دین و زندگی تایباد

اللهم صل علی محمدوآل محمد

دین و زندگی تایباد

اللهم صل علی محمدوآل محمد

تهاجم فرهنگی و مصادیق آن

تهاجم فرهنگی و مصادیق آن

به قلم سردار شهید حاج حبیب لک­زایی

 

آنچه در پی می‏آید مقاله سردار رشید سپاه اسلام «شهید حاج حبیب لک‏زایی» است که برای نخستین­بار در سال 1388 توسط ایشان در اختیار خبرگزاری اهل بیت علیهم السلام ـ ابنا ـ قرار گرفت و همان موقع منتشر شد.

 

مقدمه

«کاری که از لحاظ فرهنگی دشمن می‏کند، نه تنها یک تهاجم فرهنگی بلکه باید گفت یک شبیخون فرهنگی است.» حضرت امام خامنه‏ای مد ظله العالی

تهاجم فرهنگی یکی از مهمترین خطراتی است که جامعۀ انقلابی و اسلامی ایران به طور خاص و جهان اسلام به طور عام را مورد تهدید قرار داده است. ضرورت مقابله با تهاجم فرهنگی بر کسی پوشیده نیست و اگر افرادی خود را به حال تغافل و تجاهل بزنند و هیچ عکس العملی در برابر آن نشان ندهند، از اهمیت موضوع چیزی کاسته نمی‏شود.

در این تهاجم که مقام معظم رهبری حضرت امام خامنه‏ای مد ظله العالی نیز از آن به عنوان شبیخون فرهنگی یاد کردند، به این معنا است که اساس باورهای اعتقادی و ایمانی و بنیان فکری و ارزش‏ها و احساسات جامعۀ اسلامی توسط استکبار جهانی مورد حمله قرار گرفته است و لازمۀ مقابله و خنثی نمودن تهاجم فرهنگی شناخت صحیح و دقیق آن و سپس شناخت راه‏های مقابله با آن است. هوشیاری و هماهنگی و همکاری ملت مسلمان و مبارز انقلابی ایران به ویژه بسیجیان و دیگر مسلمانان جهان می‏توانند بهترین نقش را در این زمینه ایفا کرده و از سنگرهای اعتقادی و ارزش‏ها و باورها و احساسات انسانی، اسلامی و انقلابی دفاع کنند. در مبارزه و مقابله با تهاجم فرهنگی، نقش اصلی بر عهدۀ مسئولین و دست‏اندرکاران نظام مقدس جمهوری اسلامی است که با ارائۀ برنامه‏ها و طرح‏های مناسب، نوجوانان و جوانان را که مهمترین هدف تهاجم هستند از عواقب و خطرات تهاجم آگاه سازند.

نکتۀ در خور شایسته و قابل توجه در این میان شناخت غرب، غرب‏زدگان و غرب‏گرایان و غرب‏ستیزان و اهداف هر یک از آنها است که باید به طور دقیق و همه جانبه به نسل جوان جامعه گفته شود.

بدیهی است وقتی نسل انقلاب که همان نسل جوان جامعه است با این پدیده آشنا شد، خود به خود تهاجم را دفع کرده و جذب آن نخواهد شد و از ارزش‏های انسانی، اسلامی و ملی خود دفاع خواهد کرد و پاسدار آن خواهد بود.

در این مقاله از مباحث ذیل سخن به میان خواهد آمد:

1ـ مفهوم تهاجم فرهنگی

2ـ  پیشینۀ تهاجم فرهنگی

3ـ  مصادیق تهاجم فرهنگی

4ـ اهداف دشمن در تهاجم فرهنگی

5ـ  راه‏های مبارزه با تهاجم فرهنگی 

 

مفهوم تهاجم فرهنگی

اهل لغت، فرهنگ را به معنای علم، ادب، دانش، معـرفت و تعلیم و تـربیت و نیز به مجموعه آثـار علمی و ادبی و معـرف هنرهای یک قوم تعریف کرده‏اند. آنچه در اینجا منظور ما است، مجموعه ارزش‏ها، باورها و شناخت‏های یک جامعه است که دستاوردهای معنوی یک جامعه را تشکیل می‏دهد. تهاجم، به یکدیگر هجوم آوردن، به یکدیگر یورش بردن، حمله‏وری و ... گفته می‏شود.

تهاجم فرهنگی بیشتر در مواردی استعمال می‏شود که مربوط به جنبۀ معنوی یک جامعه است. آنچه از یک فرهنگ مورد هجوم قرار می‏گیرد عبارت است از: ارزش‏ها و باورها. عنصر سوم که شناخت باشد مورد هجوم قرار نمی‏گیرد؛ چراکه شناخت همان علم است و علم در حوزۀ یک فرهنگ خاص قرار نمی‏گیرد؛ بلکه همگانی است.

در روایتی که از حضرت رسول (ص) رسیده است، ایشان فرموده‏اند:علم را فرا بگیر حتی اگر در چین باشد. این روایت نشان می‏دهد که علم از نظر اسلام مربـوط به یک جامعه و فرهنگ خاص نیست؛ بلکه همگانی است و مسلمان می‏تـواند به نقاط دور دست سفر کند و علم بیاموزد.

تهاجم در ارزش‏ها اینگونه است که ارزش‏های یک فرهنگ دیگر بخواهد وارد یک جامعه دیگر شود.. به عنوان مثال: نماز، روزه، جهاد، شهادت، امر به معروف و نهی از منکر و ... به عنوان ارزش در یک جامعۀ اسلامی شناخته شده‏اند. ممکن است در جامعه‏ای دیگر و یا یک جامعۀ غیر اسلامی، ضد ارزش شمرده شوند؛ لذا اگر فرهنگ خاص آن جامعه به جامعۀ ما رسوخ کند، می‏تواند این ارزش‏ها را نزد ما نیز ضد ارزش جلوه دهد و این خود تهاجم است.

تهاجم به ارزش‏های یک جامعه، تهاجم در باورها و اعتقادات یک ملت نیز می‏تواند باورهای یک جامعه را به ضد باور تبدیل کند. مانند: باور به حکومت ولایت فقیه ممکن است از طرف فرهنگی دیگر مورد هجوم قرار گیرد و به عنوان ضد باور معرفی گردد.

 

پیشینۀ تهاجم فرهنگی

وقتی سخن از تهاجم فرهنگی به میان می‏آید، این سؤال به ذهن خطور می‏کند که تهاجم فرهنگی چیست؟ آثار و عواقب تهاجم فرهنگی و مصادیق آن کدام است؟ و دهها سؤال دیگر که مجالی برای ذکر آنها نیست. برخی پیشینۀ تهاجم فرهنگی را از دوران رنسانس اروپا که روشنفکران غربی در مقابل حاکمیت کلیسا و استبداد بیش از حد آن قیام کردند و دین را از سیاست جدا ساخته، می‏دانند، گروهی آن را از دوران صفویه می‏دانند و برخی از اعزام اولین دانشجویان به خارج از کشور و سفرهای تفریحی شاهان قاجار به عنوان پیشینۀ تهاجم فرهنگی یاد می‏کنند.

بدیهی است ما فقط به ذکر اینگونه برداشت‏ها و نظریه‏ها راجع به پیشینۀ تهاجم فرهنگی می‏پردازیم و در صدد اثبات و یا رد نظریه‏‎های فوق نیستیم که آن خود مجال و حوصله‏ای دیگر می‏طلبد. آنچه که در اینجا می‏توان به آن استناد کرد، تأثیرات تهاجم فرهنگی است که از دوران نهضت مشروطیت و رضاخان به این طرف نمود پیدا کرده و جامعه را مورد هجوم قرار داده است. در این سال‏ها برخی از فرنگ برگشتگان، فرهنگ غربی را با خود به همراه آوردند و آن زمان جامعۀ مسلمان ایرانی، خود را گرفتار غرب‏زده‏ها و غرب‏گرایانی دید که هیچگونه سنخیتی با فرهنگ اسلامی و ملی خود نداشتند. وقتی سخن از غرب به میان می‏آید، با جامعه‏ای روبرو هستیم که دو رویه دارد؛ یکی بخش علمی و تکنولوژی و صنعت پیشرفتۀ غرب است و دیگری بحث فرهنگ ارزشی و آداب و رسوم غربی‏ها و نیز انتقادات و باورها و احساسات آنان.

در نحوۀ برخورد با غرب و شناخت افراد از غرب در ایران سه جریان شکل گرفته است:

الف: غرب‏زدگان

ب: غرب‏گرایان

ج: غرب‏ستیزان

 

الف: غرب‏زدگان:

غرب‏زدگان کسانی هستند که قائلند باید محو در فرهنگ غرب شد و اعتقاد دارند که یگانه راه سعادت ایرانیان و اصلاح ایران، غربی شدن از فرق سر تا نوک پا است. غرب‏زدگان می‏گویند اگر ما می‏خواهیم پیشرفت کنیم، هم تکنولوژی را باید از غرب بگیریم و هم ارزش‏ها و باورها و احساسات غربی را. باید همه چیزمان را و حتی گذشتۀ درخشان فرهنگ اسلامی خودمان را فراموش کنیم. اینگونه افراد در پی بدست آوردن تکنولوژی و صنعت غرب هستند، اما به همراه تمام ارزشها و باورهای غربی‏ها و تقلید کورکورانه از آنها در تمام زمینه‏ها. غرب‏زدگان همواره سعی در تحقیر فرهنگ خود و تعظیم فرهنگ بیگانه دارند و ازاین رو به کلی با جامعۀ انقلابی و اسلامی ما فاصله دارند و هیچگونه تناسبی میان این دو گروه نیست. از پیشروان غرب‏زده می‏توان به میرزا ملکم ‏خان، ناظم الدوله تقی‏زاده، سرهنگ فتحعلی آخوند‏زاده و طالب اوف اشاره کرد.

 

ب: غرب‏گرایان: 

غرب‏گرایان به افرادی می‏گویند که در صدد هستند تا بخش‏هایی از فرهنگ اسلامی را ترویج کنند و قبول داشته باشند که دارای توجیه علمی باشند و از طرف دیگر توجیه آنها بر اساس فرهنگ غربی است. این جریان در کنار اعتقاد به دین اسلام، به غرب هم نگاهی دارند. و از فرهنگ آنان نیز تقلید می‏کنند و الگو می‏گیرند. اگر هم مسئله‏ای در دین دارای توجیه علمی نباشد، به مذاقشان خوش نمی‏آید.

غرب‏گرایان می‏گویند غسل را چون برای بهداشت جسم خوب است قبول داریم، نماز را به خاطر اینکه موجب تحرک و ورزش است قبول داریم، روزه را چون از جهات طبی برای سلامتی مفید است قبول داریم و خیلی چیزهای دیگر را که مجالی برای ذکر همۀ آنها نیست.

این است که غرب گرایان در نهایت سر از غرب‏زدگی در می‏آورند. آیا اینها توجه ندارند که دین مجموعه‏ای است به هم پیوسته و مستقل و اگر کسی وارد این مجموعه شد،باید همۀ موارد این مجموعه را بپذیرد، نه اینکه آنچه را مطابق ذوق و سلیقه‏اش است بپذیرد و بقیه را طرد کند.

 

ج: غرب‏ستیزان: 

غرب‏ستیزان کسانی هستند که در برخورد با غرب فرق گذاشته و بعد استعماری و فرهنگ ارزشی آن را از بعد کارشناسی و علمی جدا می‏کنند و رویۀ علمی و کارشناسی و تکنولوژی غرب را می‏گیرند و بخش ارزشی فرهنگ غرب را نمی‏پذیرند. غرب‏ستیزان معتقدند فرهنگ ارزشی غربی‏ها باعث استعمار دیگران می‏شود؛ ولی علم و تکنولوژی به خودی خود موجب استعمار ملت‏ها نمی‏گردد. علم که محصول آن صنعت و تکنولوژی پیشرفته است، نعمتی می‏باشد که خداوند در اختیار بشر قرار داده است و همه می‏توانند از آن بهره گرفته و استفاده کنند.

در واقع غرب‏ستیزان بر این عقیده‏اند که علم حد و مرزی ندارد. هر کجا علم بود، می‏توان آموخت و در راه پیشرفت و تعالی جامعه آن را به کار گرفت. به هر صورت مظاهر علم امروزه همین صنعت و تکنولوژی است که اکثراً نیز در اختیار غربی‏ها می‏باشد. حال، کشورهای دیگر با از دست ندادن فرهنگ خود و قرار نگرفتن در زیر یوغ غربی‏ها می‏توانند از این تکنولوژی و صنعت بهره گرفته و استفاده کنند. در بینش غرب‏ستیزان علم مکان‏بردار نیست ، همانگونه که عقل مکان‏بردار نیست.

حضرت امام خمینی (ره)، شهید مرتضی مطهری، سید جمال الدین اسد آبادی، شیخ فضل الله نوری، مرحوم سید حسن مدرس، آیت الله کاشانی و جلال آل احمد از جملۀ غرب‏ستیزان به شمار می‏آیند. 

 

مصادیق تهاجم فرهنگی

مصادیق تهاجم فرهنگی را از دو بعد مصادیق ظاهری و آشکار و مصادیق پنهان و غیر آشکار مورد بررسی قرار می‏دهیم.

 

الف ـ مصادیق ظاهری و آشکار:

1ـ ترویج و گسترش فساد، فحشا، ابتذال در جوانان و نوجوانان که آینده سازان انقلاب اسلامی هستند.

2ـ پوشش نامناسب و بدحجابی و بی‏حجابی زنان و ترویج برهنگی جسمی در بین دختران و پسران.

3ـ استفاده از رسانه‏های سمعی و بصری به عنوان توانمندترین ابزار تهاجم.

4ـ دریافت کانال‏های برخی شبکه‏های تلویزیونی خارجی در نقاط مرزی.

5ـ ترویج و تبلیغ سیگار و معتاد کردن جوانان به مواد مخدر و مشروبات الکلی.

6ـ گسترش مطبوعات منحرف و دگر اندیش و ترویج فساد توسط آنان.

7ـ ترویج موسیقی مبتذل در بین جوانان و نوجوانان.

8ـ توزیع تصاویر مبتذل در بین جوانان و نوجوانان.

9ـ اختلاط دختران و پسران در محیط‏های دانشجویی، دانش‏آموزی و مکان‏های عمومی.

10ـ ترویج و تبلیغ روحیۀ مصرف‏گرایی،اسراف و تبذیر در جامعه به وسیلۀ تبلیغات گمراه کننده به سبک غربی.

11ـ تجمل‏گرایی و رفاه‏طلبی و رفاه‏خواهی توسط برخی مسئولین و دوری از ساده زیستی و زهد.

12ـ غرب‏زدگی برخی از فرهنگ برگشتگان از خود بیگانه و از خود باخته.

13ـ رعایت نکردن موازین شرعی اسلامی و ملی در برخوردهای اجتماعی.

14ـ سگ‏گرایی و حیوان‏گرایی توسط برخی مرفهین بی درد.

15ـ رواج و گسترش لغات و واژه‏های خارجی و به کار بردن آنها.

16ـ استفاده از تکنولوژی کامپیوتری و اینترنتی در جهت فساد و فحشا.

 

ب: مصادیق پنهان و غیر آشکار:

1ـ تهاجم به ولایت فقیه که اساس حکومت اسلامی است.

2ـ تهاجم به روحانیت که سنگربانان و نگهبانان اسلام و رهبران انقلاب اسلامی هستند، با توجه به پیشینۀ مثبت روحانیت متعهد در دفاع از مکتب اسلام و مذهب تشیع.

3ـ جدایی دین از سیاست و ترویج این اندیشه در بین جوانان و نوجوانان که آینده سازان انقلاب و میهن اسلامی هستند.

4ـ دور کردن جوانان از دین و اصالت‏های معنوی.

5ـ از خود بیگانگی انسانی، ملی و مذهبی  که از آن به الیناسیون تعبیر می‏شود.

6ـ خود باختگی انسانی، ملی و مذهبی.

7ـ دوری از فرهنگ اصیل اسلامی و ملی.

8ـ غارت فکرها و فرهنگ‏ها.

9ـ تجربه‏زدگی، حس‏گرایی و بینش مادی داشتن.

10ـ ندانستن فلسفه برای زیستن و پوچ گرایی و بی هدفی در زندگی..

11ـ خود فراموشی و عدم درک زمان.

12ـ وابستگی به اجانب و نفاق و دورویی.

13ـ ترویج اندیشۀ وهابیگری در بعضی از مناطق کشور.

14ـ تفرقه و جدایی انداختن میان مذاهب مختلف موجود در کشور.

 

اهداف دشمن در تهاجم فرهنگی 

1ـ حفظ عقب ماندگی ملل اسلامی.

2ـ به تباهی کشاندن نسل‏ها.

3ـ فرو نشاندن بیداری و هوشیاری رو به رشد جوانان و نوجوانان در جوامع اسلامی.

4ـ پاسداری از وابستگی فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، نظامی و اجتماعی.

5ـ به غارت بردن ثروت‏های ملی.

6ـ مقابله با اسلام ناب محمدی صلوات الله علیه و آله و جایگزین نمودن فرهنگ الحادی غرب.

7ـ ضربه زدن به اصل نظام جمهوری اسلامی ایران

8ـ مجاز جلوه دادن فساد و گسترش آن در جامعه

 

راه‏های مقابله با تهاجم فرهنگی

تهاجم فرهنگی ابعاد گسترده‏ای دارد و هماهنگی و همکاری دستگاه‏های ذیربط و مسئول را می‏طلبد که با چنین پدیده‏ای مبارزه کنند و جوانان را از گرفتار شدن در چنین گندابی که جدایی از فرهنگ خودی و سقوط در دام فرهنگ پوچ و بی‏هدف بیگانه است نجات دهند، در این‏باره حوزه‏های علمیه، دانشگاه‏ها، وزارت فرهنگ ارشاد اسلامی، وزارت آموزش و پرورش، وزارت فرهنگ و آموزش عالی و به ویژه نیروی مقاومت بسیج سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که مسئولیت هدایت مردم و خصوصاً نسل جوان را بر عهده دارند، دارای مسئولیتی سنگین‏تر و بزرگ‏تر می‏باشند. اینان باید با ارائۀ برنامه‏های جامع و کامل در راستای مبارزۀ مبنایی و دقیق تهاجم گام بردارند و لحظه‏ای غفلت نکنند.

