پاورپوینت ها(لوح نگارهای) نفوذ فرهنگی را از جدول زیر دانلود (بارگیری) نمائید.
ردیف
|
نام پاور پوینت
|
دانلود
|
حجم فایل
|
1
|
نفوذ فرهنگی |
دانلود |
7.62Mb
|
2
|
تداوم استکبارستیزی |
دانلود |
14.9Mb |
3
|
رمزگشایی سناریو آمریکا پس از توافق |
دانلود |
7.62Mb |
4
|
راهبرهای مواجه گفتمانی با نفوذ آمریکا |
دانلود |
10.3Mb |
رهبر معظم انقلاب در مراسم سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی(ره)، نسبت به سلطه دشمن از طریق ابزارها و فضای مجازی هشدار دادند.
تاریخ انتشار: ۱۹ خرداد ۱۳۹۵ - ۰۸:۵۲
کد خبر: ۲۱۲۵۶
به گزارش
گرداب، به این بهانه روزنامه جامجم با برخی کارشناسان به گفتوگو نشست:
ارتقای سواد رسانهایفضای
مجازی و شبکههای اجتماعی وبپایه، یکی از بخشهای مهمی است که در این
ولنگاری فرهنگی باید بررسی و بازمهندسی شود. دکتر امیدعلی مسعودی، مدرس ا
رتباطات در پاسخ به این سوال که راهکار شما برای مهندسی اطلاعات در فضای
مجازی و استفاده صحیح از اینترنت ملی که رهبری در سخنان اخیر به آن تاکید
کردند، چیست به جامجم گفت: این مساله دغدغه مقام معظم رهبری است که دغدغه
درستی است. وقتی مبحث سیر تکنولوژی و فناوری مطرح میشود، باید شیوههای
رفتاری مردم را هم در مقابل فناوریهای جدید اطلاعات در نظر بگیریم. مسلما
ما برای اینکه از فناوریهای جدید عقب نمانیم باید خودمان را بهروز
کنیم، اما در کنار این مساله باید بسترهای لازم را نیز فراهم کنیم تا راه
را به بیراهه نرویم.
این استاد علوم ارتباطات با اشاره به اهمیت
ارتقای سواد رسانهای توضیح داد: وقتی ما سواد رسانهای نداشته باشیم،
مسلما نمیتوانیم فناوریهای جدید را مدیریت کنیم و شیوه برنامهریزی به
مخاطره میافتد. گرچه برخی با حذف کردن موافق هستند، اما امتناع به هیچ وجه
راهکار صحیحی نیست. ما به جای آنکه انرژی خود را صرف حذف کردن بکنیم،
باید از امکانات تکنولوژی، قابلیتها را دریافت کرده و با توانمندی خود به
شکل صحیح، این مساله را مدیریت کنیم. متاسفانه این روزها اعتیاد به
نرمافزارهای موبایل در میان اعضای خانواده گسترش پیدا کرده و راه آن حذف
کردن نیست. این درحالی است که ما میتوانیم به واسطه فرهنگ ملی و دینی،
رفتارهای خود را تنظیم کنیم.
مسعودی عنوان کرد: ما میتوانیم سواد
رسانهای را آموزش دهیم. بخشی از این مساله به مطبوعات و صداوسیما مربوط
میشود، اما والدین هم نقش دارند. ما باید بسترسازی فرهنگی داشته باشیم.
سیاستگذاری در دو دهه قبل شورای مجازی این بوده که اگر سایتی به بیراهه
میرفت، آن را فیلتر میکردند، اما مگر با فیلترکردن فیسبوک مشکلی حل شد؟
این درحالی است که اینستاگرام و تلگرام جایگزین شد. در مجموع معتقدم مهندسی
ارتباطات و نظارت میتواند قانونمند باشد. بنابراین راهکار این مساله
تقویت زیرساختهای سختافزاری و آموزش حوزه علمیه، دانشگاهها و مراکز
پژوهشی به خانوادههاست. درواقع درباره این مساله جوانان مقصر نیستند؛ بلکه
باید سیاستگذاریها درست باشد.
وی یادآور شد: در حال حاضر با ورود
تکنولوژیهای جدید، رسانههای غرب بسترسازی میکنند تا به واسطه فرهنگسازی
خودشان نظارت کنند. بنابراین ما هم میتوانیم این کار را انجام دهیم.
اینترانت ملی یک مطالبه ملیدرادامه
مهندس مهدی سیاسیفر با تاکید بر اینکه توقع مردم این است که در یک فضای
قانونمند تنفس کنند گفت: این فضا محیط اجتماعی افراد نیز محسوب میشود.
مردم میخواهند متولیان کشور برای قانونمندکردن این فضا برنامه داشته
باشند. بحث اینترانت ملی از این بابت مطرح میشود که قوانین کشوری میتواند
بر آن حاکم شود، مثلا اگر در داخل کشور محتوایی تولید شد، قوانینی موجود
باشد تا بتواند حق مولف را احقاق کند. ضمن اینکه بسیاری از قوانین
بینالمللی را نمیتوانیم در کشور اعمال کنیم.
این کارشناس ارشد
اینترنت عنوان کرد: در شبکه ملی، قوانین کشوری قابل تهیه و تدوین را
میتوان طراحی و اعمال کرد و برای این قوانین ضمانت اجرایی نیز به وجود
آورد.
مدیرکل صدور مجوز و نظارت معاونت فنی رسانه ملی معتقد است: در
مرحله اول اگر میخواهیم اینترانت داشته باشیم به این دلیل است که بتوانیم
قوانین را قابل اجرا کنیم. در مرحله بعد، ما در فضای مجازی اطلاعاتی نشر
میدهیم که نیاز به مراقبت دارد. بنابراین امنیت اطلاعات ما و مسائل خصوصی
حکم میکند که نخواهیم همه اطلاعات را یک بار از کشور خارج کنیم و دوباره
آن را برگردانیم.
سیاسیفر درباره ضرورت ایجاد اینترانت ملی گفت:
این خواسته و مطالبهای است که ملت باید از نظام و دولت داشته باشد. مردم
حق دارند قانونمندی این فضا را مطالبه کنند و قانونمند شدن فضا هم ملزوماتی
دارد که یکی از آنها شبکه ملی اطلاعات است.
این فعال رسانه افزود:
رسانه ملی اهدافی دارد که از آن جمله رساندن محتوای پیام به نحو مقتضی به
مردم است. یکی از انواع آن پیامهای صوتی و تصویری است که به صورت فراگیر
انجام میشود. این کار ابزارهایی دارد که یکی از این ابزارها شبکههای
اینترنتی و اینترانتی هستند. اگر رسانه ملی میخواهد وظیفهاش را انجام
بدهد باید از بسترهای موجود در کشور استفاده کند و یکی از ملزومات آن وجود
یک شبکه ملی اینترانت است. به عبارت دیگر صدا و سیما هم جزو مطالبهکنندگان
اینترانت ملی محسوب میشود.
سیاسیفر تصریح کرد: فرهنگسازی
استفاده از شبکههای ارتباطی نوین، لازم و ضروری است. این فضا هم فرصت دارد
و هم تهدید دارد. نوع مشاغل در حال تغییر است و افراد از مشاغل سنتی به
سمت مشاغلی میروند که با این فضا درگیرند. طبیعی است مردم باید بتوانند
آرام آرام از این فضا برای کسبوکار مدرن، خلاقیت و کارهای تازه استفاده
کنند. رسانه ملی میتواند در این زمینه مفید باشد، راه و روش را آموزش
بدهد و فضای کسب و کار مجازی را معرفی کند. فواید و فرصتها را مطرح کرده و
درباره کارآفرینی اطلاعات بدهند و در عین حال درباره دشواریهای کارکردن
در این فضا اطلاعات بدهند چون فضای مجازی گل بدون خار نیست.
جریان خبری شمال ـ جنوبدر
ادامه محمد شهبازی سلطانی پژوهشگر، شناخت جایگاه کنونی فضای مجازی در جهان
و ایران را گام نخست بررسی موضوع گزارش دانست و گفت: براساس آمار پایگاه
استاتیستا تعداد کاربران جهانی اینترنت در دهه گذشته بهصورت تصاعدی
افزایشیافته و در سال 2020 از مرز چهار میلیارد کاربر در جهان فراتر خواهد
رفت. اگر به این پدیده از زاویه مدل جریان خبری شمال به جنوب نگریسته شود،
به ژرفای اهداف چنین رشد تصاعدی بیشتر پی برده میشود. نابرابری عمیق در
دو سطح زیرساختهای فنی و تولید محتوا میان کشورهای شمال و جنوب، برتری
ارتباطی و اطلاعاتی کشورهای شمال و توسعهیافته را موجب شده است. این
جریان، تبیینی کارکردگرایانه از نفوذ فرهنگی کشورهای توسعهیافته در
دیگرکشورها را نشان میدهد.
این پژوهشگر فضای مجازی افزود: سال
گذشته ضریب نفوذ اینترنت در ایران از 82 درصد فراتر رفت، به عبارتی رشدی
همانند و شاید فراتر از سایر نقاط جهان داشته است. آمارهای جهانی ثابت
میکند امروزه در فضای مجازی و در مدت زمان تنها 60 ثانیه 422 هزار و 340
توییت، 44 میلیون و 400 هزار پیام در واتسآپ و 55هزار و 555 تصویر در
اینستاگرام آپلود میشود.
ضرورت راهاندازی اینترنت ملیشهبازی
گام دوم را وضع فرهنگی موجود در فضای مجازی دانست و گفت: میتوان وضعیت
فرهنگی کشور را در فضای مجازی به دو جریان فعال تقسیم کرد. از سویی یک
جریان در جهت هویتبخشی ملی و فرهنگی فعالیت میکند. از سوی دیگر جبههای
در مقابل جریان اول قرار دارد. فعالیتهای تخریبی نوع دوم، فعالیتهایی است
که بنیانهای فرهنگ ایرانی اسلامی را هدف قرار داده است. برخی از این
فعالیتها بر مبنای رویکرد استهزا و تمسخر شکل گرفتهاند. بهعنوان مثال،
تمسخر روزهخواری در ماه مبارک رمضان با ساخت تصاویر متحرک و استیکرهای
مختلف. دستهای دیگر مبانی اعتقادی و فکری مخاطب را نشانه گرفتهاند و با
ایجاد تشکیک در اصول دین و احکام آن سعی در القای عملکرد ضعیف دین در عرصه
فرهنگ و سیاست دارند. از سویی دیگر برخی فعالیتها به تبلیغ فرهنگ جایگزین
میپردازد.
این کارشناس ارشد رسانه در سومین گام معتقد است؛ هر
سرزمین به منظور مصونیتبخشی به ارزشها و اصول فرهنگی خود باید اقداماتی
را در دستور کار قرار دهد. با ترسیم وضعیت موجود و جایگاه کشور در آن،
تصمیمی که اصرار بر اجرای آن منطقی به نظر میرسد، پروژه اینترنت ملی در
کشور است. به عبارتی اصول و قواعد بازی، بر پایه ارزشهای فرهنگی خودی بنا
نهاده و تعریف میشود. پروژه اینترنت ملی میتواند راهی برای برونرفت از
چالش موجود باشد. وجود مراکز اطلاعات اینترنتی در داخل، اسباب حفظ امنیت
روانی و اجتماعی جامعه را فراهم میآورد.
مهندسی اطلاعات یا ولنگاری فرهنگیاسماعیل
ارجمندی دیگر پژوهشگر فضای مجازی نیز معتقد است؛ حضور جامعه ایرانی در
فضای مجازی متاثر از فرهنگ ایران امروز، صحنه یک محیط دو قطبی است که یک
قطب آن را شق لیبرال فرهنگ مدرن و قطب دیگر را شق اسلامی فرهنگ دینی تشکیل
میدهد. البته در سالهای اخیر، به مدد قدرت فناوری و مهندسی اطلاعات از
خارج و پررنگتر شدن فرهنگ «ولنگاری» در داخل، شق اسلامی آن رفتهرفته رو
به افول گذارده است.
این کارشناس ارشد رسانه افزود: سوال اینجاست که
آیا مسیر حرکت تمدن ما در معماری تمدنی از معبر وب میگذرد؟ لذا
شورایعالی فضای مجازی یگانه جایگاهی است که مکلف به تعیین چنین تکلیفی
است. بلاتکلیفی این شورا در تبیین نحوه حضور جامعه ما در مسیر تمدنی خویش
از فضای مجازی، موجب بروز بلاتکلیفی دولتها در مواجهه با فضای مجازی است و
این امر، رهاسازی جامعه در فضای بیانتهای وب را سبب شده است.
ارجمندی
تصریح کرد: این درحالی است که جوامع غربی هرگز فضای مجازی را رها
نمیکنند. آنانکه امنای فضای مجازی هستند، اینفوسفر و نوسفر را به مثابه
مغز جهانی، گامهای پس از سایبر میدانند و تسلط بر مغز جهان را سلطه بر
همه دنیا تلقی میکنند. سلطهای که براحتی به واسطه پروژههایی نظیر
اشلون، پریسم و... نهادهایی مثل NSA، DARPA، USSCYBERCOM و... محقق میشود.
لذا رها کردن جامعه در این میدان به معنای واگذاری قلب و ذهن جامعه به
دشمن برای اعمال اراده و خواست اوست.
واکسینه شدن جامعه در فضای وبوی
معتقد است؛ بیتردید رها کردن فضای مجازی یا مسدود کردن آن، دو مسیر غلط
در مواجهه و برخورد با این پدیده است و تنها راه صحیح، واکسینه کردن جامعه
از عارضههای پیچیده آن است. راهی که امروزه آن را تحت عنوان توانمندسازی
مخاطب از طریق ارتقای سواد رسانهای میشناسیم. رفتاری که مبتنی بر آگاهی
نیست، متناظر بر سبیل لیبرالیسم فرهنگی خواهد بود. فرصتسوزی در رهایی
مجازی یا وبگردی از جمله آفاتی است که مبتلابه جامعه رها شده در وب است و
آمار خیرهکننده استفاده بیقیدوشرط جامعه ایرانی از اینترنت، گواه اعتیاد
اینترنتی و اتلاف زمان آنهاست. استفاده بیمحابا از شبکههای اجتماعی،
مسنجرها و اپلیکیشنها درحالی است که صرفا به بازنشر محتوای بیارزش
اختصاص مییابد و این به ابتذال فرهنگی و تمرکز جامعه بر گردش اطلاعات
بیارزش دامن خواهد زد.
ارجمندی افزود: ولنگاری فرهنگی در فضای
سایبر، صورتی دیگر نیز دارد. افزایش سرعت تحول در عرصه تکنولوژی در عصر
تحولات پرشتاب و رشد فزاینده ضریب نفوذ اینترنت در جامعه، بویژه از طریق
گوشیهای هوشمند، بسادگی همه جوامع را به دنیای اینترنت متصل میکند. این
اتصال بیآن که فرهنگ صحیح کاربری آن را بههمراه داشته باشد، منجر به بروز
برهنگی فرهنگی خواهد شد و فضای مجازی را به جولانگاه نفسانیاتسالاری بدل
خواهد کرد؛ جایی که انسان، بیپرده ضمیر باطن خود را به نمایش خواهد گذاشت و
اجازه میدهد نفس او یله و رها هر آنچه میخواهد بکند! در این صورت
اینترنت محیطی لاقید و بیخدا خواهد بود که سکولاریسم تنها صورت حیات در آن
عرصه است.
هشدار رهبر معظم انقلابرهبر
معظم انقلاب در مراسم بیست و هفتمین سالگرد ارتحال بنیانگذار انقلاب
اسلامی فرمودند: امروز تقلید از غرب و از بیگانه در سبک زندگی نقطه مقابل
استقلال فرهنگی است و نظام سلطه بر روی این مساله دارد کار میکند، همین
مساله مهندسی اطلاعات این ابزارهای جدیدی که وارد میدان شده است اینها همه
ابزارهایی هستند برای تسلط بر فرهنگ یک کشور. بنده با این حرف نمیخواهم
بگویم این ابزارها را از زندگی خودمان خارج کنیم نه، اینها ابزارهایی هستند
که میتوانند مفید واقع بشوند اما سلطه دشمن را از این ابزارها بایستی سلب
کرد. نمیتوانید شما برای اینکه مثلا فرض بفرمایید رادیو وتلویزیون داشته
باشید، رادیو و تلویزیونتان را بدهید در اختیار دشمن، اینترنت هم همینجور
است، فضای مجازی هم همینجور است. اینها را نمیشود در اختیار دشمن قرار
داد اینها وسیله و ابزار نفوذ فرهنگی است.
آنچه در فضای مجازی به عنوان ولنگاری فرهنگی مطرح است، نداشتن سیاست کلان از سوی مدیران و کاربران است.
تاریخ انتشار: ۲۳ خرداد ۱۳۹۵ - ۰۹:۲۸
کد خبر: ۲۱۳۲۷
به گزارش
گرداب،
حسین امامی کارشناس حوزه ارتباطات در این برنامه گفت: مقام معظم رهبری در
سخنرانی هایشان 44 بار از کلمه ولنگاری استفاده کرده اند که شامل ولنگاری
اقتصادی و فرهنگی بوده است.
وی افزود: منظور ایشان از ولنگاری فرهنگی عمدتاً غفلت و بی توجهی مدیران فرهنگی کشور است.
این
کارشناس حوزه ارتباطات گفت: نیمی از آنچه در فضای مجازی به عنوان ولنگاری
فرهنگی مطرح است، عدم سیاست گذاری کلان از سوی مدیران و سیاست گذاران فضای
فرهنگی و نیمی دیگر مربوط به کاربران است.
امامی افزود: اشتراک
گذاشتن هر گونه شایعه و خبر به عنوان محتوا و مصرف گرایی و افزایش مصرف
رسانه ای ازجمله مصداق های ولنگاری فرهنگی در فضای مجازی است.
وی با
بیان اینکه نباید همواره از بدی های فضای مجازی سخن بگوییم گفت: این یک
واقعیت است که بخشی از زندگی اجتماعی ما در فضای دیگری شکل گرفته است که در
آن فاصله جغرافیایی و زمانی حذف شده و همه چیز برای همگان عیان است.
امامی
افزود: به اعتقاد من، برخی ناهنجاری ها در نهاد خانواده است که به فضای
مجازی منتقل می شود و فضای مجازی به ذات خود هیچ ایرادی ندارد.
این
کارشناس حوزه ارتباطات گفت: بر اساس برخی آمارها، فضای مجازی رتبه هفتم را
در علت طلاق ها به خود اختصاص داده است و شش مورد دیگر به مشکلات مختلف و
تربیت خانوادگی مرتبط است.
وی افزود: معتقدم وظیفه دولت در قبال فضای مجازی فقط حمایت است و نظارت بر استفاده از آن کار خانواده هاس
امامی گفت: سهم فارسی زبانان از کل فضای اینترنت تنها 9 دهم درصد است که بر اساس تأکیدات مقام معظم رهبری باید به 5.6 درصد برسد.
امیرمهرداد
خسروی کارشناس مسائل فرهنگی هم در این برنامه گفت: همه باید به این باور
برسند که عرصه فرهنگ عرصه فوق العاده تخصصی است و مسئولان و کارگزاران آن
باید به معنای واقعی، فرهنگی باشند.
وی افزود: در برخی موارد، کسانی
متولی امور فرهنگی کشور هستند که تحلیلهایشان خیلی عمیق نیست و درک درستی
از مسائل و مشکلات فرهنگی جامعه ندارند.
خسروی گفت: اگر به عرصه فرهنگ به عنوان محلی برای تأمین زندگی و درآمد نگاه کنیم، هیچ گاه هیچ مشکلی حل نخواهد شد.
این
کارشناس مسائل فرهنگی تصریح کرد: تمامی عناصر فرهنگی کشور از صدر تا ذیل
باید به این باور برسند که لازم است برای تعمیق فرهنگ ایرانی- اسلامی تلاش
کنند و این باور را ابتدا در خود و خانواده هایشان به اجرا بگذارند.
وی
گفت: در کشورهای خارج سعی شده است به موازات پیشرفت فناوری ها، راه های
استفاده درست از ابزارهای فناوری نیز به مردم نشان داده شود.
خسروی تصریح کرد: ولنگاری فرهنگی در فضای مجازی باعث بروز بحران در بسیاری از خانواده ها شده است.
وی
افزود: باید به طور موازی و همزمان علاوه بر کنترل و نظارت، دانش چگونگی
استفاده از فضای مجازی را بالا ببریم و حاکمیت هم با زبان منطق و استدلال و
مشفقانه جامعه را برای استفاده درست و بهتر از فضای مجازی اغناء کند.
این
کارشناس مسائل فرهنگی تصریح کرد: فضای مجازی رها بنیان خانواده ها را
تهدید می کند و خانواده ها اگر مرزهای خود را خوب کنترل نکنند دچار بحران
می شوند.
خسروی افزود: علت اصلی فروپاشی دهها مورد از خانواده ها، استفاده نادرست از ماهواره و فضای مجازی است.
وی گفت: بیشتر آنچه که در فضای مجازی کشور منتقل و دست به دست می شود کپی و سرگرمی است و معانی معرفتی کمتر تولید و منتقل می شود.
محمد
سلطانی فر کارشناس ارتباطات هم در ارتباط تلفنی با این برنامه گفت: یکی از
ضعف های موجود در تولید محتوا در فضای مجازی، حاضر نبودن نخبگان در این
فضاست.
وی افزود: به نظر می رسد فضای مجازی فضای مناسبی برای نخبگان
نیست و به همین دلیل حجم تولیدات نخبگی در آن کم است و بیشتر مردم عادی
هستند که تولید محتوا می کنند و نخبگان از ورود به آن پرهیز دارند.
سلطانی فر گفت: تا چه زمانی می خواهیم فضای مجازی را متهم به ولنگاری فرهنگی کنیم و فضای حقیقی را ناشی از فضای مجازی بدانیم؟
این کارشناس ارتباطات افزود: آنچه در فضای مجازی ولنگاری فرهنگی می دانیم، نمودی از جامعه حقیقی اطراف ماست.
وی تصریح کرد: فضای مجازی به عرصه زندگی ما ورود کرده است و ما نتوانسته ایم آن را قانونمند کنیم.
سلطانی
فر افزود: همانگونه که در فضای واقعی ولنگاری است در فضای مجازی هم
ولنگاری وجود دارد اما نمی توان فضای مجازی را مقصر نابسامانی های اجتماعی
دانست.
وی گفت: ابزار مجازی به ذات خود بد نیستند اما در عین حال محتوای آنها مهم است.
این
کارشناس ارتباطات با بیان اینکه فرهنگ را نمی توان اجباری به مردم تحمیل
کرد، افزود: برخورد با ابزارهای مجازی، محکوم و نادرست است.
سلطانی فر گفت: در بهترین شرایط تنها می توانیم تغییرات محدودی انجام دهیم و کمک کنیم محتوایی که در فضای مجازی می ریزیم مناسب باشد.
وی
افزود: نباید تصور کنیم که می توانیم تغییر دهنده فرهنگ باشیم، در حالی که
این مردم هستند که خود فرهنگ را انتخاب و استفاده می کنند.
این کارشناس ارتباطات تصریح کرد: نخبگان و مسئولان فرهنگی باید بار محتوایی فضای مجازی را ارتقاء دهند.
سلطانی فر گفت: باید نخبگان را تشویق کنیم تا در تولید محتوا در فضای مجازی فعال باشند و بستر لازم را برای حضور آنان آماده کنیم.
محمد
فروهر کارشناس مسائل فرهنگی هم در ارتباط تلفنی با این برنامه گفت: فضای
مجازی توسط همه نهادها و ارگان ها نادیده گرفته شده و فضای رها شده است.
وی افزود: آمارها و تحقیقات میدانی نشدان می دهد که در فضای مجازی ولنگاری فرهنگی وجود دارد.
این کارشناس مسائل فرهنگی گفت: 70 تا 80 درصد ضعف های فضای مجازی به علت نامناسب بودن زیرساخت هاست.
منبع:
خبرگزاری صدا و سیمااز شبیخون تا نفوذ فرهنگی/ سیاست امروز، آندلسی کردن ایران است!
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۶ مرداد ۱۳۹۵ ساعت ۰۸:۳۸
رهبر
معظم انقلاب تهدیدات فرهنگی را در چند مرحله بیان کردهاند. ایشان این
روند را با تغییرات مختلف "تهاجم فرهنگی"، "شبیخون فرهنگی" و "ناتوی
فرهنگی" و در سال گذشته نیز پس از مذاکرات ایران و غرب و در راس آن امریکا،
"نفوذ فرهنگی" نامیده اند.
به گزارش خبرنگار
بلاغ،
در بخش اول این نوشتار به بررسی علت از دست دادن اندلس و شکست تمدن اسلامی
پرداختیم و بیان کردیم که مهمترین علت سقوط تمدن 800 ساله اسلامی، نفوذ و
تهاجم فرهنگی و آلوده کردن جوانان مسلمان به فساد و فحشا بود.
در
بخش دوم این نوشتار نیز تلاش داریم تا به تبیین اهمیت نفوذ فرهنگی و همچنین
شبیخون فرهنگی که رهبر معظم انقلاب از سالهای ابتدایی دهه 70 متوجه آن
شدند و بارها نسبت عواقب آن به مسئولان هشدار دادند، بپردازیم و در بخش سوم
نیز مصداقهایی از اقدامات دشمنان برای اندلسی کردن جامعه، خصوصا در دولت
یازدهم را ارائه میکنیم.
سیاست امروز آندلسی کردن ایران است!طی
سالیان متمادی در کشورهای اسلامی ترویج فحشا و فساد عامل بزرگی در عقب
ماندگی آنان را رقم زد، این همان سیاستی است که غربیان در آندلس مسلمان شده
پیاده کردند و در نهایت آندلس را از دست آنها خارج کردند، امروز نیز
استکبار با تجربه پروژه آندلسی خود در اندیشه سیطره بر جهان اسلام است،
چیزی که مقام معظم رهبری در سالهای گذشته به آن اشاره داشتند:
«سیاست
امروز، سیاست آندلسی کردن ایران است! موضوعی که من با شما در میان می
گذارم، شکل موعظه ندارد؛ بلکه موضوعی اساسی است که با بهترین عناصر یک ملت -
که شما جوانان باشید - در میان گذاشته میشود، فقط شما مخاطب من
نیستید؛ این سخن را جوانان سراسر کشور هم خواهند شنید، نسل جوان کشور که
بیش از نیمی از ملت و جمعیت کشور است، باید بداند در مقابل آرزوهای بزرگ،
آرمانهای بلند و هدفهای مقدس و قابل قبول و موجه او چه موانعی وجود دارد.
جریان استحاله فرهنگی نظام جمهوری اسلامی ایران، از شبیخون تا نفوذ فرهنگیرهبر
معظم انقلاب از سالهای ابتدایی دهه 70 تا به امروز همواره نسبت به جریانی
که به دنبال استحاله فرهنگی نظام جمهوری اسلامی است، هشدار دادند و در هر
دورهای با توجه به امکانات و شرایط آن دوره این جریان را تشریح و تبیین
کردند.
در این راستا رهبری معظم انقلاب نیز با درایت به این تهدید
اساسی، پی برده و در سالیان متمادی و به مناسبتهای مختلف، این مهم را
گوشزده کردهاند. ایشان تهدیدات فرهنگی را در چند مرحله بیان کردهاند.
ایشان
این روند را با تغییرات مختلف "تهاجم فرهنگی"، "شبیخون فرهنگی" و "ناتوی
فرهنگی" و در سال گذشته نیز پس از مذاکرات ایران و غرب و در راس آن امریکا،
"نفوذ فرهنگی" بیان داشته است. ما در تهاجم فرهنگی، یک
حرکت آرام را مشاهده میکردیم و در ناتوی فرهنگی یک حرکت برنامهدار و
هدفدار و در حجم گسترده را شاهد هستیم و در نفوذ فرهنگی نیز با استفاده از
عوامل درونی به تغییر باورها و جا به جایی باورها می پردازد.
تهاجم فرهنگیایشان
سال 1370 در دیدار اعضای شورای انقلاب فرهنگی، بحث تهاجم فرهنگی را گوشزد
مینماید: "امروز آرایش تهاجم فرهنگی بسیار خطرناکی علیه انقلاب به وضوح
مشاهده میشود زیرا جهان اسلام بیدار و هوشیار شده است. از این رو تهاجم
فرهنگی دشمن با گذشته تفاوت بسیار دارد و شکل جدیدی پیدا کرده است و برای
مقابله با آن با شناخت و آگاهی کامل عمل کنیم."
هدف تهاجم فرهنگیدر
تهاجم فرهنگى، هدف، ریشه کن کردن فرهنگ ملى و از بین بردن آن است. در
تهاجم فرهنگى، ملتى را که تحت تهاجم قرار گرفته است، باید به بیمارى که
افتاده و خودش کارى نمىتواند بکند، تشبیه کنیم. آن وقت دشمن، آمپولى به او
تزریق مىکند و معلوم است آمپولى که دشمن تزریق کند، چیست! این فرق دارد
با آن دارو و درمانى که خود شما بروید و آن را با میل، انتخاب و وارد
بدنتان کنید. این تهاجم فرهنگى است.
هدفِ
تهاجم فرهنگى دشمن این است که ذهن مردم را عوض کند؛ از راه اسلام منصرف
نماید و از مبارزه ناامید سازد. دشمن در تهاجم فرهنگی خود سعی میکند
مقاومت را در میان مردم ما از حیثیت و اعتبار بیندازد؛ در واقع مقاومتشکنی
کند و سنگرها را از بین ببرد. مهمترین سنگر یک انسان، ایمان و انگیزه و عشق اوست. نباید اجازه دهید این سنگر را در دلها فرو بریزند و از بین ببرند.
شبیخون فرهنگیمن
یک وقت گفتم دشمنان «شبیخون فرهنگی» میزنند. این ادّعا راست است و خدا
میداند که راست است. بعضی نمیفهمند؛ یعنی صحنه را نمیبینند. کسی که صحنه
را میبیند، ملتفت است که دشمن چهکار میکند و میفهمد که شبیخون است، و
چه شبیخونی هم هست!
دشمن از راه اشاعهی
فرهنگ غلط فرهنگ فساد و فحشاسعی میکند جوانهای ما را از ما بگیرد. کاری که
دشمن از لحاظ فرهنگی میکند، یک تهاجم فرهنگی بلکه باید گفت یک «شبیخون
فرهنگی» یک «غارت فرهنگی» و یک «قتل عام فرهنگی» است.وظیفه
اصلی مبارزه با این تهاجم و شبیخون عمدتاً بر دوش علما و دانشمندان و
فرهنگیان جامعه است. اینان وظیفه دارند اولاً شبیخون را رصد کنند، زوایای
مختلف و پنهان آن را بشناسند، آغاز و انجام شبیخون از سوی دشمن را به مردم
اعلام کنند و همچنین برای مقابله با این حملات، فراخوان بدهند.
ناتوی فرهنگیرهبر
معظم انقلاب در ادامه تشریح روند استحاله فرهنگی نظام جمهوری اسلامی به
ناتوی فرهنگی میرسند و در این خصوص میفرمایند: من پریروز در روزنامه –
البته سه ، چهار ماه قبل از این ، من مقالهاش را دیده بودم – گزارشی از
تشکیل " ناتوی فرهنگی " را خواندم .
یعنی در مقابل
پیمان ناتو که آمریکاییها در اروپا به عنوان مقابله با شوروی سابق یک
مجموعه مقتدر نظامی به وجود آوردند؛ اما برای سرکوب هر صدای معارض با
خودشان در منطقه خاورمیانه و آسیا و غیره از آن استفاده میکردند ، حالا یک
ناتوی فرهنگی هم به وجود آوردهاند. این، بسیار چیز خطرناکی است. البته حالا هم نیست ؛ سالهاست که این اتفاق افتاده است .
مجموعهی
زنجیرهی به هم پیوسته رسانههای گوناگون – که حالا اینترنت هم داخلش شده
است و ماهوارهها و تلویزیونها و رادیوها – در جهت مشخصی حرکت میکنند تا
سررشتهی تحولات جوامع را به عهده بگیرند ؛ حالا که دیگر خیلی هم آسان و
رو راست شده است .
رویکرد اصلی ناتوی فرهنگی ،
جنگ نرم و هدف اصلی آن نابودی فرهنگ و هویت ملی جوامع به ویژه مقابله با
ایمان انسانهایی است که مصرند از هویت ملی و دینی خود شرافتمندانه دفاع
کنند .اعضای ناتوی فرهنگی با بهره گیری از 57 سال تجربه کار
مشترک در مقابله با رقیب ، تأسیسات پایهای هماهنگی را در حوزههای مختلف
به ویژه در حوزه رسانهای شکل دادهاند تا تحولات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و
فرهنگی ملتها را در مسیر خواست و منافع خود هدایت کنند .
در این
بین رسانهها ابزارهای مهمی هستند که در ناتوی فرهنگی به کار گرفته میشود
تا هویت واحد انسان مدرن غربی را جایگزین هویتهای ملی – دینی کنند. رادیو ،
تلویزیون، اینترنت، ماهواره، بازیهای رایانهای که اسطورهها و الگوهای
جدیدی را مطرح میکنند و از طریق ایجاد خودباختگی فرهنگی و ترویج روحیه
بیتفاوتی سبب میشود که اسطورههای ملتها تضعیف ، تخریب و نابود شوند و
یا آنچنان بر قومیتها تأکید میکنند و با ایجاد فرقههای جدید و دست ساخته
تلاش میکنند تا درگیریهای داخلی و خونریزیهای قومی را مقدمه سستی و
اضمحلال فرهنگی ملتها قرار دهند.
نفوذ فرهنگی«
نفوذ فرهنگی» از واژه هایی کلیدی است که رهبر معظم انقلاب، به ویژه به
تازگی، به دفعات بر اهمیت آن تأکید و مسئولان و مردم را به اهداف صریح و
پشت پرده دشمن در این باره رهنمون کردهاند.
از دیدگاه مقام معظم
رهبری نفوذ فرهنگی نسبت به تهاجم و شبیخون، روند خطرناکتری به خود گرفته
است و به همان میزان هدف آن نیز پیچیدهتر است. موضوعی که مدتهاست به شکلی
روشن و شفاف مورد تأکید رهبر معظم انقلاب قرار گرفته است:
«تمرکز
دشمنان بر روی فرهنگ بیشتر از همه جا است. چرا؟ بهخاطر همین تأثیر زیادی
که فرهنگ دارد. هدف و آماج تحرّک دشمنان در زمینهی فرهنگ، عبارت است از
ایمان مردم و باورهای مردم. مسئولان فرهنگی، باید مراقب رخنهی
فرهنگی باشند؛ رخنههای فرهنگی بسیار خطرناک است؛ باید حسّاس باشند، باید
هشیار باشند. ... باورهای قلبی مردم را مورد تهاجم قرار میدهند؛ این را
نمیشود انسان ندیده بگیرد.
امروز نفوذ دشمن یکی از تهدیدهای بزرگ
است برای این کشور؛ دنبال نفوذند. نفوذ یعنی چه؟ نفوذ اقتصادی ممکن است، که
البتّه کماهمّیّتترین آن نفوذ اقتصادی است؛ و ممکن است که جزو
کماهمّیّتترین [هم] نفوذ امنیّتی باشد. نفوذ امنیّتی چیز کوچکی نیست،
امّا در مقابل نفوذ فکری و فرهنگی و سیاسی، کماهمّیّت است. ... ا
ز همه مهمتر، نفوذ سیاسی و نفوذ فرهنگی است.
... دشمن سعی میکند در زمینهی فرهنگی، باورهای جامعه را دگرگون کند؛ و
آن باورهایی را که توانسته این جامعه را سرِپا نگه دارد جابهجا کند، خدشه
در آنها وارد کند، اختلال و رخنه در آنها بهوجود بیاورد. خرجها میکنند؛
میلیاردها خرج میکنند برای این مقصود؛ این رخنه و نفوذ فرهنگی است.
شهرکریمه/چگونه
می توان از طریق کتابی کودکانه به مساله مهم و استراتژیک «نفوذ فرهنگی»
پرداخت؟ پاسخ این دغدغه را محمد میرکیانی، نویسنده آثاری در زمینه ادبیات
کودک و نوجوان با کتابی با نگارش نام «تن تن و سندباد» پاسخی مطلوب بخشیده
است و این اثر چنان گیرایی موثری داشته که توانسته نظر مطلوب حضرت آقا […]
شهرکریمه/چگونه
می توان از طریق کتابی کودکانه به مساله مهم و استراتژیک «نفوذ فرهنگی»
پرداخت؟ پاسخ این دغدغه را محمد میرکیانی، نویسنده آثاری در زمینه ادبیات
کودک و نوجوان با کتابی با نگارش نام «تن تن و سندباد» پاسخی مطلوب بخشیده
است و این اثر چنان گیرایی موثری داشته که توانسته نظر مطلوب حضرت آقا را
در برداشته باشد و ایشان به حمایت از چنین اثر ارزشمندی، تقریظی مرقوم
داشتند. این موضوع در نشست تخصصی ادبیات کودک و نوجوان عنوان شد و لزوم
توجه به ادبیات از منظر نگاهی متعهدانه را دوباره هویدا ساخت، چنان که
برخلاف تصور برخی نه تنها ادبیات بلکه شاخه کودک و نوجوانش می تواند چنان
زبان مسئولیت پذیری بر تن روایتش دوخته و کاراکترهایی آشنا وخلاقانه بر
بستر داستانی بیافریند که بدون پیچ و تاب هایی شعارگرایانه حاوی نکاتی
ارزنده از جهان امروز ما باشد؛ جهانی که جنگ منظری دیگر سو به خود گرفته و
از طریق انفجار واژگانی بیگانه که حکم بمب اتم را به لحاظ بُعد خسارات در
هر سرزمینی به عهده دارند، بحران هویت را در پی داشته است.

میرکیانی
به عنوان نویسنده کتاب «تن تن و سندباد» از طریق مقابله شخصیت های شرقی و
غربی به جنگ رخ داده در جهان امروز شکلی فرازمانی می دهد و به مقابله 2
تفکر کاملا مجزا از جهان اندیشی غرب و شرق با کارکترهایی چون «تن تن» و
«سندباد» می پردازد. در واقع این شخصیت های کودکان بهانه ای برای نویسنده
شده تا سیل رخ داده از نفوذ فرهنگی آمریکا را بتواند از طریق جهانی داستانی
برای بچه ها به تصویر درآورد. این جا است که ادب و هنر در خدمت اهداف
استراتژیک شکلی عملی به خود می گیرد و نشان می دهد که اصطلاح استراتژیک
برخلاف نگاه برخی عنوانی غول آسا و غیر قابل دسترس در عرصه فرهنگ و هنر نمی
باشد!

در
واقع میرکیانی با انتخابی هوشمندانه از نام «تن تن» که داستانی مطرح در
ادبیات غربی است، سعی کرده مسیری دیگرسو برای مخاطب مجذوب ادبیاتی قصه گو
بسازد. داستانی که ژرژ رمی، نویسنده بلژیکی در سال 1929 با نام «تن تن در
سرزمین شوراها» خلق کرد و به دلیل مخاطبان بسیاری که یافت بعدها تبذیل به
جریانی دنباله دار در ادبیات داستانی کودک شد و آثار بسیاری مرتبط با هسته
اصلی این داستان با نام هایی مختلف به نشر درآمد که از جمله آن ها مجموعه
داستان های «ماجراهای تن تن و میلو» است که استیون اسپیبرگ فیلمی با نام
«ماجراهای تن تن: راز اسب شاخدار» از آن ساخت. میرکیانی در کتاب «تن تن و
سندباد» به دنبال این بوده که به نزاع میان تفکر غرب و شرق از طریق
کاراکترهای آشنای بچه ها بپردازد و از سویی به جهان اسطوره ای شخصیت های
شرقی نظر افکند و از سویی دیگر به نفوذ فرهنگ بیگانه غربی ها در ممالک شرق
به عنوان مسیری مخاطره برانگیز هشدار دهد.

آن
چه به عنوان مساله ای مهم از کتاب «تن تن و سندباد» می توان استخراج کرد،
نگاه اصیل و متعهدانه ای است که یک هنرمند و ادیب و فعال فرهنگی می تواند
نسبت به پدیده های پیرامون خود و مسائلی مهم و استراتژیک در نگاهی اعتقادی
داشته باشد. مساله ای که متاسفانه یا نادیده گرفته شده و یا تنها منجر به
انتقاد و غرزدن اهالی فرهنگ و هنر انجامیده است، در حالی که تجربیاتی همچون
«تن تن و سندباد» و آثار بی ادعای ساخته شده در عرصه های مختلف فرهنگی و
هنری، گزینه ای مطمئن تر و ارزنده تری چون تلاش برای کار در عرصه های جهادی
فرهنگ را به میان می کشاند.

مساله
ای که نیاز به بازنگری را در نهاد رفتاری جامعه هنری و ادبی کشور لازم می
دارد و این نکته را استوار می سازد که تا زمانی که در میدان مبارزه با نفوذ
فرهنگی قرار نگیریم و تنها به گلایه خوش باشیم، همین می شود که گام های
ویران کننده فرهنگ غربی روز به روز از طرق مختلف وارد جامعه ایرانی می شود.