عزاداری امام حسین (علیه السلام) مقوله ای الهی - انسانی است و سرشتی دوگانه دارد که آمیخته از سنت الهی و سنت بشری است. که در این مقال بدان دست می یازیم.
1. عزاداری از نگاه عقل
هر مقوله ای و پدیده ای در کهکشان دانش بشری، برای ماندگاری، به سنجش در ترازوی عقل، تحکیم مبانی عقلانی و به دیگر سخن، توسعه و تقویت ظرفیت برهان پذیری آن نیاز دارد. حال آیا عزاداری امام حسین(علیه السلام) و ائمه اطهار (علیهم السلام) این استحکام عقلانی را دارد یا نه؟ آیا می توان با برهان های عقلی، به تبیین آن پرداخت یا آن که تنها با مقولاتی فراعقلانی چون عشق، قابل شرح است؟ از نگاه ما، اساس عزاداری حسینی و هسته مرکزی آن، کاملا قابلیت برهان پذیری و تبیین عقلانی را دارد.
از بدیهیات عقلی آن است که انسان در سوگ عزیزانش، به حزن و اندوه می نشیند و در فراق آنان، گریان و نالان می شود. رفتار هر انسان آراسته به اخلاق انسانی، هنگام از دست دادن یار، عزیز و بزرگی چنین است. درست به همان شکل که آدم بر هابیل، یعقوب بر یوسف، پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) بر حمزه و... گریستند .
حال هر چه مقام و عظمت شخصیت از دست رفته والاتر باشد، شیوه های بیان این سوگ مندی بیشتر و پررنگ تر می شود و صورتی عقلانی پیدا می کند.
ممکن است این پرسش پیش آید که در سوگ بزرگان و نزدیکان تازه از دست رفته نیکوست، ولی آیا این که پس از هزار و چهارصد سال، هنوز بر کسی چون حسین به علی(علیه السلام) بگرییم نیز زیبنده و رواست؟
پاسخ این پرسش آن است که تشیع ، مکتب امامت است و امامت، بر پایه ارتباط قلبی و عاطفی امت و امام استوار شده است. حال اگر این ارتباط قلبی و عاطفی، آن گونه عمیق است که پس از هزار و چهارصد سال نیز با ذکر و یادآوری مظلومیت امامی چون حسین بن علی(علیهما السلام)، اشک در چشمان شیعه پیرو او حلقه می زند، می توان آن را غیر عقلانی خواند و به ملامتش پرداخت؟
عزاداری به عنوان وجوب شکر :
این استدلال، استدلالی است که عزاداری را به دلیل سپاسگذاری از حسین بن علی (علیهما السلام)، لازم می داند. از منظر عقلی، قدردانی و سپاسگذاری از خدمات دیگران و کارهای نیک آنها نیکو و لازم است و چنان چه این خدمت فداکارانه و ایثارگرانه هم باشد، شکر و سپاس، لزوم بیشتری پیدا مییابد. از این رو، امام حسین(علیه السلام) که در راه عظمت اسلام، زنده نگه داشتن قرآن و حمایت از مسلمانان به قیام پرداخته و همه چیز را در این راه تقدیم کرده، شایسته سپاس است. بنابراین، گرامی داشت یاد و راه او و ابراز احساسات به ساحتش، کم ترین و کوچک ترین کاری است که میتوان انجام داد.
درباره
گریستن، عزاداری و مجلس به پا داشتن امام صادق (علیه السلام) می فرماید :
کسى که قطره اشکى درباره ما بریزد، بخاطر خونى که از ما ریخته شده و یا حقى
که از ما غصب شده است و یا آبرویى که از ما هتک شده است و... خداوند در
قبال این اشک سالیان دراز او را در بهشت جاى مى هد
2. عزاداری از دیدگاه قرآن و سنت
با نظری به آیات و روایات روشن میشود که عزاداری و برپایی مجالس عزا نه تنها با قرآن مخالفت و ناسازگاری با مبانی دینی ما ندارد، بلکه از مصادیق شعایر الهی، مودّت و محبّت به اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ و مبارزه با ظلم و ستم میباشد که در قرآن به آنها سفارش شده است.
نمونه عینی عزا و گریه در قرآن کریم ، سوگواری و گریه حضرت یعقوب ـ علیه السّلام ـ در فراق یوسف است، که بنا بر نقل زمخشری هفتاد سال گریه کرد و پاداش آن گریهها برابر با پاداش هفتاد شهید میباشد. بنابراین عزاداری و گریه در مصائب برگزیدگان الهی و اهلبیت ـ علیهم السّلام ـ مورد تأیید روایات بوده و ممدوح قرآن کریم و در قرآن و روایات هیچگونه نهی و مذمتی از آن نشده است.
اما در سنت، مجموعه روایات، رفتارها و تقریرهای پیامبر(ص) و امامان (ع) بسیار دیده می شود .
نسایی از جابربن عبدالله انصاری نقل می کند که هنگام شهادت پدرم در جنگ احد ، من بر پدرم می گریستم و مردم مرا از گریستن نهی می کردند ، ولی از پیامبر(ص) نهی ای ندیدم.1
سنن نسائی نیز روایتی را آورده که در آن، بر منع نکردن پیامبراکرم(ص) از صیحه و گریه زنان ، تصریح شده است.2
3. عزاداری امام حسین (ع) در روایات شیعی
در روایات شیعی و از زنان اهل بیت(ع) ، سخنان فراوانی نقل شده که بر توصیه ایشان بر گریستن و عزاداری بر امام حسین(ع) دلالت دارد .
حضرت رسول(ص) در مکان های متعددی بر فرزندش حسین(ع) گریسته است. در روز ولادت حسین(ع)، آن حضرت در گوش راست او اذان و در گوش چپش اقامه خواند و سپس فرزندش را در دامنش نهاد و گریست. 3
روایاتی در خصوص پیامبراکرم در مورد گریستن بر امام حسین(علیه السلام) فراوان یافت می شود .4 گریستن امام علی (علیه السلام) هنگام عبور از کربلا در جریان جنگ صفین نیز به صورت متواتر نقل شده است. 5
از امام صادق(علیه السلام) روایت شده است که حضرت زهرا(سلام الله علیها) بر مصیبت فرزندش حسین(علیه السلام) می گریست.6 درباره گریستن، عزاداری و مجلس به پا داشتن امام صادق (علیه السلام) می فرماید : «من دمعت عیناه فینا دمعه لدم سفک منا، او حق لنا نقصناه او عرض انتهک لنا اولا حَد من شیعتنا بواه الله تعالى بها فى الجنه حقباً[14]» کسى که قطره اشکى درباره ما بریزد، بخاطر خونى که از ما ریخته شده و یا حقى که از ما غصب شده است و یا آبرویى که از ما هتک شده است و... خداوند در قبال این اشک سالیان دراز او را در بهشت جاى مى هد. 7
از امام کاظم(علیه السلام)8 نیز اخبار و گزارش های زیادی پیرامون این مسأله بیان شده است . این همه روایات، بیانگر حزن و اندوه امامان در مصیبت حسین(علیه السلام) است.
پس از آنجا که گفتار ، کردار و تایید عمل دیگران از سوی آن بزرگواران حجت است ، تمسک به شیوه رفتار آنها لازم خواهد بود .
آری گریه و خنده از عوارض وجودى انسان است، که بسیارى از حالات روحى و درونى انسان در این دو، بروز و ظهور پیدا مى کنند و فطرت انسان بر این نهاده شده که در هنگام از دست دادن محبوب، اندوهگین و در هنگام شادى آنها، خشنود مى شود.9 و غالباً این اندوه و شادى باعث بروز گریه و خنده مى شوند و دین مبین اسلام که قوانین آن با فطرت مطابق10 است; بر این امر صحّه گذارده و پیامبر اکرم-صلى الله علیه وآله- و صحابه ایشان به خاطر از دست دادن عزیزان خود غمگین مى شدند و گریه مى کردند که موارد متعددِ آن در متون شیعه و اهل سنت نقل شده، از جمله گریه پیامبر(ص) براى پسرش ابراهیم 11 یا براى فاطمه بنت اسد.12
حال اگر ما شیعیان در مصیبت ائمه اطهار-علیهم السلام- عزادارى و گریه مى کنیم به این دلیل است که آنان محبوب ما هستند و تار و پود وجودمان، با عشق و محبّت آنان عجین شده و این اظهار محبت در حقیقت اداء حق رسالت است چرا که پیامبر(ص) در ازاى رسالت و هدایت گرى خویش، فقط مودتِ ذى القربى را طلب نموده: (قل لا اسئلکم علیه اجراً الا الموده فى القربى) با توجه به این که خودِ اهل سنت گفته اند که منظور از قربى فاطمه(علیها السلام)، على(علیه السلام) و فرزندان اوست.13 و محبّ واقعى کسى است که در شادى آنان مسرور و در مصیبت آنان اندوهگین باشد و این اختصاص به زمان رسول اللّه(ص) ندارد، بلکه براى تمام أزمنه و کل مسلمانان ثابت است و هر مسلمانى در هر کجا و هر زمان موظّف به اداء حق رسالت است.
فرآوری : زهرا اجلال - گروه دین و اندیشه تبیان
......................................................
پی نوشت ها :
1- سنن نسائی / شرح جلال الدین سیوطی / ج 3 / ص 318
2- همان
3- علامه مجلسی / ج 43 / ص 239
4- امالی صدوق / شیخ صدوق / ص 116
5- وقعه الصفین / نصر بن مزاحم منقری / تحقیق عبد السلام هارون / ص 140
6- کامل الزیارات / ابن قولویه / ص 82
7- محمد بن نعمان مفید / ص175 / روایت 5
8- امالی صدوق / ص 118
9- صحیح بخاری / ج 2 / ص 442 ؛ کنز العمال / حسام الدین متقی هندی / ج 15 / ص 731 ـ 733
10- جعفر سبحانى / بحوث قرآنیه فى توحید و الشرک (مؤسسه امام صادق(علیه السلام) / ص 140
11- روم / 30
12- صحیح مسلم /ج 4 / ص 1808
13- حاکم نیشابورى / مستدرک على الصحیحین / ج 3 / ص 108
1- آنچه در حق حضرت امام حسین علیه السلام به وقوع پیوست درباره هیچکدام
از امامان و پیامبران روی نداده است. کدامین امام یا پیامبر را مانند امام
حسین علیه السلام کشته اند؟! خود امام حسین، برادرانش، برادر زادگانش،
خواهر زادگانش، پسرانش، خویشانش و همه یارانش را کشتند، خاندانش و خاندان
یارانش را اسیر کردند و شهر به شهر گرداندند و آنها را شکنجه های روحی
فراوانی کردند. علاوه بر این در طول تاریخ کسانی را که به زیارت آن حضرت می
رفتند می گرفتند و شکنجه می کردند و گاهی می کشتند. حتی دشمنان امام حسین
قبر آن حضرت را تخریب و تبدیل به مزرعه کردند تا اثری از آن حضرت در تاریخ
شیعه نماند. پس جا دارد که شیعیان یاد امام را بسیار گرامی بدارند.
2-
قیام امام باعث شد تا دین اسلام از نو زنده شود و برای همین خود پیابر و
امامان دستور داده اند که شیعیان یاد امام را همواره گرامی بدارند و اینکه
شیعه این همه نسبت به امام حسین اظهار محبت می کند به خاطر همین شفارش های
امامان است نه اینکه از پیش خود این برنامه ها را ساخته باشند.
3-
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و امامان معصوم علیهم السلام در زمان
خودشان نسبت به امام حسین علیه السلام دیدگاه خاصی داشتند و در هر فرصتی
نسبت به حوادثی که در باره امام حسین علیه السلام اتفاق خواهد افتاد رفتار
های سوگوارانه داشتند و حتی روز اول تولد امام حسین، هم پیامبر و هم فاطمه
زهرا سلام الله علیها گریه کردند.
4- در عصر حاضر دشمنان شیعه تلاش می
کنند تا در میان مردم یاد امام حسین علیه السلام کم رنگتر گردد چون هر چه
یاد امام بیشتر شود مکتب شیعه بیشتر تقویت می شود و اینکه می بینید در برخی
کشورها نسبت به بزرگداشت بزرگانی که از دنیا رفته اند حساسیت نشان می دهند
و این بزرگداشت ها را نا درست می دانند هدف اصلی آنان این است که مکتب
شیعه تقویت نشود .
5- توجه به این مطلب داشته باشیم که یاد امام حسین
علیه السلام یاد پیامبر و یاد امامان است و بین امامان از این جهت تفاوتی
نیست و همه اینها مانند یک نورهستند و هر کدام را یاد کنی آن یکی ها هم یاد
شده اند و چون دشمن نسبت به امام حسین علیه السلام حساستر است شیعیان هم
به این خاطر نسبت به امام حسین بیشتر حساسیت نشان می دهند.(1)
1- برای ملاحظه روایات می توانید به ج 44 و 45 بحار الانوار مراجعه کنید.
منبع: پرسمان دانشجویی
حدیثی از امام صادق می خواستم که توضیح بده چرا فقط برای امام حسین چنین عزاداری بزرگی میشه اما برای سایر ائمه این جوری نیست.
با سلام و تشکر به خاطر ارتباط تان با این مرکز.
اولا :این طور نیست که فقط برای سید الشهدا (ع)عزاداری بر پا شود و برای
سایر امامان مراسم عزاداری نباشد، بلکه برای آن ها هم هست، منتهی کم تر.
برای عزاداری هر کدام از آنان اجر و پاداش فراوان وارد شده است . از امام
صادق(ع) در باره عزاداری امام حسین و سایر امامان نقل شده است :
نَفَسُ الْمَهْمُومِ لَنَا الْمُغْتَمِّ لِظُلْمِنَا تَسْبِیحٌ وَ هَمُّهُ
لِأَمْرِنَا عِبَادَةٌ وَ کِتْمَانُهُ لِسِرِّنَا جِهَادٌ فِی سَبِیلِ
اللَّهِ قَالَ لِی مُحَمَّدُ بْنُ سَعِیدٍ اکْتُبْ هَذَا بِالذَّهَبِ فَمَا
کَتَبْتَ شَیْئاً أَحْسَنَ مِنْهُ (1) ؛
نفس کسی که برای ما اندوهناک باشد، تسبیح و هم و غم او به خاطر ما عبادت است و پوشاندن راز ما جهاد در راه خدا است .
امام علی با آن همه فداکاری و از جان گذشتگی در راه اسلام بعد از رحلت
پیامبر(ص) حق مسلّمش را گرفته و 25سال خانه نشین کردند . درِ خانه اش را
آتش زدند و به همسر عزیزش , فاطمه بدترین توهین را کردند و پهلویش را
شکستند و صورتش را سیلی زدند و فرزند معصومش , محسن را شهید کردند . برای
بیعت با خلیفه , ریسمان به گردنش انداخته و به طرف مسجد بردند, ولی آن
بزرگوار برای حفظ اسلام دندان به جگر گذاشته و آن قدر صبر کردند که واژه
صبر در مقابل او خجل بود، چون خود فرمود:
صبر کردم در حالی که خار در چشم و استخوان در گلو داشتم .
به این حد هم اکتفا نکرده ،کافرش خواندند . به جرم مخالفت با اسلام و رسول
اللّه و قرآن در محراب مسجد شمشیر زهرآلود بر فرق نازنینش فرود آورده و
شهیدش کردند.
بعد از شهادت از جسد مطهرش نگذشتند . تصمیم گرفتند آن را آتش بزنند. به
همین خاطر بیش از صدسال قبر مبارکش مجهول بود. به دستور معاویه خطبای مزدور
چندین سال حضرت را در منبر لعن کرده و گروهی از به ظاهر نمازگزاران در
قنوت نماز نفرینش می کردند.
دشمنی بنام بنی امیه تمام توان خود را به کار برده بود که نام و یاد و
تمام زحمات و آثار حضرت را از صفحه روزگار بر دارد . در نتیجه نام رسول
خدا(ع) و بالاتر از همه اسلام را از بین ببرد. پس برای امام علی (ع) هم
مراسم عزا بر پا می شود . پیروان حضرت در برخی مکان ها و کشورها به خوبی از
حضرت تجلیل به عمل می آورند .
اما سوگواری و عزاداری برای شهادت حضرت اباعبدالله (ع) و یارانش آن قدر
روشن است که نیاز به گفتن ندارد. شهادت امام حسین (ع)و یارانش و اسارت و
دربدری اهل بیتش به قدری جان سوز و جان گداز بود که تاکنون در جهان اسلام
بلکه در تاریخ بشر چنین مصیبت و بلیه ای رخ نداده است . او را به جرم این
که از دین خارج شده و علیه خلیفه وقت یزید قیام کرده، در کنار شریعه فرات
با لب تشنه سر بریدند . اسب بر پیکر مبارکش تازاندند . بعد از شهادت حضرت
زن و فرزنش را به اسارت برده , بدترین هتّاکی ها و زخم زبان ها را به آن ها
زدند . در مسیر راه به هر شهر و دیاری که می رسیدند ، مردم با پوشیدن لباس
نو و رقص و پای کوبی از آن ها استقبال می کردند و می گفتند این ها خارجی
اند و مستحق عذاب !
در ثانی :اگر شهادت امام حسین نبود، دین جدش پیامبر اسلام که با زحمات زیاد
به دست آمده بود، به دست بنی امیه کثیف از بین می رفت. از این رو امامان
معصوم به بر پایی عزا تاکید فراوان دارند .
با توجّه به مطالب فوق حال بگویید بهترین و عاقلانه ترین روش مبارزه با
مخالفان اهل بیت و اسلام و خنثی کردن تلاش بی وقفه چندین ساله آن ها و زنده
کردن نام علی و حسین و اهل البیت و شرح جنایت ها و خیانت هایی که بر آن ها
صورت گرفت ، چه بوده و چیست ؟ آیا روشی بهتر از تشکیل مجالس و اقامه عزا
برای علی و فاطمه و حسین (ع)وجود دارد؟!
در اهمیت عزای امام حسین (ع) احادیث فراوان نقل شده، از جمله این حدیث که از حضرت رضا (ع) نقل شده است :
محرم ماهى بود که اهل جاهلیت نبرد را در آن حرام مىدانستند، ولی بعد از آن
خون ما را در آن حلال شمردند . حرمت ما را هتک کردند . فرزندان و زنان ما
را اسیر کردند . آتش به خیمههاى ما زدند . آنچه از وسائل در آن بود چپاول
کردند . در امر ما رعایتى به خاطر رسول خدا نکردند. روز شهادت حسین (ع) چشم
ما را فراوان گریاندند . اشک ما را روان ساخت . عزیز ما را در زمین کربلا
خوار کردند . گرفتارى و بلا به ما دچار ساختند. از این رو تا روز قیامت بر
مانند حسین باید گریست. این گریه گناهان بزرگ را بریزد. پدرم را روشی بود
که چون محرم می شد خنده نداشت . اندوه بر او غالب بود تا روز دهم محرم. روز
دهم روز مصیبت و حزن و گریهاش بود . می فرمود در این روز حسین کشته شد .
(2)
سایر امامان برای بیان حقّانیّت اهل بیت ، از بیان مظلومیت علی و شهادت
جانگداز حضرت امام حسین (ع) استفاده می کردند. گاهی خود ذکر مصیبت می
نمودند . به یاران و اصحاب خویش سفارش اکید دراقامه عزا می کردند .به شعرا و
مدّاحان اهل البیت به خصوص مداحان امام علی و فاطمه اطهر و امام حسین
جایزه و انعام می بخشیدند. این ها همه پاسخ چرایی عزاداری برای امام حسین
است .
به هر حال به سه دلیل می توان اهمیت و بزرگی عزاداری امام حسین را نسبت به سایر امامان دیگر توجیه کرد:
1- دستور اهل بیت .
2- ماهیت قیام امام حسین و اهداف آن.
3- کیفیت شهادت آن حضرت.
این ها عواملی بود که در اهمیت و بزرگی قیام امام حسین (ع) دخیل بود .
پی نوشت ها:
1. کافی ،ص 128.
2. امالى شیخ صدوق ،ص 129.