مجلس شورای اسلامی و قوه قضائیه و نهادهای اجرایی کشور از جمله دیگر عواملی هستند که در این مبارزه نقش مهمی دارند.

مسؤولین قضایی و ... باید همواره قوانینی را تصویب و اجرا کنند که موجب تقویت اسلام و انقلاب اسلامی و مستضعفین شده و با کسانی که در خارج از این چهارچوب فعالیت می‏کنند به شدت برخورد کرده و هیچگونه مسامحه‏ای روا ندارند. مبارزه با مصادیق ظاهری و آشکار تهاجم فرهنگی در ابتدای کار می‏تواند تا حدودی مثبت بوده؛ ولی در ادامه باید به مصادیق باطنی و پنهان تهاجم نیز توجه شود و با این مسئله ریشه‏ای و منطقی برخورد شود.

مسائل ذیل به صورت محوری در خصوص مقابله با تهاجم فرهنگی پیشنهاد می‏شود:

1ـ رشد خصلت‏های معنوی و دینی جامعه.

2ـ شناخت اصالت‏ها و عظمت‏های فرهنگ اسلامی و ملی.

3ـ گسترش هنر پر جاذبه و زندگی ساده.

4ـ گسترش ورزشگاه‏ها در سطح جامعه.

5ـ پاسداری از ارزش‏های خانواده.

6ـ آسیب‏زدایی از خانواده‏ها.

7ـ مقدور ساختن ازدواج صحیح جوانان.

8ـ پر جاذبه ساختن برنامه‏های دینی.

9ـ هنری کردن شیوۀ ارائۀ دین.

10ـ دینی کردن هنر در ابعاد مختلف.

11ـ گسترش تفریحگاه‏های سالم و سازنده.

12ـ برنامه‏ریزی‏های کلان و ریشه‏ای برای اوقات فراغت.

13ـ تحریم جدی ابزار تهاجم فرهنگی.

14ـ آسان‏سازی دستیابی به کتاب (ارزان کردن کتاب و مطبوعات).

15ـ گسترش کتابخانه‏های ثابت و سیار.

16ـ ایجاد مسابقات عظیم فرهنگی ـ دینی بدون انگیزۀ مادی.

17ـ محدود کردن انگیزه‏های سفر به غرب.

18ـ سامان دادن به نظام آموزش و ایجاد رشته‏های ویژۀ بانوان.

19ـ اجرای کیفرهای سازنده در مورد فحشا گستران.

20ـ ارزیابی محققانۀ فرهنگ غربی.

21ـ تبیین ولایت فقیه که اساس حکومت اسلامی است، برای جوانان و نوجوانان.

22ـ تبیین اندیشۀ جدایی ناپذیر دین از سیاست.

23ـ ترویج شایستۀ امر به معروف و نهی از منکر.

 

منابع:

1ـ سخنان مقام معظم رهبری حضرت آیت الله امام خامنه‏ای مد ظله العالی.

2ـ فرهنگ لغات عمید، ج 1 و 2.

3ـ فرهنگ لغات معین، ج 1 و 2.

4ـ نسل کوثر، مرکز فرهنگی سپاه.

5ـ نجف لک‏زایی، جزوۀ درسی ریشه‏های انقلاب اسلامی.

6ـ طرح تحقیق و تربیتی جوان، مؤسسه کامپیوتری نور.

7ـ روزنامه‏ها، مجلات، نشریه‏های گوناگون فرهنگی.

8ـ بصائر، شمارۀ 31، نمایندگی ولی فقیه در نیروی مقاومت بسیج سپاه پاسداران انقلاب اسلامی.

9ـ حبیب لک­زایی، پاسخ به پنج سؤال تحقیقی، بهار سال 1373.

 

                                                                                                        مربوط به : بیانات در دیدار جوانان و فرهنگیان در مصلّاى رشت‌ - 1380/02/12

عنوان فیش : تبادل فرهنگی, تهاجم فرهنگی

کلیدواژه(ها) : تبادل فرهنگی, تهاجم فرهنگی

متن فیش : من یک وقت گفتم که فرق تهاجم فرهنگى و تبادل فرهنگى چیست. تهاجم فرهنگى، یک امر منفى است؛ اما تبادل فرهنگى، یک امر مثبت است. یک وقت هست که یک انسان براى این‌که کمبودى را در بدن خودش برطرف کند، مى‌گردد و غذا و داروى مناسب را - آن چیزى که به دردش مى‌خورد - از هر جایى که گیرش آمد، پیدا مى‌کند و با میل خود آن را داخل کالبدش مى‌ریزد. یک وقت هم هست که نه، ما انتخاب نمى‌کنیم؛ دست و پاى ما را مى‌گیرند، یا بیهوشمان مى‌کنند، یا مستمان مى‌کنند و چیزى را که خودشان مى‌خواهند - نه آن چیزى که ما لازم داریم - در بدن ما تزریق مى‌کنند. آیا اینها با هم فرق ندارد؟! من مى‌گویم ملت ایران نباید خودش را لخت بیندازد تا دشمن با مدرنترین شیوه‌ها، آنچه را که خودش مى‌خواهد، از تفاله‌هاى دست دوم فرهنگش به جسم ملت ایران تزریق کند.

مربوط به : بیانات در خطبه‌هاى نمازجمعه تهران‌ - 1379/02/23

عنوان فیش : عدالت و پیشرفت, تهاجم فرهنگی

کلیدواژه(ها) : عدالت و پیشرفت, تهاجم فرهنگی

متن فیش : پس یک خطر، عبارت شد از این‌که دو جناح و دو طرف، خودشان غفلت کنند و دچار خطر شوند. اما خطر بزرگتر از این هم وجود دارد. آن چیست؟ آن خطر نفوذ است. از هر دو طرف ممکن است افرادى نفوذ کنند. گاهى یک دشمن از هر دو طرف نفوذ مى‌کند: از آن طرف به عنوان ارزش‌گرایى مى‌آید و با هرگونه تحولى مخالفت مى‌کند؛ حتى با راههاى رفته هم مخالفت مى‌کند و مى‌خواهد حرکت انقلابى را برگرداند. از این خطرناکتر، این طرف قضیه است؛ به عنوان تغییر و تحول و پیشرفت، کسانى بیایند که با اساس ارزشها و با اصل اسلام و با اصل تدین مردم و با اصل عدالت اجتماعى مخالفند؛ دچار همان سرمایه‌سالارى غربى‌اند؛ دنبال کیسه دوختن‌اند؛ با اصل رفع تبعیض طبقاتى مخالفند؛ با نام دین هم مخالفند، ولو به زبان نیاورند! اینها به نام تحول، به نام تغییر، به نام پیشرفت، به نام اصلاح، بیایند وارد میدان شوند و میداندارى کنند. اینها ممکن است در بدنه‌ى اقتصادى جامعه نفوذ کنند. اگر این‌گونه آدمهاى بیگانه و غریبه در بدنه‌ى اقتصادى جامعه نفوذ کنند، البته خطرناک است؛ چون اقتصاد و مال و ثروت در جامعه مهم است و باید دست انسانهاى امین باشد. اما از آن خطرناکتر این است که بیایند در مراکز فرهنگى نفوذ کنند؛ ذهن مردم، ایمان مردم، باورهاى مردم، خط سیر صحیح مردم را قبضه کنند و در اختیار بگیرند.

مربوط به : بیانات در دیدار مسئولان دستگاه قضایی - 1382/04/07

عنوان فیش : تهاجم فرهنگی

کلیدواژه(ها) : تهاجم فرهنگی

متن فیش : اگر امنیت قضایى به وجود آمد، امنیت سیاسى، امنیت اجتماعى، امنیت اقتصادى، امنیت اخلاقى و امنیت فرهنگى هم به وجود خواهد آمد. ملاحظه مى‌کنید امروز دشمنان، امنیت اجتماعى و مدنى ما را هدف قرار داده‌اند؛ این چیزى است که به‌طور واضح و جلو چشم، همه مى‌بینند و مشاهده مى‌کنند. دشمنانى‌که با اساس جمهورى اسلامى مخالفند، امروز بهترین راه اعمال مخالفت خود را در این پیدا کرده‌اند که امنیت کشور را به خطر بیندازند. علاوه بر امنیت اخلاقى و فرهنگى که چند سال است دشمن روى آن با شدت کار مى‌کند - که مکرر به عنوان هشدار به مسؤولان، تهاجم فرهنگى دشمن را یادآور شده‌ایم - و علاوه بر امنیت سیاسى که دشمن در حرکت سیاسى کلان نظام مى‌خواهد اختلالاتى ایجاد نماید، امروز درصدد است امنیت اجتماعى و مدنى مردم را از بین ببرد.

مربوط به : بیانات در دیدار خانواده‌هاى شهدا و ایثارگران کردستان‌ - 1388/02/22

عنوان فیش : تهاجم فرهنگی

کلیدواژه(ها) : تهاجم فرهنگی

متن فیش : امروز ملت ایران به آن رتبه‌اى از اقتدار رسیده که خطرپذیرى دشمنان خود را بسیار بالا برده، جرئت نمیکنند به این ملت تهاجم نظامى کنند؛ میدانند سرکوب خواهند شد؛ میدانند که این ملت مقاوم است. بنابراین خطر تهاجم نظامى بسیار پائین است؛ اما تهاجم فقط تهاجم نظامى نیست. دشمن به آن نقاطى متوجه میشود که پشتوانه‌ى استقامت ملى ماست. دشمن وحدت ملى و ایمان عمیق دینى را هدف قرار میدهد. دشمن روحیه‌ى صبر و استقامت مردان و زنان ما را هدف قرار میدهد؛ این تهاجم از تهاجم نظامى خطرناکتر است.در تهاجم نظامى شما طرفتان را میشناسید، دشمنتان را مى‌بینید؛ اما در تهاجم معنوى، تهاجم فرهنگى، تهاجم نرم، شما دشمن را در مقابل چشمتان نمى‌بینید. هوشیارى لازم است. من از همه‌ى ملت ایران بخصوص از خانواده‌هاى شهیدان و از همه‌ى شما عزیزان، بخصوص از جوانها خواهش میکنم با هوشیارى کامل مرزهاى فکرى و روحى را حراست کنید. نگذارید دشمن مثل موریانه‌اى به جان پایه‌هاى فکرى و اعتقادى و ایمانى مردم بیفتد و آنها را دچار رخنه کند؛ این مهم است. همه وظیفه داریم مرزهاى ایمانى و مرزهاى روحى خودمان را حفظ کنیم.مربوط به : بیانات در دیدار جمعى از مردم آذربایجان‌ شرقی - 1387/11/28

