دین و زندگی تایباد

اللهم صل علی محمدوآل محمد

دین و زندگی تایباد

اللهم صل علی محمدوآل محمد

جنگ نرم چیست؟

جنگ نرم  چیست؟

جنگ نرم
جنگ نرم

جنگ نرم مترادف اصطلاحات بسیاری در علوم سیاسی و نظامی است. در علوم نظامی از واژه هایی مانند جنگ روانی یا عملیات روانی و در علوم سیاسی از واژه هایی چون براندازی نرم، تهدید نرم، انقلاب مخملین و اخیرا به واژه انقلاب رنگین برای تبیین این اصطلاح  استفاده می‌شود.

گاهی به جای جنگ از واژه های تهدید یا قدرت نیز استفاده می شود، ولی در نهایت هر دوبه یک مفهوم ختم می شوند. نظریه جنگ نرم طی دهه های اخیر وارد ادبیات سیاسی شده است و "ژوزف نای" از اندیشمندان معاصر معتقد است، مبنای قدرت سخت یا جنگ سخت بر "اجبار" و مبنای قدرت نرم بر "اقناع" است، او برخلاف بعضی از صاحب نظران، اقتصاد و دیپلماسی را در زیرمجموعه قدرت سخت قرار داده و تنها از رسانه بعنوان قدرت نرم نام می‌ برد.

در تمامی اصطلاحات بالا هدف مشترک تحمیل اراده گروهی بر گروه دیگر بدون استفاده از راه های نظامی است. اما از آنجا که در مورد گستردگی و حوزه فعالیت هر کدام اتفاق نظر وجود ندارد؛ اشاره کوتاهی به هر کدام از واژه های مذکور و سابقه تاریخی آنها خواهیم داشت.

مبنای قدرت سخت یا جنگ سخت بر "اجبار" و مبنای قدرت نرم بر "اقناع" است

جنگ روانی، جنگ نرم

جنگ روانی پیشینه ای بسیار طولانی دارد؛ چرا که انسان‌ها برای تحت تأثیر قرار دادن طرف مقابل به شیوه‌ها و ترفندهایی متوسل می‌شدند، اما اصطلاح جنگ روانی در جنگ جهانی دوم در آمریکا و اروپا رواج یافت.

 فولر، مورخ و تحلیلگر نظامی بریتانیایی اولین کسی بود که اصطلاح جنگ روانی را در سال 1920 به کار برد. در آن زمان استفاده  فولر از واژه جنگ روانی در محافل نظامی و علمی بریتانیا و آمریکا توجه چندانی را به خود جلب نکرد. در ژانویه 1940 با انتشار مقاله ای با عنوان "جنگ روانی و چگونگی به راه اندازی آن" این اصطلاح برای اولین بار وارد ادبیات آمریکا شد. بر این اساس "جنگ روانی را باید استفاده از هر نوع وسیله ای به منظور تاثیر گذاری بر روحیه و رفتار یک گروه با هدف نظامی مشخص معنا کرد". در پایان جنگ جهانی دوم این اصطلاح به "فرهنگ لغت وبستر" وارد شد و بخشی از عبارت پردازی‌های سیاسی و نظامی آن زمان را تشکیل داد.

 در سال 1950 یعنی تنها یک‌سال پس از پایان جنگ جهانی دوم "ترومن"، رئیس جمهور وقت آمریکا  به منظور کسب آمادگی برای اجرای جنگ‌روانی در کره پروژه‌ای با عنوان "نبرد حقیقت" را با بودجه‌ای معادل 121میلیون دلار تصویب کرد. ارتش آمریکا اداره و ریاست جنگ‌ روانی را به عنوان بخش ستادی ویژه ایجاد کرد و در کنار واحدهای رزمی، واحدهای جنگ‌روانی گسترده‌ای را با استفاده از تجربیات جنگ‌جهانی دوم تشکیل داد. از آن‌زمان تاکنون، سازمان‌ها و واحدهای روانی ـ تبلیغاتی آمریکا با توسعه‌ای روزافزون همواره به عنوان یکی از بازوهای اصلی آن کشور در جنگ و صلح عمل کرده‌اند.

براندازی نرم، تهدید نرم، انقلاب مخملین، انقلاب رنگین

در سال های پایانی جنگ سرد، اولین پروژه براندازی نرم در لهستان و با رهبری "لخ والسا" در جنبش کارگری این کشور در سال 1984 تحقق یافت و با فروپاشی شوروی و یوگسلاوی و چند کشور دیگر اروپای شرقی براندازی نرم به مسئله جدیدی در حوزه قدرت و امنیت تبدیل شد.

نرم افزار خواندن و شمردن

 استعمارگران از براندازی حکومت ها در یوگسلاوی، گرجستان، اوکراین، قرقیزستان و امثال آن با عنوان انقلاب های رنگی، به جای واژه خشن جنگ نرم یاد می نمایند.

 انقلاب های مخملی یا "انقلاب های رنگی" و "گلی" از شیوه های براندازی نرم است که نوعی دگرگونی و جابجایی قدرت به همراه مبارزه منفی و نافرمانی مدنی را شامل می‌شود. انقلاب های رنگی و مخملی در جوامع پسا کمونیستی در اروپای مرکزی، شرقی و آسیای مرکزی اتفاق افتاد. این واژه برای نخستین بار از سوی "والسلاوهادل" رئیس جمهور پیشین چک که در آن زمان رهبر مخالفان چکسلواکی سابق بود، وارد ادبیات سیاسی شد. مخالفان حکومت در چکسلواکی با انجام سلسله اقدامات مرتبط و زنجیره‌ای در طی یک دوره شش هفته‌ای از 17 نوامبر تا 29 دسامبر 1989 در این کشور موفق به نوعی دگرگونی و جابجایی قدرت شدند. این پدیده سپس به شکل زنجیره‌ای در صربستان طی دو مرحله 1997 - 2000 ، گرجستان 2003 ، اوکراین 2004 و قرقیزستان 2005 ادامه یافت.

به طور کلی اهداف آمریکا از سازماندهی انقلاب های رنگین در کشور‌های هدف را در چارچوب حوزه‌های زیر می‌توان بررسی کرد:

- تسلط بر مناطق ژئوپلتیکی و ژئواستراستژیکی

- کنترل شریان انتقال انرژی و جلوگیری از تسلیحاتی شدن آن

- حذف و یا مهار نظام های مخالف در برابر نظام آمریکا

 - ممانعت از ایجاد اتحادیه های نظامی و امنیتی در آسیا، خاورمیانه و آسیای مرکزی

 - همسو کردن کشورهای هدف با سیاست های آمریکا

 - فرصت سازی اقتصادی برای آمریکا

 - مهار بیداری اسلامی

جورج سوروس ، رئیس بنیاد سوروس سرمایه دار بزرگ آمریکایی یا به عبارتی میلیاردر یهودی آمریکایی یکی از معماران اصلی انقلاب مخملین گرجستان در گفتگویی با روزنامه لس آنجلس تایمز اظهار داشت که : تمایل دارد سناریوی گرجستان در کشورهای آسیای مرکزی یعنی تاجیکستان، ازبکستان، قرقیزستان و ترکمنستان تکرار شود.

شرکت‌کنندگان انقلاب‌های رنگین اغلب از مقاومت مسالمت‌آمیز با هدف اعتراض‌ علیه دولت‌های غیرهمسو با آمریکا و حمایت از دمکراسی، لیبرالیسم و استقلال ملی استفاده کرده‌اند و معمولاً یک رنگ یا گل خاصی را به عنوان سمبل و نشانه خود برگزیده‌اند. اعتراض‌های صورت گرفته و نقش مهمی که سازمان‌های غیردولتی به ویژه سازمان‌های فعال دانشجویی در سازماندهی مقاومت مسالمت‌آمیز ایفا می‌کنند، این رویدادها را برجسته‌تر نشان می‌دهد.

جنگ روانی پیشینه ای بسیار طولانی دارد؛ چرا که انسان‌ها برای تحت تأثیر قرار دادن طرف مقابل به شیوه‌ها و ترفندهایی متوسل می‌شدند، اما اصطلاح جنگ روانی در جنگ جهانی دوم در آمریکا و اروپا رواج یافت

اهداف اجرایی از جنگ نرم

همان طور که اشاره شد، جنگ روانى جدید عملى سازمان یافته و برنامه ریزى شده پدیده اى همیشگى و پیوسته است که اختصاص به مقطع زمانى خاصى ندارد. با توجه به این مسأله مى توان اهداف جنگ روانى را در یک تقسیم بندى به اهداف سیاسى و اهداف نظامى و در تقسیم بندى دیگر، آن را به اهداف و مقاصد استراتژیکى و مقاصد تاکتیکى تقسیم نمود

با توجه به این که ماهیت اصلى عملیات روانى به اعتراف خود آمریکایى ها عبارت است از تلاش براى تأثیرگذارى بر افکار، احساسات و تمایلات گروه هاى دوست، دشمن یا بى طرف مى توان تا حدودى به برخى از مهمترین اهداف جنگ روانى پى برد:

- تأثیرگذارى شدید بر افکار عمومى جامعه مورد هدف از راه طرح جنگ نرم و با ابزار خبر و اطلاع رسانى هدفمند و کنترل شده که نظام سلطه همواره از این روش براى پیشبرد اهداف خود سود جسته است و البته موفقیت هایى هم در این زمینه داشته است.

- ترساندن از مرگ یا فقر یا قدرت خارجى سرکوبگر و پس از آن دعوت به تسلیم از راه پخش شایعات و دامن زدن به آن براى ایجاد جو بى اعتمادى و ناامنى روانى.

جنگ نرم

- اختلاف افکنى در صفوف مردم و برانگیختن اختلاف میان مقام هاى نظامى و سیاسى کشور مورد نظر در راستاى تجزیه سیاسى کشور.

- اشاعه بذر یأس و نومیدى درمیان مردم و بویژه نسل جوان به منظور بى تفاوت کردن آنها نسبت به کشور خود و تحولات احتمالى آتى.

- کاهش روحیه و کارآیى رزمى ( در زمان جنگ نظامى).

- ایجاد اختلال در سامانه هاى کنترلى و ارتباطى کشور هدف.

- تبلیغات سیاه (با هدف براندازى و آشوب) به وسیله شایعه پراکنى، پخش تصاویر مستهجن ، جوسازى از راه پخش شب نامه ها و ...

- تقویت نارضایتى هاى ملت به دلیل مسائل مذهبى، قومى، سیاسى و اجتماعى نسبت به دولت خود به طورى که در مواقع حساس این نارضایتى ها زمینه تجزیه کشور را فراهم کند.

- تلاش براى بحرانى و حاد نشان دادن اوضاع کشور از راه ارائه اخبار نادرست و نیز تحلیل هاى نادرست و اغراق آمیز که مقام معظم رهبرى نیز در دیدار اخیر اعضاى مجلس خبرگان با ایشان به آن اشاره داشته و آن را در راستاى خط تهاجمى دشمن توصیف کردند.

با توجه به تمام مطالبى که گفته شد، ضرورت مقابله جدى با جنگ روانى دشمن به شیوه هاى سخت افزارى و نرم افزارى بر کسى پوشیده نمى ماند. اما در این میان وحدت استراتژیک تمام نهادهاى کشور براى پاسداشت تمامیت ارضى نیز مقدمه اى لازم براى خنثى کردن جنگ روانى دشمنان است.

قبس زعفرانی

گروه جامعه و ارتباطات

تنظیم برای تبیان: عطاالله باباپور

بررسی جنگ نرم در آیات قرآن - بخش اول

آتش افروزان جنگ نرم از نظر قرآن

خبرگزاری فارس: آتش افروزان جنگ نرم از نظر قرآن

طراحان جنگ نرم با سرمایه گذاری بر افکار و اندیشه ها، آسان تر و با شتاب بیشتر به اهداف و نتایج دست می یابند.

 

چکیده

جنگ نرم از جمله مباحثی است که قرآن کریم در آیات مختلف بدان پرداخته است. چنان که بخشی از آیات قرآن بیانگر آن است که دستگاه های ظالم و به ظاهر قدرتمندی چون نمرود و فرعون از این شیوه برای مقابله با پیامبران الهی حضرت ابراهیم(علیه السلام) و موسی(علیه السلام) استفاده می کردند. طراحان جنگ نرم با سرمایه گذاری بر افکار و اندیشه ها، آسان تر و با شتاب بیشتر به اهداف و نتایج دست می یابند. ضمن اینکه این روش، هزینه های جنگ سخت را ندارد و چهره خشن متجاوزان، در قالب دوستی و خیرخواهی، در پس پرده حجاب قرار می گیرد. قرآن کریم جلوه های گوناگون جنگ نرم را از طریق داستان های انبیا و رخدادهای عصر پیامبر اکرم| بیان نموده است. از جمله این روش ها می توان به استهزاء و تحقیر مظاهر دینی در قالب شوخی، تفرقه افکنی به نام استقلال طلبی، پخش شایعات به نام روشنگری و تضعیف رهبری با تهمت زدن و تحقیر نمودن اشاره نمود. تمسک به تعالیم دینی و اطاعت از رهبران آسمانی، بصیرت، صبر و تقوا، راهکارهای قرآنی مقابله با نبرد روانی دشمن است.

واژگان کلیدی

جنگ افروزی دشمنان، جنگ روانی، جنگ نرم، قدرت نرم، راهکارهای مقابله.

طرح مسئله

یکی از مسائل مهم دنیای اسلام، جنگ روانی دشمنان علیه دین است. شناخت دشمن و آگاهی از شگردهای گوناگون جنگ روانی آنان، نیاز اساسی جامعه است تا هر یک از آحاد و مسئولین جامعه اسلامی با شناخت دقیق مؤلفه ها و شگردهای این نبرد، بتوانند تاکتیک مناسب در برابر آن را به کار گیرند. قرآن کریم در عصر جاهلیت نازل شده و کفار و منافقان عصر نزول برای مقابله با اسلام از هیچ کوششی دریغ نورزیده اند، از این رو قرآن کریم صحنه های جنگ روانی و نرم دشمنان اسلام را به خوبی ترسیم نموده است. از نگاه آیات قرآن شیوه های جنگ نرم دشمن چیست؟ راهکارهای مقابله با نقشه های آنان کدام است؟ با چه نیرویی می توان در برابر دشمنی مخالفان مقابله کرد؟

مقدمه

نگاهی به تاریخ، این حقیقت را به زیبایی نشان می دهد که همواره میان حق و باطل درگیری بوده است. این جنگ براساس موقعیت های زمانی و مکانی و شرایط فرهنگی و علمی تغییر شکل داده است. هر نظام سیاسی چه به حق باشد یا باطل، دارای اصول و مبانی است که اگر این اصول تغییر کند، آن نظام به نظام دیگری تبدیل می شود و دیگر عنوان اولیه بر آن صدق نخواهد کرد. ازجمله این اصول می توان به ایدئولوژی، فرهنگ، هویت ملی و ... اشاره نمود. سرنگونی نظام دارای باورهای دینی و فرهنگ غنی، جز با جنگ نرم میسر نمی باشد؛ زیرا اولاً: جنگ سخت با مقاومت همه جانبه توده های مردم مواجه می شود؛ اما در جنگ نرم به دلیل مخفیانه بودن و نیز استفاده از قالب های هنری و زیباشناختی چندان مقاومتی در مقابل مهاجمان صورت نمی گیرد. ثانیاً: میزان تأثیرگذاری در جنگ نرم در همه سطوح و لایه های اجتماعی است. از این رو به دلیل ناآگاهی و غیرمسلح بودن اکثر افراد جامعه، احتمال موفقیت دشمن در این عرصه نسبت به میدان جنگ سخت، بیشتر است.

قرآن کریم به دلیل اهمیت فراوان این موضوع، در آیات بسیاری بدان پرداخته است. البته در آیات قرآن واژه خاصی که به معنای دقیق جنگ نرم باشد، وجود ندارد؛ اما کلمه «فتنه» ناظر بر این نوع مبارزه است که اهمیت آن از جنگ  نظامی بیشتر است؛ چنان که قرآن کریم می فرماید: «و الْفِتْنَةُ أ شَدُّ مِنَ الْقَتْلَ؛ فتنه از قتل بدتر است.» (بقره / 191) تقابل «فتنه» و «قتل» در آیه شریفه، بیانگر خطرناک تر بودن تهاجم فرهنگی و جنگ نرم نسبت به جنگ های سخت است. به ویژه در فتنه های اعتقادی و دینی که باورهای مردم با ترفندهای گوناگون شیطانی تضعیف می شود.

مفهوم شناسی

جنگ سخت: نوعی اعمال قدرت سخت است و قدرت سخت عبارت است از فشارهای نظامی و اقتصادی ملموس برای وادار کردن دیگران به تغییر موضع. (اسکندری، 1389: 57)

جنگ نرم: در برابر جنگ سخت شامل هرگونه اقدام روانی و تبلیغات رسانه ای می شود که جامعه یا گروه هدف را نشانه می گیرد و بدون درگیری نظامی و گشوده شدن آتش، رقیب را به انفعال یا شکست وامی دارد. (همان: 59)

قدرت نرم: مفهوم جدیدی است که در دهه اخیر به وجود آمده است. در این نوع قدرت، مخاطب نه از روی اکراه؛ بلکه با رضایتمندی، به خواسته قدرتمند، تن می دهد. در قدرت نرم، بر «ذهن ها» سرمایه گذاری می شود و با تغییر در «ذهنیت ها» نوعی «عینیت مجازی» تولید می شود؛ نوعی اثر روانی با تبلیغات متنوع رسانه ای که موجب حصول رعب ذهنی از امکانات دشمن یا ساختن تصویر اغراق آمیز از او می شود. (برزونی، 1387: 2 / 294) به نظر می رسد که بین قدرت نرم و جنگ نرم، عموم و خصوص مطلق جاری است؛ به گونه ای که هر قدرت نرمی لزوماً به جنگ نرم و یا سخت منتهی نمی شود و چه بسا در حالت بازدارندگی خود باقی بماند. آیه «وَ اعِدُّواْ لَهُم مَا اسْتَطَعْتُم مِن قُوَّةٍ» (انفال / 60) بیانگر این نوع از مقابله است؛ ولی جنگ نرم هرچند به مقابله نظامی اطلاق نمی شود؛ ولی از تبلیغات و ابزارهای مربوط به آن، برای نفوذ در مختصات فکری دشمن با توسل به شیوه هایی که موجب پیشرفت مقاصد امنیت ملی مجری می شود، استفاده می کند.

آتش افروزان جنگ نرم از نظر قرآن

در نبرد ناپیدای جنگ نرم در یک سو، مؤمنان الهی و در سوی دیگر دشمنان دین خدا قرار دارند. عدم شناخت چهره دشمنان الهی توسط مسلمانان ممکن است آنان را در دام خود گرفتار کنند. شناخت دشمن در جنگ سخت، بسیار آسان است. او با صدای بلند و بدون واهمه خود را به عنوان دشمن معرفی می کند و با تمام قوا به جنگ آمده است و انسان می داند با چه کسی طرف است؛ اما در جنگ نرم، دشمن در قالب دوست و خیرخواه و با لطایف الحیل ظاهر می شود؛ چنان که قرآن در مورد شیطان می فرماید: «او قسم خورد که من برای شما دو نفر (آدم و حوا) از خیر خواهانم.» (اعراف / 21) ازاین رو شناسایی دشمن در جنگ نرم بسیار مهم است. قرآن، دشمنان مؤمنین را این گونه معرفی فرموده است:

1. شیطان

قرآن درباره شیطان می فرماید: «إ نَّ الشَّیْطَانَ لِلْانسَان  عَدُوٌّ مُّبین؛ همانا شیطان برای انسان دشمنی آشکار است.» (یوسف / 5) امام علی(علیه السلام) نیز می فرماید: «شیطان راه های خود را به شما آسان جلوه می دهد، تا گره های محکم دین شما را یکی پس از دیگری بگشاید.» (نهج البلاغه: خطبه 121) و باز شدن هر گره، به همان اندازه انسان را از دین خدا و فطرت الهی خویش جدا می گرداند تا جایی که رابطه وی با دین الهی قطع می شود؛ یعنی دیگر چیزی در درون او وجود ندارد تا قلباً به آن تمسک جوید. (طباطبایی، 1417: 2 / 101)

2. کافران

قرآن درباره کفار می فرماید: «مَن کَانَ عَدُوّاً للّهِ و َمَلآئِکَتِهِ وَ رُسُلِهِ وَ جـِبْر یلَ وَمِیکَالَ فَإنَّ اللّهَ عَدُوٌّ لِلْکَافِرینَ» ؛(بقره / 98) خدا از آن جهت دشمن کافران است که آنها همواره با دین خدا دشمنی می کنند و در راه خدا ایجاد مانع می کنند (انفال / 36) و برای نابودی حق می کوشند (کهف / 56) و سعی می کنند اهل حق را از حق رویگردان کنند. (نساء / 89)

3. یهود و مشرکان

قرآن در آیه 82 سوره مائده درباره این دو گروه می فرماید: «لَتَجِدَنَّ أ شَدَّ النَّاس  عَدَاوَةً لِلَّذِینَ آمَنُوا الْیَهُودَ وَ الَّذِینَ أ شْرَ کُوا؛ مسلماً یهودیان و کسانی که شرک ورزیدند را دشمن ترین مردم نسبت به مؤمنان خواهی یافت.» ادامه دشمنی آنان در قرون متمادی نسبت به مسلمانان و حتی مسیحیان، شاهد محکمی بر صدق این مدعاست. گرچه خطاب این آیه با پیامبر| است؛ اما پوشیده نیست که آیه در مقام بیان قانون و ضابطه ای کلی است. (طباطبایی، 1417: 6 / 80)

4. منافقان

منافقان خطرناک ترین دشمنان اسلام هستند. بسیاری از جلوه های جنگ نرم مثل تحقیر مؤمنان (هود / 27)، ایجاد جنگ روانی (احزاب / 13)، افساد در پوشش اصلاح (بقره / 11)، دروغ گویی (منافقون / 1)، وعده های دروغین (توبه / 77) و تضعیف باورهای دینی (احزاب / 12) توسط منافقین اجرا می شود. نفاق، در جایی است که مسلمانان دارای قدرت باشند و مخالف به خاطر ترس نتواند اظهار مخالفت کند. در این هنگام، مخالفان نفاق را در پیش می گیرند و خلاف آنچه را در دل دارند، اظهار می نمایند و چنین شرایطی برای مسلمانان در مدینه فراهم گردید. این افراد بدترین دشمن هستند که انسان او را دوست خود می پندارد. اما بیشترین عداوت را در حق انسان انجام می دهند. (طباطبایی، 1417: 11 / 280)

شیوه ها و ابزارهای جنگ نرم

عملیات روانی دشمن، با شیوه های گوناگون انجام می گیرد که آشنایی با آنها ما را در رویارویی با فتنه ها یاری می دهد. قرآن و معصومین(علیهم السلام)، این فتنه ها و راه های مقابله با آنها را معرفی کرده اند. در آیات بسیاری به دنبال بیان روش دشمن، بلافاصله راه مقابله با آن نیز بیان شده است که از آن جمله موارد ذیل است:

1. تمسخر و استهزا

تمسخر و استهزا از مهم ترین عملیات روانی دشمن است که از ابتدای مبارزه حق و باطل بوده است. تمسخر موجب تضعیف روحیه شخص یا گروه می شود و چنانچه افراد، ضعیف باشند آنان را از ادامه راه منحرف می کند. دشمنان نه تنها به تمسخر اصول اسلام می پردازند، بلکه جزئیات احکام را نیز مسخره می کنند؛ چنان که قرآن می فرماید:

وَ قَدْ نَزَّلَ عَلَیْکُمْ فى  الْکِتَابِ أ نْ إ ذَا سمَِعْتُمْ آیَاتِ اللَّهِ یُکْفَرُ بـِهَا وَ یُسْتهَْزَأ  بهَِا فَلا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ حَتّى یَخُوضُواْ فى حَدِیثٍ غَیْرهِ إ نَّکمُ إ ذًا مِثْلُهُمْ إ نَّ اللَّهَ جَامِعُ الْمُنَافِقِینَ وَ الْکَافِر ینَ فى  جَهَنَّمَ جَمِیعاً. (نساء / 140)

خدا در کتاب خود بر شما نازل کرد که چون شنیدید بر آیات خدا کفر ورزیده شده و استهزا شده، با آن گروه (منافق) مجالست نکنید تا در سخن دیگری وارد شوند وگرنه شما هم مانند آنان هستید. خدا منافقان و کافران را در جهنم جمع خواهد کرد.

این آیه بیانگر آن است که گروهی به جمع مسلمانان داخل شده و به تمسخر آیات و احکام دین می پردازند و می گویند: این فقط یک شوخی است! قرآن دراین باره می فرماید:

وَ لَئن  سَأ لْتَهُمْ لَیَقُولُنَّ إ نَّمَا کُنَّا نَخُوضُ وَ نَلْعَبُ قُلْ أ  باللَّهِ وَ آیَاتِهِ وَ رَسُولِهِ کُنتُمْ تَسْتَهْز ءُون. (توبه / 65)

و اگر از ایشان بپرسی چرا استهزا می کنید؟ پاسخ می دهند ما به مزاح و مطائبه سخن راندیم. (ای رسول) بگو آیا خدا و آیات او و رسول او را تمسخر می کنید؟

قرآن با ظرافت ویژه ای به بیان انواع استهزا به عنوان یک عملیات روانی طراحی شده می پردازد که گاهی به صورت تمسخر پیامبران یا سخنان آنان و یا تمسخر آیات الهی می باشد و گاهی به صورت تمسخر یاران پیامبران جهت پراکندن آنان از اطراف انبیا بوده است و در برخی مواقع بی شرمی را به نهایت می رسانند و خدا را نیز مورد تمسخر قرار می دهند.

2. تضعیف رهبری

با توجه به نقش رهبری در جامعه، دشمنان همواره رهبری جامعه اسلامی را مورد حمله قرار داده اند. نمونه رهبری حق، انبیا و بعد از ختم نبوت، ائمه(علیهم السلام) و در حال حاضر ولایت فقیه است. افزون بر کشتن پیامبران (آل عمران / 21) همواره نبرد نرم با انبیا و جانشینان آنان در طول تاریخ بوده است. اهمیت رهبری در جامعه تا آنجاست که قرآن، وقتی مردم را در مورد ترک نماز جمعه سرزنش می کند خطاب به آنان می فرماید: «تَرَکُوکَ قَائمًا»؛ (جمعه / 11) یعنی زشتی کار آنها در این است که رهبری جامعه را ترک کرده و به دنبال مسائل دیگر می روند؛ نمی گوید نماز جمعه را ترک می کنند و ثواب آن را از دست می دهند. رهبران حق و باطل نقش مهمی در هدایت طرفدارانشان دارند تا جایی که اگر کشته یا تخریب شخصیت شوند، جبهه حق یا باطل فرو می پاشد یا حداقل بخش مهمی از توان خود را از دست می دهد. این نکته به ظرافت در قرآن بیان شده است؛ آنجا که می فرماید: «فَقَاتِلُواْ أ ئمَّةَ الْکُفر» (توبه / 12) رهبری در حکم نخ تسبیح است که دانه ها را گرد می آورد؛ چنان که نخ پاره شود، دانه ها پراکنده می شوند. رهبری عامل وحدت و هوشیاری است که تضعیفش به روش های مختلفی انجام می پذیرد:

الف) تهمت زدن به رهبر

از شیوه های رایج دشمنان جهت تخریب رهبران آسمانی، تهمت زدن به آنان بوده است؛ چنان که قرآن در مورد تهمت زدن به حضرت نوح(علیه السلام) می فرماید:

فَقَالَ الْمَلأُ الَّذِینَ کَفَرُوا مِن قَوْمِهِ مَا هَذَا الاَّ بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُر یدُ أ ن یَتَفَضَّلَ عَلَیْکُمْ وَ لَوْ شَاءَ اللَّهُ لَأ نزَلَ مَلائِکَةً ما سَمِعْنَا بـِهَذَا فِی آبَائِنَا الْأ وَّلِینَ * إ نْ هُوَ إ لاَّ رَجُلٌ بـِهِ جـِنَّةٌ فَتَرَ بَّصُوا بـِهِ حَتَّى حِین . (مؤمنون / 25 ـ 24)

اشراف قوم نوح که کافر بودند، گفتند: این شخص جز بشری مانند شما نیست که می خواهد بر شما برتری یابد و اگر خدا می خواست [رسولی بفرستد] فرشتگانی می فرستاد. ما چنین چیزی هرگز از پدران پیشین خود نشنیده ایم. او مرد دیوانه ای بیش نیست ... .»

در این آیات افزون بر تهمت جنون، گروهی از کفار حضرت نوح(علیه السلام) را بشری مانند سایرین معرفی می کنند که می خواهد بر دیگران برتری جوید.

