دین و زندگی تایباد

اللهم صل علی محمدوآل محمد

دین و زندگی تایباد

اللهم صل علی محمدوآل محمد

بررسی علل گرایش جوانان به عرفان‌های نوظهور (علل برون زا)

بررسی علل گرایش جوانان به عرفان‌های نوظهور (علل برون زا)
امام علی علیه‌السلام دل جوان را چونان سرزمین آماده و پاکی می‌داند که هر بدری در آن افشانده شود همان را قبول می‌کند و رشد بسیاری می‌کند. « وَ اءنَّما قَلبُ الحَدَثِ کالارضِ الخالِیة ما القِیَ فیها مِن شَیءٍ قَبِلتُه» و دلیل این قبول و اجازه‌ی بذرپاشی در دل جوان همان...

ب: علل برون‌زا

1) عدم شناخت کافی نسبت به اصل دین و معارف والای آن

1-1. عدم معرفی دین حقیقی

تغییراتی شگرفی که بعد از رنسانس در جهان مدرن معاصر اتفاق افتاده و عدم معرفی دین‌های کهن به صورت بروز، باعث گرایش به ادیان نوظهور گشته است تا شاید عطش حقیقت‌خواهی خود را از جایی دیگر سیراب کنند. حتی اگر این تلاش در مسیر سرابی بیش نباشد و چشمه‌ی حیات در پشت لایه‌هایی از غبار پنهان باشد. از سوی دیگر مراکز فرهنگی و متولیان دینی جامعه‌ی ما نتوانسته‌اند آن گونه که باید ابعاد مختلف و جذاب دین حقیقی را برای نسل جوان تبیین نمایند و در جهت معرفت بخشی و آشنایی هرچه بیشتر جوانان تلاش نمایند و متأسفانه گاه کج‌سلیقگی‌ها در بیان معارف والای دینی نیز یکی از عوامل گریز جوانان و ترغیب آنان به گرایش‌هایی می‌شود که در ظاهر بیشتر به نیازها و علایق آنان توجه دارد و شوق و اقبال فراوانی برای پذیرفته شدن در جوان ایجاد می‌کند.

2-1. سخت جلوه دادن دین

دین ما دینی است که احکام و دستوراتش بر پایه‌ی سهل و آسانی گذاشته شده است و تکالیف آن به نسبت سن، صحت بدن، میزان درآمد، علم به احکام و... متغیر بوده و اجباری برای یک شکل بودن آن‌ها نیست. در دین ما برای رسیدن به مقامات و معنویات نیازی به روی گرداندن از دنیا و ترک لذات آن نیست بلکه می‌توان در عین این‌که از نعمات مادی خداوند بهره‌مند شد، به مقامات عرفانی رسید همان‌گونه که رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم در خطاب به مردم مدینه فرمودند: «چرا برخی از اصحاب من از خوردن گوشت و استعمال بوی خوش و ارتباط با همسرانشان اجتناب می‌کنند، همانا من خودم هم گوشت می‌خورم و هم بوی خوش استعمال می‌کنم و هم با همسرانم ارتباط دارم و هر کس از سنت من روی گرداند از من نیست.» (الفروع من الکافی، کلینی، کتاب النکاح، حدیث 5، صفحه‌ی 496) اما متأسفانه گاهی به جای بیان دیدگاه‌های خالص دین عده‌ای چهره‌ای خشک از دین را به نمایش می‌گذارند که جوان امروزی به خاطر لطافت طبع خود حاضر به پذیرش چنین دینی نیست و به همین خاطر به سوی عرفان‌های نوظهور ترغیب می‌شود؛ این باعث شده است که عرفان‌های دروغین به راحتی با انسان امروز حرف بزنند و ادبیاتشان را به او تحمیل کنند؛ در صورتی که هیچ وقت تأثیرات عرفان در شاد زیستن بیان نمی‌شود به راحتی عرفان‌های دروغین توانسته‌اند جای عرفان راستین را در برقراری ارتباط با مردم بگیرند.

3-‌1. عالمان بی عمل

یکی دیگر از جنبه‌های ایجاد ضعف، عالمان بی عملی هستند که خود به دستورات گفته شده عمل نمی‌کنند و این خود باعث بدبین شدن به دین بویژه در نزد جوانان می‌‌شود. کثرت آموزه‌های معنوی و عرفانی چنانچه با عمل مبلغین دینی همراه و قرین شود شوق عرفان و معنویت‌گرایی را در مردم بر خواهد انگیخت.

4-1. سخت‌گویی و بی‌توجهی به ادبیات روزآمد

هر عصرى ویژگی‌ها، ضرورت‌ها و تقاضاهایى دارد که از دگرگون شدن وضع زمان و پیدا شدن مسائل جدید و مفاهیم تازه در عرصه زندگى سرچشمه مى‌گیرد. هم‌چنین هر عصرى مشکلات و پیچیدگی‌ها و گرفتاری‌هاى مخصوص بخود را دارد که آن نیز از دگرگونى اجتماعات و فرهنگ‌ها که لازمه‌ی تحول زندگى و گذشت زمان است مى‌باشد. وظیفه اصلی مبلّغین دین اسلام برگرداندن میراث علمى و فرهنگى اسلام به زبان روز و پیاده کردن همه آن مفاهیم عالى از طریق زبان «عصرى» در روح و جان و عقل نسل کنونى است. چه زیبا فرمود آن پیشواى راستین: «آن کس که از وضع زمان خود آگاه است مورد هجوم اشتباهات قرار نمى‌گیرد» (کافی، کلینی، دار الکتب الاسلامیه 1365 ه.ش، ج 1، ص 26)

5-1. عملیاتی نکردن مفاهیم دین در زندگی

اگر اعمال و اذکار دین را بتوان با زندگی امروزی مردم گره زد و دین را در بطن زندگی آن‌ها نشان داد، مطمئناً پذیرش آموزه‌های دین برای همگان آسان و لذت بخش خواهد شد. هم‌چنین دادن دستوراتی کاربردی در زندگی مردم، به روی آوری آنان به معنویتی کارآمد منتج خواهد شد.

2) تبلیغات گسترده‌ی گروه‌های معنویت‌گرا و رسانه‌های استعماری

گروه‌های مختلف معنویت‌‌گرا در گوشه و کنار جهان و با استفاده از رسانه‌هایی چون ماهواره، اینترنت و... دست به تبلیغ می‌زنند. رسانه‌های نوظهور، بالاتر رفتن سطح سواد مردم و افزایش امکانات ارتباطی امکان بیشتری را برای تبلیغات فراهم کرده است. این رسانه‌ها با درک سلایق و علایق جوانان و با حمایت نظام‌های سلطه‌جو به هجمه‌ی تبلیغاتی بر علیه نسل جوان اهتمام می‌ورزند.

3) مسائل سیاسی

بخش عمده‌ای از دلایل گرایش برخی از جوانان در ایران به فرقه‌های نوظهور، فعالیت گسترده سیاسی دشمنان دین اسلام است. یکی از مؤلفه‌های امنیت ملی در جمهوری اسلامی ایران، مذهب و دین است و به همین دلیل یکی از راه‌های ضربه زدن به امنیت ملی، تضعیف دین و مذهب و اعتقادات مردم است و در این خصوص یکی از راه‌های تضعیف اعتقادات و گرایش به دین و مذهب در مردم، ایجاد فرقه‌های نوظهور و جذاب نشان دادن آن‌هاست.

4) ظواهر و شعارهای فریبنده

فرقه‌ها با تدلیس و استفاده از ظواهر عوام‌فریبانه و بیان شعارهایی زیبا از سادگی و صداقت جوانان استفاده و آن‌ها را می‌فریبند. در واقع متهم اصلی در چنین مواردی زودباوری جوانان می‌باشد.
5) مشکلات خانوادگی

جوانانی که با مشکلاتی در خانواده روبرو شده و به طریقی از آن دور می‌شوند، به دنبال راهی برای پر کردن این خلأ بزرگ می‌گردند، چرا که سرخوردگی در خانواده، نه اجازه بازگشت به آنان را می‌دهد و نه جوان می‌تواند با این کمبود کنار بیاید؛ از آن‌جا که در برخی از تعلیمات نوظهور، بنیاد خانواده به کلی نفی شده است، جوان سرخورده و ضربه دیده از خانواده بدان گرایش می‌یابد. به عنوان مثال از سخنان اشو چنین برمی‌آید که او معتقد است باید به گذشته بازگشت و زندگی قبیله‌ای و بدون مرز زن و شوهری را دارا بود و این‌که باید همانند حیوانات، که هم اکنون نیز در مجموعه‌های چند نفری در یک مکان خاص زندگی می‌کنند و هیچ یک به دیگری تعلق ندارد، زندگی کرد و مرزی میان پدر و مادر بودن مطرح نباشد.

6) دوستان ناباب

گروه همسالان و دوستان الگوهای مورد قبول یک فرد در شیوه گفتار، کردار، رفتار و مَنِش هستند. فرد برای این‌که مقبول جمع دوستان و همسالان افتد و با آنان ارتباط و معاشرت داشته باشد، ناگزیر از پذیرش هنجارها و ارزش‌های آنان است. در غیر این صورت، از آن جمع طرد می‌شود. به همین خاطر، اگر فردی با گروهی از افرادی که در این نوع فرقه‌ها حضور دارند رابطه برقرار کند و با آنان دوست شود، به تدریج تحت تأثیر رفتار آنان قرار می‌گیرد و مانند آن‌ها می‌شود؛ چون ملاک پذیرش و قبول فرد توسط یک گروه و جمع، پذیرفتن فرهنگ آن‌هاست.
در سخنان پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله و سلم آمده است: «المرءُ علی دین اخیه»؛ هر انسانی بر شیوه و طریقه دوست و رفیق خود زندگی می‌کند. (اصول کافی، کلینی، کتاب الایمان و الکفر مجالسة اهل المعاضی، ذیل حدیث 3) و نیز حضرت علی علیه‌السلام در نهج‌البلاغه می‌فرمایند: «مُجالسةُ اهل الهوی منساةُ للایمان و محضرة للشیطان.»؛ هم‌نشینی با هواپرستان ایمان را به دست فراموشی می‌سپارد و شیطان را حاضر می‌کند. (نهج‌البلاغه، خطبه 86)

7) مشکلات مالی

به علت وعده‌‌های دروغین سرکرده‌های این مکاتب، عده‌‌ای از افرادی که مشکل مالی دارند و در پاره‌ای موارد دارای مشکلات عقیدتی نیز هستند به این فرقه‌ها، گرایش می‌یابند. عامل فقر و مشکلات معیشتی و اقتصادی از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. عدم بضاعت مالی مکفی خانواده‌ها و ناتوانی در پاسخگویی به نیازهای طبیعی و ضروری مانند: فراهم ساختن امکان ادامه تحصیل حتی در مقاطع پایین، تأمین پوشاک مناسب، متنوع و متناسب با سلیقه و روحیه آنان و... زمینه‌ساز بروز دل‌زدگی، سرخوردگی، ناراحتی‌های روحی، دل‌مشغولی، افسردگی و انزواطلبی را در فرزندان فراهم می‌سازد. این امر موجب می‌شود تا این افراد برای التیام ناراحتی‌های ناشی از مشکلات خود از طریق مستقیم و یا غیرمستقیم، به اقداماتی دست بزنند و خود درصدد حل مشکل خویش برآیند، در نتیجه، بسیاری از این افراد برای رهایی از بند گرفتاری‌ها، با فریب بعضی از فرقه‌های انحرافی در دام آنان گرفتار می‌شوند.

8) غرب‌زدگی و خودباختگی

این امر معمولاً در مورد کسانی رخ می‌دهد که با فرهنگ غرب بیش از دیگران مأنوس بوده و نیز از لحاظ روانی از ثبات شخصیت و خودباوری بسیار کمتری برخوردارند و باعث می‌شود که بعضی از امور غربی بدون آن‌که شرایط آن در جامعه وجود داشته باشد و مورد نیاز جامعه ما باشد تنها به دلیل پیروی از تمدن غرب و خودباختگی برای این گونه افراد مورد پذیرش آن‌ها واقع شود.

9) بیماری سبک زندگی غربی-مسیحی

یکی از علل گرایش مردم به عرفان‌های جدید، سبک زندگی (الگو یا مجموعه کنش‌های مرجح یا رفتارهای ترجیحی) امروزی بشر است. در واقع رویکردی که در زندگی مردم دیده می‌شود، رفتن به سمت و سوی یک زندگی جدید و جدای از سبک‌های سنتی گذشته است .در جهان امروز یکی از راه‌های انتقال عقیده و فکر این است که ابتدا رفتاری متناسب با آن فکر را در جامعه‌ای درست کرده و رواج دهند. با عوض شدن شکل و سبک زندگی مردم آن منطقه با استفاده از وارد کردن لوازم جدید و جذاب که لازمه شکلی جدید از زندگی است، به دنبال آن کم‌کم خود مردم تفکرات و عقایدی را که متناسب با سبک زندگیشان است به راحتی پذیرا می‌شوند و این همان تهاجم خاموش است که دیگر نیازی به زور و اسلحه نیست تا عقیده و رفتار گروهی را تغییر داده و به شکل دلخواه درآورند.

این جنبش‌های نو پدید که ادعای رساندن به معنویت در کمترین زمان را دارند کاملاً با این سبک زندگی هم‌خوانی دارند، آن هم زندگی‌ای که همه چیز را جدید، آماده و سریع می‌خواهد. برای رسیدن به معنویت و عرفان هم به دنبال راهی ساده، جدید و سریع می‌گردد و مدعیان این راه، همین عرفان‌های جدید هستند.

منبع: نشریه‌ی مرزبان‌نامه، شماره 4

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد