشه ‏کن کردن فرهنگ ملی و از بین بردن آن است. در تبادل فرهنگی، آن ملتی که از ملتهای دیگر چیزی می‏ گیرد، می‏ گردد چیزهای مطبوع و دلنشین و خوب و مورد علاقه را می ‏گیرد. فرض بفرمایید، دانش را از آنها تعلیم می‏ گیرد. فرض کنید، ملت ایران به اروپا می ‏رود و می‏ بیند آنها مردمی اهل سخت کوشی و خطر کردنند. اگر این را از آنها یاد بگیرد، خیلی خوب است. به اقصای شرق آسیا می‏ رود و می‏ بیند که آنها مردمی هستند دارای وجدان کار، علاقه مند به کار، مشتاق کار. اگر این را از آنها یاد بگیرد، خیلی خوب است. به فلان کشور می ‏رود و می ‏بیند مردم آن کشور، وقت شناس، دارای نظم و انضباط، دارای محبت، دارای حسِ‏ّ ادب و حس احترامند. اگر یاد بگیرد، اینها چیزهای خوبی ‏ست. در تبادل فرهنگی، قضیه چنین است. ملت فراگیرنده، می ‏گردد نقاط درست و چیزهایی را که فرهنگ او را کامل می ‏کند، از دیگران تعلیم می‏ گیرد. درست مثل انسانی که ضعیف است و دنبال غذای مناسبی می ‏گردد. دوا و غذای مناسب را مصرف می‏کند، تا سالم شود و نقصش از بین برود. در تهاجم فرهنگی، چیزهایی که به ملت مورد تهاجم می ‏دهند، چیزهای خوب نیست، بلکه چیزهای بد است».20
   
راهکار مبارزه با تهاجم فرهنگی از نظری رهبری
الف-گسترش و تعمیق رسالت های فرهنگی انقلاب اسلامی
«راه مقابله با تهاجم فرهنگی جبهه استکبار، گسترش و تعمیق رسالت‌ های فرهنگی انقلاب اسلامی در عرصه ‌های اخلاقی، رفتارهای فردی و اجتماعی، عقاید و باورهای دینی و مسائل سیاسی است».21 
ب-پرهیز از انفعال در برخورد با تهاجم فرهنگی
«ما در برخورد با مسائل تهاجمی، پدیده را در اول ورود، حتی قبل از ورود باید بشناسیم. فرض کنید یک چیزی، یک فکری، یک روشی در دنیا دارد رایج می شود؛ پیدا است که این اینجا خواهد آمد -خب دنیا دنیای ارتباطات است، دنیای اتصال و ارتباط است، نمی شود حصار کشید - قبل از آنکه بیاید، به فکر باشید که برخورد حکیمانه با این چیست. معنای این همیشه این نیست که ما آن را رد کنیم؛ نه، گاهی یک پدیده ‌ای است که ما آن را می توانیم قبول کنیم، گاهی پدیده‌ ای است که می توانیم اصلاح کنیم، گاهی پدیده ‌ای است که می توانیم یک ذیلی برایش تعریف کنیم که آن ذیل، مشکل آن را برطرف کند. دیر جنبیدن، دیر فهمیدن، دیر به فکر علاج افتادن، این اشکالات را دارد که بعد شما دچار مشکلاتی می شوید که نمی توانید با آنها مواجه بشوید. پس من نمی گویم که فقط موضع دفاعی داشته باشیم -البته وقتی تهاجم هست، انسان باید دفاع کند؛ شکی نیست - توصیه‌ من فقط موضع دفاعی نیست؛ اما موضع اثباتی، موضع تهاجمی، موضع حرکت صحیح باید داشته باشیم. به ‌هرحال در مقابل فرهنگ مهاجم، بدترین کار، انفعال است؛ زشت‌ ترین کار، انفعال است؛ خسارت‌ بارترین کار، انفعال است. فرهنگ مهاجم نباید ما را منفعل بکند؛ حداکثر این است که بگوییم خیلی خب، ما در مقابل این نمی توانیم یک حرکتی انجام بدهیم، اما منفعل هم نمی شویم. منفعل شدن و پذیرفتن تهاجم دشمن، خطایی است که بایستی از آن پرهیز کرد».22 
