دین و زندگی تایباد

اللهم صل علی محمدوآل محمد

دین و زندگی تایباد

اللهم صل علی محمدوآل محمد

اسماعیلیه

اسماعیلیه

اسلام
کتیبه مسجد.png

اسماعیلیه، فرقه‌هایی که بعد از امام صادق(ع) به امامت فرزندش اسماعیل یا نواده‌اش محمد بن اسماعیل اعتقاد پیدا کرده و در مناطق و منابع مختلف به نام‌های گوناگون مانند باطنیه، به اعتبار اعتقاد آنان بر معانی باطنی متون دینی. تعلیمیه، به خاطر اعتقاد اسماعیلیان بر این که مطالب دینی باید به دست امام معصوم و داعیان وی تعلیم شود. سبعیه، به اعتبار این که یکی از عمده‌ترین گروه‌های هفت امامی شیعیان بودند. حشیشیه، ملاحده و قرامطه به اعتبار پیروی برخی از آنان از حمدان قرمط خوانده شده‌اند. فرقه مشهور اسماعیلیه، باطنیه تعلیمیه هستند. اسماعیلیانی که‌ عمدتاً به‌ شاخه نزاری این‌ فرقه‌ تعلق‌ دارند، در بیش‌ از ۲۵ کشور در قاره‌های آسیا و افریقا و اروپا و امریکا پراکنده‌اند.

ابوالخطاب محمد بن ابی زینب یا مقلاص بن ابی الخطاب، شخصیتی است که در منابع اسماعیلیه از او به عنوان شخصی که در امامت اسماعیل دست داشته است نام برده‌اند. تفصیل عقاید ابوالخطاب در ام‌الکتاب که کتاب سری اسماعیلیان است، ذکر شده است.

محتویات

منشأ پیدایش

گروه غالب شیعیان بر اساس سنت رایج معتقد بودند که بعد از امام صادق(ع) فرزند ارشد ایشان یعنی اسماعیل امام خواهد شد اما اسماعیل در زمان حیات پدرش از دنیا رفت. مرگ اسماعیل قبل از به امامت رسیدن، باعث به وجود آمدن تشتت و اختلاف در تعیین امام بعدی شد. برخی از این رو که اعتقاد داشتند این سنت نباید تغییر کند گفتند اسماعیل هنوز زنده است و روزی به عنوان قائم(عج) ظهور خواهد کرد. برخی هم از این بابت که معتقد بودند امامت به استثنای حسن و حسین(ع) از طریق برادری منتقل نمی‌شود، به انتقال امامت از اسماعیل به فرزندش محمد روی آوردند. برخی هم قائل به بداء شده، به امامت موسی بن جعفر(ع) معتقد شدند. سلسله امامان شیعه اثنی عشری از طریق گروه اخیر ادامه می‌یابد.[۱]

باورهای اسماعیلیان

خداوند

  • صفات خدا: به جهت اتهام کفری که به خاطر باور اسماعیلیان به قدمای سبعه به آنان زده می‌شد آنان هرگونه صفت از خداوند را انکار کرده اند. در این راستا هرگونه حد و تعریف و صفت، صورت، ماهیت و حتی وجود را به این مفهوم که یک صفت باشد از خداوند نفی می‌کنند.[۲]
  • خالقیت: آنان بر خلاف اخوان الصفا که وجود موجودات را از طریق فیض می‌دانستند، در آفرینش موجودات معتقد به ابداع بودند.[۳]

نبوت

  • رابطه نبی و وصی: به اعتقاد اسماعیلیان:
  1. بر روی زمین، یک ناطق وجود دارد که او پیامبری دارای شریعت است.
  2. هر ناطقی، یک وصی دارد که او امامی است که وارث بلافصل آن پیامبر است و بنیاد و اساس امامت و نخستین امام هر عصر است. او امین راز نبوت بوده و موظف به تاویل است.
  3. علاوه بر این، یک امام نیز وجود دارد که وارث امام اساس است. وظیفه او، تعادل میان ظاهر و باطن است.
  • ادوار نبوت: ادوار نبوت، از هفت دور تشکیل می‌شود. هر مرحله از دوره نبوت، به وسیله یک ناطق و یک وصی افتتاح می‌شود و یک یا چند دسته هفت‌گانه از امامان، جانشین آنان می‌شوند. آخرین امام(یعنی قائم)، دوره قبلی را به پایان می‌رساند و همین امام، امام مقیم است که پیامبر جدید را بر می‌انگیزد تا دوره جدید نبوت شروع شود. ادوار پیامبران اولوالعزم به ترتیب عبارت است از:
  1. آدم که امام دورانش شیث بود.
  2. نوح که امام دورانش، سام بود.
  3. ابراهیم که امام دورانش اسماعیل بود.
  4. موسی که امام دورانش هارون بود.
  5. عیسی که امام دورانش شمعون بود.
  6. محمد که امام دورانش علی بود.[۴]
  • خاتمیت: اسماعیلیان، مانند سایر شیعیان، به خاتمیت در پیامبری اعتقاد دارند.

مراتب امامت

از نظر اسماعیلیان، امامت دارای چهار یا پنج مرتبه است.

  1. امام مُقیم: کسی است که پیامبر ناطق را برمی‌انگیزد و این عالی‌ترین درجه امامت است. به او رب الوقت و نیز صاحب العصر نیز گفته می‌شود.
  2. امام اساس: او یاور و امین رسول ناطق، وصی و جانشین اوست. سلسله امامان مستقر در نسل او تداوم می‌یابد. او همچنین مسئول امور دعوت باطنی است و سرسلسله کسانی است که آگاه به تاویل و علوم الهی هستند.
  3. امام مُتم: کسی است که در انتهای دوره،‌ رسالت را ادا می‌کند. او هفتمین امام از هر دوره است و قدرت و قابلیت‌های او به اندازه تمام امامان دوره است. وجود او شبیه وجود رسول ناطق است، به همین جهت به او ناطق الدور نیز گفته می‌شود.
  4. امام مستقر: کسی است که از تمام امتیازهای امامت برخوردار است و حق دارد که امامت را به فرزندان و جانشینان خود واگذارد.
  5. امام مُستودع: کسی است که به نیابت از امام مستقر، به انجام امور امامت می‌پردازد و حق تعیین امام بعد را ندارد. وی را نائب الامام نیز می‌گویند. او پسر امام و مهمترین فرزندان او و دانا به همه اسرار امامت و بزرگترین اهل زمان خود است. با این حال او را حقی بر فرزندانش نیست و امامت در نزد او ودیعه است.[۵]

ادوار امامت

  • دوره اول امامت: این دوره از هبوط آدم شروع و تا طوفان نوح ادامه می‌یابد. مدت این دوره، ۲۸۰۰ سال و ۴ ماه و ۱۵ روز ذکر شده است.
شماره امام مقیم رسول ناطق امام اساس امام مستقر امام مُتم
۱ هُنید[۶] حضرت آدم هابیل(۱۳۰-۲۲۵)
شیث(۲۳۰-۱۱۴۴)
انوش بن شیث(۴۳۵-۱۳۸۵) --
۲ -- -- -- قینان بن انوش(۶۲۵-۱۵۳۵) --
۳ -- -- -- مهلئیل بن قینان(۷۹۵-۱۶۹۰) --
۴ -- -- -- یارد بن مهلئیل(۹۶۰-۱۹۲۲) --
۵ -- -- -- اخنوخ بن یارد(۱۱۲۲-۱۴۸۷) --
۶ -- -- -- متوشالح بن اخنوخ(۱۲۸۷-۲۲۴۲) --
۷ -- -- -- لامک بن متوشالح(۱۴۵۴-۲۳۴۶) لامک بن متوشالح[۷]
  • ‌ دوره ششم امامت: این دوره از ابتدای هجرت پیامبر اسلام شروع و تا ظهور قائم منتظر ادامه می‌یابد. مدت آن مشخص نیست.
شماره امام مقیم رسول ناطق امام اساس امام مستقر امام مُتم
۱ ابوطالب محمد بن عبدالله(۵۷۱-۶۳۴م) علی بن ابیطالب علی بن ابیطالب --
۲ -- -- -- حسین بن علی --
۳ -- -- -- علی بن الحسین --
۴ -- -- -- محمد بن علی --
۵ -- -- -- جعفر بن محمد --
۶ -- -- -- اسماعیل بن جعفر --
۷ -- -- -- محمد بن اسماعیل محمد بن اسماعیل

اسماعیلیان معتقدند هفتمین امام دور ششم، محمد بن اسماعیل است که مخفی شده است. او زمانی که ظهور کند، ناطق هفتم یا مهدی یا قائم خواهد بود و تنها در دوره اوست که دو مرتبه ناطق و اساس با هم یکی می‌شوند. او در واپسین دور جهان، حقایق عالم هستی را آشکار می‌سازد و عدل و داد را در جهان حکمفرما می‌کند و پس از دور او عالم جسمانی به پایان می‌رسد.[۸] در این دوره، حسن بن علی(ع)،‌ محمد بن حنفیه و موسی بن جعفر(ع)،‌ امام مستودع هستند.[۹]

اعتقادات دیگر

  • تاویل: اسماعیلیه به تاویل آیات، احادیث و احکام شرعی، اعتقاد دارند و به همین جهت انسان‌ها را نیازمند امامی می‌بینند که این تاویلات و معانی باطنی را برایشان بگشاید.
  • بهشت و جهنم: اسماعیلیان اعتقادی به بهشت و دوزخ جسمانی ندارند، ولی برای افراد مبتدی این کلمات را به معنی معمولشان تفسیر می‌کنند.[۱۰]
  • ایمان: آنها تناسخ را نمی‌پذیرند و به جدایی دو حوزه اسلام و ایمان و قابلیت زیادت و نقصان در ایمان باور دارند.
  • ارکان شریعت: در شریعت، آنان هفت رکن طهارت، نماز، زکات، روزه، حج، جهاد و ولایت را دارند که البته رکن ولایت را از مابقی بالاتر و مهمتر می‌دانند.[۱۱]

تعالیم ظاهری

تعالیم ظاهری اسماعلیه با معتقدات شیعه دوازده امامی چندان تفاوتی ندارد و همان احکام شرعی اسلام مانند نماز و روزه، وخمس و زکات و غیره است. هرچند در برخی جزئیات، تفاوتهایی وجود دارد. به عنوان مثال اسماعیلیان در نماز پس از خواندن سوره فاتحه این دعا را می‌خوانند:

"سجدت وجهی الیک و توکلت علیک منک قوتی و انت عصمتی یا رب العالمین اللهم صل علی محمد المصطفی و علی علی المرتضی و علی الائمة الاطهار وعلی حجة الامر صاحب الزمان و العصر امامنا الحاضر الموجود مولانا شاه کریم الحسینی اللهم لک سجودی و طاعتی"[۱۲]

انشعابات و شاخه‌های اسماعیلیه

بر اساس تقسیم‌بندی کتاب اطلس شیعه[۱۳] ، فرقه‌های اسماعیلیه به صورت ذیل تقسیم می‌شوند:

  1. اسماعیلیه خالصه: که مدعی شدند چون امامت اسماعیل از طرف پدر ثابت است و امام جز حق چیزی نمی‌گوید پس معلوم می‌شود اسماعیل در حقیقت نمرده و (قائم) اوست.
  2. اسماعیلیه مبارکیه: که بر این باور بودند که امام صادق(ع) پس از اسماعیل، محمد بن اسماعیل، نوه خود را به امامت منصوب کرد. زیرا که امامت از برادر (اسماعیل) به برادر (امام کاظم) منتقل نمی‌شود و این موضوع تنها در مورد امام حسن(ع) و امام حسین(ع) صدق می‌کرده است. این فرقه به مناسبت نام موسس آن _مبارک_ به مبارکیه شهرت یافته است[۱۴] .
    1. قرامطه بحرین: همزمان با گسترش سریع دعوت اسماعیلیه، افتراق مهمی در سال ۲۸۶ هجری قمری در نهضت اسماعیلیه پدیدار گشت. حمدان قرمط که همچنان ریاست محلی دعوت را از ۲۶۰ در عراق و نواحی مجاور بر عهده داشت و با رهبران سلمیه به طور مرتب مکاتبه داشت، در ۲۸۶ قمری زمانی که عبیدالله رهبر اسماعیلیان گشت برای خود و اجدادش که رهبران مرکزی قبلی بوده‌اند ادعای امامت نمود. حمدان با سلمیه و رهبری مرکزی قطع رابطه کرد و از داعیان فرمانبر خود خواست دعوت را در نواحی زیر نظرشان متوقف کنند. اندکی پس از این وقایع، حمدان ناپدید گردید و عبدان (شوهر خواهرش) نیز با توطئه زکرویه بن مهدویه، یکی از داعیان عراق که ابتدا به عبیدالله و اصلاحاتش در عقاید وفادار بود به قتل رسید. در همین سال، ابوسعید جنابی که توسط حمدان و عبدان به بحرین گسیل شده بود آنجا را پایگاه اصلی قرامطه و مانعی موثر ر راه گسترش نفوذ سیاسی فاطمیان در شرق (تا ۴۷۰) قرار داد. پایگاه اصلی پیروان عبیدالله در یمن بود که البته در آنجا علی بن فضل به جناح قرمطی پیوست و خود را مهدی موعود نامید، اما ابن حوشب تا آخر عمر به عبیدالله وفادار ماند. زکرویه که ابتدا به عبیدالله وفادار مانده بود، بعدها به قرامطه پیوست و شورشهای قرمطی را در شام و عراق سازماندهی نمود و حتی در سال ۲۹۰ به مقر عبیدالله در سلمیه نیز حمله کرد. جناح قرمطی در مناطق مختلف از جمله جبال، خراسان و ماوراء النهر، فارس و.. گسترده شد.
    2. فاطمیان مغرب و مصر (۵۶۷-۲۹۷) : توسط عبیدالله مهدی ابتدا در رقاده، سپس قیروان و بعدها قاهره تشکیل شد. با شروع خلافت عبیدالله مهدی دوره امامان مستور در تاریخ اسماعیلیان نخستین به پایان رسید. این دولت توسط صلاح الدین ایوبی منقرض شد.
      1. دروزی ها: این مذهب در سال ۴۰۸ هجری قمری توسط چند داعی در قاهره (مسجد ریدان) پی افکنده شد. اما موسس واقعی دروزیه را باید (حمزه بن علی بن احمد زوزنی) معروف به (الباد) دانست. آنان معتقد به الوهیت (الحاکم بامرالله) و حتی خلفای سابق فاطمی از القائم به بعد بودند. این مذهب بیشتر در وادی تیم، واقع در منطقه حاصبیا در شمال بانیان و در حلب غربی، کوه هرمن و در کوه حوران در کشور امروزی سوریه و لبنان رو به رشد و گسترش نهادند. به تدریج از سال ۴۳۵ هجری قمری به بعد دعوت دروزیان به صورت یک جامعه بسته درآمد که، نه گرونده جدیدی را می‌پذیرفت و نه اجازه ارتداد به صاحبان خود می‌داد.
      2. نزاریان: با مرگ مستنصر فاطمی درسال ۴۸۷ هجری قمری انشقاقی در فاطمیان ایجاد شد، آنانی که به جانشینی نزار _باتوجه به نص امامت مستنصر بر فرزندش نزار_ قائل بودند به نزاریه معروف گشتند.
      3. مستعلویان: پس از مرگ مستنصر فاطمی در سال ۴۸۷، آنانی که به امامت مستعلی معتقد شدند به نام مستعلویه معروف شدند.
        1. حافظیان (مجیدیه): در سال ۵۲۶ هجری قمری یکی از عموزادگان آمر مقتول به نام (عبدالمجید) و با لقب (الحافظ) بر تخت خلافت نشست که آخرین خلفای فاطمی تا سال ۵۶۷ از نسل او بودند. امامت این خاندان در مصر و سوریه پیشرفت زیادی کرد اما در یمن آخرین خلفای فاطمی را فقط امیران عدن و چندتن از حاکمان صنعا به رسمیت شناختند. از این فرقه اثری در اسماعیلیه بر جای نمانده است.
        2. طیبیان (آمریه): با مرگ آمر (جانشین مستعلی) خلیفه فاطمی در سال ۵۲۴ هجری قمری، انشعاب بیشتری در دعوت اسماعیلی پدید آمد. آمر پسر هشت ماهه‌ای به نام طیب داشت که پس از پدر به جانشینی او انتخاب شد اما مسیر خلافت در اختیار یکی از عموزادگان با نام عبدالمجید و لقب (حافظ) در آمد. آنانی که معتقد به خلافت طیب بودند با نام طیبیه معروف شدند. دعوت طیبی را در آغاز عده قلیلی از مستعلویان مصر و شام و نیز جمع کثیری از اسماعیلیان یمن پذیرا شدند که در آن صلیحیون رسما به حقانیت ادعای طیب قائل شدند. ابراهیم حامدی که تا سال ۵۵۷ هجری قمری در صنعا و در جمع امیران غیر اسماعیلی طایفه یام فعالیت می‌کرد، موسس آیین طیبی بود. به تدریج جماعت طیبی در اندک زمانی در مصر و سوریه ناپدید شدند اما تا زمان حاضر در یمن و هند به حیات خود ادامه داده‌اند. داعیان طیبی به مرور زمان موفق شدند پیروان زیادی در هند غربی پیدا کنند. آنان در هند آیین خود را (دعوت هادیه) می‌نامند و از نام بهره به معنی بازرگان نیز استفاده می‌کنند. تا مدتها داعی مطلق یمنی برای طیبیان غرب هند نیز مرجع و رهبر محسوب می‌شد. دعوت فاطمیان را احتمالا یک داعی یمنی موسوم به (عبدالله) به هند برد که گفته می‌شود در سال ۴۶۰ هجری قمری در گجرات بوده است. جماعت طیبی در سال ۹۹۹ هجری قمری با مرگ داعی مطلق (داود بن عجب شاه) به دو شاخه داودیه و سلیمانیه تقسیم شد.
          1. داودی ها: بهره‌های طیبی که جانشینی (داود بن برهان الدین) را پذیرفتند به داودیه معروف شدند. رئیس آنها در بمبئی ولی پایگاهشان در سورات است که با عنوان دورهی معروف گشته در حال حاضر بیش از نیمی از بهره‌های داودی هند در گجرات زندگی می‌کنند و بقیه عمدتا در بمبئی و نواحی مرکزی هندوستان مسکن گزیده‌اند، در پاکستان و یمن و کشورهای خاور دور نیز گروههای پراکنده داودی یافت می‌شوند. آنها جزو نخستین گروههای آسیایی بودند که به زنگبار و سواحل شرقی آفریقا مهاجرت کردند.
          2. سلیمانی ها: بهره‌های طیبی که جانشینی (سلیمان بن حسن هندی) را پذیرفتند به سلیمانیه مشهور شدند. آنها عمدتا در نواحی شمالی یمن، خاصه حراز و مرز عربستان سعودی متمرکز هستند. گروه‌های کوچکی از آنها در هندوستان بخصوص در شهرهای بمبئی، بروده، احمد آباد یافت می‌شوند و در خارج از یمن و هند و پاکستان حضور محسوسی ندارند.

دانشمندان اسماعیلیه

امامان اسماعیلی

سلسله امامان اسماعیلی تا دولت فاطمیان

شروع آن از علی بن ابی طالب(ع)[۱۶] بود. از طریق علی(ع) به حسن و حسین(ع) رسید، از حسین(ع) به زین العابدین(ع) و از ایشان به محمد بن علی الباقر(ع) و از امام باقر(ع) به جعفر صادق(ع)، از طریق امام صادق(ع) سه شاخه پدید آمد که عبارت بودن از؛ اسماعیل، عبدالله، و موسی کاظم(ع). شیعیان اثنی عشری از امام موسی کاظم(ع) ادامه پیدا می‌کنند. اما از طریق اسماعیل، امامت به علی و محمد مکتوم(میمون) می‌رسد، از طریق محمد مکتوم به شش شاخه تقسیم شده و به احمد، اسماعیل، عبدالله، علی لیث، حسین و جعفر رسید. از طریق عبدالله به ابراهیم و احمد، از طریق احمد به حسین و محمد حکیم، از حسین به ابومحمد و عبدالله سعید مشهور به عبیدالله مهدی و از طریق محمد حکیم به ابوالقاسم محمد مشهور به القائم بامر الله. ادامه سلسله امامان اسماعیلی یا خلفای فاطمی بعد از القائم بامرالله تداوم می‌یابد[۱۷] .

امامان اسماعیلی در دوره خلافت سلسله فاطمی

بعد از القائم بامرالله ابومحمد عبیدالله؛ المهدی بالله، بعد از وی ابوالقاسم محمد القائم بامرالله، سپس ابوطاهر اسماعیل المنصور بالله، آنگاه ابوتمیم معد المعزلدین الله، بعد ابو منصور نزار العزیز بالله، سپس ابوعلی امنصور الحاکم بامرالله، آنگاه الحسن علی الظاهر لاعزاز دین الله و سپس ابوتمیم معد المستنصر بالله امام شدند. پس از وی امامت ذیل سه نفر یعنی، نزار، المستعلی بالله و ابوالقاسم محمد به سه شاخه تقسیم شد. از المستعلی بالله به الآمر باحکام الله و از او به الطیب و سپس امامان غایب طیبی رسید. اما از ابوالقاسم محمد به عبدالمجید الحافظ رسید، از وی به یوسف و ظافر انتقال یافت. از یوسف به العاضد، سپس به داود و بقیه امامان حافظی رسید. و از الظافر به الفائز منتقل شد[۱۸]

گستره جغرافیایی

الموت از نمای دور

نخستین دعوت مسلح اسماعیلیه در سال ۲۶۸ ه‍.ق در کشور یمن رخ داد[۱۹] «اسماعیلیه در مدت نسبتاً کوتاهی بعد از انشعاب از شیعه موفق شدند دولت فاطمی را در مصر و بعد از انشعاب داخلی، حکومت نزاری را در «الموت» تاسیس کنند و تهدیدی جدی علیه عباسیان از شرق و غرب باشند.»[۲۰] پس از سقوط دولت‌های فاطمی و نزاری، اسماعیلیان دیگر هرگز نتوانستند قدرت گذشته خویش را بدست آورند و به دور افتاده‌ترین کشورهای جهان اسلام خاصه یمن و شبه قاره هند پناه بردند و در حال حاضر در حدود ۲۵ کشور جهان پراکنده هستند و عمدتاً در هند، پاکستان، افغانستان، تاجیکستان در آسیای مرکزی و پامیر چین زندگی می‌کنند[۲۱] .

«اسماعیلیه امروز به دو طایفه آقاخانیه و بهره تقسیم می‌شوند که بازماندگان دو فرقه نزاری و مستعلوی هستند. گروه اول قریب به یک میلیون نفر در ایران و آسیای وسطی و افریقا و هند پراکنده‌اند و رئیس ایشان کریم آقاخان است. گروه دوم که قریب پنجاه هزار نفر هستند، در جزیره العرب و سواحل خلیج فارس و سوریه به سر می‌برند»[۲۲] «اسماعیلیه در سوریه در قلعه مصیاف و قلعه القدموس و سلمیه و در ایران در کهک و محلات قم و بیرجند و قاین خراسان و در افغانستان در بلخ و بدخشان و در آسیای مرکزی در خوقند و قره تکین هستند و در افغانستان مفتدی خوانده می‌شوند و عده‌ای بسیار از ایشان در کافرستان (نورستان) و جلال آباد و ر حوزه جیحون اعلی و ساری گل و خوان و یاسین زندگی می‌کنند. در هند و پاکستان بیش از دیگر جاها مراکز اسماعیلیه وجود دارد و در محل‌هایی به نام اجمیر و مرواره و راجپوتانه و کشمیر و بمبئی و بروده و کورج فراوانند. باید دانست که همه اسماعیلیه در هند از اتباع آقاخان نیستند. بلکه عده‌ای از آنان را نیز بهره گویند که غالبا در گجرات زندگی می‌کنند. در عمان و مسقط و در زنگبار و تانزانیا بسیارند.»[۲۳]

طایفه آقاخانیه

نوشتار اصلی: آقاخانیه

مرکزاسماعیلیان آقاخانیه در تاجیکستان قرار دارد. این مرکز در سال ۲۰۰۹ میلادی در پایتخت تاجیکستان شهر دوشنبه افتتاح گردیده و به ظاهر فعالیت چندانی ندارد روزهای یک شنبه هر هفته دربهای خود را به روی بازدید کنندگان باز نموده، راهنمایان آن ضمن معرفی بنا و معماری آن به معرفی و تبلیغ اسماعیلیه می‌پردازند. درباره شمار پیروان این مذهب در تاجیکستان اطلاع دقیقی در دست نیست اما جمعیت آنها را در حدود ۲۰۰ هزار نفر تخمین می‌زنند که بیشتر در منطقه پامیر و شهر دوشنبه ساکنند.اسماعیلیان تاجیک به خاطر شرایط دوران حکومت کمونیستی و قاعده تقیه، از آداب و رسوم و اعتقادات خود فاصله گرفته و جوانان اسماعیلی مسلک عموماً چندان چیزی از آئین و مرام خود نمی‌دانند. از این روی تشکیلات اسماعیلیان تلاش وسیعی را برای آشنا کردن پیروان سابق و جذب افراد تازه که بدانها مستجیب گفته می‌شود انجام می‌دهد.[۲۴]

جستارهای وابسته

پانویس


  • اشعری، المقالات و الفرق، ۱۳۶۰ش، ص۱۴-۲۱۳.

  • صابری، تاریخ فرق اسلامی، ۱۳۸۴ش، ج۲، ص۱۴۷.

  • بدوی، تاریخ اندیشه‌های کلامی در اسلام، ۱۳۷۴ش، ص۳۲۴-۳۲۲.

  • سبحانی، درآمدی بر علم کلام، ص۲۳۰-۲۳۱.

  • عارف تامر، الامامه فی الاسلام، ص۱۴۳-۱۴۴؛ محمد خلیل الزین، تاریخ الفرق الاسلامیه، ص۱۸۶.

  • به اعتقاد اسماعیلیه،‌ هُنید، مربی آدم و امام مقیم او بوده است. هرچند جنس او مشخص نیست.

  • المذاهب السلامیه، جعفر سبحانی، ص۲۸۳.

  • صابری، تاریخ فرق اسلامی، ۱۳۸۴ش، ج۲، ص۱۵۲-۱۵۱.

  • جعفر سبحانی،‌ المذاهب الاسلامیه، ص۲۸۴-۲۸۵.

  • نک. همان، ص۳-۵۲.

  • صابری، تاریخ فرق اسلامی، ۱۳۸۴ش، ج۲، ص۱۵۳.

  • مرتضی اشرافی، گزارش راهبردی وضعیت شیعیان آسیای مرکزی، گروه مطالعات راهبردی مجمع جهانی اهل بیت(ع)، ۱۳۹۴ش.

  • ص ۲۹.

  • برخی، مبارک را لقب محمدبن اسماعیل و برخی لقب خود اسماعیل دانسته‌اند.

  • صابری، تاریخ فرق اسلامی، ۱۳۸۴ش، ج۲، صص۷۴-۱۵۳.

  • البته علی(ع) در آغاز عقاید اسماعیلیه به عنوان اولین امام شمارش می‌شد اما بعدها ایشان اساس به شمار رفتند و امامت از امام حسین(ع) آغاز گردید و ایشان به عنوان اولین امام اسماعیلیان به شمار آمدند. البته اسماعیلیان نزاری هم امام علی(ع) را اولین امام می‌دانستند. (صابری، تاریخ فرق اسلامی جلد۲، ص۱۱۹).

  • همان و دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ص۶۲۷.

  • صابری، تاریخ فرق اسلامی جلد۲، ص۱۲۳ و دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ص۶۲۸.

  • مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ص۵۰.

  • سایت اندیشه قم، متعلق به مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم.

  • دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه،‌ ص۳.

  • مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ص۵۳.

  • همان، ص۵۱.

    1. مرتضی اشرافی، گزارش راهبردی وضعیت شیعیان آسیای مرگزی، گروه مطالعات راهبردی مجمع جهانی اهل بیت(ع)، ۱۳۹۴.

    منابع

    • اشعری، سعدبن عبدالله، المقالات و الفرق، مصحح محمدجواد مشکور، انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، ۱۳۶۰ش.
    • بدوی، عبدالرحمن، تاریخ اندیشه‌های کلامی در اسلام، ترجمه حسین صابری، بنیاد پژوهش‌های آستان قدس رضوی، مشهد، ۱۳۷۴ش.
    • جعفریان، رسول، اطلس شیعه، سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح، تهران، ۱۳۸۷ش.
    • دفتری، فرهاد، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ترجمه فریدون بدره‌ای، فرزان روز، تهران، ۱۳۷۵ش.
    • الشهرستانی، محمد بن عبدالکریم، کتاب الملل و النحل، تخریج محمد بن فتح الله بدران، مکتبه الانجلو المصریه، القاهره، ۱۹۵۶م.
    • صابری، حسین، تاریخ فرق اسلامی، سمت، تهران، ۱۳۸۴ش.
    • مشکور، محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، با مقدمه کاظم مدیر شانه‌چی، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۲ش.

    پیوند به بیرون


    نظرات 0 + ارسال نظر
    برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
    ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد