دین و زندگی تایباد

اللهم صل علی محمدوآل محمد

دین و زندگی تایباد

اللهم صل علی محمدوآل محمد

دلایل طلاق در سنین میانسالی

متاسفانه مدتی است که طلاق بین زوج‌های بالای 50 سال و میانسال در تمام دنیا، ازجمله کشور ما ایران رشد نگران‌کننده‌ و چشم گیری داشته است. حدود 15 سال پیش، آمار طلاق خاکستری در غرب 8/2 بود. در حالی که امسال این آمار به 12 درصد رسیده است!

طلاق

طلاق

دلایل طلاق میانسالی

همه سکوت کرده اند، همه اعضای خانواده دور هم و در یک اتاق نه چندان بزرگ جمع شده اند، جو سردی بر فضا حاکم شده است. امروز قرار است حرف هایی رد و بدل شود که سال های متمادی دو سرپرست خانواده در قبال آن سکوت کرده بودند. دیگر مسیر به انتها رسیده و قرار نیست، کسی از این واقعیت انکارناپذیر فرار کند. مادر ۵۳ساله و پدر ۶۲ ساله برگه های طلاق را امضا می کنند و سقفی که بیش از سه دهه خانواده ای را دربرگرفته بود به دو قسمت تقسیم می شود.
 اما چرا کار خانواده‌ها به اینجا می‌رسد؟
طلاق

برگه های طلاق و میانسالی

معمولا اگر قرار باشد سرنوشت زوجی به جدایی برسد، به احتمال زیاد این اتفاق در سال‌های اول، بخصوص در نخستین سال روی می‌دهد، اما مدتی است که جدایی بین زوج‌های بالای 50 سال در تمام دنیا، ازجمله کشور ما رشد نگران‌کننده‌ای داشته است. حدود 15 سال پیش، آمار طلاق خاکستری در غرب 8/2 بود. در حالی که امسال این آمار به 12 درصد رسیده است.
طلاق در هر سن و زمانی یک پدیده تلخ در خانواده و جامعه قلمداد می شود. به هم زدن یک زندگی که روزی با عشق آغاز شده، برای هر انسانی دشوار است. با این حال، نیروی جوانی می‌تواند به داد فرد مطلقه برسد و او را به شروع زندگی جدید و اختیارکردن همسر دوم ترغیب کند. در صورتی که این امر درباره طلاق خاکستری صادق نیست. احتمال ازدواج مجدد فرد بالای 50 سال پس از طلاق بسیار کم است و ضعف سنین پیری و کهنسالی، آرزوهای وی در زمینه‌های دیگر را هم بر باد می‌دهد.
معمولاً افرادی که در دوران پیری و با وجود داشتن فرزند، نوه و… تن به طلاق میدهند در دوران گذشته شان روی بسیاری از مسائل چشم پوشی کرده اند، اما با گذشت سال‌ها زندگی مشترک و افزایش سن، طاقت و تحمل آنها کمتر شده و با پدیدار شدن هر مسأله کوچکی بهانه‌گیری هایشان را شروع می‌کنند و به خود می‌گویند چرا باید به این زندگی مشترک ادامه دهیم؟! حالا که دیگر فرزندانمان راهی خانه بخت شده‌اند مجبور نیستم این رابطه را حفظ کنیم.
زوج‌های میانسال که برای طلاق راهی دادگاه خانواده می‌شوند همان زوج‌های دیروزی‌ای هستند که خود را ملزم به حفظ رابطه شان کرده بودند و اکنون صبرشان لبریز شده و تصمیم به جدایی گرفته‌اند. البته امروزه نیز برخلاف سال‌های گذشته زوجین جوان نیز با کوچک‌ترین مسأله پایه‌های زندگی‌شان را خراب می‌کنند و همین امر پدیده طلاق در میانسالی را کاهش داده‌است.

 

چرا طلاق در سنین بالا رخ می‌دهد؟

با اشاره به اینکه به سن 40 تا 45 سالگی دوره بحران میانسالی می‌گویند، دراین دوران افراد زندگی و هویت خود را تحت عنوان «من که هستم» مرور می‌کنند و اقداماتشان تاکنون را از انتخاب همسر گرفته تا شغل بازنگری می‌کنند و ممکن است حتی شغل خود را عوض کنند و ادامه تحصیل دهند. بسیاری از آدم هایی که در دوره میانسالی یا سالمندی هستند ازدواج هایشان با یک سری شرایط و موقعیت های خاص بوده است اما امروز این آدم ها به واسطه کار، تجربه و تغییرات اجتماعی که از جامعه گرفته اند و حتی با مشاهده زندگی فرزندان شان به این نتیجه رسیده اند که نتیجه ازدواج شان آن چیزی که دوست داشتند نبوده است. بنابراین، این آدم ها گاهی تصمیم جدیدی می گیرند، یکی از کارهایی که انجام می دهند این است که در انتخاب همسری که داشته اند، تجدیدنظر می کنند و تصمیم می گیرند از زندگی فعلی بیرون بیایند. حال این بازبینی می تواند ناشی از تحرک اجتماعی باشد یعنی اینکه موقعیت اقتصادی که داشتند پیش از این ضعیف تر بوده و حالا توانمندتر شده اند که این موضوع بیشتر درباره آقایان رخ می دهد.

زوج‌های میانسال که برای طلاق راهی دادگاه خانواده می‌شوند، همان زوج‌های دیروزی‌ای هستند که خود را ملزم به حفظ رابطه شان کرده بودند

 

سوختن و ساختن

تاخیر این جدایی ها در بسیاری از مواقع به خاطر فرهنگ نادرست ما ناشی از وجود فرزندان است. گاهی یکی از طرفین به این نتیجه می رسد که این زندگی زناشویی را دوست ندارد و می خواهد از این زندگی بیرون بیاید. زمانی که این امر را با کسی یا اعضای خانواده اش مطرح  می کند، آنها عموما این جمله را می گویند «به خاطر بچه ات بساز». این افراد به خاطر فرزندان شان از هم جدا نمی شوند و فرزند را در یک خانواده پر تنش نگه می دارند، فقط به خاطر حرف اطرافیان، با این شیوه این زندگی را تحمل می کنند اما وقتی بچه ها به از آب و گل در می آیند، تصمیم به جدایی می گیرند چرا که با خود فکر می کنند دیگر فرزندان شان آسیب های دوره کودکی را نخواهند دید و حالا می توانند بهترین تصمیم را بگیرند.
زوج‌های میانسال که برای طلاق راهی دادگاه خانواده می‌شوند، همان زوج‌های دیروزی‌ای هستند که خود را ملزم به حفظ رابطه شان کرده بودند

 

اختلاف فکری

گاهی زن ومرد به مروز زمان به دلیل تعاملات اجتماعی سطح فکر و نگرشش شان تغییر می کند. اختلاف فکری بین نگرش زوجین باعث می شود که طرفین احساس کنند همدیگر را درک نمی کنند خصوصا فردی که رشد اجتماعی، فکری و افق دید گسترده تری پیدا کرده و اینجاست که احساس  می کند همراه و همسرش گزینه مناسبی نیست و در نهایت تصمیم می گیرد در این انتخاب تجدید نظر کند.

طلاق-در-میانسالی

طلاق در سنین میانسالی

 

فقدان آموزش های لازم

گاهی بزرگان علاوه بر اینکه خودشان تمایل به طلاق پیدا می کنند، یادشان می روند به فرزندان شان آموزش دهند، زندگی مشترک و ازدواج کردن شرایط و ضوابط خاص خودش را دارد. به بیان دیگر که بدون آن توانایی ازدواج صورت بگیرد، منتهی به آسیب می شود. دو طرف در ابتدا همدیگر را تحمل می کنند به خاطر اینکه فکر می کنند به یکدیگر تعلق خاطر دارند، در یا اجباری احساس می کنند و مجبورند ادامه دهند و راه گریزی دیگر وجود ندارد.
به تدریج دوست داشتن های زندگی خرج نداشته ها می شود این فرآیند به جایی می رسد که سپرده حساب دوست داشتن خالی می شود و بعد از این دوره فرد از رابطه احساس خستگی و انزجار می کندد. وقتی این احساس انزجار به وجود می آید که سالیان سال از زندگی مشترک گذشته و تنها در شرایطی که فرد احساس می کند توانایی لازم را برای جدا شدن دارد تصمیم می گیرد از این زندگی بیرون بیاید که شاید در آن زمان یک خانم یا آقای ۵۰ ساله باشد ولی تفاوتی ندارد چرا که این فرد آنقدر خسته است که تحمل ماندن در زندگی مشترک را ندارد.

عادی شدن طلاق

روزگارانی نه چندان دور چیزی به نام جدایی از همسر به هیچ وجه مرسوم نبود و زن باید با پیراهن سفید به خانه بخت می‌رفت و با کفن سفید هم از آنجا خارج می‌شد، اما امروزه آمار طلاق افزایش یافته و به همین دلیل قبح طلاق هم برای خانواده‌ها ریخته است. متاسفانه امروزه در هر فامیلی تعدادی دختر و پسر طلاق گرفته دیده می‌شوند و این یعنی این که باید هر روز شاهد افزایش این رخداد تلخ در زندگی زوج‌ها باشیم.

طلاق

طلاق

طلاق:

در اینکه طلاق پدیده شومی است که این روزها گریبان جامعه را گرفته است حرفی نیست ولی در بعضی مواقع این امر اجتناب ناپذیر است و این نشان از حکمت دین اسلام دارد که با اینکه طلاق را مذموم می دارد ولی آن را ممنوع نمی سازد. برخلاف برخی از ادیان که طلاق در آن حرام است و زوجی که هیچ سازشی با یکدیگر ندارند باید بسوزند و بسازند و یا اینکه به راههایی کشیده شوند که به هیچ وجه قابل قبول نیست. حال اگر هر دوی زوجین به این نتیجه رسیده باشند که طلاق به نفع آنهاست و راضی به جدایی باشند نمی توان از پیامدهایی که هر کدام از آنها را درگیر خواهد کرد به راحتی گذشت . غالباً طلاق پیامدهایی در ابعاد فرهنگی ، خانوادگی ، اجتماعی ، اقتصادی را به همراه خواهد داشت که در این میان سهم زنان از این پیامدها و ناخوشی ها بیشتر خواهد بود.

طلاق.

طلاق پدیده شومی است

پیامدهای طلاق برای زنان

زنان پس از طلاق در معرض فشارهای روحی و روانی قرار میگیرند ، زنی که با هزار امید و آرزو پا در خانه مردی می گذارد هیچ گاه تصور پاشیده شدن کانون زندگیش را ندارد ولی زمانی که با این مسئله مواجه می شود یأس و ناامیدی است که با اینگونه زنان همراه خواهد شد و در بعضی از موارد آنها را تا مرز افسردگی نیز خواهد کشاند. اضطراب و نگرانی از بازگشت به منزل پدری ، نوع برخورد اطرافیان ، ترس از سرزنش شدن در مورد عدم توانایی اداره زندگی ، و در بعضی مواقع عذاب وجدان و پشیمانی مشکلات روحی دیگری است که زنان مطلقه را با خود درگیر می سازد.
اگر زنی که طلاق گرفته است دارای فرزند باشد مشکلات بیشتری در انتظار اوست به دلیل اینکه حق حضانت زنان بر کودکان با توجه به قانون مدنی تا هفت سالگی می باشد . جدایی از فرزند نیز از مشکلات است که به شدت زنان را رنج خواهد داد و از سوی دیگر این مورد تبدیل به حربه ای شده است برای برخی از مردان سود جو که با دادن حق حضانت به زنان در قبال گذشتن از حقوق مالی خویش آنها را از حقوق حقه خویش محروم می کنند و برخی دیگر از کودکان به عنوان ابزاری برای انتقام ازهمسران سابق خود استفاده می کنند و آنها را از دیدار کودکان خود محروم می سازند.
پیامدهای اجتماعی مسئله بعدی زنان مطلقه است . عدم پذیرش فرزندان زنان مطلقه در ازدواج های بعدی ، ترس از ازدواج با اینگونه از زنان با تصور داشتن مشکلات شخصیتی و وقوع طلاق مجدد ، انتخاب به عنوان همسر دوم و صیغه ای ، در امان نبودن از طعنه ها و کنجکاوی های اطرافیان ، سرخوردگی اجتماعی و بسیاری دیگر از این دست امور که زنان مطلقه را با چالشی سخت رو به رو خواهد کرد.
اگر زنی که مطلقه شده است به هر دلیلی نتواند به خانه پدری بازگردد و از حمایت آنها بهره مند شود باید با مشکلات اقتصادی نیز دست و پنجه نرم کند ، زنانی که دارای درآمد و سرمایه مالی نیستند بعد از طلاق اگر از جانب فرد دیگری حمایت نشوند برای تأمین مسکن و مایحتاج زندگی خود نیز دچار مشکلاتی خواهند شد و اگر حضانت فرزندان را هم بر عهده گرفته باشند اوضاع به مراتب سختتر خواهدبود. و متاسفانه در بعضی از موارد دیده شده است که این زنان برای تأمین نیازهای اقتصادی خود به سمت فعالیت های بزهکارانه کشیده شده اند.

در مورد آسیبهای اجتماعی مردان بعد از طلاق ( با اینکه نسبت به زنان با آسیب های کمتری مواجه اند.) می توان گفت مردان هم از این آسیب ها در امان نیستند . افزایش بزهکاری در مردان مطلقه ، اختلالات و انحرافات جنسی ، تمایل به زندگی مجردی و .. از جمله آسیبهایی است که این  مردان را تهدید می کند
طلاق

زنان پس از طلاق در معرض فشارهای روحی و روانی قرار میگیرند

پیامدهای طلاق برای مردان

طلاق برای کودکان و زنان پیامدهای ناگواری را به همراه دارد ولی نباید فراموش کرد که این مسئله عواقب ناگوار و آسیبهایی را نیز برای مردان به وجود خواهد آورد. مردان نیز با مشکلات روحی و روانی نظیر افسردگی یأس ، ناامیدی ، کاهش اعتماد به نفس بعد از طلاق مواجه می شوند مردان همانند زنان در این دوران مستعد ابتلاء به افسردگی هستند.
مردان به دلیل تفاوت در مکانیزم های دفاعییشان با زنان و بسته به شخصیتی که دارند ممکن است بعد از طلاق دچار مشکلاتی نظیر ناراحتی های قلبی و عروقی ، بیماریهای ریوی و گوارشی و ریزش موی سر شوند. نکته دیگری که وجود دارد این است که مردان به دلیل داشتن مشغله های بیرون از منزل به راحتی توانایی اداره خانه و زندگی خود و نگهداری و تربیت فرزندان را ندارند و این مسئله آنها را در تنگنایی شدید قرار خواهد کرد.
در مورد آسیبهای اجتماعی مردان بعد از طلاق ( با اینکه نسبت به زنان با آسیب های کمتری مواجه اند.) می توان گفت مردان هم از این آسیب ها در امان نیستند . افزایش بزهکاری در مردان مطلقه ، اختلالات و انحرافات جنسی ، تمایل به زندگی مجردی و .. از جمله آسیبهایی است که این  مردان را تهدید می کند.
در مورد آسیبهای اقتصادی باید گفت مردان با کابوسی به عنوان مهریه های سنگین مواجه هستند ، مهریه هایی که در هنگام تعیین آن با خیال چه کسی داده و چه کسی گرفته آن را پذیرفته اند و حال به دلیل وقوع طلاق مجبور به پرداخت آن هستند مهریه های نجومی که یا باید به خاطر آن بهترین سالهای زندگی را به دلیل عدم توان پرداخت در پشت میله های زندان بگذرانند و یا با پرداخت قسمتی آز آن و یا تمام آن کل سرمایه زندگی خود را از دست بدهند. طلاق با این که در بعضی مواقع راه گشاست ولی به نظر می رسد مانند طوفانی عمل می کند که کسی از آسیبهای آن در امان نیست .


طلاق و جدایی ممکن است آسیب‌هایی به همراه داشته باشد که یکی از آنها افسردگی است اما در شرایطی که زن و مرد به این باور رسیده باشند که چاره‌ای جز طلاق وجود ندارد. احتمال بروز این آسیب به حداقل می‌رسد.

طلاق

طلاق

طلاق یک تغییر اساسی در زندگی است که شخص را دچار سردرگمی میکند . ناگهان خودتان به تنهایی میبایست از پس مواردی مانند پول بچه ها شغل تغییرات و موقعیتهایی که اعضای خانواده را تحت فشار قرار میدهد بر بیایید .

cut family divorce

چه وقت باید جدا شوید؟

برخی زوج‌ها با آگاهی و شناخت یا پس از پایان جلسات مشاوره به این نتیجه می‌رسند که ادامه زندگی مشترک برایشان غیر ممکن است. بسیاری از ما تصور می‌کنیم که طلاق همواره باید با درگیری، دعوا، نزاع و نارضایتی‌های بی‌شمار همراه باشد و بعد از چند سال رفت و آمد در دادگاه خانواده سرانجام حکم طلاق صادر شود اما گاهی اوقات برخی زوج‌ها با شناخت و آگاهی تصمیم می‌گیرند جدایی بی دردسرتری داشته باشند و به زندگی مشترکشان پایان دهند تا آرامش بیشتری را تجربه کنند و مشکلات را با روش مناسب‌تری پشت سر بگذارند. روانشناسان معتقدند که در چند مورد می‌توانید طلاق آرامی داشته باشید و با توافق از هم جدا شوید.

1- وقتی اختلاف و اعتقادات به شکل بنیادی و زیر بنایی باهم تفاوت دارند و زوج‌ها می‌پذیرند که نمی‌توانند به نیازهای هم پاسخ بدهند و توافق مثبتی را احساس نمی‌کنند.

2- در صورتی که بارها و بارها برای حل مشکلات و آشتی با هم روش‌هایی را پیش گرفته‌اند اما هیچکدام موثر واقع نشده است.

3- شرایط زندگی فعلی برای زن و شوهر با سختی و دشواری همراه است و آرامش زندگی شان را از دست داده‌اند.

4- وقتی توانایی درک متقابل وجود ندارد و زوج‌ها علاقمندی‌های همدیگر را به خوبی نمی‌شناسند در واقع اختلافات کلامی، عاطفی، اجتماعی و فرهنگی مهمترین عواملی است که زوج‌ها را به سمت جدایی سوق می‌دهد.

5- هنگامی که زن و مرد نمی‌توانند با هم حرف بزنند و به جای گفتگو باهم دعوا می‌کنند.

نکته: ممکن است برخی از این موارد در زندگی مشترک باهم دیده شود اما دلیل نمی‌شود که خیلی زود برای طلاق دست به کار شوید. تصمیم به جدایی برای این موضوع بستگی دارد که مشکلات چقدر جدی باشند و تا چه حد شدت پیدا می‌کنند مشاوران خانواده در این زمینه راهنمایان خوبی هستند.

divorce photo

ورود خانواده‌ها ممنوع

دخالت خانواده‌ها از جمله عواملی است که گاهی اوقات سبب جدایی می‌شود یا به وخامت اوضاع دامن می‌‌زند حتی اگر می‌خواهید با آرامش و دلایل منطقی از همسرتان جدا شوید، سعی کنید این آمادگی ذهنی را برای خانواده‌ها فراهم کنید تا بعدها از سوی آنها سرزنش نشوید. در این صورت حالت‌های افسوس و پشیمانی بیشتر ایجاد می‌شود و شاید پیش خودتان بگویید کاش تحمل می‌کردم. البته گفت‌وگو با خانواده‌ها باید به اندازه‌ای باشد که آنها در جریان قرار گیرند و البته توضیح دلایل قانع‌کننده برگ‌ برنده شماست تا با مخالفت آنها روبه‌رو نشوید وقتی خانواده‌ها بدانند که جدایی شما به صلاح هر دو طرف است و زندگی‌تان لذت‌بخش نیست. این اتفاق را راحت‌تر می‌پذیرند.

جدایی بعد از سال‌ها زندگی مشترک

بعضی روان‌شناسان معتقدند اگر زوج‌ها بتوانند تا دو سال اول زندگی مشترک به تفاهم برسند زندگی‌شان دوام خواهد داشت. اما در این مورد استثنا هم وجود دارد. در مواردی زوج‌ها بعد از سال‌ها زندگی مشترک و با داشتن فرزندان بزرگسال و حتی نوه تصمیم به جدایی می‌گیرند و به این نتیجه می‌رسند که ادامه زندگی مشترک فایده‌ای ندارد در صورتی که زوج‌ها در سنین بالا همه قدم‌ها را برداشته و متوجه شده‌اند که نمی‌توانند به زندگی مشترک ادامه دهند، می‌توانند برای طلاق اقدام کنند و البته توصیه می‌شود که پس از جدایی برای بهبود روان نزد مشاور و روان‌شناس بروند تا راحت‌تر به زندگی عادی برگردند علت‌شناسی طلاق و زوج درمانی به آنها کمک می‌کند تا مشکلات را بشناسند و به تفاهم مشترک برسند حتی یکی از زوج‌ها با مراجعه به مشاور می‌تواند دوباره این موضوع صحبت کند که طلاق او تا چه حد درست بوده، در نهایت به رضایت برسد و شرایط را بپذیرد.

طلاق ممکن است آسیب‌هایی به همراه داشته باشد که یکی از آنها افسردگی است اما در شرایطی که زن و مرد به این باور رسیده باشند که چاره‌ای جز طلاق وجود ندارد. احتمال بروز این آسیب به حداقل می‌رسد.

وقتی طلاق مفید است

در شرایطی که زن و شوهرها با آگاهی و بدون تنش و دردسر از هم جدا می‌شوند، این جدایی برای‌شان مزایایی هم به همراه دارد و کمتر آسیب‌ می‌بینند وقتی یکی از زوج‌ها مایل به طلاق نباشد درگیری و مشکلات بیشتری ایجاد می‌شود. هر قدر دلایل جدایی منطقی‌تر باشد، هر دو طرف شرایط موجود را راحت‌تر می‌پذیرند و با شرایط کنار می‌آیند بنابراین مهم است که با خودتان رو راست باشید و در نبرد علل و احساس، کاری کنید که منطق‌تان در عواطف پیروز شود. وقتی دو طرف آمادگی ذهنی دارند از نظر عاطفی کمتر آسیب می‌بینند و اگر بچه داشته باشند، فرزندان هم ساده‌تر با جدایی والدین‌شان کنار می‌آیند بنابراین بهتر است برای فرزندان هم دلایل قابل قبولی برای طلاق توضیح دهید تا بعدها شما را سرزنش نکنند.

مقابله با افکار منفی

افرادی که در آستانه جدایی از همسرشان قرار دارند یا طلاق می‌گیرند ممکن است در این روند با یک سری افکار منفی هم روبه‌رو شوند.

اما در شرایطی این افکار به حداقل می‌رسد و مراحل جدایی با تنش کمتری طی می‌شود شاید از خودتان بپرسند «آیا تصمیم من درست بوده است؟» یا بگویند «تحمل تنهایی مشکل‌تر است با زندگی مشترکی که در آن ناراضی بودم ؟» نکته مهم اینجاست که فرد باید سعی کند قبل از طلاق و جدایی برای خودش روشن کند که غیر از این راه دیگری نداشته و طلاق برای او بهترین گزینه ممکن به شمار می‌رود یکی از بهترین راهکارها برای مقابله با افکار منفی استفاده از مشاوره است. در این صورت یاد می‌گیرید که برای پیشگیری از ورود افکار منفی به مغزتان از روش‌های درستی استفاده کنید.

divorce
ارتباط دوستانه بعد از طلاق

زوج‌هایی که فرزند یا نوه دارند لازم است که بعد از طلاق با هم در ارتباط باشند بنابراین بهتر است روابط دوستانه‌شان را حفظ کنند در واقع روان‌شناسان توصیه می‌کنند که زوج‌ها پس از طلاق به‌عنوان یک غریبه محترم یکدیگر را تحمل کنند و در ظاهر نشان دهند که با هم دشمنی ندارند. در این صورت می‌توانند در مهمانی یا تولد نوه‌ها شرکت کنند و ارتباطات بیشتری داشته باشند. این کار زمینه افسردگی و اضطراب را کاهش می‌دهد و توصیه بسیار مهمی است. در واقع قرار نیست که زوج‌ها همدیگر را دوست داشته باشند ولی می‌توانند حداقل رابطه را حفظ کنند تا از لحاظ روانی زندگی‌شان سالم‌تر شود.

پس اگر شما هم در سنین بالا در آستانه جدایی هستید به این فکر کنید که طلاق هم بخشی از زندگی انسان بوده و هر دوی شما در این جدایی نقش داشته‌اید. بنابراین واقعیت‌ها را بپذیرید و احساساتی رفتار نکنید.
طبیعی است که ناراحت باشید اما به هر حال قبول کنید که دشمن نیستید و می‌توانید همسر سابق‌تان را بدون ناراحتی باز هم در جمع‌ها ببینید و احساس ندامت و پشیمانی نداشته باشید.

در اینجا توصیه هایی وجود دارد که ” چگونه زندگی جدید را پس از جدایی شروع کنید ؟”  اگر مشکلاتی دارید بدانید که :

* بعد از اتمام این زندگی ، زندگی جدیدی در انتظار شماست .

در حال حاضر به سختی می توانید باور کنید زیرا روزی این زندگی چیزی بود که شما خواستار آن بودید . شما خواهان  ایجاد و  تداوم آن بودید .

* خودتان را فریب ندهید .

از خودتان بپرسید : آیا به راستی این زندگی را می خواهید یا به علت ترس دو دستی به آن چسبیده اید ؟ اگر فکر تنها ماندن ترسناک تر از بودن در یک زندگی از هم پاشیده است خب به ترسهایتان اجازه دهید تا تصمصیم گیرنده باشند . آیا برای از دست دادن زندگی که بود یا میبایست باشد هنوز سوگواری میکنید؟

* روزهای زندگیتان را هدر ندهید .

اندوهگین بودن هیچ محدوده زمانی ندارد اما زندگی محدود است . شما این را متوجه بشوید یا نشوید ، زمان به سرعت سپری میشود. زمانی میرسد که شما باید حقیقت را بپذیرید و بگویید : ”  من باید کاری برای زندگی ام انجام دهم بچه هایم را بزرگ کنم و کاری کنم که زندگی شاد و معناداری داشته باشم و شخصی فعال در جامعه باشم .” پس از هم اکنون قدمهای استوار بردارید و به جلو حرکت کنید .

* افکار مصیبت بار را از ذهن تان دور کنید .

” زندگی من تمام شده است .” ” من همه چیز را از دست دادم .” ” همه چیز خیلی بد است .” افکاری هستند که تاثیرات خیلی قوی بر چگونگی احساس شما دارند . متوجه باشید که واقعا اینها درست نیستند . زندگی شما تمام نشده است فقط یک شروع جدید برای شماست . تغییر پیش فرضهای منفی در ذهن تان  به تغییر احساسات شما کمک میکند .

* زمان خود را با افسوس هدر ندهید .

شما باید به خودتان بگویید : ” اتفاقی است که افتاده !” شما نمی تواتید به گذشته برگردید و کاری انجام دهید اما می توانید کارهای زیادی را هم اکنون انجام دهید .

* برای فرزندانتان الگو باشید .

در آینده فرزندانتان چگونه والدینی خواهند بود وقتی شما در جایی نشسته و گریه میکنید ، به نقطه ای زل می زنید و افسوس گذشته را می خورید ؟ وقتی شما جدایی را پذیرفتید زمان پیشرفت در زنگی تان است .

به خاطر فرزندانتان با همسر سابق خود رابطه جدیدی را تعیین کنید .
در رابطه سابق شما همسر وی بودید اما در حاضر یک دوست معمولی هستید بخاطر بچه هایتان .

* با کودکانتان صحبت کنید .

طلاق ممکن است زخمهای عاطفی را برای بچه هاایجاد کند . با آنها صحبت کنید . با آنها درباره اتفاقاتی که درحال وقوع است و احساساتی که آنها نسبت به وقایع کنونی دارند صحبت کنید و به آنها اطمینان دهید همه چیز بهتر خواهد شد. اگر آنها خیلی چیزها را بدانند می توانند به شما در این مراحل کمک کنند و به این ترتیب آنها هم احساس قدرت می کنند .

* از دیگران کمک بگیرید.

اگر از مردم کمک بخواهید خوشحال می شوند . این لطفی است در حقشان که به آنها اجازه می دهید کاری برایتان انجام دهند .یک گروه حمایت کننده از نزدیکترین دوستانتان داشته باشید که حمایتگرعاطفی ،راهنمای همیشگی ومشوق شما در کارهایتان باشند.بدانید شما اولین نفری نیستید که از سایرین کمک می گیرید.

* از امکانات و موهبت های اطراف خود استفاده کنید.

هرکاری که می توانید برای رسیدن به موفقیت انجام دهید. توانایی ها و نقاط قوت خودتان را کشف کنید و برای کمک به خود و حرکت در یک مسیر جدید و مثبت روی آنها متمرکز شوید.هرشخصی حقیقت وجودی دارد که فقط خودش میداند وباور دارد . به یاد داشنه باشید که شما نتایجی در زندگی بدست می آورید که ابتدا باور دارید و سپس شایستگی آن را.

* برای خودتان وقت بگذارید.

خودتان را در اولویت قرار دهید ،کمی خودخواه باشید و کاری را فقط برای خودتان انجام دهید.بهترین هدیه ای که شما می توانید به فرزندانتان بدهید اینست که از خودتان خوب مراقبت کنید. یک کلاس جدید را امتحان کنید، ورزش را شروع کنید و سرگرمی های فراموش شده که سابقا انجام می دادید را دوباره شروع کنید.

* خانه رویایی تان را بسازید.

اگر شما مجبور به تغییر منزل شدید دنیا به آخر نرسیده است. بدانید که شما و بچه هایتان  میتوانید خاطراتی را بسازید که آنجا خانه رویاهایتان شود.

* خود واقعی تان را بیابید.

شما ممکن است زمان طولانی نیمی از یک زوج بوده اید. اما شما هنوز صددرصد یک شخصیت واحد هسنید. آن شخص را دوباره کشف کنید.

* آنچه را دوست دارید انجام دهید.

هرروز وقتی از خواب بر می خیزید چه چیزی شما را به هیجان می آورد.یک لیست از آنچه شما را به اهدافتان میرساند تهیه کنید.

* روحیه شاد داشته باشید.

در زندگی جدید کمی تفریح و شادی کنید. خاطرات زیبایی را     با فرزندانتان بسازید تا با اعتماد بنفس و حس احترام به خود بسوی آینده بروند.

* درآینده از خود مراقبت کنید.

این مهم است که همیشه به روابط خود توجه کنید و از خود بپرسید که :”  چقدربودن در این رابطه ارزش دارد؟” اگر شما در آن رابطه کاملا خودرا فراموش می کنید پس بهای سنگینی را می پردازید.

روشهای بازسازی زندگی عادی بعد از طلاق

گام ۱- انکار

ابتدا باورتان نمی شود این اتفاق برای شما افتاده باشد. حس می کنید یک کابوس طولانی می بینید و هر لحظه ممکن است از خواب بپرید و از این کابوس خلاص شوید.

گام ۲- ترس

وقتی که باور کردید جدا شده اید، تازه ترس ها به سراغ تان می آیند. ترس هایی مثل اینکه نکند از پس زندگی جدید و تنها برنیایم.

گام ۳- سازگاری

حالا برای اینکه ترس هایتان برطرف شود دست به هر کاری می زنید. بعضی از این راه حل ها برای کوتاه مدت جواب می دهد اما در بلندمدت نه. معمولا این راه حل ها بچگانه اند، چرا که در بچگی جواب داده اند.

گام ۴- تنهایی

حالا که بعضی از راه حل هایتان برای زندگی مستقل جواب نداد احساس تنهایی می کنید. این فکر به سرتان می زندکه دو نفری راه حل پیدا کردن برای این مشکل ها چقدر راحت بود. احساس تنهایی بعد از طلاق یکی از آن گردنه هاست که اگر از آن بگذرید بقیه گام ها راحت تر طی می شوند.

گام ۵- به دنبال دوستان قدیمی

در این گام برای رفع احساس تنهایی تان دنبال یک دوست می گردید. معمولا ابتدا به سراغ دوستان قدیمی می روید.مشکل تازه اینجا شروع می شود. بعضی ها دوستان مشترک شما و همسرتان بوده اند. بعضی ها بعد از جدایی رابطه شان را به هر دلیلی با شما کم کرده اند. بعضی ها را هم خودتان طرد کرده اید اما بالاخره می توانید دوستان خودتان را پیدا کنید.

گام ۶- احساس گناه یا طرد شدن

همانطور که در شماره قبل هم گفتیم احساس گناه و طرد شدن دو روی یک سکه اند. اگر شما پیشنهاددهنده جدایی باشید احساس گناه می کنید و اگر مخاطب این پیشنهاد باشید احساس طرد.

گام ۷- اندوه

تازه اینجاست که غم به قلب شما هجوم می آورد. اینجاست که حس می کنید چیز بزرگی را از دست داده اید. همیشه بعد از هر از دست دادنی غم است که به دست می آید.

گام ۸- خشم

بعد از غم خشم می آید. احساس می کنید در حق تان بی انصافی شده است. احساس می کنید یک نفر حق زندگی مشترک خوب را از شما گرفته است. معمولا در ذهن شما آن آدم کسی نیست جز همسر سابق تان.

گام ۹- رها کردن

حالا دیگر می خواهید رها کنید. می خواهید از زندگی قبلی دل بکنید. حالاست که متوجه می شوید از نظر فیزیکی جدا شده اید اما از نظر ذهنی نه. دل کندن کار سختی است اما ممکن است.

گام ۱۰- خودارزشمندی

بالاخره گام های حس های مثبت فرا می رسد. اولین حس این است که من آدم با ارزشی هستم. چیزی که طلاق ممکن است آن را له کرده باشد. آخر این گام به احساس خوب خودارزشمندی می رسید.

گام ۱۱- انتقال

حالا دیگر بیدار شده اید و می خواهید آثار گذشته را از زندگی تان پاک کنید. به این دوره خوب می گویند دوران انتقالی.

گام ۱۲- صداقت

حالا دیگر نمی خواهید خودتان را پشت نقاب پنهان کنید؛ نقاب قهرمان (طلاق روی من بی تاثیر بوده است)، نقاب قربانی (همه چیز تقصیر او بوده است)، می خواهید خودِ خودِ خودتان باشید.

گام ۱۳- عشق

گام سیزده نحس نیست. اتفاقا عشق اینجاست که سربرمی آورد. اینجاست که فکر می کنید آیا ممکن است کسی من را واقعا دوست داشته باشد؟

گام ۱۴- اعتماد

حالا دیگر می توانید به جنس مخالف دوباره اعتماد کنید.کاری که به خاطر زخم عاطفی تان بسیار مشکل است.

گام ۱۵- تمایلات جنسی

شما هم مثل هر انسان دیگری تمایلات جنسی دارید. ممکن است در این مدت درگیری های ذهنی آن را کم یا بیش از حد زیاد کرده باشد. در این مرحله به تعادل می رسید.

گام ۱۶- استقلال

حالا می توانید مستقل باشید. استقلال فقط مالی و فیزیکی نیست. اینجا به استقلال ذهنی هم می رسید.

گام ۱۷- هدفمندی

ذهن مستقل برای خودش هدف می گذارد. شما هم در این مرحله برای زندگی خودتان هدف هایی می گذارید. هدف هایی جدید یا در بیشتر مواقع هدف هایی فراموش شده.

گام ۱۸- آزادی

بالاخره خودتان را کاملا رها می کنید. اینجاست که می توانید دوباره به فکر رابطه های جدید باشید چون ذهن تان دیگر تحت تاثیر رابطه قبلی نیست.

افزایش تاسف بارآمار طلاق مخصوصا در سه سال گذشته باعث شده تا نهادها و سازمانهای دولتی به فکر چاره افتاده و با سیاست گذاریهای مختلف قصد پیشگیری از این آسیب را دارند.

طلاق

طلاق

طلاق به معنی پایان قانونی ازدواج و جدا شدن همسران از یکدیگر است و در پی آن حقوق و تکالیف متقابلی که بین زوجین در هنگام ازدواج وجود داشته از میان می‌رود. طلاق معمولاً وقتی اتفاق می‌افتد که استحکام رابطه زناشویی از بین می‌رود و میان زوجین ناسازگاری و تنش وجود دارد. طلاق اجتماعی، تغییرات در دوستی‌ها و سایر روابط اجتماعی است که مرد یا زن طلاق گرفته با آن‌ها سر و کار دارد. طلاق روانی، موقعیتی است که از طریق آن فرد پیوندهای وابستگی عاطفی به همسرش را قطع کند و به تنها زیستن تن دردهد.میان طلاق با فسخ ازدواج متفاوت است. فسخ ازدواج به معنای این است که ازدواج صورت گرفته از ابتدا باطل و بی‌اعتبار بوده‌است. شیوهٔ انجام طلاق در قوانین کشورهای مختلف بسیار متفاوت است اما در اغلب کشورها نیاز به تایید یک دادگاه یا مرجع رسمی حقوقی وجود دارد. مذاهب مختلف نیز رویکردهای متفاوتی به طلاق دارند. طلاق در اسلام به اختیار شوهر انجام می‌شود اما زن نیز در شرایط خاصی ممکن است حق طلاق را به دست بیاورد.واژه طلاق از ریشه عربی و به معنی «گشودن گره» و «رها کردن» است و در فقه اسلامی «زائل کردن قید ازدواج با لفظ مخصوص» تعریف می‌شود.
Tsunami divorce.

مواد قانونی خاص طلاق

مطابق ماده 1133 قانون مدنی: ایران که بر مبنای شرع مقدس اسلام وضع گردیده مرد هرگاه بخواهد می­تواند زوجه دائمی خود را طلاق دهد.

ولیکن نباید مرد هرگاه اراده نمود بتواند صیغه طلاق را جاری کند لذا مقنن در جهت تغییر اطلاق این ماده، جهت محدود کردن حقوق مرد و حفظ حقوق زنی که همسرش قصد طلاقش را دارد تشریفات خاصی را در نظر گرفته که برخی جنبه آمره دارد از جمله جاری شدن طلاق به صیغه طلاق – حضور و شهادت دو مرد عادل- حضور حکم یا داور در اختلافات خانوادگی – تلاش برای اصلاح ذات البین و ایجاد زمینه تفاهم بین زوجین و مراجعه به دادگاه خانواده حتی در صورت طلاق توافقی و در واقع هدف مقنن از الزام زوجین جهت مراجعه به دادگاه جلوگیری از وقوع طلاق­های بی­مورد و اصلاح ذات البین است. قانون­گذار جهت طلاق شرایطی برای طرفین ذکر کرده است .

وکالت در طلاق

طلاق از امورى نیست که قائم به شخص باشد و الا نماینده قانونى شوهر (ولى، وصى. قیم مجنون دائمى) نمی‌توانست آن را واقع سازد، بنابراین شوهر می‌تواند به دیگرى وکالت و وکالت در توکیل غیر دهد تا زن او را طلاق گوید، همچنان‌که می‌تواند زن را وکیل و وکیل در توکیل قرار دهد تا خود را مطلقه سازد. این است که ماده «1138» قانون مدنی می‌گوید: «ممکن است صیغه طلاق را توسط وکیل اجراء کرد.» در صحت وکالت در طلاق فرق نمی‌‌کند که زوج غائب باشد یا حاضر. بعضى از فقهای امامیه وکالت در طلاق را براى شوهرى که در محل زن حاضر باشد، اجازه نداده و صحیح نمی‌دانند.

شوهر به هر کس بخواهد وکالت می‌‌دهد که زن او را طلاق دهد، همچنان‌که می‌‌تواند زن را وکیل کند که مستقیماً و یا به توکیل غیر در مدت معینى خود را طلاق بدهد و هیچ اشکال حقوقى در آن متصور نیست (ماده «1119» ق. م) وکالت شوهر در طلاق ممکن است مطلق باشد؛ چنانکه شوهر به زن وکالت دهد که خود را طلاق دهد یا به دیگرى وکالت دهد که او را طلاق بدهد؛ و ممکن است مقید باشد؛ بدین نحو که شوهر بگوید: فلان کس وکیل است پس از شش ماه در مدت ده روز زن مرا طلاق دهد.

وکیل نمی‌‌تواند از حدود وکالتى که به او داده شده است، تجاوز کند؛ چنانکه هرگاه شوهر به‌طور مطلق وکالت به دیگرى بدهد که زوجه او را طلاق گوید، وکیل مزبور نمی‌تواند او را به طلاق خلع و مبارت مطلقه کند، زیرا طلاق خلع عبارت از دادن طلاق در مقابل مالى است که زوجه به شوهر بذل می‌کند، چنانکه در طلاق خلع شرح آن خواهد آمد.

وکالت در طلاق ممکن است ضمن عقد لازمى قرار داده شود که زوج نتواند وکیل را عزل کند. این است که ماده 1119 ق. م می‌گوید: «طرفین عقد ازدواج می‌توانند هر شرطى که مخالف با مقتضاى عقد مزبور نباشد، در ضمن عقد ازدواج یا عقد لازم دیگر بنمایند؛ مثل اینکه شرط شود هرگاه شوهر زن دیگر بگیرد یا در مدت معینى غایب شود یا ترک انفاق کند یا بر علیه حیات زن سوءقصد کند یا سوءرفتارى نماید که زندگانى آنها با یکدیگر غیرقابل تحمل شود، زن وکیل و وکیل در توکیل باشد که پس از اثبات تحقق شرط در محکمه و صدور حکم نهائى خود را مطلقه سازد.»

مفهوم عسر و حرج

علتی که باعث شده زندگی زناشویی تلخ و دشوار شود باید هنگام طرح دادخواست طلاق موجود باشد در واقع دادگاه برای آینده زندگی زن و شوهر تصمیم می­گیرد و تمایل در این است که زن را از قید و بندی که باعث حرج و ضرر شده است رها کند. در واقع عسروحرجی که در زمان گذشته در زندگی وجود داشته باعث طلاق نمی­شود . این توضیح شاید بهتر مفهوم را برساند که اگر برای دادگاه ثابت شود که رفتار نابهنجار شوهر اصلاح شده دیگر دادگاه حق ندارد شوهر را مجبور به طلاق زن بکند و هدف دفع ضرر و حرج در آینده است .

نکته دیگر اینکه در اثبات عسروحرج با توجه به اینکه زن خود مدعی است پس باید ادعا را به دادگاه اثبات کند.اقرارزوج به عدم استطاعت جهت پرداخت نفقه از مصادیق عسروحرج است

ماده 1130 قانون مدنی اینگونه مقرر می­دارد :

« درصورتی که دوام زوجیت موجب عسروحرج زوجه باشد وی می­تواند به حاکم شرع مراجعه و تقاضای طلاق کند ، چنانچه عسروحرج مذکور در محکمه ثابت شود دادگاه می­تواند زوج را اجبار به طلاق نماید و در صورتی که اجبار میسر نباشد زوجه به اذن حاکم شرع طلاق داده می­شود.

تبصره: عسروحرج موضرع این ماده عبارت است به وجود آمدن وضعیتی که ادامه زندگی را برای زوجه با مشقت همراه ساخته و تحمل آن مشکل باشد و موارد ذیل در صورت احراز توسط دادگاه صالح از مصادیق عسروحرج محسوب می­گردد:

  1.  ترک زندگی خانوادگی توسط زوج حداقل به مدت 6 ماه متوالی و یا 9 ماه متناوب در مدت یک سال بدون عذر موجه .
  2.  اعتیاد زوج به یکی از انواع مواد مخدر ویا ابتلاء وی به مشروبات الکلی که به اساس زندگی خانوادگی خلل وارد آورد و امتناع یا عدم امکان الزام وی به ترک آن در مدتی که به تشخیص پزشک برای ترک اعتیاد لازم بوده است . در صورتی که زوج به تعهد خود عمل ننماید و یا پس از ترک، مجدداً به مصرف موارد مذکور روی آورد بنا به درخواست زوجه طلاق انجام خواهدشد.
  3. محکومیت قطعی زوج به حبس پنج سال یا بیشتر.
  4. ضرب و شتم یا .هرگونه سوء رفتار مستمر زوج که عرفاً با توجه به وضعیت زوجه قابل تحمل نباشد.
  5. ابتلاء زوج به بیماری­های صعب العلاج روانی یا ساری یا هر عارضه صعب العلاج دیگری که زندگی مشترک را مختل نماید.

موارد مندرج در این ماده مانع از آن نیست که دادگاه در سایر مواردی که عسروحرج زن در دادگاه احراز شود، حکم طلاق صادر نماید.»

با ملاحظه مصادیق عنوان شده در تبصره ماده 1130 قانون مدنی و نیز موارد مذکور در سند ازدواج، چنین بر می­آید که تقریباً تمامی موارد احصاء شده در این ماده همان است که در سند ازدواج موجود است، فقط تغییرات اندکی باعث تفاوت بین آنها شده است چرا که امتیاز شروط ضمن عقد در آن است که مورد پذیرش زوج قرار می­گیرد و به امضاء وی می­رسد و در صورت تخلف زوج ازآن شروط، وکیل و وکیل در توکیل می­باشد که خود را مطلقه سازد لذا با مراجعه زن به دادگاه و اثبات تخلف شرط شوهر، دادگاه به عنوان وکیل او، بعد از احراز تخلف شرط می­تواند وی را مطلقه سازد و دادگاه بعد از احراز حکم به طلاق نمی­دهد، بلکه گواهی عدم امکان سازش را صادر می­کند. ولی در ماده 1130 قانون مدنی هیچ معانی مشخصی، نسبت به تعیین حرج ندارد لذا در هر مورد با مراجعه زن به دادگاه علاوه بر اثبات حرج از ناحیه او، قاضی موظف است مصداق مطرح شده به عنوان حرج را مطابق موازین موجود در قاعده حسروحرج بیایبد تا بتواند حکم به حرج و در نتیجه طلاق زوج را صادر نماید .

در خصوص مفاد ماده فوق می­توان به شروط و بندهای 12 گانه عقدنامه هم اشاره کرد که در صورت بروز یکی از آن بندها زن با استناد به آن و اثبات موضوع وکالت در طلاق را داشته باشد.

آثار طلاق

نبود ناگهانی همسر ممکن است احساس اضطراب یا هراس ایجاد کند؛ هر چند برخی نیز ممکن است پس از طلاق احساس خوشحالی داشته باشند. معمولاً زنان از طلاق بیش از مردان از نظر اقتصادی زیان می‌بینند، اما فرایندهای سازگاری روانی و اجتماعی برای مردان و زنان تفاوت چندانی ندارد. بعضی از مردان و زنان ممکن است پس از طلاق به ازدواج مجدد تن در دهند.طلاق و کودکانکودکانی که والدینشان از ازدواج خود راضی نیستند اما با هم زندگی می‌کنند، ممکن است تحت‌تأثیر تنش ناشی از روابط آن‌ها به اضطراب یا افسردگی مبتلا شوند. کودکان پس از جدایی پدر و مادرشان نیز به اضطراب عاطفی دچار می‌شوند. کودکان بزرگ‌تر بهتر می‌توانند انگیزه‌های پدر و مادرشان را برای طلاق درک کنند. این کودکان ممکن است به خاطر اثراث طلاق بر آینده خود نگران باشند یا این که احساس تنهایی داشته باشند. کودکان هنگامی که پس از جدایی هم با پدر و هم با مادر رابطه مداوم دارند، در وضع بهتری به سر می‌برند تا هنگامی که فقط یکی از آن‌ها را به طور منظم می‌بینند. طلاق هماهنگی میان والدین، مسائل نگه‌داری کودک و حق ملاقات را در برمی‌گیرد. به تازگی به فرزندی پذیرفتن کودکان بی‌سرپرست از سوی افراد مجرد شیوع بیشتری پیدا کرده است. این موضوع موافقان و مخالفانی دارد. مخالفان بر این باورند که این کودکان با ورود به یک خانواده تک سرپرست با مشکلات عاطفی رو به رو خواهند شد.شواهد حاکی از آن است که نوجوانانی که در خانواده‌های تک والدی بزرگ شده‌اند بیش از همسالان خود که در خانواده‌های دو والدی تربیت شده اند، به سمت رفتارهای پرخطر تمایل دارند، شامل مصرف دخانیات، نوشیدن الکل، خشونت، روابط جنسی ناامن و اقدام به خودکشی.

Tsunami divorce

تاریخچه

 «طلاق ملکه ژوزفین» اثر هنری فردریک شوپن. کد ناپلئون (۱۸۰۴) طلاق را در فرانسه قانونی کرد و ژوزفین همسر ناپلئون بناپارت در ۱۸۰۹ از امپراتور فرانسه جدا شد.

طلاق در بسیاری از سرزمین‌های باستانی از جمله میان‌رودان، یونان، ایران، مصر و چین وجود داشته‌است. کنستانتین محدودیت‌های بسیاری برای طلاق ایجاد کرد و در قرن دهم میلادی کلیسای مسیحی آن را ممنوع دانست. هنری هشتم برای نخستین بار از مجلس کلیسای انگلیس خواست که ازدواج او را فسخ نماید.به مرور زمان کشورهای اروپایی و مسیحی حق طلاق را برای زن و شوهر به رسمیت شناختند. با این حال، در سال ۱۹۸۶ در ایرلند پارلمان طلاق را غیرقانونی اعلام کرد. در انگلستان، در سال ۱۹۶۹ لایحه قانونی اصلاح طلاق به تصویب رسید که گرفتن طلاق را برای زن و شوهر آسان‌تر کرد. بین سال‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰، میزان طلاق در بریتانیا به طور ثابت هر سال ۹ درصد افزایش یافت و در طی آن دهه دو برابر شد. امروزه در بسیاری از جوامع اروپایی، میزان طلاق افزایش یافته‌است. در کشورهایی که ازدواج همجنسگرایان قانونی است طلاق آنان هم پیش بینی شده‌است. بر اساس آمار میزان طلاق بین همجنسگرایان کمتر است.

سونامی طلاق، کاهش یا پیشگیری؟

 افزایش تاسف بارآمار طلاق مخصوصا در سه سال گذشته باعث شده تا نهادها و سازمانهای دولتی به فکر چاره افتاده و با سیاست گذاریهای مختلف قصد پیشگیری از این آسیب را دارند.

افزایش تاسف بار طلاق به عنوان بستر آسیب ساز علاوه بر لطمه عاطفی به زن و مرد و ایجاد زیان احساسی به خانواده ها موجب بروز پدیده بیوگی و در صورت وجود فرزندان علتی برای افزایش فرزندان تک سرپرست می شود. از سوی دیگر افزایش آمار زنان سرپرست خانوار و رسیدن آن به مرز 2 میلیون و 500 هزار نفر به شکلی که سالیانه 60 هزار نفر به تعداد آن افزوده می شود آسیبی دیگر در جامعه ایجاد می کند. با نگاهی به آمار ازدواج و طلاق تا پایان آماه سال جاری به یک واقعیت تلخ پی می بریم که کاهش آمار ازدواج و افزایش طلاق به مرز هشدار در جامعه رسیده است.

تعداد ازدواج 495671 و تعداد طلاق 103302 است.به طور متوسط در مقابل هر 6 ازدواج در کشور یک طلاق و در تهران هر 4 ازدواج یک طلاق روی داده است که این فرایند آماری باعث می شود که خانواده ها به اندیشه فرو رفته و در قبال سونامی آسیب ساز تمهیداتی فراهم کنند. در این میان، وجود 12 میلیون مجرد که در مرز ازدواج بوده و به علتهای مختلف از قبیل بیکاری، گرانی مسکن، تورم و تشریفات زائد مثل مهریه و شیربها و جهیزیه غیرمتعارف جوانان در مقابل پدیده ازدواج دست نگهدارند. البته ضعف مهارت مسئولیت پذیری و علاقه به آزادیهای دوران تجرد را به عنوان دلایل اصلی رفتاری باید به عوامل فوق اضافه شود. در این میان ایجاد حدود 300 سایت غیرمجاز ازدواج و بعضی از موسساتی که بدون نظارت نهادهای متولی به جای توسعه و افزایش ازدواج به فکر جیب خود بوده و فقط در اندیشه ایجاد رابطه بین پسران و دختران هستند جای تامل دارد.
سایتها و موسسات یاد شده به دور از معیارهای نظارتی و کنترلی روزانه افزایش یافته و وزارت ورزش و جوانان اخیرا به فکر ایجاد یک سایت همسریابی افتاده که باید منتظر ماند و نتایج فعالیت آن را دید. بحث ما در مورد طلاق باید باعث شود نهادها و سازمانهای مربوطه با سیاست گذاریهای متمرکز در این زمینه حرکتی موثر انجام دهند. در این میان تنها سازمان بهزیستی با طرح کاهش از طلاق در حال اجرای برنامه ای است که در مورد حمایت دولت و مردم قرار گیرد گام موثری در این زمینه خواهد بود نتایج مثبت این طرح در استان یزد مایع دلخوشی و دلگرمی کارشناسان شده و امید است این حرکت به سرتاسر کشورگسترش یابد.

کاهش طلاق باید با نظارت به 4 مرحله اجرا شود. پیش از ادواج: همسرگزینی مناسب و آموزش مهارتهای ایجاد تفاهم و از نظر رفتاری و جنسی می تواند سرآغاز مناسبی برای پیشگیری از ازدواج های نامناسب شود.

مرحله ازدواج و بعد از آن: حمایتهای مالی و نظارت بر تعمیق رفتار زناشویی بعد از ازدواج، همچنین آموزش فرزند آوری می تواند موجب تحکیم پایه های زناشویی شود.

مرحله انجام طلاق: برای کاهش عوارض و اسیبهای طلاق و رسانیدن آن به حداقل در این مرحله آموزش مهارتهای حرفه ای، ارائه مشاوره برای جلوگیری از افسردگی زنان و مردان می تواند قدم موثری باشد. در این مرحله با حضور مشاوران مجرب می توان از وقوع فاجعه طلاق با ارائه مشاوره و آموزش مهارت حل مسئله جلوگیری کرد و زن و شوهر را به زندگی و ادامه آن مرجوع کرد.
در این مرحله است که نقش ارزنده مشاوران آشکار می شود و اگر دادگاههای خانواده بدون تایید و تصذیق طلاق حکم آن را صار نکنند می توان به کاهش آمار طلاق امیدوار بود زیرا در این مرحله افزایش تضادها و اختلالات اصلی ترین عامل محرک برای اجرای طلاق است.
مرحله بعد از طلاق: بسیاری از آسیبها در این مرحله اتفاق می افتد .رسیدن سن بیوگی به 17 سال از یک طرف و وجود فرزندان طلاق از طرف دیگر تهیدیدی مستقیم برای تولید آسیبهای جدید و افزایش آمار آنها می شود.
حمایت از زنان بیوه فاقد شغل و درآمد می تواند از ازدواج های نا مناسب واجباری جلوگیری کرده و موجب تصمیم گیری بهتر زنان شود. مردان هم با ارائه مشاوره توسط مشاوران برای زندگی بعدی و جلوگیری از اشتباهات گذسته می توانند از بار عوارض احساسی به چشم گیری کاهس دهند.
ملاحظه می کنید که مراحل یاد شده و سیاست گذاری برای هریک از آنها می تواند از یک فاجعه عاطفی و اخلاقی در جامعه جلوگیری کرده و اجازه ندهد که آمار طلاق از مرز حاضر عبور کند. در اینجا لازم می دانم از مدیران و کارشناسان بهزیستی برای اجرای این طرح تشکر کرده و درخواست کنم ب طور جدی این طرح را برای سراسر کشور کاربردی کنند.

دولت باید در مسیر تدبیر و امیدبا حمایت از طرح های مشاوره و بهره گیری از تجارب و تخصص روان شناسان و مشاوران و آسیب شناسان از نگاه نرم افزاری اجازه ندهند این سونامی کیان خانواده را مورد تهدید قرار دهد. در صورت غفلت از این آسیب بزرگ باید در آینده نه چندان دور با تاسف شاهد گسترش پدیده بیوه های جوان و افزایش روابط فرا زناشویی و زندگی های غیرمتعارف باشیم.

ساعتی 16 زوج طلاق می‌گیرند!

طلاق این منفورترین حلال خدا دیگر در بین زنان و مردان ام القرای اسلام عادی شده است. درد آور، اصلا تهوع آور تر آن که اغلب آنها زیر 30 سال سن دارند. آمارها حکایت از طلاق روزانه 381 زوج در کشور دارد. یعنی هر ساعت 16 زوج در ایران از یکدیگر جدا می شوند.
باید باور کنیم که طلاق در ایران به زلزله ای خاموش تبدیل شده است، هر روز در حال تکان دادن جامعه و نابودی بنیان خانواده می باشد. بر اساس آمار اعلام شده سازمان ثبت احوال همچنان تهران رکورددار طلاق در کشور است به طوریکه روزانه 90 زوج در تهران از یکدیگر جدا می شوند.

مشکلات جنسی، فقر مهارت های ارتباطی و خیانت از مهمترین دلایل طلاق در ایران است که تاکنون فقط به این دلایل اشاره شده است.

برای طلاق عوامل بسیاری از جمله جزئی نگری، ریزبینی و دیگران را با خط کش خود سنجیدن، عدم تناسب خصوصیات شخصیتی دختر و پسر، مباحث اقتصادی، مشکلات جنسی، رفتارهای پرخطر مانند اعتیاد و دخالت های والدین را می توان یاد کرد.

بررسی پرونده های طلاق در کشور نشان می دهد طلاق امسال با رشدی 6 درصدی همراه بوده است به طوری که در 6 ماهه نخست امسال 70 هزار و 841 طلاق در کشور به ثبت رسید.

سال جمع طلاق صورت گرفته شهری روستایی
طی هشت ماهه نخست امسال نیز 22 هزار و 128 واقعه طلاق در تهران به ثبت رسیده است. بررسی این آمار نشان می دهد 20 هزار و 897 زوجی که از هم جدا شدند، در یک تا دو سال اول زندگی مشترک بودند. همچنین 30 تا 34 سال سن طلاق برای مردان و 25 تا 29 سال نیز بیشترین طلاق هایی بوده که برای زنان رخ داده است. در مجموع میانگین سنی طلاق در مردان 36 سال و در زنان 32 سال اعلام شده است.
آسیب شناسان اجتماعی با اشاره به نقش روابط زناشویی در طلاق در جامعه معتقدند: گسست روابط زناشویی به دلیل روابط فرا زناشویی ناشی از تضاد فرهنگی، اختلافات طبقاتی و عدم رعایت موازین اخلاقی یکی دیگر از عوامل طلاق در ایران است که طی چند سال اخیر تاثیر مهمی در جدایی زوجین داشته است.
35 درصد از زوج هایی که در 5 سال اول زندگی طلاق می گیرند دارای یک یا دو فرزند هستند و بر خلاف بعضی باورهای غلط که فرزند آوری را اصلاح کننده روابط زناشویی می دانند، وجود فرزند ضمانت دوام نیست.
کدام استان ها رکورد دار طلاق هستند
رئیس مرکز مطالعات و پژوهشهای وزارت جوانان درباره علل اصلی طلاق در ایران نظر دیگری دارد. به اعتقاد او،  فساد اخلاقی، اختلال روانی، ترک نفقه، اجرا گذاشتن مهریه، بیکاری و نداشتن شغل مناسب از مهمترین دلایل طلاق در میان زوجهای ایرانی است.
دلایل دیگری همچون اختلال روانی، ترک نفقه، اجراگذاشتن مهریه، بیکاری و نداشتن شغل مناسب به ترتیب در مقام های دیگر علل افزایش طلاق عنوان شده است
با این وجود به نظر می رسد در کنار پرداختن به موضوع جدایی زوج ها به سرنوشت بچه های طلاق هم باید توجه داشت.
 Tsunami divorce-

سونامی طلاق در مناطق کردنشین ایران

روزی که پای سفره عقد می‌نشستند و زیر لب ترانه پیمان پیوند زندگی را زمزمه و مزمزه می‌کردند، هرگز به دالان‌های باریک، تنگ با بو و طعم جدایی «دادگاه خانواده» و کوفتن صدای چکش قضاوت برای کات‌کردن سکانس زندگی نمی‌اندیشیدند.

زمانی که دختر و پسر جوان در لباس عروس و داماد بر تخت بخت تکیه زده بودند و در مقابل لنزهای دوربین به سرآغاز زندگی زناشویی زیر کلبه عشق تبسم می‌زدند، هرگز به سیل خروشان، طوفان و سونامی جدایی فکر نمی‌کردند که روزی ساحل آرامش زندگی‌شان را درهم بکوبد.

چند صباحی از آسایش و آرامش در سایه‌سار این آلاچیق زندگی گذشته است و ثمره این درخت زناشویی دختر یا پسرکی با چشمان معصوم فرشتگی است اما به ناگاه علف هرز اختلاف در بوستان خانوده قد افراشته و تخم کین در بستر می‌کارد، چرخ قطار زندگی بر ریل انحراف نامقصد غلت می‌خورد و در آستانه سقوط از پرتگاه است.

پسرک یا دخترک در اتاق غم با اشک سر بر بالین می‌نهند و با دستان کوچکشان خدای مهربان ذهن‌شان را برای پیوندی دوباره به مشارکت می‌طلبند اما در گود دستان کوچک دخترک و پسرک گل امید جوانه نمی‌زند و خیال کودکانه‌شان که‌ ای‌کاش اگر صبح ز خواب برخاستند خارستان زندگی تبدیل به گلستان شود و از دهان سرد والدین نفس گرم بدمد و از چشم کین پدر و مادر مروارید عشق بجوشد رویایی بیش نبوده است. درنهایت در جدال این کشمکش روبان قرمز زندگی قیچی می‌شود و جاده موازی زن و شوهر به بن‌بست می‌رسد.

 شیار رد طلاق بر سیمای افسرده و پژمرده فرزندان در راهروهای دادگاه هویداست، زخم آب‌مروارید جدایی سوی چشمان والدین و فرزندانشان را گرفته است، تیغ تیز این چاقو دسته خود را بریده و چکه‌چکه از شقیقه قامت درهم شکسته خانواده عرق شقاوت می‌بارد. روایت رسانه‌ای این سکانس ناتمام از زندگی تلخ خانواده‌ها آن‌قدر کلیشه‌ای و تکراری شده است که دل مخاطبان و قلم خبرنگاران را می‌آزارد اما باز از این پدیده می‌نویسیم و خواهیم نوشت تا که شاید با طرحی‌نو لغزیدن سرعت این تفکر بر اتوبان طلاق کاهش یابد.

رشد 1/5‌ درصدی طلاق در کردستان

به گفته مدیرکل ثبت احوال کردستان، در 6ماهه نخست امسال یک‌هزار و 883 واقعه طلاق در استان ثبت شده که این آمار نسبت به مدت مشابه‌ سال گذشته 1/5درصد افزایش یافته است.
«محسن آقائی» می‌گوید، سرعت چرخ خودرو شوم طلاق در سرازیری جاده‌های کردستان آن‌قدر هراسناک است که نباید برای نصب سرعت‌گیر در مسیر و محورهای خطرناک این پدیده درنگ کرد.
به گفته او در 6 ماهه امسال در هر شبانه‌روز 10 زن و شوهر از هم جدا شده‌اند که بیشترین واقعه طلاق ثبت‌شده مردان مربوط به گروه سنی

29-25 سال است. او با اعلام این‌که در این گروه سنی و جنسی مردان در این مدت 644 مورد از هم طلاق گرفته‌اند، افزود: بیشترین طلاق ثبت‌شده زنان مربوط به گروه سنی 24-20 سال با تعداد 533 زوجه است. او نسبت ازدواج به طلاق در 6 ماه نخست امسال را 7/4 می‌داند و می‌گوید، این آمار در مدت مشابه‌ سال قبل 3/5 گزارش شده است.

کاهش 7/5 درصدی ازدواج
عدم‌تمایل جوانان به ازدواج در 6 ماهه ‌سال‌جاری، زنگ‌خطری است که باید مسئولان این پدیده را آسیب‌شناسی کنند و راهکارهای ترغیب انگیزه جوانان به ازدواج و پایبندی به سنت پیامبر اکرم(ص) را ارایه دهند. این را مدیرکل ثبت‌احوال کردستان می‌گوید. آقائی، کاهش 7/5‌درصدی ثبت شمار واقعه ازدواج در 6ماهه ‌سال‌جاری را سندی برای ادعای پژواک این زنگ‌خطر و احساس ایجاد فاصله جوانان از سنت ازدواج می‌داند. به گفته این مسئول، در 6ماهه امسال تنها 8‌هزار و 910 عروس و داماد پیمان زناشویی را بسته‌اند که این آمار نسبت به ‌سال‌گذشته 540 نفر معادل 7/5‌درصد کاهش یافته است.
او میانگین سن ازدواج مردان را 85-27‌سال و میانگین سن زنان را 46-23‌ سال عنوان می‌کند و می‌گوید: در 6ماهه اول امسال به‌طور متوسط در هر شبانه‌روز 48 واقعه ازدواج در استان ثبت شده است. به گفته آقائی، بیشترین ازدواج ثبت‌شده مردان مربوط به گروه‌سنی 29-25‌سال با ثبت 3‌هزار و 639 مورد و بین زنان مربوط به گروه سنی 24-20‌سال با ثبت 3‌هزار و 123 مورد است.

این آمار‌ها نشان می‌دهد که روزبه‌روز سن ازدواج مردان و زنان در استان فرهنگی کردستان افزایش می‌یابد و امیدواریم با آسیب‌شناسی این پدیده شیب نمودار سن ازدواج از این تندتر و صعودی‌تر نشود.

زلزله طلاق در کرمانشاه
براساس سالنامه آماری سایت اطلاع‌رسانی سازمان ثبت‌احوال کشور یک‌هزار و 106 واقعه طلاق در استان کرمانشاه در 3ماهه نخست امسال ثبت شده است که برخی از کارشناسان آسیب‌های اجتماعی این واقعه تلخ را زلزله مخرب چند ریشتری برای آوار سقف کانون خانواده‌ها می‌دانند.
به استناد این گزارش رسمی در فروردین‌ماه امسال 229، اردیبهشت 439 و خردادماه 438 خانواده از هم پاشیده‌اند و سند ازدواج این زن و شوهرهای کرمانشاهی مهر باطل خورده است.

در استان کرمانشاه در این مدت 4هزار و 818 واقعه ازدواج ثبت‌شده است که بیشترین آمار ازدواج در 3ماهه نخست ‌سال‌جاری مربوط به اردیبهشت‌ماه با یک‌هزار و 929 واقعه ازدواج است و در ماه‌های فروردین و خرداد هم به ترتیب یک‌هزار و 255 و یک‌هزار و 634 سند ازدواج در دفاتر رسمی این استان مهر و امضا شده است.

ایلام، استان سفید طلاق
خوشبختانه در استان ایلام، گسل‌های زلزله طلاق نیمه‌فعال است و مذاب‌های این آتشفشان خاموش هنوز به مثابه برخی از استان‌های مناطق کردنشین بر سیمای خانواده‌ها فوران نکرده است.
آمارهای رسمی حاکی است که در این استان تنها 140 واقعه طلاق در 3ماهه اول امسال در دفاتر ازدواج و طلاق ثبت و گزارش شده است. در استان ایلام در فروردین‌ماه پیوند زندگی زناشویی 29، اردیبهشت‌ماه 52 و خردادماه 59 زن و شوهر با حکم دادگاه خانواده قیچی شده است.

براساس تحلیل این گزارش یک‌هزار و 429 عروس و داماد ایلامی در این مدت حلقه پیوند زناشویی را در انگشت سرنوشت کرده‌اند که از این تعداد واقعه ازدواج 429 مورد در فروردین‌ماه، اردیبهشت‌ماه 520 و در خردادماه 480 سند ازدواج در این استان صادر شده است.

آذربایجان‌غربی

در استان آذربایجان‌غربی نیز از ابتدای‌ سال‌جاری تا پایان خردادماه کانون گرم یک‌هزار و 310 خانواده در استان آذربایجان‌غربی با مهر طلاق بر صفحه سفید سند قرمز ازدواج به سیاهی و سردی گراییده است.

گزارش‌ها حاکی است که در فروردین‌ماه امسال آشیان زندگی 178خانواده، اردیبهشت‌ماه 768 و خردادماه 364 خانواده به دلیل طلاق از هم پاشیده است. در استان آذربایجان‌غربی در این مدت 8‌هزار و 670 واقعه ازدواج ثبت‌شده که از این تعداد ازدواج یک‌هزار و 766 پیمان زندگی زناشویی در فروردین‌ماه، اردیبهشت‌ماه 4هزار و 139 مورد و در خردادماه 2هزار و 765 واقعه ازدواج در استان ثبت شده است.

سالانه 150هزار طلاق در کشور ثبت می‌شود
به گفته رئیس سازمان ثبت‌احوال کشور به‌طور میانگین سالانه 150‌هزار طلاق در کشور ثبت می‌شود که از منظر او شیب تند این پدیده صعودی است. «محمد ناظمی‌اردکانی» در نشست مشترک با مسئولان ثبت‌احوال اردبیل گفته است که ثبت ازدواج به صورت میانگین سالانه 800‌هزار مورد است که باز در سال‌های اخیر با شیب منفی  همراه بوده است.


 

افسردگی بعد از طلاق، قرار نیست تا ابد زندگی شما را مختل کند. اگر نشانه‌های این اختلال را بشناسید و از راه‌های محوکردن‌شان باخبر شوید، می‌توانید این بار با قدرت و تجربه‌ای بیشتر قدم بردارید.

جیب‌تان را خالی نکنید

درست است که افسردگی بعد از طلاق، سراغ اغلب آدم‌هایی که این اتفاق را تجربه می‌کنند می‌آید اما بحران‌های مالی یکی از اصلی‌ترین دلایل تشدید افسردگی و اضطراب برای مطلقه‌هاست. پس اگر در شرف جدایی هستید یا به ازدواج‌تان پایان داده‌اید، باید بیشتر از هر زمانی به فکر پول توی جیب‌تان باشید. قبل از آنکه پای برگه طلاق را امضا کنید، کاری با درآمد قابل قبول پیدا کنید و اگر برای‌تان ممکن است کمی پس‌انداز کنید. به فکر پیداکردن محلی که قرار است در آن زندگی کنید باشید و اگر هنوز همسرتان شما را درک می‌کند، از او بخواهید که قبل از طلاق به شما برای فراهم‌کردن شرایط حداقلی زندگی کمک کند. اگر هم کار از کار گذشته و جدا شده‌اید، هرچه زودتر از نظر مالی روی پای خودتان بایستید و با تمام توان کار کنید. کارکردن زیاد تنها به جیب شما کمک نمی‌کند، بلکه توجه‌تان را هم از روزهای سختی که می‌گذرانید منحرف می‌کند.

تا مدتی دل نبندید

بسیاری از آدم‌ها گمان می‌کنند تلخی از دست‌دادن را می‌توان با به دست‌آوردن یک شریک تازه از بین برد اما روانشناسان معتقدند عجله در ورود به یک رابطه دیگر، مشکلات شما را چند برابر می‌کند. قبل از آنکه دوباره عاشق شوید، به خودتان برای پذیرش شرایطی که دارید و اتفاقاتی که پشت‌سر گذاشته‌اید فرصت دهید. اشتباهات خود و طرف مقابل‌تان را مرور کنید و ببینید که چه مسیری شما را به این پایان رسانده است. بگذارید افسردگی و اضطراب‌تان کمرنگ‌تر شود و اهداف و آنچه از زندگی می‌خواهید را یک بار دیگر مرور کنید. با عجله در ساختن یک زندگی دیگر، شما در کنار فردی قرار می‌گیرید که باید بار خستگی‌تان را به دوش بکشد و گاهی به اشتباه، تنها با دیدن تفاوت‌های یک فرد با همسر سابق‌تان، گمان می‌کنید که فرد ایده‌آلی برای زندگی با شماست. اگر نمی‌خواهید دوباره به همین نقطه برگردید، لااقل تا یک سال دست نگه دارید و دل نبندید.

تست افسردگی طلاق

اگر تازه از همسرتان جدا شده‌اید و پاسخ شما به تعداد زیادی از این سؤالات مثبت است یا لااقل با اطمینان نمی‌توانید آنها را رد کنید، احتمالا به افسردگی پس از طلاق مبتلا هستید. بیرون آمدن از این بحران ناممکن نیست اما گذشته از معجزه گذشت زمان، شما هم می‌توانید برای عبور سریع‌تر از این روزهای سخت تلاش کنید.

قبل از آنکه توصیه‌ای را برای آرام‌ترشدن‌تان مطرح کنیم، باید مطمئن شوید که با افسردگی بعد از طلاق درگیر شده‌اید یا نه. اگر بیشتر از 8 مورد زیر را در خودتان می‌بینید، ادامه این مطلب را بخوانید.

زیر بار حرف زور نروید

اعتماد به نفس داشته باشید و بپذیرید که مسیر را اشتباه رفته‌اید. به دیگران اجازه ندهید که در مورد شما قضاوتی خلاف آنچه هستید، داشته باشند. با خانواده‌تان صحبت کرده و به آنها کمک کنید که این واقعیت را بپذیرند. اگر شما در این دوره، زندگی‌تان را مختل نکنید و از دنیا فاصله نگیرید، دیگران راحت‌تر تصمیم می‌گیرند و شرایط شما را درک می‌کنند. روانشناسان هم معتقدند کسانی که اعتماد به نفس بالاتری دارند و تصمیمی منطقی گرفته‌اند که توان دفاع از آن را دارند، زودتر از دیگران روزهای سخت بعد از طلاق را سپری می‌کنند.

ورزش یعنی خروج از افسردگی‌

تیلور، یکی از استادان دانشگاه استنفورد معتقد است ورزش یکی از شیوه‌های موثر برای خروج از افسردگی طلاق است. تاثیرات مثبت ورزش بر بدن همواره مورد توجه قرار می‌گیرد اما تحقیقات مشخص کرده است افرادی که ورزش می‌کنند با تقویت حافظه و روحیه احساس رضایت بیشتری از زندگی می‌کنند. ورزش با کاهش استرس و افزایش شادابی موجب احساس بهتر و رضایت بیشتر در افراد از وضعیت زندگی می‌شود. متخصصان معتقدند ورزش مانند داروی ضدافسردگی عمل می‌کند و چنانچه روزانه 30‌‌دقیقه سریع راه بروند یا به‌طور منظم ورزش کنند، پس از 10 روز تاثیر آن را در بهبود وضعیت روحی و شادابی خود خواهند دید. از طرف دیگر، چنانچه ورزش به مدت طولانی در فعالیت‌های ثابت روزانه گنجانده شود، موجب عملکرد بهتر مغز شده و مواد شیمیایی مسئول داشتن احساس بهتر و رضایت وارد خون می‌شود.

دوستی کنید

به‌جای انزوا و دوری از جمع روابط دوستانه را گسترش دهید. به یاد داشته باشید دوستی‌ها شادی‌ها را مضاعف و غم‌ها را تقسیم می‌کند.در روابط دوستانه مهر ورزیدن وجود دارد و همین امر برای‌تان بسیار مفید خواهد بود. حتی اگر در یک لحظه جز خودتان کس دیگری برای مهر ورزیدن وجود نداشت یا امکان مهرورزی را به شما نمی‌داد. بدانید افرادی که نمی‌توانند خودشان را دوست داشته باشند، هرگز قادر به محبت‌کردن به دیگران نیز نیستند. پس از خودتان شروع کنید اما سعی کنید رفت‌و‌آمد با افراد گوناگون را نیز تجربه کنید. به این ترتیب حتی می‌بینید که افراد خصوصیت‌ها و نقاط مثبت و منفی زیادی دارند و از این رو بخشیدن خود و دیگران نیز برای‌تان ساده‌تر می‌شود.

در این دوران در زندگی‌تان تغییر کلی ندهید

هرقدر هم که این جدایی زندگی شما را زخمی کرده باشد، باز هم نمی‌توانید برای فرار از آن خود را به چاله دیگری بیندازید. شما می‌توانید مدتی به سفر بروید اما بهتر است فکر مهاجرت را از سرتان بیرون کنید. شما می‌توانید به درس یا کار بیشتر پناه ببرید اما نمی‌توانید از دانشگاه انصراف دهید یا قید کارتان را بزنید. شما می‌توانید با آدم‌های تازه روبه‌رو شوید اما نمی‌توانید همه را برنجانید و با عزیزان‌تان قطع ارتباط کنید. یادتان نرود که درد شما اگرچه عمیق و آزاردهنده است اما موقت و گذراست. نمی‌گوییم شما خیلی زود همه روزهای گذشته را فراموش می‌کنید اما اگر هوشیارانه برای بهبود حال‌تان تلاش کنید، مدتی بعد نه درد، بلکه تنها اثر این زخم را مشاهده خواهید کرد. پس اگر توان انجام کارهایی را که به تمرکز و هوشیاری کامل شما نیاز دارند، ندارید، به جای بستن چمدان و فرارکردن یا قهر کردن با دنیا، چند هفته‌ای از محل کار یا یک ترم از دانشگاه‌تان مرخصی بگیرید. البته باز هم به جملات قبل برمی‌گردیم و به شما توصیه می‌کنیم تا آنجا که می‌توانید فعالیت‌های‌تان را بیشتر کنید، نه کمتر.

گاهی حرف‌زدن معجزه می‌کند

معجزه حرف‌زدن را دست‌کم نگیرید و البته برای هر کسی حرف نزنید. قرار نیست همه آدم‌ها از ریز و درشت زندگی‌تان باخبر باشند اما می‌توانید سفره دل‌تان را برای یک دوست صمیمی(نه گروه‌های دوستی‌تان) باز کنید یا اگر اطراف‌تان کسی را نمی‌بینید که بدون قضاوت‌کردن به شما گوش دهد، از یک مشاور کمک بگیرید و در کنار تخلیه احساسات و هیجانات‌تان در جلسات مشاوره، از توصیه‌های او برای کمرنگ‌کردن این آسیب‌ها کمک بگیرید. یادتان نرود که شما حق دارید تامدتی ناراحت، خسته، زخم‌خورده یا عصبانی باشید، پس با سرزنش خود و انتظارات نا به‌جا، خود را خسته نکنید.

 

 

سیمرغ

کتاب الکترونیک مجموعه سوالات


آمارهای منتشره از سوی مسئولان دولتی و نهادهای جامعه مدنی از افزایش میزان طلاق و جدایی در جوامع عربی در سال های اخیر حکایت دارد.

آمارهای منتشره از سوی مسئولان دولتی و نهادهای جامعه مدنی از افزایش میزان طلاق و جدایی در جوامع عربی در سال های اخیر حکایت دارد.
بر اساس آمارهای وزارت دادگستری عربستان درسال 2015، در هر ساعت ، 8 مورد طلاق دراین کشور ثبت می شود که حدود 188 مورد در روز است.
بر اساس این گزارش، این آمارها تفاوت زیادی با آمارهای سال 2014 ندارد، چرا که در سال 2014 نیز، میزان طلاق در هر نیم ساعت، 4 مورد بوده است.
طبق آمارهای وزارت دادگستری عربستان، میزان ازدواج های ثبت شده در سال 2014 به میزان 30 درصد در مقایسه با سال 2013 افزایش یافته و همچنین میزان طلاق های ثبت شده در دادگاه های این کشور نیز در همان مدت زمانی به میزان 22 درصد افزایش داشته است.
کارشناسان علوم اجتماعی معتقدند که شاید یکی از علل طلاق ، سهولت ازدواج دوم برای مرد باشد و یکی دیگر از دلایل طلاق درجوامع عربی، کتک زدن زن توسط مرد و اهانت به او و تعصب های بی جا اعلام شده است.
اما در مصر نیز وضعیت بهتر از این نیست و بنا به اعلام رئیس مرکز کل آمار این کشور در سال 2014 ، حدود 950 هزار مورد ازدواج ثبت شده است، درحالیکه میزان موارد طلاق به 160 هزار مورد رسیده که 35 درصد آن ها در 5 سال اول زندگی روی داده است.
همچنین آمارهای رسمی از افزایش قابل ملاحظه طلاق در میان جوانان در فاصله سنی 25 تا 35 سال حکایت دارد.
بر اساس گزارش جدیدی که مرکز اطلاعات هیات وزیران مصر ارائه کرده است، سالانه حدود یک میلیون مورد طلاق در دادگاه های خانواده در این کشور ثبت می شود.
بر اساس گزارش یاد شده، روزانه 240 مورد طلاق در مصر اتفاق می افتد که به ازای هر ساعت، 10 مورد است. 
همچنین مجموع موارد جدایی و طلاق در سال 2015 به 250 هزار مورد می رسد که در مقایسه با سال 2014 ، 89 هزار مورد افزایش داشته است.
به موجب این گزارش ، مصر که میزان طلاق درآن طی 50 سال اخیر از 7 درصد به 40 درصد افزایش یافته است، درمیان کشورهای جهان رتبه اول طلاق را دارد و تعداد مطلقه ها دراین کشور به سه میلیون نفر رسیده است.
دراین گزارش، یکی از مهم ترین علل جدایی و طلاق طبق گزارش های دادگاه های خانواده و به نقل از مردان و زنان مطلقه، اختلافات دینی و سیاسی میان زوجین، نازایی، ناتوانی مرد در تامین معاش خانواده و نیز توافق نداشتن در روابط جنسی، درگیری های فیزیکی، خیانت به همسر، پایین بودن سن زوجین، دخالت های خانواده ها و کم بودن میزان آگاهی طرفین،  اعتیاد به مواد مخدر و افزایش تعداد سایت های مبتذل در اینترنت بوده است.

طلاق در مسیحیت

طلاق در مسیحیت

در مطالعه ای که داشتم دیدم که مثل اینکه مسیحیها بعد از ازدواج حتی اگر از هم متنفر هم باشند باید حتما همدیگر را تا آخر عمر تحمل کنند این درست است ؟

بر خلاف تورات و عهد قدیم، در انجیل و عهد جدید محدودیت شدید در انجام طلاق مطرح شده و انجیل تنها دلیل طلاق را زنا معرفی کرده است:
"وگفته شده است هر که از زن خود مفارقت جوید ، طلاق نامه ای بدو بدهد. لیکن من به شما می گویم ، هر کس به غیر علت زنا ، زن خود را از خود جدا کند ،باعث زناکردن او می باشد و هر که زن مطلقه را نکاح کند ، زنا کرده باشد. 1"
مسیحیان هنگام ازدواج متعهد می‌شوند که یکی شدن مرد و زن را نشانهٔ آشکاری برای محبت خدا به بشر و محبت مسیح به شاگردانش قرار دهند. به همین علت، مسیحیان ازدواج را التزام و تعهد در طول زندگی می‌شمارند و با طلاق و ازدواج مجدد در زمان حیات همسر مخالفند.2
طلاق، در اِنجیل، حرام شمرده شده است، 3 مگر در وقتی که زنی به مردش خیانت کرده باشد. 4 بیوه زنان نیز مجاز به ازدواج دوباره نیستند. 5 در شریعت مسیح علیه السلام ازدواج به عنوان عقد غیر قابل انحلال شناخته شده و طلاق امکان پذیر نیست. از این رو در کشورهای اروپایی که عموما مسیحی هستند تا دو قرن پیش طلاق وجود نداشت و چون از طرفی دوام بعضی زناشویی ها غیر قابل تحمل بود، از طریق «تفریق جسمانی» اقدام می کردند. یعنی زن و شوهری که به هیج وجه نمی توانستند با هم بسازند در خانه های جداگانه ای زندگی می کردند ولی تمام وظایف و تکالیف زناشویی از قبیل وفاداری به همسر پابرجا می ماند و تنها مرد وظیفه انفاق و زن وظیفه تمکین را نداشت. نه مرد می توانست زن بگیرد و نه زن می توانست شوهر اختیار کند و روابط نامشروع هر یک نیز قابل تعقیب بود. مدت این جدایی سه سال پیش بینی شده بود که پس از آن ناچار به زندگی مشترک بودند.6

لذا ، طلاق با وجود دلایلی نظیر عدم تفاهم فکری و عاطفی زن وشوهر و یا هر دلیل عاقلانه دیگری نظیر عدم توانایی زوج در قیام به تکالیف شرعی خود ، جایز نبوده ، بلکه گناهی بزرگ به حساب می آید. و نه تنها وقوع طلاق حرام و گناه است بلکه ازدواج مجدد زن مطلقه به منزله زنا و گناهی نابخشودنی تلقی شده است.
طبیعتا و خواه ناخواه ، در شرایطی که زن و شوهر تفاهم عاطفی نداشته و یا به دلایل موجه ومنطقی ، قادر به ادامه زندگی مشترک خود نیستند و انجیل نیز به ان ها اجازه طلاق را نداده است ، راه های دیگری به منظور خلاصی از زندگی مشترک انتخاب خواهد شد. از آن جا که تنها مجوز طلاق زناست ، اولین راهی نیز که به ذهن زن و شوهر خواهان طلاق می رسد همین است و حداقلش این است که یکدیگر را به زنا متهم سازند.
فرار و ترک خانه ،اقدام به قتل یا خودکشی نیز از دیگر راه هایی است که در میان زنان و شوهران خواستار جدایی مشاهده می شود.
این هاراه حل هایی است که زن و مرد خواهان طلاق و ممنوع از طلاق در جوامع مسیحی برگزیده اند که بر خلاف تشریع کتاب اسمانی آن هاست . آشکار است که بر این اساس ، راه خروجی از ازدواج ناموفق وجود ندارد مگر با ارتکاب جرائم بزرگ وکوچکی نظیر قتل یا فرار.
بر اساس تعالیم انجیل که می گوید :
امامنکوحان را حکم می کنم و نه من بلکه خداوند که زن از شوهر خود جدا نشود . واگر جدا شود ، مجرد بماند یا با شوهر خود صلح کند و مرد نیز زن خود را جدانسازد.
حتی درصورت جدایی و طلاق نیز زن مطلقه حق ازدواج مجدد را نداشته و دو راه در پیش دارد یا رجوع به شوهر و یا سپری کردن زندگی بدون همدم و همسر.
بحث جواز طلاق فرد بی ایمان در مسیحیت که بعضا مطرح می شود مربوط به ازدواج بین الادیانی است و شامل ازدواج دو مسیحی بایکدیگر نمی شود.

لینک بحث اصلی :
http://www.askquran.ir/showthread.php?t=24558

1- متی 5 : 31 و 32
2- میشل، توماس، «کلام مسیحی»، حسین توفیقی، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، ۱۳۷۷ ص۹۵
3- عهد جدید رساله اوّل به قرنتیان، باب 7، ایات 1011 و اِنجیل مَرقُس، باب 10، ایه 11؛ اِنجیل لوقا، باب 16، ایه 18
4- اِنجیل متّا، باب 19، ایه 9
5- دائرة المعارف کتاب مقدّس، ص 675
6- ر. ک : مجله حدیث زندگی، فروردین و اردیبهشت 1386، شماره 34


قبل از طلاق به این توصیه ها توجه کنید

دید کلی

روز به روز ازدواجهای ناشاد بیشتری به طلاق ختم می‌شوند. حدس و گمانهایی راجع به خاستگاه افزایش نرخ طلاق وجود دارند که عبارتند از: افت اخلاقی ، خودخواهی فزاینده نسل من ، جستجو برای تجارب جدید و ناتوانی آدمیان در ایجاد روابط عمیق. امروزه تحریم‌های اجتماعی در برابر طلاق از بین رفته است. شاید شگفتی واقعی در آن نباشد که نرخ طلاق این چنین افزایش یافته است. شگفتی حقیقی آن است که در دوره‌ای که هزینه‌های متارکه که تا چنین حد کافی کاهش یافته ، تا بدین‌اندازه دیرپا و مقاوم است.

جنبه‌های مختلف طلاق

محققی به نام بوآن اظهار می‌دارد که وقتی ازدواج از هم می‌پاشد، در اثر آن چندین نوع طلاق ایجاد می‌شود:
  • طلاق عاطفی زمانی رخ می‌دهد که ازدواج دستخوشی تباهی می‌شود (اما ممکن است تا بعد از حکم طلاق ادامه یابد.)
  • طلاق قانونی
  • طلاق اقتصادی ، که در رابطه با پول و توافقهای مالی (مانند مهریه) است.
  • طلاق هم والدی ، که در ارتباط با نگهداری و سرپرستی از فرزند ، خانواده‌های تک والدی ، یا حق ملاقات یا فرزندان است.
  • طلاق اجتماعی ، که در زمینه تغییر روابط با جمع دوستان همسر رخ می‌دهد.
  • طلاق روانی ، که در حضور مسائل مربوط به بازیابی خود پیروی فردی و مشکلات مربوط به فکر کردن براساس ضمیر «من» و نه «ما» است.

اثرات طلاق

پس از طلاق ، به دلایل مختلف ممکن است عزت نفس دچار آسیب شود. بسیاری از افرادی که متارکه کرده‌اند خود را شخصی ناپسنده و فاقد توان کافی برای ازدواج مجدد می‌دانند. مردان و زنان از لحاظ واکنشی که در برابر طلاق از خود نشان می‌دهند، با یکدیگر فرق دارند. مردان گرایش به آن دارند که طلاق را به عنوان چیزی به ناگهان رخ کرده است، ادراک کنند. زنان بیشتر احتمال می‌رود که آن را به عنوان نقطه پایانی بر یک فرآیند طولانی قلمداد کنند. به همین خاطر است که زنها کمتر احساسهای منفی را درباره طلاقشان گزارش می‌کنند. طلاق برای زنان تنش‌زاتر و گسلنده‌تر است تا مردان. ممکن است این زنی باشد که تردید کمتری درباره نفس طلاق داشته باشد. اما هم اوست که در برقراری زندگی جدید مشکلات بیشتری خواهد داشت.

آدمیان از لحاظ واکنشی که در برابر طلاق از خود نشان می‌دهند، بسیار متفاوت‌اند، بسیاری از هم می‌پاشند، اما برخی دیگر ، نوعی تعالی عاطفی را تجربه می‌کنند. اگر طلاق را نقطه مقابل ازدواج موفق و خوب تلقی کنیم، در این صورت ، پدیده‌ای غمبار قلمداد خواهند شد. اما برای بسیاری از کسانی که طلاق گرفته‌اند، انتخاب‌هایی که در اختیار واداشته‌اند یا طلاق بوده است و یا یک
ازدواج ناموفق و بد. با در دست داشتن این انتخابها برخی شواهد حاکی از آن است که طلاق می‌تواند شخصا مفید و سودمند باشد. محققین به این نتیجه رسیده‌اند که ممکن است بار آمدن در خانه از هم نپاشیده‌ای که ویژگی آن نزاع و جنجال است، آسیب رسانتر و مضرتر از بزرگ شدن در خانه‌ای باشد که در اثر طلاق فروپاشیده است.

کنار آمدن با طلاق

سازگاری با طلاق به عوامل بسیاری وابسته است: نگرش در مورد ازدواج ناموفق ، شخصیت فرد و محیط اجتماعی. برای کنار آمدن با طلاق ، کمکهای بیرونی از سوی متخصصان بهداشت روانی و گروههای خود یاری متشکل از افراد مطلقه (مانند والدین بی همسر) در دسترس هستند. همچنین حتی هنگامی که طرفین عزم خود را برای طلاق جزم کرده‌اند مشاوره با زوجها می‌تواند مفید واقع شود. برخی از فنون مسئله گشایی و مهارتهای حل تعرضی هم که برای بهبود ازدواجها بکار میروند می‌تواند برای کمک به حل آسیبهای ناشی از جدایی موثر باشد.   

 

طلاق علل و راهکارها  

درسالهای اخیرطلاق به یک روندومعضل مهم اجتماعی تبدیل شده  
  
است ومتاسفانه روزبه روز افزایش می یابدامروزه شاهدازهم گسیختن بسیاری ازپیوندها ی زناشوئی هستیم که دراثراین روندفرزندیافرزندان آنهادراثرعــدم توجــــــه والدین صدمه های روحی وروانی می بیند ساختارعاطفی کودک ازسنین 5-4 ماهگی شکل می گیردواگراین کودک دریک خانواده ای بزرگ شودکه هیچ محبتی نبیندبی شک دررفتارکودک تاثیرمی گذاردکارشناسان براین باورندکه درگیریهاوجنگ وجدالهائی که بین والدین صورت می گیردهیچ وقت ازذهن بچه هابیرون نمی رودویادآوری آن خاطرات تلخ دربزرگسالی ، افسردگـــــی برای اوپدیـــدمی آوردواگرنگاهی به راهروهای دادگاه بیندازیم ویاگذرمان به آنجابیفتدچه بسیارزنان ومردانی می بینیم که بابچه های قدونیم قدومعصوم درراهروهانشسته اند.‏
روانشناسان براین باورهستندکه خانواده هایی که فرزندان آنهادائم درنگرانـــی واضطراب بسرمی برندازسلامت روحی وروانی برخوردارنیستند.اینگونه والدین بایدزیرنظرروانپزشک باشندولی متاسفانه درجامعه مابسلامت روانی کمتراهمیت می دهند.تایک خالی درکنارچشمشان یادستشان ظاهرشودفوری به یک پزشک مراجعه می کنندولی ازسلامت روانی خودوفرزندشان غافل هستند.طلاق به هیچ وجه تنهاراه حل نیست ولی اکثراین زن وشوهرهایی که ازهم جدامی شوندفکر می کنندآخرین راه حل ویاتنهاراه حل است اگرهم روزی زن وشوهری نتواندباهم زندگی کندمنطقی وعاقلانه عمل کنندوبه فرزندانشان توضیح دهندکه ماهردوشمارادوست داریم وبعدازجدائی نیزشمارادوست خواهیم داشت آنهم اگرزمانی که مشکلاتشان به هیچ وجه حل شدنی نباشدوالدین نبایدپیش فرزندانشان ازیکدیگربدگوئی کنندچراکه بااین کارزمینه کینه رادرفرزندبه وجودخواهندآوردمتخصصان معتقدندچنانچه پدرومادرپس ازجدائی هرکدام روابطی صمیمانه وعاطفی بافرزندخودبرقرارسازندبه نیازهاوحوائج وی توجه کرده ودرصددبرطرف کردن آن باشندآسیب جدی متوجه فرزندان نخواهدشد.‏
ازدواجهای خیابانی ودیدن دختروپسردرخیابان وازروی هوس ازدواج کردن بایک کلمه عاشقانه گفتن که دوستت دارم نبایدفریب همدیگررابخورندزندگی که فقط 1روز و2روزنیست زندگی پستی وبلندی زیادداردوبایک کلمه عاشقانه گفتن نمی شودبایکدیگرازدواج کنندگروهی ازاین دخترهاوپسرهابایکباردیدن بادیدن مدولباس همدیگروظاهریکدیگـــرفکرمی کنندکه آنهازندگی خوبی خواهندداشت ازدواج بایدازروی علاقه باشدنه ازروی هوسهای زودگذر چراکه دراین ازدواج هاشعله های هوس بزودی خاموش میشودآنگاه عیب های رفتاری وشخصیتی هم متوجه می شوند( تازه به فکرجنجال ودعواوجدائی می افتنددراین میان فرزندان راقربانی هوسهای زودگذرخودمی کنندفرزندان چنین والدینی اظهارمی کنندکه اگرشمامی خواستیدازهم جداشویدواگرازروزاول بگومگوداشتیدچرابچه دارشدیدچرایک موجودبی گناه رافدامی کنید.
جوانی اظهارمی کندکه من اززمانی که یادم می آیددرخانه مان جنگ وکتک کاری بوده ولی بااین حال ما6خواهروبرادربودیم پدرومادرعزیزاگرشماباهمدیگربه اصطلاح خودتان تفاهم نداشتیدچرابچه دارشدیدآنهم 6تا.‏
پدرم کارگربودومادرم خانه داروزندگی بسیارساده ای داشتیم همه ماکارمی کردیم ازشیشه پاک کنی تاآدامس فروشی تازه شب که بخانه می آمدیم آن نان خالی راهم بایدبادعواوشاجره میخوردیم.
مادری می گویدماازروی تفاهم یااینکه ازهمدیگرخوشمان بیایدباهم ازدواج نکردیم بلکه به اصرارپدرومادرمان باهم ازدواج کردیم هرچقدربه پدرومادرخودگفتیم که ماهمدیگررادوست نداریم آنهاگفتندمگرباشماست مامی گوییم که بایدباهم ازدواج کنیدشمادیگرکارتان نباشدتاموقعی که نامزدبودیم آنهابه اجبارمارابیرون می فرستادندمادرم می گفت اگریکبار، دوبارباهم بیرون بروی مهرش به دلت می نشیندغافل ازاینکه شوهرم بعدهامی گفت که مادرم نیزهمین حرفهارابرای من می گفت مابیرون هم رفتیم رفت وآمدهم می کردیم اماهیچ علاقه ای به همدیگرنداشتیم تااینکه به زورواجبارخانواده هاباهم ازدواج کردیم اماچه ازدواجی یکروزخوش نداشتیم دائم درخانه درگیری ومشاجره است شوهرم خانه نمی آیدمرادرخانه استیجاری ول کرده ورفته بعضی وقتهاهم که خانه می آیدفقط برای این است که مقداری خوردوخوراک می آوردوالدین من بازهم دست ازحرفهایشان برنمی دارندومی گوینداگربچه دارشویدرابطه تان خوب می شودولی مادیگرقصدجدائی داریم ومن دیگرنمی توانم این زندگی راتحمل کنم ویک موجودمظلوم رابدبخت کنم هم اینکه خودم بدبخت شده ام کافی است .‏
پژوهشها نشان می دهدکه افراط وتفریط درروابط دختروپسرقبل ازازدواج هردومشکلاتی رادرآینده فراهم می آورد.چنانچه دختروپسرفقط درمراسم خواستگاری یکدیگرراببیندوبطورظاهری همدیگررابپسندندوجنبه های شخصیتی ، رفتاری ، فکری رادرنظرنگیرند پس ازمدتی مشکلاتی رادرزندگی تجربه خواهندکردواگرهم روابط بی بندوبارداشته وبی توجه به مسائل اخلاقی وفرهنگی طرف مقابل باشندبازهم درآینده مشکلات متعددی خواهندداشت .‏
والدین بابدگوئی ازهم نزدفرزندانشان موجب می شوندتابچه ازدیداریکی ازپایه های اصلی شخصیت رفتاری اش محروم شودودرآینده نیزنسبت به افرادبی اعتمادشودیکی ازعوامل طلاق به تغییرات اجتماعی گسترده تری که درجامعه شکل می گیردمربوط است این واقعیت که امروزه دربعضی ازخانواده ها بطورعام داغ بدنامی به طلاق زده نمی شودباعث افزایش روزافزون طلاق می شودتا اندازه ای نتیجه تغییروتحولات اجتماعی است که بارشدشهرنشینی وصنعتی شدن وبه تبع آن گذرجامعه ازمرحله سنتی به مدرن پدیدمی آیدیکی ازمسائلی که باعث می شودزنان طلاق بگیرندمسئله استقلال اقتصادی زنان است که بتدریج که زنان ازنظراقتصادی مستقل می شوند ایشان به گرفتن طلاق یک نوع منزلت اجتماعی برای آنان تلقی می شودبیشترمیگرددواین امردرپاره ای مواردباعث تشویق زنان به گرفتن طلاق شده است عواملی که درطلاق مؤثرندعامل اقتصاد، فقر، بیکاری شوهر، اعتیاد، داشتن زنان متعدد، ندادن نفقه ، فساداخلاقی ، زندانی بودن شوهر
والـــــدین هرچه سعــــی کنندکه بعدازجدائـــــی کمبودهمــــدیگررابرای فرزندان پرکنندنمی توانندچراچونکه درخانه هرکس جای خوددارددرخانواده هائی که والدین ازهم جدامی شونددربسیاری ازمواردبچه هادچارکمبودعاطفی می شوندوبه احتمال زیاددختران فراری ، کودکان خیابانی وافرادبزهکارومعتادمحصول چنین خانواده هائی است . ‏
درخصوص راههای جلوگیری ازطلاق بررسی هانشان می دهدعدم شناخت صحیح زوجین پیش ازازدواج یکی ازدلائل اصلی وقوع طلاق است برای جلوگیری ازاین امرمشاهده قبل ازازدواج ضروری است اگرجوانان آشنائی کامل ازهمدیگرداشته باشندودراین صورت باهم ازدواج کنندزندگی مشترک پایدارتری خواهندداشت پدیده طلاق ازلحاظ جامعه شناسی پدیده تاثیرگذاربرآسیب های اجتماعی بوده وگسیختگی خانواده رادرپی داردوهمواره درجامعه ای که درحال گذاراست بصورت ناهنجاری اجتماعی درکنارپدیده هایی چون اعتیاد،بیکاری دختران فراری ،بزهکاری ، جرم، وجنایت وفقرفریادمی کشدوهمواره قربانیانی بنام فرزند، زن مرد، حتی جامعه رابه همرا داردزن ومردبایددرکنارهم باشند.درجبهه مقابل هم مردبایدتکیه گاه مطمئنی برای زن باشدبنابه گفته ائمه وقتی زن ومردی ازطلاق صحبت م کنندطلاق آنقدرعمل زشت وناپسنداست که عرش به لرزه می افتدباکوچکترین دعوایاکدورتی فورا" کلمه طلاق رابرزبان جاری نکنیم پیامبراکرم‌‌‌ (ص ) فرمودند.ان الله تعالی یبغض الطلاق (خداوندمتعال ازطلاق بخشم می آید)بلکه به آینده فرزندانمان بیندیشم این فرزندتنهامتعلق بمانمی باشدبلکه متعلق به جامعه است اوفردابایددرجامعه باشداگردعواومشاجره هم داریم پیش فرزندانمان ازاین کاراجتناب کنیم چون این بگومگوهادرنهایت به زیان کودکانمان خواهدبودواودرآینده فردی خشن وعصبانی بارخواهدآمدوالدین بایداین نکته رابدانندکه پرورش دادن فرزندی سالم ، قوی ، اعتمادبه نفس بالاوموفق درگرومحیطی امن ، آرام ، صمیمی درخانواده است پس آموزشهای لازم دراین زمینه ضروری بنظرمیرسدوتوجه به بهداشت روح وروان ضروری است.‏

 

 

 

قبل از طلاق به این توصیه ها توجه کنید

اگر برای جدایی از همسرتان، تشکیل پرونده داده اید، باید مواظب باشید که طوری برخورد کنید که وضعیت آشفته خود را از آنچه که هست بدتر نکنید. شاید فرصتی پیش بیاید که خود شما بتوانید از تقاضای طلاق  صرف نظر کنید. در این میان، چیزهایی که ممکن است در نظر شما بی اهمیت جلوه کند، ارزش زیادی پیدا می کند و حتی ممکن است در زندگی مشترک شما سرنوشت ساز واقع شود.به عنوان مثال:

- ممکن است شما که قصد جدایی از همسرتان را دارید ، برای این که همسر خود را مقصر نشان دهید و دلسوزی و حمایت دوستان و فامیل را به خود جلب کنید، در مورد همسر خود نزد آنان بدگویی کنید. ممکن است در این میان عده ای فرصت طلب و دشمنِ دوست نما بخواهند از این فرصت استفاده کنند و بدی های همسر شما را از آنچه که هست بزرگتر جلوه دهند که این باعث می شود شما بیشتراز همسر خود بیزار شوید و فرار کنید.

اگر احساس کردید که همسرتان پشیمان شده او را مجبور نکنید که در مقابل آشنایان و دوستان اعتراف کند که اشتباه کرده چون ممکن است از فکر زندگی مجدد با شما منصرف شود و از روی لجبازی برای طلاق پافشاری کند.

- ممکن است شما به خاطر وضعیت ناراحت کننده ای که به خاطر درخواست طلاق برای تان ایجاد شده ، خیلی پریشان و ناراحت شوید. این وضعیت ممکن است شما را نسبت به کارهای ضروری و شخصی روزمره بی تفاوت و بی علاقه کند. مثلاً ممکن است میل به غذا خوردن را از دست بدهید و آنقدر گرسنگی را تحمل کنید که دچار ضعف شوید و چون عقل سالم در بدن سالم است وقتی ضعف و گرسنگی غلبه کرد، دیگر فکرتان درست کار نمی کند و در نتیجه نمی توانید برای جدایی خود از همسرتان ، تصمیم درست و خردمندانه ای بگیرند.

- بعضی از زوجین – شاید شما هم جزو این دسته باشید - برای رهایی از  استرس  و ناراحتی به خاطر طلاق ، بدون تجویز پزشک از داروهای خواب آور و مسکن استفاده می کنند که این داروها مسلماً اثر سوء ، بر جسم و اعصاب آنها خواهند داشت.

- حتی ممکن است برخی از شما به جای صحبت با افراد متخصص و آگاه و دلسوز در مورد جدایی از همسر ، ارتباط خود را با دوستان و آشنایان کاهش دهید یا حتی قطع کنید. این انزوا و گوشه گیری به جای این که به شما احساس آرامش بدهد، بیشتر شما را آشفته و مضطرب خواهد کرد. چون وقتی انسان در شرایط دشوار و استرس زا  قرار می گیرد ، رفت و آمد با کسانی که دوستشان دارد و یا قابل اعتماد هستند ، می تواند باعث احساس امنیت و آرامش شما شود.

- معمولاً زن و شوهری که قصد جدایی از یکدیگر را دارند بارها و به طور مکرر با یکدیگر جر و بحث کرده اند و یا بارها دعوا کرده و با یکدیگر قهر کرده اند و چون بعد از هر دعوا یا قهر و آشتی نتوانسته اند یک راه حل مناسب برای مشکل خودشان پیدا کنند، فکر می کنند که زندگی مشترک غیرممکن و بی فایده است. در صورتی که چنین افرادی باید همیشه به یاد داشته باشند که همه دعواها و قهرها لزوماً منجر به طلاق نمی شود. چه بسا ممکن است که اگر با یک فرد با تجربه و متخصص در این مورد صحبت کنید، مشکلات شما رفع شود و از درخواست طلاق پشیمان شوید.

- پای فرزندان بیگناه خود را به معرکه نکشید و آنها را مجبور نکنید که از شما دفاع کنند و به اصطلاح ، گروه بندی نکنید.

- اگر احساس کردید که همسرتان پشیمان شده او را مجبور نکنید که در مقابل آشنایان و دوستان اعتراف کند که اشتباه کرده چون ممکن است از فکر زندگی مجدد با شما منصرف شود و از روی لجبازی برای طلاق پافشاری کند. 

 

اکنون در سطح استان تهران بیشترین نرخ طلاق به ترتیب مربوط به شهرستان های رباط کریم، شهریار و شمیرانات بوده و کمترین نرخ طلاق نیز مربوط به شهرستان های فیروزکوه و دماوند است. معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی استان تهران گفت: عدم دست یابی به بلوغ کامل،‌شایع ترین علت طلاق در میان جوانان است...

اکنون در سطح استان تهران بیشترین نرخ طلاق به ترتیب مربوط به شهرستان های رباط کریم، شهریار و شمیرانات بوده و کمترین نرخ طلاق نیز مربوط به شهرستان های فیروزکوه و دماوند است.

معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی استان تهران گفت: عدم دست یابی به بلوغ کامل،‌شایع ترین علت طلاق در میان جوانان است.

"اسماعیل داغستانی" در گفت و گوی با خبرنگار ایرنا اظهار داشت:در شرایط کنونی، جوانان فاقد بلوغ لازم برای تشکیل یک زندگی مشترک و رفتن به زیر یک سقف، هستند.

وی گفت:‌این مساله باعث می شود تا جوانان نتوانند در مواجه با مشکلاتی مانند بیکاری، مسایل و بحران های اقتصادی، عکس العمل های منطقی و قابل قبولی را از خود نشان دهند.

داغستانی افزود:جوانان در برخورد های ناگهانی با این مسایل، قادر به درک یکدیگر نیستند و نمی توانند صحبت های طرف مقابل را به خوبی دریابند.
بسیاری از آسیب های اجتماعی در جامعه،‌ارمغان پدیده طلاق است.

وی با بیان این مطلب که بسیاری از آسیب های اجتماعی در جامعه،‌ارمغان پدیده طلاق است،اظهارکرد: اکنون در سطح استان تهران بیشترین نرخ طلاق به ترتیب مربوط به شهرستان های رباط کریم، شهریار و شمیرانات بوده و کمترین نرخ طلاق نیز مربوط به شهرستان های فیروزکوه و دماوند است.

وی با اشاره به اینکه عامل مهاجرت در استان تهران برافزایش آمار طلاق بسیار تاثیر گذار بوده است، گفت: خانواده های فقیر بیش از بقیه اقدام به مهاجرت می کنند و این مساله در سطح شهرستان های استان تهران،‌به وضوح مشاهده می شود.

وی گفت:مهاجرت افراد شهرستانی به پایتخت،باعث از هم گسسته شده پیوندهای قمی خانواده ها می شود و فرد بدور از کانون خانواده قرار گرفته و از حمایت لازم برخوردار نیست.

به گفته ی وی موثرترین راه کار پیشگیری از بروز و افزایش طلاق،ارائه آموزش های کاربردی به زوجین قبل از ازدواج است. 

 

 

آیا زمان ظلاق فرا رسیده است ؟

آیا زمان طلاق فرا رسیده است؟زمانهایی در زندگی زناشویی اتفاق می افتد که آنقدر غصه دارتان می کند که به طلاق فکر می کنید. اگر طلاق بگیرید زندگیتان بهتر می شود یا بدتر؟ بچه ها چطور با این موضوع برخورد می کنند؟ بهترین زمان برای اینکه به همسرتان بگویید که طلاق می خواهید چه موقع است؟

وقتی مشکلی در زندگی زناشوییتان پیش می آید این افکار و سوال ها به ذهنتان هجوم می آورند. گاهی اوقات وقتی آن مشکل حل می شود، فکر طلاق ناخودآگاه از بین می رود. اما اگر این افکار ناپدید نشدند و مداوم فکرتان را مشغول کردند چه ؟

وقتی مداوم به طلاق و نتایج آن فکر میکنید، باید زندگی و رابطه تان با همسرتان را به خوبی ارزیابی کنید. یک قدم عقب بروید و ببینید چرا چنین احساسی پیدا کرده اید و چه مدت است که این افکار و احساسات شما را مشغول کرده است؟ آیا چیز خاصی در زندگیتان باعث شده فکر کنید که طلاق تنها راه نجات و تنها تصمیم درست برای شماست؟

طلاق مسئله ای ناگوار است و تصمیم گرفتن برای طلاق را نباید آسان گرفت. اگر هنوز همسرتان را دوست دارید و می خواهید که زندگیتان درست شود، شاید بد نباشد که با مشاور خانواده در این مورد صحبت کنید و ببینید چرا چنین افکاری پیدا کرده اید و راهی برای رضایت بخش تر کردن زندگیتان پیدا کنید.

خیلی وقت ها پیش می آید که فکر می کنید طلاق چاره کار شماست و بعد روز بعدی که از خواب بیدار می شوید همه چیز به نظرتان خوب می آید. پستی بلندی هایی مثل این باید شما را به این فکر بیندازد که چه چیز برایتان اهمیت دارد و زندگیتان چطور می تواند بهتر یا بدتر شود. اگر فکر نمی کنید که همسرتان با شما نزد مشاور خانواده نمی آید، خودتان به تنهایی بروید و از آنها بخواهید که در تصمیم گیریتان کمکتان کنند.

این روزها آمار طلاق به شدت بالا رفته است اما باید فکر کنید که بعد از طلاق چه احساسی خواهید داشت. به این فکر کنید که چه بلایی سر بچه هایتان، خانه تان، و وضعیت مالیتان خواهد آمد.

همه چیز در زندگی شما در زندگی بعد از طلاقتان نقشی خواهد داشت.

اگر تصمیم به ادامه زندگی می گیرید، باید به زندگی که دارید فکر کنید و اینکه جقدر از این زندگی رضایت دارید و احساس خوشبختی می کنید. خیلی از زوج ها به نظر خوشبخت می آیند و وقتی تقاضای طلاق می کنند همه را از تصمیمشان متعجب می کنند. این افراد ظاهر خوبی به زندگی خود می دهند اما پشت درهای بسته همیشه در حال جنگ و جدال با هم هستند.

متاهل بودن می تواند بسیار لذت بخش و در عین حال غیر قابل تحمل باشد.

علائمی که نشان می دهد برای طلاق آمادگی دارید این است که همیشه عصبانی باشید، همیشه با همسرتان جنگ و دعوا داشته باشید، همدیگر را مقصر بدانید، دیگر خانواده خوشبختی نباشید، سر مسائل کوچک و پیش پا افتاده هم بحث و جدل کنید و از این قبیل. راه های زیادی برای تشخیص وخامت زندگیتان هست اما احتیاطات زیادی را هم باید طی این مدت در زندگیتان در نظر داشته باشید.

طلاق فقط به دو طرف ازدواج یعنی مرد و زن تاثیر نمی گذارد. اگر بچه داشته باشید، زندگی برای آنها هم خیلی سخت خواهد شد، البته ممکن است در ابتدا زیاد به ظاهر نیاورند. بعضی از بچه ها ممکن است خودشان را برای آن جدایی مقصر بدانند. اما با این حال باز هم درست نیست که دو نفر فقط به خاطر بچه هایشان با هم بمانند و به زندگی خود ادامه دهند. این همه چیز را بدتر هم خواهد کرد. بچه ها هم درست مثل خودتان یاد می گیرند که با طلاق شما کنار بیایند.

تصمیم نهایی برای طلاق فقط توسط خودتان گرفته می شود و این شما هستید که باید ببینید میلتان به کدام طرف است.

چطور بفهمیم که وقت طلاق رسیده است

همه ما انسانیم، رشد می کنیم، نیازهایمان تغییر می کنند و گاهی اوقات روزگار زوج هایی که زمانی عاشق و معشوق بودند را از هم جدا می کند. فهمیدن اینکه کی وقت طلاق رسیده است کار سختی است. راه های زیر به شما برای گرفتن این تصمیم بزرگ کمک می کند.

دستورالعمل ها

قدم 1: بدانید که وقت رفتن رسیده است و اگر احساس می کنید که در زندگی زناشویی به شما ظلم می شود—چه فیزیکی و چه فکری—یا سلامت عمومی شما به خاطر رفتار همسرتان به خطر افتاده است از دیگران کمک بگیرید. اعتیاد به موادمخدر و الکل، کتک زدن، فحاشی، اعتیاد به قمار و مشکلات زیاد بخش دیگر با گذشت زمان روز به روز بدتر می شوند. اگر احساس می کنید که همسرتان می تواند روزی بهبود پیدا کرده و به وضعیت عادی برسد، با همه وجود از او حمایت کنید اما نه با جنگ و دعوا. درغیر اینصورت باید به این نتیجه برسید که طلاق سالمترین راه ممکن برای شماست.

قدم 2: اگر دلیل شما برای جدایی هیچگونه از موارد سوءاستفاده که در بالا عنوان شد نیست، نزد مشاور خانواده بروید. بسیاری از متخصصین می گویند اگر یک زوج با صداقت سعی کنند با مشاوره خانواده زندگیشان را حفظ کنند اما هنوز هم بعد از یک سال برای جدایی شک و شبهه در ذهنشان باشد، ممکن است در آن زمان به این نتیجه برسند که طلاق بهترین راه برای هر دو آنهاست.

قدم 3: از خودتان بپرسید که آیا به خاطر فرزندانتان به زندگی زناشوییتان ادامه می دهید یا خیر. بااینکه بسیاری از زوج های مشکل دار به خاطر فرزندانشان به زندگی با هم ادامه می دهند اما انرژی منفی، جنگ و دعواهای پدر و مادر و ناخوشنودی کلی والدین به بچه ها هم سرایت خواهد کرد. بااینکه خیلی ها با این نظر موافق نیستند اما اگر بچه هایتان تنها دلیل با هم بودن شما هستند بهتر است بدانید که پدر و مادر خوشبخت اما جدا از هم بسیار سالمتر از پدر و مادر ناخوشنود زیر یک سقف است.

قدم 4: نگاهی دقیق به خودتان بیندازید و رفتارهای خودتان را در مشکل بسنجید. از همسرتان هم بخواهید که همین کار را بکند و فکر کنید که چه چیزهایی باید تغییر کند و صادقانه بپذیرید که آن تغییر ممکن است یا نه. اگرهر دو شما بتوانید اشتباهات خودتان را تشخیص داده اید اما برای التیام بخشیدن به رابطه تان میلی به قدم برداشتن ندارید، بهترین راه برایتان جدایی است.

قدم 5: زخم هایی را پیدا کنید که قابل التیام نیستند. ببینید چطور این آسیب ها پدید آمده اند و چرا قابل درمان نیستند. گاهی اوقات خیانت، دروغگویی، بی اعتنایی، سوءاستفاده، اعتیاد و از این قبیل را می تواند کلامی بخشید اما قلبتان برای همیشه شکسته می ماند و دیگر نمی تواند اعتماد کند. احساس گناه، عصبانیت، خشم و بی اعتمادی هیچوقت از بین نمی روند و سرپوش گذاشتن بر آنها برای حفظ زندگی فقط هر دو شما را بیچاره تر خواهد کرد.

قدم 6: اجازه بدهید که آسیب ببینید، بترسید، احساس افسردگی کنید و حتی تنها شوید. اما اجازه ندهید ترس از این احساسات تنها دلیل شما برای ادامه زندگی با همسرتان باشد. گاهی ماندن در رابطه های ناسالم فقط به این دلیل که به آن عادت کرده اید راحت به نظر می رسد اما هرچه مدت بیشتری در یک زندگی ناکام بمانید خودتان را عمیق تر در آن چال می کنید. خودتان را رها کنید و بدانید که بعد از فرونشستن طوفان هم شما و هم همسرتان خواهید توانست دوباره از زندگی لذت ببرید، حتی اگر اینبار جدا از هم باشد.



پرسش :    حق مسکن از سوی همسرم به من واگذار شده و در دفتر اسناد رسمی نیز ثبت شده است ولی در سند ذکر شده این اقرار نامه است و فقط در نفس اقرار می‌باشد. سوالم این است آیا این اقرار نامه سند محکمی برای من محسوب می‌شود یا خیر ؟ آیا طبق این سند هرجا من تعین کنم همسرم همانجا باید زندگی کند ؟
پاسخ:   اقرار نامه اخذ شده از همسرتان دارای اعتبار و قانونی می‌باشد و مشکلی ندارد. بله، طبق این اقرارنامه محل اسکان را به عهده شما گذاشته و شما تصمیم گیرنده هستید که در کجا زندگی کنید. در صورتی که همسرتان به تعهد خود عمل نکند شما می‌توانید طبق همان اقرارنامه، اعمال حق نمایید.
--------------------------------------------------------------
پرسش :    آیا زنی که نفقه و مهریه‌اش را بگیرد همسرش می‌تواند ازدواج مجدد کند؟
پاسخ:   مرد باید ابتدا عدم تمکین همسرش را به دادگاه اثبات کند و بعد از آن دادخواست اذن ازدواج مجدد بدهد تا بررسی شود، لیکن بر اساس بند 12 عقدنامه که توسط مرد در قباله ازدواج به امضاء رسیده است در صورت ازدواج مجدد، همسرش طبق این وکالت اعطایی حق طلاق را خواهد داشت.
--------------------------------------------------------------

پرسش:    اگر مهریه خانمی مشخص نشود نمی‌توانند طلاقش بدهند؟
پاسخ:   در رای صادر شده در مورد طلاق، در خصوص تمام حقوق مالی زوجه اعم از نفقه معوقه، زمان عده، مهریه به صورت پرداخت یکجای نقدی یا به طور اقساط، اجره‌المثل و یا نحله تصمیم لازم گرفته می‌شود.
--------------------------------------------------------------
پرسش :    آیا با پرداخت قسمتی از مهریه و یا اولین قسط مهریه، حق حبس از بین می‌رود؟
پاسخ:   در این مورد نظرات مختلفی وجود دارد و لیکن روال حاکم، دختر تا اتمام و دریافت کلیه مهریه‌اش حق حبس را دارد.
--------------------------------------------------------------
پرسش :    آیا در ازدواج دائمی که مهریه تعیین نشده باشد، می‌توان مهریه تعیین کرد؟ نحوه تعیین آن به چه صورت است؟
پاسخ:   بله، در ازدواج دائم به هر دلیلی مهر تعیین نشده باشد بعد از عقد، طرفین می‌توانند مهریه را به تراضی معین کنند و اگر قبل از تراضی بر مهر معین بین آنها نزدیکی واقع شود زوجه مستحق مهرالمثل خواهد بود که برای تعیین آن باید حال زن از حیث
پرسش :    آیا در طلاق شیربها نیز پس داده می‌شود؟
پاسخ:   در صورتیکه شیربها به عنوان مهریه حاضر باشد و یا شرط ضمن عقد آمده باشد نمی‌توان شیربها را پس گرفت و لیکن اگر با پول شیربها برای خانم جهیزیه تهیه شده باشد، جهیزیه جزء اموال مرد محسوب می‌شود و باید آن را پس داد.
--------------------------------------------------------------
پرسش :    آیا به نرخ روز بودن مهریه زن باید حتماً در عقدنامه ذکر شود؟
پاسخ:   خیر، در صورت درخواست خانم، به نرخ روز محاسبه می‌شود.
--------------------------------------------------------------
پرسش:    اگر زن درخواست مهریه کند و مرد عمداً ‌پرداخت نکند، زن می‌تواند تمکین نکند؟
پاسخ:   خیر، اگر زن از همسرش تمکین خاص (زناشویی) داشته‌ دیگر نمی‌تواند تمکین را منوط به پرداخت مهریه نماید. در خصوص مهریه هم پس از مطالبه مهریه توسط زن، دادگاه بررسی‌های لازم را انجام می‌دهد و حکم به پرداخت نقدی و یا قسطی مهریه می‌کند و مرد در صورت توانایی مالی نمی‌تواند عمداً از پرداخت مهریه شانه خالی کند.
--------------------------------------------------------------
پرسش:    مدت 4 ماه است که زندگی مشترک را شروع کرده‌ایم. در دوران عقد نفقه خود را مطالبه و حکم قطعی هم صادر شد ولی آن زمان به اجرا نگذاشتم آیا الان با توجه به گذشت زمان می‌توان آن را به اجرا بگذارم؟ غیر از نفقه معوقه و مهریه چه چیز دیگری را می‌توانم از همسرم مطالبه کنم؟ آیا نصف دارایی همسرم نیز به من تعلق می‌گیرد؟ آیا اجرت المثل را هم می‌توانم بگیرم؟
پاسخ:   بله، شما می‌توانید به شعبه مربوطه مراجعه کنید و حکم خود را به اجرا بگذارید. در خصوص نصف دارایی همسرتان، زمانی که همسرتان بخواهد شما را طلاق دهد با رعایت شرائط مندرج در عقدنامه به شما تعلق می‌گیرد. اجرت المثل خانه‌داری هم دارای قاعده‌ای خاص است زمانی که شما به دستور همسرتان به کارهای خانه‌داری بپردازید و قصد تبرع (رایگان) نداشته باشید که البته این موضوع با نظر قاضی مربوطه به اثبات می‌رسد. اگر چنین شرایطی را نداشته باشد یا اثبات نشود قابل وصول نیست.
--------------------------------------------------------------
پرسش :    دختر باکره‌ای که مهریه‌اش عندالاستطاعه می‌باشد می‌تواند از حق حبس استفاده کند؟
پاسخ:   در مهریه عندالاستطاعه مرد باید توانایی مالی پرداخت مهریه را داشته باشد، لذا در این نوع مهریه اگر زوج توانایی پرداخت نداشته باشد حق حبس برای خانم وجود ندارد.
--------------------------------------------------------------
پرسش :    برای اینکه جهیزیه‌ام را برگردانم چه کار باید بکنم؟
پاسخ:   شما باید با در دست داشتن مدارک شناسنامه، کارت ملی، عقدنامه و لیست لوازم جهیزیه که همسرتان و شهود امضاء‌کرده‌اند به دادگاه خانواده مراجعه و دادخواست استرداد جهیزیه را بدهید چنانچه ممکن است شوهرتان اقدام به تخریب یا فروش جهیزیه شما نماید می‌توانید تقاضای صدور قرار تامین خواسته را هم از دادگاه بخواهید.
--------------------------------------------------------------
پرسش :    آیا زن می‌تواند مهریه خود را از پول دیه تقاضا کند؟
پاسخ:   بله می‌تواند، قبل از تقسیم دیه بین وراث دیون متوفی که از جمله آن مهریه می‌باشد از دیه کسر می‌شود و بعد تقسیم می‌گردد.
--------------------------------------------------------------
پرسش :    آیا دادگاه این اجازه را دارد که بر اثر دادخواست مرد مهریه زن را قسط بندی کند بدون امضاء زن و بدون حضور زن حکم طلاق غیابی بدهد؟
پاسخ:   بله، با توجه به اینکه طبق قانون و شرع، طلاق به دست مرد است و چنانچه زن علیرغم اخطاریه‌های دادگاه در جلسه دادگاه حاضر نشود، قاضی طبق قانون به پرونده رسیدگی می‌کند و در پرونده طلاق کلیه حقوق مادی زن از جمله مهریه تعیین تکلیف می‌شود و در صورت عدم توانایی مالی مرد جهت پرداخت مهریه و محرز شدن آن برای دادگاه قاضی مهریه را قسط‌بندی می‌کند.
--------------------------------------------------------------
پرسش :    شرایط تعیین داور در دادگاه خانواده چیست؟
پاسخ:   طبق قانون داور باید مسلمان، متاهل، معتمد، عدم شهرت به فسق و فساد وآشنایی نسبی به مسائل شرعی،خانوادگی و اجتماعی داشته باشد و حداق سنش 40 سال تعیین شده است.
--------------------------------------------------------------
پرسش :    آیا می‌توان وکالت بلاعزلی که برای طلاق داده‌ایم را باطل کنیم؟
پاسخ:   خیر، باتوجه به اینکه وکالت، بلاعزل است، دیگر نمی‌توان آن را باطل کرد مگر با توافق مجدد موکل و وکیل
پرسش :    برای من نامه دادخواست اعسار آمده، حالا می‌خواهم اثبات کنم که همسرم دارایی دارد، چطور می‌توانم این کار را انجام دهم؟
پاسخ:   ابتدا باید ذکر کرد که داشتن یک خانه و یک ماشین در حد متعارف و شئون مرد، جزء مستثنیات است و لیکن جهت اثبات دارایی همسرتان اگر غیر از موارد بالا اموال دیگری داشته باشد به دادگاه معرفی کنید.
--------------------------------------------------------------
پرسش :    سوء رفتار شوهر نسبت به زن چگونه ثابت می‌شود و چه چیزهایی جزء سوء رفتار حساب می‌شود؟
پاسخ:   سوء رفتار در مقابل حسن معاشرت است که مورد تاکید قانونگذار در ماده 1103 قانون مدنی است. آزارهای جسمی و روحی به نحوی که عرفاً‌ غیرقابل تحمل باشد از مصادیق سوءرفتار است و تشخیص آن به نظر دادگاه است و هر یک از آنها باید با دلائل شرعی و قانونی به دادگاه ارائه شود و صرف ادعا پذیرفته نیست.
--------------------------------------------------------------
پرسش :    اگر خانمی زندگی‌اش را ترک کند و برای ایشان اظهارنامه هم فرستاده شده باشد ولی برنگردد، آیا مرد می‌تواند ازدواج مجدد داشته باشد یا اینکه باید اجازه دادگاه را داشته باشد؟
پاسخ:   باید از دادگاه اجازه بگیرد در غیر اینصورت همسر اول می‌تواند با توجه به شرط ضمن عقد مندرج در سند ازدواج، طلاق بگیرد.
--------------------------------------------------------------
پرسش :    در ازدواج موقت اگر مدت قید نشود، در عقد نکاح چه تاثیری دارد؟ آیا آن را باطل می‌کند یا اینکه عقد موقت را به دائم تبدیل می‌کند؟
پاسخ:   طبق مواد 1075 و 1076 قانون مدنی عقد موقت بدون ذکر مدت باطل است.
پرسش :    در صورتیکه زن برای طلاق اقدام کند آیا مهریه به او تعلق می‌گیرد یا خیر؟
پاسخ:   اگر دلیل شما برای طلاق مربوط به شروط 12 گانه عقدنامه باشد در صورت توانایی در اثبات آنها می‌توانید مهریه خود را درخواست کنید، مگر در صورتی که دلیل محکمه پسندی برای طلاق نداشته باشید که در اینجا باید با همسرتان به توافق برسید و ممکن است همسرتان در صورت بخشیدن مهریه حاضر به طلاق دادن شما شود.
--------------------------------------------------------------
پرسش :    می‌خواستم بپرسم آیا دادگاه می‌تواند طلا و جواهرات و خریدهایی که داماد برای عروس کرده را به داماد برگرداند، چطور باید از قاضی این را بخواهیم؟
پاسخ:   اگر شما دادخواست طلاق داده باشید از قاضی پرونده درخواست نمایید به این موضوع رسیدگی نماید، در غیر این صورت دادخواست جداگانه تنظیم نمایید. لازم به ذکر است در صورتیکه عین هدایا موجود باشد می‌توانید آنها را پس بگیرید.
--------------------------------------------------------------
پرسش:    با توجه به تامین خواسته در خصوص مهریه از طرف همسرم، مبلغ واریزی اینجانب به حساب مسکن مهر توقیف شده است. با توجه به نامه اجرای احکام به تعاونی مسکن هرگونه واریز پولی مسدود می‌گردد، در ضمن مهریه همسرم قسطی شده بود و بنده الزام به تمکین ایشان را گرفته‌ام ولی ایشان مراجعت ننموده است.
پاسخ:   با توجه به اینکه مبالغ واریزی شما به صندوق مسکن مهر هنوز در مرحله وجه نقد است و به مسکن تبدیل نشده است، لذا همسرتان می‌تواند طبق قانون آن را توقیف نماید. دیگر اینکه هر چند مهریه همسرتان قسطی شده است و لیکن هر زمان همسرتان مالی را از شما به دادگاه معرفی نماید که جزء مستثنیات نباشد می‌تواند آن را نیز توقیف نماید. در خصوص رای الزام به تمکین نیز از زمان ترک زندگی دیگر به ایشان نفقه‌ای تعلق نمی‌گیرد.
--------------------------------------------------------------
پرسش :    همسرم زنی را صیغه کرده، آیا برای گرفتن زن صیغه ای اجازه زن اول لازم است یا خیر؟
پاسخ:   اگر همسر شما ازدواج مجدد کرده و آن را ثبت نکرده باشد جرم است، و در صورتیکه شما و همسرتان شرائط عقدنامه را امضاء کرده باشید ازدواج مجدد ایشان بدون اجازه شما باعث حق اعمال وکالت در طلاق برای شما خواهد شد و می‌توانید حق و حقوق خود را نیز مطالبه کنید.
--------------------------------------------------------------
پرسش :    کسی که حکم عدم تمکین برایش صادر شده و تجدیدنظر هم رفته و محکوم شده باشد، باز هم اگر اجرا بگذارد به او نفقه تعلق می‌گیرد یا خیر؟
پاسخ:   هر زمانی که زن اعلام آمادگی تمکین نمود از آن زمان به ایشان نفقه تعلق می‌گیرد.
--------------------------------------------------------------
پرسش:    چه موقع زن می‌تواند جهزیه‌اش را از خانه مرد خارج کند؟ قبل از اینکه شکایتی در دادگاه کرده باشد می‌تواند جهیزه‌اش را ببرد و بگوید از قاضی حکم داشته است؟
پاسخ:   زن مالک جهیزیه خود می‌باشد و لیکن اگر با مقاومت مرد روبرو شود می‌تواند به دادگاه دادخواست استرداد جهیزیه ارائه نماید و اگر احتمال فروش یا جابجایی آنها را بدهد می‌تواند ابتدا درخواست قرار تامین نماید.
پرسش :    چه موقع زن می‌تواند جهزیه‌اش را از خانه مرد خارج کند؟ قبل از اینکه شکایتی در دادگاه کرده باشد می‌تواند جهیزه‌اش را ببرد و بگوید از قاضی حکم داشته است؟
پاسخ:   زن مالک جهیزیه خود می‌باشد و لیکن اگر با مقاومت مرد روبرو شود می‌تواند به دادگاه دادخواست استرداد جهیزیه ارائه نماید و اگر احتمال فروش یا جابجایی آنها را بدهد می‌تواند ابتدا درخواست قرار تامین نماید.
--------------------------------------------------------------
پرسش :    از لحاظ قانونی مردی که می‌خواهد زنش را طلاق دهد چه حقوقی را باید به زنش پرداخت کند؟
پاسخ:   باید کلیه حقوق مالی و غیرمالی همسرش از طریق دادگاه مشخص ‌شود، از جمله مهریه، نفقه، نفقه زمان عده، جهیزیه، اجرت‌المثل خانه‌داری، وضعیت حضانت فرزندان مشترک، نفقه فرزندان، زمان ملاقات با فرزندان و...
--------------------------------------------------------------
پرسش :    محل ازدواج ما تهران بوده است و محل زندگیمان قم می‌باشد، همسرم در تهران شکایت کرده و از آنجا دادخواست مهریه داده است، آیا این کار ایشان صحیح است یا اینکه ایشان باید در قم شکایت می‌کردند و از اینجا اقدام می‌کردند؟
پاسخ:   مهریه ناشی از عقد نکاح است، و می‌تواند هم در محل اقامت خوانده اقامه شود و هم در محل وقوع عقد، به استناد ماده 13 قانون آیین دادرسی مدنی، بنابراین دادخواستی که همسرتان داده است بلامانع می‌باشد.
--------------------------------------------------------------
پرسش :    آیا برای گرفتن طلاق رضایت پدر و مادر هم شرط است یا خیر؟
پاسخ:   خیر، لکن بهتر است در این مورد از پدر و مادر و یا مرکز مشاوره راهنمایی بگیرند.
--------------------------------------------------------------
پرسش :    بنده به علت اختلاف با همسرم تقاضای طلاق داده‌ و منزل را ترک کرده‌ام ، با توجه به اینکه هنوز از همسرم جدا نشده‌ام می‌توانم منزل جدا اجاره کنم و سر کار بروم ؟ آیا نیازی به حکم دادگاه هست یا خیر؟
پاسخ:   تا زمانیکه شما قانوناً و شرعاً از همسرتان طلاق نگرفته‌اید نسبت به اشتغال و ... باید از ایشان اجازه بگیرید، مگر اینکه کارفرمای مورد نظر شما این اجازه نامه را از شما نخواهد.
پرسش :    اگر جد پدری نفقه نوه‌اش را ندهد می‌توان برای دریافت نفقه زمان گذشته اقدام کرد؟
پاسخ:   اگر از دادگاه رأی اذن استقراض نفقه فرزند داشته باشید می‌توانید هزینه‌هایی که برای فرزندتان کرده‌اید از پدربزرگش دریافت کنید. نفقه فرزندی که پدرش فوت کرده است در صورت داشتن جد پدری و بر فرض توانایی مالی او بر وی واجب است.
--------------------------------------------------------------
پرسش :    فرمول محاسبه مهریه خانم‌ها در رابطه با گذشت زمان به نرخ روز به چه صورت است؟
پاسخ:   بر اساس فرمی که از طرف بانک مرکزی اعلام می‌گردد، شاخص سالیانه بهای کالا و خدمات را تقسیم بر شاخص سال وقوع عقد کرده و جواب آن را در مهریه ضرب می‌کنیم.
--------------------------------------------------------------
پرسش :    آیا مرد می‌تواند مانع از رفتن زن به خانه پدر و مادرش شود؟
پاسخ:   طبق قانون و شرع، زن جهت خروج از منزل مگر در مواقع خاص، باید از همسرش اجازه بگیرد. ولیکن مسئله مورد پرسش بین فقهای عظام اختلافی است، بعضی از فقهای عظام تفصیل قائل شده‌اند به اینکه فرد تنها در مواردی که منافی حق شوهر است می‌تواند اجازه خروج ندهد لکن اگر زن زمانی بیرون رود که منافی حقوق شرعی مرد نباشد اشکال ندارد از جمله اینکه او خانه نباشد و نیازی به وی نداشته باشد و بعضی از فقها به طور کلی هر خروجی را مستلزم اجازه می‌دانند. و برخی به طور خاص خروج زن را برای دیدار اقوام نزدیک از جمله پدر و مادر از موارد جواز می‌شمارند.
--------------------------------------------------------------
پرسش :    اگر زن نداند که مرد چه اموالی دارد (غیر از منزلی که در آن زندگی می‌کند و ماشینی که دارد) و نتواند به دادگاه معرفی کند مهریه او به چه صورت پرداخت می‌شود؟
پاسخ:   در صورتیکه مرد اعسارش به دادگاه ثابت شود، مهریه زن قسط‌بندی می‌شود ولیکن زن هر وقت از ایشان اموالی پیدا نماید می‌تواند به اجرای احکام معرفی کند تا نسبت به دریافت نقدی مهریه اقدام شود.
--------------------------------------------------------------
پرسش :    آیا در طلاق شیربها نیز پس داده می‌شود؟
پاسخ:   در صورتیکه شیربها به عنوان مهریه حاضر باشد و یا شرط ضمن عقد آمده باشد نمی‌توان شیربها را پس گرفت و لیکن اگر با پول شیربها برای خانم جهیزیه تهیه شده باشد، جهیزیه جزء اموال مرد محسوب می‌شود و باید آن را پس داد.
پرسش:    آیا شیربها و طلاهایی که در دوران عقد برای زوجه خریداری شده است قابل استرداد به زوج است؟ در صورت قابل استرداد بودن چنانچه زوج بابت مهریه و نفقه به زوجه بدهکار باشد می‌توان شیربها و طلاها را بابت این بدهی برداشت؟
پاسخ:   بستگی به شرایط و نحوه بخشش آن‌ها دارد، برای مطابقت شرائط آن با مساله خودتان به ماده 1037 و مواد 795 به بعد قانون مدنی مراجعه فرمایید. در صورتیکه شیربها و طلاها قابل استرداد از طرف زوج باشند زوجه می‌تواند با درخواست قرار تامین نسبت به مهریه و یا نفقه گذشته از طریق دادگاه آنها را توقیف کند و پس از قطعی شدن حکم بابت طلب زوجه حساب می‌شود.
--------------------------------------------------------------
پرسش:    اگر زنی که خود درآمد دارد و با شوهرش زندگی می‌کند و درآمدش را در زندگی خرج کند، اگر بخواهد عدم پرداخت نفقه توسط شوهرش را در دادگاه ثابت کند چه کار باید انجام دهد؟
پاسخ:   باید پس از طرح دادخواست مطالبه نفقه با ارائه شاهد در دادگاه ثابت کند خرج زندگی را از درآمد خودش تامین می‌کند.
--------------------------------------------------------------
پرسش:    خواهر بنده ازدواجش، ازدواج دائم بوده ولی ثبت نشده، الان می‌خواهد از همسرش جدا شود، چه کار باید بکند؟ آیا توافقی می‌توانند از هم جدا شوند یا اینکه باید به مراجع قانونی مراجعه نمایند؟
پاسخ:   اگر قصد دارند مطابق قانون این ازدواج ثبت و رسمی شود باید دادخواست به دادگاه تقدیم نمایند و پس از صدور رای دادخواست طلاق توافقی ارائه نموده و از هم جدا شوند. چنانچه در مورد زوجیت، مدت و نوع آن اختلافی ندارند می‌توانند دادخواست طلاق توافقی به دادگاه خانواده ارائه نمایند و با توافق طلاق بگیرند.
--------------------------------------------------------------
پرسش :    آیا خانمی که ازدواج کند حضانت فرزند از او سلب می‌شود؟
پاسخ:   به استناد ماده 1170 قانون مدنی در صورتی‌که مادر ازدواج کند، حضانت با پدر طفل است؛ مگر اینکه مطابق یکی از بندهای ماده 1173 قانون مدنی پدر صلاحیت برای حضانت طفل نداشته باشد.
--------------------------------------------------------------
پرسش :    همسرم بدون اطلاع منزل را ترک کرده و مقداری وسایل هم با خودش برده، الان تکلیف من چیست و چه کار باید بکنم؟ (سوال کننده مرد)
پاسخ:   می‌توانید دادخواست الزام به تمکین به دادگاه ارائه نمایید.
--------------------------------------------------------------
پرسش :    بنده از همسرم جدا شده‌ام، چون پول شیربها را پدر همسرم پرداخت کرده بود حالا از پدر من جهت دریافت شیربها شکایت کرده است. با پول شیربها بنده جهیزیه تهیه کرده‌ام و همچنین خرج همسرم کرده بودم، آیا می‌توانم جهیزیه را بابت شیربها به آنها برگردانم و یا اینکه بابت نفقه گذشته که همسرم به من بدهکار است بردارم و یا اینکه بگویم آن را خرج همسرم کرده‌ام؟
پاسخ:   اگر بخواهید جهیزیه را به جای آن بدهید باید طرف مقابل قبول کند و برای ادعاهای دیگر هم باید بتوانید آنها را در دادگاه اثبات کنید.
--------------------------------------------------------------
پرسش:    سند ازدواجمان دست همسرم می‌باشد. الان می‌خواهم مهریه‌ام را به اجرا بگذارم و از او جدا شوم، چه کار باید انجام دهم؟
پاسخ:   با در دست داشتن شناسنامه و مدارک به دفترخانه‌ای که ازدواجتان در آن ثبت شده مراجعه و درخواست رونوشت از سند ازدواج کنید.
--------------------------------------------------------------
پرسش :    شخصی بابت مهریه هر سه ماه یک بار یک عدد سکه پرداخت می‌کند. الان ایشان وضع مالی خوبی ندارد و می‌خواهد مدت پرداخت آن را بیشتر کند آیا امکان آن وجود دارد یا خیر؟ به کجا باید مراجعه کند؟
پاسخ:   بله، باید دادخواست تقلیل اقساط به دادگاه تقدیم نماید.
--------------------------------------------------------------
پرسش :    سه سال قبل زن و شوهری با ماهی 100 هزار تومان بابت مهریه توافق کردند ولی حالا زوجه مطالبه کل مهریه را کرده، تکلیف مهریه‌ای که این سه سال پرداخت شده و دفاع موثر در دادگاه چیست؟
پاسخ:   باید روشن کنید توافق اولیه به چه صورت و طی چه قراردادی بوده است، در هر حال هر میزان از مهریه که تاکنون پرداخت گردیده از کل آن کسر می‌شود.
--------------------------------------------------------------





پرسش :    آیا بیماری صرع جزء بیماری‌های صعب‌العلاج محسوب می‌شود؟ اگر محسوب می‌شود آیا حق طلاق به زن داده می‌شود و مهریه به او تعلق می‌گیرد یا خیر؟
پاسخ:   تشخیص اینکه صرع جزء بیماریهای صعب‌العلاج هست یا خیر با پزشکی قانونی است. در خصوص مطالبه مهریه ارتباطی به بیماری همسرتان ندارد و هر زمان که بخواهید می‌توانید مطالبه کنید.
--------------------------------------------------------------
پرسش 2:    مدت 6 ماه است که عقد کرده‌ام و الان در حال طلاق هستیم. مهریه من 6 دانگ منزل است به صورت عندالاستطاعه ولی همسرم الان استطاعت پرداخت ندارد. ایشان در حدود 800 هزار تومان طلا برای من خریده است، آیا می‌توانم این طلاها را جای بخشی از مهریه خود بردارم؟
پاسخ:   تا همسرتان طلاها را مطالبه نکرده است می‌توانید نزد خود نگاه دارید، هرگاه مطالبه کرد در دعوای متقابل مطالبه مهریه شما می‌توانید این میزان طلا را در قبال بخشی از مهریه خودتان توقیف کنید.
--------------------------------------------------------------
پرسش:    در طلاق توافقی تعهد دو طرف جنبه اجرائی دارد یا خیر؟
پاسخ:   بستگی دارد به نحوه توافقات و درج آن در متن رای صادره اگر به صورت ابتدایی باشد الزام‌آور نیست ولی اگر در قالب گزارش اصلاحی و یا انجام تعهد در ضمن عقد خارج لازم باشد الزام آور است. عقد خارج لازم یعنی اینکه یکی از عقود الزام آور مثل بیع و باء بین دو طرف منعقد شود و ضمن آن طرفی به طرف دیگر تعهد کند و یا شرطی به نفع دیگری قرار دهد در آن صورت انجام آن تعهد و یا شرط الزام آور است.

--------------------------------------------------------------
پرسش :    برای من نامه دادخواست اعسار آمده، حالا می‌خواهم اثبات کنم که همسرم دارایی دارد، چطور می‌توانم این کار را انجام دهم؟
پاسخ:   ابتدا باید ذکر کرد که داشتن یک خانه و یک ماشین در حد متعارف و شئون مرد، جزء مستثنیات است و لیکن جهت اثبات دارایی همسرتان اگر غیر از موارد بالا اموال دیگری داشته باشد به دادگاه معرفی کنید.
--------------------------------------------------------------
پرسش :    سوء رفتار شوهر نسبت به زن چگونه ثابت می‌شود و چه چیزهایی جزء سوء رفتار حساب می‌شود؟
پاسخ:   سوء رفتار در مقابل حسن معاشرت است که مورد تاکید قانونگذار در ماده 1103 قانون مدنی است. آزارهای جسمی و روحی به نحوی که عرفاً‌ غیرقابل تحمل باشد از مصادیق سوءرفتار است و تشخیص آن به نظر دادگاه است و هر یک از آنها باید با دلائل شرعی و قانونی به دادگاه ارائه شود و صرف ادعا پذیرفته نیست.
پرسش     هرگاه زوج درخواست طلاق زوجه خود را به دادگاه ارائه کند و زوجه از آمدن به دادگاه امتناع کند. با توجه به اینکه زوجه تمام حق و حقوق خود را دریافت نموده آیا بدون حضور زوجه دادگاه حکم طلاق را صادر می‌کند؟
پاسخ:   با توجه به اینکه حق طلاق با مرد است و زوجه هم کلیه حقوق خود را دریافت کرده است، لذا در صورت عدم حضور در دادگاه، رای طلاق غیابی صادر می‌شود.
--------------------------------------------------------------
پرسش:    مدت زمان ملاقات فرزند چه مقدار است؟ جهت افزایش مدت زمان ملاقات از چه طریق باید اقدام کرد؟
پاسخ:   مدت ملاقات فرزند با توجه به سن و سال، وضعیت و مصلحت تعیین می‌شود. جهت افزایش زمان ملاقات فرزند دادخواست افزایش زمان ملاقات فرزند را به دادگاه ارائه نمایید تا قاضی مربوطه بررسی و رسیدگی نماید.
--------------------------------------------------------------
پرسش :    نفقه خانم خانه‌دار به چه صورت محاسبه می‌شود؟
پاسخ:   نفقه زن بستگی به شئوونات خانوادگی و عرف وعادت دارد و قاضی پس از بررسی‌های لازم نفقه را تعیین می‌کند. البته ذکر این نکته مهم است که نفقه زمانی به زن تعلق می‌گیرد که زن در تمکین شوهرش باشد.
--------------------------------------------------------------
پرسش :    آیا می‌توان مهریه و نفقه‌ای که بخشیده شده است را مجدداً مطالبه کرد؟
پاسخ:   خیر، در صورتی که مهریه و نففه بخشیده شد دیگر نمی‌توانید آنها را مطالبه کنید. مگر اینکه به صورت مشروط ببخشید. برای مثال در مقابل انجام کاری از سوی همسرتان، مهریه خود را ببخشید، در این صورت اگر ایشان به شروط شما عمل نکند شما می‌توانید مهریه خود را مطالبه کنید. توصیه می‌شود جهت هرگونه توافق بهتر است شهودی حضور داشته باشند و در رابطه با متن توافقنامه با یک نفر حقوقدان و یا مشاور حقوقی مشورت کنید.
--------------------------------------------------------------
پرسش :    اگر زن و مردی از هم جدا شوند آیا مرد می‌تواند درخواست استرداد طلاهایی که به همسرش داده است را نماید؟
پاسخ:   در صورتی که قاضی دادگاه در مورد طلاها تصمیمی در حکم طلاق نگرفته باشد اگر طلاها را مرد به همسرش تملیک کرده باشد نمی‌تواند آنها را پس بگیرد، ولی اگر آنها را هدیه داده باشد تا زمانیکه عین آن طلاها موجود باشد یعنی زن آنها را نفروخته ، تعویض نکرده ، به فرد دیگری نبخشیده و گم نکرده باشد مرد می‌تواند آنها را مطالبه کند.
پرسش   آیا زن می‌تواند به جای مهریه فرزندش را قبول کند و مهریه‌اش را ببخشد؟
پاسخ:   حضانت فرزند دختر یا پسر تا اتمام 7 سالگی بر عهده مادر می‌باشد و بعد از این مدت دختر تا 9 سالگی و پسر تا 15 سالگی حضانتشان بر عهده پدر می‌باشد، پس از اتمام این سنین اختیار با فرزندان است که با کدام یک از والدین خود می‌خواهند زندگی کنند، لذا جهت بخشش مهریه در مقابل حضانت فرزندان شما باید با همسرتان در این خصوص توافق نمایید. ضمناً در تمام سنین ذکر شده نفقه فرزندان بر عهده پدر می‌باشد.
--------------------------------------------------------------
پرسش :    سوالی داشتم در رابطه با سند ازدواج، معنی آن چیست؟
پاسخ:   جهت حفظ نهاد خانواده و برخورداری از برخی حق و حقوق ناشی از ازدواج مانند مهریه، نفقه، حضانت ،... و حتی گنجاندن برخی شروط طرفین، لازم است ازدواج ثبت شود و به صورت سند در اختیار زوجین قرار گیرد.
--------------------------------------------------------------
پرسش :    زمانیکه فرزندم را زایمان کردم او را به پدرش دادم و در بیمارستان امضاء دادم که فرزندم را صحیح و سالم تحویل دادم. الان سه سال از این ماجرا می‌گذرد، با توجه به موارد ذکر شده می‌توانم حضانت فرزندم را بگیرم؟
پاسخ:   شما می‌توانید دادخواست حضانت فرزند مشترک را تقدیم دادگاه نمایید. قاضی با در نظر گرفتن مصلحت فرزندتان رای خود را صادر خواهد کرد.

--------------------------------------------------------------
پرسش :    کارهایی مثل ظرف شستن ، لباس شستن و .... جزء وظایف زن است؟
پاسخ:   خیر ، از لحاظ شرعی و قانونی این امور بر عهده زنان نیست و لیکن جهت تداوم و حفظ کانون خانواده زنان امور خانه‌داری را انجام می‌دهند. همانگونه که مردان نیز بعضی از کارهایی را که در زندگی مشترک انجام می‌دهند جزء وظایف شرعی و قانونی‌شان نیست ولی برای ایجاد محبت و تداوم بهتر زندگی انجام می‌دهند.

مبغوضیت طلاق در اسلام

مبغوضیت طلاق در اسلام

مریم رضایى


چکیده:
پدیده طلاق، پدیده چند عاملى است و هرگز یک عامل به تنهایى نمى‏تواند موجبات پیدایش آن را فراهم کند. اکثر اوقات بزرگترین مشکلات، از جزئى‏ترین مسائل ایجاد مى‏شود. همین جزئیات و جرقه‏هاى کوچک آتشهاى بزرگى را ایجاد مى‏کند که باعث ویران شدن خانواده مى‏شود. آمار رو به افزایش طلاق در هیچ عصرى، چنین نگران‏کننده نبوده است. با این که مى‏دانیم مسأله طلاق یک امر ضرورى است، ولى باید به حداقل ممکن تقلیل یابد؛ چرا که در روایات اسلامى طلاق، شدیدا مذمت شده و به عنوان مبغوضترین حلالها از آن یاد شده است.

با توجه به اهمیت موضوع سعى داریم با استناد به آیات و روایات، مبغوضیت طلاق و موارد کاهش و افزایش آن را طرح کنیم. در همین راستا به علل و عوامل مهم طلاق از قبیل؛ ضعف ایمان، ناراحتى‏هاى روحى و روانى، فساد اخلاقى، ناتوانى جنسى، بى‏کارى، دوستان ناباب، دخالتهاى بى مورد دیگران، ازدواجهاى اجبارى و... اشاره شده است.

در پایان نیز مطالبى درباره پیامدهاى مختلف طلاق و راهکارهاى مقابله با شیوع طلاق، همانند جلوگیرى از ازدواج در سنین کم، مدت زمان مناسب براى شناخت یکدیگر و... آورده شده است.

مقدمه
امروزه شاهدیم که خانواده‏ها دچار نابسامانیها و درگیریها بوده و در رابطه با خود و فرزندانشان مسائل و دشواریهایى دارند. از قبیل این که:

روابطشان سست و متزلزل است؛ از صفا و صمیمیت و در نتیجه از آرامش و سکون خبرى نیست؛ زن و شوهر ظاهرا در کنار یکدیگرند، ولى وضعیت زندگى، آنان را چون دو بیگانه، در کنار هم قرار داده است. آمار طلاق سرسام آور شده است و زن و مرد با اندک بهانه‏اى رشته حیات خانوادگى را از هم مى‏گسلند. فرزندان مهر و عطوفت لازم را از خانواده‏ها به دست نیاورده و در نتیجه اکثرشان زود رنج و زودشکن و بى‏عاطفه‏اند. به علت عدم تربیت صحیح، بزهکارى کودکان رو به افزایش است.

اینها از جمله نابسامانیهایى است که دامنگیر نهاد مقدس خانواده گردیده است. از این رو انسانهاى آگاه و دلسوز به جامعه انسانى، هر کدام به نوبه خود و به اندازه توان خویش اقدام به رفع این نابسامانیها و خطراتى که باعث اضمحلال خانواده است، نموده‏اند و با نوشتن کتابها و مقاله‏ها در صدد اصلاح این نهاد مقدس برآمده‏اند.

این نوشتار ناچیز اقدامى است در همین راستا تا شاید قدمى در این زمینه برداشته شود و اصلاحى هر چند ناچیز انجام گیرد.

گفتار اول: کلیات

مفهوم طلاق
طلاق در لغت: واژه طلاق در لغت به معنى بیزارى و جدایى کامل است.(1) و در لغت عرب، واژه تطلیق بیشتر براى گسست پیوند زناشویى به کار مى‏رود.(2)

طلاق در اصطلاح این چنین تعریف شده است که:

«و شرعا ازالة قید النکاح بصیغة طالق و شبهها.»(3)

طلاق عبارت از زایل کردن قید ازدواج با لفظ مخصوص «انت طالق» و شبیه آن، مى‏باشد.

در اصطلاح حقوقى طلاق عبارت است از: جدا شدن زن از مرد، به سبب انحلال نکاح دائم، با شرایط و تشریفاتى خاص از جانب مرد یا نماینده قانونى او، که با حکم دادگاه انجام مى‏شود.

در اصطلاح حقوقى، طلاق این گونه تفسیر شده است:

«طلاق ایقاعى است که به موجب آن، مرد به اذن یا حکم دادگاه زنى را که به طور دائم در قید زناشویى اوست، رها مى‏سازد.»(4)

در شریعت نیز، گسست پیوند زناشویى به فسخ یا طلاق صورت مى‏گیرد.(5)

انواع طلاق
در یک نگاه طلاق را به چهار نوع مى‏توان تقسیم نمود:

1ـ طلاق رجعى، که طى آن، مرد بعد از طلاق و قبل از سرآمدن مدت «عده»، مى‏تواند بدون عقد، به زن خود رجوع کند.

2ـ طلاق بائن، که طى آن، مرد بعد از جدایى، حق رجوع به زن خود را بدون عقد مجدد ندارد.

3ـ طلاق خلع، که در آن زن نسبت به شوهرش کراهت دارد و با بخشیدن داراییهایش از شوهر مى‏خواهد تا او را طلاق دهد.

4ـ طلاق مبارات، نیز هنگامى صورت مى‏گیرد که زن و شوهر متقابلاً از یکدیگر بیزار شده‏اند و بر خلاف طلاق خلع که در آن زن براى تحقق طلاق مى‏تواند همه دارایى‏اش را ببخشد، فقط مى‏تواند از مهریه خود و یا به مقدار آن صرف‏نظر کند. به عبارت دیگر، در این نوع طلاق، بر مرد، دریافت بیش از مقدار مهر جایز نیست.(6)

مبغوضیت طلاق در اسلام
در اسلام، پیوند زناشویى پیوند مقدسى است که براى آرامش روح و جسم بشر، لازم و ضرورى است. قرآن کریم در آیات بسیارى به ازدواج فرمان داده و پیامبر اسلام نیز بسیار بر آن تأکید کرده و مسلمانان را از این که به خاطر ترس از فقر و ندارى، تن به ازدواج ندهند، بر حذر مى‏دارند.(7)

همانگونه که در اسلام، ازدواج امرى مقدس و پسندیده مى‏باشد و براى ثبات آن تأکید فراوان شده است، طلاق امرى ناپسند و نامقدس است که براى جلوگیرى از آن از هر وسیله ممکن استفاده شده و از آن در کلمات شارع مقدس، به عنوان مبغوضترین حلالها و امرى که خشم خدا را به دنبال دارد، تعبیر شده است.

امام صادق علیه‏السلام فرمودند:

«ما من شى‏ء مما احلّه الله عزّوجل ابغض الیه من الطلاق...»(8)

هیچ چیز از آنچه خداوند متعال آن را حلال قرار داده‏است، نزد او منفورتر و ناپسندتر از طلاق نیست.

در سخنى دیگر فرموده است:

در اسلام، هیچ چیز نزد خداوند، مبغوضتر و نکوهیده‏تر از خانه‏اى نیست که با جدایى و طلاق خراب شود. خداوند از کسانى که به طلاق روى مى‏آورند، بى‏زار است و هنگامى که طلاق رخ مى‏دهد، عرش خداوند به لرزه در مى‏آید.(9)

اسلام به عنوان یک دین همه بعدى و مترقى، طلاق را جایز شمرده است؛ اما آن را مبغوضترین حلال مى‏شمرد. در اینجا یک سؤال مهم پیش مى‏آید و آن این که اگر طلاق تا این اندازه مبغوض است، که خداوند مرد طلاق‏دهنده را دوست ندارد، پس چرا اسلام آن را تحریم نکرده است. به عبارت دیگر، آیا بهتر نبود که اسلام براى طلاق شرایطى قرار مى‏داد و تنها در صورت وجود آن شرایط، به مرد اجازه طلاق مى‏داد؟ و چون طلاق مشروط بود، قهرا جنبه قضایى پیدا مى‏کرد.

اساسا معنى این جمله که: «مبغوضترین حلالها نزد خدا طلاق است.» چیست؟

اگر طلاق حلال است، نباید مبغوض باشد، و اگر مبغوض است، نباید حلال باشد. مبغوض بودن با حلال بودن ناسازگار است! اسلام از طرفى مرد طلاق دهنده را زیر نگاههاى خشم آلود قرار مى‏دهد و از او بیزارى دارد، از طرف دیگر وقتى که مرد مى‏خواهد زن را طلاق دهد، هیچ مانع قانونى در برابر او قرار نمى‏دهد، چرا؟

این پرسش بسیار بجاست و همه رازها در همین نکته نهفته است. راز اصلى مطلب این است که زوجیت و زندگى زناشویى، یک علقه طبیعى است نه قراردادى، و قوانین خاصى در طبیعت براى او وضع شده است. پیمان ازدواج، بر خلاف دیگر عقدهاى اجتماعى، بر اساس یک خواهش طبیعى از طرفین باید تنظیم شود.(10)

پیمانى که اساسش بر محبت و یگانگى است نه بر همکارى و رفاقت، قابل اجبار و الزام نیست. با زور و اجبار قانونى، مى‏توان دو نفر را ملزم ساخت که با یک‏دیگر همکارى کنند و پیمان همکارى خود را بر اساس عدالت محترم شمرده، سالیان دراز به همکارى خود ادامه دهند؛ اما ممکن نیست، با زور و اجبار قانونى، دو نفر را وادار کرد که یک‏دیگر را دوست داشته باشند.

مکانیزم طبیعى ازدواج، که اسلام قوانین خود را بر اساس آن وضع کرده است، این است که زن در منظومه خانوادگى محبوب و محترم باشد. بنابراین اگر به عللى زن از این مقام خود سقوط کرد و شعله محبت مرد، نسبت به او خاموش و مرد نسبت به او بى‏علاقه شد، پایه و رکن اساسى خانوادگى خراب شده است؛ یعنى، یک اجتماع طبیعى، به حکم طبیعت از هم پاشیده است. اسلام به چنین وضعى با نظر تأسف مى‏نگرد؛ ولى پس از آن که مى‏بیند اساس طبیعى این ازدواج متلاشى شده است، نمى‏تواند از لحاظ قانونى، آن را یک امر باقى و زنده فرض کند.

با این حال، اسلام کوششها و تدابیر خاصى به کار مى‏برد که زندگى خانوادگى از لحاظ طبیعى باقى بماند؛ یعنى، زن در مقام محبوبیت و مرد در مقام طلب و علاقه باقى بماند. توصیه‏هاى اسلام مبنى بر این که زن حتما باید خود را براى شوهر بیاراید و رغبتهاى او را اشباع کند و از آن طرف مرد به زن خود محبت و مهربانى کند، به او اظهار عشق و علاقه نماید، همه و همه براى این است که اجتماعات خانوادگى از خطرات از هم پاشیدگى مصون و محفوظ بماند.(11)

با این حال، گروهى از جامعه شناسان و حقوقدانان مى‏گویند: درست است که طلاق آثار نامطلوبى بر فرزندان و زن و شوهر دارد، اما خانواده‏اى که صحنه زد و خورد و اختلاف دائمى بین زن و شوهر است، براى آن خانواده جهنمى بیش نیست و براى کودکان ایشان هم، محیط نامناسبى است. بنابراین اگر زن و مرد به این نتیجه رسیدند که نمى‏توانند با هم زندگى کنند و زندگى زناشویى آرامى را ادامه دهند، باید از هم جدا شوند. این طرز فکر امروزه در بیشتر کشورهاى جهان پذیرفته شده است.(12)

مواردى که مبغوضیت طلاق را افزایش مى‏دهد
طلاق امرى منفور و مبغوض در نزد خداست؛ ولى مواردى وجود دارد که اگر در آن، طلاق صورت گیرد، مواجه با مبغوضیت و نفرت بیشتر خواهد شد. در ذیل نمونه‏هایى را بیان مى‏کنیم:

الف) طلاق زنى که گناهى را مرتکب نشده است.

ب) طلاق به خاطر این که همسر دیگرى انتخاب کند و هوس خود را اقناع نماید؛ به عبارت دیگر به خاطر تنوع‏طلبى و هوس‏بازى از همسرش جدا شود.

ج) طلاق همسر به خاطر ازدواج با فردى زیباتر.

د) طلاق زنى که در همه حال با شوهرش سازش داشته و با فقر و بدبختى او ساخته و شکوه‏اى نکرده است.

ه) طلاق زنى که از شوهر خود فرزندى دارد و پس از طلاق، فرزند بى‏سرپرست مى‏شود.

و) طلاق زنى که در حال بیمارى است و ممکن است بر اثر آن حالش وخیمتر شود.

مواردى که مبغوضیت طلاق را کاهش مى‏دهد

شکى نیست که در مواردى امر طلاق را مى‏توان آسانتر پذیرفت. مانند: طلاقى که به خاطر بیماریهاى جسمى سرایت کننده، بیمارى روانى، کمبود جنسى، بد اخلاقى، بد دهنى، بى توجهى به جنبه‏هاى عفت و پاکدامنى، معاشرتهاى ناروا، عقیم بودن، شرارتها، اعتیادها، بى‏توجهى به زمینه‏هاى مذهبى و عقیدتى و... صورت مى‏گیرد.

بى‏تردید چنین مراقبتهایى باید قبل از ازدواج مورد نظر باشد تا زمینه براى ناسازگاریهاى بعدى فراهم نگردد.

طلاق در ایران
زندگى اجتماعى امروزى بیش از پیش موجبات جدایى و تفرقه و از هم گسستن پیوندهاى خانوادگى را فراهم آورده است. شهرنشینى و مهمتر از آن پدیده پایتخت نشینى، خود مشکلات خاص جوامع پیشرفته را در پى دارد. هر چه مشکلات خانوادگى، اجتماعى، فرهنگى در شهرها افزایش یابد، خواه ناخواه مسائل زنان هم دچار اوج و فرودهایى خواهد شد. افزایش طلاق در جوامع شهرى معمولاً با تحصیلات بیشتر زنان و آشنایى آنان با مراکز قانونى همراه است. حتى گاه این آشنایى به شکایت از مرد و دستگیرى آنان با مراکز قانونى منجر مى‏شود. اما زنان کم سواد و یا بى‏سواد در شهرهاى کوچک و روستاها معمولاً به دلیل ترس از شوهر و یا واکنش اطرافیان، نداشتن استقلال مالى و پشتوانه اقتصادى و عاطفى پس از طلاق، گاه با وجود داشتن مشکلات خانوادگى غیر قابل حل، به ساختن و سوختن تن مى‏دهند و اصلاً نمى‏دانند چگونه باید اقدام به طلاق کنند. این در حالى است که امکان دارد برخى زنان در شهرهاى بزرگ به کوچکترین بهانه‏اى به سبب آشنایى با قانون بتوانند خود را مطلقه کنند. ولى بروز این مسأله در روستاها از شدت کمترى برخوردار است.

طبق آخرین آمار ازدواج و طلاق و بر اساس گزارش مرکز آمار ایران در سایت شوراى فرهنگى ـ اجتماعى زنان در سال 1380، 640170 مورد ازدواج و 60559 مورد طلاق در کل کشور ثبت شده است؛ که 495629 مورد ازدواج و 54603 مورد طلاق مختص نقاط شهرى مى‏باشد و باقى ارقام مربوط به نقاط روستایى کشور است.

این آمار نشان مى‏دهد که با رشد طلاق در شهرها، روستاها نیز به دلایلى چون: مهاجرت، مشکلات اقتصادى، فرهنگى و حتى گاه بحران هویت از این معضل بى‏بهره نمانده‏اند. حتى روستاهایى که آمار طلاق قبلاً در آنها صفر بوده است، اسم طلاق را بارها و بارها شنیده‏اند.

آمار طلاق در سال 81 نسبت به سال 80 با 73/13 درصد رشد روبه‏رو بوده است. بر اساس آخرین آمارهاى جهانى، ایران با 10 طلاق در 100 ازدواج، مرتبه چهل و چهارم جهان را در طلاق داراست. کشور اکراین با 60 طلاق از 100 ازدواج، مرتبه اول جهان را دارد و در آمریکا از هر 100 ازدواج، 40 مورد به طلاق منجر مى‏شود.

رئیس سازمان ملى جوانان هم اعلام کرد: در سال 81 آمار طلاق در کشور بى سابقه بوده و به 13/4 درصد رسیده است. به گفته وى: 5/1 درصد جوانان کشور مطلقه هستند.

در سال گذشته آمار طلاق، 3/11 درصد و ازدواج 4/1 درصد افزایش داشته است. در شش ماه اول سال 82 در کل کشور، 34431 فقره طلاق ثبت شده است. در این مدت استان تهران با 19941 طلاق و استان خراسان با 3816 طلاق، بیشترین طلاقهاى کشور و استانهاى ایلام و کهکیلویه به ترتیب با 90 و 163 طلاق، کمترین میزان را در آمار طلاق کشور داشته‏اند.

بر اساس این آمار، در شش ماهه نخست سال 82 از هر 9 ازدواج، یکى به طلاق منجر شده است ؛ در حالى که آمار غیر رسمى حکایت از یک طلاق در شش ازدواج در سال گذشته خبر مى‏دهد و در سال 80 از هر 5/10 ازدواج یکى به طلاق منجر شده است. تنها در شهر تهران در نیمه نخست سال 1382 از هر 5/5 ازدواج، یکى به طلاق منتهى شده است.

در استان مرکزى، طلاق در سال 81 نسبت به سال ماقبل آن، بیش از 27% رشد داشته و میزان ازدواج نیز نسبت به سال 80، 45/6 درصد کاهش داشته است. در استان لرستان نیز آمار ازدواج 9/1 درصد نسبت به سال قبل افزایش داشته است. اداره کل ثبت احوال استان اصفهان نیز از افزایش 50 درصدى طلاق نسبت به ده سال قبل خبر داد و اعلام کرد: در حال حاضر در این استان در برابر 10 ازدواج یک فقره طلاق رخ مى‏دهد؛ ولى در گذشته این میزان یک به 20 بوده است. در استان ایلام به ازاى هر 30 ازدواج، یکى به طلاق منجر مى‏شود. در استان سیستان و بلوچستان نیز از هر 26 ازدواج، پایان یکى با طلاق همراه است.

اداره ثبت احوال استان بوشهر نیز از رشد 5/10 درصدى طلاق نسبت به سال قبل خبر داد. طلاق در شهر قم در سال 81 نسبت به سال 80، 30 درصد افزایش و در همین سال در شهر گیلان، 7/15 درصد و در آبادان 20 درصد افزایش داشته است.

به گفته مدیر کل ثبت اسناد و املاک شهر یزد، در سه ماهه اول سال 1382، میزان ازدواج در این شهر نسبت به سال گذشته 5/11 درصد افزایش و طلاق 5/21 درصد کاهش یافته است.(13)

براى حل این مشکل چه مى‏توان کرد؟
نخست باید دید، درد چیست؟ تا بتوان در مورد درمان آن چاره‏اى اندیشید. آیا با شناسایى درد، بدون توجه به علل و اسباب آن مى‏توان درد را درمان کرد؟ براى این که دچار اشتباه نشویم باید بفهمیم، این بیمارى از کجا پیدا شده و چه عواملى باعث بروز و تشدید آن گردیده است. نتیجه این که مسأله طلاق پدیده‏اى مجزى از سایر مشکلات اجتماعى نیست. پس باید با دقت فراوان مورد بررسى قرار گیرد و به جاى مبارزه با معلول، علت را پیدا کرد و در صدد رفع آن برآمد.

گفتار دوم: علل و عوامل طلاق

ـ علل و عوامل فردى طلاق

1ـ ضعف ایمان
دین و مذهب، مهمترین عاملى است که مانع گسست زندگى زناشویى مى‏شود. رسول گرامى اسلام صلى‏الله‏علیه‏و‏آله ، اولین معیارهاى انتخاب همسر را تدیّن، اخلاق نیک و شرافت خانوادگى‏مى‏داندومى‏فرماید:

کسى که با زنى براى ثروتش ازدواج کند، خداوند او را به حال خودش وا مى‏گذارد و کسى که فقط به خاطر زیبایى‏اش با او ازدواج کند، در وى امور ناخوشایند خواهد دید و کسى که براى دین و ایمانش با او ازدواج کند، خداوند همه آن امتیازات را برایش فراهم خواهد کرد.(14)

همچنین در حدیث گوهربارى از نبى مکرم اسلام صلى‏الله‏علیه‏و‏آله مى‏خوانیم که فرمود:

«اذا جائکم من ترضون خلقه و دینه فزوجوه و ان لاتفعلوه تکن فتنة فى الارض و فساد کبیر.»(15)

آن کسى که اخلاق و دینش مورد رضایت و پسند شما بود، به او دختر بدهید و چنانچه از تحقق این ازدواج جلوگیرى کنید، موجب فتنه و فساد بزرگ در زمین شده‏اید.

2ـ ناراحتى‏هاى روحى و روانى
روایات بسیار مهمى از مصادر وحى و در معتبرترین کتابها در مورد رذایل اخلاقى که ریشه در مشکلات روحى و روانى دارد، نقل شده است؛ رذایلى چون: کبر، حماقت، بخل، غضب، تنبلى و... که هر کدام به تنهایى مى‏تواند عرصه را بر زن و شوهر تنگ گرداند و زمینه تزلزل و عدم پایدارى را در خانواده به وجود آورد. در اینجا به ذکر حدیثى اکتفا مى‏شود. رسول خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آله فرمود:

«ایاکم و تزوّج الحمقاء فانّ صحبتها ضیاع و ولدها صباغ.»(16)

از ازدواج با زن کودن و احمق بپرهیزید که همنشینى با آن تباهى عمر و فرزندش متجاوز و ستمکار است.

آنچه مسلم است پیشگیرى بهتر از درمان است و توصیه‏هاى اسلام در انتخاب همسر همه در جهت پیشگیرى از تزلزل نظام مقدس خانواده مى‏باشد. بنابراین قرار دادن ملاکها و معیارهایى تا این اندازه ظریف و عمیق، نه از جهت سختگیرى در امر ازدواج است، بلکه بیانگر اهمیت کانون مقدس خانواده است.

3ـ فساد اخلاقى
فساد اخلاقى از عوامل عمده افزایش طلاق است که مهمترین آنها عبارت است از:

ـ شکستن حریم خانواده؛ زن و مردى که حریم خانواده را مى‏شکنند و عفت و ناموس خود را در اختیار دیگران قرار مى‏دهند، تا غرایز نامحدود جنسى خود را ارضا کنند، خیلى زود تن به انحلال نکاح داده و کانون گرم خانوادگى را رها مى‏کنند تا به دور از این حصار بتوانند به امیال غیر انسانى و بى حد و مرز خود جامه عمل بپوشانند؛ در حالى که بى‏اطلاع از عواقب وخیم آن ـ که خود عامل انواع بیماریهاى جسمى و روحى است ـ مى‏باشند. متأسفانه عده زیادى از مردان و زنان به علت اغفال عده‏اى هوس‏ران و شهوت‏پرست از آغوش گرم خانواده جدا شده، بى‏بند و بارى را بر زندگى شرافتمندانه ترجیح مى‏دهند و براى این که آسانتر و راحت‏تر، از هر گونه قید و بند اخلاق آزاد شوند، تن به طلاق داده، پیوند زن و شوهرى را پاره مى‏کنند.

ـ اعتیاد؛ اعتیاد عبارت است از وابستگى به عوامل یا موادى که تکرار مصرف آنها در زمان معینى از سوى معتاد، ضرورى مى‏باشد. مواد مخدر و عادتزا، دگرگونیهاى روانى در فرد به وجود مى‏آورد؛ همانند تغییر در برداشت از انگیزه‏ها و کنشهاى درون و برون مبتنى بر خیالبافى همراه با خوش‏بینیهاى اغراق‏آمیز، غوطه‏ور شدن در مظاهر هوسناک محسوسات و...

اعتیاد یکى از عوامل مؤثر در زوال و نابودى خانواده است. پدرى که جانش را براى همسر و فرزندانش فدا مى‏کرد، اکنون آنها را نمى‏شناسد و حاضر است براى به دست آوردن ذره‏اى از آن مواد نابود کننده، جان آنها را ببخشد و نسبت به مرگ زن و فرزند خود بى‏اعتنا باشد. او با دست خویش مرگ خود و خانواده‏اش را امضا مى‏کند.

امید است با استفاده از راهکارهاى مفید و درمان به موقع اعتیاد، درصد قابل توجهى از آمار طلاق به علت اعتیاد کاهش یابد.

4ـ ناتوانى جنسى
ضعف قدرت جنسى در مرد یا زن، خصوصا سرد مزاجى زن ـ که این حالت غالبا معلول‏نارسایى در آموزش زندگى زناشویى است ـ از دیگر عوامل طلاق به شمار مى‏آید.

5ـ بى‏کارى
یکى دیگر از علل و عوامل عمده طلاق، فقدان شغل مناسب و بى‏کارى است. ممکن است بى‏کارى ناشى از علل و عوامل مختلفى از جمله: نداشتن تحصیلات و تخصص کافى، عدم وجود امکانات شغلى، تنبلى و راحت‏طلبى و نداشتن سرمایه و... باشد. در حالى که لازمه یک زندگى شرافتمندانه، تعهد و احساس مسؤولیت است. کسى که مى‏خواهد با عزت و آبرو زندگى کند باید عضو مفیدى براى جامعه باشد و در حدود لیاقت و شایستگى خویش کارى را بر عهده گیرد.

کسانى که از قبول مسؤولیت و انجام کار شانه خالى کرده و همانند انگلها از زحمات دیگران استفاده مى‏کنند، مورد بدبینى اسلام و منفورترین اشخاص هستند و مطمئنا بى‏کارى و تن پرورى، آنها را به راه فساد سوق مى‏دهد. حضرت على علیه‏السلام در این باره مى‏فرماید:

«ان یکن الشغل مجهدة فاتصال الفراغ مفسدة»(17) اگر تن دادن به شغل مایه زحمت است، بى‏کارى دائم، باعث فساد است.

بنابراین بى‏کارى یکى از عواملى است که باعث درگیرى و بر هم زدن آرامش و سکون زوجین مى‏شود. توقعات بى‏جا، ولخرجیها، سختگیریها، تجمل پرستیها از سوى زن باعث فروپاشى بنیان خانواده مى‏شود.

6ـ دوستان ناباب
نیروى تقلید در آدمى بسیار قوى است و اگر او فاقد این قدرت بود، سطح فرهنگ او هرگز بدین جایگاه نمى‏رسید و زندگى او همپایه زندگى آدمیان نخستین باقى مى‏ماند؛ اگر الگوهاى مورد تقلید، ممتاز، عالى و محتواى آن قدسى و ملکوتى باشد، وسیله‏اى براى بهتر شدن و در نتیجه در راه رشد، تکامل و سعادت گام نهادن است. این کار، مستلزم حسن انتخاب و پرورش اراده و دقت اوست. تقلیدپذیرى از خصوصیاتى است، که کم و بیش نسبت به قدرت اراده، جنبه معکوس دارد؛ به طورى که اشخاص ضعیف بى‏اراده تحت تأثیر تلقین دیگران قرار مى‏گیرند. دوستى زمینه تلقین‏پذیرى این گونه افراد را مساعدتر مى‏سازد؛ زیرا دوستان بیش از بیگانگان در زندگى ما نقش دارند و اخلاقیات و رفتارشان در زندگى ما مؤثر است. بنابراین انتخاب دوست و ایجاد ارتباط با افراد، از مسائل حساس زندگى انسانهاست. از این رو مسامحه و مساهله در آن جایز نیست. اگر دوستان، بد خلق، کج رفتار و از الگوهاى ناباب و بدآموز باشند، کناره‏گیرى و قطع رابطه با آنها بهتر است و باید دانست که اگر به آتش آنان نسوزیم و آشیانه ما بر باد نرود، حتما دود آنان چشمان ما را متأثر و اشک آلود و نفس را در سینه تنگ خواهد ساخت. چه بسا افرادى که با دورى نکردن از آنان زندگى خانوادگى خود را متلاشى ساخته و رو به طلاق آورده‏اند.

علل و عوامل خانوادگى طلاق

1ـ دخالتهاى بى‏مورد دیگران
دخالتهاى بى‏جاى اطرافیان و آشنایان در زندگى خصوصى دو همسر و مخصوصا در اختلافات آنها، عامل مهم دیگرى است که پیوندها را مى‏گسلد. تجربه نشان داده است، که اگر هنگام بروز اختلافات در میان همسران، آنها را به حال خود رها کنند و با جانبدارى از این یا آن، به آتش این اختلاف دامن نزنند، چیزى نمى‏گذرد که این آتش خاموش مى‏شود. ولى دخالت نزدیکان دو طرف، که غالبا با تعصب و محبتهاى ناروا همراه است، کار را مشکلتر مى‏کند.

2ـ ازدواجهاى اجبارى
عامل دیگرى که مى‏تواند در افزایش طلاق نقش داشته باشد، تحمیل اراده پدر و مادر در انتخاب همسر براى فرزندان است. این اقدام مستبدانه و نابجا، معلول خودخواهى پدر و مادر است. در بعضى موارد ممکن است نیازهاى مادى یا معاملات سیاسى، پدرى را بر آن دارد که فرزند خود را همچون کالا مورد معامله قرار دهد. پیامدهاى چنین ازدواجهایى طلاق، خودکشى، خیانت و... خواهد بود. امروزه در اثر رشد فرهنگى و اجتماعى، این‏گونه ازدواجها رو به تقلیل نهاده است.(18)

3ـ عدم تربیت صحیح خانوادگى
پیامبر گرامى اسلام صلى‏الله‏علیه‏و‏آله فرمود:

«ایاکم و خضراء الدّمن قیل یا رسول‏الله و ما خضراء الدَّمن قال: المرأة الحسناء فى منبت السُّوء.»(19)

از سبزه مزبله پرهیز کنید. پرسیدند مزبله کدام است؟ فرمود: زن زیبارویى که در خانواده‏اى پست و بد و فرومایه بار آمده است.

همچنین پیامبر گرامى اسلام صلى‏الله‏علیه‏و‏آله در معرفى بدترین زنان مى‏فرماید:

زن کثیف، لجباز و نافرمان کسى است که، در دید فامیل پست و بى مقدار، نسبت به شوهرش فخرفروش و در نظر خود عزیز، نسبت به شوهرش سرکش، و با دیگران رام و تسلیم، زنى که در غیاب شوهر خود را زینت دهد و در خصوص وى بى پیرایه باشد، از شوهر اطاعت نکند، فرمانش را نپذیرد، در خلوت نسبت به خواسته شوهر تمکین نکند، عذر شوهر را نپذیرد و از خطایش در نگذرد.(20)

علل و عوامل اجتماعى طلاق

1ـ پذیرش اجتماعى
شاید مهمترین عاملى که باعث افزایش میزان طلاق در قرن بیستم شده است، پذیرش اجتماعى روز افزون وقوع طلاق باشد. این پذیرش، در نتیجه کاهش نگرشهاى منفى نسبت به طلاق در کشورها مختلف بوده است. اگر چه طلاق همچنان به صورت یک امر نامطلوب و غیر خوشایند به نظر مى‏رسد، اما در بین بیشتر مردم جامعه، دیگر گناهى غیرقابل بخشش جلوه داده نمى‏شود.

زندگى اجتماعى امروزى طورى شکل گرفته که بیش از پیش موجبات جدایى، تفرقه و از هم گسستن پیوندهاى خانوادگى را فراهم آورده است. مجله نیوزویک مى‏نویسد:

«طلاق گرفتن در آمریکا به آسانى گرفتن یک تاکسى است.»(21)

همچنین در فصلنامه شوراى فرهنگى ـ اجتماعى آمده است:

«در غرب سهولت امر طلاق به قدرى است که اخیرا در خیابانهاى آمریکا ماشینهایى است که روى آن نوشته شده «ماشین طلاق»؛ یعنى، اگر زن و شوهر در خیابان در رفت و آمد هستند و مشکل خانوادگى دارند یا در پارک دعوایشان شد به آن ماشین مراجعه مى‏کنند و در همان جا از یک‏دیگر جدا مى‏شوند.»(22)

2ـ ناهماهنگى طبقاتى
اختلاف طبقاتى بین زن و مرد را مى‏توان یکى از عوامل اجتماعى طلاق دانست. معمولاً اختلاف طبقاتى متضمن اختلاف شدید تربیتى است و هر یک از دختر و پسر با خواسته‏ها و طرز اندیشه‏هاى مختلفى رشد پیدا کرده‏اند و انتظارات مختلفى از یک‏دیگر دارند و توافق و سازگارى در بین آنها کمتر مشاهده مى‏شود.

3ـ فقر اقتصادى
مشکلات مالى به تدریج در زندگى زوجین ظاهر مى‏شود و ممکن است قسمتى از آنها مربوط به هزینه جشن ازدواج باشد. گاهى اوقات چشم هم‏چشمیها باعث بالا رفتن هزینه‏ها مى‏شود.

قسمت دیگر مشکلات مربوط به نداشتن مسکن و پرداخت اجاره بهاى سنگین مى‏باشد که این هزینه‏ها با تولد فرزند چندین برابر مى‏شود.

گفتار سوم: پیامدهاى طلاق

ـ پیامدهاى فردى

1ـ سرخوردگى از زندگى
طلاق یک حالت سرخوردگى و یأس از زندگى و لذتها را براى طرفین به وجود مى‏آورد. ممکن است هر کدام از این دو، بار دیگر ازدواج کنند؛ ولى زندگیشان آن خلوص و صفاى بى غل و غش و مهر و صمیمیت اولیه را ندارد. محبتها نسبت به هم اغلب تصنعى و برخوردهاى جدید ـ به سبب تجارب قبلى که زمینه جدایى را فراهم آورده است ـ اغلب توأم با بى‏صفایى است.

2ـ حس بدبینى و تردید در ازدواج
بسیارى از زنان بعد از طلاق، شانس زیادى براى ازدواج مجدد، آن هم به طور شایسته و دلخواه ندارند، و از این نظر گرفتار خسران شدیدى مى‏شوند. حتى مردان نیز، بعد از طلاق دادن همسر خود، شانس ازدواج مطلوبشان به مراتب کمتر خواهد بود. مخصوصا اگر پاى فرزندانى در میان باشد، غالبا ناچار مى‏شوند، تن به ازدواجى دهند که تا پایان عمر رنج ببرند.

همچنین اگر در جامعه‏اى طلاق رو به فزونى گذارد، اعتماد جوانان نسبت به همسر آینده کم خواهد شد و تا حدودى در ذهنشان چنین القا خواهد شد که زندگى متعادل و سازگارى با همسر، کارى دشوار و حتى غیر ممکن است.

3ـ مشکلات مالى زوجه
زنان مطلقه، بعد از طلاق به سبب نداشتن شغل مناسب، از نظر اقتصادى دچار مشکل مى‏شوند.

همچنین خانواده برخى از این زنان آنها را مورد حمایت مادى خود قرار نمى‏دهند. برخى از زنان هم به حق و حقوق دسترسى ندارند و همین مشکل، گاه موجب فساد و فحشا مى‏شود. این زنان اغلب دچار مشکلات روانى مى‏شوند که حداقل آن افسردگى است. در صورتى که میزان افسردگى بیشتر شود، فرد دچار یأس و نا امیدى شده، دست به جنایت و یا خودکشى مى‏زند. حتى برخى زنها فرزندان خود را مى‏کشند. برخى نیز به اعتیاد روى مى‏آورند تا خودشان و مشکلاتشان را فراموش کنند.

پیامدهاى خانوادگى

1ـ پیدایش عقده‏هاى روانى در کودکان
اعضاى خانواده هر کدام بخشى از یک زنجیر هستند که پس از پاره شدن، فرزندان بى‏پناه و سرگردان مى‏شوند؛ حتى اگر زیر حمایت یکى از این دو زنجیر قرار گیرند، باز هم حلقه‏اى گسسته به شمار مى‏آیند و اغلب دچار کمبود عاطفى مى‏گردند. از این رو موجبات خسران اجتماعى را فراهم مى‏سازند.

«آنتونى گیدنز» در این باره چنین مى‏گوید:

«میزان ستیز میان پدر و مادر قبل از جدایى، سن کودکان در آن زمان، این که آنها برادر یا خواهر دارند یا خیر، وجود پدر بزرگ و مادر بزرگ و سایر خویشاوندان، روابط آنها با هر یک از والدین و این که اغلب تا چه حد پدر و مادر را مى‏بینند، همه این عوامل و عوامل دیگر مى‏توانند بر فرایند سازگارى تأثیر داشته باشند. تحقیقات نشان مى‏دهد که کودکان پس از جدایى پدر و مادرشان، در واقع اغلب از اضطراب عاطفى آشکارى رنج مى‏برند.»

وى در ادامه در مورد کودکانى که اضطراب عاطفى شدیدى را در زمان‏طلاق‏تجربه‏کرده‏اند،مى‏گوید:

«کودکانى که در سن قبل از مدرسه بودند، دچار سردرگمى و وحشت بودند، و معمولاً خود را به خاطر این جدایى مقصر مى‏دانستند. کودکانِ بزرگتر بهتر مى‏توانستند انگیزه‏هاى پدر و مادرشان را براى طلاق درک کنند؛ اما اغلب نگران اثرات آن بر آینده خود بودند و غالبا احساس خشم شدیدى را نشان مى‏دادند.»(23)

روان‏شناسان با مطالعه همه جانبه و بررسى‏هایى که به عمل آورده‏اند، دریافته‏اند کودکانى که پدر و مادرشان از یک‏دیگر جدا شده‏اند و یا والدین خویش را از دست داده‏اند، معمولاً به عوارض زیر دچار مى‏شوند:

1ـ ترس بدون دلیل 2ـ بى‏خوابى 3ـ بى‏اشتهایى و اختلال در تغذیه 4ـ لکنت زبان 5ـپرخاشگرى و تجاوز به دیگران.(24)

اهمیت تربیت کودکان به اندازه‏اى مهم است که روان‏شناسان براى جلوگیرى از آثار مخرب ناشى از جدایى و طلاق بر روى کودکان، توصیه مى‏کنند والدین حتى بعد از طلاق سعى کنند رابطه خود را با فرزندان مثل سابق حفظ کنند؛ چون بسیارى از کودکان، پس از طلاق، پدر خود را از دست مى‏دهند و حتى هفته‏اى یک‏بار هم پدرهاى خود را نمى‏بینند.

اغلب والدین از اهمیت این مسأله که وجود پدر تا چه حد در پیشرفت فرزند مؤثر است، غافلند و این عدم توجه در روابط خانوادگى پس از طلاق تأثیر مى‏گذارد. دکتر ادوار تایبر معتقد است:

«حتى بعد از طلاق پدر را باید در زندگى کودک فعال نگه داشت. همچنین فشارهاى زندگى پس از طلاق، و فعالیتهایى که مادر ناگزیر است به عنوان پدر و مادر داشته باشد، سبب مى‏گردد اوقات زیادى از روز را از فرزند خود جدا بماند که این حالت اثرات ناگوارى بر روى تربیت فرزندان مى‏گذارد.»(25)

2ـ گرایش به خلافکارى در فرزندان
آسیب‏شناسان اجتماعى، یکى از عمده‏ترین علل بزهکارى کودکان را ستیز در خانواده مى‏دانند و معتقدند جدایى والدین نقش بسیار منفى و ویران‏گرى در شخصیت کودکان دارد و زمینه را براى ارتکاب بزهکارى در آنان فراهم مى‏آورد. بیشتر بزهکاران آغاز سرکشى خود را جدایى پدر و مادر، اختلافات خانوادگى و متشنج بودن فضاى خانواده ذکر کرده‏اند. جاى تردید نیست که خانواده نقش مهمى در پایه‏ریزى شخصیت کودک بر عهده دارد. کودک امنیت عاطفى خود را در آغوش خانواده به دست مى‏آورد. بنابراین هر نوع خدشه‏اى که به این امنیت عاطفى وارد شود، در روند طبیعى شکل‏گیرى شخصیت، ممکن است.

3ـ ناسازگارى فرزندان با نامادرى یا ناپدرى
کمتر دیده شده که نامادریها همچون مادر، دلسوز و مهربان باشند و بتوانند خلأ عاطفى فرزندانى را که از آغوش پر مهر مادر بریده شده‏اند، پر کنند. در مورد ناپدرى نیز همین امر صادق است. البته هستند زنان و مردانى که نسبت به غیر فرزندان خود، پر محبت و وفا دارند؛ ولى مسلما تعداد آنها کم است. به همین دلیل فرزندان طلاق، گرفتار بزرگترین زیان و خسران مى‏شوند و شاید اغلب آنها، سلامت روانى خود را تا آخر عمر از دست بدهند.

پیامدهاى اجتماعى

1ـ انحرافات جنسى
از هم گسیختگى خانواده، کمبود محبت، طرد خانوادگى، تحقیر و بالأخره بیماریهاى روانى و شخصیت تلقین‏پذیر، جوانان را به سوى فحشا سوق مى‏دهد.

یکى از انحرافات جنسى، «همجنس‏گرایى» است. تحقیقات در این زمینه بیانگر این مطلب است که، یکى از عوامل گرایش به همجنس گرایى «همانند سازى» است. در آسیب‏شناسى اجتماعى همانندسازى چنین تعریف شده است:

«همانندسازى به فرایند عادى یادگیرى نقشهاى اجتماعى مناسب در دوره کودکى گفته مى‏شود که کودک به طور ناهشیار از رفتار بزرگسالانى که براى او مهم هستند، یاد مى‏گیرد.»(26)

خانواده‏هاى تک والدى که بر اثر گسست خانواده، به ناچار چنین شرایطى را براى خود پذیرفته‏اند در ایجاد همجنس‏گرایى مؤثر هستند. روان‏شناسان بر این باورند که محرومیت و دورى از پدر بویژه در زمانى که کودک در مرحله رشد جنسى است، با وجود مادرى سختگیر یا مادرى که دائم به تنهایى در کار پرورش فرزند پسر دخالت مى‏کند، سبب مى‏شود که پسر به چنین انحرافى دچار گردد. بنابراین اگر پسر در خانواده‏اى رشد کند که به شیوه مادرسالارى اداره مى‏شود و مادرش فردى سلطه‏گر و محدود کننده و نقش پدر ضعیف باشد، چون مادر را مظهر و منبع قدرت مى‏داند، خود را با او همانندسازى کرده، و نقش زنانه را مى‏پذیرد و به همین دلیل، ممکن است از نظر برقرارى رابطه جنسى به مردها متمایل گردد.

2ـ افزایش بزهکارى
تحقیقات زیادى گویاى این واقعیت است که رابطه نزدیکى، بین بى‏ثباتى در زندگى و بزهکارى جوانان و نوجوان وجود دارد. شکى نیست که خانواده اولین پایه‏گذار شخصیت هر فردى است که نقش مهمى در تعیین سرنوشت و زندگى آینده او دارد و اخلاق و سلامت روانى فرد تا حدود بسیار زیادى در گرو آن است؛ چرا که فرد پس از متولد شدن تحت تأثیر افکار، عقاید و رفتار اعضاى خانواده خود قرار مى‏گیرد. از این رو خانواده اولین عاملى است که در رفتار تأثیر مى‏گذارد. به طور کلى، طرز تفکر والدین یا سایر اعضاى خانواده ـ به هر شکلى که باشد ـ کم و بیش در فرزندان آنان تأثیر مى‏گذارد و آنچه در اینجا بیشتر مورد توجه است، آثار بد نواقص و کمبودهاى خانوادگى است که متوجه سایر اعضاى خانواده نیز مى‏شود. در اثر همین نواقص است که فرزندان تحت شرایط خاص در معرض فساد و تباهى قرار مى‏گیرند و به تدریج به سوى بزهکارى سوق داده مى‏شوند. در درون خانواده نیز، در مقایسه با سایر اعضا، مادران بیشترین و مؤثرترین نقش را در صلاح و فساد فرزندان دارند؛ چرا که در این رابطه از پیغمبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله نقل شده است که فرمود:

«السعید من سعد فى بطن امه و الشقى من شقى فى بطن امه.»(27)

سعادت و شقاوت هر کس از زمانى شروع مى‏شود که در رحم مادر زندگى مى‏کند.

گفتار چهارم: راهکارهاى مقابله با شیوع طلاق

الف) راهکارهاى فردى

1ـ کفو و همسان بودن
از شرایط مهم ازدواج، همسان بودن است. زن و مردى مى‏توانند در کنار همدیگر زندگى سعادتمندى را آغاز کنند که از نظر ظاهر و باطن به هم شباهت داشته باشند. قرآن در این زمینه مى‏فرماید: «و الطیبات للطّیبین و الطیّبون للطیّبات»(28) زنان پاک، از آنِ مردان پاکند و مردان پاک از آن زنان پاک.

رسول گرامى اسلام صلى‏الله‏علیه‏و‏آله در این زمینه مى‏فرماید:

«انکحوا الاکفاء و انکحوا منهم و اختاروا لنُطِقکُم.»(29)

زمینه ازدواج هم‏کفوها را فراهم کنید و با همسان خود ازدواج کنید. و آنان را براى به وجود آمدن فرزندان شایسته به عقد خود در آورید.

اولین مسأله در همسان بودن، ایمان و دیانت است. چه بسا زن و مردى که هر دو مسلمانند، ولى یکى مؤمن و دیگرى بى‏ایمان است.

دومین مسأله، داشتن تقوا است که در جنبه‏هاى رفتارى، رعایت حقوق متقابل، در برخورد با همسر و سایر افراد خانواده و نحوه اداره و تدبیر زندگى نمود مى‏یابد.

سومین مسأله، داشتن عقل و هوش است. در اسلام در مورد سطح هوشى توصیه شده است که همسرى انتخاب کنید که توان عقلانى و شناخت زیادى داشته باشد.

در روایات است که براى پسرانتان از احمقها که بهره هوشى کمى دارند، انتخاب نکنید. البته احمقها چند گونه‏اند: اول کسانى که بهره هوشى کمى دارند. گاه ممکن است کسى هوش معمولى داشته باشد، ولى قدرت تجزیه و تحلیل و قدرت حل مشکل و تفکر نداشته باشد؛ دوم کسانى که قدرت بحران‏شکنى ندارند و بعد عاطفى آنان معمولاً به توانهاى شناختى آنها غلبه دارد و تصمیمات شتابزده و اضطراب‏انگیز مى‏گیرند. بنابراین شایسته انتخاب نیستند.

2ـ جلوگیرى از ازدواج در سنین پایین
درباره ازدواج در سالهاى پایین، دشواریها و گرفتاریهایى چند مطرح گردیده که به طرح و بررسى آن مى‏پردازیم.

ـ پیامد جسمانى؛ آمیزش در سنین پایین، به سبب آن که هنوز اندامهاى جنسى دختر نوجوان کاملاً رشد نیافته به وى آسیب وارد مى‏کند.

ـ پیامد روانى؛ برخى مى‏گویند با توجه به دگرگونیهاى روانى در سن نوجوانى، ازدواج در سن پایین، سبب ضرر بر عروس نوجوان مى‏شود. اما مخالفان افزایش سن ازدواج بیان مى‏دارند: به نظر مى‏رسد که با توجه به دگرگونیهاى خاص دوران نوجوانى، این ایراد چندان منطقى نباشد. از نظر روانى، نوجوان در این دوران داراى احساسات جنسى و میل جنسى شدید است و از طرفى گروه همسالان براى او نقش مهمى دارند. او مى‏کوشد تا هویت مستقل براى خویش کسب کند و نیز داراى آشفتگى و هیجانهاى روحى است. ازدواج براى چنین فردى مى‏تواند مفید باشد. نیاز جنسى او را تأمین مى‏کند، هویت مستقلى به عنوان بانوى خانه براى او فراهم مى‏سازد و آشفتگى روحى او را تسکین مى‏دهد.

در گذشته دختران را از سنین پایین آموزش مى‏دادند که چگونه از کودک نگهدارى کنند و خانه‏دارى نمایند. به همین جهت دخترانى که در سنین پایین ازدواج مى‏کردند، بسیارى از اوقات ازدواج موفقى داشتند؛ ولى اکنون برخى دختران که در سن بالا نیز ازدواج مى‏کنند ـ به سبب آن که هیچ‏گونه آموزشى براى ورود به کانون خانواده نمى‏بینند ـ مشکلات زیادى دارند. بى‏گمان، آموزش دختران حتى در اوان نوجوانى، مى‏تواند توانایى همسردارى مناسب و نگهدارى و تربیت کودک را در او پدید آورد.(30) بنابراین، جوانان علاوه بر بلوغ جنسى باید به بلوغ فکرى نیز رسیده باشند و آمادگى لازم را از هر جهت براى ازدواج داشته باشند.

ـ راهکارهاى مناسب براى شناخت متقابل
وقتى قرار است دو نفر یک عمر با یک‏دیگر زندگى مشترک داشته باشند، باید دیدگاههاى مشترک، سلیقه‏هاى متناسب با هم و افکار و اخلاق و روحیاتى که به یک‏دیگر نزدیک بوده، داشته باشند و حساسیتهاى خانوادگى از دو سوى مورد توجه باشد. مگر نه این که ناسازگاریهاى اخلاقى، اغلب پس از ازدواج و برآورده نشدن برخى توقعات متقابل یا ناهنجاریهاى رفتارى زوجین یا فامیلهاى آنان بروز مى‏کند! شناخت قبلى و پرس و جوهاى پیش از عقد و کسب آگاهى از ویژگیها و مشاوره با دیگران، راهى براى پیشگیرى از بروز اختلافات است.

ب) راهکارهاى خانوادگى

1ـ رفع اختلافات از طریق بزرگان فامیل
یکى دیگر از فرامین اسلام در جهت محدود کردن طلاق و جلوگیرى از وقوع آن، که متأسفانه در جوامع اسلامى فراموش شده است، لزوم رجوع اختلافات زناشویى به حکمیت است. این حَکَم‏ها باید از بین خویشاوندان طرفین و نزدیکان آنها باشند، تا دامنه اختلافات به خارج از محیط خانواده کشانده نشود؛ زیرا اختلافات خانوادگى، همین که از حدود خانواده تجاوز کرد، باعث مى‏شود، زن و مرد اعتماد قبلى را از دست داده و محبت و دوستى که لازمه زندگى زناشویى است، از بین برود. به همین جهت، خداوند در قرآن کریم مى‏فرماید:

«وَ إِنْ خِفْتُمْ شِقاقَ بَیْنِهِما فَابْعَثُوا حَکَماً مِنْ أَهْلِهِ وَ حَکَماً مِنْ أَهْلِها إِنْ یُرِیدا إِصْلاحاً یُوَفِّقِ اللّهُ بَیْنَهُما»(31)

آیه مذکور، اهمیت اصلاح و جلوگیرى از جدایى و اختلاف را با نکته‏اى بس لطیف یادآور شده است و مى‏فرماید: خداوند توفیق خود را شامل حال داورانى خواهد کرد که قصد اصلاح داشته باشند.

2ـ نداشتن توقع بى‏جاى اطرافیان
اطرافیان باید بدانند که نباید بدون اجازه زن و مرد جوان، وارد حریم زندگى آنها شوند. اگر یک مادر، پسرش را براى مرد بودن و شوهر بودن، درست تربیت کرده باشد، دیگر نباید بعد از ازدواج در زندگى او دخالت کند. پدر و مادر باید فکر کند که پسرش بعد از ازدواج وظایف دیگرى هم دارد. همچنین زن باید فکر کند که پدر و مادر شوهرش نهالى را بزرگ کرده و آن را به میوه‏دهى رسانده است و باید از او تقدیر کند.

دخالتهاى بى جا در زندگى زوجین از سوى فامیل هر دو طرف (مرد یا زن) ناپسند و غلط است؛ ولى دلسوزیهاى صادقانه و اظهار نظرهاى دلسوزانه و از سر صدق و خیرخواهى ـ نه دو به همزنى و انتقام‏گیرى و تلافى کردن و... ـ لازم و کارساز است و خلأ کمبود تجربه را در زندگیهاى مشترکى که تازه پاگرفته‏اند، پر مى‏کند.

ج) راهکارهاى اجتماعى

1ـ برگزارى دوره‏هاى مناسب آموزش قبل از ازدواج
ایجاد واحدى آموزشى در دبیرستان که موضوعاتى چون آیین زندگى و سازگارى و تکامل را آموزش دهد، بسیار کارساز است. باید انگیزه‏هاى ازدواج، انتخاب و گزینه‏هاى مورد نظر را به جوانان آموزش داد.

2ـ آموزش حقوق زوجین
تدوین و ارائه آموزشهاى عمومى و رسمى حقوق زوجین به نسل جوان، براى آشنایى و آمادگى قبول مسؤولیت وظایف خود در خانواده مى‏تواند در استحکام و دوام آن مؤثر باشد.

3ـ مشاوره رایگان
ایجاد و توسعه مراکز مشاوره و راهنمایى مخصوص خانواده، متشکل از کارشناسان علوم دینى، روان‏پزشکان و مددکاران اجتماعى، راهگشا خواهد بود.

تلویزیون و تأثیر آن بر انحلال خانواده
در جامعه‏شناسى معمولاً چهار عامل اصلى براى جامعه پذیرى در نظر گرفته مى‏شود. خانواده، مدرسه، گروه همسالان و وسائل ارتباط جمعى. وسائل ارتباط جمعى مثل روزنامه، مجله، کتاب، تلویزیون، رادیو، سینما، ویدئو و... ابزار مهمى هستند که در جامعه‏پذیرى افراد نقش مؤثرى ایفا مى‏کنند.

رسانه‏هاى جمعى معرفى کننده الگوها، نقشها، دیدگاه‏ها و چگونگى روى آوردن به سبکهاى مختلف زندگى مى‏باشند، که ممکن است افراد جامعه به طریق دیگر هرگز به آنها دسترسى پیدا نکنند. تغییرات هنجارى و ارزشهاى اجتماعى به سرعت در رسانه‏هاى گروهى منعکس مى‏شوند و ممکن است به آسانى توسط مردمى که به نحو دیگر ممکن نبود به آنها دسترسى پیدا نمایند، پذیرفته شوند.

تأثیر این رسانه‏ها به قدرى زیاد است که برخى از جامعه‏شناسان از امپریالیسم رسانه‏اى سخن به میان آوردند و به ایجاد یک امپراتورى فرهنگى اشاره مى‏کنند، که کشورهاى جهان سوم بویژه، در برابر آن آسیب‏پذیرند؛ زیرا منابع لازم را براى حفظ استقلال فرهنگى خود در اختیار ندارند.

بنابراین امپریالیسم رسانه‏اى با هدف یکسان‏سازى فرهنگى در کشورهاى مختلف، در جهت تحقق اهداف خود تلاش مى‏نماید تا آنچه را در کشور خود مرسوم است به سایر کشورها سرایت دهد.

از بین رسانه‏هاى گروهى، رادیو و تلویزیون نقش مهمى در ترویج فرهنگهاى مختلف، بویژه غربگرایى دارند. البته باید توجه داشت که تأثیر تلویزیون بیشتر از رادیو است.

آمار رو به ازدیاد طلاق و فروپاشى خانواده در غرب و گرایش به خانواده‏هاى تک والدى و یا همجنس‏گرایى، گویاترین کارنامه براى تزلزل ارکان خانواده در فروپاشى بناى رأفت، عطوفت و مودت در زندگى غربیهاست.

متأسفانه هر چه فرهنگ کشورهاى دیگر در جامعه ما گسترش یابد، آمار فروپاشى و انحلال خانواده هم افزایش مى‏یابد. ازدیاد روز افزون پخش فیلمهاى آمریکایى از شبکه‏هاى مختلف سیما با گرایشهاى فمنیستى که در آن زنان و دختران با ظاهرى فریبنده و دور از حیطه خانواده و آزاد از هر قید و بند به فعالیتهاى سیاسى و اجتماعى و حتى به نقشهاى غیر متعارف مشغولند، همچنین پخش برخى فیلمهاى داخلى که ندانسته به جنگ با خانواده سنتى برخاسته‏اند، تأثیر بسزایى در پذیرش فرهنگ آنان و بالطبع ازدیاد طلاق را به دنبال دارد. بنابراین با توجه به تأثیرات تعلیمى و تبلیغى رادیو و تلویزیون، این دستگاه‏ها مى‏توانند وسیله‏اى براى ستیز با فرهنگ بیگانه یا ترویج آن باشند.

رسانه‏ها مى‏توانند با استفاده از حوزه‏هاى فکرى و کانونهاى اندیشه در ارتقاى سطح فرهنگى، دانش اجتماعى و زدودن فقر اطلاعات حقوقى و غیرحقوقى خانواده‏ها، نقش مهم داشته باشند.

باید مسؤولین امر (صدا و سیما) در مرحله اول با سیاستگذارى صحیح در جهت کنترل فیلمهایى که نه تنها در قالب پیامهاى ارزشى در جهت آموزش براى داشتن یک خانواده متعادل، گام بر نمى‏دارد، بلکه به اختلافات خانوادگى نیز دامن مى‏زند و در یک کلمه مروج فرهنگ غرب هستند چاره‏اى اساسى بیندیشند و با ارائه الگوهاى موفق فرهنگى و اجتماعى از زنان در عرصه‏هاى مختلف زندگى در گسترش فرهنگ پاسدارى از حفظ کیان خانواده بکوشند.


پى‏نوشت‏ها: ‏
1ـ على‏اکبر دهخدا، لغت‏نامه، واژه طلاق.
2ـ ابن منظور، لسان العرب، ماده طلاق.
3ـ محمدحسن نجفى، جواهر الکلام، کتاب طلاق، ص 274.

5ـ سید مصطفى محقق داماد، بررسى فقهى ـ حقوق خانواده، ص 379.
6ـ شیخ مفید، المقنعه، انتشارات جامعه مدرسین، قم، 1410 ق.، ص 530.
7ـ محمد محمدى رى‏شهرى، میزان الحکمه، ج 5، ص 547.
8ـ همان.
9ـ محمدبن حسن حر عاملى، وسائل الشیعه، ج 7، ص 267.
10ـ شهید مرتضى مطهرى، نظام حقوق زن در اسلام، صص 312ـ311.
11ـ همان، ص 315.
12ـ عزت‏الله عراقى، حقوق زناشویى در اسلام، ص 20.
13ـ مجله پیام زن، بهمن 82، صص 50 و 143.
14ـ محمدبن حسن حر عاملى، پیشین، ج 14، ص 31.
15ـ علامه محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج 100، ص 373.
16ـ همان، ج 103، ص 232.
17ـ محمد بن محمد بن نعمان مفید (شیخ مفید)، ارشاد مفید، ترجمه سید هاشم رسولى محلاتى، ص 141.
18ـ مهدى کى‏نیا، عوامل اجتماعى طلاق، صص 26ـ25.
19ـ علامه محمدباقر مجلسى، پیشین، ج 103، ص 232.
20ـ على مشکینى، ازدواج در اسلام، ترجمه احمد جنتى، صص 77ـ74.
21ـ هدایت‏الله ستوده، آسیب‏شناسى اجتماعى، ص 209.
22ـ سید محمدتقى مدرسى، تصویرى نو از روابط خانواده در قرآن، فصلنامه شوراى فرهنگى ـ اجتماعى، 1379، شماره9، ص 55.
23ـ آنتونى گیدنز، جامعه‏شناسى، صص 432ـ431.
24ـ اکرم حیدرى، بلوغ ـ مشکلات روانى جوانان و نوجوانان، افت تحصیلى، صص 70ـ69.
25ـ ادوار تایبر، بچه‏هاى طلاق، مترجم توراندخت تمدن، ص 93.
26ـ حسن نیک چهره محسنى، روان‏شناسى رشد، ص 182.
27ـ محمدرضا قره‏بگلو، روانشناسى و مسائل نوجوانان و جوانان.
28ـ نور / 26.
29ـ علامه محمدباقر مجلسى، پیشین، ج 103، ص 232.
30ـ مجله پیام زن، سال هشتم، شماره 2.
31ـ نساء / 35.


منبع: رواق اندیشه، شماره 30

طلاق 

طلاق با شکایت مشترک ، طلاق بنا به درخواست یک جانبه، توافقنامه کامل، توافقنامه بخشی: در همه این موارد با خدمات تخصصی مشاوره کنید.

طلاق با شکایت مشترک 

همسران ممکن است به طور مشترک درخواست طلاق کنند(طلاق با شکایت مشترک) و به دادگاه توافقنامه کامل که تمام توافقات پس از طلاق را شرح میدهد ارسال کنند.

توافقنامه کامل

در این توافقنامه، تمام موارد مربوط به فرزندان، از قبیل حق حضانت، حق ملاقات، حق خرجی و غذای کودکان تشریح میگردد. همچنین توضیح در مورد ارث، تقسیم اموال و دارایی ها، بهرمندی از صندوق بازنشستگی و تقسیم AVS.
حق خورد و خوراک(نفقه) بین زوجین مشخص میشود.
توجه 
اینکه زن و شوهر خارجی یا دو ملیتی طلاق گرفته محل اقامت خود را در کجا انتخاب میکنند تاثیر مستقیم بر مقررات مربوط به کودکان مشترک دارد. بنابراین ، حضانت مشترک برای فاصله های طولانی عملی نیست. ملاقات پدر یا مادری که حق نگهداری ندارد همچنین وابسته به شرایط  مکانی است. اگر مقرر گردیده که حق نفقه کودکان مشترک پرداخت گردد و یکی از والدین در خارج از کشور زندگی میکند، میتوان به شرط اینکه کشور مورد نظر با سوییس توافقنامه در اینمورد امضاء کرده باشد، درخواست پرداخت این حقوق از طریق بین المللی کرد. برای اطلاعات بیشتر به خدمات اجتماعی بین المللی Service Social International (ssi) مراجعه کنید.
دادگاه به حرفهای زن و شوهر با هم و به طور جداگانه گوش میدهد . اگر به این نتیجه رسید که تقاضای طلاق و توافقنامه ارائه شده آزادانه و پس از تفکر دقیق تصمیم گرفته شده است، توافق طلاق به احتمال زیاد تصویب خواهد شد.
اگر زن و شوهر تمایل خود را به طلاق پس از  2 ماه جلسه دادگاه اعلام داشتند، طلاق برقرار و توافقنامه به اجرا گذاشته میشود.
توصیه 
هنگامی که توسط دادگاه ، موافقتنامه طلاق به اجرا گذاشته میشود درخواست تغییر دشوار است. از این رو بهتر است قبلا با یک وکیل مورد توافق طرفین مشورت شود.

توافقنامه بخشی

اگر زن و شوهر برای طلاق موافقت کرده ، اما نمی تواند بر تمام عواقب ناشی از طلاق  توافق  کنند، آنها می توانند از دادگاه بخواهند تا در موارد اختلاف تصمیم گیری کند.
دادگاه با زن و شوهر مانند مورد توافقنامه کامل برخورد میکند و  هر یک از زوجین باید تقاضای خود را در خصوص مورد اختلاف در توافقنامهِ پس از طلاق اعلام کند. دادگاه سپس در حکم طلاق تصمیم می گیرید.
توجه
اگر دادگاه تشخیص دهد که شرایط برای طلاق با شکایت مشترک برقرار نیست ، به هر یک از دو همسر مهلتی برای جایگزین کردن تقاضای قبلی با تقاضای یک جانبه طلاق میدهد.

درخواست طلاق یک جانبه

همسر می تواند یک جانبه درخواست طلاق کند در صورتی که زن و شوهر به مدت حداقل 2 سال به طور جداگانه زندگی می کردند. 
همسر می تواند قبل از انقضاء دو سال  تقاضای طلاق کند، در مواردی جدی که تداوم ازدواج غیر قابل تحمل است.
 
در مواردی مقررات مربوط به طلاق با تقاضای مشترک قابل اعمال است وقتی که یکی از زوجین تقاضای طلاق بعد از ترک زندگی مشترک یا قطع رابطه زناشویی کند و طرف دیگر به طلاق به صراحت اعلام رضایت کند و یا تقاضای طلاق جداگانه ارائه کند.

علت نیاز به محلل پس از 3 طلاق

چرا مرد، پس از ٣طلاقه کردن همسرش، برای ازدواج مجدد با او، باید اول با کسی دیگر ازدواج کند؟

قانون محلل در اسلام از توابع قانون طلاق است . نوعی مجازات عاطفی است . تدبیری است از مجرای احساسات برای جلوگیری از تکرار طلاق ، آمارها و تجربه ها نشان می دهد که این قانون اثر فوق العاده در جلوگیری از طلاق داشته است . طلاق از نظر اسلام حلال مبغوض است پیغمبر اسلام در روایتی که شیعه و سنی بالاتفاق روایت کرده اند فرمود : مبغوضترین حلالها در نزد خداوند طلاق است و هم آن حضرت فرمود : ازدواج کنید و طلاق ندهید که عرش الهی از طلاق می لرزد . طلاق ، حلال مبغوض است یعنی چه ؟ یعنی در عین اینکه در حد یک حرام منفور و مبغوض است اسلام مانع اجباری در جلو آن قرار نمی دهد و این خود از یک فلسفه کلی در نظام خانوادگی ریشه می گیرد که مورد توجه اسلام است . از نظر اسلام علقه زوجیت یک علقه طبیعی است و مکانیسم خاص دارد . علاقه زوجین به یکدیگر با اینکه طرفینی است باین شکل است که از جانب مرد آغاز می شود و علاقه زن بمرد از نوع پاسخگوئی است . به همین جهت مقام زن در محیط خانوادگی مقام یک محبوب و مراد است . اسلام تدابیری از مجرای عواطف بکار می برد که نظام خانوادگی بر همین پایه محفوظ بماند یعنی شعله عشق و علاقه مرد همیشه روشن بوده و زن نیز پاسخ گوی آن باشد .
آنچه از نظر اسلام مبغوض و منفور است این است که این شعله خاموش گردد و کانون خانوادگی بسردی گراید ، اما اگر احیانا باین صورت در آمد و زن در قلب مرد سقوط کرد دیگر نباید زن را بزور بمرد چسبانید . زنی که بزور قانون بمرد تحمیل شده باشد حالت امام جماعتی را دارد که اهل محل باو ارادتی نمی ورزند و او بازور پاسبان می خواهد خود را مقتدای مردم کند . اسلام هر کوشش اجباری را برای بقاء زن در چنان محیطی لغو و بیهوده و بر خلاف اساس روابط خانوادگی میداند ، اساس روابط خانوادگی بر حاکمیت متقابل زن و مرد است ، یعنی حاکمیت زن بر مرد از لحاظ عاطفی و احساسی ، و حاکمیت مرد بر زن از لحاظ فکری و رهبری و مدیریت در محیط خانواده . اینست که طلاق از نظر اسلام در عین این که سخت مبغوض و منفور است حلال است ، یعنی آنجا که تدابیر مختلف برای ابقاء علقه زوجین مفید نیفتاده چاره ای نیست جز طلاق .

یکی از تدابیر اسلام برای جلوگیری از طلاق که از طریق عاطفه بکار برده و در حقیقت نوعی مجازات است قانون محلل است . اگر مردی زن خود را طلاق داده و بعد در عده رجوع کرد و یا بعد از انقضاء عده با او ازدواج کرد آنگاه بار دیگر او را طلاق داد و باز در عده رجوع کرد و یا بعد از انقضاء عده با او ازدواج کرد سپس برای نوبت سوم طلاق را تکرار کرد دیگر حق ندارد برای بار چهارم با آن زن ازدواج کند مگر آنکه آن زن با مرد دیگری ازدواج کرده باشد و آن ازدواج بطور طبیعی منجر بطلاق و یا فوت زوج شده باشد . آن ازدواج دیگر قطعا باید دائم باشد نه موقت ، و هم باید عادی و طبیعی باشد یعنی نمی توانند از اول بشرط طلاق ازدواج کنند ، و هم باید زن با شوهر جدید عملا هم بستر شده باشد . در سوره مبارکه بقره آیه 229 میفرماید : طلاق فقط دو بار است ، سپس یا به شایستگی نگهداشتن و یا به نیکی رها کردن .
قرآن بعد توضیحی در باره مهر می دهد که مرد حق ندارد از مهر چیزی پس بگیرد . مگر بعنوان خلع ، آنگاه می گوید اگر نوبت سوم آن زن را طلاق داد دیگر آن زن بر آن مرد حلال نمی شود تا آن زن با مرد دیگری ازدواج کند ، اگر آن مرد دیگر آن زن را طلاق داد مانعی نیست که زن و مرد اول بار دیگر ازدواج کنند بشرط آنکه گمان ببرند حدود خدا را بپا می دارند و به شرایط عمل می کنند اینها است مقررات و حدود الهی برای مردمی که میدانند . پس معلوم شد با گفتن مرد به شخصی که برو زن مرا سه طلاقه کن امکان اینکه زن سه طلاقه شود نیست ، باید جریان به نحوی که گفته شد طی شود و الا نه زن سه طلاقه می شود و نه نیازی به محلل پیدا می شود نیاز به محلل آنگاه پیدا می شود که طلاق سه بار تکرار شود و در فاصله طلاقها رجوع یا ازدواج مجدد صورت گیرد . پس از طلاق سوم این مجازات برقرار می شود . از امام هشتم در باره فلسفه این حکم پرسش شد که به چه علت اگر مردی سه بار زن خویش را طلاق داد دیگر آن زن بر او حرام است مگر آنکه مرد دیگری با آن زن ازدواج کند و طلاق دهد یا بمیرد ، امام فرمود برای اینکه آن مرد سه بار در کاری وارد شد که مورد کراهت خداوندی است ، خداوند به این سبب این مجازات را مقرر کرد که مردم طلاق را سبک نشمارند و زنان را آزار نرسانند .
یعنی بدانند مانند جامه ای نیست که مرد هر ساعتی خواست آن را بپوشد و هر ساعتی خواست آن را بکند. همه تدابیر را چه به صورت تشویق و چه به صورت مجازات از طریق همان عواطف باید به کار برد . قانون محلل چنین تدبیری است . قانون محلل در جلوگیری از طلاق تأثیر بسزائی داشته و همواره به شکل یک تهدید دردناک جلو چشم مردان بوده است . مردانی که یک در صد احتمال می داده اند که به سراغ زن اول خود خواهند رفت از مبادرت به طلاق سوم خودداری کرده اند و به همین دلیل است که بسیار کم اتفاق افتاده است که چنین نیازی پیدا شود و کار به محلل بکشد . هر کدام از ما ، در طول عمر خود یا اصلا طلاقی را که نیاز به محلل پیدا کرده باشد سراغ ندارد و یا اگر سراغ داشته باشد حتما از یک واقعه و دو واقعه تجاوز نمی کند . کدام مجازات است که اینقدر قدرت جلوگیری داشته باشد . در اسلام مطلاقیت و ذواقیت یعنی اینکه کسی مکرر زن بگیرد و طلاق دهد و باز زنان دیگر و بخواهد زنان متعدد را بچشد و تجربه کند سخت نهی شده است و عملی مبغوض خداوند معرفی شده است و همچنین محلل واقع شدن پیغمبر اکرم در روایتی که شیعه و سنی نقل کرده اند هر مردی را که کار طلاق را به آنجا می رساند که نیاز به محلل پیدا شود لعنت فرمود هم خود محلل را و البته مورد لعن موردی نیست که ازدواج و طلاق محلل به صورت طبیعی و عادی صورت گرفته باشد مقصود جائی است که شخص به منظور یک لذت موقت ازدواج کند .



۶ کار ممنوعه پس از طلاق

خبرگزاری فارس: ۶ کار ممنوعه پس از طلاق

دور ریختن عکس‌های یادگاری یکی از اولین کارهایی است که برخی افراد بعد از طلاق انجام می‌دهند؛ درست است که کنار گذاشتن نشانه‌های زندگی تاریک گذشته می‌تواند به ما در کنار آمدن با شرایط جدید کمک کند، اما مواظب باشید از آن طرف بام نیفتید.

به گزارش سرویس فضای مجازی خبرگزاری فارس، روزنامه خراسان امروز چهارشنبه 25/02/92 نوشت: پیامدهای حاصل از پدیده تلخ طلاق در زمینه های متعددی خود را نشان می دهد. این پیامدها بسته به شرایط فکری، فرهنگی، خانوادگی و اقتصادی فرد، تاثیرات متفاوتی بر زندگی او خواهد گذاشت.

کارشناسان تلاش می کنند با مطالعه و بررسی این مسائل، میزان تبعات حاصل از طلاق را کاهش دهند. بر این اساس به افرادی که طلاق گرفته اند توصیه های مختلفی می کنند. سپیده دانایی در پایگاه اطلاع رسانی خود به کارهایی اشاره کرده است که افراد پس از طلاق نباید آن ها را انجام دهند. بخشی از این مطلب را در ادامه می خوانیم.

زود ازدواج نکنید

نتایج بررسی ها نشان می دهد، احتمال شکست در ازدواج هایی که به سرعت پس از طلاق انجام می شود، زیاد است. زیرا در این فرصت کم امکان شناخت درست و واقعی مسائلی که باعث شکست ازدواج قبلی شما شده است، وجود ندارد. پس بهتر است بین طلاق و ازدواج دوم حداقل چند ماهی فاصله بیندازید و اگر این روزها احساس تنهایی و بی پناهی شما را آزار می دهد، به فکر راه های بهتری برای کنار آمدن با آن باشید، راه هایی مثل ورزش کردن، صرف وقت با دوستان و اقوام و یادگیری هنر و مهارت های جدید.

سر خودتان را زیادی شلوغ نکنید

برخی افراد برای فراموش کردن ناراحتی ها و از همه مهم تر، پر کردن تنهایی خود، بعد از طلاق آن قدر کار برای خود می تراشند که دیگر وقتی برای تفریح ندارند. اضافه کاری زیاد، شغل دوم یا شرکت در کلاس های آموزشی از جمله اقداماتی است که برخی افراد انجام می دهند. البته بعد از مدتی بیشتر این افراد متوجه می شوند که بیش از قبل مریض می شوند، سرما می خورند یا احساس ضعف به سراغ آن ها می آید. باید توجه کرد که بدن در زمان استرس و تنش دچار تغییراتی می شود و یکی از اولین تغییرات کاهش قدرت ایمنی بدن است.

افرادی که بعد از طلاق به صورتی افراطی سر خود را گرم می کنند، ممکن است دیگر استرس و تنش را در سطح بالا احساس نکنند ولی این امر باعث می شود بدنی که از قبل دچار تغییراتی شده است فرصت بهبود را از دست بدهد. بعد از طلاق، افراد حتما باید زمان مناسبی را به استراحت و خواب کافی اختصاص دهند. از طرفی، رسیدگی به تغذیه و ظاهر اهمیت دارد زیرا از این طریق می توانید بخشی از اعتماد به نفسی را که طی طلاق از دست داده اید، بازیابید.

سراغ هر تفریحی نروید

تنهایی بعد از طلاق یکی از آن مشکلاتی است که تا تجربه نشود، بیشتر افراد متوجه سختی آن نمی شوند. افراد تا پیش از طلاق چندان به این موضوع فکر نمی کنند. حتی ممکن است به دلیل کشمکش های شدید آرزو کنند که کاش تنها زندگی کنند! اما بعد از طلاق این تنهایی تازه ابعاد گسترده خود را آشکار می کند به ویژه زمانی که بچه ای نیز در میان نباشد. برخی افراد بعد از طلاق زمان زیادی را صرف گشت زدن در اینترنت یا دیدن برنامه های تلویزیون می کنند. برنامه ریزی مناسب برای پر کردن اوقات تنهایی یکی از نکاتی است که به هیچ عنوان نباید از نظر دور داشت و اهمیت آن را دست کم گرفت.

خانه تکانی نکنید

دور ریختن عکس های یادگاری یکی از اولین کارهایی است که برخی افراد بعد از طلاق انجام می دهند. درست است که کنار گذاشتن نشانه های زندگی تاریک گذشته می تواند به ما در کنار آمدن با شرایط جدید کمک کند، اما مواظب باشید از آن طرف بام نیفتید. این که تمام لباس هایی را که در طول سال های زندگی مشترک خریده اید کنار بگذارید یا این که بسیاری از وسایل زندگی تان را به این دلیل که شما را یاد خاطراتتان می اندازد به دیگران ببخشید، می تواند بعد از مدتی باعث پشیمانی تان شود. بعد از طلاق اغلب پیش بینی های مالی اشتباه از آب در می آید و خرج ها بیشتر از آن چیزی است که افراد تصور می کردند.

در این شرایط خرج تراشی برای خود اشتباه است. سعی کنید تا حد امکان از همان وسایل قدیمی خود استفاده کنید. در نهایت، اگر احساس کردید در زمان استفاده از آن وسیله یا لباس آن قدر حال بدی به شما دست می دهد که احساس خفگی می کنید، می توانید برای مدتی بخشی از آن ها را کنار بگذارید و بعد از التیام زخم ها دوباره سراغ آن  ها بروید.

دور همه خط نکشید

بعد از طلاق، رابطه خویشاوندی هر یک از همسران با عده ای قطع می شود و در نتیجه اسامی افرادی که تا چندی پیش با آن ها رفت و آمد داشتند در فهرست سیاه قرار می گیرد، اما برخی افراد در زمینه روابط اجتماعی بعد از طلاق خود به صورت افراطی تصمیم می گیرند و ناگهان ارتباط خود را با دوستان سابق، همسایه ها یا حتی همکاران خود قطع می کنند. البته برای این کار خود دلایلی نیز می آورند.

آن ها می گویند نمی خواهند درباره وضعیت زندگی خانوادگی خود مجبور به توضیح باشند، البته یکی دیگر از دلایل نیز دور شدن از افرادی است که آن ها را یاد زندگی گذشته می اندازند. از دست دادن دوستان و افرادی که تا مدتی پیش با آن ها رابطه عاطفی داشتید احساس تنهایی بعد از طلاق را به نحو قابل توجهی تشدید می کند.

در عین حال، برخی افراد امکان درد دل با خانواده و خویشاوندان نزدیک خود را نیز ندارند و احساس می کنند اگر درباره مشکلات خود با آن ها صحبت کنند، آن ها بیشتر غصه می خورند.

در این شرایط شاید روش بهتر، انتخاب برخی دوستان برای ادامه و البته تقویت رابطه است. بد نیست به این نکته توجه کنید که در بسیاری از موارد این تصور ماست که دوست ما می خواهد دائم درباره همسر سابق یا زندگی گذشته ما سوال کند. به جای این پیش داوری ها، سعی کنید حتما دوستانی را برای خود نگه دارید و با ادامه دادن رابطه با آن ها از منزوی شدن خودداری کنید.

به شهر دیگری نروید

یکی از انتخاب هایی که می تواند بعد از طلاق برای برخی وسوسه کننده باشد، دور شدن از محل زندگی است. برخی افراد ترجیح می دهند محل زندگی خود را به کلی تغییر دهند. رفتن به شهری دیگر یا حتی کشوری دیگر می تواند رویای برخی ها باشد، اما تغییر دادن محل زندگی در برخی موارد گزینه خوبی نیست.

اگر افراد بعد از طلاق ترجیح دهند نزدیک پدر و مادر، خویشاوندان یا دوستان زندگی کنند، نه تنها بد نیست، که به دلیل برخورداری از حمایت های جدید مفید هم هست، اما زمانی که افراد به نوعی می خواهند از تمام گذشته خود فرار کنند و به مکانی بروند که هیچ آشنایی با آن ندارند، ممکن است یکی از بدترین انتخاب های خود را انجام داده باشند.

از دست دادن حلقه حمایت ها می تواند وضعیت را بدتر کند و باعث شود افرادی که به تازگی طلاق گرفته اند تنهایی بیشتری را احساس کنند و در صورت مواجهه با مشکلات نتوانند از دیگران کمک بگیرند.

بازگشت به صفحه نخست گروه فضای مجازی


چرا طلاق در اختیار مرد است؟!

طلاق

قدس آنلاین: گفته شد که قوانین حاکم بر ازدواج، ناشی از طبیعت ازدواج است. از آنجا که ازدواج، وحدت و یکی شدن و طلاق انفصال و جدایی است و طبیعت زن و مرد اینگونه است که مرد طالب است و زن مطلوب،

به گزارش قدس آنلاین، در این مقاله که بخش نخست آن منتشر می شود ضمن بیان منفور و مبغوض بودن طلاق در اسلام، ثابت شده است که به دلیل طبیعت زن و مرد راه طلاق نباید به طور مطلق بسته باشد، بلکه در جایی که امکان ادامه زندگی نیست نباید به زور قانون زن و مرد را در کنار هم نگه داشت و نیز ثابت شده است که طبیعت و روانشناسی زن و مرد اقتضا می‌کند که حق طلاق به طور عادی و طبیعی در اختیار مرد باشد هر چند در مواردی نیز زن می‌تواند از دادگاه تقاضای طلاق نماید یعنی راه طلاق از ناحیه زن نیز بسته نیست هر چند محدود است.

سئوالات اصلی که این مقاله در پی پاسخگویی به آنهاست عبارتند از:

* چرا با آنکه طلاق، در اسلام بسیار مبغوض است، اما در عین حال حلال است؟ چرا طلاق تحریم نشده است؟

* چرا حق طلاق در اسلام عمدتاً در اختیار مرد است؟ ظلم آشکار به زنان و نشانه سلطه مردان به زنان است، چرا اسلام چنین حکمی را تشریع کرده است؟

دنیای مدرن و طلاق:

با آنکه در گذشته زندگی بشر، تلاش‌های فکری و قانونی برای جلوگیری از طلاق، هرگز به اندازه امروز نبود و مانند امروز درباره علل پیدایش و افزایش و راه‌های جلوگیری از طلاق به فکر نبودند، اما طلاق در گذشته بسیار کمتر از امروز بود. طبیعی است علت افزایش طلاق در دنیای امروز وضعیت زندگی اجتماعی و روابط و اخلاق انسان مدرن است که علل طلاق و گسست خانواده را فزونی بخشیده است.

*علل افزایش طلاق در عصر حاضر

دنیای مدرن، انسانی را پرورانده است که اصل در زندگی او لذت و بهره‌مندی فرد و ارضاء خواسته‌های شخصی اوست. مجله نیوزویک می‌نویسد: «علت طلاق در ازدواج‌های ده یا بیست ساله ناسازگاری نیست، بلکه بی میلی به تحمل ناسازگاری‌های دیرین و هوس برای درک لذت بیشتر و کامجویی‌های دیگر است. در عصر قرص‌های ضد حاملگی و دوران انقلاب جنسی و اعتلای مقام زن، این عقیده در میان بسیاری از زنان قوت گرفته که خوشی و لذت، مقدم بر استواری و نگهداری کانون خانوادگی است. زن آمریکایی امروز، کامجوتر از زن دیروزی بوده و در برابر نارسایی آن کم تحمل‌تر از مادر بزرگ خویش است»[1]

نکته نگران‌کننده­ای که باید به آن توجه داشت این است که اکثر طلاق‌ها ناشی از درگیری و عدم همفکری زوجین نیست. مطالعات نشان می‌دهد که تنها حدود یک سوم زوج‌های طلاق گرفته، گفته‌اند که آزار، بحث‌های مکرر و دعواهای جدی، علت طلاق آنان بوده است. این روزها آستانه تحمل افراد، برای مواجهه با ناراحتی‌ها بسیار پایین‌تر از گذشته شده و به همین دلیل ازدواج‌ها به طلاق منجر می‌گردد.

اگر اعتقاد داشته باشیم که طلاق کاری دشوار و نادرست است، زندگی مشترک را به خاطر فرزندان تحمل می‌کنیم، اما اگر باور کنیم که طلاق آسان و قابل قبول است، رابطه زناشویی را به خاطر خودخواهی خودمان قطع می‌کنیم.

متأسفانه این معضل در کشورهای اسلامی و در ایران نیز به تدریج گسترش یافته و گروهی از زنان و مردان مسلمان امروزی نیز متأثر از دنیای مدرن با ترجیح لذات فردی خویش و کاهش آستانه سازگاری، به آسانی تن به طلاق می‌دهند. طلاق در شهرهایی که تأثیرپذیری بیشتری از فرهنگ جدید غرب داشته‌اند، آمار بالاتری دارد.

عامل دیگر مهم افزایش طلاق در غرب، بی بند و باری جنسی و فراهم بودن کامجویی‌های جنسی برای مردان و زنان در سطح وسیع و دامن زدن به بی بند و باری است و این کامجویی‌های خارج از خانواده، میل به خانواده را کاهش داده و خانواده را در معرض سقوط و فروپاشی قرار داده است.

به گفته شهید مطهری پیشقراولان قرن ‌ما، روز به روز عوامل اجتماعی طلاق و انحلال کانون خانوادگی را افزایش می‌دهند و با یکدیگر در این راه مسابقه می‌دهند و آنگاه فریاد می‌کشند که چرا طلاق اینقدر زیاد است؟ این‌ها از طرفی عوامل طلاق را افزایش می‌دهند و از طرف دیگر می خواهند با قید و بند کانون جلو آن را بگیرند.[2]

واژه طلاق:

طلاق[3] در لغت به معنای آزاد ساختن از قید و بند است و آنگاه به صورت استعاره در رها کردن زن از قید و بند ازدواج استعمال شده است.[4]

طلاق مبغوض الهی

در روایات، کلمات و سیره عملی پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) مشاهده می‌شود، که آنان طلاق را بسیار مذموم و منفور معرفی کرده‌اند. برخی از روایات بدین قرارند:

امام باقر (ع) از پیامبر گرامی اسلام (ص) نقل فرمودند:

«جبرئیل آن‌قدر بر من درباره زن سفارش و توصیه کرد که گمان کردم طلاق زن، جز در وقتی که مرتکب فحشاء قطعی شده باشد سزاوار نیست.»[5]

امام صادق (ع) از پیامبر اکرم (ص) نقل فرمودند:

«چیزی در نزد خدا محبوب‌تر از خانه­ای که در آن پیوند ازدواجی صورت می‌گیرد وجود ندارد و چیزی در نزد خداوند مبغوض‌تر از خانه‌ای که در آن خانه پیوندی با طلاق بگسلد وجود ندارد. آنگاه امام صادق (ع) فرمود: اینکه در قرآن نام طلاق مکرر آمده و جزئیات کار طلاق مورد عنایت و توجه قرآن واقع شده، از آن است که خداوند جدایی را دشمن می‌دارد.»[6]

همچنین در روایات اهل سنت، روایاتی فراوان است. در سنن ابن ماجه از پیامبر (ص) نقل کرده است که:

«مبغوض‌ترین حلال در نزد خداوند طلاق است»[7]؛ یعنی در میان حلال‌ها هیچ چیز به اندازه طلاق، مبغوض نیست.

علت مجاز بودن طلاق در اسلام

چرا اسلام با آنکه طلاق را بسیار مبغوض می‌داند­، آن را تحریم نکرد؟ اگر طلاق حلال است، مبغوض بودن یعنی چه؟ و اگر مبغوض است، حلال بودن یعنی چه؟

مگر غیر از این است که اسلام هر عملی را که منفور و مبغوض می‌داند - همچون شراب‌خواری و قمار و ظلم و قتل نفس - تحریم کرده است؟ پس چرا طلاق را تحریم نکرده است؟ اسلام از یک سو طلاق را منفور می‌داند، از سوی دیگر موانعی در مقابل مرد قرار نمی‌دهد و او را در طلاق زن آزاد می‌گذارد، چرا چنین است؟

در پاسخ باید گفت که ازدواج و زندگی زناشویی یک پیوند طبیعی است نه پیوندی قراردادی همچون خرید و فروش، اجاره، وکالت و مانند آنها. این امور صرفاً یک سلسله قراردادهای اجتماعی‌اند که طبیعت و غریزه در آنها نقشی ندارد و قانونی هم از ناحیه طبیعت برای آنها جعل نشده است. بر خلاف ازدواج که بر اساس یک خواهش طبیعی از سوی طرفین شکل گرفته و از این‌رو قوانین آن باید با قوانین فطری و طبیعی ازدواج سازگار باشد.

پیمانی که اساس آن بر محبت و یگانگی است، قابل اجبار و الزام نیست. با زور و الزام قانونی می‌توان دو همکار و شریک را ملتزم به همکاری ساخت که بر اساس رعایت عدالت با یکدیگر همکاری نمایند، اما نمی‌توان با زور و اجبار قانون دو نفر را وادار نمود که یکدیگر را دوست داشته باشند و به هم محبت بورزند، برای یکدیگر فداکاری کنند و سعادت دیگری را سعادت خود بدانند. اگر زن و شوهر در پیمان عاطفی ازدواج، به بن بست رسیدند و شعله محبت میان آنها خاموش شد، راهی جز طلاق و جدایی نیست، چون زن و شوهر به هیچ وجه تعلق و وابستگی روحی نداشته و نمی‌توانند با یکدیگر زندگی کنند. اسلام کوشش‌های فراوانی به کار برده است تا زندگی خانوادگی از لحاظ طبیعی باقی بماند؛ یعنی زن در مقام محبوبیت و مرد در مقام طلب و علاقه و حضور به خدمت باقی بماند، اما پس از آنکه می‌بیند اساس طبیعی این عُلقه و محبت خاموش شده و هیچ تعلق و دلبستگی وجود ندارد، نمی‌تواند خانواده را یک امرِ باقی و زنده فرض کند. لذا طلاق را به عنوان آخرین راه حل می‌پذیرد.

چرا طلاق در اختیار مرد است؟

گفته شد که قوانین حاکم بر ازدواج، ناشی از طبیعت ازدواج است. از آنجا که ازدواج، وحدت و یکی شدن و طلاق انفصال و جدایی است و طبیعت زن و مرد اینگونه است که مرد طالب است و زن مطلوب، از سوی مرد اقدام برای تصاحب است و از سوی زن عقب نشینی برای دلبری و فریبندگی. طبیعت، احساسات مرد را بر اساس در اختیار گرفتن شخص زن و احساسات زن را بر اساس در اختیار گرفتن قلب مرد قرار داده است.

در چنین شرایطی، اگر شعله محبت مرد نسبت به زن خاموش شود، بزرگترین اهانت برای زن آن است که مرد بگوید تو را دوست ندارم اما قانون بخواهد زن را به اجبار در کنار مرد به عنوان همسر نگه دارد. قانون می‌تواند زن را به اجبار در کنار مرد و در خانه او نگه دارد، اما نمی‌تواند زن را در مقام طبیعی خود در محیط زناشویی یعنی مقام محبوبیت و مرکزیت نگهداری کند. قانون قادر است مرد را مجبور به نگهداری از زن و پرداخت نفقه و غیره نماید، اما قادر نیست مرد را در مقام و مرتبه یک فداکار و به صورت یک پروانه در گرد شمع حفظ نماید. از این‌رو خاموش شدن شعله محبت مرد یعنی مرگ ازدواج.

اما حیات خانوادگی با از بین رفتن علاقه زن به مرد از بین نمی‌رود. هر چند حیات خانوادگی وابسته به علاقه طرفین است، اما روانشناسی زن و مرد به گونه‌ای است که علاقه زوجین نسبت به یکدیگر متفاوت است. طبیعت زن و مرد بدین‌گونه است که زن را پاسخ دهندة مرد قرار داده است. علاقه و محبت اصیل و پایدار زن، همان است که به صورت عکس­العمل به علاقه و اقدام یک مرد نسبت به او، پدید می‌آید. از این‌رو علاقه زن به مرد، معلول علاقه مرد به زن و وابسته به اوست. اگر مردی از زن خود شکایت دارد، باید بداند (به طور غالب) در اظهار دوستی و نیاز به او کوتاهی کرده است، و هر زنی که از شوهر خود شکایت دارد، باید بداند (به طور غالب) در تزیّن برای او و در تسلیم و اطاعت نسبت به او کوتاهی کرده است. طبیعت و خلقت حکیمانه خداوند، کلید محبت طرفین را در اختیار مرد قرار داده است. مرد است که اگر زن را دوست بدارد و نسبت به او وفادار بماند، زن نیز او را دوست می‌دارد و وفادار می‌ماند. طبیعت کلید فسخ طبیعی ازدواج را به دست مرد داده است؛ یعنی مرد با بی‌علاقگی و بی‌وفایی خود نسبت به زن، او را سرد و بی‌علاقه می‌کند. برای مرد اینکه محبوب زن نباشد، لطمه به شخصیت زن تلقی نمی‌شود، اما برای زن، محبوب نبودن در نزد مرد، بزرگترین لطمه به شخصیت زن است. سردی و خاموشی علاقه مرد به زن، مرگ ازدواج و پایان حیات خانواده است، اما سردی و خاموشی علاقه زن، خانواده را به صورت مریضی در می‌آورد که امید بهبودی دارد و این بهبودی در دست مرد است. این کار برای مرد اهانت نیست که محبوب رمیده خود را به اجبار قانون نگه دارد تا به تدریج او را آرام کرده و به زندگی علاقه‌مند سازد و اتفاقا زن، این حالت مرد را دوست دارد؛ اما برای زن، اهانتی غیر قابل تحمل است که برای حفظ حامی و دلباخته خود به زور و اجبار قانون متوسل شود. این کار بزرگترین شکست و ضربه روحی برای زن است.[8]

البته اسلام با طلاق‌های ناجوانمردانه؛ یعنی با اینکه مردی پس از امضای پیمان زناشویی و احیانا مدتی زندگی مشترک، به خاطر هوسرانی، همسرش را از خود براند، سخت مخالف است. اما راه چاره این نیست که ناجوانمرد را مجبور به نگهداری زن کند. این نگهداری با قانون طبیعی زندگی خانوادگی مغایر است. زن می‌تواند با زور قانون، خانه را اشغال نظامی کند، اما نمی‌تواند بانوی آن خانواده و رابط جذب احساسات از شوهر و دفع احساسات به فرزندان باشد و هم نمی‌تواند وجدان نیازمند به مهر خود را اشباع کند.

اسلام کوشش‌ها کرده که ناجوانمردی و طلاق‌های ناجوانمردانه از میان برود و مردان جوانمردانه از زنان نگهداری و نگاهبانی کنند. اما اجازه نمی‌دهند که زن به زور و اجبار، نزد مرد زندگی کند.

آنچه اسلام کرده است، درست نقطه مقابل کاری است که غربی‌ها کرده‌اند. اسلام با عوامل ناجوانمردی و بی‌وفایی و هوس بازی به سختی نبرد می‌کند، اما حاضر نیست زن را به زور به ناجوانمرد و بی وفا بچسباند. اما غربی‌ها روز به روز بر عوامل ناجوانمردی و بی‌وفایی و هوس بازی مرد می‌افزایند، آنگاه می‌خواهند زن را به زور به مرد هوسباز و بی‌وفا و ناجوانمرد بچسبانند.

منابع :

[1] آنتونی گیدنز، جامعه شناسی، ص 231 - 232

[2] مرتضی مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، ص 233.

[3] طلاق به معنای تطلیق است مثل سلام به معنای تسلیم و کلام به معنای تکلیم. ر.ک: فضل بن حسن طبرسی، جوامع الجامع، ج1، ص 125.

[4] ر.ک به: المیزان ج 2 ص 230 و قاموس قرآن و مفردات راغب ماده طلاق.

[5] بهاءالدین خرمشاهی، پیام پیامبر، ص430.

[6] وسائل الشیعه، ج 22، ص 7.

[7] ابن ماجه، سنن ابن ماجه، ج 1، ص 650.

[8] البته این مسأله در صورتی است که علت بی‌علاقگی زن، فساد اخلاق و ستمگری مرد نباشد که در این صورت اسلام اجازه نمی‌دهد که مرد سوء استفاده کرده و همسرش را برای اضرار و ستمگری نگه دارد و طلاق ندهد. در این موارد زن می‌تواند از قاضی درخواست طلاق قضایی کند

حوزه

مجموعه ای از احادیث ائمه معصومین(ع) در مورد مضرات طلاق

مجموعه ای از احادیث ائمه معصومین(ع) در مورد مضرات طلاق


   
  • مجموعه ای از احادیث ائمه معصومین(ع) در مورد مضرات طلاق
  • مجموعه ای از احادیث ائمه معصومین(ع) در مورد مضرات طلاق
  • مجموعه ای از احادیث ائمه معصومین(ع) در مورد مضرات طلاق
  • مجموعه ای از احادیث ائمه معصومین(ع) در مورد مضرات طلاق
  • مجموعه ای از احادیث ائمه معصومین(ع) در مورد مضرات طلاق
  • مجموعه ای از احادیث ائمه معصومین(ع) در مورد مضرات طلاق
  • مجموعه ای از احادیث ائمه معصومین(ع) در مورد مضرات طلاق
  • مجموعه ای از احادیث ائمه معصومین(ع) در مورد مضرات طلاق
  • مجموعه ای از احادیث ائمه معصومین(ع) در مورد مضرات طلاق
  • مجموعه ای از احادیث ائمه معصومین(ع) در مورد مضرات طلاق
  • مجموعه ای از احادیث ائمه معصومین(ع) در مورد مضرات طلاق
  • مجموعه ای از احادیث ائمه معصومین(ع) در مورد مضرات طلاق
  • مجموعه ای از احادیث ائمه معصومین(ع) در مورد مضرات طلاق
  • مجموعه ای از احادیث ائمه معصومین(ع) در مورد مضرات طلاق
  • مجموعه ای از احادیث ائمه معصومین(ع) در مورد مضرات طلاق
  • مجموعه ای از احادیث ائمه معصومین(ع) در مورد مضرات طلاق
  • مجموعه ای از احادیث ائمه معصومین(ع) در مورد مضرات طلاق
  • مجموعه ای از احادیث ائمه معصومین(ع) در مورد مضرات طلاق
  • مجموعه ای از احادیث ائمه معصومین(ع) در مورد مضرات طلاق
  • مجموعه ای از احادیث ائمه معصومین(ع) در مورد مضرات طلاق
اولین  ۱ ۲  بعدی آخرین

چه زمانی برای طلاق مناسب است؟

  • مجموعه ای از احادیث ائمه معصومین(ع) در مورد مضرات طلاق
  • مجموعه ای از احادیث ائمه معصومین(ع) در مورد مضرات طلاق
  • مجموعه ای از احادیث ائمه معصومین(ع) در مورد مضرات طلاق
  • مجموعه ای از احادیث ائمه معصومین(ع) در مورد مضرات طلاق
  • مجموعه ای از احادیث ائمه معصومین(ع) در مورد مضرات طلاق
  • مجموعه ای از احادیث ائمه معصومین(ع) در مورد مضرات طلاق
  • مجموعه ای از احادیث ائمه معصومین(ع) در مورد مضرات طلاق
  • مجموعه ای از احادیث ائمه معصومین(ع) در مورد مضرات طلاق
  • مجموعه ای از احادیث ائمه معصومین(ع) در مورد مضرات طلاق
  • مجموعه ای از احادیث ائمه معصومین(ع) در مورد مضرات طلاق
  • مجموعه ای از احادیث ائمه معصومین(ع) در مورد مضرات طلاق
  • مجموعه ای از احادیث ائمه معصومین(ع) در مورد مضرات طلاق
  • مجموعه ای از احادیث ائمه معصومین(ع) در مورد مضرات طلاق
  • مجموعه ای از احادیث ائمه معصومین(ع) در مورد مضرات طلاق
  • مجموعه ای از احادیث ائمه معصومین(ع) در مورد مضرات طلاق
  • مجموعه ای از احادیث ائمه معصومین(ع) در مورد مضرات طلاق
  • مجموعه ای از احادیث ائمه معصومین(ع) در مورد مضرات طلاق
  • مجموعه ای از احادیث ائمه معصومین(ع) در مورد مضرات طلاق
  • مجموعه ای از احادیث ائمه معصومین(ع) در مورد مضرات طلاق
به گزارش «شیعه نیوز»، لابد با این تیتر غافلگیر شده‌اید! در نکوهش طلاق بسیار شنیده‌اید اما این تیتر چه‌بسا پیشگیرانه باشد. راهی برای گریز از چاره‌ای ناگریز! مثلا زمان‌هایی در زندگی زناشویی اتفاق می‌افتد که آن‌قدر غصه‌دارتان می‌کند که به طلاق فکر می‌کنید. اگر طلاق بگیرید زندگی‌تان بهتر می‌شود یا بدتر؟ بچه‌ها چطور با این موضوع برخورد می‌کنند؟ بهترین زمان برای این‌که به همسرتان بگویید طلاق می‌خواهید چه موقع است؟

روزنامه شهروند نوشت: وقتی مشکلی در زندگی زناشویی‌تان پیش می‌آید، این افکار و سوال‌ها به ذهنتان هجوم می‌آورند. گاهی‌اوقات وقتی آن مشکل حل می‌شود، فکر طلاق ناخودآگاه از بین می‌رود.

اما اگر این افکار ناپدید نشدند و به‌طور مداوم فکرتان را مشغول کردند چه؟

وقتی به‌طور مداوم به طلاق و نتایج آن فکر می‌کنید، باید زندگی و رابطه‌تان با همسرتان را به خوبی ارزیابی کنید. یک قدم به عقب بروید و ببینید چرا چنین احساسی پیدا کرده‌اید و چه مدت است که این افکار و احساسات شما را مشغول کرده است؟ آیا چیز خاصی در زندگی‌تان باعث شده فکر کنید که طلاق تنها راه نجات و تنها تصمیم درست برای شماست؟

خیلی‌وقت‌ها پیش می‌آید که فکر می‌کنید طلاق چاره‌کار شماست و روز بعدی که از خواب بیدار می‌شوید همه‌چیز به نظرتان خوب می‌آید. پستی‌و‌بلندی‌هایی مثل این باید شما را به این فکر بیندازد که چه‌چیز برایتان اهمیت دارد و زندگی‌تان چطور می‌تواند بهتر یا بدتر شود.

طلاق مساله‌ای ناگوار است و تصمیم گرفتن برای طلاق را نباید آسان گرفت. فهمیدن این‌که کی وقت طلاق رسیده، کار سختی است.

تصمیم نهایی برای طلاق فقط توسط خودتان گرفته می‌شود و این شما هستید که باید ببینید میل‌تان به کدام طرف است. اگر هنوز همسرتان را دوست دارید و می‌خواهید که زندگی‌تان درست شود، دست نگهدارید.

ممکن است برای جدایی از همسرتان دلایل قابل‌توجیهی داشته باشید اما پرسش‌نامه زیر به شما کمک می‌کند تا بدانید این تصمیم درست است یا نه؟

به هریک از سوالات زیر با «درست» و «نادرست» جواب بدهید و در انتها جواب درستی که کارشناسان به این سوالات داده‌اند را با پاسخ خودتان مطابقت دهید.

۱- درگیری و مشاجره همیشگی بین شما و همسرتان نشانه این است که از یکدیگر جدا شوید.
۲- شما و همسرتان دیگر هیچ وجه‌مشترکی در سلایق و عقایدتان با هم ندارید و این موضوع دلیل خوبی برای جدایی است.
۳- در یک ارتباط خوب، بیشتر اختلاف‌نظرها و مشکلات زناشویی به مرور زمان برطرف و حل می‌شود.
۴- یک ازدواج خوب به این معناست که زن و شوهر تعریف یکسان و مشترکی از عشق داشته باشند.
۵- زن و شوهر از هم جدا می‌شوند چون دیگر عاشق هم نیستند.
۶- خیانت باعث از بین رفتن رابطه زناشویی نمی‌شود.
۷- بیشتر افراد در ازدواج دوم موفق‌تر هستند چون در ازدواج اول تجربه‌های خوبی به دست آورده‌اند.

نظر مشاور درباره مشاجره
به‌گزارش تبیان، این خیلی عجیب است که بیشتر همسران تصور می‌کنند اختلاف سلیقه و گاه مشاجره نشانه ناموفق‌بودن یک زندگی زناشویی است اما به عقیده روانشناسان، ارتباطی که در آن هیچ اختلاف‌نظری وجود نداشته باشد، بیشتر از یک رابطه پرجدال در خطر طلاق قرار دارد زیرا شما انسان هستید و به دلیل تفاوت زندگی خانوادگی و فرهنگی‌تان خصوصیاتی متفاوت از یکدیگر دارید و جروبحث و اختلاف، یک موضوع بسیار طبیعی در رابطه شماست.

شما و همسرتان دیگر هیچ وجه‌مشترکی در سلایق و عقایدتان با هم ندارید و این موضوع دلیل خوبی برای جدایی است!

گفتن این حقیقت شما را غافلگیر می‌کند اما بد نیست بدانید تحقیقات کارشناسان نشان داده، زوج‌هایی که زندگی زناشویی موفقی دارند به هیچ‌وجه خصوصیات و وجه‌مشترک زیادی با یکدیگر ندارند و حتی سلایق و عقایشان در تناقض با یکدیگر است اما آن چیزی که ارتباط‌های موفق را از ناموفق جدا می‌کند، نحوه برخورد همسران با اختلاف‌ها و ویژگی‌های متفاوت همسران‌شان است. همسران موفق به خوبی می‌دانند که شریک آنها نمونه کپی‌برداری شده آنها نیست و نباید مثل آینه برای آنها باشند بلکه لازمه یک ازدواج با دوام، احترام گذاشتن به تفاوت‌های طرفین و رشد کردن در میان این ۲ دنیای متفاوت است.

در یک ارتباط خوب بیشتر اختلاف‌نظرها و مشکلات زناشویی به‌مرور زمان برطرف و حل می‌شود
شاید تابه‌حال این خبر به گوش‌تان نخورده باشد اما کارشناسان در تحقیقات‌شان به نتیجه‌ای جالب رسیده‌اند که شما را شگفت‌زده خواهد کرد، هیچ می‌دانستید که ۶۰‌درصد اختلاف‌نظرهایی که همسران در طول زندگی مشترک با یکدیگر دارند، غیرقابل حل است؟

اگر قبول ندارید، یک ورق کاغذ بردارید و تمامی بحث‌هایی که در طول زندگی مشترک با همسرتان داشته‌اید را بنویسید، درنهایت شگفتی متوجه می‌شوید که بیشتر آنها تکراری است و با وجود گذشتن سالیان‌سال از ارتباط‌تان هنوز بر سر موضوعی تکراری با همسرتان بحث می‌کنید اما چیزی که در این بین تغییر می‌کند، نحوه واکنش ۲ طرف نسبت به آن موضوعات است.

پس اگر فکر می‌کنید مشکل شما و همسرتان با گذشت زمان حل خواهد شد، مرتکب اشتباه رایج دیگر زوج‌ها شده‌اید.

به جای انتظار برای گذشت زمان و برطرف‌شدن مشکل، نوع واکنش و سازگاری‌تان را نسبت به اختلاف‌نظر بین خود و همسرتان تغییر دهید.

یک ازدواج خوب به این معناست که زن و شوهر تعریف یکسان و مشترکی از عشق داشته باشند
این نکته را به‌خاطر بسپارید که شما و شریک زندگی‌تان در ۲محیط متفاوت بزرگ شده‌اید و به همین خاطر تعریفی که از عشق و محبت دارید با یکدیگر کاملا متفاوت است. ممکن است همسر شما از روی عشق، کاری برایتان انجام دهد و از این طریق علاقه‌اش را به شما ابراز کند اما شما به‌دنبال راهی هستید که همسرتان به روش دلخواه شما عشقش را ابراز کند. فراموش نکنید که نحوه ابراز علاقه و عشق هر انسانی با دیگران متفاوت است و هرگز از همسرتان نخواهید که دیدگاهی مانند شما درمورد عشق و طریقه محبت‌کردن داشته باشد.

زن و شوهر از هم جدا می‌شوند چون دیگر عاشق هم نیستند
متاسفانه عده‌ای تصور می‌کنند که عشق تنها دلیل ازدواج و ماندن در یک ارتباط است. این عده از افراد ازدواج می‌کنند چون عاشق شده‌اند و بعد به‌راحتی از شریک‌شان جدا می‌شوند، چون دیگر عاشقش نیستند اما این تصور، یک اشتباه محض است چون عشق یک حس است و زمانی هست و زمانی دیگر نیست. این‌که دیگر مثل روزهای اول آشنایی عاشق همسرتان نیستید و به همین دلیل می‌خواهید از او جدا شوید، احمقانه‌ترین فرضیه‌ای است که آن را انتخاب کردید. صبر کنید چون عشق دوباره به وجود خواهد آمد و باردیگر غافلگیرتان خواهد کرد.

خیانت باعث از بین رفتن رابطه زناشویی نمی‌شود
بله، این جمله درست است و اگر یک زن هستید و تنها به‌خاطر خیانت همسرتان می‌خواهید ترکش کنید، لطفا کمی بیشتر فکر کنید. هرچند رویارویی با خیانت و اصلاح ارتباط بعد از آن، کار خیلی ساده‌ای نیست اما اگر واقعا به ارتباط‌تان علاقه‌مند هستید ارزش این مبارزه را خواهد داشت و خبر خوب این‌که بیشتر ارتباط‌هایی که بعد از خیانت دوباره شکل گرفته، موفق‌تر بوده و همسرانی که بعد از خیانت روابط خود را اصلاح کردند و اعتماد را از نو بین خودشان به‌وجود آوردند، ارتباط زناشویی بادوام‌تری داشته‌اند.

بیشتر افراد در ازدواج‌دوم موفق‌تر هستند چون در ازدواج اول تجربه‌های خوبی به دست آورده‌اند
برای این موضوع نمی‌توان قانونی را درنظر گرفت اما این درست است که بسیاری از افراد در ازدواج دوم‌شان موفق‌تر هستند چون اشتباهاتی که در ازدواج اول مرتکب شده‌اند را در ازدواج‌دوم‌شان انجام نمی‌دهند اما باید به خاطر داشته باشید که عشق تنها خامه روی کیک است نه خود کیک و تا زمانی که یاد نگیرید شادی و خوشبختی‌تان را وابسته به فرد دیگری ندانید، امید موفقیت در ازدواج برای‌تان وجود ندارد این‌که خودخواهانه به دنبال افرادی باشید که شما را خوشبخت کنند و درصورت برآورده‌نشدن این موضوع آنها را ترک کنید، اصلا راه درستی نیست. خوشبختی و آرامش را در خودتان به وجود بیاورید و خودخواهانه دیگران را نخواهید.

پرسش پیش از جدایی
تصمیم به‌جدایی گرفته‌اید؟ قبل از این‌که تصمیم نهایی را بگیرید به این ۶ پرسش جواب بدهید.
١- آیا هنوز هم احساس مثبتی به همسرتان دارید؟ اگر رابطه‌تان خشونت‌آمیز نبوده و هنوز هم محبتی نسبت به هم احساس می‌کنید، خوب است که به‌جای جدایی به بهبود رابطه فکر کنید.
٢- آیا همیشه راهتان از هم جدا بوده؟ اگر همیشه هرکدام از شما به‌شیوه خودش زندگی کرده، بعید نیست‌ بودن و نبودن همسرتان فرقی به حالتان نداشته باشد و این رابطه فقط یک نام را یدک بکشد.
٣- آیا طلاق یک تهدید است یا یک تمایل واقعی؟ آیا واقعا می‌خواهید طلاق بگیرید یا این یک تهدید ناشی از افسردگی، خشم، ناامیدی و احساس شکست است؟
۴- آیا این یک تصمیم احساسی است؟ رفتار و تصمیم‌های ما ممکن است کاملا احساسی باشند بدون درنظرگرفتن جنبه‌های عقلانی. تصمیم شما برای جدایی چگونه است؟
۵- انگیزه شما برای جدایی چیست؟ آیا زندگی با این فرد هویت، شخصیت، اعتبار، آبرو، عزت‌نفس، آرامش یا سلامت جسمی و روانی‌تان را تهدید می‌کند و تلاش شما برای بهبود زندگی خودتان است؟
۶- آیا به اثرات منفی جدایی فکر کرده‌اید؟ گاهی طلاق فرصتی برای تمام‌کردن رابطه‌ای اشتباه است اما بعد از جدایی ممکن است شرایطی پیش بیاید که بیشتر احساس خلأ، ناامیدی، افسردگی و شکست کنید. آیا می‌توانید با شرایط تازه به‌خوبی کنار بیایید؟
منبع: شفقنا

مسأله ـ طلاق دادن زن در حالت حیض باطل و بى اثر است.
مسأله ـ طلاق دادن زن در حال حیض یا نفاس در سه صورت صحیح است :
1ـ شوهر بعد از ازدواج مطلقآ با او نزدیکى نکرده باشد.
2ـ زن باردار باشد (همانطور که گذشت زنان باردار گاهى عادت مى‌شوند).
3ـ زن غایب باشد و مرد نتواند، یا برایش مشکل باشد، پاک بودن زن را بفهمد.
مسأله ـ هر گاه زن را از خون حیض پاک مى‌دانسته و طلاقش بدهد، سپس معلوم شود که به هنگام طلاق در حال حیض بوده، طلاق او باطل است. و به عکس، اگر او را در حال حیض بداند و طلاق دهد، بعد معلوم شود پاک بوده، طلاق او صحیح است.
مسأله ـ هر گاه کسى مى‌داند که همسرش در حال حیض یا نفاس بوده، اگر غایب شود، مثلا مسافرت کند و بخواهد او را طلاق دهد و نتواند از حالش با خبر شود، باید تا مدّتى که معمولا از حیض یا نفاس پاک مى‌شود صبر کند.
سؤال ـ آیا ازدواج و مراسم عقد در حال عادت ماهیانه جایز است؟
جواب : مانعى ندارد.
سؤال ـ آیا بخشیدن باقیمانده عقد موقّت (که بمنزله طلاق است) در زمان عادت ماهیانه زوجه جایز است؟
جواب : مانعى ندارد.
مسأله ـ هنگامى که زن از خون حیض پاک شود طلاق او صحیح است، و همسرش نیز مى‌تواند با او نزدیکى کند، هر چند هنوز غسل نکرده باشد؛ ولى احتیاط مستحب آن است که پیش از غسل از نزدیکى خود دارى کند، ولى کارهاى دیگرى که در وقت حیض بر او حرام بوده، مانند توقّف در مسجد و مسّ خط قرآن، تا غسل نکند بر او حلال نمى‌شود، بنابر احتیاط واجب.
 


مشکلات طلاق برای کودک



طعم گس طلاق درکام فرزندانخانواده ، مقدس ترین و مهم ترین بخش از شبکه اجتماعی زندگی کودک است. خانواده حیاتی ترین واحد اجتماعی است که شخصیت کودک در آن پرورش می یابد. تعادل اعضای خانواده در همراه و همدل بودن اعضاست و نبود هر یک از اعضا باعث به وجود آمدن مشکلاتی برای سایر افراد خانواده می شود، در این میان، طلاق حادثه ای است که مسائل و مشکلات فراوانی رابرای افراد به وجود می آورد. طلاق برای مرد و زن تجربه ای تکان دهنده و برای کودکان خاطره ای تلخ و ماندگار است.

با توجه به تلخی ها و آشفتگی های یک جدایی ، خانواده باید روشی را در پیش گیرد تا حداقل آسیب را به اعضای خود وارد کند.
طلاق بر روی مرد و زن پیامدهای خاص خود را دارد. روند طلاق در کودکان تأثیرگذارتر است و متأسفانه به گفته برخی از کارشناسان مسائل خانواده، پدر ومادر در روند طلاق به طور کلی کودکان خود را نمی بینند . کودک در جریان طلاق والدین احساس امنیت، اعتماد به نفس و تداوم زندگی خانوادگی را از دست می دهد. تأثیر طلاق در کودکان زیر ۳ سال باعث از بین بردن اعتماد و دلبستگی کودک به محیط اطراف می شود. بهانه جویی، خشم، عصبانیت، اختلالات خواب، افسردگی و انزوا از دیگر پیامدهای طلاق بر روی این کودکان است.

اثر طلاق در کودکان ۳ تا ۶ سال به گونه دیگر خودنمایی می کند، کودکان در این سن به سمت استقلال و خودکفایی گام برمی دارند و این چالش بزرگ آن ها در این سن است. کودکان در این سن برای خود قدرت های خیالی قائلند و از طرفی به والدین هم اعتماد و یا بی اعتمادی پیدا کرده اند. وقتی طلاق برخلاف دعاها و آرزوهای آنان صورت گیرد نوعی احساس گناه و شکست خوردگی در ذهن آنها به وجود می آید. با این همه میزان و اکنش های هیجانی کودکان بستگی به سن، درک و آگاهی آنان از محیط اطراف دارد. بدیهی است یکی از عواملی که سبب بروز ترس و اضطراب در کودک می شود مشکلات زن و مرد در محیط زندگی است. اغلب کودکان خردسال به دلیل عدم درک صحیح از موضوع مورد بحث والدینشان با بروز رفتارهای پرخاشگرانه و خصمانه درصدد مقابله با شرایط موجود برمی آیند و از طرف دیگر ممکن است تصور کنند که عامل اصلی اختلاف، آن ها هستند و دچار احساس گناه شوند، آنان فکر می کنند اگر رفتار دیگری در ارتباط با پدر ومادر داشته باشند، می توانند درگیری های موجود پدرومادر را کاهش دهند.
کودکان دبستانی اغلب اضطراب ناشی از مشاجره های والدین شان را با نداشتن تمرکز در انجام تکالیف مدرسه و افت تحصیلی نشان می دهند. در سنین نوجوانی فرزندان به طور کامل متوجه طلاق شده و واکنش هایی از جمله خشم زیاد، نگرانی درمورد آینده و احساس مسئولیت نسبت به درست کردن شرایط موجود را دارد و سعی در واسطه قرارگرفتن میان پدر و مادر و ایجاد صلح و آشتی در میان آن را دارند و در شرایطی نیز با خونسردی نظاره گر موضوع طلاق والدین هستند.
دکتر فربد فدایی ـ روان شناس دراین باره می گوید: سن کودک در هنگام طلاق در واکنش های آنان تفاوت ایجاد می کند. اطفالی که در سن ۳ تا ۶ سالگی هستند واکنش شدیدتری نسبت به طلاق دارند. وی تأکید می کند: «اختلالات رفتاری به صورت از دست دادن مهارت هایی که تازه کسب کرد ه اند؛ ظهور می کند، برای نمونه حرف زدن آنها کودکانه تر می شود و یا شب ادراری پیدا می کنند، زیرا مسأله طلاق برای آنان غیرقابل درک است و کودک در هنگام طلاق دچار نگرانی می شود که شاید پدر و مادر نیز او را طلاق دهند.»
به گفته او بسیاری از کودکان طلاق، در یادگیری نیز دچار مشکل می شوند و افت تحصیلی پیدا می کنند.
وی معتقد است: نوجوانان در مرحله بلوغ راحت تر مسأله طلاق را درک می کنند ولی هنوز هم دل آزرده و یاخشمگین به جدایی پدر و مادر نگاه می کنند.
او تأکید می کند: نکته بسیار مهم آن است که کودک در هرسنی خود را مقصر در طلاق پدر ومادر می داند و این موضوع کودک را آزار می دهد. بنابراین نباید دوران نداشتن تفاهم و مشاجره زن و مرد در خانه را بر روی روحیه کودک فراموش کرد حتی اگر پدر ومادر تصور کنند که با بهترین شیوه ممکن و باآرامش و متانت کامل از هم جدا شده اند، بازهم تجسم این که والدین قصد جدایی دارند برای کودک دلهره آور و ترسناک است. برخی روان شناسان معتقدند که ریشه اضطراب های دوران کودکی و یا نوجوانی در احساس گناه، تنش و نگرانی نهفته است . دراین میان خانواده هایی هستند که محیطی متشنج برای کودکان خود فراهم می آورند و دنیای سراسر شادی و امنیت کودک خود را تبدیل به استرس و نگرانی می کنند. این موارد برای کودکان مشکلات بسیاری را به وجود می آورد.
به گفته دکتر فربد فدایی، پسری که مجبور می شود با مادر خود زندگی کند در همانندسازی مثبت مردانه دچار مشکل می شود و برعکس دختری که به ناچار مجبور است با پدر خود زندگی کند قادر به همانندسازی زنانه نخواهد بود، به طور کلی کودکان در پذیرش نقش مبتنی به خود دچار مشکل می شوند.
وی تأکید می کند: گاهی اوقات یکی از والدین چند فرزند را سرپرستی می کند، این موضوع فشار بسیاری رابه فرزند بزرگتر وارد می کند و او برحسب جنسیت خود مجبور است نقش پدر و یا مادری را که طلاق گرفته ایفا کند.
فدایی معتقد است که پدران و مادران تا آن جا که ممکن است از طلاق خودداری کنند و به دنبال راه حل های سازنده تری برای رفع مشکلات خود باشند، اگر مجبور به طلاق شدند، بهتر است این اقدام به آرامی و با توجه به منافع کودکان انجام بگیرد.
البته مسأله برخورد والدین با موضوع طلاق و نوع طرح آن با فرزندان در میزان واکنش های منفی فرزندان نسبت به این مسأله نقش مؤثری خواهد داشت. به طور کلی برخی والدین قبل از قطعی شدن طلاق، آن را با فرزندان مطرح نمی کنند. برخی دیگر بدون آمادگی فرزندان موضوع طلاق را مطرح کرده و برخی فرزندان نیز به دلیل وجود درگیری های لفظی و یا فیزیکی والدین خود نسبت به ایجاد جدایی و طلاق میان والدینشان آگاهی نسبی دارند، اما در همه این موارد روح و روان فرزندان آسیب جدی خواهد دید.
با این همه ، تحقیقات نشان می دهدکه به طور معمول بعد از طلاق شرایط سختی برای فرزندان خواهد بود و اگر فرزندان نتوانند به درستی با این مسأله کنار آیند، دچار مشکلات روحی روانی بسیار جدی خواهند شد، بنابراین، لازم است نقش والدین در زندگی فرزندان به درستی ایفا شود. فرزندان را وسیله و ابزاری برای ابراز خشم نسبت به طرف مقابل خود قرار ندهیم. با کودکان خود صحبت کنیم و به آنها بگوییم طلاق تقصیر آنها نیست و به دست آنها هم قابل پیشگیری نیست. به خاطر داشته باشید که کودک هیچ گاه نمی تواند پدر و مادر خود را طلاق دهد.