ج-تکیه بر نیروهای خودی در برابر تهاجم فرهنگی
«در زمینه فرهنگی آن عنصری که وابسته به دستگاه شاهنشاهی است و دلش به یاد آن روزها می ‏تپد، نمی ‏آید از نظام و فرهنگ اسلامی دفاع کند. چرا ما باید غافل باشیم؟! کسی از فرهنگ اسلامی و حیثیت و موجودیت این ملت دفاع می ‏کند و در مقابل تهاجم دشمن می ‏ایستد که دلش در هوای اسلام بتپد و اسلام و ایران را دوست بدارد. عده ‏ای که دین ندارند، میهن دوستی هم ندارند؛ ایران را هم قبول ندارند. کسی که سلطه آمریکا را برای ایران بپسندد و تشویق کند، میهن دوست نیست. کسانی که برای دخالت آمریکاییها برای آن خانمی که در نیکاراگوئه با انتخابات آمریکایی بر سرکار آمد، کف زدند، معنای کارشان چیست؟ از این‏جا، به کسانی که در نیکاراگوئه تسلیم تحمیل آمریکاییها شدند، «زهی» و «مرحبا» گفتند! اینها دل در گرو آمریکا ندارند؟! اینها با این قلم زهرآگینشان می ‏آیند در مقابل تهاجم دشمن، از فرهنگ ملی و اسلامی و ایرانی دفاع کنند؟! معلوم است که نمی ‏کنند! معلوم است که این، ستونِ پنجم دشمن است! این، برای دشمن کار می‏ کند. این، از خدا می‏ خواهد که آمریکاییها برگردند! از خدا می‏ خواهد که نظام وابسته به آمریکا و استکبار و گردن کلفتها برگردد. این، برای نظام اسلامی کار خواهد کرد؟ تلاش خواهد کرد؟ معلوم است که نه! این، حقیقت روشنی است. شما که در صداو سیما مسؤول امور هستید باید مواظب این مطلب باشید. شما که در روزنامه‏ ها مسؤول امور هستید، باید مواظب این مطلب باشید. شما که در سازمان تبلیغات یا در وزارت ارشاد، یا در آموزش‏ و پروررش، یا در آموزش‏ عالی و یا در مؤسسات فرهنگی گوناگون مسؤول امور هستید، باید مراقب این قضیه باشید. البته همه مسؤولند. منظورم از مسؤول، رئیس نیست. «کلکم راع و کلکم مسؤول عن رعیته». همه مسؤولند. مراقب این معنا باشید. این ملت، برای این‏که حیثیتش و کیان حقیقی و انسانی و اسلامی و انقلابی و فرهنگ ملی‏ اش حفظ شود، احتیاج به مجاهدت و مقاومت و ایستادگی در مقابل تهاجم دشمن و تهاجم کردن به نقاط ضعف دشمن دارد. این را خودیها می ‏توانند بکنند. من حرفم فقط همین است. من می ‏گویم: اگر می خواهید هنر این کشور رشد و اعتلا پیدا کند، به هنرمند جوانِ مؤمن تکیه کنید. او می ‏تواند از اسلام و از انقلاب و از این کشور دفاع کند. ... منظورم این است که در محیطهای فرهنگی، به نیروهای مؤمن تکیه شود. اینها سدی در مقابل تهاجم فرهنگی هستند».23 
   
نتیجه 
حوزه فرهنگ یکی از بخش های مهم می باشد. این حوزه امروزه با جنگ نرم دشمن و تهاجم فرهنگی گسترده ای روبه رو است. هدف تهاجم فرهنگی دشمن اسلام و انقلاب می باشد، لذا با استفاده از ابزارهای گسترده سعی می کند این اسلام و انقلاب نشانه گرفته شود. بدین ترتیب با توجه به نقش فرهنگ در حیات یک کشور می بایست به این مسأله مهم توجه دقیقی شود. چرا که فرهنگ حوزه های دیگر اعم از سیاست و اقتصاد را نیز تحت تأثیر قرار می دهد. 
حال که دشمن در این حوزه به فعالیت گسترده ای مبادرت می ورزد؛ می بایست ذهن مردم را به سمت فراگیری صحیح دین اسلام هدایت نمود. به فرموده رهبری فرهنگ مثل هوا است و می بایست فرهنگ را دست کم نگرفت و برای مقابله با تهاجم فرهنگی همه باید تلاش کنند.
اکنون که گسترش فناوری های ارتباطی و شبکه های اجتماعی با قدرت حوزه فرهنگ را نشانه گرفته است، می بایست رهنمودهای مقام معظم رهبری مورد توجه همگان قرار گیرد. همچنین با توجه به فعالیت گسترده دشمنان در حوزه فرهنگ به نظر می رسد باید مسئولان توجه ویژه ای به این حوزه نمایند و برنامه ریزی و اقدامات عملی گسترده ای را برای مقابله با تهاجمات دشمنان در حوزه فرهنگ نمایند.
هدف دشمنان در زمینه‌ فرهنگ، ایمان و باورهای مردم است. لذا مسئولان فرهنگی می بایست با حساسیت مسائل این حوزه را مورد توجه قرار دهند.
تأکید رهبری بر استفاده از نیروهای مؤمن و انقلابی داخل کشور تلنگری است بر همه مسئولین که برای حل مسائل مختلف از جمله مسائل فرهنگی کشور به توانایی های نیروهای داخلی کشور تکیه کنند.
تأکید رهبری بر پرهیز از انفعال در برابر تهاجمات فرهنگی دشمنان می تواند راهگشای همه کسانی باشد که حوزه فرهنگ را مورد توجه قرار نمی دهند و در برابر تهاجمات فرهنگی دشمنان منفعلانه برخورد می کنند. به نظر می رسد در شرایط امروز کشور که برخی محصولات فرهنگی فاقد مجوز در بازار گسترش یافته است و مسئولین فرهنگی برخورد قاطعی با این جریانات ندارند، قطعاً مرور مجدد رهنمودهای رهبری چراغ راهشان خواهد شد.
پاورقی
1. امام خمینی (ره). صحیفه نور، ج 15. ص 16.
2. بیانات رهبری در حرم رضوی، 1393/1/1.
3. بیانات رهبری در خطبه‌ های نماز جمعه‌ تهران، 1369/1/10.
4. بیانات رهبری پس از بازدید از سازمان صدا‌ و ‌سیما، 1383/2/28.
5. بیانات رهبری در دیدار با اعضای مجلس خبرگان رهبری، 1393/6/13.
6. بیانات رهبری در دیدار با دانشجویان، 1393/5/1.
7. بیانات رهبری در حرم مطهر رضوی، 1393/1/1.
8. بیانات رهبری در جلسه پرسش و پاسخ دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر، 1379/12/22.
9. بیانات رهبری در خطبه‌ های نماز جمعه تهران، 1389/11/15.
10. بیانات رهبری در دیدار با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی، 1392/9/19.
11. همان، 1392/9/19.
12. بیانات رهبری در دیدار مجمع نمایندگان طلاب، 1368/9/7.
13. بیانات رهبری در دیدار فرماندهان گردان‌های عاشورا، 1371/4/22.
14. بیانات رهبری در دیدار جمعی از کارگزاران فرهنگی، 1371/5/21.
15. پیام رهبری به کنگره‌ عظیم حج، 1371/12/28.
16. بیانات رهبری در دیدار خانواده‌ های شهدا و ایثارگران کردستان‌، 1388/2/22.
17. بیانات رهبری در دیدار خانواده‌ های شهدای نیروهای مسلح‌، 1380/7/4.
18. بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان قزوین، 1382/9/26.
19. بیانات رهبری در انتصاب اعضای شورای‌ عالی انقلاب فرهنگی، 1375/9/14.
20. بیانات رهبری در دیدار جمعی از کارگزاران فرهنگی، 1371/5/21.
21. بیانات رهبری در حرم رضوی، 1390/3/23.
22. بیانات رهبری در دیدار با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی، 1392/9/19.
23. بیانات رهبری در دیدار جمعی از کارگزاران فرهنگی، 1371/5/21.



تاریخ: ۱۳۹۳/۱۲/۱۹
منبع : مرضیه چغانه- پژوهشکده عفاف