نقش
آمار در ارایه سیمای روشنتر از هر موضوع و حادثه، غیرقابل انکار است؛ لیکن در
حادثه کربلا و مسایل قبل و بعد از آن، با توجه به اختلاف نقلها و منابع،
نمیتوان
در بسیاری از جهات، آمار دقیق و مورد اتفاق ذکر کرد و آنچه نقل شده، گاهی تفاوتهای
بسیاری با هم دارد. در عین حال بعضی از مطالب آماری، حادثه کربلا را گویاتر
میسازد.
به همین دلیل به ذکر نمونههایی از ارقام و آمار این واقعه جاویدان میپردازیم:
مدت قیام امام حسین(علیه السلام)از روز امتناع از بیعت با یزید تا روز
عاشورا 175 روز طول کشید: 12 روز در مدینه، 4 ماه و 10 روز در مکه،
23 روز بین راه مکه تا کربلا و 8 روز در کربلا (2 تا 10 محرم).
منزلهایی که بین مکه تا کوفه بود و
امام حسین(علیه السلام)آنها را پیمود تا به کربلا رسید 18 منزل بود (معجمالبلدان).
فاصله منزلها با هم سه فرسخ و گاهی
پنج فرسخ بود.
منزلهای میان کوفه تا شام 14 منزل بود
که اهلبیت را در حال اسارت از آنها عبور دادند.
نامههایی که از کوفه به امام
حسین(علیه السلام)در مکه رسیده و او را دعوت به آمدن کرده بودند 12000 نامه بود
(طبق نقل شیخ مفید).
بیعتکنندگان با مسلم بن عقیل در کوفه
18000 نفر یا 25000 نفر و یا 40000 نفر گفته شده است.
شهدای کربلا از اولاد
ابیطالب که نامشان در زیارت «ناحیه مقدسه» آمده است 17 نفر، شهدای کربلا از اولاد
ابیطالب که نامشان در زیارت ناحیه
نیامده است 13 نفر، سه
نفر هم کودک از بنیهاشم شهید شدند، جمعاً 33 نفر. این افراد به شرح ذیلاند:
امام حسین(علیه
السلام))، اولاد امام حسین(علیه السلام)3 نفر، اولاد علی(علیه السلام) 9نفر،اولاد
امام حسن(علیه السلام)4 نفر،
اولاد عقیل 12 نفر،
اولاد جعفر 4 نفر.
غیر از امام حسین(علیه
السلام)و بنیهاشم، شهدایی که نامشان در زیارت ناحیه مقدسه و برخی منابع دیگر آمده
82 نفرند.
غیر از آنان، نام 29
نفر دیگر در منابع متأخر آمده است.
جمع شهدای کوفه از
یاران امام 138 نفر هستند. تعداد 14 نفر از جمع این جناح حسینی، غلام بودهاند.
شهدایی که سرهایشان بین قبایل تقسیم
شده و از کربلا به کوفه برده شدند 78 نفر بودند. تقسیم سرها به این صورت بود:
قیس بن اشعث، رئیس بنی کنده 13 سر،
شمر رئیس هوازن 12 سر، قبیله بنیتمیم 17 سر، قبیله بنیاسد 16سر، قبیله مذحج 6
سر،
افراد متفرقه از قبایل دیگر 13 سر.
پس از شهادت
امام حسین(علیه السلام)33 زخم نیزه و 34 ضربه شمشیر، غیر از زخمهای تیر بر بدن آن
حضرت بود.
شرکت کنندگان در اسب تاختن بر بدن امام حسین 10 نفر حرام زاده بودند.
سپاهیان کوفه 33 هزار نفر بودند که به
جنگ امام حسین(علیه السلام)آمدند. تعداد آن سپاهیان در ابتدا 22 هزار بودند که به
این صورت آمدند:
عمرسعد با 6000 نفر، سنان با 4000
نفر، عروه بن قیس با 4000 نفر، شمر با 4000 نفر، شیث بن ربعی با 4000 نفر، آنچه
بعداً اضافه شدند:
یزید بن رکاب کلبی با 2000 نفر، حصین
بن نمیر با 4000 نفر، مازنی با 3000 و نصر مازنی با 2000 نفر.
سیدالشهداء روز عاشورا برای 10 نفر مرثیه خواند و در شهادتشان سخنانی
فرمود و آنان را دعا، یا دشمنان آنان را نفرین کرد. اینان عبارتند از: علیاکبر،
عباس،
قاسم، عبدالله بن حسن،
عبدالله طفل شیرخوار، مسلم بن عوسجه، حبیب بن مظاهر، حربن یزید ریاحی، زهیر بن قین
و جون. و در شهادت دو نفر بر آنان درود و رحمت فرستاد: مسلم و هانی.
امام
حسین(علیه السلام)بر بالین 7 نفر از شهدا پیاده رفت: مسلم بن عوسجه، حر، واضح
رومی، جون، عباس، علیاکبر، قاسم.
سر سه شهید را روز عاشورا به جانب
امام حسین(علیه السلام)انداختند: عبدالله بن عمیر کلبی، عمرو بن جناده، ابن ابی
شبیب شاکری.
سه نفر را روز عاشورا قطعه قطعه کردند: علیاکبر، عباس، عبدالرحمن بن عمیر.
5 کودک نابالغ در
کربلا شهید شدند: عبدالله طفل شیرخوار امام حسین، عبدالله بن حسن، محمد بن ابی
سعید بن عقیل، قاسم بن حسن، عمرو بن جناده انصاری.
5 نفر از شهدای
کربلا از اصحاب رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)بودند: انس بن حرث کاهلی، مسلم
بن عوسجه، هانی بن عروه، حبیب بن مظاهر،
عبدالله بن بقطر عمیری.
در رکاب سیدالشهداء تعداد 15 غلام
شهید شدند: نصر و سعد (از غلامان علی(علیه السلام)) ، منحج (غلام امام مجتبی(علیه
السلام)))، اسلم و قارب (غلامان امام حسین(علیه السلام))) حرث
غلام حمزه، جون غلام ابوذر، رافع غلام مسلم ازدی، سعد غلام عمر صیداوی، سالم غلام
بنیالمدینه، سالم غلام عبدی، شوذب غلام شاکر، شیب غلام حرث جابری، واضح غلام حرث
سلمانی. این 14 نفر در کربلا شهید شدند. سلمان غلام امام حسین(علیه السلام)را نیز
آن حضرت به بصره فرستاد و آنجا شهیدشد.
2 نفر از یاران
امام حسین(علیه السلام)روز عاشورا اسیر و شهید شدند: سوار بن منعم و موقع بن ثمامه
صیداوی.
4 نفر از یاران
امام در کربلا پس از شهادت آن حضرت به شهادت رسیدند: سعد بن حرث و برادرش ابوالحتوف، سوید بن ابی مطاع که مجروح
بوده و محمد بن ابی سعید بن عقیل.
7 نفر در حضور پدرشان شهید شدند: علیاکبر، عبدالله بن حسین، عمرو بن
جناده، عبدالله بن یزید، مجمع بن عائذ، عبدالرحمن بن مسعود.
5 نفر زن از خیام
حسینی به طرف دشمن بیرون آمده و حمله یا اعتراض کردند:
کنیز مسلم بن عوسجه، ام وهب زن
عبدالله کلبی، مادر عبدالله کلبی، زینب کبری، مادر عمرو بن جناده.زنی که در کربلا
شهید شد
مادر وهب (همسر عبدالله بن عمیر کلبی)
بود.زنانی که در کربلا بودند: زینب، امکلثوم، فاطمه، صفیه، رقیه، امهانی.
انسان ها به سه دلیل پشت سرتان حرف می زنند:
1) وقتی نمی توانند در حد شما باشند.
2) وقتی چیزی که شما دارید را ندارند.
3) وقتی می خواهند از سبک زندگی شما تقلید کنند اما نمی توانند.
حسن روحانی در تاریخ 19 آبان سال 92 با حضور در مجلس شورای اسلامی برای دفاع از نصرتالله سجادی به عنوان وزیر پیشنهادی وزارت ورزش و جوانان، خطاب به نمایندگان و مردم ایران گفت: مردم در ۲۴ خرداد به افراط و تفریط به خشونت، خودرأیی، تکرأیی، عدم مشورت، عدم تدبیر، رأی نه دادند و به اعتدال، تدبیر، عقلانیت، رأی آری دادند. ما نباید صدای مردم را در طول ۴ سال پیشِ رو از یاد ببریم و فراموش کنیم. دولت خود را موظف به نظرات مردم، خواست مردم، آرای مردم و رهنمودهای رهبری میداند. به هر حال این رأی چیزی شبیه عقود است. از یک طرف رییس جمهور قولهایی به مردم داده است و از طرفی مردم مطالبات خود را تبیین کردهاند و در واقع نوعی عهد و پیمان بین دو طرف بسته شده است.[1]
ایده اصلی فیلم از داستانی که اعتبار آن تایید نشده، برگرفته شده است. این داستان کوتاه از این قرار است که در سال 2004 چند افسر پلیس در حین جستجو در مسیرهای زیرزمینی مخفی در نزدیکیهای برج ایفل، به یک راه مخفی میرسند که ظاهراً درب آن با پلاستیک پوشانده شده بود و بر روی آن علامت «وارد نشوید» قرار داشت. پس از اینکه افسران به جلوتر رفتند، موفق شدند یک محل با نورپردازی کامل به همراه یک دستگاه ویدئو پروژکتور و چند فیلم کلاسیک سینما را بیابند که باعث حیرت آنان شد. بنابراین آنها به سرعت به بالای زیرزمین رفتند تا این کشف را به مافوق خود گزارش کنند اما زمانی که همه آنها بار دیگر به این زیرزمین بازگشتند، همه چیز ناپدید شده بود و فقط نوشتهای باقی مانده بود که بر روی آن نوشته شده بود: «دنبال ما نگردید»؛ و در امضای این یادداشت نیز آمده بود: «انجمن مکزیکیهای حک شده». فیلم نیز در قبرها و دخمههای معروف زیرزمینی پاریس که گفته میشود تعداد 6 میلیون جسد در آن قرار دارد و درب و دیوار این محل نیز توسط استخوانهای مردگان شکل گرفته، روایت میشود. (برداشت شده از سایت مووی مگ)
موضوع فیلم یک دختر جوان دانشمند به نام اسکارلت (پردیتا وییکز Perdita Weeks) است که پا در راه پدرش که خودکشی کرده گذاشته تا حقیقت! را (علم تبدیل فلزات به طلا) که پدرش به آن دست نیافته بود را با شجاعت و جرات بسیار مردانه بدست آورد.
او به سختی به دنبال یافتن سنگ کیمیایی philosophers' stone است که 600 سال پیش توسط "نیکلاس فلامل" بزرگترین کیمیاگر تاریخ در پاریس اختراع شده بود. او برای بدست آوردن این شی با ارزش در ابتدای فیلم در کشور ایران حضور دارد و موفق به کشف و ترجمه متون باستانی میگردد که در نهایت او را به سوی شهر پاریس و قبرستان زیرزمینی واقع در آن میکشاند. اما پس از اینکه اسکارلت، مستندساز و همکارش جورج به همراه گروه راهنما که به آنها وعده پیدا کردن گنج داده بودند پا به این مکان زیرزمینی میگذارند، متوجه میشوند که این محل نفرین شده است و آنها رفته رفته در حال مواجه شدن با گذشته خودشان میباشند که همیشه در حال فرار از آن بودهاند.
فصل آغازین فیلم در ایران و داخل اتوبوسی که اسکارلت با آن به شهر فرضی "حبله" میرود، شروع میشود. با آنکه سکانسهای کوتاهی از چهرههای ایرانیها به نمایش در میآید، اما به همان اندازه ایرانیها بدوی و بدچهره به تصویر کشیده میشوند. اسکارلت در ابتدا رو به دوربین خود در داخل اتوبوس میگوید که "من بدون مجوز وارد ایران شدم و اگر کشته شدم، بدانید که با رضایت خودم وارد ایران شدهام تا یک تکه گمشده حیاتی از تاریخمان را که در شبکهای از غارهایی که قرار است توسط ایران منفجر شود، پیدا کنم." در اینجا با توهین به ایرانیها میگوید "مجازات کسی که غیرقانونی وارد ایران شود، این است که او را تا گردن داخل شن میکنند و بعد با صخره (سنگ) به سر او میزنند"!
تلاش برای وحشی نشان دادن ایرانیان و حتی سعی بر شباهت ایرانیان با تکفیری - سلفیهای تروریست در لابلای فیلمهای هالیوودی که موضوع اصلی خیلی از این فیلمها نیز هیچ ارتباطی با ایران ندارد (مانند فیلم روبوکاپ 2014)، متداول و عادی شده است. شدت این هجمهها علیه ایران بعد از حمله تروریستهای وحشی به سوریه و عراق (که با عنوان اسلام اما با پشتیبانی سرویسهای اطلاعاتی غربی- عربی صورت گرفته) افزایش یافته است و جبهه رسانهای غرب و حتی کشورهای عربی منطقه نیز مدام بر خطرناک بودن ایران تاکید میکنند تا جایی که اخیرا وزیر امور خارجه بحرین از تشکیل نیروهایی از کشورهای عربی برای مقابله با تکفیریها و ایران خبر داده است! در هالیوود سعی میکنند حتی با یک جمله در فیلم و سریالهای خود (مانند سریال خانه پوشالی House of Cards) جسارت به مردم ایران کنند و ایران را کشوری بسیار خطرناک، متعصب و وحشی جلوه دهند تا پروژه ایرانهراسی در هر فرصتی ادامه یابد و هیچگاه متوقف نباشد.
در این فیلم اسکارلت با کمک دوست ایرانی سابق پدرش داخل یکی از غارهای ایران میشود و یک مجسمه مشکی رنگ شبیه مجسمههای اهرام مصر به اسم "کلید رُز" را پیدا میکند که روی بدنه آن به زبان لاتین نوشتههایی حک شده است. در فیلم مشخص نمیشود که چه کسی و چرا، کتیبه و مجسمه به زبان لاتین را داخل غارهای ایران پنهان کرده است و حتی دلیل انفجار شبکهای از غارها توسط ایران نیز مشخص نمیشود.
«مثل بالا، خیلی پایین» تلاش کرده روایتی رازگونه که با آمیزههای مسیحی و ماورایی درآمیخته شده، جلوه کند اما معماهای فیلم بسیار نازل و سطح پایین حل میشود و همچنین روایت مستندگونه با فیلمبرداری دوربین روی دست که کارگردان خواسته صحنهها ترسناک و واقعی جلوه کند، بشدت ناموفق درآمده است. در کنار آن ضعف سناریو در ندادن پاسخ روشن به ابهامها و چرایی اتفاقات فیلم، و نیز شخصیتهایی که (به غیر از اسکارلت، جورج و مستندساز) هویت تقریبا نامعلومی دارند و بسیار ناشیانه وارد فیلم میشوند، اثر زجرآوری را به بیننده تقدیم میکند.
فیلمهای ضعیفی مانند «مثل بالا، خیلی پایین» شاید نتوانند ضربه بزرگی به وجهه ایران در عرصه بینالمللی وارد کنند، اما وقتی ساخت این چنین فیلمهایی زیاد میشود، باید مسئولان وزارت ارشاد و همچنین فیلمساز و سینماگران جمهوری اسلامی ایران را به این صرافت بیاندازد که آنها نیز باید با ساخت فیلمهایی با استانداردهای جهانی بتوانند از وجهه انقلاب اسلامی دفاع کنند و فرهنگ "مقاومت" را به ذهن و قلب مردم جهانی که تحت سیطره امپراطوری رسانهای غرب مستضعف شدهاند، برسانند.