عوامل و زمینه های واقعه عاشورا
حادثه ی عظیم عاشورا یکی از مهم ترین تحولات سیاسی اجتماعی تاریخ بشریّت
و یکی از رویدادهای بی نظیر در تداوم خطّ رسالت پیامبران الهی است که باید
به درستی تجزیه و تحلیل گردد؛ بررسی هرچه بهتر نهضت عاشورا بدان گونه که
چهره ی واقعی قیام ترسیم گردد، لزوماً ما را به مباحث تاریخی، روان شناسی
فرد و جامعه، مطالعات فعل و انفعالات و تحوّلات جامعه بشری، جامعه شناسی و
... مربوط می سازد. یادآوری تحوّلات سیاسی، اجتماعی دوران پس از
پیامبر(صلّی الله علیه و آله) همواره درس آموز و عبرت انگیز است و برای
جامعه ی امروز بیش از گذشته مورد نیاز می باشد؛ چرا که حوادث روز به روز
شکل پیچیده تری به خود می گیرد که گاه ساختار عوامل پیدایش را بر هم می زند
و حتی سعی بر فراموشی آن دارد. گاهی حادثه ها لحظه ای اتفاق می افتد و در
زمان بسیار کوتاهی اثرات خود را در ابعاد وسیع منتشر می سازد، امّا برخی
پدیده های مهمّ به گونه ای واقع می گردند که باید ریشه ها و علل آن ها را
در ده ها سال قبل جست و جو کرد. نهضت عاشورا از کامل ترین نمونه های این
گونه حوادث است؛ چرا که حکیمانه نیست اگر کسی تصوّر کند بذر اصلی این حادثه
ی عظیم تنها در مدّت چند روز یا چند ماه از ابتدای زمام داری یزید کاشته
شد و رشد کرد و بارور گردید، بلکه باید برای جست و جوی سبب های اصلی این
واقعه ی بی نظیر و به دست آوردن هدف های عالی و مقدّس امام حسین بن
علی(علیه السلام) و اطّلاع یافتن از شرایط و موقعیّت خاص اجتماع آن دوره ی
اسلامی سال ها به عقب بازگشت و حوادث اجتماعی را در آن سال ها با صبر حوصله
ی خاص مورد مطالعه قرار داد.
عاشورا و سقیفه
زمینه های اجتماعی واقعه عاشورا
رابطه ارگانیک عاشورا و فتوحات اسلام
گام های ارتجاع، از رحلت نبوی تا قیام حسینی
بازتاب تفکر عثمانی در حادثه ی کربلا
جامعه شناسی نهضت عاشورا
نقش فشارهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بنی امیه در پیدایش نهضت امام حسین علیه السلام
ریشه قیام امام حسین (ع(
اهداف و انگیزه های نهضت عاشورا
هدف اصلی قیام امام حسین(ع) را می توان در احیای دین خلاصه کرد. اما
نهضت امام حسین(ع) پدیده ای عمیق، چند ماهیتی و چند لایه است که اندیشمندان
و صاحب نظران اهداف و انگیزه های متعددی را در بوجود آمدن آن دخیل می
دانند. در نگاهی دقیق تر می توان بعضی از آنها را در موارد زیر نیز جستجو
کرد.
1- بیعت خواهی یزید و امتناع حضرت از بیعت:
یزید به والی خود در مدینه نوشت: حسین(ع) و عبدالله بن زبیر و عبدالله
بن عمر را احضار نموده و از آنها بیعت بگیر و اگر بیعت نکردند آنها را گردن
بزن و سرشان را برای من به شام بفرست. امام در جواب این هتاکی، شجاعانه
فرمود: هنگامی که امت اسلامی به پیشوائی مثل یزید گرفتار گردد باید فاتحه
اسلام را خواند و بدین جهت از بیعت با یزید امتناع ورزید.
2- امر به معروف و نهی از منکر:
امام حسین (ع) در بیان هدف قیام شان می فرماید: منظورم (از این قیام) امر به معروف و نهی از منکر است.
3- اصلاح امت و مبارزه با فساد:
چنان که خود حضرت فرمود: انگیزه ام از قیام، اصلاح امت جدم رسول خدا(ص) است .
به عبارت دیگر؛ یکی از علل قیام امام حسین(ع) زنده کردن ارزشهای اسلامی
بوده است. ارزش هایی همچون وحدت امت اسلامی، حریت (آزادی و آزادگی)، اخلاق
اسلامی و انسانی، زنده کردن معارف حق و از بین بردن بدعت ها و... این هدف
آن چنان عالی است که امام می فرماید: «مگر نمی بینید که به حق عمل نمی شود و
از باطل جلوگیری نمی گردد. (اگر برای تغییر این وضعیت) مؤمن مشتاق دیدار
پروردگارش باشد (و جان خود را فدا کند) شایسته است.»
4- دعوت کوفیان و تشکیل حکومت:
وظیفه امام این است که در صورت آماده بودن زمینه، در جامعه اسلامی حکومت
حقه اسلامی را تشکیل دهد و بحسب ظاهر چنین زمینه ای آماده بود، چون مردم
کوفه با ارسال حدود 12 هزار نامه برای امام (ع) آمادگی خود را برای کمک به
امام با لشکر صد هزار نفری اعلان نمودند. معلوم است که اگر امام اجابت نمی
فرمود، چه بسا در برابر خدا و امت اسلامی و تاریخ مسئول بوده و مواخذه می
گردید.
اهداف نهضت عاشورا
نهضت حسینی، نهضتی متشابه و چند مقصدی
موضع حسین (ع) پس از مرگ معاویه
هدف عالی قیام امام حسین(ع)از زبان خود امام (ع)
پنج انگیزه امام حسین علیه السلام از قیام عاشورا/ سخنرانی حجت الاسلام دکتر رفیعی
پژوهشی در بعد سیاسی حماسه عاشورا
امام حسین علیه السلام و احیای دین
اسلام به عنوان کامل ترین دین دارای برنامه های متنوّع زندگی است و در
احکام و دستورات خود تغییرات و دگرگونی هایی را پیش بینی کرده است. به همین
جهت اهرم هایی را برای پویایی خود در نظر گرفته است، لذا اگر این تغییر و
تحوّلات بیرون از حوزه دین بر آن تحمیل گردد، بدعت و تحریف شناخته می شود.
واژه بدعت به معنای نسبت دادن عقاید و دیدگاه های جدید به دین است که با
مبانی قرآن و سنت معصومین(ع) سازگاری ندارد. امام حسین(ع) ظهور بدعت ها و
رواج تحریفات را یکی از مهم ترین عوامل آسیب زا در قلمرو امامت می دانست و
معتقد بود که حکومت اموی موجب پدید آمدن بدعت هایی در دین شده است و با
تقویت آن ها جامعه مسلمین را به مخاطره انداخته است. زمانی که پایه و اساس
دین اسلام به دست نبی مکرم اسلام بنیان نهاده شد، بنی امیّه مخالفت با آن
حضرت و دین نوپای او را آغاز کردند، اما با مقاومت پیامبر(ص) و یارانش آنان
تسلیم شدند و به اسلام گرویدند، ولی منتظر فرصتی بودند تا دوباره به
جایگاه خود برگردند. این فرصت با به خلافت رسیدن عثمان فراهم شد. بدعت در
دین یکی از حرکت های تبلیغی امویان بود. از نیمه دوم دوران خلافت خلیفه سوم
تا پایان دوران حکومت معاویه به تدریج بسیاری از اصول و ارزش های اسلام
تعطیل شد و بدعت هایی در دین پدیدار گشت.
آسیب شناسی دین از دیدگاه امام حسین(ع)
امام حسین علیه السلام و احیای دین
امر به معروف و نهی از منکر در نهضت امام حسین علیه السلام
در فرهنگ عاشورا ، حاکمیت ظلم یزیدی بزرگترین منکر اجتماعی است و مبارزه
برای حاکم ساختن حق و قطع سلطه ستم ، معروفی عظیم است . امر به معروف و
نهی از منکر ، از مهمترین فلسفه های حماسه خونین کربلاست . سیدالشهداء در
وصیتی که نوشته و به برادرش محمد حنفیه می سپارد ، می فرماید : «اِنی ما
خَرَجْتُ اَشِرا وَ لا بَطِرا وَ لا مُفسِدا وَ لاظالِما، إنما خَرَجتُ
لِطَلَبِ الاصلاحِ فی اُمةِ جَدی، اُریدُ أن آمُرَ بِالمَعرُوفِ وَ اَنهی
عَنِ المُنکرِ وَ اَسیرَ بِسیرَةِ جَدی وَ اَبی عَلِیبنِ اَبی طالِب» این
به وضوح، نقش امر به معروف و نهی از منکر را در حرکت عاشورایی به عنوان یک
هدف و انگیزه امام نشان می دهد. در زیارتنامه آن حضرت هم این موضوع مطرح
است: «اَشهَدُ اَنک قَد اَقَمْتَ الصلاةَ وَ آتَیتَ الزکاةَ وَ اَمَرتَ
بِالمَعرُوفِ وَ نَهَیتَ عَنِ المُنکرِ وَ جاهَدتَ فی سَبیلِ اللهِ حَتی
اَتاک الیقین».
این تعبیرات، نشان دهنده عمق این فریضه دینی است که در متن جهاد خونین
هم جلوه گر می شود و دامنه امر به معروف و نهی از منکر، از واجبات و محرمات
جزئی و فرعی و فردی، حتی به قیام برای اقامه قسط و سرنگونی حکومت باطل و
تغییر نظام فاسد اجتماعی هم گسترش می یابد.
امام حسین علیه السلام و امر به معروف میدانی
امر به معروف و نهی از منکر در نهضت امام حسین (ع)
امر به معروف و نهی از منکر در سیره، سخن و قیام امام حسین(ع)
عاشورا و امر به معروف
اصلاح جامعه بالنده ترین یادگار امام حسین (ع)
جایگاه تکلیف الهی و بیعت در قیام امام حسین علیه السلام
امتناع از بیعت
داده های تاریخی نشان می دهد امام حسین (ع) در برابر حکومت وقت دو راه
بیشتر نداشت: 1 - قیام؛ 2 - بیعت. نتیجه قیام، شهادت و یا تشکیل حکومت بود و
نتیجه بیعت، ذلت و نابودی اسلام. امام (ع) قیام را انتخاب کرد و هدف خود
را امر به معروف و نهی از منکر دانست و بارها از محو دین و ظهور بدعت سخن
گفت و خطرات امویان را گوشزد کرد. از سوی دیگر، همگان را نیز به قیام علیه
یزید و ستم گران فراخواند. نتیجه قیام امام حسین (ع) احیای اسلام، انقراض
حکومت اموی و نهادینه کردن فرهنگ عزت مندی بود، به گونه ای که گفته شده
است: «ان الاسلام محمدی الحدوث، حسینی البقاء».
موسیو ماربین آلمانی می گوید: «حسین با قربانی کردن عزیزترین افراد
خود... به دنیا درس فداکاری آموخت و نام اسلام و اسلامیان را در تاریخ، ثبت
و در عالم، بلند آوازه ساخت و اگر چنین حادثه ای پیش نیامده بود، قطعاً
اسلام به حالت کنونی باقی نمی ماند و ممکن بود یک باره اسلام و اسلامیان
محو و نابود گردند.»
امام حسین (ع) با شرکت در یک جنگ نابرابر به شهادت رسید و اهل بیت او را
به اسارت بردند، ولی به قول استاد شهید مطهری (ره) آن حضرت به اهداف خود
دست یافت. این در حالی است که اگر امام با یزید بیعت می کرد، نه تنها به
آرمان ها و اهداف خود دست نمی یافت؛ بلکه بیعت او آثار منفی متعددی را در
پی داشت
بیعت
کدامیک مقدم است؟
علل عدم بیعت امام حسین (ع) با یزید
امام حسین علیه السلام و تشکیل حکومت اسلامی
حکومت در نگاه امام حسین (ع) بهترین وسیله برای جلب رضای خدا و بهترین
عامل برای زمینه سازی هدایت و رشد و تعالی بندگان اوست و اگر این حکومت به
دست نااهلان بیفتد، نه تنها زمینه تعالی بندگان خدا از بین می رود بلکه
زمینه حاکمیت شیطان و جهل و کفر و شرک حاصل می شود و امام نمی تواند نسبت
به این پیامدهای مثبت و منفی بدون توجه باشد. به بیانات زیر از امام حسین
(ع) توجه کنید.
امام در جمع معتمدان و بزرگان و عالمان سخنرانی مفصلی دارد. در این
سخنرانی که ظاهرا در زمان معاویه و در ایام حج بوده است، امام بزرگان قوم
را مخاطب قرار می دهد و آنان را به وظیفه مهم امر به معروف و نهی از منکر
متذکر می شود و خاطرنشان می کند که چون شما این وظیفه را ترک کرده اید،
حکومتی که حق شما عالمان است به دست نااهلان افتاده و کسانی بر شما حاکم
شده اند که صلاحیت حکومت ندارند. و آنها را به شدت برای ترک امر به معروف و
نهی از منکر توبیخ می کند و از ستمگری حاکمان و عاملان حکومت اموی می نالد
و می فرماید:
«فالله الحاکم فیما فیه تنازعنا و القاضی بحکمه فیما شجر بیننا» :
خداوند در آنچه ما و اینان (بنی امیه) در آن نزاع داریم حکم است و به حکم
عادلانه اش قضاوت می کند.
این جمله صراحت دارد که امام با بنی امیه بر سر حکومت نزاع و مشاجره
دارد و حکومت را حق خود می داند و در پی به دست آوردن آن است و بنی امیه
نیز بر این مطلب آگاهی دارند و امام را از حقش محروم کرده اند و آنگاه امام
برای اینکه کسانی حکومت خواهی آن بزرگوار را دنیاطلبی ندانند، اعلام می
کند:
«اللهم انک تعلم انه لم یکن ما کان منا تنافسا فی سلطان و لا التماسا من
فضول الحطام و لکن لنزی المعالم من دینک و نظهر الاصلاح فی بلادک و یامن
المظلومون من عبادک و یعمل بفرائضک و سننک و احکامک.» : خدایا، تو می دانی
آنچه از ما سرزده برای سبقت جویی به سوی سلطنت دنیایی یا به دست آوردن چیزی
از مال و منال دنیا نبوده است لکن ما می خواهیم علامت های دین تو را
بنمایانیم و اصلاح را در بلاد اسلامی آشکار کنیم تا بندگان مظلوم تو امنیت
یابند و به دستورات و احکام واجب و مستحب تو عمل شود.
قیام برای تشکیل حکومت
امام حسین علیه السلام و تشکیل حکومت اسلامی
امام حسین علیه السلام و حکومت دینی
آگاهی امام حسین علیه السلام از شهادت
این که آیا امام حسین (ع) می دانست در کربلا شهید خواهد شد، یا آنکه
غافلگیر شد و در محاصره قرار گرفت، میان نویسندگان بحث است. اما آنچه از
روایات و اصول اعتقادی شیعه بر می آید، آن حضرت خبر داشت و آگاهانه شهادت
را برگزیده بود. نه تنها در آغاز حرکت از مدینه و شب وداع با حرم پیامبر،
یا آغاز حرکت از مکه به سوی سرزمین عراق، بلکه از سالها پیش خبر داشت و
شهادت، عهدی از سوی خدا و رسول با او بود. از بدو تولد آن حضرت، موضوع
شهادتش در عاشورا مطرح بوده است، حتی در زمان انبیای پیشین نیز روشن بوده
که حسین، فرزند پیامبر خاتم در کربلا شهید خواهد شد. در این باره احادیث
فراوان است و خبردادن به پیامبرانی چون آدم، نوح، ابراهیم، زکریا، اسماعیل،
موسی، عیسی و ... در منابع حدیثی مفصل آمده است.
پیشگویی شهادت حسین (ع)
آگاهی امام حسین (ع) از شهادت
شبهه زدایی از قیام امام حسین
چرا به سوی قتلگاه رفت؟
مقایسه روش امام حسین علیه السلام با سایر ائمه علیهم السلام
یکی از موضوعاتی که خوب است در اطراف آن بحث و تحقیق شود، مقایسه روش
سید الشهداء با سایر ائمه اطهار است. در نظر بسیاری از مردم این طور است که
روش امام حسین علیه السلام با سایر ائمه اطهار مثل روش امام حسن و امام
سجاد و امام باقر و امام صادق و سایر ائمه و حتی روش امیرالمؤمنین متفاوت و
مختلف است و مثل این است که مکتب امام حسین مخصوص به خود اوست و هیچ یک از
ائمه دیگر تابع این مکتب و این روش نبوده اند و از روش و مکتب دیگری پیروی
می نموده اند، و این خود به خود عقده کور و اشکالی در دلها تولید می کند،
بعلاوه ما باید بدانیم که در عمل چه نوع رفتار کنیم، باید تابع آن مکتب
باشیم یا تابع این مکتب؟ برای اینکه موضوع بحث بهتر مشخص شود، عرض می کنم
روشی که شیعه با آن روش شناخته شده و ائمه دین آن را مشخص کرده اند و از
علامات و مختصات شیعه شناخته شده موضوع «تقیه »است، به طوری که کلمه «شیعه»
و «تقیه» مثل «حاتم» و «جود» لازم و ملزوم یکدیگر شناخته شده اند. همه
ائمه دین تقیه می کرده اند، حالا چطور شد که امام حسین علیه السلام در این
میان تقیه نکرد و قیام نمود؟ اگر تقیه حق است چرا امام حسین تقیه نکرد و
حال آنکه موجبات تقیه کاملا برای امام حسین فراهم بود، و اگر تقیه حق نیست
پس چرا سایر ائمه اطهار تقیه می کرده اند و به تقیه دستور می داده اند؟
روش امام حسین علیه السلام
تفاوتهای شرایط زمان امام حسن علیه السلام و شرایط زمان امام حسین علیه السلام
عوامل دخیل در قیام امام حسین علیه السلام و مقایسه آن با شرایط زمان امام حسن علیه السلام
امام سوم : حسین بن علی (ع)
چرا امام حسن علیه السلام صلح کرد و امام حسین علیه السلام به جنگ پرداخت؟
مقایسه زمان امام حسین علیه السلام و زمان امام صادق علیه السلام
عاشورا و نگاهها
چرایی قیام عاشورا، از پگاه شکل گیری این نهضت سترگ، توجه دانشمندان و
احیاگران دینی و مصلحان سیاسی و اجتماعی را به خود معطوف ساخته و در شمار
مهم ترین پروژه های پژوهشی تحلیلگران و ژرف اندیشان قرار گرفته است.
این رخداد از جهت انگیزه، ابزارها و شیوه های به کار گرفته شده در آن،
به موضوعی جاودانه برای نظریه پردازی مبدل گشته و در طول تاریخ انسان های
حقیقت جو و ژرف اندیش را به کشف ناگفته های خود فرا خوانده است تا با توجه
به توان علمی و ذوق سلیم خویش به تحقیق در این رویداد پردازند و به نتایجی
تازه دست یابند.
از گذشته های دور کارهای نسبتا بزرگ و جالب و آثار تقریبا قابل قبولی
درباره قیام عاشورا عرضه شده است؛ اما این به معنای پایان کار نیست.
عاشورا و نگاهها
نتیجه نظرات فقهی علما در مورد قیام عاشورا
فقه عاشورایی امام خمینی (قده)
نهضت سید الشهداء علیه السلام و اهداف آن
منطق امام حسین منطق شهید بود
تلاش برای کشته نشدن
ارزیابی حرکت حسین علیه السلام
نهضت سیدالشهدا علیه السلام
برداشت دنیاگرایانه از قیام عاشورا
از زمانی که واقعه جانگذار عاشورا روی داده است تا به امروز، اندیشمندان
بسیاری از جهان اسلام، درباره انگیزه ها و چرایی این قیام، سخن ها گفته
اند و نوشته ها نوشته اند. اما در این میان، برخی با توجه به گرایش ها و
وابستگی هایی که به حاکمان معاصر خویش داشته اند، به برداشت های تحریف آلود
و وارونه از قیام کربلا، دست یازیده اند که یکی از آن ها «نگاه
دنیاگرایانه به نهضت عاشورا» است.
برداشت دنیاگرایانه از قیام عاشورا
عاشورا و رد سکولاریسم
آثار و نتایج نهضت عاشورا
گاه ممکن است سؤالی به این صورت مطرح شود که آیا قیام امام حسین(ع) به نتایج و اهداف خاصی دست یافت و واقعیتی را دگرگون ساخت؟
برای درک بهتر نتایج نهضت حسینی(ع) باید نتایج آن را خارج از پیروزی
فوری و سریع و در دست گرفتن زمام امور، بلکه باید نتایج آن را در امور زیر
جستجو کرد .
- ۱. در هم شکستن چار چوب ساختگی دینی که امویان و یارانشان
تسلط خود را بر آن استوار ساخته بودند و رسوا ساختن روح لامذهبی جاهلیت که
روش حکومت آن زمان بود .
- ۲. احساس گناه ناشی از شهادت جانسوز امام حسین(ع) و
یارانش در کربلا موجی شدید از احساس گناه در وجدان هر مسلمانی برانگیخت.
این احساس گناه، همواره بر افروخته بود و در هر فرصتی انگیزه ی انتقام از
بنی امیه و قیام بر ضد ستمگران بود .
- ۳. پیدایش اخلاق جدید؛ قیام امام حسین(ع) موجب زنده شدن اخلاق بلند نظرانه همچون ایثار و فداکاری در راه دین و اخلاق عالی اسلامی شد.
- ۴. روح مبارزه جویی؛ قیام حسین(ع) پس از دیری خاموشی و
تسلیم، از نو موجب برانگیختن روح مبارزه جویی در انسان های مسلمان گردید.
این قیام همه ی موانع را که مانع قیام و انقلاب می شد در هم فرو ریخت به
نحوی که بعد از قیام حسین(ع)، در مکتب، روح انقلاب دمیده شد و انقلاب های
متعددی شکل گرفت.
آثار و نتایج نهضت عاشورا
پیامدهای نهضت عاشورا
پیامها و دستاوردهای نهضت عاشورا
نتایج و پیامدهای قیام امام حسین (ع)
پیامدهای اجتماعی نهضت حسینی علیه السلام
حسین (ع) مرا شیعه کرد
نهضت عاشورا سرمشق جنبش های اجتماعی
حادثه عظیم و اثر گذار قیام امام حسین(ع) که با شهادت آن حضرت و یاران
فداکارش همراه شد، سبب اعتراضات و قیامهای متعددی در جهان اسلام شد.
همچون:
1. انقلاب مدینه.
2. انقلاب توابین در سال 65 هجری در کوفه.
3. قیام مختار ثقفی:
در سال 66 هجری، مختار بن عبیده ثقفی در عراق به خونخواهی حسین(ع) و
انتقام قاتلان امام قیام کرد و در یک روز دویست و هشتاد تن از آنان را به
قتل رسانید.
4. انقلاب مطرف بن مغیره:
در سال 77 هجری، مطرف بن مغیره علیه حجاج بن یوسف شورید و عبدالملک بن مروان را از خلافت خلع کرد .
5. انقلاب ابن اشعث:
در سال 81 هجری، عبدالرحمن بن محمد بن اشعث بر حجاج شورید و عبدالملک
مروان را از خلافت خلع کرد. این شورش تا سال 83 به طول انجامید . در آغاز
پیروزی های نظامی به دست آورد، اما بعدها، حجاج به کمک ارتش شام بر او غلبه
کرد .
6. انقلاب زید بن علی بن حسین:
در سال 122 هجری، زید بن علی در کوفه به شورش برخاست، اما آن شورش بی
درنگ به وسیله سپاهیان شام که در آن هنگام در عراق بودند سرکوب گردید.
سرانجام قیام بنی عباس به حکومت بنی امیه پایان داد و آن انقلاب با
الهام از انقلاب حسینی و استفاده از خشنودی و رضای اهل بیت پیامبر صلی الله
علیه وآله بود که پایه های مردمی یافته و مورد توجه توده ها واقع شده بود .
انقلاب ها با منحرفان به مقابله برخاست و هرگز خاموش نگردید. بلکه انسان
مسلمان پیوسته انسانیت خود را که حاکمان شعله های آن را خاموش کرده
بودند، بیان می کرد، و آن قیام ها به فضل روحیه ای بود که قیام حسینی در
کربلا گسترده و گسترش داد .
همانا که قیام حسین(ع) سرآغاز جنگ و قیام در تاریخ انقلاب بود و آن
نخستین قیامی بود که طریق مبارزه جویی را به مردم آزاده، که آن روحیه را از
دست داده بودند، آموخت .
و این نکته را باید اضافه کرد انقلاب ها در سطح جهان در ورای زمان ها تا
به امروز به ویژه جنبش ها و نهضت های آزادی بخش اسلامی و شیعی بوده اند .
انقلاب ها و جنبش هایی که همواره در وجود مردم ستم دیده نورانیتی خاص ایجاد
می کردند.
واقعه حَره
قصه انتقام (1)
قیام توابین(65 ه(
خروج مختار
نقش آفرینی عاشورا در رویدادهای سیاسی اجتماعی قرن نخست
تحلیلی از عاشورا و نقش آن در حرکت های خودجوش مردمی
پیام های نهضت عاشورا
حادثه تلخ عاشورا که رویارویی جبهه حق و باطل و درگیری خونین میان سپاه
ایمان و سپاه کفر پنهان و نفاق بود، گرچه در ظاهر به شهادت یاران حق
انجامید، لکن از نظر آموزندگی و عبرت گیری، درس های نهفته و افتخارآفرین
بسیاری دارد، چرا که قافله سالار شهیدان این حرکت و نهضت بزرگ را با برنامه
ریزی دقیق و اجرای آن براساس معیارهای اصیل اسلام ناب محمدی(ص) به صورت
دانشگاهی درآورد که ابعاد گوناگون دین مبین اسلام در آن تجلی یافته و برای
مسلمانان و همه آزادگان و آزادی خواهان جهان الگوی انسان بودن، انسان
زیستن، انسان مردن و به سعادت جاودانه رسیدن را ارائه داد.
می توان گفت عاشورا تبیین عملی اسلام در عرصه های گوناگون بود. امام
حسین(ع) و یارانش در میدان کوچکی که به گستره تاریخ بود، صحنه هایی از
بزرگی و بزرگواری و جلوه های ایمان و یقین را به نمایش گذاشتند که هر انسان
عاقلی را به کرنش وامی دارد. او در سخت ترین شرای ط نقش امامت را که تبیین
مکتب و ترویج تعالیم دین و تصحیح باورهای مردم و هدایت جامعه است، به
بهترین صورت ایفا کرد و به گونه مستقیم و غیر مستقیم به پیروان اسلام درس
دین شناسی و دین داری داد. عاشورا مکتبی است که درس های اعتقادی و عملی و
اخلاقی را به بهترین ص ورت ارائه می دهد.
حسین(ع) سوره ای برای همیشه
موضوع پژوهش:ویژه مقطع راهنمایی و دبیرستان/درس هایی از عاشورا
جنبه توحیدی و عرفانی حادثه کربلا
از شور عاشورا تا پیام های حسینی
نماز و امام حسین علیه السلام
نهضت امام حسین(ع) و انسجام اسلامی
بالندگی عزت در مکتب حسینی و مهدوی
ویژگی های جوان عاشورایی
عاشورا، حفظ کرامت و حجاب زن
عبرت های عاشورا
حادثه عاشورا، از دو جهت قابل تأمل و تدبر است؛ جهت اول، درس های
عاشوراست. عاشورا، پیام ها و درس هایی دارد. عاشورا درس می دهد که برای
دین، باید فداکاری کرد؛ درس می دهد که در راه قرآن، از همه چیز باید گذشت؛
درس می دهد که در میدان نبرد حق و باطل، کوچک و بزرگ، زن ومرد، پیر و جوان،
شریف و وضیع و امام و رعیت، با هم، در یک صف قرار می گیرند؛ درس می دهد که
جبهه دشمن، با همه توانایی های ظاهری، بسیار آسیب پذیر است.
اینها درس های عاشوراست؛ البته همین درس ها کافی است که یک ملت را از
ذلت به عزت برساند. همین درس ها می تواند جبهه کفر و استکبار را شکست دهد؛
درس های زندگی سازی است.
جهت دوم، «عبرت های عاشورا»ست. غیر از درس، عاشورا، یک صحنه عبرت است.
انسان باید به این صحنه نگاه کند، تا عبرت بگیرد؛ عبرت بگیرد، یعنی چه؟
یعنی خود را با آن وضعیت مقایسه کند و بفهمد در چه حال و وضعیتی است؛ چه
چیزی او را تهدید می کند؛ چه چیزی برای او لازم است. این را می گویند
«عبرت». شما اگر از جاده ای عبور کردید و اتومبیلی را دیدید که واژگون شده
یا تصادف کرده و آسیب دیده، مچاله شده و سرنشینانش نابود شده اند، می
ایستید و نگاه می کنید؛ برای این که عبرت بگیرید [تا] معلوم شود که چطور
سرعتی، چطور حرکتی و چگونه رانندگی ای، به این وضعیت منتهی می شود. این هم
نوع دیگری از درس است؛ اما درس از راه عبرت گیری است.
عاشورا، هم درس، هم عبرت
نکاتی از مقام معظم رهبری درباره عاشورا
امام حسین(ع)شهید فرهنگ شهیدِ فراموشکاری امت
نقش جاه طلبی در واقعه عاشورا
نقش خواص در حادثه عاشورا
چه شد که حسین تنها ماند؟
جاودانگی نهضت عاشورا
بیش از یکهزار و سیصد سال است که شیعیان، هر ساله در عزای سرور و سالار
شهیدان حضرت حسین بن علی بر سر و سینه می زنند، نوحه می سرایند و بر مصائب
او اشک ماتم می ریزند. این عزاداریها هر ساله باشکوه تر برگزار شده و هیچ
گاه کم فروغ و بی رونق نگردیده است. مردم با شور و عشق و از روی جان و دل
در آن شرکت می کنند و از بذل مال برای هر چه باشکوه تر برگزار شدن آن، دریغ
نمی ورزند.
نام حسین ـ علیه السلام ـ در قلبها حک شده است و یاد نام او، اشکهای بی
ریای مرد و زن و پیر و جوان را جاری می سازد. مردم کودکان خود را با مراسم
عزای حسین علیه السلام آشنا و آنها را با یاد و نام او بزرگ می کنند و
تکریم نام حسین بن علی علیه السلام و شرکت در مراسم سوگواری آن حضرت را از
اوان طفولیت به آنان می آموزند.
هر مصیبتی پس از سپری شدن زمان، فراموش می شود. اما چرا مصیبت و قیام آن حضرت از یادها نمی رود؟!
راز جاودانگی قیام سرخ عاشورا
رمز جاودانگی عاشورا
عوامل پایداری و جاودانگی نهضت عاشورا
راز بقای نهضت عاشورا
تحریفات عاشورا
نهضت عاشورایی امام حسین (ع)، با انگیزه امر به معروف و نهی از منکر و
برای نجات اسلام و مبارزه با طغیان بود. اهداف و آرمانهای مقدس، چهره های
متعالی و درخشان و انگیزه هایی اجتماعی و سیاسی داشت. آن همه تشویق برای
گریه بر سیدالشهداء و عزاداری برای سید مظلومان نیز، برای زنده نگه داشتن
این مکتب جهاد و شهادت و حفظ ارزشها بود. متأسفانه در طول تاریخ، تحریفهایی
چه در انگیزه ها و اهداف، چه در چهره های حماسه ساز و چه در برنامه های
مربوط به عاشورا انجام شد.
تحریفهای عاشورا، برخی به «محتوا» بر می گردد، برخی به «شکل» و برخی به
«افراد». کتابهایی که به عنوان مقتل نوشته شد و روضه هایی که برای عاشورا
گفته و خوانده شد، گاهی چون با انگیزه گریاندن مستمعین بود، آمیخته به
مطالب ضعیف، غیر مستند و احیانا دروغ گشت. علاقه ای که به چهره های
عاشورایی وجود داشت، سبب شد در حوادث آن حماسه، غلوها و مبالغه هایی نقل
شود که غیر عقلی و باور نکردنی است.
تحریفهای عاشورا
دو تحریف معنوی در هدف امام حسین علیه السلام
حماسه حسینی و مساله ی تحریفات
دو تصویر از یک واقعه
پیشینه و جریان شناسی مبارزه با آسیب های فرهنگ عاشورا
عوامل و انگیزه های تحریف در تاریخ عاشورا
شعر عاشورایی
استفاده از قالب نافذ و ماندگار شعر برای زنده نگهداشتن حماسه عاشورا و
یاد امام حسین (ع) از دیر باز رواج داشته و مورد تشویق اهل بیت بوده است و
مرثیه، از محورهای عمده سروده های شاعران شیعی و علاقه مند به خاندان نبوت
به شمار می آمده و می آید. امام حسین (ع) کشته اشکها و زنده مرثیه هاست. از
حضرت صادق (ع) در ستایش از شعر گفتن و گریستن و گریاندن در سوگ اما حسین
(ع)، روایت است: «ما مِنْ اَحَدٍ قال فِی الحُسَینِ شِعرا فَبَکی وَ اَبکی
بِهِ الا أوجَبَ اللهُ لَهُ الجنَةَ وَ غَفَرلَهُ» از این رهگذر، انبوهی از
سروده های عاشورایی در قالب قصیده، مثنوی، رباعی، دوبیتی، ترکیب بند، نوحه
و تعزیه در فرهنگ دینی ما وجود دارد که در سوگواریها و مناسبتهای گوناگون
مورد بهره برداری قرار می گیرد .
شعر عاشورا
عاشورا در شعر فارسی
عاشورا و امام حسین علیه السلام در شعر فارسی
پیامک عاشورایی
منبع:پایگاه اطلاع رسانی حوزه
اهداف سیاسی قیام امام حسین(ع)
همانطور که ولایت حضرت امیرالمومنین(ع) اساسی ترین و
سیاسی ترین حکم تاریخ اسلام است، اگر دقیق و عمیق به نهضت و قیام امام
حسین(ع) نیز نگاه کنیم اگر چه این قیام ابعاد مختلف اخلاقی، اجتماعی و
عرفانی دارد ولی از بعد سیاسی آن نمیتوان گذشت و شاید مهمترین بعد آن بعد
سیاسی قیام امام(ع) باشد.
اولین مولّفه سیاسی قیام امام حسین(ع)،
تشکیل حکومت اسلامی و ولایت پذیری بود. حضرت اباعبداللّه(ع) همچنان که بر
عدم شایستگی آلابوسفیان برای خلافت پافشاری مینمود، بر لیاقت و شایستگی
خود به امر حکومت و خلافت اصرار داشت. با مطالعه تاریخ این نهضت بزرگ مشخص
میشود که سیدالشهداء(ع) در هرجا مناسب میدید، شایستگی خود را برای تشکیل
حکومت اعلام میکرد و مردم را به پذیرش حکومت و رهبری عادل دعوت میکرد.
شناساندن
«رهبری صالح» به امت اسلام و رسوا ساختن رهبران فاسد، مهمترین پیام نهفته
در همه قیامهای ائمه معصوم(علیهمالسلام) به ویژه قیام کربلاست. این
قیامها نشان داد که رهبری در اسلام بر پایه شایستگی است نه زور و زر.
از
سخنان گهر بار امام حسین(ع) میتوان دریافت که ایشان خود را شایستهترین و
جامعترین فرد برای رهبری میدانست و آمادگی خود را برای تشکیل حکومت اصیل
اسلامی اعلام کرد. و هر چند نتواند این حکومت را تشکیل دهد، اما با قیام
خود در بلندمدت زمینه تشکیل یک حکومت اصیل اسلامی را فراهم نمود.
نفی جدایی دین از سیاست
معاویه
و پسرش یزید عملاً تفکر «جدایی دین از سیاست» را رواج میدادند، به عنوان
نمونه وقتی که معاویه بر خلافت نشست، بلافاصله به عراق آمد و در سخنرانی
خود به مردم اخطار نمود که من با شما سرنماز و روزه نمیجنگیدم، بلکه
میخواستم بر شما حکومت کنم و به مقصود خود رسیدم.
مرحوم علّامه
طباطبایی(ره) در مورد این سخن معاویه، میگوید: «معاویه با این سخن اشاره
میکرد که سیاست را از دیانت جدا خواهد کرد و نسبت به مقرّرات دینی ضمانتی
نخواهد داشت و همه نیروی خود را در زنده نگه داشتن حکومت خود به کار خواهد
بست و البته روشن است که چنین حکومتی سلطنت و پادشاهی است نه خلافت و
جانشینی پیامبر خدا(ص).»
امام حسین(ع) با قیام خونین خود نشان داد که
مرز سیاست از دیانت جدا نیست و در اسلام بین این دو همگرایی و هماهنگی
وجود دارد و هر وقت در رأس حکومت، زمامداران و حاکمانی فاسد قرار گیرند که
لیاقت منصب حکومت و کشور داری را ندارند باید بر علیه آنها شورید و از
منصب حکومت عزل کرد.
عدالتخواهی
سالار شهیدان تلاش میکرد تا
تبعیض و بیعدالتی را از جامعه مسلمانان ریشهکن کند و عدالت و مساوات را
در میان مردم برقرار سازد. از دیدگاه بلند آن حضرت، زمامدار مسلمانان باید
در رفتار، گفتار و انتخاب کارگزارانش شیوهای عادلانه پیش گیرد و در جهت
گسترش عدل و داد قدم بردارد.
سیدالشهداء(ع) بر این باور تأکید میکرد و
میفرمود : به جان خودم سوگند! امام نیست مگر کسی که بر اساس کتاب خدا حکم
کند؛ برای عدالت قیام کند؛ متدیّن به دین حق باشد و جان خود را در راه خدا
گرو بگذارد.»
مرام عدالت گستری آن حضرت و یاران باوفایش در همه جا
اعلان و مشخص شده بود. حضرت مسلم بن عقیل سفیر آن امام(ع) وقتی در
دارالاماره کوفه با حاکم ستمگر یزید (عبیدالله بنزیاد) روبرو شد، به این
هدف والای قیام اشاره کرد و از ایجاد عدالت سخن گفت.
ظلمستیزی
ظلمستیزی
یکی از ابعاد بزرگ قیام عاشورا است. ستمپذیری آسیب مهمی برای دینداری
مردم است که موجب میشود جبّاران و ستمگران بر جامعه حاکم شوند، امّا اگر
انسانها با عزّت زندگی کنند قطعاً خط سیر جامعه سراز ستم و بیعدالتی در
نمیآورد. میتوان گفت قیام حضرت امام حسین(ع) بهترین نمونه عدالتخواهی،
ظلمستیزی و آزادیطلبی در جهان است. مصداق بارز مردمان ظلمپذیر ظالم،
کوفیان در زمان امام حسین(ع) بودند که با اینکه حقانیت امام حسین(ع) برای
آنها محرز بود او را یاری نکردند و حتی با دشمنان وی همراه شده و در مقابل
ایشان ایستادند که امام در روز عاشورا در سخنانش چهره منافقانه آنها را
افشا میکند.
اباعبدالله الحسین(ع) برای نفی ظلم در همه دورانها شهادت
را برگزید تا آزادگان عالم درس حریّت، غیرت، شهامت، انسانیّت و عزّت را از
وی فراگیرند.
امام به اندیشه و آرمانهایش رنگ خون داد تا برای همیشه
باقی بماند.او به همه آموخت که هرگاه دیدید حاکمی ستمگر است و حلال خدا را
حرام میکند و عهد پروردگار را میشکند، در چنین شرایطی کفن پوش شده و در
برابر ظالم بایستید و زیر بار ظلم نروید.
امام حسین(ع) عدالتطلبی و ظلمستیزی را با خون خود رقم زد تا عذر و بهانهای باقی نماند.
امام
حسین (ع) فرمود: آن چه جبّاران را بر شما مسلط ساخته این است که شما از
مرگ گریزان هستید و به این زندگی ننگین نا پایدار دل بسته اید. جمعی مانند
بردگان بیاراده و مقهور هستند و گروهی گرسنه و مغلوب و ستمگران به دلخواه
در امور مملکت تصّرف میکنند. به دنبال این بیان، حضرت میفرماید:شگفتا که
سرزمین اسلام قبضه کسانی است که یا خائن و ستمکار هستند و یا باجگیر و
نابکار و یا حکمران بیرحم و بیانصاف.
حضرت اباعبدالله (ع) پس از
ممانعت «حربن یزید ریاحی» از حرکت ایشان به کوفه یا مراجعت به مدینه در
خطابهای فرمود: آیا نمیبینید که به حق عمل نمیشود و از باطل جلوگیری به
عمل نمیآید؟! در حالی که مؤمن باید حق جو و طالب دیدار خداوند باشد و من
مرگ را جز سعادت نمیبینم و زندگی با ستمکاران را جز ملامت و خستگی و کسالت
نمیدانم.
ژرفاندیشی و مبارزه با علت فساد
پیام آشکار عاشورا
این است که در همه صحنههای زندگی، باید براساس شناخت و بینش حرکت کنیم و
با یقین و اطمینان از حقانیت راه و روش و شناخت خودی و بیگانه، در راه قدم
گذاریم.
مقام معظم رهبری درباره ژرفبینی که رهآورد مجلسهای
عاشوراست، چنین میفرماید: «... باید در این مجالس (عزاداری) نسبت به اصل
حادثه عاشورا یک معرفت روشنتر و واضحتری برای مردم به وجود بیاید. این
جور نباشد که ما بیاییم در مجلس حسین بنعلی(علیهالسلام) یک سخنرانی
بکنیم یا یک منبر برویم، طوری که اگر در داخل این مجلس، یک آدم اهل فکر و
تأمل بود که امروز در جامعه ما کسانی که اهل فکر و تأملند، بسیارند و این
از برکات انقلاب است با خود فکر کند که ما برای چه به این جا آمدهایم و
قضیه چه بود؟ چرا باید برای امام حسین(علیهالسلام) گریه کرد؟ چرا امام
حسین(علیهالسلام) اصلاً آمد کربلا و عاشورا را به وجود آورد؟ باید طوری
باشد که اگر برای کسی چنین سؤالی به وجود آمد، شما پاسخ آن را داده باشید.»
از سوی دیگر سیدالشهداء(ع) با قیام جاویدان خود قلب فساد را نشانه
رفت. آن حضرت لحظهای با یزید پلید به مجالست و مصالحت ننشست؛ زیرا وی غیر
از معاویه بود. یزید فردی بیشخصیت، میمون باز، شراب خوار و بیکفایت بود
که برای برچیدن سفره توحید از ابتدا سفره بان آن را هدف قرار داده بود و
چارهای نبود جز آن که با پیکان مبارزه از ابتدا قلب او را نشانه رود.
زنده کردن روح مقاومت
به
راستی امام حسین(ع) یک الگوی مناسب برای نهضت جهانی مقاومت است که منحصر
به زمان و مکان و گروه خاص نیست و دشمنان اسلام عقیده دارند که اگر عاشورا
را از فرهنگ مردم حذف کنیم راههای نفوذ را باز کردهایم.
سیدحسن
نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان تاکید کرد:از بهترین مصادیق و الگوهای
مسئولیتپذیری در قبال انسانها، عاشورای حسینی، فداکاریهای امام حسین(ع)
و یاران با وفای ایشان و حضرت زینب(س) است.
قیام امام حسین(ع) و
یارانش احساس ضعف و وحشت مسلمانان را نسبت به بنی امیه تا حدّ زیادی از بین
برد؛ به طوری که پس از شهادت آن حضرت شاهد چندین قیام در حجاز و عراق بر
علیه امویان هستیم. قیامهایی که هر یک نشانگر رشد غیرت دینی جامعه اسلامی و
پیام آور عزّت مسلمانان میباشد.
ناگفته پیداست که مهمترین کار کرد
قیام حضرت سید الشهداء(ع) حفظ بقای اسلام بود. بنیامیه در زمان خلافت یزید
در پی ویران کردن بنیادهای دین پیامبر(ص) یعنی، توحید، نبوت، نماز، روزه
و... بودند، ولی امام(ع) با حماسه خونین خویش چهره کریه بنیامیه را فاش
کرد و با از بین بردن مشروعیّت و مقبولیّت بنیامیه، بقای اصول اعتقادات و
مسلّمات دین را تضمین نمود.
مقام معظم رهبری این درس را در سخنی دیگر،
اینگونه تبیین کرده است: «عاشورا یک پدیدهای است در تاریخ اسلام که همواره
به نفع مردم و به زیان ستم گران و قدرتهای استکباری به کار رفته است.
امروز هم نقش عاشورا را قدرتهای استکباری درست ارزیابی میکنند که با آن
مخالفت مینمایند. عاشورا یک حادثه بزرگ تاریخ اسلام است و بزرگداشت خاطره
محرم و شهادت حسین بنعلی(علیه السلام) و یاران و فرزندان آن حضرت، یک
وظیفه اسلامی است و تنها کسانی با آن مخالفت میکنند که با حسین
بنعلی(علیهالسلام) و بزرگان اسلام یا آشنایی ندارند و یا با آنها
مخالفند و استکبار از عاشورا بیم ناک است و لذا با آن مخالفت میکنند.»
بازگشت به روحیه شهادتطلبی
اعتقاد
به مکتب شهادت در قیام حسینی تا آنجاست که آن حضرت عشق خود را به مرگ در
راه خدا اینگونه ابراز میداشت: «مرگ برای انسانها همچون گردن بند برگردن
دختران جوان است و من به دیدار نیاکانم آن چنان اشتیاق دارم که یعقوب به
دیدار یوسف چنان مشتاق بود.»
امام حسین(ع) آرمان شهادتطلبی را از
ارکان قیام جاودانه خود میدانست و در ضمن یک دعوت عمومی از تمامی آزادگان
این مهم را بیان میکرد که: «هرکس حاضر است تا در راه ما از خون خویش بگذرد
و جان خود را در راه لقای پروردگار نثار کند، آماده حرکت با ما باشد که من
صبحگاهان حرکت خواهم کرد.»
حسین بنعلی(ع) با آگاهی به شهادت راه
کربلا را پیش گرفت و دیگران را هم آگاه ساخت. چنان چه آن هنگام که «ام
سلمه» از سفر آن حضرت اظهار ناراحتی کرد، فرمود:من میدانم در چه ساعتی و
در چه روزی کشته خواهم شد و میدانم کدام شخص مرا خواهد کشت و از خاندان و
یاران من کدام افراد کشته میشوند!
سرانجام آن حضرت با شهادتش راه
جاودانگی را به بشریت آموخت و با خون سرخش نسخه آزادگی را نگاشت و ارزشهای
اسلامی و انسانی را دوباره زنده کرد. از آن پس تا به امروز هر انسان
آزادهای راه سالار شهیدان را در پیش گرفته و با اقتدا به آن امام همام(ع)
در مقابل ظلم ایستاده و مرگ سرخ را برگزیده است. تا هم خود را ماندگار سازد
و هم جامعه را از آلودگی پاک کند و تا این روحیه در خلق و خوی بشر بوده و
هست هیچ ظلمی پایدار نمانده و هیچ ظالمی ماندگار نخواهد ماند.
همانگونه که بنیامیه پس از شهادت حضرت اباعبداللّه الحسین(ع) و یارانش ریشهکن گردیدند
پیامرسانی
به
جرات میتوان گفت که حضرت زینب «علیهاالسلام» پس از جایگاه امامت برجسته
ترین نقش را در رساندن پیام شهیدان کربلا ایفا نمود. ایشان با توکل و
پشتوانه صبری که داشت این مهم را به انجام رسانید. زینب «علیهاالسلام»
مانند مادر بزرگوارش حضرت زهرا «علیهاالسلام» شجاع ترین زنان جهان بود که
به هنگام پشتیبانی از حریم ولایت چنان خطبههای آتشینی خواند که همه را به
شگفتی وا داشت. وی با وجود همه دردها و داغها علی وار ایستاد و از حق
خاندان خویش دفاع کرد. زینب «علیهاالسلام» بهترین الگوی پیام رسانی در مکتب
سرخ عاشورا است. اگر افشاگریهای زینب «علیهاالسلام» نبود، تهمتهای دشمن
برای خدشه دار کردن قیام، کارگر میافتاد و اندیشه زندگی آفرین کربلا
فراموش میگشت.
هدف از قیام امام حسین علیه السلام