از ویژگی های مهم حضرت فاطمه (س) این بود که آن بزرگوار بهترین یار و یاور شوهرش امام علی (ع) در اجرای فرامین الهی بود.
به گزارش مشرق، در عظمت و بزرگی حضرت فاطمه زهرا (س) همین اندازه بس که دوست و دشمن درباره بزرگواری آن بانو سخن میگویند و درباره بزرگی ایشان به سخنان پیامبر (ص) استناد میکنند.
چگونگی شهادت حضرت فاطمه و ماجرای آتش زدن خانه حضرت علی (ع) از سوالات بسیار مهمی است که در اذهان بسیاری از افراد نقش بسته است، آیا چنان که شیعیان میگویند به ساحت حضرت فاطمه زهرا (س) نیز جسارت کردند؟ و بر آن حضرت صدماتی وارد شد که منجر به شهادت او و فرزندش گردید یا خیر؟
نحوه شهادت حضرت فاطمه الزهرا از دیدگاه اهل سنت
برخی از دانشمندان اهل سنت برای حفظ موقعیت خلفا از بازگو کردن این قطعه از تاریخ خودداری نمودهاند؛ از جمله ابن ابی الحدید در شرح خود میگوید: «جساراتی را که مربوط به فاطمه زهرا (س) نقل شده، در میان مسلمانان تنها شیعه آن را نقل کرده است.»
البته برخی از دانشمندان و مورخان اهل سنت، در این بخش، از بیان واقعیات تاریخی شانه خالی کردهاند؛
رویدادهای تلخ، شرایط سخت بیماری و دوری از پدر بیش از پیش شرایط جسمی و وضعیت روحی حضرت زهرا (س) را دشوارتر میکرد، اما حضرت فاطمه (س) با اینکه روز به روز پیکرش آب میشد، هیچ شِکوه ای از بیماری نداشت.
در هنگام یورش حاکمان غاصب به خانهاش، حضرت زهرا (س) به گونهای میان درب و دیوار آسیب دیدند که علاوه بر صدمههای سخت، جنین ایشان نیز سقط شد و تازیانههای بیشماری بر جان و روح او نشست. همه این رویدادهای تلخ و دردناک حضرت زهرا (س) را به بستر بیماری کشاند و به شهادت ایشان منجر شد.
حضرت امام حسن مجتبی (ع) در یک مجلس مناظره در حضور معاویه خطاب به مغیرة بن شعبه فرمود: «انت الذی ضربت فاطمة بنت رسولاللَّه صلی اللَّه علیه و آله حتی ادمیتها و القت ما فی بطنها…؛ تو مادرم را زده و مصدوم و مجروح ساختی، تا اینکه او بچه اش را سقط کرد…»
حضرت امام صادق (ع) با تصریح بیشتر در مورد علت بیماری و شهادت فاطمه (س) میفرمایند: «و کان سبب وفاتها ان قنفذا مولی الرجل لکزها بنعل السیف بامره فاسقطت محسنا، و مرضت من ذلک مرضا شدیداً؛ سبب شهادت فاطمه (س) این بود که قنفذ (غلام خلیفه دوم) با غلاف شمشیر او را زده و بچه اش را کشت و مادرم از این جهت به بستر بیماری افتاد.»
حضرت فاطمه (س)، به ام سلمه فرمود: برایم آبی آماده کن تا بدان غسل کنم، ام سلمه آب را آورد و او غسل کرد و جامه پاکی پوشید، دستور داد بسترش را در وسط اتاق بگستراند، به طرف راستش رو به قبله خوابید و دست راستش را زیر صورتش گذاشت.
همچنین در روایت دیگری آمده که: حضرت به اسماً فرمودند: آبی برایم آماده کن، بعد با آن غسل کرده و سپس فرمودند: جامههای جدیدم را به من بده، آنها را پوشیده و فرمودند: بقیه حنوط پدرم را از فلان جا برایم بیاور و زیر سرم بگذار و مرا تنها گذاشته و از اینجا بیرون برو، میخواهم با پروردگارم مناجات کنم.
اسماً میگوید: از اتفاق بیرون شدم و صدای مناجات آن حضرت را میشنیدم، آهسته به طوری که مرا نبیند وارد شدم دیدم دست به سوی آسمان دراز کرده و میگوید: پروردگارا به حق محمد مصطفی و اشتیاقی که به دیدار من داشت، و به شوهرم علی مرتضی و اندوهش بر من و به حسن مجتبی و گریه اش بر من و به حسین شهید و پژمردگی و حسرتش بر من و به دخترانم که پاره تن فاطمه میباشند و غم و اندوهی که بر من دارند، از میخواهم که بر گناهکاران امت محمد ترحم فرمائی و آنان را بیامرزی و به بهشت وارد کنی که تو بزرگوارترین سوال شوندگان و مهربانترین مهربانانی.
حضرت (س) ادامه داد و گفت: قدری مرا به خود واگذار و بعد مرا بخوان، اگر پاسخ تو را دادم که بسیار خوب و اگر جوابی ندادم بدان که من به سوی پدر خود، (یا پروردگارم) رفتم.
اسماً لحظه های حضرت (س) را به حال خود واگذاشت و بعد صدا زد و جوابی نشنید، صدا زد ای دختر محمد مصطفی، ای دختر گرامیترین کسی که زنان حمل او را عهده دار شدند، ای دختر بهترین کسی که بر ریگهای زمین پای گذارده، ای دختر کسی که به پروردگارش به فاصله دو تیر کمان و یا کمتر نزدیک شد، اما جوابی نیامد چون جامه را از روی صورت حضرت برداشت، مشاهده کرد از دنیا رخت بر بسته است، خود را به روی حضرت انداخت و در حالی که ایشان را میبوسید، گفت: فاطمه آن هنگام که نزد پدرت رسول خدا رفتی سلام اسماً بنت عمیس را به آن حضرت برسان، آنگاه گریبان چاک زده و از خانه بیرون آمد، حسنین به او رسیده و گفتند: اسماً مادر ما کجا است؟ وی ساکت شد و جوابی نداد، آنان وارد اتاق شده دیدند حضرت دراز کشیده حسین علیهالسلام حضرت را تکان داد دید از دنیا رفته است، فرمود: ای برادر خداوند تو را در مصیبت مادر پاداش دهد.
امام حسن مجتبی (ع) خود را روی مادر انداخته و گاهی میبوسید و میگفت: ای مادر با من سخن بگو پیش از آنکه روح از بدنم جدا شود، و حسین جلو آمده و پاهای حضرت را میبوسید و میگفت: ای مادر من پسرت حسینم، پیش از آنکه قلبم منفجر شود و بمیرم با من صحبت کن.
اسماً به آنها گفت: ای فرزندان رسول خدا بروید نزد پدرتان علی علیهالسلام او را از مرگ مادرتان خبردار کنید، آن دو از منزل بیرون رفته و صدا میزدند: یا محمداه یا احمداه، امروز که مادرمان از دنیا رفت رحلت تو تجدید شد، بعد به مسجد رفته و علی علیهالسلام را خبردار کردند حضرت با شنیدن خبر شهادت فاطمه علیهاالسلام از هوش رفت و با پاشیدن آب بر او به هوش آمد و چنین گفت: ای دختر حضرت محمد به چه کسی تسلیت بگوئیم، من همیشه به وسیله تو دلداری داده میشدم، بعد از تو چه کسی موجب دلداری و تسلیت من خواهد شد.
چگونگی شهادت حضرت فاطمه به نقل از خلیفه دوم
خلاصه ماجرا همان است که در نامه خود عمر به معاویه آمده است. در بخشی از آن چنین مینویسد:
«…وقتی درب خانه را آتش زدم (آن گاه داخل خانه شدم) ولی فاطمه درب خانه را
حجاب خود قرار داد و مانع از دخول من و اصحابم شد. با تازیانه آن چنان بر
بازوی او زدم که مانند دملج (بازوبند) اثر آن بر بازوی او ماند؛ آن گاه
صدای ناله او بلند شد؛ چنان که نزدیک بود به حال او رقت کنم و دلم نرم شود؛
ولی به یاد کشتههای بدر و اُحد که به دست علی کشته شده بودند… افتادم،
آتش غضبم افروختهتر شد و چنان لگدی بر درب زدم که از صدمه آن جنین او (به
نام محسن) سقط شد. «فَعِنْدَ ذلک صَرَخَتْ فاطِمَةُ صَرْخةً… فَقالَتْ یا
اَبَتاهُ یا رَسُولَ اللهِ هکَذا کانَ یُفْعَلَ بِحَبیبَتِکَ وَ
اِبْنَتِکَ…»؛ «در این هنگام، فاطمه چنان ناله زد، پس فریاد زد: ای پدر
بزرگوار! ای رسول خدا! این چنین با عزیز دلت و دخترت رفتار کردند.» سپس
فریاد کشید: فضه به فریادم برس که فرزندم را کشتند. سپس به دیوار تکیه داد و
من او را به کنار زده، داخل خانه شدم. فاطمه در آن حال میخواست مانع
(بردن علی) شود، من از روی روسری چنان سیلی به صورت او زدم که گوشواره از
گوشش به زمین افتاد…»
حضرت فاطمه (س) نخستین شهید راه ولایت است
فاطمه (س) با اینکه زن است، مظهر ولایتمداری و ایثارگری است
* اشاره داشتید که برگزاری مراسم ایام فاطمیه و روزهایی که مردم در شهادت دردانه پیامبر اعظم (ص) به سوگ مینشینند، شاید سری از اسرار باشد تا یاد و نام بی بی دو عالم علیها السلام همواره زنده نگه داشته شود. چرا علما همواره در تکریم و بزرگداشت سالروز شهادت حضرت فاطمه (س) تاکید دارند و آن را جزو شعائر اسلامی میدانند؟
- حضرت زهرا سلام الله علیها مقامی آنچنان رفیع دارد، به طوری که تنها کسی است که رسول خدا (ص) و سرآمد خلقت، در عمر مبارک شأن دست ایشان را بوسیده و آن حضرت (س) را می بوئیدند و میفرمود: «من از فاطمه بوی بهشت را استشمام می کنم»، همین طور پیغمبر (ص) در برابر او به قامت بر میخواست و به استقبال او جلو میرفت و صبر نمیکرد که حضرت زهرا (س) به او برسد، خود به سوی او میرفت، این حرکت از پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم راجع به هیچ کس نداریم، نه از باب اینکه ایشان فرزند پیغمبر (ص) بود و یا یک عاطفه پدری به فرزند داشته باشد، خیر! پیغمبر فرزندان دیگری هم داشت، راجع به هیچ کدام از آنها چنین نکرده بود، این به سبب مقام عظیم حضرت صدیقه کبری (س) است.
حتی علمای شیعه اختلاف دارند که مقام آن حضرت (س) برتر است یا مقام امیر المومنین (ع) و برخی معتقدند که فقط بعد «ولایت» امیر المومنان علیه السلام از ایشان برتری دارد؛ یعنی چون امیر المومنین (ع) ولی خدا، پس از پیغمبر (ص) بر خلایق است، از این جهت به حضرت زهرا (ع) ولایت دارد و فقط برتری از این باب است، لذا شخصیت بسیار بزرگواری است که از همه ائمه مقامش بالاتر و ام الائمه و اولین شهید راه ولایت است، باید گفت در حضرت زهرا (س) یک ویژگی خاص وجود دارد که آن حضرت را به تمام معصومین و تمام شخصیتهای عظیم الشأن بی نظیر کرده است و آن با وجود اینکه آن حضرت (س)، زن هست و از زنان تکالیفی همچون مردان خاسته نشده است، اما مظهر ایثار و ولایت مداری.
از دیدگاه حضرت زهرا (س) بهترین زنان کسانی هستند که مردان نامحرم آنها را نبینند و او نیز مردان نامحرم را نبیند -که این دیدگاه پیغمبر هم هست- یک چنین جایگاهی یک زن مسلمان دارد که برترین آنها خود حضرت فاطمه سلام الله علیهاست، اما در آنجایی که پای دفاع از ولایت به پیش میآید، در جمع نامحرمان نامرد که با بی تفاوتی نظاره گر غصب خلافت و کنار زدن ولی خدا بودند، آن چنان خطابهای را در دفاع از ولایت بیان میکند که تاریخ را متحیر کرده است، لذا از این جهت آن بزرگوار مظهر ولایتمداری و ایثارگری است و آن هم به عنوان نخستین کس در این عرصه وارد شد و از جان مبارک خود هم مایه گذاشت، یک ویژگی استثنایی دارد که باید شهامت آن حضرت و علل شهادت آن حضرت به خوبی دریابیم و بزرگ بداریم و با الگوگیری از الگوی بی نظیر بشریت، بتوانیم به سیره آن حضرت (س) عمل کنیم.
در روایتها نوشته شده که زنان انصار در زمان حیات پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله عبا یا کسای مشکی بر سر خود میانداختند. در قرآن کریم و روایات امامان معصوم علیهمالسلام نیز به طور ضمنی به موضوع لزوم استفاده از چادر برای خانمها اشاره شده است.
«شکل حجاب حضرت فاطمه زهرا سلامالله علیها و شباهت حجاب آن حضرت به چادر امروزی، در روایتی که به ماجرای فدک مربوط است، مشخص میشود.
شیخ طبرسی در جلد اول کتاب احتجاج، نحوه حجاب و پوشش آن حضرت در زمان خروج از منزل در قضیه فدک را این طور توصیف کرده است: حضرت فاطمه زهرا سلامالله علیها در زمان بیرون آمدن از منزل، مقنعه خود را به طور محکم به سر بستند و جلباب (چادر) را به تن کردند، آن چادر به شکلی بود که تمام بدن آن حضرت را به طور کامل میپوشاند و گوشههای آن به زمین میرسید. گروهی از نزدیکان و زنان قوم، آن حضرت را تا مسجد همراهی میکردند. از این روایت مشخص میشود که پوشش و حجاب حضرت فاطمه زهرا سلامالله علیها در بیرون از منزل و در مواجهه با افراد نامحرم دقیقاً همان دو پوشش معروف زنان در قرآن یعنی خمار (مقنعه) و جلباب (چادر) بوده است.»
*در قرآن کریم چه آیاتی به لزوم استفاده از چادر و پوشش کامل اشاره کرده است؟
مهمترین آیه قرآن در زمینه حجاب آیه ۵۹ سوره مبارکه احزاب است که
میفرماید: «یا ایها النبی قل لازواجک و بناتک و نساء المؤمنین یدنین
علیهنّ من جلابیبهنّ ذلک ادنی ان یعرفن فلایؤذین و کان الله غفوراً رحیماً؛
ای پیامبر به زنان و دختران خود و به زنان مؤمن بگو جلبابهایشان را بر
خود بیفکنند، این عمل مناسبتر است، تا (به عفت و پاکدامنی) شناخته شوند و
مورد آزار قرار نگیرند و خداوند آمرزنده مهربان است».
در دوران زندگی پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله، زنها هم به مسجد میرفتند و پشت سر آن حضرت نماز میخواندند. موقع غروب که میخواستند برای نماز به مسجد بروند، بعضی از جوانهای اوباش سر راه آنها را میگرفتند و با شوخی و حرفهای ناروا برای آنها مزاحمت ایجاد میکردند، تا این آیه نازل شد و به آن زنان دستور داد که حجاب خود را بهطور کامل رعایت کنند تا کسی بهانه مزاحمت پیدا نکند.
کلمه «جلابیب» در این آیه، جمع کلمه «جلباب» است. جلباب در لغت یعنی ملحفه و پارچه بزرگی که از روسری بلندتر است و سر و گردن و سینهها را میپوشاند. البته روسری و پیراهن گشاد هم از دیگر معانی این کلمه است.
نکته دیگر این است که در این آیه تأکید شده است که زنان، این پوشش را به بدن خود نزدیک کنند تا بهدرستی آنها را محفوظ نگه دارد، نه اینکه آن را آزاد بگذارند که مدام کناری برود و بدن آشکار شود. مشخص است که این مفهوم به معنی چادری که این روزها مورد استفاده قرار میگیرد، بسیار نزدیک است.
* طبیعتاً این آیه توسط پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله ابلاغ شد. آن حضرت چقدر بر لزوم استفاده از پوشش کامل تأکید داشتهاند؟
در تفسیر مجمع البیان، روایتی به نقل از پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله نوشته شده است، مبنی بر اینکه آن حضرت درباره پوشش زنان فرموده است: «سر و گردن را میتوان در مقابل پسر و برادر آشکار کرد. اما لازم است که زنان در مقابل نامحرم از چهار پوشش استفاده کنند: پیراهن و یا قمیص، روسری یا مقنعه، چادر و پوششی وسیعتر از روسری که بهروی سینه میافتد و شلوار».
از این روایت مشخص میشود که چادر یکی از پوششهایی است که پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله به زنان درباره آن سفارش فرموده است. این چادر شامل ملحفه و یا پارچهای است که از سر تا پایین پای زن را میپوشاند و مانع از این میشود که نامحرم بدن او را ببیند، درواقع چادر بهترین و کاملترین پوشش برای زنان است که او را در مقابل نگاه و آزار نامحرمان محافظت میکند.
البته پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله علاوه بر چادر، سه پوشش دیگر شامل روسری یا مقنعه، لباس و شلوار را هم توصیه فرموده که هر کدام باید در جای خود مورد استفاده قرار گیرد و استفاده از آنها، مانع از سر کردن چادر نمیشود.
* در روایتها به چادر خاکی حضرت فاطمه زهرا سلامالله علیها هم اشاره شده است. آن حضرت هم چادر سر میکردند؟
بله. علامه مجلسی در کتاب بحارالانوار، روایتی را نوشته است که به چادر حضرت فاطمه زهرا سلامالله علیها اشاره میکند. نقل شده است که وقتی آیات ۴۳ و ۴۴ سوره حجر بر پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله نازل شد که درباره درهای جهنم و عذاب اهل جهنم بود، آن حضرت بهشدت به گریه افتاد و هیچ کدام از یاران آن حضرت نمیدانست که چطور ایشان را آرام کند. سلمان فارسی برای آرام کردن پیغمبر صلیالله علیه و آله، به خانه حضرت فاطمه زهرا سلامالله علیها آمد تا شاید حضرت با دیدن دخترش آرام شود. وقتی خبر گریه کردن پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله را به حضرت داد، آن حضرت بلند شد و با چادر کهنهای که داشت خودش را پوشاند، چادری که دوازده جای آن با لیف خرما وصله شده بود. وقتی بیرون رفت، سلمان فارسی که چشمش به چادر حضرت افتاد، به گریه افتاد و گفت: «وامصیبتا! دخترهای قیصر و کسری سندس و حریر به تن میکنند و دختر محمد صلیالله علیه و آله چادر کهنهای دارد که دوازده جای آن وصله شده است».
این روایت که علاوه بر بحارالانوار، از سیدبن طاووس در کتاب الدروع الواقیه هم روایت شده، نشان میدهد که حضرت فاطمه زهرا سلامالله علیها هم چادر بهسر میکرد و از آن برای پوشاندن خود در برابر نامحرمان استفاده میکرد.
*همین چادر بوده که یهودیان را مسلمان کرد؟
در کتاب مناقب ابنشهرآشوب، روایت دیگری نوشته شده که نشان میدهد که حضرت
فاطمه زهرا سلامالله علیها چادر یا چیزی شبیه به چادرهای امروزی سر
میکرده است. در این روایت نوشته شده یک روز امام علی علیهالسلام به مبلغی
پول احتیاج پیدا کرده بود، بهناچار چادر حضرت فاطمه زهرا سلامالله
علیها را که از جنس پشم بود، پیش مردی یهودی بهنام زید رهن گذاشت و
مقداری جو قرض گرفت.
مرد یهودی چادر حضرت فاطمه زهرا سلامالله علیها را به خانهاش برد و در یکی از اتاقها گذاشت. همسرش که وارد اتاق شد، متوجه نوری شد که تمام فضا را روشن کرده بود. از شوهرش جریان را پرسید. مرد که نمیدانست چادر چهکسی را بهرهن نگه داشته، داخل اتاق جستوجو کرد و متوجه شد که نور از سمت چادر پخش میشود. آن زن و مرد یهودی حدود هشتاد نفر از اقوام و دوستان خود را به خانه آوردند تا نور آن چادر را ببینند و وقتی متوجه شدند که چادر دختر پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله چنین نورانی و روشن است، همگی اسلام آوردند.
*چادر حضرت فاطمه زهرا سلامالله علیها چقدر به چادرهای امروزی
خانمها شباهت داشت؟ میخواهیم بدانیم آیا چادری که امروز استفاده میشود
همان چادر حضرت زهرا سلامالله علیها است یا با آن تفاوت دارد؟
شکل حجاب حضرت فاطمه زهرا سلامالله علیها و شباهت حجاب آن حضرت به چادر
امروزی، در روایتی که به ماجرای فدک مربوط است، مشخص میشود. شیخ طبرسی در
جلد اول کتاب احتجاج، نحوه حجاب و پوشش آن حضرت در زمان خروج از منزل در
قضیه فدک را این طور توصیف کرده است: «حضرت فاطمه زهرا سلامالله علیها در
زمان بیرون آمدن از منزل، مقنعه خود را به طور محکم به سر بستند و جلباب
(چادر) را به تن کردند، آن چادر به شکلی بود که تمام بدن آن حضرت را به طور
کامل میپوشاند و گوشههای آن به زمین میرسید. گروهی از نزدیکان و زنان
قوم، آن حضرت را تا مسجد همراهی میکردند».
از این روایت مشخص میشود که پوشش و حجاب حضرت فاطمه زهرا سلامالله علیها در بیرون از منزل و در مواجهه با افراد نامحرم دقیقاً همان دو پوشش معروف زنان در قرآن یعنی خمار (مقنعه) و جلباب (چادر) بوده است.
*آن چادر چه رنگی داشت؟ آیا رنگ مشکی چادرهای امروزی زنان ایرانی بود؟
در کتاب درّ المنثور روایتی بهنقل از امسلمه نوشته شده است مبنی بر اینکه
زمانی که آیه ۵۹ سوره احزاب درباره جلباب و پوشش زنان نازل شد، زنان انصار
در حالی که کسا یا عبای سیاهرنگ خود را بر سر انداخته بودند، از خانه
بیرون میآمدند. در این شرایط، پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله درباره
پوشش این زنان سکوت کرد و سکوت آن حضرت درباره این حکم مهم و همگانی در
جامعه، دلیل بر درستی عمل آنها است.
از طرف دیگر حدیثهایی مانند حدیث نبوی صلیالله علیه و آله وجود دارد که مشخص میکند آن حضرت برای زنان در برابر مردهای نامحرم از چهار پوشش نام برده و خمار (مقنعه) و جلباب (چادر) را بهطور کامل از هم جدا کرده است.
*این روایت که نقل شده حضرت زهرا سلام الله علیها در مقابل نامحرمی که نابینا بود چادر سر میکردند، صحت دارد؟
بله. امام موسیبن جعفر علیهالسلام از حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیهالسلام روایت کرده که فرمود: روزی مرد نابینایی اجازه خواست تا وارد خانه آن حضرت شود. حضرت فاطمه زهرا سلامالله علیها فوراً برخاست و چادر به سر کرد. پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله که در خانه آنها بود، به دخترش فرمود: «چرا از او رو میگیری؟ او که تو را نمیبیند!»، حضرت فاطمه زهرا سلامالله علیها پاسخ داد: «او من را نمیبیند، من که او را میبینم؛ و او هرچند که من را نمیبیند، اما بوی من را که حس میکند، برای همین است که در مقابل او چادر سر میکنم». پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله فرمود: «شهادت میدهم که تو پاره تن من هستی».
*در ماجرای قیام عاشورا هم بارها خواندهایم که زنان چادر بر سر داشتند. اهمیت پوشش برای زنان تا چهاندازه است که زنان اهلبیت علیهمالسلام در آن شرایط دشوار هم مراقب حجاب خود بودند؟
در ماجرای قیام عاشورا هم به استفاده زنان بنیهاشم و همسران شهدای کربلا از چادر و یا پوششی شبیه به آن اشاره شده است. سیدبن طاووس در کتاب لهوف، به این نکته اشاره کرده است که حضرت زینب کبری سلامالله علیها و دیگر زنان در طول مدت جنگ، به هیچ وجه در مقابل مصیبتهای جانگداز، اختیار خود را از دست نداده و چادر خود را رها نکردند، حتی در زمانی که امام حسین علیهالسلام به شهادت رسید و لشکر غارتگر ابنسعد بهقصد تاراج بهسمت خیمههای بنیهاشم هجوم آورد، زنان هرگز از حریم عفاف خارج نشدند.
ماجرایی که ابنطاووس نوشته است، بهصراحت نشان میدهد که زنان بنیهاشم از پوشش چادر استفاده میکردند، آنجا که مینویسد: «تسابق القوم علی نهب بیوت آل الرسول و قرة عین البتول حتی جعلوا ینتزعون ملحفة المرئة علی ظهرها و خرج بنات آل رسول الله و حریمه یتساعدون علی البکاء؛ مردم برای غارت خانههای اولاد پیامبر صلیالله علیه و آله و نور چشم فاطمه علیهاالسلام حمله بردند، حتی چادری که زن به کمرش بسته بود میکشیدند و میبردند و دختران و زنان خاندان پیامبر صلیالله علیه و آله از خیمهها بیرون ریختند و دستهجمعی گریه میکردند».
*گویا پوشش حضرت امکلثوم سلامالله علیها در عاشورا نیز چادر بوده است؟
همین طور است. عمرو پسر منذر ماجرایی را تعریف کرده و در آن به چادر و پوشش
حضرت امکلثوم سلامالله علیها اشاره کرده است. این ماجرا را علامه مجلسی
در کتاب بحارالانوار هم نوشته است، به این صورت که: حضرت امکلثوم
سلامالله علیها را دیدم در حالی که بهنظرم میرسید که حضرت فاطمه زهرا
سلامالله علیها را میبینم، چادر کهنهای بر سر گرفته و رویبندی بر صورتش
بسته بود. من نزدیک رفتم و بر امام زینالعابدین و اهلبیت علیهمالسلام
سلام و درود فرستادم. آن حضرت در حالی که چادرش را به روی صورت گرفته بود،
به من فرمود: «ای مؤمن! اگر میتوانی چیزی به این شخص بده که سر امام حسین
علیهالسلام را در دست دارد تا جلو ببرد که ما از نگاه نامحرمان در عذاب
هستیم». من هم صد درهم به آن شخص لعین دادم تا سر حضرت سیدالشهدا
علیهالسلام را جلوتر ببرد و از خانواده آن حضرت دور شود، درواقع آن بانوی
بزرگوار برای در امان ماندن از نگاههای نامحرم چنین درخواستی کرد که
نشاندهنده حیا و عفت آن حضرت است.
زندگی اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) راهنمای بسیار روشنی است برای کسانی که بخواهند به بهترین حیات دنیوی و اخروی دست یابند. این مساله آنقدر پر اهمیت است که در برخی احادیث شیعه گی و پیروی از ایشان به التزام و تبعیت عملی از سبک زندگی ایشان در آمده است.