نسبت دیوانگی به پیامبران از تهمت های رایج بوده است چنان که قرآن می فرماید: «وَ قَالُواْ مجََْنُونٌ وَ ازْدُجر؛ (قمر / 9) و گفتند: مردی دیوانه است و باز داشته شده»؛ «ازْدُجر» یعنی او را با دشنام راندند. (سیوطی، 1416: 1 / 532) حضرت هود(علیه السلام) را سفیه و جزء دروغ گویان دانستند: «قَالَ الْمَلأُ الَّذِینَ کَفَرُوا مِن قَوْمِهِ إ نَّا لَنَراکَ فی سَفَاهَةٍ وَ إ نَّا لَنَظُنُّکَ مِنَ الْکَاذِبینَ». (اعراف / 66)

مستکبران تاریخ به انبیا تهمت فسادانگیزی می زدند؛ چنان که قرآن می فرماید: «فرعون گفت: بگذارید موسی را به قتل برسانم و او خدای خود را به یاری طلبد. می ترسم آیین شما را تغییر دهد و یا در این سرزمین فسادانگیزی کند.» (غافر / 26) اتهام آواره ساختن مردم از سرزمینشان به قصد حکومت بر آنها نیز از روش های جنگ نرم مستکبران علیه پیامبران بوده است؛ چنان که قرآن از زبان آنان می فرماید: «قَالَ الْمَلأُ مِن قَوْم  فِرْعَوْنَ إ نَّ هَـذَا لَسَاحِرٌ عَلِیمٌ * یُر یدُ أ ن یُخْر جَکُم مِنْ أ رْضِکُمْ». (اعراف / 110 ـ 109)

تضیعف پیامبر اسلام| از طریق تهمت های ناروا مطلبی است که قرآن مکرر بدان اشاره کرده و می فرماید: «آنان گفتند: اصلاً آن را بر بافته است؛ نه بلکه او شاعر است» (انبیاء / 5) یا ایشان را کاهن و مجنون می خواندند که خدای متعال از ایشان رفع تهمت فرمود: «خلق را تذکر ده که تو به برکت نعمت پروردگار نه کاهن هستی و نه مجنون» (طور / 29) «کاهن» کسی است که از طریق به خدمت گرفتن جن از غیب آگاه می شود. (طوسی، بی تا: 9 / 412)

دشمنان برای تضعیف پیامبر اسلام| ایشان را فریبکار معرفی می کنند که وعده های باطل می دهد: «وَ إ ذْ یَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَ الَّذِینَ فى  قُلُوبهِِم مَرَضٌ ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ الاَّ غُرُوراً» (احزاب / 12) گفته شده منظور از این وعده هایی که منافقین آن را فریب می دانند، وعده الهی از پیروزی و اعتلای دین بوده است. (فیض کاشانی، 1415: 4 / 169)

ب) تلاش در تحقیر نمودن رهبر

دشمنان اسلام برای معرفی پیامبر| عبارت «وَ إ ذَا تُتْلَى عَلَیْهـِمْ آیَاتُنَا بَیِّنَاتٍ قَالُوا مَا هَذَا إ لاَّ رَجُلٌ یُریدُ أ ن یَصُدَّکُمْ عَمَّا کَانَ یَعْبُدُ آبَاؤُکُمْ»؛ (سبأ / 43) را به کار می بردند تا نبوت ایشان را زیر سوال برده و قرآن را کلام یک فرد عادی قلمداد کنند. (ص / 8) در سوره هود، ضمن بیان برخورد مخالفان با شعیب(علیه السلام) به این نکته اشاره می فرماید تا پیروان رهبران آسمانی در طول تاریخ متوجه حرکت موذیانه دشمنان جهت تضعیف رهبران آسمانی باشند. در آیات 87 تا 93 سوره هود گفتگوی حضرت شعیب با مخالفان را می آورد که در آن، دشمنان از اهرم تمسخر و تحقیر جهت تضعیف آن حضرت استفاده می کردند. در آیه 87 آمده است:

قَالُواْ یَاشُعَیْبُ أ  صَلاتُکَ تَأ مُرُکَ أ ن نَتْرُکَ مَا یَعْبُدُ آبَاؤُنَا أ وْ أ ن نَّفْعَلَ فی أ مْوَالِنَا مَا نَشَاءُ إ نَّکَ لَأ نتَ الْحَلِیمُ الرَّشِید.

گفتند: ای شعیب! آیا نماز تو، تو را مامور می کند که آنچه را پدرانمان می پرستیدند ترک کنیم، یا در اموالمان به دلخواه خود تصرف نکنیم؟ البته تو مردی بردبار و فهمیده هستی.

طبرسی در تفسیر این آیه می نویسد:

این آیه به روش تهکم و استهزا است. گویا نماز، شعیب را به سمت از بین بردن قوم برده است. منظورشان اهانت به شعیب بود و می خواستند بگویند: تو کم خردی. (طبرسی، 1372: 5 / 286)

ج) تلاش برای گمراه نمودن رهبر

دشمنان همواره تلاش می کردند تا بر افکار پیامبران تأثیر گذارند و آنان را گمراه یا حداقل به سازش متمایل سازند. این روش نیز نوعی تضعیف رهبری بدون به کارگیری سلاح گرم می باشد که نتیجه آن، تسلیم رهبری و پیروان او بدون درگیری نظامی است. کافران در مسیر این هدف تا جایی پیش می روند که پیامبر را از آخرت غافل سازند و به تبعیت از هوای نفس وادارند (طه / 16)؛ ولی به فضل و رحمت الهی نقشه آنها بر باد رفت و نتوانستند هیچ ضرری به حضرت بزنند. (نساء / 113) این خطر چنان جدی است که خداوند به رهبری مانند پیامبر|، یادآوری می نماید که از خدا بترسد و از منافقان و کافران اطاعت ننماید. (احزاب / 1)

3. شایعه پراکنی

از مهم ترین حربه ها در جنگ نرم، شایعه سازی و شایعه پراکنی می باشد که همواره مورد توجه مخالفان بوده است. سطحی نگری و زودباوری عوام در انتشار سریع شایعات نقش بسیار مهمی دارد. عموم مردم خیلی زود آنچه را که می شنوند، باور می کنند و بدون بررسی به دیگران انتقال می دهند. دشمنان از این نقطه ضعف استفاده کرده و با شایعه سازی، سعی در تغییر افکار جامعه و بدبین نمودن آنها می کنند و گاهی چنان در این امر موفق می شوند که مسائل روشن را نیز با شایعه پراکنی بر مردم مشتبه می نمایند. معمولاً شایعه را دشمن سفارش و منافقین تولید می کنند و افراد ساده لوح آن را می پذیرند. نمونه ای از شایعات زمان پیامبر|، شایعه کشته شدن پیامبر در جنگ احد است. قرآن کریم برای خنثی کردن این شایعه می فرماید: «آیا اگر او نیز به مرگ یا شهادت درگذرد، به دین جاهلیت رجوع خواهید کرد؟» (آل عمران / 144)

پخش شایعه در زمان پیامبر| نیز چنان مطرح بود که خدا با نزول آیات60 و 61 سوره احزاب آنان را تهدید کرده و ملعون می شمارد تا جامعه با دید عمیق تری با این افراد مواجه گردند. در این سوره آمده است:

لَئِن لَمْ یَنتَهِ الْمُنَافِقُونَ وَ الَّذِینَ فی قُلُوبهم مَّرَضٌ وَ الْمُرْجفُونَ فِی الْمَدِینَةِ لَنُغْر یَنَّکَ بهِمْ ثُمَّ لا یُجَاو رُونَکَ فِیهَا إلاَّ قَلِیلاً * مَلْعُونِینَ أَیْنَمَا ثُقِفُوا أُخِذُوا وَ قُتِّلُوا تَقْتِیلاً.

اگر منافقان و آنان که در دل هایشان مرضی است و آنان که در مدینه شایعه پخش می کنند، از کار خود دست نکشند، تو را بر آنان برمی انگیزیم و مسلط می گردانیم، سپس جز اندک زمانی با تو در این شهر زندگی نتوانند کنند و از همه جا طرد می شوند، هرجا یافته شوند، گرفتار خواهند شد، و به سختی به قتل می رسند.

«مُرْجِفُونَ» از ریشه «ارجاف» در اصل به مفهوم ایجاد تزلزل و اضطراب در دریا است؛ اما منظور در این آیه، پخش امواج باطل و شایعه است که افکار را پریشان و دل ها را نگران و مردم را مضطرب می سازد. (طبرسی، 1372: 8 / 578) اینان گروهی از منافقان بودند که در شکل دوست، به پخش شایعاتی درباره هجوم قریب الوقوع دشمن یا بزرگ نمودن قدرت پوشالی آن و یا امید کاذب دادن به اسیران کفر و شرک می پرداختند و به سود آنان تلاش احمقانه می کردند و بذر نگرانی را میان زنان و کودکان می انداختند. (همان)

4. تفرقه افکنی

از روش های معمول دشمنان، ایجاد فتنه با تفرقه افکنی در جامعه است. جنگ های داخلی، اختلاف های خطی، حزبی، طایفه ای، سیاسی، دینی و مذهبی، جامعه را در تنش قرار می دهد و فرصتی برای دشمنان به وجود می آورد تا سرمایه های دینی و ملی و اقتصادی ملت ها را به تاراج برند.

این امر آن قدر مهم است که گاهی «فتنه» را مترادف با «تفرقه افکنی» معنا می کنند؛ چنان که ابن منظور در بیان معنای فتنه ـ به مفهوم جنگ و درگیری ـ به حدیث پیامبر| استناد می کند که فرمود:

من فتنه ها را در میان خانه هایتان می بینم؛ این فتنه ها، کشتارها، درگیری ها و اختلافی خواهد بود که بین مسلمان ها پدید می آید؛ زمانی که گروه گروه شوند و هر کدام به دنبال حزب و جماعتی روند، زمانی است که مسلمانان با جلوه ها و کشش های دنیایی مورد آزمایش قرار می گیرند و از آخرت و عمل برای آن باز می مانند. (ابن منظور، 1414: 13 / 319)

از نمونه های بارز تفرقه افکنی در زمان پیامبر|، ساختن «مسجد ضرار» است. قرآن کریم، از مسجد ضرار که به زیان اسلام، به نفع کفر و به نیت تفرقه انداختن بین مسلمین ساخته شده بود، سخن می گوید. (توبه / 107) فرد مورد اشاره در آیه، «ابوعامر راهب» آن عنصر جاه طلب است. او به طرفداران خویش پیام داد که آماده پیکار با محمد| شوید و مسجدی به عنوان مرکز اجتماع خود بسازید که من نیز به سوی امپراطور روم رفته با سپاهی عظیم خواهم آمد تا محمد| را از مدینه بیرون کنیم. (طبرسی، 1372: 5 / 110)

ایجاد اختلاف های مذهبی، از اهداف تفرقه افکنان بوده که گاهی به اختلاف های مذهبی موجود در میان مؤمنان، دامن می زدند و آن را وسیله دور شدن افراد از یکدیگر قرار می دادند تا بتوانند در سایه این اختلاف ها و کشمکش ها، اصل دین آسمانی را نابود سازند. گاهی جامعه اسلامی بدون توجه به خواست دشمن، به خاطر هواپرستی عده ای، دچار فتنه تفرقه می گردد. در این موارد، دشمن از بیرون، فتنه را سازماندهی می کند. در قرآن کریم آمده است:

وَ اتَّقُواْ فِتْنَةً لا تُصِیبنَ الَّذِینَ ظَلَمُواْ مِنکُمْ خَاصَّةً وَ اعْلَمُواْ أ نَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَاب. (انفال / 25)

بترسید از بلایی که (چون بیاید) تنها مخصوص ستمکاران شما نباشد و بدانید که خدا سخت عقاب است.

قرآن کریم در این آیه جامعه اسلامی را پرهیز می دهد از فتنه هایی که بلای آن فقط دامن گروه خاصی را نمی گیرد؛ بلکه بر همگان فرود خواهد آمد؛ مانند فتنه های گروهی که با بهانه ها و انگیزه های متفاوت میان مردم اتفاق می افتد؛ از قبیل کشمکش های حزبی برای دستیابی به موقعیت های سیاسی و یا اختلاف ها و دسته بندی های فرقه ای و گروه بندی های جناحی و سیاسی و مانند اینها که باعث می شود بدعت ها رواج یابد و در امر مبارزه با دشمنان، سستی ایجاد شود، منکرات گسترش یابد و امر به معروف کم رنگ شود. (مراغی، بی تا: ٩ / ١٨٨)

5. تهدید و ارعاب

یکی از حربه های دشمنان اسلام تهدید است که امروزه نیز از آن برای به استضعاف کشاندن ملت ها استفاده می شود و از دیرباز در برابر انبیا و صالحان تاریخ به شیوه های گوناگون مورد استفاده قرار می گرفته است:

الف) تهدید به تبعید و آوارگی

قرآن کریم می فرماید:

و قَالَ الَّذِینَ کَفَرُواْ لِرُسُلِهمْ لَنُخْر جَنَّکُم مِنْ أ رْضِنَا أ وْ لَتَعُودُنَّ فِی مِلَّتِنَا. ( ابراهیم / 13)

کافران به رسولانشان گفتند: دست از این دعوی بردارید و گرنه شما را از شهر خود بیرون می کنیم، مگر اینکه به آیین ما برگردید.

نیز قرآن در آیه دیگری می فرماید: «می گویند: اگر به مدینه مراجعت کردیم باید [اربابان] عزت و ثروت، خوارشدگان را از شهر بیرون کنند». (منافقون / 8)

ب) تهدید به قتل و مثله شدن

فرعون ساحران را بعد از ایمان آوردنشان به حضرت موسی(علیه السلام) تهدید به قتل و مثله شدن نمود تا از طریق این تهدید آنان را مطیع خود سازد و از ایمانشان برگرداند؛ چنان که قرآن کریم از زبان او می فرماید:

لَأ قَطِّعَنَّ أ یْدِیَکُمْ وَ أ رْجُلَکُم مِنْ خِلافٍ ثُمَّ لَأ صَلِّبَنَّکُمْ أ جْمَعِین. (اعراف / 124)

حتماً دست هایتان و پاهایتان را خلاف یکدیگر قطع خواهم کرد. سپس همه شما را به دار خواهم کشید.

در این آیه تهدید به قتل از سوی دشمنان به بدترین شکل ممکن؛ یعنی تکه تکه کردن و سپس کشتن آمده است. این جمله تنها خبر دادن از آینده نبود؛ بلکه عملیات جنگ روانی به واسطه تهدید به عذاب و مثله کردن بود تا برگردند و تسلیم شوند. (فضل الله، 1419: 10 / 211)

منابع و مآخذ

قرآن کریم.
نهج البلاغه، 1379، گردآوری سید رضی، ترجمه محمّد دشتی، قم، شاکر.
آلوسی، شهاب الدین سید محمود، 1415 ق، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم و السبع المثانی، بیروت، دار الکتب العلمیة.
ابن کثیر، ابوالفداء اسماعیل، بی تا، السیرة النبویة، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
ابن منظور، محمد بن مکرم، 1414 ق، لسان العرب، بیروت، دار صادر.
اسکندری، حمید، 1389، پدافند غیر عامل، تهران، معاونت تربیت و آموزش بسیج.
برزونی، عبدالله، 1387، قدرت نرم سرمایه اجتماعی بسیج، تهران، پژوهشکده مطالعات و تحقیقات بسیج.
جوادی آملی، عبدالله، 1387، ولایت فقیه ولایت فقاهت و عدالت، قم، اسراء.
حائری، میر سید علی، 1377، مقتنیات الدرر و ملتقطات الثمر، تهران، دار الکتب الاسلامیة.
ساجدی، ابوالفضل، 1383، زبان دین و قرآن، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره).
سروش، عبدالکریم، 1378، بسط تجربه نبوی، تهران، مؤسسة فرهنگی صراط.
سیوطی، جلال الدین و جلال الدین محلی، 1416، تفسیر جلالین، بیروت، مؤسسة النور.
شریفی، احمدحسین، 1388، موج فتنه، تهران، کانون اندیشه جوان.
ـــــــــــــــ ، 1389، جنگ نرم، قم، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره).
طباطبایی، سید محمدحسین، 1417 ق، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی.
طبرسی، فضل بن حسن، 1377، جوامع الجامع، تهران، دانشگاه تهران.
طوسی، محمد بن حسن، بی تا، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
عیسی زاده، عیسی، 1392، قرآن و راه های مقابله با جنگ نرم، قم، زمزم هدایت.
فضل الله، سید محمدحسین، 1419ق، تفسیر من وحی القرآن، بیروت، دار الملا.
فیض کاشانی، ملامحسن، 1415 ق، تفسیر صافی، تهران، صدر.
متفکر، حسین، 1387، جنگ روانی، قم، زمزم هدایت.
مراغی، احمد مصطفی، بی تا، تفسیر المراغی، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، 1374، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیة.
منقری، نصر بن مزاحم، 1386، وقعة صفین، ترجمه ترجمه پرویز اتابکی، تهران، انتشارات علمی فرهنگی.

صمد عبداللهی عابد: دانشیار دانشگاه تربیت معلم آذربایجان.

فاطمه وجدی: کارشناس ارشد دانشگاه تربیت معلم آذربایجان.

فصلنامه علمی ـ پژوهشی مطالعات تفسیری 15

ادامه دارد...

بررسی جنگ نرم در آیات قرآن - بخش دوم و پایانی

راهکارهای مقابله با جنگ نرم

خبرگزاری فارس: راهکارهای مقابله با جنگ نرم

طراحان جنگ نرم با سرمایه گذاری بر افکار و اندیشه ها، آسان تر و با شتاب بیشتر به اهداف و نتایج دست می یابند.

 

ج) تهدید به زندان

فرعون که نمونه بارز مستکبران تاریخ است، حضرت موسی(علیه السلام) را تهدید به زندان نموده (شعراء / 29) آن هم زندان در آن زمان که وضعیت بسیار هولناکی داشت. عادت فرعونیان طوری بود که هرگاه می خواستند کسی را زندانی کنند او را به درون چاهی عمیق می انداختند. از این رو او در تنهایی می ماند؛ نه چیزی می شنید و نه چیزی می دید. (حائری، 1377: 8 / 44)

6 . به کارگیری مکر و نیرنگ

زیربنای فعالیت های روانی دشمن، مکر و حیله است. از همان ابتدای آفرینش، شیطان با مکر و حیله به سراغ حضرت آدم و حوا(صلی الله علیه و اله) رفت و با نقشه ای از پیش تعیین شده در فریب آنها کوشید. جبهه باطل، نه در منطق و استدلال و نه در سایر میدان ها، حرفی برای گفتن ندارد؛ از این رو می کوشد با مکر و حیله به اهداف خود برسد و مخاطب را در یک فضای روانی مخالف با آنچه واقعیت دارد، سوق دهد و این فضای روانی بایستی به گونه ای ساخته و پرداخته شود تا مفاهیم و علائم انتقالی با کمترین مقاومت مورد پذیرش واقع شود. از نظر روان شناسی، فردی که در حال مبارزه با حریف یا دشمن است، همواره رفتارهای او را رصد می کند؛ زیرا احساسش آن است که هر لحظه از سوی دشمن در معرض خطر است. تمام هنر تاکتیک فریب، شکستن این هوشیاری روانی در برابر حریف است. بدیهی است این عمل از ظرافت و دقت خاصی برخوردار است و بستگی زیادی به تجربه و شناخت فریب دهنده از گروه هدف دارد. (متفکر، 1387: 153)

یکی از حیله های نمرود ـ مخالف حضرت ابراهیم(علیه السلام) ـ آن بود که دستور داد کاخی بلند بنا کنند تا بر بالای آن رود و با آسمانیان پیکار نماید. پس از بنای کاخ، خداوند تندبادی فرستاد و بخش فوقانی کاخ به دریا افکنده شد و بقیه کاخ نیز بر سر تبهکاران ویران گشت. (طبرسی، 1372: 6 / 55)

در این نوع از جنگ نرم، هدف دشمن فریب توده های ناآگاه است؛ زیرا افراد آگاه و بابصیرت می دانند که هرگز نمی توان با ساختن کاخ و رفتن به آسمان، با اهل آسمان جنگید و این عمل تنها یک فریب است ولی مردم عوام که اطلاع کافی از مسائل ندارند، به راحتی فریفته می شوند. اگر قرآن مکر و حیله در برابر نوح(علیه السلام) را با تعبیر «و مکروا مکراً کبّاراً» (نوح / 22) به کار می برد، حیله های دشمنان اسلام به قدری زیاد بود که قرآن از آنها به «مکر شبانه روزی» تعبیر می نماید. (سبا / 33)

الف) فریب با نفرین

قرآن در سوره انفال می فرماید:

وَ إ ذْ قَالُواْ اللَّهُمَّ إ ن کانَ هَذَا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِندِکَ فَأ مْطِرْ عَلَیْنَا حِجَارَةً مِنَ السَّمَاءِ أ و  ائْتِنَا بعَذَاب  أ لِیم. (انفال / 32)

و چون گفتند: «خدایا! اگر این (قرآن به راستی) همان حق از جانب تو است، پس (در این حال) بر سرمان سنگ هایی از آسمان بباران یا ما را به عذابی دردناک گرفتار ساز.

در اینجا افراد لجوج در برابر هدایت گری پیامبر| و حقانیت قرآن و معارف آن برای عوام فریبی مردم نفرین می کنند، به زعم آنکه چنین نفرینی محقق نمی شود. و از خداوند عذابی را درخواست می کنند که شاید از نظر مردم بدترین نوع عذابی است که می تواند بدون  مقدمه بر کسی نازل شود و این عذاب در صورت تحقق، مسلماً دلیل بر حقانیت طرف مقابل اوست؛ چنان که علامه طباطبایی دراین باره می نویسد:

اگر در میان همه اقسام عذاب الیم، فقط سنگ باران را ذکر کردند برای این بود که در این عذاب جسم و روح با هم معذب می شوند و شخص ذلیل می گردد. (طباطبایی، 1417: 9 /67)

آوردن جمله «أو ائْتِنَا بعَذَابٍ أ لِیم» مکر دیگری است؛ یعنی هر عذابی که می خواهی بگو تا بر ما نازل شود و ما آن قدر به حقانیت خود اطمینان داریم که هر نوع عذابی را بر خود طلب می کنیم و خواهید دید که هیچ عذابی بر ما نازل نخواهد شد.

ب) فریب با تحریف کلمات

علی رغم اینکه علمای یهود در کتاب آسمانی خود، با ویژگی های پیامبر اسلام| آشنا شده بودند، با مکر و حیله به تحریف آن پرداختند، چنان که قرآن کریم می فرماید:

وَ إ نَّ مِنْهُمْ لَفَر یقًا یَلْوُونَ أ لْسِنَتَهُم بالْکِتَابِ لِتَحْسَبُوهُ مِنَ الْکِتَابِ وَ مَا هُوَ مِنَ الْکِتَابِ وَ یَقُولُونَ هُوَ مِنْ عِندِ اللَّهِ وَ مَا هُوَ مِنْ عِندِ اللَّهِ وَ یَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ وَ هُمْ یَعْلَمُون. (آل عمران / 78)

همانا برخی از اهل کتاب زبان خود را [به قرائت] کتاب تغییر و تبدیل می دهند تا آن را [که از پیش خود خوانده اند] از کتاب [خدا] محسوب دارید و هرگز آن از کتاب نخواهد بود و گویند: این [آیات] از جانب خدا نازل شده است؛ درصورتی که از جانب خدا نیست و به خدا دروغ می بندند با آنکه می دانند.

«یلْوُونَ» از ماده «لیّ» (بر وزن حیّ) به معنای پیچیدن و کج کردن است و در اینجا کنایه از تحریف سخنان الهی است. آنها به هنگام تلاوت تورات وقتی به صفات پیامبر اسلام| و بشارت به ظهور ایشان می رسیدند، چنان ماهرانه سخن را تغییر می دادند که شنونده گمان می کرد، آنچه را می شنود، متن آیات الهی است؛ بلکه به صراحت می گفتند: «هُوَ مِنْ عِندِ اللَّهِ» درحالی که از سوی خدا نبود. (مکارم شیرازی، 1375: 2 / 630)

7. شبهه افکنی و ایجاد تردید

ایجاد تردید در قلوب مؤمنین و القاء شبهات اعتقادی یکی از روش های دشمنان در جنگ نرم است. آنچه مؤمن معتقد به حقیقت دین را به تلاش و مجاهدت در راه خدا وا می دارد، یقین به حقانیت راهی است که انتخاب نموده است؛ چنان که اگر انسان به درستی راهی که می رود و اندیشه ای که دارد، ایمان کامل داشته باشد، آن مسیر را با قدم های استوار طی می کند و از خطرها و موانع موجود بر سر راه نمی هراسد و تا پای جان برای رسیدن به هدف مقدس خود تلاش می کند؛ اما اندکی شک و تردید کافی است تا فرد را در این مسیر دچار تزلزل نماید.

الف) ایجاد تردید در نبوت

یکی از مهم ترین راه های ایجاد شک در نبوت، مقایسه پیامبر با دیگران در مسائل مادی و ظاهری است و هدف از این مقایسه، همان ایجاد شک در نبوت ایشان است. قرآن کریم می فرماید:

وَ قَالُوا لولا نُزِّلَ هَذَا الْقُرْآنُ عَلَى رَجُل  مِّنَ الْقَرْیَتَیْن  عَظِیم. (زخرف / 31)

و گفتند: چرا این قرآن بر مردمی بزرگ از دو شهر (مکه و طائف) نازل نشده است.

این افراد به جهت ایجاد شک و شبهه، خواستار معجزاتی از پیامبر بودند تا در صورت عدم امکان وقوع آنها، نبوت حضرت انکار شود. درحالی که اگر می خواستند ایمان بیاورند، بارها معجزاتی از حضرت صادر شده بود که برای تصدیق نبوت ایشان کافی بود. قرآن کریم دراین باره می فرماید:

وَ قَالُوا لَوْلا أ نز لَ عَلَیْهِ آیَاتٌ مِن ربّهِ قُلْ إ نَّمَا الْآیَاتُ عِندَ اللَّهِ وَ إ نَّمَا أ نَا نَذِیرٌ مُّبینٌ * أ  وَ لَمْ یَکْفِهمْ أ نَّا أ نزَلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ یُتْلَى عَلَیْهـِمْ. (عنکبوت / 51 ـ 50)

و گفتند: چرا معجزاتی از جانب پروردگارش بر او نازل نشده است، بگو: «معجزات نزد خداست» من فقط بیم دهنده ای آشکارم؛ آیا اینان را کفایت نمی کند که این کتاب را بر تو فرو فرستادیم که بر آنها تلاوت می شود؟

هدف از ایراد این گونه سخنان، ایجاد تردید در دل هاست. چنان که بارها گفته اند ما به او ایمان نخواهیم آورد تا برای ما از زمین، چشمه ای جوشان پدید آورد یا کوه صفا را به طلا تبدیل کند. او نیز باید مثل موسی که دریا را شکافت و عصا را به اژدها تبدیل ساخت، معجزه ای آشکار و به دلخواه ما بیاور. (طبرسی، 1372: 8 / 451)

ب) ایجاد تردید در وحیانی بودن قرآن

عبارتی که دشمنان در مورد نزول قرآن به کار می برند، حاکی از این شبهه افکنی هاست آنجا که قرآن کریم از زبان مخالفان می فرماید:

أ اُلْقِیَ الذِّکْرُ عَلَیْهِ مِن بَیْنِنَا بَلْ هُوَ کَذَّابٌ أ شِرٌ * سَیَعْلَمُونَ غَداً مَن الْکَذَّابُ الْأ شِرُ. (قمر / 26 ـ 25)

(ای عجب) آیا از بین ما تنها بر او وحی رسید؟ نه! او مرد دروغگوی بی باکی است. زود باشد که فردا بدانند که دروغگوی بی باک کیست؟

در تفسیر آیه شریفه آمده است تعبیر به «ألقی الذکر» به جای «اُنزل الذکر علیه» و یا نظیر آن، برای این بوده که بفهماند چگونه یک مرتبه و به عجله چنین شد؟ (آلوسی، 1415: 14 / 88) با انتخاب کلمه «القی» به جای انزال از وحیانی نبودن قرآن سخن می گویند؛ نکته قابل توجه آن است که در تردیدافکنی نباید به طور مستقیم و صریح موضوع را انکار کرد؛ بلکه باید عبارت را طوری انتخاب نمود تا مخاطب به طور مستقیم دچار تردید نشود. کلمه «القی» این بار معنایی را به دوش می کشد و واژه «کذاب» تردید مخاطب را بیشتر می کند.

آنچه نویسنده کتاب آیات شیطانی در صدد اثبات آن است، ایجاد تردید و در ادامه تکذیب کامل وحی بودن قرآن کریم است. این اقدام به قدری خطرناک و فاجعه آمیز است که امام خمینی فتوای قتل نویسنده آن را صادر نمود. نگرش ناسوتی به وحی نیز که در ادامه همین مبارزه با کتاب مقدس قرآن قرار دارد، به طور موزیانه و با روندی نرم و آهسته به انکار وحی بودن قرآن می پردازد. عبدالکریم سروش در تعیین ماهیت وحی می نویسد: «پیامبری، نوعی تجربه و کشف بود ... هر جا سخن از تجربه می رود، سخن از تکامل تجربه هم درست است. شاعر، شاعرتر می شود، و سخنران با سخنرانی، سخنران تر، و این امر در هر تجربه ای جاری است ... پیامبر| نیز که همه سرمایه اش شخصیتش بود، محل و موجد و قابل و فاعل تجارب دینی و وحیی بود و بسطی که در شخصیت او می افتاد، به بسط تجربه و (بر عکس) منتهی می شد و لذا وحی، تابع او بود؛ نه او تابع وحی ... کامل تر شدن دین، خلاصه و عصاره تجربه های فردی و جمعی اوست. در غیبت پیامبر هم باید تجربه های درونی و برونی پیامبر بسط یابند و بر غنا و فربهی دین بیفزایند ... اگر «حسبنا کتاب الله» درست نیست، حسبناً معراج الهی و تجربه النبی هم درست نیست». (سروش، 1378: 13)

در نقد این دیدگاه باید گفت که اساساً وحی قرآنی با تجربه دینی تفاوت هایی دارد.

1. تجربه دینی را می توان اساسی دانست که با علم حضوری درک می شود همانند محبت کودک به مادر خود؛ اما وحی نوعی القای معنا به پیامبر است که با وسائط الهی و توبه او و توسط جبرئیل حاصل می شود.

2. تجربه دینی پیامبر| مخصوص زمان وحی نبود و همواره در این حالات معنوی وحی الهی را دریافت نمی کردند. پس وحی تابع پیامبر نبود؛ بلکه وابسته به شرایط و نیاز مسلمین به دریافت راهنمایی از طرف خدا بوده است.

3. تجربه دینی، ایجاد و احساس می شود؛ درحالی که وحی نازل و دریافت می گردد و تعابیر قرآنی درباره وحی، این مطلب را تأیید می کند.

4. در وحی، خداوند با پیامبر سخن می گوید (بقره / 253) درحالی که در تجربه دینی، این ارتباط وجود ندارد.

5. وحی ویژگی خاصی دارد که حتی به امامان معصوم هم «وحی» نمی شود و خاص پیامبران الهی است؛ درحالی که در تجربه دینی هر کسی می تواند این احساس را داشته باشد.

6 . اگر محتوای تجارب دینی به لفظ درآید، مطالب آن غالباً مبهم و قابل ارائه در چند گزاره محدود است مانند اینکه «من خدا را دوست دارم» یا «من به او وابسته ام» و ... ولی «وحی قرآنی» هزاران گزاره روشن در موضوعات مختلف اجتماعی، فردی، سیاسی، عبادی، اخلاقی، دنیوی و اخروی است. (ساجدی، 1383: 440)

8 . مذهب علیه مذهب

هر انسانی دارای ارزش ها و شاکله ذهنی است که روح و جان او با آن ارزش ها خو گرفته است. اگر مطالبی که دیگران می گویند یا فعالیتی که انجام می دهند، تفاوت زیادی با شاکله ذهن فرد داشته باشد، ناخودآگاه آن را رد می کند؛ اما چنان که میان آنها قرابت و همانندی باشد، ذهن آن را می پذیرد و گاهی بدون تفکر درباره تفاوت مطلب ارائه شده با شاکله ذهن، آن را قبول می کند در این گونه موارد فرد دچار «خود فریبی» می شود و نمی تواند میان مطلب بیان شده و ارزش واقعی، تفاوت قائل شود. از این رو یکی از مسائل مهم در نبرد روانی، ارائه مطالب ضدّ مذهب در شکل و قالب دین و مذهب است. استفاده از عناوین و کلمات مذهبی مانند راه راست و رشد، سوگند به مقدسات دینی، ساختن مسجد و ادعای بندگی خدا از شیوه های مخالفان برای عرضه مقصود خود و ضربه زدن به دین است؛ چنان که فرعون خود را منادی راه رشد و سعادت می خواند و می گفت: «و مَا أ هْدِیکمُ إ لاَّ سَبیلَ الرَّشَاد؛ (غافر / 29) و شما را جز به راه راست، راهبر نیستم.» منافقان با سوگندهای دروغین و با به میان آوردن ارزش ها و مقدّس شمردن آنها، سپری برای خود ایجاد می کنند و در پناه آن، بزرگ ترین ضربه را به اسلام وارد می سازند. چنان که قرآن کریم می فرماید:

اتَّخَذُوا أ یْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَن سَبـِیل  اللَّهِ فَلَهُمْ عَذَابٌ مُّهینٌ. (مجادله / 16)

سوگندهای خود را [چون] سپری قرار داده بودند و [مردم را] از راه خدا باز داشتند و [در نتیجه] برای آنان عذابی خفت آور است.

همچنین برای خالی کردن پشت جهادگران، حفظ عفت و پاک دامنی زنان را که از اصول مسلم اسلام است، وسیله ای برای فرار از جبهه قرار دادند و با کاهش نیروهای رزمنده و تضعیف روحیه رزمندگان و تقویت روحیه سپاه دشمن، خواهان پیروزی سپاه کفر بر اسلام بودند. چنان که قرآن کریم دراین باره می فرماید:

یَقُولُونَ إ نَّ بُیُوتَنَا عَوْرَةٌ وَ مَا هِىَ بعَوْرَة. (احزاب / 13)

می گفتند: خانه های ما بی حفاظ است و[لی خانه هایشان] بی حفاظ نبود.

9. تضعیف روحیه

مخالفان انبیا از راه های مختلف در تضعیف روحیه طرف داران حق تلاش می نمودند. انبیا همواره کوشیده اند تا روحیه نیروهای مؤمن را بالا برند. پیامبر اسلام| در جنگ احزاب جهت تقویت روحیه لشکر اسلام به ایراد سخن پرداختند؛ ولی منافقان برای تضعیف روحیه مؤمنان، پیامبر| را به فریب دادن نیروها متهم کردند. قرآن کریم می فرماید:

اِذْ یَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَ الَّذِینَ فی قُلُوبهِِم مَّرَضٌ ما وَعَدَ نَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ الاَّ غُرُوراً. (احزاب / 12)

و هنگامی که منافقان و کسانی که در دل هایشان بیماری است می گفتند: خدا و فرستاده اش جز فریب وعده ای به ما نداده است.

پیامبر| هنگام حفر خندق، وعده پیروزی می داد در این هنگام منافقان نگاهی به هم کردند و گفتند: «ما داریم برای خودمان خندق می کنیم و او به ما وعده قصرهای فارس و روم را می دهد.» (ابن کثیر، بی تا: 3 / 194) از دیگر نمونه های تضعیف روحیه، دادن آمار مأیوس کننده از دشمنان دین است. قرآن کریم ضمن اشاره به این نکته راه خنثی نمودن آن را نشان داده است: «کسانی که [برخی از] مردم به ایشان گفتند: مردمان برای جنگ با شما گرد آمده اند؛ پس از آنان بترسید و[لی این سخن] بر ایمانشان افزود و گفتند: خدا ما را بس است و نیکو حمایتگری است». (آل عمران / 173)

راهکارهای مقابله با جنگ نرم

کنترل منابع قدرت نرم دشوار است؛ اما تاثیر آن تا حدود بسیار زیادی بستگی به پذیرش مخاطبان دارد. به همین دلیل توجه و ارتقاء قدرت نرم موجود در جامعه اسلامی، عمده راهکاری است که تلاش دشمنان را خنثی خواهد نمود. در برابر جنگ نرم دشمنان، دو راه وجود دارد: تسلیم یا مقابله.

اسلام راه اول را نمی پذیرد و کوچک ترین تسامح در امر دین که موجب تضعیف یا نابودی آن شود را مردود می شمارد؛ زیرا تسلیم از موضع ضعف صورت می گیرد و اسلام و مسلمین ـ چنان که تابع شرع مقدس باشند ـ در موضع قدرت قرار دارند. «وَ لا تَهِنوا وَ لا تَحزَنوا و أنتُمُ الأعلَونَ إن کُنتُم مؤمِنینَ (آل عمران / 139)؛ سستی نکنید و غمگین نشوید که شما برترید، اگر مؤمنید».

نه تنها توان مقابله در مؤمنین وجود دارد؛ بلکه اسلام به قدری قدرتمند است که اگر مسلمین نسبت به آن آگاهی داشته باشند و در عمل به آن ملتزم باشند، قادر خواهند بود اسلام را در سراسر جهان مستقر سازند؛ همان گونه که با ظهور حضرت ولی عصر# این اتّفاق خواهد افتاد؛ کتاب خدا و آثار دین زنده خواهد شد، بناهای شرک و نفاق ویران، شاخه های گمراهی و اختلاف بریده، اولیاء الهی عزیز و دشمنان ذلیل خواهند شد.

1. توجه به تعالیم دین و رهبران آسمانی

در قرآن، علوم گذشته و اخبار آینده آمده است، دوای دردها و نظم امور در قرآن است. (نهج البلاغه: خطبه 158) قرآن قدرتی است که یاورانش شکست ندارند و حقی است که مددکارانش خوار نمی شوند. (همان: خطبه 198) قرآن کریم ضمن بیان مشکلات فردی، اجتماعی، سیاسی و ... همواره راه حل مناسب معضل را به نیکوترین شکل بیان نموده است؛ اگر از تحقیر و استهزا، تضعیف رهبری، شایعه پراکنی، تفرقه افکنی و ... سخن می گوید، با بیان های گوناگون و شیوا، راه های مقابله با آنها را نیز مطرح می سازد؛ به گونه ای که مسلمین را از هر منبع اطلاعاتی دیگر غنی می گرداند. سخنان و رفتار پیامبر| و اهل بیت(علیهم السلام) نیز مبین قرآن کریم می باشد. ولایت فقیه ادامه ولایت پیامبر| و ائمه اطهار(علیهم السلام) در عصر غیبت است. بدون شک رهبری فقیه، قدرت عظیمی به مسلمانان می دهد. مقصود از ولایت و سرپرستی فقیه، ولایت هر عالم یا مجتهدی نیست؛ بلکه شرایط خاصی دارد. «فقیه» در بحث ولایت فقیه کسی است که دارای سه ویژگی مهم باشد: 1. صدر و ساقه اسلام را به طور عمیق و با استدلال و استنباط بشناسد؛ 2. همه حدود و ضوابط الهی را رعایت نماید؛ 3. استعداد و توانایی مدیریت کشور و لوازم این امر را داشته باشد. (جوادی آملی، 1387: 136)

به عنوان نمونه قرآن، راه شناخت شایعات را برگرداندن آنها به رسول و اولی الامر می داند و تبعیت کورکورانه و پخش شایعاتی که نظر رسول و اولی الامر در آن استنباط نشده است را تبعیت شیطانی می شمارد. (نساء / 83)

2. بصیرت

اهمیت بصیرت بدان پایه است که خداوند خطاب به پیامبر| در دوران دشوار مکه می فرماید: «قُلْ هَذِهِ سَبیلى  أ دْعُواْ إ لىَ اللَّهِ عَلَى بَصِیرَةٍ أ نَا وَ مَن  اتَّبَعَنى؛ (یوسف / 108) بگو: این است راه من، که من و هر کس مرا پیروی کرد، با بصیرت به سوی خدا دعوت می کنیم.» حتی خود پیامبر| با بصیرت حرکت می کند و یاران ایشان هم با بصیرت به دفاع از پیامبر| و تبلیغ دین می پرداختند. امیرمؤمنان(علیه السلام) در جنگ صفین مقابل کفّار قرار نداشت. نیروهای جبهه مقابل نماز می خواندند و ظواهر اسلام را رعایت می کردند. حقیقت بسیار مظلوم واقع شده بود؛ زیرا ظواهر شرعی جبهه کفر، مردم را متحیر کرده بود و عده ای در جبهه حق در تردید بودند که آیا می توان به روی برادران دینی خود در سپاه معاویه شمشیر کشید؟ هم علی(علیه السلام) و هم معاویه صحابه پیامبر| بودند. هر دو نماز می خواندند و هر دو ادّعای دفاع از اسلام را داشتند. (اتابکی، 1375: 440) و این بصیرت بود که نجات بخش یاوران علی(علیه السلام) گردید.

3. توجه به کارکرد خانواده

در جنگ نرم بیشترین استفاده از عواطف و احساسات برای نفوذ در افکار و اندیشه ها جهت تغییر باورها صورت می گیرد و ارکان اساسی و مسلم اعتقادهای دینی جامعه، به آرامی از سوی دشمنان مورد هجوم واقع می گردد تا به تدریج به تغییر اساسی در باورها و اعتقادها بینجامد؛ از این رو نقش خانواده به عنوان یکی از مراکز قدرت نرم بسیار مهم و اساسی است. وقتی مؤثرترین کانون مهر و محبت و سلامت جسمی و روحی جامعه؛ یعنی خانواده بتواند با بهره گیری از دستورهای قرآن کریم، فرزندانی مؤمن و سالم تحویل جامعه دهد، بی تردید آن جامعه در برابر هر تهاجمی اعم از جنگ سرد و جنگ نرم بیمه خواهد شد. قرآن کریم تاکید می کند که همگان باید مراقب خود و اعضای خانواده خود باشند و آنان را از هر آنچه موجب هلاکشان می  گردد حفظ و حراست نمایند؛ آنجا که می فرماید:

یَا أ یُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أ نفُسَکُمْ وَ أ هْلِیکُمْ نَاراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجَارَةُ عَلَیْهَا مَلائِکَةٌ غِلاظٌ شِدَادٌ لا یَعْصُونَ اللَّهَ مَا أ مَرَهُمْ وَ یَفْعَلُونَ مَا یُؤْمَرُونَ. (تحریم / 6)

ای کسانی که ایمان آورده اید، خود و خویشانتان را از آتشی که هیمه آن مردم و سنگ هاست نگه دارید، آتشی که فرشتگانی بر آن گمارده شد که خشن و سختگیرند و هرگز فرمان خدا را مخالفت نمی کنند و آنچه را فرمان داده شده اند (به طور کامل) اجرا می نمایند.

در این میان نقش مادر به عنوان کانون مهرورزی از جایگاه ویژه ای برخوردار است.

4. تقویت روحیه و افزایش نشاط

شرایط روحی آن قدر مهم است که عامل ایجاد برخی بیماری ها یا باعث بهبود بعضی از امراض می گردد. امروزه این روش در کنار تجویز دارو مورد استفاده قرار می گیرد. قرآن کریم به امت اسلامی روحیه می دهد و تاکید می کند که با ایمان قوی بیست نفر صابر بر دویست نفر و صد نفر بر هزار نفر غلبه می کند. (انفال / 65) قرآن کریم، مؤمنان را از سستی، حزن و اندوه که عامل تضعیف روحیه است برحذر می دارد و می فرماید:

وَ لاَ تَهـِنُوا وَ لاَ تَحْزَ نُوا وَ أ نتُمُ الأَعْلَوْنَ إن کُنتُم مُؤْمِنـِینَ. (آل عمران / 139)

اگر ایمان دارید هرگز (در کار دین) سستی نکنید و اندوهناک نباشید درحالی که شما برترید.

5. صبر و تقوی

از موارد قدرت نرم برای مقابله با جنگ نرم دشمن، صبر و تقوی است. صبر باعث می شود، در فضای غبارآلود فتنه، توان و فرصت تفکر و اتخاذ تصمیم حکیمانه به وجود آید و فرصت قانع ساختن افراد ناآگاه توسط اندیشمندان فراهم شود؛ زیرا در شرایط التهاب و اضطراب، امکان ارزیابی درست از اوضاع و تبیین مسائل وجود ندارد. (شریفی، 1388: 160) تصمیم گیری و عمل عجولانه و تسلیم در برابر دشمن، همان هدفی است که دشمن به دنبال آن است. آیه 186 آل عمران بهترین و استوارترین راه در امان ماندن از فتنه ها و مقابله با توطئه های دشمن را رعایت صبر و تقوی می داند و می فرماید:

وَ لَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِینَ أ وتُواْ الْکِتَابَ مِن قَبْلِکُمْ وَ مِنَ الَّذِینَ أ شْرَکُواْ أ ذًى کَثِیراً وَ إ ن تَصْبرُواْ وَ تَتَّقُواْ فَإنَّ ذَلِکَ مِنْ عَزْم الأُمُور .

قطعاً در مال ها و جان هایتان آزموده خواهید شد و از اهل کتاب و مشرکان آزار بسیاری خواهید شنید [ولی] اگر صبر کنید و پرهیزگاری نمایید و این حاکی از عزم [استوار] شما در کارهاست.

رعایت تقوی؛ یعنی در فضای فتنه، تمام تصمیم ها براساس خداترسی باشد و از چارچوب قوانین الهی خارج نشود. با مسخره کنندگان دین و مؤمنین همراه نشود، از رهبری دینی حمایت کند، به شایعات دامن نزند، از جاده عفت خارج نشود، به سخنان گمراه کننده دشمن گوش فرا ندهد و بدون تحقیق به افراد تهمت نزند. برای رعایت تقوی، «صبر» لازم است؛ زیرا صبر بر گناه موجب تقوای الهی می شود. اگر انسان نتواند در برابر طعنه های دیگران صبر کند، هرگز نخواهد توانست تقوی را رعایت نماید. اگر انسان نتواند در برابر هوای نفس خود مقاومت کند، از جاده بندگی خدا خارج خواهد شد. از این رو، صبر و تقوی دو عامل قدرت بخش در برابر هجوم دشمن است که بنا به فرمایش امام علی(علیه السلام) «کسی که تقوا پیشه کند، خداوند راه خروج از فتنه ها و چراغ هدایتی در ظلمت ها را در اختیار او قرار می دهد». (نهج البلاغه: خطبه 183)

6 . تقویت دانش دشمن شناسی

دشمن ستیزی از مؤلفه های اصلی قدرت نرم است. قرآن کریم همواره به این نکته مهم تاکید می ورزد. چنان که در سوره فتح می فرماید: «محَُّمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَ الَّذِینَ مَعَهُ أ شِدَّاءُ عَلىَ الْکُفَّار  رُحَمَاءُ بَیْنهَُمْ؛ (فتح / 29) محمد فرستاده خداست و یاران (و همراهانش) بر کافران بسیار سرسخت و با یکدیگر بسیار مهربانند.» زیر بنای دشمن ستیزی، تقویت دانش دشمن شناسی است. هر انسانی برای خوب زیستن، نیازمند دو نوع آگاهی است؛ آگاهی از خوبی ها و آگاهی از بدی ها. اگر کسی بخواهد در مسیر حق استوار بماند، نیازمند شناخت راه باطل و باطل گرایان است. (شریفی، 1389: 208) خدای متعال با تقویت دانش دشمن شناسی، راه حق را نشان می دهد:

فَقُلْنَا یَا آدَمُ إ نَّ هَذَا عَدُوٌّ لَکَ وَ لِزَوْجـِکَ فَلا یُخْر جَنَّکُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَىٰ. (طه / 117)

پس گفتیم: اى آدم، همانا این (ابلیس) دشمن تو و همسر توست، پس مبادا شما را از این بهشت بیرون کند پس در رنج و زحمت (اداره زندگى) افتى.

7. احیای امر به معروف و نهی از منکر

یکی از اهداف مهم دشمن در جنگ نرم، ایجاد روحیه بی تفاوتی و تساهل در جامعه است که پیامدهایی چون گسترش فساد، حاکمیت مفسدان، نابودی عفت و حیا و دینداری به دنبال دارد. از راهکارهای اساسی مقابله با این توطئه دشمنان و تقویت روحیه نظارت همگانی و امر به معروف و نهی از منکر می باشد. (عیسی زاده، 1392: 60) بی جهت نیست که معیار برتری این امت بر دیگر امت ها، امر به معروف و نهی از منکر نمودن آنهاست. (آل عمران / 110) چنان که امیرمؤمنان علی(علیه السلام) فرمود:

امربه معروف و نهی ازمنکر را ترک نکنید که اشرار بر شما مسلط می شوند و بعد از آن هرچه دعا کنید مستجاب نمی شود. (نهج البلاغه: نامه 47)

8 . توجه به عوامل وحدت بخش

از دیگر راهکارهای مقابله با جنگ نرم، توجه به اتحاد و همبستگی و پرهیز از هرگونه اختلاف و تفرقه در میان امت اسلام است. قرآن کریم می فرماید: «وَ لا تَنَازَعُواْ فَتَفْشَلُواْ وَ تَذْهَبَ ر یحُکم؛ (انفال / 46) و با هم نزاع و ستیزه مکنید که سست مى گردید و تسلط و حکومتتان از میان مى رود.» مهم ترین عوامل موثر در ایجاد وحدت اسلامی عبارتند از:

یک. پرهیز از تکفیر صاحبان فرقه های اسلامی: قرآن کریم مؤمنان را از برخورد نامناسب با کسانی که اظهار ایمان می کنند، باز می دارد و می فرماید:

یَا أ یُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إذَا ضَرَبْتُمْ فِی سَبـِیل اللّهِ فَتَبَیَّنُواْ وَ لاَ تَقُولُواْ لِمَنْ أ لْقَى إلَیْکُمُ السَّلاَمَ لَسْتَ مُؤْمِناً. (نساء / 94)

اى کسانى که ایمان آورده اید، هنگامى که در راه خدا (براى جهاد) سفر کردید خوب بررسى و تفحّص نمایید و نسبت به کسى که به شما سلام دهد و اظهار اسلام کند مگویید مؤمن نیستى.

دو. توجه به حقوق اجتماعی دیگران: از آنجا که ریشه برخی از منازعات اجتماعی و سیاسی احساس تبعیض و بی عدالتی می باشد، لازم است حقوق قانونی همه مردم، محترم شمرده شود. قرآن کریم زمینه جهاد و دفاع را به عنوان پیشگیری از انهدام صومعه ها، کلیساها، کنیسه ها و مساجد ذکر می کند و مدلول التزامی این سخن، احترام به مذاهب و آزادی انسان در مقام عبودیت و پرستش خداوند است. (فضل الله، 1419: 16 / 84)

سه. اطاعت از رهبری: یکی از عوامل بسیار مهم که در وحدت بخشی امت اسلامی نقش اساسی دارد، اطاعت از انبیای الهی و رهبران و حاکمان دینی است. این امر مورد تأکید قرآن کریم است؛ آنجا که می فرماید:

یَا أ یُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أ طِیعُواْ اللَّهَ وَ أ طِیعُواْ الرَّسُولَ وَ أ وْلِى الْأ مْر  مِنکمُ فَإ ن تَنَازَعْتُمْ فى  شَىءٍ فَرُدُّوهُ إ لَى اللَّهِ وَ الرَّسُول  إ ن کُنتُمْ تُؤْمِنُونَ باللَّهِ وَ الْیَوْم  الآخِر  ذَلِکَ خَیْرٌ وَ أ حْسَنُ تَأ و یلا. (نساء / 59)

9. امید به آینده

ادامه هر راهی با امید میسر است. قرآن کریم همواره امت اسلامی را به امیدواری به وعده های الهی فرا می خواند تا جایی که وعده قطعی بر پیروزی و غلبه اسلام می دهد و می فرماید:

هُوَ الَّذِى أ رْسَلَ رَسُولَهُ بالْهُدَى وَ دِین  الْحَقّ لِیُظْهرَهُ عَلَى الدِّین  کُلِّهِ وَ لَوْ کَر هَ الْمُشْر کُون. (توبه / 33)

اوست کسی که رسول خود را به هدایت فرستاد تا بر همه ادیان عالم برتری دهد. هر چند مشرکان کراهت داشته باشند.

10. تقویت بعد نظامی

از ویژگی های قدرت نرم، وابستگی آن به قدرت سخت است. اگر نسبت به ارتقاء سطح قدرت سخت بی توجهی شود، حفظ هویت دشوار خواهد بود. قرآن کریم می فرماید:

و أ عِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِن قُوَّةٍ وَ مِن رَبَاطِ الْخَیْل  تُرْهِبُونَ بهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّ کُمْ. (انفال / 61)

در مقام مبارزه تا آن حد که بتوانید نیرو فراهم کنید. (از تسلیحات و) اسبان سواری، تا با آن دشمن خدا و دشمن خود را بترسانید.

نتیجه

قرآن برای هدایت انسان فرستاده شده است و هیچ تر و خشکی نیست مگر اینکه در قرآن کریم آمده است. جنگ نرم دشمن را باید جدی گرفت؛ همچنان که قرآن کریم آن را مهم دانسته و به جزئیات آن پرداخته است. باید با اتکاء به منابع قدرت نرم، فراتر از ایستادگی در برابر دشمن، اسلام را در سراسر دنیا گسترش داد. به جای منفعل شدن و بر طبل سازش کوبیدن، باید نقش خود را به صورت فعال ایفا نمود. سرتاسر جهان اسلام باید تحت هدایت رهبری واحد قرار گیرد تا هم وحدت اسلامی تحقق یابد و هم از تحلیل قدرت عظیم مسلمین به واسطه انحراف و ضعف ایمان برخی سران و رهبران جلوگیری شود.

منابع و مآخذ

قرآن کریم.
نهج البلاغه، 1379، گردآوری سید رضی، ترجمه محمّد دشتی، قم، شاکر.
آلوسی، شهاب الدین سید محمود، 1415 ق، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم و السبع المثانی، بیروت، دار الکتب العلمیة.
ابن کثیر، ابوالفداء اسماعیل، بی تا، السیرة النبویة، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
ابن منظور، محمد بن مکرم، 1414 ق، لسان العرب، بیروت، دار صادر.
اسکندری، حمید، 1389، پدافند غیر عامل، تهران، معاونت تربیت و آموزش بسیج.
برزونی، عبدالله، 1387، قدرت نرم سرمایه اجتماعی بسیج، تهران، پژوهشکده مطالعات و تحقیقات بسیج.
جوادی آملی، عبدالله، 1387، ولایت فقیه ولایت فقاهت و عدالت، قم، اسراء.
حائری، میر سید علی، 1377، مقتنیات الدرر و ملتقطات الثمر، تهران، دار الکتب الاسلامیة.
ساجدی، ابوالفضل، 1383، زبان دین و قرآن، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره).
سروش، عبدالکریم، 1378، بسط تجربه نبوی، تهران، مؤسسة فرهنگی صراط.
سیوطی، جلال الدین و جلال الدین محلی، 1416، تفسیر جلالین، بیروت، مؤسسة النور.
شریفی، احمدحسین، 1388، موج فتنه، تهران، کانون اندیشه جوان.
ـــــــــــــــ ، 1389، جنگ نرم، قم، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره).
طباطبایی، سید محمدحسین، 1417 ق، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی.
طبرسی، فضل بن حسن، 1377، جوامع الجامع، تهران، دانشگاه تهران.
طوسی، محمد بن حسن، بی تا، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
عیسی زاده، عیسی، 1392، قرآن و راه های مقابله با جنگ نرم، قم، زمزم هدایت.
فضل الله، سید محمدحسین، 1419ق، تفسیر من وحی القرآن، بیروت، دار الملا.
فیض کاشانی، ملامحسن، 1415 ق، تفسیر صافی، تهران، صدر.
متفکر، حسین، 1387، جنگ روانی، قم، زمزم هدایت.
مراغی، احمد مصطفی، بی تا، تفسیر المراغی، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، 1374، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیة.
منقری، نصر بن مزاحم، 1386، وقعة صفین، ترجمه ترجمه پرویز اتابکی، تهران، انتشارات علمی فرهنگی.

صمد عبداللهی عابد: دانشیار دانشگاه تربیت معلم آذربایجان.

فاطمه وجدی: کارشناس ارشد دانشگاه تربیت معلم آذربایجان.

فصلنامه علمی ـ پژوهشی مطالعات تفسیری 15

انتهای متن

راهبردهای امنیتی ایران در مقابله با جنگ نرم مخالفان

5

مقدمه

یکی از ابزارها و شیوه های ایالات متحده برای تغییر رفتار و یا تضعیف نظام جمهوری اسلامی ایران، تقویت آموزه های جنگ نرم در سیاست های عملیاتی و راهبردی است.

با توجه به پراکندگی نیروهای نظامی امریکا در منطقه و بالتبع افزایش آسیب پذیری آنها، مخالفت جامعه جهانی با تداوم سیاست یکجانبه گرایانه مبتنی بر نظام هژمونیک، پیروزی قاطع کاندیداهای حزب دموکرات در انتخابات ریاست جمهوری و یک سوم مجلس سنا به تاریخ چهارم نوامبر 2008 و بهره برداری ابزاری آنان از موءلفه های نرم افزارگرایانه، اقتدار یگان های نظامی جمهوری اسلامی ایران در حوزه «جنگ های نامتقارن علوی» و «بازدارندگی موشکی»، ابهام اطلاعاتی غرب پیرامون نوع و دامنه واکنش جمهوری اسلامی ایران در قبال سناریوی حمله نظامی ، تهدید ثبات امنیت عرضه انرژی، تکثر قومی ـ فرقه ای در ایران، عمق استراتژیک پایین فلسطین اشغالی و اقتدار روزافزون نظام در میان جنبش آزادیخواه از مهم ترین دلایل ایالات متحده برای بکارگیری «دکترین جنگ نرم» علیه جمهوری اسلامی ایران است؛ به همین دلیل تضمین امنیت ملی، ضرورت توسعه «عمق استراتژیک داخلی و خارجی» و تحقق اهداف عالیه سند چشم انداز(1) ایجاب می کند که متولیان امر با رویکرد کاربردی ـ راهبردی نسبت به آسیب شناسی پیامدهای جنگ نرم امریکا و اتخاذ پاداستراتژی کارآمد برای مهار و خنثی سازی آن اقدام کنند.

گفتار اول: واکاوی ابزارها و اهداف جنگ نرم مخالفان نظام جمهوری اسلامی ایران

مهم ترین شیوه های عملیاتی پیروان دکترین براندازی نرم برای تغییر رفتار و یا تضعیف نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران عبارتند از:

توسعه بخشی به عملیات های آفندی جنگ رسانه ای

یکی از مهم ترین ابزارهای ناتوی فرهنگی برای بی ثبات سازی نظام امنیت اجتماعی؛ گسترش هدفمند شبکه های ماهواره ای است. به عنوان مثال هم اکنون 4/5 میلیون گیرنده ماهواره ای غیر مجاز در کشور فعال است و از 17 هزار و 666 شبکه ماهواره ای جهانی، نزدیک به سه هزار شبکه در داخل کشور قابل دریافت است. از این تعداد 380 شبکه به موسیقی، 74 شبکه به تبلیغات مد لباس و لوازم آرایش، 273 شبکه به تبلیغ ادیان ساختگی و 235 شبکه به برنامه های مبتذل اختصاص یافته اند.(2)

از طرفی مجلس نمایندگان ایالات متحده با تخصیص بودجه سالانه به توسعه شبکه های ماهواره ای فارسی زبان ضد انقلاب، بصورت مستقیم در امور داخلی جمهوری اسلامی ایران مداخله می کند زیرا این شبکه ها با بهره گیری از ترفندهای تبلیغاتی تلاش می کنند زمینه های ناامنی های مدنی در پنج سطح صنفی، دانشجویی، قومی، فرقه ای و اجتماعی را فراهم کنند.

گسترش عمق و دامنه جنگ های اطلاعاتی

تلاش «شبکه های جاسوسی»(3) امریکا و رژیم صهیونیستی برای نفوذ در نهادهای استراتژیک نظام با هدف بی ثبات سازی نظام امنیت اجتماعی، گسترش «نافرمانی مدنی»(4) و رفع خلأ اطلاعاتی در ردیف تهدیدات نرم نظام مقدس ج.ا.ایران تعریف می شود که برخی مصادیق آن عبارتند از:

- تحریک به ایجاد و گسترش برخی تنش های قومی در استان های شمال غربی کشور توسط عوامل جاسوسی رژیم صهیونیستی در کردستان عراق و جمهوری آذربایجان؛

- افزایش قابل توجه بودجه نهادهای اطلاعاتی و امنیتی ایالات متحده؛

«مدیر اطلاعات ملی»(5) ایالات متحده بودجه این سازمان برای سال 2008 را 47/5 میلیارد دلار اعلام کرد که به غیر از هزینه «برنامه های اطلاعاتی نظامی»(6) می باشد که حداقل شامل ده میلیارد دلار است.

افشای بودجه اداره اطلاعات ملی امریکا برای چهارمین بار است که بصورت رسمی اعلام می شود. بودجه این اداره در سال های 1997، 1998 و 2007 به ترتیب برابر 6/26، 7/26 و 5/43 میلیارد دلار بوده است(7) که بیانگر جهش قابل توجه بودجه شبکه های جاسوسی امریکا پس از یازده سپتامبر و با هدف رفع خلأ اطلاعاتی عملیات های مداخله جویانه ایالات متحده می باشد که بخش قابل توجهی از آن شامل تأمین مالی طرح های جاسوسی در خاورمیانه مانند جمهوری اسلامی ایران است.

- رفع خلأ اطلاعاتی پیرامون تأسیسات هسته ای و موشکی جمهوری اسلامی ایران.

ابهام اطلاعاتی در رابطه با قابلیت های آفندی و پدافندی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران می تواند نوعی بازدارندگی روانی نامتقارن را در برابر سناریوهای تهدیدزا دشمنان نظام ایجاد نماید به همین دلیل دستیابی به اطلاعات طبقه بندی شده نظامی همواره به عنوان یکی از کارویژه های شبکه های جاسوسی رژیم صهیونیستی و ایالات متحده همواره مطرح بوده و از مصادیق آن می توان به شناسایی و دستگیری شبکه جاسوسی موساد از مراکز نظامی توسط سازمان حفاظت اطلاعات سپاه و یا اعدام جاسوس رژیم صهیونیستی (علی اشتری) توسط سربازان گمنام امام زمان(عج) اشاره کرد که بیانگر دوره جدید جنگ اطلاعاتی رژیم اشغالگر قدس و جمهوری اسلامی ایران است.

- شستشوی مغزی پناهندگان ایرانی و کاربست هدفمند آنها در شبکه های جاسوسی.

یکی از شیوه های خصمانه جنگ اطلاعاتی امریکا علیه نظا مقدس جمهوری اسلامی ایران، تمرکز بر گروه ها و افرادی است که بصورت قانونی و یا غیرقانونی از کشور خارج شده و در اردوگاه های پناهندگی به ویژه در سوئد، فرانسه، هلند و آلمان مستقر شده اند زیرا وابستگی و علقه آنان به آب و خاک ایران کمرنگ است و بستر خیانت و جذب آنان در ساختار شبکه های اطلاعاتی مخالفان نظام فراهم می باشد.

این سناریو محتمل است که ایالات متحده بخشی از کارویژه شناسایی افراد خود فروخته را توسط گروهک تروریستی منافقین انجام دهد زیرا تمرکز آنان در اردوگاه های پناهندگی زیاد است و بخشی از عضوگیری را نیز به صورت مستقیم انجام دهد و با آموزش های لازم و بازگشت سازماندهی شده آنان به ایران، از آنها در اهداف جاسوسی و یا بی ثبات سازی استفاده نماید.

این سناریو محتمل است که برخی فعالیت های اطلاعاتی دشمنان نظام از طریق مجاری زیر پیگیری شود:

- در قالب تیم های تحقیقاتی - آموزشی

- در قالب تیم های دیپلماتیک سایر کشورها

- در قالب گروهک های تروریستی سازمان یافته مانند منافقین

- در قالب جهانگرد

- در قالب تیم های بازرسی معاونت پادمان آژانس اتمی

- گسترش نصب تجهیزات جاسوسی و ماهواره ای در محیط پیرامونی جمهوری اسلامی ایران

- تأسیس میز مخصوص مطالعات ایران در وزارت امور خارجه و پنتاگون و یا ایجاد دفاتر ویژه مربوط به ایران بویژه در شهرهایی مانند باکو، استانبول، دبی، نجف، کربلا و بصره که محل تردد تعداد زیادی از ایرانیان است که یکی از کارویژه های آنها جذب نخبگان علمی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی و یا تبدیل آنان به عوامل نفوذی در نهادهای استراتژیک امنیتی ، نظامی و اقتصادی است.

ایجاد و توسعه هدفمند جنگ های فرقه ای در محیط امنیتی داخلی و خارجی جمهوری اسلامی ایران

یکی از ابزارهای دکترین براندازی نرم با محوریت تضعیف اقتدار جهان اسلام، عملیاتی کردن تنش های عقیدتی ـ قومی با بهره گیری از ترفندهای عملیات روانی ـ رسانه ای است؛ به عبارتی متولیان ناتوی فرهنگی قواعد و محیط بازی ژئوپلتیک جهان اسلام را طوری مدیریت می کنند که دورنمای آن به سمت هدر رفتن بخشی از ظرفیت و منابع مادی و معنوی ملل اسلامی به سمت مهار تنش های فرقه ای متمرکز شود که در صورت عدم تبیین پاداستراتژی مناسب، می تواند عمق استراتژیک امنیت داخلی و خارجی جمهوری اسلامی ایران را با تهدیدهای ساختاری هویتی مواجه کند. برخی تهدیدهای نرم در این حوزه عبارتند از:

- تلاش وهابیون برای شبهه افکنی در فرایض حج

یکی از ابزارهای اختلاف افکنی وهابیون، شبهه افکنی در برابر تکلیف گرایی فرایض حج است که در این راستا معاونت آموزش و پژوهش بعثه مقام معظم رهبری با انتشار آثار پژوهشی ماندگار، اقدام های قابل توجهی را برای رفع این شبهات انجام داده است.

- افزایش تبلیغات گروه های ضاله در برخی نواحی استان های مرزی

گروه های ضاله مانند پیروان وهابیت و بهائیت با بهره گیری از برخی کاستی های نواحی کمتر توسعه یافته استان های مرزی مانند کرمان، تلاش می کنند به ترویج عقاید خود اقدام نمایند.(8)

توجیه «مداخلات بشردوستانه» با ابزار مانور تبلیغاتی و تغییر جهت دار بیانیه های سازمان های بین المللی دولتی و غیردولتی

یکی از ابزارهای ایالات متحده برای بهره برداری امنیتی - سیاسی و مشروعیت بخشی به «مداخلات بشر دوستانه»(9)، استناد به قطعنامه ها و یا بیانیه های غیر الزام آوری است که توسط برخی سازمان ها با موضوع «نقض حقوق بشر»(10) صادر می شود که برخی مصادیق آن عبارتند از:

- کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل

نفوذ نظام سلطه و حامیان آن در ساختارهای سازمان ملل مانند شورای امنیت و «شورای اقتصادی - اجتماعی»(11) به حدی است که همواره از آنها در جهت تخریب وجهه بازیگران مستقل استفاده کرده اند، به عنوان مثال «کمیته سوم مجمع عمومی»(12) در 21 نوامبر 2008 با تصویب قطعنامه غیر الزام آوری، مدعی نقض شدید حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران شده بود، در حالیکه این کمیته در برابر نقض شدید و عینی حقوق ملت فلسطین توسط رژیم صهیونیستی همواره سکوت کرده است.

طرح این «قطعنامه غیر الزام آور»(13) با 81 رأی موافق در برابر 71 رأی مخالف مورد موافقت قرار گرفت که در نهایت با 70 رأی موافق، 51 رأی مخالف و 60 رأی ممتنع به تصویب رسید.(14)

در این قطعنامه که با پیشنهاد کانادا و حمایت امریکا به تصویب رسید، با حمایت از تجمع های غیرقانونی و یا آزادی زندانیانی که جرایم مشهودی علیه امنیت اجتماعی شهروندان مرتکب شده اند، در راستای گسترش «نافرمانی های مدنی» و «بی ثبات سازی» ایران ارزیابی می شود.

- سازمان «دیده بان حقوق بشر»

بررسی متن تمام گزارش های مرتبط با ایران «دیده بان حقوق بشر»(15) مبین این است که تنظیم کنندگان آن با ترسیم یک فضای مجازی و غیر دولتی، تلاش نموده اند کد بین المللی اقتدار ایران در ساختار نرم افزاری جهانی را تنزل دهند تا قدرت های سلطه گر با تغییر جهت دار از گزارش های آنان در جهت مشروعیت بخشی برای مداخله در امور داخلی ایران استفاده کنند(16) و این سازمان نیز با تنظیم گزارش های جهت دار همواره در این مسیر حرکت کرده است.

- پارلمان اتحادیه اروپا

ایالات متحده در راستای گستره بخشی به مداخلات بشردوستانه؛ تلاش می کند از ظرفیت تقنینی نمایندگان «پارلمان اتحادیه اروپا» نیز برای افزایش عملیات روانی علیه جمهوری اسلامی ایران استفاده نماید. به عنوان مثال این پارلمان که مقر آن در «استراسبورگ» است، در ژوئن 2008 سومین قطعنامه غیر الزام آور خود را با محوریت نقض حقوق بشر در ایران صادر کرد.

حمایت غیرمستقیم از افزایش توزیع و مصرف مواد مخدر در ایران

یکی از شاخصه های سنجش قدرت نرم و ثبات امنیت اجتماعی، برخورداری جامعه از قشر جوان پویا و فعال در حوزه سازندگی است و کارگزاران نظام با مدیریت مناسب جمعیت جوان کشور می توانند از این ظرفیت برای تحقق اهداف عالیه انقلاب استفاده نمایند، به همین دلیل دشمنان نظام با تنوع سازی شیوه ها و ابزارهای جنگ نرم و براندازی در سکوت در جهت منفعل سازی جمعیت فعال کشور برنامه ریزی می کنند که از مهم ترین ابزارهای آنان می توان به حمایت غیرمستقیم امریکا و انگلستان از تولید مواد مخدر در شرق کشور و در نهایت کانالیزه کردن توزیع و مصرف آن در ایران اشاره کرد.

به عنوان مثال دکتر علی لاریجانی ریاست محترم مجلس هشتم در سومین روز از سفر خود به ژنو و در دیدار با دبیرکل اتحادیه بین المجالس اعلام کرد «تولید مواد مخدر در عرض هشت سال 40 برابر شده، حجم اصلی ترانزیت این مواد از سه فرودگاه تحت کنترل ناتو به سمت کشورهای غربی صورت گرفته و تجهیزات مربوط به 330 آزمایشگاه تولید مواد مخدر در افغانستان از سوی کشورهای غربی تأمین می شود».(17)

تهدید امنیتی رشد قاچاق و مصرف مواد مخدر در ایران به حدی است که بنا بر اعلام رئیس پلیس مبارزه با مواد مخدر ناجا «در هفت ماه اول سال 1387؛ 352 تن انواع مواد مخدر کشف شده که نسبت به مدت مشابه سال قبل 30 درصد رشد را نشان می دهد. پیش سازهای تولید هروئین نیز از کشورهای غربی مانند آلمان، روسیه، چین، هلند و کره جنوبی بصورت غیرقانونی از راه امارات وارد افغانستان می شود».(18)

از طرفی در سال 1386؛ درصد مصرف تریاک، کراک و هروئین به ترتیب 8/32، 7/25 و 3/18؛ بوده است که بیانگر تغییر الگوی مصرف از مواد مخدر سنتی به مواد مخدر صنعتی و قرص های روانگردان می باشد.(19)

حمایت از ایجاد و گسترش شایعه های براندازانه

یکی از ابزارها و شیوه های دیپلماسی عمومی ایالات متحده برای تضعیف نظام جمهوری اسلامی ایران، گسترش هدفمند شایعه های بی اساس و غیر مستند با هدف شکاف سازی میان جامعه و حاکمیت است.

مهم ترین اهداف تئوریسین های دکترین براندازی نرم برای ترویج این گونه شایعات عبارتند از:

ـ انزوای سیاسی، امنیتی و اقتصادی جمهوری اسلامی ایران؛

ـ جلوگیری از الگو شدن ایران اسلامی برای سایر کشورهای منطقه و در حال توسعه با استفاده از راهبرد ایران هراسی و یا انعکاس تصاویر مجازی از بازدارندگی موشکی نامتقارن جمهوری اسلامی ایران و یا دورنمای ژئوپلتیک شیعه؛

ـ تضعیف بنیان های هویت ساز ایرانی ـ اسلامی مانند نمایش فیلم سیصد و یا نشر کتاب های غیر مستند در رابطه با شیوه زندگی پیامبر اکرم(ص)؛

ـ به چالش کشاندن ثبات امنیت اجتماعی در ایران مانند شایعه وجود ارتباط میان وقوع برخی زلزله ها در ایران با برخی آزمایش های هسته ای و یا توزیع وسیع فراورده های خونی آلوده؛

ـ تضعیف وحدت ملی مانند شایعه سازی در رابطه با برخوردهای دوگانه و تبعیض آمیز حاکمیت با اقلیت های قومی ـ فرقه ای؛

ـ به چالش کشاندن ثبات امنیت اقتصادی کشور مانند شایعه سازی درباره پیامدهای وسیع تحریم های اقتصادی، قریب الوقوع بودن حمله نظامی و یا گسترش بیماری های فراگیر در یک ناحیه خاص جغرافیایی؛

ـ بررسی بازخورد واکنش جامعه مانند شایعه بیماری رهبر فرزانه انقلاب توسط رسانه های بیگانه؛

ـ تداعی شائبه وجود اختلاف میان کارگزاران نظام در حوزه های استراتژیک مانند ترویج شایعه وجود اختلاف میان متولیان دیپلماسی هسته ای.

ادامه دارد...

پی نوشت ها:

1. در ابتدای سند چشم انداز، شاخصه افق ایران 1404 بدین صورت تعریف شده است: «ایران کشوری است توسعه یافته با جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری در سطح منطقه با هویت اسلامی و انقلابی، الهام بخش در جهان اسلام و تعامل سازنده و مؤثر در روابط بین الملل».

2. جواد آرین منش (نائب رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی)، آخرین آمار دیش های ماهواره ای در ایران، چهارم آذر 1387. www.asriran.com

3. Spy Networks.

4. Civi Disobedience.

5. The Director of National Intelligence.

6. Military Intelligence Program.

7. Intel Budget Disclosure and the Myths of Secrecy, Federation of American Seientists, www.Fas.org.

8. جنوب کرمان جولانگاه فرقه های ضاله، www.tabnak.ir، سوم آذر 1387.

9. Humanitarian Intervention.

10. Human Right Violation.

11. Economic - Social Council.

12. Third Committee of the United Nations General Assembly.

13. Non-binding Resolution.

14. Canada Welcones Adoption of UN Human Rights on Iran, http://news.gc.ca, 21 November 2008.

15. Human Right Watch.

16. برای دیدن متن گزارش های دیده بان حقوق بشر در رابطه با جمهوری اسلامی ایران به نشانی اینترنتی زیر رجوع شود: http://www.hrw.otg/mideast/iran.phb

17. دکتر علی لاریجانی، افشای نقش فرودگاه های ناتو در انتقال مواد مخدر افغانستان به اروپا، http://www.farsnews.com، 24 مهر 1387.

18. سردار حسین آبادی (رئیس پلیس مبارزه با مواد مخدر ناجا)، کشف 352 تن مواد مخدر در هفت ماه اول 1387، پایگاه خبری نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران، سوم آذر 1387.

19. دکتر حسین رفیعی (مجری طرح ارزیابی وضعیت اعتیاد در کشور) مصرف کراک از هروئین پیشی گرفت http://www.tabnak.ir پنجم آذر 1387.

جنگ نرم چیست ؟

جنگ نرم چیست ؟

 

امروزه جنگ ها شکل های مختلفی به خود گرفته اند از جمله جنگ نرم که شامل اقدامات روانی و تبلیغاتی می شود که هدف آن جامعه یا گروه خاصی است و عمده تفاوت آن با جنگ سخت عدم استفاده از سلاح های نظامی می باشد زیرا در جنگ نرم از سلاح های تبلیغاتی استفاده می شود. به تعبیر دیگر جنگ نرم استفاده دقیق و طراحی شده از تبلیغات و ابزارهای مربوط به آن است، به منظور تاثیر گذاری بر عقاید ، فرهنگ ، سیاست ، احساسات ، تمایلات ، رفتار و مختصات فکری دشمن با توسل به شیوه هایی که موجب پیشرفت مقاصد امنیت ملی می شود است.

 

جنگ ها تا سال ۱۹۴۵ میلادی غالبا جنگ سخت بود. بعد از آن با توجه به دو قطبی شدن جهان به بلوک شرق و بلوک غرب، دوره ای جدید از رقابت ها میان آمریکا و شوروی سابق آغاز شد که به جنگ سرد مشهور شد. جنگ سرد ترکیبی از جنگ سخت و جنگ نرم بود که طی آن دو ابر قدرت در عین تهدیدهای سخت از رویارویی مستقیم با یکدیگر پرهیز می‏کردند.

 

با فروپاشی شوروی سابق در سال ۱۹۹۱ میلادی و پایان یافتن جنگ سرد کارشناسان جنگ در ایالات متحده با استفاده از تجارب دو جنگ جهانی و دوران جنگ سرد دریافتند که می شود با هزینه کمتر و بدون دخالت مستقیم در سایر کشورها به اهداف سیاسی، اقتصادی و… دست یافت که در ادبیات سیاسی جهان به جنگ نرم شهرت یافت.

 

در واقع جنگ های نرم مسئله ی تازه ای نبوده و از سابقه ی تاریخی برخوردار است. به این صورت که در ابتدا چهره ی ساده ای داشته مثلا شایعه پراکنی و دروغ پردازی اما با گذشت زمان و تحولات و پیچیدگی های روز افزون اجتماعی، این رویکرد نیز پیشرفت نموده و از پیچیدگی های بیشتری برخوردار شده است.

 

 

تعریف جنگ نرم

 

تعریف جنگ نرم Soft Warfare در جبهه مقابل جنگ سخت Warfare Hard است و تعریف یکسانی که مورد پذیرش همگان باشد ندارد.

جان کالینز تئوریسین دانشگاه ملی جنگ آمریکا جنگ نرم اینگونه تعریف کرده است : استفاده طراحی شده از تبلیغات و ابزارهای مربوط به آن، برای نفوذ در مختصات فکری دشمن با توسل به شیوه هایی که موجب پیشرفت مقاصد امنیت ملی مجری می شود.

 

تعریف جنگ نرم در آیین رزمی ارتش ایالات متحده آمریکا : جنگ نرم، استفاده دقیق و طراحی شده از تبلیغات و دیگر اعمالی است که منظور اصلی آن تاثیرگذاری بر عقاید، احساسات، تمایلات و رفتار دشمن، گروه بی طرف و یا گروههای دوست است به نحوی که برای برآوردن مقاصد و اهداف ملی پشتیبان باشد.

 

بنابراین جنگ نرم را می توان اینگونه تعریف کرد که اقدامات نرم روانی و تبلیغاتی رسانه ها که جامعه هدف را بدون درگیری و استفاده از زور به  شکست وا می دارد

 

به عبارت دیگر جنگ نرم مترادف اصطلاحات بسیاری در علوم سیاسی و نظامی می باشد. در علوم نظامی از واژه هایی مانند جنگ روانی یا عملیات روانی استفاده می شود و در علوم سیاسی می توان به واژه هایی چون براندازی نرم، تهدید نرم، انقلاب مخملین و اخیراً به واژه انقلاب رنگین اشاره کرد.در تمامی اصطلاحات بالا هدف مشترک تحمیل اراده گروهی بر گروه دیگر با استفاده از راه های غیر نظامی است.

 

جنگ نرم

 

 

 

دلیل های استفاده از جنگ نرم چیست ؟

 

جوزف نای نظریه‏ پرداز مشهور آمریکایی مقاله ای تحت عنوان قدرت نرم power Soft در فصلنامه آمریکایی foreign policy در سال ۱۹۹۰ انتشار داده که دیدگاه جدیدی را به مخاطبان ارائه کرد که براساس آن ایالات متحده به جای آن که از طریق بکارگیری آنچه که قدرت سخت می نامند به انجام کودتای نظامی در کشورهای رقیب اقدام کند تلاش خود را بر ایجاد تغییرات در کشورهای هدف از طریق تأثیرگذاری بر نخبگان جامعه متمرکز می کند.

 

در این مقاله نویسنده دیدگاه خود را درباره ایجاد تغییرات از طریق به کارگیری دیپلماسی عمومی در کنار بکارگیری قدرت نرم در میان نخبگان جامعه هدف مطرح کرده. بعدها نظرات او تکمیل تر شد و به عنوان دستورالعمل سیاست خارجی آمریکا تحت عنوان بکارگیری قدرت هوشمند Smart power به مورد اجرا گذارده شد. 

 

جنگ نرم امروزه یکی از کارآمدترین و کم هزینه ترین و درعین حال خطرناک ترین انواع جنگ علیه امنیت ملی یک کشور است چون می توان با کمترین هزینه به اهداف مورد نظر دست پیدا کرد.

 

بعضی از اهداف استفاده از جنگ نرم :

 

– تسلط بر مناطق ژئوپلتیکی و ژئواستراستژیکی

– کنترل شریان انتقال انرژی و جلوگیری از تسلیحاتی شدن آن

– حذف و یا مهار نظام های مخالف در برابر نظام تحمیل کننده جنگ نرم

– ممانعت از ایجاد اتحادیه های نظامی و امنیتی در جامعه هدف

– همسو کردن کشورهای هدف با سیاست های کشور تحمیل کننده جنگ نرم

– فرصت سازی اقتصادی برای کشور تحمیل کننده جنگ نرم

– مهار بیداری فکری جامعه هدف

 

 

مهم ترین اهداف جنگ نرم

 

۱- تضعیف فرهنگی یک جامعه در جهت تأثیرگذاری شدید بر افکار عمومی مورد هدف با ابزار خبر و اطلاع رسانی هدفمند و کنترل شده .

۲- تضعیف سیاسی کشور مورد نظر به منظور ناکارآمد جلوه دادن نظام مورد هدف و تخریب و سیاه نمایی ارکان آن نظام.

۳- ایجاد رعب و وحشت در مواردی همچون فقر جنگ یا قدرت خارجی سرکوبگر .

۴- اختلاف افکنی در میان مردم و برانگیختن اختلاف میان مقام های نظامی و سیاسی کشور .

۵- ارائه روحیه یاس و ناامیدی در اجتماع به جای نشاط اجتماعی و احساس بالندگی از پیشرفت های کشور.

۶- بی تفاوت کردن نسل جوان به مسائل مهم کشور.

۷- کاهش روحیه و کارآیی در میان نظامیان و ایجاد اختلاف میان شاخه های مختلف نظامی و امنیتی.

۸- ایجاد اختلاف در سامانه های کنترلی و ارتباطی کشور هدف.

۹- تبلیغات سیاه به وسیله شایعه پراکنی و جوسازی از راه پخش شب نامه ها و…

۱۰- تقویت نارضایتی های ملت به دلیل مسائل مذهبی، قومی، سیاسی و اجتماعی .

۱۱- تلاش برای بحرانی و حاد نشان دادن اوضاع کشور از راه ارائه اخبار نادرست و نیز تحلیل های نادرست و اغراق آمیز.

 

مقابله با جنگ نرم

در این میان چه کار کنیم تا بتوانیم با بهره ‏گیری از ساز و کارهای مختلف از اعمال تهدیدات نرم پیشگیری کنیم ؟

مقابله با جنگ نرم، نخست نیاز داریم تا ویژگی‌های این نوع جنگ را آنالیز کرده و خوب بشناسیم و بدانیم که جنگ نرم با جنگ سخت، چه تفاوت‌هایی دارد. آنچه در جنگ سخت مورد هدف قرار می‌گیرد، جان انسان‌ها، تجهیزات، امکانات است که معمولا در این مواقع با استفاده از همین مسائلی که مورد هدف قرار گرفته است، افکار عمومی علیه دشمن فعال می‌شود، در حالی که در جنگ نرم آن چه هدف قرار می‌گیرد، افکار عمومی است.

هر ملتی و کشوری دارای منابع قدرت نرم است که شناسایی و تقویت و سازماندهی آن ها می تواند براساس یک طرح جامع تبدیل به یک فرصت و هجوم به دشمنان طراح جنگ نرم شود. به عنوان مثال، منابع قدرت نرم در ایران را می توانیم ایدئولوژی اسلامی، قدرت نفوذ رهبری، حماسه‏ آفرینی‏ها و درجه بالای وفاداری ملت به حکومت برشمریم.

 

 

نتیجه گیری

 

باید بدانیم که قدرت نرم بنیاد و زیرساخت اصلی امنیت همه جانبه ی یک نظام سیاسی است و فرهنگی نمودن امنیت جهانی در این چارچوب به عنوان شکل و ماهیت جدید امنیتی قابل توجیه است. در این نگرش، راهبرد دستیابی به امنیت؛ قدرت نرم و تاثیر هنجاری بر دیگران است و جنگ نرم به عنوان منبع و کانون اصلی تهدید در محیط امنیتی جدید به شمار می آید. با نگاهی به نظریه های مختلف و بررسی چیستی، ویژگی و ابعاد گوناگون جنگ نرم می توان گفت که جنگ نرم پدیده ای است که جنبه های مختلف حیات انسان را در عصر حاضر تحت تاثیر قرار داده است.

جهانی شدن فرایندی طبیعی با هدف وحدت بخشیدن به جوامع انسانی است ولی با رویکرد جنگ نرم گروه دیگر این پدیده را فرایندی می دانند که در پی حاکم نمودن الگوهای رفتاری خاص ازسوی بازیگران و قدرت ها با اهداف مشخص مدیریت می شود.

جنگ نرم چیست ؟

   جنگ نرم مقابله و تلاشی است از طرف نیروهای شیطان و استبداد برای به نابودی و مذلت کشاندن و برگرداندن مسلمانان از راه نجات، چنان که شیطان وعده ی آن را داده است.
   این مقابله عموماً در عرصه‌های گوناگون فرهنگی اجتماعی سیاسی اتفاق می افتد و ابزار کاربردی آن ناتوی فرهنگی است که در قالب ابزارهای دیپلماسی عمومی و روانی و رسانه‌ای عمل می کند. هدف آن تضعیف ثبات و امنیت اجتماعی، فرهنگی بوده و دوره آن بلند مدت است؛ از این‌رو می‌توان تهدید یا براندازی نرم را تلاش دشمن جهت تسلط کامل در ابعاد گوناگون بر یک جامعه دانست که این تسلط با زدودن الگوهای رفتاری و هنجارهای ارزشی جامعه مورد تهاجم و جایگزینی الگوها و ارزشهای جامعه مهاجم محقق می‌گردد. در این نوع تهدید و جنگ، کشور مهاجم بدون خونریزی و با طی کردن پروسه زمانی آرام و بدون نیاز به نیروهای نظامی بلکه با استفاده از استحاله فکری و فرهنگی یک جامعه، سلطه همه جانبه خود را بر آن جامعه تحمیل کرده و با روش نرم افزاری حساب شده آنان را مطیع خود می گرداند، در یک کلام می‌توان جنگ نرم را اینگونه تعریف نمود: اجرای برنامه ای حساب شده، مسالمت آمیز و دراز مدت برای نفوذ در ارکان سیاسی/اجتماعی یک نظام به منظور تغییر سیستم سیاسی یک کشور با ایجاد تغییر و تحول اساسی در باورهای اساسی و اصلی آنها به نفع خود. امروز جمهورى اسلامى و نظام اسلامى با یک جنگ عظیمى مواجه است . در این جنگ نرم، جوانان دانشجو ، افسران جوان این جبه اند . بنابر این بیشتر سرمایه گذاری دشمنان برای انحراف ذهن جوانان و تلقین باور های غلط در وجود آنهاست . نمونه ای از این باور های غلط را ذکر می کنیم :

1    -   آزادی های شما توسط دین اسلام گرفته شده است

2    -  وضعیت اقتصادی و جایگاه سیاسی کشور متزلزل است

3    -   کشور در ناامنی به سر می برد

4    -   فرهنگ ایرانی بخاطر دین عقب مانده است

5    -   مد ، لباس و مدل های موی غربی را امتحان کنید

6    -   حکومت بی کفایت است و توانایی اداره ی کشور را ندارد

7    -   اروپایی ها و غربی ها از ما بهتر می فهمند ، از فرهنگ و آداب آنها پیروی کنید

8    -   تا کی باید در مقابل آمریکا ایستاد؟ تسلیم شویم تا خوشبخت شویم ( استقلال زیر سایه ی آمریکا)

 -   بازی های جدید را امتحان کنید ( سبب ایجاد حس خشونت،تحریک غریزه ی جنسی ، دوری از اسلام ، و... که به طور غیر مستقیم بر ضمیر ناخودآگاه فرد  اثر می گذارد )10

- سبک جدید موسیقی ها را گوش دهید و آرامش پیدا کنید  ( در صورتی که برای روح انسان گوش دادن به این نوع موسیقی ها خطرناک است)

  ...

ابزار و اهداف جنگ نرم

 

 

   با توجه به تعریفی که از جنگ نرم صورت پذیرفت می توان ابزارهای این جنگ را بسیار ساده و کم هزینه دانست که این سادگی در عین حال بسیار پیچیده و کاربردی تر از جنگ سخت است چرا که نیاز به لشگرکشی و مقاومت های فیزیکی ندارد، بلکه با تصرف فکر، اندیشه و اراده یک جامعه و نفوذ آرام در لایه های فکری آن جامعه صورت می‌پذیرد. به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی: «جنگ نرم یعنی جنگ بوسیله ابزارهای فرهنگی به وسیله نفوذ به وسیله دروغ به وسیله شایع پراکنی با ابزارهای پیشرفته ای که امروز وجود دارد ابزارهای ارتباطی که ۱۰ سال قبل و ۱۵سال قبل و ۳۰ سال قبل نبود امروز گشترش پیدا کرده جنگ نرم یعنی ایجاد تردید در دل‌ها و ذهن‌های مردم»ابزارهای گوناگونی جهت اجرای این تهدید وجود دارد که شامل: ابزارهای تبلیغات، رسانه، احزاب، شبهه پراکنی، تریبون های آزاد، جوسازی روانی، شایعه سازی و. از جمله این ابزار است و هدف فتح سنگرهای فکری و عقیدتی یک جامعه است: «در جنگ نظامی دشمن به سراغ سنگرهای مرزی ما می‌آید مراکز مرزی ما را سعی می‌کند منهدم کند تا بتواند در مرز نفوذ کند در جنگ روانی و آنچه که امروز به آن جنگ نرم گفته می‌شود دشمن به سراغ سنگرهای معنوی می‌آید که آنها را منهدم کند« . در جنگ نظامی دشمن مشخص است و ما دشمن را می بینیم و ازآن نفرت داریم ، سعی می کنیم آن را از بین ببریم چون آن را مانع تجلی اهداف خود می دانیم و دوست نداریم کسی به ما زور گویی بگوید و بخواهد فرهنگ و دینمان را از ما بگیرد ولی در جنگ نرم ، دشمن مشخص نیست چون آنها خود را دوست ما و خواهان پیشرفت ما نشان می دهند در صورتی که هدفشان همان دوری از دین و فرهنگ ایرانی و رواج فرهنگ ضد اسلامی غربی است ولی ما که آن ها را دوست می بینیم سعی می کنیم به آرمان های آنان عمل کنیم و دین فرهنگ مان را فراموش کنیم .

   آن ها همان ممانعت در تشکیل اهدافمان را ایجاد و فرهنگ و دینمان را از ما می گیرند . در  صورتی که  در جنگ نظامی ما در مقابل این  دشمنی می ایستیم ولی در جنگ نرم چون دشمن و سلاح های او را نمی بینیم و نمی شناسیم نه تنها در مقابل او نمی ایستیم بلکه بی آن که بدانیم با آن همکاری می کنیم .   در این جا در می یابیم جنگ نرم به مراتب خطرناک تر و دامنه ی تاثیر گذاری آن به مراتب بیشتر از جنگ سخت (نظامی ) است . کمترین ضرر را به خودشان و بیشترین ضرر را به ما می رسانند .

   آنان در جنگ نظامی حریف وحدت و ایمان ما نشدند ولی حالا در جنگ نرم سعی دارند وحدت را از بین ببرند ، مشکلات را بزرگ جلوه دهند و قوانین اسلامی را مانع رشد کشور نشان دهند . آنان نمی توانستند از خارج به ما نفوذ کنند ولی با برنامه ریزی بسیار دقیق سعی دارند مردم را به جان هم بیندازند و از درون کشور را ویران کنند . رسانه ها بیش ترین تاثیر گذاری را در این تخریب ذهنی و انحراف فکری دارند . رسانه ها ، موسیقی های مبتذل ، فیلم ها و بازی های رایانه ای به طوری که اصلا به نظر نمی آید روی ضمیرناخودآگاه فرد تاثیر می گذارند و فرد بدون آن که احساس کند نتایج این تاثیر گذاری برنامه ریزی شده را بروز می دهد ، از دین دوری می کند ، منکر ولایت فقیه می شود ، خود را در وحدت کشور سهیم نمی داند و کاملا نامحسوس سبب ایجاد باور های غلط ، شایعه پراکنی  و ابلاغ دروغ رسانه ها می شود . مردم دیگر هم تاثیر می گیرند و این چرخه ادامه می یابد و باور غلط در میان مردم و توسط خود مردم شکل می گیرد که عواقب جبران ناپذیری دارد . مثلا شایعه ی حمله ی نظامی ، ضایع شدن مقامات سیاسی در جوامع بین المللی ، بی احترامی و بی اعتنایی دیگر کشور ها نسبت به ما ، ضعف قدرت نظامی ، نبود استقلال و وابستگی به دیگر کشور ها ، این که کمر ایران در برابر فشار های غرب خم شده است ، دولت نمی تواند کشور را اداره کند ، جوانان آزادی ندارند ، روحانیت مانع رشد اجتماعی می شود ، فلان کس فامیل فلان مقام سیاسی است ،پیشرفت های ایران خیلی کار مهمی نیست ، در این جا آزادی کامل و خوشبختی به معنای واقعی است و هزاران هزار دروغ و شایعه ی دیگر که همگی بی اساس است و توسط خود مردم در حال رواج است .

   اگر این دشمنی ها و کار شکنی ها توسط کارشناسان و متخصصان  به مردم نشان داده شود و ذهن مردم از این فتنه انگیزی ها روشن گردد ، دیگر جامعه در برابر این نوع از حمله ی روانی دشمن به خوبی واکسینه می شود .

    بسیاری از جوانان ما هستند که با فکر روشن به این وقایع نگاه می کنند و دشمنی های آنان را می بینند و با شرکت در کار های فرهنگی و مذهبی مثل شرکت در نماز جمعه ، عضویت در بسیج ، تشکیل کلاس های عقیدتی ، ایجاد پایگاه های فرهنگی و ... از ولایت پشتیبانی می کنند و دست به دست هم می دهند و منتظر ظهور آقا امام زمان که کلید  حل این مشکلات است ، می باشند .
 

  انواع جنگ

   در یک تقسیم کلی که با توجه به ابزار های به کار رفته و هدف اصلی انجام می شود می توان جنگ ها را به سه نوع سخت ، نیمه سخت و نرم تقسیم کرد . 

    منظور از جنگ سخت ، جنگ نظامی و فیزیکی میان سربازان و نظامیان مهاجم و جبهه ی مقابل است .

    هدف اصلی در جنگ نیمه سخت، تغییر حاکمان و مسئولان کشور است . در این نوع از جنگ که معمولا برای سرنگون کردن و تسخیر یک حکومت است ، سپاه دشمن علناً وارد جنگ نمی شود بلکه سعی می کند مهره های خود را توسط کودتای نظامی به قدرت برساند .

    در جنگ های نرم لااقل در مراحل اولیه جنگ هیچ منازعه ی فیزیکی و سختی صورت نمی گیرد.جنگ نرم از سنخ جنگ فرهنگی است . ابزار و ادوات آن از نوع ابزارهای فرهنگی،فکری،اندیشه ای و منشی اند و نه ابزارها و وسایل نظامی. دشمنان درجنگ نرم به دنبال تسخیر باورها و ارزش های یک ملت اند . تصرف قلب و مغز ها ، هدف اصلی جنگ نرم است و وقتی به این هدف نائل شوند در حقیقت جبهه ی مقابل را به جبهه ی خودی تبدیل کرده اند و در چنین صورتی اصولاً نیازی به تسخیر نظامی کشور و یا دخالت رسمی و مستقیم در تغییر نظام حاکم برآن نیست . بلکه این اهداف را خود آن ملت که همگی یا بخش عمده ای از آن ها در اثر جنگ نرم به جبهه ی دشمن پیوسته اند تامین می کنند . احیاناً اگر نیازی به جنگ سخت باشد با کمترین مقاومت با کشور هدف روبروخواهند شد و با هزینه ای بسیار اندک به هدف اصلی خود خواهند رسید .

    در جنگ نرم با استفاده از اقدامات روانی،رسانه ای،تبلیغاتی،اجتماعی و فرهنگی سعی می شود جامعه یا کشور هدف از بعد اندیشه ای و اعتقادی تسلیم مهجمان شود . به تعبیر دیگر در جنگ نرم دشمن سعی می کند با برنامه ریزی  کامل و دقیق و با استفاده از همه ی ابزار های ممکن بر باورها ، احساسات و رفتار های جامعه ی هدف ، تاثیر بگذارد .

    در جنگ نرم مهاجمان سعی می کنند از طریق استحاله فکری و فرهنگی ، مردمان جامعه ی هدف را ناخودآگاه به نیروی خودی تبدیل نمایند . هدف جنگ نرم این است که باور ها و ارزش های جامعه ی هدف را به گونه ای جهت دهند که همچون مهاجمان بیندیشیند . یهنی هر آنچه را آنان خوب می دانند خوب بدانند و هر آنچه را زشت معرفی می کنند زشت ببینند .

در قدرت سخت یا جنگ سخت مبنای کار اجبار است . اما در قدرت نرم یا جنگ نرم مبنای فعالیت اقناع است .

اهمیت جنگ نرم

    شدید تر و بزرگ تر دانستن فتنه از قتل در آیات 191 و 217 سوره ی بقره ، حاکی از خطرناک تر بودن تهاجم فرهنگی و جنگ نرم نسبت به جنگ های سخت می باشد . فتنه از شگرد ها و لوازم جنگ نرم است . چون در فتنه باور ها و ارزش های مردم مورد هجوم قرار می گیرد و با ترفند های مختلف آن باورها تضعیف و تحقیر می شوند .

    جنگ ها ی سخت و نیمه سخت کارایی چندانی ندارند چون تاثیر گذاری آنها کوتاه مدت و لغزنده می باشد و هزینه های فراوانی برای مهاجم در بر دارد . برای همین استعمار گران به این نتیجه رسیده اند که باید سیایت استعماری خودرا تغییر دهند . راه تثبیت سیطره بر یک کشور جنگ نرم است ، زیرا :

1) گستره ی تاثیر گذاری جنگ نرم غیرقابل مقایسه با جنگ های سخت و نیمه سخت است .

2) چون هدف نهایی جنگ سخت تصرف زمین و منطقه ی جغرافیایی است ، با مقاومت شدید مردم روبرو می شود و دوام چندانی ندارد . در حالی که جنگ نرم به دلیل مخفیانه و نامرئی بودن تحت مقاومت چندانی قرار نمی گیرد و در نتیجه تاثیر گذاری آن بسیار با دوام تر است .

3)در جنگ سخت تلفات مهاجمان سنگین است. اما جنگ نرم خیلی سریع تر و آسان تر و بدون تلفات خودی صورت می گیرد در صورتی که تلفات جبهه ی روبرو از نظر روانی بسیار زیاد است .

4) افرادی که در جنگ سخت کشته خواهند شد افرادی قهرمان و مقدس شناخته می شوند ولی در جنگ نرم چنین نیست .

5) چون قالب حکومت بر پایه ی فرهنگ و اعتقادات مردم است اگر باور ها و ارزش ها دستخوش تغییر شوند ساختار های سیاسی هم خود به خود سست خواهند شد . 

6) جنگ نرم تدریجی و پنهانی است و تشخیص آن نیاز به بصیرت و روشن بینی دارد ولی جنگ سخت آشکار و مشخص است .


جنگ نرم و اهداف آن چیست؟

مفهوم «جنگ نرم» که در برابر «جنگ سخت» {قدرت سخت چهره عریان و خشن قدرت است که تا دیگران را وادار نماید موضع خود را تغییر دهند و بیشتر در جنگ نظامی، کودتا، شورش و جنگ داخلی نمود می‌یابد.} به کار می‌رود، دارای تعریف واحدی نیست که مورد پذیرش همگان باشد، و تلقی و برداشت افراد، جریان‌ها و دولت‌های گوناگون از جنگ نرم تا حدی متفاوت است. همچنین در برخی تعاریف مرز بین جنگ نرم، عملیات روانی، قدرت نرم و تهدید نرم مشخص نیست.


سرویس سیاسی فردا-محمد عبداللهی:

۱-۱)     ماهیت و چیستی جنگ نرم 

مفهوم «جنگ نرم» که در برابر «جنگ سخت» {قدرت سخت چهره عریان و خشن قدرت است که تا دیگران را وادار نماید موضع خود را تغییر دهند و بیشتر در جنگ نظامی، کودتا، شورش و جنگ داخلی نمود می‌یابد.} به کار می‌رود، دارای تعریف واحدی نیست که مورد پذیرش همگان باشد، و تلقی و برداشت افراد، جریان‌ها و دولت‌های گوناگون از جنگ نرم تا حدی متفاوت است. همچنین در برخی تعاریف مرز بین جنگ نرم، عملیات روانی، قدرت نرم و تهدید نرم مشخص نیست. (نائینی ۱۳۸۹: ۵۹) 

معروف‌ترین تعریف را به ژوزف نای، پژوهشگر برجستة امریکایی در حوزة قدرت نرم نسبت می‌دهند وی در سال۱۹۹۰ میلادی در مجلة «سیاست خارجی» شمارة ۸۰ قدرت نرم را توانایی شکل‌دهی ترجیحات دیگران تعریف کرد. گروهی جنگ نرم را عبارت از استفادهٔ طراحی شده از تبلیغات و ابزارهای مربوط به آن برای نفوذ در مختصات فکری دشمن با توسل به شیوه‌هایی می‌دانند که موجب پیشرفت مقاصد امنیت ملی مجری می‌شود. (کالینز ۱۳۷۰: ۴۸۷) برخی تلاش برنامه ریزی شده برای استفاده از ابزار‌ها و روش‌های تبلیغی، رسانه‌ای، سیاسی و روان‌شناختی، برای تاثیر نهادن بر حکومت‌ها، گروه‌ها و مردم کشورهای خارجی به منظور تغییر نگرش‌ها، ارزش‌ها و رفتارهای آنان را جنگ نرم می‌دانند. (fazio ۲۰۰۷: ۱۹) استفادهٔ یک کشور از قدرت نرم برای دستکاری افکار عمومی کشور آماج و تغییر ترجیحات، نگرش‌ها و رفتارهای سیاسی آنان را نیز جنگ نرم می‌دانند. (Nye ۲۰۰۴: ۳) با توجه به تعاریف دیگری که ساندرس (۱۳۸۲)، کرمی (۱۳۸۷)، الیاسی (۱۳۸۸) و خانم ماه پیشانیان (۱۳۸۷) ارائه کرده‌اند می‌توان جنگ نرم را مانند هر پدیدهٔ دیگری در سه بعد شناخت: اول، ماهیت و منطق درونی قدرت نرم که عبارت از تلاش برای تاثیرگذاری بر «باور‌ها و ارزش‌های بنیادین» مورد قبول کشور هدف است. دوم، منظور و کاربرد این تاثیرگذاری، «دگرگونی هویت فرهنگی» و «تخریب الگوی سیاسی» است. سوم، ابزار اعمال اراده و پیشبرد هدف در این جنگ، «قدرت نرم» کشور حریف و متخاصم است. (نائینی ۱۳۸۹: ۷)  

براین اساس، جنگ نرم را می‌توان تغییر در ادراک گروه‌های اجتماعی در راستای درونی‌های سیاسی و ساختاری دانست. جبهه استکبار با مطلوب پنداشتن ارزش‌ها و فرهنگ غرب در پی تجویز نظام ارزشی و حکومتی خود به عنوان نسخه توسعه کشورهای توسعه‌نیافته برآمده و در این راه چون فرهنگ کشورهای مزبور را مانع توسعه می‌پندارد، به تزریق فرهنگ غرب و ایجاد لایه-های اجتماعی حامی آن مبادرت ورزیده است. بدین ترتیب هدف نهایی جنگ نرم، تغییر ساختارهای حکومتی و سیاسی کشورهای هدف است. نظریه پردازان و محققان این فرایند را با عنوان‌های گوناگون «جنگ نرم»، «جهانی سازی فرهنگ»، «استعمار فرانو»، «استحاله و فروپاشی از درون» و... معرفی کرده‌اند. امروزه، جنگ نرم، موثر‌ترین، کارآمد‌ترین، کم هزینه‌ترین، خطرناک‌ترین و پیچیده‌ترین نوع تهدید علیه ارزش‌ها و امنیت ملی یک کشور است. موثر‌تر است؛ چون می‌توان با کمترین هزینه، با حذف لشکرکشی و از بین بردن مقاومت‌های فیزیکی به هدف‌ها رسید؛ و خطرناک‌تر است؛ زیرا با باور‌ها، ارزش‌ها، عواطف و احساسات یک ملت، ارتباط دارد. کاربرد قدرت نرم توسط کشور‌ها موجب می‌گردد تا نیاز کمتری به کاربرد چهره عریان و خشن قدرت باشد و دیگر سیاست چماق و هویج به تنهایی به کار نرود بلکه ملت‌های مقابل به عنوان سربازان جنگی دولت‌های مزبور عمل نمایند و از طریق جذب ملت‌ها به ارزش‌ها و فرهنگ خود، اهداف سیاسی کشور مهاجم تأمین شود. این امر باعث می‌شود تا تهدید نرم علیه کشورهای هدف شکل بگیرد. در این‌صورت فرآیند ایجاد این تهدید، «جنگ نرم» نام می‌گیرد. با تشدید روند جهانی‏شدن و رواج ارزش‌های غربی، این امر سرعت بیشتری به خود گرفته است.  


بنابراین، با دانستن این نکته که ایجاد دگرگونی در جوامع با تکیه بر تغییر دیدگاه‌ها و نگرش‌های حاکمان و مردم بحث اصلی جنگ نرم است؛ جنگ نرم، جنگ برای سلطه است و مدلی نوین از فعل و انفعال‌های دولت‌های سلطه گر برای سلطه، بر کشورهای مختلف را نمایش می‌دهد. با این تعاریف از قدرت است که قدرت نرم جایگاه ویژه‌ای در تئوری‌های سلطه می‌یابد. قدرتی که تمام توان و ظرفیت خود را متمرکز بر قانع کردن دیگران می‌سازد تا رفتار آن‌ها را به گونه مطلوب خود، تنظیم و هدایت نماید. 
 
۲-۱) غایات و اهداف جنگ نرم

جنگ نرم نیز همانند جنگ سخت اهداف مختلفی دارد و قاعدتاً هدف نهایی هر دو تغییر کامل نظام سیاسی یک کشور است که البته با اهدافی محدود‌تر هم اجرا می‌شود. در حقیقت جنگ نرم و جنگ سخت یک هدف را دنبال می‌کنند و این وجه مشترک آن‌ها است. بنابراین، هدف نهایی در جنگ نرم‌‌ همان هدف جنگ سخت، یعنی مهار و فروپاشی یک نظام سیاسی است؛ با این تفاوت که ابزار و روش‌های این براندازی متمایز است. 

جنگ نرم، روشی برای تحمیل اراده و تامین منافع است که با غلبه بر طرف مقابل، بدون استفاده از قدرت نظامی و روش‌های خشونت آمیز اعمال می‌شود. ابزار اصلی این جنگ، قدرت نرم به ویژه، قدرت اقناع‌گری و همراه سازی است که اغلب با استفاده از ابزارهای ارتباطی و رسانه‌ها، و دانش روان‌شناختی تلاش می‌شود، در هویت‌های فکری و فرهنگی تردید ایجاد شود. حوزه عمل این جنگ، افکار، اعتقاد‌ها، باور‌ها، ارزش‌ها، علائق و گرایش‌های جامعه هدف است که مهاجم برای اشغال آن برنامه ریزی می‌کند. در ‌‌نهایت با تصرف ذهن و قلوب مردمان کشورهدف، تغییر در ساختار‌ها محقق می‌شود. به عبارتی جنگ نرم، جنگ تخریب الگو است. مهاجم در این جنگ با ایجاد تردید در مبانی و ارزش‌های اساسی نظام سیاسی، الگوی آن نظام را در عرصه‌های گوناگون اجتماعی ناکارآمد می‌سازد. (نائینی، ۱۳۸۹: ۲۴-۲۵) 

الیاسی (۱۳۸۸) با استفاده از بررسی نظرهای کرمی (۱۳۸۷)، ساندرس (۱۳۸۲) و می‌چل (۲۰۰۸) مهم‌ترین هدف‌های جنگ نرم آمریکا و دنیای غرب، در سایر کشور‌ها را تغییر ایدئولوژی حاکم، کاهش مشارکت سیاسی مردم، القای ناکارامدی حکومت، تغییر هویت دینی و ملی شهروندان با تخریب پیشینه تاریخی آنان، دستکاری افکار عمومی در جهت خواسته‌های خود و علیه نظام حاکم، کاهش انسجام اجتماعی، کاهش انسجام در حاکمیت، تغییر ارزش‌های جامعه، ایجاد استحاله فرهنگی، تغییر الگوی سیاسی حاکم و تشدید و تقویت واگرایی قومی برشمرده است. (نائینی، ۱۳۸۹: ۲۵) 
شناسایی هدف‌های مرجع در بحث امنیت نرم دارای اهمیت است. ایدئولوژی دولت، مشارکت سیاسی، کارآمدی حکومت، هویت، انسجام اجتماعی و افکار عمومی برخی از مهم‌ترین هدف‌های مرجع در چارچوب امنیت نرم به شمار می‌آید. هشت هدف و محور اصلی به عنوان مهم‌ترین هدف‌ها و خطوط اصلی جنگ نرم، در نقشه و نمودار راهبردی جنگ نرم، از منظر مقام معظم رهبری مطرح شده است. این موارد عبارت از ایجاد تردید در دل‌ها و ذهن‌های مردم، انهدام سنگرهای معنوی، تبدیل نقاط قوت ما به نقاط ضعف، تبدیل فرصت‌های ما به تهدید، تخریب پایه‌های نظام، بدبین کردن مردم به هم و ایجاد اختلاف در جامعه، خدشه در نشانه‌های امید، القای یاس به جامعه و انحراف ذهن مردم از دشمنی دشمن، می‌باشد. (دفتر نشر مقام معظم رهبری، ۱۳۸۹) 
سیاست‌گذاران جنگ نرم، با استفاده از ساز وکارهای گوناگون اهدافی متشابه را دنبال می‌نمایند که برخی از مهم‌ترین آن‌ها به این شرح است: 

-    تغییر ایدئولوژی حاکم. 
-    کاهش مشارکت سیاسی مردم با القای ناکارآمدی حکومت. 
-    تغییر هویت دینی و ملی شهروندان با تخریب پیشینه تاریخی آنان. 
-    دستکاری افکارعمومی در جهت خواسته‌های خود و علیه نظام حاکم. 
-    کاهش انسجام اجتماعی. 
-    تغییر انسجام سیاسی حاکم. 
-    تغییر ارزش‌های جامعه و ایجاد استحاله فرهنگی. 
-    ایجاد فرهنگ جدید. 
-    تغییر الگوی سیاسی حاکم. 

-    تشدید و تقویت واگرایی قومی.

جنگ نرم، امروزه مؤثرترین، کارآمدترین و کم هزینه ترین و درعین حال خطرناک ترین و پیچیده ترین نوع جنگ علیه امنیت ملی یک کشور است، چون می توان با کمترین هزینه با حذف تهاجم خود قرار می دهد.
به گزارش سرویس وبلاگ صراط، نویسنده وبلاگ کربلایی110 در وبلاگ خود نوشته است:

تا سال 1945 میلادی غالب جنگ‏ها "جنگ سخت" بود. پس از آن با توجه به دو قطبی شدن جهان به بلوک شرق و بلوک غرب، دور جدیدی از رقابت ها میان آمریکا و شوروی سابق آغاز شد که به "جنگ سرد" مشهور شد.
جنگ سرد ترکیبی از جنگ سخت و جنگ نرم بود که طی آن دو ابر قدرت در عین تهدیدهای سخت از رویارویی مستقیم با یکدیگر پرهیز می‏کردند.

با فروپاشی شوروی در سال 1991 میلادی و پایان جنگ سرد کارشناسان بخش جنگ در ایالات متحده با استفاده از تجارب دو جنگ جهانی و دوران جنگ سرد دریافتند که می شود با هزینه کمتر و بدون دخالت مستقیم در سایر کشورها به اهداف سیاسی، اقتصادی و... دست یافت که در ادبیات سیاسی جهان به جنگ نرم شهرت یافت.

جنگ نرم

این نوع جنگ از فروپاشی شوروی شروع و تاکنون ادامه داشته و متکی بر تهدیدات نرم و قدرت نرم فرهنگی و اجتماعی است.
آمریکایی ها با استفده از این نوع جنگ تاکنون موفق به تغییر چندین رژیم سیاسی در کشورهای مورد نظر شدند.
انقلاب های رنگی که در چندین کشور بلوک شرق و شوروی سابق رخ داد،در واقع نمونه ای از جنگ نرم است.
آمریکایی ها با استفاده از قدرت نرم موفق به تغییر رژیم های سیاسی در کشورهایی چون لهستان،گرجستان، چک اسلواکی، قرقیزستان، اکراین و تاجیکستان گردید.
در تمامی این دگرگونی های سیاسی بدون استفاده از ابزار خشونت و صرفا با تکیه بر قدرت نرم و ابزار رسانه، با تغییر در ارزش ها و الگوهای رفتاری از رژیم های سیاسی حاکم مشروعیت‏زدایی گردید و از طریق جنبش‏های مردمی و ایجاد بی ثباتی سیاسی، قدرت سیاسی جابه جا شد.

جنگ نرم در قالب‏های مختلف مثل : انقلاب مخملی ، انقلاب های رنگی (انقلاب نارنجی و...)، عملیات روانی ، جنگ رسانه‏ای، با استفاده از ابزار رسانه‏ای ( رادیو ، تلویزیون، روزنامه و امثال آن) و ... توانست نظام سیاسی بعضی از کشورها ـ مانند اوکراین و گرجستان ـ را تغییر دهد.

تعریف جنگ نرم

مفهوم جنگ نرم (Soft Warfare) در مقابل جنگ سخت (Warfare Hard) است و تعریف واحدی که مورد پذیرش همگان باشد ندارد.

«جان کالینز» تئوریسین دانشگاه ملی جنگ آمریکا، جنگ نرم را عبارت از "استفاده طراحی شده از تبلیغات و ابزارهای مربوط به آن، برای نفوذ در مختصات فکری دشمن با توسل به شیوه هایی که موجب پیشرفت مقاصد امنیت ملی مجری می شود”، می داند.

ارتش ایالات متحده آمریکا در آیین رزمی خود آن را بدین صورت تعریف نموده است: "جنگ نرم، استفاده دقیق و طراحی شده از تبلیغات و دیگر اعمالی است که منظور اصلی آن تاثیرگذاری بر عقاید، احساسات، تمایلات و رفتار دشمن، گروه بی طرف و یا گروههای دوست است به نحوی که برای برآوردن مقاصد و اهداف ملی پشتیبان باشد”.با عنایت به تعاریف فوق، معروفترین تعریف را به جوزف نای، پژوهشگر برجسته آمریکایی در حوزه "قدرت نرم” نسبت می دهند.
وی در سال1990 میلادی در مجله "سیاست خارجی” شماره 80 ، قدرت نرم را "توانایی شکل دهی ترجیحات دیگران” تعریف کرد. تعریفی که قبل از وی «پروفسور حمید مولانا» در سال1986 در کتاب "اطلاعات و ارتباطات جهانی؛ مرزهای نو در روابط بین الملل” به آن اشاره کرده بود.
با این وجود مهمترین کتاب در حوزه جنگ نرم را جوزف نای در سال2004 ، تحت عنوان "قدرت نرم؛ ابزاری برای موفقیت در سیاست جهانی” منتشر نمود.

بنابراین جنگ نرم را می توان هرگونه اقدام نرم، روانی و تبلیغات رسانه ای که جامعه هدف را نشانه گرفته و بدون درگیری و استفاده از زور و اجبار به انفعال و شکست وا می دارد.
جنگ روانی، جنگ سفید، جنگ رسانه ای، عملیات روانی، براندازی نرم، انقلاب نرم، انقلاب مخملی، انقلاب رنگی و... از اشکال جنگ نرم است .

به عبارت دیگر جنگ نرم مترادف اصطلاحات بسیاری در علوم سیاسی و نظامی می باشد.
در علوم نظامی از واژه هایی مانند جنگ روانی یا عملیات روانی استفاده می شود و در علوم سیاسی می توان به واژه هایی چون براندازی نرم، تهدید نرم، انقلاب مخملین و اخیراً به واژه انقلاب رنگین اشاره کرد.
در تمامی اصطلاحات بالا هدف مشترک تحمیل اراده گروهی بر گروه دیگر بدون استفاده از راه های نظامی است.

در یک تعریف کامل تر می توان گفت، جنگ نرم یک اقدام پیچیده و پنهان متشکل از عملیات های سیاسی، فرهنگی و اطلاعاتی توسط قدرت های بزرگ جهان برای ایجاد تغییرات دلخواه و مطلوب در کشورهای هدف است

دلایل استفاده از جنگ نرم

انتشار مقاله مشهور «جوزف نای» نظریه‏پرداز آمریکایی تحت عنوان «قدرت نرم» power Soft در فصلنامه آمریکایی foreign policy در سال ۱۹۹۰ دیدگاه جدیدی را به مخاطبان ارائه کرد که براساس آن ایالات متحده به جای آن که از طریق بکارگیری آنچه که قدرت سخت می نامند به انجام کودتای نظامی در کشورهای رقیب اقدام کند؛ تلاش خود را بر ایجاد تغییرات در کشورهای هدف از طریق تأثیرگذاری بر نخبگان جامعه متمرکز می کند.

براین اساس آمریکا می توانست بجای سرمایه گذاری میلیارد دلاری بر تئوری جنگ ستارگان به منظور مقابله با آنچه تهدید شوروی خوانده می شد، به سرمایه گذاری بر نخبگان جامعه شوروی از طرق مختلف اقدام کند.
پس از فروپاشی شوروی جوزف نای مقاله دیگری تحت عنوان «کاربرد قدرت نرم» در فصلنامه فارن پالسی در سال ۲۰۰۴ منتشر ساخت که تکمیل کننده نظرات قبلی او متناسب با تغییرات جهان در سال های پس از فروپاشی شوروی و بویژه تحولات ناشی از واقعه یازده سپتامبر در روابط بین الملل بود.

در مقاله مذکور جوزف نای دیدگاه خود را درباره ایجاد تغییرات از طریق به کارگیری دیپلماسی عمومی در کنار بکارگیری قدرت نرم در میان نخبگان جامعه هدف مطرح کرد.
بعدها نظرات او تکمیل تر شد و به عنوان دستورالعمل سیاست خارجی آمریکا تحت عنوان بکارگیری «قدرت هوشمند» Smart power به مورد اجرا گذارده شد.
براساس این نظریه آمریکا با استفاده از دیپلماسی عمومی و قدرت هوشمند به برقراری نفوذ در بدنه جامعه هدف کمک می کند.
این دیدگاه با دستورالعمل های اجرایی که توسط کارشناسان اطلاعاتی آمریکا نظیر دکتر «جین شارپ» تهیه شد، در سطح رسانه های گروهی به مفهوم «انقلاب نرم» معروف شد.

بنابراین جنگ نرم، امروزه مؤثرترین، کارآمدترین و کم هزینه ترین و درعین حال خطرناک ترین و پیچیده ترین نوع جنگ علیه امنیت ملی یک کشور است، چون می توان با کمترین هزینه با حذف تهاجم خود قرار می دهد.

جنگ نرم به روحیه، به عنوان یکی از عوامل قدرت ملی خدشه وارد می کند، عزم و اراده ملت را از بین می برد، مقاومت و دفاع از آرمان و سیاست های نظام را تضعیف می کند، فروپاشی روانی یک ملت می تواند مقدمه ای برای فروپاشی سیاسی- امنیتی و ساختارهای آن باشد.
جوزف نای قدرت نرم را شیوه غیرمستقیم رسیدن به نتایج مطلوب بدون تهدید یا پاداش ملموس می داند. این شیوه غیرمستقیم رسیدن به نتایج مطلوب قدرت است.
بر این پایه یک کشور می تواند به مقاصد موردنظر خود در سیاست جهانی نایل آید، چون کشورهای دیگر، ارزش های آن را می پذیرند، از آن تبعیت می کنند، تحت تأثیر پیشرفت و آزاداندیشی آن قرار می گیرند و در نتیجه خواهان پیروی از آن می شوند.
در این مفهوم آنچه مهم تلقی می شود، تنظیم دستورالعملی است که دیگران را جذب کند. بنابراین جنگ نرم از یکسو توانایی کسب آنچه که می خواهید از طریق جذب کردن نه از طریق اجبار و یا پاداش می باشد ( و از سوی دیگر نشان دهنده ، تفاوت های عمده آن با جنگ سخت می باشد.

تفاوت‏های جنگ نرم و جنگ سخت

1- حوزه تهدید نرم اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است، در حالی که حوزه‌ تهدید سخت امنیتی و نظامی می‌باشد؛

2- تهدیدهای نرم پیچده و محصول پردازش ذهنی نخبگان و بنابراین اندازه‌گیری آن مشکل است، در حالی که تهدیدهای سخت؛ عینی، واقعی و محسوس است و می‌توان آن را با ارائه برخی از معیارها اندازه‌گیری کرد؛

3- روش اعمال تهدیدهای سخت، استفاده از زور و اجبار است، در حالی که در نرم ، از روش القاء و اقناع بهره‌گیری می‌شود.
و تصرف و اشغال سرزمین است در حالی که در تهدید نرم ، هدف تاثیر‌گذاری بر انتخاب‌ها، فرآیند تصمیم‌گیری و الگوهای رفتاری حریف و در نهایت سلب هویت‌های فرهنگی است؛

4- مفهوم امنیت در رویکردهای نرم شامل امنیت ارزش‌ها و هویت‌های اجتماعی می‌شود، در حالی که این مفهوم در رویکردهای سخت به معنای نبود تهدید خارجی تلقی می‌گردد.

5- تهدیدهای سخت، محسوس و همراه با واکنش برانگیختن است، در حالی که تهدیدهای نرم به دلیل ماهیت غیر عینی و محسوس آن، اغلب فاقد عکس‌العمل است.

6-مرجع امنیت در حوزه تهدیدهای سخت، به طور عمده دولت‌ها هستند، در حالی که مرجع امنیت در تهدیدهای نرم محیط فروملی و فراملی (هویت‌های فروملی و جهانی) است؛

7- کاربرد تهدید سخت در رویکرد امنیتی جدید عمدتاً مترادف با فروپاشی نظام‌های سیاسی- امنیتی مخالف یا معارض است، در حالی که کاربرد تهدید نرم در رویکردهای امنیتی جدید علیه نظام‌های سیاسی مخالف یا معارض، مترادف با فرهنگ‌سازی و نهادسازی در چارچوب اندیشه و الگوهای رفتاری نظام‌های لیبرال و دموکراسی تلقی می‌شود.

جنگ نرم نیز همانند جنگ سخت اهداف مختلفی دارد و قاعدتا هدف غایی هر دو آنها تغییر کامل نظام سیاسی یک کشور است که البته با اهداف محدودتر هم انجام می گیرد.
در حقیقت جنگ نرم و جنگ سخت یک هدف را دنبال می کنند و این وجه مشترک آنهاست، در هر صورت هدف اصلی این جنگ، اعمال فشار برای ایجاد تغییر در اصول و رفتار یک نظام و یا به طور خاص تغییر خود نظام است.

اهداف جنگ نرم

1- استحاله فرهنگی در جهت تأثیرگذاری شدید بر افکار عمومی جامعه مورد هدف با ابزار خبر و اطلاع رسانی هدفمند و کنترل شده که نظام سلطه همواره از این روش برای پیشبرد اهداف خود سود جسته است.

2- استحاله سیاسی به منظور ناکارآمد جلوه دادن نظام مورد هدف و تخریب و سیاه نمایی ارکان آن نظام.

3- ایجاد رعب و وحشت از مسائلی همچون فقر، جنگ یا قدرت خارجی سرکوبگر و پس از آن دعوت به تسلیم از راه پخش شایعات و دامن زدن به آن برای ایجاد جو بی اعتمادی و ناامنی روانی.

4- اختلاف افکنی در صفوف مردم و برانگیختن اختلاف میان مقام های نظامی و سیاسی کشور مورد نظر در راستای تجزیه سیاسی کشور.

5- ترویج روحیه یاس و ناامیدی به جای نشاط اجتماعی و احساس بالندگی از پیشرفت های کشور.

6- بی تفاوت کردن نسل جوان به مسائل مهم کشور.

7- کاهش روحیه و کارآیی در میان نظامیان و ایجاد اختلاف میان شاخه های مختلف نظامی و امنیتی.

8- ایجاد اختلاف در سامانه های کنترلی و ارتباطی کشور هدف.

9- تبلیغات سیاه (با هدف براندازی و آشوب) به وسیله شایعه پراکنی، پخش تصاویر مستهجن، جوسازی از راه پخش شب نامه ها و...

10- تقویت نارضایتی های ملت به دلیل مسائل مذهبی، قومی، سیاسی و اجتماعی نسبت به دولت خود به طوری که در مواقع حساس این نارضایتی ها زمینه تجزیه کشور را فراهم کند.

11- تلاش برای بحرانی و حاد نشان دادن اوضاع کشور از راه ارائه اخبار نادرست و نیز تحلیل های نادرست و اغراق آمیز.

جنگ نرم به ابزارها و امکاناتی نیازدارد تا بتواند به اهداف خود جامه عمل بپوشاند.

ابزارهای جنگ نرم

جنگ نرم با پشتوانه قدرت نرم انجام می گیرد.
بنابراین تمامی ابزارهای حامل قدرت نرم را باید به عنوان ابزارهای جنگ نرم مورد توجه و شناسایی قرار داد. این ابزارها انتقال دهنده پیام ها با اهداف خاص هستند.
در عصر ارتباطات با تنوع ابزاری برای انتقال پیام از یک نقطه به نقطه دیگر هستیم.
رسانه ها شامل رادیو، تلویزیون و مطبوعات، عرصه های هنر شامل سینما، تئاتر، نقاشی، گرافیک و موسیقی، انواع سازمان های مردم نهاد و شبکه های انسانی در زمره ابزار جنگ نرم به شمار می‏آیند.

با توجه به اینکه در جنگ نرم از ابزار مختلفی استفاده می شود می توان گفت که به همان نسبت نیز گروه های مختلفی را مورد هدف و مبارزه قرار می دهد.

چه افراد و تشکل‏هایی هدف جنگ نرم هستند؟

همه افراد جامعه می‏توانند بخش های مشخصی باشند که مورد نظر راه اندازان جنگ نرم قرار گرفته اند و البته این موضوع وابسته به هدفی است که بانی جنگ نرم آن را دنبال می کند.
اقشار مورد نظر بانیان جنگ نرم بستگی به هدف آنها دارد که میان مدت است یا عمومی و با توجه به هدف اقشار را تحت نظر می گیرند اما در حالت کلی می توان گفت که گروه های هدف در جنگ نرم، رهبران، نخبگان و توده های مردم هستند.
نخبگان نیروهای میانی را تشکیل می دهند و می توانند به عنوان تصمیم گیران و تصمیم سازان یک حکومت مطرح باشند.
نخبگان جامعه مدنی مانند رهبران احزاب و... هم با آشفتگی ذهنی خود، می توانند ترس را به ذهن مردم انتقال دهند، وحشت ایجاد کنند و روحیه ملت را درهم بشکنند.

در بعضی موارد برای رسیدن به اهداف مورد نظر خود گروه ها و اشخاص خاص و تأثیرگذار را مورد هدف قرار می دهند و از آن گروه یا فرد برای رسیدن به اهداف خود استفاده می کنند.
مانند استفاده از قومیت های مختلف یا خواص و نخبگان فرهنگی وعلمی.

با توجه به اینکه در جنگ نرم از ابزارهای رسانه ای، فرهنگی و علمی استفاده می شود پوشش آن برای طبقات مختلف بیشتر و متفاوت تر است. جنگ رسانه ای می تواند توده های مردم را تحت تأثیر قرار بدهد و به همین شکل در جنگ علمی نخبگان را مورد هدف قرار دهد.
افراد مورد نظر جنگ های نرم وابسته به هدف جنگ های نرم نیستند بلکه به دلیل اینکه در جنگ نرم ابزارهای مختلفی مورد استفاده قرار می گیرد در نتیجه افراد بیشتری درگیر می شوند اما در جنگ سخت که تنها ابزار مورد استفاده ابزار نظامی است تنها گروه های نظامی (و در موارد معدودی غیر نظامیان) در طرف مقابله قرارمی گیرند.

در جنگ نرم علاوه بر استفاده از ابزارهای رسانه های، فرهنگی و علمی برای نفوذ در طبقات و اقشار مختلف از تاکتیک های متنوعی مختلفی استفاده می شود.

تاکتیک‏های جنگ نرم

1- برچسب زدن: بر اساس این تاکتیک، رسانه ها، واژه های مختلف را به صفات مثبت و منفی تبدیل کرده و آنها را به آحاد یا نهادهای مختلف نسبت می دهند

2- تلطیف و تنویر: از تلطیف و تنویر (مرتبط ساختن چیزی با کلمه ای پر فضیلت) استفاده می شود تا چیزی را بدون بررسی شواهد بپذیریم و تصدیق کنیم.

3- انتقال: انتقال یعنی اینکه اقتدار، حرمت و منزلت امری مورد احترام به چیزی دیگر برای قابل قبول تر کردن آن منتقل شود.

4. تصدیق: تصدیق یعنی اینکه شخصی که مورد احترام یا منفور است بگوید فکر، برنامه یا محصول یا شخص معینی خوب یا بد است.
تصدیق فنی رایج در تبلیغ، مبارزات سیاسی و انتخاباتی است.

5- شایعه: شایعه در فضایی تولید می شود که امکان دسترسی به اخبار و اطلاعات موثق امکان پذیر نباشد.

6- کلی‏گویی: محتوای واقعی بسیاری از مفاهیمی که از سوی رسانه های غربی مصادره و در جامعه منتشر می شود، مورد کنکاش قرار نمی گیرد. تولیدات رسانه های غربی در دو حوزه سیاست داخلی و خارجی، مملو از مفاهیمی مانند جهانی شدن، دموکراسی، آزادی، حقوق بشر و... است.
اینها مفاهیمی هستند که بدون تعریف و توجیه مشخص، در جهت اقناع مخاطبان در زمینه ای مشخص بکار گرفته می‏شوند.

7- دروغ بزرگ: این تاکتیک قدیمی که هنوز هم مورد استفاده فراوان است، عمدتاً برای مرعوب کردن و فریب ذهن حریف مورد استفاده قرار می‏گیرد.

8- پاره حقیقت‏گویی: گاهی خبر یا سخنی مطرح می شود که از نظر منبع، محتوای پیام، مجموعه ای به هم پیوسته و مرتب است که اگر بخشی از آن نقل و بخشی نقل نشود، جهت و نتیجه پیام منحرف خواهد شد.

9- انسانیت‏زدایی و اهریمن‏سازی: یکی از موثرترین شیوه های توجیه حمله به دشمن به هنگام جنگ (نرم و یا سخت)، «انسانیت‏زدایی» است.
چه اینکه وقتی حریف از مرتبه انسانی خویش تنزیل یافت و در قامت اهریمنی در ذهن مخاطب ظاهر شد، می توان اقدامات خشونت آمیز علیه این دیو و اهریمن را توجیه کرد.

10- ارائه پیشگویی‏های فاجعه‏آمیز: در این تاکتیک با استفاده از آمارهای ساختگی و سایر شیوه های جنگ روانی (از جمله کلی‏گویی، پاره حقیقت‏گویی، اهریمن‏سازی و ...) به ارائه پیشگویی‏های مصیبت‏بار می‏پردازند که بتوانند حساسیت مخاطب را نسبت به آن افزایش داده و بر اساس میل و هدف خویش افکار وی را هدایت نمایند.

11- قطره‏چکانی: در تاکتیک قطره‏چکانی، اطلاعات و اخبار در زمان های گوناگون و به تعداد بسیار کم و به صورتی سریالی ولی نا منظم در اختیار مخاطب قرار می گیرد تا مخاطب نسبت به پیام مربوطه حساس شده و در طول یک بازه زمانی آن را پذیرا باشد.

12- حذف و سانسور: در این تاکتیک سعی می شود فضایی مناسب برای سایر تاکتیک های جنگ نرم به ویژه شایعه خلق شود تا زمینه نفوذ آن افزایش یابد.
در این تاکتیک با حذف بخشی از خبر و نشر بخشی دیگر به ایجاد سوال و مهمتر از آن ابهام می پردازند و بدین ترتیب زمینه تولید شایعات گوناگون خلق می شود.

13- جاذبه های جنسی: استفاده از غریزه‏ی جنسی و نمادهای اروتیکال از تاکتیک‏های مهم مورد استفاده رسانه های غربی است به طوری که می توان گفت اکثر قریب به اتفاق برنامه های رسانه های غربی از این جاذبه در جهت جذب مخاطبان خویش به ویژه جوانان که فعالترین بخش جامعه هستند، بهره می‏گیرند.

14- ماساژ پیام: در ماساژ پیام، از انواع تاکتیک های گوناگون (حذف، کلی گویی، پاره حقیقت گویی، زمان بندی، قطره چکانی و...) جنگ نرم استفاده می شود تا پیام بر اساس اهداف تعیین شده شکل گرفته و بتواند تصویر مورد انتظار را در ذهن مخاطب ایجاد کند.
در واقع در این متد ، پیام با انواع تاکتیک ها ماساژ داده می شود که از آن مفهوم و مقصودی خاص برآید.

15- ایجاد تفرقه و تضاد: ازجمله اموری که در فرآیند جنگ نرم مورد توجه واقع می شود، تضعیف از طریق تزریق تفرقه در جامعه هواداران و حامیان حریف است.
ایجاد و القاء وجود تضاد و تفرقه در جبهه رقیب باعث عدم انسجام و یکپارچگی شده و رقیب را مشغول مشکلات درونی جامعه حامیان خود می کند و از این طریق از اقتدار و انرژی آن کاسته و قدرتش فرسوده شود.

16- ترور شخصیت: در جنگ نرم بر خلاف جنگ سخت ، ترور فیزیکی جای خود را به ترور شخصیت داده است.
در زمانی که نمی‏توان و یا نباید فردی مورد ترور فیزیکی قرار گیرد با استفاده از نظام رسانه ای و انواع تاکتیک ها از جمله بزرگ نمایی، انسانیت‏زدایی و اهریمن سازی، پاره حقیقت گویی و... وی را ترور شخصیت می کنند و از این طریق باعث افزایش نفرت عمومی و کاهش محبوبیت وی می شوند. دشمنان انقلاب و نظام اسلامی نیز با استفاده از این تاکتیک و بهره گیری از ابزار طنز، کاریکاتور، شعر، کلیپ های کوتاه و... که عموماً از طریق اینترنت و تلفن همراه ، پخش می شود به ترور شخصیت برخی افراد سیاسی و فرهنگی موجه و معتبر در نزد مردم می پردازند.

17- تکرار: برای زنده نگه داشتن اثر یک پیام با تکرار زمان بندی شده، سعی می کنند این موضوع تا زمانی که مورد نیاز هست زنده بماند.
در این روش با تکرار پیام، سعی در القای مقصودی معین و جا انداختن پیامی در ذهن مخاطب دارند

18- توسل به ترس و ایجاد رعب: در این تاکتیک از حربه تهدید و ایجاد رعب و وحشت میان نیروهای دشمن، به منظور تضعیف روحیه و سست کردن اراده آنها استفاده می شود.
متخصصان جنگ نرم، ضمن تهدید و ترساندن مخاطبان به طرق مختلف به آنان چنین القاء می کنند که خطرات و صدمه های احتمالی و حتی فراوانی بر سر راه آنان ممکن کرده است و از این طریق، آینده ای مبهم و توام با مشکلات و مصائب برای افراد ترسیم می کنند.

19- مبالغه: مبالغه یکی از روشهایی است که با اغراق کردن و بزرگ نمایی یک موضوع، سعی در اثبات یک واقعیت دارد. کارشناسان جنگ روانی، از این فن در مواقع و وقایع خاص استفاده می کنند.
غربی ها همواره با انعکاس مبالغه آمیز دستاوردهای تکنولوژیک خود و اغراق در ناکامی های کشورهای جهان اسلام سعی در تضعیف روحیه مسلمانان در تقابل با تمدن غربی دارند.

20- مغالطه: مغالطه شامل گزینش و استفاده از اظهارات درست یا نادرست، مشروح یا مغشوش و منطقی یا غیرمنطقی است، به این منظور که بهترین یا بدترین مورد ممکن را برای یک فکر، برنامه ، شخص یا محصول ارائه داد.
متخصصین جنگ نرم، مغالطه را با «تحریف» یکسان می دانند.
این روش ، انتخاب استدلال ها یا شواهدی است که یک نظر را تایید می کند و چشم پوشی از استدلال ها یا شواهدی که آن نظر را تائید نمی کند

اصول و روش‏های مقابله با جنگ نرم

اما چه کار کنیم تا بتوانیم با بهره‏گیری از ساز و کارهای مختلف از اعمال تهدیدات نرم پیشگیری کنیم و یا از دامنه اثرات اجتماعی فرهنگی و سیاسی آن ها را کاست و یا از میان برد.

برای مقابله با جنگ نرم، نخست باید ویژگی‌های این نوع جنگ را آنالیز کرده و خوب بشناسیم و بدانیم که جنگ نرم با جنگ سخت، چه تفاوت‌هایی دارد. آنچه در جنگ سخت مورد هدف قرار می‌گیرد، جان انسان‌ها، تجهیزات، امکانات و بناهاست که معمولا در این مواقع با استفاده از همین مسائلی که مورد هدف قرار گرفته است، افکار عمومی علیه دشمن فعال می‌شود، در حالی که در جنگ نرم آن چه هدف قرار می‌گیرد، افکار عمومی است.

برای دستیابی به این هدف، باید بیش از گذشته رسانه‌ها را مورد توجه قرار دهیم و افکار عمومی داخلی و جهانی را نسبت به دروغ‌پردازی رسانه‌های خارجی، آگاه کنیم.

این دو مهم فقط با تقویت رسانه‌های خودی و تلاش برای بین‌المللی کردن این رسانه‌ها، میسر است. دیپلماسی رسانه‌ای در سیاست خارجی هر کشور به دو صورت تحقق می‌یابد؛ یکی مدیریت رسانه‌ها توسط سازمان‌های دیپلماتیک رسمی کشور و دیگری به صورت خودجوش و در راستای سیاست‌های کلان کشورها.

هر ملتی و کشوری دارای منابع قدرت نرم است که شناسایی و تقویت و سازماندهی آن ها می تواند براساس یک طرح جامع تبدیل به یک فرصت و هجوم به دشمنان طراح جنگ نرم شود.
به عنوان مثال، منابع قدرت نرم در ایران را می توانیم «ایدئولوژی اسلامی»، «قدرت نفوذ رهبری»، «حماسه‏آفرینی‏ها» و «درجه بالای وفاداری ملت به حکومت» برشمریم.

برخی راه‏های مقابله با جنگ نرم

1. گسترش دامنه و شمول فعالیت‏های فرهنگی.

2. افزایش محصولات فرهنگی تأثیرگذار بر جامعه و جوانان.

3. ایجاد راه‏های مشروع برای ارضاء نیازهای مردم.

4. استفاده از دیپلماسی عمومی.

5. استفاده از راهبردهای ویژه در مورد اقوام و اقلیت‏ها: اقلیت‏های جامعه اغلب به سبب داشتن احساس نابرابری، مستعد مخالفت‏ورزی علیه نظام حاکم هستند و دشمنان فرامنطقه ای یکی از میدان های فعالیت خود را در کشورهایی که دارای تنوع قومیت هاست، قرار می دهند.
اما زمانی که نظام مستقر با انجام راهبردهای مناسب در مناطق محروم و دور از مرکز و اختصاص بودجه های لازم در قالب طرح های توسعه همه جانبه خصوصا طرح های اشتغال زا و به کارگیری مدیریت های توانمند در این مناطق و با روحیه جهادی و بسیجی مشغول خدمت به مردم شدند، می توانند آن احساس را کم کنند یا از میان بردارند.

6. عملیات روانی متقابل: در مقابله با جنگ نرم نبایستی منفعلانه عمل کرد.
عاملان تهدید نرم از انواع تبلیغات، فنون مجاب سازی روش های نفوذ اجتماعی و عملیات روانی به منزله روش های تغییر نگرش ها، باورها و ارزش های جامعه هدف استفاده می کنند.
انجام تبلیغات هوشمندانه، سریع با قدرت منطق و اندیشه و احاطه ذهنی بر مخاطبان جنگ نرم می تواند یکی از روش‏های مقابله باشد.

30جمله کوتاه از سخنان رهبری درباره جنگ نرم

دبیر خانه دائمی مقابله با جنگ نرم: 30جمله کوتاه از سخنان مقام معظم رهبری در خصوص جنگ نرم: ۱-این جنگ نرم ، شما جوانهای دانشجو ، افسران جوان این جبهه اید.2-شرط اصلی فعالیت درست شما در این جبهه ی جنگ نرم ، یکی اش نگاه خوشبینانه وامیدوارانه است .۳-خط اغفال به خصوص خواص و نخبگان از تاثیر دشمن ، یکی از خطوط القائی و تبلیغاتی دشمن است.۴-در میدان تنظیم شده ی از سوی دشمن بازی نکنید.... چون چه ببرید ، چه ببازید ، به نفع اوست.۵-امروز اولویت اصلی کشور مقابله با جنگ نرم دشمن است.۶-در این جنگ نرم وظیفه مجموعه فرهنگی این است که هنر را تمام عیار و با قالبی مناسب به میدان آورد تا اثرگذار شود .۷-جنگ نرم، صحنه رویارویی دروغ های بزرگ باواقعیت های تردیدناپذیراست .۸-دراین جنگ نرم،کافی است هواداران جبهه حق بیدارباشندو بیکار ننشینند چراکه زبان حق همیشه مؤثرتراز زبان باطل است.۹-فرهنگ یک سیستم است و دارای انواع و اجزائی است و مهندسی فرهنگ به عنوان یک مهندسی سیستم باید انجام پذیرد .۱۰- فرهنگ یک جامعه، اساس هویت آن جامعه است .۱۱-جنگ نرم یعنى ایجاد تردید در دلها و ذهنهاى مردم .۱۲-یکى از ابزارها در جنگ نرم این است که مردم را در یک جامعه نسبت به یکدیگر بدبین کنند ۱۳-در جنگ روانى و آنچه که امروز به او جنگ نرم گفته میشود در دنیا، دشمن به سراغ سنگرهاى معنوى مى‌‌آید که آنها را منهدم کند؛۱۴-مؤثرترین سلاح بین‌‌المللى علیه دشمنان و مخالفین، سلاح تبلیغات است؛۱۵-من برنامه های استکبار جهانی علیه ملت ایران را در سه جمله خلاصه می کنم اول: جنگ روانی، دوم جنگ اقتصادی و سوم: مقابله با پیشرفت و اقتدار علمی.۱۶-کسانی که نسبت به مسائل فرهنگی حساسیت داشته باشند، متوجه مسأله تهاجم فرهنگی خواهند شد.۱۷-کار فرهنگی در ایران اسلامی مسأله ای است که نمی توان لحظه ای از آن غفلت کرد.۱۸-مقابله آمریکا با جمهوری اسلامی ایران عملاً در استمرار جنگ روانی با نظام و ملت ایران، معنا پیدا می کند.۱۹-دشمنان جمهوری اسلامی ایران باورهای سیاسی و دینی و نیز عادات حسنه ملت ما را با تکیه بر ابزارهای فرهنگی هدف گیری کرده اند.۲۰-اکنون فرهنگ اسلام ناب که انقلاب اسلامی براساس آن بنیان نهاده شده است، دقیقاً هدف تهاجم دشمنان اسلام قراردارد.۲۱-برای مقابله اصولی و برنامه ریزی شده با این تهاجم دشمن، لازم است مدیریت متمرکز و هدایت کننده ای در امور فرهنگی به وجود آید.۲۲-شیعه باید مدرن ترین شیوه های تبلیغ را برای رساندن پیام حق خود به دیگران مورد استفاده قرار دهد.۲۳-هدف از عملیات روانی دشمن، تضعیف روحیه ملت ایران و نشانه ای از استیصال دولتمردان آمریکایی است.۲۴-شکی نیست که امروز امواج تبلیغاتی پیچیده و درهم تنیده ی عالم، علیه اسلام متمرکز شده است.۲۵-گستره تهاجم فرهنگیِ جبهه استکبار، همه کشورهای دنیا است اما در این تهاجم مهمترین هدف نظام جمهوری اسلامی است.۲۶-در تهاجم فرهنگی، هدف، ریشه کن کردن فرهنگ ملّی و ازبین بردن آن است .۲۷-تهاجم فرهنگی انجام می گیرد تا فرهنگ خودی را ریشه کن کند .۲۸-فرهنگ مایه اصلی هویت ملت هاست .۲۹-فرهنگ یک ملت است که می تواند آن ملت را پیشرفته، عزیز، توانا، عالم، فناور، نوآور و دارای آبروی جهانی کند.۳۰-در تهاجم معنوی ، تهاجم فرهنگی ، تهاجم نرم، شما دشمن را در مقابل چشمتان نمی بینید هوشیاری لازم است

همه چیز درباره ازدواج های تلگرامی +مزایا و معایب

همه چیز درباره ازدواج های تلگرامی +مزایا و معایب

یک گروه تلگرامی که این روزها سر و صدای بسیاری به پا کرده حالا خوب یا بد بودن شبکه های اجتماعی را به کانون بحث بسیاری از مسوولان و خانواده ها تبدیل کرده است.


خبرایرانی: از روزی که برای اولین بار نام سایت های همسریابی و ازدواج های اینترنتی سر زبان ها افتاد بیش از یک دهه نمی گذرد اما بسیاری از ما این روزها مصداق های بسیاری از این نوع ازدواج ها را چه موفق و چه شکست خورده بین اطرافیانمان دیده ایم.

ازدواج هایی که به واسطه اینترنت و اتاق های چت یاهو و وبلاگ ها شکل گرفت و با ورودشان به فرهنگ کمابیش سنتی جامعه ایرانی موافقان و مخالفان بسیاری را رو در روی هم قرار داد.

بعد هم کم کم با همه گیر شدن اینترنت و رایانه در خانه ها سر و کله سایت های همسریابی پیدا شد و بودند کسانی که شانس خود را در پیدا کردن شریک زندگی خود در پروفایل های اینترنتی جست و جو کردند تا حالا که با همه گیر شدن تلفن های هوشمند و شبکه های اجتماعی بخت بسیاری از دختران و پسران ایرانی قرار است در تلگرام و فیسبوک و اینستاگرام و وی چت و... باز شود.

به عقیده بسیاری از کارشناسان ساختارهای اجتماعی و سنتی در جامعه ایرانی در سال های اخیر آن چنان با سرعتی شتابناک و سرسام آور دستخوش تغییرات بنیادین شده که به مرحله گسست های فرهنگی رسیده و سبب بروز اختلاف سلیقه و دیدگاه و حتی سبک زندگی بین نسل های مختلف شده است.

نسلی که پدر و مادرهایش تا قبل از عقد همدیگر را ملاقات نکرده بودند و آشنایی و ازدواجشان با رسم و سنت های ویژه اتفاق افتاده این روزها انگار نه قرار است دخترهایش در خانه بمانند تا شاهزاده ای سوار بر اسب سفید زنگ درشان را به صدا درآورد و نه پسرهایش برای انتخاب همسر خود به توصیه عمه و خاله گوش می کنند.

همه چیز برای این نسل انگار در گوشی های همراهشان اتفاق می افتد... از بازی های کودکانه تا خاطرات نوجوانانه و آشنایی با عکس سلفی نیمه گمشده زندگی و بعد هم خواستگاری در اتاق های مجازی و بالاخره ازدواج در گروه های تلگرامی!

درست با همین شتاب و به همین سادگی! هرچند ممکن است بعدها همین روند شتابناک و مسیر ساده برای بسیاری به ایستگاه و مقصدی خوب و آرام به نام خانواده ای خوشبخت ختم نشود اما این روزها بازار سایت ها و گروه های ازدواج تلگرامی داغ است.

ازدواج های تلگرامی!

با وجود اینکه در سال 92 مدیر کل دفتر ازدواج و تعالی خانواده وزارت ورزش و جوانان از فرصت شش ماهه ثبت نام سایت های همسریابی غیرمجاز در سامانه آزمایشی الکترونیک صدرو مجوز مراکز مشاوره ازدواج و خانواده خبر داده بود، اما این خط و نشان ها در فعالیت های قارچ گونه این مراکز هیچ گونه محدویتی ایجاد نکرد، بلکه پای فعالیت این مراکز به شبکه های موبایلی مختلف نظیر فیسبوک و توییتر و وی چت و تلگرام نیز باز شده و متاسفانه کم نیستند مراکز و سایت های همسریابی که به فعالیت های همسرگزینی می پردازند.

خواستاگرام؛ یک بنگاه ازدواج در تلگرام!

یک گروه تلگرامی که این روزها سر و صدای بسیاری به پا کرده حالا خوب یا بد بودن شبکه های اجتماعی را به کانون بحث بسیاری از مسوولان و خانواده ها تبدیل کرده است. نام این گروه خواستاگرام است. با درج نام و عکس و اطلاعات متقاضیان ازدواج و دریافت مبلغ 20 تا 40 هزار تومان، شرایط ازدواج آنها را فراهم می کنند.

در شرایطی که همه نهادهای مسئول و ذیربط آه از نهادشان بلند است که نرخ ازدواج پایین آمده؛ اما شرایطش را فراهم نمی کنند، چقدر می توان به رشد چنین گروه هایی خرده گرفت؟ حضور چنین گروه هایی در تمامی جهان مرسوم است.

در شرایط گروه این موارد را درج کرده اند: «الف: با پرداخت 20 هزار تومان، محیطی با عنوان «اتاق خواستاگرام» ساخته می شود، به این طریق امکان مذاکره شما با شخص مدنظر فراهم می شود. در روش الف ما نظر طرف مقابل را جویا نخواهیم شد و شبکه ازدواج هیچ مسئولیتی مبنی بر پذیرفتن یا نپذیرفتن، همچنین مذاکره کردن یا مذاکره نکردن طرف مقابل نخواهدداشت. در این روش در صورت مذاکره نکردن هزینه مسترد نخواهدشد.

ب: با پرداخت 30 هزار تومان قبل از ساخت اتاق خواستاگرام، ضمن ارسال مشخصات و عکس شما، نظر طرف مقابل پرسیده می شود و در صورت مثبت بودن نظر طرف مقابل، اتاق خواستاگرام تشکیل می گردد.

در روش «ب» اگر طرف مقابل نپذیرفت، می توانید فرد دیگری را انتخاب نمایید!


پ: در صورتی که تمایل ندارید مشخصات خودتان را روی سیستم خواستاگرام قرار دهید؛ ولی تصمیم دارید با فرد انتخاب خود وارد اتاق خواستاگرام شوید، باید 40 هزار تومان پرداخت کنید. در این صورت بدون استعلام، اتاق خواستاگرام شما فعال خواهدشد و موسسه مسئولیتی مبنی بر پذیرفتن یا نپذیرفتن طرف مقابل نخواهدداشت و هزینه نیز مسترد نخواهد شد.

توجه کنید که بابت هر بار استعلام 10 هزار تومان از شارژ شما کاسته می شود! شما می توانید شارژ بیشتری را برای چندین انتخاب به صورت هم زمان پرداخت و به نوبت وارد «اتاق خواستاگرام» شوید تا شارژ شما صفر شود. اولین دیدار شما حتما باید در موسسه یا با هماهنگی موسسه انجام شود.

براساس اطلاعات گروه 30 نفر زیر دیپلم، 427 نفر دیپلم، 313 نفر فوق دیپلم، هزار و 409 نفر کارشناسی، 724 نفر کارشناسی ارشد، 114 نفر دکترا و 23 نفر پزشک عمومی، 13 نفر پزشک متخصص و پنج هزار و 979 نفر هم بدون اطلاعات عضو هستند. جالب اینجاست که این افراد نسبت به سابقه ازدواج هم تفکیک شده اند.

مینا یکی از دخترانی است که عضو گروه دختران خواستاگرام است و تنها با 19 سال سن دلش می خواهد زودتر ازدواج کند. برای همین عضو گروه خواستاگرام شده.

او می گوید: تا به حال دو بار در دفتر برایم قرار خواستگاری گذاشته اند. آدم هایی را که دیده ام خیلی دوست نداشتم، اما مسئولان بانک مجردها می گویند پسرهای خوبی هستند. یکی از آنها خیلی شلخته به نظر می رسید و یکی دیگر هم بی خیال بود».

مینا در پاسخ به اینکه چرا این قدر زود دست به دامن این نوع ازدواج شده، می گوید: «به خاطر اینکه هم از وضعیت خانه مان خسته شده ام، هم می دانم به خاطر شرایطم کسی به خواستگاری ام نمی آید. ما خانواده خیلی پولداری نیستیم و پدرم هم معتاد است و من می خواهم خودم به خواسته خودم ازدواج کنم و از شر خانه هم خلاص شوم و برای همین هر کاری می کنم تا زودتر بتوانم ازدواج کنم...»

آرمان داوری، مدیریت این بانک اطلاعاتی درباره آن گفت: «این بانک اطلاعاتی یک سازمان مردم نهاد است و مجوز خود را از وزارت کشور گرفته است».

او که ادعا می کند دکترای مدیریت بهداشت دارد و می گوید بیش از 17 سال است که سمینار ازدواج برگزار می کند، در پاسخ به این سوال که آیا مجور انتشار عکس های افراد را در فضای عمومی دارد یا خیر، می گوید:

«ما یک اساسنامه داریم، نه جزییات نامه و در آن قید شده کمک به تحکیم و تشکیل بنیان خانواده، کمک به ازدواج جوانان از طریق شبکه جهانی اینترنت و اخیرا هم کمک به ازدواج جوانان در فضای مجازی و ماطبق اساسنامه عمل کردیم».

وی با اعلام اینکه ما به ازدواج حدود 600 زوج کمک کرده ایم افزود: «البته کار ما بیشتر آموزش ازدواج است و بیشتر این ازدواج ها هم موفق بوده است و تنها دو مورد طلاق داشته ایم و دلیل آن هم این بوده است که طبق راهنمایی ما عمل نکرده اند».

داوری در پاسخ به این سوال که با وجود اینکه وزارت ورزش و جوانان روی این مسئله که با سایت ها و گروه هایی که به صورت مجازی روی ازدواج کار می کنند برخورد می کنند، تا به حال با شما برخوردی نکرده اند، گفت: «من در جلسات وزارت ورزش و جوانان شرکت کرده ام و مشکلی با من نداشته اند و تا به حال هم مخالفتی نکرده اند.»

وی همچنین درباره صحت و سقم اطلاعاتی که توس طمتقاضیان ازدواج داده می شود، گفت: «این اطلاعات توسط ما بررسی شده و دو قرار اول نیز در دفتر ما گذاشته می شود».

معایب جدا نشدنی از شبکه های اجتماعی

 


در دنیای امروز  فناوری به اندازه ‌ای ریشه کرده که نمی‌توان انتظاری جز غرق شدن در آن را داشت، به همین دلیل در کنار مزایای بسیاری که فناوری‌های روز برای ما به همراه آورده‌اند، مشکلاتی هم وجود دارد که به نوعی در ذات استفاده از اینترنت و شبکه های اجتماعی  است.

شبکه های اجتماعی

بزرگ ‌ترین مشکل برخورداری از اینترنت قابلیت ایجاد شکاف میان دنیای واقعی و دنیای مجازی است. دنیای مجازی اغلب می‌تواند به قدری جذاب و فریبنده به نظر رسد که کار بر پس از این که مجذوب آن شد دیگر باز گشت به زندگی واقعی برایش ترسناک و تشویش‌ آور باشد.
هر چیزی که به اینترنت مربوط باشد می‌تواند اعتیاد آور باشد. از جمله‌ی این موارد می‌توان به گشت و گذار بیش از حد در اینترنت، شبکه‌های اجتماعی و بازی ‌های اینترنتی اشاره نمود. در حال حاضر کلینیک ‌ها و دکترهای روان پزشکی هستند که مشخصاً در زمینه بر طرف نمودن مشکلات مرتبط با اینترنت خدمات ارائه می‌دهند. اعتیاد اینترنتی باعث بروز مسائل جسمی و روحی می‌شود و این مسائل اگر مورد توجه قرار نگیرند می‌توانند به بیماری تبدیل گردند. نکته‌ ی طنز آمیز این که در عین حال که به آسانی می‌توان از پشتیبانی ‌های آنلاین فراوان در زمینه‌ی بیماری برون ‌هراسی بهره‌‌مند گردید اما اینترنت به خودی خود می‌تواند علت یا انگیزه بروز این بیماری شود.
رابطه‌ی میان اینترنت و چاقی به آسانی قابل فهم است. هر چه که فرد مدت زمان بیشتری در مقابل کامپیوتر بنشیند مدت زمان کمتری به انجام ورزش می‌پردازد. افسردگی نیز در انتهای فهرست طولانی عوارض جسمی و عاطفی ناشی از اینترنت قرار می‌گیرد. از آن جا که همه‌ی مشکلات به شکلی عمیق با یکدیگر و با اینترنت در ارتباطند در نتیجه ابتلای افراد به مشکلات چندگانه امری غیر معمول قلم داد نمی‌گردد.
بنابر این، حتی با این که اینترنت از این قابلیت برخوردار است تا زندگی ما را ساده‌ تر و راحت‌ تر سازد در عین حال از قدرت ایجاد ویرانی نیز برخوردار است. تأثیر گذاری اینترنت بر ما اکثراً از طریق انتخاب‌ هایی که به صورت آنلاین انجام می‌دهیم صورت می‌پذیرد. ما با استفاده ‌ی سنجیده از اینترنت می‌توانیم قابلیت ‌های نا محدود اینترنت را مهار نموده و از تأثیرات نامطلوب آن فاصله گیریم.

 گزارشی در Nielsen نشان می دهد که شبکه های اجتماعی یکی از بزرگترین ابزارهای اتلاف کننده وقت هستند بطوریکه 17 % از زمان استفاده از اینترنت را بدون هیچ گونه بهره وری به خود اختصاص می دهند


یکی از وب ‌سایت ‌های مطرح انگلیسی زبان در این باره از کاربران خود نظرخواهی کرده است که نتایج آن نشان دهنده توافق نظر بر روی بسیاری از موارد خاص است و جالب اینجاست که بیشتر موارد به شبکه‌های اجتماعی بازمی‌گردند:
1. شبکه‌ های اجتماعی و خودشیفتگی و غرور کاذب: اگر به شبکه اجتماعی خاصی مانند توییتر نگاه کنید به صورت قطعی خواهید دید که کمتر از یک درصد کاربران این شبکه اجتماعی می‌توانند حجم 140 کاراکتر را با کلماتی مفید پرکنند. در کنار این امر نیز تعداد بالای فالو کنندگان یک فرد در شبکه‌های اجتماعی معمولا به خود بزرگ‌پنداری منجر خواهد شد و این امر جلوی پیشرفت افراد در دنیای واقعی را خواهد گرفت.
2. تغییرات در دستور زبان و املا: اگر شما هم در شبکه‌های اجتماعی حضور منظمی داشته باشید شاهد سیر قهقرایی زبان و ادبیات نگارشی بوده‌اید، این موضوع تنها به یک زبان بازنمی‌گردد و حتی گریبان‌گیر زبان شیرین پارسی نیز شده است، تنها کافی است تا چند دقیقه‌ ای در شبکه ‌های اجتماعی بگذرانید تا ببینید که چگونه حرف زدن به حرفیدن! به اشتراک گذاری به شر کردن! و ... تبدیل شده است.
3. ورود زندگی خصوصی به محیط‌های عمومی: امروزه برای بسیاری از افراد، استفاده از اینستاگرام به معنی گذاشتن عکس وعده ‌های غذایی، استفاده از توییتر به معنی گفتن جک و شوخی ‌های معمولا نادرست است و نمونه ‌های مشابه را می‌توان در شبکه‌ های اجتماعی یافت، به این ترتیب محیط زندگی خصوصی شما با تغییر مرز روبرو خواهد شد و متاسفانه در بسیاری از موارد، بسیاری از افراد قربانی دیگران خواهند بود و زندگی خصوص آن‌ ها توسط دیگران به شبکه‌های اجتماعی و دنیای مجازی راه می‌یابد.

شبکه های اجتماعی

وجود اینترنت عواقب دیگری هم دارد که استفاده مداوم این عواقب را تشدید می کند:

در معرض خطر قرار گرفتن روابط چهره به چهره


بزرگترین مزیت شبکه های اجتماعی دارای یک عارضه جانبی منفی است که آن را به مهم ترین عیب این شبکه ها تبدیل کرده است. این شبکه ها روابط چهره به چهره اجتماعی را کاهش و یا به کل از بین می برند. زیرا شبکه های اجتماعی به نوعی استقلال و آزادی به وجود می آورند و افراد می توانند یک دنیای فانتزی برای خود ساخته و وانمود کنند که فرد دیگری هستند.
نه گفتن، گستاخ بودن و بی توجهی به افراد وقتی که رو در رو با آنها در ارتباط هستید سخت است. اما این کار ها در شبکه های مجازی به طرز اعجاب انگیزی آسان است؛ شما به راحتی می توانید یک فرد را Unfollow یا بلاک کرده و از لیست دوستان خود حذف کنید. تنها با یک کلیک تمام مشکلات حل می شود. متاسفانه این قابلیت شبکه های اجتماعی مانع از آن می شود که افراد یاد بگیرند در دنیای واقعی چگونه مشکلات خود را حل کنند و این موضوع می تواند توانایی های افراد را در زمینه های اجتماعی پایین بیاورد.

جعل هویت و کلاه برداری


چه خوشتان بیاید چه نه، اطلاعاتی که شما بر روی اینترنت می فرستید می تواند در دسترس هرکسی که به اندازه کافی باهوش و زیرک باشد قرار بگیرد. اکثر سارقان تنها به مقدار کمی اطلاعات ضروری از شما نیاز دارند تا با جعل هویت تان، زندگی شما را به کابوس تبدیل کنند. گزارشی در CNET نشان می دهد که 24 میلیون امریکایی اطلاعات شخصی خود را با قرار دادن در شبکه های اجتماعی در معرض خطر قرار می دهند.

 اتلاف کننده زمان


گزارشی در Nielsen نشان می دهد که شبکه های اجتماعی یکی از بزرگترین ابزارهای اتلاف کننده وقت هستند بطوریکه 17 % از زمان استفاده از اینترنت را بدون هیچ گونه بهره وری به خود اختصاص می دهند. گرچه بخشی از این زمان صرف انجام کارهای مهم تجاری، اجتماعی و حرفه ای می شود. البته صرف نظر کردن از بازی ها، چت و دیگر کارهای غیر ضروری و اتلاف کننده های وقت کار آسانی است.
دوری کلارک (Dorie Clark)  از هافینگتون پست گزارش می دهد که کاربران فیس بوک ماهانه 6 ساعت از زمان خود را در این سایت می گذرانند. این در حالی است که کاربران شبکه های اجتماعی سه برابر زمانی که به فعالیت های آنلاین دیگر مانند ایمیل زدن اختصاص می دهند را صرف این شبکه ها می کنند.


 
تلفن های همراه امروزه به بخش جدایی ناپذیری از زندگی نه تنها افراد بالغ و بلکه کودکان نیز تبدیل شده است. بر اساس آمار موجود چیزی نزدیک به 22 درصد کودکان 6 تا 9 سال ، 60 درصد کودکان 10 تا 14 ساله و 84 درصد کودکان 15 تا 18 ساله در آمریکا دارای تلفن همراه هستند. بر همین اساس آمار کودکان 8 تا 12 ساله که از تلفن همراه استفاده می کنند نیز افزایش پیدا خواهد کرد.

به گزارش گروه خواندنی های باشگاه خبرنگاران، با توجه به استفاده روز افزون از تلفن های همراه در بین کودکان و نوجوانان، بر آن شدیم تا شما را با یک سری از مسائل در مورد این وسیله ارتباطی آشنا کنیم.

استفاده از تلفن همراه در شرایط اضطراری

بدون شک یکی از بهترین فواید تلفن همراه برای کودکان و نوجوان قابلیت استفاده از تلفن همراه در شرایط اضطراری است. در شرایطی مثل دور بودن از خانه برای مدتی طولانی ، بیرون رفتن به همراه دوستان و یا سایر شرایط می توان از تلفن همراه استفاده کرد.

مشکلات حاصل از استفاده تلفن همراه

مشکلات روحی:

بر اساس مطالعات جدید انجام شده استفاده از تلفن همراه می تواند اعتیاد آور باشد.همچین ارتباطی مستقیم بین میزان استفاده از تلفن همراه و احساس افسردگی وجود دارد. بیشتر کودکان و نوجوانانی که در زمان حال دچار افسردگی هستند از تلفن همراه به مقدار زیادی استفاده می کنند.

ضعف بینایی:

همانند کاربران کامپیوتر ، کاربران تلفن همراه که زمان زیادی را صرف فرستادن پیامک کرده و مجبورند برای دیدن عبارت بر روی صفحه و یا صفحه کلید به چشم خود فشار بیاورند و این امر به ضعیف شدن چشم ها منجر می شود.

پخش باکتری ها:

با توجه به این که ما برای صحبت با تلفن همراه آن را به دهان خود نزدیک می کنیم و بسیاری از اوقات در زمانی که تلفن همراه در نزدیکی ماست عطسه یا سرفه می کنیم. این مسئله موجب می شود تا تلفن همراه به نوعی وسیله آلوده تبدیل شود که به راحتی می تواند آلودگی را انتقال بدهد.

تومور مغزی و کاهش اسپرم:

بر اساس برخی تحقیقات انجام شده اشعه های الکترومغناطیسی موجود در تلفن های همراه باعث تشکیل تومورهای مغزی و کاهش اسپرم در مردان می شود. البته در تمامی تحقیقات انجام شده این نظریه تایید نشده است.
کم خوابی: بسیاری از کاربران نوجوان تلفن های همراه در میانه شب به خاطر دریافت کردن یک پیامک یا پاسخ به تماس از خواب بر می خیزند و اغلب دچار کم خوابی شده و در روز بعد خسته هستند.

وابستگی به تلفن همراه:

در یک تحقیق انجام شده در آمریکا ، 37 درصد نوجوان کاربر تلفن همراه گفته اند که بدون تلفن همراه قادر به ادامه زندگی نیستند. همچنین مشخص شده است که بسیاری از نوجوانان ترجیح می دهند با دوستان خود از طریق تلفن رابطه داشته و کمتر همدیگر را ملاقات کنند.

دروغگویی:

همچنین مشخص شده است که چیزی نزدیک به 39 درصد از کاربران بین 18 تا 29 ساله در زمانی که از تلفن همراه استفاده می کنند در مورد مکان حضور خود دروغ می گویند.

هزینه ها:

بسیاری والدین در زمانی که صورت حساب تلفن همراه فرزندان خود را می بینند شوکه می شوند. استفاده از سرویس های مختلف ، مثل پیامهای صوتی و تصویری و همچنین اینترنت می تواند هزینه سنگینی را بر خانواده تحمیل کند.

توصیه هایی به والدین:

با فرزند خود در مورد استفاده صحیح از تلفن همراه و این که چگونه و کجا باید از آن استفاده کند صحبت کنید. به او آموزش دهید که کی ، کجا و چطور از تلفن همراه خود استفاده کند. در مورد استفاده از تلفن همراه هشدار و تاثیرات بد آن به کودک خود هشدار دهید .سعی کنید به او توضیح دهید که در صورتی که بیش از حد از تلفن همراه استفاده کند بایستی هزینه های آن را از پول توجیبی خود بپردازد.

معایب شبکه های اجتماعی از نگاه غربی ها

حسین عباسی نسب
پاسدار اسلام، آبان و آذر 93، شماره 393و 394
 
چندی است که شبکه های اجتماعی به واقعیتی با سرچشمه های مجاز تبدیل شده اند و بر ذهن و فکر بسیاری از جوانان سایه افکنده اند. بسیاری از جوانان و و حتی نوجوانان ما ساعت ها در این شبکه های اجتماعی وقت صرف می کنند.
در سال گذشته میزان نفوذ شبکه های اجتماعی اعلام شد و فیس بوک بیش از 1.1 میلیارد کاربر، توئیتر 200 میلیون و اینستاگرام نیز 100 میلیون عضو فعال داشته است، مطمئنا تا به امروز بر این تعداد افزوده شده است و به همین دلیل بررسی همه جانبه مزایا و معایب آنها امری غیر قابل چشم پوشی است.
در این گزارش بدون اینکه سخنان، تحلیل ها و حتی بهانه های دشمنان شبکه های اجتماعی و یا توجیه ها و ادعاهای مدافعان فعلی آن ها به صورت کورکورانه مورد قبول قرار گیرند، تنها به بررسی و بیان تاثیرات مثبت و منفی این شبکه ها از نگاه افکار عمومی و کارشناسان در کشورهای غربی می پردازیم تا مخاطب این گزارش خود تصمیم بگیرد که از این شبکه ها در چه مسیر و با چه هدفی استفاده کند. 
 
اخیرا محققین دانشگاه شیکاگو در پژوهشی در یافته اند که استفاده از شبکه های اجتماعی همچون فیس بوک و توئیتر و غیره و مانند استفاده از سیگار اعتیاد آوراست و می تواند اثرات منفی زیادی را بر کارکنان بگذارد ،زیرا استفاده بیش از حد ار آن ها بخش اعتیاد در مغز را تحریک می کنند
 

آسیب های شبکه های اجتماعی 

 
کارشناسان آسیب ها و نکات منفی متعددی را برای استفاده غیر متعارف از شبکه های اجتماعی عنوان می کنند. برخی از این آسیب ها در مورد استفاده ار اینترنت نیز مطرح شده اند. اخیرا محققین دانشگاه شیکاگو در پژوهشی در یافته اند که استفاده از شبکه های اجتماعی همچون فیس بوک و توئیتر و غیره، مانند استفاده از سیگار اعتیاد آوراست و می تواند اثرات منفی زیادی را بر کارکنان بگذارد، زیرا استفاده بیش از حد از آن ها بخش اعتیاد در مغز را تحریک می کند.
 
تحقیق دیگری نیز نشان داده است که این شبکه ها توانایی هایی ارتباطی انسان را از حالت گفتاری به سمت نوشتار در فضای مجازی تغییر داده اند.  
"بروک فکولت والز"استاد ارتباطات در دانشگاه های آمریکا درباره تاثیرات شبکه های اجتماعی بر جامعه اعتقاد دارد که قطعا ما در برخی از جنبه ها به شبکه های اجتماعی عادت کرده ایم و بسیاری از ما در کار، بازی و حتی در بحث اجتماعی شدن، روز به روز به این رسانه های دیجیتال وابسته تر می شویم.
 
به اعتقا د این استاد ارتباطات در دانشگاه های غربی، رسانه ها و شبکه های دیجیتال برخی از چیزهای مهم در زندگی ما را جا به حا کرده اند. فناوری های نوین جایگزین فناوری های پیشین شده و به همان اندازه هم تاثیر گذارتر بوده اند و انسان ها نیز مجبورند رفتار و زندگی خود را با این ابزارهای نو وفق دهند.
 
برداشت های مختلفی از تاثیر گذاری رسانه های اجتماعی بر میزان اجتماعی بودن افراد وجود دارد. برخی اعتقاد دارند این رسانه ها افراد را منزوی تر و تک بعدی تر و به دایره بسته ای از ارتباطات اجتماعی تبدیل کرده اند.

به نظر این استاد شبکه های اجتماعی، رویه ها و قوانین اجتماعی ما را تغییر می دهند و بر خلاف گذشته که ارتباطات ما بیشترخصوصی و غیر مستند بوده اند اکنون ارتباط در اینترنت مستندات دیجیتالی دارد و شرکت های مالک شبکه های اجتماعی، اکنون پایگاه های اطلاعاتی بسیار بزرگی را در اختیار دارند و اطلاعات مختلفی را در مورد رفتارهای اجتماعی اعضا ثبت کرده اند.  این اطلاعات ممکن است در بسیاری از راه های خوب یا بد به کار گرفته شوند.  

مطابق با گزارش وبسایت اجتماعی - سرگرمی کسب و کار کوچک (http:/smallbusiness.cheron.com) شبکه های اجتماعی مختلف همچون فیس بوک،  مای اسپیس و دیگر شبکه ها این مزیت را دارند که به افراد اجازه می دهند تا هرکسی-از یک همسایه و همکار قبلی تا یک همکلاسی قدیمی در مدرسه ده ها سال قبل-را پیدا و با اوارتباط برقرار کنند. با جستحو در این تارنماها شما این احساس را پیدا می کنید که در جامعه ای بزرگتر، اما با روشی راحت تر حاضرید و در فضای مجازی و الکتروتیک، ارتباطات آسانی را برقرار می کنید. اما این ارتباط در ظاهر آسان می تواند اثرات منفی و ناخوشیندی را نیز به همراه داشته باشد. نخستین تاثیر مجازی و غیر واقعی حضور در این فضا این است که به انسان احساس نادرستی از جضور در اجتماع و ارتباط با افراد می دهد.
 
پژوهشی که به وسیله "استیون اشتروگاتز" در "دانشگاه کرنل" انجام شد نشان داد که رسانه های اجتماعی برای بسیاری از کاربران، برقرای تمایز صحیح میان روابط درست و معنادار در دنیای واقعی و ارتباط از طریق این رسانه های نو ظهور را سخت می کند. به عبارت دیگر با تمرکز بر زمان و انرژی روانی کمتری که برای این گونه روابط اختصاص داده می شود بسیاری از این ارتباطات اصلی و مهم ما تضعیف می شوند.
این وب سایت دومین تاثیر شبکه های اجتماعی را آزار و اذیت یا زورگویی مجازی  می داند. خاصیت فوری و بی واسطه بودن که توسط این رسانه های اجتماعی ارائه می شود، باعث می شود که اطلاعات به راحتی در دسترس همه افراد اعم از دوستان، تبهکاران یا شکارچیان شبکه های مجازی قرار بگیرد. هر چه افراد کم سن و سال باشند، بیشتر در معرض خطر قرار می گیرند. این حملات آنلاین ممکن است تاثیرات بسیار عمیق و مخربی بر روحیه و شخصیت و ویژگی های روانی افراد داشته باشد. در برخی از پرونده های جنایی که رسانه های غربی نیز به آن ها پرداخته اند قربانیان حتی به خود کشی دست زده اند.
ویژگی گمنام بودن در این شبکه ها ممکن است انگیزه های خطرناکی را به مرتکبین بدهد که در غیر این صورت این شرایط فراهم نمی شد.بر اساس گزارشی که در سال 2012 به وسیله شبکه تلویزیونی سی بی اس عنوان شد، زور گویی و بد اخلاقی های اجتماعی در فضای مجازی در بین 42 درصد از جوانانی که خود به نوعی قربانی این شبکه ها بودند،دیده شده است.
تاثیر منفی این شبکه ها کاهش کارآمدی و سودمند بودن افراد به ویژه در حوزه های تجاری است. در حالی که بسیاری از تجار از این شبکه ها برای ارتباط و یا پیدا کردن مشتریان جدید استفاه می کنند حضور در این سایت ها برای کارکنان شرکت ها عمدتا تاثیر عکس داشته است. وب سایت  wired.com دو پژوهش را منتشر کرده که  در آن میزان صدمات این شبکه ها  به ویژگی مولد بودن کارمندان نشان داده شده است . این تحقیق نشان داده که فیس بوک 1.5 درصد از ویژگی مولد بودن کارکنان اداری کم کرده است. شرکت مورس نیز در گزارشی اعلام کرد که این رسانه ها و پدیده های اجتماعی سالانه باعث ضرر 2.2 میلیارد پوندی به شرکت های بریتانیایی می شوند.
 
شکستن حریم خصوصی نیز از معظلاتی است که به وسیله شبکه های اجتماعی رخ می دهد. شبکه های اجتماعی مردم را تحریک می کنند تا عمومی تر باشند و در مورد زندگی خصوصی شان بازتر رفتار کنند.در این شبکه ها،اطلاعات زندگی خصوصی به راحتی منتشر می شوند. ضمنا شبکه های اجتماعی ارتباطات رو در رو را به ویژه در جوانانی که زمان زیادی را در همین شبکه ها به سر می برند تضعیف می کند . "جین تونگ" استاد روانشناسی دانشگاه سن دیه گوی آمریکا در پژوهشی نشان داد که دانش آموزان و دانشجویانی که از اینترنت و شبکه های اجتماعی زیاد استفاده می کنند، در جامعه پرخاشگرتر از دیگرانند و بیشتر به نزاع، دعوا واستفاده از سلاح گرایش دارند.
 
وب سایتbizcommunity.com  در مطلبی در مورد اثرات این شبکه ها بر زندگی فردی کاربران-با تمرکز بر کاربران در کشورهای غربی-می نویسد که این شبکه ها مانند هر پدیده ای در کنار مزایا معایبی هم دارند.این رسانه ها علاوه بر معایبی همچون ورود به حریم خصوصی افراد و فقدان جمع گرایی و دامن زدن به انزوا طلبی، تاثیرات منفی بر سلامت و روان افراد می گذارند. کارشناسان دریافته اند که ارتباط نزدیکی میان فعالیت بیش از حد در این شبکه ها (hyper networking) (استفاده بیش از سه ساعت در روز از اینترنت) و بیماریهای همچون افسردگی و استفاده از مواد مخدر و انزوایی نوجوانان ارتباطی وجود دارد که در انواع حاد آن به خود کشی منجر شده است. وقتی که فردی از طریق آنلاین هر روز با دوستانش اتباط دارد و زمان کمتری را خارج ازمیز رایانه خود می گذراند به تدریج منزوی شده و همین نبود ارتباط فیزیکی با مردم، باعث انزوا و به تدریج انواع حاد بیماری روانی همچون افسردگی، اضطراب و برخی بیماریهای جسمی را به دنبال دارد. 
 
نیویورک تایمز در تاریخ 24 فوریه سال 2009 در مطلبی با عنوان اثرات شبکه های اجتماعی بر سلامتی، ابتدا این سوال را مطرح کرد که آیا فعالیت در شبکه های اجتماعی انسان را می کشد؟ و پاسخ داد خیر، ولی اخیرا دانشمندان بریتانیایی دریافتند که گذراندن تمام روز و بیشتر زمان شب برای کار با رایانه  و گردش در شبکه های اجتماعی برای مغز و بدن انسان بسیار مخرب است. "سوزان گرینفیلد" ، استاد فارماکولوژی در دانشگاه آکسفورد و مدیر موسسه سلطنتی بریتانیا اعلام کرد: " ترس من ازآن است که تکنولوژی ها مغز را بچه کند ((infantilizing the brain و به شرایط کود
کی بفرستد ، به طوری که توجه فرد مانند یک کودک و نوزاد، به سر و صدای کم (وز وز) یا نورهای درخشان برای دوره های کوتاه جلب شود و فرد در لحظه زندگی کند و مغزش به مغز یک کودک تبدیل شود."
 
او معتقد است شبکه های اجتماعی و بازی های رایانه ای، به ویژه برای کودکان مضر هستند. می توان نمونه های این زیان ها را در افزایش موارد اختلال کمبود توجه یا پیش فعالی مشاهده کرد. اگر مغز جوان تحت تاثیر کنش و واکنش های سریع در جهان خارج قرار بگیرد، صفحات تصویری جدیدی در ذهنش روشن می شود و این تبادلات سریع، مغز را برای عمل در لحظه عادت می دهد.
 
اساتید دانشگاه میشیگان نیز با تحقیق در مورد شبکه های اجتماعی به ویژه فیس بوک دریافتند که اگر فردی تمام شب در این شبکه ها فعالیت کند،  فعالیت های روزانه او با نارضایتی بیشتر و کاهش سطح فعالیت زندگی همراه می شود. یکی از مواردی که رسانه ها در مورد اعتیاد آور بودن شبکه های اجتماعی به آن می پردازند این بود که در سال 2012 بعد از آن که "تلالا ویلسون" بعد از درمان افسردگی به خانه بازگشت وبعد از این که فهمید والدینش به تجویز پزشک، اکانت او را در یکی از شبکه های اجتماعی بسته اند، در یکی از ایستگاه های قطار شهری لندن خودکشی کرد. این نوع اخبار را تقریبا می توان هر ماه در رسانه ها مطالعه کرد. به نظر کارشناسان، تاثیر شبکه های اجتماعی بر روان افراد و اعتیاد به استفاده از آن و تغییر در مفهوم زندگی باعث دست زدن به چنین اقداماتی می شود.
 به طور کلی کارشناسان و روانشناسان غربی معتقدند که تکنولوژی های ارتباطی نوین از طریق مختلف، زندگی افراد و به ویژه جوانان را تحت تاثیر قرار داده و در نهایت مسیر و نگرش آنها را تغییر می دهد و معایب زیر را دارند:
  • بر هم زدن نظم و الگوی خواب و ایجاداسترس 
  • افسردگی و ارتباط روانی به اینترنت و تلفن همراه
  • اعتیاد به فناوری های نو (لوازم شخصی رایانه ای همان بخشی از مغز را تحریک می کند که در اعتیاد فعال می شود).
  • استرس همیشگی 24 ساعته در 7 روز و نبود فرصتی برای استرس زدایی و استراحت از کار روزانه مغز
  • ترس از دست دادن ابزار فیزیکی 
  • رعایت نشدن هنجارهای اجتماعی در شبکه ها و در نتیجه رواج بی ادبی و خشونت با استفاده از اینترنت و حضور در این شبکه ها
  • احساس تنهایی و ایجاد حس رقابت ناسالم برای فعالیت بیشتر در شبکه ها (اهمیت به تعداد لایک ها)
  • ایجاد هیجان کاذب و تحریک احساس ناموفق بودن و باهوش نبودن در شبکه ها
  • فشار خون بالا به علت هیحانات و بازی ها و رفتارهای تند
آنچه در بالا ذکر شد از منظر غربی ها بدون توجه به پیامدها و آثار ضد اخلاقی و شکستن حریم ها در عموم شبکه های اجتماعی است. پیامدهایی که به مراتب زیان بارتر و مهلک تر از معایبی است که گوشه ای از آن در بالا از منابع غربی ملاحظه شد.
 

 

بررسی مزایا و معایب بازی های کامپیوتری و موبایلی

بررسی مزایا و معایب بازی های کامپیوتری و موبایلی

مزایا و معایب بازی های کامپیوتری و موبایلی

فواید و مزایای بازی های کامپیوتری

۱ – بازی به فرد کمک می کند تا درد یا بیماری خود را کمتر حس کند . درگیر شدن ذهن فرد هنگام بازی ویدئویی به قدری قوی است که درد یا مریضی خود را هرچند کوتاه اما فراموش می کند . برخی بیمارستانها برای کاهش درد کودکان برای آنها بازی ویدئویی فراهم می کنند .

.

۲ – بسیاری از مراکز پزشکی از بازیهای ویدئویی به عنوان نوع جدیدی از فیزیوتراپی و هماهنگی بین اعضای فرد آسیب دیده استفاده می کنند .

.

۳ – از آنجا که هنگام بازی چشم فقط باید به مانیتور نگاه کند و دست همواره باید روی کنترلر باشد ، هماهنگی بسیار خوبی بین دست و چشم فرد بوجود می آید که بعدها در انجام کارهای یدی بهتر و سریعتر عمل خواهد کرد.

.

۴ – بازی کامپیوتری فرد را مستقل و با قدرت تصمیم گیری بالا بار می آرود چون بازی ، تصمیم گیری در لحظه است . این قضیه باعث می شود فرد قدرت تفکر و تصمیم گیری خود را روی خود استوار کند .

.

۵ – در بازی های دسته جمعی کامپیوتری ، فرد خود را با محیط وفق می دهد یعنی مجبور می شود از یک سری اصول و قواعد که به سود جمع است پیروی کند . بنابراین روحیه همکاری و نوعدوستی در فرد پرورش داده می شود . ضمن اینکه بسیاری از مهارتهای اجتماعی را در همین گونه بازیها فرا می گیرد .

.

۶ – بازی ویدئویی فرد را خلاق می کند چون بازی را هر کسی نمی تواند طراحی کند ، قطعا افراد باهوش و خلاق بازی ها را طراحی می کنند . از این رو کودک با جنبه های مختلف خلاقیت ، طراحی ، گرافیک و تکنولوژی آشنا می شود .

.

۷ – بازی های زیاد آموزشی ساخته شده اند که صرفا برای یادگیری زبان های مختلف و ریاضی می باشند . به دلیل اینکه در هر مرحله بازی سخت تر و سریعتر پیش می رود ، به فرد کمک می کند ذهن خود را برای یادگیری و پاسخ دهی سریعتر آماده کند .

.

۸ – بازی کامپیوتری فرد را ترغیب می کند تا سخت بکوشد چون در غیر این صورت به مراحل بالاتر نمی رود . در واقع ضرب المثل ” نابرده رنج گنج میسر نمی شود ” را به خوبی در ذهن کودکان فرو می کند .

.

۹ – در بازی کامپیوتری فرد به خواسته خود می رسد و این یعنی ایجاد انگیزه و نشاط . طبق تحقیقات صورت گرفته یکی از بزرگترین دلخوشی های بچه ها بعد از امتحانات و روزهای کسل کننده ، انجام بازیهای ویدئویی بوده و می باشد .

.

۱۰ – بازیها در دسته بندی های مختلفی طراحی می شوند .فکری ، استراتژی ، ورزشی ، اکشن ، مدیریتی ، مرحله ای ، تاریخی و … هر کدام از این بازیها به طرز قابل توجهی در تفکرات کودک تاثیر می گذارد و اطلاعات خوبی را به فرد منتقل خواهد کرد که در زندگی روزمره و واقعی خود استفاده می کند .

.

تمام بازیکنان فوتبال برای بالا بردن هوش فوتبالی خود ، بازی ویدئویی فوتبال را انجام می دهند . طبق تحقیقاتی که خود من انجام دادم ، افرادی که بازی درایور پلی استیشن را در کودکی بازی کرده اند رانندگی بهتر و هوشمندانه تری از دیگران دارند .

آفت ها و ضررهای بازی های کامپیوتری

الف) آسیب های جسمانی
به گفته پزشکان، به دلیل خیره شدن مداوم به صفحه نمایش رایانه، چشمان فرد به شدت تحت فشار نور قرار می گیرد و دچار عوارض می شود. نوجوان چنان غرق بازی می شود که توجه نمی کند در یک وضعیت ثابت ساعت ها نشسته است و به همین دلیل ستون فقرات و استخوانبندی اش دچار مشکل می شود.
هم چنین احساس سوزش و سفت شدن گردن، کتف ها و مچ دست از دیگر عوارض کار ثابت و طولانی مدت با رایانه است.
پوست هم در معرض مداوم اشعه هایی قرار می گیرد که از صفحه رایانه پخش می شود و ایجاد تهوع و سرگیجه، به خصوص در کودکان و نوجوانانی که زمینه تهوع دارند، از دیگر عوارض بازی های رایانه ای است..

.

ب) آسیب های روانی
۱-کاهش روابط خانوادگی: با توجه به اینکه زندگی در کشور ما نیز به طرف ماشینی شدن پیش می رود و در بعضی خانواده ها زن و مرد شاغل هستند و یا بعضی از مردان بش از یک شغل دارند، خود به خود روابط عاطفی و در کنار هم بودن خانواده کمتر شده و عده زیادی از این وضع و وجود تلویزیون به عنوان جعبه جادویی که باعث سرد شدن روابط خانوادگی شده است، ناراضی هستند و حالا نیز جعبه جادویی دیگری به نام رایانه اضافه شده و مشکلات را دو چندان کرده است.

.

۲- تقویت حس پرخاشگری:
مهم ترین مشخصه بازی های رایانه ای حالت جنگی اغلب آن هاست و این که فرد باید برای رسیدن به مرحله بعد بازی با نیروهایی به اصطلاح دشمن بجنگد. استمرار چنین بازی هایی کودک را پرخاشگر و ستیزه جو بار می آورد.
خشونت مهم ترین محرکه ای است که در طراحی جدیدترین و جذاب ترین بازی های کامپیوتری به حد افراط از آن استفاده می شود.

.

۳-افت تحصیلی:
به دلیل جاذبه ای که این بازی ها دارد، بچه ها وقت و انرژی زیادی را صرف بازی با آن می کنند، حتی بعضی از کودکان صبح ها زودتر از وقت معمول بیدار می شوند تا قبل از مدرسه رفتن کمی بازی کنند.

.

۴-گوشه گیر و منزوی بودن:
کودکانی که به طور مداوم با این بازی ها درگیرند، درونگرا و در جامعه منزوی و در برقراری ارتباط با دیگران ناتوان می شوند. روحیه انزوا طلبی باعث می شود که کودک از گروه هم سالان جدا شود که این خود سرآغازی برای بروز ناهنجاری دیگر است.

.

۵-کندی ذهن:
این بازی ها به دلیل این که کودک و نوجوان با ساختنی ها و برنامه های دیگران به بازی می پردازد و کمتر قدرت دخل و تصرف در آن ها را پیدا می کند، اعتماد به نفس او در برابر ساختنی ها و پیشرفت دیگران متزلزل می شود. تصور بیشتر خانواده ها این است که در بازی های رایانه ای فرد در بازی مداخله فکری مداوم دارد، اما این مداخله فکری نیست بلکه این بازی ها سلول های مغزی را گول می زند و از نظر حرکتی نیز فقط چند انگشت کودک را حرکت می دهد ! پس باید توجه داشته باشیم که هر چه بیشتر در این مسیر حرکت کنیم و حضور رایانه را در زندگی فرزندانمان بیشتر گسترش دهیم، انسان هایی را تحویل جامعه خواهیم داد که سر خورده، افسرده، غیر متحرک و غیرسازنده خواهند بود و ابتکار عمل و خود اتکایی نخواهند داشت، در حالی که جامعه ما نیاز به انسان هایی خلاق، مبتکر و متفکر دارد.

نتیجه :
نه افراط، نه تفریط

اعتدال، هدایت و کنترل

بایدها و نبایدهای محرم

عصر اهواز -محرم و عاشورا سرمایه گرانقدری است که 1400 سال، نسل به نسل و سینه به سینه منتقل شد تا راز حماسه ای بزرگ را ماندگار سازد.
دکترجامعی
امتیاز خبر: 96 از 100 تعداد رای دهندگان 12500
محرم و عاشورا سرمایه گرانقدری است که ۱۴۰۰ سال، نسل به نسل و سینه به سینه منتقل شد تا راز حماسه ای بزرگ را ماندگار سازد. ایام محرم فرصت بسیار مناسبی است که با برگزاری مجالس روضه، نسل جوان بیش از گذشته با فرهنگ عاشورایی آشنا و آگاهی بیشتری از وقایع کربلا پیدا کنند.
قیام امام حسین (ع) در محرم سرمایه ای بسیار گرانقدر، پر ارزش، سودمند و تاثیر گذار است و از آنجائیکه این سرمایه در اختیار ماست اگر دقت نشود، آسیب می بیند و اگر آسیب بیند از سرمایه بودن خارج می شود. در شرایطی که این سرمایه گرانقدر ۱۴۰۰ سال در اختیار مسلمانان بوده، امروز گاها مورد سوء استفاده دشمن و تحت تاثیر جهالت برخی افراد قرار می گیرد. برای صیانت از این سرمایه بزرگ برخی مسائل باید عمل و برخی موارد باید لغو شوند. یکی از مواردی که باید عمل شود، تکیه بر مستندات تاریخی و واقعی است و توجه به اقتضائات زمان از دیگر بایدهاست که باید لحاظ شود.
 از طرفی فلسفه عزاداری امام حسین(ع) تنها اشک ریختن نیست بلکه باید بیشتر به اصل قیام و فلسفه سیدالشهدا(ع) پرداخته شود و در این راستا باید به تشریح اهداف آن حضرت که بصیرت و آگاهی‌افزایی، آزادگی، مبارزه با ظلم و امر به معروف و نهی از منکر بود، پرداخته شود.
حضور مردم در آیین های عزاداری حضرت سیدالشهدا(ع) دارای اجر اخروی است اما آنچه که جامعه ایران اسلامی را از هجمه و توطئه های فرهنگی دشمنان مصون می دارد، نهادینه کردن فرهنگ ناب عاشورا است که این مهم، وظیفه اصلی روحانیان و مبلغان دینی است.
از سویی، عاشورا پیام فرهنگی دارد. عاشورا چون فرهنگی، دینی و معنوی است باید برای تببین آن به متخصصین که همان علمای دین هستند، مراجعه شود. آراستگی مناسب برای این کار مهم است و عاشورا با برخی موارد مانند ولایت پذیری، اقامه نماز، تمسک قرآن، پایبندی به ارزشها، پایبندی اخلاق، حجاب معنا می یابد.
در خصوص نبایدهای محرم و آیین های عزاداری هم باید گفت قمه زنی از جمله موارد و پیرایه های مذهبی است که هیچ سنخیتی با عاشورا ندارد و باید بشدت از آن پرهیز کرد. همچنین عکس های منتسب به ائمه و شهدای کربلا هم غیرمستند و به عنوان پیرایه مذهبی هستند و ترویج این عکس ها مصلحت نیست. استفاده از آلات موسیقی و آمیخته کردن عزاداری با موسیقی جزو نبایدهای محرم است.
در محرم، پرچم و علم امام حسین (ع) افراشته می شود و همه گروهها می توانند زیر این علم سینه زنند و از تفرقه پرهیز کنند.
نکته مهم دیگری که در خصوص محرم و وجود برخی آسیب‌ها در مجالس عزاداری باید گفت این است که باید از ورود خرافات در مراسم مذهبی جلوگیری شود و از مدیران هیئت‌های مذهبی انتظار می رود عزاداری‌ها را به شیوه سنتی برگزار نمایند. باید با هوشیاری مسئولان اعم از روحانی، مداح و عموم مردم این آسیب‌ها را برطرف کرد.
تعظیم شعائر اسلامی در مراسم عزاداری ابا عبدالله الحسین (ع) و پرهیز از اعمال خرافی و بدعتهای غلط از جمله قمه زنی و غیره موجب تبدیل شور حسینی به شعور حسینی بوده و دشمنان اسلام و مذهب تشیع را در جهت رسیدن به اهداف شومشان ناکام خواهد گذاشت.
جایگاه ارزنده امروز دین مبین اسلام، نتیجه قیام و نهضت امام حسین(ع) است اما متأسفانه امروزه می بینیم برخی انحراف‌ها در عزاداری‌های اباعبدالله الحسین(ع) دیده می‌شود که در شأن آن حضرت و نظام مقدس جمهوری اسلامی نیست و سال به سال توسعه می‌یابد.
همچنین اعضا و مسؤولان هیئات مذهبی می بایست در برنامه های مداحی، سینه زنی و سخنرانی ماه محرم به تبیین و تشریح اهداف قیام عاشورا توجه ویژه ای داشته باشند و از سویی باید با مشارکت، همکاری، تعامل و همفکری دستگاه‌های فرهنگی و اقشار مختلف مردم و هیئات مذهبی، کیفیت مراسم عزاداری را بالاتر برد. در واقع آیین های محرمی باید بر پایه انتقال مفاهیم عمیق نهضت و پیام عاشورا و معرفی ابعاد قیام حسینی برگزار شود و از رفتارهای احساسی و یا خرافی پرهیز شود.
لذا بنده در اینجا از فرصت استفاده می کنم و بخشی از بایدها و نبایدهای محرم که در کتب و لسان بزرگان آمده را تقدیم محضر مخاطبان گرامی معروض می دارم:
الف: وظایف عزاداران:
۱٫ شکرگذاری بر نعمت ولایت و تربیت بر اساس مکتب اهل بیت(ع) و توفیق شرکت در مجالس
۲٫ قدرشناسی و دعا به والدین و مربیان.
۳٫ شناخت کامل فلسفه قیام و رساندن پیام های عاشورا و اقدام مالی و جانی.
۴٫ بزرگ تر دانستن مصیبت امام و اهل بیت او، از مصائب خود و خانواده.
۵٫ عزاداری و ابراز حزن در ایام حزن آل محمد
۶٫ سیاه پوشیدن و سیاه پوش کردن در و دیوار مساجد و … .
۷٫ تشکیل مجالس عزا و شرکت در آنها.
۸٫ تشویق دیگران به برگزاری مجالس هفتگی و ماهانه و … .
۹٫ بهره برداری بهینه از فضا و محل با رعایت حریم و حقوق دیگران.
۱۰٫ حزن و گریه هنگام ذکر مصیبت.
۱۱٫ حضور در مجالس، با ادب و فروتنی و خدا را ناظر دانستن.
۱۲٫ شرکت در مجالس خطبای صالح.
۱۳٫ توجه به عمق مجلس و پرهیز از رغبت به مجالس و مداحی های پرهیاهو.
۱۴٫ سلام کردن به سلاله نور و حماسه ساز قرون، حضرت ابا عبدالله الحسین(علیه السلام) .
۱۵٫ اعلان تنفّر و دوری از دشمنان و زمینه سازان قتل ائمه و ظالمان به اهل بیت: و قاتلان آنان.
۱۶٫ تسلیت گویی به امام عصر (عج) و یکدیگر.
۱۷٫ پرهیز از رفتار خارج از ضوابط اسلامی.
۱۸٫ بهره برداری بهینه از مجالس و مطرح کردن مسائل شرعی و اعتقادی و اخلاقی.
۱۹٫ شناخت و مبارزه فرهنگی با آفات عزاداری.
۲۰٫ اقامه امر به معروف و نهی از منکر و احترام به منتسبان به هیئات حسینی و محبان حسین(علیه السلام).
۲۱٫ احترام به خادمان و ذاکران.
۲۲٫ یاری رساندن به گردانندگان مجالس.
۲۳٫ قدردانی از برپا دارندگان مجالس.
۲۴٫ پراکنده شدن سریع از مجالسی که در منازل تشکیل می شود.
۲۵٫ دست کشیدن از کار در روز عاشورا.
۲۶٫ قدردانی از ذاکران و روحانیان و دانشمندان و پاسداران فرهنگ عاشورا.
۲۷٫ مواظبت از امور شرعی پس از خروج از مجالس حسینی.
۲۸٫ شرکت فعّال در ساختن حسینیه، تکیه و…
ب: وظایف بنیان گذاران و گردانندگان مجالس و هیئت های عزاداری:
۱٫ رعایت اخلاص در عمل و پرهیز جدّی از ریا و خودنمایی که آفت هر عمل عبادی است.
۲٫ اموالی را هزینه کنند که حقوق شرعی آن مثل خمس و زکات ادا شده باشد.
۳٫ اگر از هدایای دیگران استفاده می کنند، توجه و عنایت به حلیت آن داشته باشند.
۴٫ عمل را از هر جهت، صحیح انجام دهند و بیش از زرق و برق و جنبه های ظاهری مجالس به محتوا و کیفیت آن فکر کنند.
۵٫ اعطای هدایا به سخنرانان و مدّاحان آل محمد: به نحو شایسته و به صورت مخفیانه باشد.
۶٫ با شرکت کنندگان یکسان برخورد شود، مگر در مورد افراد خاصّی که از احترام بیشتری برخوردارند؛ مثل پیشکسوتان هیئت های عزاداری و صاحبان فضل و کمال.
۷٫ پرهیز از منکرات در عزاداری.
۸٫ برگزاری مجالس در ساعات مقرر و مناسب و پرهیز از طولانی کردن و سلب آسایش همسایگان و تأکید بر سخنران و مدّاح.
۹٫ میانه روی و اعتدال را سر لوحه کار خود قرار دهند.
۱۰٫ دوری جستن از مزاحمت و ایجاد صداهای گوش خراش.
۱۱٫ رعایت نکات بهداشتی در آشپزخانه و پاک کردن خون حیواناتی که جلوی دسته ها ذبح می کنند.
۱۲٫ چون برپایی عزای حسینی اعلان انتظار ظهور است، از خدا بخواهیم همراهی با امام عصر (عج) را در طلب خون سید الشهداء روزی ما گرداند.
۱۳٫ سیاه پوش کردن بخشی از محیط و استفاده از تبلیغات نمادین در بخش های دیگر و نصب اشعار و جملات سازنده.
۱۴٫ بهره گیری از تراکت در مسیر رفت و آمد به مجلس عزاداری.
۱۵٫ نصب عباراتی مانند «سلام بر حسین(علیه السلام)» در سقاخانه مجالس و چسباندن عکس حرم مطهر و پرهیز از نصب عکس های دروغین.
۱۶٫ استفاده از پارچه نوشته هایی با خط زیبا که نام شهدای سرافراز کربلا در آن آمده است.
۱۷٫ اهدای کتب مفید به عزاداران.
۱۸٫ جداکردن درِ ورودی خانم ها و آقایان در مجالس.
۱۹٫ توجه به دیدگاه های مراجع.
ج: وظایف و شرایط اهل منبر و ذاکران مجالس عزاداری:
۱٫ صلاحیت علمی و عملی
۲٫ آگاهی و تسلّط کافی به موضوع سخنرانی و ابعاد و اطراف آن.
۳٫ برخورداری از کردار نیک که مهم ترین آن عبارت اند از: خوش خویی، مهربانی، فروتنی، نرم خویی، بردباری، شهامت حق گویی، عفّت، عزّت نفس و صداقت، روشنی و وسعت اندیشه، قدرت استدلال، رعایت نظم مطالب و گیرایی بیان.
۴٫ برخورداری از محبوبیت. عوامل محبوبیت عبارت اند از: خودشناسی و خودسازی، ساده زیستی، خدمت به مردم، تواضع بجا و نرم خویی، دفاع از ستمدیدگان، عمل به گفته، کرامت و عزّت نفس، جلب رضایت حق، نظم، استقامت، داشتن شرح صدر، برخورداری از حیا و عفت، داشتن مطالعه در زمینه های مختلف، صراحت لهجه، واقع بینی و حقیقت گرایی، مقدم داشتن منافع ملّی و مصالح میهنی بر اغراض و منافع شخصی و بی طمعی.
۵٫ تطابق گفتار با کردار.
۶٫ راست گویی. واعظان و مداحان باید از خواندن روضه ها و اشعار دروغین جدّاً بپرهیزند.
۷٫ حفظ دین، احیای ارزش های اصیل اسلام و تشیع در برابر بدعت ها، تحریف ها و مسخ ارزش ها.
۸٫ سعی و تلاش در توجه دادن مردم به قرآن و بهره گیری از ایات و روایات و تشریح اهداف و فلسفه قیام حسین(ع).
۹٫ برجسته کردن ویژگی های الگویی معصومان: برای جامعه.
۱۰٫ داشتن شجاعت معنوی.
۱۱٫ مرزبانی و خرافه زدایی و استفاده از کتب قوی و مستند.
۱۲٫ پرهیز از ذکر فضایل، معجزات و مطالبی که اثبات و قبول آن برای عموم دشوار یا غیر ممکن است. خاتم انبیاء فرمود: «لا تحدّثوا النّاس بما لایعرفون، أتحبون أن یکذّب الله و رسوله».
۱۳٫ درک شرایط زمانی، در غیر ایام عاشورا؛ اینکه مصیبت های سخت را ذکر نکنند تا دل ها رمیده شود.
۱۴٫ تقویت اخلاص.
۱۵٫ بدون چشم داشت مالی مداحی کردن و نفروختن این خدمت مقدّس به بهای ارزان.
۱۶٫ داشتن ظاهری آراسته.
۱۷٫ کوشش در جهت نورانی کردن عقول و پاکسازی نفوس.
۱۸٫ شناخت مردم و زمان.
۱۹٫ تعمیق محبّت عزاداران به امامان اهل بیت: برای مصون ماندن از آفات.
۲۰٫ تکراری نبودن سخنان و اشعار و … .
۲۱٫ پرهیز از اطاله کلام و برنامه هایی که ملال آور است.
۲۲٫ مبادرت به تصحیح اشتباه.
۲۳٫ توقف کوتاه بعد از برنامه، برای پاسخ گویی به پرسش های مستمعان.
۲۴٫ پرهیز از بیان مطالب بی اساس و نوآوری های بی بنیاد و نهراسیدن از گفتن «نمی دانم».
۲۵٫ اگر مجتهد نیست، در زمینه احکام فتوا ندهد.
۲۶٫ تذکر و نقد کار مدّاحِ تازه کار در جلسه خصوصی در صورت نیاز.
۲۷٫ پرهیز از خودستایی.
۲۸٫ احترام به دیگر خطیبان مجلس و مدّاحان دیگر.
۲۹٫ بدون وضو بر منبر و جایگاه قرار نگرفتن.
۳۰٫ ذکر مصیبت در آخر مجلس.
۳۱٫ صبر در راه تبلیغ دین.
۳۲٫ آغاز منبر و برنامه با نام نامی و یاد گرامی حضرت بقیه الله (ارواحنا فداه) و ختم مجلس با دعا برای سلامتی و تعجیل فرج و سلامتی مقام معظم رهبری(مدظله العالی)
د: وظایف شاعران اهل بیت(ع):
۱-داشتن غیرت دینی و پاسخ به اشعاری که به سفارش دشمن سروده شده است.
۲- مطالعه مقاتل صحیح و تاریخ های معتبر؛ برای اینکه اشعار، متکی به متون صحیح باشد.
۳- آگاهی از تحریفات تاریخ عاشورا، تا از گزند آفات این مسیر دور بماند.
۴- دوری کردن از عقاید و افکار غلوّ آمیز .
۵-دقّت در سرودن اشعاری که بدآموزی نداشته باشد.
۶- رعایت ادب و احترام به اهل بیت.
ه: وظایف مداحان:
۱٫ تعمیق معرفت.
۲٫ اصلاح نیت و جلب رضایت خدای مهربان و توجه به اینکه مرثیه یک عبادت بزرگ است.
۳٫ قبل از اجرای برنامه، با دعا و خواندن ایه الکرسی و دادن صدقه و استعاذه، خود را به خدای توانا بسپرند و با استمداد از روح بلند معصومان: برنامه را با نام خدا و درود و صلوات بر سرور عالمیان شروع کنند.
۴٫ هدف، احیای امر و اندیشه امامان و ارزش های دینی معنوی و فرهنگی، احیای روحیه جهاد و شهادت طلبی و زنده نگاه داشتن یاد و تاریخ پرشکوه نهضت حسینی و حماسه آفرینان آن باشد.
۵٫ نغمه ها و سبک های زیبای سنتی، نبایستی با غنا همراه باشد و هیچ گونه شباهتی با نغمات لهو و لعب نداشته باشد.
۶٫ مداحی، وسیله کسب معیشت نباشد.
۷٫ پذیرش دعوت بانیان، بدون تبعیض.
۸٫ احیای نام یاران و اصحاب امام حسین(ع) و اسیران سرافراز کربلا.
۹٫ یادکرد از منتقم حقیقی، حضرت مهدی(عج).
۱۰٫ رعایت احترام به پیش کسوتان.
۱۱٫ احترام به گویندگان، سرایندگان و خدمت گزاران مجالس حسینی که احترام به آنان احترام به امام حسین(ع) است.
۱۲٫ برخورداری از متانت و وقار توأم با تواضع.
۱۳٫ مستند گویی.
۱۴٫ از خواندن روضه های دل خراش و مصیبت های بسیار فجیع، پرهیز شود.
۱۵٫ اصلاح خطا در همان جلسه یا جلسه بعدی.
۱۶٫ مختصر و مفید بودن برنامه.
۱۷٫ در مجالس، بدون اذن صاحب مجلس به مداحی نپردازد.
۱۸٫ دوری از غرور.
۱۹٫ پرهیز از غلوّ.
۲۰٫ پرهیز از القابی که از مقام ائمه: می کاهد.
۲۱٫ برگزاری مجالس عزاداری و استفاده از سخنرانان مجالس.
۲۲٫ پرهیز از تملق گویی.
۲۳٫ پرهیز از سوگندبی جا خوردن.
۲۴٫ پذیرش دعوت میزبان خوش نام در روستا ها برای میهمانی.
۲۵٫ طرح نکردن مسائل اختلاف انگیز.
۲۶٫ حفظ ذاکری حسین(ع) و خلاف شأن عمل نکردن در حرکت های سیاسی و اجتماعی و اقتصادی.
۲۷٫ هیئت ظاهری و لباس ذاکر با مقام و منزلت او هماهنگ باشد.
۲۸٫ از مواضع تهمت بپرهیزد.
۲۹٫ پوشیدن لباس سیاه در دو ماه محرم و صفر و دست کم در دهه محرم و اگر از سادات مکرّم است، با داشتن شال سبز.
۳۰٫ مراقبت از اینکه مبادا آلت دست مقاصد پست مغرضان و مفسدان و افراد فرصت طلب واقع شوند.
۳۱٫ تکرار و تمرین اشعار و مراثی، برای اینکه در ذهن نقش ببندد و به این وسیله در هنگام اجرای برنامه دچار وقفه نشود.
۳۲٫ متناسب به وقایع و ایام بخواند.
۳۳٫ توجه به خصوصیات منطقه ای و جغرافیایی و اهتمام به شکسته نشدن سنت های صحیح اجتماعی.
۳۴٫ اسوه و سمبل خوبی ها بودن.
۳۵٫ انتقادپذیری.
۳۶٫ پرهیز از ورود در کارهایی که در تخصص کار او نیست؛ مثل مسئله گویی و استخاره و … .
۳۷٫ متکی به بلندگو و آمپلی فایر و اکو نبودن.
۳۸٫ متواضع بودن.
۳۹٫ برخورداری از اخلاق نیکو.
۴۰٫ اگر سلام پایان مجلس را به عهده دارد، در مکان هایی که امام زادگانِ لازم التعظیم وجود دارند پس از سلام به ائمه معصوم: به آن بزرگواران هم سلام دهد.
من از مفصل این نکته مجملی گفتم
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل
و صلی الله علی محمد و اله الاطهار
حجت الاسلام دکتر جامعی
 مطالب مرتبط

منبع: عصر اهواز