عنوان فیش : تهاجم فرهنگی

کلیدواژه(ها) : تهاجم فرهنگی

متن فیش : امروز ملت ما در مقابل خود یک جبهه‌ى گسترده‌اى را ملاحظه میکند که با همه‌ى توان خود درصدد این است که انقلاب اسلامى را از خاصیت و اثر ضد استکبارى بیندازد. از اول پیروزى انقلاب، همان جبهه سعى‌اش این بود که نگذارد جمهورى اسلامى که مولود انقلاب است، پا بگیرد؛ همه‌ى تلاش خودشان را کردند که جمهورى اسلامى را از بنیان نگذارند رشد کند، و البته نتوانستند. اقدام سیاسى کردند، محاصره‌ى اقتصادى کردند، جنگ تحمیلى را هشت سال بر این ملت تحمیل کردند، دشمنان این ملت را تجهیز کردند، وسوسه‌هاى درونى را به جان انقلاب و نظام جمهورى اسلامى انداختند، نتوانستند. به این نتیجه رسیدند که نظام جمهورى اسلامى را نمیشود ساقط کرد؛ چون مدافع آن، حامى آن، سینه‌هاى سپرکرده‌ى مردم مؤمن است؛ میلیونها انسان مؤمن این نظام را نگه داشته‌اند. بحث مسئولین و دولت و بحث اینها نیست. یک وقت یک نظام قائم به چند نفر است و یک عده مرتزقه‌ى(1) یک نظامند؛ آن نظام براى استکبار خطرى ندارد. یک وقت یک نظام متکى به ایمانهاى مردم است، متکى به دلهاى مردم، به پشتیبانى عمیق مردم است، این نظام را نمیشود تکان داد. این را استکبار فهمیده است. همین راهپیمائى‌ها، همین 22 بهمن امسال شما مردم، این یک نمایش بسیار باشکوه و پرعظمت بود. پیشرفتهاى علمى، حضور جوانها در صحنه‌هاى مختلف، شعارهاى انقلاب که خوشبختانه زنده‌تر از پیش شده است - کسى از مسئولین با شرمندگى نسبت به شعارهاى انقلاب مواجه نمیشود؛ افتخار میکنند به استقلال، به آزادى، به اسلام، به این قانون اساسى معتبر و پرمغز و پرمعنا - نشان میدهد که نظام را نمیشود تکان داد. آنها به این نتیجه رسیده‌اند که باید از محتواى نظام هر چه میتوانند کم کنند. این تهاجم فرهنگى که بنده چند سال قبل گفتم، این شبیخون فرهنگى که انسان در بخشهاى مختلف علائم آن را مشاهده میکرد و امروز هم انسان آن را در بخشهاى مختلفى مى‌بیند، به این نیت است؛ با این قصد است؛ انقلاب را از محتواى خود، از مضمون اسلامى و دینى خود، از روح انقلابى خود تهى کنند و جدا کنند. این، از همان نقاط حساسى است که هوشیارى مردم را میطلبد. این هم مثل همان قضیه‌ى بیست و نه بهمن است. خیلى‌ها اهمیت بیست و نه بهمن را نفهمیدند، شما تبریزى‌ها این را فهمیدید، در مرحله‌ى عمل هم، این فهم خودتان را به کار بستید؛ در همه‌ى مقاطع همین جور است. اهمیت حوادث را باید ملت ما درک کند؛ و خوشبختانه امروز درک میکنند؛ ملت کاملا هوشیارند. خود این هم یکى از برکات انقلاب و نظام جمهورى اسلامى بوده است. مردم بیدار شده‌اند، قدرت تحلیل پیدا کردند.

مربوط به : خطبه‌هاى نماز عید سعید فطر - 1387/07/10

عنوان فیش : تهاجم فرهنگی

کلیدواژه(ها) : تهاجم فرهنگی

متن فیش : این است که امروز دنیاى اسلام با تهاجم سیاسى و فرهنگى و تبلیغاتى همه‌جانبه‌ى دشمنان اسلام مواجه است. این نکته را باید در همه‌ى جهان اسلام، همه‌ى آحاد مردم، بخصوص نخبگان، بخصوص روشنفکران، علماى دین، افراد برجسته‌ى سیاسى غفلت نکنند. امروز تهاجم علیه اسلام و مقدسات مسلمانان همه‌جانبه است و این نه به خاطر این است که دشمن قوى شده است، به خاطر این است که دشمن در مقابل حرکت عظیم اسلامى احساس ضعف میکند؛ لذا به انواع جنگهاى روانى، تهاجمات گوناگون، ترساندن ملتها و کشورهاى مسلمان از یکدیگر و تبلیغات علیه یکدیگر متوسل میشود. راه این است که دنیاى اسلام وحدت خود را حفظ کند. من بار دیگر براى صدمین بار، هزارمین بار، از زبان ملت ایران خطاب به همه‌ى برادران مسلمان در اکناف عالم عرض میکنم: اتحاد خودتان را حفظ کنید، مبادا بازیچه‌ى دست دشمنان مشترکى بشوید که به عنوان قومیت عرب و عجم، به عنوان مذهب شیعه و سنى، به عناوین گوناگون دیگر، میخواهند بین شما اختلاف بیندازند. آنها نه دوست شیعه هستند، نه دوست سنى؛ آنها دشمن اسلامند. براى اینکه اسلام را تضعیف بکنند، یکى از راه‌هایشان همین است که اینها را به جان هم بیندازند؛ کشورها را از همدیگر بترسانند. اینجا که علم اسلام برافراشته شده است، سعى کنند کشورها و دولتها را از نظام اسلامى، از جمهورى اسلامى با انواع دروغها و فریبها بترسانند. ما همه با هم برادریم. ملت ایران در راه پیشرفت و تعالى اسلامى قدم برمیدارد و به توفیق پروردگار با سرعت پیش میرود و این را متعلق به همه‌ى دنیاى اسلام میداند؛ شرف خود را، شرف دنیاى اسلام؛ پیشرفت خود را، پیشرفت امت اسلامى به حساب مى‌آورد.

مربوط به : بیانات در دیدار مداحان اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) - 1387/04/04

عنوان فیش : تهاجم فرهنگی

کلیدواژه(ها) : تهاجم فرهنگی

متن فیش : مسئله فقط تحریک احساسات نیست؛ هدایت ذهنهاست. البته امروز خوشبختانه من مى‌بینم که هم در این جلسه، هم در جلسات عزادارى و مناسبتهائى که مداحان عزیز مى‌آیند میخوانند، الحمد لله توجهات خوبى در این سالها پیدا شده، لیکن ظرفیت، خیلى ظرفیت عظیمى است. شما جوانهائى که اهل خواندن و سرودن و بیان کردن و برنامه اجرا کردن هستید، به نیاز امروز جامعه‌ى اسلامى نگاه کنید، ببینید چقدر ملت ما، جوانها و جامعه‌ى ما در کشاکش طوفانهاى گوناگون تهاجم سیاسى و فرهنگى و انواع و اقسام تلقینات و تبلیغات، به نگاه نو، به روحیه‌ى سرشار از امید، به دل لبالب از اطمینان به آینده، فهمیدن راه روشن احتیاج دارد. این را همه باید انجام دهند؛ هر کسى به یک نحوى. و شما میتوانید سهم وافرى در این زمینه داشته باشید. به هر حال، مجموعه‌هاى اساتید و پیشکسوتهاى مداحى میتوانند کارهاى خوبى انجام دهند، امیدواریم ان‌شاءالله انجام دهند.مربوط به : بیانات در دیدار دانشگاهیان سمنان - 1385/08/18عنوان فیش : تهاجم فرهنگیکلیدواژه(ها) : تهاجم فرهنگینوع(ها) : جستارمتن فیش : براى اینکه ما بتوانیم نسخه‌ى درست پیشرفت را پیدا کنیم، چه لازم داریم؟ بحث نظرى. این، یکى از آن کارهایى است که شماها باید بکنید. پیشرفت یک کشور چیست؟ البته مقصودم این نیست که در بحثهاى ذهنى و باز بیفتیم و همین‌طور خودمان را معطل مباحث ذهنى بکنیم؛ مباحث تئوریک بدون توجه به خارج و واقعیات؛ نه، اینها را نمى‌خواهم، این غلط است. مثل اینکه در باب تهاجم فرهنگى ما یک روزى گفتیم دارد تهاجم فرهنگى انجام مى‌گیرد. این صحبت دوازده، سیزده سال قبل است. اگر از من مى‌خواستند که تهاجم فرهنگى را نشان بدهم، من که با چشم خودم کأنه دارم تهاجم فرهنگى را مى‌بینم، مى‌توانستم موارد را نشان بدهم. در چندین سخنرانى نشان هم دادم؛ اما بعضیها شروع کردند به انکار تهاجم فرهنگى! و گفتند: نه آقا، چنین چیزى وجود ندارد! بنده به یاد بنى‌صدر افتادم. در اول جنگ تحمیلى عراق، دلسوزهاى محلى مى‌آمدند و مى‌گفتند عراقیها به خاک ما حمله کردند؛ به مرز ما نفوذ و تجاوز کردند. ما به بنى صدر مى‌گفتیم: رئیس جمهور! شما چه خبر دارید؟ مى‌گویند عراقیها حمله کردند؛ مى‌گفت دروغ مى‌گویند؛ این سپاه براى اینکه خودش امکانات دست و پا کند، این حرفها را مى‌زند! آنها را متهم مى‌کردند. بعد هم به دهلران رفت - که هنوز آن وقت دهلران را نگرفته بودند - ایستاد و مصاحبه کرد؛ گفت: من الان در دهلرانم؛ مى‌گویند عراقیها آمده‌اند؛ عراقیها کجایند؟! از دهلران بیرون آمد و دو ساعت بعد دهلران به وسیله‌ى عراقیها تصرف شد. نمى‌شود که واقعیات را با چشم روى هم گذاشتن انکار کرد.پادشاه معاصر حافظ، شاه شیخ ابواسحاق - که البته شاه بود، اما شیخ نبود؛ اسمش شیخ ابواسحاق است - یک جوان خوشگذران خوش قیافه بود که از شعرهاى حافظ فهمیده مى‌شود که به او خیلى علاقه داشته، وقتى امیر مبارزالدین آمده بود اطراف بیابانهاى شیراز اردو زده بود و داشت خودش را آماده‌ى حمله‌ى به شیراز مى‌کرد، این حاکم بدبخت شیراز که غرق در عیش و نوش خودش بود، خبر نداشت، وزیرش هم جرئت نمى‌کرد به او چیزى بگوید. اگر چیزى مى‌گفتند، مى‌گفت شماها بیخود مى‌گویید. وزیرش یک روز تدبیرى اندیشید و مثلا گفت: جناب اعلى حضرت مایل نیستید که در این فصل بهار، بالاى پشت بام برویم و این بیابان را نگاهى بکنیم و از این سبزه‌ى بیابان استفاده‌اى بکنیم؟ آن هم که چنین آدمى بود، گفت: چرا؛ برویم. بالاى پشت بام قصر رفت، نگاه کرد و دید در بیابان اردو زده‌اند. گفت: اینها چیست؟ گفت: اردوى مبارزالدین کرمانى است؛ آمده پدر شما و همه‌ى دربارتان را در بیاورد. به این بهانه و تدبیر، وجود دشمن را به او نشان داد. بعضى این‌طورى‌اند؛ چشمشان را روى هم مى‌گذارند؛ گفتند تهاجم فرهنگى نیست. بعد که قبول کردند تهاجم فرهنگى هست، به دنبال بحثهاى ذهنى رفتند! «تهاجم یعنى چه؟»، «فرهنگ یعنى چه؟»، «فرهنگى چه چیزهایى را شامل مى‌شود و چه چیزهایى را شامل نمى‌شود؟» ما به اینها چه کار داریم؟! نقل مى‌کنند قدیمها که در یک شهرى، یک سینما درست کرده بودند؛ یک عده‌اى رفتند پیش عالم شهر - که آدم گوشه‌گیرى بود - تا وادارش کنند که با این سینما مخالفت کند. گفتند: آقا! در این شهر سینما ساخته‌اند، شما یک اقدامى بکنید. عالم یک فکرى کرد، گفت: حالا ببینیم این سى‌نماست یا سى‌نماست یا سى‌نماست! کدام درست است؟! بنا کردند بحث نظرى کردن که ضبط لفظ سینما را پیدا کنند! بنده طرفدار بحثهاى نظرى این طورى نیستم که برویم در آنها غرق بشویم؛ اما به هر حال باید بحثهاى نظرى انجام بگیرد تا معلوم شود که پیشرفت به چیست.

مربوط به : بیانات در دیدار روحانیون استان سمنان - 1385/08/17

عنوان فیش : تهاجم فرهنگی

کلیدواژه(ها) : تهاجم فرهنگی

متن فیش : عزیزان من! امروز تهاجم فرهنگى با استفاده از ابزارها و فناوریهاى جدید ارتباطى خیلى جدى است؛ صدها وسیله و راهرو اطلاعات به سمت فکر جوان و نوجوان ما وجود دارد؛ از انواع شیوه‌هاى تلویزیونى و رادیویى و رایانه‌اى و امثال اینها دارند استفاده مى‌کنند و همین‌طور به صورت انبوه، افکار و شبهه‌هاى گوناگون را در آنها مى‌ریزند. باید در مقابل اینها ایستاد. امروز نمى‌شود به همان روشهاى قدیمى خودمان اکتفا کنیم؛ البته که جوان نمى‌آید. جوان را باید بشناسید؛ فکر او را باید بشناسید؛ آنچه را که به او هجوم آورده، باید بشناسید. تا میکروب و بیمارى را نشناسید که علاج نمى‌توان کرد. اینها همه ملایى مى‌خواهد. درس خواندن، مطالعه کردن و کار کردن، که همه‌ى اینها زیر عنوان مهارتهاى دینى خلاصه مى‌شود.

