دین و زندگی تایباد

اللهم صل علی محمدوآل محمد

دین و زندگی تایباد

اللهم صل علی محمدوآل محمد

«خروج سفیانی» یکی از علائم حتمی ظهور

«خروج سفیانی» یکی از علائم حتمی ظهور

عیسى بن اعین گوید: امام صادق علیه السّلام فرمود: «سفیانى از حتمیّات است و خروجش در رجب خواهد بود و از آغاز خروج تا انجامش پانزده ماه به طول خواهد کشید که شش ماه آن در جنگ است و چون بر کشورهاى پنجگانه مالک شد، نه ماه حکومت خواهد نمود و یک روز بیش از نه ماه نمى‌شود.

به گزارش فرهنگ نیوز، یا ایها العزیز! پیمانه هایمان قرنهاست از شهد شیرین حضورت خالیست و حالا بعد از این همه بُعد زمانی ، معترفیم به ایمانهای تهی از تقوایمان....

اماما! پیمانه های معنویتمان را با دعا برای تعجیل در ظهورت پر کن که سخت به حضورت محتاجیم در فتنه هایی که از هر سو احاطه مان نموده اند و دشمنانی که جز با قدرت الهی «تو» نابود نخواهند شد.

علائم حتمی ظهور

امام صادق علیه السلام فرمود: پیش از قیام قائم، پنج علامت و نشانه مهمّ در پیش خواهد بود.
جنبش مرد ترقى‌خواه یمنى، جنبش ارتجاعى سفیانى، نداى آسمانى، قتل نفس زکیّه و فرورفتن[لشکر سفیانی در] زمین.(۱)

سفیانی(۱)

یکى دیگر از نشانه‌هاى ظهور مهدى موعود[عج]، قیام شخصى با عنوان سفیانى است. در احادیث شیعه در روایات فراوانى بر حتمى بودن آن تاکید شده است. (۲) از امام زین العابدین (ع) روایت شده است که فرمود:

«امر قائم از سوى خداوند حتمى است و امر سفیانى نیز از جانب خداوند قطعى مى‌باشد و قائم ظهور نمى‌کند مگر پس از آمدن سفیانى » (۳)در برخى از احادیث اهل سنّت نیز با صراحت از آن به عنوان یکى از نشانه‌هاى خروج مهدى عجّل اللّه تعالى فرجه الشریف یاد شده است.(۴)و(۵)

سفیانی کیست؟

در حدیثی که از مولاى متّقیان امیر مؤمنان علیه افضل التحیّة و السّلام دربارۀ نام و نسب سفیانى، وارد شده چنین آمده است:

او مردى است میانه قامت، با صورت خشن، بدشکل و بدقیافه و داراى سرى بزرگ و آبله‌روست. چون او را ببینى گمان مى‌کنى «اعور» است (یعنى یک چشم) ، و یا یک چشم او چنان ریز و تنگ و نابیناست که انسان خیال مى‌کند یک چشم است) نامش عثمان و نام پدرش عنبسه و از نسل ابوسفیان است.(۶)
از امام باقر (ع) نقل شده است که فرمود:
«او از فرزندان خالد پسر یزید پسر ابو سفیان است» (۷)

محمّد بن مسلم از ابى جعفر علیه السّلام روایت مى‌کند که ایشان فرمود: «سفیانى سرخ رویى است سپید سرخ و کبودچشم، هرگز خداى را نپرستیده و هرگز مکّه و مدینه را ندیده و مى‌گوید: پروردگارا خونم را از مردم مى‌ستانم، هرچند به آتش روم.»(۸)

در حدیثى که «عمر بن یزید» از امام صادق علیه السّلام در وصف سفیانى روایت نموده چنین آمده است:
اگر سفیانى را ببینى او را پلیدترین مردمان مى‌یابى، که چهره‌اى گلگون-سرخ و سفید، چشمانى کبود، و موهائى زرد دارد، پیوسته مى‌گوید: خدایا! خدایا! انتقام وانگهى آتش. یعنى: آتش مى‌پذیرم و سازش نمى‌پذیرم-او به اندازه‌اى خبیث است که همسر و مادر بچه‌هایش را زنده به گور مى‌کند تا مخفیگاهش را به کسى نگوید.(۹)

زمان و محل خروج سفیانی

عیسى بن اعین گوید: امام صادق علیه السّلام فرمود: «سفیانى از حتمیّات است و خروجش در رجب خواهد بود و از آغاز خروج تا انجامش پانزده ماه به طول خواهد کشید که شش ماه آن در جنگ است و چون بر کشورهاى پنجگانه مالک شد، نه ماه حکومت خواهد نمود و یک روز بیش از نه ماه نمى‌شود.(۱۰)

به نوشته ی علی کورانی در کتاب عصر ظهور ، در اینکه سفیانى جنبش خود را از خارج دمشق از منطقۀ حوران یا درعا در مرز سوریه -اردن آغاز مى‌کند، روایات تقریبا هم داستانند، البته روایات، منطقۀ خروج وى را وادى یابس و أسود (درّۀ خشک و سیاه) مى‌نامند. از امیر مؤمنان (ع) روایت شده است که فرمود:
پسر هند جگرخوار از وادى یابس (درۀ خشک) خروج مى‌کند (۱۱)

در حدیثى که «حذیفة بن الیمان» دربارۀ خروج سفیانى از رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله روایت نموده، چنین آمده است که رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله از فتنه و آشوبى که میان مردم مشرق و مغرب پدید مى‌آید سخن به میان آورد و آن فتنه را متذّکر گردید، و آنگاه فرمود:

در اثنائى که اهل مشرق و مغرب بهم در افتاده و سرگرم کشمکش و درگیرى هستند بناگاه سفیانى از وادى یابس، بر آنها خروج مى‌کند و بر آنان حمله مى‌برد تا اینکه وارد «دمشق» مى‌شود آنگاه دو لشکر فراهم نموده یکى از آنها را به طرف مشرق مى‌فرستد و دیگرى به سوى مدینه گسیل مى‌دارد.

چون قسمتى از لشکریان او به سرزمین بابل (یعنى عراق) از شهرى که جزء سرزمین لعنت شده است-یعنى بغداد-مى‌رسند، بیش از سه هزار نفر را به قتل مى‌رسانند و متجاوز از صد زن را مورد تجاوز قرار مى‌دهند، و سیصد نفر از بزرگان بنى عبّاس را مى‌کشند.

سپس مانند سیل خروشان به سوى کوفه سرازیر مى‌گردند، و اطراف و حوالى آنجا را ویران مى‌سازند و سپس از آنجا بیرون رفته و متوجّه شام مى‌شوند.... (۱۲)

علامه قزوینی در کتاب امام مهدی (عج) از ولادت تا بعد از ظهور ص ۵۴۶ درباره خروج سفیانی می نویسد: سفیانى، عنصر بى‌بندوبار، آلوده و پرده در اموى نسب و اموى نژاد است که در سوریّه انقلاب مى‌کند و انقلابش نیز، پس از غلبه بر دو گروه مخالف خویش، به ظاهر پیروز مى‌گردد و آن دو خطّ مخالف را که رهبرى یکى را مردى سرخ‌رو و دیگرى را مردى «ابرص» بعهده دارد، در هم مى‌کوبد.

فضاى سیاسى و اجتماعى براى او آماده مى‌شود و او بر منطقۀ وسیعى که شامل: دمشق، حمص، حلب، اردن، فلسطین و اسرائیل کنونى است، مسلّط مى‌گردد و یهودیان و عناصر تبهکار و حق‌ستیز، کودکان پرورشگاهى و کنار خیابانى، از او پیروى مى‌کنند و همۀ این تحوّلات ظرف شش ماه صورت مى‌پذیرد.
پس از استقرار قدرت و سیطرۀ سفیانى در سوریّه و منطقۀ وسیعى که نام برده شد، سپاه گرانى مرکّب از ١۴٢ هزار نفر سازماندهى مى‌کند و بخشى از آن را به منظور فتح عراق و بخشى دیگر را به سوى حجاز و مدینۀ منوّره، گسیل مى‌دارد.

... ادامه مطلب در شماره آینده

منابع:

۱- امام مهدی(عج) از ولادت تا بعد از ظهور علامه قزوینی ص ۵۱۶ به نقل از کمال الدّین صدوق، ج ۲، ص ۶۴۹، غیبت طوسى، ص ۲۶۷ با اندک تفاوت در ترتیب علائم پنجگانه و بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۰۳
۲- ر. ک: نعمانى، الغیبة، ص ۲۵۷، ح ۱۵ و ص ۲۶۴، ح ۲۶؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۶۵۰، ح ۵؛ محمد بن حسن طوسى، کتاب الغیبة، ص ۴۳۵
۳- عصر ظهور علی کورانی ص۱۱۵ به نقل از بحار ج ۵۳ ص ۱۸۲
۴- الحاوى للفتاوى، ص ۸۰؛ عقد الدرر، ص ۷۶؛ و نیز ر. ک: متقى هندى، کنز العمال، ج ۱۱، ص ۲۷۳
۵- درسنامه مهدویت ج ۲، خدا مراد سلیمان ص۹۳
۶- زمینه سازان ص ۷۳ به نقل از بحار الانوار ج ۵٢ ص ٢٠۵ و بشارة الاسلام ص ۴۶ ط مؤسسه آل البیت
۷- عصر ظهور علی کورانی ص۱۱۷ به نقل ازنسخه خطی ابن حماد ص۷۵
۸- سیمای جهان در عصر امام زمان (عج) ، محمد امینی گلستانی ج۱ ص۳۹۷ به نقل از ترجمۀ غیبت نعمانى باب ۱۸ ص ۳۶۰
۹- زمینه سازان انقلاب جهانی حضرت مهدی (عج) ص ۷۵ به نقل از بحار الانوار ج ۵۱ ص ۲۰۵ ح ۳۷ و کمال الدین ج ۲ ص ۳۶۵
۱۰-سیمای جهان در عصر امام زمان (عج) ، محمد امینی گلستانی ص۳۹۷ به نقل از غیبت نعمانى باب ۱۸ ص ۱۶۰؛ بحار الأنوار:۵۲/۲۴۸ ب ۲۵ ح ۱۳۰ از غیبت نعمانى
۱۱- عصر ظهور ص۱۲۶ به نقل از بحار ج ۵۲ص۲۰۵
۱۲- زمینه سازان انقلاب جهانی حضرت مهدی (عج) ص۷۳- ۷۲به نقل از بحار الانوار ج ۵۲ ص ۱۸۷-۱۸۶

سفیانی؛ اولین دشمن امام عصر(عج) / فاصله خروج سفیانی تا قیام امام عصر(عج) چه مدت است؟

سفیانی؛ اولین دشمن امام عصر(عج) / فاصله خروج سفیانی تا قیام امام عصر(عج) چه مدت است؟

سفیانی در ماه رجب خروج می‌کند و یمانی و خراسانی هم در این ماه قیام می‌کنند؛ بعد در ماه رمضان، ندای آسمانی شنیده می‌شود
گروه آیین و اندیشه فرهنگ نیوز- مصطفی امیری: سفیانى پس از شکست در عراق و حجاز، به شام و فلسطین باز مى‌گردد تا در بزرگترین نبرد خود با حضرت مهدى(عج)، یعنى نبرد بزرگ فتح قدس به مصاف بپردازد. در روایتی طولانی از امام باقر علیه السلام نقل شده است که بعد از خسف بیداء لشکر سفیانی، حضرت مهدی علیه السلام بعد از حضور در کوفه عراق، با سپاه خود بسوى سرزمین شام لشکرکشى مى‌کند و در مرج‌ عذراء، منطقه ای در دمشق، اردو مى‌زنند. سفیانی نیز نیروهاى خود را از منطقه شام و دمشق، خارج کرده و به طرف فلسطین عقب‌نشینی می‌کند.
 
معرفی نشانه های حتمی ظهور
 
در مجموعه روایات علائم ظهور، از پنج نشانه به صورت ویژه و مستقل سخن به میان آمده است. اهمیت این نشانه‌ها را می‌توان هم از تعدد روایات مربوط به آن‌ها و هم از جداسازی و بیان این نشانه‌ها به شکل مستقل دریافت. شیخ صدوق در کتاب کمال الدین، با سلسه اسنادش از امام صادق علیه السلام در حدیث معتبری نقل کرده است:
قَبْلَ قِیَامِ الْقَائِمِ خَمْسُ عَلَامَاتٍ مَحْتُومَاتٍ الْیَمَانِیُّ وَ السُّفْیَانِیُّ وَ الصَّیْحَةُ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّکِیَّةِ وَ الْخَسْفُ بِالْبَیْدَاء. [صدوق، کمال الدین، ج2، ص650]
پیش از قیام قائم پنج نشانه حتمی است: یمانی، سفیانی، صحیه آسمانی، شهادت نفس زکیه و خسف بیداء
 
سفیانی، اولین نشانه حتمی ظهور
 
سفیانی در ماه رجب خروج می‌کند و یمانی و خراسانی هم در این ماه قیام می‌کنند؛ بعد در ماه رمضان، ندای آسمانی شنیده می‌شود و در ماه ذی الحجۀ، قتل نفس زکیه اتفاق می‌افتد و در ماه محرم واقعه شریف قیام (خروج) امام مهدی علیه السلام رخ می‌دهد. بنابراین از نظر زمانی، سفیانی، اولین نشانه حتمی ظهور در ماه رجب خواهد بود. امام صادق علیه‌ السلام در حدیث معتبری فرموده اند:
إِنَ‏ أَمْرَ السُّفْیَانِیِ‏ مِنَ‏ الْأَمْرِ الْمَحْتُومِ‏ وَ خُرُوجَهُ‏ فِی‏ رَجَبٍ‏. [صدوق، کمال الدین، ج2، ص650]
خروج سفیانی از نشانه های حتمی و قطعی است و در ماه رجب روی خواهد داد.
 
روایات اسلامی، در مقام اشاره به این شخصیت، بیشتر از دو واژه «سفیانی» و «ابن‌آکلۀ الاکباد» (پسر زن جگرخوار) استفاده شده است. و از سوی دیگر، در برخی از روایات از امام معصوم درباره نام سفیانی سؤال شده است. که نشان می دهد سفیانی نام او نیست. در مجموع، روایات، هشت نام را برای سفیانی برشمرده‌اند، پنج نام از غیرمعصوم است و تنها سه نام آن، از پیشوایان معصوم بیان شده و از میان این سه روایت، دو روایت آن از منابع اهل سنت است و تنها روایتی که نام سفیانی را عثمان می‌داند، در منابع حدیثی شیعه آمده است. بنابراین ما نمی توانیم درباره نام سفیانی به صورت قاطعانه قضاوت کنیم. البته دانستن نام سفیانی چندان ثمری دربر ندارد. امامان معصوم به جای توجه دادن شیعیان به شناخت نام سفیانی، بیشتر به عملکرد و تسلط وی بر مناطق پنج گانه شام، توجه ویژه ایی داشته اند. و بیشتر به تبیین لقب و نسب او که به خاندان ابوسفیان می رسد، توجه ویژه نشان داده اند تا نام سفیانی.
 
فاصله بین خروج سفیانی و ظهور امام عصر
 
در روایات ذکر شده است که حضرت در سالی که فرد است، در عاشورای ماه محرم ظهور و قیام می فرمایند. در روایتی از امام باقر علیه السلام نقل شده است: 
یَقُومُ الْقَائِمُ فِی وَتْرٍ مِنَ السِّنِین‏ ... .[نعمانی، الغیبۀ، ص 262] 
قائم در سال فرد ظهور خواهد کرد ... . 
 
و از طرفی خروج سفیانی هم شش ماه قبل از ظهور حضرت است، پس نتیجه می گیریم، سفیانی در ماه رجب سال زوج، خروج می کند. 
برخی روایات، خروج سفیانی را با یمانی و خراسانی در یک سال و همزمان با هم معرفی کرده اند.
امام باقر علیه‌ السلام در این‌باره فرموده اند:
خُرُوجُ الثَّلَاثَةِ السُّفْیَانِیِّ وَ الْخُرَاسَانِیِّ وَ الْیَمَانِیِّ فِی سَنَةٍ وَاحِدَةٍ فِی شَهْرٍ وَاحِدٍ فِی یَوْمٍ وَاحِدٍ وَ لَیْسَ فِیهَا رَایَةٌ أَهْدَى مِنْ رَایَةِ الْیَمَانِیِّ لِأَنَّهُ یَدْعُو إِلَى الْحَق.‏ [شیخ طوسی، الغیبۀ، ص 446]
قیام سفیانی، یمانی و خراسانی، در یک سال، یک ماه و یک روز خواهد بود که هدایت یافته ترین پرچم، پرچم یمانی است زیرا که به حق دعوت می کند.
 
حمله لشکر سفیانی به عراق و عربستان
 
دامنه تخریب و نابودی لشکر سفیانی تمام منطقه دمشق در کشور سوریه تا بغداد در کشور عراق، را شامل می شود. بویژه سفیانی برای ویرانی کوفه به عنوان مرکز حکومت جهانی حضرت مهدی علیه السلام و مدینه شهر پیامبر اکرم، تلاش بیشتری خواهد کرد. مفضل بن عمر از اصحاب امام صادق علیه السلام، از قول ایشان در توصیف گزارش یکی از یاران سفیانی به جهانیان چنین نقل می کند: 
... فِی جَیْشِ السُّفْیَانِی‏ وَ خَرَّبْنَا الدُّنْیَا مِنْ دِمَشْقَ إِلَى الزَّوْرَاءِ وَ تَرَکْنَاهَا جَمَّاءَ وَ خَرَّبْنَا الْکُوفَةَ وَ خَرَّبْنَا الْمَدِینَة ... .(مجلسی، بحار الانوار، ج 53، ص 10)
... ما،لشکر سفیانی، دنیا را از دمشق تا بغداد، ویران کردیم و کوفه و مدینه را هم ویران ساختیم ...
 
هدف حمله لشکر سفیانی به عربستان
 
سپاه سفیانى از مدینه به قصد پیکار با حق و قتل حجت خدا، حضرت مهدی(عج)، تخریب کعبه و کشتار اهل حرم به سمت مکه، خارج می‏شود. در ضمن روایتی، که ماحصل گفتگوی بشیر(یکی از نجات یافتگان سپاه سفیانی از خسف بیداء)، با حضرت مهدی است، به این قصد سپاه خسف تصریح شده است:
... نُرِیدُ إِخْرَابَ الْبَیْتِ وَ قَتْلَ أَهْلِهِ‏... . (حلی، مختصر البصائر، ص445)
... می‌خواستیم کعبه را تخریب و اهل مکه را به قتل برسانیم... .
اما وقتی قصد حمله به شهر مکه و تخریب کعبه را دارند، در منطقه بیداء، بین مکه و مدینه، لشکر سفیانی در زمین فرو می روند و خسف بیداء لشکر سفیانی، اتفاق می افتد.
... حَتَّى إِذَا نَزَلُوا الْبَیْدَاءَ وَ هُوَ جَیْشُ الْهَمَلَاتِ خُسِفَ بِهِم‏... . (عیاشی، التفسیر، ج1، ص65)
... تا اینکه سپاه سیل‌آسای(سفیانی) در بیداء در بین مکه و مدینه، فرود می‌آیند (و به امر الهی) در زمین فرو می‌روند و خسف میشوند.
 
مراحل شورش سفیانی
 
جنبش سفیانى، در سه مرحله به اجرا درمى آید:
1. مرحله جنگ و کشتار در شش ماهه اول در منطقه شام، 
2. سپس هجوم و پیکار او در عراق و حجاز،
3. و سر انجام عقب نشینى از توسعه طلبى در عراق و حجاز در برابر سپاه حضرت مهدى علیه السلام به سمت شام و ایجاد کمربند امنیتی با هم پیمانان رومی در برابر سپاه امام مهدی.
 
جنگ سفیانی در شام و سوریه
 
روایات مربوط به سفیانى، جنگ هاى شش ماهه اول وى را به اختصار ترسیم مى کنند، جنگ هاى داخلى او با ابقع و  اصهب و سپس با نیروهاى اسلامى و غیر اسلامى مخالف خود است، تا تسلط او بر سرزمین شام کامل گردد. ولى با توجه به نوع جنبشِ او، طبیعى است که این شش ماه، مملو از عملیات متراکم نظامى خواهد بود تا بتواند سیطره خود را استوار و نیروهاى زیادى را براى نبردهاى گسترده نُه ماه آینده تجهیز و آماده نماید. طبق روایات، پیروز نهایی جنگ شام، سفیانی است.تسلط سفیانی بر منطقه شام، قدرتمندانه و مطلق است و وقتى وی از استیلاى خود بر منطقه شام آسوده خاطر شود، عملیات مهم برون مرزى خود را آغاز مى‌کند.
از امام باقر علیه السلام نقل شده است:
... فَأَوَّلُ أَرْضٍ تَخْرَبُ، أَرْضُ الشَّامِ ثُمَّ یَخْتَلِفُونَ عِنْدَ ذَلِکَ عَلَى ثَلَاثِ رَایَاتٍ رَایَةِ الْأَصْهَبِ وَ رَایَةِ الْأَبْقَعِ وَ رَایَةِ السُّفْیَانِی ...‏ ‏. (نعمانی، الغیبۀ، ص280)
... اول جایی که خراب می‌شود، منطقه شام (سوریه و ...) است در این هنگام سه پرچم با هم درگیر هستند: اصهب، ابقع و سفیانی ... .
 
و در تفسیر عیاشی از امام باقر علیه السلام نقل شده است که همزمان با اوج درگیری‌های منطقه شام، در دیگر مناطق سرزمین‌ها و کشورهای عربی نیز، درگیری و آشوب و اختلاف، وجود دارد: 
... وَ هِیَ سَنَةُ اخْتِلَافٍ فِی کُلِّ أَرْضٍ مِنْ أَرْضِ الْعَرَب... ‏. (نعمانی، الغیبۀ، ص280)
... و آن سالی است که اختلاف سرزمین های عربی را فرا گرفته است ... .
 
جنگ قرقیسیا و عدم آسیب به شیعیان
 
سفیانى در نُه ماهه پایانى حکومت خود، دست به نبردهاى بزرگى مى زند که مهمترین آنها نبرد قرقیسیا و سپس جنایات او در عراق می باشد. 
... ِیَمُرُّ جَیْشُهُ بِقِرْقِیسِیَاءَ فَیَقْتَتِلُونَ بِهَا فَیُقْتَلُ بِهَا مِنَ الْجَبَّارِینَ‏ مِائَةُ أَلْف‏ ... . (نعمانی، الغیبۀ، ص 280)
... و سپاه سفیانی به قرقیسیا میرسد. در آنجا نبردی درمی‌گیرد و از ستمگران و جبارین، صد هزار نفر کشته میشوند ... .
اما در آن سال ها، امنیت و آرامش از کشور عراق، سلب شده است. امام صادق علیه السلام در ضمن روایتی طولانی فرمودند:
قَبْلَ قِیَامِ الْقَائِم‏ ... شُمُولِ أَهْلِ الْعِرَاقِ خَوْفٌ لَا یَکُونُ لَهُمْ مَعَهُ قَرَار. (شیخ مفید، الارشاد، ج2، ص378)
قبل از ظهور حضرت مهدی علیه السلام ... تمام عراق را هراس و خوف شدیدی فرا می‌گیرد و آرامش از این دیار رخت بر‌می‌بندد.
 
جنگ قدس و شکست سفیانی
 
سفیانى پس از شکست در عراق و حجاز، به شام و فلسطین باز مى‌گردد تا در بزرگترین نبرد خود با حضرت مهدى، یعنى نبرد بزرگ فتح قدس به مصاف بپردازد. در روایتی طولانی از امام باقر علیه السلام نقل شده است که بعد از خسف بیداء لشکر سفیانی، حضرت مهدی علیه السلام بعد از حضور در کوفه عراق، با سپاه خود بسوى سرزمین شام لشکرکشى مى‌کند و در مرج‌ عذراء، منطقه ایی در دمشق، اردو مى‌زنند. سفیانی نیز نیروهاى خود را از منطقه شام و دمشق، خارج کرده و به طرف فلسطین عقب‌نشینی می‌کند. امام باقر علیه السلام میفرمایند:
... ثُمَّ یَسِیرُ حَتَّى‏ یَأْتِیَ‏ الْعَذْرَاءَ هُوَ وَ مَنْ مَعَهُ وَ قَدْ أُلْحِقَ بِهِ نَاسٌ کَثِیرٌ وَ السُّفْیَانِیُّ یَوْمَئِذٍ بِوَادِی الرَّمْلَةِ حَتَّى إِذَا الْتَقَوْا وَ هُمْ یَوْمَ الْإِبْدَالِ ... . (شیخ مفید، الاختصاص، ص 256)
... سپس حضرت مهدی علیه السلام با همراهانش به مرج عذراء در دمشق مى‌آیند در حالى که بسیارى از مردم به آن حضرت پیوسته‌اند و سفیانی (بعد از عقب نشینی از عراق) در منطقه رمله فلسطین مستقر می شود تا اینکه سرانجام بین دو لشکر، درگیری پیش می آید و آن روز ابدال و دگرگونی ها است ... .
 
البته نیروهای رومی (غربی ها) در منطقه رمله فلسطین، از قبل در آنجا لشکر، پیاده کرده اند.
... یَسْتَقْبِلُ مَارِقَةُ الرُّومِ حَتَّى تَنْزِلَ الرَّمْلَة ... . (بحار الانوار، ج52، ص224)
... رومی ها (غربی ها) نیز وارد رمله فلسیطین شده اند ... .
... وَ تَنْزِلُ الرُّومُ فِلَسْطِین ‏... .  (شیخ طوسی، الغیبۀ، ص 463)
... و در ان هنگام، رومی ها (غربی ها) وارد فلسطین شده اند ... .
تا یکی دیگر از بزرگترین جنگ های آخرالزمان، جنگ طبریه در فلسطین، بین لشکریان امام مهدی و لشکریان سفیانی که از پشتیبانی رومی ها و یهود، برخوردار هستند، رخ میدهد. پیروز این جنگ، سپاه امام مهدی علیه السلام خواهد بود و پیروزمندانه، وارد قدس خواهند شد و فلسطین برای همیشه آزاد خواهد شد.
 
لازم به ذکر است، روند حرکت سفیانی همچون اجدادش، می باشد و کاملاً شبیه حرکت بنی امیه در مقابل حضرت علی علیه السلام، امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام می‌باشد. معاویه در زمان حضرت امیر سلطه خود بر منطقه شام را عملیاتی نمود، در زمان امام حسن علیه السلام ، سلطه بر عراق و در زمان یزید ملعون سلطه بر حجاز را رقم خورد.
امام صادق علیه السلام در این خصوص فرموده اند: 
إنا و آل أبی سفیان أهل بیتین تعادینا فی الله: قلنا صدق الله و قالوا کذب الله، قاتل أبوسفیان رسول الله صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و قاتل معاویۀ علی بن ابیطالب علیه‌السلام و قاتل یزید بن معاویۀ الحسین بن علی علیه‌السلام و السفیانی یقاتل القائم.[معجم احادیث الامام المهدی، ج 3، ص 467] 
ما و خاندان ابوسفیان، دو خانواده هستیم که به جهت خداوند با یکدیگر دشمنی کردیم. ما خداوند را تصدیق کردیم و آنها تکذیبش کردند. ابوسفیان با پیامبر صلی الله علیه و آله جنگید و معاویه با علی بن ابیطالب علیه‌السلام و یزید با حسین بن علی علیه‌السلام. سفیانی نیز با قائم علیه‌السلام خواهد جنگید. 
 
تفاوت در روند حرکت سفیانی و معاویه، تفاوت در جایگاه ایرانیان در این دو مقطع تاریخی می‌باشد. در زمان بنی امیه و صدر اسلام، ایرانیان در پایین‌ترین سطح قدرت قرار می‌گیرند تا در معادلات منطقه دخالت نکنند و اعراب امتحان خود را پس دهند. اما در آخرالزمان، ایرانیان به اوج قدرت تاریخی خود می‌رسند و مهم‌ترین نقش را در معادلات منطقه ایفا می‌نمایند و باعث موفقیت و پیروزی نهضت زمینه ساز ظهور می‌گردند.
 

آخرین حکومت در عربستان پیش از ظهور امام مهدی(عج)/ قتل نفس زکیه و کشتار شیعیان توسط خاندان بنی فلان

آخرین حکومت در عربستان پیش از ظهور امام مهدی(عج)/ قتل نفس زکیه و کشتار شیعیان توسط خاندان بنی فلان

قبل از ظهور و قیام امام مهدی علیه السلام، منطقه حجاز وکشور عربستان، حکومت به صورت خانوادگی، اداره میشود.
گروه آیین و اندیشه فرهنگ نیوز- مصطفی امیری: قبل از ظهور امام مهدی(عج)، حکومت در حجاز (عربستان) در اختیار چه کسانی است؟ روایات تصریح دارند که حکومت منطقه حجاز، کشور عربستان و حاکمان مکه و مدینه، قبل از ظهور و قیام امام مهدی علیه السلام، حکومتی مخالف اهل بیت و دشمن شیعه، می‌باشد. اما با ظهور و قیام علنی امام مهدی، حکومت بنی فلان، برای همیشه نابود خواهد شد.
 
البته در روایات اسلامی، از ورود لشکر سفیانی، به حجاز برای دسترسی به شیعیان و محل حضور امام مهدی(عج)، سخن به میان آمده است.
 
سفیانی پس از حمله به کوفه و تصرف آن، از حضور امام مهدی علیه‌السلام در مدینه مطلع می‌شود، از این‌رو، برای دستگیری آن حضرت سپاهی را به سمت مدینه گسیل می‌دارد. سپاه سفیانی برای دستگیری و کشتن حضرت، عده زیادی را دستگیر می‌کند و به قتل می‌رساند. امام علی علیه‌السلام در این باره فرموده‌اند:
 
... و یبعث بجیش إلی المدینۀ فیأخذون من قدروا علیه من آل محمد صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و یقتل من بنی هاشم رجال و نساء فعند ذلک یهرب المهدی والمبیض من المدینۀ إلی مکۀ. (کورانی، معجم احادیث الامام المهدی، ج 3، ص 91)
... سفیانی، سپاهی را به شهر مدینه گسیل می‌دارد و آنها کسانی از خاندان پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله را که بتوانند دستگیر می‌کنند و از بنی هاشم مردان و زنان فراوانی را می‌کشند. در این هنگام مهدی و مبیض به سمت مکه می‌گریزند.
 
اما امام مهدی علیه‌السلام بر طبق سنت حضرت موسی(ع) در هنگام هجرت از دست فرعون زمان (خائفا یترقب) و به صورت مخفیانه، به سمت مکه حرکت می‌کند. امام باقر علیه‌السلام در روایت معتبری فرموده‌اند:
 
... و یبعث السفیانی بعثاً إلی المدینۀ فینفر المهدی منها إلی مکۀ فیبلغ أمیر جیش السفیانی أنّ المهدی قد خرج الی مکۀ ... . (نعمانی، الغیبۀ، ص 392)
... و سفیانی سپاهی را به مدینه گسیل می‌دارد. حضرت مهدی علیه‌السلام از آن جا به سمت مکه می‌گریزد. به فرمانده سپاه سفیانی، گزارش می‌رسد که امام مهدی به سمت مکه رفته است ... .
 
روایت یاد شده به قرینه ذیل آن، از حوادث پیش از ظهور گزارش می‌دهد، و با صراحت، به اطلاع یافتن سفیانی از حضور امام مهدی علیه‌السلام در مدینه پیش از ظهور، و در نتیجه، به فعالیت‌های حداقل نیمه علنی امام مهدی علیه‌السلام قبل از قیام علنی خویش در ماه محرم، دلالت دارد. سفیانی، پس از آغاز شروع و تثبیت اقتدار خویش در منطقه شام و کشور سوریه و حمله به عراق، به منظور کنترل حجاز که محل شروع حرکت جهانی مهدی موعود علیه‌السلام است، درصدد تصرف حجاز برمی‌آید و سپاهی را به سوی عربستان گسیل می‌دارد.
 
و اما از مقاومت حاکمیت حجاز در برابر سپاه سفیانی سخنی به میان نیامده است. این مطلب می‌تواند به جهت اختلاف، کشمکش و درگیری خاندان بنی فلان بر سر قدرت باشد، هم‌چنان که می‌تواند حاصل توافق خاندان بنی فلان و لشکر سفیانی برای کشتار شیعیان و دستگیری امام مهدی علیه ‌السلام باشد.
 
روایات تصریح دارند که حکومت منطقه حجاز و کشور عربستان و حاکمان مکه و مدینه، قبل از ظهور امام مهدی علیه السلام، حکومتی مخالف اهل بیت و دشمن شیعه، می‌باشد. اما با ظهور و قیام علنی امام مهدی، حکومت بنی فلان، برای همیشه نابود خواهد شد.
 
روایت اول: در حدیثی از امام جعفر صادق علیه السلام، نقل شده است:
 
… یَا زُرَارَهُ لَا بُدَّ مِنْ قَتْلِ غُلَامٍ بِالْمَدِینَهِ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ أَ لَیْسَ یَقْتُلُهُ جَیْشُ السُّفْیَانِیِّ قَالَ لَا وَ لَکِنْ یَقْتُلُهُ جَیْشُ آلِ بَنِی فُلَانٍ یَجِی‏ءُ حَتَّى یَدْخُلَ الْمَدِینَهَ فَیَأْخُذُ الْغُلَامَ فَیَقْتُلُهُ فَإِذَا قَتَلَهُ بَغْیاً وَ عُدْوَاناً وَ ظُلْماً لَا یُمْهَلُونَ فَعِنْدَ ذَلِکَ تَوَقُّعُ الْفَرَجِ. (نعمانی، الغیبۀ، ص 166-167)
... ای زراره، گریزی نیست از اینکه غلام و جوان ای در مدینه، به شهادت برسد. عرض کردم، فدایتان شوم، آیا لشکر سفیانی اعزامی به حجاز او را خواهد کشت؟ فرمودند: خیر. بلکه نظامیان خاندان بنی فلان، اور ابه قتل خواهند رساند. انان، وارد مدینه خواهند شد و او را بدون اینکه جرمی مرتکب شده باشد، به شهادت می‌رسانند. در این موقع، منتظر فرج و ظهور امام مهدی باشید.
 
در این روایت، صراحتا، اشاره شده است که شهادت این غلام، توسط عوامل و نیروهای نظامی بنی فلان در کشور حجاز (عربستان) و در شهر مدینه، به شهادت می‌رسد. (قتل غلام بالمدینه) و نه لشکر سفیانی. بنابراین نشان می‌دهد که بنی فلان، تا آستانه ظهور در کشور حجاز (عربستان) حکومت می‌کنند. و این عبارت «یقتله جیش السفیانی»، قرینه بر این است، این روایات از روایات عصر ظهور، می‌باشد. زیرا در روایات معتبر و متعدد، در منابع شیعه و اهل سنت، به خروج قائم آل محمد و سفیانی در سال واحد، اشاره شده است. از جمله در روایتی از امام باقر علیه السلام نقل شده است:
السُّفْیَانِیُّ وَ الْقَائِمُ فِی سَنَهٍ وَاحِدَه. سفیانی و قائم هر دو در یک سال نمایان می‌شوند.
 
روایت دوم: همچنین در روایت دیگری، به موضوع حکومت بنی فلان در کشور عربستان، تصریح بیشتری شده است. در حدیثی از امام علی علیه السلام، چنین نقل شده است:
 
الا اخبرکم بآخر ملک بنی فلان؟ قلنا: بلی یا امیرالمؤمنین، قال قتل نفس حرام، فی یوم حرام، فی بلد حرام عن قوم من قریش و الذی حلق الحبه، و برأ النسمه ما لهم ملک بعده غیر خمس عشره لیله … .( نعمانی، الغیبۀ، ص 258)
آیا شما را از زمان به پایان رسیدن سلطنت خاندان بنی فلان خبر ندهم؟ گفتیم: آری ای امیر مؤمنان؛ حضرت فرمودند: هنگام کشته شدن شخصی بی‌گناه در روز حرام در ماه حرام از خاندان قریش. قسم به آن‌که دانه را شکافت و آدمی را آفرید، پس از آن، بیش از پانزده شب حکومتشان طول نخواهد کشید … .
 
در این روایت، به قتل نفس زکیه از نشانه‌های حتمی ظهور، توسط بنی فلان، در بلد حرام (مکه)، در ۲۵ ذی الحجه، ۱۵ روز قبل از ظهور و قیام علنی امام مهدی علیه السلام (در عاشورا ماه محرم) اشاره شده است. در این روایت، امام علی علیه السلام، صراحتا به پایان ملک بنی فلان و نابودی سلطنت خانوادگی بعد از به شهادت رساندن نفس زکیه در کشور حجاز (عربستان) و شهر مکه، اشاره دارد.
 
با دقت در این دو روایت، مشخص می‌شود که قبل از ظهور و قیام امام مهدی علیه السلام، منطقه حجاز وکشور عربستان، حکومت به صورت خانوادگی اداره می‌شود، زیرا در روایت، به «ملک بنی فلان»، تعبیر شده است. همچنین از شهادت نفس زکیه که از آخرین نشانه های حتمی ظهور است، توسط عوامل خاندان بنی فلان، چنین فهمیده می‌شود که متاسفانه این خاندان، تا آخرین روزهای منتهی به ظهور و قیام علنی امام مهدی علیه السلام، بر حجاز و کشور عربستان، حکومت دارند. اما بعد از شهادت نفس زکیه، دیگر ملک و فرمانروایی آنها، ادامه پیدا نخواهد کرد و بعد از ۱۵روز، قیام و ظهور امام مهدی علیه السلام، رخ خواهد داد و حکومت این خاندان، پایان داده می‌شود.
 
اختلاف در حکومت عربستان در آستانه ظهور
 
بعد از اینکه مشخص شد، خاندان بنی فلان، قبل از ظهور، بر عربستان حکومت می کنند. ذکر خواهیم کرد که مساله (اختلاف بین فلان) در روایات متعدد، تصریح شده است. از امام باقر علیه السلام، نقل شده است:
 
... وَ لَیسَ فَرَجُکُمْ إِلَّا فِی اخْتِلَافِ بَنِی فُلَانٍ ... وَ لَنْ یخْرُجَ الْقَائِمُ وَ لَا تَرَوْنَ مَا تُحِبُّونَ حَتَّى یخْتَلِفَ بَنُو فُلَانٍ فِیمَا بَینَهُمْ فَإِذَا کَانَ کَذَلِکَ طَمَعَ النَّاسُ فِیهِمْ وَ اخْتَلَفَتِ الْکَلِمَةُ وَ خَرَجَ السُّفْیانِی ‏... . (کلینی، الکافی، ج 8، ص 209)
... فرج شما جز با اختلاف بنی‌فلان محقق نمی‌شود ... و قائم قیام نمی‌کند و شما هم آنچه را عاشقش هستید نخواهید دید تا وقتی بنی فلان بر سر آنچه در بینشان است مبتلا به اختلاف و درگیری شوند مردم به (حکومت) آنها طمع کنند و وحدت از بین برود و سفیانی خروج کند ... .
 
حتی در روایتی، درباره اختلاف بنی فلان، تعبیر "محتوم" و حتمی به کار رفته است، که نشان از وقوع آن دارد. از امام صادق علیه السلام نقل شده است:
 
... خُرُوجُ السُّفْیانِی مِنَ الْمَحْتُومِ وَ النِّدَاءُ مِنَ الْمَحْتُومِ ... و اخْتِلَافُ بَنِی فُلَانٍ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّکِیةِ مِنَ الْمَحْتُوم‏ ... . (شیخ طوسی، الغیبۀ، ص 435)
... و خروج سفیانی، حتمی است، ندای آسمانی، حتمی است ... و اختلاف بنی فلان، حتمی است و قتل نفس زکیه، حتمی است ... .
 
زمان اختلاف در حکومت عربستان
 
و اما اینکه بین اختلاف خاندان بنی فلان در عربستان با ظهور امام مهدی علیه السلام، چقدر فاصله زمانی است، روایات در این موضوع، ساکت هستند. تنها در روایتی در کتاب کافی مرحوم کلینی، به اختلاف بنی فلان، قبل از خروج سفیانی، اشاره شده است.
 
لَا تَرَوْنَ مَا تُحِبُّونَ حَتَّى یخْتَلِفَ بَنُو فُلَانٍ فِیمَا بَینَهُمْ فَإِذَا اخْتَلَفُوا طَمِعَ النَّاسُ وَ تَفَرَّقَتِ الْکَلِمَةُ وَ خَرَجَ السُّفْیانِی. (کلینی، الکافی، ج 8، ص 209)
به آنچه که دوست دارید، نخواهید رسید مگر اینکه بین بین فلان اختلاف شود، پس هر گاه اختلاف شد و مردم در امر حکومت طمع کردند، و تشتت و اختلاف فراگیر شد، بعد از این امر خروج سفیانی رخ می دهد.
 
بنابراین، قبل از ظهور امام مهدی، حکومت در حجاز (عربستان) در اختیار چه کسانی است؟ روایات تصریح دارند که حکومت منطقه حجاز و کشور عربستان و حاکمان مکه و مدینه، قبل از ظهور امام مهدی علیه السلام، حکومتی مخالف اهل بیت و دشمن شیعه، می باشد. اما با ظهور و قیام علنی امام مهدی، حکومت بنی فلان، برای همیشه نابود خواهد شد. انهم یرونه بعیدا و نراه قریبا.
انتهای پیام

آیا "یمانی " نشانه حتمی ظهور است؟ / فاصله بین قیام یمانی و ظهور امام مهدی

آیا "یمانی " نشانه حتمی ظهور است؟ / فاصله بین قیام یمانی و ظهور امام مهدی

تاکید بر وقوع و حتمیت پنج علامت قبل از ظهور و قیام قائم و نیز ذکر شدن یمانی در کنار نشانه های حتمی متواتری همچون سفیانی و خسف بیداء بر حتمیت قیام یمانی، دلالت و تاکید دارد
گروه آیین و اندیشه فرهنگ نیوز- مصطفی امیری: نشانه‌های ظهور، از جذاب‌ترین و پرطرفدارترین و در عین حال از آسیب پذیرترین بخش‌های معارف مهدوی است. اختصاص بخش عمده‌ای از روایات مهدویت به این موضوع، بهترین گواه بر این مسئله است. این جذابیت از سویی باعث افزایش اقبال عمومی به این مسئله و در نتیجه اصل اندیشه مهدویت می‌شود، اما از سوی دیگر، افزون بر ایجاد زمینه برای ورود خرافات، طمع شیادان و مدعیان دروغین را برای جعل و تحریف روایات، دو چندان می‌کند. از این‌رو، نظر به فقدان پژوهش‌های مستند در این زمینه، شایسته است با انجام تحقیقات مبتنی بر اصول و قواعد فهم حدیث و با جداسازی مطالب مستند از غیرمستند، علاوه بر پالایش معارف مهدویت از خرافات، زمینه‌های سوءاستفاده از این موضوع از میان برداشته شود. در این سلسه مقالات، کوشیده خواهد شد تا ابعاد مختلف قیام یمانی که از نشانه‌های حتمی ظهور امام مهدی است، به صورت مستند بررسی شود.
 
پرسش‌های فراوانی درباره شخصیت یمانی وجود دارد، از جمله این‌که:
 
  • اسم و نسب یمانی چیست؟ آیا از شیعیان حضرت علی علیه‌السلام است؟
  • زمان خروج یمانی، چه موقع است؟
  • مکان قیام یمانی، آیا واقعا از کشور یمن و صنعاء است؟
  • آیا یمانی، بعد از قیام، حاکم یمن میشود؟
  • رنگ پرچم یمانی، چیست؟ آیا واقعا، رنگ پرچم یمانی، سفید است؟ و آیا هر پرچم سفیدی از یمن، نشانه حق و هدایت است؟
  • اهداف قیام یمانی کدام است؟ و یمانی بر چه مناطقی سیطره پیدا خواهد کرد؟ 
  • آیا، یمانی بر کشور حجاز (عربستان) نیز مسلط خواهد شد؟
  • دین، مذهب و گرایش یمانی، چیست؟ آیا یمانی، از شیعیان زیدیه می باشد؟
  • سیر و مدت اقدمات یمانی چیست؟
  • فرجام قیام یمانی، به کجا خواهد انجامید؟
  • چرا پرچم یمانی، هدایت یافته‌ترین پرچم است؟
  • آیا تنها پرچم هدایت در عصر ظهور، پرچم یمانی است؟
  • آیا اطاعت یمانی، مثل اطاعت امام مهدی، واجب عمومی است؟
  • آیا یمانی، وزیر و نائب خاص امام مهدی است؟
  • وظیفه شیعه در برابر یمانی چیست؟ چرا در روایت، تصریح شده است که مخالفت با یمانی، حرام و دشمن وی در آتش است؟
  • در طول تاریخ اسلام، مدعیان دروغین یمانی، چه کسانی بودند؟
  • در عصر معاصر، چه کسانی ادعای یمانی کرده اند؟ و راه تشخیص مدعای آنها چیست؟
 
لازم به ذکر است، در این سلسه مقالات، با تکیه بر منهج علمی و فقه الحدیث، علاوه بر بررسی رجالی و سندی احادیث، سایر قرائن و روایات هم خانواده، سعی شده است به سوالات فوق، پاسخ علمی داده شود.
 
منهج علمی
 
ما، در این نوشتار و بررسی علمی و پژوهشی، بر مسیر و منهج علمی صحیح، پافشاری خواهیم کرد. از جمله:
 
1. باید توجه داشت، که گاهی روایات اهل بیت و معصومین، مفسر یکدیگر است. بگونه ایی که ابهام و اجمال در روایتی و تفسیر و تفصیل در روایت دیگری، است. بنابراین، روایات هم خانواده، در کنار یکدیگر، بررسی میشوند.
 
2. استشهاد  به روایات اهل سنت، فقط زمانی موجه و صحیح است که مضمون آن در روایات اهل بیت وجود داشته باشد. و استناد به احادیث اهل سنت، به عنوان موید روایات شیعه، اشکالی ندارد. پس اثبات موضوعی در روایات اهل سنت، بدون توجه به روایات اهل بیت، صحیح نیست.
 
3. در صحت روایت به مجموع قرائن، از جمله قرینه سند، باید توجه کرد. نه اینکه در بررسی روایت، تنها به سند آن توجه کنیم و بقیه قرائن، مورد فراموشی قرار گیرد.
 
4. اگر حدیثی از حیث سند ضعیف باشد، نه اینکه واقعا آن حدیث، کذب و دروغ است، خیر. بلکه ممکن است در واقع صحیح باشد و لکن به طریق موثق به دست ما نرسیده باشد. و یکی از راههای اثبات حدیث ضعیف، وقوع آن می باشد که نشان از صحت حدیث دارد.
 
5. برای اثبات موضوعی به عنوان علامت ظهور، جای تسامح در ادله سنن نیست، اما در تفصیلات و جزئیات، ممکن است.
 
6. مشخصا در مباحث مهدویت، باید به نکته مهمی توجه کرد و آن اینکه: احادیث مهدویت، بویژه نشانه های حتمی ظهور، قطعه های مختلف یک پازل واحد محسوب می شوند و جدا از هم نباید بررسی شوند. و اگر نشانه های حتمی ظهور را جدا از هم و مستقل از یکدیگر، بررسی کنیم به نتایج واقعی و مطلوب نخواهیم رسید. اگر به بررسی علمی تنها یک نشانه ظهور، بسنده کنیم، ممکن است به این نتیجه دست یابیم که این نشانه در گذشته و تاریخ واقع شده، و یا ممکن است شبیه آن، متعدد، تکرار شود. اما اگر مجموعه علامت ها و نشانه ها را به صورت میدانی و در کنار هم، توجه کنیم، به نتیجه ایی واقعی تر خواهیم رسید.
 
اهمیت فراوان و جایگاه ممتاز قیام یمانی
 
در روایت شیعه، تصریح شده است که مخالفت با یمانی، حرام و دشمن وی در آتش است. و شگفت انگیز تر اینکه، چنین تعبیری در مورد دیگر شخصیت های مثبت عصر ظهور، ذکر نشده است. توصیفات و تاکیدات در نصرت و یاری یمانی و دعوت وی به امام عصر، حاکی از اهمیت فراوان یمانی، می باشد. به راستی علت و حکمت آن، چیست؟
 
بنابراین، دلایل بسیاری به موضوع یمانی و کندوکاو دربارۀ ابعاد مختلف این شخصیت و زوایای زندگی و جنبش یمانی، اهمیت بخشیده است؛ از جمله:
 
‌1. تعداد زیادی از روایات در میان مجموعه احادیث علائم الظهور، فقط حدود پنج پدیده را به شکل مستقل، نشانه‌های ظهور برشمرده‌اند. بعضی از این پنج نشانه، در اندکی از روایات جای خود را به نشانه‌های دیگری می‌دهند، اما معمولاً در اصل پنج‌شماری آن نشانه‌ها، تغییری ایجاد نمی‌شود. تأکید پیشوایان معصوم بر این علایم که در برخی روایات از آن‌ها با عنوان علایم حتمی تعبیر شده و جداسازی آن‌ها از سایر نشانه‌های ظهور، دلیل بر اهمیت این نشانه‌هاست که توجه ویژه‌ای را می‌طلبد. یمانی یکی از این نشانه‌هاست که معمولاً در زمره پنج علامت یاد شده، به شمار می‌رود.
 
2. هم‌چنان‌که خواهد آمد، قیام یمانی، فضیلت‌محور و اصلاح‌گر است و روایات، بر وجوب کمک به او تأکید کرده‌اند. بی‌گمان جانب‌داری از این حرکتِ ارزشی و تقویت آن، زمانی امکان‌پذیر خواهد بود که این شخصیت و جزئیات مربوط به جنبش او تا حد ممکن شناسایی شود.
 
3 وجود ویژگی‌های مثبت در شخصیت یمانی و تکریم و تجلیلی که در کلمات پیشوایان دین از او شده، می‌تواند انگیزه‌ای برای وسوسه شیادان و فرصت‌طلبانی باشد که برای جلب عواطف و احساسات مذهبی مردم، از آن استفاده کنند. لذا، این احتمال همواره وجود داشته است که افرادی خود را یمانی معرفی کنند و از این رهگذر، عواطف، احساسات و امکانات مردم را به سوی خود جلب کنند و چه‌بسا با این عنوان تا مرز تشکیل حکومت و قیام مسلحانه، نیز پیش بروند. از این‌رو، بجاست تا در حد ممکن جزئیات این حادثه براساس اصول علمی شناسایی شود تا بتوان در مقام تعیین مصداق، مدعیان دروغین را از یمانی واقعی شناسایی کرد. با جزئیات یاد شده اگر نتوان یمانی واقعی را شناسایی کرد، دست‌کم این معیارها، برای تشخیص مدعیان دروغین کفایت می‌کند، و همین مقدار، اهمیت کندوکاو پیرامون این موضوع را به خوبی می‌نماید.
 
4. از دیگر ثمرات این بحث اثبات آن است که امامان معصوم قیام‌های اصلاح‌طلبانه را در عصر غیبت تأیید کرده‌اند. هم‌چنان‌که خواهد آمد، پیشوایان معصوم از یمانی و جنبش او جانب‌داری کرده‌اند. بنابراین، می‌توان گفت که از نظر معصومان در عصر غیبت، قیام های تأیید شده نیز وجود دارند. بنابراین، دیدگاه معروفی که حرکت‌های اصلاحی را در عصر غیبت محکوم به شکست و بر خلاف میل و اراده پیشوایان دینی می‌داند، پذیرفتنی نیست، و در صورت وجود روایاتی که این اندیشه را تأیید می‌کنند، باید آن‌ها را به صورتی که با روایات یمانی و دیگر روایات، جمع‌پذیر باشد، تأویل کرد.
 
معرفی نشانه های حتمی ظهور و قیام امام عصر
 
در احادیث، از پنج نشانه حتمی ظهور (یمانی، سفیانی، ندای آسمانی، قتل نفس زکیه و خسف بیداء) به صورت ویژه و مستقل سخن به میان آمده است. اهمیت این پنج نشانه‌ را می‌توان هم از تعدد روایات مربوط به آن‌ها و هم از جداسازی و بیان این نشانه‌ها به شکل مستقل دریافت. صدوق در کتاب کمال الدین، با سلسه اسنادش از امام صادق علیه‌السلام در حدیث معتبر[1]  نقل کرده است:
 
قَبْلَ قِیامِ الْقَائِمِ خَمْسُ عَلَامَاتٍ مَحْتُومَاتٍ الْیمَانِی وَ السُّفْیانِی وَ الصَّیحَةُ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّکِیةِ وَ الْخَسْفُ بِالْبَیدَاء. [2]
پیش از قیام قائم پنج نشانه حتمی است: یمانی، سفیانی، صحیه آسمانی، شهادت نفس زکیه و خسف بیداء.
 
و نیز  مرحوم کلینی در کتاب الکافی، در حدیث معتبر [3] ، از امام صادق نقل کرده است:
 
خَمسُ عَلاماتٍ قَبلَ قِیامِ القائمِ الصَّیحَةُ وَ السَّفیانِیُّ وَ الخَسفُ وَ قَتلُ النَّفسِ الزَّکیَّة وَ الیَمانِیُّ ِ. [4]
پیش از قیام قائم پنج علامت وجود خواهد داشت: ندای آسمانی، سفیانی، خسف و فرو رفتن (لشکر سفیانی) در زمین، شهادت نفس زکیه و یمانی.
 
این دو حدیث معتبر و حدیث های مشابه دیگر، دلالت بر این دارد که ظهور امام مهدی علیه‌السلام، متوقف بر نشانه های حتمی است که باید به وقوع بپیوندد. طبق روایت، ندای آسمانی، برای اثبات اینکه امام مهدی، از طرف خداوند متعال، برگزیده و فرستاده شده است و خروج سفیانی به عنوان دشمن اصلی امام، به جنگ میان حق و باطل، اشاره دارد. خروج یمانی، به ضرورت وجود قوا و لشکر جبهه حق و نصرت در ظهور امام مهدی، اشاره دارد و شهادت نفس زکیه، به طغیان حکومت و نظام ناصبی و دشمن اهل بیت در کشور حجاز (عربستان)، اشاره می کند. و خسف بیداء و فرورفتن لشکر سفیانی در زمین در منطقه بیداء در بین مکه و مدینه، نشانگر صحت پیشگویی و صدق پیامبر و بیانگر این است که حکومت جهانی امام مهدی، ادامه حکومت رسول الله و اتمام رسالت پیامبر اسلام، می باشد. [5]
 
آیا یمانی، نشانه حتمی ظهور، است؟
 
احادیث و منابع حدیثی، قیام یمانی را، از نشانه ها و علائم حتمی ظهور امام مهدی، برشمرده‌اند، روایات یمانی در منابع حدیثی شیعه و اهل سنت، حدود 15 حدیث، می باشد که در میان آنها، حداقل 8 حدیث در منابع حدیثی شیعه وجود دارد، که چند حدیث از نظر سند، نیز معتبر می باشد. [6] بنابراین، روایات یمانی، مستفیض، بلکه متواتر معنوی، است. اما برخی در حتمی بودن یمانی، تشکیک کردند که برداشتی کاملا ناصحیحی می باشد. 
 
توضیح بیشتر اینکه: یکی از تقسیمات معروف نشانه‌های حتمی ظهور که ریشه در احادیث و روایات دارد، تقسیم علائم، به حتمی و غیرحتمی است. نشانه‌های حتمی، حتماً پیش از ظهور تحقق می‌یابند، اما در نشانه‌های غیرحتمی، احتمال عدم تحقق نیز وجود دارد.
 
حال، آیا جنبش یمانی نیز از نشانه‌های حتمی ظهور است، یا غیرحتمی؟ در میان مجموعه احادیثی که نشانه‌های ظهور را به حتمی و غیر حتمی تقسیم کرده‌اند، در دو روایت به حتمی بودن قیام یمانی، تصریح شده است. 
 
مرحوم نعمانی، به سند خود و در کتاب الغیبة، از امام صادق علیه‌السلام، چنین نقل کرده است: 
 
النِّداءُ مِنَ المَحتومِ والسُّفیانیُّ مِنَ المَحتومِ وَالیَمانیُّ مِنَ المَحتومِ وَ قَتلُ النَّفسِ الزَّکیَّةِ مِنَ المَحتومِ وَ کَفٌّ یَطلَعُ مِنَ السَّماءِ مِنَ المَحتُومِ؛ [7]
ندای آسمانی از نشانه‌های حتمی است. سفیانی، یمانی، کشته شدن نفس زکیه، کف دستی که از افق آسمان نمایان می‌شود؛ نیز از نشانه های حتمی هستند.
 
همچنین شیخ صدوق در کتاب کمال‌الدین از امام صادق علیه‌السلام، نقل کرده است:
 
قَبلَ قِیامِ القائمِ خَمسُ عَلاماتٍ مَحتُوماتٍ الیَمانِیُّ وَ السَّفیانِیُّ وَ الصَّیحَةُ وَ قَتلُ النَّفسِ الزَّکیَّةِ وَ الخَسفُ بِالبَیداءِ. [8]
پیش از قیام قائم پنج علامت حتمی وجود خواهد داشت: یمانی، سفیانی، صیحه آسمانی، کشته شدن نفس زکیه و فرورفتن در بیداء.
 
مشهور محققین، معتقدند، تاکید بر وقوع و حتمیت پنج علامت قبل از ظهور و قیام قائم و نیز ذکر شدن یمانی در کنار نشانه های حتمی متواتری همچون سفیانی و خسف بیداء بر حتمیت قیام یمانی، دلالت و تاکید دارد. شاهد بر اینکه، در حدیثی از کتاب الکافی مرحوم کلینی، روای حدیث از امام صادق، علیه‌السلام، می پرسد که اگر قبل از تحقق این نشانه ها، شخصی خروج کرد، با او همراهی کنیم، با پاسخ منفی امام معصوم، مواجه میشود. بنابراین پاسخ امام به پرسش راوی حدیث، دلالت بر حتمی بودن این پنج نشانه ظهور، دارد:
 
خَمْسُ عَلَامَاتٍ قَبْلَ قِیامِ الْقَائِمِ- الصَّیحَةُ وَ السُّفْیانِی وَ الْخَسْفُ وَ قَتْلُ النَّفْسِ الزَّکِیةِ وَ الْیمَانِی. فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنْ خَرَجَ أَحَدٌ مِنْ أَهْلِ بَیتِکَ قَبْلَ هَذِهِ الْعَلَامَاتِ أَ نَخْرُجُ مَعَهُ قَالَ: لا ... [9]
 
.... جانم به فدایت، اگر پیش از آنکه این نشانه ها، رخ دهد، یکی از اهل بیت شما، خروج کند، آیا ما نیز همراه او، قیام کنیم و او را یاری کنیم؟، حضرت در پاسخ میفرمایند: خیر ... .
 
توصیف بخشی از علائم ظهور به حتمیت، منشاء حدیثی، دارد
 
صرف نظر از این احادیث که ذکر شد، با نگاهی گذرا به روایاتِ علائم الظهور، به سادگی می‌توان دریافت که در بسیاری از این روایات، تعدادی از علائم، محتوم خوانده شده‌اند. برای نمونه امام صادق دراین‌باره فرموده‌اند:
 
مِنَ الأمرِ مَحتُومٌ وَ مِنهُ ما لیسَ بِمَحتُومٍ وَ مِنَ المَحتُومِ خُروجُ السُّفیانِیُّ فی رَجَبٍ. [10]
برخی از امور حتمی و برخی غیر حتمی‌اند و یکی از امور حتمی خروج سفیانی در ماه رجب است.
 
مسئله تقسیم نشانه‌های ظهور به حتمی و غیرحتمی، آن‌قدر مسلم بوده است که گاهی اصحاب ائمه، از حتمی یا غیرحتمی بودن برخی از نشانه‌ها سؤال می‌کردند. این سؤالات، نشان‌دهنده مسلم بودن اصل تقسیم نشانه‌ها، به حتمی و غیرحتمی است.
 
مثلاً ابوحمزه ثمالی می‌گوید: از امام باقر سؤال کردم: آیا خروج سفیانی از حتمیات است؟ فرمودند:
نَعَم وَ النِّداءُ مِنَ المَحتُومِ وَ طُلُوعُ الشَّمسِ مِن مَغرِبِها مَحتُومٌ وَ اختِلافُ بَنی‌العَباسِ فِی الدَّولَةِ مَحتُومٌ وَ قَتلُ النَّفسِ الزَّکیَّةِ مَحتُومٌ وَ خُرُوجُ القائِمِ مِن آل‌محمدٍ مَحتُومٌ. [11]
بله و ندای آسمانی حتمی است، طلوع خورشید از مغرب، حتمی است، اختلاف بنی‌عباس بر سر حکومت، حتمی است، کشته شدن نفس زکیه حتمی است و خروج قائم آل‌محمد، حتمی است.
 
از آن‌چه گذشت، روشن شد که توصیف بخشی از علائم ظهور به محتوم، در فرهنگ روایات و احادیث، متداول و شایع بوده و گاهی پنج نشانه به حتمیت، توصیف می‌شده‌اند، که یمانی، نیز از جمله نشانه های حتمی ظهور، می باشد.
 
بنابراین، سفیانی در ماه رجب خروج می‌کند و یمانی و خراسانی هم در این ماه قیام می‌کنند؛ بعد در ماه رمضان، ندای آسمانی شنیده می‌شود و در ماه ذی الحجۀ، قتل نفس زکیه اتفاق می‌افتد و در ماه محرم، واقعه شریف قیام (خروج) امام مهدی رخ می‌دهد. بنابراین از نظر زمانی، یمانی، تسامحا، دومین نشانه حتمی ظهور در ماه رجب خواهد بود. البته در جای خود، درباره زمان و ترتیب نشانه های حتمی ظهور و قیام امام مهدی، سخن خواهیم گفت.
 
فاصله قیام یمانی و ظهور امام مهدی
طبق نظر مشهور، سفیانی در ماه رجب خروج می‌کند، یمانی و خراسانی هم در این ماه قیام می‌کنند؛ بعد در ماه رمضان، ندای آسمانی شنیده می‌شود و در ماه ذی الحجۀ، قتل نفس زکیه اتفاق می‌افتد و در دهم ماه محرم، واقعه شریف ظهور امام مهدی علیه‌السلام رخ می‌دهد. بنابراین از نظر زمانی، سفیانی و یمانی، به ترتیب اولین و دومین نشانه حتمی ظهور در ماه رجب خواهد بود. امام جعفر صادق علیه‌السلام در روایت معتبر فرموده اند:
 
مِنَ الْأَمْرِ مَحْتُومٌ وَ مِنْهُ مَا لَیسَ بِمَحْتُومٍ وَ مِنَ‏ الْمَحْتُومِ‏ خُرُوجُ‏ السُّفْیانِی‏ فِی‏ رَجَبٍ‏. [12]
خروج سفیانی از نشانه های حتمی و قطعی است و در ماه رجب روی خواهد داد.
 
از طرفی، طبق روایتی از امام باقر علیه‌السلام، سفیانی در سال ظهور امام مهدی، خروج می کند:
 
السُّفْیانِی وَ الْقَائِمُ فِی سَنَةٍ وَاحِدَة. [13]
سفیانی و قائم هر دو در یک سال، نمایان می‌شوند.
 
از طرف دیگر، طبق روایت ذیل، سفیانی، یمانی و خراسانی در یک سال و یک ماه و یک روز، اعلام خروج می کنند. امام باقر علیه‌السلام در این‌باره فرموده اند:
 
خُرُوجُ الثَّلَاثَةِ السُّفْیانِی وَ الْخُرَاسَانِی وَ الْیمَانِی فِی سَنَةٍ وَاحِدَةٍ فِی شَهْرٍ وَاحِدٍ فِی یوْمٍ وَاحِدٍ وَ لَیسَ فِیهَا رَایةٌ أَهْدَى مِنْ رَایةِ الْیمَانِی لِأَنَّهُ یدْعُو إِلَى الْحَق. [14]
قیام سفیانی، یمانی و خراسانی، در یک سال، یک ماه و یک روز خواهد بود که هدایت یافته ترین پرچم، پرچم یمانی است زیرا که به حق دعوت می کند.
 
اقوال مختلف در زمان و فاصله بین قیام یمانی و ظهور امام عصر
 
از مجموع روایات فوق، چنین نتیجه میشود که: 
 
1. اگر بر این مبنا باشیم که بین ظهور و خروج (قیام) امام مهدی علیه‌السلام، تفاوتی وجود ندارد. نتیجه می گیریم 6 ماه قبل از ظهور و خروج (قیام) حضرت، سفیانی به عنوان اولین نشانه حتمی، در منطقه وادی یابس شام (سوریه)، شورش و قیام باطل خویش را آغار خواهد کرد. به عبارت دیگر، بین خروج سفیانی و ظهور و قیام امام مهدی علیه‌السلام، 6 ماه فاصله است. طبق این دیدگاه، بین ظهور و خروج (قیام) حضرت تفاوتی نیست.
 
2. البته نظری دیگری هم مطرح است که بین قیام یمانی و ظهور امام مهدی علیه‌السلام، بنابر قولی نزدیک 8 ماه و بنا بر قول دیگری 15 ماه، فاصله است، زیرا، بین ظهور حضرت و خروج (قیام) امام مهدی علیه‌السلام، تفاوت زمانی، وجود دارد. یعنی ظهور امام مهدی علیه‌السلام در ماه رمضان رخ می دهد و بعد خروج (قیام) ایشان در دهم ماه محرم، علنی خواهد شد. زیرا در روایات تصریح شده است که ظهور حضرت بقیۀ الله در شب جمعه 23 ماه رمضان آغاز میشود اما قیام جهانی حضرت در شنبه روز عاشورا ماه محرم، است. از جمله، در روایتی از امام رضا، چنین نقل شده است:
 
ان القائم ینادی باسمه لیلۀ ثلاث و عشرین من شهر رمضان و یقوم یوم عاشورا. [15]
قائم در شب 23 ماه رمضان به نامش ندا داده میشود و در روز عاشورا قیام می کنند.
 
همچنین از امام صادق نقل شده است که قیام امام عصر، در روز شنبه و دهم ماه محرم (عاشورا) خواهند بود:
 
... یقُومُ القائم فِی یوْمِ عَاشُورَاءَ وَ هُوَ الْیوْمُ الَّذِی قُتِلَ فِیهِ الْحُسَینُ بْنُ عَلِی علیه‌السلام، لَکَأَنِّی بِهِ فِی‏ یوْمِ‏ السَّبْتِ‏ الْعَاشِرِ مِنَ‏ الْمُحَرَّمِ‏ قَائِماً بَینَ‏ الرُّکْنِ‏ وَ الْمَقَام‏ ... . [16]
... قائم (حضرت مهدى علیه‌السلام) در روز عاشورا که روز شهادت سید الشهدا علیه‌السلام است، قیام مى‏کنند. گوییا در آن شنبه‏اى که عاشورا در آن واقع شود، همراه او هستم. درحالى‏که بین رکن و مقام ایستاده ... .
 
بنابراین، بین ظهور و قیام امام عصر، تفاوت زمانی، وجود دارد.
 
وظایف شیعیان هنگام قیام یمانی
 
در احادیث، از یمانی ستایش شده، و تصریح شده است که در میان پرچم های عصر ظهور، پرچم یمانی، هدایت یافته تر است. امام باقر در این باره فرموده¬اند:
 
... و لیس فی الرایاتِ رایةٌ أهدی من رایةِ الیمانیِّ هی رایةٌ هُدًی ِلأنّه یدعو الی صاحبِکم؛ [17]
در میان پرچم‌ها پرچمی هدایت یافته‌تر از پرچم یمانی نیست. او پرچم هدایت است، زیرا به سوی صاحب شما دعوت می‌کند.
 
از امام صادق نیز در حدیث معتبری چنین روایت شده:
فلیس فیها رایةٌ بِأهدی من رایةِ الیمانیِّ تَهدی الی الحقِّ. [18]
در میان پرچم‌ها پرچمی هدایت یافته‌تر از پرچم یمانی نیست، او به حق دعوت می‌کند.
 
حتی در برخی روایات، مخالفت با وی حرام و دشمنان یمانی، در آتش خواهند بود. از امام باقر نقل شده است:
و إذا خرج الیمانیُّ فَانهَض إلیه فَإن رایتَه رایةٌ هُدًی ولایَحلُّ لمسلمٍ أن یلتوی علیه فَمَن فَعَل ذلک فهو مِن اهلِ النارِ لانه یدعو الی الحق و الی طریقٍ مستقیم. [19]
 
چون یمانی خروج کرد به سوی او بشتاب، زیرا پرچم او پرچم هدایت است و بر هیچ مسلمانی جایز نیست که با او مقابله نماید. پس هر کس چنین کند، او اهل آتش خواهد بود، زیرا او به حق و راه مستقیم فرا می‌خواند.
 
مطلب یادشده (مخالفت با یمانی، حرام است و دشمنان یمانی در آتش هستند) تنها در همین روایت آمده است،  از مجموع روایات فوق و روایات متعدد دیگری که بر شخصیت مثبت و اصلاح‌طلبانة جنبش او دلالت داشتند، لزوم همکاری و مساعدت یمانی، بر اساس موازین دینی، ثابت می‌شود.
 
البته توصیف پرچم یمانی، به عنوان پرچم هدایت تر (اهدی الرایات)، به این معنا نیست که یمانی، معصوم است و دارای مقام عصمت می باشد. و نیز الزما به معنای این نیست که وی هدایت یافته ترین شخص (اهدی الناس)، نیز باشد. هر چند وی، عبد صالح خدا و از معتمدین حضرت مهدی می باشد. زیرا علاوه بر یمانی، طبق روایات، پرچم خراسانی نیز به پرچم هدایت، توصیف شده است و به علت حضور یاران حضرت قائم در لشکر خراسانی از ایران، و نیز همراهی، همکاری و یاری رساندن خراسانی به یمانی در جنگ با سفیانی، پرچم خراسانی نیز، پرچم هدایت است. 
 
در روایت معتبری امام باقر پس از اشاره به قتل و غارت کوفیان توسط سپاه سفیانی، فرموده اند:
... فبینا هم کذلک اذ أقبَلت رایاتٌ مِن قِبَلِ خراسانَ و تَطوِی المنازلَ طیّاً حثیثاً و معهم نَفَرٌ من اصحابِ القائم. [20]
... در حالی که سپاه سفیانی مشغول قتل و غارت اهل کوفه است، به ناگاه پرچم ای از سوی خراسان روی می آورند
 
که به سرعت و شتابان منازل را می پیمایند. در میان آنان تعدادی از اصحاب امام مهدی نیز حضور دارند.
 
حضور اصحاب امام مهدی در میان سپاه خراسانی و ایرانیان زمینه ساز ظهور، خود بهترین دلیل بر فضیلت محور بودن و حقانیت و هدایت یافتگی، قیام خراسانی در کنار پرچم یمانی، است.
 
بنابراین، توصیف پرچم یمانی به هدایت یافته تر در مقابل پرچم سفیانی است تا مسلمین و شیعیان، دچار اشتباه نشوند و وظیفه خویش را تشخیص دهند. زیرا سفیانی با ادعای منجی گری امت اسلام، و ادعای اسلام واقعی، سرزمین های اسلامی و منطقه شام و سوریه، را تصرف می کند.
 
در مقالات آینده، به اوصاف شخصی یمانی، از جمله: نام یمانی، لقب و نسب یمانی، دین و مذهب وی، و معیارهای تشخیص یمانی، طبق احادیث و روایات، اشاره خواهیم کرد.
 
[1] مهدی پور، پژوهشی پیرامون علائم حتمی ظهور، ص 21-22.
[2] شیخ صدوق، کمال الدین، ج 2، ص 650. 
[3] مهدی پور، پژوهشی پیرامون علائم حتمی ظهور، ص 48-49.
[4] شیخ صدوق، کمال‌الدین، ج 2 ، ص 650، باب 57، ح 7.
[5] کورانی، الیمانیون قادمون، ص 115-116.
[6]  مهدی پور، پژوهشی پیرامون علائم حتمی ظهور، ص 21-22. و ص 48-49.
[7]  نعمانی، الغیبة، ص 357، باب 14، ح 11.
[8] شیخ صدوق، کمال‌الدین، ج 2 ، ص 650، باب 57، ح 7.
[9]  کلینی، الکافی، ج 8، ص 310.، ح 483.
[10]  نعمانی، الغیبة، ص 417، باب 18، ح 2.
[11]  شیخ مفید، الارشاد، ج 2، ص 371.
[12]  نعمانی، الغیبۀ، ص 300.
[13]  نعمانی، الغیبه، ص267.
[14]  شیخ مفید، الارشاد، ج 2، ص 375. شیخ طوسی، الغیبۀ، ص 446.
[15]  شیخ طوسی، الغیبۀ، ص 452.
[16]  شیخ مفید، الارشاد، ج 2، ص 379.
[17]  نعمانی، الغیبة، ص 361، باب 14، ح 13.
[18]  شیخ طوسی، الغیبة، ص446.
[19]  نعمانی، الغیبة، ص 361، باب 14، ح 13.
[20]  نعمانی،الغیبة، ص 392
 

بررسی مستندات تاریخی و حدیثی مسجد جمکران؛ آیا مسجد جمکران به دستور امام عصر(عج) ساخته شده است/

بررسی مستندات تاریخی و حدیثی مسجد جمکران؛ آیا مسجد جمکران به دستور امام عصر(عج) ساخته شده است/ دیدگاه امام خمینی ، رهبر انقلاب و آیه الله بهجت نسبت به مسجد جمکران

اگر کسى در مسئله تاریخ مسجد ایجاد شبهه کند، قضایاى مستقیم و متواتر یقینی‌‏اى را که خیلى از افراد با رفتن به آن جا و توسّل پیدا کردن، مشکلات مهمشان حل شده، نمی‌‏تواند انکار کند. این مسجد، مکانى است که اولیا و مقدّسین و رجال معنوى، سالیان دراز در آن جا توسّل به شخص اوّل فعلى عالم داشته‏‌اند. بنا بر این، مسجد جمکران قطعاً مورد عنایت خداوند است و طبیعى است که مشکلات در آن جا حل شود.
گروه معارف رجانیوز - مصطفی امیری*: بنابر نقل محدث نوری، در ۱۷ رمضان سال ۳۹۳ هجری قمری به دستور حضرت صاحب الامر(عج)، مسجد مقدس جمکران بنا شد.
 
یکی از مهمترین پایگاه شیعیان شیفته و عاشقان دل سوخته حضرت بقیه الله، ارواحنا فداه، در ایران، مسجد مقدس جمکران، در شش کیلومترى شهر مذهبى قم است. مطابق آمار، همه ساله، بیش از پانزده میلیون عاشق دل باخته، از سر تا سر میهن اسلامى و جهان، در این پایگاه معنوى، گرد مى آیند، نماز تحیّت مسجد و نماز حضرت صاحب الزمان، عجل الله تعالی فرجه الشریف، را در این مکان مقدس به جاى می‌آورند، استغاثه مى کنند، نداى «یا بن الحسن» سر مى دهند، از مشکلات مادّى و معنوى خود سخن مى گویند، با دلى خونبار، از طولانى شدن دوران غیبت، شکوه ها مى کنند. 
 
گزارش تاریخی ساخت مسجد جمکران
 
در برخى از منابع تاریخى و حدیثى چنین آمده که در سال ۳۹۳ ق، شخصى به نام حسن بن مسلم جمکرانى از جانب امام زمان علیه السلام مأمور به ساختن این مسجد می ‏شود. چنان که مأمور می ‏شود تا مردم را براى رفت و آمد به این مکان، تشویق و ترغیب کند.
 
تفصیل این ماجرا، بر اساس کتاب "جنه المأوى" محدث نورى چنین است:
 
شیخ فاضل حسن بن محمّد بن حسن قمّى، معاصر شیخ صدوق در کتاب "تاریخ قم" نقل کرده از کتاب "مونس الحزین فى معرفه الحقّ و الیقین" از مصنّفات شیخ ابى جعفر محمّد بن بابویه قمى (شیخ صدوق) به این عبارت باب «بناى مسجد جمکران از قول حضرت امام محمّد مهدى- علیه صلوات اللَّه الرحمن-»، سبب بناى مسجد مقدّس جمکران و عمارت آن به قول امام علیه السلام این بوده است که شیخ عفیف صالح حسن بن مثله جمکرانى- رحمه اللَّه علیه- مى‏گوید که: من شب سه شنبه هفدهم ماه مبارک رمضان سنه ثلاث و تسعین در سراى خود خواب بودم که ناگاه جماعتى به در سراى من آمدند. نصفى از شب گذشته، مرا بیدار کردند گفتند: برخیز و طلب امام محمّد مهدى صاحب الزمان- صلوات اللَّه علیه- را اجابت کن که تو را می ‏خواند. و ... . 
 
نماز مسجد جمکران
 
مطابق نقل فوق، که به مختصر ذکر گردید، امام زمان به حسن بن مثله می‌فرماید: «به مردم بگو به این مکان رغبت کنند و آنرا عزیز دارند و چهار رکعت نماز در آن گذارند. در دو رکعت اول، که به نیت نماز تحیت مسجد است، در هر رکعت آن، یک حمد و هفت بار سوره (قل هو الله احد) خوانده می‌شود و در حالت رکوع و سجود هم هفت مرتبه ذکر، تکرار شود.»
 
و در دو رکعت دوم، به نیت دو رکعت نماز امام زمان (عج) سوره حمد را شروع و آیه «ایاک نعبد و ایاک نستعین» را صد بار تکرار می‌کند و بعد از آن بقیه سوره حمد را خوانده و سوره (قل هو الله احد) را یک بار قرائت می‌کند و به رکوع رفته و ذکر (سُبحانَ رَبّی العَظیمِ و بِحَمدِهِ) هفت مرتبه و سپس به سجود رفته و ذکر (سُبحانَ رَبّی الاَعلی و بِحَمدِهِ) را نیز هفت مرتبه تکرار می‌کند. رکعت دوم را نیز به همین ترتیب می‌خواند، پس از سلام نماز یک بار (لا اله الا الله) گفته و به دنبال آن تسبیحات حضرت زهرا (ع) خوانده شود و بعد از آن به سجده رفته و صد بار صلوات بفرستد.(۱)
 
شایان ذکر است مشابه دستور این نماز، در دو جاى دیگر آمده است. نخست در نماز حاجتى که از ناحیه مقدسه وارد شده و مرحوم ‏طبرسى در کتاب کنوز النجاح آن را آورده است و سید ابن طاووس در مهج الدعوات (ص ۳۵۱) از آن نقل می ‏کند و این دعا مربوط به عصر غیبت صغری است. و دومین مورد، در کتاب جمال الاسبوع سید بن طاووس، ذکر شده است، با این فرق که در دستور مسجد جمکران، چون مسجد بوده، دستور خواندن نماز تحیّت مسجد نیز داده شده است.(۲)
 
مستندات تاریخی و حدیثی مسجد جمکران
 
منابعى که امروزه در اختیار می باشد و این گزارش ساخت مسجد جمکران به دستور امام عصر را روایت کرده ‏اند، عبارت‌اند از:
 
۱. جنّه المأوى(۳) و نجم الثاقب(۴)، حاجى حسین محدّث نورى (م ۱۳۲۰ ق).
 
محدّث نورى، در این دو کتاب، این حدیث را از مخطوطات سیّد نعمه اللَّه جزایرى نقل می‌‏کند که وى آن را از ترجمه فارسى تاریخ قم و تاریخ قم، آن را از کتاب مونس الحزین فى معرفه الحق و الیقین شیخ صدوق روایت کرده است.
 
۲. أنوار المشعشعین فى تاریخ قم و القمیین،(۵) شیخ محمّد کچویى (م ۱۳۳۵ ق).
 
نویسنده، این حدیث را از کتاب خلاصه البلدان نوشته سیّد محمّد بن محمّد بن هاشم رضوى قمى و وى آن را از مونس الحزین شیخ صدوق روایت کرده است.
به جز این دو منبع، مصدر مکتوب کهن دیگرى در اختیار نیست که این گزارش در آن ثبت شده باشد. سایر آثار، از این دو کتاب نقل کرده‏‌اند و بدانها نسبت مى‏دهند. اینک چند نکته در این زمینه مطرح می ‏شود:
 
بررسى اعتبار منابع مسجد جمکران
 
۱. از شیخ صدوق کتابی به نام "مونس الحزین" هم اکنون، موجود نیست؛ بلکه در کتب فهارس نیز چنین اثرى به شیخ صدوق منسوب نشده است. مگر آن که مراد از این کتاب، مونس‏ الحزین نگاشته ابن فتّال نیشابورى باشد.). گفتنى است ابن فتّال نیشابورى (م ۵۰۸ ق) کتابى به نام مونس الحزین داشته (که البته اکنون مفقود است) و احتمال دارد نام ایشان با ابن بابویه صدوق اشتباه شده باشد.
 
۲. کتاب "تاریخ قم" به زبان عربى بوده و نویسنده‏‌اش حسن بن محمّد بن حسن قمّى معاصر شیخ صدوق است. متن اصلى این کتاب نیز هم اکنون موجود نیست.
 
۳. البته کتاب "تاریخ قم" در سال ۸۶۵ ق توسط حسن بن على بن حسن عبد الملک قمّى به فارسى ترجمه شده که موجود است؛ ولکن تنها چند فصل آن به جاى مانده است و داستان جمکران در متن حاضر، موجود نیست. البته به سبب نقص کتاب، نمی‌‏توان ادّعاى عدم وجود داستان جمکران در کلّ کتاب را مطرح کرد.
 
۴. دست‏خط هاى سیّد نعمت اللَّه جزایرى از تاریخ قم که محدّث نورى از آن نقل کرده، مفقود است و این داستان در آثار فراوان حدیثى سیّد نعمت اللَّه جزایرى که اینک در دسترس است، وجود ندارد.
 
۵. کتاب خلاصه البلدان سیّد محمّد رضوى نیز مفقود است و معلوم نیست وى به چه سندى این داستان را از کتاب مونس الحزین نقل کرده است.
 
۶. در این گزارش، سال وقوع داستان، ۳۹۳ ق ذکر شده است و داستان از کتاب شیخ صدوق که در سال ۳۸۱ ق فوت کرده منقول است؛ یعنى وقوع داستان، دوازده سال پس از فوت نویسنده کتاب مونس الحزین است. البته برخى از محقّقان، از جمله آیه اللَّه شبیرى زنجانى، به این ایراد پاسخ داده و گفته‏‌اند که شاید در این نقل، تسعین با سبعین، اشتباه شده است؛ یعنى نقل کتاب تاریخ قم ۳۷۳ قمرى بوده است که شش سال قبل از فوت شیخ صدوق می‌‏شود (ماهنامه پاسدار اسلام: ش ۳۸۵- ۳۸۶ ص ۲۰).
 
۷. اعمال مسجد جمکران در هیچ یک از کتب ادعیه و مزار کهن، از قبیل: کامل الزیارات، مصباح المتهجّد، و کتب سیّد ابن طاووس، کفعمى و ابن فهد حلّى مذکور نیست.
 
۸. همچنین محدّثان بزرگى چون علّامه مجلسى و سیّد هاشم بَحرانى در کتب خود- که دایره المعارف حدیث شیعه اند- به این روایت اشاره‏‌اى ندارند.
 
۹. نیز نام این مسجد در کتب کهن تاریخى بویژه در کتاب نقض عبدالجلیل رازى (ق ۶ ق) که به گزارش مساجد و مدارس قم، اهتمام داشته، موجود نیست. اوّلین گزارشى که از این مسجد در دست ماست، مربوط به نسخه‌‏اى از کتاب خلاصه التواریخ است که نویسنده در ضمن وقایع سال ۹۸۶ ق، نوشته است:
 
میر میران ... چهار پنج ماه در قریه لنجرود (لنگرود) که تا شهر [قم‏] دو فرسخ راه‏ است ماند و در بعضى ایّام در مقام با احترام حضرت امام صاحب العصر و الزمان معتکف گشت.(۶) از این گزارش معلوم می‌‏شود که در اواخر سده دهم هجرى، این مکان به نام مقام امام زمان علیه السلام مطرح بوده است.
 
با این همه، چند نکته را نباید از نظر دور داشت:
 
۱. خواندن نماز تحیت و نیز خواندن نماز امام زمان علیه السلام‏(۷) در این مکان به عنوان مسجد، نه تنها منعى در آن نیست، بلکه مطلوب و مستحب است. برخى از بزرگان شیعه نیز بر همین بُعد تأکید داشته‌‏اند. آیه اللَّه مکارم شیرازى از مراجع تقلید می‌گویند:
 
«من تعجب می‌‏کنم از کسانى که باز هم در باره مسجد جمکران منفى‏ بافى می ‏کنند. ما می ‏گوییم حسن بن مثله جمکرانی‌ای بود یا نبود؛ امّا مسجدى هست که نام امام زمان در آن برده می‌‏شود و عبادتى هست که عبودیت خالص است؛ صد مرتبه «ایاک نعبد و ایاک نستعین»، چنین عبادتى چنان جذابیتى ایجاد کرده که هفته‏اى صدها هزار نفر و در ایام مخصوص، میلیون‏ها نفر به این مکان می‌‏روند. کدام عقل اجازه می‌‏دهد که با این چنین مرکز مؤثّرى مخالفت کنند؟ بخصوص که آن مسئله تاریخى در خواب نبوده و در بیدارى اتفاق افتاده. این مسئله را علماى‏ بزرگ تأیید کرده‌‏اند و مخالفت‌‏کنندگان نباید در مقابل علما بِایستند.»(۸)
 
۲. رفت و آمد برخى از علماى گذشته چون فیض کاشانى (م ۱۰۹۱ ق) و فرزندش، و نیز شیخ بهایى (م ۱۰۳۱ ق) و محمّدتقى مجلسى (م ۱۰۷۰ ق) به این مسجد و در دوران معاصر رفت و آمد تعدادى از مراجع و علما به این مکان، قابل توجّه است و می‌‏تواند مستند مطلوبیت انجام یافتن چنین عمل عبادى قرار گیرد.(۹)
 
۳. معجزات و کراماتى که در این سال‏ها در این مکان به وقوع پیوسته نیز می‌‏تواند شاهدى بر توجّه امام زمان علیه السلام به این مسجد و این مکان باشد. آیه اللَّه شبیرى، از این منظر به مسجد جمکران نگریسته و فرموده است:
 
اگر کسى در مسئله تاریخ مسجد ایجاد شبهه کند، قضایاى مستقیم و متواتر یقینی‌‏اى را که خیلى از افراد با رفتن به آن جا و توسّل پیدا کردن، مشکلات مهمشان حل شده، نمی‌‏تواند انکار کند. این مسجد، مکانى است که اولیا و مقدّسین و رجال معنوى، سالیان دراز در آن جا توسّل به شخص اوّل فعلى عالم داشته‏‌اند. بنا بر این، مسجد جمکران قطعاً مورد عنایت خداوند است و طبیعى است که مشکلات در آن جا حل شود. ما می‌‏دانیم که خیلى از افراد به حسب ظاهر، مشکلات لاینحل داشتند و آن جا رفتند و مشکلشان حل شده است. امام خمینى رحمه الله بیمارى‏‌ای داشتند که احتمال نجات از آن بعید به نظر می‌‏رسید، و هنوز این خبر بین مردم منتشر نشده بود. پسر دایى ما دکتر ولایى براى رسیدگى، با یکى از وزرا آمدند و گفت: «حال ایشان وخیم است». کسى هم نمی‌‏دانست که ایشان مریض شده‌‏اند. ما با یکى از رفقا گفتیم که «باید برویم مسجد جمکران براى توسّل». رفتیم و الحمدللَّه خطرى که احتمال نجات از آن بعید به نظر می‌‏آمد، حل شد. به هر حال، ما تجربه‌‏اى این چنین در باره مسجد جمکران داریم. اشخاص دیگر هم تجربه‌‏هاى مختلفى دارند.(۱۰)
 
مسجد جمکران و نگاه فرهنگی
 
و اما در مورد مسجد سه نکته مهم، شایان ذکر است:
 
مسجد جمکران از نظر علمى و تاریخى
 
برخلاف آنچه بعضى از ناآگاهان مى‌پندارند استناد بناى این مسجد به امر حضرت صاحب الامر ـ ارواحنا فداه مربوط به یک «خواب» نیست، بلکه بیان دستور صریحى در حالت بیدارى است.
 
مرد صالح و پاک و با ایمانى به نام «حسن بن مثله» جمکرانى مى گوید: در شب ۱۷ ماه مبارک رمضان سال ۳۷۳ هـ.ق (بیش از یک هزار سال قبل) نصف شب بود، جمعى به در خانه من آمدند و مرا از خواب بیدار کردند و گفتند: «اجب الامام المهدى صاحب الزمان(علیه السلام) فانه یدعوک؛ دعوت امامت حضرت مهدى(علیه السلام) را اجابت کن تو را خوانده است».
 
او مى گوید: به خدمت حضرت رسیدم و اشاره به قطعه زمینى کردند و فرمودند: این مال ماست و مسجدى در آن بساز. سپس فرمود: به مردم بگو این مکان را گرامى بدارند و به آن توجه کنند.
 
آنگاه دستور دادند چهار رکعت نماز در آن بخوانند. دو رکعت نماز تحیت مسجد (با آداب مخصوص) و دو رکعت نماز که همان نماز معروف امام زمان(علیه السلام)(با آداب مخصوص آن) و در پایان این جمله را فرمودند: «فمن صلاهما فکانما صلى فى البیت العتیق; کسى که این دو نماز را بجا آورد مثل این است که در "کعبه معظمه" بجا آورده است».
 
این حدیث از کتاب «تاریخ قم» از کتاب «مونس الحزین فى معرفة الحق والیقین» که از تألیفات مرحوم صدوق است، نقل شده است که متن فارسى یا عربى آن (مطابق نقل صاحب الذریعة در دست بسیارى از بزرگان بوده است).
 
و اینکه بعضى مى گویند کتابى به نام «مونس الحزین» در ضمن کتب مرحوم صدوق یا فلان عالم بزرگ دیگر ذکر نشده، هیچ مشکلى ایجاد نمى کند، زیرا هیچ کس از مورخان نگفته اند کتابهاى مرحوم صدوق منحصراً فلان کتابها هستند.
 
بنابراین هنگامى که عالم بزرگى از معاصران صدوق (یعنى نویسنده تاریخ قم) این کتاب را به صدوق نسبت مى دهد، باید بپذیریم. این حدیث مشمول "احادیث من بلغ" است که در منابع معروف شیعه و اهل سنت آمده، و بزرگان فقها آن را پذیرفته اند، هر چند بعضى آن را کافى براى قصد ورود مى دانند و بعضى به قصد رجاء معتقدند (شرح این بحث علمى را جداگانه خواهیم داد).
 
مسجد جمکران از نظر محتوا
 
قطع نظر از این روایت نورانى، این مسجد بى شک یکى از مساجد باشکوه و پرارزش است.
 
اعمالى که در آن انجام مى شود مرکب از چهار چیز است:
 
الف) نماز تحیت مسجد که مرحوم صاحب جواهر آن را در جلد نهم و یازدهم مشروحاً آورده است.
 
و طبق این روایت به طور کامل با هفت سوره توحید و هفت مرتبه ذکر رکوع و سجود خوانده مى شود.
 
ب) نماز معروف حضرت ولى عصر(علیه السلام) با یکصد مرتبه تکرار آیه «ایاک نعبد و ایاک نستعین» که انسان را به اوج عظمت توحید مى رساند.
 
همان نمازى که علماى بزرگوارى همچون علامه مجلسى، شیخ حر عاملى، کفعمى و فضل بن الحسن الطبرسى در کتابهاى خود نقل کرده اند.
 
ج) تسبیح حضرت زهرا (علیها السلام) که طبق روایات از مصادیق ذکر کثیرى است که قرآن بر آن دعوت فرمود (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْکُرُوا اللهَ ذِکْراً کَثِیراً) (احزاب، ۴۱).
 
عالم بزرگوار و فقیه نامدار صاحب جواهر در جلد ۱۰، آن را برترین اذکار و بهترین تعقیبات شمرده و روایات زیادى در فضیلت آن نقل کرده است.
 
د) یکصد مرتبه صلوات بر محمد و آل محمد آن هم در حال سجده، همان ذکر پربرکتى که روایات متواتره درباره اهمیت آن وارد شده و بعضى از بزرگان، کتاب مستقل درباره برکات صلوات بر پیامبر و اهل بیتش نوشته اند و نماز بدون آن نماز نیست.
 
آیا این اعمال هرگاه به قصد قربت مطلقه خوانده شود، جاى بحث دارد، حتى جمعى از فقهاى بزرگ فتوا داده اند به قصد ورود نیز مى توان خواند، همانگونه که یکى از مراجع محترم فعلى گفتند: من حاضر بودم که کسى از حضرت آیة الله العظمى بروجردى سؤال کرد، آیا مى توان اعمال مسجد جمکران را به قصد ورود انجام داد، ایشان کمى مکث کردند و فرمودند: آرى! مى توان به قصد ورود انجام داد. این در حالى است که احاطه فقهى و رجالى آن مرحوم بر کسى پوشیده نیست.
 
مسجد جمکران از نظر فرهنگى
 
مردم جهان از پیروان هر مذهب و مسلکى مى کوشند عده‌اى را هر چند یکصد نفر باشند دور خود جمع کنند و مذهب خود را تبلیغ کنند. در حالى که مسجد جمکران هر سال حدود ۱۴ میلیون نفر را به طور طبیعى به سوى خود جذب مى کند و زمینه را براى هرگونه کار فرهنگى فراهم مى سازد.
 
آیا نباید خدا را بر این موهبت عظمى شکر کرد. آیا هیچ عقلى اجازه تضعیف این کانون مقدس را مى دهد؟ آیا تضعیف این کانون هدایت مشروعیت دارد؟ (منبع: +)
 
مسجد جمکران در نگاه امام خمینى
 
برخلاف شایعه‌های  مبنی بر بی اعتنایی امام خمینی به مسجد جمکران، مدارک و شواهد قابل اعتماد و مستندی موجود است که نشان دهنده عنایت ایشان به این مکان مبارک می‌باشد.
 
در آغاز پیروزی انقلاب حضرت امام رضوان الله تعالی‌علیه تعدادی از اعضاء جامعه محترم مدرسین را مأمور رسیدگی به وضع مسجد مقدّس جمکران نمودند. این آقایان پس از بررسی همه جانبه و تبادل نظر با هیات امناء مسجد، با توجه به اهمیت این مکان مقدس پیشنهاداتی را تهیه و برای تصویب نهایی طی نامه‌ای در تاریخ ۱۷/۲/۱۳۵۸ به محضر حضرت امام قدس‌سره تقدیم کردند. مناسب می‌دانیم به دو فراز از نامه اشاره داشته‌ باشیم:
 
- با توجه به اقبال روزافزون مردم به مسجد صاحب‌الزمان در جمکران، باید حفاظت و رفاه زائران بیش از گذشته مورد توجه قرار گیرد و طرحهای جالب و اصلاحی بسیار کامل...به فوری با رعایت الاهم فالاهم به اجرا درآید.
 
- با توجه به اینکه مسجد مقدس جمکران یادگاری عظیم از حضرت ولی‌عصر-ارواحنافداه- بوده و آن سرور امر به ساختن آن مسجد و توجه شیعیان به آن نموده‌اند (طبق روایت مرحوم شیخ صدوق- رضوان‌الله‌علیه) بنابراین وقف عام محسوب شده و امر تولیت آن با حاکم شرع بوده و اداره آن زیر نظر حاکم شرع با هیاتی از عدول مؤمنین و ثقات مطلع امین و علاقه‌مند به آن جناب (ع) باید باشد، و کلیه اموال و عواید حاصله باید با حفظ مصالح مسجد دقیقا صرف عمران و توسعه و رفع نیازمندیهای آن مکان شود ... 
 
حضرت امام در ذیل این گزارش چنین مرقوم فرمودند:
 
بسمه تعالی؛  آنچه را حضرات آقایان مدرسین تصویب کرده‌اند، مورد تایید اینجانب می‌باشد. روح الله الموسوی الخمینی، صحیفه امام، جلد ۷ ، صفحه ۱۹۵.
 
علاوه بر این، این مکان و مسجد، مورد عنایت و توجه ویژه جانشین  برحق امام خمینی و نائب امام عصر، مقام معظم رهبری بوده و توسط مقام ایشان، این مسجد، به "مکان مقدس و نورانی"(۱۱)  توصیف شده، و فرموده اند: 
 
این مسجد مبارک و مقدس را مرکزی برای عبادت و توسل و مورد توجه "رجال الغیب" در اعصار مختلف بوده است. (منبع: +)
 
 
مسجد جمکران در نگاه آیه الله بهجت
 
آیه الله بهجت، در مناسبت های متعدد، بر عظمت و مقام مسجد جمکران، تاکید فرموده اند. از جمله:
 
شخصی از ایشان درباره اشتیاق به امام عصر و چگونگی آن پرسش می کنند. ایشان، در پاسخ دستور به مسجد جمکران و ادای نماز آن، دستور می‌فرمایند.
 
پرسش: این حقیر مشتاق زیارت امام عصر حضرت حجةبن‌الحسن العسکری عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف می‌باشم، از حضرتعالی تقاضا دارم که مرا دعا کنید که به این سعادت نائل شوم.
 
پاسخ: زیاد صلوات اهدای وجود مقدسش نمایید، مقرون با دعای تعجیل فرجش، و زیاد به مسجد جمکران، مشرف شوید با ادای نمازهایش. (منبع: +)
 
هر کس که براى حاجتى به مکان مقدّسى مانند مسجد جمکران مى رود، باید که اعظم حاجت نزد آن واسطه ى فیض، یعنى فَرَج خود آن حضرت را از خدا بخواهد ... اصل بناى جمکران به امام زمان ـ عجّل اللّه تعالى فرجه الشّریف، منسوب است. ... به صورت متعدّد، نقل کرده اند که کسانى در مسجد جمکران به حضور حضرت غائب، مشرّف شده اند. (منبع: +)
 
افسوس که همه برای برآورده شدن حاجت شخصی خود به مسجد جمکران می‌روند و نمی‌دانند که خود آن حضرت چه التماس دعایی از آن‌ها دارد که برای تعجیل فَرَج او دعا کنند. (منبع: +)
 
جمع بندی
 
بنابر آنچه ذکر شد، طبق برخی از نقل های تاریخی و حدیثی  به نقل از کتاب نجم الثاقب محدث نوری، در ۱۷ رمضان سال ۳۹۳ هجری قمری به دستور حضرت صاحب ‌الامر(عج) مسجد مقدس جمکران بنا شد، طبق این نقل، این مسجد، بیش از یک هزار سال پیش به فرمان حضرت بقیه الله، ارواحنا فداه، در بیدارى، و نه در خواب، تأسیس گردید و اکنون، پناهگاه شیعیان و پایگاه منتظران و تجلّیگاه حضرت صاحب الزمان (علیه السلام) بوده است.
 
هرچند منابع تاریخی تصویر شفاف و روشنی به دست ما نمیدهند اما جدا از مستندات تاریخى مسجد جمکران به عنوان مسجد و خانه خدا و محلّ انجام دادن عبادات دینى، قابل تکریم و احترام است و رفت و آمد بدانجا و خواندن نماز حضرت قائم و انجام دادن عبادات مذهبى در آن مطلوب و مستحب است.(۱۲) علاوه بر اینکه مسجد جمکران، مورد عنایت و توجه برخی از علماء و فقهاء بوده و نائب امام عصر، مقام معظم رهبری، بر خدمت‌گذاری و توجه این مسجد و تکریم آن، توجه ویژه ایی داشته اند و این مسجد را مورد عنایت "رجال الغیب" امام عصر، در عصرهای مختلف، دانسته اند.
------------------------------------------------
پی نوشت ها:
(۱) جنّة المأوى: ص ۴۷، بحار الأنوار: ج ۵۳ ص ۲۳۴.
(۲) دانشنامه امام مهدی ج  ۶، ص ۲۴۹.
(۳) جنّة المأوى: ص ۴۷، بحار الأنوار: ج ۵۳ ص ۲۳۴.
(۴) نجم الثاقب: ص ۲۱۲- ۲۱۵.
(۵) أنوار المشعشعین: ج ۱ ص ۵۴۳.
(۶) دیروز و امروز قم: ص ۱۹۱(به نقل از: خلاصة التواریخ: ج ۲ ص ۱۰۱۹).
(۷) دانشنامه امام مهدی،  ج ۶ ص ۲۴۹.
(۸) ماهنامه پاسدار اسلام: ش شماره ۳۸۵- ۳۸۶ ص ۲۰.
(۹) تاریخ قم با تحقیق: محمّدرضا انصارى قمى، ص ۱۱۳.
(۱۰) ماهنامه پاسدار اسلام: ش ۳۸۵- ۳۸۶ ص ۲۰.
(۱۱) پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری، تاریخ ۱۹/۶/۹۲.
(۱۲) منبع: دانشنامه امام مهدی، ج ۳، ص ۶۰-۷۰.
------------------------------------------------
* دانش آموخته حوزه علمیه قم