قطعنامه
598 که در 29 تیر سال 1366 در شورای امنیت سازمان ملل تصویب شده بود،
سرانجام پس از یک سال به فرمان امام خمینی (ره) رهبر کبیر انقلاب در 27
تیر سال 1367 از سوی جمهوری اسلامی رسما پذیرفته شد.
قطعنامه 598
با درایت و هوشیاری حضرت امام خمینی (ره) رهبر کبیر انقلاب اسلامی پذیرفته
شد. امام راحل (ره) با تغییر شیوه دفاع ، دشمنان را خلع سلاح و تلاش چند
ساله ملت شهید پرور را به ثمر رساندند و با توجه به شرایط ایجاد شده در
فضای سیاسی منطقه و معادلات جهانی ، این شرایط مطلوبی برای ملت ایران بود.
در 21 مرداد 1367 حضرت آیت الله خامنه ای، رئیس جمهور وقت کشور در خطبه
های نماز جمعه تهران عنوان کردند: «اعلام قبول قطعنامه از طرف جمهوری
اسلامی ایران دو فایده اساسی داشت: اول این که آتش بس را به صلاح انقلاب و
کشور دانستیم و دوم این که با اعلام قبول قطعنامه، ماهیت رژیم عراق علی
رغم ادعای صلح طلبی، آشکار شد و تحولات بعدی اصالت هر دو مصلحت را مشخص
کرد... رژیم عراق در مقابل این حرکت غیر منتظره جمهوری اسلامی ایران
درماند. اگر طالب پوشاندن چهره جنگ طلبانه خود بود باید آتش بس را قبول می
کرد. اگر می خواست زیر بار نرود، چهره منافقانه این رژیم افشا می شد و
این هر دو به نفع کشور ما بود».
*** دلایل پذیرش کامل قطعنامه 598 توسط جمهوری اسلامی ایران
کارشناسان و صاحب نظران برای پذیرش قطعنامه دلایل بسیاری ذکر می کنند که از جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد:
- مصلحت نظام جمهوری اسلامی ایران ، حضرت امام خمینی (ره) به عنوان رهبر و
ولی فقیه و بر اساس اختیاری که به موجب اصل یکصدو دهم قانون اساسی
داشتند، پذیرش قطعنامه را اعلام و آن را به مصلحت نظام تشخیص دادند.
-
شرایط بین المللی نامساعد، به نحوی که عراق با پذیرش کلیه قطعنامه های
شورای امنیت داد صلح طلبی سر می داد و در مجامع بین المللی ایران را جنگ
طلب معرفی می کرد.
- شرایط جدید و پیچیده در منطقه با حضور بی سابقه نیروهای نظامی امریکا و متحدینش در خلیج فارس .
- جدی شدن مساله تحریم تسلیحاتی ایران به عنوان طرفی که قطعنامه 598 را قبول نکرده است.
-کاربرد وسیع سلاح های شیمیای توسط عراق و عکس العمل ضعیف مجامع بین المللی در این مورد.
- شرایط نامساعد در جبهه ها که منجر به عقب نشینی نیروهای نظامی ایران از
بسیاری از نقاط اشغالی در داخل خاک عراق و حتی از دست دادن قسمت هایی از
خاک ایران شده بود.
- یکی از مهمترین دلایل پذیرش قطعنامه 598 علاوه بر
وجود عناصر مثبت در آن، فقدان عناصری بود که در قطعنامه های قبلی شورای
امنیت موجود بود و منجر به رد آن ها می شد. (شورای امنیت و جنگ تحمیلی
عراق علیه جمهوری اسلامی ایران /عباس هدایتی خمینی/دفتر مطالعات سیاسی و
بین المللی وزارت خارجه- 1370)
*** تفاوت های عمده قطعنامه 598 با قطعنامه های پیشین
شورای امنیت سازمان ملل متحد حدود 10 بیانیه و 10 قطعنامه در باره جنگ ایران و عراق
صادر کرد که شاخص ترین آن قطعنامه 598 بود.این قطعنامه با قطعنامه های
پیشین شورای امنیت متفاوت بود. مهم ترین تفاوت آن از نظر صوری، قرار گرفتن
آن در قالب فصل 7 منشور ملل متحد بود که آن را از حالت توصیه خارج و برای
دوطرف جنگ لازم الاجرا می کرد. از نظر محتوایی نیز این قطعنامه از قطعنامه
های پیشین جامع تر بود و در آن سعی شده بود برخی دیدگاه ها و خواسته های
ایران مورد توجه قرار گیرد.
الف ) قطعنامه 598 بر خورد صحیحی با مساله
کرده و به عبارت دیگر صورت مساله را درست مطرح کرده است . شورا به وظایف
خود توجه داشته ، نقض صلح را احراز کرده است.
ب) قطعنامه 598 بر خلاف اسلاف خود راه حلی عملی و نسبتا جامع و عادلانه برای مساله ارایه می دهد.
ج) قطعنامه 598 تضمین هایی برای آینده و جلوگیری از تکرار تجاوز (هرچند
ناقص و ناکافی)ارایه می دهد. (شورای امنیت و جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری
اسلامی ایران /عباس هدایتی خمینی/دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی وزارت
خارجه)
"یکی از صاحب نظران و دست اندرکاران سیاست خارجی جمهوری اسلامی
ایران در زمان صدور قطعنامه 598، "محمدجواد لاریجانی" معاون بین المللی
وقت وزارت خارجه اظهار می دارد: پیش از صدور قطعنامه 598 تمامی قطب های
قدرت جهان چند کار هم زمان را سازماندهی کردند: فشاری بین المللی علیه
جمهوری اسلامی ایران که در آن سرزنش، تنبیه و تحریم ایران به لحاظ
تسلیحاتی و اقتصادی منظور گردد، دوم حضور نظامی ترساننده ای در خلیج فارس
که تمامی قدرت ها در آن شرکت داشته باشند. یک برداشت کلی این بود که زمان
مداخله قدرت های بزرگ برای جلوگیری از پیروزی ایران در جنگ به نظر آن ها
فرا رسیده است و نباید بیش از این فرصت را از دست داد . بدین ترتیب
قطعنامه 598 در حال شکل گیری بود و از خصوصیات آن در آخرین پیش نویس ها،
اقدامات تنبیهی و محدود کننده علیه جمهوری اسلامی بود. به طور هم زمان نیز
نیروهای نظامی بلوک های مختلف شروع به ورود به خلیج فارس کردند."
برای روشن ساختن شرایط استراتژیک و سیاسی که منجر به پذیرش این قطعنامه از
سوی جمهوری اسلامی ایران شد، ضرورت ها و دلایل اتخاذ چنین تصمیمی و نیز
واکنش های داخلی به آن، چند تن از کارشناسان سیاسی و نظامی در گفت وگو با
پژوهشگران ایرنا به
بیان دیدگاه ها و نقطه نظر های خود پرداختند.
"عباس ملکی" رییس موسسه "مطالعات دریای خزر" و معاون سابق وزارت خارجه
شورای امنیت ضمن اشاره به پرونده حقوقی جنگ ایران و عراق می گوید: این جنگ
دارای پرونده قطوری است که حدود ده قطعنامه و ده بیانیه را در بر می
گیرد. اولین بیانیه در یکم مهر 1359 و آخرین آن که در مورد استفاده از
سلاح های شیمیایی در حلبچه بود در اردیبهشت 1367 صادر شد. البته بیانیه
آخر این پرونده تقریبا 5 سال پس از جنگ در سال 1991 در مورد تعیین آغاز گر
جنگ صادر شده بود.
وی در مورد اهمیت قطعنامه 598 می افزاید: از بین
همه قطعنامه و بیانیه هایی که شورای امنیت در مورد جنگ عراق علیه ایران
صادر کرد، قطعنامه 598 از همه مهمتر است. این قطعنامه از جهات مختلف دارای
اهمیت است.
ملکی بااشاره به ویژگی های این قطعنامه می گوید: اولین
ویژگی که قطعنامه 598 داشت، این بود که تا اندازه ای نظرات ایران در آن
لحاظ شده بود. در اولین قطعنامه و بیانیه ای که در مورد جنگ ایران و عراق
صادر شده بود، اصلا این جنگ را جنگ ندانسته بودند بلکه بیشتر یک وضعیت
توصیف شده بود که دو طرف با هم اختلاف دارند. اما در قطعنامه 598 به صورت
جدی معلوم شد که این جنگ است و در جنگ یک طرف حتما آغاز گر است.
به
گفته معاون وزیر سابق امورخارجه، بر اساس بند6 قطعنامه 598 از دبیر کل
درخواست شده بود که ضمن مشورت با ایران و عراق، مساله تفویض کار تحقیق در
باب مسولیت مخاصمه را به هیئتی بی طرف، واگذار کند که آن را بررسی کند و در
حد اقل مدت ممکن به شورا گزارش دهد.
یعنی معلوم شود که کدام طرف این
جنگ را شروع کرده است. زیرا عراق مدعی بود نیروهای ایرانی جنگ را شروع
کردند و ما می گفتیم در یک لحظه نیروهای عراق به فرودگاه های شهرهای مختلف
ما حمله کردند. این موضوع خیلی مهم بودکه مشخص شود کدام طرف مسوول آغاز
مخاصمه است. همه نیروهای سیاسی کشورها به دنبال کسب پرستیژ در صحنه بین
المللی هستند و برای ایران خیلی مهم بود که ثابت کند که مسولیت این جنگ با
چه کسی است.
ملکی می افزاید: البته دبیر کل این کار را زود انجام
نداد. قطعنامه 598 در سال 1987 ( 1366ه.ش ) تصویب شد و همانطور که پیشتر
اشاره شد در سال 1991 ( 1370ه.ش )و بعد از حمله عراق به کویت دبیر کل نظر
کمیته را اعلام کرد که بر اساس آن مشخص شد، علی رغم این که برخی برخوردهای
مرزی بین دو کشور بوده ولی این عراق بوده است که به صورت انبوه و همه
جانبه در یک روز معین به ایران حمله کرده است.
رییس موسسه "مطالعات
دریای خزر" به نکته دیگری در مورد اهمیت قطعنامه 598 اشاره می کند و می
افزاید: برای تدوین قطعنامه مذکور مذاکرات متعددی بین تهران و دبیر کل و
نماینده ها و معاونان ایشان ازجمله "یان الیاسون " که الان وزیر امور
خارجه سوئد است و "جیمیانوپیکو" انجام شد. دیپلمات های ما به صورت جدی با
این دو نفر در تعامل بودند تا بالاخره آن حد اقل خواست های ایران در این
قطعنامه گنجانده شود. مهم ترین موضوعی که ایران مطرح می کرد این بود که ما
اعتماد نداریم اگر جنگ تمام شود عراق سرزمین هایی را که اشغال کرده است،
تخلیه کند. اما در بند یک قطعنامه 598 که خیلی هم مهم بود، دو طرف ملزم
به اعلام آتش بس و بازگشت بی درنگ تمام نیروها تا سرحدات بین المللی شدند و
این یکی از شرایطی است که ایران را در آن مورد راضی می کرد. زیرا که در
اواخر جنگ و در آستانه صدور قطعنامه 598 در سال 1366 عراق مانند ابتدای
جنگ مجددا شروع به آفند(حمله) تهاجمی کرد و بخش هایی از اراضی کشورمان را
در جنوب و جنوب غرب در اختیار گرفت. از طرفی تاسیسات نفتی ایران نیز مورد
حمله قرار گرفته بود، به طوری که در سال 1986 به بیش از صد نفتکش ایرانی
حمله شد و این حساسیت زیادی ایجاد کرده بود.
ملکی به یکی دیگر از دلایل پذیرش قطعنامه 598 از سوی ایران پرداخته و
اظهار می دارد: ایران از لحاظ اقتصادی احساس می کرد زیر بناهای کشور
توانایی ادامه جنگ را ندارند و این همان موضوع مهم نامه ای است که فرمانده
سپاه به جانشین فرمانده کل قوا یعنی "هاشمی رفسنجانی" نوشت و ایشان نیز
این نامه را همراه با نامه های دیگر خدمت حضرت امام(ره) برده بودند.
وی همچنین به شرایط منطقه ای آن دوره اشاره کرده و می افزاید: جنگ داشت
شکل بین المللی به خود می گرفت. چون وقتی عراق به کشتی های نفتکش و تاسیسات
نفتی ایران حمله می کرد ایران هم باید عکس العمل نشان می داد و در یک
موقعیتی کشتی های نفتکشی که از بنادر کویت، امارات متحده و عربستان به سمت
تنگه هرمز می رفتند برای این که از حملا ت دو کشور ایران و عراق مصون
بمانند تصمیم گرفتند از پرچم کشورهایی مثل امریکا، شوروی و فرانسه استفاده
کنند. حمله ناو هواپیمابر آمریکایی به هواپیمای مسافربری ایران از عواقب
حضور نیروهای این کشورها در منطقه است.
به گفته ملکی از ویژگی های دیگر
قطعنامه 598 این بود که قطعنامه مذکور حجم خسارات را در مخاصمه خیلی عظیم
دانسته و نیاز به کوشش امدادهای بین المللی در جهت نوسازی را در کل تصدیق
کرده بود و در همین خصوص از دبیر کل درخواست کرده بود هیاتی از کارشناسان
را در باب مساله نوسازی تعیین و به شورای امنیت گزارش دهد. این نکته مهمی
بود چون ایران متوجه شده بود که اگر از این طریق کمیته ای حقیقت یاب
بتواند ثابت کند که عراق مسوول شروع جنگ است بنابر این خسارت های وارده به
ایران را باید عراق یا ارگان های بین المللی بپردازند.
به همین دلیل
هم دبیر کل یک هیاتی ر ا برای برآورد کردن میزان خسارات اعزام کرد. در
حالی که ایران و مسئولین ایران خسارات را تا حدود هزار میلیارد دلار بر
آورد کرده بودند، ولی آن هیات تا 92 میلیارد دلارش را احصا و آن ها را
لیست کرد.
ملکی همچنین در پایان به واکنش رژیم بعثی عراق در مورد پذیرش
قطعنامه از سوی جمهوری اسلامی اشاره می کند و می گوید: پذیرفتن این
قطعنامه با خشم و عصبانیت شدید "صدام حسین" و دولت عراق روبرو شد و آن ها
فکر می کردند که ایران چنین کار ی نمی کند. به همین علت بعد از پذیرش
قطعنامه از سوی ایران مجد دا نیروهای عراقی حملات وسیعی را در غرب شروع
کردند و هم زمان با آن منافقین نیز عملیا ت "مرصاد" را انجام دادند که با
دستور امام، مردم به جبهه ها رفتند و آن توطئه هم خنثی شد.
"حسین
علایی " از فرماندهان جنگ و عضو هیات علمی دانشگاه عالی دفاع ملی در مورد
علل تاخیر ایران در پذیرش قطعنامه 598 می گوید: وقتی قطعنامه 598 در تیر
ماه سال 1366 تصویب شد ایران این قطعنامه را رد نکرد. ولیکن برای پذیرش آن
اعلام کرد نیاز به مذاکره دارد تا بتواند در مورد جا به جایی بندهای
قطعنامه و ترتیب آن ها صحبت کند.
این استاد دانشگاه می افزاید: نظر
ایران بر این بود که در طول سالیان جنگ هیچ گاه جامعه بین الملل به خواسته
های ایران توجه نکرده و رژیم صدام که آشکارا به ایران حمله کرده حتی به
عنوان متجاوز از سوی مجامع بین المللی به صورت رسمی شناخته نشده و باید
تضمینی برای ختم جنگ وجود داشته باشد که دوباره منجر به آغاز جنگ نشود و
بنابراین باید خاتمه جنگ به یک صلح پایدار بیانجامد.
وی ادامه می دهد:
به همین دلیل ایران معتقد بود حالا که در موقعیت برتر نظامی نسبت به ارتش
بعثی صدام قرار دارد و توانسته با کمک مردم و نیروهای مسلح و قدرت دفاعی
که خودش ایجاد کرده و در شرایط تحریم تسلیحاتی سرزمین های خودش را آزاد
کرده و دشمن را در شرایط نامساعد قرار داده است، بایستی راجع به ترتیب
بندهای قطعنامه مذاکرات صورت بگیرد. به طوری که مثلا بند تعیین متجاوز که
در این قطعنامه آمده بود به بندهای جلوتر تغییر مکان پیدا کند و یا بند
تعیین خسارات جنگ جابه جا شود. و پایان جنگ هم به گونه ای باشد که ایران
مطمئن شود که اگر دوباره صدام هوس حمله به ایران کرد این توافق نامه یا
پذیرش قطعنامه تضمین کننده چنین شرایطی باشد.
این استاد دانشگاه می
گوید: بنابراین ایران در طول یک سال دنبال مذاکره با اعضای شورای امنیت
سازمان ملل بود تا بتواند چنین شرایطی را فراهم کند.
قطعنامه 598 اولین
قطعنامه ای بود که حداقل خواسته های ایران در آن منظور شده بود. چون در
قطعنامه های قبلی تنها به موضوع آتش بس اشاره می شد اما در قطعنامه 598 هم
مسئله آتش بس هم مسئله عقب نشینی به مرزهای بین المللی که تلویحا به معنی
پذیرش قرارداد 1975 الجزیره بود و هم معرفی متجاوز از سوی سازمان ملل و
تشکیل کمیته ای برای برآورد خسارات و چگونگی تامین آن لحاظ شده بود.
بنابراین ایران در واقع دنبال این بود که با مذاکره با اعضای شورای امنیت
سازمان ملل در شرایطی قطعنامه را بپذیرد که قطعنامه تضمین کننده صلح بعدی
برای ایران باشد.
علایی که یکی از فرماندهان جنگ تحمیلی بود، در مورد
ضرورت پذیرش قطعنامه 598 از سوی جمهوری اسلامی می گوید : بدیهی است هر
جنگی که آغاز می شود باید یک زمانی تمام شود. هیچ موقع جنگ برای همیشه
ادامه پیدا نخواهد کرد. مسئله این است که جنگ چگونه پایان یابد. ایران هم
از روز اول که صدام جنگ را آغاز کرد دنبال پایان دادن به جنگ بود.
وی
در این بار ه می افزاید: در روزهای اول پیشنهاد ایران این بود که اگر ارتش
متجاوز بعثی عراق از خاک ایران خارج شود و خسارت ها تامین شود خود به خود
جنگ تمام خواهد شد. اما خوب بعد ها ارتش عراق از خاک ایران بیرون نرفت و
ایران مجبور شد که پیشنهاد برخی از کشورها برای آتش بس را نپذیرد. زیرا
مفهوم این پیشنهاد ها این بود که نیروهای نظامی ارتش بعثی عراق در داخل خاک
ایران بمانند و ایران حق دفاع را از خودش سلب بکند و با دشمن نجنگد بلکه
با مذاکره متجاوز را از خاکش بیرون کند.
این استاد دانشگا ه در ادامه
سخنان خود به قطعنامه های قبل از 598 اشاره می کند و می گوید: تا قبل از
قطعنامه 598 هم می بینیم اکثر قطعنامه هایی که از سوی سازمان ملل منتشر
شد، تقریبا بر همین سیاق است. بعد از این که ایران توانست دست برتر را در
جبهه های جنگ پیدا کند و ارتش عراق را به طور کامل از خاک خود بیرون کند و
جنگ به خاک دشمن کشیده شد و فشار نظامی شدیدی بر رژیم صدام حسین وارد شد،
سازمان ملل وارد عمل شد و حداقل خواسته های ایران را در قطعنامه 598
گنجاند.
علایی می گوید: بنابراین برای ایران به منظور پایان یافتن جنگ
چند راه بیشتر وجود نداشت. یا بایستی که خود صدام حسین که جنگ را آغاز
کرده بود، می پذیرفت که به عنوان آغازگر جنگ خسارات جنگ را بپردازد و
اعلام کند به صورت رسمی قرارداد 1975 را که قرارداد مرزی بین دو کشور است
را قبول دارد که در نهایت با مذاکره جنگ تمام می شد. اما صدام حسین چنین
اقدامی را نمی کرد و فقط از آتش بس صحبت می کرد. بنابراین مذاکره با رژیم
صدام حسین امکان پذیر نبود.
به گفته وی راه دوم این بود که یک مرجع
ثالثی برای میانجیگری وارد عمل می شد که این مرجع ثالث هم هیچ گاه وار عمل
نشد. تنها در سال پایانی جنگ بود که به دلیل برتری قدرت نظامی ایران و
نگرانی کشورهای دیگر از جمله قدرت های بزرگ مثل آمریکا و شوروی، مبنی بر
این که ایران ممکن است پیروز مطلق در این جنگ شود و بر اثر فشار نظامی که
ایران بر صدام و رژیم بعثی وارد می کند مردم عراق دست به قیام و انقلاب
بزنند و رژیم بعثی صدام را از بین ببرند و حکومت در آن نیز جا به دست مردم
بیافتد. از همین رو آن ها آمدند و یک قطعنامه ای را تنظیم کردند که به
اسم 598 معروف است.
این فرمانده جنگ می گوید: بنابراین ایران بایستی که
یا فشار نظامی را ادامه می داد تا صدام حسین ساقط شود یا این که باید با
صدام حسین مذاکره می کرد. یعنی صدام حسین بایستی شرایط ایران را می پذیرفت
که مهمترین آن پذیرش قرار داد 1975 و اعتراف به آغاز گری جنگ از سوی خودش
و تامین خسارا ت بود. یا یک مرجع ثالثی مثل شورای امنیت سازمان ملل باید
وارد عمل می شد تا یک چارچوبی را که مقبول دو طرف باشد برای پایان جنگ
تنظیم کند.
وی در پایان این بحث ضمن اشاره به چگونگی پایان یافتن جنگ
می افزاید: به هر حال این شکل سوم یعنی وارد عمل شدن شورای امنیت و تعیین
چارچوبی که حداقل خواسته های ایران در آن لحاظ شده بود و عراق را هم در آن
شرایط که نگران سقوط حکومت حزب بعث بود، راضی می کرد، می توانست جنگ را
پایان دهد.
بنابراین، ایران در آن شرایط وقتی وضعیت را این چنین دید و
از سوی دیگر تحولاتی هم در شرایط اقتصادی و نظامی ایران در ماه های آخر
جنگ به وجود آمد، به سمت ختم جنگ رفت تا فشار بیشتری بر مردم وارد نشود.
این شرایط به دلیل جبهه ای بود که آمریکایی ها در خلیج فارس علیه جمهوری
اسلامی باز کردند و سکوهای نفت ایران را مورد حمله قرار دادند که منجر شد
تا منابع درآمدی ایران برای اداره کشور و ادامه جنگ با مشکل اساسی مواجه
شود.
به طوری که در سال های پایانی جنگ درآمد نفتی ایران بین 5 تا 7 میلیارد دلار در سال کاهش یافته بود.
علایی عضو هیات علمی دانشگاه عالی دفاع ملی در مورد واکنش های داخلی نسبت
به پذیرش این قطعنامه می گوید: زمانی که قطعنامه 598 پذیرفته شد، از آن
جا که همه مردم ایران و افراد و جریانات سیاسی و شخصیت های مختلف دیدگاه
های امام (ره) را درست می دانستند و به ایشان علاقه مند بودند، از تصمیم
های حضرت امام حمایت کردند. البته روزهای اول برای برخی سوال بود که آیا
واقعا حضرت امام برای این اقدام خودشان چنین تصمیم گرفتند که بعد با پیامی
که حضرت امام دادند و با جلسات و صحبت هایی که انجام گرفت، مشخص شد که
حضرت امام پذیرفتن قطعنامه را در آن شرایط به نفع کشور و نظام دانسته اند و
نجنگیدن در آن زمان را به عنوان یک تکلیف تشخیص داده اند. بنابراین در
داخل کشور همه از این دیدگاه و تصمیم حضرت امام به طور کامل و قاطعانه
پشتیبانی کردند.
این عضو سپاه پاسدران به اتفاقات و خاطره هایی که بعد
از پذیرش این قطعنامه رخ داد اشاره کرده و می گوید : وقتی که ایران
قطعنامه 598 را در 27 تیر سال 1367 پذیرفت صدام حسین این را دوباره تلقی
از ضعف ایران کرد و همان اشتباه روز اول جنگ را در مورد تصمیم ایران مرتکب
شد و دوباره یک حمله نظامی گسترده ای را به ایران آغاز کرد.
ما
تقریبا پس از قطعنامه حدود یک ماه درگیر جنگ جدیدی از سوی رژیم صدام حسین
شدیم. از طرفی ارتش بعثی در خوزستان دوباره جاده اهواز خرمشهر را گرفت و
یک جنگ عظیمی در خوزستان اتفاق افتاد.
وی می افزاید: از سمت غرب نیز تا
حدودی خود ارتش صدام جلو آمد و بعد منافقین را که در عراق سازماندهی
نظامی کرده بودند و تیپ های مختلفی را با تانک و نفربر در اختیار شان
گذاشته بودند را، راهی تهران کردند. به طور ی که آن ها حرکت کردند و حتی
تا نزدیک کرمانشاه جلو آمدند که در آن جا مردم و نیروهای مسلح جلوی آن ها
را گرفتند و آن ها منهدم شدند.
به گفته علایی: بنابرابن در آن زمان به
دلیل جنگ جدیدی که صدام حسین علیه ایران آغاز کرد تمام رزمندگان اسلام در
گیر جنگ جدیدی بودند و فکر می کردند که صدام حسین قطعنامه را نپذیرفته است
و جنگ جدید و طولانی در پیش رو قراردارد.پس از این که مردم وارد صحنه
شدند دوباره شرایط جبهه ها عوض شد. هم منافین منهدم شدند و هم ارتش عراق
دوباره از خاک ایران بیرون رانده شد و شرایط به گونه ای پیش آمد که حتی
رییس جمهور وقت از امام تقاضا کردند تا اگر امام اجازه دهند نیروهای
رزمنده ایرانی دوباره به سرزمین های دشمن حمله کنند و به داخل خاک دشمن
بروند. که امام در آن جا فرمودند، نه ما در پذیرش قطعنامه جدی هستیم و در
چارچوب قطعنامه به یک صلح پایدار فکر می کنیم و هرگز پذیرش قطعنامه برای
ما یک امر تاکتیکی نبوده بلکه یک تصمیم اساسی و اصولی است.
وی در
پایان می گوید: به همین خاطر در آن زمان تمام رزمندگان این احساس را
داشتند که چرا جمهوری اسلامی ایران در هر شرایطی واقعا مظلوم واقع می شود.
سال ها بود که همه می گفتند شما آتش بس را بپذیرید حالا که ایران این را
پذیرفته دوباره جنگ جدیدی را آغاز کردند. یک شرایط حماسی و روحی این چنینی
در رزمندگان ایران حاکم بود و همه در چنین حال و هوایی به سر می بردند.
علایی به روزی که قطعنامه پذیرفته شد اشاره می کند و می گوید: روز اولی که
اعلام شد قطعنامه از سوی حضرت امام پذیرفته شد من اکثر فرماندهان و
رزمندگان را می دیدم که گریه می کردند و این گریه شان به این دلیل بود که
آن ها تصور می کردند که ممکن است حضرت امام(ره) در شرایطی قرار گرفتند که
مجبور شدند این قطعنامه را بپذیرند و رزمندگان اسلام نتوانستند به خواسته
های ایشان آن چنان که باید عمل کنند.
"سیامک باقری" از اعضا سپاه
پاسداران و دانشجوی دکتری در رشته امنیت ملی از دانشگاه عالی دفاع ملی در
باره ضرورت پذیرش قطعنامه 598 از سوی جمهوری اسلامی ایران می گوید :
تقریبا از سال 65 و به ویژه از سال های 66 و 67 به بعد جنگ بین ایران و
عراق از حالت دو جانبه به یک حالت چند جانبه تبدیل شده بود. در واقع در
این سال ها بازیگران و قدرت های بزرگ دنیا علنا در حمایت از صدام و رژیم
بعثی عراق وارد این جنگ شدند. همان طور که اسناد موجود نشان می دهد
آمریکایی ها خلیج فارس را به نوعی تحت پوشش ناوگان های خودشان قرار داده
بودند و حتی زمانی که جمهور ی اسلامی ایران فاو را فتح کرد آن ها احساس
خطر بیشتری کرده و برای مقابله با جمهوری اسلامی تعدادی از سکوهای نفتی
ایران را منفجر کردند. بدین ترتیب جنگ ایران و عراق به یک جنگ بین المللی
تبدیل شده بود.
به همین دلیل جمهوری اسلامی ایران لازم دید که با توجه
به دگرگونی هایی که فضا و شرایط جنگ ایجاد شده بود، نسبت به هدفی که داشت
یعنی "جنگ تا رفع فتنه رژیم بعثی عراق" راهبردهایش را تغییر دهد.
وی
در مورد علت دیگر ی که برای پذیرش قطعنامه 598 از سوی ایران وجود داشت می
گوید: این قطعنامه تا حدود زیادی متفاوت از قطعنامه های دیگر بود. این
قطعنامه با تلاش ها و پیگیری های وزرات خارجه جمهوری اسلامی و با چانه زنی
هایی که در مجامع مختلف و در شورای امنیت صورت گرفته بود به گونه ای تنظیم
و ارائه شد که تا حدود زیادی خواسته های ایران را در بر می گرفت. از این
رو باعث شد که با توجه به شرایط منطقه ای و بین المللی و ابعادی که این
جنگ پیدا کرده بود جمهوری اسلامی ایران قطعنامه 598 را بپذیرد.
وی می
گوید: یک دلیل دیگری که پذیرش قطعنامه را ضروری کرده بود تعداد و نوع
تلفات جنگ بود. ما شاهد آن بودیم که رژیم بعثی عراق در انتهای جنگ متوسل
به سلاح های غیرمتعارف شد و مجامع و کشورهای به اصطلاح مدافع حقوق بشر
مانند آمریکا و کشورهای اروپایی نیز هیچ واکنشی را لیه آن از خود نشان
ندادند.صدام سلاح های شیمیایی را نه تنها علیه ایران بلکه علیه مردم کشور
خود نیز به کار برد و جنگ را به گونه ای گسترش داد که تلفات انسانی بسیار
بالا رفت .
منبع : http://basij.ir
موضوع قطعنامه 598 و پذیرش آن توسط حضرت امام از موضوعات پیچیده است که
نوشتن درباره آن چندان ساده نیست، چرا که طرفهای اصلی و جریانات تاثیر گذار
بر جنگ ایران و عراق بسیار فراوانند و برخی از مسائلی که عمدتا به تحولات
داخلی مربوط می شود، کماکان امکان طرح و تجزیه و تحلیل آن وجود ندارد. اما
عمده مسائل که موجب طولانی شدن جنگ شد و دلایل فرماندهی کل قوا را به این
شرح می توان ارزیابی نمود.
1- با طرح قطعنامه 598 از طرف شورای امنیت
سازمان ملل متحد حضرت امام خمینی اجازه فرمودند نمایندگان سیاسی جمهوری
اسلامی ایران با طرفهای بین المللی و تهیه کنندگان قطعنامه در مورد محتوای
آن به مذاکره بپردازند. هوشمندی امام مبنی بر مذاکره غیر علنی باعث شد
محتوای قطعنامه در حد زیادی که منافع ایران پس از پایان جنگ را تامین کند
به دنبال داشته باشد.
2- عدم پذیرش قطعنامه توسط حضرت امام، اولا به
خاطرعدم اعتماد به صدام حسین بود، چرا که صدام که قرار داد 1975 را در جلوی
دوربین های رسانه های پاره نمود و جنگ را شروع کرده بود، می توانست دوباره
عهد شکنی کند. باید تضمین لازم برای پای بندی صدام وجود می داشت. ثانیا
همه دنیا پذیرفته بودند که صدام حسین جنگ را آغاز نموده است و از سلاح
شیمیایی در جنگ بر علیه مردم خود و نیز علیه نیروهای رزمنده ایرانی استفاده
نموده بود و زندگی در کنار چنین موجودی در صورتی که توسط همین جنگ مهار
نمی شد، غیر ممکن بود و چنانچه پس از پایان جنگ دیدیم، آن چهره اهریمنی
وقتی در جنگ با ایران به هدف خود که کشورگشایی بود نرسید، به کویت حمله کرد
تا آن کشور را به عنوان بخشی از سرزمین عراق در آورد و دیدیم که چه سرنوشت
شوم و نکبت باری را تجربه نمود.
3- حضرت امام خمینی با قرائتی که از
روحیه صدام حسین داشت، به گونه ای تصمیم گیری نمود که در پایان جنگ حتی یک
وجب از سرزمین عزیزمان به چنگال بیگانه نیفتد و حتی ورود به خاک عراق در
جریان جنگ با این هدف بود که هم راهی برای آزاد سازی سرزمین های باقی مانده
در اشغال عراق باشد و هم زمانی که صلحی به وقوع پیوست، نه عراق و نه هیچ
همسایه یا دشمن دیگری در فکر حمله به کشور عزیزمان ایران نباشد.
4- نقش
قدرتهای بین المللی در استمرار جنگ را نیز نمی توان نادیده گرفت، حمایتهای
نظامی و تسلیحاتی از صدام حسین توسط قدرت های بزرگ و حمایتهای مالی برخی از
کشورهای منطقه باعث شده بود که صدام علیرغم شکست های پی در پی از جانب
رزمندگان دلاور کشورمان روش تجاوزکارانه خود را تغییر ندهد.
دانلود فایل پی دی اف جزوه علل و عوامل پذیرش قطعنامه
قطعنامه 598، از علل پذیرش تا بازتابهای بینالمللی
شورای
امنیت از زمان تجاوز عراق به خاک ایران یعنی ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ تا پایان سال
۱۳۶۹ مجموعا ۱۴ قطعنامه و ۱۵ بیانیه صادر کرد که سرانجام قطعنامه ۵۹۸ به
عنوان با توجه به ویژگیهای خاصی که داشت از طرف ایران مورد پذیرش قرار
گرفت.
جبهه جهانی مستضعفین - از نخستین ماههای پس از
پیروزی انقلاب اسلامی رابطه ایران با عراق در اثر به وجود آمدن خلاء
قدرت در منطقه و همچنین تمایل عراق به گسترش حوزه نفوذ در منطقه، تیره شد.
صدام حسین، که بهبود روابط با ایران را منوط به تحقق سه شرط، خروج بی
قید و شرط ایران از جزایر سه گانه، بازگرداندن وضعیت حقوقی شط العرب به
دوران پیش از ۱۹۷۵م و به رسمیت شناختن عرب بودن مردم عربستان یا خوزستان
کرده بود، در شهریور ۱۳۵۹با توجه به اوضاع نابسامان داخلی ایران و روابط
تیره خارجی ایران، به امید فتح ایران در کوتاه ترین زمان، به ایران حمله
کرد.
شورای امنیت از ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ که
عراق به ایران تجاوز نمود تا پایان سال ۱۳۶۹ مجموعا ۱۴ قطعنامه و ۱۵ بیانیه
صادر نمود؛ ایران هفت قطعنامه اولی را به این علت که دشمن در خاک ایران
بود و شرط ایران هم برگشت نیروهای دشمن به مرزهایی بود که صدام قبول
نداشت، رد کرد. سرانجام قطعنامه ۵۹۸ به عنوان هشتمین قطعنامه با توجه به
ویژگیهای خاصی که داشت از طرف ایران مورد پذیرش قرار گرفت. قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت یکی از قطعنامههای شورای امنیت است که در ۲۹ تیر ۱۳۶۶، برای پایان دادن به جنگ ایران و عراق صادر شد.
این قطعنامه از نظر کمی و تعداد واژههای به کار گرفته شده مفصلترین و از
نظر محتوا اساسیترین و از نظر ضمانت اجرا قویترین قطعنامه شورای امنیت
در مورد این جنگ بوده است.
این
قطعنامه بلافاصله از سوی عراق پذیرفته شد، ولی بعد از گذشت یکسال و هفت
روز در ۲۷ تیر ۱۳۶۷ از سوی ایران پذیرفته شد و امام خمینی(ره) در ۲۹ تیر
۱۳۶۷ پیامی دربارهٔ پذیرش قطعنامه منتشر کرد که به «نوشیدن جام زهر» معروف
شد.
پذیرش این قطعنامه هرچند به معنای پذیرش
آتشبس از سوی ایران بود، ولی عراق به حملات خود ادامه داد و مجدداً داخل
خاک ایران شد تا نقاط مهمی از جمله خرمشهر را به دست بیاورد تا با وضع
بهتری در مذاکرات حضور داشته باشد، اما موفقیتی بدست نیاورد و نهایتاً جنگ
در ۲۹ مرداد ۱۳۶۷ پایان یافت.(
+)
متن قطعنامه ۵۹۸ شورای
امنیت، با تأیید مجدد قطعنامه (۱۹۸۶ میلادی) ۵۸۲ خود، با ابراز نگرانی
عمیق از این که علی رغم درخواستهایش برای آتش بس، منازعه بین ایران و عراق
به شدت سابق با تلفات شدید انسانی و تخریب مادی ادامه دارد، با ابراز تأسف
از آغاز و ادامه منازعه، همچنین با ابراز تأسف از بمباران مراکز صرفاً
مسکونی غیرنظامی، حملات به کشتیرانی بی طرف یا هواپیماهای کشوری، نقض
قوانین بین المللی انسان دوستانه و دیگر قوانین ناظر بر درگیری مسلحانه،
بویژه کاربرد سلاحهای شیمیایی برخلاف الزامات پروتکل ۱۹۲۵ ژنو، با ابراز
نگرانی عمیق نسبت به احتمال تشدید و گسترش بیشتر منازعه، مصمم گردید به
تمامی اقدامات نظامی بین ایران و عراق خاتمه بخشد.
شورای امنیت معتقد است که می باید یک راه حل جامع، عادلانه، شرافتمندانه و
پایدار بین ایران و عراق به دست آید، با حکم به این که در منازعه ما بین
ایران و عراق زمینه صلح حاصل شده است، با اقدام براساس مواد ۳۹ و ۴۰ منشور
ملل متحد در متن قطعنامه598 آمده است:
۱ـ شورای امنیت خواستار آن
است که به عنوان قدم اولیه جهت حل و فصل مناقشه از راه مذاکره، ایران و
عراق یک آتش بس فوری را رعایت کرده، به تمامی عملیات نظامی در زمین، دریا و
هوا خاتمه داده و تمامی نیروهای خود را بدون درنگ به مرزهای شناخته شده
بین المللی بازگردانند.
۲ـ از دبیرکل درخواست می کند که یک تیم
ناظر ملل متحد را برای بررسی، تأیید و نظارت بر آتش بس و عقب نشینی نیروها
اعزام نماید و همچنین از دبیرکل درخواست می نماید با مشورت طرفین درگیر،
تدابیر لازم را اتخاذ نموده، گزارش آن را به شورای امنیت ارائه نماید.
۳ـ مصرانه می خواهد اسرای جنگی آزاد شده و پس از قطع مخاصمات فعال کنونی،
براساس کنوانسیون سوم ژنو ۱۲ اوت ۱۹۴۹، بدون تأخیر به کشور خود بازگردانده
شوند.
۴ـ از ایران و عراق می خواهد با دبیرکل در اجرای این
قطعنامه و در تلاشهای میانجیگرانه برای حصول یک راه حل جامع، عادلانه و
شرافتمندانه مورد قبول دو طرف در خصوص تمام موضوعات موجود، منطبق با اصول
مندرج در منشور ملل متحد، همکاری نمایند.
۵ـ از تمامی کشورهای
دیگر می خواهد که حداکثر خویشتنداری را مبذول دارند و از هرگونه اقدامی که
می تواند منجر به تشدید و گسترش بیشتر منازعه گردد احتراز کنند و بدین
ترتیب اجرای قطعنامه حاضر را تسهیل نمایند.
۶ـ از دبیرکل درخواست
می نماید که با مشورت با ایران و عراق، مسأله تفویض اختیار به یک هیأت بی
طرف برای تحقیق راجع به مسئولیت منازعه را بررسی نموده و در اسرع وقت به
شورای امنیت گزارش دهد.
۷ـ ابعاد خسارات وارده در خلال منازعه و
نیاز به تلاشهای بازسازی با کمکهای مناسب بین المللی پس از خاتمه درگیری
تصدیق می گردد و در این خصوص از دبیرکل درخواست می کند که هیأت کارشناسان
را برای مطالعه موضوع بازسازی و گزارش به شورای امنیت تعیین نمایند.
۸ـ همچنین از دبیرکل درخواست می کند که با مشورت با ایران و عراق و دیگر
کشورهای منطقه، راههای افزایش امنیت و ثبات منطقه را مورد مدافه قرار دهد.
۹ـ از دبیرکل درخواست می کند که شورای امنیت را در مورد اجرای این قطعنامه مطلع نماید.
۱۰ـ این شورا مصمم است برای بررسی اقدامات بیشتر جهت رعایت و اجرای این قطعنامه در صورت ضرورت جلسات دیگری مجدداً تشکیل دهد.(
+)
نگاه مثبت تحلیلگران به قطعنامه 598 تحلیلگران مسائل سیاسی و نظامی که به قطعنامه ۵۹۸ نگاه مثبت داشته اند مهم ترین اظهاراتشان عبارت است از:
۱- قطعنامه ۵۹۸ تحت عنوان "منازعه بین ایران و عراق" صادر شده است و
برخلاف قطعنامههای قبلی اعلان « وضعیت مابین ایران و عراق» نیست.
۲- قطعنامه ۵۹۸ مفصلترین قطعنامه و از نظر حجم و عبارت دقیقترین آنهاست.
۳- قطعنامه فوق برخاسته از اعتقاد شورای امنیت و نگرانی عمیق آن به ادامه جنگ بین ایران و عراق است.
۴- قطعنامه ۵۹۸ توصیه نامه نیست بلکه حالت آمرانه بودن آن غالب و قوی است.
۵- قطعنامه ۵۹۸ به اتفاق آرا صادر شده است.
۶- قظعنامه ۵۹۸ راه حل جامع بین المللی برای برقراری صلح عادلانه و شرافتمندانه در منازعه ایران و عراق است.
نگاه منفی تحلیلگران به قطعنامه ۵۹۸ به قطعنامه تحلیلگران مسائل سیاسی و نظامی که به قطعنامه ۵۹۸ نگاه منفی داشته اند مهم ترین اظهاراتشان عبارت است از:
1-اگر قطعنامه ۵۹۸ از اعتقاد اعضای شورای امنیت برخاسته است، چرا این
اعتقاد در سالهای اولیه تجاوز که افکار جهانی تصمیم جدی شورای امنیت بود،
برنخواست؟
2- اگر قطعنامه ۵۹۸ ناشی از نگرانی عمیق شورای امنیت از ادامه جنگ ایران و
عراق برخاسته است، چرا موقعی که رژیم عراق از زمین و هوا و دریا به خاک
کشور حمله میکرد و زنان و کودکان بیدفاع مناطق مرزی ما را به خاک و خون
میکشید، این نگرانی عمیق بوجود نیامد؟ چرا زمانی که رژیم عراق مناطق
مسکونی را هدف موشک قرار میداد و بمبهای اهدائی اربابان خود را بر سر مردم
کوچه و بازار و دانش آموزان بیگناه مدارس و بیماران بیمارستانها می ریخت،
نگرانی اعضاء شورای امنیت عمیق نشد؟ و چرا هنگامی که رزمندگان ایران در
خاک دشمن با عملیات پی در پی خود درصدد تنبیه مجازات برآمدند،نگرانی شورا
عمیق می شود؟
3- اگر قطعنامه ۵۹۸ پیامآور صلح عادلانه و
شرافتمندانه بود،چرا امام خمینی پذیرش آن را به منزله جام زهر دانست؟ اگر
صلح عادلانه است،چرا زهر است؟ آیا تحلیلگران خوشبین متوجه این تناقص
شدهاند؟
4- هدف شورای امنیت در صدور قطعنامه ۵۹۸ اعاده حیثیت
سازمان ملل متحد در درجه اول به عنوان نهاد حافظ صلح بینالمللی؛ زیرا
شورای امنیت با صدور قطعنامههای بیحاصل عدم توانایی خود را در اذهان
جهانی تقویت می کرد، لذا در وهله نخست به منظور نمایش قدرت و نشان دادن
توانایی و صلاحیت خود در حل مناقشات بینالمللی، حاضر شد تسلیم خواست به حق
جمهوری اسلامی ایران شود و امتیاز شناسایی آغازگر جنگ را به او بدهد.
5-هدف دیگر جلوگیری از سقوط صدام بود که حامیان صدام به خوبی دریافتند که
ایران با تصمیمات تهاجمی خود در جنگ،ممکن است رژیم صدام را به سقوط
بکشاند،لذا به این نتیجه رسیدند که ایجاد حرکت سیاسی تازه در منطقه ضروری
است تا نقش عملیات رزمندگان ایران را در ایجاد تحولات سیاسی منطقه بیاثر
کند.
6- تقویت روحیه حامیان رژیم عراق به منظور جلب حمایت بیشتر
آنها نسبت به صدام و تشدید روند کمکهای تسلیحاتی و سیاسی آنها و حفظ وجهه
منطقهای جنگ ایران و عراق، سلب امکان دفاع مشروع از ایران را از اهداف
دیگر شورای امنیت دانسته اند.(
+)
علل پذیرش قطعنامه ۵۹۸ دلائل پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از سوی ایران ۱ـ تغییر استراتژی حمایت مستقیم از صدام، تحت پوشش حفظ صلح و امنیت بینالمللی در خلیجفارس
یعنی اگر صدام به هر کاری بر خلاف موازین بینالمللی دست بزند، چون در
شرایط جنگی است مورد سؤال قرار نمیگیرد. از این رو بعد از قطعنامه ۵۹۸
میبینیم وقتی کشتی استارک امریکایی به وسیله بمبافکن ارتش عراق صدمه
میبیند، صدام از امریکا پاداش میگیرد و به جای واکنش منفی، میگویند چون
منطقه خلیجفارس آرام نیست این پیشامدها طبیعی است و ضربهای را که صدام به
آنها زده به خرج ما حل و فصل میکنند و راه حل آن را قبول قطعنامه
میدانند.
۲ ـ معرفی صدام به عنوان چهره صلحطلب در محافل بینالمللی
با همه جنایتی که صدام در جنگ مرتکب شده اما چون همه قطعنامههای شورای
امنیت را پذیرفته است، چهرهای صلحطلب، و ایران چهرهای جنگافروز معرفی
میشود.
۳ ـ کاربرد وسیع سلاحهای شیمیایی و میکروبی توسط عراق
تبلیغات صلحطلبی رژیم عراق در محافل بینالمللی و رسانههای گروهی، پوششی
شد تا به صدام به راحتی بتواند مخربترین سلاحهای میکروبی و شیمیایی را
علیه رزمندگان ایران در جبههها به کار گیرد، و از آن طرف واکنش ایران به
دلیل عدم پذیرفتن قطعنامه، ضعیف جلوه میکرد.
۴ ـ تهدیدات بینالمللی
تهدیدات بینالمللی بر بند ۱۰ قسمت اجرایی قطعنامه ۵۹۸ مبتنی بود. به
عبارت دیگر قطعنامه ۵۹۸ به دشمنان خطرناکی چون امریکا اجازه داد که حتی
تهدیدات خود را با حمله به هواپیمای مسافربری عملی کنند.
از این
رو حضرت آیتالله خامنهای، رئیس جمهور وقت ایران در اعلان رسمی پذیرفتن
قطعنامه ۵۹۸ حمله امریکا به هواپیمای مسافربری را آغاز جنگ علنی منطقهای و
توسعه دامنه آن دانست و گفت، همانطور که به خوبی استحضار دارید، آتش جنگی
که به وسیله رژیم عراق در ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰، با تجاوز علیه تمامیت اراضی
جمهوری اسلامی ایران آغاز شد. اینک ابعاد غیر قابل تصوری به خود گرفته است
که کشورهای دیگر و حتی غیرنظامیان بیگناه را نیز در شعلههای خود گرفته
است.
قتل ۲۹۰ نفر انسان بیگناه که با ساقط کردن هواپیمای ایرباس جمهوری اسلامی
ایران به وسیله یکی از کشتیهای جنگی امریکایی در خلیجفارس به وقوع
پیوست، نمونه بارزی در این خصوص است.(
+)
دلائل پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از سوی عراق و هم پیمانانش
ارتش عراق پس از عملیات خیبر در سال ۱۳۶۲ در یک روند صعودی، پذیرای شکست
شد و سرانجام، در عملیات والفجر ۸ در عین ناباوری فاو را از دست داد.
اما شکست نظامی در جبهه شلمچه طی عملیات کربلای ۵ با هیچ یک از شکست های
عراق قابل مقایسه نیست، زیرا این شکست، آن هم در سال هفتم جنگ و در حساس
ترین منطقه نبرد، آینده حکومت عراق را در تاریکی فرو برد.
به
همین دلیل پس از عملیات کربلای ۵ امریکا منافع حیاتی خود را در خلیج فارس
با خطر جدی مواجه دید و از طریق شورای امنیت سازمان ملل و هماهنگی با اتحاد
شوروی در صدد برآمد تا به جنگ ایران و عراق پایان دهد.
از این رو در سال ۱۳۶۶ شاهد ورود رسمی نظام بین الملل در جنگ هستیم. اما
با بررسی عملکرد امریکا در طی این مدت می توان استنباط کرد، که او به دنبال
شکست نظامی ایران نبود، برای امریکایی ها شکستن روحیه انقلابی در ایران
اصل بوده است، نه شکستن توان فیزیکی که به سرعت قابل ترمیم است.
آمریکایی ها با جنگ عراق علیه ایران ،کودتاهای متعدد علیه نظام و عملیات
های تروریستی منافقین علیه علما و بزرگان فهمیده بودند که با جنگ نمی توان
ایران را نابود کرد و نیاز به ورود به دو عرصه، عملیات روانی و تهاجم و
ناتوی فرهنگی است.
بدین ترتیب در ظرف مدت چند سال ابتدایی پس از جنگ با تصویب سنای آمریکا
دهها شبکه ی ماهواره ای فارسی زبان در آمریکا و اروپای شرقی ایجاد شدند و
ضمن تبلیغات کاذب علیه ایران به حمایت وطن فروشانه از آمریکا و دشمنان نظام
جمهوری اسلامی پرداختند و به ترویج الگوهای جنسی و فاسد غربی روی آوردند.
رادیو صدای آمریکا و رادیو فردا از فعال ترین اعضای این شبکه ی براندازی می
باشد.
جنگ در سالهای متمادی صدام را از ترس یک کودتای بزرگ به
وحشت انداخته بود به نحوی که او تصور می کرد نتوانسته خواسته ی اربابان
غربی خود را به نحو احسن برآورده سازد در نتیجه آنها به دنبال تغییر حاکمیت
عراق هستند. این تصور صدام باعث شد تا وی در گام اول بسیاری از عناصر
سیاسی رابط خود را با شرق و غرب اعدام کند. عبدالرشید مهمترین قربانی ترس
صدام از کودتا بود. و ثانیا از جنگی که نتیجه اصلی اش برای دیگران رقم می
خورد کناره گیری کند اگر چه او همیشه در فکر فتح تهران بود ولی ادامه ی جنگ
برای او مسئله ی بودن یا نبودن را ترسیم می کرد.(
+)
بازتابهای پذیرش قطعنامه ۵۹۸ در محافل سیاسی و خبری جهان
برآورد کلی قطعنامه از سوی بسیاری از آگاهان مسائل استراتژیک به نفع ایران
بود و علت این که عراق در ابتدا این قطعنامه را قبول نکرد، نیز همین مساله
بود.
با نگاهی به بازتاب های پذیرش این قطعنامه از سوی کشورها و
مجامع بین المللی به اذعان تمامی اینها، پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از سوی ایران
نشانی از مواضع صلح جویانه داشته و ایران برنده اصلی این میدان است که به
تعدادی از این نظرات می پردازیم.
رونالد ریگان ریاست جمهوری آمریکا
پس از 5 ماه از آغاز جنگ ایران و عراق در آمریکا رونالد ریگان به ریاست
جمهوری رسید و علاوه بر ادامه سیاست های پیشین جیمی کارتر، روش جدیدی در
سیاست خارجی امریکا اعلام کرد که هدف از آن در کشورهای جهان سوم و بویژه
ایران ایجاد موانع برای انقلاب های ملی و ممانعت از تحولات رو به پیشرفت در
این کشورها بود و راهکار دستیابی به این هدف مشغول کردن کشورهای انقلابی
به امور داخلی خود از طریق ایجاد درگیری های قومی و مذهبی و درگیر ساختن
این کشورها با کشورهای همسایه در جنگهای بدون پیروز بود.
ریگان در
سخنرانی اکتبر ۱۹۸۱ در کنگره امریکا بصراحت گفت هر جا که انقلابی پدید آمد
تا الگویی غیر از الگوی سرمایه داری عرضه کند، باید به مصائب ویتنام دچار
شود. تحمیل جنگ کم شدت ابزار اصلی این سیاست است .
استیون برگر از مرکز تحقیقات راهبردی گالچور استیون برگر بر این عقیده است که با قطعنامه ۵۹۸ می توان فرق صلح و آتش بس را فهمید.
هر چند قطعنامه ۵۹۸ اولین پیشنهاد صلح به ایران بود و قطعا پذیرش آن از
سوی تهران به عنوان پیروزی تلقی می شد البته هر چند برابر با آرمان ها و
اهداف، فتح چشمگیری نبوده اما حداقل های امتیازات و نایل شدن به پیروزی را
برای تهران داشته است.
کارل هریچ
هریچ در کتاب «تارنمای جنگ خلیج از نگاهی به ابزار نفت» پس از پایان جنگ و
پذیرش قطعنامه گفت که در این قطعنامه برای اولین بار بازگشت به مرزها مطرح
شد و اولین بار بود که تعیین مساله کمیته خسارات جنگی و تعیین متجاوز
عنوان شده بود. از این رو این یک پیروزی برای ایران در رژیم قطعنامه های
شورای امنیت محسوب می شود.
هریچ در گفتگویی با «وال استریت
ژورنال» گفته بود که نگرشی به قطعنامه های صادره بوضوح نزدیک شدن شورای
امنیت را به مواضع منطقی و اصولی ایران نشان می دهد و سرانجام پس از ۸ سال
ایستادگی مواضع بر حق ایران بر جهانیان به اثبات می رسد.
زبیگنیو برژینسکی مشاور امنیت ملی ایالات متحده
وی در نشست با اعضای شورای عالی امنیت ملی تاکید می کند: پس از پیروزی
ایران در خرمشهر کاخ سفید معتقد است که این جنگ نمی بایست برنده ای داشته
باشد.
وقتی که نیروهای ایرانی موفق به عبور از مرزهای بین المللی
شدند، استراتژی امریکا بر این نظریه قرار گرفت که ایران نباید برنده جنگ
باشد.
قطعنامه ۵۹۸ تغییر و تحول ناشی از تغییر استراتژی کشورهای
بزرگ از آغاز تا پایان جنگ بود و این مساله برای نخستین بار در قرن بیستم
اتفاق می افتاد.
خاویر پرز دکوئیار، دبیرکل وقت سازمان ملل متحد
دکوئیار توضیحات عراق در نظر جامعه بین الملل برای تعرض ایران به فاو کافی
و قابل قبول ندانسته و در دسامبر ۱۹۹۱ برای اولین بار از زمان پذیرش
قطعنامه تلویحا به مسوولیت عراق در شروع جنگ با ایران اذعان کرد.
موسسه امریکن اینتر پرایز از نظر این موسسه، عراق ناچار بود برای ممانعت از فتح بصره و شاید بغداد اقدام به تهیه مقدمات قطعنامه کند.
جرج سیلونت، پژوهشگر موسسه مطالعات امنیتی خاورمیانه
از نظر سیلونت با وجود برتری نسبی ایران در جبهه های جنگ ، تهران با
پذیرفتن قطعنامه نشان داد اهل دیپلماسی است که به دنبال آن فرمول استفاده
از این قطعنامه نیز از سوی ایران برای آتش بس تهیه شد و در اختیار دبیرکل
وقت سازمان ملل قرار گرفت .
سنای آمریکا
سنای امریکا در گزارش سالانه خود در اکتبر سال ۱۹۸۷ با عنوان «جنگ در خلیج
فارس» می نویسد: امریکا به حدی در این کشمکش درگیر شده است که بی طرفی
کامل در این زمان نمی تواند اتخاذ شود و ما باید تصمیمات ضروری را برای عدم
شکست نهایی عراق انجام دهیم .
ماکس پری ، عضو شورای سیاستگذاری روابط خارجی سنای امریکا
در گزارش پری درباره عواقب قطعنامه آمده بود که شکست عراق برای منافع غرب
یک فاجعه محسوب می شد. کشورهای طرفدار غرب حوزه خلیج فارس بویژه کویت و
عربستان سعودی در جنگ به شدت از عراق حمایت کرده اند و از این رو
کاندیداهای بعدی ایران برای مقابله خواهند بود اگرچه یک ایران پیروز در جنگ
از نظر نظامی به قدری قدرت خواهد داشت که به نظر نمی رسد حتی کشورهای حوزه
خلیج فارس با جمعیت زیاد و تسلیحات نوین یارای مقاومت در برابر نیروهای
نظامی مجرب ایران را داشته باشند.
موسسه شورای کمیسیون اطلاعات امنیتی بریتانیا-امریکا
بهترین راه برای جلوگیری از شکست عراق ، پایان دادن به جنگ ایران و عراق
از راه یک قطعنامه بود و این تنها از طریق تلاش هماهنگ جامعه بین المللی
میسر می شد. از این رو، موثرترین راه ایالات متحده برای دفاع از منافع
حیاتی خود بهره گیری از سازمان ملل است به این دلیل که ایران به افکار بین
المللی اهمیت زیاد می دهد.
ویلیام تیلور از مرکز موسسه مطالعات سلطنتی بریتانیا تیلور در گزارش فوریه ۱۹۸۹ خود آورده است که ایران برنده اصلی کشمکش قطعنامه ۵۹۸ بود.
هاوارد تیچر، عضو شورای کمیسیون امنیت ملی امریکا
وی معتقد است، امریکا با فراهم کردن قطعنامه ۵۹۸ و بعد هم پذیرش آن از سوی
ایران برای صدام کاری کرد که تا آن روز برای هیچ یک از نزدیک ترین متحدان
خود نکرده بود چراکه در صورت ادامه جنگ و موضع ضعف عراق ، ماهیت سیاسی رژیم
بعث در خطر بود.
موسسه پژوهش های راهبردی وزارت دفاع فرانسه
در این موسسه بر این موضوع تاکید شده که با وجود حمایت های بی دریغ غرب از
عراق ، این ایران بود که توانست شورای امنیت را تا حد زیادی به خواسته های
خود مجاب کند.
نگاهی به بایگانی های اسناد وزارت امور خارجه ،
سازمان های اطلاعاتی امنیتی ، محافل سیاسی و اظهارنظرهای شخصیت های فعال
سیاسی در عرصه سیاست بین الملل می توان به این جمع بندی رسید که به اذعان
تمامی اینها، پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از سوی ایران در آن هنگام از موضعی برتر و
نمادی از مواضع صلح جویانه و پایبندی ایران به نهادها و رژیمهای حقوقی بین
المللی بوده و به عبارتی می توان این راهبرد امنیتی تهران را هنری دیپلماسی
دانست.(
+)
اما آنچه در اذهان جهانیان از هشت سال دفاع مقدس باقی ماند، مقاومت و
دلاوری تاریخی مردم ایران بود که، جرأت تجاوز نظامی و درگیری رو در رو با
جمهوری اسلامی ایران را از دشمنان گرفت.
منابع: http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=۳۹۱۸۵http://www.irdc.ir/fa/calendar/۲/default.aspx
http://www.aviny.com/article/maghale/۸۷/۰۴/۵۹۸.aspx
http://www.military.ir/forums/topic/۲۵۴۷۷ http://www.aviny.com/article/yadasht/۸۷/۰۴/۵۹۸.aspx
http://www۱.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=۱۰۰۰۰۴۰۶۹۱۵۶
همه آنچه باعث پذیرش «قطعنامه ۵۹۸

چند
سالی است که مباحثی در مورد شرایط و زمینههای پذیرش قطعنامه 598 مطرح
میشود. وجود نظرات متفاوت درباره آن مقطع حساس تاریخی و برخی برداشتهای
خاص از این واقعیت، ضرورت بازخوانی آن را دوچندان میکند.
به
گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) منطقه خراسان، بدیهی است
که مواجهه با وقایع تاریخی صرفا باید از منظر تاریخی و در نظر گرفتن شرایط
زمانی آن واقعه باشد و بهرهبرداری سیاسی و جناحی از تاریخ دور از انصاف
است. در این باره با سید محمود طالبیان که پیش از این مسئولیت بازنشستگان
معاونت تحقیقات اداره کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس خراسان رضوی را
بر عهده داشته است، به گفتوگو نشستیم تا شرایط نظامی و سیاسی پیش از
پذیرش قطعنامه را بررسی کنیم.
موضعگیری یکطرفه سازمانهای بینالمللی
یکی
از مقولات مهم درباره جنگ تحمیلی، نابرابر بودن آن و برخورد ناعادلانه
جامعه جهانی با آن است.محمود طالبیان، مدرس دانشگاه در این باره به خبرنگار
ایسنا گفت:عملکرد شورای امنیت سازمان ملل متحد درباره جنگ عراق علیه
ایران قابل مقایسه با جنگ عراق و کویت نیست.
وی ادامه داد:
شواری امنیت یک هفته بعد از آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران،قطعنامهای
صادر کرد و در آن صرفا ابراز نگرانی شد و در متن قطعنامه هم از واژه
«منازعه» استفاده نشد تا مسئولیتی برای این شورا ایجاد نشود و پس از آن هم
22 ماه سکوت کرد،ولی در قبال جنگ کویت،24 ساعت پس از شروع حمله عراق شورا
تشکیل جلسه داد و قطعنامه صادر کرد.
چرا پس از آزادسازی خرمشهر در سوم خرداد سال 1361 پیشنهاد آتشبس را نپذیرفتیم؟
طالبیان
در پاسخ به این سوال گفت: ایران در قبال پذیرش قطعنامه آتشبس،
خواستههایی داشت که سازمان ملل حاضر به گنجاندن آنها در قطعنامه نشد. این
خواستهها عبارت بودند از:اعلام متجاوز بودن عراق،برقراری آتشبس همزمان
با پذیرش قطعنامه و پرداخت غرامت جنگ از سوی عراق.
این رزمنده
دورن دفاع مقدس یادآور شد: قطعنامه 598 شورای امنیت، برخلاف قطعنامههای
پیشین،برای نخستین بار با عنوان «منازعه بین ایران و عراق» صادر شد. آمریت
در آن غالب بود و مفصلترین قطعنامه صادره محسوب میشد. جمهوری اسلامی
ایران پیش از آن تمامی قطعنامهها را به دلیل بیتوجهی به خواستههای خود
رد میکرد، اما در قبال این قطعنامه سیاست دیگری اتخاذ کرد و با رایزنی
سیاسی سعی شد تا مفاد آن مطابق خواست ملت ایران تصحیح شود.
جانشین
فرمانده سپاه فردوس در دوران دفاعمقدس، خاطرنشان کرد: هرچند بعضی
تحلیلگران معتقدند بهتر بود تمام قوای کشور بسیج میشد و جنگ در آن مقطع
پایان نمیپذیرفت اما بیشتر صاحبنظران بر این باورند که ادامه جنگ چندان
معقول نبود و با توجه به حضور تمام قد نیروهای خارجی در خلیج فارس، در صورت
ادامه جنگ هم تضمینی برای پیروزی قطعی وجود نداشت.
استراتژی ایران برای پایان جنگ
طالبیان،
استراتژی ایران برای پایان جنگ را تصرف یک منطقه ارزشمند از عراق دانست و
گفت: ایران با چنین راهبردی درصدد بود تا بر سر میز مذاکره موضع برتر داشته
باشد. درنتیجه، تصرف جزیره استراتژیک فاو، یکی از بزرگترین پیروزیهای
ایران پس از آزادسازی خرمشهر بود و باعث شد تا صحنه جنگ به سود ایران تغییر
کند و در مقابل اعتبار سیاسی و نظامی عراق زیر سوال برود.
مسئول
بسیج شهرستان گناباد در دوران دفاع مقدس، تاکید کرد: آمریکا که شاهد زوال
عراق و برتری ایران بود، تصمیم گرفت بیش از گذشته در عرصه نبرد حضور یابد.
اقدامات ایالات متحده از این مقطع به بعد نشان داد که این کشور درصدد است
به ایران اعلام کند که با آمریکا - و نه عراق - مواجه است. بنابراین «فاو»
با هدایت اطلاعاتی و راهبردی آمریکا بازپس گرفته شد و استراتژی «دست برتر»
ایران برای خاتمه جنگ دگرگون شد.
این استاد دانشگاه افزود:
حضور و مداخله مستقیم آمریکا به نفع عراق در جنگ، راهبرد «جنگ بدون برنده»
آمریکا را آشکارتر کرد. رزمندگان ایرانی برای تصرف فاو، 70 روز مقاومت
کردند اما بعدها در کمتر از 36 ساعت این منطقه حساس از دست رفت. در این
شرایط ایران هدف بعدی خود را فتح بصره قرار داد. در این راستا «عملیات
کربلای 4 » سوم دیماه 1365 آغاز شد ولی به دلیل هوشیاری دشمن،24 ساعت بعد
متوقف شد. در این مرحله غلبه بر پیامدهای سیاسی- نظامی عملیات کربلای 4
بسیار دشوار بود.
وی ادامه داد: «عملیات کربلای 5 » با هدف تصرف بصره انجام شد اما اوضاع همانند نبرد فاو، به جنگ فرسایشی تبدیل شد.
گسترش جنگ در شمالغرب
این
رزمنده دوران دفاعمقدس افزود: در زمستان سال 1366 که درگیری در منطقه
خلیج فارس کاهش پیدا کرد، باقیمانده توان و امکانات سپاه از دریا به منطقه
شمالغرب منتقل شد که نتیجه آن انجام «عملیات والفجر 10» بود. عراق در
برابر این عملیات، هیچگونه واکنش شدیدی انجام نداد و با بمباران شیمیایی
خسارات و تلفات زیادی به با رآورد. تصور میشد اگر در جبهههای شمالغرب
حمله آغاز شود، عراق نیز نیروهای خود را بر آن منطقه متمرکز خواهد کرد اما
این اتفاق نیفتاد. بنابراین برخی تحلیلگران معتقدند که ایران دو راه بیشتر
نداشت، حفظ انقلاب یا ادامه جنگ.
حملات شیمیایی عراق
طالبیان
در خصوص حملات شیمیایی عراق گفت:عراق از دهه 1970 میلادی برای تهیه و
تولید سلاحهای شیمیایی به موازت اقدام برای دستیابی به سلاح اتمی تلاش خود
را آغاز کرد. ارتش عراق پس از تجاوز به ایران،ابتدا این سلاحها را به
صورت محدود به کار گرفت ولی از سال 1362 تا پایان جنگ،تولید و استفاده عراق
از سلاحهای شیمیایی به نحو شگفتانگیزی افزایش یافت.
وی در
مورد تعداد این حملات خاطرنشان کرد: تعداد حملات شیمیایی عراق از دی ماه
1359 تا اسفند 1366، جمعا 242 مورد بود که قربانیان آن 44 هزار نفر ذکر شده
است. همچنین عراق 6000 بمب شیمیایی در جنگ علیه ایران به کار گرفت.
این
استاد دانشگاه تصریح کرد: جنایتی که صدام در منطقه کردنشین «حلبچه» بر ضد
شهروندان خود مرتکب شد، هر روز امکان داشت در یکی از شهرهای بزرگ ایران
اتفاق بیفتد و چنین کاری مطمئنا شرایط جنگ را بسیار پیچیده و دشوار میکرد.
حمله موشکی آمریکا به هواپیمای مسافربری ایران
طالبیان
در مورد آخرین اقدام آمریکا گفت: آمریکاییها که از مقاومت ایران خشمگین
بودند و به زعم خود، ادامه جنگ را به زیان امنیت انرژی میدیدند، تصمیم
گرفتند تا به هر نحو ممکن جدیت خود برای خاتمه را علنی کنند.
وی
ادامه داد:در نتیجه، ناو «وینسنس» آمریکا در یک اقدام جنایتکارانه،
دوازدهم تیر 1367 با شلیک دو فروند موشک به هواپیمای ایرباس جمهوری اسلامی
ایران، جان 290 تن انسان غیرنظامی را گرفت. آمریکا برای محدود کردن اثرات
منفی این اقدام در افکار عمومی، در نخستین واکنش مدعی شد هواپیمای ایران
نظامی بوده و قصد هدف قرار داد ناو آمریکایی را داشته است.
این
استاد دانشگاه افزود: آمریکاییها تمایل داشتند به طرف ایرانی تفهیم کنند
که برای به دست گرفتن ابتکار عمل در جنگ از هر اقدامی علیه مردم ایران بهره
خواهد گرفت. به همین دلیل، رونالد ریگان، رئیس جمهور وقت آمریکا حمله ناو
آمریکایی به هواپیمای غیرنظامی ایران را اقدامی «شایسته» خواند. البته در
قطعنامهای که پس از این اقدام صادر شد، کشور ایران، محق اعلام شد.
بحران در حوزه صادرات نفت (جنگ نفتکشها)
طالبیان
با اشاره به درآمد اصلی ایران، یعنی نفت، گفت: در اواخر جنگ تحمیلی، صدور
نفت از خلیج فارس نیز با مشکل مواجه شده بود. علاوه بر این، جزیره خارک که
بیشتر سکوهای نفتی در آن قرار دارد، مرتب توسط هواپیماهای عراقی بمباران
میشد.
این پژوهشگر تاریخ دفاع مقدس گفت: صادرات نفت ایران در
سالهای بین 1363 تا 1365 کاهش یافت. علاوه بر این، قیمت نفت هم از 26
دلار در هر بشکه به شش دلار رسید و در نتیجه درآمد نفتی ایران با کاهش
چشمگیری مواجه شد.
کمکهای تسلیحاتی به عراق
طالبیان اظهار کرد: دولت آمریکا برای جلوگیری از شکست عراق، باید این کشور
را به لحاظ تسلیحاتی تقویت میکرد. برای تحقق این هدف با مانعی جدی روبرو
بود و آن این بود که کنگره آمریکا پیش از جنگ،عراق را به دلیل نقض حقوق بشر
و تروریسم تحریم کرده بود. حال یا باید تحریمها لغو شود و یا این که
تسلیحات آمریکایی از طریق کشوری ثالث به عراق ارسال شود. سلاحهای آمریکایی
شامل موارد زیر بوده است:
تجهیزات الکترونیک،انواع
ماشینآلات،دستگاههای حساس و کامپیوتری فوقالعاده قوی که در امر تولید
سلاحهای شیمیایی- موشکی و هستهای نقش حساسی دارند و هلی کوپتر «بل».
دستیابی عراق به موشکهای «اسکاد» و جنگ شهرها
طالبیان
در مورد تحول قدرت هوایی عراق پس از دستیابی این کشور به موشک، افزود:
روسها به تلافی کمک ایران به مجاهدان افغان، به عراق موشکهای «اسکاد بی. و
«سی» دادند.
وی ادامه داد: صدام با تغییر ساختار اسکاد به
موشک جدیدی دست یافت و چون میخواست به کشتار غیرنظامیان مشروعیت بخشد، آن
را «الحسین» نامگذاری کرد. الحسین که بردی دو برابر موشک اسکاد- بی داشت،
برای هدف قرار دادن تهران تولید شد. هدفی که تا پیش از این تنها با حمله
جنگندههای عراقی قابل وصول بود.
این پیشکسوت جهاد و
ایثار،افزود: عراقیها با مهندسی معکوس موشکهای اسکاد، از هر سه موشک
اسکاد، دو موشک الحسین تولید کردند. مخازن ترکیب اکسیژن و سیستم مراقبت
فشار آن ساخت آلمان بود، بدین ترتیب عراقیها به تدریج موفق به تولید موشک
«العباس» با برد 860 کیلومتر شدند. این تغییر بنیادین در موازنه نظامی، یکی
از عوامل اصلی تصمیم ایران برای قبول قطعنامه 598 بود.
طالبیان
به کمکهای انگلیس در این خصوص اشاره کرد و گفت: این کشور بیش از 5/1
میلیارد دلار کالای تکنولوژی پیشرفته به عراق صادر کرد. دستیابی عراق به
این تکنولوژی این امکان را برای بغداد فراهم کرد که بُرد موشکهای اسکاد
روسی را به 600 کیلومتر افزایش دهد.
کمکهای مالی به عراق
طالبیان
در خصوص کمکهای مالی خارجی به عراق گفت: میزان این کمکها روشن نیست،ولی
انتشار برخی آمار و ارقام نشان میدهد این کمکها بسیار زیاد بوده است. بخش
وسیعی از این کمکها را چند کشور حاشیه خلیج فارس تامین کردند.
این
رزمنده دوران دفاع مقدس در این راستا با اشاره به اظهار نظر «وفیق
السامرایی»،مسئول بخش ایران در استخبارات عراق،افزود: کشورهای حوزه
خلیجفارس بیش از 45 میلیارد دلار به عراق کمک کردند،که بیش از نیمی از آن
به عربستان سعودی تعلق داشت.
وی گفت: هم چنین بخش دیگری از
این کمکها شامل 300 میلیون دلار بود که آمریکا در سال 1361 برای خرید برنج
و گندم در اختیار رژیم عراق قرار داد. این کمک تدریجا افزایش یافت و در
مجموع به بیش از پنج میلیارد دلار رسید.
کلیپ تصویری سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین روانبخش
پیرامون نقش آقای هاشمی در قبولاندن قطعنامه 598 به امام خمینی رحمه الله علیه
برای دانلود کلیک کنید
حجم: 12 مگابایت با فرمت 3gp
***
این هم چند لینک متنی مرتبط با ماجرای قطعنامه:
+ ماجرای پذیرش قطعنامه 598 از زبان سردار رشید
++ دانلود جزوه قطعنامه 598 چگونه تصویب شد؟ (مقالات کامران غضنفری که حاج آقا روانبخش در کلیپ توصیه میکنن )
برای دانلود جزوه کلیک کنید
حجم: 791 کیلوبایت با فرمت pdf
از
نخستین ماههای پس از پیروزی انقلاباسلامی رابطهی ایران با عراق در اثر
بهوجود آمدن خلاء قدرت در منطقه و همچنین تمایل عراق به گسترش حوزهی نفوذ
در منطقه، تیره شد. اوضاع نابسامان داخلی ایران و روابط تیرهی خارجی
ایران بر تمایل عراق به تجاوز میافزود. بههمین جهت کمکم زد و خوردهای
مرزی بین دو کشور گسترش یافت. در اوایل سال 1359 که خطر تجاوز عراق به
ایران جدی شد، امام در پیامی با پوسیده خواندن عقل صدام خطاب به نظامیان
عراقی، حمله به ایران را حمله به رسولالله و جنگ با قرآن عنوان کرد و
فرمودند که در صورت وقوع، ایران آنها را خرد میکند.[1] صدام که بهبود
روابط با ایران را منوط به تحقق سه شرط: خروج بیقید و شرط ایران از جزایر
سهگانه، بازگرداندن وضعیت حقوقی شطالعرب به دوران پیش از 1975م[2] و
بهرسمیت شناختن عرب بودن مردم عربستان یا خوزستان[3] کرده بود در شهریور
1359 با توجه به اختلافات و اوضاع نابسامان داخل ایران به امید فتح ایران
در کوتاهترین زمان، به ایران حمله کرد.[4[

شورای
امنیت از 31 شهریور 1359 که عراق به ایران تجاوز نمود تا پایان سال 1369
مجموعا 14 قطعنامه و 15 بیانیه صادر نمود؛[5] ایران هفت قطعنامهی اولی را
به این علت که دشمن در خاک ایران بود و شرط ایران هم برگشت نیروهای دشمن
بهمرزهایی بود که صدام قبول نداشت، رد کرد. سرانجام قطعنامهی 598
بهعنوان هشتمین قطعنامه با توجه بهویژگیهای خاصی که داشت از طرف ایران
مورد پذیرش قرار گرفت.
زمینههای صدور قعطنامهی 598
در
10 فوریهی 1986 و مصادف با 21 بهمن 64 رزمندگان اسلام در یک حملهی
غافلگیرانه فاو را تصرف کردند و این امر باعث نگرانی شدید جهان غرب، شوروی
سابق و کشورهای ساحلی خلیج فارس شد. آمریکا که به پایداری و استقامت ایران
مطمئن شد، تصمیم گرفت به هر صورت ممکن خود را به ایران نزدیک کند و
بههمین جهت جریان ایرانگیت اتفاق افتاد. آمریکا علیرغم فشاری که بر دیگر
کشورها بهمنظور تحریم تسلیحاتی ایران وارد کرده بود، مخفیانه به ایران
سلاح ارسال میکرد.[6] البته آنها دلایل اقدام به این کار را کمک به آزادی
گروگانهای آمریکایی در لبنان و خاتمه دادن به جنگ ایران و عراق عنوان
کردند؛[7] لکن این امر بر حیثیت سیاسی این کشور و همچنین روابطش با دیگر
کشورها خصوصا کشورهای عربی منطقه تاثیر نامطلوبی گذاشت.
بدین
منظور زمانی که آمریکا از نزدیکی با ایران ناامید شده بود به حمایت قاطع
از عراق و اعراب برخواست و مخالفت خصمانه با ایران را آشکار ساخت. آمریکا
در همین راستا در دو جبهه وارد عمل شد:
الف:
در جبههی نظامی، با تقویت ناوگان خود در خلیج فارس و تشویق متحدان خویش
به اعزام ناوهای بیشتر به منطقه، عملا دشواریهایی را برای عملیات ایران
بهوجود آورد؛ و از سوی دیگر دست عراق را برای هرگونه اقدامی در خلیج فارس
بازگذاشت و اطلاعات نظامی آواکسها و ماهوارهها را از وضع جبههها در
اختیار عراق قرارداد.
ب:
در جبههی سیاسی نیز به دولتها فشار وارد کرد که از فروش اسلحه بهایران
جلوگیری کنند، و در شورای امنیت نیز کوشید که کشورهای عضو را به تصویب
قطعنامههایی دربارهی تحریم فروش اسلحه به ایران موافق سازد.[8[
در
١٦ دی سال ١٣٦٥ ایران عملیات کربلای ٥ را آغاز کرد و فشارهای فوقالعاده
سنگینی را به ماشین جنگی دشمن وارد آورد. دکوئیار، دبیرکل سازمانملل متحد،
متعاقب این عملیات از اعضاء دائمی شورای امنیت خواست که برای خاتمه دادن
به جنگ، با یکدیگر همکاری کنند که این امر با پاسخ مثبت سفرای این کشورها
روبرو شد. در این مذاکرات آنها «احتمال اینکه جنگ تهدیدی علیه صلح باشد»
را مورد بررسی قرار دادند و بدین وسیله راه را برای استفاده از اختیارات
مندرج در فصل هفتم منشور ملل متحد هموار ساختند.»[9] در مجموع باید گفت که
عامل مهم صدور قعطنامهی 598 عملیاتهای متعدد[10] رزمندگان اسلام در خاک
عراق بود که اکثر آنها نیز با موفقیت روبرو بودند.
ویژگیهای قطعنامهی 598
قطعنامهی 598 شورای امنیت[11] دارای ویژگیهایی بود که ذیلا به آنها اشاره خواهد شد:
1. لحن آمرانه و قاطع قطعنامهی 598 آنرا از قطعنامههای قبلی که عموما جنبهی توصیهای داشتند متمایز میسازد.
2. شورای
امنیت برای اولینبار و پس از آنکه قریب هفت سال از جنگ میگذشت تشخیص
داد که در جنگ عراق و ایران نقض صلح وجود دارد و بههمین جهت صریحا اعلام
داشت که بر طبق مواد 39 و 41 منشور ملل متحد عمل میکند.
3. عنوان
قطعنامهی 598، نظیر قطعنامههای پیشین «وضعیت مابین ایران و عراق» نیست،
بلکه برای اولینبار قطعنامه تحت عنوان «منازعه بین ایران و عراق» صادر شده
است.
4. از نظر حجم و تعداد کلمات بهکار برده شده، مفصلترین قطعنامه صادره از طرف شورای امنیت دربارهی ایران و عراق میباشد.
5. شورا
در بند 6 برای اولین بار نظر ایران را قبول کرد و از دبیرکل خواست هیئت
بیطرفی را با مشورت ایران و عراق برای تحقیق دربارهی مسئولیت درگیری
تعیین کند.
6. بند 7 قطعنامه نیز در جهت تامین نظر ایران برای دریافت خسارات جنگ است.
7. تنها
قطعنامهای است که در طول هشت سال جنگ، پنج عضو دائمی شورای امنیت ماهها
تشکیل جلسه دادند تا دربارهی تهیه متن پیشنویس آن توافق کنند.
ایران و قطعنامهی 598
ایران
در قبال قطعنامهی 598 در وهلهی اول با غیر عادلانه خواندن آن و خطاب
قرار دادن شورای امینت به عدول از وظیفهی اصلی خویش، یعنی حفظ صلح و امنیت
جهانی،[12] موضعی مبهم و غیر شفاف گرفت که نه آنرا رد میکرد و نه تایید.
ایران به دلیل عدم تحقق کامل نظریاتش قطعنامهی مذکور را نپذیرفت. اما به
خاطر توجهی که به اصول مورد نظر ایران در قطعنامه شده بود و بهدلیل اینکه
با توجه به شرایط سیاسی و بینالمللی بیش از این امکان امتیاز گرفتن از
شورا وجود نداشت، قطعنامه را رد هم ننمود. ایران معتقد بود که آتشبس باید
پس از اعلام متجاوز بودن عراق برقرار شود. هاشمی رفسنجانی[13] میگوید:
«... جمهوری اسلامی ایران، قطعنامهی 598 را بهطور کلی رد نکرده است، چون
در آن جای بحث میبیند. توقع دیگران این است که ما قطعنامه را کلا رد کنیم
یا بپذیریم. نکته منفی آن این است که میگوید به محض شروع مذاکره و پیش از
شناسایی متجاوز و محاکمه آن، آتشبس اعلام شود و ما این بند را قبول
نداریم... ما میگوییم اول متجاوز معرفی شود و بعد راه برای حل مسائل جدی
هموار خواهد شد....»[14] این موضعگیری نه رد و نه قبول، نزدیک به یک
سال ادامه داشت. با اصرار و ایستادگی ایران بر مواضع خود، سرانجام دبیرکل
سازمان ملل پس از دیدار و مراجعت از دو کشور ایران و عراق، با ارائه طرحی
جهت اجرای قطعنامهی 598 به مواضع و خواستههای ایران پاسخ مثبت داد که
همین امر باعث پذیرش قطعنامه از سوی ایران شد. دبیرکل پس از مراجعت از
تهران و بغداد طی نامهای 9 صفحهای از دو کشور خواست که در اجرای
قطعنامهی 598، آتشبس را برقرار نمایند. ایشان در این نامه، بر زمان اجرای
آتشبس، عقبنشینی نیروها به مرزها، مبادلهی اسیران جنگی و تشکیل کمیسیون
برای تعیین مسئولیت جنگی تاکید کرد که به خواستههای ایران نزدیک شد.[15[
عراق و قطعنامهی 598
در
22 ژوئیهی 1987م به دستور رئیسجمهوری عراق، اجلاس مشترک فرماندهی تشکیل
شد که طی آن قطعنامه مورد پذیرش و استقبال قرار گرفت و آمادگی عراق برای
همکاری با دبیرکل و شورای امنیت در جهت اجرای آن و نیل به حل جامع،
عادلانه، پایدار و شرافتنمندانه منازعه اعلام گردید و در این جلسه قرار شد
مواضع مذکور توسط وزیرخارجهی عراق به دبیرکل و شورای امنیت اعلام گردد[16]
که سخنگوی دولت عراق نیز در این خصوص اینگونه اظهار داشتند که: « عراق
آماده است قطعنامهی شورای امنیت سازمان ملل را که در آن دستور آتشبس فوری
داده شده است، بپذیرد، مشروط به اینکه ایران نیز اقدام مشابهی انجام
دهد. تعهد عراق نسبت به این قطعنامه به پذیرش صریح و بدون قید و شرط آن
توسط ایران بستگی دارد.»[17[
علل پذیرش قطعنامه از سوی ایران
1. مشکلات
اقتصادی: در این مقطع زمانی مشکلات اقتصادی ایران تشدید شده بود و این
مسئله امکان ادامهی جنگ را به ایران نمیداد. مسئولان اقتصادی کشور اعلام
کرده بودند که امکانات اقتصادی، بودجه، درآمد و هزینههای کشور به خط قرمز
رسیده است و این وضعیت دیگر برای کشور قابل تحمل نیست.[18] قدرتهای
بینالمللی خصوصا آمریکا برای فشار بیشتر به ایران برنامهی کاهش قیمت نفت و
جلوگیری از صادرات نفت توسط تهاجمات عراق را طراحی کردند.[19[
2. در
صورت عدم پذیرش این قطعنامه توسط ایران، چهرهای وارونه از ایران و صدام
نمایش داده میشد که در آن صدام چهرهای صلحطلب را داشت چرا که همواره
قطعنامههای شورای امنیت را میپذیرفت و ایران بهعنوان یک کشور جنگطلب
بهدنیا معرفی میشد به این دلیل که مدام قطعنامههای شورای امنیت را رد
میکند.
3. کاربرد
وسیع سلاحهای شیمیایی و میکروبی توسط عراق: تبلیغات صلحطلبی رژیم عراق
در محافل بینالمللی و رسانههای گروهی، پوششی شد تا صدام به راحتی بتواند
مخربترین سلاحهای میکروبی و شیمیایی را علیه رزمندگان ما در جبههها به
کار گیرد، و از آن طرف واکنش ایران بهدلیل عدمپذیرفتن قطعنامه، ضعیف جلوه
میکرد.
4. تهدیدهای
بینالمللی: از ابتدای اردیبهشت 1366 زمزمهی حضور ناوگانهای نظامی
کشورهای خارجی بهخصوص آمریکا برای حضور در خلیج فارس به بهانهی ایجاد
امنیت در کشتیرانی منطقه آغاز شد.[20] این خود نوعی تهدید برای ایران به
حساب میآمد. بههمین جهت حملهی آمریکا به هواپیمای مسافربری ایران که
منجر به شهادت 290 نفر سرنشین آن شد، برای مسئولین ایرانی یک اخطار به حساب
میآمد.[21[
5. سلب
دفاع مشروع از ایران: برابر مادهی ٥١ منشور، کشوری که مورد تجاوز واقع
شده است تا زمانیکه شورای امنیت تدابیر اجرایی جهت دفع تجاوز اتخاذ نکند
حق دارد از خود دفاع کند، امّا بهمحض اینکه شورای امنیت در این راستا
اقدام کرد آن کشور مورد تهاجم، میبایست از ادامهی حملات خودداری کند تا
شورای امنیت بتواند با اطمینان خاطر بیشتر در زمینهی شناسایی و تنبیه
متجاوز به فعالیت ادامه دهد. از اینرو ایران که در تاریخ ٣١ شهریور ١٣٥٩
از سوی ارتش عراق از زمین، هوا و دریا مورد تجاوز گرفته بود تا زمان صدور
قطعنامهی ٥٩٨ چون از سوی شورای امنیت برای رفع تجاوز تصمیم جدیدی اتخاذ
نشد، حق داشت از خود دفاع کند و از نظر حقوقی، این دفاع حتی در داخل خاک
کشور متجاوز میتوانست مصداق داشته باشد. این واقعیتی است که همهی محافل
سیاسی و علمای حقوق، خصوصا شورای امنیت به آن اذعان داشتهاست و پافشاری
ایران را در ادامهی دفاع و رد قطعنامههایی که در آن احراز تجاوز نمیشد
منطقی و عادلانه میدانستند. امّا قید تعیین مسؤول مخاصمه در بند ٦
قطعنامهی ٥٩٨ این حق مشروع را از ایران سلب کرد.[22[
6. تحریم
تسلیحاتی علیه ایران: اگرچه در طول جنگ ایران برای تهیهی اسلحه و ادوات
جنگی با مشکل مواجه بوده است، اما در این مرحله تحریم مفهوم دیگری داشت،
چرا که تحریم متوجه کشوری بود که از پذیرفتن قطعنامهی 598 امتناع
میکرد.[23] در ضمن از دیگر پیامدهای تحریم این بود که دلالان اسلحه با
چندین برابر قیمت نیز حاضر به معامله نمیشدند و با تصور اوضاع وخیم
اقتصادی چنین خریدهایی برای ایران هم ممکن نبود.
البته
پس از پذیرش قطعنامه توسط ایران، تصور عراقیها این بود که ایران از روی
ضعف تن به پذیرش قطعنامه داده است، بههمین جهت حملاتی را به ایران
کرد[24] که با پاسخ محکم نیروهای ایرانی مواجه شد. [25] در این ارتباط
میتوان به عملیات بیتالمقدس 8 اشاره کرد.[26[
امام و صدور قطعنامهی 598
در
آن دوران حساس که تشتت آراء در مورد قبول یا رد قطعنامه در میان مسئولین
وجود داشت، تنها کسی که میتوانست اختلافات را پوشش دهد و آنها را همسو و
همجهت کند امامخمینی بود. ایشان در پیامی که بههمین مناسبت صادر کرده
بودند فرمودند: «قبول قطعنامه که حقیقتا مسئلهی بسیار تلخ و ناگواری برای
همه و خصوصا برای من بود، این است که من تا چند روز قبل معتقد به همان
شیوهی دفاع و مواضع اعلامشده در جنگ بودم و مصلحت نظام و کشور و انقلاب
را در اجرای آن میدیدم، ولی بهواسطهی حوادث و عواملی که از ذکر آن فعلا
خودداری میکنم و بهامید خداوند در آینده روشن خواهد شد و با توجه بهنظر
تمامی کارشناسان سیاسی نظامی سطح بالای کشور که من بهتعهد و دلسوزی و
صداقت آنان اعتماد دارم با قبول قطعنامه و آتشبس موافقت نمودم و در مقطع
کنونی آنرا به مصلحت انقلاب و نظام میدانم.»[27[
جمعبندی
قطعنامهی
598 یکی از نقاط عطف تاریخی ایران اسلامی است که پذیرش آن توسط دولتهای
ایران و عراق منجر به پایان یافتن جنگ هشت ساله عراق علیه ایران شد. این
قطعنامه در شرایطی به تصویب رسید که تمامی دولتهای شرق و غرب به حمایت
از کشور عراق وارد صحنهی جنگ علیه ایران شده بودند و تمامی همت خود را
معطوف این ساخته بودند که این جنگ بهسود ایران ختم پیدا نکند. بر این اساس
شرایطی را بهوجود آوردند که ایران راهی جز پذیرش قطعنامه نداشت. در عین
حال ایران، توانست امتیازات خوبی (نظیر متجاوز شناختن عراق و پرداخت غرامت
جنگی توسط عراق و بازگشت به مرزهای ملی) بگیرد.[28[
[1] . امام خمینی؛ صحیفهی نور، ج 12، ص 246.
[2] . اختلافهای
ارضی ایران و عراق در دورهی پهلوی منجر به عقد قرار داد 1975 شد که دولت
عراق با اکراه به آن تن داد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی و با فروریختن
دولت پهلوی و اعدام یا فرار فرماندهان بزرگ ارتش ایران و انزوای بینالمللی
کشور و ایجاد خلاء قدرت در منطقه، برای صدام این تصور پیش آمد که شرایط
برای انتقامگیری از ایران فراهم شده است. بههمین جهت در صدد برآمد تا با
ایران وارد جنگ شود تا هم خلاء قدرت را پر کند و هم خود را بهعنوان رهبر
جهان عرب مطرح کند بههمین منظور اولین کاری که کرد بیاعتبار دانستن
قرارداد 1975 بود. (حسینیزاده، سیدمحمدعلی، اسلام سیاسی در ایران،
انتشارات دانشگاه مفید، 1386، ص 335)
[3] . پارسادوست، منوچهر؛ نقش عراق در شروع جنگ، تهران، شرکت سهامی انتشار، 1369، چ اول، ص 311.
[4] . حبیبی، حمید؛ گروگانگیری و آغاز جنگ ایران و عراق، تهران، دفتر نشر معارف، 1382، چ اول، ص 172.
[5] . پارسا دوست، منوچهر؛ نقش سازمان ملل در جنگ عراق و ایران، تهران، شرکت سهامی انتشار، بهار 1371، چ اول، ص 669.
[6] . بیل،
جیمز؛ تحلیلی بر روند نزدیک شدن آمریکا به ایران در سالهای 86-1985،
مترجم ابراهیم متقی، در کتاب (نه شرقی نه غربی بررسی روابط ایران با اتحاد
شوروی و ایالات متحده امریکا)، تهران، نشر میزان، 1386، چ دوم، ص 205.
[7] . هاشمی، محسن؛ و حمیدی حبیبالله، ماجرای مک فارلین (فروش سلاح. آزادی گروگانها)، تهران، دفترنشر معارف انقلاب، 1388، چ2، ص 174
[8] . پارسا دوست، منوچهر؛ پیشین، ص ٦٧٤
[9] . رهیوم،
کامرون؛ سازمان ملل متحد ایران و عراق، ترجمهی هوشنگ راستخی عزمی ثابت،
تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی، چ اول، 1376، ص 44.
[10] . عملیات
کربلای ٤ در غرب اروندرود، کربلای ٥ در شلمچه و غرب اروندرود و کانال
پرورش ماهی، کربلای ٦ در شمال سومار، کربلای ٧ در شمال غرب ایران، کربلای ٨
در شرق بصره و غرب کانال پرورش ماهی، کربلای ٩ در قصر شیرین، کربلای ١٠ در
شمال شهر ماووت عراق و مقابل سردشت. همچنین عملیات فتح ١ در منطقه کرکوک،
فتح ٢ در شمال شرقی و داخل مرز عراق، فتح ٣ در عمق ٣٠٠ کیلومتری داخل خاک
عراق در محدوده دهوک و زاخو، مجدداً عملیات فتح ٤ در منطقه کرکوک، فتح ٥ در
سلیمانیه و جوارته و ماووت عراق، فتح ٦ در شمال اربیل عراق، فتح ٧ در
سیدصادق و حلبچه عراق، و فتح ٨ در شمال استان موصل، و نیز عملیات نصر٢ و٣
در شمال اربیل عراق، نصر ٤ در شمال عراق، نصر ٥ در غرب ایران و همچنین
عملیات والفجر ٩در اطراف شهر سلیمانیه عراق.
[11] . متن
قرارداد 598: شورای امنیت سازمان ملل با یادآوری مفاد منشور ملل متحد،
بهویژه تعهد همهی دول عضو به حل اختلافات بینالمللی خود از راههای
مسالمتآمیز به نحوی که صلح و امنیت بینالمللی و عدالت بهمخاطره نیفتد،
با حکم به اینکه در منازعه ما بین ایران و عراق زمینه صلح حاصل شده است،
با اقدام براساس مواد 39 و 40 منشور ملل متحد:
1ـ
خواستار آن است که بهعنوان یک قدم اولیه جهت حل و فصل (مناقشه) از راه
مذاکره، ایران و عراق یک آتشبس فوری را رعایت کرده، به تمامی عملیات نظامی
در زمین، دریا و هوا خاتمه داده و تمامی نیروهای خود را بدون درنگ
بهمرزهای شناختهشده بینالمللی بازگردانند.
2ـ
از دبیرکل درخواست میکند که یک تیم ناظر ملل متحد را برای بررسی، تأیید و
نظارت بر آتشبس و عقبنشینی نیروها اعزام نماید و همچنین از دبیرکل
درخواست مینماید با مشورت طرفین درگیر، تدابیر لازم را اتخاذ نموده، گزارش
آنرا به شورای امنیت ارائه نماید.
3ـ
مصرانه میخواهد اسرای جنگی آزاد شده و پس از قطع مخاصمات فعال کنونی،
براساس کنوانسیون سوم ژنو 12 اوت 1949، بدون تأخیر به کشور خود بازگردانده
شوند.
4ـ
از ایران و عراق میخواهد با دبیرکل در اجرای این قطعنامه و در تلاشهای
میانجیگرانه برای حصول یک راهحل جامع، عادلانه و شرافتمندانه مورد قبول دو
طرف در خصوص تمام موضوعات موجود، منطبق با اصول مندرج در منشور ملل متحد،
همکاری نمایند.
5ـ
از تمامی کشورهای دیگر میخواهد که حداکثر خویشتنداری را مبذول دارند و از
هرگونه اقدامی که میتواند منجر به تشدید و گسترش بیشتر منازعه گردد
احتراز کنند و بدین ترتیب اجرای قطعنامه حاضر را تسهیل نمایند.
6ـ
از دبیرکل درخواست مینماید که با مشورت با ایران و عراق، مسئله تفویض
اختیار به یک هیأت بیطرف برای تحقیق راجع به مسئولیت منازعه را بررسی
نموده و در اسرع وقت به شورای امنیت گزارش دهد.
7ـ
ابعاد خسارات وارده در خلال منازعه و نیاز به تلاشهای بازسازی با کمکهای
مناسب بینالمللی پس از خاتمهی درگیری تصدیق میگردد و در این خصوص از
دبیرکل درخواست میکند که هیأت کارشناسان را برای مطالعهی موضوع بازسازی و
گزارش به شورای امنیت تعیین نمایند.
8ـ
همچنین از دبیرکل درخواست میکند که با مشورت با ایران و عراق و دیگر
کشورهای منطقه، راههای افزایش امنیت و ثبات منطقه را مورد مدافه قرار دهد.
9ـ از دبیرکل درخواست میکند که شورای امنیت را در مورد اجرای این قطعنامه مطلع نماید.
10ـ مصمم است برای بررسی اقدامات بیشتر جهت رعایت و اجرای این قطعنامه در صورت ضرورت جلسات دیگری مجددا تشکیل دهد."
[12] . روزنامهی کیهان؛ 30 تیر 1366، بیانیهی وزارت امورخارجه درخصوص قطعنامهی 598.
[13] . رئیس وقت مجلس شواری اسلامی
[14] . روزنامهی کیهان؛ 21 شهریور 1366.
[15] . هدایتی
خمینی، عباس؛ شورای امنیت و جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران،
تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، 1370، چ اول، ص 170.
[16] . INA(Iraq news Agency) ,22july 1987(From Baghdad) No 2.
[17] . روزنامهی اطلاعات؛ 1 مرداد 1366.
[18] . جعفری ولدانی، اصغر؛ روابط خارجی ایران بعد ازانقلاب اسلامی، تهران، انتشارات آوای نور، 1382، چ دوم، ص 102.
[19] . محمدی، منوچهر؛ سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران (اصول و مسایل)، تهران، دادگستر، 1386، چ 4، صص 172-173.
[20] . همان، صص 174-175.
[21] . جعفری ولدانی، اصغر؛ پیشین.
[22] . منصورلاریجانی، اسماعیل؛ رویکرد حقوقی جنگ و علل پذیرش قطعنامهی 598، تهران، پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس، چ اول، ص 24.
[23] . جعفری ولدانی، اصغر؛ پیشین.
[24] . تنها
3 روز پس از اقدام ایران در اعلام پذیرش قطعنامه 598، عراقیها در روز
جمعه 31 تیرماه 1367 تهاجم خود را در منطقه جنوب آغاز کردند و در 30
کیلومتری شمال عراق مستقر شدند. این حرکت شتابزده شباهت زیادی به تهاجم
آنها در آغاز جنگ داشت. هدف عراق از این اقدام وارد کردن ضربه سنگین نظامی
به ایران، اشغال زمین و به اسارت گرفتن شمار زیادی از نظامیان ایرانی بود
تا به هنگام مذاکرات بعد از جنگ، از آنها به عنوان برگ برنده استفاده کند و
در تبادل اسیران نسبت به ایران از موقعیت بهتری برخوردار شود.
[25] . صدیقیان،
امیر؛ گفتگو با علیرضا افشار (جانشین وقت ستاد مرکزی سپاه پاسداران)،
روزنامه ایران، ویژهنامه سالروز پذیرش قطعنامه 598، تیرماه 1389، ص 31
[26] . این عملیات در پاسخ به حمله نیروهای عراقی به غرب اهواز بود که پس از پذیرش آتشبس از سوی ایران صورت گرفت.
[27] . امام خمینی؛ صحیفهی نور، ج 21، ص 92.
[28] . محمدی، منوچهر؛ پیشین، ص 178.