مربوط به : بیانات در دیدار مسؤولان و کارگزاران نظام جمهورى اسلامى - 1385/03/29

عنوان فیش : تهاجم فرهنگی

کلیدواژه(ها) : تهاجم فرهنگی

متن فیش : امروز مهمترین چالش بیرونى تحمیلىِ ما، از ناحیه‏ى امریکاست؛ در این هیچ تردیدى نداشته باشید. اینها روى خاور میانه از قرن نوزدهم برنامه‏ریزى دارند - نه امریکاییها، غرب - چون خاورمیانه منطقه‏ى فاصل بین دریاى مدیترانه و اقیانوس هند است.دریاى مدیترانه، محل استقرار دولتهاى استعمارگر است و اقیانوس هند، منطقه‏ى مستعمرات؛ و خاور میانه بین این دو منطقه‏ى حساس قرار گرفته، که نمى‏توانستند نسبت به آن بى‏تفاوت باشند. فشارهاى انگلیس روى ایران و نفوذش در قرن نوزدهم، براى حفاظت از هند - که آن روز جزوِ دولت بریتانیا بود - انجام گرفت و ما آن روز قربانى هند شدیم؛ و این نسبت به همه‏ى خاور میانه تعمیم دارد. پیدایش اسرائیل هم از همین‏جاست. بعد، عوامل گوناگون دیگرى هم پیدا شد: مسئله‏ى نفت، مسئله‏ى تقسیم متصرفات عثمانى بعد از جنگ اول و مسئله‏ى پیدایش شوروى، که همه‏ى اینها، موضوع را تشدید کرد. غرب، بعد هم در آخر میراث‏خوار غرب - امریکا - روى منطقه‏ى خاور میانه برنامه‏ریزى دارند. حالا در این منطقه‏ى حساس که در آن نفت و منطقه‏ى راهبردى و استراتژیک جغرافیایى و سیاسى و همه چیز هست، ناگهان دولتى به نام «جمهورى اسلامى»، با اصول خودش و با ضدیت با مبانى ظالمانه و سیاست متجاوزانه‏ى امریکا، سر بلند کرده است. بعضیها مى‏گویند: شما چرا لج امریکا را در مى‏آورید؟ لج امریکا را ملت درآوردند؛ شما درآوردید؛ جمهورى اسلامى را تشکیل دادید، لج امریکا درآمده، چه کارش کنیم؟ آنها در آن دوره‏ى ده ساله‏ى اول، با توطئه‏ى براندازى سخت - جنگ تحمیلى و تحریم اقتصادى - شروع کردند؛ اما نتوانستند کارى بکنند. جنگ تحمیلى و تحریم اقتصادى، هر کدام به نحوى براى ملت ایران و جمهورى اسلامى یک فرصت شد. این ابرهاى تیره‏اى که آنها روى سر ملت ایران راه انداختند، در دل خود، براى ملت ایران بارانهاى نافعى داشت. جنگ، ما را مصمم و استوار کرد؛ تحریم اقتصادى، ما را به فکر اتکاى به خود انداخت و همه‏ى این برکات را براى ما آورد. در دوره‏ى بعد، براندازى نرم را دنبال کردند - تهاجم فرهنگى و شبیخون فرهنگى - که آن هم به جایى نرسید و بعد از سالهاى متمادى، نتیجه این شد که حالا یک دولت متکى به اصول و با شعار اصول سرکار مى‏آید، که پیداست تهاجم فرهنگى نتوانسته آن کارى که آنها مى‏خواستند، بکند. بعد از این هم توطئه‏هاى دیگر در راه است، که ما باید خودمان را مصون کنیم. بخشى از این مصونیت با اتحاد، با ایمان، با به کارگیرى عقل و علم به وجود مى‏آید. تأکید مى‏کنم که اگر انسان چشم را ببندد و راه بیفتد، کارى پیش نمى‏رود؛ با چشم باز، با حواس جمع، با اتحاد کلمه و با استفاده از همه‏ى فرصتها باید پیش رفت. همه‏ى مشکلات یکى پس از دیگرى حل خواهد شد؛ قله‏ها یکى پس از دیگرى فتح خواهد شد.

مربوط به : بیانات در دیدار مسئولان دستگاه قضایی - 1384/04/07

عنوان فیش : تهاجم فرهنگی

کلیدواژه(ها) : تهاجم فرهنگی

متن فیش : انقلاب زنده است، این اصول زنده است؛ هیچ مانعى ندارد که برگ و بار عوض بشود. خزانهایى در راه است؛ این یک حرکت طبیعى است براى موجودات زنده‌ى عالم. همیشه ریزش و رویش وجود دارد؛ مهم این است که در کنار ریزش، رویش هم وجود داشته باشد؛ و امروز این‌جور است. بحمدالله انقلاب على‌رغم همه‌ى تبلیغات، همه‌ى تخریبها، همه‌ى ضربه‌ها، همه‌ى تهاجمهاى از اطراف و اکناف - تهاجم سیاسى، فشار اقتصادى، تهاجم فرهنگى - پیشرفت کرده؛ این انقلاب زنده، بانشاط و مشغول پیشرفت است؛ منتها خیلى از افراد ظاهربین نمى‌فهمند و حقیقت را درک نمى‌کنند؛ مگر این‌که حقیقت خودش را با واقعیت سنگین به آنها تحمیل کند؛ و همین‌جور هم هست. امروز هم شما نگاه مى‌کنید و مى‌بینید که على‌رغم این‌که مخالفان ملت ایران، دشمنان و توطئه‌گران ملت ایران، عظمت این ملت و عظمت این حضور سى میلیونى و عظمت این انتخابات را دیدند و در دل خودشان تحقیر شدند، هنوز در زبان حاضر نیستند اعتراف کنند؛ اما واقعیت قضیه این است که این ملت با حرکت خود، با حضور خود، با نشاط خود، بر روى همه‌ى توطئه‌ها خط بطلان کشید، بعد از این هم همین‌جور خواهد بود؛ منتها شرطش ادامه‌ى تقواست، که تقوا موجب رحمت الهى است.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد